Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقا جان ! باشد. سیزدیین اولسون قال یاتسین- حق باشماست، قال ومقال را خاتمه بدهید. همه این نظرات راست و میانه و چپ درست و محترم.خوب حالا چکار کنیم؟ آذربایجان را جدا کنیم؟ ...
برخی ها مثل من زورشان نمی رسد.ماشا الله که شماها -هی گوپ -میزنید، هرکولس هستید بفرمایید جدا کنید:
- از آذربایجانغربی یک وجب به کردها نمی دهیم- لطف کنید آنها راشکست دهید
- ایران پرستان بروند بزبچرانند. آنها راهم شکست دهید
-لشکرملاها همه به چاه جمکران. آنها راهم نابود کنید
- دیگر کسی هست.بله فدرالیستها- به اروپای فدرال -برای آوارگی.وکمونیستها را هم بفرستید به زیارت قبر لنین.
- تبریز وباکو و آنکارا راهم یکی بکنید.
ببینیم به هیتلروموسولینی میرسید یا آنها را پشت سرمیگذارید.
میگویند آدمی یک کمی خردمند باشد بهتر است. تا اینکه هرکولس باشد .
حتماً اشتباه میکنند.
شما این اشتباهات را هرکولس واراصلاح کنید.

سیزساغ- من ناساغ
من چاق-سیز ناچاق
نوشته شده توسط: Anonymous

ما ایرانیان پارسی زبان حق داریم که فکر کنیم غالب شما ترکهای فعال در این سایت تجزیه طلب هستید و نه هویت خواه . بنا براین صورت قضیه روشن است . آیا 70 میلیون ایرانی اجازه خواهند داد که مملکت هفت هزارسال شان تجزیه شود و به کسانی داده شود که بر اثر هجوم بیگانه از زمان مغول یا بخاطر آزادی دامپروزی به عنوان عشایر مهمان وارد کشور میزبان شده اند اکنون از صاحبخانه بخواهند که خانه را با آنان تقسیم کند ؟. ریشه شما در فلات پامیر و زبان مغولی است . ایران میهن ایرانیان و مهمانانی است که اتوریته و شرایط خانه میزبان و مهماندار را قبول کنند . راه سوم یک نبرد سرنوشت ساز است تا ایران متمرکز و قدرتمند پایدار بماند .این گود و این میدان!

نوشته شده توسط: Anonymous

جهت اطلاع دوستان! زنده یاد "رفیق سعید سلطانپور" از ترکان سبزوار بود. که از طرف جلادان رژیم اسلامی در شب عروشی اش دستگیرو تیرباران شد. یادش بخیر! شایع است که او از طرف افراد مشکوکی لو رفته بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگرجناب سیروس مددی، بنا به گفته خودش که به فدرالیسم باور دارد، و خوشبختی و سعادت مردم آذربایجان را تحت قیمومیت، وکالت و آقائی پان ایرانیسم و پانفارسیسم و اعمال زبان فارسی بر مردم آذربایجان می بیند، این نطر خودش است. اما چرا برای تبلیغ و باوراندن افکار خود بدیگران ، جنازه زنده یاد پیشه وری را در صحبتهایش به طور تلویحی با خود یدک میکشد؟ و از وی دست بردار نیست؟ آیا فکر میکند، که بدون توسل جستن بگفتارهفتاد سال پیش سیدجعفر پیشه وری رهبر فقید حکومت ملی آذربایجان، شخصا در میان مردم مقبولیت سیاسی ندارد؟ و باید با توسل به پیشه وری اهداف سیاسی خود را به پیش ببرد؟ پیشه وری شخصا در صحبتهای خود به این موضوع که حکومت ملی آذربایجان در دایره چهار چوب ایران صورت میگیرد، اشاره کرده است و این موضوع چیز کاملا روشن و مبرهنی است. اما خیلی وقت است که این گفته ها بتاریخ پیوسته

است استدلال جناب مددی همیشه این است که میفرماید، و تاکید میکند، که تاریخ آذربایجان و گفته های پیشه وری را نمی خواهد جعل بکند! ما نگفتیم گفته های هفتاد سال پیش پیشه وری را جعل بکند. ما میگوئیم اگر آقای مددی فدرالیسم تحت رهبری پان ایرانیسم و حاکمیت زبان فارسی را میخواهد، نظرش برای خودش محترم است. اما گفته های هفتاد سال پیش پیشه وری را برای خود سپر بلا نکند. و در پشت گفته های وی سنگر نگیرد. چون بر فرض مثال اگر زنده یاد پیشه وری در قید حیات میبود، ممکن بود بر عکس آقای مددی، نسبت به مسائل آذربایجان نظر کاملا متفاوتی داشته باشد. و طور دیگری بایندیشد، و حتا بنا به مصلحت زمان تغییر و تحولاتی در دیدگاه سیاسی اش بدهد! زیرا او نسبت به مسائل مردم آذربایجان انسان یک دنده و دگمی نبود. و خوشبختی و منافع و مصالح مردم آذربایجان را بالاتر از هر چیزدیگری در مد نظر داشت. آقای سیروس مددی تنها ترکی نیست که فدرالیسم میخواهد، صدها افراد، و تشکیلاتها، و شخصیتهای مختلف آذربایجانی دیگری نیز وجود دارند، که فدرالیسم میخواهند، اما آنان هیچوقت مثل جناب مددی از گفته های هفتاد سال پیش آقای سید جعفر پیشه وری، برای خود مقدسات و قبله گاه، درست نکرده اند، و نظرات خود را بدون پناه جستن به پیشه وری فقید ابراز میدارند، و نیازی به گفته های هفتاد سال پیش پیشه وری ندارند. متاسفانه جناب مددی در اغلب بیاناتش در مورد مسائل آذربایجان گفته های هفتاد سال پیش پیشه وری را ملکه ذهنش کرده است. و اغلب بعنوان پشت بند حرفهایش آنرا تکرار میکند. کسی که خود را سیاستچی میداند، لازم است مسائل امروز آذربایجان را بنا بر دیدگاه سیاسی خود، تجزیه و تحلیل بکند، و نه بصورت دگم در افکار هفتاد سال پیش در جا بزند. زیرا زمان و جغرافیای مرزی منطقه تغییر یافته است و ما در هفتاد سال پیش زندگی نمی کنیم. پیشه وری نیزخیلی وقت است به تاریخ پیوسته است. و حکومت ملی تشکیل شده وی، در چهارچوب همان جغرافیای ایران، خیلی وقت است که شکست خورده است. و تار و مار شده است. و طبق مثل معروف (تجربه را تجربه کردن خطاست.) و یک سیاستچی واقع بین لازم است از تاریخ درس عبرت بگیرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگرجناب سیروس مددی، بنا به گفته خودش که به فدرالیسم باور دارد، و خوشبختی و سعادت مردم آذربایجان را تحت قیمومیت، وکالت و آقائی پان ایرانیسم و پانفارسیسم و اعمال زبان فارسی بر مردم آذربایجان می بیند، این نطر خودش است. اما چرا برای تبلیغ و باوراندن افکار خود بدیگران ، جنازه زنده یاد پیشه وری را در صحبتهایش به طور تلویحی با خود یدک میکشد؟ و از وی دست بردار نیست؟ آیا فکر میکند، که بدون توسل جستن بگفتارهفتاد سال پیش سیدجعفر پیشه وری رهبر فقید حکومت ملی آذربایجان، شخصا در میان مردم مقبولیت سیاسی ندارد؟ و باید با توسل به پیشه وری اهداف سیاسی خود را به پیش ببرد؟ پیشه وری شخصا در صحبتهای خود به این موضوع که حکومت ملی آذربایجان در دایره چهار چوب ایران صورت میگیرد، اشاره کرده است و این موضوع چیز کاملا روشن و مبرهنی است. اما خیلی وقت است که این گفته ها بتاریخ پیوسته

