Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

در حال حاضر تمایل به جدایی بیشتر در امور فرهنگی و نگاه به مسائل از زاویه آزربایجان و تلاش برای فعالیت سیاسی به نام آزربایجان و رنگ باختن علائق و مناسبات سابق در منطقه است. برای اینکه بتوان در مورد سئوالات جناب ائلیار جواب درست و حسابی داد باید در مورد اقتصاد آزربایجان و امنیت آزربایجان نظر داد.
اینها مسائلی هستند که برای آنها جواب مشخصی وجود ندارد. چه کسی می تواند در مورد اقتصاد آزربایجان (جنوبی) نظر دهد؟ اصلا از چه چیزی باید صحبت بکنیم؟!!
جناب ائلیار در حال حاضر نظریه استقلال و جدایی کامل سیاسی بیشتر حالت واکنشی دارد و در اکثر موارد ناشی از نا امیدی از احتمال تشکیل یک ایران دموکراتیک و فدرال و غیر متمرکز با تضمین حق تعیین سرنوشت برای آزربایجانیهاست.
اینگونه بحث ها در مناطقی مانند اسکاتلند، باسک، کاتالان، کردستان عراق و سایر مناطق خودمختار منطقی به نظر می آید. در این مناطق می توان این

سوال را مطرح کرد که آیا جدایی نفعی برای ما دارد یا باقی ماندن در شرایط موجود.
اما در حال حاضر مسئله مهم در آزربایجان لزوم فعالیت تشکیلاتی (با هر مرامی از چپ و راست تا فدرال، استقلال طلب) و نحوه فعالیت سیاسی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

من جماعتی با این جعل کاری در هیچ جای دنیا سراغ ندارم. آقای اقبالی این خط فارسی را کی داشته اید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا دنیای عجیبی است و این ترک بودن آذربایجانی ها مثل جریان جن و بسم الله شده عین نوشته این اطلاعیه « هشيار باشند و هويت ايرانى و زبان هاى فارسى، كردى و آذربايجانى و بلوچى و عرب خوزستانى و دهها زبان ديگر را زير ضربات كشنده» خوب وقتی صحبت زبان میشود این مردم آذربایجان به یک زبانی صحبت میکنند که ترکی نامیده میشود چرا از نامیدن زبان ترکی واهمه دارید و نام جغرافیا را بجای زبان بکار میبرید آخر سر نام خوتان را جبهه دموکرات نیز گذاشته اید . حداقل احترام شما به ما استفاده درست از اصطلاحات است .

نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار عزیز!
ضمن احترامی که به این دغدغه فکری تان قائل هستم و کمابیش درد مشترکمان می باشد، به نظرم میرسد این گونه فراخوانها دردی را دوا نخواهد کرد. به قول یکی از دوستانمان که توی تبریز می گفت: بوردا سرخ پوست تاپیلماز، هامی رئیس قبیله دی.

شما ارزشمندترین راه را در حرکت آذربایجان در پیش گرفته اید و آنهم سلاح هنر و ادبیات آذربایجان می باشد. به عنوان یک برادر کوچک، قارداشیانا توصیه ای دارم که خودتان را با مسائل اینگونه ای و انسانهای حاشیه ای که جز نیش و تشر سلاح دیگری ندارند، درگیر نکنید. زبان و ادبیات و هنر ما در اولویت امر هستند. آرزوی موفقیت تان را در راهی که پیش رو گرفته اید، دارم.
نوشته شده توسط: Anonymous

ببخشید جناب ائلیار - تیتر و سوال تان نادرست است. اولا مسئله آذربایحان ملی - سیاسی است نه شیمیایی! بنابراین آذربایجان سرزمین و ملت مختص خود را دارد و ماده شیمیایی نیست, با فارسیستان یا بلوچستان هم مخلوط نشده تا به تجزیه نیاز داشته باشد. حتی کلمه جدایی طلبی هم از نظر منطقی در مورد آذربایجان صحیح بنظر نمیرسد چرا که آذربایجان و سایر مناطق ایران دو و یا چند واحد تصمیم گیرنده نبودند و باهم ازدواج نکرده بودند که حالا بخواهند از هم جدا شوند. البته این تعبیرات سیاسی جهت دار از طرف رژیمهای شاه و شیخ برای ترساندن مردم عادی ترویج شده است. جوهر حرکت ملی آذربایجان جنوبی استقلال طلبی است یعنی قطع وابستگی از مرکزو مناطق دیگر و تشکیل حکومت ملی مستقل برای اداره امور ملت خود در سرزمین تاریخی خود میباشد. و تجربه تاریخی حکومت مستقل در آذربایجان جنوبی نشانگر سیستم پلورالیسم و دمکراتیک بوده است. از ...

