Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: محسن کردی

این که ما فارسها ثروت نفتی عربها را میکشیم بالا رو بگذار دعواش واسه ما فارسها و عربها. تو خیلی بیل زنی بیا آذربایجان و کردستان ات رو جدا کن. فعلا که زورتون به آخوند دوزاری نرسیده. . ما زورمون میرسه ثروت عربها رو میکشیم بالا. مشکلی داری؟ برو حلش کن اگه زورت میرسه. جا داره حسین شریعمتداری یه شیشکی هم واسه شما ببنده. والله این حرفهای ما که به هم رد و بدل میکنیم دست مایه خنده آخوندهاست. خجالت نمیکشید شماها از این که از دور نشسته اید و میگید لنگش کن؟ اقا زورت به آخوند نمیرسه چرا شاخ و شونه واسه من میکشی؟ بعدش هم من سی ساله خودم تبعید هستم برو حقت ور از آخوند بگیر.

نوشته شده توسط: محسن کردی

جناب surnabalabanquly! چرا رجز واسه من میخونی؟ جگرش رو داری برو حقت رو از جمهوری اسلامی بگیر. فعلا که می بینی که همینه که هست و زورت هم نمیرسه. از پس این آخوند بر نمیایی از پس چی میخوای بر بیایی؟ اصلا تو کی هستی؟ این حرفا کیلو چند؟ اسمت رو جرات نداری بگی. اگر من اینقدر مثل تو در مقابل فارسها عقده داشتم الان تو کوه و کمر آذربایجان داشتم پاسدار مرزی میکشتم. برو مثل پژاک بجنگ برای هدفت. اینجا الدرم بلدرم نکن. من تعجب میکنم از برخی از این حضرات عقده ای با این همه عقده خب میپوسی! من اگر اینقدر با کسی مشکل داشتم اصلا روی پا بند نمیشدم. نشستی گوشه خونه ات پشت میز کامیپوترت قایم شدی مثلا داری حقت رو میگیری؟ برو کنار بذار باد بیاد بابا.. ! آقای حسین شریعتمداری.. قربون بوقت یه شیشکی هم از کیهان ایران واسه این رفیق بمون بزن شاید دوزاری اش بیافته.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا محسن، کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی! مردمان غیر فارس عطایت را به لقایت بخشیدند، ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان! بس است از کیسه خلیفه بخشیدن. شما دوباره حرفهای شاه معدوم، و پان ایرانیستهای درباری، و مشتی آخوند روضه خوان، و صیغه باز را تکرار میکنی! خمینی معدوم هم، میگفت: "بیاید! هه مه با هم!" دیدیم، جهنم ایران به چه وضعیتی افتاد، و مردم به چه دوزخی گرفتار شدند. شما انگار، بعد از سی و پنج سال از این فاجعه، و با وجود زندگی در اروپا هنوز هم، به مغز جامد و بتن آرمه تان، فرو نرفته است، که در جغرافیای جهنم ایران هر ملتی باید خودش زمام امور خود را بدست بگیرد، و خودش آنرا اداره بکند. هیچ خلقی آقا بالاسر احتیاج ندارد! و جز این هم هیچ راهی نیست. جز اینکه در خیابانهای عریض و طویل و شیک تهران، مسلسلها سه گاه زابل سر خواهند داد! و از همین جهت نیز، رژیم جنایتکار اسلامی، به دست و پا

افتاده، تا در اسرع وقت مقر حکومتش را به بهانه زلزله، به اصفهان، و یا شهر دیگری انتقال دهد، چون ملیتهای ایران خود نیز بهتر از هر کسی میدانند، که هیچ گروهی، نه زبانش بهتر از دیگری است، و نه نژادش! زبان فارسی، یکی از بزرگترین عامل عقب ماندگی، و بدبختی مردم ایران است! زبان فارسی، زبانی بغایت فقیر! و عقب مانده است. زبان فارسی زبانی غیر علمی است، که جز در بخشی از جنوب فلات ایران، و در بخش کوچکی از دامنه کوههای "پامیر" افغانستان، در هیچ کجای دنیا کاربرد ندارد. اکنون نزدیک صد سال است که این زبان عقیم و فقیر، بزور شلاق و اعدام، و کتابسوزی ها، و کشتار و اعدامهای دسته جمعی، بمردمان جغرافیای ایران تحمیل شده است. اما این زنجیر زنگزده کم کم، ولی حتمی دارد، به پایان استیلای خود نزدیک میشود. زبان فارسی نه زبان فلسفه است، نه زبان علم است، نه زبان صنعت است، نه زبان تکنولژی و تکنیک است، نه زبان اختراعات و اکتشافات است، و نه زبان سیستم کامپیوتری! زبان فارسی در صحنه بین المللی مثل یک شخص بیسوادی میماند، که به هیچ دردی نمیخورد. لطفا خودتان را گول نزنید! زبان فارسی، نه تنها، زبان وحدت نیست، بلکه زبان تشتت و انشقاق، و زبان استعماری و تنفر قومی است. پس بیهوده نگوئید، که زبان فارسی ائله است و بئله است! از این جهت هر چه زودتر باید این زبان عقب افتاده در جامعه جغرافیای ایران برچیده، و جای خود را به زبانهای مدرن اروپائی، مثل انگلیسی، و یا زبان مشابه آن یعنی، زبان آلمانی، که زبان علم، فلسفه، دانش و تکنولوژی مدرن، و سایر خصوصیات پیشرفته است، بدهد. و قوم فارس از این به بعد باید، حد و حدود خود را بشناسد، و به دیگران آقائی نکند. این را نیز باید خاطر نشان کرد، که دیگر دوران برده داری عهد بوق، و پارینه سنگی سپری شده است. در خصوص کلمه "حفظ تمامیت ارضی" لازم است به شما یاد آوری بکنم که تمام حقوق سیاسی، مدنی، انسانی، حقوق طبیعی، فرهنگی، زبانی، و آزادیهای سیاسی و اجتماعی خلقها و ملل جهنم ایران، تحت همین شعار ضد خلقی" تمامیت ارضی" لت و پار، و لگد مال شده است. پس واژه "تمامیت ارضی" در ذات خود، جز به زنجیر کشیدن، ملیتهای جغرافیای ایران در طول یک سده اخیر، هیچ مفهومی برای آنان در بر نداشته است. آقای محس! مردم را با چنین شعارهای پیش پا افتاده، که تاریخ مصرف بپایان رسیده است، دنبال نخود سیاه نفرستید. ممنون.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی , از تذکر تان متشکرم , امیدوارم همه ما بتوانیم در محیطی به دور از عصبیت و با منطق مسایل را تحلیل کنیم .اما عزیز قارداش , ای کاش کمی هم از این تذکرات اخلاقی را هم به این گروه مهران بهاری میدادید, که به پاک ترین و مبارزترین فرزندان آذربایجان زشت ترین و کثیفترین فحاشی ها را مثل نقل و نبات نثار میکنند .این را هم همین جا خدمتتان عرض کنم. در مبارزه بایستی خطوط قرمز را تعریف نمود ؛ کسی که در پی انکار هویت آذربایجانی و تخریب و ترور شخصیت مغز های متفکر جنبش ملی آذربایجانیان است , مسلما دوست ما نیست .حال هر کسی که میخواهد باشد .در این مورد هم امیدوارم در فرصت مناسبی بتوانم با شما مفصلا دوستانه تبادل نظر کنم .اما محض نمونه , بارها در اتاق پالتاکی افراد این گروه را دیده ام , هویت , موسیقی , زبان و فرهنگ ما و حتی شهرهای آذربایجان را در مقابل ترکیه با لحنی تحقیر آمیز به هیچ انگاشته اند ,

و با این روش ناپسند خواستار محو شدن فرهنگ ما در تبدیل به هویت آناتولی شده اند , البته زهی خیال باطل.
خواهشمندم با خواندن دقیق کامنت قبلی من لطف فرموده و به آیتم های ٢ و ٣ ان پاسخ دهید .
نوشته شده توسط: Anonymous

