همانطور كه همه مي دانيم روباه پيراستعمار، با يك نقشه حساب شده و با همدستي ارتش شوروي و آمريكا كه بعدها متفقان عزيز ما در جنگ جهاني دوم شدند زير پاي رضا شاه را خالي كرد و او را كه ديگر بال و پرش ريخته و هيچ پايگاه و نقطه اتكايي در ميان مردم نداشت به راحتي از مسند سلطنت به زير كشيده و به يكي از مستعمرات خود يعني جزيره موريس در آفريقاي جنوبي تبعيد كردند.,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
رضا شاه پير و از تخت افتاده كه بعد از تبعيد از ايران ، هزارجور درد و مرض به جانش افتاده بود درگرماي طاقت فرساي جزيره موريس روي صندلي چوبي دسته عاجي نشسته، با بادبزن حصيري خودش را باد مي زد و طبق عادت بر مسببين تبعيد و آوارگيش دشنام مي داد و به گذشته ها مي انديشيد. بعد از اينكه وي به قول سرريدربولارد سفير مغرور و كينه توز دولت انگلستان در تهران، مانند زنان نانجيبي كه هر شب را با يكي سر مي كنند با يك چشمك فاشيستهاي آلمان نازي به دولت بريتانيا پشت كرد و مشغول پالوده خوردن با يك بيماري رواني خطرناك بنام آدلف هيتلر گرديد. همگان پيش بيني مي كردند كه ماه عسل اين شاه ديكتاتور و يكدنده، با انگليسيها به پايان خود نزديك شده و از نظر آنگلو ساكسونها ، ديگر ماندن وي بر تخت سلطنت ايران بدور از حزم و احتياط خواهد بود.
همانطور كه همه مي دانيم روباه پيراستعمار، با يك نقشه حساب شده و با همدستي ارتش شوروي و آمريكا كه بعدها متفقان عزيز ما در جنگ جهاني دوم شدند زير پاي رضا شاه را خالي كرد و او را كه ديگر بال و پرش ريخته و هيچ پايگاه و نقطه اتكايي در ميان مردم نداشت به راحتي از مسند سلطنت به زير كشيده و به يكي از مستعمرات خود يعني جزيره موريس در آفريقاي جنوبي تبعيد كردند. هر چند اينك ديكتاتور پير و بيمار، با كمك دو عامل يعني دوستان انگلوفيل و سياست كم و بيش موافق دولت بريتانيا، توانسته بود از دست سربازان روس و مردم خشمگين ايران، جان بدر برده و در كنج عافيت بخزد و فرزند ارشدش محمدرضا پهلوي يا به گفته او "مملي دست و پا چلفتي"را به جاي خود به تخت بنشاند اما شرايط جوي نامساعد، مارمولكهاي سمج موريس كه جزيره اي در منتهي اليه خط استوا با آب و هوايي گرم و طاقت فرسا بود، بيماري هاي متعدد از جمله حملات قلبي مكرر و نهايتا
افسوس از گذشته، طاقت رضا شاه را طاق كرده بود. هرچند انگليسيان در تبعيدگاه ژوهانسبورگ احترام زيادي به رضا شاه گذاشته و هنوز هم او را "اعليحضرت رضا شاه
پهلوي " خطاب كرده و شاه را ميهمان دولت و "عليحضرت ملكه بريتانياي كبير" مي دانستند نه يك زنداني، اما رضا شاه كه بسيار زيرك و هنوز يك قزاق هفت خط بود، به خوبي مي دانست كه اين جملات همه تعارف و حرفهاي "صد من، يك غاز" است كه براي دلخوشي او گفته مي شود. به گفته فريدون جم شوهر شمس پهلوي و داماد رضا شاه كه وي نيز به همراه شاه مخلوع به تبعيد خود خواسته به موريس و ژوهانسبورگ آمده بود، هر وقت انگليسيان شاه پير را " اعليحضرت" خطاب مي كردند او كه فكر مي كرد مسخره اش مي كنند با شنيدن اين جمله، چشم غره مي رفت و دندان قروجه مي كرد. يكي از بيماري هاي جدي و خطرناكي كه رضا شاه به آن مبتلا بود و عاقبت هم جانش را بر سر آن گذاشت بيماري قلب بود.
موافقم
در اون صورت
1 عدالت بین اقوام در ایران برقرار میشه
2 لطف بزرگی به بچه های ایران خصوصا اقوام ایرانی میشخ که بعنوان زبان آموزش و زبان دوم یک زبان بینالمللی یاد می گیرند
3 خطر تجزیه ایران از بین میره
برای دوست بی سوادم خانوم هدایتی، نامه انگلس به مارکس درباره زبان فارسی:
چند هفته ای است که در پهنه ادبیات و هنر مشرق زمین غرق شده ام . از فرصت استفاده کرده و به آموختن زبان فارسی پرداخته ام . آنچه تا کنون مانع شده است که به آموختن زبان عربی بپردازم از یک سو نفرت ذاتی من به زبان های سامی است و از سوی دیگر وسعت غیر قابل توصیف این زبان دشوار با حدود چهار هزار ریشه که در دو تا سه هزار سال شکل گرفته. برعکس زبان فارسی زبانی است بسیار آسان و راحت . اگر الفبای عربی نبود که همین پنج شش حرف تقریبا یک صدا تلفظ میشوند و اعراب نیز روی کلمه گذاشته نمیشد که دشواری هایی را در خواندن و نوشتن به وجود می آورد. با این حال قول می دهم که در 48 ساعت دستور زبان فارسی را فرا بگیرم . اگر آقای وایتلینگ فارسی می دانست آن وقت میتوانست آن زبان جهانی را که آرزو داشته بیابد
marxists.catbull.com/archive/marx/works/1853
دوست گرامی، دنیز ایشچی، شما سخنان سودمند و ارزنده ای در این نوشتار نوشته اید، برای نمونه شما نوشته اید: ( .......... این بر عهده پیروان سوسیال دموکراسی در آذربایجان می باشد تا در مقابل ناسیونالیسم کور ایستاده و ارزش های حقوق بشری، برابری و عدالت اجتماعی، دموکراتیک و مدرن و مترقی را نمایندگی کرده و رهبری نمایند .......... ) ..........
دوست گرامی، دنیز ایشچی، شما سخنان سودمند و ارزنده ای در این نوشتار نوشته اید، برای نمونه شما نوشته اید: ( .......... این بر عهده پیروان سوسیال دموکراسی در آذربایجان می باشد تا در مقابل ناسیونالیسم کور ایستاده و ارزش های حقوق بشری، برابری و عدالت اجتماعی، دموکراتیک و مدرن و مترقی را نمایندگی کرده و رهبری نمایند .......... ) آری درست است، همگان باید در برابر پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی بایستند چرا که با پندارهای کهنه و مرده و از مد افتاده ناسیونالیستی در جهان کنونی نمی توان امیدوار بود که مردم یک سرزمین به خوشبختی و پیشرفت برسند اما بدبختانه بسیاری از سازمان های سیاسی که نام خود را چپ گرا گذاشته اند همان سخنانی را که ناسیونالیست ها و پان نامه نویسان می گویند و می نویسند از زبان پرستی گرفته تا دستاویز کردن فدرالیسم برای دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین طوطی وار بازگو کرده و بازتاب می دهند! چرا؟ چون در گردابی به نام پوپولیسم گرفتار شده اند! در گفتارها و نوشتارهای کسانی که ناسیونالیست نیستند اما در گرداب پوپولیسم و این بار از گونه ناسیونالیستی آن گرفتار آمده اند خودگردانی (فدرالیسم) برابر با دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین است نه ابزاری برای مردمسالاری! و زبان دستاویزی برای تکه پاره کردن یک سرزمین است نه ابزاری برای پیوند میان انسان ها ! واژه هائی مانند "حق تعیین سرنوشت" و "فعال مدنی" که هیچ پیوندی با ناسیونالیسم ندارند در گفتارهای پوپولیست های ناسیونالیزه شده برابر با نمادهای ناسیونالیسم هستند! در گفتارها و نوشتارهای پوپولیست های ناسیونالیزه شده "فعال مدنی" برابر با کسی است که می گوید: چون من پارس یا کرد یا ترک یا عرب و .......... هستم باید میان خودم و دیگران دیوارکشی کنم و "حق تعیین سرنوشت" نیز دستاویزی برای تکه تکه کردن یک سرزمین و برپائی جنگ های خانمانسوز ناسیونالیستی است! و ..... و ..... و ..... از این روی نخستین کاری که همه چپ گراهای ایرانی باید انجام دهند رهاندن خودشان از گرداب پوپولیسم و جدا کردن صف خودشان از چپ گراهای پوپولیست است و من دارم نوشتاری می نویسم به نام: (پان پوپولیسم از پان های ناسیونالیستی نیز زیانبارتر است) و در این باره به فراخی سخن خواهم گفت.
دوست گرامی بامداد،هر عملی که در قالب و پیروی از دین باشد،شارلاتانیزم است، دین برای اتحاد و اتفاق نیست،تاریخ بشریت ثابت کرده است،گول نخورید، چرا اسلام چشم دیدن،زرتشتی.یهودی،مسیحی،بهائی و هیچ دین دگری را ندارد و ادیان دگر بهمچنین؟ این جوانان بازیچه قرار گرفته اند،هم چون جوانان انتحاری مسلمان . دین باوران برای پایداری دینشان و محمد و حسین علی جان می دهند نه برای نجات انسان و انسانیت، گول کاسبکاران دین فروش حیله گر را نخورید.اگر کاری برای انسان ها می کنید باید بخاطر انسان باشد و انسانیت و نه هیچ چیز دیگر که می شود معامله و کاسبکاری دینی.
این نتیجه ی خشونت خود احزاب کرده که طبعا همچین پیامدهایی هم داره. دردناک اینه برای هیچ یک از دو طرف نمیشه دلسوزی کرده. کودکان دیگر اقوام سوری نیز به همین شکل کشته میشوند. مقصر اصلی احزاب کرد هستند که آمدند از آب گل آلود ماهی تجزیه بگیرند این هم چیزی که عایدشان شد
این نظر چقدر برای دوستان فارسی زبان سنگین تمام شده. شماها با یه نظر انقدر ناراحت میشید. بعد کسایی که به دنبال حفظ زبان مادریشون هستن "پان" اسم گذاری می کنید. واقعا پارادوکس در رفتار تا چه حد. حداقل تکلیف خودتون و با خودتون مشخص کنید. معلومه هر شخصی به زبان مادریش دلبستگی داره. پس چرا دوستان فارسی زبان این حق رو فقط مختص خودشون می دونن.
چندی پیش یکی از کردها در فیس بوک با اشتراک گذاشتن تصاویر قتل کودکان مسلمان برمه ای توسط بودائی های افراطی مدعی شده بود که این کودکان را به جرم کورد بودن در سوریه به دار آویخته اند.او با قرار دادن صحنه اعدام کودکان مسلمان برمه ای بنام کودکان کورد سعی در فریب افکار عمومی داشت. این عکس هم همانند آن فریبکاری مربوط به کودکان سوری نباشد که توسط ارتش بشار اسد قتل و عام میشوند.
تاوان جنگ سر قدرت آدم بزرگهای ...؟
کردها باید با نیروهای سلفی وارد مذاکره میشدن جز این گزینه به همین مسیر قابل حدس ختم میشد.این بچه ها چوب قدرت خواهی مخالفان و اسد و خود احزاب کرد رو خوردن...
آخه اینا قاتل هم نیستن.اینا اصلا بشر نیستن...طفل معصومها...
در مورد شکنجه هایی که شدن جای تاسف داره؟که با توجه به بازخوردش در آذربایجان جنوبی ایران نباید انتطار کمک دوباره در پیچ های تاریخی از آذربایجان داشته باشه...زمانی پدرانمان به خاطر کلیت خیلی چیزها داده اند و شهید شده اند؟الان فرزندان همون شهدا و خود جانبازهای آن روزها الان زندان هستن...
