Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

خمینی معدوم، متاسفانه کلمه " وحدت" را بر سر زبانها انداخت، ومنظورش تابعیت بی چون و چرا نسبت به آخوند ها و در نتیجه افتادن دنبال آخوند جماعت و پرداختن به خرافات و قلع و قمع کردن آزادیخواهان، و نیروهای روشنفکر و انقلابی بود. امروز جماعت ایرانی اروپا نشین نیز، با اینکه اغلب، بظاهر لعاب چپ را یدک میکشند، اما با تبعیت از خمینی، و به غلط کلمه "وحدت" را به جای، "اتفاق نظر" و یا "همکاری سیاسی" بکار می برند. کلمه وحدت در عالم سیاست از اساس کلمه ایست پوج و نشدنی. در دمکراسی غربی برای تشکیل و اداره دولت، هیچگاه از کلمه وحدت استفاده نمیشود، زیرا این کار غیر علمی، غیر منطقی، غیر عملی و حتی بیمفهوم است. برای مثال حتا یک زوج (زن و شوهر) نیز بار ها در خانواده خود، سر مسائل روزمره، با هم اختلاف نظر دارند، و حتا گاهی نیز کارشان به طلاق منجر میشود. پس برای همکاریهای سیاسی، بکار بردن کلمه "وحدت" برای

تشکیل جبهه، و یا تشکیل اپوزیسیون سیاسی، در مقابل رژیم منحوس اسلامی، کاملا غاط است. و این از بیسوادی، بی تجربگی سیاسی، و حتا مذهبی بودن طرفهای مقابل حکایت میکند، با اینکه اغلب اینان خود را بظاهر چپ جلوه میدهند! اما هنوز بدرستی به این کار واقف نیستند، که در عالم سیاست، بکار بردن کلمه "وحدت" از خنده دارترین پدیده هائی است که بر زبان یک سیاسی کار رانده میشود. برای مثال اگر احزاب اروپائی بین خود و دیگر احزاب، نکات مشترک و یا اتفاق نظر می بینند، تصمیم میگیرند، برای تشکیل کابینه دولت و حکومت آن کشور، قراردادی بین خود برای مدت معین، که زمان آن معمولا بین چهارسال معین میشود، ببندند، و از روی همان قرار داد امضا شده بین طرفین، تشکیل دولت" کوالیسیون" و یا تشکیل دولت مشترک بدهند. و بعد از اتمام این مدت از یکدیگر جدا میشوند. اما اغلب سیاست کاران جغرافیای ایران که متاسفانه هر کدام بغلط خود را افلاطون علوم سیاسی تصور میکنند، و بی آنکه حتا یکبار مقاله ای در باره شرایط ، ضوابط و استراتژی "کوالیسیون" احزاب اروپائی به زبان همان کشوری که در آن زندگی میکنند، خوانده باشند، با نا آگاهی و یا کم سوادی، و گاهی حتا با بیسوادی اکمل، به همه چیز نظر می دهند، و خود را در تمام زمینه علوم سیاسی بطور تلویحی علامه دهر تصور میفرمایند. در صورتیکه اغلب اینان هنوز که هنوز است با الفبای عربی و با زبان قوم فارس سرو کار دارند، و حتا بیش از سی سال در اروپا در انزوای جانکاه!، تو لاک خودشان درجا میزنند، و هنوز که هنوز است، مثل خمینی معدوم کلمه " وحدت" نیز از زبانشان نمی افتد. و خیلی هایشان نیز با عقده های توصیف ناپذیرشان چشم دیدن یکدیگر را ندارند، با این وجود، فکر میکنند، اگر هرکس به این آقایان بلی بگوید، و بدون چون و چرا تحت فرماندهیشان قرار بگیرد، میشود عامل وحدت!، در واقع چنین افرادی دنبال "نوکر" و ملیجک میگردند، تا اپوزیسیون سیاسی! اما اگر کسی به این آقایان بگوید، که اغلب شما حتا بدرستی معنی دمکراسی را نیز نمی دانید، زمین و زمان را بهم میریزند. و اگر کسی به اینان بگوید، شما که بیش از سه ده در یک کشور اروپائی زندگی میکنید و هنوز قادر نیستی یک مقاله به همان زبان بخوانی، و مقاله ای در آن باره تحریر بفرمائی، چه چیزی میخواهی از جامعه مدنی اروپا، از سیستم دمکراسی اروپائی، و پارلامنتاریسم سیاسی، یاد بگیری؟ که مدام یه این و آن راه نشان میدهی؟ آیا پان ایرانیسم، پانفارسیسم، استالینیسم، تمامیت خواهان، و راسیسم آریائی، و مرکز گرایان!، جز نابودی ایران، کجا را فتح کرده است که اینان بخاطر آن حلقومشان را پاره میکنند! و کلمه " همه باهم" خمینی از زبانشان نمی افتد!! بی آنکه کوچکترین حقوق انسانی، مدنی، زبانی، فرهنگی، و سایر امکانات سیاسی برای ملیتهای ایران قائل باشند!!
نوشته شده توسط: Anonymous

آدم بی سوادی که این مطلب را نوشته , این آقا نوه بختیار است .

نوشته شده توسط: Anonymous

این یک خیال خوش ساده لوحانه و عوام فریبانه است که اگر نظام برود ایران به ارامش و نظم و دمکراسی خواهد رسید.مشکل نظام نیست بلکه مخالفان نظام هستند.انهامیخواهند ایران را تجزیه کنند و شرکت نکردن حتا حزب توده و فدائیان چپ و بویژه سازمان مجاهدین نشان از عمق اندیشه
تجزیه طلبی شرکت گننده گان در سمینار است. تنها راه ممکن که میتواند اینده ایران را بدون جنگ و تجزیه طلبی تضمین کند.
باور به استقلال و ازادی و تمامیت ارضی ایران است. باور به تمامیت ارضی ایران مانع از هر گونه جنگ داخلی و گشتار های قومی خواهد شد.مسئولیت هر گونه خون خونریزی شرائطی مانند سوریه و عراق و بیافرا و افغانستان به گردن همین جریان چپ و تجزیه طلب است.چه جریانی میتواند تضمین بدهد که در ایران این اقایان هرج و مرجی و اشوب بوجود نخواهد امد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

هر کنگره ای که - تمامیت ارضی - ایران را خدشه دار کند ، صلاحیت دعوت از سایر ایرانیان را ندارد چون در درازمدت تجزیه طلب است و باید مورد حمله نیروهای چپ و ملی ایرانی قرار گیرد . تعجب اینست که این آقایان این رفتار خود را نمی شناسند و دائم فریاد میزنند که ایرانیان این کنگره را بایکوت کرده اند !

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی که هوادار نظام جمهوری اسلامی هستید، به جای شعر و شعار و گفتن زنده باد و مرده باد چرا با خردورزی به رویدادها نگاه نمی کنید؟ دوستان، رژیم سوریه و حزب بعث سوریه کوچکترین باوری به دین اسلام ندارد و در سوریه یک رژیم دینی از آن گونه که در ایران هست بر سر کار نیست! در سوریه نه چیزی به نام حجاب اسلامی یافت می شود و نه زنان سوری خواستار حجاب هستند، در سوریه خرید و فروش و نوشیدن نوشابه های الکلی آزاد است و زنان و دختران سردمداران حزب بعث سوریه همگی بی حجاب هستند و هرگز گردانندگان حزب بعث سوریه که یک حزب بیدین است نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند و در ماه رمضان کسی برای روزه خواری کیفر نمی بیند! پس اگر کسی برای هواداری از رژیم بیدین سوریه و گردانندگان بیدین آن کشته شود آیا شهید راه اسلام است؟! روشن است که نه! پس برای چه این سخنان را می گوئید که فلانکس

