Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

بعنوان یک محقق تاریخ از خیالپردازیهای شما تعجب نکردم. حدااقل باید بدانید که تغییر قبله در قران ذکر شده که در اینصورت نیاز به اینهمه داستانسرایی نبود.

نوشته شده توسط: Anonymous

باور کنید بقای این کشور به پویاییِ همین زبان‌های متنوعِ و تا حدودی همزاد و هم‌ریشه بستگی داره. این وام گرفتنِ زبانهای کردی، پشتو، بلوچی، لری، لکی، زازاکی،مازنی، گیلکی، تالشی، تاتی و آسی و ترکی و عربی و سنگسری و سمنانی* و همه‌وُهمه از همدیگه و پراکندگی و جاری بودن زبانها در نقطه به نقطۀ این سرزمین دقیقاً نقطۀ قوّت ما در برابر تهاجم بیگانگان بوده و هست. پاشنۀ آشیلِ کشورِ مصر در منقرض شدن زبانِ مصری باستان(میانه، قبطی، دموتی) همین تک‌زبانی و عدم تنوع در زبانُ گویش‌ها بوده، به همین خاطر چندین قرنه که "عربی" زبان رسمی مصریان مانده! وگرنه بسیار کودکانه و خام به نظر میرسه اگه باور کنیم آثار ارزشمندی مثل شاهنامه اونم با تیراژِ پایین(نبودنِ چاپخانه) موجب زنده نگه داشتنِ زبانِ فارسی شده. خلاصه اینکه بابتِ سودِ این وام‌ها(گرته‌برداری‌ها) بهتره خیلی با هم درگیر نشیم که

که بازپرداختی در کار نبوده و نیست :)) |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| * من، دوران خدمتِ سربازیم توُ سمنان گذشت برام خیلی جالب بود با اینکه به زبان مازنی تسلطِ کاملی داشتم ابتدای کار از هر دَه جملۀ زبان سمنانی حتی یه جمله هم متوّجه نمی‌شدم با اینحال که زبانِ سمنانی کاملاً با لهجۀ دیلمی تلفظ میشد امّا ریشه در تاتی و تالشی داشت! نکتۀ قابل توجهِ دیگه اینکه فاصلۀ شهر سنگسر با شهرستان سمنان فقط بیست‌کیلومتر بود اونوقت زبانِ سنگسری نیز چه از لحاظ لهجه چه واژه، زبانی کاملاً متفاوت از سمنانی و مازنی و تاتی و تالشی به گوش می‌رسید! با اینحال سمنانی‌ها می‌تونستن به کمکِ همین گرته‌های موردِ منازعه، جملاتِ سنگسری‌ها رو متوجه بشن و ارتباط برقرار کنند همانطور که زبان مازنی با زبان سمنانی. باز هم میگم به نظر من این در هم تنیدگی‌ها نقطۀ ضعف نیست بلکه نقطۀ اشتراکِ ماهاست. در نهایت با توجه به مجموع نظرات و بحث‌های آموزنده در این صفحه فقط لازم میدونم بگم که نه روستانشینِ ما نشان از کاراکترِ عین‌الله باقـرزاده ببخشید "آقّـایَ باخـّـِـرزادَه" داره و نه شهرنشینِ ما نمونه‌ای از یک دائی‌جان ناپلئون متوّهم! یک فردِ روستایی بعنوان دامدار و کشاورز و تولید کننده برای درآمدزایی، با اقتصاد و تحلیل‌های سیاسی‌اقتصادی همیشه آشنایی داشته و داره. روستائیان و "شهرستانی‌ها" اون موجودِ دهاتیِ عقب‌افتاده مثل صمد و قوچعلی و عین‌الله نبوده و نیستند که امروزه نیز بسیاری از کارشناسانِ نونَوار در بی‌بی‌سی و صدای آمریکا و رسانه‌هایی از این قبیل دلیل عقب‌افتادگی این کشورِ آخوندزده را دهاتی‌ها و روستانشینان و شهرستانی‌ها میدونند و الباقی رو هم موجوداتی بیمار با افکارِ دائی‌جان‌ناپلئونی! هرچند دائی‌جان ناپلئون نیز در تشخیصِ دستانِ نامرئی و وجودِ این مافیای جهانی به بیراهه نرفته بود دیالوگهایی چون «اسارت تنها میراثِ تاریخیِ ماست» کاملاً تجربه‌های ملموسی بودندُ هستند ولی همواره تلاش شده که این واقعیاتِ عیان در این زندانِ وطن به تمسخر کشیده بشه تا «افکار دائی‌جان ناپلئونی» همچون «دهاتیِ غربتی» یا «حاشیه‌نشیِنِ وحشیُ عشیره‌ای!» وصلۀ ناجوری بشه به پیکرۀ ما برای کتمانِ حقایق و پیشبردِ حربه‌هایی چون « تفرقه بی‌ا‌‌نداز و حکومت کن». (چقدر حرف می‌زنم !)
نوشته شده توسط: Anonymous

آره جای خوبیه اگه شاخ توُ شاخ نشیم ;) خوش اومدی، من هم این مکانِ قدیمی رو چند وقته پیدا کردم، خیلی باصفاست :)

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی؛ خُب برای دوستانی مثل یوسف و یونس شاملی که دستی در آتش دارن و به اوضاع اطراف و همسایگان اشرافِ کامل، انعکاس مطالب آمیزقلمدون‌هایی امثال "آغاجی" شاید ملال‌آور باشه ولی آشنایی با دیدگاهِ این دسته از اساتید دانشگاه‌های ترکیه برای شخص من که خیلی جالب بود و تازِگی داشت، ممنونم از اینکه با وجودِ دادگاه‌های انقلابی، همچنان خطر می‌کنید ;)

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من(یک نفر!) درستش همینه و امیدوارم در این راه موفق باشید. اِعمال نظرِ یک شخص در تشخیصِ توهین‌آمیز بودن و احمقانه دانستنِ دیدگاه‌ها و متعاقباً درخواست سانسور و حذفِ نظرات کار درستی نیست. یک انسانِ روشن و عاشق معمولاً تاریکی‌ها رو شکار میکنه از اینرو صفحۀ شما می‌تونه دامگهِ سوژه‌ها باشه و از جانبِ اساتیدِ دلسوز، واکنش‌های آموزنده و همچنین تامل‌برانگیزی رو رقم بزنه . باید یاد بگیریم که برای هر کنشی، یک عکس‌العملِ منطقی و بدور از سانسور یا حذف و اعدام داشته باشیم وگرنه از فردای رهاییِ کشور، درب بر همان پاشنۀ همیشگی خواهد چرخید و همین آهُ «آه ای آزادی..».

