Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

با درود بی کران به شاعر آزاده و آزادیخواه ایران زمین، دکتر اسماعیل خویی
لطفا لینک فیلم این سخنان آقای خویی را بگذارید همه ببینند

نوشته شده توسط: Anonymous

ناشناس و متد فرار به عقب! اين جناب ناشناس هر كه هست به دنبال قطع شيوه گفتگو و براى يك جنگ تمام عيار داخلى در ايران است. اين متد بخشا روسى (در سركوب غير روسها در شوروى سابق)، بخشا صربى (در سركوب غير صربها در يوگسلاوى سابق)، بخشا فأرسى (در سركوب غيرفارس ها) توسط دولت ايران كه هنوز به حيات خودش ادامه ميدهد، بسيار شباهت دارد. اين ناشناس با توسل به اين شيوه ميخواهد ايران نيز در آينده به پسوند "سابق" مزين شود. اين حماقت هزينه هاى بسيار سنگين انسانى را به مردم ايران تحميل خواهد كرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

مرکز آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی...الهی الهی قمر بنی هاشم گردنتون و کمرتون رو بزنه که دارید فتنه می کنید...این چه آماری ؟ چرا آمار غلط بیرون میدید و مردم یارانه خور رو درصف عابر بانک ها ناراحت می کنید؟ آخر پدر و مادرتون چه لقمه حرومی رو گذاشتن دهنتنون ؟نکنه به جای گوشت گوسفند ذبه اسلامی گوشت خوک یا گوره خرمونده خورشتی بهتون دادن ؟ مرده شور برده ها ...که اینطور باعث میشد سیل دعا رونه گور خمینی و جنازه متحرک علی خامنه ای و آخونده هاش بشه؟..آخر چرا آدم نما "آخوند" آزاری می کنید و به اقتصاد مال خره شون توهین می کنید؟ کجای این همه در صد مردم بیکارن و بثیه درصدشون کار و مشغله دارند ؟ لالقل یه آماری میدید بیرون بنویسید از صددرصد ایرانشینان بالغ چند صدشون باکاربیکارن و چند درصدشون بیکار بیکارن و چند درصدشون هنوز خبر ندارن که بیکارن !!

البته خیلی ازاین بیکاران که دارید ناله می کنید کلیشون کلیه و کبد دارند که اگر لطفی کنن و یه تکه شو بفروشن شاید یه پیکان پوسیده بهشون بدن که برن مسافرکشی و مثل گنجشک ها نزدیک هم نشینن و چشم چرونی نکنن و نقشه دزدی و کلاهبرداری نکشن ....یه چندذ تا باجه ثبت نام فروش کلیه و کبد راه بندازید ....چیه میگید که فروش مغزو غیرت هم می خواید بهش اضافه کنید...نه جون شما نمیشه ...همون کبد و کلیه خیلی خوبه که فت و فراونه ...مغز وغیرت در اون مملکت خیلی کمیابه و خیلی گرونه و اگر هم باشه متاسفانه خیلی هاش در زیر خاک قبرستون هاست !
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سیب، جناب بی نام درست می فرمایند، بحث با پانفارسیسم بی نتیجه است، زیرا پانفارسیسم با مغزی کنسرواتیو یک نمونه نادر و استثنائی در تاریخ بشریت است، اگر تبلور تمام قوانین دموکراسی دنیا را از مونتسکیو گرفته تا به امروز را تبدیل به یک میخ بکنی و آن را بر کله پانفارسیستها بگذاری و با یک پتک ده کیلوئی بر سر میخ بکوبی تا میخ دموکراسی در مغز اینها فرو رود، باید مطمئن باشی، بعد از اصابت پتک، پتک کمانه کرده و به صورت خودت برگشته و صورتت را داغون خواهد کرد و میخ دمکراسی نخواهد توانست حتی کوچکترین خراشی در مغز پانفارسیست ایجاد کند،

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام برشما وتشکرازپیام روشنگرتان،باوچوداینکه بارها باستادگرامی آقای توکلی مسئول اصلی سایت گرانبها ودرواقع محل تمرین دموکراسی، یعنی ایرانگلوبال بارها توضیح داده شده است که اگر نه همه ولی بیش از90 درصدخبرهای آقای اقبالی دروغ ،چعل ،/پهلوان پنبه ای وخودنمائی گری .... منتها درلباس مبارز صف اول!!!که خوداقای اقبالی بخودش لقب داده است.امیدوارم توکلی گرامی بیشتردرامرخبرهای دروغ وجنجالی نظارت داشته باشد موفق باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم قزلو
تشکر مرا برای این مقاله صریح و منطقی و نیز برای مواضع عمیقا انسانی و متعهدتان بپذیرید .
این نامردمان فقط یک تفاوت موضعی با دشمن فرزین دارند و آن اینکه قدرت اصلی را در ایران
به دست ندارند ،بجز این در ماهیت یکسانند .
اینان از یک پاسخ منطقی به صدها انتقاد ایرج مصداقی میگریزند ولی در هتاکی و لجن پراکنی
به کسانی که یک عمر به سلامت و شرافت زیسته یا مبارزه کرده اند(اگرچه شغالند )تظاهر به
شیری میکنند.
ولی کم نیستند مردمانی که خوب وبد را از یکدگر بر راحتی باز میشناسند و اینان را آنچنان که هستند
و نه اینچنین که مینمایند ،میبینند .
من نیز قدردان نزاکت ،انسانیت ،منطق و شجاعت شمایم و یک عمر حیات سرفراز شما را بزرگ میشمارم.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان سخنانی می گویند که در هیچ فرهنگنامه حقوقی و سیاسی یافت نمی شود. دمکراسی در نقاب استبداد و آزادی در نقاب سرکوب است این. "بیگانگان"، "اِشغال کشور"، "فاشیست ها" همه قیاس مع الفارف است. ایران در اِشغال بیگانگان نیست، برعکس، این حکومت بسیار هم آشنا است و از دل فرهنگ همین مرز و بوم برآمده است. تبدیل بخشی از جامعه به "بیگانه" دعوت به پاکسازی و تصفیه، و سردادن ندای متحجر "اصالت" است. آن هم در عصر سراچه ترکیب فرهنگ و جهان! فرهنگ دموکراتیک، فرهنگ گفتگو و گفتمان عدم خشونت است. خشونت زبانی دستکمی از خشونت فیزیکی ندارد. پای جفرسون و میل را هم به کام خشونت طلبی و خشونت-شیدائی خود نکشیم. در پس پشت نقاب دمکراسی خواهی شیدای خشونت، همان چه پنهان است که سعی در نقد و تغییر آن است. به صرف مخالفت با خشونت حاکم؛ دستآویز و دستار از خشونت ساختن، دور باطل تاریخی است که ما مدام در تکرار آن هستیم. فرانسه کجاست

نوشته شده توسط: حسن گلسفیدی

سلام
ممنون قرچه لو گرامی آزاده و مستقل
امیدوارم دوستان ضد دیکتاتوری آخوندی، نقشه جهانخواران را هم در نظر داشته باشند. از غرق شدن در مبارزه ضد استبداد، همسو با نقشه جهانخواران نشوند.همانطور که شاهد هستیم غرب از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر بوسیله انسانهای اکثرا فداکار و مبارز جهان سوم استفاده میکند علیه رژیمهای که کنترل مستقیم ندارد. از طرفی خودشان از دیکتاتورهای منطقه ( عربستان،بحرین،و...) پشتیبانی میکند و همچنین از آزادی بیان و افشاگرانه انسانهای آزاد غربی مثل جولیان اسانژ، برادلی مانیگ وادواد اسنودن و... را زندانی و خطرناک و ضد ملی بخورد مردم عادی غرب معرفی می کنند !!!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب seeb در این جنگ رسانه پانترکها زیاد درگیر نشوید چون به همین بهانه تعداد کامنتها را بالا می ببرند و مطالب سخیف و فاقد ارزش علمی خود را به بخش ویژه می فرستند و تا مدتی بعد هم در معرض دید است اجازه بدهید مطلب مهلتش سر برود و حذف شود مطمئن باشید از همانجا یکراست به زباله دان تاریخ منتقل خواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اینرا یکبار به کمک دوستان روس خود قصد انجامش را داشتید که به وسیله ایرانیان آذربایجان و ارتش ایران رویایتان به کابوس تبدیل شد . حالا هم بروید شمال ارس به کمک علیف و دیگر ماموران ک گ ب سابق شاید جلوی ارمنستان کوچک بایستید و قرباغ را پس بگیرید . مقابله با ملت هفتاد میلیونی ایران پیشکش !

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای سعید تبریز لی
اگرفارس ها این چنین که تو می گویی باشند بدان که خودت و همه اذری ها هم از تخم همان کوروش و سینه همان زنانش هستی . یا نمی دانی و یا خودت را به ندانستن زده ای .
ضمنا ادم فهمیده با هیچ ملتی چنین نژاد پرستانه صحبت نمی کند . بین شما ها که به اشتباه خودتان را ترک می دانید چاقو کش پیدا نمی شود ؟ کمی انصاف و کمی وجدان هم خوب چیری است که تو نشان دادی که نداری .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آالیار, کسی که صدای حق یک ملت 35 میلیونی را بایکوت کند, چگونه می تواند دموکرات باشد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

بنده به عنوان یک فرزند آزربایجان بنا به فتوای آقای اقبالی چون از ترویج فرهنگ بیگانه فارسی در وطنم آزربایجان به شدت ناراحت هستم باید چاقو بدست هر فارسی را که دیدم قلع و قمع کنم. این منطق روشنفکر فارس است. اصولا از سینه زنان کوروش و ایران و ساسانی و غیره جز این انتظار نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

از روزی که سینما رکس را آتش زدند تا به امروز بردند و کشتند و تجاوز کردند , حالا افرادی مثل شما می خواهید مردم چه کنند . اگر حرف از دموکراسی و azadi می زنی حد اقل حرفهای جفرسون و استوارت میل را بخوان که چه می گویند . وقتی فرانسه در اشغال نازیها بود , آزادی خواهان چه کردند ,جنگیدند و یا در کافه ها فاشیست ها را ارشاد کردند .

نوشته شده توسط: Anonymous

دورود به اسمعیل خویی که بدون ترس می گوید , جوانان ایران باید آماده شوند که کشور خود را پس بگیرند . جوانان ایران سه راه پیش رو ندارند . یک, رژیم را سرنگون کنند ,دو , به هر ترتیبی مهاجرت کنند و یا سوم با استمرار رژیم اسلامی در ایرانی که تماما به کویر تبدیل شده با فقر و ذلت زندگی کنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

هرمس گرامی - یادم می آید که زمان انقلاب هرجا که یک ساواکی را میدیدند، لحظه آخر زندگیش بود. بسیاری از ماها اگر هم در آن اعدامهای انقلابی شرکت مستقیم نداشتیم، مشوق آن بودیم. بسیاری از ماها از اعدامهای انقلابی حمایت کردیم و اعلامیه های انقلابی نوشتیم و خواهان اعدام این و آن شدیم. تا آنجایی که من نوشته های آقای اقبالی را دنبال کرده ام، ایشان الان میگویند که مخالف اعدام هستند ولی همین ایشان در عین حال برای هر خبر یک اعلامیه انقلابی می نویسند و مثلا همین جنایت را وظیفه ملی میهنی مینامند. این نشان میدهد که ایشان واقعا و در عمق تفکرات خودشان تغییری نداده اند و هنوز هم موفق اعدام و کشتار هستند. من قبلا هم برایشان نوشته ام که ترس من این است که اگر ایشان به حاکمیت برسند، چوبه های دار را برپا کنند. الان بار دیگر مینویسم که متاسفانه ایشان با اعلامیه هایی که قبل از هر خبری می نویسند، مشوق فرهنگ خشونت و

نفرت و کشتار هستند و این هیچ ربطی به دمکراسی ادعایی ایشان ندارد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

گرامی، اینکه «هر کس اخبار آذربایجان را پوشش دهد دموکرات است وهرکس ندهد دموکرات نیست» ؛ درست نیست. دموکرات بودن به این معنا نیست که هرکس با من است پس دموکرات است. فرد آزاد است خودش انتخاب بکند که چه دوست دارد و چه ندارد. آنها آزاد هستند در پوشش دادن یا ندادن. ولی وقتی من و شما نظر مخالف داریم در برابر نظر موافق آنرا هم ضروری ست که منعکس کنند. و نظر و فکر را حذف نکنند.من به سایت آذربایجان همین حالا نگاه کردم و این نوشته ها آنجاست. ولی از نظر من بر خلاف نظر شما اینها دلیل دموکرات بودن نیست:تجمع پنج هزار نفری مردم در زنجان-اعتراض سازمان‌های مدافع حقوق بشر به حکم اعدام ۴ شهروند عرب ایران-در اهواز جو پلیسی حاکم است-تظاهرات در اهواز و افزایش تعداد بازداشت شدگان-ده ها نفر از مردم عرب خوزستان دستگیر شدند-

