- به چاوشی:
تذکر و هشدار شما بجاست. اگر چنین سخنانی در رسانهای آزاد و دمکراتیک از زبان فردی (با یک جو پرستیژ اجتماعی) انتشار مییافت، او ناچار میشد رسماً پوزش بخواهد و چه بسا دچار گرفتاریهای قانونی هم میشد. امّا چه باید کرد؟ چقدر باید برای اعتراض و انتقاد و پیگیری این موارد وقت گذاشت؟ چند رسانۀ فارسیزبان را میشناسیم که از انتشار سخنان سکسیستی و زنستیزانه اکیداً پرهیز کنند؟
سکسیسم شاخۀ جنسیتی راسیسم است. باور من این است که مخیلۀ چنین افرادی با سکسیسم عجین است و براستی پشتوانۀ فرهنگی لازم برای نقد و گفتگو از جایگاهی برابر را ندارند. پیش از این هم اشاره کردم که چنین کاراکترهائی تابع هیرارشی قدرتی پوشالی هستند که در ذهنشان ساخته و پرداخته شده است. اگر مخالف را با همان درک و معیارهای حقیر خودشان "قوی" بپندارند، کرنش میکنند و در برابرش دست به عصا مانور میدهند. به محض اینکه مخالف را "ضعیف"/"ضعیفه" ببینند، در همان نگاه معیوب خودشان، "شیر جنگل" فضای مجازی میشوند. منتهی این "شیر" سابق بیشۀ ایران گلوبال با اینکه اهل جنگلهای "تپورستان" (یا آن نواحی) است، حاضر نیست نخست از "کنامش" بیرون بیاید و آنگاه برای مخالفان "غرشی" سر دهد، گرچه خود میداند که میدانند. و دیگر چه باید گفت که بازی پوچی است!
- دربارۀ جایگاه قشقائیان:
آخر چگونه میشود با مغزهای بتونی و استبدادی که حامل سطحیترین کلیشههای راسیستیاند، گفتگو کرد؟ تا حرفی از قشقائیان به میان میآید، "عین الله باقرزاده" ها یاد "بز و گوسفند" میافتند و "در شهر به آنها پیشنهاداتی" میشود! تیپ لوس "صمدآقا" هرگز مرا به خود جذب نکرد، امّا رقیبش "عین الله" خیلی به دلم مینشست. نه کسی با کراوات زدن فهم و شعورش بالا میرود و نه کوچنشینی معنایش بریدن از فرهنگ شهری است.
کسی که اندکی با تاریخ منطقۀ فارس آشنا باشد، باید بداند که پیوند قشقائیان با شهرها تنگاتنگ بود. خانهای قشقائی نقش سیاسی تعیین کنندهای در شهرهای فارس داشتند. فلان و بهمان بنای مهم تاریخی در شیراز به نام آنهاست. پیش از پیاده کردن "مدرنیتۀ" توحش به نام رضاخان بیسواد ، خانوادههای مرفه قشقائی برای فرزندانشان معّلم سرخانه استخدام میکردند و دوزبانگی در میان آنها رایج بود. مادربزرگ خودم که پیش از رضاشاه به مکتب رفته بود، هم سواد قرآنی داشت و هم روزنامه و رمان میخواند. یادم می آید که شیفتۀ رمان شاهزاده و گدا اثر مارک تواین بود و همیشه آن را دم دستش داشت. در واقع توجه به سوادآموزی در میان قشقائیان مرفه، بیشتر بود تا در میان خانوادههای مرفه فارس که بطور میانگین مذهبیتر بودند و بسیار قشری. دیگر لازم نیست به تحصیلات خانزادههای قشقائی در فلان و بهمان دانشگاه اروپائی اشاره کنم. واضح است. بنابراین روند سوادآموزی در میان قشقائیان بهیچروی کندتر از روند سوادآموزی در میان فارسها نبود. چرا رژیم شاه نخست به فکر باسواد کردن عشایر استانهای مرکزی نیافتاد؟ چرا "اصل چهار" ترومن باید برای قشقائیان پیاده میشد؟ تاریخ را باید با پرسشهای ممنوع خواند و نه با پاسخهای مجاز.
و من هنوز درک نمیکنم که این شهرنشینان شکمبارۀ باصطلاح "مدرن" و این "عین الله"های کراوات زده که مرتب چلوکباب کوفت میکنند و بهترین کباب برّه را میطلبند، چرا با اقتصاد دامپروری کوچ نشینی که بهترین فراوردههای "ارگانیک" را تولید میکند، مخالفند؟ زمانی همین اقتصاد تقاضای سراسر جمعیّت استان فارس را برای مصرف گوشت و لبنیات و..تأمین می کرد. این اقتصاد، بیش از همه با توش و توان، زنان قشقائی میچرخید. فئودالیسم باید محو میشد نه اقتصاد و زیست کوچ نشینی.
"عین الله باقرزاده"ها نگاه کنند به فنلاند، نروژ، سوئد، این مدرنترین و دموکراتترین کشورهای اروپائی. سامیهای گله دارِ کوچنشین قرنها زیر سرکوب سیاسی و فرهنگی دولتهای حاکم در این کشورها بودند، صدمات بسیار سختی متحمل شدند. امروز این بومیان اسکاندیناوی به خودگردانی سیاسی رسیدهاند، توانستهاند شیوۀ زیست کوچنشینی خود را متحول کنند، زبان و فرهنگ خود را غنا بخشیدهاند، موسیقی و هنرشان در جهان میدرخشد، از همۀ مواهب زندگی مدرن برخوردارند، گلههایشان را رها نکردهاند و در صلح با جهان هستند.
مسئول کمنتها باید جلو جملات تکراری و تحریک کننده شما را بگیرد چون شما این جمله را تاکنون دهها بار اینجا نوشته اید . پاسخ ما فرزندان ایرانزمین به تجزیه طلبانی مثل تو اینست که فرض کنید تمام تاریخ و فرهنگ و زبان و سنگ نوشته های ایرانی پارسی حقیقت و واقعیت نباشند ، اکنون 5 هزار سال است که حکومت و فرهنگ و زبان و مدیریت و سیاست و ارتش در دست ما ایرانیان است ، شما تجزیه طلبان باید حداقل 7 هزار سال دیگر صبر کنید وچانه بزنید و دروخ و جعل و تحریف پخش کنید تا بتوانید به اهدافتان برسید . فکر حال کن که گذشته خیال است !
تهران آینه شکن است، چرا که قادر به دیدن چهره کریه خنر پنزی خویش نیست . با بد گویی به لوایی درد شما درمان نمیشود ؛ کمی بخود آیید و قامت حقیقی خود را در آینه بنگرید،
خطاب به جناب جمشید در
متاسفانه سایت ایرانگلوبال در حمایت از ارتجاع کامنت بنده را تحریف و سانسور می کند.
من نوشتم ترکمن ها، عربها و بلوچ های انیرانی در بينشان بلوچ ها .... ایرانگلوبال با تحریف سعی دیگری کرد.
در حالی که من طرفدار مبارزه کردها در ترکیه و سوریه هستم.
..... نه اینکه جنگ جنگ کرد و ترک و فارس که این سه هم نژاد هم هستند بپردازند و ماهی گیری کنند. بلوچ ها با کمک اعراب وهابی در پی تغییر بافت جمعیتی سیستان بزرگ هستند در حالی که چنین مهمانانی هیچ کجا قابل تحمل نیست.
به ترک، به تازی، وبه دیگرانیران
ما اینجا هستیم ، در این لحظه، دو ساعت پس از نیمه شب و درآغاز تیرشید روز، یازدهمین روز از ماه آذر سال 12874 آریایی برابر با چهارشنبه یازدهم آذر ماه 1394 تازی و دوم دسامبر 2015 میلادی
ما اینجا هستیم ، پای بر خاک نیاکانی ، بین مردم خود ، ملت ایران
ما اینجا هستیم ، برروی خاک سوخته ی غارت شده و در بین ملت تحقیر شده ایران ، توسط خائنین تازیپرست ودیگر وطن فروشان ملت ساز؛ ازهر رنگی
ما کاویانی ها ، درهمه جاهستیم ،
گفتیم ، که بدانید!
مؤسسه مطالعات حقوق بشر دانشگاه کلمبیا در نیویورک، به تازگی گزارشی منتشر کرده که تاکید دارد ترکیه علاوه بر داد و ستد، نقل و انتقال تجهیزات نظامی، کمک های پزشکی و پشتیبانی تدارکاتی گروه موسوم به "دولت اسلامی" یا داعش، یکی از خریداران عمده نفت خام استخراج شده از مراکز نفتی تحت کنترل این گروه است.
روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز نیز در گزارشی درباره نحوه خرید و فروش نفت در مناطق تحت کنترل داعش نوشته که منطقه کزلداغ در جنوب ترکیه که هم مرز با سوریه است، یکی از گلوگاه های انتقال نفت خام از خاک سوریه به ترکیه به شمار میآید.
ایسنا !!!! چهره لوایی را میبینیم که آدم است. .... اندیشه فاشیستی خود شما معرف حضور ما تورکها میباشد. لوایی چوب را برداشته روی فاشیسم فارس لاکن جون شما مثل تورکها قربانی فاشیسم سیاه فارس نیستید به این خاطر آدم را آدم و فاشیست را فاشیست نمیبینید.!!!!!
ضد انیرانی
چی شد حالا چسبیدی به سنی ها و عرب ها و بلوچها ؟ مگر داعش سنی نیست؟ مگر ترکیه سنی نیست؟ مگر داعش عرب نیست؟
اینقدر عصبانی و لجوج هستید که خودتان هم نمی دانید چه می گوئید. خودتو کنترل کن. بر اعصابت مسلط باش.
ایشان قبلن همینجا اعتراف کردند که مشکل ....دارند . در زمان و مملکت قانون ایشان اجازه علنی نوشتن ندارند . سیاست را نباید هیچگته به دست بیماران روانی داد . مثال هیتلر و خلخالی و چنگیز و تیکور لنگ این تجربه را به ما آموخته . ایشان هر روز به چند سی سی و گرم مواد ضد انسانی راسیسم ضد فارس و کرد و ارمنی و ایران ستیزی دارد وگرنه دچار مشکلات بیشتر میشود . گوناز تی وی لابد به این افراد نیاز دارد و به آنان حقوق میدهد .
از تک به تک کلماتی که در این نفرتنامه آمده میتوان فهمید که این آدم یعنی لوایی چیزی در مغزش جز نفرت نیست. در اینده هم چیزی به جز نفرت و کینه از مردم ایران نخواهد دید. باید متاسف بود برای ایران گلوبال با این سم پاشی هایی که بنام خیانت نه ببخشید خدمت به دموکراسی انجام میدهد. بالام جان، دکانتان را ببندید که بوی تعفن کاربران غیر خودی را آزار میدهد.
متاسفانه بعضی از هموطنان ما از اقلیت های قومی زدند به جاده خاکی و ضد فارس و ضد همه چیز شده اند. در سایتی خواندم که عرب ها احوازی شده اند و مثل آذری ها که ترک شده اند و خود را ایرانی نمی دانند. چه خبره ؟ چی شده.
خبر خوشی که ممکن است برای اردوغان جنگ افروز و داعش خوشایند نباشد.
بر طبق گزارش بی بی سی دولت سوریه با شورشیان در شهر حمص برای پایان دادن به درگیریها به توافق رسیده است. http://www.bbc.com/persian/world/2015/12/151201_an_syria_homs
امیدوارم ترکیه نیز با کردها های سوریه که آنها را بمباران می کند به توافق برسند
سهیل گرامی ،
ادعای پان ترک بودن یک جریان یا تقریبا همه ی آنها راحت است. هرکسی می تواند مطرح کند. ولی مسئله وقتی قابل توجه است که موضوع توسط «برنامه ی یک تشکل یا همه ی آنها» ونه نام برخی افراد ، به عنوان سند پایه ای ارائه شود و مورد بررسی قرار گیرد.
من در بررسی های خود آنچه دیده ام نوشته ام .
پانترک عصای دست آخوند است در حمله به ایرانیگری و تاریخ و فرهنگ ایران. اگر سوادندارد ولی عینا مثل آخوند رو را از سنگ پای قزوین به ارث برده. توی چشم دانشمندان بزرگ خاورشناس ایرانی و خارجی زل میزند و خیالبافیهای پورپیرار زیر دیپلم و زهتابی دکتر قلابی بیسواد را به هم میبافد.
آیا چهره محمدرضا لوایی چهره آدمیت است؟ این که دیگران را نا آدم میخواند و فقط خودش و پان خودش را آدم میداند. سخن این شخص بوی نفرت و تمایل به فارس کشی و کرد کشی و ارمنی کشی و ......میدهد. چهره زشت نژادپرستی در نوشته او نمایان است.
بقول یونانیها ما در عصر ماقبل تاریخ .عصر حجر . عصر آرشایی ،عصر آرکائیک و شامانی نیستیم که سگ و گرگ و سیر و کفتار و روباه سنبل توحش و آدمیت مان باشد . ماسیونالیسم و شونیسم و فاشیسم دنبال رمانتیک و گذشته های طلایی توحش است . ما در عصر هومانیسم و روشنگری و سوسیالیسم و دمکراتی و رنسانس و نوزایی هستیم و باید علائم و سنبل ها و تئوریهای آنرا مشعل راه خود کنیم . پان ترک تجزیه طلب سوراخ دعا را گم کرده و به تئوری سازی و سنبل های ارتجاعی آخوندی داعشی ناسیونالیستی قبیله ای افتاده .
برای سایت ایرانگلوبال متاسفم که کامنت من را فیلتر کرد.
لطفا دم از آزادی بیان نزنید و سکوت کنید.
دست ایران گلوبال در دست ارتجاع عربی و سنی با همراهی بلوچ ها سعی در ضربه به اروپایی های آسیا دارد.
ترکهای ترکیه، آذری ها و کردها هر چند زبانشان متفاوت باشند هم خون ما هستند. ....
« گرگ در فرهنگ باستانی اقوام ترک»:
نماد گرگ در فرهنگ اقوام ترک ریشه ی کهنسال دارد . از فرهنگ اولیه ی شامانیزم تا کنون در داستان و شعر و اصطلاحات زبانی و رمانهای نویسندگان سمبل گرگ به عنوان « شخصیت مثبت» حضور داشته است.
به این دلیل و براین پایه « گروه سیاسی فاشیستی گرگهای خاکستری» گرگ را نماد خود قرار داده بود.
دوست داشتن این نما دلیل بر پذیرفتن « ایده لوژی راسیستی فاشیستی گروه گرکهای خاکستری ترکیه» نیست.
مرا در کودکی هنگام بیماری بارها با دست گرگ داغ کرده اند که بیماریم خوب شود. آنهم بعد ازطی چند فرهنگ راه و رسیدن به خانه ی زنی که اهل این کار بود.و گروه گروه کودکان را داغ میزد. اعتقادی ست بر اینکه « دست گرگ» شفا بخش است. و به فرهنگ شامانیزم برمیگردد. زبان ترکی پر است ازاصطلاحات گوناگون در مورد گرگ و نقش مثبت آن:
داغدا قورد بالالیر= در کوه گرگ می زاید: هنگام بارش باران که رنگین کمان هم دیده میشود.
قورد دئدین قولاغی چیخدی= صحبت گرگ کردی گوشش اش نمایان شد. صحبت اش را کردی پیدایش شد.
ووو.
1- نماد گرگ بسیار باستانی ست. درست
2-گروه گرگهای خاکستری ترکیه با ایده لوژی فاشیستی آنرا سمبل خود کرده بود. درست.
3- برخی ها بدون اعتقاد به ایده لوژی فاشیستی سمبل گرگ را که میتواند سیاه و سفید و خاکستری باشد دوست دارند. درست.
اما سئوال اساسی این است که آیا در آذربایجان میتوان بدون اعتقاد به ایده لوژی فاشیستی گرگ را سمبلی در « فعالیت ضد تبعیض» انتخاب کرد؟
با توجه به اینکه ممکن است برخی ها با اعتقاد به ایده لوژی فاشیستی نیز از آن استفاده کنند.
جواب من به این سئوال اینه که :
- برای مبارزه و فعالیت رفع تبعیض نمی توان از نماد هایی که تولید کج فهمی و عدم شفافیت میکنند استفاده کرد.
مردم برای درک پیام فعالان نیاز به « درک شفاف» دارند.
مردم محقق نیستند. نمی توانند مسایل را مانند یک محقق کند و کاو کنند و بدانند چی به چی ست. آنها با دیدن « علامت گرگ»
و تبلیغات تبعیضگران و سلطه جویان زود یاد « گروه گرگهای خاکستری ترکیه و یا افرادی مانند آنها که همه جا می توانند باشند» میافتند و پای خود را از « حمایت» کنار میکشند.
توجه کنیم که اهل سیاست و روشنفکری مانند آن دوست بلوچ ما نمی تواند درست قضیه را تشخیص دهد و فوری به یاد
« گرگهای خاکستری فاشیست» می افتد . حالا مردم را ببینید در بمباران تبلیغاتی سلطه جویان و حال جوانان احساساتی را.
در چنین شرایطی از نظر من نباید :
1- از نماد گرگ استفاده کرد در فعالیت مدنی-سیاسی
2- نباید از واژه ی « ناسیونالیسم» استفاده کرد که تولید کج فهمی و عدم شفافیت میکند.
3- اینها بهانه هایی ست برای سلطه جویان و شونیستها که حقوق تبعیض دیدگان را مثل همیشه نابود کنند.
----
فولکور و فرهنگ را به اهل ادب واگذار کنیم که در کار خود به این مسایل بپردازند.
چرا پان اتراک ماست و دوشاب را بە هم میزنند و صورت مسئلە مسائل را میخواهند پاک کنند ، هیچ شکی نیست حکومت گران شرق و غرب و دولتها بە خا طر منافع اقتصادی و دزدی و چپاول نە تنها در خاور میانە در کل جهان وحشی گری و بربریت و کشتار و تنفر را بە نهایت درجە رساندند کشورهای قرمساق غرب از آمریکاش گرفتە تا اورپای سوسیال دمکرات وشرق روسیە و جین ژاپون از هیچ جنایتی روی گردان نیستند بە خاور میانە اش میرسی بر خلاف نظر پان اتراک هیچ فرقی بین بربریت و وحشی گری تورکیە ، ایران ، عربستان سعودی ، پاکستان هندوستان ، اندونزی ووو وجود ندارد حال چرا پان اتراک اصرار دارند بربریت و وحشی گری و کشتار و بی حقوقی و قلدری و دزدی و همکاری تورکیە با داعش را بە عنوان کشور نمونە بە ما بفروشند ؟ هیچ جوابی برای این نمیتوان پیدا کرد مگر اینکە شریک کل جنایات و بربریت و وحشی گری و همکار داعش بودن را در قالب
تورک بودن و هم زبان بودن خود را نشان دهد ، پان اتراکی کە در این سایت از تورکیە و اقدامات ضد بشری این سرطان بشریت دفاع میکنند چە جوابی دارند بە انسانیت بگویند کە تورکیە در مقابل 3 میلیارد ایورو حاضر شد نقش پاسبان بدی را ایفا کند کە انسانهای مهاجر را کە از جنگ و کشتار و بربریتی کە این کشورها بە سر انسانها آوردەاند و فرار میکنند تورکیە را بە جان این انسانهای بی پناه انداختند کە اوروپئیان شبها راحتر سر بر بالین بگذارند همین یک قلم دستگیری 1300 انسان بی گناه فراری از دست جنگ و بربریت توسط تورکیە کافی بود هر تورک شرافتمندی با صدای بلند مسیر خود را از بربریت و دزدی و قرمساقی تورکیە جدا کند ولی هی هات .
بە یک سطر از کامنت یک پان تورک نگاه کنید ..
خاطرتان جمع باشد کردها در هر حال چیزی گیرشان نخواهد آمد، چه اسد بماند و چه برود.،،، خوب کسی کە این جملە را مینویسد چە مدالی بر سینەاش میتوان آویزان کرد بە غیر مدال فاشیست بودن یک پان تورک بگذار کورد هیچی گیرش نیاید کە تفکر پان تورکی امثالهم تورکستان 300 میلونی خود را با خیال راحت بر ویرانەها و جان مردم دیگر بنا کنند
سلام بر شما
آهنگ آغاز و پایان ویدئو، نه از ویوالدی و بتهوون، بلکه از موسیقیدان ایرانی «امین الله حسین» است و عنوان آن: مینیاتورهای ایرانی
وی فرزند یک خانوادهٔ ایرانی بود که بهعلت شرایط نابسامان سیاسی و اجتماعی آن روز ایران، از گلپایگان به شهر عشقآباد (از شهرهای ترکستان)، کوچ کردند.
با کمال احترام: همنشین بهار
العربیه فارسی با انتسار عکسهایی از این دو ریشو دست به تکذیب داعشی بودن آن دو نفر زده است که و مدعی است که این دو نفر که برادر هستند صاحب یک رستوران هستند و همه آنها را می شناسند . این ادعای العربیه ممکن است درست باشد و ممکن است نباشد، سه حالت را می توان تصور کرد. این که منبعی که این عکسها را در اختیار روسها گذاشته نفوذی بوده است و سر روسها کلاه گذاشته تا با قالب کردن این عکس و انتشار آن توسط روسها به اعتبار آنها لطمه بزند. 2- روسها می دانستند آنها داعشی نیستند و با قصد جنگ تبلیغاتی و گرد و خاک کردن آن را به آن ادعا منتشر کرده اند، 3- ادعای روسها درست است و این العربیه وابسته به سعودی است که دروغ می گوید و امکان تحقیق هم برای خواننده نیست. ما از کجا بدانیم که آن دو نفر داعشی نیستند و صاحب رستوران هستند آنطور که العربیه که خیلی وقتها دست به تحریف خبرها می زند، می گوید.
به کرد ایرانی. نقشه کردستان بزرگتان هم خدا برکت بده کم ماده به نزدیکیهای پااکستان برسد. ماشااللاه اشتهایتان خیلی خوبست. اگر ایطوری پیش بروید, چند سال دیگر ,باید برای وطن رفتن از پاسپورت کردستان استفاده کنیم.
ناسیونالیسم سلطه جو با ناسیونالیسم ضد سلطه دو پدیده ی متضاد اند.یکی حاکم است دیگری محکوم و همیشه تحت ستم مضاعف. ناسیونالیسم ضد سلطه برابری خواه است و ناسیونالیسم سلطه جو نابرابری خواه، و تبعیضگر. نفی سلطه مترقی ست سلطه جویی ارتجاعی. ناسیونالیسم سلطه گر « افراطی، و دارای گرایشهای راسیستی و فاشیستی ست» و ناسیونالیسم ضد سلطه و برابری خواه یک « احساس مسئولیت برای حفظ منافع مردم خود و احساس علاقه به مردم و وطن خود» است. حق و احساسی ست انسانی، حقوق بشری و باید محترم شمرده شود.
آنچه در نوشته های من منفی قلمداد شده « ناسیونالیسم سلطه جو و نابرابری خواه و تبعیض گر» است. «ا حساس مسئولیت در دفاع از منافع مردم خود و دوست داشتن آنان و وطن» همیشه مورد توجه من بوده است.
این « دوست داشتن و احساس مسئولیت با عدم سلطه و برابری خواهی» را چه «ناسیونالیسم » بنامیم و چه « مردم و وطن دوستی » در اصل قضیه تفاوتی ندارد. من این دو پدیده را در ناسیونالیسم سلطه جو و ضد سلطه خلاصه میکنم. و اصطلاح « مردم دوستی و وطن دوستی» را بهتر از اصطلاح « ناسیونالیسم ضد سلطه» میدانم. گرچه مفهوم برابر دارند.
در ایران حرکت دکتر مصدق در برابر شرکتهای نفتی خارجی یک ناسیونالیسم ضد سلطه بود و کسی این احساس مسئولیت را نکوهش نکرده است و نمی تواند بکند. در تاریخ آذربایجان همه ی حرکات برای « اداره ی امور خود، نجات فرهنگ از نابودی، حفظ منافع آذربایجان از راه برابری» ماهیت ضد سلطه ، مردم و وطن دوستی داشته است. و کسی نمی تواند مثبت بودن آنها را نفی کند. مبارزه با سلطه جویی نه تنها برای رهایی تحت سلطه است بل رهایی سلطه جو را نیز رقم میزند . و برای هر دو طرف «آزادی آفرین» است.
تلاش ناسیونالیسم سلطه گر با ایده لوژی بهر کشی در برابر « مردم و وطن دوستی» فعالان نفی سلطه و تبعیض ماهیت ارتجاعی داشته و همواره مورد نقد من بوده است. از این روست که گفته ام « حقوق آری ناسیونالیسم نه». مباد که روزی ضد سلطه به سلطه گری دچار شود و یا به ورطه ی گرایشهای ایده لوژی آن بیافتد.
پر گویی ناسیونالیسم سلطه گر در مقابل ناسیونالیسم ضد سلطه حدی ندارد . باز شاهد این پدیده خواهیم بود.
بلوک بندی جدید جهان مدت هاست آغاز شده. این را اروپایی ها و امریکایی ها بسیار خوب می دانند. وانگهی، شما از یک تربیت شدۀ ک گ ب چه انتظاری دارید؟ می خواهید او سخن راست به شما بگوید؟ پوتین خاک چچنی را به توبره کشید، چه کسی در میان جماعت ایرانی اعتراضی کرد. خود فرانسوی ها و آمریکایی ها می دانند که پوتین دروغ می گوید. همه می دانند که مشکل اساسی سوریه اسد است و حمایتی که روسیه و ایران از او می کند. اگر اسد نبود، غربی ها کار داعش را یک شبه تمام می کردند. روسیه می خواهد اول نیروهای ائتلاف ملی سوریه را فلج کند تا اسد به عنوان تنها آلترناتیو سوریه در برابر داعش مشروعیت پیدا کند. خاطرتان جمع باشد کردها در هر حال چیزی گیرشان نخواهد آمد، چه اسد بماند و چه برود.
و اما در ایران گلوبال صورت مسئله را عوض کرده اند. همین کار را روزنامه های رسمی ایران نیز کرده اند . در خارج توده ای های سابق و روسوفیل های ایرانی فعال شده اند. کسی از نقش ایران و حمایت روسیه و نیروهای نظامی ایران از اسد چیزی نمی گوید. شما هم دنبال تیله ای که این جماعت انداخته اند، رفته اید و خبر ندارید که با وارد شدن در یک دعوای جعلی آب به آسیاب رژیم ایران، اسد و روسیه می ریزید. البته ایران گلوبال و همۀ این جماعتی که در آن به نفع سوریه و ایران و پوتین قلم می زنند، تأثیری در ذهن های روشن بین نمی توانند بگذارند.
علت ساقط شدن پرنده روسی، تجاوز به مرزهای ترکیه، و قتل عام مردم تورک سوریه است. و ترکیه بارها به جناب پوتین هشدار داد که ما اجازه نمی دهیم در جلو چشم مان از آنسوی دریای سیاه آمده در کنارمرزهای ترکیه قتل عام راه بینداری. و برادرانمان را در بغل گوشمان بمباران کنی! بنظر میرسد آقای پوتین هنوز دماغش پرباد است. و فکر میکند، کسی جلودارش نیست، و میتواند، مثل اوکراین، شبه جزیزه کریمه، اوستینیای جنوبی، گرجستان، چچن ستان، و قارا باغ آذربایجان... و خلاصه هر کجا که دلش بخواهد، مردم آنجا را بخاک و خون بکشد، قتل عام کند، و سرزمینشان را بمباران و با خاک یکسان بکند.
پان ترکیست و ترکیست اختراع کسانی است که خودشان مبلغ نژاد پرستی و برتری نژادی آریایی هستند . در حالی که در ایران حزبی بنام پان ایرانیست از زمان پهلوی فعالیت داشته و در حال حاضر هم بصورت نیمه رسمی فعالیت دارد در کل جهان ترک هیچ حزبی بنام حزب پان ترکیست فعالیت ندارد و حتی حزب حرکت ملی ترکیه بیشتر از این که حزب ملی باشد حزب اسلامی است و افکار اسلامی و امتی در این حزب بر افکار ناسیونالیستی اش می چربد. در ضمن حزب م ه پ یکی از طرفداران سرسخت حفظ تمامیت ارضی ایران است و از پان ایرانیست های وطنی پان ایرانیست تر است . این حزب حرکت ملی آزربایجان را پروژه آمریکا برای تجزیه ایران و بقول آنها غارت نفت آن می داند. از این مقاله و کامنت های زیر آن کاملا مشخص است که دانش و اطلاعات نویسنده و کامنت نویسان این مطلب در مورد جریانات به اصطلاح ملی گرای ترکیه در حد صفر است. همچنین نشان بزقورد در استادیوم های
تبریزواورمیه و در تظاهرات مردم آزربایجان بیشتر از میتینگ های م ه پ استفاده می شود و این نشان بیشتر یک نوع دهن کجی به 80 سال سیاست آسمیلاسون پان ایرانیستی است و ماهیتی آزادیخواهانه پیدا کرده و هیچ معنای فاشیستی ندارد.
دوست و همسنگر بسیارعزیز اقای آل بایراق, بنظر من بجای دیدن مو باید جعد مو را دید. نکوهش مردم عادی بدون در نظر گرفتن این اصل علمی که بخش اعظم رفتار, افکار , فرهنگ و دیگرخصوصیات انسانها اکتسابیست, نوعی سطحی نگریست. مسئولیتی که بر دوش اینتلکتوالهای آزربایجانیست اعتلا و ترویج ارزشهای قرن 20 و 21 است. روشنفکران ما در 150 سال اخیر توانسته اند افکار مدرن و پست مدرن را بیش از منوارالفکرهای دیگر ملل منطقه به درون جامعه خود منتقل کرده و حتی برخی را نهادینه کنند. جنبش پاستوریزه در منطقه ای که به محض باز شدن محیط سیاسی به سمت داعش و سبز و خمینیسم و حزب الله و غیره خیز برمیدا رد ممکن نیست. تحلیل رفتارمردم بدون درنظر گرفتن فشار بی رحمانه اختناق , تسلط فاشیسم ایرانی-اسلامی, فقر , بیکاری, تحقیر,نابرابری, عدم تسلط به زبان مادری و یا حتی زبان تحمیلی بمنظور بیان خود, شکنجه, زندان و
خشونت نهادینه , راسیسم , استعمار داخلی و خیلی چیزهای دیگرنهایت بی انضافیست. ملت ما تنها بخش مرفه آن در محلات بالای شهرها و اروپا و آمریکا که بعضا در محافل روشنفکری با فرهنگ کوکتل پارتی و سخنان نغز و فلسفی می شناسیم که نیستند بلکه ملیونها حاشییه نشین شهرها ( 400 هزار تنها در اطراف تبریز) و دیگر ستمدیده گان بدنه اصلی و موتور آن هستند. حرکت ملی آزربایجان ریشه در بدنه خود دارد. شجاعت آن, ادبیات آن, شعارهای آن و پویائی آن ناشی از همین حقیقت است. مگر ما در زبان خود فحش و ناسزا نداریم. وقتی که مردم عادی به عینه هر روز می بینند که اکثریت قریب به اتفاق فارسها از تحقیر و توهین به آنها نیششان تا بناگوش باز می شود و تمامی اعتماد به نفسشان را از همین راه کسب می کنند و یا حتی درصد ناچیزی از حقوقی که برای خود قائلند و از آن سود می برند را برای او قائل نیستند طبیعیست که شعار موهن , خشم الود و یا فحش گونه هم سر بدهد. فیلمهای جنبش سبز را در یوتیوب ببینید. پر از فحشهای اولترا رکیک است و قابل درک. در مقایسه ملت ما در شرائط حتی سخت تررفتار بسیار مودبانه تری دارد. وظیفه ما به حداقل رساندان زیان ناشی از این خطاها دراحقاق حقوقمان است نه توی سر خود زدن و مویه کردن.ما هم همانند تمامی ملل دنیا زمینی هستیم و نمیدانم چرا شما تصور می کنید از آسمانها افتاده ایم.
شما هم اوا با ایرانگرایان ملت را به سردادن شعارهای پانتورکیستی متهم می کنید. هرچند خود میدانید پانترکیسم متشکل در جنبش وجود خارجی ندارد اما مگر پان ترکیست بودن یک انتخاب سیاسی نیست؟ حتی تمامیت خواهی هم یک انتخاب سیاسیست. اکثریت ملت در رفراندومی ازاد با نظارت سازمان ملل رای بر ادامه سیاست اسیمیلاسیون بدهند مگر نه اینکه ما باید بپذریریم. من خواهان برقرای آزربایجان فدرال واحد (شمال و جنوب) و درگیر گردن نهادهای اروپائی در پروسه توسعه آزادی و عدالت اجتماعی در سیستم مطلوب سیاسی خود هستم. من میدانم که آن بخش از اتحاد شوروی که به اروپا پیوست پیشرفت بسیار سریعی داشت و بخش دیگر در چنگ کاپیتالیسم مافیائی ( کمونیستهای سابق) گرفتار شد. من میدانم دموکراتیزاسیون در ترکیه نتیجه نظارت اروپا بود. ایا این حق انتخاب سیاسی را برا ی من قائل نیسیید؟ اگر به دموکراسی ایمان داریم و من میدانم که شما هم دارید باید آنرا با تمام تبعات منفی و مثبتش بپذیریم.
با احترام
مگرآقای دکترعبدالستار دوشکی در لندن آتیلیه عکاسی دارد، و فیلمبردار و عکاس است که چنین صحنه های مونتاژ شده و متشنج تبلیغاتی را بهمراه نوشته ضد ترکی اش منتشر میکند؟ اگر واقعا نیست، ممکن است برای خوانندگان بفرماید، چه مقام و ارگانی چنین عکسهای تبلیغاتی را در اختیار وی قرار داده است. آیا جناب ایشان در مورد ناسیونالیستهای افراطی فارس، وعملکرد تروریستی پ پ ک ، که دستشان تا مرفق به خون مردم بیگناه آزربایجان آغشته است از خواندن و شنیدن جنایات چنین دژخیمانی وجدانش بدرد نمی آید؟ آیا ممکن است جناب ایشان برای معرفی چهره خشن و خونریز پانفارسیسم و ناسیونالیستهای افراطی و زیاده خواه کرد، و همچنین جنایتهای داشناکهای ارمنی در خوجالی که زنان و کودکان بیگناه آزربایجان را دسته دسته سلاخی کردند، و به جنایت علیه بشریت دست زدند، برای آگاهی خوانندگان مقاله ای منتشر کند، و جنایت آنان را
محکوم نماید؟ یا اجازه ندارد و جرات نمیکند، که در مورد جنایت ارامنه در قاراباغ سخن بگوید؟ شاید فقط ماموریت دارد، مثل راسیتهای پانفارس لگد بر حلقوم مردم مظلوم آذربایجان بگذارد، و به بهانه " پانترک" همانند رژیم اسلامی ....، میخواهد علیه مردم مظلوم آذربایجان لجن پراکنی کرده، صدایشان را در گلو خفه کند؟
حیف که شاه و شیخ نگذاشتند ایران سوسیالیستی یا جمهوری دمکراتیک خلق شود وگرنه ما شما را بهارجان وزیر فرهنگ و رئیش رادیو تلویزیون جمهوری دمکراتیک خلقهای ایران می نمودیم . از اینکه همچون بعضی آذری های جدایی طلب به سبب نوستالژِی دیدار شهر و دیار خواهان جمهوری روستاهای گلپایگان نشدید ، باید از شما تشکر کرد .در اول فکر کردم چرا آهنگهای فولکلوریک ایرانی روی فیلم و خرسواری روستائیان عزیز نگذاشته اید ؟ ولی بعد دیدم که آهنگ بتهون و ویوالدی هم به فیلم میخورد .این فیلم بخشی از فرهنگ فولکلوریک مردم است یا قصه های آن دیار ؟ شما نشان دادید که قالی فلات و کشور ایران چقدر ملون و رنگین و زیباست . امید است بزودی حکومتی مردمی روی کار بیاید تا نگذارد فرهنگ مردم اقصانقاط ایران بر اثر مرکز و تهران گرایی حکومتهای نادان از بیم برود .
آقای یوسف آذربایجان
بگذریم از اینکه برای رفتن معبود خودتان یعنی اردوغان جا نماز آب می کشی، ولی این دو نفر کباب فروش نیستند. بلکه همان پرتقال فروشی هستند که دوتایی دوتایی در العربیه (سایت عربستان سعودی) پیداشون شد.
اون عکس ساختگی با دو پرتقال فروش جعل سازمان امنیتی ترکیه هست همانگونه که اطلاعات ایران نیز از این نوع جعلیات انجام می دهد. هیچ کسی بجز العربیه راستگو این را باور نکرد و چاپ نکرد. از روباه پرسیدند شاهدت کیست گفت دُمــَم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
آیت الله خامنه ای از طرف پدر تفرشی است و از طرف مادر اصفهانی. اجداد پدری اش پشت اندر پشت اهل تفرش بوده اند ولی پدر آیت الله خامنه ای مدتی در زمان رضاشاه در دوره ای که شناسنامه به ایرانیان می دادند در خامنه آذربایجان ساکن بوده است. مادر ایشان دختر آیت الله هاشم میردامادی نجف آبادی است. آیت الله میردامادی مانند پدر آیت الله خامنه ای سپس در مشهد ساکن شده بودند. این ها را می توانید در سایت های رسمی جمهوری اسلامی ایران پیدا کنید. کمی تحقیق کنید وقتی چیزی می نویسید
سلام-سرکارخانم ترابی درتمام نوشته هایش نشان داده که طرفدارسیستم فدرالیسم برای ایران است .ولی مخالف استقلال آزربایجان جنوبی میباشد.ازطرفی ایشان ازآقای بهمن بیگی طبق نظراتی که نسبت به اوداشته ایشان را بنوعی یکی ازآسیملاسیون کنندگان مردم تورک قشقایی دانسته واعلام میکند.
سرکارخانم ترابی یک انسان عدالت خواه برای داشته های هویتی خوداست که بنظربنده وتاآنجاییکه برایشان درنوشته ها شناخت پیداکرده ام، یک انسان شریف وبادیدگاه سوسیالیستی تمامیت خواه است .این دیدگاه درایران دراکثرگروه های ساسی بنوعی
وجوددارد وهیچ عاقلی نمیتواندبراوخرده گیرد والا خودش رابایدبعنوان طرفداردیکتاتوری قلمدادنماید.
ازهتاکی هاییکه براومیشودفرهنگ وادبیات کلی اون افرادرانشان میدهد.بانقدنظردیگران بدروغ وفحش واسنادجعلی وبی پایه نمیتوان آنهاراعاقل دانست.
آقای بهمن بیگی فکرمیکنم چون مدارس عشایری را دربین عشایرقشقایی ایجاد
کرده کارسنجیده ایی بوده است .ایشان رانمیتوان ازکل روشنفکران ایران جداکرد.اولا افکارپان ایرانیستی دربین روشنفکران قشقایی بیشترازترکمن وتورکان آزری.کردهابعلت محصوربودن دردرون فارسی هاست.
دوما،حکومت فاشیستی وپان فارسیستی پهلوی اجازه دایرکردن مدرسه بزبان تورکی رانمیداد. همچنین ازافرادتحصیل کرده درآن زمان داشتن تفکرفدرالیسیم ابعیدمیباشد.چه برسدبه آقای بهمن بیگی که دغدغه باسوادشدن قشفایی هاراداشته است.
تفکرفدرالسیم رابااینکه حدود100سال است به تاخیرافتاده ازنیروهای چپ نیز بتازگی می شنوم ، چه برسدبه افرادی مثل آقای بهمن بیگی که توانست این مدارس رادایرکند.
چراافرادی مثل آقای کرمی ویاسنجری به خانم ترابی حمله میکنند؟آیااین دوطرفدارمردم قشقایی هستند،یا ازنظری که خانم ترابی نسبت به آموزش زبان مادری میدهندمیباشد،البته که مطرح کردن آموزش وتدریس زبان تورکی بیشترهدف حمله است که خانم ترابی آنرامطرح میکند.
مطرح کردن آموزش زبان مادری توسط یک زن دراین سایت ودردرون زنان روشنفکرکوبنده تراز نوشته ده هامرد سیاسی خواستار آموزش زبان مادری است.
سرکارخانم ترابی بنظرمن وحتی افراد چپ تمامیت خواه هیچ فرقی ازلحاظ نزدیکی به افکارپان ایرانیست ندارند.تنهافرقشان شایدمطرح کردن وخواستن آموزش زبان مادری است که مطرح کردن آموزش زبان تورکی درایران وآنهم درسرزمینی که فارس نامیده میشود مسئله اصلی در موردغضب قرارگرفتن شماست.
من شماراشماتت نمیکنم شما درمرکزایران بامشاهده نابودشدن مات یاخلق قشقایی رنج برده وآسیملاسیون شدن یک ملت 1تا2ملیونی رابهترازمن درک میکنید.
ای کاش این درک وسوادسیاسی درروشنفکران مابود ،بخصوص آنهاییکه دراروپازندگی میکنندوکشوری مثل لوکزامبورک را دردرون اروپا دیده معنی استقلال رادرک واین حق رابه همه مردم ایران دراین عصرتوسعه یافتگی رادرک میکردند.
یکی مارابیرون میکنه ویکی مارازیربولدزر له میکنه یکی مارامیخواهدبزنجیربکشدیکی ماراباداعش هم آغوش میکند.
درصورتی که ملت وسران سیاسی خودشان دراین عصرتمدن یکصدسال است بدترازداعش عمل کرده ومیکنند.
شما ودوستان همفکرشما بایدتامل کنیدکه چراتعدادی بما پان تورک وطرفداربوزقورد وگرگ خاکستری می دهند،چراین جماعت این همه واهمه دارند ومیخواهندازنیروی شمابرای کوبیدن ما استفاده کنند.
اگرحق خواستن پان تورک است.اگرمدرسه بزبان مادری خواستن پان تورکی است.اگر درمقابل زیاده خو اهی ایستادن پان تورکی است.اگردرمقابل هزینه سرانه ملی فرهنگی برای یک اتینیک ایسادن وحق فرهنگی خودراخواستن پان تورکی است.اگر حفظ اصالت وزبان پان تورکی است .اگرتحصیل بزبان مادری پان تورکی است .اگرایستادن درمقابل تبعیض پان تورکی است.
اگرایستادن درمقابل شئونیست هاپان تورکی اسنت.اگراستقلال فرهنگی راخواستن پان تورکی است .اگرمقابل افرادی که باحمله به تورکیه وبزرگ کردن آن برای کوبیدن ما وخواسته مدنی ما پان تورکی است .اگرگوش زد کردن جنایت صدساله سئونیسم فارس پان تورکی است بزرگ مینویسم وبازمینویسم من وماپان تورکیم.
شماهم این رابدانید که این جماعت برای خود ازشما ها سنگرمیخواهندتا درمقابل ما به ایستید.وآنهابکارخودادامه دهند.
آقا و یا خانم خوش خبر باور کنید من یک از آنهائی هستم که از رفتن اردوغان خوشحال خواهم شد و شما و تمامی آنهائی که تا به امروز دنبال فروش نفت داعش به ترکیه بودند بالخص رژیم ایران و وزارت اطلاعاتش و حتی اسرائیل که از اردوغان نفرت میکند و یا روسیه و سوریه که دشمن یکشان اردوغان است باید دست بکار شوند تا اردوغان کنار گذاشته شود . و قبل ازهر چیز خود شما اسنادتان را روکنید منتها به دام وزارت اطلاعات رژیم نیافتید چون آقای اقبالی در همین سایت عکسی را انتشار داد که ادعا دیدار رهبران داعش با پسر اردوغان راکرده بود و دیروز معلوم شد ه این دو نفر کباب فروش در استانبول هستند.و این دو نفر امروز دنبال مراجع قضائی ناشران این خبر هستند .
سوء استفادی شونیستهای فرهنگ حاکم از واژه ی «ناسیونالیسم»:
شونیست های فرهنگ حاکم «تیر» را در چشم خود نمی خواهند ببینند ، به دنبال «مو» در چشم دیگران میگردند.
اینان که خود « مجری راسیسم فرهنگی صد ساله »- اند و اندیشه هایشان زاده ی ناسیونالیسم افراطی که مادر فاشیسم است، و تجسم آن همه جا دیده میشود از جمله در حزب پان ایرانیسم و امثال آن « احساس مسئولیت » دیگران را در « دفاع از منافع مردم تحت ستم خود » به عنوان ناسیونالیسم « اخ» قلمداد میکنند . و خیال میکنند میتوانند چهره و اعمال خود را بپوشانند.
ناسیونالیسم در حد « احساس مسئولیت برای دفاع از منافع مردم تحت تبعیض خود» نه تنها منفی نیست بلکه خیلی هم مثبت است.
آنچه منفی ست « حاکم کردن فرهنگ خود و قدرت خود و سلطه ی خود» بر دیگر ملل است که شونیستها سابقه صد ساله دارند.
ناسیونالیسم محکوم آذربایجانی « تنها احساس مسئولیت در دفاع از منافع مردم تحت تبعیض مضاعف خود» را دارد و هیچ گاه همچون شونیستها در فکر و اندیشه ی « سلطه بردیگران» نبوده است. این احساس مسئولیت « مردم و وطن دوستی» ست و در همه ی فرهنگها « یک حق بشری » ست و محترم شناخته میشود. نقض این حق و احساس انسانی تحت هر نامی خود حق کشی ست .
که « ناسیونالیستهای افراطی و شونیست فرهنگ حاکم» ید طولالی در آن دارند.
اردوغان قول داده که اگر ثابت شود از داعش نفت خریده و به داعش اسلحه فروخته استیفا می دهد. حالا باید منتظر استیفای اردوغان و عزاداری طرفداران او شد. ولی فکر نکنم به قولش عمل کند. علیرغم این همه مدرک و سند و ویدئو.
سلام-کسی نیست بگویدآقای پوتین حضورشمادرسوریه وحمایت شما ازبشاراسد وکشتارحدود400000نفرازمردم سوریه بخاطر چیست؟
دوم .چراتلویزیون 24 روس عکس پسراردوغان با صاحبان رستوان رابرای چی عکس اوباسران داعش تبلیغ وترویج کرد.
سوم .چرا آمریکا روس های مقیم سوریه را دررابطه با معامله آنهاباسران داعش وروس ها باحکومتیان بشاراسد تحریم کرد وشمانتوانستیدکاری بکنید؟
جهارم- شماصدهاکیلومتربرای چی به سوریه آمده اید ولی نبایدترکیه بامتضررشدن ازجنگ مردم سوریه بادولتشان ومیزبان بودن ازمیلیون هاسوریه این حق رانداشته باشد؟
پنجم .مگرلاوراف وزیرخارجی شمااعلام نکردکه به کردها اسلحه میدهند؟شماچربخود این همه اجازه میدهیدولی دولتی نتواندباتروریست های داشناک وپ کا کا خرابکارمبارزه کند؟
بنا بر يک اصطلاه انگليسى, دوشوکى عزيز در يک جعبه حاوى کرم را باز کرد(حالا شايد من هم بد وبيراه بخورم که بعضى ها را کرم خطاب کرده ام که اينطور نيست و اين يک اصطلاح هست اگر کسى اين اتهام را به من بزند, عمق بيسوادى خودرا نشان خواهد داد, Dr, Doshoki opened a can of worm). اما دفاع از دولت فعلى ترکيه و شخص اردغان که ميخواهد حکومتهاى عثمانى را احيا کند, و يک کاخ رياست جمهورى با يک هزار اتاق ساخت و 16 نوع از اونيفورم نظامى حکومتهاى گذشته را به نمايش گذاشت, يک فاجعه اخلاقى هست. البته اين را هم بايد درک کنيم که حساب مردم ترکيه از دولت ترکيه جداست, دولت ترکيه گرچه از طرف مردم انتخاب شده ولى همه مردم ترکيه را نمايندگى نميکند. همين امروز در خبرها خواندم که به دستور اردوغان و نخست وزير وى, 3 نفر از بلند پايته ترين نظاميان ژاندارمرى ترکيه دستگير
شده اند, چونکه کاميونهاى حاوى اسلحه براى داعش تحت عنوان کمک ... انسان دوستانه به ترکمن هاى سوريه, را تفتيش کرده بودند و به جاى کمکهاى انسان دوستانه غذا, دارو و پوشاک, اين کاميونها حامل انواع اسلحه سبک و سنگين براى داعش و هم پيمانان آںها بودند و اين موضوع را مطبوعاتى کردند. و دادستان سنگين ترين مجازات را براى آنها درخواست کرده است. اين افراد فقط به وظيفه اى که خود اروغان و دولت او به آنها محول کرده بودند, عمل کرده اند, ولى چون اسرار اردوغان را مطبوعاتى کرده بودند, هم اکنون در زندان هستند. آںهايى که طرفدار اردوغان و دولت او هستند, چگونه اين را توجيح ميکنند, دولت ترکيه از زمانى که حکم اعدام را لغو کرد, اقدام به اعدام صحرايى مخالفان خود کرده است.
دکتر دوشوکى کار درستى کرده اند که اين افراد را جوابگو بسازند, گرچه بعد ازاين آماج حملات ناجوانمردانه خواهد شد, ولى به وظيفه انسانى خود عمل کرده است, واخلاق سياسى حکم ميکند, آنچه که درست به نظر نمى آيد بايد مورد پرسش قرار بگيرد, تاريخ اعمال دولتهاى ترکيه را ثبت کرده است, قتل عام يک ميليون ارمنى جنايت عليه بشريت هست ولى همه در باره اين جنايت سکوت کرده اند و ترکيه را تحت فشار قرار نميدهند که حداقل از ارمنيان عذر خواهى کند. اما ايران گلوبال هم کار درستى ميکند که نظرات و مقالات همه را چه مخالف و چه موافق را انتشار ميدهد, همه ما نياز به اين نوع گفتگو ها داريم.
ائلیار عزیز، من نظرات شما را بدقت خواندم. شما حتی در جواب من به نویسنده مقاله گیر دادید. من هم با اسماعیل البایراق مخالفم به این دلیل که خیلی چپ است و در استقلال طلبی بسیار افراطی و دو آتشه است.
شما گفتید احراب و گروههای سیاسی آذربایجان بوزقورد و پانترکیست نیستند و من مخالف این نظر هستم. شما برای اثبات درستی نوشته تان تعدادی را نام می برید که تشکل سیاسی یا حزب نیستند. بعضی ازفعالان فدرالیست، صد فعال مدافع کرد در تبریز، چند نفر چپ دمکرات تبریز یا من یا شما یا آلبایراق هیچکدام تشکیلات سیاسی نیستند و نیستیم. من قبول میکنم که در جنبش ملی آذربایجان جریانات مختلف و جریانات مخالف پان ترکیست وجود دارند ولی تفکر و سیاست حاکم بر جنبش ملی آذربایجان تفکرات پانترکیستی است و تمام احزاب موجود پانترکیست و بوزقورد می باشند. شما کنفرانس آمستردام را مثال آوردید. من کم و بیش در آن
انقش داشتم و از داستان آن هم خبر دارم.
1 - در آن کنفرانس 600 نفر حضور نداشتند. در آن کنفرانس مجموع رفت و آمدها به جلسات بیش از 250 نفر نبود
2- کنفرانس با ابتکار احمد وبالی و دیگر پانترکیستها سازمان داده شد و در جریان آن بخاطر قدرت طلبی ما بین پانترکیستها اختلاف افتاد. در انتخابات هم تقلب شد و جناح اوبالی با تقلب رای های اوبالی را افزودند. و او را لیدر کردند. کسی که بیشترین رای را برای ریاست آورده بود بارها در مصاحبه هایش به این تقلب اشاره نموده است.
3 - جریان اوبالی و جواد برای اینکه همه را زیر پرچم پانترکیستی خودشان جمع کنند انعطاف نشان دادند و دست ماشالله رزمی و فدرال دمکراتها را در نوشتن این برنامه که شما اشاره کردید باز گذاشتند. اما کار به جایی رسید که همه از اهداف برگزارکنندگان مطلع شدند و در کنفرانس دوم 60 نفر شرکت کردند و در نهایت حزب پانترکیستی گاماج آقای اوبالی از آن زائیده شد. از همین زمان گاماج در برابر دیگر جریانات قد علم کرد و اختلاف و دشمنی صالح ایلدریم و حزب استقلال جنوبی با احمد اوبالی و گاماج شروع شد.و اوبالی که تلویزیون گون آذ تی وی را دربست در اختیار صالح ایلدریم قرار داده بود از او گرفت
4 - حزب استقلال آذربایجان جنوبی به رهبری صالح ایلدرم از روز تشکیل حزب که احمد اوبالی هم عضو رهبری آن بود آشکارا اعلام کردند که بوزقورد و پانترکیست هستند . حزب استقلال زوزه کشیدن گرگ و علامت بوزقورد را تبلیغ میکنند و کاملا شاخه ای از م ه پ ترکیه در آذربایجان هستند که در چند سال اخیر بسیار ضعیف شده اند و نفس برایشان نمانده است.
5 - تشکلهای کوچک و بزرگ در آذربایجان اندیشه های تئوریسن های پانترکیست مانند ضیا آلپ گوگ آلپ، محمد امین رسول زاده، ایلچی بئی، آلپ ارسلان تورکش و آتاتورک را اندیشه خود میدانند. جواد، احمد اعضای رهبری حزب گاماج در گون آذ تی وی، رهبران گاموح و ینئی گاموح، تشکیلات مقاومت ملی و غیره همگی تشکیلات و حزب سیاسی هستند و پانترکیسم و بوزقوردیسم را تبلیغ میکنند و از آموزشهای اندیشمندان پانترکیسم تبعیت میکنند.
ائلیار عزیز خلاصه کنم: جریانات پانترکیست استقلال طلب یا فدرالیست متشکل هستند ولی غیر پانترکیست پراکنده، منفرد و غیر متشکل هستند. جریانات پانترکیست بخاطر امکانات و شرایط در جنبش ملی فعالیت و نفوذ بیشتری دارند و قوی ترند. من فکر میکنم شما ارزیابی درستی از نیروهای سیاسی و اندیشه های آنها در آذربایجان ندارید.
قبلا هم گفته ام که من با روش و تفکرات اردوغان مخالفم ولی آنچه جالب است اینست که این اردوغان دیشب در پاریس در جمع خبرگزاریها در رابطه با ادعای خرید نفت ترکیه از داعش جواب گو شد و گفت هر کسی سند دارد رو کند و من ازریاست جمهوری ترکیه کنار بروم و در ضمن با نام بردن شرکت های روسی خرید و فروش نفت به دولت سوریه که نفت را از داعش خریده و به دولت سوریه میفروشند از پوتین خواست که او نیز قول دهد در مقابل اسناد از کارش کناره گیری کند اسم صاحب یک شرکت روسی که دارای دو تبعه سوری- روسی میباشد ز طرف امریکا نیز افشا شد Gorg Heshvi میباشد
.خوب این موضع اردوغان مثل بمب تمام مطوعات دنیا را گرفته ولی از ناشرین ایرانگلوبال بالخص از آقای اقبالی و امثالهم خبری نیست حتی سایت آذری های وزارت اطلاعات نیز سکوت کرده .آیا این معنی دار نیست .
شما اگر به طرز نوشتن این دوستان فارس یا فارسیستان نشینان دقتی کرده باشید, همه شان شبیه هم هستند: همیشه با پائین آوردن طرف مقابل و بزرگ جلوه دادن خود ویا سواد و فرهنگ خود شروع میکنند و در اصل گویای فرهنگی است که در آگاهی و نا خود آگاهی شان نهفته است و بد بختانه حاصل فرهنگی است که در یک قرن اخیر در سیستم فکری شان ریشه دوانده است. در همه کامنت هایشان می خوانیم: "من خیلی وقت است کامنت ها را نمی خوانم, من نمی خواهم با این ها بحث کنم, با این ها بحث کردن را برای خودم کثر شان میدانم, من به این جور آدم ها جواب نمیدهم, آقای دوشوکی به این ها جوا ندهید. این پان ها اله هستند و بله."
من دقیقا چنین فرهنگ برخورد را تنها در دوستان فارس می بینیم. وفتی که کامنت های این هارا می خوانم بیاد حرفهای دوست پالتاکی کرد خود شاریار می افتم , می گفت: وقتی یکی از این ها را در خیابان می بینید و حالش را می پرسید, فورا شروع میکند به چخان بازی " آخ میدانید, خواهرم دیروز از لندن تلفن کرد و می گفت ماشین مرسدس بنز 504 پاپا جونم خراب شده و می خواد یه پورشه بخرد. در نوشته های این ها یک کلمه هم پیدا نمیکنید که به وضع موجود در ایران و یا وضعشان در خارج راکه حقیقتا دارند, اشاره کنند.
این کامنت را در اینجا نیز می گذارم، چون به خانم هایدۀ ترابی هم مربوط می شود.
مشکل در بخش نظرات نیست. مشکل در کشکول بودن ایران گلوبال است. هرکسی از کنار این کشکول رد می شود، یک چیزی در آن می اندازد. بیشتر کسانی که در این سایت در بارۀ مسائل قومی مطلبی می نویسند، در پی تسویه کردن حساب های سیاسی هستند. مطالب آن ها بیشتر بیان کینه های قومی آن هاست. تاکنون من یک مطلب معقول تحلیلی دربارۀ اوضاع منطقه از نویسندگان همیشه در صحنۀ ایران گلوبال ندیده ام. برای همین است که به نویسندگان خوش نیت توصیه می کنم که چیزی در این سایت ننویسند. آقای دوشوکی پذیرفت که در نوشتن این مقاله شتاب زده بوده و سخنانش از روی تحقیق نبوده. و حالا مشتی پان ترک و پان کرد به جان هم افتاده اند و ایشان را به کیسه بوکس تبدیل کرده اند. شما به جای این حرف ها نمی گویم بردارید توکویل و ژان ژاک روسو بخوانید، فقط کمی به قوانینی که در دانمارک درباب افترا و تهمت وجود دارد، نظری بیفکنید و ببینید که این سایت بی در و پیکر بویی از دموکراسی نبرده است. یک کسی کامنتی با این مضمون زیر مقالۀ خانم هایدۀ ترابی گذاشته است: « گمان برده اید ، آن همه نامه ی عاشقانه ای که هر روز ، از طریق ای – میل دریافت میفرمایید ، از سوی من است؟!». گفتن چنین سخنی به یک زن در یک جدل فکری در بیشتر کشورهای اروپایی جرم است. زیرا نه تنها ناسزاگویی مردرندانه است بلکه بیان آشکار تبعیض جنسی است. این را آقای همایون سنجری در زیر مطلب خانم ترابی نوشته است. اگر شما می خواهید زنی را که حرف هایی در زمینۀ مسائل حاد آن کشور دارد، با این سخنان از میدان به در کنید، کاری نامردمانه می کنید. با این شیوه ها چگونه می توانید مدعی بشوید که با سرکوب و خشونت و حکومت زور و ضد زن و ضد آزادی هم مبارزه می کنید؟
آقای اقبالی من مصاحبه این دو کباب فروش را گوش دادم و ایشان ضمن رد وابستگی به هر گروه و تشکیلات سیاسی اعلام میکنند که به مراجع قضائی در رابطه با این اتهام داعش و تروریست بودنشان مراجعه خواهند کرد یعنی آنهائی که بی دلیل و مدرک این افراد را متهم کرده اند باید جوابگو باشند و بنظر من به لحا اخلاقی نیز باید از این افراد عذر خواهی کرد البته اگر ناشرین دارای اخلاق انسانی داشته باشند .
- به چاوشی:
سکسیسم شاخۀ جنسیتی راسیسم است. باور من این است که مخیلۀ چنین افرادی با سکسیسم عجین است و براستی پشتوانۀ فرهنگی لازم برای نقد و گفتگو از جایگاهی برابر را ندارند. پیش از این هم اشاره کردم که چنین کاراکترهائی تابع هیرارشی قدرتی پوشالی هستند که در ذهنشان ساخته و پرداخته شده است. اگر مخالف را با همان درک و معیارهای حقیر خودشان "قوی" بپندارند، کرنش میکنند و در برابرش دست به عصا مانور میدهند. به محض اینکه مخالف را "ضعیف"/"ضعیفه" ببینند، در همان نگاه معیوب خودشان، "شیر جنگل" فضای مجازی میشوند. منتهی این "شیر" سابق بیشۀ ایران گلوبال با اینکه اهل جنگلهای "تپورستان" (یا آن نواحی) است، حاضر نیست نخست از "کنامش" بیرون بیاید و آنگاه برای مخالفان "غرشی" سر دهد، گرچه خود میداند که میدانند. و دیگر چه باید گفت که بازی پوچی است!تذکر و هشدار شما بجاست. اگر چنین سخنانی در رسانهای آزاد و دمکراتیک از زبان فردی (با یک جو پرستیژ اجتماعی) انتشار مییافت، او ناچار میشد رسماً پوزش بخواهد و چه بسا دچار گرفتاریهای قانونی هم میشد. امّا چه باید کرد؟ چقدر باید برای اعتراض و انتقاد و پیگیری این موارد وقت گذاشت؟ چند رسانۀ فارسیزبان را میشناسیم که از انتشار سخنان سکسیستی و زنستیزانه اکیداً پرهیز کنند؟
- دربارۀ جایگاه قشقائیان:
آخر چگونه میشود با مغزهای بتونی و استبدادی که حامل سطحیترین کلیشههای راسیستیاند، گفتگو کرد؟ تا حرفی از قشقائیان به میان میآید، "عین الله باقرزاده" ها یاد "بز و گوسفند" میافتند و "در شهر به آنها پیشنهاداتی" میشود! تیپ لوس "صمدآقا" هرگز مرا به خود جذب نکرد، امّا رقیبش "عین الله" خیلی به دلم مینشست. نه کسی با کراوات زدن فهم و شعورش بالا میرود و نه کوچنشینی معنایش بریدن از فرهنگ شهری است.
کسی که اندکی با تاریخ منطقۀ فارس آشنا باشد، باید بداند که پیوند قشقائیان با شهرها تنگاتنگ بود. خانهای قشقائی نقش سیاسی تعیین کنندهای در شهرهای فارس داشتند. فلان و بهمان بنای مهم تاریخی در شیراز به نام آنهاست. پیش از پیاده کردن "مدرنیتۀ" توحش به نام رضاخان بیسواد ، خانوادههای مرفه قشقائی برای فرزندانشان معّلم سرخانه استخدام میکردند و دوزبانگی در میان آنها رایج بود. مادربزرگ خودم که پیش از رضاشاه به مکتب رفته بود، هم سواد قرآنی داشت و هم روزنامه و رمان میخواند. یادم می آید که شیفتۀ رمان شاهزاده و گدا اثر مارک تواین بود و همیشه آن را دم دستش داشت. در واقع توجه به سوادآموزی در میان قشقائیان مرفه، بیشتر بود تا در میان خانوادههای مرفه فارس که بطور میانگین مذهبیتر بودند و بسیار قشری. دیگر لازم نیست به تحصیلات خانزادههای قشقائی در فلان و بهمان دانشگاه اروپائی اشاره کنم. واضح است. بنابراین روند سوادآموزی در میان قشقائیان بهیچروی کندتر از روند سوادآموزی در میان فارسها نبود. چرا رژیم شاه نخست به فکر باسواد کردن عشایر استانهای مرکزی نیافتاد؟ چرا "اصل چهار" ترومن باید برای قشقائیان پیاده میشد؟ تاریخ را باید با پرسشهای ممنوع خواند و نه با پاسخهای مجاز.
و من هنوز درک نمیکنم که این شهرنشینان شکمبارۀ باصطلاح "مدرن" و این "عین الله"های کراوات زده که مرتب چلوکباب کوفت میکنند و بهترین کباب برّه را میطلبند، چرا با اقتصاد دامپروری کوچ نشینی که بهترین فراوردههای "ارگانیک" را تولید میکند، مخالفند؟ زمانی همین اقتصاد تقاضای سراسر جمعیّت استان فارس را برای مصرف گوشت و لبنیات و..تأمین می کرد. این اقتصاد، بیش از همه با توش و توان، زنان قشقائی میچرخید. فئودالیسم باید محو میشد نه اقتصاد و زیست کوچ نشینی.
"عین الله باقرزاده"ها نگاه کنند به فنلاند، نروژ، سوئد، این مدرنترین و دموکراتترین کشورهای اروپائی. سامیهای گله دارِ کوچنشین قرنها زیر سرکوب سیاسی و فرهنگی دولتهای حاکم در این کشورها بودند، صدمات بسیار سختی متحمل شدند. امروز این بومیان اسکاندیناوی به خودگردانی سیاسی رسیدهاند، توانستهاند شیوۀ زیست کوچنشینی خود را متحول کنند، زبان و فرهنگ خود را غنا بخشیدهاند، موسیقی و هنرشان در جهان میدرخشد، از همۀ مواهب زندگی مدرن برخوردارند، گلههایشان را رها نکردهاند و در صلح با جهان هستند.
مسئول کمنتها باید جلو جملات تکراری و تحریک کننده شما را بگیرد چون شما این جمله را تاکنون دهها بار اینجا نوشته اید . پاسخ ما فرزندان ایرانزمین به تجزیه طلبانی مثل تو اینست که فرض کنید تمام تاریخ و فرهنگ و زبان و سنگ نوشته های ایرانی پارسی حقیقت و واقعیت نباشند ، اکنون 5 هزار سال است که حکومت و فرهنگ و زبان و مدیریت و سیاست و ارتش در دست ما ایرانیان است ، شما تجزیه طلبان باید حداقل 7 هزار سال دیگر صبر کنید وچانه بزنید و دروخ و جعل و تحریف پخش کنید تا بتوانید به اهدافتان برسید . فکر حال کن که گذشته خیال است !
تهران آینه شکن است، چرا که قادر به دیدن چهره کریه خنر پنزی خویش نیست . با بد گویی به لوایی درد شما درمان نمیشود ؛ کمی بخود آیید و قامت حقیقی خود را در آینه بنگرید،
خطاب به جناب جمشید در
متاسفانه سایت ایرانگلوبال در حمایت از ارتجاع کامنت بنده را تحریف و سانسور می کند.
من نوشتم ترکمن ها، عربها و بلوچ های انیرانی در بينشان بلوچ ها .... ایرانگلوبال با تحریف سعی دیگری کرد.
در حالی که من طرفدار مبارزه کردها در ترکیه و سوریه هستم.
..... نه اینکه جنگ جنگ کرد و ترک و فارس که این سه هم نژاد هم هستند بپردازند و ماهی گیری کنند. بلوچ ها با کمک اعراب وهابی در پی تغییر بافت جمعیتی سیستان بزرگ هستند در حالی که چنین مهمانانی هیچ کجا قابل تحمل نیست.
به ترک، به تازی، وبه دیگرانیران
ما اینجا هستیم ، در این لحظه، دو ساعت پس از نیمه شب و درآغاز تیرشید روز، یازدهمین روز از ماه آذر سال 12874 آریایی برابر با چهارشنبه یازدهم آذر ماه 1394 تازی و دوم دسامبر 2015 میلادی
ما اینجا هستیم ، پای بر خاک نیاکانی ، بین مردم خود ، ملت ایران
ما اینجا هستیم ، برروی خاک سوخته ی غارت شده و در بین ملت تحقیر شده ایران ، توسط خائنین تازیپرست ودیگر وطن فروشان ملت ساز؛ ازهر رنگی
ما کاویانی ها ، درهمه جاهستیم ،
گفتیم ، که بدانید!
برادران دو آتشه پان ترکیست. این گزارش را بخوانید. اینها را اطلاعات ایران یا پانفارسیست ها ننوشتند. اینها گزارشات مستند است که تقریبا هر روز توسط منابع معتبر غربی منتشر می شود.
http://ir.voanews.com/content/turkey-saudi-isis/3083251.html
مؤسسه مطالعات حقوق بشر دانشگاه کلمبیا در نیویورک، به تازگی گزارشی منتشر کرده که تاکید دارد ترکیه علاوه بر داد و ستد، نقل و انتقال تجهیزات نظامی، کمک های پزشکی و پشتیبانی تدارکاتی گروه موسوم به "دولت اسلامی" یا داعش، یکی از خریداران عمده نفت خام استخراج شده از مراکز نفتی تحت کنترل این گروه است.
روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز نیز در گزارشی درباره نحوه خرید و فروش نفت در مناطق تحت کنترل داعش نوشته که منطقه کزلداغ در جنوب ترکیه که هم مرز با سوریه است، یکی از گلوگاه های انتقال نفت خام از خاک سوریه به ترکیه به شمار میآید.
پان فارسیزم خودش هم متوجه شده است که داستان کورش ساخته یهودیها .... باید ازعان کرد که همه اش دروغ بوده است.
ایسنا !!!! چهره لوایی را میبینیم که آدم است. .... اندیشه فاشیستی خود شما معرف حضور ما تورکها میباشد. لوایی چوب را برداشته روی فاشیسم فارس لاکن جون شما مثل تورکها قربانی فاشیسم سیاه فارس نیستید به این خاطر آدم را آدم و فاشیست را فاشیست نمیبینید.!!!!!
ضد انیرانی
چی شد حالا چسبیدی به سنی ها و عرب ها و بلوچها ؟ مگر داعش سنی نیست؟ مگر ترکیه سنی نیست؟ مگر داعش عرب نیست؟
اینقدر عصبانی و لجوج هستید که خودتان هم نمی دانید چه می گوئید. خودتو کنترل کن. بر اعصابت مسلط باش.
ایشان قبلن همینجا اعتراف کردند که مشکل ....دارند . در زمان و مملکت قانون ایشان اجازه علنی نوشتن ندارند . سیاست را نباید هیچگته به دست بیماران روانی داد . مثال هیتلر و خلخالی و چنگیز و تیکور لنگ این تجربه را به ما آموخته . ایشان هر روز به چند سی سی و گرم مواد ضد انسانی راسیسم ضد فارس و کرد و ارمنی و ایران ستیزی دارد وگرنه دچار مشکلات بیشتر میشود . گوناز تی وی لابد به این افراد نیاز دارد و به آنان حقوق میدهد .
از تک به تک کلماتی که در این نفرتنامه آمده میتوان فهمید که این آدم یعنی لوایی چیزی در مغزش جز نفرت نیست. در اینده هم چیزی به جز نفرت و کینه از مردم ایران نخواهد دید. باید متاسف بود برای ایران گلوبال با این سم پاشی هایی که بنام خیانت نه ببخشید خدمت به دموکراسی انجام میدهد. بالام جان، دکانتان را ببندید که بوی تعفن کاربران غیر خودی را آزار میدهد.
متاسفانه بعضی از هموطنان ما از اقلیت های قومی زدند به جاده خاکی و ضد فارس و ضد همه چیز شده اند. در سایتی خواندم که عرب ها احوازی شده اند و مثل آذری ها که ترک شده اند و خود را ایرانی نمی دانند. چه خبره ؟ چی شده.
خبر خوشی که ممکن است برای اردوغان جنگ افروز و داعش خوشایند نباشد.
بر طبق گزارش بی بی سی دولت سوریه با شورشیان در شهر حمص برای پایان دادن به درگیریها به توافق رسیده است.
http://www.bbc.com/persian/world/2015/12/151201_an_syria_homs
امیدوارم ترکیه نیز با کردها های سوریه که آنها را بمباران می کند به توافق برسند
سهیل گرامی ،
ادعای پان ترک بودن یک جریان یا تقریبا همه ی آنها راحت است. هرکسی می تواند مطرح کند. ولی مسئله وقتی قابل توجه است که موضوع توسط «برنامه ی یک تشکل یا همه ی آنها» ونه نام برخی افراد ، به عنوان سند پایه ای ارائه شود و مورد بررسی قرار گیرد.
من در بررسی های خود آنچه دیده ام نوشته ام .
نوشته واقعبینانه ایست. رژیم آخوندها بسیار فاسد و پوسیده است. ایرانیان میتوانند با تشکل مناسب این رژیم را به چاه عفونت تاریخ بیندازند.
پانترک عصای دست آخوند است در حمله به ایرانیگری و تاریخ و فرهنگ ایران. اگر سوادندارد ولی عینا مثل آخوند رو را از سنگ پای قزوین به ارث برده. توی چشم دانشمندان بزرگ خاورشناس ایرانی و خارجی زل میزند و خیالبافیهای پورپیرار زیر دیپلم و زهتابی دکتر قلابی بیسواد را به هم میبافد.
آیا چهره محمدرضا لوایی چهره آدمیت است؟ این که دیگران را نا آدم میخواند و فقط خودش و پان خودش را آدم میداند. سخن این شخص بوی نفرت و تمایل به فارس کشی و کرد کشی و ارمنی کشی و ......میدهد. چهره زشت نژادپرستی در نوشته او نمایان است.
بقول یونانیها ما در عصر ماقبل تاریخ .عصر حجر . عصر آرشایی ،عصر آرکائیک و شامانی نیستیم که سگ و گرگ و سیر و کفتار و روباه سنبل توحش و آدمیت مان باشد . ماسیونالیسم و شونیسم و فاشیسم دنبال رمانتیک و گذشته های طلایی توحش است . ما در عصر هومانیسم و روشنگری و سوسیالیسم و دمکراتی و رنسانس و نوزایی هستیم و باید علائم و سنبل ها و تئوریهای آنرا مشعل راه خود کنیم . پان ترک تجزیه طلب سوراخ دعا را گم کرده و به تئوری سازی و سنبل های ارتجاعی آخوندی داعشی ناسیونالیستی قبیله ای افتاده .
برای سایت ایرانگلوبال متاسفم که کامنت من را فیلتر کرد.
لطفا دم از آزادی بیان نزنید و سکوت کنید.
دست ایران گلوبال در دست ارتجاع عربی و سنی با همراهی بلوچ ها سعی در ضربه به اروپایی های آسیا دارد.
ترکهای ترکیه، آذری ها و کردها هر چند زبانشان متفاوت باشند هم خون ما هستند. ....
در بالا به جای «فرهنگ» فرسنگ درست است.
« گرگ در فرهنگ باستانی اقوام ترک»:
داغدا قورد بالالیر= در کوه گرگ می زاید: هنگام بارش باران که رنگین کمان هم دیده میشود.نماد گرگ در فرهنگ اقوام ترک ریشه ی کهنسال دارد . از فرهنگ اولیه ی شامانیزم تا کنون در داستان و شعر و اصطلاحات زبانی و رمانهای نویسندگان سمبل گرگ به عنوان « شخصیت مثبت» حضور داشته است.
به این دلیل و براین پایه « گروه سیاسی فاشیستی گرگهای خاکستری» گرگ را نماد خود قرار داده بود.
دوست داشتن این نما دلیل بر پذیرفتن « ایده لوژی راسیستی فاشیستی گروه گرکهای خاکستری ترکیه» نیست.
مرا در کودکی هنگام بیماری بارها با دست گرگ داغ کرده اند که بیماریم خوب شود. آنهم بعد ازطی چند فرهنگ راه و رسیدن به خانه ی زنی که اهل این کار بود.و گروه گروه کودکان را داغ میزد. اعتقادی ست بر اینکه « دست گرگ» شفا بخش است. و به فرهنگ شامانیزم برمیگردد. زبان ترکی پر است ازاصطلاحات گوناگون در مورد گرگ و نقش مثبت آن:
قورد دئدین قولاغی چیخدی= صحبت گرگ کردی گوشش اش نمایان شد. صحبت اش را کردی پیدایش شد.
ووو.
1- نماد گرگ بسیار باستانی ست. درست
2-گروه گرگهای خاکستری ترکیه با ایده لوژی فاشیستی آنرا سمبل خود کرده بود. درست.
3- برخی ها بدون اعتقاد به ایده لوژی فاشیستی سمبل گرگ را که میتواند سیاه و سفید و خاکستری باشد دوست دارند. درست.
اما سئوال اساسی این است که آیا در آذربایجان میتوان بدون اعتقاد به ایده لوژی فاشیستی گرگ را سمبلی در « فعالیت ضد تبعیض» انتخاب کرد؟
با توجه به اینکه ممکن است برخی ها با اعتقاد به ایده لوژی فاشیستی نیز از آن استفاده کنند.
جواب من به این سئوال اینه که :
- برای مبارزه و فعالیت رفع تبعیض نمی توان از نماد هایی که تولید کج فهمی و عدم شفافیت میکنند استفاده کرد.
مردم برای درک پیام فعالان نیاز به « درک شفاف» دارند.
مردم محقق نیستند. نمی توانند مسایل را مانند یک محقق کند و کاو کنند و بدانند چی به چی ست. آنها با دیدن « علامت گرگ»
و تبلیغات تبعیضگران و سلطه جویان زود یاد « گروه گرگهای خاکستری ترکیه و یا افرادی مانند آنها که همه جا می توانند باشند» میافتند و پای خود را از « حمایت» کنار میکشند.
توجه کنیم که اهل سیاست و روشنفکری مانند آن دوست بلوچ ما نمی تواند درست قضیه را تشخیص دهد و فوری به یاد
« گرگهای خاکستری فاشیست» می افتد . حالا مردم را ببینید در بمباران تبلیغاتی سلطه جویان و حال جوانان احساساتی را.
در چنین شرایطی از نظر من نباید :
1- از نماد گرگ استفاده کرد در فعالیت مدنی-سیاسی
2- نباید از واژه ی « ناسیونالیسم» استفاده کرد که تولید کج فهمی و عدم شفافیت میکند.
3- اینها بهانه هایی ست برای سلطه جویان و شونیستها که حقوق تبعیض دیدگان را مثل همیشه نابود کنند.
----
فولکور و فرهنگ را به اهل ادب واگذار کنیم که در کار خود به این مسایل بپردازند.
چرا پان اتراک ماست و دوشاب را بە هم میزنند و صورت مسئلە مسائل را میخواهند پاک کنند ، هیچ شکی نیست حکومت گران شرق و غرب و دولتها بە خا طر منافع اقتصادی و دزدی و چپاول نە تنها در خاور میانە در کل جهان وحشی گری و بربریت و کشتار و تنفر را بە نهایت درجە رساندند کشورهای قرمساق غرب از آمریکاش گرفتە تا اورپای سوسیال دمکرات وشرق روسیە و جین ژاپون از هیچ جنایتی روی گردان نیستند بە خاور میانە اش میرسی بر خلاف نظر پان اتراک هیچ فرقی بین بربریت و وحشی گری تورکیە ، ایران ، عربستان سعودی ، پاکستان هندوستان ، اندونزی ووو وجود ندارد حال چرا پان اتراک اصرار دارند بربریت و وحشی گری و کشتار و بی حقوقی و قلدری و دزدی و همکاری تورکیە با داعش را بە عنوان کشور نمونە بە ما بفروشند ؟ هیچ جوابی برای این نمیتوان پیدا کرد مگر اینکە شریک کل جنایات و بربریت و وحشی گری و همکار داعش بودن را در قالب
تورک بودن و هم زبان بودن خود را نشان دهد ، پان اتراکی کە در این سایت از تورکیە و اقدامات ضد بشری این سرطان بشریت دفاع میکنند چە جوابی دارند بە انسانیت بگویند کە تورکیە در مقابل 3 میلیارد ایورو حاضر شد نقش پاسبان بدی را ایفا کند کە انسانهای مهاجر را کە از جنگ و کشتار و بربریتی کە این کشورها بە سر انسانها آوردەاند و فرار میکنند تورکیە را بە جان این انسانهای بی پناه انداختند کە اوروپئیان شبها راحتر سر بر بالین بگذارند همین یک قلم دستگیری 1300 انسان بی گناه فراری از دست جنگ و بربریت توسط تورکیە کافی بود هر تورک شرافتمندی با صدای بلند مسیر خود را از بربریت و دزدی و قرمساقی تورکیە جدا کند ولی هی هات .بە یک سطر از کامنت یک پان تورک نگاه کنید ..
خاطرتان جمع باشد کردها در هر حال چیزی گیرشان نخواهد آمد، چه اسد بماند و چه برود.،،، خوب کسی کە این جملە را مینویسد چە مدالی بر سینەاش میتوان آویزان کرد بە غیر مدال فاشیست بودن یک پان تورک بگذار کورد هیچی گیرش نیاید کە تفکر پان تورکی امثالهم تورکستان 300 میلونی خود را با خیال راحت بر ویرانەها و جان مردم دیگر بنا کنند
لطفا اراجیف رهبرمافیایی روسیه را تبلیغ نکنید!؟
دریاچه ارومیه را هم در ظاهربه خاطر ارانیوم ناچیزی که در نمک آن هست با سفارش روس ها خشکش کردند.
سلام بر شما
آهنگ آغاز و پایان ویدئو، نه از ویوالدی و بتهوون، بلکه از موسیقیدان ایرانی «امین الله حسین» است و عنوان آن: مینیاتورهای ایرانی
وی فرزند یک خانوادهٔ ایرانی بود که بهعلت شرایط نابسامان سیاسی و اجتماعی آن روز ایران، از گلپایگان به شهر عشقآباد (از شهرهای ترکستان)، کوچ کردند.
با کمال احترام: همنشین بهار
العربیه فارسی با انتسار عکسهایی از این دو ریشو دست به تکذیب داعشی بودن آن دو نفر زده است که و مدعی است که این دو نفر که برادر هستند صاحب یک رستوران هستند و همه آنها را می شناسند . این ادعای العربیه ممکن است درست باشد و ممکن است نباشد، سه حالت را می توان تصور کرد. این که منبعی که این عکسها را در اختیار روسها گذاشته نفوذی بوده است و سر روسها کلاه گذاشته تا با قالب کردن این عکس و انتشار آن توسط روسها به اعتبار آنها لطمه بزند. 2- روسها می دانستند آنها داعشی نیستند و با قصد جنگ تبلیغاتی و گرد و خاک کردن آن را به آن ادعا منتشر کرده اند، 3- ادعای روسها درست است و این العربیه وابسته به سعودی است که دروغ می گوید و امکان تحقیق هم برای خواننده نیست. ما از کجا بدانیم که آن دو نفر داعشی نیستند و صاحب رستوران هستند آنطور که العربیه که خیلی وقتها دست به تحریف خبرها می زند، می گوید.
%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-.htmlبه کرد ایرانی. نقشه کردستان بزرگتان هم خدا برکت بده کم ماده به نزدیکیهای پااکستان برسد. ماشااللاه اشتهایتان خیلی خوبست. اگر ایطوری پیش بروید, چند سال دیگر ,باید برای وطن رفتن از پاسپورت کردستان استفاده کنیم.
ناسیونالیسم سلطه جو با ناسیونالیسم ضد سلطه دو پدیده ی متضاد اند.یکی حاکم است دیگری محکوم و همیشه تحت ستم مضاعف. ناسیونالیسم ضد سلطه برابری خواه است و ناسیونالیسم سلطه جو نابرابری خواه، و تبعیضگر. نفی سلطه مترقی ست سلطه جویی ارتجاعی. ناسیونالیسم سلطه گر « افراطی، و دارای گرایشهای راسیستی و فاشیستی ست» و ناسیونالیسم ضد سلطه و برابری خواه یک « احساس مسئولیت برای حفظ منافع مردم خود و احساس علاقه به مردم و وطن خود» است. حق و احساسی ست انسانی، حقوق بشری و باید محترم شمرده شود.
این « دوست داشتن و احساس مسئولیت با عدم سلطه و برابری خواهی» را چه «ناسیونالیسم » بنامیم و چه « مردم و وطن دوستی » در اصل قضیه تفاوتی ندارد. من این دو پدیده را در ناسیونالیسم سلطه جو و ضد سلطه خلاصه میکنم. و اصطلاح « مردم دوستی و وطن دوستی» را بهتر از اصطلاح « ناسیونالیسم ضد سلطه» میدانم. گرچه مفهوم برابر دارند.آنچه در نوشته های من منفی قلمداد شده « ناسیونالیسم سلطه جو و نابرابری خواه و تبعیض گر» است. «ا حساس مسئولیت در دفاع از منافع مردم خود و دوست داشتن آنان و وطن» همیشه مورد توجه من بوده است.
در ایران حرکت دکتر مصدق در برابر شرکتهای نفتی خارجی یک ناسیونالیسم ضد سلطه بود و کسی این احساس مسئولیت را نکوهش نکرده است و نمی تواند بکند. در تاریخ آذربایجان همه ی حرکات برای « اداره ی امور خود، نجات فرهنگ از نابودی، حفظ منافع آذربایجان از راه برابری» ماهیت ضد سلطه ، مردم و وطن دوستی داشته است. و کسی نمی تواند مثبت بودن آنها را نفی کند. مبارزه با سلطه جویی نه تنها برای رهایی تحت سلطه است بل رهایی سلطه جو را نیز رقم میزند . و برای هر دو طرف «آزادی آفرین» است.
تلاش ناسیونالیسم سلطه گر با ایده لوژی بهر کشی در برابر « مردم و وطن دوستی» فعالان نفی سلطه و تبعیض ماهیت ارتجاعی داشته و همواره مورد نقد من بوده است. از این روست که گفته ام « حقوق آری ناسیونالیسم نه». مباد که روزی ضد سلطه به سلطه گری دچار شود و یا به ورطه ی گرایشهای ایده لوژی آن بیافتد.
پر گویی ناسیونالیسم سلطه گر در مقابل ناسیونالیسم ضد سلطه حدی ندارد . باز شاهد این پدیده خواهیم بود.
بلوک بندی جدید جهان مدت هاست آغاز شده. این را اروپایی ها و امریکایی ها بسیار خوب می دانند. وانگهی، شما از یک تربیت شدۀ ک گ ب چه انتظاری دارید؟ می خواهید او سخن راست به شما بگوید؟ پوتین خاک چچنی را به توبره کشید، چه کسی در میان جماعت ایرانی اعتراضی کرد. خود فرانسوی ها و آمریکایی ها می دانند که پوتین دروغ می گوید. همه می دانند که مشکل اساسی سوریه اسد است و حمایتی که روسیه و ایران از او می کند. اگر اسد نبود، غربی ها کار داعش را یک شبه تمام می کردند. روسیه می خواهد اول نیروهای ائتلاف ملی سوریه را فلج کند تا اسد به عنوان تنها آلترناتیو سوریه در برابر داعش مشروعیت پیدا کند. خاطرتان جمع باشد کردها در هر حال چیزی گیرشان نخواهد آمد، چه اسد بماند و چه برود.
و اما در ایران گلوبال صورت مسئله را عوض کرده اند. همین کار را روزنامه های رسمی ایران نیز کرده اند . در خارج توده ای های سابق و روسوفیل های ایرانی فعال شده اند. کسی از نقش ایران و حمایت روسیه و نیروهای نظامی ایران از اسد چیزی نمی گوید. شما هم دنبال تیله ای که این جماعت انداخته اند، رفته اید و خبر ندارید که با وارد شدن در یک دعوای جعلی آب به آسیاب رژیم ایران، اسد و روسیه می ریزید. البته ایران گلوبال و همۀ این جماعتی که در آن به نفع سوریه و ایران و پوتین قلم می زنند، تأثیری در ذهن های روشن بین نمی توانند بگذارند.چاوشی،رک و راست دارید، دو بهم زنی می کنید
علت ساقط شدن پرنده روسی، تجاوز به مرزهای ترکیه، و قتل عام مردم تورک سوریه است. و ترکیه بارها به جناب پوتین هشدار داد که ما اجازه نمی دهیم در جلو چشم مان از آنسوی دریای سیاه آمده در کنارمرزهای ترکیه قتل عام راه بینداری. و برادرانمان را در بغل گوشمان بمباران کنی! بنظر میرسد آقای پوتین هنوز دماغش پرباد است. و فکر میکند، کسی جلودارش نیست، و میتواند، مثل اوکراین، شبه جزیزه کریمه، اوستینیای جنوبی، گرجستان، چچن ستان، و قارا باغ آذربایجان... و خلاصه هر کجا که دلش بخواهد، مردم آنجا را بخاک و خون بکشد، قتل عام کند، و سرزمینشان را بمباران و با خاک یکسان بکند.
پان ترکیست و ترکیست اختراع کسانی است که خودشان مبلغ نژاد پرستی و برتری نژادی آریایی هستند . در حالی که در ایران حزبی بنام پان ایرانیست از زمان پهلوی فعالیت داشته و در حال حاضر هم بصورت نیمه رسمی فعالیت دارد در کل جهان ترک هیچ حزبی بنام حزب پان ترکیست فعالیت ندارد و حتی حزب حرکت ملی ترکیه بیشتر از این که حزب ملی باشد حزب اسلامی است و افکار اسلامی و امتی در این حزب بر افکار ناسیونالیستی اش می چربد. در ضمن حزب م ه پ یکی از طرفداران سرسخت حفظ تمامیت ارضی ایران است و از پان ایرانیست های وطنی پان ایرانیست تر است . این حزب حرکت ملی آزربایجان را پروژه آمریکا برای تجزیه ایران و بقول آنها غارت نفت آن می داند. از این مقاله و کامنت های زیر آن کاملا مشخص است که دانش و اطلاعات نویسنده و کامنت نویسان این مطلب در مورد جریانات به اصطلاح ملی گرای ترکیه در حد صفر است. همچنین نشان بزقورد در استادیوم های
تبریزواورمیه و در تظاهرات مردم آزربایجان بیشتر از میتینگ های م ه پ استفاده می شود و این نشان بیشتر یک نوع دهن کجی به 80 سال سیاست آسمیلاسون پان ایرانیستی است و ماهیتی آزادیخواهانه پیدا کرده و هیچ معنای فاشیستی ندارد.دوست و همسنگر بسیارعزیز اقای آل بایراق, بنظر من بجای دیدن مو باید جعد مو را دید. نکوهش مردم عادی بدون در نظر گرفتن این اصل علمی که بخش اعظم رفتار, افکار , فرهنگ و دیگرخصوصیات انسانها اکتسابیست, نوعی سطحی نگریست. مسئولیتی که بر دوش اینتلکتوالهای آزربایجانیست اعتلا و ترویج ارزشهای قرن 20 و 21 است. روشنفکران ما در 150 سال اخیر توانسته اند افکار مدرن و پست مدرن را بیش از منوارالفکرهای دیگر ملل منطقه به درون جامعه خود منتقل کرده و حتی برخی را نهادینه کنند. جنبش پاستوریزه در منطقه ای که به محض باز شدن محیط سیاسی به سمت داعش و سبز و خمینیسم و حزب الله و غیره خیز برمیدا رد ممکن نیست. تحلیل رفتارمردم بدون درنظر گرفتن فشار بی رحمانه اختناق , تسلط فاشیسم ایرانی-اسلامی, فقر , بیکاری, تحقیر,نابرابری, عدم تسلط به زبان مادری و یا حتی زبان تحمیلی بمنظور بیان خود, شکنجه, زندان و
خشونت نهادینه , راسیسم , استعمار داخلی و خیلی چیزهای دیگرنهایت بی انضافیست. ملت ما تنها بخش مرفه آن در محلات بالای شهرها و اروپا و آمریکا که بعضا در محافل روشنفکری با فرهنگ کوکتل پارتی و سخنان نغز و فلسفی می شناسیم که نیستند بلکه ملیونها حاشییه نشین شهرها ( 400 هزار تنها در اطراف تبریز) و دیگر ستمدیده گان بدنه اصلی و موتور آن هستند. حرکت ملی آزربایجان ریشه در بدنه خود دارد. شجاعت آن, ادبیات آن, شعارهای آن و پویائی آن ناشی از همین حقیقت است. مگر ما در زبان خود فحش و ناسزا نداریم. وقتی که مردم عادی به عینه هر روز می بینند که اکثریت قریب به اتفاق فارسها از تحقیر و توهین به آنها نیششان تا بناگوش باز می شود و تمامی اعتماد به نفسشان را از همین راه کسب می کنند و یا حتی درصد ناچیزی از حقوقی که برای خود قائلند و از آن سود می برند را برای او قائل نیستند طبیعیست که شعار موهن , خشم الود و یا فحش گونه هم سر بدهد. فیلمهای جنبش سبز را در یوتیوب ببینید. پر از فحشهای اولترا رکیک است و قابل درک. در مقایسه ملت ما در شرائط حتی سخت تررفتار بسیار مودبانه تری دارد. وظیفه ما به حداقل رساندان زیان ناشی از این خطاها دراحقاق حقوقمان است نه توی سر خود زدن و مویه کردن.ما هم همانند تمامی ملل دنیا زمینی هستیم و نمیدانم چرا شما تصور می کنید از آسمانها افتاده ایم.شما هم اوا با ایرانگرایان ملت را به سردادن شعارهای پانتورکیستی متهم می کنید. هرچند خود میدانید پانترکیسم متشکل در جنبش وجود خارجی ندارد اما مگر پان ترکیست بودن یک انتخاب سیاسی نیست؟ حتی تمامیت خواهی هم یک انتخاب سیاسیست. اکثریت ملت در رفراندومی ازاد با نظارت سازمان ملل رای بر ادامه سیاست اسیمیلاسیون بدهند مگر نه اینکه ما باید بپذریریم. من خواهان برقرای آزربایجان فدرال واحد (شمال و جنوب) و درگیر گردن نهادهای اروپائی در پروسه توسعه آزادی و عدالت اجتماعی در سیستم مطلوب سیاسی خود هستم. من میدانم که آن بخش از اتحاد شوروی که به اروپا پیوست پیشرفت بسیار سریعی داشت و بخش دیگر در چنگ کاپیتالیسم مافیائی ( کمونیستهای سابق) گرفتار شد. من میدانم دموکراتیزاسیون در ترکیه نتیجه نظارت اروپا بود. ایا این حق انتخاب سیاسی را برا ی من قائل نیسیید؟ اگر به دموکراسی ایمان داریم و من میدانم که شما هم دارید باید آنرا با تمام تبعات منفی و مثبتش بپذیریم.
با احترام
مگرآقای دکترعبدالستار دوشکی در لندن آتیلیه عکاسی دارد، و فیلمبردار و عکاس است که چنین صحنه های مونتاژ شده و متشنج تبلیغاتی را بهمراه نوشته ضد ترکی اش منتشر میکند؟ اگر واقعا نیست، ممکن است برای خوانندگان بفرماید، چه مقام و ارگانی چنین عکسهای تبلیغاتی را در اختیار وی قرار داده است. آیا جناب ایشان در مورد ناسیونالیستهای افراطی فارس، وعملکرد تروریستی پ پ ک ، که دستشان تا مرفق به خون مردم بیگناه آزربایجان آغشته است از خواندن و شنیدن جنایات چنین دژخیمانی وجدانش بدرد نمی آید؟ آیا ممکن است جناب ایشان برای معرفی چهره خشن و خونریز پانفارسیسم و ناسیونالیستهای افراطی و زیاده خواه کرد، و همچنین جنایتهای داشناکهای ارمنی در خوجالی که زنان و کودکان بیگناه آزربایجان را دسته دسته سلاخی کردند، و به جنایت علیه بشریت دست زدند، برای آگاهی خوانندگان مقاله ای منتشر کند، و جنایت آنان را
محکوم نماید؟ یا اجازه ندارد و جرات نمیکند، که در مورد جنایت ارامنه در قاراباغ سخن بگوید؟ شاید فقط ماموریت دارد، مثل راسیتهای پانفارس لگد بر حلقوم مردم مظلوم آذربایجان بگذارد، و به بهانه " پانترک" همانند رژیم اسلامی ....، میخواهد علیه مردم مظلوم آذربایجان لجن پراکنی کرده، صدایشان را در گلو خفه کند؟حیف که شاه و شیخ نگذاشتند ایران سوسیالیستی یا جمهوری دمکراتیک خلق شود وگرنه ما شما را بهارجان وزیر فرهنگ و رئیش رادیو تلویزیون جمهوری دمکراتیک خلقهای ایران می نمودیم . از اینکه همچون بعضی آذری های جدایی طلب به سبب نوستالژِی دیدار شهر و دیار خواهان جمهوری روستاهای گلپایگان نشدید ، باید از شما تشکر کرد .در اول فکر کردم چرا آهنگهای فولکلوریک ایرانی روی فیلم و خرسواری روستائیان عزیز نگذاشته اید ؟ ولی بعد دیدم که آهنگ بتهون و ویوالدی هم به فیلم میخورد .این فیلم بخشی از فرهنگ فولکلوریک مردم است یا قصه های آن دیار ؟ شما نشان دادید که قالی فلات و کشور ایران چقدر ملون و رنگین و زیباست . امید است بزودی حکومتی مردمی روی کار بیاید تا نگذارد فرهنگ مردم اقصانقاط ایران بر اثر مرکز و تهران گرایی حکومتهای نادان از بیم برود .
آقای یوسف آذربایجان
بگذریم از اینکه برای رفتن معبود خودتان یعنی اردوغان جا نماز آب می کشی، ولی این دو نفر کباب فروش نیستند. بلکه همان پرتقال فروشی هستند که دوتایی دوتایی در العربیه (سایت عربستان سعودی) پیداشون شد.
اون عکس ساختگی با دو پرتقال فروش جعل سازمان امنیتی ترکیه هست همانگونه که اطلاعات ایران نیز از این نوع جعلیات انجام می دهد. هیچ کسی بجز العربیه راستگو این را باور نکرد و چاپ نکرد. از روباه پرسیدند شاهدت کیست گفت دُمــَم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
آیت الله خامنه ای از طرف پدر تفرشی است و از طرف مادر اصفهانی. اجداد پدری اش پشت اندر پشت اهل تفرش بوده اند ولی پدر آیت الله خامنه ای مدتی در زمان رضاشاه در دوره ای که شناسنامه به ایرانیان می دادند در خامنه آذربایجان ساکن بوده است. مادر ایشان دختر آیت الله هاشم میردامادی نجف آبادی است. آیت الله میردامادی مانند پدر آیت الله خامنه ای سپس در مشهد ساکن شده بودند. این ها را می توانید در سایت های رسمی جمهوری اسلامی ایران پیدا کنید. کمی تحقیق کنید وقتی چیزی می نویسید
سلام-سرکارخانم ترابی درتمام نوشته هایش نشان داده که طرفدارسیستم فدرالیسم برای ایران است .ولی مخالف استقلال آزربایجان جنوبی میباشد.ازطرفی ایشان ازآقای بهمن بیگی طبق نظراتی که نسبت به اوداشته ایشان را بنوعی یکی ازآسیملاسیون کنندگان مردم تورک قشقایی دانسته واعلام میکند.
کرده کارسنجیده ایی بوده است .ایشان رانمیتوان ازکل روشنفکران ایران جداکرد.اولا افکارپان ایرانیستی دربین روشنفکران قشقایی بیشترازترکمن وتورکان آزری.کردهابعلت محصوربودن دردرون فارسی هاست.سرکارخانم ترابی یک انسان عدالت خواه برای داشته های هویتی خوداست که بنظربنده وتاآنجاییکه برایشان درنوشته ها شناخت پیداکرده ام، یک انسان شریف وبادیدگاه سوسیالیستی تمامیت خواه است .این دیدگاه درایران دراکثرگروه های ساسی بنوعی
وجوددارد وهیچ عاقلی نمیتواندبراوخرده گیرد والا خودش رابایدبعنوان طرفداردیکتاتوری قلمدادنماید.
ازهتاکی هاییکه براومیشودفرهنگ وادبیات کلی اون افرادرانشان میدهد.بانقدنظردیگران بدروغ وفحش واسنادجعلی وبی پایه نمیتوان آنهاراعاقل دانست.
آقای بهمن بیگی فکرمیکنم چون مدارس عشایری را دربین عشایرقشقایی ایجاد
دوما،حکومت فاشیستی وپان فارسیستی پهلوی اجازه دایرکردن مدرسه بزبان تورکی رانمیداد. همچنین ازافرادتحصیل کرده درآن زمان داشتن تفکرفدرالیسیم ابعیدمیباشد.چه برسدبه آقای بهمن بیگی که دغدغه باسوادشدن قشفایی هاراداشته است.
تفکرفدرالسیم رابااینکه حدود100سال است به تاخیرافتاده ازنیروهای چپ نیز بتازگی می شنوم ، چه برسدبه افرادی مثل آقای بهمن بیگی که توانست این مدارس رادایرکند.
چراافرادی مثل آقای کرمی ویاسنجری به خانم ترابی حمله میکنند؟آیااین دوطرفدارمردم قشقایی هستند،یا ازنظری که خانم ترابی نسبت به آموزش زبان مادری میدهندمیباشد،البته که مطرح کردن آموزش وتدریس زبان تورکی بیشترهدف حمله است که خانم ترابی آنرامطرح میکند.
مطرح کردن آموزش زبان مادری توسط یک زن دراین سایت ودردرون زنان روشنفکرکوبنده تراز نوشته ده هامرد سیاسی خواستار آموزش زبان مادری است.
سرکارخانم ترابی بنظرمن وحتی افراد چپ تمامیت خواه هیچ فرقی ازلحاظ نزدیکی به افکارپان ایرانیست ندارند.تنهافرقشان شایدمطرح کردن وخواستن آموزش زبان مادری است که مطرح کردن آموزش زبان تورکی درایران وآنهم درسرزمینی که فارس نامیده میشود مسئله اصلی در موردغضب قرارگرفتن شماست.
من شماراشماتت نمیکنم شما درمرکزایران بامشاهده نابودشدن مات یاخلق قشقایی رنج برده وآسیملاسیون شدن یک ملت 1تا2ملیونی رابهترازمن درک میکنید.
ای کاش این درک وسوادسیاسی درروشنفکران مابود ،بخصوص آنهاییکه دراروپازندگی میکنندوکشوری مثل لوکزامبورک را دردرون اروپا دیده معنی استقلال رادرک واین حق رابه همه مردم ایران دراین عصرتوسعه یافتگی رادرک میکردند.
یکی مارابیرون میکنه ویکی مارازیربولدزر له میکنه یکی مارامیخواهدبزنجیربکشدیکی ماراباداعش هم آغوش میکند.
درصورتی که ملت وسران سیاسی خودشان دراین عصرتمدن یکصدسال است بدترازداعش عمل کرده ومیکنند.
شما ودوستان همفکرشما بایدتامل کنیدکه چراتعدادی بما پان تورک وطرفداربوزقورد وگرگ خاکستری می دهند،چراین جماعت این همه واهمه دارند ومیخواهندازنیروی شمابرای کوبیدن ما استفاده کنند.
اگرحق خواستن پان تورک است.اگرمدرسه بزبان مادری خواستن پان تورکی است.اگر درمقابل زیاده خو اهی ایستادن پان تورکی است.اگردرمقابل هزینه سرانه ملی فرهنگی برای یک اتینیک ایسادن وحق فرهنگی خودراخواستن پان تورکی است.اگر حفظ اصالت وزبان پان تورکی است .اگرتحصیل بزبان مادری پان تورکی است .اگرایستادن درمقابل تبعیض پان تورکی است.
اگرایستادن درمقابل شئونیست هاپان تورکی اسنت.اگراستقلال فرهنگی راخواستن پان تورکی است .اگرمقابل افرادی که باحمله به تورکیه وبزرگ کردن آن برای کوبیدن ما وخواسته مدنی ما پان تورکی است .اگرگوش زد کردن جنایت صدساله سئونیسم فارس پان تورکی است بزرگ مینویسم وبازمینویسم من وماپان تورکیم.
شماهم این رابدانید که این جماعت برای خود ازشما ها سنگرمیخواهندتا درمقابل ما به ایستید.وآنهابکارخودادامه دهند.
آدم هائی که گرفتار خوک ها ، گراز ها و دایناسور ها هستند.
ملتی گرفتار یک مشت حیوان عصر حجر
آقا و یا خانم خوش خبر باور کنید من یک از آنهائی هستم که از رفتن اردوغان خوشحال خواهم شد و شما و تمامی آنهائی که تا به امروز دنبال فروش نفت داعش به ترکیه بودند بالخص رژیم ایران و وزارت اطلاعاتش و حتی اسرائیل که از اردوغان نفرت میکند و یا روسیه و سوریه که دشمن یکشان اردوغان است باید دست بکار شوند تا اردوغان کنار گذاشته شود . و قبل ازهر چیز خود شما اسنادتان را روکنید منتها به دام وزارت اطلاعات رژیم نیافتید چون آقای اقبالی در همین سایت عکسی را انتشار داد که ادعا دیدار رهبران داعش با پسر اردوغان راکرده بود و دیروز معلوم شد ه این دو نفر کباب فروش در استانبول هستند.و این دو نفر امروز دنبال مراجع قضائی ناشران این خبر هستند .
نه پوتین نه اردوقان و نه خامنه ای، هیچکدام برای حفظ قدرتشان از کشتن مخالفان و معامله با ابلیس ابایی ندارند. پول و قدرت خواهر و برادر ندارد.
سوء استفادی شونیستهای فرهنگ حاکم از واژه ی «ناسیونالیسم»:
شونیست های فرهنگ حاکم «تیر» را در چشم خود نمی خواهند ببینند ، به دنبال «مو» در چشم دیگران میگردند.
ناسیونالیسم محکوم آذربایجانی « تنها احساس مسئولیت در دفاع از منافع مردم تحت تبعیض مضاعف خود» را دارد و هیچ گاه همچون شونیستها در فکر و اندیشه ی « سلطه بردیگران» نبوده است. این احساس مسئولیت « مردم و وطن دوستی» ست و در همه ی فرهنگها « یک حق بشری » ست و محترم شناخته میشود. نقض این حق و احساس انسانی تحت هر نامی خود حق کشی ست .اینان که خود « مجری راسیسم فرهنگی صد ساله »- اند و اندیشه هایشان زاده ی ناسیونالیسم افراطی که مادر فاشیسم است، و تجسم آن همه جا دیده میشود از جمله در حزب پان ایرانیسم و امثال آن « احساس مسئولیت » دیگران را در « دفاع از منافع مردم تحت ستم خود » به عنوان ناسیونالیسم « اخ» قلمداد میکنند . و خیال میکنند میتوانند چهره و اعمال خود را بپوشانند.
ناسیونالیسم در حد « احساس مسئولیت برای دفاع از منافع مردم تحت تبعیض خود» نه تنها منفی نیست بلکه خیلی هم مثبت است.
آنچه منفی ست « حاکم کردن فرهنگ خود و قدرت خود و سلطه ی خود» بر دیگر ملل است که شونیستها سابقه صد ساله دارند.
که « ناسیونالیستهای افراطی و شونیست فرهنگ حاکم» ید طولالی در آن دارند.
اردوغان قول داده که اگر ثابت شود از داعش نفت خریده و به داعش اسلحه فروخته استیفا می دهد. حالا باید منتظر استیفای اردوغان و عزاداری طرفداران او شد. ولی فکر نکنم به قولش عمل کند. علیرغم این همه مدرک و سند و ویدئو.
سلام-کسی نیست بگویدآقای پوتین حضورشمادرسوریه وحمایت شما ازبشاراسد وکشتارحدود400000نفرازمردم سوریه بخاطر چیست؟
دوم .چراتلویزیون 24 روس عکس پسراردوغان با صاحبان رستوان رابرای چی عکس اوباسران داعش تبلیغ وترویج کرد.
سوم .چرا آمریکا روس های مقیم سوریه را دررابطه با معامله آنهاباسران داعش وروس ها باحکومتیان بشاراسد تحریم کرد وشمانتوانستیدکاری بکنید؟
جهارم- شماصدهاکیلومتربرای چی به سوریه آمده اید ولی نبایدترکیه بامتضررشدن ازجنگ مردم سوریه بادولتشان ومیزبان بودن ازمیلیون هاسوریه این حق رانداشته باشد؟
پنجم .مگرلاوراف وزیرخارجی شمااعلام نکردکه به کردها اسلحه میدهند؟شماچربخود این همه اجازه میدهیدولی دولتی نتواندباتروریست های داشناک وپ کا کا خرابکارمبارزه کند؟
بنا بر يک اصطلاه انگليسى, دوشوکى عزيز در يک جعبه حاوى کرم را باز کرد(حالا شايد من هم بد وبيراه بخورم که بعضى ها را کرم خطاب کرده ام که اينطور نيست و اين يک اصطلاح هست اگر کسى اين اتهام را به من بزند, عمق بيسوادى خودرا نشان خواهد داد, Dr, Doshoki opened a can of worm). اما دفاع از دولت فعلى ترکيه و شخص اردغان که ميخواهد حکومتهاى عثمانى را احيا کند, و يک کاخ رياست جمهورى با يک هزار اتاق ساخت و 16 نوع از اونيفورم نظامى حکومتهاى گذشته را به نمايش گذاشت, يک فاجعه اخلاقى هست. البته اين را هم بايد درک کنيم که حساب مردم ترکيه از دولت ترکيه جداست, دولت ترکيه گرچه از طرف مردم انتخاب شده ولى همه مردم ترکيه را نمايندگى نميکند. همين امروز در خبرها خواندم که به دستور اردوغان و نخست وزير وى, 3 نفر از بلند پايته ترين نظاميان ژاندارمرى ترکيه دستگير
شده اند, چونکه کاميونهاى حاوى اسلحه براى داعش تحت عنوان کمک ... انسان دوستانه به ترکمن هاى سوريه, را تفتيش کرده بودند و به جاى کمکهاى انسان دوستانه غذا, دارو و پوشاک, اين کاميونها حامل انواع اسلحه سبک و سنگين براى داعش و هم پيمانان آںها بودند و اين موضوع را مطبوعاتى کردند. و دادستان سنگين ترين مجازات را براى آنها درخواست کرده است. اين افراد فقط به وظيفه اى که خود اروغان و دولت او به آنها محول کرده بودند, عمل کرده اند, ولى چون اسرار اردوغان را مطبوعاتى کرده بودند, هم اکنون در زندان هستند. آںهايى که طرفدار اردوغان و دولت او هستند, چگونه اين را توجيح ميکنند, دولت ترکيه از زمانى که حکم اعدام را لغو کرد, اقدام به اعدام صحرايى مخالفان خود کرده است.دکتر دوشوکى کار درستى کرده اند که اين افراد را جوابگو بسازند, گرچه بعد ازاين آماج حملات ناجوانمردانه خواهد شد, ولى به وظيفه انسانى خود عمل کرده است, واخلاق سياسى حکم ميکند, آنچه که درست به نظر نمى آيد بايد مورد پرسش قرار بگيرد, تاريخ اعمال دولتهاى ترکيه را ثبت کرده است, قتل عام يک ميليون ارمنى جنايت عليه بشريت هست ولى همه در باره اين جنايت سکوت کرده اند و ترکيه را تحت فشار قرار نميدهند که حداقل از ارمنيان عذر خواهى کند. اما ايران گلوبال هم کار درستى ميکند که نظرات و مقالات همه را چه مخالف و چه موافق را انتشار ميدهد, همه ما نياز به اين نوع گفتگو ها داريم.
ائلیار عزیز، من نظرات شما را بدقت خواندم. شما حتی در جواب من به نویسنده مقاله گیر دادید. من هم با اسماعیل البایراق مخالفم به این دلیل که خیلی چپ است و در استقلال طلبی بسیار افراطی و دو آتشه است.
انقش داشتم و از داستان آن هم خبر دارم.شما گفتید احراب و گروههای سیاسی آذربایجان بوزقورد و پانترکیست نیستند و من مخالف این نظر هستم. شما برای اثبات درستی نوشته تان تعدادی را نام می برید که تشکل سیاسی یا حزب نیستند. بعضی ازفعالان فدرالیست، صد فعال مدافع کرد در تبریز، چند نفر چپ دمکرات تبریز یا من یا شما یا آلبایراق هیچکدام تشکیلات سیاسی نیستند و نیستیم. من قبول میکنم که در جنبش ملی آذربایجان جریانات مختلف و جریانات مخالف پان ترکیست وجود دارند ولی تفکر و سیاست حاکم بر جنبش ملی آذربایجان تفکرات پانترکیستی است و تمام احزاب موجود پانترکیست و بوزقورد می باشند. شما کنفرانس آمستردام را مثال آوردید. من کم و بیش در آن
1 - در آن کنفرانس 600 نفر حضور نداشتند. در آن کنفرانس مجموع رفت و آمدها به جلسات بیش از 250 نفر نبود
2- کنفرانس با ابتکار احمد وبالی و دیگر پانترکیستها سازمان داده شد و در جریان آن بخاطر قدرت طلبی ما بین پانترکیستها اختلاف افتاد. در انتخابات هم تقلب شد و جناح اوبالی با تقلب رای های اوبالی را افزودند. و او را لیدر کردند. کسی که بیشترین رای را برای ریاست آورده بود بارها در مصاحبه هایش به این تقلب اشاره نموده است.
3 - جریان اوبالی و جواد برای اینکه همه را زیر پرچم پانترکیستی خودشان جمع کنند انعطاف نشان دادند و دست ماشالله رزمی و فدرال دمکراتها را در نوشتن این برنامه که شما اشاره کردید باز گذاشتند. اما کار به جایی رسید که همه از اهداف برگزارکنندگان مطلع شدند و در کنفرانس دوم 60 نفر شرکت کردند و در نهایت حزب پانترکیستی گاماج آقای اوبالی از آن زائیده شد. از همین زمان گاماج در برابر دیگر جریانات قد علم کرد و اختلاف و دشمنی صالح ایلدریم و حزب استقلال جنوبی با احمد اوبالی و گاماج شروع شد.و اوبالی که تلویزیون گون آذ تی وی را دربست در اختیار صالح ایلدریم قرار داده بود از او گرفت
4 - حزب استقلال آذربایجان جنوبی به رهبری صالح ایلدرم از روز تشکیل حزب که احمد اوبالی هم عضو رهبری آن بود آشکارا اعلام کردند که بوزقورد و پانترکیست هستند . حزب استقلال زوزه کشیدن گرگ و علامت بوزقورد را تبلیغ میکنند و کاملا شاخه ای از م ه پ ترکیه در آذربایجان هستند که در چند سال اخیر بسیار ضعیف شده اند و نفس برایشان نمانده است.
5 - تشکلهای کوچک و بزرگ در آذربایجان اندیشه های تئوریسن های پانترکیست مانند ضیا آلپ گوگ آلپ، محمد امین رسول زاده، ایلچی بئی، آلپ ارسلان تورکش و آتاتورک را اندیشه خود میدانند. جواد، احمد اعضای رهبری حزب گاماج در گون آذ تی وی، رهبران گاموح و ینئی گاموح، تشکیلات مقاومت ملی و غیره همگی تشکیلات و حزب سیاسی هستند و پانترکیسم و بوزقوردیسم را تبلیغ میکنند و از آموزشهای اندیشمندان پانترکیسم تبعیت میکنند.
ائلیار عزیز خلاصه کنم: جریانات پانترکیست استقلال طلب یا فدرالیست متشکل هستند ولی غیر پانترکیست پراکنده، منفرد و غیر متشکل هستند. جریانات پانترکیست بخاطر امکانات و شرایط در جنبش ملی فعالیت و نفوذ بیشتری دارند و قوی ترند. من فکر میکنم شما ارزیابی درستی از نیروهای سیاسی و اندیشه های آنها در آذربایجان ندارید.
قبلا هم گفته ام که من با روش و تفکرات اردوغان مخالفم ولی آنچه جالب است اینست که این اردوغان دیشب در پاریس در جمع خبرگزاریها در رابطه با ادعای خرید نفت ترکیه از داعش جواب گو شد و گفت هر کسی سند دارد رو کند و من ازریاست جمهوری ترکیه کنار بروم و در ضمن با نام بردن شرکت های روسی خرید و فروش نفت به دولت سوریه که نفت را از داعش خریده و به دولت سوریه میفروشند از پوتین خواست که او نیز قول دهد در مقابل اسناد از کارش کناره گیری کند اسم صاحب یک شرکت روسی که دارای دو تبعه سوری- روسی میباشد ز طرف امریکا نیز افشا شد Gorg Heshvi میباشد
.خوب این موضع اردوغان مثل بمب تمام مطوعات دنیا را گرفته ولی از ناشرین ایرانگلوبال بالخص از آقای اقبالی و امثالهم خبری نیست حتی سایت آذری های وزارت اطلاعات نیز سکوت کرده .آیا این معنی دار نیست .شما اگر به طرز نوشتن این دوستان فارس یا فارسیستان نشینان دقتی کرده باشید, همه شان شبیه هم هستند: همیشه با پائین آوردن طرف مقابل و بزرگ جلوه دادن خود ویا سواد و فرهنگ خود شروع میکنند و در اصل گویای فرهنگی است که در آگاهی و نا خود آگاهی شان نهفته است و بد بختانه حاصل فرهنگی است که در یک قرن اخیر در سیستم فکری شان ریشه دوانده است. در همه کامنت هایشان می خوانیم: "من خیلی وقت است کامنت ها را نمی خوانم, من نمی خواهم با این ها بحث کنم, با این ها بحث کردن را برای خودم کثر شان میدانم, من به این جور آدم ها جواب نمیدهم, آقای دوشوکی به این ها جوا ندهید. این پان ها اله هستند و بله."
من دقیقا چنین فرهنگ برخورد را تنها در دوستان فارس می بینیم. وفتی که کامنت های این هارا می خوانم بیاد حرفهای دوست پالتاکی کرد خود شاریار می افتم , می گفت: وقتی یکی از این ها را در خیابان می بینید و حالش را می پرسید, فورا شروع میکند به چخان بازی " آخ میدانید, خواهرم دیروز از لندن تلفن کرد و می گفت ماشین مرسدس بنز 504 پاپا جونم خراب شده و می خواد یه پورشه بخرد. در نوشته های این ها یک کلمه هم پیدا نمیکنید که به وضع موجود در ایران و یا وضعشان در خارج راکه حقیقتا دارند, اشاره کنند.این کامنت را در اینجا نیز می گذارم، چون به خانم هایدۀ ترابی هم مربوط می شود.
مشکل در بخش نظرات نیست. مشکل در کشکول بودن ایران گلوبال است. هرکسی از کنار این کشکول رد می شود، یک چیزی در آن می اندازد. بیشتر کسانی که در این سایت در بارۀ مسائل قومی مطلبی می نویسند، در پی تسویه کردن حساب های سیاسی هستند. مطالب آن ها بیشتر بیان کینه های قومی آن هاست. تاکنون من یک مطلب معقول تحلیلی دربارۀ اوضاع منطقه از نویسندگان همیشه در صحنۀ ایران گلوبال ندیده ام. برای همین است که به نویسندگان خوش نیت توصیه می کنم که چیزی در این سایت ننویسند. آقای دوشوکی پذیرفت که در نوشتن این مقاله شتاب زده بوده و سخنانش از روی تحقیق نبوده. و حالا مشتی پان ترک و پان کرد به جان هم افتاده اند و ایشان را به کیسه بوکس تبدیل کرده اند. شما به جای این حرف ها نمی گویم بردارید توکویل و ژان ژاک روسو بخوانید، فقط کمی به قوانینی که در دانمارک درباب افترا و تهمت وجود دارد، نظری بیفکنید و ببینید که این سایت بی در و پیکر بویی از دموکراسی نبرده است. یک کسی کامنتی با این مضمون زیر مقالۀ خانم هایدۀ ترابی گذاشته است: « گمان برده اید ، آن همه نامه ی عاشقانه ای که هر روز ، از طریق ای – میل دریافت میفرمایید ، از سوی من است؟!». گفتن چنین سخنی به یک زن در یک جدل فکری در بیشتر کشورهای اروپایی جرم است. زیرا نه تنها ناسزاگویی مردرندانه است بلکه بیان آشکار تبعیض جنسی است. این را آقای همایون سنجری در زیر مطلب خانم ترابی نوشته است. اگر شما می خواهید زنی را که حرف هایی در زمینۀ مسائل حاد آن کشور دارد، با این سخنان از میدان به در کنید، کاری نامردمانه می کنید. با این شیوه ها چگونه می توانید مدعی بشوید که با سرکوب و خشونت و حکومت زور و ضد زن و ضد آزادی هم مبارزه می کنید؟آقای اقبالی من مصاحبه این دو کباب فروش را گوش دادم و ایشان ضمن رد وابستگی به هر گروه و تشکیلات سیاسی اعلام میکنند که به مراجع قضائی در رابطه با این اتهام داعش و تروریست بودنشان مراجعه خواهند کرد یعنی آنهائی که بی دلیل و مدرک این افراد را متهم کرده اند باید جوابگو باشند و بنظر من به لحا اخلاقی نیز باید از این افراد عذر خواهی کرد البته اگر ناشرین دارای اخلاق انسانی داشته باشند .