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از دوستان برای درج مطلب و کامنت گذاران و نظرات. مدتی آنلاین نیستم اینجا. ویدئوی زیر تقدیم به همه ی آنهایی که برای ساختن جهانی نو تفکر میکنند. Laura Navasardian Cello Concert
http://www.youtube.com/watch?v=G12wTm0nnsw
Laura Navasardian
http://youtu.be/P4cbdNw243U

نوشته شده توسط: Anonymous

چند روزیست که گذرم به این دیار ایرانگلوبال و صفحه شما افتاده است. سایت خوبیست و مقالات خوبی از همه رنگ در آن یافت می شود. بخش نظراتش هم برخلاف خیلی از سایتها آزاد است. چیزی که مرا در این مقاله میخکوب کرد، اختلافات بر سر این بود که این کلمه ترکی است یا فارسی، فلان کلمه ریشه فارسی دارد و یا ترکی و... پدر خدابیامرزم همیشه با خودش زمزمه می کرد که خانه از پای بست ویران است، خواجه در فکر نقش ایوان است. دیدم که گویای حال همین کامنتهاست. به خودم می گویم که چه تعجبی دارد که نکبت جمهوری اسلامی اینهمه سال بر سر ما سایه انداخته است. وقتی روشنفکران این مملکت مهمترین مساله شان این است که این زبان خوب است و آن دیگری بد، این کلمه فارسی است و آن کلمه ترکی و... و تازه این کار را هم با فرهنگی دنبال می کنن که هیچ نتیجه خوبی در پیش رو نداردد. این به آن می گوید عقب مانده و عشیره پرست و آن به این می گوید خودت.

از خودم می پرسم که آیا مردم ما درد دیگری ندارد که این جنابان را به خود مشغول کند؟ مثلا اعدامهای هر روزه، ستمهایی که سرتاسر این مملکت بدبخت را فراگرفته و مثل خوره می خورد، عقب ماندگی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، ستم تبعیض به آنان که مثل آقایان جمهوری اسلامی نیسیتد و از طایفه ای دیگرند و... صدها درد دیگر. فکر می کنم تا زمانیکه در به همین پاشنه می چرخد و مردم این مملکت بر سر هم می کوبند بر اختلافاتشان در جزئیات پافشاری می کنند، یعنی حالا حالاها، جمهوری اسلامی بر ما حاکم خواهد بود و شاید هم خلایق هر چه لایق.... آیا واقعا نمی بینید که چطور یک "دیپلمات سابق" همه شما را در اینجا مشغول کرده است؟
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

Hamid Khosrovaneh گرامیف فقط به این دلیل که جناب درسا در همه موارد کامنت می نویسند و نظرات مختلفی را که گاهی متناقض هستند بیان می فرمایند و خواستیم که خوانندگان با این روی چهره ایشان هم آشنا شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ایرانخواه گرامی درپیام قبلی فروشنده اسم فاعلی بجای فروش باید نوشته میشد با معذرت.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانخواه گرامی باسلامی دوباره ، متاسفانه بخاطر بدفرموله کردن من ،شما ،آنطوریکه باید مساله برای شما روشن نشد.بیشترترکیبات توسط بیماران واژه ساز سرسری وغیرمنطقی بهم بافته میشوند تا کمبودهای زبانی رابخیال خام خودپرکنند.
دراین رابطه من ازریشه و هویت ترکیبات مثال آوردم.ترکیب* دست فروش * درمقایسه با کتابفرش آیا ترکیب بی اصل ئنسبی نیست؟مگر دست فروش مثل کتابفروش که کتاب میفروشد، دستش رامیفروشد؟هرچندباتکرارترکیبی جا افتاده باشد ولی ازنظرساختارزبانی سرسری وگنگ وبی رط وبی هویت است. اصلا خود کلمه فروش! اسم فاعل کدام فعل است ؟مگردرفارسی فعلی بنام فروشدن یافروشتن داریم؟ چگونه ازطریق علم زبانی ازفروش میتوانید به فعل فروختن برسید؟؟؟واین بیماری زبانی باساختن انبوهی کلمات مسخره آمیز بالگرد(هلی کوپتر)، درازک آویزان(کراوات) درازک سبز(خیار) البته که اکثراین کلمات رودست سازندگان بیمارشان بادکرده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب «رازی» کلمات چون وچونکه معادل ترکی*ائوناگوره*،کلمه دیگردرجمهوری آذربایجان شمالی استفاده میشود ودرآذربایجان جنوبی دربین افرادغیرتحصیل کرده ، وفارسیزه نشده مصرف نداردفارسی یاترکی بودن آنهم معلوم نیست . وهمچنین کلمات* هیچ واگر*هردو مشترکآ درفارسی وترکی استفاده میشوندواصل ونسبشان معلوم نیست.واما *که*بمعنی کوه درعربی ودرفارسی حرف ربط و گاه بجای موصول استفاده میشود .دهخدا جلد13 ص 18772.شما نه درپی یاددان ونه یادگرفتن هستیدبلکه با کاربردکلمات لایق خود مثل عشیره پرست دنبال جوسازی بوده وهستید والا لااقل غیرمنطقی وسرسری بودن نوشتاراسمتانرا قبول میکردیدگرچه غیرمنطقی وهردمل بیلی بودن نوشتارفارسی ربطی به غیرعلمی وسرسری بودن ربان نداردRazi- Razy بجای رازی /راذی/راضی/راظی آخرسر نوآموزبیچاره خواهدپرسیدچرا ؟آیا دلیلی جز شیریا خط دارید؟

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب آقای مهدی مظفری/مسایل بسیار فشرده ای را در این مقاله کوتاه گنجانده است که هر مبحثی نیازمند چندین پرسش دارد که به درک موضوع اصلی(پيدايش تمدن جهانی) کمک نماید.بهر حال خواندن این مقاله با دید انتقادی را به همه فعالان سیاسی توصیه می کنم.. سئوال می شود که چگونه است که «روند جهانی شدن ،موجب پيدايش تمدن جهانی شد که یکی از ویزه گی ان بازنگری مقوله دولت _ ملت وگسترش پدیده ملی گرایی و تغییر جغرافیای سیاسی جهان شده است؟ اوج گیری بی سابقه جنگ شیعه و سنی و سرانجام آن چه خواهد بود ؟ وهمچنین دهها سئوال دیگر که امیدوارم دوستان طرح نمایند که با درک یکی از علمی ترین نوشته هایی که در چند سال اخیر انتشار یافته است؛ کمک نماید

بر اثر گلوباليزاسيون، دوران تعدّد تمدّن‌ها رو به پايان است.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای عیوض، از اینکه مطلب مرا خوانده اید و به آن دقت کرده اید متشکرم. اما از فهوای کلام شما متوجه میشوم که یا من نتوانسته ام موضوع را آنچنان که باید تشریح کنیم، یا شما در خواندن دقیق آن قصور کرده اید. برداشت شما از نوشته من این بوده است که گویا من زبان پارسی یا مردم پارسی را دشمن تلقی کرده ام و سپس در پاسخ من نوشته اید که :"دشمن، زبان پارسی و یا مردم پارسی زبان نیستند" (پایان نقل قول)
من هرگز در این مقاله از دشمنی

