Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مسئله اول « انتخاب» است . بین خود و دیگری

مسئله دوم مبارزه برای هدف خود است. انتخابات آزاد.

نوشته شده توسط: سازاخ

اسامه عزیز و گرامی و محترم، در ضمن می خواستم از شما خواهش کنم که دست از نبش قبر ترکهای نیم میلیاردی در اولان باتور مغولستان سه میلیونی دست بردارید، جنایتی که روسها در حق ترکها در سیبریه مرتکب شدند بیشتر از جنایت آمریکائی ها در حق سرخ پوستان آمریکا می باشد، دونر کباب ترکها با شادابی تمام در تمام نقاط دنیا در حال گردیدن است و انسانهای مشکل دار هر روز بدنبال بهانه جدید برای تحقیر ترکها هستند، ولی ما همه را بچشم سازندگان جوکهای یه ترکه بود نگاه می کنیم و پشیزی به ذهنیت تبار گرائی آنها قائل نیستیم، ما همه کودکان جهان را همانند کودکان خودمان ارزش قائلیم، شما تا می توانید انسانها را بخاطر ملیتشان و زبانشان تحقیر کنید،. ولی آینده و جامعه مدرن افکار انحصارطلبانه را شما را نمی پسندد، ما کودکان را دوست داریم و به حقوق مادران آنها بعنوان خالقان نسل جدید بیشتر از خودمان ارزش قائلیم.

نوشته شده توسط: peerooz

" باید برود مبارزه کند. یا انتخاب خود و مبارزه-".
بنا بر این مساله, مساله انتخابات و رای دادن و رای ندادن نیست. مساله, مساله مبارزه است.

- "به کجا چنین شتابان؟"
گون از نسیم پرسید.

- "دل من گرفته زینجا،
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟"

- "همه آرزویم، اما
چه کنم که بسته پایم..."

- "به کجا چنین شتابان؟"
- "به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم."

- "سفرت به خیر! اما، تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی،
به شکوفه ها، به باران،
برسان سلام ما را."

نوشته شده توسط: lachin

دوستان ... نوشته شده است که (( گلم =برو)) در تورکی فعل امر هست .... هر کس این دستور زبان را قبول بکند , بایستی قبول که خوک ها هم پرواز میکنند. فعل امری «برو» در ترکی هانطور که اشاره شده است از حذف علامت مصدری یعنی (( ماخ )) از فعل (( گئتماخ )) درست میشود..«گئت ... برو » ....در کامنتهای بعدی به زیبائی های زبان مادریم اشاره خواهم کرد... فعلآ قوقلی قو پشت پناه بعضی از زبان شناسان باشد...

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

شخص انتخابگر لازم است بین خود و دیگری انتخابی انجام دهد.خودش را انتخاب کند میرود به دنبال کار خودش.
ظالم را انتخاب کند میرود دنبال او.
« مرا نمیگذارند» ، قدمی ست بعد از انتخاب خودش . باید برود مبارزه کند.
یا انتخاب خود و مبارزه- یا انتخاب ظالم. و دنباله روی .

نوشته شده توسط: Anonymous

داشتم میآمدم = گئلیرکن و یا گئلنده حالا یک بنده خدا معنی این افعال تورکی را بفارسی بنویسد وردورماک = Vurdurmak و یا آلدیرماق و یا تمیزلت ترمک و یا گئتیردتمک و سئویندیرتمک و اولدورتوربلر کلی از این افعال که در زمان گذشته به وقوع پیوسته و در زمان حال شرح داده میشود که هر کی که ادعای آشنائی بزبان دری میبخشید فارسی را دارد بفرماید ترجمه کردن فرماید

نوشته شده توسط: اسامه

این هم اعتراف احمدی نژاد :
خامنه ای میگفت مردم ظرفیت ندارند
یعنی همان ظرب المثل اجداد تورک اش را این هم به کار بسته:
«اگر می‌خواهی در ایران به راحتی سلطنت کنی سعی کن تا مردم گرسنه و بی‌سواد باشند(اقا محمد خان قاجار)
در ملک من از هر 15 سر خانه تنها باید یک دیگ برای پخت و پز داشته باشند اگرنه رعیتی نکنند و فرمان نبرند(نادر شاه افشار )

نوشته شده توسط: سازاخ

اسامه عزیز، من علت نفرت شما را از زبان ترکی را نمی فهمم!!!!! آیا شما مجبور هستید زبانی را نمی دانید در موردش اظهار نظر کنید و عدم تواائی زبان فارسی و عدم آشنائی شما با اصوات زبان ترکی و الفبایش را ابزاری برای کوبیدن ملت ترک استفاده کنید،
به دیکته ترکی توجه کنید، و لطف کنید قبل از یاد گرفتن دیکته و طرز نگارش زبانی ، در مورد آن زبان اظهار نظر نفرمائید،
عدد سه = üç
پرواز گن = uç
با الفبای عربی هر دو اوچ نوشته می شود،

نوشته شده توسط: سازاخ

اسامه عزیز، من علت نفرت شما را از زبان ترکی را نمی فهمم!!!!! آیا شما مجبور هستید زبانی را نمی دانید در موردش اظهار نظر کنید و عدم تواائی زبان فارسی و عدم آشنائی شما با اصوات زبان ترکی و الفبایش را ابزاری برای کوبیدن ملت ترک استفاده کنید،
به دیکته ترکی توجه کنید، و لطف کنید قبل از یاد گرفتن دیکته و طرز نگارش زبانی ، در مورد آن زبان اظهار نظر نفرمائید،
عدد سه = üç
پرواز گن = uç
با الفبای عربی هر دو اوچ نوشته می شود،

نوشته شده توسط: اسامه

در ضمن من 40 تا پسوند زبان به اصطلاح تورکی را مینویسم لاچین لطف کرده مینویسد ماق و مک کجای این پسوند ها است یا اگر نیست چرا دروغ نوشته:

۱ اجاق-اجک
۲ آج-اج
۳ آری-اری
۴ آق-اک
۵ ـَل-ال-ل
۶ آلاق-الک
۷ اونتو-اینتی-انتی
۸ آو-او-آی-ای-اوو
۹ ایت-اوت
ایت-اوت
۱۰ ایز-اوز
۱۱ ایش-اوش
۱۲ ایل-آل-اول-ال
۱۳ ایلا-ایله (لا-له)
۱۴ ایم
۱۵ ایمتیل-اومتول
۱۶ ایمسی-سی
۱۷ این-اون
۱۸ تی-تو
۱۹ جا-جه (چا-چه)
۲۰ جاق-جک (جوک-جوق-جیق-چک)
۲۱ جان-جن
۲۲ جی-چی-جو-چو
۲۳ چیل-جیل-جول
۲۴ چین
۲۵ داق-ده ک-دا
۲۶ دام-دم-دوم
۲۷ دیریق-دیرک-دوروک-دوروق
۲۸ را-ره
۲۹ راق-ره ک
۳۰ ساق-سک-سوک
۳۱ سال-سل-سول
۳۲ سی-سو
۳۳ سیز-سوز
۳۴ کی
۳۵ گه-غا-قا
۳۶ گون-قون-گین-قین
۳۷ گی-قی-قو-گو-غو
۳۸ غاج-گج (غاچ-گچ)
۳۹ لار-لر
۴۰ لاق-لک
۴۱ لی-لو
۴۲ لیق-لوق-لیک-لوک
۴۳ مان-من
۴۴ مه-ما

مه-ما
۴۵ میش یا موش
۴۶ وا
۴۷ جستارهای وابسته

منابع :
دستور زبان ترکی آذربایجانی-علی م گونئیلی
ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار تبریز، ۱۳۷۴
نوشته شده توسط: اسامه

در ضمن من 40 تا پسوند زبان به اصطلاح تورکی را مینویسم لاچین لطف کرده مینویسد ماق و مک کجای این پسوند ها است یا اگر نیست چرا دروغ نوشته:

محتویات [نهفتن]
۱ اجاق-اجک
۲ آج-اج
۳ آری-اری
۴ آق-اک
۵ ـَل-ال-ل
۶ آلاق-الک
۷ اونتو-اینتی-انتی
۸ آو-او-آی-ای-اوو
۹ ایت-اوت
ایت-اوت
۱۰ ایز-اوز
۱۱ ایش-اوش
۱۲ ایل-آل-اول-ال
۱۳ ایلا-ایله (لا-له)
۱۴ ایم
۱۵ ایمتیل-اومتول
۱۶ ایمسی-سی
۱۷ این-اون
۱۸ تی-تو
۱۹ جا-جه (چا-چه)
۲۰ جاق-جک (جوک-جوق-جیق-چک)
۲۱ جان-جن
۲۲ جی-چی-جو-چو
۲۳ چیل-جیل-جول
۲۴ چین
۲۵ داق-ده ک-دا
۲۶ دام-دم-دوم
۲۷ دیریق-دیرک-دوروک-دوروق
۲۸ را-ره
۲۹ راق-ره ک
۳۰ ساق-سک-سوک
۳۱ سال-سل-سول
۳۲ سی-سو
۳۳ سیز-سوز
۳۴ کی
۳۵ گه-غا-قا
۳۶ گون-قون-گین-قین
۳۷ گی-قی-قو-گو-غو
۳۸ غاج-گج (غاچ-گچ)
۳۹ لار-لر
۴۰ لاق-لک
۴۱ لی-لو
۴۲ لیق-لوق-لیک-لوک
۴۳ مان-من
۴۴ مه-ما

