Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

فقدان وحشتناک تحلیل در مطبوعات فارسی‌ من را دوباره مجبور کرد تا پیرامون مسائلی‌ که اصلا در زبان فارسی‌ یادی از آنها نمی‌شود دست به قلم ببرم، شاید ( تراژدی یونان ) را پایانی نباشد، اگر از سال ۲۰۱۰ اتحادیه اروپا مبلغی نزدیک به ۳۰۰ بیلیون دلار در اختیار این کشور گذاشت تا چون کشتی‌ تایتانیک به قعر اقیانوس نرود این بار یونان با تمام قدرت عظم جزم کرده است تا نه تنها ( خود ) را بلکه کّل اتحادیه اروپا را به قعر اقیانوس بکشاند، در این بحران اقتصادی نیز ( قبرس ) بی‌ تقصیر نیست، قبرس بانک‌های کشور را به روی سپرده‌های روسی گشود، با نزول قیمت نفت، دیگر اقتصاد قبرس، نمیتواند بر روی سرمایه روسی حساب باز کند و یونان چه سخت این فشار اقتصادی قبرس را بر شانه‌‌های بی‌ قدرت خود حس می‌کند، آیا ترکیه به داد یونان و قبرس خواهد رسید یا خواهد گذاشت یونان کّل اتحادیه اورپا را به قعر دریا بفرستد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

امیرعلی لاهرودی مبارزه آذری درگذشت .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار این تز شما نمیتواند به هیچ عنوان عملی باشد چون مردم آذربایجان دارای حافظه تاریخی میباشد که این حافظه تاریخی هیچگاه منفک از حافظ تاریخی ایران نبوده است . این تز یا بهتر بگویم " خیال " در 21 آذر هم به چالش گرفته شد و با اینکه استالین مرد قدرتمند آن زمان دنیا پشتش بود نقش بر آب شد . با بودن وطن خواهان در آذربایجان این " خیال " شما میتواند چند دقیقه ای در کنار کرسی سرگرم کننده باشد و بس

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

منهم ، مسافري از مازندران هستم!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتیکه ما در زندان بودیم ترانه ،، به دل نگیر،، زمان می تواند همه مشکلات را حلّ کند، را زیر لب با هم زمزه می کردیم، مفهوم شعرش یاد آور درد تمام زندانیان سیاسی آنموقع بود که دردشان به حدّی بود که از درد شاهان هم بالا می زند و امواج خروشان توده ها در بیرون از زندان دیوارهای زندان را می سایند و صدای آزادی را می توانی بشنوی، در لینک زیر، البته الیار عزیز و شما استداد سرودن و ترجمه شعر را دارید، در لینک زیر
https://www.youtube.com/watch?v=bWWpHVoV66c
البته مختصر شده این ترانه توسط ابرو گوندش باعث محبوبیت او شده که البته بخاطر داشتن صدای مغام بیشتر به دل می نشیند، در لینک زیر
http://www.vidivodo.com/video/ebru-gundes-aldirma-gonul/154462
ممد، من و خیلی ها تو را دوست دارند، مواظب خودت باش،

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

م-تبریز/مسافری از تبریز گرامی، همانطور که می بینید من وارد بحث در این صفحه نشده ام و مایل به این کار هم نیستم. کامنتی از شما نقطه چین شده است و شما مشخصا از من نام بردید و توضیح خواستید و من هم توضیح خودم را دادم. حالا این توضیح برای شما قابل پذیرش نیست. من متاسفانه نه توضیح دیگری دارم و نه کاری می توانم انجام دهم.
در ضمن از شما تقاضا دارم که کامنتهای خودتان را تنها یک بار بفرستید. 5 بار فرستادن آنها، تنها بار سایت، و کار همکاران ما را بیشتر می کند.
با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

شما لطفا بگید: درود به همه دولتهای ایرانی که برای حفظ ایران به هر جنایتی دست می زنند از سوزاندن کتابها گرفته از اعدام های زنان و مردان و از خود بیگانه کردن انسانها با تحمیل زبانی غیر از زبان مادری .

نوشته شده توسط: Anonymous

بهنام عزیز آیا حمایت از جمهوری اسلامی تا سال63 و حمایت از سوسیالیسم استالینی تا آستانه فروپاشی شوروی و توجیه فشاررهبری حزب کمونیست شوروی از جمله استالین به رهبری فرقه دموکرات بخاطرنفت باکو طبق اظهارات خود سیروس مددی در سخنرانیش مسله خصوصی ایشان است یا به توجیه و تداوم نظرات بغایت فرصت طلبانه استالینیستی امروزی وی بر میگردد! نظرات اوبا پوشش چپ دموکراتیک وباشعارتوخالی و تفرقه افکنانه در درون جنبش متلاطم و پیچده منطقه ,در صورت عینیت یابی سر انجامی مثل شعارهای آوانتوریستی چپ گرایان جنبش سوسیال دموکراسی اوایل انقلاب مشروطیت ندارد که ضمینه رشد راستگرایی را در جنبش برای آزادی و برابری به ارمغان داشت.آیا شما تا حال ازاین آقا در رابطه با نظرات گذشته اش نقدی را مشاهده کرده اید یا اینها را هم دایره خصوصی آقای مددی وشرکا بحساب میاورید!مردمان ایران دیگر خوشبختانه به این نظرات تره هم خرد نمیکنند.

بهنام گرامی جهت رفع سو تفاهم از مسول محترم کامنت خواهش دارم که متن اول مرا دوباره منتشر بکنند تا خوانندگان سایت خود قضاوت بکنند و ببینند در کجای متن من به کسی امر و نهی و یاتعیین و تکلیف شده ویا درمواردی خصوصی برخورد شده است. موجب خوشحالی من خواهد بوداگرسند کتبی انتقاد از خود آقای مددی و شرکا را در مورد نظرات گذشته شان فراهم بکنید.من پیشا پیش از شما ممنون خواهم شد.در مورد سخرانی 21آذر آقای مددی همانطوریکه خودشان نیز اذعان دارندصحبتشان تکرار مکررات و نقل طوطی وار اسناد منتشرشده خود انتشارات فرقه دموکرات هست.منتها آقای مددی در پایانه های نقل وارش با چاشنی های پان پسندانه غالب در اندیشه های مرسوم درچپ استالینی آنرا توام ساخته اند.جهت اطلاع ,شما را من به سند منتشره خود فرقه به زبان ترکی آذربایجانی یعنی" شهریورین اون ایکی سی"آذربایجان فرقه سینین بیرینجی ایل دونومی مناسبت ایله -مرکزی تبلیغات شعبه سینین نشریه سی تبریز 1325 قیمتی بیر تومن و یا ترجمه فارسی آن در مرداد1357 انتشارات بابک- ایتالیا و به حجم 180 صفحه با تصاویر سیاه و سفید رجوع میدهم.موفق باشید!
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاظم ثانی, کامنت من, فضولی به کامنتی بود که " ...... من بارها و بارها این بحثها را با دوستان کرده‌ام ......همانطور که شاهد هستید، آقای توکلی مصرانه از جواب به سؤال بسیار سرراست و روشنگرانه شما طفره می رود." و تلویحا به اتهام اینکه سایت ایران گلوبال جهت بالا بردن " کلیک " این " کلک ها " را میزند. اگر کسی چنین گمانی دارد و سایت " بارها و بارها از جواب سر راست طفره میرود " چه اجباری به ماندن است و بهتر که به قول شاعر " به هر چمن که رسیدی گلی بچین و برو " و گاه گاه اگر تمایلی بود دوباره سری زد و دید که آیا سایت " متنبه "!! شده است یا خیر. " سزای گران فروش نخریدن است " و " چیزی که عوض دارد گله ندارد". این سایت روش خود را دنبال میکند و اجباری به ارضای خاطرهمه ندارد. بد نیست سری هم به مقاله " در مزایای کامنت نویسی " در همین سایت بزنید.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

