سالام
گون آیدین ،سحروزخیر
هرچه میخواهم چیزی برای این لیلای دشت کربلاننویسم ،مجبورم میکند
درروح وروان این زن فکرکنم تفکرتروریستی ،چه بابمب وچه باحرف لانه کرده ونمی تواند،بیماری هیستریک
خود
نسبت به تورکهارانشان ندهد.
میدانم که بیماربایددرمان شود،هربیماری بایدطول درمان داشته باشد.
ولی افرادی طول درمانش درحالت عادی لاممکن است.این لیلا دررابطه باتورک ها وبه کلمه تورک همین
حالت رادارد.
این تورک که ایشان به نام آن حساسیت دارد،فرقی برایش نمیکند،تورک عراق باشد،یاتورک سوریه
تورک آنادولی باشد،یاتورک آزربایجان.
برای درمان امثال این گونه افراد سرزمین ساکت کانادا ویاسرزمین گل هلندهم درمان نمی کند.
اعتمادی هم به بهبودی ایشان درهیچ جایی نیست ،مثل بیماری است که غافل شویی دست به خطایی میزند.
مسئولان سایت وزین بایدبه این امرمهم پی برده باشند.
تایک هفته پیش پیله کرده بودکه تورکان درآزربایجان ومنطقه بیش از600 سال سابقه حضوروآنهم بشکل تهاجم ندارند،
حال که ده هاسندهای مختلف ارائه میشود،دوست دارد،بی ادبی وبی فرهنگی وموذی گری خودرا
نه بمن ویابه کسی دیگر،بلکه به کل تورکان باتوهین های نامحسوس حواله میکند.
چی براین بیماررفته من نمی دانم.
انشالله که خدا شفایش بدهد،اگرشفانیافت ازمحافظین اوجالان ویاازهمیاران دیگرسران تروریست گردد،
شایدکه به آرامش برسد.
سالام اليكيم
استاد عزيز در كنگره تصويب شده است قبل از انقلاب ١٩١٧ ولى بعد از پيروزى انقلاب و استقرار حكومت شوراها حكومت و پارلمان دموكراتيك آزربايجان شمالى به رياست جمهورى زنده ياد
ممد امين رسول زاده به استقلال از شوروى راى داد ولى در عمل لنين (با هويت تورك ولى ذوب شده در اوروسيت) كمونيست با شائوميان ((با هويت (هاى) مشهور به ارمنى )) و داشناك يعنى فاشيست و نژاد پرست هم پيمان شده و به به ظاهر با نام سر كوب بورژووازى ٢٥٠ هزار انسان بيگناه مسلمان تورك آزربايجانى را قتل عام كرده و حق تعيين سرنوشت و جدائى روى كاغد ماند
قاسم شعله سعدی ، این هفته، مهمان نشست عمومی مهستان بود. لینک فوق در تلویزیون میهن، این مصاحبه و سخنرانی را نشان میدهد. گرگهای استپ های مغولستان
هم بشگل گروهی وارد فضای اپوزیسیون ایران شده و زوزههای توهین و تنفر و دروغ و تهمت و راسیسم ضد بشری را از طریق این سایت بلند کرده اند تا موضوعات ایران و ایرانی را چون بازار مسکران مزاحم شوند و ناشنوا سازند.
اما کاروان در حرکت است، و گرگها زوزه کشان همدیگر را گاز میگیرند.
امید است به زودی شیرهای ایرانی در درون ایران، این گرگ و کفتارهای عهد توحش و جهالت را ، لت و پار کنند تا فرهنگ بشریت بیش از این طعمه شونیسم ترک آذری و آخوندهای شیعه صفوی درون ایران نگردد ، تا برای درمان کرونا از نیش زنبور روی باسن ، و روغن شقایق برای نشیمنگاه ، در بالای منبرهای آخوندی سخنسرایی کنند.
توجه! در جمله آخر کامنتی که یک ساعت پیش ارسال داشتم ، کلمه ای جا افتاده. بهمین جهت نیز، اصل جمله را اینجا تکرار می کنم. حق تعیین سرنوشت که در کنکره دوم حزب سوسیال دموکرات روس
در سال 1903 تصویب شده ، به مفهوم حق جدا شدن و تشکیل دولت جداگانه می باشد.
من که به شما پانترکهای آسیب دیده جامعه تبعض زده ایران اصل موضوع را گوشزد کردم و توضیح دادم که
که چرا اینچنین است که شما بدون دلیل چرا ستیزه جو و تهاجمی هستید و به همه اقشار جامعه و ملیتهای ایرانی حمله ور میشوید و توهین میکنید چرا با زبان منطقی و آرام نمیتوانید با دیگران صحبت کنید و بی دلیل فوش و ناسزا میگوئید چرا این مشکل را در خودتان نمی بینید ؟ ولی دیگران این را می بینند و من گفتم شاید بشود به شما حق داد و شما را درک کرد چون شما تورکان آذربایجان از طرف سیستم صد ساله اقتدار گرای پان ایرانیسم به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و تاریخی مورد تبعیض شدید و انکار قرار گرفته اید و خشم تان را اینگونه با عصبانیت و توهین به دیگران بروز میدهید و آشکار میکنید و اگر دقت کرده باشید همیشه میخواهید یک جوری خودتان را ثابت کنید و دست به اغراق شدید میزنید و از تمام حربه هایی ممکن استفاده میکنید که بگویید ما چنین و چنان هستیم ووو و در آخر نتیجه گیری تان پس ما خوب هستم و بد نیستیم و این نشانه خوبی در شماها نمیباشد و گفتم که چون همیشه قربانی و آسیب دیده فرهنگی در ایران بوده اید در بزرگسالی علائم روحی و روانی خود را اینگونه بروز میدهد ولی ملت کورد برعکس شما بوده اند طی این صد سال کمتر از شماها مورد تبعض فرهنگی قرار گرفته اند ولی در عوض مورد ظلم مضاعف سیاسی و اقتصادی قرار گرفته اند که پیامد های دیگری برای مردم کورد در ایران داشته است .
در پاسخ به کامنت های لیلا و دیگر دوستان عزیز در رابطه با مساله ملی و ستم ملی در ایران، دربین نیرو ها و عناصری که خود را چپ و سوسیالیست و کمونیست میدانند، به طور کلی،
دو نظر مشخص وجود دارد . برخی از چپ ها که از دید من، چپ و کمونیست تنها در حرف هستند، از موضع تمامیت ارضی ایران حرکت کرده و وجود آشکار ستم ملی در ایران را به نحوی از انحا، انکار میکنند. طرفداران این چنین نظریه ای ، به بهانه اینکه ، هر گونه بحث و گفتگو در باره مساله ملی ، مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی را تحت الشعاع قرار میدهد ، نه تنها در نشریات خود اشاره ای به وجود ستم دیرینه ملی در ایران نمی کنند ،بلکه تا آنجا که در توان دارند در محافل سیاسی ، جلو هر بحثی در باره مساله ملی را موذیانه می گیرند و آنهائی زا که به درستی روی ستم ملی در ایران انگشت میگذارند، به مثابه ناسیونالیست این یا آن ملت تحت ستم ، آماج تیر ملامت و سرزنش، قرار میدهند. متاسفانه در بین چپ های ایران ،شمار این قبیل افراد شوونیست مدافع برتری ملت غالب، کم نیست. نمونه این چنین عناصر چپ اپورتونیست را در بین کامنت نویسان سایت " ایران گلوبال" ، یه روشنی میتوان مشاهده کرد. یک انسان انقلابی و مدافع رهائی کارگران و زحمتکشان وظیفه دارد علیه همه ستم هائی که در ایران چند ملیتی تحت سلطه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی، وجود دارد پیگیرانه مبارزه کند. در ایران کنونی انواع ستمدیدگی ها و تعدیات، وجود دارد . ستم بر طبقه کارگر و استثمار بیرحمانه کارگران و توده های زحمتکش، ستم بر زنان که تحت رژیم قزون وسظائی حاکم ، در معرض بدترین اجحافات و تبعیضات قرار دارند، ستم بر مذاهب غیر مذهب رسمی شیعه دوارده امامی. از جمله ستم های بیشمار در جامعه کنونی ایران،یکی از بارزترین این ستم ها، همانا ستم ملی بر بیش از نصف اهالی کشور می باشد. چگونه یک فرد معتقد به سوسیالیسم و عدالت اجتماعی می تواند ستم ملی بر ملتهای غیرفارس ایران را فراموش کند؟ اینکه برخی از مدعیان چپ و سوسیالیسم در ایران ، این ستم آشکار را نمی بینند، مغهومی جز این ندارد که این قبیل اشخاص و نهادهای سیاسی که برای فریب توده ها در لباس چپ ظاهز میشوند، بهیچ وجه چپ و کمونیست نبوده و به مثابه شوونیست های کارکشته از امتیازات ملت غالب ، دفاع میکنند. کمونیست واقعی کسی است که علیه همه ستم هائی که در جامعه وجود دارد ، بدون قید و شرط و با تمام نیرو ، مبارزه می کند. حدود یک قرن است رژیم های ارتجاعی حاکم در ایران، ملت های غیر فارس را در معرض بیرحمانه ترین ستم ها قرار داده و زبان و فرهنگ آن ها به رنجیر کشیده اند . یک قرن تمام است ارتجاع حاکم با توسل به زور و قلدری، ملت های غیر فارس ایران را از دخالت در امور داخلی خود مانع شده است . در حالی که کارگران و توده های زحمتکش همه ملت های ساکن ایران از ستمدیدگی و استثمار و بی خانمانی رنج می برند، کارگران و زحمتکشان ملت های غیر فارس در معرض ستم دولایه قرار دارند . واقعیت ها نشان میدهد که ستم ملی بر ستم طبقاتی تاثیرگذاشته و این ستم را تحمل ناپذیر تر میسازد. ان کسی که خود را چپ و کمونیست فلمداد می کند و علیه ستم ملی در ایران مبارزه نمی کند، صرفا چپی است که فریب کارانه عنوان کمونیسم و سوسیالیسم را یدک میکشد. در مقابل چپ های اپورتونیست مدافع امتیازات ملت غالب ، چپ ها و کمونیست های وافعی و راستین قرار دارند که قاطعانه علیه تمام ستمدیدگی ها در ایران کنونی می جنگند و از حقوق پایمال شده همه انسا نهای مظلوم و ستمدیده ، دفاع میکنند. هدف اصلی یک فرد کمونیست، طبیعته مبارزه در راه رهائی کارگران و زحمتکشان و سرنگون ساختن سلطه سرمایه داری است . اما برای نیل به این هدف والا و رسیدن به سوسیالیسم و غدالت اجتماعی ، یک کمونیست علیه تمام ستم های موجوددر جامعه بحران زده کنونی و رژیم اعمال کننده این ستم ها مبارزه میکند . لازم به تذکر است که در رابطه با مساله ملی ،یک انسان چپ عدالت خواه ،قاطعانه و بدون هیچ قید و شرطی ار حق نعیین سرنوشت ملل در ایران چند ملیتی دفاع میکند. حق تعیین سرنوشت ملل که سازمان بین المللی کارگران در کنکره حود در لندن در سال 1896 آن را تایید کرده ایست،به ملت های ساکن یک کشور چند ملیتی این حق را میدهد که سرنوشت خود را به دست خود، تعیین کنند و این حق تعیین سزنوشت که در کنکره دوم حزب سوسیال دموکرات روس در سال 1903 تصویب شده، به مفهوم جدا شدن و تشکیل دولت جداگانه می باشد.
من 2 یا 3 روزە بە این سایت سر نزدم ولی جدآ خودتان هستید اگر فکر میکنید ما نمیدانیم
Kürtlar ، علی ، یاشار . مهران ع.ب.تورک اوغلی ،
öyrenci ، حقگو. یکنفرند این بازیهای چند اسمی فقط بە درد خودتان
انگار لیلا خانیم و جمال به روان پریشی مبتلایند که شب و روز هر چه دل تنگشان می خواهد نثار دیگران می کنند و به طبع کولی ها سخن طرف مقابلشون را بر نمی تابند.
در تورکی به کسی که گوشش بزرگ اما دانش
کم و ناچیز باشد اوزون گولاخ می گویند.
کاش تیم فحاشی جمال لیلایی به جای هدف قرار دادن ملت تورک کمی در فکر اصلاح خود می بودند.
تازگی ها کار به جای رسیده که از دست انکار ملت تورک که بر نم دارند بقیه را هم وسوسه می کنند در قالب نصیحت،هههههه
اگر فحاشی تو و سوفیست زاده و جمال و اخیرا مارگیر جهادیست نبود، هیچ فردی از ما تورکان شما را عددی به حساب نمی آوردیم. اول از خودت بپرس که شب و روز پلاست را در ایران گلوبال پهن کردی و با انواع شگردهای
زنانه به مردان آذربایجان توهین می کنی.
تو هم به گمانم در آذربایجان جنوبی احتمالا دلت سوخته که الکی با ما سرستیز داری و شب و روز دیوانه ی جنگ با تورکان هستی.
اول خودت رو اصلاح کن بعد بیا اینجا بقیه رو نصیحت کن خانیم قزل گویل...گل سرخ
یاکشاملر لیلا خانیم
در مجموع فارس ها از هر طیف حتی چب فارس به یک جمبندی رسیده اند که ای کاش شاه می ماند .
الان همه فارس ها راضی به باز گشت به ان زمان شده اند فقط عده ای از انها بازگشت را غیر مکن میدانند و بحای شاه فقط
فقط رئیس جمهور می خواهند اما زیر بنا همان مال ۵۰ سال پیش.
الان خیلی سخت است پان ایرانیست.یا همان جبهه ملی فارس ها. ملی مذهبی فارس ها. جمهوری خواه فارس. چب فارس.راست فارس. سلطتنت طلب فارس را از هم تشخیص داد.
فارس ها در هر طیف به یک اتحاد در برابر سایر ملل در ایران رسیده اند.
فارس ها در خارج متوجه شدند اگر اموزش به زبان مادری ازاد باشد زبان فارسی انها بعنوان قدرت محو خواهد شد
اگر فرهنگ ازاد باشد شجریان و سایر خواننده گان فارس در مقابل خوانندگان تورک محو خواهند شد.
اگر دمکراسی در ایران باشد فارس ها مثل برف زیر افتاب ذوب خواهند شد. وووو
و فارس ها راضی حتی به یکی از اینها نیستند.
در نتیجه همین رژیم اسلامی اگر کمی با مخالفان فارس خودش کنار بیاید انها راضی هستند.
پس تورک ها نباید به امید فارس باشند تورک ها نباید به امید امریکا یا سایر قدرت های خارجی باشند.
تحریم شکست یا نه . ایران (فارسها) با امریکا مذاکره کردند یا نه . در امریکا. فرانسه کی رئیس جمهور شد یا نه. ایران چند میلیون بشقه نفت فروخت یانه. فلان فارس . فلان احزاب فارس . فلان رسانه و تجزیه تحلیلگر فارس چی گفت چی نگفت.
در ایران کی نماینده مجلس کی ريیس جمهور شد کی نه شد . تمام مثال های بالا هیچ ربطی به منافع تورک ها ندارند.
هیچ سودی جز ضرر به تورک ها ندارند.
منافع تورک ها با منافع فارس ها صد در صد در ضد هم قرار دارند. و هیچ وقت یکی نیستند.
اگاهی فقط به همین مسایل میتواند خط تورک ها را مشخص کند. و گرنه مثل انقلاب ۱۳۵۷ تورک ها فقط دنباله رو فارس ها خواهند شد و نتیجه اش هم می بینیم انها ان تورک های انقلابی ۱۳۵۷ در ۴۲ سال گشته حتی نتوانستند یک بند قانون اساسی فارس ها را همان بند ۱۵ را به اجرا در اورند و منتظر بودند فارس ها بعنوان پاداش خدمت گذاری به تورک ها ان بند ۱۵ را جایزه بدهند .
پس نتیجه راه فارس با راه تورک جداست. منافع فارس با منافع تورک یکی نیست. خواست فارس با خواست تورک یکی نیست. استراتژی فارس همیشه علیه تورک است. در یک کلمه فارس دشمن تورک است.
سالام
فکرمیکنم ،جناب دنیزایشچی فکرمیکنم قاطی کرده ونمی داندچی نوشته است.
حکومت سوسیالیستی رادررهبران چین ویادرپوتین دیدن فقط میتواند،قاطی کردن باشدوبس.
آنچنان بهم ریخته فکرنکنم یک انسان نرمال این
میبینیم که عده ایی از پانترکهای این صفحه که مدام به ملتهای و ارمنی و ایرانی و مخصوصا کورد ها توهین های تکراری و ملال آور میکنند
من تازه فهمیدم و متوجه شدم نباید زیاد به اینها خرده گرفت و ناراحت شد اینها همان قربانی های جامعه تبعض آمیز ایران هستند و تجربیات تبعبض آمیز تلخ و ناگوار شان در دوران کودکی و نوجوانی باعث بروز پرخاشگی منفعل در بزرگسالی شده است و خشم دل خود را با رفتارهایی نظیر دگر آزاری و ستیزه جویی با اطرافیان و جامعه اینگونه بروز میدهند و رفتارهای غیر قابل انعطاف و زننده از خود نشان میدهند نباید به این ستیزه جویی و فوشهای مکرر این افراد جواب داد به نظر من باید گذاشت حرفهای دلشان را اینگونه بگویند و خودشان را تخیله روانی کنند شاید از بار فشار روحی و روانی که درون خود احساس میکنند سبک و خالی شوند پانترکهای ستیزه جوی این صفحه از این به بعد هر چه دل تنگتان میخواهد بگوئید شاید این به شماها کمکی کرد که رو به بهبودی بروید موفق باشید .
اخرین مقاله عارف شیخ احمدی به واقعیت نزدیک است هیچ توحینی در ان نوشته به تورک ها نیست احتمالا مخالفان ناشناخته این مقاله از جوود های ایران و از عوامل سایبری رژیم هستند رژیم هیچ ضربه ای به عصراعیل نزده
ترک های دوگانه سوز آذری به عوض بهانه گیری و مظلوم نمایی باید نقش خود را در سقوط رژیم شاه بررسی کنند و مبالغ هنگفت دلار و یورو غارت شده توسط ترک ها به ترکیه را محاسبه و بعد اگر جایی برای ادعای کذایی
و زبان مادری ماند مانند حسین شیعه ترک صفوی مظلوم نمایی کنند
lachin لاچین عزیز ممنون از شما ، کمونیست ما در دنیای توهمات خود ( احترام به منشور حقوق بشر ) را لازم میداند بدون اینکه توان ذهنی آن را داشته باشد تا دریابد بدون ( قدرت که پشتوانه )این منشور باشد قا
بدون ( قدرت که پشتوانه )این منشور باشد قانون جنگل حکمفرما خواهد بود , هزار بار به این جماعت عاشق کره شمالی آدم خوار بگو >> تنها راه رسیدن به دنیای شما ، پیشرفت علمی / صنعتی و اقتصادی است تا به تدریج ( روباتها در کارخانجات مستقر ) شوند ( کمونیست تو راه انتخابی نداری پیشرفت صنعتی به اینجا ختم خواهد شد ) و سپس >> با بستن مالیات به روبات ها، حقوق ماهیانه به هر فرد universal basic income از مالیات جمع آوری شده روباتهای کارگر پرداخت شود میگوید نه پ ک ک و ی پ گ به منشور حقوق بشر احترام خواهند گذاست، یک فرد تا این اندازه میتواند اسیر توهمات، فرضیات پوچ باشد؟ به تحولات دنیای تورک نگاه کنید >>>
https://www.youtube.com/watch?v=6FN0rPCZ-VM
Azerbaycan ve Türkiye Gemilerini Oraya YIĞACAK!
