Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

این سخن آقای علی سیلمانی در مخالفت با تجزیه طلبی می باشد . شخصا از ان استقبال می کنم

نوشته شده توسط: Anonymous

على سليمانى: اگر جمهورى اسلامى به خواسته هاى مردم آذربايجان توجه نكند كشوورهاى ببگانه آن را تجزيه خواهند كرد!!!!!!!!!!
در ويديوى زير

https://youtu.be/mmobz9IaNI4

نوشته شده توسط: Anonymous

از آنجاکه بنا به ادعای مرحوم ابراهیم پورداود نام تخت جمشید و کوروش انتسابی (بگو جعلی) است و نه کوروش نامی در تاریخ و حکاریهای آن ابنیه ها هست ونهنامی از سلسله ی مربوطه ، و حتی در نوشته های آن مخروبه ها هم هیچ اثری از زبان فارسی و لهجه های خویشاوندش دیده نمیشود ، ادعای فتح هگمتانه بتوسط کوروش از سوی آقای لوایی هم نوعی همفکری با جاعلین پان فارسها را میرساند . حالا ، آگاهانه و یا نا آگانه .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اینجانب اشکارا می نویسم : دوستان گرامی جناب لوایی ، اوبالی ، علی سلیمانی و .... لطفا اختلافات خود را حل و فصل کنید و یا اینکه حداقل آن را برای مدتی مسکوت بگذارید . باندازه کافی در این باره گفته و نوشته شده است.. راستش دود این اختلافات بد جوری به چشم ایرانگلوبال رفته است . اینکه جناب سلیمانی می نویسد :«تخریبات ایران گلوبال» علیه « علیه حرکت ملی» واقعیت ندارد. لطفا پای ما را از این« دعوا » خارج کنید.در همین جا می گویم . از این پس کامنت ها و یا مقالات با اسامی مستعار علیه اشخاص حقیقی و حقوقی عدم انتشار می یابد.

نوشته شده توسط: lachin

ما براي شروع از كسي ميتوانيم شروع بكنيم دارالفنون را پايه گذاري كرد و يا از كسي شروع ميكنيم كه به دستور او كه اتفاقاً مغولي هم بود رصد خانه مراغه ساخته شد تا خواجه نصير الدين طوسي ها به تحقيق بپردازند. همانطور كه مي دانيم اين رصد خانه به يك مركز علمي و تحقيقي تبديل شد كه دانشمندان و تحقيق كننده گان از كشور هاي ديگر به اين مركز علمي امده و علم نجوم را ادامه دادند....قوقلي قو قوقلي قو

نوشته شده توسط: سازاخ

قدیمها می گفتند جغد پرنده شوم و بد یمنی است، و اگر بر سر خانه کسی می نشست همه از ویران شدن خانه اشان نگران می شدند، این کورش هم مثل جغد شوم به نظر می رسد و هر حکومتی که مثل خاندان پهلوی خیلی تحویلش می گیرد و بر سر قبرش جشنهای 2500 ساله برگزار می کند حکومتش یر سرش خراب می شود، مثل اینکه متوسل شدن جمهوری اسلامی هم به کورش خبر از آینده منحوسی برای آینده رژیم دارد.

نوشته شده توسط: سازاخ

قدیمها می گفتند جغد پرنده شوم و بد یمنی است، و اگر بر سر خانه کسی می نشست همه از ویران شدن خانه اشان نگران می شدند، این کورش هم مثل جغد شوم به نظر می رسد و هر حکومتی که مثل خاندان پهلوی خیلی تحویلش می گیرد و بر سر قبرش جشنهای 2500 ساله برگزار می کند حکومتش یر سرش خراب می شود، مثل اینکه متوسل شدن جمهوری اسلامی هم به کورش خبر از آینده منحوسی برای آینده رژیم دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

عامل اطلاعاتی کسیست که در این صفحه، این چنین بیشرمانه به خود علی سلیمانی اتهام میزند ، و کمال مبتذل و مامور بودن خود را مخفی میکند ، و مثل دزدها فریاد میزند دزد را بگیرید .
ایکاش سواد و واقعیت بینی همه اعضای "گروهک آذری تجزیه طلب " این سایت ، به انتدازه نصف سواد و واقعیت گرایی این علی سلیمانی می بود.
علی سلیمانی ؛ با اشاره به ترکهای راسیست ضد ایرانی و ضد فارس ، میپرسد مگر آخوندها موسیقی را فقط برای آذری ها ممنوع کرده اند و آنرا برای فارسها آزاد نموده اند ؟
این نشان میدهد که مبارزه تجزیه طلبان آذری نه با دولت و آخوند است ، بلکه با مردم ایران و به پشتیبانی از رژیم اسلامیست.
آیا کدام یک از 7 نفر فعال آذری در این سایت در طول یک ماه حتی یکبار به انتقاد از دولت دیکاتوری جاکم در ایران میپردازد و با اسامی مستعار مغولی علیه خلقهای ایران ؛ مانند کرد و فارس و ارمنی و ایرانی ،کینه توزی نمیکند ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران انباشت سرمایه صورت نگرفته است و باید در پی انقلاب بود. امروز مردم فهیم ایران است که تصمیم می گیرند ، و اگر روحانی قدرت می گیرد ، این او نیست که قدرت می گیرد، بلکه صاحبان واقعی ایران که همانا مردم بیچاره هستند قدرت میگیرند. نباید سیاهکل را و شعار نمیرم و نمیرند کسانی که راه خلق بگیرند را فراموش کرد و با واقعیهای موجود دنیا را نظاره کنید. قهرمان بازی و انقلاب باید جان تازه ای بگیرد، امروز دیگر قدرت توده های مردم مطرح است و بس.

پاسخ دادن

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مسایل مطرح در منطقه ی ما:
1- ناسیونالیسم ( یا به شکل درست ، حقوق نقض شده ی ملیتها)

2- مذهب( تبدیل شدن دین به دین سیاسی. پدیده ی جدید)، واکنش جامعه ی سنتی در برابر ستمهای داخلی و خارجی درشرایط ضعف نیروهای مترقی ، به شکل ارتجاعی. فرم صحیح: جدایی دین از دولت. و دین امر خصوصی.

3- رفاه ( عدالت اجتماعی)یا به شکل سوسیالیسم.(در شرایط خاص، سوسیالیسم بعد از شکست سرمایه داری دولتی در شوروی
و بلوک شرق ، طرح شدن «سوسیالیسم دموکراتیک» بدین معنی که سوسیالیسم جدا از دموکراسی ممکن نیست و امری گلوبال است و در یک کشور تحقق ناپذیر)

4- دموکراسی ( در فرم جمهوری مردم، اداره ی حکومت توسط خود مردم به صورت دموکراتیک)
---
این چهار عنصر یا مسئله تقریبا 1.5 قرن است که در جوامع منطقه ی ما مطرح اند. و به درجات مختلف در اولویت قرار گرفته یا با هم طرح شده اند. و هنوز هم تا مدت زمان درازی باقی خواهند ماند.

برای فعالان مبارزه ی حق طلبانه و رفع تبعیص ، بسیار ضروریست که سیاست برخورد درست با آنها را مورد توجه قرار دهند.
1- یکی دو عنصر از این عناصر چهارگانه عملا در جوامع نقش درجه اول پیدا میکنند . کاذب یا واقعا. و جو را بخود اختصاص میدهند. به عبارت دیگر « عمده» میشوند. گیریم به شکل کاذب. هر چند که آنها با هم « عناصر نیازها» را تشکیل میدهند.

2- برخورد درست آن است که نباید « جو گیر» شد، و مبرم بودن عناصر دموکراسی-عدالت اجتماعی- رفع تبعیض- را فراموش کرد و تنها از یک زاویه به مسایل نگاه کرد که خطاست. عناصر چهارگانه مکمل یکدیگراند و سه عنصر بدون مذهب نقش اصلی بازی میکنند. مذهب لازم است جدا از دولت و امر خصوصی فرد قرار گیرد.
پاسخ درست به نیاز ها و عقب ماندگی ها توسط سه عنصر مهم و تعیین کننده دیگر بدست میاید.
فرم صحیح طرح عناصر چهارگانه چنین اند:
کسب حقوق نقض شده- عدالت اجتماعی- دموکراسی( آزادی-برابری)-جدایی دین از دولت.
همه ی عناصر مبرم اند و ضروریست مورد توجه باشند. فراموسی یکی از آنها ایجاد انحراف از مبارزه ی درست تولید میکند.

