Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامي, رهبري يك جنبش اجتماعي, پديده اي هست كه در پروسه مبارزات مردمي, كه در ابتدا ريشه هاي صنفي دارد, شكل گرفته و از بطن جامعه برميخيزد. كساني رهبري جنبش را بدست ميگيرند كه با تقبل هزينه هاي توان فرسا, اعتماد و اعتقاد افراد جامعه را حلب نموده و با يادگيري از تجربيات و علل شكستها و پيروزيها, راه گشاي مبارزات توده ها ميشوند. البته امكان دارد در مراحلي و بدلايل تاكتيكي, رهبري به خارج نقل مكان نمايد ولي همواره در ارتباط تنگاتنگ با بدنه جنبش قرار دارد. تصور راه اندازي رهبري در خارج كشور و صدور دستور العمل به داخل و انتظار بر پائي جنبشي براي سرنگوني رژيم مرتجع آخوندها, وهم و رويائي بيش نيست.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

عزیز İşıq Sönmǝz ايشيق سٶنمز، در نوشته خود به زبان ترکی با بکارگیری مقولات ملت« حاکم و محکوم»؛ «زبان و فرهنگ» فارسی مسلط ؛ اشاره به برخی رخداده های ایران -آذربایجان، از قاجار تا امروز؛ نامیدن « تبعیض همه جانبه» را با عنوان مشخصات« استعمار-مستعمره داخلی» تلاش کرده بر درستی «تز مذکور» تأکید کند. اما هیچگاه در پی آن برنیامده که اشکالات اساسی تز مذکور را که در نوشته آ.ائلیار بر آن گرفته شده رد نماید. آ.ائلیار پایه «غیر منطقی» این نظر را با توضیحات کافی نشان داده است؛ که نوشته ی دوست ما در آن مورد خود را به « ندیدن و نشنیدن» زده است. در مورد «فرهنگ مسلط فارسی» در مقاله آ.ائلیار اشاره شده «حکومت دیکتاتور و تبعیض گر خود دشمن ملت فارسی زبان است. هرچه در زمینه فرهنگ و رفاه در این رابطه میکند از وظایف حفظ فرمانروایی خود است». در مقابل فرهنگ مسلط فارسی حکومتی، فرهنگ محکوم و غیر مسلط فارسی مردمی ،

وجود دارد که «حق نفس» کشیدن ندارد- و نماینده آنهم کانون همیشه در تعقیب نویسندگان ایران است. که حتی تعدادی از اعضای خود را نیز در این رابطه از دست داده است. من در مقالاتم به مقولات «حاکم و محکم» پرداخته ام و میتوان به آنها رجوع کرد. در ایران هیچ ملتی حاکم نیست. حاکمیت را با دید یک ملتی نگریستن « دیدی نژادگرایانه» است و هیچ ربطی به آزادیخواهی ندارد. «سیستم حکومت» با این متد و نگرش ساده انگارانه و « ایده لوژیک» و غیر علمی تجزیه-تحلیل نمیشود. مقوله «دولت» در علوم اجتماعی به ویژه در جامعه شناسی به صورت علمی توضیح داده شده و با این « نگاههای ساده انگارانه» بیگانه است. «نظر استعمار داخلی» همانطور که در مقاله آمده فاقد پایه ی علمی ست. طرفداران آن «دلایل اثباتی» برای تز خود ندارند. İşıq Sönmǝz ايشيق سٶنمز، از همه چیز حرف زده بدون اینکه بتواند نظر خود را بر اساس « منطق و علم» استدلال کند. تقصیر او هم نیست. این تز اساس علمی-منطقی ندارد. مقوله ی «استعمار داخلی» برخلاف نظر اشیق سونمز، اولین بار توسط لنین و گرامشی، مطرح شده و بعدها توسط عده ای از خارجی ها دنبال شده است. و در مورد ایران و آذربایجان نیز از این طریق این تز «کپی برداری» شده است؛ بدون توچه به ویژگی خکومت و شرایط جامعه ی ایران. در ایران تنها ملیتها تحت ستم قرارندارند، زنان-کارگران- مذاهب مختلف- دگرباشان- و غیزه نیز تحت ستم اند. اینها را با مقوله استعمارداخلی نمیتوان توصیح داد. درستش همان استثمار و «تبعیض همه جانبه» در مورد همگان است.«دولت» در جامعه دو عملکرد دارد: «ایجاد تسلط» لایه های بالایی جامعه بر پاینی ها- و «ارایه ی خدمات» به جامعه-که تسلط مذکور را حفظ کند. یعنی فرمانفرمایی را. علت ستم مضاعف و همگانی همانطور که در مقاله ی آ.ائلیار آمده چنین است:علت های اعمال تبعیض همه جانبه در ایران- از سوی حکومتها- از زمان رضاخان تاکنون:
1- ترس از نابودی فرمانروایی؛ 2- ترس از تمامیت ارضی؛ 3- خصلت توتالیتری، ناسیونالیستی افراطی، و فاشیستی- راسیستی گروه حاکمان؛ 4- بهره کشی لایه اجتماعی بالای جامعه.
همه این مسایل را میتوان با توجه به مقوله «دولت و حاکمیت» و خصلتهای خاص و عام آن - و اعمال دیکتاتوری و تبعیض به روشنی توضیح داد و هیچ نیازی به چنان تزهایی نیست» . همانطور که نوشته ام اساس تزمذکور« استقراء ناقص» است و نادرستی مفهوم مقوله ی «استعمار داخلی» را با مطالعه ی مفاهیم « استقراء ناقص Induction incomplete و
استدلال تمثیلی Raisonnenement analogique در دانش منطق براحتی میتوان تشخیص داد. نویسنده بجای اینکه بر این پایه بپردازد کار مارکوپولو را انجام داده است! بگذریم از اتهامات «عوام فریبی»؛ و «ایرانیت گرایی» غیر مستقیم، و غیره که به آ.ائلیار نسبت داده است-و بکارگیری آنها در نقد، شایسته ی یک قلمزن جدی نیست. بر خلاف نظر İşıq Sönmǝz ايشيق سٶنمز، که میگوید « بنده چکیلمیش ائتنیک و میللی توپلوملارین چکدیکلری آغری و اذیتی بیله درک ائده بیلمزلر» نوشته های آ.ائلیار در مورد ستم مضاعف به ملیتها نشان میدهند که این مسایل «همه جانبه» مورد بررسی قرار گرفته و « استراتژی-تکتیک» رفع آنها نیز تدوین شده است. یعنی « درک عمیقی» از مسایل در میان گذاشته شده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

در شرایطی که ملت ترک آذربایجان در زیر فشار آسیملاسیون دولتی پانفارسیسم جان می کند، اولویت دادن به اتنیکها و یا قومهای کمتر از ١٠٠ هزار نفری در آینده آذربایجان، از طرف اصغر زاده سئوال بر انگیز است،

نوشته شده توسط: Anonymous

در طول تاریخ نود ساله اخیر توسط رژیمهای پانفارسیسیت آنچنان داغی بر دل ملل غیر فارس زده شده که هیچگونه تفاهم و احترام و اعتماد متقابلی در میان نیست چون تاریخ نشان داده هر موقع پانفارسیستها در موضع ضعف بوده اند التماس کرده اند مثل انقلاب یا جنگ و وقتی خطر برطرف شده جز تحقیر و توهین چیز دیگری نصیب دیگر ملتها نگردیده است, محافظه کارانه و محتاطانه ودست به عصا راه رفتن و التماس و با طلب عافیت و عنایت و دست به دامن شدن از پانفارسیسم برای مرحمت بی نتیجه است, چون ما با یک پانفارسیسیم سطحی و معمولی طرف نیستیم ذهنیت پانفارسیسیم در پیش فارس زبانان تبدیل به یک فرهنگ ملی و توده ای گردیده است و با شخصیت آنها گره خورده و اجین شده و ذهنیت ایران یعنی ملت فارس از نود سال پیش زمانی که حتی تلویزیون نبود در قهوه خانه ها در ماههای رمضان بعد از افطار نقال هائی در تمام نقاط ایران داستان رستم و

سهراب را دقیقا شبیه سریال های تلویزیونی هر روز یک قسمت را با چنان آب وتاب و مجانی برای پیر و جوان که در آن موقع هیچگونه مشغولیتی نبود تعریف می کردند و چنان شعر مسموم چو ایران نباشد تن من مباد را در وسط داستان در مغز و مخ پیر و جوان و حتی کودکان حک می کردند که این رسوبات ذهنی با مرور زمان تبدیل به سنگ گردیده و خلاصی از آن کار حضرت فیل است و به این سادگی ها نیست که با مطرح کردن تو بمیری من بمیرم از شر پانفارسیسیم خلاص شد, سرطان ریشه دار هشتاد ساله چو ایران نباشد تن من مباد را نمی شود با تجویز آسپرین مداوا کرد این تومور سرطانی نود ساله باید با عمل جراحی از وجود پیکر ملتها خارج شود
نوشته شده توسط: Anonymous

بخشکی شامس! نشد لااقل یه پلفــُــسولی چیزی بشویم ما، چه کارُ کاسبی که راه نمی‌انداخیم در بازار مسگرها، چشم‌بسته غیب می‌نواختم تازه گــَـلـِه‌گلــِه خریدار! آخرش نفهمیدیم چی شد جنگ خوبه یا بد، اگه خوبه در چه شرایطی خوبه ؟! این جماعتِ پول‌فسیل همیشه یه‌جوری حرف می‌زنن که نه سیخ بسوزه نه کباب! آخرش هم با گیج کردنِ شاگردانُ مریدان، مثل همیشه همون دهان‌ِ سوخته وُ کباب‌ نخورده.( این میان ما اصلا حرفی‌صحبتی از نقش شورای امنیت و وظایف کشورهای عضو در صورت بروز "جنایت علیه بشریت و کشتار جمعی" نشنیدیم فقط بحث بر سر سود و منفعت جنگ بود همین! خُب اینکه اینهمه صغری‌کبری نمی‌خواست تا کجاها رفت این بابا، دیرینه سنگی! آخرش هم هیچی که هیچی! نه پیشنهاد و راهکاری نه سخنِ ناشنیده‌ای.) || پرفسور: «چین. پیش بینی بدبینانه این است: چهل سال آینده می‌تواند خطرناک ترین دوران در تاریخ جهان باشد.»/ پرفسور

