Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای استخانلو! شما که کینه توزانه و بلحن کوچه بازاری! به جناب آقای دکترخوئی شاعر نامدارایران گستاخی میکنی، که گویا از نظر شما فاقد سواد سیاسی است، شما خودتان شخصا از بی سواد ترین آدمهای روزگاری. شما آنقدر از نظر فکری عقب مانده و بیسوادی که با ساده لوحی تمام! چنین گستاخانه و بی ادبانه به محضر جناب دکتر خوئی اظهار جسارت میکنی. شما اول به موقعیت سیاسی و اجتماعی او برس! بعد اظهار چنین جسارتی بکن!! حیف از آن قلمی که در خدمت زبان فارسی بوده است!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا دنیز! سعی کنید، رک و پوست کنده صحبت بکنید، و دو پلو صحبت نفرمائید! آذربایجان و مردم مظلوم آذربایجان ازهرطرف مورد هجوم و کشتار قرار گرفته است، و شما بجای دفاع از حقوق انسانی خلق خود و وطن خود، دارید، اتلاف وقت میکنید، و با ایما و اشاره و امثال وحکم صحبت میفرمائید. مگر سازمان اکثریت کجا را فتح کرده است که جنابعالی دل ازاین آقاین نمی کنید. آیا مارکس عضو سازمان اکثریت بود؟ آیا هر کمونیستی باید عضو سازمان اکثریت بشود. آیا موجودیت، و منافع سیاسی خلق خود، و دفاع از آن! کمتر از تشکیلاتهای محفلی خدا بیامرز است؟ شما که یک شاعرو سیاستمدارآذربایجانی هستی، و تمام زندگیت را مثل اغلب نویسندگان، سیاستمداران و پیشگامان جنبش رهائی بخش، صرف مبارزه با رژیمهای دیکتاتورشاه وشیخ کرده ای، اکنون تبادل سیاسی در منطقه دگرگون شده است. انتظارآن است که در کنارمردم خود و منافع سیاسی آن بایستید.

نوشته شده توسط: Anonymous

از اغاز پیدایش دین اسلام تا قتل حسین در عاشورا و گشتار مردم تبریز برای شیعه شدن یک چیز روشن است وان تصرف قدت به هر قیمت مانند اتش زدن سینما رکس ابادان و گشتار اسلامی از مخالفان و فاجعه مجاهدین خلق است. .اسلام نه دین اخلاق است و نه دین الهی بلکه اسلام تصور قبیله ای است که در صورت و چهره داعش و خمینی و رجوی تبلور پیدا میکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

فدائیان خلق و دیگر مبارزان چپ سالهای ۵۰ تا ۶۰ ازمیان دانشجویان وروشن اندیشان از هر گوشه ایران بودند. آقای خوئی بخوبی در اینجا، مشگل را از زاویه فردی که در بیرون از ایران است ودر این مدت گسترده دیدی موشکافانه نسبت به پدیدهای اجتماعی بدست آورده، سخن میگوید. خوش نیت بودن، فداکار بودن و زندگی خود را فدا کردن یکطرف قضیه است وبدست گرفت قدرت برای مدتی طولانی طرف دیگر قضیه میباشد. قدرت را قبضه کردن برای هر گروه وحزبی حدف است واز دست ندادن قدرت نیز هدف آنهاست. هر گروه ویا حزبی که قدرت را بوسیله خشونت قبضه کند، بازپس گرفتنش نیز تنها با خشونت موجب میگردد. مکانیسم قدرت اجازه رشد احزاب ودگرانیشان را نمی دهد. و نتیجه اش چیزی جز دیکتاتوریسم نیست. آقای خوئی در گفتارش بشکافت قضیه نمیپردازد. روانکاوان برآنند که قبضه قدرت سیاسی برای مدتی طولانی تر از چهار سال میتواند سلولهای مغز را دگرگون کند.

وشخص قدرتمند ویا گروه قدرتمند دیگر به عقب نمینگرد.
از دنیای بلوک شرق که بگذریم، و وارد بلوک غرب شویم، میتوانم مثالی از کشور مهد آزادی، فرانسه بزنم. در سال 1981 زمانی که میتران زمام امور را در دست گرفت، ژیسکار دِستن، رئیس جمهور برکنار شده، در نطق تلویزیونی خود از مردم فرانسه بخاطر رای دادن به میتران گله کرد و با عصبانیت آنجا را ترک کرد. خود میتران در گفتگوهای تلویزیونی با رقیب خودش ژیسکار دستن گفت که 7 سال زمامداری در فرانسه بسیار مدت طولانی است وباید این مدت را به 5 سال کاهش داد. پس از پیروزی خودش در انتخابات، نتنها آقای میتران یک دوره 7 ساله بلکه دو دوره 7 ساله زمام دار شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی! این موضوع تمام کمال درست است، ناسیونال شونیسم فارس، عادت کرده است برای به خیش بستن ملل غیر فارس، ازهیچ شیوه و کلکی فرو گذاری نکند، واکنون نیز دست رژیم اسلامی فارس نیز که هیچ مشکلی با شوونیسم و راسیسم فارس ندارد، و تنها اختلاف جزئی شان نیز نه در ماهیت رژیم بلکه در شکل تقسیم قدرت ما بین خودشان است، ازآستین آنان بیرون آمده است. اینان هم اکنون به ترس افتاده اند، و میبینند که دیگرکسی با کارت تمامیت ارضی، وملت واحد ـ ایران فارس، بازی نمیکند، و شعار فارسی شکراست از مد افتاده و کسی برای شعار ملت واحد ایران، تره خورد نمیکند، همان کسی که دیروز دم ازملت واحد ایران میزد، امروز خواستار تشکیل کردستان بزرگ است. وآن را یک ضرورت تاریخی میداند! فعلا غرب با کارت فارس بازی نمیکند. اکنون بازی با کارت اکراد مد روز شده است. و ناسسونال شونیسم فارس، و با بهتربگوئیم رژیم منفوراسلامی که آن را

تمثل میکند، دراین میان نهایت سو استفاده را می برد، اما در مجموع باید گفت بد جوری ترس بدل حکومتگران پانفارس رژیم اسلامی افتاده است، و آینده خود را بسیار تیره و تار میبینند، و تشدید موج اعدامها، در ایران و جریان اسید پاشی های اخیر در اصفهان!، نشان از ترس وهل شده گی سران رژیم و آخرین حربه سرکوبشان را در مقابل مردم عصیان زده نشان میدهند! چون اگر قرار باشد، جل و پلاس رژیم اسلامی به زباله دان تاریخ سپرده شود، اصلا معلوم نیست که سر نوشت پان ایرانیسیم و پانفارسیسم چه خواهد شد! کسانیکه که برای دوام عمر رژیم اسلامی، مدام با شعارهای اصلاح رژیم، با منطق ودیالگ! و گفتگوی تمدنها، و این جورچیزهای خنده دار، مردم را سر کار گذاشته بودند، و بقول خودشان میخواستند رژیم را اصلاح بکنند، و مردم را 36 سال دنبال نخود سیاه فرستادند، کم کم حساب دستشان می آید. و البته ترشان برای ما قابل درک است، و این نیز آشکار است، که رژیم برای طولانی کردن عمر ننگین خویش! به هر شیوه ای دست خواهد زد! و هر مهره ای را بکار خواهد گرفت. چه در داخل و چه در خارج.
نوشته شده توسط: Anonymous

داستان حسین ع نکات آموزنده بسیاری دارد.من نیزتا حدودی با نظرنگارنده موافقم .دوکتاب تشیع علوی علوی وتشیع صفوی ازدکترعلی شریعتی وحماسه حسینی از استادمرتضی مطهری رابه عزیزان توصیه میکنم.هرچند عزاداریها سال به سال رنگ وروی کارناوال وفستیوال بخود گرفته واین درحالیست که روغن به چرخ جمهوری اسلامی می ریزد.البته شاید ما نسل سوخته وموش آزمایشگاهی برای آیندگان شدیم ولی به گمانم برای همیشه نوعی پاکدینی وانسانیت رواج خواهدیافت چرا که جمهوری اسلامی بااعمال وکردارش ریشه به تیشه هرچه باورمذهبی هست،زده،است.