کدام ثروت آقای محسن کردی
کدام خراسان بزرگ ؟
برادر من ثروتی که شما از آن دم می زنید از تاراج و غارت نفت عرب ها ، معادن کرد ها و ترک ها و . . . بدست آمده
شما لطف کنید به سخنان نماینده عرب ها در مجلس در یوتیوب نگاه کنید
مردمان عربی که روی نفت زندگی می کنند و در فلاکت و بدبختی هستنند
در کنار خلیج فارس هستند و اب اشامیدن ندارند
حتی 2 درصد نفت اعراب به خودشان اختصاص داده نمی شود
بروید به بودجه 93 نگاهی بیندازید تا معنای غارت را بفهمید
مثال جالبی زدید
بله انگلستان با تاراج دیگر کشورها انگلستان شد
با غارت ملت های شرق و افریقا انگلستان شد
اکثر کارخانه های بزگی مثل فولاد مبارکه با انتقال سنگ های معدنی مناطق ترک و کرد روی پا ایستاده
و اما-بزگترین مشاهیر ترک هم از خراسان بزرگ است مثل حاجی بکتاش و مولوی که در بلخ متولد شده و از ترکان خوارزمشاهیان است که از خراسان به آن مناطق مهاجرت کرده اند

نوشته شده توسط: Anonymous

من که نتونستم ببینم ویدئو اشکال دارد ولی زیاد فرقی‌ هم نمیکند . مجاهدین هر عیبی داشته باشند ولی هرگز از دشمن اصلی‌ به بیراهه نرفته اند هشیار زیباری که خودش کرد است و دل‌ خوشی‌ هم از مجاهدین ندارد این مزخرفات را تکذیب کرد . در ضمن این گروه یککتی بود که از پشت پیشمرگان مجاهد را در سال ۱۳۶۴ هدف قرار داد و ۱۰ پیشمرگه مجاهد را کشت . خیانت را گروههی کرد با جنگ چند ساله و کشتار همدیگر کردند نه‌ مجاهدین در ضمن ورود عناصر وزرت اطلاعات را به ایران گلبال تبریک میگوییم .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای محسن کردی دارید خیلی با سرعت رانندگی میکنید عزیز میترسم این خراسان بزرگ و شامل خوزستانت با این سرعتی کە شما پیش میرید خدای نکردە تصادف کنید و قبل از همە خودتو ماشینت را در درە بندازید اصر عزیز دل برادر خوب اگر هم میخواهید چیزی بگوئید حد اقل در سطح معقولش بگوئید این خراسان بزرگ شما کە از آن دم میزنید آنجا نیز بدون بە رسمیت شناختن کامل ملت کورد 10 متر نمیتوانید آسودە باشید اگر میخواهید شهرهای کورد نشین خراسان بزرگ را برایتان بشمارم بهتر است بە همان کویر لوت و کویر نمک 100 البتە بە یزد و کرمان و نجف آباد رضایت دهید حال بگذریم کە مناشللا اشتهاتان خیلی زیاد است کە خراسان بزرگتان شامل خوزستان اعراب نیز میشود

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای آزادلیق، در توضیحات شما دو حس کاملا جداگانه، دو واکنش بسیار متفاوت به چشم میخورد. لطفا به منفی تفسیر نکنید. در نوشته های شما از یکسو یک انسان منطقی، متین، تلاشگری برای فهمیدن مطالب و از در سوی دیگر این نوشته هاتان برخورد احساسی شدید، برخوردی براساس تناقض، برخوردی در تعارض با زبان ترکی ترکیه (به درجه ایی که عرصه زبان و ادبیات را با سیاست و اردوغان گرایی در می آمیزد) به چشم میخورد. دیگر جملات و مفاهیمی که احساس و رفتار شما را با ویژگیهای برشمرده فوق نشان میدهد نقل

نمیکنم. چون خودتان نیز آن را درمی یابید.
اما، دوست عزیز، در فضای اینترنت، آنهایی که علاقمند مبادله فکری هستند برای همدیگر مینویسند و یا مباحثه میکنند. اتلاق جاسوس این یا آن دولت، به دلیل برداشت من و یا شما به این و یا صاحب قلم کار برازنده ایی نیست. ما که سازمان امنیت نداریم که بدانم چه کسی از افراد مشغول جاسوسی است. ثانیه اگر فکر کنیم که کار جاسوسی از طریق تزریق فکر انجام میشود، آنگاه هر کسی مخالف فکری خود را به راحتی میتواند جاسوس بنامد و بدین طریق هم راه مباحثه فکری بسته میشود و هم صدها اتهام ناروا به این و آن زده میشود و هم استبداد فکری سراسر جنبش را فرا میگیرد. چون همه فعالین یک جنبش که دارای یک فکر نیستند. بنابراین یک جنگ زرگری بسیار وسیعی راه خواهد افتاد که دودش به چشم مردم و سودش به جیب دشمن حاکم خواهد رفت. در ثانی اگر کسی به اصطلاح از طریق تزریق فکر جاسوسی میکند، راهش فحش و ناسزا و اتهام نیست. بلکه راهش مباحثه منطقی و تاثیرگذاشتن به افکار عمومی در آن جهتی است که مثلا شما میخواهید. بنابراین اتهام شما به مهران بهاری و یا هر کس دیگر جز نفرت پراکنی در سطح جنبش و تاثیرات منفی چیز دیگری نیست. شما طوری از مهران بهاری مینویسید که انگار از وی نفرت دارید. تازه برای ایشان یک تیم هم درست کرده اید و فکر میکنید و وی را به جاسوسی به ترکیه و ایران متهم میکنید. کاری که در حوزه کار شما و من نیست. کسی باید مامور یک سازمان اطلاعاتی باشد که بتواند از اطلاعاتی بودن این یا آن خبر دهد. بنابراین بهتر است بیاییم دور از نفرت، دور احساسات، دور از عصبیت به مسائل فکری بپردازیم. شما از کسانی صحبت میکنید که به تحقیر هویت آذربایجانی میپردازند. لطفا اگر ممکن است یک یا دو جمله از مهران بهاری را که در تحقیر آذربایجان نوشته است برایم بیاورید تا من در مخالفت، نه در عصبیت با شما شریک شوم. البته حاشا که من هرگز اتهامات سنگینی که شما آورده اید شریک نمیشوم. اما در مخالفت فکری چرا! لطفا عصبیت را در این حوزه کنار بگذارید. کنار گذاشتن عصبیت قبل از هر چیز برای آرامش و زندگی بانشان خودتان لازم است.

درباره ترکی آناتولی نیز حساسیت تان برای من قابل درک نیست. همچنانکه برایتان نوشتم، فارسی، دری و تاجیکی آن لهجه هایی از یک زبان استکه که گاه ممکن است همدیگر را حتی نفهمند. اما دولتهای فارسی ایران، افغانستان و تاجیکستان هرساله کنفرانس کشورهای فارسی زبان را برگزار میکنند. شما چرا جغرافیای زبان ترکی را با سیاست دولت ترکیه درهم آمیخته اید. من هم مثل شما مخالف اردوغان هستم. اما جغرافیای زبان ترکی آنجایست که مردم به ترکی سخن میگویند. این هیچ ربطی به سیاست دولتی و دولت حاکم در آن منطقه را نیز ندارد. ما مگر خیلی از عملکرد دولت آذربایجان راضی هستیم؟ اما مردم ترک در آذربایجان از نظر جغرافیای اتنیکی و زبانی بخشی از ملت ما محسوب میشوند. ترکان ترکیه، آذربایجان و ترکمانان عراق همه گی فرزندان 24 ایل اوغوز هستیم. این جغرافیای زبانی ماست و حس نفرت نسبت به هرکدام از این بخش ها حسی نارواست. لطفا به این موضوع خوب فکر کنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

ساغ اولون لاچين گرامي، .با تشكر از لينك شما. اجراي جالبي بود.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

ای سوگوار سبز بهار
این جامه ی سیاه معلق را
چگونه پیوندی است
با سرزمین من ؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

این سخن سلطنت طلبان و دیگر « تمامیت ارضی خواهان »، یعنی بعد از رژیم اسلامی«حکومت مرکزی هرگونه جنبش جدایی طلبانه را میتواند در طول زمان سرکوب کند. » به معنای آغاز جنگ داخلی ست. این فکر به دنبال « حکومت متمرکز» است که در ایران بعد از رژیم اسلامی جایی ندارد. اکثریت نیروهای سیاسی « اندیشه حکومت متمرکز» را دور انداخته اند. در ایران آینده «قدرت سیاسی غیر متمرکز» حاکم خواهد بود. و همه ملیتها « قدرت اداره ی امور خود» را خواهند داشت. و مجموعه ی آنها قدرت غیر متمرکز مرکزی را تشکیل خواهند داد.« با هم زیستن و یا نزیستن » را هر ملیتی آزادانه خود انتخاب خواهد کرد. در چنین شرایطی « جنبش مادران صلح»، «جنبش عدم خشونت»، و مانند آنها در جامعه شکوفا خواهند شد. تشکلهای مدنی به کسی اجازه نخواهند داد که به هیچ بهانه ای به « سرکوب» و خشونت، دست یازد.حتی به بهانه ی « حفظ تمامیت ارضی» یا حتی « تأمین حقوق».

