Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

نیم ساعت پیش یک دوست فرانسوی که در پاریس زبان وادبیات فارسی میخواند بمن تلفن زد وگفت که تازگی چند کامنت در این تارنما خوانده و شگفت زده شده که کامنت گذار اشتباهات بیشمار دستوری و درستنویسی دارد.
پرسیدم چگونه اشتباهاتی؟
گفت: اینها بجای ویرگول، نقطه میگذارند وبجای نقطه ویرگول. وپس از علامت تعجب نقطه میآورند. بجای واژه پوشالی مینویسند پوجالی و یا توچالی وبجای جاهل مینویسند جاعل. ودر جایی نوشته: کسانی که مطالعاتی در زبانشناسی داشته میدانند...!
گفتم: دوست گرامی، این کامنتها را بهتره نخوانی که فارسیت خراب میشه.

نوشته شده توسط: Anonymous

رفقای چپ ایرانی بهتر است اینطور بی پروا گزک بدست مخالفین ندهند. اگر شاه اینطور اسلام پناهی می کرد، عذرش موجه بود، زیرا او مسلمان بود و ادعایی هم جز این نداشت. ولی آن مبارز کمونیستی را که علی را مولای خودش می دانست و حسین را شهید بزرگ خلقهای خاورمیانه می نامید کجای دلمان بگذاریم؟ منظور من دفاع از کارهای شاه نیست، ولی اگر قرار است کسی به او و حرفهایش بخندد، مسلما این "کس" مارکسیستهای ایرانی نیستند که در عمل نشان دادند دهها بار از شاه ارتجاعی تر بودند. مسلمانی که کمربسته ابوالفضل باشد، چندان تعجب ندارد، ولی مارکسیستی که پیرو مولا علی باشد چه؟

نوشته شده توسط: Anonymous

نظیر همین استدلال ها..... را پان ترکیست های وطنی هم در کوبیدن فرهنگ ایرانی بروز داده اند و میدهند. کاش بجای نبش قبر کتابهای پوسیده ای که کسی ازشان اگاهی ندارد به سخن پراکنی های قرن 21 این حضرات که با استمداد از روح دده قورقود و تاریخ 7000 ساله ترکی مغولی زبان و فرهنگ "دشمن فارسی" را هدف خمپاره گرفته اند نیز نگاهی بیندازید.

نوشته شده توسط: Anonymous

براستی جای دریغ است که شماری از هم میهنان آغوش گرم ایران عزیز را رها کرده و تفاوت ها را دشمنی می شمارند و نغمه اختلاف سر می دهند. با مغلطه و دشنام و تحریف می کوشند تبار های ایرانی را باهم دشمن و مخالف نشان دهند. همینجاست که باید برمیهن پرستی و پان ایرانیسم به عنوان تنها راه نجات از چنگ حکومت کثیف اخوندی تاکید کرد. همه به اغوش میهن کهنسال خود بازگردیم وخواسته های خود را از مام وطن بخواهیم که اگر ازاد باشد همه چیز به فرزندانش خواهد داد. از بیگانگان هیچ خیری به ما نخواهد رسید چنانکه نرسیده است. ما با هر زبان و دین و اندیشه و رنگ و رسم ایرانی هستیم و برابر و تنها با همراهی و همکاری به خواسته هایمان خواهیم رسید

نوشته شده توسط: Anonymous

اگراستدلال آقایان چنین است! پس آثار جنابان سعدی و حافظ و فردوسی را بذار تو کوزه آبشو بخور! هزار بار نصیحت کرد ترا سعدی/ که با شعر گفتن به جائی نرسی!/ فرهنگ و تمدن جناب کوروش کبیر را همینا خرابش کردند. هی شعار دادند" کوروش بخواب ما بیداریم." کوروش بدبخت هم خوابید دیگه بلند نشد! هرچه بگی از دست این آخوند های حرامزاده بر میآید!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مصطفا! میفرمائید، تا آزادی کردستان و استقلال کردستان این جنگ ادامه خواهد داشت. آیا شما به آزادی و استقلال سایرملل ایران مانند ملت عرب، ملت بلوچ، ملت ترکمن و ملت آذربایجان... و امثالهم نیز باور دارید؟ و یا فقط استقلال اکراد منظورتان است؟ 3. شما میفرمائید، ده سال در کردستان پیشمرگه بودید، و یا هستید، البته این موضوع، خواننده آذربایجانی درمورد فعالیت سیاسی شما، عمیقا بفکر وا میدارد. از این گذشته میفرمائید، که گویا شما از نزدیک شاهد بوده اید که سازمان مسلح کومله سرهیچ سربازآذربایجانی را نبریده است! جناب مصطفا! در بحث ما صحبت بر سازمان کومله نیست! پیشمرگان کومله که روزگاری با آرمانهای انقلابی باتفاق سایر گروههای باصطلاح چپی ایرانی هواداران سوسیالیسم واقعا موجود خدا بیامرز، که درکوههای غربی ایران پناه میگرفتند، اکنون بعد از36 سال، دوران وعرصه سیاست جهانی و منطقه کاملا دگرگون شده است، و هر

ملتی استراتژی خود را دنبال میکند. درخاورمیانه جنگی تمام عیاردرحال تکوین است. سوریه و عراق عملا تجزیه شده است، و جنگ توسعه طلبانه اکراد، روز بروز خود را بمرزهای غربی آذربایجان جنوبی نزدیک و نزدیکتر میکند! صحبت فقط از اکراد و رژیم اسلامی نیست! طرح خاورمیانه جدید و کردستان بزرگ ازطریق سیاست تهاجمی دول غرب مطرح است، سیاستی که با نقشه از پیش طرح شده، ضمیمه بخشی از سرزمین آذربایجان جنوبی را هدف خود قرار دارد. اکنون منطقه اقلیم کردستان عراق، به بهانه مقابله با داعش، بعنوان پایگاه نظامی غرب، به یکی از بزرگترین انبار تسلیحات و مهمات مدرن دول غربی درآمده است. و هر روز دهها هواپیمای غول پیکرنظامی مدرنترین و پیچیده ترین سلاح ها را درآنجا تخلیه و انبارمیکنند. برای اثبات حرفهایم، مشاهده اخبار رادیو تلویزیونها کافیست. درسیاست، روابط بین المللی تعریف مشخصی دارد. علم سیاست میگوید: روابط بین المللی برپایه آنارشی استواراست. یعنی هیج قانون و قاعده ای برآن استوار نیست. وکسی که بردیگری غلبه کند، حرف اول را میزند. معنای آن این است، که هر دولتی در فکر منافع سیاسی، اقتصادی و جغرافیائی خویش است. و امروز دیگر تبلیغ منافع ناسیونالیستی پانفارسیسم تحت پوشش کمونیسم روسی ازمد افتاده است. اکنون هر ملتی بدون توجه به خوشایند کسی! در جهت کسب منافع ملی خویش است. اغلب مردم ترک آذربایجان، که تا دیروز براثر فشار و زورگوئی، و تبلیغات مسموم پانفارسیسم، و ناسیونالیستهای نژاد پرست فارس، از صحبت کردن به زبان مادری خود شرم داشتند، که مبادا به ناسیونالیسم و پانترکیسم متهم شوند، وحتا از نام بردن کلمه آذربایجان و ترک بودن خود شرم داشتند، اکنون نه تنها شوونیسم، فاشیسم، ناسیونالیسم و پان ایرانیسم ایرانی را اصلا عددی بحساب نمی آورند، و احتیاجی به مهر تائید آنان ندارند، بلکه درتجمعات هشتاد هزار نفری فریاد"من ترکم!" سر میدهند. و استادیوم های ورزشی را به لرزه در میآورند! و خواهان تساوی حقوق زبانی، ملی ـ مدنی ، فرهنگی، و رسمی شدن زبان ترکی درمدارس هستند. و طبیعی است که این پدیده خواب و آرامش را از چشمان پان ایرانیستها، شونیستهای انحصار طلب، و راسیتهای استعمارگرمیرباید. مصطفای عزیز! البته باید اذعان داشت که در حرکت ملی آذربایجان، بنا به تنوع نظرات سیاسی، و نقطه نظرات مختلف، مبارزه برای کسب هژمونی و رهبری آن در بین سازمانها و تشیکیلاتهای آذربایجانی غیر قابل کمان و امری کاملا طبیعی است. اما نباید از نظردورداشت، کسانیکه بجهت خوشایند دشمنان مردم آذربایجان کل موجودیت آن را زیر سئوال میبرند! باید برافکارشان تاسف خورد!، زیرا چنین افرادی مثل پان ایرانیستهای فرصت طلب و ساده لوح، خواسته و یا نا خواسته!، با ناسیونالیست، و پانترکیست قلم داد کردن حرکت ملی آذربایجان، و فعالین ملی آن، آب به آسیاب رژیم اسلامی می ریزید. وهمسو با رژیم اسلامی حرکت میکنند! کسانیکه که هم اکنون برای حقوق ملی ـ مدنی مردم آذربایجان در زندان های مخوف رژیم اسلامی شکنجه میشوند، و به چوخه های اعدام سپرده میشوند، آنان اند رهبران مردم آذربایجان. و دشمنان مردم آذربایجان باید این را بدانند، که هرگزموفق نخواهند شد، با پانترکیست و ناسیونالیست نامیدن فعالین حرکت ملی، مقاومت مردم آذربایجان را در مقابل راسیسم، پانفارسیسم، فاشیسم، شونیسم استعمارگر، وپان ایرانیسم تمامیت خواه منزوی بکنند. مصطفای عزیز! این را مطمئن باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-دوستان بحث های خوبی رابازکرده ایدامیدوارم که یک عده ازاتینیک های غیر فارس تمامیت خواه فرق نمیکندکه چه افکاری داشته باشند.فدایی.ملی گرا.ملی مذهبی. سوسیالیت. پان ایرانیست وهرافکاری که دارند.غیرازاتینیک فارس درجمع محفلی خود بحث حقوق مدنی رااز جمله حق تدریس بزبان مادری رابمیان آورندودرچندین جلسه بر این خواست برحق که پایمال شده تاکیدکنند.برای آزمایش ببینندچه واکنشی دوستان فارسشان نشان میدهند.اگه درجلسه سوم به این دوستان پان نگفتندمن هیچ چیز نمیدانم.100سال است اینهادرزیرسایه افکارنژادی پرستی هم ازتوبره خورده اندوهم ازآخور. البته تمام این درس هاازطرف انگلیس واربابان استعماری آنهاداده میشود. متاسفانه تعدادی افرادساده لوستم کشیده مادی که روبه چپ وشعارهای عدالت طلبانه سوسیالیسم گرویده اند.تمام نیروی خودراناخواسته برای تقویت پان فارس های نژادپرست وعامل های تفکرانگلیس استعماری صرف میکنند.

