رفتن به محتوای اصلی

● جهان

محمدرضا لوایی
تبریز این بار گفتمان جدیدی را در ادبیات سیاسی منطقه تعریف کرد. تبریز با پرچم های آبی به دنیا و حاکمان دینی و دموکرات و ...یادآوری کرد که سمت نگاهشان را گم نکنند...
تبریز هر از گاهی با شیوه و شرایط خویش چرایی سکوتش را به منطقه و جهان نشان می دهد. اینبار سکوت قرمزش را با رنگ و پرچم آبی اویغورها شکست و به نوعی دیالوگ سانسورشده و سرکوب شدۀ سالیان سال را جانی دوباره بخشید.


ارکین هارای
استقلال‌ طلبی، خواسته و تمایل عضوهای یک اتحادیه و یا تلاش آنان برای رسیدن به حاکمیت ملی و سرنوشت خود است. این اتحادیه می تواند در قالب یک خانواده یا محل کار کوچک باشد و یا یک کشور بزرگ.
تجزیه‌طلبی، تلاش افراد غیرعضو و خارج از یک اتحادیه برای ایجاد تفرقه و جدایی انداختن در بین اعضاء آن اتحادیه و ضعیف کردن آرمان‌ها، اهذاف و برنامه‌های آنان می باشد. تجزیه‌طلبی تلاشی است برای جدا کردن عضوهای کارا، مؤثر و مهم یک اتحادیه و الحاق آنان به اتحادیه‌ مورد نظر خود است.
محمدرضا لوایی
جامعۀ آزربایجانی در هیچ برهه ای از تاریخ زن ستیز نبوده است. زن همراه مرد در یک ماراتن برابر مسیر ترقی و رشد را طی کرده است. نیگار خانیم، بورلا خانیم، زینب پاشا، تومروس آنا نمونه های بی بدیل افسانه ای و تاریخی زن آزربایجانی به شمار می روند. جایگاه زن پشت مرد نیست. حتما این مثل بد و بد آموز را به یاد دارید که می گویند همیشه پشت یک مرد موفق یک زن سختکوش ایستاده است. چرا پشت مرد؟ اصلا چه دلیلی دارد که زن پشت مرد پنهان گردد؟ ...
محمدرضا لوایی
در مورد خودم خاصیتم این است که جواب منتقدان خودی را به مردم می سپارم. چون ما درگیر مسائل مهمتری هستیم که استبداد و هجمۀ فرهنگ حاکم یکی از آنهاست. بنابراین راه ما دشوار و طولانی است و اصطکاک از سرعت ما می کاهد. اما جواب منتقدان بیرون از حرکت را رو در رو و پیوسته داده ایم و خواهیم داد. چون بر سرعت حرکت می افزاید.
آذرگون
توجه به همین قانونها میتواند کذب بودن ادعای جناب صالح کامرانی و بقیه دوستان در فدرالیسم بودن قانون انجمنهای ایلاتی و ولایتی را اشکار سازد. تنها خواهش من از خوانندگان توجه به این موضوع است که ببینند مسئله حقوق در اذربایجان تا چه حد برای این افراد کم اهمیت و حتی بی اهمیت است که 30 سال و حتی بیشتر بر روی فدرالیسم بودن قوانین انجمنهای ایلاتی و ولایتی تاکید میکنند اما حتی یکبار هم که شده به خود زحمت داده این قوانین را مطالعه نفرمودند، آینده ما برای اینها کوچکترین اهمیتی نداشته است.
محمدرضا لوایی
حدود تو را دارند می جوند محبوب من. حدود وجودی و حقیقی تو را دارند به محدوده های فکری و وجودی خودشان علاوه می کنند و کرده اند. در این میان مفهوم دوست داشتنی حق و حقوق دیگری از میان می رود. چون دیگر، دیگری وجود ندارد و همه اش خودی و خاله جانباجی است. مرزهای هویتی تو را دارند قتل عام می کنند. زبانت را، فرهنگت را، تاریخت را، جغرافیایت را دارند پاکسازی می کنند. روزگار متن تو را همرنگ روزگار متون خویش می سازند و آن وقت که تو می خواهی مستقل از متن اشغال و سلطه باشی می خواهند که دلایلت را...
سیمین صبری
بعد از پخش برنامه پرگار، ضروری دیدم بعضی از مفاهیم را اندکی توضیح دهم.