5- جنگ : عنصردیگری که به عناصر چهارگانه اضافه میشود مسئله جنگ است.
منطقه ما جنگهای جهانی اول، دوم، جنگ سرد، جنگ افغانستان، ایران و عراق، سوریه را تجربه کرده است.
جنگهای اول و دوم جنگ سرمایه برای تقسیم مناطق غارت و برده داری نوین بود. جنگ سرد از سوی سرمایه علیه کشورهایی بود که میخواستند راه دومی برای پیشرفت خود بروند . که با شکست روبر شدند. و به پیروزی طرف مقابل انجامید.
جنگ های افغانستان و عراق و ایران و سوریه در حقیقت ادامه ی جنگ سرد به شکل «جنگ گرم » بود و هست.
سیاست سرمایه « تقویت و حمایت اسلامیسم» در برابر نیروهای منطقه که میخواستند راه « دموکراتیک» بروند. اسلامیسم
ابزاری بود و هست در خدمت «نیروی جهانی سرمایه» علیه نیروهایی که میخواهند « راه دموکراتیک و مستقل» بپیمایند.
--
در میان این جنگها منطقه ما در رابطه با « رفع تبعیض» یا عنصر تبعیض تجاربی دارد :

1- حضور «حزب داشناکسیون ارمنی ترکیه» در جنک جهانی اول در آذربایجان غربی به شکل یک «حرکت ناسیونالیستی -افراطی با حرکات فاشیستی » به قصد ساختن ارمنستان بزرگ ، موجب قتل و نابودی دهها هزار انسان در آذربایجان غربی شد -و سرانجام به شکست این جریان انجامید.
2- برای رفع «عنصر تبعیض » در آذربایجان ( شمال و جنوب) و کردستان ( ایران-ترکیه- عراق -اخیرا سوریه) جنگ ها رخداده که منجر به کشته شدن صدها هزار انسان گردیده است. پیروزی تنها در اقلیم کردستان و استقلال جمهوری آذربایجان است و باقی حرکات در ترکیه و ایران و سوریه یا شکست خورده اند و یا بدون چشم انداز پیروزی ادامه دارند.

- در مقابله با عنصر جنگ و راه حل مشکل تبعیض راهی جز « صلح» و «مسالمت» وجود ندارد.
اما برای دفاع از خود در مقابل کشتارگران « آمادگی » را نباید فراموش کرد که ضعف قدرت مرکزی و عدم
توان دفاع از خود، یک خلق را با تحمل قتل عامها روبرو میسازد . و حتی ممکن است باعث نابودی کامل آن گردد.

تجارب این جنگها نشان میدهند باید « خود قدرت دفاع جمعی» داشت و به کسی امید نبست .
برده داری جهانی با سیاستهای استراتژیک همیشه به دنبال منافع خود است و تنها به عنوان «ابزار» از دیگری استفاده میکند.
آن مخالف کلاسیک نیروهای دموکراتیک در جهان سوم و منطقه ی ماست ، و همیشه از نیروهای « ارتجاعی مذهبی یا سکولار» حمایت کرده است. منهای موارد استثنایی که نیروی مترقی را در مقابل نیروی ارتجاعی از کنترول خود خارج شده
در چهارچوب سیاست کلی اش حمایت کرده تا بعد ببیند در کجا میتواند آن را قربانی کند.
ادامه در کامنت دیگر
نوشته شده توسط: peerooz

جناب توکلی,
تعدادی سایت های غیر ایرانی وجود دارند که مخارج آنها را همسایگان و غیر همسایگان ثروتمند میپردازند که به بدگویی از ما مشغولند و هفته گذشته همه شاهد فرمایشات تعدادی از این افراد در کشورهای همسایه بودیم. چرا یک ایرانی اعم از ترک و فارس و کرد و عرب و غیره باید از کسانی حمایت که مثلا بنام آزادی بیان دنبال ریشه یابی " رذالت " ما ایرانیان در این سایت میباشند و افراد مشابه دیگر ؟ این زخم زبان است ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

.....
عامل اطلاعاتى كسيست كه، نيروهاي اصيل حركت ملي را تخريب ميكند؛ كسيست كه بين فعالان حركت ملى نفاق، بي اعتمادي، بد بيني و اختلاف مي اندازد. كسيست كه برأى همه پرونده سازى مى كند، مافيابازى مى كند...عامل اطلاعاتى كسيست كه، منتقدين خود را اطلاعاتى معرفى مى كند؛ كسيست كه خود را ولايت فقيه حركت و لازم الطاعه مى داند...عامل اطلاعاتى كسيست كه، نيروهاي حزب اللاهى را شريفتر از فعالين حركت ملي ميداند. عامل اطلاعات كسيست كه به بهانه مبارزه با رژيم به جان اپوزيسون مى افتد. عامل اطلاعاتي كسيست كه با نخبه كشى در حركت ملي، باعث دلسردى و دورى نخبه گان اذربايجان ميشود.عامل اطلاعاتى كسيست كه، اسرار مخالفين دولت جمهوري اسلامى را مقابل دوربين تلويزيون افشا مىكند. عامل اطلاعاتى كسيست كه باعث دستگيرى منتقدين خود در داخل كشور مى شود...باز هم بنويسم از مشخصات اطلاعاتيها؟
پاسخ دادن

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از جناب داور این هم سندی بر ماهیت اصلی .... . از کسانی که اکانت سایت را دارند خواهش می کنم این ویدیو را در سایت قرار دهند تا معلوم شود کارمند تلویزیون گوناذ که ادعای استقلال طلبی دارد برای مبارزه با به اصطلاح تجزیه طلبی چه می گوید. به این فقط می گویند شارلاتانیسم که بخواهی هم تورکچو باشی هم برای تلویزیون پان ایرانیست ها چاپلوسی کنی.
https://youtu.be/mmobz9IaNI4

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جالبه ،A نوشته ایرانگلوبال پان فارس هست و Yeprem ادعا کرده که ما "ترک کلوبال" هستیم و جناب peerooz آب پاکی روی دستمان ریخته است .شما سه نفر، هیج وقت کمک نکردید ،حالا چرا زخم زبان می زنید !!!

نوشته شده توسط: Anonymous

نقد ... گوناذ بعنوان نقد حركت ملى نيست.
در جائيكه فعالين حركت ملى شما را قبول نمى كند خود را سمبل و نماينده حركت ملى دانستن خنده اوراست.
كسانيكه كوجكترين ارتباط را با فعالين ملى اذربايجان داشته باشد، به وضوح مى تواند ببيند كه جايگاه شما چيست.
همه ماهيت شما را شناخته اند.

نوشته شده توسط: peerooz

ادامه,
گر چه تا کنون بسیار پرحرفی کرده ام ولی لازم است که بگویم بنظر من در میان افرادی که رای نمیدهند همه قسم افراد مختلف یافت میشوند و احتمالا تعداد زیادی از آنها - در همه دنیا - کسانی اند که اعتماد خود به سیستم را از دست داده و به حال بی تفاوتی افتاده اند, بدون اینکه مبارز باشند . اینها پس از بارها فریب خوردن, دیگر اعتقادی به " دموکراسی موجود " ندارند. سوال من این بوده و هست که اینها منتظر چه معجزه ای میباشند؟ آیا سیستم بهتری در نظر دارند ؟ و اگر ندارند اقلا به پای صندوق رفته و با رای منفی عدم اعتماد و اعتقاد خود را بلند و رسا اعلام دارند. در انتخابات امسال ظاهرا یک میلیون و دویست هزار نفر رای باطله به صندوق انداختند. میشود باور کرد و امیدوار بود که اقلا نیمی از این رقم, رای اعتراضی بوده است ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام.جناب بن لادن،ببخشید،جناب اسامه،مگه شاهان صفوی ویاقاجار وسلجوقی وغزنوی بدترازرضاپالانی،محمدرضای بی خاصیت ویاخمینی اصل پارسی هندی بودندوزیادترازٱنهادرعصرمدرنیسم جنایت کردند؟ من چندروزی است به کانادا ٱمده ام،امروزهادرکانادا جشن 150سالگی تشکیل دولت میگیرند،هیچ میدانی معنی این دومقایسه ایران وکاناداچیست؟یعنی دراین زمان کوتاه سیاسیون فارس مثل شمازمان راازدست داده وتقصیررابه گردن دیگران می اندازند،دراین صدسال هم اتینیک های شمابزرگترین جنایت درمورد مردم ایران راانجام داده .تقصیررابافرافکنی گردن دیگران می اندازید.دراین صدسال پول درامدهای نفتی وگازی رابه استعمارگران تنهابخاطرحفظ حکومتی خودباج داده اید.