همه مسایل از راه «مسالمت و دیالوگ» میتواند حل شود. تمامیت ارضی ایران تنها با تامین حقوق ملیتها میتواند تأمین شود.یک قرن است جنگ داخلی از سوی حکومتها علیه مردمان گوناگون، علیه زحمکشان و آزادیخواهان، به صورت « آشکار و نهان» ادامه دارد و هرگز نتوانسته اند به آن پایان دهند. و سرکوب کنند. جون « حقوق» تأمین نشده است. بعد از رژیم اسلامی، مردم با تأمین حقوق خود به این جنگ صد ساله- بین حکومت و خود پایان خواهند داد.
نوشته شده توسط: محسن کردی

در پاسخ جدایی طلبان از نگاه یک پان فارس عرض میکنم که مشکل فارسها نیستند. مشکل ترک هایی هستند که سیاست و اقتصاد ایران را قرنهاست که بدست دارند. آنها پان ایرانیست واقعی هستند. خاستگاه شان آذربایجان و ترکمنستان است. یعنی جایی که قاجارها از آن برخاستند و در طی دو قرن گذشته بر جای جای ایران دست یافتند. پس از انقلاب هم بخش دیگری با اینها در قدرت شریک شدند و آنها نیز به همین اندازه پان ایرانیست هستند و آن «رانده شدگان عراقی» مانند برادران لاریجانی و دیگرانی که در وزارتخارجه و سایر وزارتخانه ها قدرت را بدست دارند. از نگاه یک پان فارس.. راستش ما فارسها در یک خراسان بزرگ شامل خوزستان زندگی خوبی میتوانیم داشته باشیم و نیازی نه به کردستان داریم، نه آذربایجان، نه بلوچستان فقیر و تو سری خورده. ما قدرت صنعتی و تجاری بزرگی داریم. از قرن بیستم به بعد برای آنکه ...ادامه

یک کشور قدرتمند باشید نیازی به خاک بزرگ نیست. ژاپن و آلمان و انگلستان مگر خاک پهناور دارند؟ خاک پهناور زمانی بدرد میخورد که کشور نیاز به دهقان و کار یدی او داشت پس زمین هم مورد نیاز بود. امروز چنین نیست. امروز حتا دوبی میتواند با تکیه بر آمریکا برای ایران شاخ و شانه بکشد. ما فارسها در خراسان بزرگ یا ایران بسیار راحت و بی دغدغه میتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم بدون آنکه از مساله کرد و ترک در رنج باشیم. در خراسان بزرگ میتوانیم بخوبی مرزهای مان را در مقابل ترک و کرد و بلوچی که در گیر مشکلات قومی شان دارند یکدیگر را هزار هزار میکشند حفظ کنیم. در یک خراسان بزرگ همانگونه که امروز کارگر افغانی به دنبال کار از مرزها بطور غیر قانونی وارد کشور میشود شاهد خواهیم بود که کرد و ترک و بلوچ هم برای ورود به خراسان بزرگ و بدست آوردن لقمه نانی در مقابل کنسولگری های خراسان بزرگ یعنی ایران صف می بندند و از مرزها بطور غیر قانونی وارد ایران میشوند. اینها را گفتم که توجه حضرات جدایی طلب را به این حقیقت جلب کنم که سایر فارس زبانها را نمیدانم اما من بعنوان محسن کردی همچی خاطرخواه چشم و ابروی جدایی طلبان نیستم. اگر دم از ایران بزرگ میزنم و از چارچوب و تمامیت ارضی آن دم میزنم و دفاع میکنم از این جهت است که عقیده دارم که همانقدر که من ایران بزرگ و رنگارنگ و ترک و آذری و عرب و بلوچ را بعنوان هموطن دوست دارم او هم مرا دوست دارد و ایرانی آباد برای همه ما میخواهد. همانگونه که در خانواده کسی برادرش را بخاطر فقر طرد نمیکند بلکه دستش را میگیرد برادر بلوچم را دوست دارم و دلم میخواهد دست او را بگیرم و او را از فقر برهانم. دلم میخواهد بودجه آبادانی کشور به عدالت تقسیم شود و استانهای کشور خود راسا در مورد هزینه کردن بودجه شان تصمیم بگیرند. دلم میخواهد فرزندان این مرز و بوم زبان و فرهنگ مادری شان را در کنار زبان فارسی که ما را به یکدیگر پیوند میدهد فرا بگیرند. اگر کسانی هم هستند که از فارس و زبان فارسی نفرت دارند حق شان است که فرزندان شان در مدارسی به زبان خودشان تحصیل کنند. و خلاصه تا وقتی که آنها برای برادری ایستاده اند من هم بعنوان فارس زبان حاضرم از آن حق خودم در مورد خراسان بزرگ و تقسیم ثروت بین فارسها بگذرم و آن ثروت را با ترک و بلوچ شریک شوم. اما اگر او نخواست.. راه باز و جاده دراز!!
نوشته شده توسط: Anonymous

1: " واقعا چه کسی تا کنون گفته است که نام "آذربایجان" اختراع استالین است. " دشمنان قسم خورده ملت آذربایجان , کسانی که ظاهرا قرار است خلق ما را از اسارت قوم فارس بدر بیاورند و به اسارت و بندگی اردوغان و ترکان آناتولی در بیاورند , کسانی که دائما در حال تحقیر هویت آذربایجانی هستند , یعنی تیم مهران بهاری. بر خلاف بسیاری از دوستان که معتقدند این تیم وابسته به دولت ترکیه است , من اعتقاد دارم که اینها همانند باند سایت پلید آذری ها وابسته به وزارت اطلاعات هستند , و مانند دو لبه قیچی عمل می کنند .
2:در پاسخ قبلی تان , فرموده بودید که ملت ما نسبت به زبان خود بی سواد هستند , این حرف تا حدی صحیح است , اما نتیجه ای که از ان گرفته شده است کاملا غلط میباشد .ملتمان در شمال که دیگر سالیان سال به زبان خود تحصیل میکنند و مینویسند , آنان هم اگر زبان ترکی آناتولی را نیاموخته باشند,

