Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

فرق اینهایی که در خارج نشسته و به فعالان ملی غیرپارس انگ عشیره پرستی می زنند این است که اینها فاشیست تر از رژیم نژادپرست کنونی ایران هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یونس شاملی باور بفرمائید بعد از خواندن گفته های بی سرو ته تان در آخرین کامنت تو سری به عطاری کوچه مان زدم که شاید آنجا عطار کمکی کند که چیزی دستگرم نشد. لطف کنید با زبان شیرین فارسی این جملات را ترجمه کنید:ملیت فارس اسیر استبداد جمهوری اسلامی است و ملیتهای غیرفارس اسیر استعمار داخلی.اولا واژه ملیت را از وضعیت بلاتکلیفی که شما پان ترک های تجزیه طلب آنرا دچار کرده اید بیرون بیاورید. چون در هیچ فرهنگ واژاه ای بجزفرهنگ واژاه محافل تجزیه طلب پان ترک و پان عرب از واژه ملیت بجای واژه ملت استفاده نمی کنند و منظور از این واژه از لحظ نظری برابر است با نفی ملت واحد ایران که دهها سال است در نظریه پردازی ها و مقاله های جدایی طلبان به ویژه در میان طیف چپ پوپولیست ایرانی رواج دارد .......

................در کامنت قبلی من این را توضیح دادم ولی مجبورم دوباره توضیح بدهم، که واژه ملیّت جعل در دستور زبان است که هم عوامانه است وهم برای فریب عوام . چپ پوپولیست و محافل تجزیه طلب فکر می کنند که اگر بجای ملت ، واژه ملیت را بکار ببرند از نظر جامعه شناسی و علوم سیاسی یک ملت می تواند دارای ملیتهای گوناگون باشد .در دستور زبان فارسی با پسوند(یَت) از اسم و صفت واژه ای می سازند که به آن اسم مصدر می گویند که نتیجهً یک کار را بیان می کند. مثلا آدمیت حاصل کار آدمی بودن.بنابراین واژه ملیّت که با پسوند(یَت)از واژهً ملت که اسم است گرفته شده است به این معنی که بایستی یک ملتی باشد تا در نتیجه ی وابستگی به آن ملیت معنا پیدا کند. اگر وجود ملتی به نام ایران را قبول ندارید نمی توانید صحبت از ملیت بکنید و یا واژه کثیرالمله ، نمی شود شکل واحد ملتی را قبول نداشت اما صحبت از کثرت آن کرد. دوم مشخص کنید ملتهای غیرفارس اسیر استعمار کدام ملت هستند؟ اگر رابطه قومیت و قبیله با قدرت سیاسی در ایران عامل‌ اصلی شکاف در کشور است ، محافل تجزیه طلب رابطه متناقض تاریخی ماهوی یک نظام اسلامی با یک ساختار قدرت که در چهارچوب منافع قومی و نژادی متکی به شوونیسم فارس خودش را تعریف می کند را چطور می توانند توضیح بدهند .
همین دو پرسش را پاسخ بدهید تا بعد.....
نوشته شده توسط: Anonymous

من کاری با این نوشته هدف دار سیاسی مطابق با اهداف استعماری و اسیملیه کردن ملت ها ندارم.
اما خودمو و ابااجدا خودمو ترک می دونم و به هیچ وجه با جند کاغذ پاره ترک بودن خودمو منکر نخواهم شد.
پدران من ترک بودند.
خودم ترک هستم.
فرزندان و نوادگان من ترک خواهند بود.
بسوزه چشم حسود..
پارتی بازی ممنوع ایران گلوبال جان.
شما با نشر این نوشته منکر هویت اصلی ما ترک های اذربایجان می شوید.
به خاطر این کارتان من هیچ وقت نمی بخشمتون.
خیلی این سایت را دوست داشتم.
بد جوری به خدا دلم شکست.
تو را خدا دست از سر ما ترک ها بردارید
در همه زمینه ها بر ما ظلم شده.
چی از جون ما می خواهید.
بابا جان ما کافر.
ما تروریست.
شما بهشتی
شما متمدن
پس دست از سر ما کافران بی تمدن بر دار ید
بذارید به درد خودمون بسوزیم
ما ترک هستیم
تورک هستیم
هارای هارای من تورکم.
می دونم کامنتمو حذف می کنید
هدیه به شما

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی چرا عقب می نشینید؟ فارسها در ایران ملت استعمار گر نیست؟ آبادانی کرمان و یزد و سیرجان و......چندین صدبرابر استانها و شهرهای شما اورمی و سلماس و خوی و...................... است؟ آقای شاملی مگر دولت فارسی نیست؟ دولت فارسی از آسمان تشریف اورده است؟ یا از همین ملت فارس است. روحانی از مریخ تشریف آورده است؟ آقای شاملی این راه مبارزه نیست که شما انتخاب کرده اید.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای سعید شاکری، سعی نکنیم مسائل بی مورد را برای اتلاف وقت و خالی کردن کینه خودمان صرف کنیم. اگر دلتان حرفی برای شنیدن میخواهد تشریف بیاورید. وگر نه برای هر دوی ما و برای دیگر ملال آور خواهد بود. در این نوشته شما یک تحریف آشکار وجود دارد که من برای روشن کردن آن چاره دیگری جز نوشتن نداشتم. مینویسید:"چون وجود یک دشمن ساختگی به نام ملت استعمارگر فارس نیاز ضروری این محافل است" (پایان نقل قول).

آقای سعید، من نمیدانم شما آگاهانه

و برای (به زعم خودتان) تحریک افکار عمومی مفهوم "ملت استعمارگر فارس" را نوشته اید؟ یا اینکه نادانسته این مفهوم از قلم تان جاری شده است. ما هرگز از مفهوم "ملت استعمارگر فارس" سخن نگفته ایم. این در بهترین حالت یک تحریف آشکار و تخریب من از طرف شماست. چون ملت فارس نیز خود تحت سیطره استبداد دینی جمهوری اسلامی است. آنچه که شما دیده اید و یا شنیده اید، "ملت استعمارگر" نیست، بلکه "دولت استعمارگر" حاکم است. استعمار در ایران نیز از ماهیت درونی دارد. یعنی استعمار داخلی سیاست دولت حاکم ایران علیه ملتهای غیرفارس در این کشور است. به بیان دیگر ملیت فارس اسیر استبداد و ملیتهای غیرفارس اسیر استعمار داخلی و استبداد سیاسی هستند. اما شما با تحریف آگاهان (این اسم دیگری دار ولی من برای شما آن را ننوشتم که احترامتان را داشته باشم) آشکار میخواهید به اصطلاح خوانندگانتان را فریب بدهید و آنها را به زعم خودتان بر علیه ما بشورانید!! عجب
نوشته شده توسط: Anonymous

من به نقد زیر پوشش اسم مستعار و عکس مستعار جواب نمیدهم

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان . ما ترک زبانان مقیم ایران در مسیر درست تاریخ ایستادهایم.با شروع رنسانس نوین در میان ترک زبانان که به واسطه بهره گیری از امکانات عصر نو صورت می گیرد.دشمنان آگاهی و آزادی به وحشت افتاده اند و مایوسانه به دنبال راه چاره می گردند ودر این مسیر به هرجعل و تحریف و نفرت افکنی دست می یازند. غافل ازاینکه از سویی تاریخ مصرف این چرندیات سپری شده واز سوی دیگر آن غول خواب آلود ه تاریخ برای همیشه از خواب بیدار گشته است.فردا از آن ماست وآزادی ملی پلی برای کسب آزادی مدنی - اجتماعی و سیاسی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رازی، از حرفهای غلمبه و سلنبه ات معلوم است که سطح سوادت خیلی بالاست. شما هر قدر در کامنتها ملاّ لغاتی حرف بزنید،سطح سوادت را بالا خواهد برد، و خواننده از اینهمه معلومات انگشت به دهان خواهد ماند. کوتاه کلام اینکه شما هنوز یاد نگرفته ای که در کامنتهایت مراتب ادب را رعایت کنی. بطوریکه در آن با تحقیر دیگران که گویا برای ارضا عقده های ناشکفته خود، به ریش آنها میخندی، و آنها را به سخریه میگیری، اوج کلام شما را نشان میدهد، که چنین خوشمزه گی هایت درواقع به ذوق میزند. کوتاه کلام، سئوال از محضرتان اینست ؛ اگر قرار باشد شما نیز مثل گرداننده گان مستبد رژیم اسلامی، بملل غیر فارس ایران که برای حقوق مدنی، سیاسی، و فرهنگی خود مبارزه میکنند، عشیره پرست، لقب بدهی، آیا فرق تفکر شما از رژیم اسلامی چیست؟

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی که مسئول کامنت های ایران گلوبال هستید چون یک ورشکسته سیاسی با نام دروغین (کرمانی) از یادداشت من هرزنامه ساخته و سپس آن را به ایران گلوبال فرستاده است خواهشمندم آن هرزنامه را پاک کنید! اما دوست گرامی، سهند چون پاسخ به سخن شما در یک یادداشت کوتاه نمی گنجد به لینک زیر نگاه کنید:

http://iranglobal.info/node/17485
نوشته شده توسط: Anonymous

با اجازه آقای ایرج در تکمیل گفته هایشان.محافل تجزیه ‌طلب ( پان ترک و پان عرب و ......) مدعی هستند که بسط زبان فارسی مديون يورشگری ملت و دولت فارس است که این ادعا پشتوانه فرهنگی و تاریخی ندارد و بیشتر از سنخ شکستن یک پارچگی ایران و در راستای اهداف تجزیه طلبی است . و گرنه به گفته سعدی : چو آب می رود اين پارسی به قوّت طبع / نه مرکبی ست که از وی سبَق بَرَد تازی و به گفته حافظ : شکّر شکن شوند هھمه طوطيان هند/ زين قند پارسی که به بنگاله می رود. در مورد وجه اشتراک اقوام ایرانی با سرزمین ایران ، یکی از دو عنصر اصلی در طول هزاره گذشته که کجاوه فرهنگی و تاریخی و تمدنی ایرانیان بوده و نقشی تاریخی در احیای ایرانیت و هویت ملی ایرانیان بویژه پس از هجوم اعراب به ایران داشته است زبان فارسی بوده است .............