نوشته شده توسط: Anonymous

من استقلالچی هستم و مدتها هوادار و همرزم گوناز بودم و حالا هم گوناز را علیرغم اشکلات فراوان مثبت ارزیابی میکنم یعنی همیقدر که تورکی حرف میزند و از ستم ملی بحث میکند مثبت است ولی این تلویزیون، تلویزیون ملی نیست
. من هر روز چند سایت را نگاه میکنم که یکی از آنها ایران کلوبال است. راستش من بر عکس نویسنده فکر میکنم. ایشان از تخریبات ایران کلوبال و نویسند گان آن شکایت دارند. من هیچ نوشته ای را ندیدم که در جهت تخریب جنبش ملی باشد. انتقاد هست، مخالفت هست ولی تخریب نیست. در چند هفته گذشته یکی دو مقاله بود که بحق و بدرستی کارنامه و عملکرد گوناذ را زیر سوال برده بودند، همچنین بعضی مقالات و کامنتها در رابطه با آسیب شناسی جنبش آذربایجان بود و تعدادی پانترکیسم را رد میکنند و تعدادی هم تائید کردند و نظراتشان را بیان میکردند. اکثر کامنتها از طرف آذربایجانیها بود و موافقین و مخالفین

همگی طرفدار آذربایجان و مدافع جنبش ملی بودند.
نویسنده از تخریبات حرف میزند ولی مشخص نکرده است چه کسی ، چه مقاله ای و چه کامنتی حرکت ملی را تخریب کرده است؟ آیا حرفی را که میزنی به سند و مدرک احتیاج نداری؟ لطفا اگر دفعه دیگر خواستید حرف بزنید یا جمله ای بنویسید با سند و مدرک بیایید. والا ادعای پوچ پذیرفته نمی شود.
از سوی دیگر ممکن است یکی در مخالفت با جنبشهای ملی در ایران مقاله بنویسد و خواهان ایران واحد و یک پارچه باشد و از این زاویه با استقلال طلبان و فدرالیستها مخالف باشد. بسیار خوب او هم حق دارد نظر و افکار خود را بیان کند.
ایران کلوبال مثل گوناذ نیست که نظرات و افکار یک جناح یا یک گروه را منتشر و تبلیغ کند و بقیه نظرات و مقالات را حذف کند.
نویسنده به مصاحبه و مناظره گوناذ با مسئول ایران کلوبال اشاره کرده است. هدف و خواست گوناذ از ایران کلوبال چه بود؟ درخواست مسئولان گوناذ از ایران کلوبال این بود که مقالات و نظرات مخالف گوناذ، مخالف مسئول گوناذ و مخالان پانترکیسم را از سایت حذف کنند، آنها را فیلتر و سانسور کنند. قلمها را بشکنند و آزادی بیان را از بین ببرند. اقدام به چنین عملی از سوی گوناذ برای هر آذربایجانی آزادیخواه شرم آور است. آیا خنده دار نیست که مسئول ایران کلوبال از گوناذ تی وی و وبسایت گوناذ بخواهد که تمام مقالات و صحبتهایی که در جهت تجزیه ایران میشود حذف کنند و اجازه پخش داده نشود؟
من این را شخصا برای خودم پررویی و بی اخلاقی میدانم که از سایتی که آنرا پان ایرانیستی میدانم توقع داشته باشم که برطبق میل من عمل کند و برایش وظیفه تعیین کنم.
گوناذ تی وی متاسفانه و بر خلاف میل فعالین سیاسی آذربایجان، تلویزیون ملی نیست. گوناذ تی وی تلویزیون یک محفل بنام گاماج است. همانطوریکه احزاب تلویزیون دارند گاماج هم تلویزیون گوناذ را دارد. گاماج و گوناذ و مسئول آنها و نویسنده این مقاله که طرفدار آنهاست فکر میکنند آنها مترادف با جنبش ملی هستند. آنها خود جنبش ملی هستند. چه بزرگ بینی بزرگی، چه توهم وحشتناکی دچار شدند.
این محفل تصور میکند که هر کس با این محفل و دم و دستگاهشان مخالف باشد پس حتما دشمن جنبش ملی هستند. آنها خود را رهبر جنبش ملی میدانند. آنها خود را صاحب و مالک جنبش ملی میدانند. آنها گوناذ را تنها تریبون جنبش میدانند. آنها همه کاره جنبش و خود جنبش هستند و از مقام والا امر و نهی میکنند.
آقای نویسنده امروز دنیای اطلاعات و انترنت است. همه به تویتر، فیس بوک، وبلاک، تلکرام و غیره و غیره دسترسی دارند و هر کس بجای یک تریبون دهها تریبون دارند و در یک ثانیه افکار خود را به میلیونها نفر می رسانند. راستش را بخواهید زمان آن گذشته که مردم به حرفهای تکراری ، عامیانه و سطحی دو نفر پای گوناذ بنشیند.
خواستم بگویم که هر کسی در آذربایجان دهها تریبون در اختیار دارد و ضرورتی ندارد که اهمیت و قدر و منزلت گوناذ را اینقدرعظیم نشان دهید.
جناب نویسنده راه و روشی که شما و محقل تان و بقولی "اتاق فکرتان" پیش گرفته دمکراتیک نیست. مردم رفتارهای غیر دمکراتیک شما را متوجه شده اند. جریان فکری شما روز به روز ضعیف تر میشود . اما تفکرات و عملکردهای شما بیش از هر کسی در جهت تخریب جنبش ملی آذربایجان است. آیران کلوبال یا نویسندگان آن جنبش ملی را تخریب نمی کنند بلکه این خود شماها و جریان راست و افراطی است که ضربات نابود کننده به جنبش ملی آذربایجان جنوبی وارد کرده اید. این شما هستید که باید جوابگوی این همه تخریبات باشید نه کس دیگر.
شما درهمین نوشته صادق ترین و بهترین مبارزان راه آزادی و استقلال آذربایجان را تخریباتچی و عوامل پان ایرانیسم هماهنگ با خودی نماها و عاملان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران" نام بردید.
این نمونه بسیار کوچک از تخریبات محفلی شماست.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ....، حركت ملى اذربايجان اي مصاحبه و كارهاي كه بر عليه حركت ملى اذربايجان انجام داده ايد، فراموش نمى كند. هر كسي كه اين مصا حبه شما را نگاه كند و انرا با نوشته هاي كسانى كه در اين مقاله نقد كردهايد، هيچ فرقى نمى بيند. اين گفته هاي شما با انچه در اين نوشته نقد مى كنيد چه تفاوتى دارد؟:
https://youtu.be/mmobz9IaNI4

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان عزیز شما درد...را نمی دانید چیست. اگر به بیوگرافی این مامور اطلاعات زابل در سایت ایرانگلوبال نگاه کنید می بینید که در ابتدا با نام عبدربه زاهدانی آمد خودش را بلوچ جا زد بعد مچش را گرفتیم یک شبه تبدیل به فارس زاهدان از نوع سنی شد بعد دید کم می آورد اسمش را عوض کرد شد اسامه زابلی. این شخص که از سربازان گمنام امام زمان(کوروش) هست اول برای تخریب فعالین بلوچ اینجا انجام وظیفه می کرد ولی وقتی فعالین ترک مچش را گرفتند عصبی شد و ماموریت خودش را فراموش کرد و وارد بازی شد که در آن هیچ تبحری ندارد و آنهم تخریب ترکهاست. اخه یکی نیست بگه فارس شیعه زابل کجا ترکها کجا. برادر برو روزی تو را خدا در صحرای حسین آباد زابل گذاشته نه در ازربایجان جنوبی. حالا این شخص مثل آدمی است که در حال غرق شدن است چون در ایرانگلوبال تبدیل به مظهر جهالت ونادانی شده که حتی حال شخصی مثل ناصر کرمی را هم بهم می زند.

این کامنتهای کیلویی اسامه زابلی هم نشان از غرق شدنش دارد. غرق شدن در دریای جهالت و نادانی اش.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کذب ، عدم مطابقت سخن با واقع- و صدق مطابقت سخن با واقع است.
گزاره های کذب ( جملات با ایده ی کاذب) ، توسط شخص « انعکاس واقعیت( حقیقت) » حساب شده، تبدیل به «دگم» یا حقایق تغییر ناپذیر میشوند؛ و تجمع سیستماتیک این دگم ها، ایده لوژی را میسازند، در قالب ایده لوژی های سیاسی یا مذهبی و فلسفی و غیره، به کارگرفته میشوند.
رجوع شود به مقاله ی : نگاه ایده لوژیک
http://www.iranglobal.info/node/23694
-----
خیلی از ایده هایی که در قالب جملات بیان میشوند « برداشت کاذب » از چیزها می باشند. و بر این اساس « ندانسته شخص»
ایده لوژی سازی میکند. و به فردی« دگم و ایده لوژیک» تبدیل میشود. شکی در خطا بودن فکر خود نمیکند، و نظر متفاوت یا متضاد را « با اتهامات» مختلف مزین میسازد.

اشکال اساسی فرد ناسیونالیست و ترکیست یا در کل شخص ایده لوژیک- فرق نمی کند به کدام ایده لوژی مربوط باشد - در همین روش و متد« تولید ایده ی کاذب» برای خود و دیگران است. که آن را حقیقت و چیزی تغییر ناپذیر میداند.
شامل همه و ملت میکند . و به کسی که نه بگوید چپ چپ نگاه میکند و حتی حاضر است پدرش را هم دربیاورد.

