اين كتاب حرف دل مردم را با سادكي و روشني و در عين حال فرموله بيان كرده است. ممكن است من و يا تعدادي از كلمه سوسياليسم خوشمان نيايد اما واقعا ارزوهاي ما در اين كتاب يا مقاله منعكس شدند.، من هنوز بعد از ساعتها مطالعه كتاب را تمام نكردم اما خيلي جيزها اموختم ، فكر نمي كردم كه سوسيليستتها و كمونيستها اينقدر در مبارزه ملي اذربايجان جدي و صاحب حرف و سخن باشند
من فعال سوسياليست نيستم اما اين كتاب مي تواند راهنماي ما تركها بشود، من تاكنون جيز بد و مضري در ان نديدم، اقاي ال بايراق بهتر از ما ناسيوناليستها به مساله اذرباىجان و دردهاى مردم ما اشاره كردند، يك جىز در اين نوشته مرا تحت تاثىر قرار داده و ان اين است كه جمله به جمله اين نوشته به انسان روحىه مبارزه ميدهد، من از الباىراق و از اىن جور كمونىستها تشكر مىكنم
اللروه ساغلیق اسماعیل آقا « دست درد نکند آقا اسماعیل . از آنجائی که موافق مقاله هستم چیزی نمی نویسم ولی از آنهایی که نظر مخالف دارند خواهش میکنم حرمت این مقاله مفصل داشته باشید و همین روش آقای آل بایراق را بکار برید و بشکل علمی و منطقی جواب دهید . و این را نیز بگویم که عدالت اجتماعی یکی از ارکان حرکت ملی آذربایجان است و پیش کسوتان و شناخته شده های حرکت ملی آذربایجان همیشه به مسئله عدالت اجتماعی توجه خاصی داشته و دارند . چوخ ساخ الون اسماعیل آقا.
اگر مدرنیته و روشنفکری استفاده از یک همچو اصطلاح مبهم و صد البته نافی حقوق ملل ساکن در منطقه مورد بحث است، اصطلاح ملت ایران که مورد تایید تقریبا همه روشنفکران ایرانی است که اتفاقا بسیاری از آنها دکتر و استاد دانشگاه هم هستند جناب! یعنی اگر دکتر بودن ضامن حقّانیت و درستی یک تز هست!!! برای عوام فریبی ترفند خوبی است ولی می‌لنگد برادر!
اصطلاح ملت آذربایجان همان قدر مبهم است که ملت ایران. آذربایجان همانند ایران متشکل از ملل ساکن در آن مثل کردها، تورک ها، ا‌رمنی ها، آشوریها و ... است. این شما و همفکرانتان هستید که سعی در ساختن ملتی هستید که وجود ندارد. آشوری ساکن در آذربایجان خود را آذربایجانی و جزئی از ملت آذربایجان مورد ادّعای شما نمی‌داند بلکه خودش را آشوری و متعلق به ملت آشور میداند. ملّت تورک ساکن در آذربایجان با احترام به حقوق سایر ملل ساکن در آن به دنبال احقاق حقوق از دست رفته آ‌ش یعنی تورک بودنش و زبان و فرهنگ تورکی است. منبع مورد استناد شما در پی ملت تراشی از انواع جعلی آذربایجانی آذری و امثالهم است. این شمایید که از ملت بی خبرید وگرنه فریاد "هاری هاری تورکم من" خود نشان دهنده ملیت این ملت است.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال
جناب منوچهرخان عزیز که به نژاد "با اسم مستعار ثابت" تعلق دارین،
اولا که من مسؤل کامنتها بودم و این لقب پر افتخار "سانسورچی" را کامنت نویسان بسیار عزیز و محترم سایت ایران گلوبال به من داده اند که خیلی بسیار زیاد از آنها ممنونم.
دوما یا همان ثانیا من از نژاد شما تعریف کرده ام و حالا شما از من گلایه می کنین؟
سوما یا همان ثالثا باید به اطلاع شما برسانم که من ادعا نکرده ام که اتراک(جمع ترک) آذربایجانی اصیل بقیه اقوام ساکن ایران را دشمن خونی خود می دونن بلکه ادعای من این است که 76.2 درصد کامنت نویسان متعلق به این تبار در سایت ایران گلوبال این نظر را دارن و دیگران را دشمن خونی خود می دونن. این ادعای من هم بر اساس معتبرترین آمار جهانی است و منبع خودم را نوشته ام.
متاسفانه در این آمار مشخص نشده که آیا این 76.2 کامنت نویسان این تبار، ترک آذربایجانی اصیلند یا قاطی دارن یا اصلا ترک هستن یا نیستن
یا اصلا آذربایجانی هستن یا خودشونو به جای آذربایجانی ها جا می زنن یا چه و چه و چه...
من مطمئن هستم کسی که می خواد از فرهنگ و زبان مادری خودش دفاع بکنه و در مقابل سرکوب آنها بایسته، با منطق میاد جلو و نیازی به حرفهای آنچنانی و دشمنی و کشت و کشتار نداره و همزمان به فرهنگ و زبان مادری دیگرون هم احترام قائل می شه و به اونها فحش نمی ده و بد و بیراه نمی گه.
شما نگاهی به کامنتهای "کامنت‌نویسانی که به تبار ترک تعلق دارند" در سایت ایران گلوبال بکنین (با سایتهای دیگه کاری ندارم چون مقاله بسیار و صد در صد علمی من مربوط به تحقیق در این سایت است) و آمار بگیرین و به من ثابت کنین که حرف من غلط بوده. البته متاسفانه شما فقط می تونین کامنتهای منتشر شده رو بخونین و اگه می تونستین کامنت های منتشر نشده رو هم بخونین، می دیدین که آمار من نه تنها بی انصافی نبوده بلکه کمی تا قسمتی هم ارفاق قائل شده ام.
چهارما یا همان رابعا توجه داشته باشین که کامنت نویسان این تبار، از نژادهای مختلفی مانند "نژاد با اسم مستعار ثابت"، "نژاد با اسم متغیر"، "نژاد بی نام و نشان" تشکیل شده اند و به ندرت در میون اونها می تونین کسانی را از "نژاد با اسم اصلی خودشان" پیدا کنین.
جناب منوچهر نازنین، مشخصا از من گله کرده این که: "از شما انتظار نبود به خاطر اراجیف معدودی پان ترکیست بی هویت, نسبت های ناروا را به کل کامنت نویسان ترک تبار تعمیم دهید."
همانطور که به طور علمی توضیح دادم، اولا و متاسفانه، این "معدودی پان ترکیست بی هویت" که نوشتین، در میان کامنت نویسان بی هویت ایران گلوبال چندان هم معدود نیستن. البته ممکنه که فقط یکی دو نفر باشن که با دهها اسم بی هویتی میان، ولی آمار ما هر یک از اسمها رو یه کامنت نویس حساب می کنه.
دوما یا ثانیا و خوشبختانه، من این نسبت های ناروا را به "کل کامنت نویسان ترک تبار" تعمیم نداده ام.
سوما یا ثالثا و این بار بسیار خوشبختانه، من انسان ها را با "نژاد" (آیا اساسا نژادهای مختلف انسانی وجود دارن؟ جواب بنده: نه!) و "تبار"شان مورد قضاوت قرار نمی دم. این آمار و ارقامی رو هم که دانشمندان محترم در مورد کامنت نویسان سایت شخیص ایران گلوبال درآورده اند، از ادعاهای خود کامنت نویسان در اومده.
راستش رو بخواین (پیش خودمون باشه و کسی نفهمه) اگه همه چیز به اختیار خود من بود، همه این کامنتهایی رو که با نژاد و تبار بازی می کنن، از دم می ریختم بیرون تا هم خیال خودمو راحت کنم و هم خیال دیگرون رو. ولی چه کنم که اختیار دست خودم نبود. حالا هم که در جهنم فقط می تونم حرص او دوران رو بخورم.
سن ساغ من سلامت
26 آذر یاد آور روزی که در آن هجوم گران دولت فارس در ایران تمامی کتابهای دبستانی و غیر دبستانی که به زبان ترکی نوشته شده بودند در یکی از میدانهای تبریز جمع کرده و آتش زدند و کتابها روزها در آتش می سوختند.
زندانیان کرد ایرانی در زندان ، تحت شرایط امنیتی و سرکوبگرانه پاسدارن ترک ارومیه هستند.وزندانبانان ترک باید به شكنجه و اعمال فشار بر این زندانیان و سایر زندانیان سیاسى و غیر سیاسى در زندان‌هاى ایران پایان دهند.
آمارهای دقیق و مقایسه وضعیت کشورهای دیگر با مشخصات فرهنگی وسعت و امکانات اقتصادی و.... فوق العاده مفید بود ولازم است ترک های آذربایجانی این مقاله را بخوانند. اما قلم زنان پان ایرانیست و پان فارسیست که همیشه نطرات غیر علمی و یا مقالات متعدد در این سایت مینویسند اینبار و برای یکبار به بند به بند سوالات و توضیحات در مقاله مشخصا به موارد مطروحه درمقاله جواب می دادند ودقیقا در آن سوی استدلالات خود به مضرات استقلال اشاره علمی می نمودند تا همه ترک ها می دانستند با کسب استقلال چه مواهبی را از دست خواهند داد . گرچه سکوت و یا اتهام و جواب های غیر از موضوع همیشه شگرد افراد پان ایرانیست بوده . منتظریم که آقایان وحدت طلب نظرات علمی اشان را با آمار و ارقام برای دوستان بنویسند که مردم خود انتخاب کنند. متشکر از آلبایراق
نام یوسف اباذری را در چند روز اخیر شنیده ام و درواقع ایشان را نمی شناسم ولی منهم با دیدن این ویدئو، فکرمی کنم ، این حمله اكستريم علیه یوسف اباذری که در متن نوشته این ویدئو کلیب بعنوان تفسیر آمده است ، بسیارغیر منصفانه باشد. جمهوری اسلامی "حیوان "عجیب وغریبی است. که دولت ها پس ازبه قدرت رسیدن به اپوزسییون حاکمیت جمهوری اسلامی پرتاپ می شوند . نگاه کنید به سرنوشت مهدی بارزگان، بنی صدر،میرحسین موسوی،اکیررفسنجانی،محمد خاتمی ،احمدی نژاد و سرانجام حسن روحانی .... در این بین کسانی مثل محمد خاتمی که قصد اصلاحات راداشت.با مخالفت رنجیره ای نهاد های پنهان قدرت که اکنون گفته می شود ،چند خانه امن سپاه پاسداران که همچون باند های تبهکارمافیایی بر کشورحکومت می کنند و ارگانهای انتخاباتی در صورتی که با استراتژی مافیای حاکم مخالف باشند ..