پیشتر نیز گفتم علت گرایش به کمونیزم انسان جهان سومی در ۳ فاکت نهفته است ۱- فرار از مسولیت فردی ۲- میل و گرایش شدید به کنترل دیگران ۳- تورک ستیزی که جامعه شناس فارسستانی و چپ به طرز عجیبی در این بعد به هم نزدیک هستند، تنها هنر اینها هم این است تا پ ک ک و ی پ گ و بزهای کوهی را آزاد کنند تا منطقه را قاچاق، آدم کشی، سیمیتکو بازی به گند بکشند، دنیز ایشچی توان ذهنی درک این واقعیت را ندارد که بانک مرکزی چین، بانک مرکزی آمریکا، بانک مرکزی انگلستان دست گلوبالیستها است و توی کمونیست باید از الیت بانک مرکزی و میلیاردر / بیلیونرها فرمان ببری، دیگر چیزی به نام کمونیزم نمانده دایناسور
احتمالا امریکا جمشید شارمهد را بعنوان شیرینی مذاکره به حکومت اسلامی داده یا جمشید شارمهد را با یک زندانی امریکایی در جایی معاوضه کرده است. البته بنده فقط حدس می زنم.
سالام اليكيم
در وحله اول از آقاى توكلى بخاطر ايجاد فضاى دموكراتيك در اين سايت وزين بينهايت تشكر دارم و از همگى مسئولين كامنتها كه تحمل كرده و ميكنند هم ممنونم و از دوستانى كه بدون اجازه از نوشته هاى
مفيدشان استفاده و در مواردى كپى پيست كرده ام و مورد استفاده ساير دوستان واقع شده نيز تشكر مخصوص دارم على الخصوص از نوشته هاى سه گرامى ياراديجليق ، لاچين ، و اب تورك اوغلى انشالله كى ميبخشيد بى اجازه مطالب را البته با نام خودتان به خيلى كانالها ارسال كرده ام موفق باشيد
ياشاياسيز و نه ياخشى كى وارسيز
هرکس از اهالی کویر لوت و دشت کویر که بر ضد تورک می نویسد، حتما رگ و ریشه اش به کورووش تخیلی بر می گردد.
اصلا توهین به تورک و عرب و حتی کولی های بزکوهی در ادبیات فارسستتان به جزو جدا نشدنی فرهنگ
آنها تبدیل شده است.
معیار برتری تاریخی شما کورووشیان بر تورکان چیست ، بنویسید تا بببینیم.
ســــالام دوســـلار..
yaradiciliq عزیز..
امروز یکی از دکترهای که با بیماران کرونائی در قسمت ICU شب و روز کار میکند , ( خوابیدن روی شکم و یا به حالت سجده رفتن وسرفه کردن ) را
برای این بیماران تاکید میکند. حرفی که شما چند ماه پیش به میان کشدید. این دکتر , بیرون از بیمارستان طرز سجده رفتن و سرفه کردن را در یک کلیپ هم نشان میدهد. بهترین ها و سفرهای بیشتری را برایتان آرزومندم.
پانایرانیستها از جمله سید جواد طباطبایی خود را به آب و آتش میزنند تا "فرزانگی سیاسی" قوم فارس را به اثبات رسانند. اینان در این راستا در فقدان هیچ سند و منبعی بناچار ترجمهی کتاب کلیله و دمنه را به عنوان منبع فرزانگی سیاسی قوم فارس در بوق و سرنا میدمند! البته هیچ وقت از خود نمیپرسند و جواب ندارند و نخواهند داشت که اگر ترجمهی کتابی که در هندوستان نوشته شده است و بواسطه ترجمهی آن قوم فارس فرزانهی سیاسی نامیده میشوند، پس ملت هندوستان، خالق آن را چه نام نهیم بهتر است؟
اگر قومی بواسطهی ترجمهی یک کتاب فرزانهی سیاسی نامیده شوند، در آن صورت یونانیان باستان را که خالق ده ها کتاب و مبتکر دهها مکتب فکری از آن جمله اپیکوریان، رواقیون، افلاطون با سوسیالیسم و فیلسوف شاهاش، ارسطو با منطقاش، گورگیاس و پرتوگیاس و دیگر سوفیسطاییان و... را چه بنامیم بهتر است؟ یونانیانی که مبتکر و تاسیس کنندهی دمکراسی بودند چه بنامیم بهتر است؟
بگذریم انگار از پانایرانیستها به جز تلاش بیهوده در جهت مبالغهی بیاساس دوران باستان ایران کار دیگری ساخته نیست.
طباطبایی مینویسد: «... چون پادشاهی به کسری نوشیران خف الله عنه رسید ...انوشیروان مثال داد تا آن را [کتاب کلیله و دمنه] به حلیتهااز دیار هند به مملکت پارس آوردند و به زبان پهلوی ترجمه کرد. و بنای کارهای ملک خویش بر مقتضای آن نهاد و اشارت و مواعظ آن را فهرست مصالح دین و دنیا و نمودار سیاست خواص و عوام شناخت و آن را در خزاین خویش موهبتی عزیز و ذخیرتی نفیس شمرد و تا آخر ایام یزدجرد شهریار، که آخرملوک عجم بود، بر این قرار بماند.» (کلیله و دمنه، ص ۱۹، به نقل از طباطبایی)
وی ادامه می دهد: «با کمال تاسف، در دورهی اخیر و به دنبال زوال اندیشه در ایران، کتابی مانند کلیله و دمنه که یکی از چند منبع مهم فرزانگی سیاسی ایرانیان است، به گفتهی نصرالله منشی، جز "به سبب هزل" خوانده نشده ...» (طباطبایی، ۱۳۹۰، ص ۱۱۰ خواجه نظامالملک گفتار در تداوم فرهنگی ایران)
طباطبایی از "به سبب هزل" خوانده شدن کلیله و دمنه تاسف میخورد و احتمالاً از اینکه بسان ایران باستان "اشارت و مواعظ" آن در امر حکومتداری بکار گرفته نمیشود، ناراحت است. این تاسف و ناراحتی وی در زمانهای است که انسان اروپایی دهها ایدئولوژی برای بهتر زیستن انسانها، و انسانی و دمکراتیک کردن حکومتها خلق و بکار گرفته است. اما هگلشناس پانایرانیستها هنوز اندر خم یک کوچه است!
یکی دیگر از تلاشهای بیهودهی پانایرانیستها آنست که نسل امروز تورکان ایران همان اشتباهات گذشتگان خویش را تکرار کنند.
پانایرانیستها ـ همان نام ایرانی نازیسم ـ خیلی متمایل هستند و در عمل سعی میکنند که شعرا و ادبای نسل امروز ما بسان گذشتگان خود نظیر صائب تبریزی، اوحدی مراغهای، نظامی گنجوی، خاقانی شیروانی و ... شعر و ادب فارسی را به اوج شکوفایی برسانند. آنان با ایجاد انواع محدودیت و محرومیت برای شعرا و ادبای تورک که در این راه گام بر نمیدارند و نیز تشویق و تحبیب تعداد معدود و انگشتشماری که در این راه گام بر میدارند، به تلاش بیثمر خویش ادامه داده، میدهند و خواهند داد.
پانایرانیستها بیشترین تلاش خویش در این مورد را در عرصهی سیاسی انجام میدهند. آنان در تلاشاند کشمکش برای اقتدار سیاسی بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم عثمانی را مبنای دشمنی و کینهورزی نسل امروز ما تورکان ایران با برادران همسایهمان تورکیه قرار دهند و اشتباه آن شاهان تورک در جنگ و دشمنی با همدیگر را نسل امروز نیز تکرار کنند. اما غافل از آن هستند که از نظر نخبگان فکری و سیاسی ملتچی نسل امروز تورک، نه تنها کشور برادر تورکیه دشمن ما نیست بلکه با پیشرفتهای گوناگون خویش موجب افتخار و سرافرازی دنیای تورک نیز است.
پانایرانیستها سخت در تلاشاند که با الگو قرار دادن دانشمندان دروغین از آن جمله سید حسن تقیزاده جیرهخوار انگلستان که در مقطع مبتدی سواد حوزوی داشت، نسل امروز تورک رهرو وی و امثالش گشته از پشت بر هستی مادی و معنوی تورک خنجر بزند. و بدینسان است که پانایرانیستها با تکیه بر امکانات حکومتی در تلاش و مصمم هستند امثال سید حسن تقیزاده، شیخ محمد خیابانی و ... که به دست سادهلوحان تورک بستر را برای سلطه و حاکمیت پانایرانیستها آماده کردند، در جامعه دیده شوند تا الگو و شخصیت ملی نسلهای بعد گردند. این کار را تقریباً از صد پیش شروع کردهاند.
پانایرانیست نامدار سید حسین کاظمزاده ایرانشهر صد سال پیش شماره ۱۴ نشریهی ایرانشهر را برای تجلیل از شیخ محمد خیابانی به وی اختصاص داد و مقالات ستایشآمیزی نوشته شد.
اما آنانی که برای حفظ و حراست از هستی مادی و معنوی تورک در ایران در مقابل هجمهی پانایرانیستها قد علم کردند، نه تنها با سبعانهترین شیوهها از میان برداشته شدند و میشوند بلکه «جانی بالفطره» نامیده شده و نواخته شدند، و بنا به تصمیم و ارادهی پانایرانیستها در جامعه دیده نشدند.
اما زمانه تغییر کرده؛ امروز پانایرانیستها فعال مایشاء نیستند. دست به تلاش عبث میزنند.
ســــالام دوســـلار.
öyrenci عزیز.
این دورغ شاخدار کوروش پرستان در مقاله زیر به میان کشید شد. در عصر شکوفایی دیجیتالی تمام دروغ های تاریخی بر ملا می شود.
در دو قسمت قبل، در چرایی تلاش بیهودهی پانایرانیستها جهت بازسازی وجههی رضا پهلوی و کسب منزلت برای وی آوردیم که چون رضا پهلوی ناسیونالیسم رومانتیک را ایدئولوژی رسمی دولتی کرده بود، این تلاش پانایرانیستها را میتوان در راستای ادای دین ارزیابی نمود.
اما ممکن است این سوال مطرح شود که اسطورهسازی از شاهان واقعی یا خیالی نظیر کوروش را چگونه میتوان تفسیر نمود؟ برای جواب به این سوال، آن را در چارچوب نماد و اسطوره مورد بررسی قرار میدهیم.
ابتدا نماد و اسطوره را تعریف میکنیم. نمادها معرف تجربهها و ارزشهای مشترک متمایز برای گروههای انسانی خاص هستند. اسطورهها معنای آن تجربهها و ارزشها را برای همان گروههای انسانی معنی کرده و توضیح میدهند. اما اگر نمادها و اسطورهها نتوانند توسط اعضای گروه جذب و قبول شوند، در آنصورت کارآیی خویش را از دست میدهند و دیگر نقش معرف، توضیحدهنده و روشنگر ندارند و نمیتوانند اعضای گروه را متحد و منسجم کنند.
پانایرانیستها زمین و زمان را به هم میدوزند تا شاهآرمانی، اندیشهی ایرانشهری، را بهسان نماد، تجربه و ارزش قوم فارس، و شاهان واقعی یا خیالی خویش مانند رضا پهلوی و کوروش را به عنوان اسطورههایی که نمونههای عینی این نماد بوده و آن را توضیح میدهند جا انداخته و نهادینه کنند.
آنان با تکیه بر امکانات ملی کشور از آن جمله قدرت دانشگاهی، رسانهای، مالی و ... که متعلق به همهی اقوام ایرانی است، در این راستا (نمادسازی و اسطورهسازی) تلاش بیوقفه انجام داده، میدهند و خواهند داد.
تلاشهای سید جواد طباطبایی هگلشناس و پهلوان فحاشی، سید و سرور فعلی پانایرانیستها نمونهی بارز اینگونه تلاشهای بیثمر است. وی در کنار نماد و اسطورهسازی از شاهان قوم فارس، شاهان تورک را «غلامان شکمباره» مینامد.
اما پهلوان فحاشی غافل از آن است که این نماد و اسطورهها خیلی وقت است که کارآیی خود را از دست دادهاند و دیگر نه تنها بین اقوام غیر فارس ایران بلکه حتی بین خود قوم فارس نیز هیچ نقش متحد کننده و انسجام دهندهای ندارند. تلاش وی و همپالگیهایش تلاشیست بیهوده و ضد دموکراتیک.
در قسمت قبل آوردیم که پانایرانیستها برای ادای دین به رضا شاه در تلاشند چهرهی وی را بازسازی کنند تا مترقی و مردمی جلوه دهند. آنها بدین منظور از شیوههای گوناگونی استفاده میکنند که در نوشتهی قبلی به یک مورد اشاره شد و آن مقایسه و اشاره به نکات اشتراک وی با آتاتورک است.
پانایرانیستها در این راستا خود را به آب و آتش میزنند و حتی تا آنجا پیش میروند که واقعیتهای مسلم تحولات سیاسی اجتماعی معاصر را هم به دلخواه تغییر داده و تفسیر به رأی میکنند! به عنوان نمونه، با تفسیر واژگونه از جنبش مشروطهخواهی آن را با رنگ و لعاب ناسیونالیسم رومانتیک رنگآمیزی میکنند تا بلکه یک دهم گرم هم که شده وجههی مردمی رضا شاه را بیشتر کنند.
اما برای اطلاع و آشنایی با هر جنبش و انقلابی بهترین راه آن است که آماجهای آن جنبش و انقلاب را مورد توجه و بررسی قرار دهیم.
اگر اولین گام جنبش مشروطهخواهی را بستنشینی شاهعبدالعظیم محسوب کنیم که هست، خواستهای آنان بدین قرار بود:
«۱. نبودن عسگر گاریچی در راه قم
۲.باز گردانیدن حاجی میرزا محمدرضا از رفسنجان به کرمان
۳. بازگردانیدن تولیت مدرسهی خان مروی به حاجی شیخ مرتضی
۴. تأسیس بنیاد عدالتخانه در همه جای ایران
۵. روان گردانیدن قانون اسلام به همگی مردم کشور
۶. برداشتن مسیو نوز از سر گمرک و مالیه
۷. برداشتن علاءالدوله از حکمرانی تهران
۸. کم نکردن تومانی ده شاهی از مواجب و مستمری.»
(کسروی، ۱۳۹۰،ص۷۸)
درخواستهای بستنشینان سفارت انگلیس هم که توسط شارژ دافل انگلیسی به حضور شاه رسید عبارت بودند از: "
«۱. بازگشت علمای اعلام
۲. عزل شاهزاده اتابک
۳. افتتاح دارالشوری
۴. قصاص قاتلین شهدای وطن
۵. عودت مطرودین (رشدیه و دیگران).»
(همان ، ص ۱۲۳)
چنانکه از لیست درخواستها پیداست ردپایی از ناسیونالیسم آخوندوف که در زمان حکومت رضا شاه ایدئولوژی رسمی دولت شد، یعنی باستانگرایی، اسلام و عربستیزی و تورکستیزی به چشم نمیخورد.
بعد از کشمکشهای زیاد بین حکومت و مشروطهخواهان، عاقبت مظفرالدین شاه فرمان تشکیل دارالشوریٰ و تدوین قانون اساسی را امضاء و صادر کرد. بعد از این مرحله هم ، آنچه به صورت برجسته نمایان است، کشمکش و اختلاف بین مشروطهی مشروعهخواهان و مشروطهخواهان بود.
اما در چرایی تلاش پانایرانیستها مبنی بر تفسیر ناسیونالیستی بودن جنبش مشروطهخواهی چه میتوان گفت؟
چنانکه واضح و مبرهن است رضا شاه بعد از به قدرت رسیدن بساط مشروطیت را جمع کرد. به عبارت دیگر، در مشروطیت و مشروطهخواهی را تخته کرد و حکومت استبدادی لجام گسیخته بر قرار نمود. بنابراین همهی خونهای ریخته شده به هدر رفت و آنهمه تلاش و صرف هزینه هیچگونه دستاوردی در پی نیاورد.
اینجاست که پانایرانیستها برای تبرئهی رضا شاه جنبش مشروطهخواهی را واژگونه تفسیر میکنند تا وی را نه در هم کوبندهی آن بلکه ادامه دهندهی آن جنبش قلمداد کنند.
سالام اليكيم https://t.me/sarrizat/11038
از تلاشهای بیهودهی پانایرانیستها
مئشهباشلی
@meshebashli
قسمت اول
رضا ماکسیم (رضا شاه بعدی)، بعد از رسیدن به اقتدار عالی سیاسی، ناسیونالیسم رومانتیک (پان ایرانیسم) را ایدئولوژی رسمی حکومت کرد. مولفههای این ایدئولوژی عبارت بودند از: باستانگرایی، اسلام و عربستیزی، تورکستیزی و ستایش فرنگ و فرنگمآبی.
با تاسیس نهادهایی همچون فرهنگستان زبان فارسی، سازمان پرورش افکار، دانشکدهی ادبیات و تاریخ و ... مولفههای ایدئولوژی مذکور عملیاتی گشت.
به این خاطر است که پانایرانیستها رضا شاه را همچون شاه خیالیشان کوروش مورد ستایش قرار میدهند و چون از منفوریت رضا شاه در نزد ایرانیان و انساندوستان دمکرات مطلع هستند، جهت بازسازی و کسب وجههی مترقی و منزلت برای وی از شیوههای مختلف استفاده میکنند. یکی از این شیوهها مقایسه و اشاره به نکات اشتراک وی با آتاتورک میباشد.
اما واقعیت آن است که مقایسهی رضا شاه با آتاتورک قیاس معالفارق است. اگر مبنای مقایسه کارهای عمرانی باشد در آن صورت چون همه حکومتها کم و بیش اقدامات عمرانی در کارنامهی خویش دارند پس میتوان همهی حکومتها را با همدیگر مقایسه کرد.
اما اگر مبنای مقایسه چگونگی به قدرت رسیدن، چگونگی حکمرانی و نیز چگونگی ترک قدرت باشد، رضا شاه در این موارد سهگانه با آتاتورک قابل مقایسه نیست. چرا؟
چون میدانیم رضا شاه با طرح و کمک انگلیسیها به قدرت دست یافت. پس چگونگی به قدرت رسیدن رضا شاه ننگآلود است. در حالیکه آتاتورک نه تنها با انگلیسیها بلکه با چند کشور دیگر جنگید و پس از نجات کشور خویش به قدرت رسید.
رضا شاه بعد از به قدرت رسیدن مستبدانه فرمان راند و حتی نزدیکترین یاران خویش را نیز کشت. یارانی که جیرهخوار انگلیس بودند و به فرمان ارباب شانههای خویش را برای ترقی وی پلهی نردبان کرده بودند. از آن جمله نصرتالدوله فیروز تورک، عبدالحسین تیمورتاش تورک و ... پس فرمانروایی وی نیز ننگآلود بود. در حالیکه آتاتورک با یاران خویش دست به تاسیس حزب زد که چرخدندهی دمکراسی میباشد.
ترک قدرت رضاشاه بعد از حملهی نیروهای متفقین به ایران اتفاق افتاد. رضا شاه به محض اطلاع از خبر حمله بار و بنهی خویش را بست. (چند صندوق را از طلا و جواهرات سلطنتی پر کرد.) راه مرکز کشور را در پیش گرفت. البته بار اول از قم با وساطت و تذکر رذالت فرار از سوی چند نفر به تهران بازگشت. منتهی چند روز بعد به فرمان انگلستان راه تبعید بیبازگشت را به خارج از کشور در پیش گرفت و عاقبت دور از وطن گور به گور شد و اکنون استخوانهای پوسیدهاش در کجا مدفون است مهم نیست. بنابراین ترک قدرتش از همه ننگآلودتر بود. در حالیکه در بارهی آتاتورک فقط کافی است که گفته شود در سالروز و لحظه مرگش به مدت چند دقیقه همهی ترکیه به احترام آتاتورک از حرکت باز میایستند.
سالام
حناب جداری نوشته های آقای اورنجی که یک مبارزهویت است ،اگرغیرواقعی هستند،جواب دهید.
ازشماودیگردوستان تورک این گروه خواهشی دارم ،قبل ازنوشتن متن یک مکثی هم بکند.