قادر به صحبت و ایجاد ارتباط با ترکان ترکیه نخواهند بود .به عنوان فردی که به هر دو زبان آگاه است خدمتتان عرض میکنم با وجود اینکه هر دو ریشه ترکی دارند اما در بیشتر واژگان از هم متمایز میباشند , میزان این اختلاف به حدی است که زبان شناسان آن دو را کاملا دو زبان مستقل از هم میشناسند . چرا راه دور برویم بیشتر ملتمان در جنوب به قول شما با ان همه بیسوادی به زبان مادری خود , اگر به رسانه های آذربایجان شمالی گوش فرا دهند , تقریبا نود و هشت در صد ان را میفهمند , اما اگر به رسانه های ترکیه گوش دهند شاید به زور و به سختی بسیار تنها قادر به درک کمتر از سی درصد مطالب ان شوند .مشکل تنها لهجه نیست , این دو زبان اختلافات بسیار اساسی با هم دارند .از احوالپرسی بسیار ساده بگیرید تا به مکاتبات رسمی.راستی چه اصرار و لجاجاتی از سوی شما وجود دارد , وقتی ترکیه ای های هم زبان ما را مستقل از زبان خودشان میدانند , خودمان را به زور به آنها بچسبانیم ؟؟!!!
3: : این بار از روابط ایران با تاجیکستان و افغانستان مثال آورده اید.دوست گرامی هر ملتی شرایط خود را داراست و بر اساس این شرایط بایستی تصمیم درستی برای آینده خود بگیرد , نه بر اساس مقایسه غلط و یا چشم و هم چشمی .جهت اطلاع شما خوشبختانه سالیانی است که شورای همکاریهای کشورهای ترک‌ زبان تشکیل شده است , آنها بر هم ریشه بودن و هم بر تفاوتهای زبانهای خود تاکید دارند .
خلاصه کلام آنکه ما ملت آذربایجان , یکی از ملتهای ترک دنیا, با زبان و ملیت مستقل از ترکان ترکیه می باشد .مشخص است هر نوع همکاری در چارچوب منافع ملت آذربایجان با دیگر کشورهای برادر مانند ترکیه صحیح میباشد , اما بندگی و هضم در هویت هر ملت دیگری , هرگز .
نوشته شده توسط: محسن کردی

دقیقا خانم مینا! این چیزیست که من هم «لاحول گویم شادی کنان» برایش! یعنی دلم تنگ شده برای سرنگون شدن رژیم. سرنگون شدن رژیم در اثر حرکتی مثل جنبش سبز بسیار احتمالش بالاست. در آن صورت چاره ای بجز همراهی نیست. در حرکتی این چنینی رهبر حرکت میتواند احتمالا قدرت را بدست بگیرد. اما این یک قمار است که در آن برد و باخت وجود دارد و مثل ریختن تاس.. کسی نمیداند نتیجه چه خواهد شد. در اینجا اگر بزرگان اقوام و ملیت ها درایت بخرج دهند و بجای فرصت طلبی مثل اوایل انقلاب در کردستان بجای دنبال گرفتن «حق تعیین سرنوشت تا جدایی» نباشند، آنوقت احتمال دارد که اوضاع درست پیش برود. در چنین وضعیتی به نظر من حکومت مرکزی هرگونه جنبش جدایی طلبانه را میتواند در طول زمان سرکوب کند. جدایی طلبان از حمایت همسایه ها و نیز حمایت های جهانی برخوردار نخواهند بود. اما هزینه ویرانی و کشتار را کسی نمیتواند حدس بزند.

نوشته شده توسط: Anonymous

باسلامی دوباره،1--گرامی شما که اینهمه نکته سنج وباریک بینی نشان میدهید لطفآ درنوشتن اسم من ناسر دقت کنید وانتخاب این اسامی ناسر وناثری بجای ناصر وناصری نشان ازقدرت وغناء!!! زبان تحمیلی ودولتی فاشیسم حاکم است که بکوری چشم دشمنان این زبان توانا میتواندیک کلمه را بچندین نوع بنویسد!!!2-- اینکه برخلاف گفته های شما درپیامهای ونوشته های قبلی زبان پرقدرت عربی درکشورهای عربی با گویش ولهجه های مختلف صورت میگیردمثل ترکی وهرزبان دیگری.شما وقتی که میگوئید ملت ترک، مشخص نیست که این ملت ترک متعلق بکدام منطقه ویاکدام کشوردرمرزهای شناخته شده ومشخص است.بطوریکه اگربیک اجنوی،اروپائی یا آمریکائی و. .بگوئید من ترکم،حتمآ ازوضع استانبول وحال وهوای اردغال ازشما خواهدپرسید و واینجاست که شما مسائل وریزه کاری های مسائل ملی راقاطی کرده اید.بله این ترکی که شما میفرمائیدترکی آذربایجانی همیشه زنده وجاویداست ونه چیز دیگری

نوشته شده توسط: Anonymous

http://www.youtube.com/watch?v=2PIj2wMUAqI

دوستان.. این هم قسمتی از اپرای کارمن که به وسیله ( آندره رو ) رهبری شده است. آقای اردبیلی امیدوارم خوشتان بیاید...

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اردبیلی و دوستان...شروع قطعه ویلون از اپرای Carmen از ژزژ بیزه است . با عرض معذرت اسم اپرا و موسیقدان را اشتابهی بجا آوردم... از دوستانی که اپرای کارمن را دوست دارند لطفآ به این اپرا به وسیله لینک پائین نگاه بکنند.
http://www.youtube.com/watch?v=Z-4hd8KEtEo.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

نوشتن مقاله و يا كامنت با نام مستعار ازاد است ،أما جو سازي براي هيج كس ازاد نيست.

نوشته شده توسط: Anonymous

بدن هر کس متعلق خود اوست و مردها در این زمینه حق دخالت در نوع پوشش زنان راندارند واین کار بصورت نمادین انجام شده است و دلیلی وجود ندارد که همه باید لخت باشند.بلکه منظور اینست که زنها باید در نوع پوشش ود ازاد باشند و مردها برجسم آنها حکومت نکنند

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای آزادلیق، واقعا چه کسی تا کنون گفته است که "آذربایجان" اختراع استالین است. این جمله بسیار ناقص است. نام "آذربایجان" با قرنها تاریخ چگونه میتواند اختراع استالین باشد. آذربایجان وطن ملی خلق ترک ساکن آن است. هر چند که در آذربایجان ساکنین غیرترکی دیگر (فارس، کرد، ارمنی، تالش، گیلک و...) نیز زندگی میکنند. آذربایجان عنصر جدایی ناپذیری از تطور ملت ترک و بویژه دولت شوندگی این ملت است. بدون آذربایجان خلق ترک هرگز نمیتواند ادعایی برای دولت شوندگی خود داشته باشد. چه ملت بدون سرزمین ملتی در شکل اقلیت ملی است که حق تاسیس دولت خود را ندارد، چون دارای وطن ملی خود نیست. اما آذربایجان وطن ملی خلق ترک است. چگون میتوان این مهم را در پروسه سیاسی شوندگی جنبش ملی، دولت شوندگی ملت ترک ساکن آن و تاسیس دولت آذربایجان یا دولت آذربایجان جنوبی، عنصر آذربایجان را از نظر دور داشت. به نظر من کسی ادعای شما را تا کنون

تایید نکرد و نمیتواند بکند. خلق ما در بخش شمال اش دارای دولت مستقلی است و در جنوب آن نیز تلاش جانانه ایی برای تشکیل دولت آذربایجان جنوبی در جریان است. چگون شما میتوانید چنین ادعاهایی را مطرح کنید؟ در عین حال اسم استالین زمانی به مسئله آذربایجان وارد میشود که اسم زبان ملی خلق ترک در آذربایجان را به "زبان آذربایجانی" تغییر میدهد تا بتواند از این طریق ارتباط برادرانه آنها را با بخش های دیگر ملت ترک در ترکیه و ایران قطع کند. این سیاست یک سیاست استعماری است. و چنان آشکار است که نمیتواند بر کسی پوشیده بماند. در عین حال اگر کسی این نظر را نمیپذیرد، لزومی هم به تخریب کسانی نیست که چنین نظری دارند. با رفتار احترام آمیز و نقد و بررسی منتقدانه و دمکراتیک میتوان در این مورد بحث و گفتگو کرد. انتخاب این یا آن نظریه نه با من و نه با شماست. بلکه روزی روزگاری اگر خلقمان فرصتی بیابند برای این مهم در سطوح حقوقی تصمیم خواهند گرفت. این تصمیم هم بایستی در شرایط دمکراتیک و در مجلس ملی آذربایجان جنوبی صورت گیرد. ما در اینجا فقط و فقط برای روشنگری مباحثه میکنیم و نه چیز دیگر.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای ناصر ناثری، خودتان از دیالوگ با متانت استقبال میکنید، اما در متن خودتان مرزهای متانت را بسوی غیرمتانتی رد میکنید. اگر پرسشی دارید و یا نقدی دارید بنویسید که من بدانم موضوع چیست و فکرم را برایتان بنویسم و اگر حس کنم خطایی وجود دارد به خطای خودم معترف شوم. من در کجا و به کدامین بیانیه فرقه دمکرات ایراد گرفته ام. در عین حالی که بایستی بگویم که بیانیه های فرقه دمکرات آیه های آسمانی نیستند، بلکه حاصل کنش مثبت و سازنده سیاسی هستند و البته که میتواند خطاهایی را با خود به همراه داشته باشد. حالا شما کدامین بیانیه را مد نظر دارید من

متوجه نشدم.