..... که در سوریه و برای پا بر جا ماندن رژیم بیدین سوریه کشته شد شهید راه اسلام است و به بهشت رفته است و ..... ؟ شما از کدام اسلام و کدام دین و کدام شهادت و کدام بهشت سخن می گوئید؟ کو اسلام و دین آن هم در سوریه بیدین؟ دوستان گرامی که هوادار نظام جمهوری اسلامی هستید با نگاه کردن به لینک زیر امید است از خواب گران بیدار شوید و کسانی که برای رژیم سوریه می جنگند و کشته می شوند را شهید راه اسلام ننامید http://jahanezan.wordpress.com/2012/01/31/17091 ********** بپردازیم به حرم حضرت زینب! دوستان گرامی که هوادار نظام جمهوری اسلامی هستید، در سوریه آرامگاهی هست که گفته می شود حضرت زینب در آنجا به خاک سپرده شده است، از سوی دیگر در مصر نیز آرامگاه بسیار باشکوهی هست که گفته می شود حضرت زینب در آنجا به خاک سپرده شده است! دوستان، در هیچ یک از این دو آرامگاه حضرت زینب به خاک سپرده نشده است و هر دوی این آرامگاه ها را کسانی برای مردمفریبی ساخته اند! آیا می توان پذیرفت که حضرت زینب پس از رنج های فراوان در شام و پس از آن که در مدینه درگذشت جنازه اش از مدینه به شام برده شود و در آنجا آرامگاهی برایش ساخته شود؟ آن هم در زمان فرمانروائی بنی امیه؟ روشن است که نه! پژوهشگران رویدادهای تاریخی بر این باورند که حضرت زینب در مدینه درگذشته است و در همان جا نیز پنهانی به خاک سپرده شده است و این سخن که آرامگاهی برای وی در شام که پایتخت بنی امیه بود ساخته شده است دروغی است بزرگ! اما فراوانند کسانی که به یاری همین آرامگاه ساختگی و دروغین مردم را فریب می دهند تا بدون آن که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و کار کنند از راه باورهای دینی شیعیان پول های هنگفت به دست آورند! دوستان گرامی که هوادار نظام جمهوری اسلامی هستید، از خواب بیدار شوید و ببینید که جهان به کدام سو می رود و شما در کجا هستید؟!
نوشته شده توسط: Anonymous

توبی پدر صددرصد به جهنم میری که به این وهابیهای خونخوارمیگی باایمان وازایه قران استفاده بی ربط میکنی

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای پوپک خرمدین... بی انصافی هم حق دارد چون نوشته بودید که اگر از ( ترکان ) بپرسید که احساساتشان نسبت به ایران چه هست چه جوابی خواهند داد.....جواب این سوال را می توانید از خودتان به عنوان یک مثال زنده و تازه ازتاریخ معاصر بپرسید که مثلآ کدام لشگر زرهی بود که خرمشهر را از دست صدام آزاد کرد.. شاید خیلی تعجب بکنید که این لشگر 110 اردبیل بود که در موقع آزادی بیش از نصف سربازان در این دفاع ملی جانشان را از دست دادند.. روحشان شاد... ولی آیا کسی از خانواده های این حماسه آفرینان تا بحال قدر دانی کرده است؟؟ همکلا سی من که در کودکی پدرش را از دست داده بود و با تنها مادر و برادرش بزرگش زندگی میکرد , هردو برادر در این جنگ کشته شدند . ناصر همکلا سی دبیرستانی من, سال سوم دارو سازی دانشگاه تبریز بود که , داوطلبانه به ارتش رفت چون برادر بزرگش اول در این جنگ کشته شده بود ,متاسفانه ایشان هم در

آزادی خرمشهر جانشان رااز دست دادند. مادر ایشان که فقط با پول جمع آوری شده از مساجد خیابان (( زندان دربندی )) تبریز زندگی می کرد , توانست دو سالی دوام بیاورد . بنا به گفته نزدیکان, این مادر, مثل اکثر مادرهای جنگ زده ها با فقر و فلاکت ازدنیا رفت. من نمی دانم سن شما چقدر است ولی در زمان قدیمای نه چندان دور یک بخشی از ایران بنام (( بحرین)) معروف بود که بخاطر بی عرضه گی (( خدای خدایگان, شاه شاهان, بزرگ ارتش داران, محمد رضا پهلوی )) از ایران جداشد.. در موقع جدائی این جزیره, چند افسر ترک ( وطن پرست) نیروی زمینی پادگان توپ خانه مراغه همراه با چند افسران ارشد نیروی دریائی واقع در خلیج « همیشه فارس» دست بدست هم داده تا این جزیره را اشغال کرده تا به ایران برگردانند...این طرح بوسیله رکن 2 ارتش کشف و تمام افسران, درجه داران و حتی خانواده هایشان بطور مرموزی از صحنه روزگار ناپدید شدند.... در ضمن فرض کنیم که اگر جواب شما در مقابل سوال پرسیده شده هم (( هیچ)) باشد, آیا وقت آن نرسیده است که کمی تامل کرده و اندک فشاری به مغزتان بیاورید تا « دلایل اصلی» این جواب را بیابید؟ این بی احساسی در ترکهای ایران که از جنبش سبز نسبت به (( ایران و ایرانی)) هویدا شد , ریشه هایش را در کجا می توان یافت؟ برای برطرفی یک بیماری , دلیل و علت بیماری را بایستی از بین برد.. تشخیص بیماری یک جزئی از طبابت است نه کلّ آن....
نوشته شده توسط: Anonymous

کسانیکه مدام فعالین حرکت ملی آذربایجان را با غرض ورزی های بیمار گونه، به غلط جوانان بی تجربه، قلمداد میکنند، و به آنان پرچسب های گوناگون میزنند، آیا از نظرآنان! پیری، مریضی و ناتوانی عقلی وجسمی شان، نسبت به نیروی جوانی و شلدابی ارجحیت علمی دارد؟ آیا کهولت، و پیری و درجا زدنهای مکرر، پوک شدن، و چسبیدن به ایده ئولوژی تمامیت خواهی و پان ایرانیستی، و آویزان شدن از ایده بظاهرچپ، و پشت پا زدن به خواست فرهنگی، زبانی، ملیتها، دردی از درد های مسائل مردم ایران، و مشکل آنان را حل میکند، که عناصری با رد خواست ملی مردم ایران و ملیتهای آن، مانند خمینی معدوم، مدام از اتحاد و وحدت (همه باهم)! دم میزنند، و شعارسر میدهند؟ بدون آنکه معنی دمکراسی را درک کرده باشند! آیا چین افرادی میدانند اصلا دمکراسی چیست؟ اگرچنین است چرا از بزبان آوردن حقوق سیاسی، ملی، مدنی، و فرهنگی ـ زبانی مردم آذربایجان مخالفت میکنند،

و از آن امتناع می ورزند؟ آیا میخواهند مورد خوشایند دیگران واقع بشوند، و رل ملیجک را بازی بکنند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت مرا با صلاح دید ایران گلوبال مندرج نکردنند اما من سر حرفم هستم حیف که گفتن حقیقت و فکت هزینه آور است بهتر است مثل روز و روزگار حاضر چند شخصیتی باشیم خودتان شاهد چندین شخصیتی بودن جا معه ایران هستیدد در محل کار در محیط اجتمائی در خانه زمان تفریح و و و . دلم میخواست در باره ترکان نظر ادیبان ایران زمین را مینوشتم نظر مو لوی ,نظر سنایی ,عطار,فردوسی وو و و . این صفت است نه توهین این صفتی است که نزد مردم ماند ه نه از همین ترکان بپرسید احسا س شما نسبت به ایران چیست خواهید شنید "هیچی " از ترکان در وقت مناسب بپرسید و جواب بگیرید ما آذریها میدانیم .نامیدن دیگران مانقورد از کجا میاد آیا میدانستید که وا ژ ها اند یشه میسازند اگر گر گ یا همان قور د برای شما ترکان افتخا ر است برای ما آذری ها یا بقو ل شما ترک ها ی کوچند ه برای ما فا ر سها سمبل جا ن آزار ی است .