من یکی شماراانسان صادق میدانم
ودوستت دارم.
فکرکنم همسن وسال هم باشیم.
به جوانان امروزتورک وکوردوعرب وبلوچ وتورکمن بایدجواب روشن ودرست داد،
تفکرات غلط گذشتگان رانمی توان باتعصب پاک کرد.
چراهمه تورکان وحتی دیگراتینیک ها ازچپ وراست وملی به صمدبهرنگ گیرنمی دهند؟
آیا این سوال راجواب دادن سخت است؟
کوردهاوعرب ها وتورکمن وبلوچ قاشقایی وافشار ودری زبان همگی برایمان عزیزوبه اندازه هم از لحاظ حقوقی انسانی حق دارند.
به تعداد جمعیت حق ازبیت المال وحق درمشارکت مدیریتی به اندازه جمعیت دارند.
به کنشگران این ملل هیچ احدالناسی نباید تهمت زده وحق خوری ندارد.
من اگردربعضی مواردجواب تندی به بعضی ازافراددراین سایت میدهم باورکن ،که این افرادلیاقت یدک کشی ازاین ملت رانداشته وتنهابه متفکران غلط اندازآنهاتندخویی میکنم.
شخص بنده به ملل ازلحاظ حق گیری ازپان فارس شعوبیه ماسیونی درصورت نبودامکانات دست به سلاح بردن را هم قانونی میدانم .
ولی درصورت عدم دسترسی به امکانات امروزی.
به هیچ کدام ازمبارزان این ملل پان اطلاق نمیشود،پان به زیاده خواهان همچون پان فارس فاشیست درایران گفته میشودوبس.
سالام اليكيم
افراد بى هويت !!!؟؟؟
من يك تورك آزربايجانى هستم اين هويت من است
انتظار نداشتيم كه جنابعالى معنى هويت را ندانسته كسى را بى هويت بناميد
ضد كمونيست!!!؟؟
تشابهات دو نفر استالين و
هيتلر را بنگريد يكى بظاهر از آموزه هاى كمونيسم آموخته و فاشيستى عمل ميكند و ديگرى بظاهر از ناسيوناليسم سخن ميراند و از چاشنى سوسياليسم براى فريب استفاده ميناميد ولى فاشيستى عمل ميكند
تشابه اين دو عجيب نيست زيرا ديكتاتورى وسيله اى براى رسيدن به آرمان فاشيستى هر دو است و نقطه مشترك ايشان ميباشد يكى با هويت گرجى ولى ذوب شده در ايروسيت و ديگرى با هويت آلمانى هر دو طالب بدست آوردن افسار تسلط و اداره جهان
گفتن و باز كردن اين مطالب ضد كمونيستى است يا بيان حقايق!!!!!؟؟؟؟
وقتی نژادپرستی تا حدی است كه من مجبورم در دانشگاه و مدرسه فارسی بخوانم و بنويسم . .
من پان ام ؟ ياتو ؟
وقتی اسم ماشين ، بانک ، موسسه ، مدرسه ، پارك ، هتل ، . . را پارس صدا ميكنی .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی منه آزربايجانی تورک زبان را ، آذری ايرانی و برادر کورد های تروریست میخوانی و در جدایی انداختن بین تورکهای تورکیه و قزاق و اوزبک وقشقایی وغیره هست ، ولی جوک
( يه توركه )
بيشترين آمار در جوكهايت را كسب ميكند . .
من پان ام ؟ يا تو؟
وقتی زبان 35 ميليون #تورک آزربايجانی اين گونه مضحكه دستت شده . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتي زبان مادری من ، حق من نيست ولی زبان توحق توست وایران را فارس معرفی می کنی . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی اسم شهر و ديارم ، كوه ، رودهايم ، كه توركی بودند ولی همه فارسي شدند . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی اسم توركی راثبت احوال درشناسنامه ها نم نويسند و بخاطر لهجه محروم از استخدام . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی كمترين بودجه سالانه به شمالغرب ايران تعلق يابد . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی معادن من بصورت خام ، توسط فارسها به كارخانه های اصفهان و كرمان و يزد و سمنان منتقل شود و مدل و بر كه سهل است كلهم اقتصاد مهندسی زير علامت ؟ برود . . من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی به جرم حمايت از زبان مادری و درياچه نيمه جان گشته ، زخمی و دستگير شويم . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی تیم محبوب آذربایجان تراختور مورد حمله و تبعیض پایتخت نشینان ایران و اطرافیانش میگردد و باعث نابودی این تیم شده . .
من پانم یا تو . . ؟؟
وقتى ١٢٠٠ سال دولتهاى تورك ميشوند نادان و وزيران ايرانى (در ظاهر و با جعل درى زبان ولى با اصل و نسب تورك ) آنها ميشوند كاردان من پان ام يا تو ؟؟
وقتی تاریخ و هویت ، زبان مادریم ، بناهای تاریخیم همه و همه را رو به نابودی میکشی . .
من پان توركم ؟ يا تو پان فارسی ؟
وقتی در کابینه دولت سهمی از وزرا ندارم در حالی که داشتن حداقل نصف وزرا حق من است .
من پان هستم یا تو . .
وقتی در رده های تصمیم ساز و تصمیم گیرنده مثل مجمع تشخیص و شورای نگهبان سهمی ندارم .
من پان هستم یاتو . .
وقتى تو دانسته يا نا دانسته نوكر ماسون تمامى امكانات در زمان شاه و شيخ در اختيار بيگانگان ماسون نوكر ميگذارى و من افشا ميكنم .
من پان هستم يا تو.....
_من از تو نه ، از واژه هايی چون :
" فارس و پارس " ايرانی يك ملت متحد " آريايی ؛ كوروش وهمه پادشاهان زيربطش " تنفر دارم . .
از غارت بیت المال برای لهجه فارسی متنفرم .
از اين همه تبعيض چه دولتی چه مردمی ات خسته شدم . .
پايت را از گليم من ؛ سرزمين آذربايجان من ؛ سرزمین تورک من ؛ از قاشقایی و همدان و اراک و خوراسان واردلان وقوم و وآستارا ، اردبیل و بیجار و قوروه وسونقور و ، از زبان و تاريخ و شعرای با غيرتم و همه دار و ندارم بكش بيرون . .
_من هم ميخواهم به زبان خودم با اسمهای پيشوند و پسوند توركم ، با همه همينی كه هستم زندگی كنم ، نه اينكه مجبور باشم با زبان يک بيگانه ، با رسم و فرهنگ يک بيگانه زندگی ام را سركنم ، بدون تبعیض فرهنگی واجتماعی و . .
بيگانه ای ، چون كه از 6 سالگی فارسی خواندم و نوشتم ، با شاهنامه وحافظ تو بزرگ شدم و از شاعران خود دور شدم .
ولي افتخار می كنم كه فارسی حرف زدنم فاجعه است .
پس بيگانه است اين زبان ، و صاحب اين زبان با من و طايفه تورک آزربايجانم وبلکه با تمام تورکان این سرزمینم . .
مدرکی دیگر بر تورک بودن مردمان آزربایجان از حدود حداقل ۱۳۰۰ سال پیش!!
احتمالا شما هم تاکنون از فارسها شنیده اید که برای تحقیر و تخریب بیشتر تورکها به ما میگویند شما تورک نیستید و ۷۰۰ سال پیش تورک زبان شده اید!!
میگویند شما عاذری هستید و فقط زبانتان تورکی شده و قبل از ۷۰۰ سال پیش شما چیز دیگری بودید!! (که از روی اسم آزربایجان، کلمه جعلی آذری را اختراع کرده و جدیدا روی ما این اسم را گذاشته اند.)
خب هروقت چنین چیزی شنیدید کافیست به فارس مشهدی بگویید شما فارس نیستید بلکه خراسانی هستید، به کرمانی ها بگویید شما فارس نیستید بلکه کرمانی هستید و فقط زبانتان فارسی شده!!! این عکس مورد نظر را که میگوید عمَر در زمان خلافت اسلامی (حدود ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ سال پیش) به فرماندهان خود دستور داده بروید و با ۲۰ هزار سرباز که از آزربایجان شورش کردهاند مبارزه و آنها را سرکوب کنید'!
این بهترین و مهمترین سند و سیلی به فاشیست های جاعل است.
با ذخیره این عکس و عکس ریپلای شده بر روی پستی دیگر این اسناد را جمع کرده و استوری کنید تا دوستانتان هم ببینند و آنها در آینده فریب نخورند
@Turk_Qoshunu
آیا قانون اساسی «آمريكا»
با الهام از استوانه کوروش یا كوروش_کبیر نوشته شده است.!؟
آیا آقایان جرج واشینگتن ، توماس جفرسون ، جان آدامز ، جیمز مدیسون، جیمز مانرو ، ساموئل آدامز ، بنیامین فرانکلین، جرج میسون، توماس پین، و جان هنکاک و ...
در جائی گفتهاند که قانون اساسی آمریکا تحت تاثیر یا با الهام از کوروش کیفیر بوده است.!؟
استوانه کوروش در سال1879 میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهرِ بابِلِ باستانی پیدا شده
و پدران بنیانگذار در سال1776 میلادی در راستای تدوین و اقتباس چارچوب قانون اساسی آمریکا فعالیت نمودند،
پس اساسا تاثیر استوانه کوروش بر اندیشه پدران بنیانگذار منتفی است.
یعنی بازهم مثل همیشه، این یک دروغ است و از بیسوادی مردم سوءاستفاده میکنند.
حتما این مطلب را شنیدهاید که پانفارسها ادعا میکنند #توماس_جفرسون (سومین رئیسجمهور #ایالات_متحده ) هنگام نوشتن قانون اساسی ، کوروش را الگوی خود قرار دادیم.
ما با سند معتبر ثابت میکنیم که توماس جفرسون ، چنگیزخان را الگوی قانون اساسی قرار داده است.
هرچه به چرندیات این عارف شیخ احمدی می نگرم، دو موضوع برجسته می شود.
اول شیعه ستیزی و دوم توهین به ملت ترک
به نظرم یک گوشمالی لازم دارند و گرنه هیچکس نمی تواند تا این حد پا از گلیم خود فراتر نهد.
آقای حسن جداری عزیز حرفهای شما متین و درست میباشد و موشکافانه موضع حزب کمونیست را شرح دادید ولی ما در اینجا میبینیم افرادی مجهول الهویه با نام و اسم (تبریزی) خلاف حرفهای شما را میزنند حرفهایشان زمین تا آسمان با شما فرق میکند و منکر و دشمن هر نوع حقوق مشروع ملیتهای ایرانی میباشند و مبارزات ملتهای ستمدیده ایران را برای آزادی و دمکراسی را نفی و نهی میکند و آنها را پان های رنگارنگ خطاب میکند و ظلم و ستم سیاسی و فرهنگی که در طی این صد سال به مردم کوردستان در خاورمیانه روا داشته اند را مقصر و تقصیر اصلی را به گردن ملت کورد و احزاب کوردستان نسبت میدهد و این شخص مجهول الهویه اینچنین به همه القا میکند که اگر شما ملت کورد و دیگر ملل ایرانی بخواهید دنبال آزادی و دمکراسی و حق تعین سرنوشت خودتان باشید مقصر اصلی سرکوب و کشتار و اعدام و زندان خود شما و احزاب مردمی تان است و شماها مبارزاتتان نامشروع میباشد و مسبب اصلی کشتار و ستم خودتان هستید و چون پان های رنگارنگ هستید که به نظر من حرفی سرتاسر گذاف و بیهوده این شخص مجهوالهویه میباشد و من حالا از شما آقای جداری این پرسش مهم را از خود شخص شما میکنم و آن این است که آیا شخص شما که به دفاع از مرام کمونیست موشکافانه به آن پر داخته اید آیا حرفهای این شخص را قبول دارید ؟ و آیا شما موافق حق تعین سرنوشت ملل ایرانی و خاورمیانه با سیستم نظام فدرال یا سیستم هایی شبیه به آن هستید ؟ آیا شما مقصر اصلی این همه ظلم و ستم مرکز گرایان را در خواسته های ملل ایرانی و ملت کورد را در چه کسی میبینید ؟ آیا واقعا ملت کورد مقصر است یا تاریخ صد سال انکار مردم کوردستان ؟
جناب عارف شیخ احمدی، همین مایک پمپئو دولت دانلد ترامپ را میچرخاند و ترامپ عددی نیست، در مورد مایک پمپئو بهتر است بدانید که ایشون در جبهه اوانجیلیکها و مسیحیهای افراطی است و جنگ اصلی وی با گ>
فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه خواندن کامنتهای من را دارند
و جنگ اصلی وی با گلوبالیستها و دار و دسته اوباما و شرکا میباشد، در مورد ( قدرت کشورهای عربی ) زیاد اغراق نکنید، سال آینده با ( انحلال پترو دولار ) کشورهای خلیج از نظر اقتصادی کله پا خواهند شد، همان امارات متحده عربی، ۳ بیلیون در اختیار اسد جلاد سوریه گذاشته بود تا تورکیه را شکست دهد، سال آینده با (( پول دیجیتال )) و انحلال پترو دولار، دنیا ئی جلو چشمان ما هویدا خواهد شد که تا حالا نظیر نداشته، زیاد از کارهای این رژیم فارسستان تعجب نکنید، ما تورکهای آزربایجان وقتیکه این رژیم فارس ایران و شیعه ارمنی امامی فارسستانی در جنگ آزربایجان و ارمنستان، طرف ارمنستان را گرفت فهمیدیم با شیعه ارمنی امامی فارسستانی طرفیم، در مورد مایک پمپئو اجازه بدهید مطلبی را با شما در میان بگذارم، آیا یادتان است وقتیکه سفیر چین در اسرائل ناگهان مرد، شاید مرد یا به یک جوری کشتند این سفیر چین در اسرأئل را، این اتفاق بعد از دیدار مایک پمپئو از اسرأئل روی داد، میدانید این سفیر پشت پول دیجیتال و همکار اوباما و شرکا و گلوبالیستها بود، در داخل اسرأئل نیز، یک عده طرفدار گلوبالیستها هستند و یک عده طرفدار مایک پمپئو، خودتان حدس بزنید رژیم فارسستان و شیعه ارمنی امامی فارسستانی با کیها در اسرأئل ارتباط دارد
https://iranglobal.info/node/80247 خجالت استراتژیک یا خدعه دیپلماتیک دولت شیعه و اسرائیل , عارف شیخ احمدی
مثل اینکه عارف شیخ احمدی یا همان مارگیر هندی از توهین به ملت تورک افتخار می کند. آخر کچل جاسوس عربستان و موساد از کی دولت تورکیه با اسرائیل متحد بوده که ما تورکان نمی دانیم.
مگر در غزه دولت تورکیه
و رئیس جمهور اردوغان، با شجاعت تمام مقابل صهیونیست ها ایستادگی نکردند.
باور کن تو یک جاسوس و یک جهادیست خطرناک هستی که اگر ما تورکان جلوت را نگیریم مانند یارو اوچالان یاغی خواهی شد.
شیعه را کافر کردن، تورک را حامی صهیونست دانستن توهین و اتهام کمی نیست جناب جهادیست کورد کوهی.
فردا نیوز ( آمریکا با حمایت از تفاهم مصر - یونان تورکیه را محاصره کرد ) ، آمریکا در مدیترانه دنبال چیست؟ >> بخوانید >>
فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه خواندن کامنتهای من را دارند
اولین هدف آمریکا در مدیترانه و اوروپا، ایجاد فاصله بین اوروپا و روسیه است و در این اینجا بدون شک ( تحریم گاز روسیه ) از اولویت هاست، آمریکا میخواهد تورکیه به اسرأئل نزدیک شود و گاز میادین تامار از طریق خط لوله ( صلح ) به تورکیه و از آنجا به اوروپا صادر شود، آمریکا در ادامه زیر فشار قرار دادن تورکیه، از پ ک ک و ی پ گ در سوریه نیز حمایت میکنند تا امتیاز بیشتری از تورکیه بگیرد، بزهای کوهی همیشه برای ( چانه زنی سیاسی ) ابر قدرتها همیشه باید جا ئی داشته باشند، برای اینها ملت خودشان مهم نیست همینکه بازیچه این و آن قدرت شوند رسالتشان انجام یافته، ولی آمریکا میداند یونان نه اقتصاد دارد، نه نیروی جنگی ، از طرفی مصر و ارتش آن، توان ورود به مصر را ندارد و در حالیکه اتیوپی با صد رنسانس بزودی کنترل ۹۰ آب مصر را در دست خواهد گرفت با آن اقتصاد فکسنی، آهی در بساط ندارد، اگر دقت کرده باشید آمریکا و سناتورها همین هفته عربستان را زیر فشار گذاشتند که عربستان فک و فامیل رئیس اطلاعات پیشین عربستان فکر کنم الجبری را آزاد کند، همچنین کانادا عربستان را محکوم به اعزام یک تیم آدم کش به کانادا ( دو هفته بعد از کشتن قاشقچی در استانبول تورکیه ) کرده است، همه این شواهد حاکی از آن است که آمریکا از نزدیکی (((( عربستان - چین ))) و نفوذ در لبنان بیم دارد، اگر مزخرفاتی مثل پسا ساختار گرا ئی ، پست مدرنیسم و بزهای کوهی ذهن شما را کدر نکرده، باید ببینید چه کسی در مدیترانه توان ایستادن جلو روسیه، چین را دارد و اقتصاد آن توان گاز خرید گاز آمریکا را نیز دارد، آن کشور بدون شک تورکیه است، پس یونان به کجا پناه ببرد؟ به آغوش پ ک ک یا ارمنستان یا شیعه ارمنی امامی فارسستانی
این روزها، راستی چقدر افراد بی هویت ضد کمونیست در ایران گلوبال، کامنت توخالی می نویسند. چه قدر ضد و نقیض می گویند و تاریخ ایران و جهان را گستاخانه، تحریف می کنند . یکی از این
کامنت نویسان ضد کمونیست، فرد بی هویتی به نام سلام علیکم است . در روزهای اخیر این کامنت نویس مدافع منافع سرمایه داری، با مسخ تاریخ معاصر ایران و جهان ، پان ایرانیسم را با کمونیسم یکی دانسته و به بدگوئی از سوسیالیسم و کمونیسم، پرداخته است. برخلاف حرف های ناروا و غلط انداز این کامنت نویس ضد کمونیست، باید این نکته را متذکر شوم که کمونیسم و نظرات سوسیالیستی، هیچ وجه مشترکی با پان ایرانیسم ندارند. پان ایرانیسم به مفهوم برتر دانستن یکی از ملت های ساکن ایران - ملت فارس- بر ملت های دیگر این سرزمین است . پان ایرانیسم ایده ای نژادپزستانه و مغاییر با حقوق بشر و دموکراسی و برابری انسانها می باشد. پان ایرانیسم ، همچون دیگر پا ن ها، نظریه ای نفاق افکن و سلطه طلب است . پان ایرانیسم که از زمان به قدرت رسیدن رضا خان قزاق، در ایران ترویج مبشود، نظریه ای ارتجاعی و دشمن بی امان رهائی انسان ها از بند ظلم واسارت می باشد . در طول صد سال گذشته ایده های پان ایرانیستی صدمات جبران ناپذیری بر زبان ها و فرهنگ های ملت های غیر فارس ایران، وارد ساخته است . کمونیسم و سوسیالیسم ایده رهائی طبقه کارگر و توده های زحمتکش، از بند ستم و استثمار سرمایه داری می باشد. کمونیسم ، درست در مقابله با تمام روند های فکری بورژوائی، از آنجمله، نژاد پرستی و برتری ملتی بر ملت های دیگر قرار دارد . مارکس که بناگزار کمونیسم علمی می باشد، مدافع سرسخت رهائی ملت های اسیر ، از چنگال ملت های سیطره جو، بود. مارکسیست ها و کمونیست های راستین همواره علیه برتری نژاذی و هرگونه پانی و از آن جمله پان ایرانیسم، قاطعانه مبارزه کرده اند. منسا اصلی ایده های نژاد پرستی، برتری قومی و هرگونه نظریه ضد دموکراتیک و ضد انسانی، همانا نظام های سرمایه داری می باشند که برای حفظ سلطه طبقاتی خود، ملت ها را به جان هم انداخته و با اشاعه نظرات ارتجاعی از قبیل پان این یا آن ملت، مانع اتحاد و همبستگی کارگران و زحمتکشان جهان می گردند.