در مورد ملت و مسئله زبان من به مباحثاتی اشاره کرده ام. اما شما احتمالا در این مورد به خطا رفته اید. من نگفته ام که هر جا یک زبان مورد استفاده یک گروه انسانی است آن گروه یک ملت تلقی میشود. من چنین چیزی ننوشته ام. به نظرم جدا از تعاریف کلاسیک در این زمینه تعاریف متفاوت دیگری متناسب تعاریف و شرایط مختلف از ملت وجود دارد. ملت ایرلند نیز به خاطر زبان انگلیسی اش به ملت انگلیس نمیتواند تعلق داشته باشد. دیگر مثال کشورهای جدا شده از یوگسلاوی سابق است که اغلب دارای یک زبان هستند، اما به مثابه ملتهای مختلف از هم جدا شدند و دولتهای مستقلی را تشکیل دادند. علت ملت شوندگی این گروههای انسانی را بایستی در تطور تاریخی این ملتها و تعریف برآمده از آن جستجو کرد. بنابراین ساده کردن تعریف از ملت میتواند سوءتفاهم را نیز بیشتر کند.

جنگهای خونین عثمانی و صفوی به دوره ماقبل سرمایه داری تعلق دارد و البته که جدال خونین قدرت و سلطه به منطقه از سویی و مداخله قدرتهای مسیحی در حمایت از صفوی ها و برای برهم زدن تعادل قدرت عثمانی ها بود. عناصر دیگری این جنگها را بایستی از تاریخ شناسان بپرسیم.

جنبش مشروطیت به رهبری آذربایجان برای ایجاد اصلاحات و رفرم و ایجاد عدالتخانه در دولتمداری دولت قاجار است. این جنبش یک حرکت اجتماعی برای تغییرات در ساختار دولتی قاجار است. جنبش مشروطیت جدال مدرنیسم و ارتجاع حکومتی و برای اصلاح دولت قاجار است و کار شایسته ایست. هرچند این جنبش به دلیل ضعف و فتور دولت قاجار فرصت را برای مانور دولت انگلیس فراهم ساخت و زمینه های تغییر دولت ترکی قاجار به دولت فارسی رضا شاه را فراهم آورد.
باز نمیدانم به غلط از کجا استنباط کرده اید که من میخواهم برنام پر افتخار آذربایجان سایه بیاندازم. این سخن شما هیچ نوع جدیتی و دقت را با خود حمل نمیکند چرا که از نظر من "آذربایجان" وطن ملی خلق ما و "ترک" هویت ملی و "ترکی" زبان ملی آنست. این سه ابدا از همدیگر جدایی پذیر نیستند و پارالل هم قرار میگیرند. بنابراین لطفا شعارهایی را مطرح نکنید که بعضی از مدعیان این تئوری با تحریف و دانسته میخواهند به تخریب مدافعان این فکر بپردازند. لطفا محترمانه بنویسید و فضای بحث را آلوده نکنید. منابعی را که مطرح کرده اید حتما خواهم دید.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای آییق، این حکومت ملی آذربایجان، زبان مردم آذربایجان را در تبعیت از جمهوری سوسیالیستی آذربایجان اتحاد شوروی سابق "زبان آذربایجانی" نامید، البته که ملاحظات بسیار جدی را مد نظر داشت، که شما بایستی خودتان آن را بهتر دانسته باشید. اما امروز بعد از شصت و اندی سال و دانش و تجربه این دوره تاکید به اسم زبان ملی خلق ما که "ترکی" است، اساسا لازم و ضروی است. چرا که ملاحظات آن دوره دیگر وجود ندارد. من تغییر نام "زبان ترکی" به "زبان آذربایجانی" را نادرست میدانم، چه ناراحت بشوم و چه ناراحت نشوم. کسی نه میخواهد و نه میتواند نام آذربایجان را نابود کند. آذربایجان به مثابه وطن ملی خلق ترک ساکن آن، مهمترین عنصر دولت شوندگی آن خلق است. به نظر میرسد که شما در اینجا بیشتر شعار داده اید و آذربایجان را در مقابل ترک قرار داده اید، به چه دلیل

معلوم نیست. آذربایجان وطن ملی و ترک هویت ملی و ترکی زبان ملی خلق ماست. این سه از همدیگر جدایی ناپذیر و پارالل هم قرار میگیرند. لذا لطفا با شعارهای سطحی بحث را از مسیر درست اش خارج نکنید.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی ، اگر این فرد کامنت گذار مانند شما و همکاران گرامیتان و یا مانند ،،،،،،،،، وارد و خبره بودند , با استفاده از وی پی ن ، با آی پی های مختلف برایتان کامنت می فرستادند تا کسی هم متوجه نشود, انشا اله ایشان در محضر جنابعالی اینها را فرا خواهند گرفت ، آقای توکلی شما که اینقدر انسان با اخلاقی هستید و به افشای ماهیت افراد جو ساز و متقلب میپردازید ، خواهشمندم لطف فرموده هویت دو تن از همکاران گرامی تان که با نامهای مستعار ،،،،،،،،،،،،، به جوسازی علیه دیگر نظریات می پردازند , را برای همگان مشخص بفرمایید.
جهت اطلاع فرد یا افرادی که با این دو نام مستعار مطلب مینویسند ،،،،،،،،،،،،هستند و علاوه برنوشتن با نام اصلی ، هرجا که احتیاج به جوسازی باشدازنام مستعارمدد میگیرند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در ایران مسایل رسیدن به «دموکراسی، رفع تبعیضهای گوناگون، اجرای عدالت اجتماعی، زندگی آزادانه در کنار هم» ، مسایل «عمومی» هستند که به همه مربوط اند و ضرورت دارد که به صورت همگانی نیز راحلهایش را پیداکنیم. تا جلو جنگ داخلی و هرج و مرج و ویرانی و کشتار گرفته شود. چیزی که مهمتر از هرچیز بعد از رژیم پیش پای آزادیخواهان قرار دارد « حل مسایل از راه مسالمت و دیالوگ و دوستی و صلح» است. جامعه ی ایران مثل جامعه لیبی و سوریه و عراق نیست. نسلهای جوان در جنبش سبر ، در جنبش رفع تبعیص آذربایجان عملاً نشان داده اند که از آن سطح بالای فکری و فرهنگی برخورداراند که همه ی مسایل را از راه مسالمت و صلح و دوستی حل کنند. جامعه ایران این توان را دارد. سیاست حل مسایل داخلی از راه مسالمت و عدم خشونت و دوستی تنها سیاست درست و عملی بعد از رژیم خون و خشونت است. من مطمئنم این سیاست مسایل را به یاری همه حل خواهد کرد.