با زبان فارسی یا مردم فارس سخن نگفته ام. در اینجا من از رفتار دولتهای پهلوی (پدر و پسر) و جمهوری اسلامی سخن گفته ام که در این کشور تنها زبان فارسی را پاس داشته اند و تمامی امکانات کشور و بهتر است بگویم تمامی امکانات متعلق به ملتهای ساکن در ایران (ترک، فارس، کرد، عرب، بلوچ، لر و...) برای ترقی زبان فارسی استفاده شده است. من از روش ناهنجار و ضد دمکراتیک دولتهای فوق الذکر سخن گفته ام. من از اینکه زبان فارسی به مثابه ابزار آسیمیلاسیون علیه خلقهای غیرفارس استفاده شده انتقاد کرده ام. من نام "ایران" برای این کشور را بی مثما، غیرواقعی، حتی با تمی نژادپرستانه ارزیابی کرده ام. نام این کشور نمی بایست "ایران" باشد، ارتباط ایدئولوژیک "ایران" و بستگی این نام به نژاد مجعول آریایی و "زبان فارسی" به مثابه ابزار یکسان سازی فرهنگی زمینه های گسترش اندیشه نژادپرستانه در ایران بوده است. اینها انتقادات من در نوشته مذکور است. نه به زبان فارسی ارتباط دارد و نه به مردم فارس. ملت فارس نیز چون هر ملت دیگری اسیر استبداد سیاسی در صدسال اخیر بوده است.

مورد دیگر انتقاد من تاکید به تیپولوژی اتنیکی فارسی دولت ایران است. به بیان دیگر دولت ایران یک دولت تک ملیتی فارسی است، درصورتیکه بایستی متناسب ساختار چند ملیتی، دولتی چند ملیتی می بوده باشد. این هم به ملت فارس و زبان فارسی بی ارتباط است. یعنی موضوعی جداگانه است. بحث در این نوشته نه زبان فارسی و نه ملت فارس ساکن در ایران است. امیدوارم توانسته ام این موضوع را توضیح دهم.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای اقبالی قوم پرستان دیگر چه کسانی هستند؟ نکند، ما را قصد کرده اید؟ خدا کند چنین نباشد، چون این اتهام جمهوری اسلام به ماست. در مقالات قبلی از بلوک مبارزه با جمهوری اسلامی سخن گفته بودید، اما هم انتشار این مقاله طرفدار جمهوری اسلامی و هم کامئنت اخیرتان، کاسه کوزه آن تئوری ضد جمهوری اسلامی را نقش برآب میکند و عملا شما را در جبهه همکاری با جمهوری اسلامی (البته نه در جبهه شکنجه گران بلکه در جبهه فرهنگی و تبلیغی آن) نشان میدهد. مواضع ظاهرا مخالف با جمهوری اسلامی و عملا نشر فرهنگ و ادبیات جمهوری اسلامی و مقالات طرفداران آنان معادله قابل حل نیست. یکطرف معادله باید به نفع آن یکی دیگر کنار رود. شما خودتان کدامین شقه را برای حذف انتخاب میکنید؛ مخالفت با جمهوری اسلامی یا فعالیت در جبهه فرهنگی برای جمهوری اسلامی؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مازیار لطفی گرامی، همانند نمونه هایی را که برای ادعای ترکی بودن "پایاپای" آورده اید پیش از این آقای ینیلیک آورده اند که من در همین ستون پاسخ داده ام، ضمن اینکه برخی از مثال هایتان اصلاً ربطی به مورد "پایاپای" ندارد. چنانکه در پیام های پیشین گفته شد، پیوند "واژه + الف + واژه" در فارسی بسیار رایج است، چون: رنگارنگ، پیشاپیش، لبالب، برابر و..."پایاپای " نیز یکی از همین پیوند واژه هاست که صورت دیگر آن " پا به پا" می باشد، همچنانکه صورت های " رنگ به رنگ" و " لب به لب" نیز وجود دارد. اما صورت " پایاپای" در فارسی امروز بیشتر در حوزه بازرگانی و به معنی دادوستد کالا به کالا به کار می رود. ضمناً آنچه که در خصوص "مفعول با واسطه " و " مفعول بی واسطه" نوشته اید متأسفانه کاملاً نادرست است. مفعول در جمله مفهوم می یابد، حال آنکه گفتگوی حاضر درباره یک واژه است. مهر نموده درباره مفعول و معنی و جایگاه

آن در زبان مطالعه نمایید. در پایان، پیام پیشین خود را که پاسخ به بخشی از استدلال شما را هم در بر دارد برای آگاهیتان دوباره می آورم:
برای فارسی بودن واژه "پایاپای" دلایل روشنی هست: 1ـ در واژه نامه های مهم فارسی جون فرهنگ دهخدا، معین و عمید این واژه فارسی شمرده شده است. 2 ـ ترکیب اسم+الف +اسم در فارسی رایج و شناخته شده است، چون: "رنگارنگ"، " سراسر"، " برابر" . 3 ـ واژه "پای" در فارسی به معنی طرف معامله هم به کار می رود، چنانکه گویند: "یک پای قرار داد"، "یک پای معامله". 4 ـ بکارگیری واژه "پایاپای" در فارسی پیشینه درازی دارد از جمله، از سوی سوزنی سمرقندی، شاعر سده ششم هجری. ضمناً اینکه واژه "پای" در ترکی معنی سهم می دهد، دلیل ترکی بودن "پایاپای" نیست. معنی رایج "پایاپای" اصولاً ناظر به دادوستد کالا با کالا می باشد. اینکه کسی "سهم" خود را با "سهم" دیگری مبادله کند، اگر اصلاً پیش آید ، پدیده نادری است، که در هر حال به دادوستد کالا به کالا قابل بسط نیست.
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

انتشار مقالات قومپرستانه و اسلامگرایانه (دو روی سکه ایران ستیزی) برای آگاهی خوانندگان ضروری بنظر میرسند. اظهر من الشمس است که درج مقالات با عزیمتگاههای گوناگون نه بمعنای تائید آنها، بلکه افشای نگرش ارتجاعی قومی - دینی به انسان و رهائی ملت ایران می باشد!

نوشته شده توسط: Anonymous

من نمی دانم چطور مسولین این سایت این کامنت احمقانه و بسیار توهین آمیز را چاپ کرده اند . آنهم از کسی که حتا جرات نوشتن نامش را ندارد .

