Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب همام تبریزی که فکر نمی کنم نسبتی با شاعر غزلسرا داشته باشید، 1- من ادعای عجیب و غریبی نکرده ام که نیازی به تحصیلات عالی و تخصصی خاصی داشته باشد. من نوشته ام که خطی که امروز برای زبان فارسی استفاده می شود، از حروف عربی گرفته شده است. نگاهی به کتابهای ادبیات در دور اول دبیرستان در دهه 1340 که من در آن زمان محصل بودم، برای دانستن این واقعیت کافی است ولی من در کامنتی لینکی را دادم که استاد باستانی پاریزی این ادعا را بیان کرده است و همچنین نگاهی به دستورهای زبان فارسی و فرهنگهای لغت هم همین را بیان می کنند.
حالا اگر شما ادعای دیگری دارید، لطف فرموده و آنها را با دلایل کافی و مستند بیان کنید. توجه داشته باشید که بحث بر سر خط است و نه <کسب معارف>.
من در عرصه های مختلف تئوری صادر نکرده ام که شما دنبال مدارک تحصیلی و تخصص من باشید. لطف کنید و از آقای کرمی در مورد تخصصشان بپرسید که نه فقط در

ده ها عرصه مختلف نظر می دهند بلکه در همه عرصه ها از تاریخ و جغرافیا گرفته تا اتم و انرژی اتمی و بادی و... و ادبیات و خط و ریاضی و خلاصه همه رشته ها حکم صادر می کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاظم ثانی؛ پرسش میکند زبان فارسی، حروف عربی را گرفته و..... الفبای خاص خودش را ندارد و از الفای زبان دیگری استفاده می کند !!! جناب کاظم ثانی؛ تا پیش از اسلام مدرکی دال بر خط و سواد داشتن عرب‌های حجاز نیست و بیشتر عرب‌ها خواندن و نوشتن نمی‌دانستند.یِوگِنی ادواردویچ برتلس مینویسد؛ «یادگارهای خطی شعر آغازین عرب که تا امروز مانده است ،پس از درامدن اسلام شده است».بعبارت دیگر بعد از آنکه اعراب‌ ایران را اشغال کردند،در واقع بدلیل همین فاکتور بیسوادیشان در خواندن و نوشتن بود که ایرانیان را برای کارهای اداری استخدام کردند. و متاسفانه همین «ایرانیان» دیوان سالار بودند که با اسفاده از خط پهلوی و آرامی خط« نوشتاری عرب»را تکامل بخشیدند. در واقع خط عربی کنونی، خطی است که ایرانیان در شکل گیری و تکامل آن سهم عمده‌ای دارند و توسط ایرانیان صاحب خط میشوند.در جامعه عرب که به قول برتلس:...

...«توده اساسی قبیله های عرب که در شرایط بادیه نشینی و بیابانگردی در زمینه علم و دانش نمی توانستند رشدی داشته باشند»، از خط در کدام حیطه شناختی علم میتوانسته اند استفاده کنند.این قوم (عرب) اگرزبان نوشتاری میداشتند که پیامبرشان هم میتوانست بنویسد.حالا مقایسه کنید با جامعه ایرانی که مسعودی مورخ بزرگ عرب در قرن چهارم هجری یعنی بیش از ۳۰۰ سال که از تجاوز عرب می گذرد در کتاب التبیه و الاشراف ص ۹۲ مینویسد:«از ایرانیان باید کسب معارف کرد،هر چند اثارشان ازمیان رفته (اشاره به کتاب سوزان اعراب )زیرا آنان در هر قسمتی مقدم و برتر میباشند».اگر مستندی غیر از این داده های پژوهشی تاریخی دارید معرفی کنید.
نوشته شده توسط: امرالله ابراهیمی

با گرمترین سلامها و بهترین آرزوها
جواب همه کامنت‌های شما عزیزان را در لینک زیر دادم تا در دسترس دیگر هموطنان هم قرار گیرد. با احترام، امرالله
https://www.balatarin.com/permlink/2014/5/12/3568416

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کاظم ثانی؛اصل علمی و تجربی تخصص در جهان بر این مبنا شکل گرفت تا هر یک از شهروندان جامعه مثل دوران ماقبل مدرن در هرکاری تبدیل به یک همه چی دانی نشوند که بدون تخصص برای هرچیز نسخه بپیچند ولی در کار خودشان درمانده باشند.اجازه می خواهم این پرسش را از شما و دیگر پان ترک ها داشته باشم که«نظریات کارشناسانه»تان بنا به کدام داده ها و پژوهش های تاریخی مربوط به «خدمات ایرانیان»به اسلام(عرب) است و با تکیه به کدام تحصیلات آکادمیک در زمینه زبان‌شناختی و جامعه‌شناسی زبان‌ در زمینه ادبیات فارسی است؟ پرفسور ادوارد در کتاب ادبی ایران جلد اول ص۳۰۳ در این باره مینویسد:اگر از علومی که به اسم عرب معروف است ،اعم از تفسیر و الهیات و فلسفه و طب و لغت و تاریخ و حتی صرف و نحو زبان عربی آنچه را که ایرانیان در مباحث نوشته اند جدا کنیم ،بهترین قسمت آن علوم از میان میرود.اگر بقول حافظ «قصد نداری»

... سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنید, حتما کتاب های امثال پرفسور ادوارد را مطالعه کن و بعد بهترین سخن را انتخاب کن و نه با تأثیرپذیری سیاسی -ایدئولوژیک و یا با رویکردهای پوپولیستی!!.
نوشته شده توسط: Anonymous

عالی بود حرف نداشت لطفا کمی بیشتر به این مسئله طنز خبری و سیاسی بپردازید . وقتش رو بیشتر کنید مرسی

نوشته شده توسط: Anonymous

"" ایران، مرد تنها و بیمار خاورمیانه "" ژئوپلوتیک تهدید "" تحولات دو کشور مصر و عراق، بزودی توان نفوذ رژیم فارس ایران در غرب کشور را به درجهٔ صفر خواهد رساند، بعد از "" انتخابات عراق "" و اعلام نتایج، عراق وارد شرایط سوریه خواهد شد و مشرویت دولت مرکزی به رهبری مالکی یا هر کسی‌ که از رژیم فارس ایران دستور می‌گیرد باطل شده و عراق و افغانستان همزمان در شرق و غرب ایران، دروازهٔ جهنم را به سوی ایران باز خواهند کرد. "" انتخابات مصر "" بعد از انتخابات مصر، این کشور استراتژی دفاع ئی و سپر نظامی کشور حوزهٔ خلیج را در مقابل تهدیدات ایران به عهده خواهد گرفت، در مقابل کاپیتال این کشور ها، وارد مصر خواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

منبع خبر مشخص است به همان لینک "فراخوان "مراجعه کنید که در متن خبر آ مده است
http://www.iranglobal.info/node/26532
فردی است بنام امرالله ابراهیمی که از هواداران وفعالان مجاهدین خلق است . حالا پیدا کنید پرتقال فروش را :منبع خبر ،،،،،،،،،ر " یک مجاهد جدا شده میبا شد
اما متن این "فراخون "چه میگوید ؟

در ابتدا به دولت هلند میتازد وشکویه میکند که "قاطعیت "ندارد "عـدم قاطعیت سازمان امنیت داخلـی هلـند، مزدوران وزارت اطـلاعـات در ایـن کـشور را گستـاخ‌تر کرده است آنچه که کشور پادشـاهی هلند را به عرصـه تاخت و تاز مزدوران رژیم جهل و جنایت حاکم بر ایران بدل ساخته، نه قانون این کشور، بلکه منافع اقتصادی دولت این کشور است"
یعنی چرا به ساز مجاهدین نمیرقصید و این فرد ویا افرادی را که ما همه را "مزدور " اعلام میکنیم بیرون نمیکنید!بعد به شمس حائری که درگذشته است را مورد حمله قرار میدهد زیرا که نمتیواند از خود دفاع کند شمس حائری یک جدا شده از مجاهدین بود که زن وکودکان وی را سازمان از او جدا کرد و او سالها در هلند مقیم بوده و در اثر بیماری چندی پیش فوت کرده است .
وبعد هم داستان سرایی های جمز باندی میکند که و همه ر ا به همه وصل میکند تا جدا شدگان مجاهدین را بهر شکل با رژیم در ارتباط بیاورد و "مزدور"معرفی کند . این امرالله ابراهیمی شخصی است که سناریوهای پلیسی زیادی برای هر مخالف و منتقد مجاهدین دارد وته قضیه این فراخوان را که بخوانید فقط در خط مجاهدین واتهامات مجاهدین به هر منتقد و جدا شده مجاهد است که وجود دارد این است که این گونه گزارشات هیچ کمکی به واقعیت نمیکند بلکه تنها برای ایجاد رعب ووحشت از طرف مجاهدین ا ست و این گونه خبرها پایه واقعی ندارد چرا که همراه با کینه گروهی میباشد و اگر هم ایرانگلوبال انرا منتشر میکند خوب میگذارد که سایت ایران گلوبال منبع سو استفاده مجاهدین بدون هیچ سندیتی بشوند بهتر نیست که آقای توکلی از گزارش دهنده خبر سند حقوقی بخواهد واتهامات حقوقی علیه ا فراد را به این سادگی منتشر نکند . مجاهدین به اندازه کافی برای دروغ پراکنی و تبلیغات سایت ، تلویزیون ورادیو دارند ونباید این سایت خوب را هم در اختیار آنها برای پیش برد سیاستهایشان برعلیه ناراضیانشان قرار داد . باید از آنها سند خواست ویا گذاشت واقعا ودید که آیا در هلند کسی محاکمه شده است ویا میشود ودادگاهی تشکیل شده است و تنها یک منبع خبری مشکوک را به عنوان حقیقت به معرض دید عموم قرار نداد. بحث سانسور هم نیست بلکه بحث این میباشد که حقوق ا نسانی تاز مانی که اتهام به اثبات نرسد درست و انسانی نیست و باید با سایتهای بی مسئولیت تفاوت داشت وبه حقوق فردی هر انسانی تا زمانی که اثبات نشده است احترام گذاشت .باتشکر
نوشته شده توسط: Anonymous

