در صد سال اخیر جامعه آزربایجان و روشنفکران و مبارزین تورک بنا به شرایط ایجابى، زمانى چپ در برهه اى مذهبى در حال حاضر غالب فعالین سیاسى اجتماعى داراى تفکرات ناسیونالیستى هستند.
آقا واسه اين ادعاى پوچ فاكت داريد،بدبختى اينجاست كه كافر همه را به كيش خود پندارد.
در ضمن اين تشكيلات دو و نيم نفره كجاست مقاومتش،تشكيلاتش و ميلى بودن تابع چه پارامتر هايى است،قديم بيست نفر ده تا پانزده سال مطالعه نظرى و عملى مى كردند و در آخر يك تشكيلات درست مى كردند،حالا هر كس بيكار است و از خانه به اميد پيدا كردن كار بيرون زده است يك تشكيلات دو نيم نفره مى زند به اميد اينكه روزى غرب سر كيسه را شُل كند اما غافل از اينكه خر داغ مى كنند بوى كباب نيست.آقا جمهورى اسلامى لايق همچين مخالفانى است كه از قديم گفتن خلائق را هر كه لايق.
قربون محمدرضا شاه برم كه مخالفاش هم آدم حسابى و فهميده بودن!كلاً سطح يك حكومت را
با مخالفينش ميشود تشخيص داد و مخالفان اين حكومت هم راسيوناليستهايى مثل شما و ديگر شبه روشنفكران ايران گلوبال هستند.
وقتی سخن از کافکا و هدایت به میان میاید ، و جامعه و آدمهایی که در آثار آنها جلوه گر میشوند ، توجه مان را جلب میکنند، ما را به یاد یک سری آثار میاندازند که در عرصه ادبیات جهانی همردیف اند. به یاد «طاعون» و «بیگانه» ی کامو میافتیم. به اندیشه ی
« از خود بیگانگی» انسان میافتم که پیش از کامو و سارتر توسط اندیشمندان اروپایی طرح شده بود. این موضوع را در روند پدیده ی «سیستم های توتالیتر» در آثار نویسندگانی چون «جورج اورل» دنبال میکنیم. در صحنه ی تاریخ جهانی ، سیستم های توتالیتر
استالین و پول پوت و هیتلر و بعد ها «اسلامی» را تجربه میکنیم. از خود می پرسیم چیست این «هیولا» که انسان را از خود انسانیش«خالی» میکند وچون طاعون بر جامعه مسلط میشود و همه را «بیگانه» و «ایزوله» کرده و چون جادوگران به چهره های گوناگون درمیاید؟
و در بعد بزرگ این هیولا را نه منطقه ای، نه وطنی، بل می توانیم حتی جهانی مشاهده کنیم.
دست و پا ، و بال و پر، و سر وکله ی این «هیولا» در همه جا هست. و با چهره های گوناگون. در آفریقا با بوکوحرام در خاورمیانه با داعش و داعش ایرانی و در اروپا و آمریکا در پدیده ی « تراستها و کارتلها و میلیونها انسان آواره» که فاقد حد اقل امکانات زندگی اند و «سرگردان».
انسان کنونی نه تنها آواره است بل به تمام معنی «زنده به گور» است. تنها در گوراست که دست و پا میزند. بین «مرگ و زندگی».
و گرفتار هیولایی ست «هزار دست و پا» ، با هزار سر و تن.
هیولا را نباید در «کاپیتالیسم» خلاصه کرد. همانطور که بخشی از دیدگاه «چپ» میکند. نه این ساده کردن و مسخ پدیده و مسئله است. گرچه مغز آن «کاپیتالیسم» است.
با توجه به ادبیات آنرا میتوان هیولا نامید. همانطور که نویسنده ی آلمانی خانم Tereza Mora در رمان خود به نام
«Das Ungeheuer= هیولا» در یک زندگی معمولی و روزمره به « انگشت» آن اشاره میکند.
با توجه به فلسفه و سیاست و جامعه شناسی و اخبار می توان آنرا « برده داری نوین جهانی» نامید.
برای خلاصی از دست هیولا راهی نیست به جز اینکه آنرا «گام به گام» به عقب راند تا زمانی و روزگاری برسد که از «پرتگاه» سقوط کند. از دید سیاست «سوسیال دموکراتیسم» به معنی «یک گام به پس» بردن این هیولاست. و مثبت. و نه بیشتر.
میاندیسم ، بله ، جهانی بدون هیولا ممکن است، اگر با دست خود هیولا تولید نکنیم. و بشریت بتواند گام به گام آنرا عقب راند. بتواند گام به گام انسانیت خود را باز یابد. در غیر این صورت «زنده بگوری» ادامه خواهد داشت و چه بسا بشر در روندی منفی به نقطه
«حذف خود» برسد.
بشریت در یک «کولونی» زنده به گور است. کولونی یی که گوشه ای از آنرا کافکا در «گروه محکومین» نشان میدهد. و قصابه خانه اش را در ایران می بینیم، و مثله گاهش را در «سوریه و عراق».
اگر به دنبال آرایشگاهش میگردید «اروپا و آمریکا» و مانتد هایش را ببینید.
آذرگون عزيز انسان با پشتكار و با اراده اى هستيد اراده تان قابل تحسين است زمانى دشمن خونى تركيه بوديد،اصولا كار چند نفر را انجام مى داديد تا سندى دال بر دشمنى تركيه و ملت تركيه با حركت ملى آذربايجان يا خود آذربايجان پيدا كنيد،كالايتان خريدار پيدا نكرد از شدت هيسترى ضد توركى و توركيه اى به پان ايرانيسم گرايش پيدا كرديد و حالا هم بخاطر پان ايرانيسم روحيه ضد كوردى پيدا كرديد و شديد مدافع تركيه.حرف جئجيمى جريخ احمد را گوش كن و با كسى دشمنى نكن چه تورك يا فارس يا كورد ،با اين پشتكار و جديت ميتوانى اثر ماندگار بيافرينى.باور كن اينها آثار چند روزه دارد،من از همان قيرميز كه مى شناختمت غبطه مى خوردم كه خودت را و زمانت را درگير دگم و دشمنى مى كنى.شايد نصيحت جئجيمى جيريخ احمد را دال بر بى ادبى فرض كنى اما واقعاً حيف اين پشتكار و جديت ات است كه بخاطر دلگيرى از گروهى خودت را صرف كارهاى ارزان و تفرقه
افكن كنى .. ....،بندگى كردن براى بندگان زيبنده هيچ انسانى نيست بالأخص انسان باسوادى مثل شما.
هر چند كه شما هم حق انتخاب داريد و انتخابتان محترم است اما نصيحت جئجيمى جيريخ احمد از باب نصيحت برادروارانه است و قصد هيچگونه بى ادبى و تحميل وجود ندارد!
ارادتمند شما
جئجيمى جيريخ احمد
با پوزش از خواننده گان گرامی برا ی نظریه ناقص بالا. نوشته بودم که محمد نه مورد احترام است و نه اموزگا ر اخلاق . محمد در حقیقت یک .... انسان ستیز مانند پول پوت و استالین در لباس دین برای فریب و تهدید بشریت است.
قران در واقع در سایه شوم اندیشه های فریبکارانه محمد قرار دارد ونه بیشتر . قران رگه ای گوچک از تراوشات جهنمی ذهن محمد است.
. بیشتر باید روان و راه و روش محمد مورد تحقیق قرار گیرد تا خود کتاب قران. در کتاب سیرت رسول الله نوشته این هشام ما با چهره واقعی محمد اشنا میشویم .خواندن این کتاب از خود قران بیشتر ارزش دارد ..اگر شیطانی وجود داشته باشد بدون شک همان ذهن فریبکار محمد است.
ممنون از سایت ایرانگلوبال بابت انتشار مقاله. من فقط برای تهیه مواد خام این مقاله 1 ماه تلاش کردم پس از جمع اوری صدها خبر، مقاله و کتاب این مقاله محصول همه این تلاشها بود بهتر میبود اگر کمی به وضعیت صفحه و مقاله دقت میشد.مقاله من اینطور نبود. وقتی به فضای مجازی اورده شد باید به شکل انتشار ات دقت میشد ممنونم
نویسنده می گوید " زبان حکومت و زبان رسانه اگر زبان حقیقت بود می بایست اولویت به دریاچۀ ارومیه داده می شد "
از ایشان باید پرسید چرا باید دریاچه ارومیه اولویت داشته باشد اما به دریاچه هامون یا زاینده رود که الان کاملا خشک شده یا نشست دشت مشهد بخاطر خشکسالی یا خشک شدن بزنگان بی اعتنا بود آنها را به امان خدا رها شود؟ چرا در حالیکه مردم آب شیرین ندارند رسانه ها صبح تا شب مرثیه خوان آب شور دریاچه ارومیه باشند؟ ستاد احیای دریاچه ارومیه از سوی دولت تشکیل شده اما دریاچه هامون به امان خدا رها شده و صدها هزار سیستانی مجبرو به مهاجرت شده اند چون این دریاچه آب شیرن بود و آب آن برای کشاورزی و ماهی گیری استفاده میشد.
مگر شما مدام فارسها را کویرنشین خطاب نمی کنید بگذارید ارومیه خشک شود تا شما هم حال هموطنان دیگر خود را درک کنید؟ گهی پشت به زین و گهی زین به پشت!
مگر مردم قم و کاشان در جوار دریاچه نمک زندگی نمی کنند؟ دریاچه نمک قم زمانی مثل دریاچه ارومیه آب داشت اما بمروز زمان خشک شد.
شما ترکها مگر خونتان رنگین تر از بقیه است که همیشه باید در راس اخبار باشید و همه ملت کار و زندگی شان را تعطیل کنند و به شما خدمت کنند.
دریاچه ارومیه خشک شد چون با پول ملت دهها سد ساختند و آب پشت این سدها را برای توسعه کشاورزی در آذربایجان غربی و توسعه بی حساب و کتاب صنعت در آذبایجان شرقی و تبریز مصرف کردند این آبها را که به جای دیگر نفرستادند. دریاچه ارومیه خشک شد چون دو طرح انتقال آب از سپیدرود که مهمترین منبع تامین آب دریاچه ارومیه است برای صنعت و نیروگاه و فولاد تبریز مصرف شد. دریاچه ارومیه خشک شد چون آنها که باید کنترل مرزهای شرقی و جلوگیری از ورود مواد مخدر و مهاجر غیر قانونی را انجام می داد پروژه انتقال آب به تبریز اجرا می کنند. دریاچه ارومیه خشک شد چون پول مملکت صرف توسعه 20 برابری کشاورزی در آذربایجان غربی نسبت به اول انقلاب شد. درایچه می خواهید باید دست از بلندپروازی بردارید نه اینکه دئباره پول مملکت صرف باج دادن به کشاورزانی بشود پول از دولت بگیرند اما کشاورزی نکنند و آب
درباره خواست تحصیل و تدریس به زبان مادری که شما از پیش خود آنرا خواست آذربایجانیها می نامید باید گفت این طرح اگر اجرا شود عملا به معنی تجزیه آذربایجان از ایران است چون اولا همین مختصر ارتباط مردم ایران با آذریها قطع میشود دوما اگر زبان فارسی از آذربایجان برچیده شود ماندن شما در ایران برای مردم ایران از نظر اقتصادی و سیاسی معنایی ندارد و آنها خودشان شما را جدا می کنند و نیازی به تجزیه طلبها نیست چون در آن هنگام آذربایجان میشود برای ترکها اما ترکها در تمام ایران شریک میشوند و مردم ایران به این خسران رضایت نمی دهند.(همین الان نیز ترکها در هر گوشه مملکت حضور دارند اما ایرانیان کمی می بینید که به آذربایجان بروند در این چند دهه که ایران پذیرای چند میلیون پناهنده عراقی و افغانیبوده با خودمختاری تمام حتی یکنفر را هم به تبریز و اردبیل راه ندادند! در امکانات و حقوق ،ایرانی هستند در مسئولیت، ملت مستقل آذربایجان) پس دست از زیاده خواهی بردارید و به وضع موجود راضی باشید چرا که حوصله مردم ایران از این گربه رقصانی شما ترکها سر رفته است. در صورت جدایی نیز وضعی بهتر از اقلیم کردستان در انتظار شما نیست که با کمک ایران سرپا مانده است وگرنه تا حالا داعش آنها را خورده بود
Direnc Minelli عزیز،
ممنون از توجه و لطف شما.
بله، مثل حالا ، در حکومت شاه نیز در «فرهنگ مسلط جامعه» دید منفی به آثار هدایت و حتی کافکا رایج بود.
این هم موجب کنجکاوی من نوجوان شد ، رفتم آثار موجود هر دو نویسنده را خواندم. و با دوستانم مورد بحث و بررسی قرار دادیم.
کوشیدیم علل نگرش منفی فرهنگ حکومتی را پیدا کنیم. و موفق هم شدیم. برخلاف نظر رایج از هدایت و کافکا ما «امید واقعی» را آموختیم. و «امید کاذب» را دور انداختیم. بعد ها بهرنگی هم این نتیجه را در نوشته هایش تأیید کرد که:« امید کاذب را باید دور انداخت» . اشاره است به نوشته ی او در مورد ادبیات کودکان.
- هدایت در حاجی آقا از قول شاعر به حاجی آقا گفت و نوشت : « برو هنبونه ی کثافت!» و هنگامیکه در 57 حاجی آقا ها حاکم شدند منهم همین حرف را به آنها گفتم.
-وقتی آدمک ها مسخ شده و تبدیل به ساواکی و حزب الله شدند و یا مانند اینها . و یا به قول بهرنگی چوخ بختیار شدند، من «پیام کافکا و هدایت» را به عینه دیدم.
- وقتی «سیستم» حکومت شاه و بعد حاجی آقا ها انسانها را به «پیچ و مهره» و «حشرات» تبدیل نمودند دیدم حق با هدایت و کافکا بود.
- این دو نویسنده ی خلاق و اندیشمند «سیستم حاکم برجامعه » را که انسانها را به تمامی فاسد میکرد و از آنها «بیگانه، برده، و شئ و موجودات بی هویت میساخت» برملا میکردند.
به قول هدایت در پیام کافکا، که پیام خود او نیز بود « کافکا «معتقد بود که این دنیای دروغ و تزویر و مسخره را باید خراب کرد و روی ویرانه اش دنیای بهتری ساخت. »
-هدایت میگوید پیام کافکا ناقص است. من میگویم پیام هدایت هم ناقص است. و اضافه میکنم همه پیامها ناقص اند. چون کار تکمیل کردن آنها به عهده ی «همه ی مردم» است که با شرکت آزاد و برابر همه آنها بتوان برای «پیشرفت و بهزیستی و راحتی و آزادی انسان» و سعادتش راهها و سیستم نسبی انسانی یافت. بدون شرکت آزاد و برابر انسانها در سرنوشت شان همه ی پیامها ناقص اند.
- از هدایت و کافکا آموختم مشکل آدمها نیستند، بل سیستمها هستند. گرچه ساخته ی آدمهایند. اما فنومن هایی غیر از آدمها هستند.
در سیستم به اصطلاح «سوسیالیسم موجود» در سیستم شاه و شیخ، با بالا تر از همه ی اینها در « سیستم برده داری جهانی» نیز همین مشکل هست و خواهد بود.
- «پیچ و مهره شدن انسان» ، خالی شدن او از «انسانیت خود»، در پروسه ی « سیستم طاعونی حاکم برجوامع : شئ شدگی و بیگانگی و ایزوله و تنهایی اش » پدید آمده است. که کوچکترین دمل چرکینش همین پدیده ی «تبعیض» است که چون خوره و طاعون دمار از روزگار تبعیض دیدگان درمیاورد. تازه این هنوز یکی از دملهاست .
برخلاف نظر رایج من از هدایت خیلی چیزهای مثبت آموختم. گرچه او در دوره ای دچار ناسیونالیسم بود ولی این دوره گشت و او توانست چون کافکا انسانی بیاندیسد و انسان را در سیستمها ببیند.