مثال بزنیم که قضیه روشن شود:

مثال جزیی : سیب روی میز.
کذب و کذب جزیی: روی میز پرتقال قرار دارد
صدق و صدق جزیی : روی میز سیب قرار دارد
استعمال من بجای ما، فعالیت فردی بجای گروهی، یا بجای فعالیت عمومی، عدم حق بجای حق و عدم تقدس بجای تقدس
و مانند اینها درست کردن ایده های کاذب اند که بسیار رایج می باشند.

----
1- عبارت « او علیه رهبران حركت ما نباید سخن بگوید»
2- او علیه رهبران من یا گروه من نباید سخن بگوید
3- او نظر مثبت یا نفی خود را در مورد رهبران من یا گروه من در مبارزه ی عمومی ، بیان کرده است.
--
ایده ی جملات 1و2 دیکتاتورانه است. چون در جمله ی اول از « حرکت»، « ما»، « رهبران» ، بجای صدق جزیی« تصور کلی» و دگم ساخته و حق سخن را از طرف مقابل گرفته است. در جمله ی دوم با افزودن « من» از عام بینی -تصور کلی -
دست کشیده به من که واقعیت است نزدیک شده است( صدق) اما از من دگم ساخته و حق اعتراض را گرفته است.
در جمله ی 3، نظر مثبت و منفی و حق بیان ، و من، را حفظ کرده و خود را در گوشه ای از مبارزه ی عمومی دیده است .
جمله دموکراتیک و بازتاب نسبی واقعیت است. یعنی حقیقتی نسبی ست و فاقد دگم سازی.
---
جملات دگم گونه ی زیر از ایده های کاذب درست شده اند که هیچ کدام تاب نگاه منطقی را ندارند و متلاشی میشوند.
که نوشته های دوستان پراند از این دگم سازیها:

0- اخيراً مطالبى مى نويسند عليه محمد امين رسولزاده و رهبران حركت ما.
1- هستي ملت آزربایجان- وتمامي افكار ملت آزربايجان- را زير سوال مي بريد
2- و مي خواهيد مردم آزربايجان عاري از هرگونه انديشه در مورد زبان وطن خود باشند
3- (باكي تبريز آنكارا بيز هارا فارسلار هارا ) (آزربايجان بير اولسون مركزي تبريز اولسون )
نشاني از استقلال خواهي وتشكيل كشور واحد ازربايجان مي باشد
نوشته شده توسط: peerooz

جناب کرمی,
بنده انقلابی نکردم و ده سال پیش از " انقلاب شما " به خارج رفته بودم و هنوز هم " رفته ام ". در هیچ کشوری - جز عراق و لیبی و مصر و غیره - صد در صد مردم در انتخابات شرکت نمیکنند. لازم نیست که اینها همه الکلی و فلان باشند - در امریکا این نسبت بین ۴۰ تا ۵۰ در صد است و در سوئد با تمام کوشش هنوز ۱۵ در صد مردم رای نمیدهند. چرا ؟ نمیدانم. سوال من از شما این بود که شما طبق کدام تحقیقات قابل اعتماد میفرمائید ۱۷ میلیون افراد آزاد اندیش ( و لابد مبارز ) انتخابات را تحریم کردند ؟ حقیقت اینست که هیچ کس چنین آماری ندارد و ما در قیاس با دیگران گمان داریم که تعداد بسیاری از این افراد جزو آزاد اندیشان فرمایش شما نیستند, به دلائل فوق. من متحیرم که چرا شما بیان این عقیده را توهین به این افراد میدانید؟ آیا ما گفته ایم که تمام افرادی که شما آزاد اندیش میدانید الکلی و فلان میباشند؟

ضمنا بنده ای که سالهاست ایران را ندیده ام نمیتوانم مسئول پاسخ گوی کردار آنها باشم.
نوشته شده توسط: سازاخ

ناصر جان، مگر کارتون خوابها از من و شما بی اهمیت ترند؟ در بین آنها استعدادهایی هستند، که نتوانستند شکوفا شوند و قبل شکوفایی پرپر شدند. لطفا منظور آماری منو به تبار گرایی تعبیر و تبدیل نفرمایید،

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اسامه معنی آیدینی وردورتورتودلار چه شد به آنهائی که تو را داده اند جلو بگو لو رفتید تو که هچی اطلاعات رژیم هم نمی تواند معنی این جمله کوچک را بزبان فارسی بکند

نوشته شده توسط: Anonymous

این آقا اسامه و آنهائی که پشت سرش هستند نتوانستند بعد از گذشت ٢٩ ساعت جواب آقای تبریزی را بدهند و رفته اند دنبال ننه من غریبم . آقای محترم و آنهائی که این اسامه را داده اید جلو مچ شما باز شد و درمانده و عاجز دنبال مک و ماق هستید دنیا میداند که زبان عقیم فارسی از عهده اش بر نمی آید به این فیلم گوتاه نگاه کنید و بیشتر به عجز ودرماندگی خودتان پی ببرید . قدرت زبان ترکی http://www.aparat.com/v/AurNW/%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84_%D8%A8%D9%88%D
8%AF%D9%86_%D9%88_%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA_%D8%B2%D8%A8%D8%A
7%D9%86_%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C_%D8%A2%D8%B0%D8%B1%DB%8C_T
urk_Azeri

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به جناب... ،.... Peerooz.... لیستی را که آقای ....سازاخ..... داده اند عبارتند از : کارتون خوابها، بی خانمانها، نئشه ها، خمارها، الکلیها، ....، و افرادی که کلا توی باغ نیستند.. هست.
1- شما چرا به طیفی از مردم جامعه که در لیست بالا آورده اید، و به مشکلات اجتماعی دچار هستند و در واقع احتیاج به کمک دارند، توهین میکیند ؟ اینگونه انسانها را طیقه بندی کردن، غیر اخلاقی و غیر انسانی و یک نوع بینش راسیستی است که دقیقأ در نازیسیم و فاشیسم آلمان و اروپا رواج داشت. هر کدام از این افراد مانند رهبر انقلاب شما دارای یک رأی است، البته در یک دمکراسی که حقوق شهروندی و حقوق بشر را رعایت کند،


2- شما از یک طرف گروه آمده در لیست را تحقیر و از جامعه به بیرون پرتاب میکیند، از سویی دیگر بایکوت کنندگان انتخابات فرمایشی را در کنار این افراد میگذارید، چنین منشی را نظام جمهوری اسلامی و دیکتاتورها دارند، که انواع و اقسام پیشوند و پسوندهای ناجور و زشت را به مخالفان و به غیر خودی ها به سیاسی کاران، به نویسندگان، روشنفکران، به جنبشهای دمکراتیک نسبت داده و میدهند، یکی معلول است دیگر الکلی، یکی بهایی، دیگری یهودی، یکی کافر و دیگر ملحد و محارب و غیره،....
3- اگر طبق آمار شما در کشور ایران 17 میلیونی که در انتخابات شرکت نکردند، همه کارتون خوابها، بی خانمانها، نئشه ها، خمارها، الکلیها، ....، هستند، آیا مسئول این رقم 17 میلیون بیمار نظام جمهوری اسلامی نیست ؟ هیچ انسانی بطور دلخواه بسوی کج روی های اجتماعی کشانده نخواهد شد، سیستم حکومتی، راوابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی، بازار کار و اشتغال، عدالت اجتماعی، ارگانهای قانونگذاری، دادگستری، اجرایی و بسیار مسائل دیگر حکومتی، منطقه ای در این کج روی ها بطور مستقیم دخالت دارند، و مسئول آن حکومت و نظام وقت است.

4 - حکومتی که در طول زمامداری خود تقریبأ یک سوم تا یک چهارم از شهروندان یک کشور را عملآ و بطور رسمی به بیماری های گوناگون دچار کرده است باید بر کنار گردد. حرف حساب شما چیست ؟ شما که در باغ هستید و دیگر ان نیستند، بفرمایید جنبه های مثبت و مفید نظام جمهوری اسلامی در طی چهار دهه چه بوده است ؟ فردا چه خواهد کرد، پاسخگوی مطالبات مردم هست ؟

نوشته شده توسط: اسامه

چرا فيلم شاهان تُركى كه عصرها بر ايران حكومت راندند را توليد نمى كنند؟

کدام یکی را میخواهی مثلا فیلم ادمخواری صفویه یا کله مناره تیموری یا چشم دراوردن اقا محمد خانی یا یا یا یاا یا
کدام یکی را از این قداره بند های شمشیر کش کله مناره ساز

نوشته شده توسط: Anonymous

باکو / خبرگزاری آناتولی
نود و نهمین سالگرد اعلام جمهوریت در آذربایجان در مقابل یادبود جمهوریت در باکو، پایتخت این کشور گرامی داشته شد. الهام علی‌اف، رئیس جمهور آذربایجان در این مراسم پس از نواخته شدن سرود ملی این کشور بر روی این یادبود سبد گل گذاشت.
به مناسبت این روز پیام‌های تبریکی از سوی کشورهای مختلف از جمله روسیه، چین، فلسطین، جمهوری چک، بریتانیا، هلند، آلمان به الهام علی‌اف فرستاده شد.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور و بنعلی یلدریم، نخست وزیر ترکیه نیز پیام‌های تبریک خود را بدین مناسبت فرستادند.
استقلال جمهوری آذربایجان در 28 ماه مه 1918 در تفلیس، پایتخت گرجستان از سوی محمد امین رسولزاده، رئیس وقت شورای ملی آذربایجان اعلام شد.
در «اساسنامه استقلال» این جمهوری بر برابری تمامی شهروندان فارغ از نژاد، دین، مذهب و جنسیت تاکید شده است.