ممانعت عربستان از عبور هواپيمايي ديكتاتور سودان براي شركت در تحليف آخوند روحاني
خبرگزاري فرانسه از عدم حضور عمر البشير، رئيس جمهور سودان، هم پيمان ديگر رژيم خبر داد و نوشت عربستان سعودي مانع ورود هواپيماي حامل عمرالبشير كه عازم تهران بود به حريم هوايي اين كشور شد و رئيس جمهور سوردان مجبور شد به خارطوم برگردد و نتوانست در مراسم روحاني شركت كند.
عمرالبشير به خاطر سركوب و قتل عام در دارفور تحت پيگرد دادگاه بين المللي لاهه است.
بالا گرفتن جنگ گرگها در رأس نظام در اولين روز روي كارآمدن آخوند روحاني
در اولين روز روي كارآمدن آخوند روحاني، جنگ گرگها در رأس نظام آخوندي بالا گرفت.
ولي فقيه ارتجاع همزمان با تحليف آخوند روحاني، در يك رويارويي آشكار با رفسنجاني، ضمن تقدير از پاسدار احمدي نژاد در دوران رياست جمهوريش و تعريف و تمجيد از تجربه و كار او كه در جنگ وجدال با رفسنجاني خلاصه مي شود، وي را به عنوان عضو مجمع تشخيص رژيم منصوب كرد.
در بيانيه اي كه خامنه اي روي سايت خود به تاريخ 13 مرداد منتشر كرده ، خطاب به احمدي نژاد آمده است: با توجه به تلاش با ارزش هشت ساله جنابعالي در مسئوليت خطير رياست جمهوري اسلامي ايران و تجارب فراواني كه در اين مورد اندوخته‌ايد، شما را به عضويت مجمع تشخيص مصلحت نظام منصوب مي‌نمايم.
درهمين حال پاسدار شريعتمداري نماينده خامنه اي در كيهان، در سرمقاله دوشنبه 14 مرداد اين روزنامه، كابينه رئيس جمهور جديد رژيم را به باد حمله گرفت و از نمايندگان مجلس خواست كه با ندادن رأي اعتماد به وزراي آخوند روحاني، از اين« آزمون سرنوشت ساز»، «سرفراز» بيرون آيند.
ارگان ولي فقيه ارتجاع نوشت: متأسفانه در فهرست پيشنهادي روحاني، نام برخي از افراد به چشم مي‌خورد كه نه فقط كمترين شايستگي و صلاحيتي براي حضور در كابينه ندارند ، بلكه نقاط سياه فراواني در كارنامه مسئوليتهاي پيشين خود دارند و به يقين نمي‌توان گفت كه رئيس‌جمهور محترم از هويت افراد مورد اشاره بي‌خبر بوده‌اند.
نمايندة خامنه اي درحمله به وزير نفت كابينه روحاني نوشت: آيا كسي كه در دوران تصدي چندين و چند ساله وزارت نفت، پرونده‌هاي مفتوح و پاسخ نداده‌اي از انعقاد قراردادهاي خسارت‌آفرين و بعضاً شبيه تركمنچاي داشته، مي‌تواند امين در وزارت حساس و سرنوشت‌ساز نفت باشد؟!»
ارگان ولي فقيه ارتجاع درمورد وزير اطلاعات پيشنهادي روحاني نيز نوشت« درباره وزير پيشنهادي ديگر بايد گفت كه صلاحيت ايشان براي نمايندگي مجلس نهم احراز نشده بود، بنابراين چگونه براي تصدي يك وزارتخانه سرنوشت‌ساز معرفي شده است؟! »
انتقال بخشي از فرماندهي حزب الشيطان لبنان براساس توافق بين مالكي و سران رژيم ايران، به مناطقي در جنوب عراق
تلويزيون التغيير به نقل از منابع سياسي فاش ساخت حزب الشيطان لبنان براساس توافق بين مالكي و سران رژيم ايران، بخشي از فرماندهي نظاميش را به مناطقي درجنوب عراق منتقل مي كند. به گفته اين منابع، رژيم ايران از اين اقدام دو هدف را دنبال مي كند: اولين هدف مقابله با عوارض قيام در عراق است و به همين دليل بخشي از سركردگان شبه نظاميان حزب الشيطان در مرز بين استانهاي كربلا و المثني نزديك به استان الانبار مستقر مي شوند . هدف دوم رژيم ايران مقابله با كشورهاي عرب در خليج فارس توسط حزب الشيطان است.
کیانوش عزیز. همه آنچه میگویی درست است بجز آمار مسجد گوهرشاد که آمار آخوندهاست. مثل همان 60 هزار کشته و شهید انقلاب که ورد زبان خمینی بود. زیاد به این «آمارها» توجه نکنید. اما آنچه من میگویم این است که فرض کنیم همه این کشته ها را روی هم بگذاریم بشود مثلا 3000 کشته. بیشتر که نیست.. هست؟ یک مقایسه بکنید با کشورهای همسایه و تعدادی که آتا تورک کشت. یک مقایسه بکنیم با 100 هزار کشته در اسپانیا در فاصله جنگ جهانی دوم تا همین بیست سال قبل. بابا انصاف هم خوب چیزی هست. پهلوی کم کشت. اگر ارانی یا کیانوری جای او بودند برای حفظ آبرو جلوی رفیق استالین هم که شده بود هفته ای دو سه هزارتا اعدامی تقدیم میکردند که یه وقت خدای نکرده اسمشون به بیناموسی ضد انقلاب بودن در نره.
این که اثبات بشه که کارنامه رضاشاه مثبت بوده خب بهرحال برای رضاپهلوی بهتر ادامه..
بهرحال برای رضاپهلوی بهتر تموم میشه تا اینکه اثبات بشه که رضاشاه یک قاتل بیرحم بوده. اما خب.. همانقدر که این برنامه موفق شد که تو را خام کند بقیه مردم ایران را هم خام کرده. نه عزیز. قضیه ربطی به رضاپهلوی نداره. نمیشه بگیم که از نکات مثبت رضاشاه حرف نزنین نه که به نفع رضاپهلوی تموم بشه. کارنامه رضاشاه هرچه هست من آنرا تایید میکنم. آنجا که گل هست خار هم هست. رضاشاه بهتر از این نمیتوانست. ایکاش میشد اما نشد. همین برادر بنیصدر ما جلوی رویش دادگاههای انقلابی آدم میکشت این آقا غیرت نکرد یک اعتراضکی بکند. رضاشاه بسیار نجیب تر از بسیاری انقلابیون سال 57 بود. روحش شاد..
اقای دوشوکی٬ شما یک ایرانی هستید و اقوام و اقلیت در یک کشور ازاد معنی ندارد. پس شما بایستی تصمیم بگیرید که ایا شما ایرانی هستید یا نه. در مورد خشونت٬ اگر به شما حمله بشود چکار میکنید ؟ ایا رفتار مسیح یا محمد را انتخاب خواهید کرد. تا امروز ملت رفتار مسیح را کرده اند و بی نتیجه بوده است. حتا گاندی عملات خشونت را اولویت او بود و حتا نلسون ماندلا از خشونت استفاده کرد و سال ۵۷ نیز اوباشان اسلامی و چپی از خشونت دوری نکردند. حتمأ یادتان رفته که به پلیس و سربازان تیراندازی میکردند؟ ایا با سلاوات و قربانت بشوم٬ این نظام فاشیستی رفتنی است؟ اقای نوری علا و یا هر یک از شما میخواهید چکار بکنید؟ به نظر من هرکدام از شماها که از اثار سوخته ۵۷ هستید ساکت بنشینید و اجازه دهید نسل جوان تصمیم بگیرند و شماها از دور نگاه کنید.
اين جنايت همچون نسل كشي حلبچه در كردستان عراق و قتلعام خوجالي در قره باغ آذربايجان و جلولوق در اورميه آذربايجان مايه ننگ بشر و مدعيان حقوق بشري است كه براي بازي هاي سياسي و مطامع اقتصادي و سياسي خود مردم بي سلاح و بيگناه را قرباني ميكنند.از اولين روزهاي آغاز كشتار مردم سوريه از عرب و علوي و تركمن و كرد و ... تا بحال بيش از يكصد هزار نفر كشته شده اند كه اغلب آنرا كودكان و زنان و سالخوردگان و مردم عادي و غير مسلح تشكيل ميدهند.متاسفانه رقابتهاي قدرتهاي جهاني و منطقه اي نظير اروپا و آمريكا و ايران و تركيه و قطر و عربستان قرباني بزرگي بنام مردم سوريه دارد كه از هر طرف مظلوم واقع شده اند.اين جنايتهاي ضد بشري لكه ننگ ديگري بر دامن خون آلود تشكيلاتهاي حقوق بشري و كشورهاي مدعي دموكراسي و حقوق بشر و همچنين اسلام نماست.
مفهوم "اهل کتاب" مفهوم مشخص تاریخی است و در متن این کتاب مقدس دارای حدود و ثغوری است، که امکان تحول معنائی، که مراد انگیزه نیک مقاله است، را دربست غیرممکن می کند. "اهل کتاب" در متن کتاب مقدس، قران، توانایی چنین تحولی را ندارد مگر آن که کل منطوق کتاب مقدس را به چالش کشید. درست به همین جهت بود، که آیت الله "سبز"، منتظری فقید، چون آگاه بود که چنین خوانشی از "اهل کتاب" به معنای نسخ منطق درون متنی این کتاب است، از دیدگاه فقهی و دینی خود در حصار منطق تاویل درون متنی کتاب مقدس ماند، اما از حقوق بهائیان دفاع کرد و سخن گفت. او می دانست که هرگونه تلاش فرامتنی برای حُقنه کردن این آرزو که گویا بابیان و بهائیان در حیطه کتابی، که او به آن اعتقاد داشت، جای می گیرند را در اصل به کنار نهاد و بحث را از دیدگاه حقوق بشری گشود. واژه "اهل کتاب" همان قدر تحول ناپذیر است که واژه "امامت". هرگونه تلاش درون مت
متنی از این مفاهیم محکوم به شکست است. زیرا، برخلاف خوانش نیک حاکم بر مقاله، تعمیم "اهل کتاب" به گونه ای که هر اهل کتاب یا "اهل کتاب" نامیدن بابیان و بهائیان را در بر گیرد، انفجار متن "کتاب مقدس" است. بن بست "کتاب مقدس" بن بست مفاهیم او نیز هست. تفسیر "کتاب مقدس" در بنیاد خود قابل تحویل به کدهائی است که این کدها هرگونه امکان چنین تحویلی را بر باد می دهند.
اصطلاح اهل كتاب 31 بار در 31 آيه از 9 سوره قرآن و بيش از همه در سوره آل عمران (12 بار) بكار رفته است. این موارد عبارتند از: (سوره بقره/2، 105، 109؛ سوره آل عمران/3، 64 ـ 65، 69 ـ 72، 75، 98 ـ 99، 110، 113، 119؛ سوره نساء/4، 123، 153، 159، 171؛ سوره مائده/5، 15، 19، 59، 65، 68، 77؛ سوره عنكبوت/29، 46؛ سوره احزاب/33، 26؛ سوره حديد/57، 29؛ سوره حشر/59، 2، 11؛ سوره بينة /98، 1، 6).
در اصل شأن نزول این آیات نیز، که بر جنبه رویدادهای تاریخی حکایت دارد، بر اهل کتاب معینی اشاره دارد. تعبيراتي كه در این کتاب به کار رفته است در عين تعدد در لفظ كتاب با يكديگر مشترك هستند، بدين ترتيب كه گاهي از اينان با اصطلاح مشهور «اهل كتاب» و گاهي با«الذين آتيناهم الكتاب» و گاهي با «الذين اوتوا الكتاب» ياد مي‌كند.به ویژه که بحث "خاتمیت" است که سنت رسولی و سنت تفسیر قران را برای آبستنی و زایش "اهل کتاب" به معنای مشتمل بر بابیان و بهائیان به ورطه نیستی می کشاند. اهل کتاب به یهود، نصاری، مجوس، صابئین ناظر است. برای انسانی که به دین باور ندارد، دعوی هر انسانی که فرستاده عالم قدس است علی السویه است. اما برای دینداران چنین نیست. و هر دینی با دین قبلی خود کمتر مشکل دارد تا با دین بعد از خود. از دیدگاه حقوق بشری، باب همان قدر فرستاده یزدان است که بهاالله یا محمد، موسی و عیسی و غیره. ادیان جدید همان قدر صاحب اعتبار و منزلت هستند که ادیان ابراهیمی. پروژه دین سازی همان قدر برحق است که مدعیان اهل کتاب. به ویژه که اصلطلاح "اهل کتاب"، از حیث تاریخی، تمایزی است میان دین توحیدی و تک خدایی با ادیان طبیعی و چندخدائی. از حیث تکامل زبان نیز اگر بنگریم، دینِ مبتنی بر کتاب بیانگر تحول فرهنگی و ساخت زبانی است که انباشت آگاهی تاریخی و بیانگر فرازی از تحول فرهنگی است. ادیان توحیدی، برخلاف آن چه که "اهل کتاب" مدعی اند، وامدار این ادیان طبیعی هستند. مبحث "روح" در ادیان توحیدی، بدون پیشینه جان انگاری و انگاره روح داشتن اشیاء غیرممکن بود.