-وقتی سگ ولگرد را خواندم با اینکه خودم در کودکی چندین سگ داشتم و لذت دوستی های زیادی به خاطرم بود توانستم آگاهانه به حیوانات بیاندیسم و آنها را دوست بدارم. گیاهخواریش را خواندم سالها گیاهخوار بودم و هنوز هم وقتی گوشت میخورم عذاب میکشم. داستانهای کوتاه «لاله،آینه ی شکسته ، داش آکل...» را خواندم نگاهم به دوست داشتن شکل گرفت.
کوتاه کنم : من با هدایت و از راه هدایت با کافکا « غذاب انسان»، در سیستمها را درک کردم؛ و تهی شدنشان را دیدم. و بعدها در جامعه شاهد این فنومنها شدم. که هنوز هم این روند ادامه دارد...
این است راز دگرباره مطرح شدن آنها. و تنفر حکومتها و عواملشان از آنها.
درک هدایت و کافکا هم آسان است و هم بسیار مشکل. داستان و رمان را میتوان راحت خواند و احساس کرد، اما درک اینکه همه چیز در یک سیستم مخوف ضد انسانی میگذرد، و این دو فنومن «انسان مسخ شده» و «سیستم درنده » دو پدیده ی جداگانه هستند و «هردو منفی» و «آدمها در جستجوی رهایی از "خود مسخ شدگی" و سیستم مسخگر» اند، و نظام «امید بخشی» هم در پیش رو ندارند، و تلاش شان « در خلاء» صورت میگیرد، بسیار سخت است...
خانم نویسنده جوان طرز بیان ساده, نافذ وبسیار جالبی دارد. در نوجوانی از کافکا و صادق هدایت می ترسیدم!!!!. هرچند نهایتن دو سه کتابی از هدایت مطالعه کردم و طوری هم نشد!!!! چند دهه ای می شود که حتی با اینگونه ادبیات بطور تصادفی هم برخورد نمی کنم!!! در زمان قرائت این نوشتار بسیاری از خاطرات مرتبط با کافکا و هدایت میهمان من بودند. با تشکر از آقای ائلیار عزیز.
کسی میداند نسخه خطی کتاب ابن حوقل , ابن خلدون , هرودت در کدام موزه نگه داری میشود ؟؟ این اشخاص شخصیتهای دروغین ساخت فراماسونری است , و تا امروز کسی نسخه خطی کتابی از هرودوت و ابن حوقل و ابن خلدون ندیده است , و همه نقل قول از همدیگر است .
یکی هست بگوید چرا کافکا 70 سال در کشورهای بلوک شرق سابق ، یا ممنوع بود یا مورد تنفر ؟ نمیدانم گئورگ لوکاچ در مورد او چه نظری داشت ؟ گروهی آثار او را شرح خفقان دیکتاوری میدانند همچون آثار جرج آورل . قهرمانان آثارش مانند فضای جمهوری اسلامی در خارج از خانه ربوده میشوند . و گاهی نمیدانند جرمشان چیست . باز هم مانند جمهمری اسلامی. گروه دیگر مدعی هستند که کافکا آمدن فاشیسم و تعقیب و بدرفتاری با یهودیان را در آثارش پیش یبنی کرده بود . دو خواهر و یک نامزد کافکا را نازیها در اردوگاههای گاز به قتل رساندند . کافکا در تمام عمر به بیماری سل دچار بود . شاید به این دلیل زندگی و جهان را تبره میدید .
آقای ایستا همه انسانهای روی زمین منطقی هستند ولی منطقهایشان متفاوت است. تجربیات انسانها ذهنیت و باورهای آنهارا فرم و شکل میدهند وهرگز دو انسان نمی توانند تجریبات 100 درصد یکسانی داشته باشند و بالطبع منطق کاملن یکسانی هم نخواهند داشت. بقول یکی از دانشمندان قرن 21 " ما انسانیم چونکه باهم فرق داریم". بی منطق خواندن دیگران نشان از پایبند نبودن به اصول بنیادین دموکراسی, نداشتن قدرت فهم منطق دگراندیشان, نا آشنائی با مبانی اولیه همزیستی مسالمت آمیز منطقهای متضاد, بیگانه گی با حقوق فردی-جمعی انسانها و در یک کلام انجماد در تفکر قرن 17 می باشد. ادبیات از این دست, مختص توده عوام جوامع عقب مانده ای همانند ایران است. نشان دهید که در اروپا تنها حضور فیزیکی ندارید.
بستر زبان فارسی و محیط ایرانی مناسب برای رشد واقعیات علمی تاریخی نیست. نقض حقوق جمعی و فردی انسانها و اعمال سیاستهای ضد بشری
یکسان سازی همه و همه با استناد به این تاریخ ساختگی شکل گرفته است. جامعه ای که با تقدیس جنایتکارانی چون کورش و یا خطوط با خط کش ترسیم شده ای بنام مرز, هر گونه طرح قرائت متفاوت را موهن تلقی کرده و توهین کننده!!! را به رگبار فحش و ناسزا و تهدید -حتی در اروپا- می بندد نمی تواند سخن از واقعیات علمی تاریخی براند. از دکتر کاتوزیان گرفته تا دکتر غیاث آبادی, انواع تهدیدات و فحش های رکیک را بجان خریده اند چرا که با استناد به هرودوت و دیگران از جنایات امثال کورش نوشته اند. تاریخ ایران یک ابزار سرکوب است تاریخ نیست و بهمین دلیل.خیلیها حتی جرات نمی کنند آنرا نقد کنند.
جناب «اسیر» گرامی،
-نخست شایستگی نشان دهید حداقل برای خودتان نامی برگزینید که «عبارت» مورد استعمال تان به عنوان اسم ، نام نیست.
- بعد اگر میخواهید عنوانی برای سخن خود انتخاب کنید آنرا بالای کامنت می نویسند نه در جای اسم.
- شما در نوشته های کافکا چرا به دید «نژادی» و « نوعی» چسبیذه اید؟ مگر نژاد پرست هستید؟
نکند شما هم پیرو حکومت ایران و «احمدی نژاد» هستید و میخواهید یهودی ها را به دریا بریزید؟
-دید شما در مورد کافکا همان دید حکومت اسلامی ایران است. بهتر نیست در نادرستی ایده ی خود اندیشه کنید؟
کافکا را هدایت نشناخت، نویسندگان و دانشگاهها و متخصصین نمی شناسند و تنها شما می شناسید؟ آنهم با دید نژادگرایانه؟
و حکومتی و« ضد یهود و ضد زن »؛ بله؟
بهتر است شما اول خودتان را از اسارت فکر آخوندی رها کنید بعد در مورد کافکا حکم صادر کنید.
وقبل از همه ی اینها فرهنگ کامنت نویسی را بیازموزید.
خانم ترابی گرامی،
ممنون از توجه شما.
ما کافکا را با هدایت می شناسیم. شاید نگاه دوباره به کافکا، آنهم از دید زنانه ی جوانان امروزی
برخی چیزهای نوی برایمان روشن کند.
خانم کریملی تلاشهای زیادی در شناخت و شناساندن کافکا انجام داده است، شاید تجربه های او برای
جوانان امروزی در ایران آموزنده باشد.
.... این پانفارسان حقوق بشرشان هم مثل افکارشان توهم گونه است!بگو شما که هنوز یک هزارم حقوق اعاده شده اکراد در ترکیه را به آنها تو ایران ندادید اکراد را مثل آب خوردن اعدام می کنید .حالا چه شده به تعدادی جانی که انسانهای بیگناه را می کشنددل می سوزانید.حتما به قول خودتان پا پیش ذارید تا پس نیافتید.منتظرباشید که نوبت شما هم میرسد با وعده وعید های التماس گونه شما ودادن حق السکوتهای معنی داربه تروریست باز هم این آتش خانه شما را خواهد گرفت؟وترکیه با سیاست ودرایت مشکل را حل ولی درمان مسکن گونه شما کل جامعه بیمار شماربه بادخواهد داد.
فرهنگ یک پان فارس یعنی همین چون بیشتر از این هم ندارد
اریخ مطلب:
شنبه, سپتامبر 19, 2015 - 10:08
نام:
منطق ترکی
نظر:
پان ترک بجای برخورد به دهها موضوع مطرح شده در کمنت ، تمام کوشش خود را صرف دایناسورها کرده . این است دلیل وابستگی و عقب افتادگی این .... چون سئوال و ضرورتها و انتقادها و بحث را نمی فهمد !:
جناب کیانوش توکلی میتوانند در آخرین کامنت من کە بە سایت ارسال داشتم کە مصاحبەای است با مراد قریلان فرماندەی کل نیروهای پ ک ک کە چند روز پیش کیانوش توکلی اظهار داشتند کە پ ک ک اشتباه کرد دوبارە جنگ را شروع کرد می تواند جواب خود را در این مصاحبە بگیرند
کارایلان: در حملات هوایی و زمینی تاکنون ما تلفاتی آنچنانی نداشته‌ایم. برخی از رفقای ما به شهادت رسیدند که بسیار گرانقدر بودند, اما آمارها آنچنان زیاد نیست. برخی روزنامه‌ها ادعا کرده‌اند که «دو سوم پ.ک.ک نابود شده». تمامی این تبلیغات سوء برای ایجاد جوی مناسب مطابق منافعشان تا زمان انتخابات 1 نوامبر است. فراخوان‌ها برای صلح بسیار ارزشمند است, اما هرگاه آ.ک.پ حملات به رهبرمان, خلقمان و نیروهای ما را متوقف ساخت, آنگاه انجام مذاکرات ممکن خواهد بود. اگر تلاشی شود, مسلما به نتیجه خواهد رسید».درخواست کنم جنگ را متوقف سازند, به قول من نخواهند کرد به همین دلیل حرف زدن دیگر معنایی ندارد» و این که اگر اوجالان بگوید «جنگ را متوقف کنید» آنگاه موضع‌گیری پ.ک.ک چگونه خواهد بود؟» گفت
«مراد کارایلان» عضو شورای رهبری پ.ک.ک گفت: آنهایی که خواستار متوقف شدن جنگ هستند, باید بخوبی بدانند که این جنگ از سوی اردوغان آغاز شده است. اردوغان برای کسب 400 کرسی پارلمان جنگ را شروع کرد».
مراد کارایلان, عضو شورای رهبری پ.ک.ک در مورد مسایل سیاسی کردستان و ترکیه با خبرگزاری فرات مصاحبه‌ای انجام داد.
وی در مورد ادعای مقامات ترکیه مبنی بر اینکه «پ.ک.ک از روند صلح سوء‌استفاده کرد و تسلیحات سنگین در منطقه مستقر ساخت» را دروغ محض خواند.
کارایلان گفت:«ما تا به آخر صادقانه در قبال روند صلح برخورد کردیم, ولی پاسخ مناسب آن به ما داده نشد. اگر رهبر آپو در اوایل سال 2013 روند حل و صلح را آغاز نمی‌کرد, جنگ بزرگ آن موقع روی می‌داد. ما تدارکات جنگ را هم به اتمام رسانده بودیم. اگر به جنگ سال 2012 و سطح آن بخوبی نگاه کنیم, می‌بنینیم که همه‌چیز آشکارا دیده میشود. در آن سال در بسیاری مناطق سیستم دولت فلج گردانده شد. از 19 ژوئن 2012 تاکنون قریب 80 درصد جغرافیای جولمرگ تحت کنترل گریلاها قرار دارد. اما دولت آ.ک.پ و مقامات دولت مصرانه حقایق را از مردم پنهان میکنند. مثلا در مورد جنگ اورامار گفتند «کمین و یا دام و خیانت» است. درحالی که در آن منطقه جنگی 5 روزه بسیار سنگین روی داد. بخاطر اینکه حقایق را از مردم پنهان کردند, چنان به نظر رسید که انگار تنها یک انفجار روی داده است. بطور خلاصه, موقعیت ما بسیار استحکام یافت. بدون‌شک در جریان گفتگوهای صلح هم ما در برابر سیاستهای نابودگرانه از خود دفاع کردیم».
نیروی جوانان در داخل شهرها
کارایلان در مورد رابطه «جنبش جوانان انقلابی, ی.د.گ ـ ه» با پ.ک.ک گفت:«این نیرو سازمان جوانان است که بر بنیانی قانونی ـ دموکراتیک تشکیل شده است. جنبشی است که جوانان آن را متأثر از جنبش ما سازماندهی کرده‌اند. اینکه اعضای آن جنبش را عضو پ.ک.ک بنامند, اشتباه است. جنبش ی.د.گ ـ ه سازمانی مردمی و گسترده متکی بر قانون است, اما دولت آن را غیرقانونی اعلام کرد. به آن جنبش حمله برد.»
کارایلان افزود:«جنبش ی.د.گ ـ ه جنبشی قانونی است و دولت ترکیه بخاطر منافع خود آن را غیرقانونی اعلام کرد. تاجایی که من میدانیم مدیریت جنبش ما دو بار تصمیم گرفت که آن جنبش سلاح بدست نگیرد. رفقای جوان هم مدام مطابق آن تصمیمات رفتار میکنند, ولی بخاطر فشارهای مضاعف پلیس با وضعیتی سخت روبرو شدند.»
کارایلان تأکید کرد:«جنبش ی.د.گ ـ ه امروزه در داخل جامعه دارای اعتبار بسیار زیاد و جدی است. در داخل این جنبش که میتوان آن را «نیمه مسلح» دانست, کادرهای کوهستان جای نمی‌گیرند. آن جنبش متشکل از دانشجویان, اصناف, روستائیان و کارگران است».
وی در ادامه اظهار کرد که دولت ترکیه مدام تلاش میکند جنگ را دامن زند, ولی عادی‌سازی مگر با توافق دوجانبه بنیادین انجام گیرد. اگر چنین توافقی انجام گیردو صلح برقرار شود, آنگاه ممکن است ک.ج.ک جوانان را فراخواند که شیوه عملکرد خود را تغییر دهند. درغیر اینصورت , با ادامه حملات پلیس و عدم ضمانت, کسی حق نخواهد داشت خطاب به جوانان بگوید «به خانه‌هایتان بازگردید. زیرا زمان درخواست از جوانان برای بازگشت به خانه , گذشته است».
شایعه دیدار دولت با اوجالان
کارایلان در مورد این پرسش که «ادعا میشود هیأت دولت با اوجالان دیدار میکند و اوجالان به دولت گفته که اگر من :
«در این زمینه تاکنون چیزی به اطلاع ما رسانده نشده است. زیرا جنگ کنونی اساسا با تحمیل انزوا علیه امرالی آغاز شد. هم‌اکنون انزوایی سنگین علیه رهبر آپو تحمیل میشود و جنگ روانی ادامه دارد. مقامات دولت با چه رویی به
lachin عزیز و گرامی، در حیطه نظریه پردازی و فرضیه سازی، جامعه فارسی روند عجیبی را طی کرده است، مورد عکس‌العمل جامعه فارسی در قبال """ حق خواندن و نوشتن از ابتدائی تا دانشگاه ترکان آزربایجان """ از همه بیشتر من را به تامل وا داشته است. در مقابل این خواسته ما، "" جامعه فارسی با نظریه "" شما ترک نبودید و توسط مغولان ترک شده اید "" پرچم مبارزه با آموزش زبان ترکی در ایران را "" بر دوش گرفته است. سوالی که باید مطرح شود این است که چرا "" این بعد از نظریه پردازی "" فانتزی پردازی "" جامعه فارسی در قرن ۲۱ نیز ادامه یافت؟ علت آن چند مورد است که من به برخی از آنها اشاره خواهم کرد. ۱- تهی و خالی بودن توان علمی جامعه شناسان ایران که در خارج جامعه شناسی خواندند، این عدّه از جامعه شناسان، به دلیل سطحی بودن دانش شان، به کسروی پناه بردند. ۲- تاثیر شاهنامه، شاهنامه باعث شد تا
" مرز فانتزی با واقعیت " در جمع فارسی از هم فرو بپاشد. ۳- فرهنگ فارسی، فرهنگ فارسی هول " پاسخ شکل " گرفته در حالیکه مدرنیته با پرسش شروع میشود. علم جامعه شناسی هتی در سطح مدرن آن، در غرب دچار مشکل شده، خواندن کتاب ""Let's Abolish Social Science"" اثر "Michael Lind" که بنیانگزار مبارزه با جامعه شناسی است را به همه پیشنهاد میکنم.
