Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: بابک آزاد

آقای ائلیار گرامی بهتر است بجای تهدید با تیغ سانسور به حرفهای دگراندیشان بدون پیشدآوری گوش فرا دهید من فکر می کنم شما به درستی متوجه مفهوم همگرایی نشده اید به هرحال من از شما دعوت می کنم از طریق اسکایپ در شرایط برابر و درباره این نوشته به بحث و گفتگو بنشینیم من آنرا ضبط کرده و در یوتیوب قرار خواهم داد به قول معروف کسی را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تبریزی گرامی
1-مشکل فونتها مربوط به کار مسئول فنی ست امیدوارم ایشان با شما تماس بگیرند. من در این زمینه نمی توانم کمکی کنم.حتماً پیامهای شما را دیده اند.
2- در موردکمونیستها باید بگویم - من نه در مسکو بودم و نه در پکن که ببینم چکار میکنند. عاشیق گوردوگون سولر. شما که تبریزی هستین لابد میدانید چه میگویم.
3- زمان و شرایط ما نه اکتبر روسیه است ونه چین و هیتلر.
4- همه چیز زاده ی محیط و زمان خود است.
5- در یک رودخانه تنها یک بار میتوان شنا کرد.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آ.ائلیار، اگر در یک تالار سخنرانی بمب کار گذاشته شده باشد شما چه کار می کنید؟ آیا نخست آن بمب را از کار می اندازید و سپس به ارزیابی سخنان سخنرانان می پردازید و یا هیچ کاری برای ناکار کردن بمب نکرده و به کشمکش با سخنرانان می پردازید؟ دوست گرامی، آ.ائلیار، هجده روز است که در تارنمای ایران گلوبال همه چیز دچار آشفتگی شده و همه نوشته ها از ریخت افتاده اند و ایران گلوبال دارد به سوی فروپاشی و نابودی می رود، شما که از گردانندگان ایران گلوبال هستید نخست چاره ای برای این دردسر پیدا کنید سپس به این بپردازید که چه کسی چه چیزی را برای چه نوشته است! فاصله پاراگراف ها از میان رفته و پاراگراف ها در ده ها هزار نوشته به هم چسبیده اند، جدول بندی ها درهم برهم شده اند، در یک لینک نوشته ها درشت دیده می شوند و در دیگری نازک و در آن دیگری آمیخته ای از دو فونت ناهمسان، ادیتور یک نوشته کار می کند و ...

..... ادیتور نوشته دیگر از کار افتاده است و ویرایش نوشته ها حتی با روش دستی نیز ناشدنی است، آشفتگی ها فراوانند و در یکی دو یادداشت کوتاه گنجایش ندارند، تا کنون من چند یادداشت و دو ایمیل در این باره ها به ایران گلوبال فرستاده ام که ایمیل دوم را نیز دیروز فرستادم و سپس در "صفحه شما" نیز آن را گنجاندم، دوست گرامی، آ.ائلیار، چرا هنگامی که کشتی دارد در اقیانوس هند غرق می شود شما دارید درباره آب و هوای اسپانیا سخنرانی می کنید؟ ********** دوست گرامی، آ.ائلیار، برای آن که شما نگوئید من بی پیوند با نوشتار شما سخنانی را نوشته ام درباره نوشتار نوین شما نیز می گویم که در هیچ کجای جهان و هیچ کجای تاریخ کمونیسم و ناسیونالیسم باهم سازگار نبوده اند و اگر یک ناسیونالیست با بهانه تراشی های گوناگون خواستار (تقابل خونین اجتناب ناپذیر با کمونیست ها) باشد شگفت آور نیست! ناسیونالیست های روسستان ارتش سفید را برای (تقابل خونین اجتناب ناپذیر با کمونیست ها) برپا کردند و سرانجام در این (تقابل خونین اجتناب ناپذیر با کمونیست ها) ارتش سرخ، ناسیونالیست های روسستان و ارتش سفیدشان را درهم کوبید و نابود کرد! ارتش چیان کای چک دیکتاتور ناسیونالیست چین و رهبر حزب ناسیونالیست کومین تانگ پس از (تقابل خونین اجتناب ناپذیر با کمونیست ها) در چین سرانجام از ارتش سرخ چین شکست خورد و از میان رفت! آدولف هیتلر ناسیونالیست در آلمان برای (تقابل خونین اجتناب ناپذیر با کمونیست ها) گشتاپو و اس – اس را به کار گرفت و سرانجام شکست خورد و هم خودش و هم همه دم و دستگاه سرکوبش برای (تقابل خونین اجتناب ناپذیر با کمونیست ها) به زباله دانی تاریخ پرتاب شدند و نمونه های فراوان دیگر ..... پس همچنان که دیده می شود ناسیونالیست ها و (تقابل خونین اجتناب ناپذیر با کمونیست ها) شگفت آور نیست، آن چه شگفت آور است کردار کمونیست هائی است که ناسیونالیست نیستند اما همان سخنانی را که ناسیونالیست ها می گویند و می نویسند طوطی وار بازگو کرده و بازتاب می دهند! به این لینک و نوشتاری در این باره نگاه کنید http://iranglobal.info/node/22496
نوشته شده توسط: Anonymous

معلوم نیست مارکسیستها برای ازادی وطن در چند جبهه باید بجنگند و خونشان را نثار نمایند. ظاهرا" رژیم مرتجع اخوندها , سلطنت طلبان و اخیرا" هم پان های گونگون اتحاد نامقدسی تشکیل داده اند تا صدای مارکسیست ها را که باعث افشاء افکار ارتجاعی , دست راستی و تجزیه طلبانه هست , سرکوب نمایند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سایت به دنبال همگرایی هاست و تبلیغ «تقابلهای خونین و اجتناب ناپذیر با کمونیستها» از سوی نویسنده ی مقاله خلاف مقررات است. و لازم است به مشکل رسیدگی شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-باتشکرازسایت گلبال که یک امکان گفتکوسالم وبدون دخل وتصرف درنظرات راایجادکرده ومیشودگفت یک نهادمجازی ازنوع تمرین دموکراسی وگفتگوی بدون تنش راخلق کرده اندهرچندامکان وجودمقداری سانسورویاحذف نظرات که آنرانیزجهت کاهش تنش بایدگذاشت.ازتمام کسانی که برایشان امکان داردبه این سایت درحدمعقول کمک کرده تابتواننداین تمرین دموکراسی راسرپانگه دارند.درضمن سایت های دیگری وجودداردکه کمک حال جویندگان رشداین گونه گفتگوهاهستند.ازطرفی درتاریخ 21آذرمجلس درتبعیدمردم آذربایجان افتتاح خواهدشدبه تمام دست اندرکاران ومردم ترک آذربایجان وترک ایران وجهان وسایرملت های ایران ایجاداین مجلس راتبریک میگویم.انشاء الله روزی شوداین نهادهای مردمی برای ملت های کرد.ترکمن.بلوچ.قشقایی.عرب وفارس های انسانی اندیش نیزبرپاگردد.تاازحقوق واقعی وعدالت مندخوددفاع نمایند.باتشکرازسایت ایران گلبال.

نوشته شده توسط: Anonymous

شیرازهٔ جامعه در حال از هم پاشیدن است و ایشون میخواند فعالین آذربایجانی در ارتباط با ( اسید پاشی‌های اصفهان، جنبش بزرگ و باشکوه رای من کو ) واکنش نشان دهند، در عراق دولت شیعه ایران مسئول جان به لب رساندن سنی هاست، سنی‌های به جان آمده از مظالم شیعه‌های عراقی و رژیم اسدی که شیشهٔ امرش به رژیم ایران بسته است اسلحه بر داشته و دو گروه تروریست ( شیعه و سنی ) به جان هم افتاده اند و کمونیست ما میخواند ترکیه وارد این باتلاق شود، در همین شهر کوبانی، نبرد اصلی‌ بین ( پ کا کا و اسلامیست‌های کرد ) است که باز هر ۲ گروه تروریست هستند، همه ساکنان کوبانی در ترکیه تشریف دارند، وقتیکه آمریکا و اتحادیه اروپا قدم به پیش نمی‌گذارد ترکیه چرا وارد این خراب آباد شود؟ رژیم ایران در تبدیل عراق به ویرانه‌ای موفق شده، اینک بخش شیعه نشین عراق، بدون کمک رژیم ایران، قادر به هیچ کاری نیست، ترکیه با درک این

شرایط، شروطی را گذاشته تا از تبدیل سوریه به خرابهٔ رژیم ایران ممانعت به عمل آورد، اگر شما طرفدار خرابه سازی هستید همون کرهٔ شمالی‌، ونزوئلا، اریتره براتون کافی‌ نیست؟ مگر شما مخالف این اسید پاشی‌ها نیستید، و مگر غیر از این است که فکر می‌کنید اسید پاشی‌ها کار رژیم ایران است، خوب ترکیه با همین رژیم ایران شما مشکل دارد، پس چرا شما میخواهید ترکیه در کوبانی به نفع رژیم ایران شما گام بردارد؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دنیز عزیز، با مطالعه نوشته شما این سئوال برایم پیش آمد : مثل اینکه شما خوب از اخبار مطلع نیستید. موضوعاتی مطرح کرده اید که اصلاً به ملی گراها مربوط نمی شود. جانم این حرفها چیست که نوشته اید؟ مگر نشنیده اید که اعلام کرده اند «آذربایجان ایران نیست». خوب، اسید پاشی در اصفهان، تهران، و...یا اعدام ریحانه جباری یا قتل عام کوبانی ، یا جنبش رأی من کو، چه ربطی به آذربایجان دارد؟ ملی گراها اعلام کرده اند که جدا شده و مجلس خود را نیز تشکیل داده اند. متإسفانه شما از اخبار اطلاع ندارید.
فقط مشکل چپ و کمونیست و لنینیست ها را دارند که به نوشته ی بابک آزاد «همزیستی مسالمت آمیز[برای ملی گراها] غیر ممکن می شود و تقابل های خونین اجتناب ناپذیر می گردد» منبع :کمونیست ها و حرکت ملی آذربایجان.

