Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

این ریشه یابی تاریخی برای عرب بودن اهواز در راه هدف جدا نمودن آنست ؟ اگر اینطور است نصف شهرهای جهان باید از کشور مادر جدا شوند و با اسمی جدید اعلان استقلال کنند . فقط ما ایرانیها هستیم که میدانیم درد شما چیست و هدف نهایی تان کدام است . آن آرزو را باید به کویت ببرید ولیک یا ولک !

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر پیش بینیتان در مورد شکوفایی اقتصاد آمریکا مثل پیش بینیتان در مورد عاقبت «مرتیکه اسد» باشد، پس سال آینده مردم آمریکا از گرسنگی همدیگر را خواهند خورد. وای به حال آن بیچاره ای که با تحلیلهای شما بخواهد پیش برود. یقینا در قعر چاه از گرسنگی خواهد مرد. اردوغان با همه واپسگرایی آن قدر عقلش می رسید که به کریمه حمله نکند و با روسیه در نیفتد. شما دوست ترکیه هستید یا دشمن قسم خورده آن؟ بهتر است اول جوابگوی تحلیلهای آبدوغ خیاری سابقتان باشید، بعد تحلیلهای آبدوغ خیاری تر از پیش خود در وکنید. به عبارت قابل فهمتر برای شما، اول بچه ای را که زائیده اید بزرگ کنید، بعد دنبال سه قلو بروید. اگر مجموع پیش بینیهای آبکی شما در این سایت را کتاب بکنند، معادل 10 جلد شاهنامه خواهد شد

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای پورمندی شما اصلا سخنرانی پر از توهین این اقای اباذری را گوش کرده اید که اینطوری از این شخص طرفداری میکنید؟ اقای اباذری در مقابل این همه جنایت حکومت اخوندها ساکت بوده و حالا به یک خواننده ای که مردم دوستش داشتند توهین میکند. معلوم است که اباذری از طرف حکومت حرف می زند چون حکومت ناراحت است که مردم فرهنگ نوحه و عزای ان را کنار انداختند و به ترانه پاشایی توجه دارند. این خاتمی و اصلاح طلب ها هم که شما برایشان سینه سپر کردید کارشان را دیدیم. من نمیدانم شما از چه چیز اینها خوشتان میاید شاید هم خودتان اصلاح طلبید.

نوشته شده توسط: Anonymous

برهوت تحلیل را در مطبوعات فارسی‌ پایانی نیست، به ناچار به واقعیتی اشاره خواهم کرد، با وجودیکه قیمت نفت به شدت نزول کرده است ( دلار هنوز به عنوان قدرتمندترین کارنسی ) نه تنها با صلابت ایستاده است بلکه اقتصاد آمریکا در حال بیرون آمدن از رکود اقتصادی است، این پیش بینی‌ چپ‌ها و کمونیست‌ها را که هیچ درکی از اقتصاد ندارند نقش بر آب می‌کند، کمونیست تصور میکردند دلار آمریکا بد جوری به پترو دلار وابسته است، ولی‌ سقوط قیمت نفت، این تصوّر آنان را نقش بر آب کرد، پیش بینی‌ من برای سال آینده یک اقتصاد قدرتمند امریکائی است، اگر قیمت نفت به این شکل سقوط کند، پیش بینی‌ تورّم سرسام آور را برای روسیه قابل تصور است، اگر کردستان عراق در صادرات نفت و گاز به ترکیه، از طرف ایرانی‌ پیشی‌ بگیرد رژیم ایران باید مانند پوتین روسیه با پا که هیچ با سر خود را به ترکیه برساند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کجای این سخنرانی کوتاه شایسته این ها عصبیت و بد و بیراه گفتن است؟ او از خاتمی به نیکی یاد می کند، از جمله به این دلیل که او توده پرست نیست و به جای به عرش بردن عوام الناس تحت عناوینی نظیر خلق قهرمان، به سنن روشنفکری امثال دهخدا پایبند است و از مردم انتقاد می کند و چون خاتمی حامل امید یک ملت سرکوب شده است و...



جنبش دوم خرداد که خاتمی نماد و سنبل آن بود، بخشی از جنبش مردم ایران برای دمکراسی و جز درخشانی از تاریخ معاصر کشور ماست. می توان و باید منتقد آن دوره بود و خاتمی را به دلیل عدم ایستادگی در مقابل استبداد فقاهتی، به دلیل عدم اتکای کافی به جامعه مدنی و کم توجهی به ضرورت تقویت جنبش های اجتماعی مورد شماتت هم قرار داد ، اما نفرت پراکنی علیه خاتمی و اصلاح طلبی و حمله غیر منطقی به روشنفکر شجاعی که از خمودی روشنفکران و دانشجویان و برنامه سیاست زدایی حکومت به جان آمده و فریاد اعتراض - و نیز

بیدار باش - برآورده، به بهانه لحن پرخاشگرانه اش- که البته در خور یک شخصیت آکادمیک نبود- بویی از انصاف و واقع گرایی ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جهت استحضار جنابعالی در مدارس ابتدایی اهواز اخیرا به والدین دانش آموزان عرب اکیدا میگویند کهبا بچه ها در خانه فارسی صحبت کنید تا انشایشان خوب شود. این را من از چندین نفر شنیده ام. اینهم نوعی تغییر...

نوشته شده توسط: Anonymous

آفرین به پرستاران. همه ملت ایران به بی عدالتی این حکومت خونخوار اعتراض دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

بالاخره نگفتید کی قرار است جنازه «مرتیکه اسد» را توی خیابانهای دمشق بگردانند؟ پیشتر جوابتان «به زودی» بود که البته مرتیکه اسد هنوز بعد از گذشت سه سال سر و مر و گنده سر جایش است. می توانید به اندازه 10 شاهنامه جواب بنویسید. اما فکر کنم جواب سؤال زمانی باشد که زندانی سیاسی دیگر در ترکیه وجود نداشته باشد و اردوغان به جای واپسگرایی روزافزون و تدریس زبان عثمانی و گیر دادن به لاک ناخن مهمانداران هواپیما و سرکوب تظاهرات دانشجویی و نفی برابری زن و مرد، رو به ارزشهای مدرن بیاورد.... یعنی وقت گل نی.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادمیزاد متعجب میشود از این همه خرافات سازماندهی شده و این همه بی وطنی .

یک عربی در هزار و چند صد سال پیش بخاطرقدرت گشته شد .اصلن به تو ایرانی که مفت و مجانی پای پیاده ویا با اوتوبوس به عراق میروی چه ربطی دارد؟
اگر هر نفر همه برای این مدت اقامت 200 دلار هزینه داشته باشد این بودجه سنگین چرا باید پرداخت شود ؟
در این کشور یعنی ایران افرادی بالاتر از حسن و حسین و علی و محمد داریم که حرفی و ارزوئی جز عدالت و افتخار و اسایش مردم در سر ندارند و این افراد همه در
زندان اسلام هستند ویا زیر شگنجه گشته و یا اعدام و یا محروم از خدمت به مردم و کشور خود شدند.پیامبران واقعی و رهبران واقعی نه ان اعراب دوران جاهلیت وان استخوانهای پوسیده بلکه همین مردمی هستند که زندگی جوانی و اسایش خود را برای ازادی مردم ایرن درطبق اخلاص گذاشتتند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اسم قبرستان امامیه است و مزار صمد درست در سمت راست مقبره امامیه که این قبرستان را وقف اهالی تبریز نموده قرار دارد و این چهار چوب آهنی سیاه رنگ بعد از انقلاب ٥٧ گذاشته شد یعنی قبل از انقلاب فقط یک سنگ کوچکی بود و رفتن به سر مزار صمد و مخصوصا گل گذاشتن به مزار صمد کار آسانی در روزهای پنجشنبه وجمعه نبود چرا که امکان بازداشت ساواک بود و یاد احد قاضی بخیر که شاگرد صمد بود و توسط رژیم خمینی اعدام شد احد در زمان شاه همیشه سعی میکرد بدون اینکه کسی متوجه شود مزار صمد را جارو کند و هر از گاهی گل نیز میگذاشت . احد تعریف میکرد که یک روز دوشنبه مزار را تمیز میکردم که یک نفر از نزدیک سلام کرد و من از ترس که ساواکی است گفتم چی است یک نفر پول داد و من تمیز میکنم گفت نترس من اسد برادر صمد هستم .