اینهاناسیونالیستهاباسرودن شعارهای پوچالی ملی گرایی درخانه ومدرسه وکوه ودانشگاه برای خودشان لشکرهادرست کرده ودراین 100سال هم ازدیگراتینیک هابرای خودنسل سازی کرده وهم توانسته اندباهزینه چندصدمیلیاردی ازبودجه ملی وبیت المال به آسیملاسیون دیگراتینیک هاپردازند.استعمارگران درهرچرخشی ازنوعی تفکرکه برای عامه مردم درکش سخت است استفاده میکند.تاپایه های اقتصادی.سیاسی.واجتماعی آن کشورهاراهدف قراردهد.ونگذاردصادق اندیشان آن ملت هابرافکارعمومی سوارشوند. دانشمندان علوم انسانی کشورهای استعماری وعوامل داخلی آنهادست دردست هم همکاری تنگاتنگی دارندتاپروژهای سیاسی خودراپیاده کنند.اگرحوادث سالهای 1299و 1332و1357راتوجه نمایید.درهمه آنهاانگلیس وآمریکامیدان گردان بوده اند.پان اسلام. پان فارس.پان ایرانیسم.همگی یکی است ولی زمان استفاده آن فرق دارد.که استعمارگران ونوچه های آن ازاین ابزاراستفاده میکنند.حال میآییم به استفاده این کلمات درایران که ترک وکردوعربهای مبارزه جوکه آنهاراچراپان خطاب کرده وبه آنهاچه کسانی پان میگویند. بکارگیرندگان پان درایران به 3دسته تقسیم میشود.1-کسانیکه به فارس هاپان میگوینداینهاترک.کرد.عرب.ترکمن.بلوچ ودیگراتینیک هاهستند.وحق هم همین است چون فارس هاتمام اختیارات فرهنگی.سیاسی.نظامی.مالی دولتی رابدست گرفته علاوه برهزینه آن برای زبان فارس هاوبرعلیه دیگراتینیک هااین خطاب حق بوده وگریزی ازآن نیست.2-تعدادی که عموماسوادسیاسی پایینی دارندوتحت تبلیغات پان فارسهاقرار گرفته وحتی معنی پان رانمیدانندوتنهامیدانندکه پان کلمه زشت وحق کشی بوده وحقوق دیگران راپایمال میکند.3-گروه سوم آنهایی هستندکه فرافکنی کرده وخوب میداننداین کارونام زشت است وپان رابرای خودخوب ولی برای دیگران بددانسته ومیخواهند بااین انگ که شایسته خودشان است دیگران راازمیدان بدرکنند.درصورتی که مبارزه دیگر اتینیک هاحق طلبانه وعدالتمندانه است.اینجاست که مثل (مرده بلندشده مرده شوررا میشوید)صدق پیدامیکند.ترک.کرد.عرب.ترکمن.بلوچ 100سال است شاهدپرپرشدن فرزندان خودراوغلتیدن به درون چاله فارس هارامیبیند.آنهاییکه مطالعاتی درزبان شناسی داشته میدانندکه چشمه بایدخودبجوشدوباسطل آب ریختن چشمه نمیتوان درست کرد.ولی حاکمیت ایران بزوروهزینه میلیاردی پول های بادآورده نفت بچه های مارابه تونل تاریک وتفکردوران تخیلی انگلیس ساخته میبرد.تعدادی نیزباپزهای سیاسی وباخواندن چندکتاب نوشته شده توسط ساواکی هاباستانگراآنهاراکمک میکنند.اینجاست که من ازروشنفکرنماهای ترک وعرب.کرد.ترکمن وبلوچ تعجب میکنم که چرادراین پروژه انگلیس ساخته باتمامیت خواهی خوداین جاعلان راسرپانگه میدارند.اینجاست بایدگفت که چرادست ازاین حمایت ندانسته ونخواسته نمیکشند.مگرانگلیس یک جزیره نیست چرا زبان آنهازبان بین المللی شده است.آقایان زبان بایدپویاباشد.یعنی خودازدرون بجوشد باسطل نبایدآنرابخواهیم بجوشانیم.فارسی زبان میراوروبزوال است. شماهاآنراباپول های نفت وتفنگ سرپانگه داشته اید.این ظلم به دیگرزبانهاست.
نوشته شده توسط: Anonymous

غاز را میشه به میدان چنگ طلبید ولی قو را نه. قو خیلی زود پرواز میکند!

نوشته شده توسط: Anonymous

در متون پهلوی و متون فقهی دین زرتشتی اصطلاحی به نام «خویدوده» دیده می‌شود که اغلب دانشمندان و پژوهشگران دین زرتشتی و مترجمان پهلوی آنرا به معنای «ازدواج با محارم/ ازدواج با نزدیکان» گرفته‌اند (از جمله بنگرید به گفتاری از استاد جلیل دوستخواه: «خویدُدَه/ خویدودَس، رازواره‌ای در آموزه‌ی پسین زرتشتی»). در باره خویدوده از جمله در کتاب‌های زرتشتی «روایت پهلوی»، «مینوی خرد»، «روایت آذرفرنبغ فرخزادان»، «ارداویراف‌نامه»، «دینکرد»، «دادستان دینی»، «روایات داراب هرمزد» و «زادسپرم» سخن رفته است. به موجب این متون، خویدوده پدر و دختر، خویدوه مادر و پسر، و خویدوده برادر و خواهر از شایسته‌ترین و مهمترین دستورات دینی زرتشتی و بزرگ‌ترین ثواب‌ها است که اجرای آن موجب رسیدن سریع‌تر به بهشت، و اختلال در اجرای آن جزو بزرگترین گناهان دانسته می‌شده است (مینوی خرد، بخش 35 و 36؛ روایت پهلوی، فصل هشتم).

آذرفرنبغ (موبد بزرگ زرتشتی) در فصل هشتادم از کتاب سوم دینکرد، خویدوده را سنتی برگرفته از آمیزش اهورامزدا با دخترش سپندارمذ می‌داند که مشی و مشیانه (نخستین آدمیان و نخستین برادر و خواهر) آنرا ادامه دادند تا به نسل همه مردمان گیتی برسد. او هرگونه آمیزش به غیر از روش خویدوده را با آمیزش گرگ و سگ، و آمیزش اسب و خر مقایسه می‌کند که محصول جفت‌گیری آنها از نظر نژادی پست و فرومایه خواهد شد. این نکته‌ای است که مورد توجه و تأکید زادسپرم (پیشوای بزرگ زرتشتیان) نیز قرار گرفته و در بخش بیست و ششم کتاب گزیده‌های زادسپرم، خویدوده را موجب تولید نسل پاک دانسته است.

آذرفرنبغ هر کس را که با خویدوده مخالفت ورزد و آنرا سبک بشمارد، از تبار دیوان و دشمنان مردم می‌داند. (همچنین بنگرید به: «آیین مزدک به روایت دینکرد: تنها متن بازمانده از گفتگوی مزدکیان با روحانیت زرتشتی»). او همچنین در پاسخ به مخالفان خویدوده و برای توجیه و تبلیغ دینی و ذکر محاسن آن، یادآور شده است که آیا بهتر نیست اگر زخمی در آلت مادر یا خواهر یا دختر وجود داشته باشد، پدر یا پسر یا برادر آنرا ببینند و بر آن دست برند و مرهم نهند؟

در فصل هشتم از متن «روایت پهلوی» برای تشویق مردم به اجرای خویدوده چنین توجیهی را آورده‌اند که اهورامزدا به زرتشت دستور اجرای خویدوده را می‌دهد و می‌گوید این کاری است که من با دخترم سپندارمذ انجام دادم و مشی نیز با مشیانه انجام داد.