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

استاد «جالب انگیزی» ست! از نوادر روزگار و کیمیاها! پایی درخانۀ خامنه ای دارد و دستی در خانۀ اردغان. خودش هم روی گنبد نشسته! و چهه چهه آواز...، در چمن میخواند. شاهکار او « نبادا دنیای 5 روزه را با سردرد گذراند؛ آسپرین همیشه باید دم دست باشد»! به زودی عالم را از آن خود خواهد کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

مگر تهران کجایش سالم است که هوایش ناسالم باشد؟ رژیمی که ایران را برای ملییتهای مختلف جهنم کرده است ، چه انتظاری میتوان از هوایش داشت؟

نوشته شده توسط: Anonymous

با این تفاوت که سرانه مصرف اماکن مذهبی کل اقلیتها رو جمع بزنند به پای اماکن فقط یکی از شهرهای شیعه هم نمی رسند منظورش این بود خمینی به وعده اش درمورد رایگان اب وبرق وگاز برای حوزه های علمیه میخواد کم کم عمل کنه بقیه ملت هم اگه خدا بخواد یک 50 سال دیگه شاید

نوشته شده توسط: Anonymous

اولین نشانه ها برای به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی ایران ازقول روحانی درپاسخ به خبرنگار سی ان ان راجع به اسرائیل در روزنامه داخلی ایران دنیای اقتصاد گفته شد ایران خواستار توقف شهرک سازی وپایمندی اسرائیل به قطعنامه ها پایبند بازگشت اوارگان ورای مردم ترجمه ومفهوم دقیقش حزب الله به زودی دستور صلح میگیره ایران اعلام میکنه چون مردم فلسطین مشکلشون حل شد ما به رای شون احترام گذاشته ورسما سفارت ایران واسرائیل هم باز میشه البته بعد از انگلیس وامریکا دیدن دارند ال سعود مردم ایران هرگز رفسنجانی خاتمی روحانی وظریف رواز یاد نمی برند

نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیلی از اوضاع منطقه """ مرز جمهوری آزربایجان با ارمنستان در چند هفتهٔ اخیر به شدت متشنج شده، در آخرین درگیری به دنبال ورود افراد و خودروهای جنگی ارمنستان به خاک آزربایجان و نقض آتش بس، ارتش آزربایجان ضمن منهدم کردن خودرو جنگی طرف ارمنی، چندین روستا و تپهٔ استراتژیک را از دست ارامنه اشغال گر آزاد کرده است و بیشتر از ۳۰ نظامی ارمنی کشته و ۸ تان آنان نیز اسیر شده اند، در حالیکه اوکراین وارد کارزار بر علیه پوتین روسیه شده، پوتین نمیتواند در شرایط کنونی‌، ارمنستان که چیزی جز یکی‌ از استانهای روسیه نیست نیرو گسیل دارد """ در صورت چنین اقدامی نیز """ باید با کمک ترکیه، نیروهای ناتو در افغانستان، در آزربایجان و نخجوان مستقر شوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

عیوض گرامی,
عوض کردن موضوع حرکتی غیر منطقی میباشد. آقای شاملی ادعا میکند که "در هم تنیده گی نام ایران و زبان فارسی به دولت ایران ماهیت نژادپرستانه میدهد". شما با کامنت منطقی خودتان سعی در رد ادعای ایشان داشته باشید. با شوروی, حزب توده و دیگران چه کار دارید. حتی اگر آقای شاملی رهبر حزب توده هم میبود, حق داشت مقاله "در هم تنیدگی ....." را بنویسد. و ایده خود را در ایران گلوبال مطرح بکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیلی از اوضاع منطقه """ دولت مرکزی عراق چنانکه از صادرات نفت " اقلیم کردستان عراق " سهم شیر را نبرد امسال از نظر "" بودجه "" در مضیقه خواهد بود، این شرایط دولت مرکزی عراق مالکی عامل رژیم فارس ایران و اقلیم کردستان را روو در روی هم قرار خواهد داد. در اینجا نقش ترکیه حیاتی‌ است، اگر ترکیه همچنان به اقلیم کردستان عراق یاری رساند، شکست مالکی عامل رژیم فارس ایران حتمی است، این سیاست موفقیت سیاست عربستان در جنوب عراق را نیز فراهم خواهد آورد و عربستان شکست اقتصادی مالکی را مدیون ترکیه خواهد بود، پرسشی حیاتی‌ که باید مطرح شود. عربستان در بعد ژئوپلتیکی چگونه این سیاست ترکیه را پاداش خواهد داد؟ آیا در سفر اردوغان به ایران، رژیم فارس ایران سعی‌ خواهد کرد ترکیه را از ادامهٔ این سیاست باز دارد؟ در این صورت رژیم فارس ایران چه چیزی برای قربانی کردن دارد؟ آیا چیزی برای قربانی کردن مانده است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خوب یا بد قانون جای بحث ولی اگه قرار باشه هرکسی تا خواستند قانونی روبراش اجراکنند تهدید به خودکشی بکنه همون بهتر چنین ادم بی منطق که میخواد جامعه رو باتهدید وادار به تغییر قانون در موردش بکنه شرش کم بشه اگه مامورین گوش میکردند باید مجازات می شدند چون هیچ ماموری نباید اجازه بده یک نفر با تهدید مانع اجرا قانون درمورد خودش بشه بی منطق بودن اون جوان مشکل خودش اگه یکبار به چنین تهدید مسخره ای اهمیت بدند بین افراد بی منطق رسم میشه اون وقت سنگ روسنگ بند نمیشه باید ثابت بشه هیچکس با تهدید به خودکشی نمی تونه جلوی اجرای قانون رودرمورد خودش بگیره چون این یعنی تسلیم جامعه درمقابل افراد سست اراده وفاجعه ای است به مراتب بدتر از کم شدن یک بی ارده دیگه که اگه زنده می موند با این خصوصیات اخلاقی احتمالا چیزی بیش از یک معتاد وباری بردوش جامعه نمیشد مرگش مفیدتر بود

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی بازهم گل کاشته ای و نظرات شخصی خودت را در قالب نظرات مصاحبه کننده در پاراگراف اول جا داده ای اينها نظرات شخصی خودت است « آقای عباس قره آغاچی استاد دانشگاه ترکیه در مصاحبه ای به توجیه حکومت تبعیض بنیاد دینی - اسلامی پرداخته و بنظر میرسد که ایشان ایران زیر سلطه اسلام و اسلامگرایان را با سیاست های نژادپرستانه کشور ترکیه در قبال ارامنه و کردها مقایسه کرده که چنین به تعریف و تمجید از رژیم اسلامی پرداخته است!». خوب آقالی اقبالی سوالی از شما دارم آيا رفتار دولت ايران با کردها و ساير ملل غير فارس خيلی انسانی و عالی ميباشد که ما بی خبريم.؟؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی، مردم ستمدیده و عاصی ایران مثل آتش زیر خاکستر، منتظر جرقه ای است که در یک فرصت غیر مترقبه فوران کند، و هستی رژیم را در هم بشکند. این آرامش تصنعی که رژیم بدان عادت کرده است، آرامش قبل از طوفان است، و زمانی که مسلسها در خیابانهای عریض و طویل و شیک تهران زوزه بکشند، جنازه رژیم بر دوش گرد بادهای عصیان، بر گورستان نفرت حمل خواهد شد. آنوقت حال کسانی را که ایران را مترادف با فارس و زبان فارسی میدانند، خواهم پرسید.