از سر راه برداشته می شوند . بارزگان را خانه نشین کردند ، بنی صدرمجبورشداز کشوربگریزد ، موسوی خانه نشین شد ودر88 هم« فتنه گر» و زندانی شد، اکبر رفسنجانی به حاشیه رانده شد ،محمد خاتمی ممنوع تصویر و ممنوع الخروج شد، محمود احمدی نژاد «هم خط »علی خامنه ای به آنجا رسید که دراواخردوران ریاست جمهوری اش،« اپوزیسیون» شده بود و از برادران قاچاقچی که اسکله های مخفی دارند سخن می گفت. در حال حاضرهم، دست و پای حسن روحانی را بسته اند و برایش بحران سازی می کنند وبیشتر سخنان روحانی« بووطمع» مخالفت با مرکزاصلی قدرت حاکمیت جمهوری اسلامی یعنی «خانه های امن سپاه » دارد و اگر توافق هسته ای صورت نگیرد ، براو همان خواهد رفت که با موسوی، رفسنجانی ، خاتمی و کروبی خواهد رفت. چنین است که دولت ها خود به اپوزیسیون حاکمیت جمهوری اسلامی پرتاب می شوند به ویژه اگر دولت قصد اصلاحات هم داشته باشد. دیگر آشکار شده است که قدرت اصلی حتی در کف خامنه ای هم نیست . قدرت اصلی بین سپاه_ اطلاعات ، خامنه ای ، مجلس خبرگان و تا حدودی مجلس ارتجاع تقسیم شده است و در واقع دولت های بیشتر تدارکچی این نهاد های قدرت اند .بنظرم در جنگل قدرتی که شکل گرفته نمی شود به روشنفکر اصلاح طلب همچون یوسف اباذری را« گماشته رژیم جمهوری اسلامی» _که در این ویدئو از دولت محمد خاتمی دفاع کرد_ خطاب کرد .گماشته به کسی گفته می شود که د رمقابل پول ومقام بدون چون و چرا به آنجام دستورات قدرت حاکم اقدام نماید . به اصلاح طلبان و شخص محمد خاتمی می توان انتقاد داشت ولی «هیج اصلاح طلبی گماشته »نیست.
تحریف نوع قرن بیست و یکمی از مارکسیسم - لنینیسم برای تطابقش با ناسیونالیسم و قوم گرائی. نویسنده گرامی بهتر است اول تفاوت مابین استقلال طلبی ملی و تعیین حق سرنوشت ملی را بشناسند و بعد فتوا صادر نمایند. ملتی میتواند استقلال داشته باشد ولی حق تعیین سرنوشت خود را نداشته باشد. اکثر ممالکی که ایشان جزو ۱۳۰ کشور استقلال یافته جهان با جمعیت و مساحت کمتر از ٱذربایجان در جدول ذکر کرده اند استقلال دارند ولی ملتشان فاقد حق تعیین سرنوشت خود هستند و این دیکتاتورهای ساخت وطنی میباشند که سرنوشت ملت را رقم میزنن. به خاطر همین مساله مهم مبارزات سوسیالیست واقعی در جهت حق تعیین سرنوشت ملی هست و نه استقلال و تجزیه طلبی.
واضح است که جناب آل بایراق چندان آشنایی با گفتمان مدرنی که طی چند سال گذشته در میان آذربایجانیها شکل گرفته، ندارند. برای نمونه، ایشان از ترمهایی مثل «ملت ترک» و «ملت ترک آذربایجان» استفاده مینمایند که هیچ مقبولیت علمی در میان روشنفکران ندارند و تنها از طرف جرگه نژادپرست ویا ناآگاه مورد استفاده قرار میگیرند. روشنفکران و آزادیخواهان آذربایجانی به تبعیت از علوم سیاسی معاصر، از ترم «ملت آذربایجان» استفاده میکنند و ترم «ترک» را به عنوان نشانگر یک هویت اتنیکی بکار میبرند. لطفا برای اطلاعات بیشتر به سخنرانیهای دکتر اصغرزاده در یوتیوب و در سایت آذرتاک مراجعه نمایید: http://www.azertalk.com/
جناب سانسورچی سابق , مطلب جالبی بود ولی متاسفانه در تبارشناسی کامنت نویسان قسمت مربوط به ترک تباران قدری بی انصافی به خرج داده اید. نه تنها بنده بلکه هیچ ترک ٱذربایجانی اصیل بقیه اقوام ساکن ایران را دشمن خونی خود ندانسته و همواره مخالف سرسخت هرنوع قوم گرائی بوده و خواهند بود. این بدان معنی نیست که در مقابل سرکوب فرهنگ و زبان مادریشان توسط نژاد پرستان دگر بی تفاوت بمانند. از شما انتظار نبود به خاطر اراجیف معدودی پان ترکیست بی هویت, نسبت های ناروا را به کل کامنت نویسان ترک تبار تعمیم دهید.
دوستان گرامی، در فرهنگ واژگان سیاسی سازمان ها و یا کسانی که ناسیونالیست هستند اما نمادها و یا واژگان فرهنگ سوسیالیستی را به کار می برند هرگز در گروه سوسیالیست ها گنجانده نمی شوند و این سازمان ها و این کسان در گروه ناسیونالیست ها گنجانده می شوند! مانند حزب سوسیالیست بعث عراق به رهبری صدام حسین دیکتاتور پیشین عراق که با چسباندن واژه سوسیالیست به واژه بعث سوسیالیست نمی شود و یا حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان N.S.D.A.P یا همان حزب نازی به رهبری آدولف هیتلر که با به کارگیری واژه های سوسیالیست و کارگر سوسیالیست نمی شود! همه جهانیان حزب کارگران کردستان ترکیه یا P.K.K را یک حزب ناسیونالیست می دانند نه یک حزب سوسیالیست و با به کارگیری واژه کارگر در نام این حزب هیچکس این حزب را یک حزب سوسیالیست نخواهد دانست! در هیچ کجای جهان ناسیونالیسم با ویژگی هائی که دارد با سوسیالیسم سر سازگاری نداشته ....
..... است و نمی تواند داشته باشد و سوسیالیست ها اگر چپ گرا باشند راست گراترین راست گراهای جهان ناسیونالیست ها هستند! همچنان که مسلمان بودن و بت پرست بودن باهم سازگار نیستند و یا باید کسی مسلمان باشد و یا بت پرست از میان ناسیونالیست بودن و سوسیالیست بودن باید یکی را برگزید و نمی شود که هم کسی ناسیونالیست باشد و هم خودش را سوسیالیست بنامد! ********** دوستان گرامی، آقای اسماعیل آل بایراق نویسنده این نوشتار یک ناسیونالیست است و نوشتاری که نوشته است یک نوشتار ناسیونالیستی است اما ایشان در پایان می نویسد: "زنده باد سوسیالیسم!" مانند کسی که در ستایش از گرگ نوشتار پر آب و تابی نوشته و بگوید گرگ بهترین جانور جهان است و در پایان بنویسد زنده باد گوسفند! ستایش از گرگ کجا و زنده باد گوسفند کجا؟ در سرتاسر این نوشتار تنها چیزی که دیده نمی شود سوسیالیسم است و نویسنده بهتر بود در پایان می نوشت: "زنده باد ناسیونالیسم!" نویسنده پس از آن که چندین بار واژه های کارگر و زحمتکش و دهقان و بورژوا و سوسیالیسم و خلق و ..... را به کار برده است در بخشی از این نوشتار نوشته است: ( ..... تأکید می کنیم که کسب استقلال حتی به رهبری سرکوبگرترین و جنایتکارترین جناح بورژوازی آذربایجان، کارگران و زحمتکشان آذربایجان را از شر ستم ملی آزاد و رها خواهد کرد و موقعیت و وضعیت عمومی کارگران نسبت به آذربایجان اشغالی امروز بهبود خواهد یافت، سرمایه داران آذربایجان برای به دست آوردن سود در بخش های سودآور سرمایه گذاری خواهند نمود و آذربایجان را صنعتی تر و مدرن تر از امروز خواهند کرد که در نتیجه آن خواه ناخواه وضعیت کارگران و زحمتکشان بهتر خواهد بود! ..... ) آیا این است سوسیالیسم؟! ********** دوستان گرامی، این نوشتار در شهریور هشتاد و هفت (بیش از شش سال پیش) نوشته شده است و به همه سخنانی که همانند آن را ناسیونالیست های دیگر نیز نوشته اند بارها و بارها پاسخ داده شده است و نیازی به پاسخ چندباره نیست و برای آن که سخن به درازا نکشد به این لینک که فهرست چند نوشتار است که خود من آنها را نوشته ام نگاه کنید و پاسخ های سخنان نویسنده آقای اسماعیل آل بایراق را در آن بیابید http://iranglobal.info/taxonomy/term/340
البته ایشان نحوه استفاده داعش و القاعده از کمک های غرب و کشورهای مدعی مدرنیته در منطقه را که تحت حمایت امریکا و غرب هستند نخواستند در نظر بگیرند(عربستان،ترکیه،پاکستان. قطر)
یا اینکه به نفعشان نبود در نظر بگیرند!
تصورش را بکنید کّل دار و ندار خانواده تون را صرف خرید یک ( بلیت کشتی ) کرده اید و از بخت بد، آن کشتی تایتانیک است، اگر ذهن شاهنامه خوانتان قدرت اندیشه شما را ضایع نکرده باشید باید زود دوزاریتون بیفتند که این داستان ارمنستان است، کشوری که کّل آینده اش را روی کشتی تایتانیک روسیه بنا نهاده است، روسیه هم اینک جنگ اقتصادی را به غرب و عربستان باخته است در چنین شرایطی، به نظر میاد پاپا نوئل یا سنتا کلاز نامه‌های زیادی از ارمنستان مبنی بر کمک اقتصادی دریافت خواهد کرد.
به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی و فارس زبان، به مسائلی اشاره خواهم کرد، اگر ذهن شاهنامه خوانتان فرصت اندیشیدن را از شما دریغ نکرده باشد باید دریافته باشید که وقتیکه بحران اقتصادی اقتصاد آمریکا را تهدید کرد، بانک مرکزی نرخ بهره را تا نزدیکی‌های صفر کاهش داد، در اینجا ذهن شاهنامه خوانتان باید بپرسد پس چرا روسیه خلاف این سیاست حرکت میکند و نرخ بهره را از ۱۰ درصد به ۱۷ درصد افزایش داد، بانک مرکزی روسیه با این اقدام می‌خواد مردم دست به سپردهایشان در بانک‌ها نزنند، میخواهند ارزش کارنسی روسی را که در عرض چند ساعت ۲۰ درصد از اعتبار و ارزش خود را از دست داده حفظ کنند، هر چند که این سیاست فقط برای ۲ ساعت کارا بود، در آمریکا با پایین آوردن نرخ بهره، بانک‌ها به مردم وام دادند، مصرف را تشویق کردند و مردم را وادار کردند بجای خواباندن پولشان در بانک، در بیزینس به کار گیرند، روسیه با
روسیه با این سیاست، اقتصاد روسیه را که بیشتر از نصف آن به صادرات نفت و گاز وابسته است وارد بحران بزرگتری میکند.
این تقاضاها بیش از ظرفیت مردم ایران است.باهمه مواد ان مخالفم.ولی تقاضا دارم که پیروان راستین طبقه کار گر یعنی حزب طراز نوین توده وهمه کومونیستهای ایرانی در این باره پاسخی تهیه کنند چرا که ابشخور تجزیه طلبان حزب توده و اتحاد سابق دولت شوروی است .نا گفته نماند که دیر و یا زود چپ ایران بر سر مسئله سرنوشت ساز تمامیت ارضی و انقراض ایران باید موضع بگیرد . فرض این ایده عملی و ایران به چند کشور تبدیل شد چپ /توده ای /کومونیست کشورشان کجاست؟
۱ـ از اینکه نتیجه رشد نامتوازن تفکر و تکلونوژی باعث سرخوردگی و بروز بحران به شکل ترور میشود،درست است!اما جدید نیست،چپ و مشخصا تروتسکی این را صد سال قبل در صدها جزوه و مقاله یاداور شده اند!
۲ـ به چپ میتوان هر انتقادی کرد ولی تا حالا کسی به چپ بر مارک ضد مدرنیته بودن نزده است،چپ بنوعی خود یکی از مظاهر مدرنیته است!و اگر در حاکمیت سیاسی نتایج قابل قبولی کسب نکرده!لااقل خیلی از قوانین مدرن!مانند قوانین کار،تامین اجتماعی و رفع تبعیض جنسی یا قومی یا غیره محصول تاریخی چپ است.
