"ساری گلین":
واژه ی «ساری= زرد» معنی میدهد.
ما در زبان ترکی آذربایجان رنگ های- ساری،قارا، گؤی و...- را در ارتباط با
«نشانه های اصلی سر و صورت» انتخاب می کنیم و نه نسبت به «لباس» آدمها. مانند : قارا شین-قارا گؤز-گؤی گؤز- ساری باش- ساری بنیزیا ساری بنگیز. اگر رنگ به کل پیکر مربوط شود کلمه ی پوشش ذکر میشود. مثل نام قناری که در کل پیکر «رنگ زرد» دیده میشود و به آن «ساری کوینک» نیز میگوییم: آغ باشماق؛ قره کت-شالوار؛ و غیره هم در این ارتباط است.
بنا براین «"ساری گلین" ، نام عروسی ست که مو طلایی ست. و کلمه رنگ به سرو صورت او اشاره دارد نه به لباسش.
ما در آذربایجان دختران و پسران موطلایی یا چشم آبی داریم- هرچند کم اند. که جد اندر جد ترکی زبان اند.
حتما هر کس در اطراف خود با برخی از این کسان آشناست.
در نام مذکور به عروسی اشاره است که زلف و چهره ی بور و بلوند دارد. یا «ساری شین و ساری باش» است.
رنگ زرد اینجا رنگ زرد طلا و آفتاب و خورشید را منظور است.
این توضیح را برای آن دادم که دیده شده در ترجمه ی نام و حتی در ساختن آهنگ و نشان دادن جسمی «ساری گلین» دختری را با
لباس زرد و زلفهای سیاه نشان میدهند که درست نیست. "ساری گلین" به معنای عروسی که لباس زرد پوشیده معنی نمیدهد و این برداشت از نام صحیح نیست.
دختری که لباس زرد دارد «ساری دون» گفته میشود. یا ساری دون گلین. و قتی «ساری گلین» میگوییم دیگر اشاره به لباس ندارد بل خاصه های «سروصورت» را مد نظر داریم.
« رنگ طلایی زلف و صورت ، و رنگ آبی چشمها» در کودکان آذربایجانی که پدر در پدر ترکی زبان اند، معمولاً در ایام «کودکی و نو جوانی کمی غلیظ» است و در ایام جوانی اندکی کم رنگ میشود . و یا کم و بیش به رنگ دیگر تغییر می یابد.
و برخیها هم همچنان می مانند. من در خویشان نزدیک و دوستانم چنین وضعیتی را دیده ام.
Dobare bekhanid ! 3-در ادّعای آنهایی که میگویند این افکارهویت طلبی از خارج تاثیر میگیرد شاید نوعی حقیقت بیابیم اما نه به آن شکل که آنها گمان میکنند.
3-در ادّعای آنهایی که میگویند این افکارهویت طلبی از خارج تاثیر میگیرد شاید نوعی حقیقت بیابیم اما نه به آن شکل که آنها گمان میکنند.
مهاجرت بعد از سر کار آمدن رژیم کنونی ایران و فرار از بیعدالتیها و ستمهای گوناگون این امکان را فراهم کرد که شهروندان این کشور از ملیت های گوناگون قدم به دنیایی بگذارند که در اغلب آنها جایی بر این ستمها نیست . عصیان هنگامی صورت میگیرد که انسان بیدار شده خود را فریب خورده و در جهالت بیابد. درست مثل کودکی که زمانی گمان میکرد کتک خوردن از پدر، مادر و یا معلم بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی اوست. همین کودک بعد از رسیدن به سن بلوغ و آشنائی با جهانی " جویبار ماهی سیاه کوچولو" را درمییابد. جویباریکه در آن اغلب مشکلات روانی و یا جسمی او ریشه در همین رفتار ضد انسانی در دوره کودکی با اوست . آشوب و سرکشی و به محکمه کشیدن مسبب های این رفتار وحشیانه که از او سالهای کودکی را ربوده و حتا اثرات دراز مدت منفی در سال دیگر زندگی او گذاشته درست بعد از واقف شدن به حقوق خود رخ میدهد.
به همین شکل است که زندگی در کشورهایی که در آنجا انسانها بیعدالتیهایی از این قبیل رادر حقّ ملّیتها و گروه های دینی مذهبی یا جنسی نمیبینند منجر به بیداری میشود که طبیعتاً به نوبه خود شورش و عصیان را همراه میاورد. جهان کنونی دوران سیم خاردارها را پشت سر گذشته است و استحمار مردم تا حدودی غیرممکن شده است. بعداز بیداری نه خوابیدن ممکن است نه خود را به خواب زدن !این آن فاکتوریست که مرکز گرایان طرفدارا ادامه استبداد باید آن را ببینند. .
اشاره آقای لوائی به حمل بیرق آبی ترکستان شرقی ( زینجیانگ ), ابراز همبستگی با ترکهای اویغور در چین, همردیف قرار دادن چین با اسرائیل در راهپیمائی قدس امروز است.
روزی مردی شکایت به شیخی برد و گفت: مشگلی دارم. شیخ با لبخند گفت: چیست؟ مرد گفت: دخترم در بسیج شما آبستنه...! شیخ پرسید: دخترچند سالشه؟ مرد گفت: چهارده. شیخ گفت: چرا شادی نمی کنی...؟ مرد با اخم پرسید: به نطفه حرام...؟ شیخ گفت: حرام چیه...؟ مرد بر آشفت: مگه خبر داری...؟ شیخ گفت: صیغه اش رو خوانده ام!
نام کورش اولین بار در دوره فاجاریه و در زمان گسترش استعمار انگلیسی ها بکار گیری فراماسونری و همکاری صهیونیزم با آن در کتاب ها ظاهر میشود. تا منطقه ایران نفت خیز را قورت بدهند که دادند2HZW
نگارنده خود را سوسیال دموکرات می نامد ولی افکارشان بیشتر شبیه راستگرهای افراطیست که از دشمنی یا یک گروه ائتنیکی مشخص تغذیه می شود. اگر ایشان به معنی لغوی سوسیال و دموکرات در یک دیکسیونر نظری بیفکنند و مبانی سیاسی آنرا دوباره خوانی کنند آحتمالن دیگر خود را سوسیال دموکرات نخواهند خواند.
نتیجه:
1- امضاها جعلی نیست و آقایان در اوین بدور از چشم پاسداران با نصب بشقاب ماهواره ای 120 سانتی متری بی بی سی فارسی را مرتب تماشا میکنند و کاملن از محتوای مناظره آگاهند!!!
2-امضاها جعلی نیست و آقایان مدافع دموکراسی, آزادی از نوع رضاخانی یا خمینی به شرطی که خودشان در راس باشند را خواهانند.
3- امضاها جعلیست که خوب هر لحظه 2500 سال تاریخ جعل شده چندتا امضا و یک بیانیه هم روش!!!! بعلاوه ترک عادت موجب کسالت می شود!!!! ضرب المثل هم از آن خودشان است!!!
نگارنده در پارگراف 5 مقاله خود را لو داده!!!! بجای نقد محتوای نظرات تنی چند از مورخین, یهودی بودن آنها را دال بر سهو بودن سخنانشان قید کرده و بشدت ضد صهیونیست بودنش همراه با اظهار ناراحتی از تعویض نامهای اسلامی به ترکی, آبشخور اندیشه هایش را مشخص ساخته است. مقاله در راستای کامل سیاستهای جمهوری اسلامیست.
احمدی زاده ی عزیز،
دوست خوبم، هر چه خودتان دوست دارید می توانید استفاده کنید.نوشته هایم همه متعلق به آذربایجان و انسان است.
شما راه خوبی انتخاب کرده اید و کودکان را با جهان موسیقی آشنا میسازید. در این راه هرچه مناسب باشد میتوانید
انتخاب کنید. نمی دانم کدام یکی از شعرهایم می تواند مناسب کاز شما باشد. خودتان بهتر می توانید تصمیم بگیرید.
اینجا محل بخشی از شعرها را میاوریم شاید خواستید نگاه کنید:
- بخشی از شعرهای آ.ائلیار:
Baxışın Rəngi (رنگ نگاه ) http://www.iranglobal.info/node/15740
-بخش دیگر در میان نوشته هایم -از شعر و غیر آن- پراکنده است که فهرست کلی اینجاست:
فهرست نوشته ها : http://www.iranglobal.info/taxonomy/term/81
هنوز فرصت نشده که همه را یکجا جمع کنم.
---------
علاقه ی من را بخواهید - و اگر "چیزی" ، ارزش کار و زحمت شما را داشته باشد - و احیاناً به درد بخورد- به نظرم بهتر است
همانطور که دربالا گفتم «چیزی در رابطه با کودکان» انتخاب شود. که من و نسل من به کودکان خیلی بدهکاریم.
خواستیم زندگیشان بهتر از حیات ما باشد ولی «خراب تر» شد. خودم را بگویم، «نه راهم را درست درک کردم و نه علاقه ام را». ضعیف بودم . خیلی ضعیف تر از آنچه فکر میکردم. ساده بگویم «شرم زده ام و بدهکار و خیلی هم بدهکار».
--------
چیزی که به نظرم میرسد نام می برم و خودتان هم همه چیز را نگاه کنید شاید توانستید چیزی انتخاب کنید- اگر احیاناً احساس کردید بدرد میخورد- ولی من انتخاب را به خود شما محول میکنم.
شاید برای انتخاب نگاه به این شعر بد نباشد:
- شعراولدوز ( که در همین متن آمده- و خطاب به همه ی اولدوز ها و کودکان است):
اولدوز
--------
گونشلی گوندوزلرده
یای کیمی گلر اولدون
اولدوزلو گئجه لرده
آی کیمی گئدر اولدون
گوزو یولدا باخیشیندان
نئجه دییم دویامادیم...
-------------
قیزیل گوله بویان دییم: شکل گل ات بگویم( خود را با گلهای سرخ بیارای، تا بگویم ات)
* * قیزیل گوله بویان دییم: یا می توان چنین هم انتخاب کرد:
گول یاپراغا بویان دییم.
- در خوانش و آهنگ شاید تغییراتی لازم شود
خودتان مختارید هرچه مناسب است انتخاب کنید.
----------
در مورد شعرهای دیگر هم همینطور. می توانید چیزی برای دنیای مشترک
بزرگسالان و کودکان هم انتخاب کنید -بهر صورت کارشماست و خود مختارید که چه برگزینید
یا مناسب ندانید- من حرفی ندارم.
ممنون از توجه و محبت شما.
خانم محترم ! شما تلویحاً معترف هستید که حرکت هویت طلبی از خارج هدایت می شود. این عبارت ، عیناً اعتراف صادقانه شماست :
«۳-- در ادّعای آنهایی که میگویند این افکارهویت طلبی از خارج تاثیر میگیرد شاید نوعی حقیقت بیابیم اما نه به آن شکل که آنها گمان میکنند.»
شما ، از سر ِ شرم و بعضی ملاحظات دیگر می نویسید « شاید » ، اما آدم عاقل می خواند « شکی نیست»!
بنا براین ،چرا خود را بازیچه ی دست کسانی می کنید که جز نکبت و جنگ داخلی و آوارگی و هزاران درد بی درمان دیگر ، برای مردم ایران و از جمله اهالی آذربایجان ، به چیز دیگری نمی اندیشند؟
کاربر گرامی،...ناظر... اگر شما واقعأ ناظر بر روند سایت بوده باشید من همیشه هستم و پاسخگوی انتقادات منطقی در ارتباط با نوشته های خود میباشم، ولی وقتی کاربران تُرک در این سایت بجای نقد و تحلیل، زبان و فرهنگ فحاشی را بکار میگرند و جوّ سایت را برای یک دیالوگ انتقادی وسازنده مسموم میکند، به چند دلیل دیگر جای ماندن اینجا نیست، اکنون هم که می نویسم، می بینم که گردانندگان سایت مسئولیّت و دقت بیشتری دارند، از این گذشته در سوّمین کنگرهء سکولار دمکراتها در فرانکفورت به دو نویسندهءِ سایت ایران گلوبال قول دادم که در این سایت در کنار آنها باشم و گهگاهی اگر ضرورت آمد مطالبی انتشار دهم. سایت ایران گلوبال عامل ارتباط و آشنایی و نقطهء مشترک ما نویسندگان بود، بدون اینکه همدیگر را دیده و یا از فبل آشنایی داشته باشیم.
آقای برقعی
اشتباه نکنید خاک منطقه بین النهرین مشکل دارد
چرا گذشته وزمان کورش را نگاه می کنید داعش ابوبکر البغدادی به بینید ابوبکر البغدادی می گوید به خاطر خدامی جنگه
چون اوست مومن
چون اوست خداپرست
چون اوست آزادی خواه
چون اوست عدالت خواه
چون اوست راستگو
چون اوست که دیده به خدا (مردوک)ظلم می شود
کورش همین حرف ها زده است وبیشتر باز خداپدر ابوبکر البغدادی به آموزد که نه گفته خدا همراه اووارد موصل شده است ولی کورش گفته خدا (مردوک) همراه او وارد بابل شده وبه خواست خدا است که همه روی پای اوسجده می کنند
آقای برقعی
شما از صحبت های نتانیاهو ناراخت هستید
آیا ازصحبت های علی معلم که ترک را وحشی خواند ناراحت شدید؟؟
آیا ازصحبت های مشایخی که آذری ها سگ خواند ناراحت شدید؟؟
شما از فیلم بدون دخترم هرگز ویا سیصد ویا آرگون ناراحت هستید
آیا تئاتر خراکتور مشایخی هم ناراحت شدید؟؟
کاربر گرامی،...ناظر... اگر شما واقعأ ناظر بر روند سایت میباشم، ولی وقتی کاربران تُرک در این سایت بجای نقد و تحلیل، زبان و فرهنگ فحاشی را بکار میگرند و جوّ سایت را برای یک دیالوگ انتقادی وسازنده مسموم میکند، به چند دلیل دیگر جای ماندن اینجا نیست، اکنون هم که می نویسم، می بینم که گردانندگان سایت مسئولیّت و دقت بیشتری دارند، از این گذشته در سوّمین کنگرهء سکولار دمکراتها در فرانکفورت به دو نویسندهءِ سایت ایران گلوبال قول دادم که در این سایت در کنار آنها باشم و گهگاهی اگر ضرورت آمد مطالبی انتشار دهم. سایت ایران گلوبال عامل ارتباط و آشنایی و نقطهء مشترک ما نویسندگان بود، بدون اینکه همدیگر را دیده و یا از فبل آشنایی داشته باشیم.
