Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا تجزيه طلبی را محکوم بايد کرد -ويرايش دوم
http://www.ghandchi.com/696-Separatists.htm

نوشته شده توسط: Anonymous

""" نگاهی‌ به آینده وخیم ایران """ کامنت ۲ دوم، امروز آمریکا حمایت خود را از مخالفان دولت سوریه " دیکتاتور بشار اسد " اعلام داشت، این یعنی‌ خروج کامل سوریه از منطقه نفوذ جمهوری اسلامی فارسی‌ که من به طور مختصر به عواقب آینده خواهم پرداخت. ۱- ترکیه تمرکز خود را از سوریه به عراق سوق خواهد داد. ۲- با رفتن اسد، مالکی به شدت آسیب پذیر شده به ناچار زیر چتر "" کشور‌های شورای همکاری خلیج با سرمایه ۴ تریلیون دلاری و ترکیه "" خواهد رفت. ۳- عراق در مدتی‌ کم، تبدیل به رقیب ایران در بازار صادرات نفت و گاز خواهد شد. آمریکا در حمایت از مخالفان اسد، سیاست نزدیکی‌ اسرائیل با ترکیه را تعقیب می‌‌کند.


""" نگاهی‌ به آینده وخیم ایران """ تکنیک فرکینگ fracking کمپانی شل نظریه‌های "" اوج قیمت گاز و نفت """ را به دلیل "" تقاضای بالا برای سوخت‌های فسیلی و به تحلیل رفتن چاه‌ها و میادین نفتی و گازی را بر باد داد. تا سال ۲۰۱۷ - ۲۰۱۸ آمریکا نه تنها در صدور گاز از روسیه و عربستان پیشی‌ خواهد گرفت بلکه کشور‌های جدیدی چون استرالیا، تانزانیا، موزامبیک، لهستان و و به لیست صادر کنندگان سوخت‌های فسیلی اضافه خواهد شد. تفکر فارسی‌ که بر ایران حاکم است این کشور را بیشتر از همیشه منزوی خواهد کرد، و رقیبان بیشتری خواهان حذف ایران از بازار صادرات گاز و نفت خواهند شد. "" جایگاه ترکیه """ این کشور را کشور‌های بسیار با میادین گازی و نفتی‌ غنی احاطه کرده اند، بازار تشنه ترکیه با "" وفور و فراوانی "" گاز و نفت """ ارزان """ اشباع خواهد شد و این سکوی پرتاب ترکیه در تبدیل شدن به قدرت جهانی‌ را تسهیل خواهد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

یاشاسین آذربایجانین دؤزکؤن اوغلی انصافعلی هدایت.
اگر رهائی از زبان تحمیلی فارسی یعنی پان ترکیسم, پس زنده باد پان ترکیسم
اگر رهائی از اشغال یعنی تجزیه طلبی, پس زنده باد تجزیه طلبی
عطایتان را به لقایتان بخشیدیم, از طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب زمانی، ابتدای بحث مان اشاره به ترکیب دوعامل 1- فکروخواست 2- ابزارو امکانات داشتم.تحقق این موضوع درتمام مسایل مربوط به زندگی انسانها یک شرط مسلم است.ازاینرو، برای به انجام رساندن هرطرحی هم ،میبایست شرایط این دوعامل فراهم شود.بدینجهت،بدیهی است که برای ایجادآلترناتیورژیم نیازمندبزرگترین همبستگی هستیم تا بتوانیم جدا ازخواست، ابزارو امکانات لازم را برچیدن رژیم فراهم کنیم.
پیشنهادمن برای فراهم کردن این شرایط دراین مرحله، انجام یک گفتگوی ملی، بفوریت هرچه تمامترحول مفادذیل است.
1- "حق انتخابات آزادبرای همیشه و برای همه ایرانیان". 2- ارجحیت دادن به تامین منافع ملی و منافع جامعه نسبت به باورهای شخصی و گروهی خود. 3_ پذیرش خردجمعی بعنوان اصول کارجمعی و تداوم همبستگی.
یکی ازنکات اساسی همبستگی، وجوداعتمادبین اشخاصی است که میخواهندهمبسته شوند. مفادفوق، درواقع سه پیش شرط گام نخست برای ....>>>

..>> شناخت اولیه ازآن اشخاصی هست که میتواند تاحدودی روشن نماید که آیا این اشخاص دردشان دردمردم و کشور هست یا نیست؟ حاصل این گفتگوملی، خوبخودمیتواند راه حل مشخص را برای تحقق اهداف تعیین نماید. باورمن براین است که حاصل این گفتگو، الف : مشخص کننده صفوف شفاف نیروهای ملی - مردمی با نیروهای ضدملی -ضدمردمی است. ب: حاصل این گفتگوی ملی، راه کاری مشحص خواهدشدکه بتواند درگام نخست،"حق انتخابات آزادرا بواقع برای همیشه و برای همه ایرانیان" تضمین کند. ج: حاصل این گفتگوی ملی، بدون شک، مبارزه درجهت انحلال هرچه سریعتررژیم را دردستورکار همه نیروهای راستین قرارخواهدداد. د:حاصل نهایی این گفتگوی ملی، حول مفاد بالا، آلترناتیو رژیم رابوجودخواهدآورد. چراکه: نخست اعتمادنیروها به یکدیگرجلب شده، دوم:اعتمادمردم به این نیروی مقتدرو منسجم ،باتوجه به برنامه ایی که ارایه خواهندکرد،جلب خواهدشد.
جناب زمانی،من واردجزئیات بیشترنمی شوم،امادرآخرمیگویم، اگرهمین امروزبرای انجام این گفتگوی ملی واردعمل نشویم، خیانت بزرگی بخود ونسلهای آینده کرده ایم. براین اساس ازشمامیخواهم، اگرموافق این سه اصل هستید، هرچه سریعتردر راستای ایجاد این گفتگوی ملی تلاش نمائیم. یقین بدانید بقیه مسایل اساسی دراین گفتگوی ملی حل خواهدشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" منطقه ما وارد تغییرات پویا و پر تکاپوی غیر قابل پیشبینی‌ شده، این یعنی‌ دوران جمود فکری، حفظ وضع موجود سپری شده """ در کامنتی اشاره کرده بودم """ آینده با انعطاف پذیر هاست """، امروز ما شاهد فروپاشی "" پروژهٔ فرا ملی‌ در منطقهٔ اروپا و پروژهٔ ملی‌ در کشور‌های همجوار هستیم. زنده ماندن، جان سالم به در بردن از تغییرات سیل آسا نیازمند """ نو آوری، خلاقیت، ژرف اندیشی‌ """ است. دیگر دوران سخنان ملال آور نظیر کلی‌ گویی‌های جناب "" قند چی‌ یا محمد زمانی‌ ""‌ها سپری شده، جامعه فارسی‌ ثابت کرده است که همیشه در تشخیص موقعیت خود چه در بعد بومی و چه در بعد جهانی‌ مشکل داشته، به همین دلیل بزرگترین بازنده، فارسستان و جامعه فارسی‌ خواهد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

با این تفاسیر شما به طور مشخص چه طرحی دارید که بتوان از این حکومت عبور نمود ...ایا باید به اصلاح طلبان که میخواهند همین حکومت را نگهدارند دل خوش بود ..ایا این حکومت تا النون برای ایران هزینه نداشته است ..من مشکل را قانون اساسی موجود می دانم مخصوصا اصل صد وده قانون اساسی ...شما چگونه میخواهید این اصل را بردارید ..ایا این خط قرمز حکومت نیست ..پس میشود انحلال ...و تا زمانی که این قانون اساسی وجود دارد همین است ...واز ان طرف این حکومت به انتخابات ازاد هم اعتقاد ندارد ..شما چگونه و بر اساس چه معیاری میخواهید در ایران انتخابات ازاد برقرار کنید ...وقتی این جماعت خودی های خود را تحمل نمیکنند میخواهید بقیه را تحمل کنید ..من معتقد هستم در عالم سیاست باید موزانه قدرت ایجاد کنی تا بتوانی امتیاز بگیری ...

نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه وزارت اطلاعات ، متاسفانه من ربط اینها را با هم متوجه نشدم ، بیشتر توضیح دهید .