نوشته شده توسط: Anonymous

کوتاهتر اینکه جواب سئوالتان را در صورت استفتا از سید حسن آقای خمینی دریافت خواهید کرد. ولی توضیح ندادید که به زیارت رفتن یا نرفتن خمینی چه ربطی داشت به سکولار بودن یا نبودن شاه یا تجمع مراسم اربعین؟ یا اینکه باز طبق عادت همیشگیتان یک حرفی همین طوری پراندید و در رفتید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

به دلیل قحطی وحشتناک تحلیل در مطبوعات فارسی‌ و فارس زبان، به تحولی‌ مهم که خاورمیانه را وارد فاز جدید خواهد کرد اشاره خواهم کرد، همه میدانیم که روابط آمریکا با اسرائیل در دوران زمامداری اوباما وارد کساد‌ترین و بی‌ رونق‌ترین دوران خود شده، تصورش را بکنید که در پشت درهای بسته، دولت اوباما و طرف روسی پیرامون چگونگی‌ خاتمه دادن به کار ( تروریست‌های داعش ) به نتیجه مشترکی رسیده اند ولی‌ خواسته اند در این وسط ( اسرائیل ) را گوشت قربانی کنند، از آنجا ئیکه ذهن شاهنامه خوانتان فرصت اندیشیدن را از شما گرفته، به موردی اشاره خواهم کرد، استعفا وزیر دفاع آمریکا که سر سختانه خواهان بر کنار رفتن اسد بود شاید ذهن مبارکتان را تکانی دهد، پرسشی که قابل طرح است این است که ( چین و روسیه ) تا چه اندازه خواهان نفوذ اسرائیل در منطقه هستند و اگر خواستند نفوذ اسرائیل را

اسرائیل را تقلیل دهند این استراتژی چگونه قابل اجراست؟ برای اینکه کامنتم را به سان شاهنامه طولانی نکنم به طور مختصر و مفید پاسخی به این پرسش خواهم داد، روسیه از اوباما می‌‌خواهد تا دولت فلسطین را به رسمیت بشناسد، در مقابل روسیه دستان پدر خوانده داعش همان ایران را از سوریه قطع می‌کند، روسیه به همراه آمریکا و رژیم اسد جنگی را بر علیه تروریست‌های داعش شروع میکنند. ولی‌ اسرائیل مانند اوباما ساده لوح نیست، اسرائیل میداند که برخی‌ کشور‌های اوروپائی با تحریکات پشت پرده مالی‌ روسیه، اخیرا از تشکیل دولت فلسطین حمایت کرده اند، با از دست دادن کامل آمریکا، اسرائیل به چه واکنشی دست خواهد زد؟ لطفا دست کلاشینکف نبرید این فقط یک احتمال است و احتمالات زیادی در دنیایی سیاست وجود دارند، این را نیز فراموش نکنید که اسرائیل میداند که روسیه دست ایران را در امور سوریه باز خواهد گذاشت و ایران از طریق حزب‌ا‌لله و دیگران اسرائیل را تهدید خواهند کرد، لطفا این را نیز از من داشت باشید که من نظرم را پیرامون تشکیل کشور فلسطین، حق یا نه حق بودن اسرائیل نه گفته ام، کاری به خیر و شر یا درست و نادرست بودن اعمال کشوری یا دولتی فعلا ندارم، فقط از یک احتمال سخن رانده ام.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ترکی پاراگراف آخر نوشته:

نیه صمد؟
نیه اونلار کی بزه ک سیز یاشادیلار
و کامل...

نه یازیق،
اوغورسوزسان صمد!
بیرحوکومت اؤزویون محو اتدی
بیرده نم-نشانین

افسوس
هرشئ یه افسوس
کی هئچ بیردوغروسو یوخدو...

نوشته شده توسط: Anonymous

موج دستگیری روزنامه نگاران و منتقدین در ترکیه از طرف دولت اردوغان آغاز شده است .

نوشته شده توسط: Anonymous

اردوغان طرفداران مخالف جدی‌اش را دستگیر کرد
Created 2014-12-14 15:09
نوشتۀ ناصر اعتمادی
ترکیه/ سانسور

RFI منتشر شده در (http://www.persian.rfi.fr)
پلیس ترکیه امروز در یک رشته عملیات همزمان در ١٣ شهر این کشور از جمله استانبول، ٢٤ تن از طرفداران "فتح الله گولان" اسلامگرای تبعیدی و رقیب مهم اردوغان را دستگیر کرد.
رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه، دو روز پیش اعلام کرده بود که عملیات گسترده ای را علیه طرفداران "فتح‌الله گولان" ساماندهی کرده است. وی، گولان را متهم می کند که دولتی در دولت ترکیه تشکیل داده و سال گذشته کارزار تبلیغاتی و سیاسی گسترده ای را علیه اردوغان و نزدیکان و اطرافیانش به اتهام فساد به راه انداخته بود.
پلیس ترکیه در عملیات امروزش، حکم بازداشت 32 تن از طرفداران فتح الله گولان از جمله "اکرم دومانلی" سردبیر روزنامۀ پرتیراژ "زمان" را صادر کرده بود.
جمعیت بزرگی امروز در مقابل ساختمان روزنامۀ "زمان" در حومۀ شهر استانبول علیه پلیس دست به تظاهرات زد. تظاهرکنندگان در شعارهایشان از آزادی مطبوعات پشتیبانی می کردند و مانع از دستگیری اکرم دومانلی توسط پلیس شدند. با این حال، پلیس ترکیه موفق شد در دومین عملیات خود سردبیر روزنامۀ "زمان" را در محل کارش دستگیر و روانۀ زندان کند.
رجب طیب اردوغان که از سال 2002 در قدرت به سر می برد، در زمستان گذشته جنگی تمام عیار را علیه تشکیلات "فتح الله گولان" اعلام کرد که از سوی رییس جمهوری ترکیه متهم به ایجاد دولتی دوگانه به منظور سرنگون کردن رژیم رجب طیب اردوغان است.
"فتح الله گولان"، اسلامگرای سنتی است که در آمریکا در تبعید به سر می برد و در گذشته متحد نزدیک رجب طیب اردوغان بود و نقش مهمی در رسیدن وی به قدرت ایفا کرد.
اکرم دومانلی" سردبیر روزنامۀ پرتیراژ "زمان" امروز توسط پلیس ترکیه بازداشت شد. ١٤ دسامبر ٢٠١٤
نوشته شده توسط: Anonymous

چرا خمینی هیچگاه به مشهد برای زیارت نرفت ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

پیشنهادی داشتم به گردانندگان سایت و آن اینکه حالا که به پایان سال نزدیک می‌‌شویم هر کسی‌ بهترین کتابی را که در طول سال خوانده معرفی‌ کند، من در اینجا به معرفی‌ یکی‌ از جذابترین، گیراترین کتابی که در طول سال گذشته خواندم خواهم پرداخت، نویسندهٔ این کتاب (Charles King) هستش و کتاب Midnight at the Pera Palace: The Birth of Modern Istanbul با تحقیقاتی‌ مو به مو و نگاهی‌ ژرف و عمیق به ( زایش تورکیه‌ نوین از دل خاکستر ویرانه‌های امپراتوری عثمانی ) می‌‌پردازد، نویسنده با تردستی تمام کاخ پرا را به عنوان مرکز ( انبار فکر ) که محل تلاقی اندیشه ها، افراد از کشور‌های مجاور انتخاب کرده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

البته یادتان رفت در مورد راه آهن باکو تفلیس قارص، گرداندن جنازه «مرتیکه اسد» در خیابانهای دمشق که قرار بود سه سال پیش به علت مخالفتش با دولت قدر قدرت ترکیه اتفاق بیافتد و البته هنوز که هنوز است خبری از آن نیست، تولید جهل به جای علم در دانشگاههای فارسستان، ارتش کبیر ماشین آلات ساختمانی ترکیه در قطب شمال و جنوب و هزاران موضوع بیربط دیگر چیزهای بی ربطتر بنویسید و بعد به دلیل «قحطی تحلیل در مدیای فارسستان» آسمان را به ریسمان بافته، به خورد ملت دهید. حالا که کفن مفت است نمی دانم چرا بعضی ها تعارف می فرمایند!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

اولا که آن شخص، شاهنشاه من نبود و نیست. اما اینهایی که شما ردیف کرده اید همگی باز اعتقادات شخصی ایشان بود و ربطی به سکولار بودن یا نبودنش نداشت. کما اینکه در دوره او بهایی و ارمنی و کلیمی و همجنسگرا ارج و قربشان کمتر از مسلمان شیعه اثنی عشری نبود. نتیجه اینکه قرار نیست اگر از کسی بدمان می آید هر صفت دروغی را به او نسبت دهیم تا دلمان خنک شود. ریشه واقعی داعش همین اخلاقیاتی است که شما از خودتان نشان می دهید. ضمنا من شنیده ام که خمینی زمان تبعید در نجف هر روز به زیارت امام علی میرفته.