پان تُرک بودن اقای علی خامنه ای را لازم نیست در ساز بدمند، و یا در خطبه های نماز جمعه به همگان اعلام کنند، و یا خامنه ای از دیروز و امروز زبان تُرکی اذری را در ایران رسمی کند، ایشان شاهرگ سیاسی و اقتصادی ایران را در اختیار تُرک تباری و ترکیه گذاشته، و هر روز بر تپهء تُرک تباری تن ها خاک و گل می ریزد، مهم این است که اقتدارگرایی تُرک تباری در جا و مکانی قوی و قوی تر شود، بقیّه کارها و برنامه ریزی مورد نظر شما در اسرع وقت در فردا صورت خواهد گرفت. علی خامنه ای دست نشاندهء تُرک تباری و هاشمی رفسنجانی نمایندهء خاندان آل- سعودی در ایران هست و میدانند ایران را به کجا هدایت میکنند.
ما خوشحال بودیم بنیاد فرهنگ زبان ترکی ایجاد می شود که نشد
گقتند بنیاد هنر ایجادمی کنند
باز دل مان را خوش کردیم که حداقل چند نفر صاحب شغل می شوند درتبریز
مثلا یک نفر نگهبان / یک نفر آبدارچی / یک نفر منشی /
شد خانه پروین
پروین یعنی هیج برای آزربایجان هیج و هیج وهیج ...........
سلام-بخدادوستان من ازاین کامنت چی عزیزآنچنان میترسم مثل جن ازبسم الله. چی بگم اگریک کلمه حتی مثل مینویسم زحمت یک ساعتی من رادریک ثانیه بربادوبدست عزاییل لامذهب میدهد.خلاصه یک عصاگرفته ام تا زمین نیافتم.
بله ماتاریخ درخشانی داریم.ازکجابگویم تاریخ ماعلاوه براینکه درگردن شکسته این دنیای بی وفاونامرد،حق داردوآنهانمک نشناسی میکنند،وقدرمارانمی فهمند،وبرماسجده نمیکنند،برمامیخواهنداسلحه نیزندهند،تادمارازروزگاراین نمک نشناس ها دربیاوریم.
این لامذهب هاکاررابجایی رسانده اندکه ایرانی راتهدیدمیکنندنمی دانم چی فکرمیکنند،ماافرادی همچون ظریف داریم که درآنجا میتواندارحریت مادفاع کند!زپلش.
بله من بیراهه نروم.تمدن رااصلاماخلق کردیم، این بی پدرومارهاازمادزدیدند.اینهااصلاغارتگروجانی وجعلی هستند.
هومر.افلاطون.سقراط.ارسطو.فیثاغورث.ارشمیدوس.هگل.داروین.وات.ادیسون.جابز.ژاندارک.ماندلا.گاندی.ووو..همه درجغرافیای
بزرگ ایران بدنیاآمده ویاپدرانشان ازایران رفته وفارس هم بوده اند.
این غربیهااین بی وجدانهاآنهاراازدست ماخارج کرده وبنام خودشان جعل کرده اند.حتی یادداده اندعواملشان درمنطقه نیزازاین کارهای آنهادرمنطقه بکنند.
ابوریجان بیرونی.مولوی.نظامی.فرش .نوروز.تار.چوگان.رقص.نان لاواش.ماراهم دزدیده وهمچنان درفکرتوطئه هستند،تا دیگر چیزهای تمدنی مارابدزدند.اصلانمی فهمند،کمبوجیه رفته بود،روم ویونان رامتمدن کند،ولی آنهانخواستندوخودضررکردند.
سلوکی هااصلادرایران کشک می سابیدندوایلامی هاومادهادرمنطقه ایران چیکارداشتندکه ماآنهاراادب کنیم.
ماهم پول داریم وهم تمدن ،نفت می فروشیم واسلحه ازروس وچین وماچین میخریم وآنهاراادب میکنیم.مانیروهای زیادی دراروپا داریم واکنون توانسته ایم باهم جبهه متحدی درست کنیم وآنهاهم فهمیده اندکه تاکنون شایداشتباه میکرده اندوبایدباماجبهه درست میکردند،الحمدالله فهمیدندوآمدندجبهه ما،تاباهم این لامذهب های هویت طلب ودم ازحقوق بشرزن هاراادب کنیم.
اینها شده اندستون پنجم غرب هی نق می زنندوازمحیط زیست.دریاچه ارومی.خشک شدن رودخانه ها.زبان مادری.حقوق زن وازهمه بدترجدیدابابی بی سی هم دست شده دم ازاستقلال حرف زده وبایدآنهاراباکمک دوستان خاکپرست مان سرجایشان نشانده ودیگرنتوانندستون پنجم دشمن شوند.
چه عرض کنم مارااینهادست کم گرفته اند.مابخوبی میدانیم شترخودراکجابخوابانیم.روس نباشه چین آن نباشه آمریکا وآن نباشه فرانسه .یکی یافته ودرآغوش آن جاخوش میکنیم.
بقول رفسنجانی که دراول انقلاب فرمود،مااکنون حاکم بردولت هستیم این توده ایی ها وچپ هاودیگران بروندپی کارخودشان مگرما ماستیم ،ماهم بلدیم درهنگام خطربه کی پناه ببریم.حتی ازشوروی کمک میگیریم.
این دوستان مایادشان رفته ماهم تمدنسازجهان هستیم وهم میدانیم شترخودراکجابخوابانیم.
دردزیاداست وحوصله کم ،من میروم دنبال تمدنسازی شمارابخدامی سپارم.
روزی دختری با سینه های آتشین، در خیابان خمینی زیر ضرب و شتم پاسدار آدمکشی از شدت درد و شکنجه ضجه میکشید: آ...ه ! آ...ه! نکن سوختم! پاسدار در حالیکه از گیسوی او گرفته دنبال خود میکشید، با صدای بلند میگفت: از عشق من که نه...! دختر درجوابش گفت: ولم کن بگم. پاسدار او را رها کرد. گفت: بگو! دختر با ترس و لرز گفت: نمره ام؟ در این حال پاسدار خطاب به همکارش که مشغول شکنجه دختران دیگری بود، گفت: اینجا Okey همه چی!
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال
جناب ع.ب.تورک اوغلی، محض اطلاع شما از احساس مسولیت من که فعلا تا پایان روز دوشنبه آینده مسول محترم کامنتها هستم، من به جناب گوگل مراجعه کردم و او هم مرا به سایت فخیمه گوناز تی وی ارجاع داد.
این سایت فخیمه برای اثبات خبر خود مبنی بر انتشار تکذیبیه ها 2 لینک گذاشته است که یکی از آنها به وبلاگ «کمیته حمایت از شاهرخ زمانی" است که به من گفت: «متأسفیم، صفحه موردنظر شما در این وبلاگ وجود ندارد.» و لینک دیگر هم به یک صفحه از سایت فخیمه گوناز تی وی است که باز نمی شود و گویا یک صفحه ویروسی است.
البته از آنجایی که من مسول تر از آنچیزی که فکر می کنید هستم، فورا به مسول فنی محترم ایران گلوبال اطلاع دارم. آن ناقلا هم نمی دانم چکار کرد که دو دقیقه بعد آن صفحه را برایم باز کرد و فرستاد. و من هم که خیلی احساس مسولیت می کنم، آن را خواندم و دیدم که سایت فخیمه گوناز تی وی یک ادعانامه از جانب خوش چاپ کرده
با این مضمون که گویا اطلاعیه ها را سپاه پاسداران منتشر کرده.
بنابراین جناب آقای ع.ب.تورک اوغلی باز هم زحمت به گردن خود شما می افتد که آن تکذیبیه ها را برای ما بفرستید تا ما هم منتشر کنیم و از خجالت شما دربیاییم و مجبور نشویم که این کیانوش توکلی را سانسور کنیم.
البته شما یا دیگران هر چقدر که خواستید می توانید به او فحش و بد و بیراه بنویسید و من هم به شما قول می دهم که هیچکدام را منتشر نکنم ولی برای اینکه دلش را بسوزانم، حتما آنها را برایش فوروارد می کنم تا دلش بسوزد و آنهم نه فقط یک بار بلکه 10 بار.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال
جناب ع.ب.تورک اوغلی،
1- مثل اینکه شما دیواری کوتاه تر از دیوار مسول کامنتها پیدا نکرده اید. انتشار یک نامه اعتراضیه چه ربطی به مسول کامنتها دارد؟ مگر مسول کامنتها این نامه اعتراضیه را منتشر کرده که مسول آن باشد؟
2- شما یک لطفی در حق ما بکنید و ما را از این اتهام کنار بگذارید. برای این کار لطفا نامه تکذیبیه را برای ما بفرستید. من به شما قول می دهم اگر کیانوش توکلی آن را منتشر نکند، خودم آن را منتشر می کنم و کیانوش توکلی را برای همیشه از ایران گلوبال سانسور می کنم. بیشتر از این می خواهید؟
......................
..............
......................
بابا چنگیزمغول بوده پادشاه ایران ترک بوده چنگیزاورا کشت حکومت را گرفت .
مغول ها ترک نیستند تازه می توانید مراجعه کنید به سفارت مغولستان اعتراض کنید .
حداقل بپرسید چرا چنگیز زبان آرزبایجان را مغولی نکرد ترکی کرد
سلام-مسئول محترم کامنت وجناب آقای آرمان چاروستایی .شمامسئولیددربرابراین نامه که آنراچاپ کرده اید.
خوانندگان این سایت محترم راکه بایک تفکرغیرآزاداندیشی تغذیه فکری می نمایید.نامه تکذیبه رانیزچاپ کنید.وامضاء کنندگان درنامه خودنامه چاپ شده بنام را کارسپاه پاسداران وبرای تفرقه در درون زندانیان سیاسی دانسته وآنرامحکوم کرده اند.
شماسعی نکنیدآتش این تفرقه راشعله ورنمایید.بنظراین حقیراگرچنانچه وحتی اگراین نامه درست باشدوظیفه انسانی وآزادیخواهی ورعایت حقوق بشرواحترام به منشورحقوق بشربااشاعه این گونه تفکرغلط منافات داشته وشمالازم بودازیک تفکرغلط پیروی نمی کردید.مگراینکه خوددچارآن تفکرغلط شده باشید.درضمن اگراین نامه درست بوده باشدکه نیست آقای امراللهی زندانی سیاسی دیگرنامه ایی به آقای شاهرخ زمانی نوشته آنرانیزچاپ بفرمایید.
نابودی دریاچه ارومیه همانند نابودی کارون و انتقال ابهای ان رود بزرگ و باستانی به مناطق فارس نشین یک طرح نژادی قومیست و هدف ان نابود کردن زندگی اقتصادی مردم ترک و عرب در ایران است.از به اصطلاح فارسهای لیبرال و چپگرا ی فارس منتظر کمک نباشید.انها از هر توطئه شوونیستی بر علیه مردم غیر فارس و بلاخص ترکها و عربها دفاع و ان را هم تشویق می کنند.
حقوق بشر، با قانون معناا پیدا میکند، در ایران و جامعه فارسی قرن ۲۱، قانون هنوز مختص خواص است، در حالیکه گرایش قانون از خواص به عوام بود که حقوق بشر را مستحکم کرد، پس کوروش خیالی شما هیچ ربطی به حقوق بشر ندارد. در مورد زرتشت و سخن ایشون " گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک " لطفا دقت کنید ایران باستان سرزمین طالبان آن زمان بود و این سخنان به دلیل نفرت از آزادیهای یونان داده شده، یعنی شعار طالبان دوران باستان " پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک " بود. از همه مهمتر، دایناسورها بیشترین کمک را به تمدن بشری کردند چونکه نفت و گازی در مرحله اول " عصر ماشین " چرخهای " مراکز تولیدی را به حرکت در آورد مدیون این دایناسورها بودند نه کوروش، مگر اینکه ما دایناسوری به اسم کوروش داشتیم که در اینصورت حق با شماست.
آقای آذرگون! جنابعالی که از اشخاص متشخص هستید، اگر ممکن است مثل آقای "کاظم آذری سسی" عکس خود را نیز در بالای مقاله تان قرار دهید، تا خوانندگان سبک نوشتار جنابعالی را با ایشان قاطی نکنند. قبلا از زحمات جنابعالی امتنان تشکر را داردم.
فراخوان: یکی از علل شرکت انبوه جوانان در تظاهرات تهران، در زمان خمینی، شرکت انبوه دختران دم بخت چادری بود. و جوانان به عشق دختران، خود را به صف انبوه تظاهرات میزدند، و خمینی با آگاهی از قدرت جاذبه جنسی، و استفاده از این شیوه، جوانان مردم را به خیابان می ریخت. بهتر است که سازمانهای نیمه جان سراسری، که جل و پلاسشان بدست باد سرنوشت سپرده اند، از شیوه های خمینی استفاده ببرند. و مردم را به اتحاد و اتفاق فرا خوانند.
دریادلی که در قطرات جهل فرقهٔ رجوی ذوب شده است از هویت آذری / فازری ما دفاع میکند، جامعه فارسی که در آن هنوز حوزهٔ آکادمیک از حوزهٔ سیاست جدا نشده، و دریادلی که قطرهای دانش ندارد تا دریابد در جامعه فارسی حوزهٔ آکادمیک و دانش در خدمت قدرت است، به راحتی تبخیر قطرهای در کویر جهل جامعه فارسی، فرمان سلاخی حقیقت را در برابر جفنگیات میدهد، ناسیونالیزم جامعه فارسی، که عقب ماندهترین ناسیونالیزم در سطح دنیاست نه قادر به تولید یک نظریه پرداز شد، نه یک حزب، نه قوّه قضا ئیه مستقل از دولت و نه یک نویسندهٔ در سطح دنیا، به دلیل شکست در همه حیطه ها، دریادل نیز شده است تا در کویر خرافات جامعه فارسی، هلاک نشود.
