Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

بدبخت ترین‌??� ارتجائی ترین‌??� عقب مانده ترین سازمان دنیا همین فرقهٔ رجوی و مجاهدین خلق است‌??� در کّل هر حزبی که مرامنامه آن هول زبان فارسی‌ و دولت فارسی‌ بچرخد چه دیندار و چه بی‌ دین چیزی بهتر از این فرقهٔ رجوی نخواهد بود.

نوشته شده توسط: lachin

آقای یوسف آذربایجان... خیلی ممنون از اطلاعات شما.. آقای عطائی و آقای فکر آزاد هم معلم ورزش ما بودند. آقای عطائی یکی از بهترین بسکتبالیست ها بود و آقای فکرآزاد هم قهرمان دوچرخه سواری ایران....( شاه عباسین دوربینی یادش بخیر...خشکنابین ( امیرخیزینین) خوش گونی یادش بخیر).. شهریار.. بهترین ها رابرایتان آرزومندم.....

نوشته شده توسط: Anonymous

شما اگر ترک هستسد بروید ترکیه یا ترکستان . ایران متعلق به ایرانی و اقوام ایرانی است . شما زبان فارسی را گویا نمی فهمید . از استقلال حرف میزنید و نمیدانید یعنی تجزیه یخشی از ایران و آنوقت تعجب میکنید که چرا فارسها با تجزیه طلبی شما مبارزه میکنند . نام آذربایجان شما تا 70 سال پیش اران بوده یعنی ترکها در ایران جایی ندارند مگر مهمان و مهمان حقی بر خانه صاحبخانه ندارد . شما با تغیر نام ایران به فارس فقط خودتان را فریب میدهید چون در ایران مردم ایرانی حریف تجزیه طلبان هستند . توصیه میشود که زبان فارسی را درست بکار ببرید . شما با بچه طرف نیستید !شما که ترکیه و باکو را بهشت و بخشی از اروپا میدانید چرا به آنجا نمیروید و همه در اروپا جمع شده اید و زندگی میکنید ؟. تضاد و تناقض و جعل و دروغ و تحریف از خصوصیات ناسیونالیسم کور و شونیسم نژادگرا است .

نوشته شده توسط: Anonymous

انچه در ایران و خاورمیانه میگذرد نتیجه عقب بودن روشن فکران این سرزمین هاست و ربطی به مردم ایران ندارد.نقش دین اسلام و تشیع و دفاع حزب توده ا زاخوندها وضع موجود را به وجود اوردند. دو یهودی زاده یکی محمد بیش از 14 قرن است که مردم اسلام زده را مسخ کرده است.دومین مشکل مردم ایران یهودی زاده دیکری بنام مارکس است که به همراه تروریست معروف لنین ایئن مقدس فقرقه پیشه وری و حز ب توده و فدائی خلق شده است. روشن فکران ایرانی اساسن میهن پرست نیستند بلکه مزدورانی مانند سازمان اسلامی رجوی . اکنون ماه شگنجه رمضان است و توجه داریم که در شهرهای ایران بویژه در اذربایجان مردم بیش از 15 ساعت تشنه لب میمانند و عقل را به تبعید میفرستند. در روزهای عاشورا وتاسوعا در روز قتل تروریست عرب حسین ایران تعطیل است در حالیکه هزاران ایران میهن دوست اوراه و در بدر هستند. اف باد بر اسلام و تشیع

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لاچین برخی از این معلمان با صمد بهرنگی آشنایی نزدیک و هم دوره بودند مثل خلیل زاده بعضی ها مخالف علنی رژیم شاه بودند مثل آقای شوقی که بعد از انقلاب رئیس بخش ٢ آموزش و پرورش تبریز شده و با رژیم خمینی همکاری کرد و برخی مخالف دو رژیم شاه - شیخ و زندانی رژیم خمینی شد مثل آقای عطائی معلم ورزش که حتی من شنیدم بعدا اعدام شد .ولی یاد معلمان و زحمت کشان آموزش و پرورش آنهم در دوران پیری دلنشین است .بیز ساغ اونلار سلامت.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-این مصیبت راحاکمیت ایران وتمامیت خواهان ونئوفاشیست هافارس درایران نیزتدارک دیده وهرآن امکان دارد.درمنطقه ایی سربازکند.هرچندکه دربلوچستان وخوزستان جنبش هویت طلبی رادیکال ترشده است .وای بروزی که هویت طلبان تورک آزربایجان تحریک شده ودست بکارشوند.خیابانهای اصفهان.تهران.کرج.اراک.یزد.کرمان .شیرازوشهرهای فارس نشین راتبدیل به جهنمی برای برای اسلامی های حدادعادلی وتمامیت خواهان وفارس هاخواهندکرد.من ازهمین حالااین سرنوشت شوم رادرموردایران ویرانگرتروحشتناک تردیده وازهم اکنون هشدارمیدهم که هویت طلبان راتحریک نکرده وبه خواسته های آنهاتن دردهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای موفق شما می گویید که امریکا بومیان را نابود و تا اواخر دهه شصت یک کشور رسمی اپارتاید بود که حقیقت است ولیکن شما از اپارتاید حاکم فارس که مردم خود شما را تحت تاخت و تاز قرار داده و حتی موجودیت انهارا به عنوان عرب انکار کرده و در حال حاضر جنگ اقتصادی،ملی،فرهنگی و نژادی بر انها اعلام کرده فراموش کرده و به جای اشکار کردن چنین جنایتی در حق مردم خود ناسیونالیسم قلابی فارس را حمد می کنید.تعجب امیز است که شما نفرت از خود و مردم خود به خاطر عرب بودن دارید.ایا این برای شما بهترنیست که رسما عرب بودن خود را ملغی کنید ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقای جمشید تفریشی، ایا این شایعه و یا خبر در مورد شما که گویا با سعید امامی در تهران ملاقات داشته اید؟ البته این سئوال خصوصی نیست بلکه خود شما هم آن را در جایی طرح کرده اید؟

نوشته شده توسط: lachin

دوست عزیز آقای تفریشی...بخاطر اینکه بقول شهریار (( تک اوتروب سئیر ائدیرم اُزومده )) بکنیم تا یادی از خاطرات دوران (( امیرخیزی )) را حتی به مدت چند دقیقه از چشممان بگذرانیم , من نام تعدادی از دبیرانم را درج میکنم و امیدوارم اسم این دبیران خاطرات خوبی را در وجودتان زنده بکند..
1- آقای عباس پور- ناظم دبیرستان که با دستهای کوچکش دانش آموزان را کتک می زد
2- آقای خلیل زاده - کمک ناظم که در ریاضیّات نخبه بود
3- آقای خسرو شاهی-آقای باهر -آقای دمن آبی- آقای نخبه -دبیران زبان انگلیسی
4- اقایان حاج عبدی-یوسف خانی -دبیران ورزش
5- اقای کهنموئی- دبیر رسم فنی
6- آقایان احمد شوقی- علیخانی و زمانی - دبیران ادبیّات
7- آقایان مازوچی- فرداد و سلیم پور - دبیران طبیعی و زمین شناسی
8-آقایان یگانه- جوانی - دبیران فیزیک
9-آقایان غفار زاده و تفریشی- دبیران ریاضیّات
10 - آقای ارومچیان- دبیر جغرافی
11-

11- اقای پاینده- دبیر تعلیمات دینی
12- آقای شریف نژاد- دست یار آقای مدیر, تفریشی
13- آقای اشتری و طبیب زاده- دبیران شیمی
14- آقای کریم خانی- دبیر تاریخ
متاسفانه سه دبیر دیگری که به ما تدریس نمیکرند ولی صورتشان را همین الان مجسم میکنم ولی اسمهایشان را بخاطر ندارم.. پیری از این گرفتاریها ها را دارد... یاد آوری کنم که خوشبختانه در این سایت که با آقای یوسف آذربایجان آشنا شدم , معلم دبستانی ما هر دو در مدرسه دکتر شفق ،آقای ( زهسازیان) که در کوچه (( آقا جان بیگ)) در لیلاوا زنگی میکرد, بود.. در هر حال اوقات خوبی و بهترین ها را برایتان آرزومندم..
نوشته شده توسط: محمدرضا لوایی