به بیان دیگر، مولفه ها و اقنوم مفهوم "اهل کتاب" چنان در همتنیده و متعدداند که هر گونه تاویل موسعی از این مفهوم منقبض است که ساختار متن را ویران می کند. منتظری فقید درست دریافته بود که چنین انقلاب مفهومی در لیوان "اهل کتاب" سرتاسر "کتاب مقدس" را تا سرحد ناشناختن خیس خواهد کرد و جوهر آن را خشک. به اتفاق، درست به همین دلیل بود و هست که آن جوان فرزانه شیرازی خود را وامدار منطوق کتاب مقدس می دانست که شریعت اش را از حلقه نسخ آویزان ساخت. زیرا واقف بود که از سوراخ سوزن "اهل کتاب" ممکن نیست عبور دهد.
البته می توان هر نویسنده کتابی که دعوی فرستادگی و نویسندگی کتاب مقدس دارد را اهل کتاب خواند. اما میان این اهل کتاب و آن "اهل کتاب" هیچ سنخیتی نیست.
دینداران مسلمان باید بپذیرند که بابیان و بهائیان شهروندان برابرحقوق این جامعه هستند و آزادی دین و مذهب حق انسانی است. خواه آنان این یا آن آئین را برحق بدانند یا ندانند. رواداری به معنای حق ناروا بودن؛ در جائی طلوع می کند که دعوای بی سرانجام ادیان به تخته سنگ حقوق بشر برخورد می کند و اهل کتاب را به معنای همه آنانی که دارای کتاب هستند منظور می دارد.
خانم حالت خرابه ها. خوب تو زبان انگلیسی یاد نگرفتی ، این عقده هارو چرا سر میراث ملی فرهنگیمون خالی میکنی؟
من و امسال من که از کودکی زبان انگلیسی آموختیم کم نیستیم ، هر روزم بیشتر میشه.
شما از این به بعد این کرسی شعرات رو به زبان های زنده بگو که اونا هم بخندن!
جناب محسن کردی گرامی/موضوع تنها « هنر و عیب رضا شاه» نیست ...بنظرمن اشتباهی که« شبکه من و تو» کرد این بود که هدفش را بربازگشت رضا شاه دوم گذاشت نه اینکه فیلمی تحقیقی _علمی بر زندگی رضا شاه که اکنون 70 سال از تبعید او به جزیزه موریس می گذرد_تولید کرده باشند طبیعتا انتظار بی جایی می بود اگر فکرمی کردم ، هشتاد سال پیش از این ، سیاستمداری می توانست ؛ در خاورمیانه و مشخصا در کشوری بنام ایران بر نا امنی و فقر فائق می آمذ
...و در عین حال بجای استبداد آسیایی، دمکراسی امروزین را جانشین آن می ساخت . در آن مقطع زمانی تعداد کشورهای دمکرات جهان به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید. فاشیسم هیلتری در اروپا در حال رشد بود و سیاستمداران وروشنفکران خاورمیانه بخاطر نفرتی که از استعمار انگلیس داشتند، به المان هیتلری گرایش پیدا می کردند و رضا شاه هم یکی از آنان بود. انتقاد اصلی به« مستند» این است که با پدیده « رضا شاه» بعنوان یک موضوع تاریخی نگاه نمی کند بلکه هدفش شخصیت سازی برای امروز سیاست ایران است که رضا شاه دومی تداعی نماید که کشور را از این وضیعت نجات دهد واین سوء استفاده از ازیک رسانه عمومی _که میلیونها ببیننده دارد_است 3_ انچه بعنوان «مستند رضا شاه » ساخته شده است مستند نیست و از اسناد علني شده آمريکايي براي بررسي تاريخ ايران در طول سال هاي 1921 -1941 استفاده نمی کند .و به این سئوالات پاسخ نمی دهد:« آیا در دوره‌ی سلطنت رضا پهلوی، میرزاده‌ی عشقی ترور نشد؟ آیا فرخی یزدی را بعد از شکنجه‌های گوناگون نکشتند؟ آیا کسانی که در به قدرت رسیدن رضا شاه نقش داشتند تک به تک کشته نشدند؟ آیا میراث مشروطه و استقلال مجلس به باد نرفت؟ آیا مصونیت پارلمانی نمایندگان لغو نشد و بسیاری از آنها به زندان نیفتادند؟ آیا در قتل عام گوهرشاد لااقل 1000 نفر در یک روز کشته نشدند و جنازه‌هایشان در گور دسته جمعی ریخته نشد؟ آیا تقی ارانی در زندان به قتل نرسید و ماجرای 53 نفر رخ نداد؟ آیا کیخسرو شاهرخ نماینده‌ی زرتشتیان مجلس کشته نشد؟ آیا طبق اسناد مکتوب ایالات متحده رضا پهلوی در زمان مرگ در حسابهاي بانکي‌اش در لندن و نيويورک و تورنتو 200 میلیون دلار ذخيره پولی نداشت؟ آیا او در بانک ملی برابر 50 میلیون دلار سرمایه‌ی ارزی نداشت (در آن زمان ثروتمندترین فرد جهان یعنی جان. دی. راکفلر یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار سرمایه داشت)؟ آیا 7000 روستا به شکل 6 دانگ به او تعلق نداشت؟ آیا در همین دوره عمال آلمان نازی روزنامه‌ی «ایران باستان» را جهت ترویج عقاید فاشیستی با تیتراژ بالا چاپ نمی‌کردند؟»
کاملا منطقی. الان تمام مقالات و کتاب های علمی به زبان انگلیسی منتشر میشوند ولی کسی تا حالا ندیده یک مقاله ی معتبر به زبان فارسی یا عربی منتشر بشه. آموزش دادن عربی و فارسی در مدرسه صرفا هدر دادن وقت و انرژی و حوصله ی جوانان ایرانی است و هیچ ارزش دیگری ندارد. تعصب جاهلانه تا کی؟
کامنت دوم، """ مشاور امنیت ملی عربستان و رئیس اطلاعات شاهزاده بندر بن سلطان در ۳۱ جولای """ سفری به روسیه داشتند، گمانه‌ها در مورد محتوای گفتگوها دور ۲ دو محور مهم بوده. ۱- واقعیت‌های جدید منطقه‌ای ۲- نحوهٔ استفادی مؤثر با اولویت دادن به منافع بلند مدت. منافع دو کشور عربستان و روسیه در مورد سوریه "" امکان تفاهم "" را در رسیدن به هدفی بزرگتر تامین می‌کند. """ حذف ایران از بازار صادرات نفت و گاز """ . عربستان به احتمال زیاد "" موضوع مصر "" را نیز پیش کشیده که باز منافع بلند مدت دو کشور در حفظ وضع موجود به ارتقای همکاری اقتدادی و استراتژیک آنها خواهد افزود.
شما از فارسی خسته ای لطف کن دیگه باهاش ننویس و حرف نزن
و این چیزی که اسمشو گذاشتی شعر ننویس
اگه قدرت یاگیری دارین برین زباتن انگلیسی رو یاد بگیرین طرف 20 سالشه 32 تا زبون بلده
پدر و مادرتون نبردنتون کلاس زبان نظر نده واس خودت...
امیدوارم مردم فرق وطن فروش و وطن پرست رو بفهمن
واقعا متاسفم. این حرف فقط از زبان یک اجنبی بیرون میاد... هیچ به فکر پیشینه تاریخی و ادبی فرهنگ ایران زمین بوده کسی که این ادعا رو داشته؟ من به عنوان یک زبان شناس این حرف رو میزنم. همچین کاری یعنی خودکشی فرهنگی. کشور ترکیه رو به یاد بیارین که با عوض کردن "خط" و نه "زبان" ،ارتباط خودش و نسلهای پس از خودش رو با نسلهای پیشین به کلی قطع کرد... چون دیگه کسی نمیتونه متون قبلی رو بخونه ، بر خلاف ما که هم اکنون میتونیم شاهنامه بخونیم. حال حساب کنید فرزندان ما به جای یاد گرفتن فارسی در مدرسه بخان انگلیسی یاد بگیرن. این یعنی فاجعه. فاجعه واقعی...
حسن آقا اینبار در هیبت "ناشناس" ظاهر شده است و همچنان به تحقیر نژادپرستانهء ترکها ادامه میدهد. این حسن اقای ناشناس نمی تواند بفهمد که اگر من "شاملی" اشتباهی هم بکنم، آن را نباید و نمیتوان به حساب ملیونها انسان ترک در ایران گذاشت. تنها یک عنصر نامطلوب و جاهل میتواند چنین کاری بکند. اما در مورد آمار جمعیت تهران آنهم با یک گوگلینگ بسیار ساده نتیجه پایین بدست آمد. آمار رسمی جمعیت تهران با آمار جمعیت غیر رسمی آنها هموار تفاوت فاحشی داشته است. در ضمن آمار جمعیت تهران در روز نیز با شب متفاوت
است. اما آمار رسمی جمعیت تهران در سال 90 یعنی دو سال پیش بیش از برآورده شده است. اگر به این رقم آمار غیررسمی جمعیت این شهر را اضافه کنیم.، ممکن است آمار جمعیت تهران به 15 یا 16 ملیون برسد.
خبرگزاری فارس: مدیر کل ثبت احوال استان تهران گفت: جمعیت استان تهران تا پایان شهریور 90، 12 میلیون و 223 هزار و 598 نفر است.
http://www.fardanews.com/fa/news/165541/%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%DB%B1%DB%B2-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF
هر انسانی، همانند موجودات دیگر، موجودی است تنها در طبیعت بیکران که بخاطر تنازع بقاع، از جمله نیازهای مشترک اقتصادی و تولید مثل و حفظ امنیت و ارتباطات اجتماعی در کنار هم زندگی می کنند، عده ائی از تقبل تنهائی در طبیعت بیکران و بی پناهی وحشت دارند و نمی توانند بدون اتکا به دین و یا ایدئولوژی و یا آموزشها و حمایتهای فکری روانشناسی مدرن به حیات خود ادامه دهند و طبیعآ اینان برای ادامه حیات خود نیازمند عصای فکری هستند تا با تکیه بر آن به حیات خود ادامه دهند، و کسی حق ندارد این عصا را از دست آنها بگیرد و ادامه حیات آنان را به مخاطره بیندازد، این عمل یعنی جنایت بر علیه بشریت،
از ایشان عاجزانه استدعا دارم زبان فارسی را سه طلاق گویند و از این به بعد اشعار زیبای خود را به زبان انگلیسی بنویسند، مصاحبه ها و مقالات سیاسی پر مغز خود را نیز. با تشکر فراوان.
به نظر می رسد، دوستان حتی حوصله مطالعه مقاله ای را که در موردش نظر می دهند، ندارند. لطفاً همان چند پاراگراف اول را بخوانید تا دریابید، منظور از اهل کتاب چیست. ثانیاً تیتر فرعی به وضوح می گوید که نیاز نیست تا اهل کتاب باشید تا حقوق تان ضاییع نشود. اما یک مقاله به فراخور موضوعی که بر می گزیند، نظر می دهد و وقتی در مورد این دو آیین سخن می گوییم، یعنی طرح مسأله فراتر نمی رود و قرار نیست تمام مشکلات جهان را با یک مقاله حل کنیم!