و دقیقا به همین دلیل نقش زبان پارسی در اتحاد و یکپارچگی مردم ایران از هر قوم و مذهب از چند طرف مورد تازش قرار داشته است. از تجاوز اعراب و ترک و مغول گرفته (که نفوذ فرهنگی ایران را مانعی سر راه حکومت تجاوزگرخودشان میدیدند و از بین بردن این نفوذ فرهنگی-زبانی را یکی از مهمترین پیش‌شرطهای بیان هویت جدید می­دانستند) تا دوره معاصر که روسیه تزاری و روسیه سرخ کمونیستی سه کانون بزرگ زبان فارسی و تمدن ایرانی در منطقه یعنی سمرقند، بخارا و مرو را تحت روند شدید فارسی‌زدایی و ایرانی‌زدایی قرار دادند . استالین از اول زبان‌ها و گویشهای رایج ایرانی را از بین برد و زبان روسی به اجبار جای زبان فارسی را گرفت تا با تغییر در ساختار فرهنگی و اجتماعی ، مناطق اشغال شده را بر پایه‌ نیازهای استعماری خودشان بسازند . جواهر لعل نهرو در مورد زدودن فارسی از سرزمین هند و جایگزینی آن با زبان انگلیسی ،در نامه ای برای دخترش مهاتما گاندی نوشت : اگر زور استعمار انگلیس نبود ،امروز زبان اداری ما هندی ها فارسی بود. در زمان انقلاب مشروطه شوینستهای قدرت طلب فارس باعث شدند که زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و آموزشی و اداری کشور در قانون اساسی پذیرفته ‌بشود؟ در حال حاضرهم که نوبت به محافل تجزیه ‌طلب پان ترک رسیده که مسئله فرهنگی- زبانی را پاشنهء آشيل برای جامعه ايران کنند . ملی شدن زبان فارسی به مثابه زبان رسمی اداری، ادبی، فرهنگی و علمی نه یک انتخاب سیاسی دولت و ملت فارس که دلائل دیگر تاریخی دارد . در زمان انقلاب مشروطه شوینستهای قدرت طلب فارس باعث شدند که زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و آموزشی و اداری کشور در قانون اساسی پذیرفته ‌بشود؟در این پانزده قرن دوم تاریخ ایران بجز دوران دویست سال اول پس از حمله اعراب که زبان فارسی ممنوع شد از قرن چهارم نزدیك به هزار سال طوائفی بر ایران حكومت كردند كه زبان مادری‌شان فارسی نبود و در این دوران زبان فارسی دری به عنوان تنها زبان رسمی و زبان مشترک فرهنگی -ادبی مسلط بوده است. چرا این حكومت‌ها نتوانستند زبان خودشان را به‌ زبان درباری و رسمی بدل کنند.؟مگرسلطان محمود غزنوی که در شهرهای ایران از کشته پشته ساخت و از کله ها مناره ، نمی توانست بخشنامه صادرکند که به جای شاعرفارسی زبان، شاعرترک زبان برای درباراستخدام کنند؟ آنزمان هم دولت شوونیسم فارس وجود داشت که از خلق اثارادبی و گسترش زبان ترکی جلوگیری کرده باشد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی من یک سوال دارم. شما چرا فقط به افشای فاشیسم قومی (پان ترکها) علاقه دارین و هیچ علاقه ای به افشای فاشیم پان فارسها ندارین؟ مثلا در یک مسابقه فوتبال عده زیادی شعر میدادند که صدای عرعر نمیاد../ شما چرا آنها را افشا نکردی و صدایت درنیامد؟ مگر آن فاشیسم به مذاق شما خواش آمد؟

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آقای یوسف آذربایجان گرامی لینکی که شما مرتبا می نویسید و کامنتی که مرتبا می فرستید، یک بار در زیر این مطلب منتشر شده است: «شعار تماشاگرنمایان تراکتورسازی در بازی با الاتحاد: العرب، الحیوان+فیلم» آدرس: http://iranglobal.info/node/30512 بنابراین اگر 100 بار دیگر هم بفرستید، دوباره منتشر نمی شود. در نظر داشته باشید که اگر این کار را تکرار کنید، از طرف سیستم بعنوان اسپام شناخته شده و آی پی شما بطور اتوماتیک بلوک خواهد شد و اگر باز هم با آدرس آی پی دیگری این کار را بکنید، بطور اتوماتیک و خارج از اراده ما، کامپیوترتان بلوک خواهد شد. این را نوشتم تا بعدا از ما گلایه نکنید.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

اقبالی گرامی توهین با نظر فرق دارد. شما این را در نظر نمی گیرید.

مساله ای که برای من تعجب آور است این است که از اینگونه کامنتهای توهین آمیز که منتشر نمی شوند، زیاد است. شما چرا به توهین هایی که پان ایرانیستها و یا به قولی پان فارسها می کنند و منتشر نمی شود، عکس العمل نشان نمی دهید و اعتراض نمی کنید که چرا آنها منتشر نشده اند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی اصولا قیاس شما بین مرد سالاری و حقوق زبانی صحیح نیست و اصطلاحا قیاس مع الفارق میباشد.(البته چندی پیش دقبقا همین قیاس توسط جناب اردبیلی در برنامه افق صدای آمریکا بیان شد). اما بحث من چیز دیگریست.حتی اگر سابقه زبان ترکی و سایر زبانها در ایران 50 سال باشد بازهم تدریس زبان مادری حق شهروندی این مردمان میباشد.بحث بر سر جعل و تحریف تاریخ است.آیا واقعا رضا شاه زبان فارسی را رسمی کرد؟ آیا مثالهای من در کامنت قبلی کذب است؟ بحث بر سر تحریف تاریخ ،دستکاری در آمار جمعیتی اقوام و بسیاری موارد دیگر برای رسیدن به هدفی نامیمون(تجزیه ایران) است. آیا این کامنت جناب لاچین در بالا کذب محض نیست؟"کشور ایران تا یک قرن پیش ۳ سه‌ زبانه بوده، با آمدن رضا خان، این زبان افغانی شما را به من ترک آزربایجانی تحمیل کردند."پایان نقل قول.آیا رضاشاه متن قانون اساسی مشروطه را نوشت؟آیا رضا شاه فرمان

مشروطه را به زبان فارسی قراءت کرد؟ کاری که رضا شاه کرد این بود که زبان همگانی کشور که قرنها زبان مشترک تمام مردمان این سرزمین بوده را در مدارس نوین(که یکی از شاخصه های دولتهای مدرن میباشد) آموزش داد. آیا تازمانیکه پشت درخواست به حق آموزش زبان مادری چنین تحریفاتی وجود دارد به نخبگان و دوستداران ایران حق مخالفت با این درخواست را نمیدهید؟ زمان انقلاب اسلامی را نمیتوان با انقلاب مشروطه مقایسه کرد. بعد از مشروطه زمزمه های جدایی خواهی در آذربایجان و کردستان و.. با تحریک دول خارجی مطرح شد و شما بهتر میدانید چه وقایعی رخ داد .لذا در قانون اساسی جمهوری اسلامی به اهمیت زبان فارسی به عنوان زبان رسمی پرداخته شده.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیلی از اوضاع منطقه """ در کامنتی اشاره کردم شرایط کنونی‌ بهترین فرصت را برای جمهوری آزربایجان و ایران فراهم آورده که در افق تنش غرب با روسیه، نه تنها بازار اوکراین را فتح کنند بلکه کّل بازار گاز و نفت اروپای شرقی‌ و مرکزی را چنگ پوتین بیرون بیاورند، ولی‌ رژیم فارس ایران چیزی جز شاهنامه خوانی و رجز خانی نمیداند، جامعه فارسی‌ هیچوقت درک اقتصادی نداشته و به همین دلیل نیز "" هیچوقت قادر به تشخیص جایگاه خود چه در بعد بومی و چه در بعد جهانی‌ نشده """، آزربایجان با درک اقتصادی به طرف عراقی پیشنهاد استفاده از """ خط لولهٔ تاپ و تاناپ """ را داده است تا بسوی اروپا بال بگشاید، اینک نوبت "" امپراطوری مالی‌ ۴.۵ تریلیون دلاری کشور‌های شورای همکاری خلیج "" و در راس آنان عربستان است تا از این وضعیت بهترین استفاده را بکند. جامعه فارسی‌ همیشه ثابت خواهد کرد که مردگان تا ابد میتواند

بر زندگان فرمانروائی کنند. آیا یادتان است ۴ ماه پیش نوشتم """ شاهنامه باعث شد مرز فانتزی با واقعیت در جامعه فارسی‌ از هم فرو بپاشد؟ """
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای شاملی متاسف هستم که در وجود شما چیزی جز یک پریشان اندیش و اشوب طلب و جنگ ستیز نمی بینم .
متاسف هستم که در وجود شما فاجعه تمام عیار چپ متبلور شده است.اعتراض و پرخاش شما در حقیقت باید متوجه هفتاد سال تبلیغ چپ در ایران باشد . شما شجاعت برخورد با گذشته چپ و بویژه فرقه دمکرات اذربایجان راندارید .شکست و ناکامی و وابسستگی فرقه به دولت شوروی زخمی کهنه است که هنوز برای بسیار ی حلاجی نشده است و مشکل انجاست .زبان پارسی برادر بهانه است .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي تبريزي با احترام فراوان به خط فكري شما ،اما من فكرم با شما مقداري متفاوت است.شما انتر ناسيوناليست هستيد . به جهان وطني فكر مي كنيد ،امما من در اين فكر هستم كه كسي كه وطن خود را ندارد و ملتش اسير ملت ديگر و در شرايط سختي روزگار مي گذراند و از ابتدائي ترين حقوق خود كه تحصيل به زبان مادري خود است و در زير سلطه دشمنان تاريخي خود به صورت اسير و گروگان روزگار سختي را مي گذراند و در حاليكه در مناطق و سرزمين اجدادي مالك ثروتهاي و معدن سرشاري مي باشد امما به علت تحت سلطه حاكميت دشمنان تاريخي خود مي باشد و هستيش غارت و نابود مي گردد ،من ديگر به جهان وطني بودن نمي توانم فكر كنم و وضع خود و ملت اسير خود را نمي توانم ناديده بگيرم و به انترناسيوناليست بودن در عالم هپروت فكر كنم.من در حالي كه در اسارت ملت ديگر تمامي ارزشهاي ملي و انساني خود و مللتم محكوم به نابودي شده با خوش خيالي نمي توانم به

ملل ديگر دنيا فكر كنم و خودم در اسارت دشمن به رهائي ملل ديگر دل خوش كنم.و دشمن خود را كه ملت مرا به نابودي محكوم نموده ،دوست شمرده و به مظلوم نه بلكه در حفظ حاكميت و اقتدار ظالم باشم.من اول بايد در فكر رهائي و دست يابي خود و ملت خود به حقوق ملي و انساني خود باشم و حق تعين سرنوشت و مقدرات خود را خودم داشته باشم بعد به فكر رهائي ديگر ملل دنيا باشم.اگر غير از اين باشد من مزدور بي مزد و يا با مزد ديگران بوده و هستم.و از كيسه ديگران تغذيه مي نمايم.اول چراغ خانه خود را بايد روشن نمود بعد به روشني خانه ديگران بايد فكر كرد در حاليكه خانه خود در تاريكي و ظلمت و بچه هايت در تاريكي و ظلمت استبداد روزگار مي گذرانند نمي شود فكر راحتي و رفاه ديگران بود.اول بايد خود و ملت خود را از زنجير هاي استبداد حاكم بايد رهانيد تا با دست و بال باز به رهائي ديگران پرداخت در حاليكه تو در زنجير اسارت و استبداد دشمن خود اسيري نمي تواني ديگران را نجات دهي ،اداعا غير از اين فريبكاري و يالتاقليق به دشمن حاكم خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

سفیر هلند...به سفیرآخوند خامنه ای جناب رکن آبادی میگه...بیا آخوندزاده رکن آبادی "سفیر آخوند خامنه ای" براتون کلی مرغ یخ زده ته مونده سوپرمارکت های هلند که خیلی ارزون قیمت هم بهتون می تونیم بدیم داریم که با آشغال برنج سمی هندی وآشغال سبزی پرورش داده شده با آب فاضلابی کلی باعث شادی و رونق سفره چلو مرغ برای امت اسلامی مشتاقان و تماشگران مراسم اعدام ها و اعدام کنندگان میشه ....البته تاریخ اعتبارش هم داره می گذره و در آشغال ریختنش کلی خرج برای هلندی ها داره.....البته مطبوعات می خوان بدونن که سفیر هلند با سفیر آخوندها چه کاری داشته ؟نگران نباش این مطلب نباش جناب رکن آبادی ...بهشون میگیم که در مورد اوضاع سیاسی صحبت کردیم ...