Yaşıyasınız Laçın bəy

نوشته شده توسط: lachin

آقای لوایی.. باز هم دستتان درد نکند.. همانطور که من قبلآ اشاره کرده بودم ما منتظر بودیم که حرف مثبتی در باره این بازیها از دهان( دیگران ) بشنویم ولی معجزه نیافتاد. برنامه پرگار هم فضای خوبی را برای استقلال طلب ها و فدرالیست ها باز کرد..خوش خیالی فدرالیست ها, ما را باز هم متاسفانه به یاد ( ستار خان و زنده یاد پیشه وری ) می اندازد که بخاطر اعتماد به این آقایان , هر دو به نوع دیگری ( ترور) شدند. در یک فرهنگ بیمار گونه رستاخیزی که من و اجدادم بخاطر ( ترک) بودن آدم حساب نمی شویم هم زیستی مسالمت آمیز هم یک جوک است.. توجه دوستان را به یک مقاله علمی که به توسط ( انجمن علمی انسان شناسی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران)
http://www.ensanshenasan.blogfa.com/post-38.aspx
که در باره جوک های قومی در فضای مجازی انتشار می

یابد جلب میکنم.. در یک فرهنگی که 70 درصد جوک ها ( ترکی) , 10 در صد ( شمالی), 5 درصد ( لری), 5 درصد ( قزوینی) , 5 درصد ( جنوبی) , 2 در صد ( تهرانی) , 2 درصد ( اصفهانی , و 1 در صد ( کردی) است , از فدرالیست ها می پرسم چند قرن طول می کشد که این فرهنگ بیمار ترمیم یابد و من و تو ( آدم) خساب بشویم و بعد در باره حقوق مساوی صحبت بکنیم؟؟؟؟؟؟؟؟
نوشته شده توسط: Anonymous

چنین چیزی به نام خشکسالی در ایران وجود ندارد.نابود کردن عمدی دریاچه ارومیه و نقل ابهای رودهای خوزستان بالاخص کارون و کرخه به مراکز فارس نشین یک برنامه نژادی ​و قومیست که فارسیستهای حاکم در طهران تهیه و طرح و هدف اصلی ان نابود کردن زندگی مردم بومی در اذربایجان و خوزستان(عربستان) است.

نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران ، فارسها هزاران نفر از اینگونه خوانندگان گمنام دارند . ربطی هم به هویت و فرهنگ و هویت رمانتیک های تجزیه طلب ندارد . اینها خوانندگان مردم فلک زده هستند .

نوشته شده توسط: Anonymous

به موضوعی اشاره خواهم کرد که زیاد هم از مشکل یونان به دور نیست‌??� در حالیکه ور شکستگی مالی‌ یونان کّل سیستم مالی‌ این کشور و دنیا را دچار بی‌ ثباتی خواهد کرد چرا " قیمت طلا " هیچ تکانی نخورده؟ آیا این به دلیل از بخار افتادن اقتصاد های چین و هند است؟ آیا دیگر طلا آن سرمایگذاری آبدار نیست؟ آیا هنوز امیدی به نگاه داشتن یونان در اتحادیه اورپا است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دورانی که لنین اقتصاد های بیمار را نجات دهد سپری شده‌??� بعضی‌ها به اشتباه‌??� یونان را را با آرژانتین یکی‌ میگیرند‌??� اقتصاد آرژانتین در سال2001 وارد بحران شد و در سال 2002 از بحران خارج شد‌??� آرژانتین تا سال 2006 کّل بدهی های خود به ( صندوق بین‌لمللی پول ) را پس داد‌??� عاملی که به " جان گیری دوباره اقتصاد آرژانتین " کمک شایانی کرد وجود دو کشور " برزیل و چین " بود که محصولات آرژانتینی را می‌ خریدند‌??� یونان درست در زمانی‌ وارد بحران شده که دیگر نه اتحادیه اروپا اشتهای واردات دارند‌??� نه برزیل‌??� نه چین‌??� در اینجا واقعیتی مهم نهفته است‌??� برای پیشرفت اقتصادی‌??� همان طور که آرژانتین با صادرات محصولات به برزیل اقتصاد داغون خود را احیا کرد‌??� " وجود یک کشور پیشرفته که امکان صادرات را برای کشور های همسایه " فراهم می‌ آورد الزامی است‌??� در منطقه ما ( خاورمیانه ) فقط

کشور ترکیه چنین شرایطی را دارد‌??� پیشرفت و پویائی اقتصاد های منطقه‌??� با پویائی کشور ترکیه ارتباط تنگاتنگ دارد‌??� اینک که خاورمیانه را بی‌ ثباتی در بر گرفته‌??� یونان در حال رفتن به قعر دریاست و ارمنستان را که بیشتر از 24 درصد اقتصاد آن ( تولید ناخالص داخلی‌ ) به ارسال پول ارامنه ساکن روسیه به ارمنستان وابسته است آشوب در گرفته‌??� نیاز به کشور ترکیه با ثبات بیشتر از همیشه در خاورمیانه احساس خواهد شد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب ناظر گرامی / شخصا مخالفتی با تدریس زبان مادری ندارم ولی این نوشته من تنها یک پیام کوتاه برای گنگره ای که به آن دعوت شده بودم-است ؛ این نوشته کوتاه ، تحلیل و بررسی مسایل اتنیکی ایران نیست که حقیقتا در تخصص من نیست.

نوشته شده توسط: محمدرضا لوایی

آقای تورک اوغلی با تشکر. بلی، دیگر زمان استعاره و کنایه و ناز و ادا نیست. با شما موافقم.

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلا م خدمت جناب توکلی! ای کاش قبل از اینکه جغرافیای موسوم به ایران از طریق جنگهای خونین داخلی ازهم بگسلد، لازم است پانفارسیم و پان ایرانیسم نژاد پرست و گستاخ حتا برای نجات خود نیز که باشد، راه صلح آمیز (چک و اسلواکی) را در پیش بگیرد، و از جنگ و خون ریزی دوری نماید. زیرا دود آن در وهله اول بچشم خود نژاد پرستان پانفارسیم خواهد رفت. اگر اینان کمی شعور و شمه سیاسی داشته باشند، و از گستاخی و نژاد پرستی پرهیز بکنند، حد اقل به بند 3. گفتارجناب توکلی بها داده وآن را آویزه گوششان میکنند، و از مبدا باور وجدانی و انسانی، بصورت عملی حرکت میکنند، و بند 3 گفته های ایشان را بکارمیگیرند. دیگر زمان گول زدن مردم و رهبر بازی، و دانای کل بودن در جغرافیای موسوم به ایران سپری شده است. هیچ شخصی نه مقدس است، ونه دای کل است و نه عقل کل. و اگرهم کمی سماجت بکند، مردم ملل جغرافیای موسوم به ایران به ریشش

