Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

مهناز عالی ای ...عاااالی یعنیییییییی عاااااااااالی :)))

نوشته شده توسط: تبریزی

پاسخ به دوست گرامی، یوسف آذربایجان

دوست گرامی، یوسف آذربایجان، در این نوشتار من به ناسیونالیسم نپرداخته ام و سخن من درباره پوپولیسم است و خواسته ام درباره پوپولیسم روشنگری کنم. این چنین هم نیست که پوپولیست های ناسیونالیزه شده تنها از ترک پرستی و کردپرستی و .......... سخن می گویند بلکه پوپولیست های ایرانی به فراوانی دیده شده است که بی آن که پان آریا باشند از نژاد آریائی و سرزمین اهورائی و زبان پارسی و .......... برای پیدا کردن هوادار داد سخن می دهند! و درباره ناسیونالیسم هم اگر خواسته باشید دیدگاه مرا بدانید به این لینک نگاه کنید http://iranglobal.info/node/16195 ********** دوست گرامی، یوسف آذربایجان، شما می گوئید: ( .......... لبه تیز حمله شما مربوط می شود به ملل غیر فارس و این که نباید پوپولیست شده و از حقوق ملل غیر فارس دفاع کرد .......... ) دوست گرامی دفاع از حق برابر با پوپولیسم نیست و آن چنان که من در این نوشتار روشن کرده ام دنباله روی از مردم کوچه و خیابان پوپولیسم است و همچنین حق خواهی نیز برابر با ناسیونالیسم و پیروی از پان های رنگارنگ نیست، برای نمونه دفاع مهاتما گاندی از حق مردم هندوستان برابر با ناسیونالیست بودن مهاتما نیست و دفاع نلسون ماندلا از حق سیاهپوستان آفریقای جنوبی برابر با ناسیونالیست بودن نلسون ماندلا نیست و شما اگر می خواهید ناسیونالیست های تاریخ را بشناسید نگاه کنید به کارنامه ناپلئون بناپارت و آدولف هیتلر و صدام حسین! ********** دوست گرامی، یوسف آذربایجان، شما می گوئید: ( .......... خوب حالا جنابعالی که مخالف پوپولیزم هستید چه راه حل پیشنهادی برای حل مسأله مبرم جامعه یعنی حقوق ملل غیر فارس دارید؟ .......... ) دوست گرامی، پاسخ شما یک سخنرانی دراز نیست و بسیار ساده است، برای نابودی ستم در سرتاسر ایران باید رژیم ولایت فقیه نابود شده و برانداخته شود تا فارس و نا فارس از زندگی دوزخی رها شوند. ********* دوست گرامی، یوسف آذربایجان، درباره انگیزه های جدائی خواهی در یک سرزمین پیش از این من دیدگاهم را در این لینک نوشته ام http://www.iranglobal.info/node/16550 و درباره خودگردانی مردمی (فدرالیسم دموکراتیک) نیز پیش از این من دیدگاهم را در این لینک نوشته ام http://www.iranglobal.info/node/16877 پس شما پاسخ این سخنتان را که می گوئید: ( .......... جواب شما سوء تفاهم را حل کرده و منظور شما بهتر قابل فهم خواهد شد، شاید شما مخالف فدرالیزم و موافق استقلال ملل هستید .......... ) با نگاه به دولینک یاد شده خواهید یافت. ********** دوست گرامی، یوسف آذربایجان، شما چندین بار در این یادداشت و یادداشت های دیگرتان واژه های ملل و ملت و ملی را به کار برده اید اما با نگاهی به این لینک روشن نیست که خواسته شما از به کار بردن این واژگان چیست؟ http://www.iranglobal.info/node/17981
نوشته شده توسط: Anonymous

امیدوارم جریانات چپ و بویژه حزب توده در ایران سردمدار تجزیه طلبی این هشدارها را جدی بگیرند و با شعار های ضد ملی خود در خدمت امپریالیسم جهانی قرار نگیرند.شعار فریبنده و ضد ملی مرگ بر امریکا و عملی کردن این شعار در غالب گرفتن سفارت امریکا و اتش زدن پرچم و از روی ان گذشتن نتیجه ای جز خسارت مادی و معنوی و تحریم برای مردم ما نداشته است.
فردا بسیار دیر است و حزب توده باید به دفاع از منافع ملی مردم ایران و کنار گذاشتن شعار ویرانگر و دروغین ستم ملی از برنامه حزبی خود بپردازد.

نوشته شده توسط: Anonymous

انجمن اقتصاد دانان کشور ایران ..با عرض تشکراز اطلاعات پر ارزش تون در مورد وضعیت در حال حاضر اقتصاد کشور محترما" بعرضتون میرسونم که بنده که آخوند روحانی بنفش رنگ باشم با خوندن نامه تون انگشت به دهن حیرون موندم ..ای داد بیداد مگه میشه اقتصاد یه کشور امت اسلامی و آخوند دوست اینقدر بد باشه ؟..جلل الخالق..مسئولین مسلمون کجا بودن؟ اون ها کی بودن؟ اسم هاشون کی بود؟ چرا مال امت اسلامی رو دزدین ؟ چرا پول نفت سر سفرشون نیست ؟ چراخانم ها صددرصد حجاب کیسه ای ندارند؟ چرا ضد عرب ها و آخوندها هنوز زنده هستند؟ بله بنده تازه متوجه شدم که چه اشتباهاتی در زمان نیودن بنده در کره زمین صورت گرفته است .وای ..داد ..بیداد .چه ظلمی به مردم شده. ای خدا من علی روحانی آخوند سوپردولوکس تقاضای بخشش می کنم که به اقتصاد مردم ایران نشین از نوع آخوند زاده و آخوند پرستش در مدت فضانوردی بین کرات آسمون نتونستم رسیدگی کنم !!

انجمن اقتصاد دانان محترم کشور اشغال شده چندین باره ایران توسط تازی ها بدونید که ما آخوندها در کرات آسمانی دیگر هم امت اسلامی و حکومت اسلامی و ولایت فقیه و حجاب اسلامی و فیس بوک و لباس شخصی ها و پاسدارچی ها داریم ولی وضعیت اقتصادیه همشون صددرصد درست کار میکنه وپول فروشه نفتشون هم هر روز بین امت اسلامی اون کرات آسمونی دیگه قسمت میشه و اصلا" و ابدا" مشکلی ندارند.!!...واجبه بنده آخوند روحانی "سوپر آخوند دولوکس " از همه امت اسلام دوست و اسلام پرست و آخوند زاده و آخوند پرست و فحشا و اعتیاد دوست و گرانی پرست صمیمانه عذر می خواهم که بدلیل کمبود وقت نتوانستم به کره زمین و کشور ایران رو بیایم و به وضعیت اقتصادی ایران رسیدگی کنم و دزدهای اقتصادی رو دستگیر کنم ...والله حقیقتش این بوده که به بنده آخوند وظیفه بسیار خطیره خداوندی داده شده که می بایست با سیفینه فضائی امام زمان در کرات دیگه آسمونی هم به ترویچ اسلام وصیغه و ترویچ اعتیاد و فحشا و روضه خوانی می پرداختم و علاوه بر اونها کلی هم داربست و طناب های دار و سیم خاردار و شلاق و باتوم حمل میکردم ...بله مدتی پیش هنگام تخلیه داربست ها و طناب های اعدام از سفینه امام زمان در کره آسمونی "اسلام ناب محمدی" از خدواند وحی آمد که...بنده آخوند سوپر دولوکس بنفش رنگ حسن روحانی به کره زمین و کشور ایران جهت رئیس جمهور شدن هجرت کنم و از سرکشی و باربری و روضه خوانی در کرات آسمانی اسلامی بدلیل کمبود وقت خودداری کنم ....بنده به اقتصاد دانان قول میدم که حالا که در کشور ایران هستم تا چهار سال دیگه و شاید برای همیشه طبق فرمول اقتصاد اسلامی خمینی "اقتصاد مال خره" رفتار کنم...آمین یارب العالمین !! عجب اینها دیگه چه هالوئین دیگه "انجمن اقتصاددانان" هنوز که هنوزه مثلیکه نفهمیدن آخوندها میخوان ریشه ایرانی های ضد آخوند و ضد آخوند زاده رو با سم اسلامی "اقتصاد اسلامی" خشک کنن و تنه و شاخه هاشون رو هم از روی کره زمین اره کنن ...!!حالا گنجشیگ های اسیر شده درقفس مارها...ازمارها که دور حوض آبش چنباتمبه زدن و می لولند می خواهن که آب بهشون بدن ..که تشنشونه !!
نوشته شده توسط: Anonymous

سوسیالیست سبز
http://socialismsabz.bplaced.net/

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبريزی ای کاش کمی واضح تر و با مثال عينی مينوشتيد تا همگان براحتی متوجه ميشدندکه منظور شما از ناسيوناليست و ملی گرائی شکل ايرانی « فارس» نيست بلکه لبه تيز حمله شما مربوط ميشود به ملل غير فارس و اينکه نبايد پوپوليست شده و از حقوق ملل غير فارس دفاع کرد. خوب اگر قبول فرمائيد که در مکانی که ايران نام گذاری شده و به ملل غير فارس ستم مضاعف روا ميشود آيا حمايت اين ملل تحت ستم پوپوليزم است ؟؟خوب حالا جنابعالی که مخالف پوپوليزم هستيد چه راه حل پيشنهادی برای حل مسئله مبرم جامعه يعنی حقوق ملل غير فارس چيست؟؟ جواب شما سوتفاهم را حل کرده و منظور شما بهتر قابل فهم خواهد شد.شايد شما مخالف فدارليزم و موافق استقلال ملل هستيد!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

پیام 2-- نوشته ای نه تنها بی محتوا،عوامفریبی ومغشوش دوغ ودوشاب،بلکه بسیارمشکوک!مشکوک ازاین نظرکه امروزه درنتیجه مبارزه فعالین غیرفارس زبان علیه حاکمیت فاشیستی وانحصاری زبان وفرهنگ فارسی،اکثریت سازمانهای مترقی وچپ فارس زبان،فعالین منفردحقوق دان برجسته وفعال حقوق بشری خانم شادی صدر،زبان بانتقادگشوده اندوسیستم فدرالیستی رابرای حفظ ایران قبول نموده اند(هرچندبااگرواماهائی)،شخص شناخته شده ی فارسگرا وپان فارس معروف سایت«تبریزی»فدرالیسم وخواسته های بحق غیرفارس زبانانرازبان پرستی وپوپولیسم نامیده ودرواقع خوش رقصی به پان فارسیسم حاکم مینماید.این نوشته سخن رانی انتخاباتی دکترمحسن رضائی استاددانشگاه ،پاسدارتیرخلاص زن رژیم،دردانشگاه تبریزراتداعی میکندکه بااعتراض وپرتاب شیشه های آب ازطرف دانشجویان مبارزتبریزی به سروصورت محسن رضائی وقطع سخن رانی وفراراوشدند. اینکه شما مبارزه علیه حاکمیت فاشیستی تک

زبانی را پوپولیسم وزبان پرستی بنامیددقیقا همفکری شماباسخن گویان رژیم فارسگرای فارسی/اسلامی رانشان میدهد.شمااگرواقعآ باپوپولیسم وناسیونالیسم مبارزه میکنیدبایداول مثل خانم شادی صدرحاکمیت تک زبانی رامحکوم کنیدوطبق مواثیق ومعائیربین المللی زبانی وفرهنگی،برابری زبانها وفرهنگها رادرسرزمین چندزبانه خواستارشوید تاحرفهای گاها درست شما درلابلای پرت وپلانویسی های خادم پان فارسیسم حاکم موردتوجه قرارگیرد والا شما همان نماینده فرهنگ انحصاری حاکم هستید زیرا پان های کوچک بطورعکس العملی وواکنشی درمقابل پان فارس حاکم عمل میکنندوباازبین رفتن ونابودی حاکمیت
پان فارسیسم ازبین میروند مثل علت ومعلول،وشما چون تفکرتان «عوضی» است جای علت ومعلول راعوضی گرفته اید.
نوشته شده توسط: Anonymous

امین حواست هست که داری خودت رو با حیوان مقایسه می کنی؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته ی طولانی بیمحتوا ، عقل گریز،ترکیبی ازعوامفریبی درواقع مبارزه با خواسته های بحق مردم تحت لوای پوپولیسم!ازشخص شناخته شده ای بنام «تبریزی»!که تمام گفتارهای قبلی بااین نوشته ی کذائی سرتاپا... فریبی وخودفریبی نشان ازضدتبریزی بودن ااین شخص ناسیونال سوسیالیست فارس گرادارد.نه کوچکترین دفاعی ازخواسته های بحق مردم غیرفارس دربرابر زبان وفرهنگ انحصاری وتحمیلی رژیم فارس گرا،بلکه دفاع مستقیم ازسیاستهای فرهنگی زبانی فاشیستی رژیم درمبارزه با فعالین هویت خواه غیرفارس تحت لوای مبارزه باپوپولیسم!!!و......البته این این اسم جعلی تبریزی درگذشته نیز نشان داده است که درمبارزه فرهنگی غیرفارس زبانان همیشه درکنارمحسن رضائی واحمدی نژادبوده ونوشته هایش کپی نوشته های تابناک است. مثلا حزب توده اززمان حکومت ملی بخیانت رفته ومنصورحکمت یک ناسیونالیست فارس گرا،حزب ضدکارگری حکمتیست هم جریان فارسگرا وضدمردمی

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی با این مطلب ها نمی توانید به آرمان و دگر مبارزان جوان حمله کنید اما باز هم برای شما بد نشد با این مطلب من با چهریه شما که برای اولین بار هست میبینم آشنا شدم البته شما انقدر فعال هستید که همه میشناسند شمارا

نوشته شده توسط: Anonymous

به قول اصغر سربی ایکاش فرخزاد این زبان و اشعار را در زمان پهلوی هم میدانست و انتقادی میکرد و بلندگوی ابتذال برای تخدیر نمیشد .

نوشته شده توسط: Anonymous

پروفسور کانگاس زبان انگلیسی را برای دیگر زبان‌ها در دنیا "زبان قاتل" میخواند . پروفسور معتقد است که هر زبانی در مقطعی میتواند به علّت نقشی که در پاسیو کردن (خفه کردن و حتا نابود کردن ) زبان‌های دیگر مورد استفاده قرار میگیرد ، میتواند رل "زبان قاتل" را ایفا کند. با پروفسور "تووه کانگاس" و تلاشهای او آشنا شویم، گوش کنیم و بیاموزیم دوستان :
http://www.youtube.com/watch?v=SugkhNnRKGg

نوشته شده توسط: Anonymous

به متن خبری که آقای شاملی به آن استناد کرده اند(فردا نیوز) نگاهی می اندازیم: «فارس: مدیر کل ثبت احوال استان تهران گفت: جمعیت *استان تهران* تا پایان شهریور 90، 12 میلیون و 223 هزار و 598 نفر است.....» آقای شاملی، نویسنده و فعال سیاسی هنوز تفاوت شهر و استان را نمی دانند! مدیرکل ثبت احوال اعلام کرده جمعیت **استان** تهران 12 میلیون و اندی است نه شهر تهران! استان تهران شامل حدود 11 شهرستان است. در ادرس زیر می توانید ریز آمار جمعیت ایران به تفکیک استان ها و شهرها را درقالب یک فایل اکسل دریافت کنید: http://www.sko.ir/Sarshomari1390/Shahrhaye_IRAN.xls

در ادرس زیر نیز می توانید آمار جمعیت تهران را ببینید:http://www.islamshahr.gov.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=580:-90-من در این سایت فقط با نام seeb کامنت نوشته ام ومسئول کامنت ها می تواند این را تایید کند و امیدوارم این کار را بکند. در ضمن من حاضرم نمونه های متعددی از ادبیات فاخر! آقای یونس شاملی را مثال بزنم تا معلوم شود چه کسی به دنبال تخریب است. آقای شاملی هم لازم نیست به فکر اصلاح من یا دیگران باشد.چرا که درصلاحیت ایشان نیست. همانطور که من هم به دنبال اصلاح کسی از جمله ایشان نیستم.
نوشته شده توسط: Anonymous

http://iranglobal.info/node/22457

نوشته شده توسط: Anonymous

مهناز خانوم پاسخ نوشتار شما را با دیدی یک بعد‌ی و تنگ به زبان که آن را نه تاروپود تمدنها بلکه تنها یک ابزار میپندارید و دنیای رنگارنگ زیبایی‌ و اسرار تمدن بشری که در گوناگونی زبانهای آن نهفته است را به این شکل با نادانی تمام له‌ می‌کنید و از آن می‌گذرید ، پروفسور گانگاس که تقریباً تمام زندگیش را در راه نجات زبانها (که تمدنها در زهدان آن حمل میشود) ، آن هم به انگلیسی که انقدر به آن علاقه مندید میدهد. اما من شخصا شما را با هویّت ترکی‌‌ام که همیشه در نوجوانی و با معصومیت تمام با خجالت باید فارسی “قیریلداتماق “ میکردم ! ، میفهمم که لهجه انگلیسیی تان در عالم شما دلیل سرفکندگیست !شما شانس آورده اید که در دنیای مدرنی‌ که زندگی‌ می‌کنید به علّت لهجه بد در انگلیسی بهتون "فارس خر " نمی‌گویند !