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

آقای حسن؛
درج این خبر در راستای افشای سیاست پان اسلامیستی حاکمان ایران است. جمهوری اسلامی هستی ملت را قربانی اهداف ارتجاعی اش در فلسطین، لبنان، عراق و دفاع از" قبر زینب" کرده است و اگر افشای جنگ طلبی و جنایات جمهوری اسلامی در ایران و منطقه مسئله ما نیست؛ پس ما برای چه قلم بدست گرفته ایم؟
اتفاقن هدف اصلی ما خبررسانی و روشنگری برای گذر نظام جمهوری اسلامی است که اکنون از طریق علم کردن "فارس" ستیزی، انرژی و توان گروهی به شوره زار هدایت میشود. رژیم آگاهانه در حوزه سیاست خارجی سوریه و حزب الله لبنان را سپر قرار می دهد، در حوزه اقتصادی تکنوکراتهای سرسپرده را، و در اپوزیسیون "فارس ستیزان" را!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

دو کلام حرف حساب .مرگ هیچ چیز خوبی نیست انهم در غربت در دربدری و بدور از وطن .
من از خود میپرسم این همه ادم از مجاهدو فدائی توده ای وو برای چه باید گشته می شدند؟
یعنی رسیدن به جامعه بی طبقه توحیدی و یا سوسیالیسم انقدر مهم است که باید عده ای گشته شوند؟
ایا تجربه 30 سا ل گذشته بما نمی گوید اقا جان اشتباه کردی از چاله درامدی و به چاه افتادی وعده سرخرمن و شعا رهای پوچ و وعده های دروغین جان هزاران انسان شریف از همه گروها و طیف فکری را گرفت؟
من گشته شدن این همه ادم را برای حتا رسیدن به بهشت باور ندارم .بدو ن اینکه بخواهم جریانی را مورد سرزنش قرار دهم با صدای بلند اعلام میکنم ما بچه های مردم را کشتیم و گناه انرا به گردن مخالف می گزاریم.قاتل فرزندان این سرزمین همان شعار های خانمان بر باده ده خودمان است.نه برادر عزیز این گشته ها افتخار نیست ننگ بی فکری ماست.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

سال های قبل از انقلاب 1357، زندانیان سیاسی عرب تبار اهواز به انگشتان دست هم نمی رسیدند. تنها از جمعیت زندانیان فقط دو نفر عرب تبار بودند که یکی از آنها، آقای عبودی در کمون سیاسی ها بود و دیگری یک شیخ بود و تعدادی که بجرم قاچاقچی گری و جاسوسی برای صدام در زندان بودند.
اکثریت زندانیان سیاسی بختیاری ها، لرها، دزفولی ها و شوشتری ها بودند و تبعیدی هائی چون محمود محمودی، شهاب لبیب و ... در انزمان نیز چون اکنون درد مشترک دیکتاتوری و فقدان ازادی و دمکراسی بود و پان عرب ها سوراخ دعا را گم کرده بودند و هنوز هم!!! در اهوازی که شهروندانش در وجهه کاملن مسلط درهم آمیخته اند و مرز خونی -نژادی رقیق است، و بختیاری ها، لرها، هموطنان عرب تبار، شوشتری ها و ..همسرنوشت اند، و هموطنان عرب تبار ما بسیار کمتر از نیمی از جمعیت شهر هستند، قرار است "الاهواز" تشکیل شود!!!

طبیعی است که جنین هدفی دست نیافتنی و بلندپروازی های جاهلانه ای ست که هزینه های بسیار سنگین دارد. راه حل متمدنانه نه بر طبل پان عربیسم کوبیدن، بلکه همصدائی و همدلی ملی و سراسری برای ساختن ایرانی شایسته همه مردمانش با هر اندیشه، تبار و نژاد است!
این مهم از راه رفتن زیر یک چتر مشترک آزادیخواهانه، دمکراتیک و ایراندوستانه برای دمکراتیزاسیون کشور ممکن است.
ایرانی که ما از آن دفاع می کنیم باید به نیازهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ساکنان این خانه پاسخ دمکراتیک و انسانی دهد. مردم باید از طریق دخالتگری مستقیم در سرنوشت خود از محلات، مناطق، شهرها و استانها، خودرهبری (خودمدیریتی) مردمی را تامین کنند.
اما شوربختانه ارتجاع در ایران در دوران پهلوی ها با سازماندهی بوروکراتیک (ملوکانه) قدرت سیاسی، صدای جنبش آزادیخواهانه و دمکرتیک ملی را خفه کرد و جمهوری اسلامی هم با سیاست اسلامیزاسیون ایران، بازگشت به عصر بربریت را هدف قرار داد.
ایران و ملت ایران بیش از هر زمان دیگر به همبستگی ملی با گوهر آزادیخواهانه، دادگرانه و دمکراتیک نیاز دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان عزیز ایران گلوبال .
این فرد سردار سپاه عبدالله اسکندری در سوریه کشته شد ه است و ربطی به ملت ایران ندارد . اساسن این پرسش هست که سایت شما چرا خود را ملزم به انتشار مرگ داوطلبانه ه این فرد کرده است.او برای منافع یک دولت عرب ونه برای منافع کشور ایران و نه برای دفاع از سرزمین ایران گشته شده است.بقول نسل نوین خط قرمز شما کجاست؟
بدنبال اتشار مرگ این سردار اسلامی در سایت شما عده ای با کامنتهای خودشان خط نظام اسلامی را در سایت شما پیاده میکنند.
دوستان ایران گلوبال من هم مخالف سانسور هستم ولی نظام کنونی هیچ گونه پایگاه مردمی حقوقی و اخلاقی در بین مردم ایران ندارد و با انتشار این گونه اخبار نظام جای پای خود را باز میکند و هدفی جز تفرقه و جنگ بین مخالفان ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من نیز معتقدم که دکتر یحیایی عزیز این مطلبشان را خیلی مبهم و غیرواضح نوشته اند. مشکل خرابکاری در راه اتحاد آذربایجانیها آشکارتر از آن است که در این زمینه به کلی گویی متوسل شویم. کیست که نداند کسانی که اسم محفلشان را «بیرلیک» گذاشته اند، در عمل سد راه اتحاد آذربایجانیها هستند. دیروز سری به سایت تریبون آقای اردبیلی زدم و با دیدن چند ویدیو با

. دیروز سری به سایت تریبون آقای اردبیلی زدم و با دیدن چند ویدیو با محتوای تخریباتی بر علیه دکتر اصغرزاده، کم مانده بود از تعجب شاخ دربیاورم. به دوستی که مسائل را همیشه با دقت دنبال میکند زنگ زدم تا از سر و ته قضیه سر در بیاورم. دوستم گفت که ظاهرا دکتر اصغرزاده در یکی از سخنرانیهایش در جمله ای گفته «یازیق علیرضا اردبیلی»/علیرضا اردبیلی بیچاره! آقای اردبیلی نیز عصبانی شده و دست به تخریبات آنچنانی زده است. این هم لینک ویدیوهای تخریبی در سایت تریبون:
http://www.tribun.com/component/allvideoshare/video/latest
مانع دیگر در راه اتحاد آذربایجانیها، افراد وابسته به سازمان امنیت ترکیه میباشند. فردی به نام تایماز اورمولو چند هفته پیش مطلبی در این مورد نوشت و افشاگری نمود. در این مطلب که در بلاگ شخصی آقای تایماز اورمولو به نام قاراقاشقا چاپ شد، نویسنده از تجربه دوساله اش در ترکیه صحبت کرده و به صراحت اعتراف نموده است که مراکز امنیتی تورکیه به میان آذربایجانیها رخنه کرده اند و موفق شده اند بعضی آذربایجانیها را به خدمت خود در آورند. این هم بخشی از حرفهای آقای تایماز اورمولو به ترکی و لینک منبع این نوشته:
«ایکی سنه دن آرتیق تورکیه ده یاشامیم دا گوردویوم بون دان عیبارت دیر : تورکیه دئولتینین ، اپوزوسیون و ان جی او لارینین هئچ بیر یاردیمین میللی حرکت و میللی فعال لارا یوخ دور، من گورمه دیم و اشیتمه دیم . آنجاق موختلیف قوروم لار و شخص لر طرفین دن میللی فعال لارین ایچینه گریب و بیر نچه سینی اوز خیدمت لرینه گچیرمه لرین گورموشه م . زیرا بو وسیله ایله حرکتی کونترول اتمه لرین ، یونله ندیرمه لرین و اوز ایستیفاده لرین ساغلاماقین دوشونورلر و بو بیر گرچک دیر.»
http://qaraqasqa.blogspot.ca/2014/04/blog-post_8.html#more
اشخاصی که برای دولت ترکیه کار میکنند ماموریت دارند تا از شکل گیری اتحاد در میان آذربایجانیها جلوگیری کنند. چرا که دولت ترکیه به هیچ وجهی نمیخواهد وضع موجود اتنیکی در منطقه بهم بخورد و خلقهای زیر ستم به حقوق انسانی خود دست پیدا کنند. امیدوارم تا نوشته دکتر یحیایی عزیز باب گفتگو در این زمینه ها را بگشاید. با تشکر، محسن
نوشته شده توسط: Anonymous