درضمن، اتحاد جماهیر شوروی راه مبارزه با ادیان را برگزید و نه تنها موفق نشد، بلکه باورهای دینی بسیار خرافی و سطحی جایگزین شان گردید. اما غرب راه دموکراسی و آزادی ادیان را برگزید و نتیجه گرفت و لطفاً دوستان چها قدم دورتر از ایران تشریف ببرند و هنوز از تخم بیرون نیامده بعد احکام جهانی صادر کنند.
گرامی , در ادامه نوشته زیبای شما این را اضافه می کنم . روزی که قرار بود برای اولین بار ملکه پهلوی بدون حجاب ظاهر شود , رضا شاه به اشرف می گوید , من از اینکه همسرم باید بی حجاب بیرون برود بسیار ناراحتم ولی این برای آینده ایران ضروری است . این نشان می دهد که رضا شاه نه تنها یک روشن فکر واقعی بوده بلکه به ان عمل هم می کرده . اگر امروزه با سوادان ما بتوانند اینچنین با هیولای تعصب درون خود بجنگند روزگار ما اینچنین سیاه نخواهد بود .
سوال اول از آقای کردی! مردم و بالاخص پيشتازان آذربايجانی چرا انقلاب مشروطيت را کردند و چرا قانون ايالتی و ولايتی وضع شد. سوال دوم اگر ديکتاتوری رضا شاه صلاح ملت و مملکت بود پس چرا اين ديکتاتوری آخوندی به صلاح مملکت و مردم نيست؟ توجيه مال و ثروت رضا قزاق و فرزندانش شبيه تف بالا سر ميباشد که برای هيچ انسان آزاده و مستقل قابل قبول نيست چرا اين عمل خاندان رضا قزاق دزدی از مال ملت است و در تمام دنيا جرم نا بخشودنی حساب ميشود .دوستانم تعريف ميکنند که شادروان اولف پالمه نخست وزير پيشين سوئد که فرزند يک خانواده ثروتمند سوئد بوده در زمان ترور يک خانه سه اطاقه در شهر و يک خانه تابستانی دو اطاقه در روستای شمال و ٥٠٠ هزار کرون « ٦٥ هزار دلار» در بانگ داشته.و خودش هم دو دوره نخست وزير مملکت بوده. رضا قزاق استبل دار و سرايه دار شاه ميشود و بزگترين ثروتمند دنيا ميشود
آقای شاملی ، موضع پان ایرانیستی آقای صالحی برای مردم و ملیتهای جغرافیای ایران کاملا مشخص است. این آقا دیروز پرچم سوسیالیسم واقعا موجود را بر دوش گرفته بود، حالا که آبها از آسیاب افتاده، اینک تحت نام دمکراسی نا کجا آباد سینه میزد. اینان همان کمونیستهای شیعه اثناالعشری دیروز هستند، که منتظر ظهور آقا امام زمانند. خدا به دادشان برسد. متاسفانه چنین افرادی جز قوم فارس، هیچ ارزشی به دیگر ملیتهای ایران قائل نیستند. اینها میخواهند به بهانه دمکراسی قلابی، و کلی گوئیهای بی اساس، زبان قوم فارس را برملیتهای جغرافیای ایران تحمیل بکنند، که در این کار دیگر موفق نخواهند شد، چون هر ملتی باید خودش برای اداره امور خود موظف باشد. و مردم به وکیل و قیم نیازی ندارد. امید وارم که این آقا این مسئله را بفهمد. و بیش از این، قلم فرسائی و فلسفه بافی نکند. که این جور چیز ها دیگر خریدار ندارد.
در ابتدا بگویم من هم یک انحلال طلب هستم ولی این دلیل نمی شود که غقل را تعطیل کنیم دوستان باید توضیح دهند یک رژیم سرکوبگر تا بن دندان مسلح مذهبی را چگونه میتوان بدون خشونت منحل کرد، سوال دیگر این است که ما چگونه به این نتیجه رسیده ایم که مردم ایران خواستار انحلال هستند اول باید انتخاباتی برگزار شود سپس در صورت تایید ملت نظام عوض شود بنابراین انتخابات از نظر من مقدم بر انحلال است در غیر اینصورت این یک نوع دیکتاتوری است
با نوشته جنابعالی کاملا موافقم اما برکناری بازرگان با کودتای نظامی انجام نشد. عنصر اصلی در برکناری بازرگان خود خمینی بود و بس. کافی بود او از بازرگان حمایت میکرد دیگران هیچ کاری نمیتوانستند بکنند. اما با نظرتان موافقم که اگر صبر پیشه میکردند مرسی ناتوان از حل مشکلات جامعه خود بخود سقوط میکرد یا کناره میگرفت. و البته جانشینان وی نیز دچار همین مشکل میشدند اما دولت کودتای فعلی هم با مشکلات دست به گریبان است.
زبان بردار فرهنگ است. نابودی زبان ها نابودی تنوع فرهنگ و مایه ی یکنواختی ملال انگیز چشم انداز کل جهان خواهد شد.
اتفاقا دستورزبان فارسی بسیار زایا است و هرچه دوستان نژاد پرست در «ناتوانی»اش می گویند صرفا ناشی از سترونی شم زبانی خودشان و نپذیرفتن واژه های نو است.
ایران کشوری با تاریخ کهن و گستره ی فرهنگی است. همچنان که نمی توان آن را کشور پارس ها دانست، زبان ملی اش هم نمی تواند صرفا پارسی باشد. زبان های بسیاری در ایران تکلم می شوند که بیشتر آنها همچون کردی، گیلکی و بلوچی از شاخه زبان های ایرانی خانواده ی هند و اروپایی و خویشاوند نزدیک فارسی و یکدیگر هستند چنانکه سخنگویان هرکدام می توانند به آسانی بقیه را یادبگیرند. به جز آن دو زبان عربی و ترکی که به ترتیب از خانواده های سامی و آلتایی هستند نیز توسط ایرانیان تکلم می شوند. به راستی شگفت آور است کسی جویای حقوق مردم ترک آذربایجان ایران باشد،
و از این گله کند که چرا در فارسی واژه های ترکی زیاد هست!
فزون بر این، پنداره ی «زبان پاک» مدت ها است نزد اندیشوران محلی از اعراب ندارد و پر واضح است که آمیختگی با دیگر زبان ها موجب غنای بیشتر واژگان زبان می شود. نمونه ی آن زبان انگلیسی، موفق ترین زبان جهان است که با وجود ریشه ی ژرمنی خود، بسیار از لاتین، یونانی و حتی بسیاری زبان های نا-اروپایی واژه جذب کرده است.
مهناز عزیز، فارسی زبان بودن شرم آور نیست. اگر شما خوب انگلیسی بلد نیستی از کم کوشی یا کم هوشی ات بوده.
شعری سنگین و زیبا سروده اند این سرکار خانم
میدانم آن روز خروش همگانی ایرانیان بر تعفن اسلام و باقی مانده دزدان و عارت گران و جنایت کاران از 1400 سال پیش تاکنون بسیار سهمگین خواهد بود و زنان سرزمین من خواهرانم و مادران این سرزمین سلحشوران پیشتاز خواهند بود و چه افتخاری بالاتر از این که یک بار برای همیشه دزدان آخوند و دکان داران این دین رذالت بار برای همیشه واقعا برای همیشه از بین رفته و سرزمین مان سرزمین ایرانیان بدست ایرانیان اداره شود آن روز خواهد رسید و روزشادمانی ایرانیان خواهد آمد.
ارژنگ عزیز، در همین چند ماهه، جوانان بهایی در سراسر جهان دست اندر کار تشکیل 133 کنفرانس و گرد همایی هستند. و در این کنفرانسها مراتب عشق و وفاداری خود را نسبت به عموم اهل عالم به منصه ظهور می رسانند و از تجربیات یکدیگر در این زمینه ها بهره مند می گردند
قبل از این که نسبت به پیروان این آیین به دیده تحقیر بنگری، صدای آنان را بشنو که از صمیم قلب و با صدای رسا فریاد می زنند: دین برای اتحاد و اتفاق است، آن را سبب و علت اختلاف منمایید. و اگر دین باعث اختلاف شود، بی دینی بهتر است
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
اعضای کابينه روحانی از عناصر اصلی جنگ، سرکوب و ترور و فساد در سالهای گذشته هستند
پورمحمدی، وزير دادگستری يکی از بالاترين مسئولان قتل عام 30هزار زندانی سياسی در سال 67............. http://mojahedin.org/pages/detailsNews.aspx?newsid=133235
تاریخ مصرف ادیان بپایان رسیده است، بتاریخ جنایات ادیان نظری بیفکنید و شرمندگی ادیان را ببینید، و بهائیت بعد از مرگ ادیان توسط غارتگران جهانی در ایران و مرمون ها در امریکا سر از قبر بیرون اوردند....
تمام پیامبران بزرگترین شیادان و دروغگویان بودند، دروغی به بزرگی جهان گفتند،تماس و گفتگو با خدای مجهول، البته موسی،عیسی ومحمد در هزاره های پیش که مردم اگاه نبودند ان دروغ را گفتند، اما محمد علی باب و حسین علی نوری شیادان مردم فریبی بودند که در قرن ۱۹ در زمان اگاهی انسان دست به فریب مردم ایران زدند و با کمک جهان خواران با همه کوشش بعد از ۱۶۰ سال در ۲۲۰ کشور بیشتر عقب مانده تونستند ۵ میلیون انسان را بفریبند،تجربه هزاران ساله انسان نشان داده که دین راه نجات انسان از بلایا نیست و دینی که بقدرت رسید جنایتکار شد، مسیحی، اسلام و یهودی از سال ۱۹۴۸، اگر بهائیت هم بقدرت برسد جنایتکار خواهد شد.
به دلیل قحطی تحلیل، مسائلی را توضیح خواهم داد. """ هم اکنون گازپروم روسیه نزدیک به ۲۸ درصد کلّ گاز مصرفی اروپا را تامین می‌کند """، با تبدیل آمریکا به یک کشور مطرح در صادرات گاز "" به لطف تکنیک فرکینگ شل "" تا سال ۲۰۱۶، روسیه بازار اروپا را از دست خواهد داد چونکه "" گازی که با تکنیک فرکینگ به دست می‌‌آید بسیار ارزان تر "" است. چین برای پایین آوردن قیمت گاز روس ها، آسیای مرکزی را در اولویت قرار خواهد داد. تنها شانس روسیه برای "" تضمین نقش محوری در مناسبات منطقه‌ای و جهانی "" حذف مراکز صادرات نفت و گاز به بازار‌های جهانی است. روسیه میداند سال ۲۰۱۴ آغاز بحران در شرق ایران است. این یعنی نه چین و نه روسیه روی خط لوله‌ای که گاز ایران را به چین انتقال دهد حساب باز نکرده اند، سفر پوتین به ایران و ملاقات ایشون با سران رژیم فارس ایران تضمین سیاست "" بحران و آشوبی "" است که
غرب ایران را نیز وارد جهنم بی ثباتی خواهد کرد. سوریه از این لحاظ برای روسیه حکم حیاتی دارد، پوتین می‌خواهد در آینده دست کم بازار ترکیه و اروپا را با گاز روسیه تامین کند. کسانی که تحولات منطقه را تعقیب میکنند آگاه هستند که در روز قدس، رژیم فارس ایران به همراه ارمنستان مانوری را به این مناسبت اجرا کردند، با توجه به اینکه ارمنستان در همه حیطه‌ها به روسیه وابسته است، این مانور میزان محاسبه دقیق پوتین در معادلات سوریه را در حذف ایران از بازار جهانی نفت و گاز را به خوبی بر ّملا می‌‌سازد.