است استدلال جناب مددی همیشه این است که میفرماید، و تاکید میکند، که تاریخ آذربایجان و گفته های پیشه وری را نمی خواهد جعل بکند! ما نگفتیم گفته های هفتاد سال پیش پیشه وری را جعل بکند. ما میگوئیم اگر آقای مددی فدرالیسم تحت رهبری پان ایرانیسم و حاکمیت زبان فارسی را میخواهد، نظرش برای خودش محترم است. اما گفته های هفتاد سال پیش پیشه وری را برای خود سپر بلا نکند. و در پشت گفته های وی سنگر نگیرد. چون بر فرض مثال اگر زنده یاد پیشه وری در قید حیات میبود، ممکن بود بر عکس آقای مددی، نسبت به مسائل آذربایجان نظر کاملا متفاوتی داشته باشد. و طور دیگری بایندیشد، و حتا بنا به مصلحت زمان تغییر و تحولاتی در دیدگاه سیاسی اش بدهد! زیرا او نسبت به مسائل مردم آذربایجان انسان یک دنده و دگمی نبود. و خوشبختی و منافع و مصالح مردم آذربایجان را بالاتر از هر چیزدیگری در مد نظر داشت. آقای سیروس مددی تنها ترکی نیست که فدرالیسم میخواهد، صدها افراد، و تشکیلاتها، و شخصیتهای مختلف آذربایجانی دیگری نیز وجود دارند، که فدرالیسم میخواهند، اما آنان هیچوقت مثل جناب مددی از گفته های هفتاد سال پیش آقای سید جعفر پیشه وری، برای خود مقدسات و قبله گاه، درست نکرده اند، و نظرات خود را بدون پناه جستن به پیشه وری فقید ابراز میدارند، و نیازی به گفته های هفتاد سال پیش پیشه وری ندارند. متاسفانه جناب مددی در اغلب بیاناتش در مورد مسائل آذربایجان گفته های هفتاد سال پیش پیشه وری را ملکه ذهنش کرده است. و اغلب بعنوان پشت بند حرفهایش آنرا تکرار میکند. کسی که خود را سیاستچی میداند، لازم است مسائل امروز آذربایجان را بنا بر دیدگاه سیاسی خود، تجزیه و تحلیل بکند، و نه بصورت دگم در افکار هفتاد سال پیش در جا بزند. زیرا زمان و جغرافیای مرزی منطقه تغییر یافته است و ما در هفتاد سال پیش زندگی نمی کنیم. پیشه وری نیزخیلی وقت است به تاریخ پیوسته است. و حکومت ملی تشکیل شده وی، در چهارچوب همان جغرافیای ایران، خیلی وقت است که شکست خورده است. و تار و مار شده است. و طبق مثل معروف (تجربه را تجربه کردن خطاست.) و یک سیاستچی واقع بین لازم است از تاریخ درس عبرت بگیرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامەی کامنت قبلی ،، جمهوری کوردستان یک پرچم ملی کوردستان را داشت همین پرچمی کە امروز در کوردستان عراق هست ، جمهوری کوردستان یک مارش ملی و سرود ملی کوردستان را داشت و همین سرود ملی جمهوری کوردستان امروز در تمام بخشهای کوردستان رسمیت دارد بخصوص در کوردستان عراق ، سرود ملی کوردستان ای رقب ملت کورد زندە است ،، و جبر زمان و حوادث نتوانستە آن را در هم بشکند
هیچ کس نگوید کورد مردە است کورد زندە است .... و هیچ وقت پرچم آن بە زمین نخواهد افتاد

ما فرزندان رنگ سرخ و انقلابیم نگاه کن چە خونین است گذشته مان

ما فرزندان ماد و کیخسرو هستیم ،،، دین ما آئین ما وطن ماست

کسی نگوید کورد مرد است ،،،، کورد زندە است و پرچممان هیچ وقت بە زمین نمیافتد

جوانان کورد حاضر و آمادە هستند ،، جان فدا هستند در راه وطن جان فدا

این بخشی از سرود ملی است کە یادگار جمهوری کوردستان میباشد و همین امروز هم در تمام مراسمهای کوردها دست جمعی خواندە میشود
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یوسف آذربایجان، عده ای معتقدند که آذربایجانی ها ترک هستند و عده ای دیگر معتقد هستند که آذربایجانی ها چند رگه هستند و ترک نیستند و فقط زبانشان ترکی است. بعضی ها هم میان ترکی و ترکی آذربایجانی تفاوت قائل می شوند و ترکی آذربایجانی را به عنوان یک زبان مستقل و شاخه ای از شاخه های متفاوت زبان ترکی می دانند. عده ای هم معتقدند که آذربایجانی ها آذری هستند و زبان دیگری داشته اند و بعدا زبان ترکی در آنجا رواج پیدا کرده است. در مورد همه اینها می توان بحث کرد. ولی شما می خواهید نظرتان را به دیگران و از جمله به آقای سیروس مددی تحمیل کنید و می خواهید ایشان را مجبور کنید که نظر شما را قبول کند.
شما در نظر خودتان باقی بمانید و اجازه بدهید دیگران هم نظر خودشان را داشته باشند.
آنچه که مهم است این است که مردم آذربایجان بتوانند به همین زبان موجود و رایج در آنجا صحبت کنند، بخوانند و بنویسند و تحصیل کنند.

البته این فقط یکی از خواسته های به حق مردم آذربایجان است و در این کامنت در مورد آنها صحبت نمی کنم.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سیروس مددی شما خودتان اظهار داشتید تاریخ را نمیشود تغیر داد تاریخ تاریخ است ولی شما با چشم بندی میخواهید در 2 سطر کل تاریخ مدون جمهوری کوردستان را با مرکزیت مهاباد مخدوش کنید و پاک کنید ،،، جناب مددی جمهوری کوردستان جمهوری بود و تمام اسناد منتشر در آن زمان با نام جمهوری کوردستان یا کومار کوردستان مدون است و در آرشیو موجود است ارگان رسمی حکومت کوردستان با آرم مخصوص حکومت و با نام جمهوری کوردستان منتشر میشد این جمهوری یک کابینە داشت و وزرای کابینە مشخص و با اسم و رسم بودند و رئیس این جمهوری قاضی محمد از طرف مردم با رأی آزاد مردم انتخاب شد و در میدان مرکزی شهر مهاباد با لقب پیشوا سوگند وفاداری و خدمت بە جمهوری کوردستان را میخورد

این جمهوری تنها منحصر بە مردم کورد در ایران نبود ، از کوردهای تمام بخشهای کوردستان مثل تورکیە، عراق، سوریە و حتی ارمنستان و قزاقستان و آذربایجان شوروی آنزمان شرکت داشتند و ستون فقرات ارتش این جمهوری جمهوری کوردستان را از کوردهای عراق تشکیل میداد کە وزیر دفاع آن مصطفی بارزانی کە درجەی ژنرالی را از رئیس جمهوری کوردستان گرفتند بود 1000 ها سند مکتوب و تاریخی موجود است کە جمهوری کوردستان یک جمهوری بود با یک حکومت و کابینە و ارگان رسمی، یک ارتش، و رادیو و تلگراف، و آموزش و پرورش و مدارس و اقتصاد، راه و ترابری، وو تمام اینها وزیر داشتە در کابینە قاضی محمد حال کە یک جمهوری پایدار نماند بە دلایلی دلیل بر این نیست کە یک جمهوری نبود ، مادر من در آن جمهوری فعال بود و حضور داشت و تا زمان فوت همیشە اظهار میداشت کە بهترین دوران زندگی ایشان زندگی درآن 11 ماه حکومت و جمهوری کوردستان بود
نوشته شده توسط: Anonymous

حتما مثال جن وبسم الله را میدانید و این هویت ترک بودن آذربایجانی ها نیز تابو رژیم شاه - استالین و رژیم شیخ کنونی ایرانی و باصطلاح روشنفکر های مرکز گرا و تتمه هایشان میباشد .ببینید آقا سیروس مددی زمین و زمان را بهم میزند ولی حاضر نیست اشاره ای به هویت ترک بودن آذربایجانی ها بکند و نه حاضر است این نماینده پانترکیزیم رایج شده توسط وزارت اطلاعات رژیم را نشان دهد که کدام تشکیلات آذربایجانی است. و در ضمن بنظر من پیشه وری در آن مقطع زمانی خواهان استقلال آذربایجان جنوبی نبوده است منتها هستند کسانی که از برنامه و عمل کرد حکومت ملی از جمله چاپ اسناد بها دار که مثل پول تداول داشت و یا ارتش ملی چنین برداشتی را دارند- در رابطه با کرد ها باید بگویم که در تمامی اسناد چنین نوشته شده . کردهای کردستان آذربایجان .مثال سفر هيئت نمایندگی حکومت ملی آذربایجان به تهران و معرفی ترکیب هیئت

معرفی ترکیب هیئت « آذربایجان ملتینین مختار نماینده لری آقایان پیشه وری ، صادق بادکان ، دکترجهانشلو، فریدون ابراهیمی ، صادق دیلمقانی و آقای محمد حسین خان سیف قاضی آذربایجانکرستا نینین نماینده سی. در زیر سند در قسمت تبصره- آذربایجان کردستانین مرکزی مهاباد شهریدر. تاریخ ٩-٢-٢٥ .
نوشته شده توسط: Anonymous