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز من زمانی که در ایران بودم با روش این حکومت اشنا هستم..اولا در درون خود اپوزیسیون سازی میکنند تا بتوانند مردم را انحراف نمایند و مردم مجبور شوند بین گزینه بد و بدتر یکی را انتخاب کنند..دوم ایجاد رسانه موازی است که بتوانند اغتشاش فکری ایجاد نمایند..سوم ایجاد لابی و مماشات در سطح بین المللی ..چهارم ایجاد ارتش سایبری برای انحراف افکار عمومی و ایجاد اختلال ...پنجم ..اینکه سرمایه گذاری نموده اند که بگویند سکولاریسم بعنی ضد مذهب چون دکان خودشان جمع میشود ..در صورتی که سکولاریسم هیچ ضدیتی با دین ندارد..ششم ..اکثر مردم ایران خواهان این حکومت نیستند ...هفتم تا زمانی که الترناتیوی که بتواند این حکومت را به چالش بکشد ایجاد نشود نمییتوان امیدوار بود به همین دلیل است که حکومت سرمایه گذاری زیادی نموده تا اتحاد ایجاد نشود ...پس در نتیجه باید یک نسخه به مردم ارائه داد که بدانند چیز دیگری هم هست.

نوشته شده توسط: Anonymous

سام عزیز از خواب خلسه بیدار شو،
و در لینک زیر به ویدیو جدید از شهر تبریز: آذربایجان جنوبی ایران نیست، یک نگاهی بکن، تا واقعیت های ملموس دستت بیاید،
https://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=uHCH62qlfnE
کافی است یک دانش آموز در مدارس ایران فقط در حد مقطع کلاس ابتدائی تحصیل کند و مدرک پنجم ابتدائی را اخذ
کرده باشد، بطور اتوماتیک وار، بخاطر محتوای درسی موجود در کتب تحصیلی، اگر دانش آموز فارس زبان باشد تبدیل به یک پانیرانیست می گردد و اگر ترک و یا عرب باشد به والدین خود شک کرده و از ترک و یا عرب بودنش شرم کرده و خجالت می کشد،

٩٠ سال همه ابزارهای قدرت در تمام زمینه ها در انحصار و در اختیار دولت و ملت فارس قرار گرفته و آنها حداکثر استفاده را از این ابزار ها برای حفظ برتریت و تثبیت اتوریته دولت و ملت فارس در کلیه زمینه ها بهره برداری کرده اند و لذا ملت ترک آذربایجان چنان ناتوان نگه داشته شده اند که نمی توانند بزبان مادری خود بگویند دو دوتا می شود چهارتا، و به محض اینکه خواسته اند اظهار نظری بکنند، بخاطر داشتن لهجه و برای تحقیر به او گفته اند برو اول زبان آدمیزاد را یاد بگیر بعد بیا حرفت را بزن، یعنی به جز زبان فارسی بقیه زبانها مخصوصآ زبان ترکی جزو زبان حیوانات است، این نوع طرز برخورد کاملأ جنبه عمومی دارد و مربوط به یک نفر یا دو نفر نیست، چون هرآنکسی که در مدارس ایران تحصیل کرده و در خم رنگرزی تحصیلات زبان فارسی فرو رفته به جز این نمی تواند فکر کند، ترکهای آذربایجان به خاطر داشتن روحیات تحمل ناپذیری در برابر بی عدالتی و خصلت جنگجوئی در برابر متجاوزان و مقاومت و فرار نکردن از جلو دشمن، اکثریت زندانیان سیاسی و رزمندگان جبهه های جنگ را در ایران تشکیل می دهند و بدین جهت، دولت و اپوزسیون پانفارسیسم، دقیقاّ بخاطر نیاز و بنا به مصلحت پان ایرانیستی خود بالاجبار شنیدن تکلم زبان ترکی را فقط و فقط در محدوده زندانهای سیاسی و یا جبهه های جنگ می توانند تحمل کنند،
نوشته شده توسط: Anonymous

من در هر کچا از دنیا باشم از تمام زندانیان سیاسی دفاع می کنم بخصوص از نسرین ستوده که تا بحال هم در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در استکهلم هر هفته سه شنبه تظاهرات برگزار می کنم . اگر در مورد تمام زندانیان سیاسی همینگونه برخورد شود بی شک این همه انسان های شریف در زندان نخواهد ماند و آزاد خواهند شد.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

کتال «آتالار سؤزو» دارای اشکالاتی بود که پس از رفع، دوباره برای داونلود و استفاده در دسترس قرار گرفت. لطفا از ورزیون جدید استفاده کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

مایۀ کمال تأسف است که افرالدی نطیر این حامد آقای به اصطلاح ایرانی، دست به فراافکنی و ایجاد کینه ونقار میزنند. من بارها وبارها به دنبال مفهوم واقعی "ملیت فارس" رفته ام تا واقعاً دستگیرم شود که این ملیت کجاست و چرا عده ای با اعمد خاصی از ملیت فارس دم میزنند؟ این افراد یا نسبت به تاریخ این کشور وگذشتۀ آن بی اطلاعند ویا با اطلاعند واز سر خصومت با مردم ایران، این گونه ملیت سازی میکنند. اگر هریک از مردم ایران به گذشتۀ خود رجوع کنند، براستی در می یابند که هرکدام از ما ملقمه ای از نژادهای سامی و سیاهپوستان آفریقا و زرد پوستان آسیائی ونژاد سفید قفقازی هستیم. تنها وجه مشترک ما همین زبان اسماً فارسی است که خود آمیزه ای از واژه زبانهای دری و فارسی میانه وعربی وترکان آسیائی وغیره است. این زبان طی صدها سال متمادی بوجود آمده و مخترع آن فرد بخصوصی نبوده است.

حال چگونه است که عده ای از اعراب نژاد سامی که از یمن وبه فرمان عمر ابن خطاب، در 1400 سال پیش به این خطه کوچ داده شده و با نژادهای دیگر در هم آمیخته و حالا فارسی بلغور میکنند را جزء ملت فارس به شمار آوریم؟! یا بازمانده های مغولانی که به این مملکت حمله کرده و با نژاد سامی وسفید وغیره ممزوج شده اند را ملت فارس بنامیم؟!

اینها همه اش بهانه هائی برای ایجاد دشمنی وکینه میان مردم ایران و انداختن ما به جان همدیگر وبوجود آوردن جنگ ونفاق و پراکندگی است. این دوستان باید کلاه خودشان را قاضی کرده و در آینه کمی به قیافه وشکل وشمائل خودشان هم نگاهی بیاندازند و به بینند که هریک از اعضای صورتشان معرف نژاد خاصی است. آنوقت شاید بخود بیآیند و این بازی که بوی خون و باروت ازآن میآید را کنار بگذارند و نیروهایشان را در راه اتحاد برای پیشبرد دمکراسی و آزادی و پیشرفت وترقی برای همۀ ایرانیان صرفنظر از اینکه در کجا زندگی کرده و چه لهجه ای دارند ویا کردی حرف میزنند یا ترکی یا لری یا گیلکی یا خراسانی یا بلوچی یا عربی وغیره...و یا زن هستند یا مرد یا پیر هستند یاجوان، امکانات را برای همۀ مردم ایران بطور برابر بخواهند. بر اساس تکامل نسلها ونژادها، آنهائی که مخلوطی از نژادهای مختلف هستند، جزء بااستعدادترین ومتکاملترین انسانها میباشند. و مردم ایران خوشبختانه از این نعمت تکاملی بخوبی برخوردارند. من دربیشتر نقاط کشور زندگی وکار کرده ام. این مردم از هوش واستعداد شگفتی برخوردارند. سوای اینکه باسوادباشند یا بیسواد و این بزرگترین سرمایه برای این ملت ومملکت است. ملت ایران واقعاً شایستگی دارد تا در ردیف بهترینها درجهان باشد و این واقعیت اکنون در جایجای کشور های غربی که به جوانان مهاجر ناخواستۀ ما امکان پیشرفت داده اند، قابل رؤیت است. امید است که بخود آئیم و این من وتوئی را به زباله دان تاریخ بیاندازیم تا "ما" شویم و اما یک توضیح هم لازم است و آن اینکه اکنون که همۀ ما به یک زبان مشترک داریم باهمدیگر صحبت میکنیم، از درک هم عاجزیم. وای به وقتی که هر کداممان با زبان متفاوتی حرف بزنیم. آنوقت است که دیگر حتی دونفر از دوشهر مختلف از درک منظور یکدیگر ناتوانند. نتیجۀ آنرا به استادان فن وامیگذارم. به امید فردای بهتر برای همۀ ایرانیان
نوشته شده توسط: Anonymous