۳ـ نویسنده با دو مثال ساده در ظاهر همگن ولی به کلی متفاوت حکم کلی داده!وانگهی چپ محصول خود غرب است،نمی توان فقط با دو مثال ساده از شرق،بدون در نظر گرفتن خاستگاه فکری چپ حکم کلی داد.
۴ـ صمد بهرنگی نتیجه مورد نظر از نتیجه تجربه عملی خود از روستاهای اذربایجان گرفت،و اتفاقا هنوز هم تازگی دارد.و اتفاقا بار ضد غربی و
ضد مدرنیته ندارد و در راستا و موازی مدرنیته قرار دارد،ایشان شاید کشف حجاب اجباری و توهین روزانه نیروهای مدعی مدرنیته به دین مردم را (از کسروی گرفته تا همین حالا فحاشی هایی به دین و اعتقادات مردم به اسم مقاله یا تحقیق. )را مدرنیته یا در راستای ان میداند!که اتفاقا در همان جامعه ای که ایشان مثال زده اند!باعث رشد دین گرایی افراطی و سواستفاده و یا استفاده بهینه روحانیون از این مسله به نفع خود و ایدولوژی شان شد.
۵ـ مسله غلامحسین ساعدی فرق داشت،نوشته ها یا مصاحبه های ساعدی در پاریس نه نتیجه تحقیق . (خود هم چنین ادعایی نداشته است بر خلاف نوشته های بهرنگی)بلکه نتیجه سرخوردگی ناشی از بکار امدن جمهوری اسلامی،از دست دادن دوستان،و همه بدتر اوارگی اخری عمری در غربت بود!اتفاقا از این مصاحبه ها نمی توان نتیجه گرفت که ایشان ضد مدرنیته است،اتفاقا نثر زیبایی دارد که بیشتر دردنامه و مویه است و خودش هم از نوشتن این دردنامه ها قصد انتقال تجربه های خودش را از این درد ها داشت،اتفاقا همه گیر هم است،چپ و راست هم نمی شناسد،حتی بعضا منجر به افسردگی،اعتیاد یا حتی خودکشی هم میشود،اما این درد و مویه را ساعدی جرات کرد نوشت،خیلی ها این جرات را ندارند.
۵ـ نویسنده اگر کتاب صمد بهرنگی را تا به اخر خوانده و صداقت داشت،در واقع اقرار میکرد که نظر اصلی که در اول نوشته اورده و این را سند موفقیت غرب میداند(توسعه متوازن نظریه با عمل و صنعت)جوهر کتاب و سخنان صمد بهرنگی است !اما از انجایی که صداقت ندارد با گلچین کردن یک یا دو جمله کل گزاره کتاب بهرنگی را بنفع خود مصادره میکند و حتی خنده دار انکه بر علیه نوشته بهرنگی بکار میبرد.
کورش پرستان و شوونیستها از اتحاد و دوستی میان مردم محروم غیر فارس هراس دارند.این اتحاد برای تجزیه طلبی و جدایی از ایران نیست و یک عکس العمل طبیعی بر علیه کولونیالیسم داخلی فارس که با مرکزییت کردن اقتصاد و قدرت سیاسی و فرهنگی یک جنگ فرسایشی را بر عليه خلقهای غير فارس و به خصوص ترکها و عربها را چندين دهه قبل اغاز کرد.
به امید روزی که مجاهدین خلق انتقام خون اینهمه قربانی داعشیان حاکم بر ایران را از حکومت آخوندی و مهرههایی مانند حسین شریعتمداری و حسن عباسی ها را بگیرند . تا تمام جنایتکاران آینده بیاموزند که در قرن 21 دیگر جایی برای درندگی و گرگ صفتی و دشمنی با مردم نیست .
حیف که قلم در دست دشمن ایرانی و آذربایجان است آنچه بنفع خودشان است مینویسند اما ما که از وطن خود در مقابله ترکان مینویسیم سانسور میکنند و لایت فقیهی خورد میکنند وکامنت من را سانسور میکنید .
پا پک خرمدین ایرانی آذربایجانی
به دلیل اینکه حکومتهای سنی , کشور را اباد می کنند . البته به غیر از پاکستان و افغانستان و مصر و سودان و سومالی و اندونزی و ترکیه و باگیه کشور های سنی . هر جا اسلام است غیر از بد بختی چیزی نیست , ربطی به شیعه و سنی ندارد !
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال
کیا جان قربونت برم. هر چی می تونی ازم تعریف کن.
در ضمن به این جناب آقای مسؤل محترم فعلی کامنتها بگو که کامنتهایی رو که به ضرر من هستن، منتشر نکنه وگرنه از به کار بردن کلمات "جناب آقا" و "محترم" به او خودداری خواهم کرد تا دلش بسوزه.
طنزي كالبد شكافانه و بر مبناي تبارشناسی کامنت‌نویسان كه وظيفه بسيار سخت مسول كامنت ها را به تصوير مي كشد و آدم با خودش زمزمه مي كنه :"عجب خدا صبري به تو داده "
دلایل داده شده میتوانست در یک ویا دو صفحه، مفید و خلاصه نوشته شود تا خواندنش وقتگیر نشود. بهرحال در زیر ذکر چند آنتی تز بی ربط نمی باشد.
ـ آذربایجان از طرف ایرانیان اشغال نشده و اگر از اشغال صحبت شود، این ترکان مهاجر هستند که آنجا را اشغال کرده اند.
ـ استقلال نه تنها باعث رفع کینه ودشمنی نمیشود، بلکه برعکس باعث آن خواهد شد. مردم آذربایجان در عرض سده ها در بسیاری ار نقاط ایران خانه و آشیانه ساخته و با بسیاری از دیگر مردمان ایران همزیستی دارند. در نتیجه استقلال آذربایجان میتواند باعث خونریزیهای دائمی صدهاهزار ایرانی گردد.
ـ استقلال آذربایجان میتواند به جنگی فرسایشی با کردان تبدیل شود.
ـ استقلال آذربایجان باعث تنش میان آذربایجان شمالی و ترکیه نیز خواهد شد، که در انتها موجب بحرانهای نافرجام در منطقه میشود.
ـ چون سوسیالیسم در کشورهای مادر بی نتیجه مانده، در آذربایجان نیز
میتواند موجب هدر رفتن وقت و انرژی مردم آذربایجان شود.
ـ آذربایجان شمالی پس از مدت زیادی دگرگونیهای فرهنگی و اقتصادی ویژه خودش را بدست آورده که با آذربایجان جنوبی همگونی ندارد.
کل اگر طبیب بودی - سر خود دوا نمودی
75 میلیون ایرانی بی صبرانه منتظر تعیین هویت اصلی شما هستند تا اندکی ادب و ادبیات و جمعیت شناسی به شما یاد بدهند و در صورت لزوم به کلاس اول اکابر اعزام کنند. آن وقت شاید حالی شوید که بدون سواد درست خواندن یک بیت ساده، حق دفاع از ایران و زبان فارسی و هیچ چیز دیگر را ندارید.
کیفیت تحلیل هایتان از آن جا معلوم است که هنوز نفهمیده اید در نظام سرمایه داری هیچ کشوری کشور دیگر را نجات نمی دهد، بلکه یا غارت می کند یا برای مصالح و منافع خودش آن را تقویت می کند؛ اما به این شرط که کنترل کامل و همه جانبه ای رویش اعمال کند. مثل کاری که آمریکا در قالب طرح مارشال با ژاپن و آلمان غربی کرد. یعنی که شما می گویید مثلا قرار است روسیه بیاید زیر چتر ترکیه دیگه؟ روسیه زیر چتر آمریکا نمی آید، بیاید زیر چتر ترکیه؟!!! وانگهی، اقتصاد روسیه دو و نیم برابر اقتصاد ترکیه است؛ ترکیه ی رده هفدهمی چطور می خواهد روسیه رده هشتمی را نجات دهد؟ اقتصاد ترکیه 200 میلیارد دلار جا دارد تا اقتصادی تریلیون دلاری شود؛ تولید ناخالص داخلی روسیه بیش از دو تریلیون دلار است و ...
البته برای شما که این چیزها مطرح نیست. هنرتان در این خلاصه می شود که هر روز هر چه ممکن است حرافی کنید.
شما اگر واقعا دوستدار ترکیه بودید، حداقل اژدهای خطرناکی که دارد امروز ترکیه را می بلعد، می دیدید. نه اینکه هر غلط اردوغان را تحت عنوان «قحطی تحلیل در مدیای فارسستان» مثلا ماستمالی کنید. ای کاش از برهوت فارسستان این را می آموختید که خدا به انسان دو گوش داده و یک دهان؛ نه 10 دهان وراج و یک گوش کر. دهکده فارسی هر چه قدر هم که فقیر باشد حداقل این امتیاز رو داره که تحلیلگری چون شما نداره.
این توپی که به طرف ما پرت شده، از توی زمین ما پرت شده. اگر از توی زمین ترکیه پرت میشد، قابل جواب بود. شما بازی کنان خوبی نیستید. همه این دلا داده شده تکرار مکررات است. زیاد زور نزنید! اول لقمه فدرالیسم را قورت دهید! اگر از پس هضمش درآمدید، میتوانید از اسقلال حرف بزنید. ترکان Kreuzberg در شهر برلین نیز همین ادعا را دارند .
جناب حنیف حیدرنژاد گرامی/ شما از همه چیز صحبت کردید ولی تنها اشاره کوچکی به ضعف تحلیل های ایرج مصداقی کرده اید .این البته کافی نبوده است . متاسفانه جناب مصداقی در همه ی رشته از ورزش گرفته تا فیزیک ،انررژی هسته و.... خود را کارشناس معرفی کرده است . او بشدت دچار توهم شده است که حقیقت مطلق است . کاش در این باره بیشتر می نوشتید.
منم با بک ازآذربایجان قابل توجه شما مجمع الجزایرترک که ......... خود را به آذربایجان وآذربایجانی میجسبانید ما آذربایجانیان آذری هستیم ترک نیستیم نخواهیم هم شد همانطورکه مسلمان شدیم با تیغ شمشیرعرب و شاه اسما عیل کجستک ترک به آمرواتیکان شیعه شدیم اما عرب نشدیم نخواهیم شد.حال بدانید وآگاه باشید ما آذریها ساکنان وآرمیدگان این سرزمین هستیم شما کوچ کنندگان ترک به ایران نمی توانیدایران را ترکستان کنید ما آ ذرییان حتی یک میلی مترمربع هم به شما نخواهیم داد.هزارسال آزغزنویان تا قاجارایران را به خاک سیاه نشانند ودرفرهنگ ایران حل شدند شما سفر خود را به ترکستان ادامه دهید بجای اینکه رکاب گیرآخوند ها باشید بدنبال لغت فرهنگ باشید که ندارید بدنبال لغت نبردبان باشید برای ساخت مدنیت لازم است.عربا ن پ نمی توانند گفت پاپا بابا گویند پاپک را با بک گویند برای آسان سازی هم با بک نوشتم
حالا توپ در زمین مخالفان جدایی آذربایجان است.لطفاً دلایل خود را ارائه کنند.
خواهش میکنم مسئول کامنتها در کارخود دقت کند و نگذارد بحث تئوریک-استدلالی از مسیر خود خارج شود. میخواهیم از زحمتهای خود نتیجه گیریم. کامنتهای انحرافی و تبلیغاتی به جای دیگر منتقل شود. اینجا به دنبال دلایل هستیم نه چیز دیگر. مخالفان میتوانند به سه سئوال بالا با تأکید بر «عدم جدایی» پاسخ داده براهین خود را ذکر کنند.