سازمان عفو بین‌الملل خواستار لغو حکم اعدام پنج عرب ایرانی شد-روز هفتم اعتصاب؛ دادستان تبریز: “هنوز نمرده اند؟!”-اعتصاب غذای ۵ زندانی زندان مرکزی تبریز-بزرگ مرد تورکمن از میان ما رفت! – اطلاعیه کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن.اینها از جمله مطالبی ست که این سایت کوچک در مورد آذربایجان و دیگر ملیتها درج کرده است. که در ص اول و بخش اجتماعی وجود دارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اتفاقا مرحوم بهمن مفید هم در نمایشنامه شهرقصه به ضرورت یادگیری زبان انگلیسی اشاره کرده است، آنجا که میگوید « توی این شهرقشنگ،‌ هیچ کاری هرگز بی انگلیسی نمیشه....شما الان خودتون محض امتحان برید پهلوی خرس. بهش بگین جناب رمال، شوما کلفت نمیخواین؟»
مهناز جون هم باید برن پیش خرس به عنوان مدرکی برای اثبات فرمایشاتشون!

نوشته شده توسط: Anonymous

ریشه این وظیفه ملی میهنی بسوزد که هرچی می کشیم از همین تفکرات و ادبیات حماسی خشونت است. جوانی 18 ساله را باید با گفتگو به دنیای مدرن دعوت کرد نه با چاقو او را کشت. این کار کجاش انقلابی و وظیفه ملی میهنی است؟ دمکراسی به شرط چاقو است این! ستایش خشونت به نام وظیفه ملی میهنی مضحک است نه خبررسانی. به ویژه که از صحت و سقم واقعه نیز خبری ذکر نشده است و معلوم نیست از کی تاحالا، به فرض تائید خبر-که معلوم نیست- چاقوکشی به وظیفه ملی میهنی و دفاع از دمکراسی و حقوق بشر و کنش سیاسی بدل شده است. این نوع وظیفه ملی میهنی همان خشونت ورزی ناب انقلابی است و آب تطهیری بر آن است که، هدف وسیله را توجیه می کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آ الیار , از این شاخه به آن شاخه پریدن و بحث را عوض کردن فایده ندارد. شما به آقای والائی نوشته بودید که سایت های آزربایجانی دموکرات نیستند, دگم و منجمد هستند و از این حرفها. من هم به جناب عالی خطابا نوشتم, برای نمونه یک سایت از طیف کومونیستها و چپ ها حتی آنهائی که خودشان را ازربایجانی مینامند, به من نشان دهید که ازروی دادهای حرکت آزربایجان یک کلمه بنویسند. آیا وجود کومونیستها هم ضروری است یانه, بحث من نبود.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

َAnonym گرامی، چپ هم ضرورت دارد که «دموکراتیک» عمل کند. هم راست. هم چپ. و هم میانه. راه بهتر دیگری وجود ندارد. هر جریانی که عمل نمیکند نشانه ی عقب ماندگی و استبداد است. ریشه ی آن نیز خود جامعه است ، که از خانه و مدرسه و محیط کار گرفته تا سیاست و فرهنگ و اخلاق و تفکر را در بر میگیرد. این طناب دار باید از جا و جاهایی بریده بشود. وگرنه ما را خفه میکند .در غیر این صورت خروج از دایره ی استبداد و دیکتاتوری میسر نیست. و همه تلاشها و زندگیها برباد خواهند رفت. صدها و هزاران سال است که همه چیز برباد رفته. دیگر بس است. خمینی را هم این «زخم هزاران ساله» برایمان هدیه کرد. نیاز داریم حداقلها را عمل کنیم. بکوشیم تا ممکن است از خود شروع کنیم. شاید برای مشکلاتمان راحلهای جمعی- موقت- آزمایشی- پیدا کنیم. شاید در طی زمان به نتایج اساسی برسیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب DINAT، چنانچه شما به مدت 21 سال تدریس زبان انگلیسی نموده اید دلیل بر آگاهی شما بر تمامی مشکلات جامعه جهانی و متخصص در طرح و برنامه ریزی برای حل آنها نمی شود. آیا بهتر نیست که بجای به تمسخر گرفتن یک پیشنهاد و پیشنهاد دهنده آن، ابتدا به وجود چنین نیازی در جامعه فکر کنید؟ مثلا آیا شما تا به حال از مرز یک کشور به کشور دیگر رفته اید تا ببینید که انسان با ندانستن زبان آنها برای حل مشکلاتش بمانند یک انسان کور و کر خواهد شد و اگر زبان مشترکی وجود داشته باشد این مسایل حل خواهد گردید؟ در اینجا صحبت از کمبود و نقصی است که در سیستم ارتباطی جامعه جهانی مطرح است و پیدا نمودن راه حل آن و به مرحله اجرا گذاشتنش کار یک سال و دو سال نیست و ممکن است چند صد سال و یا چند نسل طول بکشد تا بتوان امکانات و تسهیلاتش را فراهم نمود و مردم هر کشور آماده پذیرفتن و فراگیری آن گردند. درست ا ست که