به آتش کشيدن اتوبوسهای نيروی انتظامی و آزاد کردن دستگير شدگان توسط کشاورزان خشمگين ورزنه اصفهان
بر اساس گزارشهايی که روی اينترنت گذاشته شده، در جريان درگيری کشاورزان خشمگين ورزنه اصفهان، سه دستگاه اتوبوس حامل نيروهای ويژه به آتش کشيده شد.
مأموران سرکوبگر رژيم با گاز اشک آور و فشنگهای ساچمه يی به معترضان يورش بردند.
برخی خبرها حاکی است که در جريان اين يورش وحشيانه تعدادی کشته و مجروح شدند. حدود 160نفر نيز دستگير شده اند.
معترضان به پاسگاه انتظامی تهاجم کرده و دستگير شدگان را آزاد کردند. آنان يک ساختمان دولتی را هم به آتش کشيدند.
کشاورزان محروم به قطع سهميه آب اعتراض دارند اما رژيم آخوندی اعتنايی به خواسته آنان نمی کند.
www.mojahedin.org

نوشته شده توسط: Anonymous

ببخشید مدیریت محترم این لینک از بخش دیدگاه ها فیلتر شده است؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

شور بختانه راهی هم که آقا یا خانم yenilik........میکویند به نا کجا آبادی که خواسته رژیم آخوندی است ختم میشود . و بهمین دلیل آخوند توانسته 34 سال دوام بیآورد و همین طرفداران راه ناکجا آباد راننده آن هستند

نوشته شده توسط: Anonymous

دو بسيجی در انفجار انتحاری چابهار به هلاکت رسيدند
رسانه های رژيم از يک انفجار انتحاری در چابهار خبر دادند که بر اثر آن دوتن از نيروهای سرکوبگر بسيجی کشته و شمار ديگری زخمی شده اند.
ارگان خبری سپاه پاسداران نوشت: «در پی يک اقدام انتحاری که امروز در کنار مصلای نمازجمعه چابهار صورت گرفت، دو تن از بسيجيان پايگاه بسيج اين مسجد کشته و زخمی شدند».
اين رسانه حکومتی اضافه کرد: «تعدادی از... . مأموران نيروی انتظامی نيز زخمی شده اند».

نوشته شده توسط: Anonymous

دو مزدور انتظامی در سيستان و بلوچستان به هلاکت رسيدند
يک رسانه حکومتی (سايت عصر ايران)، خبر داد دو تن از مزدوران سرکوبگر نيروی انتظامی در شهرستان سرباز در استان سيستان و بلوچستان توسط افراد ناشناس کشته شدند.
اين رسانه حکومتی درباره جزييات اين خبر نوشت: «بامداد امروز مهاجمان موتورسوار که مسلح به سلاح گرم بودند، دو مأمور انتظامی ايست و بازرسی پل سرباز را به رگبار بستند. طی اين اقدام دو مأمور نيروی انتظامی کشته شدند.
چند روز قبل نيز رسانه های حکومتی از کشته شدن يک بسيجی به نام محمد اسلامی در همين منطقه خبر داد که در اقدامی مشابه صورت گرفته بود.
www.mojahedin.org

نوشته شده توسط: Anonymous

پاسدار ابراهيم محمدی در نزديکی روستای ”اجگره“ از توابع بخش مرکزی سنندج به هلاکت رسيد
بنا به گزارشهای منتشر شده بر روی اينترنت شب سه شنبه 'ابراهيم محمدي' يکی از اعضای با سابقه سپاه پاسداران در نزديکی روستای 'اجگره' از توابع بخش مرکزی سنندج بر اثر اصابت گلوله به هلاکت رسيد. اين پاسدار در دستگيری و قتل جوانان اين منطقه دست داشته است. www.mojahedin.org

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب فرامرز دادرس گرامی حق با شماست .

نوشته شده توسط: Anonymous

"""آیا پخش گسترده و در سطح انبوه آثار نیچه در جامعه فارسی‌ بسان دادن چراغ قوه به دزد شب بوده است """ عزیزان آزربایجانی، نه روان پزشک و روانکاو فارسستانی، و نه جامعه شناس جامعه فارسی‌، به پدیدهٔ عجیب "" محبوبیت آثار نیچه "" در جامعه فارسی‌ نخواهند پرداخت، بدون شک این یک مقولهٔ وزین "" روان پزشکی "" است تا کارشناسان """ جوامع غیر فارس ایرانی‌ """ به این امر مهم بپردازند، چرا جامعه فارسی‌ که از "" بحران فهم "" رنج میبرد ناگهان قبلهٔ اعمال خود را "" بعد از شاهنامه در وجود آثار نیچه "" یافته است؟ نیچه‌ای که درک غلط "" انسان آرمانی‌ یا آبرمرد او "" به نژاد پرستی‌ ، نازیسم و فاشیزم انجامید. در جامعه فارسی‌ که سنگ روی سنگ بند نمی‌شود چرا نیچه‌ای معروف و مشهور شده که آثار او پناهگاه "" آدم کشان، روان پریشان، نیست گراها ........ "" است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

"کوتاە سخن رسیدن تنها راە رهایی وداع با فرهنگ سیاسی ایرانی و بازگشت بە متن ملت خود[قوم خود] است" .از این واضح تر و بی‌ پرده تر نمیشد در یک جمله قوم گرایی و عشیره گری رو تعریف کرد. دوست گرامی‌ یه چند قرنی دیر مقاله رو نوشتی‌

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ابر مرد فارسستانی در تفکر نیچه """ نیچه در کتاب "" چنین گفت زرتشت "" به صراحت "" جنگ را بر صلح "" ترجیح میدهد و بر هر گونه "" حس اخلاقی‌ "" ، مهربانی، دلسوزی می‌‌تازد و در نظریه "" ارادهٔ معطوف به قدرت "" خویش تا بدانجا پیش میرود که میگوید """ حق با کسی‌ است که زور دارد "".در جامعه فارسی‌ ما نیز حق با کسی‌ است که "" جوانان را در زندان شکنجه و تجاوز "" می‌کند، سرقت‌های بیلیون دلاری را با تر دستی‌ تمام در روز روشن به انجام می‌‌رساند، انسان‌های بی‌ گناه را نه تنها به طور گروهی و دسته‌ای در سر چهار راه‌ها اعدام می‌کند بلکه با تلفن هوشمندشان از جان کندن اعدامی‌های بدبخت فیلم گرفته به فک و فامیل می‌‌فرستد و بهترین جا را برای تماشای اعدام واسه فاک و فامیل و دوستان و آشنایان نگاه میدارد، و بدین سان """ ابر مرد فارسستانی نیچه "" در جامعه فارسی‌ قدم به وجود هستی‌ گذارده است. و اینگونه این

جامعه عقب مانده با نگاهی‌ به اثر "" فراسوی نیک‌ و بد "" نیچه در "" سوی بد "" هستی‌ چهره بر نقاب خاک میکشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز من هم موافق همبستگی حول محور ازادیخواهی هستم ..اما مهم روش ومانفیست وراهکار مشخص برای مردم است..معمولا مردم به الیت جامعه نگاه میکنند ...حکومتی که امروز برقرار است قشر روشنفکر دینی مثل جلال ال احمد و شریعتی بود ...اما اگر در ان زمان تفکر امثال کسروی رشد میکرد و یا اینکه عده ایی ان را ادامه میدادند وضعیت فرق میکرد ..من خودم شخصا اعتقاد به دموکراسی و حاکمیت مردم دارم ..در اصل این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند ..حتی نوع حکومت اینده و سیستم مدیریتی کشور ..به اعتقاد من همه گروها و سازمانها و احزاب در ایران پایگاه دارند و عملا حذف هر گروه مغایر با اصل دموکراسی است ..من امیدوارم که در اینده نه زندانی سیاسی داشته باشیم و حتی نه اعدام ..پس ما میتوانیم در خصوص حاکمیت ملی با هم مشترک و همراه باشیم ..فرق نمیکند که تفکر ما چیست ما باید امروز بتوانیم در کنار هم اما با هدف مشخص با هم باشیم

