من اجازه می‌خواهم کتابی را معرفی کنم که به تازه گی خوانده ام .نام کتاب ..
افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در اثار منتشرنشده دوران قاجار .نویسنده گان خانم هما ناطق واقعی فریدون آدمیت .
با خواندن این کتاب خواننده متوجه عقب افتاده گی ایران در عصر قجر میشود .داوری درباره کتاب در اختیار شما.
کاربر تبریزی انگار فراموش کرده اید و یادتان رفته است که در زیر کامنت قبلی خودتان یک لینک قدیمی گذاشته اید و
و مردم کوردستان را به خاطر مبارزات سیاسی شان طی این صد سال اخیر زیر سوال برده اید آیا فراموش کرده اید که قبلا چنین مقاله ایی نوشته اید و لینک گذاشته اید ؟ و یا نه ماجرای بزرگتر دیگری در میان است و شما آن مقاله ها را ماشینی و اتوماتیک وار از طرف کسانی دیگر و از پشت پرده جمهوری اسلامی در اختیار شما قرار داده اند ؟ که لینک مقاله قدیمی خودتان را هم یادتان رفته است و هم محتوی مقاله را فراموش کرده اید ؟ جواب دهید اصل ماجرا چیست ؟
کاربر تبریزی در دنیای ما پان کوردیسم وجود تاریخی نداشته و ندارد بلکه
بلکه شما چه اسمی روی مبارزات بحق مردم کوردستان در طول تاریخ صد ساله گذشته و بگذارید این یک موضوع دیگری است و اشکال از دید و نگرش فاشیستی و کمونیستی شما میباشد نه در مردم ستم دیده کورد که همانا صد سال در خاورمیانه به اشکال گوناگون مورد سرکوب سیاسی و کشتار و جنوساید قومی در خاورمیانه قرار گرفته اند بهتر است شما دیدتان و نگرش تان را در این مورد عوض کنید و تفکر ارتجاعی کمونیستی تان را به روز و مدرن سازید اگر کمی وجدان انسانی و دید سیاسی باز داشته باشید چهل میلیون مردم کورد در چهار کشور خاورمیانه را میتوانید ببینید که زیر ستم مضاعف سیاسی و فرهنگی قرار دارند و صد سال بخاطر حقوق مشروع از دست رفته شان در این کشورها مورد کشتار و جنوساید و سرکوب سیاسی و زندان و اعدام قرار گرفته اند و شما بجای به رسمیت شناختن حق تعین سرنوشت مردم کوردستان آنها را پان و تجزیه طلب ووو خطاب میکنید که بسیار ناعادلانه و فاشیستی میباشد بهتر است شما و همه کسانی که در ایران با هر گونه تفکر سیاسی تمامیت خواهی و مرکز گراهی که دارید از تاریخ صد سال گذشته درس عبرت بیاموزیم که چرا ایران در قرن ۲۱ به چنین روزی گرفتار شده است و چرا ما در اینجا قرار داریم آیا این حق مردم ایران بوده است ؟ آیا این ظلم و ستمی که بر مردم کورد روا میدارید حق این ملت چنین بوده ؟ ما در آینده ایران میتوانیم به دمکراسی حقیقی و واقعی که در حال حاضر در کشورهای غربی و متمدن وجود دارد برسیم و ما ملت کورد و و مردم ایران در کنار یکدیگر به یک راه حل سیاسی در ایران دست پیدا کنیم و متمدنانه کنار یکدیگر زندگی کنیم و یا به غیر از این باشد راه حل آخر قهر و طلاق مردم کوردستان و ایران از یکدیگر میباشد که ملت کورد خواهان چنین چیزی نیست چون این را میسر نمیباشد و باعث جنگ و خونریزی در فردای ایران میشود پس چه بهتر میباشد که به حق پایمال شده ملت کورد احترام بگذاریم و حقوق سیاسی دیگری را به رسمیت بشناسیم و با انگ و تهمت زدن و پان نامیدن و زیر سوال بردن مبارزات دیگری روی خوشبختی را هرگز در ایران نخواهیم دید .
سالام اليكيم https://t.me/medeniyet1/210438
اندیشه‌ها و زمینه‌های تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان/بخش دوم
آتیلا_حاجیزاده
دموکرات‌های آذربایجان به رهبری شیخ شهید «محمد خیابانی» بر آذربایجان تسلط
تسلط یافتند و در خودگردانی ۶ماهه برآن بودند تا به مقابله با ارتجاع مرکزی بپردازند و با تشکیل «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» قدرت متمرکز را از دست مرکز خارج نموده و بین ایالات مختلف تقسیم نمایند. چرا که انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ که عملا ممالک محروسه ایران را به مستعمره‌گی بریتانیای کبیر درمی‌آورد هرگونه تفکر مصالحه با مرکز را از بین برده بود.حکومت دموکرات‌های آذربایجان علاوه بر مبارزه با ارتجاع مرکز و استعمار انگلستان، سیر اصلاحات عظیم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و رفاهی را نیز دنبال میکردند. تأسیس بیمارستان‌های «شیر و خورشید»، آموزش عمومی و زبان مادری، احداث کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی از جمله اقدامات دموکرات‌های آذربایجان در ۶ ماه خودگردانی آن بود. اما در نهایت زر و زور ارتجاع بار دیگر ابرهای سیاه را در آسمان ایالات به ویژه آذربایجان مستولی گرداند.شیخ محمد خیابانی به تیر ارتجاع وثوق‌الدوله زمین‌گیر شد و میرزا کوچک جنگلی و کلنل محمدتقی پسیان با تیر استبداد رضاخانی از میان برداشته شدند تا قرارداد ۱۹۱۹ با لباسی جدید و در قالب دولتی ملی به مردم ایران تحمیل شود.تاجگذاری رضاشاه و تشکیل رسمی سلسله پهلوی با حمایت بریتانیای کبیر که همان حکومت مطلوب لژ فراماسونری ایران نیز بود، آسمان تیره ایالات ایران به ویژه آذربایجان را تیره و تارتر نمود. تجدد عامرانه و سطحی رضاشاه پهلوی که بر پایه نظامی‌گری، ملی‌گرایی و باستانگرایی فارس استوار گشته بود، سیاستی مبنی بر یک دولت، یک ملت و یک پرچم را راهگشای عقب‌ماندگی ممالک محروسه ایران می‌دانست که بر اساس آن باید تمامی قومیت‌های محکوم غیر فارس زیر سنگ آسیاب آسیمیلاسیون جان می‌باختند.هرچند سیاستهای آسیمیلاسیون، به حاشیه رانده شدن ایالات و… کمر تمامی مناطق ایران را از جهات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… شکسته بود اما نتایج این تبعیضات در آذربایجان بیشتر از سایر نقاط قابل درک بود.آذربایجان که تا قبل از ظهور سلسله پهلوی، شهر دوم ایران و ولیعهد نشین به شمار می‌آمد و در تمام برهه‌های تاریخی از اهمیتی ویژه برخوردار بود امروز از تمامی جهات مورد فشار و تبعیض قرار گرفته بود. بسته شدن مرز جلفا به جهت رقابت‌های اقتصادی شوروی و انگلستان توسط پهلویها، عملا تجارت آذربایجان را از حیث صادرات و واردات فلج نموده بود، زبان تورکی آن به شدت تحقیر میشد و تمامی حقوق زبانی آن زیر ستم شوونیستی در حال از بین رفتن بود و روشنفکران آن نیز در زندان‌های طولانی مدت محصور یا با آمپول هوا خودکشی شده بودند. تمامی این موضوعات دست به دست هم داده و موجی از نارضایتی‌هایی را فراهم آورده بود که توانایی بروز نداشتند و چون فریادی، در حنجره حبس شده بودند اما جریان روشنفکری آذربایجان که سالیان سال پیشرو دموکراسی و نظریات متجدد حتی در مقیاس جهانی بودند در تکاپوی فرصتی مساعد جهت سازماندهی توده‌ها به منظور نیل به ساختاری دموکراسی به سر می‌بردند.پایان «جنگ جهانی دوم» و اشغال ایران از سوی متفقین سیر حوادث را به بستر دیگری هدایت نمود. خلع دیکتاتور کبیر فرصت تنفسی مجددا به جریان‌های روشنفکری داد تا مجددا خود را بازیابی کرده و سازماندهی نمایند. «حزب توده ایران» بر اساس آموزه‌های «تقی ارانی» بعنوان اولین حزب منسجم ایران هرچند در ابتدا کورسوی امیدی در دل جامعه روشنفکری ایجاد نمود اما بازهم نگاه مرکزگرا بر ساختار سیاسی ایران حتی حزب توده حاکم بود. آذربایجان نیز با احیای انجمن‌ها و اتحادیه‌های کارگری از صفوف صف بندی ها و استفاده مطلوب از آزادی به وجود آمده در آن سالها جهت بسط دموکراسی عقب نماند اما پیشبرد این هدف و اندیشه، طالب ساختاری منسجم بود که همین احساس نیاز، اصلی ترین زمینه تشکیل «فرقه دموکرات آذربایجان» به شمار میآید.
«فرقه دموکرات آذربایجان» یک حزب نبود بلکه نهضتی مؤتلف از اندیشه‌ها و جریان‌های آزادیخواه و طالب دموکراسی در خط آذربایجان بود که حول شخصیت «سید جعفر پیشه‌وری» در تاریخ «۱۲ شهریور ۱۳۲۴» تشکیل گشت.پیشه‌وری که که به سبب کسب رأی اول در حوزه انتخابیه تبریز در انتخابات دور چهاردهم مجلس شورای ملی از محبوبیت و شهرت مطلوبی برخوردار بود، این ائتلاف را در امتداد تفکر «اصلاح‌گری ایالات» و اندیشه‌های شیخ شهید «محمد خیابانی» تشکیل داده و در صدد برپایی ساختاری خودمختار با احیای اصول ۲۹،۹۰، ۹۱، ۹۲، ۹۳ و… قانون اساسی مشروطیت ایران برآمده و هیچگاه طالب استقلال، جداسری و… نبود این چنین که سران «فرقه دموکرات آذربایجان» بیانیه «۱۲ شهریور»،آرشیو «روزنامه آذربایجان» ارگان
سالام اليكيم https://t.me/medeniyet1/210408
اندیشه‌ها و زمینه‌های تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان/ بخش اول
آتیلا_حاجیزاده
«فرقه دموکرات آذربایجان» یک حزب نبود بلکه نهضتی مؤتلف از اندیشه‌ها و
مؤتلف از اندیشه‌ها و جریان‌های آزادیخواه و طالب دموکراسی در خط آذربایجان بود که حول شخصیت «سید جعفر پیشه‌وری» در تاریخ «۱۲ شهریور ۱۳۲۴» تشکیل گشت.
یول‌پرس – آتیلا حاجیزاده: انقلاب مشروطیت ایران را میتوان پایان قاطع تاریخ راکد کشور و سرآغاز تاریخ سیال آن به‌شمار آورد. در سیر این جریان بود، مردمی که تا آن صباح رعیت محسوب شده و داخل محروسه‌های اربابی داد و ستد میشدند برای اولین بار وارد عرصه جنبش‌های اجتماعی گشته و با مطالبه‌گری خواستار اصلاحات اساسی در چهارچوب حاکمیت گشتند.
انقلاب مشروطیت در اصل اولین مرحله از اقدامات علیه تمرکز زدایی بود که تمرکز قدرت بر یک پاشنه را که در قالب شاهنشاه مطلق نقد کرد تا تفکر ظل‌اللهی حاکم را شکسته و قدرت او را محدود به قانون و اراده ملت در قالب مجلس شورای ملی نماید. هرچند تمامی این خواسته‌ها در زیر نگاه دموکراتیک «مظفرالدین شاه قاجار» بدون جاری شدن قطره‌ای خون محقق گشته بود اما بستر حوادث به گونه‌ای دیگر رقم خورد تا فرزند وی «محمدعلی شاه قاجار» به شیوه‌ای غیر برخواسته و حقوق احقاقی ملت ایران را مجددا به تسخیر درآورد تا قدرت مطلق از کف رفته‌ی سلطنت را اعاده نماید.
گلوله‌های کلنل ولادیمر لیاخوف دیواره‌های مجلس شورای ملی را شکافتند و آزادیخواهان در تهران و آذربایجان مجددا به اسارت استبداد مطلق‌گرا گرفتار شدند اما اینبار محاسبات مشاوران و مستشاران روس دربار «محمدعلی شاه قاجار» با خلأهایی مواجه شده بود، ساختار توتالیتر مطلق در ذهن‌های توده‌های مردمی به شکل کامل شکسته بود و سیر حوادث و شیرینی قدرت انتخاب و عدالت‌محوری، آنان را به‌سمت ذهن مرکب سوق داده بود و در نتیجه اینبار نیز آذربایجان که در دور اول انقلاب مشروطیت نقشی به مثابه کاتالیزور ایفا نموده و استبداد کبیر را از میان برده بود در این دوره نیز به میدان آمد تا با پیشاهنگی انقلابی خود «استبداد بچه» را به زانو درآورد. اما آذربایجان پیشاهنگ، اینبار تنها به محیط جغرافیایی خود بسنده نکرد و با گسترش مدنیت انقلابی خود، سایر ایالات تحت ستم ایران اعم از گیلان، لرستان و اصفهان را نیز به اتحاد فراخواند تا پسماندهای استبداد و قدرت متمرکز در تمامی نواحی به زباله‌دان تاریخ پیوست نمایند.
پس از فتح تهران توسط مجاهدین، قاموس حوادث بگونه‌ای وارون چرخید و آذربایجان پیشاهنگ با به خاک افتادن ستارخان در پارک اتابک، جایگاهش در جنبش آزادیخواهی ایران نیز به‌خاک تیره‌تری افتاد. اعضای لژ ماسونری که زمانی سیرت آزادخواهان نامدار را یدک می‌کشیدند امروز کمر بر احیای قدرت متمرکزی به گفته‌ی خود «کاملا ایرانی» بسته بودند. مشروطیتی که تا دیروز بنا بود منادی عدل و دموکراسی در کشور باشد امروز سران آن در راستای برانداختن «تورک‌شاهی» و بر قدرت آوردن حکومتی متکی بر «ناسیونالیسم باستانگرای فارس» قدم برمی‌داشتند. در اقتدار ماندن حکومت قاجار به معنای تداوم اقتدار آذربایجان بود و تداوم اقتدار آذربایجان ارتباط مستقیمی با حفظ تورک‌شاهی داشت در نتیجه باید هردو این امثال همزمان تضعیف میشدند. ستارخان به خاک می‌افتاد تا رهبری مجاهدین آذربایجان مختل شود و هم ارتباط جامعه روشنفکری آذربایجان با توده مردم قطع میشد. استبداد به نقطه صفر رسیده بود اما از همان نقطه صفر با سرعت بیشتری به سمت ارتجاع می‌تاخت و آذربایجان جامعه‌ای نبود تا چنین محیطی را بربتابد.
تجربه سیر دوم انقلاب مشروطیت در رابطه با نقش ایالات و مناطق در روند تحولات اصلاح‌گری، امروز بار دیگر اهالی مناطق خارج از مرکز را برآن داشته بود تا مجددا راه انقلاب را در پیش‌‌گرفته و جنبش‌های اجتماعی خود را احیا نماید. آذربایجان، گیلان و خراسان دوشادوش هم بر پیکره استبداد نوین می‌تاختند تا حقوق احقاق نشده و مجددا مصادره شده خود پس از انقلاب مشروطیت را احیا نمایند.
جنبش آزادیستان و حکومت خودمختارش به رهبری شیخ محمد خیابانی، جمهوری سوسیالیستی گیلان به رهبری میرزا کوچک جنگلی و نهضت خراسان به رهبری کلنل محمدتقی پسیان مجموع کوشش‌هایی بودند که در تداوم و اتکا به تجربه دور دوم انقلاب مشروطیت شکل گرفته بودند تا با احیا نمودن قانون انجمن‌های ایالتی ولایتی که از مهمترین میراث انقلاب مشروطیت به شمار می‌آمد از تمرکز قدرت در مرکز جلوگیری نمایند و با بسط دموکراسی، اصلاحات و عمران در مناطق مطلوب خود، این روند را به مرکز و سپس به کل ایران گسترش دهند.
دوستان گرامی، پان کردیسم به هر کجا پا گذاشته است رهاوردهای آن جنگ و مرگ و ویرانی برای مردم دردمند و ستمدیده کرد بوده است و من در نوشته های گوناگون گفته ام که بدون ریشه کن شدن
پان های رنگارنگ ناسیونالیستی که یکی از آنها هم پان کردیسم است رژیم ولایت فقیه حتی اگر هزار بار نیز نابود شود یک روز نیز آب خوش از گلوی مردم ایران پائین نخواهد رفت! اما آن چه که مایه شگفتی است این است که با آن که امروز من نه درباره پان کردیسم سخنی گفته ام و نه درباره رنج هائی که مردم ستمدیده کرد در سایه پان کردیسم گرفتارشان شده اند چیزی نوشته ام دو تن در "صفحه شما" به من تاخته اند که تو چرا درباره کردها (یا پان کردها) چرا چنین و چنان می گوئی و چرا توهین می کنی و ..... من که چیزی نفهمیدم!
واقعا انگار شونیسم آذری در این سایت دچار فضای "سوررئالیستی" شده و مغزش دستخوش قاجار و چنگیز و اردغان و جنگ و تجزیه و قره باغ و پیمان ناتوی مغولی و اقتصاد چشم بادامیهایی شبیه کره جنوبی و .....گردیده !
چه خطرناک هستند وقتی اینگونه نوادگان چیگیز و تیمور و مریدان اردغان و داعش ترکی، از فرهنگ فئودالی قاجار و مغول ،وارد فضای گلوبال قرن 21 شدند! . آنهم در زبان پارسی و در محفل ایرانیان! به میزبان، دشنام دادن و کفش لیسی بیگانگان.!
خیانت بزرگ را آذری های دمگرات و چپ و میهن پرست انجام میدهند ک در مقابل این 3-2 نفر دیوانه یا مزذور، سکوت میکنند، و اجازه خودزنی و حماقت به این گروه پارازیت و طفیله میدهند.
در هر جمع سیاسی اجتماعی فرهنگی ،باید سلاح نقد، شارلاتها را افشا و رسوا کند ، ولی در میان این قوم مریخی سوررئالیستی آذری تجزیه طلب، انگار مزخرفات پراکنی ، بخشی از ذات و ژن و فرهنگ این نسل گرگ صفت شده است!
سالام
آیاجنگ لیلا وجمال وتبریزی ستاره دارواقعی است؟یازرگری .پس صوفی زاده کجاست؟
من چیزی پیدانکردم .بخوانم تا پی به این جنگ زرگری ببرم.
تقبل الله
فکرکنم ،این جنگ زرگری بعلت گذاشتن مقاله آقای
کیانی بتوسط آقای اورنجی باشد.
جناب تبریزی بنظرشمااشکالی دارد،که تورکان آزربایجانی هم بدرستی ازتفکرات شیعی استفاده کنند؟
تانگذارند پان فارس شعوبیه، شعیه رابرای نژادپرستان پان فارس فاشیست مصادره کنند؟
اتفاقا من مقاله آقای کیانی اجیرلی رادوروزپیش خوانده ودست مریزاد برایش درگروه خودمان نوشتم.
تاکورشودهرآن که نتوانددید.
جناب تبریزی حزب کمونیست کارگری منصور حکمت چرا هزیان میگوئید و صورت مسئلە را عوض میکنید ؟ چرا دروغ بافی میکند بە نام کمونیسم و مبارزە با بە اصطلاح ناسیونالیزم ؟
شما دارید با یک نگاه و آنهم ناسیونالیزم تر و خشک را با هم بسوزانید ؟ من تا حالا کوچکترین برخوردی بە نوشتەهای تو نداشتم و هیچ وقت هم نام کار بری تو را بر سر زبان نیاوردم شما یک ئیدولوژی و تفکر سیاسی دارید دقیقآ نقطە مقابل داعش میتوان گفت تفکر شما و ایدولوژی اسلامی کمونیسم کارگری تو کە بە آن متعلقی 2 روی یک سکە هستید با داعش کە در نهایت ویرانی جامعە و کشتار پولپوتی و استالینی و لینینی از اب در می آید . .
ما بیشتر از 2 کورد نیستیم در این صفحە کامنت میگذاریم و دقیقآ این 2 نفرمان معتقد بە آزادی و پرنسیپهای انسانی هستیم .
ما هیچ وقت نگفتیم احزاب کورد مبری هستند از خطا و نباید بە احزاب کورد انتقاد کرد شما و هر کس دیگری آزادید بە تمامی احزاب کورد نقد داشتە باشید ولی توهین و بی حرمتی و گفتن تروریسم و قاچاقچی و و هزار توهین دیگە قابل قبول نیست شما یا هر کس دیگری برنامەهای تمامی احزاب کورد را بە نقد بکشید ولی چرا توهین میکنید ؟
جدای از اینها مشکل ما با پان تورک تنها مسئلەی توهین بە احزاب و شخصیتهای کورد نیست
پان تورک کل هویت و زبان و ادینتیتت ملت کورد را مورد فحاشی قرار میدهد
زمانی کە میگویند کوردهارا ماسیون انگلیس در قندیل ریختە یا کورد بز کوهی ، مهاجر ، قاچاقچی و 1000 ها توهین دیگر بە ملت و هویت کورد کردند حال بماند کە این در برخورد بە احزاب کورد هم این پان تورکها همەی معیارهای انسانی را زیر پا میگذارند
مگر ما چە میگوئیم ما هیچ وقت هویت و ایدنتیتت ملت تورک آذری را زیر سوال نبردیم تورک وجود دارد و همانطور کورد هم وجود دارد ما مناقشات سرزمینی داریم خوب متمدنانە تحت نظارت بی طرف مجامع جهانی رفراندوم در سرزمینهای مورد مناقشە با رأی اکثریت باید حل شود نە توهین و بی حرمتی ما بە هیچ ملتی توهین نکردیم و چشم طمع بە سرزمین هیچ ملتی نداریم حتی یک میلمیتر ولی برای یک میلیمتر سرزمین کوردستان کە هر نیروی بخواهد با زور تصاحب کند با دانە دانەی شهروندان کوردستان طرف خواهد شد
پس جناب تبریزی بی خود هزیان حزب کمونیست کارگری منصور حکمتی را در این سایت بر علیە بە اصطلاح خودت ناسیونالیزم مستمثک قرار ندهید حملە بە ملت کورد و مبارزە برای ازادیش
کاربران گرامی، اگر می خواهید در مورد مسببین انفجار بیروت نظر دهید، لطفا با نام اصلی و باز کردن اکانت و با مسئولیت خوتان نظر دهید، لطفا با نام های بینام مسئولت خود را به گردن ما نیندازید.
در منطقه دارد .
پرده اول ؛ شرایط حساس در سوریه و اختلافات اخیر روسیه و ترکیه در مورد آن کشور و از طرفی ورود نیروهای مصری در حمایت از جبهه اسد ، شرایط در سوریه را وارد فاز جدیدی نموده است .
در مورد درگیری های لیبی حضور مقتدرانه ترکیه در آن کشور به دنبال درخواست دولت قانونی لیبی و استفاده ترکیه از پهبادهای منحصر بفردش در برابر جبهه روسی ، باعث گردید معادلات به نفع دولت قانونی لیبی در حال تغییر باشد .
پرده دوم ؛ درگیریهای اخیر ارمنستان و آزربایجان در منطقه حساس تووز باعث گردید تا ترکیه بلافاصله حمایت قاطع خود را از آزربایجان اعلام دارد .
اعلام حمایت ترکیه اولا بخاطر منافع مشترک دیرین و روابط عمیق تاریخی و زبانی می باشد و در ثانی منطقه تووز گذرگاه انرژی به ترکیه و از آنجا به اروپا است و در سالهای اخیر ترکیه با تامین نیازهای خویش از طریق آزربایجان وابستگی خود به روسیه و ایران را بطور چشمگیری کاهش داده است .
از اینرو منافع روسیه در تصرف و یا ناامن نمودن این منطقه حساس از طریق ارمنستان می باشد .
به دنبال حمایت قاطع ترکیه از آزربایجان با پرواز جنگنده های خود ، روسیه که خود را در حال واگذاری بازی در لیبی به نفع ترکیه می بیند اینبار قصد کوتاه آمدن در مورد منافع خویش در آزربایجان را ندارد و از اینرو بدون برنامه ریزی قبلی اقدام به برگزاری یک مانور بزرگ در منطقه می نماید .
