رفتن به محتوای اصلی

● صفحه شما

دوستان و خوانندگان عزیز، امکان کامنتها واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادانه نقد، نظر، خبر، تفسیر، تحلیل و... بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.

لطفا اعتراض، انتقاد و پیشنهاد خود را به آدرس info@iranglobal.info ارسال کنید. از پاسخ به اعتراضات در کامنتها معذوریم.

افزودن دیدگاه جدید

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مومنت مومنت
دیدگاه:

هنگامی که جامعه‌ای به دروغگویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن به اصل کلی تبدیل شود، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می‌شود و گوینده حقیقت، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منافع دیگری هم نباشد، یک کنشگر سیاسی محسوب می‌شود!

در چنین شرایطی شما نمی‌توانید از سیاست کنار بگیرید و راه خود را بروید؛ شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می‌پیوندید و یا یک مخالف سیاسی محسوب می‌شوید

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: جای تاسف داره که بگویم از…
دیدگاه:

جای تاسف داره که بگویم از اینهمه نوشته ها هم خسته ایم چه نیازیست براینهمه تکرار. ،تکرار،تکرار

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: باید این اپوزیسیون های فعلی…
دیدگاه:

باید این اپوزیسیون های فعلی را چه جمهوری خواه و چه چپ و راست ... را لای دیوار گذاشت و روی شأن را ..... گرفت ، فقط حرف ، اطلاعیه دادن ، مصاحبه کردن های مختلف و آخرش هیچ یک اطلاعیه فلانی مبارز نستوه انقلابی از پیش ما رفت .

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .تبعیض در جهنم.
دیدگاه:

تجزیه طلبی، حتی در مقابل دشمن مشترک مشترک ترک و فارس!
ادعای اختلاف قائل شدن نظام آخوندی در برابر اقوام و اتنیک ها، اوج تعصبات شونیست پان ترک بی منطق است، و ظلمی است به مبارزات سیاسی فارس و سایر اقوام در اسارت های فاشیسم مذهبی.
آنهایی که از نزدیک با زندانها و دادگاههای آخوندی آشنایی دارند میدانند چون در سیستم قضایی جمهوری اسلامی، آذزی های فرصت طلب و مقام پرست، چه جنایتی در طول حکومت اسلامی در مقابل ایرانیان انجام دادند ،ولی ارفاقهای زیادی به متهمین آذری می نمودند.
موسوی ها و خلخالی ها و خامنه ای ها و دهها مقام سابق و فعلی آذری نظام آخوندی چه تبعیضاتی به نفع مبارزات آذری انجام داده و میدهد.
ادهای این کلیپ چیپ ،نشان از شونیسم تجزیه طلب بی منطق و جنجالی و دروغگوی خلخالی پرستان آذری است. که بدلیل جوانی و شارلاتانیسم در فضای مجازی موجب تفرقه میان ایرانیان و اپوزیسیون میشوند.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: کار کار انگلیسی هاست
دیدگاه:

هنگامی که جامعه‌ای به دروغگویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن به اصل کلی تبدیل شود، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی می‌شود و گوینده حقیقت، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منافع دیگری هم نباشد، یک کنشگر سیاسی محسوب می‌شود!

در چنین شرایطی شما نمی‌توانید از سیاست کنار بگیرید و راه خود را بروید؛ شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ می‌پیوندید و یا یک مخالف سیاسی محسوب می‌شوید

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مریم رجوی
دیدگاه:

با سلام و درود
دوستان شفیق و گرامی سایت فکر نمی کنید که رژیم به اندازه کافی سایت و جاسوس دارد که هیچ احتیاجی به شما ندارد
انسان‌های محترم این چه خبریه که فکر می‌ کنید به درد جامعه خارج از کشور می خورد و ……
میبینید دوست و رفیق گرامی آقای کیانوش هنوز هم با این اخبار در راه امام ضد امپریالیستتان حرکت می‌کنید
اخه مرد حسابی اینم شد خبر

تحلیل های آقای مصداقی و دیگر جدا شدگان از مجاهدین رو بنویسید که هزاران مرتبه بهتر از این جرندیات رژیم است
تا کی براستی تا کی
؟؟؟؟؟؟

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مومنت مومنت
دیدگاه:

برای رسیدن به قدرت باید از همه قید و بندهای غیر مدرن گذشت شاید بعضی وقت ها برای بالا رفتن از پلکان قدرت لازم باشه از تخت خواب شوهرت بری تو تختخواب رهبر فرزانه مسعود جون اما اصلی‌ترین مانع رسیدن به آزادی حکومت و سازمانهای مستبد و دیکتاتوری هستند که عزت و کرامت انسانی را زیر لحاف میبرند و از توش رییس جمهور منتخب بیرون میارند. به این میگن عنقلاب ایدئولوژی

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .فمنیست مسلمان.
دیدگاه:

صدا و گزارش چقدر شبیه برنامه های ج.ا و آخوندهاست. شاید شبیه برنامه های تخریبی هویت در درون ایران.
ایکاش این برنامه ساز به اندازه مریم رجوی مبارزه کرده بود و سواد سیاسی داشت.
برادر مریم رجوی در زمان رژیم فاشیستی پیشین اعدام شد. خود مریم از مبارزان زمان شاه و شیخ است و مدتها در خانه های تیمی زندگی نموده. شوهر اولش نیز از انقلابیون زمان پیش از انقلاب و بعد از انقلاب بوده.
فعالیت مبارزاتی مریم رجوی در سطح جهانی از زمان ترک پایگاههای عراق در میان اپوزیسیون ایرانی بی مانند است. مریم رجوی یکی از ستارگان درخشان جنبش زنان ایران در طول 50 سال گذشته است.
مخالفان غرض ورز ضد مسیح علینژاد این بار مخالف مریم رجوی شده اند !
سلطنت طلبان و حزب الهی ها متحدان رژیم آخوندی .
زن-مقاومت-رهایی !
سیمای آزادی .

تاریخ:
نوشته شده در: لعبتگان
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: به امید پیروزی جبهه مشترک،نه…
دیدگاه:

به امید پیروزی جبهه مشترک،نه به انتخابات.
سرنگون باد حکومت اشغالگر جنایتکار.
آزادی ایرانم آرزوست.🌻

تاریخ:
نوشته شده در: لعبتگان
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: کرم از درخت است
دیدگاه:

آقای محققی گرامی همه حرفهای شما درباره نظام فاسدضد ایرانی آخوند هادرست ولی با این مخالفان مدعی و رنگارنگ چه کنیم؟
بخش بزرگی از جریان چپ بنا بر سیاست خود پیروی از منافع مسکو ومدافع نظام اسلامی است.
مردم ایران تکلیف خود را با نظام روشن کرده اند و چپ سنگ سر راه برچیدن نظام اخوندی است.
جریان چپ پلیدترین سیاست‌های استعماری را درایران اعمال می‌کند.
فرض که امروز نظام سقوط کرد برنامه چپ همان ادامه راه جنگ با غرب و به زیر مهمیز روس رفتن نیست؟
بپذیرید مقاله اخیر آقای..................میخی محکم بر تابوت آزادی و آزادی خواهان درایران است.
ظاهر و باطن اسلام و آخوند همین است که مشاهده می‌کنیم آیا مطمن هستید که چپ بهتر از آخوند است؟
اعتراف کنیم که چپ ضامن بقای نظام و منافع روسیه در ایران است. چه بدیلی با کدام برنامه میخواهد کشوررا اداره کند؟

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: عقب مانده ها همیشه همین هستند
دیدگاه:

سالام.
مترقی بودن با داشتن مدرک
داشتن از فرانسه،انگلیس،آمریکا،کانادا،
آلمان و روسیه ،
یا ازسهمیه ساواکی،بسیجی
نیست،
مترقی وافرادشاخص حتی
باشش کلاس درس خواندن،
یا حتی بایادگیری خواندن ونوشتن،
حتی با گشت وگذار وتجربه
ودیدن واقعیت های دنیا،
میتواند،شاخص بودن خود
راثابت کند،
داشتن سلامت فکر،صداقت
در تفکر ودر وجدان افراد شاخص خودرا نشان می‌دهند،
تعدادی مثل شازده،احمدی نژاد،حسن روحانی،طرفداران
چشم وگوش بسته رضا پهلوی حتی اگر مدرک دانشمندی داشته باشند،
بقول امروزی ها بازهم درکلاس اول هستند،
عقل وصداقت برای،ترقی،کشور،مردم
بکنار،
این افراد حتی به اندازه حکومتیان قاجاروافرادی که درقرن ۱۹ ودرزمان
قاجار منشور مشروطه رانوشتند،نه صداقت دارند،
ونه مدرکشان ارزش دارد،
تعدادی هنوزهم که هنوزه
بافرم وشکل وظاهر امروزین
با مدر‌ک دکترا تفکر خیرخواهی و آینده نگری،
رانمی فهمند،
احمدی نژاد وامثال او بر روی خون جوانان انقلابی
قبل ازانقلاب و برروی دستاورد اعمال آنها بتوسط
افرادی که چنین میخواستند
سوارشده،خیانت به همه چیز
کردند،تا مدرکی گرفته ونامی
در درون نظام برای خودکسب کردند،
الان هم همچون بادکنک باد
کرده ،فکرمیکنند،
شاخص هستند،
آنچه که کرد،کردند.
آنچه که خواستند،بردند.
آنچه که درتوان داشتند،خوردند.
فکرمیکند،حکومت کمترازاو میداند.
کدام یک از روسای جمهور
روسای مجلس، وغیر که
شیللاق انداختند،
حکومت آنهارا نگه داشت؟
برادران لاریجانی ،که نسلشان انگلیسی بوده ،به آنها رحم نکردند،
احمدی نژاد چه پ باشد.
هرکی این حرف من را درک
کند،
میداند،دراین ایران چی میگذرد،
کانادا ۷ برابرایران است،
انگلیس وفرانسه درآنجا
علنا حاکمند،
آیا درایران به اندازه کانادا
مردم توان زندگی انسانی را
دارند؟
ازاستراِلیا

ایرلند،نگفتم،از اروپای شرقی نگفتم،از دوبی،عمارت،لبنان،عراق،
نگفتم،
باچهارفصل آب و هوا،
با صدسال صادرات نفت وگاز،منابع زیر زمینی،
کسانی که گرفتاری این صدسال را بدانند،
وبدانند،که چرا قوانین زیبا
ومردمی مشروطه را با
حرکت موازی تعدادی مثلا
مشروطه خواه برداشتند،
خواهند،فهمید،که چه بروزگارما آوردند.
شعاردادن،خودرا باتوهمات سرگرم کردن،
درکنار مانده دون کیشوت شدن ،خیلی راحت است،
وقتی به اصل موضوع فکرت نمیرسد،
مشکل اینجاست.
احمدی نژادها دلقک هایی هستند،
که بقول ما یالانچی پهلوانی
درکنار طناب باز،
بازی می‌کنند.