مردم چین و ژاپن با نبودن زبان بین المللی پیشرفت قابل ملاحظه ای نموده اند، چه بسا اگر زبان مشترک وجود داشت این پیشرفت ها نه تنها در آن کشورها بیشتر میشد بلکه دیگر کشورهای جهان هم به صورت بهتری راه ترقی و تکامل را می پیمودند.
در حال حاضر زبان انگلیسی تا میزان زیادی وارد عمل شده و جایی در حد قابل قبول و جهانی در بسیاری از کشورها برای خودش باز نموده است. به همین دلیل هم است که نه تنها شما بنا به نیازتان آن را آموخته اید بلکه برای آموزش به دیگران و منبع درآمدی برای خودتان بکار می برید. تعجبم از این است که با این طرز تفکر منفی که شما دارید چطور می توانید به شاگردان خود انگیزه برای آموختن انگلیسی بدهید؟ آیا فکر میکنید که این فقط شما بودید که نیاز به این زبان داشتید؟ و یا فکر میکنید که فقط شما بودید که استعداد فراگیری آن زبان را داشتید؟ شاید هم به علت تسلط به زبان انگلیسی مشکلی که دیگران دارند شامل حال شما نمیشود
همانطور که یکی از نظر دهندگان نیز نوشته است طرح زبان مشترک کار امروز و دیروز نیست و حد اقل از صد سال پیش مطرح بوده و ادامه خواهد داشت و اینجانب اطمینان دارم که زمانی خواهد رسید که به مرحله اجرا در خواهد آمد. ما نباید فکر کنیم که تمامی انسان های روی کره زمین در فکر ساختن توپ و تانک برای نابودی دیگران هستند و یا از زبونی و ناتوانی از راه پاچه خواری دیکتاتورها در راه کوتاه نمودن عمر مردم کسب درآمد می کنند، بسیاری هم هستند که شبانه روز در جستجوی شناخت موانعی که بر سر راه ترقی و توسعه اجتماعی قرار دارد و پیدا نمودن راه حل برای تسهیل نمودن زندگی آنها هستند.
کامنت دوازدهم در زیر این مقاله را نیز اینجانب گذاشتم که فراموش نموده بودم تا اسم اصلی خودم را بنویسم و با نام مخفی ظاهر شده است.
به امید روزی که آموزش خرافات و خرافه گرایی در مدارس جایش را به آموختن موادی بدهد که بتواند موانع را از سر راه ارتباطات نوین، سازنده و مثبت در جامعه جهانی بدهد.
نوشته شده توسط: Anonymous

گزارش بولتن نیوز سایت جمهوری اسلامی در همین رابطه طرح زبان انگلیسی فارسی مهناز هدایتی را بخوانید جالب هست
http://www.bultannews.com/fa/news/161910/%D8%B3%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%85…

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

نوشته ی خوبی ست پیرامون محیط زیست زنجان. دست نویسنده و منتشر کننده درد نکند. با سیاستهای غلط دریاچه اورمیه را تقریباً خشک کردند و حالا دارند با همان غلط کاریها «شهرها» را خشک میکنند! آدم به هر گوشه ی این خراب آباد می نگرد یکی را از دیگری آبادتر می یابد . براستی در این کشورداری هر سوراخ سمبه ای مثل هر کس و هر چیزی برای خودش یک تراژدی غیرقابل وصفی دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آ الیار یک عدد سایت یا وبلاق از کومونیستها و یا چپهای ایران و آزربایجان را که شما دموکرات مینامید به ما نشان بدهید که رویدادهای حرکت ملی آزربایجانی را درج میکند.
برای نمونه: راه توده

راه کارگر

پیک نت

پیک ایران

آزر آنلاین

طرحی نو

حزب سوسیالیست ایران

حزب کومونیست ایران
و و و و و و و و و و

نوشته شده توسط: Anonymous

خیانت کامل را شما ها اول به بختیار کردید و دوم به ملت و کشور ایران کردید. از ۳۵ سال گذشته نیز پادوی رژیم اخوندها بوده اید. شماها فقط با کودتای مصدق و شاه خود را از دنیای روز کنار زده اید. در کل شما با نفرت زندگی و فکر میکنید و هیچوقت شما ها ملی گرا نبودید و مصدق را برای تمام اهدافتان پرچم میکنید و کرده اید ولی هیچوقت مثل مصدق فکر نکرده اید. خیانت سنجابی و بازگان و فروهر و یزدی و بنی صدر و بقیه قبر ایران را کندید و ۳۵ سال است که فقط از کودتای شاه میگویید ولی تمام این ۳۵ سال نه شاه بوده و نه کس دیگری. پس چه کاری کرده اید جز گلایه و نفرت از شاه مرده و درجازدن در گذشته نبوده \چه بوده؟

نوشته شده توسط: Anonymous

صالحی ؟ صالحی ...نخند دیگه ...و اگر می خندی و خندت هم گرفته ..اینجوری نخند واونم در مقابل خبرگزاران نخند ...مردم امت آخوند دوست شاید از خندیدنت یهو بفکر بیفتن که داری بهشون می خندی ....اونقت حیال می کنن یه چیزی شون هست که داری بهشون هی می خندی و بعد برات بد میشه ها ...یه حونه چند طبقه نارمک تهرون بهت نمی دن ها ! یالله غریبه نیست اینحا یواشکی بگو بما که چقدر آیت الله پوتین بهت رشوه داد که بهش سفارش چند تا پوستین گرگ "نیروگاه اتمی" به روباه روسی دادی؟..باز داره می خنده هرروهر و گروگر...مرض ..ناقلا بگو چقدر داد که کلی معادن ایران هم اسمش کردی؟ بگو دیگه ناقلا؟..الله اکبر هی داره می خنده ....چی هی می خندی ؟..نفهمیدم ...هشت سال چیه که میگی !! میگی همشون هشت ساله که نعشن ؟ من این رو نمی دونستم ...

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اين خبر ٣ بار در سايت كذاشته شد

نوشته شده توسط: Anonymous

مگه خلی جانم ؟ مگه کله خرخوردی؟ اینها رو در زندون جمع کردی که چی بشه؟ چه بخوای چه نخوای عربه می خواد ریشت رو بگنه همانطور که ریشه ایرانی ها رو تا آخر داره می کنه..عربه نتنها مناطق اشغالی اسرائیل زده رو مال شون میدونه بلکه تمام کره زمین رو هم می خوان مال خودشون کنن...زندون کردن اینها کلی خرج خورد و خوراک و نگه بانیشونه اونم در زمانی هواپیماهای بی سرنشین ارزونه ارزون هر انگلی رو کره زمین رد یابی می کنه وامشی می زنن آخه اینها رو جمع کردید در زندون ها که چی بشه؟ ...ولشون کنید اینها رو که برن بندال سفارت جمهوری ولایت فقیه نشین ایران بشن و خرجیشون از اونها در بیارن.......ومخارج کلان زندون بانیشون هم رو خرج ساختمان های جدید سازدر منطقه اشغالی کنید...!!