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان گرامی، همه ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ ویژگی های یکسانی دارند، برای نمونه همه ناسیونالیست ها نژادپرست هستند و حتی یک ناسیونالیست را در همه جهان و همه تاریخ نمی توان یافت که نژادپرست نباشد! نژادپرستی، زبان پرستی، خاک پرستی، مرزپرستی، کهنه پرستی، مرده پرستی، نیاکان پرستی، گذشته پرستی، تاریخ تراشی و ..... هنگامی که گرد هم آیند پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم را می سازند! از سوی دیگر همه ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ دروغ بافی می کنند چون راستگوئی در میان ناسیونالیست ها جائی ندارد! ناسیونالیست های پان توران و ترک پرست دروغی را درباره مردم فارسستان ساخته اند و آن این که فارسها های ددمنش و دزد و راهزن و چادرنشین و بیابانگرد و آدمکش و ..... مردم ایراان را با زور فارس زبان کرده اند! برخی از ناسیونالیست های

..فارس (نه همه آنها) که به آنها اریاییست گفته می شود و شماره آنها نیز بسیار زیاد است نیز دروغی خنده دار را ساخته اند که از آغاز پیدایش انسان در جهان فارسها برای نخستین بار در همه تاریخ در جنوب پاکستان وهندوستان پیدا شده و شهریگری هندی را ساخته اند! سپس به شمال رفته اند و فرمانروائی افقانستان را برپا کرده اند و همینطور المان ها فارس بو ده و در اصل از کرمان بوده بعدها وقتی به اروپا رسیدند شدند گرمان و رنگ تیره و سیا هشان سفید شده است ! سپس باز هم به شمال رفته و در اسکاندیناوی جای گرفته اند و ارپاییها از روز نخست فارس بوده اند! سپس به امریکا رفته اند و مردم امریکا نیز از روز نخست فارس بوده اند! این دروغ های خنده دار را حتی ناسیونالیست های تندروئی مانند نیو نازیها در اروپا نیز نمی پذیرند! ***** از دروغ بافی های دیگر ناسیونالیست های فارس ایرانی یکی هم این است که زبان تورکی را رضاشاه و محمدرضا شاه زبان کاربردی ایرانیان کرده اند! اما روشن نمی کنند که در زمان فرمانروائی غزنویان ترک، سلجوقیان ترک، خوارزمشاهیان ترک، ایلخانیان مغول، تیموریان ترک، قره قویونلوهای ترک، آق قویونلوهای ترک، صفویان ترک، افشاریان ترک، قاجاریان ترک چگونه زبان فارسی زبان کاربردی همه ایرانیان در سنگ نوشته های قبرها و در دیوار نوشته های مساجد بوده است؟ و ایران پر از چنین اثار و سنگ نوشته های بیشمار است. در حالی که کتابهای شعر ی که از این دوران که اکثرا هم توسط کمپانی هند شرقی در هندوستان پیدا شده خلاف این را ثابت می کند و ان اینکه این پادشاهان با شعر فارسی امپراتوری خودرا اداره می کردند الان هم که دنیا در هم و برهم است چونکه سیاستمداران به جای شاعران فارس در حاکمیت هستند. ***** اما دروغ خنده داری که حتی مرغ پخته در تنور را می خنداند این است که ( ..... اقلیت ترک با غارت ثروت های کسانی که ترک نیستند اكثریتشان در رفاه و آسایش و امكانات كامل بوده و صاحب سرمایه های كلانی هستند! ..... ) و یا ( ..... پانفارسیسم، پان ایرانیسم و دیگر سینه چاکان تمامیت ارضی قوم فارس با اندک تعداد جمعیتشان نسبت به ملیت های دیگر ایران ثروت مناطق استان های دیگر را اعم از نفت و گاز، سنگ های معدنی، طلا، مس و سایر معادن زیر زمینی غارت و چپاول می کنند! ..... ) درست است که این دروغ بافی ها و داستان سرائی های ناسیونالیستی برای فریب دادن جوانان کم سن و سال و ساده دلی که با شنیدن چند آواز و ترانه و سرود و درود از پان های رنگارنگ هواداری می کنند کارائی دارند اما مانند بادکنکی که با یک سوزن می ترکد پوچ و یاوه هستند! اینها اطلاع ندارند که منثلا من خود یکپا زبان پرست نیستم و با ستاره سرخ و ادعای جهان وطنی زبان تفارسی را سره نمی نویسم و کلمات عربی را به خاطر علاقه زیاد کمونستی به اعراب از فارسی تصفیه می کنم. و اصلا و ابدا زبان پرست نیستم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یونس شاملی در مورد ادعای تان که رژیم جمهوری اسلامی یک دولت تک ملیتی است!....شماه مثل بقیه پان ترک تجزیه طلب ،تضادهای جامعه ایران را از پشت عینک ایدئولوژی ناسیونالیسم ترک میبینید.غافل از اینکه نوع حاکمیت بازتابی از رشد تاریخی و توازن قدرت نیروهای اجتماعی تاثیر گذار جامعه است . بنابراین تبیین تضاد ها در جامعه ایران بر مبنای تضاد ميان رشد نيروهاي مولده و مناسبات توليدي استوار است و در پراتيک اجتماعی / سیاسی فقر و فلاکت طبقه مردم ایرانبر خلاف شما که در تحلیل نهایی اصالت رابه تعلقات نژادی میدهید ارتباطی با مساله ائتنيکی ندارد.هر جا تمرکز ثروت صورت گرفته، همانجا هم قدرت سیاسی حکومت هم متمرکز است.در ایران طایفه سرکوبگر تُرک هست که امتیازات اقتصادی و سیاسی را در چنگ خودش دارد.

یا خامنه ای ترک آذربایجانی و رهبر جمهوری اسلامی با مافیایی کردن سیستم اقتصاد ایران که در رأس آن نشسته و بالاترین امتیاز را دارد. بعنوان مجرم درجه اول خونهای ریخته شده و سیاه روزی و تبعیض علیه ملت ایران و دزد بزرگ اوّل سرمایه های ایران هست باید محاکمه شود یا مردم فارس ؟ نمایندگان ترک آذربایجانی چه نقشی در اجحاف و ظلم به مردم آذربایجان دارند؟ جزنی در مقام بزرگترین و محوری ترین نظریه پرداز جنبش فداییان خلق در جزوه تفصیلی “آذربایجان و مسئله ملی” ستم بر "خلق ترک" را چنین فورموله می کند :موقعیت خلق ترک در گذشته و حال ویژگی هائی دارد که آن را از یک خلق تحت ستم به میزان چشمگیری متمایز می سازد و خصوصیات خلق حاکم را از خود نشان می دهد .ترک زبانان نزدیک به ده قرن حکومت همه سرزمین های ایران را در دست داشته و در ارتش و سازمان های دولتی ، در پست های مهم سیاسی، در تقسیم کرسی های علمی و در امور اقتصادی و مالی و صنعتی ترک زبانان امتیازی بر دیگران کمتر ندارند.سیدحسین موسوی تبریزی خشن‌ترین قاضی رژیم جمهوری اسلامی در تبریز و آذربایجان که یکی از کانون‌های اصلی تشکیلات مجاهدین بود، شقاوت‌بار ترین شکنجه‌ها و کشتار‌ها در حضور او و به دستور او صورت می‌گرفت. اما در عین حال یکی از شاخص‌های مهم تاریخی اتحاد و پیوند اقوام ایرانی با هم به عنوان یک ملّت سازماندهی نهضت مشروطه به رهبری ستارخان و باقرخان، فتح تهران به دست مجاهدین آذربایجانی، گیلانی و بختیاری مهم‌ترین اقدام سیاسی ای بود که بر گرایش وطن‌خواهانه و ملّی‌گرایی آنها دلالت داشت و روزنامه های آن زمان این کار را نه نشان چیرگی دسته های ایلی بر تهران که آنها را «نیروی نجات بخش ملّی» خواندند و بورژوازی این اتنیک ها درپی انقلابات دمکراتیک مشروطه و با برانداختن نظام اقتصاد فئودالی، واحدهای مستقل اقتصادی و سیاسی خودشان را تشکیل ندادند. و یا چنیـن برداشتِ صرفاً قومی درتبییـن تاریـخ اقوام ایرانی برای مثال در رابطه و تضاد تاریخی آذری‌ها در ایران با عثمانی‌ها و ترک‌های آسیای صغیر در می ماند . وقتی تبریز به چنگ ترکان عثمانی افتاد آنقدر جنگیدند که پادشاه ترک عثمانی دمبش را روی کولش گذاشت و رفت و فهمید آذری ایرانی را نمیشود قورت داد و با اقدام تازیخی- سیاسی سرنوشت‌ساز عملاً وفاداری شان به ایران و عضویت خود را در آن اعلام کرده اند.در پديدارشناسى وقتى كه با يك واقعيت خارجى روبرو یىشويم ما با پديده در مقابل حقيقت یا همان ماهيت شىء روبرو هستیم . بنابراین نمود بيرونى عينى شىء نمیتواند تناقض پایه ای با ماهیت درونی شىء داشته باشد.آقای یونس شاملی ،در پديدارشناسى وقتى كه با يك واقعيت خارجى روبرو یىشويم ما با پديده در مقابل حقيقت یا همان ماهيت شىء روبرو هستیم . بنابراین نمود بيرونى عينى شىء نمیتواند تناقض پایه ای با ماهیت درونی شىء داشته باشد. چند پرسش:چرا گروهی تلاش دارند چرا بیلان کار رژیم اسلامی به حساب "فارس ها" واریز بشود؟ آیا این تلاش تطهیر نظام اسلامی و تاریخ جنایات اسلامگرایان در ایران نیست؟ از منظر تاریخی و هم از لحاظ مشی سیاسی ، حاکمان جمهوری اسلام بند ناف شان به تبار ترک و از منظر مذهبی و فرهنگی به عرب بسته شده است.
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

در انجا یک نظر سانسور شده است؛ نظریه ای که گوهر پلید فاشیسم قومی (پان ترکها) را فاش می کند. چرا نباید موجوداتی که تبلور توهین به انسان و انسانیت هستند تمام قد بمردم معرفی شوند؟!!!

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، همه ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ ویژگی های یکسانی دارند، برای نمونه همه ناسیونالیست ها نژادپرست هستند و حتی یک ناسیونالیست را در همه جهان و همه تاریخ نمی توان یافت که نژادپرست نباشد! نژادپرستی، زبان پرستی، خاک پرستی، مرزپرستی، کهنه پرستی، مرده پرستی، نیاکان پرستی، گذشته پرستی، تاریخ تراشی و ..... هنگامی که گرد هم آیند پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم را می سازند! از سوی دیگر همه ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ دروغ بافی می کنند چون راستگوئی در میان ناسیونالیست ها جائی ندارد! ناسیونالیست های پان آریا و فارس پرست و آریاپرست دروغی را درباره مردم آذربایجان ساخته اند و آن این که ترک های ددمنش و دزد و راهزن و چادرنشین و بیابانگرد و آدمکش و ..... مردم آذربایجان را با زور ترک زبان کرده اند! برخی از ناسیونالیست های .....

..... ترک (نه همه آنها) که به آنها سومریست گفته می شود و شماره آنها نیز بسیار اندک است نیز دروغی خنده دار را ساخته اند که از آغاز پیدایش انسان در جهان ترک ها برای نخستین بار در همه تاریخ در جنوب عراق پیدا شده و شهریگری سومر را ساخته اند! سپس به شمال رفته اند و فرمانروائی مادها را برپا کرده اند و مادها ترک بوده اند! سپس باز هم به شمال رفته و در آذربایجان جای گرفته اند و آذربایجانی ها از روز نخست ترک بوده اند! سپس به ترکیه رفته اند و مردم ترکیه نیز از روز نخست ترک بوده اند! این دروغ های خنده دار را حتی ناسیونالیست های تندروئی مانند بزقوردها در ترکیه نیز نمی پذیرند! ***** از دروغ بافی های دیگر ناسیونالیست های ترک ایرانی یکی هم این است که زبان فارسی را رضاشاه و محمدرضا شاه زبان کاربردی ایرانیان کرده اند! اما روشن نمی کنند که در زمان فرمانروائی غزنویان ترک، سلجوقیان ترک، خوارزمشاهیان ترک، ایلخانیان مغول، تیموریان ترک، قره قویونلوهای ترک، آق قویونلوهای ترک، صفویان ترک، افشاریان ترک، قاجاریان ترک چگونه زبان فارسی زبان کاربردی همه ایرانیان بوده است؟ ***** اما دروغ خنده داری که حتی مرغ پخته در تنور را می خنداند این است که ( ..... اقلیت فارس با غارت ثروت های کسانی که فارس نیستند اكثریتشان در رفاه و آسایش و امكانات كامل بوده و صاحب سرمایه های كلانی هستند! ..... ) و یا ( ..... پانفارسیسم، پان ایرانیسم و دیگر سینه چاکان تمامیت ارضی قوم فارس با اندک تعداد جمعیتشان نسبت به ملیت های دیگر ایران ثروت مناطق استان های دیگر را اعم از نفت و گاز، سنگ های معدنی، طلا، مس و سایر معادن زیر زمینی غارت و چپاول می کنند! ..... ) درست است که این دروغ بافی ها و داستان سرائی های ناسیونالیستی برای فریب دادن جوانان کم سن و سال و ساده دلی که با شنیدن چند آواز و ترانه و سرود و درود از پان های رنگارنگ هواداری می کنند کارائی دارند اما مانند بادکنکی که با یک سوزن می ترکد پوچ و یاوه هستند!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یونس شاملی ..... در مورد ادعای سوم شما که آنچه که به حق تعیین سرنوشت (تجزیه ) ترکها، کردها، بلوچها، عربها مشروعیت می بخشد. آذربایجان، کردستان، بلوچستان و خوزستان سرزمین مادری آنها بشمار میرود........آقای یونس شاملی .... در طول تاریخ بشر اقوام بسیاری سرزمین اقوام دیگر را گرفتند و اگر پرونده این نوع مطالبات تاریخی گشوده شود و هر قومی سرزمینهایی را که روزگاری به ایشان متعلق بوده مطالبه کند، در آن صورت آتش جنگ و خشونت دامنگیر همگان خواهد شد. بنابراین این پرونده را در کجا میباید بست.؟ چگونه معلوم شود که گروه یا قوم جدایی طلب نسبت به سرزمینی که در آن ساکن هستند بواقع صاحب حق مالکیت هستند.

این اصل جدایی بر پایه کدام مولفه اجرا شود: با تکیه بر تفاوتهای خونی و نژادی قومی، زبانی و یا مذهبی و ...!؟ در گفتمان و پراتیک سیاسی دامنه‌ی عمل این ”حقّ“ تا به کجاست؟ برای انطباق این اصل در ایران از چه نوع روابط و قید و بندهای پیروی می کند؟اساسا مرزهای مناطق ترک و کرد و عرب دقیقا کجاست و با کدام معیار این مرزها را باید مشخص کرد؟ و مرز و مبنای هویت اتنیکی کردی ، ترک و ویا عرب و فارس را چه کسی تعیین می کند؟آیا با برداشتی نژادگرایانه از اتنیسیته و با کمک دانش زیست‌شناسی برای تعیین هویت قومی و آرایش ژنتیکی مردم آذربایجان بدنبال استخوانهای چنگیز خان مغول بگردیم و یا در خوزستان بدنبال استخوانهای سعد بن ابی وقاص و یا شیخ خزعل ، برای تطبیق هویت اتنیکی شان با ژن مردم آن خطه؟ افرادی که پیشینه ای دو رگه دارند کجا قرار می گیرند؟ مناطقی مثل نقده که هم کرد نشین و هم ترک نشین هستند خود شان را باید چگونه تعریف کنند؟ ایالات متعلّق به اقوام از چه زمانی به «تعلّق» آن «قوم» درآمده و زمینه‌ی تاریخی پیدایش این تعلّق چیست و مبنای حقوقی آن کدام اند؟ آیا محافل تجزیه طلب و چپ پوپولیست پیشنهاد می کنند که هر «قوم» و ایل و طایفه ای به سرزمین نیاکانی خودشان بازگردند؟ ترکهای دیروز که از بیرون فلات ایران و از استپ های آسیای میانه و مغولستان به ایران آمدند و یا اعراب دیروز که با تکیه بر سیاست نژادی و با ضرب کشتار و شمشیراز صحرای عربستان به خوزستان کوچ داده شدند و سرزمینهای آن دیار را غصب کردند به کجا بازگردند که سرزمین نیاکانی شان باشد؟ افشارهای درگز، به کجا بازگردند که سرزمین نیاکانی شان باشد؟ به آذربایجان، قفقازیا آسیای میانه؟ کدام سرزمین به ترک زبانان قوچان «تعلّق» دارد؟ ایل قشقایی که از بیرون از استان فارس به این سرزمین کوچ داد ه شدند به کجا بازگردند؟ ارمنیان کوچ داد ه شده به جلفای اصفهان به کجا «تعلّق» دارند. آیا قرار است جلفای اصفهان سرزمین دولت خودمختار ارمنیان ایران باشد؟آیا مردمان شهرهایی با ترکیب جمعیتی مانند اورومیه، میاندوآب، سقّز و بانه بر سر ترک بودن و یا کرد بودن این شهرها درگیر بشوند و یا ترک زبان های بوکان خواهان پیوستن به ایالت آذربایجان شوند یا آن بخش هایی از بجنورد، شیروان و اسفراین که ساکنانش به گویشی از کردی کرمانجی حرف می زنند خواهان پیوستن به ایالت کردستان بشوند؟ آیا خراسانی ها می توانند خواهان بازگرداندن ده ها ایل و طایفه کرد، ترک و هزاره ای، به سرزمین های پیشین شان باشند زیرا این خاک «متعلّق» به «قوم» خراسانی است! .......محافل تجزیه طلب و چپ پوپولیست راهکاری را پیشنهاد می کنند که پیامد آن جنگهای قومی در بین مردم یک کشوری است که قرن ها در کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته اند و نه رفع مشکلات قومی.
نوشته شده توسط: Anonymous

ادعای سوم شما .... حق تعیین سرنوشت خود تنها در مورد ملتهایی صادق است که دارای سرزمین مادری خود باشند. برای نمونه و به ترتیب برای ترکها، کردها، بلوچها، عربها و... آذربایجان، کردستان، بلوچستان و الاهواز سرزمین مادری آنها بشمار میرود.
محافل پان ترک تجزیه طلب دامنه جعل کاری شان نه تنها جعل در دستور زبان که به جغرافیا هم رسیده است. نخست می پردازم به واژه ("الاهواز") !. به سادگی نمیشه ازاین ادبیات که در راستای خط استعمار میخواهد بر تن حقوق زبانی- فرهنگی اقوام درون ایران لباسی از تجزیه طلبی بپوشاند گذشت . شما میتواند از بردن نام خوزستان که بیانگر حقوق تاریخی و بنیادی ملت ایران است پرهیز داشته باشید .

اما بی اعتنایی به حقایق روشن و مسلّم تاریخی ایران برای گردش چرخ کارخانهء ملت سازی مصنوعی برای رسیدن به هدف پاک سازی قومی در خوزستان به عرصه جعل و تحریف تاریخ و جغرافیا هم کشیده شده است .تاریخ پیش روی ماست. ایران یک هویت تمدنی و فرهنگی است که بر خلاف نوستالژیک های پان و شیخ خزعلی علاقمندان به تجزیه خوزستان قابل انکار و قابل حذف نیست. بنا به داده ها و پژوهش های تاریخی که هم شرق شناسان روسی و هم امریکایی انجام داده اند این خطه قبل از اینکه پای اقوام مهاجم عرب به ایران برسد سرزمینی غیرعربی بوده است برای نمونه واژه نامه خوزستان تو کتیبه داریوش در نقش رستم با واژ«خواجا» یا «خوجا» حک شده ‌است و یا آثار تاریخی بجا مانده از کاخ اپادانا در شهر باستانی شوش مربوط به دوره ای که این شهر پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان بود و بعد از ۲۶۰۰ سال هنوز این شهر نام تاریخی خودش را دارد. .....بحث ادامه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

ادعای دوم شما جعل در دستور زبان است . ملیتهای غیرفارس !؟ واژه ملیّت.... ترکیبی جعلی است که هم اعوامانه است وهم برای فریب عوام . چپ و محافل تجزیه طلب فکر می کنند که اگر بجای ملت ، واژه ملیت را بکار ببرند از نظر جامعه شناسی و علوم سیاسی یک ملت می تواند دارای ملیتهای گوناگون باشد .در دستور زبان فارسی با پسوند(یَت) از اسم و صفت واژه ای می سازند که به آن اسم مصدر می گویند که نتیجهً یک کار را بیان می کند. مثلا آدمیت حاصل کار آدمی بودن.بنابراین واژه ملیّت که با پسوند(یَت)از واژهً ملت که اسم است گرفته شده است به این معنی که بایستی یک ملتی باشد تا در نتیجه ی وابستگی به آن ملیت معنا پیدا کند. اگر وجود ملتی به نام ایران را قبول ندارید نمی توانید صحبت از ملیت بکنید و یا واژه کثیرالمله ، نمی شود شکل واحد ملتی را قبول نداشت اما صحبت از کثرت آن کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یونس شاملی ..... بی حقوقی مردم در ایران را به «شوینیسم فارس»نسبت دادن یعنی یک کاسه کردن فارس با حاکمیت سیاسی یعنی تکیه گاه ،ماهیت و تیپولوژی اتنیکی که ساختار جمهوری اسلامی را پایه ریزی کرده است ناسیونالیسم فارس است.این نسبت بیشتر در مورد کشورهای عرب که تیپولوژی اتنیکی آنها عربی است و معمولا خودشان را دول عربی میخوانند و یا در مورد جمهوری جعلی آذربایجان صدق می کند که با وجود اقلیت ملی تالشی و تات و لزگی و ارمنی این دولت خودش را متعلق به اتنیک ترک میداند و مدیریت کلان کشور براساس شاخص‌های قومی-نژادی ترک شکل گرفته قابلیت تایید دارد. در تبعیض ساختاری بحث را به سه زیرشاخه «مدیریت سیاسی»،«زبان،فرهنگ» و «اقتصاد» تقسیم کنیم .

