Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مارال گرامی، انتشار مطلب- هرچی باشد- در سایت رایگان است. میکوشیم مطلب در « چهار چوبه» سایت باشد که منتشر شود. چهار چوبه سایت را در بخش « درباره ما» می توانید مطالعه کنید. کمک مالی به سایت هم به دلخواه و آزاد است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

احمد امید یزدانی گرامی،1-پاسخ سئوال شما:بله این امکان برای همه زبانها هست.شرط آن « همراه بودن ترجمه فارسی» ست.بدون ترجمه امکان ندارد. بخش آن هم درسایت«فرهنگ و هنر» است. در ضمن ما «کتاب آتالاز سؤزو-pdf» را که به کوشش همکار عزیزمان اژدر بهنام از خط کریل به خط لاتین و عربی برگردانده شده منتشر کرده ایم* http://www.iranglobal.info/node/16196 * با پوزش از شما، وتشکر که اشکالات راگفته اید.آنها را درمتن تصحیح کردم.تا حدممکن.ترجمه ، متن فارسی ست.ازنظرخوانندگان اشکالات، در نوشته های آ.ائلیار -به ترکی آذربایجانی- چند تاست:الف -تایپی؛ ب- ادیت شدنی؛ ج-عمدی.در این موارد پاسخ من چنین است:الف:علی رغم کوشش، برخی اشتباهات راه می یابند.خوانندگان به بزرگی خود ببخشند.ب:قسمت ادیت نیاز دارد به یکی دونفر ادیتور که در دسترس من کسی نیست.خواه نا خواه اشکالات می مانند.

ج:عمدی:به خاطر توجه بیشتر من به «زبان شفاهی ولهجه»،این مورد در نوشته هایم وجود دارد.گاهاً « حسن» است؛و گاهاً «عیب و نادرستی».گاهش آنهم باز کار ادیتور است.من از توجه خوانندگان در رفع این موارد استقبال میکنم. و بسیار سپاسگزارم.
در مورد به کار گیری لهجه: در متن داستان - در گفت و گوها- میخواستم صحبتها لهجه ای نوشته شوند. که بیشتر رئال باشند. ولی به خاطر سخت شدن «قرائت» برای خوانندگان، منصرف شدم.تا حد ممکن. البته اینجا- و فعلاً. در کارهای دیگرم خواهم کوشید این مورد بیشتر لهجه ای نوشته شود. در قسمت «راوی» می توان زبان قلم پیشینیان را با زبان شفاهی امروزی تکمیل کرده و به کار بست.در مورد زبان نوشتن ترکی امروزی، با نظر زنده یاد صمد بهرنگی موافقم که در مجموعه مقالات اش در نقد «دستور زبان ترکی آذربایجانی کنونی» آمده است. * آفرینش ادبیات را «کار فردی-جمعی» میدانم. من کار فردی خود را انجام میدهم، جمع میتواند با « نقد واصلاحات خود» آنرا به سطح دلخواه برساند. در زبانهای جهانی هرسال تغییرات در فرهنگها درج میشود. و بروز میشوند. زبانهای تحت تبعیض این امکان را ندارند.: ***تزديرمک: təzdirmək =هورکيت‌مه‌ک hürkitmək معنی مجازی. ;təzləmək=təsləmək= sıçmaq:at; təz=təs*** وظیفه نویسندگان است که تغییرات را در نوشته های خود بیاورند:

hülkəmək=hülkmək=hürkmək=ürkməkدر لهجه های مختلف.
***« در زبان کنونی آذربایجان ما "با اسب" را "آت ایلهat-ılə" نمی گوییم.بلکه آتنان at-nanمیگوییم. آت ایله را در نوشته های مانده از دیگران می توان پیدا کرد.» صمد بهرنگی -مقالات. از نظرمن میتوان در جای خود هم اینن را به کار برد و هم ایله، و ماننندهای آنرا.

****qovzuyub=qovzayıb

****nən= -lə

***üzlük-lə=üzlük-nən

زبان ادبی نوین ما می تواند خود را بر پایه های زبان ادبی قدیمی، کلاسیک، زبان شفاهی امروزی ، نو آفرینی ها ، با توجه به ««اشتراکات» در زبان ادبی باکو و آنکارا استوار سازد. تأکید میکنم بر«اشتراکات»، و نه بیگانگی ها. اما در هر حال معیار اصلی واصالت و استقلال زبان ما «زبان و ادبیات شفاهی» مردم ماست. نوشته هایی که با زبان و روح مردم بیگانه باشند، به درد امروز نمی خورند.
توجه به « زبان امروزی آذربایجان» که وظیفه اصلی یک نویسنده است، در کل «کار نوشتن قدیمی ها- و دستور زبان قدیمی » را بهم میریزد. و چیز نوی از این میان بیرون میاید که ضرورت زمان ماست. توجه بهرنگی به زبان امروزی و دگر بودن آن با زبان نوشته های پیشین «نوجویی» ارزنده ای ست که لازم است دنبال شود.باز هم از توجه شما ممنونم.
نوشته شده توسط: Anonymous

،،،،،،،،،،،،، (Anonymous) ; شاهد علوی, بی بی سی نیست و بی بی سی هم انگلیس نیست. شما به جای اینکه در مورد چند زبانی در ایران کامنت بنویسی, به انگلیس حمله ور میشوی. در فلسفه به این کار سفسطه میگویند. یعنی شما به جای پرداختن به موضوع مطرح شده, در مورد چیز دیگری حرف میزنی. پاسداران کم سواد که حرفی منطقی و یا علمی برای گفتن ندارند همیشه سعی در سفسطه کردن دارند. البته این کار را در فضای مجازی میکنند. این پاسداران در داخل ایران از سفسطه که نه, بلکه از اسلحه استفاده میکنند. من از آقای شاهد علوی به خاطر این مقاله علمی و زیبایشان تشکر میکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

به راستی وطن شاعری خوشگل تر از شما ندارد. استفاده شما از این قافیه و ردیف مشکل و در این بحر ستودنی ست. به امید روزی که هر ایرانی یک دیوان شعر از مه ناز داشته باشد.

تو زیبا، دلفریبی، بی نظیری
میان شاعران شهرها شهیری
تو فردوسی نظامی یا که حافظ
تو در دلها دگر هرگز نمیری
ادب آباد کردی ای مه ناز
به بند بیت و مصرع ها اسیری

با تقدیم احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

به اصل داستان که سلسله قاجار باعث ویرانی ایران شد و ار درون استبداد قاجار رضا خان به قدرت رسید توجه نمیشود.
رضا خان میر پنج نخست نخست وزیر شد به فرمان احمد شاه قاجار .اگر ایرادی هست باید به احمد شاه گرفته شود که چرا رضا خان میر پنج را نخست وزیر کرد.هرج ومرج در دروران قاجار و تنفر عمومی از قاجار و نداشتن مردان فداکا رراه را برای رضا خان فراهم کرد .اگر رضا خان نبود حتمن مرتضا خانی پیدا میکردند.
اماچه کسانی از حکومت رضا شاه خوششان نمیامد نخست اخوندها. و سپس کومونیستها.
اخوندها نشان دادند ذره ای به ایران تعلق خاطر ندارند و همین طور کمونیستها ثابت کردند هدفی جز تجزیه ایران در سر ندارند.
اکنون نیز شرائط زمان قاجار است. تسلط اخوند و مدعیان تجزیه طلبی .
انچه ایران نیاز دارد نخست بر قراری نظم
و ارامش و سپس تمامیت ارضی .
مهم نیست نامش رضا باشد ویا نادر و یا خان زند مهم