آ.ائلیار گرامی تشکر از توضیحتان. طبیعتا ایرانگلوبال حق دارد استثنائاتی را قائل شود ولی این حق را ندارد که از جیب دیگران مایه بگذارد. آقای بهرنگ همکار شماست و اگر با توافق ایشان این توهین به او چاپ شده است، مئله خود سایت است ولی وقتی توهین به من چاپ می شود، مئله دیگری است. من با سایت توافق نکرده ام که توهینی نسبت به من در سایت شما چاپ شود.
من متوجهم که این همانطوریکه نوشتید نظر شخصی شماست و از بابت آن متشکرم ولی من انتظار دارم که مسول مستقیم کامنتها هم به من توضیح بدهد و یا اینکه دیگر مسولین هم نظر خودشان را بنویسند. اصلا کسی مسول کامنتها است یا اینکه هر کس هر چیزی دلش خواست می تواند بنویسد و اتوماتیک چاپ می شود؟

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

ايرانگلوبال سايت مشاركتي است و منبع خبر خاصي هم ندارد، اخبار توسط همكار ان منتشر مي شود و منبع اين خبر هم فيروز است، اگر كسي ادعا دارد كه اين خبر نادرست است، مي تواند دلائل خود را طرح نمايد و اين حق با نام مستعار براي أيشان محفوظ مي ماند

نوشته شده توسط: Anonymous

لطفا اقای کیانوش توکلی منبع این خبر را بیان کنید چه کسانی هستند ؟ چه کسی این خبر را به شما داده است . ایا می دانید که خبر دروغ پیگیری قانونی دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

منبع خبر لطفا

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا خداکرم !
مثل اینکه داروهات و نخوردی و داری هذیان می بافی .
بنظر می رسد استفاده از الفبای لاتین برای زبان ترکی خیلی بهتر از استفاده از الفبای عربی برای فارسی باشد.مگه نه
ازبس نرم افزار منو فارسی برای گوشی دوستان نصب کرده ام ،واقعاً خسته شدم چرا امپریالیسم های همه جهان غیر از چین فارسی را زبان نمی دانند و روی تول بارها فارسی نیست و جزء فایل های یدکی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

مجاهدین وجدا شدگان :برای مجاهدین خلق جدا شدگان بزرگترین "خائنین "میباشند که پشت به "رهبر "نموده اند البته رهبر برای آنها یعنی همه چیز وبی جهت نیست که حاضر به خود سوزی های گسترده در اروپا بخاطر دستگیری مریم رجوی در فرانسه بودند واین خود سوزی ها هم سازمان یافته شده بود. برای فرد مجاهد رهبر یعنی هویت وهویت وی رهبر وی میباشد وخود را در رهبری آیینه میبیند و با او احساس بزرگی میکند و با کوچک شدن وتحقیر وی خود را تحقیر شده میبیند
ورهبر به گفته رجوی در پی "یک گرم گوهر انسانی " است که از آنها میخواهد تا از آنها پیروانی بسازد که باز به گفته رجوی به او اعتماد نمایند و چون داستان موسی و خضر درقران که رجوی در نشستی در یک ویدئو فاکت میاورد به او ا عتماد کنند و سوالی نکنند که رهبر "مصلحت را بهتر "میداند.

با چنین دیدی ست که جدا شده از مجاهدین اولا "خائن میباشد"و اگر این جدا شده معترض ومنتقد هم شده باشد که دیگر حقش "مرگ "است .
جدا شدگان پس ازاشغال عراق بیش از ششصد نفر بوده اند که به بخشا به ایران بازگشته اند وبخشا شخصا به اروپا ویا با کمک حتی سازمانهای سیاسی دیگر به اروپا آورده شدند.
برای مجاهدین هر جدا شده معترض و منتقد "مزدور رژیم " است این یک اصل کلی است بقول یکی از هواداران منتقد مجاهدین :مجاهدین تنها گروهی است که یک منتقد ومخالف هم ندارد همه مخالفین ومنتقدین مجاهدین "مزدور "میباشند.
با این دیدگاه است که به گفته ها و اطلاعیه ها و فراخوانهای مجاهدین و وابستگان گروهی آنها اعتمادی نیست و این هم البته برای مزدوران واقعی رژیم یک جایی باز میکند چرا که مجاهدین بین مزدوران و منتقدین ومخالفین با این سازمان خط فاصله ای را رعایت متاسفانه نمیکند
البته جالب است که این سازمان خود بیشترین همکاری را با بیگانگان مانند دیکتاتور صدام داشته است ولی همه را به "مزدوری "متهم میکند.
این سا زمان صدها تولیدی جدا شده وبقول خودشان "مزدور"برای رژیم داشته است که این چنین درصد بالایی از "مزدور " را درهیچ سازمان سیاسی جهان شما پیدا نمیکنید که این فکر ایجاد میشود که این سازمان سیاسی خود علی رغم ضدیتش با رژیم بیشترین تولید کننده "مزدور "بوده است -بقول خودشان چون از نظر آنها هر جدا شده ای وهر غیر جدا شده منتقد سازمان "مزدور" است.
ولی درواقع اگر این جدا شدگان بخشا هم به رژیم پیوسته اند این در نتیجه همان سیاستهای درون تشکیلاتی بوده است . این افراد بقول خود رجوی "گوهر انسانی "خود را به او داده اند که شامل باور هایشان ، صداقتهایشان ، ا یمانشان بوده است ودر نقطه ای حال یا بدرستی ویا به غلط برایشان مشخص شده است که این فرد رهبر آنچیزی نبوده است که به او ایمان داشته اند وبخاطر عملکرد تشکیلاتی سرکوب گرانه این ها از این سازمان بریده میشوند . البته از نظرسازمان همیشه استدلال میشودکه این ها "نکشیده اند ومبارزه سخت است " وازاین حرفها که تکراری برای همه زده میشود که هرگز این سازمان ورهبران "مقدسشان "زیر علامت سوال نروند وشخص اگر عموما خاطرات این جدا شدگان را بخوانید برای نمونه به سایت پژواک مراجعه کنید وببیند که این افراد که اکنون در تبعید میباشند چه میگویند ویا نوشته های آقای ا یرج مصداقی که نهایتا از نظر این ها حتی مصداقی هم "مزدور "است ، قصیم وروحانی هم "مزدورند" واین گونه است که فرد که تمامی باورها و هویتش را با رهبر گره زده است پس از بی ایمانی فرو میریزد ورژیم بخشا بر این ویرانی ها سود جویی خود را برای جذب فرد مور د استفاده قرا رمیدهد یعنی اعمال درون تشکیلاتی وسرکوب تشکیلاتی در بسیاری موارد باعث چنین وضعیتی به سود رژیم میشود.
البته از نظر سازمان مجاهدین بهتر است که این افراد به سوی رژیم بروند و حتی د رمواردی آنها را در زمان صدام خود این جدا شدگان ناراضی را در مرزهای ا یران رها کرده اند تا بدست رژیم بیافتند ویا آنها را حتی د رایران لو داده اند .یعنی افراد ناراضی را برای عملیات میفرستاده اند وبعد درایران گونه ای آنها را لو میداده اند که دستگیر شوند و فرد مربوطه هم درایران تسلیم و به خدمت رژیم در میا مده است .ویا در مرزها رها شده که بدست رژیم گرفتار شود. این است که به جو سازیهای مجاهدین نباید اعتنایی داشت ودر اینکه بخشا از این افراد جدا شده به خدمت رژیم درآ مده اند این ا حتمال زیاد وجود دارد ولی عامل وبانی اصلی آن رهبران مجاهدین بوده اند ومیباشند .
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم مینا البته سعی کرده است که مرا با عجله به همان سبک مجاهدین به ایران وصل کند ودر همین رابطه مینویسد"شاید آقای پیمان در ایران زندگی میکند وخبر از قوانین ا روپایی ندارد " و این را به خواننده بطور غیر مستقیم القا نماید که مرا هم به رژیم بچسباند . همان روشی که در نوشته های من درباره روشهای مجاهدین اشاره داشتم . والبته با زرنگی خواسته اند اطلاعات خود را تکمیل کنند با عکس العمل من .