نوشته شده توسط: Anonymous

در جواب انتقاد مصطفی
1- دوست عزیز بنده یک خواننده معمولی سایت های حرکت ملی آزربایجان، ایرانگلوبال، اخبار روز و مخصوصا مطالب جناب آ. ائلیار هستم. من نه تئوریسین هستم و نه فعال سیاسی-تشکیلاتی. به دلیل شرایط داخل کشور، فعلا ترجیح می دهم از اسم مستعار استفاده کنم. اما افرادی مانند دنیز ایشچی، اسماعیل آل بایراق و یا جناب آ. ائلیار که در خارج از کشور حضور دارند چرا ترجیح نمی دهند به صورت حقیقی وارد میدان شوند و از گفته هایشان دفاع کنند. دوست عزیز بنده مدافع یا مخالف چپ و راست حرکت ملی آزربایجان نیستم.
جناب ائلیار و بسیاری از دوستان چپ دیگر باید به وضوح فهمیده باشند که ارائه مطالب و نظراتشان به صورت فعلی یعنی همراه با غوغای تبلیغاتی و در واکنش به اقدامات غیر منطقی طیف راست فانتزی حرکت چقدر حساسیت اکثریت مردم آزربایجان مخصوصا تعقیب کنندگان مسائل ملی را برمی انگیزاند.
ناسیونالیزم فانتزی

فاجعه ای برای حرکت ملی آزربایجان است. و امروز ما شاهد آثار این نوع تفکر هستیم. الان نگاه مردم آزربایجان فقط به همین حرکت ملی است که عمدتا تحت تاثیر ملی گرایی فانتزی است و به بن بست رسیده است.
به دلیل این که چپ های آزربایجانی نتوانسته اند جایگاه خود را در جنبش ملی بدست آورند و در داخل و بطن حرکت مردم آزربایجان قرار ندارند اعتماد مردم آزربایجان را از دست داده اند و حتی در اثر تبلیغات تاریخی ضد چپ در زمان دو رژیم و همچنین ضعف چپ در فعالیت های ملی اخیر آزربایجان، در جایگاه دشمن آزربایجان قرار گرفته است.
بسیاری از سخنان آ.ائلیار و دوستان چپ و انتقاداتشان درباره موضعگیری های حرکت ملی صحیح است اما چون این سخنان از زبان کسانی جاری می شود که اعتماد مردم آزربایجان را از دست داده اند ( به دلایل مختلفی که شما بهتر از من می دانید) با واکنش شدید فعالین حرکت ملی مواجه می شود. اسماعیل آل بایراق و دیگران باید صمیمیت خود را در میدان عمل از طرف مردم آزربایجان بدست آورند وگرنه هر نوشته آنها هر چند شامل نکاتی صحیح و مفید هم باشد با حساسیت مردم آزربایجان مواجه خواهد شد. همچنان که مقالات و مطالب قبلی شان در مورد انتقاد از بوزقوردیسم، کپی برداری از الگوی حزب حرکت ملی ترکیه (م.ه.پ) و یا سایر مطالبشان هیچ تاثیری در روشنگری جوانانی که هر روزه به جنبش ملی آزربایجان ملحق می شوند ندارد.
2- دوست عزیز مصطفی
چندین سال است که فعالیت های سایت های آچیق، آذربایجان و سولگوناز را تعقیب می کنم. جنبش فدرال-دموکرات آزربایجان می توانست امیدی برای ایجاد یک مرکز متشکل برای فعالیت سیاسی واقعی برای آزربایجان باشد اما این جنبش هیچ برنامه ای برای فعالیت در آزربایجان نداشت. مکانیزم ارتباطی اش با جوانان آزربایجان چه بود؟ فعالیت های تشکیلاتی اش چه بود؟ وب سایتی که هر 5،6 ماه یکبار به زور یک مطلب در خروجی اش منتشر می کند چگونه می تواند تکیه گاه و امید یک حرکت باشد؟ جناب هدایت سلطانزاده، محمد آزادگر، خانم دکتر عدالتی، یونس شاملی ( قبل از استعفا از تشکیلات) به صورت منفرد شخصیت های بسیار محترم و قلم بدستی هستند ولی به هیچ وجه تشکیلات موفقی نداشتند. حال این تشکیلات ادعای وراثت حکومت ملی آزربایجان را داشته و دارد.
جناب مددی و سایت آذربایجان هم دقیقا درگیر همان مشکل چپهای آزربایجان است. شما تصور کنید که چپ های آزربایجان در یک طرف یک رودخانه عریض قرار دارند که مردم آزربایجان، حرکت ملی اش با انواع راست وملی گراییهایش در طرف دیگر قرار دارند. با تحمل هزینه و زحمت چندین برابر و تحمل ناملایمتیها باید به آب زده و به طرف مردم خود آمد و از داخل همین مردم تلاش برای اصلاح کجرویها را آغاز کرد.
و اما ضمن احترام به گردانندگان سایت سولگوناز، باید بگویم که این سایت جز پریشانترین و بی پرنسیپترین سایتهایی است که من تاکنون دیده ام. سایتی که ادعای استقلال برای آزربایجان جنوبی دارد ولی دارای کادری است که کمترین آشنایی و تسلط به زبان مادری خود را دارند. اخبار پریشان و بدون منبع و مطالب نیشدارو بعضا تخریبی از صفات بارز این سایت است.
سیدجعفرپیشه وری و هیئت همراهش دارای تفکرات چپ بودند ولی انسانهای عملگرایی بودند. از همان روز اول زبان ترکی را در مکاتبات و ارتباطهایشان با مردم آزربایجان به عنوان یک اصل به رسمیت شناختند. فرقه دموکرات آزربایجان را تشکیل دادند ( علی رغم وجود حزب توده)، رادیو تبریز را تاسیس کردند. "آذربایجان اونیورسیته‌سی" ( دانشگاه تبریز) را بنا نهادند.
پس خواهش می کنم کمی با احتیاط خود را وارث مرحوم پیشه وری، فریدون ابراهیمی، محمد امین آزاد وطن، صفرخان قهرمانیان و بعدها صمد بهرنگی و اوختای ها بدانید.
نوشته شده توسط: Anonymous

بعد از این هر اتفاقی در تهران یا اصفهان بیافتد سایر استان ها خصوصا استان های غیرفارس در حمایت از آنان به خیابان نخواهند ریخت.
مثل جریان 88 که کوچکترین حمایتی در تبریز یا سایر استان غیرفارس مشاهده نشد .
چون برای مردم تبریز یا سنندج یا بلوچستان واهواز فرقی میان احمدی نژاد و خاتمی و کروبی وجود ندارد
در هر دو حال در مسائل اقتصادی ، فرهنگی و صنعتی اولویت اصلی فارس و فارس نشین ها خواهد بود .
دعوای آنها فقط فقط سر قدرت است و سیاست آنها نسبت به ملل غیرفارس ایران یکسان
انتفاضه عرب های اهواز در زمان خاتمی بود علیه دولت فاشیست خاتمی .
احمدی نژاد نیز همان راه خاتمی و رفسنجانی را نسبت به ملت های غیرفارس ادامه داد.
حمایت مردم تبریز در زمان انقلاب از مردم قم و اصفهان و تهران چه نتیجه ای برای تبریز داشت
جزء اینکه یک فاشیستی با کراوات رفت فاشیست دیگر مثل حدادعادل و امثال حداد ناعادل سرکارآمد .