جنا نب بنی طر ف : عر ب تو عر بستا ن است و ترک هم در ترکستا ن است اینجا ایرا ن است . اونجا هم خو زستا ن است منم یک آذربایجانی هستم . ترک و عر ب متجاوز ,مهاجم و کوچ کنند ه به سرزمین ایران است . لطفا بخاطر بسپارید . ما هم آذربایجانی هستیم نه ترک و صد البته ایرانی هستیم نه عرب .
پاپک خرمدین ایرانی آذری

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

1- در جنایتکارانه ترین رژیم های فاشیستی هم اقشار عقب مانده وجود داشتند و دارند که تا سرنگونی دیکتاتوری نتوانستند خود را از زیر آوار فرهنگ حاکم نجات دهند.
2- حقانیت سیاسی - عقیدتی یک رژیم از کمیت حضور در روز عاشورا برای خورش قیمه مجانی نتیجه گیری نمیشود. آزادی بی قید و شرط سیاسی همه احزاب و انتخابات آزاد و دمکراتیک خواست و اراده ملت ایران را بازتاب می دهد!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

اقبال! تو اصلا فلسفه دین و مسیح و دنیا و آخرت رو میدونی که این بحث رو میکنی؟
شاید هم کور هستی و ملت ایران رو در روز عاشورا نمیبینی؟ یا میخوای بگی همه شستشوی مغزی شدن؟یعنی همه دارن اشتباه میکنن و تو راست میگی باهوش؟

نوشته شده توسط: Anonymous

تو در حدی نیستی که بخوای در اینگونه موارد نظر بدهی

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

1-اگر چنین اتفاقی افتاده باشد، چون بمب در رسانه های لندن صدا می کرد.
2- دروغ های بیشرمانه آخوندی!!! بدقت گوش کنید؛ لندن را کشور با حجابان تصور کرده است که بی حجابی زن عامل تجاوز به او شده است. گزارشگر اینگونه وانمود می کند که او نخستین فردی است که در انگلیس کشف حجاب کرده است!
3- مگر جنایتکاران حاکم بر ایران در 35 سال گذشته دهها هزار از فرزندان دلیر ایران را در بیدادگاههای اسلامگرایان مورد تجاوز قرار نداده اند؟
4- اگر اتفاقی برای خانم علی نژاد رخ دهد مقصر نه او ، بلکه رژیم جمهوری اسلامی است که عرصه را بر او و میلیونها ایرانی تنگ کرده و آنها را مجبور بر ترک میهن کرده اند.
5- خانم مسیخ علی نژاد خود پاسخ داده است!

"عناصرخبر در تئوری روزنامه نگاری عبارت است از ( ﻛﻪ٫ ﻛﺠﺎ٫ ﻛﻲ٫ ﭼﻪ٫ ﭼﺮا و ﭼﮕﻮﻧﻪ ). اما محصول این شش عنصر منهای سند یعنی یک ادعا٫ نه خبر ... روزنامه نگاری شغل شریفی است چون با اعتماد آدمها سر و کار دارد. مثل اعتماد همسایه به همسایه٫ اعتماد دوست به دوست. از این رو اخلاق و امانت داری در این حرفه بر همه چیز مقدم است. اخلاق روزنامه نگار ناموس اوست. مثل تفنگ برای سرباز٫ مثل دوربین برای عکاس . اخلاق روزنامه نگاری یعنی گفتار مستند و روزنامه نگاری منهای سند یعنی ادعا و یا همان شارلاتانیسم ... استفاده از شش عنصر خبر ( ﻛﻪ٫ ﻛﺠﺎ٫ ﻛﻲ٫ ﭼﻪ٫ ﭼﺮا و ﭼﮕﻮﻧﻪ ) منهای سند میشود گزارش غیر اخلاقی شبکه خبر تلویزون حکومتی ایران : ( ... شنیده شده که چندشب پیش یکی از مهره‌های رسانه‌ای فتنه که چندوقتیه سعی در اغفال زنان و دختران ایرانی برای کشف حجاب داره به دلیل مصرف مواد روانگردان با حالی نامساعد در یکی از خیابان‌های لندن اقدام به کشف لباس کرده و در همین هنگام هم از سوی ۳ نفر از اشرار اون منطقه در مقابل چشمان فرزندش مورد تجاوز قرار گرفته! ... ) اخلاق روزنامه نگاری یعنی گفتار مستند و روزنامه نگاری منهای سند یعنی ادعا یا همان شارلاتانیسم. ... اخلاق روزنامه نگار ناموس اوست. مثل تفنگ برای سرباز٫ مثل دوربین برای عکاس . روزنامه نگار بی اخلاق یعنی شارلاتان بیناموس ..." (منبع - فیس بوک).

*******
اینهم ترانه ای که خانم مسیح علی نژاد خوانده است:
برای سرزمینی که هر روز به شعور ملتش تجاوز می شود ...
https://www.facebook.com/photo.php?v=10152138641036608&set=vb.621211607&type=2&theater
نوشته شده توسط: Anonymous

آدرس اشتباه ندین
آقای یحیایی دوست و همشهری گرامی خوشحالم از اینکه پس از دو دهه بالاخره لب گشودی و در حول اشخاصی که جنابعالی در مراسمهای مختلف و بالاخص درساوالان و خانه آزربایجان تنگاتنگ همنواز بوده اید چند کلمه درست و حسابی نیز بیان کردید. معمولا در جوامع پیشرفته بررسی و افشای افت و کاستی کنشهای اجتماعی و سیاسی را مطبوعات و نهادهای غیر دولتی بر عهده دارند اما از آنجائی که پدیده مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی در انواع خود فاقد چنین نهاده است لذا متاسفانه کل مسئولیت بررسی بر عهده رسانه ها، آنهم مطبوعات غیر حرفه ای و بدون بودجه، افتاده است. اجازه بدین برای روشن شدن مسئله یک مثالی حضورتان عرض کنم. همانطور که واقف هستید سایت ایران گلوبال یکی از محبوبترین و مترقی ترین رسانه فارسی زبان در خارج از ایران میباشد که با وجود تمام فشارها در درج بحث موضوع مربوط به مسائل ملی کوتاهی نمی کند. ..