نوشته شده توسط: اسامه

جناب صادق تبریزی :
1- این که تو نوشتی با پسوند مندراوردی ماق و مک است که فعل مرکب جعلی است و مطلقا از زبان التصاقی تورکی نیست
2- فرض میکنیم که جمله درست شما این باشد :وردور ت دور اولماق (مک)
حالت فعلی: vurdu= زدن
زمانی که با فعل کمکی اولماق یا اولمک باشد باید ترجمه درست ان را با همان معادلشان شدن و کردن نوشت اما :
افعال

وورماق=زدن(متعدی)← ووردورماق= بوسیله

کسی زدن(← ووردوتدورماق=وسیله = وردور +ت+دور+ماق
میبینی که در یک جمله فعل بسیط دو صورت گرفت = وردور -دور

زدن کسی را فراهم کردن
در حالی که فعل حضرت عالی مطلقا معنی حال و اینده نمیپذیرد همان گذشته است ا یک عیب بسیار کوچک دو واژه ی متضاد که تنها با یک هجای خفیف مثل"ت"از هم جدا شوند خود در فهم کلام اشکال

ایجاد میکنند
پس ترجمه صحیح جمله شما باید با فعل کمکی باشد : (وسیله زدن کسی را فراهم کرد)

3- جناب عاقل و دانا لطف کن برای اثبات برتری زبان ات از واژه تورکی سره استفاده کن ان که تو چمله با ماق و مک میسازی
4- صورت بیقاعده وردور حتی در همین جمله هم اشکار شد که در یک جمله دو صورت بیقاعده دارد = وردور+ت+ -دور

و از یک قاعده مندراوردی و تقلیدی از زبان های مرکب استفاده میکنی خوداش ننشان دهنده این است که کریول توکی خوداش از ساخت چنین جمله ای ناتوان است که به تقلید از زبان های دیگر روی اورده سایر فعل های فعل جمله حضرت عالی هم این ها است
vurmak vuruyor vurd
vurur vurmaz
vurdu
نوشته شده توسط: Anonymous

پان ترکها که تخصصی ويژه در افسانه‌ سازی دارند، پس از تلاش‌هايی بيهوده و نا فرجام در مصادره‌ی برخی از مظاهر تمدن ايرانی، هم‌ چون رستم، سيمرغ (!)، نظامي گنجوی، ابوريحان بيرونی، اشكانيان و غيره، به نفع قوم ترک (كه سرنوشت و سرگذشت آنها ربطی به ايرانيان آذری ندارد)، به منظور پر كردن خلاء .... اين قوم و جبران بی بهرگی آنها از هر گونه شخصيت برجسته‌ی تاريخی و ادبی، اين بار با درک اين كه امكان مصادره و تصاحب كوروش بزرگ به نفع اين قوم وجود ندارد، با لحن و ادبياتی در خور شان خود ، كورش بزرگ را آماج انواع هتاکی های وقيح و دشنام‌ گویی های قبيح قرار داده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

به کیانوش توکلی : سایت تو بلندگو و لانه ی پانترکها است. به همین دلیل دوستان پان ترک تو باید هزینه ی سایت "ترک گلوبال" را متقبل شوند. در ضمن راهی دیگر هم برای تامین هزینه های سایت "ترک گلوبال " وجود دارد ، و آن راه نیز رابطه با سازمان اطلاعاتی ترکیه (میت) و سازمان اطلاعات جمهوری آذربایجان می باشد که بسیار هم در این زمینه استعداد داری و مطمئن هم هستم که این رابطه را برقرار خواهی کرد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

عزیز جان،
1-هر وقت دو آذربایجان سر میز نشستند و مسئله اتحاد مطرح کردند میتوان شعار اتحاد داد. شعار بی موقع زیانمند است.
رجوع به مقالات شعار .
2- ملت آذربایجان وجود دارد و وجودش اش برقرار است. کسی -بخواهد نخواهد- نمی تواند وجود مردم را نفی کند.
« نظر ملت» بدون رای گیری عمومی معلوم نیست. تنها افراد و گروهها نظر میدهند. که میتوان قبول یا رد کرد.
نظر ملت در رای گیری عمومی را هم میتوان رد کرد. اگر فرد درست نداند. انتخاب خمینی و حکومت اسلامی را بخشی از مردم رد کردند. و کارشان درست بود.
3- کسی -بخواهد یا نخواهد- افراد ملت دارای « اندیشه» هستند. و نمی توان اندیشه را از افراد گرفت. و اندیشه ها به تعداد افراد مختلف اند.

4- هر کس حق و وظیفه دارد در مورد چیزی که به سرنوشت او مربوط میشود نظر دهد. و چیزی را رد یا قبول کند.

5- شعار ها لازم است « عملی و به موقع» باشند. چون مسئله ی ما همه اش «حقوق» است و « انتخاب سرنوشت»، ضروریست شعار ها « حقوقی» باشند و در جهت کسب حقوق در شرایط حاضر راه حل نشان دهند. نه در آینده.
شرایط آینده شعار خود را خودش خلق میکند.
شعار مدرسه. و غیره که به نیازها و شرایط حاضر جواب میدهند درست اند. آذربایجان اویاق دیر- اؤز خالقینا دایاق دیر. و مانند اینها درست اند.
در کل شعار ها حقوقی و مربوط به شرایط فعلی باید باشند. ( بر این اساس فعالان خود می توانند آنها را تهیه کنند) و لازم است انسان دوستانه باشند. شعار کور اولسون چیز شایسته ای نیست.
استقلال، واحد ، و غیره شعار های بیموقع اند. شعار آینده در حال غلط است و برعکس شعار حال برای آینده هم نادرست است.
--
سیاست بیان آرزوها نیست- بیان کارهای عملی ست. آرزوها را در آثار تئوریک و برنامه ی دور میتوان نوشت.
نوشته شده توسط: Anonymous

"اخرین موضوعی که قابل بررسی هست و باید بر ان اذعان داشت ان می باشد که گونازتی وی یگانه تریبون حرکت تلقی میشود و تخریب ان تخریب حرکت ملی آذربایجان می تواند محسوب شود"
همین تک جمله نشان می دهد که گوناز تیدیل به یک جریان دیکتاتور مآب شده . اگر گوناز واقعا تریبون همه بود باید تمام جریانات حرکت ملی در آن منعکس می شد که نشد. اگر گوناز معتقد به پلورالیسم بود به لوایی اجازه می داد که بیاید از خود دفاع کند. کار جدید گوناز فقط تخریب و توهین به فعالان ملی شده و جلوی حرکت ملی را سد کرده. گوناز خودش را به حد یک تلویزیون خصوصی با مشتی مخاطب چاپلوس و متملق تنزل داده و این مشکل گوناز است نه ایرانگلوبال.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب توکلی,
هزینه سایت را باید کسانی بدهند که هر روز, یا هر هفته و یا هرماه به نام " حق آزادی بیان ", چنان بیرحمانه تیغ جدایی بر پیکر ایران میزنند که هیچ دشمنی نمیزند. چرا باید کس دیگری هزینه این به هم پریدن ها و تکه پاره کردن ها را بدهد؟ آدرس آنها همه در صفحات اول, مانند صفحه اول امروز ایران گلوبال است.