دفاع از دو اصل اساسی بر قراری نظم و دفاع از تمامیت ارضی ایران است.
اگر مردم ایران میخواهند اواره و سر گردان مانند فلستینی ها شوند باید که بدنبال چپ و
تجزیه طلب بروند واگر میخواهند به استقلال و سر فرازی برسند باید به دنبال نادر زمان بروند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام ..سلام آقا...شما آقایه فلان هستید ؟ بله بنده هستم ..سلام خانم امری داشتید؟..بله بنده از شرکت خوشگل کن ها شمال شهر تهرون هستم ..ما کالای اساسی سفارش دادیم که باید هرچه زودتر ترخیص اونجوری بشه "رشوه" ..رئیسم هم رو که حتما" می شناسید؟ ایشون پسر کوچکیه آیت الله".." هستند با شما قبلا" تماس گرفته که اگه میشه اون چندتا صندوق کالای اساسی که اون جلوی انباررو هم گذاشته شده رو اول ترخیص کنید...البته پول چائی هم اولش میدیم خدمتتون...ببخشید فضولی نباشه چه کالای اساسیه ؟ لوازم آرایش برای خانم های شمال شهر تهرون ...چشم خانم ....قربون شمال شهرتهرون برم من . چشم....کدوم صندقه؟ ..اونها اون جلوئی حدود چهل تا صندوقه...آهای حاجی معطل نکن این چند تا صندوق رو بزار برای این همشیره تو باره کامیون ...حالا که شما لطف می کنید ما هم باید از خجالتتون دربیایم لطفا" همشیرتون رو بفرستید پیش ما خوشگلش کنیم...!!

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی از سوریه نشینان در اکیپ افرادارسالی چنده نفره وهم نژاد آحوندها که برای بارکردن پول های فروش نفت و طلای ایران نشینان از گاو صندوق های بانک مرکزی در حوال بانک مرکزی در حال راه پیمائی هستند و با تعجب این ور و اون ور رو نگاه می کنه یهو متوجه میشه که داره مبایلش زنگ میزنه ...زنگ ...زنگ ....زنگ ...الو ..الو ...المهدی ....المهدی هستم ..اسم شما ؟ البشار اسد هستم رئیس جمهور سوریه..سلام البشار اسد ..چاکریم حال شما خوبه ..بله کجائید ..چند قدمیه بانک مرکزی تهران ...کامیون و کانتینرهم آوردیم و خیلی ساده و راحت رسیدیم اینجا جلوی بانک ....المهدی کسی رو تو خیابون های تهرون ندیدی که بگن این عرب ها از کجان و چرا با کامیون می خوان وارد بانک بشن ؟ خیر ..خیر جناب البشار اسد هیچ مزاحمی تا حالا ندیدم اینجا خیلی راحت هستیم..

المهدی...المهدی؟ بله البشار اسد...اصلا" کسی مزاحمتون نشد؟ مگه میشه همچین چیزی چرا بمن چاخان میزنی؟ والله به جون 15 تا بچم قسم می خورم که هیچ مشکلی نداشتیم آلان هم درب بانک بازشد و ما با چند تا کامیون کانتینر دار وارد پارکینک بانک شدیم...! پس ایرانی ها کجان...البشاراسد به جون خودم و بچه هام قسم که راست بهتون میگم ولی شاید باورتون نشه...اگه می خواهید از بقیه افراد اکیپ ما هم میتونید سئوال کنید...خیابون های تهران پرو مملواز اتوبوس و کامیون و وانت و تاکسی و ماشین سواری های پژو و پرایده که همشون درحال حرکتند و برای هم بوق میزنن و جلوی هم می پیچن ولی همشون بدون راننده و مسافر هستند....پیاده روهای تهرون خالیه خالیه !!...المهدی..المهدی ؟ بله جناب البشار اسد میگی در خیابون ها عابر پیاده راه نمی ره ؟ خیر ما که کسی رو نمی بینیم ...المهدی ..المهدی ؟ بازتریاک کشیدی و نعشه ای و چرند میگی؟ خیر جناب البشار اسد من آلان گوشی رو میدم به خود الحسن خودتون لطف کنید و از اون هم بپرسید؟ الحسن ..الحسن ؟ بله جناب البشاراسد ..المهدی راست میگه اینجا موجود دوپائی که در خیایبون راه بره وجود نداره و یا برای ما دیده نمیشه !! الحسن ..الحسن من شنیدم که مصری ها و لبنانی ها کامیون گرفتن در راه بانک مرکزی هستند فوری هرچی میتونید از دلار و یورو و طلا و اوراق بهادار بار کنید...الحسن...بله جناب یه چند کیلو تریاک و شیشه بزارید رو میز بانک مرکزی که یه وقتی یه آدمی اونجا پیداش شد نگن دست خالی اومده بودن و یه سوغاتی از سوریه هم برامون نیاوردن !!
نوشته شده توسط: Anonymous

بلاخره این آخوند طبق معمول اون چیزیکه در خو و سیرت و نژادش ومی خواست ازانتهای روده بزرگش در مستراح خالی کنه ترجیح داد که زحمت رفتن به مستراح رو به خودش نده و اون ها رو تکه تکه ازلای چاک پوزش بریزه تو صورت نعشگان و مشتاقان اسلام ناب محمدی !!
در پایان مراسم آخونده رهبر ولایت تنقیه علی خامنه ای یواشگی و درگوشی به هم نژادهاش میگه معاشرت از هر لحاظ و با هر هدفی با ایرانی ها که هم نژاد ما نیستند اکیدا" حرام است وکشتن و زجردادن آنها حلال!...یکی از هم نژادهای آخونده ازاین عرب زاده گماشته انگلیس می پرسه ما که در کشور ایران هستیم پس با ایرانی ها چگونه رفتار کنیم بلاخره روزانه ناچارا" با اونها در تماس میشیم...ایشون درگوشی جواب میدن...با مسلسل بهشون شلیک کنید...آخه نمیشه که..اگر با مسلسل بهشون شلیک کنیم خون راه می افتد و شبیه به اوضاع سوریه میشه ...آخونده جواب چرا اسلامی فکر نمی کنید...

چرا جناب...ما و ماها هم نژادهای شما مثل شما اسلامی فکر می کنیم...ولی چه گلوله ای در مسلسل بگذاریم که ایرانی ها یکباره نکشد ولی هی زجر و زجرکششون کنه که ازش لذت ببیریم وکیف کنیم وبعدش هم بمیرن و نسل کششون کنیم؟ علی خامنه ای آخونده میگه: مسلسل هاتون با گلوله های گرانی و دروغ و کلک و دزدی و فحشا و اعتیاد وبیماری پرکنید و بهشون شلیک کنید...اونوقت زخمی بدنی و روحی مغزی وعلیل میشن ....بدانید هم نژادهای من "تازی" مجلس مجلس خودمان است بانک مرکزی هم جیب خودمان آخوندهاست ...هم نژادهای من ....علی خامنه ای در گوشی به هم نژادهاش میگه...هواستان جمع باشد که به هم نژادهای ما در سوریه لبنان ومصرو عراق خوش بگذرد ..درهای بانک مرکزی رو برویشان بازکنید....به حساب ایرانی ها بدون اینکه خودشان بدانند از بانک جهانی وام های گلان بگیرید وبین هم نژادهای ما در کشورهای عربی پخش کنید....آمین یارب العلمین...!
نوشته شده توسط: Anonymous