من هم خانم مینا در اروپا زندگی میکنم ویک تبعیدی ضد رژیم ایران میباشم و همچنین ضد ا رتجاع در لباسهای دیگر هم میباشم که یک خطر فاشیسم برای مردم ا یران مانند رژیم ولی فقیه درایران در بردارند و با روشهای ضد انسانی ضد دمکراتیک برای پیشبرد اهداف گروهی به هر قیمت نیز مخالف هستم. در جایگاهی نیستم که بتوانم با حدسیات از نظر حقوقی درباره انسانها نظریه ای بدهم اینکه این افراد دستگیر شده اند فعلا متهم میباشند تا زمانی که در دا دگاهی محاکمه نشوند نمیشود درباره آنها قضاوت کرد وبا توجه به اینکه مساله سیاسی است من فقط سعی کردم که ا نگیزه ها را نشان دهم چون نفر دستگیر شده از اعضای جدا شده مجاهدین میباشد و مجاهدین نشان داده اند که انسانهای منصفی درباره منتقدین و جدا شدگان خود نمیباشند و عکس العمل های آنها احساسی است تا حقوقی ومنطقی . من در نوشته هایم هم فرض را بر این گذاشتم که این اتهامات درست باشد ولی به روشهای مجاهدین در اتهام زنی به منتقدین ویک کاسه کردن تمامی جریانات وسود جویی رژِیم از این روشهای مجاهدین نام بردم م.
در مورد اینکه در کشورهای اروپایی همه چیز درست است که خانم مینا به آن اعتقاد دارند من چنین اعتقادی ندارم چرا که اگر این گونه بود که خانم مینا میفرمایند که در این کشورها قضاوت بی نقض است ما دیگر با پدیده "معامله با رژیم "برای عدم محاکمه این متهمین روبرو نبودیم یعنی اینکه د ر اروپا هم قضاوت دادگاهها غیر قابل اعتماد است . البته این شک وتردید هم از طرف من نیست ازهمین اطلاعیه ها که هشدار میدهند که "خطر معامله "بین رژیم و هلند وجوددارد ودر نوشته ها و اطلاعیه ها در این زمینه آمده است این را به من گوشزد میکند. پس بر اساس گفته های بسیاری حتی از خود مجاهدین بسیار ی از اعمال حقوقی بر علیه مجاهدین در اروپا در اثر "سیاست مماشات با رژیم " ایران است پس در این گفته یک تناقض است که کور کورانه وبا ایمان کامل به این دادگاهها دراروپا ایمان داشت . درواقع مجاهدین نیز در تیر راس دستگاه پلیسی و قضایی این سیستم ها در اروپا بوده اند واگر بر ضد آنها باشد این دستگاه قضایی "مماشات با رژیم "میکند مثلا زمانی که کارهای غیر قانونی آنها را درر ابطه با جمع آور ی کمک های مالی تحت نام های پوششی کشف میکند و این انجمن ها که بنام "انجمن های خیریه "در کشور های سوئیس ، انگلیس ، آلمان ، سوئد بسته شده و حتی افراد موسس این انجمن ها تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند چون واقعا خلاف کرده اند این میشود "مماشات با رژیم "ولی همین دستگاه قضایی اگر مثلا جدا شده آنها را به حق یا به ناحق دستگیر شده باشد میشود یک دستگاه قضایی "سالم "! وخانم مینا درس میدهد که " کشورهای اروپایی کسی را بدون دلیل نمی توانند بازداشت کنند".
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ناصر اولا كه هنوز از بحث الفبا فرار مى كنيد،شما مدل كراواتى اقاى احمدى نژاد هستيد،لطفا خط و زبان را قاطى نكنيد،٢-هنوز سالها زندگى در اروپا و ادعاى دموكراسى و حقوق بشرتان و ادعاى مطالعاتان چيزى در مورد شما عوض نكرده،انقلاب فرانسه با تكيه بر مفهوم ستيزن يا شهروند، يا انقلاب روسيه بر مفهوم رفيق ،كه همه در ان بايد از حقوق شهروندى برابر باشند وهمه لايق احترام (از هر طبقه و شغل و سوادى)و مثلا مى خواهى كسى را تحقير كنى نبايد از كلمه چوپان استفاده كنيد،هنوز ياد نگرفتيد كه چوپان و دامدار هم انسان است و لايق احترام ، نمى توانيد با خطاب قرار دادن كسى و خلقى بعنوان چوپان ،او را تحقير كنيد،اين نقطه کوچك سطح سواد و نگاه شما را به انسانها به خوبى نشان مى دهد،و گير اوردن شما سطح نفرتتان را عيان مى كند كه انگار اگر قدرتش را داشتيد همه توركها را گير مى انداختيد و بلايى را كه هيتلر سر يهودي ها

انداخت سر توركها مى اورديد.
البته شما مختار هستيد هر گونه فكر كنيد،و اين يك مبارزه هست،ولى من اين را بيطرفانه عرض كنم كه ديدگاه هاى شما،يا انسانهاى بيشمارى مثل شما حتما منجر به فروپاشى ايران و البته كشتارهاى سهمگين از همه طرفين خواهد شد،شما فكر نكنيد به ايران خدمت مى كنيد،بلكه گورش را با دست هايتان مى كنيد،البته به اسم وطن پرستى،و با اين اسم زيبا براى خودتان و چندش اور براى توركها يا كوردها،خيلى از دوستان تان كه به فكر خودشان وطن پرست هستند برايتان دست مى زنند،انها هم براى فروپاشى فاناتيسم شان دست مى زنند،دوستى شما براى ايران مثل دوستى خرس است براى انسان،كه وقتى خرس مگس را مى خواهد از صورت انسان (دوست)در حال خوابش دور كند با سنگى بزرگ مگس نشسته روى صورت انسان را نشانه مى رود تا مزاحم خواب دوستش نشود،راستى موفق باشيد در كار خودتان
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی عزیز! خودت میدانی که اینجانب همیشه حقیقت را میگویم. اگر از من مبشنوی خودت را از نظر سواد و معلومات عمومی، و میزان تحصیلی، و تخصصی با ترکان آذربایجان مقایسه نکن، که از نظر سواد و معلومات عمومی، از پس آنان بی نمی آئی. زبرا حقیقا آنها با سوادند. و شما سعی میکنی به جای بحث منطقی! موضوع را به فحش و تمسخر بکشی! که این برای شخصیت شما خوب نیست. و چنین کاری از شان انسانی بدور است. لطفا بحث را در چهارچوب منطق و استدلال ادامه بدهید، و از توهین به خلق آذربایجان و ترکان خود داری بفرمائید. چون آنها مودبانه بحث میکننند، و بکسی توهین نمی کنند!

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت آقای پیمان را خواندم ولی متوجه نشدم که ایشان این دستگیریها را انکار می کند و یا اینکه معتقد است که افراد دستگیر شده با رژیم همکاری نمی کنند. دستگیریها را نمی شود انکار کرد. خبر دستگیریها موثق هست. کشورهای اروپایی کسی را بدون دلیل نمی توانند بازداشت کنند. افراد بازداشت شده زندانی شدند. کدام کشور اروپایی بدون سند و مدرک کسی را زندانی می کنند؟ شاید آقای پیمان در ایران زندگی می کند و خبر از قوانین اروپایی ندارد.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

آقای Anonymous گرامی؛
ممنون از نظرات روشنگرانه تان.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ایران، مرد تنها و بیمار خاورمیانه """ خطوط موازی تشاهبات """ کشور ارمنستان از هر دو کشور روسیه و رژیم فارس ایران حمایت می‌کند. ارمنستان یکی‌ از ۹ کشوری بود که به همراه زیمبابوه و سایرین به "" الحاق کریمه "" به روسیه در سازمان ملل ری مثبت داد، ارمنستان همچنین یکی‌ از کشور هائی است که از نابودی آزربایجان جنوبی به دست رژیم فارس ایران پشتیبانی می‌کند. اوکراین در ادوار تاریخی، بخشی از روسیه بوده، ایران در ادوار تاریخی " بیشتر از هزار سال " بوسیلهٔ ترکان و جزئی از از امپراطوری ترک بوده، مثلث اتحاد روسیه، ارمنستان و رژیم فارس ایران، از بشار اسد حمایت می‌کند، و در قطب مخالف غرب ظهور می‌کند، دنیایی ترک، دنیایی عرب، هتی آزربایجان جنوبی گرایش به غرب دارد. در جنگ آزربایجان با ارمنستان، رژیم فارس ایران، از ارمنستان حمایت کرد در صورتیکه می‌توانست بی‌ طرف بماند. در جنگ شرق با غرب اوکراین، روسیه از

شرق روسی زبان حمایت می‌کند در حالیکه می‌توانست و میتواند بی‌ طرف بماند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای کاظم ثانی ، حق با شماست کامنت آقای کرمی با کلمات «دریده» و «خاک بر سر ریختن» در موردآقای بهرنگ و مخاطب دیگر «توهین» است و طبق مقررات باید عدم انتشار میشد. اما در حالت استثناتی خواستیم نویسنده چگونگی خود را برای خواننده تمام و کمال نشان بدهد. که توهین هم میکند. اما اجازه ی این کار تنها یک استثناست و باز اگر آقای کرمی به این کار ادامه بدهد کامنت اش عدم انتشار خواهد خورد. البته این نظر شخصی من است و دیگر دوستان هم نظر خود را دارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