به اطلاع آقای فتح راضی و دیگر خوانندگان محترم این نوشته میرسانم که ـ کانون اندیشه کپنهاگ که برگزارکنندهٔ این برنامه بود مسئولیّت این اشتباه را که حکومت ملی آذربایجان را جمهوری آذربایجان نامیده است به عهده میگیرد. این ناشی از کم اطلاعی من که مسئول تهییهٔ آفیش بودم بود ۰ آقای سیروس مددی این موضوع را هم قبل از برنامه و هم در طّی پرسش و پاسخ به برگزارکننده گان این برنامه تذکّر داد وآقای توکلی هم در این رابطه مسئولییتی نداشته است۰

نوشته شده توسط: Anonymous

بلی. کیانوش عزیز تیتر را از آفیش کانون اندیشه برداشته است. اشتباه رفقا بود و همانجا در اینباره صحبت شد. در بخش دوم

نوشته شده توسط: Anonymous

علای عزیز با سلام. نه جمهوری آذربایجان بوده و نه جمهوری کردستان. جمهوری مهاباد هم نبوده. اینها بعدا گفته شده اند. حکومت ملی آذربایجان است و حکومت ملی کردستان.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای خواننده، برای من مهم نیست که سعید سلطانپور مشهدی بود ویا آذربایجانی. او در مشهد بدنیا آمده. اما او میگفت:
از من مپرس اهل کجائی

اگر شما میگوئید که او اهل آذربایجان است هیچ اشکالی ندارد. تنها خواهشم اینست که کمی نیز از رفتارش بیاموزید!


سعید سلطان‌پور


زادروز
۱۳۱۹
سبزوار

درگذشت
۳۱ خرداد ۱۳۶۰ (۴۰ سال)
زندان اوین، تهران

علت مرگ
تیر باران

ملیت
ایرانی

پیشه
کارگردان تئاتر، نمایش‌نامه‌نویس و شاعر

دوره
پهلوی دوم
جمهوری اسلامی ایران

جنبش
هوادار سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران

مذهب
بدون باور مذهبی

اتهام‌ها
به دلیل فعالیت‌های سیاسی

مجازات‌ها
اعدام

سعید سلطان‌پور (زاده ۱۳۱۹ در سبزوار - درگذشته ۱۳۶۰ در تهران)، کارگردان تئاتر، نمایش‌نامه‌نویس و شاعر ایرانی بود. او، به سبب تیربارانش در سال ۱۳۶۰ و شرکت در شب‌های شعر گوته درسال منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ ایران، سرشناس ترین شاعر زندانیان سیاسی در دههٔ ۵۰ است.[۱] سلطان پور پیش از انقلاب تعدادی نمایشنامه روی صحنه برد که نمایش تعدادی از آن‌ها توسط ساواک متوقف شد. او در سال ۱۳۵۳ به حبس محکوم شد اما در تیرماه ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد و به کانون نویسندگان که مجددا بازگشایی شده بود پیوست. سلطان پور پس از انشعاب در سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران به طرفداری از طیف اقلیت پرداخت. او در ۲۷ فروردین ۱۳۶۰ در شب عروسی اش بازداشت و در تاریخ سی و یکم خرداد همان سال اعدام شد.[
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Anonymous، من نمی دانم که آقای مددی تاریخ دان است و در این مورد تحصیل کرده است یا نه ولی تا آنجایی که نوشته های ایشان را خوانده ام و خودش اعلام کرده است، ایشان علاقمند به تاریخ آذربایجان هستند و در این مورد هم مطالبی نوشته اند.
یک نفر می تواند تاریخدان نباشد و در این رشته هم تحصیل نکرده باشد ولی مطالعات تاریخی داشته باشد و این مطالعاتش را با دیگران در میان بگذارد. ایرادش چیست؟
شما می گویید که اگر از تاریخ صحبت می کند حتما هدفی از این کار دارد. خوب داشته باشد. شما اطلاعات تاریخی را که ارائه می دهد بگیرید و نقد کنید و مستندا بگویید که اینجا و آنجا نادرست است.
مراسمی برای بزرگداشت 21 آذر برگزار می شود و از یک نفر می خواهند که در آن مراسم در مورد تاریخ آن زمان صحبت کند. حالا این شخص باید در مورد تاریخ آن زمان صحبت کند یا در مورد فعالین امروزی یا در مورد نان و قند و شکر و بنزین؟
هدف

هدف ایشان هرچه باشد، اطلاعات تاریخی ارزشمندی ارائه کرده اند. مردم آذربایجان هم ساده لوح نیستند. اگر این حرفها را بشنوند (معلوم هم نیست بشنوند) خودشان تشخیص خودشان را خواهند داد و احتیاجی به قیمومت من و شما ندارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

از آنجاییکه ........ سخن از کردستان رفته است اجازه بدهید نگاه تیزمان را بسوی کرد و کردستان بیندازیم، جریان چپ همیشه در کردستان در شکل‌های مختلف به حیات خود ادامه داده، امروز کردستان کجاست و چرا اینگونه است؟ برای درک این واقعیت بهتر است بدانید که ( سوشیالیزم مکتب انقلاب است )، مکتب انقلابی‌ با ( دو ۲ فاکتور تضاد کامل دارد ) ۱- فردیت ۲- علم، کمونیزم و سوسیالیزم قصد تبدیل هویت فردی به هویت جمعی‌ را دارد، یعنی‌ جامعه شبان رمگی تا همه را مطیع یک فرد ( پیشوا ) کند، ( علم ) نیز ساختار بورژوایی دارد، یعنی‌ معادلات کالا، سرمایه، کار مجودیت علم را می‌‌پروراند، درک مارکس از کارکرد جامعه، درکی اسطوره‌ای است، علم با اسطوره سر جنگ دارد، تاریخ نیز با مرگ اسطوره شروع می‌‌شود، در کردستان، افکار چپی و کمونیستی، مانع به وجود آمدن علم شده است و هنوز کلاشینکف حرف اصلی‌

حرف اصلی‌ را می‌‌زند، آذربایجان به همین دلیل با درک امثال ...... از کوردستانیزه کردن آذربایجان، مشکل دارد. ما در آذربایجان گروه‌های مسلح نداریم، ........ به درد کرد و کردستان می‌‌خورد نه جامعه ترک آذربایجانی
نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار گرامی، واقعیتش این است که من حساسیت بیش از اندازه شما را درک نمی کنم. البته ما از توضیحات شما می دانیم که آ. ائلیار جنسیت مردانه دارد ولی همانطور که قبلا نوشتم این موضوع از مجموعه اسم شما مشخص نیست.
- البته که همکار شما می توانست آن را اصلاح کند. ولی از نظر من عدم اصلاح آن هم مسئله مهمی نیست. بگذارید که یک نفر که شما را نمی شناسد، شما را آقا یا خانم خطاب کند. مگر خانم بودن توهین است؟ خانم یا آقا بودن هیچ ربطی به شخصیت انسان ندارد.
- شما بارها توضیح داده اید که آقای ائلیار هستید ولی در نظر بگیرید که اینجا جای گذر است. فردی می آید و نام شما را می بیند و چیزی می نویسد و می رود و ممکن است که توضیحات شما را نخوانده باشد.
- نام فامیل شما در میان نامهای پسرانه قرار دارد ولی نام کوچک شما چیست؟ از حرف <آ> معلوم نیست.
- آیسان برای مرد و زن انتخاب می شود. مثال من گویا نبود. اگر پشت آن <آ>