نوشته شده توسط: Anonymous

""" و کسی‌ با ترس و لرز به جائی نرسید """ بارگاس یوسا، من فلج به دنیا نیامده بودم، هر وقت خواستم روی پاهایم بلند شده راه بروم، سیل هشدارها که بپا نیفتی گوشم را کّر کردند، حتی صدای رعد و برق نیز به پایه صدای دلخراش این هشدارها نمی‌رسید، یادم میاد ۱۰ سالم بود و هنوز "" چهار دست و پا "" روی زمین خودم را می‌کشیدم، بچه هایی که ۳ ساله بودند کوچه و خیابان دنیای بازی آنها بود، و من حتی قادر به سرک کشیدن به کوچه نبودم، فلج فکری پدر و مادرم دنیای من را به زندان حیات خلوتمان تبدیل کرده بود، روزی بچه همسایه بالای پشت بام کتاب "" ماهی‌ سیاه کوچولو "" با صدای بلند میخاند، از جسارت ماهی‌ سیاه کوچولو مات و مبهوت شدم، ناگهان دریافتم تنها راه برون رفت از این زندان، پشت کردن به افکار پدر و مادرم بود که وجودشان را ترس تعریف میکرد، من دیگر آن بچه مفلوج نبودم، امروز با خودم فکر می‌کنم اگر

مردم "" جمهوری آزربایجان "" نیز پدرانی مثل پدر من داشتند آیا امروزکشوری به نام "" جمهوری آزربایجان "" در بین کشور‌های دنیا وجود میداشت؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

عزیز لوالی، با احترام به احساسهای پاک و انسانی شما، و تلاشهای فرهنگی و سیاسی تان، خوشحالم که شما و دیگر دوستان آذربایجانی این امکان را دارید که خود مستقیماً نظرات و آرزوها و احساسهای درونیتان را در سایت ایران گلوبال مطرح میکنید. ایکاش همچو امکانی در سایتهای آذربایجانی هم فراهم بود که همه، یعنی نه تنها آذربایجانی های موافق با نظریات یک سایت، بل همه اندیشه های موافق و مخالف، و همینطور ، حتی فارسی زبانهای موافق و مخالف، نیز می توانستند هرچه دل تنگ شان می خواست با دیگران در میان میگذاشتند. روشنتر بگویم، این سایتهای آذربایجانی نیز " خصلت دموکراتیک» پیدا میکردند. آنوقت قلمزن ، کوشنده ی سیاسی، و حتی جو عمومی جامعه ی ایران در داخل و خارج، شاهد «فضای دموکراتیک در آذربایجان، و خصلت دموکراتیک مبارزان» بود.

و این «امید» به وجود میامد که اگر روزی « آذربایجان » خودش اداره ی امورش را توسط مثلاً «دولت منتخب خود» اداره بکند این دولت میتواند به احتمال زیاد « یک دولت دموکرات» یا دموکراتیک باشد. اما متأسفانه وضع ما آذربایجانیها، چه در سایتها، و چه در اندیشه هایمان، با فاکتهای زیاد و عیان ، چنین نیست. ذهنها به استبداد و دیکتاتوری بیشتر نزدیکند تا به دموکراتیسم. و بر این اساس، به احتمال زیاد دولت مان هم میتواند «دولتی دیکتاتور» باشد. پرسش: چکار میتوان کرد که گرفتار دیکتاتوری نشد؟ چگونه میتوان به برپایی یک «دولت دموکراتیک» امیدوار بود. و حتی به آن رسید ؟ در شرایطی که «ذهنها» در چهار دیواری استبداد، بر پایه ی وضعیت دیکتاتوری و استبدادی عمومی جامعه، یخ زده است؟ اندیشه های « ترکیسم» و «بوزقوردیسم» آیا این توانایی را دارند که ما را به « دولت دموکراتیک- با عدالت اجتماعی» ، برای 99 در صد مردم یا ملت فقیر و ستمکش و زحمتکش آذربایجان، برسانند؟ یا میخواهیم فقط « دولت خودی» داشته باشیم و هیچ مهم نیست که مستبد و دیکتاتور باشد یا دموکرات؟ شما بهتر میدانید که اگر حکومتی خودی با خصلت استبدادی و دیکتاتوری سر کار بیاید همه این آرزوهای پاک و انسانی شما و مانندهای شما مثل حامد ایمان که من با نوشته های احساسی و پر شورش آشنا هستم، لگدکوب شده و چه بسا دارندگانشان را نیز جسماً نابود کنند. سئوال: چکار میتوان کرد که به این سرنوشت گرفتار نشد؟ میخواهم این مسئله را برای برخی دوستان آذربایجانی که «احساسات» را مطرح میکنند ، پیش بکشم که آیا زمان آن نرسیده است که از شورها به «تعقل» گذر کنیم؟ دو مشکل اساسی پیش پای ماست: 1- چگونه میتوان به دولت خود رسید؟ 2- و چگونه میتوان به آن «ماهیت دموکراتیک» داد؟ این دو مسئله جدا از هم نبوده و در پیوند با هم میتوانند حل شوند که دومی کلید اولی ست. دیگر اینکه توجه شما را به اسامی نویسندگانی که خودتان ذکر کرده اید جلب میکنم کدام یک از آنان در زندگی و کار و هنرشان بر اساس « تعقل» نزیسته و نکوشیده و ننوشته اند؟ تا جایی که من با آنها آشنا هستم «هیچکدام». ما در آذربایجان پیشه وری و دیگران را داریم که علی رغم برخی اشتباهات دورانش با تعقل کار کرده، و در عرصه هنر نیز خیلی ها را داریم که « تعقل و احساس» را در هنرشان مثلاً در داستان و شعر نشان داده اند. مثل صمد و اوختای و دیگران. هر چیز درجای خود برای رهایی ما از تبعیض و دیکتاتوری و اداره ی امور خود لازم و ضروری ست. هم سیاست و هم شعر و داستان و دیگر هنرها. هیچ چیز را نباید و نمی توان کنار گذاشت و یا حذف کرد. هر هنری را ، در حد فراخیش ، میتوان برای راحتی و بهزیستی و آزادی مردم به کارگرفت. به امید تلاشهای قلمی شما.
نوشته شده توسط: Anonymous

هی می گفتی میخوام برای یکبار هم شده بیرون زندون رو ببینم ...حالا می زاریم برو بگرد و تماشا کن ....یالله دیگه جول و پلاست رو جمع کن برو بیرون زندان تماشا کن .....یه خورده خیابون ها برگرد ....چند تا ساندویچ گندیده گرون قیمت با سوس چرب و چیلی مونده بزن ..جماعت صف بسته جلوی در عابر بانک ها برای یارانه گرفتن و صف گوشت و مرغ و گله گله اتومبیل های شتاب زده و گردان میلیونی بیکاره های باکار... و بیکارهای بیکاردرحال حرکت ...و معتاد های کنار خیابون ها رو تماشا کن ...قول بهت میدیم که فوری خودت با پای خودت بر می گردی زندون که اینها و اونها رو لااقل دیگه نبینی !!...ولی متاسفانه برای اونهائی که بخاطربهبود وضع مالی و فرهنگیشون راهی زندون شدی چشمت رو دور دیدن و برای آخونده سوپردولوکس روحانی بنفش رنگ زدن و رقصیدن ولی در اون زمان در زندون بودی و نمی تونستی باهاشون برقصی ...!!