نوشته شده توسط: Anonymous

باز هم آب سربالا و آواز ابوعطای قورباغه! چقدر شیرین است نشستن پای صحبت زبانشناسی که "گمرک" (comercius) و "پول" (Oboilus) را ترکی می داند و در اوج ... (این نقطه چینها از خود من است) به پروپای دیگران می پیچد. جالب است که هیچکدام از این پروفسورهای زبانشناسی کلمه ای راجع به لغات "چون"، "که"، "هنوز"، "دیگر"، "هیچ"، "اگر" "چونکه" و ... و معادلهای ترکی آنها نمی نویسند و بر حسب عادت مألوف خودشان را به نشنیدن می زنند، تا موضوع از یادها برود. راستی اسم آن شخصیت کراواتی فیلمهای صمد چه بود!؟ :)

نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض سلام.جناب اقای ایرانخواه!بر خلاف ادعای شما کلمه ی پایاپای ،فارسی نیست بلکه کاملاّ تورکی است که این وجه در حالت مقابله ومبادله مورد استفاده قرار مگیرد.مثال از اسم:قانا ـ قان.(خون در مقابل خون).قویونا ـ قویون(گوسفند در مقابل گوسفند).ماچا ـ ماچ(بوسه ـ درمقال بوسه).نؤکره ـ نؤکر و...مثال از صفت:اغا ـ اغ.(سفید در مقابل سفید).ایتییه ـایتی.و کؤته ـکؤت(در مقابل تیز ،تیز.در مقابل کند،کند.).بوزا ـ بوز(در مقابل خاکستری،خاکستری).مثال از فعل:قاچا ـ قاچ.یه هاـ یه. دء هاـ دء..باساـ باساـباس.چکه ـچک.(این حالت با استفاده از وجه امر دوٌم شخص مفرد فعل ساخته میشود.ضمناّ یاداوری میکنم که پایاپای ،یک کلمه نیست بلکه دو کلمه ی مجزٌا هستند.به این معنی که :پایءاوٌلی«پای ا» مفعول با واسطه(داتیو)وپای دوٌمی «پای»مفعول بی واسطه (اکوزاتیو)ات.و ترجمهء تحت لفظیش میشود:بده.وبستان سهام.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناثر ناسری گرامی، در انتقادهای خود از زبان فارسی چندین بار دو واژه "ریشه" و "هویت" را به کار برده اید، حال آنکه از مثال هایتان پیداست که متأسفانه دریافت روشنی از این دو مفهوم ندارید. مثلاً واژه "دست فروش" را بی ریشه و بی هویت خوانده اید! ریشه یک واژه کوچکترین بخش آن واژه است بگونه ای که دیگر قابل کوچکتر شدن نباشد. در مورد یک واژه "مرکب" چون " دست فروش" اصلاً نمی توان از یک ریشه یگانه سخن گفت، چرا که این واژه از دو بخش به هم آمده و هر بخش را ریشه ویژه ای است. در خصوص "هویت" نیز روشن نیست منظور شما از هویت یک "واژه" چیست. هویت یا " کیستی" معمولاً برای انسان به کار می رود و اگر برای شی ء به کار رود از باب تشبیه است و از این رو باید روشن گردد که منظور چیست. برای پرسش از چیستی یک شیء از واژه "ماهیت" استفاده می شود و البته هر شیء دارای ماهیتی است و جز این ممکن نیست.

در پیام پیشین توضیح دادم که پایاپای واژه ای است پیوندی : پای+ ا + پای. پس ریشه هر دو بخش آن واژه "پای" می باشد. پس اینکه واژه "پایاپای" را "بی ریشه" و " بی هویت" می خوانید، یک داوری نادرست است. متأسفانه انتقاد های شما بسیار پراکنده و ناپیگیرند. زمانی که پاسخ می شنوید، انتقاد پیشین خود را نیمه کاره رها کرده ایراد های تازه ای مطرح می کنید! بخشی از ایراد های دیگر شما را آقای رازی گرامی پاسخ داده اند، از جمله مسأله تفاوت خط با زبان، که اگرچه مسأله روشنی است، متأسفانه مورد توجه شما قرار نمی گیرد، چنانکه بارها شیوه نگارش برخی واژه ها را به مشکل زبان فارسی نسبت داده اید، حال آنکه این مشکل مربوط به "خط" است نه "زبان".
نوشته شده توسط: Anonymous

با عرض سلام.جناب اقای ایرانخواه!بر خلاف ادعای شما کلمه ی پایاپای ،فارسی نیست بلکه کاملاّ تورکی است که این وجه در حالت مقابله ومبادله مورد استفاده قرار مگیرد.مثال از اسم:قانا ـ قان.(خون در مقابل خون).قویونا ـ قویون(گوسفند در مقابل گوسفند).ماچا ـ ماچ(بوسه ـ درمقال بوسه).نؤکره ـ نؤکر و...مثال از صفت:اغا ـ اغ.(سفید در مقابل سفید).ایتییه ـایتی.و کؤته ـکؤت(در مقابل تیز ،تیز.در مقابل کند،کند.).بوزا ـ بوز(در مقابل خاکستری،خاکستری).مثال از فعل:قاچا ـ قاچ.یه هاـ یه. دء هاـ دء..باساـ باساـباس.چکه ـچک.(این حالت با استفاده از وجه امر دوٌم شخص مفرد فعل ساخته میشود.ضمناّ یاداوری میکنم که پایاپای ،یک کلمه نیست بلکه دو کلمه ی مجزٌا هستند.به این معنی که :پایءاوٌلی«پای ا» مفعول با واسطه(داتیو)وپای دوٌمی «پای»مفعول بی واسطه (اکوزاتیو)ات.و ترجمهء تحت لفظیش میشود:بده.وبستان سهام.
پای=سهم=بخش