البته این خودبخود هم شجاعت و هم ایمان راسخ مدیر و صاحب این رسانه آقای توکلی به اصول دمکراسی و تنوع گرائی را نشان میدهد. اما از طرف دیگر بدلایل گوناگون آقای توکلی بارها در همین رسالت ژورنالیستی خود بدون غرض کاستیهای فاحشی از خود نشان داده اند. برای نمونه میتوان مصاحبه اخیر وی را با شخص نژادپرستی که معتقد هست (و یا اگر نیست یک بار برای همیشه اعلان کند) فارس زبانان از لحاظ ژنیتیک نژادپرست از مادر زاده میشوند. آیا روشنگری در باب این مسئله خیلی مهم قبل از ابراز عقیده در باره اصلاحات و آزربایجان بر عهده آقای توکلی نبود. ثانیا اگر فرد مذکور به تشخیص آقای توکلی صلاحیت ابراز نظر در مسائل ملی آزربایجان را دارا میباشد پس لابد همچون صاحب نظر باید در مورد علل پراکندگی و تضعیف نیروهای مبارز ملی در خارج از ایران را هم باید بنوعی توضیح بدهند نه اینکه مثل احمدی نژاد با بازی با الفاظ خط و نشان به جنبش ملی بکشند. مسئولیت یک ژورنالیست حرفه ای تنها در طرح چند سوال کلی و تئوریک خلاصه نمیشود. فرد مذکور که یکی از عوامل اصلی تفرقه، ستیز و پراکندکی علاوه بر چند تشکل دیگر در سازمان کنگره جهانی آزربایجانیها، فدراسیون سراسری آزربایجانیها در سوئد، و حزب فدرال دموکرات آزربایجان میباشند در جایگاهی نیست که در مورد مسائل آزربایجان تحلیلهای واقع بینانه ارائه دهند. برعکس، در مقابل یک خبرنگار تیزهوش، ایشان قبل از هر چیز باید پاسخگوی اعمال و افکار مرتجعانه و شکننده خود باشند.
دوست گرامی آقای یحیایی متوجه هستید که جنبش ملی آزربایجان با چه مشکلی روبرو هست. افرادی که ذاتا دغدغه مسائل ملی را ندارند اما بنوعی درگیر این مسائل هستند چطور سد عظیمی در مقابل نقس اتحاد ملی ایجاد میکنند. وهمینطور آنهائی که دغدغه مسائل ملی دارند، مثل شخص مد نظر در مقاله جنابعالی، اما توان درک ظرفیت اتحاد ملی را ندارند چطور با خودمحوری مانع اتحاد ملی میشوند. اینها باید پوست کنده گفته شوند نه با کل گویی. آقای یحیایی کمی به تیتر مقاله خود"برخی از فعالین جنبش ملی آذربایجان گرفتار در ژرفای خود محوری" دقت کنید. با این نوشته کل گویی بنظرتان چه سودی به نفع جمع ملی افزایش دادید؟ آنهائی که با این شخص و حزب مد نظر شما در مقاله آشنائی دارند بخوبی از ماهیت آن حزب خانوادگی با خبر هستند و آنهائی هم که آشنا نیستند اصلا پیغام شما را نمیگیرند. بنظرم آدرس اشتباهی میدهید. هر هفته مقاله جدیدی گهی با نام تازه بروز و گهی با همان نام آشنا اینباربنوع دیگر در حول مسائل ملی درج میشود اما هیج کدام از این مقاله ها، حداقل بصورت سیستماتیک وآشکار، علل شکست و مشکل جنبش ملی آزربایجان در راستای اتحاد ملی را بررسی نمیکند. چونکه موضوع هم خیلی پیچیده و هم دشمن تراش است. نوشتن در مورد اعمال اشخاصی که بنام فعال آزربایجانی بلای جان جنبش آزربایچان شده اند هزینه سنگینی می خواهد. لذا در میان فعالان ملی کمتر کسی با قدرت تیزبینی و قلم زنی حاضر به تقبل چنین هزینه میباشد. در این میان دشمنان جنبش ملی آزربایجان (سربازان گمنام امام زمان و نژادپرستان) در گل آلود کردن جو حرکت ملی آزربایجان بیکار ننشسته اند. هر گاه فرصت گیر میاورند فعالان کندهوش را تحریک کرده و در تضعیف جنبش ملی آزربایجان نقش خود را نیز ایفا میکنند.
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

Anonymous نوشته است که:
"حضرت زینب ( سلام خدا بر روح پاکش) شیر زنی بود که در کربلا پس از همه مصیبت ها فرمود ما رایت الا جمیلا : ایشان در مقابل اراده الهی آرام و مقاوم بودند."
پاسخ:
خیلی هم بما ایرانیان مربوط است!!! زینب و حسن و حسین و ... می توانند الگوهای شما باشند و خودتان را روزی هزاربار بخاطر انها بکشتن دهید ولی پای ملت ایران را وسط نکشید و این مسائل شخصی و ایمانی تان را برای خودتان حفظ کنید. آنها را در سیاست و حکومت تعمیم ندهید. جرا باید ایران و ایرانیان تاوان بیگانه پرستی، عقب ماندگی و جهالت شما را بپردازند؟؟؟
ایرانیان بدرازای تاریخ اسلام علیه آن جنگیده اند و خائنینی چون شما شمشیرهای دشمنان ایران و متجاوزین ائینی، دینی و فرهنگی کشور را در طول تاریخ تیز کرده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یحیائی!، خیلی وقت بود که تقریر چنین مقاله ای برای جنبش آزادیبخش آذربایجان ملزوم مینمود، زیرا هستند کسانی به بهانه چپ نشان دادن خود، هنوز یقای ایده ئولوژِی استالینسیم را یدک میکشند، و کلمه چپ، کارگر، زحمتکش و امثالهم را بهانه قرار میدهند، تا درمقابل حرکت ملی آذربایجان بایستند! اینان اگر لازم باشد برای خود شیرینی نسبت به دیگران، از مشکلات آنان مینویسند، و تحت لفافه چپ برای دفاع از منافع آنان سر از پا نمی شناسند، اما وقتی منافع کارگران، و زحمتکشان آذربایجان بمیان میآید، دم فرو میبندند، و مثل پان ایرانیستهای خجالتی، از بردن نام آذربایجان شرم میکنند و خجالت میکشند. و کسی که از حقوق آنان دفاع کند، انگ "پان" به او میچسبانند، و با چنین رفتارشان دنبال پا ایرنیسم، و پانفارسیسم روان میشوند. و کسی که از حقوق فرهنگی، و زبان مادری خود حرف بزند، او را متهم به تجزیه طلبی میکنند، در صورتیکه خودشان

میدانند، که حرفها و گفته هایشان برای مردم آذربایجان، به اندازه پشیزی ارزش ندارد. و اندیشه ضد آذربایجانی شان برای اهل فن روشن است.
نوشته شده توسط: Anonymous

در مورد زاینده رود و خشک شدن آن اصلیترین مصرف کننده بیش از یک چهارم آب این رودخانه پر آب فلات مرکزی فقط کارخانه فولاد مبارکه اصفهان برای تولید آهن است . این کارخانه که با راه اندازی ان کارشناسان خبره و کاربلد در همان ابتدای امر مخالفت های زیادی در رابطه با معایب ان که اصلیترینش مصرف آب زیاد و با توجه به کم آب بودن کشور بود کردند. فولاد مبارکه یا همان اهن اسفنجی ایتالیائی ها با چرب کردن سبیل عده ای در رزیم سابق و لاحق ب ایرانیها انداختند . ابتدا با توجه به آب قرار بود در بندر عباس راه اندازی شود ولی ناگهان سر از اصفهان در آورد .در صورتیکه ایتالیائیها خود این تکنولوزی را استفاده نکردند . تولید شمش آهن در مبارکه از طلا بدلائل هزنیه تولید گرانتر است . زاینده رود چاره اش همین است

نوشته شده توسط: Anonymous

در مورد زاینده رود و خشک شدن آن اصلیترین مصرف کننده بیش از یک چهارم آب این رودخانه پر آب فلات مرکزی فقط کارخانه فولاد مبارکه اصفهان برای تولید آهن است . این کارخانه که با راه اندازی ان کارشناسان خبره و کاربلد در همان ابتدای امر مخالفت های زیادی در رابطه با معایب ان که اصلیترینش مصرف آب زیاد و با توجه به کم آب بودن کشور بود کردند. فولاد مبارکه یا همان اهن اسفنجی ایتالیائی ها با چرب کردن سبیل عده ای در رزیم سابق و لاحق ب ایرانیها انداختند . ابتدا با توجه به آب قرار بود در بندر عباس راه اندازی شود ولی ناگهان سر از اصفهان در آورد .در صورتیکه ایتالیائیها خود این تکنولوزی را استفاده نکردند . تولید شمش آهن در مبارکه از طلا بدلائل هزنیه تولید گرانتر است . زاینده رود چاره اش همین است

نوشته شده توسط: Anonymous

نادان کسی است که زینب (سلام خدا بر روح پاکش) را نشناخته و به راحتی درباره عاشقانی که نامش را بر قلبشون حک کرده و مدافع حریمش هستند اظهار نظر می کنه. قبل از اظهار نظر در مورد چنین موضوعاتی کمی فکر و تحقیق کنید. در مذهب شیعه هرکس خطا کند خطاکار است و بایستی جواب دهد. مهم نیست آقازاده باشد و یا وطن فروش. مهم این است که با خود و خدایش صادق باشد. حضرت زینب ( سلام خدا بر روح پاکش) شیر زنی بود که در کربلا پس از همه مصیبت ها فرمود ما رایت الا جمیلا : ایشان در مقابل اراده الهی آرام و مقاوم بودند.