در فصل 86 از متن پهلوی ارداویراف‌نامه به زنان هشدار داده شده است که چنانچه از خویدوده خودداری کنند و آنرا سبک بشمارند، وارد دوزخ خواهند شد و در آنجا مارهای بزرگی وارد اندام تناسلی‌اشان خواهد شد و از دهانشان بیرون خواهد آمد.

به موجب فتوای بیستم از مجموعه فتاوی موجود در کتاب «روایت آذرفرنبغ فرخزادان» اگر دختر یا خواهر مردی به خویدوده با او رضایت و موافقت نداشته باشند، مرد می‌تواند از زور استفاده کند و زن را وادار به اینکار کند.

چنین تهدیدهایی نشانه آنست که عموم مردم از این دستور دینی رویگردان بوده‌اند و موبدان می‌کوشیده‌اند تا با نسبت دادن خویدوده به اهورامزدا و زرتشت و بیان تشویق از یکسو و تهدید از سویی دیگر، مردم را وادار به انجام آن کار کنند. نشانه دیگری از رویگردانی مردم این است که در پایان بخش هشتم از کتاب روایت پهلوی، زرتشت به اهورامزدا می‌گوید: «این کار سخت و دشواری است و چگونه می‌توانم خویدوده را در میان مردم رواج دهم؟» و اهورامزدا جواب می‌دهد: «به چشم من نیز چنین است، اما وقتی کردار نیک باشد، نباید دشوار و سخت باشد. به خویدوده کوشا باش و دیگران را نیز کوشا کن».

اما نکته‌ای که نگارنده قصد دارد آنرا در این گفتار پیش بکشد، اینست که با توجه به برخی شواهد، به نظر می‌رسد که منظور از خویدوده منحصراً «ازدواج با محارم» نیست و معنای «همخوابگی با محارم» را نیز می‌دهد. چه به شکل ازدواج باشد و چه به شکل هم‌بستری‌‌های موردی یا مکرر. به این عبارت‌ها که در فصل هشتم کتاب روایت پهلوی آمده است، توجه کنیم و ببینیم آیا این توصیه‌های دینی مفهوم «ازدواج» را می‌رساند یا مفهوم «همخوابگی» را:

«اگر مردی یک خویدوده با مادر و یکی نیز با دخترش کند، آنکه با مادر بوده، برتر از دختر است». «اگر با دختر و خواهرش خویدوده کرده باشد، آنکه با دختر بوده، برتر از آنست که با خواهر بوده باشد». «اگر پدری با دختر حلال‌زاده و تنی خودش خویدوده کند، برتر است؛ اما اگر با دختر نامشروع خودش که محصول آمیزش با زن دیگران بوده باشد، خویدوده کند، باز هم ثواب می‌برد». «روزی جمشید با خواهرش جمک بخوابید و از ثواب این همخوابگی بسیاری از دیوان بشکستند و بمردند». «اهورامزدا به زرتشت گفت که خویدوده بهترین و برترین کارها است. کسی که یکبار نزدیکی کند، هزار دیو می‌میرد
نوشته شده توسط: Anonymous

با این اعترافات داوطلبانه بدون شگنجه و شوک برقی و شلاق یک راه حل باقی میماند و ان اینکه در عمل سازمان مخوف رجوی را بیش از بیش افشا کنیم و بخواهیم که همه اعضا گروه تروریستی رجوی از این سازمان جدا شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

خوب من حالا رو میکنم به جریانات سیاسی مخصوصا باصطلاح چپ که حتی سالهای سال اطلاعیه های مشترک با جبهه ملی داده اند و برای خود شیرینی به پان ایرانیستهای شونیست- فاشیست باهم مراسم سال روز و یا سالگرد گرفته اند آیا با خواندن افاضات آقا زعیم جای تردید برایتان باقی مانده که شما همکار و همیار پان ایرانیست شونیزم فارس بوده اید ؟ و با ملغمه پان ترکیزم سر پوش به جنایات پان ایرانیست گذاشته اید و ما میلیون ها بار گفته ایم که وضع باصطلاح اپوزیسیون در رابطه با ملل تحت ستم شونیزم فارس از خود رژیم بد تر است بفرمايید این قو و این میدان مواضع خود را در قبال فاشیزم و شونیزم عریان مشخص کنید .جرئت و آزادگی شما درس خوبی خواهد بود

نوشته شده توسط: Anonymous

روز ی دو کودک گردو بازی میکردند یکی که میخواسته زرنگ بازی در بیاورد به دیگری میگوید ( سنین کین ییاخ منیم کین اویناداخ) یعنی مال تو را بخوریم با مال من بازی کنیم. حالا این شده حکایت ملل غیر فارس با فارسها.ادای دوستی و انسانیت در میاورند ولی قواعد بازی را رعایت نمیکنند و در پشت پرده ایران و ایرانگرایی هدفشان خوردن گردوی طرف مقابل است .چرا از حقوق ملی ملل غیر فارس حرفی نمیزنند؟ چرا نمیگویند نظرشان نسبت به زبان و فرهنگ و تاریخ و اقتصاد و ...ملل غیر فارس چیست؟ اول بیایند برادریشان را ثابت کنند بعد ادعای برابری بکنند.چرا یک فارس یا پان ایرانیست میتواند از پیوندها در گستره فرهنگی ایران زمین بزرگ حرف بزند اما من ترک تبریز تا بخاهم از همبستگی با ترکهای خراسان اردبیل اورمو قشقایی زنجان قزوین ساوه خلج و ... حرف بزنم میشوم پان ترک تجزیه طلب.چرا یک کرد نباید با همزبانان خود یک عرب خوزستان با همزبانان

خود ارتباط داشته باشد؟ اما من یک راه حل بهتر و منصفانه تری دارم .من هم به همبستگی و اتحاد فرهنگی در گستره ایران بزرگ ایمان دارم اما باید ابتدا به ابزار آن مجهز باشیم این ابزار چیزی جز زبان مادری ملتها نیست ابتدا زبان همه ملل عمده ساکن ایران شامل ترکی عربی کردی رسمی شود بعد با استفاده از همین ابزار بتوانیم با مردمان این گستره تاریخی پیوند فرهنگی و دوستانه برقرار کنیم یعنی ایران واحد بتواند با مردمان جمهوری آزربایجان و ترکیه و داغستان با زبان ترکی ارتباط برقرار کند با مردم کردستان عراق و ترکیه و سوریه به زبان کردی ارتباط برقرار نماید با ملل عرب زبان دنیا با زبان عربی با مردم ترکمنستان با زبان ترکمنی و ... اگر این را قبول دارند بسم الله بفرمایند اعلان کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای ویلیام باتلر معتقد به جادو و جنبل و دنیای توهمات بودند و اواخر عمرشان نیز از حامیان بنیتو موسیلینی , فاشیست معروف ایتالیا شده بودند. معلوم نیست اقای همنشین بهار به چه مناسبتی به تعریف و تمجید این فرد پرداخته اند. بخاطر جایزه نوبل؟

نوشته شده توسط: Anonymous

تغییر نام‌های غیر فارسی به نام‌های فارسی
در این تصمیم که با مصوبه‌های موازی نهادهای گوناگونی همچون انجمن لغت‌سازی وزارت جنگ، هیئت وزیران، دفتر مخصوص شاهنشاهی/ دربار، شرکت نفت انگلیس در ایران، و در نهایت با مصوبه‌های فرهنگستان اول (که در سال 1314 تأسیس شد) انجام می‌گرفت و در همان هنگام نیز اعتراض‌هایی را به همراه داشت، بسیاری از نام‌های جغرافیایی کهن ایران تغییر داده شدند. در این رویکرد، تلاش بر آن بود که نام‌های فارسی جانشین نام‌های غیر فارسی شود. چنین عملی علاوه بر اینکه به اختلاف‌ها و حساسیت‌های قومیتی دامن زد و موجب صدمه به همبستگی مردم و هویت تاریخی آنان شد (و بازخوردهای آن هنوز هم ادامه دارد)، صدمه‌های فراوانی را نیز به جغرافیای تاریخی ایران و مفاهیم آن وارد آورد. نمونه‌ای از چنین دستکاری‌هایی عبارت بود از:

تغییر نام مشهور «عبادان» به «آبادان»، «محمره» به «خرمشهر»، «بندر معشور» به «بندر ماهشهر»، «بندر خور موسی» به «بندر شاهپور» و بعدتر به «بندر امام»، «فلاحیه» به «شادگان»، «خفاجیه» به «سوسنگرد»، «بساتین» به «بستان»، «بنی‌طرف» به «دشت میشان» و بعدتر به «دشت آزادگان»، «حویزه» به «هویزه»، «صالح‌آباد» به «اندیمشک»، «ناصری» به «اهواز»، «مال‌امیر» به «ایذه»، «گچ‌قره‌گلی» به «گچساران» و بعدتر به «دوگنبدان»، جزیره «شیخ شعیب» به «لاوان»، «حسین‌آباد پشتکوه» به «ایلام/ عیلام»، «دهکرد» به «شهرکرد»، «آق‌قلعه» به «پهلوی‌دژ»، «تنکابن» به «شهسوار»، «مشهدسر» به «بابلسر»، «سخت‌سر» به «رامسر»، «دهنو» به «نوشهر»، «اشرف» به «بهشهر»، «بندر انزلی» به «بندر پهلوی»، «بارفروش» به «بابل»، «علی‌آباد» به «شاهی» و بعدتر به «قائم‌شهر»، «استراباد» به «گرگان»، «گنبدقابوس» به «گنبدکاووس»، «حاجی‌لر» به «دشت مینو»، «کردمحله» به «کردکوی»، «عباس‌آباد» به «ورسک»، «دزداب» به «زاهدان»، «پهره/ فهرج» به «ایرانشهر»، «گِه» به «نیک‌شهر»، «نصرت‌آباد/ نصرآباد» به «زابل»، «وُروگرد» به «بروجرد»، «سلطان‌آباد عراق» به «اراک»، «ادریس‌آباد» به «شازند»، «قمشه» به «شهرضا»، «خورمُوَه» به «خرم‌آباد»، «تُرشیز» به «کاشمر»، «تون» به «فردوس»، «طیبات» به «تایباد/ تایبات»، «گلشن» به «طبس»، «قشلاق» به «گرمسار»، «کرماشان» به «کرمانشاه»، «هارون‌آباد» به «شاه‌آباد» و بعدتر به «اسلام‌آباد»، «بُربُرود» به «الیگودرز»، «ساوجبلاغ مکری» به «مهاباد»، «خانا» به «پیرانشهر»، «اورمیه/ ارومیه» به «رضائیه»، «سلدوز» به «نقده»، «صائین‌قلعه» به «شاهین‌دژ»، «قره‌چمن» به «سیاه‌چمن»، «خیاو» به «مشکین‌شهر»، «سلماس» به «شاهپور»، «دهخوارقان» به «آذرشهر»، «سراسکند» به «هشترود»، «تیکان‌تپه» به «تکاب»، «میانج» به «میانه»، «قراچه‌داغ/ قراجه‌داغ» به «ارسباران»، «سیاه‌دهن» به «تاکستان»، و تغییر نام کهن رودهای «شط‌العرب» به «اروندرود»، «قزل‌اوزن» به «سفیدرود»، «آجی‌چای» به «تلخه‌رود»، «میدان‌چای» به «مهران‌رود»، «جغتوچای» به «زرینه‌رود» و «طاطائوچای» به «سیمینه‌رود».
نوشته شده توسط: Anonymous

به شما اطمینان می دهم که برداشتتان صحیح است. اگر نقدی داشتم، صراحتا بیان می کردم و میانه ای با دو پهلویی گویی و رفتارهای بیمارگونه ندارم؛ هکذا با داروهای شیخ ابوالقاسم. البته من شعر کلاسیک را به شعر نو یا معادل آذربایجانی اش «سربست شعر» همیشه ترجیح داده ام، ولی این دو شعر شما بسیار زیبا بودند. گرایشات انسان دوستانه شما و دفاعتان از طبقات محروم نیز قابل تحسین است. کلا اشعارتان، خلقی و مردمی است. امیدوارم بیشتر بنویسید و همیشه موفق باشید و ثابت قدم به همین راه ادامه دهید.
از دوستتان آقای ائلیار هم تعجب می کنم. من ایشان را جور دیگری می شناختم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی عزیز همانگونه که ملاحظه میکنید بیشتر این کامنت های قوم پرستانه یکنواخت و همانند که گویی همه از یک قلم بیرون امده اند تنها یک چیز را تکرار میکنند بدون اینکه به خود نوشته بالا بپردازند. امیدوارم شما اسیر این اتمسفر مصنوعی این پریشان گویی های بی بنیاد و بی منطق نشده باشید. یکی مدعی میشود ناسیونالیسم ایرانی همان ناسیونالیسم فارسی است و ان یکی میگوید پان ایرانیسم یعنا پانفارسیسم! اینها قدرت درک چنین متن هایی را ندارند و البته بی صداقت وهوچی هم هستند. آشکار است که پان ایرانیسم یعنی عشق به ایران و دوستداری ملت ایران و هیچ برتربینی بر ملت های دیگر در ان نیست. ملت ایران یعنی همه شهروندان ایرانی از هر نژاد و قومیت و رنگ و زبان. این قوم پرست های غلط نما اصل مخالفت شان با کشور و ملت ایران است. ولی میترسند این را آشکار بگویند و در عوض به میهن پرستان هجوم میکننو و نسبت های غلط به

دیدگاه های آنها میبندند. نگاه کنید این نسبت هایی که قوم پرست ها به این مقاله داده اند در کجای ان هست. از خودشان میسازند و به دیگران نسبت میدهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

مرحبای گرامی! متاسفانه اظهار لطف و تشکر در میان کامنت های سایت ایران گلوبال، کمتر به چشم می خورد. و گاه و گداری هم که نوشته می شود، هر کس را به فکر وا میدارد که نکند حرف دوپهلویی پشت این نوشته به ظاهر خوشایند نهفته باشد. در هر صورت برداشت من از اظهار نظر شما مثبت بوده و سپاسگزارم از لطف تان و اگر منظور شما غیر از تصور بنده باشد، این دیگر به خودتان مربوط می شود و دراین مورد من حرفی برای گفتن ندارم. از ائلیار عزیز هم به خاطر دقت نظری که در ارتباط با کامنت ها از خود نشان میدهند بی نهایت تشکر می کنم.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوای نفی درد شما در داروخانه ی «حکیم ابولقاسم» است. بفرمایید جانم،بفرمایید تشریف
ببرید؛ داروخانه را عوضی آمده اید...

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته:در توطئه شوروي در استان آذربايجان پس از جنگ جهاني دوم، اين ناسيوناليسم دفاعي مردم آذربايجان بود كه شكست حكومت دست نشانده بيگانگان را رقم زد، نه ارتش شاهنشاهي.).سوال: پس ارتش شاهنشاهی در آزربایجان چکار میکرد؟ چرا وقتی رژیم شاهی ایران با حکومت ملی آزربایجان معاهده امضا نمود که حکومت ملی خلع سلاح شود و در مقابل , ارتش شاه وارد آزربایجان نشود ایران این معاهده را نقض کرد و وارد خاک آزربایجان شد و به قتل علم پرداخت؟نکند برای میانجیگری بین مردم و حکومت ملی بوده؟؟ نوشته :گونه سوم ناسيوناليسم، ناسيوناليسم افراطي برتري جوي است. اين ناسيوناليسم كه زشت ترين پديده ناسيوناليستي است، بر پايه برتري جويي نژادي، فرهنگي، تاريخي يا مذهبي استوار است. اين انديشه ديگران را از حقوق مدني خود محروم مي سازد، و يا به جنايت هاي ضد بشري "پاكسازي" دست مي زند.

نمونه اينگونه ناسيوناليسم پليد را ما در آلمان نازي، ايتالياي فاشيستي و ژاپن پيش از جنگ چهاني دوم مشاهده كرده ايم). بعله حتما متوجه شدید که پان ایرانیسم اصلا افراط گرا نیست یعنی همه حقوق نژادی فرهنگی تاریخی و مذهبی ملل غیر فارس را به رسمیت میشناسد.از دوران طلایی پهلویها و مصدق و ج.ا. ما ملتهای ترک و کرد و عرب و بلوچ به زبان خود تحصیل میکنیم سنی ها و غیر شیعیان در مذهب خود آزادند تاریخ ملل غیر فارس اصلا انکار یا تحقیر نمیشود بلکه همه با احترام ومسالمت امیز در کنار هم زندگی میکنند برتری فرهنگ و نژاد و تاریخ فارس هم اصلا تبلیغ نمیشود و زبانش هم به رسمیت شناخته نشده و بر ملل دیگر تحمیل نشده است.به به جانم پان ایرانیسم !! نوشته:در ناسیونالیسم ایرانی ذره ای احساس برتری جویی، سلطه طلبی، نژادپرستی یا گسترش مرزی وجود ندارد. ناسیونالیسم ایرانی با فرهنگ خود و خرد و دانش خود و با دوستی و همکاری و احترام به ارزشهای فرهنگی و آیینی و باورهاي دیگران، خود را در دل مردم و ملت های دیگر جا می کند.) البته در ادامه نوشته که :ناسیونالیسم ایرانی کشور را از یورش تازیان و تهاجم و وحشیگری عثمانیان حفظ کرد.) یک وقت فکر نکنید این جناب ناسیونال قصد توهین به ملتهای دیگر را دارد نه بلکه ایشان در صدد این است که خود را در دل مردم و ملتهای دیگر جا کند. جان کن عزیز دلم جا کن. نوشته : اکنون نیز فقط خرد ناسیونالیسم ایرانی، که امروز تحت خفقان حاکمیتی یکسونگر و واپسگرا بسر می برد، می تواند ایران را از بحران هولناکی که در آن گرفتار آمده رهایی بخشد.) البته منظور ایشان از فقط ناسیونالیسم ایرانی تبلیغ اندیشه تمامیت خواهی نیست بلکه درصدد رفع خفقان یکسونگر هستند. نوشته :انديشه نوين پان ايرانيسم همبستگي و همكاري فرهنگي درگستره ايران بزرگ است، نه پيوند سرزميني.) منظور ایشان این نیست که به جمهوری آزربایجان بگوییم ایران شمالی یا به غلط تبلیغ کنیم که دوره معاهده گلستان و ترکمانچای سپری شده .منظور ایشان از همکاری فرهنگی در گستره ایران بزرررگ این نیست که مواد مخدر را از ایران به آزربایجان قاچاق کنیم بلکه نهایتا این است که در این گستره مثلا کتابهای فارسی برای تاجیکها و افغانها چاپ و رایگان اهدا کنیم .خوب این که اشکالی ندارد هم نژادان ما هستند باید کمکشان کنیم .پس چرا ترکیه و عربستان و ازربایجان میلیونها دلار صرف ارسال سلاح به ایران میکنند البته مدرکش را هم دارم ها. بگم ؟ بگم؟
نوشته شده توسط: Anonymous