و می پرسد:
«در حال حاضر نیز لنینیست ها در حمله به شخصیت های مورد علاقه ی آذربایجانیها
[ مثل محمد امین رسول زاده]
و حرکت ملی آذربایجان به مانند تئوریسین سلطلنت طلبها و حزب اللهی ها عمل می نمایند از اینرو جا دارد پرسیده شود هدف از این همسوئی سیاسی چیست آیا لنینیست ها وسلطنت طلبها برای قتل عام آزادیخواهان آذربایجانی بدست حزب الله زمینه سازی می کنند؟»
باز می نویسد:« در واقع مارکسیست - لنینیست ها در سرکوب آزادیخواهان با تفکرات لیبرالیستی مانند تئوریسین حزب الله عمل می کردند»
www.iranglobal.info/node/39897

محترمانه بگویم اینها تفکراتی ست برای زمینه سازی جهت قتل عام کمونیستها در آذربایجان.
-«مارکسیست - لنینیست ها مانند تئوریسین حزب الله عمل می کردند».
-در ایران دهها گروه مارکسیست- چپ غیر مکتبی- و مارکسیست - لنینیست وجود داشت و چندین سازمان. و حزب.که مواضع گوناگون و متضاد در هر مسئله کوچک و بزرگ داشتند. استعمال نام عام «مارکسیست - لنینیست» یعنی اینکه کمونیست ها همه مثل حزب الله عمل میکردند. مغالطه و نیرنگ بازی ست.

حزب الله طرفدار تعیین سرنوشت-حق اداره ی امور- حقوق فرهنگی ، آزادی عقاید و تشکیلات بود، کسی نمی دانست.
اینکه کمونیستها خواهان اداره ی شورایی کارگری واحدهای تولیدی بودند و با سرمایه داران -لیبرالها-سراین مسئله مشکل داشتند برابر بود با مشکل حزب الله؟ بله؟ « لیبرالها آزدای های فردی » میخواستند و کمونیستها مخالف لیبرالها بودند. کمونیستها با آزادیهای فردی مخالف بودند؟ کدام کمونیست با آزادی فردی یا اجتماعی مخالف است؟ در کدام تئوری مارکسیستی چنین چیزی آمده که ما خبر نداریم؟

-«حمله به شخصیت های مورد علاقه ی آذربایجانیها [ مثل محمد امین رسول زاده]»
-هنوز یاد نگرفته "نقد تقدس نمی شناسد". اعمال و افکار ناسیونالیستی و پان ترکیستی محمد امین رسول زاده نباید نقد بشود؟ چون مقدس است؟ و اشتراکات این افکار و اعمال نباید با نازیسم هیتلری مورد بحث و بررسی قرار گیرد که مقدس است؟

اگر نقد صورت گیرد «همزیستی مسالمت آمیز[برای ملی گراها] غیر ممکن می شود و تقابل های خونین اجتناب ناپذیر می گردد»؟

این سخنان زمینه سازی جهت قتل عام کمونیستها در آذربایجان نیست؟ پس چیست؟
شما کی هستید که از« تقابل خونین اجتناب ناپذیر» حرف میزنید و دیگران را تحریک به ایجاد خشونت میکنید؟
نقد کمونیستها «تحریک سلطنت طلبان و حزب الله» برای خشونت است ولی شعار «تقابل خونین اجتناب ناپذیر» شما علیه کمونیست ها ابریشم و حریر است؟ بله؟
« تعیین سرنوشت-حق اداره ی امورمحلی- حقوق فرهنگی ، آزادی عقاید و تشکیلات و...همه ایده های کمونیستهاست. شما خود چه ایده ای دارید؟ ناسیونالیسم افراطی که مادر فاشیسم است؟
نوشته شده توسط: Anonymous

در جنبش ملی و دمکراتیک آذربایجان بخشی از فعالین سیاسی که در جناح راست جنبش قرار دارند از محمد امین رسول زاده، آتا تورک و آیلچی بئی قهرمان و رهبرانی مقدس ساختند. متاسفانه من هم مدتی چنین بودم و بنام آنها قسم میخوردم. اما مطالعات و تحقیقات زیاد در باره آنها مرا از ایده های رسول زاده ، ایلچی بیک و مصطفی کمال آتاتورک دور ساخت. در همین اواخر این مقاله کوتاه را در مورد محمد امین رسول زاده خواندم که لینک آنرا مینویسم که علاقمندان این موضوع آنرا مرور کنند.
http://solgunaz.com/Articles/Mohamd%20Amin%20Resulzadeh.htm

نوشته شده توسط: دنیز ایشچی

یازیش عزیز.
الف) من اینجا راجع به یک مساله روز صحبت می کنم. مطمن باشید در سالگرد جنبش مشروطه، فرقه دموکرات، اشغال قره باغ و دیگر مسائل ملی تاریخی من در جاهای دیگر موضع گرفته و عکس العمل نشان می دهم. مقالات من بیشتر به مسائل مشخص روز برمیگردد که با هدف تاثیرگذاری مشخص روزانه نوشته می شوند.

ب) مقاله من در مورد فریدون روحانی تحت عنوان " تضعیفش نکنید که اصول گرا نیست".
من حدث می زنم که شما زحمت زیادی به خود نداده و مقاله را نخوانده اید. مقاله من در به طنز و سخره گرفتن موضع سازمان اکثریت نسبت به آقای روحانی در یکی از مقالاتشان نوشته شده است. این تیتر در واقع طنز وار به این مساله اشاره کرده و متن مقاله چنین موضع سازمان اکثریت را تا آنجائی که توان قلم من اجازه می دهد به شدت تنقید کرده است.

لازم به اشاره می دانم که اشاره بکنم که من خودم متعلق به نسل فدائیان خلق هستم و چنین فرهنگی در میان ما هست که موضع سازمان و یا طیفی را که به آن متعلق هستیم و یا خود را به آن نزدیک می دانیم بی رحمانه نقد بکنیم. لطفا به مقاله قبلی من تحت عنوان "بازنگری اطلاعیه سازمان فدائیان اکثریت در قبال اسید پاشی ها" مراجعه کنید.
آیا شما هم این قابلیت را در خود، سازمان های سیاسی که هوادار آن هستید و یا طیف روشنفکران ملی گرای خود می بینید که بتوانند خود را به صلابه نقد بکشند؟ آیا شما به خود اجازه می دهید باورمندیهای خود و سازمان های ملی گرای دیگر مشابه را زیر سوال برده و نقد نمایید؟
از توجه تان به نوشته من سپاسگزارم.
نوشته شده توسط: Anonymous

به اعتقاد من اینها سوسیال شوونیست هستند چرا که با همان زاویه دید مارکسی هم میتوان در ساختار قدرت حاکم و سیاست ناشی از آن هم راسیزم و هم شوونیست را آشکارا مشاهده کرد. اینان در مسئله هژمونی فارسی هیچ فرقی با خمینی و شاه ندارند. به روایت برتولت برشت بخواهیم اینان را تعریف کنیم , واژه بهتر از تبهکار شایسته ایشان نخواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

تروتسکی همان قاتل کرنشتات است ؛ ملوانان کرنشتات چیزی جز قول قرارهای پیش از انقلاب نمی خواستند ؛ او به دستور لنین به سرکوب کرنشتات پرداخت و نوشت : ملوانان کرنشتات یقه سفید بودند و موهایشان را به سبک جاکش ها شانه میکردند. او استالین بر کنار شده از قدرت بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا کیومرث شما مطمئنی که عضویت جواد ریاحی در سازمان چریکها با وساطت امیر ابراهیمی بود؟ اصغر کیانی از امیر ابراهیمی هم خواست که توضیح دهد یا فقط از جواد که حال و روز او را نوشت درخواست کرد؟ به نظرم باید از جنگ و دعواهای این شکلی استقبال کرد چونکه اطلاعات و اسراری را که اشخاص مجبورند مخفی نگهدارند و یا در بیان آن محذوریت دارند ، در اوج عصبانیت بی اختیار و غیر ارادی فاش می کنند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جمعبندی نظرات :
1- تشکیل جبهه ی وسیع از موافقان سرنگونی -توسط اهل فن -سازمانها و توده های میلیونی- با منشور مشخص ( که عدم تبعیض-دموکراسی مدرن- عدالت اجتماعی را ضمانت کند) و تشکیل مجلس مؤسسان در چهار چوب منشور.بعد از سرنگونی حکومت.
2- درتاریخ ایران جبهه تشکیل نشده و نخواهد شد. اما تلاش در جهت آن را میتوان باز تست کرد.امیدوار نباید شد.
3- بین سه حالت یکی را میتوان انتخاب کرد: قبول دیکتاتوری موجود-یا فدرالیسم-یا تجزیه ایران.
4- آمار نیست ولی تخمینی میتوان گفت اکثریت مردم ایران خواهان عبور از این نظام هستند.
5- ما مردمان امواج انقلابی و شرایط انقلابی در جامعه هستیم. تنها در این برهه ها عملاً متحد میشویم.(این خیلی بد است. چون جریانی که رهبری را بدست میگیرد هرکار خواست با مردم میکند. و فضایی ست که خارجیها آلترناتیوسازی میکنند).
6- چه میتوان کرد؟

نتیجه:
* هرچه بیشتر سازمان یابی مدنی-سیاسی(در داخل و خارج). - روشنگری. برای اهداف عمومی و خصوصی.
این در وضعیت کنونی تنها کاری ست که میتوان با شکیبایی پیشبرد. یعنی استراتژی مرحله ی قبل از وضعیت انقلابی ست.