جناب دریا دل ، اگر در باطن خود هم به مفهوم و معنای فامیلتان اعتقاد دارید اول دل به دریا زده و حقوق انسانی ترکان ایران را به رسمیت بشناسید و بگوئید ترکان هم مثل فارسها حق دارند به زبان ترکی خود تحصیل کنند چه این زبان ترکی از 7000 سال پیش زبان این ملت 30 میلیونی ایران شده باشد چه زبانی باشد که از زمان سلجوقیان در آذربایجان به اکثریت رسیده باشد ، بعد انتظار داشته باشید ترکان ایران هم با شما همدرد باشند . برای ترکان ایران فرقی بین حداد عادل رئیس فرهنگستان جمهوری اسلامی با روشنفکر نمایی چون فریدون جنیدی و دیگر روشنفکران خارج نشین فارس که دم از نژاد و این چیزها می زنند که پشیزی ارزش ندارد نیست . هر دو گروه هیچگونه حقوقی بر ترکان ایران در زمینه تحصیل به زبان ترکی که حق ابتدایی و انسانی آنهاست قائل نیستند بس فرقی هم بین آنها نیست .در ترکی مثلی داریم که ترجمه فارسیش می شود "
دوست گرانقدرجناب کرمی! چندی روزی بود که دلمان برایت تنگ شده بود، درواقع بدون حضورمکرم جنابعالی، درصحفه پر محتوای ایرانگلوبال، انگارنمک و فلفل کم داشت. راستشو بخواهی ما آنقدر به کلمات پر محتوای جنابعالی مانند " پانترک، تجزیه طلب، ضد ایرانی، نسل مغول، مهاجران بیگانه، و یا انترناسیونالیسم جهانی، کشور واحد کره زمین، ... و امثالم عادت کرده، خو گرفته ایم، که اگر چند روزی این کلمات پر محتوا را نشنویم، احساس کسالت میکنیم. عرض به شرف مبارکت، در بند 12. جان کلام را گفته ای و بالخر بعد از 37 سال دو ریالی ات افتاده! آما در بند 16. باز خراب کرده ای و فلفل و نمکش زیاد شده است. خواننده سئوال میکند، مگرسید علی پانفارس! جنایتکار رژیم اسلامی تهران! چه ربطی به پانترک دارد؟ او چه وقت از حقوق زبانی، حقوق ملی ـ مدنی، و حق تعیین سرنوشت مردم تورک، حمایت کرده است، که افتخار پانترک نصیب اش بشود؟!
بقول مثل معروف: چنین است ایران ویران شود/ اگر بر ملل همچو زندان شود! امروز در زندان جغرافیای موسوم به ایران زبان و فرهنگ بیش از 55.000.000 انسان غیر فارس قتل عام شده است. و این گئنوسید فرهنگی، ملی ـ مدنی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی هنوز که هنوز است با شدت تمام اعمال میشود. نوشته فوق نه تنها کوچکترین اشاره ای بحقوق ملل در بند ایران نمی کند، بلکه آقای نویسنده مثل کبکی گوئی سرش را به برف فرو میکند، خود را در پشت ادعای های دروغین پنهان کرده است، و خیال میکند کسی دروغهایش را نمی بیند. از نظر من چنین مسوداتی ارزش خواند و صرف وقت ندارد. زیرا چنین نوشته ای طوطی وار از روی نوشته های یکسو نگران، و غرض ورزان سیاسی، کپی شده است. غرض ورزانیکه جز ستایش شونیسم فارس، کوچکترین ارزشی به حقوق انسانهای غیر فارس قائل نیستند. طرف نیز برای اینکه خود را باصطلاح محقق علمی جلوه دهد، چند کتب نیز
بعنوان منبع پشت سرهم ردیف کرده تا خواننده را تحت تاثیر قراردهد. و انگار که با یک مشت هالو سر و کار دارد، دلش را به این دروغها خوش کرده است. در صورتیکه نمی داند، خوانندگان مو را ازماست بیرون میکشند و با چنین ترفندها، گول آقای نوسینده را نمی خورند، و به چنین حقه بازی های بی اساس می خندند. از نظر من نوشته فوق فاقد ارزش کاوش و تحقیق است، و ارزش علمی ندارد. هر نوشته ای که بدون پرداختن به وقایع، و رویدادهای درد و رنج مردم، و حقوق پایمال شده میلیونها انسان سرکوب شده، بجای دفاع از حقوق آنان، دروغ تحویل مردم بدهد، در واقع تاریخ را جعل میکند، و در خدمت دیکتاتورهاست، و خواسته و یا ناخواسته مثل جلادان رژیم منفور اسلامی تهران، لگد برحلقوم مردم میگذارد. از این جهت نوشته فوق غرض ورزانه، و یکطرفه پر از جعل و دروغ و افتراست. و فاقد ارزش علمی، اجتماعی و تاریخی است. و ارزش خواند ندارد.
تظاهرات امروز در تبریز
با شعار. چیننن اسرئیلین نه فرقی؟ چین با اسرائیل چه فرقی دارد؟
اطلاعیه:
فعالین آذربایجانی که درمراسم روز قدس برای حمایت از اویغورها آمده بودند با برخورد مامورین روبرو شدند.دراین اعتراض ها که با شعار تورکستان شرقی .........چین اسراییل نه فرقی همراه بود 4 نفر نیز دستگیر شدند.توتولانلارین ایکیسینین آدی بللی اولدو.رسول رضوی-حسین رخشانی کیا
سلام ائلیار جان! سنین شعرلرینین بیرینه، یوموشاق بیر موسیقی یازماق ایستیرم. (سیناترا طرزینده، پیانو + ویولون + ویولن سل + اوخویان ) شعرش را شما انتخاب کنید. عنوان شعرتان را همینجا برایم بنویسید، من متن آن را از آرشیو بر می دارم
این نوشته بر بنیاد یک منطق سخیف، سبک سخیف و محتوی سخیف نگارش شده است و اگر چه ظاهرا بر پایه فارس گرایی و تفکر عقب مانده ایران پرستی نوشته شده است، اما عملا و خواه ناخواه،این نوشته در خدمت مراکز امنیتی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. از آنجایی که در شرایط کنونی تحت عنوان جمهوری اسلامی و دین هیچ انتقادی از سوی مردم جدی تلقی نمیشود. پس بهتر است تخریب جنبش ملی در آذربایجان زیر لوای ظاهری ایران پرستی و ناسیونالیسم فارسی، که این روزها طرفدارانی دارد، انجام گردد. به بیان دیگر زبان این نوشته زبان تفکر نیست، زبان تخریب است و لذا نویسنده آن نیز برای تخریب قلم زده است چه با مزد و چه بی مزد، توفیری نمیکند.
گر نکند فهم سخن مستمع / طبع گلام از متکلم مجوی .
.مقاله ای بسیار با ارزش و با اعتبار و روشنگر . باسپاس از نویسنده محترم ان ااقای سیسی.مردم کشور ما نزدیک به صد سال است که در دام عنکبوتی جریان چپ قرار دارند.تبلیغات زهراگین چپ و وعده های دروغ سوسیالیسم مردم کشور ما بویژه مردم اذربایجان را در شرائط بدی قرار داد.حزب توده بمثابه عمل سرسپره دولت شوروی در دواستان کشور اشوب و بلوا براه اندخت.
هزاران ایرانی بانیتی پاک روانه اردوگاه مرک در شوروی شدند. جامعه روشنفکری ایران متاسفانه به سرطان چپ روی و بی وطنی دچار شده و افت کنونی تجزیه طلبی نیز از همین سرطان مهلک است.در اثر تبلیغات چپ مردم ایران سرنوشت شوم کنونی را برای خود اختیار کردند.هر ساله حزب توده بنا به دستور از جریان تجزیه اذربایجان در زمان جنگ دفاع میکند.
شعار ستم ملی و خلقهای تحت ستم هنوز شعار رسمی حزب توده است. بنابر این با این سیاست حزب چرا
نباید انتظار تجزیه طلبی داشت؟ ریشه بی وطنی نه در جوان مهن دوست اذری بلکه ریشه د ر بنیاد فکری حزب توده یعنی لنینیسم دارد..
آقای دریا دل، دیروز برای آقای رجوی پانفارس، حلقومش را پاره میکرد، کسیکه بقول هواداران سابق درهتل های پنج ستاره اردن در مهمانیهای شبانه با دختران سازمان درعیش و نوش خود میلولد. اکنون سر و کله اش در اینجا پیدا شده و از یک مانقورد پان ایرانیسم، و مرید پانفارسیسم که کلمه ای از حقوق پایمال شده ملل تحت ستم را بر زبان نمی راند، و تلویحا آب به آسیاب رژیم اسلامی تهران میریزد، و برای تامین منافع پانفارسیسم کاسه داغتر از آش شده است، میخواهد مدام العمر یوغ بردگی زبان فارسی و فرهنگ پانفارسیسم را برگرده خلقها و ملل تحت ستم جغرافیای موسوم به ایران بیاویزد، و انتظار دارد که کسی وقت صرف کند، تا دروغ بودن دروغهایش را ثابت کند. عزیزجان! دروغ دروغ است. دروغ که شاخ و دم ندارد. و این برای خوانندگان مثل روز روشن است. چیزیکه دروغ بودن خود را، خودش به روشنی برای خواننده ثابت میکند. دلیلی بهتر از این؟!
اگر شاهپور بختیار حافظه و شمه سیاسی داشت با شاه وارد همکاری نمی شد چون شاه قبلا پسرعموهایش یعنی مجید و تیمور بختیار را ترور کرده بود . البته هر سه اینها از خانزاده های بختیاری هستند و بین مردم بیچاره پایگاهی نداشتند . در طول حکومت سلطنت در تمام روستاهای استان بختیاری یک مدرسه یا یک درمانگاه ساخته نشده بود . آخوندها اکنون به روستاها آب جاری و برق کشیده اند . نظام فئودالی همچون نظام شاهنشاهی به درک واصل شده . زنده باد جمهوری دمکراتیک ایرانی !
چرا،بحث ؟؟هر کس که خودرا ایرانی نمیداند.خانه ی میزبان را ترک کند..وبه جایی برود،که فکرمیکند،تعلق دارد به ان،حالا چه ترکیه.و چه بلندیهی تبت.وبا زبان مادوپدری اش..پرفوسور شود،مرز ایران،بدو خوبش مال ما،شما تشریف ببرید،والا،،،
تاریخ حضور ترکان در این خاکها به چند هزار سال می رسد، و وجود ترکان در آسیای میانه و قفقاز، دلیل بر بومی نبودن ترکها در اینجا نیست، در ضمن اگر قرار به برگشت به خاکهای اصلی باشد، این شما اقوام فارسی زبان هستید که باید به کویرهای مرکزی ایران و کوههای افغانستان برگردید. راستی، اسم کویرهای مرکزی ایران هم که ترکی است!!! http://hunmurunu2.arzublog.com/post-61125.html
سلام-موسیقی آزربایجانی یکی ازپایه های موسیقی جهانی است ،اگردرکنسرت هایی که اجرامیشود،توجه کنیدبزرگان موسیقی اروپایی وآمریکایی درسالن هانشسته وچشمان خودرامی بندند.اینهاچون بزبان تورکی آشنایی ندارندعلاوه براینکه ازموسیقی لذت میبرند.درحال نت برداری هستند،تابتواننددرنت نویسی های خودازملودی های آنهااستفاده کنند.این افرادکه بزرگان موسیقی درغرب هستند،درچندین مصاحبه به قدرت موسیقی آزربایجان وخصوصابه قدرت موسیقی موغام آزربایجان اعتراف کرده اند.به امیدروزی که ماهم چشمان خودراپاک کرده ازاین موهبت ملت های خودرابهره مند کنیم.
سلام-موضوع خوبی رابه دیدمردم گذاشته ونقدنموده اید.شکل هانشان دهنده ارزش واحترام منزلت حاکمان برمردم ایران وایرانی جماعت است.این حرف خنده دارجناب ناجی دست چندمی بعدازخاتمی ورفسنجانی وروحانی حاکمیت ایران رابایددربالاسرخامنه ایی باطلانوشت وآویزان کرد.
عکس و شکلهانشان دهنده ریاکاری وعوامفریبی ودوگانگی تفکردروغین این آقایان رانشان میدهد.
یادم می آیدچندماه پس ازانقلاب سال57چطوری طرفداران رژیم قبلی وفرصت طلبان ریش گذاشتند ماکه درحرکت انقلاب وجودخودرا دراین راه گذاشته بودیم کم کم شدیم ضدانقلاب وآنهاشدندانقلابی!
سال 88این حاکمیت ونیروهای سرکوبگرش پیرزنانی رابالگدوفحش های رکیگ زده وبه جوب آب کثیف می انداختند. چطورزنان لباس هایش پاره شده وبدنشان عریان میشد.چطورلات هاوزنان بدنام زندانهارارهاکرده واین زنان بردختران وزنان معترض باچوب وچماق حمله میکردند.ازنظر آقای ظریف اینهاعزت ومنزلت به مردم ایران
بوده است وخودمردم نمی فهمیدند.
این آقای ریش پرفسوری دیروزی وجانمازآبکش امروزی حال مدافع مردم ایران شده است.
آقای ظریف شماحق داریدهمه را احمق فرض کنید.چون مردمی که نمی دانندچه میخواهندبایداحمق فرض کنی.
آقای ظزیف شماحق داریدرول قهرمان وناجی رابازی کنی ،چون هنوزتعدادی درعالم هپروت وتوهم زندگی کرده وهرکارمیکنید حقمان است.
یکی نوشته های مارابه عزرائیل می سپارد.یکی برای مااستخوان های 2500سال پیش راتاریخ وآینده سازمیکند.یکی نیمی از ملت رابخاطرخواستن ابتدایی ترین حقوق انسانی میخواهدازایران اخراج کند.
تعدادی خوددربندواسیرهستند نامه به اینجاوآنجامی نویسدوخاکپرستی رادنیای توهم خودکرده وهنوزباحقوق ابتدایی بشرآشنانیستند وازمنشورحقوق بشرهنوزخبرندارد.
تعدادی طوماردرست کرده وازجنایت فرهنگی دورژیم حمایت کرده وخودراروشنفکرمیداند.شماآقای ظریف حق داری که مارا
احمق فرض کنی.
آقای ظریف شماخوب میدانیدملت هاشایسته حکومتی هستندکه برآنان حکومت میکنند.این فیقورهای سیاسی عوامفریبی شماحق ماست.