عامل اصلي اين جنايت ، ناداني، حماقت و سر خورد گي مسلمانان إفراطي است.با اين وجود استراتژي غلط بوش پدر و پسر كه فكر مي كردند كه با زدن ديكتاتور هايي همچون صدام و... دمكراسي در اين كشور هابر قرار خواهد شد، كاملا اشتباه بود، در به شكست كشأندن اين استراتژي، جمهوري اسلامي ايران نقش اصلي را داشت، خروج زود هنگام امريكايي ها كه با تحريك ايران انجام گرفت، موجب قدرت گيري بعثي ها و افراطيون سني عراقي شد . از سوي ديگر بهار عربي كه مي رفت، خاورميانه را دمكراتيزه كند با دخالت عربستان سعودي و ايران ناكام ماند، بغير از تونس در بقيه كشور ها، بهار عربي شكست خورد،و اسلام گرايان تقريبا در همه ي كشور هاي عربي دست بالا را دارند،در مصر

در مصر نظاميان با يك چك ١٢ ميليا ردي سعودي ها ، دولت منتخب مصري ها را به زير كشيند ،در سوريه ٧٥ كشور به مخالفين أسد كمك كردند ، جمهوري أسلامي از بشار أسد و سعودي ها ، تركيه و قطر از افراطيون اسلامي حمايت مي كردند، أمريكا در سوريه منفعل عمل كرد.امريكاي أوباما فاقد يك استراتژي در سوريه و ليبي بود،در عوض نقش فرانسه ، عربستان ، تركيه ، قطر و ايران در تحولات خاورميانه زياد بوده است. بنابراين بايستي عاملين إيجاد داعش را در اين مجموعه ديد
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

م-تبریز/مسافری از تبریز گرامی، من وکیل مدافع آقای مددی نیستم و در مقابل نظرات ایشان هم نمی توانم پاسخگو باشم. شما می توانید هر قدر که می خواهید، نظرات ایشان را نقد کنید ولی اینکه اگر این کار را می کرد و آن کار را می کرد الان فلان مقام و موقعیت را داشت یا نداشت، ربطی به نظراتی که در این سخنرانی بیان کرده اند ندارد و مساله شخصی ایشان است که فلان کار را بکنند یا نکنند و دنبال فلان مقام و موقعیت باشند یا نباشند.
بسیار خوشحال خواهم شد اگر شما نظرات بیان شده در این سخنرانی را مورد نقد و انتقاد خود قرار دهید تا من هم بتوانم از آن استفاده کنم و یاد بگیرم.
تنها چیزی که درباره سخنان شما می توانم بگویم این است که آقای مددی یکی از فعالترین شرکت کنندگان کنگره اول سازمان اکثریت بوده است که به انتقاد سخت از سیاست فاجعه بار حمایت از جمهوری اسلامی و وداع با سوسیالیزم واقعا موجود آن زمان منجر شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

peerooz گرامی، وقتی یک سایت در معرض دید همکانی قرار می گیرد، خود را در معرض دید و قضاوت خوانندگانش قرار می دهد. خوانندگان هر سایتی هم می خواهند سایت به آن چیزی که مشخص کرده و قول داده، یعنی به اساسنامه و ضوابطش عمل کند.
مسلما سایت بدون خواننده ارزشی ندارد و این نویسندگان و خوانندگان هستند که به آن سایت ارزش منفی یا مثبت می دهند.
هر سایتی طبیعتا نقاط قوت و ضعف خود را دارد. اگر به نقاط ضعف سایت برخورد و انتقاد نشود، مسؤلین سایت همیشه فکر خواهند کرد که همه چیز خوب و عالیست و به همان روال به کار خودشان ادامه خواهند داد.
وقتی از سایت انتقاد شود و نقاط ضعف آن بیان شود، می تواند مسؤلین سایت را به تفکر وادارد و در نیتیجه کار خود را بهبود بخشند.
درست است که کسی از من و شما و دیگران دعوت نکرده است که به این سایت بیایند و کامنت بنویسند اما وقتی این سایت وجود دارد و امکان کامنت نویسی را برای ما

مهیا کرده است، کامنت نویسان باید ضوابط سایت را رعایت کنند و در مقابل هم می خواهند که ضوابط سایت توسط مسؤلین رعایت شود. و وقتی این ضوابط رعایت نشوند، خوانندگان، نویسندگان و کامنت نویسان این حق را دارند که انتقاد خود را ارائه بدهند و <غر>شان را هم بزنند. تصور من این است که مسؤلین سایت ایران گلوبال تا به حال از انتقادات استقبال کرده اند و هرگز نگفته اند که شماها <در این شرکت سهام> ندارید و همین است که هست.
نوشته شده توسط: Anonymous

بهنام عزیز آیا حمایت از جمهوری اسلامی تا سال63 و حمایت از سوسیالیسم استالینی تا آستانه فروپاشی شوروی و توجیه فشاررهبری حزب کمونیست شوروی از جمله استالین به رهبری فرقه دموکرات بخاطرنفت باکو طبق اظهارات خود سیروس مددی در سخنرانیش مسله خصوصی ایشان است یا به توجیه و تداوم نظرات بغایت فرصت طلبانه استالینیستی امروزی وی بر میگردد! نظرات اوبا پوشش چپ دموکراتیک وباشعارتوخالی و تفرقه افکنانه در درون جنبش متلاطم و پیچده منطقه ,در صورت عینیت یابی سر انجامی مثل شعارهای آوانتوریستی چپ گرایان جنبش سوسیال دموکراسی اوایل انقلاب مشروطیت ندارد که ضمینه رشد راستگرایی را در جنبش برای آزادی و برابری به ارمغان داشت.آیا شما تا حال ازاین آقا در رابطه با نظرات گذشته اش نقدی را مشاهده کرده اید یا اینها را هم دایره خصوصی آقای مددی وشرکا بحساب میاورید!مردمان ایران دیگر خوشبختانه به نظرات تره هم خرد نمیکنند.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