مه-ما
۴۵ میش یا موش
۴۶ وا
۴۷ جستارهای وابسته

منابع :
دستور زبان ترکی آذربایجانی-علی م گونئیلی
ترکی هنر است، اسماعیل هادی، انتشارات احرار تبریز، ۱۳۷۴
نوشته شده توسط: Anonymous

به این نویسنده مقاله بایستی جایزه داد که جاهلیت سیستم امنیتی ایران را آشکار کرده است. مثل همه عوامل جمهوری اسلامی ایران بی دلیل و بدون مدرک همه را مجرم شناخته است. شخصیتی که مورد نظر وی است در نظر وی تمامی کمبود ها و کاستی های حرکت ناشی از وی می باشد در نظر نویسنده جعلی این نوشته. با اتهام زنی و حمله به اشخاص به جایی نمی توان رسید. پس بهتر است با عقل سلیم فعالیت کنید. برای سایت وزین ایران گلوبال یک توصیه دارم. افرادی که عضو هستند اول نوشته هایشان را بفرستند و خوانده شود اگر ایرادی داشته تذکر داده شود که اصلاح شود. در غیر این صورت فکر می کنم ایران گلوبال با انتشار چنین نوشته های سبک با مشکل مواجه شده و بسیاری از مخاطبانش را ممکن است از دست بدهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام. درود بر حشمت الله طبرزدی

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

این نوشته تضادها را عنوان کرده و بین آنها علیه "همه" مانور میدهد. و مینویسد:
«هر کس آمد صرفأ مزدوری بیش نبود‼»
- یعنی "همه مزدور بودند».
بسیار خوب، دلیل و سند این « مزدوری هرکس یعنی همه» کجاست و چرا ارائه نداده اید؟
اتهام بی دلیل و مدرک که نمیشود. همه را مزدور و خائن می نامید؟ و مدرکی هم نشان نمیدهید؟
یعنی هرکس برای کسب حقوق خود تلاش میکند مزدور است. آخه این را بر چه اساس و مدرکی میگویید؟
شهر هرت که نیست از « ننه ییین تا پپه ییین » همه مزدور باشند. خوب ارباب این همگان کیست؟ چه کسی به این همگان یول میدهد؟
لطف کنید این مدارک را هم یدهید.
شاید پول پخش میکنند-ما خبر نداریم.

با یکی دو گروه هم کار ندارد-از دم همه را مزدور می نامد.

بدون اینکه ارباب همه را نشان دهد و مدارک حقوق و حساب کتابرا روی میز بگذارد.
بابا دنیا که بدون سند نمی چرخد، همه مزدور باشند حالا یک کتابخانه سند دارید.
بریزید بیرون این همگان خودشان هم تماشا کنند.
--
خط حکومت همیشه مانور دادن روی تضاد ها ( افراد) و چسباندن خود به این یا آن طرف است که رد گم کند.
هیچ وقت راه سوم تئوریک نمیرود ، چون ندارد، و راه حل نشان نمی دهد-چون ندارد- و نمی تواند هم داشته باشد. چیزی که حکومت لازم دارد مانور روی تضادهای افراد و گروههاست. و میخواهد خط خود را پیش برد که « ایجاد عدم همبستگی بین تبعیض دیدگان برای نفی یکدیگر» است.

نوشته ی حکومت سیاستی را پیش می برد که 1-« فاقد راه حل» و 2«فاقد نظریه ی جدید»، 3- «فاقد طرح تئوریک موضوع» ست.
«مانور روی تضادهای افراد و گروهها و چسباندن خود به یک طرف» سیاست دائمی حکومتی ست.
غیر حکومتی ها هم گاها از این سیاست ندانسته استفاده میکنند. ولی معمولا به قول دایی جان ناپلئون کار کار انگلیسی هاست( حکومت)
نوشته شده توسط: اسامه

لاچین مینویسد:
تازه یکی از زیبائی های زبان ترکی در (( با قاعده )) بودن این زبان است. بعد هم یک جمله را مثال میاورد ان هم مقایسه با زبان تحلیلی انگلیسی:
اینکه هر کسی ادعا کند که زبان من هزار وجه

و زمان دارد چه کاری دارد؟

تنها اثبات کردن آن است که با مثالی می توان از آن گذشت!

در فارسی وجه "داشتم می آمدم"یا " همی آمدم"

وجود دارند که در ترکی معادلی ندارد

یا "گلسئیدیم" خود بخاطر جبران کمبود "اگر"

در ترکی بوجود آمده است
بی قاعدگی های افعال همگی از بن های افعال شروع می شود

در حالی که ترکی اصولا از آن زبان هایی است که

به مرحله ی تصریفی بودن نرسیده است و در حالت

التصاقی(پسوندی)باقی مانده.به عبارت دیگر بن ماضی

و مضارع در ترکی اصلا جدا نشده که بخواهد باقاعده

یا بی قاعده باشد. حتی مصدر در زبان تورکی برابر فعل امر هست

بدون اثبات،این فرد هر صفت خوبی به ذهنش رسیده را

ردیف کرده است در حالی که واژه های ترکی تشکیل شده اند

از ریشه های تک هجایی + پسوند که گفته شد

پسوند ها به 40 عدد هم نمی رسند و ریشه ها هم

با توجه به الفبای ترکی منطقا نمی توانند از تعداد

چندصدتایی بیشتر باشند.
اگربه افعال ترکی دقت کنید خواهید فهمید

که بسیاری از افعال لا- له-یل-ول درخود دارند؛

اینها مخفف اله مک(کردن)/ اولماق(شدن) هستند.

یعنی همان فلان کردن- فلان شدن در فارسی.

به عبارت دیگر اینها

افعال ترکیبی را به عنوان فعل ساده معرفی می کنند

که در این صورت

اگر ترکی 24 هزار فعل داشته باشد فارسی

(باتوجه به اینکه هجایی نیست و محدودیت هجا را ندارد)

لابد 24میلیون فعل دارد!
تنها در دانشنامه ی دهخداششصد هزار ترکیب گردآوری شده

که در تمام کتب ترکی یک دهم آن هم نمی توان یافت.

وی حتی نرفته همین ترکیب های"زبان"را در دانشنامه ی دهخدا ببیند

تا بفهمد ترکیب های واژه زبان در فارسی خود چندبرابر ترکی است:

1-زبانباز-2- چرب زبان-3- زبان دراز-4- بدزبان-5- زبانزد-

6- زبانشناس-7-زبان بی سر-8-زبان بودن-9- زبان به کام کشیدن

10- زبان نفهم-11- شیرین زبان-12- بی زبان-13- سرزبان-

14-زبان دان-15-زبان به زبان مالیدن-16-زبان بگشادن

17-همزبان-18- زبان ور-19- خوشزبان- 20-گل گاو زبان-

21- زبان بسته-22-زبان بقفا-23- زبان بستن-24-زبان بستدن

25-زبان افکندن-26-زبان اندرحکم نبودن-27- زبان درکشیدن-

28-زبان بازکردن-29- زبان برخود بستن-30-زبان برزبان داشتن-

31- زبان برآوردن-32- زبان برافراشتن-33- زبان پر بودن-

34-زبان پرزجنگ شدن- 35-زبان بریدن-36-زبان برنگردیدن

37-زبان برگشودن-38- زبان برزدن-39- یکزبان-40- ولزبان

41- نیمزبان-42- نرم زبان-43- چیره زبان-44-مرغ زبان-

45- گنجشک زبان-46- شیرین زبان-47- زخم زبان

48- سیاه زبان-49- شکسته زبان-50- شوخ زبان

51- شیوه زبان- 52- کوتاه زبان-53- گران زبان-

54- گنده زبان-55-اهل زبان-56-آتش زبان-57-برزبان آوردن

58- اره زبان-59-زبان آتشین-60- زبان آموزی-

61-زاغ زبان-62- خیره زبان-63- روغن زبان-

64-تلخ زبان-65-بلبل زبان-66- تشنه زبان-67-برزبان دویدن

68- برزبان گرفتن-69-برزبان داشتن-70-باربستن زبان
71- برزبان رفتن-72-برزبان نهادن-73-زبان تران

74-زبان تیز-75- زبان رانی-76- زبان زده-77- زبان سوز

78- زبان فریب-89- زبان گرفته-90- زبان فروش

91- زبان گویا-92- زبان گز-93- زبان گیر-94- زبان هرزه

95- زبان لابه کردن-96-زبان تاک-97- زبان ترازو-

98-زبان جنباندن-99- زبان تاک-100- زبان دل-

101- زبان روزه- 102- زبان سپر-103- زبان سرخ

104-زبان کوته کردن-105- زبان قفل- 106-زبان سنگین

107- زبان سپید کردن-108-زبان بند-109-زبان یافتن

110- زبان لغزیدن-111- زبان کوفتن-112-زبان لگام
نوشته شده توسط: اسامه

جناب صادق تبریزی:
در ترکی کمتر واژه ای است که حد اقل برای

تفهیم 2 مفهوم از آن استفاده نشود.(مثلا در همان سیستم عدد شماری که شما ایراد گرفتی "اوچ=3 "و" اوچ= بپر = فعل امر"

مثلا:

آت: بنداز- اسب

اوچ: بپر- سه

حال خود حساب کنید که چطور چند امر را با یک واژه بیان می کنند

و ادعا می کنند که همه ی این مفاهیم! در ترکی وجود دارند!