نوشته شده توسط: Anonymous

بار دیگر مزخرفات بخش اطلاعات صدا و سیمای رژیم مقدس جمهوری اسلامی و دروغ

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب زمانی، خواسته شما،خواسته من هم هست.
امابایدتوجه نمائیم که تحقق خواسته های ما،هنگامی ممکن است که جزیی ازخواسته های مردم گردد، درغیراینصورت نخواهیم توانست به آن برسیم.
یعنی اینکه مابدون مردم هیچ هستیم. آیا با این موضوع موافق هستید؟
ازسویی، ما دراین مرحله ازمبارزه، نماینده مردم نیستیم که بخواهیم برمواردی پافشاری کنیم که درحق انتخاب مردم است.
آیا بنظرشما، مواردی همچون سکولاریسم وحقوق بشرو...درحق انتخاب مردم هست یا نیست؟
اگرهست،آنگاه به این نتیجه میتوانیم برسیم که وظیفه امثال مانندمن وشمابعنوان فعال سیاسی،فراهم کردن شرایط"حق انتخاب آزادمردم برای همیشه"میباشد؛ و تضادما با حاکمیت دیکتاتوری هم آزادیخواهی است.
نتیجه میگیرم آنچه که میتواندمارابه اهداف و خواسته هایمان برساند،همبستگی حول محورآزادیخواهی است که نتیجه اش تضمین آزادی سیاسی برای همیشه میباشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" گام بعدی در باتلاق """ ما نیتوانیم مسائل را در مرتبه‌ای پایینتر از مرتبه‌ای که در آن متولد شده اند،پاسخ دهیم"""، گام بعدی بعد از ویرانی ، باز سازی است، گام بعدی در تئوری هوش مصنوعی، الگو شناسی‌ تفکر است. شما که "" ادعای آینده نگری دارید "" چگونه و چرا میخواهید مسائل و مشکلات را با "" همان عقلی که به وجود آورده ایم، حل کنید؟ اصلا کجای این "" طرح نو است؟ ""، این حرف شما چیزی جز سیاست رضا شاهی‌ نیست ، شما میخواهید وارد مسائل، نقل به مضمون "" مسائل قومی‌ "" نشوید، چیزی که از زمان انقلاب مشروطیت تا حالا "" ملیّت‌های ایرانی‌ "" خواهان آن‌ بوده اند، با کمال تأسف باید بگویم که "" این ره‌ که توی میروی به فارسستان است. """

نوشته شده توسط: Anonymous

شادی مردم ترک ما عزای کهنه کمو منیستها ی پان ایرانیست pkk

نوشته شده توسط: Anonymous

مذاکره با رژيم محتوم به شکست است و تنها بسته يی را می پذيرد که حاوی بمب اتمی باشد

خانم مريم رجوی، رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران گفت: شکست اين مذاکرات از پيش روشن بود. حداقل 10سال است که بازی بسته های تشويقی سوخته است. بعد از 40 دور مذاکره، آيا شکی باقی مانده است که رژيم ملايان مطلقاً نه علاقه و نه توان معامله و هر گونه توافقی در مورد برنامه های اتميش را ندارد؟ اين بسته های تشويقی نياز کشورهايی است که به دنبال بهانه برای ادامه سياست مماشات هستند.

وی افزود: خامنه ای به دنبال سلاح اتمی است. دستيابی به سلاح اتمی با حيات رژيم او گره خورده و هرگز از آن دست بر نمی دارد. تنها بسته تشويقی که خامنه ای به آن رضايت خواهد داد، بسته يی است که خود بمب اتمی را هم شامل شود.

خانم رجوی تأکيد کرد: رژيم آخوندی سالهاست تلاش می کند به طرق مختلف جامعه بين المللی را بفريبد و برای دستيابی به بمب اتمی زمان بخرد. 11سال بعد از افشای پروژه های اراک و نطنز و 8سال پس از افشای پروژه فردو توسط مقاومت ايران، و نقض مستمر قطعنامه های شورای امنيت ملل متحد، هيچ جايی برای ادامه گفتگو با اين رژيم باقی نمانده است. ادامه گفتگو، کمک به اين رژيم برای دستيابی به بمب اتمی و فريب دادن جامعه جهانی است.

رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران افزود: تشديد و همه جانبه کردن تحريمها يک اقدام بسيار ضروری برای جلوگيری از دستيابی اين رژيم به بمب اتمی است، اما راه حل نهايی و واقعی برای جلوگيری از تحقق کابوس اتمی شدن ملايان، تغيير رژيم توسط مردم و مقاومت ايران است. فرصت زيادی باقی نمانده است.

دبيرخانه شورای ملی مقاومت ايران
9اسفند1391 (27فوريه2013)
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

گرامی، منظور اینست که شاگردان زنده یاد «کسرایی» عمدتاً از بچه هایی تشکیل میشد که زبان مادریشان «ترکی آذربایجان» و کردی بود. و اضافه میکنم که بچه های « زرتشتی»؛ یهودی، ارمنی، فارسی زبان نیز در کلاسهایشان حضور داشتند. اینجا موضوعاتی که اهمیت داشتند یکی این بود که همه «متد برخورد علمی به پدیده ها » را میاموختند- دیگر اینکه «همه بچه ها دوستش» داشتند. همیشه کلاسهایش پر بود ازبچه های کلاسهای بالا وپایین. در سوم دبیرستان هم خود بچه بودند و هم عده ای از کلاسهای چهارم و پنجم و ششم و حتی دوم دبیرستان میامدند اجازه گرفته می نشستند و از درسش بهره میبردند. برای نمونه : وقتی درس شعری از ناصر خسرو بود بجه ها این چیزها را میاموختند:1- تاریخ دوره شاعر 2- سطح افکار و فرهنگ دوره 3- زندگی شاعر4- مقایسه افکار شاعر با افکار مسلط دوره- 5- معنای شعر6-نقد شعر . اینجا همه بچه ها در بحث با مطالعات قبلی شرکت میکردند

او نژادگرا نبود که «ترک»- «ارمنی»، یهودی، و غیره برایش مطرح باشد. به همه شاگردان مثل بچه های خود نگاه میکرد.همه انسان بودند و کودک. و نیازمند دانش.
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام،
این مقاله جهت انتشار ارسال می گردد!
با تشکر،
سارا اردبیللی

شعار "آذربایجان جنوبی ایران نیست" فریاد ضد استعماری ماست

سارا اردبیلی

تراختور یک تیم معلومی باشگاهی نیست، تراختور تیم ملی آذربایجان جنوبی است. تیمی که به بخش مهمی از هویت تورکهای آذربایجان تبدیل شده است، تیمی که هیجان و شور و شوق را به تبریز، به این شهر انقلابی بازگردانده است. تیمی که غرور و سمبلی است برای تورکها و آذربایجان. تراختور تریبونی است برای صدای مظلومیت آذربایجان. سکوهای استادیومهایی که تراختور در آن بازی دارد به سکوهای فریاد آذربایجان تبدیل شده است.

یک روز ما شعار "اورمو گولو جان وئرییر، مجلس اونون قتلینه فرمان وئرییر" طرفداران تراختوری را در اعتراض به وضعیت دریاچه اورمیه در ورزشگاهها را می شنویم، روز دیگر شعار "تورک دیلینده مدرسه اولمالیدیر هر کس" برای خواست حق زبان مادری را می شنویم، روز دیگر "سعید متین پور آزاد اولسون" و خواست آزادی زندانیان سیاسی آذربایجان، و یک روز دیگر شعار"قاراداغدان قان آخیر، تهران اوزاقدان باخیر" را در حمایت از زلزله زدگان بی کمک اهر، ورزقان و هریس را می شنویم. طرفداران فقط شعار نمی دهند، آنها هر کاری که به ذهن اشان می آید می کنند تا توجه ها را به خواستها و تبعیضات رفته بر آذربایجان جلب کنند. آنها چند ماه پیش در یک بازی سرد در تهران پیراهن های خود را درآورند تا همدردی خود را با زلزله زدگان بی سرپناه آذربایجان ابراز کنند، افرادی که با این کار انسان دوستانه اشان ضرب و شتم توسط ماموران حاضر در ورزشگاه را به تن خریدند.