یک نکته هم که یادم رفت:
اگر آقای احمدی زاده از کامنت اول من احساس رنجش یا توهین کرده اند، خواهش می کنم بفرمایند تا از این به بعد پای مطالب ایشان کامنت نگذارم. چون هدف من از نوشتن کامنت، قدردانی و انتقال احساس تحسینی بود که پس از خواندن اشعار ایشان به من دست داد؛ نه انداختن پارازیت و رنجاندن ایشان.

نوشته شده توسط: Anonymous

والله آقای ائلیار، من که فکر می کنم شما دچار سوتفاهم شده اید. من شخصا اتفاقا یکی از همان دردمندان هستم نه نفی درد کنندگان. سخن من این بود که آقای احمدی زاده حدیث درد میلیونها انسان را در شعر خود به گونه ای زیبا و حتی معجزه آسا فشرده و چکیده و خلاصه کرده است. از این جهت کارش قابل تشبیه به الماس است که کربن فشرده است. من نمی فهمم کجای این تشبیه ایراد دارد؟ تازه اگر هم ایراد داشته باشد، بهتر بود اول می خواستید که کامنت نویس توضیحی ارائه دهد. چه بسا حرفش را بد فهمیده اید یا او منظورش را درست نرسانده باشد؛ بعد می توانستید هر چه دلتان خواست آموزه های پداگوژیکتان را خرج کنید.
ثانیا این که نوشته اید "در حق خود خیلی کم لطفی می فرمایید"، خواهش می کنم آنچه من نوشته ام و شما نقطه چین فرموده اید را منتشر کنید تا همه ببینند این حرف چه اندازه قبیح است!

هکذا، این همه ادب جنابعالی بنده راناخودآگاه یاد آن حرفتان انداخت که روزی فرمودید از سنده سگ کامفت درست می شود ولی از جامعه ما دموکرات بیرون نمی آید یا چیزی تو همین مایه ها. به علاوه، از این درفشانیهای کلاسیک باز هم داشته اید. البته من شخصا از حرف آن روزتان ناراحت نشدم ولی فکر کنم آن حرفها را اگر با آموزه های پداگوژیک امروزیتان کنار هم بگذاریم، نتیجه می گیریم که یک جای کار می لنگد (شاید هم این همه قباحت بنده ی یک لا قبا، نتیجه آموزه های پداگوژیک اساتیدی چون جنابعالی باشد) یک نکته دیگر، شما احیانا از آن دسته روشنفکران تشریف ندارید که کتابهای پداگوژیک را ازبرای نوت برداری و خرج کردن بجا و بیجای اصطلاحات و اسامی به خاطر سپرده شده می خوانند؟
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب ...مرحبا ، که صد مرحبا برشما باد! اینکه مرقوم فرموده اید «...درد میلیونی را در چند جمله خلاصه و چکیده کرده، لذا کارش مثل الماس با ارزش و گرانبهاست. آفرین بر این همه استعداد».
حقا که شما با این عبارت دردتان را خوب بیان فرموده اید . این گوهرها را جز شما کس دیگری نمی تواند بیرون بدهد. و نشانه ی سوپر متمدن بودن شماست.یعنی پست متمدن!
الحق بار طاقت فرسای نفی دردی را با خود حمل میکنید. که کس را یارای حمل آن نیست. حتی هرکولس یونان نوین را. «لذا کارتان مثل الماس هند با ارزش و گرانبهاست. آفرین بر این همه استعداد»-خدادادیتان. کامنت نویسان- کامنت نویسی را باید در محضر استادی چون شما بیاموزند که بتوانند اینطور درافشانی کنند. صد آفرین براستعداد خارق العاده یتان!

و اینکه نوشته اید « آن قدرها هم دور از ادب و تربیت نبود» ؛
در حق خود خیلی کم لطفی می فرمایید. این عین ادب و تربیت کلاسیک شما بود . بیچاره
«امیل» ژان ژاک رسو در بدر دنبالتان میگردد که این پداگوژی کلاسیک را از استادی چون شما بیاموزد. افسوس که قدر و قیمت الماس گون تان را نمیدانید. درست نیست افتخارات خود را بی ارج کنید.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، روشن نیست که آقای کورش زعیم یادداشت هائی که در این بخش از تارنمای ایران گلوبال نوشته می شوند را می خوانند یا نه؟ بدبختانه آقای کورش زعیم سخنان نادرستی را در گفتگو با یک گزارشگر گفته اند و مایه شگفتی است که ایشان که دارای دانشنامه دانشگاهی نیز هستند چرا سخنانی را گفته اند که ناهمسانی چندانی با سخنان مردم کوچه و خیابان ندارند! گزارشگر از آقای کورش زعیم می پرسد: ( ..... تعریف شما از ناسیونالیسم چیست؟ ..... ) و ایشان شناسه صد در صد نادرستی از ناسیونالیسم را به دست می دهند: ( ..... ناسیونالیسم وابستگی، وفاداری و هویت گرایی نسبت به یك كشور به عنوان تعریف سیاسی یك ملت است! ..... ) آیا شناسه درست ناسیونالیسم این است؟ آقای کورش زعیم کمابیش شناسه ای از میهن پرستی آن هم پر از کاستی را به دست داده اند نه ناسیونالیسم! و میهن پرستی و دفاع از یک کشور و کوشش برای پیشرفت و آبادی یک کشور .....

.... نیز هرگز برابر با ناسیونالیست بودن نیست! پس شناسه درست ناسیونالیسم چیست؟ شناسه درست ناسیونالیسم: ( ..... گروه بندی انسان ها با خاک و مرز و پیدایش صدها کشور در جهان با دستاویزهائی مانند نژاد و تبار و زبان که در زمان برده داری آغاز شد ناسیونالیسم نام دارد ..... ) برای خواندن نوشتاری پژوهشگرانه که درباره ناسیونالیسم و چگونگی پیدایش آن در جهان نوشته شده است نگاه کردن به نوشتاری در این لینک سودمند است http://iranglobal.info/node/28638 ********* آقای کورش زعیم در پاسخ به پرسش گزارشگر که می پرسد: ( ..... ناسیونالیسم را به عنوان یک مکتب جهان شمول چگونه ارزیابی می کنید؟ ..... ) ناسیونالیسم را به ناسیونالیسم مدنی و ناسیونالیسم دفاعی و ناسیونالیسم افراطی بخشبندی کرده و این بار میهن پرستی و حق خواهی را با ناسیونالیسم می آمیزد و سخنانی درهم برهم و آشفته می گوید! و یا آقای کورش زعیم در پاسخ به پرسش گزارشگر که می پرسد: ( ..... آیا دیدگاه شما نسبت به ناسیونالیسم تنها یک دیدگاه احساسی است و یا آن را چون یک علم می دانید؟ ..... ) می گوید: ( ..... ناسیونالیسم یك پدیده جامعه شناسی بر پایه واقعیات نیازهای بشری است! ..... ) آیا ناسیونالیسم یک پدیده جامعه شناسی برای برآوردن نیاز انسان هاست و یا زهر کشنده و درد بی درمان است؟! برای ویژگی های ناسیونالیسم و پندارهای ناسیونالیستی نگاه کردن به نوشتاری در این لینک سودمند است http://iranglobal.info/node/16195 ********** آقای کورش زعیم بارها و بارها واژگان ملت، ملل، ملی، ملیت، ملی گرا را که چم هائی دوپهلو چندپهلو دارند به کار برده اند بی آن که روشن شود خواسته ایشان از کاربرد این واژگان چیست؟ برای نمونه ایشان می گوید: ( ..... من منش و كنش مصدق را برگرفته از ناسیونالیسم ایرانی خواندم، ناسیونالیسم یا ملی گرایی یعنی گراییدن به ملت نه به یک شخص یا به یک ایدئولوژی یا به یک ابرقدرت ..... ) به این لینک نگاه کنید http://iranglobal.info/node/17981 ***** آقای کورش زعیم سخنانی نیز گفته اند که از نگر تاریخی نادرست هستند، برای نمونه ایشان می گویند: ( ..... گالیله مجبور به خودكشی شد زیرا زمین را كروی خواند! ..... ) گالیله ناچار از خودکشی نشد و خودکشی هم نکرد و سخن گالیله که بر سر آن با کلیسای کاتولیک در ایتالیا دچار کشمکش شد این بود که زمین به گرد خودشید می گردد نه این که زمین گرد است! و یونانیان باستان زمین را گرد می دانستند و پیش از گالیله کریستف کلمب در سال ۱٤۹۲ با گرد دانستن زمین خواست از راه باختر به هند برسد اما به آمریکا رسید! ********** و اما واژه پان ایرانیسم، واژه هائی هستند که چندین چم دارند و پان ایرانیسم نیز یکی از آنها است، اگر پان ایرانیسم آریاپرستی و پان آریا بودن و گفتن این سخن که ایران از آن آریائی ها است و آریائی ها پارس زبان هستند و پرت و پلاها و هیتلرنامه های چرندی از این دست باشد که چنین پان ایرانیسمی را باید انداخت به زباله دانی و آسوده شد! اما اگر پان ایرانیسم این باشد که ایرانی کسی است که شناسنامه ایرانی دارد و شهروند ایران است و زبان و نژاد نشانه برتری هیچکس بر دیگری نیست چنین پان ایرانیسمی را باید ارج نهاد، با شناسه دوم از پان ایرانیسم اگر چند تن از ژاپن یا تایوان یا ایتالیا یا ..... به ایران بیایند و شناسنامه ایرانی بگیرند و شهروند ایران شوند آنها نیز ایرانی به شمار می روند و این چم خردمندانه و اینترناسیونالیستی پان ایرانیسم است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای Lachen، آقای تهرانلی، کامنت آقای قاطبه یک طنز است و در هر طنز واقیتی وجود دارد که گفتن آن بصورت جدی و مقاله وار کشش قابل انتظار را ندارد و میتواند حتا تعصبِ متعصبان را دو چندان کند.
دوست عزیز، اگر شما ترک زبانان ترکیه، مغلستان و ترک زبانان آذربایجان را با هم جمع ببندید شاید جمعیت ترک زبانان به این تعداد که شما گفتید برسد؟ اما زبان ترکی ترکیه از زبان ترکی مغلستان واین دو زبان از زبان ترکی آذربایجان متفاوتند. و این جمعیت را نباید در برابر جمعیت ایران گذاشت که مقایسه خالی از جدیت است. در این صورت شما میبایست تمام فارسی زبانان را در کشورهای ایران، تاجیکستان، افقانستان وحتا در چین و... نیز را در این مقایسه قرار بدهید. فراموش نکنیم که کردها که جمعیت ۴۰ میلیونی دارند وزبان آنها نیز یک زبان فارسی کهن واز شاخه زبانهای هند واروپایی است به حساب بالا افزوده خواهد شد.

دوست عزیز، من گمان نمیکنم که زبان ترکی زبانی در شرف مرگ است. تنها قاتل خاموشش میتواند زبان انگلیسی باشد. من به این گمانم که زبان انگلیسی نباید نقش زبان جانشینی را بازی کند بلکه این زبان تنها میتواند موازی با زبان فارسی و یا زبان ترکی بکار رود. کشور ایران توانست زبان خودش را تا حدودی برعکس مصر، تونس، الجزایر، سوریه، مراکش و... نگهدارد. و برای باروری و نگه داری آن نیز کوشش میشود. اگر شما آن را زبانی دهاتی، زبانی نازا و... مینامید چه باک؟
شما خودتان یک نیمچه شعری بزبان ترکی گفتید وزود از آقای ائلیار خواستید که آنرا به فارسی برگرداند. چرا؟ چرا شما میخواهید شعرتان بزبان دهاتی برگردانده شود؟
و جالبتر اینکه تنها کسی که بآن کامنت مثبت داد، یک فارسی زبان بنام سروش بود!
بله دوست عزیز، چونکه شما میخواستید که فارسی زبانان تلخ زبان آنرا بخوانند. و دیدید که ۳۰۰ میلیون شیرین سخن هیچ کامنتی برایتان ننوشت!
پس شما خودتان احتیاج به کمی روشننگری دارید واز تکرار بگذرید! امیدوارم که این چند سطر لامپتان را روشن کرده باشد.
مطلب دیگر اینکه شما دوستان آذربایجانی همیشه در ماه آشورا زندگی میکنید و پیوسته زارنامه مینویسید. خود را مظلوم میداند، گریه وزاری میکنید. در همین زارنامه ویا بسخنی گمراهنامه آقای اوجالان ساوالان، حدود ۳۰ بار از « ما ترکان مظلوم» سخن رفته که من آن را توهینی به مردم آذربایجان میدانم!
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان بهتر است بدانند که بزرگترین و تنها دستاورد ( ناسیونالیزم فارسی‌ / ایرانی‌ ) همون کارخانه‌های جوک سازی هستند، این نقطه‌ عطفی در گرایش بشر قرن حاضر به سوی ( قانون و ترقی‌ ) است، بی‌دلیل نیست که تنها همین دستاورد بود که ( خاتمی سید خندان ) را چنان خوشحال میکرد و فرآورده این کارخانه‌ها قند را در دهان ایشون آب میکرد، این دستاورد ناسیونالیزم فارسی‌ فقط با پایین آمدن انسان در کرهٔ ماه و جدا شدن ( فیله از رزتا و نشستن آن بر روی ستاره دنباله دار ) قابل مقایسه است.

نوشته شده توسط: Anonymous

خوبه! همچنان لجبازی کنید. به هر حال سایت خودتونه و صاحب اختیارید.

نوشته شده توسط: Anonymous

ماجرای شیردال تقلبی و پیشکش کردن شغال‌های رنگ‌آمیزی شده، خاص ایران نبوده و درست چند روز پیش از این واقعه، دولتمردان افغانستان نیز دقیقاً به همین شیوه بازی داده شدند و چند «طاووس علیین شده» با شلوغ‌کاری و هوچی‌گری و عکس‌های یادگاری به آنان «هدیه» گردید.

به گزارش «اداره مهاجرت و گمرکات ایالات متحده»، در تاریخ نهم سپتامبر 2013 (18 شهریور 1392) یعنی درست 18 روز قبل از بازی دادن ایرانیان، یک آفتابه رومی و چند شیء طلایی که به سده‌های پنجم قبل از میلاد و بعد از آن منتسب شده و همگی قلابی و «شیردالی» هستند، به افغانستان داده شد.

در این مراسم معاون دفتر امنیت داخلی ایالات متحده گفته است: «افغانستان یک کشور پر افتخار در زمینه میراث فرهنگی است».

در دهه‌های گذشته و در حین جنگ‌ها و ناامنی‌های افغانستان، هزاران قطعه اشیای اصیل باستانی از افغانستان خارج شدند و موزه‌های متعددی و از جمله موزه عظیم کابل غارت گردید. اما سهم مردم ستم‌کشیده افغانستان از کنوانسیون 1970 یونسکو، بازگردادن چند قطعه ورقه مسخره طلایی و یک «آفتابه رومی» بوده است. چنانکه سهم ایرانیان غارت شده نیز شیردالی بود که قیفی را در ماتحتش فرو کرده بودند.

اینکه این ماجراها و سپردن اشیای تقلبی به کشورهای صاحب تمدن کهن با اجرای خیمه‌شب‌بازی‌هایی چنین پر سروصدا و تبلیغات گسترده در رسانه‌ها، چه سودی برای آمریکا و بعضی از کشورهای پیشرفته دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

..... آن قدرها هم واژه دور از ادب و تربیتی نبود که نقطه چینش کردید. بعد هم که من این صفت را درباره شخص بخصوصی به کار نبرده بودم! این لغت فکر نکنم ربطی به توهین و اتهام و مسموم کردن جو گفتگو و از این چیزها داشته باشد. شما ممکن است با نظر من موافق نباشید (به عبارت دیگر، شاید از نظر شما هر کس حکایت عاشق شدنش را گفت، اثری در سطح لیلی و مجنون و رومئو و ژولیت و .. از آب در می آید). البته اشکالی ندارد و این هم نظر شماست. اما نقطه چین نمودن دلبخواهی نوشته ی کامنت نویس غیرقابل توجیه است.