جناب م-تبریز/مسافری از تبریز، من و همکارمان آقای ائلیار مسؤلیتی در قبال کامنتها نداریم. ولی من به دلیل اینکه کارهای فنی سایت را به عهده دارم، به کامنتها هم دسترسی دارم.
تا آنجایی که می توانم ببینم دلیل نقطه چین شدن کامنت شما این است که شما در بخش اول، نظر خودتان را نوشته اید (که منتشر شده است) و در بخش دوم (که نقطه چین شده) به مسائل شخصی آقای مددی پرداخته اید. کامنتها برای نقد نظرات نویسندگان و بحث و تبادل نظر درباره آنهاست و اصولا مسائل خصوصی افراد درج نمی شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقایان توکلی(مسیول سایت)و ایلیارو بهنام (اژدر)و .......لطفا دلایل سانسور متن نوشته مرا بفرمایید! با تشکر مسافری از تبریز

نوشته شده توسط: Anonymous

مناب مرغ همسایه غاز است, کسی ادعا نکرد که آذربایجان شمالی یک کشور صنعتی شده .ولی مثل شما به زیارت چاه چمکران هم نمیروند. پای برهنه از مشهد به زیارت قبر خمینی هم نمی آیند, مثل رئیس جمهورتان موقع ناهار خوردن به امام زمان هم بشقاب چنگال نمی چیند

نوشته شده توسط: Anonymous

گویا در کتاب ژرج پولیتسر اشاره شده که تاکنون بشر نتوانسته وجود یا رد خدا را اثبات کند ولی امید است در آینده علم و فلسفه با کمک هم به این موضوع پاسخ دهند . ولی به هر حال تئوری ادیان ابراهیمی پیرامون وجود خدا برای روشنفکران سکولار نمیتواند قانع کننده باشد .امروزه بهتر است امید به آستروفیزیک یعنی فیزیک کهکشانها و علم بیولوگی یعنی زیست شناسی و سایر علوم داشت . در مبارزه طبقاتی رهایی بخش کمونیستها نیاید اجازه داد تا بورژوازی بحث انحرافی آته ایسم کمونیستها را به میدان بیاورد و موجب فریب و دشمنی مردم بیسواد عام گردد .در دوران بعد از انقلاب در ایران بعضی از روباهای زیرک آخوندی کوشیدند تا کافر بودن مدافعان مردم را عمده کنند ولی حزب توده پاسخ داد که دین و خدا موضوعاتی شخصی هستند و برای چپها در مبارزه اجتماعی مهم نیستند گرچه غالب روشنفکران کمونیست ، آته ایست و علم گرا هستند .ما میدانیم که ارتجاع و

و بورژوازی ،کمونیسم را به -خدا نیست - ترجمه کرده بودند .
نوشته شده توسط: Anonymous

ترکان آذربایجان, فارسها و کردها همواره همسایه تاریخی آذربایجان بوده اند وبا تغییرمرزهای جغرافی نیز بعنوان همسایه باقی خواهند ماند وبرای یک زندگی صلح آمیز, آزاد و سعادت مند سرنوشت شان به هم گره خورده است.سندیت تاریخ هرملتی از این سه ملت تاریخی بدون شک توسط تاریخ نویسان عالم خود این ملتها قابل اعتبارو بررسی است.آقای سیروس مددی با یک مدرک فوق دیپلم دانشسرایی که البته افتخار شاگردی مححق گرامی رییس نیا و فرنود را داشته است مرجع درستی برای اظهارنظر اسناد تاریخی آذربایجان نیستند...................

نوشته شده توسط: Anonymous

مطابق معمول هر سال فعالین مدنی در شهرهای مختلف آذربایجان جنوبی همزمان با فرا رسیدن 21 آذر و سالگرد تشکیل حکومت ملی آذربایجان جنوبی در تدارک مراسمات مختلفی هستند. در این بین نهادهای امنیتی رژیم اسلامی نیز در عمل به وظیفه سرکوبگری خود به احضار تلفنی و نیز تهدید تعدادی از فعالین مدنی در برخی از شهرهای آذربایجان جنوبی مبادرت ورزیده اند. میادین و خیابان های مرکزی تبریز و اورمیه نیز مملو از حضور نیروهای امنیتی و انتظامی گزارش شده است.

بیستم آذر ماه نهادهای امنیتی رژیم اسلامی به منظور ممانعت از برگزاری مراسمات مختلف به مناسبت فرا رسیدن 21 آذر به احضار و تهدید فعالین مدنی در برخی از شهرهای آذربایجان جنوبی اقدام کرده اند. از مرند خبر می رسد بعد از ظهر دیروز ماموران امنیتی در تماس تلفنی با منزل و محل کار برخی از فعالین مدنی ایشان را از هرگونه اقدام در خصوص بزرگداشت روز 21 آذر تهدید کرده اند.

مطابق معمول هر سال فعالین مدنی در شهرهای مختلف آذربایجان جنوبی همزمان با فرا رسیدن 21 آذر و سالگرد تشکیل حکومت ملی آذربایجان جنوبی در تدارک مراسمات مختلفی هستند. در این بین نهادهای امنیتی رژیم اسلامی نیز در عمل به وظیفه سرکوبگری خود به احضار تلفنی و نیز تهدید تعدادی از فعالین مدنی در برخی از شهرهای آذربایجان جنوبی مبادرت ورزیده اند. میادین و خیابان های مرکزی تبریز و اورمیه نیز مملو از حضور نیروهای امنیتی و انتظامی گزارش شده است.
در تبریز نیز ماموران اداره اطلاعات نسبت به برگزاری هرگونه مراسم به فعالین مدنی هشدار داده اند و دیروز با مراجعه به محل کار برخی از فعالین مدنی ایشان را تهدید کرده اند.
گزارش های رسیده از اردبیل و اورمیه نیز خبرهای مشابهی را بیان می کنند.
در عین حال فضای برخی از شهرها همچون تبریز و اورمیه در شامگاه بیستم آذر ماه امنیتی گزارش شده است.
نیروهای یگان ویژه و لباس شخصی ها با حضور در میادین مرکزی شهر و گشت زنی محسوس فضای اختناق سنگینی را در شهر حاکم کرده اند.
گزارش های تکمیلی متعاقبا اعلام خواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

salam آ.ائلیارghrangadr :
darda ke chonin ast o chagoy in khod zani, rishe ash dar tarikh takrawi zekt chapha,hamchonan bsiar amig mane ast! bana bar in mibaiad ruiash kar kard. ghadan alim