نوشته شده توسط: تبریزی

البته نویسنده مانند همه خردمندانی که هیچ باوری به خرافه های دینی ندارند خواسته است درباره خرافه های دینی روشنگری کند اما در یک جا سخن نادرستی نوشته است، نویسنده نوشته است: ( ..... اکنون حدود ۱٤ قرن است شیعیان هر سال در محرم خود را دیوانه می کنند و مجنون وار در خیابان ها و میدان های شهرهای شیعه نشین حتی در این سال ها در نیویورک دسته های عزاداری راه می اندازند و ..... ) اما باید دانست که نمایش های دور از خردی که در روز عاشورا دیده می شوند از زمان فرمانروائی پادشاهان صفوی و با الگوبرداری از مسیحیان کاتولیک آغاز شدند نه از ۱٤ قرن پیش! و هر چند که دین اسلام و دین مسیحی و دین یهودی و دین زرتشتی و ..... همگی خرافه هستند و بیدین بودن برابر با دور ماندن از بی خردی است اما پیدایش آخوندیسم در میان شیعیان و نمایش های آخوندی از زمان پادشاهان صفوی بوده است نه از ۱٤۰۰ سال پیش!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آالیار , اگر قرار باشد کامتهای کاملا بدون توهین را که به صرف تا ن نیست بلاک کنید,دیالوگ و تبادل افکار واظهار نظرهای مختلف در این جا بی ارزش است.

نوشته شده توسط: Anonymous

تا حال عوامل اطلاعاتی رژیم با قیافه حق بجانب و با احتیاط و در پشت پرده به پروژه مناقشات قومی دامن میزدنند ولی نتیچه چندانی عایدشان نشده است. مردم ایران به این اگاهی رسیده اند که عامل تمام بدبختیها نه ترک و کرد و فارس و عرب و بلوچ هست بلکه اخوندهای مرتجعی هستند که هر صدای ازادی خواهی را از طرف هر قومی به شدت سرکوب میکنند. عوامل ارتجاع اینبار علنا " وارد میدان شده و با ایجاد سایت های گونگون و نوشته های این چنینی سعی در ایجاد نفاق میکنند. لابد اگر این شگرد نیز با شکست مواجه شد گام بعدی کشتار گروهی از کردها به دست مردم اذربایجان و یا بالعکس خواهد بود. در اینصورت رژیم ولایتی به بهانه ایجاد امنیت در منطقه با خیال راحت و حتی با پشتیبانی بقیه کشور ها دست به سرکوب همه جانبه خواهد زد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار شما با نشر چنین نوشته ای که ارزش خواندن هم ندارد دنبال چه هستید .؟ به نظر من دارید آب را گل آلود میکنید و به افرادی که قصد حمله به تورکها را دارند ملات میدهید این نوشته با تفکرات حرکت ملی آذربایجان همخوانی ندارد . بهتر است آلت دست وزارت اطلاعات نشویم و وقت خود را در جهت سرنگونی رژیم خونخوار ایران بکنیم . شعار ما همیشه « مرگ بر شونیزم مرگ - بر رژیم ایران و زنده باد همبستگی ملل تحت ستم. » و در ضمن هيچ تورک آذربایجانی با ملت کورد دشمنی ندارد منتها سياست غلط ادعای اراضی از آذربایجان غربی توطئه وزارت اطلاعات است و ما نباید بدام دشمن مشترک بیفتیم .

نوشته شده توسط: Anonymous

گر چه باشد در نوشتن شیر شیر.روی سخن باید با روشنفکران چپ و جریانات چپ باشد که بی دریغ ابزار دست ارتجاع سرخ و سیاه میشوند.این اسید پاشی قلمی اب به اسیاب ارتجاع دینی میریزد و بس .جای تاسف است که جریانات مدعی عاقلانه برخورد نمی کنند و راه را برای خشونت و میدانداری نظام اماده میکنند.بنام انسان و برای انسان از این بازی های خطرناک دست بردارید.ای کاش ارزوی شما بدون خونریزی عملی میشد و از این ویرانه ده گلستان ساخته میشد ولی متاسفانه این گونه نیست و بازنده همان مردم ایران خواهند بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

معلوم نیست اقای خویی از اینکه چریکهای فدایی برنامه حکومتی تدوین نکرده بودند به چه نحوی به این نتیچه رسیده اند که اگر چریکها به قدرت میرسیدند حمام خون راه می انداختند ؟ ؟ ! ! چریکها جوانان ارمان خواه و با شرفی بودند با اینکه میدانستند عمرشان بیش از شش ماه دوام نمی اورد با تمام این زندگیشان را در طبق اخلاص نهادند و تقدیم ازادی وطن نمودند. این جوانان در پی قدرت نبودند و تنها هدفشان شکستن سکوت گورستانی بود که ساواک شاه ایجاد کرده بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-عجب منطق وعجب تحلیلی دانشمندانه!خوشابحال ماکه چنین فلیسوف هایی داریم!. اگرراست مگوییدموادمخدربدترازهیتلردرافغانستان مردم جهان رامیکشد.بشاراسد بدتراز صهیونیسم مسلمان کشی میکند.36سال است هرروزهرماه دههانفرازسیاسی تابی گناه در ایران اعدام میشود.درچین کمونیست مسلمان کشی میشود.دراکراین وچچن وکریمه روس هامیکشند.درمیانمارمسلمان کشی گوش دنیاراکرکردچراآنجاهااین اتحادایجادنشد؟ترکیه وهرکشوری مشکلات داخلی خوددارد.درضمن دومیلیون نفرازبیچارگان وآوارگان راسوریه وعراق وایرانی راجاداده ونمیخواهدوارداین بازی هاشده ودراین موضوع خاص نیزنمیخواهدواردیک کشوردیگرشودچرابایدوارداین بازی شود.من فکرمیکنم درراه دادن مردم آواره سوریه وعراق نیزبیش ازاندازه انسانیت خرج داده ونبایداین همه خوبی وانسانیت میکرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-دوستان درهرگروه میتوان نقطه ضعف وقوت رادرزمانهای بحرانی یافت.سازمان فداییان خلق واکثراحزاب وگروه هادرایران هم شایستگی داشته وهم ضعف اگرکس یاکسانی بخواهندوجدان وشرافت انسانی رازیرپاگذارندخوددانندکه ازآنهاهرگونه توقع رابایدانتظار داشت.تعدادی نیزبعلت دیدگاه مذهبی ویاضدکمونیستی برخودلازم ووظیفه میدانندکه این موضع رابگیرند.ولی کسانی که بعنوان یک سیاسی کاروآزاداندیش بخواهدتروخشک راباهم آتش زندبی انصافی است.اگرنوشته های من راکه درتمام سایت هاسعی میکنم آنچه رامیدانم به عرصه دیدبگذارم دیده باشیدهیچوقت به خوداجازه نداده ام رشادت وخدمات فرزندان رشیدخودرازیرپابگذارم.این گروههابسیارخدمات کرده اندوحتی افرادی که درحزب توده.جبهه ملی.مذهبی.ووو..بوده حتی سعی کرده انددرروشنگری قدمهایی بردارندکه قابل تقدیراست.ولی نقاط ضعفی نیزداشته اندکه آنرادرشناخت مسایل وموضوعات ومسایل روزومنطقه وجهان بایدگذاشت.