امثال شما دوستان متأسفانه با دیدگاه دالتونیستی , سطحی و ضد ارزشهای باستانی تمدن بشری تشریف دارید و قاتل ارزشهای فرهنگی -زبانی‌ (میبخشید که کمی‌ رک هستم) که زبان مهمترین آن است که از هر ملتی‌ و اتنیک گروهی , خزینه‌هایی‌ چون ذخایری که محصول هزاران سال تمدن بشری است ,در زهدان آن حمل میشود. تنها فرقتان با “طالبان" این است که آن گاو شاخدار با دینامیت به جان آثار باستانی هزاران ساله میفتاد و ارزشهای گرانقدر ابیکتیو را ویران می‌کند و شما ارزشهای غیر قابل جبران معنوی و سوبیکتیو چون زبان‌ها و فرهنگها (اشعار ، افسانه ها، اشعار ، ضرب اول مثال ها، ترانه‌ها و آنچه که درموسیقی فولکلور خوانده میشود و میراث بلا عوض جامعه انسانی‌ است ) را وحشیانه مورد هجوم قرار می‌دهید. لهجه بد پروفسور را به بزرگی‌ خود ببخشید و به او "فنلاندی خر" نگوئید لطفاً !
--------------------------------------------------------------------------------------------------
آقای طباطبایی-مآنقورتیسم و "سندروم استکهلم", دکتر سیمین صبری
19. juli 2013 kl. 10:49
امثال طباطبایی از نظر پروفسور اتنولوگ "تووه کانگاس" جنایتکارنی هستند که آفت فرهنگ و تمدن بشری اند.(چه آگاهانه چه نا آگاهانه ). اگر طالبان به آثار باستانی ارزشمند با دینامیت می‌تازد و آن را با خاک یکسان می‌کند ، جنایت کارانی چون طباطبائی و هم پیالگان که ظاهراً لباس تمدن و فرهنگ و دکتری به تن دارند و از این رو قدرت فریبندگی آنها بیش از افرادی است که این لباس‌ها را به تن ندارند ، با قلم و الفاظ تخریبی‌ به زبان‌ها و ادبیات و فلکلور دیگر ملت‌ها میتازند و وحشیانه (چه آگاهانه چه نا آگاهانه ) قصد تخریب آنها را دارند. این در حالی‌ است که یونسکو با اعلام روز جهانی‌ زبان مادری ۲۱ فورال ، تدبیری جدی در جلوگیری از قتل عام زبانهای رایج در جهان ، حتا زبان قبیله کوچکی‌ در دهی‌ در آلاسکا، اتخاذ کرد که تمدن و دستاورد‌های انسانی‌ را از دست وحشیانی چون دکتر طباطبایی نجات دهد .

آقای طباطبایی هر چه زودتر بهتر باید از ملت ترک (از ملتی که ظاهراً خود به آن منسوب است ) عذر خواهی‌ کند و نادانی اش را به درستی‌ با عوارض و نتایج سیاست اسیمیلاسیون در ایران و مآنقورتیسم=( فراموش کردن خود و به نوکری دیگری تبدیل شدن از رمان آیتماتف) به همه توضیح دهد و از روانشناسان برای درمان مشکلات خود کمک بخواهد.
مانقورتیسم در عالم علم روانپژشکی نیز در حالت ملایم خود در "سندروم استکهلم،" مشاهده میشود که آشنایی با آن بسیار مفید است و وصف حل امثال دکتر طباطبائی است انجا که عمق خود باختگی و دگر شیفتگی‌ به اوج خود میرسد:
سندرم استکهلم اختلالیست مربوط به روانپزشکی در این حالت بین گروگان و گروگانگیر حالتی عاطفی بوجود می‌آید.در این حالت گروگان‌ها ممکن است با گروگانگیرها نوعی از حس عاطفه و همدردی پیدا کنند و خود را تسلیم گروگانگیرها بکنند.

امیدوارم انگلیسی آقای دکتر طباطبایی و شما در حدی باشد که بتواند لاقل درصدی از مطالب پروفسور اتنولوگ "تووه کانگاس"
را فهم کنید:
https://www.youtube.com/watch?v=Ohu2gTD-Uic
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای سئب، اظهار نظرهای شما تنها و تنها برای تخریب است. من در کامئنت بالا آدرس داده ام و منبع خبری آمار جمعیت تهران را روشن کرده ام و شما اینجا خودتان منبع خبر هستید و به اصطلاح از سرشماری سال 90 نقل قول کرده اید. حالا آن سرشماری منبع اش کجا است خدا میداند!! این اسمش سفسطه و فریب مردم است. متاسفانه کسی که آگاهانه تحریف میکند، ....... و دقیقا به همین علت نیز قابل اصلاح نیست. این اشخاص حتی هر روز و شاید هر ساعت با اسامی نامعلوم متفاوتی ظاهر میشوند. یعنی حسن آقا، ناشناس و حالا هم سئب و فردا باز هم اسامی دیگر. با این اشخاص چه میتوان کرد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

{بهبودی میگوید «قربان یک لیوان از آب دریا برداشتن اثری ندارد). بهبودی میگوید که یک آن دیدم که رضاشاه با خشم فراوارن به من نگاه میکند و با عصبانیت تمام اتاق را بالا و پایین میرود و خلاصه پس از یکی دو دقیقه که بهبودی حسابی ترسیده بود رضاشاه رو به او میکند و میگوید: «من تصور میکردم که شماها که پاره های تن من هستید دستکم مرا میشناسید و میدانید برای چه این پولها و زمینها و املاک را مصادره میکنم». من می بینم این ثروتها همینجوری خوابیده و صاحبانشان برای آبادانی آنها نمیکوشند بناچار آنها را بدست میگیریم تا در آبادی اش بکوشم.. امروز من پادشاهی شده ام تاجر، ملاک، ساختمان ساز و ..}. همین فراز کافی است تا ملکه ذ هن کسانی را به راستی شناخت که به حق سزاوار لقب ذهنیتِ اقتدارگرا و استبدادزده هستند. این شاخصه عمده ذهنیتِ اقتدارگرا پرده از روی یکی دیگر از ویژگی های معنادار این طیف فکری برمی دارد. و آن