از مشروطه خواه آذربایجان گرفته تا حکومت شیخ محمد خیابانی و حکومت ملی برهبری سید جعفر پیشه وری‌، اقلیت ها و طبقات مختلف و زنان در اداره سیستم مشارکت فعال داشته اند و در خدمت وطن خود آذربایجان بودند نه کرمان و تهران و بلوچستان و نه جهان وطنی. ....................
با احترام اومود دوزگون- از لوس آنجلس
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی تاریخ در هیچ برهه ای خطی به اسم خط فارسی ثبت نکرده است. بسیاری از ناآگاهی و برخی جاعلانه خط اصلاح شده ارامی اوستا را خط پارسی و یا میخی عیلامی-سومری را پهلوی می نامند. حال شما هم روز روشن خط عربی را به غلط عربی-فارسی می نامید. اگرتصور می کنید با این کار دست نوازشی ناسیونالیستی برسر خود و خودی ها می کشید بدانید تخم جعل دیگری را میکارید که میتواند در آینده مانند دیگر جعلیات ایرانی انرژی زیادی را منظور زدودنش از خود و دیگران هدر دهد. آیا بهتر نیست بجای حادتر ساختن بیماری شیزوفرنی ایرانی-فارسی قلم خود را در راستای درمان آن بکار برید.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس از اقای کاوه برا ی این گزارش .هیچ واژه ای توان بیان این همه وحشیگری اخوندی اسلامی را ندارد.براستی که بقول حافظ دیو هم از این قوم قران خوان میگریزد.اسلام چه در قدرت و اسلام در انتظار قدرت هر دو یک ابشخور دارند و ان قران و سنت و امامان قدرت پرست است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اینهم اشتباه تزهای پان ترک و یلینیک ها را نشان میدهد که خواستند ترکستان را به غرب بدهند .

نوشته شده توسط: Anonymous

خط و ربط عربی-فارسی؟؟!!!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب اندی
اینجا صحبت از آذربایجان در داخل ایران نیست. فقط صحبت از«جدایی» است. صحبت از اتحاد با شمال هم نیست. تنها بحث جدایی و دلایل اثباتی آن مطرح است.
-صحبت از خوبی عدم جدایی هم نیست.

از مسئول کامنت ها میخواهم نوشته هایی که مستقیم به مورد سئوال مربوط اند زیر این مطلب قرار بدهد. بیخود با مطالب نامربوط اینجا را اشغال نکند.

امیدوارم این توضیح برای مسئول کامنت و کامنت نویسان کافی باشد. اجازه بدهید یک نوک سوزن «فرهنگ» از خود نشان دهیم و تنها مستقیم به سئوال اساسی بپردازیم. میخواهیم از کار خود نتیجه بگیریم.
نمی خواهیم اینجا «الک دولک» بازی کنیم.

دوستانیکه میخواهند وقت کشی کنند لطفاً اینجا را خالی کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

این فیلم جالب بیننده را بیاد رمانهای کافکا و جرج اورل وبولگاکف می اندازد یعنی وقتی دولت داعشی فرزندان مردم را می رباید و حتی آدرس قبرشان را هم به خویشاوندان نمیدهند .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آذر گرامی
کار کامنتها مربوط به من نیست. کار مسئول کامنتهاست . که خودمن هم با او مشکل دارم.
دررسیدگی به اعتراض-در پیرامون کامنتها مسئول رسیدگی خود آقای توکلی ست. لطفا به ایشان مراجعه کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ANONYMUS ، اگر کامنتهای من و خودتان را به دقت بخوانید، من نوشتم که <شعار هارای هارای من تورکم، به خودی خود نه توهین به کسی است و نه اعلان جنگ به کسی بلکه اعلان کردن هویتش است و هر کسی حق دارد هویت خودش را تعیین کند و در این حرفی نیست ولی: اولا: وقتی همین شعار را امروز در کنار <من هارا فارسلار هارا> و فردا در کنار <من هارا کؤردلر هارا> و پس فردا در کنار شعار <من هارا....> قرار دهیم، ماهیت آن عوض می شود.>
- علت این که این را نوشتم این بود که شما خودتان را وارد بحث بین من و آقای یوسف آذربایجان کردید و بحث ما هم در این مورد و دلی قانلی تورک بود. همانطوری که نوشته ام شعار هارای هارای من تورکم وقتی با شعار من هارا فارسلار هارا تکمیل می شود، خطرناک می شود.
- نوشته اید که < بلی خودت و جد اندر جدتان ترک است , چرا انکار میکنید؟>
نمی دانم که شما بر اساس چه تحقیقاتی من و جد اندر جدم را

