کامنت دوم پیرامون """ ایران، مرد تنها و بیمار خاورمیانه """ وضعیت ژئوپلوتیک تهدید """ اگر ایران وارد مدار "" ارمنستان و روسیه "" شود این کشور از قطب توسعه دور شده، انزوای ایران به مرحلهٔ غیر قابل تحمل خواهد رسید، هم اکنون، تعداد معتادان ایران، از افغانستان پیشی گرفته، این کشور که در بعد اجتمائی، از ناحیهٔ شرق و توسط آریائیان آنسوی مرز، اینگونه دچار آسیب شده، با پیوستن به مدار ارمنستان و روسیه، "" انزوا "" را به ارث خواهد برد، در بعد ژئوپلتیکی، ایران یک بازندهٔ کامل است که هیچ نظیری نیز نمیتوان برای این کشور یافت، امپراتوری مالی کشورهای حوزهٔ خلیج، بیشتر از جامعه شاهنامه خوان،در شرق ایران، مخصوصا افغانستان و پاکستان، تاثیر خواهد گذاشت، تنها راه رهائی برای رژیم فارس ایران، انتخاب مسیری است که این کشور را، وارد همکاری با آزربایجان و ترکیه کند. اگر جماعتی شاهنامه خوان، به
عمق "" وضعیت ژئوپلتیک تهدید "" که دامن گیر این کشور شده نیستند، امیدوارم به زودی به خود آیند.
معمولا نوشتههای آقای ایجادی از متدولوژی علمی پیروی میکنند ولی این نوشته ایشان از این متدولوژی فرسنگها فاصله دارد. آقای ایجادی مینویسند: "چپ ايران در دوران پايانی شاه در ادامه سنت توده ايسم با چريکی گری، خود را مطرح ساخت" به این ترتیب یک دهه فعالیت حزب توده ایران در دهه 1320-30 نادیده گرفته میشود. آیا حزب توده ایران در دهه 20 "چپ" نبود؟
این درست است که فعالیت چپ ایران در اواخر دوران محمدرضا شاه پهلوی دوباره اوج گرفت ولی نقطه شروع آن نبود.
آنچه که ایشان بعنوان گفتمان غالب آن دوره مطرح کردهاند، کاملا درست است. در آن دوره گفتمان چپ عبارت بود از "حزب لنينی، موتور کوچک، نقش توده، انقلاب قهرآميز، برنامه دولتی کردن اقتصاد، پايان دادن به حاکميت سرمايه، برتری طبقاتی کارگری و غيره" و این واقعیت دارد که گرایش آن دوره گرايشی بود که "تمايل استبداد گرائی حزبی و سياسی و درک تمرکزطلب در هدايت اقتصاد
و جامعه از ويژگی های اساسی" آن بود.
ولی امروز پس از گذشت 35 سال، چپ ایران چه تحولی داشته است؟ آیا آنچنانکه آقای ایجادی مطرح میکند، تحولی در آن رخ نداده است؟ آیا 35 سال حکومت اسلامی در ایران و از هم پاشیدن بلوک شرق تاثیری در آن بوجود نیاورده است؟
به نظر من امروز می توان چپ ایران را حداقل به دو دسته تقسیم کرد: یک بخش آن هنوز هم در تفکرات همان دوران منجمد شدهاند. حزب لنینی با مرکزیت "دمکراتیک"ش، دیکتاتوری پرولتاریا، دولتی کردن اقتصاد، نفی دمکراسی بورژوایی و... از خصوصیات این بخش است.
بخش دیگر اما، به شدت متحول شده است. در میان این بخش دیگر اثری از مارکسیسم – لنینیسم و حزب لنینی و دیکتاتوری پرولتاریا و... دیده نمیشود. با وجود این، آرمان سوسیالیستی انسانگرایانه، عدالت اجتماعی با دیدی نوین، بهرهگیری از دستاوردهای بورژوازی در جامعه – در همه عرصههای آن – دولت غیرمتمرکز، اقتصاد غیردولتی، توجه به فردیت انسان، آزادیهای سیاسی و اجتماعی در همه عرصهها و... از خصوصیتهای این بخش است.
همین تحولات هم موجب میشود که بخش "چپ سنتی"، این بخش را از دایره "چپ" بیرون بریزد. همان کاری که در واقعیت امر، آقای ایجادی کردهاند. آقای ایجادی هیچ یک از این تحولات را نمیبینند و یا اینکه این بخش را دیگر "چپ" نمیدانند! به نظر میرسد که تفکر آقای ایجادی درباره چپ، هنوز در زمان انقلاب 57 یخ زده است.
نگاهی گذرا به برنامههای بخش وسیعی از چپ ایران نشان میدهد که فرهنگها با تفکرات و برنامههای آن دوره فاصله گرفتهاند. ورود مسائلی مانند حقوق بشر و آزادیهای سیاسی و اجتماعی، مسائل زیست محیطی، حاکمیت غیرمتمرکز و... به این برنامهها، نمونههایی از این تحول بزرگند. این بخش از چپ سالها پیش مارکسیسم و لنینیسم را نقد کرده و از آن فراتر رفتهاند. برخلاف تصور آقای ایجادی، امروزه شفافیت شجاعانه مشخصه بارز این بخش از چپ است.
آقای ایجادی مینویسند: "چپ متنوع و پيچيده است و افراد و لايه هائی هستند که خوشبختانه در بينش خود متحول شده اند، ولی بطور عمده مدل فکری و برنامه ی چپ در بنياد تغيير نيافته است" نه آقای ایجادی! تنها "افراد و لایههایی از چپ" متحول نشده است بلکه خوشبختانه بخش بزرگ و تعیین کننده آن متحول شده است. و باز هم خوشبختانه نه تنها مدل فکری و برنامه این بخش بزرگ از چپ، بلکه عمل و کردار آن نیز متحول شده است. آن چه که در این میان متحول نشده است، مدل فکری و اندیشه بخش دیگر چپ و نیز فکر و اندیشه خود شما در باره چپ است. فکر و مدل و متد شما در این زمینه، همانند مجسمهای سنگی، در همان سال 57 باقی مانده است.
اما من نیز با شما هم عقیدهام که در این سالها بخش متحول شده چپ، در زمینه تئوریک، آثار کتبی اساسی و برجستهای بیرون نداده است و ما شاهد کار تئوريک برجسته ای نبودهایم. ولی در نظر بگیرید که این نقصان تنها به چپ ایران خلاصه نمیشود. این درد، درد چپ جهانی است.
به هر حال امروز میتوانیم پافشاری بر حقوق بشر و آزادیهای دمکراتیک جمعی و فردی و برابرحقوقی همه افراد جامعه، رفع کلیه تبعیضات جنسیتی و قومی-ملی و فرهنگی و مذهبی، مقابلهجوئی با بیعدالتیهای اقتصاد جهانی با اتکا به توسعه انسانی پايدار و بازيگران آن، دوری گزینی از مديريت ديوانسالار دولتی، سمتگيری قطعی بسوی اکولوژی و سياستهای زيست محیطی و... را از مشخصات بارز چپ تحول یافته ایران بدانیم. این تحولات به همینجا خاتمه نمییابند زیرا تحول طلبی با این بخش از چپ عجین شده است.
آقای کنجکاو ... شما اصلآ به متن مقاله را توجه کرده اید؟ موضوع مقاله چیست؟ و یا مثل خیلی از ما ها که بخاطر نوشتن , یک چیزی را حتمآ بایستی بنویسند و درج بکنند...جمله اول شما درست 180 درجه بر عکس آن موضوعی است که اینجا به بحث کشیده شده است...موضوع « عدم وجود خدا بخاطر قوانین فیزیک کوانتمی» چه ربطی به محمد و حمله اعراب به ایران را دارد..ابن ها بحث های جداگانه هستند.. موضوع اصلی, عدم وجود خدا است که « استیون هاوکینگ» به این مسئله اشاره میکند..خدا , این دیکتاتور کیهانی چنان در مغز ایرانیها و مسلمانان منطقه رسوب کرده است که قدرت فکر کردن بر روی عقل و خرد را از دست داده اند..بطور مثال.. کاربر گرامی anonym همانطور که میبینید نوشته است که « تمام دانشمندان از یافتن این جواب عاجز مانده اند» و به آقای اقبالی هم با یک نوع بی ادبی جواب قاطعش را می دهد بدون اینکه یک اسمی از ( تمام دانشمندان ) ..
ببرد.. آقای و یا خانم anonym چنان در این منجلاب فکری گرفتار هست که میخواهد تنها با فشار معده صحبت بکند.. حتی ( منصور ابن حلاج تاریخ خودش ) را که تا آخرین لحظه زندگیش بر روی باورهایش پایداری کرد را نمی تواند قبول بکند .این کاربر گرامی فرق بین دانشمند و آخوند دانشمند را نمی تواند تشخیص بدهد.. برای این اشخاص مسئله رفتن به توالد با پای راست و یا با پای چپ یک مسئله جدی است . این اشخاص واقعآ باور می کنند که آقای خامنه ای در موقع تولد و درست در دقیقه ای که نصف بدنش در رحم مادرش بوده و نصف بدنش در خارج از رحم, فریاد های ( یا علی.. یا علی ) را می کشید . بخاطر این باور هاست که یک آخوند در منبر می گوید که , حضرت آدم 17 متر قدّش بود و 10 متر هم عرضش... کسی نیست به حال بیچاره « حوا» گریه بکند که چطوری بخاطر ازدیاد جمیّت, چه شکنجه های را تحمل شده است.....
Lachin؛ ظاهرا خیلی متعصب ترک بودنت هستی این حق تو است.اما این امر باعث نمیشودغیر مودبانه رفتار کنید و فرهنگ بخشی از هم میهنانت «پارسی» را یک فرهنگ بیمار گونه و مالیخولیا» بنامید.مگر کسی بنا به بی ارزشی سیاه نوشته تخیلی بنام حماسه دده قورقود گفته «فرهنگ ترک» یک فرهنگ بیمار گونه و مالیخولیا» است؟ واقعا چنین گروه هایی که در طرح و بحث خواسته هایشان با تقلید زوزة گرگ و ترسیم سیمای گرگ با انگشتان دست ـ (سلام حزبی «گرگ های خاکستری» ترکیه) سخن می گویند، در کدام بخش از توسعة دموکراتیک جامعة ایران قرار میگیرند؟
Very efficiently written information. It will be beneficial to everyone who employess it, including myself. Keep up the good work for sure i will check out more posts. bdkefceddccd
Very efficiently written information. It will be beneficial to everyone who employess it, including myself. Keep up the good work for sure i will check out more posts. bdkefceddccd
""" استراتژی امنیتی بدون احتساب استراتژی توسعه، امنیت و توسعه یک کشور را به مخاطره می‌‌اندازد """ در حالیکه بیشتر از ۲ دو دهه است که کشورهای توسعه یافته به ایجاد تناسب و توازن بین این استراتژی امنیت و استراتژی توسعه پی برده اند، من باید این موضوع را به دوستان چپ توضیح دهم، در تبیین دکترین استراتژی امنیتی و نیاز آن به استراتژی توسعه، نگاهی به جایگاه ۲ دو کشور "" ارمنستان و تایوان "" افق روشنی را در مقابل چشمان ما خواهد گشود. دکترین امنیتی ارمنستان از آنجا حائز اهمیت است که این کشور، استراتژی امنیتی را به کلی قربانی استراتژی توسعه کرد، با به زیر چتر امنیتی رفتن روسیه، ارمنستان توسعه کشور را وامدار قطبی کرد که همیشه در توسعه شکست خورده است، امروز ارمنستان کشوری است که تعداد مهاجران آن به سایر کشور ها، حتئ از جامائیکا نیز پیشی گرفته، نزدیک به ۱۵ درصد در آامد ملی کشور از
طریق نیروی کارش در روسیه تامین میشود که با تنش‌های جدید بین غرب و روسیه، ارمنستان از این امتیاز نیز بی بهره خواهد شد، همچنین هزاران نفری که در ارمنستان با تراش و صیقل الماس روسی روزگار میگذرانند با تحریم الماس روسی توسط غرب، بیکار خواهند شد. "" در مقابل دکترین امنیتی تایوان، استراتژی توسعه را در مسیری هدایت کرد که امروز "" تایوان به یک کشور سرمایگزار در چین تبدیل شده، قطبی که تایوان در تبین استراتژی امنیتی برگزید غرب و آمریکا بود. "" استراتژی امنیتی آمریکا "" ایجاد قطب‌های قدرت در هر چهار گوشهٔ دنیا که "" پروژهٔ توسعه "" در این مراکز قدرت چهار نعل به پیش می‌‌تازد، در اینجا به سخن من پی خواهید برد که هدف آمریکا با این سیاست رسیدن به نقطه "" ثروتمند شدن این اقمار یا کشورها "" پیش از پیر شدن است. بر خلاف تاکیدات کمونیستی نویسندهٔ این مقاله، چپاولی در کار نیست، بده و بستانی در کار است که دو طرف معدل را وارد "" وضعیت برد - برد "" میکند.
جناب رازی گرامی/ منهم با این گفته که « جلال ایجادی و حسین شریعتمداری از یک سنخند» صد در صد مخالفم . اما در مورد تیتر«چپ ايران در بن‌بست‌ها و عقب‌ماندگی فکری» کمی تند ، تیز و تحریک کننده است ؛شروع می کنم . بنظر خیلی از تحلیل گران سیاسی ایران، جریانات سیاسی چپ ، راست و میانه بنوعی در بن بست فکری گرفتار آمده اند. در مورد نقد به چپ؛ اقای ایجادی بی انصافی کرده اند؛ چپ ها ی ایران از دهه نود میلادی به باز نگری گذشته خود پرداخته اند؛ حاصل اینکار هزاران مقاله ؛ کتاب ،فایل های صوتی ، تصویری و مصاحبه بوده است . بنابراین مطالب فشرده و کلی که جلال ایجادی در این مقاله طرح کرده است به هیج وجه تازه و نو نیست.
نتیجه این نقد به چپ سالهای پیش ، جنبه سازمانی هم به خود گرفته است . ایجاد سازمانها و احزاب کاملا جدید مثل اتحاد جمهوریخواهان ، جمهوریخواهان لائیک _ دمکرات و....همچین ایجاد یک سازمان جدید چپ دمکرات که از اتئلاف چند شاخه فدائیان خلق در حال شکل گیری است؛ از این جمله اند. شخصا هم از 24 سال پیش «نقد چپ » را شروع کرده ام و دیگر خود را یک فعال چپ نمی دانم . مشکل تفکر استاد در این است که چپ های فعلی را همانی می بیند که 35 سال پیش بود . جالب اینکه ایشان چپ را به دو بخش سربکوبگر و سرکوب شده تقسیم می کند. اصومقاله مورد بحث، از نتیجه گیری کلی، فرا نرفته است.
جناب عالی؛
گوش های من در کوره های بازجوئی های ساواک و ساواما آبدیده شده اند؛ در راه دفاع از آزادی، انسانیت و ایران، گوش ها که هیچ؛ جانم را پیشکش می کنم.
ادامه کامنت، در ضمن از کی "" استراتژی امنیتی "" بدون توجه به "" استراتژی توسعه "" شکل می‌گیرد؟ در دنیایی سیاست و اقتصادی که من می‌شناسم، اتفاقاً این ۲ دو همگام و در تکمیل هم و دوشادوش هم این پروسه را طی میکنند. اگر فرصت داشتم در آینده بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت.
معنا و مفهوم عبارت توهین آمیز مان قورت .من خودم اهل آذربایجان هستم.این عبارت نژاد پرستانه توهین آمیز ریشه در افسانه مان قورت ها دارد.که یک«شخص» طبق افسانه به دستور ارباب، قلب مادر خودش را با تیرمیزند و او را میکشد. بدین جهت مان قورت یک بی اصل و نسب کامل است که هیچ وابستگی فرهنگی به قوم خودش احساس نمیکند. در قاموس ترکان مان قورت در حقیقت مفهوم "گرگ ناقص" را دارد که به ننگ ایل و تبار و جامعه خودشان بدل میشوند.بگفته اهل آذربایجان نمیشود هم ترک بود و هم آذری ایرانی. نتیجه میشود همان«مان قورت» که بدلیل هجوم اقوام ترک و مغول آسیمیله زبانی و فرهنگی شده اند.بنا به نظر دانشمندان عضو آکادمی علوم شرق شناسی شوروی مثل ادوردویچ برتلس نویسنده کتاب تاریخ ادبیات ایران و واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد ترکشناس و ایرانشناس نامور روسی که یکی از مهم‌ترین کتاب‌های او «جغرافیای تاریخی ایران » نام....
..و پایان‌نامهٔ دکترای او بنام «ترکستان در طول تاریخ تا هجوم مغول»است.بنا بر پژوهش آکادمیک شرق شناسان شوروی دو منطقه ,اران و آذربایجان دو منطقه ایرانی بوده اند . و در این اثر ارزنده تاکید می کند که «مردم ایرانی و ایرانی زبان اران و یا الان و مردم ایرانی و ایرانی زبان آذربایجان تفاوتهای نه چندان در خور نگرش داشتند».
زبان مردم آذربایجان همان زبانی بود که قطران تبریزی،خاقانی شیروانی،نظامی گنجوی و صدها تن دیگر به آن زبان سخن گفته اند.