ازطرفی نیزوابستگی های سیاسی احزاب به کشورهای خارجی که اکثراحزاب ایران به این مرض گرفتارهستندآنهارامجبوربه حفظ منافع اربابان واشتباه آنهابایددانست.فداییان نیزازسال 58گرفتاراین موضوع شدوجناح طرفدارحزب توده هرچندکه نیروهای صادق وخوش فکرزیادی داشت دراین موج گرفتارگشت.که هنوزهم نتوانسته راه درست وسالم راپیداکند.یعنی ازسنتی فکرکردن خارج اکنون نیزگرفتارپان ایرانیستها وشئونیسم باستانگراها میباشد.این گروه وگروههای دیگربجای آزاداندیشی گرفتارخاک پرستی.نژادپرستی.افکارکمونیستی 40سال پیش .انجمادفکری.وگرفتارافکارمحافظه کاری .شده ونمیتواندازآن خارج شود.آقای خویی وهرکس دیگرحق ندارندکل تاریخ این گروه رازیرسئوال برده ولی حق داردبرای اصلاح این تشکیلات همکاری برای رشدفکری سازمان نماید.من هم ازحمایت بصرف ضدامپریالیسم بودن ویادونفرخرده بوروژادیده دردولت این سازمان ازحکومت درسرکوب خلق مسلمان.همکاری باحکومت دردستگیری های سال 61سازمان های دیگروازدیدگاه سازمان دربرخوردباراه رشدغیرسرمایه داری دیدن حکومت ودرکوبیدن هویت طلبان آزربایجان بسیارناراحت وعصبانی ام ولی دلیلی نمیشودکه کل حرکات آنهارادرگذشته زیرسئوال ببرم.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ناصر گرامی، بله بو را درست تشخیص داده اید. کارما این است که منتظریم شما از چراغ
قرمز رد بشوید و ما هم فوراً جریمه کنیم؛ یا به قول شما سانسور کنیم. این را قبلاً با شما عهد کرده ایم. میخواهید سانسور نشوید، راهش را نشان دهم: کمک کنید این مقررات را برداریم. مثلاً نشان دهید «توهین-اتهام-تشویق به خونریزی -دشمنی درست است و برعکس
دوستی-سخن متین- .محترمانه-عدم اتهام-عدم خشونت نادرست است». آنوقت ماهم این قواعد را برمیداریم و کسی هم رد شد جریمه نمیشود. البته هزینه ی تصادف بعهده ی خود شماست.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه... در 57 خود سازمان چریکهای فدایی نمی دانست چقدر در جامعه نفوذ دارد. وقتی انقلاب شد از سیل دوست داران وحشت کرد. بطوریکه نمی توانست آنها را سازماندهی کند.
میتوانم بگویم برای چپ «تکیه گاه،اکثریت مردم جامعه-زحمتکشان یدی و فکری-است که خواهان عبورازدیکتاتوری اند.پس:سازمان یابی،روشنگری، شرکت در مبارزات جاری ؛ آمادگی قبلی برای شرکت در مبارزه ی وضعیت انقلابی.جهت تحقق دموکراسی، رفع تبعیض،عدالت اجتماعی، فدرالیسم»از وظایف مبرم شمرده میشود.
این تز استراتژی مرحله ی قبل از وضعیت انقلابی را بیان میکند.

فکر میکنم به مسایل اساسی پرداختم.اما آخرین سخنم این است که« هیچ کس و هیچ مکتبی خدا نیست. حقیقت نسبی را با خرد جمعی میتوان خود پیدا کرد و از راه آزمایش تصحیح و کامل نمود؛ مثل متد علوم.اما تعصب و پیشداوری را باید کنار گذاشت. در هر عمل سیاسی اصل آفرینش شادی انسان است. عملی که خلاف آن باشد خطاست.

اینجا معیاراشک و شادی کودکان است.هرگاه ببینیم در نتیجه ی عمل سیاسی ما بجای لبخند بر لبان کودکان دانه اشکی برگونه ی آنها می نشیند باید بدانیم که بخطا رفته ایم. نباید سایه ی اندوهی بر چهره هیچ کودکی بنشیند.»
این ترازو و سنگ محک «سیاست انسانی » ست. بردارید و حرکات سیاسی را بسنجید ببینید به چه نتایجی میرسید.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستان عزیز، ممنون که نظریات خود را درمیان میگذارید.
در رابطه با چپ ایران و آذربایجان مجبورم نظر خود را با شما تقسیم کنم -پایلاشام.شاید به روشن شدن برخی تاریکیها کمک کند. البته نظر من است ممکن است خالی از خطا نیز نباشد. بهر صورت سنجشگر شمایید:
1- این نگاه که «ما چپ آذربایجان داریم و چپ دیگرجاها». چیزدرستی نیست.
ما چپ ایران داریم . چرا ؟چون چپ که در آذربایجان یا هرجای ایران هست « درعین حال که به مشکل آذربایجان فکر میکند در همان حال نیز به مشکل ایران و حتی جهان میاندیشد». از کجا معلوم؟ دلیلش آن است که اصولاً دید چپ-جهان بینی - آن «محدود به منطقه ی خود» نیست.چرا؟ چون مسایل آذربایجان را ادامه مسایل ایران و جهان ارزیابی میکند. بنا براین نمی تواند دید خود را تنها به محل خود محدود کند. اگر کسی هم بکند ، این دیگر دید شناخته شده و کلاسیک چپ نیست.

در اصول فلسفه ی سیاسی چپ «دید علمی» محدود نیست بل «باز و جهانی»ست. و آنهم از فلسفه ی «انسان دوستی» چپ و دید «همه سویه »ی اودر مورد اشیاء سرچشمه میگیرد. مثالش دید بهرنگی وزندگی خود حیدرعمواوغلی بود که از آذربایجان و روسیه و آلمان و همه جای ایران صدایش بلند بود. یعنی هرجا ظلمی بود کمونیست آنجا بود. چه خانه ی خود باشد و چه خانه همسایه.
بنابرین چپ را به ملیت تقسیم کردن و انتظارات محلی از آن خواستن خلاف فلسفه چپ است. کسانی که چنین اند اینها دیگر چپ به مفهوم جهانی نیستند. اینها «چپ های ناسیونالیست» اند. چپ و ناسیونالیسم دو چیز متضاد اند. البته منظورم از ناسیونالیسم ایده لوژی بخش سرمایه دار محلی ست. ونه «وطن دوستی». که کمونیستها وطن دوست ترین انسانها هستند.

2- مشکل دوستانی که مدام از چپ آذربایجان سخن میگویند و انتظاراتی دارند ، اینجاست که توضیح دادم.