نوشته شده توسط: Anonymous

ملایان جام زهر توقف ساخت بمب اتم را نوشیدند. و این به خواست خودشان نبود بلکه غرب مجبورشان کرد. تشکیل فرهنگستان تورکی هم جام زهریست که حاضرند آن را بنوشند. و این نه بخاطر مردم تورک زبان در ایران/ بلکه برای جلوگیری از تجزیه ایران هست. جمهوری جنایت قبل از اینکه فرهنگستان تورکی ایجاد بکند فعالین آزربایجانی را از زندانها آزاد بکند. همه این زندانیان طالب تحصیل به زبان مادریشان هستند. ملا مظهر تزویر است.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" پای منبر کارشناسان زبان فارسی‌ """ در زبان انگلیسی‌، تعداد افعال " بی‌ قاعده " نزدیک به " ۳۰۰ " تاست، یعنی‌ تعداد افعال بیقاعده در زبان انگلیسی‌ برابر با یا حتئ بیشتر از کّل افعال ساده در زبان فارسی‌ که نزدیک به "" ۲۷۰ "" فعل ساده است میباشد. زبان انگلیسی‌ دارای """ ۲۴ هزار فعل با قاعده "" است. جناب "" رازی "" با اشاره به فعل ساده بی‌ قاعده ""go, went, gone"" به کوچه علی‌ چپ زده چنین وانمود میکنند همچنانک انگلیسی‌ افعال ساده بی‌ قائده دارد وبه همین دلیل یک زبان "" ناتوان "" نیست زبان فارسی‌ نیز به دلیل بی‌ قاعده بودن ناتوان نیست و با درک عشیره‌ای از مقولهٔ زبان "" ۲۴ هزار فعل با قاعده در انگلیسی‌ را "" زیر عبا پنهان میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" ایران در چه شرایطی است؟ """ وضعیت ایران به حال و روز یک آدم عادی میماند که گمان میکرد "" رستم دستانی "" است، مار بوا را گرفته و دم و گردن مار را به یارو تحویل میدهند، خیال می‌کند که واقعا رستم دستان کزائی است، مار را روی شانه‌‌های خود گذاشته مغرورانه آن را حمل می‌کند، " ولی‌ مار که تازه حرارت بدن این رستم بدبخت را "" حس کرده، بر گردن او حلقه زده و وی را خفه می‌کند. راهی‌ که رژیم فارس ایران در پیش گرفت چیزی غیر از این نبود.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" اندر حکایت زبان فارسی‌ """ طبق منطق جناب ایرانخواه در زبان فارسی‌ ""یک پای معادله "" یا """ یک پای قرارداد "" داریم، به همین دلیل """ پایاپای """ یک اصطلاح فارسی‌ است. در زبان فارسی‌ "" پایه مذاکره "" نیز داریم، به همین دلیل " کلمهٔ مذاکره " یک واژهٔ فارسی‌ است و به هیچوجه عربی‌ نیست. " پای تخته سیاه " پای میز " نیز داریم. """ واقعیت این است اکثر کلمات در زبان فارسی‌ بی‌ ریشه هستند "" و به همین دلیل "" برای یافتن ریشه‌ای برای کلمات فارسی‌ "" باید آن کلمه را "" دور هندوستان " بگردانند تا ریشه‌ای کذایی برای آن واژه پیدا کنند، یا اینکه به هر نحوی شده آن واژه را از " شکم اوستا هندی " به روش سزارین بیرون بکشند و این آخر و عاقبت زبان فارسی‌ در قرن ۲۱ بیست و یکم است.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای شاملی گرامی .من مانند هر شاگردی مقاله های شما را میخوانم.استاد گرامی من مخالف تبعیض هستم و باور دارم که زبان اذر ی ترکی اذربایجان جنوبی باید تدریس شود.اما انچه میخواهم بدانم این است ایا پژواک شما ناشی از شگست چپ در ایران و استقرار نظام اجباری شیعه در ایران نیست؟ ایا میدانید مردم تبریز چگونه وحشیانه شیعه شدند؟
خمینی خلخالی شادروان اقای شریعتمدار ی هاشمی رفسنجانی و بسیاری از رهبران نظام اسلامی میهن پرست ایرانی نیستند و نبودند و نخواهند بود .نکته مشترک همه این افراد دین اسلام و تشیع است .همه این افراد ایران و منافع ان را فدای اسلام و اهل بیت و تشیع کردند.
استاد گرامی میهن دوستی اذری و یا ترکی شما را من ارج میگزارم و لی دشمن / زبان پارسی و یا مردم پارسی زبان نیستند.
شما بهتر میدانید که این تخم لخ را حزب توده در دهان

دهان با سواد ها گذاشت و این همه رنج برای شما به عنوان زعیم ملت ترک باقی گذاشت.
انصاف میدهید که زندگی در ازربایجان شمالی در دوران شوروی جهنمی برای همزبانان شما بود ولی در اذربایجان جنوبی ان گونه نبود. انصاف میدهید که اندیشه حاکم بر روشنفکران خلقهای تحت ستم و دشمنی بی حساب و کتاب با دولت حاکم ملت های ما را دچار وضع کنونی کرد.
استاد گرامی مسئول وضع نا هنجار کنونی کسانی جز پیروان و مشایخ اهل تشیع و پیروان اندیشه لنین نیستند . یا به زبان سابق
ارتجاع سرخ و سیاه روح حاکم بر روزگا ر مردم ایران اذربایجان کردستان هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

از همین «اقلیت» خوندنِ اقوام، کاملاً مشخصه که حکومت اسلامی چقدر در رعایتِ حقوق اقوام بی‌همتاست، پس چه حالی داریم می‌کنیم ماهایی که اکثریت به حساب می‌آیم! این یاروُ گفتش در "جهان" بی‌همتاست نه؟! بقول دکتر گوبلز(صدراعظم آلمان، سخن‌ور و همکارِ آدولف هیتلر): « در دروغِ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است.» || قره در جایی هم فرمودند: « افکار عمومی دنیا هیچ خبری از غزه ندارند» والاه دروغ چرا تا قبر عا آ ئا آع.. خودِ من تا دیروز فکر میکردم "نوار غزه" یه‌جور آهنگِ شیشُ‌هشته! خدا خیرش بـِـدِه اوُستامون بهمون گفت: «بچه؛ نوار غزه یه‌جور نوار بهداشتیه مگه نمی‌بینی میگن نوارِ غزه خونین شده است!». این آغای آغاجی کارش خیلی درسته از روی سند حرف میزنه، تازه خیلی‌هام دارن میگن این آخوندا کلی پول این مملکت رو ریختن بابتِ "نوار غزه" :|

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناثر ناسری فکر ميکنم شما داريد چوب در لانه مار ميکنيد و به حريم مقدس زبان شيرين فارسی دست اندازی ميکنيد ولی بايد بدانيد که کلی زبان شناس فارسی داريم که اصلا تا بحال حاضر بمناقشه و بحث در مورد زبان فارسی نميشوند و کار اين زبان شناسان شرکت در کلاسها و جلسات تعريف و تمجيد است . اميدارم آقای ايرانخواه مراجعه بکند به استادان زبان شناس فارس و اين کامنت مرا نشان دهد تا شايد يکی پيدا شود که برای اولين بار اسمش ثبت تاريخ شود .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانخواه عزیز، توضیحات شما به نظر منطقی می رسد و من لفظ "صددرصد" در مورد ترکی بودن کلمه پایاپای را تا وقتی که یک زبانشناس مسلط به دو زبان ترکی و فارسی نظرش را اعلام کند پس می گیرم. البته بحث در اینباره یک بحث تخصصی است و اشاره افرادی مثل من فقط برای نمایش اوج بی سوادی عشیره پرستان است. مخصوصا کسانی که برای سرپوش گذاشتن بر افکار نژادپرستانه خود بجای حمله به تبار فارسها به زبان آنها اشاره می کنند و بقول بزرگی ریششان را از پنجره بیرون می گذارند تا رهگذران بر آن بخندند. فعل بودن در زبان انگلیسی to be است. هستم می شود (I)، هستی می شود (are)، هست می شود (is) همچنین گذشته این فعل می شود (was / were). همین فعل در زبان آلمانی می شود sein . هستم می شود (bin)، هستی می شود (bist)، هست می شود (ist) همچنین گذشته این فعل می شود (war/warst/wart/waren). فعل رفتن در انگلیسی می شود to go، گذشته آن