<آمنه> باشد چی؟ در آن صورت می شود خانم آمنه ائلیار.
- نوشته اید که مخفف <آ> را عموما نمی گیرند. اتف6اقا درست برعکس! همان <آ> جنسیت را تعیین می کند. مثلا بگیریم اسم مسول سایت را: کیانوش توکلی و بنویسیم <ک> توکلی> حالا برای کسی که ایشان را نمی شناسد از کجا معلوم است که ایشان آقا هستند یا خانم؟ اگر پشت آن <ک> کیانوش باشد، آقاست و اگر کتایون باشد، خانم است.
- این درست است که در جایی که شخص نمی تواند تشخیص بدهد از کلمات جناب و... استفاده می کند ولی من بارها دیده ام که خود شما و دیگران در صورت عدم تشخیص افراد ناشناس (Anonymous) می نویسند آقا یا خانم Anonymous. من متوجه ایراد قضیه نمی شوم.
- نوشته اید کسی که اینها را دور می زند قصد توهین دارد. من با حرف شما نمی توانم موافقت کنم. شخص می تواند به دلیل ناآگاهی از اصل موضوع آقا یا خانم را نوشته باشد و هیچ قصد خاصی هم نداشته باشد. این حکم که حتما قصد توهین داشته باشد، حکمی ناعادلانه است. البته من خودم ترجیخ می دهم در صورت عدم تشخیص جنسیت، از .... گرامی یا جناب .... استفاده کنم ولی انسان نمی تواند هر لحظه به این فکر کند که شاید طرف مقابل از کلمه جناب ناراحت می شود یا نه!
- در مورد چلاق بودن و قابلیت تشخیص توهین سایت، من نظری قطعی نمی دهم و مربوط به خود شماست ولی تصور می کنم در مجموع، تاکید می کنم که در مجموع، توهین ها خوب تشخیص داده شده اند و در حذف توهین ها هم دست توانایی عمل کرده است.
امیدوارم روزی روزگاری به جایی برسیم که بتوان کامنتها را آزاد گذاشت و نیازی به کنترل و حذف نباشد. از قدیم گفته اند که آرزو بر جوانان عیب نیست. من هم که اول جوانی ام شروع شده و می توانم آرزوهای غیرممکن بکنم!!!
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب راضي گرامي من تيتر را از متن تبليغ اين سخنراني كه از سوي كانون أنديشه در كپنهاك تهيه شده بود، انتخاب كردم؛ " نگاهی دوباره به رویدادهای جمهوری های آذربایجان و کردستان و بررسی آموزه ها و دستاوردهای این تجارب برای آینده"

نوشته شده توسط: Anonymous

همه چیز جای خود. ولی شاعر بزرگ و کمونیست شجاع سعید سلطانپور از کی آذربایجانی شد؟

ؤ
نوشته شده توسط: Anonymous

گویا روزی جلسه ای در جنگل برکزار شد و همه حیوانات جنگل در آن جمع شدند. پس از آنکه همه اظهار نظر کردند، خرگوش که در خواب بود بیدار شد و بسرعت میکروفون را قاپید و شروع کرد به هذیان گفتن. چند تایی به این هذیان گویی ها اعتراض کردند و گفتند: «تو که 24 ساعته در خوابی، تو چه می گویی؟ اصلا می دانی بحث بر سر چیست؟». خرگوش پر رو، میکروفون در دست جستی زد و در آغوش شیر نشست و گفت: «من تاب تحمل توهین به شیر را ندارم. هر کس به شیر اهانت کند، با من طرف است. شکمش را سفره خواهم کرد» . گفتند: ای خرگوش پر رو کجا کسی به شیر توهین کرد؟ به تو گفتند که توی خواب آلود اصلا نمیدانی قضیه چیست. کجای این حرف توهین به شیر است؟ خرگوش گفت: «واویلا! این اهانت به شیر دیگر قابل گذشت نیست....

داستان سربازان گمنام 24 ساعته اینترنتی شبیه همین داستان است. هرجا که به منش و مشی ارتجاعی آنها بر بخورد فورا فریاد می کشند: « چی؟ تو به ملت آذربایجان توهین کردی؟ تو به آنها پان نورکیست گفتی؟ و ...» جناب سرباز گمنام! به شما گفتم، به شیر که نگفتم. ملت آذربایجان که شما نیستید. من به ملت آذربایجان پان ترکیست نگفته ام. به شما و روسای آشکار و پنهانتان گفته ام. ادای خرگوش میکروفون دار را در نیاورید
ولی اصل مطلب. تاریخ را نباید تحریف کرد. پیشه وری استقلال طلب و جدایی خواه و ... نبود. چه بخواهیم چه نخواهیم. ممکن است بگویید اشتباه کرده. نظرتان است و در بیانش آزادید. ولی اگر از من بخواهید من اسناد جعلی جاعلان درباره پیشه وری را تائید کنم یا سندی بر اسناد جعلی جمیل حسنلی(که تغذیه کننده همه دشمنان و بدخواهان آذربایجان است) را بیافزایم. اینکار را نخواهم کرد. تاریخ تاریخ است. آن را نمی توان بر اساس مصالح تحریف کرد. نظرتان آزاد ولی تحریف تاریخ، نه. شما می گویید از پیشه وری یک استقلال خواه بساز. بنده معذورم. دیگری می گوید پان ترکیستش کن. معذورم. اینها را فقط شما نه، ملیت پرستان افراطی فارس و نژادپرستان و ابدالهایشان هم می گویند. رژیم سابق و فعلی هم مثل شما می خواهند، او را استقلال طلب معرفی کنند. دول شریک در سرکوب مردم آذربایجان نیز چنین می خواهند. همه تان برای این می ک.شید. و ما تسلیم این خواست شما نخواهیم شد. چون حقیقت نیست. پیشه وری را چنانکه باید بود عرضه کرد.
بلی. من فدرالیستم. پنهان هم نکرده ام. این را بسود مردم آذربایجان می دانم. مثل برخی دوستان قدیمی ام نان را به نرخ روز نخورده ام و برای نام و مقام و آفرین چهره عوض نکرده ام. سالهاست که به این جرم مورد حملات و پرونده سازی ها هستم. پرونده دیگری درست کنید و بر قبلی ها بیفزایید. نه ادعای نمایندگی ملت آذربایجان را دارم و نه چیز دیگر. خواستگاران را نیز قبل از آنکه به خواستگاری بیایند، جواب کرده ام.
ماییم و نوای بینوایی
بسم الله اگر حریف مایی
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ثانی گرامی
1- سایت نمیداند همکارش آقا ست یا خانم ؟نمیتواند غلط را اصلاح کند؟
2- علاوه از اینکه من خودم بارها در مورد نام توضیح داده ام معمولاً هم طرف صحبت با کلمه آقا با من گفت و گو کرده است.
3- نام من هم دربین نامهای پسرانه ی ترکی قرار دارد نه جای دیگر و معنای آن هم چنین قید شده:«ائلیار : دوستدار مردم ،یاور وپشتیبان ملّت.»
4- آیسان برای مرد و زن انتخاب میشود مثل محبوب.
5- مخفف «آ.» را اصل نمی گیرند چون معلوم نیست. اصل نام کامل است که نوشته میشود. و طرف را با آن مخاطب قرار میدهند.
6- درجایی که شخص نمیتواند تشخیص بدهد از کلمات «جناب یا گرامی-سرور-عزیز-جان و...» استفاده میکند.
7- کسی که اینها را دور میزند قصد توهین دارد.
8- سایت هم در حذف توهین دست اش چلاق است. و هم در تشخیص آن.

نوشته شده توسط: Anonymous

بزرگترین دروغی که در باره حکومت ملی آذربایجان گفته شده اینست که آنرا جمهوری می نامند. این تحریف تاریخی هم از سوی پان ایرانیست ها و آریاپرست ها و هم از سوی ناسیونالیست های کور آذربایجان مدام تکرار میشود و برای من بسیار تعجب آور است که صحبت های سیروس مددی اینچنین تیتر میخورد که این در واقع رد صحبت های او و نقض غرض است. باید کنکاشی بعمل آید و معلوم شود که آیا قصدی درین کار بوده ویا تنها یک اشتباه لپی ست. جمهوری کردستان نیز محلی از اعراب ندارد و آنچه بوجود آمد نام جمهوری هماباد را بر خود داشت و نه جمهوری کردستان.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کاظم ثانی! آیا آقای سبروس مددی تاریخ دان است؟ اگر تاریخدان است چند کتب تاریخی به رشته تحریر در آورده است؟ و در کجا رشته تاریخ تحصیل و تحقیقات علمی کرده است؟ اگر از تاریخ صحبت میکند، حتما هدفی از این کار دارد. آیا هدفش از تکرار حرفهای هفتاد سال پیش رهبرفقید حکومت ملی آذربایجان زنده یاد پیشه وری، چیست؟ برای چه این مسئله را اینقدر بزرگ میکند؟ چه نتیجه میخواهد از آن بگیرد. و پیام آن نسبت به مردم آذربایجان چیست؟ آیا فکر میکند، با یک مشت آدم ساده لوح سر وکار دارد؟ یا از این کار هدفی دارد؟ آیا ممکن است هدف خود از تکرار مکررات را برای مردم آذربایجان توضیح بدهد؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام! در زمان جنگ بین پادشاهان ترک صفوی و پادشاهان ترک عثمانی دولتی بعنوان کردستان در منطقه وجود نداشت که تقسیم هم بشود! اکراد اغلب به صورت قبیله ای ملازمان پادشان منطقه بودند. چه حرفهای عجیب و غریبی میفرماید آقا سعید. من اگر جای وی بودم تغییراتی در اسم خود میدادم تا نامم ، از نام شاعر و نویسنده معروف آذربایجان زنده یاد (سعید سلطانپور) تمیز داده شود. و احیانا از وجهه اجتماعی ، هنری ـ سیاسی زنده یاد (رفیق سعید سلطان پور)، سو استفاده نامی نشود! تشکر.

