Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ارمنستان و باخت ژئوپلتیک """ در دنیائی که "" همکاری و رقابت "" روابط فیمابین کشور‌ها را در دنیایی گلوبال تعریف می‌کند کشوری در حوزهٔ "" همکاری و رقابت "" چنان عدول کرده که هیچ نظیری برای آن نمی‌شود یافت، هتی اریتره نیز وضع بهتری در این مقایسه دارد، روسیه دیگر به ارمنستان نیازی ندارد و دست به تجهیز توان نظامی جمهوری آزربایجان زده، گرجستان به دلیل ادعای آرضی ارمنستان به بخشی از خاک گرجستان "" جاواخ "" سخت از ارمنستان آزرده است، ترکیه برای حمایت از آزربایجان، مرزهای خود را با این کشور بسته است، و درگیری‌های اخیر، ۲۰ ارمنی جان خود را از دست داده اند، تنها حامی‌ ارمنستان، رژیم فارس ایران است که با حمایت آشکار طرف روسی از آذربایجان، اینها نیز زود در خواهند یافت که کسی‌ روی اسب مرده، شرط بندی نمیکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

من برای هر دوی شما متاسفم که همیشه سعی میکنید نه سیخ بسوزد و نه کباب . حیف که شما خود را پیشگام سیاسی میدانید ولی نمی دانید که چه آسان قاتی دوست و دشمن میشوید . گاهی زیاد مدرن بودن کار دست آدم میدهد . شما نمی توانید به بهانه آدم مترقی با شورت مثلا وارد یک روستای افغانی شوید چون آن مردم به انتقاد از شما خواهند پرداخت . ساست که هر که به هر که بودن نیست .

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ارزیابی تحولات ژئوپلتیکی با نگاهی‌ به نتایج انتخابات افغانستان """ چشمان تیز‌بین و ‌عقاب وار آگاهان به امور ژئوپلتیکی، چه زود "" همراهی چین با روسیه را "" در تحولات اوکراین دقیقا بعد از رضایت طرف روسی به ورود به پاکستان با فشار از سوی چین، در هوا زدند، درست بعد از این تحولات بود که طرف روسی حاضر شد هلی‌کوپتر‌های شکاری "" mi-35"" به طرف پاکستان بفروشد، همچنین حمایت چین از پاکستان در قضیه کشمیر، هندیان را حالی‌ کرد که در افغانستان، این پاکستان است که فرمان میراند، با تحولات اوکراین و تنش روسیه با اروپا، ‌خرس قطبی از طریق جنوب راهی‌ را به سویه آبهای آزاد از طریق پاکستان پیدا خواهد کرد، این یعنی‌، چین اجازه همکاری رژیم فارس ایران با هند را، در افغانستان نخواهد داد، همچنین روسیه، با حدت تمام، طولانیترین خط لوله گازی را، از طریق چین، روانه هند خواهد کرد و در مقابل خوش خدمتی به پاکستان، از

این کشور خواهد خواست تا اجازه احداث هیچ خط لول گازی، از طریق رژیم فارس ایران، به سوی هند را، ندهد، در کّل، نتایج انتخابات افغانستان، به نفع کسی‌ خواهد بود که مورد حمایت پاکستان است، هر چند که جماعتی شاهنامه خان، در اینسوی مرز، خیلی‌ دلشان می‌‌خواست تا عبدالله عبدالله تاجیک برنده انتخابات شود ولی‌ جامعه فارسی‌ باز هم باید طعم شکست را بچشد.
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

با منطق شما قرآن را هم باید اسرائیلی ها نوشته باشند؛ چراکه فرمان های الله توسط داعش اسرائیلی، آخوندهای شیعه اسرائیلی، طالبان اسرائیلی و ... اجراء می گردد. داعش عراق و شام، حزب الله ایران و لبنان، حماس و طالبان و جندالله و ...فرزندان خلف اسلام هستند و آیا سرنخ این انسان نمایان در دست اسرائیل، امریکا، انگلیس، امام زمان، نیروهای غیبی و ... هست، "الله اعلم". اما "قرائت" (تبیین) دیگری هم وجود دارد که؛ آبشخور نیروهای ذکر شده را اسلام و قرآن می داند و به استناد قرآن و تاریخ اسلام در ایران، همین ها نمایندگان اسلام واقعی هستند که در چند دهه گذشته از گورستان بیرون کشیده شدند تا بعنوان ته مانده های نظام های عصر بربریت، در قرن حاضر برابر سرفرازان کوبانی و مردمانی که رهائی از استبداد، جهالت و بیداد را هدف قرار داده اند، بایستند!
طرح اتهامات حقیرانه وانکار جنایات اسلامگرایان در کوبانی شرم آور است!!!

این تصویر یکی از دختران مبارز کورد اهل شهر کوبانی است که به دست داعش اسیر و سرش بریده میشود
https://fbcdn-sphotos-f-a.akamaihd.net/hphotos-ak-xpf1/t1.0-9/10543641_1461468020787209_3189651791699403635_n.jpg
حذف ویرایش
نوشته شده توسط: Anonymous

حتی آنهائی که دست چپ و راستشان را نمیشناسند, میفهمند که داعش توطعه اسرئیل است برای کمک کردن به تشکیل دولت کردستان در ظاهر , اسرئیل دوم در باطن . در کوبانی جنگی در جریان نیست. همه اش شعبده بازی است. اسرائیل صد ها کرد را برده و در اسرئیل یهودی
کرده است تا در کردستان همراه موساد به مسیونری بپردازند.

نوشته شده توسط: تبریزی

برای آشنائی با دختری به نام ( محبوبه حاجعلی ) که در تابستان ۱۳۶۷ اعدام شد و در این نوشتار از او یاد شده است نگاه کردن به این لینک سودمند است http://www.iranglobal.info/node/24445

نوشته شده توسط: تبریزی

کسی که در این نوشتار از او با نام ( آزاده ) یاد شده است دختری است به نام ( آزاده طبیب ) که گفته می شود دژخیمان رژیم آخوندی به ویژه یکی از آنها به نام ( اکبر کبیری ) با نام مستعار ( فکور ) و چند تن دیگر بارها به او تجاوز کرده بودند! برای آشنائی بیشتر با آزاده طبیب به نوشتاری که در این لینک نوشته شده است نگاه کنید http://www.iranglobal.info/node/9841

نوشته شده توسط: Anonymous

""" دشواری درک مفاهیم جدید جامعه شناسی‌ در جامعه فارسی‌، در جای دیگر نهفته است """ تاکید بیش از حد شما به "" طبقه "" تلاش شما را در فهم مطلبی که میخواهید بیان کنید دشوار می‌کند، بهتر بود می‌‌نوشتید """ مدرنیته در غرب توسط چپ و کمونیست جامعه فارسی‌، سرمایداری نامگذاری "" شد، رشد و ترقی‌، یکی‌ از پایه‌های " عصر روشنگری " بود، رواج عقیده‌ها و مرام‌های چپی در ایران، به نویی رواج مبارزه با رشد و ترقی‌ نیز بود، از طرفی‌، جامعه شناسی‌، مبتنی‌ بر زمان حال است، جامعه فارسی‌، با زمان حال، کاری ندارد، این جامعه بر بستر "" ذهنیت اسطوره ای، تفکر قیاسی "" در کپسول زمان، راکد مانده، به همین دلیل، "" وظیفه اصلی‌ جامعه شناسی‌ "" که همان "" توضیح و تفسیر نظم‌های تغییر پذیر است "" در جامعه فارسی‌ چیزی جز عقیمی و سترونی نیست که شکست "" کارکرد دانشگاه، شکست علوم انسانی‌ و شکست جامعه شناسی "" از عواقب آن است.