پرفسور: «این امیدواری وجود دارد که جنگ خودش بازارش را تخته کند. سود بکار بردن خشونت کاهش یافته است. || تمامِ حرفای این استاد اعظم اینطوری بود دیگه! نبود؟! || جناب شاخ ما از خبرگزاری اوشگولگـِــرد مزاحم می‌شویم پیش‌بینیِ شما در مورد آیندۀ جهان چیست آیا؟ شاخ: «در بدبینانه‌ترین حالت دنیا یک روز تموم بشــود در خوشبینانه‌ترین حالت زندگی همچنان ادامه خواهد دارد و برزیل میره جام‌جهانی. التماسِ دعا..»
نوشته شده توسط: Anonymous

جان کری: اگر رژيم ايران غنی سازی را بار ديگر آغاز کند، گزينه نظامی مطرح خواهد بود

جان کری، وزير خارجه آمريکا، بار ديگر هشدار داد در صورتی که رژيم ايران به تعهدات خود در خصوص توافق هسته يی عمل نکند، گزينه نظامی مطرح خواهد بود و ارتش آمريکا برای اقدام عليه اين رژيم آماده است.
جان کری گفت: اگر رژيم ايران اکنون بخواهد توافقنامه را به دور اندازد و غنی سازی را بار ديگر آغاز کند، يقينا می تواند اين کار را انجام دهد اما حدس بزنيد در اين صورت چه می شود؟ اگر اين کار را انجام دهند، گزينه نظامی آمريکا آماده و مهيا است تا هر آنچه را که لازم است انجام دهد. بنابراين فکر نمی کنم که چنين چيزی به طول انجامد. فکر نمی کنم که اين انتخابی عاقلانه برای رژيم ايران باشد. واقعيت اين است که رئيس جمهور آمريکا به وضوح و آشکارا بيان کرده که ايران سلاح هسته يی نخواهد داشت. ”وزير خارجه آمريکا در مورد نقش رژيم در سوريه گفت:“ رژيم ايران نيروهای سپاه پاسداران را به سوريه فرستاده که امور نظامی را انجام می دهند. رژيم ايران حامی اصلی سازمان تروريستی موسوم به حزب الله است. حزب الله فقط در لبنان فعال نيست بلکه در سوريه نيز می جنگد. حزب الله تفاوت اصلی در جنگی است که در سوريه رخ می دهد. ”جان کری رژيم ايران، دولت بشار اسد و حزب الشيطان لبنان را مانع برقراری صلح در سوريه دانست.
جان کری گفت: «ما درباره عمل و نه حرفهای رژيم ايران در خصوص سوريه قضاوت می کنيم»
جان کری افزود: رژيم ايران حکومتی است که از تروريسم حمايت می کند، اين رژيم از حزب الله در سوريه حمايت می کند، حزب الله يک سازمان تروريستی است و رژيم ايران بايد به حمايت از حزب الله پايان دهند. رژيم ايران می توانست به ژنو بيايند اما از پذيرش اين استاندارد اجتناب ورزيد. بنابراين اين رژيم بايد نشان دهد که بيش از کلمات، عمل می کند، و در رفتار نيز خواهان پيوستن به جامعه بين المللی است در غيراين صورت پذيرش رژيم ايران در اين امر بسيار سخت خواهد بود“.
نوشته شده توسط: تبریزی

(چان، چانه = متن، نثر) – (چام، چامه، چَکامه = شعر، نظم) - (رَمَن = جمع بستن در دستور زبان)

نوشته شده توسط: Anonymous

برای فارسی بودن واژه "پایاپای" دلایل روشنی هست: 1ـ در واژه نامه های مهم فارسی جون فرهنگ دهخدا، معین و عمید این واژه فارسی شمرده شده است. 2 ـ ترکیب اسم+الف +اسم در فارسی رایج و شناخته شده است، چون: "رنگارنگ"، " سراسر"، " برابر" . 3 ـ واژه "پای" در فارسی به معنی طرف معامله هم به کار می رود، چنانکه گویند: "یک پای قرار داد"، "یک پای معامله". 4 ـ بکارگیری واژه "پایاپای" در فارسی پیشینه درازی دارد از جمله، از سوی سوزنی سمرقندی، شاعر سده ششم هجری. ضمناً اینکه واژه "پای" در ترکی معنی سهم می دهد، دلیل ترکی بودن "پایاپای" نیست. معنی رایج "پایاپای" اصولاً ناظر به دادوستد کالا با کالا می باشد. اینکه کسی "سهم" خود را با "سهم" دیگری مبادله کند، اگر اصلاً پیش آید ، پدیده نادری است، که در هر حال به دادوستد کالا به کالا قابل بسط نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

اسرائیل اولین کشور جهان کە حکومت خودمختار و کنفدرال کورد در سوریە را کە روز دوم بهمن اعلام موجودیت کرد بە رسمیت میشناسد جای تعجب است کە حکومت خودمختار کورد در سوریە با بایکوت جنگ سالاران جهانی در ژنف 2روبرو شدە

http://www.penusakan.com/hewal/20058-2014-01-23-13-20-04.html

نوشته شده توسط: Anonymous

salam kash mishod bahatoon sohbat konam ....

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانخواه گرامی، من البته زبانشناس نیستم، ولی از دوستانی که ترکی می دانند پرسیدم، به نظر می رسد پایاپای ترکی باشد. همینطور "یِر به یِر"، "آچمز"، "شش و بش" (ترکیبی) "گلنگدن"، "قاراشمیش" و ... . اینها ایرادات یک زبان نیستند، زبان ترکی هم پر است از کلمات فارسی و عربی، که اگر گناه آن در مورد زبان ترکی آذربایجانی به گردن شوینیسم خبیث فارس باشد، من نمی دانم در مورد ترکی استانبولی گناه به گردن کیست! جالب این که زبان ترکی فاقد بسیاری از حروف ربط و قیدهای اصلی است و آنها را از فارسی عاریه گرفته است، مثل "چون"، "که"، "هنوز"، "دیگر"، "هیچ" و بسیاری دیگر. زبانها از هم تأثیر می پذیرند و به هم غنا می بخشند، این هیچ عیبی ندارد. عیب راسیسم زبانی عشیره پرستان است که حتی هنگام نوشتن در مورد مباحث زبانشناسی هم "ننه قمر" شان را از زیر چادر عشیره بیرون می کشند و با خود به میدان می آورند! اینها چون جوابی

به ایرادات وارد شده ندارند، مثل همیشه یا از بحث فرار می کنند و خاموشی می گزینند (مثل نماینده دائمی و غیرقابل تعویض دولت ترکیه در سایت ایران گلوبال) و یا با طرح بحثهای انحرافی سعی می کنند موضوع اصلی فراموش شود. هنوز هیچکدام از این عشیره پرستان سوپردولوکس نتوانسته جواب بدهد که سلطان محمود 5 ساله چطور می توانست به فردوسی سفارش کتاب و وعده زروسیم فراوان بدهد!؟ یقه عشیره پرستان را درست بر سر مسائل کنکرت و ملموس می شود گرفت،و اگرنه اگر اینها را بحال خودشان بگذارید، ادعا خواهند کرد که هم خدا و هم 124 هزار پیغمبرش ترک بوده اند و فارسهای شوینیست بدلیل ترکستیزی آنها را به نفع اعراب و یهودیها مصادره کرده اند!
نوشته شده توسط: Anonymous

""" این حرف روحانی تا چه حد صحت دارد؟ """ پیشرفت ایران بدون شک به نفع """ جمهوری آزربایجان و ترکیه """ است. ایران میتواند با پیوستن به "" خط آهن باکو، تبلیس و قارص "" به دریای سیاه مرتبط شود، همچنین ایجاد """ خط آهن که کشور‌های """ ترکیه، ایران و پاکستان """ را به هم پیوند میدهد میتواند انقلابی‌ در اقتصاد منطقه از دریای سیاه و مدیترانه تا اقیانوس هند ایجاد کند. ولی‌ شرایط و تعارضات ژئوپلتیکی چنین احتمالی‌ را به حداقل میرسانند. ۱- امسال با خروج نیروهای ناتو از افغانستان، شرق ایران شاهد بزرگترین خلأ سیاسی در کّل تاریخ خود خواهد بود و این بی‌ ثباتی بیشترین تاثیر منفی‌ را بر ایران خواهد گذاشت. ۲- عراق نیز در حال غلتیدن به سرنوشت سوریه است و غرب ایران نیز دستخوش بیثباتی و نه امنی‌ خواهد شد. ۳- احتمال اتحاد ارتش آزادیبخش با نیروهای القایده برای نبرد با بشار اسد افزایش یافته، اگر

ایران سوریه را از دست بدهد شرایط بی‌ ثباتی در عراق و افغانستان صد برابر بیشتر افزایش خواهد یافت. ۴- اقتصاد ایران بر پایه صادرات سوختی مثل نفت و گاز بنا شده، در صورت ورود ایران به بازار نفت و گاز، روسیه بدون شک بیشترین بازنده خواهد بود و پوتین چنین فرصتی را به ایران نخواهد داد، عربستان نیز به هیچ وجه نمیخواد گاز و نفت ایران وارد بازار نفت و گاز شود. ۵- ایران هیچوقت کویت، عربستان، قطر و و نخواهد شد، این کشور‌ها دارای بافت جمعیتی کمتری هستند، ایران با جمعیت ۷۳ - ۷۵ میلیونی نمیتواند با اتکا به صادرات نفت و گاز، کویتی دیگر شود. ۶- فرار مغزها و لشگر بیکاران موازنه همیشه به ضرر ایران سوق خواهند داد. ۷- منافع چین ایجاب می‌کند ایران عقب مانده نگاه داشته شود. ۸- کمبود آب یکی‌ از بزرگترین معضلات ایران است و عواقب آن در عقب ماندگی ایران از حالا روشن است. من امروز سفری کوتاه به واشنگتن دارم، اگر فرصتی شد بیشتر توضیح خواهم داد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ناثر ناسری عزیز و گرامی‌، ضمن تایید فرمایشات شما باید یکی‌ از جناب ایرانخواه بپرسد """ اتیمولوژی کلمه پایاپای """ در زبان فارسی‌ چیست؟ در زبان ترکی ما کلماتی مثل """ شاما شام""" شامی برای شامی ، یا """ قاناقان """" خونی برای خونی و """ توپاتوپ """ توپی برای توپی داریم. """ این هم اضافه کنم که همین کلمهٔ """ توپ """ نیز یک کلمهٔ ترکی است و فارسی‌ نیست. البته من لغتنامه دهخدا یا دیگران را برای بررسی کلمهٔ "" پایاپای "" ندیده‌ام، ولی‌ اگر این آقایون نیز پایاپای را فارسی‌ میدانند دیگر به چه کسی‌ در این جامعه فارسی‌ میشود باور کرد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

بستگی به این دارد که اربابان دنیا برای شما چه به خواهند.نمونه های کره و ژاپن هم
موجود است .