مطابق آمار کسانی که قدرت سیاسی و اقتصادی را در اختیار دارند و یا طبقۀ متوسط جامعه، که بوروکرات‌ها، تکنسین‌ها و متخصصان را شامل می‌شود و طبقۀ پایین که کارگران را شامل می‌شود ، شاخصه‌های مثل قومیت و مذهب چقدر دخیل در تعیین این طبقات اجتماعی هستند و قومیت فارس در هیراشی قدرت کجا قرار دارد؟آیا در مدیریت کلان و حضوری در بوروکراسی سیاسی ایران پیش زمینه های خاص وابستگی‌ قومی و زبانی تعیین کننده است و یا تنگ نظریهایی که ماهیت ایدئولوژیک مذهبی-شیعی دارد. یک فارسی‌زبان سنی‌مذهبِ اهل خراسان با یک آیت الله صاحب قدرت عرب مثل آیت الله عباس کعبی‌ یا آیت الله ترک آذربایجانی‌ شیعه‌ مذهبِ معتقد و ملتزم به گفتمان حاکم از فرصت‌های یکسان بهره‌مند هستند؟در بحث اقتصاد ، اگر شکافی که امروز در ایران وجود دارد نتیجه سیاست ناسیونال شوئینستی فارس است دراین ساختار قومی و نژادی آیا ترک‌ها پیرامون ساختار قدرت مالی و اقتصادی قرار دارند؟ بورژوازی بزرگ آذربایجان که بخش نیرومندی از بورژوازی ایران را تشکیل میدهد از نقطه نظر تناسب قوای عینی طبقاتی سرکردگی بوژوزی را در دست دارد.اگردولتی که اتنیک فارس را نمایندگی میکند و سیاستش در سمت و سوی منافع ملت فارس است به چه دلیل ابزارهای قدرت را نه به نفع ملت خودش که در اختیار «ملتهای تحت انقیاد» خودش از جمله خود ترک ها قرار بدهد؟ این چه دولت شوینیستی فارس است که ميلياردها دلار از سرمايه كشور به جیب ملت عرب فلسطين ، ملت عرب لبنان و ملت عرب غزه ریخته می شود؟ سهم کارگر و تهیدستان زن و مرد و بچه های فارس از این مواهب و فرصت‌هایی مادی چقدر بوده است؟ زیرشاخه «زبان وفرهنگ» را در نظر بگیریم .مگر وزارت ارشاد جمهوری اسلامی جز مبلغ فرهنگ و ارزشهای اسلامی به عنون شاکله سوقات فرهنگ عرب در جامعه امروز ایران بوده است؟ این چه حاکمیت شوینیستی فارسی است که محتوای نظم و نثر، فیلم ، موسیقی، نقاشی و مجسمه سازی همگی باید رنگ و بوی دینی - اسلامی داشته باشد و هرهویت­ دیگه ای ­باید به نفع تقویت هویت اسلامی از صحنه بیرون بروند؟این چه حاکمیت شوینیستی فارس است که ماهیت و زیربنای سیاستهای راهبردی و نظام برنامه ریزی فرهنگی در نظام آموزش و پرورش از ابتدا تا عالیترین سطح آموزشی کشور نه تقویت و پیشبرد فرهنگ ایرانی که توجه به مبانی ایدئولوژی اسلامی است و در خصوص زبان عربی درقانون اساسی اش در اصل شانزدهم آمده است: از آن جا که زبان قرآن وعلوم و معارف اسلامی عربی است این زبان باید از دوره ابتدائی تا پایان دوره متوسطه تدریس بشود.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یونس شاملی ..... طرح پرسش از نگاه شما میشود داشتن رفتارغیرمتعارف، ضد دمکراتیک و اهانت آمیز و سر آخر پریشان گویی!
ادعا هایتان..... دولت جمهوری اسلامی دولت حاکم در ایران از نظر تیپولوژی اتنیکی فارسی و تک ملیتی است! ؟ پاسخ ...... بکار گیری واژه های جعلی شوونیسم فارس از طرف محافل تجزیه طلب از نان شب هم واجب تر است.چون وجود یک دشمن ساختگی به نام «ملت استعمار گر فارس» نیاز ضروری برای این محافل است تا بتوانند عشیره گری و نژاد گرایی خودشان را تبدیل به «ملی گرایی » کنند.این محافل ناتوان از اینکه توضیحی روشن از این پدیده اجتماعی با داده‌های مشخص تاریخی در ایران که اگر رابطه قومیت و قبیله با قدرت سیاسی در تاریخ معاصر ایران عامل‌ اصلی شکاف در کشور است ارائه بدهند.

محافل تجزیه طلب پان ترک و پان عرب و ....... رابطه متناقض تاریخی ماهوی یک نظام اسلامی با یک ساختار قدرت که در چهارچوب منافع قومی و نژادی متکی به شوونیسم فارس خودش را تعریف می کند را چطور می توانند توضیح بدهند .در بحث پديدارشناسى نمود بيرونى عينى یک شىء نمیتواند تناقض پایه ای با ماهیت درونی شىء داشته باشد.
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

اقبالی گرامی من شاهد اعتراض شما به عدم انتشار کامنت آقای سعید تبریزلی در بخش داخلی نبودم. شما اینجا نوشته اید و من هم اینجا پاسخ شما را می دهم: علت عدم انتشار (و به قول شما سانسور) کامنت ایشان، سطر آخر آن بود که نوشته اند «تا دلیلی باشد بر اینکه فارس ها اگر از شرق تا غرب عالم مجسمه دروغ و فریب و خیانت اند پر بیراه نیست». اگر ایشان از فاشیستهای فارس زبان صحبت می کردند، کامنت ایشان منتشر می شد چون این صفات در مورد فاشیستها در بسیاری موارد صادق است ولی «مجسمه دروغ و فریب و حیانت» نامیدن مردم فارس توهین به این مردم است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای اقبال لطفا امیال و آرزوهای قلبی خود را درقبال آمار جعلی ونادرست ارایه ندهید / برخلاف این آمارهای من درآوردی شما همه میدانیم که خوزستان ( اقلیم عربستان تا 1925 و دوران حکومت شیخ خزعل ) منطقه ای عرب نشین بوده است و خواهد بود وخواهد ماند پس به خودتان زحمت ندهید و با تحریف واقعیات و آمارهای خنده آور ( مثل اینست که بگوییم ترکها در آزربایجان فقط یک سوم جمعیت را تشکیل میدهند ) سر خودتان را بدرد نیاورید و مقوله سنگ مفت گنجشک مفت را برای مواقع ضروری تر نگاه دارید !!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیلی از تحولات منطقه """ برای درک عواقب و پیامد‌های آخرین کارتی که پوتین میتواند بازی کند توجه شما را به همین ایران فلک زده جلب خواهم کرد، "" آخرین کارتی که پوتین میتواند بازی کند قطع گاز به اروپاست """ تصورش را بکنید که رژیم فارس ایران، تنگه هرمز را ببندد، تنگه هرمز، گلوی اقتصادی ایران نیز است و با رژیم فارس ایران، با این کار قبر خود را نیز میکند. در مورد اهمیت استراتژیک کریمه بهتر است بدانید که در جنگ ۲۰۰۸ گرجستان با روسیه، ناوگان دریائی روسیه مستقر در کریمی نقش به سزائی را عهده دار بود. بدون شک تحولات اخیر "" نفرت از روسیه را "" در منطقه تشدید خواهد کرد. تنها حامی‌ روسیه، رژیم فارس ایران است که با استفاده از ارمنستان، اقدام به تضعیف جمهوری آزربایجان گرفته تا تبعات پیشرفت جمهوری آزربایجان و تاثیر آن در آزربایجان جنوبی کاهش یابد، ملت‌های غیر فارس ایرانی‌ شما در اینجا به

عشق فارس‌های ایرانی‌ به ارمنستان واقف خواهید شد، یعنی‌ اگر ارمنستانی در کار نبود، الان وضعیت خیلی‌ بهتر از اینی که هست میبود، """ با تحولات اخیر آینده روسیه ناا معلوم است """ آمریکا چندین طرفند اقتصادی در دست دارد، در لیست سیاه قرار دادن بانک‌های روسی، اقدام به مصادره پول‌های شستشوئی شده توسط پوتین و شرکا "" چیزی در قبرس صورت گرفت "" در سطح جهانی‌، کاهش مشوق اقتصادی به میزان ۲۰ بیلیون دلار که فدرال رزور از طریق خرید سهام جهت افزایش پویاعی اقتصاد آمریکا به مرحلهٔ اجرا در آورده است. با این کار ضعیفترین کشور بریک که همان روسیه است اقتصادش به سرش خراب خواهد شد.
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، سهند، چرا شعر و شعار می دهید؟ چرا داستان سرائی می کنید؟ با نگاه به لینک زیر برای من و همگان روشن کنید هوشنگ فاخر، یونس ژائله، محمدرضا زنوزی، رحیم جامبر صادقیان، حسین ضراب، احد هریسچیان، رسول بیوک، پرویز بیوک، محسن صدقی نسب، محبوبیان، باقری که همگی از میلیاردرهای دانه درشت خاورمیانه هستند از کدام فارسستان آمده اند که هیچ ترکستانی آنجا را نمی شناسد؟ مردم مگر کور و کر هستند که سخنان شما را می گوئید: ( ..... ثروت هایشان نیز مثل نفت عرب های اهوازی و معادن طلای آذربایجان با درآمد و ثروت های نجومی به جیب حاكمیت فارس چه در زمان شاه و چه در زمان شیخش سرازیر می گردد ..... اقلیت فارس با غارت ثروت های این ملل اكثریتشان در رفاه و آسایش و امكانات كامل و صاحب سرمایه های كلانی هستند! ..... ) را بپذیرند و داستان های خنده دار شما را چه کسی باید باور کند؟ http://www.iranglobal.info/node/29466

نوشته شده توسط: Anonymous

""" آتش واقعی‌ در ونزوئلا است نه اوکراین """ با این حال هر دو کشور اوکراین و ونزوئلا در یک چیز مشترک هستند، هر دو دیکتاتور، دیکتاتور فراری اوکراین و دیکتاتور ونزوئلا که بزودی فراری خواهد شد مخالفان و تظاهر کنندگان را فاشیست خوانده است، حزب توده نیز همگام با رژیم فارس ایران تظاهر کنندگان اکراینی را فاشیست خوانده است. """ من یک چپ هستم، برای آسایش خود، خانواده خود و شکم خود در اروپا سکنی گزیده ام، ولی‌ برای تو کرهٔ شمالی‌، پوتین و اریتره را چون آرمانی‌ ذوب نشدنی‌ خواستارم"".