به دنبال این مانور ترکیه بر حمایت خویش از آزربایجان اصرار می ورزد و اعلام می دارد به زودی یک مانور مشترک با آزربایجان برگزار خواهد نمود .
در پی انتشار این اخبار ، اخبار دیگری تحولات اخیر را تحت الشعاع خود قرار می دهد و آن توافق روسیه و ترکیه در مورد لیبی می باشد !
چند روزی پس از انتشار این خبر شاهد آغاز مانور نظامی ترکیه و آزربایجان در نخجوان می باشیم .
مانوری که اینبار ترکیه از تانک های ساخت خویش در آن بهره می برد تا توان آنها را به معرض نمایش گذارد .
پرده سوم ؛ حملات سایبری اخیر اسرائیل به ایران و برخی انفجارهای مشکوک در مناطق حساس ایران و موضع گیری های مقامات اسرائیلی که حکایت از دخالت های اسرائیل در این اقدامات را دارد و همچنین اقدام اخیر اسرائیل در درخواست خرید هواپیماهای سریع سوخت رسان پگاسوس کی سی ۴۶ از آمریکا ، در پی افزایش درگیری های لفظی اسرائیل با ایران همگی از تحولاتی در راستای آغاز جنگی جدید در منطقه دارد .
در پرده آخر انفجار بی سابقه در لبنان که جهانیان را در شوک فرو برد ، بر شدت تنش های موجود افزوده است .
نتیجه گیری آنکه ترکیه موی دماغ روسیه در پیشبرد اهدافش در منطقه و لیبی شده است و از طرفی روسیه نمی خواهد شریکی قدرتمند و تاثیر گذار چون ترکیه را از دست بدهد و بدین خاطر با کارت ارمنستان وارد بازی شده است .
مانور مشترک ترکیه و آزربایجان شرایط را کاملا به نفع آزربایجان تغییر داده است لذا احتمال می رود روسیه ارمنستان را مجبور به اقدامی کاملا غیر عقلانی نماید . در این شرایط که مردم آزربایجان خواهان جنگ و آزاد سازی قره باغ از اشغال ارمنستان هستند ، کار برای رئیس جمهور آزربایجان نیز سخت می باشد چرا که اگر بخواهد بسان گذشته فقط به مذاکرات بی حاصل بسنده نماید دیگر مشروعیت خود را نزد مردم کشورش از دست داده و این امر برای آینده سیاسی او گران تمام خواهد شد . لذا در صورت آغاز جنگ به نظر می رسد اینبار آزربایجان نیز از آن استقبال نماید .
در ماههای آینده شاهد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا می باشیم .
تا قبل از شیوع کرونا احتمال انتخاب مجدد ترامپ بسیار بالا بود چرا که به اکثر وعده های انتخاباتی خویش عمل نموده است ولی شیوع کرونا و مشکلات حاصل از این ویروس چون فشارهای اقتصادی ، بیکاری ، گسترش بیماری و بالا رفتن تعداد مبتلایان و از دیگر طرف اعتراضات اخیر سیاه پوستان بر علیه تبعیض ، همگی دست در دست هم داده تا شرایط را بر علیه ترامپ رقم زنند .
لذا در این شرایط ممکن است ترامپ با چراغ سبز به اسرائیل بستر حمله اسرائیل علیه ایران را مهیا نماید تا خود نیز به بهانه حمایت از اسرائیل وارد جنگی مصلحتی شود چرا که در شرایط بحرانی انتخاب یک فرد جدید و تازه کار جهت اداره و مدیریت امور منطقی به نظر نمی رسد و اغلب در چنین شرایطی بهتر است مدیر و رئیس جمهور قبلی به کار خویش ادامه بدهد .
لذا با در نظر گرفتن تمامی جوانب ، به نظر می رسد منطقه آبستن حوادث و درگیری های جدیدی خواهد بود .
از اینرو است که در روزهای اخیر بوی باروت و صدای جنگ هر چه بیشتر به مشام ميرسد
سالام اليكيم
اکنون برنامه اتمی امارات، یکی از روزآمدترین و ایمن‌ترین برنامه‌های اتمی جهان است که قرار است با تکمیل آن در پنج سال آینده، تمام منابع برق مورد نیاز کشور به سرعت در حال توسعه امارات متحد
امارات متحده عربی را تأمین کند. این عقلانیت سیاسی عربی را باید تحسین کرد که بدون تحمیل هزینه‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی گزاف به کشور، توانست در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با کمترین هزینه، بهترین تکنولوژی هسته‌ای جهانی را دریافت کند و آن را به سرعت وارد مدار توسعه کشور سازد.
محمد حکیمپور
کاربر تبریزی مشکوک و مهره جمهوری اسلامی اگر سخنان مسموم و تحلیل و تفسیرهای پوچ خود را به نوشتن و نشر در نیاورید بهتر میباشد لینک قدیمی
لینک قدیمی و بی محتوا و مسمومی را که در مورد سرنوشت و تاریخ صد ساله ملت کورد گذاشته ایی در نزد مردمان کوردستان پشیزی ارزش ندارد و صد البته شما چطور به خودتان اجازه میدهید که راه و چاه سیاسی را که در تخیل و مغز خودتان گنجانیده اید به مردم کوردستان نشان دهید و غالب کنید اشتباه میکنید مردم کوردستان چنین تفکرات سیاسی عقب مانده و تمامیت خواهی شما را قبول ندارند و هیچوقت در لابه لای تاریخ و گذشته ها پیدا نمیکنی و در سرشت مردم کوردستان نبوده و نیست که زیر بار ظلم و ستم سیاسی رفته باشند و بروند این افکار و تفکر عقب مانده جهان سومی را نزد هم فکران و هم پیاله های خود بازگو کنید که خریدار داشته باشد و هرزه نامه هایی که خودت همیشه از آن دم میزنید و نوشته ایی اتفاقا باید به سطل زباله منزلتان بیندازید و دیگر هم به خودتان اجازه ندهید که در مورد سرنوشت آینده مردم کوردستان نظر بدهید و نفرت پراکنی و تبلیغات مسموم خود را بر علیه این مردم منتشر کنید که هیچگونه ارزشی برای مردم کوردستان ندارد و عجب دنیایی شده هر کس و ناکسی که از راه میرسد برای ما شده اندرزگو و سخنران ! آخر فکر میکنی که ملت کورد منتظر نصایح امثال بی مقدارهایی مثل شما نشسته است و به حرفهای پوچ و بی ارزش تو و امثال تو اهمیتی میدهند دشمنهای شماره یک مردم کوردستان امثال انسانهای خطرناکی مثل شماها هستند و امثال شماها گرگهایی هستید در لباس میش که هر آنگونه که فرصت دستیابی به قدرت را داشته باشید مردم کوردستان را بخاطر حقوق مشروع و حق تعین سرنوشتشان آنها را مثل گرگ تیکه و پاره میکنید و مثل اوایل انقلاب منحوس خمینی که به تازگی و جدیدا یک عده نسل جدید و خطرناکی امثال شماها رشد و نمو پیدا کرده اند و این عده و نسل جدید ناسیونالیسم تندرو و فاشیسم و ضد ملیتهای ایرانی هستند و فکر میکنند کوردستان ملک پدری و آبا اجدادی آنهاست که هر آن توانستند و بتوانند این ملت و سرزمین را غارت و نابود کنند و با نام و برچسب تجزیه طلبی خفه شان کنند و سرکوب سیاسی شان بکنند که این دیگر در آینده ایران برای امثال شماها خواب و خیالی بیش نیست و دیگر آن دوران گذشته و سرکوب مردم کوردستان تمام شد و برایتان بهتر است که در عصر حاضر از تفکر پوسیده و جهان سومی خاورمیانه ایی در بیائید و خودتان را با کشورهای متمدن غربی سازگار و وفق نمائید و حقوق ملیتهای گوناگون ایرانی را برسمیت بشناسید تا به دمکراسی واقعی کشورهای غربی دست پیدا کنید و آن و این ایران عقب مانده قدیمی نباشید و تفکرات سیاسی تان را به روز و نو کنید و اگر در فردای ایران به غیر از این باشد مطمئن باشید مردم کوردستان راه خودشان را از شماها جدا میکنند و مطمئن باشید توانش را دارند و تا اندازه ایی هم صبر و تحمل دارند .
سالام اليكيم
در حالی که راست افراطی وطنی ما - شوونیست‌های ایرانی - به جای پرداختن به تضاد اصلی دموکراسی خواهی و دیکتاتوری ، خود را سرگرم طرح مکرر تضادهای تاریخی بی مورد تاریخی میان ایرانیت و عربیت
عربیت کرده‌اند، کشورهای عربی در طول سالهای اخیر، باعقلانیت سیاسی و با خودداری از رادیکالیسم سیاسی بی بنیاد، گوی سبقت را در بسیاری از زمینه‌های توسعه از کشور ما ربوده‌اند.
اعرابی - که ما هنوز تحت تأثیر ادبیات قو‌م‌گرایانه فردوسی در هزار سال پیش، هنوز آنها را «سوسمار‌خور» می نامیم(!!!) - امروز تقریبا موفق شده‌اند سطح رفاه عمومی شهروندان خود را به ردیف‌های بالای رفاه عمومی در جهان برسانند، به طوری که در این زمینه کشور عربی قطر، مقام نخست جهانی را کسب کرده است و بعد از آن نروژ و سوئد قرار دارند . دیگر کشورهای نفتی عربی هم در سالهای اخیر از درآمدهای نفتی خود به عنوان عنصر پیشران در توسعه اقتصادی خود استفاده کرده‌اند.اکنون کشور امارات نیز با اتخاذ یک برنامه سیاسی تکنوکراتیک، به یکی از عمده‌ترین مراکز تبادلات بازرگانی و حتی ارتباطات رادیویی جهان تبدیل شده. بسیاری از شرکت‌های صنعتی جهان در امارات برای خود مرکز بازرگانی تاسیس کرده‌اند. عربستان هم در سالهای اخیر - بدون هرگونه سر و صدایی - می کوشد با سرمایه‌گذاری‌های عظیم اقتصادی در حوزه صنایع تبدیلی، به یکی از عمده‌ترین قطب‌های صنعتی و گردشگری غرب آسیا تبدیل شود.شگفت ترین خبر اما در این زمینه، خبر افتتاح نخستین نیروگاه اتمی امارات متحده عربی در ابوظبی است که در حال حاضر قادر است یک چهارم برق مورد نیاز کشور امارات متحده عربی را تأمین کند و در یک بازه زمانی پنج ساله با راه افتادن فازهای دیگر این پروژه اتمی، تمام برق مورد نیاز کشور را تأمین خواهد کرد. تمام مراحل طراحی و اجرای این پروژه عظیم نیز تنها در طول دو سال انجام یافته است، آن هم بدون سر و صدا و برانگیختن حساسیت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و بدون صرف هزینه های هنگفتی که کشور ما برای برخورداری از نیروگاه اتمی هزینه کرده‌است!
پروژه اتمی ایران یک پروژه فرسوده پنجاه ساله است، در حالی که ایران پس از صرف بیش از یکصد و شصت میلیارد هزینه گزاف برای این پروژه، حتی تاکنون قادر به افتتاح رسمی نخستین نیروگاه اتمی خود - نیروگاه اتمی بوشهر - هم نشده و حتی در صورت افتتاح نیز این نیروگاه تنها قادر به تولید یک درصد برق مورد نیاز کشور خواهد بود که اصلا هزینه و فایده آن تناسب منطقی باهم ندارند. شرکت سازنده روسی نیروگاه بوشهر نیز در طی این سالیان دراز، هر سال به بهانه‌ای افتتاح این پروژه را به تأخیر انداخته تا از یک سو، ایران را بیشتر سرکیسه کند و از سوی دیگر ایران را بیش از پیش به خصومت با غرب و وابستگی هر چه بیشتر به روسیه وادار سازد. چرا که سویه دیگر تحریم ایران از سوی غرب - به دلیل برنامه انمی ایران - وابستگی بیشتر ایران به روسیه و چین خواهد بود و این سیاست و برنامه‌ای است که کرملین در طول این سه دهه آن را دنبال می کند. یعنی این پروژه از طرفی امنیت ملی ایران را به طور مرتب تهدید کرده و کشور را دربست به سوی روسها سوق داده و ناگزیر سیاستهای کشور ما را تابعی از سیاستهای منطقه‌ای و جهانی روسیه قرار داده و از طرف دیگر کشور ما را از فواید تعاملات با کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته غربی محروم کرده است.این در حالی است که امارات متحده عربی، راهی متفاوت با ایران را در این سالها طی کرده و بدون باج دادن به کشورهایی مانند روسیه و بدون اینکه مورد تحریم آمریکا و سازمان ملل متحد قرار گیرد و نهایتا هم ناچار از مذاکراتی مانند برجام با جهان غرب شود ( که آن هم در شرایطی که ایران قرار داشت، البته بهترین گزینه ممکن و بهترین معاهده ممکن با غرب بود که البته روسیه هم در باطن از آن ناخشنود بود، زیرا برجام می توانست در صورت استمرار، ایران را از مدار وابستگی روز افزون به روسیه خارج سازد و به غرب نزدیک کند)، بدون کمترین هزینه بین‌المللی، پروژه اتمی خود را پیش برد. آمریکا و اسرائیل نیز که مخالف پروژه هسته‌ای ایران هستند، از پروژه هسته‌ای امارات متحده عربی حمایت کرده‌اند. به نظر می رسد علت العلل این امر در عقلانیت سیاسی و ذهنیت توسعه‌گرای سران امارات متحده نهفته است و این نحو توسعه هسته‌ای در واقع تابعی از سیاستهای اعتدالی کلان دولت امارات است: دولتی که شعار مرگ بر این و مرگ بر آن نمیدهد و دولتی که به طور رسمی شعار «محو اسرائیل از جغرافیای جهان» را هم سرلوحه سیاست خود قرار نداده، در عین حال که یکی از اسپانسرهای مالی برنامه‌های اقتصادی دولت رسمی فلسطین هم برای رفاه شهروندان آن نیز هست. اکنون برنامه اتمی امارات، یکی از روزآمدترین و ایمن‌ترین برنامه‌های اتمی جهان است
ادامه دارد
سالام
باورکنید،من نظرات آقای دنیزایشچی راهرچندباامکانات بسیارضعیف ولی ازقبل تشکیل سایت ایران گلوبال
درسایت کارآنلاین میخواندم ،
ازهمان موقع نظرات ضعیف خودرابه ایشان ودیگرافرادمقاله نویش وبه اعلامیه
های فداییان اکثریت می نوشتم.
جناب دنیزایشچی متاسفانه نظراتش راتنهاازبعدفکری چپ وفداییان همیشه داده و میدهد.
این یک نقیصه بزرگی است که ایشان وهمفکرانش بدان گرفتارگشته اند،هرچندکه آرمان واهداف خیرخواهانه وانسان دوستانه وغیرداشته باشند.
متاسفانه چپ های ایران بامطالعاتی که داشته اند،شکل فکری آنهافرم گرفته وازآن فرم نمیتوانندخارج شوند.
البته دراین ده ساله میتوان گفت تغیراتی اساسی ولی نه کامل درتفکراتشان براثرجبرزمان ایجادشده ولی هنوزراه زیادی دارند،تا بتوانندلاقل به سوسیالیسم کشورهای مترقی برسند.
بهمین دلیل خطاهای تحلیلی درنوشته هاونظراتشان رخ میدهد.
جناب ایشچی ،منیم دیلداش وقارداشیم.
بایدقبول کرد که دردنیا یک انقلاب انفورماتیک رخ داده وحتی حاکمان وکدخدایان هم قادربه کنترل آنها
بخاطرمنافع خودنیستند.
دوم مابرای اینکه جلوی دخالت های امثال بایدن وترامپ ومکرون وپوتین وچین راکم رنگ وکوتاه کنیم
نیازبه چیدمان خواسته های ملل دردرون کشورها ودموکراسی داریم .که این امرمهم درتفکرچپ وکمونیست یک امرغیرقابل قبول است.
اگربه قدرت زبانهاواتینیک های حاکم وخواسته های بنیادی هرملل کشوردرکانال دموکراسی خواهی نرسیده باشیم ،غیرممکن است به آزادی دریک کشوردست یازیم.
بیاییداول ازهمه به دموکراسی قانونمندفکرکرده تابتوانیم هرسیستمی باهرنامی که باشد،آنرابه قبول دموکراسی واستقلال وا داریم .
والا کارمان آب درهاون کوبیدن همچون صدسال گذشته خواهدبود.
سن ساغ من سالامات.
سالام اليكم
در برابر دوستانی که تحت تاثیر تاریخ نگاری مستخدمان پهلوی به قاجار می تازند باید گفت که قاجار یک امپراطوری و سلسله حکومتی مثل صفوی ، هخامنشیان ، ساسانیان و... بود نه کشوری امروزی ، طبیعی
طبیعی بود که هر سلسله پادشاهی در جهان با کشور گشایی و اقتدار شروع میشد و ممکن بود سالها و قرن ها و یا هزار سال دوام بیاورد و بالاخره رو به زوال رفته و فرو بپاشد مثل ساسانیان که حکومت و سلسله خود را به گروهی گمنام و کوچک به نام عرب واگذار کردند یا مثل هخامنشیان که در مقابل سپاه کوچک اسکندر تار و مار شدند و تمام قلمروشان و فرهنگ و دین و مذهب و زبانشان از بین رفت و جالب است اکنون جایگاه قداست یافته و تبدیل به تاریخ پرشکوه شده اند!!!!جغرافیای فعلی کشور قبل از قاجار چند حکومتی بود که حکومت محلی ضعیف زندیه محدود به ولایات مرکز و جنوب غربی ایران فعلی حکومت میکرد که قاجارها برخواستند و قلمرو و امپراطوری ساختند و از شرق به هندوستان و از غرب به عثمانی و از شمال تا سمرقند و داغستان و گرجستان گسترش دادند قاجارها آمدند و سدی شدند برای امپراطوری بزرگ روسیه تزاری که هدفشان کشور گشایی و رسیدن به دریای جنوب بود ولی ناکام ماندند سالها یک تنه و با دستان خالی جلو روسها که بزرگترین امپراطور زمان خود بودند و باعث نابودی و شکست ناپلئون شده بودند ، جان فدایی کرده و جنگیدند و نگذاشتند کل قلمروشون روس شود و خلیج فارس تبدیل به خلیج روس شود آنها قطعا شجاع ترین های زمان خود بودند قاجار را دشمن خارجی از پا در نیاورد بلکه خائنان و مورد لطف قرارگرفتگان داخلی باعث سقوطش شدند،قاجارها وقتی پیشرفت غرب را حس کردند خوی تجدد خواهی استارت زده شد و باعث گردید که خود را به غرب متصل کرده و دانشجویان را به آنجا فرستادند تا باعث ترقی مملکت شوند ولی غرب هم به فکر سلطه خود بود و به گونه ای نژاد پرستانه دانشجویان را آموزش و تربیت کرد که آن دانشجویان به کشور برگردند و منافع غرب را تامین کنند قاجار ها با خارجی ها جنگیدند و دوام آوردن تا زمانی که خودی ها و افسرانشان با کمک خارجی ها ، فراماسونر ها و عقده گرایان و حمایت دانشجویان تربیت شده غرب کودتا کردند با این حال قاجار دو سوم قلمروهایی که خود ساخته بودند حفظ کردند آنها مثل هخامنشیان و ساسانیان در مقابل قدرت های کوچک خارجی به کل نابود نشدند و برخلاف آن حاکمان ، فرهنگ و بخش زیادی از قلمروشان را حفظ کردند و قلمرو فعلی ایران میراث آنها و مدیون جان فدایی های شاهزادگان قاجار استوقتی دانشجویان فرستاده شده به غرب برگشتند و خواهان مشروطیت و دموکراسی شدند شاه قاجار با تایید و امضای مشروطیت از قدرت و اختیارات خود کاستند و راه دموکراسی را به کشور باز نمودند
ولی مشروطه خواهان جوابشان را در زمان محمد علی شاه و احمد شاه با خیانت دادند و آنگونه گذشت که مشروطه ها و فراماسونر ها به کمک خارجی ها مشروطه قاجار را منحل کرده نه تنها تبدیل به جمهوری مردمی نکردند بلکه حکومت را تقدیم سرباز بیسوادی کردند که با شعار مشروطه آمد راه استبداد را پیش گرفت ، پهلوی ها با کمک مشروطه خواهان و خارجی ها حاکم شدند و عملا کنترل نهاد های مشروطه به دست گرفته و خود را حاکم مطلق نامیدند و شروع کردند به ترور مخالفان و غارت مملکت ...، از چپاول زمین های بکر گرفته تا غارت دلار های نفتی و انتقال به بانک های غربی ، اواخر آنها روزانه شش میلیون بشکه نفت فروختند و به آب و فاضلاب و مترو لندن و شهرداری ونیز ایتالیا وکشور های دیگر و ... میلیون ها دلار کمک کردن ، شرکت هایی مثل زمینس و کروپ را از ورشکستگی نجات دادند ، آنها فقط به فکر کمک به خارجی ها بودند غافل از اینکه داخل کشور صنعت کشاورزی به لطف تصمیمات غلط اصلاحات ارضی از بین رفته بود اقتصاد کشور و حتی محصولات کشاورزی کاملا وارداتی شده بود روستا نشینان به شهر ها مهاجرت کرده و کپر نشینی و حاشیه نشینی باب شده بود سیستم آموزشی کشور ضعیف و نظامی بود و اکثر جمعیت کشور بی سواد بود اکثر شهر های کشور جاده ، اتوبان و گاز رسانی و سیستم فاضلاب نداشت اکثر روستاهای کشور مدرسه ، آب لوله کشی ، برق، گاز و جاده و آسفالت نداشت با این اوضاع پادشاه سخنرانی میکرد که درآمد کشور آنقدر زیاد است که نمیداند کجا خرج کند و بهتر است به اروپاییها کمک کند تا ورشکست نشوند!!!به طور قطع به یقین میتوان گفت که اینهایی که مجلس مشروطه به آنها قدرت داده بود به همان مجلس و رای مردم هم خیانت کردند، باعث ننگ بودند که در عصر نوین و درآمد بالای کشور اینگونه ثروت هنگفت کشور غارت و از بین برده شدو اکنون بازماندگان بی پروایشان با پشتوانه ثروت های به یغما رفته با تاختن به قاجار و تبلیغات رسانه ای برای خود و گذشته خود قداست ساخته و سودای قدرت و سلطنت دارند
رئیس جمهور پاکستان با مطبوعات عربی حرف زد ( در فیلم قبلی در دقیقه ۴:۲۵ پاسپورت توران را خواهید دید )، بلوک‌های جدید به سرعت در حال شکل گیری هستند https://www.youtube.com/watch?v=O_iuAjSAcnI
>>>
https://www.youtube.com/watch?v=O_iuAjSAcnI
Son Dakika...Pakistan Başbakanı Arap Basınına Konuştu: Türkiye İle İşbirliği Yapmak İstiyoruz!
...............................
با ظهور توران و پیوستن مجارستان، لهستان، اکراین، قطر، افغانستان تمام قفقاز و آسیای مرکزی، لیبی، مالتا، سومالی و هکزا در >>>> دقیقه ۴:۲۵ پاسپورت توران >>>>> را ببینید>>>
https://www.youtube.com/watch?v=68m7t1rbPp0
TURKİYE VE AZERBAYCAN'DAN ŞOK HAMLE..!! '' TURAN'A '' HAZIRIZ MESAJI..!!
شاپور بختیار
یکی از مهره های سر سپرده، و خود فروخته بود.
این فرد بی نام، و نوکر صفت که مثل اغلب پانفارسها حول و حوش دربار پرسه میزد،
چون کسی تحویلش نمی گرفت، مانند اغلب پانفارسها تشنه قدرت
و شهرت بود، برای اینکه نامش بر زبانها به افتد،
در لحضاتی که دودمان منحوس محمد رضا پالانی در حال ترک ایران بودند، در حالیکه درباریان و لشکریان سر سپرده، با چپاول بانکها، میلیاردها دلار ثروت تاراج شده مردم ایران را به خارج منتقل و حواله میکردند، و دقیقا میدانستند، که در اثر عصیان مردم سنگ روی سنگ در تهران باقی نخواهد ماند،
این پیرمرد ماموریت داشت، دستورات سیا را اجرا نماید.