نوشته شده توسط: تبریزی

آقای خشایار رخسانی خواسته اند که چانه ای را به زبان پارسی سره بنویسند اما این چان پر از کاستی است! ایشان بهتر بود که فهرست واژگان پارسی سره را در پایان این چان می نوشتند اما در درون چندین پارانتز نوشته اند که خوانندگان را این پارانتزها خسته می کنند! از سوی دیگر آقای خشایار رخسانی واژگانی را در این چانه به کار برده اند که یا نادرست هستند و یا ناهنجار هستند! برای نمونه ایشان واژه ناهنجار (برگردان) را به جای واژه (ترجمه) به کار برده اند که بهتر است واژه (چم) را به جای واژگان (ترجمه) و (معنی) و واژه (چمگر) را به جای واژگان (مترجم) و (معنی کننده) به کار ببرند! و یا ایشان واژه (پوشینه) را به جای (جلد) به کار برده اند که واژه (پوشه) با پیشینه ای دراز در کاربردش می توانست از سوی ایشان به کار گرفته شود! همگان واژه (پوشه) را هزاران بار شنیده اند اما کسی تا کنون واژه (پوشینه) را نشنیده است!.....

..... ایشان واژه (کتاب) عربی را در این نوشتار به کار برده اند که به جای واژه (کتاب) واژه (نسک) پارسی و به جای واژه (کتابخانه) می توان واژه (نسکستان) ر ا به کار برد! ایشان چندین بار در این چان واژه (ورجاوند) را به جای واژه (مقدس) به کار برده اند که صد در صد نادرست است! چم واژه (ورجاوند) در زبان پارسی (ارزنده – ارجمند و گرانمایه) است نه (مقدس)! برابر واژه (مقدس) عربی در زبان پارسی واژه (سپنتا) است که واژگان (سپند) و (اسپند) را نیز می توان به جای واژه (سپنتا) به کار برد! ایشان واژه (فرنود) را در این نوشتار به جای واژه (دلیل) به کار برده اند که شاید نادرست نباشد اما بهتر است واژه (وند) را به جای واژه های (دلیل – سند – مدرک) به کار برد، همچنین بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که واژه (برهان) نیز واژه ای پارسی است که از میان ایرانیان به میان عرب ها رفته است، چم دوم واژه (وند) که به جای آن می توان واژه (آوند) را نیز به کار برد واژه (ظرف) در زبان عربی است! پس واژه (وند) دو چم دارد که یک چم آن (دلیل – سند – مدرک) است و چم دوم آن (ظرف) است! ایشان واژه بی ریشه و نادرست و ساختگی (نگارک) را به جای واژه های (تصویر) و (عکس) به کار برده اند که می توان واژه درست و بُنین و ریشه دار (دیس) را به جای واژگان (تصویر – عکس – نقاشی) و واژه (تندیس) را به جای واژه (مجسمه) به کار برد! ایشان در این نوشتار واژگان (تفسیر) و (تفسیرگر) را به کار برده اند که به به جای واژه های (تفسیر و تشریح) واژه (زند) پارسی و به جای واژگان (مفسر و تشریح کننده) می توان واژه (زندگر) را به کار برد! ایشان واژه صد در صد نادرست و صد در صد ناهنجار (ادویه جات) را در این نوشتار به کار برده اند که نه پارسی است و نه عربی! رمن شکسته واژه (دِواء) در زبان عربی که چم آن در زبان پارسی (دارو) است (ادویه) است، پس چم واژه (ادویه) در زبان پارسی (داروها) است، رمن واژگان عربی و پارس نیز با پسوند (جات) از نگر دستور زبان پارسی صد در صد نادست است اما ایشان واژه کوچه - خیابانی (ادویه جات) را به جای واژه (چاشنی های خوراکی) در این چان به کار برده اند و چندین بار نیز واژه (ادویه) عربی را در این چانه آن هم در چمی نادرست به کار برده اند! اینها چند نمونه از نادرست نویسی های آقای خشایار رخسانی بودند اما بدبختانه نمونه ها فراوانند! ***** از سوی دیگر واژگانی هستند که به آنها در دانش زبان شناسی (وامواژه) گفته یا واژگانی که برابری در زبان دیگر ندارند گفته می شود! برای نمونه واژه های (کاغذ) و (چای) واژه هائی چینی هستند اما چون برابر پارسی ندارند در زبان پارسی به کار می روند اما آقای خشایار رخسانی به جای وامواژه (مسجد) واژه بی ریشه و ناهنجار (مزگت) را چندین بار در این چان به کار برده اند که کاری است صد در صد نادرست! ***** آقای خشایار رخسانی با آن که خواسته اند به زبان پارسی سره چانه ای را بنویسند اما نوشتار ایشان پر از واژگان عربی است! واژگانی مانند: کتاب، حکومت، مهم، شک، وحی، سند، دوام، نتیجه، وجود، دوران، رد، جهت، ادامه، اهمیت، کشف، انتشار، اشاره، معنی، کلی، عالم، اخیر، بیان، هدف، مهم، ترجمه، تماشا، زیارت، امکان، اهمیت و ..... همچنین (کمک) واژه ای ترکی است و واژه برابر آن در زبان پارسی واژه (یاری) است، امید است آقای خشایار رخسانی با نگاه به نوشتار لینک زیر که در آن نویسنده کوشیده است چانه ای را به زبان پارسی سره بنویسد در راه بهسازی و ویرایش نوشتارهایشان کوشا باشند http://www.iranglobal.info/node/28638
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامي سولماز, نوشته شما ارزشمند و قابل تامل ميباشد. همانگونه كه خود شما هم اشاره كرده ايد, دفاع از خاك وطن مستلزم داشتن انگيزه هست. تنها تولد در نقطه اي از جهان, انگيزه مقاومت در برابراشغال بوجود نمي آورد. زندگي و برخورداري از ثمره كار و كوشش و داشتن آمال و آرزوهاي مشترك, و مهمتر از همه, توان توان شركت و تصميم گيري در سرنوشت خود, عواملي هستند كه در افراد تشكيل دهنده يك جامعه, احساس مسئوليت در دفاع از زادگاه خود را پرورش ميدهند. با كمال تاسف, در طول تاريخ ميهنمان, . . .

ايرانيان در وطن خود زندگي نكردند بلكه تلاش در زنده ماندن نمودند. تفاوت بزرگي هست بين زندگي كردن و زنده ماندن. از برده سياه پوستي كه در قرن هيجده در خاك آمريكا زائيده شده, نميتوان انتظار داشتن انگيزه براي دفاع از زادگاهش آمريكا را داشت. ايرانيان نيز بردگاني بيش در خدمت شاهان و بزرگ مالكان و اربابان مذاهب, از موبدان زرتشتي تا آيات عظام, نبوده اند. حكام ايران, از عهد قديم تا ولايت مداران امروزي, خود را صاحب اختيار مملكت و مردمش دانسته اند و نه خدمت گزاران وطن و ملت. با اين وصف, جاي تعجب نيست از ملتي كه در قبال حملات خارجي نه تنها به دفاع بر نخيزد, بلكه در مواردي به استفبال دشمن هم روي آورد به اميد آنكه شايد روزنه اي باز شده و زنجيرهاي اسارت اربابان خودي قدري شل شوند. در اينكه مقاومت هاي جزئي در بخشهائي از خاك ايران صورت گرفته, نظير دفاع دليرانه تنگسيري ها در حمله قواي متفقين, استثنائاتي بيش نيستند و اينجا كل ملت ايران مد نظر هست. همين را مقايسه كنيد با مقاومت ده ها ساله ملت ويتنام در قبال اشغال سرزمينشان توسط قدرتهاي بزرگي چون ژاپن, فرانسه و آمريكا. شايد ذوق زدگي برخي از هموطنان پس از لشگركشي احمقانه امريكا به عراق و اينكه نوبت بعدي ايران هست, قابل درك باشد. در مورد توانمندي نيروهاي چپ و مترقي, به عنوان آلترناتيو, سخن شما منطقي هست و بر خلاف تصور بعضي دوستان, بود و نبود كنفرانس گوادلوپ, تاثيري بر روند انقلاب نمي توانسته داشته باشد و بدليل سركوب وحشيانه, مخصوصا" ضربات سال 55 و برخي مسائل ديگر, امكان رهبري جنبش را نداشتند. ايرادي كه به روشنفكران چپ و مترقي وارد هست, دنباله روي بي چون و چرا از مواضع آقاي خميني و فراموشي خواست اساسي مردم, دموكراسي و حق تعيين سرنوشت خود, ميباشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانخواه،باسلام وارادت ، متاسفانه شما اشتباه میکنید.میتوانیدازکسانیکه ترکی بلدند سئوال کنید: پای درترکی یعنی سهم وپای وپای که درفارسی پاپایایش !!!کردندیعنی سهم درمقابل سهم.اصولا بیش از90 درصد کلمات ترکیبی زبان فارسی من درآوردی،سری سری بیقاعده،بی منطق سرهم بندی شده اندوریشه یابی منطقی کلمات ترکیبی زبان فارسی غیرممکن است.هرنه نه قمر واژه ساز بیماری کلمه ای راخوش آهنگ یافته باکلمه ی بی ربطی بهم بافته تا درمقابل زبانهای قدرتمندی خودنمائی کند.شما درپیامی دردوسه هفته پیش ازقانونمندی!!! زبان فارسی صحبت نمودیدکه متاسفانه بعلت مسافرت نتوانستم باشما دراین رابطه که اصولآ زبان فارسی باقاعده ومنطق سر سازگاری ندارد!!!بحث کنم .امیدوارم بدون تعصب بتوانید یکی دونمونه فقط دررابطه با قواعدوقانونمندی زبان فارسی بیان نمائید.لطفآ ازاسم خودتان ایرانخواه یا ایرانخاه!!! شروع کنید باتشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای خوش هیکل با درود.
ایا شما به تمامیت ارضی ایران باور ندارید؟ اگر باور ندارید میتوانید حدس بزنید چه جهنمی برای همه بوجود خواهد امد؟
میهن پرستان ایرانی هیچ مخالفتی با اموزش به زبانهای قومی در ایران ندارند و کسانی که مخالف تمامیت ارضی هستند جریانات چپ هستند که بیش از 70 سال است که سخن از ملل تحت ستم میکنند و تا سر حد جدائی پیش میروند و متاسفانه جنبش ملی در ایران را به بیراه انقلاب اسلامی انداختند.
شما اساسن چه میخواهید؟ جدائی از ایران و اتحاد همه کوردها برای کشور ی مستقل ؟ برای این کا رنیاز به نیروی نظامی دارید که بتواند دولت ترک را از پا دراورد.ایا ترکان عثمانی تن به جدائی خواهند داد؟
ای کاش زمان قدیم بود و لشگر کورد میتوانست تهران را تسخیر کند و برای مثال سلسله قاسم لویه را پایه گذاری میکرد و همه ایران از ان کوردان بود .برادر چرا اساسن همه ایران را نمیخواهید؟

من با داشتن یک شاه کورد ویا یک رئیس جمهور کورد و یا ترک و یا بلوچ هیچ مخالفتی ندارم.شما نوشته اید که(دهها سال است ملتی به عنوان ملت حاکم در ایران بر اریکه قدرت تکیه زده و به زبان و فرهنگ و تمامی آداب و رسوم خود در سراسر ایران رسمیت بخشیده است و همزمان فرهنگ و آداب و رسوم و زبان سایر ملیت های ساکن در جغرافیای ایران کنونی را ممنوع کرده است و در این راستا برنامه های سیستماتیک برای محو و ژینوساید فرهنگی و زبانی این ملیت ها عملی شده است. ) برادر این هم حقیقت ندارد .ملتی حاکم نیست .این دین است که حاکم است و انهم دین عرب و مردم ایران متاسفانه مسلمان هستند و ربطی به مردم پارس زبان ندارد .خود مردم پارس زبان نیز از ستم شیخ مسلمان و عوامل محمد پسر عبدالله به ستوده امده اند و راهی غربت شده اند.ایا راهی جدا از تجزیه وجود ندارد ؟ چرا و ان انتخابات ازاد و تقسیم قدرت است.بهترین راه حل برای ایران نه جدائی بلکه دمکراسی برای همه و شرکت در سرنوشت همه مردم ایران است.من ارزو میکنم روز ی در دفتر حزب دمکرات کودستان ایران در شیراز تقاضای عضویت بدهم .

نوشته شده توسط: Anonymous

تمام این تبعیض ها برمیگرده به همون حقیقتی که اکثریت جامعه ایران باکشتن بهایی سنی بلوچ مشکل نداره توهین مستقیم به دین وتشیع برای اکثریت ایران غیرقابل تحمل اصلاح طلب ها با بیش از70 درصد خواست ملت همراه هستند برای همین از نگهبان تاقاضی ومردم عادی براشون مهم ترند تابقیه زندانیان باورکن برای پدرت قاضی حکم اعدام میزد متاسفانه یا...بیش از60 درصد جامعه اگه جای مامور بودند راحت انجام میدادند اما هیچ وقت حکومت نمی تونه برای اصلاح طلب شیعه یا حتی زرتشتی مسیحی یهودی نه نوکیش به راحتی حکم اعدام بزنه بی بی سی گفتگو نمیکنه چون واقعیت دنیا براساس منافع ملی نه حقوق بشر هرگز انگلیس خودش رودرمعرض دفاع ازجرمی که اکثریت جامعه روش حساس هستند قرارنمیده بیکارنیست رابطه با یک کشوروملت روفدای یک شخص برای افسانه ای به اسم حقوق بشربکنه

نوشته شده توسط: Anonymous

اخرش هم نفهمیدیم چرا امریکا فکر میکنه باید به همه کشورها دموکراسی بده برای قوانینشون نظر بده حتما طرف مخالف یا موافق روبگیره چرا نمی تونه مثل بلژیک ایتالیا و...باشه یک جورایی شبیه حکومت ایران وعربستان همه شون میخوان نظر وقوانین خودشون رودرکشورهای دیگه حاکم بکنند یافکرمیکنند تا چند نفر تویک کشور ریختند توخیابون ولو توقاره دیگه یا حتی کره ماه اونا باید نظربدند

نوشته شده توسط: Anonymous

واژه "پایاپای" واژه ای فارسی است، به معنی دادوستد کالا به کالا، تهاتری، کالا در برابر کالا. فرهنگ های دهخدا، معین و عمید هم آن را فارسی دانسته اند. نوشته آقای ینیلیک درباره ترکی بودن این واژه و ربط آن با معنی "سهم" نادرست است.

نوشته شده توسط: Anonymous

صادق: باید پرسید جهان اسلام و عرب و ترک چه سهمی در دانش دارند.
رزا: صادق عزیز سوالهای زیادی مطرح کردید که من را با سوال آخرتان یاد سوالی انداخت که اغلب از زنان کردند: باید پرسید که زنان چه سهمی در دانش داشتند؟ جواب آن به نظر باید ه"یچ نقشی" باشد. الان دارم این کامنت را با وایرلس یا همان و لان مینویسم. اینترنت بدون سیم. من همین بتازگی دانستم کاشف آن یک زن هنرپیشه بود. اسمش هم یادم نمیاد. سوال شما شاید جوابش باشد، بسیاری از زنها مانند لوییزه میشل به اسم مردانه، میشل لوییز مینوشتند! راستش دانش مرز ندارد آنهم مرز زبانی. فارسها هم به عربی بخشن مجبور شدند و بستگی دارد چه زبانی در منطقه تسلط داشت. مخترعین هم به همان زبان سخن گفتند و نوشتند.

همین الان کُردهای زیادی ( حداقل15.000نفر) در آلمان هستند و از جنوب لبنان در بیش از 20-30 سال پیش در طی جنگهای لبنان پناهجو شدند. دولت آلمان چند نفرشان را به ترکیه بازگرداند و بقیه را بدلیل مقاومت مردم آلمان نتوانست. کار به آزمایش خون کشید و... که ژن ترکی پیدا کنند! زبان قدرت, همه ی دانشش را استفاده کرد تا برشان گرداند و نتوانستند چون ژن کُردی یا ترکی وجود ندارد. نژادها بسیار ادغام شده اند و زبان نیز. امروز در اروپا کمتر دانشجویی یا جوانی را میابید که فقط یک زبان بداند. آنها بعد از جنگ دوم روشهای زیادی را استفاده کردند تا ادغام شوند. و البته در مناطق ما، ما کماکان در جنگیم. به نظرم هر زبانی در دوره ای مسلط بوده و ستم کرده... وقتش است که راهی بسوی هم پیدا شود تا اینهمه فاصله ای که بین نسل ما افتاده در مورد کودکان ما نیفتد. من ترکی نمیدانم ولی موسیقی غنی ای دارند و همیشه زبان دانش نباید ملاک باشد. مغز ما قسمت راست دارد. سمت راست مغز ما به زبانی سخن نمیگوید.... آیا باید از این بخش مغز صرفنظر کرد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای حداد عادل فرموده بودند که آموزش زبان مادری قومیت ها در خانه آزاد است. آیا ملا یونسی هم به این نوع آزادی زبان اعتقاد دارند!!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی در مورد زبان اظهار نظر کردند خوشحال میشوم ایشان بە فرمایند معادل فارسی این کلمات چە هست چون تمامی این کلمات عربی هستند ، جنوب، شمال، خلیج، عصر، صبح، شام، ظهر، توافق،جمع،کتاب، اقتصاد،و 1000 ها واژە دیگر

نوشته شده توسط: Anonymous

من با اموزش زبانهای قومی در ایران هیچ مخالفتی ندارم وبیشتر طرفدار ان هستم .ولی ایا با اموزش این زبانها میتوان تجزیه طلب را خلع سلاح کر د ؟ متاسفانه نه.من از کسانی که به تاریخ ترکان عثمانی اشنائی دار ند تقاضا میکنم بفلرمایند که چرا با وجود تسلط ترکان برایران و جهان عرب و اروپای شرق سابق و بیش از 600 سال داشتن خلیفه در استانبول و تا پشت دروازهای وین پیش رفتن و مصر ر را زیر نگین خود داشتن و بنام اسلام و برای اسلام شمشیر زدن و شمال افریقا را در اختیار داشتن چرا زبان ترکی زبانی جهانی نشد .سخن از زبان پارسی نیست بلکه زبان تر کی است .چرا این زبان همچو زبان عرب نقشی همچو زبان حتا پرتقالی ندارند؟ در اینکه زبان عرب زبانی رسا و دارای قواعد محکم است سخنی نیست و همین گون زبان ترکی که بمدت هزار سال در دو در بار سلاطین ترک و عثمانی بدانها سخن گفته میشد چرا نتوانستند

نتوانستند در ادبیات اثاری بجا ماندنی بجا بگزارند؟ فراموش نشود باز سخن از زبان پارسی نیست بلکه سخن از زبان ترک و عرب و کورد است . مردم جهان سالیانه ملیار دها دلار برای اموزش زبان بیگانه انگلیسی میپردازند و لی توهین و تحقیری به زبان انگلیسی نمیکنند .ولی در کشور ما مرتب به زبان پارسی و مردم پارسی زبان توهین میشود .در حالیکه دولت انگلیس مردم جهان را به استعما رخود در اورده است.باز گردیم به زمان عثمانی و اشغال یونان از سوی ترکان عثمانی .ترکان از گذشته فرهنگی یونان چه اموخته اند؟ فراموش نشود 60 در صد زبان انگلیسی ریشه لاتین المانی و یا فرانسوی دارد بنا بر این زبانی مستقل نیست. امروز هر استاد فلسفه و یا دکتری در غرب بدون دانستن زبان لاتین یعنی زبان رم باستان و یونانی موفق نخواهد شد .واژهای پزشگی همه لاتین و یا یونانی هستند و باید پرسید جهان اسلام و عرب و ترک چه سهمی در دانش دارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اسد باشه ونباشه بعد از امریکا روحانی با اسرائیل صلح میکنه چیزی که شاید الان غیرمنتظره باشه ولی قطعی وصدرصدی ایران با تمام نیرو به مقابله عربستان میره یکبار برای همیشه البته بدون جنگ وبعداز عادی شدن روابطش باغرب امریکا واسرایییل خیلی اون روز دور نیست تو همین 4 سال اول روحانی

نوشته شده توسط: Anonymous

روحانی بار ديگر تفاوت خط خود با خط ولی فقيه در مورد سوريه را برملا کرد..................
آخوند حسن روحانی که برای حضور در اجلاس اقتصادی داووس در سوئيس به سر می برد، در حاشيهٴ اين اجلاس و در ديدار با نخست وزير هلند ضمن عرضهٴ بازار ايران به طرف مقابل، در مورد سوريه گفت: همه بايد تلاش کنند خواست ملت سوريه عملی شود، موضوع سوريه راه حل نظامی ندارد. اين حرف رئيس جمهور رژيم آخوندی که در رسانه های حکومت 3بهمن منعکس شده در تعارض آشکار با خط خامنه ای است که حفظ رژيم اسد به هر قيمت را خط قرمز رژيمش قرار داده است.
پيش از اين نيز رفسنجانی رودرروی خامنه ای گفته بود اگر مردم سوريه حکومت موجود را نخواهند بايد کنار برود.

نوشته شده توسط: Anonymous

کدام چپ ، کدام نیروی مترقی
آقای منوپهر عزیز، من با قسمت اول نطرشما مبنی بر عدم مقاومت مردم ایران در مقابل تهاجم و تجاوزات بیگانگان، موافق نیستم. تاریخ ایران بطور کلی عکس آنرا گزارش میکند. تسخیر همه ایران توسط عربها دهه ها بدرازا کشید. مقاومت مردم در مقابل هجوم بیگانگان، طبیعتن مستلزم، انگیزه، امید و سازماندهی است. این مهم البته در دوران باستان توسط کسانی میبایست انجام میپذیرفت، که خود با آن "بیگانگان" تفاوت چندانی نداشته اند. مردم ایران حتی پس از شکست از اسکندر مقدونی، داستان هایی ساختند که گویا اسکندر در واقع اصل و نسب ایرانی داشته و ایران از سوی یونانیان "اشغال" نشده است. ضمن اینکه این داستان مفصل از جنگ های نامنظم ایرانیان تحت رهبری روشنک دختر داریوش سوم با سپاه اسکندر خبر میدهد.( کتاب داراب نامه جلد 1و2 نوشته ابو طاهر طرسوسی قرن چهارم هجری)

من به صحت چنین ماجرایی باور ندارم منتها این نشانگر روحیه آن مردم بوده که شرمسار از شکست و در پی چاره ومبارزه بودند. اما در مورد قسمت دوم بحث شما باید خدمتتان عرض کنم ظاهرن شما از صف بندی نیروها، بخصوص وزنه چپ که معتقد به اشتباه آنها در ارزیابیشان هستید بی خبرید. در دوران اوج گیری انقلاب در سال 57، مجاهدین خلق عملن وجود نداشتند. آنها پس از انشعاب به نیروهای پراکنده ایی تبدیل شده بودند. مهمترین بخش آنها سازمان پیکار درگیر تدوین استراتژی و تاکتیک و مسائل داخلی تشکیلاتی خود بودند. فدائیان پس از ضربه سال 55 که شورای عالی و کمیته اجرائی را یک جا از دست داده بودند توان تشکیلاتی چندانی نداشتند.از آن بدتر عدم وجود رهبران سیاسی یا عناصر تئوریک در میان آنها بود. حزب توده در خارج از کشور "حضور " داشت. اگر بتوان آنرا حضور نامید.ولی در ایران سازمان نوید از نظر کمی از تعداد انگشتان دست فراتر نمی رفتند. کنفدراسیون در طول سال 57 نیروهایش را به تدریج وارد ایران نمود. اینان به لحاظ تئوریک از فعالین داخلی با اطلاع ترولی فاقد سازماندهی و توان رهبری کننده بودند . طبقه کارگر و اقشار متوسط شهری فاقد تشکل، یا سازمان های صنفی و سیاسی خود بودند. وضع سازماندهی زنان از آن هم نا امید کننده تربود. احزاب جبهه ملی به امید اینکه روحانیت فاقد تشکیلات است و قدرت سیاسی را به آنها واگذار خواهد کرد صد در صد متحد خمینی بودند. حال از شما می پرسم اگرچپ ایران قصد داشت با هژمونی خمینی مخالفت کند کدام آلترناتیو دیگر را باید مطرح می کرد. اینکه اشتباهات راهبردی صورت گرفته کاملا مشخص است. این را دیگرهر مرغ پخته ایی میداند. اما آیا چپ آنروز ایران با تمام توانش وزنه ایی بود که بتواند بر روی روند سیر تحولات سریع نیمه دوم 57 تاثیر تعیین کننده بگذارد. هرانتقادی باید توانایی های عینی و واقعی نیروها را در زمان خودش در نظر بگیرد. قضاوت کردن در مورد آن تحولات، بدون داشتن اشراف بر تمامی جوانب ماجرا ،کار زیبنده ایی نیست. سولماز ذالک زاده (سمـــن)
نوشته شده توسط: Anonymous

""" جامعه فارسی‌ در ۱۵۰ سال گذشته نماد آنارشیزم بوده شما در خواب هستید """ هنوز جنگ سنت با مدرنیته در این جامعه فارسی‌ ادامه دارد، گویا مردگان وارثان حقیقی‌ " عقلانیت " این جامعه هستند، شکست "" جنبش مشروطیت "" چیزی جز آنارشیزم نبود، و بدتر آن سپاس و ستأیش از پهلوی که تیر خلاص را به این جنبش زدند از آنارشیزم نیز نازل تر بود، اینک "" شبه روشنفکر‌های "" جامعه فارسی‌ کتاب‌های " نیچه و دریدا " را چون نقل و نبات به هم سوغاتی میدهند، آثار این افراد در غرب که شالوده بنیاد تفکر آن بر اساس "" تفکر مدرن "" است تنها به درد افراد منزوی می‌‌خورد، ولی‌ در جامعه فارسی‌ شاهد نوع جدیدی از بی‌ ثباتی از نوع آنارشیزم خواهیم شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

از بیربط بودن این کامنت و نتیجه گیری مضحکش (رک‌ها """ کارآفرینEntrepreneur"""‌های ماهری هستند) اگر بگذریم، عشیره پرستی که تا دیروز نمی دانست اسطوره شناسی یک علم است، حالا پا به عرضه زبانشناسی هم گذاشته است! البته کلماتی مثل "پایاپای" صددرصد ترکی هستند و بر سرشان بحثی نیست، ولی هر بچه دبیرستانی هم که کمی با زبانهای اروپایی آشنا باشد، می داند که "گمرک" از Comercium گرفته شده است که در نزدیک به همه زبانهای اروپایی معنی تجارت می دهد و قطعا ترکی نیست. همینطور همان بچه دبستانیهای فوق الذکر هم می دانند که واژه "پول" از Obolus می آید که "فلوس" عربی هم یک شکل دیگر آن است. اینها را گفتم، تا نشان بدهم چرا اصطلاح "عشیره‌پرست" در مورد این افراد کاملا بجا و درست است. کسی که همه چیزهای خوب جهان را ترکی می داند و بدون ذره ای مطالعه اظهاراتی صادر می کند که طوفان خنده برمی انگیزد، نشان می دهد که علی رغم

همه ادهاهایش هنوز وارد "شهر" که هیچ، وارد "روستا" هم نشده و عوالم فکری اش متعلق به دوره چادر نشینی و عشیرتی است. فقط در چنین عوالمی است که می شود انساها را به "ترگ" و "فارس" تقسیم کرد و بر اساس تعلق قومی در مورد آنها قضاوت کرد. برای دیدن عین الل باقر زاده لازم نیست فیلمهای صمد را ببینیم، سایت ایران گلوبال محفلی گرم برای این افراد است.
نوشته شده توسط: Anonymous