می شود went پس بر هر کسی واضح و مبرهن است که زبانهای آلمانی و انگلیسی عقیم و عقبمانده هستند! سواد این افراد در حد همان قصه های "ننه قمر" محترمشان است، پس بحث زبانشناسی با این افراد درست به اندازه توضیح تئوری نسبیت انیشتین برای یک بچه دبستانی سخت است. اینها هنوز مباحث بنیادی زیانشناسی و تقسیم زبانها با تصریفی و التصاقی را نمی شناسند. آنها هنوز فرق "خط" و "زبان" را نمی شناسند و به شما می گویند:«یکی دونمونه فقط دررابطه با قواعدوقانونمندی زبان فارسی بیان نمائید.لطفآ ازاسم خودتان ایرانخواه یا ایرانخاه!!! شروع کنید» حالا از پرتغال فروش محترم بپرسید ربط رسم الخط یک زبان با قواعد دستوری آن چیست؟ راسیسم زبان‌محور است بر راسیسم نژادمحور، من اگر هر از گاهی زیر نوشته های این حضرات کامنی می گذارم، فقط برای دریدن این نقاب مضحک و نشان دادن چهره واقعی نژادپرستان عشیره گرا است. واگرنه که بحث با اینها بر سر مسائل کنکرت باد در قفس کردن و آب در هاون کوبیدن است!
نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای اقبالی از میان هزاران مقاله در این مورد، چه انتخاب حیرت انگیزی کره اید، مقاله ایی در طرفداری از نظام جمهوری اسلامی!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

آهام! پس اون آقا حشمت که چند روز پیش داشت منشور ملی بجای ما ملّت از توُ زندانِ مخوف تدوین می‌کرد حشمت‌آقا بقّال سرِ کوچه‌مون بود. یعنی این حشمتِ الله استادِ اینه که روی هر خودنوشته‌ای مُهر ملی و رسمی بزنه ! امیدوارم هر چی زودتر از زندان بیرون بیآد وقتی هم اومد دیگه سعی نکنه واسَمون یه خامنه‌ای جدید «امام» کنه. من نمی‌فهمم چرا اینایی که روُندنُ چپ‌کردنُ کلی کشته وُ مصدوم روُ دستامون گذاشتن باز هم پشتِ فرمون دارن لایی می‌کشن! چه عشقی هم میکنن! یعنی اینقـدَر قحطیِ راننده داریم ما ملّتِ نُخودی؟

نوشته شده توسط: Anonymous

و امّا اسلام؛ همان اسلام که به ذاتِ خود ندارد عیبی، خلاصه هر عیب که هست از مسلمانیِ ماست! فعلاً این چندتا آیه از برنتافتن‌ها و فحشُ ناسزاهای اللهِ اکبر در کتابِ مقدسِ مسلمانان را داشته باشید تا بعد.. (آیه به رُخِ ما میکشه!) ||| فحاشی و توهین‌های الله تبارک‌الله در کتاب قرآن: فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ [بقره آیه 10] در دلهاشان "مرضى" است و خدا نيز بر مرضشان بيفزوده است و به كيفر دروغى كه گفته‌اند برايشان عذابى است دردآور. || أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ [بقره آیه 12] آگاه باشید آنها خود "مفسدند" ولی نمی‌دانند. || اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ [بقره آیه 15] خداست كه آنها را به "مسخره" مى‌گيرد و فرصت مى‌دهد تا در طغيانشان سرگردان بمانند ||

|| وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ [بقره آیه ٦٥] شما به خوبى كسانى از خودتان را كه در روز شنبه [از حكم خدا] تجاوز كردند شناختيد كه به آنها گفتيم: "بوزينگانى" خوار و مطرود باشيد || وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ [بقره آیه ١١٨] |و "نادان‌ها" گفتند: چرا خدا با ما [بى واسطه‌] سخن نمى‌گويد يا معجزه‌اى سوى ما نمى‌آيد؟ || وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً ۚ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ [بقره آیه ١٧١] مَثَل كافران، مثَل "حيوانى" است كه كسى در گوش او آواز كند، و او جز بانگى و آوازى نشنود. اينان "كرانند، لالانند، كورانند" و هيچ درنمى يابند. ||ۚ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ.. [مائده آیه ٦٠] کسانی که خدا بر آنها لعن و غضب کرده و برخی از آنان را به "بوزینه و خوک" مسخ نموده و آن کس که بندگی طاغوت کرده || فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ [اعراف آیه ١٦٦] پس چون سرکشی و تکبر کرده و آنچه ممنوع بود مرتکب شدند به آنها گفتیم به شکل "بوزینه" شوید و بسی دور و بازمانده از رحمت خدا باشید. || ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث.. [اعراف آیه ١٧٦] و در این صورت مثل و حکایت حال او به "سگی" ماند که اگر بر او حمله کنی و یا او را به حال خود واگذاری به "عوعو" زبان کشد. || ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ [اعراف آیه ١٧٩] آنها چون "چهارپايانند" بلكه گمراه‌ترند، و آنان غافلانند || إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ [انفال آیه ٢٢] بدترين "جانوران" در نزد خدا اين "كران و لالان" هستند كه در نمى‌يابند || يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَٰذَا ۚ[توبه آیه ٢٨] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، "مشركان نجسند" و از سال بعد نبايد به مسجد الحرام نزديك شوند. || أُفٍّ لَّكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ [انبیاء آیه ٦٧] " اُف بر شما " و بر آنچه به جز خدای یکتا می‌پرستید، آیا شما عقل خود را هیچ‌کار نمی‌بندید؟ || ۚ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ ۖ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا [فرقان آیه ٤٤] اينان چون "چارپايانى" بيش نيستند، بلكه از چارپايان هم گمراه‌ترند || ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ [محمد آیه ١٢] ولى كافران از اين جهان متمتع مى‌شوند و چون "چارپايان" مى‌خورند و جايگاهشان آتش است. || مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ ۚ..[جمعه آیه ٥] مثَل كسانى كه تورات به آنها داده شده و بدان عمل نمى‌كنند مثَل آن "خر" است كه كتابهايى را حمل مى‌كند. بد مثَلى است مثَل مردمى كه آيات الله را دروغ مى‌شمرده‌اند. || عُتُلٍّ بَعْدَ ذَٰلِكَ زَنِيمٍ [قلم آیه 13] "گستاخ" ، گذشته از آن "زنازاده" است || كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ [مدثر آیه ٥٠] فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ [مدثر آیه ٥١] مانند "گورخرانِ" رميده‌ [مدثر آیه ٥٠] كه از شير مى‌گريزند [مدثر آیه ٥١] || .. و این سریال همینطور(18+) ادامه دارد..
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانخواه،استدلال ودلایل شما توجیه غیرمنطقی وکشکی بودن ترکیبات بی هویت فارسی است.ازآنجائیکه درساخت ترکیبات فارسی همه چیز بهم بافته میشوندبلی میشودگفت پایاپای فارسی است ولی ازکدام ریشه؟؟؟شما که ازقانونمندی زبان فارسی نوشته ایدلطقآ بفرمائیددرافعال بسط کم تعدادچگونه ازمشتقاتی چون حالت امری ویا زمان حال بریشه میتوان راه یافت؟مثال:نوشتن-مینویسم ،بنویس پس ش کجا رفت؟؟؟فروختن-میفروشم،بفروش پس خ چه شد؟؟؟پختن- می پزم، به پزپس خ چه شد؟؟؟آمدن- میایم ، بیا؟؟؟ جل الخالق ازبیا چگونه به آمدن میتوان رسید؟؟؟رفتن برو ماشااله ...چه رابطه منطقی وعلمی ؟؟؟
وضع ترکیبات بسی وخیم تر وبی نظم ترازصرف افعال است.مثلا ترکیبات قشنگ وزیبا مثل کتاب فروش وفرش فروش وروزنامه فروش (که درهمه ی زبانها موجودند )یک مرتبه به *دست فروش*بی هویت وفاقد ریشه میرسیم که برخلاف نمونه های پیشین معنی ساختگی وترجمه ناقص ترکی **