همانطور كه همه مي دانيم روباه پيراستعمار، با يك نقشه حساب شده و با همدستي ارتش شوروي و آمريكا كه بعدها متفقان عزيز ما در جنگ جهاني دوم شدند زير پاي رضا شاه را خالي كرد و او را كه ديگر بال و پرش ريخته و هيچ پايگاه و نقطه اتكايي در ميان مردم نداشت به راحتي از مسند سلطنت به زير كشيده و به يكي از مستعمرات خود يعني جزيره موريس در آفريقاي جنوبي تبعيد كردند.,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
رضا شاه پير و از تخت افتاده كه بعد از تبعيد از ايران ، هزارجور درد و مرض به جانش افتاده بود درگرماي طاقت فرساي جزيره موريس روي صندلي چوبي دسته عاجي نشسته، با بادبزن حصيري خودش را باد مي زد و طبق عادت بر مسببين تبعيد و آوارگيش دشنام مي داد و به گذشته ها مي انديشيد. بعد از اينكه وي به قول سرريدربولارد سفير مغرور و كينه توز دولت انگلستان در تهران، مانند زنان نانجيبي كه هر شب را با يكي سر مي كنند با يك چشمك فاشيستهاي آلمان نازي به دولت بريتانيا پشت كرد و مشغول پالوده خوردن با يك بيماري رواني خطرناك بنام آدلف هيتلر گرديد. همگان پيش بيني مي كردند كه ماه عسل اين شاه ديكتاتور و يكدنده، با انگليسيها به پايان خود نزديك شده و از نظر آنگلو ساكسونها ، ديگر ماندن وي بر تخت سلطنت ايران بدور از حزم و احتياط خواهد بود.همانطور كه همه مي دانيم روباه پيراستعمار، با يك نقشه حساب شده و با همدستي ارتش شوروي و آمريكا كه بعدها متفقان عزيز ما در جنگ جهاني دوم شدند زير پاي رضا شاه را خالي كرد و او را كه ديگر بال و پرش ريخته و هيچ پايگاه و نقطه اتكايي در ميان مردم نداشت به راحتي از مسند سلطنت به زير كشيده و به يكي از مستعمرات خود يعني جزيره موريس در آفريقاي جنوبي تبعيد كردند. هر چند اينك ديكتاتور پير و بيمار، با كمك دو عامل يعني دوستان انگلوفيل و سياست كم و بيش موافق دولت بريتانيا، توانسته بود از دست سربازان روس و مردم خشمگين ايران، جان بدر برده و در كنج عافيت بخزد و فرزند ارشدش محمدرضا پهلوي يا به گفته او "مملي دست و پا چلفتي"را به جاي خود به تخت بنشاند اما شرايط جوي نامساعد، مارمولكهاي سمج موريس كه جزيره اي در منتهي اليه خط استوا با آب و هوايي گرم و طاقت فرسا بود، بيماري هاي متعدد از جمله حملات قلبي مكرر و نهايتا
افسوس از گذشته، طاقت رضا شاه را طاق كرده بود. هرچند انگليسيان در تبعيدگاه ژوهانسبورگ احترام زيادي به رضا شاه گذاشته و هنوز هم او را "اعليحضرت رضا شاه
پهلوي " خطاب كرده و شاه را ميهمان دولت و "عليحضرت ملكه بريتانياي كبير" مي دانستند نه يك زنداني، اما رضا شاه كه بسيار زيرك و هنوز يك قزاق هفت خط بود، به خوبي مي دانست كه اين جملات همه تعارف و حرفهاي "صد من، يك غاز" است كه براي دلخوشي او گفته مي شود. به گفته فريدون جم شوهر شمس پهلوي و داماد رضا شاه كه وي نيز به همراه شاه مخلوع به تبعيد خود خواسته به موريس و ژوهانسبورگ آمده بود، هر وقت انگليسيان شاه پير را " اعليحضرت" خطاب مي كردند او كه فكر مي كرد مسخره اش مي كنند با شنيدن اين جمله، چشم غره مي رفت و دندان قروجه مي كرد. يكي از بيماري هاي جدي و خطرناكي كه رضا شاه به آن مبتلا بود و عاقبت هم جانش را بر سر آن گذاشت بيماري قلب بود.
موافقم
در اون صورت
1 عدالت بین اقوام در ایران برقرار میشه
2 لطف بزرگی به بچه های ایران خصوصا اقوام ایرانی میشخ که بعنوان زبان آموزش و زبان دوم یک زبان بینالمللی یاد می گیرند
3 خطر تجزیه ایران از بین میره
برای دوست بی سوادم خانوم هدایتی، نامه انگلس به مارکس درباره زبان فارسی:
چند هفته ای است که در پهنه ادبیات و هنر مشرق زمین غرق شده ام . از فرصت استفاده کرده و به آموختن زبان فارسی پرداخته ام . آنچه تا کنون مانع شده است که به آموختن زبان عربی بپردازم از یک سو نفرت ذاتی من به زبان های سامی است و از سوی دیگر وسعت غیر قابل توصیف این زبان دشوار با حدود چهار هزار ریشه که در دو تا سه هزار سال شکل گرفته. برعکس زبان فارسی زبانی است بسیار آسان و راحت . اگر الفبای عربی نبود که همین پنج شش حرف تقریبا یک صدا تلفظ میشوند و اعراب نیز روی کلمه گذاشته نمیشد که دشواری هایی را در خواندن و نوشتن به وجود می آورد. با این حال قول می دهم که در 48 ساعت دستور زبان فارسی را فرا بگیرم . اگر آقای وایتلینگ فارسی می دانست آن وقت میتوانست آن زبان جهانی را که آرزو داشته بیابد
marxists.catbull.com/archive/marx/works/1853
كلاه گيست را چند خريدى آبجى؟
ببخشيد هنوز زبان انگليسى ياد ندارم ...
دوست گرامی، دنیز ایشچی، شما سخنان سودمند و ارزنده ای در این نوشتار نوشته اید، برای نمونه شما نوشته اید: ( .......... این بر عهده پیروان سوسیال دموکراسی در آذربایجان می باشد تا در مقابل ناسیونالیسم کور ایستاده و ارزش های حقوق بشری، برابری و عدالت اجتماعی، دموکراتیک و مدرن و مترقی را نمایندگی کرده و رهبری نمایند .......... ) ..........
دوست گرامی، دنیز ایشچی، شما سخنان سودمند و ارزنده ای در این نوشتار نوشته اید، برای نمونه شما نوشته اید: ( .......... این بر عهده پیروان سوسیال دموکراسی در آذربایجان می باشد تا در مقابل ناسیونالیسم کور ایستاده و ارزش های حقوق بشری، برابری و عدالت اجتماعی، دموکراتیک و مدرن و مترقی را نمایندگی کرده و رهبری نمایند .......... ) آری درست است، همگان باید در برابر پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی بایستند چرا که با پندارهای کهنه و مرده و از مد افتاده ناسیونالیستی در جهان کنونی نمی توان امیدوار بود که مردم یک سرزمین به خوشبختی و پیشرفت برسند اما بدبختانه بسیاری از سازمان های سیاسی که نام خود را چپ گرا گذاشته اند همان سخنانی را که ناسیونالیست ها و پان نامه نویسان می گویند و می نویسند از زبان پرستی گرفته تا دستاویز کردن فدرالیسم برای دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین طوطی وار بازگو کرده و بازتاب می دهند! چرا؟ چون در گردابی به نام پوپولیسم گرفتار شده اند! در گفتارها و نوشتارهای کسانی که ناسیونالیست نیستند اما در گرداب پوپولیسم و این بار از گونه ناسیونالیستی آن گرفتار آمده اند خودگردانی (فدرالیسم) برابر با دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین است نه ابزاری برای مردمسالاری! و زبان دستاویزی برای تکه پاره کردن یک سرزمین است نه ابزاری برای پیوند میان انسان ها ! واژه هائی مانند "حق تعیین سرنوشت" و "فعال مدنی" که هیچ پیوندی با ناسیونالیسم ندارند در گفتارهای پوپولیست های ناسیونالیزه شده برابر با نمادهای ناسیونالیسم هستند! در گفتارها و نوشتارهای پوپولیست های ناسیونالیزه شده "فعال مدنی" برابر با کسی است که می گوید: چون من پارس یا کرد یا ترک یا عرب و .......... هستم باید میان خودم و دیگران دیوارکشی کنم و "حق تعیین سرنوشت" نیز دستاویزی برای تکه تکه کردن یک سرزمین و برپائی جنگ های خانمانسوز ناسیونالیستی است! و ..... و ..... و ..... از این روی نخستین کاری که همه چپ گراهای ایرانی باید انجام دهند رهاندن خودشان از گرداب پوپولیسم و جدا کردن صف خودشان از چپ گراهای پوپولیست است و من دارم نوشتاری می نویسم به نام: (پان پوپولیسم از پان های ناسیونالیستی نیز زیانبارتر است) و در این باره به فراخی سخن خواهم گفت.دوست گرامی بامداد،هر عملی که در قالب و پیروی از دین باشد،شارلاتانیزم است، دین برای اتحاد و اتفاق نیست،تاریخ بشریت ثابت کرده است،گول نخورید، چرا اسلام چشم دیدن،زرتشتی.یهودی،مسیحی،بهائی و هیچ دین دگری را ندارد و ادیان دگر بهمچنین؟ این جوانان بازیچه قرار گرفته اند،هم چون جوانان انتحاری مسلمان . دین باوران برای پایداری دینشان و محمد و حسین علی جان می دهند نه برای نجات انسان و انسانیت، گول کاسبکاران دین فروش حیله گر را نخورید.اگر کاری برای انسان ها می کنید باید بخاطر انسان باشد و انسانیت و نه هیچ چیز دیگر که می شود معامله و کاسبکاری دینی.
این نتیجه ی خشونت خود احزاب کرده که طبعا همچین پیامدهایی هم داره. دردناک اینه برای هیچ یک از دو طرف نمیشه دلسوزی کرده. کودکان دیگر اقوام سوری نیز به همین شکل کشته میشوند. مقصر اصلی احزاب کرد هستند که آمدند از آب گل آلود ماهی تجزیه بگیرند این هم چیزی که عایدشان شد
این نظر چقدر برای دوستان فارسی زبان سنگین تمام شده. شماها با یه نظر انقدر ناراحت میشید. بعد کسایی که به دنبال حفظ زبان مادریشون هستن "پان" اسم گذاری می کنید. واقعا پارادوکس در رفتار تا چه حد. حداقل تکلیف خودتون و با خودتون مشخص کنید. معلومه هر شخصی به زبان مادریش دلبستگی داره. پس چرا دوستان فارسی زبان این حق رو فقط مختص خودشون می دونن.
چندی پیش یکی از کردها در فیس بوک با اشتراک گذاشتن تصاویر قتل کودکان مسلمان برمه ای توسط بودائی های افراطی مدعی شده بود که این کودکان را به جرم کورد بودن در سوریه به دار آویخته اند.او با قرار دادن صحنه اعدام کودکان مسلمان برمه ای بنام کودکان کورد سعی در فریب افکار عمومی داشت. این عکس هم همانند آن فریبکاری مربوط به کودکان سوری نباشد که توسط ارتش بشار اسد قتل و عام میشوند.
تاوان جنگ سر قدرت آدم بزرگهای ...؟
کردها باید با نیروهای سلفی وارد مذاکره میشدن جز این گزینه به همین مسیر قابل حدس ختم میشد.این بچه ها چوب قدرت خواهی مخالفان و اسد و خود احزاب کرد رو خوردن...
آخه اینا قاتل هم نیستن.اینا اصلا بشر نیستن...طفل معصومها...
در مورد شکنجه هایی که شدن جای تاسف داره؟که با توجه به بازخوردش در آذربایجان جنوبی ایران نباید انتطار کمک دوباره در پیچ های تاریخی از آذربایجان داشته باشه...زمانی پدرانمان به خاطر کلیت خیلی چیزها داده اند و شهید شده اند؟الان فرزندان همون شهدا و خود جانبازهای آن روزها الان زندان هستن...
تا پیچ تاریخی ...
ممانعت عربستان از عبور هواپيمايي ديكتاتور سودان براي شركت در تحليف آخوند روحاني
خبرگزاري فرانسه از عدم حضور عمر البشير، رئيس جمهور سودان، هم پيمان ديگر رژيم خبر داد و نوشت عربستان سعودي مانع ورود هواپيماي حامل عمرالبشير كه عازم تهران بود به حريم هوايي اين كشور شد و رئيس جمهور سوردان مجبور شد به خارطوم برگردد و نتوانست در مراسم روحاني شركت كند.