این طرح به زودی درکل کشور با موفقیت کامل اجرا میشه چون اولا درمناطق دورافتاده چه روستا چه شهر وحاشیه فقیرنشین کسی به فکر سکولار ودین نیست میخواند بچه روبفرستند مدرسه حالا اگه باهوش بود روحانی مدرسه هم تشخیص داد برای حوزه خوبه چه بهترکه هم کارش ودرامدش برای اون خانواده تضمین وسریعتر بارمالی اش برداشته میشه درمناطق متوسط وقتی پدرومادرها مجبورند 2شیفت کارکنند باورکنید حوصله وتوان نگاه کردن به کتب درسی روهم ندارند هزارنگرانی فکری مثل اجاره خونه هزینه تحصیل و...خیلی بیشتر توذهن این والدین تادرگیری سکولارها یا مذهب لذا بهترین وبرترین استعدادها شناسایی به سمت حوزه هدایت میشند وعده ای هم به صورت طرفداران پروپاقرص دراینده ای نه چندان دور وارد دانشگاه های کشورشده وبه مدیران سیاسی اینده که دست برقضا اینبار گزینش شده ازبرترین استعدادها وتربیت شده توسط حوزه ووفادار به شیعه باراومدند تبدیل

خواهند شد وبباور کنید کودکی که قبل از6سالگی می تونه کل قران رو به عربی حفظ کنه وهر ایه رو بخونی می تونه قبل وبعدش روبگه یا بعضا حتی نهج البلاغه وتفاسیر رو اونقدر باهوش هست که صرف نظر از نوع تفکری که تربیت میشه دراینده بشه ازش به عنوان یک دانشمند درعلوم هسته ای تکنولوژی نانو پدافند هوایی ارتش وسپاه یا یک دیپلمات سیاسی باهوش وبرجسته و.....وبه شدت وفادار به مرجعیت شیعه ساخت چراباید حوزه قید این فرصت روبزنه ایران پرازاین کودکان باهوش با والدین مذهبی
نوشته شده توسط: Anonymous

انشاالله که مبارک است انارشیست گرائی عده ای از جوانان ما .بالاخره جوانی است و هزار درد سر . واما
جهان کنونی را با همه نارسائی ها نظم و قانون و دمکراسی بوجود اورده است . جریانات چپ و انارشیت و دینی بخاطر روح تخریبی هیچ نقشی در ساختن جهان ما ندارند.سازنده گی بسیار سخت است ولی تخریب و کارشگنی و بمب انداز ی و ترور افراد کار بسیار ساده ای است.ساختن کارخانه ای نیاز به سرمایه تدبیر فردی و انگیزه اجتماعی دارد و یک گلوله به زندگی کارفرما وهمه زحمات و کوششهاست پایان میدهد.پیش از انقلاب فدائیان خلق اعلام کردند که یک سرمایه ظالم را به ضرب گلوله ترور انقلابی کرده اند. ان مرد ظالم برای کار گران خود خانه ساخته بود و هم اکنون در ان خانه ها ادم زندگی میکنند ولی تا کنون این سازمانهای چپ حتا پلی بر روی جوئی نساخته اند که کهنسالی بتواند گذر کند.سفر بخیر .

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از توجه تان. من هم امروز از شما یک لغت آموختم که حتمن در آینده استفاده میکنم. فارسیزه کردن- ...

نوشته شده توسط: Anonymous

درمورد سیاست نمی دونم اما راجع به بورس ایران با یقین می تونم بهتون بگم درکمال اقتدار ازمرز150 هزارشاخص عبور میکنه ورشدی خیره کننده برای سهامدارانش دربرخواهد داشت این ریزش دراین حجم نوع معاملات نه تنها نسبت به روزهای مثبت قبل وحشتناک نبود بلکه کاملا طبیعی ولازم بود سخنان اعلام شده از سوی مسولین در روزنامه فقط جهت توجیح مثبت یا منفی شاخص بورس نوشته میشه نه اینکه دلیل اصلی باشه حباب یا غیره فرقی نداره تماما سعی درمنطقی جلوه دادن حرکت مثبت ومنفی شاخص دارند نه اینکه واقعا قصد گفتن علت روداشته باشند بورس واردیک دوره طلایی برای فعالان خودش شده دوره ای که حداقل 4سال اول روحانی طول میکشه چون این جوری براش برنامه ریزی شده مسایل ایران روخیلی ساده واخوندها را فاقد قدرت درک وتصمیم می بینید ازیاد می برید که اونها هم ایرانی اند واز همون استعداد دانشمندان ایرانی بهره بردند همچنان که 30 سال به راحتی

تاحالا حکومت کردند روزبه روز برثروت وقدرت شون افزوده شده وهرقیامی روهم به راحتی سرکوب کردند همونقدرکه خمینی راحت تمام مخالفانش روحذف کرد تونشانه ها بی خیال بورس بشید که ریزش موقت وبس
نوشته شده توسط: Anonymous

ﻣﻦ ﺑﺎ ﺷﺎﻫﻴﻦ ﻧﺠﻔﻲ ﻣﻮاﻓﻗﻢ.اﮔﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻳم اﻧﺴﺎﻥ ﺁﺯاﺩه اﻱ ﺑﺎﺷﻳﻢ ﺑﺎﻳﺪ اﺯ ﺑﻮﻗﻠﻤﻮﻥ ﺻﻔﺗﻲ ﺩﺳﺘﺒﺮﺩاﺭﻳﻢ???????????

نوشته شده توسط: Anonymous

""" کلمات بازرگانی / مالی‌ در فارسی‌ که از ترکی گرفته شده """ شاید بسیاری در جامعه فارسی‌ نداند که """ پایاپای """ یک کلمهٔ ترکی است، """ پای "" به معنی‌ " سهم " است و """ پایاپای به معنی‌ "" سهمی برای سهم یا سهمی در مقابل سهم """. واژهٔ "" گمرگ "" یک کلمهٔ ترکی است همچنانکه """ پول """ که از زمان هونها کاربرد آن شروع شده یک کلمهٔ ترکی است، تومان نیز یک کلمهٔ ترکی است و "" توم "" به معنای " کّل " میباشد و "" تومان "" یعنی‌ " بسیار زیاد ". خالی‌ از فایده نیست این را نیز ذکر کنم که اسم "" کشور کانادا "" یک اسم اسکیموی بوده، و زبان سرخپوستان و بومیان کانادا اشتراکات زیادی با زبان ترکی دارد، کانادا یعنی‌ "" کند "" و "" دا """ است. ترک‌ها """ کارآفرینEntrepreneur"""‌های ماهری هستند و جاده ابریشم نیز با همت و استعداد ترکان برپا شده بود.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

رزا خانم بسیار عالی نوشته اید. ایکاش نخبگان سیاسی و مدنی فارس تا همین اندازه انسانی فکر میکردند. در چنین شرایطی برای گذار جامعه مدنی و دمکراتیک در ایران چه سهل و هزینه ها چقدر ناچیز میبودند

نوشته شده توسط: یونس شاملی

جناب حسن جداری، گؤزل یازمیسینیز... یولونوزدا اولسون

نوشته شده توسط: Anonymous

دریاچه ارومیه را خشک کردن حالا نوبت دریای خزر است. سطح آب دریای خزر از کویر ایران بالاتر است و هر کانال کشی باعث تخلیه آب دریای خزر در باغهای رفسنجانی و حسن فریدون خواهد شد. آقای توکلی که خودشان اهل مازندران هستند باید اولین کسی باشند که به این مسئله واکنش نشان دهند. البته شاید ایشان زیادی انترناسیونال شده و پی گیری مسائل جزایر قمر را بیشتر از مازندران ترجیح میدهند. دریای خزر خشک شود اول دودش تو چشم مردم گیلان و مازندران میزه بعد جاهای دیگه.

نوشته شده توسط: Anonymous

من نیز به عنوان یک ایرانی بدون باور به دینی ارزومند و خواهان ازای همه کسانی هستم که در برده گاه لیبرتی به دست سازمان شیعی رجوی در زندان هستند. این افراد دیگر جوان نیستند و حتا بر اساس مقررات نظامی و جنگی معیوب و ناسالم و باز نشته بشمار میروند.همه این افراد از زن و مرد دچا رروان پریشی و بیمار یهای مختلف شده اند.از هر دیدگاهی باید به اختیار خود سرنوشت خود را رقم زنند و به نزد خانواده های خود باز گردند.توانائی جسمی این افراد همانند سرباز تازه نفس نیست. این افراد هرگز به مرخصی نرفته اند و بسیاری نمیدانند جهان دانش تا چه اندازه پیشرفت کرده است.
در سازمان دینی اقای رجوی فرزندی متولد نشد و بسیاری از مردان و زنان در حسرت یک هم اغوشی گشته شدند.
در این سازمان فرزندی متولد شد ولی قلبهای اعضا نه قلب محبت بلکه جهنمی برا ی مخالفان این سازمان و جداشده گان و منقدان شد.

این افراد در حقیت گروگان های رجوی هستندو همه سازمانهای سیاسی ایرانی و جهانی موظف به دفاع از جان این افراد و ازادی این برده گان هستند.حیر ت اور است که در نظام استبدادی رجوی ازادی جنسی فقط برای خود رهبر است و زیباترین احساس جنسی برای پیروان مکتب رجوی جرم محسوب میشود در حالیکه میدانیم
که در جهان متمدن این بگیر و بند های جنسی وجود ندارد ومیدانیم که ابشخور ارتجاع غا لب و مغلوب همان دین ارتجاعی اسلام است .
سازمان و اندیشه دینی حاکم بر سازمان در سراشیبی سقوط قرار دارند و دین دیگر نمیتواند نقشی میهن پرستانه و مثبت در تاریخ ایران به عهده بگیرد.تلاش مستبدانه و خود خواهانه سازمان رجوی برای کسب قدرت به تنهائی با شکست نهائی و سر افگنده گی تاریخی انقلابیون مسلمان روبرو شده است.تاریخ تولد این سازمان با خونریزی اغا ز شد و اکنون با گروگانگیری رو به پایان است . چه جانها ی شریفی که بیدریغ قربانی خیالات و اوهام برخاسته از دین اسلام شدند .