سوالي داشتم از سايت گلوبال ،
شما براي انتشار شعر و يا مطلب در سايت خودتون ، پول دريافت ميكنيد ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سهند عزیز قارداش !
این جناب رازی طوری شمشیر را از رو بسته که اگر شخص رضاشاه هم بیاید و شهادت بدهد باز زیر بار نمی رود. من با این حضرات اتمام حجت کرده ام. و جواب کامنتشان را هم ندادم. به شما هم به عنوان یک برادر توصیه می کنم نگذارید آدمهای بیکاری مثل رازی و دیگران وقت تان را تلف بکنند. با تشکر.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رازی !
گویا حدسم در مورد شما صحت داشته و برای همین با شما اتمام حجت کرده بودم. الان هم سر قولم هستم و با کمال افتخار جواب حرفهای غیر منطقی و کورکورانه تان را نمی دهم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی هر کسی که اندک اختلاف نظری با شما دارد را متهم به زشتی کلام و توهین و هوچیگری می کنید واقعا از این شیوه سخن گفتن خسته نشده اید. شما با این منطق قوی اگر بتوانید برای ترکهای آلمان یا تاتها و تالشهای جمهوری باکو حق جدایی یا خودمختاری یا به قول خودتان فدارل رئال یا هر چیزی مشابه آن بگیرید ما در ایران راحت تر می توانیم حرفهای شما را بپذیریم.گویا شما فراموش کرده اید ما استانی به اسم سیستان و بلوچستان داریم که بخش مهمی از آنها سیستانی و فارس همراه با تعدادی بلوچ هستند. بلوچستان اسمی جدید برای این منطقه است و سابقه تاریخی ندارد کردستان هم تا صد سال پیش اردلان نام داشت و نه کردستان. البته شما از رفقای قشقایی خود غافل هستید اینها که هنوز در سیاه چادر زندگی می کنند به نظر شما کدام استان را به آنها ببخشیم تا برای خود حکومتی فدرال داشته باشند؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سهند اگر دوزار سواد داشتی می دانستی افغان با ما هم زبان نیست. اگر سر سوزنی انصاف داشتی می دانستی حضور هر مهاجر خارجی چه افغانی چه عراقی در آذربایجان و اردبیل ممنوع شده است پس اشک تمساح برای افغان نریز. به حق یا به ناحق میلیونها مهاجر افغان و عراقی و پاکستانی و فلسطینی فقط در شهرهای فارسی زبان ساکن شده اند.حتی پناهندگان عرب عراقی را هم در شهرهای فارسی زبان اسکان داده اند چون دیواری کوتاه تر از فارس ها پیدا نمی شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

انگلیس اول تکلیف ایرلند و اسکاتلند و ولز و کولی های این کشور را مشخص کند و بعد برای ایران نسخه بپیچد!

نوشته شده توسط: Anonymous

«میخواهی حقیقتی را بیان کنی ، آنرا در لفاف شوخی بګو«.
در میان روشنفکران آلمانی مثلی است که به شوخی میګویند : «کشورهای عقب مانده روشنفکران عقب مانده ای دارند«. سئوال اینست : کسیکه در قرن ۲۱ ادعای روشنفکری بکند وهنوز ازبرتری نژاد سخن ګوید، هنوز مخالف حق تعین سرنوشت ملتها بدست خویش باشد، هنوز مخالف برابری حقوق اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و فرهنګی ملتها و اتنیکهای مختلف در کشور ایران باشد چه اسمی میتواند داشته باشد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

هموطن ګرامی آقای ائلیار!
حضورتان سلام عرض میکنم و متشکرم از اینکه این قطعه ی زیبا را بزبان ترکی آزربایجانی ترجمه کرده و در اختیار هموطنان آزربایجانی ګذاشته اید. سئوالی از شما و دیګر مسئولین محترم ایران ګلوبال داشتم. آیا این امکان وجود دارد که در سایت ایران ګلوبال صفحه ای را مختص ادبیات شفاهی- فولکلوریک (آتالار سؤزلری، اکینچی و چوبان ماهنیلاری، موسوم و مراسم نغمه لری، تاپماجالار، باغلامالار، اؤیونلار و...) خلق آزربایجان نمود؟ در ضمن از شما خواهشی داشتم. لطفا در نوشتن


جملات بزبان مادریمان دقت بیشتری بخرج داده و سعی در درست نوشتن املای جملات بکنید. متشکرم!
Laçın atla çaparq (çaparaq) gedirdi. Kəhər birdən-birə durdu. Qabaq ayaqların göyə qovzuyub (qovzayıb) qorxuc (qorxunc/qorxulu) kişnədi. Laçın yıxıldı.At hulkub (hürküb/ ürküb) yoldan çıxıb getdi.
Laçın görürdü: Bir suru (sürü) adam qorxunc üzlüklər-nən (üzlüklərlə/üzlüklər ilə) ,qolu qissq(qısa),uzun və gen )
نوشته شده توسط: Anonymous

داشتم این نوشته را می خواندم خوشحال بودم که مطلب جدیدی را دارم می حوانم اما

داشتم این نوشته را می خواندم خوشحال بودم که مطلب جدیدی را دارم می حوانم اما وقتی به قسمت اصلاحات ارصی رسیدم( سه ملیون مالکو سه ملیون کشاورز فهمیدم که چرت نوشته شده است اخه مرد حسابی من خودم کشاورز هستم ارباب روستای ما چندین دیه داشت و بعد از اضلاحات ارضی املاکش با چول به دهات ها داده شد . کتابتان علمی نیست به دیگگر بخش ها هم شک کردم
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جعفر اوغلی: این جناب رازی بر عکس اسم اش اصلا هم آدم قانع و راضی نیستند.ایشان به چیزی کمتر از ارسال پاکت مهر و موم شده توافق نامه بین ایران و افغانستان با پست سفارشی به در منزالشان به هیچ سند و نوشته تحقیقاتی راضی نیستند. تصادفا من هم ادرس همین سایتی که شما رفرنس داده بودید را برایشان نوشته بودم که انگار ایشان مجال مطالعه ندارند-- آخه مچ گیری خیلی مهمتر از مطالعه است--- جناب رازی: من مطمین هستم که اگر اقای شاملی می نوشتند که رضا پهلوی از آلمان یا انگلستان یا آمریکا برای نامیدن ایران اجازه خواسته است شما اصلا مخالفتی نمی کردید. علت این وسواس بودن شما در این است که شما افغان ها را پائین تر و کمتر از خودتان می دانید و تصور اینکه رضای اریایی از یک" مشت "افغان اجازه خواسته باشند را نوعی توهین و تحقیر به خودتان می دانید