ترک می دانید.
تا آنجایی که خودم می دانم اینطور نیست و من هم جزو دو رگه ها یا چند رگه ها هستم.
- همانطور که فکر می کردم قتل عام ارمنی ها را انکار کرده اید. تعجبی هم ندارد و انتظارش را داشتم.
- نوشته اید که <خونریزیهاهی ارمنی و ترکهای ترکیه آنهم صد سال پیش به من آذربایجانی چه ربطی دارد؟ مگر شما مسئول کارهای استالین, پولپوت ویا ملوزوبیچ هستید؟>
این دیگر خیلی جالب است. به همین زودی فراموش کردید که در یکی از کامنتهای قبلی تان نوشته بودید که <جناب ثانی زیاد دور نرویم, در یک صد سال اخیر ایده اولوژی شما میلیونها انسان را به کشتن داده است...>
شما بدون این که بدانید ایدئولوژی من چیست، میلیونها انسان را با ایدئولوژی من کشته اید! و مرا مقصر دانسته اید و حالا وقتی نوبت به ایدئولوژی خودتان رسید، به شما مربوط نیست؟
به این می گویند یک بحث و گفت و گو و گفت و شنود سازنده و بدون تعصب، به قصد دستیابی به حقیقت!!!!
جناب ANONYMUS ، من در سالهای جوانی شیوه منکوب کردن طرف مقابل به هر شیوه ای را بسیار تجربه کرده ام و به این نتیجه رسیده ام که اگر جویای حقیقت هستم، باید شیوه منکوب کردن را کنار بگذارم و به گفت و گو و دقیقتر، به گفت و شنود روی بیاورم. در این راه هم حداکثر سعی خودم را می کنم.
شما با وجود اینکه نه اسمی دارید و نه نشانی، (ایکاش لااقل یک اسم مستعار برای خودتان انتخاب می کردید که با ANONYMUS های دیگر اشتباه نشود و من بدانم که واقعا با یک نفر مشخص بی نام و نشان و با یک اسم مستعار مشخص صحبت می کنم) اگر مایل به گفت و شنود هستید، بفرمایید. ولی اگر فقط می خواهید به هر ترتیبی مرا منکوب کنید و صدایم را ببرید، باید به شما بگویم که من تحملم زیاد است و سعی خودم را خواهم کرد که این مجادله های عجیب و غریب را به گفت و شنود تبدیل کنم.
نوشته شده توسط: Anonymous

من نظر آقای سیروس مددی را اینگونه میفهمم که ایشان احقاق حقوق ملل غیر فارس در ایران را در همیاری و همکاری با دیگر نیروهای اپوزیسیون و خصوصا با نیروهای موسوم به عدالت خواه ممکن و عملی می بینند. خب این هم نظری است در کنار دیگر نظرات. جنبش ملی دمکراتیک آذربایجان همانند دیگر جنبشها طبیعی است که نظرات متفاوتی را در بر گیرد. اگر ایشان اعتقادی به احقاق حقوق ملی از خود نشان نمیدادند، که نمونه های آن را به وفوردر ایران سراغ داریم، شایسته سرزنش بودند. ولی ایشان به ظلم و اجحاف در مورد ملل سالن در ایران اعتقاد دارند، آنچه که مورد اختلاف است راه رسیدن به هدف است و این میتواند مورد بحث و جدل قرار گیرد. البته این را هم باید گفت که ایشان هم با ادای مکرر جملاتی مانند " قابل توجه کسانی ...." ، کمک زیادی به جوی سالمتر در بحث ننموده اند. بنظر من تکثر آرا در میان هر جنبشی نقطه قوت آنست نه یکسان سازی. از این

یکسان سازی ها به حد کافی ضربه خورده ایم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاظم ثانی لطفا کامتهای ما دوتا را از اول دقیق بخوانید. 1- شما بودید از هارای هارای من ترکم به شعار فارسلار هارا پریدید و از آنجا نتیجه گرفتید: این شعار یعنی آدم کشی و از آنجاهم اسم ترکها و ارمنی را به میان کشیدید.یعنی طبق روال همیشگی شما ها وقتی که یک آذربایجانی تا کلمه ترک را به میان می آورد, فورا رگهای گردنتان می زند بیرون. 2- بلی خودت و جد اندر جدتان ترک است , چرا انکار میکنید؟ انسان بودنتان به جای خود

3 - بلی ارمنی ها اگر راست میگویند با در خواست ترکیه موافقت کنند و آرشیوشان را باز کرده و سندهای این , بقول شما , گنوساید را در اختیار مجامع قضائی بین المللی قرار دهند. چرا باز نمیکنند؟ حالا معلوم میشود , ادعایشان صحت ندارد یا از این قبیل.
4- خونریزیهاهی ارمنی و ترکهای ترکیه آنهم صد سال پیش به من آذربایجانی چه ربطی دارد؟ مگر شما مسئول کارهای استالین, پولپوت ویا ملوزوبیچ هستید؟
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

لطفا در کامنتها به اصل موضوع و به نظرات نویسنده یا سخنران و یا کامنت نویسان بپردازید.
هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادانه نقد، نظر، خبر، تفسیر، تحلیل و... بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار با سلام! اگر به دمکراسی کلامی باور دارید، اول کامنت های ما را که بمحضر آقای مددی ارسال شده بود و شما و احیانا آقای توکلی آنرا قیچی زد، منتشر کنید، بعد به بحث ادامه دهیم. و اگر قرار باشد ما با صرف وقت کامنت بفرستیم و از نشرآن جلوگیری شود، فراخوان شما چه مفهومی دارد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار با سلام! اگر به دمکراسی کلامی باور دارید، اول کامنت های ما را که بمحضر آقای مددی ارسال شده بود و شما و احیانا آقای توکلی آنرا قیچی زد، منتشر کنید، بعد به بحث ادامه دهیم. و اگر قرار باشد ما با صرف وقت کامنت بفرستیم و از نشرآن جلوگیری شود، فراخوان شما چه مفهومی دارد؟