نوشته شده توسط: Anonymous

fبه زیرا, به این خاطر که خمینی خودش را بالاتر از امام ها میدانست.برایش نزول شأن میدانست , بزیارت امامی برود که از خودش کوچکتر است. روشن شد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز چرا،
زمانی که خمینی در ایران بود، چیزی طول نکشید که جنگهای خیابانی در تهران شروع شد و جنگ ایران وعراق نیز دامن خمینی را گرفته بود. اگر توجه کنید همه این معصومها در عراق و عربستان مدفون شده اند. چگونه خمینی میتوانست به زیارت قبر 14 معصوم برود؟ در اینکه شاه مذهبی بود ( از نظر خودش و مردم زیر دست) شکی در آن نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر ممکن است توضیح دهید یا اعتراف کنید ! چرا شاهنشاه شما اینقدر خرافاتی بود که فکر میکرد خدا و امامان شیعه او را از مرگ بر اثر 4 سوء قصد نجات داده اند ؟ ولی خمینی که خود را یک شیعه 7 خط حساب میکرد ، بزیارت 14 معصوم نرفت ؟ منظور اینکه خمینی داعشی فرزند خلف سلطنت ضد مردمی ارتجاعی وابسته به امریکا بود !

نوشته شده توسط: Anonymous

امروز دوستان میخواهم مطلب مهمتر از خودم از زاویه یونان.قبرس.ترکیه.»ویتنام« برایتان بگویم. از آگاهی و وجدان من مطمعن باشید. نویسنگان روزنامه های فارس زبان فعلا خوابیده اند. ژورنالیستهای شاهنامه خوان خسته و کفته ولا شده اند. دهکده فارس تنها از «وقایع اتفاقیه» مینویسد و چشم به مسائل آینده ندارد. مجله های
Spiegel . Times را وِلش! حالا از اخبارÖzgür Politik Hürriyet Melliyet چندتا خبر شایان توجه برایتان دارم. فعلا لوله نفت آسیا بطرف اروپا از طریق ترکیه ترکیده. قیمت نفت به زیر 60 دلار هر بشگه رسیده که این خودش برای جمهوری پان فارس گردن شکن است. ترکیه نفت ارزان خریده و اقتصادش به درجه 2 در لیست دنیا میرسد. روباتها در راهند و منتظر گشایش خاورمیانه هستند. ارمنستان که این قدرت را میبیند، میگه ـ قارداش مگه شوخی نمیفهمی؟ کی خواسته دست به قره باغ دراز کنه؟ بیا بگیر!

ما خواستیم فقط ببینیم شما چقدر ظرفیت داری عزیزم.
خوب، عربستان قصد داره قیمت بشگه نفت را تا زیر 30 دلار هم برسانه. یعنی چه؟ یعنی ارزانتر از یک بشگه آب. ایران میتواند بجای نفت، پشگل و آب بفروشد. آب دریاچه خزر را شیرین کند و به عربها بفروشد. ( ولی انقدر شکر نداره! ها، ها، ها ).
تا دو یا سه هفته ارتش ناتو از افقانستان مرخص میشه. یعنی چه؟ یعنی که دره خلوت میشه و هرکه هرچه خواست میکنه. یعنی تشنج در مرزهای دهکده فارس. خوشحالی داره نه؟ ایران مشغول شرقش میشه و آزربایجان میگه من هارا فارسلار هارا.
نوشته شده توسط: Anonymous

زیرا کافی است شخصی که در قدرت است اعتقادات شخصی مذهبی را در اداره امور سیاسی دخالت ندهد تا بشود سکولار. اصولا اعتقادات فردی ربطی به سکولار بودن یا نبودن ندارد. همچنانکه کامنت شما ربطی به این مطلب نداره.

نوشته شده توسط: Anonymous

با فرمایشات شما پیرامون نقاط اشتراک ( چپ‌ها و کمونیست‌ها و داعشی‌ها ) و اعلان جنگ آنان بر علیه امپریالیزم و مدرنیته موافقم، سوشیالیسم و دید مارکسی در ذات خود ضدّ مدرنیته است، نگاه مارکس به جامعه، نگاهی‌ اسطوره‌ای است، علم با اسطوره سر جنگ دارد و کیست که نداند که تاریخ با مرگ اسطوره آغاز می‌‌شود، رشد، ترقی‌ و پیشرفت دستاورد عصر رنسانس هستند و هیچ ربطی‌ به مرام کمونیستی ندارند، جامعه با مرام کمونیستی یا به روز کردستان می‌‌افتد یا سر از جنگلهای کلمبیا در می‌‌آورد که ۳۰ سال با پول مواد مخدر به مردم و دولت اعلان جنگ دهد و در همین کلمبیا هفته گذشته ( جنگ جویان فارس ) از کوه‌ها و تپه‌ها پایین آمدند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1-تضاد مدرنیته ی ضعیف ایران با سنت قدرتمند از انقلاب مشروطیت آغاز شد. و تا بهمن 57 ادامه داشت.
2-در57 سنت برمدرنیته پیروز شد. البته با گوادالوپ. و نه به تنهایی. و داعش 57 حاکم گردید.
3-چپ ایران باتمام ایرادهایش در مدرنیته قرار داشت. همانطور سلطنت.
4- تضاد سکولارها با سلطنت تضاد دیکتاتوری وابسته و دموکراسی بود.
5- تضاد مذهب با سلطنت تضاد سنت و مدرنیسم بود جهت کسب قدرت .
-----
قلمزن نتوانسته به درک این موارد موفق شود. همینطور درکی از چپ و نویسندگان چپ ندارد.
نه بهرنگی را درک میکند و نه ساعدی را.
-------
داعش 2014 بر زمینه اجتماعی سنت از جنگ سوریه برخاسته و سازندگان این گروه هم خود اعتراف کرده اند که در ساختن آن دچار افراط شده اند.
حالا که قلمزن محترم این سیاست را که صاحبانشان اقرار میکنند نمی خواهد ببیند
مشکل خودش است.

اینکه قلمزن دوست دارد تنها سنت را ببیند و نیروهای خارجی بازیگر در این رابطه را فراموش کند - همینطور چپ را در داخل سنت قرار دهد نشانه ی درکی ست مغشوش از ماهیت مسایل مطروحه در نوشته.
اینکه تضاد مدرنیسم و سنت بحران ایجاد میکند یا کرده مسئله ای را حل نمی کند. مسئله این است که چه کسی یا کسانی این بحران را بکارگرفته و سیاست خود را حاکم کرده اند؟
کدام نیروهای داخلی و خارجی بازی گران آن بودند؟ اینها چیزهایی ست که برای قلمزن نوشته مطرح نیست.
دردنیای گلوبال همانطور که رخداده های ده ساله اخیردر جهان نشان داده همه حوادث تاریخی توسط نیروهای «داخلی-خارجی» برپایه زمینه ی اجتماعی داخلی سرنوشتش تعیین شده است. نه فقط توسط «سنتی ها» در داخل. یا بحران مدرنیسم.
ذهن قلمزن با اشاره به مقوله ی «توطئه» درجهان پیش از گلوبال سیر میکند.
نوشته شده توسط: Anonymous

مورد ( تراژدی یونانی ) را باید با دید تیز دنبال کرد، بهتر است بدانید که در یونان، وام ( نجات بخشی ) جای بودجهٔ سرمایگذاری بخش خصوصی‌ را گرفت، دولت هیچ کاری برای نجات بخش خصوصی‌ نکرد و اینجا جامعه یونانی مرده‌ای بیش نیست، به پیش بینی‌ من، نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ سالی‌ طول خواهد کشید که سرمایگذاران، دوباره سهام یونانی را بخرند، در اینجاست که ( روح کار آفرینی ) چون ستاره‌ای درخشان در آسمان اقتصاد کشور‌ها می‌‌درخشد، ترکیه نه تنها از بحران‌های مالی‌ که دامن گیر آن شده خود را نجات داد بلکه در حال ورود به کشور‌های با اقتصاد ( سطح درامد بالاست ) در حالیکه یونان، در نبود ( روح کار آفرینی ) تبدیل به اسبی مرده شده است، ایام تعطیلی‌ کریسمس است، در ستایش روح کار آفرینی شامپاینی را به دوستی‌ هدیه دهید.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

رازی عزیز
2 مسئله را ازهم تفکیک کنیم:
1- نقل قول ها یا متنهایی که شخص یا سایت میخواهد نقد کند یا به صورت خبر گزارش کند که واکنش نقدی انجام گیرد. اینها از نظر من از قدیم تا کنون لازم است و باید آنها را منتشر کرد که درپیرامونشان روشنگری صورت گیرد.