نوشته شده توسط: Anonymous

طبق گزارش بانک جهانی‌، ترکیه در آستانه ورود به رده کشور‌های با اقتصاد ( سطح بالای درامد ) قرار گرفته است، بدون شک چندین عامل این روند را تسریع خواهند کرد از آن جمله ۱- نیاز شدید روسیه به ترکیه و خط لوله گازی ( جریان جنوبی ) که بجای اروپا، راهی‌ ترکیه خواهد شد. ۲- تکمیل راه آهن ( باکو، تبلیس و قارص ) ۳- سقوط شدید نفت در بازار‌های جهانی‌. ۴- رسیدن به یک تصمیم نهائی پیرامون سوریه. ۵- رکود مجدد اقتصاد اروپا که تنها راه نجات اروپا نزدیکی‌ به ترکیه خواهد بود. ۶- راه ترانزیتی اتصال خاورمیانه، آسیای مرکزی، اروپا و آفریقا. ۷- جاده ابریشم چینی‌ که آسیای مرکزی را از طریق ترکیه به اروپا و آفریقا وصل خواهد کرد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بهنام جان
ممنون از طرح این مسایل مبرم در حیطه ی « کار و نان و آزادی».
خودتان نوشتید که وضع ما «بد» است. باید جدی بود. و درد را درمان کرد که
-ضرورت دارد چپ متحد شود.
-درائتلاف شرکت کند.
-کار جدی و مشکل گشا انجام دهد.
درست است. اینها اشاراتی ست به زخمهای ما.

ولی متاسفانه مای عقب مانده از عهده ی این کارها بر نمیاییم. این لباس که اشاره کرده اید به تن ما خیلی- خیلی گشاد است. ما این استعداد و شخصیت و تربیت و برازندگی را نداریم. آجر ما خشت خام است و نه پخته. ما کوره ندیده ایم که به آجر قرمز تبدیل شویم.

به زبان سیاسی ما مردمان اهل تشکلهای بزرگ و سطح عالی نیستیم. چون جامعه ما یک جامعه جهان سومی ست. در این جوامع معمولاً سطح سازماندهی ها از سطح گروه ها بالاتر نمیرود.
زیرا« ذهنها و تجارب» در این حد است. برای بالاتر رفتن نیاز هست که جامعه در سطح بالایی از مرحله پیشرفت اجتماعی باشد- که متأسفانه نیست.

گروه گرا هستیم و تنها در وضعیت انقلابی اتحاد عملی عمومی ایجاد میکنیم. مدت کوتاه. وقتی امواج فروکش کرد دوباره سکتتاریم را پیش میگیریم. همین و نه بیشتر. تاریخ ما در سده ی اخیر سند این خصوصیات است.

این است که سرنوشت سیاسی مای -چپ و میانه و راست- غم انگیر است و همیشه اسیر حوادث و هدایت خارجی.
بدون اینکه متوجه شویم.

اما نباید ناامید شد. راه درست را گفته ایم و باز هم خواهیم گفت. شاید روزی قابل درک شود.
منهم به این مسایل پرداخته ام-عبور از حکومت اسلامی ایران چگونه ممکن است؟-
http://www.iranglobal.info/node/39826
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیانوش گرامی, چقدر خوب میشد قدری هم از عامل اصلی این جنایات می نوشتید. قبل از لشگر کشی وحشیانه امریکا به منطقه خاورمیانه که منجر به کشتار بالغ بر صد هزار نفر و بیخانمانی ملیونها انسان و ویرانی شهر ها شد, نه ازداعشی اثری بود و نه خبری از بریدن سری. الان هم شکنجه گران امریکایی پا پیش نهاده اند تا با اعتراف به جزیی کوچک از شکنجه ها , جنایات بزرگ خود را ماست و مالی کنند. داعش میبایستی حماقت به خرج نمیداد و همچون جنایت کاران امریکایی اداره عریض و طویل " روابط عمومی " دایر میکرد تا وحشی گری هایش را یه شکل انساندوستانه در انظار جهانی نشان دهد..

نوشته شده توسط: Anonymous

سرتاسر این نوشته رو که مرور کردم حتی یکبار هم چشمم به نام‌های, رهبر کبیر استالین! و رفیق میر جعفر باقراف نیفتاد. خوب بود که در این ایّام و در این اطلاعیه سیاسی انقلابی‌ حماسی , یک ذکر خیری هم از آن عزیزان! میشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من بعنوان یک نفر با پدر بزرگ ترک و مادر کرمانی، این لینکهای مربوط به باکو را دیدم و چیزی جز یک خواننده زن و موزیک ترکی ندیدم! خیلی کنجکاو شده بودم که نکنه در این لینکها در مورد تولیدات صنعتی و ماشینهای تولید روبتا و چیزهای جالبتری گنجانده شده. با فروش نفت نمیشود پز داد چه در ایران وچه در کویت. خود روسیه مادر این کشورهای اطراف هنوز نمیتواند یک رادیو مدرن مثل آن چیزی که ژاپن تولید میکند، بسازد چه برسد به این قمرها. این چهارتا خیابان وسط شهر با چنتا برج، نشانه ترقی نیست! لغت Kitsch را در لغتنامه نگاه کنید تا معنیش و منظورم را بدانید. ادبیات، هنر، داستانک، نقاشی و مجسمه kitsch .

نوشته شده توسط: Anonymous

هیچ گناهی متوجه اقای لطیف حسنی و دیگر جوانان فریب خورده این سرزمین نیست. این تخم لق ملیتهای تحت ستم را حزب توده د رایران به فرمان دولت شوروی پایه ریزی کرد . هر خونی چه در گذشته و حا ل واینده از مردم ایران ریخته میشود مسئول ان حزب توده ایران است.اگر مردم اروپای شرقی بیش ا ز نیم قران پس از پایان جنگ به ازادی و استقلال خود دست پیدا کردند و اگر ملت المان اتحاد دوباره را بدست اورد مردم ایران در روز 21 اذر سال 26 سعادت باز گشت اذربایجان به ایران را داشتند.روز 21 اذر نه روز شکست مردم اذربایجان ایران بلکه روز شکست حزب توده و سیاست استعمار ی دولت روس در ایران بود.این روز بزرگ را ارج بداریم .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

رازی گرامی
اینکه « تبلیغ نژادپرستی ممنوع است، ولی بحث نظری در باره آن ازاد است.» اصلی ست در مواضع سایت و منهم آنرا پذیرفته ام . مشکل ما در نحوی اجرای آن است. که من و آقای توکلی از قدیم دو دید متفاوت داریم.