آذربایجان سخن می گوید، آذربایجانی که حق و حقوق اش زیر چکمه های استعمار و نژادپرستی برای هشتاد سال گذشته پایمال شده است. آذربایجانی که زبان اش بیگانه ایست در وطن، آذربایجانی که دریاچه اش محکوم به خشک شدن و مردم اش محکوم به مهاجرت است، آذربایجانی که روستاییان اش محروم و محکوم به زندگی در خانه های گلی، آذربایجانی که زلزله زدگان اش محکوم به روز کردن شبهای سرد در چادرها، آذربایجانی که هر خواست و اعتراض اش بنام تجزیه طلبی سرکوب می شود. بله، خواستهای آذربایجان شفاف است. حرکت ملی آذربایجان، حرکت ضداستعماری و ضدنژادپرستانه آذربایجان، حرکتی که حق و عدالت به وطن می خواهد. آذربایجان اینبار با تمامی فشارها عزم اش را جزم کرده برای آزادی اش و برای سعادت فردای فرزندانش. آذربایجان از هر فرصت و امکانی برای رساندن صدای خود به ملت ضللم زده اش، به جامعه جهانی و دولت استعمارگر تهران استفاده می کند.



اینبار طرفداران خلاق تراختور با بازکردن پارچه نوشته بزرگ "آذربایجان جنوبی ایران نیست" در جریان بازی با الجزیره امارت بی پروا سخن گفتند. آنها دیگر پیام جدایی طالع و آینده آذربایجان از ایران را اعلام کردند. آذربایجانی که دیگر حرفهای خود را گفته می داند، آذربایجانی که دیگر هیچ امیدی در ایران نمی بیند، ایرانی که هیچ توجهی به خواست حقوقی آذربایجان نمی کند حز سرکوب، آذربایجان را در راه استقلال قرار داده است. استقلال از سیستم استعمار، رهایی از تحقیر و توهین ها، استقلال برای آزادی زبان قفل زده اش، استقلال برای نجات دریاچه اش و استقلال برای دفاع از شرافت و انسانیت. آذربایجانی حرکت مدنی خود را با الهام گرفتن از حرکتهای مدنی و ضدنژاد پرستانه به پیش می برد. آذربایجان با تهران اتمام حجت می کند. بگذار تهران و استعمارگران ما را هر چی می خواهند بنامند. ما استقلال طلب هستیم، استقلال برای آذربایجان از سلطه استعماری ایران، ایرانی که در آن جق و جقوقی نسیب امان نمی شود و ما بیگانه ای هستیم در وطن، ایرانی که در آن زبان مادرامان از ما گرفته شده است، ایرانی که است استعمارگر و ظالم، حتی این حقوق از یک مهاجر در یک کشور بیگانه گرفته نمی شود ولی از ما میلیونها آذربایجانی و تورک گرفته شده است. کدام قدرت است که این چنین ما را بی زبان کرده است؟ البته که قدرت استعمارگر، مگر ما دولت خود و کشور خود را داشتیم بازهم زبان امان قفل زده بود؟ البته که نه. بله، ما خواهان فروپاشی قدرت استعماری هستیم، ما خواهان فروپاشی سیستم نژاد پرستی آریایی هستیم، ما خواهان فروپاشی فارسی پرستی در یک کشور چند ائتنیکی هستیم. از اینرو "آذربایجان جنوبی ایران نیست" و از این به بعد شعار اصلی آذربایجان و هر آذربایجانی خواهد بود.

ویدیو:
http://www.youtube.com/watch?v=hRfQ52cz7TE
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب علی دیانتی هم میهن گرامی، برگزاری کنفرانس در مجلس فرانسه برای هر انجمن،سازمان سیاسی و اجتماعی که به ثبت رسیده باشد آزاد است. کافی است هزینه سالن کنفرانس پرداخته شود. چند ماه پیش حزب دموکرات و گروهی از کرد ها کنفرانسی در مجلس فرانسه برگزار کردند در دسامبر گذشته سفیر جمهوری اسلامی نیز کنفرانسی در این مجلس داشت. البته باید در نظر داشت که این برنامه ها در صحن علنی مجلس برگزار نمی شود و در یکی از سالن های مجموعه مجلس این کار انجا م می گیرد و اگر نمایندگان علاقمند و فرصت داشته باشند در این برنامه ها شرکت می کنند که اغلب دیده شده که شمار نمایندگان از شمار انگشتان یک دست فرا تر نمی رود.

حتی می توان در مجلس سنای فرانسه هم چنین برنامه هایی ترتیب داد و در سالن پذیرایی رستوران میهمانان خود را به نهار دعوت کرد . همه این ها با پرداخت هزینه ممکن است باید در نظر داشت که برنامه ها هیچ دلیلی برای شناسایی سازمان یا گروه سیاسی از سوی دولت فرانسه نیست، در این مقاله آمده است، گفته های آقای لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه و مسئولین حزب سوسالیست فرانسه، یک نوع شناسای، پشتیبانی و موضع گیری بسود آقایان موسوی و کروبی می باشد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

داريوش عزيز، لطفا يك تماس با من بگیر، هر چه زنگ می زنم ، تلفن آت جواب نمي ده

نوشته شده توسط: Anonymous

در پی اعتراض کشاورزان و شکسته شدن لوله انقال آب به استان یزد و کرمان، تلفن و موبایل در منطقه شرق اصفهان به مدت سه روز قطع و با حمله نیروهای انتظامی و با شلیک گلوله و در پی آن تلفات جانی رخ داد

نوشته شده توسط: Anonymous

منظورتان از شاگردان او از کردستان تا آذربایجان بودند این است که ایشان در کردستان هم معلم بوده که شاگردانی هم در آنجا داشته؟ یا نکند به خاطر آلرژی تان به کلمه تورک نتوانسته اید بنویسید شاگردان او کرد هم بودند، تورک هم بودند؟ می خواهم صادقانه جوابتان را بنویسید اگر واقعا ادعا می کنید که برای مردم می نویسید. لطفا برای مردم هم ابهامات را شفاف کنید.
با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی جلیل
گزارش شما از زمان مسولیت من در ترکمن صحرا دقیق نیست . همراه من دو تن از کادر های تسکیلات مازندران که در شهر های بابل و ساری در هیت مسولین بودند، به گنبد آمدند تا به بازسازی تشکیلات کمک کنند. علت آمدن آنها و دوست دیگری که عضو ساده سازمان بود – و سلول انتشاراتی ما را راه اندازی کرد- ، این بود که بسیاری از کادر های منطقه مثل حاجی، تاجی، بهمن و... در جریان فعالیت های ستاد و کانون و جنگ های اول و دوم شناخته شده بودند و ناچار به ترک صحنه شدند و دوستانی هم که مانده بودند قادر به حرکت چندانی نبودند ..

دوست گرامی جلیل
گزارش شما از زمان مسولیت من در ترکمن صحرا دقیق نیست . همراه من دو تن از کادر های تسکیلات مازندران که در شهر های بابل و ساری در هیت مسولین بودند، به گنبد آمدند تا به بازسازی تشکیلات کمک کنند. علت آمدن آنها و دوست دیگری که عضو ساده سازمان بود – و سلول انتشاراتی ما را راه اندازی کرد- ، این بود که بسیاری از کادر های منطقه مثل حاجی، تاجی، بهمن و... در جریان فعالیت های ستاد و کانون و جنگ های اول و دوم شناخته شده بودند و ناچار به ترک صحنه شدند و دوستانی هم که مانده بودند قادر به حرکت چندانی نبودند
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی آقای حامد ایرانی
از اینکه زحمت کشیدید و صحبت های مرا مورد بررسی قرار دادید سپاسگزارم و امیدوارم که گفتگو به فهم متقابل نظرات یکدیگر و رفع سو تفاهمات منجر شود. در رابطه با نوشته شما چند نکته زیر برای طرح کردن به نظرم رسیده است :
۱-شما درست می گویید که بر سر نقش آقایان موسوی و کروبی در گذشته و آینده، ما متفاوت فکر می کنیم . من مسیر گذار ایران به دموکراسی از طریق مسالمت آمیز و با تکیه بر جنبش های اجتماعی را روندی پر دست انداز و زمانبر می بینم و فکر می کنم که این آقایان و سایر دین باوران سبز – چه آنها که سکولارند و چه آنها که به حضور دین در حکومت باور دارند- در مبارزه برای آزادی های سیاسی و حقوق شهروندی ، در کنار نیرو های دمکرات و تحول طلب قرار دارند ...