«جنبش نیرومند عدم خشونت » راه حل جامعه ایران برای حل مسایل داخلی ست. این جنبش نهادهای مدنی به کسی اجازه نخواهد داد که از خشونت استفاده کند. مردم ایران 35 سال است که خشونت را از سوی رژیم تجربه میکنند. و در سطح جهان هم عواقب اش را می بینند. اینان نمی توانند و نباید به خشونت روی بیاورند. «خشونت» آن بمب اتمی ست که نباید در ایران منفجر شود. برای این کار هم نیاز به «جنبش نیرومند عدم خشونت» داریم. پتانسیل تحقق این هدف در جامعه ایران هست.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

من هويت واقعي كسي را افشا نكردم، بلكه جلوي جو سازي را بأيد كرفت، نمي شود با ده تا نام مستعار عليه كسي نوشت و أن را افشا نكرد

نوشته شده توسط: Anonymous

گذاشتن سه کامنت ازطرف یک فرد با اسامی مختلف ، که البته هر سه کامنت ازلحاظ محتوا هم در نقد نظریات تمامیت خواهانه اقای محسن کردی یکی هستند , کاری ناپسند و زشتی است , اما از همه زشت تر وناپسندتر افشای هویت کاربران توسط آقای کیانوش توکلی میباشد ، سایت ایران گلوبال برای چندمین بار ثابت کرد که بسیار غیر قابل اعتماد است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کردی دیدگاه شما حاوی نکاتی جالب است اما فکر نمیکنید که رژیم آپارتاید اسلامی دارد چنان مردم را می چلاند و فرش زیر پایشان را میکشد که شاید چه شما و بنده بخواهیم چه نخواهیم در یک موقعیت غیر قابل پیش بینی یک شورش و قیامی نظیر جنبش سبز میتواند رخ دهد و رژیم سرنگون شود. بخصوص که خودشان هم همیشه در حال زدن همدیگر هستند. آنوقت چه بخواهیم چه نخواهیم سناریویی که شما از آن میترسید یعنی به جان هم افتادن اقوام مختلف خودبخود پیش خواهد آمد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

موضع افراد در برابر رژیم جمهوری اسلامی ربطی به نژاد و قومیت ندارد. دیدگاه سازش با رژیم هم در برخی فارس ها و هم در برخی از غیر فارس ها وجود دارد. نادرستی دیدگاه نویسنده نوشتار بالا هم ناشی از بی توجهی به پلیدی های رژیم و هراس بی پایه از سرنگونی آن است، وگرنه اثری از " نژاد پرستی"، چنانکه برخی دوستان نوشته اند، در نوشته ایشان نیست. این رژیم خود عامل همه آشوب هایی است که نویسنده از آنها یاد کرده است. در فضای دموکراتیک پس از سرنگونی همه خواست ها قابل بحث و حل و فصل خردمندانه خواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهرام اگر منظورتان از آزادی خواهان امثال بنی صدر است که خواب بدی برای ما دیده اید چون حتما آزادی را برای انقلاب اسلامی ایشان و وزارت خودتان میخواهید. خیلی خوشحالم که در میان نسل جدید امثال این سیاست بازان از خود متشکر و بی توجه به منافع ملی و شیزوفرن حتی اسمشان هم برده نمیشود و هیج کجا نه اعتنایی به بنی صدر دارند نه به مجاهد نه به فدایی نه به جبهه ملی نه به نهضت آزادی نه به حزب توده. دوره اینها خوشبختانه گذشت وکارنامه های سیاهشان جلوی ما پهن است. باید طرحی نو در انداخت بدون این نسل پوسیده از خود راضی بی سواد که دیگر به تاریخ پیوسته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اردبیلی... شروع قطعه ویلون از اپرای معروف ( Madam Butterfly) از موسیقدان مشهور ( پوچینی ) است.خیلی ممنون از ازسال این قطعه هوب.....

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رضا اردبیلی.... از این بهتر استارت دیگر چه میخواهیم... اورتور اپرای ( کور اوغلی از موسیقدان شهیر آزربایجان , اوزئیر حاجی بیگ اوف ) و بعد قطعه ای از شور امیر اوف. اللروز آغری ماسین. دستتان درد نکند..

نوشته شده توسط: Anonymous

جرعه ژنو چگونه به زهر ديپلوماتيك تبديل شد؟

جنجالی که ديدار هيأت پارلمان اروپا از ايران در درون رژيم برانگيخته، پس از يک هفته هم چنان ادامه دارد. بهنظر می رسد شهدی را که رژيم آخوندی می خواست بهخورد ريزشيهايش بدهد، به کام آنها زهر شده است. تلويزيون رژيم مجبور شد جنگ و دعوای مهره های ولايت با پاسدار لاريجانی، رئيس مجلس ارتجاع را تحت عنوان پيامدهای يک «ملاقات دزدانه» منعکس کند. دفاع متناقض و ضعيف لاريجانی از دعوت اين هيأت، دردی را دوا نکرد و کار به احضار وزير اطلاعات دولت روحانی به مجلس آخوندی کشيد. لاريجانی به اعضای مجلس و رسانه ها فرمان سکوت داد تا از آبروريزی و انتشار بيشتر بوی گند فضاحت جلوگيری کند، اما در اظهاراتش مجبور شد به اين بی آبرويی تحت عنوان «تخفيف مسئولان کشور» اعتراف کند و بگويد: چه کسی گفته «مسؤلان ايرانی تشنه ملاقات با اين کميته بودند». دعوت لاريجانی به سکوت به جايی نرسيد و دامنه جنجال آنقدر گسترش يافت که آن چه از آن می ترسيد عملی شد و فضاحت دامن برادرش را هم گرفت. محمد جواد لاريجانی که ظاهراً از موضع مشاور قوه قضاييه ديدارهای هيأت پارلمان اروپا را تأييد کرده بود، مجبور شد به صحنه بيايد و اظهارات کاظم جلالی، رئيس مرکز پژوهشهای مجلس آخوندی را تکذيب کند و بگويد حالا من چنين حرفی را زدم، مجلس چرا اجرا کرد. به اين ترتيب او آبروريزی را با برادرش تقسيم کرد و گفت: «مسئولان مجلس نظرات مختلف نهادها را می گيرند و آن چه به مصلحت است را انجام می دهند و کسی نمی تواند مجلس را به انجام کاری مجبور کند».
عبرت آموز اين که زهر کام آن هيأت کذايی را هم تلخ و زهرآلود کرده است، به طوری که يکی از اعضای زن آن هيأت به نام «ماريچا اسخاکا» مجبور شده در پاسخ بهاين اتهام که به رفسنجانی بی احترامی کرده ايد، بگويد، احترام دو طرفه است، چرا شما ما را مجبور کرديد هنگام ورود روسری اجباری سرمان کنيم و چرا آن قدر سانسور راه انداخته ايد که من نتوانستم در مجلس شما از طريق اينترنت حتی به وبسايت خودم وصل شوم. اينها را رسانه های رژيم از جمله سايت پاسدار رضايی (تابناک) نوشته اند. اين هم سهم هيأتی که با ناديده گرفتن مخالفت اکثريت پارلمان اروپا راهی ايران تحت حاکميت آخوندها شد. قابل ذکر است که شماری از نمايندگان پارلمان اروپا پيش از سفر اين هيأت در يک کنفرانس مطبوعاتی به آنها هشدار داده بودند که اين سفر اقدامی عليه منافع عاليه مردم ايران و در راستای مماشات با آخوندها است و در اين مورد پيشاپيش به اعضای هيأت هشدار داده بودند که هر کس با آخوندها دست بدهد، جز ايجاد يک لکه ننگ در سوابقش به چيز ديگری دست نخواهد يافت.
چنين به نظر می رسد که شرايط رژيم ولايت فقيه به ويژه پس از جرعه زهر ژنو، چنان وخيم شده که هرکس با آن دست بدهد، زهر به او هم منتقل می شود، کامش را تلخ می کند و آبرويش را می برد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

سه كامنت آخر إز يك نويسنده است يعني دختر بلوج، تورج و مشهدي زاده يك نفر است،

نوشته شده توسط: Anonymous

شما كه نظر نفرات را منعكس نمي كنيد، حداقل روي صفحه فيلم آرم هابيليان كه يكي از سايت هاي وزارت اطلاعات رژيم است و هاشمي نژاد هم رئيس آن است را برداريد تا كسي باور كند كه اين فيلم را رژيم نساخته است.
لطفا منبع خبر اين فيلم را هم منعكس كنيد تا همگان بدانند.
اگر بيطرف هستيد كه من شك دارم، نوشته مرا هم منعكس كنيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای محسن کردی
بله بعد از سرنگونی احتمال هرج مرج وجود دارد زیر در این 90 سال بر اقوام و مذاهب در ایران ظلمی ده هزار ساله شده است
آقای کردی ایا به سیستان و بلوچستان رفتید
نرفتید چون شما و امثال شما در اتاقی گرم و با امکانت رفاهی فراوان نشسته در مورد اینده ایران نظریه داده اید
ولی من رفتم چون کودکی من در آنجا گذشته
می دونی برق و مدسه نداشتند چیه ؟
می دونی عزیزانت به علت نبود امکانات درمانی جلوی چشمانت پر پر شدن چیه ؟
می دونی نداشتن آب اشامیدنی چیه ؟
می دونی بزرگ بشی و نتوانی حتی یک کلمه به زبان مادری خودت بخوانی و بنویسی چه حالی به انسان دست می دهد؟
نه نمی دانی و نخواهی دانست
چون شما و امثال شما حاضرید تمام اقوام و مذاهب ایرانی نابود شوند اما زبان فقط فارسی باشد و حکومت در دست فارس و امکانت در شهر های فارس نشین
بله باید این حرفو بزنی چون زجر را ما می کشیم و لذت و آسایش را قوم شما