**الده ساتان** کسیکه صاحب مغازه ومکانی نیست ودردست میفرشد ، است.وبدترازآن * پیش فروش*!!!مقایسه باتن فروش
!!!یا دستکش بعنوان پوشاننده دست مقایسه شود باسرکش که معنی پوشاننده سر،سرکشیدن لحاف ویا جرعه نیست بلکه بمعمی عاصی است!!!ودست انداختن ،علاوه برتجاوز مثلا بسرزمین دیگران،معنی مسخره کردن هم دارد ولی دست انداز یعنی ناهمواری راه !!!امیدوارم روابط علمی ومنطقی را متوجه شده باشید ! ونتیجه اینکه کلمات بدون روابط منطقی زبانی بهم بافته شده اندوریشه یابی جهت رسیدن به هویت آنها غیرممکن است.آنارشی وبلبشو درساخت ترکیبات برای پرکردن کم بودهای بیشمارزبانی!البته بقول استادمحمدرضاباطنی، چون ازترکیبات نمیتوان مشتق گرفت پس زبان فارسی عقیم است وعقیم خواهدماند
وبیماران واژه ساز هم هراندازه وتعدادی کلمات مسخره آمیز بسازند بیشتراحمقی خودرابنمایش میگذارند ومردم هم درمقابلشان با ساخت کلمات تمسخرآمیز مانند:درازک سبز/خیار،درازک آویزان/کراوات،بالگرد-مگس هلی کوپتربریششان می خندند.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامي, باعث تاسف هست كه شما چنين برداشت نادرستي از " خوشحالي ما " بعمل آورديد. ما ( يعني دوستان و فاميل نابدل ) تصورمان بر اين بود, بدليل تكه پاره شدن بدن عليرضا, امكان اعدام وي , طبق قوانين دادگستري مدتها به تاخير خواهد افتاد. اين باعث خوشحالي بود و نه شكنجه هاي وحشيانه ساواك.

نوشته شده توسط: Anonymous

براستی نام شهرها و استانهای ترک نشین مثل زنجان و اردبیل و ارومیه و در خوزستان و ترکمن صحرا و کردستان به همراه اسامی تاریخی کوه ها و رودها و آثار باستانی از صفحه جغرافیا حذف شدند و هر کسی هم اعتراض کرد جایش به زندان و قبرستان کشید . حالا که ما ملیت های کرد و ترک و عرب تعصب جاهلی را کنار گذاشتیم و به اصطلاح شما لوس آنجلس نشینان و کانادا نشینان مدرن و مترقی شدیم حالا شما چرا این قدر یک دفعه به عصر جاهلی عرب برگشتید و متعصب شدید آقا جان . فرقی نمی کند اسم خلیج عربی باشد یا خلیج اسلامی یا انسانی ...مهم انسانیت و مدنیت است که ما ترکها و کردها و اعراب خوزستان سالها انسانیت نوع شما را به جا آوردیم و اجابت کردیم حالا نوبت شما کانادا نشینان و آمریکا نشینان مترقی است.........!!! نه .؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

آدرس پتیشن اشتباه است
آدرس درست پتیشن: www.tinyurl.com/heshmat

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

شاخ گرامی ممنون از توجه شما.

نوشته شده توسط: Anonymous

منوچهر خان، شما از "اتاق فکر جنبش سبز" تشریف آورده‌اید روُی اعصاب ما، درست است آیا ؟ نهضت یهنی همچنان ادامه دارد؟! || منوچهر: «تصور راه اندازي رهبري در خارج كشور و صدور دستور العمل به داخل و انتظار بر پائي جنبشي براي سرنگوني رژيم مرتجع آخوندها, وهم و رويائي بيش نيست.» مخلص اهل بالا بردنِ مرکب هیچ رهبری نیستم چه داخلی چه خارجی چه زیبای خفته در دستارِ سیّدی، ولی شما که خودت قربونش برَم دست به نخسه‌نویسی‌‌‌ت ملَسه، یه‌‌وخت خدای‌ناکـــــَـــرده از خارج که چنین دستورالعملی اصدار نمی‌نمایید ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

شوقِ صحبت با کی داری نفس جان، با سردارهای این مقاله سردار(!) مسعود بیگ‌زاده(رفیقِ شهرام همایون) یا پاسدارمرتضی رضایی یا پاسدار نادر فلاح یا مسعود پورعزیزی یا با مهرداد حیدرپور(نویسندۀ مقاله) یا با لاله موذن؟! نکنه میخوای با همۀ ماها صحبت کنی(بعضیا اینجا فارس‌ها رو نپخته می‌خورن‌دا!). من هم راستی هستم(یادم رفته بود بگم) به‌خودآ شیکُ اتوکشیده بلَت‌اَم صحبت کنم‌ تازه سابقۀ کتابی‌رفتن داشتم ناز! چندزبونی خواستی اونم میرَم برات! اووووووَه! خلاصه "ما هستیم".. (حالا اگه جواب داد!)

نه جداً شاید بخواد با "من" صحبت کنه :| آره بابا، مجازی که خطر نداره، خودآ بــِــدِه برکت به این دنیای هــَــپـــَــروت!(زندگی درست کردن واســَـــمون، همش داخل پرانتز!).
نوشته شده توسط: Anonymous

درود به شرفـِـت ائلیار عزیز. عالی بود.