. شما شوینیست های فارس فقط از تورک ها و اعراب و کورد ها و بلوچ ها و لر ها نفرت ندارید بلکه با همخون و همکیش و هم زبان هایتان در افغانستان هم سر دشمنی دارید. مردم ایران بار ها شاهد توهین و تحقیر و ضرب و شتم مکرر افغانها در تهران و اصفهان و دیگر ایالت های فارسستان بوده اند. مگر در اصفهان رفت و آمد افغان ها به پارک های شهر را قدغن نکردند.؟ در یک شهر دیگر کویرستان هم از فروشنده ها خواسته شده بود که به افغان ها راه ندهند و با آنها خریو و فروش نکنند این است عاقبت تاریخ 2500 ساله پر شکوه قلابی و جعلی تان. حتی هیتلر هم با آنهمه قدر و قدرت اش همچو رفتاری با یهود های آن زمان نکرده بود. شما شوینیست های فارس نمونه کاراکتری هستید که اریک فروم المانی بهشان کاراکتر دوچرخه سواران را داده است که چطوری دوچرخه سواران سرشان را ( به قدرت) خم و ( پائینی) ها را پدال می زنند شما هم در مقابل غرب خودتان را باخته و در مقابل ملت های فقیر مانند افغانستان عقده های خود کمی بینی تان را خالی می کنید. خدا را شکر که انیشتن مرده است و گرنه شما از ایشان هم سند سرعت ثابت نور را می خواستید. دلیل اینکه تا بحال در جا زده و در حد اکابر مانده و رشد نکرده اید بخاطر وسواسی بودن تان در امور ناچیز و بدیهی و جزئی است که کل توان و انر ژ ی تان را بهدر داده است.
یکی از مشخصه های عقل در این است که بتواند در شرایطی که اطلاعات همه جانبه و کافی و شفاف موجود نباشد از خلال اطلاعات دم دست و حاضر با پر کردن جا های خالی به نتیچه گیری منطقی دستیابی کند. راستی اگر من بجای سه گوشه مثلث سه نقطه برایتان رسم کنم فکر میکنید که می خواستم مثلثی برایتان رسم کنم یا مربعی.؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب جعفر اوغلو، از قضا بحث درست بر سر این است که نژادپرستان وقومگرایان سایت ایران گلوبال را عرصه "نادرست"پراکنی های خود کرده اند و از اینکار (البته با عنایات ویژه مدیریت سایت! ) ابایی ندارند. اطلاعات تاریخی شما متاسفانه آنقدر نازل و ناقص است که جایی برای بحث جدی نمی ماند. شما بفرمایید اسناد دوره قاجار را - از فرمانهای دوره فتحعلیشاه گرفته تا عهدنامه های ترکمانچای و گلستان و آخال و پاریس و سکه ها و تمبرها و اسکناسها و بخصوص قانون اساسی مشروطه- مطالعه کنید، تا بدانید اسم ایران قبل از رضا شاه چه بوده است. واقعیت این است که من اوج بی مسیولیتی و "نادرست گویی" یکی از دوستان شما را به شکلی انکارناپذیر نشان دادم، برای همین هم هست که لشگری متشکل از ناثر ناصری و سهند و خود شما به دست و پا افتاده اید تا موضوع را بدون آبروریزی بیشتر توجیه و رفع و رجوع کنید. همین بس!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رازی ! قصد ندارم در در بحث بین شما و جناب سهند دخالت بکنم و قبلا هم با شما و جناب ایرانخواه اتمام حجت کرده ام. ولی احساس میکنم بحث از مسیر اصلی خارج شده و شما بیش از حد اصرار می کنید تا این سند را ببینید. این سند باشد نباشد تاثیر چندانی در اصل مساله که این سرزمین به ندرت در تاریخ ایران نامیده شده ، ندارد. اینقدر تنگ نظری و یک دندگی فکر کنم غیر منطقی باشد. بنابر این شما را ارجاع می دهم به دو مقاله مستند در این مورد که اگر این دو را بخوانید و ذره ای منطق در وجودتان باشد دیگر بی شکبحث سند را فیصله خواهید داد.با این توضیح که لینک این مقالات را یکی از دوستان در کامنت همین مقاله گذاشته بودند:



آیا افغانستان جزء ایران بوده ؟ (3)
... نام «ایران» در قرون وُسطا معلق بوده و بر سرزمین و مرزهای مشخصی اطلاق نمی شده است. زیرا پس از انقراض سلطنت یزدگرد ساسانی پادشاه فارس بدست اعراب، تا قرن دهم هجری، چیزی بنام شاهنشاهی فارس یا ایران در تاریخ وجود ندارد.
در منابع دورة اسلامی، بخش اعظم بلاد ایران امروزی تا دوره شاه تهماسب و شاه عباس صفوی، به مدت بیش از یکهزار سال، بنام‌های فارس، عراق عجم و... یاد شده و بخش اعظم افغانستان امروزی بنام خراسان و سیستان یاد شده است.
... در دوره اسلامی، حاکمان ذیل به ترتیب یا در عرض هم، به مدت حدود یکهزار سال، بر بخش اندک یا کل سرزمین خراسان و فارس و عراق عجم و عراق عرب ، بطور مستقل یا وابسته به دستگاه خلافت اسلامی، حکومت کرده اند، و هیچ‌کدام رسما بنام پادشاه ایران حکومت نکرده اند.
http://urozgan.org/fa-AF/article/7679/
آیا افغانستان در زمان گذشته جزء ایران بوده؟ (بخش 1)
http://urozgan.org/fa-AF/article/6628/
نوشته شده توسط: Anonymous

مهناز هدایتی اخیرا شعری جالب و ایراندوستانه سروده و در بعضی سایتها منتشر کرده که امید است به این سایت هم برسد .

نوشته شده توسط: Anonymous

AGHAIE AZIZ AGAR REZA SHAH VE NADERSHAH IN DO ABAR MARD TARIKH ZOHOR NEKARDE BODAN HALA KESHVERI BENAM IRAN VJOD KHAREJI NEDASHT
KE DARBARASH SOBAT KONID ALBATE MMKE N
AST KE IRAN BERI SHOMA MOHM NEBASHAD KEMI SHARM KONID
FELAN REZA SHAH RA FRAMOSHKON AGAR RASTMIG JLOVE AKHON BEIST VE AZ SHERFT DEFA KON

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب anyone گویا طرز فکرتان نسبت به بقیه تا حدودی فرق میکنه یعنی تقریبا مثل بقیه تنگ نظر نبوده و همه چیز را سیاه و سفید نمی بینید. این نقطه قوترا بایدتقویت کرد. ولی واقعیت را قبول بفرمایید. به نظر بنده این امکان کامنت نوشتن برای مقالات را صرفا جهت پرسش و پاسخ گذاشته اند نه برای دادگاهی کردن شخصی ، حکم دادن و اتهام زدن و دهها مورد بیهوده و حاشیه ای دیگر لطف کنید اگر سوالی درباره مقاله دارید با مصداق مطرح بفرمایید تا جواب داده بشود والا بحث را به حاشیه نبرید. هم وقت شما گرفته نشود هم ما. با تشکر از حسن توجه تان.

نوشته شده توسط: Anonymous

بخشی از تاریخ سیاه دوران رضا خان که تاریخ دان و تئوری پرداز ایرانی و ناسیونالیست اقای زیباکلان هم بعه ان اشاره کرده و راه فراری از ان نیست.
مزاج رضاخان با بخشی از قدرت سازگار نبود. او به دنبال قبضه کردن قدرت بود. مستقل از بحث جمهوری‌خواهی و بحث سلطنت شما می‌بینید تمام نخبگانی که روی شانه‌هایشان رضاخان بالا و بالاتر رفت یعنی تقی‌زاده،‌فروغی،‌تدین،‌داور،سردار معظم و...آنها را یا از بین برد یا خانه‌نشین کرد. شما می‌بینید که در پایان حکومت رضاشاه نه تیمورتاش باقی مانده‌،‌نه داور، نه فروغی،‌نه تقی‌زاده، نه مستوفی‌الممالک باقی مانده، نه معتمدالملک. هیچ کدام از مردان وزینی که نظام رضاشاهی را از منظر پیشرفت و اصلاحات و مدرنیزه رقم زدند می‌بینید که هیچکدامشان نیستند و همه لای چرخ هولناک استبداد و دیکتاتوری رضاخان له شدند و در اواخر دوران رضاخان افرادی که اطرافش هستند تنها کسانی هستند که به او به

به چشم خدایگان روی زمین نگاه می‌کنند، به چشم اعلی حضرت نگاه می‌کنند و نمی‌توانند انتقاد کنند، انتخابات آزاد وجود ندارد، روزنامه وجود ندارد،‌حزب وجود ندارد، تنها یک چیز وجود دارد و آن هم قدرت مطلقه رضاشاه.