دنیز گرامی، آمریکا و هیچ قدرتی از تشکیل کردستان بزرگ پشتیبانی نمیکند، اتفاقاً یکی از عوامل به سردی گرائیدن روابط ترکیه با آمریکا، اقلیم کردستان عراق بود، آمریکا ترکیه را زیر فشار گذاشت تا تبادلات نفت و گاز را، نه با اقلیم کردستان، که با دولت مرکزی عراق انجام دهد، آمریکا هتی برای کمک به دولت مرکزی عراق، مایل بود تجهیزات نظامی و هلیکوپتر شکاری در اختیار مالکی قرار دهد ولی این عربستان بود که آمریکا را مجبور به تجدید نظر در قبال این سیاست کرد، امروز اقلیم کردستان عراق " زیر چتر حمایتی ترکیه " توان ایستادن در مقابل دولت مرکزی عراق را دارد، """ برای اطلاع شما """ هم اکنون نزدیک به ۱.۵ میلیون بشکه نفت اقلیم کردستان عراق، در بندر جیهان، منتظر نشسته و از سرجاش تکان نیز نمی‌خورد، یکی از دلایل آن، انتخابات عراق است، از دلایل دیگر آن، تقاضای ترکیه از دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان، برای
حل مسائل، هول و هوش چگونگی تقسیم کاپیتال نفت و گاز صادراتی اقلیم کردستان است، "" پشت صحنه چه خبر است؟ """ ترکیه برای تضعیف مالکی، عامل رژیم فارس ایران، از اقلیم کردستان حمایت خواهد کرد، این سیاست با سیاست عربستان نیز، که تضعیف مالکی و ضربه زدن به نفوذ رژیم فارس ایران در منطقه را دنبال میکند، هماهنگ است، همینکه مالکی یا هر کسیکه در بافت قدرت قدرن مرکزی عراق که به ایران نزدیک است از قدرت به زیر کشیده شد، سیاست ترکیه و عربستان برای عراق مستقل، برجسته تر خواهد شد. سیاست خاورمیانه بزرگ آمریکا که شما من را از آن میترسانید سالهاست زیر خاک دفن شده، کمونیستها و چپ‌ها روی این " سیاست خاورمیانه بزرگ " تئوری پردازی کردند و الکی آن را بزرگ کردند، دیکتاتور‌های منطقه نیز با توسل به آن، همه تلاش‌های مردم منطقه برای آزادی بیشتر را، با قدرت تمام سرکوب کردند، "" در اینجا میبینیم که چگونه چپ و دیکتاتور‌ها "" در خاورمیانه به هم یاری میرسانند. """" گفته شما پیرامون چین """" چین یک کشور تولید کنندهٔ کالا است، همین قضیه، چین را را وادار میکند به بازار آمریکا نیاز داشت باشد، بدون خریدان کالای ساخت چینی در آمریکا، دکان تولید کنندگان کالای چینی ورشکست شده و ناگهان میلیون‌ها چینی به خیابان‌ها خواهند ریخت، "" نیاز چین به یک آمریکای ثروتمند، از نیاز هتی دولت آمریکا نیز "" شدیدتر است، امروز هر دو کشور به هم نیاز دارند ولی این نیاز از سوی چین، پر رنگتر است، چین نزدیک به ۳ سه تریلیون دلار کارنسی آمریکا را در بانک مرکیز خود ذخیره کرده، در صورت فروپاشی اقتصاد آمریکا، چین بزرگترین بازنده خواهد بود پس از این بود نیز، دیدگاه شما با واقعیت‌های اقتصادی روز جور در نمی‌‌آید. "" در مورد اوکراین "" پوتین به دلیل وجود ذخایر " شیل " در جنوب اوکراین، به اوکراین لشگر کشی کرد، اوکراین یک کشور مستقل است، این اقدام پوتین، چیزی جز زور گوئی نیست که در گرجستان نیز شأد این سیاست پوتین بودیم. """ شما که یک آزربایجانی هستید چرا اینگونه از سیاست پوتین دفاع میکنید؟ آیا از سیاست پوتین در حمله به جمهوری آزربایجان و اشغال این کشور نیز حمایت میکنید؟
بهچیزیکه که تمام دانشمندان فیزیک و آستروفیزیک وآستروفیلوسوفی ازیافتن جواب عاجز هستند, آقای اقبالی همه چیز دان( البته به خیال خودش) جواب قطعی پیدا کرده6
اقبال خان، مواظب باش! اگر سیلی چوپان بیخ گوشت را نوازش کند، پرده گوشت، در هیچ جراحی درمان نمیشود. در این چند صباح پیری، مواظب سلامتی خود باش. پیر مرد نازنین!
اقبال خان، مواظب باش! اگر سیلی چوپان بیخ گوشت را نوازش کند، پرده گوشت، در هیچ جراحی درمان نمیشود. در این چند صباح پیری، مواظب سلامتی خود باش. پیر مرد نازنین!
آقای توکلی گرامی، در اینکه ستیزه‌گری یک پدیده واقعا موجود است، شکی نیست و من با شما کاملا همنظرم. بحث من بر سر این است که امروزه نیروهای متعصب و سنتی جامعه ما، حالا هرچقدر هم کراوات بزنند و ادای انسانهای مدرن را در بیاورند، از این واقعیت چماقی ساخته‌اند برای خفه کردن منتقدین خودشان. چرا نظرات آقای ایجادی "چپ‌ستیزی" نامیده میشود؟ در کجای نوشته ایشان آمده است که «چپ اخ است و سرمایه همه چیز»؟ و از همه مهمتر، آیا جلال ایجادی و حسین شریعتمداری از یک سنخند؟ آیا اخلاق چپ ایرانی تا این اندازه سقوط کرده است که منتقد نظری خودش را با یک بازجوی شکنجه‌گر و تواب‌ساز رژیم خون و خیانت و جنایت همسان میداند؟ اگر بخواهیم از پسوند "ستیزی" در اینجا درست استفاده کنیم، باید بگوییم در اینجا با "منتقدستیزی" مواجه هستیم. گفتم که بزرگترین خیانت چپ ایرانی از بین بردن اعتبار و اعتماد "چپ" در جامعه بود، متأسفانه
کسانی که در برابر یک انتقاد منطقی، سالم و بیطرفانه این چنین واکنش نشان می دهند، همان تتمه اعتبار چپ را هم به باد فنا می دهند. کاری که نتیجه ای فاجعه بار برای آینده ایران و نیروهای مولد آن دارد، زیرا کارگران و اقشار کم درآمد در مقابل سرمایه داری افسارگسیخته پناهگاهی جز "چپ" ندارند. اساسا آقای ایجادی و بقیه منتقدین "چپ ایرانی" چطور باید انتقاداتشان را مطرح کنند، که به چپ ستیزی متهم نشوند؟ آیا اساسا کسی اجازه انتقاد به چپ ایرانی را دارد؟ بسیار مایلم نظر شما را در باره مقایسه آقای ایجادی با حسین شریعتمداری بدانم.
دروغگویی یکی از ابزارهای مورد علاقه همه تفکرات ضدبشری است. بنابرین پانترکیسم و پانتورانیسم هم که شروع تحرک سیاسیشان مصادف بود با کشتار 1،5 میلیون ارمنی و صدها هزار گرجی و یونانی و آشوری و آرامی و ...، باید هم بهترین مروج دروغگویی و جعل تاریخی باشند. این جعل تاریخی (که هیتلر هم از آن بهترین بهره را می برد) در دو سو عمل می کند، اول تقدیس خودی (مثلا ما ترکها ارمنیها را نکشتیم، یا تعداد کشته ها 1،5 میلیون نبود و ...) دوم تخریب دیگری (مثلا ارمنیها جاسوس روسها بودند، یا به ارتش ما خیانت کردند، یا ...) در عرصه اجتماعی ولی مسئله از این فراتر می رود. هنگامی که انسانهایی با افکاری بغایت ارتجاعی و عقبمانده (که حتی انسانها را در "اندوه" هم به ترک و فارس تقسیم می کنند) بدنبال براه انداختن جنگهای قومی و قبیله ای باشند، مرزهای این دروغگویی را به تاریخ و جغرافیا و اجتماع و حتی "ژنها"ی طرف مقابل توسعه می
می دهند. پس خشم اینها از این است که در دنیای کوچک شده امروز به این آسانی می شود مچشان را گرفت و رسوایشان کرد. یعنی نویسنده ای که دارای عقایدی شدیدا نژادپرستانه و عشیره گرایانه است، ساعتها می نشیند و بزعم خودش دروغگو بودن (چاخانیسم) فارسها را نشان بدهند (همینجا بگویم که اعتراف نویسنده به اینکه او پانفارسیسم و فارسها را جدا می کند، برای من پشیزی ارزش ندارد. کسی که از "اندوه" انسان فارس و "اندوه" انسان ترک سخن می گوید، کسی که بدون هیچ سند و مدرکی تهمینه را "ترک" می داند و بدروغ ادعا می کند که رستم فارس به تهمینه ترک تجاوز کرده است، یک نژادپرست دو آتشه و افراطی است) باری این نویسنده ساعتها زحمت می کشد و به زعم خودش "سند" جمع می کند، بعد می بیند که چند کامنت گذار در عرض چند دقیقه تمام زحماتش را بر باد می دهند و رشته هایش را پنبه می کنند. خشم و آشفتگی این حضرات برای من کاملا قابل درک است.
خوشبختانه همه شما راسیست های رنگارنگ در اینجا به ایران و ایرانی کینه توزی میکنید ، و در اینجا ، آغازگران فاشیسم نژاد پرستی بوده اند . نادانان ایرانی و لس آنجلسی با اابزار خود این گونه افراد ، به آنان پاسح تحریک آمیر میدهند . ولی خوشتختانه همه این گروهک های علاف و بیکار ، در میان ایرانیان و اقوام ساکن ایران ]، در اقلیت هستند . چون حق با انسانیت و بشر دوستی است ونه با جنگهای حیدری-نعمتی این غرض ورزان خارجه نشین .پس اینقدر مظلوم نمایی واحسین - واحسین نکنید . مارکس ناجی شما خواهد بود .
آقايان نژادپرست
بهتر است نگاهی به گذشته سراسر نكبت بار وتهوع آور اجدادتان بيندازيد
ازدواج زرتشتیان با محارم در کلام دکتر شریعتی
«در مذهب زرتشت، به صراحت در اوستا، می خوانیم که ازدواج با خواهر نه تنها جایز است، بلکه باعث بخشایش گناهان می شود و از مستحبات مؤکد است. و ازدواج با محارم از ستایش هایی است که از شخصیت های تاریخ مذهب شان می گویند.
اما بعد که وجدان اخلاقی عوض می شود و ازدواج با محارم، عملی نفرت انگیز تلقی می شود، علمای مذهب به فکر چاره جویی می افتند و به توجیه و انکار می پردازند.» (تاریخ و شناخت ادیان، ص 15)
جناب رازی گرامی / پسوند "-ستیز" و "-ستیزی" و ستیزه گری واژگانی حقیقی در فضای سیاسی است که یکی از خصوصیات روانی _ فرهنگی مردمان خاورمیانه را تداعی می کند و به هیج وجه به چپ ویا راست و میانه اختصاص ندارد. بنظر من سیتزه گری ریشه در اسلام و فرهنگ خاورمیانه ای ما دارد. اینکه یکی کموینست ، دیگری آنتی کمونیست ؛ سومی آتئیست چهارمی سکولار_ دمکرات ، پنجمی پانیرانیست ، ششمی پان ترک ، پان کرد و...باشد.این ستیزه گری عمومی بجای حل مشکلات از طریق گفت و گو و مبارزه فرهنگی _ سیاسی راه ستیزه گری را در پیش می گیرد. اسلام ستیز و کمونیست سیزتی ، ایران ستیزی، ترک سیتزی ، عرب ستیزی و..از این جمله اند
بطور مثال انقلاب 57 که توسط اکثریت مردمان ایران به رهبری خمینی صورت گرفته بود که تشکیلات کمونیستها از هم پاشیده و به لحاظ فکری دچار بحران و فروپاشی قرارداشتند، با چنین وضیعتی؛ کمونیستها جایی در رهبری انقلاب 57 نداشتند ولی اکنون حکایت «کی بود کی بود؟_من نبودم » شد که سعی می شود که انقلاب 57 را با حمله دوم اعراب به ایران مقایسه شود . پانیراینست ها سالهاست که سعی دارند که روحانیت شیعه ایران را عرب بنامند و از این طریق عرب سیتیزی را در بین مردمان ایران رواج دهند. در حالی که اعراب منطقه ،روحانیت حاکم بر ایران را مشرک و دشمنی خطر ناک تر از اسرائیل می پندارند وپس از زویدادهای سوریه در سه سال گذشته ، شیعه کشی و شیعه ستیزی را در دستور کار خود قرار داده اند ویا همین طور کرد ستیزی در دستور پان ترک ها قرار دارد و پانیرانیست هایی در پشت دفاع از کرد ها مشغول تبلیغات « ترک ستیزی » اند و سعی می نمایند که دستاوردهای شگرف جامعه ترکیه را نا چیز جلوه دهند .در مور د اسلام ستیزی در 15 سال گذشته با طرح خاورمیانه بزرگ آغار شد و اینطور عنوان می شد که با با حمله نظامی محدود و اشغال خاک کشورهای مسلمان نا فرمان و سپردن زمام امور به دولت های هوادار غرب بتدریج استراتزی « معادله نفت در مقابل امنیت » را دور زده و سپس حکومت سعودی و امارات عربی را زیر فشار قرار دهند تا دمکراتیک شوند. این استراتژی که بعدا« سناریو افغانی» نام گرفت، هزینه بسیار مالی _ جانی بسیار گرانی روی دست غرب گذاشت و این سناریو با شکست مواجه شد و در نتیجه طرح خاورمیانه بزرگ و دمکراتیک جامه عمل بپوشاند و نا کام ماند . برعکس، دخالت آشکار نظامی غرب در خاورمیانه موجب غزب ستیزی ، امریکا ستیز وسیع در منطقه شد و شبکه القاعده با کشته شدن بن لادن نه تنها متلاشی نشد بلکه شبکه تروریستی_ اسلام سنی به خطر بزرگتری از جمهوری اسلامی ایران بدل شد. بهر حال ستیزه گری امروز به سیاست اصلی و محوری خاورمیانه ای مبدل شد. بنابراین کشور های خاورمیانه زمانی می توانند به توسعه همه جانبه همچون کشورهای غربی گذر نمایند که الیت خاورمیانه دست از ستیزه گری همچون ؛ ایران ستیزی ، ترک ستیزی ، ترکیه ستیزی ، عرب ستیزی ،شیعه ستیزی ، سنی ستیزی ، چپ ستیزی وسرانجام اسلام ستیزی دست بردارند وپذیرش اسلام سیاسی معتدل یکی از مولفه های گذر ارام به توسعه می باشد که کشورهای غربی هوشمندانه در پی تقویت آنند
این آقا می خواهد وجود خدا را با قوانین طبیعی ثابت کند. قوانینی که شاید در صد سال آینده جور دیگری بیان شوند. مهم این است که چرا این آقا حالا به این مسائل رسیده. چون، وجود یا عدم وجود خدا، یعنی یک آفریدگا، حدود سه هزار سال پیش به مشکل برخی از انسانها تبدیل شد و قبل از خبری از این بحث نبود. انسان پیش از آن هیچگاه به یک خدای آفریدگار جهان معتقد نبود، آنها بدون تلسکوپ و قوانین فیزیک و ریاضی. با اثبات و یا رد وجود خدا هم هیچ مشکلی حل نخواهد شد. مشکل اما وقتی شروع می شود که به "روشنفکر" ایرانی بگوئی که کسی بنام حضرت محمد وجود نداشت، هیچ سندی برای وجود وی در دست نیست، اعراب به ایران حمله نکردند و اسلام از خود ایران سر برآورد و تو هم روشنفکر نیستی، تو فقط یک آخوند بی عمامه هستی!
..... پنداری دور از خرد به نام ناسیونالیسم (چه در چهره پان فارسیسم و چه در چهره پان ترکیسم و چه در چهره پان های رنگارنگ دیگر) بدون دروغ بافی و داستان سازی و تاریخ تراشی درباره یک سرزمین و رویدادهای آن نمی تواند پابرجا باشد! اگر کسی بخواهد درباره تاریخ یک سرزمین پژوهش کند نخستین کاری که باید انجام دهد دور ریختن همه نوشته هائی است که ناسیونالیست ها درباره آن سرزمین نوشته اند چون راستگوئی در میان ناسیونالیست ها جائی ندارد! یوزف گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی می گفت: دروغ را آن چنان بزرگ بگوئید که همه باور کنند و آن چنان تکرار کنید که خودتان نیز باور کنید! از این روی هنگامی که یک ناسیونالیست می خواهد سخن بگوید باید آماده شنیدن دروغ بود نه سخن راست! ..... (همه این نوشته را در لینک زیر بخوانید)
یئنیلیک عزیز. نمیدانم از اینکه می گویید این مقاله با دید کمنیستی نوشته شده این است که نویسنده آن کافر است و مسلمان نیست؟ با چنین برچسب زدن هایی تخطئه کردن هایی دیگر نمی شود نقد اندیشه کرد.
دوما: این مقاله یک مقاله سیاسی امنیتی است. شما تمام نوشته تان به "توسعه اقتصادی" اختصاص داده شده است. این دو تا دو مقوله کاملا متفاوتی می باشند.