كاشكي يك نَفَر پيدا مي شد با فاكت مشخص، پاسخ فاكتها و براهين آقاي كاظم آذري سيسي را مي داد،
اين به عقلانيت نزديك است، آقاي آذري با آوردن فاكتها و دلايل لازم در برابر گفته هاي ديگران كه تمام آنها را هم قيد كرده ، اين مقاله رانوشته است، بزرگي كنيد ،دلايل ايشان را با دلايل رد كنيد،
از کامنتهای دوستان ترکگرا کاملا اشکار است که در مورد مسائل طرح شده در مقاله که درواقع برسسی سه چیز شبیه به هم یعنی جمهوری اذربایجان، ترکیه و حرکت ترکگرای بود حرفی برای گفتن ندارند من خوب میدانم چه مینویسم بهتر است خود شما در گفتارتان دقت کنید.کسی نتوانسته اشکالی از هیچ کجای مقاله نشان دهد. این خودش قبول تلویحی مسائل موجود در مقاله حتی از طرف خود پانترکها است.
به فیسبوک دوستان فعال حرکت پانترکی بروید، در مورد کشته شدن کودکان و خانوادها در یک هفته مانده به مسابقات هیچ خبری وجود ندارد در مورد اینکه دولت اذربایجان این جنایت را به کشورهای خارجی نسبت داد هم خبری نیست، در مورد ممنوع بودن خواندن زبان و ادبیات ترکی در باکو و انکارا برای اهالی تبریز هم خبری نیست. تنها تعریف است و زنده باد .
بعضی از فعالان به نام حرکت ترکگرای کار را به جای رساندند که سخنان سر تا پا خلاف واقع جناب صالح کامرانی و سیمین صبری در برنامه بی بی سی را حماسه خوانده اند دریغ از یک مقاله انتقادی دریغ از یک نفر در تمام حرکت که بیاید و تک تک سخنان را سبک سنگین کند فقط تعریف و تمجید . جالب است که این حرکت ادعای ملی بودن دارد با گفتن دروغ به ملت، ادعای دمکراسی دارد با عدم جوابگوی ادعای هویت خواهی دارد با دروغ بستن به هویت تاریخی اذربایجان،
کافی است قلم به دست بگیرید تا سیل تهمت و تحقیر از هر طرف جاری شود. تنها سخن من پیروی از منطق محض و دوری از عوامفریبی و موج سواری روی دروغ است تمام سخنان باید نقد شود و درستی و اشکالات ان مشخص شود. جناب صالح کامرانی که سالهاست نام حقوق شناس را یدک میکشند باید در مقابل دروغگهای که در بالا تک تک ان را مشخص کردم جواب دهد خانم سیمین صبری هم همچنین و اگرنه لطفا بهتر است از حقوق، دمکراسی و ملت بیش از این صحبت نفرمایند.
ترکگرایان ناراحت هستند چون من سوالاتی در مورد فعالان حرکت ترکگرای مطرح میکنم در حالی که تمام امکانات این حرکت بیش از 30 سال معطوف به این موضوع است که شخصیتهای به افکار عمومی اذربایجان قالب شود که غیر قابل پرسش باشند.
من در مورد چیزهای که این حرکت انها را جز مسلمات و قوانین خود قرار داده است سوال میپرسم در مورد ترکیه که 35 سال همه چیز فرهنگ اذربایجان را فدای ان کرده اند سوال میکنم در مورد جمهوری اذربایجان هم همچنین . من دقیقا میدانم که راهم درست است و عصبیانیت شما به حق و قابل درک!
هر چه می خواهید بگوید من جوانانی را دیده ام که به خاطر این دروغها به زندان افتاده اند، طلاق گرفته اند و اواره شده اند و زندگیشان متلاشی شده است به عنوان یک انسان اذربایجانی وظیفه من بر ملا کردن دروغهای شما دوستان گرامی است که در مقابل تمام انحرافات،خیانتها و دروغها و فلاکتهای ملت به جز لبخند رضایت داشتن هورا کشیدن و تشویق کردن کار دیگری نمیدانید.
lachinعزیز و گرامی، شما به این تحول ژئوپلتیکی در منطقه دقیق شوید، بین ایران و یونان، ۱۶ اقتصاد برتر دنیا، کشور ترکیه قرار گرفته است، در شرایط دشوار یونان، یونانیان به ترکیه میروند چونکه تنها بانک سود ده یونانی، بانک یونانی مستقر در ترکیه است، ترکیه با مشاهده شرایط دشوار مالی یونان، به یونان اعلام کرد که کامیونداران ترک، میتوانند از طریق بلغارستان، راه ترانزیتی یونان را در پیش بگیرند و از این راه، هر سال نیم بیلیون دلار، عاید یونان خواهد شد، در سمت جنوب، کشور ایران را داریم با حاکمیت دولت فارسی، سردمداران دولت فارسی، میدانند که در مقایسه با یونان، اینان هیچ چیز ندارند جز لشگری از شاعران مفت خور، تاریخ دروغین و هویتی که با نفی ترک و عرب شکل گرفته است، فقط تصور اینکه چگونه رخدادهای منطقه، به زیان جامعه فارسی، و دولت فارسی در حال شکل گرفتن است اینان را دیوانه کرده است، در
کامنتهای پیشین نوشتم که مذاکرات دولت فارسی، با غرب به جائی نخواهد رسید چونکه روسیه چنین اجازهای را نخواهد داد، آینده از آن ماست، دوران متوهمان، ترک ستیزان به سر رسیده است.
سر «گیسو» را نمیبافند
غنچه گل را نمیچینند
"ساری گلین "امان امان..."ساری گلین"!
این عشق، چه عشقی ست
(که)تو را به من نمیدهند؟
چه کنم؟ امان امان...چه کنم؟ امان امان..."ساری گلین"!
چوپان،در بلندای این دره، بره را بازگردان!
یک روز، روی یار نازنینم را میدیدم، بد میشد؟
چه کنم؟ امان امان..."ساری گلین"!
چه کنم؟ امان امان...."ساری گلین"!
شانه از زلف جدا افتاده، عاشق از ایل ها( خلق)
طاقت یک روز (جدایی) ام نبود
سالهاست که جدا افتاده ام
چه کنم؟ امان امان "ساری گلین"!
چه کنم؟ امان امان "ساری گلین"!
-----------
*."ساری گلین" =عروس موطلایی (."ساری گلین" تبدیل به اسم خاص شده-اسم را ترجمه نمی کنند. اینجا لازم است تنها یک بار معنی اش نوشته شود)-در مصرع های بعدی خود اسم تکرار میشود.
**ساچ =گیسو، زلف ، موی سر، که بلند است. اینجا منظور «هؤروک لو ساچ» است. یعنی گیسوی بلند بافته شده. گیس کرده- گیسویی که مثل طناب بافته شده. " گیسو کمند ".
------
قیزیل گوله بویان دییم: خودت را با گلهای سرخ بیارای، بگویم ات.( شکل گل ات بگویم)
دوستان.. همانطور که ملاحظه میکنید بعد از اتمام بازیهای اروپائی در آزربایجان , هنوز فشار خون بعضی ها باز هم به پائین نیامده است. کوبیدن فرهنگ آزربایجانی شغلی شده به (( پژوهشگران)) رنگارنگ داخلی و خارجی و آقای کاوه جویا هم شده مسئول (( آگهی های تجاری )) این پژوهشگران به اصطلاح علمی... دموکراسی این آقایان و تمام شرکت کننده های گرد همائی در آلمان و یا بیانه صادر کننده گان از این گرد همائی, سخن معروف « جرج اورول» را در مزرعه حیوانات بیاد می اندازد. طیق نوشته های این آقایون (( تمام ملل ساکن ایران با هم برابرند ولی بعضی ها از دیگران بیشتر برابرند))...تنها کافی است به چند نمونه از جمله های آقای کاظم آذر سیسی این پژوهشگر جدید تازه پیدا شده آقای کاوه جویا را از نظر بگذرانیم که می نویسد..
هویت چی ها وانمود میکنند که ...
آذربايجان به سبب تركی بودن زبانش هيچ گونه وابستگی تاريخی، ملی و عاطفی و فرهنگی با ايران و ايراني ندارد. اشتباه بزرگی که این پژوهشگر مثل سایر پژوهشگران ( وطنی) می کند این است که , خیال میکنند که ( ترک بودن ) آزربایجانی هاست که میخواهند طلاق سیاسی بگیرند. البته خود این آقایون کاملآ می دانند که چرا در این مدت کوتاه استقلال خواهی آزربایجانی ها این همه رشد کرد و اشتباه این پان فارسیست ها و شوننیست های رنگارنگ در کجا نهفته است. ولی نه جرات دارند به اشتباهات تاریخی اعتراف بکنند و نه توانائی تفکربه این دارند که دست به ریشه کندن این همه ستم های ملی به ملل غیر فارس بزنند. ولی صدای شیپور حقوق بشر ( کوروش) را در هر کوچه و برزنی می دمند. آز آقای کاظم آذر سیسی بایستی پرسید که اگر رابطه عاطفی در ترک های ایران نبود , پس چرا لشگر 110 اردبیل بود که با آن همه کشته, توانست خرمشهر را از ارتش صدام آزاد بکند.؟از آقایان شونیست های با عاطفه بایستی پرسید , موقعی که یک روزنامه رسمی ایران , صراحتآ ملت ازربایجان را با نامیدن « سوسک» بدترین توهین را کردند , این عاطفه کورش کبیری شما در کجا نهفته بود؟ آیا از یک آرگان دولتی و یا غیر دولتی , سیاسی و یا رادیو تلویزیون و یا روزنامه اعم از داخلی و یا خارجی می توانید اسم ببرید که این توهین را محکوم کردند؟ اقایان آذر سیسی ها , این ترک بودن من نیست که از شما طلاق سیاسی میخواهم . این نتایج پا گذاشتن به اولین حقوق انسانی من و اجدام در طول سالیان دراز است. چرا چشم و گوشتان را باز نمی کنید که ببینید این همزیستی مسالمت آمیز و این ازدواج سیاسی آینده ای ندارد. همیشه در طول تاریخ طلاق های سیاسی بوده و خواهد بود..به امید هرچه زودتر آن روز...
شاپور بختیار یک میهن پرست واقعی و روشنفکر بینظیری بود که خطر فاشیسم دینی را در ک کرد و برای نجات ملت ایران در اخرین روزهای سرنوشت ساز به نخست وزیری رسید . بخت با او یار بود اما بیگانه پرستان چپ و اسلامی و گشاده کاران ضد مصدقی و عدم درک شرائط ازسوی ارتش فرصتی برای بختیار باقی نگذاشت. اگر او موفق میشد بدون شک هنوز توده ای در کیهان قلم میزد و این همه مصیب برای مردم بوجود نمی امد.جریان چپ با شعار های ضد ملی و ضد ازادی راه رابرای ارتجاعی ترین عنصر تاریخ و قتل عام خود ی و غیر خودی اماده کرد. هزاران قتل و اعدام سازماندهی شده فقط میتوانست در یک دولت انقلابی و دینی رخ دهد و این قتل ها و اعدام ها با کمک و همکاری هزاران توده ای و فدائی با نظام ننگین اسلامی در ایران میسر شد و عاقبت جارچیان ضد امپریالیست خود نیز قربانی اهداف ضد ملی خود شدند.در قتل
دکتر بختیار بیش از 40 نفر در از جمله موسویان سفیر دولت اسلامی در شهر بن المان شرکت داشتند.
جالب ولی حیف که نیمی از مردم زیر خط فقر زندگی میکنند با وجود گاز و نفت بادآورده . اگر سیاست فرهنگی شورایی 70 سال در هر نقطه دیگر خاورمیانه حاکم بود ، انتظار بیشتر از اینگونه موسیقی ناسیونالیستی تکراری فولکلوریک عشایری 50 سال پیش میرفت .
اقای هفت لنگ. جمعیت ترکها در ایران در حدود ۲۵ ملیون و عده انها صد برابر شما لرهاست .در حدود صد سال است که حکومتهای شما ،رژیمهای فارس پهلوی و اخوندی ، سعی در نابودی ملتهای غیر فارس کردند و برنامه ها و طرحهای نژادی قومی انها به سبب مبارزه مسالمت امیز ملی این ملتها به شکست رسیده و این ملتهای تحت ستم هم دماغ پهلویها و هم پوزه اخوندها را به خاک مالیده اند.تهدید شما در مورد بیرون انداختن ترکها و ترک زدایی افتضاح امیز و خنده اور است.
من احساس شرم میکنم اگر این جناب قهرمان ملی و مرغ طوفان میهنم باشد . کسی که در اوج جنبش توده ای و انقلاب مردم ، بازهم در مصر به دستبوسی و دیدار شاه رفته و قول میدهد که بعد از آرامش مردم ، مقدمات بازشگشت او را تهیه کند . این جناب تا روز آخر نخست وزیری خود ، تمثال عکس شاه را در بالای سر خود در اطاق کارش آویزان کرده بود . این جناب تایر زاپاس ادامه جنایتهای سلطنتی بود . تعجب من از کسانی است که در این سایت هنوز پنهان و آشکار نوستالژی دیدن این شخص را دارند . چه خوب انقلاب مردم اینها را جاروب کرد . ولی حیف که انقلاب شکست خورد . چون شاه تمام آزادیخواهان را قبلا سرکوب کرده بود و فقط مساجد نفس میکشیدند ........
"ساری گلین":
در نام مذکور به عروسی اشاره است که زلف و چهره ی بور و بلوند دارد. یا «ساری شین و ساری باش» است.واژه ی «ساری= زرد» معنی میدهد.
ما در زبان ترکی آذربایجان رنگ های- ساری،قارا، گؤی و...- را در ارتباط با
«نشانه های اصلی سر و صورت» انتخاب می کنیم و نه نسبت به «لباس» آدمها. مانند : قارا شین-قارا گؤز-گؤی گؤز- ساری باش- ساری بنیزیا ساری بنگیز. اگر رنگ به کل پیکر مربوط شود کلمه ی پوشش ذکر میشود. مثل نام قناری که در کل پیکر «رنگ زرد» دیده میشود و به آن «ساری کوینک» نیز میگوییم: آغ باشماق؛ قره کت-شالوار؛ و غیره هم در این ارتباط است.