فقدان نگاه نظام مند و نهادی است. سیاست، در معنای قدیم آن، بر سنگ پایۀ خدایگان-بنده، شهریار-بنده، شبان-رمّه استوار است. این درک از سیاست، چون شخصیت محور و شخصیت مُنزه آن، شهریار است، چنان شیفته الطاف و پندهای ملوکانه و غرق در تمنای نگاه مقتدر و پدر تاجدار است، که به راحتی نه تنها چشمان اش را بر روی واقعیات می بندد، بلکه به تحریف و دگردیسی واقعیت نیز دست می زند. او چنان غرق در "نجابتِ ملوکانه" و "پدر مهربان تاجدار" است، که انباشتِ قدرت، ثروت و منابع کشور را در دستان پادشاه به نماد خلاقیت، ابتکار، ضرورت و نگرانی "پدر تاجدار" تاویل می کند. این ذهنیتِ اقتدارگرای گرفتارِ کیشِ شخصیتِ "پدر تاجدار" چنان غرق و مبهوت چشمان مهربان ملوکانه است که از منطق ساده ای که بارها در واقعیت به محک خورده است و درستی آن بر کمتر کسی پوشیده مانده است را نادیده می گیرد؛ این واقعیت ساده که انباشت ثروت، قدرت و منابع در دستان ملوکانه فساد می آفریند و به انحصار حقیقت در زندان ملوکانه تبدیل می گردد. ذهنیتِ استبدادزدۀ شیفته کیش شخصیت چون فاقد تحلیل نظام مند و نهادین است بلکه همه چیز و همه را نشانی از ذکاوت، درایت و خودگذشتگی و ساده زیستی ملوکانه می داند، به مبحث تقسیم قوا، فرآیند نهادسازی، توزیع عادلانه قدرت، مشروطیتِ قدرت، امکان تبدیل پادشاه مشروعه مطلقه به پادشاه مشروطه و غیره التفاتی ندارد و از این نقطه حرکت می کند که عقب ماندگی بود و از میان آن عقب ماندگان، یکی و فقط یکی، که کمتر عقب مانده بود، به خرد ملوکانه آراسته بود و منطق عقب ماندگی یعنی ستایش طالع اتفاق استبداد ملوکانه. این شبهه استدلال از فرط تکرار نخ نما و ژنده گشته است. اما ذهنیتِ ماندِ اقتدارگرایِ شیفته اعجازِ کیش شخصیت ملوکانه کماکان تارهای قالی استبداد را با آن می بافد. این ذهنیت چنان ناتوان از تحلیل است زیرا که شیفته استبداد است، قتل و کشتن تعدادی را هم "نمک" این استبداد ملوکانه می داند و آن را نیز نشانه خشم برحق پدر تاجدار خود. مگر هر پدری از دست فرزند نااهل و نادان خود به خشم نمی آید و فرزند خود را تنبیه نمی کند! پدر تاجدار هم همین است. همین مُرداب شیفتگی است که ذهنیتِ شیفتۀ کیش شخصیت ملوکانه را از نگاه نقاد و انتقادی بیگانه می سازد و او را به ورطۀ سقوط اثبات محض می افکند. این دیدگاه است که نیاز به آسیب شناسی و نقادی دارد. زیرا سیاست را به رابطه پدر-فرزندی، مراد-مریدی، شهریاری-بندگی تقلیل می دهد. درهمتنیدگی افق فکری هواداران حکومت ولایت فقیه و حکومت شهریاری مطلقه درست در همین نکته است. هر دو چشم به لبانِ ملوکانه شهریار-ولی فقیه دوخته اند و مست و سرمستِ اطاعت محض و پیروی تام از هادیان و ناجیان ملوکانه اند. هواداران سینه چاکِ ذهنیتِ اقتدارگرایی ملوکانه، مانند هواداران ولایت فقیه، خطا را در ملت می بینند نه در پدر تاجدار یا اُسوه دینی خود. زیرا آنان که به ماست و پنیر و زیراندازی پاره پاره هم قناعت دارند و درس قناعت را از طریق انباشتِ قدرت، ثروت و منابع به بندگان خود یاد داده اند. آنان چنان معصوم و پاک از خطا و دست پاکند که این همه قدرت و ثروت و منزلت را برای خود نمی خواهند، زیرا آنان جیفه بی ارزش دنیا را با آب دماغ بُزی هم برابر نمی دانند. آنان پاک باخته و دلسوخته اند. و تنها نگرانی ملوکانه و فقیهانه آنان این است که این مردم چرا درک نمی کنند که این انباشت قدرت سرابی بیش نیست و همه از برای سعادت و رستگاری همین ملت است. چرا درک نمی کنند که پدر تاجدار و آیتِ خدا بر روی زمین به مال دنیا چشمداشتی ندارند. یکی از شاخصه های رهبران فرهمند به طور دقیق همین است که با این که در عمل صاحب مملکت خود را می دانند اما مردان قناعت و امساک اند! و ذهنیتِ فرهمندپسند چنان غرق و محو این دریادلی و کف نفس این رهبران فرهمند خود است که از
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اين مطلب تكراري است

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام جناب Anonymous
من کاملا با نگاه شما موافقم . البته هم جز خیزش گسترده توده ای چاره ای نداریم. تندرست باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت سوم """ نگاهی‌ از بعد استراتژیکی به روابط روسیه و عربستان و جایگاه رژیم فارس ایران """. اشاره کردم که وزیر اطلاعات عربستان سفری به روسیه داشت، گویا در این دیدار، عربستان به پوتین روسیه پیشنهاد خرید ۱۶ بیلیون دلار تسلیهات نظامی میدهد، و همچنین نه تنها تضمین می‌‌دهد که کشورهای "" شورای همکاری خلیج، در سیاست گازی گازپروم روسیه در مورد اروپا، موی دماغ روس‌ها نخواهند شد، بلکه """ پیشنهاد تشکیل اوپک گازی """ را به پوتین میدهد. این پیشنهادی بسیار چرب است که پوتین نمیتواند از آن چشم بپوشد. اگر کامنت‌های قبلی‌ من را خوانده باشید، متوجه خواهید شد که نه تنها پوتین در مورد سوریه بیشتر نرمش نشان خواهد داد بلکه حتی امکان همکاری این دو کشور در مصر نیز می‌‌رود. از زوایای پنهان "" همکاری استراتژیک روسیه و عربستان "" در فرصت‌های بعدی بیشتر خواهم نوشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

حق با شما است گرامی
از قدیم وندیم گفته اند که در خانه اگر کَس است، یک حرف بس است. این حرف شما به حق است که نیازی به این "بحث های بیهوده" و سترون نیست. تکثر تاویلی در درون متن باصطلاح مقدس با دیوار چین منطق متن روبه رو است بر اساس منطق درون متن. معضلات لاینحل درون دینی پاسخ فرادینی دارد. به نظرم رواداری کارآمدتر از تاویل ساختگی اما سترون استخراج ناممکن ها از دل غیرممکن ها است. شوربختانه تمام مشکلات جهان را اگر قرار است با تاویل متن حل شود، به راستی که نظر شما این جا هم صحیح است، آب در هاون کوبیدن است. سپاس از تلاش نافرجام اما نیک انگیخته نویسنده گرامی. ماندگار باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای
بهنام چنگائی درود بر شما. تمام حرفهای شما درست. ما نمیتوانیم فقط کنار بنشینیم و فقط هر اتفاقی در ایران روی میدهد از خود انعکاس نشان دهیم و انان را زیر سوال ببریم. اتحاد تمام ازادی اندیشان نه ازادی خواهان بایستی گرد هم بیاییم و از ازادی اندیشی همفکران خود اتحادی قدرتمند برای براندازی این رژیم شیطانی را تشکیل دهیم. ملت ما دیگر احتیاج به شعار ازادی خواهی ندارد بلکه احتیاج به ازادی اندیشی است. و این رژیم را هروز بایستی در منگنه بگذاریم و ما بایستی وحشتی در جان این شیادین ایجاد کنیم و با اصلاحطلبی دیکتاتوری مذهبی به هیچ وجح همکاری و همفکری نه کنیم. مخالفان رژیم نباید بنشیند و انتقاد بکند. بلکه مخالفت بکند و برپایی ستونهای مردمی برای سازماندهی اعتصابات و راه پیماییهای بزرگ در تمام شهرها را تشکیل دهند.

مردم درون بیشتر از برونمرزیها از معنای ازادی اندیشی اگاه است و منتظر ناجی و اگر نه ناجی بلکه منتظر گروه متحد برانداز است برای رهبری انقلاب ملی.
نوشته شده توسط: Anonymous

"تحولات منطقه؟ تحولات درون خکومت؟ تحولات درون مردم؟"
باید از توده ای ها و اکثریتی ها و نهضت آزادی و... خود شما کف زدید و میزنینن چه انتظاری میشود داشت؟

نوشته شده توسط: Anonymous

این تصویر هم جعلی است و ربطی به کردهای سوریه ندارد. دوستان کرد در جعلیات و تحریفات ید طولانی دارند. این عکس را می توانید در این لینک ببینید.
http://www.afsaran.ir/link/236282

نوشته شده توسط: Anonymous

""" در دنیای امروز، جذب منابع تنها راه پیشرفت و توسعه است، چپ فقط کمبود منابع را بر جامعه تحمیل می‌کند."""" چپ آزربایجانی امروز بیشتر به آن "" بچه فقیر "" میماند که همینکه خون از دماغ "" بچه ثروتمند "" جاری می‌‌شود، کتش را پاره کرده دماغ بچه ثروتمند را تمیز می‌کند، بچه ثروتمند همان "" ملت حاکم "" است. جایگاه چپ در آزربایجان سال‌هاست رو به افول گذشته و در سالهای آتی به چندین دلیل حتی بیشتر کمرنگتر خواهد شد. ۱- تعارضات ژئوپلتیکی استیلا و درماندگی ملت حاکم رادر همه حیطه ها به عقب نشینی وادار خواهد کرد، چپ به عنوان تئوریسین ملت حاکم در کوبیدن ملت محکوم """ نظریه پردازی پان تورکیزم """ مورد خشم و غضب انقلابی‌ ملت محکوم قرار خواهد گرفت. ۲- تظاهرات خیابانی در ترکیه و دنیای عرب، بر آزادی‌های فردی و سیاسی تاکید دارد، تاریخ چپ تاریخ سلاخی کردن آزادی‌های فردی و سیاسی است.۳- پیشرفت آزربایجان