من مخالف این نیستم که کسی بیاید برای مثال «دلایل تئوریک راسیسم و فاشیسم» را در یک مقاله مطرح کند . که در سال میشود مثلاً دو سه بار. کاری که در بحث های تلویزیونی کشورهای پیش رفته هم انجام میگیرد.
اما اینکه ما بیاییم تبلیغ این نظریات را «درکامنت و مقاله و غیره» مداوم پیش ببریم خلاف اصل خود سایت است.
در مورد پرونوگرافی و راسیسم که مثال زدید بهتر است توجه شود که اینها دو پدیده ی متفاوت هستند و اینهمانی نگری درست نیست. بحث نظری پرونوگرامی میتواند مثل راسیسم انجام شود ولی نیازی به «پخش عکس و فیلم» نیست. اما درراسیسم و فاشیسم بدون مطالعه نظر طرف مقابل نمی توان نظرات او را نقد کرد.

برای مثال من بدون مطالعه آثار موسولونی یا هیتلر و امثال آنها چطور میکنم آنها را نقد کنم؟ جهت اطلاع شما بگویم در جایی خواندم یک نفر اهل ترکیه ضد راسیست Serdar Somuncuکه کاباراتیست است 15 سال «خواندن کتاب نبرد من -هیتلر،700صفحه » را به عنوان شغل، انتخاب کرده و در همه جای آلمان این کتاب را در مدارس-دانشگاهها- در جمع های فرهنگی-مدنی-کوچه و خیابان و حتی برای نازیستها- خوانده و تشریح کرده است.
http://youtu.be/DxnJLHbcM44
و تنها کسی ست که رسماً اجازه ی این کار را در آلمان دارد.

دیگر اینکه - بدون گوش کردن به دلایل یک پرونوگراف و آگاهی از شرایط اقصادی -اجتماعی این پدیده چطور میتوانیم راحلی برای رفع این ناهنجاری اجتماعی پیدا کنیم؟

اما اینکه بیایم بخاطر این کارهای درست «مبلغ این کارها »بشویم فرق و تضاد دارد.
من دو مقاله در مورد ماهیت «تبلیغ» نوشته ام آنهم در ارتباط با سایت. موضوع خود را در مورد مقوله «تبلیغ» فرق نمی کند تبلیغ چپ باشد یا راست و یا ناهنگاریهای اجتماعی روشن نموده ام. از قدیم.
ولی همانطور که می بینیم نگاهها متفاوت و متضاد است. من میکوشم در کاری که با آن مخالم شرکت نکنم. مگر اینکه درستی چیزی را بپذیرم.

ایران گلوبال ، روشنگری و پروپاگاندا 1
http://www.iranglobal.info/node/921

ایران گلوبال ، روشنگری و پروپاگاندا قسمت دوم
http://www.iranglobal.info/node/1214
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پان فارس این وضع فعلی باکو است. تماشا کن به بین که با چمکرانیها چقدر فاصله دارندhttps://www.youtube.com/watch?v=tKvNfo8LRdY

https://www.youtube.com/watch?v=gfExT4WbqJY
نوشته شده توسط: Anonymous

گفت حافظ دل تو خود دادی به ما - ما محصل بر کسی نگماشتیم. من منظور کسانی که ازروش این سایت انتقاد - نه نقد - و گله و احیانا شکایت میکنند نمی فهمم. اگر این دوستان در این شرکت سهام دارند که باید شکایت خود را در جلسات هئیت مدیره مطرح کنند و اگر چون من رهگذرند, کسی آنها را دعوت و یا مجبور به خواندن مطالب و یا شرکت در کامنت نویسی نکرده است ( تا آنجا که من میدانم ).
من مدتها در سایت های مختلف کامنت نوشته ام, خیلی سایت ها را ترک کرده و یا مرا رد کرده و مجربم ( این کسی گفت که درعلم نظر بینا بود ). بیله دیگ, بیله چغندر. خرابات است و ما سرمست و ساقي جام مي بردست - اگر مي نوشيش بستان, و گرنه خوش روان بگذر.

نوشته شده توسط: Anonymous

رازی گرامی،
- من شخصا تناقض عجیبی در ضوابط سایت و آنچه که در آن اعمال می شود، می بینم. تبلیغ فاشیسم و نژادپرستی ممنوع است ولی به بهانه آزادی بیان تبلیغ می شود. توهین ممنوع است ولی به بهانه آزادی بیان و اینکه همه باید حرفشان را بزنند، نه تنها به افراد بلکه به ملیونها انسان توهین می شود.
متاسفانه در این سایت بحثهای مفید و سازنده و منطقی و جدی به ندرت دیده می شود و هر زمان هم که چنین بحثهایی درمی گیرد، با یک کامنت که ظاهرا هم توهین و اتهامی در آن نیست، به بیراهه می افتد.
سایت اعلام می کند که <هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است> ولی هیچگونه سازماندهی برای این تبادل نظرها وجود ندارد و دقت نمی شود که یک کامنت بی سر و ته این محیط دوستانه تبادل نظر را از هم می پاشد و به محیطی دشمنانه تبدیل می کند.
- حق با شماست که من آدرس صریحی در مورد آنهایی که ترک را <خر> و... می خوانند

نداده ام. باید این کار را می کردم و اشتباه از من بود. راستش را بخواهید، من فکر کردم که در حقیقت طرف گفتگو ندارم و یک کامنت اتفاقی را جواب می دهم.
من در این مورد با زنده یاد شهریار زیاد توافق ندارم. تصور من این نیست که تهرانیها این کار را می کنند.
تصور من این است که این سیاست نابخردانه از تهران، یعنی مرکز قدرت سیاسی و از طرف قدرتهای سیاسی مرکزی برنامه ریزی و سازماندهی و صادر می شود. در مورد جکهای ترکی تا آنجایی که من اطلاع دارم، به زمان ناصرالدین شاه برمی گردد.
من بارها نوشته ام که به <فارس> و <ترک> معتقد نیستم. تصور می کنم که ما در این دوران نه <فارس> داریم و نه <ترک> بلکه <فارسی زبان> و <ترکی زبان> داریم. حالا اگر کسی خودش را فارس یا ترک تعریف می کند، چیز دیگری است و حق آنهاست.
فکر می کنم که باید سعی شود تا این فرهنگ نابخردانه جک سازی و تحقیر و دشمنی از بین برود. متاسفانه در سالهای اخیر، به این سیاستها از هر طرف دامن زده می شود که نتیجه آن جز تعمیق دشمنی و نفرت نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

هر گردی گردو نیست . نویسندگانی که در خدمت مردم و صلح و برابری و آزادی نباشند ، دیوانگان بی مزد و با بامزدی هستند که تخمه کینه و راسیسم و دشمنی با خلقهای دیگرایران را در اینجا و آنجا پخش میکنند .در نازیسم فاشیستی آلمان ،هیتلر خود را نقاش بحساب می آورد . گوبلز وزیر تبلیغات او چندین رمان و نقد ادبی نوشته بود ولی دیدیم که هر دو چه جانورانی از آب درآمدند و موجب قتل میلیونها انسان شدند چون راسیست و زیاده خواه بودند .و 24 ساعت در باره نژاد سخنسرایی میکردند .شما هم گویا اینجا مرتب عنوان نوشته هایتان را تغییر میدهید تا پیام رمزاتان را به شنوندگان مورد علاقه تان برسانید . این کار شما زیر نظر تیزهوشان هست......