اما بجای شنیدن صدای عصیان مردم، با عوامفریبی و بطور ساده لوحانه داشت شعر ماکسیم گورگی را زمزمه میکرد که گویا:
من مرغ توفانم، نه اندیشم به توفانها،
من آن مرغم، نه از توفان گریزد.
و چنان وانمود میکرد، که مثلا میخواست مقابل عصیان توفنده مردم به ایستد، اما نقشه اش چیز دیگری بود.
بعد معلوم شد، هدفش نگهداشتن موقتی قدرت برای تحویل دادن به خمینی و انصار هندی تبارش بود. زیرا ترس داشتند، مبادا در اثر غوغا و شورش مردم تورکها قدرت را بدست بگیرند.
اکنون باید پرسید، کسی که خود را با مرغ مقایسه میکند، آیا واقعا سطح فکر، فرهنگ فقیر، و ماهیت دهاتی پان ایرانیستی خود را به نمایشت میگذاشت؟
البته سیرویسهای پشت پرده غرب بخوبی میدانستند، که او هیچکاره است، تا مدتی از او بعنوان سکوی پرش سود جستند، تا خمینی هندی تبار و اطرافیان کولی تبارش توانستند به بهانه اسلام، و امام امت، خود را در قدرت تحکیم کنند،
از این لحظه به بعد وظیفه بختیار به پایان میرسد. همینطور هم شد.
البته نباید از قلم انداخت؛ جای شاپور بختبار به قول مردم؛ "نوکر بی اختیار"
در هتلهای پنج ستاره پارس آماده بود، تا در وقت موعود، با هواپیما آماده شده ایران را ترک کند.
بعد از مدتی سیا دید؛ مزاحم سیاست آخوندهاست، در همان پاریس بدستور گروه رفسنجانی در پاریس، به ضرب چاقو شناسنامه اش را باطل کردند.
نتیجه اینکه؛
مردم تورک اکنون بخوبی میداند؛ به هندی تباران پانفارس نباید اعتماد کرد. اینان دشمن قسم خورده ملت تورک هستند. تجربه یک قرن به روشنی این را اثبات میکند.
هر شخصی از ملیتهای غیر فارس اگر در هر حزبی - تشکلی بنام ایران فعال باشد ان شخص در حقیقت نوچه فارس ها است
و مستقیم یا غیر مسقیم بر علیه ملت و هم تباران خویش است . یعنی مزدوری مجانی برای اقلیت قوم فارس
رضاشاه بعد از ملاقات از ترکیه نسبت به اقدامات و اصلاحات آن کشور علاقه نشان داد. مخالفان رضاشاه فکر کردند شاه می‌خواهد ایران را ترکیه کند و از آنجا که ترکیه تاریخاً سنّی و آن روز کمالیست از نظر آنها مساوی بی‌دینی بود فریاد برآوردند که ما نمی‌گذاریم ایران ترکیه شود.
بعد از انقلاب که همان مخالفان، خودشان به حکومت رسیدند به ترکیه از زاویه دیگری نگاه کردند. در این نگاه تازه، ترکیه کشوری بود که ارتشش حامی نظام و ایدولوژی حاکم است و اگر رئیس‌جمهور منتخبی بخواهد دست از پا خطا کند ارتش او را برکنار میکند. انقلابیون ایران هم می‌خواستند سپاهی داشته باشند که در مواقع لزوم روسای جمهوری مانند بنی‌صدر را کنار بگذارد برای همین نسبت به ترکیه علاقه نشان می‌دادند و مخالفان این حکومت مانند مسعود رجوی در تاریخ 25 خرداد 59 در امجدیه گفتند که «یک عده میخواهند ایران را ترکیه کنند ولی ایران که ترکیه بشو نیست، لبنان خواهد شد». منظور رجوی این بود که اگر حزب‌اللهی‌ها بخواهند مانند ترکیه، به زور سپاه رئیس‌جمهور را کنار بزنند ما کنار نمی‌کشیم مسلح شده و مانند لبنان ایران را به سمت جنگ داخلی خواهیم برد.
در دوره خاتمی نیز نزدیکان رئیس‌جمهور نسبت به ترکیه علاقه نشان دادند. زیرا ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی توانسته بود رقابت احزاب و یک دموکراسی نیم‌بند را جایگزین شیوه‌های رادیکال تغییر قدرت کند. این بار محمدرضا باهنر در جریان استیضاح عبداله نوری در مجلس و بدنبال آن مسعود ده‌نمکی در حسینیه شهید همت به تاریخ 28 تیر 77 گفتند که «ایران هیچ وقت ترکیه نمی‌شود، ما نمی‌گذاریم سرنوشت ما مثل ترکیه و پاکستان شود. اگر وضع خراب شود ایران لبنان میشود نه ترکیه». مقصود باهنر و ده‌نمکی از ترکیه، رقابت احزاب و انتخاب دولت با آرای اکثریت بود و از آنجا که در چنین شیوه‌ای خود را بازنده انتخابات‌ها میدانستند تهدید میکردند که دولت‌داری را رها کرده و به پشت خاکریزهای حزب‌الله برمی‌گردند.
فارغ از اینکه ایران ترکیه خواهد شد یا نه، بعد از انفجار اخیر لبنان احساس کردم با وجود این همه شهرک‌های زیرزمینی مواد منفجره که بعضاً هم در مجاورت اماکن مسکونی ساخته شده‌اند نیازی به تلاش دیگران برای تبدیل ایران به لبنان نیست و خیلی راحت با یک خطای انسانی ایران می‌تواند لبنان شود.
عاشورا نماد پیروزی حق بر باطل است برخی از نهضت های ملی و دینی با الهام گیری از عاشورا توانسته اند در تاریخ ماندگار شوند .ضروری است که ما در حرکت مدنی خود توجه ویژه به این رویداد بزرگ تاریخ داشته باشیم . هیچ لزومی به اینکه معتقد به مکتب سکولار باشید یا یک فرد دینی هستید فرقی نمی کند، عاشورا برانگیزنده تاریخ و شعور انسانی است تنها بستگی دارد به اینکه چگونه آن را تفسیر کنی . این تفاسیر می بایست در جهت روشن شدن حق باشد ، مغفول مانده است .در کتاب مقدس قرآن، هدف انبیا اقامه قسط در جامعه می باشد و طبعا قیام امام حسین ع نیز در جهت تقویت قسط در بین انسانها بوده است .حق ،انتخاب ذاتی در شعور انسانی است و یکی از مهمترین حق ها ،حق تحصیل به زبان مادری است و آنگونه که در قرآن کریم آمده است نژاد و زبان عامل تمییز بین حق یا ناحق نیست .اگر در جامعه تفکر نژادی وجود دارد معنای آن این است که موازنه عدالت به هم خورده ، و بشریت تکه پاره شده است . وقتی موضوعی چون زبان، وسیله ای برای برحق بودن باشد ،در این صورت عنصر انسانی از آن جامعه در حال رخت بر بستن است و وظیفه یک انسان متدین آن است که به ندای وجدان خود گوش دهد و بدان عمل کند .نژاد پرستی و یا مانقوردیسم هردو علیه وجدان عمل می کند در عوض پایبندی به وطن و فرهنگ خودی بازگشت به خویشتن است .این بازگشت طبعا جزو اهدافی است که بشریت با پایبندی بدان می خواهد عناصری که علیه وی هستند را از بین ببرد .ماکسیم گورگی می گوید «من مبری از مرض اب و خاک هستم ».این سخن نوعی انترناسیونالیسم مارکسیستی است که نهایتا به الیناسیون فرهنگی منجر می شود .این یک واقعیت است که خدا و وجدان مرز نمی شناسد اما تا جائی که به اجتماع بشر مربوط می شود،زندگی ملزوماتی دارد که بدون آن امکان زیست معنوی وجود ندارد . بدون صلح و عدالت ،زندگی خداگونه زیستن امکان پذیر نیست کسانی که با تفسیر اگزیستانسیالیستی غرق در وجدان و شعور انسانی هستند متوجه نیستند که بدون ملزومات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی امکان زیست وجود ندارد اینگونه افراد با دیدگاه شبه عرفانی خود جامعه را به مسیر مسئولیت ستیزی پیش می برند و همین گونه کسانی که غرق در جوهره دین شده و تمامی قواعد اجتماعی را با تفسیری شبه مذهبی رد می کنند غرق در توهمات هستند . دین و انسانیت ،با ناسیونالیسم افراطی که به پرستش خاک و خون به بهای فروش خویشتن می انجامد، مخالف است . هر دینی در طول تاریخ غیر از عوامل و منویات دنیوی شاهان ،تا حدی برای محکم کردن ساختار سیاسی و فرهنگی و دولت سازی نقش اساسی داشته است .ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بنیان اجتماع و تاریخ اینگونه بوده و خواهد بود حتی اروپای امروز علی رغم دین ستیزی در برخورد با مسائل سیاسی با دیگر حوزه ها از موضع مذهب و منفعت عمل می کند .برخی فکر می کنند می توانند با کنار زدن مذهب جامعه ای سکولاریستی بسازند چنین جامعه ای وجود ندارد دستکم در حوزه فرهنگ و سیاست می بینیم که دین نقش خود را ایفا می کند .در جمهوری آذربایجان مدتی کوتاه مذهب مورد غفلت قرار گرفت و در کمال تعجب مشاهده شد که ادیان عیسوی و یهودی و آئین بودیسم در حال رشد می باشد لذا بازگشت به مذهب و سامان دهی آن مورد توجه قرار گرفت .بخش بزرگی از هویت ملی و تاریخی ما ریشه در دین و مذهب دارد. به همین جهت غفلت و مبارزه با تمامیت آن نوعی دشمنی با هویت خود می باشد . دین و مذهب نیز همانند هر نهادی دارنده برخی عوامل منفی است و می بایست اجزا و عناصر آن درست چینش شود تا دچار خرافات و عقب ماندگی نشود .صرف داشتن برخی معایبی که بدان چسبیده است نمی توان کل موضوع را کنار گذاشت و جامعه را به سوی لائیسم سوق داد .برخی از تلویزیون های فارسی زبان با دشمنی که از اعراب دارند علیه دین اسلام لجن پراکنی می کنند. حرکت آذربایجان نبایستی در دام چنین تفکری بیفتد و از تحرکت بماند . می توان تفسیر جدید از شیعه و شریعت داشت و شاید لازم باشد که چنین کاری به واقع صورت گیرد اما نمی توان به دشمنی علیه اعتقادات و باورهای مردم برخاست .
.
ایشون جامعه شناس نیز تشریف دارند، علی شریعتی، احمد فردید یزدی، علی مطهری، جلال آال احمد در منجلاب جهالت جامعه شناسی از نوع جامعه شناسی فارسستانی و زبان قدرتمند شعر فارسی از نوع نبوغ داریوش>
فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه دارند کامنت‌های من را بخوانند
زبان قدرتمند شعر فارسی از نوع نبوغ داریوش ارجمند پرورش یافتند ، اگر جامعه شناسی در غرب >> بر پایه فرضیات پوچ بنیانگذار شد، در فارسستان، جامعه شناس بر پایه فرضیات متوهم تعمیم یافته و پزیرفته شده ( جریان‌های شعری ) بنیان گذاری شد ، شما به همین آمریکا و اوروپا نگاه کنید و حال فارسستان را در یابید، اگر جامعه شناسی در آمریکا و اوروپا ذره‌ای بار علمی داشت، آیا مهندسی اجتماع ئی قادر به کنترل جامعه نمی‌‌شد؟ حالا در فارسستان همین حدس را امتحان کنید، توهم تلنبار شده توان ذهنی انسان فارس از درک واقییات را بریده است، پیشتر نیز گفتم شاهنامه باعث شد مرز فانتزی با واقعیت در فارسستان مختل شود، جامعه شناسی در فارسستان با مبنا قرار دادن فرضیات پوچ ( جریان شعری ) توسط علی شریعتی، علی مطهری، احمد فردید یزدی، جلال ال احمد بزرگترین جریان ( ضد جامعه را ) بنیان گذاری کرد، نوک تیز این جامعه شناسی نیز بر محور تورک ستیزی بنیان گذاری شده بود، یعنی جامعه شناس قادر نبود دریابد جامعه همان کارافرینی است و جوامع تورک بیشترین میزان روحیه کارفرینی در جوامع خاورمیانه‌ای را دارند
با درود بر دکتر شاپور بختیار یکی از بزرگ مردان ایران که اگر نامردان به او پشت نکرده بودند و بیش از یکماه بر سر قدرت بود ما اکنون سرنوشتی دگر داشتیم.
عمر آن بود که در صحبت دلدار گذشت
عمر آن بود که در صحبت دلدار گذشت
حیف و صد حیف که آن دولت بیدار 7گذشت
آفتابی زد و ویرانه دل روشن کرد
لیک افسوس که زود از سر دیوار گذشت
خیره شد چشم دل از جلوه مستانه او
تا زدم چشم به هم مهلت دیدار گذشت
فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه خواندن کامنت‌های من را دارند
فرصتی شد پیرامون تحولات لبنان مسائلی خواهم نوشت >>> توجه >>> ۳ ماه نوشتم بحران اقتصادی / امنیتی خاورمیانه از لبنان و عراق شروع خواهد شد اینک می‌‌بینید لبنان به چه روزی افتاده >>> توجه >> ثانیه‌ای بعد از انفجار ، یک موشک دیده شده، چرا دولت لبنان در مورد این موشک چیزی نمی‌‌گوید؟ آیا کشورهای اوروپا ئی میخواهند لبنان را ۲ دو تیکه کنند؟ آیا یادتان است وقتیکه نوشتم کشورهای اوروپا ئی به پالیسی و سیاست استعماری قرون ۱۸/ ۱۹ رجوع خواهند کرد و این رجوع بسیار تهاجمی خواهد بود؟ آیا حالیتان است دیگر ادبیات ساده لوهانه کمونیستی طرفدار پ ک ک و بز‌های کوهی به سر رسیده؟ با منحل کردن پترو دولار توسط گلوبالیست‌ها و جو بایدن ( کمونیست بدبخت جهان سومی از جو بایدن اهمایت میکند ) پروژهٔ ( تبدیل به جهنم کردن خاورمیانه کلید خورده ). آیا حالیتان است چرا ماکرون زود خودش را به لبنان رساند؟ دنیای پیچیده، سگ خور فردا دیگر هیچ جا ئی را برای ادبیات چپی و کمونیستی و خوش خیالی پوچ و تهی رفقا نخواهد داشت، رفقا با حمایت از پ ک ک ، به اندازهٔ کافی به دولت پنهان آمریکا کمک کردند.
هیچ حزبی هیچ سازمانی هیچ تشکلی بهر عنوان با هر نام بنام ایران مشروعیت ندارد
در غیر اینصورت ان سازمانها.احزاب و تشکل ها متعلق به قوم اقلیت فارس است.
هر تشکلی بهر عنوان باید بنام ملت خودش باشد.
میگویند، مجرم همیشه به صحنه جرم برمیگردد. در مشاهده عکسهای مربوط به بازدید ماکرون رئیس جمهور فرانسه از محل انفجار بیروت و سخنانش در آنجا، بیدرنگ ضرب المثل فوق به ذهنم رسید. مضمون سخنانش چنین بود که همه مقامات لبنانی فاسد و دزد هستند لبنانی ها نباید به آنها اعتماد کنند و مردم باید لبنان را به ماکرونیان بسپارند تا از این مصائب آفرینی ها رهایی یابند.
پشت صحنه این انفجار بیروت دستهای زیادی وجود دارد که احتمالا برخی از آنها پیدا و برخی دیگر ناپیدا خواهند ماند. اطلاعاتی که تاکنون بدست آمده و همچنین اظهارنظرهای بلافاصله مقامات مختلف قدرتهای درگیر در لبنان، در حدی هست که ذهن را به عمدی و هدفمند بودن این انفجار قانع کند. برنامه های ماهواره‌ای آژانس های فریبکاری به مانند بی بی سی و همپالگی هایش، نشان میدهد که یکی از اهداف پشت پرده این فاجعه آفرینی، سرگردان سازی افکار عمومی و تشدید حس بی اعتمادی به هر چیز و هرکس و ایجاد آشوب ذهنی و روانی بی حدوحصر در تمام انسانهای جهان است. از این دیدگاه میتوان گفت که انفجار بیروت، تکمله ای است که بر پروژه "آشوب کرونایی" زده شده است و احتمال زیاد دارد که از این به بعد در سایر نقاط مستعد جهان شبیه سازی شود.
فرماندار لبنان، مستاصل و درمانده از شدت خسارات، این فاجعه را با ویرانی بمبهای اتمی آمریکا در ژاپن مقایسه کرد. این قیاس را باید جدی گرفت. در جنگ جهانی دوم برای شکست ژاپن، نیازی به استفاده از بمب اتمی نبود، ولی آمریکا میخواست با نمایش قدرت اتمی خود( آنزمان فقط آمریکا به بمب اتمی دست یافته بود)، جهان را وادار به پیروی از سیاستهای بعد از جنگ خود کند. چنین نیز کرد. از قضا آزربایجان اولین قربانی ترس مهیبی بود که بمبهای اتمی آمریکا بر جهان مستأصل آنزمان مستولی کرد. سقوط فرقه دمکرات و قتل عام مردم آزربایجان توسط پهلویها، نتیجه همان ترسی بود که در حامیان جهانی فرقه دمکرات ایجاد شد و آنها را وادار به عقب نشینی در مقابل آمریکا کرد. آزربایجان در مقابل حملات جنایتکارانه ارتش پهلوی تنها ماند و حامیان فرقه قتل عام شدند و همان زمان تمامی رسانه های غربی از کشتار فرقه ای ها حمایت کردند و به جنایات پهلویها کف زدند.
امروز هم انفجار بیروت را نمیباید صرفا در قوراه لبنان دید. ترتیب دهندگان این جنایت ضد بشری دارند به جهانیان خط و نشان می کشند. آنها میگویند یا باید تسلیم ما شوید و یا هرگز روی صلح و آرامش را نخواهید دید. گویا ایجاد اینهمه جنگ و خونریزی و داعش آفرینی و پ ک ک پروری و داشناک انگیزی و حفتر سازی در خاورمیانه و شمال آفریقا کفاف اهداف شومشان را نمیدهد.
عجیب نیست که روشنفکری پان ایران از جانب آنان بر میآید چون از اساس تولید شده در کارگاه روشنفکری سازی قدرتهای سلطه گر غربیست. ولی عجیب است که مسئولان کشور چرا صف بندی درستی را انتخاب نمیکنند و به شکل آزاردهنده ای در زمین آنان بازی میکنند.
(حسن ارک) ۹۹/۵/۱۷.
سالام
داریوش ارجمندیک فاشیست مذهبی نمای دروغین ولی پان فارس خطرناک ازطیف نفوذی های خطرناکی
است که این تعریف وتمجدیدهایش ازخمینی وشریعتی وخامنه لفاف دادن به تفکرنژادپرستی برای رانت خواری می باشد.
سازمانهای امنیتی واستعماری انگلیس ومافیای سیاسی استعماری شرق وغرب ازنادانی افراد شناخته شده ایرانی ازهرقوم (ملت)ودرهرطیف فکری که تفکرناسیونالیستی دارند،
نهایت بهره برداری رامیکند.
داریوش ارجمندهم یکی ازاین نادانهای ناسیونالیست های کورفکرمیباشد.
انسانهای جهان سوم وعقب مانده آنچنان بدبخت وبی سوادهستند،حتی اسم هایی که پدران بیسوادشان روی آنهاگذاشته اند،بخاطراین اسم ها واردتفکرات توهمی میشوند،
واین توهمات برای چیزهای بی ارزش آنهارابه جریانات وبه تفکرات انحرافی وویرانگر دچارمیکند.
داریوش ارجمندهم ازاین بیچاره های متوهم شده بنامش (داریوش) شده وفکرمیکند،
یک ایرانی باقی مانده ازدوران حکومت ساسانی وعهدعتیق است.
ومیخواهند،ازاسلام وازشریعتی وخامنه ایی وازنادانی ملت وروشنفکران برای تفکر توهمی خودستونی بسازد.
آیامجیزگویان زمان دوران حکومت ضددموکراسی پالانی بامجیزگویی همین داریوش ارجمندفرقی باهم دارند؟
مخاطب ما دوستانی هستند که ناآگاهانه و بدون مطالعه از کلمه آذری استفاده می کنند و اصلا فرق "تورک با آذری" رو نمی دانند و یا اینکه تو ذهنشون همیشه این سوال وجود داره که اگه ما آذری هستیم پس تورک چیه و یا اگه تورک هستیم پس آذری چیه؟ یا اینکه چرا پدر بزرگ و مادر بزرگهامون یا کلا تو خونه و محله و کلا تو گفتگوهای روزمره خودشونو تورک صدا می زنن و تورک می دونند ولی همیشه تو تلویزیون و روزنامه ها و رادیو، آزربایجانی ها رو آذری خطاب می کنند و چرا هیچ وقت تو رسانه های ایران از کلمه تورک استفاده نمی کنند؟
اگه لطف کنی و فقط پنج دقیقه از وقت باارزشت رو بذاری و این نوشته رو با دقت بخونی همه چی برات مشخص می شه !
با کسانی که عنادورزانه تورکی را آذری میگویند هیچ حرفی نیست که همچنان با جعل واقعیات خوش باشند، شما از این واهمه دارید که با بیان واقعیت و صحه گذاشتن بر زبان و هویت تورکی، تورکها از ایران جدا شوند در حالیکه اینطور نیست چیزی که باعث جدایی میشود سرکوب فرهنگی و زبانی و آسیمیلاسیون و فارسی سازی اجباری و تغییر اسامی جغرافیایی رودها و شهرها و کوهها و ...از تورکی به دری یا فارسی است که مورد پذیرش مردم نیست. ولی برای سایر عزیزان حتی با نظرات مخالف احترام بسیار قائل هستیم و این چند سطر را به همه آنها تقدیم میکنیم ...
در این نوشته سعی شده تا پاسخی واسه این سوال ارائه بشه؟
واژه "آذری" بعد از سقوط سلسله قاجار، که نقطه گسستی برای حکومت چندهزار ساله تورک ها بر ایران کنونی بود، و از زمان به روی کار آمدن رضاپالانی و تصمیم او بر یکدست سازی فرهنگی یعنی ایران و به تبع آن یکسان سازی مهمترین عامل فرهنگی یعنی زبان مردم، در جامعه بوجود آمد که در ذیل بیشتر توضیح داده خواهد شد. در راستای یکسان سازی زبان مردم (نسل کشی مدرنیته) تصمیم بر سرکوب کردن زبان های دیگر از جمله زبان تورکی (اصیل ترین و قدیمترین زبان ایرانیان) گرفته شد
آری چنین شد که جوان تبریزی ، اردبیلی ، اورمیه ای ، زنجانی ، آستارایی ، همدانی ، ساوه ای و ... با دو نوع هویت تحقیر شده تورکی ، و افتخار آفرین آذری از نوع پارسی !! روبرو شد که این دومی را نمی دانست چگونه جایگزین اولی کند؟
به تورکی سخن می گفت اما خود را آذری می نامید ! تازه آذری او با آذری کسروی خائن فرق داشت. او آذری را فقط برای رهایی از کلمه تورک بر خود گزیده بود ! وقتی از او می پرسیدی تو تورکی یا آذری؟ می گفت آذری ! وقتی می پرسیدی آذری یعنی چه و منظور از آن چیست؟
چیزی برای گفتن نداشت ، حتی تئوری کسروی را هم نمی دانست، فقط می خواست تورک نباشد، تورکی که در طول دوران حکومت پهلوی به بدبخت ترین، تحقیر شده ترین و کم ارزش ترین عنصر جامعه تبدیل شده بود !!
ولی همین آذری وقتی پای از ایران بیرون می نهاد و دل به فرنگستان می داد ایرانی بودن خود را انکار می کرد و خود را تورک اصیل آنهم از نوع آزربایجانی اش می نامید .
و اما پشت پرده سیاست پانفارسها در آذری خواندن تورکها :
پان فارس ها و سیاست مداران فارس از دوران رضاخان ماسون زده تا اکنون از آذری خواندن تورک چندین هدف را دنبال کرده اند که البته موفق نشدند :
اول این که توهین های خود را مجوز دار کنند تا لقب نژادپرستی ازشون رفع بشه و بگن ما به تورک ها توهین کرده ایم نه آذریها ما همه ایرانی هستیم با این روش تورک ها از خودشون دفاع نمی کردند.
دوم آن که بعد از آن بگن آذری لهجه ای از فارسی بوده که بعداً با حمله تورک ها به آزربایجان زبانشان به تورکی تغییر یافت با این ترفند دیگه کسی نمیتونه بگه آذری لهجه فارسی نبوده چون دیگر اثری از آذری وجود نداره و مدرکی در دست نیست اما به دلیل کوتاه فکری باز هم به کاه دان زدند اول اینکه اگه تورکها به آذری ها حمله کردند در این صورت باید آذری ها از آنها متنفر میشدند نه این که زبانشان را هم تقلید کنند. دوم این که چرا زبان دیگر مناطق ایران را به تورکی تغییر ندادند در حالی که تورکها در طی حکومتشان به مناطق فارس نشین بیشتر از جاهای دیگه تسلط داشتند .
سوم اگر زبان آزربایجان در آن زمان تغییر کرده پس چرا حالا که فارسی را با این همه امکانات و روش تازه و با هدف از بین بردن تورکی به آزربایجان تحمیل میکنند چرا زبان آزربایجان به فارسی تغییر پیدا نمیکنه !
چهارم این که چطور ممکن است زبان فارسی برای خودش گویشور داشته باشه در حالی که خودش داره تبدیل به گویشی از عربی میشه بالای 50% آن عربی هست.
سالام اليكيم https://t.me/c/1147774445/298916
این کتاب بوسیله شرکت پنگوئن شاخه نیو یورک با شماره ISBN 978-0-7352-2115-4 با تعداد سیصد هزار جلد چاپ شده است. .
.نویسنده این کتاب , تقریبآ 12 سال
بر روی تحقیقاتش وقت گذراند تا به منبع یکی از حقایقی که در قانون اساسی امریکا گنجانده شده است , دست بیابد. .
.
در دوران خفقان رستاخیزی بود که به ما قبولانده بودند که در صدور اعلامیه استقلال امریکا , و در قسمت آزادی ادیان , توماس جفرسون , این قانون را بر روی « حقوق بشر » کورش نوشته است. خیلی از ایرانی ها در امریکا هستند که نه تنها به این دروغ باور دارند , بلکه درهر نشست اجتماعی , سیاسی و یا فرهنگی این دروغ بزرگ را به میان کشیده و ( فخر ) هم میکنند. همینطور که در این کتاب تحقیقی به خوبی نتیجه گیری شده است, توماس جفرسون عقاید دینی و باورهای شخصی و آزادی ادیان را از (( چنگیـــز خـــان )) به الگو گرفته است. تحقیقات این نویسنده نشان میدهد که یک نویسنده فرانسوی Francois Petis de la Croix در سال های 1710 کتابهائی در باره چنگیز خان و تاریخ کهن مغول نوشته بود . .
.
این کتاب ها به وسیله بنجامین فرنکلین که نماینده ایالت های مستعمره در فرانسه بود, به امریکا وارد شده و به وسیله او چندین بار چاپ و در تمام ایالت ها به وسیله اداره پست در فیلادلفیا پخش گردیده بود. همانطور نویسنده نشان می دهد تنها یک جلد از این کتاب ها در کتاب خانه شخصی جرج واشینگتن وجود دارد . بیشترین نسخه های این کتاب ها در کتاب خانه توماس جفرسون بوده و همین الان این کتاب ها درکتابخانه کنکره امریکا و کتابخانه دانشگاه ویریجینیا که خود توماس جفرسون بنیان گذار این کتابخانه ها هست , موجود می باشد. .
.
اگر چنگیز خان اولین قانون بین المللی خود را با ( آزادی ادیان و تولارنس دین ) شروع میکند, توماس جفرسون هم با استفاده از این افکار, باور های دینی را (( شخصی )) دانسته و اول در ایالت ویریجینیا به عنوان قانون ایالتی به تصویب میرساند و بعد در صدور اعلامیه استقلال امریکا , این قانون را سراسری میکند. شاید این یک حقیقت تلخی برای آریا پرستان و کورش پرستان باشد ولی تا زمانی که ما نتوانیم تاریخ تحریف شده را بصورت علمی و خارج از سیاست و احساسات تحقیق بکنیم
سالام اليكيم https://t.me/ArazXeberyeni/49421
گزارش_اردم: برگی دیگر از استعمار و چپاول آذربایجان اینبار توسط شرکت خوارزمی تهران + اسناد
شرکت خوارزمی معادن طلای چند شهر آذربایجان و ایران را استخراج میکند و سودش را به تهران میبرد،جایی که دفتر شرکت در آنجا واقع میباشد.
به عبارتی آلودگی با سیانور،نابودی طبیعت و ... برای آذربایجان و دیگر مرزنشینان بخت برگشته در ایران میباشد و سود این ثروتهای خدادادی برای تهران!
چند روز قبل نیز نماینده ورزقان از واگذاری معدن طلا به روسیه به شدت انتقاد کرد.
ثروتهای آذربایجان بجای اینکه برای مردم این منطقه هزینه شود نصیب تهران،آقازاده ها و روسها میشود.آذربایجانی که شهروندانش بصورت هفتگی در قتلگاههای موغان به اردبیل،مشگین به اهر،اهر تبریز و...قتل عام میشوند ولی مسئولان از تعریض این محورها خودداری میکنند،البته جاده های غیراستاندارد بخش کوچکی از مشکلات آذربایجان میباشد.
در چنین روزی مرد بزرگ تاریخ ایران بدست جلادن مسلمان وضد ایرانی گشته شد .یاد این مرد بزرگ همواره گرامی باد .
بدون تردید با بودن بختیار ایران روزگار دیگری داشت .
برای پان تورک اقتصاد دان این صفحە کە مدام از پترو دولار صحبت میکند . و میفرماید فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه خواندن کامنت من را دارند ،،کاهش ارزش لیر ترکیه به کمترین میزان در مقابل دلار و یورو
هر دلار آمریکا صبح روز پنج‌شنبه به ۷.۲۸ لیر معامله شد و سپس مقداری بهبود یافت و به ۷.۲۲ لیر رسید
ارزش واحد پول ترکیه، لیر، روز پنج‌شنبه ۱۶ مرداد در مقابل دلار و یورو به کمترین میزان سقوط کرد.
هر دلار آمریکا صبح روز پنج‌شنبه به ۷.۲۸ لیر معامله شد و سپس مقداری بهبود یافت و به ۷.۲۲ لیر رسید که باز هم نسبت به روز پنج‌شنبه بیش از ۳ درصدکاهش نشان میدهد.
هر یورو اروپا نیز به ۸.۶۷ لیر اوج گرفته است.
لیر ترکیه از ابتدای سال جاری میلادی ۱۸ درصد از ارزش خود را از دست داده است.
علت این موضوع شیوع ویروس کرونا و تاثیر آن بر اقتصاد کشور، خصوصا بخش توریسم است. صنعت گردشگری سهمی ۱۲ درصدی در کل تولید ناخالص داخلی ترکیه دارد.
طی ماههای گذشته بانک مرکزی ترکیه با تزریق میلیاردها دلار در بازار تلاش کرده بود جلوی شتاب افت ارزش لیر را بگیرد.
شاخص بازار سهام «بورسا» ترکیه نیز روز جاری ۳.۵ درصد سقوط کرد.
انتظار می‌رود تولید ناخالص داخلی ترکیه در سال جاری ۴.۳ درصد نسبت به پارسال کاهش یابد.
تاکنون ابتلای بیش از ۲۳۶ هزار نفر در ترکیه ثبت شده و نزدیک ۶ هزار نفر فوت کرده‌اند.
فروردین و اردیبهشت سال جاری تعداد مبتلایان روزانه به کرونا در ترکیه به حدود سه تا چهار هزار نفر رسیده بود، اما طی سه ماه گذشته با تدابیر سختگیرانه، شمار مبتلایان روزانه به حدود ۱۰۰۰ نفر کاهش یافته است.
ترکیه ماه گذشته اعلام کرد مرزهای خود به گردشگران خارجی از کشورهایی که شیوع کرونا در آنها چندان چشمگیر نیز باز خواهد کرد و گزارش‌هایی از ورود ده‌ها هزار گردشگر به کشور طی هفته‌های گذشته خبر میدهد.
یادمە تازە 6 صفر لیر تورکی را برداشتن ارزش یک دلار تقریبآ یک و نیم لیر تورکی بود باز دارد لیر تورکی بە جایگاه قدیمش بر میگردد و بە پهن و پشکل بز کوهی تبدیل میشود
از قدیم الایام؛ یعنی از عهد حجر و از زمان بوق. ایرانیان حاکمان توران و مغول را اخته میکردند تا از درجه خشونت و توحش آنان بکاهند، و از زاد و ولد بی رویه آنان، جلوگیری کنند ،چون وجود ژن گرگ خاکستری در
میان آنان ،موجب نابودی گله های گوسبند هم میگردید. وقتی ترکها نتوانند برای زبان و فرهنگ و شهرنشینی خودشان، کار مفیدی بکنند، چگونه میتوانند در سرزمینهای اشغالی دیگران، خلاقیتی کرده باشند! . به این دلیل اکنون به تاریخ سازی جعلی و فرهنگ دزدی از همسایگان میپردازند و خلاف مذهب شیعه صفوی، به جعل و دروغ و تجریف و تهمت زدن در این سایت افتاده اند. ولی در قرن 21 گلوبال نمیتوان با کمک فرهنگ مغول و توران و قاجار با فرهنگ زمان مدرن رقابت و مبارزه نمود. به این دلیل به ستایش اردغان و ترکیه و نظربایف ئو نسیم الهام الیانف پناه برده اند و مدافع حتی داعش سگصاحب گردیده اند.
این چادری کە میگوید هیچ توهینی در نوشتەی جم ندیدە یک بار دیگە این جملە را بخواند هر چند خودشم یکی از این هتاک هاست کە زیر چادر
Anonymous پنهان شدە جملە بخواند
جملە از جم هست ،،،
بقول ملا حسن روحانی؛ انشا الله به زیارت کرب و بلا، نزد اسد مرجوع تکمّل نموده، با تبرّک چاه مبارک جمکران، در معیت هفتاد و دو ملائکه باکره ابیض، به صیغه استشاره رحل اختدار نموده، به تدبیر قرامت، عطف به تنکیر ضماعت شوی.
شماها پان اتراک ماشاللا همەی زشتیها را یک جا دارید
سالام اليكيم https://t.me/shajarenameturkan/5270
رضاشاه سفری یک ماهه داشت به ترکیه. یکی از همراهان خاطره جالبی دارد: روزی در میان گفتگوها، یک مرتبه آتاتورک یکی از روزنامه های محلی را در دست می گیرد
می گیرد که راجع به اختلاس یکی از کارمندانِ یکی از وزارتخانه ها نوشته بود. آتاتورک آن روزنامه را به «عصمت اینونو» نخست وزیر ترکیه نشان داده و دستور رسیدگی می دهد. رضاشاه با تعجب می پرسد چرا به روزنامه نگاران اجازه می دهد چنین مطالبی را نوشته و مامورین دولت را زیر سوال ببرند؟ من در ایران به هیچیک از جراید اجازه نمی دهم که کوچکترین انتقادی از رفتار مامورین دولت بکنند!
آتاتورک در جواب داستان جالبی نقل می کند: روزی یک خانمی ثروتمند و زیبا به یکی از رمالها مراجعه می کند و می گوید که شوهرم مرا خیلی دوست دارد اما من او را دوست ندارم و می خواهم طلاقم بدهد! رمال که نمی خواسته چنین مشتری پولداری را زود از دست بدهد روی کاغذ، چیزی نوشته و به خانم می دهد تا در یکی از شبهای تاریک، کاغذ را در قبرستانی دفن کند اما در زمان دفن کردن، نباید اصلا به «گرگ» فکر کند چرا که در این صورت، نوشته تاثیری نخواهد داشت. خانم، کاغذ را مدام به قبرستان می برده اما بلافاصله به یاد گرگ می افتاده و نمی توانسته کاغذ را دفن کند و ناچار برمی گشته.
آتاتورک در ادامه می گوید روزنامه نگاران به منزله آن گرگ اند که به محض اینکه مقامی بخواهد اختلاس کند و رشوه ای بگیرد بلافاصله آن گرگ یعنی (افشاگری روزنامه ها) در خیالش مجسم خواهد شد و دست از پا خطا نخواهد کرد! بدون وجود روزنامه های آزاد، حتی اگر بر هر مقام دولتی یک مامور مخفی هم گذاشته شود باز هم قادر به کنترل فساد نخواهد بود چرا که ممکن است آن مامور مخفی با آن مقام ساخت و پاخت کرده باهم بخورند!
شجره نامه و تاریخ تورکان ( تورکمن ها )
https://t.me/shajarenameturkan
درگیریهای منطقه‌ی تووز که با حمله ارمنستان برای اشغال ارتفاعات قاراقایا آغاز شد چند مسئله را روشن ساخت:
۱. جمهوری آذربایجان به سلاح‌های مدرنی دست یافته که ارمنستان دیگر بدون پشتیبانی مستقیم روسیه، قادر نخواهد بود به چنین اقداماتی دست زند.
۲. ایران که بنا به آمار رسمی بیش از سی‌‌ونه درصد (و بنا بر آمار غیررسمی پنجاه درصد) از جمعیتش ترک هستند با سکوتش نشان داد که ارزشی برای افکار عمومی نیمی از جمعیتش قائل نیست.
۳. ترکیه که به طرز موفقیت‌آمیزی روسیه را در لیبی عقب زده بود، با روحیه و عزم بیشتری به دفاع از جمهوری آذربایجان پرداخت. و بدون رعایت احتیاط‌های معمولش درباره‌ی روسیه، از طریق عملیات پهبادی و انجام مانور مشترک با آذربایجان به طور غیرمستقیم وارد جنگ شد. این امر نوعی ورود به قفقاز به عنوان حیات خلوت روسها بود.
۴. تا زمان این درگیری‌ها افکار عمومی جمهوری آذربایجان مایل به بازپس‌گیری قره‌باغ از طریق جنگ نبود. و همین بی‌تفاوتی و انفعالِ عمومی، نوعی آرامش‌خاطر به طرف‌های بین‌المللی القا میکرد تا وضعیت منجمد شده‌ی فعلی را تداوم بخشند. لیکن در گرماگرم این درگیری‌ها ده هزار انسان در شهرهای مختلف به خیابانها ریختند و خواستار اعزام به جبهه‌ها شدند. این خیزش مردمی در معادلات آینده تأثیر بسزایی خواهد داشت.
۵. ترکان این سوی آراز نخستین بار واکنش بسیار وسیعی به حمله‌ی ارمنستان نشان دادند. علاوه بر افرادی که در اعتراض‌های خیابانی دستگیر شدند، فضای مجازی آکنده از اعتراض و همدردی با جمهوری آذربایجان شد. سکوت مطلق حکومت در قبال مظالم رژیم چین در حق ترکان اویغور نیز در تشدید این اعتراض‌ها مؤثر بود.
۶. در این حمله برخی محافل نزدیک به دولت به صورت تلویحی و بخشی از مدیای فارسی به صورت آشکار از ارمنستان حمایت کردند. نخستین نتیجه‌ی این صف‌بندی آشکار، تعمیق بیشتر شکاف آذربایجان و مرکز خواهد بود.
از روی کنجکاوی برای اولین بار یکی از این لینک ویدئوهای در پیتی یک فالگیر را دیدم و تماشا کردم
و چون من که زبان تورکی را متوجه نمیشوم فقط یک ویدئو هفت دقیقه ایی را تا آخر تماشا کردم ولی آنچه که در این ویدیو ارتش توران توجه من را به خود جلب کرد و خیلی هم مهم بود این بود که چرا شباهت رهبران کشورهای توران خیلی متفاوت از همدیگر بود ؟؟؟ چرا این رهبران توران به یکدیگر شباهت نداشتند ؟؟؟ یکی از آنها چشمان بسیار بادامی داشت و زرد پوست بود و آن یکی رهبر دیگر شباهت به یک خاورمیانه ایی داشت و خلاصه تفاوت فاحش و بسیار زیاد چهرهای این رهبران را نفهمیدم که از کجا نشات میگیرد ؟؟؟ احتمالا شاید این کشورهای توران کشورهای ۲+۶ بودند که ۶ نفر از آنان در شرق دور و مرکز و خاستگاه مردمان زرد پوست و چشم بادامی بودند و ۲ نفر دیگر از آن رهبران با چشمان و موی مشکی اصیل خاورمیانه ایی بودند و حالا خودتان تجزیه و تحلیل کنید و حدس بزنید که چرا مردمان و رهبران این توران که تقریبا با یک زبان تعریف شده تورکی حضور داشتند ولی چهرهای آنها بسیار متفاوت بود و خودتان حدس بزنید چرا ؟؟؟ و چرا ؟؟؟ و چرا ؟؟؟
من نوشته آقای جم را دیدم، نه تنها توهینی در آن نیست، بلکه ایشان به زبان استشاره به تفهیم مواردی اشاره میکند، که برای تحلیل دقیق آن خواننده لازم است با ادبیات عربی آشنائی خوبی داشته
باشد، و الا بدون درک دقیق تک تک کلمات عربی، جملات ترکیبی و تشبیهی وی را، نمی توان همین طوری نظر داد.
آقای جم اتفاقا از نجایت خانمها تعریف و قدردانی میکند. آنطور که من برداشتم شد.
احتمالا آقای جمال برداشت اشتباهی از مطلب وی داشته است.
اگر آقای جمال واقعا جملات و زین و مرکب وی را بطور دقیق استنباط میکند، لطفا به زبان ساده همان نوشته را جمله به جمله تحریر فرمایند، تا خوانندگان از سواد عربی ایشان بهره مند شود. با تشکر.
انشاالله که اقای بنی طرف این گستاخی بی ادبانه مکرون را به نقد خواهند کشید و از غیرت عربی و منافع عربی در برابر این همزاد دولت یهود دفاع خواهندکرد .اما باید گفت مکرون غلط میکند با همه فرانسه .
باید یاداوری کرد که دولت ترکیه غیرت همان عثمانی ها را ندارد و به سفر توهین امیز این تخم استعمار و سخنان توهین امیز او هنوز اعتراض نکرده است .برای دولت ترک دلار بیشتر از غیرت ارزش دارد .چند سال پیش بود که دولت جهود کشتی ترک را بمباران کرد و اردوخان خفه خان گرفت .
آقای جمال به این درب و داغون های این سایت توجه نکنید و توهین های جنسی که نسبت به زنان یک جامعه میکنند اهمیت زیادی ندهید
اینان دیگر اینگونه اند و بیماران سادیسمی و خطرناکی هستند و فکر میکنند که اگر با نظرات زنی مخالف باشند باید حتما آن زن را مورد هتاکی های جنسی قرار دهند در اصل اینها فرهنگ خود را به عرصه نمایش و عموم قرار میدهند .
این بازیهای رژیم منحط دیگه جواب نمیده مخصوصا با این جوجه فوکل بیسواد عنترشون که برای اثبات گفته هاش به همه چنگ میزنه و همه رو به فحش و ایران ستیزی متهم میکنه این نشانه زوال و سقوطشونه انشالله
جدآ باید این 2 نفر شرم کنند این سایت را بە لجن کشیدن ، جم یا ناظر، یا تهرانلی ،،، و تورک اغلی مثل همیشە مسئول کامنتها نوشتە جم را بخوانید سراسر توهین بە زنان هست
لیلا خانیم عزیز
با سلام اگر شوهرتان تجویز نماید،
لازم است بزبان سلیس فارسی اراداتی مختصر
بمحضر مکرمتان تعریض شود؛
بنا به استغنای قناعت حال چنین بنظر میرسد که؛
ظرایف زنانگی و شوایف تبانگی،به
صیرَت حَشَر، و شهوت تشَر، به اقتدای قرین، چنان به تلویذ نیاز مشتمَل آید، که گویا در تدابیر خطیل با ادا و اطوار مشتبح، در کمین شیاطین امکر، توسن خیال را در حیطه تطاول، بسان تَعَل به تشویق مَعال فرحبال نماید،
که گوئی حشر جناس، تن به تلمیض امتدال نموده، بر معیر شیار اشتیار، حکم اقتداع به شیوه تعَر آید.
باشد که طنین مرتضع بر بطن نبیل، چنان هویدا شود، که تلمیس التذاذ بر امساک سلوک، فرج انبساط، قرین به طواتر حَشَر رسد.
گر چه نذول جماع در تطامیر حکم طویل، مستمر شود، معهذا کفای حظ جناس، چنان امتلا نماید، که تَلق طَمل، و مَلق هَدل به وقت ثواب، التماس دعای جنان، مشمول رحمت وصی گردد.
در خاتمه بقول ملا حسن روحانی؛ انشا الله به زیارت کرب و بلا، نزد اسد مرجوع تکمّل نموده، با تبرّک چاه مبارک جمکران، در معیت هفتاد و دو ملائکه باکره ابیض، به صیغه استشاره رحل اختدار نموده، به تدبیر قرامت، عطف به تنکیر ضماعت شوی.
آمین.
من اجازه می‌خواهم کتابی را معرفی کنم که به تازه گی خوانده ام .نام کتاب ..
افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در اثار منتشرنشده دوران قاجار .نویسنده گان خانم هما ناطق واقعی فریدون آدمیت .با خواندن این کتاب خواننده متوجه عقب افتاده گی ایران در عصر قجر میشود .داوری درباره کتاب در اختیار شما.