2- اما موضوعات بسیاری هست که جهت تبلیع و پیش برد سیاستی مشخص چه بصورت کامنت و چه بصورت مقاله و غیره انجام میگیرد . مهمترین اینها نژادگرایی و فارس و ترک و کرد و بهایی ستیزی ست. و همینطور ستیزه با فرهنگهای اینها.

اینها جهت ایجاد جنگ داخلی تبلیغ میشود. همینطور موضوعات ضد انسانی هستند. سیاست شناخته شده ای ست. این سیاست به زیان همه است و ضد انسانی ست.

از قدیم گفته ام و دوستان هم میدانند و نوشته ها هم هست به ویژه مقالاتم . که از نظرمن ضروریست این مطالب پخش نشوند و جلو این تبلیغات را باید گرفت.

تبلیغات بحث نظری نیست. من موضوع «دلایل اثباتی جدایی آذربایجان» را به بحث نظری گذاشته ام. علاقمندان شرکت کنند. میخواهم بدانم چه میگویند و دلایل چیست؟ این فرق میکند با تبلیغاتی که در سایت جریان دارد. یا اینکه جدایی را تبلیغ کنی.

ولی این تنها نظر من است و دیگران نظردیگری دارند که عملاً پیاده میشود و ملاحظه میکنید. گفته و نوشته ام «چیزی که موضوع نقد نیست و درخدمت جنگ و دشمنی و نفرت آفرینی ست» یعنی تبلیغ میشود ضروریست پخش نشود. و همچنان بر این نظر هستم.

در حل هیچ مسئله ای در جامعه ایران« نیازی به نفرت آفرینی و جنگ داخلی » نیست. بل برعکس حل مسایل جامعه ما تنها با دوستی و درک متقابل قابل حل است. اگر نتوانیم این اصل را تحقق بخشیم باز این خارجیها هستند که سرنوشت آینده ی جامعه ما را تعیین خواهند کرد و نه ما خودمان. این را با اعتماد کامل به تحلیل خود و آگاهانه میگویم.

من مخالف این نظر هستم که «همه چیز پخش بشود و نقد صورت گیرد». همه چیز نباید پخش بشود از جمله تبلیغات. تنها موضوعات بحث نظری از همه نوع میتواند منتشر شود.

برای من موضوع آزادی درجامعه با آزادی در روزنامه یا سایت فرق دارد. خیلی چیزها میتواند در جامعه آزاد باشد ولی در روز نامه و سایت نباشد. از جمله همین موضوع تبلیغات. آزادی تبلیغات در جامعه وقتی در روزنامه یا سایت و مجله مطرح میشود تبدیل میگردد به موضوعات «استدلالی و بحث نظری و نوشته های نقادانه و توضیحی.». در کل به موضوعات «تئوریک -علمی- نقد» . و ماهیت تبلیغ اینجا از بین میرود که جایش نیست. یا اینکه در جامعه به سیاست مدار فحش بدهند. یک مسئله است و اینکه بیاید در مجله و روزنامه و سایت به نویسنده فحش بدهند و شما هم پخش بکنید. اینها فرق میکنند. هرچیزی جا و شرایط خود را دارد. فله ای نمیشود گفت همه چیز آزاد است و هرچه دل تنگ میخواهد بگو.





نوشته شده توسط: Anonymous

چرا شاه مرتب به زیارت و پابوسی امام رضا در مشهد میرفت ولی جناب خمینی حتی یکبار هم این کار را نکرد ؟ کدام یک سکولار بود ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

صنعت و فرهنگ زائیده از آن، نه تنها در خاورمیانه و بطور ویژه در ایران، بلکه در کشورهای خاور دور نیز وارد شد. اما این فرهنگ، پدیده آل احمد، بهرنگی وساعدی وداعش را در خاور دور بوجود نیاورد. در نوشته، ورود سرمایه و مستشاران غربی بطور انبوه و کنترل نشده و همسو با صنعت وفرهنگ آن بفرامشی سپرده شده. در خاور دور، این هجوم با سرکشی کمونیسم روبرو شد، اما در ایران؛ وحالا در خاورمیانه، باز دوباره با مذهب!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یه روز تلفن زنگ زد برداشتم دختر نوجوانی گفت:
-«میتونم با پسرتان صحبت کنم؟»
رو به پسرم که همسن و سال او بود گفتم :
-«بیا باتو کاردارد».
-کیه؟
-یه دختر خانم.
او گوشی را گرفت و گفت :
-بله ؟
....
پسرم رو کرد به من و آرام گفت:
-«میگه چه موسیقی گوش میکنی؟»
به او که عاشق مایکل جکسن بود گفتم بگو:
- «موتزارت-بتهوون»!
او هم نامردی نکرد و گفت :
-««موتزارت-بتهوون»!
دخترک:
-« ا.......ح، با تو هم که نمیشه حرف زد!...»
و تلفن را قطع کرد. همه خندیدیم.
------
حالا این قصه قضیه ی نسل جوان ایران و استاد اباذر است.
جانم وقتی بگی «موتزارت -بتهوون» خیلی ها فرار میکنند.
شعار نسل پاشایی «پاپ-مدرنیت» است. و شعار استاد «بتهوون-سیستان».
عمیق نگاه کنیم این دو تضادی باهم ندارند.

لازم است پلی بین این دو شعارزده بشود. و هر دو پدیده را « در مدرنیت» ببینیم. و آنها را در مقابل هم قرار ندهیم. اما استاد به علت دید سنتی تنها به «موتزارت-سیستان» چسبیده و توجهی به پل بین آنها ندارد. و بر «سوء استفاده ی حکومت از پاپ» انگشت میگذارد. درست . اما می توان آنرا را روشنگری کرد ولی نه با نفی شعار نسل جوان.

نسل جوان از هر چیز جدید استفاده میکند و میخواهد جامعه را که در اسارت سنت و فاشیسم اسلامی ست رها کند. این در خدمت سیستان و بلوچستان و همه ی ایران است. و تضادی با موتزارت و غیره ندارد. و حتی با کار و نان و آزادی. اینها پدیده های مکمل یکدیگر و هم مجموعه اند.
استاد محترم که با کفش رفته روی اعصاب نسل جدید نمی تواند چیزی را برای آنها روشنگری کند. این روش نادرست است. نفی مهوشها و پاشایی ها میشود همین آخوندها و سیستان و بلوچستان.-نه بتهون و موتزارت و غیره. چه درسیاست و چه در موسیقی و هنر. استاد در فاشیسم اسلامی ترس از خاتمه ی پاپ به فاشیسم دارد. چه ترسی؟ همین حالا فاشیسم اسلامی بقدر کافی از همه چیز بهره میگیرد.چه علم و چه هنر و موسیقی و خرافات. کار لازم روشنگری ست نه مخالفت و ایجاد درگیری با نسل جوان. در گیری به این منجر میشود که بخشی میگویند « اینکه سیستان میمیرد به من چه-مسئله ی من نیست.»
ضروریست روشی اتخاذ شود که نسل نو احساس کند همه چیز مسئله اوست و به حال و آینده اش مربوط است.
دید غربزدگی آل احمد شد دید شریعتی و بعدش هم دید خمینی، که حاکم شد. اینها هم همین دید جناب اباذر را داشتند.
واقعیت این است که در جامعه هم موسیقی کوچه بازاری هست- چه جهانی و چه محلی؛ و هم کلاسیک و هم موسیقی نو جو . و موسیقی هنری در سطح دانشگاهی . نقد و روشنگری همه ی اینها مثبت است ولی یکجانبه نگری، مطلق سازی، نفی علائق دیگران-گیریم مبتذل به ناچار در نهایت به همین خمینسم و یا به فاشیسم های سکولار منجر میشود.
اصل ، آزادی همه علائق است. به همراه نقد و روشنگری. بدون اینکه به ضدیت با علائق نسل جوان اقدام نمود.
استاد توهین میکند و کارش را درست میداند. میخواهد با زور نسل جوان را بقول خود از ابتذال خارج کرده به سیستان متوجه کند. این همان «با زور به بهشت بردن یا بهشت ساختن است.»
که میدانیم از اصول حکومتهای توتالیتر است. و راه درستی نیست.
«باید به شما توهین کرد». به این معنی ست که قدرت ندارم -اگر داشتم همه یتان را به بهشت می بردم...
خوب. اینکه همان فاشیسم اسلامی و سکولار است. فرق شما کجاست؟