3- چپ آذربایجانی در سازمانهای سراسری پخش اند و در بسیاری از آنها در رهبریت قرار دارند. مثلاً آقای خلیق از اکثریت خودش آذربایجانی ست.و همینطور دیگران.چرا؟
4- چون این دوستان بر این اندیشه اند که «مسایل همه جای ایران» بهم گره خود است و حتی به جهان. برای حل آنها دید محدود صحیح نیست.
5- چپ مشکل «خلق تحت ستم و تبعیض» را برای خود حل کرده است: از راه « حق اداره ی امورمحلی یا تعیین سرنوشت». آنهم تنها با تحقق «انقلاب سراسری و عمومی» میتواند به مرحله اجرا دربیاید. البته اگر نیروهای انقلابی پیروز شوند.
کسانی که خود را چپ میدانند ولی حق اداره ی امور خلقها را نقض میکنند اصولی نیست. حق انتخاب- و تصمیمگیری آزادانه را به هیچ بهانه ای نمیتوان از انسان سلب کرد. در کمونیسم اصل بر «آزادی انسان از جبر طبیعی و اجتماعی» ست. از سوی دیگر انسانها خود بدون توجه به هر مکتبی آزادند راه حل مشکل را خود بیابند. راه حلی که سعادت و رضایت و خوشحالی «هم فرد و هم جمع» در آن است.

6- میگویند چپ ائله کرد و بئله کرد. بله بخشی از این حرفها درست است. و بخشی هم تبلیغات و غرض ورزی ست. چرا درست است؟ چون چپ بودن دلیل بر عدم «خطا و بیراهه روی» نیست. تنها مردگان خطا نمی کنند. اما قرار نیست «خطا کنند و بیراهه» روند. ولی پیش میاید و این مشکل بوده و هست و خواهد بود. برای همه هست نه تنها برای کمونیست. راه حل آن «شرکت همه» در انجام کار و تصمیمگیری ست که میزان خطا و بیراهه روی را کاهش میدهد. کمونیست بودن به معنای عدم خطا نیست. اما به معنای ضدیت با مردم و نفی حق تصمیم گیری مردم و نفی رضایت مردم هم نیست. کسانی که چنین کرده اند دیگر عملشان ربطی به مکتب ندارد. اصول مکتب کمونیسم خلاف «ایده لوژی گرایی» ست. اما کمونیسم را به ایده لوژی تبدیل نموده بودند. مثل اینکه «برابری زن و مرد» را به «فمنیسم» که یک ایده لوژی ست تبدیل کرده اند. یعنی به «اصول خشک و جامد و آیه وار» تبدیل میکنند.
سخن معرفی ست که گویا مارکس گفته« من مارکسیست نیستم». البته میگویند. ولی خوب سخن درستی ست. چون میگوید «بابا جان! از اندیشه ها آیه درست نکنید».

7- فعالیت چپ های آذربایجانی:که اشاره کردم به صورت سازمانی در سازمانهای سراسری متمرکز اند -افراد منفرد هم هستند- و از نسل بعد از انقلاب در داخل هم هستند که زیر اختناق تلاش میکنند. و اخیراً اعلامیه 209 نفر آنها را از تبریز در دفاع از حق حیات مردم کوبانی خواندیم. تا جایی که میدانم در عرصه ی «روشنگری-سازماندهی- شرکت در فعالیتهای مدنی-اجتماعی» فعال اند. ولی بعلت شدت اختناق حرکات جمعی وسیع ندارند. فعالیت کموننیستها بر این اصل استوار هست که «هرجا ظلم هست کمونیست اونجاست» برای مبارزه با ستم. اینان پرچم بلند نمی کند. با حرکات درست همراه میشوند. چپها بخاطر سرگذشت خونینی که دارند کمتر خود را علنی میکنند.
باقی در کامنت دیگر
ادامه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

خط به خط بند به بند و كلمه به كلمه نوشته دوست عزيزمان اوجالان ساوالان حقايق تلخ جاري را به تصوير مي كشد. و واقعاً سگ را ديدن و گفتن كه انشاالله كه گربه است فقط فرافكني است . آتا سوزي: ( ايتينن يولداش اول اما چماني يره قويما)با سگ دوست باش ولي هيچ وقت چماقت را زمين نذار

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای الیار, من به دفعات گفته ام که ایران گلوبال یک رسانه دموکراتیک هست. ولی از حرفهای شما بوی سانسور می اید.

نوشته شده توسط: Anonymous

ائلیار عزیز ،
1 - واقعیت این است که بخشی از چپ و کمونیست ایران مانند جناحهای حزب کمونیست کارگری مطالبه حق تعیین سرنوشت ملتها را قبول ندارند و یا بخشی برای تحقق این مطاالبه تمایل چندانی ندارند و شرط و شروطی دارند. ما هم این را میدانیم و دل خوشی از مواضع آنها نداریم. اما مشکل پانترکیستها تنها آن نیست. پانترکیستها دشمن قسم خورده کمونیستها هستند و همه آنها را با یک چوب میزنند و تر و خشک را با هم می سوزانند


2- آزاد ارمولو درست می فرمایند که چپ و کمونیست آذربایجان ضعیف است. چپ تشکیلات ندارد، چپ برنامه و سیاست مشخصی ندارد، چپ کادر و رهبر ندارد و غیره. ما همه اینها را میدانیم ولی این بدین معنا نیست که چپ آذربایجان حرفی برای گفتن ندارد. چپ پراکنده آذربایجان در همه جا نقش خودش را نشان داده و میدهد. ائلیار بدرستی اشاره کردند که تاریخ آذربایجان تاریخ سوسیالیستها و کمونیستهاست.
3 - آ زاد ارمولو اشاره کردند که کمونیستها با اسم و هویت حقیقی شان ظاهر نمی شوند. این ادعا درست نیست. آیا اسامی رهبران کمونیست و چپ "فدرال دمکراتهای آذربایجان" مستعار است؟ آیا علیرضا اصغر زاده به اسم خودش ظاهر نمیشود؟ مگرهدایت سلطانزاده، علی فره جلو، ماشاالله رزمی، سیروس تبریزی و غیره با اسم واقعی شان ظاهر نمی شوند؟ اسماعیل آل بایراق شاید برای شما شناخته شده نباشد اما خیلی از کمونیستها، ناسیونالیستها و پانترکیستها او را بخوبی می شناسند. اما سوال اینجاست که آقای آزاد ارمولو چرا خودش با اسم و هویت جعلی کامنت میگذارد؟ البته من کسی را بخاطر اسم مستعار داشتن سرزنش نمی کنم.
4- برای اطلاع دوستمان آزاد ارمولو اضافه کنم که کمونیستها جرئت مبارزه در هر عرصه ای را دارند و آنرا تاکنون هزاران هزار بار اثبات کردند. آنها وب سایت هم دارند. اینکه شما خبر از آنها ندارید موضوع دیگری است. سایت "سول گوناذ" سایت سوسیالیستهای استقلال طلب آذربایجان و سایتهای "آچیق سوز" و "آذربایجان" سایت کمونیستهای فدرالیست آذربایجان جنوبی هستند. اسامی فعالین چپ و سایتهای آنها آورده شدند و اگر علاقه مند باشید می توانید با آنها تماس بگیرید
نوشته شده توسط: Anonymous

مزدک عبدی پور فیس بوک داره وبروید اونجا بهش تماس بگیرید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ترک اوغلو
اگر همه کمونیست ها و همه امپریالیست ها این جمع اضداد علیه چیزی متحد شده اند ؛ پس ان چیز از همه این کمونیست ها و امپریالیست ها بطور نسبی پلید تراست . مثل اتحاد کشور شوروی سابق و امپریالیست های امریکا و اروپا علیه فاشیسم هیتلری . خواهش می کنم کاسه داغ تر اش هم نشو تو که ایرانی هستی بدان بخشی از مردم ترکیه هم به سیاست دولت خود انتقاد دارند . ضمنا انتقاد از دولت ترکیه و یا هر دولتی دیگر به معنی ضدیت با مردم و کشور مربوطه نیست .