سوما: دوست عزیز، خاطرتان می آید دقیقا قبل از صانحه یازده سپتامبر، جرج بوش پسر ناوگان رزمی خود را در دریای چین برای حمایت از تایوان وارد جدول شطرنج رژه نظامی منطقه کرده بود؟ یادتان می آید دو هواپیمای جاسوسی آمریکا هنگام پرواز در داخل سرزمین چین مجبور به فرود شده و پس از چندین روز آزاد شدند؟ جرج بوش پسری از از لابی اسلحه پرستان آمریکا که هر روز کشتارهای درمدارس خویش را توجیه می کنند و میخواهند برای جهان سیستم ارزشی زندگی تحمیل بکنند، روی کار بیاید، معادلات
امنیتی در منطقه میتواند کاملا متفاوت باشد.
چهارم: شما که از توسعه اقتصادی صحبت می کنید، دنیای غرب برای برون رفت از بحران مالی چندین ساله اخیر، از کجا قرض گرفت و بانک ها را از ورشکستگی نجات داد. هنوز ضریب بدهی های دولتی در کشورهای "صنعتی" از بیست تا هفتاد درصد تولید ناخالص ملی آنها می باشد. یعنی نه فقط بانک های خصوصی، بلکه دولت های این کشورها با اوراق قرضه هایی که صادر کرده اند، تا گلو زیر قرض رفته اند. آنها از چه کسانی قرض گرفته اند. مگر غیر از این است که یکی از نجات دهندگان غرب ز این فاجعه شرم آور اقتصادی همان "چین" می باشد.
پنجم: آیا اگر آمریکا در ژاپن و کره جنوبی پایگاه نظامی دارد، چین یا روسیه هم در کره شمالی بصورت متقابل پایگاه نظامی دارند؟ اگر آمریکا در فیلیپین و استرالیا پایگاه نظامی دارد، چنین رفتار مشابهی از طرف کشورهای "به قول شما کمونیست" صورت بگیرد، از نظر اخلاق سیاسی امنیتی درست است، یا نه؟ اگر غرب می آید در اوکراین یک کودتای شعبان بی مخی راه وی اندازد، روسیه حق دارد بغل گوش خودش عکس العمل نشان بدهد؟ بعلاوه، این در شرایطی می باشد میلیون ها نفر از ساکنان اوکراین روسی می باشند.
ششم: دوستان آذربایجانی من که اینهمه برای آمریکا سینه چاک می کنند، بهتر است بدانند که تشکیل کردستان بزرگ بیشتر در
استراتژی خاورمیانه ای جرج بوش ها قرار دارد، تا حمایت از سینه چاک های آذری. فکر می کنم مفهوم زمینی آن برای آنهایی که در اورمیه، سلماس، ماکو، سلدوز و قوشاچای زندگی می کنند، روشن تر باشد تا دوستانی که در اردبیل نشسته اند.
اصلاح، در آخرین کامنت من، عربستان به اشتباه پاکستان نوشته شده "" پیرامون اختصاص نزدیک به ۷۰ بیلیون دلار به امور نظامی "" که این رقم عربستان در مقام چهارم در دنیا قرار میدهد. از این فرصت استفاده کرده به این مورد نیز اشاره خواهم کرد که "" رجز خوانی‌های رژیم فارس ایران پیرامون بستن تنگه هرمز "" عربستان را تبدیل به قدرت برتر نظامی خواهد کرد، پوتین روسیه نیز از این اقدام ایران، خشنود خواهد شد، شاید پوتین در تدارک متقاعد کردن رژیم فارس ایران، به چنین اقدامی است، روابط نزدیک ارمنستان و رژیم فارس ایران، بیشترین سود را به پوتین روسیه رسانده، آیا جماعتی شاهنامه خوان خواهند دریافت که "" دنیایی سیاست و اقتصاد با رجز خوانی و شاهنامه خوانی فرق دارد؟ ""
""" ایران، مرد تنها و مریض خاورمیانه """ چگونه ژئوپلتیک منطقه به زیان ایران وارد کارزار شده است؟ "" تا ۲ دو ماه دیگر، نیروهای ناتو، خروج کامل خود را از افغانستان شروع خواهند کرد، پاکستان به خوبی میداند که ناا امنی در افغانستان وارد فاز جدید خواهد شد، این یعنی امکان عملی شدن طرح لوله گاز ایران به پاکستان، به هیچوجه عملی نخواهد شد چونکه شرق ایران به جهنمی تبدیل خواهد شد. "" روسیه "" روی خط لولهٔ گازی کار میکند که از شینجیانگ یا ترکستان شرقی در چین شروع شده راهی هند خواهد شد، این یعنی روسیه به هیچ وجه مایل نیست هتی یک کیلو گاز ایران به سمت هند راهی شود، تازه روسیه تمام توان خود را به کار خواهد گرفت تا با دور نگاه داشتن ایران از بازار نفت و گاز دنیا، قیمت نفت را در سطح بالا نگاه دارد. چین به هیچ وجه مایل نیست نفت یا گاز ایران، راهی
هند، رقیب چین شود، در حالیکه کنترل گاز صادراتی روسیه از خاک چین به شکل ترانسیت این کشور را در مقایسه با چین اولویت استراتژیکی خواهد داد. "" عربستان "" بعد از مانور نظامی مشترک عربستان و پاکستان با حضور بالاترین مقام نظامی پاکستانی، طرح احداث خط آهن، از ریاض تا مرز اردن، به متخصصان پاکستانی محول شد، این یعنی درامد پاکستان از این راه، بالغ بر بیلیون‌ها دلار خواهد بود، کارگران پاکستان در افغانستان، هر سال بیلیون‌ها دلار از عربستان به پاکستان می‌فرستند، "" عربستان سال گذشته نزدیک به ۷۰ بیلیون دلار "" برای ارتش و تجهیزات نظامی خود تهیه کرد، این رقم پاکستان را در ردیف "" چهارمین کشور "" با میزان بیشترین بودجه اختصاص داده شده به امور نظامی قرار میدهد. ایران هیچ شانسی در صفحهٔ ژئوپلتیک منطقه ندارد، با ایجاد بحران در عراق و سوریه ایران هر چه بیشتر در باتلاق منطقه فرو میرود، تنها راه نجات ایران، پیوستن به "" آذربایجان و ترکیه "" و دوری از "" روسیه و ارمنستان "" است. آیا جماعتی شاهنامه خوان طبق روال سابق باز همه فرصت‌ها را خواهد سوزاند؟ ایران میتواند با کمک آذربایجان و ترکیه، و با پیوستن به خط راه آهن "" باکو، تبلیس و قارص "" آسیای شرقی و مرکزی را از دست روسیه خارج کند، آذربایجان و ایران، نفت و گاز خود را، به جای نفت و گاز روسها به این منطقه صادر کند، در مدتی کم، خط راه آهن " ترکیه، ایران و پاکستان "" نیز میتواند این منطقه را از دریای مدیترانه ، دریای سیاه، دریای خزر تا اقیانوس هند وارد دوران شکوفائی اقتصادی کند، اگر جماعتی شاهنامه خوان، این فرصت را بسوزاند، سزاوار هیچ فرصتی نیست و هیچ فرصتی نیز به وجود نخواهد آمد.
"" انتخابات مصر و آینده پیش رو "" ناا آرامیهای جامعه مصر بعد از به زیر کشیدن دولت اخوان المسلمین مرسی، صادرات گاز مصر به اسرائیل را نه تنها مختل کرد بلکه انفجار‌های پی در پی ،بندر‌های صادراتی گاز مایع مصر به بازار‌های آسیا ئی را به رکود کشاند. """ ۳ سه کشور مصر، اسرائیل و ترکیه "" اینک با درک شرایط آمادهٔ بهره برداری از منابع گاز دریای مدیترانه میشوند، ترکیه نه تنها روابط خود با اسرائیل را به روال عادی بر خواهد گرداند بلکه نزدیکی با مصر نیز آغاز خواهد شد، گاز تولید شده در مصر میتواند برای استفاده داخلی مورد استفاده قرار بگیرد، ولی با گاز استخراج شده توسط این ۳ سه کشور در دریای مدیترانه، ایستگاه‌های صادرات گاز مایع در بنادر مصر، صادرات این گاز را به بازار‌های آسیای شروع خواهند کرد، و قسمتی از این گاز، با لوله‌ای که هزینهٔ آن حوالی ۲.۵ بیلیون دلار خواهد بود از زیر دریا به ترکیه
انتقال یافته و به اروپا صادر خواهد شد. "" نقش گاز در شکل گیری ژئوپلتیک منطقه "" در حالیکه وجود ذخایر عظیم "" گاز شیل "" در جنوب اوکراین، روسیه را به لشگر کشی به اوکراین وا داشت تا اوکراین بازار گاز اروپا را با ذخایر کشف شده در جنوب اوکراین از دست نداده و سلطه خود را بر اروپا از دست ندهد، و جنگ سرد جدیدی در حال شکل گیری است، کشورهای سواحل دریای دریای مدیترانه، توسط همین گاز، به همدیگر نزدیک میشوند.
آقای ضیا صدر...آیا شما نمی خواهید با داشتن این اسم ( ضیا صدر ) خودتان را به جای یک شخصیّت مهم اجتماعی که نوشته هایشان در باره زبان و ملل غیر فارس ایران در این سایت خواننده گان زیادی را به خود جلب کرده است بزنید؟ آیا فقط با انتخاب این اسم ,شما نشانگر این موضوع مهم ( چاخانیزم) را به یدک نمی کشید؟ شما چطور می توانید در باره ( چاخانیزم ) اظهار نظر بکنید در صورتی که اسمی که بکار می برید بر روی ( چاخان ) بنا شده است؟..شمائی که با تاریخ فارسی خودت آشنای نداری چطور می خواهی برای من ( ترک) درس تاریخ بدهی؟ خیلی عجیب نیست که شما برای ما ( ترکها ) که تاریخ ساز بوده اند تاریخ میخواهید تحریف بکنید؟ و اما در باره کتاب قید شده در بالا....
دوستان کتابی است به این عنوان (( «تاریخ دیرین ترکان ایران»)) به قلم تقی ذهتابی و ترجمه علی احمدیان و ISBN 964-6756-95-6. این کتاب یک تحلیل تاریخی است که متاسفانه
بعضی از وقایع تاریخی ( آریائیهای پاک نژاد) را که همیشه دروغ گفته و نوشته شده بود را افشاء می کند که مسلمآ خیلی از این آقایون را هم عصبانی کرده است..این کتاب از زبان خاور شناس روس« ام دیاکونوف» نیست. در این کتاب فقط در یک مورد از ایشان در صفحه 9 اسم برده شده است به این مضمون (( نکته مهم دیگر این که تحقیقات پژوهندگان تاریخ ماد صورت یک جانبه داشته زیرا دانشمندان غرب فقط و فقط از نظر نقوذ « آریائیها» به تاریخ آن کشور یعنی ایران اظهار علاقه میکردند..و بعد می نویسد که بعد از ورود هند و اوروپانیها به این اراضی فرهنگی عالی و دولتی متکامل مثلآ سرزمین « ماننا» ها وجود داشته است را نادیده می گیرند.)).
آقای ضیا صدر .. در صفحه 11 و در بخش مقدمه آمده است که... ( کتاب حاضر ترجمه و تلخیصی از کتاب « ایران تورک لرین اسگی تاریخی» است.. در این کتاب ننوشته شده است که این کتاب از زبان« ام دیا کونوف» نوشته شده است. در همین صفحه و در قسمت آخر چنین نوشته شده است..
(( ناگفته نماند که مترجم این کتاب حاصل کار خود را « دور از نقصان» نمی داند و از خواننده گان و دوستان گرانقدر با نقد و تذکر , کاستی ها و ایرادات های ترجمه حاضر را مدیون و منّت داری خویش خواهند ساخت... علی احمدیان سرای 1380/11/7 صفحه 12.))
آقای ضیا صدر... خواهشمند است اگر ایرادهای در این کتاب دیدید لطفآ هر چه زودتر با مترجم در تماس باشید که ایشان از شما خیلی سپاسگزار خواهد بود..بخاطر اینکه شما را در این هدف یاری بکنم مطالعه شما را به این صفحات توصیه میکنم..
زبانهای های التصاقی ص 65...- کلمات سومری در زبان ترکی آزربایجانی ص 65....-مهاجرت ترکان ص 74...-.عکس و کاسه فلزی ص107...-متن کتیبه اورارتور بسطامی در قلعه سنگی در نزدیکی ماکو ص 108.....-ظروف های سفالی کشف شده در بسطام و عکس جنگ آوران اورارتوری منقوش بر تاج « آرگیشی» ص 106و 107.....- متن کتیبه « رازلیق» در همان صفخه.....-سنگ نوشته ای اورارتوری ص 132... «سقین دیل» و تلفظ آنها همان ص...دولت « ماننا» و تپه های « مارلیک»..به غیر از این کتاب, کتاب های متعدی دیگر است که اگر احتیاج به مطالعه باشید با کمال خرسندی اسم هایشان را برایتان میفرستم. در آخر, اگر وقت پیدا کردید تاریخ « بیل گمیش» که مجسمه آن در در دانشگاه استرالیا نسب شده است را بخوانید... شاد و پیروز باشید و بهترین ها را برایتان آرزومندم...
You actually make it seem really easy together with your presentation but I in finding this matter to be really something that I feel I would by no means understand. It sort of feels too complex and extremely broad for me. I'm looking forward for your next publish, Ill try to get the cling of it! dffabedcdddd
You actually make it seem really easy together with your presentation but I in finding this matter to be really something that I feel I would by no means understand. It sort of feels too complex and extremely broad for me. I'm looking forward for your next publish, Ill try to get the cling of it! dffabedcdddd
یکی از شاهکارهای چاخانیزم تاریخی کتاب محمد تقی ذهتابی است بنام «تاریخ دیرین ترکان ایران» که دراین سیاه نوشته ادعا شده است به ترک بودن ایلامیان، سومریان، مادها، اشکانیان، اورارتویان، مانناییان، لولوبیان، گوتیان، هوریان و به چاخان از زبان دیاکنوف(خاورشناس روس) که هیچ شی یا آثاری در قلمرو ماد نیافته ایم تا از طریق آن زبان و یا تاریخ مردم ماد را از داخل آن بیرون بکشیم ! سوال یکم این است که : دیاکنوف کتاب 600 صفحه ای خود درباره تاریخ ماد را از روی چه سندی نگاشته است !؟سوال دویم این است که : یکی از منابع مهم که ذهتابی با استناد به آن کتابش را نگاشته کتاب تاریخ ماد اثر دیاکنوف است ،بنابراین این «مورخ» از روی کدام مدارک موجود در کتاب دیاکنوف «تاریخ دیرین ترکان ایران» را نگاشته است؟!
نتیجه اخلاقی؛کتاب ذهتابی جایی برای نقد ندارد .چون اول باید ببینیم معنی دارد یا نه بعد تحقیق کنیم....
.... صحیح است یا غلط.این کتاب اصلا معنی ندارد چون رفرنس های آن ارزش تاریخی ندارند .
آرمانهای چپه = آرمانهای ما / چپ و راست شده اند/ و در این میان ، انسان / از یاد رفته است. / آرمانهای چپ / با شعارهای ضد امپریالیست / چشم بر چوبه های دار میبندد / و در زیر پرچم سرخ و سیاه دیکتاتوری / از چشم تنگهای چینی / تا مافیای روسی و وطنی / سینه میزنند. / آرمانهای راست / با شعار آزادی و دمکراسی / آزادی را برای سلطۀ خود میخواهد / و در این میان انسان / بی آرمان / به عجز و لابه و چاپلوسی و دروغ و فریب / به فکر نانیست / تا گرسنه نمیرد./ انسان / بی آرمان انسانی / جنگجوی آرمانهای چپه گشته است / و در هیاهوی جنگ طلبان / و جنگجویان گرسنه اش / از یاد رفته است./ با سپاس از درج نوشته لطف نموده و آنرا بعلت مخدوش شدن بندهای نوشته بدین صورت جایگزین نمایید.
جمال اطلاعات شما در سطحی نیست که شما را در تجزیه و تحلیل مسائل یاری دهد، دولت سریلانکا نیز چندین بار با ببر‌های آزادیبخش تامیل وارد مذاکره شد، دولت انگلستان نیز با مبارزان ایرلندی، "" سرویس امنیتی اسرائیل نیز چندین بار با حماس و دیگران "" وارد مذاکره شده، پ ک ک شما وارد دره بقا لبنان شد و این به معنی همکاری تروریست‌های پ ک ک با حزبالله، بشار اسد و رژیم فارس ایران بود. کسی این اشتباه تاکتیکی پ ک ک را نخواهد بخشید. مبارزهٔ ملت کرد برای احیای حقوق خود با مبارزهٔ راهزنان تروریست پ ک ک از زمین تا آسمان فرق دارد.