نوشته شده توسط: Anonymous

" اتحاد غیر روحانی """ به دلیل قحطی تحلیل، از آنجائی که جماعتی ترک زبان، درکی از ژئوپلتیک ندارند، مسائلی‌ را توضیح خواهم داد، "" پ ک ک، طالبانی و رژیم شیعه ترکی حاکم برایران "" برای به زانو در آوردن اقلیم کردستان عراق، وارد اتحادی ترکی عربی شده اند، هدف ایجاد بالانس و تعادل بین روابط خوب ترکیه با اقلیم است، پ ک ک به درخواست شیعیان ترک حاکم بر ایران ، وارد دره بقا لبنان شد، هدف رژیم شیعی ترکزبانان حاکم ، اتحاد حزب‌ا‌لله با پ ک ک بود که این سیاست شیعه ترکی، شکست خورد، ولی‌ جلب پ ک ک، طالبانی توسط رژیم شاه اسماعیلی، برای به زانو در آوردن اقلیم کردستان، تا حدی کارساز شده، با این توصیف، به هیچوجه خبر همکاری رژیم شیعیان ترک حاکم برایران ، برای مبارزه با تهدیدهائی که این اقلیم را تهدید می‌کند، به هیچوجه، نظرم را جلب نکرد.
نوشته شده در:
تکذیب خبر ورود نیروهای ویژه ایران به اقلیم کردستان

نوشته شده توسط: Anonymous

محشور شدن با ارباب بی سر و بی کفن مبارکت باد ،سردار بی سر

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اتحاد غیر روحانی """ به دلیل قحطی تحلیل، از آنجائی که جماعتی شاهنامه خوان، درکی از ژئوپلتیک ندارند، مسائلی‌ را توضیح خواهم داد، "" پ ک ک، طالبانی و رژیم فارس ایران "" برای به زانو در آوردن اقلیم کردستان عراق، وارد اتحادی غیر روحانی شده اند، هدف ایجاد بالانس و تعادل بین روابط خوب ترکیه با اقلیم است، پ ک ک به درخواست رژیم فارس ایران، وارد دره بقا لبنان شد، هدف رژیم فارس ایران، اتحاد حزب‌ا‌لله با پ ک ک بود که این سیاست رژیم فارس ایران، شکست خورد، ولی‌ جلب پ ک ک، طالبانی توسط رژیم فارس ایران، برای به زانو در آوردن اقلیم کردستان، تا حدی کارساز شده، با این توصیف، به هیچوجه خبر همکاری رژیم فارس ایران، برای مبارزه با تهدیدهائی که این اقلیم را تهدید می‌کند، به هیچوجه، نظرم را جلب نکرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" چرا مطالب جناب تبریزی را مفید می‌‌یابم """ نزدیک به ۳ سه‌ هزار سال پیش، تمدن "" ایندوس ولی‌ یا دره سند """ به دلیل خشکسالی، به کلی‌ از صحنهٔ گیتی‌ ناپدید شد، این خشکسالی، نزدیک به ۲ قرن ادامه داشت و ساکنان این منطقه، در طول این مدت، مهاجرت کردند، به نظر من، فارس‌های امروزی ایران، همان هندیانی هستند که به دلیل این خشکسالی، وارد فلات ایران شدند، جناب تبریزی، در سره نویسی نیز، به زبان هندی و اوستا بیشتر نزدیک می‌‌شوند، همانطور که میدانید برای پیدا کردن ریشه کلمات فارسی‌، باید آن واژه را دور هند بگردانند، اگر ریشهٔ آن واژه را در هند پیدا نکردنید، باید ریشه آن را، به روش سزارین، از شکم اوستای مرده هندی، بیرون بکشند، تلاشهای جناب تبریزی، اشتراکات فارس‌های ایرانی‌، با هندیان را، آشکار می‌کند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

درمورد خودکشی لازم است توجه نمود که این عمل « اعمال خشونت» به خود ، و روان نزدیکان و دوستداران خود است. اگر کسی مخالف اعمال خشونت باشد نمی تواند دست به خود کشی بزند.مقاله «هنرمند و تسکین آلام» از آ.ائلیار نیز بی ارتباط با مسایل طرح شده در نوشته آذرلی عزیز نیست:« http://www.iranglobal.info/node/15331 »
یافته های جدیدی هم در مورد خود کشی وجود دارد که در زیر نقل میشود

« پیش‌بینی احتمال اقدام به خودکشی با یک آزمایش خون ساده:



براساس یافته جدید محققان، شناسایی تغییراتی که در یک ژن بخصوص به نام SKA2 اتفاق می‌افتد، می‌تواند به پیش‌بینی احتمال اقدام به خودکشی در یک فرد کمک کند. به گفته این محققان، تغییراتی که در این ژن رخ می‌دهد با استفاده از یک آزمایش خون ساده قابل شناسایی است. این یافته پژوهشگران به پزشکان و درمان‌گران امکان می‌دهد قبل از آنکه دیر شود برای نجات جان فرد اقدام کنند. در نتیجه این آزمایش می‌تواند از صدها مورد مرگ جلوگیری کند.

به گزارش دویچه وله، محققان دانشگاه ”جان هاپکینز“ در ایالت مریلند آمریکا دریافتند که ژن SKA2 در افرادی که در آستانه خودکشی هستند، به‌درستی فعالیت نمی‌کند. این ژن مسئول کنترل هورمون کورتیزول است. ترشح هورمون کورتیزول که به آن “هورمون استرس” نیز می‌گویند، در جریان واکنش بدن به استرس بسیار افزایش می‌یابد.

ژن SKA2 که در بخش فوقانی کورتکس مغز وجود دارد به پیشگیری از افکار منفی کمک می‌رساند و رفتارهای تکانشی را نیز کنترل می‌کند. اگر تغییری در این ژن رخ دهد، بدن نمی‌تواند میزان ترشح کورتیزول را کنترل کند. آزمایش‌های قبلی نشانگر وجود مقدار زیادی از کورتیزول در خون افرادی بود که دست به خودکشی زده بودند.

این آزمایش خون با دقت ۹۰ درصد‌ به شناسایی افراد با احتمال بالای خودکشی کمک کرده ‌است. این روش همچنین می‌تواند با دقت ۹۶ درصد مشخص کند که فردی اقدام به خودکشی کرده‌ است یا خیر.

به گفته دانشمندان، این یافته علمی می‌تواند از جمله پیش از اعزام و پس از اعزام سربازان به مناطق جنگی مورد استفاده قرار بگیرد تا پزشکان به احتمال خودکشی در سربازان پی ببرند.»
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، مهدی، نخست آن که میهن پرستی و دفاع از یک کشور و جنبش های رهائی بخش مردمی و استعمارستیزی و حق خواهی برابر با ناسیونالیست بودن نیست، چنین کارهائی میهن پرستی و دفاع از یک سرزمین در برابر ستمگرانند نه ناسیونالیست بودن! کردارهای کسانی مانند ناپلئون بناپارت، کایزر ویلهلم دوم، آدولف هیتلر، بنیتو موسولینی، صدام حسین، اسلوبودان میلوشوویچ و ..... کردارهائی ناسیونالیستی هستند اما گردانندگان جنبش های رهائی بخش را نمی توان ناسیونالیست دانست! از سوی دیگر گاهی چاره ای جز جدائی بخشی از خاک یک سرزمین و رهائی مردم آن از بدبختی های گوناگون نیست و این که چرا کسانی در بخش هائی از جهان خواستار جدائی بخشی از خاک یک کشور می شوند در این لینک بررسی شده است http://iranglobal.info/node/16550 درباره بنگلادش اگر همین نوشتار را نیک بخوانید خواهید دید که من پاسخ شما را داده و .....