کچل اگر طبیب بودی-سرخود علاج نمودی. برو این رهنمودها را اول به ترکها بده بعد بیا برای عربها چاره پیدا کن ! روی کالاهایی که ایران به کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس و افغانستان و کشورهای افریقا و امریکای لاتین صادر میکند ، نوشته شده ساخت ایران و نه ساخت فارس . شما ترکها چون از نام ایران وحشت دارید ، آنرا بکار نمی برید تا مردم خود را فریب دهید . 70 میلیون ایرانی منتظر بازگشت شما تجزیه طلبان هستند تا درس تاریخ و جغرافیای منطقه را بشما بدهند .
به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی، به موردی اشاره خواهم کرد، هر بشکه نفت به ۵۴ دلار نزول کرده،بانک مرکزی کشور روسیه ( نرخ بهره ) فقط در یک شب از ۱۰ درصد به ۱۷ درصد افزایش داد، ولی این سیاست فقط ۲ ساعت به روبل روسی کمک کرد، با نزول قیمت نفت، روسیه دوباره در ته چاه است، آیا ترکیه تنها اقتصاد قدرتمند منطقه، به داد روسیه خواهد رسید؟
استقلال طلبان آذربایجان متاسفانه نوشته زیادی ندارند که ایده استقلال را تئوریزه کنند. در این رابطه من از موضع سوسیالیستی خودم مقاله بلندی دارم که به بخش زیادی از سوالات شما جواب میدهد. میخواستم آنرا کوتاه کنم اما نوشته ارزش خود را از دست میداد. به همین جهت عناوین آنرا اینجا می آورم و در پایان لینک آنرا مینویسم و در ایمیل هم کل نوشته را برایتان ایمیل میکنم. اگر دوست دشته باشید این مقاله را به سایت بگذارید.
چرا استقلال می خواهیم؟
مسئله ملی و سوسیالیستهای آذربایجان جنوبی
ضرورتها، دلایل و فوائد استقلال ملی آذربایجان
اسماعیل آل بایراق
فهرست
مقدمه
ملت ترک آذربایجان موجودیت عینی و انکارناپذیری دارد
حق ملل در تعیین سرنوشت خویش و استقلال ملی حقی عادی، طبیعی و قانونی ملت ترک است
حق ملل در تعیین سرنوشت خویش یا حق استقلال ملی مطالبه ای دمکراتیک میباشد
دلایل اقتصادی مطالبه استقلال آذربایجان
دلایل فرهنگی مطالبه استقلال آذربایجان
دلایل سیاسی مطالبه استقلال آذربایجان
استقلال آذربایجان جنوبی ممکن و عملی است
ناتوانی و شکست آلترناتیوهای اسارت بار در حل مسئله ملی
دمکراسی: برقراری و حاکمیت " دمکراسی" در ایران غیر ممکن است
حقوق شهروندی در تضاد با حقوق ملی
فدرالیسم ستم ملی را محو و نابود نمی کند
سوسیال شونیسم فارس در ضدیت با ملل تحت ستم در ایران
استقلال ملی، آذربایجان را از اشغال، سلطه و استعمار نجات می دهد
استقلال ملی باعث رشد، توسعه اقتصاد ی و رفاه مردم آذربایجان میشود
استقلال به دشمنی ما بین دو ملت ترک و فارس خاتمه می دهد
استقلال آذربایجان به نفع طبقه کارگر و زحمتکشان ملت ترک آذربایجان است
استقلال آذربایجان به نفع ملت فارس هست
استقلال آذربایجان جنوبی در خدمت صلح و پیشرفت جامعه بین المللی است
برای کسب استقلال آذربایجان جنوبی شرایط لازم و کافی آماده است
دلایل دیگر برای ضرورت و اهمیت استقلال آذربایجان جنوبی
فواید و نتایج استقلال ملی آذربایجان جنوبی
قدرت سیاسی و سوسیالیستهای آذربایجان جنوبی
قدرت گیری و اعلام استقلال آذربایجان جنوبی
نتیجه گیری
منابع و مراجع
به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی، به موردی اشاره خواهم کرد، بعضی‌ها تجزیه پاکستان را، مقدمه تجزیه ایران قلمداد میکنند، اگر دقت کنید طالبان پاکستانی در شرق ایران در روز‌های اخیر به شدت جرار شده و امروز صدها کودک و نوجوان را کشته اند، ولی تجزیه افغانستان مقدمه تجزیه ایران است، عزیزان عصبانی نشوند من فقط تحلیل تحولات ژئوپلتیکی را مورد تمرکز قرار داده‌ام و به هیچ وجه مشتاق تجزیه هیچ کشوری نیستم. افغانستان را به زودی خلأ مالی فلج خواهد کرد و قیامتی در این کشور متولد خواهد شد.
مردم عرب در اهوازو بقیه مناطق عربی می توانند که از نظر فرهنگی و اقتصادی رژیم فارس و فارسیستها را شکست دهند.تمامی تجارت فارس را بویکات کنید و به فرزندان خود دروس ناسیونالیستی تاریخی و فرهنگی عربی یاد دهید.چنان عمل متحدانه و یکتا بر علیه اپاتاید فارس زانوی مرتجعین نژاد پرست وکورش پرستان در قم و طهران را خم خواهد کرد.
به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی، به چند و چون تحولات منطقه‌ای خواهم پرداخت، بی شک یکی از اشتباهات ( ناتانیاهو اسرائیل ) سوار بر موج شدن شتاب زده ایشون بود، به نظر من هیچ نیازی به یک مقام بلند پایه اسرائیلی نبود تا خود را به کردستان عراق رسانده از استقلال کردستان عراق حمایت کند، اینک تشکیل کشور فلسطین بر روی میز سازمان ملل گذاشته شده و کشورهای منطقه به شدت از این طرح حمایت میکنند، کردستان ما نیز که فقط با صادرات نفت میتواند ممر حیات نماید چشمش به ترکیه دوخته شده ولی باید با روسیه، ایران و دیگران رقابت کند، در اینجا وضعیت ( یونان ) از همه مهمتر است، اگر ( چپ‌های رادیکال و افراطی در یونان به قدرت برساند ) که به پیش بینی من این عملی خواهد شد کّل منطقه نظاره گر نابودی کشوری زیر سیستم کمونیستی خواهد بود، فراموش نکنیم که اقتصاد یونان به طور سنتی به
به ( کشتی سازی، توریست و حمایت آمریکا و غرب از این کشور در دوران جنگ سرد ) وابسته بود، کشتی سازی را کشورهای ترکیه، نروژ, کره جنوبی و ویتنام از چنگ یونان در آوردند، توریست نیز امروز به سواحل زیبا و شگفت انگیز ترکیه، کرواسی میروند تا یونان، جنگ سرد نیز خاتمه یافته
جدا از مسائلی که شما بر شمرده اید روستای فارسی دو واقعیت مهم را باید از اعراب یاد بگیرد. ۱- اعراب عقلانیت را جایگزین تفکر سنتی کردند، در ایران و روستای فارسی ما چیزی به نام عقلانیت نداریم. ۲- اعراب به روستای فارسی ثابت کردند که برخلاف تصور این جنابان آریائی، نفت و گاز مانع توسعه نیستند. از این نیز بگذریم که اعراب روزنامه‌های کثیر الانتشار دارند که به دو زبان عربی و انگلیسی در سطح دنیا چاپ و منتشر میشود، اعراب الجزیره کانال تلویزیونی را دارند که به تمام دنیا برنامه پخش میکنند و اعراب ( برندهٔ جایزه نوبل ادبیات دارند ) چیزی که روستای فارسی نمیتواند داشته باشد. اعراب در ( اقتصاد‌های رقابتی رتبه‌های ۱۱، ۱۴، ۱۸ ، ۲۴ را از آن خود میکنند و روستای فارسی چیزی نزدیک ۹۸
جناب روحانی، شما در این مصاحبه به تمامی موانع برای خروج اعضای مجاهدین از عراق تاکید فرمودید و متاسفانه یک جمله و حتی یک کلام در مقصر بودن، مانع تراشیدن و سنگ اندازی نمودن رهبران مجاهدین یعنی آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی در جلوی پای سازمان ملل و دیگر سازمان ها و دولی که تلاش برای خروج این افراد - که به قول شما در کشتارگاه لیبرتی در عراق محبوس هستند - به زبان نیاوردید. تفاوتی بین این مصاحبه شما با آنهایی که در زمان عضویت در شورای مجاهدین در تعریف و تمجید از رهبرانشان می فرمودید و تحریف وقایع می نمودید دیده نمی شود. شما با کتمان واقعیت ها و حذف مقصرین، آمرین و عاملین اصلی این جنایت ها در مقابل آینده این افراد و خانواده هایشان که سی و اندی سال از دیدار عزیزانشان محروم بوده اند مسئول هستید.
دوست عزیز, گمان کنم به علت مشغله زیاد فرصت نیافتید که متن کامل کامنت را مطالعه کنید و لذا نوشته اید " جنابعالی هیچ دلیلی برای اثبات همین یک جمله بالا ارائه نکردید " در صورتیکه اگر ادامه مطلب " برای جلوگیری از نفوذ سوسیالسم دست به ایجاد کمربند سبز زدند و . . . . " را خوانده بودید این چنین حکم صادر نمیکردید. جالب اینکه خود شما هم بدرستی قسمت مربوط به تولید بن لادن و القاعده توسط امریکا و متحدانش عربستان و پاکستان را به شکل مبسوط توضیح داده اید إ إ اینکه شاه سابق به سرکوب روحانیت پرداخت , به گفته اقای پرویز ثابتی مقام امنیتتی سابق توجه کنیید " روابط رژیم با روحانیت بسیار حسنه بود و در مقابل خطر کمونیسم بین المللی و داخلی منافع مشترک داشتند. در دامگه حادثه, صفحه ۱۱۶ " یاد اوری نمایم که . . . .
ما ایرانی ها حسود هستیم و فکر می کنیم که کسی هستیم، اما باید دانست که سوای بی فرهنگی ما، این تبلیغات ضد عربی و غیره ناشی از همان اراجیف و دروغ هایی است که در کتب تاریخی درباره ایران بخورد ما داده اند، مثلا انچه که هستیم، میگوئیم که نیستیم و انچه که نیستیم، میگوئیم که هستیم.
اگر توجه کنید، من نوشته ام ( ورود سرمایه و مستشاران غربی بطور انبوه وکنترل نشده). پس باید از این گفته نتیجه گرفت که، ورود سرمایه ومستشاران کنترل شده میتواند اشکالی نداشته باشد.
آقای یاقوب که برای اصحاب پالتاک شخصیت شناخته شده ای است، ماهها با نام یعقوب گونئلی در پالتاک علیه چپ سمپاشی کرد. بعد معلوم شد که ایشان از ایران شرکت می کنند...... خوش آمده اید آقای یاقوب. ظهور مجدد انشالله که مبارک است
سیاوش عزیز کشورهای کوبا و کره شمالی از ورود انبوه سرمایه و مستشاران غربی به کشورشان ممانعت کردند، و کشورهائی مثل ژاپن و کره جنوبی و ترکیه این کار را نکردند، حالا شما خودتان مقایسه کنید سطح رفاه اجتماعی مردم ژاپن ویران شده بعد از جنگ جهانی دوم را با کره شمالی وکوبا،
رفيق اليار عزيز، از انتشار نوشته از شما بسيار تشكر ميكنم و ارزوي موفقيت برايت دارم
اسماعيل
به کرد ایرانی. از ایرانی نوشتنتان معلوم است که کرد نیستید....
اين كتاب حرف دل مردم را با سادكي و روشني و در عين حال فرموله بيان كرده است. ممكن است من و يا تعدادي از كلمه سوسياليسم خوشمان نيايد اما واقعا ارزوهاي ما در اين كتاب يا مقاله منعكس شدند.، من هنوز بعد از ساعتها مطالعه كتاب را تمام نكردم اما خيلي جيزها اموختم ، فكر نمي كردم كه سوسيليستتها و كمونيستها اينقدر در مبارزه ملي اذربايجان جدي و صاحب حرف و سخن باشند
من فعال سوسياليست نيستم اما اين كتاب مي تواند راهنماي ما تركها بشود، من تاكنون جيز بد و مضري در ان نديدم، اقاي ال بايراق بهتر از ما ناسيوناليستها به مساله اذرباىجان و دردهاى مردم ما اشاره كردند، يك جىز در اين نوشته مرا تحت تاثىر قرار داده و ان اين است كه جمله به جمله اين نوشته به انسان روحىه مبارزه ميدهد، من از الباىراق و از اىن جور كمونىستها تشكر مىكنماللروه ساغلیق اسماعیل آقا « دست درد نکند آقا اسماعیل . از آنجائی که موافق مقاله هستم چیزی نمی نویسم ولی از آنهایی که نظر مخالف دارند خواهش میکنم حرمت این مقاله مفصل داشته باشید و همین روش آقای آل بایراق را بکار برید و بشکل علمی و منطقی جواب دهید . و این را نیز بگویم که عدالت اجتماعی یکی از ارکان حرکت ملی آذربایجان است و پیش کسوتان و شناخته شده های حرکت ملی آذربایجان همیشه به مسئله عدالت اجتماعی توجه خاصی داشته و دارند . چوخ ساخ الون اسماعیل آقا.
اگر مدرنیته و روشنفکری استفاده از یک همچو اصطلاح مبهم و صد البته نافی حقوق ملل ساکن در منطقه مورد بحث است، اصطلاح ملت ایران که مورد تایید تقریبا همه روشنفکران ایرانی است که اتفاقا بسیاری از آنها دکتر و استاد دانشگاه هم هستند جناب! یعنی اگر دکتر بودن ضامن حقّانیت و درستی یک تز هست!!! برای عوام فریبی ترفند خوبی است ولی می‌لنگد برادر!
سلام جناب ملت آذربایجان
اصطلاح ملت آذربایجان همان قدر مبهم است که ملت ایران. آذربایجان همانند ایران متشکل از ملل ساکن در آن مثل کردها، تورک ها، ا‌رمنی ها، آشوریها و ... است. این شما و همفکرانتان هستید که سعی در ساختن ملتی هستید که وجود ندارد. آشوری ساکن در آذربایجان خود را آذربایجانی و جزئی از ملت آذربایجان مورد ادّعای شما نمی‌داند بلکه خودش را آشوری و متعلق به ملت آشور میداند. ملّت تورک ساکن در آذربایجان با احترام به حقوق سایر ملل ساکن در آن به دنبال احقاق حقوق از دست رفته آ‌ش یعنی تورک بودنش و زبان و فرهنگ تورکی است. منبع مورد استناد شما در پی ملت تراشی از انواع جعلی آذربایجانی آذری و امثالهم است. این شمایید که از ملت بی خبرید وگرنه فریاد "هاری هاری تورکم من" خود نشان دهنده ملیت این ملت است.
جناب منوچهرخان عزیز که به نژاد "با اسم مستعار ثابت" تعلق دارین،
یا اصلا آذربایجانی هستن یا خودشونو به جای آذربایجانی ها جا می زنن یا چه و چه و چه...اولا که من مسؤل کامنتها بودم و این لقب پر افتخار "سانسورچی" را کامنت نویسان بسیار عزیز و محترم سایت ایران گلوبال به من داده اند که خیلی بسیار زیاد از آنها ممنونم.
دوما یا همان ثانیا من از نژاد شما تعریف کرده ام و حالا شما از من گلایه می کنین؟
سوما یا همان ثالثا باید به اطلاع شما برسانم که من ادعا نکرده ام که اتراک(جمع ترک) آذربایجانی اصیل بقیه اقوام ساکن ایران را دشمن خونی خود می دونن بلکه ادعای من این است که 76.2 درصد کامنت نویسان متعلق به این تبار در سایت ایران گلوبال این نظر را دارن و دیگران را دشمن خونی خود می دونن. این ادعای من هم بر اساس معتبرترین آمار جهانی است و منبع خودم را نوشته ام.
متاسفانه در این آمار مشخص نشده که آیا این 76.2 کامنت نویسان این تبار، ترک آذربایجانی اصیلند یا قاطی دارن یا اصلا ترک هستن یا نیستن
من مطمئن هستم کسی که می خواد از فرهنگ و زبان مادری خودش دفاع بکنه و در مقابل سرکوب آنها بایسته، با منطق میاد جلو و نیازی به حرفهای آنچنانی و دشمنی و کشت و کشتار نداره و همزمان به فرهنگ و زبان مادری دیگرون هم احترام قائل می شه و به اونها فحش نمی ده و بد و بیراه نمی گه.
شما نگاهی به کامنتهای "کامنت‌نویسانی که به تبار ترک تعلق دارند" در سایت ایران گلوبال بکنین (با سایتهای دیگه کاری ندارم چون مقاله بسیار و صد در صد علمی من مربوط به تحقیق در این سایت است) و آمار بگیرین و به من ثابت کنین که حرف من غلط بوده. البته متاسفانه شما فقط می تونین کامنتهای منتشر شده رو بخونین و اگه می تونستین کامنت های منتشر نشده رو هم بخونین، می دیدین که آمار من نه تنها بی انصافی نبوده بلکه کمی تا قسمتی هم ارفاق قائل شده ام.
چهارما یا همان رابعا توجه داشته باشین که کامنت نویسان این تبار، از نژادهای مختلفی مانند "نژاد با اسم مستعار ثابت"، "نژاد با اسم متغیر"، "نژاد بی نام و نشان" تشکیل شده اند و به ندرت در میون اونها می تونین کسانی را از "نژاد با اسم اصلی خودشان" پیدا کنین.
جناب منوچهر نازنین، مشخصا از من گله کرده این که: "از شما انتظار نبود به خاطر اراجیف معدودی پان ترکیست بی هویت, نسبت های ناروا را به کل کامنت نویسان ترک تبار تعمیم دهید."
همانطور که به طور علمی توضیح دادم، اولا و متاسفانه، این "معدودی پان ترکیست بی هویت" که نوشتین، در میان کامنت نویسان بی هویت ایران گلوبال چندان هم معدود نیستن. البته ممکنه که فقط یکی دو نفر باشن که با دهها اسم بی هویتی میان، ولی آمار ما هر یک از اسمها رو یه کامنت نویس حساب می کنه.
دوما یا ثانیا و خوشبختانه، من این نسبت های ناروا را به "کل کامنت نویسان ترک تبار" تعمیم نداده ام.
سوما یا ثالثا و این بار بسیار خوشبختانه، من انسان ها را با "نژاد" (آیا اساسا نژادهای مختلف انسانی وجود دارن؟ جواب بنده: نه!) و "تبار"شان مورد قضاوت قرار نمی دم. این آمار و ارقامی رو هم که دانشمندان محترم در مورد کامنت نویسان سایت شخیص ایران گلوبال درآورده اند، از ادعاهای خود کامنت نویسان در اومده.
راستش رو بخواین (پیش خودمون باشه و کسی نفهمه) اگه همه چیز به اختیار خود من بود، همه این کامنتهایی رو که با نژاد و تبار بازی می کنن، از دم می ریختم بیرون تا هم خیال خودمو راحت کنم و هم خیال دیگرون رو. ولی چه کنم که اختیار دست خودم نبود. حالا هم که در جهنم فقط می تونم حرص او دوران رو بخورم.
سن ساغ من سلامت
26 آذر یاد آور روزی که در آن هجوم گران دولت فارس در ایران تمامی کتابهای دبستانی و غیر دبستانی که به زبان ترکی نوشته شده بودند در یکی از میدانهای تبریز جمع کرده و آتش زدند و کتابها روزها در آتش می سوختند.
زندانیان کرد ایرانی در زندان ، تحت شرایط امنیتی و سرکوبگرانه پاسدارن ترک ارومیه هستند.وزندانبانان ترک باید به شكنجه و اعمال فشار بر این زندانیان و سایر زندانیان سیاسى و غیر سیاسى در زندان‌هاى ایران پایان دهند.
آمارهای دقیق و مقایسه وضعیت کشورهای دیگر با مشخصات فرهنگی وسعت و امکانات اقتصادی و.... فوق العاده مفید بود ولازم است ترک های آذربایجانی این مقاله را بخوانند. اما قلم زنان پان ایرانیست و پان فارسیست که همیشه نطرات غیر علمی و یا مقالات متعدد در این سایت مینویسند اینبار و برای یکبار به بند به بند سوالات و توضیحات در مقاله مشخصا به موارد مطروحه درمقاله جواب می دادند ودقیقا در آن سوی استدلالات خود به مضرات استقلال اشاره علمی می نمودند تا همه ترک ها می دانستند با کسب استقلال چه مواهبی را از دست خواهند داد . گرچه سکوت و یا اتهام و جواب های غیر از موضوع همیشه شگرد افراد پان ایرانیست بوده . منتظریم که آقایان وحدت طلب نظرات علمی اشان را با آمار و ارقام برای دوستان بنویسند که مردم خود انتخاب کنند. متشکر از آلبایراق
نام یوسف اباذری را در چند روز اخیر شنیده ام و درواقع ایشان را نمی شناسم ولی منهم با دیدن این ویدئو، فکرمی کنم ، این حمله اكستريم علیه یوسف اباذری که در متن نوشته این ویدئو کلیب بعنوان تفسیر آمده است ، بسیارغیر منصفانه باشد. جمهوری اسلامی "حیوان "عجیب وغریبی است. که دولت ها پس ازبه قدرت رسیدن به اپوزسییون حاکمیت جمهوری اسلامی پرتاپ می شوند . نگاه کنید به سرنوشت مهدی بارزگان، بنی صدر،میرحسین موسوی،اکیررفسنجانی،محمد خاتمی ،احمدی نژاد و سرانجام حسن روحانی .... در این بین کسانی مثل محمد خاتمی که قصد اصلاحات راداشت.با مخالفت رنجیره ای نهاد های پنهان قدرت که اکنون گفته می شود ،چند خانه امن سپاه پاسداران که همچون باند های تبهکارمافیایی بر کشورحکومت می کنند و ارگانهای انتخاباتی در صورتی که با استراتژی مافیای حاکم مخالف باشند ..