""" انگشت به دهان کردن از بعدی دیگر """ انگار جامعه فارسی مدام از یک سوراخ گزیده میشود، من به یک مورد دیگر که یک شهروند جامعه فارسی در آمریکای شمالی خود را بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد در بازداشت پلیس یافت اشاره خواهم کرد، ولی ابتدا دو مورد ترکان "" ثروتمندترین شخص در روسیه، علیشیر عثمانوAlisher Usmanov"" نام دارد که ازبک است و ثروت خود را از ۱ بیلیون به ۱۸ بیلیون دلار رسانده، ایشون با نام آشنای "" گاز پروم روسیه "" در سطح دنیا شناخته شده هستند، فرد دوم "" واقیت ال اکپروvagit alekperov"" نام دارند که از ترکان آزربایجانی هستند با ثروت ۱۴ بیلیون دلاری، ایشون با "" لوک اویلLUKOIL"" شناخته شده هستند، و اما مورد آمریکای شمالی، در آمریکای شمالی مافیا‌های آسیای شرقی، ایتالیائی، روسی، اروپای شرقی و الخ فعال هستند، پلیس دنبال یکی از اعضا مافیا ایتالیا در
آمریکای شمالی بوده، تا اینکه فرد مورد نظر را پیدا میکنند، بعد از کلی کلنجار رفتن با این فرد، پلیس در می‌یابد که این فرد از جامعه فارسی تشریف دارند، ولی اسم و فامیل ایتالیائی را برای خود انتخاب کرده اند تا برای همیشه از جامعه فارسی قطع ارتباط کنند.
عزیزان باید دقت کنند که " شعر زبان انسان عقب مانده و ابتدائی است، جامعه عقب مانده نیز جامعه‌ای است قادر به رهائی خود از چنگال شعر و شاعر نشود، دقت کنید جامعه فارسی قادر به تولید یک نویسنده در سطح جهانی نشده، هنوز این جامعه دست به "" تفسیر فلسفی از یک اثر حماسی "" مثل شاهنامه میزند، سال گذشته طالبان افغانستانی نیز کتاب شعری روانه بازار کرد و اتفاقاً این کتاب شعر طالبان، به زبان انگلیسی نیز چاپ و منتشر شد، شما ببینید برای تولید یک کتاب شعر، شاعر فقط به ۳۰۰ تا چهار صد تا واژه نیاز دارد، این جامعه فارسی در زمان غزنوی ۳۰۰ شاعر مفت خور و وراج روانه دربار میکند، در همان زمان، دنیایی ترک،با فیلسوفان و دانشمندانی مثل " ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، فارابی، امام بخاری، محمد ترمزی و دهها اندیشمند و نویسنده بزرگ ,قادر به انتخاب مسیر دیگری است.
جناب یلنیک من لزومی نمیبینم بە فحاشی و ......... شما جوابی بدهم ولی رهبران کشور ایدە آل شما و بهشت موعود شما تورکیە با همین راهزنان پ ک ک و پژاک مجبور شدە بە مذاکرە بنشیند و رهبر همین راهزنان پ ک ک در زندان دارد رهبران تورک در تورکیە را بە چپ چپ بە راست راست میکند شما اگر مشکلی با رهزنان پ ک ک و پژاک دارید برید یخەی اوردغان، عبدللە گل و هوکان فیدان را بگیرید عزیز کە چرا با راهزنان بە مذاکرە مینشینند و برای صدارت رئیس جمهوری اوردغان بە رأی همین راهزنان احتیاج دارند و بە دست بوس صلاح االدین دمرتاش و گلتان کشناک راهزن میروند
در حقيقت اين موجودات هولناك و بشدت عقب افتاده محصول يك ايدئولوژي ضد بشري و ضد تكامل هستند. ايذئولوژيي كه 1400 سال است نيمي از جامعه ي بشري را در جهل و تاريكي مطلق زنداني كرده است و نيم ديگر را بعلت وجود نيمه اول و پيامدهاي تروريستي آن در ترس و وحشت دايمي نگه داشته است. هدف انسان دوستان و انسانهاي خردمند بايد حمله به مركز وجود اهريمن يعني آن ايدئولوژي وحشت و مرگ باشد. اگر چنين نشود و اگر فقط و تنها نگهبانان و پاسداران آن ايدئولوژي اهريمني هدف قرار گيرند و حتي محو شوند آن ايدئولوژي نگهبانان و پاسداران جديد با ظاهري متفاوت از قبلي ها مانند بوجود آوردن اصلاح طلبان در ايران ميافريند تا باظاهري كمي متفاوت به حيات خود و براي بدام انداختن بشريت و به نابودي كشاندن قلب و شعور او ادامه دهد. اگر شما موفق شويد ماسك را از صورت اصلاح طلبان بكناري بزنيد پشت آن ماسك چهره ي پليد آن ايدئولوژي را كه پنهان
پنهان شده بود ميبينيد. براي رهايي بشر از دست اهريمن بايد با خود اهريمن جنگيد. و براي اين مبارزه سترگ فقط نياز به آگاهي و خرد ناب در مورد منشاء تاريكي است.
پیشگوئی های نژاد پرستانەی رمال و دعا نویس یلینیک بە این چند خط نژاد پرستانەی این قهرمان رمال و دعا نویس گرگهای خاکستری توجو کنید . از یلینیک
آزربایجان جنوبی تنها راه ورود و خروج امن کالا، خدمات، سوخت، کاپیتال از شمال به جنوب خواهد بود، آزربایجان جنوبی را از وجود "" پ ک ک و پژاک و پیشمرگه و مشتاقان دیوار گوشتی شدن "" پاک کنید، ترکان کارآفرین هستند، فرصت‌های اقتصادی از جانب دنیایی ترک فراهم خواهد شد. ماه عسل اقلیم کردستان عراق فقط ۴ چهار سال دیگر ادامه خواهد داشت.
بە عمق سخنان این نژاد پرست خوب توجە کنید کە چگونە سخنانە راسیستی و کشتار و جنوساید یک ملت را دارد تبلیغ میکند دیوار گوشتی بین ترکهای آذری در ایران و تورکهای نژاد پرست تورکیە را پاک کنید و این ملت را کە همانا ملت کورد باشد جنوساید کنید بە مانند ارمنیها قتل عام کنید
کە مبادلات اقتصادی بین ترکهای آذری و آران و ترکهای تورکیە با خیال راحت انجام گیرد ،، این جناب در اصل نگران مبادلات اقتصادی نیز نیست ایشان دارند توصیە میکنند برای رسیدن بە دنیای ترکستان و پرژەی گرگهای خاکستری بە هم پیوستن کل سرزمینهائی کە ترکهای مغول و تاتار هلاکو آتیلا و چنگیز و محمد قجەر. محمد خدا بندە و شاه سلطان حسین چوخ یاخچی با کشتار و منارە درست کردن از کلەها اشغال کردند و مثل تخم گندم کشاورز هەر دستە و ایل و تبار تورکی در گوشەای از خاور میانە و مزوپتامیا از دیوارە های چین تا یگوسلای سابق و آلبانی افتادند بدون یک متر سرزمین مشترک این تورکها را با از بین بردن دیوارهای گوشتی مردمان اصیل این سرزمینها کوردها، ارمینها، آسورها، پشتوها، بلوچها، لگزها، گورجیها، یونانیها، مقدونیها وووووو پروژەی دنیای تورک را بە سرانجام برسانند ،،، یلینک و هر نژاد پرست دیگری از هر ملتی باید خوب بداند کە از بین بردن دیوارهای گوشتی ملتها سهل است کستن و از بین بردن 10 نفر از یک ملت نیز در این قرن اخیر محال است با اعتراض کل بشریت رو برو خواهد شد و نژاد پرستانی کە خیال از بین بردن دیوارهای گوشتی و جنوساید را در تفکر خود دارند خود و تفکر آنها توسط دنیای متمدن از بین خواهند رفت
آرمانهای ما
چپ و راست شده اند
و در این میان ، انسان
از یاد رفته است.
آرمانهای چپ
با شعارهای ضد امپریالیست
چشم بر چوبه های دار میبندد
و در زیر پرچم سرخ و سیاه دیکتاتوری
از چشم تنگهای چینی
تا مافیای روسی و وطنی
سینه میزنند.
آرمانهای راست
با شعار آزادی و دمکراسی
آزادی را برای سلطۀ خود میخواهند
و در این میان انسان
بی آرمان
به عجز و لابه و چاپلوسی و دروغ و فریب
به فکر نانیست
تا گرسنه نمیرد.
انسان
بی آرمان انسانی
جنگجوی آرمانهای چپه گشته است
و در هیاهوی جنگ طلبان
و جنگجویان گرسنه اش
از یاد رفته است.
تحریم ها ریشه در توحش ذاتی جمهوری اسلامی دارد و تا وقتی این لکه ننگ از دامان بشریت برداشته نشود همین اش وهمین کاسه خواهد بود حال فرومایگان وطن فروشی همچون نوبخت هر چقدر دلشان خواست سرگین را رنگ کرده بهئجای خرما به مردم بفروشند
واقعا شرم هم خوب چیزی است انسان تا چهاندازه باید سرسپرده خود فروخته باشد که باا دیدن این همه جنایت و خیانت توسط این حکومت چه درحق کارگران و یا هر قشر دیگری باز باید مدعی عاری از خشونت بودن جمهوری اسلامی باشد واقعا چقدر بی شرافتی باید
""" مسائلی که نویسندهٔ این مقاله از پرداختن به آنها عاجز میماند """ پرتوی بر استراتژی توسعه """ نویسندهٔ این مقاله با دیدی کمونیستی به مقوله استراتژی نگریسته و به همین دلیل قادر به تشخیص این واقعیت خلل ناپذیر نمی‌‌شوند که نه تنها "" ژاپن قبل از اینکه پیر شود ثروتمند شد "" بلکه کّل غرب و اقمار آن در حال طی این پروسه هستند، تا حالا هیچ چپی و کمونیستی قادر به درک و تشخیص این "" واقعیت خلل ناپذیر "" در پروسه رشد جوامع نشده، این در حالیست که همه جوامع کمونیستی و سوسیالیستی نه تنها پیر نشده اند که هیچ بلکه در آغوش فقر، کلّه پا شدند، چین هیچوقت مانند ژاپن فرصت "" ثروتمند شدن قبل از پیر شدن "" را نخواهد یافت، تصورش را بکنید فقط در ۱۰۰ صد سال آینده، جمعیت پیران چین از مرز صدها میلیون نفر پیشی خواهد گرفت. روسیه و چین ۲ دو مرکز دیدگاه کلاسیک چپی و کمونیستی و میدان‌های مرکز انبار فکر
کفن پوشان کمونیستی به دلیل "" شکست در بعد توسعه جام زهر شکست در بعد استراتژیک را نوش جان خواهند کرد. و فراموش نکنیم "" پروسه رشد با مرگ رمانتیزم سیاسی شروع میشود "".
"" چرخشی بی نظیر در حیطه اقتصادی "" مطالب مدیا فارسی مملو از بحثهای بی نتیجهٔ چپی و کمونیستی است، کمونیستی که در دنیایی امروز به این واقعیت ساده پی نبرده که "" پروسه رشد با مرگ رمانتیزم سیاسی شروع میشود "" شما را فقط در برهوت ناا کجا آباد گم خواهد کرد، با این زمینه قصد دارم شما را در جریان رویدادی قرار دهم که مدیای فارسی اشاره‌ای به آن نکرد. "" نزدیکی تجاری / مالی سنگاپور با ترکیه """ اخیرا دو مرکز مالی / تجاری، لجیستیکی شرق آسیا "" سنگاپور و هنک کنگ "" میل شدیدی به پیوستن به "" سوکوکSukuk"" گواهینامه امور مالی اوراق قرضه اسلامی "" نشان داده اند، نزدیکی ترکیه به سنگاپور نه تنها عمق تلاش اردوغان را در بهره برداری از " سوکوک " و نزدیکی به مالزی و اندونزی که طرفداران پرّ و پا قرص " سوکوک " هستند نشان میدهد بلکه مهر تاییدی است که "" توسیادTUSIAD"" ترکیه میدان را
به "" موسیادMUSIAD"" باخته است، موسیاد نه تنها تا مغز استخوان " توسیاد " نفوذ کرده است، بلکه در حال آزمایش سکوی پرش خود برای تصاحب بازار‌های دنیاست. """ چیزی که ایران باید بداند """ آزربایجان جنوبی تنها راه ورود و خروج امن کالا، خدمات، سوخت، کاپیتال از شمال به جنوب خواهد بود، آزربایجان جنوبی را از وجود "" پ ک ک و پژاک و پیشمرگه و مشتاقان دیوار گوشتی شدن "" پاک کنید، ترکان کارآفرین هستند، فرصت‌های اقتصادی از جانب دنیایی ترک فراهم خواهد شد. ماه عسل اقلیم کردستان عراق فقط ۴ چهار سال دیگر ادامه خواهد داشت.
دوست عزيز lachin اين حرف هاي آ قاي عالي پيام متخلص به هالو همين شاعري كه اينجا شعرش را مي بينيد است نه من. در يو تيوب مي توانيد ببينيد و من جهت نشان دادن نگاه نژاد پرستانه ايشان حرف هاي ايشان را دقيقاً اينجا نوشتم
آقای آرش خوش کیش شما جوری از سرقت بیان می کنید که انگار شما پاک ترین بشر هستید . در رادیو ٢٤ ساعت شما" استکهلمیان" تمام موزیک های خوانندگان ایرانی بدون دریافت هیچ گونه اجازه پخش بصورت آنلاین در سراسر جهان پخش می شود . بهتر نیست شما اول قانون کپی رایت صفحه خودتون رو رعایت کنید و به صورت غیر مجاز و نقض قانون موزیک پخش نکنید .
صرفا جهت اطلاع - شما و مدیران این صفحه منبع خبر بزرگ ترين كلاهبردار دانمارك : http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2260554
جناب ارش خو کیش گرامی / شما کاملا درست می گوید که مطلب از سایت شما برداشت شده است ؛ اینجانب بعنوان منتشر کننده از ان بی اطلاع بودم و خبر را همین امروز به نقل از صفحه فیس بوکی Dansk Persisk برداشتم و منبع ان را هم ذکر کردم . با توافق با مسئول Dansk Persisk منبع خبر فارسی را به نام سایت شما تغییر داده ام
دوستان گرامی. مطلبی که شما منتشر کرده اید در آپریل سال ۲۰۱۱ در وب سایت ما (استکهلمیان) منتشر شده و صفحه فیس بوکی که شما بعنوان منبع خبر منتشر کرده اید این مطلب را بدون اجازه به سرقت برده و به نام خود منتشر کرده است. شکایت علیه آن صفحه فیس بوک از سوی ما به بخش کپی رایت فیس بوک تسلیم شده از شما همکاران گرامی نیز خواهش می شود با احترام به حق مولف این خبر رو از سایت خود حدف کنید. لینک مستقیم به این خبر که ۳ سال پیش در استکهلمیان منتشر شده ضمیمه می شود: http://www.stockholmian.com/news/persiska/2011/04/005_encrypt.htm
امدوارم کہ آقاى زيبا کلام و ديگر زيبا کلامھا آنقدر دمکرات باشند و اعتقاد بہ دمکراسى آنھا آنقدر رشد کردہ باشد کہ بہ اين دمکراسى حق انتخاب باور ھم داشتہ باشند .....حال آقايان دمکرات !!! اگرملت تورک آزربايجان يا ملت بلوچ بلوچستان و و .... با راى 50+1 براى حق تعين سرنوشت خود و يا بھتر بگويم براى آزادى خود از شر پان فارسيسم ايرانى و يا براى استقلال خود از شرايرانى بودن اجبارى خود بدھيند آيا شماى دمکرات !!!! بہ اين راى گردن مى نھيد و يا باز تھليلھاى آنچنانى و و ... يا نصايح برادر بزرگترى !!! ميکنيد و يا باز با توپ و تانک بہ ما ميفھمانيد کہ چقدر دمکراتيد ؟؟؟ حال شما بگويد آيا دمکرات بودن ايرانى !!! (پارسيان ) ھم باور کردنى است ؟؟!!!!