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: انقلاب 57 قرن 20 بود نه قرن…
دیدگاه:

انقلاب 57 قرن 20 بود نه قرن 21 ؛ در ضمن فرومايگان قرن ٢١ همان راست های افراطی همجون امیر طاهری که در فکر قانون اساسی 110 سال پیش است و بی مغ هایی مثل "شازده اسدالله میرزا " که فکر می کنند دست راستی ها افراطی اروپا + ترامپ اولتر ناسیونالیست شاهزاده را روی دوش گرفته به تخت پادشاهی می رسانند. به همین ها خوش باش

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مومنت مومنت
دیدگاه:

طوفانى بود و امد همه خس و خاشاك را در يك گوشه جمع كرد اين ويروس طاعون همه را گرفت و نه تنها انهايكه خمينى را در ماه ميديدند و نه ان روشنفكرانى كه دسته دسته به دست بوس رهبر ميرفتند و همه خانواده هاي كه خانه و زندگى اشان را فروختند و ساكن وطنى دوم شدند همه باقى مانده ها كه از نسل دوم و سوم و سالها بعداز انقلاب بدنيا امدند دارند جور و ستم و فلاكت اين انقلاب را مى كشند و انقلابيون ٥٧ را ديوانگان و فرومايگان قرن ٢١ ميخوانند .

تاریخ:
نویسنده: کیانوش توکلی
عنوان دیدگاه: دیدار دو تیم تانگانیکا و…
دیدگاه:

دیدار دو تیم تانگانیکا و رنسانس

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: کدام کشور؟ اسم کنگو در خبر…
دیدگاه:

کدام کشور؟ اسم کنگو در خبر کافی نیست.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مومنت مومنت
دیدگاه:

ده ۸۰ دی ها خیلی سخاوتمند هستند وگرنه راست افراطی .............

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مومنت مومنت
دیدگاه:

.................اگر یه روز صبح از خواب بیدار شدی و تصمیم گرفتی دنیا رو عوض کنی اولین کارت این که رختخوابتو مرتب کنی..

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: حالا که خود را اصلاحگرا…
دیدگاه:

حالا که خود را اصلاحگرا میدانی و از ضمبر "میتوانیم " برای پزشکیان استفاده میکنی چرا اینهمه علیه مسعود بهنوذ و فرخ نگهدار و اپوزیسیون اصلاحگرا در فضای مجازی صاحبخانه شدی و توهین و تهمت و افترا و تهدید ! ؟

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مومنت مومنت
دیدگاه:

سگ واق واق میکنه نه پارس جناب توکلی

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: این رژیم استحاله پذیر نیست
دیدگاه:

ادامه نوشته : پزشکیان اگر دلش به آذربایجان میسوزد احیای دریاچه اورمیه را پروژه اصلی برنامه اش قرار دهد و مثل حاتمی و روحانی برنامه تبلیغاتی انتخابات نکند که بعد از انتخابات از یاد بردند . سخن کوتاه این رژیم استحاله پذیر نیست و اصلاح نمیشود و ملل غیر فارس دنبال معجزه پزشکیان نروند و آب را در هاونگ نکوبند چرا که سر و صورتشان آلوده میشود . در تبریز ما مثلی داریم که میگوید - عینالی نجه زیاتگاه دیر - باخ اورایا گئدنلره

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: این رژیم استحاله پذیر نیست
دیدگاه:

چرا پزشکیان از فیلتر صلاحیت شورای نگهبان گذشت و کاندیدای ریاست جمهور شد ؟ این سوالی است که اکثریت مطبوعات و قلم به دستان حتی مردم عادی نیز دنبال جواب هستند و تا آنجائی که من فرصت خواندن و شنیدن داشتم اکثریت بر سر این توافق دارند که رژیم در آخرین انتخابات کذائی مجلس بی آبرو شده و اکثریت مردم پای صندوق ها نرفتند و رژیم برای تلافی پای پزشکیان را به میدان کشیده تا توسط پزشکیان مردم را پای صندوق رای بیاورد بلاخص غیر فارسها و مخصوصا تورکها را . بنظر من انتخاب شدن و نشدن پزشکیان سناریو دوم رژیم است چرا که پزشکیان مثل حاتمی و روحانی باید در چهار چوپ ولایت فقیه حرکت بکند و گرنه با هزاران اسنادی که وزارت اطلاعات در مورد اشخاص درست کرده پزشکیان و خانواده اش را بی آبرور و تحت فشار قرار میدهد تا استعفا دهد . آنچه که مشخص است اینست که رژیم در بن بست اجتماعی - اقتصادی گیر کرده و به اصطلاح اصلاح طلب ها میخواهند به بقای رژیم کمک بکنند و دست یاری به رژیمی میکنند که در حال فروع رفتن در باتلاق است و این ولایت فقیه خود اصلاح طلب ها را نیز به باتلاق خواهد کشاند و این رژیم استحاله پذیر نیست و مخصوصا ملل غیر فارس دنبال حیله و نیرنگ رژیم نروند دولت ایران توسط انگلیس ها با روی کار آوردن رضا میر پنجه دارای یک فلسفه دولت مداری است و این بینش و فلسفه بر محور فاسیت استوار است و رژیم آخوند ها نیز به همان فلسفه دولت مداری ایران وفادارند و برای غیر فارسها هیچ حق و حقوق مدنی و ملی و آموزشی شناخته نشده و دهنتان آب نیفتد که پزشکیان تورک است و متولد مهاباد و کوردی میداند پس وضع ملل غیر فارس تغیر خواهد یافت . پزشکیان اگر دلش به آذربایجان میسوزد احیای دریاچه اورمیه را پروژه اصلی برنامه اش قرار دهد و مثل

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: سئوال سخت از ع.ب.تورک اوغلی …
دیدگاه:

سئوال سخت از ع.ب.تورک اوغلی ؛ ایا شما از مسعود پزشکیان حمایت می کنید بعبارت دیگر جریان سیاسی شما به او رای خواهند داد؟

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: همه چیز بامدیریت کامل پیش میرود،
دیدگاه:

سالام
بفکر دوم وسوم وچهارم خردادنباشید،
جنبش نوینی درپیش است،
همه حرکت ها بامدیریت سالم پیش میرود،
ما شعارنمی دهیم،حرکت ما رئال وبدرستی پیش رفته و
عمل میکنیم،
دوران ایرانشهری و شعوبیه پایان یافته
عصرنوینی راه افتاده است،
حرکت ماحساب شده است،
هرموقع بخواهیم ،اگرکسی کج برود
معلق اش خواهیم کرد،
اگرعاقل باشند،
حرف گوش کنی کرده ،زیرچترما ازتمام
حقوق برخوردارخواهندشد،
والا تاکتیک های ما عوض خواهندشد،
ماشوخی باکسی نداریم حتی اگر،
پدر مادر،برادر خواهر،فرزندباشند.
عدالت ما عدالت تورکی ،اسلامی بابهترین قوانین نرم وپیشرفته جهان
خواهدبود ،
قدم به قدم پیش رفته و امکان عقب نشینی تاکتیکی نیز برای ما وجود دارد.
دنیای مارا باید درک کنند،
به هیچ نیروی داخلی وخارجی اجازه
تعیین تکلیف درایران عزیزمان را
نخواهیم داد.
همه احادمردم،ازتورک،عرب،دری زبان،
کرد،بلوچ،ارمنی،یهودی،به اندازه
حق خود سهم ازتمام داشته های ملی
ومحلی حقشان است،
آزادی های سیاسی غیر وابسته،
آزادی زنان،حقوق کارگر،محیط زیست،
تعامل وتساهل اول بامسلمان منطقه
ودر درجه دوم با تمام دنیا با حقوق
مساوی محترم شمرده خواهدشد،
ما به راه مدنی،عدم خشونت ،
مبارزات سالم اعتقاد قلبی داریم،

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: dorood !
Regim islmai gij va…
دیدگاه:

dorood !
Regim islmai gij va bigh ast , ehtemalan in khabare ra khode mojahedin be rabehthaye regimi dAdand, ke dar gerdeh hamei mojahedin dar Berlin yek dafe Maryam Rajavi zohor konad ve bege didi khit shodin mA zendeh hastim,

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: این ویدئو در باره "هوش…
دیدگاه:

این ویدئو در باره "هوش مصنوعی" است. چه کسی تیتر "انسان خالق خدایان" را روی آن گذاشته ! ؟

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: حرف حساب جواب ندارد
دیدگاه:

امیدوارم که گذرتان به کشور کوبای سوسیالیستی بیفتد تا از نزدیک فاجعه ای را بنام سوسیالیسم به چشم خود ببینید.
در دوران کودتای 28 مرداد و اعدام بسیاری از افسران توده ای و درسالهای پس از 57 واعدام بسیاری از کمونیستهای طرفدار مسکو ، دولت شوروی هیچ اعتراضی به اعدام پیروان خود وعاشقان سینه چاک سوسیالیسم
در ایران نکرد.
منافع مادی دولت روسیه و یا کوبا حرف آخر را میزند واین حقیت تلخ را باید جریان چپ درک کند و بیش از این خود را دلقک سیاست خارجی روسیه و یا کوبا نکند.
خاطرات بسیاری از چپ های برگشته‌ از شوروی سابق مملو ازپشیمانی و ندامت و حماقت و دروغ وفریب است که حزب توده در طول 80 سال گذشته به جامعه ایران تزریق کرده بود.
جریان چپ در ایران جریانی استبدادی، قدرت طلب، ضد ملی وآزادی و دمکراسی است و وظیفه ملی و اخلاقی هر ایرانی است، این سرطان ضد بشری را ریشه کن کند.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .جاسوس خدا.
دیدگاه:

آته ایسم امثال شما بی خدایان سوسول شرقی، حداقل 3 قرن از آته ایسم علمی اروپا عقب افتاده تر است. آته ایسمی که ضد کمونیسم و ضد مارکسیسم و ضد سوسیالیسم و ضد ماتریالیسم دیالکتیکی و ضد ماتریالیسم تاریخی و ضد انقلاب اجتماعی و غیرعلمی و غیر سیاسی باشد، یک محفل روشنفکربازی حرافی و سفسطه و سرگرمی و گاهی برای دختربازی در فضای مجازی است.

آته ایسم سوسولی و تاریخ ماتریالیسم:- از الحاد وعلم و انقلاب، تا انسان روشنگر.سه هزارسال اندیشه ماتریالیستی در 12 شاخه.بحث ماتریالیسم حدود 3 هزارسال است که آغاز شد و از مراحل گوناگونی مانند ماتریالیسم: مکانیکی ،پانته ایستی طبیعت خدایی، دیالکتیکی کهن، اسطوره ای، باستانی، متافیزیکی، آنتروپولوگی انسان شناسانه، عامیانه، علمی طبیعتگرا، پیشامارکسیستی، تاریخی، و مارکسیستی، گذشته. ماتریالیسم واژه ایست لاتین و بینشی است که وابستگی و ارتباط تمام اجزاء هستی؛ حتی روح و روان را به ماده و اشیاء و پدیدهها آموزش میدهد. اهمیت آن ولی در فلسفه ماتریالیسم دیالکتیکی-تاریخی است؛ که جریان مهم فلسفه ضد ایده آلیسم و ضد متافیزیک است. آن متکی به ماده است و بر این باور است که آگاهی محصول ماده و واقعیت، و نتیجه مبارزه علیه جهانبینی مذهبی ایده آلیستی است و در رابطه تنگاتنگ و دوجانبه با علوم قرار دارد، و مدعی است که طبیعت و جامعه متکی به ذات و ماهیت خود هستند، و نه نتیجه نیروهای غیرمادی و غیرطبیعی.
ماتریالیسم ماهیتی آته ایستی دارد و از این طریق هم آهنگ است با پیشرفت علوم و تحول اجتماع. از نظر تاریخی شکل پیشامارکسیستی آن، نوع ساده گرایانه فلسفه طبیعی و فلسفه پانته ایستی طبیعت خدایی، در دوره باستان بود. متفکران آن از قشر دمکرات برده دار و اشرافزادگان مانند: آناکسیماندر، تالس(547-625 پ.م)، آناکسیمن، و امپدوکلس بودند. اوج نخست ماتریالیسم دیالکتیکی در عهد باستان، هراکلیت( زندگی حدود 500 پیش از میلاد)، و دمکریت (370-460 پ.م) در یونان بودند. دمکریت پایه کذار اتم گرایی ماتریالیستی است، اپیکور آنرا وارد حوزه اخلاق و نقد دین نمود. دلیل ذهنی بودن ماتریالیسم باستان این بود که هنوز نمیدانستند باید متکی به شناخت از طریق علوم طبیعی و علوم تجربی باشند.
در قرون وسطا با وجود حاکمیت دین، نکاتی مادی بشکل افکار ماتریالیستی در مکتب پانته ایسم کفر آمیز! و در افکار فیلسوفان مسلمان شرقی مانند: ابن سینا و ابن رشد مطرح شد که بی تاثیر روی فلسفه و الاهیات مسیحی؛ مخصوصا روی جریان مدرسین اسکولاستیک نبود. ماتریالیسم در سدههای میانه به رهبری این دو متفکر مسلمان، متافیزیکی و غیردیالکتیکی بود. ماتریالیسم در شناخت و تئوری اجتماعی، ایده آلیستی بود، چون انسان را فقط موجودی طبیعی؛ بدون رابطه با کار و تولید میدانست.
ماتریالیسم مکانیکی قرون 18-17 میلادی، ابزار ایدئولوژیک بورژوازی ترقی خواه علیه فئودالیسم و مسیحیت مدرسین اسکولاستیک بود، که دارای دو شکل پیشامارکسیستی است. جد پدری ماتریالیسم مکانیکی در عصر نو: باکون و گالیله بودند؛ ولی نماینده اصلی اش دکارت بود. هابس، لاک، اسپینوزا، و در جنبش دائرت المعارفی دانشنامه نویسان فرانسوی: دیدرو، لامتری، گاسندی، و هولباخ، مهم بودند. ماتریالیسم پیشامارکسیستی به نمایندگی فویرباخ ( 1872- 1804.م.)، و دمکراتهای انقلابی روس: بلنیسکی، هرتسن، دوبرولیوب، و چرنیشفکی، به اوج خود رسید. فویرباخ از آن جلوتر رفت و به نظریه شناخت نقد دین و ایده آلیسم رسید. ماتریالیسم آنتروپولوژیست انسانشناسانه او ولی ایده آلیستی بود چون انسان را موجودی طبیعی میدانست و نه اجتماعی.
دمکراتهای انقلابی روس بعنوان ایدئولوگهای خرده بورژوایی جنبش دهقانی، متوجه سلاح دیالکتیک شدند و به ماتریالیسم دیالکتیکی نزدیک گردیدند. در میانه قرن 19 میلادی، مارکس و انگلس ،ماتریالیسم را به سطح کیفی بالاتری؛ یعنی ماتریالیسم تاریخی-دیالکتیکی رساندند، که بشکل فلسفه رهایی بخش زحمتکشان و تئوری حزب انقلابی، بعد ها مورد استفاده لنین در انقلاب اکتبر روسیه قرار گرفت. ماتریالیسم دیالکتیکی-تاریخی، ابزاری علیه دین و ایده آلیسم و کلیسا بود که جبران کمبود های ماتریالیسم پیشا مارکسیستی را نیز مینمود، چون آن از عملگرایی بدور بود و خصوصیات مکانیکی داشت، ولی استفاده اجتماعی نداشت. لنین از طریق تئوری عام و جهانشمول برای امر انقلاب در دوره امپریالیسم و نقش مهم طبقه کارگر، همه اجزاء مارکسیسم را توسعه داد تا موجب نقش و سهم تفسیر علمی و شناخت نوین در علوم تجربی نیز گردد. مارکسیسم از نوع لنینیستی بعنوان تئوری مهم حزب مبارز تراز نوین، میان هواداران سوسیالیسم تبلیغ میشد.
در میانه قرن 19 میلادی ماتریالیسم عامیانه در آلمان بعنوان جریان بورژوازی و لیبرال؛ بعد از انقلاب 1848 هوادارانی یافت. فویرباخ در آلمان موجب سادگی اصل بنیادین آن شد. او مدعی بود که آگاهی و تمام اشکال ظاهری پدیدهای اجتماعی فقط نتیجه پروسه فیزیولوژیک از طریق ماتریالیسم مکانیکی هستند؛ بدون اینکه وی نقش مهم اجتماعی-انقلابی آنرا برای استفاده بفهمد. در کنار ماتریالیسم مارکسیستی، انواع جریانات ماتریالیستی لیبرال و بورژوایی در علوم طبیعی به وجود آمد در طول قرون گذشته. طبق سفارش و توصیه لنین، کمونیست ها باید با این جریانات، برای مبارزه علیه ایده آلیسم و کلیسا، همکاری تنگاتنگ داشته باشند. ماتریالیسم کلا ضد دین است، که باور به ازلیت ماده و حرکت خودکار درونی مستقل دارد،و آفرینش جهان از طریق یک نیروی روحانی یا فراطبیعی و متحرک را غیرممکن میداند.
برای کمونیست ها، مااتریالیسم فلسفی مارکسیستی، جهانبینی زحمتکشان، اساس تئوریک سیاست، برنامه حزبی، و متد و روش نظری در علوم گوناگون است. در تاریخ بشر برای نخستین بار از طریق جنبش و اندیشه ماتریالیستی یک تئوری علمی اجتماعی پایه گذاری شد. در ماتریالیسم مکانیکی و متافیزیکی پیشامارکسیستی، آگاهی یک تصویر و عکس العمل منفعل و وجودی ماده بود، و نه نتیجه عمل و تحرک مربوط به: طبیعت، جامعه، و نیروی تغییردهنده. ماتریالیسم پیشامارکسیستی به نقش: کار، تولید، و عمل اجتماعی انسان بی توجه بود و به پرسش اساسی فلسفه برای توضیح رابطه بین هستی و آگاهی، بشکل مفید اشاره نمی نمود. ماتریالیسم مدرن بعد از مارکس، مدعی شد که یک رابطه دیالکتیکی و دوجانبه میان ماده و آگاهی؛ یعنی میان عین و ذهن، وجود دارد.
مارکس و انگلس پایه گذار روش و متد شناختی شدند که مدعی بود تشکیل و تحول آگاهی انسان مربوط به طبیعت و واقعیات و کار و تولید انسان است. ماتریالیست های مکانیکی فرانسوی قرن 18 میلادی نیز انسان را فقط مانند یک ماشین تصور میکردند و نقش آگاهی و کار و رابطه دیالکتیکی میان ماده و آگاهی را کشف نکردند. در فلسفه دمکراتهای انقلابی روس، ماتریالیسم پیشامارکسیستی به ابزاری برای مبارزه انقلابی با هدف دمکراسی خرده بورژوازی برای آزادی دهقانان از زیر یوغ تزار و مالکین تبدیل شد. آنها تا نزدیکی ماتریالیسم دیالکتیکی پیش رفتند ولی بقول لنین به ماتریالیسم تاریخی؛ بدلیل عقب افتادگی اجتماعی روسیه در قرن 19، فائق نیامدند.
از جمله صفات ماتریالیسم قرون 17-16 میلادی در غرب، بازگشت از متد فکری قیاسی اسکولاستیک مسیحی و تمایل به تجربه و توجه و آزمایش و وحدت با علوم تجربی در جدل با دین و کلیسا بود. پیشگامان آن: باکون و گاسیندس بودند که خواهان بازگشت به شناخت طبیعتگرایانه شدند. ماتریالیست هایی مانند: هابس، لاک، و دکارت، اندیشه های آندو را ادامه دادند. سپس در قرن 17 میلادی فیزیک نیوتن مطرح شد. ماتریالیسم دائرت المعارفی دانشنامه نویسان فرانسوی قرن 18 مانند: لامتری، هولباخ، دیدرو، و هلوتیس، غیر دیالکتیکی ولی ماتریالیستی بود.
سه مقوله: مکان، زمان، و حرکت از جمله صفات وجود ماده هستند. وابستگی پروسه آگاهی به سازمان جسمی انسان در مرحله ای از تاریخ موجب آگاهی آته ایستی و ضد فئودالی شد که منجر به اغاز عصر روشنگری در اروپا گردید. ماتریالیسم فلسفی آغاز دوره بورژوازی، بشکل ایدئولوژی و جهانبینی بورژوازی در آموزش مبارزه با سازمانهای: اقتصادی، سیاسی،و ایدئولوژیک فئودالیسم نقش مهمی داشت. دست آوردهای فکری شناختی: کپرنیک، کپلر، و گالیله ، دلیل و منبع فکری هومانیسم آغازین بورژوازی ترقی خواه و آغاز کوشش های علوم تجربی مدرن گردید.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: احتمالا مریم هم صوتی خواهد شد
دیدگاه:

احتمالا مریم هم صوتی خواهد شد

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: از کی تا حالا روشنفکری یعنی…
دیدگاه:

از کی تا حالا روشنفکری یعنی دفاع از ارتشهای متجاوز اسلامی و قاتلان و ربایندگان زن و بچه مردم و متجاوزین منحرف که به دستور خدایشان ۱۴۰۰ ساله مشغول تجاوز به ملتهای دیگر و اشغال سرزمینهایشان هستن؟ مردم ایران خودشان خوب میدانند که اسلامی بودن کشورشان و مسلمان بودن خودشان به زور شمشیر و به دلیل تجاوز و اشغال ارتش اسلام است که به جز اشاعه ظلم و تباهی و دزدی و فساد سودی برایشان نداشته و متاسفانه در زمان شاه که تازه داشتند از زیر خرافات و بت پرستی و اخوند پرستی اسلام ناب نجات پیدا میکردند و به دنبال پیشرفت و علم و دانش و اخلاقیات انسانی بودن یه عده به اصطلاح روشنفکر مردم را با اداهای مسخره گول زدند و با همین حماقتها خیلی راحت به ارتش اشغالگر اسلام تحویل دادن و ۴۵ ساله مردم به عمق بدبختی افتادن و هیچ راه نجاتی از دست غارتگران و جانیان به اصطلاح مدعی طرفداری از حقوق بشر ندارن. فلسطینیها هم مثل طرفداران دولت اسلامی داعش هستند که کلی یزیدیهای عراق را کشتن و به زنها و کودکانشان تجاوز کردند و هنوز سه هزار دختران ایزدی مفقود هستند و میگویند در کشورهای خلیج مخصوصا قطر به برادران مسلمان فروخته شده اند. هزاران مسلمان از کشورهای مختلف به خاطر عقیده شان به اسلام ناب به داعش پیوستند و به جنایت در حق انها و دخترانشان شرکت کردند. ایا ایزدیها هم مثل دروغهایی که در مورد اسراییل ساخته اند به مسلمانان ظلم کرده بودند؟بوکو حرام چرا دختران مسیحی را دزدین و تجاوز کردن؟ روشنفکران واقعی این واقعیتهای جهانی را دیده و تحت تاثیر تبلیغات اسلامگرایان و چپگرایانی که از قطر و ایران پول میگیرند نمی خورند. حتی روسای دانشگاه هاروارد اعتراف کردن که این دانشگاه از قطر کمک مالی میگیرد( تا دانشجوها را شستشوی مغزی بدهند)

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مومنت مومنت
دیدگاه:

پهلوی‌ها حکومت نکردند، به راستی که معجزه کردند.
‏⁧‫رضاشاه_روحت_شاد‬⁩
پهلوی_امید_ملت

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: بنظر مي رسد كه رژيم دستور…
دیدگاه:

بنظر مي رسد كه رژيم دستور خراب كردن احمد نژاد را به سايبر ي ها را داده باشه؛ مواظب بايد در اين دام نيفتيد

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: مریم رجوی
دیدگاه:

بزودی در تيمارستان تحت نظرو سپس رهسپار قبرستان خواهدشد و به دیدار رهبر عقیدتی خود مسعود خواهد رفت و حسرت ریاست جمهوری را به گور میبرد

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: لینک گیر دادن به ترامپ لمس آلت زنان
دیدگاه:

لینک تلگرام اکبر گنجی در مورد ترامپ
https://t.me/s/ganji_akbar?after=6215

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: برای این که روشنفکر امروز، آن جوان ساده لوح دیروز نیست
دیدگاه:

حتا حقوق بشر هم سیاسی است. جایی هست که شما در دفاع از کشورت وقتی کشور متجاوز را مورد حمله قرار میدهی و کودکانی کشته میشوند باید دست از یک بام و دو هوا برداری. به حقوق بشر نباید نگاه جزمی داشت. اگر واقعا به حقوق بشر معتقد هستی، وقتی کشور متجاوز به کشورت بمب و موشک میزند و یک خانه در تهران را که جشن تولد بود با خاک یکسان می کند و دهها کودک کشته میشوند تو بایست و تماشا کن و حقوق کودکان کشور متجاوز را رعایت کن و جلوی خمینی را بگیر که به عراق موشک شلیک نکند چرا که درست که صدام متجاوز و جلاد است اما ما انسان هستیم و باید حقوق بشر کودک عراقی رعایت شود. اما وقتی خمینی به عراق موشک میزد کدام اعتراض را اکبر گنجی به خمینی کرد؟ چرا از حقوق بشر کودک عراقی دفاع نکرد و برعکس از پرتاب بمب و موشک به عراق حمایت هم کرد؟ حالا برای کودک فلسطینی حقوق بشر یادش اومد؟ این چه یک بام و دو هوایی است؟ خب این دغل بازی و سفسطه نیست؟ مرده شور اون ادعای روشنفکری ابلهانه ات را ببرد که پس از سالها هنوز درکی از سیاست در زمین واقعیت نداری. هرگز یک فلسطینی برای ایرانی و حقوق ایرانی یک قدم بر نداشت و مقاله ای ننوشت. به درک که اسرائیل غزه را شخم زد. اکبر گنجی حق ندارد روشنفکر یا مردم عادی ایران را زیر سوال ببرد. مردم غزه آزادانه حماس و برنامه های تروریستی اش را انتخاب کردند و باید تقاص انتخاب شان را بدهند. مثل ما مردم ساده لوح سال 57 که داریم تقاص ساده لوحی مان را 45 سال است که میدهیم.

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: اکبر گنجی روشنفکری بسیار…
دیدگاه:

اکبر گنجی روشنفکری بسیار مسئول است. در یکی از نوشته هایش به افراد هشدار میدهد که مراقب باشند که وقتی به دیدار ترامپ میروند مراقب باشند چون ترامپ آلت تناسلی زنان را لمس می کند. این آقا

این آقای اکبر گنجی روشنفکری بسیار مسئول است. به هر سوراخ سمبه ای کار دارد حتا مسائل خصوصی افراد. در زیر به لمس کلوچه زنان توسط ترامپ گیر داده. تو گویی ترامپ هیچ مشکل دیگری در زمینه حقوق بشر ندارد فقط همین لمس کلوچه که اکبر آقا زمانی که کمیته چی بود خدا میدونه چند بار با دخترهای مجاهد یا اکثریتی از این کارها کرده: بخوانید در تلگرامش لذت ببرید از ایراد این روشنفکر از ترامپ. همچی در مورد ترامپ حرف میزنه که انگار این بابا شب و روز با هر خانمی که به دیدارش می آمده بجای دست دادن با کلوچه اش دست میداده:
گنجی در تلگرامش مینویسد:
دونالد ترامپ: شما وقتی ستاره هستید، می توانید هرکاری با زنان انجام دهید. می توانید آلت تناسلی زنان را بقاپید.

در سال ۲۰۱۶ در طول انتخابات ریاست جمهوری یک ویدئو توسط روزنامه واشنگتن پست منتشر شد که در آن دانالد ترامپ در یک اتوبوس به استودیو تلویزیون "ان بی‌ سی"‌ می رفت تا در یک برنامه تلویزیونی شرکت کند. بیلی بوش- مجری آن برنامه- در اتوبوس همراه ترامپ بود و این دو با هم گپ می زدند. ترامپ به بوش توضیح می داد که چگونه زنان شوهر دار را اغوا می‌کند. آنان از درون اتوبوس یک هنرپیشه زیبای زن را دیدند که به طرف اتوبوس می‌‌آمد تا با آنها ملاقات کند. ترامپ به بوش گفت که ممکن است آن خانم را ببوسد. ترامپ برای توجیه عملش به بوش گفت:

«من صبر نمی کنم. و وقتی‌ شما یک ستاره باشید، آنها [زنان زیبا] به شما اجازه می دهند که آن کار را [بوسیدن آنها را] انجام دهید. شما هرکاری که بخواهید می توانید انجام دهید. می توانید آلت تناسلی زنان را بقاپید. هر کاری بخواهید می توانید انجام دهید.»