وضع زندگی مردم در سیستان و بلوچستان و کردستان و حتی در اطراف خود تهران در زاغه ها؛ و دیگر نقاط بسیار محروم ایران در زمان شاه و نیز اکنون- همیشه غیرقابل تحمل بوده و مرگبار. لازم است با توجه و احترام به علائق نسل جدید آنان را متوجه این وضعیت کرد. البته من فکر میکنم این نسل از وضع نقاط محروم بخوبی آگاه است. حتی بهتر از من و استاد محترم. حرکت جمعی برای پاشایی را مقدمات حرکت جمعی علیه ستم در نقاط محروم میداند. ولی اکنون بخاطر سرکوب شدید ، حرکت جمعی در این مورد را امکان پذیر نمیداند. برای حرکات سیاسی درشرایط حاضر نمیشود چنان نیرویی بسیج کرد. اعتراض در مقابل کانون وکلاء که حقوق بشری بود تنها عده ی انگشت شماری را جمع کرد. نسل جوان میخواهد با هزینه کمتر کارش را پیش برد.

سرکوب ددمنشانه جنبش 88 و کهریزک را فراموش نکرده است.
نسل جدید بسیار محتاط شده، اما از هر چیز امکان دار و نقطه ضعف حکومت استفاده میکند تا کار «آزادی» را پیش برد. از «آزادی یواشکی-تا رأی دادن به روحانی- که در حقیقت یک نه ی تمام به فقیه حاکم بود- و حرکت جمعی در مرگ خواننده - همه اینها حرکات اعتراضی محتاطانه هستند و کم هزینه اند...باقی در کامنت زیر.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه...
این حرکات باز هم ادامه خواهند داشت و در تحلیل نهایی جدا از اعتراض علیه فقر و اختناق و تبعیض سراسری نیست.
با معیارهای سنتی نمی توان حرکات نسلهای نو را درک کرد.
متد نسلهای جوان «به عقب نشینی واداشتن حکومت توسط عمل جمعی، با حرکت از نقاطی که کم هزینه اند-میباشد. تا وقتی که فرصت و شرایط برای حرکات دیگر مهیا شود».
این به نوعی "روش زندگی و هنرمبارزه نسل جدید درحکومت اسلامی" را نشان میدهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

در اینجا خالی‌ از فایده نیست به ۲ دو عامل، در احیای روح ملی‌ اشاره کنم، این دو عامل عبارتند از ۱- حس استثنأ بودن ( اگر ملتی از نظر تاریخی، امپراطور ساز و امپراطور برانداز بوده ) ۲- حس تردید و شبهه نسبت به ویژگی‌ اول، این دو ۲ عامل سرنوشت ساز در مقطع تاریخی مناسب در خدمت مردم آذربایجان جنوبی قرار خواهد گرفت، بهتر است بدانید که ملتی که اینک کّل تاریخ، زبان، ادبیات ( اگر اینها صاحب ادبیاتی نیز هستند ) به زیر سوال رفته است فاکتور ۲ را در ۱۰۰ سال گذشته در قلب و اذهان ما کاشته اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته هایت چقدر شبیه نوشته های یلینک پیشین است . اگر زبانت در اینجا فارسی است به "ژئوپولیتک "شما ما میگوییم "جغرافیای سیاسی " .لطفن امانتداری را رعایت کنید .ضرب المثل فارسی در مورد قره باغ هم میگوید - شتر در خواب بیند پنبه دانه . گهی لپ لپ خورد ،گه دانه دانه !

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار گرامی، من تا بحال ندیده‌ام کسی در باره "بحثهای نظری" ایرادی به سایت ایران گلوبال گرفته باشد. بحث ما (همانطور که ثانی گرامی هم اشاره کرده است) درست بر سر تعریف "بحث نظری" است. بله، حق با شما است؛ ما تا اصل مطلب را ندانیم، نمی‌توانیم در باره آن "بحث نظری" کنیم. ولی اگر دوباره به موضوع پورنوگرافی برگردیم، کاری که سایت انجام می‌دهد این است که تصاویر پورنوگرافی را پخش می‌کند، و اسم آنرا می‌گذارد "بحث نظری". مثال تطبیقی این می‌شود نشر عقاید کسانی که فارسها را وحشی، بیشعور و دچارنقص کروموزومی می دانند، یا کسانی که ترکتباران را مخرب فرهنگ و تمدن می دانند. نشر عقاید کسانی که فارسی را زبان الکن می دانند، یا کسانی که ترکی را فاقد الفبا و به همین دلیل ناقص می دانند. نشر عقاید کسانی که خواهان برگرداندن فارسها به کویر لوت می شوند، یا می خواهند ترکتباران (یا عربها) را از ایران اخراج کنند

البته شما (و همینطور تقریبا تمامی کسانی که در این باره مورد خطاب قرار گرفته‌اند) می‌گویید: «من با درج این مقالات [قوم وحشی، نقص کروموزومی] مخالف بودم» و بر من خواننده معلوم نیست که بالاخره مسئول این کار چه کسی بوده است. از نظر من ارتباط درج چنین مطالبی با "بحث نظری در باره نژادپرستی" درست به اندازه نشر تصاویر و فیلمهای پورنوگرافی است، با "بحث نظری در باره پورنوگرافی". اگر یادتان باشد شما یک بار در جواب من که پرسیده بودم «آیا نقل قول از یک روحانی شیعه که بهائیان را "نجس" می‌داند در سایت آزاد است؟» صراحتا گفتید: «بله». و در همان حال به نشر سخنان یک مداح که به زعم شما "جکهای قومیتی" گفته بود (از جمله در مورد "اقوام"! یزدی و کاشانی و اصفهانی) اعتراض کردید. اشکال کار در اینجا است که هر کسی می گوید بحث نظری آن چیزی است که به من برنخورد. و هر کسی آزاد است هر چه می‌خواهد بگوید، به شرط اینکه مرزهای "من" را رعایت بکند. و متأسفانه شما با این موضع در میان دست‌اندرکاران سایت تنها نیستید. ثانی درست می‌گوید، کوسی ریش‌پهن نمی‌شود. در هیچکدام از دموکراسیهای واقعی دنیا هم تبلیغ و ترویج نژادپرستی آزاد نیست، بگذریم که بعضی از دوستان مقیم دانمارک معتقدند در دانمارک نژادپرستی و تبلیغ آن آزاد است و درست مثل جمهوری اسلامی که دم از حقوق بشر اسلامی می‌زند، بحث دموکراسی دانمارکی در برابر دموکراسی آلمانی را پیش می‌کشند. ادعایی که اگر در باره نژادپرستی نبود، حتی می‌شد به آن خندید.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر بپذیریم که هدف علم سیاست بررسی و شناخت قدرت سیاسی است بدون شک باید فرایند شکل گیری این قدرت سیاسی را در ابعاد ( هنر کسب قدرت، حفظ قدرت و گسترش قدرت ) جستجو کرد، یک شخص تیز‌بین، با دیدی ژئوپلتیکی، باید قادر به روئیت حالت معکوس این معادله نیز باشد، ببینیم حالت‌های معکوس این معادله چگونه در حال شکل گرفتن هستند. ۱- تا ۳ سه هفتهٔ دیگر اکثر نیروهای ناتو خاک افغانستان را ترک خواهند کرد ( این شرق ایران را وارد مرحلهٔ بحران کامل خواهد کرد ). ۲- کاهش قیمت نفت ستون فقرات رژیم ایران را خواهد شکست و ایران قادر به ادامه وضع فعلی‌ در عراق، سوریه، لبنان و ( افغانستان ) نخواهد شد. ۳- با قدرت گیری دو کشور آذربایجان و ترکیه، مناقشهٔ قره باغ با در نظر گرفتن کامل منافع ملی‌ آذربایجان، به نفع آذربایجان حل خواهد شد. فرایند این معادلات، روح ملی‌ را در اذهان و قلب مردم آذربایجان جنوبی نه تنها