با صدای بلند میخندند. هرکه میخواهد باشد. دیگر زمان ابجی خان از فرنگ بر میکردد تمام شده است. هیچ کس دانای کل نیست. حتا خدا اگر وجود خارجی داشته باشد. دانای کل نیست! جناب توکلی در فرمایشان خود در بند سه میفرمایند:( 3. در رابطه با مسایل اتنیکی و رفع تبعیض قومی ــ ملی منهم با این دوستان موافقم (1) که تنها شاخص"عدم تمرکز" در سیستم آیندهءایران نمی تواند پاسخگوی موزائیک قومی ــ ملی کشورمان ایران باشد. برای جلوگیری از تمرکز قدرت و پیشگیری از استبداد مرکز، شاید شاخص "عدم تمرکز" برای کشوری هائی که مردمان اش به یک زبان و یا یک فرهنگ تعلق دارند، کافی باشد. اما تجربهء تمامی کشورهای مشابه ایران نشان می دهد که، از جمله برای رفع تبعیض و استبداد مرکزی ، نوعی خودمختاری در عرصه های اداری، فرهنگی و اقتصادی ضروری می باشد. برنامه های شما اما دراین زمینه متأسفانه دارای کاستی می باشد...) پایان نقل قول. بنظرم جناب توکلی فاکتور تدریس زبان مادری در محیط آموزش، در مدرسه و دانشگاه را که از فاکتورهای مهم فرهنگی هر ملتی است، از قلم انداخته است. در هر حال ما گفته های ایشان را به فال نیک میگیرم، و منتظر می مانیم به بینم که آقایان کنگره سکولاربه اصطلاح دمکراتها، برای رفع تبعیض صد ساله، چه آشی برای ملیتهای در بند جغرافیای موسوم به ایران خواهند پخت. و سئوال مهم این است که آیا اینان به حقوق زبانی، فرهنگی، ملی ـ مدنی، آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشت ملل جغرافیای موسوم به جهنم ایران واقعا باور وجدانی و انسانی دارند؟ یا همه اش شعار تو خالیست برای رسیدن به پست و مقام و قدرت خیالی!؟


نوشته شده توسط: Anonymous

اقای تورک اوغلی زنده باشیید که به نقطه بسیار مهمی اشاره کردید . چند وقت پیش یک مقاله در این سایت گذاشته بودند که در ان نویسنده مقاله به نژادپرستی اکثریت ایرانیها بخصوص فارسها اذعان و اشاره کرده بو د وبه مثالهای بارز ان از جمله توهینهای شنیع به عربها و تورکهارا اورده بود ود رکنار ا ن شعارهای روزانه وهفتگی مرگ بر امریکارا جزو توهین نژادی به حساب اورده بود. یک کمونست عصر حجری ازربایجانی به غبایش برخورده بود نه خیر شعار مرگ بر امریکا نژادپرستی نیست . این جناب توهین به اتنیک و ملت خودرا عادی می دانست و ناراحت نبود و اعتراضی هم به ان نداشت

انسان اولاراق برای اقای جمشید تفریشی متاسفم که این دردهارا تحمل و شاید جوانی اش را در این راه به هدر داده و الان هم که از مجاهدین روی برگردانده ببینید متحمل چه اهانتهای از طرف مریدان رجوی می شود. ولی تمامی اینها دلیل نمی شود که از گفتن واقعیت به ایشان خودداری کرد و ان هم این است که اقای تفریشی هم سعی در دادن ادرس غلط دارند .
>این ترفند یکی از حیله های ننگین استعمار کهن و در راس آنها پیر استعمار انگلیس هست که با هدف از هم پاشیدن اتحاد و همبستگی ملی ما ایرانیان ؛ اینگونه جوکهای بی شرمانه را به جامعه ما تحمیل کرده است|>>
بله اقای عزیز استعمار انقدر قدرت دارد مدیای دولت شاه و ملا و اپوزیسیون با کراوات و بی کراوات و مردم کوچه وبازار را وادار می کنند شب و روز به تورکها توهین کنند و و کرامت انسانی ما در این ایران زمین شما لگد کوپ شود حالا امیدوارم شما هم فقط به خاطر اختلاف سلیقه و اعتراض به سیتم سکتاریستی با دوستان فدیم این را ننوشته باشید بلکه به خاطر احترام به کرامت انسانی و حقوق بشر باشد باید امیدوار بود فعالین ازربایجانی به خود ایند و در راه حقوق تورکان ازربایجان فعلیت کنند. امروز جوانان ارمانگرای مثل موسی خیابانی و غیره که دهه های گذشته زندگی خودرا فدای ایدولوهی های چپ وراست و مذهبی کردند قهرمان ملت ازربایجان نیستند انها عمال سیستم پانفارسیسم بودند که همانند کارگزاران دولتی نجیرهای سیستم پان فارسیسم را با نام ایران زمین بر پاهای ما بستند ما سالها بایستسی مبارزه کنیم تا این زنچیرها را از پای ملت مان باز کنیم و روح بردگی داوطلبانه را از روح مردمانمان پاک کنیم
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

تبریزی گرامی،
با پوزش از تاخیر در پاسخ‌گویی. متاسفانه متوجه کامنت شما نشده بودم.
اکثریت دوستان تنها به راحتی کار خود فکر می‌کنند و مسائلی را که در این مطلب نوشته‌ام، نادیده می‌گیرند و رعایت نمی‌کنند و به همین دلیل هم مجبور می‌شوم برخی از تنظیمات را تغییر دهم و یا حتی محدودیت‌هایی را نیز به وجود بیاورم.
بطور مثال سابقا در "چکیده مطلب" دوستانمان نصفی از مقاله را قرار می‌دادند که اجبارا مقدار آن را محدود کردم.
متن را علیرغم تذکرات مکرر، مستقیما از سایتها کپی پست می‌کنند و مشکلات فراوانی برای ما درست می‌شود. برخی از روزها مجبور می‌شوم که تقریبا تمامی مطالب آن روز را ویرایش کنم و حشو و زواید فرمتها را بگیرم.
برخی دوستان علاقه وافری دارند که اندازه فونت را بسیار بزرگ بگیرند. آنها را باید به حالت استاندارد تبدیل کنم. البته می‌توان ترتیبی داد که کسی نتواند این کارها را بکند ولی این کار هم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توكّلى شما در آخر نوشته كه گوشزد كرديد: سؤال اساسى اين است...، با كمال اطمينان، انقلاب قهرآميز را با دخالت نظامى غرب و هم پيمانان آنها در ايران يكى دانسته ايد، شاهد هم ليبى و سوريه و عراق.
من از پسوند "انحلال طلب"، فقط معناىِ "انقلاب قهرآميز طلب" را برداشت نميكنم. انقلاب قهرآميز تنها راه سرنگونى يا بركنارى يا انحلال نيست.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-باتشکرازرک وراست وحضرت عباسی گویی اقای لوایی..دوستان کسی که خوابیده باشدبراحتی میتوان اورابیدارکرد.ولی کسی که خودش رابخواب زده بهیچ وجه نمیشودبیدارکرد.
بنظرمن اینهاخودرادسته جمعی بخواب زده اند.من به موضوعی کوچکی اشاره میکنم که دربعدجهانی بسیارعظمت داشته بااین بزرگی هنوزبرای تعدادی هنوزناشناخته است دلیل این ندیدن کوربودن نیست یک توهم ویایک بیماری است که این دوستان ازدیدن آن عاجزند.
پس من بدان اشاره میکنم تااین عظمت برای آنهاییکه بصیرت دارنددیده شود.اینهابوجودآمدن واستقلال کشورهای تورک جداشده ازشوروی این زندان بزرگ رانمی بینند.
هنوزبه عظمت این کشورهای تازه استقلال ورشدوپویایی آنراندیده ویاخودرابه ندیدن می زنند.این کشورهاهرکدام باتمام وجودبرای شکوفایی فرهنگ وزبان کشورخودتلاش منطقی وعلمی کرده تاعقب ماندگی گذشته خودراجبران کنند.هنوزموج وطوفان این تلاش هاواردمنطقه نشده است نمونه آنرادر

مدیریت واجرای بازی های اروپایی درآزربایجان شمالی بایددید.این امواج ازطرف ترکمنستان.قزاقستان.آزربایجان شمالی درحال وزیدن به درون ایران است.
چشم بصیرت میخواهدآنرادیده وصداقت میخواهدتاواقغیت رابیان کند.تمامیت خواهان ازنوع هرصنف لرزه برجانشان افتاده وتن به فدرالیست داده اند.اگرمن جای این هابودم همانطورکه همیشه به یاری حکومت شتافته انداین بارنیزبه حکومت فشارمی آوردندتابه خواسته های تورکان آزربایجان تن دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

لوائی جان حتما دیده اید, وقتیکه به لانه مورچه ها کمی آب داغ بریزید, چطور به تکاپو می افتند. پانفارسهای تمامیت و استیلا گر خواه وستون پنجم آنها در آذربایحان که گویا فدرالیست هستند, از حرکت آذربایجان, همان وضعیت را دارند

نوشته شده توسط: Anonymous

لوائی جان نوشته پر مهرت را خواندم. راستی سخن از جمهوری اذربایجان جنوبی کرده بودی .مبارک است اما رئیس جمهور ان کیست؟ پایتخت ان کجاست؟ مرزهای ان تا کجا؟ حامیانش چه میخواهند؟
لوائی جان نوشته بودی که به مرزهای خویش باز میگردید .خبری خوش است .سفربه خیر .