نوشته شده توسط: Anonymous

برگزاری همایش قره باغ در دانشگاه تبریز به دور از هرگونه مسایل سیاسی بین جمهوری آذربایجان و ایران حداقل در موارد زیر میتواند موثر باشد: 1- تقویت حس همدردی و همگرای بین جمعیت آذربایجان شمالی و جنوبی 2 - افزایش آگاهی مردم آذربایجان جنوبی به مسایل قره باغ . از این همایش نباید هیچگونه انتظاری در خصوص کمک جمهوری اسلامی ایران به حل مناقشه قره باغ داشت چرا که ایران از این مسله بهره برداری سیاسی ، اقتصادی می نماید و حافظ منافع روسیه می باشد .مردم آذربایجان شمالی هنوز یاد و خاطره ی کمک های نظامی بیدریغ رژیم جمهوری اسلامی را به داشناک های ارمنی در کشتار قره باغ را از یاد نبرده اند .به تمام آذربایجانی ها پیشنهاد می نمایم در این همایش بصورت گسترده شرکت نماییم و با پرسش های مدقن و مستند همایش را سمت و سو بخشیم رعایت انضباط وآرامش واجتناب از هر گونه جنجال در همایش دستاویزی به ماموران اطلاعاتی نخواهد داد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اول.هر چه پاسخ خود را مطالعه کردم مطلبی پیدا نکردم که ستم ملی در ایران وجود ندارد!!!بلکه بالعکس شامل همه اقشار و افراده!
یا اینکه این مقاله باید باب میل من باشه!بنده این منظور و نداشتم.این شمائید که واقعیات رو انجور که دوست دارید بیان میفرمائید.
دوم.نژآد پرستی و راسیست از جانب هر گروهی یا شخصی در هر جای دنیا که باشد محکومه.اینکه در دنیا این طور آشکارا به یک گروه توهین میشه یا نه؟ بنده نرفتم و نمیدونم اما همه جا همه جور آدمی پیدا میشه.و جاهای دیگه هم نژاد پرستی هست که البته زشت و ناپسنده.
راجع به رفتار زشتی که فرمودید من شرمنده ام.ولی شما مجددا برچسب ها رو از جیبتون درآوردیدو...
سوم.نگفتم که کاری به شهر من داشته باشید!ولی من مدافع خواسته های به حق هر شخص و گروهی هستم.

شما احساستون رو نسبت به تاریخ بیان کردید واحساس افراد رو نسبت به مقالاتتون شنیدید!!
در ضمن اشکال از خوانندگان نیست که با خوندن مقالات شما به به و چه چه نکردند!!اشکال از مقالات یک جانبه و متعصبانه شماست!!
و اینکه دوست ندارید انتقاد بشنوید وبا قلمی تند سعی میکنید منتقد رو ازمیدون به در کنید.انگار که میدونه جنگه!!
همون اندازه که شما حرفتون رو درست میدونید اونائیکه انتقاد کردند حرف شما رو اشتباه میدونند و حرف خودشونو حق که اگه این طور نبود اون را آشکارا فریاد نمیزدند!! دموکراسی این نیست که حرف شما رو تائید کنم اینه که منتظر شنیدن منطق از سوی شما باشم که متاسفانه این اتفاق نیافتاد!!
یک احتمال کوچک برای اشتباه بودن نظر خود در نظر بگیرید آقا!!
سخن آخر.من دو مقاله جناب عالی رو خوندم.این که واقعا در تاریخ چه گذشته است؟ بنده اطلاع دقیقی در دست ندارم ولی هرچه که شده است...زبان شما متفاوت از زبان فارسی است و حق مسلم انسانی و عقلانی و قانونی شماست که به طور آزادانه در حفظ و نشر زبان مادری خود بکوشید. و برای نیل به این هدف مجبور نیستید تاریخ جدیدی بنویسید و یا تفسیری عجیب از آن ارائه دهید!
این فلات پر حادثه که ایران نام دارد(به معنای سرزمین نجیب و نه از مشتقات آریایی!!) و مردمی که در آن زندگی میکنند چه مهاجر بوده اند و چه بومی چنان به هم آمیخته اند که از لحاظ نژادی و تاریخی و فرهنگی و...قابل تفکیک از هم نیستند. همانند دریاچه ای که که از ده ها رود تغذیه کرده ولی آب رودها در درون دریاچه قابل تفکیک نیستند.
این به معنی این نیست که ما تفاوت ها رو نمیبینیم..تفاوت ها قابل احترام اند.
امیدوارم از اینکامنت درهم و آشفته خاطر نشده باشید!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای استخانلو، سخنان شما بیشتر پریشان گویی همراه با تهدید است. این گونه سخن گفتن غیرمتمدنانه است. مینویسید "اگر آذری ها ایران هستند حق تجزیه ندارند". اولا، اگر و مگر ندارد، کسی که امروز شهروند کشور ایران باشد میشود ایرانی. تا زمانیکه کسی ترک تابعیت یک کشور را نکرده است یک ایرانی است. اگر کسی تابعیت ایران را ترک کرده باشد دیگر ایرانی نیست. در ثانی شهروندان یک کشور اسیران آن کشور نیستند که "حق" ترک تابعیت را از آنها بگیرید. هر کدام از شهروندان ایران خواستند از ایران ترک تابعیت کنند آزاد هستند. اما ملتهای ساکن در ایران نیز به مثابه گروههای اتنیکی از نظر حقوق، اگر بخواهند حق دارند از ایران جدا شوند. شما

چه مرجعی هستید که میتوانید حق جدا شدن را از ملیتهای غیرفارس ایران بگیرید؟ هم شهروندان (یعنی بصورت فردی) و هم ملتهای ساکن ایران (یعنی بصورت جمعی) از نظر حقوق بین المللی میتوانند از ایران جدا شوند. هیچ کس حق جدا شدن را از کسی و یا جمعی نمیتواند بگیرد. بحث اینست که کاری کنیم وسیاستی در پیش بگیریم که نه افراد آن کشور و نه ملتهای ساکن آن کشور نخواهند از این کشور جدا شوند. سخن اینست که بایستی از سیاستهای تحقیر و تبعیض در ایران فاصله بگیریم که خلقهای ساکن ایران با اختیار و اشتیاق بخواهند در به عنوان شهروندان ایران باقی بمانند. وگر نه با تهدید و ارعاب تبدیل میشوید به یک فاشیست چیزی شبیه همفکر هیتلر. مینویسید که "اگر ترک هستند باید نزد عموهایشان به مغولستان بازگردند". این سخن شما تهدید و باز پریشانی گویی سفسطه آمیز است. صاحب ایران مردم و در واقع ملتهای ساکن آن کشور هستند. آذربایجان عمدتا سرزمین ترکهاست، کردستان عمدتا سرزمین کردهاست، فارسستان (یا منطقه فارس نشین) عمدتا سرزمین فارسهاست، بلوچستان سرزمین تاریخ بلوچهاست و الاهواز عمدتا سرزمین عربهاست. در این میان ملیتهای مختلفی هم بصورت پراکند و یا متمرکز در این سرزمین ها زندگی میکنند. ایران یک جغرافیای سیاسی است، یک کشور است. صاحب ایران همین ملیتهای آن هستند. شما از چه کسی وکالت گرفته اید که ترکها را به مغلولستان میفرستید؟ با این سخن شما به ترکها اعلام جنگ میدهید. به بیان دیگر شما میخواهید با توسل به زور و تهدید ایران را بسوی جنگ داخلی ببرید. فکر نکنید که در این جنگ داخلی قلدرهایی که به مانند شما حرف میزنند، برنده خواهند شد. نه خیر. شما با توسل به تهدید و گرفتن حقوق شناخته شده مردم، این کشور را بسوی فلاکت و بدبختی که یوگسلاوی دچارش شد ببرید. هر کسی که ساکن یک کشور است ابدا مهمان نیست. حتی خود شما که در یک کشور اروپایی و یا آمریکایی زندگی میکنید مهمان نیستید. بلکه شهروند آن کشور هستید و درست به اندازه شهروندان دیگر صاحب حق و حقوق هستید. من طرفداری جدا شدن ملتها از ایران نیستم و فکر میکنم که در چارچوب یک فدرالیسمی رئآل میتوان کشور ایران را با تکیه بر قوانین دمکراتیک حفظ کرد. اما "جدایی خواهی" یک فکر سیاسی است. و بر اساس منشور جهانی حقوق بشر هر انسانی حق دارد هر اندیشه سیاسی که میخواهد داشته باشد. موافق و یا مخالف بودن من با فکری، نه به آن فکر حق میدهد و نه حقی از آن فکر میگیرد. شما با این حرفها دشمن حقوق بشر هم هستید. من از سخنان بی ربط، و هوچیگریهای زشت تان میگذرم. اما میخواهم برایتان بگویم، زورمداری، قلدری، برتری جویی در یک کشور، آن کشور را بسوی ویرانی میبرد و شما با این سخنانتان یکی از همین ها هستید. سعی کنید اگر واقعا ایران را دوست دارید، به حقوق مردم و ملیتهای ساکن آن هم احترام بگذارید و هم به حقوق برابر با آنها ایمان پیدا کنید. وگر نه کلاه این کشور پس معرکه است.
نوشته شده توسط: Anonymous

نویسنده مقاله غصه رضا پالانی را میخوره، نوه اش صلوات الله علیه و آله و صلم، در قید حیات تشریف دارن، کاری کند که شرف حضورش به تخت بابایش جلوس بفرماید، تا چشمش روشن شود و از طریق سلاله کوروش کبیر دوباره ایران را آباد بفرماید. و ملت واحد، زبان واحد، ونژاد واحد، و کشور واحد فارس را، حفظ کند، و دمکراسی هخامنشی را به همت مهدی موعود، و امدادهای غیبی جمکرانی و سید علی بر پا دارد. التماس دعا

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای سهند عزیز! همه حرفهای شما درست، ولی حتی دیوانگان هم حق پرسش دارند، بالاخره رضاشاه به پادشاه افغانستان نامه نوشت و از او برای استفاده از اسم ایران اجازه خواست یا نخواست؟ سندش هست، یا بعضیها بقول آ. ائلیار "نادرست"گویی می کنند و از اینکار هم شرمی ندارند و خودشان را گم و گور می کنند و به نشنیدن می زنند، تا مردم فراموش کنند که چه "نادرست"های فضاحت باری در نوشته هایشان هست؟ یک کلمه بفرمائید یا بفرمایند سند نامه رضا شاه به پادشاه افغانستان کجاست، بعد هم من قبول می کنم که پارانویا دارم!!! قبول؟

نوشته شده توسط: Anonymous

anyone عزیز دل ! از بس آشفته و در هم برهم نوشتی که اصلا نمیشه به کامنت شما جواب داد.اما ذکر بعضی موارد را لازم می دانم. 1- اگر تمام حرفتان این است که در ایران عزیزتان ستم ملی وجود ندارد و به غیر فارسها ظلم نمیشود ، سخت در پی انکار حقایق هستید در ایران هم ستم ملی ، مذهبی ، جنسیتی و.. وجود دارد. 2- مساله ملیت های غیر فارس با ملت شریف فارس نیست بلکه مساله بین ملل غیر فارس و نخبگان راسیست ملت فارس است. یعنی اگر ظلمی به اینها می شود از جانب نخبگان ملت فارس چه دولت ، شخص ، گروه ، حزب و... می شود. درکجای دنیا دهها هزار نفر در یک استادیوم ورزشی یک صدا داد می زنند صدای عرعر نمی آد ترکه صداش در نمی آد. این راسیسم به معنای واقعی است. ما به نا حق به هیچ کس انگ راسیستی یا پان ایرانیستی نزدیم اگر کسی را با این عناوین خطاب قرار دادیم مدارک لازم را هم ارائه می دهیم.

.3.- بنده کاری به شهر شما ندارم بنده مدافع حقوق ملیتها عالی الخصوص ملت آذربایجان هستم.ش ما می توانید حق خودتان و حق شهرتان را از حکومت مطالبه بکنید. 4- قابل توجه شما و دیگر منتقدان و مخالفان این مقاله : قرار نیست مقاله بالا باب میل شما و یا امثال شما باشد. ما در اینجا گوشه های از مطالبات به حق ملت آذربایجان را با قلم و دیدگاه خود بیان می کنیم. حال شما نمی توانیداین مطالبات ، حقایق را تحمل بفرمایید مشکل از خودتان هست که روح دموکراسی در کالبدتان ندمیده و نمی توانید به تفاوت های ما با خودتان احترام بگذارید.
نوشته شده توسط: Anonymous

من یکی که گیج شدم. اول برنامه گفته می شود که رضا بعد از این مصاحبه در مالزی مفقود شده است اما خود رضا می گویند که مرا به ایران بر گرداندند. این هم یکی از شاهکار های رسانه های ایرانی است که برای درک و فهمش آدمی باید مسلح به علوم غیبی و رمل و اصطرلاب و جن گیری و جادوگری و علم کابالا باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

اول خوشحالم از بابت اینکه نقد را مطالعه فرمودید.دوم .حساب قلیلی که توهین میکنند رو از بقیه جدا کنید و با یک چشم ننگرید.سوم.یکی از ایرادات وارد به شما همین ایراد( دوم و سوم) که به بنده گرفتید.اکثر انتقاداتی رو که به شما میشه(فارغ از درست یا غلط.منصفانه یا غیر منصفانه بودن آن ها) با زدن برچسب راسیست.پان فارسیست و.... به منتقد از پرداختن به محتوا پرهیز میکنید!!چهارم.حساب مردم رو از رژیم جدا نمیفرمائید.مخاطبان مقاله رو یه مشت ظالم نژاد پرست فرض میکنید و قصد دارید حقتونو پس بگیرید!! این نظام کاری نداره شما به چه زبونی صحبت میکنید یا کجا زندگی میکنید..اگر و تنها اگر اختلاف سیاسی باهاشون داشته باشید سعی می کنن شما رو به طور تمام قد حذف کنن...شاهد بر این ادعا شهر خودم که در مرکز ایران(شما این نامو جعلی میدونید...) واقع شده و حدود همون 80 و 90 ساله که به خاطر اختلاف با حکومت مرکزی و مبارزات سیاسی..