نوشته شده توسط: Anonymous

كتايون رفته ترجمه کوشیار رو در اینجا مطرح کرده. اصل قضیه هم که مربوطه هست به نویسنده هلندی که أو اصلاً کاری به کار اون نداره.نوشته هم کلی غلط تایپی داره. اما... چیزی برای نقد لازم نداره که.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب سازاخ,
مشکل تنها جناب کرمی نیست. بیشتر کسانی که در ایران گلوبال قلم میزنند نه در پی اتحاد و رفع کدورت اند بلکه دائما - چه بدانند و بخواهند و چه ندانند و نخواهند - بر این آتش نفت میپاشند . با چنین دوستانی - اگر دوست باشند - چه احتیاجی به دشمن است؟ ما تا هنگامی محفوظ و امن هستیم که باهم باشیم و گرنه ما را مانند بالکان و عراق و لیبی و سوریه و غیره زنده زنده میخورند که خورده اند. یکی بر تبل مغول میزند آن یکی یاد کورش و شیعه ترک و فارس افتاده است. چند نفر در گیر و دار کالبد شکافی و ریشه یابی اختلافات " ترکها " میباشند. عده ای هم بر مزار کورش و داریوش نوحه سرایی میکنند در حالی که دیگری بر راز " رذالت " ایرانیان پایکوبی مینماید و اینها همه در صفحه اول ایران گلوبال امروز است. در حالیکه نفس غول جهان خوار,با تحریک عرب و سنی و اسراییل و ناتو و غیره به پشت گوش ما رسیده است ما همچنان

در رویای " حق تعیین سرنوشت " یم که در سیصد چهار صد سال گذشته کسی آنرا در خاورمیانه ملاقات نکرده است, در حالی که باید در پی یافتن راه مشترکی باشیم که ما را از شر هیولای جمهوری اسلامی خلاص کند. آیا اینها دشمن دانایند یا دوست نادان ؟ نمیدانم.
نوشته شده توسط: Anonymous

کی گفته است که نام اصلی "آنجا" کیر است و نه چیز دیگر؟ دودول هم که تحفه ای نبود و نیست. چرا نباید بگوئیم نرینگی و مادینگی؟ شما چرا دارید تعیین می کنید که نامهای ارگانهای جنسی زن و مرد باید حتما کس و کیر باشد؟ خانم جان خیلی دیر به این باصطلح "تابوشکنیها" پیوستید. این ژستها دیگر کهنه و نخ نما شده است. کوشیار پارسی نام آن کتاب را آن گونه گذاشته تا کسانی مثل شما بخوانند و به به بگویند و جنجال شود و کتابش فروش رود. ما این واژه ها را نمی گوئیم برای اینکه آنها جزو فرهنگ تجاوز و تحقیر و بردگی جنسی شده است. و اگر هم بگوئیم وقتی می گوئیم که بخواهیم مسئله ای مطرح کنیم و بگوئیم چرا چنین است و چنین نیست، مثل حالا!

ارگانهای جنسی را با این نامها به دشنامهای جنسی کشیده اند. چرا باید این فرهنگ چاله میدانی مردانه را تطهیر کنیم؟ خانم جان بروید فکر نان کنید که خربزه آب است. کوشیار پارسی با این شکل ترجمه های الکن اش یک اثر فمینیستی را که دارد که این فرهنگ را به نقد می کشد، تحریف کرده است. نویسنده خودش نوشته "واژن"، در فارسی ترجمه کرده است "کس". در حالیکه برای این دومی چند معادل دیگر در انگلیسی هست که نویسنده در جای خودش و به قصد آنها را نام می برد؛ آن هم در یک بستر انتقادی. خانم جان شما یا دچار بدفهمی شدی یا ادا و اطوارهای نابهنگام دمده.حالا به کوشیار پارسی هم خواستید نانی قرض بدهید و اینها... دیگر خدا خودش می داند.
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفم برای درک شما مسئولین سایت ایران گلوبال از دموکراسی اینکه به جای پرداختن به مشکلات واقعی به تریبون متوهمین و بازوان نیروهای اطلاعاتی حکومت تبدیل شده اید و از فضاهای دموکراتیک برای نشرمواضع رژیم جمهوری اسلامی استفاده میکنید بیشک نقش تلویزیون گوناز تی وی و شخص آقای اوبالی در تاریخ معاصر آذربایجان قابل قیاس با متوهمینی که ملعبه دست نیروهای امنیتی رژیم هستند نیست ولی تریبون شدن برای این کج مغزان خود نشان دهنده دشمنی عمیق شما با مبارزه برحق ازادی اذربایجان جنوبی است آقای اوبالی فردی که بارها اعضای خانواده و دوستانش هدف غیر اخلاقی ترین تهاجمات رژیم و ملعبه های رنگارنگش قرار گرفته اما با تمام قدرت این تلویزیون را بنام ملت آذربایجان سر پا نگه داشته است نقششان در تاریخ مشخص است و با حرف های طلایی نوشته شده است شما مسئولین ایران گلوبال انتشار مواضع ضد آذریجانتان از زبان مسیولین اطلاعاتی ...

ایران بسیار شرافتمندانه تر از تریبون سازی برای یک بیمار روانی است که تمام نقش اجتماعی اش در زندگی اش شده حمله به زحمتکشان این ملت تا برای سرانش خودشیرینی کند.رژیم ایران با ان قدرت عمل وسیعش قادر نشد ارتباط گوناز با ملت آذربایجان جنوبی را قطع کند شما که عددی نیستید اینقدر ابروی خود رامیبرید.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آ ايليار عزيز شما هستي وتمامي افكار ملت آزربايجان را زير سوال مي بريد و مي خواهيد مردم آزربايجان عاري از هرگونه انديشه در مورد زبان وطن خود باشند مثلا شعاري كه تماميت خواهان پان ايرانيسيم را به لرزه در آورده ونشاني از استقلال خواهي وتشكيل كشور واحد ازربايجان مي باشد (باكي تبريز آنكارا بيز هارا فارسلار هارا ) آزربايجان بير اولسون مركزي تبريز اولسون )
را زير سوال مي بريد بنظر جنابعالي جايگزين اين شعارها چه مي تواند باشد .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Anonymous عزیز، نوشته اید
"در جنبش ملی، دموکراتیک و آزادیخواهانه ملت آذربایجان جریانی بنام پان ترکیزم یعنی اتحاد تمامی خلقها و کشورهای ترک زبان زیر پرچم واحد ، کشور واحد، زبان واحد و دین( اسلام) واحد وجود ندارد »

-بله رسماً وجود ندارد. سخن شما از این زاویه درست است. اما عملا ما « « ناسیونالیسم موجود، ترکیسم و شاخه های آن » را داریم.
بارها نوشته ام ما در آذربایجان رسماً حزب پان ترکیست نداریم.
بر این اساس تشکلی رسما خود را پان ترکیست نمیداند و از « ایده های کلاسیک رسما دفاع نمیکند».

اما گفتیم « ناسیونالیسم موجود، ترکیسم و شاخه های آن است» وهر فرد و گروه ناسیونالیست به شکلی غلیظ یا رقیق از این ایده لوژی پیروی میکند با برداشتهای خود. که کم و بیش در چهار چوبه ی ترکیسم قرار میگیرد. گیرم با برداشتهای رقیق شده و غیر واضح.

«همکاری کشورهای ترکی زبان»
این همکاری میتواند « معنی و ماهیت پانترکیستی » داشته باشد طبق تئوری « عمق استراتژیک داود اوغلو» ، نئو عثمانیزم.
از طرف دیگر میتواند « روابط دوستانه و مستقل و همزیستی بشری» با استاندارد های جهانی باشد. بستگی به نیرویی دارد که
سیاست را پیش میبرد..سیاست شعار « تبریز باکی آنکارا» عملا شعاری پان ترکیستی ست. اما بخاطر ناروشنی کسانی این جنبه را در سخن انکار میکنند. همانطور که معنی نشان علامت بوزقورت را نفی میکنند. یا معنی « ترکیه پرستی» را انکار میکنند.ووو.

« حرکت تئوریک پان ترکیسم غیر مستقیم است و در شکل ترکیسم -ترکچولوق- تبلیغ میشود. با سخنان ناروشن و چند پهلو. فاقد جرئت « علنیت اصول تئوریک» است. چون تئوریسین ندارد. نه بوزقورتیسم و نه ترکچولوق و نه آذربایجانیسم و غیره را با مسئولیت تئوریک قبول میکند.
چون بر « ایده لوژی عوامیسم»تکیه دارد.
---
عدم حزب رسمی و عدم دفاع رسمی از ایده های کلاسیک ترکیسم یا پان ترکیسم، دلیل بر این نیست که ناسیونالیسم موجود ، در کل ترکیسم و شاخه های آن است. تبلیغ عوامانه ی ترکچولوق انجام همین کار است.
ترکیستهای ما لازم است « اصول نئو ترکیسم» خود را تدوین کنند تا ببینیم چه میگویند و چه مایه ی تئوریک ارائه میدهند.
اما جرئت تئوریک این کار را ندارند. تنها به چند نفر در ترکیه و جمهوری آذربایجان تکیه میکنند و هنگامیکه مورد نقد قرار میگیرند دیدگاه « خود را نئو» مینامند .
ترکچولوق -ایده لوژی ترکیسم- روی کلمه ی ایده لوژی تکیه میکنم- باواژه ی ترک اشتباه نشود- در جامعه ما فاقد زمینه و ریشه و تئوریسین است. از این رو در سطح عوام گرایی قرار دارد و جو گیر شدگان پس از مدتی این حرکات را ترک میکنند. این یکی از علل مهم ریزش طرفداران ترکچولوق-تئوری عوام گرایانه- است.