نوشته شده توسط: Anonymous

در قرن 21 باید برای کسانیکه تمام روز و در تمام مسائل فقط نژادگرایانه فکر و عمل میکنند ، تاسف خورد . کسانیکه برای خود دکان باز کرده اند و معتاد جلب توجه دیگران هستند . هدف ورزش در کشورهای دیگر چیست ؟ و راسیست ها چگونه از آن فرصت طلبی میکنند ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام -آقای تفرشی عزیزازظلمی که به شماودیگرهمفکران شماشده واقعامتاسفم.من یادم می آید،پس ازسال57هروقت باافراد تشکیلاتی سازمان مجاهیدین میخواستم صحبت وبحثی داشته باشم آنهاراازبحث وتبادل نظربامامنع کرده بودند.
دوستی داشتم بچه بسیارخوب زبروزرنگ وعضوسازمان شمابودولی هیچ وقت نتوانستم بااوچندکلمه حرفی بزنم وازبحث فرارمیکرد.
یکی ازبزرگترین مشکل سازمانهاوگروهای سیاسی مردم ایران همین موضوع زیرپاافتاده یعنی بحث منطقی وعقلانی کردن است.جمودفکری وتعصب های گروهی شایدهم عمدی به درون جامعه ماتزریق میشودتانتوانیم مسایل رابراحتی بحث وحل کنیم.
دوست عزیزمن درایرانم ومیشودگفت بانظرات اکثرگروه هاوبخصوص سازمان شماکم وبیش آشنایی دارم.
همه مامسلمان بوده ودراین 37سال میشودگفت همه مان براثرحکومت ملاها یک پاملاشده ایم.مردم ماوبخصوص ماتورکان آزربایجان رابطریقی گول زده اندماقدم ویاپله اول رانرفته میخواهیم پارادرپله

آخربگذاریم.بفکرمن تورکان راآنچنان به بیگاری میگیرندکه تمام اصول انسانی رادرموردخودزیرپامیگذاریم ودشمنان ماتورکان نیزازتمام وجودکیف میکنند.
باتوجه به اینکه آقای ابریشم چی نهایت بی شرفی وبی غیرتی رابنام خودنوشت .شماهم درنوشته خودکمی خودزنی کرده اید.وفرموده ایدکه من هیچ گونه لهجه نداشته ودرتهران بوده ام.
من هم اکنون 41سال است درتهران بوده وافتخارمیکنم که یک تورکم ودرجاهای زیادی بالهجه تورکی صحبت میکنم تاخود رانشان دهم که تورک هستم.
درجاهای دیگرنیزهی ایران وایران گفته ایی مامیگوییم تورک آزربایجان هستیم واستقلال میخواهیم شماپس ازاین همه ستمی که ازامثال رجوی هادیده ایی بازمیخواهی مارادرزیرپای یکی دیگرازاین تمامیت خواهان قربانی کنی؟
عزیزم دیگرزمان گذشته وانسانهاازآن آرمانهای دروغینی که برایشان بوجودآورده بودندشناخت کامل دارند.بچه هاومبارزان ما بخاطرحقوق ابتدایی خوددرزندانهای اسلامی وغیراسلامی بخاطرایران نمی جنگند،بلکه برای هویت وارزش های انسانی که اولین حق طبیعی یاخدایی خودانسان است مبارزه میکنند.
طبق گفته خودتان ابریشم چی زن خودرابراحتی دراختیارلیدرسیاسی خودگذاشت چه ارزشی دارداگرابریشم چی حتی رییس جمهورشود.
هویت ماهم توسط فارس هاودرزیرنام ایرانپرستی وتمامیت خواهی درحال نابودشدن است.آیاارزشی داردکه هویت وهستی مابخاطرایران پرستی تعدادی نابودشود؟بیدارشده ویااین بارشمابرای ماکاسه داغترازآش درایرانپرستی نشوید.
نوشته شده توسط: Anonymous

،حيف آقا ، چه برسد هم وطن ،، شما از راسته اهريمنان نان مي خوريد و ما خون دل، شما در مسير بي شرمان و ما در رهگذار پاك دلان، سالها از دريوزگي ات به پاي شيطان گذشته است، شكايت همچون شمايان كه شلاق دشمن را مي بافيد و شمشير شان را تيز مي كنيد ،مايه افتخار است ، هرچند بز دلانه از اعترافاتتان سالها گذشته است خود مي فريبي يا همگنانانت را ؟ اربابانت در مسير حق سالهاست ،هم شرف را بأخته اند هم عدالت را ، تو كه مگسي بيش نيستي در اين عرصه ،
تو در برابر كارت حقوق مي گيري ، مسئله از اربابت به زعم خود حل مي كني، و ما در مسير مبارزه با اهريمن ، مال و جان داده ايم،
فرق اين است ،

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من برنامه رادربی بی سی دیده، باتوجه به اینکه نقایصی درقدرت ابرازدردهای مردم آزربایجان وجودداشت وآنچنانکه بایدمیتوانستندونتوانستددردورنج صدساله اعمال شده برملت تورک شده توسط حاکمیت فارس را ابرازدارند،درکل بی بی سی که همیشه جولانگاه شئونیسم فارس هابوده کمی برایم تعجب آوربود.
نژادپرستان حاکم باگرایش های مختلف درتلویزیون های رادیوفردا.ووا.بی بی سی وده هاتلویزیون خارجی ولوس آنجلسی باپول های دزدیده شده ملت ایران تبلیغ وترویج نژادپرستی وتوهمات خودرامیکنند.
حتی تحمل یک ساعت برنامه دراین تلویزیون رانداشته وفکرمیکنندومیخواهندیک ساعت هم حذف گردد.اگرتوجه کرده باشیداین هاوافرادمانقوردوبی هویت شده هانیزدرتوهم ایران پرستی گوی سبقت ازفاشیست های حاکم صدساله میگیرند.
درتورکی مثلی داریم میگویند(درمان ایشین گوره چاخ چاخ خانه باش آغریدر)آسیاب کارخودش رامیکندوچاخ چاخ گانه سرمردم رادردمی آورد.هویت طلب ها