در باره نوشته های اقای ترک اغلو چند سطری نوشتم و پاک کردم .فکر میکنم بیشتر باید برای این گروه از قربانیان ارتجاع سرخ تاسف خورد . ترک اغلو نیز یکی از هزاران انسانی است که در تکاپوی
رسیدن به ارزوهای محال به دره جهنمی سوسیالیسم و سپس ناسیونالیسم سقوط کرده است .در اغاز ترک اغلو انسانی جهانی بود و سپس انسانی ترک تبار شد .او یک فریب خورده از سوی باور های غلط است .تنها و منزوی و شکست خورده در همه زمینه های سیاسی اجتماعی راهی جز چنگ زدن به گذشته های دور وباورهای ایلی ندارد .اینکه برامدن قجرها متناسب با روح زمان بود و یا اینکه این قبلیه میتوانست در رقابت های جهانی در دو قرن 18و 19 قرن اختراع و اکتشاف ورقابت نقشی مثبت در زمینه اقتصادی وفنی در ایران اجرا کند ،صد در صد بیگانه است .
با ترک اغلوها بیشتر باید اعلام همبستگی کرد برای فریب خوردن وفریب دادن انها از سوی پیروان شیاطین سرخ و سیاه .
سالام اليكيم https://t.me/c/1205385033/221971
رادیو افشار 《 آوشار 》
جعل و تحریف هویت ترکان بیجار گروس به هر قیمتی
چند روز پیش بنا بر ضرورت و اقتضای پروژه ی تحقیقی ام با موضوع" تاریخ، فرهنگ، هنر،زب
ام با موضوع" تاریخ، فرهنگ، هنر،زبان و ادبیات ترکان بیجار گروس" با یکی از هنرمندان ترک دیار گروس مصاحبه ای داشتم؛ ایشان در ضمن توضیحات به مطلب جالب توجهی اشاره کردند و گفتند:" دو سال پیش گروهی از مستندسازان تلویزیون استان(کردستان) جهت تهیه مستندی به محل کارم آمدند مجموعه عوامل گروه مستندساز منجمله تهیه کننده با اصرار زیادی بنده را مجبور به پوشیدن لباس(کوردی) نموده و همچنین اصرار نمودند که بنده دست و پاشکسته هم که شده کردی صحبت کنم، بنده هم گفتم بابا ما ترک هستیم و زبان کردی هم نمی دانیم و اصلا چرا ما باید لباس کوردی بپوشیم خلاصه اکراه از ما و اصرار از آنها و در نهایت ما مجبور به اطاعت دستورات آنها شدیم و گروه مذکور نیز فیلم و عکس خودشان را گرفتند و رفتند؛ وقتی که مستند از تلویزیون پخش شد دیدیم که ما را کلا بعنوان هنرمند کورد معرفی و بیجار گروس را نیز بعنوان شهرستانی کاملا کوردنشین معرفی می کنند."
نمونه فوق یکی از دهها نمونه بارز جعل و تحریف تاریخ و هویت ترکان گروس می باشد آنهم جعل تاریخ معاصر آنان و در مقابل چشمان آنها؛ به کرات دیده شده است که هویت، تاریخ، زبان و فرهنگ ترکان گروس توسط نهادها و سازمان های فرهنگی و هنری، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و مراکز دانشگاهی استان کردستان به صورت علنی جعل و تحریف می شود.!!!
سالام اليكيم
behnam_kianii
یک پان ایرانیست چگونه می اندیشد
آقای پان ایرانیست به سبک و سیاق کمونیست می اندیشد .یک کمونیست تمامی ملت ها را در ایدئولوژی خود یکسان می پندارد گرچه در عمل چنین نیست
اما یک پان ایرانیست ایدئولوژی یک ملت را به تمامی اقوام ملل تحمیل می کند و بدین گونه همه را برابر می پندارد . یک کمونیست با عجین کردن و برابر شمردن همین ایدئولوژی است که میلیون ها انسان را به کام مرگ می فرستد و آن را آرمانی بزرگ می داند و یک پان ایرانیست با همان تفکر پانیستی است که در روز روشن ،قربانی از سر انسان، برای اعلاحضرت می برد . پان ایرانیست سفسطه و تخطئه را بزرگترین هنر اندیشه می شمارد مجموعه فکری وی عبارت از قیاس و تشبیهات و شل کردن دهن برهان .او زود برانگیخته می شود ،واکنش وی سریع و خالی از هشدار عقلی است ، مدام تکرار مکررات می کند اما خسته نمی شود. همیشه دنبال بهانه ای برای حمله به حریف است، در میدان مشاجره حضور دائم دارد ، دشنام ها حکم فلسفی برای وی دارد و اعتباری است که به ایدئولوژی وی رسمیت می بخشد .دشمنی وی حد و مرزی ندارد گاهی خسته و تنها است و این زمانی است که سوژه ای برای دشنام دادن و خالی کردن عقده خود نداشته باشد .
آقای پان ایرانیست در هر حال و وضعیتی خود را حق دار می داند او عاشق تاریخ است و خود را همپایه شخصیت های تاریخی فرض می کند ،از نظر وی تاریخ همان اعمال اقتدار ملت هاست ،صحنه ای است که ضعیفان در برابر قدرت طلبان سر فرود می آورند ،اگر اقتدار، حجیت عقلی و نقلی نداشته باشد بنیاد عقل بر باد است لذا زندگی به نحو شگفت آوری با قدرت در آمیخته است ،قدرت که نمود آن در جنگ و نبرد است و تنها خصیصه تمدنی انسان است اگر جنگ نباشد تمدن از بین خواهد رفت لذا پان سراسر تقلا می کند تا همه چیز را زیر ید قدرت تعریف کند بزرگترین قدرت در ملت ، و دولتی که از آن ناشی می شود، خوابیده است از نظر پان ایرانیست تاریخ انسانی با قدرت ملت ها شروع شده است در نهایت از بین همین ملت ،تنها یک ملت حق سروری دارد زیرا ذات قدرت تکثر را نمی پذیرد، تمامی سلسله قدرت به یک قدرت مافوق بسته است و این قدرت مافوق در نهایت به یک ملت و سرانجام به یک فرد در دولت ختم می شود .از نظر پان ایرانیست دموکراسی بدترین نوع حکومت است زیرا بین فرد برتر و فرد فرودست فرقی نمی گذارد، لذا دموکراسی نه تنها بد است بلکه ضد انسان و ملت برتر است .بنابر این بایستی حکومتی سر کار باشد که در آن شاه یا اعلاحضرت برگزیده ،تمامی امورات را در دست خود داشته و فرمان براند .و بدین گونه دولت پانیستی شکل می گیرد .
سالام اليكيم https://t.me/medeniyet1/210665
ترکمانچای، قرارداد خوبی که تبریز را آزاد کرد و مانع سقوط گیلان قزوین و تهران شد
@Sahandiranmehr
سهند ایرانمهر
تصور عمومی بر این است که هرگاه توافق یا قراردادی به زیان ملت ایران باشد، آن را به ترکمانچای تشبیه میکنند، اما چرا این تشبیه اشتباه است؟
ماجرای ترکمانچای اینگونه آغاز شد که به تحریک سید محمد مجاهد، افرادی چون آيت الله استرآبادی، ملاهادی نراقی، ملا محمد تقی برغانی، میرزا عبدالوهاب قزوینی، ملا احمد نراقی، سید عزیزالله مجتهد طالشی و آخوند ملا محمد ممقانی به سمت تبریز حرکت می کنند تا چنین القا شود که همه علما خواهان جهادند و به شاه اولتیماتوم داده می شود که اگر به خواست آنها تمکین نکند خود وارد عمل خواهند شد تا به ملت تفهیم شود که اگر شاه ( یکی ضعیف ترین کشورهای آن زمان ) عرضه حفظ عزت کشور و مقابله با روسیه (ابرقدرت آن زمان) را ندارد علما اما دارند(عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، ص ۲۲۳، انتشارات امیرکبیر).
تردیدی نیست که اگر چنین مقابله ای در توان حاکمیت وقت ایران بود، حرفی در ضرورت این اقدام نبود و چه چیزی بهتر از بازگشتن سرزمینها به ایران اما سید محمد مجاهد نه تنها درکی از اوضاع جهان نداشت بلکه دریافت دقیقی از میزان بی کفایتی شاه و ناتوانی دولت زمان خود نداشت زیرا بر اساس اصول فکری او نه فساد اداری و نه موروثی بودن و استبداد مانع تداوم سلطنت شاه شیعه نبود و اشکال فقط در عدم "جهاد" بود لاجرم به جای تعرض به پایه های اصلی توسعه نیافتگی هم و غم علما نیز معطوف به فراهم کردن زمینه جهاد بود.
فضای جنگ با روسیه در حالی فراهم شد که عباسمیرزا و انسان فهیمی چون قائم مقام بخاطر درک محدودیت ها و نیز شناخت بازیگران نظام بین الملل خواهان مذاکره با حکومت اشغالگر برای مدارا با مردم تحت اشغال بودند.
در صفحه 42 كتاب "كشتگان بر سر قدرت" آمده است: نايب السلطنه عباس ميرزا و قائم مقام (صدراعظم) دل خون و ساكت بودند. تا شاه نظر قائم مقام را پرسيد، او بهانه آورد كه: ”كار جنگ و لشكرآرايی را بايد از لشكريان خواست كه من مرد قلمم“.
شاه اصرار كرد. قائم مقام پاسخ خود را با اين سؤال بيان كرد:
”شاهنشاها! ماليات مملکت ما چقدر تواند بود؟“
شاه روی در هم كشيده پاسخ داد:
”شش كرور“
البته، شاه می دانست كه قائم مقام خود اين را بهتر می داند. آنگاه قائم مقام پرسيد:
”آيا ماليات ممالك روس به عرض مبارک رسيده است؟“
شاه با كمی تندی پاسخ داد:
”آری! ششصد كرور است، می دانيم“
و قائم مقام جوابی را كه آماده كرده بود باز گفت:
”جنگ شش كرور و ششصد كرور نه شرط عقل است“.
اما علما اصرار بر جنگ داشتند و سپس شاه هم خواست که طالعی و استخارهای برای جنگ بگیرند.
در نهایت با اصرار علما، جنگ در گرفت و سپاه ایران چنان شکستی خورد که ایوان پاسکویچ فرمانده سپاه روس، به درستی ادعا کرد که براحتی میتواند تهران، آذربایجان، قزوین و سایر مناطق ایران را فتح کند و از اینجا به بعد بود که شاه و علما دوباره دست به دامان همانهایی شدند که از ابتدا مخالف جنگ بودند.
از این به بعد هنر قائم مقام و هیات مذاکره کننده ایرانی بود که بادست خالی و ارتشی مضمحل در حالی به از دست دادن دربند، باکو، شیروان، قراباغ رضا دادند که فتح تهران برای سپاه روس کاری بسیار ساده بود اما در نهایت و به لطف مذاکرات، روسیه در اوج قدرت و با وجود برتری نظامی، حاضر شد تبریز اشغالی را تخلیه کند و به آن سوی ارس برود هرچند ایران بخاطر آغاز دوباره جنگ مجبور به پرداخت غرامت شد.
بنابراین در اینکه نکبتی پیش آمد کرده بود که به از دست رفتن سرزمین ها بخاطر بی کفایتی شاه قاجارمنجر شد، تردیدی نیست اما دست کم در مورد قرارداد ترکمانچای ننگ و فلاکت متوجه آنهایی بود که زمینه هیجان و ورود به مسیری هزینه زا را ایجاد کرده بودند و حالا بدون قبول مسوولیت، مذاکره کنندگانی چون عباسمیرزا و قائم مقام را به خیانت و همداستانی در بروز نکبتی متهم میکردند که خود بانی آن بودند بنابراین قرارداد ترکمانچای قراردادی است که همیشه از منظر" از دست دادن" نگریسته شده و کمتر به این اندیشیده شده است شده که اولا این قرارداد ناشی از رویکرد غیرعقلانی و هیجانی آغاز دوباره جنگ با روسیه بود و ثانیاً ترکمانچای موجب آزادی تبریز و نجات آذربایجان جلوگیری از سقوط گیلان، قزوین و تهران شد آن هم در شرایطی که نه سپاهی در کار بود و نه سرداری و طرف مذاکره روسیه ای بود که با وجود مساعد بودن ادامه پیشروی و تثبیت موقعیت به لطف مذاکره کنندگان ایرانی، در اوج قدرت و پیروزی به مرز ارس عقبنشینی کرد!
behnam_kianii
سالام
پس من اشتباه نکرده ام .چون نوشته ایی ازشمادرموردکوردها دراین سایت پیدانکردم.
لوطی نکند،لیلا وجمال هم خودتی؟
نوشته هارا بشکل توفیق نوشته بنام همدیگرچاپ کرده (آراقاتیشدیرماق) یا(آراقیزیشدیرماق)
میکنید.
آقای تبریزی حرفهارابنام هم نوشته ومیخواهیدردگم کنی کرده باشید.
من هم اعتقاددارم ،ملت کورددرایران حق وحقوقی دارد،وبایدهم ملت کوردازاین حقوق سازمانهای حقوق
بشری طبق کنوانسیونهای سازمان حقوق بشروسازمان ملل باتمام قدرت برخوردارباشند.
من درمورد مسایل دیگرکشورهاکاری ندارم ودخالت خودودیگران را درامورداخلی آن کشورهارافضولی برای خودودوستان عزیزدراین سایت میدانم واگرکسی هم بخواهد،دخالت کندتلاش دارم بامتانت جوابش رابدهم ،مگراینکه افرادی شئون اخلاقی رازیرپاگذاشته مجبورم سازدجواب دندانشکنی به اوبدهم.
مردم وروشنفکران وچالشگران هرکشوری خودبایدمسایل سیاسی واجتماعی خودراحل کرده ودخالت وتوهین به سیاستمداران آنهااصلن اخلاقی نمیباشد.
بلی جناب تبریزی درجاهایی درست میگویدوباید این نوک حمله رابیشتربطرف پان های فاشیست فارس وپایمال کنندگان حقوق ملل ایران قراردهد،
آقای تبریزی یک روده راست درشکم ندارد.
دراینجا خط فکری وفرهنگی کسرویستی دوحکومت شاه وشیخ را باسره نویسی های پان فارسی وفاشیستی راپیش گرفته ولی به جمال ولیلا ودیگران معلم بازی میکند.
من اعتقاددارم که مردم کورد وتورک وتوکمن وعرب وبلوچ درایران پان ندارند،بلکه پان اعظم وفاشیست وراسیست پان فارس های بدترازداعش درصدسال گذشته برعلیه منافع این ملل عمل کرده است.
ملت کوردهم همچون ملت تورک وعرب وبلوچ وتورکمن وقاشقایی تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی .فرهنگی وسیاسی قرارداشته وتنها تمایزاین ملل درشکل مبارزه است.
ملت کوردعلاوه برستم های حکومتی مثل دیگرملل اسیرانی دردستان رهبران تندروی خودنیزمیباشند.
اصلن حکومت فاشیستی ایران همین حرکت های غیرمدنی رادوست دارد.
ملت کوردانجام دهدتابهانه سرکوب وسوء استفاده بدست سرکوبگران باشد.
محرک اصلی اختلافات بین ملل درایران خودخکومت فاشیست پان فارسیست تمامیت خواه است. متاسفانه رهبران خودخوانده این ملت به ملت کوردبیشترازخودفروختگان دیگرملل خیانت میکنند.
سالام
نسبت به تورکهارانشان ندهد.گون آیدین ،سحروزخیر
هرچه میخواهم چیزی برای این لیلای دشت کربلاننویسم ،مجبورم میکند
درروح وروان این زن فکرکنم تفکرتروریستی ،چه بابمب وچه باحرف لانه کرده ونمی تواند،بیماری هیستریک
خود
میدانم که بیماربایددرمان شود،هربیماری بایدطول درمان داشته باشد.
ولی افرادی طول درمانش درحالت عادی لاممکن است.این لیلا دررابطه باتورک ها وبه کلمه تورک همین
حالت رادارد.
این تورک که ایشان به نام آن حساسیت دارد،فرقی برایش نمیکند،تورک عراق باشد،یاتورک سوریه
تورک آنادولی باشد،یاتورک آزربایجان.
برای درمان امثال این گونه افراد سرزمین ساکت کانادا ویاسرزمین گل هلندهم درمان نمی کند.
اعتمادی هم به بهبودی ایشان درهیچ جایی نیست ،مثل بیماری است که غافل شویی دست به خطایی میزند.
مسئولان سایت وزین بایدبه این امرمهم پی برده باشند.
تایک هفته پیش پیله کرده بودکه تورکان درآزربایجان ومنطقه بیش از600 سال سابقه حضوروآنهم بشکل تهاجم ندارند،
حال که ده هاسندهای مختلف ارائه میشود،دوست دارد،بی ادبی وبی فرهنگی وموذی گری خودرا
نه بمن ویابه کسی دیگر،بلکه به کل تورکان باتوهین های نامحسوس حواله میکند.
چی براین بیماررفته من نمی دانم.
انشالله که خدا شفایش بدهد،اگرشفانیافت ازمحافظین اوجالان ویاازهمیاران دیگرسران تروریست گردد،
شایدکه به آرامش برسد.
سالام اليكيم
ممد امين رسول زاده به استقلال از شوروى راى داد ولى در عمل لنين (با هويت تورك ولى ذوب شده در اوروسيت) كمونيست با شائوميان ((با هويت (هاى) مشهور به ارمنى )) و داشناك يعنى فاشيست و نژاد پرست هم پيمان شده و به به ظاهر با نام سر كوب بورژووازى ٢٥٠ هزار انسان بيگناه مسلمان تورك آزربايجانى را قتل عام كرده و حق تعيين سرنوشت و جدائى روى كاغد مانداستاد عزيز در كنگره تصويب شده است قبل از انقلاب ١٩١٧ ولى بعد از پيروزى انقلاب و استقرار حكومت شوراها حكومت و پارلمان دموكراتيك آزربايجان شمالى به رياست جمهورى زنده ياد
http://mihantv.com/%d8%a2%d8%b1%d8%b4%db%8c%d9%88/
قاسم شعله سعدی ، این هفته، مهمان نشست عمومی مهستان بود. لینک فوق در تلویزیون میهن، این مصاحبه و سخنرانی را نشان میدهد. گرگهای استپ های مغولستان
هم بشگل گروهی وارد فضای اپوزیسیون ایران شده و زوزههای توهین و تنفر و دروغ و تهمت و راسیسم ضد بشری را از طریق این سایت بلند کرده اند تا موضوعات ایران و ایرانی را چون بازار مسکران مزاحم شوند و ناشنوا سازند.اما کاروان در حرکت است، و گرگها زوزه کشان همدیگر را گاز میگیرند.
امید است به زودی شیرهای ایرانی در درون ایران، این گرگ و کفتارهای عهد توحش و جهالت را ، لت و پار کنند تا فرهنگ بشریت بیش از این طعمه شونیسم ترک آذری و آخوندهای شیعه صفوی درون ایران نگردد ، تا برای درمان کرونا از نیش زنبور روی باسن ، و روغن شقایق برای نشیمنگاه ، در بالای منبرهای آخوندی سخنسرایی کنند.