»»»حال برخی برای دیدار با ترامپ مسابقه گذاشته اند. اما آنها باید مراقب خودشان باشند. برای این که ترامپ به عنوان یک ستاره حق خود می داند که هرکاری با آنان انجام دهد. حتی آلت تناسلی آنان را بقاپد. در رابطه قدرت- مانند رابطه بازجو و متهم در بازداشتگاه- طرفین دارای قدرت برابر نیستند. خانم سالخورده ای زندگینامه اش را چند سال پیش منتشر کرد. نوشته وقتی دختری جوان بود برای کارآموزی به کاخ سفید رفت. کندی او را به اتاق خواب برد. یک دفعه او را بر روی تخت پرتاب کرد و به او تجاوز کرد. می گوید کاملاً حیرت کرده بودم. فلج شده و هیچ واکنشی از خود نمی توانستم نشان دهم. مونیکا لوینسکی هم گفته است که من و بیل کلینتون قدرت برابری نداشتیم. من یک دختر جوان بودم و او قدرتمندترین مرد جهان. عجله نکنید، مراقب باشید کجا می روید و به کی به عنوان نجات بخش متوسل می شوید.»»»
این نهایت دغل بازی و بی اخلاقی یک نویسنده روشنفکر است. (مخصوصا مینویسم روشنفکر که دو نفر بهشون بر بخوره) خب چه کسانی میخواستند به دیدار ترامپ بروند؟ فخر آور رفته بود اما نگفته که ترامپ او را انگشت کرده یا نه. مسیح علینژاد با جورج پمپئو وزیر خارجه ترامپ دیدار داشته. میترسم فردا اکبر گنجی در خاطراتش بنویسه که ترامپ ماموریت رو به پمپئو واگذار کرده بوده.

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: منبع ایرنا است خبرگزاری…
دیدگاه:

منبع ایرنا است خبرگزاری دولتی. شرق نوشته که ایرنا مدعی شده؟ کلی نوشته از پاریس برمی گشت؟ منبع آگاه؟ و ناشناس؟ بیماری عصبی؟ یا حمله عصبی؟... رژیم نیاز به خبر دارد. ننوشته کدام بیمارستان و...

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: یک روشنفکر مخالف علی خامنه…
دیدگاه:

یک روشنفکر مخالف علی خامنه ای:

دلیل سکوت : ما ایرانی ها به ویژه روشنفکران ایرانی هزینه های گزافی بخاطر فلسطین متحمل شده ایم ؛ موجوذیت رژیم اسلامی ایران و تحریم های همه جانبه علیه ایران دقیقا ناشی از اسراییلی ستیزی و دفاع از فلسطین است ؛ سالهاست که اعراب و اسراییل با هم علیه ایران متحد شدند . در عوض فلسطینی نه تنها از جنبش آزادیخواهی مردمان ایران دفاع نکرده آند بلکه در پشت رژیم تبهکار ایران قرار گرفته است و سخن آخر اینکه ما در عمق دل از کشته شدن غیر نظامیان فلسطینی - اسراییلی ناراحت هستیم ولی وارد بازی زمین علی خامنه ای نمی شویم

تاریخ:
نویسنده: نظرات رسیده
عنوان دیدگاه: حسن:
دیدگاه:

حسن:

باید بگویم وقیحانه ترین جمله تاریخی که ۳۵ سال است این خامنه ای ضحاک تکرار میکند و انگار خود ابلهش هم خوب میفهمد که جز فریب ودروغ و تزویر نیست. «میگوید من هیچ نقشی در انتخابات ندارم»
نهایت بلاهت و سفاهت دروغگوی این جمله در این است. زمانیکه دولت موازی در بیت فاسدت درست کرده اید. زمانیکه مجلسهای نا بخردان را تو انتخاب میکنی زمانیکه مجلس ابلهان و روباه صفتان را تو کنترل میکنی، زمانیکه قوه قضاییه را مملو از قصابانی کرده اید که انسان را بدرند
بلاهت و سفاهت تا کجاست که افرادی چون خاتمی بوزینه واحمدی نژاد کلاش و عده ای اراذل و اوباشی فرصت طلبی بقدرت میایند عملا جز پادوهای دست سوم و چهارمی بیش نیستند. و تحت اوامر مجتبی و امثالهم قرار میگیرند. و بمحض اینکه خطایی انچنانی که در مقابل خامنه ای و مجتبی مرتکب شوند از اسمان سقوط میکنند یا دم در خانه صبح ترور میشوند وووو هزاران ترفند دیگر و اخرش داعش و موساد اسراییل و امریکا باعث نابود ی انها شده و گوش عالم را میخواهند پر کنند.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: موضوع تهدید،
دیدگاه:

سالام.
این مقاله مسائل راازنگاه گروه مخالف
که بیشتر چپ هستند،بررسی کرده است،
البته گریزی هم به روزنامه طرفداردولت زده است،
سیاست دولت تورکیه ،درارودغان خلاصه نمیشود،
سیاست تورکیه چندین ساله یک سیاست دیپلماسی باز باتمام دنیاست،
تورکیه ازطرفی نیز دومین قدرت ناتو
باحفظ استقلال نسبی بوده وبا تعامل با
تمام دنیا حرکت میکند،
سیاست تورکیه ،دیگر درقالب چهارچوب تورکیه کارنمی کند،
تورکیه درچهارچوب دول تورک حرکت
میکند،بااین حال روابط خوبی با آمریکا
اروپا،روسیه،چین واروپای شرقی را
دارد.
اوکراین یک کشوری با جمعیتی سیاسی
روشنفکراروپایی وتورکی تاتاری است،
روسیه کریمه که خاک تورکان تاتار است را اشغال کرده است.
تورکیه علنا باتمام شفافیت بااشغال این
جزیره توسط روسیه مخالفت کرده ومیکند،
تورکیه ،باچین و با اروپا و آمریکا وخودروسیه روابط خوبی دارد،
ازطرفی همه این کشورها هرچند در
گروهی باهم نزدیک هستند،
مثل چین با روسیه ویا اروپا باآمریکا
ولی همگی به قدرت کشورهای تورک
که حدود۳۵ ساله استقلال یافته و در
یک جبهه هستند،واقفند،
در درون روسیه خودپوتین با توجه به اینکه دوسوم خاک روسیه سرزمین‌های
ملل تورک هستند،ازاین دیو خاموش خبردارد،
بهمین دلیل بعنوان ناظر در کشورهای تورک عضویت گرفته است،
نگاه ما دراین سیاست وقدرتهای جهانی
جدید ضعیف است،
به هیچ وجه روسیه نمی تواند ،به تورکیه چیزی راتلقین کند،
سیاست توسعه تورکیه دربین مسلمانان
عرب راهم نادیده نباید گرفت،
که جدیدا بامصر هم بسیارهوشمندانه
حرکت کرد،
الان دنیای تعامل وتساهل با تمام دنیاست،
ما تمام شیطنت های غرب وشرق را
دیده و اگرنظری میدهیم، توهمی نباید
باشد،
دیروز فیلمی درفیسبوک دیدم،که جدیدا سرخپوستان. که قیزیل دری ها
درست است،
متوجه هویت خودشده

وهیئت هایی را به روسیه ،به مناطق تورک وکشورهای تورک فرستاده اند،
تا بتوانند ،به داشته های هویتی خود
برگردند.
موسیقی دانها و هنرمندان قیزیل دری ها،هم اکنون تمام تلاش خودرامیکنند،
تا بتوانند،با دنیای خود پیوند ایجادکنند،
این حرکت را در جلوی مدارس کانادا
ودر لباس‌های تن هنرمندان قیزیل دری ها می‌توان به وضوح دید،
نماد تورکان که گرگ خاکستری است
درهمه جای کانادا قابل رویت است.
دنیا باید منتظر ظهور جدیدی از
قطب بندی های جهانی باشند.
پس ،پوتین باید بیشتر مواظب خودش
باشد،
البته این موضوع زمانبراست،

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: شاه،ولی فقیه،امپراطور،ووو
دیدگاه:

سالام
بنظرمن شاه،ولی فقیه،امپراتور،اسم هستند
مهم ساختار وسیستم است،
اسم ها عوض شدنی هستند،
برای ساختارها باید فکری کرد.
همانطورکه نویسنده مقاله و جناب ابرقویی هردو بدان اشاره داشته اند،
حروف ، کلمه وکلمات جملات را میسازند،
این چیدمانها توسط دانشمندان فلسفه ومنطق ودیگراندیشمندن ،براین چیدمانها بحث های زیادی کرده اند،
دوتفکر شالوده این نظریه را به بحث
میگذاشتند،
تعدادی ،برای رسیدن به نتیجه مطلوب
از کل به جز ،
وتعدادی از جزبه کل را
قبول داشتند.
متاسفانه بزرگان اندیشمندما،همه چیزرا درایران
بیشتر ازعمد قاطی میکنند،
تاحاکمان برتفکرشان ،
ازآنها راضی باشند.
خانم دختررعیت، رعیت قیزی،
وجناب ابرقویی روی منطق درست
اصرار دارند،
ما متاسفانه با متفکران انحراف گر افکارطرفیم،
از زمان اوایل قاجار این منطق ونگرش
درجامعه ایران نشر وپخش وتقویت گشنه و در ظهور و قدرت گیری ماسونی که ارباب حلقه های گرفتاری
ماهستند،
مارا سردرگم این بیابان محشر کرده اند،
ما ودوستانمان برای ایجاد یک راه
جدید،
اولین کارمان را پرکردن سنگرهایی میدانیم که فرزندان ملت خودمان برایمان درست کرده اند،
تازمانیکه این خودی های خوابیده
درسایه توهمات دیگران در خاکریز
چال نشوند،رهایی ما وملت ما غیرممکن است،
هر ملتی با هرتفکری برای رسیدن به
قدرت ،چه درست ،یا نادرست ،حق اش
است،
راه هایی رابرود،
ولی برای هرملتی ،خطرناکترین سدها
ها وسنگر ها آنهایی هستند،که ازدرون
خود،آن ملت می‌باشند.
ما اینهارا شناخته ایم،
در درون ایران هم ،از این دسته و
گروه زیادداریم،
ازجمله،علی مرادی مراغه ایی،حجت کلاشی،وحیدبهمن،وو،،،خیلی های دیگر
چه مذهبی وچه غیرمذهبی
که نام نمی آورم،
وبا نام روشنفکر،سیاسی ،فیلیسوف،
وو،،،کارشان ایجاد جاده های انحرافی