مقامات تورک در بیروت، لبنان
https://www.youtube.com/watch?v=rbhMHDZlOgs
Beyrut'ta TÜRK Heyetine Coşkulu Karşılama 08.08.2020
https://www.youtube.com/watch?v=rbhMHDZlOgsکاربر تبریزی انگار فراموش کرده اید و یادتان رفته است که در زیر کامنت قبلی خودتان یک لینک قدیمی گذاشته اید و
و مردم کوردستان را به خاطر مبارزات سیاسی شان طی این صد سال اخیر زیر سوال برده اید آیا فراموش کرده اید که قبلا چنین مقاله ایی نوشته اید و لینک گذاشته اید ؟ و یا نه ماجرای بزرگتر دیگری در میان است و شما آن مقاله ها را ماشینی و اتوماتیک وار از طرف کسانی دیگر و از پشت پرده جمهوری اسلامی در اختیار شما قرار داده اند ؟ که لینک مقاله قدیمی خودتان را هم یادتان رفته است و هم محتوی مقاله را فراموش کرده اید ؟ جواب دهید اصل ماجرا چیست ؟کاربر تبریزی در دنیای ما پان کوردیسم وجود تاریخی نداشته و ندارد بلکه
بلکه شما چه اسمی روی مبارزات بحق مردم کوردستان در طول تاریخ صد ساله گذشته و بگذارید این یک موضوع دیگری است و اشکال از دید و نگرش فاشیستی و کمونیستی شما میباشد نه در مردم ستم دیده کورد که همانا صد سال در خاورمیانه به اشکال گوناگون مورد سرکوب سیاسی و کشتار و جنوساید قومی در خاورمیانه قرار گرفته اند بهتر است شما دیدتان و نگرش تان را در این مورد عوض کنید و تفکر ارتجاعی کمونیستی تان را به روز و مدرن سازید اگر کمی وجدان انسانی و دید سیاسی باز داشته باشید چهل میلیون مردم کورد در چهار کشور خاورمیانه را میتوانید ببینید که زیر ستم مضاعف سیاسی و فرهنگی قرار دارند و صد سال بخاطر حقوق مشروع از دست رفته شان در این کشورها مورد کشتار و جنوساید و سرکوب سیاسی و زندان و اعدام قرار گرفته اند و شما بجای به رسمیت شناختن حق تعین سرنوشت مردم کوردستان آنها را پان و تجزیه طلب ووو خطاب میکنید که بسیار ناعادلانه و فاشیستی میباشد بهتر است شما و همه کسانی که در ایران با هر گونه تفکر سیاسی تمامیت خواهی و مرکز گراهی که دارید از تاریخ صد سال گذشته درس عبرت بیاموزیم که چرا ایران در قرن ۲۱ به چنین روزی گرفتار شده است و چرا ما در اینجا قرار داریم آیا این حق مردم ایران بوده است ؟ آیا این ظلم و ستمی که بر مردم کورد روا میدارید حق این ملت چنین بوده ؟ ما در آینده ایران میتوانیم به دمکراسی حقیقی و واقعی که در حال حاضر در کشورهای غربی و متمدن وجود دارد برسیم و ما ملت کورد و و مردم ایران در کنار یکدیگر به یک راه حل سیاسی در ایران دست پیدا کنیم و متمدنانه کنار یکدیگر زندگی کنیم و یا به غیر از این باشد راه حل آخر قهر و طلاق مردم کوردستان و ایران از یکدیگر میباشد که ملت کورد خواهان چنین چیزی نیست چون این را میسر نمیباشد و باعث جنگ و خونریزی در فردای ایران میشود پس چه بهتر میباشد که به حق پایمال شده ملت کورد احترام بگذاریم و حقوق سیاسی دیگری را به رسمیت بشناسیم و با انگ و تهمت زدن و پان نامیدن و زیر سوال بردن مبارزات دیگری روی خوشبختی را هرگز در ایران نخواهیم دید .سالام اليكيم
تسلط یافتند و در خودگردانی ۶ماهه برآن بودند تا به مقابله با ارتجاع مرکزی بپردازند و با تشکیل «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» قدرت متمرکز را از دست مرکز خارج نموده و بین ایالات مختلف تقسیم نمایند. چرا که انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ که عملا ممالک محروسه ایران را به مستعمره‌گی بریتانیای کبیر درمی‌آورد هرگونه تفکر مصالحه با مرکز را از بین برده بود.حکومت دموکرات‌های آذربایجان علاوه بر مبارزه با ارتجاع مرکز و استعمار انگلستان، سیر اصلاحات عظیم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و رفاهی را نیز دنبال میکردند. تأسیس بیمارستان‌های «شیر و خورشید»، آموزش عمومی و زبان مادری، احداث کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی از جمله اقدامات دموکرات‌های آذربایجان در ۶ ماه خودگردانی آن بود. اما در نهایت زر و زور ارتجاع بار دیگر ابرهای سیاه را در آسمان ایالات به ویژه آذربایجان مستولی گرداند.شیخ محمد خیابانی به تیر ارتجاع وثوق‌الدوله زمین‌گیر شد و میرزا کوچک جنگلی و کلنل محمدتقی پسیان با تیر استبداد رضاخانی از میان برداشته شدند تا قرارداد ۱۹۱۹ با لباسی جدید و در قالب دولتی ملی به مردم ایران تحمیل شود.تاجگذاری رضاشاه و تشکیل رسمی سلسله پهلوی با حمایت بریتانیای کبیر که همان حکومت مطلوب لژ فراماسونری ایران نیز بود، آسمان تیره ایالات ایران به ویژه آذربایجان را تیره و تارتر نمود. تجدد عامرانه و سطحی رضاشاه پهلوی که بر پایه نظامی‌گری، ملی‌گرایی و باستانگرایی فارس استوار گشته بود، سیاستی مبنی بر یک دولت، یک ملت و یک پرچم را راهگشای عقب‌ماندگی ممالک محروسه ایران می‌دانست که بر اساس آن باید تمامی قومیت‌های محکوم غیر فارس زیر سنگ آسیاب آسیمیلاسیون جان می‌باختند.هرچند سیاستهای آسیمیلاسیون، به حاشیه رانده شدن ایالات و… کمر تمامی مناطق ایران را از جهات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… شکسته بود اما نتایج این تبعیضات در آذربایجان بیشتر از سایر نقاط قابل درک بود.آذربایجان که تا قبل از ظهور سلسله پهلوی، شهر دوم ایران و ولیعهد نشین به شمار می‌آمد و در تمام برهه‌های تاریخی از اهمیتی ویژه برخوردار بود امروز از تمامی جهات مورد فشار و تبعیض قرار گرفته بود. بسته شدن مرز جلفا به جهت رقابت‌های اقتصادی شوروی و انگلستان توسط پهلویها، عملا تجارت آذربایجان را از حیث صادرات و واردات فلج نموده بود، زبان تورکی آن به شدت تحقیر میشد و تمامی حقوق زبانی آن زیر ستم شوونیستی در حال از بین رفتن بود و روشنفکران آن نیز در زندان‌های طولانی مدت محصور یا با آمپول هوا خودکشی شده بودند. تمامی این موضوعات دست به دست هم داده و موجی از نارضایتی‌هایی را فراهم آورده بود که توانایی بروز نداشتند و چون فریادی، در حنجره حبس شده بودند اما جریان روشنفکری آذربایجان که سالیان سال پیشرو دموکراسی و نظریات متجدد حتی در مقیاس جهانی بودند در تکاپوی فرصتی مساعد جهت سازماندهی توده‌ها به منظور نیل به ساختاری دموکراسی به سر می‌بردند.پایان «جنگ جهانی دوم» و اشغال ایران از سوی متفقین سیر حوادث را به بستر دیگری هدایت نمود. خلع دیکتاتور کبیر فرصت تنفسی مجددا به جریان‌های روشنفکری داد تا مجددا خود را بازیابی کرده و سازماندهی نمایند. «حزب توده ایران» بر اساس آموزه‌های «تقی ارانی» بعنوان اولین حزب منسجم ایران هرچند در ابتدا کورسوی امیدی در دل جامعه روشنفکری ایجاد نمود اما بازهم نگاه مرکزگرا بر ساختار سیاسی ایران حتی حزب توده حاکم بود. آذربایجان نیز با احیای انجمن‌ها و اتحادیه‌های کارگری از صفوف صف بندی ها و استفاده مطلوب از آزادی به وجود آمده در آن سالها جهت بسط دموکراسی عقب نماند اما پیشبرد این هدف و اندیشه، طالب ساختاری منسجم بود که همین احساس نیاز، اصلی ترین زمینه تشکیل «فرقه دموکرات آذربایجان» به شمار میآید.https://t.me/medeniyet1/210438
اندیشه‌ها و زمینه‌های تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان/بخش دوم
آتیلا_حاجیزاده
دموکرات‌های آذربایجان به رهبری شیخ شهید «محمد خیابانی» بر آذربایجان تسلط
«فرقه دموکرات آذربایجان» یک حزب نبود بلکه نهضتی مؤتلف از اندیشه‌ها و جریان‌های آزادیخواه و طالب دموکراسی در خط آذربایجان بود که حول شخصیت «سید جعفر پیشه‌وری» در تاریخ «۱۲ شهریور ۱۳۲۴» تشکیل گشت.پیشه‌وری که که به سبب کسب رأی اول در حوزه انتخابیه تبریز در انتخابات دور چهاردهم مجلس شورای ملی از محبوبیت و شهرت مطلوبی برخوردار بود، این ائتلاف را در امتداد تفکر «اصلاح‌گری ایالات» و اندیشه‌های شیخ شهید «محمد خیابانی» تشکیل داده و در صدد برپایی ساختاری خودمختار با احیای اصول ۲۹،۹۰، ۹۱، ۹۲، ۹۳ و… قانون اساسی مشروطیت ایران برآمده و هیچگاه طالب استقلال، جداسری و… نبود این چنین که سران «فرقه دموکرات آذربایجان» بیانیه «۱۲ شهریور»،آرشیو «روزنامه آذربایجان» ارگان
سالام اليكيم
مؤتلف از اندیشه‌ها و جریان‌های آزادیخواه و طالب دموکراسی در خط آذربایجان بود که حول شخصیت «سید جعفر پیشه‌وری» در تاریخ «۱۲ شهریور ۱۳۲۴» تشکیل گشت.https://t.me/medeniyet1/210408
اندیشه‌ها و زمینه‌های تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان/ بخش اول
آتیلا_حاجیزاده
«فرقه دموکرات آذربایجان» یک حزب نبود بلکه نهضتی مؤتلف از اندیشه‌ها و
یول‌پرس – آتیلا حاجیزاده: انقلاب مشروطیت ایران را میتوان پایان قاطع تاریخ راکد کشور و سرآغاز تاریخ سیال آن به‌شمار آورد. در سیر این جریان بود، مردمی که تا آن صباح رعیت محسوب شده و داخل محروسه‌های اربابی داد و ستد میشدند برای اولین بار وارد عرصه جنبش‌های اجتماعی گشته و با مطالبه‌گری خواستار اصلاحات اساسی در چهارچوب حاکمیت گشتند.
انقلاب مشروطیت در اصل اولین مرحله از اقدامات علیه تمرکز زدایی بود که تمرکز قدرت بر یک پاشنه را که در قالب شاهنشاه مطلق نقد کرد تا تفکر ظل‌اللهی حاکم را شکسته و قدرت او را محدود به قانون و اراده ملت در قالب مجلس شورای ملی نماید. هرچند تمامی این خواسته‌ها در زیر نگاه دموکراتیک «مظفرالدین شاه قاجار» بدون جاری شدن قطره‌ای خون محقق گشته بود اما بستر حوادث به گونه‌ای دیگر رقم خورد تا فرزند وی «محمدعلی شاه قاجار» به شیوه‌ای غیر برخواسته و حقوق احقاقی ملت ایران را مجددا به تسخیر درآورد تا قدرت مطلق از کف رفته‌ی سلطنت را اعاده نماید.
گلوله‌های کلنل ولادیمر لیاخوف دیواره‌های مجلس شورای ملی را شکافتند و آزادیخواهان در تهران و آذربایجان مجددا به اسارت استبداد مطلق‌گرا گرفتار شدند اما اینبار محاسبات مشاوران و مستشاران روس دربار «محمدعلی شاه قاجار» با خلأهایی مواجه شده بود، ساختار توتالیتر مطلق در ذهن‌های توده‌های مردمی به شکل کامل شکسته بود و سیر حوادث و شیرینی قدرت انتخاب و عدالت‌محوری، آنان را به‌سمت ذهن مرکب سوق داده بود و در نتیجه اینبار نیز آذربایجان که در دور اول انقلاب مشروطیت نقشی به مثابه کاتالیزور ایفا نموده و استبداد کبیر را از میان برده بود در این دوره نیز به میدان آمد تا با پیشاهنگی انقلابی خود «استبداد بچه» را به زانو درآورد. اما آذربایجان پیشاهنگ، اینبار تنها به محیط جغرافیایی خود بسنده نکرد و با گسترش مدنیت انقلابی خود، سایر ایالات تحت ستم ایران اعم از گیلان، لرستان و اصفهان را نیز به اتحاد فراخواند تا پسماندهای استبداد و قدرت متمرکز در تمامی نواحی به زباله‌دان تاریخ پیوست نمایند.
پس از فتح تهران توسط مجاهدین، قاموس حوادث بگونه‌ای وارون چرخید و آذربایجان پیشاهنگ با به خاک افتادن ستارخان در پارک اتابک، جایگاهش در جنبش آزادیخواهی ایران نیز به‌خاک تیره‌تری افتاد. اعضای لژ ماسونری که زمانی سیرت آزادخواهان نامدار را یدک می‌کشیدند امروز کمر بر احیای قدرت متمرکزی به گفته‌ی خود «کاملا ایرانی» بسته بودند. مشروطیتی که تا دیروز بنا بود منادی عدل و دموکراسی در کشور باشد امروز سران آن در راستای برانداختن «تورک‌شاهی» و بر قدرت آوردن حکومتی متکی بر «ناسیونالیسم باستانگرای فارس» قدم برمی‌داشتند. در اقتدار ماندن حکومت قاجار به معنای تداوم اقتدار آذربایجان بود و تداوم اقتدار آذربایجان ارتباط مستقیمی با حفظ تورک‌شاهی داشت در نتیجه باید هردو این امثال همزمان تضعیف میشدند. ستارخان به خاک می‌افتاد تا رهبری مجاهدین آذربایجان مختل شود و هم ارتباط جامعه روشنفکری آذربایجان با توده مردم قطع میشد. استبداد به نقطه صفر رسیده بود اما از همان نقطه صفر با سرعت بیشتری به سمت ارتجاع می‌تاخت و آذربایجان جامعه‌ای نبود تا چنین محیطی را بربتابد.
تجربه سیر دوم انقلاب مشروطیت در رابطه با نقش ایالات و مناطق در روند تحولات اصلاح‌گری، امروز بار دیگر اهالی مناطق خارج از مرکز را برآن داشته بود تا مجددا راه انقلاب را در پیش‌‌گرفته و جنبش‌های اجتماعی خود را احیا نماید. آذربایجان، گیلان و خراسان دوشادوش هم بر پیکره استبداد نوین می‌تاختند تا حقوق احقاق نشده و مجددا مصادره شده خود پس از انقلاب مشروطیت را احیا نمایند.
جنبش آزادیستان و حکومت خودمختارش به رهبری شیخ محمد خیابانی، جمهوری سوسیالیستی گیلان به رهبری میرزا کوچک جنگلی و نهضت خراسان به رهبری کلنل محمدتقی پسیان مجموع کوشش‌هایی بودند که در تداوم و اتکا به تجربه دور دوم انقلاب مشروطیت شکل گرفته بودند تا با احیا نمودن قانون انجمن‌های ایالتی ولایتی که از مهمترین میراث انقلاب مشروطیت به شمار می‌آمد از تمرکز قدرت در مرکز جلوگیری نمایند و با بسط دموکراسی، اصلاحات و عمران در مناطق مطلوب خود، این روند را به مرکز و سپس به کل ایران گسترش دهند.
لابی ارمنی زود ماکرون را به لبنان فرستاد ما انتقام توووز را ، در لبنان خواهیم گرفت، بزودی مقامات تورک وارد لبنان خواهند شد
https://www.youtube.com/watch?v=jahxqeiiOAs
Türkiye’den Lübnan’a
https://www.youtube.com/watch?v=jahxqeiiOAs>>
Türkiye’den Lübnan’a büyük jest! Macronun Beyrut şovu boşa gitti
همزمان قطر نیز آمادگی خود را برای سرمایگزاری در لبنان ئلام کرد، پاکستان نیز ئلام کرد حاضر است برای تامین امنیت، وارد لبنان شود
ای پسا ساختار گرا ئی ، پست مدرنیسم بز‌های کوهی این چه دنیا ئیست
https://iranglobal.info/node/80243
دوستان گرامی، پان کردیسم به هر کجا پا گذاشته است رهاوردهای آن جنگ و مرگ و ویرانی برای مردم دردمند و ستمدیده کرد بوده است و من در نوشته های گوناگون گفته ام که بدون ریشه کن شدن
پان های رنگارنگ ناسیونالیستی که یکی از آنها هم پان کردیسم است رژیم ولایت فقیه حتی اگر هزار بار نیز نابود شود یک روز نیز آب خوش از گلوی مردم ایران پائین نخواهد رفت! اما آن چه که مایه شگفتی است این است که با آن که امروز من نه درباره پان کردیسم سخنی گفته ام و نه درباره رنج هائی که مردم ستمدیده کرد در سایه پان کردیسم گرفتارشان شده اند چیزی نوشته ام دو تن در "صفحه شما" به من تاخته اند که تو چرا درباره کردها (یا پان کردها) چرا چنین و چنان می گوئی و چرا توهین می کنی و ..... من که چیزی نفهمیدم!واقعا انگار شونیسم آذری در این سایت دچار فضای "سوررئالیستی" شده و مغزش دستخوش قاجار و چنگیز و اردغان و جنگ و تجزیه و قره باغ و پیمان ناتوی مغولی و اقتصاد چشم بادامیهایی شبیه کره جنوبی و .....گردیده !
چه خطرناک هستند وقتی اینگونه نوادگان چیگیز و تیمور و مریدان اردغان و داعش ترکی، از فرهنگ فئودالی قاجار و مغول ،وارد فضای گلوبال قرن 21 شدند! . آنهم در زبان پارسی و در محفل ایرانیان! به میزبان، دشنام دادن و کفش لیسی بیگانگان.!خیانت بزرگ را آذری های دمگرات و چپ و میهن پرست انجام میدهند ک در مقابل این 3-2 نفر دیوانه یا مزذور، سکوت میکنند، و اجازه خودزنی و حماقت به این گروه پارازیت و طفیله میدهند.
در هر جمع سیاسی اجتماعی فرهنگی ،باید سلاح نقد، شارلاتها را افشا و رسوا کند ، ولی در میان این قوم مریخی سوررئالیستی آذری تجزیه طلب، انگار مزخرفات پراکنی ، بخشی از ذات و ژن و فرهنگ این نسل گرگ صفت شده است!
سالام
کیانی بتوسط آقای اورنجی باشد.آیاجنگ لیلا وجمال وتبریزی ستاره دارواقعی است؟یازرگری .پس صوفی زاده کجاست؟
من چیزی پیدانکردم .بخوانم تا پی به این جنگ زرگری ببرم.
تقبل الله
فکرکنم ،این جنگ زرگری بعلت گذاشتن مقاله آقای
جناب تبریزی بنظرشمااشکالی دارد،که تورکان آزربایجانی هم بدرستی ازتفکرات شیعی استفاده کنند؟
تانگذارند پان فارس شعوبیه، شعیه رابرای نژادپرستان پان فارس فاشیست مصادره کنند؟
اتفاقا من مقاله آقای کیانی اجیرلی رادوروزپیش خوانده ودست مریزاد برایش درگروه خودمان نوشتم.
تاکورشودهرآن که نتوانددید.
جناب تبریزی حزب کمونیست کارگری منصور حکمت چرا هزیان میگوئید و صورت مسئلە را عوض میکنید ؟ چرا دروغ بافی میکند بە نام کمونیسم و مبارزە با بە اصطلاح ناسیونالیزم ؟
شما دارید با یک نگاه و آنهم ناسیونالیزم تر و خشک را با هم بسوزانید ؟ من تا حالا کوچکترین برخوردی بە نوشتەهای تو نداشتم و هیچ وقت هم نام کار بری تو را بر سر زبان نیاوردم شما یک ئیدولوژی و تفکر سیاسی دارید دقیقآ نقطە مقابل داعش میتوان گفت تفکر شما و ایدولوژی اسلامی کمونیسم کارگری تو کە بە آن متعلقی 2 روی یک سکە هستید با داعش کە در نهایت ویرانی جامعە و کشتار پولپوتی و استالینی و لینینی از اب در می آید . .ما بیشتر از 2 کورد نیستیم در این صفحە کامنت میگذاریم و دقیقآ این 2 نفرمان معتقد بە آزادی و پرنسیپهای انسانی هستیم .
ما هیچ وقت نگفتیم احزاب کورد مبری هستند از خطا و نباید بە احزاب کورد انتقاد کرد شما و هر کس دیگری آزادید بە تمامی احزاب کورد نقد داشتە باشید ولی توهین و بی حرمتی و گفتن تروریسم و قاچاقچی و و هزار توهین دیگە قابل قبول نیست شما یا هر کس دیگری برنامەهای تمامی احزاب کورد را بە نقد بکشید ولی چرا توهین میکنید ؟
جدای از اینها مشکل ما با پان تورک تنها مسئلەی توهین بە احزاب و شخصیتهای کورد نیست
پان تورک کل هویت و زبان و ادینتیتت ملت کورد را مورد فحاشی قرار میدهد
زمانی کە میگویند کوردهارا ماسیون انگلیس در قندیل ریختە یا کورد بز کوهی ، مهاجر ، قاچاقچی و 1000 ها توهین دیگر بە ملت و هویت کورد کردند حال بماند کە این در برخورد بە احزاب کورد هم این پان تورکها همەی معیارهای انسانی را زیر پا میگذارند
مگر ما چە میگوئیم ما هیچ وقت هویت و ایدنتیتت ملت تورک آذری را زیر سوال نبردیم تورک وجود دارد و همانطور کورد هم وجود دارد ما مناقشات سرزمینی داریم خوب متمدنانە تحت نظارت بی طرف مجامع جهانی رفراندوم در سرزمینهای مورد مناقشە با رأی اکثریت باید حل شود نە توهین و بی حرمتی ما بە هیچ ملتی توهین نکردیم و چشم طمع بە سرزمین هیچ ملتی نداریم حتی یک میلمیتر ولی برای یک میلیمتر سرزمین کوردستان کە هر نیروی بخواهد با زور تصاحب کند با دانە دانەی شهروندان کوردستان طرف خواهد شد
پس جناب تبریزی بی خود هزیان حزب کمونیست کارگری منصور حکمتی را در این سایت بر علیە بە اصطلاح خودت ناسیونالیزم مستمثک قرار ندهید حملە بە ملت کورد و مبارزە برای ازادیش
کاربران گرامی، اگر می خواهید در مورد مسببین انفجار بیروت نظر دهید، لطفا با نام اصلی و باز کردن اکانت و با مسئولیت خوتان نظر دهید، لطفا با نام های بینام مسئولت خود را به گردن ما نیندازید.
زندانی سیاسی معصومه صنوبری کیست؟
https://www.tribunezamaneh.com/archives/237294
سالام اليكيم
در منطقه دارد .https://t.me/c/1233302718/30017
https://t.me/c/1233302718/30018
بوی باروت ، صدای جنگ می آید .
آراز ماراغالى
برخی اتفاقات هفته های گذشته و روزهای اخیر حکایت از شرایط ملتهب در منطقه د
پرده اول ؛ شرایط حساس در سوریه و اختلافات اخیر روسیه و ترکیه در مورد آن کشور و از طرفی ورود نیروهای مصری در حمایت از جبهه اسد ، شرایط در سوریه را وارد فاز جدیدی نموده است .
در مورد درگیری های لیبی حضور مقتدرانه ترکیه در آن کشور به دنبال درخواست دولت قانونی لیبی و استفاده ترکیه از پهبادهای منحصر بفردش در برابر جبهه روسی ، باعث گردید معادلات به نفع دولت قانونی لیبی در حال تغییر باشد .
پرده دوم ؛ درگیریهای اخیر ارمنستان و آزربایجان در منطقه حساس تووز باعث گردید تا ترکیه بلافاصله حمایت قاطع خود را از آزربایجان اعلام دارد .
اعلام حمایت ترکیه اولا بخاطر منافع مشترک دیرین و روابط عمیق تاریخی و زبانی می باشد و در ثانی منطقه تووز گذرگاه انرژی به ترکیه و از آنجا به اروپا است و در سالهای اخیر ترکیه با تامین نیازهای خویش از طریق آزربایجان وابستگی خود به روسیه و ایران را بطور چشمگیری کاهش داده است .
از اینرو منافع روسیه در تصرف و یا ناامن نمودن این منطقه حساس از طریق ارمنستان می باشد .
به دنبال حمایت قاطع ترکیه از آزربایجان با پرواز جنگنده های خود ، روسیه که خود را در حال واگذاری بازی در لیبی به نفع ترکیه می بیند اینبار قصد کوتاه آمدن در مورد منافع خویش در آزربایجان را ندارد و از اینرو بدون برنامه ریزی قبلی اقدام به برگزاری یک مانور بزرگ در منطقه می نماید .
به دنبال این مانور ترکیه بر حمایت خویش از آزربایجان اصرار می ورزد و اعلام می دارد به زودی یک مانور مشترک با آزربایجان برگزار خواهد نمود .
در پی انتشار این اخبار ، اخبار دیگری تحولات اخیر را تحت الشعاع خود قرار می دهد و آن توافق روسیه و ترکیه در مورد لیبی می باشد !
چند روزی پس از انتشار این خبر شاهد آغاز مانور نظامی ترکیه و آزربایجان در نخجوان می باشیم .
مانوری که اینبار ترکیه از تانک های ساخت خویش در آن بهره می برد تا توان آنها را به معرض نمایش گذارد .
پرده سوم ؛ حملات سایبری اخیر اسرائیل به ایران و برخی انفجارهای مشکوک در مناطق حساس ایران و موضع گیری های مقامات اسرائیلی که حکایت از دخالت های اسرائیل در این اقدامات را دارد و همچنین اقدام اخیر اسرائیل در درخواست خرید هواپیماهای سریع سوخت رسان پگاسوس کی سی ۴۶ از آمریکا ، در پی افزایش درگیری های لفظی اسرائیل با ایران همگی از تحولاتی در راستای آغاز جنگی جدید در منطقه دارد .
در پرده آخر انفجار بی سابقه در لبنان که جهانیان را در شوک فرو برد ، بر شدت تنش های موجود افزوده است .
نتیجه گیری آنکه ترکیه موی دماغ روسیه در پیشبرد اهدافش در منطقه و لیبی شده است و از طرفی روسیه نمی خواهد شریکی قدرتمند و تاثیر گذار چون ترکیه را از دست بدهد و بدین خاطر با کارت ارمنستان وارد بازی شده است .