جهت استحضار، آیین نامه کامنت نویسی در صفحه شما به شرح زیر است. توصیه می شود قبل از فشار دادن دکمه بک اسپیس، چند باری آن را مطالعه و پیش خود تکرار فرمائید و اگر چنانچه آئین نامه مذکور جهت «دکور» است، آن را حذف کنید که خیال همه راحت بشود:

دوستان و خوانندگان عزیز، «صفحه شما» واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادانه نقد، نظر، خبر، تفسیر، تحلیل و... بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

این گونه بنظر میرسد که جریانات دینی و چپی و تجزیه طلب اساسن خود را ایرانی نمیدانند. خود نظام هم پیرو دین عرب و اساسن عرب تبار هستند. برای نمونه توجه کننید که ..
1)سازمان مجاهدین پیرو صدام و اکنون یک جریان امریگائی است.
2)(سازمانهای چپی پیرو روسیه هستند و یادم میاید که شعا رتوده ای ها در دوران انقلاب این بود
(دمکراسی و ملی هر دو فریب خلق اند)
3)سازمانهای کورد متاثر از روسیه شوروی نیز جریانی چپگرا و تجزیه طلب میباشند .
4)جریانات ترک باقی مانده از دوران پیشه وری نیز خواهان تجزیه اذربایجان از ایران هستند.
اگر خوب دقت کنیم نه نظام ونه مخالفان نظام دلسوزی وعشق برای مردم و ایران ندارند.در حقیقت ایران ملکی است با وارثان مخالف و تشنه به خون هم.
روشن است که اگر کسی سخن از ایران و تمامیت ان بگوید با خشم و نفرت روبرو میشود.در هیچ جلسه و کنگره چپی شما پرچم

ایران را مشاهده نکرده اید. سرود ای ایران هر گز از دهان هیچ توده ا ی و فدائی و مجاهدی بیرون نیامد.با این وضع اسفناک چرا باید انتظار بهبود و سرنگونی نظام را داشت.در حقیقت نظام و مخالفان چپ و تجزیه طلب ان بیگانگانی هستند که برای قدرت و منافع بیگانه مانند روس و عرب گشته میشوند و ایران میدان تاخت و تاز انها است.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بیر فرهاد وار درینلیکلریمده
چیرپیری گئجه گوندوز

نوشته شده توسط: Anonymous

آنهایی که الفبای سیاسی را میدانند خوب میدانند که مسائل سیاسی و اجتماعی بشکل جریان وار بررسی میشود نه بشکل منفرد و برای استفاده از ترم های سیاسی و اجتماعی ما باید نماینده جریان وار آن حرکت را داشته باشیم مثلا این روز ها از ترم پانترکیزم استفاده میشود خوب ما هم سوال میکنیم نماینده اجتماعی و سیاسی این حرکت پانترکیزم در آذربایجان جنوبی کدام حزب و سازمان است ؟؟؟ جواب ما چنین تشکیلاتی را نمیشناسیم پس وقتی نمی شناسی چرا گلوت را پاره میکنی ولی در بین فارسها و بشکل علنی و حتی رسمی پان ایرانیست « پان فارسیزم» وجود دارد و نمایندگانش حزب پان ایرانیست - حزب ملت و جبهه ملی ایران « صحبتهای آقا زعیم فاکت مناسب » » لازم بیاد آوری است که اصطلاح های اقوام ایرانی پان ترکیزم و امثالهم از طرف وزارت اطلاعات رایج و تبلیغ شده و تا قبل از اوج گیری حرکت ملی در آذربایجان جنوبی یعنی حدود ١٥ سال قبل در ایران از این

کلمات استفاده نمیشدو در ضمن صحبتهای آقا زعیم دلیل محکم و حقانیت حرکت ملل تحت ستم بر علی شونیزم فارس است
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای قاطبه... کاش شما قبل از اینکه ماشین حساب را بکار می بردید و آمار جمعیّت را حساب میکردید, لااقل جمله اول آقای تهرانلی را که به زبان شیرین فارسی نوشته شده است را که درک کردنش برای اشخاص فارس زبان آسان است را می فهمیدید , بعدآ جدول ضرب می نوشتید. ایشان بطور صحیح نوشته اند که (( بیش ازسیصد میلیون نفرانسان در جهان به زبان ترکی صحبت میکنند)) . اگر شما ( جهان ) را ایران حساب میکنید , من با شما کاری ندارم ولی اگر ( ایران ) با ( جهان ) از نظر معنا یکی نیست پس حساب استدلالی شما اشتباه هست . من توصیه میکنم که به برنامه خوب « خیابان سه سمی Sesame Street» را چند بار تماشا بکنید تا شمارش اعداد را خوب یاد بگیرید..موفقیّت شما را آرزومندم...

نوشته شده توسط: Anonymous

با همین حرفها که بیفت جلو مردم پشت سرت میان خسرو گلسرخی رو به کشتن دادید حالا نوبت کیه .بر زنده باد گفتن این خلق خوش گریز-- دل بر منه که یکتنه در سنگرت کنند.اگه راست میگی به جای شعر گفتن بیا بیفت جلو ببین چه میشه .

نوشته شده توسط: Anonymous

تقدس گرایی مبتنی بر تاریخ،پان ایرنیسم و اوالترا ناسیونالیستهای ایرانی چە ارجحیتی بر تقدس گرایی تاریخ پانها یا اولترا ناسیونالیستهای غیرفارس یا غیر ایرانی دارد؟
اصولا همه ناسیونالیستها و پانها موضع خود را برحق و مقدس و یا حتی انسانی میدانند و در این بین پان ایرانیسم با دیگر پانها فرق و ارجحیتی ندارد!
ایا اصولا میتوان ناسیونالیسم را با ناسیونالیسم نقد کرد و یا اندیشه یک پان را با اندیشه پان دیگر نقد کرد؟

پانها و ناسیونالیستها تاریخ خود را منبع و منشا خير دنیا میدانند!در نوشته مذکور اصولا کم مانده گالیله و کوپرنیک و تمام علم و فلسفه غرب راایرانی بداند!حالا این سوال پیش میاید که پانهای دیگر مگر بیشتر از این ادعا دارند؟
ایشان از توطئه و صدها میلیون دلار پول ترکیه،۴۸۰ میلیون دلار پول عربستان ،نفرات و سلاح و پول اذربایجان کمک بسیار کشورهای دیگر را دخیل جنبش های اعتراضی خلقهای غیر فارس

میداند!شما میتوانید این سخنان را از زبان خامنه ای،جنتی و اطلاعات و سپاه در مواجه با همه مخالفان نظام اعم از قومی یا غیر قومی بشنوید!حالا خواننده حق دارد که بپرسد فرق ایشان با حکومت اسلامی چیست؟ایا فقط ریش و کراوات است؟

با اینکه صدرصد معتقد به نقد جنبشهای غیر فارس هستم!اما این نقد فقط زمانی میتواند کارساز باشد که مبتنی بر منشور حقوق بشر سازمان ملل و تمایز حقوق انسانی و منطقی از حقوق غیر منطقی یا خواسته های افراطی است!نقد مبتنی بر تقدس بخشیدن به ناسیونالیسم ایرانی در مقابل جنبش های مدنی غیر فارس و همه را با چماق پان تورکیسم یا تجزیه طلب کوبیدن،فقط شکافها را عمیقتر میکند و برنامه برای حل مسله نشان نمیدهد
نوشته شده توسط: Anonymous

کاملا درست میفرمائید همین الان نصحیح شد

نوشته شده توسط: Anonymous

پان ترک بی منطق متعصب شونیست ، در این سایت مرتب آمار جعلی میدهد و به لغت سازی و نام سازی دروغین و غیر منطقی می پردازد .عمق نظرات فاشیستی آنان ، انسان ستیزی علیه خلقهای دیگر و فرهنگهای غیر خودی است . اینها فراموش کرده اند که در خاورمیانه مهمان و پناهند ه هستند که طی قرنهای گذشته به سبب دامپروری و فرار از جنگ های مغولی به فلات ایران و آسیای صغیر آمده اند و مردم بومی این مناطق به آنان جا و مکان دادند تا از خشونت طبیعت و ظلم ظالمان نجات یابند . و اکنون ادعای صاحبخانه بودن میکنند و از مهماندار شان میخواهند که خانه را با آنان تقسیم کنند . وظیفه دولتهای بومی و رسانه ها این است که به اینگونه افراد درس تاریخ و جغرافیا و سیاست و فرهنگ و مردم شناسی بدهند تا از خیال و رویا و رمانتیک بیرون آیند .