واقعن نمیدونم شما چطوری نویسنده شدی مقداری تاریخ هم مطالعه کنی بد نیس چند موردش را برت اینجا میگم تا از خواب بیدار شین: 1- قدمت دانشگاه استانبول 600 سال دانشگاه فنی استانبول 300 سال دانشگاه مرمره 150 سال و چندین و چند دانشگاه دیگر ترکیه بیش از 100 ساله 2- 100 سال پیش وقتی تو ایران زنا شیر گاو میدوشیدن توی جمهوری ترکیه 18 نفر از نمایندگان مجلس بانوان بودن 4- ترکیه 50 سال پیش به همراه امریکا و اروپا از موسسان ناتو و او ای سی دی بود که بزرگترین سازمانهای اقتصادی و نظامی دنیا هستش 5- توی جنگ چالدران وقتی سپاه صفوی که تازه اونم ترک بود با شمشیر و نیزه به جنگ رفته بود عثمانی با توپ و تفنگ امده بود 5- اگر به تاریخ تاسیس تمامی سازمانهای اجتماعی مثل بیمارستان پست دانشگاه مدرسه ورزشگاه سینما و موارد دیگر مانند حضور زنان در اجتماع در تاریخ نگاه کنین مبینین که ترکها حداقل 50 سال از ایران جلوتر بودن
کامنت دوم پیرامون """ ایران، مرد تنها و بیمار خاورمیانه """ وضعیت ژئوپلوتیک تهدید """ اگر ایران وارد مدار "" ارمنستان و روسیه "" شود این کشور از قطب توسعه دور شده، انزوای ایران به مرحلهٔ غیر قابل تحمل خواهد رسید، هم اکنون، تعداد معتادان ایران، از افغانستان پیشی گرفته، این کشور که در بعد اجتمائی، از ناحیهٔ شرق و توسط آریائیان آنسوی مرز، اینگونه دچار آسیب شده، با پیوستن به مدار ارمنستان و روسیه، "" انزوا "" را به ارث خواهد برد، در بعد ژئوپلتیکی، ایران یک بازندهٔ کامل است که هیچ نظیری نیز نمیتوان برای این کشور یافت، امپراتوری مالی کشورهای حوزهٔ خلیج، بیشتر از جامعه شاهنامه خوان،در شرق ایران، مخصوصا افغانستان و پاکستان، تاثیر خواهد گذاشت، تنها راه رهائی برای رژیم فارس ایران، انتخاب مسیری است که این کشور را، وارد همکاری با آزربایجان و ترکیه کند. اگر جماعتی شاهنامه خوان، به
عمق "" وضعیت ژئوپلتیک تهدید "" که دامن گیر این کشور شده نیستند، امیدوارم به زودی به خود آیند.معمولا نوشتههای آقای ایجادی از متدولوژی علمی پیروی میکنند ولی این نوشته ایشان از این متدولوژی فرسنگها فاصله دارد. آقای ایجادی مینویسند: "چپ ايران در دوران پايانی شاه در ادامه سنت توده ايسم با چريکی گری، خود را مطرح ساخت" به این ترتیب یک دهه فعالیت حزب توده ایران در دهه 1320-30 نادیده گرفته میشود. آیا حزب توده ایران در دهه 20 "چپ" نبود؟
و جامعه از ويژگی های اساسی" آن بود.این درست است که فعالیت چپ ایران در اواخر دوران محمدرضا شاه پهلوی دوباره اوج گرفت ولی نقطه شروع آن نبود.
آنچه که ایشان بعنوان گفتمان غالب آن دوره مطرح کردهاند، کاملا درست است. در آن دوره گفتمان چپ عبارت بود از "حزب لنينی، موتور کوچک، نقش توده، انقلاب قهرآميز، برنامه دولتی کردن اقتصاد، پايان دادن به حاکميت سرمايه، برتری طبقاتی کارگری و غيره" و این واقعیت دارد که گرایش آن دوره گرايشی بود که "تمايل استبداد گرائی حزبی و سياسی و درک تمرکزطلب در هدايت اقتصاد
ولی امروز پس از گذشت 35 سال، چپ ایران چه تحولی داشته است؟ آیا آنچنانکه آقای ایجادی مطرح میکند، تحولی در آن رخ نداده است؟ آیا 35 سال حکومت اسلامی در ایران و از هم پاشیدن بلوک شرق تاثیری در آن بوجود نیاورده است؟
به نظر من امروز می توان چپ ایران را حداقل به دو دسته تقسیم کرد: یک بخش آن هنوز هم در تفکرات همان دوران منجمد شدهاند. حزب لنینی با مرکزیت "دمکراتیک"ش، دیکتاتوری پرولتاریا، دولتی کردن اقتصاد، نفی دمکراسی بورژوایی و... از خصوصیات این بخش است.
بخش دیگر اما، به شدت متحول شده است. در میان این بخش دیگر اثری از مارکسیسم – لنینیسم و حزب لنینی و دیکتاتوری پرولتاریا و... دیده نمیشود. با وجود این، آرمان سوسیالیستی انسانگرایانه، عدالت اجتماعی با دیدی نوین، بهرهگیری از دستاوردهای بورژوازی در جامعه – در همه عرصههای آن – دولت غیرمتمرکز، اقتصاد غیردولتی، توجه به فردیت انسان، آزادیهای سیاسی و اجتماعی در همه عرصهها و... از خصوصیتهای این بخش است.
همین تحولات هم موجب میشود که بخش "چپ سنتی"، این بخش را از دایره "چپ" بیرون بریزد. همان کاری که در واقعیت امر، آقای ایجادی کردهاند. آقای ایجادی هیچ یک از این تحولات را نمیبینند و یا اینکه این بخش را دیگر "چپ" نمیدانند! به نظر میرسد که تفکر آقای ایجادی درباره چپ، هنوز در زمان انقلاب 57 یخ زده است.
نگاهی گذرا به برنامههای بخش وسیعی از چپ ایران نشان میدهد که فرهنگها با تفکرات و برنامههای آن دوره فاصله گرفتهاند. ورود مسائلی مانند حقوق بشر و آزادیهای سیاسی و اجتماعی، مسائل زیست محیطی، حاکمیت غیرمتمرکز و... به این برنامهها، نمونههایی از این تحول بزرگند. این بخش از چپ سالها پیش مارکسیسم و لنینیسم را نقد کرده و از آن فراتر رفتهاند. برخلاف تصور آقای ایجادی، امروزه شفافیت شجاعانه مشخصه بارز این بخش از چپ است.
آقای ایجادی مینویسند: "چپ متنوع و پيچيده است و افراد و لايه هائی هستند که خوشبختانه در بينش خود متحول شده اند، ولی بطور عمده مدل فکری و برنامه ی چپ در بنياد تغيير نيافته است" نه آقای ایجادی! تنها "افراد و لایههایی از چپ" متحول نشده است بلکه خوشبختانه بخش بزرگ و تعیین کننده آن متحول شده است. و باز هم خوشبختانه نه تنها مدل فکری و برنامه این بخش بزرگ از چپ، بلکه عمل و کردار آن نیز متحول شده است. آن چه که در این میان متحول نشده است، مدل فکری و اندیشه بخش دیگر چپ و نیز فکر و اندیشه خود شما در باره چپ است. فکر و مدل و متد شما در این زمینه، همانند مجسمهای سنگی، در همان سال 57 باقی مانده است.
اما من نیز با شما هم عقیدهام که در این سالها بخش متحول شده چپ، در زمینه تئوریک، آثار کتبی اساسی و برجستهای بیرون نداده است و ما شاهد کار تئوريک برجسته ای نبودهایم. ولی در نظر بگیرید که این نقصان تنها به چپ ایران خلاصه نمیشود. این درد، درد چپ جهانی است.
به هر حال امروز میتوانیم پافشاری بر حقوق بشر و آزادیهای دمکراتیک جمعی و فردی و برابرحقوقی همه افراد جامعه، رفع کلیه تبعیضات جنسیتی و قومی-ملی و فرهنگی و مذهبی، مقابلهجوئی با بیعدالتیهای اقتصاد جهانی با اتکا به توسعه انسانی پايدار و بازيگران آن، دوری گزینی از مديريت ديوانسالار دولتی، سمتگيری قطعی بسوی اکولوژی و سياستهای زيست محیطی و... را از مشخصات بارز چپ تحول یافته ایران بدانیم. این تحولات به همینجا خاتمه نمییابند زیرا تحول طلبی با این بخش از چپ عجین شده است.
آقای کنجکاو ... شما اصلآ به متن مقاله را توجه کرده اید؟ موضوع مقاله چیست؟ و یا مثل خیلی از ما ها که بخاطر نوشتن , یک چیزی را حتمآ بایستی بنویسند و درج بکنند...جمله اول شما درست 180 درجه بر عکس آن موضوعی است که اینجا به بحث کشیده شده است...موضوع « عدم وجود خدا بخاطر قوانین فیزیک کوانتمی» چه ربطی به محمد و حمله اعراب به ایران را دارد..ابن ها بحث های جداگانه هستند.. موضوع اصلی, عدم وجود خدا است که « استیون هاوکینگ» به این مسئله اشاره میکند..خدا , این دیکتاتور کیهانی چنان در مغز ایرانیها و مسلمانان منطقه رسوب کرده است که قدرت فکر کردن بر روی عقل و خرد را از دست داده اند..بطور مثال.. کاربر گرامی anonym همانطور که میبینید نوشته است که « تمام دانشمندان از یافتن این جواب عاجز مانده اند» و به آقای اقبالی هم با یک نوع بی ادبی جواب قاطعش را می دهد بدون اینکه یک اسمی از ( تمام دانشمندان ) ..
ببرد.. آقای و یا خانم anonym چنان در این منجلاب فکری گرفتار هست که میخواهد تنها با فشار معده صحبت بکند.. حتی ( منصور ابن حلاج تاریخ خودش ) را که تا آخرین لحظه زندگیش بر روی باورهایش پایداری کرد را نمی تواند قبول بکند .این کاربر گرامی فرق بین دانشمند و آخوند دانشمند را نمی تواند تشخیص بدهد.. برای این اشخاص مسئله رفتن به توالد با پای راست و یا با پای چپ یک مسئله جدی است . این اشخاص واقعآ باور می کنند که آقای خامنه ای در موقع تولد و درست در دقیقه ای که نصف بدنش در رحم مادرش بوده و نصف بدنش در خارج از رحم, فریاد های ( یا علی.. یا علی ) را می کشید . بخاطر این باور هاست که یک آخوند در منبر می گوید که , حضرت آدم 17 متر قدّش بود و 10 متر هم عرضش... کسی نیست به حال بیچاره « حوا» گریه بکند که چطوری بخاطر ازدیاد جمیّت, چه شکنجه های را تحمل شده است.....Excellent post. I was checking continuously this blog and I'm impressed! Extremely useful information specially the last part bdkefceddccd
Excellent post. I was checking continuously this blog and I'm impressed! Extremely useful information specially the last part bdkefceddccdLachin؛ ظاهرا خیلی متعصب ترک بودنت هستی این حق تو است.اما این امر باعث نمیشودغیر مودبانه رفتار کنید و فرهنگ بخشی از هم میهنانت «پارسی» را یک فرهنگ بیمار گونه و مالیخولیا» بنامید.مگر کسی بنا به بی ارزشی سیاه نوشته تخیلی بنام حماسه دده قورقود گفته «فرهنگ ترک» یک فرهنگ بیمار گونه و مالیخولیا» است؟ واقعا چنین گروه هایی که در طرح و بحث خواسته هایشان با تقلید زوزة گرگ و ترسیم سیمای گرگ با انگشتان دست ـ (سلام حزبی «گرگ های خاکستری» ترکیه) سخن می گویند، در کدام بخش از توسعة دموکراتیک جامعة ایران قرار میگیرند؟
Very efficiently written information. It will be beneficial to everyone who employess it, including myself. Keep up the good work for sure i will check out more posts. bdkefceddccd
Very efficiently written information. It will be beneficial to everyone who employess it, including myself. Keep up the good work for sure i will check out more posts. bdkefceddccd""" استراتژی امنیتی بدون احتساب استراتژی توسعه، امنیت و توسعه یک کشور را به مخاطره می‌‌اندازد """ در حالیکه بیشتر از ۲ دو دهه است که کشورهای توسعه یافته به ایجاد تناسب و توازن بین این استراتژی امنیت و استراتژی توسعه پی برده اند، من باید این موضوع را به دوستان چپ توضیح دهم، در تبیین دکترین استراتژی امنیتی و نیاز آن به استراتژی توسعه، نگاهی به جایگاه ۲ دو کشور "" ارمنستان و تایوان "" افق روشنی را در مقابل چشمان ما خواهد گشود. دکترین امنیتی ارمنستان از آنجا حائز اهمیت است که این کشور، استراتژی امنیتی را به کلی قربانی استراتژی توسعه کرد، با به زیر چتر امنیتی رفتن روسیه، ارمنستان توسعه کشور را وامدار قطبی کرد که همیشه در توسعه شکست خورده است، امروز ارمنستان کشوری است که تعداد مهاجران آن به سایر کشور ها، حتئ از جامائیکا نیز پیشی گرفته، نزدیک به ۱۵ درصد در آامد ملی کشور از
طریق نیروی کارش در روسیه تامین میشود که با تنش‌های جدید بین غرب و روسیه، ارمنستان از این امتیاز نیز بی بهره خواهد شد، همچنین هزاران نفری که در ارمنستان با تراش و صیقل الماس روسی روزگار میگذرانند با تحریم الماس روسی توسط غرب، بیکار خواهند شد. "" در مقابل دکترین امنیتی تایوان، استراتژی توسعه را در مسیری هدایت کرد که امروز "" تایوان به یک کشور سرمایگزار در چین تبدیل شده، قطبی که تایوان در تبین استراتژی امنیتی برگزید غرب و آمریکا بود. "" استراتژی امنیتی آمریکا "" ایجاد قطب‌های قدرت در هر چهار گوشهٔ دنیا که "" پروژهٔ توسعه "" در این مراکز قدرت چهار نعل به پیش می‌‌تازد، در اینجا به سخن من پی خواهید برد که هدف آمریکا با این سیاست رسیدن به نقطه "" ثروتمند شدن این اقمار یا کشورها "" پیش از پیر شدن است. بر خلاف تاکیدات کمونیستی نویسندهٔ این مقاله، چپاولی در کار نیست، بده و بستانی در کار است که دو طرف معدل را وارد "" وضعیت برد - برد "" میکند.جناب رازی گرامی/ منهم با این گفته که « جلال ایجادی و حسین شریعتمداری از یک سنخند» صد در صد مخالفم . اما در مورد تیتر«چپ ايران در بن‌بست‌ها و عقب‌ماندگی فکری» کمی تند ، تیز و تحریک کننده است ؛شروع می کنم . بنظر خیلی از تحلیل گران سیاسی ایران، جریانات سیاسی چپ ، راست و میانه بنوعی در بن بست فکری گرفتار آمده اند. در مورد نقد به چپ؛ اقای ایجادی بی انصافی کرده اند؛ چپ ها ی ایران از دهه نود میلادی به باز نگری گذشته خود پرداخته اند؛ حاصل اینکار هزاران مقاله ؛ کتاب ،فایل های صوتی ، تصویری و مصاحبه بوده است . بنابراین مطالب فشرده و کلی که جلال ایجادی در این مقاله طرح کرده است به هیج وجه تازه و نو نیست.
نتیجه این نقد به چپ سالهای پیش ، جنبه سازمانی هم به خود گرفته است . ایجاد سازمانها و احزاب کاملا جدید مثل اتحاد جمهوریخواهان ، جمهوریخواهان لائیک _ دمکرات و....همچین ایجاد یک سازمان جدید چپ دمکرات که از اتئلاف چند شاخه فدائیان خلق در حال شکل گیری است؛ از این جمله اند. شخصا هم از 24 سال پیش «نقد چپ » را شروع کرده ام و دیگر خود را یک فعال چپ نمی دانم . مشکل تفکر استاد در این است که چپ های فعلی را همانی می بیند که 35 سال پیش بود . جالب اینکه ایشان چپ را به دو بخش سربکوبگر و سرکوب شده تقسیم می کند. اصومقاله مورد بحث، از نتیجه گیری کلی، فرا نرفته است.جناب عالی؛
گوش های من در کوره های بازجوئی های ساواک و ساواما آبدیده شده اند؛ در راه دفاع از آزادی، انسانیت و ایران، گوش ها که هیچ؛ جانم را پیشکش می کنم.
ادامه کامنت، در ضمن از کی "" استراتژی امنیتی "" بدون توجه به "" استراتژی توسعه "" شکل می‌گیرد؟ در دنیایی سیاست و اقتصادی که من می‌شناسم، اتفاقاً این ۲ دو همگام و در تکمیل هم و دوشادوش هم این پروسه را طی میکنند. اگر فرصت داشتم در آینده بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت.
معنا و مفهوم عبارت توهین آمیز مان قورت .من خودم اهل آذربایجان هستم.این عبارت نژاد پرستانه توهین آمیز ریشه در افسانه مان قورت ها دارد.که یک«شخص» طبق افسانه به دستور ارباب، قلب مادر خودش را با تیرمیزند و او را میکشد. بدین جهت مان قورت یک بی اصل و نسب کامل است که هیچ وابستگی فرهنگی به قوم خودش احساس نمیکند. در قاموس ترکان مان قورت در حقیقت مفهوم "گرگ ناقص" را دارد که به ننگ ایل و تبار و جامعه خودشان بدل میشوند.بگفته اهل آذربایجان نمیشود هم ترک بود و هم آذری ایرانی. نتیجه میشود همان«مان قورت» که بدلیل هجوم اقوام ترک و مغول آسیمیله زبانی و فرهنگی شده اند.بنا به نظر دانشمندان عضو آکادمی علوم شرق شناسی شوروی مثل ادوردویچ برتلس نویسنده کتاب تاریخ ادبیات ایران و واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد ترکشناس و ایرانشناس نامور روسی که یکی از مهم‌ترین کتاب‌های او «جغرافیای تاریخی ایران » نام....
..و پایان‌نامهٔ دکترای او بنام «ترکستان در طول تاریخ تا هجوم مغول»است.بنا بر پژوهش آکادمیک شرق شناسان شوروی دو منطقه ,اران و آذربایجان دو منطقه ایرانی بوده اند . و در این اثر ارزنده تاکید می کند که «مردم ایرانی و ایرانی زبان اران و یا الان و مردم ایرانی و ایرانی زبان آذربایجان تفاوتهای نه چندان در خور نگرش داشتند».زبان مردم آذربایجان همان زبانی بود که قطران تبریزی،خاقانی شیروانی،نظامی گنجوی و صدها تن دیگر به آن زبان سخن گفته اند.