نوشته شده توسط: اسامه

ادامه کامنت پیش:
- سماور

77- سواد

78- سود

79- سیاست (۱-زیرکی-۲- شهریاری)

80- سیم

81- شامپو (شوینده)

82- شرت

83- شرکت

84- شعر (چکامه > چامه)

85- شکر

86- شکوفه ← بجایش چیچک می گذارند که خود گل است

87- شلوار

88- شهر

89- شیرین

90- شیشه

91- صابون (سابون = سابیدنی)

92- صبح (پگاه - بامداد)

93- صفر (هیچ)

94- صندلی

95- صنعت

96- طایفه

طایفه

97- عقرب(درفارسی کژدم)

98- عکس(نگاره)

99- عمو (اپدر)

100- عمه (کاکی ، توریا -پرخا)

101- فرچه

102- فرش (کفپوش)

103- فرهنگ

104- فلان

105- فلکه

106- فیلم (رخشار)

107- قالی

108- قند

109- قنددان

110- قوری

111- کارخانه

112- کاغذ (رُخنه فارسی)

113- کتاب (= کتاو اوستایی ، نُبی فارسی)

114- کتری

115- کلیپ (رخشارک -۲- نماهنگ)

116- کوچک

117- کوچه

118- کولر (سرماساز)
8- کولر (سرماساز)

119- که

120- گاز (دمه)

121- گروه(گروپ)

122- لاستیک

123- لنز (عدسی فارسی)

124- لیسانس (= گواهینامه -۲- کارشناسی)

125- لیوان

126- مادربزرگ

127- مداد

128- مردم

129- مزه( داد ریشه ی چشیدن است)

130- مسافرت (رهنوردی)

131- مگر(یُخسا=اگرنه)

132- منتظر (چشم به راه)

133- میدان

134- میز

135- میلیون (هزار هزار)

136- میلیارد

137- نامرد

138- نباید

139- نبیره

140- نعنا

141- نقاش(نگارگر)

142- نماز

143- نمره

144- نوار

145- نوه

146- نیاز (از لزوم و احتیاج و باید استفاده میکنند)
46- نیاز (از لزوم و احتیاج و باید استفاده میکنند)

147- وَ

148- واژه

149- وضو(دستنماز فارسی بکار میرود)

150- وطن← بجایش یورد(چراگاه) بکار می رود

151- ولی(پن فارسی، در گذشته و افغانستان «مگر»)

152- ویدئو

153- هر

154- هرگز

155- همه

156- همیشه

157- هوش

158- هیچ

159- یا

160- یارو
نوشته شده توسط: اسامه

این نمونه ی کوچک از واژه هایی است که در ترکی معادل ندارد
واژه ها با استفاده از فرهنگنامه های ترکی پس از مشاهده

در متون ترکی یافته شده که در صورت مخالفت بیننده

می توانم عکس صفحه ی فرهنگنامه را برای واژه مورد نظر

بارگذاری کنم:

ممکن است برخی با واژه دزدی و فریب قصد ترکی نشان دادن

واژه های دیگرزبان ها باشند که کافی است به دیوان اللغات الترک

محمود کاشغری مراجعه کرد که وی با گشتن بیابان های ترکستان

واژه نامه ی جامع گردآوری کرده که دست ایشان را براحتی رو

می کند
آدم ( این اسم عام فارسی است و ربطی به حضرت آدم ندارد چراکه حوّا هم آدم بود)

2- آره← بجایش «هان»= هن،هه،هیه تایید فارسی بکارمی رود

3- ادامه (دنباله فارسی)



5- ادکلن (بویه فارسی است و خود اُ (آب روستایی) + د(از)+ کلن(شهر آلمان) است)

6- استکان (پیاله فارسی)

7- آفتاب (در ترکی گونش را هم برای خورشید و هم آفتاب بکار میبرند!)

8- اجازه (بار - هشتن،هلیدن فارسی)

9- اقتصاد ( دارایی فارسی، هرچند این واژه‌های عربی‌تبار را هم بیشتر خود ایرانیان ساختند )

10- اگر

11- امام (پیشوا )

12- انار

13- انکار

14- ایمیل (رایانامه)

15- بازار

16- بازرگانی

17- باقالا(پاخلا)

18- بدن (تن فارسی)

19- برای← بجایش به بکار می رود
-

20- بلیط (برگه)

21- بیمار

22- بیمه

23- پارچ

24- پارچه

25- پدربزرگ

26- پذیرفتن

27- پرتقال

28- پزشک

29- پسته

30- پشیمان

31- پول

32- تا (تا=لنگه را مصادره کردند/تا علت را حذف می کنند/تا فاصله=

33- تار

34- تاریخ (که خود از مورخ =مه‌رخ فارسی ساخته شده)

35- تاید (گرد)

36- تحلیل (واکاوی)

37- تلویزیون

38- توضیح (روشنگری)

39- ثانیه

40- جان

41- جواب (پاسخ)

42- چادر

43- چای (دمنوش)

44- چوپان

45- حضرت (پیشگاه)

46- حیاط (دیواربست)

47- خاله (دایزه - مرخا)

48- خانواده
خانواده

49- خب

50- خبر

51- خریدن ← بجایش گرفتن بکار می رود

52- خودکار

53- خیابان

54- خیار(گل به سر)

55- خویشاوند(نه در ترکیه نه در قفقاز)

56- داشتن(بجایش می گویند برایم هست/ ندارم= یوخومدور: نیستم هست)

57- دایی ( واژه ای پارسی است که مونثش دایزه=خاله است)

58- درباره← بجایش حقیندا(درحق) بکار می رود

59- درس(آموزه)

60- دژ← بجایش قالا(قلعه عربی) را بکار می برند

61- دستور

62- دفتر

63- دفعه (بار فارسی : یکبار ، دوباره ،..)

64- دقیقه

65- دکتر ( همریشه همان دستور فارسی است)

66- دمپایی

67- دیوار(درآناتولی وقفقاز: توفار)

68- رادیو

69- رشته

70- روانشناسی

71- زمینه

72- ساعت (تسو فارسی)

73- سایت (تارنما - پایگاه)

74- سبیل

75- سلام (درود فارسی)

76- سماور
نوشته شده توسط: اسامه

جناب صادق تبریزی میخواهند از کتاب تورکی هنر است جمله زیر را رفع ابهام کنند:
سوال ما خیلی ساده است یکی از ساده ترین جمله های "اسنادی" در زبان فارسی که معنی کامل میدهد "خدابزرگ است"
حالا شما به زبان عقیم تورکی یا بهتر بنویسم لهجه غربی زبان مغولی یعنی توکی این جمله را ترجمه کن وگرنه زبان الکن ات به در د لای جرز دیوار میخورد
این جمله چی میشه به تورکی "الله اکبر"
فالله اکبر
فارسی: خدا بزرگ است
تورکی : تانری بیوک دیر
تانری = تانگری مغولی = اسمان
بیوک = خروس
دیر = است
ترجمه واقعی زبان تورکی: اسمان خروس است
به زبان عربی از تورکی
الدیک الله
اگر واقعا چیزی جز این است میتوانید این جمله الله اکبر یا جمله زیر را به تورکی یا به فارسی رفع ابهام کنید

نوشته شده توسط: اسامه

جناب صادق تبریزی :
نوشتی: زبان ترکی این امتیاز را دارد که لغات آن غالبا دارای ریشه است و لغت با ریشه اش ، ارتباط تنگاتنگ معنایی دارد. لذا به راحتی می توان مالکیت زبانی را کشف کرد

حالا پاسخ بده :
تلفظ واژه (Ət از لغت نامه احمد یسوی با 9 لهجه :
ترکیه : et
اذربایجانی at
باشقرد:it
قزاق:et
قرقیز goz et
اوزبک: gozed et
تاتار at
لینک اوانگار ترکیه :
http://tdk.gov.tr/index.php?option=com_lehceler&arama=lehceler&guid=TDK…:
من نوشتم :اشاماق
شما نوشتی : آشاماق = از یک مانع بالا رفتن (یک جمله) و به قله مانع رسیدن (یک جمله) و به سمت مقصد فرود آمدن(یک جمله)
من از لغت نامه برای شما مینویسم :زندگی کردن=اشاماقyashamag
یکی از معانی بدیع ان هم همان هست که تو نوشتی معانی زیر را هم دارد:
yerimag
Güdmək
Həyat
زندگی کردن=اشاماق yashamag