نوشته شده توسط: مسؤل فنی ایران گلوبال

آقای لوایی گرامی، آن لینک حذف شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ANONYMUS، این حرف شما تحریف آشکار است. بحث ما در مورد شعار <بیز هارا فارسلار هارا> بود. شما این شعار را به عنوان شعار هویت خواهانه تفسیر کردید و در کامنتی خطاب به من نوشتید که <در یک صد سال اخیر ایده اولوژی شما میلیونها انسان را به کشتن داده است نه هویت خواهی ما.>
من هم در جواب شما نوشتم که <من نمی دانم که ایدئولوژی من یعنی اومانیسم (اگر بتوان آن را ایدئولوژی نامید) کجا باعث کشته شدن انسانها شده است آنهم میلیونها انسان ولی می دانم که شعار <من هارا ارمنی هارا> باعث قتل عام 1.5 میلیون انسان در ترکیه (اگر نخواهید آن را انکار کنید) و شعار <من هارا تورکلر هارا) باعث فاجعه قره باغ و سومقایت و... شده و جان هزاران انسان را گرفته و میلیونها نفر را بی خانمان کرده است.>

نوشته شده توسط: محمدرضا لوایی

با سلام. مسئول محترم لینکها لطفا لینک دیگر مربوط به این متن را از قسمت مدیا حذف بفرمایید. اشتباه من بود که دو بار نشر داده شد. با احترام.

نوشته شده توسط: Anonymous

ناسیونالیسم کرد...... ادعای اراضی به ارومیه را از طریق نماینده حزب دموکرات کردستان ایران آقای سعید بصورت گام بگام عملی میکند. حالا سئوال هر آذربایجانی این است، تا کی آقای سیروس مددی میخواهد با سکوت خود نسبت به ادعای اراضی اکراد به مناطق آذربایجان جنوبی، منافع اکراد را نمایندگی بکند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آالیار شما از بحث جدی فرار میکنید. دقت کنید به بحث من با آفای کاظم ثانی.
من از هویت بحث میکنم, او مینویسد ترکها چند میلیون ارمنی کشته اند. جناب عالی هم همین طور هستید. هر جا که به بن بست رسیدید , میزنید به صحرای کربلا

نوشته شده توسط: Anonymous

ما تعجب میکنیم، که چرا کامنتهای ما به نفع اکراد سانسور میشود. آیا اینجا سایت ایران گلوبال است، یا سایت کرد گلوبال؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ثانی گرامی
کار من حالی کردن شما نیست.
من با عبارت «آقا یا خانم» کامنت نمی پذیرم. کیانوش یا اصلاح کند یا پخش نکند. تمام.

نوشته شده توسط: Anonymous

آنهایی که موافق ماندن آذربایجان جنوبی در درون ایران هستند ، آذربایجان شمالی تکلیفش چه میشود ؟ آن هم به ایران می پیوندد یا برای همیشه مستقل میماند ؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دلایل اثباتی عملی بودن تز جدایی آذربایجان:

-چرا تز جدایی آذربایجان عملی ست؟
-چرا تز «استقلال آذربایجان به معنایی جدایی، تزی ست عملی»؟
از دوستان استقلالچی میخواهم دلایل اثباتی تز خود را بیان کنند.

تاکنون دلایل غیر عملی بودن آنرا در مقالاتم توضیح داده ام. و از استقلالچی ها خواسته ام
که دلایل اثباتی خود را بیان کنند. کسانی قول داده بودند که بنویسند ولی تا حال خبری نشده است.
از همه ی این دوستان خواهش میکنم بجای صحبت های تبلیغاتی بی نتیجه دلایل خود را ارائه بدهند. شاید حق باشماست.

از فعالان تلویزیونی-انترنتی- مقاله و کامنت نویس- حکومتی و ضد حکومتی- حلاصه از همه و هرکس که حرفی برای گفتن دارد، میخواهم دلایل اثباتی درستی تز جدایی را بیان کنند.
-این بحث را در ص.اول سایت هم مطرح میکنم.
- لطفاً دلایل خود را بیان کنید. بدون دلیل قانع کننده هیچ کس سخنی را نمی پذیرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

این واعظ طبسی که 35 سال است در خراسان حکومت مظلقه دارد جنایتکار بزرگی است که خودش و خانواده اش مشهد و کل خراسان را به توبره کشیده اند. ضمنا واعظ طبسی شخصا مرتکب قتل شده که مردم مشهد میدانند و با تشکر از این مطلب خوب است درباره این نابکار بیشتر نوشته شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه آقای سعید سلطان پور – نماینده حزب دموکرات کردستان ایران برخلاف حسن نیت سیروس وسایت آذربایجان خیلی بازرنگی ادعای عرضی برارومیه را تاریخاً مطرح کرده وازش گذشته. خوشحال خواهم شد اگر تکذیب کردن ادعای عرضی برارومیه آقای سعید سلطان پور را در همین کامنتها ببینم.
با درود
ص کوچه باغلی

نوشته شده توسط: Anonymous

ایشان یک روشنفکر شیعه است اگر چنین ننویسد بعید است .