و این مساله ربطی به فارس بودن من و یا آذری بودن آقای موسوی ندارد. دموکراسی خواست مشترک همه ایرانیان است و ترک فارس و عرب و کرد نمی شناسد.

2-تاکید شما در مورد امکان اشتباه در سیاست کاملا درست است. همه ما مرتکب اشتباهات کوچک و بزرگی شده ایم. طبعا اگر خطایی منجر به آسیب رساندن به افراد خاصی شده باشد، عاملین و آمرین باید آماده باشند که پیشگاه دادگاه صالحه حاضر شوند و به مجازات متناسب با جرم تن بدهند. جدای از این اما، احزاب و شخصیت های سیاسی را معمولا با نحوه برخوردشان با خطاهای سیاسی شان مورد داوری قرار می دهند. داوری من نسبت به زنده یاد همایون و آقایان موسوی و کروبی از این نوع است و از آنجا نتیجه می شود که آنها – نه آنگونه که سختگیرانی چون شما را راضی کند- اما در حد خوبی با گذشته خود برخورد داشته اند و بخصوص در عمل در مسیری مخالف گذشه حرکت کرده اند. مسیری که در مورد موسوی و کروبی به زندان ختم شد و در مورد همایون به نقد جاندار گذشته و پیوستن به جنبش سبز انجامید. در کشوری که بسیاری از سیاستمداران بر اشتباهات خود و تداوم راه نادرستشان اصرار می ورزند، کسانی که با شجاعت از گذشته خود جدا می شوند، بویژه شایسته احترام و اعتماد هستند.
۳-در مورد مسایل مربوط به مناطق اتنیکی، تصدیق می کنید که این امر را مسولین اتاق پالتاک در دستور قرار نداده بودند و من هم به آن اساسا نپرداختم. تنها در ارتباط با صحبت های آقای عبدو به وجه حقوقی و در عین حال بسیار مهم مساله اشاره کردم . از نظر من همه مردم ایران اکنون زندانی حکومت خامنه ای و محافل نفتی- نظامی – امنیتی حامی بیت او هستند و مهم ترین وظیفه همه ما این است که متحدا برای گشودن در این زندان بزرگ تلاش بکنیم و با استقرار آزادی های اولیه ، زمینه های حل انبوه مسایل اجتماعی ،فرهنگی و سیاسی از جمله مساله ملی را فراهم آوریم. همانطور که در جلسه تاکید کردم، همه ما باید تعهد کنیم که به تصمیمات مردم مناطق قومی- ملی که در شرایط دمکراتیک و در روندی دمکراتیک اخذ شده و در نهاد های صالحه سراسری – که در آنها نمایندگان همه مردم ایران حضور دارند- تایید شده، گردن بگذاریم ، حتی زمانی که این تصمیم جدا شدن از ایران باشد. تا آن زمان هرچه که شما و من و احزاب و جمعیت های مختلف می گویند، نظر شخصی و گروهی و نه نظر مردم است و نمی توان برایشان ارزشی بیش از این قایل شد.
۴-همانطور که گفتید من هم مثل شما یک عضو اپوزیسیون حکومت هستم و به اندازه یک نفر حق حرف زدن دارم و نظرم در مورد سیاست های راهبردی این است که تنها با مطالبات سیاسی نمی توان راهبرد جامع ای داشت و جنبش برای دمکراسی در ایران باید بر دو پای سیاست و اقتصاد بایستد و پیش برود و شما که بر شعار های سیاسی تاکید می کنید، تنها نیستید و همانطور که من هم تنها نیستم . ما نه فقط حق داریم، بلکه وظیفه هم داریم که اگر فکری به نظرمان درست می رسد آن را با جامعه سیاسی کشورمان در میان بگذاریم . این طور نیست؟
برایتان موفقیت آرزو می کنم
نوشته شده توسط: Anonymous

""" فارسستان و تجلّی جامعه جنگلی‌ اراده معطوف به قدرت نیچه """، شوپنهاور و هگل بر این باورند که ارادهٔ انسانی‌ معطوف به زیستن است، ولی‌ نیچه اعتقاد دارد که اراده انسانی‌ معطوف به قدرت است، در دنیای پست مدرن ما، اقتصاد و سیاست هنوز بر پایه جریان مدرن استوار است و اکثر پست مدرنیست‌ها به استثنای "" نیچه و هایدگر "" به هیچوجه خواهان براندازی جریان مدرن نیستند. ولی‌ به یمن "" نقل و نبات "" شدن آثار نیچه در محافل شبه روشنفکری فارسستانی، امروز فارسستان نه اقتصادی دارد، نه سیاستی.... "" عجب معجزه ای، فارسستان به مدرنیته نرسیده، ناگهان پست مدرنیزم را تجربه می‌کند "".

نوشته شده توسط: Anonymous

...

مقاله با عنوان «خدا مرُده است» از برایان مگی،دانش آموخته ی دانشگاه آکسفورد در رشته های تاریخ،فلسفه،علوم سیاسی و اقتصاد و مربی فلسفه ی کالج های دانشگاهای آکسفورد و لندن و موفق ترین شارح فلسفه است که به قول روزنامه ی تایمز «در بیان فلسفه به زبان ساده بی همتاست».مگی در این نوشتار با نگاهی دقیق،روشن و فارغ از هرگونه تعصب،به زوایای مختلف اندیشه ی نیچه میپردازه و با صراحت و صداقت تمام،فلسفه ی نیچه رو به ساده ترین شکل ممکن عرضه می کنه.مگی نیچه رو بخاطر تأثیر فوق العادش بر هنر ستایش می کنه و به اون عنوان «فیلسوفِ هنرمند» میده.در انتها هم با استناد به سخنان خود نیچه،اونو از تموم اتهاماتی که درباره ی ناسیونالیسم آلمانی،نازیسم و یهودی ستیزی بهش زدن مبرا اعلام میکنه.

من این نوشتار رو واسه هرکسی که فقط اسم نیچه رو شنیده و میخواد بیشتر باهاش آشنا بشه پیشنهاد میکنم.

این نوشتار از کتاب "سرگذشت فلسفه" نوشته ی برایان مگی،ترجمه ی حسن کامشاد آورده شده.
نوشته شده توسط: Anonymous

فردریش نیچه از آن دسته متفکرینی است که بر عرصه‌های مختلف فکری پس از خود تاثیر عظیمی نهاده‌اند. البته نیچه تا اواخر عمر تا حدود زیادی در گمنامی به سر می‌برد و پس از مرگ وی در اوایل قرن بیستم، اهمیت و قوت اندیشه‌های وی بر همگان آشکار گردید. به واسطه نادیده گرفته شدن فلسفه نیچه در دوران حیاتش، وی خود را فیلسوف آینده می‌دانست و معتقد بود که اهمیت وی پس از مرگش، ظاهر خواهد شد.
در سال‌های قرن بیستم، تاثیر اندیشه‌های نیچه بویژه در حوزه فلسفه قاره‌ای، عیان گردید. البته در کشورهای انگلیسی زبان، افکار وی چندان طنین‌انداز نشد. در دهه آخر قرن نوزدهم و دهه اول قرن بیستم، افکار نیچه بویژه برای هنرمندان پیشگامی که خود را در حاشیه رسوم و آیین‌های جا افتاده اجتماعی می‌دیدند، بسیار مجذوب کننده بود. گرایش نیچه برای کاویدن توجیهات ارزش‌های عموما پذیرفته شده و نظرات وی در حوزه غرایز جسمانی محض، برای تدوین روا