حالا شما ب در کتاب تورکی هنر است که یکی از ان هم کنار دست من است اینها را پیدا میکنی جز واژه مغولی باشد:
کامنت های لینک زیر پسوند های مغولی به طور کامل اثبات شده نیازی به کپی پیست 10 کامنت کامل نیست :
http://www.iranglobal.info/node/59400
نام ھای اعضای بدن
نام اسباب خانه
نام گیاهان
نام پرنده ها
نام حشرات
نام ماهی ها
نام مناطق
نام افراد
نام خوراک
تقریبا همه پسوند های اصلی
تقریبا همه دستور زبان
با زبان دیگری با نام مغولی یکی است و هر انچه هم که این نیست از فارسی یا عربی هست ایا میتوان یک زبان مستقل نامید
حقیقت این است که تورکی از برخورد زبان مغول با زبان های عربی و فارسی به وجود امد و اصولا یک زبان نیست لهجه غربی زبان مغولی است
نوشته شده توسط: اسامه

لاچین در ادامه مدعی میشود:
ر فعل (( نوشتن )) علامت مصدری « تن» حذف گردد , فعل ریشه اش را از دست می دهد
اولا که با حذف تن نوشتن از "مصدر واقعی زبان ترکیبی فارسی" بن ماضی "نوشت ساخته میشود اما در زبان التصاقی "تورکی" هیچگاه بن فعل جز به صورت امری وجود ندارد
یعنی جناب اقای لاچین "این قاعده واژه + ماق و واژه + مک برای تبدیل شدن به بن فعل در زبان تورکی اصلا وجود ندارد چون در زبان تورکی:
ریشه ی تنهای فعل(بن) در ترکی=فعل امر(مثل یاز = بنویس و مثل گلم =برو) در تورکی فعل امر هست اما در فارسی باید به صورت مصدر به کار رود تا ترجمه درست باشد
جناب لاچین شما نمیتوانید یک زبان پسوندی را با یک زبان ترکیبی مثل فارسی و قواعد اش یا انگلیسی و قواعد اش مقایسه کنید

این که من مینویسم این مصادر در زبان تورکیب جعلی اند دقیقا همین حرف شما است چون در زبان تورکی این خاصیت وجود ندارد و کپی برداری از زبان های ترکیبی مثل فارسی و انگلیسی است
حالا چرا
چون فعل مرکی واژه بعلاوه،فعل کمکی اصلی: که کارشان ساختن زمان فعل است مانند داشتن در جمله " من دارم می‌روم" و یا کارشان ساختن صورت مجهولی مانند فعل شدن در جمله "این داستان پیشتر گفته شده است"
در انگلیسی :فعل کمکی (انگلیسی: Auxiliary verb) یا فعل معین فعلی است که در جمله قبل از فعلی اصلی می‌آید و به رساندن مفهوم فعل اصلی کمک می‌کند

در زبان التصاقی تورکی این خاصیت نیست بنا بر این براتی توانمند کردن تورکی فرهنگستان ان این خاصیت را وارد تورکی کرده ان هم با "اولماق = کردن و اولمک = شدن) چون میباید پسوند شوند مخفف میکنند به ماق و مک
این برای کمبود مصادر بسیط زبان تورکی است تا حالا شما جایی دیدی که بنویسند "یازماق" یا مثلا "گلماق"

حالا شما برای مه تنها 50 تا مصدر بسیط تورکی مانند گلم و گت بنویس که مصدر مرکب جعلی نباشند :
زبان علیل تورکی نه ببخشید توکی از نظر فعل بسیط بسیار فاجعه بار ضعیف است که حتی 100 تا فعل بسیط هم ندارد برای اصلاح این ابروریزی فرهنگستان زبان تورکی دقیقا از همین ویژگی زبان های ترکیبی استفاده کرده است یعنی "مصادر ترکیبی جعلی " ساختن با "اولمک واولماق"
گربه افعال ترکی دقت کنید می فهمیم که95درصد از افعال لا- له-یل-ول درخود دارند؛ اینها مخفف اله مک(کردن)/ اولماق(شدن) هستند.یعنی همان واژه+ کردن- واژه+ شدن در فارسی.به عبارت دیگر شما افعال ترکیبی جعلی فرهنگستانی را به عنوان فعل ساده معرفی می کنید درحالی که قاعده ای با نام واژه + مک و واژه +ماق در زبان تورکی اصلی وجود ندارد و یک قاعده مندراوردیاگر فکر میکنی غیر از این است اینها از جملهاینها از جمله مصادر بیسیط تورکی اند (یاز- گلم - گلد و....) تنها 100 فعل مثل اینها بنویس که ماق و مک نداشته باشند
حالا شما چجور در زبان کاملا التصاقی تورکی واژه سازی به صورت :... مرکب از صفت و اسم، صفت و فعل، اسم و اسم، اسم و فعل، پیشوند و اسم و فعل و پسوند و ... میکنید که ابدا از قواعد زبان پسوندی تورکی نیست جای سوال بسیار دارد
چون همه این ها که شما نوشتید از ویژگی های زبان های تصریفی و پیوندی است نه زبان تورکی التصاقی یعنی زبان الکن توکی مشغول ساخت فعل جعلی و مندراوردی است که مطلقا در این زبان وجود ندارد چرا ؟چون تورکی 50 تا فعل هم ندارد
تعداد پنج هزار فعل بسیط فارسی را در کتاب زیر دریافت کنید

http://ia600304.us.archive.org/2/items/AListOfPersianVerbs/bashiri1.pdf

http://azargoshnasp.com/languages/Persian/bashiri1.pdf


ما که منتظر 100 تا مصدر بسیط برای تورکی مانده ایم.؟ نبود 100 تا؟ اصلا 50 تا
نوشته شده توسط: peerooz

" انتخاب بن بست «بد و بدتر»، انتخاب دیکتاتوری ست و همگامی با آن. دوری از دموکراسی ست، و عدم انتخاب «خوب» خود. تلاش برای«انتخابات آزاد» .".

زمانی که از کسی بپرسند که میخواهد در کاخ زندگی کند یا کوخ, سوال دوم اینست که چقدر پول دارد؟ گفتگو بر سر اما و اگر نیست. گفتگو در باره مقدورات است. کسی را که به ده راه نمیدهند نباید سراغ خانه کدخدا را بگیرد. باید ببیند که آیا در آن شرایط میتواند راهی به ده بیابد؟
آیا راه " تلاش برای«انتخابات آزاد» " , تحریم با شرایط موجود است ؟ چگونه ؟ و تا کی ؟ تا ظهور " ولی عصر " ؟ که او هم ظهور کرده است.

نوشته شده توسط: اسامه

خوانندگان محترم :
شخصی با نام لاچین مدعی است "پسوند ماق (اولماق) و پسوند مک (اولمک) پسوند فعلی در تورکی هستند و این افعال بسیط هستند نه مرکب
اولا که اینها مخفف است نه پسوند تورکی 40 پسوند دارد که20 تای ان تنها برای لازم و متعدی کردن یا صرف فعل است
من یک فعل بسیط واقعی تورکی "گلم" را صرف میکنم بدون هیچ ماق و مک ایشان هم یک فعل مرکب جعلی با ماق یا مک را صرف میکند تا کمی بخندیم:
نمی آیی----> گلمیرسن
حالت سوالی ---> گلمیرسن می؟
آمده ای----> گلمیسن، گلیبسن
علت اینکه در لهجه معیار گلمیسن انتخاب شده به این خاطر هست که در تورکی حرف اگر وجود ندارد( اصلا حرف وجود ندارد)
گلمیشم---> گلمیش+َم (آمده ام)
گلمیشسن(گلمیسن)---->گلمیش+سن( آمده ای)
گلمیش(گلیب)----> آمده
گلمیشیک----> گلمیش+یک( آمده ایم)
گلمیشسینیز(گلمیسینیز، گلیبسینیز)---> گلمیش+سینیز
گلمیشلر(گلیبلر)------>گلمیش+لر

تورکی 40 پسوند دارد که02 تای ان تنها برای لازم و متعدی کردن یا صرف فعل است و هیچ کاربردی در واژه سازی ندارد بقیه سیستم واژه سازی تورکی با پسوند های مغولی یا فارسی ات

یا برای گلدیم
گلیردیم
گلمیشم
گلدیم
گلمیشیدیم
گَلیردیم
گلیرمیشم
گَلسیدیم
گلسیمیشم
نوشته شده توسط: lachin

ادامه..... تازه یکی از زیبائی های زبان ترکی در (( با قاعده )) بودن این زبان است.. اگر علامت مصدری را در زبان های ترکی و انگلیسی برداریم , فعل تبدیل به فعل (( امر )) میشود.. مثال.. ( یازماق.. To Write).. اگر ( ماق و یا To) برداشته شود ( یــاز .... Write ..) افعال امری است .. ولی در زبان فارسی دری اگر در فعل (( نوشتن )) علامت مصدری « تن» حذف گردد , فعل ریشه اش را از دست می دهد و به حرف بی ربط تبدیل می گردد. ( نوش) .. ناچار میشویم برای ساختن فعل امری دنبال ( پسوند.... پیشود. ) بگردیم.( بنویس ). در زبان فارسی دری اگر از افعال گفتن , گویش ... ساختن , سازش بوجود میاید , از فعل دوختن.. ( دوزش)... « تیکیلیش » نمی توان ساخت. بی قاعده گی زبان فارسی دری یکی از بزرگترین مشکل های این زبان است.