نوشته شده توسط: Anonymous

تصور می کنم که دوستان کامنت نویس یک مسئله را در نظر نمی گیرند و آن اینکه صحبتهای آقای مددی در رابطه با تاریخ است و مقطع سال 1324-1325 و نه امروز. ایشان با استناد به نوشته ها و سخنرانی های زنده یاد پیشه وری می گوید که اینطور بوده و آن طور بوده. مثلا می گوید که پیشه وری در هیچ جایی صحبت جدایی آذربایجان از ایران را نکرده است. آیا ایشان باید تاریخ را تحریف می کردند و می گفتند که پیشه وری خواهان جدایی آذربایجان از ایران بوده است؟
بعضی از دوستان می گویند که این صحبتهای پیشه وری تاکتیکی بوده است. بسیار خوب، لطفا این حرف خود را مستند کنند و نشان دهند که حرفهای ایشان تاکتیکی بوده است.
آقای مددی در آخر سخنرانی خود می گوید که به بخش مربوط به پیوند دو ملت برادر را در سوال و جواب خواهد پرداخت.
به نظر من باید صبر کرد و دید که در این بخش چه حرفی می زند و آن وقت به نقد حرفهای ایشان پرداخت. البته من تا

اینجا نقدی نخوانده ام و هرچه نوشته شده، شعار و حمله بدون استناد و استدلال بوده است.
از نظر من علاوه بر اطلاعات تاریخی بسیار خوبی که در صحبت آقای مددی ارائه شده، مهمترین بخش می تواند این باشد که از جریان یک ساله حکومت ملی پیشه وری چه درسهایی می توان گرفت و امروز چه می توان کرد. امیدوارم در ادامه به این صحبتها نیز پرداخته شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

من کل صحبتهای آقای مددی را خوب گوش کردم ولی برای یکبار هم که شده وقتی صحبت از زبان و ملت آذربایجان میشود سعی میکند که از استفاده کلمه ترک امنتاع کند میگوید زبان آذربایجان و یا آذربایجانی ها ولی خیلی راحت از کلمه کرد برای ملت کردستان و زبانشان استفاده میکندو نمی گویدکردستانی ها و یا زبان کردستانی منتها از یک کلمه و اصطلاح ساخته و پرداخته وزارت اطلاعات استفاده میکند و آن پان ترکیزیم است آقای مددی خوب میدانی که اصطلاحهای رایج سیاسی و اجتماعی وقتی بکار میرود که جریان وار نماینده سیاسی اجتماعی داشته باشد در آذربایجان نماینده جریان پانترکیزم کدام جریان سیاسی است اسم تشکیلات را نام ببرید ؟؟؟ برای مثال فارسها چنین نمایندگانی را دارند حزب پان ایرانیست ایران ، حزب ملت ایران و یا جبهه ملی ایران.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام جمعی محضر کامنت گذاران ایران گلوبال! اگر اجازه بدهید من هم سئوالی از محضرجناب آقای مددی دارم. و آن این است که چرا ایشان گفته های هفت دهه پیشین آقای پیشه وری رهبر فقید حرکت ملی و رئیس دولت پیشین آذربایجان جنوبی را پیراهن عثمان کرده است؟ و مدام انگشت بر روی آن میگذارد، و با اصرار بر آن پافشاری میکند، و آنرا تکرار میکند؟ منظورش از تکرار آن چیست؟ چه چیزی را میخواهد بمردم آذربایجان نشان بدهد؟ شاید میخواهد از آن طریق به عوامل پان ایرانیسم، پانفارسیسم، در نقش سردمداران رژیم اسلامی، غیر مستقیم اطمینان بدهد که طبق گفته پیشه وری ملت آذربایجان در فکر حق تعیین سرنوشت و استقلال ، و آزادی و عدالت اجتماعی، وچاره جوئی به وضع اسفبار خود نیست؟! و عوامل پان ایرانیسم، پانفارسیسم و تشکیلاتهای بظاهر چپ سرتاسری نباید به حرکت ملی آذربایجان جنوبی و خواستهای فرهنگی، ملی ـ مدنی، و آزادیهای سباسی آن

کوچک ترین بهائی بدهند؟ آقای سیروس مددی که یک ترک است. و از به زبان آوردن کلمه ترک اکراه دارد، و شدیدا از آن امتناع میکند، آیا گفته های هفتاد سال پیش آقای پیشه وری فقید، چه ربطی به مبارزه امروز ملت آذربایجان دارد؟ که جناب مددی این گفته های عصر بوق را از قبر بیرون میکشد، و آن را برجسته میکند؟ و در مرکز بحث قرار میدهد؟ پیشه وری فقید، بعنوان رهبر حرکت ملی آذربایجان جنوبی در وقت خود کارش را کرد. و اکنون لازم است بمحضر آقای مددی گوشزد شود، که صحبتهای های تاکتیکی پیشه وری فقیه، امروز نمی تواند ملاک مبارزه مردم آذربایحان باشد. چون زمان امروزآنرا ایجاب نمی کند. چون تغییرات زئوپلیتیک امروز در منطقه چیزی متفاوت از زمان پیشه وری فقید است. بیائید خودمان را قول نزنیم، و سرمان را مثل کبک در برف فرو نکنیم! و با این گفتارهای زمان آنتیک خود مان را سرگرم نکنیم، که خواست دشمن نیز همین است. میخواهد مشتی مانقورد را در برایر حرکت ملی آذربایجان قرار دهد. جناب سیروس مددی بقول معوف بعنوان یک سیاستچی باید به این امر آگاه باشد، که در واقع این ملت آذربایجان جنوبی است که فردا برای آینده و اداره امورخویش با رای جمعی خود تصمیم خواهد گرفت. و سرنوشت خود را تعیین خواهد کرد، نه حرفهای هفتاد سال پیشین آقای پیشه وری فقید. لطفا حرفهای تاکیتیکی هفتاد سال پیشین را از قبر بیرون نکشید. و از آن مقدسات درست نکنید! همین حرفهای آقای پیشه وری که گفته بود در چهار چوب جغرافیای ایران حکومت آذربایجان جنوبی را دایر کرده است، روی حکومت جبار آریامهری هیچ تاثیری نداشت. با تمام نیروی ارتش شاهنشاهی از زمین هوا مورد هجوم قرار گرفت. و اکثریت اعضا دولت ملی و نیروهای مسلح آن قتل عام شدند. دولت یکساله پیشه وری، از طریق ارتش دولت مرکزی بیرحمانه و با قساوت تمام قتل عام و نابود شد. شاید آقای مددی فکر میکند، اگر به طورتلویحی به پان ایرانیسم و پانفارسیم دور و بر خود اطمینان عدم استقلال حرکت ملی آذربایجان جنوبی را بدهد، از احترام و تشویق آنان بر خوردار خواهد شد. و وی را به مصاحبه های بعدی دعوت خواهند کرد؟ و به وی وجه سیاسی خواهند داد؟ البته مردم آذربایجان این ناز و کرشمه ها و چراغ سبزهای اپورتونیستی را خیلی وقت است که میشناسند! حالا سئوال این است، که آقای مددی با این گفته های پیشه وری فقید، چه پیامی را میخواهد بگوش مردم آذربایجان برساند؟ وشاید هم پیامش بطور ضمنی به دشمنان آذربایجان است، که میخواهد به آنان بگوید، و اطمینان دهد، که مردم آذربایجان در خواب هفتاد سال پیش است، و شما از این جهت خیالتان راحت باشد! ........
نوشته شده توسط: Anonymous

آ. ائلیار گرامی، من نمی دانم که خانم یا آقای Anonymous چه منظوری از نوشتن آقای یا خانم داشته است ولی به اطلاعتان می رسانم که من هم از اسم شما نمی توانم تشخیص دهم که شما آقا هستید یا خانم و فقط در یکی از کامنتهایتان خوانده ام که آقا هستید.
مثلا اگر <آ> در اول اسم شما <آیسان> یا <آمنه> باشد، آ. ائلیار می شود اسم خانم و اگر <آیدین> یا <آتا> باشد می شود اسم آقا.