بنا براین «"ساری گلین" ، نام عروسی ست که مو طلایی ست. و کلمه رنگ به سرو صورت او اشاره دارد نه به لباسش.
ما در آذربایجان دختران و پسران موطلایی یا چشم آبی داریم- هرچند کم اند. که جد اندر جد ترکی زبان اند.
حتما هر کس در اطراف خود با برخی از این کسان آشناست.
رنگ زرد اینجا رنگ زرد طلا و آفتاب و خورشید را منظور است.
این توضیح را برای آن دادم که دیده شده در ترجمه ی نام و حتی در ساختن آهنگ و نشان دادن جسمی «ساری گلین» دختری را با
لباس زرد و زلفهای سیاه نشان میدهند که درست نیست. "ساری گلین" به معنای عروسی که لباس زرد پوشیده معنی نمیدهد و این برداشت از نام صحیح نیست.
دختری که لباس زرد دارد «ساری دون» گفته میشود. یا ساری دون گلین. و قتی «ساری گلین» میگوییم دیگر اشاره به لباس ندارد بل خاصه های «سروصورت» را مد نظر داریم.
« رنگ طلایی زلف و صورت ، و رنگ آبی چشمها» در کودکان آذربایجانی که پدر در پدر ترکی زبان اند، معمولاً در ایام «کودکی و نو جوانی کمی غلیظ» است و در ایام جوانی اندکی کم رنگ میشود . و یا کم و بیش به رنگ دیگر تغییر می یابد.
و برخیها هم همچنان می مانند. من در خویشان نزدیک و دوستانم چنین وضعیتی را دیده ام.
Dobare bekhanid ! 3-در ادّعای آنهایی که میگویند این افکارهویت طلبی از خارج تاثیر میگیرد شاید نوعی حقیقت بیابیم اما نه به آن شکل که آنها گمان میکنند.
3-در ادّعای آنهایی که میگویند این افکارهویت طلبی از خارج تاثیر میگیرد شاید نوعی حقیقت بیابیم اما نه به آن شکل که آنها گمان میکنند.مهاجرت بعد از سر کار آمدن رژیم کنونی ایران و فرار از بیعدالتیها و ستمهای گوناگون این امکان را فراهم کرد که شهروندان این کشور از ملیت های گوناگون قدم به دنیایی بگذارند که در اغلب آنها جایی بر این ستمها نیست . عصیان هنگامی صورت میگیرد که انسان بیدار شده خود را فریب خورده و در جهالت بیابد. درست مثل کودکی که زمانی گمان میکرد کتک خوردن از پدر، مادر و یا معلم بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی اوست. همین کودک بعد از رسیدن به سن بلوغ و آشنائی با جهانی " جویبار ماهی سیاه کوچولو" را درمییابد. جویباریکه در آن اغلب مشکلات روانی و یا جسمی او ریشه در همین رفتار ضد انسانی در دوره کودکی با اوست . آشوب و سرکشی و به محکمه کشیدن مسبب های این رفتار وحشیانه که از او سالهای کودکی را ربوده و حتا اثرات دراز مدت منفی در سال دیگر زندگی او گذاشته درست بعد از واقف شدن به حقوق خود رخ میدهد.
به همین شکل است که زندگی در کشورهایی که در آنجا انسانها بیعدالتیهایی از این قبیل رادر حقّ ملّیتها و گروه های دینی مذهبی یا جنسی نمیبینند منجر به بیداری میشود که طبیعتاً به نوبه خود شورش و عصیان را همراه میاورد. جهان کنونی دوران سیم خاردارها را پشت سر گذشته است و استحمار مردم تا حدودی غیرممکن شده است. بعداز بیداری نه خوابیدن ممکن است نه خود را به خواب زدن !این آن فاکتوریست که مرکز گرایان طرفدارا ادامه استبداد باید آن را ببینند. .
اشاره آقای لوائی به حمل بیرق آبی ترکستان شرقی ( زینجیانگ ), ابراز همبستگی با ترکهای اویغور در چین, همردیف قرار دادن چین با اسرائیل در راهپیمائی قدس امروز است.
روزی مردی شکایت به شیخی برد و گفت: مشگلی دارم. شیخ با لبخند گفت: چیست؟ مرد گفت: دخترم در بسیج شما آبستنه...! شیخ پرسید: دخترچند سالشه؟ مرد گفت: چهارده. شیخ گفت: چرا شادی نمی کنی...؟ مرد با اخم پرسید: به نطفه حرام...؟ شیخ گفت: حرام چیه...؟ مرد بر آشفت: مگه خبر داری...؟ شیخ گفت: صیغه اش رو خوانده ام!
نام کورش اولین بار در دوره فاجاریه و در زمان گسترش استعمار انگلیسی ها بکار گیری فراماسونری و همکاری صهیونیزم با آن در کتاب ها ظاهر میشود. تا منطقه ایران نفت خیز را قورت بدهند که دادند2HZW
نگارنده خود را سوسیال دموکرات می نامد ولی افکارشان بیشتر شبیه راستگرهای افراطیست که از دشمنی یا یک گروه ائتنیکی مشخص تغذیه می شود. اگر ایشان به معنی لغوی سوسیال و دموکرات در یک دیکسیونر نظری بیفکنند و مبانی سیاسی آنرا دوباره خوانی کنند آحتمالن دیگر خود را سوسیال دموکرات نخواهند خواند.
نتیجه:
1- امضاها جعلی نیست و آقایان در اوین بدور از چشم پاسداران با نصب بشقاب ماهواره ای 120 سانتی متری بی بی سی فارسی را مرتب تماشا میکنند و کاملن از محتوای مناظره آگاهند!!!
2-امضاها جعلی نیست و آقایان مدافع دموکراسی, آزادی از نوع رضاخانی یا خمینی به شرطی که خودشان در راس باشند را خواهانند.
3- امضاها جعلیست که خوب هر لحظه 2500 سال تاریخ جعل شده چندتا امضا و یک بیانیه هم روش!!!! بعلاوه ترک عادت موجب کسالت می شود!!!! ضرب المثل هم از آن خودشان است!!!
نگارنده در پارگراف 5 مقاله خود را لو داده!!!! بجای نقد محتوای نظرات تنی چند از مورخین, یهودی بودن آنها را دال بر سهو بودن سخنانشان قید کرده و بشدت ضد صهیونیست بودنش همراه با اظهار ناراحتی از تعویض نامهای اسلامی به ترکی, آبشخور اندیشه هایش را مشخص ساخته است. مقاله در راستای کامل سیاستهای جمهوری اسلامیست.
احمدی زاده ی عزیز،
دوست خوبم، هر چه خودتان دوست دارید می توانید استفاده کنید.نوشته هایم همه متعلق به آذربایجان و انسان است.
شما راه خوبی انتخاب کرده اید و کودکان را با جهان موسیقی آشنا میسازید. در این راه هرچه مناسب باشد میتوانید
انتخاب کنید. نمی دانم کدام یکی از شعرهایم می تواند مناسب کاز شما باشد. خودتان بهتر می توانید تصمیم بگیرید.
اینجا محل بخشی از شعرها را میاوریم شاید خواستید نگاه کنید:
- بخشی از شعرهای آ.ائلیار:
Baxışın Rəngi (رنگ نگاه )
http://www.iranglobal.info/node/15740
-بخش دیگر در میان نوشته هایم -از شعر و غیر آن- پراکنده است که فهرست کلی اینجاست:
علاقه ی من را بخواهید - و اگر "چیزی" ، ارزش کار و زحمت شما را داشته باشد - و احیاناً به درد بخورد- به نظرم بهتر استفهرست نوشته ها : http://www.iranglobal.info/taxonomy/term/81
هنوز فرصت نشده که همه را یکجا جمع کنم.
---------
همانطور که دربالا گفتم «چیزی در رابطه با کودکان» انتخاب شود. که من و نسل من به کودکان خیلی بدهکاریم.
خواستیم زندگیشان بهتر از حیات ما باشد ولی «خراب تر» شد. خودم را بگویم، «نه راهم را درست درک کردم و نه علاقه ام را». ضعیف بودم . خیلی ضعیف تر از آنچه فکر میکردم. ساده بگویم «شرم زده ام و بدهکار و خیلی هم بدهکار».
--------
چیزی که به نظرم میرسد نام می برم و خودتان هم همه چیز را نگاه کنید شاید توانستید چیزی انتخاب کنید- اگر احیاناً احساس کردید بدرد میخورد- ولی من انتخاب را به خود شما محول میکنم.
شاید برای انتخاب نگاه به این شعر بد نباشد:
- شعراولدوز ( که در همین متن آمده- و خطاب به همه ی اولدوز ها و کودکان است):
اولدوز
--------
گونشلی گوندوزلرده
یای کیمی گلر اولدون
اولدوزلو گئجه لرده
آی کیمی گئدر اولدون
سؤزلو-سؤز سوز باخیشینلا
اوشاقلیغا دولان اولدون
سسیز گئیب آی ایشیغین
آغلاییبان گونلن اولدون
ناز اولدوزوم دایان دییم
* قیزیل گوله بویان دییم:
- گوی اوزونده قارا بولود
سانکی کاروان گئجه گئچدی
اولدوزلاری سایامادیق
دان اولدوزوم سنله گئچدی
گوزو یولدا باخیشیندان
نئجه دییم دویامادیم...
-------------
قیزیل گوله بویان دییم: شکل گل ات بگویم( خود را با گلهای سرخ بیارای، تا بگویم ات)
* * قیزیل گوله بویان دییم: یا می توان چنین هم انتخاب کرد:
گول یاپراغا بویان دییم.
- در خوانش و آهنگ شاید تغییراتی لازم شود
خودتان مختارید هرچه مناسب است انتخاب کنید.
----------
در مورد شعرهای دیگر هم همینطور. می توانید چیزی برای دنیای مشترک
بزرگسالان و کودکان هم انتخاب کنید -بهر صورت کارشماست و خود مختارید که چه برگزینید
یا مناسب ندانید- من حرفی ندارم.
ممنون از توجه و محبت شما.
خانم محترم ! شما تلویحاً معترف هستید که حرکت هویت طلبی از خارج هدایت می شود. این عبارت ، عیناً اعتراف صادقانه شماست :
«۳-- در ادّعای آنهایی که میگویند این افکارهویت طلبی از خارج تاثیر میگیرد شاید نوعی حقیقت بیابیم اما نه به آن شکل که آنها گمان میکنند.»
شما ، از سر ِ شرم و بعضی ملاحظات دیگر می نویسید « شاید » ، اما آدم عاقل می خواند « شکی نیست»!
بنا براین ،چرا خود را بازیچه ی دست کسانی می کنید که جز نکبت و جنگ داخلی و آوارگی و هزاران درد بی درمان دیگر ، برای مردم ایران و از جمله اهالی آذربایجان ، به چیز دیگری نمی اندیشند؟
کاربر گرامی،...ناظر... اگر شما واقعأ ناظر بر روند سایت بوده باشید من همیشه هستم و پاسخگوی انتقادات منطقی در ارتباط با نوشته های خود میباشم، ولی وقتی کاربران تُرک در این سایت بجای نقد و تحلیل، زبان و فرهنگ فحاشی را بکار میگرند و جوّ سایت را برای یک دیالوگ انتقادی وسازنده مسموم میکند، به چند دلیل دیگر جای ماندن اینجا نیست، اکنون هم که می نویسم، می بینم که گردانندگان سایت مسئولیّت و دقت بیشتری دارند، از این گذشته در سوّمین کنگرهء سکولار دمکراتها در فرانکفورت به دو نویسندهءِ سایت ایران گلوبال قول دادم که در این سایت در کنار آنها باشم و گهگاهی اگر ضرورت آمد مطالبی انتشار دهم. سایت ایران گلوبال عامل ارتباط و آشنایی و نقطهء مشترک ما نویسندگان بود، بدون اینکه همدیگر را دیده و یا از فبل آشنایی داشته باشیم.
آقای برقعی
اشتباه نکنید خاک منطقه بین النهرین مشکل دارد
چرا گذشته وزمان کورش را نگاه می کنید داعش ابوبکر البغدادی به بینید ابوبکر البغدادی می گوید به خاطر خدامی جنگه
چون اوست مومن
چون اوست خداپرست
چون اوست آزادی خواه
چون اوست عدالت خواه
چون اوست راستگو
چون اوست که دیده به خدا (مردوک)ظلم می شود
کورش همین حرف ها زده است وبیشتر باز خداپدر ابوبکر البغدادی به آموزد که نه گفته خدا همراه اووارد موصل شده است ولی کورش گفته خدا (مردوک) همراه او وارد بابل شده وبه خواست خدا است که همه روی پای اوسجده می کنند
آقای برقعی
شما از صحبت های نتانیاهو ناراخت هستید
آیا ازصحبت های علی معلم که ترک را وحشی خواند ناراحت شدید؟؟
آیا ازصحبت های مشایخی که آذری ها سگ خواند ناراحت شدید؟؟
شما از فیلم بدون دخترم هرگز ویا سیصد ویا آرگون ناراحت هستید
آیا تئاتر خراکتور مشایخی هم ناراحت شدید؟؟
کاربر گرامی،...ناظر... اگر شما واقعأ ناظر بر روند سایت میباشم، ولی وقتی کاربران تُرک در این سایت بجای نقد و تحلیل، زبان و فرهنگ فحاشی را بکار میگرند و جوّ سایت را برای یک دیالوگ انتقادی وسازنده مسموم میکند، به چند دلیل دیگر جای ماندن اینجا نیست، اکنون هم که می نویسم، می بینم که گردانندگان سایت مسئولیّت و دقت بیشتری دارند، از این گذشته در سوّمین کنگرهء سکولار دمکراتها در فرانکفورت به دو نویسندهءِ سایت ایران گلوبال قول دادم که در این سایت در کنار آنها باشم و گهگاهی اگر ضرورت آمد مطالبی انتشار دهم. سایت ایران گلوبال عامل ارتباط و آشنایی و نقطهء مشترک ما نویسندگان بود، بدون اینکه همدیگر را دیده و یا از فبل آشنایی داشته باشیم.