اپوزیسون سیاسی جامعه فارس هرگز بدون روبرو شدن با این مساله و راهیافتی برای این مشکل،راه به جایی نخواهد برد. هر گونه تلاش به دور زدن و یا به مسکوت گذاشتن این مساله امکان گشایش آن را مشکلتر خواهد کرد. چون نمی‌توان هم طرفدار عدالت بود هم چشم بر بی‌عدالتی‌ بست !شایان ذکر استکه دیدن جوانه هایی‌ هر چند اندک از روشنفکران فارس که در راستای‌ این مسله مهم موضع عقلانی و درست گرفته‌اند امید بخش است !
محمدرضا لوایی
سکوت پان پارسیسم و فاشیست ها و راسیست های ایرانی همچنان ادامه دارد. در چین اویغورهای مسلمان و ترک را بر سر هویت و عقیده شان قتل عام می کنند اما رسانه های فارسی و رهبران هر دو عالم مسلمین نقطۀ توجه شان فقط به سمت سوریه و فلسطین غش می رود. کشتار و قتل عام اویغورها توسط چینی ها سالهاست که ادامه دارد و این وسط بعضی از مانقوردهای بی در و پیکر نیز همصدا با منبری های ایرانی سعی دارند تا چهره ای سیاه از زنان و کودکان مظلوم اویغوری نشان بدهند. کثیف ترین کار ممکن...
یونس شاملی
رشد جنبش هویت طلب در آذربایجان چه تاثیری بر چشم انداز سیاسی ایران دارد؟ دلایل رشد هویت طلبی در مناطق ملی غیرفارس در ایران چیست؟ ایران بعد از جمهوری اسلامی میتواند با یک دولت مرکزگرای و تمامیت خواه به حیات خود ادامه دهد؟ پرسشهایی از این نوع در برنامه پرگار دیروز مورد بررسی قرار گرفت. در این نوشته من نگاه کوتاهی به این برنامه دارم.
آ. ائلیار
نیروهایی که باید برنامه ی «کنترول انقلاب آینده و کسب قدرت» را در روی میز خود داشته باشند:
«چپ+دموکراتها+نیروهای ضد تبعیض اتنیکی». این ائتلاف ضرورت گذر از حکومت ارتجاعی حاکم است. بر محور خواسته های استقرار «دموکراسی-رفع تبعیص-عدالت اجتماعی-فدرالیسم» .
گلمراد مرادی
اخیرا مطلبی، زیر عنوان "هویت خواهی یا هویت زدایی؟ پاسخی دیگر به تفرقه افکنان" از شاعر هم میهن آقای محمد جلالی چیمه (م.سحر) خواندم. برای من تعجب آورنیست که ایشان کاسه از آش داغتر شده اند. ما کردها یک مثال تلخ داریم که گوید: "من از فارس و عرب و ترک ناسیونالیست دلخورنیستم، بلکه من ازکرد به فارس شده و عرب شده و ترک شده بسیار دل خورم". یعنی من ازقانعی فردها بیزار نیستم ازافکار جاه طلبانه آنها بیزارم.
محمد احمدی زاده
این آهنگ های طولانی و بدون ریتم موغام در اوایل امر توسط گروه های اتنیکی شیعه که در آذربایجان می زیسته اند برای شهدای کربلا سروده شده بوده اند.
موغامین اوزون و ریتیمسیز بسته لری ایلک باشدا آذربایجان بؤلگه سینده یاشایان شیعه لرین طرفیندن، کربلا مئیدانینین شهیدلرینه نوحه اوخوماق آماجی ایله یارادیلمیشلار.
حسن جداری
تردیدی نمی توان داشت که در سالهای طوفانی پس از برافتادن سلطه مرگبار رضا شاه، جنبش دموکراتیک خلق آذربایجان و مبارزات قهر آمیز توده های دهقانی در آن سرزمین پیکار و مبارزه، امری ضد ارتجاعی و ترقی خواهانه بود. نقش پیشه وری در تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان،رهبری جنبش مسلحانه دهقانان از جانب این فرقه و این واقعیت که مبارزه مسلحانه توده های دهقانی قادرشد لرزه بر ارکان ارتجاع هارحاکم در ایران و اربابان امپریالیستش انداخته و آذربایجان را برای مدتی هرچند کوتاه از چنگ دولت خود کامه مرکزی رها سازد
شاهد علوی
در بیانیه‌های انتخاباتی آقایان موسوی و مشخصا آقای کروبی، مساله حقوق اقوام غیر فارس زبان مورد توجه قرار گرفته بود، اما بعدا در جنبش سبز و در بیانیه‌های موسوی و کروبی این مساله کمرنگ شد. شاید سبب اصلی آن هم فضای سرکوب و فرصت بسیار کم بود و اینکه این امکان فراهم نبود از مهندس موسوی و آقای کروبی جزییات نظرات‌شان در این زمینه‌ها بازخواست شود. بعد هم که مساله حصر ظالمانه پیش آمد. البته چنان‌که اشاره کردم زمینه پرداختن به این موضوع به قدر کافی از سوی کنش‌گران و روشنفکران جنبش سبز طرح نشده بود...