نوشته شده توسط: Anonymous

""" صندوق بین‌لمللی پول و اوکراین """ نزدیک به ۱۵ بیلیون دلار کمک مالی‌ جهت با ثبات کردن اقتصاد اوکراین در حال مذاکره است، آمریکا و اروپا باید سر سختانه جلو پوتین بایستند تا رژیم فارس ایران نیز دوزاریش بیفتند اگر کوچکترین خدشه‌ای به خاک جمهوری آزربایجان وارد کند بدتر از پوتین جوابش را خواهد گرفت. اگر چپ‌ها فکر میکنند که پوتین حق دارد برای دفاع از روس زبانان وارد کریمه شود، باید این حق را به عربستان و کشور‌های حوزهٔ شورای همکاری خلیج نیز بدهند که برای جلوگیری از اعدام فلّه‌ای اعراب غرب به همراه آمریکا در جنوب ایران نیرو پیاده کند. "" من یک چپ هستم، در غرب برای آرامش شکمم سکنی گزیده‌ام ولی‌ برای تو آرزوی پوتین، کرهٔ شمالی‌ و اریتره را دارم. """

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

بالاخره آقای سعید تبریزلی در امیلی که فرستاده است تائید کرد شعارها واقعی ست ولی از طرف عده ای بسیجی سر داده شده است. ایشان با افتخار شعارهای تماشاچیان تیم تراکتور را مکتوب کرده است که: اورمو خزر بیزمدیر - خلیج عربلریندیر . یعنی اورمیه و خزر مال ماست و خلیج هم مال عرب ها.
پان ترکها چه سخاوتی در بخشش خلیج فارس دارند؟!!!
این هم امیلی که واقعن نمی دانم چرا توسط مسئول کمنتارهای سایت سانسور شده است؟؟؟
فاشیسم دینی قبل از کسب قدرت وعده آزادی داده بود و با ما چنین کرد ... ؛ فاشیسم قومی از هم اکنون خلیج فارس را می بخشد، به کرد اعلام جنگ می دهد، به عرب توهین می کند و فارس ها را از "شرق تا غرب عالم مجسمه دروغ و فریب و خیانت" معرفی می کند!!!
من عمیقن بر این باورم که بدون افشاء و انزوای فاشیسم در اشکال دینی، قومی و نژادی، راه آزادی و دمکراتیزاسیون ایران هموار نمی گردد!

تاریخ مطلب:
دوشنبه, مارس 3, 2014 - 15:00
نام:
سعید تبریزلی
نظر:
عده ای بسیجی ضد عرب (شما بخوانید ضد سنی) درست در بغل جایگاه نشسته و برای بد نامی آزربایجان شعار می دهند. اقای اقبالی یکی از شعارهای هواداران تراکتور قبل از تبدیل استادیوم به پادگاه نظامی این بود : اورمو خزر بیزمدیر - خلیج عربلریندیر . یعنی اورمیه و خزر مال ماست و خلیج هم مال عرب ها. اتحاد غیر فارس ها خواب را از چشم متوهمان پارسی ربوده این گونه حرکات هیستریک بیشتر مایه خنده است تا واقعیت های امروز آزربایجان. آقای اقبالی ما مشکلی با همسایه های شما نداریم. ما به نام آزربایجان و زیر بیرق بابک با عرب ها مردانه جنگیدیم و شکست خوردیم. روسیاهی هم نصیب افشین فارسی شد تا دلیلی باشد بر اینکه فارس ها اگر از شرق تا غرب عالم مجسمه دروغ و فریب و خیانت اند پر بیراه نیست.
نوشته شده در:
چگونگی راه یافتن زبان ترکی به آذربایجان / تلخیصی از سخ
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای ایرج، شما با این استدلالتان در معارضه با مدرنیسم قرار میگیرید. و اگر بشریت میخواست بر اساس این متد، یعنی هر موردی که تاریخ طولانی دارد و در گذشته چنین بوده است، معیار حق و حقوق قرار دهد کلاه تمامی بشریت پس معرکه است. برای نمونه با این متد شما، حق زنان در گذشته یعنی بی حقوقی کامل زنان در جامعه، بایستی در جامعه احیا شود. چون مردسالاری تاریخی بسیار طولانی تر از زبان فارسی هم دارد. آنوقت باید قوانین و

شکل زندگی اجتماعی گذشته را در باره زنان در جامعه پیاده کنیم!! یا حقوقی که برای کودکان نوشته شده در گذشته اساسا در تناقض با این حقوق بوده است. یعنی امروز بایستی حقوق کودکان را حذف کنیم و برای رفتار با کودکان به تاریخ رجوع کنیم و بر اساس آن عمل نماییم!! دولت ملتها شکل گرفته در سده های اخیر، حقوق زبانی مردم ساکن در کشورها را به هیچ می انگاشتند. اما امروز با نوشته شدن "اعلامیه جهانی حقوق زبانی" دولتها موظف به رعایت آن هستند. اما اگر با متد شما عمل کنیم بایستی برگردیم ببینیم در گذشته چنین بوده است، یعنی نابودی زبان و فرهنگها!! اگر این متد را به هر بخشی از جامعه تعمیم بدهیم فاجعه بار خواهد بود. برای نمونه مگر مدارس از چه زمانی تاسیس شده اند. در گذشته که مدرسه ایی درکار نبود... اما با متد شما بایستی مدارس را نیز برچینیم و بر حقانیت گذشته تاکید کنیم!!!

بنابراین، گذشته و تاریخ هیچ حقی به کسی نمیدهد، امروز حق را بایستی از قوانین جهانشمولی مثلا منشور جهانی حقوق بشر و کنوانسیونهای الحاقی آن، منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق زبانی و ... دارد و نه تاریخی مملو از عقب ماندگی و انحطاط.

مینویسید: " چرا در قانون اساسی مشروطه اسمی از زبان رسمی ایران نیامده؟ پاسخ واضح است چون موقعیت زبان فارسی به عنوان زبان مشترک فراگیر و رسمی ، بدیهی بوده است." (پایان نقل قول).

اگر زبان رسمی در دوره مشروطه آنقدر فراگیر و بدیهی بوده است که اسمی از زبان فارسی نیامده است. پس میتوان نتیجه گرفت که در دوره جمهوری اسلامی زبان فارسی دیگر آنقدر هم رسمی و فراگیر نبوده است که دولت جدید مجبور شده اسم زبان فارسی را به مثابه زبان رسمی در قانون اساسی کشور وارد کند!! این استدلال فکر میکنید تا چه حدی درست است؟؟؟

به نظرم، معیار برپایی یک دولت عقلانیت، عدالت و تعادل و حقوق شناخته شده بین المللی است. اگر چنین است، بایستی از آنچه در تاریخ گذشته دست شست و براساس قوانین مدرن و جهانشمول کشور مدرنی ساخت و همه شهروندان و ملیتهای آن را بسوی سعاد ت کشاند.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای سعید،
من توصیه رفتار متعارف را در کامئنت قبلی برایتان کرده ام و لذا از لفظ های غیرمتعارف، غیراصولی و ضد دمکراتیک شما با اتهامات و اهانت ها در میگذریم. من میخواهم با شما گفتگو کنم اما گویا شما امده اید که فحش بدهید.
آنقدر پریشان گویی کرده اید که نمیدانم چگونه میتوانم بعضی از مسائل را برایتان توضیح دهم. نوشته اید که " وقتیکه پان ترک تضاد اصلی و ماهیت مبارزه اش با جمهوری اسلامی، برای تغییر «دولت فارسی» و در سمت و سوی تجزیه ایران است". (پایان نقل قول).

ماهیت مبارزه ملی

دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان برای تغییردولت فارس، آنگونه که شما در تخیلتان جا داده اید نیست. مانع اصلی سیلان تمامی خلقهای ساکن در ایران، رژیم جمهوری اسلامی در تمامیت آنست. این تضاد اصلی جامعه ایران و جنبش های موجود در آنست. اما این تنها یک شعار تو خالی و کلی گویی نیست. این شعار بایستی تجزیه شود و مردم بدانند که برای چه با جمهوری اسلامی مشکل دارند. به همین خاطر است که شناخت دقیقتر از جمهوری اسلامی یکی از کارهای کلان جنبشهای اعتراضی است. یک نظام سیاسی از چند جهت قابل بررسی است. برای نمونه، دولت ایران بایستی از نقطه نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اتنیکی، جنسیتی و... مورد بررسی قرار گیرد و براساس این تحلیل میشود در قبال این دولت موضعگیری درستی کرد. من بارها نوشته ام و ماهیت دولت جمهوری اسلامی را از تمامی زوایای فوق بررسی کرده ام. یکی از ویژگیهای ساختاری ویژگی اتنیکی آنست. یعنی یک دولت فارسی است. خوب، زمانیکه ایران یک کشور چند ملیتی است، دولت اش نمیتواند تک ملیتی باشد. نمونه های این نظام ها را میتوان در سوئیس، در کانادا، در هندوستان و... یافت. امروزه اساسا جوامع چند ملیتی هستند و دولت برخاسته از آن نمیتواند نسبت به چند فرهنگ، چند زبانی و چند ملیتی جامعه را نادیده بگیرد. ام شما فقط نگاه من از تیپولوژی اتنکی دولت را برمیدارید و پیراهم عثمان درست میکنید تا حرفهای دیگرم را به سایه برانید. مسئله زبان و حقوق ملی در هیچ کشوری با شکل گیری دمکراسی و حتی بعد از رفتن استبداد هم حل و فصل نشده است. در اسپانیا که دمکراسی طولانی مدتی هم در آن وجود دارد هنوز حقوق ملی در آن کشور حل نشده است. میدانید چرا؟ چون حق تعیین سرنوشت به حقوق جمعی (اتنیکی) ربط دارد اما دمکراسی بر حقوق فرد تکیه دارد. این دو، مقوله هایی جدا از هم هستند. اما اغلب نخبگان فارس همواره در کج راهه توصیه یک راه برای دو شرایط و دو بلوک سیاسی بسیار متفاوت اند.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای سعید، اولا عصبیت را از فکرتان دور کنید تا بتوانید فارغ از آن فکر کنید. چون سایه عصبیت بر اندیشه، آن را از مسیر عقلانی به مسیری غیرعقلانی سوق میدهد. توصیه دوستانه مرا گوش کنید و هر آنچه در فکرتان هست با همدیگر گفتگو کنیم. رفتار خصمانه هم دریچهء گفتگو را مسدود میکند. بنابراین هم خصم و هم عصبیت برای گفتگوی سیاسی مضر است.
اما در مورد پرسش تان باید بگویم که؛ اولا، مفهومی بنام "تجزیه طلبی" در حقوق بین الملل