نوشته شده توسط: Anonymous

در تمام این نوشتار یک بار هم پانفارسیسم نیامده که بعضی از این کامنتها به دروغ مدعی شده اند. فارس و عرب و کرد و بلوچ و تر کمن و ترک که در ایران زندگی میکنند همه ایرانی و برابرند. پان ایرانیسم یعنی همبستگی همه ایرانیها از هر قومی که هستند. پان ترکیسم قوم گرایی است و پان ایرانیسم ملت گرایی. فرق این دو از زمین تا اسمان است. پان ایرانیسم به نژاد و قومیت نیست. پان ترکیسم و پان عربیسم محورش نژاد و قوم است. هرزبان و فرهنگی در ایران هست ایرانی است و محترم و باید ازاد باشد. اینهایی که خودشان را به ان راه میزنند و با ناسیونالیسم ایرانی مخالفت میکنند در واقع با اصل کشور ایران و ملت ایران مخالف هستند. ولی این را پنهان میکنند و نمیگویند تا مشت شان وا نشود

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای زعیم .ایا واقعااز ارسال اسلحه ونفرات از اذربایجان شمالی به وسیله الهام علیف به ایران را اطلاع دارید.در این صورت ...... استفاده ازداروهای ضد توهم وارامبخش را برایتان ازواجباب میبینم.قدری هم استراحت برایتان ضروری است.شاد و تندرست باشید.ولی ..... استراحت رافراموش نکنید. باقی بقایت جانم فدایت.

نوشته شده توسط: Anonymous

تناقض ودوگانگی شدیدی در مبادی واصول کسانی که خودرا ناسیونالیسم ایرانی مینامند وجود دارد اینان در واقع پان پارس هستند که خودرا ماورای ایرانی مخفی کرده اند واز دیدگاه ایشان ناسیونالیسم عربی و ترکی برای عربها وترکهای ایران نامطلوب وزشت و مجرمانه است اما ناسیونالیسم فارس بسیار مطلوب و گواراست !!! خوب شما یک کشور آزاد چندقومی ومبتنی بر حقوق همه ملتهای ایرانی ( اعم از فارس و بلوچ و ترک و عرب وکرد ) وبدور از حاکمیت یک قوم بر اقوام دیگر - که دوره رضا شاه ونیزجمهوری اسلامی وجود دارد- پایه گذاری کنید وزبانها وتاریخ وفرهنگ ملتهای غیر فارس وتاریخ ملتهای غیرفارس را در ایران رسمی کنید و مقوله ایران مساویست با فارس را تغییر دهید ومقوله جدید ایران یعنی ترک وکرد وبلوچ وعرب را بپذیرید آنوقت هرکس سراغ پان ترک وپان عرب وغیره رفت گردنش از مو باریکتر !!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت های تکراری مخالفان این مقاله هیچکدام درباره محتوای نوشته چیزی ندارند و تنها به مخالفت با شخص آقای زعیم پرداخته اند. خوب است که این آقایان مخالف دستکم یک بار نگاهی به خود نوشته هم بیندازند و همینطور چشم بسته و از روی تعصب کور قلم نچرخانند! مقاله ناسیونالیسم ایرانی به نظر من بسیار منطقی و دور از هرگونه خشونت و تعصب نوشته شده و انتشار آن در سایت موجب تشکر است.

نوشته شده توسط: Anonymous

به نطر می رسد تیتر این خبر اشتباه درج شده است. خوب است اصلاح نمایید.

نوشته شده توسط: Anonymous

بعضی از فارسها ایراد میگیرند که چرا شما جمعیت ترکهای ایران را ۳۰۰ میلیون وجمعیت فارسها را تنها ۳۰ میلیون نفر تخمین زده اید؟
دوستان ....عزیز فارس شما چقدر بی سوادید؟ یا اینکه دیپلم زودرس را که هنوز به اجرا درنیامده از دست استاندار اردبیل گرفته اید؟
آقای تهرانلی بشما خیلی خیلی تخفیف داده تا شما یکهو سکته مغزی نکنید. اگرما تمام ترکهایی که از دست فارسهای ظالم و بخاطر ممنوعیت زبان ترکی دقمرگ شدند را حساب کنیم از ۳۰۰ میلیون بالاتر میزنه.
آقای ..... بطور مخفی به ترکان دستور داده که از حالا هر خانواده ترک باید یک دوقلو کوجولوموچولو وچهار بچه یک قلو به جامعه ترک تحویل دهد تا در دو سال آینده جمعیت ترک به ۷۰۰ میلیون برسه طوری که بتونیم فارسها را از رو ببریم. آقای ..... تونسته حتا فرمولش را آماده کنه. او گفته اگر استاندار اردبیل طرح دیپلم زودرس را جامع عمل بپوشانه و دیگه

دختران ما به دانشگاه نرند و ترش نشوند وزود ازدواج کنند، ما در دو سال پیش رو نقشه را پیاده میکنیم. با یک حساب زودرس از ۳۰۰ میلیون به ۷۰۰ میلیون میرسیم.
او حسابش را اینطور کرده:
۳۰۰÷۲=۱۵۰ میلیون زن
۱۵۰÷۲=۷۰ میلیون دختر
۷۰×۲=۱۴۰ میلیون بچه دوقلو
۷۰×۴=۲۴۰ میلیون بچه یک قلو
در نتیجه ۱۴۰+۲۸۰=۴۲۰ میلیون بچه
۴۲۰+۳۰۰=۷۲۰ میلیون جمعیت ترک بعد از دو سال
خدا قوت بده!
نوشته شده توسط: Anonymous

بازهم دست مریزاد. فرق شاعر با انسان معمولی چیست؟ فرقشان این است که شاعر قادر است احساساتش را به گونه ای در قالب کلمات بریزد که برای دیگران نیز قابل لمس باشد و خواننده و شنونده بتواند همان حال و هوا را تجربه کند ولی آدم معمولی چنین توانی ندارد. بدین ترتیب، شاعر کسی نیست جز یک راوی که روایتگر سیر و سلوک روحانی و احساسات و آرزوها و دریافتهایش است. البته از این سیر و سلوکها دیگران نیز دارند ولی چون قدرت روایت آن چه بر آنها گذشته است را به شکلی دلنشین ندارند، کسی هم پیدا نمی شود که پای حکایتشان بنشیند. همه مردم دنیا ممکن است عاشق بشوند، ولی چه کسی جزشعرای توانمند قادر است اشعار عاشقانه بگوید؟ آدم عادی اگر از عشقش صحبت کند، آخرش معمولا حکایتش یک چیز .... از آب در می آید. به همین ترتیب، شعر "بیری قازیر منی" آقای احمدی زاده منعکس کننده احوال بسیاری از آنان است که زبانشان در حبس است.

چون آقای احمدی زاده این درد میلیونی را در چند جمله خلاصه و چکیده کرده، لذا کارش مثل الماس با ارزش و گرانبهاست. آفرین بر این همه استعداد.
نوشته شده توسط: Anonymous

به نظرمن نویسنده این مقاله یکی ازپان فارسهای دواتشه وفاداربه سیستم گذشته پهلوی وسیستم جمهوری اسلامی میباشد.من بانظراقای یوسف اذربایجان کاملا موافق میباشم.پان فارسها شب وروز درتلاشند ابتدایترین حقوق ملتهای غیر فارس را که همانا تدریس به زبان مادری میباشد را کم اهمیت جلوه دهند و با اسیمیلاسیون ملتهای غیر فارس را فارسیزه کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-فکرمیکنم این دوستمان هنوزنتوانسته این رابداندویالاقل به ذهن مبارکش نرسیده که دراین موردلاقل یک کتاب خوانده ویاازکسی بپرسدکه فارس هاالفباندارندوازالفبای عربی استفاده میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-این آقاازافرادشناخته شده ویکی ازپان ایرانیستهای مروج خشونت برعلیه دیگراتینیک هاست.فکرمیکنم ارزشی نداردکه مروج افکارپوسیده اوباشیم.اینهادراین 100خودرانشان داده وبرعالم وآدم معلوم است ......نفت وکشورهای استعماری غرب وروس برای چاپیدن منابع منطقه باترویج وحمایت آنهاتوانسته کشورهای نفتی رادرفقر فرهنگی واقتصادی نگه داشته وتاراج کشورراباشعارهای ناسیونالیستی کورمصونیت ببخشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ملت ایران بعنوان یک وجود یکپارچه حق دارد همبسته باشد و از خود و منافع خود دفاع کند. ناسیونالیسم ایرانی یعنی همین و واقعا تنهاراه رها شدن از چنگ رژیم پلید جمهوری اسلامی همین است.

نوشته شده توسط: Anonymous

.................... avalan bar akse edahaye in j-eslami kheili ham natinalist va shovoniste irani ast va esme korosh ra ham bord dakhele goran
sanya iran milyardha dolar baraye zabane farsi va nationliste irani sarf karde va mikonad va asnadesh faghir mandan mellathaye iran ast
agar torkie va ya arabestan hah mesle iran baraye tabighate fashisti va nationalist pool sarf mikardand alan mesle iraniha aghab mande va faghyir boodand

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر فارسها قبل از آمدن اسلام و خط عربی به ایران, خودشان خطی داشته اند, نشان دهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایا ایشان معنی صدها میلیون دلار را می دانند؟بهتر است ایشان منبع خود بر این صدها میلیون دلار و ۴۸۰ میلیون دلار را اعلام کنند!
در ضمن اگر پان ایرانیسم خوب است به چه دلیل پانهای دیگر بد است؟این تناقض حل شدنی نیست .
این قصه ها که پان ایرانیسم توسعه طلب نیست بیشتر شبیه جوک است!