نوشته شده توسط: Anonymous

ولم کن بارگاس یوسا، ولم کن. دیگر شعر ضمیر جهان نیست. برای ما ضمیر جهان آن چمدان کوچک و آبی می باشد. چمدانی پر از زبان مادری و هویت و اندیشه و تبریز و اردبیل و ارومیه و " آلاداغلار" . چمدانی پر از بنیاد آذربایجان شناسی و فرهنگستان آذربایجان و سرشار از هزاران پسوند و پیشوند آذربایجانی و آزادی. چمدانی که در اتاق فکر تاریک حضرات جا مانده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

من خودم 21 ساله دارم انكليسي تدريس مي كنم الان هم توي دبي معلم ادبيات انكليسي مدرسه ي Our Own British School هستم.فرض محال محال نيست. بياييم فرض كنيم كه دولت ايران با اين طرح شما موافقت كرده .. قدم اول اينه كه شما تمام معلم هاي فعلي رو بزاري كنار به جاش معلم وارد كني....اصلا هست اين تعداد معلم؟؟!! ايا همه ي مهاجرين ايراني معلم هستند؟؟!! مكر هركس انكليسي رو در حد ارتباط برقرار كردن دونست معلم محسوب مي شه؟!! سركار مهناز خانم!! از همين طرح خيالبافانه و ساده انكارانه ي شما معلوم مي شه خودت معلم نيستي. توي خود امريكا و انكليس كه همه ي مردم تحصيل كرده اند و انكليسي هم زبان مادريشونه ايا همه معلمند؟!! !! جالبه بدوني كه تدريس تمام دروس دبستان به انكليسي خيلي دشوارتراز بقيه مقاطعه ها!! عزيزم به نظرم شما مي خواستي بنويسي تدريس ارايش در ارايشكاه به زيان انكليسي شده ايني كه الان نوشتي..

شب بخير...به خواب ديدنت ادامه بده عزيزم....
نوشته شده توسط: Anonymous

موافقم راي به هر انكس كه از فيلترينگ شوراي نگهبان به مردم تحميل شود راي به استبداد و تداوم ديكتاتوريست.

نوشته شده توسط: Anonymous

روحانی در بخشی از صحبت‌های خود گفت که برخی می‌گویند کابینه فلانی امنیتی است، اگر امنیتی به معنی فهم امنیت و دفاع از امنیت ملی است همه به این امنیتی بودن افتخار می‌کنند. (گزارش ایسنا) از این رو کسانی که به دلایل دفاع از کشور در دفاع مقدس و سپاه بودند برای ما افتخار محسوب می شوند البته اینکه کسانی می گویند کابینه امنیتی است یا امنیتی بود من به آنها می گویم اگر کسی فهم امنیتی داشته باشد حسن است و همه ما به آن افتخار می کنیم، (گزارش مهر) بحث امنیت را فقط و فقط از حیث امنیت و امنیتی کردن دیدن است که مشکل است. بحث امنیت از حیث اقتصادی، سیاسی، سیاست خارجی، فرهنگی و غیره ابعاد متفاوتی دارد. جناب حسینیان که بانی این سخن است، دیدگاه محض امنیتی دارد مانند برادر شریعتمداری. بحث امنیت در جهان امروز بحث چندوجهی و اساسی است. خوشبختانه روحانی و گروه مشاوران او در این زمینه چند اثر منتشر کرده اند که از اهل

اپوزیسیون کمتر کسی آن ها را شاید خوانده باشد. نمونه استثنا دکتر خاوند است که مقاله ای در این زمینه نگاشته است. البته در ایران وضع فرق می کند و آثار روحانی و مشاوران او مورد بحث و فحص قرار گرفته است. فراموش نکنیم که تفکر اصلاحات به دست کسانی چون حجاریان و غیره زمانی کلید خورد که همه مناصب امنیتی داشتند. نیروهای امنیتی آگاه و وارد به مسائل جهانی بخشی از مبحث امنیت جدید است که امنیت نرم است. و با آن امنیتی که در وزارت اطلاعات ساواک و ساواما حاکم است، فرق دارد. شوربختی ما این است که درک ساده ای از امنیت داریم و آن را به شکنجه، سرکوب و دستگیری و کشتار دگردیسیده ایم.
نوشته شده توسط: Anonymous

با تدریس چند درس به زبان انگلیسی موافق هستم.مثلا ریاضی یا علوم ودر رشته های انسانی مثلا درس اجتماعی که دایره ی لغات را زیاد می کند یا تدریس ادبیات انگلیسی مثل کتاب فارسی.

نوشته شده توسط: Anonymous

براي حفظ نام ايران وکشور زيبايمان بايد زبان شيرين پارسي را بياموزيم..زباني براي اتحاد...مگر اينکه نيات جدايي طلبانه داشته باشيد

نوشته شده توسط: Anonymous

بازم حق صد در صد باشما آخوند زاده هست ....در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ ایران نه تقلب روی داد و نه تخلف...این شیوه و رسم و مرام کاملا" برای خلق و خوی و سرشت آخوندها و آخوند زاده های اسلام ناب محمدی طبیعی یه ..هرچی منفی و زشت و تحوع آور و دروغ و کلکه و دزدیه برای اونها امری کاملا" مثبت و خوبیه و اصلا" خدادیه...!!