توجه! در جمله آخر کامنتی که یک ساعت پیش ارسال داشتم ، کلمه ای جا افتاده. بهمین جهت نیز، اصل جمله را اینجا تکرار می کنم. حق تعیین سرنوشت که در کنکره دوم حزب سوسیال دموکرات روس
در سال 1903 تصویب شده ، به مفهوم حق جدا شدن و تشکیل دولت جداگانه می باشد.من که به شما پانترکهای آسیب دیده جامعه تبعض زده ایران اصل موضوع را گوشزد کردم و توضیح دادم که
که چرا اینچنین است که شما بدون دلیل چرا ستیزه جو و تهاجمی هستید و به همه اقشار جامعه و ملیتهای ایرانی حمله ور میشوید و توهین میکنید چرا با زبان منطقی و آرام نمیتوانید با دیگران صحبت کنید و بی دلیل فوش و ناسزا میگوئید چرا این مشکل را در خودتان نمی بینید ؟ ولی دیگران این را می بینند و من گفتم شاید بشود به شما حق داد و شما را درک کرد چون شما تورکان آذربایجان از طرف سیستم صد ساله اقتدار گرای پان ایرانیسم به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و تاریخی مورد تبعیض شدید و انکار قرار گرفته اید و خشم تان را اینگونه با عصبانیت و توهین به دیگران بروز میدهید و آشکار میکنید و اگر دقت کرده باشید همیشه میخواهید یک جوری خودتان را ثابت کنید و دست به اغراق شدید میزنید و از تمام حربه هایی ممکن استفاده میکنید که بگویید ما چنین و چنان هستیم ووو و در آخر نتیجه گیری تان پس ما خوب هستم و بد نیستیم و این نشانه خوبی در شماها نمیباشد و گفتم که چون همیشه قربانی و آسیب دیده فرهنگی در ایران بوده اید در بزرگسالی علائم روحی و روانی خود را اینگونه بروز میدهد ولی ملت کورد برعکس شما بوده اند طی این صد سال کمتر از شماها مورد تبعض فرهنگی قرار گرفته اند ولی در عوض مورد ظلم مضاعف سیاسی و اقتصادی قرار گرفته اند که پیامد های دیگری برای مردم کورد در ایران داشته است .در پاسخ به کامنت های لیلا و دیگر دوستان عزیز در رابطه با مساله ملی و ستم ملی در ایران، دربین نیرو ها و عناصری که خود را چپ و سوسیالیست و کمونیست میدانند، به طور کلی،
دو نظر مشخص وجود دارد . برخی از چپ ها که از دید من، چپ و کمونیست تنها در حرف هستند، از موضع تمامیت ارضی ایران حرکت کرده و وجود آشکار ستم ملی در ایران را به نحوی از انحا، انکار میکنند. طرفداران این چنین نظریه ای ، به بهانه اینکه ، هر گونه بحث و گفتگو در باره مساله ملی ، مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی را تحت الشعاع قرار میدهد ، نه تنها در نشریات خود اشاره ای به وجود ستم دیرینه ملی در ایران نمی کنند ،بلکه تا آنجا که در توان دارند در محافل سیاسی ، جلو هر بحثی در باره مساله ملی را موذیانه می گیرند و آنهائی زا که به درستی روی ستم ملی در ایران انگشت میگذارند، به مثابه ناسیونالیست این یا آن ملت تحت ستم ، آماج تیر ملامت و سرزنش، قرار میدهند. متاسفانه در بین چپ های ایران ،شمار این قبیل افراد شوونیست مدافع برتری ملت غالب، کم نیست. نمونه این چنین عناصر چپ اپورتونیست را در بین کامنت نویسان سایت " ایران گلوبال" ، یه روشنی میتوان مشاهده کرد. یک انسان انقلابی و مدافع رهائی کارگران و زحمتکشان وظیفه دارد علیه همه ستم هائی که در ایران چند ملیتی تحت سلطه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی، وجود دارد پیگیرانه مبارزه کند. در ایران کنونی انواع ستمدیدگی ها و تعدیات، وجود دارد . ستم بر طبقه کارگر و استثمار بیرحمانه کارگران و توده های زحمتکش، ستم بر زنان که تحت رژیم قزون وسظائی حاکم ، در معرض بدترین اجحافات و تبعیضات قرار دارند، ستم بر مذاهب غیر مذهب رسمی شیعه دوارده امامی. از جمله ستم های بیشمار در جامعه کنونی ایران،یکی از بارزترین این ستم ها، همانا ستم ملی بر بیش از نصف اهالی کشور می باشد. چگونه یک فرد معتقد به سوسیالیسم و عدالت اجتماعی می تواند ستم ملی بر ملتهای غیرفارس ایران را فراموش کند؟ اینکه برخی از مدعیان چپ و سوسیالیسم در ایران ، این ستم آشکار را نمی بینند، مغهومی جز این ندارد که این قبیل اشخاص و نهادهای سیاسی که برای فریب توده ها در لباس چپ ظاهز میشوند، بهیچ وجه چپ و کمونیست نبوده و به مثابه شوونیست های کارکشته از امتیازات ملت غالب ، دفاع میکنند. کمونیست واقعی کسی است که علیه همه ستم هائی که در جامعه وجود دارد ، بدون قید و شرط و با تمام نیرو ، مبارزه می کند. حدود یک قرن است رژیم های ارتجاعی حاکم در ایران، ملت های غیر فارس را در معرض بیرحمانه ترین ستم ها قرار داده و زبان و فرهنگ آن ها به رنجیر کشیده اند . یک قرن تمام است ارتجاع حاکم با توسل به زور و قلدری، ملت های غیر فارس ایران را از دخالت در امور داخلی خود مانع شده است . در حالی که کارگران و توده های زحمتکش همه ملت های ساکن ایران از ستمدیدگی و استثمار و بی خانمانی رنج می برند، کارگران و زحمتکشان ملت های غیر فارس در معرض ستم دولایه قرار دارند . واقعیت ها نشان میدهد که ستم ملی بر ستم طبقاتی تاثیرگذاشته و این ستم را تحمل ناپذیر تر میسازد. ان کسی که خود را چپ و کمونیست فلمداد می کند و علیه ستم ملی در ایران مبارزه نمی کند، صرفا چپی است که فریب کارانه عنوان کمونیسم و سوسیالیسم را یدک میکشد. در مقابل چپ های اپورتونیست مدافع امتیازات ملت غالب ، چپ ها و کمونیست های وافعی و راستین قرار دارند که قاطعانه علیه تمام ستمدیدگی ها در ایران کنونی می جنگند و از حقوق پایمال شده همه انسا نهای مظلوم و ستمدیده ، دفاع میکنند. هدف اصلی یک فرد کمونیست، طبیعته مبارزه در راه رهائی کارگران و زحمتکشان و سرنگون ساختن سلطه سرمایه داری است . اما برای نیل به این هدف والا و رسیدن به سوسیالیسم و غدالت اجتماعی ، یک کمونیست علیه تمام ستم های موجوددر جامعه بحران زده کنونی و رژیم اعمال کننده این ستم ها مبارزه میکند . لازم به تذکر است که در رابطه با مساله ملی ،یک انسان چپ عدالت خواه ،قاطعانه و بدون هیچ قید و شرطی ار حق نعیین سرنوشت ملل در ایران چند ملیتی دفاع میکند. حق تعیین سرنوشت ملل که سازمان بین المللی کارگران در کنکره حود در لندن در سال 1896 آن را تایید کرده ایست،به ملت های ساکن یک کشور چند ملیتی این حق را میدهد که سرنوشت خود را به دست خود، تعیین کنند و این حق تعیین سزنوشت که در کنکره دوم حزب سوسیال دموکرات روس در سال 1903 تصویب شده، به مفهوم جدا شدن و تشکیل دولت جداگانه می باشد.من 2 یا 3 روزە بە این سایت سر نزدم ولی جدآ خودتان هستید اگر فکر میکنید ما نمیدانیم
میخوردKürtlar ، علی ، یاشار . مهران ع.ب.تورک اوغلی ،
öyrenci ، حقگو. یکنفرند این بازیهای چند اسمی فقط بە درد خودتان
انگار لیلا خانیم و جمال به روان پریشی مبتلایند که شب و روز هر چه دل تنگشان می خواهد نثار دیگران می کنند و به طبع کولی ها سخن طرف مقابلشون را بر نمی تابند.
کم و ناچیز باشد اوزون گولاخ می گویند.در تورکی به کسی که گوشش بزرگ اما دانش
کاش تیم فحاشی جمال لیلایی به جای هدف قرار دادن ملت تورک کمی در فکر اصلاح خود می بودند.
تازگی ها کار به جای رسیده که از دست انکار ملت تورک که بر نم دارند بقیه را هم وسوسه می کنند در قالب نصیحت،هههههه
اگر فحاشی تو و سوفیست زاده و جمال و اخیرا مارگیر جهادیست نبود، هیچ فردی از ما تورکان شما را عددی به حساب نمی آوردیم. اول از خودت بپرس که شب و روز پلاست را در ایران گلوبال پهن کردی و با انواع شگردهای
زنانه به مردان آذربایجان توهین می کنی.تو هم به گمانم در آذربایجان جنوبی احتمالا دلت سوخته که الکی با ما سرستیز داری و شب و روز دیوانه ی جنگ با تورکان هستی.
اول خودت رو اصلاح کن بعد بیا اینجا بقیه رو نصیحت کن خانیم قزل گویل...گل سرخ
یاکشاملر لیلا خانیم
در مجموع فارس ها از هر طیف حتی چب فارس به یک جمبندی رسیده اند که ای کاش شاه می ماند .
فقط رئیس جمهور می خواهند اما زیر بنا همان مال ۵۰ سال پیش.الان همه فارس ها راضی به باز گشت به ان زمان شده اند فقط عده ای از انها بازگشت را غیر مکن میدانند و بحای شاه فقط
الان خیلی سخت است پان ایرانیست.یا همان جبهه ملی فارس ها. ملی مذهبی فارس ها. جمهوری خواه فارس. چب فارس.راست فارس. سلطتنت طلب فارس را از هم تشخیص داد.
فارس ها در هر طیف به یک اتحاد در برابر سایر ملل در ایران رسیده اند.
فارس ها در خارج متوجه شدند اگر اموزش به زبان مادری ازاد باشد زبان فارسی انها بعنوان قدرت محو خواهد شد
اگر فرهنگ ازاد باشد شجریان و سایر خواننده گان فارس در مقابل خوانندگان تورک محو خواهند شد.
اگر دمکراسی در ایران باشد فارس ها مثل برف زیر افتاب ذوب خواهند شد. وووو
و فارس ها راضی حتی به یکی از اینها نیستند.
در نتیجه همین رژیم اسلامی اگر کمی با مخالفان فارس خودش کنار بیاید انها راضی هستند.
پس تورک ها نباید به امید فارس باشند تورک ها نباید به امید امریکا یا سایر قدرت های خارجی باشند.
تحریم شکست یا نه . ایران (فارسها) با امریکا مذاکره کردند یا نه . در امریکا. فرانسه کی رئیس جمهور شد یا نه. ایران چند میلیون بشقه نفت فروخت یانه. فلان فارس . فلان احزاب فارس . فلان رسانه و تجزیه تحلیلگر فارس چی گفت چی نگفت.
در ایران کی نماینده مجلس کی ريیس جمهور شد کی نه شد . تمام مثال های بالا هیچ ربطی به منافع تورک ها ندارند.
هیچ سودی جز ضرر به تورک ها ندارند.
منافع تورک ها با منافع فارس ها صد در صد در ضد هم قرار دارند. و هیچ وقت یکی نیستند.
اگاهی فقط به همین مسایل میتواند خط تورک ها را مشخص کند. و گرنه مثل انقلاب ۱۳۵۷ تورک ها فقط دنباله رو فارس ها خواهند شد و نتیجه اش هم می بینیم انها ان تورک های انقلابی ۱۳۵۷ در ۴۲ سال گشته حتی نتوانستند یک بند قانون اساسی فارس ها را همان بند ۱۵ را به اجرا در اورند و منتظر بودند فارس ها بعنوان پاداش خدمت گذاری به تورک ها ان بند ۱۵ را جایزه بدهند .
پس نتیجه راه فارس با راه تورک جداست. منافع فارس با منافع تورک یکی نیست. خواست فارس با خواست تورک یکی نیست. استراتژی فارس همیشه علیه تورک است. در یک کلمه فارس دشمن تورک است.
سالام
نوشته ازآن باشد.فکرمیکنم ،جناب دنیزایشچی فکرمیکنم قاطی کرده ونمی داندچی نوشته است.
حکومت سوسیالیستی رادررهبران چین ویادرپوتین دیدن فقط میتواند،قاطی کردن باشدوبس.
آنچنان بهم ریخته فکرنکنم یک انسان نرمال این
فقط همیین ..
سالام اليكيم
https://www.instagram.com/p/CDrRzkilF50/?igshid=s293e9thk0tshttps://www.instagram.com/p/CDrRzkilF50/?igshid=s293e9thk0ts
نام توروك (تورك) در كتيبه باستانى شهر mari (تا جويرو امروزى) در سوريه
میبینیم که عده ایی از پانترکهای این صفحه که مدام به ملتهای و ارمنی و ایرانی و مخصوصا کورد ها توهین های تکراری و ملال آور میکنند
من تازه فهمیدم و متوجه شدم نباید زیاد به اینها خرده گرفت و ناراحت شد اینها همان قربانی های جامعه تبعض آمیز ایران هستند و تجربیات تبعبض آمیز تلخ و ناگوار شان در دوران کودکی و نوجوانی باعث بروز پرخاشگی منفعل در بزرگسالی شده است و خشم دل خود را با رفتارهایی نظیر دگر آزاری و ستیزه جویی با اطرافیان و جامعه اینگونه بروز میدهند و رفتارهای غیر قابل انعطاف و زننده از خود نشان میدهند نباید به این ستیزه جویی و فوشهای مکرر این افراد جواب داد به نظر من باید گذاشت حرفهای دلشان را اینگونه بگویند و خودشان را تخیله روانی کنند شاید از بار فشار روحی و روانی که درون خود احساس میکنند سبک و خالی شوند پانترکهای ستیزه جوی این صفحه از این به بعد هر چه دل تنگتان میخواهد بگوئید شاید این به شماها کمکی کرد که رو به بهبودی بروید موفق باشید .اخرین مقاله عارف شیخ احمدی به واقعیت نزدیک است هیچ توحینی در ان نوشته به تورک ها نیست احتمالا مخالفان ناشناخته این مقاله از جوود های ایران و از عوامل سایبری رژیم هستند رژیم هیچ ضربه ای به عصراعیل نزده
ترک های دوگانه سوز آذری به عوض بهانه گیری و مظلوم نمایی باید نقش خود را در سقوط رژیم شاه بررسی کنند و مبالغ هنگفت دلار و یورو غارت شده توسط ترک ها به ترکیه را محاسبه و بعد اگر جایی برای ادعای کذایی
و زبان مادری ماند مانند حسین شیعه ترک صفوی مظلوم نمایی کنندو دشمنی شما با واقعیت > گرجستان را وارد ناتو خواهیم کرد، این یعنی روسیه باید نوکر تورکیه و آزربایجان شود
https://www.youtube.com/watch?v=vGkPWBG1bjw
PUTİN' E SOĞUK DUŞ GÜRCİSTAN NATO' YA KAT
https://www.youtube.com/watch?v=vGkPWBG1bjwPUTİN' E SOĞUK DUŞ GÜRCİSTAN NATO' YA KATILIYOR
lachin لاچین عزیز ممنون از شما ، کمونیست ما در دنیای توهمات خود ( احترام به منشور حقوق بشر ) را لازم میداند بدون اینکه توان ذهنی آن را داشته باشد تا دریابد بدون ( قدرت که پشتوانه )این منشور باشد قا
بدون ( قدرت که پشتوانه )این منشور باشد قانون جنگل حکمفرما خواهد بود , هزار بار به این جماعت عاشق کره شمالی آدم خوار بگو >> تنها راه رسیدن به دنیای شما ، پیشرفت علمی / صنعتی و اقتصادی است تا به تدریج ( روباتها در کارخانجات مستقر ) شوند ( کمونیست تو راه انتخابی نداری پیشرفت صنعتی به اینجا ختم خواهد شد ) و سپس >> با بستن مالیات به روبات ها، حقوق ماهیانه به هر فرد universal basic income از مالیات جمع آوری شده روباتهای کارگر پرداخت شود میگوید نه پ ک ک و ی پ گ به منشور حقوق بشر احترام خواهند گذاست، یک فرد تا این اندازه میتواند اسیر توهمات، فرضیات پوچ باشد؟ به تحولات دنیای تورک نگاه کنید >>>https://www.youtube.com/watch?v=6FN0rPCZ-VM
Azerbaycan ve Türkiye Gemilerini Oraya YIĞACAK!
پیشتر نیز گفتم علت گرایش به کمونیزم انسان جهان سومی در ۳ فاکت نهفته است ۱- فرار از مسولیت فردی ۲- میل و گرایش شدید به کنترل دیگران ۳- تورک ستیزی که جامعه شناس فارسستانی و چپ به طرز عجیبی در این بعد به هم نزدیک هستند، تنها هنر اینها هم این است تا پ ک ک و ی پ گ و بزهای کوهی را آزاد کنند تا منطقه را قاچاق، آدم کشی، سیمیتکو بازی به گند بکشند، دنیز ایشچی توان ذهنی درک این واقعیت را ندارد که بانک مرکزی چین، بانک مرکزی آمریکا، بانک مرکزی انگلستان دست گلوبالیستها است و توی کمونیست باید از الیت بانک مرکزی و میلیاردر / بیلیونرها فرمان ببری، دیگر چیزی به نام کمونیزم نمانده دایناسور
احتمالا امریکا جمشید شارمهد را بعنوان شیرینی مذاکره به حکومت اسلامی داده یا جمشید شارمهد را با یک زندانی امریکایی در جایی معاوضه کرده است. البته بنده فقط حدس می زنم.
سالام اليكيم
مفيدشان استفاده و در مواردى كپى پيست كرده ام و مورد استفاده ساير دوستان واقع شده نيز تشكر مخصوص دارم على الخصوص از نوشته هاى سه گرامى ياراديجليق ، لاچين ، و اب تورك اوغلى انشالله كى ميبخشيد بى اجازه مطالب را البته با نام خودتان به خيلى كانالها ارسال كرده ام موفق باشيددر وحله اول از آقاى توكلى بخاطر ايجاد فضاى دموكراتيك در اين سايت وزين بينهايت تشكر دارم و از همگى مسئولين كامنتها كه تحمل كرده و ميكنند هم ممنونم و از دوستانى كه بدون اجازه از نوشته هاى
ياشاياسيز و نه ياخشى كى وارسيز
هرکس از اهالی کویر لوت و دشت کویر که بر ضد تورک می نویسد، حتما رگ و ریشه اش به کورووش تخیلی بر می گردد.
آنها تبدیل شده است.اصلا توهین به تورک و عرب و حتی کولی های بزکوهی در ادبیات فارسستتان به جزو جدا نشدنی فرهنگ
معیار برتری تاریخی شما کورووشیان بر تورکان چیست ، بنویسید تا بببینیم.
ســـالام دوســـلار..
öyrenci عزیز...
این هم کلیپ جدید که ( جک ودرفیلد ) در باره چنگیز خان و در باره کتابی که به چاپ رسانده است بحث میکند. پیروز باشید.
https://www.youtube.com/watch?v=FtymGMRc91E
ســــالام دوســـلار..
برای این بیماران تاکید میکند. حرفی که شما چند ماه پیش به میان کشدید. این دکتر , بیرون از بیمارستان طرز سجده رفتن و سرفه کردن را در یک کلیپ هم نشان میدهد. بهترین ها و سفرهای بیشتری را برایتان آرزومندم.yaradiciliq عزیز..