شناسی زیگموند فروید، حائز اهمیت فراوانی بود. بعدها و در دهه 1930، نازی‌ها‌ی آلمان و فاشیست‌های ایتالیا به واسطه ارتباطاتی که الیزابت فورستر نیچه (خواهر نیچه) با آدولف هیتلر و بنیتو موسولینی داشت، بخش‌هایی از اندیشه نیچه را به عاریت گرفتند. نازی‌ها با استفاده از نوشته‌های نیچه آن‌هم به طور گزینشی، به توجیه جنگ، تجاوز طلبی و سلطه در راستای خودستایی و ناسیونالیسم افراطی، پرداختند. از آنجایی که فضای فلسفی- دانشگاهی فرانسه در دهه 1960، تحت تاثیر آرای هگل، ادموند هوسرل، مارتین هایدگر و نیز جنبش فکری ساختارگرایی دهه 1950 بود، نیچه نیز مورد استقبال گسترده نویسندگان و هنرمندان این دوره قرار گرفت. بویژه در خلال دهه‌های 1960 تا 1980 نیچه در محافل فلسفی فرانسه تاثیرگذار شد. در این برهه زمانی، پرسپکتیویسم و تاکید نیچه بر قدرت به عنوان انگیزه واقعی و توجیه اصلی اعمال انسانی، راه‌های جدیدی را برای به چالش کشیدن قدرت مستقر و انجام نقد اجتماعی موثر، نشان داد.گروه‌های فکری و اجتماعی خاصی که در قرن بیستم تحت تاثیر نیچه قرار گرفتند عبارتند از: نقاشان، موسیقیدان‌ها، نمایشنامه‌ نویسان، شعرا، رمان نویس‌ها، روانشناسان، جامعه‌شناسان، مورخین و فلاسفه. تعدادی از شخصیت‌های برجسته این قرن را که از آرای نیچه الهام گرفتند می‌توان به شرح ذیل برشمرد: آلفرد آدلر، آلبرکامو، ژاک دریدا، ژیلز دلوز، میشل فوکو، زیگموند فروید، آندره ژید، هرمان هسه، کارل یونگ، مارتین هایدگر، توماس من، راینر ماریاریلکه، جرج برنارد شاو، گئورگ زیمل، اسوالد اشپنگلر، پل تیلیخ، فردیناندتونیس، لودویگ ویتگنشتاین، تئودور آدورنو، هنری برگسون، ژان پل سارتر، خوزه اورتگایی کاست، ماکس وبر، فرناند برودل، مارسل پروست، فرانتس کافکا، ریچارد رایت، جک لندن، محمد اقبال لاهوری و ..
توماس مان نویسنده مشهور آمریکایی، گرچه با احترام و حتی با ستایش از نیچه یاد می‌کرد، ولی در یکی از جستارهای پایانی عمر خود با نام “فلسفه نیچه در پرتو تاریخ اخیر” از دریچه نازیسم و جنگ جهانی دوم به نیچه نگریسته و به انتقاد از نیچه می‌پردازد. توماس مان در آثار خود، از ایده‌های نیچه در باب هنر و زیبایی‌شناسی، بهره فراوانی جسته است. کارل یاسپرس فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی در سال 1938 درباره تاثیرات نیچه و کی‌یرکگارد این‌گونه می‌نویسد:“با اینکه کی‌پرکگارد و نیچه در دوران حیات خود مورد توجه نبودند و در تاریخ فلسفه نیز تاثیر چندانی نداشتند، ولی وضعیت فلسفی معاصر به واسطه ارزش‌یابی فوق‌العاده این دو فیلسوف، تعیین گردیده است. فیلسوفان پس از هگل، به طور فزاینده‌ای این دو تن را مورد پذیرش قرار داده و آنها را به عنوان اندیشمندان بزرگ عصر خویش می‌شناسند ... تاثیر این دو فیلسوف بی‌اندازه عظیم و حتی فراتر از فلسفه محض، در کل عالم اندیشه ورزی نیز می‌باشد”. نفوذ نیچه بر فلسفه قاره‌ای پس از جنگ جهانی دوم بویژه در میان چپ روشنفکری فرانسه و پسا ساختارگرایان، افزایش قابل ملاحظه‌ای یافت. ژاک دریدا و میشل فوکو نیز، دین زیادی به نیچه دارند. ژیل دلوز نیز تک نگاشت‌های خود را با نگاهی تازه به آثار نیچه نوشت. از دهه 1980 به بعد، علاقه به نیچه در آلمان و بویژه در میان فلاسفه آلمانی، دوباره احیا شد. در سال‌های اخیر، نیچه بر پیروان سنت فلسفه تحلیلی نیز تاثیر گذاشته است.پست مدرنیسم، حوزه فکری دیگری است که به تاثیرپذیری فراوان از آرای نیچه، منتسب می‌شود. با آنکه عنوان “پست مدرن” به طور دقیق تعریف نشده و معنای واقعی آن چندان مشخص نیست، ولی اغلب به اصطلاح پست مدرن‌ها، نیچه را نیای بزرگ ایده پست مدرنیسم می‌دانند. بسیاری از فلاسفه بزرگ پست مدرن، همچون دریدا و فوکو، طی مقالات خود، نیچه را به عنوان آغاز کننده تفکر پست مدرنیسم معرفی کرده‌اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

تاجای که خوندم جواب میدم چون حوصله خواندن اینجور حرف های که از روی غرض ورزی و همراه با یک جانبه گرایی است نیست...مقصود چه بود؟نقد نیچه؟یا مترجمین؟یا روشنفکران؟یا کسانی که ادعای فهم نیچه کرده اند؟نمیدونم جنابعالی چند ساله که ایران تشریف نیاوردین!به هرصورت میشه در لنگه دنیا هم کتب ترجمه شده نیچه به زبان پارسی از زبان آلمانی را تهیه کرد...و از سانسور شده های هم که شما برآن ها اذعان داشتی بی خبریم...چون این مطالب در آثار ترجمه مشاهده میشه!پس چی سانسور شده؟!هر آن چه را که به اسم سانسور نام بردی و مانور دادی در تمامی کتب ترجمه شده مشاهده میشه و شاید متاسفانه در دهه های گذشته همچین اتفاقی افتاده باشد...در حال حاضر در ایران اگر از کودکی راجع به زرتشت نیچه و اسلام پرسیده شود در جواب شما خواهد گفت که شوخی جالبی بود...و باز هم متاسفانه شاید در دهه های گذشته در زمان شما این کج فهمی وجود داشته باشد.

از حکمت شادان نام بردی و لازم میبینم که به جنابعالی بگویم که دیوانه ای که نیچه ازون یاد میکنه همون دیوژن یونانی است که عطار و مولانا هم ازون یاد کرده اند و این حکایت رو به گونه ای دگر در اثار خود آورده اند و حتما فکر میکنید که این دو بزرگ هم به جنون مبتلا بوده اند...ویل دورانت تاریخ نویسی بود که در ارزوی فلسفه بافی به سرمیبرد...نظریات ایشان هم درباب فلسفه قابل استناد نیست...نهایت تاریخ نویسی بود که باید تاریخ را بدون دخل و تصرفی از طرف خویش نقل میکرد.و اگر در باب تاریخ فلسفه چند اثر کوچک به جا گذاشت در مقابل می توان از کاپلستن یاد کرد با آن سابقه ای که در تاریخ فلسفه و چندین تالیف دگر درباب قرائت فلسفه و کتاب ماندگار ایشان با نام فیلسوف فرهنگ که به زندگی و اندیشه نیچه میپردازد.کاپلستن آثار نیچه را از پارسی نخوانده تا دچار کج فهمی بشود...برای فیلسوف شدن لازم نیست رشته دانشگاهی فلسفه را انتخاب کرد یا در دانشگاه فلسفه تدریس کرد...چه بسا تعداد بی شماری هم از این قشرها وجود دارند که بویی از فلسفه نبرده اند و در نگاهی خوشبینانه قاری فلسفه هستند...و اما راسل!ریاضی دانی که به فلسفه علاقه مند شد و آن هم نه فلسفه بلکه علم و منطق.بیشتر کتب راسل مربوط به نظری های علمی و منطق ریاضیات میشود و چند اثر راجع به دین و تاریخ فلسفه دارد...تو میگی که هرچه در حیطه علم و منطق قرار نگیرد فلسفه نیست!!!این استدلال بر چه اساسی استوار است!مثل این می ماند که بگوییم آب به شرطی آب است که در ظرفی استوانه ای شکلی قرار بگیرد!آدم باید چقدر فکرش ... باشه که اینجوری ازش استفاده کنه!اگه قصد مقاله نوشتن داری بهتره خودتو با زبان مادری یا هر زبانی که میخوای باهاش بنویسی به روز کنی.از لحاظ نگارشی مهجوری...خواندن این متنت سردرد میاره...
نوشته شده توسط: Anonymous