و تجربه شکست شوروی قفقاز را به سنگر مقاومت در برابر چپ تبدیل خواهد کرد. ۴- تکنیک فرکینگ شل جایگاه آمریکا و غرب را برای مدت زمانی‌ طولانی در راس کشور‌های "" پیشرفته، بهروز، با رفاه ملی‌ بالا "" تثبیت خواهد کرد، در حالیکه ونزوئلا با "" ایدئولوژی چپ و چاوز "" به یمن آمریکای لاتین تبدیل خواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

مثال ( چو دزدی با چراغ آید . . . . . ) در مورد روحانی صدق میکند که گنجشک را بجای قناری جا بزند؟ پرونده‌ی جنایات مصطفی پورمحمدی بسیار روشن است, چرا روحانی فکر میکند چنین شخصی با سابقه‌ی همکاری در قتل های فراوان 67 ( شایسته) وزارت دادگستریست؟ و ( با قاطیت از این معرفی دفا میکند) . ؟ ولی سوال مهمتر اینست : خود روحانی کیست؟ از کوزه همان تراود که در اوست. هموطنان عزیز, با وصله- پینه کردن رژیم کارها درست نمیشود , تغیر جمهوری اسلامی به یک نظام سکولار, دمکرات, شفاف و آزاد راه حال واقه‌ی برای ما ایرانیان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

احتمالا شما تا بحال به کشورهایی که زبان راسمیشون غیر از انگلیسی هست تشریف نبردین! به کشورهایی پیشرفته ای مثل کشورهای اسکاندیناوی یا حتی اروپای مرکزی یا بالتیک. کدومشون زبون انگلیسی دارن؟ مثلا کشوری مثل فنلاند آیا زبونش از فارسی پربارتر هست؟! اتفاقا برای اکثر کلمات انگلیسی هم معادل ساختن که به نظر افرادی مثل شما احتمالا خیلی هم بی معنی بیاد. نکته قابل توجه اینه که همین فنلاندیها اکثرا به انگلیسی مسلط هستن و خیلیاشون هم چند زبان مختلف رو هم بلدن!
مشکلاتی که شما اشاره میکنی هیچ ربطی به قدرت زبان رسمی یک کشور نداره بلکه به افرادی مربوط میشه که آن زبان رو میدونن!

نوشته شده توسط: Anonymous

این بنده خدا عقده انگلیسی یاد نگرفتن در دوران کودکی به قدری براش یزرگ شده که به اینجا رسیده. حیوونی فکر می کنه انگلیسی یاد بگیره دستش به دنیا باز می شه ولو که از این موضوع بی خبر که مغزش باید به دنیا باز بشه نه زبانش.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کردی..آنچه که آقای رضا قلی مجد نوشته است (( گزارش)) وزارت خارجه امریکا نیست بلکه ( اسناد ) وزارت خانه است. خیلی خوشحال میشوم که اطلاع داشته باشم که به کدام یک از این ( سناد) روجوع کردید و با نوشته های آقای رضا قلی مجد اختلاف دارید؟ چون من خوشوقتی این را داشتم که به این کتاب با ارزش دسترسی پیدا بکنم .

نوشته شده توسط: Anonymous

رژيم ايران نويسندگان و خبرنگاران عراقي را با تطميع و تهديد به همكاري با رژيم عليه مقاومت ايران فرا مي خواند

همزمان با گسترش اعتراضات مردم عراق به مداخلات رژيم آخوندي و بالا گرفتن انزجار عمومي از حملات جنايتكارانه موشكي به كمپ ليبرتي، مأموران اطلاعات و نيروي تروريستي قدس در سفارت رژيم در بغداد، بار ديگر تلاش ميكنند كه خبرنگاران و نويسندگان ملي عراقي را با تطميع و تهديد به همكاري با رژيم آخوندي، فاصله گرفتن از مقاومت ايران و موضعگيري عليه مجاهدين دعوت كنند.
اين مأموران كه تحت نظر دژخيم علي نويدي (سركرده مأموران اطلاعات در سفارت) كار ميكنند، براي جلب اطمينان افراد مورد نظر، ابتدا از طريق افراد عراقي به نويسندگان و خبرنگاران شريف عراقي مراجعه و به آنها پيشنهاد ميكنند ما به ازاء دريافت دستمزدهاي كلان در راه اندازي خبرگزاري، روزنامه، سايتهاي خبري- سياسي، برنامه هاي تلويزيوني و نوشتن مقاله به نفع رژيم و عليه مجاهدين شركت كنند. آنها همچنين تحت عنوان اينكه ”از نزديك واقعيتها را به چشم خود ببينند“، خبرنگاران و نويسندگان را به ايران دعوت مي كنند، اما وقتي اين ترفندها موثر واقع نميشود، مأموران اطلاعات به تهديد متوسل ميشوند.
صافي ياسري، نويسنده مشهور عراقي به افشاي يكي از اين توطئه ها پرداخت و نوشت: سفارت رژيم و علي نويدي تلاش جديدي را «از طريق دارندگان تابعيتهاي عراقي براي به زانو در آوردن صاحبان قلمهاي ملي و آزاد در عراق» آغاز كرده است. صافي ياسري خاطر نشان كرده است: «من خواستار تضمين امنيت و سلامتي خودم و خانوادهام هستم و براي هزارمين بار تكرار ميكنم كه اگر در ورود به كشورم با هرگونه حادثه يا تهديدي مواجه شوم، سفير رژيم ايران در بغداد متهم است».
مقاومت ايران بارها نقش علي نويدي را كه از سركردگان اطلاعات آخوندها در بغداد مي باشد، افشا كرده است. دژخيم مزبور مسئول نقل و انتقال و تأمين نيازهاي مزدوراني بود كه به مدت 22ماه به شكنجه رواني مجاهدان اشرف با 300بلندگو مشغول بودند. وي همچنين بعد از حمله 19فروردين به اشرف، مزدوران رژيم را در روز 16ارديبهشت سال90 به مقابل اشرف برد تا از حمله به مجاهدين پشتيباني كنند. اين دژخيم در ارتباط مستمر با مزدوراني مانند مسعود خدابنده، مصطفي محمدي و ثريا عبداللهي بوده است.
كميسيون امنيت و ضد تروريسم شوراي ملي مقاومت، توجهات ملل متحد، سازمان هاي بين المللي مدافع حقوق بشر و آزادي بيان و همچنين توجه احزاب و شخصيتهاي ملي عراقي را به اطلاعيه 4 اوت 2013 آقاي صافي ياسري جلب مي كند و خواهان محكوم كردن اقدامات سركوبگرانه سفارت رژيم آخوندها در بغداد و تضمين امنيت جاني و حرفه اي خبرنگاران و نويسندگان شريف عراقي مي باشد.
كميسيون امنيت و ضد تروريسم