. دوستان ..همانطور که انتظار می رفت آقای آرنیک کرمی نشان داد که چطور یک بحثی که میتوانست تا اندازهای مفید و سازگار باشد به چه نتیجه گیری می رسد. ایشان می نویسند که (( اگر از زبان تُرکی را زبانهای دیگر را بردارند، فقط آواهایی از کوه و دشت، واز چوپانها باقی خواهد ماند)). تنها مسئله ای که ایشان نمی توانند درک بکنند این است که کلّ زبان های بشری و تکامل زبان, از تکرار آواهای حیوانی شروع شده است. در همه زبان های دنیا صدای ( واق واق سگ) و یا ( میو میو گربه ) و یا سایر صدا های حیوانی یکی است . شروع تکامل زبان بر روی زمین از صدای حیوانات و طبیعت به وسیله انسان های اولیه آغاز گردیده است. در دنیائی که با این همه سرعت بوسیله ارتباطات الکترونیکی با هم دیگر ادغام میشود زبان ها و فرهنگها به همدیگر متصل می شوند. زبان یک وسیله ارتباط است. این وسیله می تواند تکلمی, تحریری, شیمائی, نوری , موجی, علامتی و

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ایران، مرد تنها و بیمار خاورمیانه """ تشاهبات تحولات اوکراین با ایران """ هر دو کشور اوکراین و ایران، دارای ترکیب جمعیتی اقلیت بزرگ "" اکراینی زبان، روسی زبان "" فارسی‌ زبان، ترکی زبان "" هستند. روسیه با مقادیر عظیم نفت و گاز، اوکراین را تجزیه می‌کند، رژیم فارس ایران، با مقادیر عظیم نفت و گاز که متعلق به عرب هاست، قصد نابودی آزربایجان جنوبی را کرده است. "" در اینجا فرق را خواهید دید، کسی‌ نمیتواند نفت و گاز روس‌ها از چنگشان بیرون بیاورد، ولی‌ با نابودی آزربایجان جنوبی و به تناوب آن تضعیف ایران، امپراتوری مالی‌ ۴.۵ تریلیون دلاری کشور‌های شورای همکاری خلیج،جنوب ایران را، در یک چشم به هم زدن خواهد بلعید )، اوکراین بین دو قدرت منطقه "" روسیه در شرق و اتحادیه اروپا در غرب " قرار گرفته، ایران بین دو قدرت منطقه "" دنیای ترک در شمال "" و دنیایی عرب "" در شرق و جنوب شرقی‌ واقع

شده، هر دو ۲ کشور ایران و روسیه منزوی هستند. هر دو کشور ایران و روسیه نمیتواند تبدیل به متحدان استراتژیک شوند """ به دلیل صادرات نفت و گاز که این دو را تبدیل به رقیب هم در بازار دنیا می‌کند "".
نوشته شده توسط: Anonymous

""" ایران مرد تنها و بیمار خاورمیانه """ ریسک‌های ژئوپلوتیک محاسبات غلط سیاسی """ تاکید من بر اوکراین از تقارن تحولات ژئوپلوتیکی ایران و اوکراین نشأت می‌گیرد، سیستمی‌ که ایران را فارس و زبان را فارسی‌ تعریف می‌کند در حال تکمیل پروژهٔ ایران فقط برای فارس و زبان فارسی‌ است، خشک کردن دریاچهٔ اورمیه، گسیل تروریست‌های پ ک ک و پژاک به اورمیه و آزربایجان غربی، نابودی اقتصاد آزربایجان، نابودی کشاورزی آزربایجان غربی همه دست به دست هم داده اند تا اوکرانیزه شدن ایران فراهم شود، این در حالی‌ است که رژیم فارس ایران، مبادلات تجاری خود با ارمنستان را به سطحی که تاکنون نظیر نداشته رسانده، لطفا دقت کنید که رژیم فارس ایران، روسیه نیست، ایران حتا اوکراین نیست، با نابودی آزربایجان، مردم آن به بپا خواهند خواست و این همزمان خواهد شد با رستاخیز رهائی مردم بلوچ، عرب، ترکمن و هکذا از سلطه رژیم فارس ایران، اگر

اوکراین ۲ دو پارچه خواهد شد، زمینه‌های ۵ تا ۶ پاره شدن ایران به دست شاهنامه خوانان و جماعتی شاهنامه خوان فراهم خواهد آامد، در اینجا "" چپ ما "" کیش و مات از نوع روسی آن خواهد شد،چپ در حالیکه از پیشروی روسیه در اوکراین حمایت می‌کند، دیگر با القاب و عناوین "" پان ترک "" کسی‌ را هتی سر سوزنی تحت تاثیر افکار پوسیده کمونیستی خود قرار نخواهد داد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی احسان یار شاطر می گوید: <اولا این خطی که ما داریم خط ما نیست. خط عربی است و اصولا خط هایی که در ایران به کار رفته هیچکدام خط ایرانی نبوده، مگر خط اوستایی که از روی خط پهلوی درست شده بود و خط پهلوی از روی خط آرامی که خط سامی است، اقتباس شده بود و خط میخی هم که در کتبیه های هخامنشی به کار رفته، در حقیقت درست است که برای زبان فارسی باستان در ایران اختراع شده، ولی از خط ایلامی و خط بابلی اقتباس شده، منتها از آنها ساده‌تر و کارآمد تر است.> مراجعه کنید به رادیو فردا در این آدرس: http://www.radiofarda.com/content/f10_ehsan_yarshater_anwers_questions_…

حسی باشد.اگر ما متوجه نوشته های کرمی را مرور کنیم می بینیم که حتی نوشته های ( به اصطلاح علمی) ایشان در راجع مواد رادیو اکتیو, هم به مسئله ( ترک تباری) ختم میشود که این نوع مقالات حتی در مدرسه های معمولی اروپا پشیزی ارزش علمی ندارد. مهم این نیست که با این زبان ( شفاهی ترکی ) یک نفر نویسنده ترک, جایزه ادبیّات نوبل را از آن خود کرده است و یا این آوا های پشت کوهای چوپانی که در صفحه طلائی ضبط شد و به وسیله 1 -Voyager در سال 1977 به فضا فرستاده شد که هم اکنون از منظومه شمسی عبور کرد و یا سازمان یونسکو این آواهای پشت کوهای چوپانی را به عنوان ( تنها فرهنگ شفاهی و معنوی برای «بشریت» در سال 2003 اعلام کرد)..In 2003, UNESCO recognized mugam as a Masterpiece of Oral and Intangible Cultural Heritage of Humanity.. مهم این است که چطوری به این فرهنگ (( حمله)) کرد. و درست به این خاطر است آن اشتباهی که من فکر می کردم که آقای کرمی این سایت را با ( رینگ بوکس) عوضی گرفته است, ایشان می خواهد این سایت را به (( میدان جنگ)) تبدیل کند. همانطوری که ایشان در نوشته های قبلی درج کرده بودند که (( کاری نکنید که ایران را به جهنم تبدیل بکنم ))...کسی که در جهنم فکری زندگی بکند , نبایستی از ایشان بیش از این حد انتظار داشت....
نوشته شده توسط: Anonymous

این طور نیست که این برداشت شود که مجاهدین میتوانند بر پلیس هلند تا ثیر بگذارند چنین ادعایی را من نکردم این برداشت اشبتاهی است که صورت گرفته است بلکه اطلاعات غلط دادن درباره هر مخالفی است حالا ممکن است در مورد بعضی درست باشد مانند همین جناب و در مورد اکثریت دیگر غلط باشد وا شتباه وجرمشان مخالفت با مجاهدین است وبرای همین تمامی تلاشهای آنها مواجه با موفقیت نمیشود بلکه مجاهدین همه را یک کا سه میکنند این مشگل است که باعث میشود که مزدوران واقعی رژیم هم بتوانند وارد بشوند یعنی وقتی مجاهدین هر منتقد خود مانند مثلا دکتر قصیم و یا روحانی ویا شاعر سی ساله خود وفایغمایی را "مزدور "مینامند دیگر رژیم هم فرصت پیدا میکند که مزدوران واقعی خود را از میدان بدر بردو دیگر بین مزدور وغیرمزدور نتوان تشخیص داد و در واقع میدان به نفع رژیم میچرخد ور ژیم سود این مواضع مجاهدین را میخورد

باید با هرکس مطابق او رفتار کرد یعنی مجاهدین باید قبول کنند که منتقد دارند وهر منتقدی هم الزاما مزدور نیست و با او برخورد سیاسی انتقادی بکنندنه اینکه هر منتقد وجدا شده شاکی را مزدور بنامنند این باعث سو استفاده رژیم میشود که مزدوران خود را هم در واقع بتواند بدر ببرد چون در این نقطه است که رژیم میگوید ببنید مجاهدین هر منتقدی را مزدور مینامند این را من از صفحات خود رژیم که دیگر واقعا از رژیم بودند خواندم که چنین ادعایی میکرد.
بعلاوه در واقع اطلاعات غلط دادن به دستگاههای امنیتی در مورد هر منتقدی به عنوان مزدور برای اینکه وی ر ا تحت فشار قرار دهند باعث میشود که در دستگاهها ی امنیتی کشورهای خارجی هم این بی اعتمادی ایجاد بشود. پس مساله این نیست که روسای پلیس کشورها ویا اینتر پل تحت تا ثیر مجاهدین قرار بگیرند بلکه نوع برخورد مجاهدین و همراهان آنها با این مساله است ویا کسانی دیگر به همین شکل که باعث میشود رژیم ایران از این موقعیت ها برای خود استفاده کند برای همین بایستی با منطق ودرایت بین منتقد و مزدور واقعی فرق گذاشت . بایستی با منتقد برخورد سیاسی نمود وبا مزدور هم برخورد حقوقی که اولا مزدوری اش ثابت شود به صرف اتهام کسی را نمیتوان متهم دانست چون مخالف یک گروه ویا جدا شده یک گروهی است که او الان ضد آن شده است ودوم اینکه حتی برخورد انسانی با حقوق مزدور متهم هم یک امر انسانی است که باید محترم شمرده شود تا تفاوت بین اپوزیسیون مدعی دمکراسی وعدالت با رژیم مشخص شود. برخوردهای غیر اصولی و غیر حقوقی وعدم اثبات آن بیشتر باعث سود رژیم ومزدوران میباشد
نوشته شده توسط: Anonymous

یک سوال از مسولین ایرانگلوبال: آیا اگر یکی از کامنت نویسان به دیگران توهین کند و آنها را <دریده> خطاب کند، و یا به دیگران بنویسد که: <اگر قصد دارید برای دست و پا کردن هویّتی کذاب خاکی بر سر خود بریزید، حداقل بروید پای تپه ای که خاک داشته باشد> (از کامنت آقای کرمی خطاب آاقای بهرنگ ) کامنت او را منتشر می کنید؟ اگر بله، چرا در شرایط کامنت نویسی <عدم توهین> را آورده اید و اگر نه، چرا به نویسندگان سایت این امنتیاز را می دهید که به دیگران توهین کنند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی من نمی خواهم به فحاشی های شما جواب بدهم چون با این کار ارزش خودم را پایین می آورم و با شخص بی ادبی چون شما درگیر می شوم و من خودم را در سطح شما به بی ادبی و به قول خودتان به <دریده>گی تنزل نمی دهم. من همیشه با نزاکت می نویسم منتها شما خودتان را به آن راه می زنید و به جای جواب دادن به مسائل خاص، از این شاخه به آن شاخه می پرید و نمی توانید از آنچه که نوشته اید، دفاع کنید و به همین جهت سعی در گمراه کردن دیگران و به بیراهه کشیدن بحث می کنید و دست به توهین می زنید که این هم بار اول و آخرتان نیست.
سمئله خیلی ساده است. شما در همین کمنتار بی ادبانه تان می نویسید: <زبان پارسی یک زبان نوشتاری و الفبایی است که دارای 36 علامت هست> سوال این است که این علامتها کدام هستند و از کجا آمده اند؟ آیا خاص زبان فارسی هستند و یا اینکه آنها را از خط و حروف عربی گرفته اند؟

من کاری به این ندارم که شما زبان فارسی امروزین را همان زبان پهلوی سابق می دانید که جزو زبانهای مرده است و دیگر وجود خارجی ندارد. برای چندمین بار تکرار می کنم که بحث ما بر سر الفباست و نه زبان.
شما به من نشان بدهید که در یک جایی، چه در این سایت و چه در سایتهای دیگر نوشته باشم که زبان ترکی ریشه در زبان سومری 5000 ساله دارد.
به نظر من و تا آنجایی که من اطلاع دارم امروزه هیچ زبان خالصی در دنیا یافت نمی شود. این خاصیت زبانهاست که با پیشرفت مراودات جهانی، از زبانهای دیگر می گیرند و با آنها مخلوط می شوند. این هیچ ایرادی ندارد. ولی وقتی شما منطق و راسیونالیسم خودتان را به نمایش می گذارید و می نویسید: <آن زبانی که امروز تُرکی نامیده میشود، ترکیباتی از زبانهای دیگر قدیم و جدید است// اگر از زبان تُرکی زبانهای دیگر را بردارند، فقط آواهایی از کوه و دشت، واز چوپانها باقی خواهد ماند.> بلافاصله این سوال مطرح می شود که اگر زبانهای دیگر را از فارسی بگیرند، چه چیزی از آن باقی می ماند؟ می بینیم که پای این منطق و راسیونالیسم شما خیلی لنگ است. همین سوال را می توان مثلا در مورد انگلیسی و آلمانی و سوئدی و دیگر زبانها مطرح کرد.
من بحثهای شفاهی شما را هم در پالتاک شنیده ام. شما در آنها هم هیچوقت نشده که در موضوع مورد بحث بمانید و همیشه به صحرای کربلا می زنید. به جای دعوت به بحث شفاهی، همینجا به شیوه نوشتاری به سوالات جواب بدهید و از جوبگویی فرار نکنید. بنابراین سوال این می شود که این علامتهای 36 گانه زبان فارسی از کجا آمده اند؟ آیا خاص خود زبان فارسی هستند و یا اینکه آنها را از زبان عربی گرفته اند؟ اگر به این سوال ساده جواب دادید، می توان بحث را ادامه داد. به شرط اینکه از ادب و نزاکت خارج نشوید.
نوشته شده توسط: Anonymous

برای رسیدن به فرهنگ آریائی پاک "" مستحضرید

برای رسیدن به فرهنگ آریائی پاک "" مستحضرید که جامعه فارسی‌، هنگام خواب، از کلمات ترکی "" دشک، بالش "" استفاده کرده و سر بر بالین میگذارند، وقتیکه از خواب بیدار می‌‌شوند، دست و صورت را شسته با "" هوله "" که واژهٔ ترکی است، صورتشان خشک میکنند، هنگام نوش جان کردن صبحانه، ناهار، شام از کلمات ترکی "" بشقاق، قاشق، چنگال، استکان، قابلمه و هکذا "" استفاده کرده و پختنیها و آشپزیشون را نیز در "" اجاق "" که واژهٔ ترکی است انجام می‌‌دهند، اگر نیازی به دوخت و دوزی نیز باشد از واژگان ترکی "" سنجاق، قیچی "" استفاده میکنند، هنگام خطاب قرار دادن همدیگر از "" آقا، خانم "" استفاده میکنند که ترکی است، در "" خانه و اتاق "" زندگی‌ میکنند که واژگان ترکی است، لطف کنید به جامعه فارسی‌ بگوئید که از امروز "" نخوابند، ندوزند، نپزند، نخورند، نپوشند، نشویند، زندگی‌ نکنند، تا هیچ نیازی به واژگان ترکی نداشته باشند.
------------
نوشته شده توسط: Anonymous

نفرین و سیاهی بر مزدوران شکنجه گر جمهوری علی خامنه ای هموطنان اتحاد اتحاد ما همه با هم هستیم و متحد و یکپارچه این رژیم ضد ایرانی را سرنگون خواهیم کرد

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به آقای .....کاظم ثانی.... در مقالهء زبان پارسی باستان و فارسی امروز، به مسائل پرداخته شده است. مشکل اساسی این هست که شما با زبانی غیر منطقی و با پوزش باید بگویم دریده به مسائل نگاه میکیند، و من با زبانی راسیونال و بیطرف و در جستجوی حقیقت و واقعیّت// زبان پارسی یک زبان نوشتاری و الفبایی است که دارای 36 علامت هست که در مقاله به آن پرداخته شده است، بنا بر این زبان الفبایی پارسی حداقل 1000 سال قبل از زبان عربی که مرحلهء تکاملی خود را از سال 800 میلادی شروع میکند، وجود داشته است....

ببینید من نمی خواهم عمیق وارد این بحث شوم چرا که ممکن است به مقدسات گروهی توهین شود، کوتاه اشاره کنم محمّد ابن عبدالله که روشنفکر زمان عرب بوده، و گویند کتاب قرآن را در غاری تدارک و تداعی کرده است گویند خود ایشان بیسواد بوده است تا چه رسد به مردم عوام و عادی بیابانگرد و عشیره ای سنتی عرب،// همین این کتاب قرآن منبع قانونگذاری و خشت زیر بنای فرهنگی و اجتماعی و جهان بینی اعراب و مسلمانان است که بعدأ به رشته نوشتاری درآمده است. // بحث بر سر موضوع زبانهای دارای الفبا و نوشتاری بودن آنهاست و زبانهایی که الفبا یی ندارند و نوشتاری نبودند و نیستند. الفبایی و نوشتاری بودن زبان پارسی بر هیچ کارشناسی در هر سطحی پوشیده نیست تاریخ تمدن ایرانیان در کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان وجود دارد. و احتیاجی به دفاع کردن از زبان پارسی و تاریخ ایرانی نیست. در مقابل غیر الفبایی و نوشتاری نبودن زبان شفاهی تُرکی بر هیچ کسی پوشیده نیست// شما نمی توانید مانند عرصه های دیگر با چماق و شمشیر و فرهنگ عشیره ای جهانیان را وادارید که قبول کنند که تمدن و فرهنگ تُرکی باستانی و ریشه دار هست و یا به جهانیان با زور بقبولانید که زبان شفاهی تُرکی الفبایی و نوشتاری بوده و هست و ریشه در زبان 5000 سالهء سومری دارید. بنا به همین رفتار های نسنجیدهء تُرک تباران است که در خانوادهءِ جهانی نه در شرق و نه در غرب جایگاهی ندارند. شما یک قوم و ملّت را نشان دهید که رابطهء دوستی با مردم تُرک تبار داشته باشد. // شما اگر صداقت داشته باشید و قصد نزدیکی به واقعیّت راهدف کنید، درهمان مقاله خواهید دید که من با نگاه انتقادی شدید به زبان فارسی حمله کرده ام، و آنرا عربی یافته ام و خواهان تغییر الفبای فارسی به لاتین شده ام زیرا. زبان فارسی در گاتگوری زبانهای لاتینی قرار میگیرد // من در هیچ کجا نگفته ام که زبانهای شفاهی و نوشتاری یکی هستند و تفاوتی بین آنها نیست، زبان شفاهی و زبان خطی دو مقولهء جدا از هم هستند، زبانهای شفاهی بسیاری در قارهء آفریقا وجود داشتند که از صحنهء تاریخ بیرون رفتند// زبان شفاهی و غیر الفبایی تُرکی هم مانند زبانهای شفاهی آفریقایی نتوانست به تکامل خود ادامه دهد و از بین رفت، آن زبانی که امروز تُرکی نامیده میشود، ترکیباتی از زبانهای دیگر قدیم و جدید است// اگر از زبان تُرکی زبانهای دیگر را بردارند، فقط آواهایی از کوه و دشت، واز چوپانها باقی خواهد ماند. در فرصتی دیگر به موضوع امکان ناپذیری وابستگی زبان شفاهی تُرکی با زبان از بین رفته و درتاریخ محو شدهءِ سومری خواهم پرداخت. من به این بحث بصورت نوشتاری پایان میدهم، ولی برای مناظره حاضر هستم، شما ها را باید در مناظرهء زنده و یا رو در رو گیر آورد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي اقبالي همانطور كه ميدانيد حكومت اسلامي يك حكومت مافيايي است كه با تكيه بر يك ايدئولوژي مافيايي عمل ميكند. رابطه بين اعضاي اين حكومت دقيقا همان روابط اعضاي باندهاي مافيايي مانند روابط برادري اعضا و قدرت حاكم پدر خوانده ها كه بر اعضا باند فرمانروايي ميكنند است. اينكه آلكاپون و غيره بنيانگذاران سازمان هاي مخوف مافيايي بوده اند واقعيت ندارد اگر شما به زندگي محمدبن عبدالله توجه كنيد ميبينيد كه سازمانهاي مافيايي قدمت بيش از 1000 سال دارد. محمد بن عبدالله تجاوز ميكرد،غارت ميكرد و مخالفان را توسط اعضاي باند خود (برادران باند)بقتل ميرساند دقيقا همان اعمالي كه مافياي امروزي انجام ميدهند. درون سازمانهاي مافيايي امروزي مانيفستي وجود دارد كه همه ي اعضا مجبور به اجراي تك تك آن مانيفست هستند

وگرنه بعلت سرپيچي از آن قوانين جانشان مورد خطر قرار ميگيرد. حالا شما آن مانيفست را با مانيفست محمد بن عبدالله يعني قرآن مقايسه كنيد. شگرد محمد اين عبدالله اين بود كه آن را به الله كه در واقع اسم دوم خود او و در واقع كسي جز خود او نيست ربط داد و با قتل ، كشتار و رعب و وحشت بخورد ملتهاي شكست خورده داد و بعد از 1400 سال با شستشوي فكري و مانع شدن تكامل آگاهي جزيي از ساختمان ذهني مردم دردمند كشورهاي اسلام زده شده است. ايدئولوژي كه تا زماني حيات دارد همچنان مشغول بوجود آوردن طالبانها،القاعده ايي ها،آخوندها و صدها باند جنايت و غارت عليه بشريت خواهد كرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آگر رژیم اسلامی ! فکر میکند، با زندانی کردن ، سر کوب واعدام، و کشتن انقلابیون، میتواند برای همیشه بر اریکه قدرت بنشیند، سخت در اشتباه است. چطور که نه رضا شاه معدوم، و نه پسر شیرین عقلش نتوانستند بر اریکه قدرت باقی بمانند، و در اعماق لجنزار تاریخ فرو رفتند! و این حکم تاریخ است که رژیم خونخوار و مستبد اسلامی نیز، دیر یا زود به زباله دان تاریخ سپرده خواهد شد. و هر ملتی بدلخواه خود آزاد خواهد زیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عباس ربیعی گرامی با سلام و عرض احترام به شما باید عرض کنم که من هم با نظرات این اشخاص و طیف وسیعی از آنها آشنا هستم. در این عرصه آنها تنها نیستند و در این طرف نیز مشابهان خودشان را دارند. ولی آن چیزی که برای من مهم است و فکر میکنم که باید آن را مد نظر قرار داد نه تاریخ و ادعاهای تاریخی، بلکه واقعیات امروز جامعه ای است که در درون جغرافیایی به نام ایران زندگی میکنند. اینکه فارسها و هخامنشیان و یا ترکها مهاجر به این سرزمین هستند، هیچ چیزی را تغییر نمی دهد. ما، انسانهایی هستیم که قرنهای متمادی در این سرزمین زندگی کرده ایم و فراز و فرودهایی داشته ایم. حالا در نقطه امروزیمان قرار داریم. در ایرانی چند فرهنگی و چند ملیتی با جمهوری اسلامی خونخوار در حاکمیت آن. به نظر من ما باید به جای اینکه بر سر همدیگر بکوبیم، باید بر سر حاکمیت جمهوری اسلامی بکوبیم و در عین حال بر فرهنگ و زبان و آداب و

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی در فارسی اصطلاح مانندی بکار می رود که خیلی حرف در خودش مستتر دارد و آن هم اصطلاح مانند <واقعا که!> است. در مورد مانورهای شما هم برای دررفتن از جواب دادن به سوالی ساده هم باید گفت: واقعا که!
سوال از شما خیلی ساده است و آن هم سوالی در مورد خط فارسی. حالا شما مرا به مقاله ای در مورد رابطه زبان فارسی و عربی حواله می دهید؟ من از خط صحبت می کنم و شما از زبان؟ آیا واقعا فرق بین زبان و خط را نمی دانید؟ معلوم است که نمی دانید چون شما در همان مقاله ای که من و دیگران را به آن رجوع داده اید نوشته اید که: <... زبان عربی و فارسی در حقیقت در بسیار موراد یک زبان هستند... در یک نگاهِ ساده به جدولِ الفبایِ زبانِ فارسی و عربی می بینیم که چهار حروف الفبایی: پ / چ/ ژ/ گ / در زبان فارسی هست که در زبان عربی نیست و در بقیه شبیه بهم هستند.> جناب کرمی این جملات شما را اگر جلو یک دانش آموز ابتدایی

بگذارند، صدای قهقه اش تا عرش هفتم بلند می شود. درست است که بسیاری کلمات عربی وارد زبان فارسی شده ولی زبان عربی و زبان فارسی هیچ شباهتی به هم ندارند. فقط خط آنها مشابه است. به عبارت صحیح تر زبان فارسی، حروف عربی را گرفته و با اضافه کردن 4 حرف که آنها هم اشکال تغییر یافته ب، ک، ز، ج هستند، الفبای خودش را ساخته است. در این هم هیچ ایرادی نیست. فقط نشان می دهد که در حال حاضر زبان فارسی مانند بسیاری از زبانها الفبای خاص خودش را ندارد. ولی سوال ساده این است که شما زبان ترکی را به این دلیل که الفبای خاص خودش را ندارد سرزنش کرده و آن را زیر سوال برده اید، پس چرا زبان فارسی را که الفبای خاص خودش را ندارد و از الفای زبان دیگری استفاده می کند زیر سوال نمی برید؟ چرا زبان ترکی به همین دلیل نداشتن الفبای خاص خودش اخ و تف است و زبان فارسی با اینکه الفبای خاص خودش را ندارد عالی و زیبا و...؟ فکر نمی کنم که بشود این سوال را ساده تر از این مطرح کرد. برای جواب دادن به این سوال ساده هم، شما که علامه دهر هستید، احتیاجی ندارید که به سومر و هخامنشیان و زرتشت و اورخون و... متوسل شوید. یا اینکه بهتر است قبل از نوشتن عقاید عجیب و غریب و راسیستی خودتان کمی به آنها فکر کنید! و در نظر بگیرید که خوانندگان مقالات شما سوالات ساده ای خواهند کرد که مجبور خواهید شد آسمان را به زمین پیوند بدهید تا از زیر جواب دادن در بروید!
من از شما سوالی می کنم و شما خودتان مسئله ای مطرح می کنید و جواب آن را می دهید. ما در ترکی مثلی داریم که می گوید: <من دییرم دامنان داما، سن دییرسن ییرتیغیمی یاما!> (من می گویم از بام به بام، تو می گویی سوراخ را وصله کن!)
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به خوانندگان گرامی،... که وابستگی ...زبان عربی و فارسی... را در خواست کرده اند، در نوشتار " مناسبتِ زبان فارسی امروز با زبان پارسی باستان به آن اشاره کرده ام" که لینک آنرا بصورت آکتیو در پانویس، مقالهء همین " آیا زبان تُرکی یک زبان الفبایی و نوشتاری است" گذاشته ام. کافی است روی آن کلیک کنید. لینک این نوشتار را دوباره اینجا میگذارم.//
http://www.iranglobal.info/node/29685