عمرالبشير به خاطر سركوب و قتل عام در دارفور تحت پيگرد دادگاه بين المللي لاهه است.
بالا گرفتن جنگ گرگها در رأس نظام در اولين روز روي كارآمدن آخوند روحاني
در اولين روز روي كارآمدن آخوند روحاني، جنگ گرگها در رأس نظام آخوندي بالا گرفت.ولي فقيه ارتجاع همزمان با تحليف آخوند روحاني، در يك رويارويي آشكار با رفسنجاني، ضمن تقدير از پاسدار احمدي نژاد در دوران رياست جمهوريش و تعريف و تمجيد از تجربه و كار او كه در جنگ وجدال با رفسنجاني خلاصه مي شود، وي را به عنوان عضو مجمع تشخيص رژيم منصوب كرد.
در بيانيه اي كه خامنه اي روي سايت خود به تاريخ 13 مرداد منتشر كرده ، خطاب به احمدي نژاد آمده است: با توجه به تلاش با ارزش هشت ساله جنابعالي در مسئوليت خطير رياست جمهوري اسلامي ايران و تجارب فراواني كه در اين مورد اندوخته‌ايد، شما را به عضويت مجمع تشخيص مصلحت نظام منصوب مي‌نمايم.
درهمين حال پاسدار شريعتمداري نماينده خامنه اي در كيهان، در سرمقاله دوشنبه 14 مرداد اين روزنامه، كابينه رئيس جمهور جديد رژيم را به باد حمله گرفت و از نمايندگان مجلس خواست كه با ندادن رأي اعتماد به وزراي آخوند روحاني، از اين« آزمون سرنوشت ساز»، «سرفراز» بيرون آيند.
ارگان ولي فقيه ارتجاع نوشت: متأسفانه در فهرست پيشنهادي روحاني، نام برخي از افراد به چشم مي‌خورد كه نه فقط كمترين شايستگي و صلاحيتي براي حضور در كابينه ندارند ، بلكه نقاط سياه فراواني در كارنامه مسئوليتهاي پيشين خود دارند و به يقين نمي‌توان گفت كه رئيس‌جمهور محترم از هويت افراد مورد اشاره بي‌خبر بوده‌اند.
نمايندة خامنه اي درحمله به وزير نفت كابينه روحاني نوشت: آيا كسي كه در دوران تصدي چندين و چند ساله وزارت نفت، پرونده‌هاي مفتوح و پاسخ نداده‌اي از انعقاد قراردادهاي خسارت‌آفرين و بعضاً شبيه تركمنچاي داشته، مي‌تواند امين در وزارت حساس و سرنوشت‌ساز نفت باشد؟!»
ارگان ولي فقيه ارتجاع درمورد وزير اطلاعات پيشنهادي روحاني نيز نوشت« درباره وزير پيشنهادي ديگر بايد گفت كه صلاحيت ايشان براي نمايندگي مجلس نهم احراز نشده بود، بنابراين چگونه براي تصدي يك وزارتخانه سرنوشت‌ساز معرفي شده است؟! »
انتقال بخشي از فرماندهي حزب الشيطان لبنان براساس توافق بين مالكي و سران رژيم ايران، به مناطقي در جنوب عراق
تلويزيون التغيير به نقل از منابع سياسي فاش ساخت حزب الشيطان لبنان براساس توافق بين مالكي و سران رژيم ايران، بخشي از فرماندهي نظاميش را به مناطقي درجنوب عراق منتقل مي كند. به گفته اين منابع، رژيم ايران از اين اقدام دو هدف را دنبال مي كند: اولين هدف مقابله با عوارض قيام در عراق است و به همين دليل بخشي از سركردگان شبه نظاميان حزب الشيطان در مرز بين استانهاي كربلا و المثني نزديك به استان الانبار مستقر مي شوند . هدف دوم رژيم ايران مقابله با كشورهاي عرب در خليج فارس توسط حزب الشيطان است.
نظر شخصیش محترم
لطفا واسه یه ملت نسخه نپیچه
کیانوش عزیز. همه آنچه میگویی درست است بجز آمار مسجد گوهرشاد که آمار آخوندهاست. مثل همان 60 هزار کشته و شهید انقلاب که ورد زبان خمینی بود. زیاد به این «آمارها» توجه نکنید. اما آنچه من میگویم این است که فرض کنیم همه این کشته ها را روی هم بگذاریم بشود مثلا 3000 کشته. بیشتر که نیست.. هست؟ یک مقایسه بکنید با کشورهای همسایه و تعدادی که آتا تورک کشت. یک مقایسه بکنیم با 100 هزار کشته در اسپانیا در فاصله جنگ جهانی دوم تا همین بیست سال قبل. بابا انصاف هم خوب چیزی هست. پهلوی کم کشت. اگر ارانی یا کیانوری جای او بودند برای حفظ آبرو جلوی رفیق استالین هم که شده بود هفته ای دو سه هزارتا اعدامی تقدیم میکردند که یه وقت خدای نکرده اسمشون به بیناموسی ضد انقلاب بودن در نره.
بهرحال برای رضاپهلوی بهتر تموم میشه تا اینکه اثبات بشه که رضاشاه یک قاتل بیرحم بوده. اما خب.. همانقدر که این برنامه موفق شد که تو را خام کند بقیه مردم ایران را هم خام کرده. نه عزیز. قضیه ربطی به رضاپهلوی نداره. نمیشه بگیم که از نکات مثبت رضاشاه حرف نزنین نه که به نفع رضاپهلوی تموم بشه. کارنامه رضاشاه هرچه هست من آنرا تایید میکنم. آنجا که گل هست خار هم هست. رضاشاه بهتر از این نمیتوانست. ایکاش میشد اما نشد. همین برادر بنیصدر ما جلوی رویش دادگاههای انقلابی آدم میکشت این آقا غیرت نکرد یک اعتراضکی بکند. رضاشاه بسیار نجیب تر از بسیاری انقلابیون سال 57 بود. روحش شاد..این که اثبات بشه که کارنامه رضاشاه مثبت بوده خب بهرحال برای رضاپهلوی بهتر ادامه..
اقای دوشوکی٬ شما یک ایرانی هستید و اقوام و اقلیت در یک کشور ازاد معنی ندارد. پس شما بایستی تصمیم بگیرید که ایا شما ایرانی هستید یا نه. در مورد خشونت٬ اگر به شما حمله بشود چکار میکنید ؟ ایا رفتار مسیح یا محمد را انتخاب خواهید کرد. تا امروز ملت رفتار مسیح را کرده اند و بی نتیجه بوده است. حتا گاندی عملات خشونت را اولویت او بود و حتا نلسون ماندلا از خشونت استفاده کرد و سال ۵۷ نیز اوباشان اسلامی و چپی از خشونت دوری نکردند. حتمأ یادتان رفته که به پلیس و سربازان تیراندازی میکردند؟ ایا با سلاوات و قربانت بشوم٬ این نظام فاشیستی رفتنی است؟ اقای نوری علا و یا هر یک از شما میخواهید چکار بکنید؟ به نظر من هرکدام از شماها که از اثار سوخته ۵۷ هستید ساکت بنشینید و اجازه دهید نسل جوان تصمیم بگیرند و شماها از دور نگاه کنید.
اين جنايت همچون نسل كشي حلبچه در كردستان عراق و قتلعام خوجالي در قره باغ آذربايجان و جلولوق در اورميه آذربايجان مايه ننگ بشر و مدعيان حقوق بشري است كه براي بازي هاي سياسي و مطامع اقتصادي و سياسي خود مردم بي سلاح و بيگناه را قرباني ميكنند.از اولين روزهاي آغاز كشتار مردم سوريه از عرب و علوي و تركمن و كرد و ... تا بحال بيش از يكصد هزار نفر كشته شده اند كه اغلب آنرا كودكان و زنان و سالخوردگان و مردم عادي و غير مسلح تشكيل ميدهند.متاسفانه رقابتهاي قدرتهاي جهاني و منطقه اي نظير اروپا و آمريكا و ايران و تركيه و قطر و عربستان قرباني بزرگي بنام مردم سوريه دارد كه از هر طرف مظلوم واقع شده اند.اين جنايتهاي ضد بشري لكه ننگ ديگري بر دامن خون آلود تشكيلاتهاي حقوق بشري و كشورهاي مدعي دموكراسي و حقوق بشر و همچنين اسلام نماست.
مفهوم "اهل کتاب" مفهوم مشخص تاریخی است و در متن این کتاب مقدس دارای حدود و ثغوری است، که امکان تحول معنائی، که مراد انگیزه نیک مقاله است، را دربست غیرممکن می کند. "اهل کتاب" در متن کتاب مقدس، قران، توانایی چنین تحولی را ندارد مگر آن که کل منطوق کتاب مقدس را به چالش کشید. درست به همین جهت بود، که آیت الله "سبز"، منتظری فقید، چون آگاه بود که چنین خوانشی از "اهل کتاب" به معنای نسخ منطق درون متنی این کتاب است، از دیدگاه فقهی و دینی خود در حصار منطق تاویل درون متنی کتاب مقدس ماند، اما از حقوق بهائیان دفاع کرد و سخن گفت. او می دانست که هرگونه تلاش فرامتنی برای حُقنه کردن این آرزو که گویا بابیان و بهائیان در حیطه کتابی، که او به آن اعتقاد داشت، جای می گیرند را در اصل به کنار نهاد و بحث را از دیدگاه حقوق بشری گشود. واژه "اهل کتاب" همان قدر تحول ناپذیر است که واژه "امامت". هرگونه تلاش درون مت
متنی از این مفاهیم محکوم به شکست است. زیرا، برخلاف خوانش نیک حاکم بر مقاله، تعمیم "اهل کتاب" به گونه ای که هر اهل کتاب یا "اهل کتاب" نامیدن بابیان و بهائیان را در بر گیرد، انفجار متن "کتاب مقدس" است. بن بست "کتاب مقدس" بن بست مفاهیم او نیز هست. تفسیر "کتاب مقدس" در بنیاد خود قابل تحویل به کدهائی است که این کدها هرگونه امکان چنین تحویلی را بر باد می دهند.اصطلاح اهل كتاب 31 بار در 31 آيه از 9 سوره قرآن و بيش از همه در سوره آل عمران (12 بار) بكار رفته است. این موارد عبارتند از: (سوره بقره/2، 105، 109؛ سوره آل عمران/3، 64 ـ 65، 69 ـ 72، 75، 98 ـ 99، 110، 113، 119؛ سوره نساء/4، 123، 153، 159، 171؛ سوره مائده/5، 15، 19، 59، 65، 68، 77؛ سوره عنكبوت/29، 46؛ سوره احزاب/33، 26؛ سوره حديد/57، 29؛ سوره حشر/59، 2، 11؛ سوره بينة /98، 1، 6).
در اصل شأن نزول این آیات نیز، که بر جنبه رویدادهای تاریخی حکایت دارد، بر اهل کتاب معینی اشاره دارد. تعبيراتي كه در این کتاب به کار رفته است در عين تعدد در لفظ كتاب با يكديگر مشترك هستند، بدين ترتيب كه گاهي از اينان با اصطلاح مشهور «اهل كتاب» و گاهي با«الذين آتيناهم الكتاب» و گاهي با «الذين اوتوا الكتاب» ياد مي‌كند.به ویژه که بحث "خاتمیت" است که سنت رسولی و سنت تفسیر قران را برای آبستنی و زایش "اهل کتاب" به معنای مشتمل بر بابیان و بهائیان به ورطه نیستی می کشاند. اهل کتاب به یهود، نصاری، مجوس، صابئین ناظر است. برای انسانی که به دین باور ندارد، دعوی هر انسانی که فرستاده عالم قدس است علی السویه است. اما برای دینداران چنین نیست. و هر دینی با دین قبلی خود کمتر مشکل دارد تا با دین بعد از خود. از دیدگاه حقوق بشری، باب همان قدر فرستاده یزدان است که بهاالله یا محمد، موسی و عیسی و غیره. ادیان جدید همان قدر صاحب اعتبار و منزلت هستند که ادیان ابراهیمی. پروژه دین سازی همان قدر برحق است که مدعیان اهل کتاب. به ویژه که اصلطلاح "اهل کتاب"، از حیث تاریخی، تمایزی است میان دین توحیدی و تک خدایی با ادیان طبیعی و چندخدائی. از حیث تکامل زبان نیز اگر بنگریم، دینِ مبتنی بر کتاب بیانگر تحول فرهنگی و ساخت زبانی است که انباشت آگاهی تاریخی و بیانگر فرازی از تحول فرهنگی است. ادیان توحیدی، برخلاف آن چه که "اهل کتاب" مدعی اند، وامدار این ادیان طبیعی هستند. مبحث "روح" در ادیان توحیدی، بدون پیشینه جان انگاری و انگاره روح داشتن اشیاء غیرممکن بود.