پان تُرک بودن اقای علی خامنه ای را لازم نیست در ساز بدمند، و یا در خطبه های نماز جمعه به همگان اعلام کنند، و یا خامنه ای از دیروز و امروز زبان تُرکی اذری را در ایران رسمی کند، ایشان شاهرگ سیاسی و اقتصادی ایران را در اختیار تُرک تباری و ترکیه گذاشته، و هر روز بر تپهء تُرک تباری تن ها خاک و گل می ریزد، مهم این است که اقتدارگرایی تُرک تباری در جا و مکانی قوی و قوی تر شود، بقیّه کارها و برنامه ریزی مورد نظر شما در اسرع وقت در فردا صورت خواهد گرفت. علی خامنه ای دست نشاندهء تُرک تباری و هاشمی رفسنجانی نمایندهء خاندان آل- سعودی در ایران هست و میدانند ایران را به کجا هدایت میکنند.ما خوشحال بودیم بنیاد فرهنگ زبان ترکی ایجاد می شود که نشد
گقتند بنیاد هنر ایجادمی کنند
باز دل مان را خوش کردیم که حداقل چند نفر صاحب شغل می شوند درتبریز
مثلا یک نفر نگهبان / یک نفر آبدارچی / یک نفر منشی /
شد خانه پروین
پروین یعنی هیج برای آزربایجان هیج و هیج وهیج ...........
سلام-بخدادوستان من ازاین کامنت چی عزیزآنچنان میترسم مثل جن ازبسم الله. چی بگم اگریک کلمه حتی مثل مینویسم زحمت یک ساعتی من رادریک ثانیه بربادوبدست عزاییل لامذهب میدهد.خلاصه یک عصاگرفته ام تا زمین نیافتم.
بزرگ ایران بدنیاآمده ویاپدرانشان ازایران رفته وفارس هم بوده اند.بله ماتاریخ درخشانی داریم.ازکجابگویم تاریخ ماعلاوه براینکه درگردن شکسته این دنیای بی وفاونامرد،حق داردوآنهانمک نشناسی میکنند،وقدرمارانمی فهمند،وبرماسجده نمیکنند،برمامیخواهنداسلحه نیزندهند،تادمارازروزگاراین نمک نشناس ها دربیاوریم.
این لامذهب هاکاررابجایی رسانده اندکه ایرانی راتهدیدمیکنندنمی دانم چی فکرمیکنند،ماافرادی همچون ظریف داریم که درآنجا میتواندارحریت مادفاع کند!زپلش.
بله من بیراهه نروم.تمدن رااصلاماخلق کردیم، این بی پدرومارهاازمادزدیدند.اینهااصلاغارتگروجانی وجعلی هستند.
هومر.افلاطون.سقراط.ارسطو.فیثاغورث.ارشمیدوس.هگل.داروین.وات.ادیسون.جابز.ژاندارک.ماندلا.گاندی.ووو..همه درجغرافیای
این غربیهااین بی وجدانهاآنهاراازدست ماخارج کرده وبنام خودشان جعل کرده اند.حتی یادداده اندعواملشان درمنطقه نیزازاین کارهای آنهادرمنطقه بکنند.
ابوریجان بیرونی.مولوی.نظامی.فرش .نوروز.تار.چوگان.رقص.نان لاواش.ماراهم دزدیده وهمچنان درفکرتوطئه هستند،تا دیگر چیزهای تمدنی مارابدزدند.اصلانمی فهمند،کمبوجیه رفته بود،روم ویونان رامتمدن کند،ولی آنهانخواستندوخودضررکردند.
سلوکی هااصلادرایران کشک می سابیدندوایلامی هاومادهادرمنطقه ایران چیکارداشتندکه ماآنهاراادب کنیم.
ماهم پول داریم وهم تمدن ،نفت می فروشیم واسلحه ازروس وچین وماچین میخریم وآنهاراادب میکنیم.مانیروهای زیادی دراروپا داریم واکنون توانسته ایم باهم جبهه متحدی درست کنیم وآنهاهم فهمیده اندکه تاکنون شایداشتباه میکرده اندوبایدباماجبهه درست میکردند،الحمدالله فهمیدندوآمدندجبهه ما،تاباهم این لامذهب های هویت طلب ودم ازحقوق بشرزن هاراادب کنیم.
اینها شده اندستون پنجم غرب هی نق می زنندوازمحیط زیست.دریاچه ارومی.خشک شدن رودخانه ها.زبان مادری.حقوق زن وازهمه بدترجدیدابابی بی سی هم دست شده دم ازاستقلال حرف زده وبایدآنهاراباکمک دوستان خاکپرست مان سرجایشان نشانده ودیگرنتوانندستون پنجم دشمن شوند.
چه عرض کنم مارااینهادست کم گرفته اند.مابخوبی میدانیم شترخودراکجابخوابانیم.روس نباشه چین آن نباشه آمریکا وآن نباشه فرانسه .یکی یافته ودرآغوش آن جاخوش میکنیم.
بقول رفسنجانی که دراول انقلاب فرمود،مااکنون حاکم بردولت هستیم این توده ایی ها وچپ هاودیگران بروندپی کارخودشان مگرما ماستیم ،ماهم بلدیم درهنگام خطربه کی پناه ببریم.حتی ازشوروی کمک میگیریم.
این دوستان مایادشان رفته ماهم تمدنسازجهان هستیم وهم میدانیم شترخودراکجابخوابانیم.
دردزیاداست وحوصله کم ،من میروم دنبال تمدنسازی شمارابخدامی سپارم.
روزی دختری با سینه های آتشین، در خیابان خمینی زیر ضرب و شتم پاسدار آدمکشی از شدت درد و شکنجه ضجه میکشید: آ...ه ! آ...ه! نکن سوختم! پاسدار در حالیکه از گیسوی او گرفته دنبال خود میکشید، با صدای بلند میگفت: از عشق من که نه...! دختر درجوابش گفت: ولم کن بگم. پاسدار او را رها کرد. گفت: بگو! دختر با ترس و لرز گفت: نمره ام؟ در این حال پاسدار خطاب به همکارش که مشغول شکنجه دختران دیگری بود، گفت: اینجا Okey همه چی!
جناب ع.ب.تورک اوغلی، محض اطلاع شما از احساس مسولیت من که فعلا تا پایان روز دوشنبه آینده مسول محترم کامنتها هستم، من به جناب گوگل مراجعه کردم و او هم مرا به سایت فخیمه گوناز تی وی ارجاع داد.
با این مضمون که گویا اطلاعیه ها را سپاه پاسداران منتشر کرده.این سایت فخیمه برای اثبات خبر خود مبنی بر انتشار تکذیبیه ها 2 لینک گذاشته است که یکی از آنها به وبلاگ «کمیته حمایت از شاهرخ زمانی" است که به من گفت: «متأسفیم، صفحه موردنظر شما در این وبلاگ وجود ندارد.» و لینک دیگر هم به یک صفحه از سایت فخیمه گوناز تی وی است که باز نمی شود و گویا یک صفحه ویروسی است.
البته از آنجایی که من مسول تر از آنچیزی که فکر می کنید هستم، فورا به مسول فنی محترم ایران گلوبال اطلاع دارم. آن ناقلا هم نمی دانم چکار کرد که دو دقیقه بعد آن صفحه را برایم باز کرد و فرستاد. و من هم که خیلی احساس مسولیت می کنم، آن را خواندم و دیدم که سایت فخیمه گوناز تی وی یک ادعانامه از جانب خوش چاپ کرده
بنابراین جناب آقای ع.ب.تورک اوغلی باز هم زحمت به گردن خود شما می افتد که آن تکذیبیه ها را برای ما بفرستید تا ما هم منتشر کنیم و از خجالت شما دربیاییم و مجبور نشویم که این کیانوش توکلی را سانسور کنیم.
البته شما یا دیگران هر چقدر که خواستید می توانید به او فحش و بد و بیراه بنویسید و من هم به شما قول می دهم که هیچکدام را منتشر نکنم ولی برای اینکه دلش را بسوزانم، حتما آنها را برایش فوروارد می کنم تا دلش بسوزد و آنهم نه فقط یک بار بلکه 10 بار.
جناب ع.ب.تورک اوغلی،
1- مثل اینکه شما دیواری کوتاه تر از دیوار مسول کامنتها پیدا نکرده اید. انتشار یک نامه اعتراضیه چه ربطی به مسول کامنتها دارد؟ مگر مسول کامنتها این نامه اعتراضیه را منتشر کرده که مسول آن باشد؟
2- شما یک لطفی در حق ما بکنید و ما را از این اتهام کنار بگذارید. برای این کار لطفا نامه تکذیبیه را برای ما بفرستید. من به شما قول می دهم اگر کیانوش توکلی آن را منتشر نکند، خودم آن را منتشر می کنم و کیانوش توکلی را برای همیشه از ایران گلوبال سانسور می کنم. بیشتر از این می خواهید؟
......................
..............
......................
بابا چنگیزمغول بوده پادشاه ایران ترک بوده چنگیزاورا کشت حکومت را گرفت .
مغول ها ترک نیستند تازه می توانید مراجعه کنید به سفارت مغولستان اعتراض کنید .
حداقل بپرسید چرا چنگیز زبان آرزبایجان را مغولی نکرد ترکی کرد
سلام-مسئول محترم کامنت وجناب آقای آرمان چاروستایی .شمامسئولیددربرابراین نامه که آنراچاپ کرده اید.
خوانندگان این سایت محترم راکه بایک تفکرغیرآزاداندیشی تغذیه فکری می نمایید.نامه تکذیبه رانیزچاپ کنید.وامضاء کنندگان درنامه خودنامه چاپ شده بنام را کارسپاه پاسداران وبرای تفرقه در درون زندانیان سیاسی دانسته وآنرامحکوم کرده اند.
شماسعی نکنیدآتش این تفرقه راشعله ورنمایید.بنظراین حقیراگرچنانچه وحتی اگراین نامه درست باشدوظیفه انسانی وآزادیخواهی ورعایت حقوق بشرواحترام به منشورحقوق بشربااشاعه این گونه تفکرغلط منافات داشته وشمالازم بودازیک تفکرغلط پیروی نمی کردید.مگراینکه خوددچارآن تفکرغلط شده باشید.درضمن اگراین نامه درست بوده باشدکه نیست آقای امراللهی زندانی سیاسی دیگرنامه ایی به آقای شاهرخ زمانی نوشته آنرانیزچاپ بفرمایید.
نابودی دریاچه ارومیه همانند نابودی کارون و انتقال ابهای ان رود بزرگ و باستانی به مناطق فارس نشین یک طرح نژادی قومیست و هدف ان نابود کردن زندگی اقتصادی مردم ترک و عرب در ایران است.از به اصطلاح فارسهای لیبرال و چپگرا ی فارس منتظر کمک نباشید.انها از هر توطئه شوونیستی بر علیه مردم غیر فارس و بلاخص ترکها و عربها دفاع و ان را هم تشویق می کنند.
حقوق بشر، با قانون معناا پیدا میکند، در ایران و جامعه فارسی قرن ۲۱، قانون هنوز مختص خواص است، در حالیکه گرایش قانون از خواص به عوام بود که حقوق بشر را مستحکم کرد، پس کوروش خیالی شما هیچ ربطی به حقوق بشر ندارد. در مورد زرتشت و سخن ایشون " گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک " لطفا دقت کنید ایران باستان سرزمین طالبان آن زمان بود و این سخنان به دلیل نفرت از آزادیهای یونان داده شده، یعنی شعار طالبان دوران باستان " پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک " بود. از همه مهمتر، دایناسورها بیشترین کمک را به تمدن بشری کردند چونکه نفت و گازی در مرحله اول " عصر ماشین " چرخهای " مراکز تولیدی را به حرکت در آورد مدیون این دایناسورها بودند نه کوروش، مگر اینکه ما دایناسوری به اسم کوروش داشتیم که در اینصورت حق با شماست.
آقای آذرگون! جنابعالی که از اشخاص متشخص هستید، اگر ممکن است مثل آقای "کاظم آذری سسی" عکس خود را نیز در بالای مقاله تان قرار دهید، تا خوانندگان سبک نوشتار جنابعالی را با ایشان قاطی نکنند. قبلا از زحمات جنابعالی امتنان تشکر را داردم.
باز این پیرمرد! زده به صحرای کرب و بلا!! باباجان اگر اینهمه تمدن داشتیید، چرا به این روز فلاکت بار افتاده اید؟. ودنیا را بخود میخندانید؟.....
فراخوان: یکی از علل شرکت انبوه جوانان در تظاهرات تهران، در زمان خمینی، شرکت انبوه دختران دم بخت چادری بود. و جوانان به عشق دختران، خود را به صف انبوه تظاهرات میزدند، و خمینی با آگاهی از قدرت جاذبه جنسی، و استفاده از این شیوه، جوانان مردم را به خیابان می ریخت. بهتر است که سازمانهای نیمه جان سراسری، که جل و پلاسشان بدست باد سرنوشت سپرده اند، از شیوه های خمینی استفاده ببرند. و مردم را به اتحاد و اتفاق فرا خوانند.
دریادلی که در قطرات جهل فرقهٔ رجوی ذوب شده است از هویت آذری / فازری ما دفاع میکند، جامعه فارسی که در آن هنوز حوزهٔ آکادمیک از حوزهٔ سیاست جدا نشده، و دریادلی که قطرهای دانش ندارد تا دریابد در جامعه فارسی حوزهٔ آکادمیک و دانش در خدمت قدرت است، به راحتی تبخیر قطرهای در کویر جهل جامعه فارسی، فرمان سلاخی حقیقت را در برابر جفنگیات میدهد، ناسیونالیزم جامعه فارسی، که عقب ماندهترین ناسیونالیزم در سطح دنیاست نه قادر به تولید یک نظریه پرداز شد، نه یک حزب، نه قوّه قضا ئیه مستقل از دولت و نه یک نویسندهٔ در سطح دنیا، به دلیل شکست در همه حیطه ها، دریادل نیز شده است تا در کویر خرافات جامعه فارسی، هلاک نشود.