امروز یکی از دکترهای که با بیماران کرونائی در قسمت ICU شب و روز کار میکند , ( خوابیدن روی شکم و یا به حالت سجده رفتن وسرفه کردن ) را
سالام اليكيم
https://t.me/sarrizat/11048
از تلاشهای بیهودهی پانایرانیستها
قسمت پنجم
مئشهباشلی
@meshebashli
پانایرانیستها از جمله سید جواد طباطبایی خود را به آب و آتش میزنند تا "فرزانگی سیاسی" قوم فارس را به اثبات رسانند. اینان در این راستا در فقدان هیچ سند و منبعی بناچار ترجمهی کتاب کلیله و دمنه را به عنوان منبع فرزانگی سیاسی قوم فارس در بوق و سرنا میدمند! البته هیچ وقت از خود نمیپرسند و جواب ندارند و نخواهند داشت که اگر ترجمهی کتابی که در هندوستان نوشته شده است و بواسطه ترجمهی آن قوم فارس فرزانهی سیاسی نامیده میشوند، پس ملت هندوستان، خالق آن را چه نام نهیم بهتر است؟اگر قومی بواسطهی ترجمهی یک کتاب فرزانهی سیاسی نامیده شوند، در آن صورت یونانیان باستان را که خالق ده ها کتاب و مبتکر دهها مکتب فکری از آن جمله اپیکوریان، رواقیون، افلاطون با سوسیالیسم و فیلسوف شاهاش، ارسطو با منطقاش، گورگیاس و پرتوگیاس و دیگر سوفیسطاییان و... را چه بنامیم بهتر است؟ یونانیانی که مبتکر و تاسیس کنندهی دمکراسی بودند چه بنامیم بهتر است؟
بگذریم انگار از پانایرانیستها به جز تلاش بیهوده در جهت مبالغهی بیاساس دوران باستان ایران کار دیگری ساخته نیست.
طباطبایی مینویسد: «... چون پادشاهی به کسری نوشیران خف الله عنه رسید ...انوشیروان مثال داد تا آن را [کتاب کلیله و دمنه] به حلیتهااز دیار هند به مملکت پارس آوردند و به زبان پهلوی ترجمه کرد. و بنای کارهای ملک خویش بر مقتضای آن نهاد و اشارت و مواعظ آن را فهرست مصالح دین و دنیا و نمودار سیاست خواص و عوام شناخت و آن را در خزاین خویش موهبتی عزیز و ذخیرتی نفیس شمرد و تا آخر ایام یزدجرد شهریار، که آخرملوک عجم بود، بر این قرار بماند.» (کلیله و دمنه، ص ۱۹، به نقل از طباطبایی)
وی ادامه می دهد: «با کمال تاسف، در دورهی اخیر و به دنبال زوال اندیشه در ایران، کتابی مانند کلیله و دمنه که یکی از چند منبع مهم فرزانگی سیاسی ایرانیان است، به گفتهی نصرالله منشی، جز "به سبب هزل" خوانده نشده ...» (طباطبایی، ۱۳۹۰، ص ۱۱۰ خواجه نظامالملک گفتار در تداوم فرهنگی ایران)
طباطبایی از "به سبب هزل" خوانده شدن کلیله و دمنه تاسف میخورد و احتمالاً از اینکه بسان ایران باستان "اشارت و مواعظ" آن در امر حکومتداری بکار گرفته نمیشود، ناراحت است. این تاسف و ناراحتی وی در زمانهای است که انسان اروپایی دهها ایدئولوژی برای بهتر زیستن انسانها، و انسانی و دمکراتیک کردن حکومتها خلق و بکار گرفته است. اما هگلشناس پانایرانیستها هنوز اندر خم یک کوچه است!
سالام اليكيم
https://t.me/sarrizat/11047
از تلاشهای بیهودهی پانایرانیستها
قسمت چهارم
مئشهباشلی
@meshebashli
یکی دیگر از تلاشهای بیهودهی پانایرانیستها آنست که نسل امروز تورکان ایران همان اشتباهات گذشتگان خویش را تکرار کنند.پانایرانیستها ـ همان نام ایرانی نازیسم ـ خیلی متمایل هستند و در عمل سعی میکنند که شعرا و ادبای نسل امروز ما بسان گذشتگان خود نظیر صائب تبریزی، اوحدی مراغهای، نظامی گنجوی، خاقانی شیروانی و ... شعر و ادب فارسی را به اوج شکوفایی برسانند. آنان با ایجاد انواع محدودیت و محرومیت برای شعرا و ادبای تورک که در این راه گام بر نمیدارند و نیز تشویق و تحبیب تعداد معدود و انگشتشماری که در این راه گام بر میدارند، به تلاش بیثمر خویش ادامه داده، میدهند و خواهند داد.
پانایرانیستها بیشترین تلاش خویش در این مورد را در عرصهی سیاسی انجام میدهند. آنان در تلاشاند کشمکش برای اقتدار سیاسی بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم عثمانی را مبنای دشمنی و کینهورزی نسل امروز ما تورکان ایران با برادران همسایهمان تورکیه قرار دهند و اشتباه آن شاهان تورک در جنگ و دشمنی با همدیگر را نسل امروز نیز تکرار کنند. اما غافل از آن هستند که از نظر نخبگان فکری و سیاسی ملتچی نسل امروز تورک، نه تنها کشور برادر تورکیه دشمن ما نیست بلکه با پیشرفتهای گوناگون خویش موجب افتخار و سرافرازی دنیای تورک نیز است.
پانایرانیستها سخت در تلاشاند که با الگو قرار دادن دانشمندان دروغین از آن جمله سید حسن تقیزاده جیرهخوار انگلستان که در مقطع مبتدی سواد حوزوی داشت، نسل امروز تورک رهرو وی و امثالش گشته از پشت بر هستی مادی و معنوی تورک خنجر بزند. و بدینسان است که پانایرانیستها با تکیه بر امکانات حکومتی در تلاش و مصمم هستند امثال سید حسن تقیزاده، شیخ محمد خیابانی و ... که به دست سادهلوحان تورک بستر را برای سلطه و حاکمیت پانایرانیستها آماده کردند، در جامعه دیده شوند تا الگو و شخصیت ملی نسلهای بعد گردند. این کار را تقریباً از صد پیش شروع کردهاند.
پانایرانیست نامدار سید حسین کاظمزاده ایرانشهر صد سال پیش شماره ۱۴ نشریهی ایرانشهر را برای تجلیل از شیخ محمد خیابانی به وی اختصاص داد و مقالات ستایشآمیزی نوشته شد.
اما آنانی که برای حفظ و حراست از هستی مادی و معنوی تورک در ایران در مقابل هجمهی پانایرانیستها قد علم کردند، نه تنها با سبعانهترین شیوهها از میان برداشته شدند و میشوند بلکه «جانی بالفطره» نامیده شده و نواخته شدند، و بنا به تصمیم و ارادهی پانایرانیستها در جامعه دیده نشدند.
اما زمانه تغییر کرده؛ امروز پانایرانیستها فعال مایشاء نیستند. دست به تلاش عبث میزنند.
ســــالام دوســـلار.
öyrenci عزیز.
این دورغ شاخدار کوروش پرستان در مقاله زیر به میان کشید شد. در عصر شکوفایی دیجیتالی تمام دروغ های تاریخی بر ملا می شود.
https://iranglobal.info/node/60186
سالام اليكيم
https://t.me/sarrizat/11041
از تلاشهای بیهودهی پانایرانیستها
قسمت سوم
مئشه باشلی
@meshebashli
در دو قسمت قبل، در چرایی تلاش بیهودهی پانایرانیستها جهت بازسازی وجههی رضا پهلوی و کسب منزلت برای وی آوردیم که چون رضا پهلوی ناسیونالیسم رومانتیک را ایدئولوژی رسمی دولتی کرده بود، این تلاش پانایرانیستها را میتوان در راستای ادای دین ارزیابی نمود.اما ممکن است این سوال مطرح شود که اسطورهسازی از شاهان واقعی یا خیالی نظیر کوروش را چگونه میتوان تفسیر نمود؟ برای جواب به این سوال، آن را در چارچوب نماد و اسطوره مورد بررسی قرار میدهیم.
ابتدا نماد و اسطوره را تعریف میکنیم. نمادها معرف تجربهها و ارزشهای مشترک متمایز برای گروههای انسانی خاص هستند. اسطورهها معنای آن تجربهها و ارزشها را برای همان گروههای انسانی معنی کرده و توضیح میدهند. اما اگر نمادها و اسطورهها نتوانند توسط اعضای گروه جذب و قبول شوند، در آنصورت کارآیی خویش را از دست میدهند و دیگر نقش معرف، توضیحدهنده و روشنگر ندارند و نمیتوانند اعضای گروه را متحد و منسجم کنند.
پانایرانیستها زمین و زمان را به هم میدوزند تا شاهآرمانی، اندیشهی ایرانشهری، را بهسان نماد، تجربه و ارزش قوم فارس، و شاهان واقعی یا خیالی خویش مانند رضا پهلوی و کوروش را به عنوان اسطورههایی که نمونههای عینی این نماد بوده و آن را توضیح میدهند جا انداخته و نهادینه کنند.
آنان با تکیه بر امکانات ملی کشور از آن جمله قدرت دانشگاهی، رسانهای، مالی و ... که متعلق به همهی اقوام ایرانی است، در این راستا (نمادسازی و اسطورهسازی) تلاش بیوقفه انجام داده، میدهند و خواهند داد.
تلاشهای سید جواد طباطبایی هگلشناس و پهلوان فحاشی، سید و سرور فعلی پانایرانیستها نمونهی بارز اینگونه تلاشهای بیثمر است. وی در کنار نماد و اسطورهسازی از شاهان قوم فارس، شاهان تورک را «غلامان شکمباره» مینامد.
اما پهلوان فحاشی غافل از آن است که این نماد و اسطورهها خیلی وقت است که کارآیی خود را از دست دادهاند و دیگر نه تنها بین اقوام غیر فارس ایران بلکه حتی بین خود قوم فارس نیز هیچ نقش متحد کننده و انسجام دهندهای ندارند. تلاش وی و همپالگیهایش تلاشیست بیهوده و ضد دموکراتیک.
سالام اليكيم
https://t.me/sarrizat/11039
از تلاشهای بیهودهی پانایرانیستها
قسمت دوم
مئشه باشلی
@meshebashli
در قسمت قبل آوردیم که پانایرانیستها برای ادای دین به رضا شاه در تلاشند چهرهی وی را بازسازی کنند تا مترقی و مردمی جلوه دهند. آنها بدین منظور از شیوههای گوناگونی استفاده میکنند که در نوشتهی قبلی به یک مورد اشاره شد و آن مقایسه و اشاره به نکات اشتراک وی با آتاتورک است.پانایرانیستها در این راستا خود را به آب و آتش میزنند و حتی تا آنجا پیش میروند که واقعیتهای مسلم تحولات سیاسی اجتماعی معاصر را هم به دلخواه تغییر داده و تفسیر به رأی میکنند! به عنوان نمونه، با تفسیر واژگونه از جنبش مشروطهخواهی آن را با رنگ و لعاب ناسیونالیسم رومانتیک رنگآمیزی میکنند تا بلکه یک دهم گرم هم که شده وجههی مردمی رضا شاه را بیشتر کنند.
اما برای اطلاع و آشنایی با هر جنبش و انقلابی بهترین راه آن است که آماجهای آن جنبش و انقلاب را مورد توجه و بررسی قرار دهیم.
اگر اولین گام جنبش مشروطهخواهی را بستنشینی شاهعبدالعظیم محسوب کنیم که هست، خواستهای آنان بدین قرار بود:
«۱. نبودن عسگر گاریچی در راه قم
۲.باز گردانیدن حاجی میرزا محمدرضا از رفسنجان به کرمان
۳. بازگردانیدن تولیت مدرسهی خان مروی به حاجی شیخ مرتضی
۴. تأسیس بنیاد عدالتخانه در همه جای ایران
۵. روان گردانیدن قانون اسلام به همگی مردم کشور
۶. برداشتن مسیو نوز از سر گمرک و مالیه
۷. برداشتن علاءالدوله از حکمرانی تهران
۸. کم نکردن تومانی ده شاهی از مواجب و مستمری.»
(کسروی، ۱۳۹۰،ص۷۸)
درخواستهای بستنشینان سفارت انگلیس هم که توسط شارژ دافل انگلیسی به حضور شاه رسید عبارت بودند از: "
«۱. بازگشت علمای اعلام
۲. عزل شاهزاده اتابک
۳. افتتاح دارالشوری
۴. قصاص قاتلین شهدای وطن
۵. عودت مطرودین (رشدیه و دیگران).»
(همان ، ص ۱۲۳)
چنانکه از لیست درخواستها پیداست ردپایی از ناسیونالیسم آخوندوف که در زمان حکومت رضا شاه ایدئولوژی رسمی دولت شد، یعنی باستانگرایی، اسلام و عربستیزی و تورکستیزی به چشم نمیخورد.
بعد از کشمکشهای زیاد بین حکومت و مشروطهخواهان، عاقبت مظفرالدین شاه فرمان تشکیل دارالشوریٰ و تدوین قانون اساسی را امضاء و صادر کرد. بعد از این مرحله هم ، آنچه به صورت برجسته نمایان است، کشمکش و اختلاف بین مشروطهی مشروعهخواهان و مشروطهخواهان بود.
اما در چرایی تلاش پانایرانیستها مبنی بر تفسیر ناسیونالیستی بودن جنبش مشروطهخواهی چه میتوان گفت؟
چنانکه واضح و مبرهن است رضا شاه بعد از به قدرت رسیدن بساط مشروطیت را جمع کرد. به عبارت دیگر، در مشروطیت و مشروطهخواهی را تخته کرد و حکومت استبدادی لجام گسیخته بر قرار نمود. بنابراین همهی خونهای ریخته شده به هدر رفت و آنهمه تلاش و صرف هزینه هیچگونه دستاوردی در پی نیاورد.
اینجاست که پانایرانیستها برای تبرئهی رضا شاه جنبش مشروطهخواهی را واژگونه تفسیر میکنند تا وی را نه در هم کوبندهی آن بلکه ادامه دهندهی آن جنبش قلمداد کنند.
سالام اليكيم
رضا ماکسیم (رضا شاه بعدی)، بعد از رسیدن به اقتدار عالی سیاسی، ناسیونالیسم رومانتیک (پان ایرانیسم) را ایدئولوژی رسمی حکومت کرد. مولفههای این ایدئولوژی عبارت بودند از: باستانگرایی، اسلام و عربستیزی، تورکستیزی و ستایش فرنگ و فرنگمآبی.https://t.me/sarrizat/11038
از تلاشهای بیهودهی پانایرانیستها
مئشهباشلی
@meshebashli
قسمت اول
با تاسیس نهادهایی همچون فرهنگستان زبان فارسی، سازمان پرورش افکار، دانشکدهی ادبیات و تاریخ و ... مولفههای ایدئولوژی مذکور عملیاتی گشت.
به این خاطر است که پانایرانیستها رضا شاه را همچون شاه خیالیشان کوروش مورد ستایش قرار میدهند و چون از منفوریت رضا شاه در نزد ایرانیان و انساندوستان دمکرات مطلع هستند، جهت بازسازی و کسب وجههی مترقی و منزلت برای وی از شیوههای مختلف استفاده میکنند. یکی از این شیوهها مقایسه و اشاره به نکات اشتراک وی با آتاتورک میباشد.
اما واقعیت آن است که مقایسهی رضا شاه با آتاتورک قیاس معالفارق است. اگر مبنای مقایسه کارهای عمرانی باشد در آن صورت چون همه حکومتها کم و بیش اقدامات عمرانی در کارنامهی خویش دارند پس میتوان همهی حکومتها را با همدیگر مقایسه کرد.
اما اگر مبنای مقایسه چگونگی به قدرت رسیدن، چگونگی حکمرانی و نیز چگونگی ترک قدرت باشد، رضا شاه در این موارد سهگانه با آتاتورک قابل مقایسه نیست. چرا؟
چون میدانیم رضا شاه با طرح و کمک انگلیسیها به قدرت دست یافت. پس چگونگی به قدرت رسیدن رضا شاه ننگآلود است. در حالیکه آتاتورک نه تنها با انگلیسیها بلکه با چند کشور دیگر جنگید و پس از نجات کشور خویش به قدرت رسید.
رضا شاه بعد از به قدرت رسیدن مستبدانه فرمان راند و حتی نزدیکترین یاران خویش را نیز کشت. یارانی که جیرهخوار انگلیس بودند و به فرمان ارباب شانههای خویش را برای ترقی وی پلهی نردبان کرده بودند. از آن جمله نصرتالدوله فیروز تورک، عبدالحسین تیمورتاش تورک و ... پس فرمانروایی وی نیز ننگآلود بود. در حالیکه آتاتورک با یاران خویش دست به تاسیس حزب زد که چرخدندهی دمکراسی میباشد.
ترک قدرت رضاشاه بعد از حملهی نیروهای متفقین به ایران اتفاق افتاد. رضا شاه به محض اطلاع از خبر حمله بار و بنهی خویش را بست. (چند صندوق را از طلا و جواهرات سلطنتی پر کرد.) راه مرکز کشور را در پیش گرفت. البته بار اول از قم با وساطت و تذکر رذالت فرار از سوی چند نفر به تهران بازگشت. منتهی چند روز بعد به فرمان انگلستان راه تبعید بیبازگشت را به خارج از کشور در پیش گرفت و عاقبت دور از وطن گور به گور شد و اکنون استخوانهای پوسیدهاش در کجا مدفون است مهم نیست. بنابراین ترک قدرتش از همه ننگآلودتر بود. در حالیکه در بارهی آتاتورک فقط کافی است که گفته شود در سالروز و لحظه مرگش به مدت چند دقیقه همهی ترکیه به احترام آتاتورک از حرکت باز میایستند.
سالام
ودوستت دارم.حناب جداری نوشته های آقای اورنجی که یک مبارزهویت است ،اگرغیرواقعی هستند،جواب دهید.
ازشماودیگردوستان تورک این گروه خواهشی دارم ،قبل ازنوشتن متن یک مکثی هم بکند.
من یکی شماراانسان صادق میدانم
فکرکنم همسن وسال هم باشیم.
به جوانان امروزتورک وکوردوعرب وبلوچ وتورکمن بایدجواب روشن ودرست داد،
تفکرات غلط گذشتگان رانمی توان باتعصب پاک کرد.
چراهمه تورکان وحتی دیگراتینیک ها ازچپ وراست وملی به صمدبهرنگ گیرنمی دهند؟
آیا این سوال راجواب دادن سخت است؟
کوردهاوعرب ها وتورکمن وبلوچ قاشقایی وافشار ودری زبان همگی برایمان عزیزوبه اندازه هم از لحاظ حقوقی انسانی حق دارند.
به تعداد جمعیت حق ازبیت المال وحق درمشارکت مدیریتی به اندازه جمعیت دارند.
به کنشگران این ملل هیچ احدالناسی نباید تهمت زده وحق خوری ندارد.
من اگردربعضی مواردجواب تندی به بعضی ازافراددراین سایت میدهم باورکن ،که این افرادلیاقت یدک کشی ازاین ملت رانداشته وتنهابه متفکران غلط اندازآنهاتندخویی میکنم.
شخص بنده به ملل ازلحاظ حق گیری ازپان فارس شعوبیه ماسیونی درصورت نبودامکانات دست به سلاح بردن را هم قانونی میدانم .
ولی درصورت عدم دسترسی به امکانات امروزی.
به هیچ کدام ازمبارزان این ملل پان اطلاق نمیشود،پان به زیاده خواهان همچون پان فارس فاشیست درایران گفته میشودوبس.