نوشته شده توسط: Anonymous

از تمامی فعالین آذربایجانی استدعا دارد، که آقای بویوک رسول اوغلو را بزرگش نکنند، امروز حرکت ملی آذربایجان آنقدر افراد جوان با استعداد، و شایسته ای دارد، که بیوک رسول اوغلو، و رسول اوغلی ها در مقایسه با آنان چه از نظر سواد و چه از نظر تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی، و بینش مدرن اجتماعی، حتا کشک هم بحساب نمی آید. و اصلا کسی نیست. ( چکیل یول اوستنوندن آت باسدی)، ایشان باید با کهولت سنی شان، در وقت پیری، پیرسرانه بجنبد و کنار بکشد، که زیر پای دیگران نماند.

نوشته شده توسط: Anonymous

بعضی از دوستان ادعا می کنند که اصطلاح <پان ترکیسم> را وزارت اطلاعات درست کرده و از آن استفاده می کند و نباید از این اصطلاح استفاده کرد. یا می گویند که بعضی ها و گویا آقای سیروس مددی هم حرکت ملی آذربایجان را پان ترکیسم می خوانند و همسو با وزارت اطلاعات قرار می گیرند.
این دوستان اگر کمی در آثار 100 سال پیش به این طرف مطالعه کنند، متوجه می شوند که اصطلاح پان ترکیسم قدمتی حداقل 100 ساله دارد و آن را وزارت اطلاعات رژیم آخوندی درست نکرده است.
البته این درست است که وزارت اطلاعات رژیم هر حرکتی را در آذربایجان به پان ترکها و جدایی طلبان نسبت می دهد و هر فعال ملی در آذربایجان را تجزیه طلب و پان ترک می نامد ولی این درست نیست که بقیه هم این کار را می کنند. اگر از ایران پرستان و تمامیت خواهان یک ملت یک زبان یک فرهنگ (پان فارسیسم) که بگذریم، منتقدین در حرکت های ملی چنین کاری نمی کنند. آنها به

پان ترکیسم در میان حرکت ملی آذربایجان می پردازند و کل حرکت را به پان ترکیسم نسبت نمی دهند. بلکه حساب پان ترکها را از حرکت ملی جدا می کنند.
تصور من بر این است که پان ترکها با علم کردن این موضوع و تحریف آن انتقادات به پان ترکیسم را به عنوان پان ترکیسم نامیدن کل حرکت ملی آذربایجان وانمود می کنند و می خواهند هر گونه مخالفت با خودشان را مساوی مخالفت با حرکت ملی و همسویی و همکاری با وزارت اطلاعات رژیم نشان دهند و به این ترتیب مخالفین خود را از میدان به در کنند و بیرون بریزند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سروش گرامی، در این مدتی که من در آلمان زندگی می کنم، دوستان المانی زیادی پیدا کرده ام که بعضی از آنها با خارجیان ازدواج کرده اند. من تا به حال شاهد این نبوده ام که کسی عنوان دو رگه را به عنوان توهین به کار ببرد. آنها خیلی راحت در مورد فرزاندانشان می گویند که دو رگه است. حتی در تلویزیون هم دو رگه ها را دو رگه می نامند و کسی هم احساس توهین نمی کند در صورتی که اگر کوچکترین کلمه توهین آمیز در برنامه های تلویزیونی به کار برود، اعتراض همه بلند می شود.
چند سال پیش یکی از وزرای آلمانی به خاطر به کار بردن یک کلمه تحقیرآمیز برای خارجیان، مجبور شد استعفا بدهد. اینکه دورگه کلمه تحقیر آمیزی است، من اولین بار شنیدم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Anonymous ، تشابه اسمی را نمی شود کاری کرد.
اگر ایشان اسم سعید سلطان پور را به عنوان اسم مستعار انتخاب کرده باشند، من هم معتقدم که کار درستی نیست و شایسته است که آن را عوض کنند ولی اگر اسم واقعی ایشان باشد، کسی نمی تواند او را به این کار مجبور کند و بالاتر از این، به نظر من کسی هم این حق را ندارد.
شما از سوءاستفاده صحبت کرده اید. لطفا نشان بدهید که ایشان از این اسم سوءاستفاده می کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یوسف آذربایجان متاسفم از برخورد شما. من متوجه منظور شما در مورد بویوک بیگ نشده و سوالی کردم و جواب شما این است که گویا من خودم را به خواب زده ام.
بعد از جواب شما دوباره کامنت قبلی شما را خواندم و متوجه شدم که منظور شما این است که شما به فدرالیستها احترام می گذارید و بویوک بیگ هم که استقلالچی است به فدرالیستها احترام می گذارد.
این که دعوا ندارد. یک توضیح بدون نیش کافی بود.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