واستقلال طلب هاکارخودش رامیکنندوآنهاییکه درداخل وخارج درپیله توهم خودگرفتارند.قدرت واین مدنیت ومنطق مبارزات مبارزان ماآنهارابه وحشت انداخته بهرشکلی میخواهند،آنهارابه جایی وصل کنند.
صدسال است خوددرآغوش انگلیس وروس.فرانسه .چین وآمریکا خوابیده وازآغوش این به آن یکی پناه برده ولی اگریک ساعت دونفرازحقوق انسانی پایمال شده حرفی بزنندمیشوندآنچه که صفت خودآنان است.
آقای استخانلو.صادق جان عزیزماحکومتی با تفکری انسانی رادردرون آزربایجان ایجادخواهیم کردکه تمام افکارسیاسی بایددرآن آزادباشدوازکمونیسم بگیرتاناسیونالیست واسلامی ویهودی.بهایی .آزادی زن وکودک .حتی ملل کوچکی که درآزربایجان وجود دارند،حقشان برایمان عزیزخواهدبود.
اگرهزارنفر فارس باشدماباآنهاهمچون تورکان محبوس شده صدساله توسط فارس هابرخوردخواهیم کرد.شماکورشده اید.هم اکنون فرزندان تورک آزربایجان توسط اینترنت.تلفنگرام.اسکاپ.وایبرووگروهایی تشکیل داده ودرتمام زمینه هافعلیت زنجیره ایی مستحکم دایرکرده وازپانخواهندنشست.
من میدانم که صدسال است شماوحاکمیت شمابه تمام دنیاباج داده ومیدهدوحتی به اسراییل وآمریکا.انگلیس وروس وچین هرجورفکرکنید،همکاری تنگاتنگ دارند،ولی درسایه ،ولی برای ماآن راعیب اعلام میکنید.
ما میدانیم که چه کارهاکه نمیکنیدتا بتوانیددرراس قدرت باشید.سیاسیون مااین رافهمیده اندآنهاهم حقشان است ازراه کثیف شما استفاده کنند.
چیزی که دیگران راازآن منع میکنیدخودتان چراصدسال است تن به آن ننگ میدهید.مامیدانیم کجای شمامیسورد.مبارزان آزربایجان همیشه برای شماودرسنگرشمابرای شمامی جنگیدندوشماسوء استفاده میکردیدولی این بارفرق میکند چون برای خودجنگیده وخواهندجنگید.
مادوست داریم راه چک اسلاواکی رابپیماییم ولی شماراه یوگسلاوی راپشنهادمیکنید.ماپیه هردوراه رابه تن مالیده ایم .بفکرخودتان باشیدکه سرنوشت دردناکی راخودتان برای خودنوشته اید.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستی میگفت: تاکسی رانی را میشناختم، که از پان آذریهای فریب خورده، و در خدمت پانفارسیم و پان ایرانیسم بود، زمانیکه بر اثر سکته مغزی نیمه جان روی تخت بیمارستان در حال جان دادن بود، به یکی از آذربایجانی ها که به دیدارش رفته بود؛ به حالت التماس و زاری گفته بود: میدانم مرا آلت دست و مانقورد، بحساب میآورید، اما مرا مذمت نکنید! من نیز مانند بسیاری از پان آذریها، فریب خورده بودم. قبل از اینکه بمیرم، از رفتار خود پشیمانم. میدانم که مردم آذربایجان رفتار و اعمال مرا نخواهد بخشید، بهر حال پشیمانم. مرد گفت: برای دلداری بهش گفتم؛ هرکسی اشتباه میکند، همینکه شما به خطا ها و اشباهات خود اذعان کردید، شهامت شما را نشان میدهد، و یقین دارم مردم قهرمان آذربایجان شما را خواهد بخشید. ازدوستم پرسیدم، چرا این موضوع را بمن میگوئی، در جوابم گفت؛ دیر یا زود خیلی از پان آذریها

به اشتباهات خود پی خواهند برد. با طعنه گفتم، هنگام مرگ؟ او با لبخندی بر لب جواب داد: ماهی را هر وقت از آب بگیری، تازه است. گفتم این مثال چه ربطی به موضوع داره؟ گفت: اگر افرادی مثل استخانلو، حسن و حسین، غنفر و صادق ... و امثالهم روزی به این نتیجه برسند، حد اقل خود را از عذاب وجدان رها خواهند کرد. گفتم؛ این چه تاثیری بر روند حرکت ملی مردم آذربایجان دارد؟ گفت: در ترکی مثلی است میگوید:" هاردان ضررین قاباقین آلیسن، منفعتدیر"، یعنی ( جلوی ضرر را از هرکجا بگیری، سود است).
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای حسن اگر دقت شود تاریخ حادثه ممنوعیت تکلم بزبان ترکی در درون مجاهدین فروردین سال ١٣٦٦ نشست هفتگی با مسئولیت ابراهیم ذاکری « کاک احمد » عضو دفتر سیاسی ابلاغ میشود و این عمل ننگین در حضور بیش از ٢٥٠ نفر اتفاق میافتد و بغل دست ایراهیم ذاکری معاونش کاک جعفر « جلال منتظمی » نشسته بوده یعنی اگر دروغ است مجاهدین میتواند انکار کند و من دوست خودم را که این ماجرا را تعریف کرده و از فعالین شناخته شده حرکت ملی آذربایجان است با نام و نشان نام ببرم . و در ضمن تا آنجائی که تعریف میکنند آنچنان اعتراضی از طرف برخی اعضا ء میشود که جلسه تعطیل و سازمان از این کار ننگ آور عقب نشینی میکند منتها با اخراج اعتراض کننده ها .و این عمل ننگین در تاریخ مجاهدین ثبت شده .خوب حالا ببینیم مجاهدین جرئت انکار این ماجرا را دارند و یا از عمل ننگین خود پوزش طلب خواهند کرد .این گوی این میدان.

نوشته شده توسط: Anonymous

هموطن حسن آقای گرامی ؛ تصور میکنم که شما اصل مطلب و قضیه را بدرستی متوجه نشدید . کسی هوس حکومت آذربایجان را نکرده است . هدف من از نگارش مقال فوق نمایش لودگی و لمپنی مهدی ابریشم چی ؛ نزدیکترین یار مسعود رجوی هست که با شوخی های جلف که برازنده یک فردی که خود را خلقی و پیشگام می نامد ؛ نیست . مثال خیلی روشن و قابل فهم هم آورده ام که سید کریم نامی در زمان گذشته در کاباره ها و تئاترها این جلف بازیها را در میاورد . دلیل جوش زدن بیجای شما را من درک نمیکنم . یکبار دیگر مطلب را با دقت و بدون سوء نظر مطالعه بفرمائید ؛ موضوع روشن میشود . همه ما ایرانی هستیم ؛ همه ما درد مشترک داریم و آنهم آزادی سرزمین گرانقدرمان از یوغ حکومت آخوندی هست . این هم فراموش نفرمائید درد دیگر بنده و همرزمانم جلوگیری از قدرت گرفتن یک حکومت اسلامی دیگر به رهبری حجت الاسلام و المسلمین مسعود رجوی هست .

نوشته شده توسط: Anonymous

با دقت همه برنامه را شنیدم.بر روزگار این روشنفکران اذری ترک باید گریست. بیشتر به کودکانی میمانند که به ساده گی فریب میخورند.حقیقت در همان نقشه بود که میخواهند جدا کنند تا حاکم شوند.برای ریشه یابی این همه خطا اندیشی فقط به برنامه احزاب کومونیست رجوع کننید .با وجود این همه ارزوهای ناپایدار فریبخورد گان هر روزه در ایران صدها پیوند زناشوئی بین اذری و غیر اذری پیش میاید که این خود شادی بخش است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر دریادل ؛ به گمانم جیره و مواجب برج گذشته بتاخیر افتاده که خواستی خود شیرینی بکنی برای فرقه . به هر حال فصل گرما هست و یار از ما آبدوغ خیار و فالوده شیرازی می طلبد !! همزبان محترم ـ هموطن گفتن به بعضی ها سخت هست ـ من با فرهنگ فرقه سالها هست که مانوس شده و خو گرفته ام ؛ هر آنچه که سزاوار خودشان هست را به من و یاران جدا شده ام ؛ نثار کرده اند ولی کلمات جدیدی در نوشتار شما بود همانند اذهان کرده ؛ غضلت ... اینها فحش هست با کلمات متداول ؟ در مورد جعلیاتی هم که فرقه بنام من ولی از قول یک خائن انتشار داده است ؛ نوشتم که موضوع در حال رسیدگی در یک دادگاه بین المللی هست که بزودی حکم محکومیت فرقه در تمام نشریات معتبر بین المللی منتشر خواهم کرد . تو نگران حال ما مباش ما انسانهای آزاده هر کجا جهان که باشیم ؛ چون آزاد زادیم ؛ ازاد هم باقی خواهیم ماند . فرقه فردا لیست مواجب تو را فاش نکند ..

نوشته شده توسط: Anonymous

مجموعا در دموکراسی ها ؛ سانسور جایگاهی ندارد . مگر اینکه آزادی دیگران ؛ احترام ؛ حفظ حریم خصوصی افراد و چهار
چوب اخلاق اجتماعی مخدوش گردد . همانگونه که بدرستی اشاره کرده اید ؛ بی رگ صفت هست و بار دشنام و توهین و ماهیت غیر اخلاقی ندارد . واقعیت را آنگونه که هست باید و باید پذیرفت ؛ نه کمتر و نه بیشتر .

نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض پوزش ؛ کلمه می نماید ؛ اشتباها نمی نماید درج شد که طبعا عزیزان فرهیخته متوجه شده اند ولی باز خواستم توضیح بدهم . باز هم سرفرازی و سربلندی و پیروزی همه ایران دوستان مبارز را بهترین وظیفه و والاترین آرزوی قلبی میدانم .

نوشته شده توسط: Anonymous

آئلیار گرامی نوشتار گرانقدر شما خود مقاله عالی قدری هست که بخوبی پدیده ها را نقد نمی نماید . مقصود من هم از قلمی کردن و افشاء ارتباطاتات درون تشکیلاتی فرقه رجوی ؛ این هست که آزادیخواهان و مبارزین راستین ایران زمین از آن پدیده های استبدادی و دگماتیسم فرقه ای و هژمونی فردی رجوی و افکار ماکیاولیستی وی ؛ تابلوی روشنی در راستای مبارزات دموکراتیک و مردمی و بدور از نفرت و خشونت ؛ در مقابل خویش نصب نمایند . من هیچ مشکل فردی با نامبردگان ندارم ؛ چرا که ماهیت آنان مشخص هست درد من برقراری آزادی و دموکراسی و سکولاریزم در میهنمان هست . درد من استبداد آخوند حاکم بر سرزمینمان هست ؛ درد من فرقه مستبدی هست که با ظاهری آراسته و پر زرق و برق دارای ماهیتی صدها بار بدتر و سیاه تر از رژیم پلید اسلامی هست . با تشویق شما گرانمایگان در مورد مسائل درون تشکیلاتی بیشتر خواهم نوشت . سرفرازی و سربلندی از آن مبارزین باد

نوشته شده توسط: Anonymous

اظهار لطف و محبت شما دوستان گرامی به من و کسانی همانند نگارنده این قوت قلب را میدهد که ما در راهی درست و در راستای منافع ملی سرزمنمان گام بر میداریم . افشاء ماهیت فرقه رجوی توسط اعضاء رها شده همانند چراغی هست که در کوره راه تاریکی ها نصب میشود تا آنان که چشم را بر حقایق بسته اند ؛ مسیر حقیقت را بهتر تشخیص بدهند . در مورد ایشان ؛ واقعا به حافظه حضرتعالی تبریک باید گفت چون داستان حدود چهل و پنج ـ شش سال گذشته است . ایشان از بستگان خیلی نزدیک بودند مضافا اینکه خود بنده هم دو سال اول سیکل را در امیرخیزی تحصیل کردم و شاید هم همدیگر را دیده ایم در آنجا . یادش بخیر دوران امیرخیزی . ما یکسال بعد از آن مهاجرت کردیم به پایتخت ؛ چون پدرم با رژیم پادشاهی درگیر بود و من پیوسته ایشان را در تبعیدگاه دیده ام بر دقایقی .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ناظر گرامی ؛ آنچه را که شنیده اید کاملا درست هست . مضافا اینکه بانوان شریفی که از فرقه رها شده و پا به دنیای آزاد گذارده اند ؛ افشاگریهای بسیار ارزنده از زنبارگی مسعود رجوی و چرائی طلاقهای اجباری و رقصهای رهائی در حضوررهبر ؛ انتشار داده اند که شما را به مطالعه آنها دعوت میکنم . با سپاس از لطف و محبت شما .

نوشته شده توسط: Anonymous

لحن آقای استخانلو و غضنفر، برای ما ترکان آذربایجانی لحنی شناخته شده است، لحن گفتار هردو، که دو روح در یک جسم حلول میکند، ما را به یکی دوتا از مانقوردهای پانفارس، و فارس پرستان، و پان ایرانیسم گستاخ می اندازد، که در غرب تشریف دارند، و علیه مردم آذربایجان و خواست انسانی آن، و علیه حقوق ملی ـ مدنی و آزادیهای سیاسی و اجتماعی آن، سمپاشی و نفرت پراکنی میکنند، این لحن از دیر باز برای ما آشناست.

نوشته شده توسط: Anonymous

انچه سازمان مجاهد را به وجود اورد وبه این روز وروزگا رننگین و و رسوا کشاند نه فداکاری برادرانه ارقاداش ابریشم چی بلکه باور انقلابی به دین اسلام و تشیع وو ذدشمنی با غرب و حق با علی است بود. پرسیدنی ا ست که چرا مسئله ترک گرائی در سازمان مجاهد طرح میشود؟ در همه کنفرانسها و کنگره های حزب توده و فدائی به ترکی سخن گفته نمیشود و ترک زبانی سازمان را ترک نکرد.هم نظام اسلامی و هم جریانات خطرناک برون مرز غربی برای اهداف شوم خود متوسل به هر حربه ای میشوند.
ساده اندیشان اجازه ندهید از احساس شما شرائطی مانند عراق و سوریه بوجود اورند.بدون هیچ شکی دولت حاکم بر باکو ویا ترکیه پذیرای ملیونها اواره جنگی ایرانی اذری نخواهند بود و مطمن باشند در جنگ حلو پخش نمیکنند.این یک خطای باطل است که اگر شرائط دلخواه شما بوجود اید به ارزوی خود خواهید رسید چه بسا که حتا

دیدن اذربایجان فقط اخرین ارزوی شما باشد چه رسد به حکمروائی شما .
نوشته شده توسط: Anonymous

خود گويي ،خود و يارانت خندي، عجب پست دل پسندي،
كسي كه خودش با زبان اشهدش به مزدوري براي رژيم مقدس اذهان كرده ،و تمام جيك و پيك روابطش را با مأمورين رژيم بيان كرده ،
حالا با چرندياتي كه فقط مورد استقبال آدمهايي از جنس خودش قرار مي گيرد ،چه چه وبه به مي شنُود،
اهانت بي رگ ترين مرد جهان به مهدي ابريشمچي، آن هم با اين غضلت و حدت تنها دل ايادي اي را خنك مي كند كه در فراخي كلمات خود را پنهان مي كنند،
و اما اجازه نداشتن تركي حرف زدن در مجاهدين ،يعني سازماني كه از صدر تا ذيل رهبرانش از خطه قهرمان خيز آذر بايجان هستند، همان تمثيلي بالا كفايت است،
باقي اگر شرم و حيا در جبين تان پيدا كرديد به ذخيره كمي نگه داريد،

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

موضوع بحث خوب و مهم بود. و صمیمانه و با بی طرفی مجری برنامه نیز پیش رفت و به نتیجه درستی هم رسید:
«فدرالیسم». از 3 نفر شرکت کنند 2 نفر به فدرالیسم رای دادند.
با توجه به فصای سیاسی -فرهنگی جامعه ی ایران در داخل و خارج - آنچنان که از رسانه ها و نوشته ها برمیاید -می توان به این نتیجه رسید که « دیدگاه عدم تمرکز گرایی » و فدرالیسم -منهای نوع آن-که هنوز چگونگی اش برای اکثریت فضای فکری کاملا مشخص نیست- یک نوع فدرالیسم را می پذیرد. و این نقطه قوت سیاسی خوبی ست.

-جدایی خواهان، درست آن است که خواست خود را دو مرحله ای کنند: 1- اول فدرالیسم؛ 2- دوم اگر فدرالیسم جواب نداد «جدایی دموکراتیک و مسالمت آمیز» را با انتخاب اکثریت مردم آذربایجان مطرح کنند.

- اینکه انقلاب مشروطیت-خیابانی-پیشه وری- و حتی بهمن 57 -شکست خوده اند، دیگر نیازی نیست که فدرالیسم تجربه شود،

نه دلیل است و نه سخن درستی ست. شکست این حرکت ها به علت « حاکمیت استبداد و دیکتاتوری» بود و نه به علت تجربه ی فدرالیسم در فضا و سیستم دموکراتیک.
جامعه ی ایران برای پیش رفت به سوی حل مسایل خود چاره ای جز تجربه ی فدرالیسم به معنی « استقرار جمهوری فدرال ایران- و حاکمیت مناطق ملیتی در حوزه ی خودشان » براساس برابری و آزادی ندارد.

- در مورد آمار ملیتها خود وزیر فرهنگ حکومت-زمان احمدی نژاد- حميد‌رضا حاجي‌بابايي- اعلام کرده که 70 در صد دانش آموزان دوزبانه هستند. خبر در رسانه ها هست می توان مراجعه کرد.

برخورد خانم سیمین صبری واقع گرایانه ، انسانی، و راهگشا بود.
در عین حال که همه ی مهمانان متمدنانه و انسانی به موضوع پیچیده ی بحث برخورد کردند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر صفت بی رگ در یک کمنت می آمد ، سانسور میشد . اینجا بشکل عنوان مقاله چرا توهین بحساب نمی آید؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

برای رهایی از «استبداد -و-دیکتاتوری» چاره ای جز نقد «پدیده »های آن نیست.
از این زاویه نوشته ی تفریشی گرامی قابل توجه است.
گرچه کلیت مسئله ی « ساختار بسته و ایده لوژیک» در جهان سوم و به ویژه جامعه ما «روشن» است.
ما «حرکت ایده لوژیک و دگماتیک و استبدادی» خمینی ایست- پهلویست-پول پوتیست- و رجوی ایست را شاهد بوده ایم.

مسئله ی «سازمان بسته»، دیکتاتور، یک «فنومن» از خود جامعه ی ماست. « جامعه ی استبدادی» معمولا میوه اش «سازمان استبدادی» ست. و این سازمانهای -دولتی و غیر دولتی- را هم «افراد جامعه ی استبدادی » که با «تربیت و فرهنگ استبدادی و غیر مدرن» از کودکی پرورش یافته اند میسازند. این قاعده است -منهای استثنا.
اینکه در جامعه ی ما دولت-سازمانها(دولتی و ضد دولتی) ، کم و بیش «بسته و مستبد» بودند فاکتی تاریخی ست که شاهداش بوده ایم. همینطور شاهد تلاشهای «فرا روی از این استبداد» نیز بوده ایم.

اینجا پرسش من این است که پس از دهه ها تجربه ی تاریخی «حرکات و تشکلها و سازمانهای استبدادی» باز چرا نمی توانیم خود را از این چهارچوبهای «نظری-سازمانی استبدادی» رها کنیم و حاصل تلاشها را به فنومنهای «باز و مدرن» تبدیل کنیم؟
به نظر میرسد «ریشه نارون هنوز درما بسیار محکم است». و فاجعه اینجاست. که جامعه ی ما می تواند هنوز هم دولت های دیکتاتوری را «بارها» تکرار کند. به اشکال مختلف- و با شرایط گوناگون-اما با ماهیت استبدادی تاریخی.
چاره چیست؟ شاید چاره همان باشد که در آغاز نوشتم :«برای رهایی از «استبداد -و-دیکتاتوری» چاره ای جز نقد «پدیده »های آن نیست. »
--------
در این نوشته خاصه های « سازمان مسعود ، که بسته است- ایده لوژیک مذهبی ست- افکار منجمد ده- اعمال ضد حقوق بشری و غیره» در آن صورت میگیرد ملاحظه میشود که کم و بیش نظیرش را دیگران هم نوشته اند.
و از سوی دیگر بدون این نوشته ها هم نه تنها ماهیت «سازمان مسعود» بل ماهیت هر «سازمان بسته» برای تحلیل گر روشن است.
-------
از نظر من برخورد و موضع گیری تفریشی گرامی در مورد «زبان مادری» یا مردمی خود درست است. به زبان هیچ مردمی نباید توهین کرد و در رابطه باآن «لودگی» نشان داد و ادعای آزادی خواهی نمود. در حالی که آدم عملا «آزاری خواه» است.
این آدم که به زبان "یک مردم و ملت بدون دولت"، لودگی نشان داده قبل از اینکه پای به سیاست می گذاشت لازم بود این احترام را یاد میگرفت که متأسفانه مثل خیلی ها هنوز نیاموخته است.

-نیاز هست تفریشی گرامی در رابطه با «برخورد درونی سازمان مسعود در رابطه با زبان مادری» به خصوص زبان ترکی آذربایجان و آذربایجانی ها و واکنشها بیشتر توضیح بدهند.

- در رابطه با « ابریشمچی-مریم-مسعود» در خصوص مسئله «خانوده و ازدواج و طلاق» میتوانم بگویم :
-انتظار اینکه یک مبارز سیاسی -مرد یا زن- لازم است به فرهنگ جامعه خود «آگاهانه» برخورد کند و «حیثیت مبارزاتی» خود را به طور شایسته در میان مردم خود حفظ کند- اصل درستی ست.

- اما توجه کنیم که «پیوند قلبها» به« کاغذ و اداب سنتی» مربوط نیست. مرد یا زن که این «پیوند قلبی» را شکسته اصولا« آزاد »است- هرچند قانونا و سنتنا آزاد نباشد.

-در مورد «تحقیر فرهنگ ترکی آذربایجان و آذربایجانی» ، علاوه از حکومتها، کم بیش برخی از گروه های سیاسی یا افراد روشنفکر نیز از «سابقه ی خوبی» برخوردار نیستند. «ایران گرایی به معنی فرهنگ و سیاست فارسی گرایی و نفی دیگری» یا «ناسیونالیسم و شونیسم فارسی» به نام «ایرانی» فنومن تاریخی و شناخته شده ایست.
برای «زندگی مشترک مردمان مختلف ایران» باید «آغشتگان» به این ایده لوژی حسابی خانه تکانی کنند تا بتوان «دلهای جدا شده ی مردمان مختلف ایران» را پیوند داد.
در غیر این صورت مشکل بزرگی داریم. هیچ بعید نیست که«شتر سوریه» دم خانه ی ما هم بخوابد.
گرچه دور می نماید ولی بعید نیست.

«استبداد و لودگی ها» که پیشه شده درجامعه ی ما ست- نقد شان ، گامی در جهت رهایی ست.
نوشته شده توسط: Anonymous

چاقو هیچ وقت دسته اش را نمی برد امدادهای غیبی اینگلیس و روسیه همیشه در خدمت شماست . ما آذربایجانی ها خوب رنگ بوقلمونی شما پان ترکها را می شناسیم . مشکله ما حکومت ترکان در ایران است از غزنویان شروع شده تا خا منه ای هزار سال ترکان خون ملت ایران را کرده اند در شیشه .
غضنفر آذربایجان غرب

نوشته شده توسط: Anonymous

صمیمانه بودن فضای بحث به این دلیل است که هر سه ترک بودند . سومی ترک شیرازی و تبریزی سابق است . این خانم روانشناس مدعی است که ایران یا فارسها در حال قتل عام جینوسید آذری ها هستند چون زبان مادری سانسور شده . آن وکیل جوان هم ادعا نمود که با خشک شدن دریاچه رضائیه ، سی میلیون آذربایجانی قتل عام خواهند شد ! این را میگویند منطق ترکی آذری تجزیه طلب . بهتر است پرگار بی بی سی مهمانانی را دعوت کند که سواد و منطق و صداقت روشنفکری لازم را داشته باشند و نه ......................!