وجود ندارد. این مفهوم را دولتهای دیکتاتوری و بویژه استعماری در کشورهای کثیرالمله مورد استفاده قرار میدهند و از آن به عنوان وسیله سرکوب مردم و ملتها محکوم استفاده میکنند. برای نمونه در ایران به یک فعال سیاسی فارس، اتهام تجزیه طلبی نمیزنند. چون دولت حاکم در ایران از نظر تیپولوژی اتنیکی فارسی است و لذا فعالین بلوک سیاسی فارس (احزاب فارسی و افراد سیاسی فارس و یا فارس گرا) به "تجزیه طلبی" متهم نمیشوند. آنها معمولا یا اتهام "تضعیف نظام"، "مخل امنیت و آسایش مردم" (وقتی برای اعتراض به خیابان می آیند) "برهم زننده امنیت کشور" و در جمهور اسلامی اتهاماتی شبیه "محارب"، "ارتداد"، "توهین به رهبری"، "منافق" و با این قبیل اتهامات روبرو هستند. اما فعالین سیاسی متعلق به ملیتهای غیرفارس یعنی بلوک سیاسی غیرفارس، اولین اتهام شان "تجزیه طلبی" است، میدانید برای چه؟ برای اینکه نه به ملیت فارس تعلق دارند و نه دولت آنها را شهروندان خودش میداند و در عین حال آنها هستند که مطالبه "حق تعیین سرنوشت خود" را طبق منشور ملل متحد از دولت حاکم را دارند. حالا شما هم در استفاده از مفهوم "تجزیه طلبی" هم کاسه جمهوری اسلامی میشوید. بنابراین اگر میخواهید با فرهنگ استبدادی سخن نگویید، از الفاظ و مفاهیم حقوقی تر و دمکراتیک تری استفاده کنید. ما در اینجا "استقلال طلبی" (به مثابه یک فکر سیاسی) را به جای "تجزیه طلبی" مورد استفاده قرار میدهیم تا ببینیم بررسی ما به کجا میکشد.

مینویسید، "اگر استقلال طلبی جزء حقوق شهروندی است". برای توضیح این بخش بهتر است این توضیح را بدهم که در حقوق بین الملل حتی مفهوم "استقلال طلبی" نیز وجود ندارد، بلکه آنچه وجود دارد "حق ملتها در تعیین سرنوشت خود" است. این "حق تعیین سرنوشت" در جایی بوسیله تحقق دولتهای منطقه ایی، ایالتی و یا ملی متعلقه به ملیتهای ساکن در یک کشور و در چارچوب یک کشور فدرالیستی (مثل کبک در کانادا، کردستان در عراق و...) تامین شده است و گاه دادگاههای بین المللی این حق را در به رسمیت شناختن حق استقلال ملتی (استقلال کوزوو از یوگسلاوی سابق، و استقلال سودان جنوبی از سودان و...) آن را نشان داده اند. به بیان دیگر اگر دولتهای مرکزی و یا نخبگان ملت حاکم با ملتهای محکوم رفتاری متعارف داشته اند، حق تعیین سرنوشت با نظام فدراتیو حل و فصل شده است (نمونه اش را بالا آورده ام)، اما آنجا که رفتار دولت و نخبگان ملت حاکم بر سرکوب غیرمتعارف تکیه داشته ملتهای محکوم راهی جز جدایی و استقلال پیش پایشان قرار نگرفته است، کوزوو و سودان جنوبی نمونه های بارز این نوع حرکت بشما میروند. حالا ایران و نخبگان سیاسی فارس چه سیاستی را در قبال ملتهای غیرفارس اتخاذ خواهند کرد، نمیتوان در شرایط کنونی چیزی گفت، اما میتوان گفت که سرنوشت استمرار حیات ایران و یا فروپاشی آن به آن رفتاری برمیگردد که توضیح اش را دادم.

اما بایستی یادآور شوم که "حق تعیین سرنوشت خود" تنها در مورد ملتهایی صادق است که دارای سرزمین مادری خود باشند. برای نمونه و به ترتیب برای ترکها، کردها، بلوچها، عربها و... آذربایجان، کردستان، بلوچستان و الاهواز سرزمین مادری آنها بشمار میرود. اما برای نمونه ارامنه ایران در این کشور دارای سرزمینی نیستند که بخواهند در ان به حق تعیین سرنوشت خویش دست یابند. با چنین شرایطی ارامنه،
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر ماشین تبلیغات صد برابرهم بشود من نژاد پرست نخوام شد و انسان خواهم ماند.

دوستان پان چه از نوع فارس و چه از نوع ترک همگی عصبانی تشریف دارند. از این که بگذریم. برای بررسی هر چیزی باید یک مبنایی تعریف شود و بر اساس آن مبنا نظر داده شود. این مبنا موارد مختلفی می تواند باشد. حقوق بشر، قانون اساسی، قران مجید و یا حتی نژاد و غیره. اگر هر کدام از اینها به عنوان مبنا قبول کنیم خروجی کاملا متفاوتی خواهیم داشت. و ای مبنا شامل دیگر مباحث شامل آزادی های فردی و غیره هم می شود. مبنای بنده قرآن کریم است و بر اساس آن به عدالت زبانی اعتقاد دارم و معتقدم که دولتها باید بودجه زبانی کشور را به نسبت تعداد آن زبانها تقسیم کنند تا عدالت اجرا شود. اگر تعداد ترکها نصف فارسهاست باید بودجه اش هن نصف و اگر دو برابر است باید بودجه اش هم دو برابر شود. و هر موقع این اصل اصیل یعنی عدالت اجرا شد مشکلات زبانی حل خواهد شد و گرنه مشکل همچنان خواهد بود. همین مسیله گویشوران در مورد مسایل اقتصادی و هنری و غیره هم به همان قوت برقرار است و برای رسیدن به آرامش چاره ای جز اجرای عدالت وجود ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

در مرحله اول بایستی به شما خانم شجاع ایرنی تبریک بگویم که به بلوغ فکری و سیاسی رسیده اید. چون قبولی اشتباهات گذشته ما ایرنیان باعث اتحاد همه ما ایرانیان خواهد شد. انکار گذشته و لجاجت و عدم مسئولیت فردی ما به جامعه خود و میهن و عدم علاقه به مسائل ملی و منافع ملی باعث تمام اشتباهات فکری و سیاسی ما ایرانیان شده ست. ولی امروز که از اشتباهات خویش اگاه هستیم، چرا با هم متحد و همسنگر نشده ایم و هنوز از مسولیت ملی خود اگاه نیستیم و هرروز کشور ما نابود میشود ولی مخالفان دنبال تبلیغ ایدولوژی و حزبی و نوع نظام بعدی هستند؟ ایا ما معتقد به دموکراسی هستیم و ایا واقعأ دموکراسی را میفهمیم؟ پس چرا یک صدا نمیشویم؟ امید من برای همه ایرانیان اینست که افکار ایدولوژی و حزبی خود را تا نابودی رژیم اخوندها کنار بگذاریم و هدف فقط نجات ایران باشیم که بدون نجات ایران، هیچ ایدولوژی ویا حزبی به جایی نخواهد رسید. ولی

ولی پس از نجات ایران و با وجود دموکراسی همه ازاد خواهند بود .
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

من اعلام می کنم ادمک هائی که بیشرمانه نشر فیلم توهین به اعراب را بمن نسبت می دهند، پرونده سازانی از جنس اطلاعاتی های جمهوری اسلامی هستند که با نام های مستعار به ایجاد شایعه، تفرقه و خرابکاری مشغول هستند. در رد ادعای فرد معلوم الحالی بنام یوسف آذربایجان بار دیگر منبع خبر موجود در سایت ایرانگلوبال برای اطلاع خوانندگان درج میگردد.
ناشر فیلم "وب سایت خبری- تحلیلی آذریها" می باشد که در خبر مندرج در ایرانگلوبال http://www.iranglobal.info/node/30512 موجود است.
آدرس وب سایت
http://www.azariha.org/
شونیسم قومی سخن می گوید: شعار تماشاگرنمایان تراکتورسازی در بازی با الاتحاد: العرب، الحیوان+فیلم

شونیسم قومی سخن می گوید: شعار تماشاگرنمایان تراکتورسازی در بازی با الاتحاد: العرب، الحیوان+فیلم


شماری از هواداران تراکتورسازی هفته گذشته در مصاف با تیم عربی الاتحاد، بازیکنان تیم حریف را با شعار "العرب، الحیوان" بدرقه کردند.
به گزارش وب سایت خبری- تحلیلی آذریها حضور عده ای از نفرت پراکنان قومی موسوم به پان ترکیست در لباس هوادار تراکتورسازی تبدیل به یکی از معضلات ورزش استان شده است. این عده که از سوی دست های مرموز و پشت پرده هدایت می شوند فراخور منافع سیاسی اربابان خود هواداران را به سردادن شعارهای شرم آور تحریک می کنند.
در پایان بازی تراکتورسازی- الاتحاد در قالب بازی های آسیایی عده ای از پان ترکیستها با سردادن شعارهای نژادپرستانه و ضد عرب به تحقیر و تمسخر آنها پرداختند. این شعارها به مدت چند دقیقه از سوی هزاران نفر و همصدا منتشر شد.
جریان های قوم گرا در آذربایجان که سعی دارد خود را به عنوان مدافع حقوق بشر و دموکراسی در رسانه ها معرفی نماید، سعی دارد خود را قربانی شونیسم و نژادپرستی معرفی نماید، اما در واقع خود مصداق بارز "شونیسم قومی" است زیرا همواره نفرت از سایر انسان ها اعم از کرد،فارس،ارمنی و عرب را تبلیغ و ترویج نموده است.
مشکل جایی بروز پیدا می کند که برخی سیاستمداران و رسانه ها برای استفاده ابزاری از نفرت پراکنان قومی، جای ظالم و مظلوم را تغییر داده و سعی می کنند این عده را قربانی شونیسم معرفی نمایند. مردم تبریز که از این عده بیزار اند خاطره ضرب و شتم زن حامله ارمنی توسط همین عده را در اسفند 1384 فراموش نمی کنند.
جهت مشاهده در یوتوب کلیک کنید