کتاب «پیدایش و نقش دینکاران امامی در ایران» نوشته «دکتر اسماعیل نوری علاء » که دانلود آن رایگان است.
http://mamnoe.wordpress.com/2009/01/15

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عطا حسنی
......... در دنیا همه به سمت اتحاد حرکت میکنند زیرا منافع زیادی دارد. کردها هم برای ما به مانند سایر اقوام ایرانی عزیز هستند. من آذری هستم اما دوستان کرد هم دارم. در دوران خدمتم هم رفیقان و همرزمان خوب کرد داشتم. اگر قرار به نژاد پرستی بود که نباید دوست می بودم. با این صحبتهایی که در اینجا داشتی، در واقع همسو با دشمنان سرزمین عزیزمان ایران قدم برداشتی. سنگ چه چیزی را به سینه میزنی؟ کردها همواره ایرانی بوده اند و خواهند بود. با این حرفهایی که زدی، آتش در خرمن خودمان نهادی.

آقای عطا حسنی!
بوی تفرقه از حرفهایتان به مشام میرسد. نظر شخصی خود را به جمع تعمیم ندهید.
ملاک برتری هر کسی نژاد او نیست، بلکه ایمان اوست.
جای تاسف دارد این عقاید ...........
.............

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا جای تاسف است که بخودمان چنین اجازه ای بدهیم که به دیگری تعین تکلیف کنیم که به اول یا آخر اسمت پیشوند و یا پسوند اضافه کن . روزگار عجیبی است

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ثانی گرامی،
در آلمان تعداد خارجیان بسیار زیاد است و بسیاری از این خارجیان نیز با شهرنشینان آلمانی ازدواج کرده اند. کودکان این خانواده ها دورگه اند. شما که در این مدت 20 سال در آلمان زندگی میکنید، چند بار از آلمانیها شنیده اید که بصورت سرزنش، بچه های دورگه را تمسخر کنند؟ خانواده هائی مهاجر در همان آلمان وجود دارند که از 50 سال پیش به آنجا آمده اند و زن خانواده هنوز 10 جمله بدون اشتباه نمیتواند بزبان آلمانی صحبت کند و هنگامی که پیش پزشگ میرود باید یکی بعنوان مترجم همراهش باشد! برای این افراد کلاسهای زبان آلمانی گذاشته میشود ولی پدر خانواده نمیخواهد که زنش در این کلاسها شرکت کند. دقیقاً اینگونه افراد دائماً از راسیست بودن دیگران ناله میکنند! شما خودتان ببینید یک هموطن کرد که نامش با نام سعید سلطانزاده یکی است میبایست نام خودش را عوض کند تا بقول اینها از شهرت سعید سلطانپور

34 سال پیش اعدام شده، بهره نبرد؟ ولی خودشان 24 ساعته از ترکان مظلوم میگویند!..... من بردباری شما را در برخورد با این نوع، تحصین میکنم ولی دوست عزیز این راه به کجا میرود؟ خودتان حدس بزنید!
نوشته شده توسط: Anonymous

KHEYLI KHOOBE

KHOOBE
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاظم ثانی! هواداران زنده یاد "رفیق سعید سلطانپور" هنوزهم یاد آن رفیق قهرمان! شاعرو نویسنده انقلابی و ارجمند را در خاطر گرامی میدارند! واین حیف است که دراثر توسل به تشابه اسمی با فرد دیگری، احیانا از وجه هنری ـ سیاسی و اجتماعی وی سو استفاده شود. وی جان خود را برای رهائی زحمتکشان و خوشبختی مردم ایران فدا کرد. اما این یکی آقا سعید نماینده اکراد است! و بهتراست ایشان برای مجزا شدن اسمی خود، از نام قهرمان آزادی زنده یاد "رفیق سعید سلطانپور" و برای جلو گیری ازغلط اندازی، حد اقل درانتهای اسم خود کلمه (کرد)، و یا اسم مستعاردیگری اضافه کند. چون خیلی ها در وهله اول با شنیدن نام ایشان، به اشتباه فکرمیکنند که او از اعضای خانواده زنده یاد " رفیق سعید سلطانپور" میباشد. و سزا واراست که از نام و نام فامیلی و محبوبیت اجتماعی ـ سیاسی، قهرمان خلق! زنده یاد "سعید سلطانپور" سو استفاده اسمی نشود! با تشکر.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ثانی بویوک بیگ خواهان اسقلال آذربایجان جنوبی است ولی همیشه بااحترام به طرفداران فدرالیزیم برخورد میکند و ما صدها شناخته شده داریم که چنین برخورد میکنند . و در ضمن بیدار کردن آنکه خود را بخواب زده هم مشکل و در برخی مواقع هم ناممکن است . به امید روزی که با خوشی بیدار شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یوسف آذربایجان،
1- من متوجه نشدم که آقای بویوک بیگ رسول اوغلی بالاخره فدرالیست هستند یا طرفدار استقلال آذربایجان هستند؟ نمی شود که هم فدرالیست بود (فدرالیسم در درون یک کشور معنی پیدا می کند) و هم استقلالچی!
2- من بیش از 20 سال است که در آلمان زندگی می کنم و با آلمانی های زیادی سر و کار داشته ام و دارم. تا به حال نشنیده ام که اصطلاح دو رگه به خاطر تحقیر دیگران به کار برده شود و اولین بار از شما چنین چیزی را می شنوم.
واقعیت این است که بسیاری از ایرانیان نتیجه ترکیب ملیتهای مختلفی هستند که در طول تاریخ این کشور با هم مراوده مسالمت آمیز و یا غیر مسالمت آمیز داشته اند: پارسها، مادها، رومیها، یونانیها، عربها، ترکها، مغولها، ارمنی ها، کردها، بلوچها، ترکمنها و....
حالا از نظر شما چطور باید این خصوصیت ترکیبی را بیان کرد؟ من نوشته ام دو رگه یا چند رگه. شما چه پیشنهادی دارید که بتوان این