دنیز گرامی، آمریکا و هیچ قدرتی از تشکیل کردستان بزرگ پشتیبانی نمیکند، اتفاقاً یکی از عوامل به سردی گرائیدن روابط ترکیه با آمریکا، اقلیم کردستان عراق بود، آمریکا ترکیه را زیر فشار گذاشت تا تبادلات نفت و گاز را، نه با اقلیم کردستان، که با دولت مرکزی عراق انجام دهد، آمریکا هتی برای کمک به دولت مرکزی عراق، مایل بود تجهیزات نظامی و هلیکوپتر شکاری در اختیار مالکی قرار دهد ولی این عربستان بود که آمریکا را مجبور به تجدید نظر در قبال این سیاست کرد، امروز اقلیم کردستان عراق " زیر چتر حمایتی ترکیه " توان ایستادن در مقابل دولت مرکزی عراق را دارد، """ برای اطلاع شما """ هم اکنون نزدیک به ۱.۵ میلیون بشکه نفت اقلیم کردستان عراق، در بندر جیهان، منتظر نشسته و از سرجاش تکان نیز نمی‌خورد، یکی از دلایل آن، انتخابات عراق است، از دلایل دیگر آن، تقاضای ترکیه از دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان، برای
حل مسائل، هول و هوش چگونگی تقسیم کاپیتال نفت و گاز صادراتی اقلیم کردستان است، "" پشت صحنه چه خبر است؟ """ ترکیه برای تضعیف مالکی، عامل رژیم فارس ایران، از اقلیم کردستان حمایت خواهد کرد، این سیاست با سیاست عربستان نیز، که تضعیف مالکی و ضربه زدن به نفوذ رژیم فارس ایران در منطقه را دنبال میکند، هماهنگ است، همینکه مالکی یا هر کسیکه در بافت قدرت قدرن مرکزی عراق که به ایران نزدیک است از قدرت به زیر کشیده شد، سیاست ترکیه و عربستان برای عراق مستقل، برجسته تر خواهد شد. سیاست خاورمیانه بزرگ آمریکا که شما من را از آن میترسانید سالهاست زیر خاک دفن شده، کمونیستها و چپ‌ها روی این " سیاست خاورمیانه بزرگ " تئوری پردازی کردند و الکی آن را بزرگ کردند، دیکتاتور‌های منطقه نیز با توسل به آن، همه تلاش‌های مردم منطقه برای آزادی بیشتر را، با قدرت تمام سرکوب کردند، "" در اینجا میبینیم که چگونه چپ و دیکتاتور‌ها "" در خاورمیانه به هم یاری میرسانند. """" گفته شما پیرامون چین """" چین یک کشور تولید کنندهٔ کالا است، همین قضیه، چین را را وادار میکند به بازار آمریکا نیاز داشت باشد، بدون خریدان کالای ساخت چینی در آمریکا، دکان تولید کنندگان کالای چینی ورشکست شده و ناگهان میلیون‌ها چینی به خیابان‌ها خواهند ریخت، "" نیاز چین به یک آمریکای ثروتمند، از نیاز هتی دولت آمریکا نیز "" شدیدتر است، امروز هر دو کشور به هم نیاز دارند ولی این نیاز از سوی چین، پر رنگتر است، چین نزدیک به ۳ سه تریلیون دلار کارنسی آمریکا را در بانک مرکیز خود ذخیره کرده، در صورت فروپاشی اقتصاد آمریکا، چین بزرگترین بازنده خواهد بود پس از این بود نیز، دیدگاه شما با واقعیت‌های اقتصادی روز جور در نمی‌‌آید. "" در مورد اوکراین "" پوتین به دلیل وجود ذخایر " شیل " در جنوب اوکراین، به اوکراین لشگر کشی کرد، اوکراین یک کشور مستقل است، این اقدام پوتین، چیزی جز زور گوئی نیست که در گرجستان نیز شأد این سیاست پوتین بودیم. """ شما که یک آزربایجانی هستید چرا اینگونه از سیاست پوتین دفاع میکنید؟ آیا از سیاست پوتین در حمله به جمهوری آزربایجان و اشغال این کشور نیز حمایت میکنید؟بهچیزیکه که تمام دانشمندان فیزیک و آستروفیزیک وآستروفیلوسوفی ازیافتن جواب عاجز هستند, آقای اقبالی همه چیز دان( البته به خیال خودش) جواب قطعی پیدا کرده6
اقبال خان، مواظب باش! اگر سیلی چوپان بیخ گوشت را نوازش کند، پرده گوشت، در هیچ جراحی درمان نمیشود. در این چند صباح پیری، مواظب سلامتی خود باش. پیر مرد نازنین!
اقبال خان، مواظب باش! اگر سیلی چوپان بیخ گوشت را نوازش کند، پرده گوشت، در هیچ جراحی درمان نمیشود. در این چند صباح پیری، مواظب سلامتی خود باش. پیر مرد نازنین!
آقای توکلی گرامی، در اینکه ستیزه‌گری یک پدیده واقعا موجود است، شکی نیست و من با شما کاملا همنظرم. بحث من بر سر این است که امروزه نیروهای متعصب و سنتی جامعه ما، حالا هرچقدر هم کراوات بزنند و ادای انسانهای مدرن را در بیاورند، از این واقعیت چماقی ساخته‌اند برای خفه کردن منتقدین خودشان. چرا نظرات آقای ایجادی "چپ‌ستیزی" نامیده میشود؟ در کجای نوشته ایشان آمده است که «چپ اخ است و سرمایه همه چیز»؟ و از همه مهمتر، آیا جلال ایجادی و حسین شریعتمداری از یک سنخند؟ آیا اخلاق چپ ایرانی تا این اندازه سقوط کرده است که منتقد نظری خودش را با یک بازجوی شکنجه‌گر و تواب‌ساز رژیم خون و خیانت و جنایت همسان میداند؟ اگر بخواهیم از پسوند "ستیزی" در اینجا درست استفاده کنیم، باید بگوییم در اینجا با "منتقدستیزی" مواجه هستیم. گفتم که بزرگترین خیانت چپ ایرانی از بین بردن اعتبار و اعتماد "چپ" در جامعه بود، متأسفانه
کسانی که در برابر یک انتقاد منطقی، سالم و بیطرفانه این چنین واکنش نشان می دهند، همان تتمه اعتبار چپ را هم به باد فنا می دهند. کاری که نتیجه ای فاجعه بار برای آینده ایران و نیروهای مولد آن دارد، زیرا کارگران و اقشار کم درآمد در مقابل سرمایه داری افسارگسیخته پناهگاهی جز "چپ" ندارند. اساسا آقای ایجادی و بقیه منتقدین "چپ ایرانی" چطور باید انتقاداتشان را مطرح کنند، که به چپ ستیزی متهم نشوند؟ آیا اساسا کسی اجازه انتقاد به چپ ایرانی را دارد؟ بسیار مایلم نظر شما را در باره مقایسه آقای ایجادی با حسین شریعتمداری بدانم.و از اینکه شما این نوشته قدیمی را دوباره اینجا قرار میدهید نشان میدهد تا چه حد جویای خقیقت و حق هستید !
دروغگویی یکی از ابزارهای مورد علاقه همه تفکرات ضدبشری است. بنابرین پانترکیسم و پانتورانیسم هم که شروع تحرک سیاسیشان مصادف بود با کشتار 1،5 میلیون ارمنی و صدها هزار گرجی و یونانی و آشوری و آرامی و ...، باید هم بهترین مروج دروغگویی و جعل تاریخی باشند. این جعل تاریخی (که هیتلر هم از آن بهترین بهره را می برد) در دو سو عمل می کند، اول تقدیس خودی (مثلا ما ترکها ارمنیها را نکشتیم، یا تعداد کشته ها 1،5 میلیون نبود و ...) دوم تخریب دیگری (مثلا ارمنیها جاسوس روسها بودند، یا به ارتش ما خیانت کردند، یا ...) در عرصه اجتماعی ولی مسئله از این فراتر می رود. هنگامی که انسانهایی با افکاری بغایت ارتجاعی و عقبمانده (که حتی انسانها را در "اندوه" هم به ترک و فارس تقسیم می کنند) بدنبال براه انداختن جنگهای قومی و قبیله ای باشند، مرزهای این دروغگویی را به تاریخ و جغرافیا و اجتماع و حتی "ژنها"ی طرف مقابل توسعه می
می دهند. پس خشم اینها از این است که در دنیای کوچک شده امروز به این آسانی می شود مچشان را گرفت و رسوایشان کرد. یعنی نویسنده ای که دارای عقایدی شدیدا نژادپرستانه و عشیره گرایانه است، ساعتها می نشیند و بزعم خودش دروغگو بودن (چاخانیسم) فارسها را نشان بدهند (همینجا بگویم که اعتراف نویسنده به اینکه او پانفارسیسم و فارسها را جدا می کند، برای من پشیزی ارزش ندارد. کسی که از "اندوه" انسان فارس و "اندوه" انسان ترک سخن می گوید، کسی که بدون هیچ سند و مدرکی تهمینه را "ترک" می داند و بدروغ ادعا می کند که رستم فارس به تهمینه ترک تجاوز کرده است، یک نژادپرست دو آتشه و افراطی است) باری این نویسنده ساعتها زحمت می کشد و به زعم خودش "سند" جمع می کند، بعد می بیند که چند کامنت گذار در عرض چند دقیقه تمام زحماتش را بر باد می دهند و رشته هایش را پنبه می کنند. خشم و آشفتگی این حضرات برای من کاملا قابل درک است.خوشبختانه همه شما راسیست های رنگارنگ در اینجا به ایران و ایرانی کینه توزی میکنید ، و در اینجا ، آغازگران فاشیسم نژاد پرستی بوده اند . نادانان ایرانی و لس آنجلسی با اابزار خود این گونه افراد ، به آنان پاسح تحریک آمیر میدهند . ولی خوشتختانه همه این گروهک های علاف و بیکار ، در میان ایرانیان و اقوام ساکن ایران ]، در اقلیت هستند . چون حق با انسانیت و بشر دوستی است ونه با جنگهای حیدری-نعمتی این غرض ورزان خارجه نشین .پس اینقدر مظلوم نمایی واحسین - واحسین نکنید . مارکس ناجی شما خواهد بود .
آقايان نژادپرست
بهتر است نگاهی به گذشته سراسر نكبت بار وتهوع آور اجدادتان بيندازيد
ازدواج زرتشتیان با محارم در کلام دکتر شریعتی
«در مذهب زرتشت، به صراحت در اوستا، می خوانیم که ازدواج با خواهر نه تنها جایز است، بلکه باعث بخشایش گناهان می شود و از مستحبات مؤکد است. و ازدواج با محارم از ستایش هایی است که از شخصیت های تاریخ مذهب شان می گویند.
اما بعد که وجدان اخلاقی عوض می شود و ازدواج با محارم، عملی نفرت انگیز تلقی می شود، علمای مذهب به فکر چاره جویی می افتند و به توجیه و انکار می پردازند.» (تاریخ و شناخت ادیان، ص 15)
جناب رازی گرامی / پسوند "-ستیز" و "-ستیزی" و ستیزه گری واژگانی حقیقی در فضای سیاسی است که یکی از خصوصیات روانی _ فرهنگی مردمان خاورمیانه را تداعی می کند و به هیج وجه به چپ ویا راست و میانه اختصاص ندارد. بنظر من سیتزه گری ریشه در اسلام و فرهنگ خاورمیانه ای ما دارد. اینکه یکی کموینست ، دیگری آنتی کمونیست ؛ سومی آتئیست چهارمی سکولار_ دمکرات ، پنجمی پانیرانیست ، ششمی پان ترک ، پان کرد و...باشد.این ستیزه گری عمومی بجای حل مشکلات از طریق گفت و گو و مبارزه فرهنگی _ سیاسی راه ستیزه گری را در پیش می گیرد. اسلام ستیز و کمونیست سیزتی ، ایران ستیزی، ترک سیتزی ، عرب ستیزی و..از این جمله اند
بطور مثال انقلاب 57 که توسط اکثریت مردمان ایران به رهبری خمینی صورت گرفته بود که تشکیلات کمونیستها از هم پاشیده و به لحاظ فکری دچار بحران و فروپاشی قرارداشتند، با چنین وضیعتی؛ کمونیستها جایی در رهبری انقلاب 57 نداشتند ولی اکنون حکایت «کی بود کی بود؟_من نبودم » شد که سعی می شود که انقلاب 57 را با حمله دوم اعراب به ایران مقایسه شود . پانیراینست ها سالهاست که سعی دارند که روحانیت شیعه ایران را عرب بنامند و از این طریق عرب سیتیزی را در بین مردمان ایران رواج دهند. در حالی که اعراب منطقه ،روحانیت حاکم بر ایران را مشرک و دشمنی خطر ناک تر از اسرائیل می پندارند وپس از زویدادهای سوریه در سه سال گذشته ، شیعه کشی و شیعه ستیزی را در دستور کار خود قرار داده اند ویا همین طور کرد ستیزی در دستور پان ترک ها قرار دارد و پانیرانیست هایی در پشت دفاع از کرد ها مشغول تبلیغات « ترک ستیزی » اند و سعی می نمایند که دستاوردهای شگرف جامعه ترکیه را نا چیز جلوه دهند .در مور د اسلام ستیزی در 15 سال گذشته با طرح خاورمیانه بزرگ آغار شد و اینطور عنوان می شد که با با حمله نظامی محدود و اشغال خاک کشورهای مسلمان نا فرمان و سپردن زمام امور به دولت های هوادار غرب بتدریج استراتزی « معادله نفت در مقابل امنیت » را دور زده و سپس حکومت سعودی و امارات عربی را زیر فشار قرار دهند تا دمکراتیک شوند. این استراتژی که بعدا« سناریو افغانی» نام گرفت، هزینه بسیار مالی _ جانی بسیار گرانی روی دست غرب گذاشت و این سناریو با شکست مواجه شد و در نتیجه طرح خاورمیانه بزرگ و دمکراتیک جامه عمل بپوشاند و نا کام ماند . برعکس، دخالت آشکار نظامی غرب در خاورمیانه موجب غزب ستیزی ، امریکا ستیز وسیع در منطقه شد و شبکه القاعده با کشته شدن بن لادن نه تنها متلاشی نشد بلکه شبکه تروریستی_ اسلام سنی به خطر بزرگتری از جمهوری اسلامی ایران بدل شد. بهر حال ستیزه گری امروز به سیاست اصلی و محوری خاورمیانه ای مبدل شد. بنابراین کشور های خاورمیانه زمانی می توانند به توسعه همه جانبه همچون کشورهای غربی گذر نمایند که الیت خاورمیانه دست از ستیزه گری همچون ؛ ایران ستیزی ، ترک ستیزی ، ترکیه ستیزی ، عرب ستیزی ،شیعه ستیزی ، سنی ستیزی ، چپ ستیزی وسرانجام اسلام ستیزی دست بردارند وپذیرش اسلام سیاسی معتدل یکی از مولفه های گذر ارام به توسعه می باشد که کشورهای غربی هوشمندانه در پی تقویت آننداین آقا می خواهد وجود خدا را با قوانین طبیعی ثابت کند. قوانینی که شاید در صد سال آینده جور دیگری بیان شوند. مهم این است که چرا این آقا حالا به این مسائل رسیده. چون، وجود یا عدم وجود خدا، یعنی یک آفریدگا، حدود سه هزار سال پیش به مشکل برخی از انسانها تبدیل شد و قبل از خبری از این بحث نبود. انسان پیش از آن هیچگاه به یک خدای آفریدگار جهان معتقد نبود، آنها بدون تلسکوپ و قوانین فیزیک و ریاضی. با اثبات و یا رد وجود خدا هم هیچ مشکلی حل نخواهد شد. مشکل اما وقتی شروع می شود که به "روشنفکر" ایرانی بگوئی که کسی بنام حضرت محمد وجود نداشت، هیچ سندی برای وجود وی در دست نیست، اعراب به ایران حمله نکردند و اسلام از خود ایران سر برآورد و تو هم روشنفکر نیستی، تو فقط یک آخوند بی عمامه هستی!
..... پنداری دور از خرد به نام ناسیونالیسم (چه در چهره پان فارسیسم و چه در چهره پان ترکیسم و چه در چهره پان های رنگارنگ دیگر) بدون دروغ بافی و داستان سازی و تاریخ تراشی درباره یک سرزمین و رویدادهای آن نمی تواند پابرجا باشد! اگر کسی بخواهد درباره تاریخ یک سرزمین پژوهش کند نخستین کاری که باید انجام دهد دور ریختن همه نوشته هائی است که ناسیونالیست ها درباره آن سرزمین نوشته اند چون راستگوئی در میان ناسیونالیست ها جائی ندارد! یوزف گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی می گفت: دروغ را آن چنان بزرگ بگوئید که همه باور کنند و آن چنان تکرار کنید که خودتان نیز باور کنید! از این روی هنگامی که یک ناسیونالیست می خواهد سخن بگوید باید آماده شنیدن دروغ بود نه سخن راست! ..... (همه این نوشته را در لینک زیر بخوانید)
http://iranglobal.info/node/16195یئنیلیک عزیز. نمیدانم از اینکه می گویید این مقاله با دید کمنیستی نوشته شده این است که نویسنده آن کافر است و مسلمان نیست؟ با چنین برچسب زدن هایی تخطئه کردن هایی دیگر نمی شود نقد اندیشه کرد.