نوشته شده توسط: Anonymous

کسی قصد دفاع از الهام علیوف و پدرش رو نداره. اما همین قدر بگم که الهام علیوف با دیپلم ردی چوپانی به زبانهای روسی، انگلیسی و فرانسه کاملا مسلطه. ترکی استانبولی رو خیلی خوب متوجه میشه + زبان مادری خودش. با سیاستهای درست و غلطش هم جمهوری آذربایجان رو به اینجایی که میبینید رسونده. یعنی از یک کشور گرسنه، به کشوری که ارزش پولش با یورو برابری میکنه و بسیار پیشرفت کرده نسبت به گذشته. حالا مقایسه کن با احمدی نژاد که جواب سلام علیک رو هم نمی تونست به انگلیسی بده و بیلان کاریش هم که جلوی چشمه. خوب، اگه با معیارهای شما جلو بریم، باید گفت که ارزش دیپلم ردی چوپانی جمهوری آذربایجان هزار برابر از دکتراهای ما بیشتره. نهایتا برای بار هزارم به شما توصیه میشه قبل از گشودن دهان، کمی مغز مبارک رو به کار بکشید که یه وقت حرفاتون تف سر بالا نشه.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آ. ائلیار شما به این سئوال تا حال جواب نداده اید.شما با کی میخواهید فدرال تشکیل بدهید؟ حتما خواهید نوشت: با نیروهای مترقی. پس سئوال بعدی این است: از این گروه های مترقی چند تا اسم ببرید. تا به این سئوال جواب ندهید , تمامی بحث هایتان در این زمینه وقت تلف کردن است.

نوشته شده توسط: Anonymous

من تصور میکنم همان آهوی بیچاره را هم همین مسلمانهای افراطی و یا عادی سر بریدند و به قول خودشان ذبح اسلامی نمودند تا راحتر آن را به بخانه حمل کنند و گوشت مجانی میل بفرمایند. چون در شهری که من زندگی میکنم بارها این نمونه ها را شاهد بودم.
اگر گرگ به این آهو حمله میکرد در بدنش جای زخم دیده ولی هیچ زخم دیگری در بدن این بیچاره نیست. از سوی دیگر گرگ، شیر و ببر این چنین سر حیوانات را قطع نمی کند

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یوسف گرامی
بحث «فدرالیسم و استقلال» اصولاً مربوط به متن بالا نیست که دلایل اثبات عملی بودن جدایی را می پرسد. و انحرافی ست. منهم نمی خواهم دیگر داخل آن بشود که در دهها مقاله توضیح داده ام. بهتر است در همین سئوال اصلی بمانیم و شما که استقلال طلب هستید
میتوانید به سه سئوال مطرح در متن پاسخ دهید. مثل کاری که دوستی اینجا انجام داد و جواب خود را نوشت.

اما محض اطلاع بگویم که بله من از زندانها تجارب زیادی دارم و در نوشته های غیر سیاسیم نیز منعکس است. تجارب من چیزهایی را که میگویم دقیقاً تأیید میکنند.

در امید و نومیدی ، آنکه سنگ بزرگ برمیدارد تولید ناامیدی میکند. برخلاف ظاهر امر. اما آنکه دست به سنگ کوچکی می برد عینی تراست و حداقل امید اندکی تولید میکند. براین اساس در فرهنگ آذربایجان گفته اند:« قوپباز داشا یاپیشما»! این تجربه ی هزاران ساله مردم ماست.

کسی که به این اصل توجه نمی کند البته زیان و نومیدی بار میاورد.
امید در عینی نگری ست. منطق و استدلال است. وقتی کسی نمی تواند «دلایل عملی بودن تز استقلال» را که به آن «باور» دارد بیان کند «واویلاست».

شما بجای «پاسخ به سئوالات» از «تحت ستم بودن-نقض حقوق-تبعیض» صحبت میکنید.اختلافی اینجانیست. اختلاف در «راه حل عملی و غیر عملی»ست. کسی که میگوید راحل من عملی ست بهتر است «دلایل خود را نیز ضمیمه کند». یا راحت بگوید «آقا من بی دلیل حرف میزنم» . که میدانیم آنهم هم «میشود پروپاگاندا و خود فریبی و دگرفریبی». بدیهی ست که این شایسته ما نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

در باره این جمله شما که فرموده اید «کسانی بودند که در چند دهه پیش ترکها را <خر> گفتند و رشتیها را <کله ماهی خوار> و عربها را <سوسمار خوار>» نمی دانم منظورتان کیست. همینقدر می دانم که زنده یاد شهریار که سراینده شعر معروف "الا تهرانیا" است، دقیقا تهرانیها را مورد نظر دارد و نه "فارسها" را و می گوید: الا ای داور دانـــــــــا تــــو مـی دانـی کـه ایـرانــی / چــه محـنـتها کشید از دست این تهران و تهرانی /// تــــــو ای بــیــمار نـادانی چه هذیان و هدر گفتی / برشتی کله ماهی خور به طوسی کله خر گفتی /// قــــــمـــی را بـــد شمـردی اصفهانی را بتر گفتی / جــوانــمــردان آذربـــایــجــان را تـــرک خـــر گـفتی /// می بینید که در اینجا قمی و اصفهانی و طوسی هم از شر تهرانی در امان نیستند، حالا شما بفرمائید اصفهانی و قمی و طوسی تُرکَند، عربند، رشتی اند؟ شهریار از قضا دقیقا مشکل را درست فهمیده بود

و با سوء استفاده از خزعبلات عده ای پایتخت نشین بیمار بدنبال ایجاد نفرت قومی نبود. همچنین بد نیست نگاهی به تاریخچه این "جُک سازیها" بیندازید تا ببینید که ریشه آنها به دوران قاجارهای تُرک برمی گردد و نه به روزگار حکومت قوم موهوم و خیالی "فارس". در اینباره خواندن نوشته های ژوکوفسکی در سال 1889
(یعنی 1268)، بخصوص در باره اشعار تهرانیها در باره شهرستانیها مسلما راهگشا خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ثانی عزیز، من بارها و بارها این بحثها را با دوستان کرده‌ام و با استدلالاتی نزدیک به آن چیزی که شما می نویسید سعی در نقد روش ایشان داشته ام. آقای توکلی معتقد است: «درک من و شما از دمکراسی کمی متفاوت است و این شاید به دلیل محل اقامت در دو کشور متفاوت باشد» و در یکی از همین بحثها یک عزیز دیگری حتی مدعی شد که نژادپرستی در دانمارک جرم نیست. من البته از آنجایی که حرف بی سند را نمی پذیرم، برای ایشان از قانون مدنی دانمارک با ذکر آدرس دقیق نمونه آوردم که نخیر اینطور نیست. همانطور که شاهد هستید، آقای توکلی مصرانه از جواب به سؤال بسیار سرراست و روشنگرانه شما طفره می رود. خود آقای ائلیار هم که حالا بنا بر دلائلی از وضعیت موجود شاکی است، ماهها پیش که من طرف این بحث بودم استدلالاتی نظیر حرفهای امروز آقای توکلی را به عنوان جوابیه ارائه می داد. قضیه بسیار ساده تر از این حرفهاست: اگر بحثها علمی و منطق

منطقی باشند و هیاهو برپا نکنند، فکر می کنید چند نفر به این سایت مراجعه می کنند؟ یا صریحتر بپرسم: چند نفر آن را کلیک می کنند؟ آقای توکلی (و همچنین آقای ائلیار آنروزها) می گویند نژادپرستی ممنوع است، ولی بحث نظری در باره آن ازاد است. بسیار خوب! مثل این می ماند که ما بگوییم پورنوگرافی کودکان ممنوع است، ولی بحث نظری درباره آن آزاد است و بعد بیائیم در سایتمان تصاویر پورنوگرافی کودکان را به عنوان بحث نظری منتشر کنیم. من مخصوصا این مثال را آوردم که جای بگومگو نداشته باشد. راستی چند نفر در این سایت در مورد نژادپرستی بحث نظری می کنند و چند نفر فقط عقده گشائی نژادپرستانه می کنند؟ من بارها به دوستان گوشزد کردم که این سایت با این سیاست «هرچه می خواهد دل تنگت بگو» تبدیل می شود به مجله زرد، که هدفش جلب مخاطب به هر قیمتی است. جالب است که خود آقای توکلی هنگام صحبت از رضاشاه او را "رضا قلدر" می نامد، ولی معتقد است که توهین در این سایت ممنوع است. مسئله این نیست که رضاشاه واقعا قلدر بود یا نبود، مسئله این است که کاربرد کلمه قلدر هیچ سنخیتی با "بحث نظری" مورد ادعای آقایان ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي توكلي تحريم ها بر عليه من كي برداشته خواهد شد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

البته شما از مریخ آمده اید! و برای نجات ایران خواهش میکنم راه حلهای مریخی خودتان را ارائه دهید! ولی قبل از اینکه راه حلهای مریخی را افشا کنید، به پرسشی که از 3 روز پیش توسط ایلیار طرح شده، پاسخی در خور بدهید! بدون دوباره گوئیها. مانند صفحه های خط خورده گرامافون.
و بهتر است نام زیبای خودتان را بنویسید و از نام مخاطب خود طفره نروید! که این روش، روش ترسوها و دوروها است!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پان ترک بیسواد ! احمدی نژاد در زمان شاه دانشجوی برق بود . اگر ایران را میشناختی ، می فهمیدی این یعنی چه .دو رئیس جمهور شما در باکو یعنی آن پدر و پسر فعلی حتی چوپان هم نبودند و حکومت ارثی در ترکستان برقرار کرده اند . اگر ایران دهها حزب و سازمان افتخارآفرین کمونیستی دارد شما چه دارید ؟ مشتی تجزیه طلب ایلی قوم پرست دهاتی با زیاده خواهی هایی آسمانی !

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی ٢١ آذر فرا می رسد تمام استخوانهایم از سرما می لرزد، یاد پدرانمان می افتم که مظلومانه در بالای کوههای قافلانکوه قتل عام شدند و خون آنها هفته ها رودخانه قزل اوزن را سرخگون کرده بود، جهانیان آنها تنها گذاشتند و رژیم پهلوی همه شان را سلاخی کرد، جنازه آنقدر زیاد بود که کفن کفاف نبود و زنها چادرهایشان را بجای کفن استفاده کردند، تمام تفنگها در کنار جنازه ها بدون فشنگ بودند و آنها بعد از شلیک آخرین گلوله هایشان شهید شده بودند،

نوشته شده توسط: Anonymous

یئنی گاموخ یعنی چه ؟ !درود بر تمام دولتهای ایرانی که تجزیه طلبان زیر پرچم هویت خواهی را از میان مردم ایزوله میکنند تا موجب خونریزی بیگناهان نشوند .

نوشته شده توسط: Anonymous

جماعتی که رئیس جمهورش احمدی نژاد و روحانی و.... باشد, کومونیست کارگری اش هم شما میشوید. خودش میفهمد منظورم کیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه, اقرار بعد التحریر, با طلب پوزش جهت تحریف حقیقت به علت جوگیری و لغزش حافظه, در آن سالها بنده نه تنها سعی در فرونشادن آتش نداشتم بلکه یکی از آتش افروزانی بودم که دائما با " طرفین " کلنجار میرفتم تا آنکه بالاخره خسته شدم و این " مکاشفه "!!! بعد ها به وقوع پیوست و لی بهرحال آن آتش در آنجا خاموش شد و نتیجه همان بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

قواعد فیزیکی و علمی و عملی و تجربی و فرهنگی و عقلی و ضرب المثلی میگویند که یک دست صدا ندارد و به زبانی دیگر برای کف زدن دو دست لازم است. من سالها در سایت های دیگر میکوشیدم کاری را که بعضی از دوستان سعی در انجام آن دارند انجام داده و آتش نفاق و ستیز را خاموش کنم. نشد که نشد, تا آنکه سر انجام کشف کردم!!! که برای کف زدن و تولید صدا, دو دست لازم است و دست خود را پس کشیدم. قائله تا آنجا که به من مربوط بود خوابید. چرا باید همیشه دیگران برای ما کار کنند؟ دهن به دهن گذاردن بجایی نمیرسد. زمانی که یک طرف ساکت شد بگذار طرف دیگر هرچه میخواهد داد بزند, صدای او ندائی نخواهد داشت - سوی ما آید ندا ها از صدا - و نصیحت بزرگان را بیاد بیاوریم که توسنی کردم, ندانستم همی - کز کشیدن سخت تر گردد کمند. گرچه, تجربه به من میگوید اگر کار با نصیحت درست میشد, دنیا بهشت برین بود. انشالله موفق باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اجحاف اقتصادی، اجحاف فرهنگی، اجحاف سیاسی و اجتنماعی و دهها نوع اجحاف دیگر در حق ملت ترک آذربایجان بصورت مزمن و نامرعی اعمال شده که این اجحافات در پیش ملت، دولت، اپوزسیون و روشنفکران فارس و حتی ترکهای قلب ماهیت یافته به یک امری طبیعی تبدیل شده، نحوه آموزش در مدارس و اجتماع طوری تدوین و تنظیم شده که ترک هالو با آی کیو خیلی پائین در حدّ آشغالچی، قارسون و نظافتچی و فارس اشرف مخلوقات با آی کیو خیلی بالا همگی دانشمند، کارشناس، پژوهشگر، آکادمسین، پروفسور فیزیک و علوم فضائی در مغز و مخ همه چپانده اند، این القائات ذهنی بصورت قدم بقدم و بطور همه جانبه و در تمام زمینه ها بدون کوچکترین وقفه ائی اعمال گردیده است،
٩٠ سال نحوه آموزش اینچنینی اکثرین ملت فارس را به نوعی نارسیسم شخصیتی و یا خود شیفتگی مبتلا کرده، و معالجه نارسیسم شخصیتی با این گستردگی،