شوراي ملي مقاومت ايران
15مرداد1392 (6 اوت 2013)
نوشته شده توسط: Anonymous

دفاع روحاني از شكنجه گران و دژخيماني كه به عنوان وزير معرفي كرده است

دفاع روحاني از شكنجه گران و دژخيماني كه به عنوان وزير معرفي كرده است

حسن روحاني، رئيس جمهور جديد ملايان روز سه شنبه 15مرداد (6 اوت) در اولين كنفرانس مطبوعاتي خود بعد از تصدي پست رياست جمهوري، بر ادامه برنامه اتمي رژيم ملايان تأكيد كرد و آن را امري «ملي و فرا جناحي» توصيف كرد. وي گفت ادامه غني سازي موضوع بحث و گفتگو نيست. او فراخوانهاي جامعه بين المللي براي توقف غني سازي را «درخواستهاي فراقانوني يا غيرمعقول و تاريخ مصرف گذشته» خواند. روحاني ضمن تصريح بر اينكه «اصولي که در اين زمينه وجود دارد حفظ خواهد شد » و از آن «كوتاه نخواهيم آمد» به طور مكرر اعطاي امتيازهاي يكطرفه از سوي غرب را در رابطه با برنامه اتمي خواستار شد.
روحاني در مورد موضوع سوريه، حمايت از قيام مردم سوريه عليه بشار اسد را «تشويق تروريستها» خواند و كشورهاي غربي را از كمك رساني به آنها برحذر داشت.
او در حاليكه در رابطه با ضرورت ديالوگ و گفتگو لفاظي مي‌كرد در مورد گفتگو با آمريكا تأكيد كرد «اظهار تمايل نكردم.... نه اشتياقي داريم و نه تمايلي نشان داديم».
آخوند روحاني با دفاع تمام عيار از وزيران پيشنهادي خود و اشاره به سابقه آنها نشان داد كه اراده و توان ايجاد هيچگونه تغييري در رژيم آخوندي را ندارد. او گفت: «با صراحت اعلام مي‌كنم هيچ‌كسي بر بنده به‌عنوان رئيس‌جمهور فشاري نياورده تا من كسي رو انتخاب بكنم ... تمام افرادي رو كه من انتخاب كردم تصميم خودم بوده است. من از تمام وزرايي كه پيشنهاد دادم با قاطعيت دفاع مي‌كنم، انها رو قبول دارم از تك‌تك آنها دفاع مي‌كنم آنها رو مي‌شناسم يا مستقيم كه باهاشون كار كردم تو مجلس باهاشون بودم در جنگ با آنها بودم در شوراي امنيت با آنها بودم لياقتهاي آنها رو از نزديك ديدم». او درست مي‌گويد كه وزرايش بيشترين لياقت و تخصص را در شكنجه و اعدام و جنگ افروزي و چپاول اموال مردم و به تباهي كشاندن حرث و نسل جامعه ايران دارند.
سردژخيم پور محمدي كانديداي وزارت دادگستري 34 سال لاينقطع به جنايت و كشتار مشغول بوده است. يك قلم او عضو كميته سه نفره مرگ و يكي از بالاترين مسئولان قتل عام 30هزار زنداني سياسي در سال 67 است وبايد به خاطر جنايت عليه بشريت در مقابل عدالت قرار گيرد.


دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
15مرداد1392 (6 اوت2013)
نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر می رسد، مفهوم منطق درون متنی را متوجه نشدید. منطق درون متنی قرآن، یعنی تعبیر آن برحسب آیات خود قرآن و نه احادیث و روایات و نظر آیت الله ها. این البته تنها مشکل شما نیست و بسیاری از ایرانیان که متخصص دین نیستند، تعبیری که از امکان اثبات یا عدم اثبات خدا و دنیای ماورا توسط کانت دارند، به تمام مباحث دینی تعمیم می دهند. برداشت تان نیز در مورد اتکا به تأویل بنده منجر به ریزش تمام منطق سابقآن می شود، دقیقاً درست است و اگر به سایر آثار نگارنده که از طریق همین اینترنت قابل دریافت است، رجوع کرده بودید. متوجه می شدید.

مشکل از تعبیر درون متنی نیست، مشکل شما این است که تأویل درون متنی را مطلق انگاشته اید و متوجه نیستید که آن می تواند متکثر باشد، هم چنان که در همه ادیان چنین بوده است. متوجه نیستید که تعبیر جدید از منطق درون متنی است که معتقدان و متدینین را از قربانی کردن دیگران باز می دارد، نه تعبیر برون متنی؛ چنان که سالها تلاش آیت الله منتظری نیز نتواست تأثیری در متدینان بگذارد. متأسفانه یکی از مشکلات ما ایرانیان همین است که با یکی دو مقاله فکر می کنیم فیلسوف شده ایم و تمام مشکلات جهان را با همان می توانیم حل کنیم، اما ساعت ها حاضریم وقت برای بحث های بیهوده تلف کنیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

خدا رو شکر خودشون دارن اعتراف میکنن
چی بودیم چی شدیم حاجی دستغیب .اون زمان کشور دست فرزندان کوروش و شاهنشاه آریا مهر بود.نه الان که دست آخوند مردم فریبه

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم عزیز و زیبا،
شما می توانید هر زبانی که صلاح می دانید با تلاش و پشتکار یاد بگیرید، نه تنها یکی بلکه چند تا، کار سختیه، اما ثابت شده امکانپذیره، حس شما رو درک میکنم وقتی نمی تونی با دنیای بیرون ارتباط برقرار کنی، احساس بدیه اما راه حل داره، یه دوره فشرده 6 ماهه یا یه دوره یک ساله، شما را به جمع دنیای بی مرز مرتبط می کنه. می بینی دوست من هر چیزی یه راه حل داره، شاید سخت ولی ممکن. نیازی نیست زبان شیرین و زیبای پارسی قربانی یه تلاش یک ساله بشه. امیدوارم خیلی خیلی زود به انگلیسی تسلط پیدا کنید و فرصت کافی داشته باشد تا زبان پارسی را بیشتر بشناسید. سپاس و شاد باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مهدی اصلانی شما دیگر چرا؟
"خانواده جانباخته تبریک و تسلیت می گفتند،"
"در تبریک گفتن به خلق نسبتا قهرمان! جهت پیروزی بزرگشان! در انتخاب حجة الاسلام کلیدساز از یکدیگر سبقت می جویند! جامعه‌ ایرانی معتاد به هروئینی را می ماند "
شما هم که این شعبده بازی را مهر تاعید زدید بابا دست مریزاد.
انتظار دارید ج.ا دو دستی حکومت آزادانه؟! تحویلتان بدهند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز چپهایی که مد نظر شما هست و بوده به گواه تاریخ همیشه ناقض آزادی و خائن به آن بوده اند و باید خدمتتان عرض کنم شاید عده ای از این دوستان از باب بی اطلاعی حرفهایتان را تایید کنند ولی تجربه عملی به من و شما نشان داده که چپ هیچ نقش و اثری در جنبش دموکراتیک آذربایجان امروزی ندارد و این مترقی بودن حرکت ما را نشان میدهد که علی رغم هجمه های فراوان با ز هم رو در روی جهالت مطلق عده ای "پان" از هر دو طرف ایستاده است .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ايشچی .... بعد از غيبت و سکوت قبل و بعد از انتصابات رياست جمهور و کابينه شکنجه گر و تير خلاص کش ايران ، حضور مبارک فرموده و تشريف آورده ايد و با عنوان کردن بحثهای انحرافی به وظيفه خطيرتان يعنی مقابله با حرکت ملی آذربايجان با شدت تمام ادامه ميدهيد منتها سوالی که هميشه از جانب شما بی جواب مانده اينست چرا اين ظيفه سنگين و خطير در مقابل ناسيوناليست ها و حتی نژاد پرستان فارس نبايد انجام داد مثلا در مقابل ناسيوناليست های راسيست جبهه ملی تا بحال چه مو ضع داريد ؟ تا آنجايی که من ميدانم هم کيشان ايرانی و باصطلاح سراسری شما « تشکيلات مادر» حتی همکاری و اطلاعيه مشترک نيز صادر ميفرمايند و در جشنها تبريک و در فوت تسليت ميفرستند . مقوله عجيبی است مگر نه آقای ايشچی و شرکاء !!!

نوشته شده توسط: Anonymous

چپ آذربایجان باید ابتدا خودش را تعریف کند و سپس موضع خود را به صورت صریح در مورد سرنوشت آذربایجان جنوبی، حرکت ملی آذربایجان و حوادث بوقوع پیوسته در این منطقه اعلام کند. متاسفانه آزربایجانیهای چپ هنوز نتوانسته اند که جایگاهی در موج جدید حرکت ملی آذربایجان برای خود پیدا کنند و از موضع انفعالی و ضعف به دشمنی حتی کودکانه با نیروهای غیرچپ آزربایجانی پرداخته اند.
نمونه اعتصاب اخیر فعالین ملی آزربایجان به مدت 26 روز و سکوت طیف به اصطلاح دموکرات چپ آزربایجان و عدم پوشش مناسب اخبار مربوط به این اعتصابات و سایر حوادث مرتبط با مسئله ملی نشان از عدم اهمیت این مسائل برای این طیف دارد. متاسفانه چپ به اصطلاح آزربایجانی در مسئله پوشش اخبارملی آزربایجان از برادران سراسری خود ( سایت اخبار روز) و از نظر دادن بیانیه و محکوم کردن رفتار حاکمیت ( از حزب کمونیست کارگری) نیز از عقب ماندند.

چپ آزربایجان چیزی برای ارائه به جوانان آزربایجان ندارد و در سالهای اخیر دست به فعالیتی هم نزده است، هیچ محتوای جدیدی تولید نکرده است و باز هم می گویم حتی یک ارگان مطبوعاتی( یک سایت درست و حسابی) هم برای خود ندارد. چپ آذربایجان فقط در خاطرات مردم آزربایجان( حکومت ملی+ فداییهای مانند صمد بهرنگی، دهقانی، مرضیه اسکویی و ..) وجود دارد.
مدتی قبل گروهی از چپ ها با انتشار کارپایه ای مواضع خود را اعلام کردند( که در نوع خود کار مثبتی بود) ولی هیچ پشتکار، احساس مسئولیت و ضرورتی برای ادامه کار در خود حس نکردند و هیچ توضیحی درباره مفاد کارپایه ارائه ندادند و نتیجه اش یک جمعی شد به نام دموکراتهای چپ-تبریز که حتی نتوانستند این تبریز را به سطح آزربایجان توسعه دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم هدایتی, دستت درد نکند. عجیب به رگشان خورده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

مطابق سرشماری سال 1390 خورشیدی، جمعیت تهران ۸،۱۵۴،۰۵۱ نفر است.این آماری است که مرکز آمار ایران اعلام کرده است.جمعیتی که صبح از شهرهای دیگر برای رفتن به محل کار وارد تهران می شوند و بعد از ظهر از آن خارج می شوند جزء جمعیت تهران به شمار نمی روند. فکر نمی کنم این موضوع نیازی به یاد اوری داشته باشد. بنابراین 8میلیون ترک زبان نمی توانند ساکن تهران باشند . در ضمن هیچ سرشماری که اساس آن بر قومیت یا زبان باشد نه در تهران و نه در هیچ شهر دیگر ایران انجام نشده است و هرگونه آمار ارایه شده در این زمینه فاقد سندیت است

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جنبشهای زحمتکشان ، رفع تبعیض وضد دیکتاتوری ، در ایران راه درست و انسانی به جز کسب فرهنگ سوسیالیستی و دموکراتیک ندارند. سوسیالیستهای دموکرات در آذربایجان پیشروان شایسته این راه اند. حرکات ناسیونالیستی دو راه دارند : انتخاب ناسیونالیسم که در نهایت به فاشیسم منجر میشود؛ یا انتخاب سوسیالیسم دموکراتیک که به دموکراتیسم و رفع تبعیض و بیعدالتی منتهی میشود. نسل جوان آذربایجان بر سر دو راهی چنین انتخابی قرار دارد. این نسل به ناچار باید هم ناسیونالیسم را نقد کند و هم کمونیسم کلاسیک را. تا به تواند راه خود را برگزیند. کوشش چپ دموکرات آذربایجان در این عرصه بسیار رهگشا و سازنده است. این کوشش بر پایه آفرینش فرهنگ نوین قرار دارد. به یاری این فرهنگ است که نسل جوان می تواند راهش را برگزیده و متشکل شود. این فرهنگ از پایه ی غنی تاریخی در آذربایجان برخوردار است.

پاسخ سوسیالیستهای دموکرات آذربایجان به مسایل تبعیض-عدالت اجتماعی-دیکتاتوری، در آذربایجان و ایران، در تصمیم گیری نسل جوان نقش تعیین کننده ای دارد. آیا سوسیالیستهای دموکرات آذربایجان موافق «حکومت آذربایجان در شکل فدرال یا استقلال هستند»؟ چه تفاوت و تضادی هست بین سوسیالیسم دموکراتیک و کمونیسم کلاسیک؟ کمونیسم کلاسیک که در عمل به دیکتاتوری تک حزبی منجر شد چگونه می تواند به این سرنوشت دچار نشود؟ نظر سوسیالیستهای دموکرات آذربایجان در مورد استقلال عمل خود و همبستگی با هم اندیشان نظریشان در ایران و جهان چیست؟در مورد آذربایجان واحد و رابطه با دنیای ترکی زبان چه نظری دارند؟ اینها از جمله پرسشهای کلیدی ست که نسل جوان در پی پاسخهای آنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب تبریزی( البته که تبریزی نیستید) در اروپا هیچ ملتی بر ملت دیگر حکم نمی راند و هیچ مرزی هم بین خودشان نکشیده اند.
به قول فارس ها در کوچه های علی چپ هستید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دنیز عزیز،فروپاشی اردوکاه سوسیالیستی!!!درواقع فروپاشی مراکزفسادوضدانسانی بو د وچه بهترکه اتفاق افتادولی متاسفانه دیراتفاق افتادبطوریکه این مراکرفسادوامپریالیستی تحت نام سوسیالسم ضربات جبران ناپذیری به چهره انسانی سوسیالیسم واقعی زد که باین زودی ها برطرف شدنی نیست بطوریکه درزندگی روزمره ملاحظه میکنیدانسانهای عادی بمحض شنیدن سوسیالیسم ،شوروی سابق وکشورهای بلوک شرق رامثال میزنندوبدرستی ازآن نوع رژیمها ابراز انزجاروتنفرمیکنند درواقع سیستم سوسالیستی واقعی دراوایل سالهای 50 میلادی دراین کشورها ازبین رفته بود.مگرسوسیالیسم تکامل جامعه بشری بعدازسرمایه داری نیست؟ این چه نوع سوسیالیسمی بودکه بادیواربرلین جلو فرار برلین شرقی ها راگرفته بودند تا ازسوسیالیسم مورددلخواه شما به سرمایه داری برلین غربی فرارنکنند؟وظیفه چپ آذربایجان همان راه پیشه وری کبیراست یعنی تقویت ورهبری جنبش ملی،راه دیگری نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

وزير خارجه کانادا: در ايران چيزی تغيير نکرده و رژيم بايد به تغييرات معنی دار دست بزند..............

جان برد وزير خارجه کانادا در بيانيه يی که پس از تحليف آخوند روحانی صادر کرد، گفت: رژيم ايران انتخاب روشنی در مقابل خود دارد. در مسير فعلی به سمت استمرار انزوا و فشار اقتصادی پيش برود يا سياست خود را در زمينه اتمی و حقوق بشر تغيير دهد و به دخالتهای خود در سوريه، لبنان، عراق و بخشهای ديگر منطقه پايان دهد.
در بيانيه دولت کانادا آمده است: از زمان انتخابات به اين سو هيچ چيز در حکومت ايران تغيير نکرده است،
اعدامها در يک روند هشدار دهنده ای ادامه پيدا کرده و 71تن در ايران از انتخابات ببعد، اعدام شده اند.
رژيم ايران هم چنان از حکومت قاتل بشار اسد در سوريه حمايت می کند و اخيراً هم سه ميليارد و ششصد ميليون دلار به آن اعتبار داد.
زندانيان سياسی در ايران هم چنان در دستان بسيجيان رژيم متحمل رنج و مشقت می شوند.
جهان نبايد از فراخوانهای خود به رژيم برای محترم شمردن حقوق بشر و آزاديهای پايه يی در ايران دست بردارد.
جان برد در بيانيه خود تأکيد کرد: کانادا بر اعمال و اقدامات ملموس، توجه می کند و خواهان تغيير معنی دار در ايران است. از اين رو رژيم ايران را فرا می خواند که: برای توقف فعاليتهای اتمی با آژانس بين المللی انرژی اتمی به طور کامل همکاری کند،
فضا را برای جامعه مدنی ايران باز کند و دستگاه سرکوب و استبداد را برچيند و تمامی زندانيان سياسی را آزاد کند، و به مداخله در امور کشورهای همسايه که با استفاده و حمايت از گروه های تروريست هم چون حزب الله و همدستی با رژيم اسد در کشتار مردم سوريه صورت می گيرد، پايان دهد.
وزير خارجه کانادا افزود: مردم ايران شايسته برخورداری از آينده ای هستند که بتوانند در آن بدون ترس زندگی کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرانخواه از نظر من به عنوان یک تعقیب کننده بحث، به نظر نمی رسد شما به دنبال سند و مدرک و مرجع باشید و بدون شک صرفا در پی اعوجاج در بحث و عقده گشایی می باشید و لحن بی ادبانه شما که ریشه در خاستگاه فرهنگی و اجتماعی نازل شما دارد، گواهی بر این موضوع می باشد.
با این حال تنها برای اینکه دست شما ازبهانه خالی باشد و مهمتر از آن به جهت تنویر افکارعزیزان خواننده لینک کتاب التیجان را در ادامه قرار داده ام که می توانید مطلب مربوط به ترک و آذربایجان را در ص 449 کتاب (450 PDF)مشاهده کنید.
http://ia700200.us.archive.org/11/items/dail_nihaya/tijan_himyar.pdf