امنیتی در منطقه میتواند کاملا متفاوت باشد.دوما: این مقاله یک مقاله سیاسی امنیتی است. شما تمام نوشته تان به "توسعه اقتصادی" اختصاص داده شده است. این دو تا دو مقوله کاملا متفاوتی می باشند.
سوما: دوست عزیز، خاطرتان می آید دقیقا قبل از صانحه یازده سپتامبر، جرج بوش پسر ناوگان رزمی خود را در دریای چین برای حمایت از تایوان وارد جدول شطرنج رژه نظامی منطقه کرده بود؟ یادتان می آید دو هواپیمای جاسوسی آمریکا هنگام پرواز در داخل سرزمین چین مجبور به فرود شده و پس از چندین روز آزاد شدند؟ جرج بوش پسری از از لابی اسلحه پرستان آمریکا که هر روز کشتارهای درمدارس خویش را توجیه می کنند و میخواهند برای جهان سیستم ارزشی زندگی تحمیل بکنند، روی کار بیاید، معادلات
چهارم: شما که از توسعه اقتصادی صحبت می کنید، دنیای غرب برای برون رفت از بحران مالی چندین ساله اخیر، از کجا قرض گرفت و بانک ها را از ورشکستگی نجات داد. هنوز ضریب بدهی های دولتی در کشورهای "صنعتی" از بیست تا هفتاد درصد تولید ناخالص ملی آنها می باشد. یعنی نه فقط بانک های خصوصی، بلکه دولت های این کشورها با اوراق قرضه هایی که صادر کرده اند، تا گلو زیر قرض رفته اند. آنها از چه کسانی قرض گرفته اند. مگر غیر از این است که یکی از نجات دهندگان غرب ز این فاجعه شرم آور اقتصادی همان "چین" می باشد.
پنجم: آیا اگر آمریکا در ژاپن و کره جنوبی پایگاه نظامی دارد، چین یا روسیه هم در کره شمالی بصورت متقابل پایگاه نظامی دارند؟ اگر آمریکا در فیلیپین و استرالیا پایگاه نظامی دارد، چنین رفتار مشابهی از طرف کشورهای "به قول شما کمونیست" صورت بگیرد، از نظر اخلاق سیاسی امنیتی درست است، یا نه؟ اگر غرب می آید در اوکراین یک کودتای شعبان بی مخی راه وی اندازد، روسیه حق دارد بغل گوش خودش عکس العمل نشان بدهد؟ بعلاوه، این در شرایطی می باشد میلیون ها نفر از ساکنان اوکراین روسی می باشند.
ششم: دوستان آذربایجانی من که اینهمه برای آمریکا سینه چاک می کنند، بهتر است بدانند که تشکیل کردستان بزرگ بیشتر در
استراتژی خاورمیانه ای جرج بوش ها قرار دارد، تا حمایت از سینه چاک های آذری. فکر می کنم مفهوم زمینی آن برای آنهایی که در اورمیه، سلماس، ماکو، سلدوز و قوشاچای زندگی می کنند، روشن تر باشد تا دوستانی که در اردبیل نشسته اند.
اصلاح، در آخرین کامنت من، عربستان به اشتباه پاکستان نوشته شده "" پیرامون اختصاص نزدیک به ۷۰ بیلیون دلار به امور نظامی "" که این رقم عربستان در مقام چهارم در دنیا قرار میدهد. از این فرصت استفاده کرده به این مورد نیز اشاره خواهم کرد که "" رجز خوانی‌های رژیم فارس ایران پیرامون بستن تنگه هرمز "" عربستان را تبدیل به قدرت برتر نظامی خواهد کرد، پوتین روسیه نیز از این اقدام ایران، خشنود خواهد شد، شاید پوتین در تدارک متقاعد کردن رژیم فارس ایران، به چنین اقدامی است، روابط نزدیک ارمنستان و رژیم فارس ایران، بیشترین سود را به پوتین روسیه رسانده، آیا جماعتی شاهنامه خوان خواهند دریافت که "" دنیایی سیاست و اقتصاد با رجز خوانی و شاهنامه خوانی فرق دارد؟ ""
""" ایران، مرد تنها و مریض خاورمیانه """ چگونه ژئوپلتیک منطقه به زیان ایران وارد کارزار شده است؟ "" تا ۲ دو ماه دیگر، نیروهای ناتو، خروج کامل خود را از افغانستان شروع خواهند کرد، پاکستان به خوبی میداند که ناا امنی در افغانستان وارد فاز جدید خواهد شد، این یعنی امکان عملی شدن طرح لوله گاز ایران به پاکستان، به هیچوجه عملی نخواهد شد چونکه شرق ایران به جهنمی تبدیل خواهد شد. "" روسیه "" روی خط لولهٔ گازی کار میکند که از شینجیانگ یا ترکستان شرقی در چین شروع شده راهی هند خواهد شد، این یعنی روسیه به هیچ وجه مایل نیست هتی یک کیلو گاز ایران به سمت هند راهی شود، تازه روسیه تمام توان خود را به کار خواهد گرفت تا با دور نگاه داشتن ایران از بازار نفت و گاز دنیا، قیمت نفت را در سطح بالا نگاه دارد. چین به هیچ وجه مایل نیست نفت یا گاز ایران، راهی
هند، رقیب چین شود، در حالیکه کنترل گاز صادراتی روسیه از خاک چین به شکل ترانسیت این کشور را در مقایسه با چین اولویت استراتژیکی خواهد داد. "" عربستان "" بعد از مانور نظامی مشترک عربستان و پاکستان با حضور بالاترین مقام نظامی پاکستانی، طرح احداث خط آهن، از ریاض تا مرز اردن، به متخصصان پاکستانی محول شد، این یعنی درامد پاکستان از این راه، بالغ بر بیلیون‌ها دلار خواهد بود، کارگران پاکستان در افغانستان، هر سال بیلیون‌ها دلار از عربستان به پاکستان می‌فرستند، "" عربستان سال گذشته نزدیک به ۷۰ بیلیون دلار "" برای ارتش و تجهیزات نظامی خود تهیه کرد، این رقم پاکستان را در ردیف "" چهارمین کشور "" با میزان بیشترین بودجه اختصاص داده شده به امور نظامی قرار میدهد. ایران هیچ شانسی در صفحهٔ ژئوپلتیک منطقه ندارد، با ایجاد بحران در عراق و سوریه ایران هر چه بیشتر در باتلاق منطقه فرو میرود، تنها راه نجات ایران، پیوستن به "" آذربایجان و ترکیه "" و دوری از "" روسیه و ارمنستان "" است. آیا جماعتی شاهنامه خوان طبق روال سابق باز همه فرصت‌ها را خواهد سوزاند؟ ایران میتواند با کمک آذربایجان و ترکیه، و با پیوستن به خط راه آهن "" باکو، تبلیس و قارص "" آسیای شرقی و مرکزی را از دست روسیه خارج کند، آذربایجان و ایران، نفت و گاز خود را، به جای نفت و گاز روسها به این منطقه صادر کند، در مدتی کم، خط راه آهن " ترکیه، ایران و پاکستان "" نیز میتواند این منطقه را از دریای مدیترانه ، دریای سیاه، دریای خزر تا اقیانوس هند وارد دوران شکوفائی اقتصادی کند، اگر جماعتی شاهنامه خوان، این فرصت را بسوزاند، سزاوار هیچ فرصتی نیست و هیچ فرصتی نیز به وجود نخواهد آمد."" انتخابات مصر و آینده پیش رو "" ناا آرامیهای جامعه مصر بعد از به زیر کشیدن دولت اخوان المسلمین مرسی، صادرات گاز مصر به اسرائیل را نه تنها مختل کرد بلکه انفجار‌های پی در پی ،بندر‌های صادراتی گاز مایع مصر به بازار‌های آسیا ئی را به رکود کشاند. """ ۳ سه کشور مصر، اسرائیل و ترکیه "" اینک با درک شرایط آمادهٔ بهره برداری از منابع گاز دریای مدیترانه میشوند، ترکیه نه تنها روابط خود با اسرائیل را به روال عادی بر خواهد گرداند بلکه نزدیکی با مصر نیز آغاز خواهد شد، گاز تولید شده در مصر میتواند برای استفاده داخلی مورد استفاده قرار بگیرد، ولی با گاز استخراج شده توسط این ۳ سه کشور در دریای مدیترانه، ایستگاه‌های صادرات گاز مایع در بنادر مصر، صادرات این گاز را به بازار‌های آسیای شروع خواهند کرد، و قسمتی از این گاز، با لوله‌ای که هزینهٔ آن حوالی ۲.۵ بیلیون دلار خواهد بود از زیر دریا به ترکیه
انتقال یافته و به اروپا صادر خواهد شد. "" نقش گاز در شکل گیری ژئوپلتیک منطقه "" در حالیکه وجود ذخایر عظیم "" گاز شیل "" در جنوب اوکراین، روسیه را به لشگر کشی به اوکراین وا داشت تا اوکراین بازار گاز اروپا را با ذخایر کشف شده در جنوب اوکراین از دست نداده و سلطه خود را بر اروپا از دست ندهد، و جنگ سرد جدیدی در حال شکل گیری است، کشورهای سواحل دریای دریای مدیترانه، توسط همین گاز، به همدیگر نزدیک میشوند.آقای ضیا صدر...آیا شما نمی خواهید با داشتن این اسم ( ضیا صدر ) خودتان را به جای یک شخصیّت مهم اجتماعی که نوشته هایشان در باره زبان و ملل غیر فارس ایران در این سایت خواننده گان زیادی را به خود جلب کرده است بزنید؟ آیا فقط با انتخاب این اسم ,شما نشانگر این موضوع مهم ( چاخانیزم) را به یدک نمی کشید؟ شما چطور می توانید در باره ( چاخانیزم ) اظهار نظر بکنید در صورتی که اسمی که بکار می برید بر روی ( چاخان ) بنا شده است؟..شمائی که با تاریخ فارسی خودت آشنای نداری چطور می خواهی برای من ( ترک) درس تاریخ بدهی؟ خیلی عجیب نیست که شما برای ما ( ترکها ) که تاریخ ساز بوده اند تاریخ میخواهید تحریف بکنید؟ و اما در باره کتاب قید شده در بالا....
بعضی از وقایع تاریخی ( آریائیهای پاک نژاد) را که همیشه دروغ گفته و نوشته شده بود را افشاء می کند که مسلمآ خیلی از این آقایون را هم عصبانی کرده است..این کتاب از زبان خاور شناس روس« ام دیاکونوف» نیست. در این کتاب فقط در یک مورد از ایشان در صفحه 9 اسم برده شده است به این مضمون (( نکته مهم دیگر این که تحقیقات پژوهندگان تاریخ ماد صورت یک جانبه داشته زیرا دانشمندان غرب فقط و فقط از نظر نقوذ « آریائیها» به تاریخ آن کشور یعنی ایران اظهار علاقه میکردند..و بعد می نویسد که بعد از ورود هند و اوروپانیها به این اراضی فرهنگی عالی و دولتی متکامل مثلآ سرزمین « ماننا» ها وجود داشته است را نادیده می گیرند.)).دوستان کتابی است به این عنوان (( «تاریخ دیرین ترکان ایران»)) به قلم تقی ذهتابی و ترجمه علی احمدیان و ISBN 964-6756-95-6. این کتاب یک تحلیل تاریخی است که متاسفانه
آقای ضیا صدر .. در صفحه 11 و در بخش مقدمه آمده است که... ( کتاب حاضر ترجمه و تلخیصی از کتاب « ایران تورک لرین اسگی تاریخی» است.. در این کتاب ننوشته شده است که این کتاب از زبان« ام دیا کونوف» نوشته شده است. در همین صفحه و در قسمت آخر چنین نوشته شده است..
(( ناگفته نماند که مترجم این کتاب حاصل کار خود را « دور از نقصان» نمی داند و از خواننده گان و دوستان گرانقدر با نقد و تذکر , کاستی ها و ایرادات های ترجمه حاضر را مدیون و منّت داری خویش خواهند ساخت... علی احمدیان سرای 1380/11/7 صفحه 12.))
آقای ضیا صدر... خواهشمند است اگر ایرادهای در این کتاب دیدید لطفآ هر چه زودتر با مترجم در تماس باشید که ایشان از شما خیلی سپاسگزار خواهد بود..بخاطر اینکه شما را در این هدف یاری بکنم مطالعه شما را به این صفحات توصیه میکنم..
زبانهای های التصاقی ص 65...- کلمات سومری در زبان ترکی آزربایجانی ص 65....-مهاجرت ترکان ص 74...-.عکس و کاسه فلزی ص107...-متن کتیبه اورارتور بسطامی در قلعه سنگی در نزدیکی ماکو ص 108.....-ظروف های سفالی کشف شده در بسطام و عکس جنگ آوران اورارتوری منقوش بر تاج « آرگیشی» ص 106و 107.....- متن کتیبه « رازلیق» در همان صفخه.....-سنگ نوشته ای اورارتوری ص 132... «سقین دیل» و تلفظ آنها همان ص...دولت « ماننا» و تپه های « مارلیک»..به غیر از این کتاب, کتاب های متعدی دیگر است که اگر احتیاج به مطالعه باشید با کمال خرسندی اسم هایشان را برایتان میفرستم. در آخر, اگر وقت پیدا کردید تاریخ « بیل گمیش» که مجسمه آن در در دانشگاه استرالیا نسب شده است را بخوانید... شاد و پیروز باشید و بهترین ها را برایتان آرزومندم...
You actually make it seem really easy together with your presentation but I in finding this matter to be really something that I feel I would by no means understand. It sort of feels too complex and extremely broad for me. I'm looking forward for your next publish, Ill try to get the cling of it! dffabedcdddd
You actually make it seem really easy together with your presentation but I in finding this matter to be really something that I feel I would by no means understand. It sort of feels too complex and extremely broad for me. I'm looking forward for your next publish, Ill try to get the cling of it! dffabedcddddیکی از شاهکارهای چاخانیزم تاریخی کتاب محمد تقی ذهتابی است بنام «تاریخ دیرین ترکان ایران» که دراین سیاه نوشته ادعا شده است به ترک بودن ایلامیان، سومریان، مادها، اشکانیان، اورارتویان، مانناییان، لولوبیان، گوتیان، هوریان و به چاخان از زبان دیاکنوف(خاورشناس روس) که هیچ شی یا آثاری در قلمرو ماد نیافته ایم تا از طریق آن زبان و یا تاریخ مردم ماد را از داخل آن بیرون بکشیم ! سوال یکم این است که : دیاکنوف کتاب 600 صفحه ای خود درباره تاریخ ماد را از روی چه سندی نگاشته است !؟سوال دویم این است که : یکی از منابع مهم که ذهتابی با استناد به آن کتابش را نگاشته کتاب تاریخ ماد اثر دیاکنوف است ،بنابراین این «مورخ» از روی کدام مدارک موجود در کتاب دیاکنوف «تاریخ دیرین ترکان ایران» را نگاشته است؟!
.... صحیح است یا غلط.این کتاب اصلا معنی ندارد چون رفرنس های آن ارزش تاریخی ندارند .نتیجه اخلاقی؛کتاب ذهتابی جایی برای نقد ندارد .چون اول باید ببینیم معنی دارد یا نه بعد تحقیق کنیم....
آرمانهای چپه = آرمانهای ما / چپ و راست شده اند/ و در این میان ، انسان / از یاد رفته است. / آرمانهای چپ / با شعارهای ضد امپریالیست / چشم بر چوبه های دار میبندد / و در زیر پرچم سرخ و سیاه دیکتاتوری / از چشم تنگهای چینی / تا مافیای روسی و وطنی / سینه میزنند. / آرمانهای راست / با شعار آزادی و دمکراسی / آزادی را برای سلطۀ خود میخواهد / و در این میان انسان / بی آرمان / به عجز و لابه و چاپلوسی و دروغ و فریب / به فکر نانیست / تا گرسنه نمیرد./ انسان / بی آرمان انسانی / جنگجوی آرمانهای چپه گشته است / و در هیاهوی جنگ طلبان / و جنگجویان گرسنه اش / از یاد رفته است./ با سپاس از درج نوشته لطف نموده و آنرا بعلت مخدوش شدن بندهای نوشته بدین صورت جایگزین نمایید.
جمال اطلاعات شما در سطحی نیست که شما را در تجزیه و تحلیل مسائل یاری دهد، دولت سریلانکا نیز چندین بار با ببر‌های آزادیبخش تامیل وارد مذاکره شد، دولت انگلستان نیز با مبارزان ایرلندی، "" سرویس امنیتی اسرائیل نیز چندین بار با حماس و دیگران "" وارد مذاکره شده، پ ک ک شما وارد دره بقا لبنان شد و این به معنی همکاری تروریست‌های پ ک ک با حزبالله، بشار اسد و رژیم فارس ایران بود. کسی این اشتباه تاکتیکی پ ک ک را نخواهد بخشید. مبارزهٔ ملت کرد برای احیای حقوق خود با مبارزهٔ راهزنان تروریست پ ک ک از زمین تا آسمان فرق دارد.