سالام اليكيم
هيتلر را بنگريد يكى بظاهر از آموزه هاى كمونيسم آموخته و فاشيستى عمل ميكند و ديگرى بظاهر از ناسيوناليسم سخن ميراند و از چاشنى سوسياليسم براى فريب استفاده ميناميد ولى فاشيستى عمل ميكندافراد بى هويت !!!؟؟؟
من يك تورك آزربايجانى هستم اين هويت من است
انتظار نداشتيم كه جنابعالى معنى هويت را ندانسته كسى را بى هويت بناميد
ضد كمونيست!!!؟؟
تشابهات دو نفر استالين و
تشابه اين دو عجيب نيست زيرا ديكتاتورى وسيله اى براى رسيدن به آرمان فاشيستى هر دو است و نقطه مشترك ايشان ميباشد يكى با هويت گرجى ولى ذوب شده در ايروسيت و ديگرى با هويت آلمانى هر دو طالب بدست آوردن افسار تسلط و اداره جهان
گفتن و باز كردن اين مطالب ضد كمونيستى است يا بيان حقايق!!!!!؟؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت تمام دوستان
می توانیم نظر خود را بدون تحقیرکردن دیگران ارائه دهیم.
سالام اليكيم
جوابیه . .https://t.me/c/1233302718/30086
جوابيه :
پان كيست ؟؟ من پان ام يا تو؟؟
پان کیست ؟؟ من پان ام یا تو ؟؟
وقتی نژادپرستی تا حدی است كه من مجبورم در دانشگاه و مدرسه فارسی بخوانم و بنويسم . .
من پان ام ؟ ياتو ؟
وقتی اسم ماشين ، بانک ، موسسه ، مدرسه ، پارك ، هتل ، . . را پارس صدا ميكنی .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی منه آزربايجانی تورک زبان را ، آذری ايرانی و برادر کورد های تروریست میخوانی و در جدایی انداختن بین تورکهای تورکیه و قزاق و اوزبک وقشقایی وغیره هست ، ولی جوک
( يه توركه )
بيشترين آمار در جوكهايت را كسب ميكند . .
من پان ام ؟ يا تو؟
وقتی زبان 35 ميليون #تورک آزربايجانی اين گونه مضحكه دستت شده . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتي زبان مادری من ، حق من نيست ولی زبان توحق توست وایران را فارس معرفی می کنی . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی اسم شهر و ديارم ، كوه ، رودهايم ، كه توركی بودند ولی همه فارسي شدند . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی اسم توركی راثبت احوال درشناسنامه ها نم نويسند و بخاطر لهجه محروم از استخدام . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی كمترين بودجه سالانه به شمالغرب ايران تعلق يابد . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی معادن من بصورت خام ، توسط فارسها به كارخانه های اصفهان و كرمان و يزد و سمنان منتقل شود و مدل و بر كه سهل است كلهم اقتصاد مهندسی زير علامت ؟ برود . . من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی به جرم حمايت از زبان مادری و درياچه نيمه جان گشته ، زخمی و دستگير شويم . .
من پان ام ؟ يا تو ؟
وقتی تیم محبوب آذربایجان تراختور مورد حمله و تبعیض پایتخت نشینان ایران و اطرافیانش میگردد و باعث نابودی این تیم شده . .
من پانم یا تو . . ؟؟
وقتى ١٢٠٠ سال دولتهاى تورك ميشوند نادان و وزيران ايرانى (در ظاهر و با جعل درى زبان ولى با اصل و نسب تورك ) آنها ميشوند كاردان من پان ام يا تو ؟؟
وقتی تاریخ و هویت ، زبان مادریم ، بناهای تاریخیم همه و همه را رو به نابودی میکشی . .
من پان توركم ؟ يا تو پان فارسی ؟
وقتی در کابینه دولت سهمی از وزرا ندارم در حالی که داشتن حداقل نصف وزرا حق من است .
من پان هستم یا تو . .
وقتی در رده های تصمیم ساز و تصمیم گیرنده مثل مجمع تشخیص و شورای نگهبان سهمی ندارم .
من پان هستم یاتو . .
وقتى تو دانسته يا نا دانسته نوكر ماسون تمامى امكانات در زمان شاه و شيخ در اختيار بيگانگان ماسون نوكر ميگذارى و من افشا ميكنم .
من پان هستم يا تو.....
_من از تو نه ، از واژه هايی چون :
" فارس و پارس " ايرانی يك ملت متحد " آريايی ؛ كوروش وهمه پادشاهان زيربطش " تنفر دارم . .
از غارت بیت المال برای لهجه فارسی متنفرم .
از اين همه تبعيض چه دولتی چه مردمی ات خسته شدم . .
پايت را از گليم من ؛ سرزمين آذربايجان من ؛ سرزمین تورک من ؛ از قاشقایی و همدان و اراک و خوراسان واردلان وقوم و وآستارا ، اردبیل و بیجار و قوروه وسونقور و ، از زبان و تاريخ و شعرای با غيرتم و همه دار و ندارم بكش بيرون . .
_من هم ميخواهم به زبان خودم با اسمهای پيشوند و پسوند توركم ، با همه همينی كه هستم زندگی كنم ، نه اينكه مجبور باشم با زبان يک بيگانه ، با رسم و فرهنگ يک بيگانه زندگی ام را سركنم ، بدون تبعیض فرهنگی واجتماعی و . .
بيگانه ای ، چون كه از 6 سالگی فارسی خواندم و نوشتم ، با شاهنامه وحافظ تو بزرگ شدم و از شاعران خود دور شدم .
ولي افتخار می كنم كه فارسی حرف زدنم فاجعه است .
پس بيگانه است اين زبان ، و صاحب اين زبان با من و طايفه تورک آزربايجانم وبلکه با تمام تورکان این سرزمینم . .
یازار : تورک اوغلو آزربایجان
سالام اليكيم
مدرکی دیگر بر تورک بودن مردمان آزربایجان از حدود حداقل ۱۳۰۰ سال پیش!!https://t.me/sarrizat/11035
احتمالا شما هم تاکنون از فارسها شنیده اید که برای تحقیر و تخریب بیشتر تورکها به ما میگویند شما تورک نیستید و ۷۰۰ سال پیش تورک زبان شده اید!!
میگویند شما عاذری هستید و فقط زبانتان تورکی شده و قبل از ۷۰۰ سال پیش شما چیز دیگری بودید!! (که از روی اسم آزربایجان، کلمه جعلی آذری را اختراع کرده و جدیدا روی ما این اسم را گذاشته اند.)
خب هروقت چنین چیزی شنیدید کافیست به فارس مشهدی بگویید شما فارس نیستید بلکه خراسانی هستید، به کرمانی ها بگویید شما فارس نیستید بلکه کرمانی هستید و فقط زبانتان فارسی شده!!! این عکس مورد نظر را که میگوید عمَر در زمان خلافت اسلامی (حدود ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ سال پیش) به فرماندهان خود دستور داده بروید و با ۲۰ هزار سرباز که از آزربایجان شورش کردهاند مبارزه و آنها را سرکوب کنید'!
این بهترین و مهمترین سند و سیلی به فاشیست های جاعل است.
با ذخیره این عکس و عکس ریپلای شده بر روی پستی دیگر این اسناد را جمع کرده و استوری کنید تا دوستانتان هم ببینند و آنها در آینده فریب نخورند
@Turk_Qoshunu
سالام اليكيم
آیا قانون اساسی «آمريكا»با الهام از استوانه کوروش یا كوروش_کبیر نوشته شده است.!؟
آیا آقایان جرج واشینگتن ، توماس جفرسون ، جان آدامز ، جیمز مدیسون، جیمز مانرو ، ساموئل آدامز ، بنیامین فرانکلین، جرج میسون، توماس پین، و جان هنکاک و ...
در جائی گفتهاند که قانون اساسی آمریکا تحت تاثیر یا با الهام از کوروش کیفیر بوده است.!؟
استوانه کوروش در سال1879 میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهرِ بابِلِ باستانی پیدا شده
و پدران بنیانگذار در سال1776 میلادی در راستای تدوین و اقتباس چارچوب قانون اساسی آمریکا فعالیت نمودند،
پس اساسا تاثیر استوانه کوروش بر اندیشه پدران بنیانگذار منتفی است.
یعنی بازهم مثل همیشه، این یک دروغ است و از بیسوادی مردم سوءاستفاده میکنند.
سالام اليكيم
حتما این مطلب را شنیدهاید که پانفارسها ادعا میکنند #توماس_جفرسون (سومین رئیسجمهور #ایالات_متحده ) هنگام نوشتن قانون اساسی ، کوروش را الگوی خود قرار دادیم.https://t.me/Turk_Qoshunu/2350
برملاء شدن یکی دیگر از دروغهای شاخدار کوروش پرستان جاعل
ما با سند معتبر ثابت میکنیم که توماس جفرسون ، چنگیزخان را الگوی قانون اساسی قرار داده است.
پانفارسیسم = جعل، بیسوادی، ادعای بی سند
سالام
3- مگریکی ازبنانگذاران حزب کمونیست مرحوم تقی ارانی نبود؟که همچون سیداحمدکسروی و سیدجوادطباطبایی تفکرپان ایرانیستی پان فارسی رادرتشکیلاتهاراه انداخت؟مگرمرحوم علیرضا نابدل ازپیروان همان تقی ارانی نبود؟گون آیدین ،سحروزخیر.
صبح همه شمابخیر.
بوقت جغرافیای ایران.
1-چراازگفتن ونوشتن واقعیت هاواهمه دارید
2-جناب حداری عزیز،آقای اورنجی رامیشناسم ودرگروه تلگرامی این حقیر ازوجودش استفاده میبریم.
مگرهمین تشکیلاتهای فداییان وچپولهای توده روسی وعقب مانده های شبه ساکاهاتاچندسال پیش کلا رهبری سازمان وغیررادرهمگرایی باپان فارس هااداره نمیکردند؟
مگرتمام چپ های ایرانی وبخصوص وابستگان به اتنیک دری زبانها درایران همین حالا تزاحمدکسروی را
درگروه ها ودربین مردم برعلیه مردم تورک تبلیغ وترویج نمیکنند؟
میخواهی چندین نفرازاین وابستگان رابانام درایران اینجابیاورم؟
اینها درجلسات شعرخوانی عالی پیام(هالو)بادکوبه ایی وباامکانات دولتی نشسته برایشان وبرای اشعارنژادپرستی شان کف زده و هورامیکشندواشعارش رادربین مردم پخش میکنند.
اینهافردوسی راپیغمبرخودکرده ازشاهنامه قران جدیددرست کرده اند.
مگردکترشفیعی کدکنی دردانشگاه تهران ازطرفداران چپ واستادزبان فارسی درسالن اجتماعات ودربین صدهانفرزن ودختر واستاددانشگاه درجواب سئوال دانشجویی نگفت شاشیدم بزبان مادری.
من وقتی می نویسم ،بین سوسیالیسم وفاشیسم یک تارموفاصله است ،جناب جداری ازروی معده نمی گویم،اکثرطرفداران تفکرکمونیستها (سوسیالیست ها) درایران ازکمسوادی ونداشتن مطالعه عمیق سوسیالیستی به دامن سوسیال ناسیونالسم (فاشیسم)غلطیده اند.
چراقبول نمی کنید؟که کمونیست های ایرانی بیسوادودردامن فاشیسم خوابشان برده است.
من یکی سوسیالیسم علمی اروپایی رایک تفکرنواندیشی میدانم ولی کمونیسم آسیایی وروسی رایک فاشیسم ردگم کنی.
4-جناب دانش آموزشمابه مسایل فکرکنم بهترازخیلی هادراین سایت آشنایی داری ،ایکاش اگردرخارج تشریف داریداسمی برای خودشفاف میگذاشتی .
بلی عزیزجان ،من عرض کردم ،مطالعات خودراازکتابهای مختلف وبی خط شروع کردم.
اول ازهمه هرنوع نظری بفرمایی درخواندش کوتاهی نکردم.
تا اینکه بانظرات علی شریعتی وصمدوبهروزدهقانی وتقی ارانی وحیدرعمواغلی وبه اذین وفریدون کشاورز ورسیدم به مطهری وخمینی ومحمدتقی فرامرزی ومارکس وانگلس وعلی وحسین واقتصادبزبان ساده وازمطالعه هیچ گروهی کوتاهی نکردم.
عزیزدلم ،جناب دانش آموز،تامطالعه نکنی وبقول مرحوم وشهیدصمدبهرنگی فهمدیم هرکتابی رانبایدخواند،کتابی رابایدخواندکه ارزش یکبارخواندش راداشته باشد.
سفارش میکنم مجوعه کتابهای عزیزنسین راحتمن بخوانید،ازنوشته های تولستوی وچالی چاپلین وبرت برشت هم کوتاهی نکنی،حتمن خاطرات ملکه مادر تاج الملوک وخاطرات مسترهمفراولین جاسوس انگلیس وجرج اورال وکتاب 1984 رابخوانید.
سری هم به کتاب ماسیونری (فراموشخانه)اسماعیل رایین زده وجامعه شناسی خودمانی ونخبه کشی هم بدنیست.
کتابهای تاریخی وکتاب اشعارشهریاروخصوصن حیدربابا وسهندیه شورشوق خوبی بشماخواهدداد.
الکی حرف نزده وکتابهای تاریخی فاشیست های ماسیونی را ولش کنید وخودتان راراحت ورها سازید.
سیزساغ من سالامات.
هرچه به چرندیات این عارف شیخ احمدی می نگرم، دو موضوع برجسته می شود.
اول شیعه ستیزی و دوم توهین به ملت ترک
به نظرم یک گوشمالی لازم دارند و گرنه هیچکس نمی تواند تا این حد پا از گلیم خود فراتر نهد.
آقای حسن جداری عزیز حرفهای شما متین و درست میباشد
آقای حسن جداری عزیز حرفهای شما متین و درست میباشد و موشکافانه موضع حزب کمونیست را شرح دادید ولی ما در اینجا میبینیم افرادی مجهول الهویه با نام و اسم (تبریزی) خلاف حرفهای شما را میزنند حرفهایشان زمین تا آسمان با شما فرق میکند و منکر و دشمن هر نوع حقوق مشروع ملیتهای ایرانی میباشند و مبارزات ملتهای ستمدیده ایران را برای آزادی و دمکراسی را نفی و نهی میکند و آنها را پان های رنگارنگ خطاب میکند و ظلم و ستم سیاسی و فرهنگی که در طی این صد سال به مردم کوردستان در خاورمیانه روا داشته اند را مقصر و تقصیر اصلی را به گردن ملت کورد و احزاب کوردستان نسبت میدهد و این شخص مجهول الهویه اینچنین به همه القا میکند که اگر شما ملت کورد و دیگر ملل ایرانی بخواهید دنبال آزادی و دمکراسی و حق تعین سرنوشت خودتان باشید مقصر اصلی سرکوب و کشتار و اعدام و زندان خود شما و احزاب مردمی تان است و شماها مبارزاتتان نامشروع میباشد و مسبب اصلی کشتار و ستم خودتان هستید و چون پان های رنگارنگ هستید که به نظر من حرفی سرتاسر گذاف و بیهوده این شخص مجهوالهویه میباشد و من حالا از شما آقای جداری این پرسش مهم را از خود شخص شما میکنم و آن این است که آیا شخص شما که به دفاع از مرام کمونیست موشکافانه به آن پر داخته اید آیا حرفهای این شخص را قبول دارید ؟ و آیا شما موافق حق تعین سرنوشت ملل ایرانی و خاورمیانه با سیستم نظام فدرال یا سیستم هایی شبیه به آن هستید ؟ آیا شما مقصر اصلی این همه ظلم و ستم مرکز گرایان را در خواسته های ملل ایرانی و ملت کورد را در چه کسی میبینید ؟ آیا واقعا ملت کورد مقصر است یا تاریخ صد سال انکار مردم کوردستان ؟جناب عارف شیخ احمدی، همین مایک پمپئو دولت دانلد ترامپ را میچرخاند و ترامپ عددی نیست، در مورد مایک پمپئو بهتر است بدانید که ایشون در جبهه اوانجیلیکها و مسیحیهای افراطی است و جنگ اصلی وی با گ>
فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه خواندن کامنتهای من را دارندو جنگ اصلی وی با گلوبالیستها و دار و دسته اوباما و شرکا میباشد، در مورد ( قدرت کشورهای عربی ) زیاد اغراق نکنید، سال آینده با ( انحلال پترو دولار ) کشورهای خلیج از نظر اقتصادی کله پا خواهند شد، همان امارات متحده عربی، ۳ بیلیون در اختیار اسد جلاد سوریه گذاشته بود تا تورکیه را شکست دهد، سال آینده با (( پول دیجیتال )) و انحلال پترو دولار، دنیا ئی جلو چشمان ما هویدا خواهد شد که تا حالا نظیر نداشته، زیاد از کارهای این رژیم فارسستان تعجب نکنید، ما تورکهای آزربایجان وقتیکه این رژیم فارس ایران و شیعه ارمنی امامی فارسستانی در جنگ آزربایجان و ارمنستان، طرف ارمنستان را گرفت فهمیدیم با شیعه ارمنی امامی فارسستانی طرفیم، در مورد مایک پمپئو اجازه بدهید مطلبی را با شما در میان بگذارم، آیا یادتان است وقتیکه سفیر چین در اسرائل ناگهان مرد، شاید مرد یا به یک جوری کشتند این سفیر چین در اسرأئل را، این اتفاق بعد از دیدار مایک پمپئو از اسرأئل روی داد، میدانید این سفیر پشت پول دیجیتال و همکار اوباما و شرکا و گلوبالیستها بود، در داخل اسرأئل نیز، یک عده طرفدار گلوبالیستها هستند و یک عده طرفدار مایک پمپئو، خودتان حدس بزنید رژیم فارسستان و شیعه ارمنی امامی فارسستانی با کیها در اسرأئل ارتباط دارد
https://iranglobal.info/node/80247 خجالت استراتژیک یا خدعه دیپلماتیک دولت شیعه و اسرائیل , عارف شیخ احمدی
مثل اینکه عارف شیخ احمدی یا همان مارگیر هندی از توهین به ملت تورک افتخار می کند. آخر کچل جاسوس عربستان و موساد از کی دولت تورکیه با اسرائیل متحد بوده که ما تورکان نمی دانیم.
و رئیس جمهور اردوغان، با شجاعت تمام مقابل صهیونیست ها ایستادگی نکردند.مگر در غزه دولت تورکیه
باور کن تو یک جاسوس و یک جهادیست خطرناک هستی که اگر ما تورکان جلوت را نگیریم مانند یارو اوچالان یاغی خواهی شد.
شیعه را کافر کردن، تورک را حامی صهیونست دانستن توهین و اتهام کمی نیست جناب جهادیست کورد کوهی.