نیاز به وجود صدها هزار روانکاو و روانشناس دارد ، البته این در صورتی کارساز است که مبتلایان میلیونی نارسیسم، متوجه مریضی خود شده و قبول کرده باشند که مریضند و داوطلب مداوا و روانتراپی باشند، اگر بفرض محال واکسن آنتی نارسیسم یافته شود شاید بشود امیدوار شد، در طرف دیگر معادله، ملت ترک آذربایجان است که سالها مورد تحقیر و تهدید واقع شده، امروز آذربایجانی ها همانند دیگر ملل با ارتباطات کامپیوتری می توانند با جهانیان ارتباط برقرار کنند و به حقوق از دست رفته خود پی ببرند و اقدام به رهائی از یوغ ملتی دیگری که حتی آموزش بزبان مادری، ابتدائیترین حقوق ذاتی بشر را هم از آنها دریغ داشته و محروم ساخته بپا خیزند،
انرژی حاصل از سالیان سال تحقیر و توهین در حق ملت ترک آذربایجان برای سیاستمداران قابل درک نیست و بهمین خاطر است که به استقلال طلبان ملت ترک آذربایجان نسبت جاسوس و وطن فروش می دهند، این آشی است که دولت و ملت فارس در عرض این نود سال برای ملت ترک آذربایجان پخته، آیا فدرالیسم قادر است نارسیسم میلیونی را معالجه کند؟ ما هم نمی خواهیم از دماغ کسی خون دربیاید، نود سال است که ایران توسط حاکمیت و ملت فارس به کشوری خودی و غیرخودی تقسیم شده است و عملاّ به دو قطب فارس و غیر فارس تجزیه شده،
نوشته شده توسط: Anonymous

آیا استراتژی شما نجات آذربایجان است ‌و یا حفظ تمامیت ارضی ایران؟ اگر مرزهای پرگهر مدّ نظرتان است، پس مسئله آذربایجان نوعی بر خورد تاکتیکی محسوب می شود، که امری است مصلحتگرایانه و کوتاه مدت برای هدف غائی یا حفظ تمامیت ارضی، البته بر اساس همین تاکتیک حزب توده بود که ما شاهد قتل عام بیش از ٢٥٠٠٠ نفر فدائی آذربایجان در سرمای ٢١ آذر ١٣٢٥ بوده ائیم، آذربایجانیها قجله بیئن نیستند که یک اشتباه را دوبار تکرار کنند،

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار شما حقایق جامعه ایران را میخواهید توجیه کنید و مینویسید « من این را درست نمیدانم که انسان وقتی از جایی ناامید شد برود برای خودش امید واهی بتراشد و زیانها بار آورد. » .من نمیدانم شما در زندان بوده اید یا نه آنهایی که به کوتاه مدت محکوم شده اند روز شماری میکنند ولی دراز مدتی ها بالخص ابدی ها و زیر اعدامها به تغیر بنیادی « انقلاب » . ملل غیر فارس در ایران همانند ابدی ها و یا زیر اعدامی هستند و هیچگونه دلگرمی و امید به رفرم روحانی ویا اطلاعیه مرکز گرا ها ندارند و منتظر روز موعود رهایی از زندان ایران به شکل گسسته از زنجیر هستند و استقلال نقطه امید این رهایی است هر چند به خیال جنابعالی خیال واهی باشد ولی این امید است و گرنه در نامیدی به آینده بدترین شکل زندگی است و شما ها همانند سیاست مداران حاکم مبلغ نامیدی هستید ببینید آخوند روحانی وعده نجات دریاچه اورمیه را داد چه شد ! وعده مرگز

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یوسف عزیز
فرض کنیم کسی موافق حقوق ما نیست. به قول شما.
من راه کسب حقوق را در مقالات مختلف گفته ام. و اینجا از آن میگذرم.
اما شما از «امید به استقلال به معنای جدایی » که یک حق است صحبت میکنید.
بسیار خوب و محترم.
من میخواهم « دلایل اثباتی و عملی بودن این امید » را ببینم.
عقل سلیم میگوید آدم به یک چیز «عینی و عملی» میتواند امید ببندد. به چیز بی دلیل و قانع نکننده که نمی شود امید بست.
البته بعضی ها وقتی از یک طرف نامید شدند میکوشند در طرف دیگر «امیدی» هرچند «تخیلی» برای خود درست کنند. بسیار خوب درست کنند و کسی مخالف نیست.

اما من به « جمع بزرگی از انسانها و بخصوص جوانها» فکر میکنم که با یک «امید تخیلی» ، زندگی و نیرو جوانیشان را تلف میکنند و چه بسا از زندان و شکنجه و گورستان و غربت و آوارگی سردرمیاورند. این شکست و ضایعه سنگین و چه بسا جبران ناپذیر است. در حق خود و عزیزانشان و جامعه.

بنابرین چه بهتر که روی این «راه و امید» عمیق تر بیاندیشیم. شاید به نتایج قابل توجهی رسیدیم.
من این را درست نمیدانم که انسان وقتی از جایی ناامید شد برود برای خودش امید واهی بتراشد و زیانها بار آورد.
درست آن است که «علل ناامیدی» خود را رفع کند و ببیند چگونه میتواند به امید واقعی دست یابد.
شما میگویید مدرسه را قبول نمیکنند جدا میشم.
من میگویم مدرسه را نمی توانیم کسب کنیم ، جدایی را چطورمیتوانیم عملی کنیم؟
سنگ بزرگ علامت نزدن است.
عاقلانه آن است که نخست بکوشیم همین چیزکوچک را بگیریم و بعد بدنبال چیزهای دیگر باشیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب <جناب کاظم ثانی>، من و شما اگر صداقت داشته باشیم و به وجدان علمی سیاسی پایبند باشیم، باید گواهی بدهیم که این سایت سالهاست محلی شده برای چندین تن <فاشیسم کور ترک> و <فاشیسم کور فارس> که مدام همدیگر را در اینجا تحقیر می کنند.
من و شما اگر صادق باشیم باید گواهی بدهیم که آغازگر این <بحث کثیف> کسانی بودند که در چند دهه پیش ترکها را <خر> گفتند و رشتیها را <کله ماهی خوار> و عربها را <سوسمار خوار> و....