جهت مشاهده یا دانلود فیلم نژادپرستانه هوادارنمایان تراکتورسازی کلیک کنید

تاریخ: یکشنبه 11 اسفند 1392
نوشته شده توسط: Anonymous

refigh fran aziz fadaie va mojahed az dele hezbeh todeh va jebheyeh meli shekast khordeh tavalod shodand al-lan vagtesh ast ke az deleh fadaie aksaryat yek jonbesheh javan va poya biron biayad kheili rahat begoyam :aksaryat feli faghat ahle harf ast va va bayadbaad az zemestan bahar biayad

نوشته شده توسط: Anonymous

داشمند محترم جناب اهبر، اعرالله مقامه الشریف. ادامه مکاتبه این کمترین با حضرتش موکول می شود به وقتی که جناب اشرفتان خبط قدیم خود را به طاق نسیان نکوبید و بفرمائید که در ازمنه ماضی کمترین را با تبریزی نامی عوضی گرفته بودید و موجبات ریشخند و تمسخر ذات اقدس همایونی را فراهم آورده بودید! الغرض باید محضور با استهضار عوان باشید که هدف من از تقریر "قامنت" در این جریده فقط تمسخر جماعت عشیره پرست است و تصدیق بفرمائید کسی که با اسافل برهنه وسط حرف می دود و ادعا می کند پادشاه یک مملکت به پادشاه مملکتی دیگر نامه نوشته و از او اذن استفاده از اسم مملکت خودش را استدعا کرده، به طریق اولی به اجامری دهان لقی نظیر این مخلص جواز غیر قابل لغو می دهد که به ریشش بخندیم و از سر تا به ساق پایش را به مسخره بگیریم. حالا اگر حضرت نوابتان هم می خواهید از این خوان گسترده ما لقمه ای نصیب ببرید، قدمتان روی چشم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقاي منوچهر شما از درون نوشته من ،طبق سليقه و انتخاب و برداشت خودتان به چند جمله من پاسخ نوشتيد،من علت عدم امكان هم زيستي ملل غير فارس با فاشيستهاي حاكم و تماميت خواه فارس ،اين است كه اينها ايران را مساوي ملت فارس و تنها در مالكيت اقليت فارس و 55 ميليون ملل غير فارس موجود در اين جغرافيا را بيگانه و مهاجم قلمداد مي نمايند كه به عنوان قوم از اينها نام مي برد و تنها اقليت فارس مي باشد كه خود را مالك ايران و ملت ايران مي پندارد كه حقوق ملي تنها به آنها تعلق مي گيرد و 35 ميليون تورك آذربايجان جنوبي اقليت به شمار مي آيند كه هيچ گونه حقوق ملي و انساني ،فرهنگي و زباني و شهروندي به آنها تعلق نمي گيرد و توسط فاشيستهاي راسيست حاكم فارس از تمامي حقوق ملي خود محروم شده اند اين در حالي است كه در شمال آذربايجان كه مستقل و دولت مستقل خود را بعد از مبارزه با حاكميت جنايتكار روس و آزادي خودشان و

پايان دادن به اشغال و غارت ثروتهاي سرزمينشان بر پا نمودند و 9 ميليون جمعيت هستند ملت هستند و صاحب حقوق ملي و حق تعيين سرنوشت امما در ايران نه تنها 35 ميليون تورك آذربايجاني زير سلطه حاكميت فاشيزم فارس قوم ويا ايل و طايفه از اين ملت ياد مي شود بلكه ملل غير فارس ديگر مثل عربهاي اهوازي و كردها و بلوچها و تركمنها نيز ملت به حساب نمي آيند و حقوق مللي هم براي آنها نيز تعلق نمي گيرد تا لا اقل از ابتدائي ترين حقوق ملي كه و بشري كه تحصيل به زبان مادري است برخوردار باشند.و ثروتهايشان نيز مثل نفت عربهاي اهوازي و معادن طلاي آذربايجان با در آمد و ثروتهاي نجومي به جيب حاكميت فارس چه در زمان شاه و چه در زمان شيخش سرازير مي گردد اين در حالي است كه اين دو ملت صاحب ثروت از ابتدائي ترين امكانات زندگي اكثريشان بي بهره هستند و زندگي مشقت باري را دارند حتي از بيكاري و فقر مجبور به جلاي وطن خود مي شوند و در مناطق فارس تن به كارهاي سطح پاين و طاقت فرسا براي امرار معاش مي گردند و اقليت فارس با غارت ثروتهاي اين ملل اكثريتشان در رفاه و آسايش و امكانات كامل و صاحب سرمايه هاي كلاني هستند.اين سياست ضد بشري در حاكميت 89 ساله فاشيستي و ديكتاتوري فارس نسبت به ملل غير فارس در اكثريت در ايران ادامه داشته و هنوز نيز دارد.آيا در زمان قبل از حاكميت استبدادي اسلامي آخوندها ،جنايتكاران خاكميت غير مذهبي فاشيستهاي فارس (پهلويها)ملت تورك آذربايجان جنوبي حق تحصيل به زبان مادري خود را داشتند كه امروز گناه اين همه ظلم نسبت به ملل غير فارس را تنها به گردن آخوندهاي شياد خونخوار بياندازيم.سياست آسيميلاسيون ملل غير فارس و نابودي و پاكسازي آنها از سرزمين موسوم به ايران از بدو حاكميت فاشيستي فارسها شروع و هنوز هم در حاكميت ملاها ادامه دارد و فردا اگر يك حاكميت فارس ديگر بر سر كار بيايد به شكل و شمايل ديگر باز اين سياست ضد تورك اينها ادامه خواهد يافت با شدت و هدت هرچه بيشتر و انتقام جويانه تر.به همين سبب و طبق تجربه 89 سال گذشته حاكميت جنايتكاران و شارلاتانهاي شياد فارس كه جز قتل عام ملل غير فارس و محروم نمودن آنها از تمامي حقوق انسانيشان اميدها ديگر از هم زيستي با اين خونخواران مكار با ياس تبديل گرديده و ملل غير فارس به همين سبب تنها براي رهائي از چنگ اينها و برپائي دولت مستقل خود در سرزمينهاي آبا و اجدادي خود كه فعلا در اشغال و غارت پان فارسهاي پان ايرانيست زير نام ايران قرار دارد ،مي باشد و فريبكاري ديگر اين ملل تجربه ديده و هزينه داده را نخواهد توانست بفريبد و در زنجي اسارت فاشيستهاي حاكم فارس نگه دارد
نوشته شده توسط: Anonymous

زبان رسمی کشور ایران از دیرباز فارسی بوده.نباید انتطار داشت مثلا 300 سال پیش در جایی ثبت شده باشد که زبان رسمی کدام زبان است؟ زیرا اصولا پس از تشکیل دولتهای مدرن در قرن اخیر و لزوم داشتن قانون اساسی بحث زبان رسمی باب شد اما چرا در قانون اساسی مشروطه اسمی از زبان رسمی ایران نیامده؟ پاسخ واضح است چون موقعیت زبان فارسی به عنوان زبان مشترک فراگیر و رسمی ، بدیهی بوده است.قانون اساسی مشروطه به چه زبانی انتشار یافت؟ترکی؟ کردی؟عربی ؟ یا فارسی؟مسلما زبانی که فراگیر و رسمی بوده چه دلیلی بالاتر از این برای رسمی بودن زبان فارسی پیش از رضا شاه.؟فایل صوتی فرمان مشروطیت توسط مظفر الدین شاه را گوش کنید.به چه زبانی است؟ترکی؟ خیر به زبان رسمی یعنی فارسی است. آیا دلیل برای رسمی بودن یک زبان از این محکمتر میخواهید که یکی از مهمترین (بلکه مهمترین)

فرمانهای تاریخ ایران به آن زبان باشد.متن قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای در سه نسخه به زبانهای روسی انگلیسی و فارسی بوده آیا این دلیل بر رسمی بودن زبان فارسی در آن دوران نبوده؟. متن فرمانهای نادر شاه به حکام ولایات مختلف را ببینید(اگر اهل تحقیق هستید) تماما به فارسی است آیا این دلیل رسمی بودن زبان فارسی در زمان نادر شاه نیست.؟کسانی که سعی در القا کردن این مطلبند که زبان فارسی در زمان رضا شاه و به اجبار زبان رسمی شد یا بیسوادند یا فریبکار.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی تمام قبر هارا میکند تا بر علیه ترکها یک نوشته ای پیدا کند. تا حال به قبر ورجاوند دست نزده است
و این هم متن نامه ورجاوند به خاتمی
http://ebitik.azerblog.com/anbar/3301.pdf

نوشته شده توسط: Anonymous

در زمان ترکیه عثمانی، قریب به اتفاق اکثر جزیره کریمه در واقع ترکتبار و "تاتار" بودند، بعد از قتل وکشتارو تبعید آنان به مناطق دیگر توسط استالین، روس ها را در آنجا اسکان دادند، تا ترکیب جمعیت جزیره کریمه را تغییر دهند. اما ابن بمعنای آن نیست که چون روسها به شبه جزیره تحمیل شده اند، تاتارها ، اکرائینی ها و یا سایر خلقهای غیر روس باید، درزیر سلطه روسها باشند. و پوتین سیاست مستبد و نژادی خود را در آنجا اعمال بکند. پوتین در آنجا چیزی گم نکرده است. و همانطورکه از نامش پیداست، حتا اسم جزیره نیز ترکی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

سه شنبه 7 اسفندماه 92، بازی فوتبال تراختور- الاتحاد و والیبال شهرداری اورمیه – باریج .
تراختور تبریز و والیبال شهرداری اورمیه موج جدیدی از شادی را برای آذربایجانی ها به ارمغان آوردند+ویدئو
http://www.gunaz.tv/?id=2&vmode=1&sID=70865&lang=2#.Uw9A5L22BXM.facebook
آقای اقبالی به اين فيلمها و تمامی ٩٠ دقيقه طول مسابقه نگاه فرمائيد يوتوب و سايت گل و..... . اميدوارم جريان ارتشبد ازهاری نشود . واقعا اين وزارت اطلاعات و سايت «آذری ها» کار دست آدميزاد ميدهند

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دکتر رازی، همانطور که بنده به پرفسور دکتر ناصر کرمی نیز خاطر نشان ساختم، شما که بگفته خودتان اینهمه بر روی قبیله پرستان تاثیر میگذارید، فعلا تاثیر حرفهایتان را چنانکه باید، بر روی عشیره پرستان پان ایرانیسم، پان فارسیسم، و دیگر جنبه های قبیله ای آنان مشاهده نمیشود. اگر ممکن است در این مورد نتایج تلاش خود را برای اطلاع عموم انتشار دهید. تا مردم از کم و کیف آن مطلع شود. ممنون.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی گرامی!
چند روز پیش نوشتەای از آقای جواد طالعی کە بنوعی اثبات مباحث بندە با شما بود همینجا بازنشر نمودم، امیدوارم آنرا مطالعە کردە باشید. با احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

البته من شما را با نام پدر فقيدتان مى شناختم،و افتخار اشنايى با شما را نداشتم،و انتقادم بى ادبى شما بود،بنده وكيل وصى كسى نيستم كامنتى نوشتيد لازم باشد خود نويسنده جواب مى دهد،