می باشد.
این نیروها،تمام زحمات وجانفشانی های ملل ایران ومنطقه را ببادمیدهند،
بهمین دلیل و وجود آنهاست ،که انقلابات ما،خیزشهای ما شکست میخورند،
واگرصدتا انقلاب دیگر بشود،
بازهم نتیجه اش شکست خواهدبود،
بهمین دلیل ،
ما آنهارا زودترازهمه خطرهادیده ،باید
آنهارا زودترازهمه در لوله
توپ قرار دهیم،
بااین حال باتشکر از جناب حیدریان
و دو منتقد عزیز وبزرگوار،

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: داستان سعید سکویی با شهرام…
دیدگاه:

داستان سعید سکویی با شهرام همایون و خنده حضار
https://www.youtube.com/watch?v=tQ1r1ARZcOU

تاریخ:
عنوان دیدگاه: دختری که عقاید مزخرفش، او را ترشانید و مُتعه و سیاه بخت کرد!
دیدگاه:

رگبارهای آذرخشی!
زمزمه ای برای کوچه های پرسه گی.
مهم نیست که خاستگاهش کجاست؛ مهم این است که ارزش هر اندیشه و ایده ای در آن است که چقدر میتواند دیگران را به استقلال اندیشیدن فردی خودشان بینگیزاند و به روند قائم به ذات شدنشان کمک کند. سخنها و مفاهیم و دیدگاههایی که انسان را تمام عمر به تکرار هزار بار جویده و نخ نما شده و بی محتوا، میخکوب و اسیر و ذلیل و برده متابعتی کنند، از تمام محتویاتشان به دلیل اغراض عقیدتی و ایدئولوژیکی و قدرتپرستانه که در دیگ مذاب ایمانآوری کور و بی تامّل و سنجشگری آدمهای سترون به طور کلّی بی ارزش و پوچ و هیچ شده اند، اگر سالها و قرنها و هزاره ها نیز چنان کلمات پوچ و بی محتوا در هر کوی و برزنی با ساز و دهل و ترومپتهای نظامی نیز فریاد زده و تبلیغ شوند، آخرش هیچ و پوچند و هیچکس را به اندیشیدن و پرسیدن و تامّل کردن و خود را پیدا کردن و استقلال فکر و قائم به ذات شدن مددی نمیکنند.
فاجعه ایدئولوژی مخرّب و مذهبی شده مارکسیه در همین بود که روح و مغز و روان طیف کثیری از تحصیل کردگان ایرانی را به برهوتی از سترونی و مطابعت تقلیدی تبدیل کرد؛ طوری که تا امروز یک نفر مومن مارکسیست ایرانی را نمیتوان در هیچ نقطه ای از کره پیدا کرد که بتواند یک جمله فردی با مغز خودش بیندیشد؛ ولو در سمت و سو و به نفع ایدئولوژی خودش باشد!
فقر و جنایتی که مبلّغان ایدئولوژی هوچیگر مارکسیه در حقّ خودشان و فرزندان ایرانزمین کردند، از هر جنایت فیزیکی نیز مخربّتر و تاثیرش هولناکتر بوده است تا امروز. مقلّد و تابع و نشخوار کن شدن، هنر نیست؛ بلکه راه و روش و زندگی خود را پیدا کردن و به زبان خویشتن سخن مستدل گفتن، هنر و بزرگوراری و کرامت داشتن و اصالت است.
شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: اگر کمنتها سانسور و نقطه…
دیدگاه:

اگر کمنتها سانسور و نقطه چین نمیشد،..................
یکی از وظایف مارکسیسم و ماتریالیسم دیالکتیکی ؛بقول گورگی، سوهان زدن افکار و تعصبات زنگ زده 2000 سال جامعه طبقاتی شاه و شیخ و کذخدا و خان ورئیس قبیله و سرمایه دار و بورژوا است.
رنجبران برای رهایی و انقلاب نیاز به محتوا و علم دارند و نه به فرم و ظاهر و شونیسم فرهنگی و انسان ستیزی و غرب ستیزی ؛ یعنی به پلورالیسم و تکثرگرایی. تاکنون در اینجا حرفهایی را شنیدی و خواندی که در درون ایران ابه آن جاخالی داده بودی.
حوزهها حتی از زیرزمین توهمات و شعبده بازی های قلم بدستان غیر مردمی و غیر سیاسی، مترقی تر شده اند ولی متاسفانه در غرب کسانی پناه جسته اند که از آخوندها عقب افتاده تر هستند و از امکانات دمکراتیک اپوزیسیون سوء استفاده میکنند .
گاهی پناهگاه برای آدم غیرمدرن حراف سفسطه گر نارسیست پرخاشگر نیهلیست، لانه زنبورها میشود.

تاریخ:
عنوان دیدگاه: سترونی ودریغ از یک جمله ای که رنگ و بوی فردی داشته باشد!
دیدگاه:

به شخص مجهول!
مختصر و آذرخشی.

هماتطور که من در گذشته بارها تاکید کرده ام به اشخاص مجهول اصلا پاسخی نمیدهم؛ مگر اینکه برهانی منطقی و استدلالاتی قویمایه داشته باشند و سخنان خود را در زبان فردی بتوانند عبارتبندی کنند. جنابعالی اگر وقت کردید حتما بروید به «حمامهای ترکی» و ساعتها بنشینید تا مغزتان خوب خیس بخورد و سپس دلاک بیچاره حمّام بتواند شما را از اینهمه کبره های متعفّن و خزعبلات ترجمه جاتی صنّار سی شاهی که به مغز و روح و روانتان چسبیده اند، کیسه مالی کند و بشوید و آزاد کند. شاید پس از پاک شدن بتوانید نفسی به راحتی بکشید و جمله ای کودکستانی را به زبان خودتان بیندیشید؛ طوری که آن را در کلماتی تته پته ای برای دیگران تحریر کنید. همین.
در خانه اگر تنابنده ای وجود داشته باشد، یک اشاره بس است.
خوش باشید.
فرامرز حیدریان

تاریخ:
نویسنده: کیانوش توکلی
عنوان دیدگاه: جمال علوي ؛ من كامنت شما را…
دیدگاه:

جمال علوي ؛ من كامنت شما را دست نزدم (سانسور نكردم )مشكل بايد از خودتان باشد

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: نمایش انتخاباتی
دیدگاه:

دیروز انتقادی بر اعلامیه سازمان اکثریت نوشتم و برای ایران گلوبال فرستادم. آن انتقاد بطور کامل درج نشده است. در پایین دنباله مطلب دیروز را که چاپ نشده بود می بینید.
........آقایان، خانه از پای بست ویران است، شما هنوز در بند نقش ایوانید!؟ شما همگی تان سن تان از هفتاد گذشته و در مرز هشتاد سالگی هستید، پس کی قرار است از گذشته بیاموزید و صاحب تجربه شوید؟ دست از لجاجت بردارید و بپذیرید که نمی توانید با یک کاسه ماست یک دریا دوغ درست کنید! بله اگر می شد چه می شد!؟
محض اطلاع شما بگویم که اگر در خیابانهای ایران با ذره بین هم بگردید، پیدا کردن حتی یک نفراز میان مردم عادی که مانند شما فکر کند، بسیار مشکل است، کسی که فکر کند با شرکت در نمایش انتخاباتی رژیم می شود اوضاع را در کشور به نفع مردم تغییر داد. لطفا از خواب بیدار شوید! این توهمات را حالا دیگر حتی اصلاح طلبان حکومتی باقیمانده از دهه ۷۰ نیز کنار گذاشته اند، شما چه اصراری به تکرار این توهمات دارید!؟

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: .زبان مفید مدرن.
دیدگاه:

موضوعات مفید و مدرن نیاز به زبانی مدرن امروزی و قابل فهم دارند. استفاده از زبان نیمه عربی فارسی تا پیش از انقلاب مشروطه یکی از دلایل عقب افتادگی ایرانیان و فرار از مطالعه و آشنایی با تاریخ و فرهنگ غنی کشوریست که حدود نیمش بیسواد و نیم دیگرش با زبان قومی و اتنیکی و خلقی خود سخن میگویند.
در ادبیات و فرهنگ پیش از انقلاب ساده نویسانی مانند جمالزاده و نیما و صمد بهرنگی و صادق هدایت توانستند بخشی از جوانان را از طریق آثار خود با ادبیات اجتماعی انتقادی انسانی مدرن آشنا کنند، و مانند کتب درسی ادبی روال ارتباط بر این اساس نبود که مثلا اسم عربی ابن سینا و فارابی و غزالی و سهروردی را با آثار و کتب شان معرفی میکردند ولی نام آن آثار نیز عربی بود و معلم از ترجمه نام آثار اینگونه نویسندگان بفارسی خود داری میکرد،و یا آن را خود نمیدانست و شاگردان را از درس و آموزش و افتخارات گذشته محروم مینمود و یا حتی فراری میداد ؛که بعدها او بسوی آثار تزجمه شده غربی میرفت و هنوز فرهنگ و ادبیات کشور خود را نمیشناسد ولی مشاهیر ادبی جهان را گاهی بخوبی میداند.
زبان و لغات دارای فلسفه هستند. مشکل نویسی و استفاده از لغات عربی و واژههای مرده پارسی کهن ،هنر نیست ؛بلکه برای نمایش . خودنمایی و فخرفروشی و ایجاد خشم در خواننده است.خوشبختانه زبان اپوزیسیون غالبا زبان مدرن ساده و قابل فهم و زبان دمکراتیک است و نه زبان حرافی و سفسطه ونمایش.یا زبانی که نیاز به کتاب لغت یا به ماشین جستجوگر گوگول دارد.