** «تکیه گاه، اکثریت مردم جامعه است که خواهان عبور از دیکتاتوری اند. پس : سازمان یابی،روشنگری، آمادگی قبلی برای شرکت در وضعیت انقلابی».
این تز استراتژی مرحله ی قبل از وضعیت انقلابی را بیان میکند.
و تنها جوابی ست که میتوانم به سئوال اصلی بدهم.
نوشته شده توسط: Anonymous

از پدیده زیرگوشی که در فرهنگ عامیانه عمو مردک و یا خاله زنک بازی نامیده می شود متنفرم. آقای ابراهیمی مرقوم فرمودند که آفت جنبش است و بنده عرض می کنم که آفت دوستی و رفاقت ، همکاری در شرکتها و موسسات ، فامیلی و خانوادگی است. فقط اشخاص موذی و مورددار از این حربه استفاده می کنند. بیان صریح و علنی همیشه مثبت است و باعث می شود که سره از ناسره تشخیص داده شود. لطفاً لینک ردیه و یا تاییدیه امیر ابراهیمی را هم در اینجا بگذارید.

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا درک یک تحلیگر ایرانی‌ از تحولات منطقه تا چه حدی نزول کرده است، شما نباید یک کارشناس امور نفت و گاز یا روابط بین‌الملل باشید تا این واقعیت به غایت ساده را دریابید که طرح اروسیا پوتین هول اتحاد با اکثر کشور هائی میچرخد که اقتصاد آنان به صادرات نفت و گاز وابسته است، یعنی‌ کشورهای گردن کلفت نفتی‌ و گازی مثل قزاقستان، تورکمنستان، آذربایجان و ازبکستان از همان ابتدای تشکیل این اتحادیه برای تصاحب نفت و گاز بازار‌های دنیا، با روسیه سر شاخ خواهند شد، حافظه ذهنی‌ یک تحلیگر چقدر باید به تحلیل رفته باشد تا به خاطر نیاورد که گازپروم روسیه اجازهٔ صادرات گاز تورکمنستان به اروپا را نداد تا اینکه چین با زرنگی تمام گاز تورکمنستان را از دست اروپائی‌ها ربود، همچنانکه در مناقشه روسیه با غرب و اروپا، این روسیه بود که با ایجاد تنش بین ایران و غرب، صادرات گاز ایران به غرب را دچار اختلال کرد، فقیرترین

کشور‌های آسیای مرکزی و قفقاز ( تاجیکستان و ارمنستان ) هستند که اقتصاد و امنیت‌شان به روسیه وابسته است ولی‌ هتی همین ارمنستان نیز دریافته است که منافع اقتصادی کشورشان در ارتباب با غرب حاصل خواهد شد.
نوشته شده توسط: تبریزی

(دنباله) ..... افغانستان و پاکستان، خاور ترکیه و عراق! دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، این سخنان که من می نویسم هیچ پیوندی با باورداشت های سیاسی و ایدئولوژی و چنین چیزهائی ندارند و همه نوشته های تارنمای ایران گلوبال با پیکربندی نوین دچار آشفتگی شده اند! هم نوشته های پان نامه نویسانی که درباره سرزمین اهورائی آریائی ها و ترک تباران و فارس تباران و عرب تباران و زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای و تجزیه ایران به هفت کشور و ..... هذیان می نویسند دچار آشفتگی شده اند و هم نوشته های ارزنده کسانی مانند منیره برادران http://iranglobal.info/taxonomy/term/1314 ********** دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، باز هم می گویم تنها راه برای پیشگیری از فروپاشی بی بازگشت تارنمای ایران گلوبال و از میان بردن آشفتگی های پیش آمده بازگشت به همان پیکربندی پیشین است و به .....

..... کارگیری پیکربندی نوین هنگامی سودمند است که پس از بررسی های کارشناسانه به انجام برسد نه انجام دگرگونی هائی با شتاب زدگی و دست زدن به خودکشی اینترنتی و کندن گور ایران گلوبال!
نوشته شده توسط: تبریزی

بینندگان گرامی، من این پیام را امروز با ایمیل به دوستانی که گرداننده تارنمای ایران گلوبال هستند فرستاده ام و یک بار دیگر در اینجا این پیام را می گنجانم تا شما نیز اگر سخنی در این باره ها برای دوستانی که تارنمای ایران گلوبال را می گردانند دارید بگوئید ******** دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، هفده روز است که با پیکربندی نوین تارنمای ایران گلوبال ساختار این تارنما به هم ریخته است و همه نوشته ها دچار آشفتگی شده اند! بزرگتر شدن فونت ها در یک تارنما هنگامی سودمند است که پهنای کادرهای نوشتاری در یک تارنما نیز بزرگتر شود اما پس از بزرگتر شدن فونت ها در تارنمای ایران گلوبال پهنای کادرهای نوشتاری بیشتر نشده است و بر درازای آنها افزوده شده است! پس یا باید پهنای کادرهای نوشتاری بیشتر شود یا اندازه فونت ها به همان اندازه پیشین بازگردد نه این که با فونت درشت و کادر نوشتاری کم پهنا یک تارنما

..... پیکربندی شود چون پیکربندی یک تارنمای اینترنتی باید هماهنگ باشد و دگرش در یک بخش بدون دگرش در بخش های دیگر ناهنجاری به بار خواهد آورد! همه فونت ها نیز با روالی هماهنگ بزرگ نشده اند و برخی از آنها همچنان کوچک مانده اند و کوچک ماندن برخی از فونت ها و بزرگ شدن برخی دیگر آشفتگی دیگری به بار آورده است! آشفتگی بزرگتر شدن فونت ها و کوچک ماندن کادرها نیز از آنجا پیدا شده است که شما درباره اندازه فونت ها ارزیابی نادرستی کرده اید! برای نمونه اندازه فونت Times New Roman شماره دوازده در برنامه Word هرگز برابر با اندازه فونت شماره دوازده Tahoma و یا فونت شماره دوازده Arial نیست و شما با این پندار نادرست که اگر شماره دو فونت یکی باشد پس اندازه آنها نیز یکی خواهد بود فونت نوین را به جای فونت پیشین به کار برده اید اما چون فونت نوین درشت تر است و پهنای کادرهای نوشتاری در ایران گلوبال نیز همان پهنای پیشین است بر درازای نوشته ها و پاراگراف ها افزوده شده است و آشفتگی به بار آمده است! جدول ها و نمودارهائی نیز که به ایران گلوبال فرستاده شده بودند دچار آشفتگی شده و کاربردشان را از دست داده اند چون هنگام درشت تر شدن فونت ها جدول ها خود به خود پهن تر می شوند و پهن تر شدن جدول ها ساختار یک صفحه را درهم می ریزد چون جدول ها مانند کادرهای نوشتاری نیستند که اگر بر اندازه فونت افزوده شود اندازه خانه های جدول نیز در آنها پا بر جا بماند! ********** دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، گذشته از فونت، گرفتاری دیگری که می توان گفت ساختار ایران گلوبال را دچار فروپاشی کرده است آن است که پاراگراف ها در همه نوشتارهائی که با یک سطر فاصله از همدیگر پیکربندی شده بودند اکنون به هم چسبیده اند و همه پاراگراف بندی ها از میان رفته اند! برای نمونه شما اگر به نوشتارهائی که من فرستاده ام و فهرست آنها را در لینک زیر می توانید ببینید نگاه کنید خواهید دید که پیکربندی ده ها نوشتار که آراستن آنها ماه ها زمان برده بود از میان رفته است! به جز آن که پاراگراف ها به هم چسبیده اند از پاراگراف های ده سطری پاراگراف های پانزده سطری و بیست سطری شده اند و بر درازای آنها افزوده شده است و این نوشتارها آن چنان درهم و برهم شده اند که هیچ خواننده ای بدون خستگی مغز و چشمش نمی تواند آنها را بخواند http://iranglobal.info/taxonomy/term/339 ********** دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، فونت استاندارد در پیکربندی تارنماها و تارنگارهای پارسی Tahoma یا Arial نازک است و شما اگر به تارنماهای پژواک ایران، روشنگری، روزآنلاین و ..... نگاه کنید خواهید دید که همه آنها فونت Tahoma یا Arial نازک را که ناهمسانی چندانی نیز ندارند را به کار می برند نه فونت های درشت آن هم بدون افزایش کادرهای نوشتاری! نازک بودن فونت ها نیز برای آن است که در یک صفحه مونیتور تیترهای بیشتری دیده شوند اما در ایران گلوبال کنونی در یک صفحه مونیتور تیترهای کمی دیده می شوند! برای نمونه شما اگر به تارنمای گویانیوز بنگرید خواهید دید که گردانندگان این تارنما آن را چنان پیکربندی کرده اند که تیترهای بیشتری در یک برگ مونیتور دیده شوند اما اگر گردانندگان این تارنما پیکربندی نوین ایران گلوبال را در آن به کار ببرند روشن است که این تارنما دچار فروپاشی خواهد شد http://news.gooya.com********** دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، گرفتاری دیگر آن است که کسانی که از درون دوزخ به تارنمای ایران گلوبال نگاه می کنند یا می خواهند به آن پیام بفرستند نیز دچار گرفتاری های فراوان شده اند! چون بسیاری از نرم افزارهای فیلترشکن پس از پیکربندی نوین ایران گلوبال هماهنگیشان را با آن از دست داده اند! نشانی دوزخ: شمال خلیج پارس، جنوب دریای مازندران، باختر .....
نوشته شده توسط: Anonymous

کشور ایران متشکل از اقوام مختلف فارس، ترک، عرب، بلوچ، کرد و... است. هر قوم را بدین شکل می توان طبقه بندی کرد:
آ) قشر فعالان سیاسی مخالف رژیم با جمعیتی نه چندان زیاد که خود شامل دو زیر مجموعه است:
آ-1) خواهان تمامیت ارضی ایران: برعکس جمعیت بالای فعالان سیاسی قوم فارس زبان، که همگی خواهان تمامیت ارضی کشور ایران میباشند، سیاسیون دیگر اقوام که در این گروه قرار دارند، جمعیت اندکی را شامل می شوند، طوریکه به جرات می توان گفت تعداد آنها بلکه از انگشتان دست هم تجاوز نمی کند.

