برای بازی در این فیلمها تا به حال چندین جوایز در ایران و فستیوالهای جهانی دریافت داشته است.برای این هنرمند چه چیزی می توان جز موفقیت آرزو داشت.
*******
زندگی گلشیفته در سال 2008 با بازی در فیلم "مردی که هیچگاه نزیسته بود" که در ایران با نام "یک مشت دروغ" مشهور است، در کنار لئوناردو دکاپریو، روندی دیگر به خود گرفت.
شهرزادنیوز:هیچ زن بازیگر ایرانی در سینمای جهان همچون گلشیفته فراهانی حضور نداشته و ندرخشیده است. این امر موضوع گزارش چندین کانال تلویزیونی آلمان و فرانسه در چند هفته اخیر بوده است. گلشیفته به خاطر بازی در یک فیلم از سینمای هالیوود، مورد خشم ملایان قرار گرفت و همین باعث دگرگون شدن زندگی هنریاش شد. او هماکنون ساکن پاریس است و در زندگی کوتاه تبعید خویش نقشهای بسیاری را در فیلمهای غربی بر عهده گرفته است. این نقشها به شکلی با زندگی او به عنوان زنی شرقی نیز در رابطه هستند. خود در این باره می گوید: "گاه می اندیشم که آیا سینما در زندگی من تأثیر گذاشته و یا اینکه سرگذشت من در این فیلمها بازی می شوند".
گلشیفته در خانوادهای هنرمند متولد شد. پدرش، بهزاد فراهانی، از نمایشنامهنویسان و کارگردانان مشهور ایران است. از پنج سالگی آموزش پیانو را آغاز کرد و بعدها در دانشگاه در رشته موسیقی تحصیل کرد، چندین نمایشنامه بازی کرد. می گوید: "من در زمان جنگ ایران و عراق متولد شدم. خاطرات دوران کودکیام با وحشت جنگ درهم آمیخته. یک کودک نمی داند که مرگ چیست ولی در شرایط جنگی یاد می گیرد که ممکن است پدر و مادرش یکدفعه بمیرند". نام واقعی او رهاورد است، چون به خانواده اجازه داده نشد بر فرزند خویش نام گلشیفته بگذارند، در شناسنامه آن را انتخاب کردند، ولی برای خانواده و جامعه هنری همان گلشیفته است.
او علیه "سرنوشت" شورید، آینده زندگی خویش را آگاهانه خود در دست گرفت. ایران را با غمی جانکاه ترک گفت. در خروج از ایران زمانی کوتاه به خوانندگی نیز روی آورد و چند ترانه نیز خواند. برای چندین ترانهی محسن نامجو نیز آهنگ ساخت و پیانو نواخت.
جنجال بر سر عکسی نیمه برهنه از او در خارج از کشور، هرچه بود، این حُسن را داشت که بحثی را در مفهوم "آزادی تن" و "تن من به من تعلق دارد" در میان ایرانیان دامن بزند. و اینکه؛ سرانجام باید پذیرفت که هر کس به عنوان یک انسان، خود صاحب تن خویش است و می تواند در باره آن تصمیم بگیرد. تن او نیر در همین رابطه هیچ ربطی به رژیم جمهوری اسلامی و یا دیگر کسانی که در این راه آگاهانه و ناآگاهانه همچون قشریون سنتی حاکم بر ایران می اندیشند، ندارد.
گلشیفته در آخرین کار سینمایی خویش، در فیلم "سنگ صبور" که بر اساس رمانی به همین نام از نویسنده افغانی ساکن پاریس، عتیق رحیمی، تهیه شده، نقش زنی را برعهده دارد که همسرش به رغم زخمی و زمینگیر بودنِ حاصل از جنگ، سلطه خویش را بر او اعمال می کند و زندگیاش را در چنگ خویش دارد. او در این فیلم غمخوار شوهری زمینگیر است، قطره در چشمانش می چکاند و به تیمار او مشغول است. زن در جامعه مردسالار افغانستان وظیفهای جز این نمی تواند داشته باشد. زن بدون مرد هیچ است و بدون ارزش. این زن اما تصمیم می گیرد حرف دل خویش را از این استثمار برای شوهری که حال مردهای بیش به نظر نمی آید، بر زبان راند.
برای این هنرمند چه چیزی می توان جز موفقیت آرزو داشت.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید