Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب قانون, الیار درست میگوید, شما موضوع انشا را عوضی گرفته ید. . آنچه در این مقاله نوشته شده تئوری های منسوب به کسروی نیست. واقعیتی هست از جنایات داشناک های ارمنی بر علیه مردم ارومیه.

نوشته شده توسط: Anonymous

تذکر چند نکته برای خوانندگان محترم .
1) در جنک اول جهانی بنا بر نظر محققان بیش از چند ملیون ایرانی بر اثر گرسنگی که ا زسوی دولت انگلیس بوجود امده بود جان خود را از دست دادند
2) اگر غرامتی پرداخت باید شود نخست غرامت جنگ اول و دوم و گشتار چند ملیون ایرانی باید به حساب مردم ایران پرداخت شود ونه به حساب استانی در ایران
3) مسئولیت گشتار و یا مقاومت در برابرقانون 21 اذر به گردن فرقه دمکرات اذربایجان و دولت وقت شوروی رفیق استالین و حزب توده در ایران است.دولت وقت درسال 24 برای اجرا نظم و ارامش و استقرار حاکمیت دولت مجبور بود عوامل بیگانه را از خاک اذربایجان اخراج کند .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

-حرکت شما جملات شماست.
- من شما را به راسیسم متهم نکرده ام. گفته ام «با ناسیونالیسم فارسی و کسرویسم «تکلیف خودتان را» روشن کنید بهتر است ببینید دیگران در اروپا چگونه تکلیف خود را با «اندیشه های نیچه و هایدگر» روشن کرده اند.
یعنی «برخورد» خود را روشن کنید. یعنی «روش خود» را. اینکه چگونه برخوردی درست است یا درست نیست. درضمن ماهیت ایده ی کسروی را هم گفته ام.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آنچه من گفته ام اینه که :
1-« طرح ایده و کارهای کسروی و پیروان او در مورد زبان، راه حل مشکل تبعیض فرهنگی در جامعه ما نیست».

کسانی که راه حل میدانند خوب مقاله بنویسند و اثبات کنند که نه بهترین راه حل است. و دهها نقل قول هم از همه بیاورند. من حرفی ندارم.

-2- گفته ام «تبلیغات » روشنگری نیست.

تبلیغات جنگ فارس و ترک راه میاندازد. این کارعاقلانه ای نیست.

کسانی که فکر میکنند نه عاقلانه است بکنند. مشکلی نیست. اما دیگران هم حق دارند نقد کنند. و خطرات کار را هم بگویند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کسروی حتی یک جمله هم بر علیه ناسیونالیسم فارس ننوشته است. کسروی فقط در خدمت ناسیولیسم فارس بوده و میگفته, ماموریتم برای از بین بردن زبانهای غیر فارسی است, الحمد لللا آرزوها یش را به گور برده و الا کسروی پرستان این چنین مذبوحانه به تکا پو نمی افتادند.

نوشته شده توسط: فانون

جناب آ. ائلیار محترم، «حرکت من» کدام است دیگر؟ من دارم در خصوص روش شناسی مقاله شما سوال میکنم؛ شما مرا به راسیسم و کسرویسم متهم میکنین؟ این است آن شیوه روشنگری و روش علمی و مباحثه محترمانه که همیشه حرفشان را میزنین؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

قربانت شوم من کجا نوشته ام کسی از کسروی چیزی نقل قول نکند؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اشتباه عرض می فرمایید :
1- جمله من چنین است«تلاش فرهنگی احمد کسروی دارای نقاط مثبت ومنفی ست.»
http://www.iranglobal.info/node/45711
و نیز نوشته ام« او راسیست است».

حرکت شما برای کسب ارزش به «کسرویسم و راسیسم» است.
2-گزارشهای مردم منطقه که به مطبوعات ارسال شده -کسروی بخشی راجمع کرده- ربطی به کسرویسم وتبلیغات نابودی زبانها ندارد.
3- این چیزها را ابزار میکنید برای موجه جلوه دادن پاکدینی و ناسیونالیسم کسروی.
گزارش را وسیله کرده اید برای ناسیونالیسم فارسی کسروی. از اینها چیزی برای ناسیونالیسم فارسی نمی ماسد.
بهتر است تکلیف خودتان را با ناسیونالیسم فارسی که هسته اش آریا گرایی و راسیسم و نابودی زبانهاست مشخص کنید.
نه با کسرویسم به جایی میرسید و و نه با «ایرانیسم» و نه با پان ایرانیسم. بهتر است عمیق در کارتان بیاندیشید. این چیزها

نشانه ی عقب ماندگی جامعه است.خودتان را بتکانید. سرنوشت آبهای راکت را که مید انید.
برای اینکه بتوانید با ناسیونالیسم فارسی و کسرویسم تکلیف خودتان را روشن کنید بهتر است ببینید دیگران در اروپا چگونه تکلیف خود را با «اندیشه های نیچه و هایدگر» روشن کرده اند.
من بحث کسروی را در مقالات گذشته خاتمه داده ام می توانید مراجعه کنید. نیازی به تکرار آنها نیست.موضوع انشاء
اینجا تعریف سیب است. نه گلابی.
نوشته شده توسط: فانون

جناب آ. ائلیار محترم، پس اگر «تلاش فرهنگی احمد کسروی دارای نقاط مثبت ومنفی ست،» کسرویسم دیگر چه صیغه ای است؟ یعنی شما مجازین با استناد به کتاب کسروی مقاله در باره «جیلوها» بنویسین؛ ولی اگر دیگران به کارهای کسروی استناد کردند میشوند «کسروی چی؟» چرا حقی را که به خودتان قائلین از دیگران دریغ میدارین؟

نوشته شده توسط: Anonymous

انسان در تعجب است، که چرا پانفارسیسم کار و زندگی اش را ول کرده، مشغول زبان سازی و هویت سازی برای مردم آذربایجان است. مگر اینان مردم آذربایجان را چه بحساب می آورند؟ که مثل بچه تیم میخواهند برایش وکالت بکنند. و سئوال مهمتر این است که مگر آقایان خود را که بحساب میآورند، که با گستاخی تمام میخواهند به مردم آذربایجان کد خدائی بکنند! آیا اینان از سرنوشت اسفبار محمد رضا شاه آریامهرمعدوم که پوزه اش به خاک مالیده شد، هیچ درس عبرتی نگرفته اند؟، که کار وزندگی شان را ول کرده برای مردم آذربایجان دایه مهربانتراز مادر شده اند؟ آیا از اینهمه گستاخی و کد خدامنشی، خجالت نمی کشند؟ آقاجان ما صد ها بار گفته ایم و دوباره تکرار میکنیم: هفت هزار سال است که هم زبانمان ترکی است، و هم تبارمان! لطفا برای ما هویت جعلی درست نکنید. اگر ممکن است خود را با چیز دیگری مشغول کنید. مرسی!

نوشته شده توسط: Anonymous

سوال خیلی سا ده است . جواب از ان سا ده تر . پس چرا یک عده مسئله را پیچیده میکنند ؟ چون منافع مشخصی را نمایندگی میکنند که صد در صد علیه منافع ملی است
سوال چیست ؟
چرا ج ا که مدعی رهبری جهان مسلمان و عرب و خا ور میانه و آفریقا است برای حل مشکلاتش میرود پیش سلطان قابوس ؟ ( چه اتمی باشد , چه یمن )
آیا عمان از ایران قویتر است ؟ اتمی است ؟ حقوق بشر و سکولاریسم و .. در ان از ایران بهتر است ؟ سلطان قابوس دموکرات و عمان صاحب دموکراسی غربی است ؟ عمان مسلمان نیست ؟ زنان در ان آزاد هستند مثل اروپا ؟
جواب به همه سوالات بالا منفی است
سوال یک میلیون دلاری این است که چرا ج ا مثل عمان نفت و گاز نمی فروشد و به مقررات بین المللی احترام نمی گذارد ؟ چرا به دنبال اعتبار بین آمریکاییان , انگلیسی ها , آلمانی ها , فرانسوی ها , ... است ؟ با عربستان هم سر شاخ نیست و هر روز دنبال احقاق حقوق عربها , ارمنی ها

سوال یک میلیون دلاری این است که چرا ج ا مثل عمان نفت و گاز نمی فروشد و به مقررات بین المللی احترام نمی گذارد ؟ چرا به دنبال اعتبار بین آمریکاییان , انگلیسی ها , آلمانی ها , فرانسوی ها , ... است ؟ با عربستان هم سر شاخ نیست و هر روز دنبال احقاق حقوق عربها , ارمنی ها , کردها , سیاهان , کمونیست ها , دیکتاتور های ورشکسته از اسد و عبدالله صالح گرفته تا کاسترو و اون جنگ ا یل نیست , با شیعه و سنی هم فوتبال سیاسی خونین بازی نمیکند . در هیچ کشوری در جهان به اتباع ان در فرودگاه و یا در محل کار تجاوز نمیکنند ! هیچ کشوری د رجهان دنبال سرنگونی ان نیست . واحد پول ان از دلار امریکا قویتر است .
پس چرا مارکسیست های روسی در دولت و اپوزیسیون دائم دنبال نفرت پراکنی و رواج کینه و انداختن ایران و ایرانی داخل چاه خون خواهی های تاریخی فلان ملت و حکو مت و
با ند مافیایی ( عرب ها , ارامنه , کردها , شیعیان عراقی , شیعه مارکسیست دیکتاتور اقلیت جانی اسد , تروریست های لبنان و فلسطین و ..) هستند ؟
جواب سا ده است
اینها مشتی مذهبی , ملی مذهبی , ملی سوسیالیست , سلطنت طلب مارکسیست , خط امام , رفسنجانیست , لاریجانیست , ارزشی احمدی , مصباح فقاهتی , سپاهی , بسیجی , ... را که ا زسیاست چیزی نمی دانند , دائم دنبال دشمن مو هو م به اینجا و آنجا میکشند و هر روز یک بلوایی هماهنگ در همه رسانه های ما رکسیست روسی و جاسوس روسیه و رسانه های هم پیمان داخلی آنها ( کیهان و ..) راه می اندازند تا مساله اصلی که عبارت ا ست از جمع کردن سیاست از خیابان و از دست چماقدا ران روسی و بلوا گران جاسوس روسیه و سپردن ان به مقامات رسمی دولت است ( حتا اگر دولت خودش عمله روسیه باشد ) به فراموشی سپرده شود
در هیچ کشوری در جهان اینقدر سیاست عوام زده و کوچه بازاری و بلوایی نیست . حتا در کره شمالی که مسخره و کودکانه است باز تصمیم نهایی را کوتوله های بالای حزب میگیرند .
در هیچ کشوری در جهان اپوزیسیون دنبال بلوا و وارد کردن کشور در بلواهای تاریخی ملت های همسایه و غیر همسایه نیست
اصلا به شما چه مربوط که ترکیه نسل کشی کرده یا در یک جنگ ارامنه را کشته ؟ صرب ها نسل کشی کردند ؟ یا ارمنی ها د رقره باغ چه کردند ؟ اسرائیلی ها در فلسطین و آمریکایی ها در ویتنام , روس ها در افغانستان و لهستان و چک و اوکراین و گرجستان و آبخازیا , ....و چینی ها در اویغور و تبت و کره و ویتنام و ژاپن , ژاپنی ها در چین و کره و هندی ها در پاکستان و بالعکس , پاکستان د رافغانستان , سفید پوستان در امریکا , سیاه پوستان در سودان و نیجر , چنگیز در چین , هون ها در اروپا , اسد در سوریه , .... چه کردند ؟ درس تاریخ خواندن یک حرف است , وارد جنگ های کهنه آنها شدن چیز دیگری است .
اگر میگویید اینها مسائل انسانی هستند پس چرا کشتار یهودیان را زیر سوال میبرید ؟ چرا نسل کشی در بوسنی را زیر سوال میبرید ؟ نسل کشی اسد را زیر سوال میبرید ؟ نسل کشی روس ها در ا فغانستان و جاهای دیگر را زیر سوال میبرید و انکار و توجیه میکنید ؟
نوشته شده توسط: Anonymous

پارلمان اسپانیا نسل کشی ارمنی هارا ار ظرف دولت عثمانی دروغ و چرت و پرت دانست

نوشته شده توسط: Anonymous

یغقوب جان! زبان شما در واقع آذری نیست، بلکه فاذری است! فاذری از این جهت که با زبان فارسی مختلط شده است. و زبان خالص نیست. یعنی شما نه آذری خالص هستید، و نه فارس خالص. به همین جهت از نظرعلم زبانشناسی در واقع اسم صحیح زبان شما بطورمنطقی فاذری است. در واقع شما به زبان فاذری صحبت میکنید. و این پیشرفت زبانی را بشما عزیزان تهنیت عرض میکنم!

نوشته شده توسط: فانون

جناب آ. ائلیار محترم، اتفاقا این منتقدین شما بودن که میگفتند جنبه های ناسیونالیستی کسروی را باید از جنبه های علمی او جدا نمود. و این شما بودین که هردو پا را توی یک کفش کرده بودین و کسروی تیره بخت را در کلیتش محکوم میکردین! پس میبینید که مسائل آن گونه هم که شما تصور میکردین سیاه/سفید نیستن و نقاط خاکستری و غیره هم همیشه فراوانند!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب فانون،
برای دریافت پاسخ سئوال خود به « تفاوت و تضاد تبلیغ راسیسم» با «گزارشهای مردم یک منطقه» مراجعه کنید. مثل اینکه این تضاد را تشخیص نمیدهید. وگرنه چنین سخن بی ربطی طرح نمیکردید. این کار را ما در زبان خود «دامنان-داما-جیریغیم یاما» گوییم.
برابرش را من نمیدانم. خودتان پیدا کنید. مشکل شما درعدم درک تفاوت «تعریف بهار و تابستان» نهفته. یعنی موضوع انشاء را عوضی گرفته اید. نشان میدهید که ورود به این چیزها کار شمانیست.

نوشته شده توسط: فانون

جناب آ. ائلیار محترم، مثل اینکه بعد از آنهمه لعن و نفرین گویی به کسروی نگون بخت، حالا خودتان هم دارید به کسروی استناد میکنید. نکنه شما هم «کسروی چی» شدین به همین زودی!؟

نوشته شده توسط: Anonymous

امروز ترکیه در جواب اتریش که قتل عام 5و1 میلیون ارمنی توسط فاشیسم ترک را محکوم کرده بود ، سفیر خود را از آن کشور فرا خواند . پاپ و واتیکان و امریکا و فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی نیز قبل ترکیه را محکوم کرده بودند . کارشناسان غرب مدعی شدند که ترس ترکیه از پرداخت غرامت به کشور ارمنستان است . ترکیه مدعی است که بعضی از ارامنه در حین جنگ جهانی اول به نفع روسیه تزاری جاسوسی کرده اند . نویسنده مقاله فوق با نوشته های اخیرش روز به روز به مواضع شونیسم تجزیه طلبان ترک آذری نزدیکتر میشود .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

کاوه جویا عزیز و گرامی1_ اینکه همواره سعی کرده و می کنی ، نقش مثبت و سازنده ای بین من وایرج مصداقی بازی کنی؛ ازت جدا سپاس گزارم .منهم سعی میکنم موضوع اختلاف را بیش ازاندازه کش ندهم و این دقیقا به طرف مقابل بستگی دارد .2_ احتیاج به اثبات ندارد که یکی از اهداف استراتژیک وزرات اطلاعات رزیم ، به جان هم انداختن مخالفین هست و خاطرات زندان ودیگر نوشته های مصداقی دقیقا وسیله ای شد برای به جان هم انداختن مخالفین با هم (نگاه کنید به مقاله ایشان علیه فرخ نگهدار و طرح یک موضوع کشکی تاریخی که همه را به جان هم انداخته است). درحالی مردم در مانده ایران در شرایط فلاکت باراقتصادی یکی در تبریز و دیگری در اهواز خودرا به آتش می کشد . علیرغم اختناق ، موج حق طلبانه ای را در محیط کار و زندگی به راه افتاده است .ایرج مصداقی اما ،پوزیسیون ساده لوح رابه دنبال نخود سیاه می فرستد .

مصداقی در زندان با نوشتن انزجار نامه تحقیر و توهین شد. زمانی که به خارج امد مجاهدین از ازش همه جانبه حمایت کرد و حسابی معروف اش کرد وموجباتی را فراهم کرد که نا گهان دهها تربیون رنگا رنگ جلوی دهنش سبزشوند. او ظ فیت ان را نداشت و بی تجربگی های مصداقی این بود که اجازه داد خاطرات زندان وسیله تصویه حساب های سیاسی درون فضای اپوزیسیون قرار گیرد .بنظر میر سد که مصداقی زمانی که در زندان بود از مجاهدین بریده بود و لی ان را آگاهانه کتمان کرد ودلیل عصبانیت مجاهدین هم دقیقا این است. حامیان اصلی او امروز در مقابل او قرار گرفته اند و همان اتهامی که مصداقی نا جوان مردانه علیه دگر اندیشان می زد ، اکنون به او نسبت می دهند. آری «خیاط د رکوزه افتاد».
مصداقی درنوشته ها و کتاب هایش نه تنها فدائیان اکثریت و حزب توده را کوبید و بلکه به افراد مستقل و صاحب نامی همچون مسعود نقره کار ، مسعود بهنود ، هوشنگ اسدی ،حمزه فلاحتی و دهها شخصیت مستقل سیاسی هم بند کرد. هر چند او در این اواخر کوشید که به توده ای ها یک « حالی» بده.
مصداقی در تحلیل از ضربه به حزب توده و با استفاده از منابع خود توده ای ها ، سعی کرد بگونه ای از توده ای دلجویی نماید و در آن نوشته ، او.اعتراف کرد که 90 درصد رهبران حزب توده اعدام و یا زیر شنکجه کشته شده اندولی تا توانست علیه فدائیان نوشت وسخن گفت ومجاهدین خلق هم آشکارا از او رو دست خورده بودند و انهمه هزینه ای که برای ایرج مصداقی کردند .دود شد و به هوا رفت . مصداقی بطور کینه توزانه علیه اصلاح طلبان که تحت سرکوب شدید رزیم قرار داشتند، دست به تخریب زد .نتیجه : اگر همه ی نوشته ها و سخنرانی ها ی او را جمع بزنیم و آن را سبک و سنگین کنیم بیشتر نوشته های او علیه مخالفین بود تا متوجه رزیم باشد. مخالفین او بسیارند . آنان در محافل خصوصی حرف و گپ شان را می زنند و به قول معروف سرش را با پنبه می برند..خوب مصداقی اگر بخواهد با روشهای قبلی خود ادامه دهد ، صدر صد شکست می خورد . تنها راه این است که از اسمان غرور و کبر خود ساخته کمی بیاد پائین و از سوئدی ها(کشورمیزبانش) یاد بگیرد که به خود همواره یاد آوری می کنند که «هیح پخی نیستم » او مثل بقیه انسان ها می بایست ، فروتنانه از کسانی که موجب رنجش آنان و خانوادهها شد ؛ پوزش بخواهد .
کلام آخر : مصداقی ادعا می کندکه محسن درزی خودش رفته نزد زندانیان گفته که تیر خلاص زن بود ه ،این از ان حرف هایی که است که پشت گوش آدم عاقل درخت خرما سبز می شه . بعبارت دیگر شاهد اصلی ماجرا خود محسن درزی است ولی مصداقی آن را جز دانسته ها ومشاهدات خود می آورد. کتاب های ایرج مصداقی مجموعه ای از راست و دروغ است . پس تنها راه برای ایرج مصداقی پاسخ به تقاضای درزی است که در رنجنامه خود خطاب به او نوشت:«..شما که خود یک انسانِ زجر کشیده هستید ؛ در یک نوشتهِ کوتاه بدونِ پوزش خواهی‌ به من بگید چرا ؟ چرا با من چنین کردید شاه به من ستم کرد مسئولیت بر نداشت . جمهوری اسلامی به من ستم کرد مسولیت بر نداشت . آیا ستمی که شما ایرج مصداقی به من و خانواده‌ام روا کردید ، مسئولیت بر میدارید ؟ همین !!!»
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یه ایرانی, اگر حرفهای غربی را تصدیق میکنید که کار درستی کرده اند, باید قبول هم کنید که کار درستی کرده اند که چند تا آخوند را بر گرده ات سوار کرده اند. غربی ها همان هائی هستند که یک قرن است , بد ترین دیکتا تور هارا برایت میگمارند وپدرت را در آورده و هست ونیستت را می چاپند. پاپ اعظمشان پس چرا از نسل کشی ارمنی ها و صربها حرفی نمیزند؟ وانگهی , 40 میلیون ترک را در ایران به چندتا داشناکها فروختن به غیر از ضرر چیز دیکری عایدتان نخواهد کرد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

قنبری عزیز،
داستان خوبی ست. دستت درد نکند.
- خوب- زبان شفاهی استفاده شده .
- برخیها ها- بعضی داستانها را تماماً به زبان شفاهی می نویسند.
- برخیها صحبت ها را شفاهی - و روایت خود نویسنده را کتبی می نویسند. منهم میکوشم از این روش استفاده کنم.
مانند:
اوشاقليخ چاغلاريندا =اوشاخلیخ. کتبی = اوشاقلیق...
هر زامان اوننان بير شئ آلاندا، = هرزامان اوندان بیر... در گفت و گو«اوننان».

حتى:حتی را «هله- هم ده- اوسته لیک-بئله ...» می توان نوشت.
-----------
-در داستان «آدم حساب نشدن» می توانست با «ترس از بیکاری» تکمیل شود.
-خوب شده که واژه های بازنشسته لیق- دانشگاه استعمال شده.
بجای دانشگاه «اونیورسیته» هم استفاده کرده اند. ولی دانشگاه با فضای داستان درست است. به خصوص در صحبت.
- باز نشسته لیق حقوقو- رامیتوان« ایش بیتمه حقوقو» - در داخل پارانتز آورد. شاید مورد پذیرش نویسندگان قرار بگیرد.

من به فرهنگ آذربایجانی نگاه کردم بازنشستگی را :« تقاعود- پنسییا» نوشته-بهزادی. به درد من نمیخورند. همان
باز نشسته لیق بهتر است. در داخل پارانتز هم «ایش بیتمه» را میتوان پیشنهاد کرد. شاید دیگران معادلهای بهتری پیداکنند.
در ضمن برای خیلی از کلمات رایج در زبان تحصیل کرده ها مردم دهات واژه های زیبای ترکی محلی دارند که می توان استعمال کرد.
برای نوشتن زبان ترکی خودمان زبان شهریار در حیدربابا- و زبان صمد ورغون در آن طرف زیباست.منهای کلمات غریبه.
-من «سونرا» را در قلم نویسنده و «سورا» را در صحبت اشخاص میکوشم به کار ببرم.
حرف «اؤ یا ؤ» را میکوشم به جای ö بنویسم. باقی را «او یا و» میاور م.
- برای زبان مقاله ترکی- یا زبان روشنفکری- در داستان- که مسایل تحصیل کرده ها را مطرح میکنند- مثل مسایل تاریخی-اجتماعی-فرهنگی- زبان ذهتابی در کتاب تاریخ دیرین ترکان- زیباست. همینطور املای کلمات هم خوب است.
این کتاب در انترنت هم باید باشد. متن ترکی .
-برای «سوء ایستفاده» ، میتوان از « پیس ایستفاده ائله مک- پیس فایدالانماق- اله سالیب آللا تماق =پیس فایدالانماق» بهره گرفت.
- اله سالماق= ریشخند-استهزاء. اما معنای دوم در جمله ی خاصی= سوءاستفاده -را هم دارد. مانند:
«منی اله سالدی، باشیما بورک قویدو= از من سوء استفاده کرد. »
- اوردا منی اله سالدیلار= آنجا مورد استهزا قرار گرفتم.
- او منی اله سالمیشدی.ایکی گون بوش یئره بیله سینه ایشلدیم. اینجا اله سالماق به معنای نه استهزا بل سوء استفاده است.
-سوء استفاده- را - « سوی ایستفاده» تلفظ میکنیم. و بهتر است چنین هم نوشته شود.
- البته اینها نظر من است در کنار نظرات مختلف دیگر.

نوشته شده توسط: Anonymous

در اینکه مصداقی با ........ کار میکند و با اهدافِ خاصی هم به خارج ارسال شده است شکی نیست و نبوده و شخصا بعنوانِ یک زندانی سیاسی سابق وی را حتی همانزمانی که وی ادعای هواداری مجاهدین را هم داشت مشکوک میدانستم و تا جایی که من میدانم بسیاری دیگر هم چنین به وی نگاه میکردند (برای همین هم هرگز با وی دوست نبوده و هرگز هم بعنوانِ یک زندانی سیاسی و بعنوانِ شاهد برای شکنجه های اعمال شده در زندانهای نظام ولایت فقیه میتوانستم اگر بدرستی هدفِ وی افشاگری بر علیه ی نظام ولایت فقیه بود همکاری با وی میداشتم هرگز چنین نکردم)،

ولی اینکه آقای توکلی در مطالبِ خود میخواهد چنین الغاء کند که یک دادگاه در سوئد بدلیلِ پشتیبانی مالی عظیمِ مجاهدین حق را به مصداقی داده است در بهترین وجه اش بسیار بی انصافی هست و کج خُلقی اش نسبت به مجاهدین و البته توهین به سیستمِ قضائی سوئد!
نوشته شده توسط: Anonymous

با توجه به تفکیک آذربایجانی از ترک و بعنوان یک آذربایجانی ساکن هزاره ی سرزمین آذربایجان از شما آذرگون قدردانی میکنم و تماما همانی است پدر و پدربزگ مادر و مادربزگ من به منه ازدوران کودکی با زبان آذری آموخته اند امیدوارم بیشتر از این مقالاتها بخوانیم . همانطور که ما ایرانیان عرب نیستیم آذریان هم آذری هستند و در این مجمع لجزایر بی نام و نشان ترک که حتی زبان همدیگر را نمی فهمند ما را یکی نکنید.
یغقوب لیس صفاری

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

من این ویدوئو را تا اخر، نه یک بار، بلکه دو بار و با دقت گوش داده ام. این خانم نه کمونیست است و نه شعار کارگر داده و نه در باره بافت اتنیکی و یا تمامیت ارضی ایران سخن رانده است .فرزانه روستائی کارشناس مسایل خاورمیانه است و نوشته هایش عمدتا بزبانهای غیر فارسی می باشد. فرزانه به بررسی چهل ساله جغرافیای سیاسی خاورمیانه و از کودتای کمویسنتی افغانستان اغاز می کند و اینکه اتحاد شوروی چگونه میوه آماده را به دهن سازمان سیا و وزرات اطلاعات عربستان انداخت . کودتای روسی و دخالت متقابل غرب و عربستان در مقابله با کمونیست. موجب رشد بنیادگرایی اسلام سلفی _ وهابی شد و انقلاب 57 آخوند قران بدست را حاکم بر ایران و مناطق شیعه نشین خاورمیانه نمود.

این خانم ،رشد اسلام گرایی در دو شاخه شیعه و سلفی را در طول چهل سال اخیر پی می گیرد و آنگاه به بررسی نقش عربستان را در این سالها می پردازد. همراه شدن عربستان با بوش در حمله به عراق که نهایتا موجب و گسترش اسلام شیعه در منطقه شد . از سوی دیگر به دلیل کاهش نقش و اهمیت نفت و اینکه تا چند سال دیگر امریکا خود به بزرگترین تولید کننده نفت جهان بدل خواهد شد. کاهش قیمت نفت از سوی عربستان ؛ با هدف شکست دادن ایران طرح ریزی شد و جنگ یمن ادامه کاهش قیمت نفت از سوی سعودی ها ارزیابی شده است. در مورد تفاهم نامه لوزان ایشان بد بین است و بر این اعتقاد است که سرانجامی نخواهد داشت ولی مذاکره فشرده جان کری و ظریف را برای 500 میلیارد دلار آماده سرمایه گذاری پول های سرگردان ایران می داند که با برداشت شدن تحریم ها، برای امریکا دلپذیر می باشد . در اینجا نظر این خانم را نمی شود پذیرفت که از یک طرف از اینده مذاکرت نا امید است و از سوی دیگر هدف امریکا را بلعیدن این 500 میلیارد دلار می داند که بنظر من اشتباه است از نظر من، امریکا می خواهد، ایران را به بازی بگیرد ، بشرطی به یک نیروی سازنده در منطقه بدل شود و دست از روش تخریبی بردارد. بنابراین مذاکرات هسته ای، بهانه ای برای از سرگیری رابطه ایران و امریکا است . غرب بخوبی می داند که سیاست «نفت در مقابل امنیت » به گذشته تعلق دارد و نفت دیگر نیاز امریکا نیست . در ده سال گذشته برخلاف ایران هراسی ؛ این اسلام وهابی _ سلفی است که ریشه اصلی پرورش بنیادی تروریسم ضد غربی است . نگاهی به ملیت های تروریستها القاعده ،داعش و...بخوبی اشکار می کند، اسلام سلفی هدف اصلی غرب است . هر چند که امریکا هم دچار سردر گمی سیاسی در منطقه است . من شندیدن سخنان فرزانه روستایی را دوستان توصیه می کنم که با نگاه انتقادی به آن برخورد نمانید.
نوشته شده توسط: Anonymous

عرب ها نمی توانند این همه عرب ستیزی فارس ها را با دسته گل جواب بدهند. عوض گله ندارد

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

کیانوش عزیز، از اعتراض شما می توانم نتیجه بگیرم که مجازم هر کامنتی را که مستقیما به موضوع بحث مربوط نیست، بدون چون و چرا به «صفحه شما» بفرستم. امیدوارم این طور باشد و من هم راحت بشوم.
مسول کامنتها

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

کامنت بالا چه ربطی به موضوع تحلیل از خاورمیانه دارد؟ دقیقا اینطور است ؛ اصلن ترسی به خود راه نده وکامنت هایی از این دست که طرف ویدئو را ندیده غیب گویی می کند_ را به بخش صفحه شما منتقل کنید.

نوشته شده توسط: فانون

بدینوسیله من نیز نهایت تشکرم را از زحمات جناب توکلی و دیگر زحمتکشان ایرانگلوبال به عرض میرسانم. روش آقای توکلی در احترام به آزادی بی هیچ حد و حصر بیان واقعا قابل تقدیر است. طبیعی است که نادانان و دشمنان آزادی بیان سعی خواهند کرد از آزادیهای موجود سوءاستفاده کنند و جو دمکراتیک اینجا را آلوده نمایند. ولی چه باک! تحمل بداندیشان نیز بهایی است که این سایت دمکراتیک باید در راه آزادی بیان بپردازد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یه ایرانی, تو هم مثل همان کشورهای متمدن اروپایی شنیده ای که یک و نیم میلیون ارمنی به دست حکومت عثمانی نسل کشی شده اند. و منبع خبر هم ارامنه هستند. بهتر است در مورد چیزی که اطلاع نداری صحبت نکنی. این داستانی که شما و همان اروپاییان متمدن قبول میکنند خیلی "اما" ها دارد که شما نمیدانید. یا بروید مقداری ازادعاهای طرفین منازعه را بخوانید وازجریان مقداری مطلع شوید و یا اینکه چیزی نگویید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی میشود لطف کنید و بگویید چه حرف توهین آمیزی در کامنت من بود که ان را سانسور نمودید؟ آیا غیر از این است که ناشر این مقاله مطالب و اخباری مغرضانه که برعلیه ترکهاست را منتشر مینماید.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-ملت های عقب مانده روشنفکران عقب مانده دارندکه عقب مانده شده اند.کشوری که مردمش بقول ناصرالدین شاه نتواسته بودازشرشپش وکک وماروغورباغه وپشه خلاصی یافته وهنوزنتوانسته ابتدایی ترین حقوق مدنی وانسانی رابرای مردم ایجاد کندوهنوزمردمش اززندگی بدوی ایلاتی وصنایع وابسته ومونتاژدرست حسابی بهره جویددنبال توهمات میباشد.ازقدیم گفته اندآرزوبرجوانان عیب نیست.اینها طفلک هاراهی میروندکه 100پیش اروپایی هارفته واکنون ماوجوانان مارابرای بهره برداری وسوء استفاده میخواهندقربانی کنند.بگذارخوش باشند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در تاریخ فرهنگ جوامع «اوج و فرود هایی»هست. وقتی فرهتگ اوج میگیرد جامعه با «قله های فکری» روبروست. و برعکس وقتی روند فرود طی میشود ما با «پستی و دره های» عمیق سروکار داریم. انقلاب 57 خیزشی بود به سوی اوج؛ اما قلم پایش شکست و به ته «دره» سقوط کرد. فرهنگ جامعه 37 سال است که میکوشد برخیزد و بسوی قله ها راهی شود ولی پاهایش آسیب دیده و نیرویش کاهش یافته است. مریض و نزار تقلا میکند.
بدیهی ست که خود را از این دره رها خواهد ساخت اما کی-روشن نیست.

وقتی جامعه دچار فرود است اندیشه ی آن هم ، قلمزنان و فعالان سیاست آن نیز «سطحی و کم مایه» اند و « اخلاق و علم و حقوق » و غیره به لجن آغشته میشود. در این مسیر بسیار بیگناهان و دانایان در میان «علف های هرز» میمانند و خفه میشوند. و راهی برای رهایی نمی یابد. بسان کبوتری درمیان تلی از افعی ها. یا بمانند گلی بین پیچک های همجنس خوار.

فرهنگ میشود " دهنی"! «اتهام زنی،پرونده سازی به دیگری، دروغگویی، قانون نشناسی ، شایعه پراکنی، مقام پرستی، و...»
نقد مفهوم استاندارد خود را از دست داده - میشود «پرونده سازی و اتهام زنی و شایعه پراکنی و بی مسئولینی، و لجن پراکنی از فحش و توهین و تحقیر و ...»
اینها یعنی چه؟ یعنی فرهنگ را به لجن تبدیل کردن. و چون کرمهای سفید درمیان آن ول خوردن. یادش بخیر زنده یاد صادق هدایت را که گفت «جامعه ایکه به آخ و تف اش هم نمی ارزد». و رفت خودکشی کرد. گفت این «گنداب ارزانی شماها. رجاله ها و لکاته های فرهنگی!»

با اشاره به این موضوعات خواستم کمی محیطمان را بشناسیم. خواستم بگویم نه در اندیشه و نه در قلم و ادبیات و سیاست نباید در انتظار قله ها باشیم- هنگام فرود است و ما در چنبره ی «کم مایگان و حقوق ناشناسان و زشت اخلاق ها» زندگی میکنیم. و این فرود هم در ایران است و هم در منطقه و تا حدودی جهانی ست.

زمانی بود که صمد بهرنگی درنامه اش می نوشت «تنها میخواهم یک انسان باشم» و یا ساعدی میگفت «من با همه رابطه دارم بدون رابطه نمی توانم زندگی کنم». و دیگرانی مانند اینها اندیشه های انسانی و اخلاقی و نقد آبرومندانه را پیش می نهادند. اما اکنون «فرهنگ اتهام از همه نوعش» در همه جا رواج دارد و رفته رفته به عادت و نرم تبدیل شده است.
مثلا نقد چنین آغاز میشود:« «کیانوش توکلی در نوشته‌ای شریرانه........توکلی که در عوامفریبی و بی‌پرنسیبی هیچ مرزی را باقی نمی‌گذارد .... قصد من پاسخگویی به کیانوش توکلی نیست....هوچی‌گری‌ها توکلی.....علیه نیروهای سیاسی به جاسوسی پرداخته، مسلحانه علیه گروه‌های سیاسی به جنگ پرداختند، به تأیید اعدام‌ها و شکنجه‌ها و اعترافات تلویزیونی پرداختند و دستگیری اعضای گروه‌های سیاسی را جشن گرفتند و اعدام زندانیان سیاسی خوشنام دوران شاه را به خمینی تبریک گفتند...» نوشته ی ایرج مصداقی:
http://www.iranglobal.info/node/46065

یا در مورد Mohsen Darzi اتهام «جنایی» مطرح کرده در «بوق و کرنا» میکند به دوستش میگوید «شنیده» است!
و با زندگی یک انسان بازی میکند. این است ماهیت نقد مرحله ی فرود فرهنگ. فرود به لجن.
یا در مورد جنبش فدایی به شخص فرخ نگهدار پرداخته «متد ترور شخصیت» به کارمیگیرد. جلو چشم صدها فدایی که عمری بااین جریان بوده اند. و بدتر اینکه نشسته اند و میدانداری چنین به اصطلاح «نقادی» را تماشا میکنند! این هم از پدیده های دوره ی فرود است.
من نه Mohsen Darzi را می شناسم و نه فرخ نگهدار را. تنها با نوشته هایشان آشنا هستم . و هم فکر نیز نیستم. اما دو چیز را خوب میشناسم. اول اینکه «جای اتهام جنایی» در دادگاه است نه در رسانه های عمومی از جمله در کتاب و مجله و سایت و رادیو.دوم اینکه مقوله ی « نقد» مفهوم نسبی جهانی و استاندارد دارد و با «زشت کاریهای ایرج مصداقی» بیگانه است.
نام این کارهای مصداقی را نه نقد بل « ضد نقد و یاوه پراکنی» و حاصل این دوره ی «سقوط فرهنگی» میدانم.

اشکهای محسن درزی اشکهای من است که به علت پدیده ی «قانون نشاسی و زشت اخلاقی»رایج از سوی برخیها سرازیر شده است.
در برابر پدیده های متعفن دوره ی فرود فرهنگی نباید سرخم کرد؛ باید این دمل ها را نشتر زد که چرکشان بیرون بریزد تا بتوان
نفس کشید.
اینان کارشان حذف هوا ست.



نوشته شده توسط: Anonymous

بس کنید، این سازمانهای سه نفری را! خودتان صحبت میکنید، و خودتان هم تصدیق میکنید! عجب گرفتاری داریم از دست این آقایان. در خارج لم داده شعار کارگر میدهند! کدام گارگر؟ ایران کی صنعتی شد، که دیگران خبر ندارند؟ اینان هنوز عقل شان قد نمیدهد، باور کنند، که جغرافیای ایران نه زبان واحد، ونه ملت واحد است، بلکه از ملل گوناگون تشکیل میشود، و هر کدام خواستار حقوق ملی ومدنی و زبانی فرهنگی خویش هستند، شما کی میخواهید، از خیالات خود بیرون بیائید؟ و حرف مردم را گوش کنید؟! لنین هم مثل شما کارگر، کارگر میگفت، به جایش رفیق " پوتین " نشست.

نوشته شده توسط: Anonymous

باید پرسید منظور روشنی از ایران ستیزی در تعریف ما وجود ندارد.
عموما هر چیزی که به فارسها هجمه کند ایران ستیزی خوانده میشود.
به طور مثال شخصی به ترک های ایران توهین میکند و ...آیا او ایران
ستیز نامیده میشود؟!
بالطبع در مفهوم ایران ستیزی فاکتور توهین به مذهب تشیع نیز در رده
ایرانی ستیزی قرار میگیرد ولی ...

نوشته شده توسط: Anonymous

امپریالیسم غرب صد سال است که به بهانه های مختلف در صدد تجزیه و تلاشی کشور ترکیه است. از این رو، نیروهای مسلح ارمنی، و روس را در قسمت شرق، بجان مردم ترک انداخته است. و خود نیز از اولایل قرن بیستم بارها بطور مستقیم، برای تجزیه ترکیه به آن لشگرکشی کرده است و آقای "چرچیل" شخصا فرماندهی ارتش امپریالیستی را رهبری میکرد، اما آقای چرچیل با تمام نیروی نظامی گسترده، و نقشه هایش شکست خورد. و نتوانست، در مقابل سردار نامی ترکیه مصطفی کمال" آتاتورک "، کاری از پیش ببرد. و این آرزو در دل آقای چرچیل، و انگلیسی ها باقی ماند. امپریالیسم غرب بعدا با صرف سرمایه های هنگفت و پول وسلاح، به بهانه موضوع کورد، آپو را ماموراین کار کرد، که او نیز بعد از کشتار و قربانی کردن بیش از 45.000 انسان در ترکیه، موفق به تجزیه ترکیه نشد. اما امپریالیسم غرب برای تجزیه و لت وپار کردن ترکیه، باز امید خود را از دست

نداده است، و حالا موضوع ارامنی ها را از زیر خروارها خاک قرن بیستم بیرون کشیده، وادعای کشتارارمنی ها را در صد سال پیش بامبول میکند، که گویا کشور ترکیه ملک شخصی ارمنی ها بوده، و دنیا خبر نداشته است. و اکنون باید مردم ترک، ترکیه را تخلیه کنند، تا ارمنی ها، و کورد ها، صاحب آن شوند. با توجه به این ادعا های تمسخر آمیز، امپریالیسم غرب هنوزهم نسبت به تجزیه کشورترکیه امید وار است. و لوبیهای ارمنی نقش فعال خود را با مظلوم نمائی تمام، در کشورهای غربی بازی میکنند. حال باید دید، که آیا امپریالیسم غرب با تمام نیروی نظامی و تبلیغات گسترده یکطرفه مطبوعاتی، و رادیو تلویزیونی،... و امثالهم، خواهد توانست، در مقابل چشم جهانیان، ترکیه را تجزیه و لت و پار بکند؟ و درآن کشورهای ارمنی، وکورد بسازد؟ یا نه؟ و این سئوالی است که آیند به آن پاسخ دندان شکنی خواهد داد.
نوشته شده توسط: Anonymous

از نگارش "نیمه هوشیار" متنتون دو چیز مشخص بود 1 : ساقی تون بهتون انداخته! 2: هنوز زبان مادریتون رو هم بلد نیستین بقیه پیشکش!

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا از ته قلبم برای همچنین هموطنانی که دارم متاسف هستم و احساس شرم میکنم ، نویسنده به جای اینکه از کشتار شرم آور ارمنیان به دست عثمانی حالا به هر دلیلی کشتار صورت گرفته باشد و باید آن را محکوم کند این کار را نمیکند و یقه ارامنه بیچاره را گرفته و مظلوم را بجای ظالم محاکمه میکند ...... کشورهای متمدن اروپایی میآیند و این واقعه را به هر دلیلی که صورت گرفته باشد محکوم میکنند و به نسل آینده خودشان می آموزند که این باید محکوم شود تا این رخدادها در آینده در کشور خودشان پیش نیاید ، حالا نویسنده .... کشور ما می آید و جنایت را به گردن این یکی و آن یکی می اندازد و معلوم نیست دارد کی را بیگناه و تطهیر میکند .

نوشته شده توسط: Anonymous

Sanuel A Weem نویسنده و فیلسوف آمریکائی در کتاب معرف خود« Armenia: Secrets of a 'Christian' Terrorist State » ارمنستان : اسرار یک کشورمسیحی تروریست, جنایات ارمنی هارا در قفقاز بخوبی بیان میکند.

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

کیانوش عزیز،
من همه را امتحان کردم. هیچ اشکالی وجود ندارد. بجز یک نفر هم کسی اطلاع نداده است که نمی تواند فعال نماید.
از تعدادی که حساب کاربری برای کامنت گرفته اند، تا به حال تنها یک نفر از آن استفاده کرده است.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

تبریزی جان در این مورد ، اژدر بهنام می باید گزارش بده ....کسانی کد کامنت گذاری گرفته اند و به جز یک نفر بقیه نتوانستند، آن را فعال نمایند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای زمانی خیلی خیلی خیلی از شما تشکر می کنم. همین توضیح کوتاه را می خواستم که اگر آقای اقبال هم ان را می داد از او تشکر می کردم. نمی دانم چرا او اینقدر بداخلاقه.
حالا خودم می رم دنبال این می گردم که چرا این جبهه تا حالا موفق نشده که سازمانهای دیگر را جلب کنه. البته اگر شما توضیح بدهید باز هم از شما تشکر می کنم.

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

جناب Anonymous گرامی، در زیر این مطلب فقط دو کامنت منتشر نشده داریم که فحاشی و توهین به فرد مشخصی بودند. ما از انتشار کامنتهای توهین آمیز معذوریم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی ! بجای اینکه اعتراض کامنت نویسان را نسبت به سانسور نشر کنید، لطفا خود کامنت آنان را منتشر کنید! شما اغلب کامنتها را سانسور میکند، بعد هر وقت که دلتان خواست برای دمکرات نشان دادن خود، اعتراض بعضی از آنان را نشر میدهید، ومیخواهید به خوانندگان نشان دهید که چه آدم دمکراتی هستید! چنین نمایشاتی دیگر کهنه و نخ نما شده است. لطفا خود کامنت را نشر دهید. فیلم بازی نکنید!