به بیان دیگر، مولفه ها و اقنوم مفهوم "اهل کتاب" چنان در همتنیده و متعدداند که هر گونه تاویل موسعی از این مفهوم منقبض است که ساختار متن را ویران می کند. منتظری فقید درست دریافته بود که چنین انقلاب مفهومی در لیوان "اهل کتاب" سرتاسر "کتاب مقدس" را تا سرحد ناشناختن خیس خواهد کرد و جوهر آن را خشک. به اتفاق، درست به همین دلیل بود و هست که آن جوان فرزانه شیرازی خود را وامدار منطوق کتاب مقدس می دانست که شریعت اش را از حلقه نسخ آویزان ساخت. زیرا واقف بود که از سوراخ سوزن "اهل کتاب" ممکن نیست عبور دهد.
البته می توان هر نویسنده کتابی که دعوی فرستادگی و نویسندگی کتاب مقدس دارد را اهل کتاب خواند. اما میان این اهل کتاب و آن "اهل کتاب" هیچ سنخیتی نیست.
دینداران مسلمان باید بپذیرند که بابیان و بهائیان شهروندان برابرحقوق این جامعه هستند و آزادی دین و مذهب حق انسانی است. خواه آنان این یا آن آئین را برحق بدانند یا ندانند. رواداری به معنای حق ناروا بودن؛ در جائی طلوع می کند که دعوای بی سرانجام ادیان به تخته سنگ حقوق بشر برخورد می کند و اهل کتاب را به معنای همه آنانی که دارای کتاب هستند منظور می دارد.
خانم حالت خرابه ها. خوب تو زبان انگلیسی یاد نگرفتی ، این عقده هارو چرا سر میراث ملی فرهنگیمون خالی میکنی؟
من و امسال من که از کودکی زبان انگلیسی آموختیم کم نیستیم ، هر روزم بیشتر میشه.
شما از این به بعد این کرسی شعرات رو به زبان های زنده بگو که اونا هم بخندن!
جناب محسن کردی گرامی/موضوع تنها « هنر و عیب رضا شاه» نیست ...بنظرمن اشتباهی که« شبکه من و تو» کرد این بود که هدفش را بربازگشت رضا شاه دوم گذاشت نه اینکه فیلمی تحقیقی _علمی بر زندگی رضا شاه که اکنون 70 سال از تبعید او به جزیزه موریس می گذرد_تولید کرده باشند طبیعتا انتظار بی جایی می بود اگر فکرمی کردم ، هشتاد سال پیش از این ، سیاستمداری می توانست ؛ در خاورمیانه و مشخصا در کشوری بنام ایران بر نا امنی و فقر فائق می آمذ
...و در عین حال بجای استبداد آسیایی، دمکراسی امروزین را جانشین آن می ساخت . در آن مقطع زمانی تعداد کشورهای دمکرات جهان به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسید. فاشیسم هیلتری در اروپا در حال رشد بود و سیاستمداران وروشنفکران خاورمیانه بخاطر نفرتی که از استعمار انگلیس داشتند، به المان هیتلری گرایش پیدا می کردند و رضا شاه هم یکی از آنان بود. انتقاد اصلی به« مستند» این است که با پدیده « رضا شاه» بعنوان یک موضوع تاریخی نگاه نمی کند بلکه هدفش شخصیت سازی برای امروز سیاست ایران است که رضا شاه دومی تداعی نماید که کشور را از این وضیعت نجات دهد واین سوء استفاده از ازیک رسانه عمومی _که میلیونها ببیننده دارد_است 3_ انچه بعنوان «مستند رضا شاه » ساخته شده است مستند نیست و از اسناد علني شده آمريکايي براي بررسي تاريخ ايران در طول سال هاي 1921 -1941 استفاده نمی کند .و به این سئوالات پاسخ نمی دهد:« آیا در دوره‌ی سلطنت رضا پهلوی، میرزاده‌ی عشقی ترور نشد؟ آیا فرخی یزدی را بعد از شکنجه‌های گوناگون نکشتند؟ آیا کسانی که در به قدرت رسیدن رضا شاه نقش داشتند تک به تک کشته نشدند؟ آیا میراث مشروطه و استقلال مجلس به باد نرفت؟ آیا مصونیت پارلمانی نمایندگان لغو نشد و بسیاری از آنها به زندان نیفتادند؟ آیا در قتل عام گوهرشاد لااقل 1000 نفر در یک روز کشته نشدند و جنازه‌هایشان در گور دسته جمعی ریخته نشد؟ آیا تقی ارانی در زندان به قتل نرسید و ماجرای 53 نفر رخ نداد؟ آیا کیخسرو شاهرخ نماینده‌ی زرتشتیان مجلس کشته نشد؟ آیا طبق اسناد مکتوب ایالات متحده رضا پهلوی در زمان مرگ در حسابهاي بانکي‌اش در لندن و نيويورک و تورنتو 200 میلیون دلار ذخيره پولی نداشت؟ آیا او در بانک ملی برابر 50 میلیون دلار سرمایه‌ی ارزی نداشت (در آن زمان ثروتمندترین فرد جهان یعنی جان. دی. راکفلر یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار سرمایه داشت)؟ آیا 7000 روستا به شکل 6 دانگ به او تعلق نداشت؟ آیا در همین دوره عمال آلمان نازی روزنامه‌ی «ایران باستان» را جهت ترویج عقاید فاشیستی با تیتراژ بالا چاپ نمی‌کردند؟»کاملا منطقی. الان تمام مقالات و کتاب های علمی به زبان انگلیسی منتشر میشوند ولی کسی تا حالا ندیده یک مقاله ی معتبر به زبان فارسی یا عربی منتشر بشه. آموزش دادن عربی و فارسی در مدرسه صرفا هدر دادن وقت و انرژی و حوصله ی جوانان ایرانی است و هیچ ارزش دیگری ندارد. تعصب جاهلانه تا کی؟
کامنت دوم، """ مشاور امنیت ملی عربستان و رئیس اطلاعات شاهزاده بندر بن سلطان در ۳۱ جولای """ سفری به روسیه داشتند، گمانه‌ها در مورد محتوای گفتگوها دور ۲ دو محور مهم بوده. ۱- واقعیت‌های جدید منطقه‌ای ۲- نحوهٔ استفادی مؤثر با اولویت دادن به منافع بلند مدت. منافع دو کشور عربستان و روسیه در مورد سوریه "" امکان تفاهم "" را در رسیدن به هدفی بزرگتر تامین می‌کند. """ حذف ایران از بازار صادرات نفت و گاز """ . عربستان به احتمال زیاد "" موضوع مصر "" را نیز پیش کشیده که باز منافع بلند مدت دو کشور در حفظ وضع موجود به ارتقای همکاری اقتدادی و استراتژیک آنها خواهد افزود.
شما از فارسی خسته ای لطف کن دیگه باهاش ننویس و حرف نزن
و این چیزی که اسمشو گذاشتی شعر ننویس
اگه قدرت یاگیری دارین برین زباتن انگلیسی رو یاد بگیرین طرف 20 سالشه 32 تا زبون بلده
پدر و مادرتون نبردنتون کلاس زبان نظر نده واس خودت...
امیدوارم مردم فرق وطن فروش و وطن پرست رو بفهمن
واقعا جای تاسفه ! شما خسته شدی فارسی صحبت نکن ، همین یه چیزی هم که مونده ازمون و میخواید نباشه !!!! نظرتونو برای خودتون نگه دارید :/.*طفا
بله، رایانش!
واقعا متاسفم. این حرف فقط از زبان یک اجنبی بیرون میاد... هیچ به فکر پیشینه تاریخی و ادبی فرهنگ ایران زمین بوده کسی که این ادعا رو داشته؟ من به عنوان یک زبان شناس این حرف رو میزنم. همچین کاری یعنی خودکشی فرهنگی. کشور ترکیه رو به یاد بیارین که با عوض کردن "خط" و نه "زبان" ،ارتباط خودش و نسلهای پس از خودش رو با نسلهای پیشین به کلی قطع کرد... چون دیگه کسی نمیتونه متون قبلی رو بخونه ، بر خلاف ما که هم اکنون میتونیم شاهنامه بخونیم. حال حساب کنید فرزندان ما به جای یاد گرفتن فارسی در مدرسه بخان انگلیسی یاد بگیرن. این یعنی فاجعه. فاجعه واقعی...
همین رژیم عقب افتاده از سرمون هم زیاده ما که هنوز ناسپاس خدمات خاندان پهلوی هستیم ... خلایق هر چه لایق احمدی نژاد از سرمون هم زیاده
همین است بد بختی ما , مقایسه الوف پالمه با رضا شاه .
حسن آقا اینبار در هیبت "ناشناس" ظاهر شده است و همچنان به تحقیر نژادپرستانهء ترکها ادامه میدهد. این حسن اقای ناشناس نمی تواند بفهمد که اگر من "شاملی" اشتباهی هم بکنم، آن را نباید و نمیتوان به حساب ملیونها انسان ترک در ایران گذاشت. تنها یک عنصر نامطلوب و جاهل میتواند چنین کاری بکند. اما در مورد آمار جمعیت تهران آنهم با یک گوگلینگ بسیار ساده نتیجه پایین بدست آمد. آمار رسمی جمعیت تهران با آمار جمعیت غیر رسمی آنها هموار تفاوت فاحشی داشته است. در ضمن آمار جمعیت تهران در روز نیز با شب متفاوت
است. اما آمار رسمی جمعیت تهران در سال 90 یعنی دو سال پیش بیش از برآورده شده است. اگر به این رقم آمار غیررسمی جمعیت این شهر را اضافه کنیم.، ممکن است آمار جمعیت تهران به 15 یا 16 ملیون برسد.خبرگزاری فارس: مدیر کل ثبت احوال استان تهران گفت: جمعیت استان تهران تا پایان شهریور 90، 12 میلیون و 223 هزار و 598 نفر است.
http://www.fardanews.com/fa/news/165541/%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%DB%B1%DB%B2-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF
هر انسانی، همانند موجودات دیگر، موجودی است تنها در طبیعت بیکران که بخاطر تنازع بقاع، از جمله نیازهای مشترک اقتصادی و تولید مثل و حفظ امنیت و ارتباطات اجتماعی در کنار هم زندگی می کنند، عده ائی از تقبل تنهائی در طبیعت بیکران و بی پناهی وحشت دارند و نمی توانند بدون اتکا به دین و یا ایدئولوژی و یا آموزشها و حمایتهای فکری روانشناسی مدرن به حیات خود ادامه دهند و طبیعآ اینان برای ادامه حیات خود نیازمند عصای فکری هستند تا با تکیه بر آن به حیات خود ادامه دهند، و کسی حق ندارد این عصا را از دست آنها بگیرد و ادامه حیات آنان را به مخاطره بیندازد، این عمل یعنی جنایت بر علیه بشریت،
از ایشان عاجزانه استدعا دارم زبان فارسی را سه طلاق گویند و از این به بعد اشعار زیبای خود را به زبان انگلیسی بنویسند، مصاحبه ها و مقالات سیاسی پر مغز خود را نیز. با تشکر فراوان.
این خانم مهناز با این شوخی هاش خیلی ها را کشته است که یکی اش من هستم........
به نظر می رسد، دوستان حتی حوصله مطالعه مقاله ای را که در موردش نظر می دهند، ندارند. لطفاً همان چند پاراگراف اول را بخوانید تا دریابید، منظور از اهل کتاب چیست. ثانیاً تیتر فرعی به وضوح می گوید که نیاز نیست تا اهل کتاب باشید تا حقوق تان ضاییع نشود. اما یک مقاله به فراخور موضوعی که بر می گزیند، نظر می دهد و وقتی در مورد این دو آیین سخن می گوییم، یعنی طرح مسأله فراتر نمی رود و قرار نیست تمام مشکلات جهان را با یک مقاله حل کنیم!