..همه جوره بایکوته!!!فضاشو امنیتی اداره میکنن!!...بعله عرض میکردم که حق خیلی ها پایمال شده و مظلوم نمایی نکنید.پنجم.نحوه روایت شما از تاریخ!!دو جزیره درست کردید که انگار هیچ ربطی به هم ندارن و تو دو قاره متفاوت واقع شدند مثل ژاپن و بریتانیا!!شما نام ایران رو ساخته غربی ها میدونید و وقتی که راجع به آذربایجان میگن قابل استناده؟؟!!انتقادی که راجع به منابع شما داشتم یک مصداقش گمت و گوی ابن هشام با معاویه!!و ..ششم.من کاری به نظر کسروی ندارم اصلا و ابدا. ولی شما این احتمال که حکومت ترکان سعی بر تحمیل زبان خود داشتند مثل بقیه اسبتدادها رو رد میکنید و یک چهره ی موجه و دموکرات به مستبد های خونخوار میدین..اعراب هم سعی بر تحمیل خط و زبان خود به ولایات تحت امر داشتند و تا حدودی نیز موفق بودند به جز ترکیه و ایران. علت محبوبیت شاهنامه تلاش به خاطر حفظ زبان فارسی ست دقیقا کاری که شما به خاطرش قلم میفرسائید.و گر نه افسانه های شاهنامه هیچ گاه مبنای قضاوت و تاریخ نبوده به جز عده ای بیسواد.به نظر من رفتار شما یک مقابله به مثل با کسروی ست.او از آن ور بوم افتاد و شما از این ور(انتقاد پذیرفته میشود)هفتم.طولانی شد. بقیش برا بعد(اگر در نوشته فوق توهینی به کسی شده پوزش می طلبم)
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

« YEK DOST» گرامی، اگر دقت کنید نظر خود را در کامنت ام گفته ام. برای روشن شدن شما آنها را میشمارم؛ شاید برخیها متوجه قضیه نشده اند: 1- مشکلهای سلطنت را شمرده ام. چند تای دیگر راهم خودتان اضافه کنید. یعنی سلطنت «مشکل» دارد و کارش خراب است. این نطر نیست؟ پس چیست؟ تکمیل میکنم: بزرگترین «مشکل» خودش است. برای خودش- و برای دیگران. 2- نظر مستقیم خودم را هم گفته ام- و نوشته ام که « اما نظر خودم...». شماره یک هم نظر «غیر مستقیم» بود. که توضیح دادم. 3- اما شعار « دموکراسی سلطنت». سلطنت در ایران- البته در ایران- دموکراسی ندارد. بل « اسب تروا» دارذ. به اشتباه نام اش را دموکراسی گذاشته. 4- اما دعوت شما ، من را- به « موکراسی» و دموکرات شدن: من اسب تروای سلطنت را دموکراسی نمیدانم. و نمی توانم به دموکراسی اسب تروایی توجه کنم. این اسب وضع اش خیلی خیلی خراب است:

آمریکا و مانندهای آن یک قرن است که کره ی زمین را با این اسب شخم میزنند. هم زمین را - و هم قلب مردم زمین را: از ویتنام بگیر بیا تا امروز و ایران. دو شاه اخیر ایران یعنی رضا و پسرش هردو «کودتاچی» بودند و توسط « عموسام و انگلیس» قلب و زمین مردم ایران را شخم زده و شکافتند. خمینی هم سوار این اسب شد: « کمونیستها هم هم هم آزادند. » بله در « گورستان». آزادند. 5- سلطنت هم میخواهد بله خیالش را دارد، که سوار این اسب تروای « موکراسی» شود.انگار این قاطر هم شده «شکلات» که میخوان بچه گول بزنند.6- کی میگوید « موکراسی» وجود دارد؟ اسب تروا هست و دیگر هیچ. با سلاحهای میکروبی، لیزی، اتمی و غیر اتمی ، کی حرف از دموکراسی میزند؟ نکند این همه سلاح را که صدها باز کره ی زمین را ویران میکنند برای آدمهای نامرعی سیارات دیگر درست کرده اند. چون خودشان « دموکرات» از نوع سلطنت خواه اند. 7- صحبت از دموکراسی مثل صحبت از بهشت نسیه بعد از مرگ در ادیان است. 8- همه میدانند مسئله اینست: « قدرت- منفعت» .9- دموکراسی و مم کراسی شکلات برای گول زدن بچه هاست..حالا دیگر کسی بچه نیست که گولش بزنند. کسی که با لیز سر می برد فرقی ندارد با کسی که از تبر استفاده میکند. هر دو دیکتاتور اند. 10- من دموکراسی و دموکرات نمی بینم. هر کی هست و هرکی بوده دیکتاتور و خون آشان بوده و سوار بر اسب تروا آمده یا بدون اسب و پای پیاده. از جمله شاهان ایران از کوروش و داریوش تا محمد رضا. همه دزد و خونریز و گردنه گیر بودند. که نتیجه اش همین خمینی شده. و به جای خودشان نشاندند و رفتند. حالا ما باید فضولاتشان را از طویله خالی کنیم. عقب مانده ها و این پسمانده های تاریخ و تاریخی هر کار و حرکتی کرده اند برای « دوام » « قدرت و منفعت» یک مشت قشر انگل صفت دایره ی خودشان بوده. مثل همین آخوند ها که به جای خر سوار تلفن و انترنت شده اند- برای «دوام» کثافت کاریهایشان.11- در کامنت قبلی گفته ام اگر سلطنت می تواند بین این همه گرگ درنده - روباهی- باشد و به دنبال «قدرت و منفعت» بگردد، بفرماید؛ مسئله ی «قدرت و منفعت» گروهی - و سر سپردگی- جای «صحبت» نیست، اینجا «قدرت» از آن کسی ست که زور دارد. اگرسلطنت زور دارد بفرمایند؛ وگرنه بهتر است برود بدنبال شستن کهنه های تاریخی اش؛ که جایش را بد جوری کثیف کرده.
نوشته شده توسط: Anonymous

چگونه با افراد خود شیفته ، که فکر می کنند، همه چیز را می دانند، برخورد کنیم؟ یا بهتر بگویم با افرادی که از بیماری نارسیسیت (خود شیفتگی ) و تا حدی هم سادیسم (دیگر آزاری ) رنج می برند، برخورد نما ییم؟ آیا آنها به دنبال کشف واقعیت ها هستند یا اثبات خود؟ آیا گذاشتن ساعتها وقت برای این افراد، چیزی جز تلف کردن وقت و هدر دادن انرژی نیست؟ اینگونه افراد فکرمی کنند که همه چیز را می داند احتمالاً سعی می کنند آنرا با برخی واقعیات یا اطلاعاتی که به صورت مجزا و گاها متنا قض از هم جمع کرده اند، ثابت کنند
مثلا ادعا می کنند که جایی که بر آن ایستاده اند مرکز زمین است، حال این شما هستید که اگر نظر فرد خود شیفته را قبول نکنید ، بایستی زمین را متر کنید،
فرد خود شیفته همواره سعی در نشان دادن برتری خو بر دیگران را دارد، از تحقیر دیگران لذت می برد،