طبقه حاکم در یک جامعه همیشه منسوبیت خود را به گروه اتنیکی یا اتنیک خود را پنهان میکند و میگوید , زبا و فرهنگش مختص به هیچ اتنیک نیست بلکه به همگان تعلق دارد( دکتر وودی دوانه جامه شناس آمریکائیی). دقیقا در ایران صادق است. اکثر سیاستمداران و تحصیل کرده های فارس میگویند: اتنیک و ملتی بنام فارس نداریم , همه مان ایرانی هستیم ,اما میخواهند زبان خود, فارسی, زبان همگانی در ایران باشد و تمامی سیاست مملکت در حول و هوش محور فارسیزم بچرخد.
پان ترک بجای برخورد به دهها موضوع مطرح شده در کمنت ، تمام کوشش خود را صرف دایناسورها کرده . این است دلیل وابستگی و عقب افتادگی این .... چون سئوال و ضرورتها و انتقادها و بحث را نمی فهمد !
اصولا سیستم ایدولوژی دولتی ایران چه از نظر سیاسی , چه از نظر تاریخی و غیره , نه بر مبنای حقیقت و واقیت ها , بلکه استوار بر شارلاتانیسم است . تاریخ باستان لازم نیست , همین مطبوعات و رادیو تلوزیون دولتی را ببینید . ۹۹ % اخبار و رویداد ها آلوده به دروغ و دور از واقعیتها است . حالا دروغهای ۲۵۰۰ ساله پیش کش !!
سیستم آخوندی و شاهی , و کل سیستم سیاسی بنام ایران بر دروغ و داده های قلابی بنیاد یافته . نتیجه دروغ و شارلاتانیسم را هم امروز جلو چشمان همه است .
من در عجبم از این افرادی که ۳۰ سال در اروپا زندگی میکنند , ولی عقل شان در ۲۵۰۰ سال پیش سیر میکند .
.... تاریخ باستان , کوروش بازی , همه و همه برای تحمیق این ملت بنیاد نهاده شده برای اهداف استعماری .
دوستان.. همانطور که مشاهده می کنیم موقعی که پان فارسیسم با « علم» ربرو میشود, گیج شده منطق را هم از دست میدهد. کاربری بنام «داروین- ایرانی » تنها به خاطر اینکه ترک و فرهنگ ترکی را بکوبد به دارونیسم پناه آورده است بدون اینکه نه از داروین اطلاعاتی داشته باشد, نه از داروینیسم و نه از علوم طبیعی..طبق نوشته ایشان..(( دایناسورها هم چند صد سال پیش وجود داشتند ولی طبق قانون طبیعت و داروین از بین رفتند چون از نظر ژنتیک و طبیعی و تاریخی ناتوان بودند)). بایستی به این دانشمند محترم گوش زد بکنیم که این اولین باری است که با همچون معقوله های (( ناتوان ژنتیکی..ناتوان طبیعی و ناتوان تاریخی )) روبرو میشوم . هیچ وقت نمی دانستم که ناتوان تاریخی, و قانون داروین ,دایناسور ها را منقرض کرد . خیلی خوشحال میشویم که رل ناتوان تاریخی را درانقراض دایناسورها در کامنت بعدی برایمان بیشتر توضیح دهد. ولی انچه که
در باره منقرض شدن دایناسورها میدانیم .بقرار زیر است- دایناسور ها چند صد سال پیش وجود نداشتند. دایناسورها 65 میلیون سال پیش در کره زمین (( فرمانروائی)) میکردند. سه فرضیّه علمی برای منقرض شدن دایناسورها وجود دارد. یکی برخورد سنگ آسمانی تقریبآ به قطر 500 کیلومتردر حوالی خلیج مکزیک که باعث شد که خاک و سنگهای پرتاب شده به فضا جلو تابش خورشید را بگیرند و آتش حاصله از برخورد این سنگ با زمین اکثر نباتات را از بین ببرد. دومی. فرضیّه نزول سطح ارتفاعات اقیانوس ها در 65 میلیون سال گذشته بود که باعث شد قارّه ها به هم به پیوندند و حیواناتی که از یک قاره به قارّه جدید مهاجرت می کردند و دارای امراضی بودند که خودشان پادزهر ایمنی در بدنشان بود که به این امراض دچار نمی شدند ولی حیوانات در قارّه های جدید با این امراض از بین رفتند. درست عین کشته شدن بومیان جنگلهای آمازون به وسیله امراضی که سفید پوستان برای اولین بار در این مناطق پخش میکردند. فرضیّه سوم هم آتشفشانی بودن کل شبه جزیره هند که 65 میلیون سال پیش این قسمت از کره زمین آتشفشان فعالی بوده و خاکستر این آتشفشان ها توانست جلو پرتو خورشید را بگیرد و نباتات را از بین ببرد. ولی دلیل اصلی انقراض داینا سورها را اکثر دانشمندان به برخورد سنگ آسمانی با زمین می دانند ( نه تمام دانشمندان)..انچه که بطور قاطع می دانیم و آنچه که داروین آریائی از فلات ایران می نویسد با داروین انگلیسی , 180 درجه فرق دارد و آن این است که داروین فلات ایرانی مینویسد ( ناتوان بودن طبیعی دایناسور ها) یکی از علل انقراض این حیوانات بوده است. بایستی به داروین ایرانی گوش زد بکنیم که « تنها دلیل اصلی» که من و شما و دوستان و تمام جمعیّت دنیا در روی کره زندگی کردند و یا در حال حاضر میکنند بخاطر ( توانائی بیش از حدّ) دایناسورها بوده . زندگی ما مدیون این دایناسورهای ( قوی پر تواناها ست). به این مضمون که 65 میلیون سال پیش موقعی که دایناسورها بر روی زمین بقول معروف ( فرمان روائی ) میکردند, پستانداران کوچک ار ترس اینکه طمعه دایناسورهای گوشتخوار نباشند, در غارها و زیر زمین ها زندگی میکردند ( تنازع بقا).. و این نوع زندگی باعث شد که موقعی که سنگ آسمانی به زمین برخورد و اکثر حیوانات از بین رفتند این پستانداران و تعداد معدودی از حیوانات توانستند به زندگی ادامه بدهند. موقعی که جو زمین شرایط بهتری را برای زندگی در بیرون از زیر زمین را آماده کرد, این پستانداران از زیر زمین ها به بیرون آمده و به زندگی « تکاملی » ادامه دادند تا اینکه از این پستانداران , همو سئپین ها و انسان امروزی تکامل یافت. یکی دیگر ازشعبده بازی های داروین ایرانی ( حک و ثبت کردن تاریخ و فرهنگ هفت هزار ساله ایرانی بر آسمانها و دریا هاست). از این داروین آریائی از فلات ایران خواهشمند است که نحو ثبت و حک کردن حقایق را بر روی آب بیشتر توضیح بدهند. تاریخ هفت هزار ساله پیشکشتون..و اما در پایان...دوستان من نمی دانم که چرا ما ترک ها بایستی به این پان فارسها با فرهنگ هفت هزار ساله ( زبان فارسی و دیکته ) یاد بدهیم. باور بکنید اگر من در کلاس پنجم ابتدائی ( صخره ) را ( سخره ) می نوشتم, اقای زهسازیان چنان شلاقی به دستم می زد که حاضر بودم خودم را از « سخره های » عین آلی داغی به پائین بیاندازم..
کنشگران فعال سیاسی باید از خود مراقبت بیشتری کنند و تا جای ممکن در خانه خود نمانند و درجاهای امن تری ساکن شوند. نباید اجازه داد رژیم به این سادگی افراد موثر را بگیرد و جنبش را متوقف کند. خوب است مردم به این مساله توجه داشته باشند و کنشگران را در خانه خود پناه دهند تا به سادگی اسیر رژیم نشوند.
آقای خالد حردانی زندانی سیاسی مقاوم و میهندوستی است و کار بسیار درستی کرده که عید یهودیان را شادباش گفته. آقای حسن گرامی، بدبینی شما منصفانه نیست. زندانیان سیاسی متعددی بوده اند که از زندان پیام داده اند و سپس اعدام شده اند. شما اینها راهم عامل رژیم میدانید؟!! در ضمن کسانی مثل رضا علیجانی اصلاح طلب را زیاد جدی نگیرید. اینها دنبال میرحسین موسوی و محمد خاتمی هستند و قلمشان در خدمت جناح اصلاح طلب رژیم است نه در خدمت مردم ایران.
مقاله بسیار روشنگر و پرباری است. چقدر خوب و مستند جعلیات آقای فرهاد قابوسی و دیگر ایران ستیز ها را روشن کرده است. پانترک های بی منطقی مانند آقای Direnc Minelli چون در برابر این پژوهش علمی حرفی برای گفتن ندارند به پرخاشگری و توهین روی آورده اند. برای اینها راه بهتر این است که واقعیت علمی را بپذیرند نه اینکه با دشنام سعی در نفی واقعیت کنند. چقدر زشت است که انسان برای منفعت خود به دانشمندی مانند دیاکونوف دروغ ببندد و فکر کند که دیگر کسی نیست که برود آثار دیاکونوف را بخواند و دست دروغگو را رو کند.
شاهد عینی: در حادثه غرق شدن «آلان»، قاچاقچی و قایقران پدرش بود
العربيه.نت – عهد فاضل
یک مادر عراقی به زینب عباس که دو فرزندش را در حادثه غرق شدن قایق حامل پناهجویان در سواحل ترکیه، از دست داده، در یک فیلم ویدیویی، اظهاراتی برخلاف گزارش‌های رسانه‌ای، درباره حادثه غرق شدن «آلان کردی» روایت کرده است.
به گزارش العربیه او که از نجات‌یافتگان آن حادثه دلخراش بود، میگوید پدر «آلان»، کودک غرق شده سوری، قاچاقچی اصلی و خودش نیز هدایت قایق را بر عهده داشت.
ین در حالی است که پیشتر رسانه‌های بین‌المللی بویژه در ترکیه، گزارش داده بودند که یکی از شهروند این کشور قایق را هدایت می‌کرده است.
این خانم عراقی که دو فرزندش به نام‌های حیدر و زینب را در این حادثه از دست داده، تاکید میکند، پدر «آلان» قاچاقچی اصلی این سفر دریایی بوده است. در آن حادثه علاوه بر آلان شماری دیگر از جمله دو فرزند این خانم عراقی جان خود را از دست دادند.
تصویر کودک غرق شده سوری«آلان»، به شکل گسترده‌ای در جهان منتشر شد و به عنوان سمبل بحران آوارگان سوری تبدیل شد. علاوه بر آلان، برادر و مادرش نیز جانشان را از دست دادند.
زینب عباس در این فیلم ویدیویی با انتقاد از پدر کودک سوری افزود:«پدر آلان میگوید که یک خانواده عراقی از قایق فرار کردند. این خانواده عراقی کجاست؟».
گفتنی است که هنوز صحت گفته‌های این مادر عراقی از سوی منبعی مستقل به جز خود او تایید نشده است.
سلام-ضمن سلام به همشهری خوش فکرخودسرکارخانم سئودا آستارا.یادآوری خاطره ایی ازدیگرهمشری دانشمندخودمرحوم بهزادبهزادی روزی دردفتروی درمیدان شهرداری سعادت آبادتهران دونفری نشسته بودیم ازمسایل صحبت میکردیم ومن اشاره ایی به آپارتایدفرهنگی برعلیه تورکان حرف زدم ،دقیقا این حرف راگفت من آپارتایدفرهنگی اعمال شده برتورکان راقبول دارم. حال خانم سئودا من افتخارمیکنم که همشری مثل شهیدفریدون ابراهیمی .بهزادبهزادی وشمارادارم.
راسیسم فکری درایران توسط پان ایرانیست هابه یک تفکرتبدیل شده ومتاسفانه جامعه روشنفکری مادچاراین بیماری گشته واین بیماری حتی دردرون تعدادی ازهم زبانهای مانیزرسوخ کرده است.
این ها آنچنان دراین تفکرغوطه ورندکه نمی توانندخارج ازچهارچوب فکری خودراببینند.من درجایی خوانده بودم که درزمانهای قدیم قبل ازاینکه قاره استرالیا کشف شودهیچ کس باورنمی کردکه پرنده قو سیاه هم میشودباشد.
اگرکسی میگفت
پرنده قو سیاه وجوددارد ،موردتمسخرقرارمی گرفت این موضوع پیوندی عجیب باجامعه روشنفکری ماپیداکرده است.این تفکرناسیونالیستی به یک بیماری ضدتورکی ونژادپرستی تبدیل شده است .
مااگرهمه تورکان ایران جمع شده ودریک جمع اعلام کنیم باباجان شما قیم و ولی وصی مانباشیداینها بازهم ازتوهم خودرها نخواهندشد.
این حقوق دانها که این نامه رااگرامضاء کرده باشندمیتوان گفت سفارشی کاری کرده اند.
جکومت ایران وروشنفکران متوهم به هرواقعیتی چشمان خودرامی بندند.این ها بعلت فقرسوادسیاسی ویاگروهی نمی توانند واقعیت هارادیده ویاببینند.
ما هیچ گونه رتق وفتقی باسران ویاحکومت ترکیه ودیگران نداریم ولی این ها برای توجیه جنایت های صدساله خود دوست دارندبا توپیدن واتهام به ترکیه ویابه هویت طلبان سیاسی تورک خودراسبک کرده وفرافکنی کنند.
لازم به یادآوزی است که ترکیه راه خروج مهاجراین به اروپارابازکرده وازاین حربه وعمل خودبه شیطنت های شئونیست های فارس وهمپیمانان اروپایی آنها براحتی میتواندپایان دهد،هرچندترکیه دراین کار تنبلی کرده وبایددرابتدای انحراف بهارعربی به این کاردست میزد.
این سیاست ترکیه اروپاراآنچنان بابحران مواجه کندکه بعدازاین هیچ وقت بخوداجازه برهم زدن امنیت ترکیه رانخواهدداد.
دوستان پان ایرانیست وشئونیسم فارس نیزمنتظرسیل دیگری ازمهاجران سوریه وعراق بایدباشند.
شما حتی همین تاریخ دروغ را هم ندارید غیر از ریش کوسه چنگیز و چادرهای روسی یورتمه و سورتمه . تمام عقدههای پایان ناپذیرتان بدین دلیل است که هیچی ندارید به این دلیل به دشمنی با تمدنهای کهن ایران و ارمنی و کرد و فارس میپردازید . و تمام خودآزاری و مازوخیست تان با هدف تصرف خاک ایران است که خواب یک کتر آنرا هم نخواهید دید . روی تان بسوی مغولستان و چینستان کج کنید . ایرانیان حریف تان خواهند شد .
تاریخ هخامنشیان جعلی و متقلبانه است. در بیستون اول کتیبه وجود نداشته در یک عکسی هفت تا کتیبه ظاهر شده و در آخرین عکس میشود 18 تا. حالا اگر انقلاب نشده بود کل بیستون کتیبه بود .
تاریخ ایران باید از نو نوشته شود
گفته میشود که زندان های اسلام مخوف است و جا ی تعجب دارد که این تبریکات چگونه از درون زندان به ایران گلوبال میرسد. مقاله زیر نشان میدهد که نظام اسلامی فقط برای مردم ایران بگیر و ببند دارد و عوامل استکبار و صهیونیسم و قدرتهای شرق و غرب با کمک سران نظام علیه منافع ملی ما اقدام میکنند .(مقاله زیر بسیار گویاست.رضا عليجانی، نويسنده، فعال سياسی، از کوشندگان سرشناس «ملی ـ مذهبی»، و سردبير نشريه ی توقيف شده ی « ايران فردا» (دوره ی اول) در مقاله ی بسيار قابل تأمل اخير خود، با استناد به پاره يی اخبار و اطلاعاتِ تا کنون کم و بيش پنهان مانده، در مورد نفوذ گسترده ی دستگاه اطلاعاتی اسراييل در بالاترين سطوح نظام، هشدار داده است.