نوشته شده توسط: Anonymous

به خاطر دیدن مجدد وطن و برای ازادی وطن از دست این رزیم فاسد و جنایتکار لطفا همه شما وگروهای سیاسی با هم متحدا بپا خیزید که بخاطر کثرت سن دیگر درنگ جایز نیست ۳۴ سال فرصت از دست زفت پیروز باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

بله یه مارآخوند دولوکس روحانی به یه مارآخوند قصاب دیگه "پور محمدی" میگه که با نفوذش گنجشک ها "خوراکش" رو ازقفسشون آزاد کنه !! امری دیگه ای نیست جناب مار آخوند دولوکس ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خدایا تو خودت از بیرون از کره زمین شاهدی ...که چطور یه سلاخ وزیر میشه و یه گرگ آدم نما میشه !

نوشته شده توسط: Anonymous

کاملا" شما حق دارید..پس تا موقعی که برداشتن تحریم ها طول می کشه شما حساب بانکی های خارج تون رو در اختیار مردم قرار بدید که زیاد درد اقتصادی ناشی از اسلام بازی شون رو نکشن !

نوشته شده توسط: Anonymous

آخ ..آخ نزنید دیگه ...من که کاری نکردم ..من مثل شما مسلمونم ...روضه رو هم گرفتم ...آخ ..آخ نزنید دیگه ..راننده تاکسی هستم کمرم مریضه .....گور پدر کمرت کرده .....یالله بگودیگه برای چی اومدی خیابون مادر.....ده؟ کی بهت گفت بیا خیابون و آبروی علی خامنه ای و اسلامش رو بریزی ؟ علتش سرب و روی بود قربان ؟ گفتم راستش بگو؟ اسرائیل بود و یا امریکا؟ بنده خدمتتون عرض کردم والله بخدا قسم علتش سرب و روی بود..آخ آخ شکمم..آخ کمرم ..چرا می زنی مسلمون؟ من راستش رو می گم که ؟...می زنیم که بزبون خوش بگی مامور اسرائیل هستی.. آقا من مامور اسرائیل نیستم ..من و خانوادم به آیت الله خامنه ای همیشه ارادت داشتیم و زن و دخترم هم حجاب اسلامی دارن ....و آخوند روحانی هم انتخاب کردیم ...آره ارواره شکمت ...برای گول زدن و خیانت به جمهوری اسلامی وضرر زدن به آخوندها وبرای رد گم کردن این کارها رو کردی.. .!

یالله زود بگو که جاسوسی ..این قسم و آیه ها و عذرها سرمون نمیشه و هر روز چندین تا چمدون پر ازش می شنویم ....یا میگی که جاسوسی یا می ریزیم تو خونت زن و بچه هات رو دستگیر می کنیم و در محله تون راه می اندازیم که همتون جاسوس هستین ...همون کاری رو باهات می کنیم که با ستار بهشتی کردیم استخون هات رو خرد می کنیم....آخ ..آخ سرم ...چرا آخه ای مسلمون با پوتین پات می زنی تو سرم؟ من نون آور خونه وادم هستم...والله من مثل شما مسلمونم ...والله بخدا به پیغمبر قسم به جون خودم زن و بچه هام قسم همه چیزمون مزه سرب و روی میده ..آخ نزنبد دیگه دندونم وای دندونم ...آقای محترم مگه من چه توهینی به حکومت و ولایت فقیه علی خامنه ای کردیم؟ که اینطور عذابم میدید؟ بکشیدم و راحتم کنید...چی؟ که یکباره راحت شی؟...تا وقتی نگی جاسوسی راحتت نمی زاریم ...سرکار یه چند تا دیگه بزنیدشون ...آخ دماغم ..آخ دماغم شکست ..آخ ...آخ....گور پدر دماغت کرده اکبیری ...جناب یه چند نفری بفرستید به محلشون همشون رو بیارن اینجا ....جناب جون پدر و مادرتون در محله مون آبرو ریزی در نیارید...دیگه نمی تونیم اونجا زندگی کنیم...مال و منال چی داری؟..خونه و تاکسی مال خودته ؟..بله قابلی نداره ...خوب به خاطر خدا و ما که خیلی خدا پرست و به بندگان خدا رحیم هستیم یه تخفیف بهت میدیم ولی خرج داره ها...چه خرجی جناب سروان ؟...باید بیست میلیون تومن برای هر نفرمون در این اتاق بدی که پروندت رو نفرستیم دادگاه !..جناب سروان اینقدر پول رو از کجا بیارم ؟ من یه راننده تاکسی هستم ..ستون فقراتم داغونه و مریضم .....چشمت کور خونه و تاکسی که داری برو وام بانکی بگیر.. !!اگه صدات دربیاد میزاریم دنبالت ...چشم...چشم جناب سروان ...کارت ماشین و قواله خونه رو بده به مامورکه همرات میاد فردا هم بیا اینجا که بری بانک وام بگیری...چشم چشم ...آخ ..آخ چرا می زنی جناب سروان ..می زنم که فردا رو یادت نره ای مسلمون ناب محمدی !! سرب و روی هم خورشت کن و بخورو صدات هم دیگه در نیاد !!
نوشته شده توسط: Anonymous

مسئله ژاپن و چين كه "عليرغم" پيچيدگيهاي الفبايي به رشد دست يافته اند، داستان مجزايي است. در آن دو كشور فاكتورهاي ديگري از جمله يك ملت نظم پذير و مسئوليت پذير هست كه از اين بابت در مضيقه ايم ما هنوز مسئوليت انقلاب اسلامي خودمان را به گردن بي بي سي و "دزديده شدن انقلاب از سوي روحانيت" مي اندازيم. در هر دوي اين كشورها و نيز كشورهاي عربي امكانات بي پاياني صرف رفع مشكلات ناشي از تفاوت زبان و الفبا ميشود كه نظير آن در ايران مجود نيست. برخي افراد بيسواد هم به موفقيتهاي اقتصادي بزرگ دست مي يابند، ولي آنها هم "عليرغم" فاكتور بيسوادي به موفقيت دست يافته اند نه از صدقه سر بيسوادي.
.