نوشته شده توسط: lachin

دوست عزیز صادق تبریزی....بدبختی بعضی از دانشمندان زبان شناس این است که بخاطر اینکه یک فرهنگی را بکوبند از ( منطق و فدرت عقل) خارج شده و هی مینویسند...این زبان شناتس محترم نوشته است که (( 100 فعل مثل اینها بنویس که ماق و مک نداشته باشند ))....آدم واقعآ هم شگفت زده میشود و هم میخواهد بخندد. در تمام زبان ها (( افعال )) با علامت مصدر همراه است. اگر علامت مصدری را از فعل جدا بکنیم تبدیل به یک فعل از نوع دیگری تبدیل می شود. . . علامت مصدر در زبان فارسی دری (( تن ... و.. دن )) است. مثل ( گف تن... شنی دن ..) . در زبان انگلیسی TO است مثل To Go و یا To Drink در زبان ترکی هم « ماق (ماخ)..مک » است.. اگر کسی با ما ( امر ) بکند که چند تا فعل ترکی بنویسیم که ( بدون علامت مصدری) باشد , یا این شخص خودش را مسخره میکند , یا این که به زبان ترکی زیاد آشنائی ندارد. مثل این می ماند که

بگویئم چند تا « فعل» فارسی دری بنویسید که علامت مصدری ( تن و یا دن ) نباشد....خروس آسمان ها پشت پناه بعضی ها باشد. قــو قـــولـــی قــــو..قــــوقــــولی قـــو..بهترین ها را برایتان آرزومندم...
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی، مدیر ایران گلوبال، از غلط‌های املایی متن حاضر بگذریم.
از همین عکس متن هم نمی‌شود به‌سادگی رد شد، چون‌که نقشه ایران و نام مقدس آذربایجان (سرزمین من) در آن معنای جالبی نمی دهد!
در ضمن درج نام آذربایجان در عکس با درج نام آزربایجان در متن باهم خوانی ندارند.

ولی توهین متن نوشته به‌تمامی فعالین ملی مدنی تورک آذربایجان جنوبی را محکوم کرده از شما مؤدبانه و با تمامی احترامات به حقوق انسانی و حقوق میلتچی ها، خواستار حذف این مقاله می باشم.
اگر شما مطلع نیستید، و شاید هم مطلع باشید، این کانالی که در توضیحات ابتدایی ذکر کرده اید وابسته به اطلاعات سپاه پاسداران می‌باشد.

لازم به توضیح نیست چونکه می دانید: بتازگی موج جدیدی از تخریبات علیه حرکت ملی آذربایجان جنوبی آغاز شده است و لازم است هوشیار بوده و بازیچه دست... و یا همکاری خود با سازمانهای اطلاعاتی ایران را اعلام نمایید.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حیدرخان، پیشه وری و بهرنگی، سه دوره از گرایش چپ در آذربایجان را نشان میدهند.
چپ دوره ی مشروطیت، چپ دوره ی جنبش عمومی دموکراتیک، و چپ جنبش دوره ی چریکی .
که با جمع دوستان صمد آغاز میشود.
- دوره ی چریکی: سه مرحله دارد:
در آذربایجان، در «دوره ی اول 1» ، کسانی هم سن صمد بودند و در ارتباط دور و نزدیک با این جمع قرار داشتند.
« دوره ی دوم2» با کسانی شروع میشود که « پرورش یافتگان دوره ی اول» اند. و در ارتباط دور و نزدیک با این جمع بودند.
«دوره ی سوم3» در شهرهای مهم آذربایجان « گروههای چریکی» شکل میگیرند. و همدیگر را در زندان و بیرون می یابد.
چپ چریکی آذربایجان عمدتا، این مسیر و مراحل را تجربه کرده است.
---

زبان و فرهنگ ترکی آذربایجان ، در دوره ی صمد و اوختای و مرضیه و کرامت دانشیان و دیگران -که آثاری به زبان ترکی از خود باقی گذاشته اند-جزو « حق تعیین سرنوشت»
بود و همچنان هست. تلاش اینان برای زنده کردن زبان و فرهنگ خود، تأکید بر کسب حقوق کامل فرهنگی ست.
چپ فدایی آذربایجان به سنت فرهنگی دوره ی پیشه وری وفادار بود و « نام فدایی» را از جنبش پیشه وری گرفته است
که بعدا نام سازمان چریکی شد.
چپ چریکی آذربایجان معتقد به رسمی شدن زبان ترکی آذربایجان بود. و تلاش رهبران آن در زنده کردن سنت پیشه وری تأکید براین اعتقاد است.
گروههای چریکی( معتقد به مبارزه ی مسلحانه) در زندان ارومیه سال 51:گروه ارومیه-اردبیل-تبریز-سراب-نقده(سولدوز)- خوی و غیره.
مقاله : فداییان درماورای غبار زمان
http://www.iranglobal.info/node/53031

نوشته شده توسط: Anonymous

یک نوشته ای از یک بی سواد زیر دیپلم که گویا ماموران چوپان اطلاعات نوشته اند. کانال 40 میلیون ماهیت اش بر همه معلوم است یک مشت افراد بی سواد آنجا جمع شده و به تخریب شخصیت های حرکت ملی می پردازند. نوشته های بی سر و ته مانند این باعث کاهش وجهه سایت وزین ایران گلوبال می شود. بهتر است افراد مطالب علمی و تحلیل های منطقی به این سایت ارسال نمایند. وقتی کسی چنین نوشته ای در این وبسایت دیده می شود مردم فکر می کنند نکنه بخشی از ایران گلوبال به دست ارگان های امنیتی ایران افتاده باشد.

نوشته شده توسط: سازاخ

EZA عزیز، این عادت مذهبیون است که همیشه با نبش قبر و مقایسه علی با معاویه و حسین با یزید سعی می کنند حقانیت امروزی خود را با توسل به استخوانها و روایات پوسیده آنها به اثبات برسانند، دوست عزیز، مقایسه آتا تورک، محمد امین رسولزاده، ابوالفضل ائلچی بئی با حیدر خان عمواوغلی و سید جعفر پیشه وری و صمد بهرنگی چه ارتباطی به مساله امروزی هویتخواهی جوانان آزربایجان دارد؟ دوست عزیز تاریج هرگز تکرار نمی شود و اگر تکرار شود مضحکه ئی بیش نمی تواند باشد، ما بدین وسیله و با دو دسته کردن تاریخی در بین ملت خود جنگ علی و معاویه براه می اندازیم صمد بهرنگی در هیچ کتابی به ضرورت تحصیل بزبان مادری اشاره نکرده، چون در زمان او مردم پول نان نداشتند، تهیه پول برای مداد و دفتر و کتاب جزو امکانات لوکس محسوب می شد، اصلا در آن شرایط صمد نمی توانست به زبان مادری فکر کند، فقط حزب نان می توانست وجود داشته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از سایت ایران گلوبال. لازم به ذکر است که این کانال تلگرامی 40 میلیون از طرف عاملان وزارت اطلاعات ایجاد شده است. این سایت همواره بر علیه اپوزسیون و فعالان جنبش آذربایجان مطالب غیر واقعی و پر از اتهامات کذایی منتشر می کند. شایسته است که چنین نوشته هایی در وبسایت نباشد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مشکل « دین و مذهب» نیست.
مشکل عدم شناخت «عمل انتخاب» است.
و «عدم تلاش» برای «انتخاب خوب » خود .
و عدم فداکاری و پرداخت هزینه ی مبارزه.
مشکل عدم شناخت راه سوم است. در بیرون از بن بست. انتخاب خوب.
--
از 70 در صد به گمان حدودا 10 در صد دین چی اند.8 در صد اینان هم دنبال پول اند. باقی 60 در صد آدمهایی اند که به دنبال « خیر» دنیوی میگردند.
و فکر میکنند این بد از آن بدتر، خوب است. در حالیکه تلاش برای نماینده ی «دلخواه» خود را تشخیص نمیدهند.
چون « کار پیچیده» ایست.
مردم عوام اند و عوام عاشق لقمه های آماده. آشپزی نمی توانند انجام دهند. مشکل دقیقاً اینجاست. آنان نمی توانند غذای خوب برای خود بپزند.