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام و خسته نباشید به سایت ایران گلوبال

من از اقای محسن کردی سوالاتی داشتم که خواهش می کنم به سوالات من نیز جواب دهند
1 : آقای محسن کردی ایرانی برابر و ازاد را برای من تعریف کنید
2: چرا ایران احتمال دارد بعد از سرنگونی رژیم دچار هرج و مرجی بشود
3: ایا اگر بشار اسد میان ترکمن و کرد و عرب و از طرف دیگر میان علوی ها که در راس حکومت بودند و سنی ها و مسیحی ها و دیگر مذاهب و اقوام تبعیض قائل نیودند ایا الان در سوریه شاهد جنگ فرقه ای و مذهبی و قومی بودیم ؟
4:چرا کردها در سوریه به فکر استقلال هستند ؟
5:چرا در انقلاب 57 اقوام و مذاهب بر علیه حکومت پهلوی بودند یا در برابر سرنگونی حکومت پهلوی سکوت کردند ؟
6:چرا دیگر خیلی ها از کردها ،ترک ها و عرب ها و دیگر اقوام امروزخود را ایرانی نمی دانند
7:چرا انسان به فکر جدایی می افتد؟
8: ایا ازادی یعنی برداشتن چادر و روسری؟

نوشته شده توسط: Anonymous

عزیزان اقای محسن کردی مقصر نیستند

تا زمانی که فرد در افکار نژاد پرستانه غوطه ور باشد و تحمل دیدن زبان و فرهنگ و دین و مذهب دیگران را نداشته باشد مطمئنا چنین سخنانی را بر زبان خواهد آورد
آقای محسن کردی ازادی را دوست دارد آما آزادی که در آن چند اصل باید رعایت شود
آن چند اصل که به اندازه قانون خدا مهم است عبارت است از
1 : زبان و فرهنگ و رسانه و دانشگاه باید فارسی باشد
2:امکانات اول به مناطق کویری فارس نشین داده شود و بعد اگر رسید دیگر مناطق
3:حکومت در دست فارس ها باشد حال بر اساس ازادی اشکالی ندارد ابدارچی کرد و عرب بلوچ و ترک و . . . باشد
4:تاریخ متعلق به فارس و همه نشات گرفته از قوم فارس باشد

دوستان من ازادی و برابری از دیدگاه محسن کردی و امثال انها همین است و چون با سرنگونی این رژیم احتمال آن وجود دراد که دیگر ملت های ایران به حقوقشان برسانند می فرمایند باشه همین رژیم بماند

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در ضمن بهروز گرامی پیشنهاد میکنم نظریات خود را جهت درج به صورت مقاله بنویسید و برای سایت یا به ایمیل خود من بفرستید. elyar3@googlemail.com
در هر موضوعی که خود دوست داشتید. خوشحال میشویم.

نوشته شده توسط: Anonymous

من در ادامهٔ کامنت‌های قبلی‌ ام، اشاره‌ای چند به برخی‌ از تحولات ژئوپلتیکی در سطح منطقه‌ای کرده و "" تز‌ استعمار و مستعمره ""را از خلال این تحولات سبک سنگین خواهم کرد. با افزایش "" توان ژئوپلتیکی "" چین، ساختار قدرت نیاز به تبیین و باز تعریف مرز‌های آبی‌ این کشور را ضروری می‌‌سازد، " ژاپن " اولین کشور منطقه است که نیاز چین به این " سنجش قدرت " را در "" باز تعریف ژئوپلتیک منطقه "" احساس می‌کند. به همین دلیل "" تعارضات ژئوپلتیکی در مجموعهٔ ساختار قدرت منطقه‌ای نزدیکی‌ "" ژاپن و هند ""را در چگونگی‌ تعدیل، شکل گیری و کنترل این تهدید ژئوپلتیکی باعث خواهند شد. در منطقه اوروسیا، پوتین روسیه قادر به آوردن اوکراین به حلقه‌ "" اتحاد اوروسیا "" روسیه شده، "" سیاست خارجی‌ روسیه "" از بعد ژئوپلتیکی نیاز به کشور‌های پیرامونی دارد که از نظر """ اقتصادی ضعیف و از نظر سیاسی انعطاف پذیر "" باشند. مردم

اوکراین با آگاهی‌ به این واقعیت اتحادیه اروپا را به ‌خرس قطبی ترجیح میدانند و می‌‌دهند. در صورتی‌ که مذاکرات ایران با غرب شکست بخورند، تحولات ژئوپلتیکی که در بالا قید کردم ایران را وارد مدار خود خواهند کرد. لطفا دقت کنید که در دنیای گلوبال، آرایش نیروها به گونه‌ای است که یک کشور همزمان "" استعمارگر و مستعمره "" است. اتخاذ سیاست درست تعدیل و تامین منافع ملی‌ را بین طرفین ممکن می‌‌سازد، آزربایجان جنوبی مانند ارمنستان "" در "" خشکی محاصره "" شده و هیچ راهی‌ به دریا ندارد. ما با اتخاذ سیاست‌های درست، میتوانیم تبدیل به "" شاهراه ترنسپورتی "" بین غرب، شرق، شمال و جنوب بشویم بدون اینکه ظهور مان با اعلان جنگ به تنها کشوری باشد که ارتباط ما را با "" اروپا و دریای مدیترانه "" ممکن خواهد کرد، جناب "" Behrooz "" میخواهند ما تبدیل به "" ارمنستان "" شویم، در حالیکه تجربه " گرجستان " و " جمهوری آزربایجان "" به وضوح نشان میدهد راه دیگری و بهتری نیز وجود دارد. ...
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بهروز گرامی، با تئوریهای ﮔﻮﻧﺪرﻓﺮاﻧﻚ- سمیرامین - پل باران- و مانند اینها- مارکسیستهای جهان سومی- تا حدی آشنا هستم. حتی با نظر لنین مبنی بر اینکه اوکرایین عین مستعمره حکومت تزاری ست. حتی به سخن خودم حکومت پهلوی و اسلامی رفتارش با جنوب ایران عین مستعمره بود و هست. و حتی بدتر از آن. شاهرگ حیاتشان را به آنجا بسته بودند و بسته اند- و شاهرگ حیات مردم را بریده اند. من جنوب را زمان شاه هم دیده ام . مردمی که روی طلای سیاه زندگی میکردند اما خود فاقد یک توالت بودند. چه رسد به خانه و رفاه. ولی رفتار و شرایط برابر میتواند عاملهای جداگانه و متفاوت و متضاد داشته باشد. حکومتی که رفتارش مثل استعمارگر است هیچ دلیلی ندارد که همان استعمار باشد.