مانور مشترک ترکیه و آزربایجان شرایط را کاملا به نفع آزربایجان تغییر داده است لذا احتمال می رود روسیه ارمنستان را مجبور به اقدامی کاملا غیر عقلانی نماید . در این شرایط که مردم آزربایجان خواهان جنگ و آزاد سازی قره باغ از اشغال ارمنستان هستند ، کار برای رئیس جمهور آزربایجان نیز سخت می باشد چرا که اگر بخواهد بسان گذشته فقط به مذاکرات بی حاصل بسنده نماید دیگر مشروعیت خود را نزد مردم کشورش از دست داده و این امر برای آینده سیاسی او گران تمام خواهد شد . لذا در صورت آغاز جنگ به نظر می رسد اینبار آزربایجان نیز از آن استقبال نماید .
در ماههای آینده شاهد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا می باشیم .
تا قبل از شیوع کرونا احتمال انتخاب مجدد ترامپ بسیار بالا بود چرا که به اکثر وعده های انتخاباتی خویش عمل نموده است ولی شیوع کرونا و مشکلات حاصل از این ویروس چون فشارهای اقتصادی ، بیکاری ، گسترش بیماری و بالا رفتن تعداد مبتلایان و از دیگر طرف اعتراضات اخیر سیاه پوستان بر علیه تبعیض ، همگی دست در دست هم داده تا شرایط را بر علیه ترامپ رقم زنند .
لذا در این شرایط ممکن است ترامپ با چراغ سبز به اسرائیل بستر حمله اسرائیل علیه ایران را مهیا نماید تا خود نیز به بهانه حمایت از اسرائیل وارد جنگی مصلحتی شود چرا که در شرایط بحرانی انتخاب یک فرد جدید و تازه کار جهت اداره و مدیریت امور منطقی به نظر نمی رسد و اغلب در چنین شرایطی بهتر است مدیر و رئیس جمهور قبلی به کار خویش ادامه بدهد .
لذا با در نظر گرفتن تمامی جوانب ، به نظر می رسد منطقه آبستن حوادث و درگیری های جدیدی خواهد بود .
از اینرو است که در روزهای اخیر بوی باروت و صدای جنگ هر چه بیشتر به مشام ميرسد
سالام اليكيم
امارات متحده عربی را تأمین کند. این عقلانیت سیاسی عربی را باید تحسین کرد که بدون تحمیل هزینه‌های سیاسی، امنیتی و اقتصادی گزاف به کشور، توانست در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با کمترین هزینه، بهترین تکنولوژی هسته‌ای جهانی را دریافت کند و آن را به سرعت وارد مدار توسعه کشور سازد.اکنون برنامه اتمی امارات، یکی از روزآمدترین و ایمن‌ترین برنامه‌های اتمی جهان است که قرار است با تکمیل آن در پنج سال آینده، تمام منابع برق مورد نیاز کشور به سرعت در حال توسعه امارات متحد
محمد حکیمپور
کاربر تبریزی مشکوک و مهره جمهوری اسلامی اگر سخنان مسموم و تحلیل و تفسیرهای پوچ خود را به نوشتن و نشر در نیاورید بهتر میباشد لینک قدیمی
لینک قدیمی و بی محتوا و مسمومی را که در مورد سرنوشت و تاریخ صد ساله ملت کورد گذاشته ایی در نزد مردمان کوردستان پشیزی ارزش ندارد و صد البته شما چطور به خودتان اجازه میدهید که راه و چاه سیاسی را که در تخیل و مغز خودتان گنجانیده اید به مردم کوردستان نشان دهید و غالب کنید اشتباه میکنید مردم کوردستان چنین تفکرات سیاسی عقب مانده و تمامیت خواهی شما را قبول ندارند و هیچوقت در لابه لای تاریخ و گذشته ها پیدا نمیکنی و در سرشت مردم کوردستان نبوده و نیست که زیر بار ظلم و ستم سیاسی رفته باشند و بروند این افکار و تفکر عقب مانده جهان سومی را نزد هم فکران و هم پیاله های خود بازگو کنید که خریدار داشته باشد و هرزه نامه هایی که خودت همیشه از آن دم میزنید و نوشته ایی اتفاقا باید به سطل زباله منزلتان بیندازید و دیگر هم به خودتان اجازه ندهید که در مورد سرنوشت آینده مردم کوردستان نظر بدهید و نفرت پراکنی و تبلیغات مسموم خود را بر علیه این مردم منتشر کنید که هیچگونه ارزشی برای مردم کوردستان ندارد و عجب دنیایی شده هر کس و ناکسی که از راه میرسد برای ما شده اندرزگو و سخنران ! آخر فکر میکنی که ملت کورد منتظر نصایح امثال بی مقدارهایی مثل شما نشسته است و به حرفهای پوچ و بی ارزش تو و امثال تو اهمیتی میدهند دشمنهای شماره یک مردم کوردستان امثال انسانهای خطرناکی مثل شماها هستند و امثال شماها گرگهایی هستید در لباس میش که هر آنگونه که فرصت دستیابی به قدرت را داشته باشید مردم کوردستان را بخاطر حقوق مشروع و حق تعین سرنوشتشان آنها را مثل گرگ تیکه و پاره میکنید و مثل اوایل انقلاب منحوس خمینی که به تازگی و جدیدا یک عده نسل جدید و خطرناکی امثال شماها رشد و نمو پیدا کرده اند و این عده و نسل جدید ناسیونالیسم تندرو و فاشیسم و ضد ملیتهای ایرانی هستند و فکر میکنند کوردستان ملک پدری و آبا اجدادی آنهاست که هر آن توانستند و بتوانند این ملت و سرزمین را غارت و نابود کنند و با نام و برچسب تجزیه طلبی خفه شان کنند و سرکوب سیاسی شان بکنند که این دیگر در آینده ایران برای امثال شماها خواب و خیالی بیش نیست و دیگر آن دوران گذشته و سرکوب مردم کوردستان تمام شد و برایتان بهتر است که در عصر حاضر از تفکر پوسیده و جهان سومی خاورمیانه ایی در بیائید و خودتان را با کشورهای متمدن غربی سازگار و وفق نمائید و حقوق ملیتهای گوناگون ایرانی را برسمیت بشناسید تا به دمکراسی واقعی کشورهای غربی دست پیدا کنید و آن و این ایران عقب مانده قدیمی نباشید و تفکرات سیاسی تان را به روز و نو کنید و اگر در فردای ایران به غیر از این باشد مطمئن باشید مردم کوردستان راه خودشان را از شماها جدا میکنند و مطمئن باشید توانش را دارند و تا اندازه ایی هم صبر و تحمل دارند .سالام اليكيم
عربیت کرده‌اند، کشورهای عربی در طول سالهای اخیر، باعقلانیت سیاسی و با خودداری از رادیکالیسم سیاسی بی بنیاد، گوی سبقت را در بسیاری از زمینه‌های توسعه از کشور ما ربوده‌اند.در حالی که راست افراطی وطنی ما - شوونیست‌های ایرانی - به جای پرداختن به تضاد اصلی دموکراسی خواهی و دیکتاتوری ، خود را سرگرم طرح مکرر تضادهای تاریخی بی مورد تاریخی میان ایرانیت و عربیت
اعرابی - که ما هنوز تحت تأثیر ادبیات قو‌م‌گرایانه فردوسی در هزار سال پیش، هنوز آنها را «سوسمار‌خور» می نامیم(!!!) - امروز تقریبا موفق شده‌اند سطح رفاه عمومی شهروندان خود را به ردیف‌های بالای رفاه عمومی در جهان برسانند، به طوری که در این زمینه کشور عربی قطر، مقام نخست جهانی را کسب کرده است و بعد از آن نروژ و سوئد قرار دارند . دیگر کشورهای نفتی عربی هم در سالهای اخیر از درآمدهای نفتی خود به عنوان عنصر پیشران در توسعه اقتصادی خود استفاده کرده‌اند.اکنون کشور امارات نیز با اتخاذ یک برنامه سیاسی تکنوکراتیک، به یکی از عمده‌ترین مراکز تبادلات بازرگانی و حتی ارتباطات رادیویی جهان تبدیل شده. بسیاری از شرکت‌های صنعتی جهان در امارات برای خود مرکز بازرگانی تاسیس کرده‌اند. عربستان هم در سالهای اخیر - بدون هرگونه سر و صدایی - می کوشد با سرمایه‌گذاری‌های عظیم اقتصادی در حوزه صنایع تبدیلی، به یکی از عمده‌ترین قطب‌های صنعتی و گردشگری غرب آسیا تبدیل شود.شگفت ترین خبر اما در این زمینه، خبر افتتاح نخستین نیروگاه اتمی امارات متحده عربی در ابوظبی است که در حال حاضر قادر است یک چهارم برق مورد نیاز کشور امارات متحده عربی را تأمین کند و در یک بازه زمانی پنج ساله با راه افتادن فازهای دیگر این پروژه اتمی، تمام برق مورد نیاز کشور را تأمین خواهد کرد. تمام مراحل طراحی و اجرای این پروژه عظیم نیز تنها در طول دو سال انجام یافته است، آن هم بدون سر و صدا و برانگیختن حساسیت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و بدون صرف هزینه های هنگفتی که کشور ما برای برخورداری از نیروگاه اتمی هزینه کرده‌است!
پروژه اتمی ایران یک پروژه فرسوده پنجاه ساله است، در حالی که ایران پس از صرف بیش از یکصد و شصت میلیارد هزینه گزاف برای این پروژه، حتی تاکنون قادر به افتتاح رسمی نخستین نیروگاه اتمی خود - نیروگاه اتمی بوشهر - هم نشده و حتی در صورت افتتاح نیز این نیروگاه تنها قادر به تولید یک درصد برق مورد نیاز کشور خواهد بود که اصلا هزینه و فایده آن تناسب منطقی باهم ندارند. شرکت سازنده روسی نیروگاه بوشهر نیز در طی این سالیان دراز، هر سال به بهانه‌ای افتتاح این پروژه را به تأخیر انداخته تا از یک سو، ایران را بیشتر سرکیسه کند و از سوی دیگر ایران را بیش از پیش به خصومت با غرب و وابستگی هر چه بیشتر به روسیه وادار سازد. چرا که سویه دیگر تحریم ایران از سوی غرب - به دلیل برنامه انمی ایران - وابستگی بیشتر ایران به روسیه و چین خواهد بود و این سیاست و برنامه‌ای است که کرملین در طول این سه دهه آن را دنبال می کند. یعنی این پروژه از طرفی امنیت ملی ایران را به طور مرتب تهدید کرده و کشور را دربست به سوی روسها سوق داده و ناگزیر سیاستهای کشور ما را تابعی از سیاستهای منطقه‌ای و جهانی روسیه قرار داده و از طرف دیگر کشور ما را از فواید تعاملات با کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته غربی محروم کرده است.این در حالی است که امارات متحده عربی، راهی متفاوت با ایران را در این سالها طی کرده و بدون باج دادن به کشورهایی مانند روسیه و بدون اینکه مورد تحریم آمریکا و سازمان ملل متحد قرار گیرد و نهایتا هم ناچار از مذاکراتی مانند برجام با جهان غرب شود ( که آن هم در شرایطی که ایران قرار داشت، البته بهترین گزینه ممکن و بهترین معاهده ممکن با غرب بود که البته روسیه هم در باطن از آن ناخشنود بود، زیرا برجام می توانست در صورت استمرار، ایران را از مدار وابستگی روز افزون به روسیه خارج سازد و به غرب نزدیک کند)، بدون کمترین هزینه بین‌المللی، پروژه اتمی خود را پیش برد. آمریکا و اسرائیل نیز که مخالف پروژه هسته‌ای ایران هستند، از پروژه هسته‌ای امارات متحده عربی حمایت کرده‌اند. به نظر می رسد علت العلل این امر در عقلانیت سیاسی و ذهنیت توسعه‌گرای سران امارات متحده نهفته است و این نحو توسعه هسته‌ای در واقع تابعی از سیاستهای اعتدالی کلان دولت امارات است: دولتی که شعار مرگ بر این و مرگ بر آن نمیدهد و دولتی که به طور رسمی شعار «محو اسرائیل از جغرافیای جهان» را هم سرلوحه سیاست خود قرار نداده، در عین حال که یکی از اسپانسرهای مالی برنامه‌های اقتصادی دولت رسمی فلسطین هم برای رفاه شهروندان آن نیز هست. اکنون برنامه اتمی امارات، یکی از روزآمدترین و ایمن‌ترین برنامه‌های اتمی جهان است
ادامه دارد
سالام
های فداییان اکثریت می نوشتم.باورکنید،من نظرات آقای دنیزایشچی راهرچندباامکانات بسیارضعیف ولی ازقبل تشکیل سایت ایران گلوبال
درسایت کارآنلاین میخواندم ،
ازهمان موقع نظرات ضعیف خودرابه ایشان ودیگرافرادمقاله نویش وبه اعلامیه
جناب دنیزایشچی متاسفانه نظراتش راتنهاازبعدفکری چپ وفداییان همیشه داده و میدهد.
این یک نقیصه بزرگی است که ایشان وهمفکرانش بدان گرفتارگشته اند،هرچندکه آرمان واهداف خیرخواهانه وانسان دوستانه وغیرداشته باشند.
متاسفانه چپ های ایران بامطالعاتی که داشته اند،شکل فکری آنهافرم گرفته وازآن فرم نمیتوانندخارج شوند.
البته دراین ده ساله میتوان گفت تغیراتی اساسی ولی نه کامل درتفکراتشان براثرجبرزمان ایجادشده ولی هنوزراه زیادی دارند،تا بتوانندلاقل به سوسیالیسم کشورهای مترقی برسند.
بهمین دلیل خطاهای تحلیلی درنوشته هاونظراتشان رخ میدهد.
جناب ایشچی ،منیم دیلداش وقارداشیم.
بایدقبول کرد که دردنیا یک انقلاب انفورماتیک رخ داده وحتی حاکمان وکدخدایان هم قادربه کنترل آنها
بخاطرمنافع خودنیستند.
دوم مابرای اینکه جلوی دخالت های امثال بایدن وترامپ ومکرون وپوتین وچین راکم رنگ وکوتاه کنیم
نیازبه چیدمان خواسته های ملل دردرون کشورها ودموکراسی داریم .که این امرمهم درتفکرچپ وکمونیست یک امرغیرقابل قبول است.
اگربه قدرت زبانهاواتینیک های حاکم وخواسته های بنیادی هرملل کشوردرکانال دموکراسی خواهی نرسیده باشیم ،غیرممکن است به آزادی دریک کشوردست یازیم.
بیاییداول ازهمه به دموکراسی قانونمندفکرکرده تابتوانیم هرسیستمی باهرنامی که باشد،آنرابه قبول دموکراسی واستقلال وا داریم .
والا کارمان آب درهاون کوبیدن همچون صدسال گذشته خواهدبود.
سن ساغ من سالامات.
سالام
کمونیست،ایران دوست لم داده وپشت سرهم تئوری تولیدکرده ومسایل ایران وخاورمیانه راحل وفصل میکنید،مکرون دخالت مستقیم خوددرلبنان رااعلام کرد.
بنظرروشنفکرنماهای متوهم پان فارس ،آیااین صحبت های مکرون فضولی ودخالت آشکاردراموردگرکشورهانیست؟
ای آنهاییکه درپاریس وغرب بنام وطن پرست،روشنفکر
دستورات انقلابی صادرکرده وبخاطرخواسته های بی منطقی جوانان رابه میدان مرگ واعدام گسیل میکنید،آیابنظرشماهامکرون ومکرون های نوعی دخالت درسرنوشت دولت ها وملت ها نمیکنند؟
دولت فرانسه عملا سیاست های استعماری سازمانهای جاسوسی غرب رادرمنطقه بااین دخالت ها
رسمیت میدهد،
آیارئیس جمهوریک کشورخارجی حق دارد،برای یک کشورضرب الاجل تعیین کند؟
قبل ازاین نیزفرانسه عاملی برای ویرانی سوریه شد.باحمایت ازبشاراسدجنایتکارودخالت روسیه همیشه خائن بهارعربی رابه شکست کشاندند.
درموردهمکاری دولت مردمی وضددیکتاتوری تورکیه ازبهارعربی ،فرانسه درحمایت از بمبگذاری وجنایت پ ک ک همیشه نقش اول رابازی میکند.
درموردتجاوزارمنستان به منطقه تووز درآزربایجان، این مکرون حاکمیت یادگارجنایت درویتنام والجزایر
بازهم درمنطقه فضولی میکند.
ویرانی آفریقا وجنایت درالجزایر وکشتار ویتنام رامثل اینکه فراموش کرده اند.
اعمال حاکمان گذشته فرانسه همچون مکرون هاومیترانها یادمان نرفته است .
این حرف وحرکت مکرون نشان ازهمکاری ایشان بارامنه داشناک وپ کا کا کوردی درانفجاربیروت سخن میگوید.
بایدبه امثال مکرون هایادآورشد،که عصردیجیتالی ونرم افزاری ورسانه های مجازی پایان عمرسلطانی شماهارا نشان میدهد.
دیگرباتوپ وتانگ وغیر اگرتمام دنیا رابه زندان باتیستا تبدیل کنید،توان سلطه گری نخواهیدداشت.
سالام اليكم
طبیعی بود که هر سلسله پادشاهی در جهان با کشور گشایی و اقتدار شروع میشد و ممکن بود سالها و قرن ها و یا هزار سال دوام بیاورد و بالاخره رو به زوال رفته و فرو بپاشد مثل ساسانیان که حکومت و سلسله خود را به گروهی گمنام و کوچک به نام عرب واگذار کردند یا مثل هخامنشیان که در مقابل سپاه کوچک اسکندر تار و مار شدند و تمام قلمروشان و فرهنگ و دین و مذهب و زبانشان از بین رفت و جالب است اکنون جایگاه قداست یافته و تبدیل به تاریخ پرشکوه شده اند!!!!جغرافیای فعلی کشور قبل از قاجار چند حکومتی بود که حکومت محلی ضعیف زندیه محدود به ولایات مرکز و جنوب غربی ایران فعلی حکومت میکرد که قاجارها برخواستند و قلمرو و امپراطوری ساختند و از شرق به هندوستان و از غرب به عثمانی و از شمال تا سمرقند و داغستان و گرجستان گسترش دادند قاجارها آمدند و سدی شدند برای امپراطوری بزرگ روسیه تزاری که هدفشان کشور گشایی و رسیدن به دریای جنوب بود ولی ناکام ماندند سالها یک تنه و با دستان خالی جلو روسها که بزرگترین امپراطور زمان خود بودند و باعث نابودی و شکست ناپلئون شده بودند ، جان فدایی کرده و جنگیدند و نگذاشتند کل قلمروشون روس شود و خلیج فارس تبدیل به خلیج روس شود آنها قطعا شجاع ترین های زمان خود بودند قاجار را دشمن خارجی از پا در نیاورد بلکه خائنان و مورد لطف قرارگرفتگان داخلی باعث سقوطش شدند،قاجارها وقتی پیشرفت غرب را حس کردند خوی تجدد خواهی استارت زده شد و باعث گردید که خود را به غرب متصل کرده و دانشجویان را به آنجا فرستادند تا باعث ترقی مملکت شوند ولی غرب هم به فکر سلطه خود بود و به گونه ای نژاد پرستانه دانشجویان را آموزش و تربیت کرد که آن دانشجویان به کشور برگردند و منافع غرب را تامین کنند قاجار ها با خارجی ها جنگیدند و دوام آوردن تا زمانی که خودی ها و افسرانشان با کمک خارجی ها ، فراماسونر ها و عقده گرایان و حمایت دانشجویان تربیت شده غرب کودتا کردند با این حال قاجار دو سوم قلمروهایی که خود ساخته بودند حفظ کردند آنها مثل هخامنشیان و ساسانیان در مقابل قدرت های کوچک خارجی به کل نابود نشدند و برخلاف آن حاکمان ، فرهنگ و بخش زیادی از قلمروشان را حفظ کردند و قلمرو فعلی ایران میراث آنها و مدیون جان فدایی های شاهزادگان قاجار استوقتی دانشجویان فرستاده شده به غرب برگشتند و خواهان مشروطیت و دموکراسی شدند شاه قاجار با تایید و امضای مشروطیت از قدرت و اختیارات خود کاستند و راه دموکراسی را به کشور باز نمودنددر برابر دوستانی که تحت تاثیر تاریخ نگاری مستخدمان پهلوی به قاجار می تازند باید گفت که قاجار یک امپراطوری و سلسله حکومتی مثل صفوی ، هخامنشیان ، ساسانیان و... بود نه کشوری امروزی ، طبیعی
ولی مشروطه خواهان جوابشان را در زمان محمد علی شاه و احمد شاه با خیانت دادند و آنگونه گذشت که مشروطه ها و فراماسونر ها به کمک خارجی ها مشروطه قاجار را منحل کرده نه تنها تبدیل به جمهوری مردمی نکردند بلکه حکومت را تقدیم سرباز بیسوادی کردند که با شعار مشروطه آمد راه استبداد را پیش گرفت ، پهلوی ها با کمک مشروطه خواهان و خارجی ها حاکم شدند و عملا کنترل نهاد های مشروطه به دست گرفته و خود را حاکم مطلق نامیدند و شروع کردند به ترور مخالفان و غارت مملکت ...، از چپاول زمین های بکر گرفته تا غارت دلار های نفتی و انتقال به بانک های غربی ، اواخر آنها روزانه شش میلیون بشکه نفت فروختند و به آب و فاضلاب و مترو لندن و شهرداری ونیز ایتالیا وکشور های دیگر و ... میلیون ها دلار کمک کردن ، شرکت هایی مثل زمینس و کروپ را از ورشکستگی نجات دادند ، آنها فقط به فکر کمک به خارجی ها بودند غافل از اینکه داخل کشور صنعت کشاورزی به لطف تصمیمات غلط اصلاحات ارضی از بین رفته بود اقتصاد کشور و حتی محصولات کشاورزی کاملا وارداتی شده بود روستا نشینان به شهر ها مهاجرت کرده و کپر نشینی و حاشیه نشینی باب شده بود سیستم آموزشی کشور ضعیف و نظامی بود و اکثر جمعیت کشور بی سواد بود اکثر شهر های کشور جاده ، اتوبان و گاز رسانی و سیستم فاضلاب نداشت اکثر روستاهای کشور مدرسه ، آب لوله کشی ، برق، گاز و جاده و آسفالت نداشت با این اوضاع پادشاه سخنرانی میکرد که درآمد کشور آنقدر زیاد است که نمیداند کجا خرج کند و بهتر است به اروپاییها کمک کند تا ورشکست نشوند!!!به طور قطع به یقین میتوان گفت که اینهایی که مجلس مشروطه به آنها قدرت داده بود به همان مجلس و رای مردم هم خیانت کردند، باعث ننگ بودند که در عصر نوین و درآمد بالای کشور اینگونه ثروت هنگفت کشور غارت و از بین برده شدو اکنون بازماندگان بی پروایشان با پشتوانه ثروت های به یغما رفته با تاختن به قاجار و تبلیغات رسانه ای برای خود و گذشته خود قداست ساخته و سودای قدرت و سلطنت دارند
رئیس جمهور پاکستان با مطبوعات عربی حرف زد ( در فیلم قبلی در دقیقه ۴:۲۵ پاسپورت توران را خواهید دید )، بلوک‌های جدید به سرعت در حال شکل گیری هستند
https://www.youtube.com/watch?v=O_iuAjSAcnIhttps://www.youtube.com/watch?v=O_iuAjSAcnI
>>>
Son Dakika...Pakistan Başbakanı Arap Basınına Konuştu: Türkiye İle İşbirliği Yapmak İstiyoruz!
...............................
با ظهور توران و پیوستن مجارستان، لهستان، اکراین، قطر، افغانستان تمام قفقاز و آسیای مرکزی، لیبی، مالتا، سومالی و هکزا در >>>> دقیقه ۴:۲۵ پاسپورت توران >>>>> را ببینید>>>
https://www.youtube.com/watch?v=68m7t1rbPp0
TURKİYE VE AZERBAYCAN'DAN ŞOK HAMLE..!! '' TURAN'A '' HAZIRIZ MESAJI..!!
کسانیکه علیه ملت ایران مطلب مینویسند در حقیقت مفسدان روی زمین هستند و حکم انها روشن شده است ،طناب دار .