از سر راه برداشته می شوند . بارزگان را خانه نشین کردند ، بنی صدرمجبورشداز کشوربگریزد ، موسوی خانه نشین شد ودر88 هم« فتنه گر» و زندانی شد، اکبر رفسنجانی به حاشیه رانده شد ،محمد خاتمی ممنوع تصویر و ممنوع الخروج شد، محمود احمدی نژاد «هم خط »علی خامنه ای به آنجا رسید که دراواخردوران ریاست جمهوری اش،« اپوزیسیون» شده بود و از برادران قاچاقچی که اسکله های مخفی دارند سخن می گفت. در حال حاضرهم، دست و پای حسن روحانی را بسته اند و برایش بحران سازی می کنند وبیشتر سخنان روحانی« بووطمع» مخالفت با مرکزاصلی قدرت حاکمیت جمهوری اسلامی یعنی «خانه های امن سپاه » دارد و اگر توافق هسته ای صورت نگیرد ، براو همان خواهد رفت که با موسوی، رفسنجانی ، خاتمی و کروبی خواهد رفت. چنین است که دولت ها خود به اپوزیسیون حاکمیت جمهوری اسلامی پرتاب می شوند به ویژه اگر دولت قصد اصلاحات هم داشته باشد. دیگر آشکار شده است که قدرت اصلی حتی در کف خامنه ای هم نیست . قدرت اصلی بین سپاه_ اطلاعات ، خامنه ای ، مجلس خبرگان و تا حدودی مجلس ارتجاع تقسیم شده است و در واقع دولت های بیشتر تدارکچی این نهاد های قدرت اند .بنظرم در جنگل قدرتی که شکل گرفته نمی شود به روشنفکر اصلاح طلب همچون یوسف اباذری را« گماشته رژیم جمهوری اسلامی» _که در این ویدئو از دولت محمد خاتمی دفاع کرد_ خطاب کرد .گماشته به کسی گفته می شود که د رمقابل پول ومقام بدون چون و چرا به آنجام دستورات قدرت حاکم اقدام نماید . به اصلاح طلبان و شخص محمد خاتمی می توان انتقاد داشت ولی «هیج اصلاح طلبی گماشته »نیست.تحریف نوع قرن بیست و یکمی از مارکسیسم - لنینیسم برای تطابقش با ناسیونالیسم و قوم گرائی. نویسنده گرامی بهتر است اول تفاوت مابین استقلال طلبی ملی و تعیین حق سرنوشت ملی را بشناسند و بعد فتوا صادر نمایند. ملتی میتواند استقلال داشته باشد ولی حق تعیین سرنوشت خود را نداشته باشد. اکثر ممالکی که ایشان جزو ۱۳۰ کشور استقلال یافته جهان با جمعیت و مساحت کمتر از ٱذربایجان در جدول ذکر کرده اند استقلال دارند ولی ملتشان فاقد حق تعیین سرنوشت خود هستند و این دیکتاتورهای ساخت وطنی میباشند که سرنوشت ملت را رقم میزنن. به خاطر همین مساله مهم مبارزات سوسیالیست واقعی در جهت حق تعیین سرنوشت ملی هست و نه استقلال و تجزیه طلبی.
واضح است که جناب آل بایراق چندان آشنایی با گفتمان مدرنی که طی چند سال گذشته در میان آذربایجانیها شکل گرفته، ندارند. برای نمونه، ایشان از ترمهایی مثل «ملت ترک» و «ملت ترک آذربایجان» استفاده مینمایند که هیچ مقبولیت علمی در میان روشنفکران ندارند و تنها از طرف جرگه نژادپرست ویا ناآگاه مورد استفاده قرار میگیرند. روشنفکران و آزادیخواهان آذربایجانی به تبعیت از علوم سیاسی معاصر، از ترم «ملت آذربایجان» استفاده میکنند و ترم «ترک» را به عنوان نشانگر یک هویت اتنیکی بکار میبرند. لطفا برای اطلاعات بیشتر به سخنرانیهای دکتر اصغرزاده در یوتیوب و در سایت آذرتاک مراجعه نمایید: http://www.azertalk.com/
جناب سانسورچی سابق , مطلب جالبی بود ولی متاسفانه در تبارشناسی کامنت نویسان قسمت مربوط به ترک تباران قدری بی انصافی به خرج داده اید. نه تنها بنده بلکه هیچ ترک ٱذربایجانی اصیل بقیه اقوام ساکن ایران را دشمن خونی خود ندانسته و همواره مخالف سرسخت هرنوع قوم گرائی بوده و خواهند بود. این بدان معنی نیست که در مقابل سرکوب فرهنگ و زبان مادریشان توسط نژاد پرستان دگر بی تفاوت بمانند. از شما انتظار نبود به خاطر اراجیف معدودی پان ترکیست بی هویت, نسبت های ناروا را به کل کامنت نویسان ترک تبار تعمیم دهید.
دوستان گرامی، در فرهنگ واژگان سیاسی سازمان ها و یا کسانی که ناسیونالیست هستند اما نمادها و یا واژگان فرهنگ سوسیالیستی را به کار می برند هرگز در گروه سوسیالیست ها گنجانده نمی شوند و این سازمان ها و این کسان در گروه ناسیونالیست ها گنجانده می شوند! مانند حزب سوسیالیست بعث عراق به رهبری صدام حسین دیکتاتور پیشین عراق که با چسباندن واژه سوسیالیست به واژه بعث سوسیالیست نمی شود و یا حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان N.S.D.A.P یا همان حزب نازی به رهبری آدولف هیتلر که با به کارگیری واژه های سوسیالیست و کارگر سوسیالیست نمی شود! همه جهانیان حزب کارگران کردستان ترکیه یا P.K.K را یک حزب ناسیونالیست می دانند نه یک حزب سوسیالیست و با به کارگیری واژه کارگر در نام این حزب هیچکس این حزب را یک حزب سوسیالیست نخواهد دانست! در هیچ کجای جهان ناسیونالیسم با ویژگی هائی که دارد با سوسیالیسم سر سازگاری نداشته ....
..... است و نمی تواند داشته باشد و سوسیالیست ها اگر چپ گرا باشند راست گراترین راست گراهای جهان ناسیونالیست ها هستند! همچنان که مسلمان بودن و بت پرست بودن باهم سازگار نیستند و یا باید کسی مسلمان باشد و یا بت پرست از میان ناسیونالیست بودن و سوسیالیست بودن باید یکی را برگزید و نمی شود که هم کسی ناسیونالیست باشد و هم خودش را سوسیالیست بنامد! ********** دوستان گرامی، آقای اسماعیل آل بایراق نویسنده این نوشتار یک ناسیونالیست است و نوشتاری که نوشته است یک نوشتار ناسیونالیستی است اما ایشان در پایان می نویسد: "زنده باد سوسیالیسم!" مانند کسی که در ستایش از گرگ نوشتار پر آب و تابی نوشته و بگوید گرگ بهترین جانور جهان است و در پایان بنویسد زنده باد گوسفند! ستایش از گرگ کجا و زنده باد گوسفند کجا؟ در سرتاسر این نوشتار تنها چیزی که دیده نمی شود سوسیالیسم است و نویسنده بهتر بود در پایان می نوشت: "زنده باد ناسیونالیسم!" نویسنده پس از آن که چندین بار واژه های کارگر و زحمتکش و دهقان و بورژوا و سوسیالیسم و خلق و ..... را به کار برده است در بخشی از این نوشتار نوشته است: ( ..... تأکید می کنیم که کسب استقلال حتی به رهبری سرکوبگرترین و جنایتکارترین جناح بورژوازی آذربایجان، کارگران و زحمتکشان آذربایجان را از شر ستم ملی آزاد و رها خواهد کرد و موقعیت و وضعیت عمومی کارگران نسبت به آذربایجان اشغالی امروز بهبود خواهد یافت، سرمایه داران آذربایجان برای به دست آوردن سود در بخش های سودآور سرمایه گذاری خواهند نمود و آذربایجان را صنعتی تر و مدرن تر از امروز خواهند کرد که در نتیجه آن خواه ناخواه وضعیت کارگران و زحمتکشان بهتر خواهد بود! ..... ) آیا این است سوسیالیسم؟! ********** دوستان گرامی، این نوشتار در شهریور هشتاد و هفت (بیش از شش سال پیش) نوشته شده است و به همه سخنانی که همانند آن را ناسیونالیست های دیگر نیز نوشته اند بارها و بارها پاسخ داده شده است و نیازی به پاسخ چندباره نیست و برای آن که سخن به درازا نکشد به این لینک که فهرست چند نوشتار است که خود من آنها را نوشته ام نگاه کنید و پاسخ های سخنان نویسنده آقای اسماعیل آل بایراق را در آن بیابید http://iranglobal.info/taxonomy/term/340البته ایشان نحوه استفاده داعش و القاعده از کمک های غرب و کشورهای مدعی مدرنیته در منطقه را که تحت حمایت امریکا و غرب هستند نخواستند در نظر بگیرند(عربستان،ترکیه،پاکستان. قطر)
یا اینکه به نفعشان نبود در نظر بگیرند!
تصورش را بکنید کّل دار و ندار خانواده تون را صرف خرید یک ( بلیت کشتی ) کرده اید و از بخت بد، آن کشتی تایتانیک است، اگر ذهن شاهنامه خوانتان قدرت اندیشه شما را ضایع نکرده باشید باید زود دوزاریتون بیفتند که این داستان ارمنستان است، کشوری که کّل آینده اش را روی کشتی تایتانیک روسیه بنا نهاده است، روسیه هم اینک جنگ اقتصادی را به غرب و عربستان باخته است در چنین شرایطی، به نظر میاد پاپا نوئل یا سنتا کلاز نامه‌های زیادی از ارمنستان مبنی بر کمک اقتصادی دریافت خواهد کرد.
به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی و فارس زبان، به مسائلی اشاره خواهم کرد، اگر ذهن شاهنامه خوانتان فرصت اندیشیدن را از شما دریغ نکرده باشد باید دریافته باشید که وقتیکه بحران اقتصادی اقتصاد آمریکا را تهدید کرد، بانک مرکزی نرخ بهره را تا نزدیکی‌های صفر کاهش داد، در اینجا ذهن شاهنامه خوانتان باید بپرسد پس چرا روسیه خلاف این سیاست حرکت میکند و نرخ بهره را از ۱۰ درصد به ۱۷ درصد افزایش داد، بانک مرکزی روسیه با این اقدام می‌خواد مردم دست به سپردهایشان در بانک‌ها نزنند، میخواهند ارزش کارنسی روسی را که در عرض چند ساعت ۲۰ درصد از اعتبار و ارزش خود را از دست داده حفظ کنند، هر چند که این سیاست فقط برای ۲ ساعت کارا بود، در آمریکا با پایین آوردن نرخ بهره، بانک‌ها به مردم وام دادند، مصرف را تشویق کردند و مردم را وادار کردند بجای خواباندن پولشان در بانک، در بیزینس به کار گیرند، روسیه با
روسیه با این سیاست، اقتصاد روسیه را که بیشتر از نصف آن به صادرات نفت و گاز وابسته است وارد بحران بزرگتری میکند.این تقاضاها بیش از ظرفیت مردم ایران است.باهمه مواد ان مخالفم.ولی تقاضا دارم که پیروان راستین طبقه کار گر یعنی حزب طراز نوین توده وهمه کومونیستهای ایرانی در این باره پاسخی تهیه کنند چرا که ابشخور تجزیه طلبان حزب توده و اتحاد سابق دولت شوروی است .نا گفته نماند که دیر و یا زود چپ ایران بر سر مسئله سرنوشت ساز تمامیت ارضی و انقراض ایران باید موضع بگیرد . فرض این ایده عملی و ایران به چند کشور تبدیل شد چپ /توده ای /کومونیست کشورشان کجاست؟
۱ـ از اینکه نتیجه رشد نامتوازن تفکر و تکلونوژی باعث سرخوردگی و بروز بحران به شکل ترور میشود،درست است!اما جدید نیست،چپ و مشخصا تروتسکی این را صد سال قبل در صدها جزوه و مقاله یاداور شده اند!
ضد مدرنیته ندارد و در راستا و موازی مدرنیته قرار دارد،ایشان شاید کشف حجاب اجباری و توهین روزانه نیروهای مدعی مدرنیته به دین مردم را (از کسروی گرفته تا همین حالا فحاشی هایی به دین و اعتقادات مردم به اسم مقاله یا تحقیق. )را مدرنیته یا در راستای ان میداند!که اتفاقا در همان جامعه ای که ایشان مثال زده اند!باعث رشد دین گرایی افراطی و سواستفاده و یا استفاده بهینه روحانیون از این مسله به نفع خود و ایدولوژی شان شد.۲ـ به چپ میتوان هر انتقادی کرد ولی تا حالا کسی به چپ بر مارک ضد مدرنیته بودن نزده است،چپ بنوعی خود یکی از مظاهر مدرنیته است!و اگر در حاکمیت سیاسی نتایج قابل قبولی کسب نکرده!لااقل خیلی از قوانین مدرن!مانند قوانین کار،تامین اجتماعی و رفع تبعیض جنسی یا قومی یا غیره محصول تاریخی چپ است.