..... گفته ام که: ( ..... مردم فیلیپین با بیش از صد زبان مادری و گویش های گوناگون سخن می گویند اما هم اکنون در فیلیپین هیچکس با هیچ دستاویزی به ویژه با دستاویزهای ناسیونالیستی که یکی از آنها هم زبان مادری است خواستار جدائی از این کشور نیست .......... در بنگلادش نژادهای گوناگون و زبان های گوناگون یافت می شوند اما همه مردم بنگلادش از هر نژاد و زبانی خواستار جدائی از پاکستان و آسودگی از ستم های رژیم نا کارآمد پاکستان شدند نه برای نژادپرستی و سخن گفتن به این زبان و آن زبان! ..... ) پس همچنان که می بینید زبان انگیزه جدائی بنگلادش از پاکستان نبود و اگر رویدادهای تاریخی را نیک خوانده باشید خواهید دید که برای زبان مادری میلیون ها بنگلادشی (گفته می شود دست کم سه میلیون تن) کشته نشدند! و اگر برای زبان مادری باید در سرزمینی جدائی خواهی رخ می داد این جدائی خواهی باید در فیلیپین که صد زبان گویشور دارند رخ می داد نه در بنگلادش! از اینها گذشته درباره جدائی لیتوانی و لتونی و استونی چه می گوئید؟ و یا درباره جدائی آمریکا از انگلستان که در هر دو کشور زبان کاربردی انگلیسی است چه می گوئید؟ ********** دوست گرامی، مهدی، شما می گوئید: ( ..... چرا این قدر تلاش دارید که با آوردن دائم اسم هیتلر در کنار فعالیت های حق طلبانه فعالین ترک آذربایجانی به عمد جای ظالم و مظلوم را عوض کنید؟ کجای وضعیت این فعالین و ملت مظلوم آذربایجان شبیه هیتلر و حزب نازی است؟! ..... ) دوست گرامی، مهدی، خواهشمندم روشن کنید برای شما شناسه حق طلبی و ظالم و مظلوم چیست؟ در همین نوشتار برای شما نوشته ام که: ( ..... چرا و برای کدام انگیزه و برای رسیدن به کدام سود مردم گرسنه ایران که حتی برای خریدن نان ساده پول ندارند باید برای زبان، زبان کردن ناسیونالیست های زرسالار فرامرزنشین به جان هم بیفتند و همدیگر را بکشند تا ایران تکه پاره شود؟ و در این میان سودی که به مردم گرسنه ایران خواهد رسید چه خواهد بود که باید برای آن همدیگر را لت و پار کنند تا میلیاردرزاده های زرسالار که خوراکی جز بوقلمون سرخ کرده و جوجه کباب و فیله ماهی و خاویار را نمی پسندند سوار هواپیما شده و به ایران بیایند و برای مردم گرسنه فرمانفرمائی کنند؟ برای نمونه به ترک های گرسنه چه سودی خواهد رسید از این که کردها و فارس های گرسنه را بکشند و خودشان نیز کشته شوند و پس از جدائی آذربایجان از ایران دبستان هائی به زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای ناسیونالیست های زرسالار آغاز به کار کنند؟ و چرا باید مردم گرسنه ترک و فارس و کرد و عرب با همدیگر بجنگند و همدیگر را لت و پار کنند تا کسانی که حتی یک بار نیز بیل و کلنگ و داس و چکش به دست نگرفته و کار نکرده اند به فرمانروائی برسند؟ ..... ) دوست گرامی، مهدی، آیا شما این میلیاردرزاده های مفت خور و این ناسیونالیست های آریاپرست و فارس پرست و ترک پرست و ..... را حق طلب و مظلوم می دانید؟ ********** دوست گرامی، مهدی، بدبختانه بسیاری از سخنانی که شما نوشته اید پیوندی با نوشتار من ندارند! نوشتار من درباره ناهمسانی حق تعیین سرنوشتی که سازمان های جهانی از آن سخن می گویند با حق تعیین سرنوشتی است که ناسیونالیست های ایرانی آن را دستاویزی برای دیوارکشی های ناسیونالیستی میان ترک و فارس و کرد و عرب کرده اند، پس بهتر است یک بار دیگر این نوشتار را از آغاز تا پایان موشکافانه بخوانید تا بدانید که سخن من درباره چیست؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آ قاي توكلي عزيز ،،خودت أنصاف بده چگونه مي شود شما را بيطرف خواند ، وقتي در دو خط،،، هواداران فلسطين مي شوند افراطي ولي هواداران اسرائيل نه.!!
اين نوشته شماست: (

شایان ذکر است که در كنار مجلس دانمارك جوانان إفراطي هوادار فلسطيني تلاش کردند که به هواداران اسرائيل حمله ور شوند؛ منهم برای تهیه گزارش به محل هر دو تظاهرات رفته بودم که عکس هایی از اینجانب در مطبوعات دانمارک منتشر شد بگونه ای نشان داده شده بود که انگار در تظاهرات هواداران اسرائیلی شرکت داشته ام . بدین وسیله این خبر را تکذیب می کنم
)

نوشته شده توسط: Anonymous

از نوشته و انشا و عقایدتان معلوم است که شما نه تنها هیچگاه چپ نبوده ای بلکه من مطمئن هستم که شما دست چپ و راست تان را نمی دانید . این کابوس حزب توده و چپ و کمونیست و مسکو و غیره شما را تا دروازه جهنم تعقیب خواهد کرد . مردم ایران نظام طبقاتی شاهنشاهی را به درک فرستادند تا ایران دمکرات و جمهوری و سکولار و فدرال و انترناسیونال گردد . دوره خان خان بازی و شاه شاخ بازی برای همیشه پایان یافت . آخوند ها فرزند خلف شما و امریکا و غرب و نظام شاهنشاهی هستند چون شما آزادی خواهان و ملیون را نابود کردید . مردم ایران در روز مناسب از شما و حامیان تان دادخواهی خواهند نمود . بروید فکر نان کنید که خربزه آب است . آینده متعلق به مردم ایران است و نه به شما و شاه و شاهزاده و ملکه و آخوند و غیره

نوشته شده توسط: Anonymous

جالب است, بزرگترین جنایت تاریخ را علیه انسانها همین چپی ها در قرن اخیر کرده اند, بازهم دم از انسانیت میزنند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی:
زیاد قصد بحث ندارم فقط خواستم یادآوری کنم که اتفاقا برعکس نوشته شما تقریبا در تمام دنیا جنبشهای استقلال طلبانه خواستگاه ناسیونالیستی و در اکثر موارد زبانی یا دینی دارند. این جنبشها عموما حالت عکس العملی در برابر ظلم سیستم و ملت غالب را دارند که نمود این ظلم نیز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی‌ (و همه موارد) می باشد.
برای مثال در مورد همین بنگلادشی که نام بردید اساسا اوج مبارزات استقلال طلبی بر پایه زبانی و پس از ممنوعیت زبانهای غیر اردو در پاکستان متحد آن زمان اتفاق افتاد تا جایی که روز کشته شدن چند دانشجوی بنگالی در این اعتراضات به عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده است.
واقعا چرا اینقدر تلاش دارید که با آوردن دائم اسم هیتلر در کنار فعالیتهای حق طلبانه فعالین ترک آذربایجانی به عمد جای ظالم و مظلوم را عوض کنید؟ کجای وضعیت این فعالین و ملت مظلوم آذربایجان شبیه هیتلر و حزب نازی

است؟!
در آخر به نظر می رسد شاید اگر از زبانی آشناتر که برای فهمیدن کاملش نیازی به مطالعه اوستا و زند نباشد در نوشتارتان استفاده کنید، ادعایتان در دور بودن از تمایلات زبانی باورپذیرتر باشد.
با تشکر
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، lachin ، من چندین بار نوشته ام که دیدگاه من درباره زبان دیدگاهی بی سویانه است و مانند ناسیونالیست ها من از زبان بتی نمی سازم که باید در برابر آن به خاک افتاد! زبان برای من و همه خردمندان جهان ابزاری است برای پیوند میان انسان ها و جز این ارزش دیگری ندارد و در هیچ کجای جهان یاد گرفتن زبان نه بد است، نه گناه است، نه زشت است و شما اگر صد زبان نیز یاد بگیرید می توانید یاد بگیرید و هیچکس در هیچ کجای جهان نمی تواند به شما بگوید که چرا زبان یاد می گیرید اما سخن بر سر بهانه کردن زبان برای دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین از سوی کسانی است که زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم مغز آنها را از کار انداخته است! دیدگاه من درباره زبان این است که زبان کاربردی هفتاد میلیون ایرانی اگر فارسی یا ترکی یا عربی یا روسی یا انگلیسی یا ماندارین و ..... باشد می تواند باشد، پس کجای این سخنان .....