زنده خواهد کرد بلکه آن را وارد فاز جدید خواهد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

چه خوب شد که بالاخره تجزیه طلبان جرئت کردند و خواسته نهایی شان را بیان کنند و بجای فارس فاشیست آشکارا از ایران فاشیست نام ببرند . حال ما می فهمیم چرا سایتهای دیگر بهانه هویت طلبی و زبان مادری شما را جدی نمی گیرند و شما چند نفر در این سایت جمع شده اید و خودتان حتی توانایی اداره یک سایت مستقل ندارید و باز هم در اینجا به فارس و ایران وابسته هستید . مردم ایران نیز اکنون تکلیفشان را با شما میدانند و منتظر لحظه تصمیم گیری هستند تا نشان دهند کسی خانه میزبان را با مهمان تقسیم نمیکند و مهمان میتواند به سرزمین اجدادی اش در آسیای میانه و مغولستان و فلات پامیر برگردد . برای جدایی نیست بهانه راسیستی و نژادپرستانه بیاورید چون فارسها و ایرانیان مهماندار میلیونها آذری در نقاط مختلف هستند و هردو گرئه افتخار میکنند که در طول تاریخ متحد و همسایه هم بوده اند . شما چند نفر تجزیه طلب را فقط باید پیدا کرد و

روانه ماورای قفقاز نمود چون ترکیه نیز کشوری است جعلی و قلابی که در آسیای ضغیر میان یونان و ایران ساخته شده در صورتیکه این دو کشور هزاران سال همسایه شرق و غرب هم بوده اند . آسیای صغیر سرزمین باستانی ایرانیان و کردها و ارامنه و بلغاری ها و گرجی ها و آسوری ها و غیره است .سرزمین اجدادی ترکها ، مغولستان و ترکستان در آسیای میانه است ، یعنی از آستانه تا اویغورستان در همسایگی چین
نوشته شده توسط: Anonymous

portoghal foroush systemiye ke moddiriyat ro too hame zamineha too mamlekat nabood karde. too varzesh, eghtesad, sanat va.....va ma mardomo onghadr tanazol dade ke harfaye ye karshenase dard keshide va daneshgahi ro ham nemifahmim motasefaneh. portoghal forosh ro peyda kardi

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب peerooz دنبالت مي كنم،مي دونم چه هدفي را دنبال مي كني !

نوشته شده توسط: Anonymous

انسان به تعجب می افتد که طرفداران ایرانیت برای ترور روانی ملل تحت ستم همواره از حربه وابستگی به " بیگانگان" استفاده میکنند، حال آن که ناف " دولت ملی ایران " که همانا یک ملت یک زبان است خود یک پروژه انگلیسی است؛ با دست بیگانه گان بریده شده است. اینان فراموش میکنند که جنبش ملی آزربایجان و تشکیل حکومت ملی به رهبر پیشه وری بر یک زمینه کاملا ملی که پیش از آن هم وجود داشت ؛ بر پا شد. در جرگه یاران پیشه وری از بازمانده گان جنبش مشروطیت گرفته تا جنبش خیابانی و دیگر زمره های مردمی شرکت داشتند، آنان نه تنها به زبان خودشان با " آقایی زبان فارسی" با ترمین امروزی بگویم با هژمونی زبان فارسی که آلت یکسان سازی و نسل کشی سفید فرهنگی است به مقابله برخاستند بلکه خواستار بازگشت حرمت وکیستی آرزبایجان در مقابل اشغالگران و استعمار داخلی بودند.

محمدرضا پسر رضا سواد کوهی عددی در مقابل این جنبش نبود؛ او به یاری ژنرال آمریک به نام شوراتسکوب و فئودالهای خائن به میهن قادر به سرکوب این جنبش شد. و این مقامی است که پان فارسیستان به زبان نمی آورند چون که به صرفشان نیست. جنبش 21 آذر درس دیگری هم برای حرکت نوین رهایی ملی آزربایجان دارد ؛ به مرکز هرگز نباید اعتماد کرد ؛ باید به فکر چراغ خانه خود شد ، این تجربه اینک در اذهان جمعی آزربایجان در جریان عملی است و جنبش نوین رهایی ملی محصول این تجربه است.
نوشته شده توسط: Anonymous

جدائی آزربایجان امکان دارد و عملیست.
1- ایران قدرتمند تر از شوروی اتمی که نسیت.
2- اگر ایده استقلال طلبی حتی درآفریقا هم جا افتاده و اریتره و سوادن جنوبی امکان استقلال یافته اند ثقل ایدئو لوژیکی حمایت از تمامیت ارضی ملت فارس یا فارسیزه ناچیز خواهد بود .
3-اگر بحرین جدا شد و فاشیستهای ایرانی قادر به عکس العمل نبودند و تنها شعار دادند آزربایجان هم میتواند مستقل گردد
4- ملت 35 ملیونی وقتی بخواهد سرنوشت خود را در دست بگیرد نیروئی در ایران قادر به اعمال زور بر علیه ان نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

با طلب پوزش صمیمانه از جانب خود و مولانا از جناب کیانوش, و طولانی بودن کامنت بخاطر نقل قول. حضرت مولانا مانند همیشه داستانی شیرینی دارند که همه آنرا میدانیم واین دو بیت از آنست : " گفت شخصی خوب ورد آورده‌ای - لیک سوراخ دعا گم کرده‌ای. این دعا چون ورد بینی بود, چون - ورد بینی را تو آوردی به کون ".
اینهم لینک برای آنها که نشنیده اند: http://ganjoor.net/m
جناب کیانوش برای دفاع از انتشار کامنت های افراطی جنگ طلب و تجزیه خواه و مخالفین آنها میفرمایند "... از سوی دیگر ما ایرانیان به دلایلی نا کامی و شکستهای 35 ساله وعقب ماندن از غافله پیشرفت ،رفاه وتمدن و همچنین به دلیل «ایران ستیزی» بسیار عصبانی هستیم . ازسوی دیگر سرمان را که می چرخانیم در جنوب قطر ، دوبی ...در شمال باکو و درشرق افغانستان ودر غرب ترکیه قدرتمند را داریم که سالهاست به دلیل حماقت رهبران جمهوری اسلامی بسرعت برق در حال رشد و

گسترش هستند. بجای یاد گیری ازموفقیت این کشور ها رک و راست « حسودی» می کنیم و «داد و خشمامان» از این بد بختی ها که از انقلاب 57 آغاز شده است ، عصبانی هستیم . بگذار حداقل در این فضای مجازی حرف شان را بزنند ومتقابلا نقد ها را تحمل نمایند و دستگاههای اطلاعاتی رزیم هم بدانند که در افکار ایرانیان چه می گذرد. ". رژیم و دستگاههای اطلاعاتی رژیم خیلی بهتر از ما میدانند که در افکار ایرانیان چه می گذرد. این عمل یعنی از غصه همسایه, خودمان را فلان کنیم. همانطور که فرمودند " دشمن ", ٣٥ سال حکومت فرهنگ بادیه نشینان است که برای مبارزه با آن اتحاد و یگانگی لازم است نه تفرقه و شمشیر کشی بر روی یکدیگر که احتمالا بسیارمطلوب دشمنان ما میباشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار
آنالوژی ریاضی بمنظور تبیین رفتار سیستمها با حساب و جبر و هندسه دبیرستانی بسیار متفاوت است. اگر سیستمی نزدیک به همگن باشد آنرا کاملن همگن فرض کرده و با تعیین معادله دیفرانسیل جزئی از آن سیستم و با حل معادله (تعمیم جز به کل) رفتار انرا فرموله میکنند. اگر سیستمی همانند جامعه که نه تنهاهمگن نیست بلکه پارامترهای متغیرش خود تابع پارامترهای متغیر دیگری هستند در یک مدل ریاضی دقیق نمی گنجند. تنها راه موجود پیش بینی نسبی رفتار آن با نگاه از بالا و آماری است که تنها در جوامع نسبتن منظم غربی ممکن است . مثلن اگرهر آزربایجانی یک مولفه نیرو با چهار مشخصه فرض گردند که تازه با زمان هم تغییر می کنند وعلاوه بر آن بر مولفه های دیگر نیزتاثیر غیر قابل اغماضی دارند تبیین یک آنالوژی ریاضی دقیق کار حضرت فیل هم نیست.