جناب دریا دل ، اگر در باطن خود هم به مفهوم و معنای فامیلتان اعتقاد دارید اول دل به دریا زده و حقوق انسانی ترکان ایران را به رسمیت بشناسید و بگوئید ترکان هم مثل فارسها حق دارند به زبان ترکی خود تحصیل کنند چه این زبان ترکی از 7000 سال پیش زبان این ملت 30 میلیونی ایران شده باشد چه زبانی باشد که از زمان سلجوقیان در آذربایجان به اکثریت رسیده باشد ، بعد انتظار داشته باشید ترکان ایران هم با شما همدرد باشند . برای ترکان ایران فرقی بین حداد عادل رئیس فرهنگستان جمهوری اسلامی با روشنفکر نمایی چون فریدون جنیدی و دیگر روشنفکران خارج نشین فارس که دم از نژاد و این چیزها می زنند که پشیزی ارزش ندارد نیست . هر دو گروه هیچگونه حقوقی بر ترکان ایران در زمینه تحصیل به زبان ترکی که حق ابتدایی و انسانی آنهاست قائل نیستند بس فرقی هم بین آنها نیست .در ترکی مثلی داریم که ترجمه فارسیش می شود "
دوست گرانقدرجناب کرمی! چندی روزی بود که دلمان برایت تنگ شده بود، درواقع بدون حضورمکرم جنابعالی، درصحفه پر محتوای ایرانگلوبال، انگارنمک و فلفل کم داشت. راستشو بخواهی ما آنقدر به کلمات پر محتوای جنابعالی مانند " پانترک، تجزیه طلب، ضد ایرانی، نسل مغول، مهاجران بیگانه، و یا انترناسیونالیسم جهانی، کشور واحد کره زمین، ... و امثالم عادت کرده، خو گرفته ایم، که اگر چند روزی این کلمات پر محتوا را نشنویم، احساس کسالت میکنیم. عرض به شرف مبارکت، در بند 12. جان کلام را گفته ای و بالخر بعد از 37 سال دو ریالی ات افتاده! آما در بند 16. باز خراب کرده ای و فلفل و نمکش زیاد شده است. خواننده سئوال میکند، مگرسید علی پانفارس! جنایتکار رژیم اسلامی تهران! چه ربطی به پانترک دارد؟ او چه وقت از حقوق زبانی، حقوق ملی ـ مدنی، و حق تعیین سرنوشت مردم تورک، حمایت کرده است، که افتخار پانترک نصیب اش بشود؟!
ترکها خوشحال هستند که می بینند, پان فارسیزم چه اندازه چابالاماخ میکند
بقول مثل معروف: چنین است ایران ویران شود/ اگر بر ملل همچو زندان شود! امروز در زندان جغرافیای موسوم به ایران زبان و فرهنگ بیش از 55.000.000 انسان غیر فارس قتل عام شده است. و این گئنوسید فرهنگی، ملی ـ مدنی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی هنوز که هنوز است با شدت تمام اعمال میشود. نوشته فوق نه تنها کوچکترین اشاره ای بحقوق ملل در بند ایران نمی کند، بلکه آقای نویسنده مثل کبکی گوئی سرش را به برف فرو میکند، خود را در پشت ادعای های دروغین پنهان کرده است، و خیال میکند کسی دروغهایش را نمی بیند. از نظر من چنین مسوداتی ارزش خواند و صرف وقت ندارد. زیرا چنین نوشته ای طوطی وار از روی نوشته های یکسو نگران، و غرض ورزان سیاسی، کپی شده است. غرض ورزانیکه جز ستایش شونیسم فارس، کوچکترین ارزشی به حقوق انسانهای غیر فارس قائل نیستند. طرف نیز برای اینکه خود را باصطلاح محقق علمی جلوه دهد، چند کتب نیز
بعنوان منبع پشت سرهم ردیف کرده تا خواننده را تحت تاثیر قراردهد. و انگار که با یک مشت هالو سر و کار دارد، دلش را به این دروغها خوش کرده است. در صورتیکه نمی داند، خوانندگان مو را ازماست بیرون میکشند و با چنین ترفندها، گول آقای نوسینده را نمی خورند، و به چنین حقه بازی های بی اساس می خندند. از نظر من نوشته فوق فاقد ارزش کاوش و تحقیق است، و ارزش علمی ندارد. هر نوشته ای که بدون پرداختن به وقایع، و رویدادهای درد و رنج مردم، و حقوق پایمال شده میلیونها انسان سرکوب شده، بجای دفاع از حقوق آنان، دروغ تحویل مردم بدهد، در واقع تاریخ را جعل میکند، و در خدمت دیکتاتورهاست، و خواسته و یا ناخواسته مثل جلادان رژیم منفور اسلامی تهران، لگد برحلقوم مردم میگذارد. از این جهت نوشته فوق غرض ورزانه، و یکطرفه پر از جعل و دروغ و افتراست. و فاقد ارزش علمی، اجتماعی و تاریخی است. و ارزش خواند ندارد.تظاهرات امروز در تبریز
با شعار. چیننن اسرئیلین نه فرقی؟ چین با اسرائیل چه فرقی دارد؟
اطلاعیه:
فعالین آذربایجانی که درمراسم روز قدس برای حمایت از اویغورها آمده بودند با برخورد مامورین روبرو شدند.دراین اعتراض ها که با شعار تورکستان شرقی .........چین اسراییل نه فرقی همراه بود 4 نفر نیز دستگیر شدند.توتولانلارین ایکیسینین آدی بللی اولدو.رسول رضوی-حسین رخشانی کیا
سلام ائلیار جان! سنین شعرلرینین بیرینه، یوموشاق بیر موسیقی یازماق ایستیرم. (سیناترا طرزینده، پیانو + ویولون + ویولن سل + اوخویان ) شعرش را شما انتخاب کنید. عنوان شعرتان را همینجا برایم بنویسید، من متن آن را از آرشیو بر می دارم
این نوشته بر بنیاد یک منطق سخیف، سبک سخیف و محتوی سخیف نگارش شده است و اگر چه ظاهرا بر پایه فارس گرایی و تفکر عقب مانده ایران پرستی نوشته شده است، اما عملا و خواه ناخواه،این نوشته در خدمت مراکز امنیتی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. از آنجایی که در شرایط کنونی تحت عنوان جمهوری اسلامی و دین هیچ انتقادی از سوی مردم جدی تلقی نمیشود. پس بهتر است تخریب جنبش ملی در آذربایجان زیر لوای ظاهری ایران پرستی و ناسیونالیسم فارسی، که این روزها طرفدارانی دارد، انجام گردد. به بیان دیگر زبان این نوشته زبان تفکر نیست، زبان تخریب است و لذا نویسنده آن نیز برای تخریب قلم زده است چه با مزد و چه بی مزد، توفیری نمیکند.
گر نکند فهم سخن مستمع / طبع گلام از متکلم مجوی .
شعار ستم ملی و خلقهای تحت ستم هنوز شعار رسمی حزب توده است. بنابر این با این سیاست حزب چرا.مقاله ای بسیار با ارزش و با اعتبار و روشنگر . باسپاس از نویسنده محترم ان ااقای سیسی.مردم کشور ما نزدیک به صد سال است که در دام عنکبوتی جریان چپ قرار دارند.تبلیغات زهراگین چپ و وعده های دروغ سوسیالیسم مردم کشور ما بویژه مردم اذربایجان را در شرائط بدی قرار داد.حزب توده بمثابه عمل سرسپره دولت شوروی در دواستان کشور اشوب و بلوا براه اندخت.
هزاران ایرانی بانیتی پاک روانه اردوگاه مرک در شوروی شدند. جامعه روشنفکری ایران متاسفانه به سرطان چپ روی و بی وطنی دچار شده و افت کنونی تجزیه طلبی نیز از همین سرطان مهلک است.در اثر تبلیغات چپ مردم ایران سرنوشت شوم کنونی را برای خود اختیار کردند.هر ساله حزب توده بنا به دستور از جریان تجزیه اذربایجان در زمان جنگ دفاع میکند.
نباید انتظار تجزیه طلبی داشت؟ ریشه بی وطنی نه در جوان مهن دوست اذری بلکه ریشه د ر بنیاد فکری حزب توده یعنی لنینیسم دارد..
آقای دریا دل، دیروز برای آقای رجوی پانفارس، حلقومش را پاره میکرد، کسیکه بقول هواداران سابق درهتل های پنج ستاره اردن در مهمانیهای شبانه با دختران سازمان درعیش و نوش خود میلولد. اکنون سر و کله اش در اینجا پیدا شده و از یک مانقورد پان ایرانیسم، و مرید پانفارسیسم که کلمه ای از حقوق پایمال شده ملل تحت ستم را بر زبان نمی راند، و تلویحا آب به آسیاب رژیم اسلامی تهران میریزد، و برای تامین منافع پانفارسیسم کاسه داغتر از آش شده است، میخواهد مدام العمر یوغ بردگی زبان فارسی و فرهنگ پانفارسیسم را برگرده خلقها و ملل تحت ستم جغرافیای موسوم به ایران بیاویزد، و انتظار دارد که کسی وقت صرف کند، تا دروغ بودن دروغهایش را ثابت کند. عزیزجان! دروغ دروغ است. دروغ که شاخ و دم ندارد. و این برای خوانندگان مثل روز روشن است. چیزیکه دروغ بودن خود را، خودش به روشنی برای خواننده ثابت میکند. دلیلی بهتر از این؟!
اگر شاهپور بختیار حافظه و شمه سیاسی داشت با شاه وارد همکاری نمی شد چون شاه قبلا پسرعموهایش یعنی مجید و تیمور بختیار را ترور کرده بود . البته هر سه اینها از خانزاده های بختیاری هستند و بین مردم بیچاره پایگاهی نداشتند . در طول حکومت سلطنت در تمام روستاهای استان بختیاری یک مدرسه یا یک درمانگاه ساخته نشده بود . آخوندها اکنون به روستاها آب جاری و برق کشیده اند . نظام فئودالی همچون نظام شاهنشاهی به درک واصل شده . زنده باد جمهوری دمکراتیک ایرانی !
چرا،بحث ؟؟هر کس که خودرا ایرانی نمیداند.خانه ی میزبان را ترک کند..وبه جایی برود،که فکرمیکند،تعلق دارد به ان،حالا چه ترکیه.و چه بلندیهی تبت.وبا زبان مادوپدری اش..پرفوسور شود،مرز ایران،بدو خوبش مال ما،شما تشریف ببرید،والا،،،
تاریخ حضور ترکان در این خاکها به چند هزار سال می رسد، و وجود ترکان در آسیای میانه و قفقاز، دلیل بر بومی نبودن ترکها در اینجا نیست، در ضمن اگر قرار به برگشت به خاکهای اصلی باشد، این شما اقوام فارسی زبان هستید که باید به کویرهای مرکزی ایران و کوههای افغانستان برگردید. راستی، اسم کویرهای مرکزی ایران هم که ترکی است!!!
http://hunmurunu2.arzublog.com/post-61125.html
سلام-موسیقی آزربایجانی یکی ازپایه های موسیقی جهانی است ،اگردرکنسرت هایی که اجرامیشود،توجه کنیدبزرگان موسیقی اروپایی وآمریکایی درسالن هانشسته وچشمان خودرامی بندند.اینهاچون بزبان تورکی آشنایی ندارندعلاوه براینکه ازموسیقی لذت میبرند.درحال نت برداری هستند،تابتواننددرنت نویسی های خودازملودی های آنهااستفاده کنند.این افرادکه بزرگان موسیقی درغرب هستند،درچندین مصاحبه به قدرت موسیقی آزربایجان وخصوصابه قدرت موسیقی موغام آزربایجان اعتراف کرده اند.به امیدروزی که ماهم چشمان خودراپاک کرده ازاین موهبت ملت های خودرابهره مند کنیم.
سلام-موضوع خوبی رابه دیدمردم گذاشته ونقدنموده اید.شکل هانشان دهنده ارزش واحترام منزلت حاکمان برمردم ایران وایرانی جماعت است.این حرف خنده دارجناب ناجی دست چندمی بعدازخاتمی ورفسنجانی وروحانی حاکمیت ایران رابایددربالاسرخامنه ایی باطلانوشت وآویزان کرد.
بوده است وخودمردم نمی فهمیدند.عکس و شکلهانشان دهنده ریاکاری وعوامفریبی ودوگانگی تفکردروغین این آقایان رانشان میدهد.
یادم می آیدچندماه پس ازانقلاب سال57چطوری طرفداران رژیم قبلی وفرصت طلبان ریش گذاشتند ماکه درحرکت انقلاب وجودخودرا دراین راه گذاشته بودیم کم کم شدیم ضدانقلاب وآنهاشدندانقلابی!
سال 88این حاکمیت ونیروهای سرکوبگرش پیرزنانی رابالگدوفحش های رکیگ زده وبه جوب آب کثیف می انداختند. چطورزنان لباس هایش پاره شده وبدنشان عریان میشد.چطورلات هاوزنان بدنام زندانهارارهاکرده واین زنان بردختران وزنان معترض باچوب وچماق حمله میکردند.ازنظر آقای ظریف اینهاعزت ومنزلت به مردم ایران
این آقای ریش پرفسوری دیروزی وجانمازآبکش امروزی حال مدافع مردم ایران شده است.
آقای ظریف شماحق داریدهمه را احمق فرض کنید.چون مردمی که نمی دانندچه میخواهندبایداحمق فرض کنی.
آقای ظزیف شماحق داریدرول قهرمان وناجی رابازی کنی ،چون هنوزتعدادی درعالم هپروت وتوهم زندگی کرده وهرکارمیکنید حقمان است.
یکی نوشته های مارابه عزرائیل می سپارد.یکی برای مااستخوان های 2500سال پیش راتاریخ وآینده سازمیکند.یکی نیمی از ملت رابخاطرخواستن ابتدایی ترین حقوق انسانی میخواهدازایران اخراج کند.
تعدادی خوددربندواسیرهستند نامه به اینجاوآنجامی نویسدوخاکپرستی رادنیای توهم خودکرده وهنوزباحقوق ابتدایی بشرآشنانیستند وازمنشورحقوق بشرهنوزخبرندارد.
تعدادی طوماردرست کرده وازجنایت فرهنگی دورژیم حمایت کرده وخودراروشنفکرمیداند.شماآقای ظریف حق داری که مارا
احمق فرض کنی.
آقای ظریف شماخوب میدانیدملت هاشایسته حکومتی هستندکه برآنان حکومت میکنند.این فیقورهای سیاسی عوامفریبی شماحق ماست.