و «مشکل تر» آن است که خواص ما « دنباله رو عوام اند. » و این از 57 شروع شده و همچنان ادامه دارد.
ما اول مشکل خواص داریم. بعد عوام. وقتی رهبر خواص عوام باشند، خمینسم نیز جاودانه میشود. همچنان که حدود 40 سال است در تله ی دوتا آخوند گیر کرده اند. این خواص بی بو و بی خاصیت ما. که از هر عوامی عوام تراند.
---
جلوی چشم اش برایش انتخاب می کنند خیال میکند خودش انتخاب میکند. اینان "مست" اند.
این خواصی که انتخاب اش را بلد نیست، و برایش انتخاب میکنند- و هزار آیه الکرسی میخواند که خودش انتخاب کرده- و واقعا میداند سر سوزن چند هراز جن برایش میرقصند ، عوام اش باید صد در صد باشد. نه 70 درصد.
--
انقلاب 57 ، 57 بار عدم «ذهنیت انقلابی» خواص را نشان داد و همچنان نشان میدهد.
منهای اندک قشر استثنایی مرده و زنده.
---
جلوی چشم اش برایش انتخاب می کنند، خیال میکند خودش انتخاب میکند.

کودکان رفته بودند، بالای درختان باغچه ی همسایه، و دزدکی میوه می چیدند. هوا تاریک بود.
کودکی که جیبش را پر از میوه کرده بود به دوستش گفت: پسر عوضی رفتی، بیا پایین، آن درخت تبریزیه.
دوستش با جیب خالی پایین آمد و گفت: « نه باور کن آلوچه بود، قسم میخورم ...»

خواص ماهم قسم میخورند که آلوچه بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

قدرت زبان ترکی
علاوه بر برتری زبان ترکی در فعل و افعالش این بار در معادلات ریاضی نیز به قدرتش پی میبریم .
در زبان فارسی بعد اعدادی ک بعد از اعداد 10 وارد میشوند کاملا غلط هستش مثلا عدد 14 ک 14 نوشته میشه و لی چهاردره خوا نده میشه ک 4 تا 10 میشه 40 واین یعنی غلط و در زبان انگلیسی عربی همین اشکال وجود دارد اما در زبان ترکی این جور نیس اعدادی ک بعد از 10 شروع میشود کاملا صحیح خونده میشوند و ده قبل از 4 میادش مثلا اون دورت یا اون بش ک کلمه ده قبل از اعداد بعدی میاد

نوشته شده توسط: Anonymous

یک مقاله علمی در باره زبان تورکی و کسانی که میخواهند قدرت و هنر زبان تورکی را بدانند و چگونگی عقیم بودن زبان فارسی درمقابل زبان تورکی را بفهمند این مقاله زبان شناسی را بخوانند اسم مقاله - قدرت زبان ترکی ( تکی هنر است ) میباشد . چند سطری از این مقاله : زبان ترکی این امتیاز را دارد که لغات آن غالبا دارای ریشه است و لغت با ریشه اش ، ارتباط تنگاتنگ معنایی دارد. لذا به راحتی می توان مالکیت زبانی را کشف کرد درحالیکه در زبان فارسی غالبا چنین نیست. چرا پنجره فارسی است؟ این لغت از کجا آمده؟ بین کلمه و معنایش چه ارتباطی وجود دارد؟ درب چطور؟ بشکه یعنی چه؟ امید از کجا آمده؟ همه این سئوالات بی پاسخ است. درحالیکه در زبان ترکی واژه ای بی دلیل و بی ارتباط و بی معنا وجود ندارد. مثلا امید در فارسی بی ریشه است ولی در زبان ترکی یک ریشه تک هجایی فعلی با معنای مستقیم دارد. اومماق در ترکی یعنی چشم به راه ماندن

مخصوصا خواندن این مقاله علمی را به فارس زبان نوصیه میکنم
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

انتخاب بن بست «بد و بدتر»، انتخاب دیکتاتوری ست و همگامی با آن.
دوری از دموکراسی ست، و عدم انتخاب «خوب» خود. تلاش برای«انتخابات آزاد» .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب رفیق سائل گرامی / شما اشتباه می کنید . جناب همنشین بهار و دیگر نویسندگان سایت ،هیج دسترسی به کامنت ها را ندارد .که بتوانند آن را حذف نمایند. ایران گلوبال ، مسئولی در بخش کامنت نویسی دارد که براساس اینکه شما به رهبر یک سازمان اپوزیسیون از کلمات توهین آمیز استفاده کرده بودید ، عدم انتشار زده است . کامنت نویسی به لحاظ محتوایی هیج محدویتی ندارد لطفا با ما همکاری کنید و از کلمات توهین آمیز استفاده نکنید.(بطور مثال فلانی رذل). خوب این کلمه «رذل» موجب شد که کل کامنت شما حذف شود. این اخرین باری است که برایتان توضیح می دهیم برای اینکه زحمت کامنت نویسی شما به هدر نرود با ما همکاری کنید وجدا از کلمات بی محتوایی در سیاست همچون« رذل» استفاده نکنید.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب رفیق سائل گرامی / شما اشتباه می کنید . جناب همنشین بهار و دیگر نویسندگان سایت ،هیج دسترسی به کامنت ها را ندارد .که بتوانند آن را حذف نمایند. ایران گلوبال ، مسئولی در بخش کامنت نویسی دارد که براساس اینکه شما به رهبر یک سازمان اپوزیسیون از کلمات توهین آمیز استفاده کرده بودید ، عدم انتشار زده است . کامنت نویسی به لحاظ محتوایی هیج محدویتی ندارد لطفا با ما همکاری کنید و از کلمات توهین آمیز استفاده نکنید.(بطور مثال فلانی رذل). خوب این کلمه «رذل» موجب شد که کل کامنت شما حذف شود. این اخرین باری است که برایتان توضیح می دهیم برای اینکه زحمت کامنت نویسی شما به هدر نرود با ما همکاری کنید وجدا از کلمات بی محتوایی در سیاست همچون« رذل» استفاده نکنید.

نوشته شده توسط: peerooz

آنها که فرسنگ ها از ما جلوترند تابع شعار KISS بوده اند. ترجمه آن شاید این باشد که " یک پول جگرک سفره قلمکار نمی خواد ". لب مطلب اینست که یا ما به دمکراسی معتقد و مایلیم و با دست و پای بسته, در سنگلاخ بسوی آن میخزیم و یا معتقد و مایل نیستیم مگر آنکه آنرا مجانی تقدیم ما کنند. بقیه عذر و بهانه و خارج از اراده ماست.

نوشته شده توسط: Anonymous

این هم از آن اتهامات بی سر و ته است. ا گر سندی دارید چاپ کنید، اگر مرد حرف خود هستید چرا با اسم خود نمی نویسید؟ دامو چیست؟ اسم تشکیلاتی یا گروهی یا نخود فروشی؟ چیه این دامو؟ شاید منظور صالح باشد که یکی در غیبت صغرا و دیگری در نمایشگاه کتاب ریاض دنبال ترجمه ای از پست مدرنیزم به دوست شیرین خود کافکا نما. ایران گلوبال این نوشته جات وزارت اطلاعات را از کجا پیدا می کنید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

امروز برنامه گوناز را تماشا می کردم از قرار معلوم اواخر ماه میلادی، جواب این اتهامات داده خواهد شد. امیدورام گوناز بزرگواری کند و اعتنایی به این ابلهان نکند اما از طرفی دلم می خواهد جوابشان را بگیرند. متاسفانه سایت ایران گلوبال متوجه نیست که وزارت اطلاعات ایران با زرنگی خاصی از این سایت برای کوبیدن حرکت ملی آذربایجان استفاده میکند. این آقای منصور هم که این روزها گل کرده است و وظیفه خود کرده که دنبال سوژه های مخالف حرکت ملی آذربایجان می گردد. عجب دنیایی شده.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یکی از خواب برمی خیزد و می پرسد :« من-کجا-هستم؟»
- او اینجا دو انتخاب انجام میدهد. 1- «من» خود را « می شناسد» 2- « محیط» خود را « می شناسد» و هر دو را برمیگزیند و میگوید: من در خانه هستم. (انتخاب شناخت و انتخاب من و جهان- 3 انتخاب).

- او گرسنه است دو آشپز غدا آماده کرده اند اولی «غذای بد و دومی غذای بدتر» دارد. بیدار ما هر دو غذا را می بیند و میگوید « اینها مرا مریض میکنند و میکشند. غذای خوب میخواهم- 4 انتخاب. 2 ردی 1 قبولی خوب. 1انتخاب صحت خود ».

جواب میدهند: « متاسفیم.نه آشپزش را داریم و نه وسایل اش را. اگر دوست داری باید خودت تهیه کنی.»
و او به ناچار به دنبال« تدارک» غذای «خوب» میرود. 2 انتخاب. تلاش و خوب.
---
بیدار ما ، 1- با شناخت درست نسبی، 2 -انتخاب مسئولیت پذیری خود، 3 - انتخاب تلاش برای تدارک خوب ، حرکت میکند.

---
انتخاب و تلاش برای خوب ، روشها و تاکتیکهای مختلف و بسیار زیاد دارد. « حرکت برای تدارک و رسیدن به خوب» دنیایی «کار فردی-جمعی» می طلبد. « نشستن درخانه» نیست. در خانه نشستن با تصمیم جمعی و سراسری یک تاکتیک مبارزه است و به هنگام لزوم انجام میگیرد. انتخاب خوب و تلاش برای رسیدن به آن یعنی رد وضع موجود. و تغییر از همین جا شروع میشود.