..... آن چنان که شما می گوئید زبان پرستی هستند؟ آری، درست است، پان آریاها فارسنامه می نویسند و می گویند زبان فارسی زبان سرزمین اهورائی آریائی هاست! اما پان آریاها ناتوان از سره نویسی هستند! من با آن که ترک هستم و کوچکترین باوری به آریاپرستی ندارم می توانم به زبان پارسی سره بنویسم اما هفتاد تا نود درصد نوشته های دوستان پان آریا واژه های عربی هستند و نوشته های این دوستان از نگر دستور زبان پارسی به مفت نمی ارزند! شما اگر به نوشته های دوستان پان آریا نگاه کنید خواهید دید که چنین کسانی از یک سو از ترک تباران و عرب تباران بدگوئی می کنند و از سوی دیگر نوشته های آنها انباشته از واژگان عربی هستند! دوست گرامی، lachin ، چندین بار من نوشته ام که اگر کسی به زبانی با دستور زبان درست آن زبان سخن بگوید و نوشته بنویسد کردار چنین کسی برابر با ناسیونالیست بودن او نیست و کار چنین کسی را نمی توان برابر با بت ساختن از یک زبان برای دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک سرزمین دانست، برای نمونه نوشتن به زبان پارسی سره و ویرایش زبان پارسی برابر با پان آریا بودن نیست، یادگیری زبان آلمانی برابر با هواداری از آدولف هیتلر و حزب نازی آلمان هیتلری نیست، یادگیری زبان ایتالیائی برابر با هواداری از بنیتو موسولینی و حزب فاشیست ایتالیا نیست، یادگیری زبان عربی برابر با هواداری از صدام حسین و حزب بعث عراق نیست، یادگیری زبان ترکی برابر با پان ترکیسم نیست و ..... چنان که زنده یاد ندا آقاسلطان با آن که یک دختر فارس تهرانی بود به یادگیری زبان ترکی روی آورده بود و کار ایشان برابر با پان ترک بودن ایشان نیست http://iranglobal.info/node/29281 البته برای پژوهش ارزنده درباره یک زبان نخستین کاری که باید انجام داد دور ریختن همه داستانسرائی ها و واژه تراشی ها و دروغبافی های یاوه ای است که ناسیونالیست ها درباره آن زبان گفته اند و نوشته اند چون ناسیونالیست هائی که همه چیز را رها کرده اند و پیاپی درباره زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای پان نامه می نویسند نوشته هایشان به مفت نمی ارزند! ********** دوست گرامی، lachin ، همه اینها به کنار! شما چرا همه نوشته مرا رها کرده اید و از زبان چسبیده اید؟ نوشته من درباره زبان شناسی نیست و نوشته من درباره ویژگی های حق تعیین سرنوشتی است که سازمان های جهانی از آن سخن می گویند و از سوی دیگر ناسیونالیست های ایرانی مانند ریگ بیابان در نوشته هایشان از حق تعیین سرنوشت می نویسند بی آن که این حق تعیین سرنوشت من در آوردی با آن حق تعیین سرنوشتی که سازمان های جهانی از آن سخن می گویند یکی باشد! من خواسته ام در این نوشتار ناهمسانی حق تعیین سرنوشتی که جهانیان و سازمان های جهانی درباره آن سخن می گویند را با آن حق تعیین سرنوشت من در آوردی که ناسیونالیست ها آن را دستاویزی برای دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین می کنند روشن کنم!
نوشته شده توسط: Anonymous

حتما بخوانید
http://khatne.hpage.com/
پسران خود را ختنه نکنید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی! هیتلر کسی است که به مردم زور میگوید. هیتلر کسی است که به زور سرنیزه زبان دهاتی فارسی را بدیگران تحمیل کرده است. هیتلر کسی است که بعنوان دست نشانده بیگانگان سی و پنج سال است که ایزان را بر ملیتهای آن جهنم کرده است. هیتلر کسی است که فرهنگ عقب مانده خود را بر دوش دیگران حمل میکند. هیتلر کسی است که مردمان را برای رسیدن به آزادی و حق تعیین سرنوشت خود باز میدارد. هیتلر کسی است که رای 55.000.000 انسان غیر فارس را بهیچ میانگارد. هیتلر کسی است که حامی حکومت جهل و جنایت رژیم اسلامی است. هیتلر کسی است که مردم را برای رسیدن به آزادی قتل عام میکند. هیتلر کسی است که عامل دست رژیم جنایتکار اسلامی شده است. هیتلر کسی است که تحت شعار "همه باهم " ملل جغرافیای ایران به زنجیر کشیده است. هیتلر کسی است که تحت نام و به بهانه "تمامیت ارضی" ملیتهای ایران را بخاک و خون میکشد. هیتلر کسی است که

زندانها را از فرزندان قهرمان مردم جغرافیای ایران پر کرده است، زیرا آنها نه اسلام و جهل و خرافات، بلکه آزادی میخواهند! هیتلر کسی است که در خدمت تبلیغات رژیم جنایتکار اسلامی تهران قرار دارد. هیتلر کسی است، که کاسه گدائی بدست، دنبال دیکتاتورهای تهران راه افتاده و از آنها دمکراسی تقاضا میکند. هیتلر کسی است که خشم و عصیان مردم را به بهانه دیالوگ و فرهنگ گفتگو با رژیم خونخوار اسلامی، منحرف کرده است. هیتلر کسی است که بحقوق ملی ـ مدنی، و حقوق زبانی و آزادیهای سیاسی، و "حق تعیین سرنوشت" ملل جغرافای ایران ارزشی قائل نیست. هیتلر کسی است که همصدا با رژیم جنایتکار اسلامی تهران، ملل غیر فارس را از حقوق انسانی، و فرهنگی خود محروم کرده است. هیتلر کسی است که از رفتن رژیم وحشت دارد، و با هزار نیرنگ و فریب برای ماندن رژیم تقلا میکند. زیرا میداند که با رفتن رژیم جل و پلاس زبان استعمار فارس نیز، از مناطق غیر فارس رخت برخواهد بست. و چنین تصور اتی برای پان ایرانیستهای عصر بوق، هولناک است. زیرا بخوبی میدانند که در آنصورت مردمان ملل ایران به حقوق انسانی خود خواهند رسید. و شوونیسم نژاد پرست فارس، که ایران را نزدیک یکقرن بر مردمان غیر فارس جهنم کرده است، آقائی تحمیلی و گستاخی خود را از دست خواهد داد. و ترس آقای ... و پان ایرانیستهای دو آتشه نیز بی جهت نیست، که هرگاه در جغرافیای نفرت زده ایران هر ملتی، آقای خود باشد، و سیستم پلورالیسم، و پارلامانتاریسم سیاسی،( که پان ایرانیستها اصلا نمیدانند که معنای آن چیست) حاکم باشد، و یاد گیری زبان انگلیسی را دانش آموزان از همان مهد کودک شروع بکنند، در مدت شش ماه، تا یکسال بیاموزند، حتا تصور این موضوع برای جهالت گران "تمامیت خواه " پان ایرانیسم، غیر قابل تصور است. چون در اینصورت مردم ایران کم کم از فقر زبانی، علمی، فرهنگی، و از جامعه جهل زده فارسی فاصله خواهند گرفت، و این امر طبیعی است که تقبل چنین تغییراتی برای آقای ... ها بسیار سخت و دشوار است. و کوتاه کلام اینکه ، عرض به محضر مبارکش، هیتلر کسی است، که زبان عقب مانده و روستائی خود را به دیگران تحمیل میکند. هتیلر کسی است که میخواهد بزور، بدیگران کدخدائی بکند، هیتلر کسی است، که ایران را ملک شخصی خود تلقی میکند، هیتلر کسی است که تحت لوا و شعارهای چپ، میخواهد سایه شوم تک زبانی، و جهل و خرافات را در جهنم ایران گسترش دهد. هیتلر کسی است، که به زور شلاق و سرنیزه، به کودک معصوم غیر فارس، زبان دهاتی خود را تحمیل میکند. هیتلر کسی است که بدروغ از آزادی دم میزند، ولی در راستای سیاست رژیم جهل اسلامی تهران قرار دارد. هیتلر کسی است، که آشکارا از تروریسم رژیم اسلامی فارس، در منطقه حمایت میکند. هیتلر کسی است، که با هیاهو و تبلیغات دروغ، مانع رسیدن ملل ایران، به حق تعیین سرنوشت خود، میشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

انشا 20 ولی تحلیل صفر.(0).این نظریه خلق های تحت ستم از مسکو وارد ایران شد وبه وسیله حزب ؟؟؟؟؟توده به خورد جامعه ایرانی داده شد و و اکنون این اسلحه ملیتها به دست امریکاو دولت یهود افتاده است تا دمار از ملتها درارند .
اقا من همین پارسی را با لهجه ترکی حرف زدن دوست دارم.من مردم اذربایجان را بیشتر از خود چپهای اذری دوست دارم .چپها دشمن شماره یک ملت ایران از ترک و کورد و غیره هستند.
اقا .اقای چپی باشما هستم .شما مرتجع تشریف دارید. بر خلاف شعارها چپها متر قی نیستند انها عقبگرا هستند.خواهان جنگ طبقاتی خواهان جنگ قومی خواهان جدائی مردم ایران از یک دیگروانها مخالف هم زیستی مسالمت امیز مردم ایران هستند.