نوشته شده توسط: Anonymous

حکومت ایران در حال حاضر با تاکید بر دو اصل اسلامیت و ایرانیت فارسی اداره میشود.مخالفان این رژیم بعضا فقط یک ستون آن یعنی اسلامیت را میکوبند اما با چنگ و دندان ، ستون دیگر را مراقبت میکنند و مانع فروپاشی میشوند.آیا بهتر نیست با تمام توان و شجاعت هم دین حکومتی را نفی کرد و هم زبان مورد تبلیغ و حمایت آنرا؟در اینصورت قوم پرستی فارس محور و دینمداری حاکمیت پرور غیر ستیز جای خود را به پلورالیسم تنوع پرور و حقوق بشر احترام آمیز میدهد.شاید بهتر باشد نخبگان و نویسندگان و احزاب فارس گام اول را بردارند و با اعلام حمایت از رسمیت یافتن زبانهای غیرفارسی اعتماد این ملتها را جلب کنند و فرهنگ چندملیتی را در ایران به رسمیت بشناسند مطمئن باشند جای کسی تنگ نمیشود.عراق ویران شد کردها به حوق ملی شان رسیدند قبل از اینکه ایران مثل عراق اشغال و ویران شود حقوق ملی غیر فارسها را به رسمیت بشناسند این کار بیشتر به نفع

فارسها هست.بهتر است از تبارگرایی و نژادپرستی و خودبرتربینی دست بکشند.
نوشته شده توسط: Anonymous

در فارسی مثلی هست که می گوید «آب که سربالا برود، قورباغه ابوعطا می‌خواند» حالا حکایت ما است! کسی که تا دیروز نمی‌دانست که "اسطوره‌شناسی" یک علم است و از شنیدن "نگاه علمی به اسطوره" به اندازه یک گوزن آندورا شاخ درآورده بود، امروز برای خود من (یعنی همان کسی که این موضوع بدیهی را به او یاد داده) بالای منبر می‌رود! همچنین از آنجایی که با زبان مدرن (که طنز و کنایه بخشی از آن است) بیگانه است، اشارات ظریف را درک نمی کند و نگران آن است که من کارم را از دست بدهم! جمله من این بود: «آدم اگر بخواهد به تک تک ادعاهای بی پایه این حضرات بپردازد، از کار و زندگی و نان درآوردن می افتد» یعنی این جماعت عشیره پرست چنان مشغول تولید انبوه لاطائلات و خزعبلات هستند که اگر بخواهی به همه آنها جواب بدهی، دیگر وقتی برای کارهای دیگر نمی‌ماند. عشیره پرست از درک این کنایه آشکار و نه چندان ظریف عاجز است. عشیره پرست هنوز

در دنیای چنگیر مغول زندگی می کند و از من می خواهد کاری کنم که دیگران برای من کار کنند. البته تصور او این است که می شود به قبیله مجاور حمله کرد و چند نفر را اسیر کرد و آنها را به عنوان "بَرده" مجبور به کار و تولید کرد و خود در گوشه ای نشست و کامنت نوشت. او هنوز نمی داند که انسان هرچه مدرنتر باشد، بیشتر متکی و وابسته به "توان اندیشه" خود است و ناچار از فروش این "توان ویژه" به محیطهای آکادمیک. البته عشیره پرست در کامنت بعدی پیشنهاد خواهد کرد که من بروم خودم دانشگاه باز کنم. اما آنچه که فرهنگ اجتماعی عقبمانده عشیره پرست را بیش از هرچیز دیگری نشان می دهد، خطاب "تو" به مخاطبی است که او را نمی شناسد. انسان مدرن تا وقتی کسی را نشناسد و با او صمیمی نشود، به او "شما" می گوید. "تو" گفتن به مخاطب ناشناس گذشته از آن که یک بی ادبی آشکار و بیانگر سطح نازل شعور اجتماعی است، نشان از رفتار خشن قبیله‌ای دارد. از رفتار کسی که اگرچه کراوات عاریه ای عین الله باقرزاده را به گردنش بسته، ولی هنوز آداب زندگی در شهر را نیاموخته است.
نوشته شده توسط: Anonymous

در این که رژیم اسد رژیمی جنایتکار و سفاک است هیچوقت شکی نبوده است ( همانگونه که در جنایتکار و سفاک بودن بسیاری از مخالفان اسد شکی نیست.) ولی در سیاست هیچ امری اتفاقی، اتفاق نمی افتد. کسانی که این اطلاعات را درست روز قبل از کنفرانس منتشر کرده اند قصد با موشک زدن این کنفرانس را داشته اند. وقتی نگاه می کنیم که این کشور قطر است که هزینه این تحقیق را تامین کرده است، موضوع روشتنر می شود. دیروز بی بی سی با یکی از تهیه کنندگان گزارش که استادی در دانشگاه سیراکوس آمریکا بود مصاحبه و سوال کرد که چرا این گزراش درست روز قبل از کنفرانس تهیه شده است؟ استاد پاسخی برای پرسش نداشت و فقط در مود اینکه اسناد موثق است صحبت کرد( البته باید سوال دیگری نیز می کرد و آن اینکه شما چه زمانی کار خود را به پایان رساندید.)

این نشان می دهد که با تهیه کنندگان گزارش نیز در این مورد مشورت نشده بود، همانگونه که اصل بر این است که اطلاعات نقض جنایت بر علیه بشریت باید در اختیار سازمانها ی حقوق بشری گذاشته می شد و این آنها می باشند که بعد از بر رسی های لازم آنرا منتشر می کنند و نه از طریق موسسه ای از وکلا که هدفشان بیش از هر چیزی بدست آوردن پول بیشتر است.

فاجعه این است که مردم سوریه به مهره های شطرنجی در دست دولتهای فاسد منطقه ای و جهانی تبدیل شده اند و برای این دولتها آنچه که ارزش ندارد جان انسانها و رنج غیر قابل تصوری می باشد که این بازی به مردم سوریه تحمیل می کند.

حمایت مافیای حاکم از مستبد سوریه و بیشتر، پولهای هنگفت عربستان سعودی و دیگر شیخهای فاسد خلیج فارس، صدور "اندیشه" قرون وسطایی وهابیسم و سلفیسم، و نداشتن اندیشه راهنمای مردم سالارانه مخالفان استبدادها، بهار عرب را به خزان تبدیل کرده است. امید این است که از طریق نقد اشتباهات خود، جنبش را ادامه دهند.

در ضمن امروز سخنان نماینده دولت سوریه و نیز نماینده مخالفان سوریه در کنفرانس ژنو-2 را گوش کردم. غمناک بود چرا که از هر دو طرف فقر اندیشه مشاهده می شد و سخنان، در کل، هیچ ربطی به اینکه چه باید کرد نداشت. خلاصه اینکه بنظر نمی رسد که از این درخت میوه ای بروید.
نوشته شده توسط: Anonymous

چيزی که مشخص است اين مقاله دل پذير حضرات مرگز گرا و از خود راضی نژاد آريائی « هند و اروپائی» بخش هندی نيامده و از آنجائی که در مورد مقاله کم آورده اند در اطراف مقاله شلوغ کاری ميفرمايند و بدفاع ابولقاسم ضد زن و نژاد پرست بر خاسته اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عیوض، اگر مدیر و سایر فارس زبانان سایت ایران گلوبال، زبان ترکی را بفهمند، خیلی از آذربایجانیها به زبان ترکی آذربایجانی برایشان مقاله میفرستند. وقتی فارسها بخودشان زحمت نمیدهند، حتا یک جمله زبان ترکی یاد بگیرند، مقصر خوشان هستند. اینها حتا در سایت ایرانگلوبال قانون درست کرده اند، که مقاله ها و مطالب باید حتما بفارسی و یا ترجمه آن بفارسی باشد. آذربایجانی مجبور میشود به زبانی بنویسد، تا آقایان فارسها بفهمند. مگر غیر از اینه؟ حالا شما بگوئید: که چرا به ترکی نمی نویسند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دنیز ایشچی ! اگر این کامنت نیز مثل بقیه کامنتها سانسور نشود، باید به محضرتان عرض بکنم، تا زمانیکه شما مثل پان ایرانیستهای خجالتی عمل بکنید، و تحت لوای سوسیالیسم در خدمت پان ایرانیسم ، پانفارسیسم ، و از ترس حمله آنان به شما که مبادا، به شما پان ترک بگویند، لجام بسته در خدمت شوونیسم فارس باشی، نظر شما جز تکرار مکررات، تاثیری بر روی حرکت آزادیبخش مردم آذربایجان نخواهد داشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

« نرگس ار لاف زد از شیوۀ چشم تو مرنج | نروند اهل نظر از پیِ نابینایی» شما مصدق‌السلطنه‌ایها هم دایه‌ای دلسوزتر از آلبرایت و حسین اوباما و هیلاری کلینتون و جان لیمبرتُ اینا نمی‌یابید مثل اینکه :))) این اسلیپِ حضرتِ عثمان رو خیلی‌وقته که مادلین آلبرایت اونم در محضر هوشنگ‌امیر‌احمدی(لابیستِ حکومت اسلامی) بهتون چپونده یا تدلیس نموده‌اند. مادلین آلبرایت (وزیر امورخارجۀ آمریکا) در ۱۸مارسِ ۲۰۰۰میلادی در جمعِ شورایِ ملّیِ هوشنگِ امیراحمدی در مماشاتِ با حکومتِ اسلامی می‌فرمایند: «در سال ۱۹۵۳ آمریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخست‌وزیر محبوب ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجه‌اند ولی آن کودتا آشکارا باعث پس‌رفتِ سیرِ تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحت‌اند. علاوه بر این

علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیمِ شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد ولی مخالفان خود را بی‌رحمانه سرکوب کرد»____ باراک "حسین" اوباما هم در اون سفر سه روزه به مصر و در اولین سخنرانیِ رسمیِ خودش اونم در مسجد الازهرِ اخوان‌المسلمین تاکید میکنه که کودتای 28 مرداد کار آمریکا بوده. همون اوبامایی که بارها پشت مردم ایران رو خالی کرده‌اَن و بارها مخفیانه و زیرزمینی نامه‌‌های فدایت شوَم با خامنه‌ای ردُّ بدل می‌کردن همونی که ما توُ خیابونا شناختیمشُ رابه‌راه بهش مینداختیم: «اوباما اوباما یا با اونا یا باما!» همونی که به یه وَرِش هم نیست ده‌ها هزار مردم سوریه دارن زیرِ موشکهای هواپیماهای نظامی بشار اسد جوُن میدن، همونی که یکبار ابراز تاسف نکرد از روند روُ به رشد اعدام‌ها در ایران، هر نوروز هم روزُ سالمون رو می‌ساخت با دادنِ اون دستِ درازش به آخوندا، همونی که تلفنی با آخوندِ ملتزم به اصلِ ولایتِ فقیه دل میده وُ قلوه میخوره همونی که.. هوف! خانم کلینتونِ وزیر امور خارجۀ ایشون هم یه بار با طرحِ مجددِ عذرخواهی خانم آلبرایت در سال 2000، بابت نقش داشتن آمریکا در این کودتا(!) ابراز تاسف را کردن. آره برید سرتون رو با این اسنادِ یک‌طرفه گرم کنید. آمریکایِ همچنان مستعمرۀ بریتانیا، محضِ رضای خدا داره موش میگیره یا کشتی‌بان را سیاستی دگر آمده؟ :( چی بگم از کجا بگم آخه! اینم از قالیچۀ نازِ ایرونی تقدیم به مادلین آلبرایت در اون سخنرانیِ مصدقی‌پسند! و تهاتُر همچنان ادامه دارد farm4.static.flickr.com/3257/2902909443_709593d764_o.jpg
نوشته شده توسط: Anonymous

مخلصِ رزای عزیز، مثل همیشه پُر انرژی و پُر بار :) رزا جان با حرفات کاملاً موافقم به همین لحاظ این دیدگاه رو «من که میگم فرضیۀ علمی هر چی بیشتر بهتر!» پیشاپیش در همفکری با شما و بخصوص این جمله‌تون« این میم برای توضیح چرایی گسترده شدن برخی چیزها (همه گیر شدن و تقلید شدن) در اینترنت و جامعه خوبه.» ابراز داشتم. فقط این میان جسارتی کردم و به نحوی خواستم بگم که دانشمندان بهتره کمتر تحتِ تاثیر خرافه‌های جاری، واکنش مثبت یا منفی نشون بِدَن نتیجتاً از استنتاجِ علمی دور بشن! مهمتر از همه رعایت طبقه‌بندی‌ها در فضای علمی‌ست. بالاخره این تقسیم‌بندیها و مرز بین خرافه، ایده ، دادۀ علمی، فرضیۀ علمی، تئوری علمی باید رعایت بشه و از این روُ بهتر دونستم که مثلاً "فرضیۀ میم" براحتی به "تئوری میم" ارتقا پیدا نکنه مگر از مسیری درست و ارزشیابی‌های دقیق علمی(تجربی و محاسباتی). حالا چرا

حالا چرا این ارادتمندتون اینهمه گیر دادم و "تاکید" بر "رعایت" این موضوع دارم؟! رزا جان؛ پیش از طرح فرضیه‌ای مثل میم خودِ ما ایرانی‌ها نیز زمانی با زیرکی(ولی اشتباه) به چنین تفکراتی دامن می‌زدیم و ضرب‌المثل‌ها یا تیکه‌کلام‌هایی چون آدمِ بی اصلُ نسب! ــ فلانی ذاتـِـش خرابه! ــ ذاتِ بد نیکو نگردد چونکه بنیادش بد است! ــ نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است(قیاس مع‌الفارق ) ــ حرامزده! ــ زنازاده! و.. همه مجموعه‌ای از حـُــسن و سوءاستفاده‌های نشأت گرفته از باور و فرضیه‌هایی مثلِ میم بوده، شعرایی مانندِ مولانا هم در سیرِ تکاملی خودشون یه زمانی اینگونه می‌اندیشیدند«هر کسی کو دور ماند از اصلِ خویش | باز جوید روزگار وصلِ خویش» هر چند در جای دیگر مولانا بدرستی اشاره می‌کنه « از پدر وز مادر این بشنیده‌ایم | لاجرم غافل در آن پیچیده‌ایم». رزا جان همونطور که می‌بینی در بیت ابتدایی هیچ امیدی به پرورش و تغییر انسان وجود نداره و در نهایت هر کسی برمیگرده به اصل خویش! ولی در بیت بعدی این فضای ناامیدکننده دیگه حاکم نیست فقط داره به یکی از دلایل غفلت و ناآگاهیِ بشر اشاره میکنه که اتفاقاً قابل درمان و پیش‌گیری هم هست. پیوند دادن جهل و ناآگاهی انسان به دی‌اِن‌اِی به نظر من امریست بسیار خطرناک و تا حدودِ زیادی نژادپرستانه! ‌ در حالی که حتی بازخوردِ برخوردها و شرایط محیط اطراف مادر، از سهم قابل توّجه‌ای در رشد جنین درون رحــِـم برخورداره که تاثیراتِ اون هیچ ارتباطی به ژن موروثی نداره، حالا بماند که دوران رشدِ انسان و نفوذِ اطرافیان و شرایط زندگی و هزاران چرخشِ این سیب در آسمان، عرصه رو برای جولان فرضیه‌های مثل "میم" تنگ میکنه. خلاصه ببخشید که باز پُرچونِگی کردیم ! خیلی کارِت درسته رزای نازنین ;) این «متن» که فرمودید بابا مشقِ شبِ منه! دارم با دلُ‌ جوووووووون درس پس میدم خدمتـِـتون اونم اینجوری: www.youtube.com/watch?v=KxrtA3fkTsg
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ايشچی در رابطه با کل نوشته ات بايد بگويم عين جريان نادر نامه مشهدی عباد است . اما جنابعالی نوشته ايد که « بعضی از این تفسیر گران تا آنجا پیش می روند که بصورتی تاریخی در بررسی تاریخ دویست ساله آذربایجان، نه فقط اشاره ای به نقش سوسیال دموکراسی نمی کنند، بلکه "کادرهای مساواتچی"[2] را جایگزین را جایگزین آنها می کنند. » حال سوالی دارم جريان مساوات آيا جز سوسيال دموکرات چيز ديگری است مرامنامه و نظام نامه مساوات برهبری محمد امين رسول زاده در دست همگان است و بقول خيلی از مفسرين سياسی مساوات آذربايجان اولين تشکيلات سوسيال دموکراسی در قفقاز بود که در مقابل لنين ايستاد و تفکرات بولشويک ها را به نقد کشيد کافی است به مجموعه مقالات محمد امين رسول زاده که برخی توسط فريدون آدميت ترجمه شده نگاهی به افکنيد . البته من فکر ميکنم تو از اينها خبر داری و حتی خوبی ميدانی که بند بند ملت آذربايجان آنقدر

آقای ايشچی در رابطه با کل نوشته ات بايد بگويم عين جريان نادر نامه مشهدی عباد است . اما جنابعالی نوشته ايد که « بعضی از این تفسیر گران تا آنجا پیش می روند که بصورتی تاریخی در بررسی تاریخ دویست ساله آذربایجان، نه فقط اشاره ای به نقش سوسیال دموکراسی نمی کنند، بلکه "کادرهای مساواتچی"[2] را جایگزین را جایگزین آنها می کنند. » حال سوالی دارم جريان مساوات آيا جز سوسيال دموکرات چيز ديگری است مرامنامه و نظام نامه مساوات برهبری محمد امين رسول زاده در دست همگان است و بقول خيلی از مفسرين سياسی مساوات آذربايجان اولين تشکيلات سوسيال دموکراسی در قفقاز بود که در مقابل لنين ايستاد و تفکرات بولشويک ها را به نقد کشيد کافی است به مجموعه مقالات محمد امين رسول زاده که برخی توسط فريدون آدميت ترجمه شده نگاهی به افکنيد . البته من فکر ميکنم تو از اينها خبر داری و حتی خوبی ميدانی که بند بند ملت آذربايجان آنقدر بهم بافته شده
شده که در کوچکترين فرصت تمامی ديوار های سياسی را در خواهند شکست مثل سال 1989 که ملت آذربايجان در دو طرف رود آراز تجمع کردند و حماسه روز هم رای ملت آذربايجان را آفريدند
http://www.youtube.com/watch?v=GKDzA8rUBcA
نوشته شده توسط: Anonymous

سی و چهار سال مخالفین رزژیم ؛پشت هم تکرار می کنند:«ظهور تدریجی نشانه های خرد شدن استخوان های نظام جمهوری اسلامی» پس چرارژیم سرنگون نمی شود ؟بنظر من تا الترناتیو عملی ارائه نشود...وضع برهمین منوال است ؛ بالایی ها نمی توانند، پائینی ها دائما غر می زنند، جک درست می کنند و فحش های خوار و مادربه اخوندها و پاسدار ها می دهند اما در انتخابات بین بد و بد تر؛ «بد » را انتخاب می کنند و شما کرد های شریف هم ساز خود را می زنید و کمتر از استقلال و جدایی نمی خواهید ؛ کاک مسعود بارزانی هم نرد عشق با اردوغان را ساز کرده

پ پ ک هم مانده این وسط در« چهار راه خاورمیانه» ؛ خودش نمی داند «چه باید بکند؟» بهر حال رزیم در این 34 سال 34000 بار شکست خورده ولی با این وجود سرپاست؛ تازه امریکا و انگلیس که فرمان جهان را در دست دارند به این نتیجه رسیده اند در مقابل رشد اسلام گرایی سلفی _ القاعده ای در خاورمیانه ، بسمت جمهوری اسلامی حرکت کرده اند. غربی نمی خواهند که همان بلایی که بن لادن در موضوع حکومت نجیب الله در افغانستان برسر غرب اورد و موجبات 11 سپتامبر را فراهم کرده بود، گرفتارموج جدید اسلام گرایی سنی شوند. آری برادر بهزاد خوشحالی، زیاد خوشحال نباش ...اوضاع خاورمیانه در حال یک گردش تاریخی است و داده های شما خیلی قدیمی است.