درضمن، اتحاد جماهیر شوروی راه مبارزه با ادیان را برگزید و نه تنها موفق نشد، بلکه باورهای دینی بسیار خرافی و سطحی جایگزین شان گردید. اما غرب راه دموکراسی و آزادی ادیان را برگزید و نتیجه گرفت و لطفاً دوستان چها قدم دورتر از ایران تشریف ببرند و هنوز از تخم بیرون نیامده بعد احکام جهانی صادر کنند.گرامی , در ادامه نوشته زیبای شما این را اضافه می کنم . روزی که قرار بود برای اولین بار ملکه پهلوی بدون حجاب ظاهر شود , رضا شاه به اشرف می گوید , من از اینکه همسرم باید بی حجاب بیرون برود بسیار ناراحتم ولی این برای آینده ایران ضروری است . این نشان می دهد که رضا شاه نه تنها یک روشن فکر واقعی بوده بلکه به ان عمل هم می کرده . اگر امروزه با سوادان ما بتوانند اینچنین با هیولای تعصب درون خود بجنگند روزگار ما اینچنین سیاه نخواهد بود .
سوال اول از آقای کردی! مردم و بالاخص پيشتازان آذربايجانی چرا انقلاب مشروطيت را کردند و چرا قانون ايالتی و ولايتی وضع شد. سوال دوم اگر ديکتاتوری رضا شاه صلاح ملت و مملکت بود پس چرا اين ديکتاتوری آخوندی به صلاح مملکت و مردم نيست؟ توجيه مال و ثروت رضا قزاق و فرزندانش شبيه تف بالا سر ميباشد که برای هيچ انسان آزاده و مستقل قابل قبول نيست چرا اين عمل خاندان رضا قزاق دزدی از مال ملت است و در تمام دنيا جرم نا بخشودنی حساب ميشود .دوستانم تعريف ميکنند که شادروان اولف پالمه نخست وزير پيشين سوئد که فرزند يک خانواده ثروتمند سوئد بوده در زمان ترور يک خانه سه اطاقه در شهر و يک خانه تابستانی دو اطاقه در روستای شمال و ٥٠٠ هزار کرون « ٦٥ هزار دلار» در بانگ داشته.و خودش هم دو دوره نخست وزير مملکت بوده. رضا قزاق استبل دار و سرايه دار شاه ميشود و بزگترين ثروتمند دنيا ميشود
این شعر یا جپز شعره ...
آقای شاملی ، موضع پان ایرانیستی آقای صالحی برای مردم و ملیتهای جغرافیای ایران کاملا مشخص است. این آقا دیروز پرچم سوسیالیسم واقعا موجود را بر دوش گرفته بود، حالا که آبها از آسیاب افتاده، اینک تحت نام دمکراسی نا کجا آباد سینه میزد. اینان همان کمونیستهای شیعه اثناالعشری دیروز هستند، که منتظر ظهور آقا امام زمانند. خدا به دادشان برسد. متاسفانه چنین افرادی جز قوم فارس، هیچ ارزشی به دیگر ملیتهای ایران قائل نیستند. اینها میخواهند به بهانه دمکراسی قلابی، و کلی گوئیهای بی اساس، زبان قوم فارس را برملیتهای جغرافیای ایران تحمیل بکنند، که در این کار دیگر موفق نخواهند شد، چون هر ملتی باید خودش برای اداره امور خود موظف باشد. و مردم به وکیل و قیم نیازی ندارد. امید وارم که این آقا این مسئله را بفهمد. و بیش از این، قلم فرسائی و فلسفه بافی نکند. که این جور چیز ها دیگر خریدار ندارد.
آدم رو سگ بگیره، جو خارجی بودن نگیره!
در ابتدا بگویم من هم یک انحلال طلب هستم ولی این دلیل نمی شود که غقل را تعطیل کنیم دوستان باید توضیح دهند یک رژیم سرکوبگر تا بن دندان مسلح مذهبی را چگونه میتوان بدون خشونت منحل کرد، سوال دیگر این است که ما چگونه به این نتیجه رسیده ایم که مردم ایران خواستار انحلال هستند اول باید انتخاباتی برگزار شود سپس در صورت تایید ملت نظام عوض شود بنابراین انتخابات از نظر من مقدم بر انحلال است در غیر اینصورت این یک نوع دیکتاتوری است
با نوشته جنابعالی کاملا موافقم اما برکناری بازرگان با کودتای نظامی انجام نشد. عنصر اصلی در برکناری بازرگان خود خمینی بود و بس. کافی بود او از بازرگان حمایت میکرد دیگران هیچ کاری نمیتوانستند بکنند. اما با نظرتان موافقم که اگر صبر پیشه میکردند مرسی ناتوان از حل مشکلات جامعه خود بخود سقوط میکرد یا کناره میگرفت. و البته جانشینان وی نیز دچار همین مشکل میشدند اما دولت کودتای فعلی هم با مشکلات دست به گریبان است.
زبان بردار فرهنگ است. نابودی زبان ها نابودی تنوع فرهنگ و مایه ی یکنواختی ملال انگیز چشم انداز کل جهان خواهد شد.
و از این گله کند که چرا در فارسی واژه های ترکی زیاد هست!اتفاقا دستورزبان فارسی بسیار زایا است و هرچه دوستان نژاد پرست در «ناتوانی»اش می گویند صرفا ناشی از سترونی شم زبانی خودشان و نپذیرفتن واژه های نو است.
ایران کشوری با تاریخ کهن و گستره ی فرهنگی است. همچنان که نمی توان آن را کشور پارس ها دانست، زبان ملی اش هم نمی تواند صرفا پارسی باشد. زبان های بسیاری در ایران تکلم می شوند که بیشتر آنها همچون کردی، گیلکی و بلوچی از شاخه زبان های ایرانی خانواده ی هند و اروپایی و خویشاوند نزدیک فارسی و یکدیگر هستند چنانکه سخنگویان هرکدام می توانند به آسانی بقیه را یادبگیرند. به جز آن دو زبان عربی و ترکی که به ترتیب از خانواده های سامی و آلتایی هستند نیز توسط ایرانیان تکلم می شوند. به راستی شگفت آور است کسی جویای حقوق مردم ترک آذربایجان ایران باشد،
فزون بر این، پنداره ی «زبان پاک» مدت ها است نزد اندیشوران محلی از اعراب ندارد و پر واضح است که آمیختگی با دیگر زبان ها موجب غنای بیشتر واژگان زبان می شود. نمونه ی آن زبان انگلیسی، موفق ترین زبان جهان است که با وجود ریشه ی ژرمنی خود، بسیار از لاتین، یونانی و حتی بسیاری زبان های نا-اروپایی واژه جذب کرده است.
مهناز عزیز، فارسی زبان بودن شرم آور نیست. اگر شما خوب انگلیسی بلد نیستی از کم کوشی یا کم هوشی ات بوده.
شعری سنگین و زیبا سروده اند این سرکار خانم
میدانم آن روز خروش همگانی ایرانیان بر تعفن اسلام و باقی مانده دزدان و عارت گران و جنایت کاران از 1400 سال پیش تاکنون بسیار سهمگین خواهد بود و زنان سرزمین من خواهرانم و مادران این سرزمین سلحشوران پیشتاز خواهند بود و چه افتخاری بالاتر از این که یک بار برای همیشه دزدان آخوند و دکان داران این دین رذالت بار برای همیشه واقعا برای همیشه از بین رفته و سرزمین مان سرزمین ایرانیان بدست ایرانیان اداره شود آن روز خواهد رسید و روزشادمانی ایرانیان خواهد آمد.
http://www.youtube.com/watch?v=ZpIjirs_-B8
ارژنگ عزیز، در همین چند ماهه، جوانان بهایی در سراسر جهان دست اندر کار تشکیل 133 کنفرانس و گرد همایی هستند. و در این کنفرانسها مراتب عشق و وفاداری خود را نسبت به عموم اهل عالم به منصه ظهور می رسانند و از تجربیات یکدیگر در این زمینه ها بهره مند می گردند
قبل از این که نسبت به پیروان این آیین به دیده تحقیر بنگری، صدای آنان را بشنو که از صمیم قلب و با صدای رسا فریاد می زنند: دین برای اتحاد و اتفاق است، آن را سبب و علت اختلاف منمایید. و اگر دین باعث اختلاف شود، بی دینی بهتر است
مقاله بسيار ارزشمندي است
دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
اعضای کابينه روحانی از عناصر اصلی جنگ، سرکوب و ترور و فساد در سالهای گذشته هستند
پورمحمدی، وزير دادگستری يکی از بالاترين مسئولان قتل عام 30هزار زندانی سياسی در سال 67.............
http://mojahedin.org/pages/detailsNews.aspx?newsid=133235
تاریخ مصرف ادیان بپایان رسیده است، بتاریخ جنایات ادیان نظری بیفکنید و شرمندگی ادیان را ببینید، و بهائیت بعد از مرگ ادیان توسط غارتگران جهانی در ایران و مرمون ها در امریکا سر از قبر بیرون اوردند....
تمام پیامبران بزرگترین شیادان و دروغگویان بودند، دروغی به بزرگی جهان گفتند،تماس و گفتگو با خدای مجهول، البته موسی،عیسی ومحمد در هزاره های پیش که مردم اگاه نبودند ان دروغ را گفتند، اما محمد علی باب و حسین علی نوری شیادان مردم فریبی بودند که در قرن ۱۹ در زمان اگاهی انسان دست به فریب مردم ایران زدند و با کمک جهان خواران با همه کوشش بعد از ۱۶۰ سال در ۲۲۰ کشور بیشتر عقب مانده تونستند ۵ میلیون انسان را بفریبند،تجربه هزاران ساله انسان نشان داده که دین راه نجات انسان از بلایا نیست و دینی که بقدرت رسید جنایتکار شد، مسیحی، اسلام و یهودی از سال ۱۹۴۸، اگر بهائیت هم بقدرت برسد جنایتکار خواهد شد.
به دلیل قحطی تحلیل، مسائلی را توضیح خواهم داد. """ هم اکنون گازپروم روسیه نزدیک به ۲۸ درصد کلّ گاز مصرفی اروپا را تامین می‌کند """، با تبدیل آمریکا به یک کشور مطرح در صادرات گاز "" به لطف تکنیک فرکینگ شل "" تا سال ۲۰۱۶، روسیه بازار اروپا را از دست خواهد داد چونکه "" گازی که با تکنیک فرکینگ به دست می‌‌آید بسیار ارزان تر "" است. چین برای پایین آوردن قیمت گاز روس ها، آسیای مرکزی را در اولویت قرار خواهد داد. تنها شانس روسیه برای "" تضمین نقش محوری در مناسبات منطقه‌ای و جهانی "" حذف مراکز صادرات نفت و گاز به بازار‌های جهانی است. روسیه میداند سال ۲۰۱۴ آغاز بحران در شرق ایران است. این یعنی نه چین و نه روسیه روی خط لوله‌ای که گاز ایران را به چین انتقال دهد حساب باز نکرده اند، سفر پوتین به ایران و ملاقات ایشون با سران رژیم فارس ایران تضمین سیاست "" بحران و آشوبی "" است که
غرب ایران را نیز وارد جهنم بی ثباتی خواهد کرد. سوریه از این لحاظ برای روسیه حکم حیاتی دارد، پوتین می‌خواهد در آینده دست کم بازار ترکیه و اروپا را با گاز روسیه تامین کند. کسانی که تحولات منطقه را تعقیب میکنند آگاه هستند که در روز قدس، رژیم فارس ایران به همراه ارمنستان مانوری را به این مناسبت اجرا کردند، با توجه به اینکه ارمنستان در همه حیطه‌ها به روسیه وابسته است، این مانور میزان محاسبه دقیق پوتین در معادلات سوریه را در حذف ایران از بازار جهانی نفت و گاز را به خوبی بر ّملا می‌‌سازد.