ناتوانی زبان سنتی در فهم و درک طبقاتی بورژوازی.سوء تفاهم زبان در بیان اندیشه امروزی.ادیبی میگفت:، هدف فلسفه، توضیح منطقی افکار است وتمام فلسفه، یک نقد و انتقاد زبانی است. فلسفه سنتی تاکنون به یک سوء استفاده منطقی زبان متکی بوده و نتایج فلسفی، جملات فلسفی نیستند بلکه روشن نمودن آنان هست. هر اثر فلسفی از توضیخات اندیشه تشکیل شده. فلسفه یک پروسه و عمل است و نه یک آموزش یا تئوری. فلسفه باید افکار تار و غیرروشن را واضح بیان کند.راسل میگفت فلسفه ویتگنشتاین نوعی "زبان درمانی" است. مشکل شناخت و ارتباط انسانی، نقص زبان و کمبود واژههاست.
در نظر هر ادیب مردمی، مقوله متافیزیک بحثی است پوچ و بی معنی و فلسفه سرانجام خود را به نفع رشد علوم تجربی منحل خواهد کرد و به انکار هر نوع متافیزیک خواهد پرداخت. مقوله منطق نیز آموزش و تئوری نیست بلکه آینه تصویر جهان است. جهان مجموعه ای از واقعیات است و نه اشیاء. واقعیات در فضای منطقی، جهان را تشکیل میدهند. اخلاق را نیز نمی توان به زبان آورد و توضیح داد چون در ذات خود فاقد صفات خوب و بد است. انسان نمی تواند سعادتمند باشد چون او در جبر و ضرورت این جهان، محاط و اسیر است وحتی اگر تمام پرسشهای علمی ممکن جواب داده شوند، روی حل مشکلات زندگی انسان تاثیری نخواهند داشت. شخص فلسفی یک انسان نیست، او جسم و روح انسانی هم نیست،بلکه یک "ذهن متافیزیک" است ؛یعنی یک مرز از جهان است و نه بخشی از آن.
یک نویسنده مدرن پیرامون رابطه زبان و فلسفه مینویسد، مشکل فلسفه، ناتوانی و مشکل زبان در بیان مقصود است. زبان،لباس اندیشه است و فقط ظاهر آنرا نشان میدهد و نه ماهیت را. موضوعی مانند عرفان را که نتوان نشان داد، نمی توان هم بیان نمود. در باره اخلاق، استتیک، و معنی زندگی هم چیزی نمی توان گفت و باید سکوت کرد. در جهان عمدا چیزی قرار داده نشده بلکه وجود همه چیز اتفاقی است. احساس جهان به عنوان" کل محدود" را عرفان گویند.
اهمیت یک واژه در شکل استفاده از آنست. به این دلیل باید" منطق و گرامر" هر واژه ای را آموخت. زبان دارای مرز است. چیزی که ورای این مرز باشد پوچ و بی معنی است. باید چیزهایی را اندیشید که قابل اندیشیدن نباشند. مرز اندیشیدن را زبان تعیین میکند. چیزی را که نتوان اندیشید ،نمی توان بیان کرد. مرزهای زبان انسان، مرزهای اندیشه او هستند. طبق "تئوری تصویری" ،زبان و جهان از نظر ساختاری یکی هستند. زبان از جملات تشکیل شده،و جملات از کلمات و نامها تشکیل شده اند، جهان از واقعیات تشکیل شده و واقعیات از اشیاء تشکیل شده اند.
تفکر یک جمله معنی دار است، و زبان مجموعه جملات میباشد. جمله باید به واقعیت شباهت داشته باشد، به این دلیل توصیف فرم عمومی جمله یا فرم منطقی آن، مهم است. جمله منطقی ساختمان جهان را توصیف میکند. جمله نمیتواند فرم منطقی را نشان دهد بلکه انعکاس خود درآن را نشان میدهد. جمله فرم منطقی واقعیت را نشان میدهد.جملات معنی دار، تصاویر واقعیت در جهان هستند. زبان، حهان را تصویر میکند.عامیت یک جمله، یعنی بطور اتفاقی برای کل اشیاء درست و معتبر باشد.
عکس و تصویر، یک مدل از واقعیت است. جمله نیز تصویری از واقعیت است.تصویر منطقی واقعی، تفکر است.محموعه افکار حقیقی،تصویری از جهان است.تئوری"تصویر منطقی" از طریق زبان، معمولا نشان میدهد که آن جمله غلط یا صحیح است. حقیقت واسطه ایست میان جمله و وضعیت موضوع. اگرجمله حقیقی، واقعیتی را نشان دهد، با جهان رابطه دارد. اگر غلط باشد،جهان چیز دیگری است.
کتاب "مقاله طویل فلسفی منطقی"، اثری است ادبی-فلسفی. این کتاب 100 صفحه ای در سال 1921 میلادی با کمک راسل در انگلیس منتشر شد و بعدها یکی از مشهورترین کتب فرهنگ بورژوازی در قرن 20 بشمار آمد. به دلیل ساختار عجیب آن؛ غیر از راسل، ناشری حاضر نشد آنرا منتشر کند. بقول ویتگنشتاین مهمترین موضع این کتاب "سوء تفاهم منطق زبان انسان" است. او مدعی شد که جملات پراکنده این کتاب را حین جنگ جهانی اول بین سالهای 1914-1917 در سنگر جبهه جنگ جمع آوری نموده و فکر میکرد با طرح این کتاب به غالب مسائل فلسفی تاریخ اندیشه بشر پاسخ داده است.
این کتاب یکی از کلاسیکهای فلسفه زبان مدرن است که در آن زبان مهمترین موضوع فلسفه قرن 20 شد. در این کتاب نباید از نویسنده انتظار طرح یک تئوری جامع زبان داشت. ویتگنشتاین در آنجا اشتباهات فلسفی و اغتشاشات تفکر را در تجزیه و تحلیل غلط زبان می داند. این کتاب کوششی در باره منطق و زبان نیست بلکه در باره پرسش های هستی شناسی است.موضوع کتاب تجربه "مرزها" است؛ از جمله مرزهای جهان،مرز های اندیشه، و مرزهای زبان. ویتگنشتاین به طنز میگفت این کتاب از دو قسمت تشکیل شده, قسمتی که اینجا نوشته شده و قسمتی که اینجا نوشته نشد، ولی قسمت دوم برای خواننده مهم است.
منتقدین، سبک نوشتن این کتاب را به سبک کتاب انجیل و یا سبک نوشتن" قانون اساسی" یک کشور تشبیه کرده اند, یعنی جزمی و غیرمدلل. هر جمله آن میتواند عنوان یک کتاب جدید باشد. این کتاب یک پروسه است و نه یک محصول تولیدی میان دو جلد کتاب. راسل میگفت او خیلی نکات غیرقابل بیان را در این کتاب به زبان آورده. این کتاب را "مانیفست فلسفه پوزیویتیسم" هم نامیده اند که قهرمانانش دو راهنمای ویتگنشتاین؛ یعنی فرگه و راسل هستند. از جمله دیگر موضوعات این کتاب؛ غیر از زبان و جمله، تفکر و جهان شناسی است.
در این کتاب از موضوع "اصول منطق" به بحث "ماهیت جهان" ارتقاء پیدا کرد. او میگفت ذهن متعلق به جهان نیست بلکه یکی از مرزهای آنست. غالب جملات و پرسشهایی که موضوعات فلسفی را توصیف میکنند غلط نیستند بلکه پوچ ، بی معنی و مزخرف هستند. علم منطق، نظم را به نمایش میگذارد؛ از جمله نظم جهان،نظم اندیشه، و نظم امکانات را. دلیل قضاوت و حکم خوب و بد دادن، ذهن است، ولی ذهن متعلق به این جهان نیست بلکه یک "مرز" آن است.
سبک نوشتن این کتاب را عرفانی دانسته اند، گرچه تئوری نوشتن آنرا "اتم گرایی منطقی " نامیدند. این کتاب برای بیان اندیشه مرزها تعیین میکند و درس اخلاق آن، سکوت است، چون نویسنده در آنجا میگوید " در باره چیزی که نتوان حرف زد،باید سکوت نمود" .در این کتاب زبان بشکل "تصویرمنطقی جهان" فهمیده میشود. این کتاب تاثیرمهمی روی هنر و ادبیات قرن 20 گذاشت. نویسندگانی مانند خانم باخمن،و آقایانی چون برنهارد و هندکه در کشور اتریش،و در زبان آلمانی، زیر تاثیر آن، آثاری آفریدند و بجای شرح و توصیف و گفتن، به نشان دادن و تصویرنمودن موضوع پرداختند. نظرات ویتگنشتاین در این کتاب روی محفل وین و دانشمندان علوم تحربی دراروپا نیز اثر گذاشت. او میکوشد در آنجا مرز بین گفتن و نگفتن، معنی دار و بی معنی، را تعیین کند.
کتاب مشهور دوم این نویسنده یعنی "تحقیقات فلسفی" نشان داد که نویسنده در موضوع کتاب اولش تجدید نظر نموده و دچار تضاد و تناقض و حتی پریشان گویی شده است، یعنی فلسفه زبان و "آنالیز زبان شناسی" فلسفه ویتگنشتاین سرانجام تبدیل به نوعی اسکولاستیک قرون وسطایی گردید.
آنچه پیرامون بیوگرافی نویسنده مورد نظر میتوان گفت اینست که وی رافیلسوف،منطق دان، ریاضی دان، و نماینده" نئوپوزیویتیسم "دانسته اند که روی "منطق ریاضی مدرن" تاثیر گذاشت. او مهمترین نماینده" فلسفه آنالیزی منطقی" است که در کشورهای انگلیسی زبان قرن 20 مشهور گردید.وی محفل وین را نیز "نئوپوزیویتیستی" نمود. او بعدها از علم منطق بسوی "آنالیز زبانشناسی" رفت و مانند ارسطو، دکارت،و اسپینوزا، از متفکران هستی شناسی شد، ولی خلاف آنها جهان را مجموعه ای از اشیاء نمیدانست بلکه از واقعیات.
پوپر میگفت در نظر ادیب، جملات فلسفی "شبه جملات" پوچ و بی معنی هستند ولی خلاف راسل میکوشد نشان دهد که حقایق ریاضی و منطقی ربطی به حقایق علمی ندارند، و برای درک بهتر اصول منطقی و ریاضی، سراغ فلسفه زبان رفت. وی نه متفکری تاریخی و نه فیلسوف زبان بود. او به مبارزه برای رسیدن به شناخت و هویت در شرایط سخت پرداخت. وی زیر تاثیر آثار تولستوی در جوانی دست به خودکشی نزد گرچه دچار بیماری افسردگی شده بود. داستایوسکی میگفت سعادتمند کسی است که اهداف هستی را برآورده کند و بتواند خود را با شرایط جهان تطبیق دهد. نویسنده مورد نظر بدلیل اعتقادات مذهبی یهودی اش میگفت خودکشی یک گناه بنیادین است.
از دیگر آثار او، کتاب "درباره وجدان" و کتاب "یادداشتهای روزانه" است که بخشی از تاریخ زندگی او و رابطه با فلسفه را نشان میدهد. در باره کتاب "تحقیقات فلسفی"، وی به زبان مانند یک بازی منطقی مینگرد و نه بصورت یک حسابگری منطقی. ویتگنشتاین همچون نیچه جملات فلسفی کوتاه مینوشت و چون او مدام در سفر بود و اغلب اوقات زندگی دچار بیماری جسمی و روحی بود. او چون دیوگنس؛فیلسوف رواقی یونان باستان، در قناعت زیست و همه ثروت بجا مانده از ارث پدری را میان ادیبان، هنرمندان و خانواده خود تقسیم نمود تا بقول خودش وابستگی مادی و مالی نداشته باشد و بتواند در آرامش به خلاقیت و اندیشه فلسفی بپردازد.