نوشته شده توسط: Anonymous

وقتی‌ رفیق رقیه دانشگری از خاطرات دوران شکوفایی حکومت اسلامی احساس شرم می‌کند سخنان شاعر توانا و مدرس فلسفه جای تعجب نیست . به جای انتقاد از محتوای سخنان ایشان . بی‌ سواد خوندن اسماعیل خوئی !! بسیار روشن فکرانه است ! برای موضع گیری احتیاج نیست انسان دکترای علوم سیاسی بخو ا ند . احسان طبری بی‌ سواد بود ؟ ولی نتیجه موضع گیری‌ها ی سیاسیش با پایین‌ترین اقشار سرکوب آن زمان برابری میکرد . سواد سیاسی را باید مشاوران دولت مردان داشته باشند نه‌ کسی‌ که نظرش را نسبت به یک جریان سیاسی اعلام می‌کند و هیچ پست و مقام دولتی ندارد

نوشته شده توسط: Anonymous

منظور آقای خوئی گروه‌هایی‌ ‌ است که تقویت نظام اسلامی را در حساس‌ترین دوران به عهده داشتند و بعد از گذشت این همه سال و به کشتن دادن هوادارن پا به فرار گذاشتند و در خارج از کشور رئیس جمهورشان روحانی شد . نه‌ افرادی مثل فدیی خلق روان شاد کاظم خوش آبی‌ دلیر تنگستانی ! اگر سازمان چریک‌های فدایی خلق بزرگ‌ترین سازمان چپ خاور میانه بود که حتما چنین است نباید این را به حساب زحمت رهبران بعد از انقلاب گذاشت. هجوم جوانان میهن به خاطر صداقت و فداکاری این افراد بود نه‌ میرزا بنویس‌های بعد از انقلاب که نان آن‌ها را خوردند و نمکدان شکستند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تبریزی گرامی
-خواستم «خبر» این قزعبلات را نشان علاقمندان بدهم و خود بدانند «خط» از کدام جبهه وارد میشود. بله همانطور که بارها در مقالاتم اشاره کرده ام این خط از سوی رژیم هدایت میشود.
-بر بسترهایی که در خود مقاله اشاره نموده ام.
خواستم همه بدانند رژیم چگونه بر روی «تز جدایی خواهی» و «فعالیت مسلحانه در منطقه» و «ملی گرایی» سرمایه گذاری کرده و مانور میدهد. و این بوزقورت و امین زاده چی ها و ترکیستها آب به کدامین آسیاب میریزند...
سندی ست قابل توجه و مهم.

نوشته شده توسط: Anonymous

با توجه به اینکه نیروهای سه گانه ی انقلاب دموکراتیک ایران ، یعنی:
1- نیروهای ضد استثمار
2- دموکراسی خواه
3-ضد تبعیض
متحد نیستند. و برای اتحاد هم امید چندانی نیست.
عجبا...
یا مفهوم دموکراسی را نمیدانیم و نمیفهمیم و یا آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم. یک بآورمند به دموکراسی لا اقل در کشور خودش و در مورد هم میهنانش نمیتواند استعمار و استثمارگر ، تبعیض کار( در نژاد و بآور ......) ، جدائی طلب و خواهان هرگونه استبداد باشد. کنشگران ایران دوست " مبارزان " نه شعار دهندگان ومقاله نویسان واز مصاحبه لذت برآن در خارج ، تا زمانیکه با هر بآوری یک وجدت ملی نداشته باشند و برای یک هدف معین (1- انحلال رژیم آخوندی ،2- حکومتی سکولار دموکرات برای اجراء منشور حقوق بشر در محدوده جعرافیائی ایران و3- تدوین قانون اساسی تا تصویب مردم 4- انتخابات آزاد )

تلاش ننمایند ، و تا اعتماد درون مرزیان را جلب ننمایند ، آش همان آش و کاسه هم همان کاسه باقی خواهد ماند.
و بی برو برگرد آخوند هم 36 سالهای دگری به خلافت ادامه خواهد داد.
و در آن صورت اگر گردانندگان جهان بخواهند بهمراه بیگانه پرستان و جدائی طلبان و فرصت طلبانی که نام ایران را بدوش میکشند همچون فتنه 1357 عمل خواهند نمود و در صورتیکه با داعشان آخوندی نتوانند کنار بیآیند برای تامین منافع خود پروردهای خود را خواهند گمارد. البته در آنصورت اپوزیسیون ( کنشگران " مبارزان " ) ایرانی هم خواهند توانست با شعارها و فراخوانها و مقاله نویسیها و مصاحبها و دنیای مجازی ، خوش و خُرم و در آرامش و آزادی کشورهای میزبان به سرگرم کردن خود و مخاطبانش ادامه دهد
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آ.ائلیار، شما از یک سو می گوئید: ( ..... این نوشته که از طریق ایمیل به سایت رسیده اصولاً قابل انتشار نیست ..... ) و از سوی دیگر این چرندنامه را در ایران گلوبال می گنجانید! دوست گرامی، هر چرت و پرتی که با ایمیل فرستاده شده باشد را چرا باید در ایران گلوبال گنجاند و چرا باید با گنجانده شدن این سخنان صد من یک غاز بی سر و ته ارزش ایران گلوبال را در میان تارنماهای سیاسی از میان برد؟ نویسنده این چرندنامه نه پان ترک است، نه پان کرد است، نه پان فارس است بلکه یک پان رژیم است! پان رژیمی که ادای ناسیونالیست های ترک را درمی آورد! نویسنده این هذیان ها حتی یک بار نیز به هزاران ددمنشی رژیم آخوندی نپرداخته است و چسبیده است از این که کردها بدند و ترک ها خوبند! نویسنده این چرندنامه پس از نوشتن سخنان بی سر و تهی که حتی مرغ پخته را در تنور می خنداند از همگان می خواهد با رژیم آخوندی .....

..... همکاری کنند: ( ..... همکاری با رژیم جمهوری اسلامی ایران جهت ضربه زدن هر چه بیشتر به تروریست های کرد و همکارانشان، عضویت گسترده در شهرها و روستاهای آذربایجان غربی در سپاه پاسداران، بسیج، نیروی انتظامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران و حتی همکاری داوطلبانه و جدی با اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران!!! .....) حضرت آقای پان رژیم که ادای پان ترک ها را درمی آوری، خواهشمندم روشن کنید کی نوبت به سوزاندن ریشه رژیم آخوندی خواهد رسید آن چنان که هیچ پسماندی از آن برجای نماند؟ چرا به جای آن که بگوئی: (کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا) نمی گوئی: (کل یوم تابستان ۶۷، کل ارض خاوران؟) این نخستین بار نیست که پان رژیم ها ادای پان ترک ها و پان آریاها را درمی آورند و گاهی ترک می شوند و به فارس ها می گویند فارس سگ و گاهی فارس می شوند و به ترک ها می گویند ترک خر! همچنان که به تازگی پان رژیم هائی که ادای پان آریاها را درمی آورند دکانی در فیس بوک باز کرده اند و رکیک ترین و زشت ترین ناسزاها و دشنام ها را درباره ترک ها می نویسند بی آن که حتی یک بار نیز به خامنه ای ترک دشنامی داده باشند! البته با این ترفندهای کهنه و نخ نما شده پان رژیم ها به سر هیچکس چه ترک و چه فارس کلاه نمی رود

https://fa-ir.facebook.com/pages/%D9%85%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%DA%A9-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D8%B7%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%AA%D9%86%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%81%D9%82%D8%B7-%D8%A7%D8%B3-%D8%A7%D8%B3/391988894233636
نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من این نوشته مال جمهوری اسلامی هست .