از اینکه زمانی چپ بودم شرمنده هستم و بهای ان نادانی را میپردازم .من تازه به خدمات رضا شاه و فرانکو پی میبرم که دیگر دیر شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان .. شما فقط به آخر این انشاء رجوع بکنید..( واژه های پارسی که به جای واژه های ناپارسی در این نوشتار به کار برده شده اند:)... وبعد نوشته آقای تبریزی را با این جملات (( "حق تعیین سرنوشت" از سوی ناسیونالیست های نژادپرست و زبان پرست و کهنه پرست و مرده پرست در جهان کنونی ناشدنی است)) مقایسه بکنید... آقای تبریزی, سعی در بکار بردن واژه های « ناپارسی بی معنی » دال بر زبان پرستی از جانب شما نیست پس چه هست؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

در ايران فردا بايد ريشه ي آخوند و آخونديسم بطور كامل خشكانده و نابود شود. لانه هاي تكثير اين تبهكاران و ساير اسلامگرايان يعني مساجد كه متاسفانه در حال حاضر در ايران به بيش از 75 هزار عدد ميرسد و حوزه هاي علميه اين مراكز اصلي ترويج جهل و جنايت اسلامي كاملاً ويران و بجاي آنها در همان مكانها مدارس،آموزشگاهها،كتابخانه،مسكن براي محرومان و ساير اماكن مورد نياز واقعي جامعه ساخته شود مدارس اسلامي تبديل به مدارس استاندار دولتي شوند. آموزش كتاب جهل و جنايت قرأن و دروس ديني تازيان در مدارس مطلقا ممنوع شود. بيش از نيم ميليون آخوند در ايران مشغول نابودي و ويراني خرد و شعور كودكان و نوجوانان و جانشين كردن با قوانين توحش و تاريكي ايدئولوژي مهيب اسلام هستند بايد فكر اساسي و جدي براي اين وحوش تبهكار عمامه بسر شود چون خطر بزرگي نيز چون اكنون براي ايران فردا خواهند بود. بايد به آنها ياد داد و

مجبورشان كرد كه بدنبال كار شرافتمندي بروند. اگر در آينده ايران مظاهر تازيان جنايتكار مانند مساجد باقي بمانند بدون كوچكترين ترديدي آنجا مراكز براي ترويج وگسترش جهل،خشونت و جنايت اسلام تازيان خواهند شد و انسانهاي خاص وخطرناك خود را توليد خواهند كرد. براي بشريت بايد با جهل و تاريكي مبارزه كرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالی 400.000 نزاع خیابانی در ایران استبداد زده ؛نشانگر همبستگی ملی ایرانیان میباشد .

نوشته شده توسط: Anonymous

مگه اقلیم کردستان عراق چیکاره است ؟ اونها که نفت دارن و اسلحه دارن و نیرو دارن و با آمریکا و اسرائیل هم خوب هستن . اونها برن به مردم کوبانی کمک کنن . میخوام بگم ارتجاع چیز بدی هستش . چه ارتجاع عربی و چه ارتجاع کردی و حتی ارتجاع اسلامی !
به شخصه اگه قرار باشه برم برای دفاع از مظلوم جایی برم ، بین غزه و کوبانی ، کوبانی رو انتخاب میکنم چون مردم کوبانی با اینکه مدت زیادی نیست که درگیر جنگ هستن اما فهمیدن که باید برای دفاع از خودشون بجنگن اما فلسطین 60 ساله درگیر جنگ و اشغال هستش اما فک نکنم کلا هزار تا تیر به سمت اسرائیل شلیک شده باشه !

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای تربیزی خیلی دهشت نوشته اید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای توکلی چرا نظرات بنده را درج نکردید .شاید شما هم قبای این خانم را به تن کردید . مرد باش و آزاده باش و مطالبی را که از طرف خواننده ها به صورت محترمانه و با وا قعیت ارایه میشوید درج کنید در غیر این صورت؛ این حمام زنانه تان را گل بگیرید. ظاهرا همه شما ها الکی و نا دانسته سالیان سال است از مملکت آواره شدید ولی خودتان هم نمیدانید برای چی؟ آزادگی نه به قالب شما ها میاد نه به ریخت و قیافه تان. میدانم چاپ نمیکنید ولی باز هم میدانم مطالب قبلی بنده را در مورد رانده شدن صهیونیست ها از اروپا خواندید .خوی اینم چاپ نکنید ولی یک کم تکونی بخورید با این حرف ها بد نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

این همان بیانیه ای نیست که بسیاری از امضا کننده گان صاحب نام تکذیبش کردند؟ چرا انتشار مجدد؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سپهری گرامی آقای توکلی گزارش خود را در باره ی هر دو اعتراض تحت عنوان «تظاهرات مدافعان مردم غزه در مرکز شهر کپنهاک+عكس و فيلم» برای سایت تهیه کرده است. این گزارش با اینکه عنوانش «غزه» است ولی در باره ی هردو اعتراض نوشته شده است. در باره ی اسرائیل چنین آمده:« ولی این عده که نزدیک به 200 نفر بودند از این محل به مقابل پارلمان دانمارک که تظاهرات هواداران اسرائیل (در حدود 150 نفر)جریان داشت حمله بکنند که توسط پلیس دانمارک مهار شدند و حدود 66 نفر از جوانان افراطی دستگیر شدندند. در این محل درگیری کوچکی هم ایجاد شد که عقب نشینی هواداران اسرائیل به داخل مجلس و از انجا با اتوبوس های پلیس محل تظاهرات را ترک کردند...» سخنان کیا چه در همین گزارش و چه در توضیحات تکمیلی در کامنتهایش در مورد هردو اعتراض و همینطور پیرامون حضورش در آنجا روشن کننده ی وضع موجود است.

و سایت بیش از این انتظاری از ایشان نداشت. برای سایت موضوع این بود که «آنجا چه خبر است؟» ایشان از چند زاویه به پرسش ما پاسخ داده: 1- در باره ی فلسطینی ها و اسرائیلی ها. 2- موقعیت خود. 3- مسئله صلح و اعتراض به جنگ. 4- ادامه بحث تکمیلی در کامنتها.* برای من غیز قابل هضم است که بعد از 35 سال تجربه حکومت ایران، باز هم دوستانی با «پیشداوری» و «یک زاویه بینی»
و «تعصب» به مسایل برخورد میکنند. و در یک گزارش «آنچه میخواهند می بینند- نه آنچه آمده».هنوز که هنوز است یاد نگرفته اند «همه جوانب» را که در گزارش آمده مورد توجه قرار دهند و بدون تعصب به «چبود» نظر دوزند. با عینک پیشداوری و تعصب نمی شود پدیده را به تمامی دید، و پای منطق همیشه لنگ و شکسته است. «... هیچ ربطی به آن یکی تظاهرات ندارد.» آیا توضیحات در مورد هواداران اسرائیل که دخترشان هم آنجا سخنران بودند،«...هیچ ربطی به آن یکی تظاهرات [هواداران اسرائیل] ندارد.»؟ چرا نمی خواهیم چیزی را که قید شده ببینیم و داوری کنیم؟ و همیشه میخواهیم یک چشمان را ببندیم؟ وقتی ما در موردی چنین کنیم باید بدانیم که کار «قاضی های حکومت» در مورد زندانیان سیاسی ما هم یک چیز«طبیعی» ست. ما این یم و آنها آن. و هر دو از یک قماش. و برآمده از یک لجنزار. و نباید ادعای زندگی بهتری هم داشته باشیم. نشان میدهیم که لیاقتش را نداریم. و ضرورت دارد که 50 سال دیگر هم آخوندیسم را تجربه کنیم تا شاید بیاموزیم که «بدون تعصب و پیشداوری» پدیده ها را مورد مطالعه قرار بدهیم. و یک چشممان را نبندیم.
«... هیچ ربطی به آن یکی تظاهرات ندارد»! نه خیر، خیلی هم به آن یکی ربط دارد. فقط باید هر دو چشم را باز کرد، و ربط را دید. و پاراگراف را عمداً نفی نکرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

بعد از ٥٠٠سال از گذشت رنسانس درست است،،،،،، ممنون ميشم تصحيح كنيد،

نوشته شده توسط: Anonymous

در آغاز انقلاب بهمن ماه دو قرائت مختلف در رابطه با تطابق دین و جامعه مدرن وجود داشت. یکی اینکه اسلامی سر کار می آید که در آن دین خود را با جامعه مدرن تطبیق می دهد. دوم اینکه اسلامی سر کار می آید که در آن جامعه مدرن باید خود را با اسلام مطابقت دهد. هر دو گروه اکنون هم در سلک اصلاح طلب و اصولگرا فعال هستند. شاید اصول گرایان وهابی و داعشی و طالبانی که قوانین شان صلبیت کمتری دارند خود را راحت تر با جهان صنعتی هماهنگ می سازند تا اصولگرایان ما که رفتارشان خیلی موارد از عقل سلیم به دور است. این غیر عقلانی عمل کردن مشکلات بزرگی داشته و مشکلات بزرگتری را در پی خواهد داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر اميد به سر نگوني را از ما بگيرند، آنچه كه مي ماند ياس است و نوميدي، آخ اگر بداني به اين اميد زنده ام، ديدن تاريخي زوال تفكري كه بعد از ٥٠٠ سال از گذشت رنسانس ،ما آن را تجربه مي كنيم، با پرداخت بهايي سنگين،،بهايي بس بسيار سنگين،،،،،