نه این حکومتها خودی هستند و از درون جامعه برخاسته اند و توسط خارجیها برایمان دولت سازی شده اند. و رفتار مستعمره مانند را با مناطق ملیتها دارند. که در تبعیض همه جانبه مشاهده میکنیم. من استفاده از مقوله حکومت تبعیضگر را که شامل همه انواع تبعیض در عرصه های مختلف میشود بکار میگیرم. در عین حال باید توجه کرد همه مسایل ایران به همه مربوط است. و همه ی نیروها حق تلاش و آزادی دارند.ما باید مسایل را در ایران عمومی حل کنیم. تا جلو جنگ داخلی و هرج و مرج و ویرانی و کشتار گرفته شود. نه آذربایجان میتواند به تنهایی مسئله اش را حل کند و نه کردستان. و نه جاهای دیگر. من مسایل آذربایجان و ایران را در مقالات خود توضیح داده ام خواستید میتوانید به آنها مراجعه کنید. این را هم اضافه کنم نظری که ملت فارسی زبان را استعمارگر میداند هنوز شناختی از مردم و حکومت و استعمار ندارد. و این دید در حل مسایل ایران فاجعه آفرین است. حکومت دیکتاتور و تبعیض گر خود دشمن ملت فارسی زبان است. هرچه در زمینه فرهنگ و رفاه در این رابطه میکند از وظایف حفظ فرمانروایی خود است. گروهایی از روشنفکران و تشکلهای سیاسی شونیست را نباید با ملت ستمدیده و سرکوب شده ی فارسی زبان یکی بگیریم. حداقل 90 درصد هر مردمی را زحمتکشان یدی و فکری تشکیل میدهند. اینان را با ده درصد و یا محافل شونیست نباید اشتباهی گرفت.
نوشته شده توسط: Anonymous

مسعود بارزانی رهبر کوردها بە عنوان موفقترین ربر تمام خاور میانە در سال 2013 از طرف روزنامەی http://www.independent.co.uk/ The Independent انتخاب شد مسعود بارزانی بە عنوان رهبری کە هم تعامل با غرب و آمریکا هم با تورکیە هم ایران و هم کشورهای عربی داشتە از طرف این روزنامە بە عنوان بهترین رهبر خاور میانە انتخاب شدە

http://www.independent.co.uk/voices/comment/middle-east-leader-of-the-y…

http://www.independent.co.uk/voices/comment/middle-east-leader-of-the-year-youd-be-surprised-9020089.html
نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر آقای بنی صدر ره رو راه مصدق بزرگ!!
ایشان به ما نشان داد که چه عفریت هایی در زمان حکومت پهلوی در ایران تربیت شده اند!
هم آنها که در 28 مرداد 1332 با اراذل و اوباش تاج بخش شدند در بهمن 1357 شاه را کنار گذاشتند و همه حکومت را از آن خود کردند.
حکومت فردی همین است و جز فساد و سرکوب محصول دیگری ندارد!
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد!!!
امیدوارم آزادی خواهان با هم متحد شوند و بساط ظلم و سرکوب و فساد را از کشورمان ایران بر چینند!!
زنده باد جمهوری مشروطه ایرانی.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی مجددا تشکر از صبر و حوصله شما در پاسخگویی , اگر هم از عبارت " فریب باند مهران بهاری " رنجیده خاطر شده اید صمیمانه پوزش میطلبم , اما عبارت " خون گریستن " هم نشان دهنده میزان ارادت نه تنها من بلکه بسیاری از دوستان به شخص شماست . برای من هم سخت است پذیرفتن اینکه چگونه , کسی که طی مصاحبه های فراوان به ان زیبایی از حکومت ملی رهبر فقید آذربایجان , پیشه وری , دفاع نموده است , فردی که اینگونه با پشتکار در مقابل راسیست و فاشیست عریان ملت فارس ایران , میایستد و تمامی ناسزاها و فحشها را به جان می خرد و از حقوق ملتمان با قلمش دفاع میکند , به کسانی که دشمن ملت آذربایجان هستند و با وقاحت تمام نام " آذربایجان " را اختراع استالین میدانند , اعتماد می نماید و گاها تحت تاثیر آنان قرار می گیرد .

نوشته شده توسط: Anonymous

حسن جان شما در انتخاب اولویت هویت و ایدئولوژی مشکل دارید، یک روز آذربایحانی آذربایحانی هستید و روز دیگر به ایدئولوژیتان اولویت می دهید و مثل این نوشته تان با اتکاء به تاریخ جعلی پانفارسیسم دربار پهلوی بر علیه ملت ترک و حکومتهای ترک قلم فرسائی می کنید، ولی نباید فراموش کنید که در وحله اول هویت و زبان مادری شما در بین خانواده تان شکل گرفته و هویت ایدئولوژی را بعدآ کسب کردیده ائد، دین و ایدئولوژی انسان برحسب تکامل اجتماعی قابل عوض شدن است ولی شما هرگز نمی توانید یک فارس زبان باشید، مگر اینکه بخواهید دوباره از یک مادر فارس متولد شوید، و علت برخورد دوگانه و اسکیزوفرنی شما در نوشته هایتان نشأت گرفته از عدم تشخیص اولویت سرچشمه می گیرد، اگر علل شکست عباس میرزا را در مقابله با روسها و عدم حمایت پانفاسیسم را در جنگ قفقاز مطالعه فرمائید متوجه علت واقعی فروپاشی دربار قاجار خواهید بود،

نوشته شده توسط: Anonymous

ای کاش جناب بنی صدر کمی به گذشته خود فکر کند که باعث یکسری بدبختیهای این ملت ایشان بود که ادعای روشن فکری میکرد.
من نمی دانم با چه رویی هنوز هم از اعمال خود دفاع میکند

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، کیانوش توکلی، گویش درست و نام درست این تازه درگذشته در زبان روسی (میخائیل تیموفیویچ کالاش نیکوف) است که با خط روسی این چنین نوشته می شود: (Михаил Тимофеевич Калашников) همچنین تیربار کالاشنیکوف چون در سال ۱۹۴۷ ساخته شده است AK47 نیز نامیده می شود که سرواژه: (آفتامات کالاشنیکوف ۱۹۴۷) است که با خط روسی این چنین نوشته می شود: (Автомат Калашников 1947) البته این تیربار با الگوبرداری از یک تیربار آلمانی که در سال های پایانی جنگ جهانی دوم ارتش آلمان به کار می برد ساخته شده است که گفته شده است آدولف هیتلر هنگامی که آن را دیده بود نام آن را تفنگ هجومی (Sturm Gewehr) گذاشته بود!

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته آقای ناصر کرمی، نوشته ایست، فاقد ارزش علمی، و بدون پشتوانه منطق. تفکر نژاد پرستانه، یک جانبه و خصمانه او بقدری، عقب مانده و تنفر آور است، که ارزش خواندن ندارد. کینه و نفرت او نسبت به انسان ترک، به حدی است، که اگر قدرت داشته باشد، برای قتل عام ترکان جهان، کوره های آدم سوزی بر پا کرده همه را یک به یک میسوزاند. چنین تفکر نژاد پرستانه و فاشیستی که آقای ناصر کرمی آنرا با بیشرمی تمام، در ملا عام تبلیغ و ترویج میکند، ایران را به یک در گیری خونین، و قتل و کشتارهای قومی سوق میدهد. اما آقای ناصرخان باید این را نیز بداند، که دود آن در وهله اول بچشم خود ایشان فرو خواهد رفت، آنوقت خواهد فهمید که تبلیغ نفرت علیه انسان و تبلیغ نژاد پرستی یعنی چه! در یک چنین حالتی دیگر پشیمانی نیز برایش سودی نخواهد داشت. آنوقت حالش را خواهم پرسید. آقای کرمی با نادانی تمام ، سبک سرانه فکر میکند، چون در بعضی

کشور های اروپائی جو ضد ترکی حاکم است، پس ایشان نیز مجاز است که هر خزعبلاتی بذهن عقب مانده، و نژاد پرستانه اش میرسد، نثار ترکان بکند، درصورتیکه چنین جوی فقط ظاهر قضییه است، و کلاف سیاست خیلی پیچیده، و ژرفتر از آنست، که او بتواند تصور بکند. و در حقیقت غبار اندکی از آن به ذهن وی خطور میکند. آقای کرمی روزی از گفته ها و تبلیغات راسیستی خود نسبت بترکان پشیمان خواهد شد. و خواهد فهمید، که نفرت به انسان راه به جائی نمی برد. اگر چه آن روز دیر خواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

superb!

نوشته شده توسط: Anonymous

یاشاسین آقا محمد خان قاجار

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب Behrooz برای بار دوم بازهم توهین کرده اید .در صورت ادامه بلوک خواهید شد و برای مدتی از کامنت گذاری محروم خواهید شد.

هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادنه نقد، نظر، خبر، تفسیر، تحلیل و... بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.