نوشته شده توسط: Anonymous

صمیمانه می گویم جناب ائلیار
اینجاست که ضعف چپ آزربایجانی به وضوح مشاهده می شود. دست روی دست می گذارد و منتظر می شود که کسی چیزی بگوید بعد با واکنش در مقابل آن خود را در صحنه حفظ می کند.
اگر بابک آزاد و به اصطلاح پانترکیستها چیزی نگویند و کاری نکنند شما چکار خواهید کرد؟
چگونه خودتان را وارث حکومت ملی آزربایجان و مرحوم میرجعفرپیشه وری می دانید؟ در حالیکه هیچ کدامتان حتی جرات ظاهر شدن با نام و هویت حقیقی خود ندارد. دنیز ایشچی، آ.ائلیار، اسماعیل آل بایراق، نم کیم نم هارالی!
جرات ایجاد یک وبلاگ هم برای خود ندارید. دو صفحه مطلب مفید و ابتکاری برای دردهای آزربایجان تولید نمی کنید. هیچ اقدامی برای تشکیل یک جبهه، تشکل و حزب نمی کنید. این کمونیستهای آزربایجان کجا هستند. من شخصا خیلی دوست دارم با آنها آشنا شوم.
صحیح می فرمایید بخش راست حرکت ملی آزربایجان خیلی ایراد دارد ولی شما چه می کنید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام به قلبهای ظلم ستیزان
اینان همیشه اینگونه عمل کرده اند دهه های قبل برای زهر چشم گرفتن از مردم افراد را در ملاء عام اعدام میکردند که بگویند هرکس لب به اعتراض بگشاید ،پاسخش اینست وحالا هم برای کوبیدن حرکتهای مردمی و ایجاد رعب و وحشت اعدامهای اینچنینی را انجام میدهند

نوشته شده توسط: Anonymous

تروریستهای PYD شاخه تروریستهای پ ک ک که اینهمه تظاهر به مظلوم نمائی میکنند وبه بمب افکنهای آمریکائی متوسل شده اند , در منطق قامشلی وارد یک روستای ترکمنی شده اند 35 انسان را به قتل رسانده اند که درمیان آنها سه کودک و سه زن بوده اند. منطقه در ترور و آتش میسوزد و زیاده خواهی کردها با اعمال تروریستی شان در خدمت این ترور و خونریزی ها هستند.

http://www.turkulkusu.com/pyd-teror-orgutu-kamislida-35-turkmeni-katletti/
نوشته شده توسط: Anonymous

آخه بابا این شد یک حرف درست من که خیلی کیف کردم اصلا ترکها آذربایجانی نیست آذربایجای آتش پرسته.ماامدیم همهچیزا یادشان دادیم اینا نمیدانست عیران چیه پنیر چیه یوگورت چیه.ما نصف ماندیم ترکیه ما نصف ماندیم آذربیایجان.

نوشته شده توسط: Anonymous

این نوشتار بدلیل استفاده از منابع آلوده فارسی-ایرانی فاقد ارزش مطالعاتیست علی الخصوص بخش اتهامات نازیستی که با استناد به پرونده سازی کا گ ب متوجه بنیانگذار دولت-ملت مدرن در عالم شرق شده است. واقعیت کلام اینکه استخراج وقایع تاریخی از فحشنامه های فارسی و یا پرونده های ساختگی روسیه کمونیستی, آقای آل بایراق را در انبوه تناقضات غرق نموده و وی را مجبور کرده در پایان رسولزاده را بوقلمون صفت توصیف نماید!!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

این قارداش اصلأ ارزش آن را ندارد کە بە این خزبعلاتش جواب دادە شود یا چیزی در مورد این (م) ایشان گفتە شود فقط فکرش را بکنید این چنین انسانهائی قدرت داشتە باشند یا اسلحە داشتە باشند ،، یارو کربلائی هم هست

فقط یک نکتە برای این اتراک توضیح دهم کە شیر فهم شوند ، همچنانکە این قارداش هم خودش بە نوعی در این هزیان نامە اشارە کردە ،، این حزب اوردغان و کشور تورکیە نبود کە آمرلی را از دست داعش آزاد کردند این پیشمرگان کورد بودند کە تمام مناطق ، آمرلی،توزخورماتو، سلیمان بگ ووو کە ترکمن نشین است آزاد کردند نە ترکها
در هر صورت بە این قارداش باید گفت موفق باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

berader dari khodet gool mizani digar ba fropashi shovrevi ve sarmaiedari chin komonist temam shod ve beroya pivast

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-هدف وسیله راتوجیه میکند؟هیچ کس اگریک جوبویی ازانسانیت برده باشداز آدمکشی خوشش نمیاید.چی شده آمریکا.انگلیس.ایران.فرانسه .خودآریایی خوان ها...... کمونیستها.پان ایرانیستها.یعنی چپ وراست هاطرفداران حزب اللهی ها. آمریکایی های سرمایه داربخوان خونخوارزحمتکشان.کمونیستهای آتشین فدایی وتوده ایی .تلویزیون های پارس.من وتو.تمام کانال های ایران ولایی وهخا.طرفدارکوبانی شده ونوک حمله خودرابااتحاد وصف ناپذیربرعلیه ترکیه گرفته اند.آیااین موضوع بودارنیست؟آیااتحادکمونیسم وامپریالیسم واسلام بدترازداعش ووو..برعلیه ترکیه است یابرعلیه داعش این نوچه ایران واستعمار؟

نوشته شده توسط: Anonymous

اکنون ببینیم... چه استدلالی در برابر این مطلب خواهند داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

رادیو اسرائیل نظرش چیست جناب مراد ؟ ضد کمونیست ها در ایران همیشه در سنگر دشمن مردم قرار داشته اند . هیچ مبارز ایرانی نمی تواند همزمان ضد چپ نیز باشد . این تاکنون درس تاریخ بوده است .

نوشته شده توسط: Anonymous

OBS!!!!Social Demokrat

نوشته شده توسط: Anonymous

ضعفِ اساسی‌ این نوشته این است که بدون ارائهِ هیچ معیاری به نقد شخصیت و زندگی‌ و آثار محمد امین رسول زاده میپردازد. آنچه که از این نوشته دستگیر خواننده میشود این است که رسولزاده هم پان اسلامیست بوده و هم پان ایرانیست. هم پان تورکیست بوده و هم سوسیال دمکرات. هم یارِ غارِ استالین و هم محرم اسرار اتا تورک و هم دوست گرمابهِ تقی زاده بوده که در عین حال طرفدار آلمان نازی و دست نشانده انگلیس هم بوده (که در اوقات فراقت ش جمهوری مستقل آذربایجان را نیز بنا نهاد است)...!!!

البته همهِ اینها ایستگاه‌هایی‌ بود اند که این نابغه عالم شرق در راه رسیدن به آذربایجانِ مستقل پیموده است. کسانی‌ که آگاهی‌ نسبی‌ به شخصیت و اهداف رسول زاده دارند میدانند که هیچ "پان"-ای به این بزرگ مرد تاریخِ آذربایجان نمی‌چسبد. حتا انگ "پان آذربایجانی"

دیگر اینکه عنوانِ "پیغمبرِ آذربایجانی ها" عنوانیست که یکی‌ از بزرگترین تئوریسین‌های پان ایرانیزم و پان فارسیزم یعنی‌ سید حسن تقی زاده به رسول زاده داده است.