هیچ ایرانی وابستگی زبان عربی و فارسی را انکار نکرده و نخواهد کرد، گرچه تزهای فراوانی هست که همین الفبای عربی هم از پارسی مشتق شده است و چهرهء مشهور گرامری زبان عربی هم یک ایرانی است. ولی تفاوت هست بین وابستگی یک زبان به زبانی دیگر،تا اینکه یک زبان غیر الفیایی و شفاهی و غیر نوشتاری تُرکی را به تمدنهای میانرود ( سومری ها) به 5000 سال پیش نسبت دادن،امری که کودکان پیش دبستانی هم چنین ادعایی را نخواهند کرد. زبان تُرکی شقاهی در قرن 16 الفباهای دیگر زبانها را بکار گرفت که به نظر من هیچ اشکالی ندارد، امّا سند مالکیّت صادر کردن که از شاخص های بارز تُرک تباری است مسئله را بی ارزش و ریشه دار نبودن یک فرهنگ را به نمایش میگذارد. طبق وظیفه و تعهد در مقابل نوشتار خویش به سئوالات منطقی در رابطه با این نوشتار پاسخ خواهم داد.
نوشته شده توسط: Anonymous

نمى دانم اگر تاريخ ما ٥٠ هزار ساله نباشد،تكليف مان چيست؟اصولا فاشيسم براى توجيه نژادپرستى و ظلم خودش هميشه از تاريخ باشكوه خودش،راست يا دروغ استفاده مى كند،بعنوان خلقهاى تحت استثمار اصولا احتياجى به دليل اوردن از تاريخ نداريم كه ما مثلا انطور بوديم و هستيم،البته مى توان دروغ هايش را برملا كرد،مثل همان كارى در اينجا شده و از جناب ناصر خواسته شده كه الفباى اختصاصي زبان فارسى را توضيح دهد و البته ايشان توضيحى ندارد،
ولى ما احتياجى به دليل اوردن از تاريخ نداريم،بعنوان يك انسان طالب حقوق انسانى خودمان هستيم،حالا اگر فاشيسم فارس ما را در حد يك انسان نمى بيند كه با ما همگام شود،اين مشكل خودشان است ما بايد اين عدم درك كه نشات گرفته از زشتيهاى بيكرانش است به مانند سلاحى ويرانگر عليه خودشان استفاده كنيم،نه اينكه در دام فاشيسم فارس گرفتار شويم كه اين كلمه منشا توركى يا كوردى يا فارسى دارد،هر منشا

داشته باشد،ما مالك حقوقى هستيم كه خواستاريم و خودمان را محق ان مى دانيم و همين كه ما خواستاريم و هزينه مى دهيم ،كافى است ديگر هيچ دليلى نمى خواهد،اصولا اراده خلقها هر خواسته اى را توجيه مى كند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای خسرو خضری٬ همکشوری عزیز٬ با سلام و عرض احترام٬ شما کافیست نظرات پاپک خر مدین وarash وچند شخص دیگر را خوب و بادقت بخوانید تا بهتر با واقعیات و ذهنیات برخی پان پارسهای دری زبان که اصالتشان به تاجیکستان برمیگردد و پس از حمله مغول به تورکان خوارزمی به ایران مهاجرت کرده و در کودتای ۹۰ سال پیش قدرت را بدست گرفته و با استفاده از تاریخهایی که یهودیان ساخته اند و با امحا کتب و آثار تاریخی بقیه اقوام خودرا بدون هیچ فصل مشترکی با هخامنشیان٬ پارس خوانده و به ناحق مالک این سرزمین مینامند و بقیه را اخ میدانند آشناشوید! نه لغاتشان٬ نه فرهنگشان٬ نه دستور زبانشان و نه سرزمین مادریشان به هخامنشیان هیچ ربطی ندارد ولی حالا با همین تاریخهای جعلی منکر اقوام پیش از خود در اینجا هستند .. ناصر پورپیرار خوزستانی هم خوب در کاسه شان گذاشته٬ هنوز نمیدانند او اهل کجاست میایند و در موردش اظهار نظر میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ایران، مرد تنها و بیمار خاورمیانه """ ژئوپلوتیک منطقه خاورمیانه به کدام سؤی میرود؟ """ به تلافی پشتیبانی تمام عیار رژیم فارس ایران از ارمنستان در جنگ آذربایجان و ارمنستان، آذربایجان باید تمام موانع ورود کاپیتال عربستان و کشور‌های حوزهٔ شورای همکاری کشور‌های عربی‌ خلیج را به قفقاز و آسیای مرکزی را هموار کند، کاپیتال "" ۴.۵ تریلیون دلاری امپراطوری مالی‌ کشور‌های حوزهٔ همکاری خلیج "" با نگاه تردید آمیز به اروپا می‌‌نگرد، تا حدی از آمریکا ناا امید شده و دنبال بازار‌های جدید است، در تنش به زودی گسترش یافته غرب با روسیه، فرصت‌های جدید فقط از سوی دنیایی ترک به وجود خواهند آامد، اشاره کردم که از بعد ژئوپلوتیک برای اژدهای اوکراینی جایگاهی‌ را تبیین کردند که دم آن در شرق، قلب آن در قفقاز و سر آن در بالکان متجلی می‌‌شد، اگر اژدهای ایرانی‌ وجود دارد و زبان این اژدها فارسی‌ است، سر آن بدون شک

در افغانستان، قلب آن در کویر لوت و دم آن در استان فارس متجلی خواهد شد، اگر ایران دو ۲ زبانه بود و زبان ترکی، دومین زبان رسمی‌ ایران بود بدون شک افق این اژدها به طرز اعجاب انگیزی گسترش می‌‌یافت. ادامه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان.. من هم با اعدام مخالف هستم و هم با ( زندانی سیاسی), که در کشورهای دیکتاتوری غوغا میکنند ولی تنها یک نفر آن هم آقای رجوی بایستی در یک دادگاه نظامی محاکمه شده و جواب گوی آتش گوشودن اسلحه به روی سرباز های ایرانی که در موقع جنگ با ارتش عراق را داشتند, باشد... در هیچ جای تاریخ نیامده است که یک قشر اپوزیسیون حکومت داخلی در موقع جنگ, به روی سربازان هم وطن اسلحه بکشند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت آقای پیمان واقعیت به نظر نمی رسه. خودم در هلند زندگی می کنم و تا حدودی در جریان دستگیریها هستم. مجاهدین هیچ نقشی در این دستگیریها ندارند. اگر نفوذ مجاهدین تا این حد باشه که پلیس هلند بنا به حرف آنها افرادی را دستگیر کنه، این کار را فرانسه که اکثر فرماندهان و حتی رهبرشان در آنجا فعالیت می کند هم می کردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم راشل بله انروز فرا ميرسد كه رنگ،نژاد،مذهب و جنسيت ملاك عمل نباشد ولي بااين كك برتري باستاني كه يهوديان براي مقابله با اسلام به جان پان پارسها انداختيد چكار ميشه كرد؟درماني است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ایران، مرد تنها و مریض خاورمیانه "" ژئوپلوتیک منطقه به کدام سؤی میرود؟ """ در کامنتی اشاره‌ای داشتم به اوکراین در تجلی‌ روح ملی‌ در این کشوا و ابعاد جغرافیا ئی آن، "" اولین فروم اقتصادی و همکاری کشور‌های عربی‌ با اسیای مرکزی و آزربایجان "" در ریاض شروع به کار کرده است، این در حالی‌ است که گسست جامعه فارسی‌ با جامعه آزربایجانی وارد ابعاد جدید شده، ایران بدون آزربایجان هیچ است، از نظر توان علمی‌، لجیستیکی، موقعیت ترانسپرتی، نیروی کار آفرین هیچ کجای ایران نمیتواند جایگاه آزربایجان جنوبی را پر کند، "" در تضعیف آزربایجان جنوبی، کلیت ایران به طرز شدیدی تضعیف خواهد شد"" و ایران از جانب همسایگاه قدرتمند "" وارد مرحلهٔ آسیب پذیر و ژئوپلوتیک تهدید "" خواهد شد، ایران قوی فقط زمانی‌ به منصهٔ ظهور خواهد رسید که آزربایجان جنوبی در موقعیتی قوی ظاهر شود. در صورت ایجاد کوچکترین خدشه، آن

ایران نمیتواند جایگاه آزربایجان جنوبی را پر کند، "" در تضعیف آزربایجان جنوبی، کلیت ایران به طرز شدیدی تضعیف خواهد شد"" و ایران از جانب همسایگاه قدرتمند "" وارد مرحلهٔ آسیب پذیر و ژئوپلوتیک تهدید "" خواهد شد، ایران قوی فقط زمانی‌ به منصهٔ ظهور خواهد رسید که آزربایجان جنوبی در موقعیتی قوی ظاهر شود. در صورت ایجاد کوچکترین خدشه، آن نیروی کار آفرین، نواور "" خالقان مشروطه "" دید خود را به سوئی دیگر تمرکز خواهد داد. کشور‌های عربی‌ و در راس آنان عربستان با آگاهی‌ کامل به این واقعیت دامنهٔ نفوذ خود را در آسیای مرکزی و قفقاز گسترش خواهند داد، این در حالی‌ است‌که که نفوذ ایران در عراق و سوریه وارد باتلاق شده، امپراطوری مالی‌ "" ۴.۵ تریلیون دلاری کشور‌های عربی‌ حوزهٔ شورای همکاری خلیج "" حلقه‌ محاصره را دور ایران تنگتر خواهند کرد. با در نظر گرفتن این واقعیت هاست که این هفته "" کویت خواستار برگشت همه جنگزده گان آزربایجانی قره باغ به این منطقه شد. ادامه دارد .... تصورش را بکنید ایران آن اژدهای اکراینی است، دوم، قلب و سر این اژدها با اتکأ به چه نیروهای میتواند در جغرافیا ی منطقه مستقر شود؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا من 21 سالمه همش دنبال تیکه های گم شده تاریخ که تو مدرسه و اینترنت و کتاب خونده بودم می گشتم، سر آخر همه این تیکه هارو پیش مجاهدا دیدم. و نکته ای که بین گروه های مخالف، مجاهدین رو بارز می کنه رهبری با هوش و صداقت و فدای مسعود رجوی بوده
- تنها گروهی که منسجم و مقاوم ایستاده (با تمام مماشات های جهانی)
- گروهی که بلافاصله فراخوان تشکیل شورا داد(خیلی ها تازه یادشون افتاده)
- تنها گروهی که تبعیدیان سیاسی رو در بیرون مرزها سازمان داد
- تنها گروهی که ارتش آزادی بخش تشکیل داد
- تنها گروهی که با پرچم ملی ایران نهایت تلاش و فدا رو به کار گرفته