نوشته شده توسط: Anonymous

از همه رفقای دو اتشه خاهش دارم به این ویدئو توجه کنند تا ماهیت واقعی کشور شوراها و حزب طبقه کار گر را بهتر درک کنند.
https://www.youtube.com/watch?v=MsG2pxTG5Wk

نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار اموزنده بود و سپاس.البته در جهان تشیع نیز ما نیز نه با یک جوچه بلکه با دوازده امام چهارده مصوم جوچه سرو کار داریم که برای هر نیت خیری متوسل به تسبیح شیخ و ایات الهی میشویم.این فریب تشیع انقدر قوی است که از یک ماتریالیست مانند رفیق کیا پدر کیا میسازد و یا از رهرو خداو خلق مانند رجوی یک جوچه و بخت النصر و خدا روی زمین به تعریف مریم خانم می افریند.چه الهی جوچه و چه مادی چوچه هردو پیامی جز پوزخند بر ای دمکراسی و ازادی اندیشه ندارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

البته نژادپرستان و پانها همیشه توهم می زنند،بی ادبی و تهمت هم که همیشه جز جدایی ناپذیر شان است و تورکیه پرستان هم از این توهم مستثنی نیستند،متهم کردن کسی جناب سیروس مددی به عامل پان ایرانیسم بودن شرم اور و البته از دار و دسته مهران بهاری بیش از این انتظاری نیست،. البته پیغمبر این ترکیه پرستان(جمیل حسنلی) سالها پیش سید جعفر پیشه وری و فرقه دموکرات را با دروغ نامه خودش که اسناد اسمش را گذاشت عامل شوروی و ساخته و پرداخته معرفی کرد.
البته که نه فرقه دموکرات مقدس و غیر قابل نقد است و نه اقای سیروس مددی،اما نقد از دریچه محدود وتنگ ترکیه پرستی چندش اور است و البته راه به جایی نمی برد.
در ضمن شما همانطور كه به جناب سيروس توصيه ميكند از طرف مردم حرف نزند،بهتر است شما هم از طرف مردم حرف نزنيد،و يكى تان جسارت اين را داشته باشيد كه لااقل با اسم خودتان كامنت يا انتقاد بنويسيد،همه تان داخل نيستيد كه

مسايل امنيتى را بهانه كنيد.
لااقل جناب سيروس مددى اينقدر جسارت دارد كه نظرش را با اسم خودش مى نويسد،شما هم بهتر است لااقل خارج نشينانتان انتقادش را با اسم خودتان بنويسيد.

البته بى ربط است ولى پست جالبى در صفحه فيس بوك اذربايجان سوسياليست لر و دموكراتلار صفحه سى ديدم كه كمى هم بى ربط نيست انرا كپى مى كنم در دنباله اين بحث تركيه پرستها و پان ايرانيستهاى شوينيست!
بنظر برتراند راسل در کتاب چرا مسیحی نیستم،همیشه وقتی دو نفر یا دو گروه مجادله یا بحث میکنند ،فرض بر این گذاشته میشود که ادعای یکی از دو طرف صحیح و طرف دیگر ناصحیح است.او فرض صحیح تر را که اغلب از چشم دور میماند را یاداور میشود که احتمال اینکه هر دو ادعا دروغ یا ناصحیح باشد زیاد است.به دلیل اینکه ممکن است برای رد ادعای ناراست اولی،طرف مقابل متوسل به دلیل ناراست دومى شود.
گزینه بالامشخصا در مجادله شونیستهای پان ایرانیست و ترکیه پرستهای شوینیست می تواند صادق باشد،اما نقطه درداور و ناامید کننده در این است که عده ای برای مبارزه با ایدولوژی شونیسم پان ایرانیسم به دامن ترکیه پرستهای متوهم می افتدند،و عده ای دیگر برای مبارزه با همین شونیستهای ترکیه پرست بدون هدف به دامن نژادپرستان پان ایرانیسم پناه میبرند.
در واقع این دو ایدولوژی غیر انسانی، و فحاش گرایانه لازم و ملزوم یکدیگرند،و در خفا سپاسگذار یکدیگرند که بقای دیگری به بقای ان یکی وابسته است.البته اینهم درست است که پان ایرانیسم در ایران از رانت دولتی استفاده میکند و شاید سابقه دارتر باشد و بالطبع مقصرتر ،اما این دلیل خوبی برای مبرا دانستن ترکیه پرستان متوهم نیست.
بقول شاعری که اسمش را فراموش کرده ام نه این خوش است و نه ان خوش است
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سیروس مددی در این سخنرانی جنبه های تاریخی را باز کرده و سعی کرده است که مسائل تاریک آن روزها را روشن کند. ایشان می توانستند از روی آن بخشهایی که زنده یاد پیشه وری در مورد تمامیت ارضی و چارچوب ایران و احترام به قانون و... گفته و نوشته است، چشم پوشی کند تا جنابان بی نام و نشان طرفدار استقلال و جدایی راضی شوند ولی این کار را نکرده است.
تا آنجایی که یادم می آید، زمانی، آقای مددی در مورد جریانی به نام مهران بهاری از اشباح صحبت کرد و مهران بهاری را یک شبح نامید. حالا عجیب به نظر نمی رسد که حتا یک نفر از کامنت نویسان زیر سخنرانی ایشان با نام واقعی نیست؟ آیا در میان استقلال طلبان یک نفر با نام نشان وجود ندارد که با آقای مددی به بحث بنشیند؟ چرا همه آنها یا Anonymous هستند و یا ANONYMUS و یا پرویز و یا به پرویز و یا lachin و وجدان آگاه؟
به نظر می رسد که آقای مددی بد جوری گرفتار حمله اشباح

شده است.
البته می دانم که همین اشباح حمله به من را هم چاشنی خواهند کرد و لابد من هم به لقب <دار و دسته سیروس مددی> مفتخر خواهم شد ولی این سرالی است که به سرعت به ذهن من رسید:
چرا در حمله به آقای مددی و بحث با او فقط اشباح شرکت دارند و یک نفر از استقلال طلبان و مخالفان آقای مددی، با نام و نشان خودش وجود ندارد؟
آیا استقلال طلبان خارج نشین از افشای نام خودشان می ترسند در حالی که رهبرانشان در ایران با نام و نشان واقعی خودشان فعالیت می کنند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

من به عنوان یک جوان آذربایجانی در اینجا به اطلاع همه میرسانم که دنیای ( ساده، سطحی و حکمی ) امثال جناب سیروس مد‌‌دی‌ها در حد و قوارهٔ تعریف و تجسم دنیای من نیست، پیشه وری یکی‌ از خدمتگزاران آذربایجان بود، امروز من نوعی آذربایجانی نه تنها به پیش وری مدیون نیستم بلکه امثال سیروس مد‌‌دی‌ها را به هیچوجه وارث جنبش زنده یاد پیشه واری نمیدانم، خیلی‌ ساده بگم امثال سیروس مد‌‌دی‌ها هیچ صلاحیتی را در هیچ حیطه‌ای ندارند، همچنین جامعه آذربایجانی بسیار فراتر از امثال سیروس مد‌‌دی‌ها گام بر میدارد، این افراد هتی در حاشیه نیز قرار نگرفته اند، آذربایجان به کلی‌ با جریان چپ و کمونیستی دیوار کشی‌ کرده است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقا یا خانم Anonymous
شما هنوز نتوانسته اید تشخیص بدهید که ائلیار اسمی مذکر است. خودتان را هم ظاهراً آذربایجانی جا می زنید.با این بیسوادی نمی توانید تشخیص بدهید کدام الفبا راحتتر است. فکر و تشخیص شما به درد عمه یتان میخورد. نه بدرد کس دیگر.

دیگر اینکه شما کلمه ی خانم را به قصد توهین نوشته اید. جوابتان این است که خانم خودتان هستید.

مسئول کامنت ها هم بهتر است چشم اش را باز کند و این توهین ها را تایید نکند.