دیگر اینکه عنوانِ "پیغمبرِ آذربایجانی ها" عنوانیست که یکی‌ از بزرگترین تئوریسین‌های پان ایرانیزم و پان فارسیزم یعنی‌ سید حسن تقی زاده به رسول زاده داده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

اسماعیل خوئی، آخوندتر از هر آخوندی قصاص قبل از جنایت کرده ست.

اسماعیل خوئی، آخوندتر از هر آخوندی قصاص قبل از جنایت کرده ست. هرآن اقدامی که چریک ها در فردای انقلاب بهمن انجام دادند ردیه ایست بر این ادعای جناب شاعر فیلسوف سیاستمدار ما که می فرماید: " چپ در ایران . . . اگر به فرمانفرمائی میرسید ما میتوانستیم پول پوتیسمی بدتر از آخوندها راه بیندازیم." کارنامه چریک ها پس از انقلاب چیزی نبود جز احترام به آزادی و برآوردن خواست توده های زحمتکش: سازماندهی شوراهای خلق در ترکمن صحرا، جانفشانی در راه برآورد اهداف خلق کرد مبنی بر "دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان." این چریک ها و نیز مجاهدین بودند که بمحض رهائی از زندان های شاه بسازماندهی درمقابله با اقدامات غیردمکراتیک خمینی پرداختند و درین راه ازجان خود مایه گذاشتند واین انتظاری بود که از متحدین امروزی شما میرفت ولی دیدیم که چگونه سلطنت طلبان بهمراه شاهنشاهشان فرار را بقرار ترجیح دادند و از هیچ کمکی برای بقدرت رسیدن خمینی فروگذارنکردند که ازین دست بود تسلیم کامل ارتش و سرسپردگی ساواک به خمینی.
کشف جدیدتان هم مبنی بر"آزادی برای فرد و دادگری برای جمع" بر شما مبارک باد. این در واقع برآیند پسامدرنیسم است که تعریف گروهی انسان ها را کافی نمیداند و خواستار توجه به جایگاه فرد در جامعه است و این تنها در سایه تجارب یک صد ساله سوسیالیسم و نیز سوسیالیسم بوروکراتیک میسر بود و نه حیالپردازی های شاعرانه شما درباره انقلاب و سوسیالیسم. ازین رو باید در استفاده از واژه "ما" کمی خودار باشید که هرگز نه عضو سازمانی بودید ونه نمایندۀ چریک ها.
ولی از همۀ این ها که بگذریم آیا حاضر هستید بعنوان سپاس ازین فعال جنبش ملت آذربایجان که مصاحبه شما را درین سایت قرارداده ست "حق تعیین سرنوشت" برای ملت های ایران را بپذیرید و بدان گردن نهید؟ با سابقه ای که در مقام سرپرستی تشکیلات سلطنت طلبانه آذربایجان و تعهد آن به تمامیت ارضی ایران دارید، بعید می دانم که دمکرات بازی های شما بچنین پویائی و رشدی رسیده باشئ.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا پاپک!! شما آذربایجانی نیستی! شما یک پان فارس ضد ترک هستی. و یک راسیست تمام عیار که اگر قدرت داشته باشی نسل ترک را از روی زمین بر میداری. اما نه قدرتش را داری! و نه جراتش را. اگر دقت کرده باشی عامل سرکوب در ایران پانفارسیسم و تمامیت خواهان پان ایرانیسم است. که رژیم اسلامی فارس آنرا تمثل میکند. نه ترکان. اگر منظوتان از ترکان ملت آذربایجان است، یکقرن است که با قدغن شدن زبان و فرهنگش، در زیر چکمه های سرکوب پانفارسیسم و زبان و فرهنگ دهاتی و عقب مانده آن لگد مال میشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

راه میانه همواره بوده و آزادی و رفاه امروز را دنیا مدیون سوسیال دموکراتهائی است که رهبری انقلابها و رفرمهای اوائل قرن بیستم اروپا از جمله آوریل 1917روسیه را در دست داشتند و لیکن کمونیستهای کور شده در قهر انقلابی با کودتای اکتبر و جنایات مخوف مصیبتی عظیم را به جهان تحمیل کردند تا بعد از 70 سال خود درآن مدفون گردند. آقای خویی شما چیز تازه ای کشف نکرده اید و لیکن صداقتتان قابل تقدیر است.

نوشته شده توسط: Anonymous

drod be aghaie khoie aziz shjat shoma ra dar aeteraf be ashteba mistaim hanoz ham aghaian chepi merdom ra nmishanasand ashtebah anha baas roie kar amedan fashisti terin hokomet dar iran shod veli motasefane shojat aeteraf be ashtebah ra nedarand

نوشته شده توسط: Anonymous

تبریک به اقای خوئی که شهامت کرد و شهادت تاریخی داد که چپ جز فاجعه و در بدری و بی وطنی و تجزیه طلبی ارمغانی ببار نیاورده است.چپ در ایران توده ای و فدائی همراه ارتجاع سیاه ایران را به نابودی کشاندند و هنوز هم از ارتجاع اخوندی دفاع میکنند.از سال 57 تا کنون جهان در ترس و وحشت ازاسلام بسر میبرد و این ممکن نبود مگر به قیمت فریب توده ها از سوی چپ.من براین باور هستم که باید از قدرت گیری چپ به هر قیمت جلوگیری کرد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

من شیفته ی «حقیقت نسبی» ام ، نه چیز دیگر.
با منگیستو هایله ماریام-پول پوت- استالین- و دیگران بخوبی آشنا هستم.
اینان ربطی به سوسیالیسم و کمونیسم ندارند. همان طور که اسلام داعش و خمینی ربطی به اسلام مادر من ندارد.
چیزی که شادی انسانها را فراهم نکند بی ربط با زندگی انسانی ست. هر نامی میخواهد
داشته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب صوفی زاده تاریخ را تحریف نکننید. رژیم ایران فارس نیست بلکه بنیاد ان بر اساس اسلام ناب محمدی و شیعه تولید در اردبیل با گشتار فراوان در تبریز است.پارس را متهم کردن گره ای از کار ما باز نمی کند.مشگل دوم شما تجزیه طلبان این است که فریب فرقه دمکرات و حزب توده و دولت شوروی را خورده اید.مردم اذربایجان در دوران رضا شاه و محمد رضا شاه بهتر از مردم اذربایجان شوروی زندگی میکردند. جریان تجزیه طلب از هر گروهی اگر ریگی در گفش ندارد باید دروغ تاریخی دولت شوروی حزب توده و فرقه را افشا کند.در همین سایت اقای خوئی بخشی از دروغ تاریخی چپ را افشا کرده است.چپ جز ضرر و خرابکاری کاری انجام نداده و انچه شما در ضمیر دارید بخشی از برنامه چپ است.

نوشته شده توسط: Anonymous

یولداش مصطفی. شما چیزهائی میگوئید بخدا خودتان هم باور نمیکنید, من هیچ. رفیق مگر انقلاب انقلاب پرولتاریا ورد زبانتان نیست؟ مگر این انقلاب حلوا و نقل ونبات پخش کردن است یا بزن بکش؟ ترا خدا حرفهائی که میزنید خیال نکنید با بچه دبستانها طرف هستید.