نوشته شده توسط: Anonymous

من فکر میکنم که جناب درزی یک موردی را هنوز یاد نگرفته اند و آن اینکه که در برابر بدنیتها و بدعملها هنوز با خوش نیتی رفتار میکنند. چون در این سایت میشود (حداقل در ظاهر) به شکل ناشناس پیغامی نوشت من به خاطر مدیونیتی که به زندانیان و شکنجه شدگان (از جمله جناب درزی که اغوشس کرده دل به دلش میچسبانم که یک ثانیه از دردهای تحمل شده اش لمس کنم) از دست رفتگان در کرده های صادقانه شان میخواهم یک مورد را مشخصأ آشکار کنم. آن رادیوی که ایشان در اینجا مطرح میکنند متعلق به انجمن ایران و سوئد در شهر مالمو بوده. از دور شاهد بودیم که جناب درزی سالها در شکل گیری و بقای آن انجمن فعالیتهای بسیار صادقانه ای انجام داده بود. آن انجمن چنان همیار خود را برای جلب نیروهای خاصی فروخت که باور کردنی نبود. در رادیو اعلام کرده بودند که گویا افرادی (اکثریتی های بظاهر دوست جناب درزی) ظاهرأ خواستار مطرح کردن آن در رادیو بودند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای امیر خیزی متاسفانه بدون اشنایی با یک تشکیلات نمیبایست نظر داد .جبهه دمکراتیک ایران که اقای حشمت طبرزدی دبیر کل ان هست هزینه های سنگینی را در کنار دیگر افراد این تشکیلات تا اکنون پرداخته اند .نقش جبهه دمکراتیک در کنار دیگر دوستان در جنبش مهم دانشجویی سال 77 کلید خورد .نقش بسزایی در جنبش 88 داشت و با محور کذر از حکومت وارد میدان شد .امروز هم جبهه دمکراتیک ایران با راهکارهای اساسی و مانیفست کذر از حکومت و رسیدن به سکولاریسم و دمکراسی تلاش مینماید و طرح حمایت از کل جنبش ها برای عبور از این حکومت توتالیتر را در دستور کار دارد .اعضای شورای هماهنگی جبهه دمکراتیک ایران از افرادی هستند که بارها در زندان های جمهوری اسلامی بوده اند .مبارزه امروز اقای طبرزدی هم در زندان مشهود هست .در نتیجه جبهه دمکراتیک ایران در کنار تمام ازادی خواهان در جهت تقویت جنبش ها در ایران تلاش میکند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای درزی این دردنامه ها را باید نوشت تا حقایق روشن شوند. اشکال ما ایرانیها این است که هنوز که هنوزه با قانون باور نداریم.
صبر می کنیم تا انشاالله یک جوری بشود! و وقت می گذرد. اگر بلافاصله اقدام بشه دیگر کسی جرات نمی کنه که بدون پشتوانه ادعایی بکنه. با «شنیده ام» که نمیشه با آبروی مردم بازی کرد. حضرت مصداقی با آبروی شما و خیلی های دیگر بازی کرده. وقتی آدم احساس مسولیت نکنه همین میشه که امروز در آن وضعیتیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکرازمحقق و دانشمند ارجمند جناب آقای دکترعلی قرجه لو، که با فاکت های معتبر و علمی در مورد، ریشه های توطئه دول غربی درمنطقه و خصوصا در ترکیه و آذربایجان جنوبی پرداخته است. امید که در کار تحقیقی و علمی، و همچنین
در جهت روشنگری هرچه بیشتر خوانندگان بیش از پیش ثابت قدم باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آذری جان، وقتی منابع و کامنتهای خوب و به درد بخور مطالعه کنی، خیلی چیز ها باورت خواهد شد. و افکارتان هر روز روشن و روشن تر خواهد شد. ممنون از توجه تان!

نوشته شده توسط: Anonymous

ببینید این قسمتی که با خط آبی نوشته شده یعنی مقدمه این نوشته جعل و دروغ گوی بزرگ و نفهمی تاریخ شوروی سابق است . آنهایی که به مسائل تشکیل جمهوریت ها در شوروی سابق آگاهی دارند خوب میدانند که شرط جمهوری بودن در سیستم شوروی داشتن مرز با کشور خارجی و داشتن جمعیت بالا سه میلیون نفر بود از ١٥ جمهوری که شوروی را تشکیل دادند تنها ارمنستان شرایط لازم را نداشت و استالین با بخشش قسمتی از گرجستان در شمال که امروز نیز سبب اختلاف ارمنستان و گرجستان است و هدیه منطقه زنگه زوران از آذربایجان به ارمنستان ، که باعث شد آذربایجان دو نصفه شود یعنی نخجوان از خاک آذربایجان جدا باشد و اگر قرار داد قارس با ترکیه نبود نخجوان را نیز میبخشیدن و ترکیه قارانطور نخجوان است . برای ارمنستان جمعیت سه میلیونی توسط استالین درست شد .و در ضمن اگر به قرارداد نامه های گلستان و ترکمن چای مراجعه فرمائید ایروان جزو خاک

جزو خاک آذربایجان محسوب میشود. منتها کلیسا ها و ماژور ها مسیحی همیشه سعی کردند که یک کشور ارمنی درست کنند و آرزویشان در اطراف دریاچه اورمیه به دلشان ماند و در ایروان با کمک استالین دارای دولت شدند و با اقتصاد .... از غرب اداره میشوند .و جمعیتش هر روز کم میشود و حتی بگفته مخالفین به پائین دو نیم میلیون رسیده یعنی اگر آقا استالین زنده بود مشروعیت جمهوری استالینی را نیز از دست داده بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

قدمی و قلمی بسوی گشف حقیقت . اکنون نوبت اقای مصداقی است که شجاعانه در برابر ادعای خود و روشن شدن افکار عمومی دست به قلم ببرد.جنگ فدائی و مجاهد نیست بلکه دست یابی و روشن شدن یک رویداد یک تهمت و یک خطا است.این اقدام میتواند سرمشقی برای روشن شدن ابهامات و کج اندیشی ها و وابستگی های فکری و حزبی و سازمانی باشد.
این سایت و دیگر سایت ها در انتظار پاسخ اقای مصداقی هستند .بفرمائید ما منتظریم .

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستِ بزرگوارم کیانوش ! میدانی‌ که من در حدِ خود آدمِ دست به قلمی هستم . اما در این نوشته افتضاح کردم . پر از غلط و قولت بود .این نوشته اعصابِ من رو داغون کرده ،،، انگار در حدِ سومِ ابتدایی انشائ بلد نیستم ،،، تو رو سوگند میدم به خندهأی که با هم کردیم رقصی که با هم کردیم ، بحث‌هایِ بی‌ در و پیکر که با هم کش دادیم ... اصلا نه به حرمتِ دو استکان چایِ الکل دار ، این مطلب رو دوباره چاپ کن . با همین مقدمه . کرتیم !!!
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1844788479079036&set=a.14092948….
100006437045435&type=1&theater