آ-2) خواهان استقلال: اکثریت قریب به اتفاق فعالان اقوام غیر فارس زبان در این طبقه قرار می گیرند
ب) قشری از توده مردم و متعلق به تمامی اقوام ایرانی، با جمعیتی نه چندان زیاد و در خدمت رژیم
د) جمعیت نسبتا زیاد از هر قوم و مخالف رژیم که لابلای توده میلیونی مردمی هستند واکثریت آنها تحت تاثیر افکار و اندیشه های گروه" آ " می باشند.
این گروه را می توان رابط بین گروه " آ " و گروه " ج " فرض کرد
ج) توده میلیونی اقوام ایرانی و مخالف رژیم
از میان طبقات ذکر شده بالا فقط دو گروه هستند که اعضای آنها مشکل چندانی با همدیگر ندارد، گروه "ب" به خاطر منافع مشترک از قبیل تطمیع از طرف رژیم و گروه "ج " به خاطر درد مشترک و ظلمی که از طرف رژیم بر همه آنها می رود.
در هرمی که فوقا به تصویر کشیده ام، تنها راه نجات به دو دلیل به دست گروه " ج " می باشد:
1) جمعیتشان زیاد است
2) فارغ از تفاوت های قومی شان زبان همدیگر را می فهمند
عده ای چشم امیدشان در جهت اصلاح رژیم و یا دستیابی به خواسته های قومی خود به گروه " ب " دوخته اند. من به شخصه خواسته ای همچون آموزش به زبان مادری ام را زیر لوای دیکتاتور نمی خواهم.
در واقع پتانسیل لازم جهت تغییر اساسی یعنی براندازی، موجود می باشد،
اما همچنانکه تاریخمان نیز گواه قضیه بوده است مزدورانی در میان گروه " آ " یافت می شوند که با فریب و دسیسه دیگر اعضای هم گروه خود پایینترین بخش هرم " ج " را در خدمت امیال خود و استعمار می گیرند. تشکیل یک هرم نوین بر روی " ج " راه حل اساسی است بی عجله، برنامه ریزی شده و با شرکت افراد متخصص، آکادمیک و دارای تجربه سیاسی.
نوشته شده توسط: Anonymous

همه نوشته اصغر کیانی از وضعیت جواد ریاحی در قسمت ادامه بالا جا نشد و من بقیه را در اینجا کوپی می کنم
رفتید و چگونه بعد از چند هفته سرو کله شما در خارج پیدا شد و بر علیه مجاهدین فعال شدید و چگونه اینبار صاحب خانه شدید و بعد صادقانه توضیح دهید که چرا رژیم آخوندی چند ما پیش با خانواده شما برخورد داشت و گویا شما با طرف آخوندی تان نقض قول کرده بودید گویا قرار و مدارهائی بین شما و فرار قهرمانانه شما از زندان وجود داشته است که در این زمینه میباید برای دوستان خود شرح دهید ! ......... البته و صادقانه متذکر میشوم که از بازگشت هرکسی به آغوش انقلاب خوشحال میشوم و ایکاش بازگشت صادقانه باشد و منهم بدان افتخار میکنم ولو اینکه شما دشمن من هم باشید و ...............................................................................................؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

امرالله جان یک نوشته از اصغر کیانی در صفحه بهرام مودت خوندم که ذهن منو مشغول کرد و اگر درسته باشه دیگر جای شک و شبهه نیست. جواد ریاحی اصغر را زیر سئوال برد و اصغر هم عصبانی شد و گذشته جواد ریاحی را در صفحه نوشت که وقتی خوندم شوکه شدم. از یک کانال صد در صد موثق شنیدم که جواد ریاحی با وساطتت امیر ابراهیمی عضو سازمان مهدی سامع شد. نوشته اصغر را در ادامه نظر کوپی می کنم و خواهش می کنم بنویسید جریان چیه. اگر نوشته اصغر درست باشه خطری گروه مهدی سامع را تهدید می کنه و باید جلوی خطر را گرفت. نوشته اصغر را در ادامه کوپی می کنم

جناب جواد ریاحی اول بیا صادقانه ( که فکر نمی کنم چیزی باقی مانده باشد ) به ملت و دوستانت توضیح بده که وقتی از مجاهدین جدا شدی چرا به ایران آخوندی رفتید و همگان میدانند که بین مجاهدین و رژیم دریائی از خون و تیغ کشی وجود دارد و وقتی رژیم به ستار بهشتی که یک کارگر ساده بود رحم نکرد چگونه به شما رحم کردند و بعد توانستید از ایران بطور قانونی به خارج از کشور بیائید و در ابتداء هم با پاچه گیری و تضاد هیستریک با مجاهدین شروع کردید و منهم در همان اوائل در کامنتها به شما انتقاد میکردم که چرا بجای اینکه به رژیم بزنید به مجاهدین میزنید ؟! و رفته رفته توانستم روی شما اثر مثبت بگذارم و مقداری تضاد هیستریک و رژیم پسند شما را بر علیه مجاهدین کمرنگ تر کنم و خود بچه های مجاهدین هم در آن ایام بخوبی بخاطر دارند و از طریق تلفن به بنده کلی دسته گل میدادند و اینرا در اینجا اشاره کنم که من بخاطر قانونمندیهای مبارزاتی با شما برخورد میکردم و نه بصرف حمایت از مجاهدین زیرا من معتقدم هرکسی که ادعای مبارزه با رژیم را در سر میپروراند میباید اندیشه و رفتار خود را در یک چارچوب منطقی و مبارزاتی بر علیه رژیم آخوندی کوک کند و نه اینکه از بام تا شام فقط به مجاهدین فحش و فضایح بدهد و منهم خیلی به مجاهدین در زمینه های مختلفی انتقاد اصولی دارم ولی در شرایط فعلی برای اینکه رژیم سوء استفاده نکند عامدانه چشمم را بروی نواقص و ناهنجاریهای مجاهدین میبندم و زمان پرداختن به آنرا موکول به زمان ضرور و لازم میکنم ولی فعلا دشمن من و مردم آخوندها هستند و یکی از دلائل دوری من از مجاهدین بصرف مسائلی درونی است و نه مشکوک بودن ! و اینرا خود مجاهدین هم بخوبی میدانند و بدین خاطر زمینه فرصت طلبی را برای افراد واخورده ای مثل تو فراهم میکنند و البته روزی خواهد رسید که ناگفته های من و مجاهدین هم ضرورت مطرح شدن پیدا کند و خوش بود گر محک تجربه آید بمیان ..... تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد ! ....باری جواد خان بگذار مسائلی که بین من و شما در تلفنها صورت گرفته را به دوستانت عرضه کنم و شما در تلفن به بنده گفتید که زمانیکه از مجاهدین جدا شدید به ایران رفتید و سپس دستگیر شدید و بعدا وقتی که از شما پرسیدم پس چگونه به خارج از کشور آمدید به بنده گفتید که از درون زندان موفق به فرار شدم ! و بلافاصله به خارج آمدید و در درون حزب کمونیست کارگری پذیرفته شدید ! و شروع به هتکاکی به رهبران مجاهدین و خط و خطوط سیاسی آنان کردید که من هم به فراخور وقتم با شما در چندین کامنت پاسخ دادم و بعدا خط تان را عوض کردید و به مناسبات مجاهدین نزدیک شدید و بعد شروع به برخوردهای اپورتونیستی ( تقی شهرام ها و طرح موضوعات آنچنانی ) کردید و پشت سر هم با بچه های مهدی سامع ( جریان مهدی سامع در شورای ملی مقاومت ) عکس گرفتید و اینبار 180 درجه به تمجید مسعود رجوی و مریم رجوی پرداختید ! و خیلی از موضوعات دیگر و تنها از شما میخواهم در همین جا موضوع رفتن شما به نزد آخوندها و بعد فرار قهرمانانه خودتان را از زندان آخوندها به دوستان و مردم ایران توضیح دهید ! و منهم بنا به ملاحظات مبارزاتی خودم بحث مشکوک بودن خود را به آینده ای که از رژیم آخوندی اثری نمانده باشد موکول میکنم و دوست ندارم که در این مرحله از مبارزه با آخوندها به تضادهای فرعی دامن بزنم و به اندازه کافی اپوزسیون وارفته ایرانی مشکلات دارد تا اینکه منهم بخواهم بدان اضافه مضاعف کنم ! و هرکسی که یک ذره هشیاری سیاسی و تقوای مبارزاتی داشته باشد میتواند به صفحه فیسبوکی من در خلال 5 سال گذشته نیم نگاهی بیاندازد تا بفهمد که کی مشکوک است و کی مزدور رژیم آخوندی است ؟! ....اما شما به دوستان تان در همین جا بگوئید که چرا به نزد آخوندها رفتید و چگونه بعد از چند هفته سرو کله شما در خارج پیدا شد و بر علیه م
نوشته شده توسط: Anonymous