نوشته شده توسط: احد قربانی دهناری

دوست عزیز! آیا شما به دگرگون شدن انسان اعتقاد دارید؟ اگر انسان ها دگرگون نشوند و نظر خود و جبهه مبارزه خود را تغییر ندهند، ما هرگز هیچ پیشرفت نظری و سیاسی نخواهیم داشت. من به هر تغییر نظر و انزوای اندیشه های ضد انسانی را خوش آمد می گویم. از سروش گرفته تا گنجی، از آیت اله منظری گرفته تا مخمل باف. شما با تغیر موضع و عقیده چگونه برخورد می کند؟ آیا شناخت انسان را یک روند دائمی و دگرگون‌شونده نمی بینید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

بنیادی ترین ویژگی روشنگری و روشنفکری، تقدس شکنی و سنت ستیزی است. هر گونه سرسپردگی به یک ایدئولوژی و یا مذهب و سیاست، روشنفکر و روشنگر را از وظایف خود باز می دارد و اورا به توجیگر قشریگرای یک نظام فکری یا سنت پیشرفت ستیز و جنگ طلب تبدیل می کند. روشنفکر از یکسان سازی دینی و قومی هراس دارد و یکسان سازی را موتور محرکه جنایت های بزرگ تاریخ می شناسد: از جنایاتی که به نام سوسیالیسم، جهان آزاد مک کارتیسم، فاشیسم، جمهوری اسلامی ایران، و مذهب و ادیان مسیحی، یهودی، اسلام، سنی و شیعه صورت گرفته می گیرد، مرزبندی عبور ناپذیر دارد. برای توضیح بیشتر به مقاله من رجوع کتید:
http://iranglobal.info/node/4591

نوشته شده توسط: Anonymous

ظلم فرهنگی و اقتصادی و نژادی بر عليه عربهای ایرانی یک برنامه طولانی همانند برنامه صهيونيستا در فلسطين اشغال شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سیروس مددی بقول خودش، یک تیرش به هدف خورده است، آنهم ایستادگی در برابر حرکت ملی آذربایجان و پان ترک خواندن آن است. بنظر میرسد که آقای سیروس مددی مالکیت رهبری حرکت ملی آذربایجان را بصورت قباله رسمی در اختیار دارد. و گویا آن را هفتاد سال پیش از حزب دمکرات آذربایجان، بصورت ملک شخصی خریده است. و ملت آذربایجان باید طبق اوامر جناب ایشان حرکت بکنند، در ضمن ایشان بطور تلویحی نماینده فارس و کرد هم هست! با وجودیکه در تمام طول تاریخ مردم آذربایجان ، هیچ فارس و یا کردی از مبارزات مردم آذربایجان حمایت نکرده است، و همیشه مردم آذربایجان را آشکارا دشمن خود بحساب آورده است. اما جناب سیروس مددی، به بهانه ملیت پرستان فارس، و بقول خودش آذربایجان ستیزان رنگارنگ، و مخصوصا بنا بر حرف دلش ( پان تورکیستها)، که از نظر ایشان میخواهند، نهضت آذربایجان را «ملیت گرایی» و «استقلال خواهی» جلوه دهند،

میخواهد یک واقعه تاریخی را که هفتاد سال پیش اتفاق افتاده، طوری بمردم القا کند، که چون پیشه وری فقید یک حرف تاکتیکی زده است، و تشکیل حکومت ملی آذربایجان را در چارچوبه نامبارک ایران آرامهری بر زبان رانده است، از نظر وی باید مردم آذربایجان مدام العمرمستعمره رژیم نژاد پرست اسلامی فارس باشد. رژیمی که تمام هستی زبانی، فرهنگی و تاریخی ملت آذربایجان را با استبداد تمام زیر پا لگد مال کرده است. از نظر آقای سیروس مددی گویا مردم سرکوب شده آذربایجان که قرنیست در زیر چکمه های شیخ و شاه لگدمال میشود، همه مشکلش حل شده است، و تنها مشکلش بقول ایشان، فقط و فقط (پان ترکیسم) است! کسی نیست از آقای سیروس مددی بپرسد، مگر ایشان چه کاره ست که خود را وسط انداخته و خود سرانه حرکت ملی مردمی مردم آذربایجان را مثل سردمداران رژیم اسلامی فارس، و پان ایرانیستهای تمامیت خواه، پانترکیسم می نامد؟! و آب به آسیاب دشمنان آذربایجان می ریزد؟ خصلت خون آشام و سرکوبگر راسیسم فارس، پان ایرانیسم تمامیت خواه در نقش رژیم مستبد آرامهری نسبت به سعادت و خوشبختی مردم آذربایجان و حکومت ملی به حدی بود که حتا بیانات تاکیتیکی پیشه وری نیز مبنی بر ماندن در چهار چوب جغرافیای چند ملیتی ایران، آنان را قانع نکرد، چون دشمنی قهاری نسبت بمردم ترک آذربایجان داشتند، حتا بیانات تاکتیکی پیشه وری نیز در برابر یورش قشون خونخوار شاه نیز میسرواقع نشد، و دولت ملی آذربایجان با قساوت تمام از طرف پان ایرانیسم و پان فارسیسم در نقش رژیم پهلوی سرکوب شد، و در خون خود غلتید. و با درس گیری از این واقعه و شناخت از ماهیت ضد ترک پان ایرانیسم، پان فارسیسم در نقش رژیم شیخ و شاه ، باید به محضر آقای سیروس مددی خاطر نشان کرد، که چنین گفته های تاکتیکی هفتاد سال پیش، امروز هیچ تاثیری بر مبارزات مردم آذربایجان علیه پان ایرانیسم و شونیسم ندارد! زیرا در زمان خود پیشه وری نیز چنین گفته هائی هیچ تاثیری بر بقا و دام دولت ملی آذربایجان نداشت. حتا اگر آقای سیروس مددی امروز نیز، از بیانات رهبر فقید سید جعفر پیشه وری، (کتاب مقدس) نیز درست بکند، تاثیری بر خواست و اراده مردم آذربایجان که برای فردای خود مبارزه میکیند، نخواهد داشت. چون نه زمان، زمان پیشه وری است، و نه توازن استراتژی منطقه آنرا ایجاب میکند. و تنها تکرار چنین فاکتهائی دل پان فارسیسم و پا ایرانیسم رژیم اسلامی را روشن میکند. و آب به آسیاب گردانندگان رژیم و ملیت پرستان فارس و راسیسم ایرانی و امثالهم میریزد. آیا آقای سیروس مددی فکر میکند، که با تکرار بیانات هفتاد سال پیش میتواند مانع مبارزات مردم آذربایجان بشود؟ و مثل رژیم اسلامی آنرا( پان ترک) بنامد؟ اگر چنین فکری میکند، باید گفت که سخت در اشتباه است. وی با تکرار چنین مکررات بیهوده ای فقط راسیسم فارس، پان ایرانیسم تمامیت خواه، و خصوصا سردمداران رژیم دیکتاتور اسلامی را جری میکند، که بر روی مردم مظلوم آذربایجان خیز بردارند، و گستاخ تر شوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مددی, کی گفته استثلال خواهی یعنی ضد فارس یا ضد فلان ملت بودن؟ ترکها مثلی دارند میگوید:آشیقین سوزی قورتاراندا یارم یارم چاغیرار( وقتیکه آشیق چیزی برای خواندن ندارد , یارم یارم میخواند) . شما کومونیستها هم دیگر هیچ حرفی برای گفتن ندارید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا یا خانم آیلیار، ببخشید من فکر می کنم اگر نوشته های ترکی تون را با الفبای لاتین بنویسید، خواندنش راحت تر خواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام به همه. سخن گفتن درباره موضوعات بسیار مهم در زمانی محدود بسیار دشوار است و حتی الامکان باید از آن اجتناب کرد. نهضت 21 آذر ، با آنهمه دروغ و تحریف از جمله این دشوارهاست. آنهم به شکل غیر مکتوب. وسعت موضوعات یا تسلسل بحث را بهم می ریزند و یا نکته هایی را ناگفته می گذارند. گوینده منصف نمی تواند خرسند باشد. کوشیدیم در فرصتی کوتاه شمائی عمومی به علاقمندان کم اطلاع ارائه کنیم. نکته مرکزی، تاکید بر حقانیت نهضت، دفاع از تلاش آزادیخواهان آذربایجان برای بهبود زندگی مادی و معنوی مردم و ایستادگی در برابر تحریف کنندگان این نهضت - اعم از شاهپرستان و بقایای آنها، مورخ نمایان رژیم کنونی، ملیت پرستان افراطی فارس پرست و تورک پرست، توابانی چون بابک امیر خسروی، آذربایجانسیتیزان حرفه ای و جاعلانی مانند جمیل حسنلی (ناشر اسناد دروغین که دستمایه همه دشمنان آذربایجان است) و ... بود.