۳ـ نویسنده با دو مثال ساده در ظاهر همگن ولی به کلی متفاوت حکم کلی داده!وانگهی چپ محصول خود غرب است،نمی توان فقط با دو مثال ساده از شرق،بدون در نظر گرفتن خاستگاه فکری چپ حکم کلی داد.
۴ـ صمد بهرنگی نتیجه مورد نظر از نتیجه تجربه عملی خود از روستاهای اذربایجان گرفت،و اتفاقا هنوز هم تازگی دارد.و اتفاقا بار ضد غربی و
۵ـ مسله غلامحسین ساعدی فرق داشت،نوشته ها یا مصاحبه های ساعدی در پاریس نه نتیجه تحقیق . (خود هم چنین ادعایی نداشته است بر خلاف نوشته های بهرنگی)بلکه نتیجه سرخوردگی ناشی از بکار امدن جمهوری اسلامی،از دست دادن دوستان،و همه بدتر اوارگی اخری عمری در غربت بود!اتفاقا از این مصاحبه ها نمی توان نتیجه گرفت که ایشان ضد مدرنیته است،اتفاقا نثر زیبایی دارد که بیشتر دردنامه و مویه است و خودش هم از نوشتن این دردنامه ها قصد انتقال تجربه های خودش را از این درد ها داشت،اتفاقا همه گیر هم است،چپ و راست هم نمی شناسد،حتی بعضا منجر به افسردگی،اعتیاد یا حتی خودکشی هم میشود،اما این درد و مویه را ساعدی جرات کرد نوشت،خیلی ها این جرات را ندارند.
۵ـ نویسنده اگر کتاب صمد بهرنگی را تا به اخر خوانده و صداقت داشت،در واقع اقرار میکرد که نظر اصلی که در اول نوشته اورده و این را سند موفقیت غرب میداند(توسعه متوازن نظریه با عمل و صنعت)جوهر کتاب و سخنان صمد بهرنگی است !اما از انجایی که صداقت ندارد با گلچین کردن یک یا دو جمله کل گزاره کتاب بهرنگی را بنفع خود مصادره میکند و حتی خنده دار انکه بر علیه نوشته بهرنگی بکار میبرد.
کورش پرستان و شوونیستها از اتحاد و دوستی میان مردم محروم غیر فارس هراس دارند.این اتحاد برای تجزیه طلبی و جدایی از ایران نیست و یک عکس العمل طبیعی بر علیه کولونیالیسم داخلی فارس که با مرکزییت کردن اقتصاد و قدرت سیاسی و فرهنگی یک جنگ فرسایشی را بر عليه خلقهای غير فارس و به خصوص ترکها و عربها را چندين دهه قبل اغاز کرد.
به امید روزی که مجاهدین خلق انتقام خون اینهمه قربانی داعشیان حاکم بر ایران را از حکومت آخوندی و مهرههایی مانند حسین شریعتمداری و حسن عباسی ها را بگیرند . تا تمام جنایتکاران آینده بیاموزند که در قرن 21 دیگر جایی برای درندگی و گرگ صفتی و دشمنی با مردم نیست .
حیف که قلم در دست دشمن ایرانی و آذربایجان است آنچه بنفع خودشان است مینویسند اما ما که از وطن خود در مقابله ترکان مینویسیم سانسور میکنند و لایت فقیهی خورد میکنند وکامنت من را سانسور میکنید .
پا پک خرمدین ایرانی آذربایجانی
به دلیل اینکه حکومتهای سنی , کشور را اباد می کنند . البته به غیر از پاکستان و افغانستان و مصر و سودان و سومالی و اندونزی و ترکیه و باگیه کشور های سنی . هر جا اسلام است غیر از بد بختی چیزی نیست , ربطی به شیعه و سنی ندارد !
کیا جان قربونت برم. هر چی می تونی ازم تعریف کن.
در ضمن به این جناب آقای مسؤل محترم فعلی کامنتها بگو که کامنتهایی رو که به ضرر من هستن، منتشر نکنه وگرنه از به کار بردن کلمات "جناب آقا" و "محترم" به او خودداری خواهم کرد تا دلش بسوزه.
طنزي كالبد شكافانه و بر مبناي تبارشناسی کامنت‌نویسان كه وظيفه بسيار سخت مسول كامنت ها را به تصوير مي كشد و آدم با خودش زمزمه مي كنه :"عجب خدا صبري به تو داده "
دلایل داده شده میتوانست در یک ویا دو صفحه، مفید و خلاصه نوشته شود تا خواندنش وقتگیر نشود. بهرحال در زیر ذکر چند آنتی تز بی ربط نمی باشد.
میتواند موجب هدر رفتن وقت و انرژی مردم آذربایجان شود.ـ آذربایجان از طرف ایرانیان اشغال نشده و اگر از اشغال صحبت شود، این ترکان مهاجر هستند که آنجا را اشغال کرده اند.
ـ استقلال نه تنها باعث رفع کینه ودشمنی نمیشود، بلکه برعکس باعث آن خواهد شد. مردم آذربایجان در عرض سده ها در بسیاری ار نقاط ایران خانه و آشیانه ساخته و با بسیاری از دیگر مردمان ایران همزیستی دارند. در نتیجه استقلال آذربایجان میتواند باعث خونریزیهای دائمی صدهاهزار ایرانی گردد.
ـ استقلال آذربایجان میتواند به جنگی فرسایشی با کردان تبدیل شود.
ـ استقلال آذربایجان باعث تنش میان آذربایجان شمالی و ترکیه نیز خواهد شد، که در انتها موجب بحرانهای نافرجام در منطقه میشود.
ـ چون سوسیالیسم در کشورهای مادر بی نتیجه مانده، در آذربایجان نیز
ـ آذربایجان شمالی پس از مدت زیادی دگرگونیهای فرهنگی و اقتصادی ویژه خودش را بدست آورده که با آذربایجان جنوبی همگونی ندارد.
کل اگر طبیب بودی - سر خود دوا نمودی
75 میلیون ایرانی بی صبرانه منتظر تعیین هویت اصلی شما هستند تا اندکی ادب و ادبیات و جمعیت شناسی به شما یاد بدهند و در صورت لزوم به کلاس اول اکابر اعزام کنند. آن وقت شاید حالی شوید که بدون سواد درست خواندن یک بیت ساده، حق دفاع از ایران و زبان فارسی و هیچ چیز دیگر را ندارید.
کیفیت تحلیل هایتان از آن جا معلوم است که هنوز نفهمیده اید در نظام سرمایه داری هیچ کشوری کشور دیگر را نجات نمی دهد، بلکه یا غارت می کند یا برای مصالح و منافع خودش آن را تقویت می کند؛ اما به این شرط که کنترل کامل و همه جانبه ای رویش اعمال کند. مثل کاری که آمریکا در قالب طرح مارشال با ژاپن و آلمان غربی کرد. یعنی که شما می گویید مثلا قرار است روسیه بیاید زیر چتر ترکیه دیگه؟ روسیه زیر چتر آمریکا نمی آید، بیاید زیر چتر ترکیه؟!!! وانگهی، اقتصاد روسیه دو و نیم برابر اقتصاد ترکیه است؛ ترکیه ی رده هفدهمی چطور می خواهد روسیه رده هشتمی را نجات دهد؟ اقتصاد ترکیه 200 میلیارد دلار جا دارد تا اقتصادی تریلیون دلاری شود؛ تولید ناخالص داخلی روسیه بیش از دو تریلیون دلار است و ...
شما اگر واقعا دوستدار ترکیه بودید، حداقل اژدهای خطرناکی که دارد امروز ترکیه را می بلعد، می دیدید. نه اینکه هر غلط اردوغان را تحت عنوان «قحطی تحلیل در مدیای فارسستان» مثلا ماستمالی کنید. ای کاش از برهوت فارسستان این را می آموختید که خدا به انسان دو گوش داده و یک دهان؛ نه 10 دهان وراج و یک گوش کر. دهکده فارسی هر چه قدر هم که فقیر باشد حداقل این امتیاز رو داره که تحلیلگری چون شما نداره.البته برای شما که این چیزها مطرح نیست. هنرتان در این خلاصه می شود که هر روز هر چه ممکن است حرافی کنید.
این توپی که به طرف ما پرت شده، از توی زمین ما پرت شده. اگر از توی زمین ترکیه پرت میشد، قابل جواب بود. شما بازی کنان خوبی نیستید. همه این دلا داده شده تکرار مکررات است. زیاد زور نزنید! اول لقمه فدرالیسم را قورت دهید! اگر از پس هضمش درآمدید، میتوانید از اسقلال حرف بزنید. ترکان Kreuzberg در شهر برلین نیز همین ادعا را دارند .
جناب حنیف حیدرنژاد گرامی/ شما از همه چیز صحبت کردید ولی تنها اشاره کوچکی به ضعف تحلیل های ایرج مصداقی کرده اید .این البته کافی نبوده است . متاسفانه جناب مصداقی در همه ی رشته از ورزش گرفته تا فیزیک ،انررژی هسته و.... خود را کارشناس معرفی کرده است . او بشدت دچار توهم شده است که حقیقت مطلق است . کاش در این باره بیشتر می نوشتید.
منم با بک ازآذربایجان قابل توجه شما مجمع الجزایرترک که ......... خود را به آذربایجان وآذربایجانی میجسبانید ما آذربایجانیان آذری هستیم ترک نیستیم نخواهیم هم شد همانطورکه مسلمان شدیم با تیغ شمشیرعرب و شاه اسما عیل کجستک ترک به آمرواتیکان شیعه شدیم اما عرب نشدیم نخواهیم شد.حال بدانید وآگاه باشید ما آذریها ساکنان وآرمیدگان این سرزمین هستیم شما کوچ کنندگان ترک به ایران نمی توانیدایران را ترکستان کنید ما آ ذرییان حتی یک میلی مترمربع هم به شما نخواهیم داد.هزارسال آزغزنویان تا قاجارایران را به خاک سیاه نشانند ودرفرهنگ ایران حل شدند شما سفر خود را به ترکستان ادامه دهید بجای اینکه رکاب گیرآخوند ها باشید بدنبال لغت فرهنگ باشید که ندارید بدنبال لغت نبردبان باشید برای ساخت مدنیت لازم است.عربا ن پ نمی توانند گفت پاپا بابا گویند پاپک را با بک گویند برای آسان سازی هم با بک نوشتم
اسماعیل گرامی
نوشته ی شما منتشر شد. ممنون از پاسخ و زحمتهایتان.
حالا توپ در زمین مخالفان جدایی آذربایجان است.لطفاً دلایل خود را ارائه کنند.
خواهش میکنم مسئول کامنتها در کارخود دقت کند و نگذارد بحث تئوریک-استدلالی از مسیر خود خارج شود. میخواهیم از زحمتهای خود نتیجه گیریم. کامنتهای انحرافی و تبلیغاتی به جای دیگر منتقل شود. اینجا به دنبال دلایل هستیم نه چیز دیگر. مخالفان میتوانند به سه سئوال بالا با تأکید بر «عدم جدایی» پاسخ داده براهین خود را ذکر کنند.
کچل اگر طبیب بودی-سرخود علاج نمودی. برو این رهنمودها را اول به ترکها بده بعد بیا برای عربها چاره پیدا کن ! روی کالاهایی که ایران به کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس و افغانستان و کشورهای افریقا و امریکای لاتین صادر میکند ، نوشته شده ساخت ایران و نه ساخت فارس . شما ترکها چون از نام ایران وحشت دارید ، آنرا بکار نمی برید تا مردم خود را فریب دهید . 70 میلیون ایرانی منتظر بازگشت شما تجزیه طلبان هستند تا درس تاریخ و جغرافیای منطقه را بشما بدهند .