دوران کمونیست‌ها تمام شده، ولی‌ از انجائی در ایران نکبت زده همه چیز متعفن بدجوری جا خشک می‌کند افکار کمونیستی نیز مانند سنت سخت جان هنوز راه را بر افکار مدرن می‌بندند، هر دو آخوند جماعت و کمونیست‌ها وعدهٔ‌ دنیایی بهتری میدهند ولی‌ زندگی‌ را بر زندگان به جهنمی تبدیل میکنند، بدبختی آنجاست که لبهٔ تیز شمشیر کمونیست‌ها گلوی آذربایجان را هدف گرفته است، آذربایجانی که در طول تاریخ مرکز نشر و به نوئی گهوارهٔ افکار مدرن بوده و در این راه کمونیست‌های مرکزگرا و فارس دست به دست کمونیست‌های ساده لوح چپ آذربایجانی داده اند، من هر از گاهی‌ سری به سایت ( اخبار روز ) میزنم، با وجود تعداد زیادی قلم زن کمونیست آذربایجانی در آن سایت، یک ارمنی به اسم ( نظریان ) مدام بر علیه آذربایجان و ترکیه مطلب می‌نویسد و این کمونیست‌های ساده لوح آذربایجانی اینگونه به بشریت مخصوصا انسان آذربایجانی خدمت میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا دنیز! شما که از اعتنا صحبت میکنی، خودت از همه بی اعتنا تری! جنابعالی آنقدر بی اعتنا هستی، که تا کنون نسبت به مسئله آذربایجان و ادعای ارضی اکراد، در غرب آذربایجان، و بدتر از همه به قتل عام و کشتار مردم آذربایجان شمالی، بدست ارتش روس، و ارمنستان تجاوزگر! در "قره باغ"، و قتل عام مردم شهر "خوجالی" ،" آغدام" ، و مناطق آن بی اعتنا بوده ای! در آن قتل و کشتار که یک و نیم میلیون نفر از مردم آذربایجان در کشور خود آواره شده اند، و تاکنون بیش از بیست سال است که در انتظار بازگشت به شهر و دیار، و سر زمین آبا و اجدادی خود روز شماری میکنند، شما مثل هم مسلکان خود، با بی اعتنائی کامل سکوت کرده ای! و چنین مسائلی عین خیالت نبوده است. شما دیگر بدیگران پند و اندرز نده! و از اعتنا صحبت نکن! شما در ردیف همان کسانی هستی که 36 سال است میخواهی رژیم دیکتاتوراسلامی تهران را، با دیالوگ و منطق، و با صحبت و گفت

و گفتگوی تمدن موهوم اصلاح بکنی. حرفهایت خیلی خنده داره! و به ذوق میزنه! زمانیکه جنابعالی نسبت به آخوند روحانی قلم فرسائی فرمودی و گفتی: "اصول گرا نیست! تضعیفش نکنید!" پایان نقل قول. همان زمان کسانیکه قدری شمه سیاسی داشتند، از قبل نیز میدانستند، که بنا به ماهیت آخوند روحانی هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد. و اوضاع بدتر هم خواهد شد. هم اکنون ملاحظه میکنی، در زمان همین ملا روحانی! تعداد اعدامهای روزانه دوبرابر شده است. و اوضاع خرابتر هم شده است. و اسید پاشی ها و شدید کشتار ها و اعدامهای روزمره "ریحانه" ها، در زمان تصدی ریاست جمهوری همین حسن آقا! روی میدهد.
نوشته شده توسط: Anonymous

شما دعواي سر صف نانوايي را از چشم رژيم مي بينيد و به اصطلاح فرصتي براي اعتراض و اين يعني لوس كردن حركت و اعتراض و خواستهاي واقعي.اين اسيدپاشي مي تواند از طرف فردي با انگيزه شخصي باشد.و ماجراي ريحانه جباري هم مي بايست در ستون حوادث مي بود كه ماجراجويان هالوويني براي هيجان و زورآزمايي با رژيم به ستون سياسي منتقل كردند كه در آخر منجر به سرخوردگي شد

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-باپوزش ازخوانندگان تنهابخاطراشتباه گرفتن بهایی ویهودی که دراین موردعذرخواسته وآن کسی که تهدیدفرموده وخودرامعرفی نکرده لطفاکوتاهی نکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کاری از بهمن قبادی برای کوبانی http://www.youtube.com/watch?v=E2nKIRF7yeE&feature=youtu.be

http://www.youtube.com/watch?v=E2nKIRF7yeE&feature=youtu.be
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایلیار، این چند اشاره ای که شما به کل جامه ایران داشته اید، یعنی آنچه مربوط به گروهبازی در میان جامعه ایران میشود وریشه های تاریخی نیز دارد، براستی درست است. اگر از حزب توده که زیر رهبری قدرت بزرگ کمونیستی آن دوره توانست شکل بگیرد و تکالیف شبش را انجام دهد، بگذریم، ما شاهد هیچگونه حزبی استوار و ریشه دار نبوده ایم. اساساً حزب در کشور شاهنشاهی مستبد نمیتوانسته موجه باشد. حزب در رژیم جمهوری قابل فهم است. تشکیل حزب در رژیم مستبد شاهنشاهی، به مثابه خیانت به رژیم و کشور میبود. پس در این شرایط حزب یعنی نشر افکاری که با رژیم در تناقص است.
بیرونرفت از این لابیرنت، تشکیل فوری یک دولت موقت بوسیله اپوزیسیون درونی ایران میباشد، تا سعی شود بهم ریختگی را برای مدت 2 تا 4 سال پشت سر بگذارد.
آنگاه احزاب متشکل شده در این مدت و پس از بدست آوردن درصد لازم رأی برای تشکیل دولت،

میتوانند در سازمندهی دولت قانونی مشارکت داشته باشند.
تشکیل حزب در درون "در شرایط کنونی" ممکن نیست. بیرون از ایران نیز مشگلات بیشمار خودش را دارد.
آنچه مربوط به رفرم رژیم اسلامی میشود، باید گفته شود که این رژیم باید از درون قابلیت زندگی را از دست بدهد. سلولهی ویروس را نمشود آسان دگرگون کرد و آنتی بیوتیک نیز در این راه موفقیت ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-فکرمیکنم جبهه بدون ضمانت سازمان های بین المللی درآینده نتوانداجرایی شود. همانطورکه بشکل های مختلف گفته شده درحرکتهای ضداستبدادی همه واردمیدان شده نمونه آن درانقلاب مشروطه که انقلابیون واهداف آنهاتوسط انگلیس وفارس هادورزده شدومصادره یک گروه اتینک شد.یادرسال 57بازتوسط یک اکیپ اسلامی که ائدولوژی وباورهای مردم راابزارسوء استفاده قرارداد.اکنون نیزچیزی نشده ازباستانگرایی ویااز افکارعقب مانده بدترازسیستم کنونی دم زده میشوداگرمقایسه باقوانین کنونی وقوانین پیشرفته جهانی شودعقب مانده وافکارخشن تررادنبال میکنند.ازطرفی سیاست گردانان جهانی اکنون نقش مهمی برای برقراری منافع خوددرآینده وخاورمیانه درسیاست منطقه بازی میکنند.اگرتعدادی هنوزشعارحکومت پورتریاوحکومت کارگری رامیدهند فکر میکنم درعالم رویاوتوهم 40سال پیش زندگی میکنند.کمک که نمیکنندبه جنبش هاوحقوق زحمتکشان ومردم دموکراسی خواه آسیب میرسانند.

خودبراین باورم که طرفداران تمامیت خواه وبخصوص پان ایرانیستهاتوسط حکومت تقویت شده وبرمن واضح است که تقویت کننده واشاعه دهنده افکاروتشکیلات پان ایرانیستها خودسازمان اطلاعات است.ومهم ترین تشکیلات تفرقه اندازدردرون سازمانها ومایوس کننده مبارزات منسجم مبارزان پان ایرانستها واداره اطلاعات است.ماترکان آزربایجانی ومعتقدبه ضداستبداد ترک وحتی ترکمن وترکان خراسان وقشقایی هرچندکه میدانیم اتحادماباتمامیت خواهان میتواندموقتی ودربعضی ازمواردمیتواندادامه داشته باشدولی برای مبارزه بابراندازی این سیستم عقب مانده وظالم وبرای ساختن آینده برای نسلهای آنیده دراین چهارچوب بایددراول حرکت شروطی راکه گفته ام درسازمانهای بین المللی بدست آیدوآورده باشیم .تادرآینده همچون 57وانقلاب مشروطه فارس هاباکمک انگلیس ودیگرمنافع داران نفتی مارابه حاشیه نفرستند.ازطرفی جنبش وحرکات ضد استثماری وضداستبدادی مادرتاریخ برهمه ثابت شده که مادرتمام عرصه های مبارزاتی حضورفعال داشته وفعال میباشیم واگرباتابلوی مخصوص بخودنیزدرجمع هاظاهرنشویم این را بدانیدکه استارت زننده اکثرخیزش ها ولی دردل این حرکات ماحضورفعال داشته وداریم.مادرتهران ودیگرشهرهادرجایی که بدانیم بایدضربه وارد کرد واردکننده ضربه بوده ایم ولی مدتی است برای خودمیخواهیم چاه بکنیم نه برای دیگران. مادیگرنمیخواهیم چماق انگلیس وآمریکاوروس وغیربرای فارس ومنافع این متحدین 100ساله باشیم. ماسیستم سکولاروجهانی وپیشرفته وعقلگرابرای خود میخواهیم. هرکی مرداین میدان است وشیشه خورده نداردخوش آمد.این بارآزربایجان اگرمنافع ملی وزبانی خودرابدون تضمین بین المللی بدست نیاوردواردبازی های بین المللی وکودکانه فارس هانخواهدشد. هرچندکه لایه هایی ازماامکان داردوارداین راه ناشناخته شوند.آنهاازنظرما آزادهستند. چون مادرطی تاریخ وهمچنین دراین 100سال این نوع افرادوگروه هارازیاددیده ایم.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

موضوعات کلیدی:

جهت جلب توجه دوستان ، به برخی موضوعات کلیدی در پاسخ سئوال مطرح شده، می پرسم: درتاریخ صد ساله ی اخیر ایران که شامل دو انقلاب شکست خورده -مشروطیت و بهمن- و جنبشهای بزرگ و کوچک زیادی میشود، مردم ستمدیده ی ایران "کی جبهه تشکیل داده اند؟"

برای مرور سریع تاریخ صد ساله می توان به این مقاله که در سایت - بخش نویسندگان-موجود است - و در 12 قسمت از مشروطیت تا کنون را بررسی کرده- رجوع نمود: نگاهی گذرا بر جنبش های تاریخ معاصر ایران- سولماز ذالک زاده (سمن):
http://www.iranglobal.info/node/17967

نتیجه ی بررسی آن است که ما برای «مبارزه و سرنگونی حکومتها» هیچگاه جبهه تشکیل نداده ایم. جبهه ی ملی مصدق هم به عنوان یک تشکل سیاسی کوچک مطرح بود که در عمل نتوانست حتی مشکل خود را که حفظ دولت مصدق بود حل کند و قربانی کودتا شد. نتیجه:

- جامعه ایران استعداد ساختن گروه یا سازمان را دارد ولی استعداد تشکیل جبهه را ندارد.
ما مردمان گروه گرا هستیم نه اتحاد و جبهه گرا.