ولی علیرغم همه کاستی ها، یک تیر به هدف خورده است. ایستادگی در برابر ملیت پرستان فارس و آذربایجان ستیزان رنگارنگ و پان تورکیستها که هر دو می خواهند نهضت آذربایجان را «ملیت گرایی» و «استقلال خواهی» جلوه دهند و برای آن تقلا می کنند. آقا و یا خانم آنونیم، که از سربازان گمنام اینترنتی 24 ساعته است از تاکید من بر پیشه وری و نظرات او برآشفته است. مثل همیشه. اینان که یک دوره پیشه وری را بعنوان کمونیست لعن کردند، دوره دیگر بخاطر استقلال نخواستنش، اکنون می کوشند او را «تورک» پرستی جلوه دهند چنان که خود می خواهند. می خواهند اورا ضد فارس و ضد کرد و ضد ارمنی سازند. حال آنکه او چنین نبود و کسی خق ندارد شخصیت های تاریخی را چنان کند که خود می خواهد. این به نظر سیاسی ربطی ندارد. پیشه وری چنین نبود. من تا زمانی که بتوانم این را خواهم گفت. بگذار تکرار مکرر در مکرر باشد. اگر پیشه وری چنین بود که پیغمبران پان تورکیسم معاصرش با او دشمنی نمی کردند .... آقا و یا خانم آنونیم از این بابت خیالش راحت باشد. اگر من هم نباشم این حقیقت را دیگری خواهد گفت. برای آقای پرویز هم که متاسفانه گرفتار بیماری لاعلاج آنتی چپ شده است، آرزوی شفا هم نمی توان کرد. همچنین برای دشمنان آذربایجان
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر در اغلب گفته ها و نوشته های آقای سیروس مددی توجه شود، تاکید بر یک نکته بسیار مشخص است. و آن اینکه ایشان خود را تلویحا نماینده ناخوانده مردم آذربایجان تصور میکند. و در تکرار مکرارات خود، اغلب بر این موضوع تکیه دارد، که گویا سید جعفر پیشه وری رهبر فقید حزب دمکرات، و دولت ملی آذربایجان برای رهاندن یقه خود از تهدید ها و هجوم کینه توزانه فاشیسم آریامهری، گفته بود، که در چهار چوب دوزخ ایران ـ فارس! دولت ملی آذربایجان را دایر میکند، متاسفانه آقای سیروس مددی برای اینکه در مقابل حرکت ملی مردم آذربایجان بایستد، و یا آنرا بطرف خواست پان ایرانیسم و پانفارسیسم سوق دهد، با تکیه بر بیانات تاکتیکی هفتاد ساله پیشه وری، که از آن مقداسات درست کرده است، تلاش دارد، با چراغ سبز نشان دادن به پان ایرانیسم و شونیسم فارس، آنان را از خود نرنجاند، و دلخور نفرماید. از نظر وی باید ملت آذربایجان به بهانه دفاع

از تمامیت ارضی لجام سیاسی خود را بدست مشتی پان ایرانسیم و پانفارسیسم بدهد، در صورتیکه همین آقایان به اسم چپ، هفتاد سال تمام به بهانه سوسیالیسم واقعا موجود روسی، دنبال ناسیونالیست های روس راه افتادند. و از ایده لوؤی ناسیونالیستی روس، و دگماتیسم تمام عیار، به هیچی رسیدند. وعاقبت درآغوش کشورهای امپریالیسم غربی جا گرفتند.
نوشته شده توسط: Anonymous

رواداری واژه ی فارسی زیبایی است به معنی تهمل عقیده ی دیگران، تساهل و تولرانس. واژه ی خود ساخته ای نیست، سما که معنی آن را می دانید ذهتر است به واژه نامه رجوع کنید نه اینکه نویسنده ی این نوشته را متهم سازید.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

به به جناب رازی. امیدوارم که وجود نازنینتان در کمال صحت و سلامت بوده باشد و به این زودیها شما را در اینجا نبینم و فقط از طریق اینترنت مشاهده فرمایم.
جناب رازی حتما می دانید که شخص شخیص بنده نه پیر و فرتوتم و نه فراموشکار. بنابراین نه چیزی را فراموش می کنم و نه انکار. به سلامتی تا چند روز دیگر اهل جهنم 500 مین سال تولدم را جشن مفصل خواهند گرفت و از همین حالا هر دو جهنم را چراغانی کرده اند.
البته که من پای مادربزرگ بزرگوارم را به کامنتها کشیدم و ایشان هم بسیار خوشحال شدند و الان هم تا اسم شما آمد، گل از گلشان شکفت و می فرمایند که سلام مخصوص به شما برسانم.
در ضمن حتما می دانید که من پای والده و همشیره و دیگر اعضای خانواده را در کامنتها به میان نکشیدم ولی والده و همشیره و دیگر اعضای محترم خانواده محترم بنده، همواره مورد الطاف جنسیتی بعضی کامنت نویسان نه چندان محترم قرار داشته اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

چپها همانطور که رژیم پهلوی و نوکران امریکا و اسرائیل را به زباله دان تاریخ ریختند . نوبت آخوندها و پادوهای ضد کمونیست اش در این سایت نیز خواهد رسید و حکومت مردمی رنجران و زحمتکشان و روشنفکران مردمی و خلقها را در فلات ایران بر قرار خواهند کرد و باقیماندههای حکومت پهلوی باید در غرب برای خود قبرستانی رزرو کنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای پرویز... اگر زنده یاد پیشه وری میخواست آزربایجان را از ایران جدا سازد, لطفآ وزیر امور خارجه کابینه ایشان را اسم ببرید. معادلات سیاسی جهان همیشه در حال عوض شدن هست چه در حال حاضر و چه در زمان جنگ سرد. در زمان جنگ جهانی دوم, مهاتما گاندی به خاطر استقلال هند, با آدولف هیتلر مذاکره میکرد..زنده یاد پیشه وری , همان کاری را که میخواست پیاده بکند که اجداد شما و من در آن انقلاب با شکوه مشروطیّت مبارزه کردند تا (( انجمن های ایالتی و ولایتی )) را تاسیس بکنند . ولی این حقوق های اولیّه ایرانیان در روز سوم اسفند 1299 به وسیله رضا شاه , دست نشانده بیگانگان, از هم بر چیده شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

تا زمانی که صورت مسئله روشن نشود هر راه حل چپی خطائی بیش نیست. اما صورت مسئله چه بود؟
ایران در جنگ دوم اشغال نظامی شد . دولت شوروی میخواست دو استان ایران اذربایجان و کوردستان را ببلعد و انرا بخشی از خاک شوروی کند.دو جریان بیگانه پرست فرمانبردار سیاسی یعنی حزب توده در ایران و فرقه دمکرات اذربایجان موظف شدند از سیاست دولت روس وتجزیه ایران دفاع کنند. این همه واقعیت است و چپها همواره در خدمت دولت روس بوده و هنوز هم هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا&خانم آنونوموس، خود شما با این نظرهای عریض و نقیس آب به آسیاب کدام جریان میریزید برای من یکی معلوم نیست. تو هیج فعال سیاسی و ملی آزربایجانی را پیدا نمیکنی که به اندازه آقای سیروس مددی به افکار و تاکتیک رهبر فرقه احترام نگذارد. تو مکررا مینویسی رژیم خونخوار پهلوی. مگر رژیم جمهوری اسلام یک رژیم خونخوار بدتر از پهلوی نیست؟ آقای سیروس مددی نه خودش را قیم ونه نماینده مردم میداند. لطفا به مردم افترا نزنید. حرف درست وحسابی در تنقید ازموضوع بحث دارید مشخصا بفرمائید.

نوشته شده توسط: Anonymous

انگار اکنون شما وارث تبلیغات استالینیستی یلینک شده اید ؟ اگر چنان است که شما مدعی هستید ، پس همه شما غرب را ترک کنید و به آن بهشت برین بروید . دوم اینکه چرا اینقدر فقیر و گرسنه و حلبی نشین در باکو و سایر نقاط است ؟ جنگ زدگان آذری هنوز در غارها و ساختمانهای نیمه تمام اسکان دارند . رسانه های غرب بارها این بیچارگی را نشان داده اند گرچه پول نفت پارو میشود .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب م.م.ک. با سلام عرض تهیات برای محشور شدن آن وجود ذیجود با شادروانانی همچون بانو هایده. از آنجایی که ما ملت ایران (یا شاید هم ملل ایران، ما که بخیل نیستیم!) کلا و اجماعا از ضعف حافظه رنج می بریم، خواستم حضور مبارکتان عارض شوم که پای مبارک مادربزرگ محترمه را شخص شخیص حضرتعالی با طیب خاطر و برای زدن مشت محکم بدهان یاوه گویانی که افاضات می فرمودند "الکن" یک کلمه توهین آمیز است، به کامنت خانه مبارکه باز کردید، خاطر محترمتان که هست!؟

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی تو شهر یه خبری می شه ، از انقلاب تا حالا،
همه کنار می روند و می گن :
باید بسیج وارد عمل بشه.
جنگ شد، بسیجی
زلزله آمد، بسیجی
شورش شد، بسیجی،
نا امنی شد، بسیجی
اما نزدیک ماه محرمی ، شهرمان به جای کربلا بوی کوفه می دهد
بوی کوفه...
بسیجی که به خاطر ناموس این مردم روی مین رفت، حالا بهش انگ اسیدپاشی به صورت ناموس مردم رو میزنن !!! عجب نامرد است این فضای مجازی!
..................