بتوان این ترکیب واقعی را بیان کرد طوری که به قول شما تحقیر نباشد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تورک اوغلی منظور شما این است که چون ایشان با زنده یاد سعید سلطان پور تشابه اسمی دارند باید شناسنامه خودشان را عوض کنند و اسم دیگری برای خودشان انتخاب کنند؟
تشابه اسمی در ایران و دنیا زیاد است. چه لزومی به تغییر آنها وجود دارد؟ چون شما یاد زنده یاد سلطان پور می افتید، ایشان باید اسمشان را عوض کنند؟ همه می دانند که زنده یاد سلطانپور در سال 1360 اعدام شده است و اگر امروز شخصی با اسم سعید سلطان پور سخنرانی می کند، سلطان پور شاعر اعدام شده نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

ببیند من شخصا احترام آنهائی راکه تفکر فدرالیزیم دارند را واجب دانسته و محترم شمرده ام و تا آنجائیکه از نزدیک فعالین و شناخته شده های حرکت ملی آذربایجان چه آنهائی که در داخل هستند و چه در خارج میشناسم دارای چنین تفکری هستند مثال بویوک بیگ رسول اوغلی وامثالهم که طرفدار استقلال آذربایجان جنوبی است منتها من همیشه سعی میکنم که خطوط حرکت ملی آذربایجان را که یاد گرفته ام را باز گو کنم برای مثال استفاده از اصطلاح پانترکیزیم بر علیه فعالین حرکت ملی که ساخته و پرداخته وزارت اطلاعات است از یاد نبرید که در پرونده اکثریت بازداشت شدگان آذربایجانی اتهام پانترکیزیم بکار رفته از جمله استاد حسن آقا دمیرچی که بخاطر جمع آوری کمک به زلزله زده گان اهر و قارا داغ دستگیر شده بود و امثالهم ، من از تمامی انسانهای شریف و بالخص آذربایجانی ها خواهش میکنم مفت و مجانی بدام رژیم خونخوار ایران نیافتند و در ضمن

ضمن یک پیشنهاد به آقای ثانی که اصطلاح دو رگه در غرب به خاطر تحقیر دیگران بکار برده میشود و شما نیز بکار نبرید بهتر است .
نوشته شده توسط: Anonymous

جالب هست که یکی از این کامنت نویسان با اسامی مختلف مرتب تکرار میکند " گفته های تاکتیکی هفتاد سال پیش پیشه وری فقید " . این اقای محترم بدلیل محبوبیت پیشه وری بین مردم اذربایجان مجبور میشود پیشه وری " فقید " بنامد ولی چون گفته های زنده یاد پیشه وری با مرام پان ترکها سازگاری ندارد از گفته های " تاکتیکی " نام میبرد. یعنی تلویحا به خواننده بقبولاند که پیشه وری نیز همچون اخوند خمینی خدعه نموده است. ظاهرا" پان های محترم استفاده های زیادی از مکتب ماکیاولیستی میکنند !!

نوشته شده توسط: تبریزی

گزارش نقص فنی - دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، با آن که آقای حنیف حیدرنژاد از نویسندگان تارنمای ایران گلوبال هستند اما نام ایشان در آرشیو نویسندگان گنجانده نشده است، از این روی شایسته است با گنجاندن نام ایشان در آرشیو نویسندگان تارنمای ایران گلوبال نقص فنی را از میان بردارید، با سپاس - تبریزی

نوشته شده توسط: Anonymous

من جناب علی شاکری زند را نمی شناسم و چنانچه از چهره نمای ایشان بر میآید, انشاالله محاسن را در آسیاب سفید نکرده باشند. به آنچه کلا در مقاله آمده است کاری ندارم. ایراد من به مبهم نویسی ایشان در این جمله است " ... حتی به مناسبات خصوصی او نیز، یعنی این که وصلت وی با یک "تواب" دوران ساواک که در جریان محاکمه ی گروه گلسرخی در تلویزیون شاه اظهار ندامت کرده بود، و اینکه اینگونه روابط نشانی و کنایه ای از وصلتی سیاسی با قدرت زمانه بوده باشد، کاری نداریم.". اگر کاری ندارید چرا میگوئید؟ و اگر کاری دارید چرا قرقر میکنید و کلمه را کامل با اسم و رسم نمی گوئید ؟ و اگر منظور آنست که من حدس میزنم آدم باید چقدر خود را پایین بیاورد........ که در یک گفتگوی سیاسی - مرامی - حزبی - اجتماعی - جاهلانه بگویم - به " ناموس " طرف حمله کند. .........