ارتش و دولت توران قدرت بدون چالش مدیترانه خواهد شد
https://www.youtube.com/watch?v=68m7t1rbPp0
TURKİYE VE AZERBAYCAN'DAN ŞOK HAMLE..!! '' TURAN'A '' HAZIRIZ MESAJI..!!
TURKİYE VE AZERBAYCAN'DAN ŞOK HAMLE..!! '' TURAN'A '' HAZIRIZ MESAJI..!!https://www.youtube.com/watch?v=68m7t1rbPp0
شاپور بختیار
و شهرت بود، برای اینکه نامش بر زبانها به افتد،یکی از مهره های سر سپرده، و خود فروخته بود.
این فرد بی نام، و نوکر صفت که مثل اغلب پانفارسها حول و حوش دربار پرسه میزد،
چون کسی تحویلش نمی گرفت، مانند اغلب پانفارسها تشنه قدرت
در لحضاتی که دودمان منحوس محمد رضا پالانی در حال ترک ایران بودند، در حالیکه درباریان و لشکریان سر سپرده، با چپاول بانکها، میلیاردها دلار ثروت تاراج شده مردم ایران را به خارج منتقل و حواله میکردند، و دقیقا میدانستند، که در اثر عصیان مردم سنگ روی سنگ در تهران باقی نخواهد ماند،
این پیرمرد ماموریت داشت، دستورات سیا را اجرا نماید.
اما بجای شنیدن صدای عصیان مردم، با عوامفریبی و بطور ساده لوحانه داشت شعر ماکسیم گورگی را زمزمه میکرد که گویا:
من مرغ توفانم، نه اندیشم به توفانها،
من آن مرغم، نه از توفان گریزد.
و چنان وانمود میکرد، که مثلا میخواست مقابل عصیان توفنده مردم به ایستد، اما نقشه اش چیز دیگری بود.
بعد معلوم شد، هدفش نگهداشتن موقتی قدرت برای تحویل دادن به خمینی و انصار هندی تبارش بود. زیرا ترس داشتند، مبادا در اثر غوغا و شورش مردم تورکها قدرت را بدست بگیرند.
اکنون باید پرسید، کسی که خود را با مرغ مقایسه میکند، آیا واقعا سطح فکر، فرهنگ فقیر، و ماهیت دهاتی پان ایرانیستی خود را به نمایشت میگذاشت؟
البته سیرویسهای پشت پرده غرب بخوبی میدانستند، که او هیچکاره است، تا مدتی از او بعنوان سکوی پرش سود جستند، تا خمینی هندی تبار و اطرافیان کولی تبارش توانستند به بهانه اسلام، و امام امت، خود را در قدرت تحکیم کنند،
از این لحظه به بعد وظیفه بختیار به پایان میرسد. همینطور هم شد.
البته نباید از قلم انداخت؛ جای شاپور بختبار به قول مردم؛ "نوکر بی اختیار"
در هتلهای پنج ستاره پارس آماده بود، تا در وقت موعود، با هواپیما آماده شده ایران را ترک کند.
بعد از مدتی سیا دید؛ مزاحم سیاست آخوندهاست، در همان پاریس بدستور گروه رفسنجانی در پاریس، به ضرب چاقو شناسنامه اش را باطل کردند.
نتیجه اینکه؛
مردم تورک اکنون بخوبی میداند؛ به هندی تباران پانفارس نباید اعتماد کرد. اینان دشمن قسم خورده ملت تورک هستند. تجربه یک قرن به روشنی این را اثبات میکند.
هر شخصی از ملیتهای غیر فارس اگر در هر حزبی - تشکلی بنام ایران فعال باشد ان شخص در حقیقت نوچه فارس ها است
و مستقیم یا غیر مسقیم بر علیه ملت و هم تباران خویش است . یعنی مزدوری مجانی برای اقلیت قوم فارس
سالام اليكيم
رضاشاه بعد از ملاقات از ترکیه نسبت به اقدامات و اصلاحات آن کشور علاقه نشان داد. مخالفان رضاشاه فکر کردند شاه می‌خواهد ایران را ترکیه کند و از آنجا که ترکیه تاریخاً سنّی و آن روز کمالیست از نظر آنها مساوی بی‌دینی بود فریاد برآوردند که ما نمی‌گذاریم ایران ترکیه شود.https://t.me/ibrahimsavalan/999
یک خطای انسانی کافی‌ست تا ایران لبنان شود.
----
بعد از انقلاب که همان مخالفان، خودشان به حکومت رسیدند به ترکیه از زاویه دیگری نگاه کردند. در این نگاه تازه، ترکیه کشوری بود که ارتشش حامی نظام و ایدولوژی حاکم است و اگر رئیس‌جمهور منتخبی بخواهد دست از پا خطا کند ارتش او را برکنار میکند. انقلابیون ایران هم می‌خواستند سپاهی داشته باشند که در مواقع لزوم روسای جمهوری مانند بنی‌صدر را کنار بگذارد برای همین نسبت به ترکیه علاقه نشان می‌دادند و مخالفان این حکومت مانند مسعود رجوی در تاریخ 25 خرداد 59 در امجدیه گفتند که «یک عده میخواهند ایران را ترکیه کنند ولی ایران که ترکیه بشو نیست، لبنان خواهد شد». منظور رجوی این بود که اگر حزب‌اللهی‌ها بخواهند مانند ترکیه، به زور سپاه رئیس‌جمهور را کنار بزنند ما کنار نمی‌کشیم مسلح شده و مانند لبنان ایران را به سمت جنگ داخلی خواهیم برد.
در دوره خاتمی نیز نزدیکان رئیس‌جمهور نسبت به ترکیه علاقه نشان دادند. زیرا ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی توانسته بود رقابت احزاب و یک دموکراسی نیم‌بند را جایگزین شیوه‌های رادیکال تغییر قدرت کند. این بار محمدرضا باهنر در جریان استیضاح عبداله نوری در مجلس و بدنبال آن مسعود ده‌نمکی در حسینیه شهید همت به تاریخ 28 تیر 77 گفتند که «ایران هیچ وقت ترکیه نمی‌شود، ما نمی‌گذاریم سرنوشت ما مثل ترکیه و پاکستان شود. اگر وضع خراب شود ایران لبنان میشود نه ترکیه». مقصود باهنر و ده‌نمکی از ترکیه، رقابت احزاب و انتخاب دولت با آرای اکثریت بود و از آنجا که در چنین شیوه‌ای خود را بازنده انتخابات‌ها میدانستند تهدید میکردند که دولت‌داری را رها کرده و به پشت خاکریزهای حزب‌الله برمی‌گردند.
فارغ از اینکه ایران ترکیه خواهد شد یا نه، بعد از انفجار اخیر لبنان احساس کردم با وجود این همه شهرک‌های زیرزمینی مواد منفجره که بعضاً هم در مجاورت اماکن مسکونی ساخته شده‌اند نیازی به تلاش دیگران برای تبدیل ایران به لبنان نیست و خیلی راحت با یک خطای انسانی ایران می‌تواند لبنان شود.
سالام اليكيم
عاشورا نماد پیروزی حق بر باطل است برخی از نهضت های ملی و دینی با الهام گیری از عاشورا توانسته اند در تاریخ ماندگار شوند .ضروری است که ما در حرکت مدنی خود توجه ویژه به این رویداد بزرگ تاریخ داشته باشیم . هیچ لزومی به اینکه معتقد به مکتب سکولار باشید یا یک فرد دینی هستید فرقی نمی کند، عاشورا برانگیزنده تاریخ و شعور انسانی است تنها بستگی دارد به اینکه چگونه آن را تفسیر کنی . این تفاسیر می بایست در جهت روشن شدن حق باشد ، مغفول مانده است .در کتاب مقدس قرآن، هدف انبیا اقامه قسط در جامعه می باشد و طبعا قیام امام حسین ع نیز در جهت تقویت قسط در بین انسانها بوده است .حق ،انتخاب ذاتی در شعور انسانی است و یکی از مهمترین حق ها ،حق تحصیل به زبان مادری است و آنگونه که در قرآن کریم آمده است نژاد و زبان عامل تمییز بین حق یا ناحق نیست .اگر در جامعه تفکر نژادی وجود دارد معنای آن این است که موازنه عدالت به هم خورده ، و بشریت تکه پاره شده است . وقتی موضوعی چون زبان، وسیله ای برای برحق بودن باشد ،در این صورت عنصر انسانی از آن جامعه در حال رخت بر بستن است و وظیفه یک انسان متدین آن است که به ندای وجدان خود گوش دهد و بدان عمل کند .نژاد پرستی و یا مانقوردیسم هردو علیه وجدان عمل می کند در عوض پایبندی به وطن و فرهنگ خودی بازگشت به خویشتن است .این بازگشت طبعا جزو اهدافی است که بشریت با پایبندی بدان می خواهد عناصری که علیه وی هستند را از بین ببرد .ماکسیم گورگی می گوید «من مبری از مرض اب و خاک هستم ».این سخن نوعی انترناسیونالیسم مارکسیستی است که نهایتا به الیناسیون فرهنگی منجر می شود .این یک واقعیت است که خدا و وجدان مرز نمی شناسد اما تا جائی که به اجتماع بشر مربوط می شود،زندگی ملزوماتی دارد که بدون آن امکان زیست معنوی وجود ندارد . بدون صلح و عدالت ،زندگی خداگونه زیستن امکان پذیر نیست کسانی که با تفسیر اگزیستانسیالیستی غرق در وجدان و شعور انسانی هستند متوجه نیستند که بدون ملزومات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی امکان زیست وجود ندارد اینگونه افراد با دیدگاه شبه عرفانی خود جامعه را به مسیر مسئولیت ستیزی پیش می برند و همین گونه کسانی که غرق در جوهره دین شده و تمامی قواعد اجتماعی را با تفسیری شبه مذهبی رد می کنند غرق در توهمات هستند . دین و انسانیت ،با ناسیونالیسم افراطی که به پرستش خاک و خون به بهای فروش خویشتن می انجامد، مخالف است . هر دینی در طول تاریخ غیر از عوامل و منویات دنیوی شاهان ،تا حدی برای محکم کردن ساختار سیاسی و فرهنگی و دولت سازی نقش اساسی داشته است .ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بنیان اجتماع و تاریخ اینگونه بوده و خواهد بود حتی اروپای امروز علی رغم دین ستیزی در برخورد با مسائل سیاسی با دیگر حوزه ها از موضع مذهب و منفعت عمل می کند .برخی فکر می کنند می توانند با کنار زدن مذهب جامعه ای سکولاریستی بسازند چنین جامعه ای وجود ندارد دستکم در حوزه فرهنگ و سیاست می بینیم که دین نقش خود را ایفا می کند .در جمهوری آذربایجان مدتی کوتاه مذهب مورد غفلت قرار گرفت و در کمال تعجب مشاهده شد که ادیان عیسوی و یهودی و آئین بودیسم در حال رشد می باشد لذا بازگشت به مذهب و سامان دهی آن مورد توجه قرار گرفت .بخش بزرگی از هویت ملی و تاریخی ما ریشه در دین و مذهب دارد. به همین جهت غفلت و مبارزه با تمامیت آن نوعی دشمنی با هویت خود می باشد . دین و مذهب نیز همانند هر نهادی دارنده برخی عوامل منفی است و می بایست اجزا و عناصر آن درست چینش شود تا دچار خرافات و عقب ماندگی نشود .صرف داشتن برخی معایبی که بدان چسبیده است نمی توان کل موضوع را کنار گذاشت و جامعه را به سوی لائیسم سوق داد .برخی از تلویزیون های فارسی زبان با دشمنی که از اعراب دارند علیه دین اسلام لجن پراکنی می کنند. حرکت آذربایجان نبایستی در دام چنین تفکری بیفتد و از تحرکت بماند . می توان تفسیر جدید از شیعه و شریعت داشت و شاید لازم باشد که چنین کاری به واقع صورت گیرد اما نمی توان به دشمنی علیه اعتقادات و باورهای مردم برخاست .https://t.me/c/1147774445/298954
بهنام کیانی اجیرلی
عاشورا نماد پیروزی حق بر باطل است
.
ایشون جامعه شناس نیز تشریف دارند، علی شریعتی، احمد فردید یزدی، علی مطهری، جلال آال احمد در منجلاب جهالت جامعه شناسی از نوع جامعه شناسی فارسستانی و زبان قدرتمند شعر فارسی از نوع نبوغ داریوش>
فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه دارند کامنت‌های من را بخوانندزبان قدرتمند شعر فارسی از نوع نبوغ داریوش ارجمند پرورش یافتند ، اگر جامعه شناسی در غرب >> بر پایه فرضیات پوچ بنیانگذار شد، در فارسستان، جامعه شناس بر پایه فرضیات متوهم تعمیم یافته و پزیرفته شده ( جریان‌های شعری ) بنیان گذاری شد ، شما به همین آمریکا و اوروپا نگاه کنید و حال فارسستان را در یابید، اگر جامعه شناسی در آمریکا و اوروپا ذره‌ای بار علمی داشت، آیا مهندسی اجتماع ئی قادر به کنترل جامعه نمی‌‌شد؟ حالا در فارسستان همین حدس را امتحان کنید، توهم تلنبار شده توان ذهنی انسان فارس از درک واقییات را بریده است، پیشتر نیز گفتم شاهنامه باعث شد مرز فانتزی با واقعیت در فارسستان مختل شود، جامعه شناسی در فارسستان با مبنا قرار دادن فرضیات پوچ ( جریان شعری ) توسط علی شریعتی، علی مطهری، احمد فردید یزدی، جلال ال احمد بزرگترین جریان ( ضد جامعه را ) بنیان گذاری کرد، نوک تیز این جامعه شناسی نیز بر محور تورک ستیزی بنیان گذاری شده بود، یعنی جامعه شناس قادر نبود دریابد جامعه همان کارافرینی است و جوامع تورک بیشترین میزان روحیه کارفرینی در جوامع خاورمیانه‌ای را دارند
https://iranglobal.info/node/80228
با درود بر دکتر شاپور بختیار یکی از بزرگ مردان ایران که اگر نامردان به او پشت نکرده بودند و بیش از یکماه بر سر قدرت بود ما اکنون سرنوشتی دگر داشتیم.
عمر آن بود که در صحبت دلدار گذشتعمر آن بود که در صحبت دلدار گذشت
حیف و صد حیف که آن دولت بیدار 7گذشت
آفتابی زد و ویرانه دل روشن کرد
لیک افسوس که زود از سر دیوار گذشت
خیره شد چشم دل از جلوه مستانه او
تا زدم چشم به هم مهلت دیدار گذشت
در فیلم قبلی کارشناس روس کاری به قیافه افراد ندارد، ولی لیلا و ذهنیت کوه‌های قندیل زود به قیافه گیر داد
https://www.youtube.com/watch?v=sb-Afc3v2Oc
Erdoğan Hepimizi KAZIKLADI
Fransız Gazete; Erdoğan Hepimizi KAZIKLADI!>>
https://www.youtube.com/watch?v=sb-Afc3v2Oc
فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه خواندن کامنت‌های من را دارند
فرصتی شد پیرامون تحولات لبنان مسائلی خواهم نوشت >>> توجه >>> ۳ ماه نوشتم بحران اقتصادی / امنیتی خاورمیانه از لبنان و عراق شروع خواهد شد اینک می‌‌بینید لبنان به چه روزی افتاده >>> توجه >> ثانیه‌ای بعد از انفجار ، یک موشک دیده شده، چرا دولت لبنان در مورد این موشک چیزی نمی‌‌گوید؟ آیا کشورهای اوروپا ئی میخواهند لبنان را ۲ دو تیکه کنند؟ آیا یادتان است وقتیکه نوشتم کشورهای اوروپا ئی به پالیسی و سیاست استعماری قرون ۱۸/ ۱۹ رجوع خواهند کرد و این رجوع بسیار تهاجمی خواهد بود؟ آیا حالیتان است دیگر ادبیات ساده لوهانه کمونیستی طرفدار پ ک ک و بز‌های کوهی به سر رسیده؟ با منحل کردن پترو دولار توسط گلوبالیست‌ها و جو بایدن ( کمونیست بدبخت جهان سومی از جو بایدن اهمایت میکند ) پروژهٔ ( تبدیل به جهنم کردن خاورمیانه کلید خورده ). آیا حالیتان است چرا ماکرون زود خودش را به لبنان رساند؟ دنیای پیچیده، سگ خور فردا دیگر هیچ جا ئی را برای ادبیات چپی و کمونیستی و خوش خیالی پوچ و تهی رفقا نخواهد داشت، رفقا با حمایت از پ ک ک ، به اندازهٔ کافی به دولت پنهان آمریکا کمک کردند.
هیچ حزبی هیچ سازمانی هیچ تشکلی بهر عنوان با هر نام بنام ایران مشروعیت ندارد
در غیر اینصورت ان سازمانها.احزاب و تشکل ها متعلق به قوم اقلیت فارس است.
هر تشکلی بهر عنوان باید بنام ملت خودش باشد.
سالام اليكيم
https://t.me/c/1147774445/298947
میگویند، مجرم همیشه به صحنه جرم برمیگردد.
میگویند، مجرم همیشه به صحنه جرم برمیگردد. در مشاهده عکسهای مربوط به بازدید ماکرون رئیس جمهور فرانسه از محل انفجار بیروت و سخنانش در آنجا، بیدرنگ ضرب المثل فوق به ذهنم رسید. مضمون سخنانش چنین بود که همه مقامات لبنانی فاسد و دزد هستند لبنانی ها نباید به آنها اعتماد کنند و مردم باید لبنان را به ماکرونیان بسپارند تا از این مصائب آفرینی ها رهایی یابند.پشت صحنه این انفجار بیروت دستهای زیادی وجود دارد که احتمالا برخی از آنها پیدا و برخی دیگر ناپیدا خواهند ماند. اطلاعاتی که تاکنون بدست آمده و همچنین اظهارنظرهای بلافاصله مقامات مختلف قدرتهای درگیر در لبنان، در حدی هست که ذهن را به عمدی و هدفمند بودن این انفجار قانع کند. برنامه های ماهواره‌ای آژانس های فریبکاری به مانند بی بی سی و همپالگی هایش، نشان میدهد که یکی از اهداف پشت پرده این فاجعه آفرینی، سرگردان سازی افکار عمومی و تشدید حس بی اعتمادی به هر چیز و هرکس و ایجاد آشوب ذهنی و روانی بی حدوحصر در تمام انسانهای جهان است. از این دیدگاه میتوان گفت که انفجار بیروت، تکمله ای است که بر پروژه "آشوب کرونایی" زده شده است و احتمال زیاد دارد که از این به بعد در سایر نقاط مستعد جهان شبیه سازی شود.
فرماندار لبنان، مستاصل و درمانده از شدت خسارات، این فاجعه را با ویرانی بمبهای اتمی آمریکا در ژاپن مقایسه کرد. این قیاس را باید جدی گرفت. در جنگ جهانی دوم برای شکست ژاپن، نیازی به استفاده از بمب اتمی نبود، ولی آمریکا میخواست با نمایش قدرت اتمی خود( آنزمان فقط آمریکا به بمب اتمی دست یافته بود)، جهان را وادار به پیروی از سیاستهای بعد از جنگ خود کند. چنین نیز کرد. از قضا آزربایجان اولین قربانی ترس مهیبی بود که بمبهای اتمی آمریکا بر جهان مستأصل آنزمان مستولی کرد. سقوط فرقه دمکرات و قتل عام مردم آزربایجان توسط پهلویها، نتیجه همان ترسی بود که در حامیان جهانی فرقه دمکرات ایجاد شد و آنها را وادار به عقب نشینی در مقابل آمریکا کرد. آزربایجان در مقابل حملات جنایتکارانه ارتش پهلوی تنها ماند و حامیان فرقه قتل عام شدند و همان زمان تمامی رسانه های غربی از کشتار فرقه ای ها حمایت کردند و به جنایات پهلویها کف زدند.
امروز هم انفجار بیروت را نمیباید صرفا در قوراه لبنان دید. ترتیب دهندگان این جنایت ضد بشری دارند به جهانیان خط و نشان می کشند. آنها میگویند یا باید تسلیم ما شوید و یا هرگز روی صلح و آرامش را نخواهید دید. گویا ایجاد اینهمه جنگ و خونریزی و داعش آفرینی و پ ک ک پروری و داشناک انگیزی و حفتر سازی در خاورمیانه و شمال آفریقا کفاف اهداف شومشان را نمیدهد.
عجیب نیست که روشنفکری پان ایران از جانب آنان بر میآید چون از اساس تولید شده در کارگاه روشنفکری سازی قدرتهای سلطه گر غربیست. ولی عجیب است که مسئولان کشور چرا صف بندی درستی را انتخاب نمیکنند و به شکل آزاردهنده ای در زمین آنان بازی میکنند.
(حسن ارک) ۹۹/۵/۱۷.
سالام
سازمانهای امنیتی واستعماری انگلیس ومافیای سیاسی استعماری شرق وغرب ازنادانی افراد شناخته شده ایرانی ازهرقوم (ملت)ودرهرطیف فکری که تفکرناسیونالیستی دارند،داریوش ارجمندیک فاشیست مذهبی نمای دروغین ولی پان فارس خطرناک ازطیف نفوذی های خطرناکی
است که این تعریف وتمجدیدهایش ازخمینی وشریعتی وخامنه لفاف دادن به تفکرنژادپرستی برای رانت خواری می باشد.
نهایت بهره برداری رامیکند.
داریوش ارجمندهم یکی ازاین نادانهای ناسیونالیست های کورفکرمیباشد.
انسانهای جهان سوم وعقب مانده آنچنان بدبخت وبی سوادهستند،حتی اسم هایی که پدران بیسوادشان روی آنهاگذاشته اند،بخاطراین اسم ها واردتفکرات توهمی میشوند،
واین توهمات برای چیزهای بی ارزش آنهارابه جریانات وبه تفکرات انحرافی وویرانگر دچارمیکند.
داریوش ارجمندهم ازاین بیچاره های متوهم شده بنامش (داریوش) شده وفکرمیکند،
یک ایرانی باقی مانده ازدوران حکومت ساسانی وعهدعتیق است.
ومیخواهند،ازاسلام وازشریعتی وخامنه ایی وازنادانی ملت وروشنفکران برای تفکر توهمی خودستونی بسازد.
آیامجیزگویان زمان دوران حکومت ضددموکراسی پالانی بامجیزگویی همین داریوش ارجمندفرقی باهم دارند؟
سالام اليكيم
مخاطب ما دوستانی هستند که ناآگاهانه و بدون مطالعه از کلمه آذری استفاده می کنند و اصلا فرق "تورک با آذری" رو نمی دانند و یا اینکه تو ذهنشون همیشه این سوال وجود داره که اگه ما آذری هستیم پس تورک چیه و یا اگه تورک هستیم پس آذری چیه؟ یا اینکه چرا پدر بزرگ و مادر بزرگهامون یا کلا تو خونه و محله و کلا تو گفتگوهای روزمره خودشونو تورک صدا می زنن و تورک می دونند ولی همیشه تو تلویزیون و روزنامه ها و رادیو، آزربایجانی ها رو آذری خطاب می کنند و چرا هیچ وقت تو رسانه های ایران از کلمه تورک استفاده نمی کنند؟https://t.me/Turk_Qoshunu/2309
https://t.me/Turk_Qoshunu/2310
چرا ما آزربايجانى خود را آزرى نه ، بلكه تورك ميدانيم؟
اگه لطف کنی و فقط پنج دقیقه از وقت باارزشت رو بذاری و این نوشته رو با دقت بخونی همه چی برات مشخص می شه !
با کسانی که عنادورزانه تورکی را آذری میگویند هیچ حرفی نیست که همچنان با جعل واقعیات خوش باشند، شما از این واهمه دارید که با بیان واقعیت و صحه گذاشتن بر زبان و هویت تورکی، تورکها از ایران جدا شوند در حالیکه اینطور نیست چیزی که باعث جدایی میشود سرکوب فرهنگی و زبانی و آسیمیلاسیون و فارسی سازی اجباری و تغییر اسامی جغرافیایی رودها و شهرها و کوهها و ...از تورکی به دری یا فارسی است که مورد پذیرش مردم نیست. ولی برای سایر عزیزان حتی با نظرات مخالف احترام بسیار قائل هستیم و این چند سطر را به همه آنها تقدیم میکنیم ...