آخه مگه میشه آدمی مبارز باشه و آزادیه مملکتشو بخواد بعد بیاد به اینا بد و بیرا بگه؟؟؟
وقتی که تمام لجن های پراکنده شده توسط آخوندا با طلوع آزادی از میان بره وقت قضاوت عمومی میرسه جناب قصیم
سخنان شما جز حامیان ولی فقیه هیچ انسانی را شاد نخواهد کرد

نوشته شده توسط: Anonymous

این جو سازیهای مجاهدین است که هیچکس علیه اشان انتقاد نکند. از نظر رهبران مجاهدین هرکس که انتقاد میکند مزدور است حتی کسانی مانند قصیم و روحانی را این ها که سی سال سابقه همکاری با مجاهدین را داشتند بخاطر انتقاد و جدایی "خائن ومزدور "میخوانند. در اینکه بخشی از جدا شدگان مجاهدین به ایران حتی از طرف خود مجاهدین فرستاده شدند شک و تردیدی نیست ولی اینکه بخشی از این ها هم با رژیم همکاری شاید بنمایند ولی کشتار اشرف مسئول اولش همان رهبران مجاهدین میباشند که با اصرار در ماندن درعراق و در اشرف و رجزخوانی ها رجوی برای "جنگ صد برابر "و"بیابیا" و همچنین دخالت در امور داخلی عراق بطور فعال و حمایت از جناحهای مختلف درون سیاسی عراق عملا خود را وارد جنگ داخلی عراق کرده ومینمایند. اما در مورد لودادن وقتی مجاهدین خود مالکی نخست وزیر عراق را "مزدور رژیم "میدانند دیگر نیازی به اطلاعات دیگران نیست

چرا که تمامی اطلاعات را از همان رژیم "مزدور "مالکی و قدس سپاه میگیرد . پس این اتهامات در شرکت "غیر مستقیم" از طرف مجاهدین به جداشدگان سابقشان هیچ مدرک حقوقی ندارد . البته مجاهدین اکنون میخواهند بدین وسیله در واقع جو سرکوب را علیه منتقدین خود بالا ببرند که کسی دیگر جرئت نکند به آنها انتقادی بکند . ولی این صحبت ها کمکی به مجاهدین نمیکند چون خانه از درون ویران است چرا که سیاستهای رجوی باعث شده است که این گروه ایزوله شده و حتی در بین ایرانیا ن محبوبیتی نداشته باشد حتی نزدیک ترین اعضای "شورای ملی مقاومت "از آنها جدا شوند . این جو سازیها در واقع مقابله مجاهدین با منتقدین است وتهدید آنها .
نوشته شده توسط: راشل زرگریان

Anonymousگرامی من سالیان درازیست در اسرائیل زندگی میکنم. راجع به ویدو مورد نظرشما ندیدم ونشنیدم. اما لطفا آنرا به ایمیل من ارسال کنید که اگر حقیقت باشد راجع به آن نیز مقاله بنویسم. بدون شک از دو طرف آدمهای بیگناه آسیب می بینند.
اما باید متذکر شوم که فلسطینی ها براحتی میتوانند وارد اسرائیل شوند بدون هیچ آسیبی. اکثر آنها در اسرائیل کار میکنند. برخی از آنها در جوار اسرائیلها بدون هیچ مشکلی زندگی میکنند. اما اگر اسرائیلی وارد دهکده ویا شهرکهای فلسطینی شود یا زخمی شدید میشود یا کشته یا مفقودالاثر. بهرحال این قصه درازست وجای توضیح آن در اینجا نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جمال.. آقای آرنیک کرمی خودش را با این اسم در یکی از پالتالک ها که در این سایت هم پخش شد استفاده کردند..ایشان به عنوان یک انسان آزاد این حق را دارند هر اسمی را بکار ببرند. اگر احتیاج به تصیح شد ایشان می توانستند به این موضوع گوشزد بکنند..اگر من اسم شما را « جمال» بکار می برم , دلیل بر ( پان عرب) بودن من نیست...

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جمال آرنیک اسمی است که جناب کرمی در پالتاک برای خودش انتخاب کرده و ربطی به پان ترکه ندارد. یقه جناب کرمی را بگیر که چرا اسم ارمنی برای خودش انتخاب کرده. آخه نمیشه که همه چیز را به پان ترکها نسبت داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ما در شگفتیم ! آقای رازی، به همه چیز نظر میدهد، بی آنکه کمترین مطالعاتی در باره آن چیز داشته باشد. آیا جناب ایشان سومر شناس و تاریخ دان هستند، که به همه چیز نظر میدهند؟ اگر چنین است، لطفا برای آگاهی عموم، رشته تخصصی خود، منابع و مطالب و در صورت امکان لیستی از آثار و تالیفات تاریخی خویش را در همین صفحه منتشر کند، تا خوانندگان به درستی مواضع و استنادات علمی وی آشنا شوند. در غیر اینصورت حرفها و ادعاهایش بدون پشتوانه علمی تاثیر عکسی بر روی خوانندگان خواهد گذاشت. ادعاهای بی اساس، بدون پشتوانه، و بدون استناد تاریخی، هیچ ارزشی ندارد. و سبک کردن خویش است. اگر قرار باشد هرکس که بدون مطالعه و پژوهش دقیق به همه چیز نظر بدهد، کارش هردمبیلی خواهد بود. و خوانندگان را بر خود خواهد خنداند. لطفا در آنچه که میفرمائید، با استناد محکم و با کنگاش و دلیل صحبت بفرمائید. نه اینکه شعار سیاسی بدهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی چندفاکت از سومر شناس های شناخته شده خدمت شما مينويسم تا شايد کمکی بشما بکند ١-باستان شناس و معروفترین سومر شناس دنیا “فریتیز هومئل ” بعد از تحقیقات وسیع علمی و ترجمه تعدادی از لوحه های سومری با استناد بر کشفیات تاریخی جدید از نوشتجات سومری، خویشاوندی خیلی نزدیک سومری و ترکی را ثابت کرده و نوشت "یک شاخه ای از اجداد ترکان در ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد از وطن اصیل ترکان یعنی آسیای میانه کوچ کرده و به آسیای نزدیک آمده و تمدن های زیادی را از جمله تمدن سومر را افریدند . آثار باقی مانده از سومرها نشان میدهد که زبان ترکی در قدیم به چه شکلی بوده است. ٢- A.Falkenstein, W. Von Soden, Sumerische und Akkadisch Hymnen und Gebete, s.7 ٣- Zakar Andereyas, “Current Antropologie”, World Journal of the Science of Man, 1971 p. 212 ٤- "دل هایمزِ ، Dell Hyme" پژوهشگر و زبانشناس وابسته به دانشگاه شیکاگو

شیکاگو در بخش انسان
شناسی در رابطه با ارتباط ریاضی بین زبانها تحقیقی انجام داده و 200 لغت انگلیسی را
در دو زبان "سومری و ترکی " مقایسه کرده است. او در پژوهش چاپ شده‌اش رابطه مشترک
این دو زبان را با مشابهت های لغوی موجود اثبات کرده‌است. به این صورت که بعد از
2000 سال گسست از یک زبان مرده ریشه لغات در زبان ترکی امروزی زنده است و مورد تکلم
واقع میشود و ............... هر قدر دلتان ميخواهد من ميتوانم از سومرشناسان مختلف جهان فاکت بياورم . يک مثال هم من بياورم در تمامی دنيا فقط در زبان سومری و ترکی است که در شمارش اعداد بعد از رقم ده ، يک و دو و اعلا آخر علاوه ميشود يعنی گفته ميشود اون بير ، اون ايکی ، اون اوچ ولی در عربی ، روسی ، انگليسی و فارسی و غيره گفته ميشود يازده ،دوازده ، سيزده و علا آخر . اميدوارم مورد قبول باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی در گوگل نوشتم « سومر شناس » بيش از صد منبع آمد که همگی دلالت به سومری - ترکی است جنابعالی نيز امتحان فرمائيد تا دروغ گو و تهمت زن مشخص شود و نوشته فرموده ايد « به آثار سومرشناسان اروپایی رجوع کنند و نه به خیالپردازیهای بچگانه انسانهایی که خودشان را چنان حقیر می بینند، که ناچار از دزدی فرهنگ و تمدن می شوند » .دزد فرهنگ مشهوراست که کدام ملتی دست به اين کار زده فرش تبريز و اردبيل و همدان را پرشيا معرفی ميکند قورمه سبزی را خوراک پرشيا و ....