نظرات کلاسیک ترکیسم و نظرات رایج در نوشته های برخی قلمزنان مان نقد و بررسی شده و کسی که خواهان پژوهش و تفکر است میتواند خود راه را تحقیق کند.
---
پیامی که میتوانم مطرح کنم « تحقیق و پژوهش » است. هیچ چیز را بدون تحقیق کافی نباید پذیرفت.
نگذارید جو گیرتان کنند. «کلمات پاکتی» تحویلتان دهند. که ندانید منظور دقیقشان چیست.
سخنان سیاسی لازم است تا ممکنه، چون فیریک و ریاضی، « دقیق و رسا» باشند تا خواننده بداند « منظور و ایده» چه معنی دارد.
تا در رد و قبول و تحقیق، حق دیگری با مبهم گویی نقض نشود. و بر عوام گرایی و عوام پروری میدان باز نگردد.
نوشته شده توسط: سازاخ

پیروز عزیز روان پریشی دیجیتالی پدیده تازه ایی است، که پهلوان پنبه های ذهنی در دنیای دیجیتال امروز، با تصور لشگری از طرفداران لایک گو، و شست انگشت ببالا، با یک احساس قدرت بادکنکی به خود ارضاعی تصنعی روحی می رسند. و احساس می کنند که در بالای ابرها پرواز می کنند، و تسلط کامل بر تمام اتفاقات ماوقع در دنیا را دارند، خود را همریف نیچه و کارل مارکس تصور می کنند. و خیال می کنند که تمام کلمات آنها با آب طلا باید نوشته شود، خلاصه بدون وجود آنها پایه تئوریک دنیا خواهد لنگید.

نوشته شده توسط: سازاخ

آقای بی نام عزیز، انقلاب مردم با جدا شدن سرزمین، دوتا مقوله کاملا جدایی هستند، با عینکی که یک شیشه اش برنگ کمونیسم و شیشه دیگرش برنگ پانیرانیسم می باشد، و بجز تحقیر ملل غیر فارس ابزار دیگری برای سرکوب ندارد، انتظار برداشتی بهتر از این نمی توان داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

این بابا حتی سواد سیاسی درست و حسابی نداره که هیچ خودش اقرار میکنه کتاب نخوانید کتاب آدم خنگ بار میاره ! راست میگه بیچارهچون اگر خوانده بود اینهمه لاطائلات نمی گفت . در کره شمالی نوزاد و با سبزی و علف غذا درست میکنند !!! خوب آدمی که کتاب خواندن را جرم بداند مثل سازمان مورد تائید ش که کلیه اعضاء و هوادارانش از خواندن هر مطلبی بجز آنچه سازمان و همه اش ترهات مسعود سکسیت بود بخواند مورد تنبیه سازمانی قرار میگیرفت و میکیرد . بهتر از این میتواند تحلیل سیاسی کند بیخود نیست این بیچاره ها به این فلاکت افتادن .چنان تناقضات فکری دارد حتی نمیتواند حرف خودشو سر . سامان بده نمی توانم بفهم چه کسانی بجز اعضاء مجاهدین بسخنان مشعشع !! گوش بده . یکجاء خضوع و خشوع نشان میده . جائی دیگر میگوید من میگم و پیش بینی آینده میکند این همون بیماری مسعود خان و تقی شهرام امثالهم دارد . فکر میکنم جدی قرص و دارو تجویزی

را نخورده و بتوصیه پزشکش توجه نداره . این نسخه بدلی سازمان تروریست که بعد از کشتن 95 درصد یک حاکمیت هیچ برنامهای نداشت جزء ترور در یک کودتای نظامی خیلی از اعضاء حاکمیت کشته بشه ده درصد شاید کسی کشته نشه دستگیر و زندانی شوند خوب بچه دلیل و برنامه از پیش تعیین شده دست به این کار زدنند ؟ حتی بطرف رادیو -تلویزیون نرفتنند !! خوب که چه ؟ رفتن عراق - انقلاب سکسی -شکنجه کردن مجاهدین- حالا تعظیم در مقابل کثیفترین جناح امریکا که در حمله به ایران اجازه بدن بعنوان گماشته و امربر همراهشان باشند ! بچه های 13-تا 17 ساله برده بودن خونه های تیمی حتی چاقو آشپزخانه نداشتنند ؟! انها هم با آر-پی-جی میزدنند و آقا خودشو نتوانست نگه داره توی هواپیما با دختر بنی صدر روهم ریخت کوتاه مدتی گفت تمام شد!!و بچه های بی گناه در خونه تیمی کشته میشدند . این بابا نسخه بدلی وتاکتیکی همان سازمان تروریست که ترور را برای ترور میداند . خوشبختانه سواد سیاسی هم ندارد . بچه را میکشند با سبزی سوپ درست میکنند حتی در صورت درست بودن با دو هزار من سیریش باید از گفتنش به این شکل امتناع میکرد . اگر نمی خواهی قهرمان بشی!؟ و رسالتی نداری ؟ که دروغ میگی نارسیست "خود شیفتگی" وسازمان مربوطه وادارت کردنند و گرنه چرا آمدی وقت دیگران بگیری و اینهم هزینه بکنی؟ برو این دام بر هالوی دگر نه !!
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دیدگاه کلی آ. ائلیار در مسئله ملی آذربایجان:
1- من به « انتخاب گرایی» معتقدم. از پیش برای مردم راهی را انتخاب نمیکنم. در هنگام انتخاب مردم، سه راه وجود دارد:
1- فدرالیسم 2- جدایی 3- شکل دیگر ( هر سه با پسوند دموکراتیک)؛ هر فرمی را مردم انتخاب کنند آن عملی خواهد شد. اما هر کس نقد و تلاش راه خود را میتواند داشته باشد.
3- عملی شدن این راهها به « شرایط آینده و توازن قوا بستگی دارد. از پیش نمی توان گفت کدام راه عملی خواهد شد.
4- اما اگر شرایط استثنایی پیش نیاید، و سیر طبیعی ادامه یابد راه فدرالیسم عملی ست. راه جدایی را در شرایط غیر استثایی
عملی نمیدانم.
5- در هر حالتی موافق انتخاب مردم هستم. با حفظ نظر شخصی .
6- ماهیت جنبش را « حقوق خواهی و دموکراتیک» میدانم. ناسیونالیسم را غیر لازم و زیانمند ارزیابی میکنم.

7- معتقد به همبستگی سه نیروی جامعه و اقشار اجتماعی( رفع تبعیض،استقرار دموکراسی و عدالت اجتماعی) هستم.
8- معتقدم هیچ خلقی به تنهایی نمی تواند به هدف اش برسد باید همبستگی عمومی ایجاد شود.
9- راه رسیدن به اهداف مسالمت آمیز است. ولی حق دفاع عمومی خلقها را مشروع میدانم.
10 - به خارجیها و همسایگان امیدی ندارم اما حمایت جهانی و لابیگری مستقل را مفید میدانم و با لابیگری ارتجاعی و غیر مستقل فرق میگذارم.
11- هر شرایطی موجود باشد یا پیش آید، هدف در آذربایجان تحقق تمام و کمال حقوق خود، در عرصه های مختلف است .
و تلاش عمومی در این جهت است. از جمله : هدف استراتژیک استقرار حکومت دموکراتیک آذربایجان است -چه با فدرال و چه بدون فدرال یا جدایی-بستگی به شرایط دارد.
---
اینها دیدگاه کلی من است و مقالاتم از این دیدگاه نوشته شده اند.
نوشته شده توسط: peerooz

جناب کرمی,
آنچه مرا در گیر این گفتگو کرد لحن گفتار شما و " بی شرمانه خواندن رفتار کسانی بود که هم مرام شما نیستند و اینکه " آیا شما در مقابل این آزاد اندیشان احساس شرم و حقارت نمیکیند ؟". اگر با شخصی هم عقیده نیستید او را مورد خطاب قرار دهید.