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: چرا جمهوری اسلامی 45 ساله شد
دیدگاه:

آقای مستشار گرامی، من هم شاهد نوشتارهای شما بودم و مثل شما تصورم بر این بود که حد اکثر شش یا هفت سال بعد یعنی در سال 1370 تا 75 رژیم سقوط خواهد کرد.

آقای مستشار گرامی، من هم شاهد نوشتارهای شما بودم و مثل شما تصورم بر این بود که حد اکثر شش یا هفت سال بعد یعنی در سال 1370 تا 75 رژیم سقوط خواهد کرد. نگاه هردوی ما به رژیم اسلامی بر اساس برداشت های تا آن زمان مان بود. ما تجربه نداشتیم. در باورمان این درجه از حرامزادگی و مادرقحبه گی در انسان غیر قابل تصور بود که در آخوند جماعت و پاسدارهای حرامزاده تجربه کردیم. هرگز تصور نمی کردیم ساعتی چندصد هزار تومان به لات و لوت ها بدهند که به چشم فرزندان ما ساچمه بزنند و با وانت از روی دختران ما رد شوند. این درجه از حرامزادگی، مادرقحبگی... مادر قحبگی آخوند حرامزاده برای مان باورکردنی نبود. آخوند باجناق باز کجای تصور تو می گنجید؟ آخوندی که همه مردانگی اش را در دوران نوجوانی و طلبگی اش، مثل دختری که باکرگی اش را از دست میدهد از دست داده خب میشود خامنه ای و خاتمی و روحانی و رئیسی حرامزاده وقیح و آدمکش و ساچمه زن. قالیباف و شمخانی و سایر سردارها هم اگر بچه کونی نبودند کمی عزت و مردانگی و غیرت و شرف داشتند و شرم میکردند که به چشم فرزندان ما ساچمه بزنند. من اعتراف می کنم که آدم ساده لوحی بودم که نتوانستم اینها را بشناسم برای همین بود که فکر میکردم مثلا مثل استالین و هیتلر یا صدام باشند. یعنی یک دیکتاتور مرد.. نه همچه باجناق بازهای نامرد. یه همچه باجناقبازی را چه به مردانگی و چه به شرم و حیا؟ هرکاری از او بر می آید. فکر میکنید برای چه مردم شرافتمند ایران خطاب به آنها می گویند: بیشرف، بیشرف، بیشرف...
دلیل ساده لوحی من نشناختن مرز وقاحت و بیشرمی و حرامزادگی آخوند و پاسدار جماعت بود. و این جاکشهایی که هر تعداد هستند و میروند و در رای گیری شرکت می کنند شریک جرم این باجناق بازها هستند. متاسفانه این حقیقتی است در مورد این بخش ناچیز از مردم ایران. نتیجه این که یا باید نمایندگان ایرانی هوادار رژیم باجناقباز در ایران در قدرت باشد یا نمایندگان ایرانیان شرافتمند. از نگاه من آنها که به استقبال احمدی نژاد حرامزاده بیشرف رفتند مردم نیستند. من آنها را مردم به حساب نمی آورم. مردم آنها هستند که نمایندگان شان در اعتراضات ساچمه به چشم شان میخورد. آنها مردم هستند.

تاریخ:
نویسنده: محسن کردی
عنوان دیدگاه: مردم فلسطین
دیدگاه:

آقای حامد گرامی. تشکر از توجه تان. ادامه در زیر

آقای حامد عزیز. تشکر از توجه شما به مطلب. ایران و اسرائیل حتا اگر از ریخت یکدیگر خوششان نیاید ناچارند در مقابل اتحاد اعراب باهم اتحاد استراتژیک داشته باشند. خیلی متاسفم که نگاه شما اینقدر به ایران بی علاقه است. همین جمهوری اسلامی در اوایل جنگ 5000 موشک تاو از اسرائیل دریافت کرد. همین بشار اسدی که زندگی اش را مدیون جمهوری اسلامی است در آخر با تاکید بر این که سه جزیره به امارات تعلق دارد دوباره وارد اتحادیه عرب شد. شاه سیاست بسیار درستی را در منطقه داشت که هم با اعراب روابط حسنه داشت، هم با اسرائیل هم با شوروی هم با صدام اختلافش را حل کرد صدام بشدت خواهان ادامه عمر رژیم شاه بود. در مورد حقوق بشر فلسطینی ها و مساله اسرائیل.. برای من حقوق بشر انسان ایرانی بسیار بسیار مهمتر از حقوق بشر آن فلسطینی است که هرگز قطره اشکی برای همسایه و فامیل شما که در اعتراضات به چشمش ساچمه میخورد نریخت چرا که آنکه فامیل من و شما را کشت یعنی خامنه ای دور گردنش چفیه میاندازد مثل همان عرب ها. غیرت شما کجا رفته؟ گور پدر هرچه فلسطینی هم کرده که ثروت و سیاست ما در گرو آنهاست. به درک که اسرائیل فلسطین را شخم زد. هیچ هم دلم نمیسوزه. کدام اهل نوار غزه که در جنگ 33 روزه خانه اش نابود شد و خامنه ای برایش خانه ساخت برای بیتا و مهسا و نیکا و محسن اشک ریخت که من برای بچه لت و پار شده او اشک بریزم؟ شما اگر ادعای انسانیت دارید برای مردم خودتان دل بسوزانید نه برای عربها که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. هیچ عربی برای من دل نسوزاند و تاریخ بیاد ندارد که عرب برای ایرانی شک ریخته باشد یا دل سوزانده باشد طلبشان.. ما را غارت کردند و زنهای مان را در بازارها فروختند و تازه ما را به مسلمانی هم قبول ندارند. حواستان کجاست آقا؟ کی میخواهید دست از ساده لوحی انقلابی بردارید؟ حقوق بشر برای عرب جماعت مایه ریشخند است. فرصت پیدا کنند همان که هفت اکتبر با اسرائیل کردند با ما خواهند کرد.

تاریخ:
نویسنده: ناشناس
عنوان دیدگاه: یکی از دلایل دوام آخوندها،…
دیدگاه:

یکی از دلایل دوام آخوندها، ناتوانی و بیسوادی اپوزیسیون است.
به این مقاله و بعضی کامنت ها توجه کنید: 1
1..فراموش کردن نقش ضد انقلابی وجود نفت که آخوندها با آن بخشی از مردم ایران و بعضی از جریانات کشورهای همسایه را مزدور خود ساخته اند
2- برخوردهای اراده گرایانه ولنتاریستی بعض از افراد اپوزیسیون قلابی که گویی با اراده و تصمیم آنان انقلاب میشود. و مدام آدرس غلط میدهند.
3-- نشناختن جامعه ایران و از مردم نام بردن؛ بدون خط کشی میان: اقشار و طبقات و اصناف و اقوام و خلقهای متنوع ایران ؛که بعضی موافیق و بعضی مخالف سرنگونی هستند.
یعنی خود مقصرین تداوم آخوندها، از مردم و از اپوزیسیون طلبکار شده اند ! و بجای روشنگری، کارشان جعل و تحریف واقعیات است.