-فاکت عینی دوم : بله ما در انقلابات و جنبشها فداکارانه شرکت نموده ایم. معنی این چیست؟ بدان معنی ست که « ما مردمان دقیقه ی 90 هستیم». یعنی تنها در اوج مصیبت سر به شورش برمیداریم و عملاً برای تحقق خواسته ها متحد میشویم. در پیش از اوج و بعد از اوج تقیسم شده هستیم. ما تنها «متحدان شرایط انقلابی هستیم. نه متحدان وضعیت های دیگر».

مثال عینی همین چند روز پیش رخداد: مسئله اسید پاشی. در ایران و خارج متحداً علیه آن حرکت شد. مثال دوم دفاع از کوبانی ست که باز داخل و خارج در موضع حمایت متحد شد یا لغو حکم ریحانه جباری...بگذریم از اینکه سطح اتحاد عملی در این موارد چگونه بود.
- فاکت عینی سوم: ما توسط گروهها حرکات جنبشی در جامعه ایجاد کرده ایم. مثال:جنبش فدایی-جنبش زنان- دانشجویان -جنبش مذهبی "باب"- جنبش های ضد تبعیض ...
نتیجه اینکه: گروه گرا هستیم و تنها در وضعیت انقلابی اتحاد عملی عمومی ایجاد میکنیم.همین و نه بیشتر.

دلیل این مسئله هم واضح است که چرا مردمان تشکلهای بزرگ و سطح عالی نیستیم؟ چون جامعه ما یک جامعه جهان سومی ست. در این جوامع معمولاً سطح سازماندهی ها از سطح گروه ها بالاتر نمیرود. زیرا« ذهنها و تجارب» در این حد است. برای بالاتر رفتن نیاز هست که جامعه در سطح بالایی از مرحله پیشرفت اجتماعی باشد- که متأسفانه نیست.

-گروه میتواند حرکتی را آغاز کند اما رشد و انتشار آن حرکت بستگی به شرایط جامعه و نیروی سرکوب گر دارد که اگر منطبق با وضعیت باشد و موفق به حفظ خود شود گسترش می یابد وگرنه می خشکد یا سرکوب میشود.
این توضیحات پاسخ این مسئله است که «چرا یکی نیستیم و یکی هم نمی شویم و حتی یکی هم نخواهیم شد».

باز این سئوال تکرار میشود :حالا که کمی خودمان را شناختیم پس :
«چه میتوان کرد؟»
نمی خواهم نتیجه بگیرم ایده ی جبهه صحیح نیست. نه ، این فکر بوده و خواهد بود. اما لازم است توجه کنیم یک امر استثنایی ست. روند عمومی بدون تحقق ایده ی جبهه جریان یافته است. می توان باز استثنا را تست و تجربه کرد شاید گرفت ولی نمی توان به آن امیدواربود.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقاى ائليار گرامى، در ابتدا لازم است كه تذكر دهم كه سلسله مقالات مورد نظر توسط جمعى نگارش شده كه تمايلات سياسى متفاوتى دارند ولى بر اين باورند كه براى سرنگونى رژيم ضد بشرى حاكم بر كشورمان تنها راه موفقیت اميز ايجاد جبهه اى فراگير ميباشد. اين بينش ما بوده و خارج از نظرگاههاى سازمانهاى ذكر شده انتشار يافته است. هدف ما نشان دادن تمايلات جبهه اى در بين هواداران و فعالان سازمانها و بينشهاى متفاوت است. شايد مسئولان از خواب ساليان برخيزند. بحث در رابطه با حكومت اينده را ما وظيفه خود نميدانستم. هرگاه چنين جبهه فراگيرى تشكيل شود ميتواند در رابطه باچگونگى حركت و مبارزه نيروها و اهداف كوتاه و دراز مدت چنين مبارزه اى تصميم مشترك بگيرد. اگر پيش فرض شما بر اين است كه چنين چيزى امكان پذير نيست ما راه حل ديگرى سراغ نداريم. اينكه تمام نيروهاى ازاديخواه و دمكرات در جبهه اى جمع شوند

و حاصل كار ديكتاتورى جديدى باشد البته كه در باور ما نيست ولى ميپذيريم كه مار گزيده از ريسمان سفيد و سياه ميترسد. لذا نحوه جلوگيرى از ان هم بايستى در همان جبهه فراگير ملى قانونمند شود. گرگها همراه و انسانها غريب - با كه بايد گفت اين حال عجيب
نوشته شده توسط: Anonymous

اين مصاحبه كه داعش نداشت برخلاف عنوان؟ ....

نوشته شده توسط: Anonymous

همچون کارها داعش را نمی ترساند. بیشتر از یک میلیون انسان در عراق و سوریه در نتیجه هجوم آمریکا به عراق و توسط بشار اسد کشته شده شده اند و کردها هم از آمریکا پشتیبانی کرده اند و هم از بشار اسد. اگر به انسانیت فکر میشود, باید به همه انسان ها شود, نه به یک هزار

نوشته شده توسط: Anonymous

این تحلیل های علمی شما آخرسر کاری دستان میدهد. این دختر، یک بهایی بوده ونه یک یهودی. برای هر مبحثی که در این سایت میآید نمیشود که چند جمله تکراری از جعبه نقلیات بیرون آورد و در اینجا نقل کرد. شما آسمان وزمین را بهم میدوزید تا هر مطلبی را به زبان و به ایرانیان ربط بدهید تا شاید بتواند شب را راحت بخوابید. دوست عزیز تکرار این موضوعات چقدر کسل کننده و ملال آور شده. سعی کنید چیزی نو بگوئید. موفق باشید!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ناشناس گرامی، نظر شما را با توجه به مقاله ی مذکور میشود چنین خلاصه کرد:البته خود مقاله کرده نه من:«به نظرما تمامی نیروهای ملی و آزادیخواه که قائل به سرنگونی این دیکتاتوری ضد بشری در تمامیت آن میباشند درون جبهه ای فراگیر و ضد استبدادی و تمامی نیروهایی که خواستار بقاء این دیکتاتوری ضد بشری میباشند در جبهه استبداد قرارمیگیرند. لذا سه شرط لازم برای تشکیل چنین جبهه ای را قبول استقلال، آزادی و سرنگونی دیکتاتوری ضد بشری ولایت مطلقه فقیه در تمامیت آن از طرف نیروهای شرکت کننده در جبهه میدانیم. » این نظر گروههایی ست که نامشان در مقاله آمده است:«جمعی ازهواداران جنبش سبز،-سازمان مجاهدین خلق ایران،-جنبش فدایی،-حکمتیست،-راه کارگر،-تشکیلاتهای ملل ایرانی و فعالین مستقل.»

و چکیده ی نظر همان است که دوست ما در شعر گلسرخی آورده «یکی شویم».برای سرنگونی.نکته ی اساسی در پرسش بالا آن است که «یکی نیستیم - و نمی شویم» چه میتوان کرد؟
درضمن این جبهه نگفته این یکی شدن برای رسیدن به چه نوع حکومتی ست؟
حکومت مجاهدین در خود سازمان روشن است که چیست. حکومت مورد نظر ملی هایی مثل حزب پان ایرانیست هم مسخص است. جنبش سبزی هاهم حکومت اسلامی اصلاح شده میخواهند. و برخی چپها هم حکومت دیکتاتوری پرولتری. نکته ی مشترک همه ی اینان تنها همان سرنگونی ست. مثل برنامه ی خمینی که تنها سرنگونی شاه بود. بعد هم دیکتاتوری مذهبی را حاکم کرد.
یکی شدن هدف حکومتی باید داسته باشد. و مشخصات آن باید برای همه روشن باشد.
اکنون پاکتهای سربسته کسی را جذب نمیکند.

آقای خمینی زیر درخت سیب در پاریس به خبرنگار که پرسید:«چه نوع حکومتی میخواهید؟» گفت «مثل فرانسه». یعنی « دموکراسی فرانسه را». حتی «کمونیستها هم آزاد اند».
و هنگامی که به قدرت رسید گفت«تقیه کرده ام»!
حالا به یک جبهه کمک شود و نیم میلیون کشته داده شود، قدرت را به دست گیرد ، از کجا معلوم یک «حکومت دیکتاتوری» دیگری را تحت نامهای مختلف قالب نخواهد کرد؟
بعضی ها مثل بخشی از جمهوری خواهان میگویند «نوع حکومت را مجلس مؤسسان تعیین کند».
آمدیم ، آنان که در جریان سرنگونی اتوریته کسب کرده اند ، اکثریت مجلس را به نفع خود برای برقراری حکومت مورد نظرشان بکار گیرفتند و باز یک دیکتاتوری را با نام فریبنده ی «دموکراتیک» بخورد مردم دادند ، چکار کنیم؟ باز یک قرن دیکتاتوری دیگری را تحمل کنیم؟

خردمندانه آن است که هدفها-نوع حکومت- نیروها- لازم است مشخص باشد مجلس تنها در یک چهار چوب از پیش تعیین شده میتواند مسایل را تصمیم بگیرد، نه در هر چهار چوبی. در چهار چوب منشور از پیش تعیین شده ی جبهه و اتحاد جبهه ها.
اکنون انترنت امکانات داده می توان از اکثریت مردم ایران در داخل و خارج در مورد مسایل اساسی نظر خواهی نمود و منشور عمومی را تهیه کرد.

اما مشکل کنونی اینها نیست. مشکل آن است که «یکی نیستیم و نمی شویم» ؛ چه میتوان کرد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-درزمان پس ازروی کارآمدن رضاشاه توسط انگلیس وعوامل داخلی (فراماسیون ها) آن سیدضیاء طباطبایی معمم (ملا) ویکی ازنخست وزیران رضاپالانی به دستورارباب خودانگلیس ووجودآورنده تفکرصهیون ومهندس اسراییل کنونی به سرزمین فلسطین رفته ومرکز معاملاتی زمین راه انداخت همانطورکه گفته شددراین کارباپول ارباب ودزدی شده ازبیت المال مردم ایران زمین های مردم راحتی مقداری بالاترازنرخ معمول خریداری دراختیاریهودی های صهیون انتقال یافته به فلسطین بانرخ بالاتری میگذاشت.سودجویی وماموریت بهم آمیخته شده باعث شدفلسطینی هابی زمین ویهودی هادارای زمین های سنددارزیادی شوند.بااین کارخدمت بزرگی به صیونیستهانموید. پروسه بعدی انتقال یهودی به اسراییل بودتاتوسط تندروهای اسلامی ازکشورهای اسلامی بدانجارانده شوند.پس ازانقلاب 57این پروسه تکمیل ترشده وروزبروزبه مهاجرت وتعدادآنهابراثرآزارواذیت یهودی هادانسته وندانسته زیادترشده است

این حرکت نیزیکی ازاین سلسله حرکات شوم مسئولان جمهوری اسلامی باپزیهودی ستیزی وکمک به ارباب انگلیس دراین پروژه است.البته درتشکیل دولت وکشورارمنستان هم دولت فارس اسلامی کمک های شایانی کرده است.که دقیقاهمان پروسه تشکیل دولت اسراییل درارمنستان عملی گشت!اینجاست که به یهودی ستیزی ویاادعای مسلمانی این حکومت بایدشک کرد.شیعه درآزربایجان کشته میشودوسرزمین های آنهااشغال شده ولی ایران ازارمنستان حمایت میکند.مسلمان درچچن وداغستان توسط روس قتل وعام میشودایران درطرف روس است.بشارمسلمان کشی میکندایران هزینه جنگ بشاررامیدهد!اجازه ندادن به دفن یک کودک آزربایجانی یهودی دراصل آزاریهودیان وهدایت آنهابطرف اسراییل است!
نوشته شده توسط: Anonymous

این مردیکه بسیجی بچه آخوند شکنجه گر غلط کرده این اتهام رو به مردم آزادی خواه و زیر ستم حکومت داعشی زد بشری اسلامی زده. حال ما همه چیز رو برای اینها آماده کردیم که به موقعه اش که رسید, سراغ این دزد خواهیم رفت. در آن موقع سوراخ موشی برای قایم شدن دیگر وجود خواهد نداشت. اینها را زنده زنده به آتش خواهیم کشید. همین هم سرنوشت آخوند جنایتکار خامنه ای خواهد شد. نابود باد جمهوری داعشی آخوندی.

نوشته شده توسط: Anonymous

:) مرد مومن مسخرگی هم قانونهای خاص خودش را دارد ، تمام قسمتهای دانشگاه هاروارد فقط در کمریج ماساچوست امریکاست. هاروارد هیچ شعبه ای در هیچ جای جهان از جمله در انگلیس ندارد که شما میفرماید جمعی از دانشجویان اذری هاروارد انگلیس :) !!!! خدا رفتگان شما را رحمت کند عجب قشری هستند این بوزقوردها .

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-همانطورکه دوستان گفته اندهنوزدرایران روشنفکران مابه حداقل اطلاعات درمورد آزادگی نرسیده اند.داشته ها ذهنی ازخروجی نویسندگان وادباو سیاسیونی است که اکثر 99درصدی نوشته های آنهاازدایره ساواک واداره اطلاعات بیرون آمده است.سیاسیون ماهنوزدرچنبره خاک ونژادوملی گرایی کوراسیرهستند.این کتب که دراین 100سال چاپ ونشرگشته طبق روانشناسی دولتی ودرسطح بالاتربانظراربابان استعماری بیرون آمده وباسوادان مدرک دارماسوادی رادارندکه درکانال آنهابوده است.بنابرین میتوان گفت اگرهم ازحکومت ناراضی وضدآن هستندولی نمدانندچه میخواهنداگرسال57رانگاه اجمالی کنیددرآنزمان نیزنمیدانستندچی میخواهندتنهاهدف رفتن شاه بوداینهاهمه ازبیسوادی وازبی برنامگی گروههاسرچشمه میگیرد.روشنفکران ایران وحتی سیاسیون دراین 36سال نتوانسته اندبه یک اصول اولیه برسنددرصورتی که درخارج ازایران بوده وفشارآنچنانی نیزبرسرآنهانبوده است.

خاک ونژادپرستی بزرگترین عامل این نگرش هاوحتی گروههای سیاسی همچون فداییان وتوده ایی.ملی مذهبی گرفتاراین دیدگاه هستند.اکنون همه میدانندکه زبان انگلیسی زبان بین المللی وقدرتمندجهان است.درصورتی که روشنفکران ماازاین زبان فارسی یک آیه قران ساخته ودورآنراخط قرمزکشیده اندوهمه حال برای خطرنیافتادن زبان فارسی ویاتجزیه باحکومت همکاری نامحسوس کرده اند.درایران آنچنان مشکلاتی دارم که دههاسال خواهدکشیدتاحل شود.بنابراین ما3راه بیشترنداریم 1-همین حکومت دیکتاتور. که فرق نمیکند.شاه باشدیا خمینی ویاخامنه ایی ویاصدام.استالین ورجویی2-حکومت فدرالی واقعی که تمام ملت ها درآن ازآز ادی برابرسهم داشته باشند.دراین صورت اسارتهاازبین خواهدرفت.احزاب.نشریات.زنان.کودکان.کارگران .روستاییان .ادیان. مذاهب وتمام ملت هاراضی ودراین گروه نبایدعدالت رافدای ملتی کردواین سیستم ذاتاخودضدخفقان وضداستبداداست.3-تجزیه ایران که شایدملتی ازاین فقروعقب ماندگی رهایی یابدودراینجاست که تمام روشنفکران بایدآزادگی راجای خاک زبان ودین قراردهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

بیاد رضا شاه بزرگ وقدردانی از مردی که بساط شیادی عاشورائی اخوندیسم و شیعه گری را تعطیل کرد.
در زمان رضا شاه بر گذاری مراسم عزاداری برای امامان ضدایرانی شیعه قدغن بود و کسی حق زدن قمه و وحشیگری نداشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار گرامی,
در رابطه با درخواست شما یعنی "اصلاح پذیر بودن حکومت یا نبودن" جمعی که من نیزعضو ان هستم و دارای نظرات سیاسی, اجتماعی و ایدولوژیکی متفاوتی میباشند, نظرات جمعی خود را در سلسله مقالاتی تحت عنوان "جبهه فراگیر ملی ضرورتی ناگزیر در مبارزه با استبداد حاکم بر ایران" تحت نام "فرزاد قائم" در سایت های مختلف از جمله سایت ایران گلوبال انتشار داده است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ممنون از نظرات رسیده. امید است دیگر علاقمندان هم شرکت کنند که در آخر جمعبندی کنیم. لطفاً در صورت تمایل به موضوعات «اصلاح پذیر بودن حکومت یا نبودن» آنهم اشاره شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

فروریخت رژیمهای سیاسی بچند عامل (فاکتور) بستگی دارد.
1- اجتمائی
2- سیاسی
3- اقتصادی
1- اجتمائی- • به جرأت میتوان گفت که 70% مردم، از رژیم ناراضی هستند. •جنبش جوانان، بویژه زنان چشمگیر بوده وهم اکنون نیز به صورت جنبش ضد اسید پاشی نمایان میشود. جوانان هدفها، آرزوها وخواستهای فرهنگی دارند که کاملا مقایر با آن رژیم است. دروغپردازی، دوز وکلک، دزدیهای نجومی و حیله گریهای ملاها بر هیچ کس دیگر پوشیده نیست. این مشخصات گفته شده تاثیری مخرب بر جامعه ایرانی از خود بجا گذاشته است تا جایی که سخن راست دیگر خریداری ندارد.
•جنبش سبز، حرکت روزنامه نگاران ووکلا نیز قابل ذکر است.
2- سیاسی- این عوامل میتوانند نقش آفرین باشند:
• شکست دخالتگری نظامی ایران در سوریه وعراق
• شکست در مذاکرات اتمی
• هرچه بیشتر سالخورده شدن نسل اول ملاهای فعال در رژیم. پس ازاین نسل، ملاهای