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر میرسد این برنامه اصل-اورجینال-اورگینال نیست و قطع-وصل یا سانسور شده . در اصل فیلم پرگار-بی بی سی هم این خانوم اینقدر حرکات دست و سر و روباتایی ندارد و آرام نشسته . آیا این حدس و تشخیص من صحت دارد ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

مابقی از کامنت بالا...

منظور اینست که هر کسی نمی تواند به خود این اجازه را بدهد یا به او این اجازه را داد که با اصالت و قدمت یک ملت و کشوری با فرهنگی ریشه دار بازی کند.
اشتباه نکنید، نه پان هستم و نه مخالف سیستم فدرال. ایرانی هستم.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه.دوستان دولت وحامیان داخلی وخارجی آن ازناسیونالیست های چپ ومذهبی گرفته تااربابان روسی.انگلیسی وفرانسوای وآمریکایی وروشنفکرنماهای بیسوادومغرض وناسیونالیست براثراوج گیری هویت طلبی توسط تورکان آذربایجان جنوبی وتن ندادن به سوء استفاده ازخود،آنچنان عرصه رابرآنان تنگ کرده وتنهاکاری که میتوانند کنند،واین جنبش راکنترل وارتقای سالم دهند،رفرم های پی درپی میتواند،این جنبش واستقلال طلبی رامدتی به تعویق اندازد.
قبول حرفی سیستم فدارلی که آقای جهانپورنیزپس از صغرا وکبراچیدن وشعارهای عوامفریبانه که آنراقبول کردنخواهدتوانست ،کارسازباشد.
بهترین کارهم اکنون تشکیل مدارس بزبان مادری تورکی توسط دولت درسرتاسرایران ،حتی درتهران بوده والادودعواقب آن به چشم تمام فارس هاخواهدرفت.همانطورکه خانم صبری دراین برنامه اعلام کردمردم ازربایجان جنوبی طبق قوانین بین المللی حق داردازسازمانهای جهانی درخواست غرامت صدساله

برای نسل کشی فرهنگی ازسیستم حاکمیت ایران رابنماید.
صدسال جنایت درموردمردم آزربایجان جنوبی وترکمن وعرب وکردتوسط دولتهای ایران جنایت فرهنگی انجام گرفته که روشنفکران فارس وتمام مسئولان فرهنگی دست اندرکارایران درآن شریک جرم میباشند.
به این موضوع نبایدبادیدشوخی نگاه کرد.ابعاداین جنایت آنچنان وسیع است که جنایتکاران هیتلری هم نتوانستندبه این وسعت جنایت کنند.این جنایت بیشترباهمکاری استعمارگران وبصورت نامحسوس انجام گرفته ومیگیرد.
لذاازتمام تمامیت خواهان وگروه های چپ وراست دعوت میشودهمانطورکه درمواقع ضروری بکمک دولت اسلامی شتافته اند.

دراین موردنیزبکمک تحکیم تفکرخوددولت رامجبورسازنداولین قدم درجلوگیری ازفروپاشی تفکرآنان وحکومت دایرکردن زبان تورکی توسط دولت درسرتاسرایران که تورکان حضوردارندمیباشد.
پس برای جلوگیری ازترکیدن این دمل چرکین ونپاشیدن آن چرک هابصورت آنهادایرکردن مدارس بزبان تورکی است.
نوشته شده توسط: lachin

آقای تفریشی... اولآ از اینکه این همه گرفتاری و شکنجه روحی و جسمی شدید ما خیلی متاسف هستیم و امیدواریم سال های باقی مانده عمر را به سلامتی همراه با آسایش روحی و جسمی بگذرانید. ثانیآ اسم شما ( تفریشی ) مرا به یاد مدیر دبیرستان سیکل اول من در تبریز یعنی « امیرخیزی» می اندازد که برادرش هم معلم ادبیّات وهم ریاضی در همان دبیرستان بود. باری.. تاریخ مبارزات آزادی بحش در جهان پر از حماسه و تراژدی است. در یک نقطه از تاریخ با گاندی ها, چه گووارا ها , نلسن ماندلا ها آشنا می شویم و در یک نقطه دیگر با رابرت موگابه ها, ابریشمچی ها و رجوی ها و جنایت کاران دیگر.....بهترین نمونه ژنرال برجسته « بندیکت آرنولد» امریکائی است که در مبارزات استقلال طلبانه امریکا دوش بدوش با جرج واشینگتن

با جرج واشینگتن بر علیه انگلیسی ها می جنگید ولی بخاطر قدرت طلبی و جاه طلبی بیش از حدّ و درست قبل از استقلال , خائنانه به ارتش انگلیس پیوست و به ملت امریکا و جرج واشینگتن خیانت کرد. خوشبختانه ملت های ایران در مبارزات آزادی بخش در سالهای اخیر, دوست و دشمن را کاملآ از هم دیگر تشخیص می دهند . ولی آنچه که مرا بیشتر در کامنت شما در جواب به دوست عزیز ( آقای یوسف آذربایجان) نوشته بودید کنجکاو کرد جمله ( من در پایتخت رشد کرده و کوچکترین لهجه ائی ندارم).این جمله متاسفانه گویای یک بیماری اجتماعی رستاخیزی است که در افکار ما نهادینه شده است بدون اینکه ما اصلآ متوجه آن بشویم و شما هم در این موضوع هیچ گناهی ندارید. دوستان و آقای تفریشی... من اول خیال میکردم که دو نوع انسان ( لهجه ) ندارند . انسانهای کر و لال که با انگشتان اشاره ای حرف میزنند که بعدها ثابت شد که نوع حرکت انگشتان به عنوان لهجه جای گزین این زبان میشود .می ماند تنها کسانی که لهجه ندارند انسان های « مرده» هستند . تمام انسان های که رابطه ( اصواتی ) دارند لهجه دارند.لهجه فارس زبان ساکن شیمران تهران با فارس زبان ساکن نازی آباد فرق میکند . لهجه فارسی تهران با لهجه شیرازی اصفهانی فرق میکند. لهجه انگلیسی اسکاتلندی با لهجه انگلیسی ایرلندی, لندنی و استرالیائی و امریکائی فرق میکند. تمام انسانهای دنیا اعلارغم , محل جغرافی و یا زبانی, لهجه دارند. کسی که ادعا بکند که لهجه ندارد , یا جوک می گوید و یا دچار بیماری رستاخیزی است . این مریضی را با چند جمله مثل ( من تهرانی هستم. ایشان شهرستانی است. من لهجه ندارم) را می توان پی برد. من تجربه شخصی خودم را با شما در میان میگذارم .با دو بانوی ایرانی که یکی معلم و دیگری روان پزشک هستند در کالیفرنیا آشنا هستم . بانوی معلم به خواستگار اولش در ایران بخاطر اینکه ( لهجه) داشت جواب ردّ داده بود و بانوی روانپزشک که خواستگار دخترش در ایران ( شهرستانی) بود با این ازودواج مخالفت کرده بود.. تازه این خانم ها قشر تحصیل کرده جامعه ایران را تشکیل میدهند. من نمی دانم این آقایانی که ادعا می کنند لهجه ندارند , انگلیسی, فرانسه, آلمانی ,ترکی و..... مثل خود انگلیسی ها, فرانسوی ها و آلمانی ها و ترک ها حرف میزنند؟ لهجه انگلیسی شهر ادینبورگ در اسکاتلند که 45 مایل با شهر گلاسگو فاصله دارد فرق میکند. لهجه شرق لندن با غرب و جنوب فرق میکند. در پایان بایستی اضافه بکنم که همه انسانها لهجه دارند و تمام لهجه ها در جای خود شیرین هستند و ما هم زندگی شیرینی را برای بازمانده گان کمپ اشرف آرزومندیم..