كاشكي يك نَفَر پيدا مي شد با فاكت مشخص، پاسخ فاكتها و براهين آقاي كاظم آذري سيسي را مي داد،
اين به عقلانيت نزديك است، آقاي آذري با آوردن فاكتها و دلايل لازم در برابر گفته هاي ديگران كه تمام آنها را هم قيد كرده ، اين مقاله رانوشته است، بزرگي كنيد ،دلايل ايشان را با دلايل رد كنيد،
از کامنتهای دوستان ترکگرا کاملا اشکار است که در مورد مسائل طرح شده در مقاله که درواقع برسسی سه چیز شبیه به هم یعنی جمهوری اذربایجان، ترکیه و حرکت ترکگرای بود حرفی برای گفتن ندارند من خوب میدانم چه مینویسم بهتر است خود شما در گفتارتان دقت کنید.کسی نتوانسته اشکالی از هیچ کجای مقاله نشان دهد. این خودش قبول تلویحی مسائل موجود در مقاله حتی از طرف خود پانترکها است.
به فیسبوک دوستان فعال حرکت پانترکی بروید، در مورد کشته شدن کودکان و خانوادها در یک هفته مانده به مسابقات هیچ خبری وجود ندارد در مورد اینکه دولت اذربایجان این جنایت را به کشورهای خارجی نسبت داد هم خبری نیست، در مورد ممنوع بودن خواندن زبان و ادبیات ترکی در باکو و انکارا برای اهالی تبریز هم خبری نیست. تنها تعریف است و زنده باد .
بعضی از فعالان به نام حرکت ترکگرای کار را به جای رساندند که سخنان سر تا پا خلاف واقع جناب صالح کامرانی و سیمین صبری در برنامه بی بی سی را حماسه خوانده اند دریغ از یک مقاله انتقادی دریغ از یک نفر در تمام حرکت که بیاید و تک تک سخنان را سبک سنگین کند فقط تعریف و تمجید . جالب است که این حرکت ادعای ملی بودن دارد با گفتن دروغ به ملت، ادعای دمکراسی دارد با عدم جوابگوی ادعای هویت خواهی دارد با دروغ بستن به هویت تاریخی اذربایجان،
کافی است قلم به دست بگیرید تا سیل تهمت و تحقیر از هر طرف جاری شود. تنها سخن من پیروی از منطق محض و دوری از عوامفریبی و موج سواری روی دروغ است تمام سخنان باید نقد شود و درستی و اشکالات ان مشخص شود. جناب صالح کامرانی که سالهاست نام حقوق شناس را یدک میکشند باید در مقابل دروغگهای که در بالا تک تک ان را مشخص کردم جواب دهد خانم سیمین صبری هم همچنین و اگرنه لطفا بهتر است از حقوق، دمکراسی و ملت بیش از این صحبت نفرمایند.
ترکگرایان ناراحت هستند چون من سوالاتی در مورد فعالان حرکت ترکگرای مطرح میکنم در حالی که تمام امکانات این حرکت بیش از 30 سال معطوف به این موضوع است که شخصیتهای به افکار عمومی اذربایجان قالب شود که غیر قابل پرسش باشند.
من در مورد چیزهای که این حرکت انها را جز مسلمات و قوانین خود قرار داده است سوال میپرسم در مورد ترکیه که 35 سال همه چیز فرهنگ اذربایجان را فدای ان کرده اند سوال میکنم در مورد جمهوری اذربایجان هم همچنین . من دقیقا میدانم که راهم درست است و عصبیانیت شما به حق و قابل درک!
هر چه می خواهید بگوید من جوانانی را دیده ام که به خاطر این دروغها به زندان افتاده اند، طلاق گرفته اند و اواره شده اند و زندگیشان متلاشی شده است به عنوان یک انسان اذربایجانی وظیفه من بر ملا کردن دروغهای شما دوستان گرامی است که در مقابل تمام انحرافات،خیانتها و دروغها و فلاکتهای ملت به جز لبخند رضایت داشتن هورا کشیدن و تشویق کردن کار دیگری نمیدانید.
lachinعزیز و گرامی، شما به این تحول ژئوپلتیکی در منطقه دقیق شوید، بین ایران و یونان، ۱۶ اقتصاد برتر دنیا، کشور ترکیه قرار گرفته است، در شرایط دشوار یونان، یونانیان به ترکیه میروند چونکه تنها بانک سود ده یونانی، بانک یونانی مستقر در ترکیه است، ترکیه با مشاهده شرایط دشوار مالی یونان، به یونان اعلام کرد که کامیونداران ترک، میتوانند از طریق بلغارستان، راه ترانزیتی یونان را در پیش بگیرند و از این راه، هر سال نیم بیلیون دلار، عاید یونان خواهد شد، در سمت جنوب، کشور ایران را داریم با حاکمیت دولت فارسی، سردمداران دولت فارسی، میدانند که در مقایسه با یونان، اینان هیچ چیز ندارند جز لشگری از شاعران مفت خور، تاریخ دروغین و هویتی که با نفی ترک و عرب شکل گرفته است، فقط تصور اینکه چگونه رخدادهای منطقه، به زیان جامعه فارسی، و دولت فارسی در حال شکل گرفتن است اینان را دیوانه کرده است، در
کامنتهای پیشین نوشتم که مذاکرات دولت فارسی، با غرب به جائی نخواهد رسید چونکه روسیه چنین اجازهای را نخواهد داد، آینده از آن ماست، دوران متوهمان، ترک ستیزان به سر رسیده است.ترانه ی "ساری گلین" که آهنگ اش در متن آمده ، ترجمه های به درد بخوری نداشت. یا من ندیدم.
."ساری گلین"*بهرصورت شعر ترانه ترجمه شد شاید بتواند معنی درست را برساند:
ساچین ** اوجون هؤرمزلر
گولو قونچا ده رمزلر
بو سئودا نه سئودادیر
سنی منه وئرمزلر
ساری گلین، آمان ساری گلین
بو ده ره نین اوزونو
چوبان قایتار قوزونو
نه اولا بیر گون گؤره م
نازلی یاریمین اوزونو
ساری گلین، آمان ساری گلین
نئلييم آمان،آمان ساري گلين
عاشیق ائللر آیریسی ..
شانا تئللر آیریسی ..
بیر گونونه دؤز مزدیم ..
اولدوم ائللر آیریسی ..
نئیلیم آمان آمان ..ساری گلین.
--------------
برگردان فارسی:
"ساری گلین"(عروس موطلایی)*
سر «گیسو» را نمیبافند
غنچه گل را نمیچینند
"ساری گلین "امان امان..."ساری گلین"!
این عشق، چه عشقی ست
(که)تو را به من نمیدهند؟
چه کنم؟ امان امان...چه کنم؟ امان امان..."ساری گلین"!
چوپان،در بلندای این دره، بره را بازگردان!
یک روز، روی یار نازنینم را میدیدم، بد میشد؟
چه کنم؟ امان امان..."ساری گلین"!
چه کنم؟ امان امان...."ساری گلین"!
شانه از زلف جدا افتاده، عاشق از ایل ها( خلق)
طاقت یک روز (جدایی) ام نبود
سالهاست که جدا افتاده ام
چه کنم؟ امان امان "ساری گلین"!
چه کنم؟ امان امان "ساری گلین"!
-----------
*."ساری گلین" =عروس موطلایی (."ساری گلین" تبدیل به اسم خاص شده-اسم را ترجمه نمی کنند. اینجا لازم است تنها یک بار معنی اش نوشته شود)-در مصرع های بعدی خود اسم تکرار میشود.
**ساچ =گیسو، زلف ، موی سر، که بلند است. اینجا منظور «هؤروک لو ساچ» است. یعنی گیسوی بلند بافته شده. گیس کرده- گیسویی که مثل طناب بافته شده. " گیسو کمند ".
------
قیزیل گوله بویان دییم: خودت را با گلهای سرخ بیارای، بگویم ات.( شکل گل ات بگویم)
دوستان.. همانطور که ملاحظه میکنید بعد از اتمام بازیهای اروپائی در آزربایجان , هنوز فشار خون بعضی ها باز هم به پائین نیامده است. کوبیدن فرهنگ آزربایجانی شغلی شده به (( پژوهشگران)) رنگارنگ داخلی و خارجی و آقای کاوه جویا هم شده مسئول (( آگهی های تجاری )) این پژوهشگران به اصطلاح علمی... دموکراسی این آقایان و تمام شرکت کننده های گرد همائی در آلمان و یا بیانه صادر کننده گان از این گرد همائی, سخن معروف « جرج اورول» را در مزرعه حیوانات بیاد می اندازد. طیق نوشته های این آقایون (( تمام ملل ساکن ایران با هم برابرند ولی بعضی ها از دیگران بیشتر برابرند))...تنها کافی است به چند نمونه از جمله های آقای کاظم آذر سیسی این پژوهشگر جدید تازه پیدا شده آقای کاوه جویا را از نظر بگذرانیم که می نویسد..
آذربايجان به سبب تركی بودن زبانش هيچ گونه وابستگی تاريخی، ملی و عاطفی و فرهنگی با ايران و ايراني ندارد. اشتباه بزرگی که این پژوهشگر مثل سایر پژوهشگران ( وطنی) می کند این است که , خیال میکنند که ( ترک بودن ) آزربایجانی هاست که میخواهند طلاق سیاسی بگیرند. البته خود این آقایون کاملآ می دانند که چرا در این مدت کوتاه استقلال خواهی آزربایجانی ها این همه رشد کرد و اشتباه این پان فارسیست ها و شوننیست های رنگارنگ در کجا نهفته است. ولی نه جرات دارند به اشتباهات تاریخی اعتراف بکنند و نه توانائی تفکربه این دارند که دست به ریشه کندن این همه ستم های ملی به ملل غیر فارس بزنند. ولی صدای شیپور حقوق بشر ( کوروش) را در هر کوچه و برزنی می دمند. آز آقای کاظم آذر سیسی بایستی پرسید که اگر رابطه عاطفی در ترک های ایران نبود , پس چرا لشگر 110 اردبیل بود که با آن همه کشته, توانست خرمشهر را از ارتش صدام آزاد بکند.؟از آقایان شونیست های با عاطفه بایستی پرسید , موقعی که یک روزنامه رسمی ایران , صراحتآ ملت ازربایجان را با نامیدن « سوسک» بدترین توهین را کردند , این عاطفه کورش کبیری شما در کجا نهفته بود؟ آیا از یک آرگان دولتی و یا غیر دولتی , سیاسی و یا رادیو تلویزیون و یا روزنامه اعم از داخلی و یا خارجی می توانید اسم ببرید که این توهین را محکوم کردند؟ اقایان آذر سیسی ها , این ترک بودن من نیست که از شما طلاق سیاسی میخواهم . این نتایج پا گذاشتن به اولین حقوق انسانی من و اجدام در طول سالیان دراز است. چرا چشم و گوشتان را باز نمی کنید که ببینید این همزیستی مسالمت آمیز و این ازدواج سیاسی آینده ای ندارد. همیشه در طول تاریخ طلاق های سیاسی بوده و خواهد بود..به امید هرچه زودتر آن روز...هویت چی ها وانمود میکنند که ...
شاپور بختیار یک میهن پرست واقعی و روشنفکر بینظیری بود که خطر فاشیسم دینی را در ک کرد و برای نجات ملت ایران در اخرین روزهای سرنوشت ساز به نخست وزیری رسید . بخت با او یار بود اما بیگانه پرستان چپ و اسلامی و گشاده کاران ضد مصدقی و عدم درک شرائط ازسوی ارتش فرصتی برای بختیار باقی نگذاشت. اگر او موفق میشد بدون شک هنوز توده ای در کیهان قلم میزد و این همه مصیب برای مردم بوجود نمی امد.جریان چپ با شعار های ضد ملی و ضد ازادی راه رابرای ارتجاعی ترین عنصر تاریخ و قتل عام خود ی و غیر خودی اماده کرد. هزاران قتل و اعدام سازماندهی شده فقط میتوانست در یک دولت انقلابی و دینی رخ دهد و این قتل ها و اعدام ها با کمک و همکاری هزاران توده ای و فدائی با نظام ننگین اسلامی در ایران میسر شد و عاقبت جارچیان ضد امپریالیست خود نیز قربانی اهداف ضد ملی خود شدند.در قتل
دکتر بختیار بیش از 40 نفر در از جمله موسویان سفیر دولت اسلامی در شهر بن المان شرکت داشتند.جالب ولی حیف که نیمی از مردم زیر خط فقر زندگی میکنند با وجود گاز و نفت بادآورده . اگر سیاست فرهنگی شورایی 70 سال در هر نقطه دیگر خاورمیانه حاکم بود ، انتظار بیشتر از اینگونه موسیقی ناسیونالیستی تکراری فولکلوریک عشایری 50 سال پیش میرفت .
اقای هفت لنگ. جمعیت ترکها در ایران در حدود ۲۵ ملیون و عده انها صد برابر شما لرهاست .در حدود صد سال است که حکومتهای شما ،رژیمهای فارس پهلوی و اخوندی ، سعی در نابودی ملتهای غیر فارس کردند و برنامه ها و طرحهای نژادی قومی انها به سبب مبارزه مسالمت امیز ملی این ملتها به شکست رسیده و این ملتهای تحت ستم هم دماغ پهلویها و هم پوزه اخوندها را به خاک مالیده اند.تهدید شما در مورد بیرون انداختن ترکها و ترک زدایی افتضاح امیز و خنده اور است.
بابیلون , آتن ,22 مصر حدود و ثغور ایران بود؟ به این مقاله نخندیم پس چکار کنیم؟
من احساس شرم میکنم اگر این جناب قهرمان ملی و مرغ طوفان میهنم باشد . کسی که در اوج جنبش توده ای و انقلاب مردم ، بازهم در مصر به دستبوسی و دیدار شاه رفته و قول میدهد که بعد از آرامش مردم ، مقدمات بازشگشت او را تهیه کند . این جناب تا روز آخر نخست وزیری خود ، تمثال عکس شاه را در بالای سر خود در اطاق کارش آویزان کرده بود . این جناب تایر زاپاس ادامه جنایتهای سلطنتی بود . تعجب من از کسانی است که در این سایت هنوز پنهان و آشکار نوستالژی دیدن این شخص را دارند . چه خوب انقلاب مردم اینها را جاروب کرد . ولی حیف که انقلاب شکست خورد . چون شاه تمام آزادیخواهان را قبلا سرکوب کرده بود و فقط مساجد نفس میکشیدند ........