فردا نیوز ( آمریکا با حمایت از تفاهم مصر - یونان تورکیه را محاصره کرد ) ، آمریکا در مدیترانه دنبال چیست؟ >> بخوانید >>
فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه خواندن کامنتهای من را دارنداولین هدف آمریکا در مدیترانه و اوروپا، ایجاد فاصله بین اوروپا و روسیه است و در این اینجا بدون شک ( تحریم گاز روسیه ) از اولویت هاست، آمریکا میخواهد تورکیه به اسرأئل نزدیک شود و گاز میادین تامار از طریق خط لوله ( صلح ) به تورکیه و از آنجا به اوروپا صادر شود، آمریکا در ادامه زیر فشار قرار دادن تورکیه، از پ ک ک و ی پ گ در سوریه نیز حمایت میکنند تا امتیاز بیشتری از تورکیه بگیرد، بزهای کوهی همیشه برای ( چانه زنی سیاسی ) ابر قدرتها همیشه باید جا ئی داشته باشند، برای اینها ملت خودشان مهم نیست همینکه بازیچه این و آن قدرت شوند رسالتشان انجام یافته، ولی آمریکا میداند یونان نه اقتصاد دارد، نه نیروی جنگی ، از طرفی مصر و ارتش آن، توان ورود به مصر را ندارد و در حالیکه اتیوپی با صد رنسانس بزودی کنترل ۹۰ آب مصر را در دست خواهد گرفت با آن اقتصاد فکسنی، آهی در بساط ندارد، اگر دقت کرده باشید آمریکا و سناتورها همین هفته عربستان را زیر فشار گذاشتند که عربستان فک و فامیل رئیس اطلاعات پیشین عربستان فکر کنم الجبری را آزاد کند، همچنین کانادا عربستان را محکوم به اعزام یک تیم آدم کش به کانادا ( دو هفته بعد از کشتن قاشقچی در استانبول تورکیه ) کرده است، همه این شواهد حاکی از آن است که آمریکا از نزدیکی (((( عربستان - چین ))) و نفوذ در لبنان بیم دارد، اگر مزخرفاتی مثل پسا ساختار گرا ئی ، پست مدرنیسم و بزهای کوهی ذهن شما را کدر نکرده، باید ببینید چه کسی در مدیترانه توان ایستادن جلو روسیه، چین را دارد و اقتصاد آن توان گاز خرید گاز آمریکا را نیز دارد، آن کشور بدون شک تورکیه است، پس یونان به کجا پناه ببرد؟ به آغوش پ ک ک یا ارمنستان یا شیعه ارمنی امامی فارسستانی
این روزها، راستی چقدر افراد بی هویت ضد کمونیست در ایران گلوبال، کامنت توخالی می نویسند. چه قدر ضد و نقیض می گویند و تاریخ ایران و جهان را گستاخانه، تحریف می کنند . یکی از این
کامنت نویسان ضد کمونیست، فرد بی هویتی به نام سلام علیکم است . در روزهای اخیر این کامنت نویس مدافع منافع سرمایه داری، با مسخ تاریخ معاصر ایران و جهان ، پان ایرانیسم را با کمونیسم یکی دانسته و به بدگوئی از سوسیالیسم و کمونیسم، پرداخته است. برخلاف حرف های ناروا و غلط انداز این کامنت نویس ضد کمونیست، باید این نکته را متذکر شوم که کمونیسم و نظرات سوسیالیستی، هیچ وجه مشترکی با پان ایرانیسم ندارند. پان ایرانیسم به مفهوم برتر دانستن یکی از ملت های ساکن ایران - ملت فارس- بر ملت های دیگر این سرزمین است . پان ایرانیسم ایده ای نژادپزستانه و مغاییر با حقوق بشر و دموکراسی و برابری انسانها می باشد. پان ایرانیسم ، همچون دیگر پا ن ها، نظریه ای نفاق افکن و سلطه طلب است . پان ایرانیسم که از زمان به قدرت رسیدن رضا خان قزاق، در ایران ترویج مبشود، نظریه ای ارتجاعی و دشمن بی امان رهائی انسان ها از بند ظلم واسارت می باشد . در طول صد سال گذشته ایده های پان ایرانیستی صدمات جبران ناپذیری بر زبان ها و فرهنگ های ملت های غیر فارس ایران، وارد ساخته است . کمونیسم و سوسیالیسم ایده رهائی طبقه کارگر و توده های زحمتکش، از بند ستم و استثمار سرمایه داری می باشد. کمونیسم ، درست در مقابله با تمام روند های فکری بورژوائی، از آنجمله، نژاد پرستی و برتری ملتی بر ملت های دیگر قرار دارد . مارکس که بناگزار کمونیسم علمی می باشد، مدافع سرسخت رهائی ملت های اسیر ، از چنگال ملت های سیطره جو، بود. مارکسیست ها و کمونیست های راستین همواره علیه برتری نژاذی و هرگونه پانی و از آن جمله پان ایرانیسم، قاطعانه مبارزه کرده اند. منسا اصلی ایده های نژاد پرستی، برتری قومی و هرگونه نظریه ضد دموکراتیک و ضد انسانی، همانا نظام های سرمایه داری می باشند که برای حفظ سلطه طبقاتی خود، ملت ها را به جان هم انداخته و با اشاعه نظرات ارتجاعی از قبیل پان این یا آن ملت، مانع اتحاد و همبستگی کارگران و زحمتکشان جهان می گردند.آزربایجان - تورکیه - پاکستان متحد را خواهند داشت؟ شیعه ارمنی امامی فارسستانی و ارمنستان بزودی قره باغ را آزاد خواهیم کرد
https://www.youtube.com/watch?v=GmoEcQMBdw8https://www.youtube.com/watch?v=GmoEcQMBdw8
REKOR KIRDI! TÜRKİYE AZERBAYCAN TATBIKAT 2020 TÜRKİYE AZERBAYCAN BİRLEŞİRSE ASKERI GÜCÜ NE OLUR!
در باره نوشته های اقای ترک اغلو چند سطری نوشتم و پاک کردم .فکر میکنم بیشتر باید برای این گروه از قربانیان ارتجاع سرخ تاسف خورد . ترک اغلو نیز یکی از هزاران انسانی است که در تکاپوی
رسیدن به ارزوهای محال به دره جهنمی سوسیالیسم و سپس ناسیونالیسم سقوط کرده است .در اغاز ترک اغلو انسانی جهانی بود و سپس انسانی ترک تبار شد .او یک فریب خورده از سوی باور های غلط است .تنها و منزوی و شکست خورده در همه زمینه های سیاسی اجتماعی راهی جز چنگ زدن به گذشته های دور وباورهای ایلی ندارد .اینکه برامدن قجرها متناسب با روح زمان بود و یا اینکه این قبلیه میتوانست در رقابت های جهانی در دو قرن 18و 19 قرن اختراع و اکتشاف ورقابت نقشی مثبت در زمینه اقتصادی وفنی در ایران اجرا کند ،صد در صد بیگانه است .با ترک اغلوها بیشتر باید اعلام همبستگی کرد برای فریب خوردن وفریب دادن انها از سوی پیروان شیاطین سرخ و سیاه .
سالام اليكيم
ام با موضوع" تاریخ، فرهنگ، هنر،زبان و ادبیات ترکان بیجار گروس" با یکی از هنرمندان ترک دیار گروس مصاحبه ای داشتم؛ ایشان در ضمن توضیحات به مطلب جالب توجهی اشاره کردند و گفتند:" دو سال پیش گروهی از مستندسازان تلویزیون استان(کردستان) جهت تهیه مستندی به محل کارم آمدند مجموعه عوامل گروه مستندساز منجمله تهیه کننده با اصرار زیادی بنده را مجبور به پوشیدن لباس(کوردی) نموده و همچنین اصرار نمودند که بنده دست و پاشکسته هم که شده کردی صحبت کنم، بنده هم گفتم بابا ما ترک هستیم و زبان کردی هم نمی دانیم و اصلا چرا ما باید لباس کوردی بپوشیم خلاصه اکراه از ما و اصرار از آنها و در نهایت ما مجبور به اطاعت دستورات آنها شدیم و گروه مذکور نیز فیلم و عکس خودشان را گرفتند و رفتند؛ وقتی که مستند از تلویزیون پخش شد دیدیم که ما را کلا بعنوان هنرمند کورد معرفی و بیجار گروس را نیز بعنوان شهرستانی کاملا کوردنشین معرفی می کنند."https://t.me/c/1205385033/221971
رادیو افشار 《 آوشار 》
جعل و تحریف هویت ترکان بیجار گروس به هر قیمتی
چند روز پیش بنا بر ضرورت و اقتضای پروژه ی تحقیقی ام با موضوع" تاریخ، فرهنگ، هنر،زب
نمونه فوق یکی از دهها نمونه بارز جعل و تحریف تاریخ و هویت ترکان گروس می باشد آنهم جعل تاریخ معاصر آنان و در مقابل چشمان آنها؛ به کرات دیده شده است که هویت، تاریخ، زبان و فرهنگ ترکان گروس توسط نهادها و سازمان های فرهنگی و هنری، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و مراکز دانشگاهی استان کردستان به صورت علنی جعل و تحریف می شود.!!!
امیر افشار افشاری
سالام اليكيم
اما یک پان ایرانیست ایدئولوژی یک ملت را به تمامی اقوام ملل تحمیل می کند و بدین گونه همه را برابر می پندارد . یک کمونیست با عجین کردن و برابر شمردن همین ایدئولوژی است که میلیون ها انسان را به کام مرگ می فرستد و آن را آرمانی بزرگ می داند و یک پان ایرانیست با همان تفکر پانیستی است که در روز روشن ،قربانی از سر انسان، برای اعلاحضرت می برد . پان ایرانیست سفسطه و تخطئه را بزرگترین هنر اندیشه می شمارد مجموعه فکری وی عبارت از قیاس و تشبیهات و شل کردن دهن برهان .او زود برانگیخته می شود ،واکنش وی سریع و خالی از هشدار عقلی است ، مدام تکرار مکررات می کند اما خسته نمی شود. همیشه دنبال بهانه ای برای حمله به حریف است، در میدان مشاجره حضور دائم دارد ، دشنام ها حکم فلسفی برای وی دارد و اعتباری است که به ایدئولوژی وی رسمیت می بخشد .دشمنی وی حد و مرزی ندارد گاهی خسته و تنها است و این زمانی است که سوژه ای برای دشنام دادن و خالی کردن عقده خود نداشته باشد .behnam_kianii
یک پان ایرانیست چگونه می اندیشد
آقای پان ایرانیست به سبک و سیاق کمونیست می اندیشد .یک کمونیست تمامی ملت ها را در ایدئولوژی خود یکسان می پندارد گرچه در عمل چنین نیست
آقای پان ایرانیست در هر حال و وضعیتی خود را حق دار می داند او عاشق تاریخ است و خود را همپایه شخصیت های تاریخی فرض می کند ،از نظر وی تاریخ همان اعمال اقتدار ملت هاست ،صحنه ای است که ضعیفان در برابر قدرت طلبان سر فرود می آورند ،اگر اقتدار، حجیت عقلی و نقلی نداشته باشد بنیاد عقل بر باد است لذا زندگی به نحو شگفت آوری با قدرت در آمیخته است ،قدرت که نمود آن در جنگ و نبرد است و تنها خصیصه تمدنی انسان است اگر جنگ نباشد تمدن از بین خواهد رفت لذا پان سراسر تقلا می کند تا همه چیز را زیر ید قدرت تعریف کند بزرگترین قدرت در ملت ، و دولتی که از آن ناشی می شود، خوابیده است از نظر پان ایرانیست تاریخ انسانی با قدرت ملت ها شروع شده است در نهایت از بین همین ملت ،تنها یک ملت حق سروری دارد زیرا ذات قدرت تکثر را نمی پذیرد، تمامی سلسله قدرت به یک قدرت مافوق بسته است و این قدرت مافوق در نهایت به یک ملت و سرانجام به یک فرد در دولت ختم می شود .از نظر پان ایرانیست دموکراسی بدترین نوع حکومت است زیرا بین فرد برتر و فرد فرودست فرقی نمی گذارد، لذا دموکراسی نه تنها بد است بلکه ضد انسان و ملت برتر است .بنابر این بایستی حکومتی سر کار باشد که در آن شاه یا اعلاحضرت برگزیده ،تمامی امورات را در دست خود داشته و فرمان براند .و بدین گونه دولت پانیستی شکل می گیرد .
سالام اليكيم
تصور عمومی بر این است که هرگاه توافق یا قراردادی به زیان ملت ایران باشد، آن را به ترکمانچای تشبیه میکنند، اما چرا این تشبیه اشتباه است؟https://t.me/medeniyet1/210665
ترکمانچای، قرارداد خوبی که تبریز را آزاد کرد و مانع سقوط گیلان قزوین و تهران شد
@Sahandiranmehr
سهند ایرانمهر
ماجرای ترکمانچای اینگونه آغاز شد که به تحریک سید محمد مجاهد، افرادی چون آيت الله استرآبادی، ملاهادی نراقی، ملا محمد تقی برغانی، میرزا عبدالوهاب قزوینی، ملا احمد نراقی، سید عزیزالله مجتهد طالشی و آخوند ملا محمد ممقانی به سمت تبریز حرکت می کنند تا چنین القا شود که همه علما خواهان جهادند و به شاه اولتیماتوم داده می شود که اگر به خواست آنها تمکین نکند خود وارد عمل خواهند شد تا به ملت تفهیم شود که اگر شاه ( یکی ضعیف ترین کشورهای آن زمان ) عرضه حفظ عزت کشور و مقابله با روسیه (ابرقدرت آن زمان) را ندارد علما اما دارند(عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، ص ۲۲۳، انتشارات امیرکبیر).
تردیدی نیست که اگر چنین مقابله ای در توان حاکمیت وقت ایران بود، حرفی در ضرورت این اقدام نبود و چه چیزی بهتر از بازگشتن سرزمینها به ایران اما سید محمد مجاهد نه تنها درکی از اوضاع جهان نداشت بلکه دریافت دقیقی از میزان بی کفایتی شاه و ناتوانی دولت زمان خود نداشت زیرا بر اساس اصول فکری او نه فساد اداری و نه موروثی بودن و استبداد مانع تداوم سلطنت شاه شیعه نبود و اشکال فقط در عدم "جهاد" بود لاجرم به جای تعرض به پایه های اصلی توسعه نیافتگی هم و غم علما نیز معطوف به فراهم کردن زمینه جهاد بود.
فضای جنگ با روسیه در حالی فراهم شد که عباسمیرزا و انسان فهیمی چون قائم مقام بخاطر درک محدودیت ها و نیز شناخت بازیگران نظام بین الملل خواهان مذاکره با حکومت اشغالگر برای مدارا با مردم تحت اشغال بودند.
در صفحه 42 كتاب "كشتگان بر سر قدرت" آمده است: نايب السلطنه عباس ميرزا و قائم مقام (صدراعظم) دل خون و ساكت بودند. تا شاه نظر قائم مقام را پرسيد، او بهانه آورد كه: ”كار جنگ و لشكرآرايی را بايد از لشكريان خواست كه من مرد قلمم“.
شاه اصرار كرد. قائم مقام پاسخ خود را با اين سؤال بيان كرد:
”شاهنشاها! ماليات مملکت ما چقدر تواند بود؟“
شاه روی در هم كشيده پاسخ داد:
”شش كرور“
البته، شاه می دانست كه قائم مقام خود اين را بهتر می داند. آنگاه قائم مقام پرسيد:
”آيا ماليات ممالك روس به عرض مبارک رسيده است؟“
شاه با كمی تندی پاسخ داد:
”آری! ششصد كرور است، می دانيم“
و قائم مقام جوابی را كه آماده كرده بود باز گفت:
”جنگ شش كرور و ششصد كرور نه شرط عقل است“.
اما علما اصرار بر جنگ داشتند و سپس شاه هم خواست که طالعی و استخارهای برای جنگ بگیرند.
در نهایت با اصرار علما، جنگ در گرفت و سپاه ایران چنان شکستی خورد که ایوان پاسکویچ فرمانده سپاه روس، به درستی ادعا کرد که براحتی میتواند تهران، آذربایجان، قزوین و سایر مناطق ایران را فتح کند و از اینجا به بعد بود که شاه و علما دوباره دست به دامان همانهایی شدند که از ابتدا مخالف جنگ بودند.
از این به بعد هنر قائم مقام و هیات مذاکره کننده ایرانی بود که بادست خالی و ارتشی مضمحل در حالی به از دست دادن دربند، باکو، شیروان، قراباغ رضا دادند که فتح تهران برای سپاه روس کاری بسیار ساده بود اما در نهایت و به لطف مذاکرات، روسیه در اوج قدرت و با وجود برتری نظامی، حاضر شد تبریز اشغالی را تخلیه کند و به آن سوی ارس برود هرچند ایران بخاطر آغاز دوباره جنگ مجبور به پرداخت غرامت شد.
بنابراین در اینکه نکبتی پیش آمد کرده بود که به از دست رفتن سرزمین ها بخاطر بی کفایتی شاه قاجارمنجر شد، تردیدی نیست اما دست کم در مورد قرارداد ترکمانچای ننگ و فلاکت متوجه آنهایی بود که زمینه هیجان و ورود به مسیری هزینه زا را ایجاد کرده بودند و حالا بدون قبول مسوولیت، مذاکره کنندگانی چون عباسمیرزا و قائم مقام را به خیانت و همداستانی در بروز نکبتی متهم میکردند که خود بانی آن بودند بنابراین قرارداد ترکمانچای قراردادی است که همیشه از منظر" از دست دادن" نگریسته شده و کمتر به این اندیشیده شده است شده که اولا این قرارداد ناشی از رویکرد غیرعقلانی و هیجانی آغاز دوباره جنگ با روسیه بود و ثانیاً ترکمانچای موجب آزادی تبریز و نجات آذربایجان جلوگیری از سقوط گیلان، قزوین و تهران شد آن هم در شرایطی که نه سپاهی در کار بود و نه سرداری و طرف مذاکره روسیه ای بود که با وجود مساعد بودن ادامه پیشروی و تثبیت موقعیت به لطف مذاکره کنندگان ایرانی، در اوج قدرت و پیروزی به مرز ارس عقبنشینی کرد!
behnam_kianii
سالام
میکنید.پس من اشتباه نکرده ام .چون نوشته ایی ازشمادرموردکوردها دراین سایت پیدانکردم.
لوطی نکند،لیلا وجمال هم خودتی؟
نوشته هارا بشکل توفیق نوشته بنام همدیگرچاپ کرده (آراقاتیشدیرماق) یا(آراقیزیشدیرماق)
آقای تبریزی حرفهارابنام هم نوشته ومیخواهیدردگم کنی کرده باشید.
من هم اعتقاددارم ،ملت کورددرایران حق وحقوقی دارد،وبایدهم ملت کوردازاین حقوق سازمانهای حقوق
بشری طبق کنوانسیونهای سازمان حقوق بشروسازمان ملل باتمام قدرت برخوردارباشند.
من درمورد مسایل دیگرکشورهاکاری ندارم ودخالت خودودیگران را درامورداخلی آن کشورهارافضولی برای خودودوستان عزیزدراین سایت میدانم واگرکسی هم بخواهد،دخالت کندتلاش دارم بامتانت جوابش رابدهم ،مگراینکه افرادی شئون اخلاقی رازیرپاگذاشته مجبورم سازدجواب دندانشکنی به اوبدهم.
مردم وروشنفکران وچالشگران هرکشوری خودبایدمسایل سیاسی واجتماعی خودراحل کرده ودخالت وتوهین به سیاستمداران آنهااصلن اخلاقی نمیباشد.
بلی جناب تبریزی درجاهایی درست میگویدوباید این نوک حمله رابیشتربطرف پان های فاشیست فارس وپایمال کنندگان حقوق ملل ایران قراردهد،
آقای تبریزی یک روده راست درشکم ندارد.
دراینجا خط فکری وفرهنگی کسرویستی دوحکومت شاه وشیخ را باسره نویسی های پان فارسی وفاشیستی راپیش گرفته ولی به جمال ولیلا ودیگران معلم بازی میکند.
من اعتقاددارم که مردم کورد وتورک وتوکمن وعرب وبلوچ درایران پان ندارند،بلکه پان اعظم وفاشیست وراسیست پان فارس های بدترازداعش درصدسال گذشته برعلیه منافع این ملل عمل کرده است.
ملت کوردهم همچون ملت تورک وعرب وبلوچ وتورکمن وقاشقایی تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی .فرهنگی وسیاسی قرارداشته وتنها تمایزاین ملل درشکل مبارزه است.
ملت کوردعلاوه برستم های حکومتی مثل دیگرملل اسیرانی دردستان رهبران تندروی خودنیزمیباشند.
اصلن حکومت فاشیستی ایران همین حرکت های غیرمدنی رادوست دارد.
ملت کوردانجام دهدتابهانه سرکوب وسوء استفاده بدست سرکوبگران باشد.
محرک اصلی اختلافات بین ملل درایران خودخکومت فاشیست پان فارسیست تمامیت خواه است. متاسفانه رهبران خودخوانده این ملت به ملت کوردبیشترازخودفروختگان دیگرملل خیانت میکنند.
۲۳ کشتی جنگی آزربایجان - تورکیه در دریای مدیترانه
https://www.youtube.com/watch?v=Lr6yCeTicaM
Azerbaycan ve Türkiye'nin 23 Gemisi Akdeniz'e Yola Çıktı!
چوخ یاشا ابولفظل بی . بو خاطیره لر چوخ فایدالی و شیرین دی