نوشته شده توسط: منصور نعمت پور

جمال گرامی، شما در کامنت خودتان از اشخاصی نام برده بودید که در اینجا حضور نداشته و در بحثهای اینجا هم شرکت ندارند.
انتشار نام آن اشخاص در اینجا بی پرنسیپی و غیراخلاقی است و نه عدم انتشار آنها. از مجموع نامهایی که نوشته بودید، تنها آقای ناصر کرمی در این بحثها حضور دارند و در آن شرکت کرده اند. این حق شماست که نظرات آقای کرمی را نقد کرده و نظر خود را در رابطه با نوشته ایشان بنویسید. ولی لطفا از نام بردان از اشخاص غایب خودداری کنید.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بله، 1-در ترجمه از "معادل" ها و ضرالمثلها استفاده میشود.2-مجاز هم به دیده گفته میشود.3-"یکه خوردن" تازه ساخت نسبت به دیکسینمک! تازگی یا قدیمی بودن هر کلمه را در خود همان زبان می جویند نه در زبان دیگر. اینکه فلان واژه در زبان من قدیمی تر از فلان کلمه در زبان مثلا انگلیسی ست، چیزی ست بی ربط و نادرست.4-در فارسی شکل رسای دیسکینمک همان است که قید کرده ام .5-« دیش» به معنای "یوخو" هم وجود دارد که در بعضی جا های آذربایجان غربی دیده ام بکار می برند. ولی در فرهنگها ندیده ام که قید کنند. و بیشتر با « گورمک» görmək استعمال میشود. دیش گوردوم. یوخو گوردوم. دیشده گوردوم= یوخودا گوردوم. دیش گوروردوم داشلانیب دوردوم. داشلانمان= بیرده ن قورخولو یوخودان آیئلماق.همان دیسکینمک است. بیرده ن-بیره آدام بیر حالتدن او بیری حالته قایتماق. دیشلنمیشدیم =یاتمیش دیم.

و همینطور مترادف آنرا «هوشلنمک» بکار می برند. هوشلنمیشدیم=یاتمیشدیم.
6-از سوی دیگر استعمال کلمات بستگی به «زمان-مکان-اشخاص- سن-جنس- حالت» دارد. واژه ی «دالیوی» پشتت. در تبریز بکار می برند. در اورمو«دالیین dalıyın» میگویند. از نظر من همه اینها را میتوان نوشت و بکاربرد. اما در شرایط خود. در شرایط غریبه استعمال واژه ها گاهاً نادرست است. به ویژه در نثر داستان. در روایت بهتر است از زبان عمومی تر و جا افتاده تر- که اصطلاحاً زبان ادبی یا کتبی و نگارش گویند- و بیشتر در بین اهل قلم رایج است -استفاده کرد. اما در گفت و گو میتوان لهجه را بکار گرفت. البته بین زبان ادبی و شفاهی بویژه در ترکی ما دیوار آهنین وجود ندارد. اینها خیلی بهم نزدیک اند. و در خیلی جا ها هم یکی. دیگر اینکه باز بستگی به استیل و شیوه ی خاص هر قلم زن دارد که با دیگری متفاوت است. مثل زبان شهریار با ساحر. یا با سهند. در فارسی زبان هدایت با دولت آبادی. و شاملو. بکارگیری لهجه ها زبان ادبی را غنی کرده و در یگانگی و عمومی تر شدن زبان کمک میکند. پروسه جا افتاده ترشدن «زبان ملی کتبی» در آذربایجان ما-که تقریباً یک قرن رسماً ممنوع بوده- از بکارگیری لهجه ها میگذرد. نگاه کنیم به «انتخاب» دو واژه ی « دیکسینمک» و «دیسکینمک». از نظر من هر دو را می توان نوشت. و درست نیست که بگوییم «دیسکینمک» گویشی ست . و بایکوت اش کنیم. هردو را میتوان در جای خود انتخاب کرد. مثلاً در شعر ممکن است «دیکسینمک» مناسب تر باشد. یا در نثر «دیسکینمک». بستگی به جای آنها دارد. من در یک شعر کلمه «دویامادیم» را به جای «دویمادیم»بکاربرده ام. که قدیمی ست. ولی دویمادیم را نتوانستم استعمال کنم -گرچه رایج و امروزی-ست. چون شعر را خراب میکرد. بگذریم. این بحث با موضوع ترجمه آغاز شد و به« چگونه بنویسیم» خاتمه می یابد. اما دوست دارم بحث در یک مقاله دنبال شود. و دوستان بگویند و بنویسند که میل دارند - و یا صحیح میدانند- زبان کتبی ما چگونه باشد؟ و بحث را زیر عنوان « گوجلی قلم» - آذربایجاندا قلم دیلی و دانشیق دیلی -زبان قلم و زبان شفاهی، در آذربایجان ؛ادامه یابد. ما برای رهایی از ستم ملی یا تبعیض به «قلم توانا» نیاز داریم. « قوی گوجلو قلمین اولسون»! در مورد ترجمه این نکته مهم را نیز بگویم که متد معروفی هست که بعضی ها از جمله -خود من- استفاده میکنند آن است که مطلب را ترجمه نمی کنند بل «باز نویسی» میکنند. شعر یا نثر یک زبان را به زبان دیگر باز نویسی میکنند. ایده یکی ست ولی مطلب ترجمه نیست. در فارسی ترجمه شعرهای خارجی که توسط شاملو شده ترجمه نیست بل «باز سرایش» است. همین کار را من کم و بیش در ترجمه میکنم. مطلب را با حفظ ایده به زبان دیگر باز نویسی میکنم. برای مثال میتوان به برخی شعر ها و یا داستانهای من مراجعه کرد. از جمله به پاراگراف اول نمایشنامه غنچه و مقایسه آن با متن فارسی.
نوشته شده توسط: Anonymous

من فکر میکنم سایت ایران گلوبال دچار یک بی پرنسیپی عظیم شدە است کە در آخرین کامت خود شاهد آن بودم این سایت بە میل خود بە کامنتها دست برد میزند و بە ابتکار و میل خود بخشهائی را سانسور میکند و بخشهائی را از کامنت پخش میکند این شیوی ایران گلوبال کاملأ میتواند پیگرد قانونی داشتە باشد شما مدیران ایران گلوبال مجازید کامنتها را کاملأ سانسور کنید ولی اجازە ندارید قیچی بدست بگیرد و آن را بە میل خودتان کم یا زیاد کنید .. من شفاف از چند کس اسم بردم ولی این سایت فقط نام ناصر کرمی را منتشر کرد

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام. آقای آ.ائلیار اینکه گفته می شود برخی از واژه‌ها معادل فارسی ندارند.شاید معادل لکسیکی (واژه‌ای) آن مفهوم در فارسی وجود ندارد احتمالا برای بیان آن از اصطلاح استفاده شود. ضمنا در چنین ترجمه‌ها باید معنای اسلوبی واژه‌ها در نظر گرفته شود.چون که در شعر اکثرا معنای مجازی و اسلوبی مورد نظر نویسنده است.دیکسینمک واژه‌ای مشتق ترکی است و یکه خوردن واژه‌ای ترکیبی است. و نشان می دهد که یکه خوردن واژ‌های تازه ساخت‌تر نسبت به دیکسینمک است. ولی کلا موافق این حرف هستم که باید روش بیان یک مفهوم در سایر زبان‌ها را یاد گرفت. مطمئنا در زبان فارسی این مفهوم به شکل رسائی رسانده می شود. همچنین واژه داشلانماق به احتمال قوی شکل آوایی دیشلانماق (توسط شخصی خارج شدن) باشد. چون که در منابع قدیمی ضرب المثل مشترک جان ترک وجود دارد که در آنجا چنین آمده است: حیوان آلاجاسی ایچینده، ایسنان آلاجاسی داشیندا // دیشیندا)