""" انگشت به دهان کردن از بعدی دیگر """ انگار جامعه فارسی مدام از یک سوراخ گزیده میشود، من به یک مورد دیگر که یک شهروند جامعه فارسی در آمریکای شمالی خود را بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد در بازداشت پلیس یافت اشاره خواهم کرد، ولی ابتدا دو مورد ترکان "" ثروتمندترین شخص در روسیه، علیشیر عثمانوAlisher Usmanov"" نام دارد که ازبک است و ثروت خود را از ۱ بیلیون به ۱۸ بیلیون دلار رسانده، ایشون با نام آشنای "" گاز پروم روسیه "" در سطح دنیا شناخته شده هستند، فرد دوم "" واقیت ال اکپروvagit alekperov"" نام دارند که از ترکان آزربایجانی هستند با ثروت ۱۴ بیلیون دلاری، ایشون با "" لوک اویلLUKOIL"" شناخته شده هستند، و اما مورد آمریکای شمالی، در آمریکای شمالی مافیا‌های آسیای شرقی، ایتالیائی، روسی، اروپای شرقی و الخ فعال هستند، پلیس دنبال یکی از اعضا مافیا ایتالیا در
آمریکای شمالی بوده، تا اینکه فرد مورد نظر را پیدا میکنند، بعد از کلی کلنجار رفتن با این فرد، پلیس در می‌یابد که این فرد از جامعه فارسی تشریف دارند، ولی اسم و فامیل ایتالیائی را برای خود انتخاب کرده اند تا برای همیشه از جامعه فارسی قطع ارتباط کنند.عزیزان باید دقت کنند که " شعر زبان انسان عقب مانده و ابتدائی است، جامعه عقب مانده نیز جامعه‌ای است قادر به رهائی خود از چنگال شعر و شاعر نشود، دقت کنید جامعه فارسی قادر به تولید یک نویسنده در سطح جهانی نشده، هنوز این جامعه دست به "" تفسیر فلسفی از یک اثر حماسی "" مثل شاهنامه میزند، سال گذشته طالبان افغانستانی نیز کتاب شعری روانه بازار کرد و اتفاقاً این کتاب شعر طالبان، به زبان انگلیسی نیز چاپ و منتشر شد، شما ببینید برای تولید یک کتاب شعر، شاعر فقط به ۳۰۰ تا چهار صد تا واژه نیاز دارد، این جامعه فارسی در زمان غزنوی ۳۰۰ شاعر مفت خور و وراج روانه دربار میکند، در همان زمان، دنیایی ترک،با فیلسوفان و دانشمندانی مثل " ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، فارابی، امام بخاری، محمد ترمزی و دهها اندیشمند و نویسنده بزرگ ,قادر به انتخاب مسیر دیگری است.
جناب یلنیک من لزومی نمیبینم بە فحاشی و ......... شما جوابی بدهم ولی رهبران کشور ایدە آل شما و بهشت موعود شما تورکیە با همین راهزنان پ ک ک و پژاک مجبور شدە بە مذاکرە بنشیند و رهبر همین راهزنان پ ک ک در زندان دارد رهبران تورک در تورکیە را بە چپ چپ بە راست راست میکند شما اگر مشکلی با رهزنان پ ک ک و پژاک دارید برید یخەی اوردغان، عبدللە گل و هوکان فیدان را بگیرید عزیز کە چرا با راهزنان بە مذاکرە مینشینند و برای صدارت رئیس جمهوری اوردغان بە رأی همین راهزنان احتیاج دارند و بە دست بوس صلاح االدین دمرتاش و گلتان کشناک راهزن میروند
جمال به ملت کرد توهین نکن، ملت کرد پژاک و پ ک ک نیست، پ ک ک و پژاک یک مشت راهزن هستند، پ ک ک در لیست سیاه تروریست‌ها در آمریکا و اروپا جا گرفته.
در حقيقت اين موجودات هولناك و بشدت عقب افتاده محصول يك ايدئولوژي ضد بشري و ضد تكامل هستند. ايذئولوژيي كه 1400 سال است نيمي از جامعه ي بشري را در جهل و تاريكي مطلق زنداني كرده است و نيم ديگر را بعلت وجود نيمه اول و پيامدهاي تروريستي آن در ترس و وحشت دايمي نگه داشته است. هدف انسان دوستان و انسانهاي خردمند بايد حمله به مركز وجود اهريمن يعني آن ايدئولوژي وحشت و مرگ باشد. اگر چنين نشود و اگر فقط و تنها نگهبانان و پاسداران آن ايدئولوژي اهريمني هدف قرار گيرند و حتي محو شوند آن ايدئولوژي نگهبانان و پاسداران جديد با ظاهري متفاوت از قبلي ها مانند بوجود آوردن اصلاح طلبان در ايران ميافريند تا باظاهري كمي متفاوت به حيات خود و براي بدام انداختن بشريت و به نابودي كشاندن قلب و شعور او ادامه دهد. اگر شما موفق شويد ماسك را از صورت اصلاح طلبان بكناري بزنيد پشت آن ماسك چهره ي پليد آن ايدئولوژي را كه پنهان
پنهان شده بود ميبينيد. براي رهايي بشر از دست اهريمن بايد با خود اهريمن جنگيد. و براي اين مبارزه سترگ فقط نياز به آگاهي و خرد ناب در مورد منشاء تاريكي است.پیشگوئی های نژاد پرستانەی رمال و دعا نویس یلینیک بە این چند خط نژاد پرستانەی این قهرمان رمال و دعا نویس گرگهای خاکستری توجو کنید . از یلینیک
آزربایجان جنوبی تنها راه ورود و خروج امن کالا، خدمات، سوخت، کاپیتال از شمال به جنوب خواهد بود، آزربایجان جنوبی را از وجود "" پ ک ک و پژاک و پیشمرگه و مشتاقان دیوار گوشتی شدن "" پاک کنید، ترکان کارآفرین هستند، فرصت‌های اقتصادی از جانب دنیایی ترک فراهم خواهد شد. ماه عسل اقلیم کردستان عراق فقط ۴ چهار سال دیگر ادامه خواهد داشت.
بە عمق سخنان این نژاد پرست خوب توجە کنید کە چگونە سخنانە راسیستی و کشتار و جنوساید یک ملت را دارد تبلیغ میکند دیوار گوشتی بین ترکهای آذری در ایران و تورکهای نژاد پرست تورکیە را پاک کنید و این ملت را کە همانا ملت کورد باشد جنوساید کنید بە مانند ارمنیها قتل عام کنید
کە مبادلات اقتصادی بین ترکهای آذری و آران و ترکهای تورکیە با خیال راحت انجام گیرد ،، این جناب در اصل نگران مبادلات اقتصادی نیز نیست ایشان دارند توصیە میکنند برای رسیدن بە دنیای ترکستان و پرژەی گرگهای خاکستری بە هم پیوستن کل سرزمینهائی کە ترکهای مغول و تاتار هلاکو آتیلا و چنگیز و محمد قجەر. محمد خدا بندە و شاه سلطان حسین چوخ یاخچی با کشتار و منارە درست کردن از کلەها اشغال کردند و مثل تخم گندم کشاورز هەر دستە و ایل و تبار تورکی در گوشەای از خاور میانە و مزوپتامیا از دیوارە های چین تا یگوسلای سابق و آلبانی افتادند بدون یک متر سرزمین مشترک این تورکها را با از بین بردن دیوارهای گوشتی مردمان اصیل این سرزمینها کوردها، ارمینها، آسورها، پشتوها، بلوچها، لگزها، گورجیها، یونانیها، مقدونیها وووووو پروژەی دنیای تورک را بە سرانجام برسانند ،،، یلینک و هر نژاد پرست دیگری از هر ملتی باید خوب بداند کە از بین بردن دیوارهای گوشتی ملتها سهل است کستن و از بین بردن 10 نفر از یک ملت نیز در این قرن اخیر محال است با اعتراض کل بشریت رو برو خواهد شد و نژاد پرستانی کە خیال از بین بردن دیوارهای گوشتی و جنوساید را در تفکر خود دارند خود و تفکر آنها توسط دنیای متمدن از بین خواهند رفتهنر نزد ایرانیان است وبس !!!
آرمانهای چپه
آرمانهای ما
چپ و راست شده اند
و در این میان ، انسان
از یاد رفته است.
آرمانهای چپ
با شعارهای ضد امپریالیست
چشم بر چوبه های دار میبندد
و در زیر پرچم سرخ و سیاه دیکتاتوری
از چشم تنگهای چینی
تا مافیای روسی و وطنی
سینه میزنند.
آرمانهای راست
با شعار آزادی و دمکراسی
آزادی را برای سلطۀ خود میخواهند
و در این میان انسان
بی آرمان
به عجز و لابه و چاپلوسی و دروغ و فریب
به فکر نانیست
تا گرسنه نمیرد.
انسان
بی آرمان انسانی
جنگجوی آرمانهای چپه گشته است
و در هیاهوی جنگ طلبان
و جنگجویان گرسنه اش
از یاد رفته است.
تحریم ها ریشه در توحش ذاتی جمهوری اسلامی دارد و تا وقتی این لکه ننگ از دامان بشریت برداشته نشود همین اش وهمین کاسه خواهد بود حال فرومایگان وطن فروشی همچون نوبخت هر چقدر دلشان خواست سرگین را رنگ کرده بهئجای خرما به مردم بفروشند
واقعا شرم هم خوب چیزی است انسان تا چهاندازه باید سرسپرده خود فروخته باشد که باا دیدن این همه جنایت و خیانت توسط این حکومت چه درحق کارگران و یا هر قشر دیگری باز باید مدعی عاری از خشونت بودن جمهوری اسلامی باشد واقعا چقدر بی شرافتی باید
""" مسائلی که نویسندهٔ این مقاله از پرداختن به آنها عاجز میماند """ پرتوی بر استراتژی توسعه """ نویسندهٔ این مقاله با دیدی کمونیستی به مقوله استراتژی نگریسته و به همین دلیل قادر به تشخیص این واقعیت خلل ناپذیر نمی‌‌شوند که نه تنها "" ژاپن قبل از اینکه پیر شود ثروتمند شد "" بلکه کّل غرب و اقمار آن در حال طی این پروسه هستند، تا حالا هیچ چپی و کمونیستی قادر به درک و تشخیص این "" واقعیت خلل ناپذیر "" در پروسه رشد جوامع نشده، این در حالیست که همه جوامع کمونیستی و سوسیالیستی نه تنها پیر نشده اند که هیچ بلکه در آغوش فقر، کلّه پا شدند، چین هیچوقت مانند ژاپن فرصت "" ثروتمند شدن قبل از پیر شدن "" را نخواهد یافت، تصورش را بکنید فقط در ۱۰۰ صد سال آینده، جمعیت پیران چین از مرز صدها میلیون نفر پیشی خواهد گرفت. روسیه و چین ۲ دو مرکز دیدگاه کلاسیک چپی و کمونیستی و میدان‌های مرکز انبار فکر
کفن پوشان کمونیستی به دلیل "" شکست در بعد توسعه جام زهر شکست در بعد استراتژیک را نوش جان خواهند کرد. و فراموش نکنیم "" پروسه رشد با مرگ رمانتیزم سیاسی شروع میشود ""."" چرخشی بی نظیر در حیطه اقتصادی "" مطالب مدیا فارسی مملو از بحثهای بی نتیجهٔ چپی و کمونیستی است، کمونیستی که در دنیایی امروز به این واقعیت ساده پی نبرده که "" پروسه رشد با مرگ رمانتیزم سیاسی شروع میشود "" شما را فقط در برهوت ناا کجا آباد گم خواهد کرد، با این زمینه قصد دارم شما را در جریان رویدادی قرار دهم که مدیای فارسی اشاره‌ای به آن نکرد. "" نزدیکی تجاری / مالی سنگاپور با ترکیه """ اخیرا دو مرکز مالی / تجاری، لجیستیکی شرق آسیا "" سنگاپور و هنک کنگ "" میل شدیدی به پیوستن به "" سوکوکSukuk"" گواهینامه امور مالی اوراق قرضه اسلامی "" نشان داده اند، نزدیکی ترکیه به سنگاپور نه تنها عمق تلاش اردوغان را در بهره برداری از " سوکوک " و نزدیکی به مالزی و اندونزی که طرفداران پرّ و پا قرص " سوکوک " هستند نشان میدهد بلکه مهر تاییدی است که "" توسیادTUSIAD"" ترکیه میدان را
به "" موسیادMUSIAD"" باخته است، موسیاد نه تنها تا مغز استخوان " توسیاد " نفوذ کرده است، بلکه در حال آزمایش سکوی پرش خود برای تصاحب بازار‌های دنیاست. """ چیزی که ایران باید بداند """ آزربایجان جنوبی تنها راه ورود و خروج امن کالا، خدمات، سوخت، کاپیتال از شمال به جنوب خواهد بود، آزربایجان جنوبی را از وجود "" پ ک ک و پژاک و پیشمرگه و مشتاقان دیوار گوشتی شدن "" پاک کنید، ترکان کارآفرین هستند، فرصت‌های اقتصادی از جانب دنیایی ترک فراهم خواهد شد. ماه عسل اقلیم کردستان عراق فقط ۴ چهار سال دیگر ادامه خواهد داشت.دوست عزيز lachin اين حرف هاي آ قاي عالي پيام متخلص به هالو همين شاعري كه اينجا شعرش را مي بينيد است نه من. در يو تيوب مي توانيد ببينيد و من جهت نشان دادن نگاه نژاد پرستانه ايشان حرف هاي ايشان را دقيقاً اينجا نوشتم
آقای آرش خوش کیش شما جوری از سرقت بیان می کنید که انگار شما پاک ترین بشر هستید . در رادیو ٢٤ ساعت شما" استکهلمیان" تمام موزیک های خوانندگان ایرانی بدون دریافت هیچ گونه اجازه پخش بصورت آنلاین در سراسر جهان پخش می شود . بهتر نیست شما اول قانون کپی رایت صفحه خودتون رو رعایت کنید و به صورت غیر مجاز و نقض قانون موزیک پخش نکنید .
صرفا جهت اطلاع - شما و مدیران این صفحه منبع خبر بزرگ ترين كلاهبردار دانمارك : http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2260554جناب ارش خو کیش گرامی / شما کاملا درست می گوید که مطلب از سایت شما برداشت شده است ؛ اینجانب بعنوان منتشر کننده از ان بی اطلاع بودم و خبر را همین امروز به نقل از صفحه فیس بوکی Dansk Persisk برداشتم و منبع ان را هم ذکر کردم . با توافق با مسئول Dansk Persisk منبع خبر فارسی را به نام سایت شما تغییر داده ام
دوستان گرامی. مطلبی که شما منتشر کرده اید در آپریل سال ۲۰۱۱ در وب سایت ما (استکهلمیان) منتشر شده و صفحه فیس بوکی که شما بعنوان منبع خبر منتشر کرده اید این مطلب را بدون اجازه به سرقت برده و به نام خود منتشر کرده است. شکایت علیه آن صفحه فیس بوک از سوی ما به بخش کپی رایت فیس بوک تسلیم شده از شما همکاران گرامی نیز خواهش می شود با احترام به حق مولف این خبر رو از سایت خود حدف کنید. لینک مستقیم به این خبر که ۳ سال پیش در استکهلمیان منتشر شده ضمیمه می شود:
http://www.stockholmian.com/news/persiska/2011/04/005_encrypt.htm
امدوارم کہ آقاى زيبا کلام و ديگر زيبا کلامھا آنقدر دمکرات باشند و اعتقاد بہ دمکراسى آنھا آنقدر رشد کردہ باشد کہ بہ اين دمکراسى حق انتخاب باور ھم داشتہ باشند .....حال آقايان دمکرات !!! اگرملت تورک آزربايجان يا ملت بلوچ بلوچستان و و .... با راى 50+1 براى حق تعين سرنوشت خود و يا بھتر بگويم براى آزادى خود از شر پان فارسيسم ايرانى و يا براى استقلال خود از شرايرانى بودن اجبارى خود بدھيند آيا شماى دمکرات !!!! بہ اين راى گردن مى نھيد و يا باز تھليلھاى آنچنانى و و ... يا نصايح برادر بزرگترى !!! ميکنيد و يا باز با توپ و تانک بہ ما ميفھمانيد کہ چقدر دمکراتيد ؟؟؟ حال شما بگويد آيا دمکرات بودن ايرانى !!! (پارسيان ) ھم باور کردنى است ؟؟!!!!
واقعن نمیدونم شما چطوری نویسنده شدی مقداری تاریخ هم مطالعه کنی بد نیس چند موردش را برت اینجا میگم تا از خواب بیدار شین: 1- قدمت دانشگاه استانبول 600 سال دانشگاه فنی استانبول 300 سال دانشگاه مرمره 150 سال و چندین و چند دانشگاه دیگر ترکیه بیش از 100 ساله 2- 100 سال پیش وقتی تو ایران زنا شیر گاو میدوشیدن توی جمهوری ترکیه 18 نفر از نمایندگان مجلس بانوان بودن 4- ترکیه 50 سال پیش به همراه امریکا و اروپا از موسسان ناتو و او ای سی دی بود که بزرگترین سازمانهای اقتصادی و نظامی دنیا هستش 5- توی جنگ چالدران وقتی سپاه صفوی که تازه اونم ترک بود با شمشیر و نیزه به جنگ رفته بود عثمانی با توپ و تفنگ امده بود 5- اگر به تاریخ تاسیس تمامی سازمانهای اجتماعی مثل بیمارستان پست دانشگاه مدرسه ورزشگاه سینما و موارد دیگر مانند حضور زنان در اجتماع در تاریخ نگاه کنین مبینین که ترکها حداقل 50 سال از ایران جلوتر بودن