گذار برنامه ريزي شده به زبان انگليسي هم كمك شايان دمكراتيزاسيون فرهنگي است و هم دشواريهاي توسعه علمي، فني و اقتصادي را تسهيل ميكند. چندزباني بودن جامعه و عدم اعتماد فرهنگهايي كه امكانات مملكت براي نابودي آنها با قصد يكسان سازي زباني و فرهنگي بوده، را هم به اين معادله اضافه كنيد
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لوايی دستت درد نکند « الئر ينيزه ساقليق » از دل بر آمده بر دل نشست « اورگدن چيخيب اورگه ياتدی » . مرکب قلم ات هميشه پر رنگ باشد .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیانوش ذاشتیم داشتیم شرط نیست داریم داریم شرط است ایران هم اکنون یکی از عقب ماندە ترین کشورهای جهان از نظر فرهنگی و حقوق بشرو مدرنیزم است امروزە در دانشگاهای ایران قرآن، الاهیات و دروس فقیە تدریس میشود و بە شدت بە خرافات و عقب ماندگی و امامزادە های سیار و غیرە سیار و چاه جمکران و نماز خانەها و نوحە خوانیها ترویج میشود ،
امروزە همین کردستان بغل گوش ایران صاحب دانشگاه انگلیسی زبان در 40 سال پیش شیراز چندین دانشگاه انگلیسی زبان . فرانسوی زبان وجود دارد و این تفکر شبە الترانسیونالیستی حقوق اتنیک و بند 5 قانون اساسی و اجازە دادان شما و حکومت ایرانی شما بە ملتها خواند تا کلاس 5 مدارس ابتدائی ریشە در همان فرهنگ و تفکر پان ایرانیستی دارد کوردستان سرزمین ملت کورد است و ملت و دانش آموزان کورد لزومی بە یاد گیری زبان فارسی در سرزمین خود ندارد مگر اینکە دلخواهانە باشد بند بسات پان ایرانیست

بند بسات زبان رسمی فارسی و خواند تا کلاس 5 ابتدائی اتنیکها عمیقأ شبە راسیستی و ریشە درتفکر پان ایرانیستی دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

آدم وقتی با زبان یک حرف را تکرار می کند دهانش کف می کند! من کیبورد کامپیوترم کف کرد!! کامنت اول من در باره جمعیت تهران را در اینجا دوباره می آورم(من تا اینجا وارد بحث نشده بودم.کامنت های آقای شاملی تا پیش از این خطاب به دیگران است):
«مطابق سرشماری سال 1390 خورشیدی، جمعیت تهران ۸،۱۵۴،۰۵۱ نفر است.این آماری است که مرکز آمار ایران اعلام کرده است.جمعیتی که صبح از شهرهای دیگر برای رفتن به محل کار وارد تهران می شوند و بعد از ظهر از آن خارج می شوند جزء جمعیت تهران به شمار نمی روند. فکر نمی کنم این موضوع نیازی به یاد اوری داشته باشد. بنابراین 8میلیون ترک زبان نمی توانند ساکن تهران باشند . در ضمن هیچ سرشماری که اساس آن بر قومیت یا زبان باشد نه در تهران و نه در هیچ شهر دیگر ایران انجام نشده است و هرگونه آمار ارایه شده در این زمینه فاقد سندیت است»...و اما پاسخ آقای شاملی به من:

«آقای سئب، اظهار نظرهای شما تنها و تنها برای تخریب است. من در کامئنت بالا آدرس داده ام و منبع خبری آمار جمعیت تهران را روشن کرده ام و شما اینجا خودتان منبع خبر هستید و به اصطلاح از سرشماری سال 90 نقل قول کرده اید. حالا آن سرشماری منبع اش کجا است خدا میداند!! این اسمش سفسطه و فریب مردم است. متاسفانه کسی که آگاهانه تحریف میکند، ....... و دقیقا به همین علت نیز قابل اصلاح نیست. این اشخاص حتی هر روز و شاید هر ساعت با اسامی نامعلوم متفاوتی ظاهر میشوند. یعنی حسن آقا، ناشناس و حالا هم سئب و فردا باز هم اسامی دیگر. با این اشخاص چه میتوان کرد؟»... این ها را دوباره آوردم چون ظاهرا برخی زحمت مرور کامنت ها را به خود نمی دهند. آقای شاملی اگر نظر مخالفی داشتند، می توانستند مخالفتشان را ابراز کنند و بحث به جای رسیدن به اینجا که اکنون هستیم به جای دیگری رفته بود!! این همه اتهام از کجا آمد؟ نتایج سرشماری که در سایت های مختلف منتشر شده و من از خودم در نیاورده ام!! اگر آن را قبول ندارید درست حرفتان را بزنید. سفسطه و فریب مردم!!! تحریف واقعیت!!!! توهینی که سانسور شده. بدتر از همه اتهام نوشتن کامنت با اسامی مختلف است!!! آقای شاملی؛ چند بار در همین سایت به شما تذکر داده اند که با ای پی شما با اسامی مختلف کامنت نوشته اند؟ و شما توضیح داده اید که مهمانهایتان بوده اند.ما هم قبول کردیم. چون دلیلی ندارد غیر از این باشد. حالا شما برای منکوب کردن من و دیگر مخاطبانتان و برای اینکه آن ها را از میدان به در کنید چنین اتهام سخیفی را وارد می کنید.آقای شاملی؛ «باد کاشتن و طوفان درو کردن» همین است. از این به بعد هرجا که لازم بدانم درباره نوشته های شما و دیگران اظهار نظر خواهم کرد.اگر روش شما همین باشد، پاسخ های کوبنده دریافت خواهید کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

ZENDANI SIYASI AZAD BAYAD GARDAD

نوشته شده توسط: Anonymous

حدود صد و اندی سال پیش یک نواندیش دینی که در سنت اعتقادات بابی بزرگ شده بود و سپس خود بنیانگزار آئینی شد که اکنون بیش از هفت میلیون پیرو دارد در سرتاسر جهان، پیشنهاد داد که زبان انگلیسی به زبان رسمی جهان بدل شود و هر کشوری از این زبان استفاده کند در عین حفظ زبان خود. این پیشنهاد دعوت به یادگیری زبان های خارجی بود. او بر این اعتقاد بود که حکومت جهانی که روزی تشکیل خواهد شد باید مجمعی تدارک ببیند و این مجمع زبان انلگیسی یا زبان بین المللی بسازد، آن زمان بحث اسپرانتو بود، تا همه جهان به یک زبان صحبت کند و از سوءتفاهمات کاسته شود. بهره گیری از زبان های خارجی مانند انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسپانیولی و غیره در تمام سطوح آموزشی لازم است. اما زبان فقط ابزار نیست. زبان یک فرهنگ است. به قول هایدگر زبان خانه هستی است.