نوشته شده توسط: Anonymous

اینم یه شهید دیگه چیزی نمونده قدم بعدی فتح تل آویو

نوشته شده توسط: Anonymous

اینم یه شهید دیگه چیزی نمونده قدم بعدی اگه خدا بخواد فتح تل آویو

نوشته شده توسط: Anonymous

در مجموع این نوشته نوشته جمع بندی خوبی است. دوستان کومونیست می بایستی به این نتیجه میرسیدند ,در ایران تا حال هیچ انقلابی با انحصاریت کارگرها و زحمتکش ها صورت نگرفته و همیشه در حد آرمانی و اوتوپی باقی مانده است.حرکت آذربایجان را به طیف روشنفکر و زحمت کش منحصر کردن کار را بجا ئی نمیبرد بلکه باید تمام نیروهای ملی اعم از کارگر و کار فرما, طبقه متوسط, روشنفکران, دانشجویان, بازاری اعم در داخل و در خارج را متحد کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب"" کاربر""""شما باید هم در مورد این خانم اینقدر خوش بین باشین.چون به گفته خودتون برایه فرزندانتون کانون پرورش فکری راه انداخت و زبان شمارو به ما تحمیل کرد در حالی که بدبخت فرزندان آذربایجان""""" باید """"""به زبانی تحصیل میکردن که اصلا نمیتوانستند بخانند ودر نوشتنشان کاملا مشکل داشتند.در ضمن بهتره وقتی که مسابقات فوتبال تیراختو شروع شد ببینین چقدر این حق طلبی ترکها طرفدار دارند.به خودتون دروغ نگین چون مایه خنده مارو فراهم میکنین.این حق طلبی فقط در مورد ترکها نیست اگه سرتونو که مثل کبک کردین زیر برف و نمیخایین هیچی رو ببینین اینهمه فعال سیاسی کردی/بلوچی /عربی/......پس ازکجا اومدن؟؟؟؟نکنه همشون نوکر استعمار هستند؟؟؟؟خخخ.البته ما ترکها این رو هم میدونین تمام سعی و تلاش شما در اینه که همه این افراد رو با ترفندهایی بزارین جلوی ما ترکها با حربه""""پان ترک""""ولی مطمن باشین موفق نمیشین.

نوشته شده توسط: Anonymous

مزدور خودتی خدا بیامرزش انقامشو میگیرن لبیک یا زینب

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی از دست آوردهای اشتباهات چپ در قرن 21 این بود که نباید مانند زمان بعد از انقلاب دنبال تجزیه طلبان بیفتند و فریب ناسیونالیسم روستایی آنان را بخورند ، بلکه با شعار - آزادی برای ایران / خودمختاری برای خلق ها - نیروی آنان را در یک جیهه ملی دمکراتیک فدرال و سوسیالیستی با هدف حفظ تمامیت ارضی ایران ، جمع کنند . لابد اگر کردستان و ترکمن صحرا از ایران جدا میشدند ، چپها تا ابد عذاب وجدان می کشیدند .آنزمان میگفتند کردستان یکی از سنگرهای دفاع از آزادی در ایران است . دلیل شرکت نکردن غالبها چپها در تجمعات قوم گرایانه نیز به سبب کدر بودن اهداف نهایی این مجامعه است . متحد چپها ، طبقات و اقشار کارگر و دهقان و زحمتکش و زنان و اقوام و غیره هستند و نه تجزیه طلبان گمراه که در غرب جا خوش کرده اند و روزانه مرز و کشور درست میکنند و با زبان فارسی میجنگند و اسم ایران و ایرانی را به فارس تبدیل کرده اند .

نوشته شده توسط: Anonymous

این چپ ها حداقل از چپ های راستین ترکیه یاد بگیرند که سلاح بدست گرفته و سالها از حقوق ملت کرد و پ . گ و گ مدافعه نمودند . چپ های ایران متاسفانه دست کمی از احزاب پان ایرانیست ندارند . ایشان جای قربانی و قربان کننده و محکوم و حاکم را به عمد اشتباه گرفته . در ثانی اگر از نوشته خود ایشان سند بیاوریم باید گفت آقای کوروش ترک زبانی است که فرزندش زبان و فرهنگ روسی یاد میگیرد و از زبان و ملیت حاکم مطلق و ظالم در کشور ایران( فارس ها )دفاع جانانه می کند. بهتر میبود ایشان استقلال طلبی روس های اکراین و کریمه را هم یاد می کردند و به ما میگفتند که در نگاه ایشان مردم کریمه و نواحی شرقی پان روس بودند ؟! که جدا شدند و آیا دیگران حق دارند که کشور و فرهنگ خود را داشته باشند ؟! یا نه ؟! و اگر مشابه همین واقعه این بار در آذربایجان جنوبی و کردستان وبلوچستان و عربستان اتفاق بیفتد و مثل نواحی کریمه

املت خواهان ستقلال باشند اینبار تهمت و فحش نثارمان شده و بحث از ایرانیت و تمامیت ارضی و تاریخ باشکوه جعلی و داستان و دلایل و مضرات یوگسلاوی شدن ها و قصه پان تورکیست به میان می آید ؟! اما کوروش خان برادر بزرگ شما روسیه و چپ ها ایکاش ذره ای از همدلی و همت و غیرت چپ های ترکیه با آرمانهای کردها را داشتید.
نوشته شده توسط: Anonymous

خوش به حال زاینده رود! کاش نجات دریاجه اورمیه را هم به آلمانی ها می سپردند!

نوشته شده توسط: Anonymous

وهابی ها حیوون هستند این حرومزاده ها تخم یزید هستن-اگه اقا لب تر کنه به یاری حسین (ع) نسلشونو بر میداریم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کردی! به نظر من ، پیشنهاد آقای نوری زاده، مبنی بر این که خانم فرح پهلوی رهبری اپوزیسیون را بپذیرد ، نشدنی و غیر عقلایی است. قبول رهبری اپوزیسیون ایران، صبر ایوب می خواهد و پوست کرگدن. این خانم « شکستنی مثل حباب » ، در مقابل اپوزیسیون نتراشیده و نخراشیده ایران چه می تواند بکند؟ همین صفحه اظهار و واکنش کاربران شاهدی بر عرایض من است. به عنوان نمونه کامنت آن آقایی را بخوانید که خواب « پیشه وری » شدن می بیند. با چنین شخصی چگونه می توان وارد دیالوگ سیاسی شد؟ این توهین به شعور آدمی نیست که « خانم فرح پهلوی را، « بازمانده استبداد افسار گسیخته » بدانیم؟

آقای کردی! به نظر من ، پیشنهاد آقای نوری زاده، مبنی بر این که خانم فرح پهلوی رهبری اپوزیسیون را بپذیرد ، نشدنی و غیر عقلایی است. قبول رهبری اپوزیسیون ایران، صبر ایوب می خواهد و پوست کرگدن. این خانم « شکستنی مثل حباب » ، در مقابل اپوزیسیون نتراشیده و نخراشیده ایران چه می تواند بکند؟ همین صفحه اظهار و واکنش کاربران شاهدی بر عرایض من است. به عنوان نمونه کامنت آن آقایی را بخوانید که خواب « پیشه وری » شدن می بیند. با چنین شخصی چگونه می توان وارد دیالوگ سیاسی شد؟ این توهین به شعور آدمی نیست که « خانم فرح پهلوی را، « بازمانده استبداد افسار گسیخته » بدانیم؟ به نظر من، داوری در مورد این زن ، یک جو انصاف و کمی آگاهی تاریخی می خواهد .........

من، نه تنها هوادار نظام پادشاهی نیستم، بلکه منتقد آنم. اما وقتی به گذشته نگاه می کنم، می بینم همه زندگی این زن در تلاش فرهنگی و اعتلای هنر گذشت. نمونه اش کانون پرورشی کودکان و نوجوانان است که به کتاب ماهی سیاه کوچلو ، نوشته صمد بهرنگی جایزه اول را داد.جایزه به صمد بهرنگی که مبلغ جنگ چریکی و براندازی نظام شاهنشاهی ، از طریق مبارزه مسلحانه بود.
در فضایی فکری و فرهنگی که خانم فرح و آقای قطبی پسر دایی ایشان به وجود آوردند، بسیاری از چپ ها و مخالفان رژیم نفس کشیدند و زندگی آبرومندانه کردند. خسرو گلسرخی ، پس از آن که از روزنامه کیهان اخراج شد ، در روزنامه آیندگان قلم زد.
گیریم که خانم فرح و اطرافیانشان، در برگزاری جشن هنر شیراز ، جانب اعتدال را رعایت نکرده اند و به هنر آوانگار ، آن هم در جامعه عقب مانده آن روز ایران بیش از حد بها دادند. اما، کجا دست خانم فرح پهلوی به خونی آلوده شد؟ و در کجا مستبدانه رفتار کرد؟
اسدالله علم ، آن طور که از یاد داشت هایش بر می اید ، در بسیاری از موارد حکم ترمز شاه را داشت. اما، همین علم می گوید ، خانم فرح پهلوی ، تنها کسی بود که می توانست جلوی تند روی های شاه را بگیرد و از او انتقاد کند. البته که خانم فرح پهلوی انقلابی نبود . جزو اپوزیسیون شاه هم نبود. اما، در فضای دربار و درمقایسه با بسیاری از زنان و مردان هیئت حاکمه ، رفتاری بسیاری انسانی و متواضع داشت. برخی از ما آدم های بسیار بی مروتی هستیم. من از خواندن بعضی کامنت ها ، دهانم از حیرت باز می ماند . از خودم می پرسم ، خاستگاه و منشاء این همه نفرت و بی انصافی کجاست. من علم غیب ندارم ، اما با توجه به طرز نگارش این کامنت ها ، حدس می زنم که نویسندگان آن ها نمی توانند بیش از یکی دو نفر باشند. دلیلی بر این ادعا ندارم ، اما گمان می کنم که اینان ، یا مأمورند و معذور و یا به لحاظ روحی بیمار.
البته ، ار حق نگذریم که شما اقای کردی هم از همان اول شمشیر را از رو بستید و به سمت مخالفان تان یورش بردید. یادتان نرود که ، جواب "های" ، " هوی " است. و یا « کلوخ انداز را پاداش سنگ است» . به قول انشاء های دوره دبستان ، زیاده عرضی نیست. شاد و تندرست باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی اولا من متوجه نشدم که این سایت درونی که نوشته اید چیست و کجاست؟ چونکه من فقط یک سایت ایرانگلوبال می شناسم که آنهم بیرونی است. منظور من هم همین سایت ایرانگلوبال بیرونی است که شما کامنتهایتان را که در فیسبوک آقای اعتمادی و علیه ایشان می گذارید، در همینجا هم می گذارید در حالیکه آقای اعتمادی اینجا حضور ندارد و من خواننده نمی دانم که او چه نوشته است که شما اینها را نوشته اید و باز هم اینکه او چه جوابی به شما داده است. تنها راه من این است که به فیسبوک آقای اعتمادی مراجعه کنم. ثانیا خوشحالم که متوجه شدید که من از حقوق بشر دفاع می کنم و برایم هم فرقی نمی کند که آقای اعتمادی باشد که با مواضع سیاسی اش مخالفم و یا که شما باشید که صد در صد با عقاید شما مخالفم. اگر این بیعدالتی در مورد شما هم می شد، حتما از حق شما هم دفاع می کردم. ثالثا لازم نیست که آدم حقوقدان باشد تا بداند که این کار

شما بیعدالتی در حق یک نفر دیگر است. رابعا شما در این رابطه 3 کامنت گذاشته اید که اولی اطلاع دادن به آقای توکلی است که می توانستید در ایمیل یا سایت درونیتان هم به ایشان اطلاع دهید و 2 کامنت بعدی جوابهایتان به آقای اعتمادی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

مرگ بر وهابیت....
کلنا عباسک یا زینب
لبیک یا زینب

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای داراب... امیدوارم که کامنت شما یک جوک باشد.. اگر به غیر از این است, شما بهشت را با (( شهر نو)) عوضی گرفتید..

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

نظرات مدافعان علنی کار نظام براستی خواندنی است و شگفت انگیز این است که چگونه در عصر ارتباطات و رشد شتابان جوامع بشری، هنوز کسانی یافت می شوند که با معیارهای آدمیان عصر پارینه سنگی کمنتار می نویسند. پاسخ به هر آنچه نوشته اند را ما 35 سال است که می نویسیم. ولی من اکنون به چند کمنتار "درخشان" اشاره می کنم:
1- فردی نوشته است که: شهادت افتخار شیعه است دفاع از حرم زینب وظیفه ماست.
انسان نادان! رهبران تو تورا با قبر زینب مرده مشغول کرده اند تا زینب های کشورت را بخاطر لقمه ای نان به تن فروشی وادار کنند و با عناوین گوناگون راهی کشورهای همجوار کنند.
رهبران تو تورا به قتگاه میفرستند تا پس از مرگت خانواده های "شهدا" را محتاج آقازاده هایشان کنند. خودکشی در راهی غلط، عین نادانی و جهالت است. تا کی می خواهید فریب خامنه ای، روحانی، رفسنجانی و ... را بخورید و هویت خودتان را با دین و آئین عرب تبیین کنید؟

2- شما را با چه خرافاتی فریب داده اند؟؟؟ این سخنان را برای هر کودک دبستانی خارج از مدار آخوندها تعریف کنید بشما میخندد که:
"او مستیقم به بهشت رفته است و هم اکنون در کنار حوض کوثر حوریان و غلمانها و دوازده امام وچهارده مصعوم و بنیان گذار نظام اسلامی از ایشان استقبال میکند. ان شهید راه قدرت و امامت اکنون در یکی از باغهای بهشت در حال استراحت هستند و هوریان زیبا در صف انتظار اماده کامبخشی به این سالار اسلام عزیز هستند و به گوری چشم همه مخالفان و منکران راه پر عزت و بنا برقول احادیث هر بار جماع این سر دار اسلام 70 هفتاد سال طول خواهد کشید. ای منکران ومشت زنان بی خبراز لذت بهشتی روی بهشت را نخواهید دید."

هیچ از خود پرسیده اید که خواهران و مادران شما مومنان از جمله حوریانی هستند که در انتظار سردار نشسته اند و "هر بار جماع این سر دار اسلام 70 هفتاد سال طول خواهد کشید"؟ ما دشمنان حکومت اسلامی خرسندیم که پا به بهشت شما نمی گذاریم ولی فکری به حال خواهران و مادران خودتان کنید!
3- شخصی نوشته است: "کاش من جای او شهید می شدم وبه چنین فیضی نایل میشدم". تشریف ببرید؛ نوبت توهم میرسد!

4_"مزدور کسانی هستند که با پول آمریکا برعلیه مردم کشورشون مطلب می نویسند. ای کاش به اندازه یک سر سوزن برای ایران دلسوز بودید..!"

*خلاف عرض شما رسانده اند. بنده که این مطلب را درج کرده ام نه آخوند روضه خوان ام، نه جیرخوار کسی یا رژیمی!!! در هفته 6 روز و روزی 12 ساعت کار می کنم. ما جمله شرافمند ترین ها هستیم که عشق به ایران، انسان و آزادی و دادگری، ما را در برابر شما و همه ستمگران قرار داده است. ماعلیه شما و خدایان بپاخاستیم تا پرچم اسلام و اسلامگرائی پائین آوریم و پرچم ایران و ایرانیت را برافرازیم.
شما فرزندان اسلام هستید و ما فرزندان ایران. شما از عزیمتگاه اسلام به جهان می نگرید و به ایران، انسان و بشریت خیانت می کنید و ما از عزیمتگاه انسان، آزادی و ایران حرکت می کنیم. برآنیم که حکومت اسلامی، این لکه ننگی که بر دامان ایران و ایرانیت را پاک کنیم و از 35 سال پیش، آغاز تولد این جرثومه فساد بشما و دین و آئین تان نه گفتیم و؛

یا ما سر خصم را بکوبیم به سنگ / یا او سر ما به دار سازد آونگ
القصه درین زمانه‌ی پرنیرنگ / یک کشته بنام به که صد زنده به ننگ
نوشته شده توسط: Anonymous

حالا من به کى بگم ،که من مادر يا مادر برزگ نمى خوام ؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

من المومنین رجال صدقوا ماعاهدوالله علیه فمن هم من قضی نحبه ومن هم من ینتظرو... خوشا به سعادتت ای مرد - ای عبداله - من هم آرزوی شهادت در راه خدا را دارم - در جوار رحمت خدا برای ما هم دعا کن -- علی از بسیجیان ‍قدیمی پایگاه امام جعفر صادق اراک -- مسکن

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به آقای >>>>> کاظم ثانی>>>>کامنت مورد نظر شما در رابطه با کامنت آقای کیانوش توکلی است که در رابطه با بحث آقایان اعتمادی و من هست در سایت درونی گذاشته اند . دیگر کامنتی بدون مناسبت در رابطه با این موضوع در سایت گلوبال نگذاشته ام گرچه کامنت های دیگر ادامه داشته و دارد. از این پس دریافتیم که سایت ایران گلوبال هم یک حقوقدان و یک نفر نمایندهءِ حقوق بشر بنام آقای کاظم ثانی دارد، جای بسی خرسندی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اسکندری صد در صد به جهنم واصل شده زیرا:قتل نفس که قرآن درباره آن چنین مى فرماید: «وَ مَنْ یَقْتُلمُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیها;و هرکس فرد با ایمانى را از روى عمد به قتلبرساند، مجازات او دوزخ است در حالى که جاودانه در آن مى ماند.
اسکندری ها در سوریه انسانها کشته است وعمدا.