محمد جلالی چیمه (م. سحر)
شما با ویران کردن ایران به دنبال سعادت و شکوه و جلال برای کدام دیارید؟ شما که به مام میهن خودتان دهن کجی می‌کنید و برای بردن سهم شیرِ خود با کارد به بریدن پستان گاو مشغولید، در این روزگاران آشفته و سیاه که ملت ما (همه اقوام) در اسارت استبداد دینی به سر می‌برد و با هزار و یک بدبختی ناشی از حکومت بیدادگر ملایان دست به گریبان است ، آیا هرگز به خود گفته‌اید که روش شما نه انسانی ست و نه قوم خواهانه و نه ایراندوستانه؟
حسن راشدی
اگر زبان پهلوي, مادر زبان فارسي دري به حساب مي­آمد ديگر نيازي نبود از زبان پهلوي, همطراز و برابر با زبان فارسي و موازي با آن نامي برده شود و نام اين دو زبان در کنار هم بيايد!
اگر زبان دري ادامة زبان پهلوي يا فهلوي مردم شيراز و ديگر شهرهاي استان فارس بوده, چرا سعدي شيرازي در قرن هفتم هجري همزمان با زبان دري, به فهلوي يا پهلوي که صدها سال هم تحت تأثير زبان دري بوده شعر سروده است؟
طاهر شیرمحمدی
انتظار مردم آذربایجان تاسیس فرهنگستان زبان و ادب ترکی بود. حال تغییر این وعده نشان می​دهد که دولت در عملی کردن قول​هایی که به ملیت​ها داده جدی نیست و ادامه این وضعیت مردم را بیشتر به سوی ناامیدی و نارضایتی سوق خواهد داد.
حسن جداری
راستی این همه کوشش در جهت از قبر در آوردن نعش پوسیده "زبان آذری" به چه سیاست هائی جز تداوم ستم ملی کمک میکند؟ اگر هم روزی، روزگاری، اهالی آذربایجان به زبان "آذری" کسرویها و احسان یار شاطرها محاوره میکردند، اکنون دیگر از آن دوران که از خاطره ها فراوش شده، خبری نیست. اهالی آذربایجان صد ها سال است به زبان ترکی حرف میزنند. در این زبان نغمه سرائی میکنند ، شعر میسرایند، داستان می نویسند، افکار خود را در این زبان بیان میدارند، مادران در این زبان در گاهواره به اطفال خردسال خود لالائی میگویند .
فواد محمدی
تاریخ 130 سال اخیر خاورمیانه واقعیتی را بر ما آشکار مینماید و آن نیز دیالکتیک خشونت حکومتهای حاکم و مقاومت ملت کرد در برابر سرکوب و خشونت حاکم بوده. این روند نیز تا زمانیکه حکومتهای دمکراتیکی که به حقوق کردها اذعان نمایند بر سر کار نیایند ادامه خواهد یافت. برای اثبات این مسئله نیز نگاهی میافکنیم به سی و شش سال ترور و اعدام و تیرباران مبارزان کرد از سوی حاکمیت توتالیتر جمهوری اسلامی که به درازای حیات خود از شیوه ترور و اعدام به مثابه سیاست دولتی ایجاد رعب و وحشت استفاده نموده.
هایده ترابی
داریوش آشوری از حواریون قسم خوردۀ نیچه است. او آب پاکی را روی دست ما ریخته و امروز با “اساتیدی” همراه است که تا مرز نشان دادن چنگ و دندان به “فرودستان” هم پیش رفته‌‌اند.(1) یاخته‌های اندامهای “مدرنیته” و “روشنفکری” او مردانه، منظم، “تکنولوژیک” و هماهنگ است و تنها یک مارش نظامی کم دارد. از میان همۀ اندیشمندان و فیلسوفان جهان، بی هیچ نقد جدّی، به همان نیچه و هایدگر دلبسته است که کلی مناقشه پیرامون راسیست بودن و فاشیست بودنشان جریان دارد.