در این نوشته سعی شده تا پاسخی واسه این سوال ارائه بشه؟
واژه "آذری" بعد از سقوط سلسله قاجار، که نقطه گسستی برای حکومت چندهزار ساله تورک ها بر ایران کنونی بود، و از زمان به روی کار آمدن رضاپالانی و تصمیم او بر یکدست سازی فرهنگی یعنی ایران و به تبع آن یکسان سازی مهمترین عامل فرهنگی یعنی زبان مردم، در جامعه بوجود آمد که در ذیل بیشتر توضیح داده خواهد شد. در راستای یکسان سازی زبان مردم (نسل کشی مدرنیته) تصمیم بر سرکوب کردن زبان های دیگر از جمله زبان تورکی (اصیل ترین و قدیمترین زبان ایرانیان) گرفته شد
آری چنین شد که جوان تبریزی ، اردبیلی ، اورمیه ای ، زنجانی ، آستارایی ، همدانی ، ساوه ای و ... با دو نوع هویت تحقیر شده تورکی ، و افتخار آفرین آذری از نوع پارسی !! روبرو شد که این دومی را نمی دانست چگونه جایگزین اولی کند؟
به تورکی سخن می گفت اما خود را آذری می نامید ! تازه آذری او با آذری کسروی خائن فرق داشت. او آذری را فقط برای رهایی از کلمه تورک بر خود گزیده بود ! وقتی از او می پرسیدی تو تورکی یا آذری؟ می گفت آذری ! وقتی می پرسیدی آذری یعنی چه و منظور از آن چیست؟
چیزی برای گفتن نداشت ، حتی تئوری کسروی را هم نمی دانست، فقط می خواست تورک نباشد، تورکی که در طول دوران حکومت پهلوی به بدبخت ترین، تحقیر شده ترین و کم ارزش ترین عنصر جامعه تبدیل شده بود !!
ولی همین آذری وقتی پای از ایران بیرون می نهاد و دل به فرنگستان می داد ایرانی بودن خود را انکار می کرد و خود را تورک اصیل آنهم از نوع آزربایجانی اش می نامید .
و اما پشت پرده سیاست پانفارسها در آذری خواندن تورکها :
پان فارس ها و سیاست مداران فارس از دوران رضاخان ماسون زده تا اکنون از آذری خواندن تورک چندین هدف را دنبال کرده اند که البته موفق نشدند :
اول این که توهین های خود را مجوز دار کنند تا لقب نژادپرستی ازشون رفع بشه و بگن ما به تورک ها توهین کرده ایم نه آذریها ما همه ایرانی هستیم با این روش تورک ها از خودشون دفاع نمی کردند.
دوم آن که بعد از آن بگن آذری لهجه ای از فارسی بوده که بعداً با حمله تورک ها به آزربایجان زبانشان به تورکی تغییر یافت با این ترفند دیگه کسی نمیتونه بگه آذری لهجه فارسی نبوده چون دیگر اثری از آذری وجود نداره و مدرکی در دست نیست اما به دلیل کوتاه فکری باز هم به کاه دان زدند اول اینکه اگه تورکها به آذری ها حمله کردند در این صورت باید آذری ها از آنها متنفر میشدند نه این که زبانشان را هم تقلید کنند. دوم این که چرا زبان دیگر مناطق ایران را به تورکی تغییر ندادند در حالی که تورکها در طی حکومتشان به مناطق فارس نشین بیشتر از جاهای دیگه تسلط داشتند .
سوم اگر زبان آزربایجان در آن زمان تغییر کرده پس چرا حالا که فارسی را با این همه امکانات و روش تازه و با هدف از بین بردن تورکی به آزربایجان تحمیل میکنند چرا زبان آزربایجان به فارسی تغییر پیدا نمیکنه !
چهارم این که چطور ممکن است زبان فارسی برای خودش گویشور داشته باشه در حالی که خودش داره تبدیل به گویشی از عربی میشه بالای 50% آن عربی هست.
سالام اليكيم
بر روی تحقیقاتش وقت گذراند تا به منبع یکی از حقایقی که در قانون اساسی امریکا گنجانده شده است , دست بیابد. .https://t.me/c/1147774445/298916
این کتاب بوسیله شرکت پنگوئن شاخه نیو یورک با شماره ISBN 978-0-7352-2115-4 با تعداد سیصد هزار جلد چاپ شده است. .
.نویسنده این کتاب , تقریبآ 12 سال
.
در دوران خفقان رستاخیزی بود که به ما قبولانده بودند که در صدور اعلامیه استقلال امریکا , و در قسمت آزادی ادیان , توماس جفرسون , این قانون را بر روی « حقوق بشر » کورش نوشته است. خیلی از ایرانی ها در امریکا هستند که نه تنها به این دروغ باور دارند , بلکه درهر نشست اجتماعی , سیاسی و یا فرهنگی این دروغ بزرگ را به میان کشیده و ( فخر ) هم میکنند. همینطور که در این کتاب تحقیقی به خوبی نتیجه گیری شده است, توماس جفرسون عقاید دینی و باورهای شخصی و آزادی ادیان را از (( چنگیـــز خـــان )) به الگو گرفته است. تحقیقات این نویسنده نشان میدهد که یک نویسنده فرانسوی Francois Petis de la Croix در سال های 1710 کتابهائی در باره چنگیز خان و تاریخ کهن مغول نوشته بود . .
.
این کتاب ها به وسیله بنجامین فرنکلین که نماینده ایالت های مستعمره در فرانسه بود, به امریکا وارد شده و به وسیله او چندین بار چاپ و در تمام ایالت ها به وسیله اداره پست در فیلادلفیا پخش گردیده بود. همانطور نویسنده نشان می دهد تنها یک جلد از این کتاب ها در کتاب خانه شخصی جرج واشینگتن وجود دارد . بیشترین نسخه های این کتاب ها در کتاب خانه توماس جفرسون بوده و همین الان این کتاب ها درکتابخانه کنکره امریکا و کتابخانه دانشگاه ویریجینیا که خود توماس جفرسون بنیان گذار این کتابخانه ها هست , موجود می باشد. .
.
اگر چنگیز خان اولین قانون بین المللی خود را با ( آزادی ادیان و تولارنس دین ) شروع میکند, توماس جفرسون هم با استفاده از این افکار, باور های دینی را (( شخصی )) دانسته و اول در ایالت ویریجینیا به عنوان قانون ایالتی به تصویب میرساند و بعد در صدور اعلامیه استقلال امریکا , این قانون را سراسری میکند. شاید این یک حقیقت تلخی برای آریا پرستان و کورش پرستان باشد ولی تا زمانی که ما نتوانیم تاریخ تحریف شده را بصورت علمی و خارج از سیاست و احساسات تحقیق بکنیم
سالام اليكيم
شرکت خوارزمی معادن طلای چند شهر آذربایجان و ایران را استخراج میکند و سودش را به تهران میبرد،جایی که دفتر شرکت در آنجا واقع میباشد.https://t.me/ArazXeberyeni/49421
گزارش_اردم: برگی دیگر از استعمار و چپاول آذربایجان اینبار توسط شرکت خوارزمی تهران + اسناد
به عبارتی آلودگی با سیانور،نابودی طبیعت و ... برای آذربایجان و دیگر مرزنشینان بخت برگشته در ایران میباشد و سود این ثروتهای خدادادی برای تهران!
چند روز قبل نیز نماینده ورزقان از واگذاری معدن طلا به روسیه به شدت انتقاد کرد.
ثروتهای آذربایجان بجای اینکه برای مردم این منطقه هزینه شود نصیب تهران،آقازاده ها و روسها میشود.آذربایجانی که شهروندانش بصورت هفتگی در قتلگاههای موغان به اردبیل،مشگین به اهر،اهر تبریز و...قتل عام میشوند ولی مسئولان از تعریض این محورها خودداری میکنند،البته جاده های غیراستاندارد بخش کوچکی از مشکلات آذربایجان میباشد.
در چنین روزی مرد بزرگ تاریخ ایران بدست جلادن مسلمان وضد ایرانی گشته شد .یاد این مرد بزرگ همواره گرامی باد .
بدون تردید با بودن بختیار ایران روزگار دیگری داشت .
برای پان تورک اقتصاد دان این صفحە کە مدام از پترو دولار صحبت میکند . و میفرماید فقط افراد با ضریب هوشی بالا اجازه خواندن کامنت من را دارند ،،کاهش ارزش لیر ترکیه به کمترین میزان در مقابل دلار و یورو
هر دلار آمریکا صبح روز پنج‌شنبه به ۷.۲۸ لیر معامله شد و سپس مقداری بهبود یافت و به ۷.۲۲ لیر رسیدارزش واحد پول ترکیه، لیر، روز پنج‌شنبه ۱۶ مرداد در مقابل دلار و یورو به کمترین میزان سقوط کرد.
هر دلار آمریکا صبح روز پنج‌شنبه به ۷.۲۸ لیر معامله شد و سپس مقداری بهبود یافت و به ۷.۲۲ لیر رسید که باز هم نسبت به روز پنج‌شنبه بیش از ۳ درصدکاهش نشان میدهد.
هر یورو اروپا نیز به ۸.۶۷ لیر اوج گرفته است.
لیر ترکیه از ابتدای سال جاری میلادی ۱۸ درصد از ارزش خود را از دست داده است.
علت این موضوع شیوع ویروس کرونا و تاثیر آن بر اقتصاد کشور، خصوصا بخش توریسم است. صنعت گردشگری سهمی ۱۲ درصدی در کل تولید ناخالص داخلی ترکیه دارد.
طی ماههای گذشته بانک مرکزی ترکیه با تزریق میلیاردها دلار در بازار تلاش کرده بود جلوی شتاب افت ارزش لیر را بگیرد.
شاخص بازار سهام «بورسا» ترکیه نیز روز جاری ۳.۵ درصد سقوط کرد.
انتظار می‌رود تولید ناخالص داخلی ترکیه در سال جاری ۴.۳ درصد نسبت به پارسال کاهش یابد.
تاکنون ابتلای بیش از ۲۳۶ هزار نفر در ترکیه ثبت شده و نزدیک ۶ هزار نفر فوت کرده‌اند.
فروردین و اردیبهشت سال جاری تعداد مبتلایان روزانه به کرونا در ترکیه به حدود سه تا چهار هزار نفر رسیده بود، اما طی سه ماه گذشته با تدابیر سختگیرانه، شمار مبتلایان روزانه به حدود ۱۰۰۰ نفر کاهش یافته است.
ترکیه ماه گذشته اعلام کرد مرزهای خود به گردشگران خارجی از کشورهایی که شیوع کرونا در آنها چندان چشمگیر نیز باز خواهد کرد و گزارش‌هایی از ورود ده‌ها هزار گردشگر به کشور طی هفته‌های گذشته خبر میدهد.
یادمە تازە 6 صفر لیر تورکی را برداشتن ارزش یک دلار تقریبآ یک و نیم لیر تورکی بود باز دارد لیر تورکی بە جایگاه قدیمش بر میگردد و بە پهن و پشکل بز کوهی تبدیل میشود
از قدیم الایام؛ یعنی از عهد حجر و از زمان بوق. ایرانیان حاکمان توران و مغول را اخته میکردند تا از درجه خشونت و توحش آنان بکاهند، و از زاد و ولد بی رویه آنان، جلوگیری کنند ،چون وجود ژن گرگ خاکستری در
میان آنان ،موجب نابودی گله های گوسبند هم میگردید. وقتی ترکها نتوانند برای زبان و فرهنگ و شهرنشینی خودشان، کار مفیدی بکنند، چگونه میتوانند در سرزمینهای اشغالی دیگران، خلاقیتی کرده باشند! . به این دلیل اکنون به تاریخ سازی جعلی و فرهنگ دزدی از همسایگان میپردازند و خلاف مذهب شیعه صفوی، به جعل و دروغ و تجریف و تهمت زدن در این سایت افتاده اند. ولی در قرن 21 گلوبال نمیتوان با کمک فرهنگ مغول و توران و قاجار با فرهنگ زمان مدرن رقابت و مبارزه نمود. به این دلیل به ستایش اردغان و ترکیه و نظربایف ئو نسیم الهام الیانف پناه برده اند و مدافع حتی داعش سگصاحب گردیده اند.این چادری کە میگوید هیچ توهینی در نوشتەی جم ندیدە یک بار دیگە این جملە را بخواند هر چند خودشم یکی از این هتاک هاست کە زیر چادر
جملە از جم هست ،،،Anonymous پنهان شدە جملە بخواند
بقول ملا حسن روحانی؛ انشا الله به زیارت کرب و بلا، نزد اسد مرجوع تکمّل نموده، با تبرّک چاه مبارک جمکران، در معیت هفتاد و دو ملائکه باکره ابیض، به صیغه استشاره رحل اختدار نموده، به تدبیر قرامت، عطف به تنکیر ضماعت شوی.
شماها پان اتراک ماشاللا همەی زشتیها را یک جا دارید
سالام اليكيم
می گیرد که راجع به اختلاس یکی از کارمندانِ یکی از وزارتخانه ها نوشته بود. آتاتورک آن روزنامه را به «عصمت اینونو» نخست وزیر ترکیه نشان داده و دستور رسیدگی می دهد. رضاشاه با تعجب می پرسد چرا به روزنامه نگاران اجازه می دهد چنین مطالبی را نوشته و مامورین دولت را زیر سوال ببرند؟ من در ایران به هیچیک از جراید اجازه نمی دهم که کوچکترین انتقادی از رفتار مامورین دولت بکنند!https://t.me/shajarenameturkan/5270
رضاشاه سفری یک ماهه داشت به ترکیه. یکی از همراهان خاطره جالبی دارد: روزی در میان گفتگوها، یک مرتبه آتاتورک یکی از روزنامه های محلی را در دست می گیرد
آتاتورک در جواب داستان جالبی نقل می کند: روزی یک خانمی ثروتمند و زیبا به یکی از رمالها مراجعه می کند و می گوید که شوهرم مرا خیلی دوست دارد اما من او را دوست ندارم و می خواهم طلاقم بدهد! رمال که نمی خواسته چنین مشتری پولداری را زود از دست بدهد روی کاغذ، چیزی نوشته و به خانم می دهد تا در یکی از شبهای تاریک، کاغذ را در قبرستانی دفن کند اما در زمان دفن کردن، نباید اصلا به «گرگ» فکر کند چرا که در این صورت، نوشته تاثیری نخواهد داشت. خانم، کاغذ را مدام به قبرستان می برده اما بلافاصله به یاد گرگ می افتاده و نمی توانسته کاغذ را دفن کند و ناچار برمی گشته.
آتاتورک در ادامه می گوید روزنامه نگاران به منزله آن گرگ اند که به محض اینکه مقامی بخواهد اختلاس کند و رشوه ای بگیرد بلافاصله آن گرگ یعنی (افشاگری روزنامه ها) در خیالش مجسم خواهد شد و دست از پا خطا نخواهد کرد! بدون وجود روزنامه های آزاد، حتی اگر بر هر مقام دولتی یک مامور مخفی هم گذاشته شود باز هم قادر به کنترل فساد نخواهد بود چرا که ممکن است آن مامور مخفی با آن مقام ساخت و پاخت کرده باهم بخورند!
شجره نامه و تاریخ تورکان ( تورکمن ها )
https://t.me/shajarenameturkan
سالام اليكيم
https://t.me/Turk_Qoshunu/2292
"از درگیریهای اخیر ارمنستان-آذربایجان چه میتوان آموخت؟"
@Turk_Qoshunu
درگیریهای منطقه‌ی تووز که با حمله ارمنستان برای اشغال ارتفاعات قاراقایا آغاز شد چند مسئله را روشن ساخت:۱. جمهوری آذربایجان به سلاح‌های مدرنی دست یافته که ارمنستان دیگر بدون پشتیبانی مستقیم روسیه، قادر نخواهد بود به چنین اقداماتی دست زند.
۲. ایران که بنا به آمار رسمی بیش از سی‌‌ونه درصد (و بنا بر آمار غیررسمی پنجاه درصد) از جمعیتش ترک هستند با سکوتش نشان داد که ارزشی برای افکار عمومی نیمی از جمعیتش قائل نیست.
۳. ترکیه که به طرز موفقیت‌آمیزی روسیه را در لیبی عقب زده بود، با روحیه و عزم بیشتری به دفاع از جمهوری آذربایجان پرداخت. و بدون رعایت احتیاط‌های معمولش درباره‌ی روسیه، از طریق عملیات پهبادی و انجام مانور مشترک با آذربایجان به طور غیرمستقیم وارد جنگ شد. این امر نوعی ورود به قفقاز به عنوان حیات خلوت روسها بود.
۴. تا زمان این درگیری‌ها افکار عمومی جمهوری آذربایجان مایل به بازپس‌گیری قره‌باغ از طریق جنگ نبود. و همین بی‌تفاوتی و انفعالِ عمومی، نوعی آرامش‌خاطر به طرف‌های بین‌المللی القا میکرد تا وضعیت منجمد شده‌ی فعلی را تداوم بخشند. لیکن در گرماگرم این درگیری‌ها ده هزار انسان در شهرهای مختلف به خیابانها ریختند و خواستار اعزام به جبهه‌ها شدند. این خیزش مردمی در معادلات آینده تأثیر بسزایی خواهد داشت.
۵. ترکان این سوی آراز نخستین بار واکنش بسیار وسیعی به حمله‌ی ارمنستان نشان دادند. علاوه بر افرادی که در اعتراض‌های خیابانی دستگیر شدند، فضای مجازی آکنده از اعتراض و همدردی با جمهوری آذربایجان شد. سکوت مطلق حکومت در قبال مظالم رژیم چین در حق ترکان اویغور نیز در تشدید این اعتراض‌ها مؤثر بود.
۶. در این حمله برخی محافل نزدیک به دولت به صورت تلویحی و بخشی از مدیای فارسی به صورت آشکار از ارمنستان حمایت کردند. نخستین نتیجه‌ی این صف‌بندی آشکار، تعمیق بیشتر شکاف آذربایجان و مرکز خواهد بود.
از روی کنجکاوی برای اولین بار یکی از این لینک ویدئوهای در پیتی یک فالگیر را دیدم و تماشا کردم
و چون من که زبان تورکی را متوجه نمیشوم فقط یک ویدئو هفت دقیقه ایی را تا آخر تماشا کردم ولی آنچه که در این ویدیو ارتش توران توجه من را به خود جلب کرد و خیلی هم مهم بود این بود که چرا شباهت رهبران کشورهای توران خیلی متفاوت از همدیگر بود ؟؟؟ چرا این رهبران توران به یکدیگر شباهت نداشتند ؟؟؟ یکی از آنها چشمان بسیار بادامی داشت و زرد پوست بود و آن یکی رهبر دیگر شباهت به یک خاورمیانه ایی داشت و خلاصه تفاوت فاحش و بسیار زیاد چهرهای این رهبران را نفهمیدم که از کجا نشات میگیرد ؟؟؟ احتمالا شاید این کشورهای توران کشورهای ۲+۶ بودند که ۶ نفر از آنان در شرق دور و مرکز و خاستگاه مردمان زرد پوست و چشم بادامی بودند و ۲ نفر دیگر از آن رهبران با چشمان و موی مشکی اصیل خاورمیانه ایی بودند و حالا خودتان تجزیه و تحلیل کنید و حدس بزنید که چرا مردمان و رهبران این توران که تقریبا با یک زبان تعریف شده تورکی حضور داشتند ولی چهرهای آنها بسیار متفاوت بود و خودتان حدس بزنید چرا ؟؟؟ و چرا ؟؟؟ و چرا ؟؟؟من نوشته آقای جم را دیدم، نه تنها توهینی در آن نیست، بلکه ایشان به زبان استشاره به تفهیم مواردی اشاره میکند، که برای تحلیل دقیق آن خواننده لازم است با ادبیات عربی آشنائی خوبی داشته
باشد، و الا بدون درک دقیق تک تک کلمات عربی، جملات ترکیبی و تشبیهی وی را، نمی توان همین طوری نظر داد.آقای جم اتفاقا از نجایت خانمها تعریف و قدردانی میکند. آنطور که من برداشتم شد.
احتمالا آقای جمال برداشت اشتباهی از مطلب وی داشته است.
اگر آقای جمال واقعا جملات و زین و مرکب وی را بطور دقیق استنباط میکند، لطفا به زبان ساده همان نوشته را جمله به جمله تحریر فرمایند، تا خوانندگان از سواد عربی ایشان بهره مند شود. با تشکر.
انشاالله که اقای بنی طرف این گستاخی بی ادبانه مکرون را به نقد خواهند کشید و از غیرت عربی و منافع عربی در برابر این همزاد دولت یهود دفاع خواهندکرد .اما باید گفت مکرون غلط میکند با همه فرانسه .
باید یاداوری کرد که دولت ترکیه غیرت همان عثمانی ها را ندارد و به سفر توهین امیز این تخم استعمار و سخنان توهین امیز او هنوز اعتراض نکرده است .برای دولت ترک دلار بیشتر از غیرت ارزش دارد .چند سال پیش بود که دولت جهود کشتی ترک را بمباران کرد و اردوخان خفه خان گرفت .نگاه کنید
https://www.youtube.com/watch?v=jLMoOy8JC9U
ERDOĞAN:"TURAN DEVLETİ KURULACAK! 6 DEVLET 1MİLLET 3 MİLYON ASKER" RUSLARIN SAKLADIĞI VİDEO İLK KEZ!
ERDOĞAN:"TURAN DEVLETİ KURULACAK! 6 DEVLET 1MİLLET 3 MİLYON ASKER" RUSLARIN SAKLADIĞI VİDEO İLK KEZ!https://www.youtube.com/watch?v=jLMoOy8JC9U
ای پسا ساختار گرا ئی، پست مدرنیسم و بز‌های کوهی توران به حرکت در آمده است
آقای جمال به این درب و داغون های این سایت توجه نکنید و توهین های جنسی که نسبت به زنان یک جامعه میکنند اهمیت زیادی ندهید
اینان دیگر اینگونه اند و بیماران سادیسمی و خطرناکی هستند و فکر میکنند که اگر با نظرات زنی مخالف باشند باید حتما آن زن را مورد هتاکی های جنسی قرار دهند در اصل اینها فرهنگ خود را به عرصه نمایش و عموم قرار میدهند .این بازیهای رژیم منحط دیگه جواب نمیده مخصوصا با این جوجه فوکل بیسواد عنترشون که برای اثبات گفته هاش به همه چنگ میزنه و همه رو به فحش و ایران ستیزی متهم میکنه این نشانه زوال و سقوطشونه انشالله
جدآ باید این 2 نفر شرم کنند این سایت را بە لجن کشیدن ، جم یا ناظر، یا تهرانلی ،،، و تورک اغلی مثل همیشە مسئول کامنتها نوشتە جم را بخوانید سراسر توهین بە زنان هست
لیلا خانیم عزیز
صیرَت حَشَر، و شهوت تشَر، به اقتدای قرین، چنان به تلویذ نیاز مشتمَل آید، که گویا در تدابیر خطیل با ادا و اطوار مشتبح، در کمین شیاطین امکر، توسن خیال را در حیطه تطاول، بسان تَعَل به تشویق مَعال فرحبال نماید،با سلام اگر شوهرتان تجویز نماید،
لازم است بزبان سلیس فارسی اراداتی مختصر
بمحضر مکرمتان تعریض شود؛
بنا به استغنای قناعت حال چنین بنظر میرسد که؛
ظرایف زنانگی و شوایف تبانگی،به
که گوئی حشر جناس، تن به تلمیض امتدال نموده، بر معیر شیار اشتیار، حکم اقتداع به شیوه تعَر آید.
باشد که طنین مرتضع بر بطن نبیل، چنان هویدا شود، که تلمیس التذاذ بر امساک سلوک، فرج انبساط، قرین به طواتر حَشَر رسد.
گر چه نذول جماع در تطامیر حکم طویل، مستمر شود، معهذا کفای حظ جناس، چنان امتلا نماید، که تَلق طَمل، و مَلق هَدل به وقت ثواب، التماس دعای جنان، مشمول رحمت وصی گردد.
در خاتمه بقول ملا حسن روحانی؛ انشا الله به زیارت کرب و بلا، نزد اسد مرجوع تکمّل نموده، با تبرّک چاه مبارک جمکران، در معیت هفتاد و دو ملائکه باکره ابیض، به صیغه استشاره رحل اختدار نموده، به تدبیر قرامت، عطف به تنکیر ضماعت شوی.
آمین.