شخص بطور نسبی "قدرت شناخت و اراده ، کار و سازندگی " دارد. و هیچ وقت در هیج جا « دست بسته ی مطلق» نیست. حتی در زندان کوچک. او نیاز به شناخت و انتخاب و مسئولیت پذیری و تدارک امکانات حرکت فردی-جمعی دارد. و تغییر دادن چنین شروع میشود.
---
چشم بربندی و غذای فاسد میل کنی و فراتر از بن بست بد و بدتر چیزی نبینی و نخواهی ازآن خارج شوی و آنجا مشغول « تناول و رقص و بازی» گردی مطمئناً مرگ تو در هزار و یک گوشه این «بن بست اجتماعی» و سیاسی قطعی ست.
چنین است که جامعه ، نه نیرنگستان و گورستان، را مرگ فرا میگیرد. و 70 در صد مردم هم آنجا با «رقص مرگ، پایکوبی» میکنند.
و مثلا به تمرین دموکراسی آخوندی می پردازند . و « چاره یابی» میکنند. یا دقیقتر « بی چاره یابی» میکنند.
آخوندیسم جز « گور و نیرنگ» چیزی ندارد که بدهد. او در دگانش تنها این دو متاع را میفروشد.
ارزانی خریدارانش باد.

---وضعیت موجود و راهها

چهار راه پیداست: دوام حکومت- حکومت مختلط اصلاح طلبان و غیر اصلاح طلبان- راه انتخابات آزاد و دموکراسی و تغییر نظام- حملات خارجی و جنگ و تلاشی حکومت.( حملات خارجی-داخلی)

انتخاب اصلاح حکومت
1- تشکیل جمهوری اسلامی دوم (اصلاح طلبان و رنگ عوض کردگان)، 2- ایجاد گورستان خاوران قرن 21( قتل عامل دوم-توسط رهنمود ( مستقیم و غیر مستقیم)ارتش سری سرمایه جهانی برای عدم دموکراسی واقعی، با دست اسلامیستهای جهانی).

حکومت و عدم اصلاح
2 - ادامه بازی بین بد و بدتر و استحکام جمهوری اسلامی ، متلاشی تر شدن جامعه.( جنگ داخلی و ایران 7 کشوری)

راه مستقل دموکراسی
3-انتخاب راه سوم ، راه مستقل و مترقی. دموکراسی و انتخابات آزاد، جدا از دو راه بالا. و تلاش فردی-جمعی.

ناتوی عربی
4-حملات ناتوی عربی به کمک مستقیم و غیر مستقیم ناتو ، و جنگ و تلاشی حکومت.( حملات خارجی-داخلی).
ادامه دهندگان این راه( عربستان-آمریکا و دیگران) و مجاهدین و حزب دموکرات کردستان و بخشی از جدایی خواهان .
بقایای نظام سرنگون شده ی قبلی.
- متقابلاً در گیری حکومت-روسیه- اسلامیست های جهانی شیعه.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی من نظر زیر رو در مورد مقاله تراموای همنشین نوشتم ولی ایشون چندین روز و چندین بار متوالی نظر من رو سانسور کرده. من از بابت صحفه نظرها که با زحمت شما راه اندازی شده واقعاً متشکرم ولی کسانی مثل همنشین با سوئاستفاده از حساب کاربری خطوط رجوی رذل رو در ایران گلوبال دارن پیش میبرند!

آقای همنشین دقت بفرمایین که کار اگرچه با سانسور شروع می شه ولی عاقبت به تیر خلاص زدن می کشه چه بدست خود یا بدست غیر!
شق اساسی قضیه تراموا اینه: پنج نفر بی خبر و اسیر و زنجیر به خط قطار، منتظر مرگ محتومند. من/ شما/ رجوی در این شرایط مشخص فقط و فقط میتونیم با استفاده از سوزن ریل، قطار رو بندازیم روی خطی که یه قربانی می گیره یا پاسیو به تماشا وایستیم!

به نظر من جواب این شرایط مشخص اینه که اصل حاکم، کمترین تلفات انسانی/ بیشترین سود انسانی/یشترین سود تکاملی رو دیکته می کنه: پس باید مسیر قطار رو به

به نظر من جواب این شرایط مشخص اینه که اصل حاکم، کمترین تلفات انسانی/ بیشترین سود انسانی/یشترین سود تکاملی رو دیکته می کنه: پس باید مسیر قطار رو به خط کشتار کمتر عوض کرد و با تبعات تصمیم به کشتن دادن یه انسان سوخت وساخت! نکته مهم اینکه در این مورد مسیر حادثه از ناآگاهی-بی اختیاری-مرگ تحمیلی می گذره.

ظاهراً جماعت رجوی ....... مغلطه می کنند و با سواستفاده از مثال بالا می گن، رهبر خاص الخاص برای نجات اون پنج نفر/هشتاد ملیون مردم، اون یه نفر/ افراد سازمانش رو، "کلفت های مریم"/ نوکرهای مسعود رو در اشکال و اماکن و دربارهای مختلف فدا کرده. به عبارت دیگه: هدف وسیله رو توجیه می کنه!

در مسئله قطار فرض مسئله اینه که قربانی ناآگاه (ناآگاه به تمام معنا و ناتوان از کمک بخود)، از مرگ در شرف وقوع بوده، و وقتی یا راهی هم واسه آگاه کردنش وجود نداشته و یه نفر مثل من و شما تصمیم به فدای او گرفته! اما اعضای سازمان در شرایط مشخص خودشون نسبتاً آگاهترین (آگاه و توانا از کمک بخود و خلق)، جانهای شیفته آزادی و برابری سرزمینمون بودن که در نتیجه دوز و کلک، شعبده، تئاتر، فیل هوا کردن انقلاب ایدئولوژیک رجوی رذل ( که ابتدا سانترالیزم دمکراتیک رو اسماً و رسماً تعطیل میکنه، مثل یه فاشیست به ابوذر میگه " فیلسوف ما عملش رو کردیم، برو فلسفه ش رو بنویس! مثل هیتلر شعار "ایران-رجوی" سر میده و بعدش مهمونسرای(؟!) جداشدگان می سازه و همخوابه صدام و نتانیابو و بولتن و مک کین می شه و ...)، فکر کردن و سوال کردن و آگاه شدن و دونستن براشون ممنوع می شه، و علناً انسان آگاه-مختار-مسئول رو به عنصر اجرایی و گوشت بی اختیار دم توپ تبدیل می کنه! و به کشتن میده که ....

در مثال سازمان اما، کاملاً برخلاف مثال قطار مسیر حادثه از آگاهی-اختیار به ضدآگاهی-استبداد-اسارت-اتلاف جان و جنم می گذره. و این بساط هم بخودی خود یکی دیگه از کرامات انقلاب ایدئولوژیک رجوی رذله!

واسه هر یک از ما اگه هدف وسیله رو توجبه می کنه، چرا نامحرمی مردم، جنگ طلبی، تهمت زدن، پاپوش دوختن، جاسوسی، طلاق اجباری، دیکتاتوری، بی حیایی و رذالت، همخوابگی با صدام و نتابابو و ملک کوفت و پرنس سفلیس و ... نباید مورد استفاده قرار بگیرند؟!

در ضمن حد و حدود چه جوری تعیین میشه؟! به نظر من هر کی به محض اینکه "هدف وسیله رو توجیه می کنه" رو پذیرفت، مجبوره زیر علم رجوی .... سینه بزنه! و دارودسته اونو مجاهد بخونه!

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!
نوشته شده توسط: Anonymous

بنده هم جزو تحریمی ها بوده و هستم و قطعا اعتقاد دارم که آرای اعلام شده از سوی رژیم دستکاری شده و جعلی هست.
اما خیلی جالب هست که بعضی از کسانی که تا دیروز دم از تحریم می زدند، امروز دارند با استناد به آمار ارائه شده از سوی رژیم تحلیل می کنند!
آغااااا
اگر تحریمی بودی به این دلیل که در نتیجه ی انتخابات دستکاری می کنند، الان چه معنی داره که داری همون آمار دستکاری شده رو تحلیل می کنی؟!
تکلیف خودتون را لااقل با خودتون مشخص کنید!
اتفاقا، رسانه های رژیم و همکاران خارج نشین اینها دقیقا به دلیل گسترده شدن جنبش تحریم اینجوری به ولوله افتاده اند!
در خارج از ایران بنا به آمار خود رژیم، میزان مشارکت تنها وتنها 7 درصد بوده! یعنی 93 درصد تحریم کرده اند!
اما به عمد دارند این رو مسکوت می گذارند و لاپوشی می کنند. یه عده بی خبر و شاید هم وابسته به رژیم دارند همین کار رو انجام می دهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

دردفاع از صلح و افشای مزدوران نظام جنگ طلب جمهوری اسلامی ایران

هلی آریا چکمه لیسان هلی هلند و هلی پرتغالها . باید گفت ای روحانی دروغگو و شیاد شما امروز مقابل دوربین ها گفتید حکومت نیاز به قرارداد نظامی با امریکا ندارد زیرا ما اسلحه هایمان را خودمان تولید می کنید. اما از سوی دیگر چنین دست و پا بسته به دنبال فن آوری و تسهیلات نظامی در هلند و پرتغال و بلژیک ...میگردید؟
حکومت به دلیل فشارها و تهدیدات و بسته شدن قراردادهای کلان نظامی کشورهای منطقه از جمله عربستان با آمریکا نیاز مبرم به دورزدن تحریم ها دارد و اینجاست که کار ما کنشگران در عرصه پاک سازی مزدوران و نیروهای اطلاعاتی جهت هرچه افشا نمودن فعالیت های آنان مبرم تر و تاثیرگذارتر خواهد بود.
فیسبوک پالایش:
https://www.facebook.com/گروه-ضد-جاسوسی-پالایش-1857745819...

نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه خانم و یا آقای بی نام
جلسات چه محرمانه و سری باشد و چه نباشد، معمولا ضبط می شود. طوری که از نوشته پیداست، عکس را آنها منتشر نکردند بلکه افشا کننده این جلسه منتشر کرده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اروپاییها هم آمدند چند تا پژو مونتاژکردند و روحانی را دوشیدند و رفتند. جواد جون تو هم اگر موقعیت دستت می افتاد بهتر از عربها به ترامپ شیر می دادی

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام خدمت جناب ائلیار و جناب پیروز. من رای ندادم. متاسفانه مردم ایران اکثرا جوگیر هستند و از ترس رئیسی جلاد، رفتند و به روحانی شیاد رای دادند. به نظرم اگر مردم به حقوق خود آگاه شوند، این رژیم خود به خود سقوط میکند. منتها بحث بر سر دین است. دین و مذهب در افکار ایرانیان رخنه کرده است. بیخود نیست که مارکس میگوید : دین افیون توده هاست.

نوشته شده توسط: peerooz

" .... نمیداند که ستمگر را خود برگزیده است. و خواسته « تمرین دموکراسی کند و بجای رییسی روحانی بگذارد » . آن دزد و جلاد شقه اش نکند- همکارش بکند. ".

در انگلیسی اصطلاحی ست به صورت Level playing field که منظور آنست که مثلا در مسابقات ورزشی, قوانینی وجود دارد که طرفین ملزم به اطاعت از آن میباشند. در ایران و بسیاری از نقاط جهان چنین شرایطی و جود ندارد و یکطرف مجبور است که با دست بسته با رقیب مقابله کند. مصداق حال این دست بسته شعر زیبایی ست که " بیچاره نیستم من و در فکر چاره ام - بی چاره آن کسی ست که در فکر چاره نیست". کوشش برای آموختن فنون رای دادن و دست رسی به Level playing field دمکراسی مرحله ای از " در فکر چاره بودن " است و کوشش این دست بسته, مسئول کردار حریف نیست. آلترناتیو آن در خانه نشستن و دست از مسئولیت شستن است. " صالح و طالح متاع خویش نمودند -

تا که قبول افتد و که در نظر آید".

حتی رسیدن به " دمکراسی " پایان راه نیست. به گمانم در تمام دمکراسی های دنیا - بجز سوئیس - دمکراسی غیر مستقیم است و مردم نماینده ای انتخاب میکنند که برای آنها تصمیم بگیرد. و اینکه کی مسئول تصمیم است هنموز محل مناقشه خواهد بود. در دمکراسی بسیار مشکل سوئیس خود مردم مستقیما تصمیم میگیرند و منبع مسئولیت مشخص تر است که ما حدود چنداین سال نوری با آن فاصله داریم و مشکل ما عجالتا این است که رای بدهیم یا ندهیم.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

«در تمام دمکراسی ها, اقلیت قابل توجهی هرگز رای نمیدهند و شب با وجدان راحت به بستر میروند, یعنی عطای دمکراسی را به لقایش میبخشند.»
اینکه در دموکراسی ها افراد «چه میکنند یا نمی کنند»، نمی تواند مسئولیت فرد و جمع را در قبال « حیات و محیط زیست اجتماعی و طبیعی» نفی کند. انسان در هر حالتی مسئول است . و ضروریست به وظیفه خود عمل کند. نکند مقصر است و بهایش را به نحوی می پردازد. اینها از « تقصیر» او نمی کاهند.
آنکه حکومت ستمگر(ناقض حقوق انسان) را « انتخاب کرده و رای میدهد»، وقتی حقوقش را همین حکومت نقض میکند، دیگر نباید ناله کند. از بی حقوقی و عقب ماندگی و نگون بختی. بداند که تقصیر از خود اوست و اوست که این « اجازه» را به ستمگر داده که ستم کند. آنچه بر او میرود از خود اوست. از این روست که گفته اند« ازماست که برماست».

از عوام زیاد انتظاری نیست از خواص انتظار میرود که « مسئولیت پذیر باشند» و عمل کنند و چیزهای درست را به عوام هم نشان دهند.
آدمی که به تماشای اعدام ایستاده فردا ممکن است خود و خویش و بچه اش و یا هموطن اش ، بالای دار رود.. باید مسئولیت عمل خود را بپذیرد. و اگر فردا در میدان اعدام مورد تماشا قرار گرفت و حلقه دار را برگردن دید بداند که « بخشی از تقصیر از آن او و مانندهای اوست».
آنکه در دموکراسی رای نمیدهد فردا از اعمال راستها هم نمی نالد. میداند که تقصیر خودش اش است.
ولی در ایران فرد میگوید« تقصیری ندارد حکومت ظالم است». نمیداند که ستمگر را خود برگزیده است. و خواسته « تمرین دموکراسی کند و بجای رییسی روحانی بگذارد » . آن دزد و جلاد شقه اش نکند- همکارش بکند.
و حالا از شقه شدنش مینالد.واقعاً به چنین آدمی جه باید گفت؟
بعضی ها فحش شان میدهند. بعضی ها میکوشند باز مسئله را توضیح دهند، برخی میگویند بگذار سرشان به سنگ بخورد میفهمند.
اما این شگفت انگیز است که آنان « همه را به این بازیها» ، به این « بی مسئولیتی ها» دعوت میکنند. میکوشند دیگران را نیز با خود همجنس کنند. و مثلا رییسی را با «نفی دو برابر» کنار بزنند. که چی؟ رییسی تدارکاتچی باشد یا روحانی، چه فرقی به حال له شدگان خواهد کرد. اینها از بالا تاپایین شان مانند حکومت شاه و بدتر از آن جنایتکار و دزد و کوبلز اند.

---
اگرستمدیده میخواهد رها شود باید مسئولیت پذیرد و راه و مبارزه ی خود را مستقل ادامه دهد. حتی به نتیجه نرسد و شکست بخورد.

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من این انتخابات هم متاسفانه شکست مخالفین رژیم رو نشون داد. وزن ما طرفداران تحریم انتخابات بر اساس تنها آمار موجود 16 ملیون نفره، که شامل طرفدارای نیم چلبی، رجوی رذل، نیروهای مارکسیست تا دیگر وابستگان به امپریالیزم و دیگر نیروهای مستقل می شه!

یعنی که مجموعه اپوزیسیون دمکرات-مترقی رژیم جنایتکاران حاکم، با احتساب خونواده همه شهدا مترقی و زندانیان سیاسی مترقی حتی به اندازه آرای رئیسی جانی هم رای و صدا در جامعه نداره!

به نظر من بی صدایی اپوزیسیون دمکرات-مترقی به دلیل پراکندگی ماست؛ تنها راه برون رفت هم ائتلاف نیروهای دمکرات-مترقی جامعه ماست.

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!

راستی چرا نظری رو که دو روز پیش و دیروز در مورد مسئله تراموا نوشتم سانسور کردین؟!

نوشته شده توسط: peerooz

سرکار خانم انصاری,
من دسترسی به هیچ آمار موثقی که انگیزه عدم شرکت در انتخابات را نشان دهد ندارم و سپاسگزار خواهم بود اگر شما نتیجه تحقیقات خود در موردانگیزه عدم شرکت 15,190103 میلیون نفرایرانی در انتخابات اخیر را در دسترس همگی قرار دهید.

میزان شرکت مردم امریکا در انتخابات ۴۰ -۳۰ سال اخیر بین ۵۰ تا ۶۰ % و در سوئد با تمام کوشش های انجام شده http://time.com/3558705/boost-voter-turnout-sweden-america/ میزان شرکت در حدود ۸۵ % است و ۱۵ % از واجدین شرایط سوئد به پای صندوق نمیروند حال این بخاطر ذکر فلان آقا و یا فرج فلان خانم و یا درد بیضه چپ بهمان وزیر و یا هر علت دیگری باشد نمیدانم. مطابق گزارش حکومت ایران از حدود ۴۰ میلیون رای ۳ % یعنی حدود یک میلیون و دویست هزار نفر جرات کرده و رای منفی به صندوق انداخته اند.

با این زمینه, از شما انسان مبارز و آگاه که

با تمام سعی و کوشش و توان خود در تحریم جهت سرنگونی این رژیم جنایتکار در ۳۸ سال گذشته بجایی نرسیده اید میپرسم - ببخشید - این همه چریدید دنبه تان کو ؟