رابطه استدلالهای هندسه و جبر و مثلثات با علوم سیاسی همانند همنژادی آقای احمدی نژاد زیبا روی آریائی با کلودیا شفر زیبا روی آریائیست!!!!! که مصارف خاص خود را دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

چیرگی و رواج زبان پارسی در آناتولی مرکزی ( ترکیه امروزی ) بین قرن های ششم و هفتم و هشتم هجری

چیرگی و رواج زبان پارسی در آناتولی مرکزی ( ترکیه امروزی ) بین قرن های ششم و هفتم و هشتم هجری
کعبه عشاق باشد این مقام / هر که ناقص آمد اینجا شد تمام
پیرامون گسترش و چیرگی زبان پارسی در آناتولی مرکزی بین قرن های ششم و هفتم و هشتم هجری می توان بن مایه های ( اسناد ) بیشماری از جمله مجموعه آثار شاعران و عارفان و اندیشمندانی بمانند بهاء ولد پدر مولوی، برهان‌الدین محقق ترمذی، مولوی (مولانا جلال‌الدین محمد بلخی)، شمس تبریزی، صلاح‌الدین زرکوب، حسام‌الدین چلبی، سلطان ولد، جلال‌الدین چلبی امیر عارف، شمس‌الدین چلبی امیر عابد را برشمرد اما کوتاه سخن در این خصوص اینکه رواج پارسی در بین مردم کوچه و بازار به حدی بوده است که براحتی اشعار و نثر ها ی بزرگان نامبرده شده برایشان قابل درک و فهم بوده است . مردمی که شعر و سخن و اندیشه ی بزرگانی چون مولوی پارسی گویی را درک و او را بزرگ و مرید و مرشد خود برگزیدند و به گفته شمس‌الدین احمد افلاکی مهمترین تذکره نویس سال های مذکور آناتولی مرکزی ، بهنگام فوت مولوی در زمستان ششصد و هفتاد و دو هجری قمری به مدت چهل شب و روز در عزا و ماتم بسر بردند :

بعد چل روز سوی خانه شدند / همه مشغول این فسانه شدند
روز و شب بود گفتشان همه این / که شد آن گنج زیر خاک دفین

پ ن 1 : شمس‌الدین احمد افلاکی ( درگذشت ۷۶۱ ه.ق ) نویسنده کتاب مناقب‌العارفین . از آن جا که منابع تاریخی چندانی در مورد آناتولی سده های ۷و ۸ ه.ق در دست نیست، کتاب افلاکی از این لحاظ دارای ارزش و اهمیت خاص است و بسیاری از وقایع مهم آسیای صغیر آن زمان در این کتاب نقل شده است

پ ن 2 : مجموعه آثار مولوی شامل بیش از حدود هفتاد هزار بیت و نیز مجموعه نثر های روزانه به پارسی ، حدود هزار بیت عربی و حدود کمتر از پنجاه بیت به زبانهای یونانی/ترکی (اغلب به طور ملمع در شعر فارسی) می باشد

پ ن 3 : نگاره بالا سردر ورودی آرامگاه حضرت مولانا می باشد .
نوشته شده توسط: Anonymous

ماموران خارج کشوری رژیم در چند برنامه تلویزیونی اعلام کردند که امرالله ابراهیمی عالمانه و عامدانه سایت ایران گلوبال را انتخاب کرد. آقای ابراهیمی هم در جواب سئوال چرا در سایت ایران گلوبال؟ نوشت چون علاوه بر اینکه کاربران زیادی دارد بستری مناسب برای تمرین دموکراسی است.
جواب آقای ابراهیمی منطقی و درست است در دیگر محافل هم همین نظر را دارند. ایران گلوبال خوب عمل می کند و برای همین رژیم دل خوشی از آن ندارد. چند هفته ای بود که فشار علیه سایت ایران گلوبال متوقف شد ولی امروز ج. سالور آن را دوباره استارت زد. لینک و قسمتی از نوشته ج.سالور (؟؟) را در قسمت ادامه نظر کوپی میکنم

ج.سالور:
مقدمه _ آقای بهزاد علیشاهی عضو سابق فرقه رجوی بی شک یکی از موثرترین ومفیدترین منتقدان این فرقه می باشد _ علیشاهی بیش از ۲۰ سال از عمر خودرا دراردوگاه های فرقه رجوی گذرانده و پس از حمله امریکا به عراق موفق به فرار ازاشرف و این تشکیلات مخوف گردیده است _ علیشاهی مطالب ودیدگاه های خود درباره این فرقه را دریک وبلاگ با نام ” حسن زبل ” منتشر می نموده است _ علیشاهی علاوه بر نویسندگی یک برنامه ساز ومجری مسلطی است که بیشترین افشاگری ها درمورد این فرقه منفور را درکارنامه فعالیت های روشنگرایانه خود ثبت نموده است _ گفتگو با مرجان ملک _ ربابه شاهرخی _ وزنده یاد شمس حائری از دیگر فعالیت های ایشان می باشد _ طبیعی است که دستگاه سرکوبگرفرقه رجوی حساسیت بسیاری درمورد ایشان داشته باشد وبهمین دلیل سران اینفرقه ” توطئه سازمان دهی شده ” کثیفی را علیه ایشان طراحی کرده و به اجرا گذاشتند _ ودراین راستا برای محو ردپای خود از این توطئه از سایت وابسته ومشکوک ” ایران گلوبال “جهت انتشار خبر دستگیری نامبرده درهلند استفاده نمودند _ این خبر بعدها توسط همسر نامبرده مورد تائید قرارگرفت _ گرچه بطور دقیق اتهام نامبرده در هاله ای از ابهام قرار داشته وچندان مشخص نیست ولیکن آنچه مسلم است ” دست های دسیسه گر فرقه رجوی “دراین ماجرا کاملا پیداست _ بهمین دلیل نگارنده بخاطر حمایت وسپاسگزاری از ایشان تصمیم گرفتم متن دو نوار پژوهشی نامبرده را که بسیار مفید وسازنده هستند انتخاب و درقالب یک نوشته پیاده نمایم _ امید وارم مشکلات قانونی ایشان هرچه زودتر برطرف شده ونامبرده به جمع ” آگاهی رسانان ” بازگردد_توضیح اینکه این نوشته یک برداشت آزاد_ خلاصه وتدوین شده ازسخنان ایشان دراین نوار می باشد.
http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=14671
نوشته شده توسط: Anonymous

به دلیل قحطی تحلیل در مطبوعات فارسی‌ و فارس زبان، به ۳ روایت سرنوشت ساز در بعد ژئوپلتیکی خواهم پرداخت. ۱- جایگاه جمهوری آذربایجان، با عقیم شدن ( جریان جنوبی ) که جهت تامین گاز اروپا توسط روسیه طرح ریزی شده بود، آذربایجان به عنوان تنها کشور تامین کنندهٔ گاز اروپا ظاهر شده است. ۲- چین، با عمیقتر شدن تنش در دریای زرد، بین چین، ژاپن، ویتنام و الخ، تمرکز چین به سوی شرق تغییر مسیر خواهد داد، چین در خواهد یافت که برای نفوذ در آسیای مرکزی، باید روابط خود با ترک‌های سین کیانگ یا ترکستان شرقی‌ را، وارد فاز جدید کند. ۳- اتحادیه اروپا، این اتحادیه شکست خورده سر انجام در خواهد یافت که اگر برای خود دنبال جا پائی در تحولات منطقه‌ای است باید دست به سوی ترکیه دراز کند، این اتحادیه اورپا است که به ترکیه نیاز دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی جالب است که دانشمندان و پژهشگران پانیرانیستهای پانفارسیست آنقدر مشغول خواندن شاهنامه و غرق در افتخارات تاریخ باستان هستند که تا حالا حتی نام حزب یئنی گاموح (جنبش نوین بیداری ملی آذربایجان جنوبی) را که رهبران آن بعد از ثبت رسمی حزب به بهانه های واهی توسط اطلاعت رژیم دستگیر شده و به زندانهای بلند مدت محکومشان کرده اند، را نشنیده اند، و یا اصلاّ در باغ نیستند و نمی دانند که این احزاب با مرزبندی و تنفر کامل از خیانت حزب توده و بر اساس نفرت از اتحاد محمد رضا پهلوی با استالین برای سلاخی و قتل عام ٢١ آذر ١٣٢٥ تأسیس شده است، بهتر است شما ها هم همانند کورش واهی با آرامش بخوابید،