همین امثال الحکم مشترک را شاعر ترک پارسی گوی مولوی به شکل زیبایی به فارسی ترجمه کرده است که برای اکثر فارس زبان‌ها نا مفهوم است،
«گاو را رنگ از برون و مرد را از درون جو رنگ سرخ و زرد را»
این فکر را نمی توان به کمک تک‌واژه‌ها و یا ترجمه کلمه به کلمه بیان کرد باید معادل آن را به شکل ضرب المثل و یا امثال الحکم فارسی بیان کرد...معنی این امثال الحک بدین شکل است: خصوصیت‌های حبوان آشکار و قابل مشاهده است ولی برخی خصوصیت‌های انسان پنهان است.. یعنی به راحتی نمی شود انسان‌ها را شناخت...
نوشته شده توسط: Anonymous

آکسیون نیاز به اجازه ندارد که دونفر بروند تعطیلات و ............. .شما همه چیز را با طرز تفکر خود قضاوت نکنید.اینجا کشور دمکراسی است.من دوباره به عنوان تست از پلیس برای آقای علیشاهی اجازه اکسیون خواستم و سریع پذیرفتند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ابراهیمی، شما محتوای ملاقات وکیل با بهزاد علیشاهی را از کجا میدانی که گفتی : قول غیر عملی وکیل

نوشته شده توسط: Anonymous

در این بخش نظرات کسانی کە کامنتها را دنبال میکنند بە کرات دیدەاند کە جناب ناصر کرمی و.... در پشت مطالبات و حقوق سیاسی و مدنی و ملت کورد برای پیش برد نظرات راسیستی و پان ایرانیستی خود سنگر گرفتەاند و میگیرند این 2 شخص کوچکترین اعتقادی در عمل بە آزادی و استقلال کوردستان ندارند این اشخاص بە کرات نظرات راسیستی و پان ایرانیستی خود را بیان کردەاند دیدگاه اینها نە دفاع و حقوق و آزادی و احترام بە مردم دیگر بلکە اینها از یک دیدگاه راسیستی و نژاد پرستانە وهم و جعل آریائی و شما بخوان پان فارسیسم بە مسئلەی کورد نیز مینگرند هیچ شکی نیست جناب ناصر کرمی و... دقیقأ مثل ....

.... ووووووووووو تمام این طیف ناهمگون اگر هستی و تمامیت ارضی کشوری بە اسم ایران بە خطر بیوفتد بدون کوچکترین تزلزل و شکی در کنار جمهوری اسلامی و بوکو داعش ایرانی قرار میگیرند ،، این جنابان اگر از مردم کورد گاه گاهی صحبت میکنند و پشت حقوق انسانی ملت کورد سنگر میگیرند و قرار میگیرند همان اشک تمساح میباشد و دارند برای مرز پر گهر آریائی و دوران خوش بربریت امثراطوریهای هخامنشی و شاه سلطان حسین شاه اسماعیل آدم خوار یار گیری میکنند غافل از اینکە کە در طول تاریخ ایران هیچ وقت یک هویت ملی سیاسی یکدست نبودە و نخواهد شد ..
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

آزداه حالا فكر مي كني كلكي در كاره؟ متاسفانه دوربينم در اكسيون مشترك اسرائيل ها و إيراني ها قفل كرد، در همين أوضاع حدود ٢٠٠ نفر جوان راديكال مسلمان براي حمله به إسرائيلي ها خيز بر داشته بودند، پليسها هم دست و پاچه شده بودند، قرار بود سفير اسرائيل هم سخنراني كنه، كه پليس به دلائل أمنيتي به او أجازه نداد،سخنراني ها در جو متشنج برگزار شد، ٥٠ جوان هم دستگير شده بودند و سرانجام از ترس حمله ، إسرائيلي ها با اتوبوس پليس ،از درب پشتي مجلس دانمارك به يك محل أمن منتقل شدند،من اينها را منعكس كردم و چند سايت اصلي دانمارك گزارش خود رارا همراه با عكسم منتشر كردند

بگونه ای نشان داده شده بود که انگار در تظاهرات هواداران اسرائیلی شرکت داشته ام . http://www.b.dk/nationalt/adskillige-anholdte-ved-demonstrationer-i-koebenhavn روزنامه دانمارکی Berlingske در باره این دو تظاهرات توضیحاتی را داده اند: http://m.b.dk/?redirect=www.b.dk%2Fnationalt%2Fusaedvanlig-fredsdemonstration-i-koebenhavn&
نوشته شده توسط: Anonymous

دقیقا به همین دلیل است که رژیم ایران نفت روی جنگ غزه و اسرائیل میریزد تا سرکوب ملیتها و اقوام ایران و در کل مردم ایران به فراموشی سپرده شو.د، تا افکار جهانی و سازمان های جهانی سرکوب مردم ایران را درک نکنند و درگیر جنگ های دیگر در منطقه باشند و رژیم عمیقا ضد بشری ایران به کار سرکوب داخلی مشغول باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای کرمی که خودش را اریایی خطاب میکند و بر کسی پوشیده نیست که چه نوع تفکر ضد دمکراتیک و شرایط امروزی است، این تفکر اریایی در حقیت بر پایه تئوری ضد یهود در اروپا بوجود امد، و کسانی مثل ناصر کرمی که خود را روشنفکر!؟ میدانند اصلا نمیداند که بازیچه تئوری های فوق نآد پرستی است که شکل و شمایل و رنگ پوست و موی خود اقای کرمی را هم هدف قرار داده است. واقعا که خنده دار است، ایا اقای کرمی با این کلمات فقط بدنبال مطرح شدن است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ناصر کرمی، میقرماید؛" (تُرک تباران ضد یهود بوده و خواهند بود، اگر امروز ترکیه به منظور پشتیبانی مستقیم از حماس وارد جنگ نمیشود، موضوع عضویّت او در پیمان ناتو هست که او را بیرون خواهند انداخت"). پایان نقل قول. 1. عرض بمحضر جناب ناصر کرمی باید به این نکته اشاره شود، که یهودیان از شنیدن گفته های آقای کرمی با صدای بلند، قاه قاه خواهند خندید، چون گفته ایشان بیانگر این است، که ایشان کمترین اطلاعی در این خصوص ندارد، و همین طوری باد هوا صحبت میفرماید. 2. برای یاد آوری لازم است بمحضر ایشان عرض شود، که بود و نبود ترکیه در ناتو اهمیت چندانی برای ترکیه و ملت ترک ندارد. و حتا بنا به کارشناسان نظامی ترکیه، عضویت در ناتو از نظر پیشرفت نظامی، و استقلال تجهیزات جنگی بضرر ترکیه است. این ناتو است که ترکیه را لازم دارد، نه بر عکس! 3. آقای کرمی بهتراست در مورد ادعای خود سند ارائه کند، و همینطوری