جناب آل بایراق, این فرموده های شمارا استقلال طلبها هزار بار نوشته اند. لطفا بروید و بخوانید
به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی، به موردی اشاره خواهم کرد، هر بشکه نفت به ۵۴ دلار نزول کرده،بانک مرکزی کشور روسیه ( نرخ بهره ) فقط در یک شب از ۱۰ درصد به ۱۷ درصد افزایش داد، ولی این سیاست فقط ۲ ساعت به روبل روسی کمک کرد، با نزول قیمت نفت، روسیه دوباره در ته چاه است، آیا ترکیه تنها اقتصاد قدرتمند منطقه، به داد روسیه خواهد رسید؟
استقلال طلبان آذربایجان متاسفانه نوشته زیادی ندارند که ایده استقلال را تئوریزه کنند. در این رابطه من از موضع سوسیالیستی خودم مقاله بلندی دارم که به بخش زیادی از سوالات شما جواب میدهد. میخواستم آنرا کوتاه کنم اما نوشته ارزش خود را از دست میداد. به همین جهت عناوین آنرا اینجا می آورم و در پایان لینک آنرا مینویسم و در ایمیل هم کل نوشته را برایتان ایمیل میکنم. اگر دوست دشته باشید این مقاله را به سایت بگذارید.
چرا استقلال می خواهیم؟مسئله ملی و سوسیالیستهای آذربایجان جنوبی
ضرورتها، دلایل و فوائد استقلال ملی آذربایجان
اسماعیل آل بایراق
فهرست
مقدمه
ملت ترک آذربایجان موجودیت عینی و انکارناپذیری دارد
حق ملل در تعیین سرنوشت خویش و استقلال ملی حقی عادی، طبیعی و قانونی ملت ترک است
حق ملل در تعیین سرنوشت خویش یا حق استقلال ملی مطالبه ای دمکراتیک میباشد
دلایل اقتصادی مطالبه استقلال آذربایجان
دلایل فرهنگی مطالبه استقلال آذربایجان
دلایل سیاسی مطالبه استقلال آذربایجان
استقلال آذربایجان جنوبی ممکن و عملی است
ناتوانی و شکست آلترناتیوهای اسارت بار در حل مسئله ملی
دمکراسی: برقراری و حاکمیت " دمکراسی" در ایران غیر ممکن است
حقوق شهروندی در تضاد با حقوق ملی
فدرالیسم ستم ملی را محو و نابود نمی کند
سوسیال شونیسم فارس در ضدیت با ملل تحت ستم در ایران
استقلال ملی، آذربایجان را از اشغال، سلطه و استعمار نجات می دهد
استقلال ملی باعث رشد، توسعه اقتصاد ی و رفاه مردم آذربایجان میشود
استقلال به دشمنی ما بین دو ملت ترک و فارس خاتمه می دهد
استقلال آذربایجان به نفع طبقه کارگر و زحمتکشان ملت ترک آذربایجان است
استقلال آذربایجان به نفع ملت فارس هست
استقلال آذربایجان جنوبی در خدمت صلح و پیشرفت جامعه بین المللی است
برای کسب استقلال آذربایجان جنوبی شرایط لازم و کافی آماده است
دلایل دیگر برای ضرورت و اهمیت استقلال آذربایجان جنوبی
فواید و نتایج استقلال ملی آذربایجان جنوبی
قدرت سیاسی و سوسیالیستهای آذربایجان جنوبی
قدرت گیری و اعلام استقلال آذربایجان جنوبی
نتیجه گیری
منابع و مراجع
http://solgunaz.com/Independence/Why%20Independence_Albayraq.htm
http://solgunaz.com/Independence/Why%20Independence_Albayraq.htm
با تشکر
اسماعیل آل بایراق
به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی، به موردی اشاره خواهم کرد، بعضی‌ها تجزیه پاکستان را، مقدمه تجزیه ایران قلمداد میکنند، اگر دقت کنید طالبان پاکستانی در شرق ایران در روز‌های اخیر به شدت جرار شده و امروز صدها کودک و نوجوان را کشته اند، ولی تجزیه افغانستان مقدمه تجزیه ایران است، عزیزان عصبانی نشوند من فقط تحلیل تحولات ژئوپلتیکی را مورد تمرکز قرار داده‌ام و به هیچ وجه مشتاق تجزیه هیچ کشوری نیستم. افغانستان را به زودی خلأ مالی فلج خواهد کرد و قیامتی در این کشور متولد خواهد شد.
مردم عرب در اهوازو بقیه مناطق عربی می توانند که از نظر فرهنگی و اقتصادی رژیم فارس و فارسیستها را شکست دهند.تمامی تجارت فارس را بویکات کنید و به فرزندان خود دروس ناسیونالیستی تاریخی و فرهنگی عربی یاد دهید.چنان عمل متحدانه و یکتا بر علیه اپاتاید فارس زانوی مرتجعین نژاد پرست وکورش پرستان در قم و طهران را خم خواهد کرد.
به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی، به چند و چون تحولات منطقه‌ای خواهم پرداخت، بی شک یکی از اشتباهات ( ناتانیاهو اسرائیل ) سوار بر موج شدن شتاب زده ایشون بود، به نظر من هیچ نیازی به یک مقام بلند پایه اسرائیلی نبود تا خود را به کردستان عراق رسانده از استقلال کردستان عراق حمایت کند، اینک تشکیل کشور فلسطین بر روی میز سازمان ملل گذاشته شده و کشورهای منطقه به شدت از این طرح حمایت میکنند، کردستان ما نیز که فقط با صادرات نفت میتواند ممر حیات نماید چشمش به ترکیه دوخته شده ولی باید با روسیه، ایران و دیگران رقابت کند، در اینجا وضعیت ( یونان ) از همه مهمتر است، اگر ( چپ‌های رادیکال و افراطی در یونان به قدرت برساند ) که به پیش بینی من این عملی خواهد شد کّل منطقه نظاره گر نابودی کشوری زیر سیستم کمونیستی خواهد بود، فراموش نکنیم که اقتصاد یونان به طور سنتی به
به ( کشتی سازی، توریست و حمایت آمریکا و غرب از این کشور در دوران جنگ سرد ) وابسته بود، کشتی سازی را کشورهای ترکیه، نروژ, کره جنوبی و ویتنام از چنگ یونان در آوردند، توریست نیز امروز به سواحل زیبا و شگفت انگیز ترکیه، کرواسی میروند تا یونان، جنگ سرد نیز خاتمه یافتهجدا از مسائلی که شما بر شمرده اید روستای فارسی دو واقعیت مهم را باید از اعراب یاد بگیرد. ۱- اعراب عقلانیت را جایگزین تفکر سنتی کردند، در ایران و روستای فارسی ما چیزی به نام عقلانیت نداریم. ۲- اعراب به روستای فارسی ثابت کردند که برخلاف تصور این جنابان آریائی، نفت و گاز مانع توسعه نیستند. از این نیز بگذریم که اعراب روزنامه‌های کثیر الانتشار دارند که به دو زبان عربی و انگلیسی در سطح دنیا چاپ و منتشر میشود، اعراب الجزیره کانال تلویزیونی را دارند که به تمام دنیا برنامه پخش میکنند و اعراب ( برندهٔ جایزه نوبل ادبیات دارند ) چیزی که روستای فارسی نمیتواند داشته باشد. اعراب در ( اقتصاد‌های رقابتی رتبه‌های ۱۱، ۱۴، ۱۸ ، ۲۴ را از آن خود میکنند و روستای فارسی چیزی نزدیک ۹۸
طالبان امروز 85 دانش آموز را در پاکستان و آقای منطقی در استرالیا دو نفر را دیروز کشت. ........
جناب روحانی، شما در این مصاحبه به تمامی موانع برای خروج اعضای مجاهدین از عراق تاکید فرمودید و متاسفانه یک جمله و حتی یک کلام در مقصر بودن، مانع تراشیدن و سنگ اندازی نمودن رهبران مجاهدین یعنی آقای مسعود رجوی و خانم مریم رجوی در جلوی پای سازمان ملل و دیگر سازمان ها و دولی که تلاش برای خروج این افراد - که به قول شما در کشتارگاه لیبرتی در عراق محبوس هستند - به زبان نیاوردید. تفاوتی بین این مصاحبه شما با آنهایی که در زمان عضویت در شورای مجاهدین در تعریف و تمجید از رهبرانشان می فرمودید و تحریف وقایع می نمودید دیده نمی شود. شما با کتمان واقعیت ها و حذف مقصرین، آمرین و عاملین اصلی این جنایت ها در مقابل آینده این افراد و خانواده هایشان که سی و اندی سال از دیدار عزیزانشان محروم بوده اند مسئول هستید.
دوست عزیز, گمان کنم به علت مشغله زیاد فرصت نیافتید که متن کامل کامنت را مطالعه کنید و لذا نوشته اید " جنابعالی هیچ دلیلی برای اثبات همین یک جمله بالا ارائه نکردید " در صورتیکه اگر ادامه مطلب " برای جلوگیری از نفوذ سوسیالسم دست به ایجاد کمربند سبز زدند و . . . . " را خوانده بودید این چنین حکم صادر نمیکردید. جالب اینکه خود شما هم بدرستی قسمت مربوط به تولید بن لادن و القاعده توسط امریکا و متحدانش عربستان و پاکستان را به شکل مبسوط توضیح داده اید إ إ اینکه شاه سابق به سرکوب روحانیت پرداخت , به گفته اقای پرویز ثابتی مقام امنیتتی سابق توجه کنیید " روابط رژیم با روحانیت بسیار حسنه بود و در مقابل خطر کمونیسم بین المللی و داخلی منافع مشترک داشتند. در دامگه حادثه, صفحه ۱۱۶ " یاد اوری نمایم که . . . .
ما ایرانی ها حسود هستیم و فکر می کنیم که کسی هستیم، اما باید دانست که سوای بی فرهنگی ما، این تبلیغات ضد عربی و غیره ناشی از همان اراجیف و دروغ هایی است که در کتب تاریخی درباره ایران بخورد ما داده اند، مثلا انچه که هستیم، میگوئیم که نیستیم و انچه که نیستیم، میگوئیم که هستیم.
چه صحنه نفرت اوری. این پلیس هیولا کیه که هرچی عقده از اول عمرش داره رو سر این ادمهای بینوا خالی میکنه. جدا تهوع اوره
اگر توجه کنید، من نوشته ام ( ورود سرمایه و مستشاران غربی بطور انبوه وکنترل نشده). پس باید از این گفته نتیجه گرفت که، ورود سرمایه ومستشاران کنترل شده میتواند اشکالی نداشته باشد.
آقای یاقوب که برای اصحاب پالتاک شخصیت شناخته شده ای است، ماهها با نام یعقوب گونئلی در پالتاک علیه چپ سمپاشی کرد. بعد معلوم شد که ایشان از ایران شرکت می کنند...... خوش آمده اید آقای یاقوب. ظهور مجدد انشالله که مبارک است
سیاوش عزیز کشورهای کوبا و کره شمالی از ورود انبوه سرمایه و مستشاران غربی به کشورشان ممانعت کردند، و کشورهائی مثل ژاپن و کره جنوبی و ترکیه این کار را نکردند، حالا شما خودتان مقایسه کنید سطح رفاه اجتماعی مردم ژاپن ویران شده بعد از جنگ جهانی دوم را با کره شمالی وکوبا،