از متن اصلی (کافکا و هیولا) دو قسمت ترجمه نشده که اینجا را میاورم تا به برگردان فارسی هم اضافه شود:
1- داستانک
آینه
«بهار» در خانه تنها بود . جلو آینه گیسوانش را شانه میزد. دوستش«یای Yay= تابستان» را در آینه میدید. و لبخند شادی برلب داشت.
پنجره باز بود. بادی از سوی دریاچه ی ارومیه وزید و اندک گرد و غباری روی آینه نشست.
بهار غمگین و عصبانی شد. آینه را بالا برد. تابستان از پشت گرد وغبار فریاد زد:
-نه! آینه را باید تمیز کرد.
صدا در گوش جهان پیچید.اما بهار آنرا نشنید.آینه را بر زمین کوبید، هم تابستان را شکست و هم خود را!
2- ترجمه ی شعر دوم متن:
آنها اصلی را سوزاندند
و همینطور کرم را!
چه بلایی برسر عشق آمد
کسی ندانست!
آی!
گلهای آتش "اصلی و کرم"*
عشق را زنده کنید
عشق را!
بگذارید اصلی و کرم
از خاکستر خویش برخیزند.
---------
*کرم، قهرمان داستان فولکلوریک آذربایجانی " اصلی و کرم" است. قصه ی دلباختگی اصلی-دختر ارمنی- و کرم -پسر آذربایجانی-ست.
که در پایان داستان هر دو -یکی پس از دیگری- فروزان شده و به خاکستر تبدیل میشوند. عشق.
اصلی چهل روز خاکستر کرم را به دوش خود حمل میکند با این امید که او از خاکستر خود برخیزد.
روز سی و نهم فریب سخن پیرزنی را میخورد و خاکستر را که در حال جان گرفتن بود بر زمین میگذارد.
وقتی امیدش را از دست میدهد خود نیز شعله ور میشود. امید به عشق را.
از وقتی که احساس کردم قلبم درد می کند تصمیم گرفتم پزشک بشوم.
آن موقع 20 سالم بود. اشتباهات زیادی را پشت سر گذاشته بودم. اما برداشتن قدمهای اشتباه هنر من بود.
درد خیلی وقت پیش از بیست سالگی شروع شده بود.به دنبال علت درد نیستم ، چرایش را نمیدانم. با شدت آن کار دارم.
خیلی جوان که بودم نمی توانستم درونم را آشکار کنم و این مرا به شدت عذاب میداد. چون همه چیز مخفی بود. فکر کردم اگر زخمها دهن باز کنند میتوانم از عذاب آنها رها شوم.و نفس راحتی بکشم.
برای اینکه وقتی کسی زخم را نمی دید درست روی آن می کوبید و رد میشد.
آن درد شدید که احساس کرده بودم بعد ها کاهش یافت ، ولی خود درد ماند و مزمن شد. آن روز فهمیدم آدم یکبار زخمی میشود و در طی زمان یا خوب میشود یا آدمهای مختلف در ایام گوناگون آن را تازه و خونین میکنند؛ و نمیگذارند خوب بشود.
زخم را کسی نمی بیند اما همه درست از همان جا ، روی آن میکوبند. گویی کاری که بشر از همان آغاز به بهترین وجه از عهده ی آن برمیاید.
اکنون بسیار افسوس میخورم ، چرا که براساس تجربه هایم تصمیمی را پی گرفتم که وقت تلف کردن بود . میخواستم پزشک و متخصصی باشم که برای احساسات دوا و درمان میساخت و آنها را به بیماریهای جسمی تبدیل میکرد.
می بایست راهی پیدا میکردم ناراحتی و زخم هر انسان را چون تومور مغزی و بیماری ریوی و غیره روی پوست اش نشان میداد و میشد دید. مطمئن بودم آدمها زخمهای همدیگر را نبینند به آنها باور نمیکنند. و تنها راهش آن بود که آنها را ببینند.اگر می دیدند همه چیز درست میشد. و حتی زخمها هم به تمامی خوب میشدند.مثلا در این سالها من نتوانستم به کسی حالی کنم که سلولهایم درد میکند و من این را بخوبی حس میکنم. نتوانستم بگویم روحم کنده میشود. در درونم . چون یخی که از آسفالت کنده میشود و می ریزد .تکه -تکه...
اما نمی شد دست برداشت. چیزی و هدفی در ذهنم بود. بدین سبب شب و روز مطالعه کردم. تکامل حیوانات و آناتومی و طبقه بندی ها و فرمولهای شیمیایی وغیره را. کوتاه ، شب و روز را یکی کردم . نمیخواستم فقط در دانشگاه تحصیل کنم. میخواستم همه چیز را دقیق و عمیق درک کنم. رسیدن به هدفم ضروی و حیاتی بود. بالاخره گام اول را برداشته و به دانشگاه رفتم. اما چیزی عوض نشد. مییبایست به مطالعه ادامه میدادم.
در آن روزها تنها کسی که دلگشایم بود ، و در سختیهای راهم مرا آرامش میداد ، هستیم «اود ریOdri» بود.
تازه دانشجو بودم هنوز نمی توانستم مستقل در آزمایشگاه کارکنم. از این رو بیشتر میتوانستم با اودری وقت بگذرانم. رشته یمان جدا بود ولی صحبت و ایام خوشی باهم داشتیم. کمترین حسن این رابطه آن بود که امکان میداد سختیهای رسیدن به هدفم را تاب بیاورم.وقت می یافتیم دیدار میکردیم و ساعتها باهم مشغول صحبت بودیم.اما من در مورد برنامه های آینده ام چیزی به او نمی گفتم.او فکر میکرد من تنها میخواهم پزشک بشوم و از این رو شیفته ی شغل پزشکی ام. و میکوشم.
می ترسیدم از اینکه خودم را مخفی کنم مرا نشناسند. همانطور که همه میکنند و کسی ندیده چیزی را نمی شناسد. بدین سبب تصمیم گرفته بودم صبر کنم. فکر میکردم وقتی دارو را درست کردم او هم مثل دیگران همه چیز را خواهد فهمید.
از اینکه مرا نفهمد و مجبور بشوم خودم را از او مخفی کنم هر چند که می ترسیدم ولی به اینکه او را دوست دارم مطمئن بودم...
سرانجام دانشگاه را به پیایان بردم وبه عنوان پزشک شروع به کارکردم.همچنین در آزمایشگاه به آزمایشات ادامه میدادم. کمبود وقت داشتم، مجبور بودم پول دربیاورم. از موفقیت کوچک ماه گذشته بگذریم ، بیش از 5 سال گذشته بود که من هنوز به نتیجه جامعی نرسیده بودم. بعد از بارها امتحان و تجربه .
تنها یکبار برای چند دقیقه توانستم احساسی را به زخم تبدیل کنم. از خاطرات بد دوران کودکی یکی را به یاد آوردم محلول را نوشیدم. بعد از چند ثانیه زخمی روی دستم پدیدار شد. در اصل از دیدن اینکه چنین حسی را سالهای سال توی خودم حمل میکردم مرا ترساند.حتی لحظه ای از دست خودم ناراحت شدم. تعجب کردم.در یک لحظه چندین احساس خود را دیده و تجربه کردم . و فهمیدم که احساس را دیدن خیلی فرق دارد با حس کردن آن. و دیدنش خیلی سنگین است.متأسفانه این کار بیشتر به من در جهت هدفم روحیه میداد .دیگر مطمئن بودم که دیگران هم برخوردشان مانند من خواهد بود. آنها هم با دیدن زخمها بهتر مرا درک خواهند کرد.
ادامه دارد
سلام-فکرکنم این بحث های بی سروته ارزش آنچنانی ندارد.حکومت ها درهرکجاباشندوقتی بنابردیکتاتوری وبی عدالتی باشد ازهرقوم وتبارسوء استفاده کرده تا همه راباخودشریک جرم کنند.
درانتخاب موضوعات ومقالات افرادی بدذات وبدنیت وحتی زشت صفت امکان دخل وتصرف ونفوذدارند.
دردوحکومت شاه وشیخ ازهرملیتی استفاده کرده اند.وجنایت راباهم انجام داده ودستشان خونین است.اینجااززمان سرکارآمدن پهلوی تاکنون ،اصل سیاست کلی نظام است نه افراد.
شهرخمین قبلا بنام کمره شناخته میشد.این شهربعدا خمین شده است.تمام ساکنان آن مردم عزیزلر هستند پس سرکرده نظام خونین لر بود این جنایت کاربزرگ چه ربطی به مردم عزیز لردارد.
آقای تبریزی درتورک ستیزی دراین سایت معروف است ازگذاشتن این مقالات هدف شوم دارد.
وبایدبدانیم که سیاست کلی نظام درخدمت فارس هاوتمام دنیاایران رامتاسفانه توسط اینگلیس فارس می شناسند.هرکس هم دراین حکومت دستان آلوده
است درخدمت فارس هامیباشند.ولی این موضوع نیزربطی به ملت فارس ندارد.ربطش به نظام دیکتاتورونژادپرست فارس دارد.
یعنی سرشان دریک توبره است.کسی هم اگراینجابخواهدتورکان رامقصرجلو دهدناخواسته ویاخواسته هم کاراین نظام محسوب میشود.السلام.
در پارسی میگویند با ... دیگران کسی داماد نمیشود . ان ترک عثمانی جایزه نوبل گرفته سننه ارقاداش؟ اقای رضا براهنی رمانی ضد ایرانی نوشته و هنوز در انتظار جایزه نوبل ادبی است.
مشکل ما د ر ایران هیچ زبانی نیست بلکه نادانی و وابستگی دینی و فکری به مکتب مارکس و محمداست. دوجریان ضد ملی و فاشیستی محمدی و مارکسیتسی بنیان گذار جهل و خشنونت و بی وطنی و ضد فرهنگی در ایران هستند.
بیشتر جریان چپ عامل تفرقه و جنگ بین ترک و کرد است. در سازمان تجزیه طلبان فدائی خلق که بیشتر سنگ ترک گرائی به سینه میزنند تا منافع ملی مردم ایران یک سخنرانی ویا مقاله به زبان ترکی نوشته و برگزار نشده است . چپ و تجزیه طلب خطر نخست برای تجزیه ایران هستند و اخوندها از این دو گروه استفاده میکنند.
با سلام لطفا" این خبر را هم بخوانید اگر دروغ است را با دلیل بنویسید:
پ ک ک به هفت مدرسه ی ابتدایی به دلیل عدم بیعت حمله کرد
Cümə, 01.10.2015 04:01
گوناز تی وی : گروه تروریستی پ ک ک بدلیل عدم تبعیت کردهای تورکیه در بایکوت یک هفته ای مدارس به این دبستان ها یورش برد.
به گزارش گوناز تی وی چندی پیش و در آغاز مدارس ، گروه پ ک ک از والدین کرد خواسته بود تا به مدت یک هفته کودکان خود را به مدارس نفرستند. در پی عدم توجه کردها به این مساله و عدم حمایت چشمگیر آنان ، گروه پ ک ک دبستان ها را هدف حملات خود قرار داد.
گفته شده است که تنها در استان موش تورکیه در شرق این کشور به هفت دبستان حمله شده و شیشه های آن شکسته شده است. فرماندار موش ضمن اعلام این خبر ، عامل اصلی این حملات را گروه تروریستی پ ک ک در عدم بیعت مردم کرد در بایکوت مدارس عنوان نمود.
گفتنیست نمایندگان کرد پارلمان بویژه رهبران حزب دموکراتیک خلق ها هماره از دولت تورکیه انتقاد می کنند که به جای سرمایه گذاری بر روی ارتش و جنگ با پ ک ک در مناطق کردنشین مدرسه بسازد با این حال تنها در دو ماه گذشته تعداد حملات پ ک ک به مدارس و تخریب و سوزاندن آنها به 109 مدرسه بالغ می شود.پ ک ک در 30 سال گذشته موجب مرگ بیش از 7 هزار غیر نظامی شده است
فردی مجهول الهویه که حتا از بکار بردن اسم مستعار نیز پرهیزمیکند، چرا از نام بردن قاتلان و لمپنهای فاشیست حکومتی لرتبار خود، خود داری میکند؟، وقتیکه کسی این فاشیستهای لمپن، و آدمکش لر را به جامعه معرفی میکند چرا این افراد ناراحت و هول میشوند؟ قاتل قاتل است و فاشیست فاشیست! فرقی نمیکند، به کدام تبار مربوط باشد. آیا کسی که از نشراسامی فاشیستها و لمپنهای قاتل لر که در خدمت رژیم منفوس اسلامی تهران هستند، ناراحت و دست پاچه میشود، آیا چنین کسانی در ردیف همان قاتلان و لمپنهای آدمکش لرتبار قرار ندارند؟ آیا فرق بین "محسن رضائی" جنایتکار و آدمکش لمپن لر، چه فرقی با چنین افراد مجهول الهویه دارد؟ آیا چه عاملی سبب میشود که اینان لمپنهای همتبار و فاشیست لر را از انظار عمومی مخفی میکنند؟ آیا این پان لرهای عشیره پرست! با این دیدگاه قوم پرستی خود در کنار همین آدمکشان قرار نمیگیرند؟
برنده جایزه نوبل جناب برهان پنبه علیه فرهنگ ارتجاعی ترک قلم میزند و اکنون زیر محافظت پلیس است تا اسلامیان ترک و ناسیونالیست ترک و گرگزادههای باند خاکستری او را ترور نکنند . او افتخاری به ترک بودن ندارد و شما حق ندارید با نام او برای خود و سیاستهای راسیستی تان حرمت قرض کنید . کمیته نوبل این جایزه را به او دادچون او مبلغ فرهنگ اروپا و غرب است و مخالف فرهنگ ناسیونالیستی اسلامی قومگرایانه ترک . مشکل شما اینست که در هیچ موردی اطلاع کافی و درست ندارید و در تمام امور ایران و دنیا دخالت میکنید . ولی ایرانیان مثل همیشه صدهها کیلومتر از شماها جلوتر هستند .
البته هدف نه نشان دادن ضعف زبان پارسی بلکه برخ کشیدن اینکه دختر ما چقدر بامزه و با شیرین است . بسیاری از حانواده های مثلن ایرانی از پارسی سخن گفتن با فرزندان خود طفره میروند و بسیاری اساسن با زبان پارسی بیگانه هستند. این از خود بیگانگی و بی هویتی بعضی پدران و مادران نشان ضعف شخصیت انها و خود را در برابر فرهنگ بیگانه حقیر حس کردن است. گاهی در قطار و یا خیابان میشنویم که دونفر با لهجه ای زشت و رمخت و با ردیف کردن مقداری واژه پارسی و فرنگی با هم سخن میگویند. در بسیاری از خانواده ها فرزندان نه به زبان پارسی بلکه به زبان کشور ساکن گفتگو میکنند. احساس حقارت و نداشتن احساس غرور ملی این والدین از خود بیگانه تهوع اور است.
هر ایرانی صدها دلار برای خرید کتاب و نوار و اموزش زبان بیگانه میدهد ولی به زحمت یکبار دستور
زبان پارسی را خوانده اند. زبان پارسی ضعیف نیست . اغلب اثار علمی دانشمندان غربی از فلسفه تا حقوق به این زبان ترجمه شده و چه بسیار زیبا. جا دارد از اموزگارن شریف کشور که به هر جهت ساکن غرب شده اند و با براه انداز ی کلاس اموزش پارسی برای فرزندان ایرانی کوشش میکنند سپاس گذاری شود.
آقای استخانلو...اگر این تغییرات در فرهنگ ترک ها نمی شد , نویسنده ترک نمی توانست برنده جایزه نوبل در « ادبیّات» شود.- ما ترک ها به جوک گفتن های شما که حاصل از یک ( فاجعه فرهنگی) مالیخولیائی رستاخیزی است, بیش از 80 سال است عادت کرده ایم-زبان فارسی یکی از چهارده زبان شعر دنیاست نه بخاطر ( قوی ) بودنش, درست بر عکس بخاطر« بیقاعده» بودنش است. - قرن 21, قرن علم, نجوم و دیجیتال است . قرن شمع و گل و پروانه خیلی وقت هست که سپری شده. لطفآ اسم یک کشور( سکولار) که زبان فارسی , زبان رسمی آن کشور هست, نام ببرید. تمام دانشمندان و شاعران ایرانی بعد از شکست ساسانیان از اعراب پا به عرصه وجود گذاشتند. لطفآ پنج تا از شاعران « فارسی زبان» 1500 ساله قبل را که شهرت جهانی دارند اسم ببرید. منتظر جواب شما هستیم.
سلام-بهترین کاری که درپس بهارعربی صورت گرفته کشیدن مستقیم پای روسیه به این ادمکشی وقتل وعام عرب هابود.بعدازاین مردم سوریه میتواندراحت تربه مسایل پی برده وتغاص تعدادی ازکشته های خودرابگیرد.
با سلام به همه تمرین دموکراسی کردن یعنی تحمل همدیگر اگر آقا جمال و هم عقیده هایش نمی توانند این دموکراسی را تحمل کنند در آینده جایگاه اینان در کجاست ؟؟!!
جمال محترم من وتو یا ماها و شماها همگی قربانیان فاشیسم تاج و عمامه هستیم ولی در این میانه چرا باز هم به آن عقاید تاریخ مصرف گذشته چسبیده ودست بردار نیستیم مثلا" همه میدانیم که :
1 . در جغرافی موسوم به ایران ترک و عرب و ............. زندگی میکنند انکار اینها در قرن 21 توجیه علمی ندارد و دلیل عقب ماندگی وبیماری راسیستی میباشد تبلیغات پانفارسیسم.
2 . چشم دوختن به سرزمین دیگران یکی از علائم عقده های نهفته و توسعه طلبی در قرن 21 معادل نهایت قبیله گرائی میباشد که این کار را عملا" پ ک ک تروریست در آزربایجان غربی انجام میدهد نامش پان کردیسم است
3 . در خوجالی صدها بیگناه توسط داشناک ارمنی دیغاسی سر بریده و شکم زن حامله را پاره کرده و فرزند جگر پاره اش را بیرون آورده و سر میبرند و تو ساکت هستی نام این پان ارمنیسم میباشد با همکاری پان روسیسم و پان فارسیسم
4 . اگر این مطالب نوشته شود ما متهم به تنفر پراکنی میشویم اگر نوشته نشود بچه های خوب آذری نوکر پانفارسیسم خواهیم شد حقیقت گفتنی است لذا جمال و امثال جمال تو کار خود کن من هم کار خود و قضاوت بر عهده ملتهاست والسلام شوود تمام.
آقای ناظر، نژاد پرستی تا چه حد که حتی در شناساندن آدمکشها هم تقسیم نژادی میکنید. شما حاضر نیستید قبول کنید که جنایتکار از هر قوم باشد جنایتکار است. میخواهید جنایتکاران ترک را تبرئه کنید و فقط جنایتکاران غیر ترک را به عنوان جنایتکار قبول دارید!
خمینی و خامنه ای و رضایی و نصرتی و بقیه این آدمکش ها همه جنایتکارند از هر قوم و نژادی که باشند. شما پانترک ها با این دیدگاه قوم پرستی در کنار بعضی از همین آدمکشان قرار میگیرید.
زبان فارسی مثل همه زبانهای دیگر دارای معایبی هست ولی با این وجود هیچ خلق و ملتی زبانش را به این دلیل تغییر نمیدهد و منحل نمیکند بلکه آنرا تکمیل میکند . فقط ترکهای بعد از عثمانی و آتاتورکی بودند که دست به این کار اشتباه زدند و تاریخ فرهنگ و ادبیات ترکیه را به هفتاد سال رساندند و میلیونها کتاب بزبان و خط عربی و فارسی را در زیرزمینها به رطوبت و خاک سپردند و اکنون مصرف کننده فرهنگ و ادبیات غرب هستند . انتقاد و پیشنهادات آذری های تجزیه طلب و توطئه گران دیگر را باید برای جک و خنده در مجالس تعریف کرد و برای این نادانی غرض ورزانه تاسف خورد . زبان فارسی کنونی یکی از زبانهای قوی و سکولار و و پلورال و تولورانس قرن 21 میلادی است . زبان دهها شاعر و متفکر و نویسنده جهانی در طول 1500 سال گذشته بوده .آثار حافظ و مولوی و سعدی و فردوسی و خیام و نظامی و شاملو و فروغ در غرب و امریکا از جمله پرفروش ترین کتب
کاربر محترم ب.ر.
گویا من و شما هر دو نفرمون در مورد نظر آقای اصفهانی نسبت به خط و خطوط کنونی همنشین و یغمایی اشتباه می کنیم، چون همین امروز دیدم که همین مقاله آقای اصفهانی رو سایت دریچه زرد اسماعیل یغمایی منتشر کرده وندیدم و نشنیدم که آقای اصفهانی یه این موضوع اعتراضی کرده باشه. https://www.blogger.com/comment.g?blogID=1518213859461616716&postID=153…
بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.
حالا اگر این "زن زنول " خودش از گردانندگان سایت گونار باشد ، که میداند ؟ چون من اکنون متوجه شده ام که چند تن از سران شناخته شده "گرگزادههای خاکستری" با نامهای مستعار دیگری در این سایت مقاله و فیلم میگذارند . این گونه فعالیتهای راسیستی فاشیستی این چند آذری ، وظیفه نیروهای اپوزیسیون را مهمتر میکند که باید در تمام جبهه ها اینها را در هم بکوبند تا بفهمند تبلیغ تنفر قومی ؛ بجای مبارزه با دولت دیکتاتور ، چه عواقبی دارد .
سخنی با مسئولین سایت بخصوص جناب کیانوش توکلی و مسئول کامنتها چندی است شخصی بە نام qochaq zonozli اقدام بە کپی کردن و پخش دروغ پراکنی و تنفر پراکنی راسیستی گوناز تلویزیون در این سایت کردە و مسئولین سایت با گشاد روئی بە پخش خبرهای دروغ و تنفر پراکنی و راسیستی گوناز تلویزیون از طرف این شخص اجازە دادەاند
قبل از هر چیزی پخش تنفر پراکنی و راسیستی و دروغ پراکنی نە تنها کوچکترین همخوانی با دمکراسی ندارد بلکە در تمام جوامع مدرن جرم بە حساب می آید .
تمام گذشتەی گوناز تلویزیون را کسانی کە از آن اطلاع دارند میدانند کە این تلویزیون از گذشتە تا حال بە طور لانقطع اقدام بە پخش اخبار دروغ تنفر پراکنی علیە ملتهای ، ارمنی ، کورد ، روس، فارس، کردە و بە طور شفاف از احزاب راسیستی گورگهای خاکستری در برنامە های خود دفاع میکند
گوناز تلویزیون بە عنوان نمونە بە تنفر پراکنی در مورد ملت کورد و زمینەی یک جنگ نژادی و پاک سازی قومی ملی دامن میزند با مهاجر خواندن ملت کورد در سرزمین خودشان دامن میزند
تنفر پراکنی راسیستی گوناز تلویزیون تنها محدود بە تنفر پراکنی علیە ملت کورد نیست این تنفر پراکنی و دامن زدن بە یک جنگ نژادی و پاک سازی قومی ملی بە طور مدام در مورد ملتهای فارس، ارمنی ، لور. حتی قرە پە پاغهای تورک زبان سنی نیز میباشد
در این شخص میتواند سایت گوناز تلویزیون را در همین سایت کپی کند کە اگر مردم و خوانندگان این سایت تمایلی داشتن بو سایت گوناز تلویوزیون مراجعە کنند نە اینکە این سایت مکانی برای پخش خبرهای راسیستی و نژاد پرستانە گوناز تلویزیون باشد
جدای از تمام اینها نظر شخصی من چنینن میباشد کە حتی میتوان برای یک بار خبری کە بسیار مهم است از یک سایت راسیستی و نژاد پرستانە بە دلایلی در یک سایت دمکرات پخش شود ولی اینکە یک سایت دمکراتیک بە بلند گوی هر روزەی یک سایت نژاد پرست قرار بگیرد و از دمکرات بودن این سایت سوء استفادە کنند هیچ دلیل لوژیکی نمیتوان برای آن یافت
از مسئولین سایت تقاضا داریم کە جلو تبلیغات نژاد پرستانەی گوناز تلویزیون کە بە طور ستستماتیک دارد انجام میگیرد گرفتە شود
موفق باشید
نیروهای عربستان سعودی به یک قایق ایران آتش گشودند
Cümə Axşamı, 30.09.2015 04:14
گوناز تی وی : عربستان سعودی به یک قایق ایرانی که ادعا می شود برای تروریستهای حوثی سلاح حمل می کرد آتش گشود.
به گزارش گوناز تی وی به نقل از رسانه های تورکیه این حمله در فاصله ی 240 کیلومتری از ساحل خلیج عمان رخ داده است. گفته شده است که در این قایق ماهیگیری 12 ایرانی حظور داشتند که برای تروریست های حوثی مهمات حمل می کردند.
از سوی دیگر خبری که مبنی بر حمله ی اشتباهی ائتلاف عربی به یک عروسی حوثی ها منتشر شده بود توسط عربستان تکذیب شد. منبع این خبر ایران بوده است.
در ماههای اخیر درگیری لفظی بین ایران و کشورهای عربی شدت گرفته است عربستان خواهان آنست که ایران در سرزمین های عربی بویژه یمن مداخله انجام ندهد. ایران متهم به حمایت از تروریسم در سرزمین های عربی است. به نظر می رسد که این کشور وارد یک بازی خطرناک با قدرتهای منطقه ای مانند عربستان شده است که هزینه ی یک جنگ بزرگ و خانمان سوز دیگر در منطقه را اینبار ملت های مظلوم در ایران و عربستان بدلیل بلند پروازی های رژیم ایران خواهند چشید
با سلام چقدر فردی یا گروهی باید آکنده از تنفر و حماقت باشد که به بیرق وپرچم دیگران بی احترامی کند :
حزب دموکراتیک خلق تورکیه چشم دیدن پرچم آزربایجان را نیز ندارد+تصاویر
Cümə Axşamı, 30.09.2015 04:53
گوناز تی وی: حزب دموکراتیک خلق تورکیه به پرچم آزربایجان نیز بی احترامی کرد.
به گزارش گوناز تی وی، در جریان برگزاری میتینگ "صلاح الدین دمیرتاش" رئیس هم صدر حزب دموکراتیک خلق(ح د پ) تورکیه در شهر هامبورگ آلمان، در محل برگزاری میتینگ به پرچم تورکیه بی احترامی شد.
در این میتینگ، پرچم ۱۲ کشور جهان افراشته شده اما پرچم تورکیه در بین آنها قرار نگرفته است.
علاوه بر آن به پرچم آزربایجان نیز بی احترامی شده و به صورت گره خورده آویزان شده است.
این اقدام حزب دموکراتیک خلق کردهای تورکیه نشان از دشمنی با ملت تورک آزربایجان را می دهد.
مصطفی وارانک مشاور رئیس جمهور تورکیه از این اقدام حزب دموکراتیک خلق(ح د پ) بعنوان دشمنی این حزب با پرچم تورک ها یاد کرده و در صفحه تویتر خود به این اقدام واکنش نشان داده است.
مشاور رئیس جمهور تورکیه نوشته:" ح د پ دشمن پرچم: به نابودی پرچم تورک بسنده نکرده اند، پرچم ماه و ستاره آزربایجان را نیز گره زده اند".
ایشان ساکن روستای لک لر از توابع ملکان می باشند.شخصی که دختر وی را به زور فراری داده از افراد کت کلفت وپولدار ملکان بوده است.وقتی طرف ازاین بابت به دادگاه شکایت می نماید نامبرده با اعمال نفوذ شدیددر دادگاه وکلانتری واعمال زور از طرف فک وفامیل عملا آقای سیروس نیکجورا از هر بابت مستاصل نموده وحق ایشان ضایع می کنند.متاسفانه فریاد های حق طلبانه وی به جایی نمی رسد ومجبور با خود سوزی می شوند.
با سلام پانهای گوناگون بیاموزید که انسان دوستی واقدام عملی در جهت دفاع از آنها (مظلومین و حق پایمال شدگان)برای انسانهای آزاده و با وجدان به چه بهائی تمام میشود :
36 ماه حبس برای بازداشتشدگان روز نوزدهم تیرماه در تبریز
Cümə Axşamı, 30.09.2015 04:27
گوناز تی وی: دادگاه تبریز سه تن از بازداشتشدگان در راهپیمایی روز نوزدهم تیر در این شهر را در مجموع به 36 ماه حبس محکوم کرده است.
به گزارش گوناز تی وی به نقل از گاماج، دادگاه تبریز سه تن از فعالین ملی-مدنی آزربایجان جنوبی به اسامی "رسول رضوی"، "سئویندیک لطفی" و "حسین رخشانی" را در مجموع به 36 ماه حبس محکوم کرد.
هر کدام از این فعالین به شش ماه حبس تعلیقی و شش ماه حبس تعزیری و در مجموع به یک سال حبس محکوم گشته‌اند.
رسول رضوی، سئویندیک لطفی و حسین رخشانی در راهپیمایی روز نوزدهم تیر در شهر تبریز از سوی ماموران امنیتی-اطلاعاتی دولت ایران بازداشت شده بودند.
لازم به ذکر است که روز جمعه نوزدهم تیرماه(معروف به روز قدس)، فعالان ملی-مدنی در شهر تبریز با در دست داشتن پلاکارد و پارچه نوشته‌هایی در خلال تظاهرات حمایت خود را از مسلمان تورک اویغور نشان داده و فشارهای دولت چین بر علیه مسلمانان را محکوم کرده بودند.
گفتنی است که در روز نوزده تیرماه و در اعتراضات مشابهی در شهر اهر نیز دو تن از فعالین ملی-مدنی آزربایجان‌جنوبی به اسامی "ابراهیم نوری" و "میلاد عظیمی" از سوی ماموران امنیتی-اطلاعاتی ایران بازداشت شدند.
با سلام پانهای بی انصاف در این سایت وجاهای دیگر از تفکر درست برخوردار نیستند و با یک اشاره غلط افکار را بر روی مسئله انحرافی استقامت میدهند البته در بعضی موارد و این دشمنان بشریت یعنی داشناکها اینگونه اظهار نظر و تحریک میکنند:
توهین بی شرمانه ی یک ارمنی به آوارگان سوری ، کردها ، عرب ها و تورکها
Cümə Axşamı, 30.09.2015 04:05
گوناز تی وی : سخنگوی گروه دوستی مسیحیان با علویان ، مسلمانان را "پا برهنه" خواند
به گزارش گوناز تی وی سخنگو و از موسسان گروه دوستی مسحی-علوی شاخه ی حزب دموکرات-مسیحی آلمان ، خانم مدلن وارتیان ارمنی تبار به هر کس جز ارامنه در خاورمیانه توهین کرد
وی همچنین فعالان حقوق بشر ، دموکرات ها و لیبرالهایی که برای آوارگان مسلمان سوری و عراقی و ایرانی آغوش خود را بازکرده اند را "سگهای خودفروش اروپا" خواند.
مدلن وارتیان که همچنین معاون شورای مرکزی ارامنه ی آلمان است ، تورکها ، عرب ها و کردها را تحقیر کرد و آنان را گناهکار دانست.
جمیله یوسف نماینده ی پارلمان از حزب دموکرات مسیحی در واکنش به این سخنان نفرت انگیز خانم وارتیان گفت :
این سخنان به هیچ وجه قابل قبول نیستند. این سخنان وارتیان مرا شگفت زده و شوکه کرده است. این سخنان بر علیه گروههایی مردمی و مملو از نفرت و انزجار است و قابل قبول نمی باشد. ما این موضوع را پیگیری می کنیم.
گفتنیست سخنان وارتیان در حالی بزبان رانده می شود که ارمنستان برای سه دهه است که بیش از 20 در صد از خاک آزربایجان را در اشغال خود دارد و موجب آوارگی بیش از یک میلیون آزربایجانی شده فجایعی مانند نسل کشی خوجالی را مرتکب شده اند. از سوی دیگر بر اساس آمار رسمی 40 هزار و بر اساس آمار غیر رسمی 200 هزار ارمنی شهروند ارمنستان از فرط گرسنگی برای کار و امرار معاش به تورکیه پناه آورده و در این کشور زندگی می کنند.
آقای تبریزی! "محسن رضائی" جلاد معروف رژیم، و از جنایتکاران رژیم اسلامی تهران است. ایشان از نظر تبار سیاه چرده گی اش ازلاتهای معروف لرستان است. ایشان که لرتباراست دستش تا مرفق بخون فرزندان و جوانان آزادیخواه مردم ایران آغشته است. این فرد منفور و لمپن در کشتار و اعدام های زنجیره ای زندان اوین و سایرسیاه چالهای جهنم ایران در تابستان 67 بدستور آخوند خمینی دهها هزار جوانان انقلابی سازمانهای مختلف را از دم تیغ گذراند، شما اول نگاهی به لاتها و قاتلان لرتبار خودتان بیندازید، بعد در مورد دیگران روده درازی کنید! اگرلازم باشد من نیز اسامی قاتلان لرتبار رژیم جنایتکاراسلامی را که در جنایات و کشتار زندانیان سیاسی سنگ تمام گذاشتند، برای آگاهی عموم در این سایت نشر میدهم، تا آقای تبریزی با قاتلان و جنایتکاران لرتبار خود که در خدمت رژیم هستند، آشنا شود.
فردی که حتا ازانتخاب اسم مستعار نیز پرهیز میکند، انگار کامنت را درک نکرده، زده به صحرای کرب و بلا! صحبت سر این است که کو این تمدن تان؟ این چه تمدنی است که یک آخوند روضه خوان ترک بشما حکومت میکند، نزدیک چهل سال است که نفستان را گرفته است؟ و صدایتان در نمی آید!
در اینترنت هر ø........ه او میتواند حد اقل برای چند روزی چیزی را پخش کند/ استفاده فرصت طلبانه راسیستی از اینگونه کارها زشت است . چرا شما دو نفر فقط همیشه با هم مصاحبه میکنید ؟ تریبون و بلندگوی دیگری ندارید ؟ ما در رسانه های غرب و در فضای مجازی مصاحبه های بیشماری از اعراب می بینبم که علنا خواهان قتل فارس و شیعه و ایرانی میشوند . آیا کسی برای اینها تره خرد میکند . قدری شرف و اخلاق و حیثیت سیاسی و انقلابی برای هر آدم پر مدعای حزب یکنفره ضرری ندارد .
با سلام آقای جمال شما مینویسید که : (چون شما یک بعدی کامل هستی و با عینک رنگی پان تورکی دنیای دور و برت را نگاه میکنید و من را هیچ کاری با پان اتراک نیست فقط میگویم کە دیگران بدانند )
( شما دروغ پراکنی و تنفر پراکنی نیم متری گوناز تلویزیون را خیلی جدی گرفتی قربان گوناز تلویزیون را نە کسی بە حسان می آورد و نە نە اصلأ فکر میکنم کە حتی مردم تورک هم نیز از وجود آن مطلع باشند)
پان = تمام .همه . فقط خوب مثلا" پان فارسیست یعنی به غیر ازتاریخ (ساختگی) پارس زبان (ساختگی)پارس و ............ما بقی ملتها با زبان و تاریخ و............ واقعیشان و حقیقیشان در جغرافی موسوم به ایران وجود ندارند واگر هم هستند باید به زبان و تاریخ اجدادشان قبل از حمله مغول و اعراب بازگردند والا باید به ترکستان یا عربستان بروند
من کی گفتم که : فقط خواستار بقای تاریخم وزبان مادریم هستم و مابقی به من مربوط نیست !؟
اشتباه قضاوت کردید اصلاح کنید .
دروغ پراکنی و تنفر نیم متری را پان فارسیسم میپراکند یا من که یک خبر با منبع آن را ذکر میکنم در ضمن شما آمار کسانی که گوناز را به حساب میاورند یا نمیاورند را دارید !؟ لطفا"( به پخشید = پخش کنید)تا همگان بدانند.
Dirənc Minelli عزیز،
ایمیل شما را دیدم. ممنون از لطف و زحمت شما.
اگر دوست داشتید می توانید پیشنهادت خودتان را بفرستید. ممنون میشوم که از آنها آگاه بشوم.
انچه د ر ایران انجام میگیرد جریانی بنام ایران ستیزی است که بنا به دستور غرب و دولت یهود و دولت های عرب انجام میگیرد. این امکان از میهن پرستان ایرانی گرفته شده تا بتوانند به میهن خود خدمت کنند. هلاک شدن ایرانیان در مکه در خدمت مردم ایران نیست بلکه در خدمت عرب و دین اسلام است. در هفته گشته یکی ا ز رهبران تجزیه طلب عرب در خوزستان د ر گذشت . این عرب تجزیه طلب هدفی جز جنگ و تخریب و تجزیه نداشت . متن نوشته شده از سوی حزب تجزیه طلب خود گویای کارهای تروریستی و جاسوسی ان خدابیامرز است است . مطلب را بخوانیم.(ا دلهایی اکنده از اندوه و ناباوری، درگذشت فرزند شایسته مردم عرب اهواز، مبارز نستوه و خستگی ناپذیر و اندیشمند مردمی، احمد الحاج خضیر (ابوعارف) را در بامداد روز پنج شنبه (روز عید قربان) ۲٣/۰۹/۲۰۱۵ (مصادف با ۲/۷/۱٣۹۴) در زادگاهش در شهر "فلاحیه"
به اطلاع می رسانیم.
بدون هیچ تردیدی، فقدان "ابوعارف" ضایعه ای غیر قابل جبران برای مردم عرب اهواز و رفقا و یاران و دوستداران او خواهد بود.
اگرچه روزهای اخر عمر گرانقدر "ابوعارف" با دردهای بی امان جسمی و روحی همراه و نهایتا و پس از تحمل رنج ناشی از سالهای طولانی بیماری (ام اس) با سکته مغزی به پیایان رسید؛ اما او همواره با لبخند و طمانینه خاص خود؛شریک غم و شادی های مردم شهر و دیار خود بود.
فقدان ابوعارف اگرچه غمی جانکاه برای خانواده فقید، مردم فلاحیه و اقلیم اهواز و ما یاران و رفقای او بهمراه داشت؛ اما ضمن تسلیت به همگان، با او و ارمانهای او پیمان می بندیم تا به اخر برای تحقق حقوق انسانی و قانونی مردم عرب اهواز دست از تلاش و مبارزه بر نداریم.
مختصری از زندگی پربار فقید "ابوعارف"
احمد الحاج خضیر معروف به "ابوعارف" در سال ۱۹۵۰ در شهر "فلاحیه" به دنیا امد و در همان شهر الفبای مبارزه و فعالیت مردمی را اموخت.
وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و ان هنگام که تنگنای "زندگی" و "فعالیت" او را ناچار به ترک وطن نمود؛ به کشور کویت عزیمت کرد. در کویت شخصیت سیاسی و اگاهی ملی او تکوین پیدا کرد و به همراه گروهی از جوانان دیگر شهرش به جنبش ملی اهوازی پیوست. با تاسیس "الجبهه الشعبیه لتحریر عربستان- الاحواز" (جبهه خلق برای رهایی عربستان-الاحواز) به صفوف جبهه پیوست و مسئولیت سازماندهی بخش "کویت" را بعهده گرفت.
در سال ۱۹۶۹ و به هنگام اقامت و فعالیت ابوعارف در کویت تعداد زیادی از جوانان اهوازی مقیم کویت به تشکیلات جبهه پیوستند؛ همزمان، او توانست روابط مستحکمی با جنبش ملی فلسطین برقرار نماید.
در سالهای ۱۹۷٣-۱۹۷۴ مسئولان امنیتی کشور کویت به فعالیتهای "ابوعارف" و گروه تحت رهبری وی پی برده او را بازداشت و به کشور عراق تحویل دادند. در سالهای ۱۹۷۴-۱۹۷۵ وی مجدانه در پایگاه "الجبهه الشعبیه" در عراق به مبارزه و سازماندهی ادامه داده و به عضویت دفتر سیاسی "جبهه" در امده؛ مسئول روابط خارجی ان سازمان گردید.
هماهنگی فعالیتهای اهوازی ها با "جبهه خلق برای ازادی فلسطین" در زمینه "عملیات برون مرزی" که در ان مقطع تحت نظر "ودیع حداد" قرار داشت؛ از مسئولیتهایی بود که "ابوعارف" بعهده داشت.
پس از توافقنامه ایران و عراق (توافقنامه الجزایر) در ۶ مارس ۱۹۷۵؛ اعضای "الجبهه الشعبیه" به ناچار، عراق را ترک و در کشورهای خلیج، سوریه، و یمن دموکراتیک مستقر گردیدند. او به عنوان نماینده "جبهه" در بخش عملیات "برون مرزی" نقشی غیر قابل انکار در همکاری با "ودیع حداد" و یاران دیگرش داشت.
سالهای ۱۹۷۵-۱۹۷۹ برای "ابوعارف" فرصتی بود تا او با تحرک میان بیروت و عدن و دمشق، ضمن توسعه روابطی مستحکم با "حرکه القومیین العرب" (جنبش ملی گرایان عرب) و سازمانهای فعال در جنبش ملی فلسطین و خصوصا "الجبهه الشعبیه لتحریر فلسطین" (جبهه خلق برای ازادی فلسطین) و "حرکه فتح" (جنبش فتح) و رهبران انها یاسر عرفات "ابوعمار" و جورج جبش "الحکیم"؛ بر تجارب و اگاهی های مبارزاتی خویش بیفزاید. او در این میان واز طریق همکاری با ودیع حداد با جنبش "بین المللی" و گروههایی نظیر "بادر ماینهوف" و برخی رهبران ان جنبش نظیر "کارلوس" نیز اشنا گردید.
ابوعارف در سال ۱۹۷۷ مجددا و با استفاده از پاسپورت یکی از کشورهای عربی به کویت بازگشت. طبق اظهارات یارانش؛ او برای برنامه ریزی عملیاتی در "جزیره خارگ" و گروگانگیری تعدادی از کارمندان عالیرتبه صنعت نفت در ایران بمنطور مبادله انها با زندانیان سیاسی اه
جناب جم من کی و چە وقت ادعای تمدن کردم ؟؟ اتفاقأ تمام حرفهای من در تصدیق حرفهای شماست کە شما پان اتراکها و پان ایرانیستها و پان عربها بس کنید بر ملت کورد حکومت کنید بساطان را از کوردستان جمع کنید و بە اشغالگری و زور گوئی و وحشی گری در کوردستان خاتمە دهید کوردستان سرزمین ملت کورد است و ملت کورد حق دارد در سرزمین خودش حاکم بر سرنوشت خودشان باشند همین تمدن ایران گرائی و پان ایرانیسم نیز بە ملت کورد ربطی ندارد
çoxlu zamanlarda da insan yaşadığı real həyatda istədiyi dərin təsirləri buraxa bilmir
ve bu üzdən yazmağa və ədəbiyatiın onun üçün verdiyi xəyali və dəyişkən dünyasına sığınar.
demək çox vaxt yazmaq yazar üçün bir qaçış qapısı sayılar.
گاهی وقت ها، نوشتن به نوعی دریچه فرار به سوی دنیای خیالی محسوب می شود
جمال آقا! شما که اینهمه ادعای تمدن میکنید، پس چرا همیشه ترکها به شما حکومت میکنند؟ و برایتان شهرها میسازند، تشکیل دولت داده کشورداری میکنند؟ آیا شما نمی توانید اداره امور خود را بدست بگیرید؟ پس کو این تمدنی که از آن دم میزنید؟ شما که این همه پز تمدن میدهید، دوهزار و پانصد سال است که عرب و مغول، افغان، اسکندر مقدونی و سر آخر سلسله های سلاطین ترک به شما حکومت کرده اند، و تا کنون نیزیک آخوند روضه خوان ترک رهبرتان است. نزدیک چهل سال است نفستان را گرفته و هر کار که دلش میخواهد با شما عزیزان میکند. خب! پس شما تو این مملکت چه کاره اید؟ شما که هی شعارایرانی ایرانی سر میدهید، و بیهوده از دوهزار سال پیش فلسفه می بافید، پس کو این تمدن درخشان تان؟ تمدنی که اختیارتان در دست یک آخوند روضه خوان ترک است؟! این چه تمدنی است که همیشه زیر دست دیگران است. و دیگران برایش تصمیم میگیرند و آقائی میکنند؟
کاربر محترم "ب".
چون من به این نتیجه رسیده ام که همنشین با بیان یکسویه، جانبدارانه و تحریفگرانه و تاکتیک "هدف وسیله رو توجیه می کنه" و یغمایی با سانسور و ابلیس سازی از افرادی مثل من که همه حرفهای همنشین و اسماعیل رو چشم بسته قبول نمی کنن، درپیش گرفته (حداقل ناآگاهانه) آب به آسیاب استبداد جدید میریزن و توی این مسیر از نوشته های آقای اصفهانی هم واسه جورجنس کردن بساط وتحمیق کاربران دارن استفاده میکنن.
واسه همین پای مقالات آقای اصفهانی که منم مثل شما معتقدم از اون جنس و سنخ نیس بعنوان هشدار مینویسم آقای اصفهانی اگه نظر من درست باشه شاید پر بیراه نباشه فکری به حال سواستفاده از نوشته هاتون بکنین! واسه نمونه میتونین به نشونی زیر هم نگاهی بکنین. http://www.iranglobal.info/node/50126
بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.
به سهیل: درست است شرایط پیچیده است، و دولتهای شووینیست هم در تلاش اند تا آن را پیچیده تر کنند، تا جنگ مغلوبه شود. بدین ترتیب در هرج و مرج بوجود آمده، آنها بهانه ی خوبی برای به راه انداختن توپ و تانک و جنگده هاشان برای سرکوب بیشتر و "استقرار نظم و امنیت" خواهند داشت. این روش متداول آنهاست. عامل اصلی بوجود آمدن درگیریهای اخیر در ترکیه قدرت گیری قانونی کردها و همبسته شدن اقشاری از ترکها با آنها بود. در واقع اگر دولت ترکیه کمی عقب می نشست، به سرعت ساقط می شد.
علت سرکوب جنبش میدان تقسیم و ترور اعضای پ.کا.کا در دفتر رسمی شان در پاریس هم همین بود. پایه های این دیکتاتوری ها لرزان است، آنها فاقد حمایت توده ای اند. دولت ترکیه نمی توانست و نمی تواند قدرت گیری کردها در ترکیه و منطقه را تحمل کند و به دنبال بهانه برای اعلام جنگ رسمی بود و هست. بنابراین نمی توان از نظر سیاسی و تاریخی نقش سرکوبگر و سرکوب شونده را در درگیریهای خونین و چه بسا بی حاصل و پوچ برای هر دو سو، یکی دید. مسئله ی اسرائیل و فلسطین اشغالی هم همین است. تا زمانی که اسرائیل دست از اشغال و شهرک سازی برندارد و موجودیت و هویت فلسطین را به رسمیت نشناسد، این چرخه ی خشونت متوقف نمی شود.
پیش کشیدن بحث "مقدس کردن تروریسم" در این میان، بسیار انحرافی، بی ربط و بی مفهوم است و پاسخی ندارد. کامنت گذارش حتی آنقدر مسئولیت و اخلاق و پرنسیپ ندارد که با یک نام و نشانی ظاهر شود و بعد انگ بزند.
سخصی بە اسم جمال کامنتی خطاب بە لاچین نوشتە ،، قابل ذکر است کە این شخص چە دور و چە نزدیک هیچ نسبتی با من ندارد جدا از کامنت ایشان کە در چە مورد است فقط برای یاد اوری این سخص از اسم من جمال در کامنت نویسی سوء استفادە کردە و باز تکرار میکنم این سخص کە با اسم جمال خطاب بە لاتین نوشتە هیچ نسبیتی با من ندارد
استاد رسول قربانی تبریزی در سن هشتاد سالگی درگذشت . روحش شاد . تجزیه طلبان آذری، سرگرمی دیگری غیر از توهین به اقوام ایرانی ندارند و اینگونه اخبار را متوجه نمیشوند .
اعلامیەی خودمدیریتی ناحیەی ZAD NDDL در پاسخ بە فراخوان KCK (کنفدرالیسم جوامع کردستان): پس آن اعلام سیستم خودمدیریتی در غرب کُردستان و در برخی از شهرهای شمال کُردستان و متعاقب آن حمله نیروهای امنیتی ترکیه به این مناطق،
ترجمە اعلامیە حمایت مردم“زاد” از خودمدیریتی در شمال و غرب کردستان به شرح زیر است:
"زاد" خودمدیریتی خود را اعلام میکند، مانند همان روندی کە کردهای شمال (ترکیە) در برخی از شهرداری ها در پاسخ بە آتش جنگی کە حکومت ترکیە برپا کرد، در پیش گرفتند. قبلن این شهرها درجەای از خودمدیریتی و شبەاتونومی را تجربە کردە بودند. [در این شهرها] پلیس ویژە و ارتش ترکیە حملات کوبندە علیە غیرنظامی ها را آغاز کرد. [اکنون] تعدادی از انجمن شهرهای همجوار ضمن رد مشروعیت دولت
مردم منطقه "زاد" در نوتردام لندز فرانسه (ضمن اعلام خودمدیریتی) با انتشار بیانیه ای حمایت خود را از مردم کُردستان اعلام کردند.و نیروهای سرکوبگر، تصمیم گرفتەاند "خودمدیریتی" اعلام کنند.
*
اعلامیەی خودمدیریتی ناحیەی ZAD NDDL در پاسخ بە فراخوان KCK (کنفدرالیسم جوامع کردستان)
برای آنهایی کە در کردستان مقاومت میکنند؛
ما رویدادهای ترکیە را پیگیری میکنیم. ما بر ضد تجاوز دولت ترکیە، حمایت خود را از [کردها] اعلام میکنیم. وقوع جنگ اخیر [در ترکیە] واکنشی بود بە نتایج انتخاباتی کە باب میل رییس جمهور[اردوغان] نبود و نیز عملی بود علیە خواست و ارادەی مردمی کە می خواهند خود را “افقی” سازمان دهند.
ما بە فراخوان شما مبنی بر اعلام خودمدیریتی شهرداری ها لبیک میگوییم. ما قاطعانە پیگیر پروسەی کنفدرالیسم دموکراتیک در کردستان هستیم.
ما خودمان را از حیث "پیگیری خود-سازماندهی خارج از پروژەی دولت-ملت و در قالب ساختارهای افقی" بە شما نزدیک میبینیم؛
ما پروسەای را کە همەی مردم فارغ از معیارهای مذهبی و قومی و … در خود جا دهد، تحسین میکنیم آنهم درست در حالی کە میدانیم دولتها هنوز هم حامل سیاستهای شبیەسازی و نابودسازی هستند. زد (منطقەای کە باید از آن دفاع شود) در نوتردام لندز با حمایت تودەای و جلوگیری از احداث فرودگاهی بی مصرف بە زیست خود ادامە میدهد
ما خودمان را در جایگاه برجستەای کە جنبش زنان و جامعەی همجنسگرایان در مبارزەی کردها بەدست آوردەاند سهیم میدانیم.
در پایان ما برای مبانی خود-دفاعی و استقلال راهبردی شما ارزش قائل هستیم.
ما از "زد" نوتردام در لندز فرانسە با شما صحبت میکنیم. زد ناحیەای است کە در مخالفت با طرح ارائە شدەی توسعەی سرزمینی از سال ٢٠٠٩ بە صورت غیرقانونی بە تصرف ما درآمد، آنهم در مبارزە ای با ٤٥ سال سابقە علیە پروژەی احداث فرودگاه! ما بە یاری کنش های پارتیزانی مختلف این پروژە را متوقف کردیم و با مقاومت در سال ٢٠١٢ آنها را اخراج کردیم.
امروزە، صدها نفر با سوابق متفاوت در این ناحیە زندگی میکنند و بە شیوەهای رسمی و غیررسمی خود را سازماندهی و مدیریت میکنند. تلاشهایی برای شکوفایی کشاورزی، [تامین] تغذیە و خوراک، دفاع از خود در مقابل دادگاه، [تامین] مسکن و [گسترش] دانش و ساختار کمونیستی صورت گرفتە است کە آن ها را با مبارزات دیگر بە اشتراک میگذاریم. جنبش کردها در سوریە و ترکیە خود را فمنیست، ضد دولت و ضد سرمایەداری اعلام کردە است.
آنچە در کردستان در حال ساختەشدن است، قبلن توسط دولت اسلامی مورد حملە قرار گرفتە و اکنون آماج یورش بمب های ترکیە است. دولت فرانسە هنگامی کە در جنگ با داعش، دنبال قهرمان میگشت، با دهان گشاد بە ستایش کردها پرداخت، اما امروز از جنگ شرم آور “ ضدتروریسم” اردوغان حمایت میکند، جنگی کە کنشگران کرد را سرکوب و بە رگبار میبندد. ما اعلام میکنیم برای کمک بە شما [کردها] آمادەایم.
همبستگی با مردم باکور (شمال کوردستان) بالاخص شهرهای محاصرە شدە
همبستگی با کردهایی کە مورد هجوم ناسیونالیست های ترک قرار میگیرند
همبستگی با روژاوا
تا همین اواخر اندک شماری از جهان غرب چیزی از خود کُردها شنیده بودند، چه رسد به تاریخ انقلابی آنها. مبارزه کُردها علیه دولت اسلامی عراق و شام(داعش) آنها را تبدیل به نقطه ای کانونی کرده است، هم از سوی جریان های اصلی رسانه های گروهی و هم رادیکال ها و انقلابیون سراسر جهان مورد توجه بسیاری قرار گرفته اند.
رمانتیک گونه و اغلب خلاصه وار به عنوان جمعیتی در حال جنگ با اسلام گرایان {معرفی شده اند}. کُردها دارای سنتی دیرینه برای دفاع از خود در وسعتی به طول چندین مرز ملی هستند. آنها برای آزادیشان از زمان انحلال امپراطوری عثمانی مبارزه کرده اند، شورش های مذهبی به رهبری شیخ سعید در ۱۹۲۵ و قیام علیه آسمیلاسیون در درسیم ۱۹۳۷ تنها دو نمونه از میراث بلند بالای مقاومت کُردها می باشد. اما بدون هیچ شکی طولانی مدت ترین و موثرترین شورش ها همانی بوده است که توسط پ.ک.ک (حزب کارگران کردستان) چهل سال پیش راه اندازی شد. مقاومت در برابر داعش در شمال سوریه (کردستان غربی- روژئاوا ) و مبارزه برای خودمختاری کُردها در ترکیه (کُردستان شمالی-باکور) اوج مبارزات پ.ک.ک بوده است که دهه ها ادامه داشته. با این حال پ.ک.ک امروز نسبت به زمان شکل گیری آن بسیار متفاوت به نظر می رسد و آرمان هایش در کنار زمینه سیاسی آن تکامل یافته است. نوشته زیر تلاش من برای به اشتراک گذاشتن آنچه در بازدید از کردستان- چه باکور و چه روژئاوا- یاد گرفته و مشاهده کرده ام می باشد. روایتی است طولانی و پیچیده و پر از تناقضات دشوار که برخی از آنها در ذیل ارائه خواهد شد. کُردهای انعطاف پذیر در مواجهه با مسائل مختلف این توانایی را داشته اند که با یک استراتژی ماهرانه تئوری را تبدیل به عمل کنند. اجازه دهید برای درک جنبش امروز، با چگونگی سربرآوردن آنها آغاز کنیم.
روزهای آغازین پ.ک.ک
پ.ک.ک محصول دو فرایند تاریخی مختلف است. نخستین و اصلی ترین آنها تشکیل دولت-ملت ترکیه است، پروژه ای مبتنی بر حذف غیرمسلمانان و آسمیلاسیون همه اقوام غیر تُرک. دومین عامل کاتالیزور فوری جنبش اواخر دهه ۱۹۶۰ تا ۷۰ دانشجویان و جوانان قدرتمند ترکیه بوده است.
برای درک سیاست های معاصر ترکیه ، انکار رسمی نسل کشی ارامنه و سرکوب جنبش کُردها، باید به این حقیقت پی ببریم که چگونه ناسیونالیسم افراطی عمیقا در تار و پود جامعه تنیده شده است. این قابل مقایسه با رژیم بعثی است که در نقطه دیگری از منطقه با تاریخ انقضای خود مواجه گردیده است. تمامی اجزای این تشابه موجود است: یک رهبر قدرتمند و کاریزماتیک، مصطفی کمال؛ خلق یک هویت ملی، تُرک بودن و آسمیلاسیونی به سمت فرهنگ هژمونیک ساخته شده. در ترکیه ایجاد رسمی دولت ملت ۱۹۲۳، در نوع خود یک پروژه مدرن سازی بود.
خوب می شد اگر آقای اصفهانی ترتیبی می دادند که همه روزمره های پاره ای که تا حالا نوشته اند به صورت یک کتاب منتشر شود. من آن موقع ها که روزمره های پاره در هفته نامه ایران زمین چاپ می شد هر روزمره پاره ای را مثل امروز بی اغراق چند بار می خواندم.
نکته ای را هم می خواهم با خانم یا آقای رفیق سائل در میان بگذارم و از ایشان بپرسم که چرا گله هایشان از آن دو نفر را
همیشه زیر مقاله های آقای اصفهانی می آورند در حالی که آقای اصفهانی هیچ ربطی به آن ها و رفقایشان ندارد و فاصله گرفتنش از شورا و مجاهدین کاملا اصولی و بی شائبه و صمیمانه و شرافتمندانه است و بیشتر به خاطر پیوستن مجاهدین به اسراییل و نئوکان ها و حالا هم عربستان و دشمنی مجاهدین با جنبش های داخل ایران است نه مثل این ها به خاطر مسائل شخصی و انتقام و انتقام گیری.
آیا شما می توانید متانت آقای اصفهانی در نقد مجاهدین و شورا را با کینه کشی های این ها یکی بدانید؟
مگر یادتان رفته که همین ها و رفقایشان وقتی با مجاهدین بودند چه قدر علیه آقای اصفهانی که خیلی پیش و همزمان با جبهه دموکراتیک و آقایان دکتر متین دفتری و پروفسور مهابادی از شورا بیرون آمده بود می نوشتند و حالا وانمود می کنند که پشیمان شده اند؟!
صحبتی کوتا در 1 جملە با جناب
qochaq zonozli هر چند میدانم کە بی فایدە است برای شما چون شما یک بعدی کامل هستی و با عینک رنگی پان تورکی دنیای دور و برت را نگاه میکنید و من را هیچ کاری با پان اتراک نیست فقط میگویم کە دیگران بدانند
جناب
qochaq zonozli من کاری ندارم کە دمیرتاش چە گفتە و پ ک ک چەمیگوید فقط یک نکتە را برای اطلاع عموم بە حرض شما برسانم شما دروغ پراکنی و تنفر پراکنی نیم متری گوناز تلویزیون را خیلی جدی گرفتی قربان گوناز تلویزیون را نە کسی بە حسان می آورد و نە نە اصلأ فکر میکنم کە حتی مردم تورک هم نیز از وجود آن مطلع باشند بهتر است بگویم شما خبرهای گوناز تلویزیون را در کاغذهای 4 آ کپی کنید و در اوتاق تحریر و خواب خودتان با سنجاق آویزان کنید و هر روز بە خبرهای این دروغ پراکنی و راسیستی گوناز تلویزیون مراجعە کنید همین ژ
گویا هگل بر پایۀ نظرپردازی های بی اساس بعضی مورخان قرن نوزدهم یک همچو چیزی گفته است. اگر اولین دولت مدرن را ایرانی ها در عهد بوق بنیان گذاشته اند. این دیگر مدرن نمی شود. چون کهنه اش را باید در پیش از دولت به اصطلاح مدرن آن ها بگردیم و پیدا کنیم. تازه پارس ها وارث تمدن های بین النهرین به ویژه بابل بودند. و اگر دولتی به وجود آوردند از روی مدل آن تمدن ها بود. کافی است یک کسی در اروپا مقداری شیرینی میل بفرماید و ما هم که قاشق و چنگال به کمر بسته ایم، بی درنگ تکه ای از آن شیرینی تناول کنیم.
از متن اصلی (کافکا و هیولا) دو قسمت ترجمه نشده که اینجا را میاورم تا به برگردان فارسی هم اضافه شود:
1- داستانکآینه
«بهار» در خانه تنها بود . جلو آینه گیسوانش را شانه میزد. دوستش«یای Yay= تابستان» را در آینه میدید. و لبخند شادی برلب داشت.
پنجره باز بود. بادی از سوی دریاچه ی ارومیه وزید و اندک گرد و غباری روی آینه نشست.
بهار غمگین و عصبانی شد. آینه را بالا برد. تابستان از پشت گرد وغبار فریاد زد:
-نه! آینه را باید تمیز کرد.
صدا در گوش جهان پیچید.اما بهار آنرا نشنید.آینه را بر زمین کوبید، هم تابستان را شکست و هم خود را!
2- ترجمه ی شعر دوم متن:
آنها اصلی را سوزاندند
و همینطور کرم را!
چه بلایی برسر عشق آمد
کسی ندانست!
آی!
گلهای آتش "اصلی و کرم"*
عشق را زنده کنید
عشق را!
بگذارید اصلی و کرم
از خاکستر خویش برخیزند.
---------
*کرم، قهرمان داستان فولکلوریک آذربایجانی " اصلی و کرم" است. قصه ی دلباختگی اصلی-دختر ارمنی- و کرم -پسر آذربایجانی-ست.
که در پایان داستان هر دو -یکی پس از دیگری- فروزان شده و به خاکستر تبدیل میشوند. عشق.
اصلی چهل روز خاکستر کرم را به دوش خود حمل میکند با این امید که او از خاکستر خود برخیزد.
روز سی و نهم فریب سخن پیرزنی را میخورد و خاکستر را که در حال جان گرفتن بود بر زمین میگذارد.
وقتی امیدش را از دست میدهد خود نیز شعله ور میشود. امید به عشق را.
سحر گرامی ، چشم، بعد متن را ادیت میکنم. هنوز ادامه دارد.ولی تذکر شما را تصحیح کردم. ممنون از لطف شما.
بجای « پوست» نوشته شده «پست».
Yaralar زخمها
F. Karimli
برگردان A. Elyar
از وقتی که احساس کردم قلبم درد می کند تصمیم گرفتم پزشک بشوم.
آن درد شدید که احساس کرده بودم بعد ها کاهش یافت ، ولی خود درد ماند و مزمن شد. آن روز فهمیدم آدم یکبار زخمی میشود و در طی زمان یا خوب میشود یا آدمهای مختلف در ایام گوناگون آن را تازه و خونین میکنند؛ و نمیگذارند خوب بشود.آن موقع 20 سالم بود. اشتباهات زیادی را پشت سر گذاشته بودم. اما برداشتن قدمهای اشتباه هنر من بود.
درد خیلی وقت پیش از بیست سالگی شروع شده بود.به دنبال علت درد نیستم ، چرایش را نمیدانم. با شدت آن کار دارم.
خیلی جوان که بودم نمی توانستم درونم را آشکار کنم و این مرا به شدت عذاب میداد. چون همه چیز مخفی بود. فکر کردم اگر زخمها دهن باز کنند میتوانم از عذاب آنها رها شوم.و نفس راحتی بکشم.
برای اینکه وقتی کسی زخم را نمی دید درست روی آن می کوبید و رد میشد.
زخم را کسی نمی بیند اما همه درست از همان جا ، روی آن میکوبند. گویی کاری که بشر از همان آغاز به بهترین وجه از عهده ی آن برمیاید.
اکنون بسیار افسوس میخورم ، چرا که براساس تجربه هایم تصمیمی را پی گرفتم که وقت تلف کردن بود . میخواستم پزشک و متخصصی باشم که برای احساسات دوا و درمان میساخت و آنها را به بیماریهای جسمی تبدیل میکرد.
می بایست راهی پیدا میکردم ناراحتی و زخم هر انسان را چون تومور مغزی و بیماری ریوی و غیره روی پوست اش نشان میداد و میشد دید. مطمئن بودم آدمها زخمهای همدیگر را نبینند به آنها باور نمیکنند. و تنها راهش آن بود که آنها را ببینند.اگر می دیدند همه چیز درست میشد. و حتی زخمها هم به تمامی خوب میشدند.مثلا در این سالها من نتوانستم به کسی حالی کنم که سلولهایم درد میکند و من این را بخوبی حس میکنم. نتوانستم بگویم روحم کنده میشود. در درونم . چون یخی که از آسفالت کنده میشود و می ریزد .تکه -تکه...
اما نمی شد دست برداشت. چیزی و هدفی در ذهنم بود. بدین سبب شب و روز مطالعه کردم. تکامل حیوانات و آناتومی و طبقه بندی ها و فرمولهای شیمیایی وغیره را. کوتاه ، شب و روز را یکی کردم . نمیخواستم فقط در دانشگاه تحصیل کنم. میخواستم همه چیز را دقیق و عمیق درک کنم. رسیدن به هدفم ضروی و حیاتی بود. بالاخره گام اول را برداشته و به دانشگاه رفتم. اما چیزی عوض نشد. مییبایست به مطالعه ادامه میدادم.
در آن روزها تنها کسی که دلگشایم بود ، و در سختیهای راهم مرا آرامش میداد ، هستیم «اود ریOdri» بود.
تازه دانشجو بودم هنوز نمی توانستم مستقل در آزمایشگاه کارکنم. از این رو بیشتر میتوانستم با اودری وقت بگذرانم. رشته یمان جدا بود ولی صحبت و ایام خوشی باهم داشتیم. کمترین حسن این رابطه آن بود که امکان میداد سختیهای رسیدن به هدفم را تاب بیاورم.وقت می یافتیم دیدار میکردیم و ساعتها باهم مشغول صحبت بودیم.اما من در مورد برنامه های آینده ام چیزی به او نمی گفتم.او فکر میکرد من تنها میخواهم پزشک بشوم و از این رو شیفته ی شغل پزشکی ام. و میکوشم.
می ترسیدم از اینکه خودم را مخفی کنم مرا نشناسند. همانطور که همه میکنند و کسی ندیده چیزی را نمی شناسد. بدین سبب تصمیم گرفته بودم صبر کنم. فکر میکردم وقتی دارو را درست کردم او هم مثل دیگران همه چیز را خواهد فهمید.
از اینکه مرا نفهمد و مجبور بشوم خودم را از او مخفی کنم هر چند که می ترسیدم ولی به اینکه او را دوست دارم مطمئن بودم...
سرانجام دانشگاه را به پیایان بردم وبه عنوان پزشک شروع به کارکردم.همچنین در آزمایشگاه به آزمایشات ادامه میدادم. کمبود وقت داشتم، مجبور بودم پول دربیاورم. از موفقیت کوچک ماه گذشته بگذریم ، بیش از 5 سال گذشته بود که من هنوز به نتیجه جامعی نرسیده بودم. بعد از بارها امتحان و تجربه .
تنها یکبار برای چند دقیقه توانستم احساسی را به زخم تبدیل کنم. از خاطرات بد دوران کودکی یکی را به یاد آوردم محلول را نوشیدم. بعد از چند ثانیه زخمی روی دستم پدیدار شد. در اصل از دیدن اینکه چنین حسی را سالهای سال توی خودم حمل میکردم مرا ترساند.حتی لحظه ای از دست خودم ناراحت شدم. تعجب کردم.در یک لحظه چندین احساس خود را دیده و تجربه کردم . و فهمیدم که احساس را دیدن خیلی فرق دارد با حس کردن آن. و دیدنش خیلی سنگین است.متأسفانه این کار بیشتر به من در جهت هدفم روحیه میداد .دیگر مطمئن بودم که دیگران هم برخوردشان مانند من خواهد بود. آنها هم با دیدن زخمها بهتر مرا درک خواهند کرد.
ادامه دارد
کیانوش توکلی گرامی، از ویدئوی بالا چیزی از سوی من سانسور نشده و به همانگونه که از سوی رسانه ی مربوط ارائه شده، منتشر گردیده است.
سلام-فکرکنم این بحث های بی سروته ارزش آنچنانی ندارد.حکومت ها درهرکجاباشندوقتی بنابردیکتاتوری وبی عدالتی باشد ازهرقوم وتبارسوء استفاده کرده تا همه راباخودشریک جرم کنند.
است درخدمت فارس هامیباشند.ولی این موضوع نیزربطی به ملت فارس ندارد.ربطش به نظام دیکتاتورونژادپرست فارس دارد.درانتخاب موضوعات ومقالات افرادی بدذات وبدنیت وحتی زشت صفت امکان دخل وتصرف ونفوذدارند.
دردوحکومت شاه وشیخ ازهرملیتی استفاده کرده اند.وجنایت راباهم انجام داده ودستشان خونین است.اینجااززمان سرکارآمدن پهلوی تاکنون ،اصل سیاست کلی نظام است نه افراد.
شهرخمین قبلا بنام کمره شناخته میشد.این شهربعدا خمین شده است.تمام ساکنان آن مردم عزیزلر هستند پس سرکرده نظام خونین لر بود این جنایت کاربزرگ چه ربطی به مردم عزیز لردارد.
آقای تبریزی درتورک ستیزی دراین سایت معروف است ازگذاشتن این مقالات هدف شوم دارد.
وبایدبدانیم که سیاست کلی نظام درخدمت فارس هاوتمام دنیاایران رامتاسفانه توسط اینگلیس فارس می شناسند.هرکس هم دراین حکومت دستان آلوده
یعنی سرشان دریک توبره است.کسی هم اگراینجابخواهدتورکان رامقصرجلو دهدناخواسته ویاخواسته هم کاراین نظام محسوب میشود.السلام.
در پارسی میگویند با ... دیگران کسی داماد نمیشود . ان ترک عثمانی جایزه نوبل گرفته سننه ارقاداش؟ اقای رضا براهنی رمانی ضد ایرانی نوشته و هنوز در انتظار جایزه نوبل ادبی است.
مشکل ما د ر ایران هیچ زبانی نیست بلکه نادانی و وابستگی دینی و فکری به مکتب مارکس و محمداست. دوجریان ضد ملی و فاشیستی محمدی و مارکسیتسی بنیان گذار جهل و خشنونت و بی وطنی و ضد فرهنگی در ایران هستند.
بیشتر جریان چپ عامل تفرقه و جنگ بین ترک و کرد است. در سازمان تجزیه طلبان فدائی خلق که بیشتر سنگ ترک گرائی به سینه میزنند تا منافع ملی مردم ایران یک سخنرانی ویا مقاله به زبان ترکی نوشته و برگزار نشده است . چپ و تجزیه طلب خطر نخست برای تجزیه ایران هستند و اخوندها از این دو گروه استفاده میکنند.
چرا نظرساخوروف سانسور شد؟ دوطرف در باره دخالت روسیه در سوریه نظراتی داده اند،چرا یکطرفه به قاضی می روید؟ کامنت متوجه همکار گرامی کاوه جویاست
با سلام لطفا" این خبر را هم بخوانید اگر دروغ است را با دلیل بنویسید:
پ ک ک به هفت مدرسه ی ابتدایی به دلیل عدم بیعت حمله کردCümə, 01.10.2015 04:01
گوناز تی وی : گروه تروریستی پ ک ک بدلیل عدم تبعیت کردهای تورکیه در بایکوت یک هفته ای مدارس به این دبستان ها یورش برد.
به گزارش گوناز تی وی چندی پیش و در آغاز مدارس ، گروه پ ک ک از والدین کرد خواسته بود تا به مدت یک هفته کودکان خود را به مدارس نفرستند. در پی عدم توجه کردها به این مساله و عدم حمایت چشمگیر آنان ، گروه پ ک ک دبستان ها را هدف حملات خود قرار داد.
گفته شده است که تنها در استان موش تورکیه در شرق این کشور به هفت دبستان حمله شده و شیشه های آن شکسته شده است. فرماندار موش ضمن اعلام این خبر ، عامل اصلی این حملات را گروه تروریستی پ ک ک در عدم بیعت مردم کرد در بایکوت مدارس عنوان نمود.
گفتنیست نمایندگان کرد پارلمان بویژه رهبران حزب دموکراتیک خلق ها هماره از دولت تورکیه انتقاد می کنند که به جای سرمایه گذاری بر روی ارتش و جنگ با پ ک ک در مناطق کردنشین مدرسه بسازد با این حال تنها در دو ماه گذشته تعداد حملات پ ک ک به مدارس و تخریب و سوزاندن آنها به 109 مدرسه بالغ می شود.پ ک ک در 30 سال گذشته موجب مرگ بیش از 7 هزار غیر نظامی شده است
بر درستی کار خود پا می فشارد
نه
از درستی کار کار خود
فردی مجهول الهویه که حتا از بکار بردن اسم مستعار نیز پرهیزمیکند، چرا از نام بردن قاتلان و لمپنهای فاشیست حکومتی لرتبار خود، خود داری میکند؟، وقتیکه کسی این فاشیستهای لمپن، و آدمکش لر را به جامعه معرفی میکند چرا این افراد ناراحت و هول میشوند؟ قاتل قاتل است و فاشیست فاشیست! فرقی نمیکند، به کدام تبار مربوط باشد. آیا کسی که از نشراسامی فاشیستها و لمپنهای قاتل لر که در خدمت رژیم منفوس اسلامی تهران هستند، ناراحت و دست پاچه میشود، آیا چنین کسانی در ردیف همان قاتلان و لمپنهای آدمکش لرتبار قرار ندارند؟ آیا فرق بین "محسن رضائی" جنایتکار و آدمکش لمپن لر، چه فرقی با چنین افراد مجهول الهویه دارد؟ آیا چه عاملی سبب میشود که اینان لمپنهای همتبار و فاشیست لر را از انظار عمومی مخفی میکنند؟ آیا این پان لرهای عشیره پرست! با این دیدگاه قوم پرستی خود در کنار همین آدمکشان قرار نمیگیرند؟
برنده جایزه نوبل جناب برهان پنبه علیه فرهنگ ارتجاعی ترک قلم میزند و اکنون زیر محافظت پلیس است تا اسلامیان ترک و ناسیونالیست ترک و گرگزادههای باند خاکستری او را ترور نکنند . او افتخاری به ترک بودن ندارد و شما حق ندارید با نام او برای خود و سیاستهای راسیستی تان حرمت قرض کنید . کمیته نوبل این جایزه را به او دادچون او مبلغ فرهنگ اروپا و غرب است و مخالف فرهنگ ناسیونالیستی اسلامی قومگرایانه ترک . مشکل شما اینست که در هیچ موردی اطلاع کافی و درست ندارید و در تمام امور ایران و دنیا دخالت میکنید . ولی ایرانیان مثل همیشه صدهها کیلومتر از شماها جلوتر هستند .
البته هدف نه نشان دادن ضعف زبان پارسی بلکه برخ کشیدن اینکه دختر ما چقدر بامزه و با شیرین است . بسیاری از حانواده های مثلن ایرانی از پارسی سخن گفتن با فرزندان خود طفره میروند و بسیاری اساسن با زبان پارسی بیگانه هستند. این از خود بیگانگی و بی هویتی بعضی پدران و مادران نشان ضعف شخصیت انها و خود را در برابر فرهنگ بیگانه حقیر حس کردن است. گاهی در قطار و یا خیابان میشنویم که دونفر با لهجه ای زشت و رمخت و با ردیف کردن مقداری واژه پارسی و فرنگی با هم سخن میگویند. در بسیاری از خانواده ها فرزندان نه به زبان پارسی بلکه به زبان کشور ساکن گفتگو میکنند. احساس حقارت و نداشتن احساس غرور ملی این والدین از خود بیگانه تهوع اور است.
زبان پارسی را خوانده اند. زبان پارسی ضعیف نیست . اغلب اثار علمی دانشمندان غربی از فلسفه تا حقوق به این زبان ترجمه شده و چه بسیار زیبا. جا دارد از اموزگارن شریف کشور که به هر جهت ساکن غرب شده اند و با براه انداز ی کلاس اموزش پارسی برای فرزندان ایرانی کوشش میکنند سپاس گذاری شود.هر ایرانی صدها دلار برای خرید کتاب و نوار و اموزش زبان بیگانه میدهد ولی به زحمت یکبار دستور
آقای استخانلو...اگر این تغییرات در فرهنگ ترک ها نمی شد , نویسنده ترک نمی توانست برنده جایزه نوبل در « ادبیّات» شود.- ما ترک ها به جوک گفتن های شما که حاصل از یک ( فاجعه فرهنگی) مالیخولیائی رستاخیزی است, بیش از 80 سال است عادت کرده ایم-زبان فارسی یکی از چهارده زبان شعر دنیاست نه بخاطر ( قوی ) بودنش, درست بر عکس بخاطر« بیقاعده» بودنش است. - قرن 21, قرن علم, نجوم و دیجیتال است . قرن شمع و گل و پروانه خیلی وقت هست که سپری شده. لطفآ اسم یک کشور( سکولار) که زبان فارسی , زبان رسمی آن کشور هست, نام ببرید. تمام دانشمندان و شاعران ایرانی بعد از شکست ساسانیان از اعراب پا به عرصه وجود گذاشتند. لطفآ پنج تا از شاعران « فارسی زبان» 1500 ساله قبل را که شهرت جهانی دارند اسم ببرید. منتظر جواب شما هستیم.
سلام-بهترین کاری که درپس بهارعربی صورت گرفته کشیدن مستقیم پای روسیه به این ادمکشی وقتل وعام عرب هابود.بعدازاین مردم سوریه میتواندراحت تربه مسایل پی برده وتغاص تعدادی ازکشته های خودرابگیرد.
با سلام به همه تمرین دموکراسی کردن یعنی تحمل همدیگر اگر آقا جمال و هم عقیده هایش نمی توانند این دموکراسی را تحمل کنند در آینده جایگاه اینان در کجاست ؟؟!!
2 . چشم دوختن به سرزمین دیگران یکی از علائم عقده های نهفته و توسعه طلبی در قرن 21 معادل نهایت قبیله گرائی میباشد که این کار را عملا" پ ک ک تروریست در آزربایجان غربی انجام میدهد نامش پان کردیسم استجمال محترم من وتو یا ماها و شماها همگی قربانیان فاشیسم تاج و عمامه هستیم ولی در این میانه چرا باز هم به آن عقاید تاریخ مصرف گذشته چسبیده ودست بردار نیستیم مثلا" همه میدانیم که :
1 . در جغرافی موسوم به ایران ترک و عرب و ............. زندگی میکنند انکار اینها در قرن 21 توجیه علمی ندارد و دلیل عقب ماندگی وبیماری راسیستی میباشد تبلیغات پانفارسیسم.
3 . در خوجالی صدها بیگناه توسط داشناک ارمنی دیغاسی سر بریده و شکم زن حامله را پاره کرده و فرزند جگر پاره اش را بیرون آورده و سر میبرند و تو ساکت هستی نام این پان ارمنیسم میباشد با همکاری پان روسیسم و پان فارسیسم
4 . اگر این مطالب نوشته شود ما متهم به تنفر پراکنی میشویم اگر نوشته نشود بچه های خوب آذری نوکر پانفارسیسم خواهیم شد حقیقت گفتنی است لذا جمال و امثال جمال تو کار خود کن من هم کار خود و قضاوت بر عهده ملتهاست والسلام شوود تمام.
آقای ناظر، نژاد پرستی تا چه حد که حتی در شناساندن آدمکشها هم تقسیم نژادی میکنید. شما حاضر نیستید قبول کنید که جنایتکار از هر قوم باشد جنایتکار است. میخواهید جنایتکاران ترک را تبرئه کنید و فقط جنایتکاران غیر ترک را به عنوان جنایتکار قبول دارید!
خمینی و خامنه ای و رضایی و نصرتی و بقیه این آدمکش ها همه جنایتکارند از هر قوم و نژادی که باشند. شما پانترک ها با این دیدگاه قوم پرستی در کنار بعضی از همین آدمکشان قرار میگیرید.
زبان فارسی مثل همه زبانهای دیگر دارای معایبی هست ولی با این وجود هیچ خلق و ملتی زبانش را به این دلیل تغییر نمیدهد و منحل نمیکند بلکه آنرا تکمیل میکند . فقط ترکهای بعد از عثمانی و آتاتورکی بودند که دست به این کار اشتباه زدند و تاریخ فرهنگ و ادبیات ترکیه را به هفتاد سال رساندند و میلیونها کتاب بزبان و خط عربی و فارسی را در زیرزمینها به رطوبت و خاک سپردند و اکنون مصرف کننده فرهنگ و ادبیات غرب هستند . انتقاد و پیشنهادات آذری های تجزیه طلب و توطئه گران دیگر را باید برای جک و خنده در مجالس تعریف کرد و برای این نادانی غرض ورزانه تاسف خورد . زبان فارسی کنونی یکی از زبانهای قوی و سکولار و و پلورال و تولورانس قرن 21 میلادی است . زبان دهها شاعر و متفکر و نویسنده جهانی در طول 1500 سال گذشته بوده .آثار حافظ و مولوی و سعدی و فردوسی و خیام و نظامی و شاملو و فروغ در غرب و امریکا از جمله پرفروش ترین کتب
جهان شرق هستند .کاربر محترم ب.ر.
گویا من و شما هر دو نفرمون در مورد نظر آقای اصفهانی نسبت به خط و خطوط کنونی همنشین و یغمایی اشتباه می کنیم، چون همین امروز دیدم که همین مقاله آقای اصفهانی رو سایت دریچه زرد اسماعیل یغمایی منتشر کرده وندیدم و نشنیدم که آقای اصفهانی یه این موضوع اعتراضی کرده باشه.
https://www.blogger.com/comment.g?blogID=1518213859461616716&postID=153…
بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.
حالا اگر این "زن زنول " خودش از گردانندگان سایت گونار باشد ، که میداند ؟ چون من اکنون متوجه شده ام که چند تن از سران شناخته شده "گرگزادههای خاکستری" با نامهای مستعار دیگری در این سایت مقاله و فیلم میگذارند . این گونه فعالیتهای راسیستی فاشیستی این چند آذری ، وظیفه نیروهای اپوزیسیون را مهمتر میکند که باید در تمام جبهه ها اینها را در هم بکوبند تا بفهمند تبلیغ تنفر قومی ؛ بجای مبارزه با دولت دیکتاتور ، چه عواقبی دارد .
سخنی با مسئولین سایت بخصوص جناب کیانوش توکلی و مسئول کامنتها چندی است شخصی بە نام qochaq zonozli اقدام بە کپی کردن و پخش دروغ پراکنی و تنفر پراکنی راسیستی گوناز تلویزیون در این سایت کردە و مسئولین سایت با گشاد روئی بە پخش خبرهای دروغ و تنفر پراکنی و راسیستی گوناز تلویزیون از طرف این شخص اجازە دادەاند
گوناز تلویزیون بە عنوان نمونە بە تنفر پراکنی در مورد ملت کورد و زمینەی یک جنگ نژادی و پاک سازی قومی ملی دامن میزند با مهاجر خواندن ملت کورد در سرزمین خودشان دامن میزندقبل از هر چیزی پخش تنفر پراکنی و راسیستی و دروغ پراکنی نە تنها کوچکترین همخوانی با دمکراسی ندارد بلکە در تمام جوامع مدرن جرم بە حساب می آید .
تمام گذشتەی گوناز تلویزیون را کسانی کە از آن اطلاع دارند میدانند کە این تلویزیون از گذشتە تا حال بە طور لانقطع اقدام بە پخش اخبار دروغ تنفر پراکنی علیە ملتهای ، ارمنی ، کورد ، روس، فارس، کردە و بە طور شفاف از احزاب راسیستی گورگهای خاکستری در برنامە های خود دفاع میکند
تنفر پراکنی راسیستی گوناز تلویزیون تنها محدود بە تنفر پراکنی علیە ملت کورد نیست این تنفر پراکنی و دامن زدن بە یک جنگ نژادی و پاک سازی قومی ملی بە طور مدام در مورد ملتهای فارس، ارمنی ، لور. حتی قرە پە پاغهای تورک زبان سنی نیز میباشد
در این شخص میتواند سایت گوناز تلویزیون را در همین سایت کپی کند کە اگر مردم و خوانندگان این سایت تمایلی داشتن بو سایت گوناز تلویوزیون مراجعە کنند نە اینکە این سایت مکانی برای پخش خبرهای راسیستی و نژاد پرستانە گوناز تلویزیون باشد
جدای از تمام اینها نظر شخصی من چنینن میباشد کە حتی میتوان برای یک بار خبری کە بسیار مهم است از یک سایت راسیستی و نژاد پرستانە بە دلایلی در یک سایت دمکرات پخش شود ولی اینکە یک سایت دمکراتیک بە بلند گوی هر روزەی یک سایت نژاد پرست قرار بگیرد و از دمکرات بودن این سایت سوء استفادە کنند هیچ دلیل لوژیکی نمیتوان برای آن یافت
از مسئولین سایت تقاضا داریم کە جلو تبلیغات نژاد پرستانەی گوناز تلویزیون کە بە طور ستستماتیک دارد انجام میگیرد گرفتە شود
موفق باشید
با سلام اصلاح خبر غلط لطفا" بخوانید :
نیروهای عربستان سعودی به یک قایق ایران آتش گشودندCümə Axşamı, 30.09.2015 04:14
گوناز تی وی : عربستان سعودی به یک قایق ایرانی که ادعا می شود برای تروریستهای حوثی سلاح حمل می کرد آتش گشود.
به گزارش گوناز تی وی به نقل از رسانه های تورکیه این حمله در فاصله ی 240 کیلومتری از ساحل خلیج عمان رخ داده است. گفته شده است که در این قایق ماهیگیری 12 ایرانی حظور داشتند که برای تروریست های حوثی مهمات حمل می کردند.
از سوی دیگر خبری که مبنی بر حمله ی اشتباهی ائتلاف عربی به یک عروسی حوثی ها منتشر شده بود توسط عربستان تکذیب شد. منبع این خبر ایران بوده است.
در ماههای اخیر درگیری لفظی بین ایران و کشورهای عربی شدت گرفته است عربستان خواهان آنست که ایران در سرزمین های عربی بویژه یمن مداخله انجام ندهد. ایران متهم به حمایت از تروریسم در سرزمین های عربی است. به نظر می رسد که این کشور وارد یک بازی خطرناک با قدرتهای منطقه ای مانند عربستان شده است که هزینه ی یک جنگ بزرگ و خانمان سوز دیگر در منطقه را اینبار ملت های مظلوم در ایران و عربستان بدلیل بلند پروازی های رژیم ایران خواهند چشید
با سلام چقدر فردی یا گروهی باید آکنده از تنفر و حماقت باشد که به بیرق وپرچم دیگران بی احترامی کند :
حزب دموکراتیک خلق تورکیه چشم دیدن پرچم آزربایجان را نیز ندارد+تصاویرCümə Axşamı, 30.09.2015 04:53
گوناز تی وی: حزب دموکراتیک خلق تورکیه به پرچم آزربایجان نیز بی احترامی کرد.
به گزارش گوناز تی وی، در جریان برگزاری میتینگ "صلاح الدین دمیرتاش" رئیس هم صدر حزب دموکراتیک خلق(ح د پ) تورکیه در شهر هامبورگ آلمان، در محل برگزاری میتینگ به پرچم تورکیه بی احترامی شد.
در این میتینگ، پرچم ۱۲ کشور جهان افراشته شده اما پرچم تورکیه در بین آنها قرار نگرفته است.
علاوه بر آن به پرچم آزربایجان نیز بی احترامی شده و به صورت گره خورده آویزان شده است.
این اقدام حزب دموکراتیک خلق کردهای تورکیه نشان از دشمنی با ملت تورک آزربایجان را می دهد.
مصطفی وارانک مشاور رئیس جمهور تورکیه از این اقدام حزب دموکراتیک خلق(ح د پ) بعنوان دشمنی این حزب با پرچم تورک ها یاد کرده و در صفحه تویتر خود به این اقدام واکنش نشان داده است.
مشاور رئیس جمهور تورکیه نوشته:" ح د پ دشمن پرچم: به نابودی پرچم تورک بسنده نکرده اند، پرچم ماه و ستاره آزربایجان را نیز گره زده اند".
ایشان ساکن روستای لک لر از توابع ملکان می باشند.شخصی که دختر وی را به زور فراری داده از افراد کت کلفت وپولدار ملکان بوده است.وقتی طرف ازاین بابت به دادگاه شکایت می نماید نامبرده با اعمال نفوذ شدیددر دادگاه وکلانتری واعمال زور از طرف فک وفامیل عملا آقای سیروس نیکجورا از هر بابت مستاصل نموده وحق ایشان ضایع می کنند.متاسفانه فریاد های حق طلبانه وی به جایی نمی رسد ومجبور با خود سوزی می شوند.
با سلام پانهای گوناگون بیاموزید که انسان دوستی واقدام عملی در جهت دفاع از آنها (مظلومین و حق پایمال شدگان)برای انسانهای آزاده و با وجدان به چه بهائی تمام میشود :
36 ماه حبس برای بازداشتشدگان روز نوزدهم تیرماه در تبریز
Cümə Axşamı, 30.09.2015 04:27
گوناز تی وی: دادگاه تبریز سه تن از بازداشتشدگان در راهپیمایی روز نوزدهم تیر در این شهر را در مجموع به 36 ماه حبس محکوم کرده است.
به گزارش گوناز تی وی به نقل از گاماج، دادگاه تبریز سه تن از فعالین ملی-مدنی آزربایجان جنوبی به اسامی "رسول رضوی"، "سئویندیک لطفی" و "حسین رخشانی" را در مجموع به 36 ماه حبس محکوم کرد.
هر کدام از این فعالین به شش ماه حبس تعلیقی و شش ماه حبس تعزیری و در مجموع به یک سال حبس محکوم گشته‌اند.
رسول رضوی، سئویندیک لطفی و حسین رخشانی در راهپیمایی روز نوزدهم تیر در شهر تبریز از سوی ماموران امنیتی-اطلاعاتی دولت ایران بازداشت شده بودند.
لازم به ذکر است که روز جمعه نوزدهم تیرماه(معروف به روز قدس)، فعالان ملی-مدنی در شهر تبریز با در دست داشتن پلاکارد و پارچه نوشته‌هایی در خلال تظاهرات حمایت خود را از مسلمان تورک اویغور نشان داده و فشارهای دولت چین بر علیه مسلمانان را محکوم کرده بودند.
گفتنی است که در روز نوزده تیرماه و در اعتراضات مشابهی در شهر اهر نیز دو تن از فعالین ملی-مدنی آزربایجان‌جنوبی به اسامی "ابراهیم نوری" و "میلاد عظیمی" از سوی ماموران امنیتی-اطلاعاتی ایران بازداشت شدند.
با سلام پانهای بی انصاف در این سایت وجاهای دیگر از تفکر درست برخوردار نیستند و با یک اشاره غلط افکار را بر روی مسئله انحرافی استقامت میدهند البته در بعضی موارد و این دشمنان بشریت یعنی داشناکها اینگونه اظهار نظر و تحریک میکنند:
توهین بی شرمانه ی یک ارمنی به آوارگان سوری ، کردها ، عرب ها و تورکهاCümə Axşamı, 30.09.2015 04:05
گوناز تی وی : سخنگوی گروه دوستی مسیحیان با علویان ، مسلمانان را "پا برهنه" خواند
به گزارش گوناز تی وی سخنگو و از موسسان گروه دوستی مسحی-علوی شاخه ی حزب دموکرات-مسیحی آلمان ، خانم مدلن وارتیان ارمنی تبار به هر کس جز ارامنه در خاورمیانه توهین کرد
وی همچنین فعالان حقوق بشر ، دموکرات ها و لیبرالهایی که برای آوارگان مسلمان سوری و عراقی و ایرانی آغوش خود را بازکرده اند را "سگهای خودفروش اروپا" خواند.
مدلن وارتیان که همچنین معاون شورای مرکزی ارامنه ی آلمان است ، تورکها ، عرب ها و کردها را تحقیر کرد و آنان را گناهکار دانست.
جمیله یوسف نماینده ی پارلمان از حزب دموکرات مسیحی در واکنش به این سخنان نفرت انگیز خانم وارتیان گفت :
این سخنان به هیچ وجه قابل قبول نیستند. این سخنان وارتیان مرا شگفت زده و شوکه کرده است. این سخنان بر علیه گروههایی مردمی و مملو از نفرت و انزجار است و قابل قبول نمی باشد. ما این موضوع را پیگیری می کنیم.
گفتنیست سخنان وارتیان در حالی بزبان رانده می شود که ارمنستان برای سه دهه است که بیش از 20 در صد از خاک آزربایجان را در اشغال خود دارد و موجب آوارگی بیش از یک میلیون آزربایجانی شده فجایعی مانند نسل کشی خوجالی را مرتکب شده اند. از سوی دیگر بر اساس آمار رسمی 40 هزار و بر اساس آمار غیر رسمی 200 هزار ارمنی شهروند ارمنستان از فرط گرسنگی برای کار و امرار معاش به تورکیه پناه آورده و در این کشور زندگی می کنند.
آقای تبریزی! "محسن رضائی" جلاد معروف رژیم، و از جنایتکاران رژیم اسلامی تهران است. ایشان از نظر تبار سیاه چرده گی اش ازلاتهای معروف لرستان است. ایشان که لرتباراست دستش تا مرفق بخون فرزندان و جوانان آزادیخواه مردم ایران آغشته است. این فرد منفور و لمپن در کشتار و اعدام های زنجیره ای زندان اوین و سایرسیاه چالهای جهنم ایران در تابستان 67 بدستور آخوند خمینی دهها هزار جوانان انقلابی سازمانهای مختلف را از دم تیغ گذراند، شما اول نگاهی به لاتها و قاتلان لرتبار خودتان بیندازید، بعد در مورد دیگران روده درازی کنید! اگرلازم باشد من نیز اسامی قاتلان لرتبار رژیم جنایتکاراسلامی را که در جنایات و کشتار زندانیان سیاسی سنگ تمام گذاشتند، برای آگاهی عموم در این سایت نشر میدهم، تا آقای تبریزی با قاتلان و جنایتکاران لرتبار خود که در خدمت رژیم هستند، آشنا شود.
فردی که حتا ازانتخاب اسم مستعار نیز پرهیز میکند، انگار کامنت را درک نکرده، زده به صحرای کرب و بلا! صحبت سر این است که کو این تمدن تان؟ این چه تمدنی است که یک آخوند روضه خوان ترک بشما حکومت میکند، نزدیک چهل سال است که نفستان را گرفته است؟ و صدایتان در نمی آید!
در اینترنت هر ø........ه او میتواند حد اقل برای چند روزی چیزی را پخش کند/ استفاده فرصت طلبانه راسیستی از اینگونه کارها زشت است . چرا شما دو نفر فقط همیشه با هم مصاحبه میکنید ؟ تریبون و بلندگوی دیگری ندارید ؟ ما در رسانه های غرب و در فضای مجازی مصاحبه های بیشماری از اعراب می بینبم که علنا خواهان قتل فارس و شیعه و ایرانی میشوند . آیا کسی برای اینها تره خرد میکند . قدری شرف و اخلاق و حیثیت سیاسی و انقلابی برای هر آدم پر مدعای حزب یکنفره ضرری ندارد .
با سلام آقای جمال شما مینویسید که : (چون شما یک بعدی کامل هستی و با عینک رنگی پان تورکی دنیای دور و برت را نگاه میکنید و من را هیچ کاری با پان اتراک نیست فقط میگویم کە دیگران بدانند )
پان = تمام .همه . فقط خوب مثلا" پان فارسیست یعنی به غیر ازتاریخ (ساختگی) پارس زبان (ساختگی)پارس و ............ما بقی ملتها با زبان و تاریخ و............ واقعیشان و حقیقیشان در جغرافی موسوم به ایران وجود ندارند واگر هم هستند باید به زبان و تاریخ اجدادشان قبل از حمله مغول و اعراب بازگردند والا باید به ترکستان یا عربستان بروند( شما دروغ پراکنی و تنفر پراکنی نیم متری گوناز تلویزیون را خیلی جدی گرفتی قربان گوناز تلویزیون را نە کسی بە حسان می آورد و نە نە اصلأ فکر میکنم کە حتی مردم تورک هم نیز از وجود آن مطلع باشند)
من کی گفتم که : فقط خواستار بقای تاریخم وزبان مادریم هستم و مابقی به من مربوط نیست !؟
اشتباه قضاوت کردید اصلاح کنید .
دروغ پراکنی و تنفر نیم متری را پان فارسیسم میپراکند یا من که یک خبر با منبع آن را ذکر میکنم در ضمن شما آمار کسانی که گوناز را به حساب میاورند یا نمیاورند را دارید !؟ لطفا"( به پخشید = پخش کنید)تا همگان بدانند.
Dirənc Minelli عزیز،
ایمیل شما را دیدم. ممنون از لطف و زحمت شما.
اگر دوست داشتید می توانید پیشنهادت خودتان را بفرستید. ممنون میشوم که از آنها آگاه بشوم.
انچه د ر ایران انجام میگیرد جریانی بنام ایران ستیزی است که بنا به دستور غرب و دولت یهود و دولت های عرب انجام میگیرد. این امکان از میهن پرستان ایرانی گرفته شده تا بتوانند به میهن خود خدمت کنند. هلاک شدن ایرانیان در مکه در خدمت مردم ایران نیست بلکه در خدمت عرب و دین اسلام است. در هفته گشته یکی ا ز رهبران تجزیه طلب عرب در خوزستان د ر گذشت . این عرب تجزیه طلب هدفی جز جنگ و تخریب و تجزیه نداشت . متن نوشته شده از سوی حزب تجزیه طلب خود گویای کارهای تروریستی و جاسوسی ان خدابیامرز است است . مطلب را بخوانیم.(ا دلهایی اکنده از اندوه و ناباوری، درگذشت فرزند شایسته مردم عرب اهواز، مبارز نستوه و خستگی ناپذیر و اندیشمند مردمی، احمد الحاج خضیر (ابوعارف) را در بامداد روز پنج شنبه (روز عید قربان) ۲٣/۰۹/۲۰۱۵ (مصادف با ۲/۷/۱٣۹۴) در زادگاهش در شهر "فلاحیه"
به اطلاع می رسانیم.
بدون هیچ تردیدی، فقدان "ابوعارف" ضایعه ای غیر قابل جبران برای مردم عرب اهواز و رفقا و یاران و دوستداران او خواهد بود.
اگرچه روزهای اخر عمر گرانقدر "ابوعارف" با دردهای بی امان جسمی و روحی همراه و نهایتا و پس از تحمل رنج ناشی از سالهای طولانی بیماری (ام اس) با سکته مغزی به پیایان رسید؛ اما او همواره با لبخند و طمانینه خاص خود؛شریک غم و شادی های مردم شهر و دیار خود بود.
فقدان ابوعارف اگرچه غمی جانکاه برای خانواده فقید، مردم فلاحیه و اقلیم اهواز و ما یاران و رفقای او بهمراه داشت؛ اما ضمن تسلیت به همگان، با او و ارمانهای او پیمان می بندیم تا به اخر برای تحقق حقوق انسانی و قانونی مردم عرب اهواز دست از تلاش و مبارزه بر نداریم.
مختصری از زندگی پربار فقید "ابوعارف"
احمد الحاج خضیر معروف به "ابوعارف" در سال ۱۹۵۰ در شهر "فلاحیه" به دنیا امد و در همان شهر الفبای مبارزه و فعالیت مردمی را اموخت.
وی تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و ان هنگام که تنگنای "زندگی" و "فعالیت" او را ناچار به ترک وطن نمود؛ به کشور کویت عزیمت کرد. در کویت شخصیت سیاسی و اگاهی ملی او تکوین پیدا کرد و به همراه گروهی از جوانان دیگر شهرش به جنبش ملی اهوازی پیوست. با تاسیس "الجبهه الشعبیه لتحریر عربستان- الاحواز" (جبهه خلق برای رهایی عربستان-الاحواز) به صفوف جبهه پیوست و مسئولیت سازماندهی بخش "کویت" را بعهده گرفت.
در سال ۱۹۶۹ و به هنگام اقامت و فعالیت ابوعارف در کویت تعداد زیادی از جوانان اهوازی مقیم کویت به تشکیلات جبهه پیوستند؛ همزمان، او توانست روابط مستحکمی با جنبش ملی فلسطین برقرار نماید.
در سالهای ۱۹۷٣-۱۹۷۴ مسئولان امنیتی کشور کویت به فعالیتهای "ابوعارف" و گروه تحت رهبری وی پی برده او را بازداشت و به کشور عراق تحویل دادند. در سالهای ۱۹۷۴-۱۹۷۵ وی مجدانه در پایگاه "الجبهه الشعبیه" در عراق به مبارزه و سازماندهی ادامه داده و به عضویت دفتر سیاسی "جبهه" در امده؛ مسئول روابط خارجی ان سازمان گردید.
هماهنگی فعالیتهای اهوازی ها با "جبهه خلق برای ازادی فلسطین" در زمینه "عملیات برون مرزی" که در ان مقطع تحت نظر "ودیع حداد" قرار داشت؛ از مسئولیتهایی بود که "ابوعارف" بعهده داشت.
پس از توافقنامه ایران و عراق (توافقنامه الجزایر) در ۶ مارس ۱۹۷۵؛ اعضای "الجبهه الشعبیه" به ناچار، عراق را ترک و در کشورهای خلیج، سوریه، و یمن دموکراتیک مستقر گردیدند. او به عنوان نماینده "جبهه" در بخش عملیات "برون مرزی" نقشی غیر قابل انکار در همکاری با "ودیع حداد" و یاران دیگرش داشت.
سالهای ۱۹۷۵-۱۹۷۹ برای "ابوعارف" فرصتی بود تا او با تحرک میان بیروت و عدن و دمشق، ضمن توسعه روابطی مستحکم با "حرکه القومیین العرب" (جنبش ملی گرایان عرب) و سازمانهای فعال در جنبش ملی فلسطین و خصوصا "الجبهه الشعبیه لتحریر فلسطین" (جبهه خلق برای ازادی فلسطین) و "حرکه فتح" (جنبش فتح) و رهبران انها یاسر عرفات "ابوعمار" و جورج جبش "الحکیم"؛ بر تجارب و اگاهی های مبارزاتی خویش بیفزاید. او در این میان واز طریق همکاری با ودیع حداد با جنبش "بین المللی" و گروههایی نظیر "بادر ماینهوف" و برخی رهبران ان جنبش نظیر "کارلوس" نیز اشنا گردید.
ابوعارف در سال ۱۹۷۷ مجددا و با استفاده از پاسپورت یکی از کشورهای عربی به کویت بازگشت. طبق اظهارات یارانش؛ او برای برنامه ریزی عملیاتی در "جزیره خارگ" و گروگانگیری تعدادی از کارمندان عالیرتبه صنعت نفت در ایران بمنطور مبادله انها با زندانیان سیاسی اه
.Həyə aziz ,hərkəs bir cürə ədəbiyyata sevgi göstərir
Ədəbiyyat hünər,sənət olduğu üçün yaşayışın gözəllənməsinə xidmət edir
هنر برای زیبایی زندگی ست.
شما که اینهمه ادعا دارید چرا همیشه فارسها و ایرانیان بر شما حکومت میکنند ؟
جناب جم من کی و چە وقت ادعای تمدن کردم ؟؟ اتفاقأ تمام حرفهای من در تصدیق حرفهای شماست کە شما پان اتراکها و پان ایرانیستها و پان عربها بس کنید بر ملت کورد حکومت کنید بساطان را از کوردستان جمع کنید و بە اشغالگری و زور گوئی و وحشی گری در کوردستان خاتمە دهید کوردستان سرزمین ملت کورد است و ملت کورد حق دارد در سرزمین خودش حاکم بر سرنوشت خودشان باشند همین تمدن ایران گرائی و پان ایرانیسم نیز بە ملت کورد ربطی ندارد
çoxlu zamanlarda da insan yaşadığı real həyatda istədiyi dərin təsirləri buraxa bilmir
ve bu üzdən yazmağa və ədəbiyatiın onun üçün verdiyi xəyali və dəyişkən dünyasına sığınar.
demək çox vaxt yazmaq yazar üçün bir qaçış qapısı sayılar.
گاهی وقت ها، نوشتن به نوعی دریچه فرار به سوی دنیای خیالی محسوب می شود
سحرگرامی ممنون از شما ، اصلاح شد.
درستش : Milena jesenska و Egoizm میباشد.
جمال آقا! شما که اینهمه ادعای تمدن میکنید، پس چرا همیشه ترکها به شما حکومت میکنند؟ و برایتان شهرها میسازند، تشکیل دولت داده کشورداری میکنند؟ آیا شما نمی توانید اداره امور خود را بدست بگیرید؟ پس کو این تمدنی که از آن دم میزنید؟ شما که این همه پز تمدن میدهید، دوهزار و پانصد سال است که عرب و مغول، افغان، اسکندر مقدونی و سر آخر سلسله های سلاطین ترک به شما حکومت کرده اند، و تا کنون نیزیک آخوند روضه خوان ترک رهبرتان است. نزدیک چهل سال است نفستان را گرفته و هر کار که دلش میخواهد با شما عزیزان میکند. خب! پس شما تو این مملکت چه کاره اید؟ شما که هی شعارایرانی ایرانی سر میدهید، و بیهوده از دوهزار سال پیش فلسفه می بافید، پس کو این تمدن درخشان تان؟ تمدنی که اختیارتان در دست یک آخوند روضه خوان ترک است؟! این چه تمدنی است که همیشه زیر دست دیگران است. و دیگران برایش تصمیم میگیرند و آقائی میکنند؟
خاور میانه انبار باروت است. امریکایی ها بخش کوچکی از آن را منفجر کردند و امروز در فرونشاندن آتشی که افروخته اند درمانده اند.
در متنها (ترکی و فارسی) کلیات یکی ست، ولی تفاوتهایی هم دارند.
کاربر محترم "ب".
چون من به این نتیجه رسیده ام که همنشین با بیان یکسویه، جانبدارانه و تحریفگرانه و تاکتیک "هدف وسیله رو توجیه می کنه" و یغمایی با سانسور و ابلیس سازی از افرادی مثل من که همه حرفهای همنشین و اسماعیل رو چشم بسته قبول نمی کنن، درپیش گرفته (حداقل ناآگاهانه) آب به آسیاب استبداد جدید میریزن و توی این مسیر از نوشته های آقای اصفهانی هم واسه جورجنس کردن بساط وتحمیق کاربران دارن استفاده میکنن.
واسه همین پای مقالات آقای اصفهانی که منم مثل شما معتقدم از اون جنس و سنخ نیس بعنوان هشدار مینویسم آقای اصفهانی اگه نظر من درست باشه شاید پر بیراه نباشه فکری به حال سواستفاده از نوشته هاتون بکنین! واسه نمونه میتونین به نشونی زیر هم نگاهی بکنین.
http://www.iranglobal.info/node/50126
بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.
به سهیل: درست است شرایط پیچیده است، و دولتهای شووینیست هم در تلاش اند تا آن را پیچیده تر کنند، تا جنگ مغلوبه شود. بدین ترتیب در هرج و مرج بوجود آمده، آنها بهانه ی خوبی برای به راه انداختن توپ و تانک و جنگده هاشان برای سرکوب بیشتر و "استقرار نظم و امنیت" خواهند داشت. این روش متداول آنهاست. عامل اصلی بوجود آمدن درگیریهای اخیر در ترکیه قدرت گیری قانونی کردها و همبسته شدن اقشاری از ترکها با آنها بود. در واقع اگر دولت ترکیه کمی عقب می نشست، به سرعت ساقط می شد.
علت سرکوب جنبش میدان تقسیم و ترور اعضای پ.کا.کا در دفتر رسمی شان در پاریس هم همین بود. پایه های این دیکتاتوری ها لرزان است، آنها فاقد حمایت توده ای اند. دولت ترکیه نمی توانست و نمی تواند قدرت گیری کردها در ترکیه و منطقه را تحمل کند و به دنبال بهانه برای اعلام جنگ رسمی بود و هست. بنابراین نمی توان از نظر سیاسی و تاریخی نقش سرکوبگر و سرکوب شونده را در درگیریهای خونین و چه بسا بی حاصل و پوچ برای هر دو سو، یکی دید. مسئله ی اسرائیل و فلسطین اشغالی هم همین است. تا زمانی که اسرائیل دست از اشغال و شهرک سازی برندارد و موجودیت و هویت فلسطین را به رسمیت نشناسد، این چرخه ی خشونت متوقف نمی شود.پیش کشیدن بحث "مقدس کردن تروریسم" در این میان، بسیار انحرافی، بی ربط و بی مفهوم است و پاسخی ندارد. کامنت گذارش حتی آنقدر مسئولیت و اخلاق و پرنسیپ ندارد که با یک نام و نشانی ظاهر شود و بعد انگ بزند.
سخصی بە اسم جمال کامنتی خطاب بە لاچین نوشتە ،، قابل ذکر است کە این شخص چە دور و چە نزدیک هیچ نسبتی با من ندارد جدا از کامنت ایشان کە در چە مورد است فقط برای یاد اوری این سخص از اسم من جمال در کامنت نویسی سوء استفادە کردە و باز تکرار میکنم این سخص کە با اسم جمال خطاب بە لاتین نوشتە هیچ نسبیتی با من ندارد
استاد رسول قربانی تبریزی در سن هشتاد سالگی درگذشت . روحش شاد . تجزیه طلبان آذری، سرگرمی دیگری غیر از توهین به اقوام ایرانی ندارند و اینگونه اخبار را متوجه نمیشوند .
اعلامیەی خودمدیریتی ناحیەی ZAD NDDL در پاسخ بە فراخوان KCK (کنفدرالیسم جوامع کردستان): پس آن اعلام سیستم خودمدیریتی در غرب کُردستان و در برخی از شهرهای شمال کُردستان و متعاقب آن حمله نیروهای امنیتی ترکیه به این مناطق،
ترجمە اعلامیە حمایت مردم“زاد” از خودمدیریتی در شمال و غرب کردستان به شرح زیر است:
"زاد" خودمدیریتی خود را اعلام میکند، مانند همان روندی کە کردهای شمال (ترکیە) در برخی از شهرداری ها در پاسخ بە آتش جنگی کە حکومت ترکیە برپا کرد، در پیش گرفتند. قبلن این شهرها درجەای از خودمدیریتی و شبەاتونومی را تجربە کردە بودند. [در این شهرها] پلیس ویژە و ارتش ترکیە حملات کوبندە علیە غیرنظامی ها را آغاز کرد. [اکنون] تعدادی از انجمن شهرهای همجوار ضمن رد مشروعیت دولت
مردم منطقه "زاد" در نوتردام لندز فرانسه (ضمن اعلام خودمدیریتی) با انتشار بیانیه ای حمایت خود را از مردم کُردستان اعلام کردند.و نیروهای سرکوبگر، تصمیم گرفتەاند "خودمدیریتی" اعلام کنند.*
اعلامیەی خودمدیریتی ناحیەی ZAD NDDL در پاسخ بە فراخوان KCK (کنفدرالیسم جوامع کردستان)
برای آنهایی کە در کردستان مقاومت میکنند؛
ما رویدادهای ترکیە را پیگیری میکنیم. ما بر ضد تجاوز دولت ترکیە، حمایت خود را از [کردها] اعلام میکنیم. وقوع جنگ اخیر [در ترکیە] واکنشی بود بە نتایج انتخاباتی کە باب میل رییس جمهور[اردوغان] نبود و نیز عملی بود علیە خواست و ارادەی مردمی کە می خواهند خود را “افقی” سازمان دهند.
ما بە فراخوان شما مبنی بر اعلام خودمدیریتی شهرداری ها لبیک میگوییم. ما قاطعانە پیگیر پروسەی کنفدرالیسم دموکراتیک در کردستان هستیم.
ما خودمان را از حیث "پیگیری خود-سازماندهی خارج از پروژەی دولت-ملت و در قالب ساختارهای افقی" بە شما نزدیک میبینیم؛
ما پروسەای را کە همەی مردم فارغ از معیارهای مذهبی و قومی و … در خود جا دهد، تحسین میکنیم آنهم درست در حالی کە میدانیم دولتها هنوز هم حامل سیاستهای شبیەسازی و نابودسازی هستند. زد (منطقەای کە باید از آن دفاع شود) در نوتردام لندز با حمایت تودەای و جلوگیری از احداث فرودگاهی بی مصرف بە زیست خود ادامە میدهد
ما خودمان را در جایگاه برجستەای کە جنبش زنان و جامعەی همجنسگرایان در مبارزەی کردها بەدست آوردەاند سهیم میدانیم.
در پایان ما برای مبانی خود-دفاعی و استقلال راهبردی شما ارزش قائل هستیم.
ما از "زد" نوتردام در لندز فرانسە با شما صحبت میکنیم. زد ناحیەای است کە در مخالفت با طرح ارائە شدەی توسعەی سرزمینی از سال ٢٠٠٩ بە صورت غیرقانونی بە تصرف ما درآمد، آنهم در مبارزە ای با ٤٥ سال سابقە علیە پروژەی احداث فرودگاه! ما بە یاری کنش های پارتیزانی مختلف این پروژە را متوقف کردیم و با مقاومت در سال ٢٠١٢ آنها را اخراج کردیم.
امروزە، صدها نفر با سوابق متفاوت در این ناحیە زندگی میکنند و بە شیوەهای رسمی و غیررسمی خود را سازماندهی و مدیریت میکنند. تلاشهایی برای شکوفایی کشاورزی، [تامین] تغذیە و خوراک، دفاع از خود در مقابل دادگاه، [تامین] مسکن و [گسترش] دانش و ساختار کمونیستی صورت گرفتە است کە آن ها را با مبارزات دیگر بە اشتراک میگذاریم. جنبش کردها در سوریە و ترکیە خود را فمنیست، ضد دولت و ضد سرمایەداری اعلام کردە است.
آنچە در کردستان در حال ساختەشدن است، قبلن توسط دولت اسلامی مورد حملە قرار گرفتە و اکنون آماج یورش بمب های ترکیە است. دولت فرانسە هنگامی کە در جنگ با داعش، دنبال قهرمان میگشت، با دهان گشاد بە ستایش کردها پرداخت، اما امروز از جنگ شرم آور “ ضدتروریسم” اردوغان حمایت میکند، جنگی کە کنشگران کرد را سرکوب و بە رگبار میبندد. ما اعلام میکنیم برای کمک بە شما [کردها] آمادەایم.
همبستگی با مردم باکور (شمال کوردستان) بالاخص شهرهای محاصرە شدە
همبستگی با کردهایی کە مورد هجوم ناسیونالیست های ترک قرار میگیرند
همبستگی با روژاوا
crimethinc
ب. از انگلیسی: شیلان کردستانی
بخش اول
تا همین اواخر اندک شماری از جهان غرب چیزی از خود کُردها شنیده بودند، چه رسد به تاریخ انقلابی آنها. مبارزه کُردها علیه دولت اسلامی عراق و شام(داعش) آنها را تبدیل به نقطه ای کانونی کرده است، هم از سوی جریان های اصلی رسانه های گروهی و هم رادیکال ها و انقلابیون سراسر جهان مورد توجه بسیاری قرار گرفته اند.
رمانتیک گونه و اغلب خلاصه وار به عنوان جمعیتی در حال جنگ با اسلام گرایان {معرفی شده اند}. کُردها دارای سنتی دیرینه برای دفاع از خود در وسعتی به طول چندین مرز ملی هستند. آنها برای آزادیشان از زمان انحلال امپراطوری عثمانی مبارزه کرده اند، شورش های مذهبی به رهبری شیخ سعید در ۱۹۲۵ و قیام علیه آسمیلاسیون در درسیم ۱۹۳۷ تنها دو نمونه از میراث بلند بالای مقاومت کُردها می باشد. اما بدون هیچ شکی طولانی مدت ترین و موثرترین شورش ها همانی بوده است که توسط پ.ک.ک (حزب کارگران کردستان) چهل سال پیش راه اندازی شد. مقاومت در برابر داعش در شمال سوریه (کردستان غربی- روژئاوا ) و مبارزه برای خودمختاری کُردها در ترکیه (کُردستان شمالی-باکور) اوج مبارزات پ.ک.ک بوده است که دهه ها ادامه داشته. با این حال پ.ک.ک امروز نسبت به زمان شکل گیری آن بسیار متفاوت به نظر می رسد و آرمان هایش در کنار زمینه سیاسی آن تکامل یافته است. نوشته زیر تلاش من برای به اشتراک گذاشتن آنچه در بازدید از کردستان- چه باکور و چه روژئاوا- یاد گرفته و مشاهده کرده ام می باشد. روایتی است طولانی و پیچیده و پر از تناقضات دشوار که برخی از آنها در ذیل ارائه خواهد شد. کُردهای انعطاف پذیر در مواجهه با مسائل مختلف این توانایی را داشته اند که با یک استراتژی ماهرانه تئوری را تبدیل به عمل کنند. اجازه دهید برای درک جنبش امروز، با چگونگی سربرآوردن آنها آغاز کنیم.روزهای آغازین پ.ک.ک
پ.ک.ک محصول دو فرایند تاریخی مختلف است. نخستین و اصلی ترین آنها تشکیل دولت-ملت ترکیه است، پروژه ای مبتنی بر حذف غیرمسلمانان و آسمیلاسیون همه اقوام غیر تُرک. دومین عامل کاتالیزور فوری جنبش اواخر دهه ۱۹۶۰ تا ۷۰ دانشجویان و جوانان قدرتمند ترکیه بوده است.
برای درک سیاست های معاصر ترکیه ، انکار رسمی نسل کشی ارامنه و سرکوب جنبش کُردها، باید به این حقیقت پی ببریم که چگونه ناسیونالیسم افراطی عمیقا در تار و پود جامعه تنیده شده است. این قابل مقایسه با رژیم بعثی است که در نقطه دیگری از منطقه با تاریخ انقضای خود مواجه گردیده است. تمامی اجزای این تشابه موجود است: یک رهبر قدرتمند و کاریزماتیک، مصطفی کمال؛ خلق یک هویت ملی، تُرک بودن و آسمیلاسیونی به سمت فرهنگ هژمونیک ساخته شده. در ترکیه ایجاد رسمی دولت ملت ۱۹۲۳، در نوع خود یک پروژه مدرن سازی بود.
http://www.nnsroj.com/detiles.aspx?id=39727&ID_map=19&ID_map1=19&name=%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C+%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C+%D9%88+%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4+%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%86+%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C
خوب می شد اگر آقای اصفهانی ترتیبی می دادند که همه روزمره های پاره ای که تا حالا نوشته اند به صورت یک کتاب منتشر شود. من آن موقع ها که روزمره های پاره در هفته نامه ایران زمین چاپ می شد هر روزمره پاره ای را مثل امروز بی اغراق چند بار می خواندم.
همیشه زیر مقاله های آقای اصفهانی می آورند در حالی که آقای اصفهانی هیچ ربطی به آن ها و رفقایشان ندارد و فاصله گرفتنش از شورا و مجاهدین کاملا اصولی و بی شائبه و صمیمانه و شرافتمندانه است و بیشتر به خاطر پیوستن مجاهدین به اسراییل و نئوکان ها و حالا هم عربستان و دشمنی مجاهدین با جنبش های داخل ایران است نه مثل این ها به خاطر مسائل شخصی و انتقام و انتقام گیری.نکته ای را هم می خواهم با خانم یا آقای رفیق سائل در میان بگذارم و از ایشان بپرسم که چرا گله هایشان از آن دو نفر را
آیا شما می توانید متانت آقای اصفهانی در نقد مجاهدین و شورا را با کینه کشی های این ها یکی بدانید؟
مگر یادتان رفته که همین ها و رفقایشان وقتی با مجاهدین بودند چه قدر علیه آقای اصفهانی که خیلی پیش و همزمان با جبهه دموکراتیک و آقایان دکتر متین دفتری و پروفسور مهابادی از شورا بیرون آمده بود می نوشتند و حالا وانمود می کنند که پشیمان شده اند؟!
صحبتی کوتا در 1 جملە با جناب
qochaq zonozli هر چند میدانم کە بی فایدە است برای شما چون شما یک بعدی کامل هستی و با عینک رنگی پان تورکی دنیای دور و برت را نگاه میکنید و من را هیچ کاری با پان اتراک نیست فقط میگویم کە دیگران بدانند
جناب
qochaq zonozli من کاری ندارم کە دمیرتاش چە گفتە و پ ک ک چەمیگوید فقط یک نکتە را برای اطلاع عموم بە حرض شما برسانم شما دروغ پراکنی و تنفر پراکنی نیم متری گوناز تلویزیون را خیلی جدی گرفتی قربان گوناز تلویزیون را نە کسی بە حسان می آورد و نە نە اصلأ فکر میکنم کە حتی مردم تورک هم نیز از وجود آن مطلع باشند بهتر است بگویم شما خبرهای گوناز تلویزیون را در کاغذهای 4 آ کپی کنید و در اوتاق تحریر و خواب خودتان با سنجاق آویزان کنید و هر روز بە خبرهای این دروغ پراکنی و راسیستی گوناز تلویزیون مراجعە کنید همین ژ
گویا هگل بر پایۀ نظرپردازی های بی اساس بعضی مورخان قرن نوزدهم یک همچو چیزی گفته است. اگر اولین دولت مدرن را ایرانی ها در عهد بوق بنیان گذاشته اند. این دیگر مدرن نمی شود. چون کهنه اش را باید در پیش از دولت به اصطلاح مدرن آن ها بگردیم و پیدا کنیم. تازه پارس ها وارث تمدن های بین النهرین به ویژه بابل بودند. و اگر دولتی به وجود آوردند از روی مدل آن تمدن ها بود. کافی است یک کسی در اروپا مقداری شیرینی میل بفرماید و ما هم که قاشق و چنگال به کمر بسته ایم، بی درنگ تکه ای از آن شیرینی تناول کنیم.