کنفرانس در مجلس ملی فرانسه با حضور رئيس جمهور برگزيده مقاومت بازگرداندن مجاهدان ليبرتی به اشرف(۲) و به رسميت شناختن مقاومت ايران

مجلس ملی فرانسه- تالار تاريخی کولبر
کنفرانس با حضور رئيس جمهور برگزيده مقاومت
20فوريه2013 (2اسفند 91)

فرانسه
و چشم انداز خاورميانه و ايران
در سال 2013

فراخوان
به بازگرداندن مجاهدان ليبرتی به اشرف
و به رسميت شناختن مقاومت ايران

برونو لورو رئيس فراکسيون اکثريت سوسياليست
در مجلس ملی فرانسه-پاريس 2اسفند 91

مبارزه شما برای يک ايران دموکراتيک و جدايی دين از دولت

يک عنصر بنيادی برای آينده است
برای آينده ايران و مردم ايران
همچنين برای آينده کل منطقه

تغيير همه جا امکانپذير است
کشوری وجود ندارد که هرگز تغيير را نبيند
کشوری وجود ندارد که انقلاب نکند

«تغيير» يک کلمه زيبا است که بايد همه جا اجرا شود
و خانم رجوی برای شما آرزو می کنم
اين تغيير برای شما و با شما هر چه زودتر محقق شود
بله امروز يک تغيير امکانپذير است

برای ما مهم است که شما اين جا در اين سالن باشيد
علاوه بر اين که يک سمبل است
يک تعهد هم هست

من در اين جا نام خيابان دانشگاه را «خيابان مقاومت ايران» گذاشته ام

می توان نام آن را به «خيابان مقاومت ايران» تغيير داد
نوشته شده توسط: Anonymous

تبعیضهای نژادی، فرهنگی و زبانی این رژیم نسبت به مردم عرب اهواز خطر نابودی و محو هویت فرهنگی و درنهایت تهدید هويت قومى این مردم را به همراه دارد.
آموزش كودكان ملت عرب اهواز در اين رژيم مانند دوران شاهنشاهى همچنان با محروم از آموزش و مكالمه به زبان مادری ادامه دارد. آمارهاى دولتی نشان می دهد که میزان بیسوادی در تمام مناطق ایران کاهش یافته و بین 10 تا 15 درصد می باشد در حالی که این نسبت در بین مردم عرب اهواز بسيار گسترش يافته و به 60 درصدرسيده كه اين درصد در ميان زنان عرب به مراتب بالاتر بوده است

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کریمی،
در مبحث زبان مادری که موضوع این مقاله است سؤال شما و جواب استاد فرزانه هندی ربطی به این مساله ندارد.
در باره "راز پایداری هندوستان، راز همزیستی بیش از یک میلیارد هندی در یک کشور واحد چیست؟" فکر میکنم
یکی از مهمترین واضحات - و نه راز - وجود زبان مشترک انگلیسی ست. سالها سعی شد که زبان هندی را جایگزین
زبان انگلیسی کنند که نتیجه ای نداد و برنامه به تعویق افتاد. بجای شکایت ممکن است راه حلی پیدا کرده و بفرمائید
هفتاد و دو ملت ایران چگونه با هم گفتگو کرده و رابطه بر قرار کنند؟ ممنون.

نوشته شده توسط: Anonymous

ببینید دانشگاههای ایران مشغول چە هستند
https://fbcdn-sphotos-c-a.akamaihd.net/hphotos-ak-prn1/64576_3856699395…

نوشته شده توسط: Anonymous

حبیب جمهوری اسلامی با نمایش مستند مثلث یک سری ادعا هایی کرده است و در مقابل این ادعا‌ها تحلیلی ارائه شده است. در همه جای دنیا اثبات ادعا بر عهده مدعی است بنابراین این جمهوری اسلامی است که باید ثابت کند ادعا‌هایش واقعی‌ و بر مبنای اعتراف دروغین نمیباشد

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز من کاملا با شما موافق هستم که می فرمایید درجامعه ایی که فرهنگ دمکراسی نهادینه نشده باشد،هرکسی میتواندبا داشتن ابزاروامکانات قدرت،دیکتاتور شود.دموکراسی یک پروسه هست ..اما معتقد هستم که جنس قانون اساسی سکولار و البته دموکرات باشد ..سکولار به تنهایی نمیتواند مهم باشد ..بشار اسد و صدام هم سکولار بودند اما دموکرات نبودند..سکولاریسم را باید به دموکراسی و اعلامیه حقوق بشر سنجاب نمود ...من اعتقاد دارم که همه گروها و سازمانها باید در یک جامعه حظور داشته باشند و نباید کسی را حذف نمود از جریان های چپ تا جریان های راست ..مجاهدین و حتی مذهبیون ..اما وقتی قانون سکولار و دموکرات باشد کسی نمیتواند دیدگاه مذهبی و حتی ایدئولوژی خود را در غالب تک تفکر به کل جامعه تحمیل کند ..جامعه ایی زنده است کههمه تفکرات در غالب حذب با برنامه و مانفیست با هم رقابت نمایند و ان مردم هستند که به یک حزب رای میدهند ..

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کریمی مقاله خوبی نوشته اید و عمیقا به درد مشترک ملیت های غیر فارس پرداخته اید اما نمی دانم در کجای ایران، کودکان زبان عربی را یاد می گیرند تا ما مردم عرب اهواز و شهرهای تابعه، کودکان مان را به آنجا بفرستیم تا زبان مادری شان را بیاموزند. دوست عزیز عرب ها هم مثل کردها ترک ها بلوچ ها و ترکمن ها از آموزش به زبان مادری شان در دوره ابتدایی محروم اند و این باعث شده تا سالانه در استان عربستان - خوزستان - ایران 33 درصد از دانش آموزان ابتدایی، 50 درصد از دانش آموزان راهنمایی و 70 درصد از دانش آموزان دبیرستان، ترک تحصیل کنند. ضمنا نمی دانم چرا شما نام همه ملیت های غیر فارس را آورده اید جز ملیت عرب در ایران واز آن به عنوان "وغیره" نام برده اید آیا دلیل خاصی برای این امر هست؟ اگر شمای کرد این برخورد را با هم زنجیران عرب خود دارید وای به حال دیگران.

نوشته شده توسط: Anonymous

آفرین بر شما...
عجب تحلیلی...! ... اصلاً با استرس و لرزش. شما اثبات کن این حرف ها دروغ بوده... حرف راست رو باید شنید و قبول کرد. حرف هاش با واقعیت منطبق بود
موفق باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای زمانی،برای اینکه دیکتاتوری صورت گیرد،احتیاج به ترکیب دوعامل اصلی است.1- فکروخواست 2- ابزاروامکانات
مهم نیست که قانون اساسی سکولارباشد یا نباشد؛ مهم این است که شرایط ترکیب این دوعامل وجودنداشته باشد.
درجامعه ایی که فرهنگ دمکراسی نهادینه نشده باشد،هرکسی میتواندبا داشتن ابزاروامکانات قدرت،دیکتاتور شود.امادرجامعه ایی که فرهنگ دمکراسی نهادینه است،درصداینکه کسی بفکراعمال دیکتاتوری باشدبسیارکم است. ضمن اینکه ابزارهای لازم برای کنترل قدرت متمرکزهم وجود دارد.
حال اگراین منطق موردقبولتان باشد، باید پاسخ دهیم:آیاجامعه ایران شرایط بازتولیداستبداد راداردیاخیر؟
اگردارد،فرقی نمیکندکه قانون اساسی برمبنای مفادحقوق بشرو سکولاریسم تدوین شده باشدیانباشد.
چراکه فرهنگ دیکتاتوری برجامعه غلبه داردومردم به حقوق شهروندی خودواقف نیستند.درنتیجه اگرابزارکنترل قدرت هم باشد،کارایی نخواهداشت. مگراینکه...!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

وه‌ شه‌ره‌فم گشتی درس نۆسایده‌..................((به‌ شرفم همشو درست نوشتین))