... صحبت نفرماید. ایشان با اتهام زدن بمردم ترک، اوج دشمنی و عقده های نژاد پرستانه خود را نسبت به آنان بنمایش میگذار. ایشان در ادامه صحبتش میفرماید"( اسلامگرایی امروز، اخوان المسلمین، حماس، داعش و سایر گروهای رادیکال اسلامی در واقع مدیون عثمانیان تُرک تبار در خاورمیانه هستند که پرچم بر زمین افتادهء اسلام را قرنها تا اوایل قرن 20 برافراشتند. یهودیان را در ترکیه پاکسازی و دربدر کردند،"). پایان نقل قول. 4. عرض بمحضرشان، عجب حرفهای خنده آور، و بینش کودکانه ای میقرمایند! ایشان حتا گویا از الفبای ظهور و افول اسلام در قرن بیستم نیز بی اطلاع شریف دارند، گویا یادشان رفته که رهبر کبیر فارس تبارشان " آیت الله عظمی خمینی" در همان قرن بیستم ، پایه و اساس جهلترین، خرافی ترین، و دیکتاتورترن رژیم اسلامی را در ایران بنا نهاد، و از طریق استحکام چنین رژیم ارتجاعی، با پولهای غارت شده ملیتهای ایران، بحمایت از طالبان افغانستان، طالبان سودان، طالبان عراق، اخوال المسلمین مصر، حماس فلسطین، .. و دهها سازمانهای تروریستی اسلامی پرداخت، تا از طریق آنان با ایجاد اغتشاشات قومی و مذهبی، در امور داخلی کشور های منطقه دخالت کند. 5. جناب کرمی گویا یادشان رفته است که این نه دولت ترکیه، بلکه رژیم فارس ایران به رهبری آخوند خمینی، و سردمداران فارس تبار ش بودند، که به آزار و اذیت اقلیتهای مذهبی، از جمله یهودیان، بهائیان، مسیحیان، اهل تسننن، و اهل حق ... و امثالم پرداختند، و تعداد کثیری را در زندانهای قرون وسطائی، از دم تیغ گذراندند. و عده بیشماری را نیز از سرزمین ایران فراری ساختند. امروز نه حکومت ترکیه!، بلکه نظام ارتجاعی جمهوری اسلامی و سردمداران فارس تبار و آریائیشان هستند، که با سپاه داعش، و اخوان المسلین، با حماس، القاعده و سایر ارگانهای اسلامی رادیکال بر علیه مردم یهود در یک جبهه هستند، زیرا سردمداران رژیم اسلامی فارس ایران! از استقلال کردهای عراق وحشت دارند. چون میدانند، که در اینصورت جغرافیای ایران از هم خواهد پاشید، و هرگاه 35 میلیون مردم آذربایجان استقلال خود را باز یابند، گستاخی نژاد پرستان فارس در منطقه بپایان خواهد رسید. از این جهت لرزه بر اندامشان افتاده است، که مبادا ملتی در منطقه صاحب استقلال بشود. و بهمین سبب رژیم فارس ایران به اتفاق پوتین، در صدداند، رژیم دیکتاتور عراق را علیه اکراد تجهیز نظامی بکنند. تا مبادا کسب استقلال بکنند، این یک چیز خیلی ساده، و پیش پا افتاده ای است، که حتا مردم عادی نیز آن را میدانند. اما کج فهمی، ساده لوحی، و عدم صداقت، و عقده های مزمن آقای کرمی در گفتارش نسبت بترکان، و رویداد های منطقه، حتا خوانندگان بیطرف را هم، بتعجب وا میدارد!؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آذرلی در نوشته خود مسایل مهمی مطرح کرده: پوچی ، زندگی، خود کشی، مقاومت، تکرار، فنا ... و غیره. آنطور که من درک کردم مشکل را چنین حل میکند « بگذارید مقاومت کنان فنا شویم». این برای کسی که «میخواهد مقاومت» کند بدرد بخور است. ولی کسی که هر دوی «مقاومت، و عدم مقاومت» را «فنا» می داند ، چه؟ اولی خود را با «بهتر از هیچ» راضی میکند، ولی دومی «بهتر از هیچ را هم ، هیچ» میداند. چکار کنیم؟ چه چیزی می توان به او گفت؟ یعنی مسئله را «نیستی در نیستی» می بیند. اولی با «مقاومت» به خود معنی میدهد. دومی این معنی را نیز بی معنی میداند. چکار کنیم؟ ایستادیم پهلوی کسی که خواب می بیند. با کابوسی دهشتناک . و سخت درگیر. با اژدهایی که دارد او را می بلعد. میگوییم "مقاومت کن»! در حالیکه خود نیز در خوابیم. بی معنی و خنده دار نیست؟ و یا غم انگیز ؟ شاید همه اینهاست.اما یک چیز را نباید فراموش کرد؛

ما " امکان" ورود به کابوسهای همدیگر را داریم. و این همان «مقاومت فنایی» ست.
آذرلی می پرسد:«این همه تکرار روزمره گی از برای چیست و چرا؟» - برای «بردگی»ست. برای «سود رسانی» به برده داری ست. چرا؟ چرایش در «اسارت»است. اسارت در بردگی. اسارت در کالبد. و اسارت ، در یک روان اسیر. یعنی در مجموع، «هستی». که می تواند چنین نباشد.یعنی نسبتاً یک«هستی آزادانه» باشد.با مقاومت فنایی.البته برای آنی که «میخواهد مقاومت» کند. این به معنای آن نیست که او "امید" دارد، نه، برعکس، به معنی آن است که او « عدم امید» را پذیرفته است. و مقاومت از مرگ امید برمی خیزد. جایی ست که محرکی نیست. و از این رو "خود جنبشی" زاده میشود. یا به عبارت دیگر «مقاومت». آنکه "مقاومت و عدم آن را» "هیچ" میداند، نباید فراموش کند که کل هستی در همین "هیچ" یا "نیستی" و خواب، در جریان است. کل اژدها ها. و برده داری و برده داران. همه در سیل این کابوس اند. اما نمی توان اجازه داد سایه ها عدم آزادی را به هم تحمیل کنند. «زیستن در پوچ یا خود کشی»؟ جواب او چنین است:« « بگذارید مقاومت کنان فنا شویم» یعنی زیستن در پوچ. البته با مقاومت. بله درست است. اما نه در همه شرایط. درستی مسئله نسبی ست. خود کشی میتواند علت فلسفی داشته باشد یا سبب شخصی. یا هردو. در هر حال زندگی با مقاومت فنایی جواب درست است. وقتی میتوان از زندگی گذشت که بخاطر حفظ زندگی دیگران باشد. وگرنه برای راحتی لاشه خود به کام مرگ فرورفتن هنر نیست.گاهاً هم آدم مجبور است لاشه خود را از اسارت رها کند. این هم بخودی خود حقی ست. اما در خیمه فردیت.و آزادی فردی. وقتی که آدم تحمل خود و دیگری را ندارد. و ضعیف است. شاخه خشک و نازک با باد و حتی نسیم می شکند.
نوشته شده توسط: Anonymous

حیف است اگر دست به این کار بزنید . فکر کنم مقاله جالبی باشد . بعدها خواهم خواند . چپها میگفتند فرزندان طبقات حاکم نا امید میشوند . بچه های زحمتکشان چون امید به آینده دارند معمولا آدمهای خوشبینی هستند . البته زندگی در مهاجرت و نداشتن خانواده ممکن است نیز موجب یاس شود . ولی هنر و مطالعه و مبارزه میتوانند کمک کنند. مذهبی ها هم عبادت میکنند . هومانیست ها هم کار خیر میکنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای ا.آئلیار، آقای توکلی گفته برای تهیه گزارش رفته بوده تظاهرات طرفداران دولت اسراییل. لینک مطلبی که شما اینجا گذاشته اید، مربوط به تظاهرات طرفداران غزه است و هیچ ربطی به آن یکی تظاهرات ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی... یادتان نرود که این اسرائیل بود که ( حماس ) را بر علیه سازمان ( الفتح ) بوجود آورد تا صلحی که می توانست پایدار باشد از بین ببرد. درست مثل ( طالبان ) که در افغانستان به وسیله ( غرب) ایجاد شد تا در مقابل ارتش شوروی ایستادگی بکند. شما تا اندازه ای با Spin Doctor آشنائی دارید ولی متاسفانه آنقدر در ( ترک و ترک تباری ) غوطه ور شده اید که حتی این شگرد سیاسی را نمی توانید به حد اقل استفاده بکنید...تاریخ معاصر نشانگر آن است که بیش از 50 میلیون انسان در جنگ جهانی دوم که شامل بیش از 6 میلیون یهودی بود ند چطوری به خاطر عقاید (( آریائی نژاد شما )) , قربانی شدند..هر چند که شما در یک مقاله اشاره کرده بودید که ( فاشیزیم و نازیسم بر مبنای فرهنگ ترک تباری ) ایجاد شد.. ولی یادتان رفته بود که بنویسید که این آقای ( آدولف هیتلر ) متولد تبریز بود یا اردبیل و یا زنگان...

نوشته شده توسط: Anonymous

فساد هولناکی که کشوررا فرا گرفته نتیجه عمل رژیمیست که باشکنجه و کشتار درین سرزمین حکومت میکند وربطی به قوم و نژاد شوونیسم و ازین قبیل مسایل ندارد. ربطی به نواده های کورش هم ندارد! درین رژیم کثیف جمهوری اسلامی از هر قومیتی هست و ظلمش هم به همه مردم ایران از هر قومیتی میرسد.

نوشته شده توسط: Anonymous

روسیه پوتین هم دیوانه شده و به هر دیواری کله خودش را میکوبد تا شاید بتواند دیوار نفوذ امریکا را نابود کند غافل از اینکه دیواری که خراب خواهد شد بر سر ملت روسیه خواهد بود چرا که روسیه امروز خود به کشور های ریز تر و کوچکتری تبدیل خواهد شد که دیگر دیوانگانی مثل پوتین بیشتر از این باعث نابودی و کشتار دیگر ملت ها و بهانه ای برای نابودی روسیه های کوچکتر آینده نشوند