نوشته شده توسط: Anonymous

فیلم جالبی بود . چه کسی مقصر است ؟ خدا .دولت . طبیعت .؟دکتر رزاقی میگفت هر ماه 1000 دانشجو در باره تئوری توسعه دکتر مینویسند . دکتر محمودی گفت بدبختی ایران بخاطر جغرافیای خشک و برهوت آنست . کمونیستها فریاد زدند که ما حریف همه چیز خواهیم شد و آب از 5000متری بیرون می آوریم . یک راننده میگفت تقصیر آمریکاست ! نماینده محیط زیست میگفت تقصیر هزاران شتری است که ول شده اند و زمینها را پایکوب و خاکی میکنند . نماینده شهر گفت تقصیر کارخانه سیمان است چون افغانیها هی سد میزنند و آب را از سرچشمه می بندند .دکتر رزاقی میگفت در هیچ کشوری به اندازه ایران در باره تئوری توسعه اقتصادی پایاننامه نمی نویسند . دکتر پاکدامن میگفت تقصیر نفت است که ایران توسعه نیافته . نماینده ولایت فقیه در زاهدان مردم را دعوت کرد که نماز باران بخوانند و مردم جمع شدند و پشت سر او اشهد و تکبیر و قنوت خواندند . پیدا کنید پرتقال فروش را

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

منوچهر گرامی / شما نوشته اید که :« پایه گدار اسلام افراطی امریکا و دیکتاتورهای وابسته به امریکا نظیر شاه سابق بودند. » خوب , جنابعالی هیج دلیلی برای اثبات همین یک جمله بالا خود ارائه نکردید؛ تا با هم وارد بحث جدی شویم. آخر «چگونه و در کجا امریکا و شاه پایه گدار اسلام افراطی بودند؟ » مگرمحمد رضاه شاه در 15 خرداد 1342 شورش خمینی را سرکوب نکرد؟ مگر رضاه شاه در سرکوب روحانیت شیعه کوتاهی کرد؟ اتفاقا احزاب چپ و ملی ایران بودند که ازسرکوب بی رحمانه روحانیت و اسلام گرا همواره انتقاد می کردند. شاید شما در پاسخ بن لادن را طرح کنید که پس از سقوط شاه مورد حمایت امریکا در جنگ با کمونیست علم شد/ در این جا بدرستی می شود به امریکا خرده گرفت در حالی که

قوای نظامی شوروی خاک افغانستان را ترک کرده بودند و نجیب الله سه ماه ، پست وزرات دفاع را برای احمد شاه مسعود خالی گذاشته بود، ورئیس جمهور وقت افغانستان، دست ها را به علامت تسلیم بالا برد بود ، رهبران نادان و انتقامجوی امریکا و غرب ، پول و سلاح های بیشتری در اختیار مجاهدین و بن لادن قرار دادند در حالی که اگر در همان زمان غرب عاقل می بود ، خط مشی« آشتی ملی» نجیب الله را برای انتقال مسالمت آمیز به دولت اتئلاف ملی را می پذیرفت ؛ واقعا جهان شاهد طالبان و داعش و القاعده نمی بود .می دانیم نیروهای مجاهدین وارد کابل شدند و به مدت چند سال با هم جنگدیدن و انقدر همو کشتند که افغانها به شوخی به غرب می گفتند که :«هفت خر را منظور 7 حزب مجاهد اسلامی را بگیرد و نجیب گاو(رئیس جمهور وقت افغانستان هیکل بزرگی داشت) را به ما برگردانید» بعدها مردم خسته، طالب ها که سازمان امنیت پاکستان درست کرده بود را رو دست گرفتند و در ابتدا افغاننها بسیار از ورود طالبان حمایت کردند .11 سپتامبر 2001 نشان داد که «چاقو می تواند، دسته اش را به برد» بوش از این واقعه برای نا بودی اسلام گراها و دیکتاتور های سکولار نا فرمان مثل صدام استفاده نمود و در نهایت امریکا شکست سختی در عراق خورد . در دوران اوباما، قطر؛ عربستان ،فرانسه ، ترکیه ، ایران و.... بودند که دخالت گسترده ای در سوریه ، لیبی ، عراق و... کردند. در دو قطب در گیری های سوریه و عراق و.... عربستان و جمهوری اسلامی قرار دارند و امریکا در واقع نمی خواهد که سر به تن هر دو رژیم سعودی ها و جمهوری اسلامی باشد ولی سیاست جدید امریکا این است که برای تناسب قوا و سرکوبی داعش ؛ جمهوری اسلامی بدون سلاح هسته ای را وارد تناسب قوای فعلی خاورمیانه نماید . واقعیت این است که این اسلام سنی و سلفی مورد حمایت عربستان است که تنها در ماه نوامبر 2014 بیش از 5 هزار نفر را که عمدتا مسلمان هستند را کشته است. منتها سعودی ها روزی 12 هزار میلیون بشه نفت تولید می کنند و در امد روزانه انها یک میلیارد دلار است . همین در امد های هنگفت نفتی است که سلفی در شهر های مهم غرب مساجد چند صد میلیونی درست می کنند و سپس ازاحزاب تند رو اسلامی در این مساجد است که سرباز گیری می کنند وگرنه غرب بخوبی می داند که نقص حقوق بشر در عربستان بسیار عمیق تر و وسیع تر از جمهوری اسلامی ایران است. در کشوری که زن در حالی که مردش خانه نباشد و طفل اش مریض شود حق رانندگی ندارد و بایستی شاهد مرگ فرزندنش به ماند در عین حال شیخ های قدرتمند عرب از مناسبات ضد غربی جمهوری اسلامی برای تجهیز و ثروتمند شدن خود بهر های بسیار بردند و هم اکنون خدا خدا می کنند که مذاکرات هسته ای به نتیجه نرسد و ایران هم بسرنوشت کشورهای بدون دولت همچون سوریه ، عراق ، سودان ، یمن و....در گیر جنگ های داخلی شود
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیانوش عزیز. مطمئن هستم که شما بهتر از هر کسی اگاه هستید که پایه گدار اسلام افراطی امریکا و دیکتاتورهای وابسته به امریکا نظیر شاه سابق بودند. برای جلوگیری از نفوذ سوسیالیسم دست به ایجاد کمربند سبز زدند و در تقویت اخوان المسلمین کوشیدند و بچه های ناخلف اانرا چون القاعده و بن لادن پرورش دادند و در عین حال نیروهای مستقل و مترقی را به بند کشیدند. پس از فروپاشی شوروی سابق و زمانیکه نئو کانها به نمایندگی از طرف کارتل های نفتی و اسلحه سازی در کاخ سفید مستقر شدند زمینه حمله به خاورمیانه مهیا گشت. شما معتقد هستید این عمل به خاطر بسط دموکراسی در منطقه صورت گرفت ولی بخاطر برخی اشتباهات و کارشکنی . . . .

کارشکنی اخوندهای ایران ناموفق ماند. دوست عزیز, بر خلاف نظر شما در انزمان رژیم هائی چون عراق و لیبی نه تنها اجازه فعالیت به اسلام گرایان افراطی نمیدادند بلکه مانعی بودند در گسترش رویاهای اخوندهای ایران برای ایجاد امپراطوری شیعه. اگر خواست امریکا بسط دموکراسی در خاورمیانه بود چرا به عربستان که دارای بدترین ددکتاتوری و صادر کنننده افکار وهابی گری بود و هست حمله نکرد و در عوض کشور عراق را دودستی تقدیم اخوندهای ایران نمود؟ عجیب هست که شما معلول ها را بجای علت ها قرار داده اید.. اقای اوباما نیز زرنگی کرد و قبل از اینکه اقتصاد امریکا بواسطه هزینه های کمرشکن جنگ ناپایان عراق با ورشکستگی کامل روبرو شود سعی نمود خود را از باطلااق عراق بیرون کشد .