در اين مقاله، از جمله می بينيم که رييس «ميز اسراييل» در سپاه، و ريیس «ميز اسراييل» در وزارت اطلاعات، جاسوسان اسراييل بوده اند!
و يا مثلاً يک جاسوس اسراييل، سرتيم بازجويانی بوده است که از متهمان به جاسوسی برای اسراييل، بازجويی می کرده اند!
و اين، در حالی است که همگان می دانند که بی گناهان بسياری، بعد از تحمل شکنجه های فراوان، و وادار شدن به اعتراف های مضحک ساختگی، تحت عنوان جاسوس اسراييل، يا به زندان ها و يا به چوبه های دار نظام ملايان سپرده شده اند.
و احياناً به دست جاسوسان اصلی!
در اين روز ها و هفته های بسيار تعيين کننده که از سويی اسراييل نتانياهو، از سويی جنگ افروزان و جنگ طلبان و جنگسالاران در آمريکا (و همچنين تا حدودی در اروپا) و از سويی پاره يی از کشور های منطقه، نگران رفع تنش نسبی ميان ايران با آمريکا و جامعه ی جهانی، به خصوص در مورد بحران ساختگی اتمی هستند، بسيار ضروری است که علاوه بر رفتار های آشکار و يا پیش بینی شده ی اينان، مراقب رفتار های پنهان و يا غير قابل پيش بينی اشان هم بود.
و بخشی از اين رفتار های پنهان و يا غير قابل پيش بينی، نيازمند مباشرت مستقيم و غير مستقيم عوامل نفوذی اينان در دل نظام، و مأموريت های مقطعی و فوق برنامه ی اين عوامل در کنار مأموريت های ثابت و هميشگی اشان است.
هم دولت روحانی، و هم مردم ـ در دو جهت متفاوت و با دو هدف متفاوت و با دو چشم انداز متفاوت ـ بايد متوجه اين ضرورت حياتی باشند.
از همين رو ، «ققنوس» خواندن مقاله ی رضا عليجانی را به همه ی کسانی که دل در گرو ميهن و سرنوشت ميهن دارند توصيه می کند.
تعداد مقالاتی که «ققنوس» طی سال های متمادی، در باره ی موضوع حضور عناصر نقوذی دستگاه های اطلاعاتی بيگانه در کل ساختار سوراخ سوراخ نظام اليگارشی واره ی ملايان منتشر کرده است و تعداد هشدار هايی که در اين مورد داده است، خارج از حد شمار است، و از همين رو برشمردن يکايک آن ها ميسر نيست.
خوانندگان گرامی می توانند پس از مطالعه ی مقاله ی حاضر، به صفحات «خبر و نظر» سايت مراجعه کنند.
اسرائيل، بيخ گوش ايران
هر از چندی در ايران اتفاق شگفت انگيزی می افتد و يا خبرها و شنيده هايی به گوش می رسد که با هر عقل سليمی تضادش با منافع مردم ايران و حتی مصالح نظام مستقر اظهر من الشمس است ولی ظاهرا کسی متوجه اين تعارض آشکار نمی شود. در روزهای اخير نيز خبرهايی از برخی ماجراجويی ها در رابطه با موضوع يمن به گوش می رسد؛ نرگس محمدی در حالی که کاملا در دسترس دستگاه های امنيتی و قضايی است و روز قبلش به پرونده در حال جريانش رسيدگی می شود، با حمله به خانه اش بازداشت می شودو.... اما اهميت برخی مواضع و گاه اتفاقات شگفت انگيز در ماجرای هسته ای که خود صورت مسئله بزرگ ايران است؛ بيش از بقيه است...
بالاخره ماراتن مذاکرات هسته ای به تفاهم نامه اوليه لوزان منجر شد. بخش مهمی از جامعه، نيروهای منتقد و از جمله اپوزيسيون خارج از کشور (به عنوان بخشی از جامعه مدنی ايران) از اين توافق و تفاهم به اشکال مختلف استقبال کردند. البته افراد و نيروهايی نيز، در داخل يا خارج از کشور؛ يا ناراضی اند و مسکوت و يا به نحوی زبان به نقد و اعتراض گشوده اند.
... در اين شلوغی و هياهو نکته ای کمتر ديده شد و آن سخنان نقدی (فرمانده بسيج مستضعفان) در اوج مذاکرات در يک سخنرانی بود که گفت موضوع نابودی اسرائيل قابل مذاکره
از ارسال کننده به نام چهارمرحله
باید سئول کرد شما ازفارسی ویا پهلوی باستان به جز گفته ها نوشته های خارجی ها چیزی دیگری دارید؟؟؟
ازخود هخامنشی ها دارید؟؟
کتابی ازهخامنشی وساسانیان داریم ؟؟
هخامنشی وساسانیان به کدام خط می نوشتند؟؟؟
اگرنبود این امپراتورهای ترک رقیب هم مانند عثمانی وصفوی از چیزی فارسی داشتیم ؟؟
یادتون نره دراین گروه تعدادی بچه بازاری عضو بوده وهستنند و در مرکزیت این سازمان ناسیونال -سیوسیالیست بخشی از همین افراد قرار دارند که با جناح راست جمهوری اسلامی خصوصن "حزب موتلفه اسلامی" درتماس. چنانچه در بزنگاه ها دست بکارهای زدند که مشمول چپ کشور و جناح چپ خودشون وتصفیه خونین شده و مطمئنن از درآمدهای نجومی و دزدی های این حزب درصدی بهشون میرسه. متاسفانه مرکزیت این سازمان دچار بیماری عقدهای سرکوفته است که با بهره گیری از روش "فرویدیسم"شناسائی بشه ولی درمان پذیر نیست!!
البته که تبریک گفتن عیبی ندارد و منظور ا زتبریک نه به دولت اسرائیل است که دست بچه های عرب را برا ی سنگپراکنی میشکند و یا مردم عرب ر ا از خانه خود بیرون و باغهای زیتون عرب را با بیل مکانیکی درو میکند و یا دیگر اعراب
را به زندانها ی طولانی میاندازد نه منظور تبریک به حضرت موسی کلیم الله است که حضرتش با چماق مبارک بنا به گفته تاریخ 3000 نفر را چماق گش فرمودند. شاید در درون اسرائیل نیز یک یهودی وجود داشته باشد که عید عرب یعنی خود برگزینی محمد بر پیامبری و یا عید فطر و یا روز تولد حضرت عمر ویا تولد یاسر عرفات را به ایشان در زندان شاد باش بگوید.
البته در این تبریک سخنی از جنگ افروزی علمای دین یهود د رخاورمیانه نیست و مهم نیست که هزاران سوری و عرب و غیره روانه غرب و بویژه المان میشوند انجا که نامش تن هریهودی را چو پوست مرغ میکند..
باید امیدوار بود که سیل تبریکات این زندانی غریب عرب از زندان اسلام برای پیروزی جنگ شش روزه و وتصرف بیت المقدس و تهدید کشور ایران از سوی اسرائیل به دست خاخامهای قوم یهود برسد.وانشا اللله تعالی شلوم .
با سلام آقای توکلی عزیز شما هم نوشته اید (در حالی که بر کسی پنهان نیست برخی از اعضای نا تو هم زیر میزی به (کرد ها) خط می دهند که تنها راه راهی رسیدن کرد ها به دریا مدیترانه است ولی با این وجود من بار ها نوشته ام که اینجانب با راه وروش افراطی پ کک مخالفم و دقیقا ازروند صلح دوساله ما بین کردها و دولت ترکیه را تائید می کنم)
یکبار از جعل و تحریفات و لاف و گزاف خود بپرسید چرا یک قوم سه هزار نفری مثل پارس توانست در فلات ایران از نظر زبان و فرهنگ و مدیریت و سیاست بر میلیونها ترک و سرزمین های ترکی غالب شود و حتا شاهان و حاکمان ترک در مقابل آن سر تعظیم فرود آورند ؟ ! منظور اینکه ادعاهای شما دروغ شونیستی ناسیونالیستی غیرعلمی غیرمنطقی بیش نیست . دایناسورها هم چد صد سال پیش وجود داشتند ولی طبق قانون طبیعت و داروین از بین رفتند چون از نظر ژنتیک و طبیعی و تاریخی تاتوان بودند .اگر ترکها قدمتی بیش از سه قرن داشتند تاکنون دانشمندهای غرب و شرق و چپ و راست در کتب و داشگاهها و مجامعه تحقیقی و تاریخی و فرهنگی و تمدنی به آن اشاره میکردند . ادعاهای شما فقط بر اساس کذبهای مجازی دیجیتالی اینترنتی بلبشویی و هرج و مرجی است که هر کس میتواند مدعی گردد . حقایق و واقعیات فرهنگ ایرانی هفت هزار سال است که روی کاغذ و سنگ و پوست و زمین و
آسمان و دریا ثبت و حک شده است یعنی حتی سخرهها و دیوار کوهها بر آن گواه میدهند . شما آذری ها با ربودن و دستکاری و جعل فرهنگ و تمدن دیگران قصد دارید یک تاریخ دروغی برای خود بسازید و چون هدف تان فقط در خدمت تجزیه کشور اهوارایی آریایی فلات ایران است ، افشا و رسوا خواهید شد و سرانجام "اشهدی " خواهید گفت که قربانی فاشیست های فرهنگی مغولی شده اید . دنیا حساب و کتاب دارد . اگر قرار باشد که هر کس در جایی از زندگی اش با شکست روبرو شد و بفکر جدایی و تجزیه بیفتد ، جهان جگر زلیخا شده بود . بهتر است سرگرمی دیگری برای خود بیابید و عقددهای سرکوب شده تان را در جای دیگری ارضا کنید .
آقای علی دوست زاده،
دست شما درد نکند. اما تا جایی که من متوجه شده ام، با آقای فرهاد قابوسی با سند و مدرک نمی توان وارد بحث شد. اگر خود هنینگ و مارکوارت هم سر از قبر در بیاورند و به ایشا ن بگویند که حرف های نادرستی به آن ها نسبت داده است، آقای قابوسی به آن ها خواهد گفت: اشتباه می کنید شما نوشته های خودتان را بد فهمیده اید. جای تأسف است. ایشان اهل این کار نبودند و نیستند و بی جهت وارد این معرکه شده اند. تحقیق با کله شقی و منم منم گفتن بیگانه است. آقای قابوسی شاید در آغاز قصد تحریف نداشته و قضایا را بد فهمیده است. اما حالا که این همه با سند و استدلال، سهو و اشتباه او را نشان می دهند، لجاجت او با پریشانی خاطر پهلو می زند. چون مخبط شد اعتدال مزاج - نه عزیمت اثر کند نه علاج .
دوستان ...موقعی که حیله و تزویر در فرهنگ ما نهادینه باشد , با چاه های جم کران ها , احمدی نژاد ها و فریاد کشیدن یا علی .. یا علی خامنه ای ها در هنگام تولد روبرو خواهیم بود . چندی پیش که در جستجوی اطلاعات در باره فضا پیمای « ویجر 3» و صفحه طلائی بودم به دزدی فرهنگی و چاپلوسانه پان فارسیسم متوجه شدم که واقعآ انسان شوکه می شود. همانطور که میدانید این صفحه شامل سلام علیک و خوشامد گویی به اکثر زبان های دنیا از جمله به زبا فارسی است . اصل خوشامد گوئی به زبان فارسی در ویکی پیدای انگلیسی به این مضمون است (( درود بر ساکنین ماورای آسمانها..Greetings to the residents of far skies..)) این هم لینک... https://en.wikipedia.org/wiki/Contents_of_the_Voyager_Golden_Record
حالا به ویکی پیدائی فارسی
نگاه بکنیم .((درود بر ساکنین ماورای آسمانها. بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند. چون عضوی به‌درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار)).
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87_%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D9%88%D9%88%DB%8C%D8%AC%D8%B1
... چون این لینک خیلی طولانی است , می توانید در صفحه انگلیسی لینک بالائی , در قسمت Languages زبان فارسی را کلیک کنید و مشاهده کنید که دزدی فرهنگی پان فارسیسم یعنی چه....امیدوارم که عضو های شما بیقرار نباشد.
در جواب به آقا و یا خانم ( چهار مرحله ) که نوشته بودند..( ولی اما زبان ترکی و زبان آذری ، زبانی فاقد الفبا و فاقد خط نوشتاری و فاقد کتاب لغت و فاقد یک اثر و فاقد هویت و فاقد اصالت و تاریخ و بومیت با ریشه ای بیگانه اویغوری مغولی فارسی عربی )...
1- خطّ زبان ترکی مثل اکثر زبان های اروپائی از جمله آلمانی, انگلیسی, فرانسوی,اسپانیائی و .... از « لاتین» بر گرفته شده است. همین طور که زبان فارسی که با الفبای عربی نوشته می شود.
2- کتاب لغت « محمود کاشغری.. دیوان لغات التّرک» یکی از اولین کتاب لغت ترکی است.
3- بزرگترین اثر ترک ها ( شاهنامه ماناس قیر قیز ها می باشد که بیش از 500000 , پانصد هزار بیت اشعار دارد که به وسیله دولت قیرقیزستان به عنوان طولانی ترین شاهنامه جهان در یونسکو به ثبت رسیده است. https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3
4-هویّت ترکها در
جهان بوسیله « اورهان پاموک» با برنده شدن جایزه نوبل در رشته ادبیّات در سال 2006 به جهانیان شناخته شد.
هویّت ترک ها بوسیله « لو لاندو» آزربایجانی و برنده جایزه نوبل در رشته فیزیک در سال 1962 به جهانیان شناحته شد.
5- اصالت ترکها به وسیله سفینه فضائی « ویجر 3» در سال 1977 به فضا پرتاب شده بود به جهانیان ثابت شد. این فضا پیما حامل صفحه طلائی مشهور ( کارل سیگان) بوده و داری موسیقی ( موغام) آزربایجانی است. این فضا پیما چندی است که از منظومه شمسی عبور کرد .
6- اصالت ترکها بوسیله ثبت ( موسیقی موغام) به عنوان « تنها فرهنگ شفاهی برای بشریّت» در سال 2003 به وسیله یونسکو به جهانیان ارائه شد.
7- تاریخ ترک ها با کشته شدن « کوروش» به وسیله ملکه سرزمین ترکان , و با علم نجوم همراه با ساختن رصد خانه مراغه در زمان هلاکوخان رابطه مستقیمی دارد. نقطه اوج این تاریخ در انقلاب مشروطیّت بود که برای اولین بار,صدای آزادی را در شرق پیچاند.
در صد سال اخیر جامعه آزربایجان و روشنفکران و مبارزین تورک بنا به شرایط ایجابى، زمانى چپ در برهه اى مذهبى در حال حاضر غالب فعالین سیاسى اجتماعى داراى تفکرات ناسیونالیستى هستند.
آقا واسه اين ادعاى پوچ فاكت داريد،بدبختى اينجاست كه كافر همه را به كيش خود پندارد.
با مخالفينش ميشود تشخيص داد و مخالفان اين حكومت هم راسيوناليستهايى مثل شما و ديگر شبه روشنفكران ايران گلوبال هستند.در ضمن اين تشكيلات دو و نيم نفره كجاست مقاومتش،تشكيلاتش و ميلى بودن تابع چه پارامتر هايى است،قديم بيست نفر ده تا پانزده سال مطالعه نظرى و عملى مى كردند و در آخر يك تشكيلات درست مى كردند،حالا هر كس بيكار است و از خانه به اميد پيدا كردن كار بيرون زده است يك تشكيلات دو نيم نفره مى زند به اميد اينكه روزى غرب سر كيسه را شُل كند اما غافل از اينكه خر داغ مى كنند بوى كباب نيست.آقا جمهورى اسلامى لايق همچين مخالفانى است كه از قديم گفتن خلائق را هر كه لايق.
قربون محمدرضا شاه برم كه مخالفاش هم آدم حسابى و فهميده بودن!كلاً سطح يك حكومت را
وقتی سخن از کافکا و هدایت به میان میاید ، و جامعه و آدمهایی که در آثار آنها جلوه گر میشوند ، توجه مان را جلب میکنند، ما را به یاد یک سری آثار میاندازند که در عرصه ادبیات جهانی همردیف اند. به یاد «طاعون» و «بیگانه» ی کامو میافتیم. به اندیشه ی
و در بعد بزرگ این هیولا را نه منطقه ای، نه وطنی، بل می توانیم حتی جهانی مشاهده کنیم.« از خود بیگانگی» انسان میافتم که پیش از کامو و سارتر توسط اندیشمندان اروپایی طرح شده بود. این موضوع را در روند پدیده ی «سیستم های توتالیتر» در آثار نویسندگانی چون «جورج اورل» دنبال میکنیم. در صحنه ی تاریخ جهانی ، سیستم های توتالیتر
استالین و پول پوت و هیتلر و بعد ها «اسلامی» را تجربه میکنیم. از خود می پرسیم چیست این «هیولا» که انسان را از خود انسانیش«خالی» میکند وچون طاعون بر جامعه مسلط میشود و همه را «بیگانه» و «ایزوله» کرده و چون جادوگران به چهره های گوناگون درمیاید؟
دست و پا ، و بال و پر، و سر وکله ی این «هیولا» در همه جا هست. و با چهره های گوناگون. در آفریقا با بوکوحرام در خاورمیانه با داعش و داعش ایرانی و در اروپا و آمریکا در پدیده ی « تراستها و کارتلها و میلیونها انسان آواره» که فاقد حد اقل امکانات زندگی اند و «سرگردان».
انسان کنونی نه تنها آواره است بل به تمام معنی «زنده به گور» است. تنها در گوراست که دست و پا میزند. بین «مرگ و زندگی».
و گرفتار هیولایی ست «هزار دست و پا» ، با هزار سر و تن.
هیولا را نباید در «کاپیتالیسم» خلاصه کرد. همانطور که بخشی از دیدگاه «چپ» میکند. نه این ساده کردن و مسخ پدیده و مسئله است. گرچه مغز آن «کاپیتالیسم» است.
با توجه به ادبیات آنرا میتوان هیولا نامید. همانطور که نویسنده ی آلمانی خانم Tereza Mora در رمان خود به نام
«Das Ungeheuer= هیولا» در یک زندگی معمولی و روزمره به « انگشت» آن اشاره میکند.
با توجه به فلسفه و سیاست و جامعه شناسی و اخبار می توان آنرا « برده داری نوین جهانی» نامید.
برای خلاصی از دست هیولا راهی نیست به جز اینکه آنرا «گام به گام» به عقب راند تا زمانی و روزگاری برسد که از «پرتگاه» سقوط کند. از دید سیاست «سوسیال دموکراتیسم» به معنی «یک گام به پس» بردن این هیولاست. و مثبت. و نه بیشتر.
میاندیسم ، بله ، جهانی بدون هیولا ممکن است، اگر با دست خود هیولا تولید نکنیم. و بشریت بتواند گام به گام آنرا عقب راند. بتواند گام به گام انسانیت خود را باز یابد. در غیر این صورت «زنده بگوری» ادامه خواهد داشت و چه بسا بشر در روندی منفی به نقطه
«حذف خود» برسد.
بشریت در یک «کولونی» زنده به گور است. کولونی یی که گوشه ای از آنرا کافکا در «گروه محکومین» نشان میدهد. و قصابه خانه اش را در ایران می بینیم، و مثله گاهش را در «سوریه و عراق».
اگر به دنبال آرایشگاهش میگردید «اروپا و آمریکا» و مانتد هایش را ببینید.
آذرگون عزيز انسان با پشتكار و با اراده اى هستيد اراده تان قابل تحسين است زمانى دشمن خونى تركيه بوديد،اصولا كار چند نفر را انجام مى داديد تا سندى دال بر دشمنى تركيه و ملت تركيه با حركت ملى آذربايجان يا خود آذربايجان پيدا كنيد،كالايتان خريدار پيدا نكرد از شدت هيسترى ضد توركى و توركيه اى به پان ايرانيسم گرايش پيدا كرديد و حالا هم بخاطر پان ايرانيسم روحيه ضد كوردى پيدا كرديد و شديد مدافع تركيه.حرف جئجيمى جريخ احمد را گوش كن و با كسى دشمنى نكن چه تورك يا فارس يا كورد ،با اين پشتكار و جديت ميتوانى اثر ماندگار بيافرينى.باور كن اينها آثار چند روزه دارد،من از همان قيرميز كه مى شناختمت غبطه مى خوردم كه خودت را و زمانت را درگير دگم و دشمنى مى كنى.شايد نصيحت جئجيمى جيريخ احمد را دال بر بى ادبى فرض كنى اما واقعاً حيف اين پشتكار و جديت ات است كه بخاطر دلگيرى از گروهى خودت را صرف كارهاى ارزان و تفرقه
افكن كنى .. ....،بندگى كردن براى بندگان زيبنده هيچ انسانى نيست بالأخص انسان باسوادى مثل شما.هر چند كه شما هم حق انتخاب داريد و انتخابتان محترم است اما نصيحت جئجيمى جيريخ احمد از باب نصيحت برادروارانه است و قصد هيچگونه بى ادبى و تحميل وجود ندارد!
ارادتمند شما
جئجيمى جيريخ احمد
نخستین ترورهای فردی سیاسی و کشتارهای جمعی در جامعۀ مدنی اسلامی
http://iranglobal.info/node/19504
با پوزش از خواننده گان گرامی برا ی نظریه ناقص بالا. نوشته بودم که محمد نه مورد احترام است و نه اموزگا ر اخلاق . محمد در حقیقت یک .... انسان ستیز مانند پول پوت و استالین در لباس دین برای فریب و تهدید بشریت است.
قران در واقع در سایه شوم اندیشه های فریبکارانه محمد قرار دارد ونه بیشتر . قران رگه ای گوچک از تراوشات جهنمی ذهن محمد است.
. بیشتر باید روان و راه و روش محمد مورد تحقیق قرار گیرد تا خود کتاب قران. در کتاب سیرت رسول الله نوشته این هشام ما با چهره واقعی محمد اشنا میشویم .خواندن این کتاب از خود قران بیشتر ارزش دارد ..اگر شیطانی وجود داشته باشد بدون شک همان ذهن فریبکار محمد است.
حسن آقا! شما که در مقابل خواست حقوق ملی مدنی، سیاسی اجتماعی خلقهای ایران قد علم کرده ای و و به آنان انگ ایران ستیزی میزنی، آیا خود سر سپرده کجا هستی؟!
salam, man mikhaham dar saite shoma ozv shavam lotfan mara rahnamai konid.
ba tashakor
ممنون از سایت ایرانگلوبال بابت انتشار مقاله. من فقط برای تهیه مواد خام این مقاله 1 ماه تلاش کردم پس از جمع اوری صدها خبر، مقاله و کتاب این مقاله محصول همه این تلاشها بود بهتر میبود اگر کمی به وضعیت صفحه و مقاله دقت میشد.مقاله من اینطور نبود. وقتی به فضای مجازی اورده شد باید به شکل انتشار ات دقت میشد ممنونم
نویسنده می گوید " زبان حکومت و زبان رسانه اگر زبان حقیقت بود می بایست اولویت به دریاچۀ ارومیه داده می شد "
مگر شما مدام فارسها را کویرنشین خطاب نمی کنید بگذارید ارومیه خشک شود تا شما هم حال هموطنان دیگر خود را درک کنید؟ گهی پشت به زین و گهی زین به پشت!از ایشان باید پرسید چرا باید دریاچه ارومیه اولویت داشته باشد اما به دریاچه هامون یا زاینده رود که الان کاملا خشک شده یا نشست دشت مشهد بخاطر خشکسالی یا خشک شدن بزنگان بی اعتنا بود آنها را به امان خدا رها شود؟ چرا در حالیکه مردم آب شیرین ندارند رسانه ها صبح تا شب مرثیه خوان آب شور دریاچه ارومیه باشند؟ ستاد احیای دریاچه ارومیه از سوی دولت تشکیل شده اما دریاچه هامون به امان خدا رها شده و صدها هزار سیستانی مجبرو به مهاجرت شده اند چون این دریاچه آب شیرن بود و آب آن برای کشاورزی و ماهی گیری استفاده میشد.
مگر مردم قم و کاشان در جوار دریاچه نمک زندگی نمی کنند؟ دریاچه نمک قم زمانی مثل دریاچه ارومیه آب داشت اما بمروز زمان خشک شد.
شما ترکها مگر خونتان رنگین تر از بقیه است که همیشه باید در راس اخبار باشید و همه ملت کار و زندگی شان را تعطیل کنند و به شما خدمت کنند.
دریاچه ارومیه خشک شد چون با پول ملت دهها سد ساختند و آب پشت این سدها را برای توسعه کشاورزی در آذربایجان غربی و توسعه بی حساب و کتاب صنعت در آذبایجان شرقی و تبریز مصرف کردند این آبها را که به جای دیگر نفرستادند. دریاچه ارومیه خشک شد چون دو طرح انتقال آب از سپیدرود که مهمترین منبع تامین آب دریاچه ارومیه است برای صنعت و نیروگاه و فولاد تبریز مصرف شد. دریاچه ارومیه خشک شد چون آنها که باید کنترل مرزهای شرقی و جلوگیری از ورود مواد مخدر و مهاجر غیر قانونی را انجام می داد پروژه انتقال آب به تبریز اجرا می کنند. دریاچه ارومیه خشک شد چون پول مملکت صرف توسعه 20 برابری کشاورزی در آذربایجان غربی نسبت به اول انقلاب شد. درایچه می خواهید باید دست از بلندپروازی بردارید نه اینکه دئباره پول مملکت صرف باج دادن به کشاورزانی بشود پول از دولت بگیرند اما کشاورزی نکنند و آب
درباره خواست تحصیل و تدریس به زبان مادری که شما از پیش خود آنرا خواست آذربایجانیها می نامید باید گفت این طرح اگر اجرا شود عملا به معنی تجزیه آذربایجان از ایران است چون اولا همین مختصر ارتباط مردم ایران با آذریها قطع میشود دوما اگر زبان فارسی از آذربایجان برچیده شود ماندن شما در ایران برای مردم ایران از نظر اقتصادی و سیاسی معنایی ندارد و آنها خودشان شما را جدا می کنند و نیازی به تجزیه طلبها نیست چون در آن هنگام آذربایجان میشود برای ترکها اما ترکها در تمام ایران شریک میشوند و مردم ایران به این خسران رضایت نمی دهند.(همین الان نیز ترکها در هر گوشه مملکت حضور دارند اما ایرانیان کمی می بینید که به آذربایجان بروند در این چند دهه که ایران پذیرای چند میلیون پناهنده عراقی و افغانیبوده با خودمختاری تمام حتی یکنفر را هم به تبریز و اردبیل راه ندادند! در امکانات و حقوق ،ایرانی هستند در مسئولیت، ملت مستقل آذربایجان) پس دست از زیاده خواهی بردارید و به وضع موجود راضی باشید چرا که حوصله مردم ایران از این گربه رقصانی شما ترکها سر رفته است. در صورت جدایی نیز وضعی بهتر از اقلیم کردستان در انتظار شما نیست که با کمک ایران سرپا مانده است وگرنه تا حالا داعش آنها را خورده بود
Direnc Minelli عزیز،
-وقتی آدمک ها مسخ شده و تبدیل به ساواکی و حزب الله شدند و یا مانند اینها . و یا به قول بهرنگی چوخ بختیار شدند، من «پیام کافکا و هدایت» را به عینه دیدم.ممنون از توجه و لطف شما.
بله، مثل حالا ، در حکومت شاه نیز در «فرهنگ مسلط جامعه» دید منفی به آثار هدایت و حتی کافکا رایج بود.
این هم موجب کنجکاوی من نوجوان شد ، رفتم آثار موجود هر دو نویسنده را خواندم. و با دوستانم مورد بحث و بررسی قرار دادیم.
کوشیدیم علل نگرش منفی فرهنگ حکومتی را پیدا کنیم. و موفق هم شدیم. برخلاف نظر رایج از هدایت و کافکا ما «امید واقعی» را آموختیم. و «امید کاذب» را دور انداختیم. بعد ها بهرنگی هم این نتیجه را در نوشته هایش تأیید کرد که:« امید کاذب را باید دور انداخت» . اشاره است به نوشته ی او در مورد ادبیات کودکان.
- هدایت در حاجی آقا از قول شاعر به حاجی آقا گفت و نوشت : « برو هنبونه ی کثافت!» و هنگامیکه در 57 حاجی آقا ها حاکم شدند منهم همین حرف را به آنها گفتم.
- وقتی «سیستم» حکومت شاه و بعد حاجی آقا ها انسانها را به «پیچ و مهره» و «حشرات» تبدیل نمودند دیدم حق با هدایت و کافکا بود.
- این دو نویسنده ی خلاق و اندیشمند «سیستم حاکم برجامعه » را که انسانها را به تمامی فاسد میکرد و از آنها «بیگانه، برده، و شئ و موجودات بی هویت میساخت» برملا میکردند.
به قول هدایت در پیام کافکا، که پیام خود او نیز بود « کافکا «معتقد بود که این دنیای دروغ و تزویر و مسخره را باید خراب کرد و روی ویرانه اش دنیای بهتری ساخت. »
-هدایت میگوید پیام کافکا ناقص است. من میگویم پیام هدایت هم ناقص است. و اضافه میکنم همه پیامها ناقص اند. چون کار تکمیل کردن آنها به عهده ی «همه ی مردم» است که با شرکت آزاد و برابر همه آنها بتوان برای «پیشرفت و بهزیستی و راحتی و آزادی انسان» و سعادتش راهها و سیستم نسبی انسانی یافت. بدون شرکت آزاد و برابر انسانها در سرنوشت شان همه ی پیامها ناقص اند.
- از هدایت و کافکا آموختم مشکل آدمها نیستند، بل سیستمها هستند. گرچه ساخته ی آدمهایند. اما فنومن هایی غیر از آدمها هستند.
در سیستم به اصطلاح «سوسیالیسم موجود» در سیستم شاه و شیخ، با بالا تر از همه ی اینها در « سیستم برده داری جهانی» نیز همین مشکل هست و خواهد بود.
- «پیچ و مهره شدن انسان» ، خالی شدن او از «انسانیت خود»، در پروسه ی « سیستم طاعونی حاکم برجوامع : شئ شدگی و بیگانگی و ایزوله و تنهایی اش » پدید آمده است. که کوچکترین دمل چرکینش همین پدیده ی «تبعیض» است که چون خوره و طاعون دمار از روزگار تبعیض دیدگان درمیاورد. تازه این هنوز یکی از دملهاست .
برخلاف نظر رایج من از هدایت خیلی چیزهای مثبت آموختم. گرچه او در دوره ای دچار ناسیونالیسم بود ولی این دوره گشت و او توانست چون کافکا انسانی بیاندیسد و انسان را در سیستمها ببیند.
-وقتی سگ ولگرد را خواندم با اینکه خودم در کودکی چندین سگ داشتم و لذت دوستی های زیادی به خاطرم بود توانستم آگاهانه به حیوانات بیاندیسم و آنها را دوست بدارم. گیاهخواریش را خواندم سالها گیاهخوار بودم و هنوز هم وقتی گوشت میخورم عذاب میکشم. داستانهای کوتاه «لاله،آینه ی شکسته ، داش آکل...» را خواندم نگاهم به دوست داشتن شکل گرفت.
کوتاه کنم : من با هدایت و از راه هدایت با کافکا « غذاب انسان»، در سیستمها را درک کردم؛ و تهی شدنشان را دیدم. و بعدها در جامعه شاهد این فنومنها شدم. که هنوز هم این روند ادامه دارد...
این است راز دگرباره مطرح شدن آنها. و تنفر حکومتها و عواملشان از آنها.
درک هدایت و کافکا هم آسان است و هم بسیار مشکل. داستان و رمان را میتوان راحت خواند و احساس کرد، اما درک اینکه همه چیز در یک سیستم مخوف ضد انسانی میگذرد، و این دو فنومن «انسان مسخ شده» و «سیستم درنده » دو پدیده ی جداگانه هستند و «هردو منفی» و «آدمها در جستجوی رهایی از "خود مسخ شدگی" و سیستم مسخگر» اند، و نظام «امید بخشی» هم در پیش رو ندارند، و تلاش شان « در خلاء» صورت میگیرد، بسیار سخت است...
خانم نویسنده جوان طرز بیان ساده, نافذ وبسیار جالبی دارد. در نوجوانی از کافکا و صادق هدایت می ترسیدم!!!!. هرچند نهایتن دو سه کتابی از هدایت مطالعه کردم و طوری هم نشد!!!! چند دهه ای می شود که حتی با اینگونه ادبیات بطور تصادفی هم برخورد نمی کنم!!! در زمان قرائت این نوشتار بسیاری از خاطرات مرتبط با کافکا و هدایت میهمان من بودند. با تشکر از آقای ائلیار عزیز.
کسی میداند نسخه خطی کتاب ابن حوقل , ابن خلدون , هرودت در کدام موزه نگه داری میشود ؟؟ این اشخاص شخصیتهای دروغین ساخت فراماسونری است , و تا امروز کسی نسخه خطی کتابی از هرودوت و ابن حوقل و ابن خلدون ندیده است , و همه نقل قول از همدیگر است .
یکی هست بگوید چرا کافکا 70 سال در کشورهای بلوک شرق سابق ، یا ممنوع بود یا مورد تنفر ؟ نمیدانم گئورگ لوکاچ در مورد او چه نظری داشت ؟ گروهی آثار او را شرح خفقان دیکتاوری میدانند همچون آثار جرج آورل . قهرمانان آثارش مانند فضای جمهوری اسلامی در خارج از خانه ربوده میشوند . و گاهی نمیدانند جرمشان چیست . باز هم مانند جمهمری اسلامی. گروه دیگر مدعی هستند که کافکا آمدن فاشیسم و تعقیب و بدرفتاری با یهودیان را در آثارش پیش یبنی کرده بود . دو خواهر و یک نامزد کافکا را نازیها در اردوگاههای گاز به قتل رساندند . کافکا در تمام عمر به بیماری سل دچار بود . شاید به این دلیل زندگی و جهان را تبره میدید .
جناب توکلی عزیز
در خصوص جواب و سئوال های شما و نیز در پاسخ به عده ای از عزیزان دیگر در همین روزها مقاله ای خواهم نگاشت.
با احترام .
آقای ایستا همه انسانهای روی زمین منطقی هستند ولی منطقهایشان متفاوت است. تجربیات انسانها ذهنیت و باورهای آنهارا فرم و شکل میدهند وهرگز دو انسان نمی توانند تجریبات 100 درصد یکسانی داشته باشند و بالطبع منطق کاملن یکسانی هم نخواهند داشت. بقول یکی از دانشمندان قرن 21 " ما انسانیم چونکه باهم فرق داریم". بی منطق خواندن دیگران نشان از پایبند نبودن به اصول بنیادین دموکراسی, نداشتن قدرت فهم منطق دگراندیشان, نا آشنائی با مبانی اولیه همزیستی مسالمت آمیز منطقهای متضاد, بیگانه گی با حقوق فردی-جمعی انسانها و در یک کلام انجماد در تفکر قرن 17 می باشد. ادبیات از این دست, مختص توده عوام جوامع عقب مانده ای همانند ایران است. نشان دهید که در اروپا تنها حضور فیزیکی ندارید.
یکسان سازی همه و همه با استناد به این تاریخ ساختگی شکل گرفته است. جامعه ای که با تقدیس جنایتکارانی چون کورش و یا خطوط با خط کش ترسیم شده ای بنام مرز, هر گونه طرح قرائت متفاوت را موهن تلقی کرده و توهین کننده!!! را به رگبار فحش و ناسزا و تهدید -حتی در اروپا- می بندد نمی تواند سخن از واقعیات علمی تاریخی براند. از دکتر کاتوزیان گرفته تا دکتر غیاث آبادی, انواع تهدیدات و فحش های رکیک را بجان خریده اند چرا که با استناد به هرودوت و دیگران از جنایات امثال کورش نوشته اند. تاریخ ایران یک ابزار سرکوب است تاریخ نیست و بهمین دلیل.خیلیها حتی جرات نمی کنند آنرا نقد کنند.بستر زبان فارسی و محیط ایرانی مناسب برای رشد واقعیات علمی تاریخی نیست. نقض حقوق جمعی و فردی انسانها و اعمال سیاستهای ضد بشری
جناب «اسیر» گرامی،
-نخست شایستگی نشان دهید حداقل برای خودتان نامی برگزینید که «عبارت» مورد استعمال تان به عنوان اسم ، نام نیست.
- بعد اگر میخواهید عنوانی برای سخن خود انتخاب کنید آنرا بالای کامنت می نویسند نه در جای اسم.
- شما در نوشته های کافکا چرا به دید «نژادی» و « نوعی» چسبیذه اید؟ مگر نژاد پرست هستید؟
نکند شما هم پیرو حکومت ایران و «احمدی نژاد» هستید و میخواهید یهودی ها را به دریا بریزید؟
-دید شما در مورد کافکا همان دید حکومت اسلامی ایران است. بهتر نیست در نادرستی ایده ی خود اندیشه کنید؟
کافکا را هدایت نشناخت، نویسندگان و دانشگاهها و متخصصین نمی شناسند و تنها شما می شناسید؟ آنهم با دید نژادگرایانه؟
و حکومتی و« ضد یهود و ضد زن »؛ بله؟
بهتر است شما اول خودتان را از اسارت فکر آخوندی رها کنید بعد در مورد کافکا حکم صادر کنید.
وقبل از همه ی اینها فرهنگ کامنت نویسی را بیازموزید.
خانم ترابی گرامی،
ممنون از توجه شما.
ما کافکا را با هدایت می شناسیم. شاید نگاه دوباره به کافکا، آنهم از دید زنانه ی جوانان امروزی
برخی چیزهای نوی برایمان روشن کند.
خانم کریملی تلاشهای زیادی در شناخت و شناساندن کافکا انجام داده است، شاید تجربه های او برای
جوانان امروزی در ایران آموزنده باشد.
.... این پانفارسان حقوق بشرشان هم مثل افکارشان توهم گونه است!بگو شما که هنوز یک هزارم حقوق اعاده شده اکراد در ترکیه را به آنها تو ایران ندادید اکراد را مثل آب خوردن اعدام می کنید .حالا چه شده به تعدادی جانی که انسانهای بیگناه را می کشنددل می سوزانید.حتما به قول خودتان پا پیش ذارید تا پس نیافتید.منتظرباشید که نوبت شما هم میرسد با وعده وعید های التماس گونه شما ودادن حق السکوتهای معنی داربه تروریست باز هم این آتش خانه شما را خواهد گرفت؟وترکیه با سیاست ودرایت مشکل را حل ولی درمان مسکن گونه شما کل جامعه بیمار شماربه بادخواهد داد.
فایل صوتی این گفتگو قبلا در ایرانگلوبال درج شده بود و تکراری هست
فرهنگ یک پان فارس یعنی همین چون بیشتر از این هم ندارد
اریخ مطلب:
شنبه, سپتامبر 19, 2015 - 10:08
نام:
منطق ترکی
نظر:
پان ترک بجای برخورد به دهها موضوع مطرح شده در کمنت ، تمام کوشش خود را صرف دایناسورها کرده . این است دلیل وابستگی و عقب افتادگی این .... چون سئوال و ضرورتها و انتقادها و بحث را نمی فهمد !:
جناب کیانوش توکلی میتوانند در آخرین کامنت من کە بە سایت ارسال داشتم کە مصاحبەای است با مراد قریلان فرماندەی کل نیروهای پ ک ک کە چند روز پیش کیانوش توکلی اظهار داشتند کە پ ک ک اشتباه کرد دوبارە جنگ را شروع کرد می تواند جواب خود را در این مصاحبە بگیرند
کارایلان: در حملات هوایی و زمینی تاکنون ما تلفاتی آنچنانی نداشته‌ایم. برخی از رفقای ما به شهادت رسیدند که بسیار گرانقدر بودند, اما آمارها آنچنان زیاد نیست. برخی روزنامه‌ها ادعا کرده‌اند که «دو سوم پ.ک.ک نابود شده». تمامی این تبلیغات سوء برای ایجاد جوی مناسب مطابق منافعشان تا زمان انتخابات 1 نوامبر است. فراخوان‌ها برای صلح بسیار ارزشمند است, اما هرگاه آ.ک.پ حملات به رهبرمان, خلقمان و نیروهای ما را متوقف ساخت, آنگاه انجام مذاکرات ممکن خواهد بود. اگر تلاشی شود, مسلما به نتیجه خواهد رسید».درخواست کنم جنگ را متوقف سازند, به قول من نخواهند کرد به همین دلیل حرف زدن دیگر معنایی ندارد» و این که اگر اوجالان بگوید «جنگ را متوقف کنید» آنگاه موضع‌گیری پ.ک.ک چگونه خواهد بود؟» گفت
«مراد کارایلان» عضو شورای رهبری پ.ک.ک گفت: آنهایی که خواستار متوقف شدن جنگ هستند, باید بخوبی بدانند که این جنگ از سوی اردوغان آغاز شده است. اردوغان برای کسب 400 کرسی پارلمان جنگ را شروع کرد».
مراد کارایلان, عضو شورای رهبری پ.ک.ک در مورد مسایل سیاسی کردستان و ترکیه با خبرگزاری فرات مصاحبه‌ای انجام داد.
وی در مورد ادعای مقامات ترکیه مبنی بر اینکه «پ.ک.ک از روند صلح سوء‌استفاده کرد و تسلیحات سنگین در منطقه مستقر ساخت» را دروغ محض خواند.
کارایلان گفت:«ما تا به آخر صادقانه در قبال روند صلح برخورد کردیم, ولی پاسخ مناسب آن به ما داده نشد. اگر رهبر آپو در اوایل سال 2013 روند حل و صلح را آغاز نمی‌کرد, جنگ بزرگ آن موقع روی می‌داد. ما تدارکات جنگ را هم به اتمام رسانده بودیم. اگر به جنگ سال 2012 و سطح آن بخوبی نگاه کنیم, می‌بنینیم که همه‌چیز آشکارا دیده میشود. در آن سال در بسیاری مناطق سیستم دولت فلج گردانده شد. از 19 ژوئن 2012 تاکنون قریب 80 درصد جغرافیای جولمرگ تحت کنترل گریلاها قرار دارد. اما دولت آ.ک.پ و مقامات دولت مصرانه حقایق را از مردم پنهان میکنند. مثلا در مورد جنگ اورامار گفتند «کمین و یا دام و خیانت» است. درحالی که در آن منطقه جنگی 5 روزه بسیار سنگین روی داد. بخاطر اینکه حقایق را از مردم پنهان کردند, چنان به نظر رسید که انگار تنها یک انفجار روی داده است. بطور خلاصه, موقعیت ما بسیار استحکام یافت. بدون‌شک در جریان گفتگوهای صلح هم ما در برابر سیاستهای نابودگرانه از خود دفاع کردیم».
نیروی جوانان در داخل شهرها
کارایلان در مورد رابطه «جنبش جوانان انقلابی, ی.د.گ ـ ه» با پ.ک.ک گفت:«این نیرو سازمان جوانان است که بر بنیانی قانونی ـ دموکراتیک تشکیل شده است. جنبشی است که جوانان آن را متأثر از جنبش ما سازماندهی کرده‌اند. اینکه اعضای آن جنبش را عضو پ.ک.ک بنامند, اشتباه است. جنبش ی.د.گ ـ ه سازمانی مردمی و گسترده متکی بر قانون است, اما دولت آن را غیرقانونی اعلام کرد. به آن جنبش حمله برد.»
کارایلان افزود:«جنبش ی.د.گ ـ ه جنبشی قانونی است و دولت ترکیه بخاطر منافع خود آن را غیرقانونی اعلام کرد. تاجایی که من میدانیم مدیریت جنبش ما دو بار تصمیم گرفت که آن جنبش سلاح بدست نگیرد. رفقای جوان هم مدام مطابق آن تصمیمات رفتار میکنند, ولی بخاطر فشارهای مضاعف پلیس با وضعیتی سخت روبرو شدند.»
کارایلان تأکید کرد:«جنبش ی.د.گ ـ ه امروزه در داخل جامعه دارای اعتبار بسیار زیاد و جدی است. در داخل این جنبش که میتوان آن را «نیمه مسلح» دانست, کادرهای کوهستان جای نمی‌گیرند. آن جنبش متشکل از دانشجویان, اصناف, روستائیان و کارگران است».
وی در ادامه اظهار کرد که دولت ترکیه مدام تلاش میکند جنگ را دامن زند, ولی عادی‌سازی مگر با توافق دوجانبه بنیادین انجام گیرد. اگر چنین توافقی انجام گیردو صلح برقرار شود, آنگاه ممکن است ک.ج.ک جوانان را فراخواند که شیوه عملکرد خود را تغییر دهند. درغیر اینصورت , با ادامه حملات پلیس و عدم ضمانت, کسی حق نخواهد داشت خطاب به جوانان بگوید «به خانه‌هایتان بازگردید. زیرا زمان درخواست از جوانان برای بازگشت به خانه , گذشته است».
شایعه دیدار دولت با اوجالان
کارایلان در مورد این پرسش که «ادعا میشود هیأت دولت با اوجالان دیدار میکند و اوجالان به دولت گفته که اگر من :
«در این زمینه تاکنون چیزی به اطلاع ما رسانده نشده است. زیرا جنگ کنونی اساسا با تحمیل انزوا علیه امرالی آغاز شد. هم‌اکنون انزوایی سنگین علیه رهبر آپو تحمیل میشود و جنگ روانی ادامه دارد. مقامات دولت با چه رویی به
عا لی بود و معرفی یک کتا ب در باره اسلام و محمد و اموزشهای تبهکارانه او....
...نیاید شک کرد و باید پاسخ مثبت داد که بلی اگر محمد زنده بود بیشتر از خمینی و داعش ادم میگشت.lachin عزیز و گرامی، در حیطه نظریه پردازی و فرضیه سازی، جامعه فارسی روند عجیبی را طی کرده است، مورد عکس‌العمل جامعه فارسی در قبال """ حق خواندن و نوشتن از ابتدائی تا دانشگاه ترکان آزربایجان """ از همه بیشتر من را به تامل وا داشته است. در مقابل این خواسته ما، "" جامعه فارسی با نظریه "" شما ترک نبودید و توسط مغولان ترک شده اید "" پرچم مبارزه با آموزش زبان ترکی در ایران را "" بر دوش گرفته است. سوالی که باید مطرح شود این است که چرا "" این بعد از نظریه پردازی "" فانتزی پردازی "" جامعه فارسی در قرن ۲۱ نیز ادامه یافت؟ علت آن چند مورد است که من به برخی از آنها اشاره خواهم کرد. ۱- تهی و خالی بودن توان علمی جامعه شناسان ایران که در خارج جامعه شناسی خواندند، این عدّه از جامعه شناسان، به دلیل سطحی بودن دانش شان، به کسروی پناه بردند. ۲- تاثیر شاهنامه، شاهنامه باعث شد تا
" مرز فانتزی با واقعیت " در جمع فارسی از هم فرو بپاشد. ۳- فرهنگ فارسی، فرهنگ فارسی هول " پاسخ شکل " گرفته در حالیکه مدرنیته با پرسش شروع میشود. علم جامعه شناسی هتی در سطح مدرن آن، در غرب دچار مشکل شده، خواندن کتاب ""Let's Abolish Social Science"" اثر "Michael Lind" که بنیانگزار مبارزه با جامعه شناسی است را به همه پیشنهاد میکنم.طبقه حاکم در یک جامعه همیشه منسوبیت خود را به گروه اتنیکی یا اتنیک خود را پنهان میکند و میگوید , زبا و فرهنگش مختص به هیچ اتنیک نیست بلکه به همگان تعلق دارد( دکتر وودی دوانه جامه شناس آمریکائیی). دقیقا در ایران صادق است. اکثر سیاستمداران و تحصیل کرده های فارس میگویند: اتنیک و ملتی بنام فارس نداریم , همه مان ایرانی هستیم ,اما میخواهند زبان خود, فارسی, زبان همگانی در ایران باشد و تمامی سیاست مملکت در حول و هوش محور فارسیزم بچرخد.
گزارش جالب و زنده ای است، ممنون.
سالام عزیز lachin :
سیزده ن بیر ره جام وار اگر اولورسا بو ته کامول خوصوصوندا قیصصاجادا اولسا بیر بیلگی یازاسیز چوخلی ته شه کورلر ائدیره م .
از شما تقاضا وخواهشی دارم از تکامل مختصر معلوماتی بنویسید متشکر خواهم شد .
پان ترک بجای برخورد به دهها موضوع مطرح شده در کمنت ، تمام کوشش خود را صرف دایناسورها کرده . این است دلیل وابستگی و عقب افتادگی این .... چون سئوال و ضرورتها و انتقادها و بحث را نمی فهمد !
تمام قهرمانان و موضوعات مخفی آثار کافکا ، یهودیان هستند .
اصولا سیستم ایدولوژی دولتی ایران چه از نظر سیاسی , چه از نظر تاریخی و غیره , نه بر مبنای حقیقت و واقیت ها , بلکه استوار بر شارلاتانیسم است . تاریخ باستان لازم نیست , همین مطبوعات و رادیو تلوزیون دولتی را ببینید . ۹۹ % اخبار و رویداد ها آلوده به دروغ و دور از واقعیتها است . حالا دروغهای ۲۵۰۰ ساله پیش کش !!
سیستم آخوندی و شاهی , و کل سیستم سیاسی بنام ایران بر دروغ و داده های قلابی بنیاد یافته . نتیجه دروغ و شارلاتانیسم را هم امروز جلو چشمان همه است .من در عجبم از این افرادی که ۳۰ سال در اروپا زندگی میکنند , ولی عقل شان در ۲۵۰۰ سال پیش سیر میکند .
.... تاریخ باستان , کوروش بازی , همه و همه برای تحمیق این ملت بنیاد نهاده شده برای اهداف استعماری .
دوستان.. همانطور که مشاهده می کنیم موقعی که پان فارسیسم با « علم» ربرو میشود, گیج شده منطق را هم از دست میدهد. کاربری بنام «داروین- ایرانی » تنها به خاطر اینکه ترک و فرهنگ ترکی را بکوبد به دارونیسم پناه آورده است بدون اینکه نه از داروین اطلاعاتی داشته باشد, نه از داروینیسم و نه از علوم طبیعی..طبق نوشته ایشان..(( دایناسورها هم چند صد سال پیش وجود داشتند ولی طبق قانون طبیعت و داروین از بین رفتند چون از نظر ژنتیک و طبیعی و تاریخی ناتوان بودند)). بایستی به این دانشمند محترم گوش زد بکنیم که این اولین باری است که با همچون معقوله های (( ناتوان ژنتیکی..ناتوان طبیعی و ناتوان تاریخی )) روبرو میشوم . هیچ وقت نمی دانستم که ناتوان تاریخی, و قانون داروین ,دایناسور ها را منقرض کرد . خیلی خوشحال میشویم که رل ناتوان تاریخی را درانقراض دایناسورها در کامنت بعدی برایمان بیشتر توضیح دهد. ولی انچه که
در باره منقرض شدن دایناسورها میدانیم .بقرار زیر است- دایناسور ها چند صد سال پیش وجود نداشتند. دایناسورها 65 میلیون سال پیش در کره زمین (( فرمانروائی)) میکردند. سه فرضیّه علمی برای منقرض شدن دایناسورها وجود دارد. یکی برخورد سنگ آسمانی تقریبآ به قطر 500 کیلومتردر حوالی خلیج مکزیک که باعث شد که خاک و سنگهای پرتاب شده به فضا جلو تابش خورشید را بگیرند و آتش حاصله از برخورد این سنگ با زمین اکثر نباتات را از بین ببرد. دومی. فرضیّه نزول سطح ارتفاعات اقیانوس ها در 65 میلیون سال گذشته بود که باعث شد قارّه ها به هم به پیوندند و حیواناتی که از یک قاره به قارّه جدید مهاجرت می کردند و دارای امراضی بودند که خودشان پادزهر ایمنی در بدنشان بود که به این امراض دچار نمی شدند ولی حیوانات در قارّه های جدید با این امراض از بین رفتند. درست عین کشته شدن بومیان جنگلهای آمازون به وسیله امراضی که سفید پوستان برای اولین بار در این مناطق پخش میکردند. فرضیّه سوم هم آتشفشانی بودن کل شبه جزیره هند که 65 میلیون سال پیش این قسمت از کره زمین آتشفشان فعالی بوده و خاکستر این آتشفشان ها توانست جلو پرتو خورشید را بگیرد و نباتات را از بین ببرد. ولی دلیل اصلی انقراض داینا سورها را اکثر دانشمندان به برخورد سنگ آسمانی با زمین می دانند ( نه تمام دانشمندان)..انچه که بطور قاطع می دانیم و آنچه که داروین آریائی از فلات ایران می نویسد با داروین انگلیسی , 180 درجه فرق دارد و آن این است که داروین فلات ایرانی مینویسد ( ناتوان بودن طبیعی دایناسور ها) یکی از علل انقراض این حیوانات بوده است. بایستی به داروین ایرانی گوش زد بکنیم که « تنها دلیل اصلی» که من و شما و دوستان و تمام جمعیّت دنیا در روی کره زندگی کردند و یا در حال حاضر میکنند بخاطر ( توانائی بیش از حدّ) دایناسورها بوده . زندگی ما مدیون این دایناسورهای ( قوی پر تواناها ست). به این مضمون که 65 میلیون سال پیش موقعی که دایناسورها بر روی زمین بقول معروف ( فرمان روائی ) میکردند, پستانداران کوچک ار ترس اینکه طمعه دایناسورهای گوشتخوار نباشند, در غارها و زیر زمین ها زندگی میکردند ( تنازع بقا).. و این نوع زندگی باعث شد که موقعی که سنگ آسمانی به زمین برخورد و اکثر حیوانات از بین رفتند این پستانداران و تعداد معدودی از حیوانات توانستند به زندگی ادامه بدهند. موقعی که جو زمین شرایط بهتری را برای زندگی در بیرون از زیر زمین را آماده کرد, این پستانداران از زیر زمین ها به بیرون آمده و به زندگی « تکاملی » ادامه دادند تا اینکه از این پستانداران , همو سئپین ها و انسان امروزی تکامل یافت. یکی دیگر ازشعبده بازی های داروین ایرانی ( حک و ثبت کردن تاریخ و فرهنگ هفت هزار ساله ایرانی بر آسمانها و دریا هاست). از این داروین آریائی از فلات ایران خواهشمند است که نحو ثبت و حک کردن حقایق را بر روی آب بیشتر توضیح بدهند. تاریخ هفت هزار ساله پیشکشتون..و اما در پایان...دوستان من نمی دانم که چرا ما ترک ها بایستی به این پان فارسها با فرهنگ هفت هزار ساله ( زبان فارسی و دیکته ) یاد بدهیم. باور بکنید اگر من در کلاس پنجم ابتدائی ( صخره ) را ( سخره ) می نوشتم, اقای زهسازیان چنان شلاقی به دستم می زد که حاضر بودم خودم را از « سخره های » عین آلی داغی به پائین بیاندازم..نامه خصوصی است یا سرگشاده؟ یعنی ما بخوانیم یا مسئله خودتان است؟
کنشگران فعال سیاسی باید از خود مراقبت بیشتری کنند و تا جای ممکن در خانه خود نمانند و درجاهای امن تری ساکن شوند. نباید اجازه داد رژیم به این سادگی افراد موثر را بگیرد و جنبش را متوقف کند. خوب است مردم به این مساله توجه داشته باشند و کنشگران را در خانه خود پناه دهند تا به سادگی اسیر رژیم نشوند.
آقای خالد حردانی زندانی سیاسی مقاوم و میهندوستی است و کار بسیار درستی کرده که عید یهودیان را شادباش گفته. آقای حسن گرامی، بدبینی شما منصفانه نیست. زندانیان سیاسی متعددی بوده اند که از زندان پیام داده اند و سپس اعدام شده اند. شما اینها راهم عامل رژیم میدانید؟!! در ضمن کسانی مثل رضا علیجانی اصلاح طلب را زیاد جدی نگیرید. اینها دنبال میرحسین موسوی و محمد خاتمی هستند و قلمشان در خدمت جناح اصلاح طلب رژیم است نه در خدمت مردم ایران.
مقاله بسیار روشنگر و پرباری است. چقدر خوب و مستند جعلیات آقای فرهاد قابوسی و دیگر ایران ستیز ها را روشن کرده است. پانترک های بی منطقی مانند آقای Direnc Minelli چون در برابر این پژوهش علمی حرفی برای گفتن ندارند به پرخاشگری و توهین روی آورده اند. برای اینها راه بهتر این است که واقعیت علمی را بپذیرند نه اینکه با دشنام سعی در نفی واقعیت کنند. چقدر زشت است که انسان برای منفعت خود به دانشمندی مانند دیاکونوف دروغ ببندد و فکر کند که دیگر کسی نیست که برود آثار دیاکونوف را بخواند و دست دروغگو را رو کند.
واقعا شما سایت آگاه رسانی هستید؟ هر چیزی رو که ازش آگاهی ندارید، منتشر میکنید؟ مگه مجبورید؟؟؟؟ این آنتن NFC است. چه ربطی به شنود داره؟....واقعا که!!!!
شاهد عینی: در حادثه غرق شدن «آلان»، قاچاقچی و قایقران پدرش بود
العربيه.نت – عهد فاضلیک مادر عراقی به زینب عباس که دو فرزندش را در حادثه غرق شدن قایق حامل پناهجویان در سواحل ترکیه، از دست داده، در یک فیلم ویدیویی، اظهاراتی برخلاف گزارش‌های رسانه‌ای، درباره حادثه غرق شدن «آلان کردی» روایت کرده است.
به گزارش العربیه او که از نجات‌یافتگان آن حادثه دلخراش بود، میگوید پدر «آلان»، کودک غرق شده سوری، قاچاقچی اصلی و خودش نیز هدایت قایق را بر عهده داشت.
ین در حالی است که پیشتر رسانه‌های بین‌المللی بویژه در ترکیه، گزارش داده بودند که یکی از شهروند این کشور قایق را هدایت می‌کرده است.
این خانم عراقی که دو فرزندش به نام‌های حیدر و زینب را در این حادثه از دست داده، تاکید میکند، پدر «آلان» قاچاقچی اصلی این سفر دریایی بوده است. در آن حادثه علاوه بر آلان شماری دیگر از جمله دو فرزند این خانم عراقی جان خود را از دست دادند.
تصویر کودک غرق شده سوری«آلان»، به شکل گسترده‌ای در جهان منتشر شد و به عنوان سمبل بحران آوارگان سوری تبدیل شد. علاوه بر آلان، برادر و مادرش نیز جانشان را از دست دادند.
زینب عباس در این فیلم ویدیویی با انتقاد از پدر کودک سوری افزود:«پدر آلان میگوید که یک خانواده عراقی از قایق فرار کردند. این خانواده عراقی کجاست؟».
گفتنی است که هنوز صحت گفته‌های این مادر عراقی از سوی منبعی مستقل به جز خود او تایید نشده است.
سلام-ضمن سلام به همشهری خوش فکرخودسرکارخانم سئودا آستارا.یادآوری خاطره ایی ازدیگرهمشری دانشمندخودمرحوم بهزادبهزادی روزی دردفتروی درمیدان شهرداری سعادت آبادتهران دونفری نشسته بودیم ازمسایل صحبت میکردیم ومن اشاره ایی به آپارتایدفرهنگی برعلیه تورکان حرف زدم ،دقیقا این حرف راگفت من آپارتایدفرهنگی اعمال شده برتورکان راقبول دارم. حال خانم سئودا من افتخارمیکنم که همشری مثل شهیدفریدون ابراهیمی .بهزادبهزادی وشمارادارم.
پرنده قو سیاه وجوددارد ،موردتمسخرقرارمی گرفت این موضوع پیوندی عجیب باجامعه روشنفکری ماپیداکرده است.این تفکرناسیونالیستی به یک بیماری ضدتورکی ونژادپرستی تبدیل شده است .راسیسم فکری درایران توسط پان ایرانیست هابه یک تفکرتبدیل شده ومتاسفانه جامعه روشنفکری مادچاراین بیماری گشته واین بیماری حتی دردرون تعدادی ازهم زبانهای مانیزرسوخ کرده است.
این ها آنچنان دراین تفکرغوطه ورندکه نمی توانندخارج ازچهارچوب فکری خودراببینند.من درجایی خوانده بودم که درزمانهای قدیم قبل ازاینکه قاره استرالیا کشف شودهیچ کس باورنمی کردکه پرنده قو سیاه هم میشودباشد.
اگرکسی میگفت
مااگرهمه تورکان ایران جمع شده ودریک جمع اعلام کنیم باباجان شما قیم و ولی وصی مانباشیداینها بازهم ازتوهم خودرها نخواهندشد.
این حقوق دانها که این نامه رااگرامضاء کرده باشندمیتوان گفت سفارشی کاری کرده اند.
جکومت ایران وروشنفکران متوهم به هرواقعیتی چشمان خودرامی بندند.این ها بعلت فقرسوادسیاسی ویاگروهی نمی توانند واقعیت هارادیده ویاببینند.
ما هیچ گونه رتق وفتقی باسران ویاحکومت ترکیه ودیگران نداریم ولی این ها برای توجیه جنایت های صدساله خود دوست دارندبا توپیدن واتهام به ترکیه ویابه هویت طلبان سیاسی تورک خودراسبک کرده وفرافکنی کنند.
لازم به یادآوزی است که ترکیه راه خروج مهاجراین به اروپارابازکرده وازاین حربه وعمل خودبه شیطنت های شئونیست های فارس وهمپیمانان اروپایی آنها براحتی میتواندپایان دهد،هرچندترکیه دراین کار تنبلی کرده وبایددرابتدای انحراف بهارعربی به این کاردست میزد.
این سیاست ترکیه اروپاراآنچنان بابحران مواجه کندکه بعدازاین هیچ وقت بخوداجازه برهم زدن امنیت ترکیه رانخواهدداد.
دوستان پان ایرانیست وشئونیسم فارس نیزمنتظرسیل دیگری ازمهاجران سوریه وعراق بایدباشند.
شما حتی همین تاریخ دروغ را هم ندارید غیر از ریش کوسه چنگیز و چادرهای روسی یورتمه و سورتمه . تمام عقدههای پایان ناپذیرتان بدین دلیل است که هیچی ندارید به این دلیل به دشمنی با تمدنهای کهن ایران و ارمنی و کرد و فارس میپردازید . و تمام خودآزاری و مازوخیست تان با هدف تصرف خاک ایران است که خواب یک کتر آنرا هم نخواهید دید . روی تان بسوی مغولستان و چینستان کج کنید . ایرانیان حریف تان خواهند شد .
تاریخ هخامنشیان جعلی و متقلبانه است. در بیستون اول کتیبه وجود نداشته در یک عکسی هفت تا کتیبه ظاهر شده و در آخرین عکس میشود 18 تا. حالا اگر انقلاب نشده بود کل بیستون کتیبه بود .
تاریخ ایران باید از نو نوشته شود
گفته میشود که زندان های اسلام مخوف است و جا ی تعجب دارد که این تبریکات چگونه از درون زندان به ایران گلوبال میرسد. مقاله زیر نشان میدهد که نظام اسلامی فقط برای مردم ایران بگیر و ببند دارد و عوامل استکبار و صهیونیسم و قدرتهای شرق و غرب با کمک سران نظام علیه منافع ملی ما اقدام میکنند .(مقاله زیر بسیار گویاست.رضا عليجانی، نويسنده، فعال سياسی، از کوشندگان سرشناس «ملی ـ مذهبی»، و سردبير نشريه ی توقيف شده ی « ايران فردا» (دوره ی اول) در مقاله ی بسيار قابل تأمل اخير خود، با استناد به پاره يی اخبار و اطلاعاتِ تا کنون کم و بيش پنهان مانده، در مورد نفوذ گسترده ی دستگاه اطلاعاتی اسراييل در بالاترين سطوح نظام، هشدار داده است.
در اين مقاله، از جمله می بينيم که رييس «ميز اسراييل» در سپاه، و ريیس «ميز اسراييل» در وزارت اطلاعات، جاسوسان اسراييل بوده اند!
و يا مثلاً يک جاسوس اسراييل، سرتيم بازجويانی بوده است که از متهمان به جاسوسی برای اسراييل، بازجويی می کرده اند!
و اين، در حالی است که همگان می دانند که بی گناهان بسياری، بعد از تحمل شکنجه های فراوان، و وادار شدن به اعتراف های مضحک ساختگی، تحت عنوان جاسوس اسراييل، يا به زندان ها و يا به چوبه های دار نظام ملايان سپرده شده اند.
و احياناً به دست جاسوسان اصلی!
در اين روز ها و هفته های بسيار تعيين کننده که از سويی اسراييل نتانياهو، از سويی جنگ افروزان و جنگ طلبان و جنگسالاران در آمريکا (و همچنين تا حدودی در اروپا) و از سويی پاره يی از کشور های منطقه، نگران رفع تنش نسبی ميان ايران با آمريکا و جامعه ی جهانی، به خصوص در مورد بحران ساختگی اتمی هستند، بسيار ضروری است که علاوه بر رفتار های آشکار و يا پیش بینی شده ی اينان، مراقب رفتار های پنهان و يا غير قابل پيش بينی اشان هم بود.
و بخشی از اين رفتار های پنهان و يا غير قابل پيش بينی، نيازمند مباشرت مستقيم و غير مستقيم عوامل نفوذی اينان در دل نظام، و مأموريت های مقطعی و فوق برنامه ی اين عوامل در کنار مأموريت های ثابت و هميشگی اشان است.
هم دولت روحانی، و هم مردم ـ در دو جهت متفاوت و با دو هدف متفاوت و با دو چشم انداز متفاوت ـ بايد متوجه اين ضرورت حياتی باشند.
از همين رو ، «ققنوس» خواندن مقاله ی رضا عليجانی را به همه ی کسانی که دل در گرو ميهن و سرنوشت ميهن دارند توصيه می کند.
تعداد مقالاتی که «ققنوس» طی سال های متمادی، در باره ی موضوع حضور عناصر نقوذی دستگاه های اطلاعاتی بيگانه در کل ساختار سوراخ سوراخ نظام اليگارشی واره ی ملايان منتشر کرده است و تعداد هشدار هايی که در اين مورد داده است، خارج از حد شمار است، و از همين رو برشمردن يکايک آن ها ميسر نيست.
خوانندگان گرامی می توانند پس از مطالعه ی مقاله ی حاضر، به صفحات «خبر و نظر» سايت مراجعه کنند.
اسرائيل، بيخ گوش ايران
رضا عليجانی
نشريه ی اينترنتی «روز»
ٰ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴
هر از چندی در ايران اتفاق شگفت انگيزی می افتد و يا خبرها و شنيده هايی به گوش می رسد که با هر عقل سليمی تضادش با منافع مردم ايران و حتی مصالح نظام مستقر اظهر من الشمس است ولی ظاهرا کسی متوجه اين تعارض آشکار نمی شود. در روزهای اخير نيز خبرهايی از برخی ماجراجويی ها در رابطه با موضوع يمن به گوش می رسد؛ نرگس محمدی در حالی که کاملا در دسترس دستگاه های امنيتی و قضايی است و روز قبلش به پرونده در حال جريانش رسيدگی می شود، با حمله به خانه اش بازداشت می شودو.... اما اهميت برخی مواضع و گاه اتفاقات شگفت انگيز در ماجرای هسته ای که خود صورت مسئله بزرگ ايران است؛ بيش از بقيه است...
بالاخره ماراتن مذاکرات هسته ای به تفاهم نامه اوليه لوزان منجر شد. بخش مهمی از جامعه، نيروهای منتقد و از جمله اپوزيسيون خارج از کشور (به عنوان بخشی از جامعه مدنی ايران) از اين توافق و تفاهم به اشکال مختلف استقبال کردند. البته افراد و نيروهايی نيز، در داخل يا خارج از کشور؛ يا ناراضی اند و مسکوت و يا به نحوی زبان به نقد و اعتراض گشوده اند.
... در اين شلوغی و هياهو نکته ای کمتر ديده شد و آن سخنان نقدی (فرمانده بسيج مستضعفان) در اوج مذاکرات در يک سخنرانی بود که گفت موضوع نابودی اسرائيل قابل مذاکره
اتحاد دستبوسان رژیم کهریزکی و پابوسان پس مانده شاه الهی ها در تقابل با اقای قابوسی قابل تامل است. ...
از ارسال کننده به نام چهارمرحله
باید سئول کرد شما ازفارسی ویا پهلوی باستان به جز گفته ها نوشته های خارجی ها چیزی دیگری دارید؟؟؟
ازخود هخامنشی ها دارید؟؟
کتابی ازهخامنشی وساسانیان داریم ؟؟
هخامنشی وساسانیان به کدام خط می نوشتند؟؟؟
اگرنبود این امپراتورهای ترک رقیب هم مانند عثمانی وصفوی از چیزی فارسی داشتیم ؟؟
یادتون نره دراین گروه تعدادی بچه بازاری عضو بوده وهستنند و در مرکزیت این سازمان ناسیونال -سیوسیالیست بخشی از همین افراد قرار دارند که با جناح راست جمهوری اسلامی خصوصن "حزب موتلفه اسلامی" درتماس. چنانچه در بزنگاه ها دست بکارهای زدند که مشمول چپ کشور و جناح چپ خودشون وتصفیه خونین شده و مطمئنن از درآمدهای نجومی و دزدی های این حزب درصدی بهشون میرسه. متاسفانه مرکزیت این سازمان دچار بیماری عقدهای سرکوفته است که با بهره گیری از روش "فرویدیسم"شناسائی بشه ولی درمان پذیر نیست!!
البته که تبریک گفتن عیبی ندارد و منظور ا زتبریک نه به دولت اسرائیل است که دست بچه های عرب را برا ی سنگپراکنی میشکند و یا مردم عرب ر ا از خانه خود بیرون و باغهای زیتون عرب را با بیل مکانیکی درو میکند و یا دیگر اعراب
باید امیدوار بود که سیل تبریکات این زندانی غریب عرب از زندان اسلام برای پیروزی جنگ شش روزه و وتصرف بیت المقدس و تهدید کشور ایران از سوی اسرائیل به دست خاخامهای قوم یهود برسد.وانشا اللله تعالی شلوم .را به زندانها ی طولانی میاندازد نه منظور تبریک به حضرت موسی کلیم الله است که حضرتش با چماق مبارک بنا به گفته تاریخ 3000 نفر را چماق گش فرمودند. شاید در درون اسرائیل نیز یک یهودی وجود داشته باشد که عید عرب یعنی خود برگزینی محمد بر پیامبری و یا عید فطر و یا روز تولد حضرت عمر ویا تولد یاسر عرفات را به ایشان در زندان شاد باش بگوید.
البته در این تبریک سخنی از جنگ افروزی علمای دین یهود د رخاورمیانه نیست و مهم نیست که هزاران سوری و عرب و غیره روانه غرب و بویژه المان میشوند انجا که نامش تن هریهودی را چو پوست مرغ میکند..
با سلام آقای توکلی عزیز شما هم نوشته اید (در حالی که بر کسی پنهان نیست برخی از اعضای نا تو هم زیر میزی به (کرد ها) خط می دهند که تنها راه راهی رسیدن کرد ها به دریا مدیترانه است ولی با این وجود من بار ها نوشته ام که اینجانب با راه وروش افراطی پ کک مخالفم و دقیقا ازروند صلح دوساله ما بین کردها و دولت ترکیه را تائید می کنم)
فکر میکنم منظورتان رهبران گروههای تروریستی کردها میباشد .یکبار از جعل و تحریفات و لاف و گزاف خود بپرسید چرا یک قوم سه هزار نفری مثل پارس توانست در فلات ایران از نظر زبان و فرهنگ و مدیریت و سیاست بر میلیونها ترک و سرزمین های ترکی غالب شود و حتا شاهان و حاکمان ترک در مقابل آن سر تعظیم فرود آورند ؟ ! منظور اینکه ادعاهای شما دروغ شونیستی ناسیونالیستی غیرعلمی غیرمنطقی بیش نیست . دایناسورها هم چد صد سال پیش وجود داشتند ولی طبق قانون طبیعت و داروین از بین رفتند چون از نظر ژنتیک و طبیعی و تاریخی تاتوان بودند .اگر ترکها قدمتی بیش از سه قرن داشتند تاکنون دانشمندهای غرب و شرق و چپ و راست در کتب و داشگاهها و مجامعه تحقیقی و تاریخی و فرهنگی و تمدنی به آن اشاره میکردند . ادعاهای شما فقط بر اساس کذبهای مجازی دیجیتالی اینترنتی بلبشویی و هرج و مرجی است که هر کس میتواند مدعی گردد . حقایق و واقعیات فرهنگ ایرانی هفت هزار سال است که روی کاغذ و سنگ و پوست و زمین و
آسمان و دریا ثبت و حک شده است یعنی حتی سخرهها و دیوار کوهها بر آن گواه میدهند . شما آذری ها با ربودن و دستکاری و جعل فرهنگ و تمدن دیگران قصد دارید یک تاریخ دروغی برای خود بسازید و چون هدف تان فقط در خدمت تجزیه کشور اهوارایی آریایی فلات ایران است ، افشا و رسوا خواهید شد و سرانجام "اشهدی " خواهید گفت که قربانی فاشیست های فرهنگی مغولی شده اید . دنیا حساب و کتاب دارد . اگر قرار باشد که هر کس در جایی از زندگی اش با شکست روبرو شد و بفکر جدایی و تجزیه بیفتد ، جهان جگر زلیخا شده بود . بهتر است سرگرمی دیگری برای خود بیابید و عقددهای سرکوب شده تان را در جای دیگری ارضا کنید .آقای علی دوست زاده،
دست شما درد نکند. اما تا جایی که من متوجه شده ام، با آقای فرهاد قابوسی با سند و مدرک نمی توان وارد بحث شد. اگر خود هنینگ و مارکوارت هم سر از قبر در بیاورند و به ایشا ن بگویند که حرف های نادرستی به آن ها نسبت داده است، آقای قابوسی به آن ها خواهد گفت: اشتباه می کنید شما نوشته های خودتان را بد فهمیده اید. جای تأسف است. ایشان اهل این کار نبودند و نیستند و بی جهت وارد این معرکه شده اند. تحقیق با کله شقی و منم منم گفتن بیگانه است. آقای قابوسی شاید در آغاز قصد تحریف نداشته و قضایا را بد فهمیده است. اما حالا که این همه با سند و استدلال، سهو و اشتباه او را نشان می دهند، لجاجت او با پریشانی خاطر پهلو می زند. چون مخبط شد اعتدال مزاج - نه عزیمت اثر کند نه علاج .
دوستان ...موقعی که حیله و تزویر در فرهنگ ما نهادینه باشد , با چاه های جم کران ها , احمدی نژاد ها و فریاد کشیدن یا علی .. یا علی خامنه ای ها در هنگام تولد روبرو خواهیم بود . چندی پیش که در جستجوی اطلاعات در باره فضا پیمای « ویجر 3» و صفحه طلائی بودم به دزدی فرهنگی و چاپلوسانه پان فارسیسم متوجه شدم که واقعآ انسان شوکه می شود. همانطور که میدانید این صفحه شامل سلام علیک و خوشامد گویی به اکثر زبان های دنیا از جمله به زبا فارسی است . اصل خوشامد گوئی به زبان فارسی در ویکی پیدای انگلیسی به این مضمون است (( درود بر ساکنین ماورای آسمانها..Greetings to the residents of far skies..)) این هم لینک...
نگاه بکنیم .((درود بر ساکنین ماورای آسمانها. بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند. چون عضوی به‌درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار)).https://en.wikipedia.org/wiki/Contents_of_the_Voyager_Golden_Record
حالا به ویکی پیدائی فارسی
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87_%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D9%88%D9%88%DB%8C%D8%AC%D8%B1
... چون این لینک خیلی طولانی است , می توانید در صفحه انگلیسی لینک بالائی , در قسمت Languages زبان فارسی را کلیک کنید و مشاهده کنید که دزدی فرهنگی پان فارسیسم یعنی چه....امیدوارم که عضو های شما بیقرار نباشد.
در جواب به آقا و یا خانم ( چهار مرحله ) که نوشته بودند..( ولی اما زبان ترکی و زبان آذری ، زبانی فاقد الفبا و فاقد خط نوشتاری و فاقد کتاب لغت و فاقد یک اثر و فاقد هویت و فاقد اصالت و تاریخ و بومیت با ریشه ای بیگانه اویغوری مغولی فارسی عربی )...
جهان بوسیله « اورهان پاموک» با برنده شدن جایزه نوبل در رشته ادبیّات در سال 2006 به جهانیان شناخته شد.1- خطّ زبان ترکی مثل اکثر زبان های اروپائی از جمله آلمانی, انگلیسی, فرانسوی,اسپانیائی و .... از « لاتین» بر گرفته شده است. همین طور که زبان فارسی که با الفبای عربی نوشته می شود.
2- کتاب لغت « محمود کاشغری.. دیوان لغات التّرک» یکی از اولین کتاب لغت ترکی است.
3- بزرگترین اثر ترک ها ( شاهنامه ماناس قیر قیز ها می باشد که بیش از 500000 , پانصد هزار بیت اشعار دارد که به وسیله دولت قیرقیزستان به عنوان طولانی ترین شاهنامه جهان در یونسکو به ثبت رسیده است.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3
4-هویّت ترکها در
هویّت ترک ها بوسیله « لو لاندو» آزربایجانی و برنده جایزه نوبل در رشته فیزیک در سال 1962 به جهانیان شناحته شد.
5- اصالت ترکها به وسیله سفینه فضائی « ویجر 3» در سال 1977 به فضا پرتاب شده بود به جهانیان ثابت شد. این فضا پیما حامل صفحه طلائی مشهور ( کارل سیگان) بوده و داری موسیقی ( موغام) آزربایجانی است. این فضا پیما چندی است که از منظومه شمسی عبور کرد .
6- اصالت ترکها بوسیله ثبت ( موسیقی موغام) به عنوان « تنها فرهنگ شفاهی برای بشریّت» در سال 2003 به وسیله یونسکو به جهانیان ارائه شد.
7- تاریخ ترک ها با کشته شدن « کوروش» به وسیله ملکه سرزمین ترکان , و با علم نجوم همراه با ساختن رصد خانه مراغه در زمان هلاکوخان رابطه مستقیمی دارد. نقطه اوج این تاریخ در انقلاب مشروطیّت بود که برای اولین بار,صدای آزادی را در شرق پیچاند.