اما اینکه پرسیده اید موضوع مربوط به چه قرنی است،در پاسخ باید گفت ماهیت حماسی و اسطوره ای روایت نشان میدهدکه باید مربوط به زمانی بسیار دور باشد، با این حال با توجه به تاریخ کتابت این کتاب که در حدود سال 200 هجری قمری می باشد، این نتیجه عاید می شود که لااقل در آن تاریخ آذربایجان یک سرزمین ترکی بوده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

باتمام احترامی که به انگلس بعنوان یکی ازبزرگترین متفکران تاریخ بشری قائلم،متاسفانه بایدتاکیدکنم که انگلس دراین نامه یا سیاه مست کامل بوده وبا این مزخرف گوئی ،با مارکس شوخی کرده است.باین قسمت نامه انگلس توجه کنید««...زمانی را که برای فراگیری زبان فارسی درنظر گرفته ام حداکثر سه هفته است. حال اگر آقای پیپیر توانست در دو ماه این زبان را بهتر از من یاد بگیرد اذهان می کنم که او در زمینه ی فراگیری زبان از من به مراتب بهتر است.

برای «وایتلینگ»2 بسیار متاسفم که فارسی نمی داند. زیرا اگر با این زبان آشنایی داشت می توانست آن زبان جهانی که در آرزو داشته را بیابد. به عقیده ی من فارسی تنها زبانی است که در آن مفعول بی واسطه و با واسطه وجود ندارد..»» 1-اولا هیچ انسانی قادرنیست درسه هفته زبانی رابیاموزد و2- اینکه برخلاف ادعای مضحک انگلس فارسی هم مفعول بیواسطه وهم مفعول باواسطه دارد.پس انگلس چرندگفته!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

Shoma az zabane farsi chi midoonid ke bi arzesh khataabesh mikonid ??

نوشته شده توسط: Anonymous

عصمت‌الملوك دولتشاهی به هنگام تبعید رضاشاه، همراه وی به جزیره موریس رفت و پس از چند ماه به تهران بازگشت. وی از ابتدا وارد سیاست نشد. اما از نفوذ خود در به كار گماردن اقوام خویش در پستهای پر درآمد استفاده شایانی كرد. پس از مرگ رضاخان در ویلای شخصی خود در شمیران اقامت كرد. پس از انقلاب در تهران ماند و در سال 1374 شمسی در سن 90 سالگی درگذشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

رضاخان و صفیه,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
اولین ازدواج وی با دختردایی خود مریم (صفیه، تاجماه) بود كه رضاخان 9 سال با این زن زندگی كرد تا اینكه مریم هنگام نخستین زایمان خود درگذشت و از او دختری به نام همدم (فاطمه) كه بعد به همدم‌السلطنه ملقب گردید، باقی ماند.

تاج‌الملوك پهلوی (دومین همسر رضاخان) در مورد اولین ازدواج همسرش (رضاخان) در كتاب خاطرات ملكه مادر می‌گوید: «البته این موضوع را سالها نمی‌دانستم، تا بعد از شاه شدن رضا. او آن را از من پنهان كرده بود. حالا تاریخش را به خاطر ندارم. ولی یادم هست كه یك روز دختری را همراه خودش به كاخ شهر آورد و گفت: ”این دخترم است. بعد برایم مشروحاً تعریف كرد كه موقع خدمت در آتریاد همدان با یك زن همدانی به نام صفیه ازدواج موقت كرده و این دختر حاصل آن ازدواج است. من این زن (صفیه) را هرگز ندیدم.“ بعدها همدم‌السلطنه تنها فرزند اولین همسر رضاخان به ازدواج هادی (حدیكجان) آتابای (فرزند پدرخوانده رضاخان) درآمد و این وصلت عاملی برای حضور مداوم خانواده آتابای در دربار پهلوی شد».
همسر دوم رضاخان تاج‌الملوك فرزند ”میرپنج تیمورخان آیرملو“ افسر مهاجر قفقاز بود. رضاخان هنگام ازدواج با تاج‌الملوك در سال 1294 شمسی درجه یاوری (سرگردی) داشت و از او دارای چهار فرزند به نامهای شمس (1296ش)، محمدرضا و اشرف (1298ش) و علیرضا (1301ش) شد. تاج‌الملوك پس از فوت رضاشاه با غلامحسین صاحب دیوانی ازدواج كرد.
تاج‌الملوك پس از وقایع شهریور سال 1320 به منظور كسب قدرت بیشتر گاه و بیگاه در سیاست دخالت می‌كرد و از هیچ نقشی برای مطرح كردن علیرضا كوچكترین فرزند خود در برابر محمدرضا پهلوی فروگذار نمی‌كرد. ”در سال 1300 شمسی رضاخان تصمیم به ازدواج مجدد می‌گیرد. این بار همسر سوم وی ملكه توران (قمرالملوك) دختر عیسی خان مجدالسلطنه امیرسلیمانی و نوه مهدیقلی خان مجدالدوله از رجال دربار قاجار بود. رضاخان در این سال كه مسئولیت وزارت جنگ را به عهده داشت با این ازدواج با خانواده قاجار پیوند خورد. رضاخان برای اینكه همسرانش از هم دور باشند و حسادتهای زنانه باعث بروز مشكلات ویژه‌ای برایش نشود، خانه‌ای جدید در حوالی چهارراه پهلوی برای ملكه توران احداث نمود.
تاج‌الملوك همسر دوم رضاخان و مادر محمدرضا در كتاب خاطرات ملكه مادر در مورد ملكه توران می‌گوید: «هیچ زنی چشم دیدن هوو را ندارد. بنابر این بنده را متهم به حسادت و این جور حرفها نكنید. من هم مثل همه زنها از هوو خوشم نمی‌آید. اما راه دیگری نداشتم و ناگزیر بودم به خاطر رضایت شوهرم كوتاه بیایم و شرایط را تحمل كنم. این دختر (توران) دماغی بسیار پرنخوت و سر پر بادی داشت. با آنكه در كمال خوشحالی و رضایت تن به ازدواج داده بود، پس از ازدواج و تولد غلامرضا (1302ش) بنای ناسازگاری را گذاشت و هنرش این بود كه رضا را تحت تسلط خود درآورده و او را وادار كند تا مرا از قصر بیرون بیندازد و خودش ملكه ایران شود. رضا نتوانست این زن خودپسند را تحمل كند و پس از تولد غلامرضا او را طلاق داد و فرستاد دنبال كارش».توران پس از طلاق از رضاخان در سال 1302 شمسی، تا سال 1322 ازدواج نكرد. سپس با بازرگان ثروتمندی به نام ذبیح‌الله ملكپور وصلت نمود و تا هنگام مرگ رضاشاه به همراه تنها فرزندش غلامرضا پهلوی در یكی از عمارتهای دربار زندگی می‌كرد. وی پس از انقلاب اسلامی‌مدتی در آلمان به سر برد و در سال 1373 شمسی در پاریس در خانه سالمندان فوت كرد.رضاخان درصدد بود تا پس از توران امیرسلیمانی همسر چهارمی‌برگزیند. برای این منظور از طریق امیرلشكر خدایارخان خدایاری با عصمت‌الملوك دولتشاهی دختر غلامعلی میرزا مجلل‌الدوله دولتشاهی كه بعدها از سوی رضاخان به سمت ریاست تشریفات داخلی دربار پهلوی منصوب شد، آشنا گردید و پس از چندی وی را به عقد خود درآورد.عصمت‌الملوك از سال 1302 كه وارد دربار شد تا تاجگذاری رضاخان در سال 1305، سه فرزند به نامهای عبدالرضا (1303ش)، احمدرضا (1304ش) و محمودرضا (1305ش) و سالهای بعد دو فرزند دیگر با نامهای فاطمه (1307ش) و حمیدرضا (1314ش) به دنیا آورد.