کدام آزاد اندیشان ؟ آیا شما آمار موثقی دارید که هرکس در انتخابات شرکت نکرد - من جمله لیستی که جناب سازاخ ارائه داد - آزاد اندیش است ؟ آیا گناه کبیره است اگر کسی با شما موافق نباشد و مورد حمله قرار گیرد و شما بحر طویلی هم در سجایای " دمکراسی " بنویسید ؟ اردوغان و ترکیه چه ربطی به ما دارد که شما اینقدر خود را با آنها در گیر میکنید؟ مگر چین و ژاپن و روسیه و کره و غیره, انگلیسی را جانشین زبان خود و یا الفبای خود را عوض کردند که به چنین پیشرفت هایی نائل شدند؟ زمانی که شما از عقاید خود به این شدت دفاع و به دیگران حمله میکنید انسان را به فکر

میاندازد که لابد یک چیزی یک جایی درست کار نمیکند و گرنه من سالهاست با افراد بسیاری در باره تحریم گفتگو داشته و هیچگاه کسی را نا متعادل نخوانده ام. اگر شما چنین نیستید من از برآورد غلط خود عذر میخواهم.
نوشته شده توسط: Anonymous

من ارتباط بین چنگیز مغول و اپوزیسیون نما و انتخابات را پیدا نکردم. حمله بی مورد و اشتباه شما به یک بلوچ شناخته شده کمکی به مبارزه ملت آذربایجان نمی کند. آیا شما به دنبال دعوا با بقیه ملیت ها هستی؟ یا کار خودت را می کنی؟ توهین به یک بلوچ شناخته شده توهین به ملت بزرگ بلوچ است. نمی دانم چرا این کار را کردی؟ می توانستی بدون توهین نقد کنی. چون در حقیقت هردوی شما هم دوشوکی و هم خود شما همان حرف را می زنید. نمی دانم چرا به دوشوکی پریدید. ایشان که اصلا اشاره ای به شما یا ملت آذربایجان نداشته. پس این خورده حساب شما با دوشوکی از کجا آمده؟ در آینده کمی دقت بیشتر بکنید و بیمورد به ملیت های تحت ستم حمله نکنید. چون ضرورتی ندارد. شما کار خودتان را بکنید. اگر نمی توانید از یکدیگر حمایت کنید حداقل به هم دیگر نپرید و توهین نکنید.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1-در 25 مقاله ی زیر « مستقیم و غیر مستقیم» اندیشه های ناسیونالیسم موجود در آذربایجان"( ترکیسم، پان ترکیسم، بوزقورتیسم، تورانیسم»، در عرصه های سیاست ( عملی و تئوریک) و گاهی در ادبیات ، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
و راه حلها و پیشنهادات ارائه شده. علاقمندان می توانند به آنها مراجعه کنند.

ما حزب ترکیست نداریم ولی « ناسیونالیسم موجود ما ایده لوژی ترکیسم و شاخه های آن» است.

در آذربایجان(ایران) ، « ناسیونالیسم موجود ، ایده لوژی ترکیسم و شاخه های آن» فاقد « تئوریسین » است ، تنها « افراد و برخی جمع ها» در نوشته ها و شعارهای خود ، به اشکال متفاوت ، به صورت پراکنده از آن پیروی کرده ومیکنند. اینان بخاطر همین فقدان به « اشخاص موجود در ترکیه و جمهوری آذربایجان» تکیه میکنند. ( کمال پاشا، نویسندگان ترکیست، بوز قورتیست، رسولزاده و ائلچی بئی و دیگران».

نه افکار ترکیستهای ترکیه درست اند و نه جمهوری آذربایجان، و هیچ کدام به درد ما نمیخورند و مشکل ما را حل نمیکنند.

2- در مورد ناسیونالیسم فارس و شوونیسم و ناسیونالیسم کرد مقالات زیادی نوشته شده میتوان به آرشیو مراجعه کرد:

http://www.iranglobal.info/taxonomy/term/81?page=0%2C0

همه ی نوشته ها از آ. ائلیار است.

مقالاتی در ارتباط با "نقد ناسیونالیسم موجود در آذربایجان"( ترکیسم، پان ترکیسم، بوزقورتیسم، تورانیسم»:

1- نگاهی به مقولات ناسیونالیسم موجود در آذربایجان (ایران) 1
http://www.iranglobal.info/node/11234

3-شبکه مهران بهارلی و هشدار به فعالان آذربایجانی
http://www.iranglobal.info/node/4883

2-نگاهی به مقولات ناسیونالیسم موجود در آذربایجان (ایران) قسمت 2
http://www.iranglobal.info/node/11554


4-حفظ دیکتاتوری حاکم، شکست حرکت آذربایجان، اهداف شبکه مهران بهاری
http://www.iranglobal.info/node/5019

5- خویشی نظری سایت بای بک با شبکه مهران بهاری
http://www.iranglobal.info/node/5077

6-پرسش : تفاوت مقولات آذربایجان دوستی - آذربایجان گرایی و ترک گرایی در چیست؟
http://www.iranglobal.info/node/15103
7- شعارهای انحرافی ناسیونالیسم موجود در جنبش حق طلبانه آذربایجان (1)
http://www.iranglobal.info/node/16920

8-شعارهای انحرافی ناسیونالیسم موجود در جنبش حق طلبانه آذربایجان(2)
http://www.iranglobal.info/node/17279

9- آینده آذربایجان (ایران) نه در واشنگتن باکو،بل در تبریز و اورمو* تعیین میشود
http://www.iranglobal.info/node/17731

10- شاعر و ناسیونالیسم موجود در آذربایجان(باز بینی شده)
http://www.iranglobal.info/node/20687
11- درحاشیه ی برخی مقولات
http://www.iranglobal.info/node/21488

12- نکاتی پیرامون ادبیات نوین آذربایجان(ایران) - باز نویسی شده
http://www.iranglobal.info/node/19642

13- "گروه ری-زی-چی ها" ، پارلمان موقت ، و بحران روان اجتماعی
http://www.iranglobal.info/node/31175

14- ملاحظاتی پیرامون ارتقاء سطح اندیشه در مبارزه ی آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/45438

15-برخی باریک بینی ها درمبارزه ی برابری حقوقی
http://www.iranglobal.info/node/46393

16- سیاست ما و مسایل خانه و همسایه
http://www.iranglobal.info/node/53673

17- ضرورت تشکیل جبهه ی متحد جنبش آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/55621

18- بارابارلیق-آزادلیق، نه فارسیزم-نه ترکیزم
http://www.iranglobal.info/node/55926

19-فراکسیون ترکان ، مسخ جنبش رفع تبعیض، رویش فاشیسم
http://www.iranglobal.info/node/57471

20- سئوگی-قورتولوش فلسفه سی- فلسفه هومانیسم رهایی بخش
http://www.iranglobal.info/node/59597

21-جریانهای راست و چپ در جنبش آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/59989

22- چرده ک چیلیق، عوام چیلیق، ترک چولوق( هسته گرایی، عوام گرایی، ترکیسم)
http://www.iranglobal.info/node/60058

23-حذف دگر اندیشی
http://www.iranglobal.info/node/60116

24-نگاهی به افکار محمد امین رسول زاده
http://www.iranglobal.info/node/60205

25- تکلیف فعال آزاد اندیش آذربایجانی با راست افراطی
http://www.iranglobal.info/node/60328
نوشته شده توسط: Anonymous

این نشانه مرده خوری ناسیونالیسم فاشیسم ترک ضد ایرانی ایست ،که چون خودش فاقد تاریخ و فرهنگ و تمدن و کشور و زبان است ، مدام در هزاره های پیش از میلاد دنیال استخوان لاشه هاست .

نوشته شده توسط: Anonymous

من هم با اصطلاح مفتضحانه موافق نیستم و به حیث یک بلوچ به آقای دوشوکی انتقاد دارم. اما آقای آزاد هم که مثل خود من یک استقلال طلب است نباید اصطلاح اپوزیسیون نما را برای آقای دوشوکی استفاده می کرد. نقد حق هرکسی است اما نقد توهین آمیز و غلط از طرف آقای آزاد اصلا درست نبود. اگرچه با برخی از مواضع دوشوکی که سخت طرفدار ایران است مخالفم. اما ایشان در جایگاه خودش بعنوان یک فعال شناخته شده اپوزیسیون شناسنامه چهل ساله دارد. آقای آزاد از دوشوکی ایراد گرفته که چرا از کلمات تند و غلط استفاده کرده. اما خودش دقیقن همین کار را کرده. و زمینه را برای منافقی و جنگ برافروزی برای مامورین اطلاعات مثل آنانوموس فراهم کرده که از هردو طرف هیزم بر این آتش بریزد. من فکر می کنم اگر آقای آزاد از آقای دوشوکی عذرخواهی کند چیزی از ایشان کم نمی شود و این موضوع شخصی ختم به خیر شود

نوشته شده توسط: Anonymous

ASLAN افندی نوشته اند که دو نفر ماموریت ویژه یافتند که در جنبش ملی آذربایجان تفرقه بیاندازند و مانع استقلال آذربایجان از ایران بشوند.
سوال: ایندو نفز از جانب چه کسانی ماموریت ویژه یافتند؟ اگر جواب نداشته باشی نوشته شما و اعتقاد شما ارزش ندارد و اتهام پوچ به مخالفان میباشد.
من نوشته های این دو نفر را خواندم و چنین متوجه شدم که آنها مخالف استقلال میستند و حداقل یکی از آنها نه تنها شما بلکه از رهبران شما هم در مبارزه برای کسب استقلال آذربایجان جدی تر و دو آتشه تر است.
سوال: آیا اصلا شما حوصله کردید آنها را مطالعه کنید و مواضع این دو نفر را در رابطه با استقلال بدانید