بهنام چنگائی
چقدر برای امام جمعه خرم آباد، نماینده ی شهر و رهبرشان* حقارت برانگیز و برای مردم این شهر و سازمانگران آن رقص ها مسرت بخش است که یک جشن ساده، توام با پایکوبی و شادمانی سنتی به یکباره توانسته است پایه های فرهنگ شیون و زاری بنیادگرایان را در هم ریخته و رژیم ماتم را به لرز مرگ بیندازد.
حسن راشدی
اسناد بسیاری که نشان میدهد از زمانهای بسیار دیرین تا سال ۱۹۱۸ میلادی که اراضی شمالی رود ارس به صورت کشور مستقل با نام «جمهوری آذربایجان» درآمد, نام آذربایجان همواره دو بخش شمالی و جنوبی رود ارس از دربند (دمیر قاپو) در داغستان قفقاز در شمال, تا زنجان و همدان و اراک در جنوب را شامل می­شده است و این نام تاریخی را نمی­توان از روی قسمت شمالی آذربایجان که در سال ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ میلادی از قسمت جنوبی آن جدا گردیده ضمیمه خاک روسیه شد, برداشت.
امید طاهری
در ایران، اکنون نرخ جان و نان یکی است. انسان را می‌خرند و انسانیت را با زَر و زور می‌سنجند. زنان بردگانی جنسی و یا کالایی برای مردانند، دختران تن به حراج می‌گذارند، والدین فرزند می‌فروشند و دست‌فروشان خودسوزی می‌کنند. خرافات رواج پیداکرده و مردم برای دیدن اعدام در استادیوم‌ها صف می‌کشند، بر روی آثار باستانی یادگاری می‌نویسند، سگ را به ماشین بسته، روی آسفالت می‌کشند و داور فوتبال را در آن‌سوی دنیا به فحش می‌بندند.
آ. ائلیار
نکته مهمی که این زبان مخفی دارد آن است که جملات و عبارات نظم اند و یا نظم گونه . درحقیقت زبانی ست که طرفین با شعر گفت و گو میکنند. اختناق محیط از راه« زبان جدید و هنرنظم و شعر» توسط دختران درهم می شکند. براستی خلاقیت و هنر در این پدیده شگفت انگیز است. و این همه متعلق به هنر دخترانی ست که در یک محیط بسته خواهان آزادی بودند. جا دارد که این فنومن بیشتر کندکاو شود.
هادی صوفی زاده
تبریز یادآور رهبران انقلاب مشروطە ستارخان و باقر خان ، نهضت سوسیالیستی سید محمد خیابانی و سید جعفر پیشەوری از رهبران ملی خلق آذربایجان و شهر آزادیخواهی در ایران است. رهبرانی کە همگی بشیوەهای متفاوت بقتل رسیدند.
ضیاء صدرالاشرافی
مسابقۀ فوتبال اخیرتراکتورسازی تبریز، با باشگاه نفت تهران، یکی ازآشکارترین ورسواترین مظاهراین خود مرکزبینی بی پایه و بیمارونژادپرستی رسوابود، که همانندِقطعِ سرِکبوترصلح آذربایجان، دراستادیوم کرمان، وشعارِشرم آور نژادپرستانۀ ضدترک درمیدان ورزش اصفهان، درمدت زمانی نه چندان دور، ازطرف ملیت های محکوم، ازجمله ملیت ترک آذربایجان ایران، بنا به قانون عمل وعکس العمل درطولانی مدت، پاسخ خود را دریافت کرده وخواهد کرد.
آ. ائلیار
نمیخواهم دیگران با من هم عقیده شوند، بل دوست دارم مشترکاً راهی برای همزیستی بیابیم. چه با حکومت ایران و چه با سلطنت طلبان و چه با مجاهدین و کمونیست ها و چه ناسیونالیستها و جدایی خواهان و دموکراتها و دیگران . برایم تحمل یگدیگر و همزیستی و توافقات قانونی برای آزادی و برابری تعیین کننده است. در عین حال که هرکس می تواند با ایده های خود آزاد باشد.