امید که اشتباه کرده باشم و در آنصورت قبلا عذر میخواهم.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من نتوانستم سخنرانی این دوستمان راگوش کنم هرچه گفته آنهایی که آنراشنیده اند نظردهند.درسخنرانی آقای مددی کلمه جمهوری آزربایجان وکردستان آورده شده بودکه من هم اشتباهی متنی گذاشتم که فکرکنم بعلت همان کلمه .بی ربط بااصل موضوع بوده وتشکر میکنم که آنراچاپ نکردند.دررابطه بانام آقای سعیدسلطانپورهابایدعرض کنم خودبه خودسوء تفاهم ایجادمیشودشایسته است ایشان برای خودیک نام دیگرانتخاب کنند.مثل کردزاد یاژوان.کردوان.یاهرچه که خوددوست دارد.چون همگی اززنده یادسعیدسلطانپورخاطره دارندوایشان آن راجریحه دارنکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

رهبران اسلام بحران می آفرینند تا زنده بمانند۰نگاهی به زندگی محمد گویای بحران است۰تا زمانی که در مکه بود هیچ پیشرفتی نداشت و حتی عمویش که پدر خوانده اش و پدر علی بود وی را از این کار باز میداشت۰اما وقتی به مدینه رفت و نیروی جدید به دور خود جمع کرد و شعارهای «خدای مهربان و اسلام رحمانی» در مکه را به پشت سر نهاد و دست به غارت کاروانها زد تا تحقیر فقر را برطرف و خوی آدم کشی را در آنان را تهییج کند؛لذا سعی در بحران سازی داشت تا از تفرقه پیروانش جلوگیری شود۰کشتار و چپاول پیروانِ ادیان دیگر (که در قرآن برا آنان احترام قائل است) براساس بحران سازی و توسعه قلمرو و تطمیع یاران بود۰تمام جنگهای مسلمین بر این تئوری بحران ادامه داشته است۰«خمینی هم بحران آفرینی کرد مانند تجاوز به سفارت آمریکا و جنگی که می شد جلو آنرا گرفت کشتار سال ۶۰، و سلمان رشدی و اسلام آمریکایی و اسلام ناب و غیره»۰

پس از جنگ اول جهانی افول اسلام شروع شد و با تحقیر از طرف اسرائیل«« وشکست قدرت های اسلامی در مقابل یک کشور کوچک تازه تاسیس که حدود نیمی از جمعیت این کشور جدید مسلمانان عرب و مسیحی عرب بودند(دشمن در درون ،یا ستون پنجم)»» به نهایت خود رسید۰
پس از انتقال مرکزیت فرمانروائی از مدینه به دمشق؛بعد از شکست و صلح حسن ابن علی ،وگرفتن سهم صلح (یاهمان نرمش قهرمانانه) و سپس انتقال به استانبول پس از پیروزی عثمانی ها ؛و ازهم پاشیدن دولت اسلامی عثمانی به علل سوء مدیریت و غیره فقر و فاقه کشورهای اسلامی را فراگرفت و دیگر از پول مفت سهم غارت دیگر کشورها(جزیه خمس ،ذکات،که درمیان شیعه سهم امام اختراع شد) خبری نبود۰پیش از استخراج نفت ؛عربستان با آن ثروت ناشی از غارت دیگر کشور ها مانند ایران،به فقیر ترین کشورهای جهان تبدیل شده بود۰در زمان حج مردم گرسه و فقیر عربستان گوسفند قربانی را پیش از ذبح شرعی ازدست حجاج می قاپیدن و فرار میکردند۰
در کشورهای مسلمان نشین نه صنعتی نه اختراعی و نه نخبه ای نه اقتصادی و ۰۰۰وجود داشت و فقط حسرت گذشته بود۰اینان همیشه تصورشان بر خیانت بود و درمقابل دنیای جدید احساس شرم میکردند،و همین احساس شرمساری«بدون ریشه یابی آن»اینان را منفعل میکرد۰الکیده ،بوکوحرام،حکومت اسلامی البغدادی و حکومت خمینی ناشی از آن تحقیر و شرم مسلمین است که خود را ازطرف خدا مالک آن کشور های پیشرفته میدانند۰و حال با بحران می خواهند به مدینه فاضله اسلامی بازگردند ۰