جوانتر، برسر بدست آوردن قدرت نبردی درونی را آغاز میکنند واین کشمکش درونی تنها به از دست دادن بیشتر مشروعیتشان می انجامد.
3- اقتصادی- •تولید نفت هنوز رل مهمی در سیاست جهانی بازی میکند ولی این رل رفته رفته، به موجب جانشینی انرژی آلترناتیو مانند: انرژی خورشیدی، بادی و آبی و تولید نفت در آمریکا وشاید در آینده در دیگر کشورها گام به گام کاسته میشود.
هم اکنون قیمت نفت در حدود 80 دلار معامله میشود. اما فروش نفت ارزانتر از این قیمت، میتواند اقتصاد وابسته به نفت ایران را واژگون کند و باعث نسب ماسگ گاز اگسیژن به دهان و بینی روسیه، ایران وعراق شود. در این شرایط رژیم دیگر توانائی پرداخت حزینه های سرسام آور اطلاعات، لباس شخصیها و پاسداران را نداشته وقدرت پمپ کردن پول در سوراخهای بی کف اقتصاد را از دست میدهد. واگر روزی جامعه ایران بردباری خود را در برابر رژیم از دست بدهد، آنگاه ملاها به هیچوجه آماده پرداخت مخارج نیروهای ضد شورش را از جیب خودشان نخواهند شد، بلکه همه آنها با اولین هواپیما فرار را بر قرار ترجیه خواهند داد. اما این فاکتور هنوز در حالت پتانسیل میباشد وخوابهای خوشی را میبیند.
از این سه عامل، عامل نخست ( اجتماعی) شتابی فزونتر از دیگر عوامل دارد، اما نمیتواند حرف آخر را بزند.
عوامل اقتصادی و سیاسی میتوانند همراه ویا جداگانه بر سر رژیم خراب شوند.
عوامل سیاسی و اقتصادی میتوانند با برآیند قدرت اپوزیسیون همراه شوند واپوزیسیون را درتشکیل دولت اینتریم یا موقت به مدت 1 تا 2 سال یاری رساند. 2 سال دولت موقت در ایران بسیار ضروری است ودر این مدت، احزاب میتوانند بطور آزادانه برنامه و دید سیاسی اقتصادی خودشان را بازسازی کرده وبه مردم معرفی کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

باید که دوست بداریم یاران را
باید که چون خزر بخروشیم.
فریادهای ما اگرچه رسا نیست
باید یکی شود.
.....
باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست...
باید که سر زند
طلیعه خاور
از چشم های ما
باید که لوت تشنه
میزبان خزر باشد
باید کویر فقیر
از چشمه های شمالی بی نصیب نماند.
...
ازسرود پیوستن
زنده یاد رفیق خسرو گلسرخی

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Anonymous گرامی اگر مقاله ی شما جواب سئوال بالاست لطفا آنرا اینجا درج کنید که بررسی شود. چنانچه پاسخ پرسش بالا باشد منتشر میکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی بهرجا و هرکس که نگاه میکند فقط راسه می بیند و اسم آن را هم تبارگذاشته. ایشان تبارایست است یا بعبارت دیگر راسه ایست است. که آن را راسیست گویند. نوشتن کلمات مدرن شعار است که قاطی تبارگرایی خود کرده است.
و اما آقای رازی ایشان ترس از این دارد که ایران پرگهرش خدای نکرده یک وقت مریض
بشود و بمیرد. یعنی تجزیه شود. چون آقای ائلیار از حق زبان مادری و فرهنگ مردمی همه ساکنان ایران دفاع کرده و حق اداره امور آنها را قبول میکند و میگوید که برابری حقوق باید رعایت شود. این حقوق فرهنگی و زبانی و خودگردانی را شامل حال همه میداند و حتی حق نژاد پرست ها هم میداند. حقوق بشر شامل همه است و حتی پان ترکها. ولی آقای رازی اینها را نمی تواند هضم کند و مینویسد "" ایشان ،ائلیار، روی به سخنان عشیره پرستانه و ارتجاعی آورد و با نژادپرستان ترک همصدا شد"". آقای ائلیار کارش دفاع از حقوق بشر برای همه گرایشها است.

هم برای پان ترک هم برای دموکرات و کمونیست. برای او تا جایی که اینجانب دیده و خوانده ام انسان و حقوق او و برابری مهم است و نه چیزهای دیگر.
نوشته شده توسط: Anonymous

تنها راه حل اتحاد ملت ایران با قبول تمام اختلافات دینی و اتنیکی در برابر رژیم است و اولین قدم فکری و عملی این اتحاد باید باز تعریف علمی و مدرن ایران باشد. چسبیدن از افکار پوسیده شخصی و قدیمی فقط اختلافات را افزایش میدهد. باید همه روشنفکران ایرانی وجود تبعیضات اقتصادی و اختلاف سرمایه گذاری بین مرکز و پیرامون ایران را قبول کنند تبعیضات دینی را قبول کنند و در مقابل انها عملا اعتراض کنند تا مردم نقاط مختلف ببینند که درد انها از زبان گروههای سراسری ایران خارج میشود . این دوری کردن ایران دوستان از طرح این مسائل است که مردم را هر چند اندک جزب گروههای کرده است که حاضر به اتحاد و مبارزه با رژِم نیستند. باز تولید معنای ایران و اتحاد مردم ایران به شکل مدرن نه زورکی اولین قدم است. البته من مقاله ای در این مورد نوشته بودم که ایرانگلوبال ان را منتشر نکرد اما شما میتوانید بهتر از ان را بنویسید و منتشر

کنید
نوشته شده توسط: Anonymous

بە دوستان مسئول سایت ایران گلوبال ،،، آیا مگر توهین بە ملیتها در این سایت قرار نبود جلو آن گرفتە شود ، بعضی از این دوستان تورک خیلی آشکار در قالب کلمات و الفاظ گاه گاهی بە ملت کورد توهین میکنند ولی یک بار هم نشد از طرف مسئولین این سایت جلو آن گفتە شود ،،، مثلأ ، خطاب این تورکهای آذری بە کورد ،، اکراد ، یا همین کامنت اخیر کە عمدأ کلمەی کورد را کوذری و چند بار تکرار این کلمە ،، این ها از چە نارحت هستند ؟؟ خودشان میگویند استان آذربایجان زمانی کە میگویم آذری بلافاصلە توهین میکنند ،،، آیا خودتان هم میدانید چندین و چندین بار این دوستان تورک احزاب ملت کورد را تروریست ، قاچاقچی، راهزن و توهین بە رهبران کورد در این سایت توسط این تورکها انجام گرفتە و مسئولین این سایت آن را پخش کردند ،، گاهی من فکر میکنم این سایت زیاد با گوناز تلویزیون فرق ندارد

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته های این دوستان کمونیست و چپی ازعقده پراکنی آنها به خاطر شکست دنیای دو قطبی نشات میگیرد. این ها هم مثل سلطنت طلب ها هنوز تو جمود و رویای دنیای کمون و برگشت به مدینه لنین هستند! دنیای غربی که ارتش و لشکر زن پست مدرن تربیت میکند و برای جنگ در صف مقدم جبه های عراق و سوریه میفرستد تا از زنان مظلوم عین العرب دفاع کند هنوز دراسم گذاشتن جنگجویان زن عاجز مانده اند! بدبخت ملتی که به دنبال قهرمان هستند!

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من خواننده که اگر در این بحث مابین شما و رازی، جایگاه و پایگاه کسی پاره پاره شده، بر زمین افتاده باشد، همانا جایگاه خود شماست (هر چند که از ابتدا نیز جایگاه شما مشخص بود). با ادعای راسیونال بودن و مدرن بودن، کسی تا به حال راسیونال و مدرن نشده که شما دومی باشی. در اصل، متاسفانه افکارتان تماما راسیستی و متحجرانه است چون وقتی فلان صفت را به تمام افراد یک تبار نسبت می دهید، حرفی سراسر غیر علمی و بیربط زده اید. بالاخره کی می خواهید متوجه شوید که دارید راجع به موجود بسیار پیچیده ای به نام انسان نظر میدهید نه راجع به نخود و کشمش! نخودها این جوری هستند، اما کشمشها آن جوری! نخود را باید پخت و خورد، اما کشمش را باید خام خورد. حتی همین چیزها هم برای خود انواع و اقسامی دارند چه رسد به تمامی انسانهای متعلق به یک تبار.

از حیوانات مثال زده اید؛ شما از یک روانشناس حیوانات سئوال کنید، به شما خواهد گفت که مثلا هر گربه ای برای خود شخصیت منحصر بفردی دارد و با بقیه گربه ها متفاوت است؛ حال چه رسد به انسانها.
همین حالا در همین سوریه و عراق، یک عرب هست که سر انسانهای بیگناه را می برد یا به زن و بچه مردم تجاوز میکند، یک عرب هم هست که به هزینه شخصی و به خطر انداختن خود، چند ده زن ایزدی را می خرد و آزاد میکند. خاطرات زنان ایزدی فرار کرده از دست داعش را اگر بخوانید، خواهید دید که اکثر آنها با کمک انسان دوستان عرب رها شده اند. یک کرد هست که از خلق و سرزمین خود تا پای جان دفاع میکند، یکی هم هست که میشود سلفی و پرچم داعش را میگیرد دستش و توی خیابانهای سنندج مانور میدهد. اما از نظر شما همه چیز به تبار بر میگردد. مثلا آن عرب انسان دوست، حکما عرب نیست و آریایی و کردتبار است و آن کرد خشک مغز سلفی حتما عرب تبار است. خوب، چه میشود کرد. این هم سطح فکر رشد نیافته شماست دیگر! نهایتا انسانها را باید همان طور که هستند قبول کرد و ما هم ناچاریم شما را همین طور که هستید بپذیریم.
فقط یک نکته! و آن هم اینکه واقعا انسان افسوس می خورد که ای کاش به جای شما یکی از میلیونها کودک با استعداد ولی ندار و کم امکانات، شانس آن را می یافت که در کشوری که شما ساکنید، اجازه اقامت و تحصیل بگیرد. آن وقت حتما به جای نفرت پراکنی و کین نامه نویسی، وقتش را وقف خدمت به انسانها می کرد. این جور مواقع آدم با تمام وجود حس میکند که دنیا تا چه اندازه ظالم و بی عدالت است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای پیشمرگ! روی ما اسم نگذار! اگر ما آذری هستیم ، شما هم کوذری هستید. کمی تاریخ بخوان بعد ببین ما کی هستیم. ما ترک آذربایجان هستیم! نه آذری! به این موضوع دقت کن! آقای کوذری!