نوشته شده توسط: Anonymous

خواهید دید با قدرت انتقام گرفته و میگیریم. بخصوص از این صاحب عکسها

نوشته شده توسط: Anonymous

سپاه هرچی باشه هرکاری کرده باشه ولی جلوی همه وایساده جلوی امریکا و جلوی این سگای وحشی که حتی ی ذره انسانیت ندارن فقط آدمکشی یاد گرفن

نوشته شده توسط: Anonymous

""‌ای نقشه‌های الوان و رنگارنگ من، عصا ئی به پای لنگ ژئوپلتیک من بدهید """ در کردستان ترکیه، مادران بر علیه "" کودک ربا ئی "" پ ک ک وارد کارزار شده اند، در کردستان سوریه، فقط دیروز متاسفانه ۱۵ نفر کشته و نزدیک به ۲۵۰ نفر "" آدم ربائی "" رخ داده است، در کردستان عراق، فقط با حمایت دولت ترکیه، پاا بر جا ایستاده ام، پ ک ک چون مترسکی روزی در " دره بقا لبنان با حزبالله و رژیم فارس ایران و اسد می‌‌رقصد و روزی در آزربایجان جنوبی مخصوصا اورمیه گرد و خاک میکنند، در حالیکه هنوز "" گردو خاک شهر برج حمود شهری در شمال بیروت فضای شهر را به حالت عادی بر نگردانده، من چون ابری خواهم بود در آسمان نقشه‌های الوانم، و کدام ابلهی است که نداند ابرها جاودانه نیستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

گردانندگان محترم ایرانگلوبال، این عادلانه نیست که آقای ناصر کرمی بدون حضور آقای اعتمادی در اینجا هرچه می خواهد خطاب به ایشان می نویسد. این بحث دوطرفه در فیسبوک جریان دارد. حالا چرا باید آقای کرمی این امکان را داشته باشد که اینجا فقط نوشته های خودش را بگذارد، جای سوال دارد.
لازم بگویم که که من شخصا آقای اعتمادی را نمی شناسم ولی با مواضع سیاسی ایشان موافق نیستم. دادن این امکان یک طرفه به آقای کرمی از نظر من خواننده سایت شما، غیردمکراتیک است.

نوشته شده توسط: Anonymous

او شهید نیست .او مستیقم به بهشت رفته است و هم اکنون در کنار حوض کوثر حوریان و غلمانها و دوازده امام وچهارده مصعوم و بنیان گذار نظام اسلامی از ایشان استقبال میکند. ان شهید راه قدرت و امامت اکنون در یکی از باغهای بهشت در حال استراحت هستند و هوریان زیبا در صف انتظار اماده کامبخشی به این سالار اسلام عزیز هستند و به گوری چشم همه مخالفان و منکران راه پر عزت و بنا برقول احادیث هر بار جماع این سر دار اسلام 70 هفتاد سال طول خواهد کشید. ای منکران ومشت زنان بی خبراز لذت بهشتی روی بهشت را نخواهید دید.

نوشته شده توسط: Anonymous

کاش من جای او شهید می شدم وبه چنین فیضی نایل میشدم

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقایان..حسن...و....کوروش،...اعتمادی،... بحث ما شما را وادار کرد تا هم اکنون وارد موارد اصلی و قانونمند شوید و هر تیری را که در ترکش دارید را پرتاپ نمایید. هدف من همین بود، اصل دمکراسی هم غیر از این چیز دیگری نیست.گفتمان قانونمند این است که شماها من نوعی را نمی شناسید، نمیدانید در کدام جغرافیا و محیط اجتماعی بزرگ شده ام، نمیدانید که چه مشی سیاسی دارم، در 45 سال گذشته چکار کرده ام در کجا زندگی میکنم، و سایر مسائل دیگر. من هم شاخص های شما را نمی شناسم، ...

اصولأ در کشور پهناوری مانند ایران با وجود نبودن احزاب مدرن و فرهنگ سیاسی صیقل یافته، افراد و مردم در این جغرافیا همدیگر را نمی شناسند، با وجود این شماها بجای ما و این جغرافیا تصمیم میگیرید و بنام ما سازمان و دم دستگاه راه می اندازید ؟! و حتّی خط فکری ما را با انحصار طلبی نمایندگی میکنید: جنبش سکولار دمکراسی "ایران" سازمانهای سکولار دمکرات "ایران"، انستیوت پژوهشی و تحقیقاتی اپوزیسیون و سایر نامهای بزرگ ملّی امّا بدون داشتن پایگاه و جایگاه طبقاتی در جامعهء ایران هست.● اینکه شما بجای پاسخگویی به سئوالات من بحث ما را نتیجه و ارزیابی خوانندگان کرده اید مسئله را حل نخواهد کرد. ● در تاریخ سیاسی ایران دو طبقه در بر پایی دیکتاتوری دینی به رهبری خمینی مشارکت دارند 1- قشر تحصیل کرده در اروپا بویژه در فرانسه که دمکراسی، سکولاریسم، لائیسیته را تجربه کردند، و لی در ایران ملّت را گول زدند و بهشت را در دین شیعه گری به رهبری آخوند دیدند 2- دانشجویان کنفدراسیون که در کشورهای سرمایه داری، سیستم سرمایه داری انقلابی و تولیدی را لمس و به عینه دیدند و در مقابل در ایران افکار خرده بورژوازی و فئودالیته وابسته به دین و سنتگرایی پسا سرمایه داری را رونق دادند، و در اروپا هم در کمیته مشورت با بیگانگان برای هموار کردن حرکت خمینی به ایران شرکت داشتند، بنا بر این وابستگی به سازمان وحدت کمونیستی را در کارنامهء خود داشتن امتیازی نیست، امیدوارم که سرنوشت "سازمانهای سکولار و دمکرات ایران" بر اساس همان افکار ایده آلیستیِ وحدت کمونیستی بنا نشود و سرانجامش به آنجا نکشد. ● آقای کورش اعتمادی!!!، آقای اسماعیل نوری علا هر کسی هست برای خود و خانواده اش هست و مبارک شما باشد. امّا اگر ایشان از یک استخوان بندی فکری بر خوردار می بود، و از انقلاب مشروطه و تاریخ سیاسی ایران اندک درکی میداشت، و در مقابل نویسندگی و قلم تعهد میئاشتند، همان قلمش را برای ترویج روی کار آمدن خمینی بکار نمیگرفت، و نور اهورامزدایی را در پیشانی یک آخوند نمیدید و آنرا در ماه نمی نشاند. من حتّی قبل وقوع از انقلاب 57 از برجسته شدن روحانیّت و آخوند و رهبری آنها مخالفت کردم.● آقای کورش اعتمادی من همین هفتهءِ قبل سیاسی شدم، ولی اگر سئوالی و مشکلی در رابطه با اصول و مبانی مارکسیسم، چه از لحاظ فلسفی، تاریخی، ماتریالسم دیالکتیک، ماتریالیسم تاریخی، و جبر دیالکتیک دارید در خدمت هستم. در پایان فراموش نکنید که سکولاریسم در اندیشه و مکتب لیبرال دمکراسی است و ربطی به مارکسیسم و وحدت کمونیستی و کنفدراسیون شما ندارد، که متأسفانه شما هنوز در دوران سالهای شصت در همان افکار فرقه گرایی دگم که خود را مرکز جهان می پندارد مانده اید. عرض کردم من همین یک هفته تا یکماه پیش سیاسی شدم و ضرورتی برای بازگوکردن زندگینامهءِ خود نمی بینم. ....