محمدرضا لوایی
افشای خودجوش از درون فرهنگ کثیفی که رفته رفته به فضیلت تبدیلش می کنند.
محمد بابايي
زبان اقوام صحرانشین گرچه فاقد هر گونه مفاهیم شهری بود، اما این اقوام بسیار حساب شده عمل کردند. گرچه از شرق به غرب آمدند، ولی تعمداً از روی نیشابور و سمنان و شهرهای شرقی ایران پریدند و آنها را تُرک‌زبان نکردند، تا امروز جریان‌های اصیل مثل پان‌آذری را با تناقض مواجه کنند. کلاً این اقوام از هما اول پان‌تُرک بودند و سیاست‌های چندلایه و پیچیده آنها را قرنها بعد اینتلجنت سرویس به کار بست تا زبان فرانسه را به حاشیه ببرد و انگلیسی زبان اول ارتباطی جهانیان بشود. کنگره بیست و یکم در بند بیست و یک ...
ایرانیان؛ نژادپرست، ناسیونالیست، بیگانه‌‌ستیز یا هیچ‌کدام؟

رفتار برخی از ایرانیان با مهاجران افغان و یا سر دادن شعارهای ضد عرب که پس از حادثه‌ فرودگاه جده و یا پس از مسابقات ورزشی در فضای حقیقی و مجازی دست به دست می‌شوند، آیا بر نژادپرست بودن ایرانیان دلالت دارند؟
هایده ترابی
یک بار دیگر متنی حاشیه آفرید و حاشیه‌ای به متن آمد.
زبان طنز آمیز و نقد برُندۀ سعید یوسف بر ناسیونالیسم ایرانی و دفاعش از حقوق ملیتهای زیر ستم در ایران، امر پوشیده‌ای نیست. آنانی که دیسکورس مسئلۀ ملی را در ایران گلوبال دنبال می‌کنند، باید با شعرهای "پارسی‌گوی دگر‌خو" (در دفاع از حق تحصیل به زبان مادری) و "با چنین اساتید" (در نقد بیانیۀ 21 تن استاد در اعتراض به "قلع" تندیس فردوسی در سلماس) خوب آشنا باشند. شعر "ایران! ایران!" هم در همین راستاست.

ژاله تبریزی
بیشتر احزاب و سازمانهای سیاسی امروز، حقوق بشر و کنوانسونهای سازمان ملل را سر لوحه برنامه های خود قرار میدهند ولی وقتی قعطنامه هائی برای دفاع ازحقوق بشر در ایران صادرمی کنند، از ابتدائی ترین خواسته ملل غیرفارس در ایران که تحصیل به زبان مادری است نه تنها دفاع نمی کنند بلکه اشاره به این مساله مهم را تجزیه ایران تلقی میکنند.



بایرام توفارگانلی
مردم ما قرنهاست که با شاهنامه ارتباط معنوی برقرار کرده اند اما دستاورد کسانی که آقای شاملی و امثال ایشان از آنها دفاع می کنند و سنگ آنها را به سینه می زنند چیزی نبوده است جز ویرانی و کشت و کشتار و ... دستاورد مغولان و آتیلاها و امثالهم در تاریخ مردم ما در چهار کلمه از زبان بیهقی در تاریخ بیهقی به صراحت بیان شده است: آمدند و سوختند و کشتند و بردند.
سعید یوسف
ایران! ایران!

بی پرده‌اش خوش است و پسِ پرده‌اش خوش است
هرگونه‌ای که هست فرآورده‌اش خوش است
ایرانی ار که باشد و از تخمِ آریا
تخمِ دوزرده‌اش خوش و یک زرده‌اش خوش است
آ. ائلیار
در ادبیات هیچ چیز پایان نیافته است. ادبیات بازتاب هنری انسان و زندگی و محیط او ست. هرچیز که در انسان و زندگی هست در ادبیات پایان نیافته است. و می تواند به صورت هنری منعکس شود. چگونگی بدی و خوبی اثر بستگی به «اندیشه و هنر» آن دارد. که با معیارهای نقد سنجیده میشود. در اثر ادبی-هنری «جهان و انسان» ؛ خاص و عام؛ بازتاب می یابد.
نویسنده جهانی می اندیشد و درمحیط خود عمل میکند. یا محیط خود را جهانی منعکس میکند. از جزء به کل یا از کل به جزء حرکت میکند.از هویت شناسی گریزی نیست.