خود شیفته همواره به دنبال تریبون می گردد. تا مدعیات عجیب و غریب خود را جار بزند، هر چه عجیب و غریبتر برای او بهتر، چرا که بیشتر بر سر زبانها می افتد، و این کار او را به نوعی ارضا می کند، معمولا خود شیفته ها افرادی بسیار خودخواه هستند، این را باید دانست که با آنها وارد بحث و جار و جنجال شدن فقط باعث خوشحالی آنها می شود نه شما، بالعکس اگر آنها را بایکوت نمایید، یعنی از گفتگو با آنها اجتناب کنید و به آنها محلی نگذارید، برای آنها بالاترین مجازات است و آنها را به شدت عصبانی می کند،
زیرا این افراد تنها به دنبال اثبات برتری خود بر دیگران وتحقیر اطرافیان، یعنی دقیقا همان افرادی که به خود شیفته، با نشستن پای تریبونش، اهمیت قایل شده اند، می باشد. این افراد معمولاً فاقد اعتماد به نفس هستند به همین خاطر سعی می کنند باید آنچه را که می دانند را نشان بقیه دهند و کاری کنند که بقیه احساس کنند زیردست آنها هستند،
اما دوستان چرا این مطلب بسیار کوتاه را در اینجا نوشتم؟ آنچه که من می بینم، اینست که گاها دوستان وقت بسیار زیادی را صرف بحث با اینگونه افراد می کنند. گفتگو با افراد بیماری که تنها به دنبال اثبات برتری خود و تحقیر دیگران هستند. و این یعنی تلف کردن زمان و انرژی زیاد، دوستان عزیز، ارزش خودتان را گوشزد کنید، اصلاً اینطور نیست که شما پایین تر از این افراد باشید یا کمتر از او بدانید، این آنها هستند که می خواهند چنین حسی را به شما منتقل کنند،
آیا صحیح است، زمان و انرژی محدود هر یک از ما به جای حل مساله ملی آذربایجان جنوبی، و طرح ایده های نوبرای آینده، به هیچ تلف گردد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یوسف اذربایجان: ساختن بیمارستان و تهیه دارو برای مردم پیشکش این شاه اللهی که اینها حتی برای حفظ و تعمیر کاخ رضا شاه شان هم پول خرج نمی کنند که اهالی جزیره موریس از دست موش ها و جانورانی که از این خرابه به بیرون می زنند شکایت دارند. این هم سندش از بی. بی. سی

دیدار از کاخ رضا شاه در جزيره موريس
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/07/130725_l93_reza_shah.shtml

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان محترم، جمله اى نقل خواهم کرد، يک اشتباه چاپى هست، يا اشتباه تاريخى و يا عدم توجه نويسنده به اعداد تاريخ ".این در حالی است که بر طبق امار های این کتاب جمعیت ایران در سال 1914 بیست میلیون نفر بود و چهار سال بعد جمعیت 20 میلیونی ایران بر اثر گرسنگی و... به 11 میلیون نفر در سال 1911 کاهش پیدا می کند و این یک تراتژی تاریخی است"

چگونه است که در سال 1914 جمعيت ايران 20 ميليون ميشود و در سال 1911 به 11 ميليون تقليل مى يابد، و ميگويد که اين يک تراژدى تاريخى است، مگر تاريخ به عقب بر ميگردد? شايد منظور نويسنده سال 1919 بوده است?
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رازی: هر روزی که می گذرد جنابعالی هم نبوغ و هم پارانویای خود را به نمایش می گذارید. من جدا توصیه می کنم که از امروز به فکر استخدام یک محافظ شخصی برای خود باشید که اولا: امروز ها شنیده شده است که هم روس ها و هم چینی ها نوابغ را ا کوچه و بازاز می قاپیند و ثانیا: در صورت شدت پارانویایتان محافظ تان می توانند شما را سریعا به بیمارستان یا به تشخیص خودشان به تیمارستان برسانند. لطفا دهان تن کف نکند که قطد توهین ندارم بلکه بطوریکه می دانید یک دیواره نازکی به ضخامت لایه داخلی پیاز نبوغ و جنون و پارانویا را از هم جدا می کند. به بینید که چقدر در فکر مچ گیری دیگران هستید که در درک پدیده ها مانند قورباغه ای که در ته چاه نشسته است

و اسمان را به اندازه دهانه چاه می بیند همه چیز را از لنز تنگ و تاریک و خاک خوره ذهن تان می گذرایند و دیگر امکانات را نادیده می گیرید. من هیجوقت با اسم " ناشناس" وارد بحث ها نشده و پیامی درج نکرده ام و شدیدا با این شیوه مخالف هستم برای اینکه کاربران نمی توانند پاسخ های مناسب برای" ناشناس" های متعدد بدهند. در این یکی مورد از آنجائیکه برای بار اول آن حروف کج و معوج را اشتباهی وارد کرده بودم صفجه برای بار دوم از من د رخواست وارد کردن دوباره حروف را کرد که انگار در این گونه موارد اسم اصلی وارد شده هم حذف می شود که من توجهی بهش نکرده بودم. . پیام اولی با " ناشناس" درج شده بود که در پیام دومی به این مورد توجه کردم.
امید وارم که با این توضیحات نقطه پایانی بر آن شادی های چند ثانیه تان گذاشته و تار و پود خواب های شیرین تان را بر هم زده و آنرا به کابوس تبدیل کردم.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا یا خانم محترم anyone !
با سلام و احترام متقابل . اول اینکه کامنت تان را چون به الفبای لاتین نوشته بودید به سختی خواندم. لطف بکنید از این به بعد در صورت امکان کامنت تان را با الفبای عربی بنویسید.

دوم اینکه لطف بفرمایید این طوری به صورت کلی مقاله بنده حقیر را «زیر سوال »نبرید حدالامکان هر ایراد و یا نتقادی مطرح می کنید با مصداق بیان کنید. کل مقاله 12 صفحه است با یک پاراگراف که نمی توان کل آن را زیر سوال برد.مساله سوم در مورد منابع باید گفت قرار نیست برای یک مقاله 12 صفحه 10 صفحه اش را اختصاص به نقد نظرات و اثار راسیستهای فارس اختصاص داد. و بالتبع آنها را جز منابع آورد در این موضع منشا نظر کسروی است که به کتاب آن هم ارجاع داده شده است. ضمنا این همه ارجاع واوردن منابع از سر بعضی ها خیلی خیلی زیاده که دائم از معده حرف می زنند و می نویسند و همچنین چنانکه در مقدمه مقاله اشاره شده «این نوشته ، مقاله ای آکادمیک نبوده و نگارنده با در نظر گرفتن بضاعت علمی خویش و با یاد آوری برخی مسایل زبان و تاریخ آذربایجان به نحوی در صدد پاسخگویی به ادعاهای غیر علمی شخص مذکور بر آمده است. ». این مقاله صرفا جهت انتشار در سایتهای اینترنتی نوشته شده و به همان اندازه هم وقت و انرژی صرف اش شده است.چهارم اینکه عزیز دل اینها همه اش نظر و احساس من نیست اینها حرف دل تمام که نه ولی نقاط مشترک اکثریت ملت آذربایجان هست. اگر از نظر حرکت ملی آذربایجان جنوبی چیزی جز حقایق تاریخی ، منافع و مصالح ملت آذربایجان تلقی می شد. می بایست به جای شما دهها یا صدها ترک آذربایجانی کامنت می نوشتند و ادعا می کردند که اینها خلاف مطالبات ملت آذربایجان هست. اگر قصد دارید به صورت مصداقی و محترمانه مقاله بالا را نقد بفرمایید.بسم الله ... وظیفه مولف مقاله هم پاسخگویی به ایرادات و سوالات خوانندگان است. والا اگر قصد و نیت دیگر یدارید بدانید به حد کافی مولف این مقاله توهین و تکفیر ، تخریب و... دریافت کرده است. نه حوصله و نه وقت کافی برای این کارها را دارد. شما را به خیر و ما را به سلامت...
نوشته شده توسط: Anonymous

jenabe jafar ughlu;
salam.ba ehteram be aghayed shoma:
tarikhi ke shoma azash harf mizanid(faregh az mohtava)az 3 ta filter obur karde ke hamin onu zire soal mibare:aval inke manabe morede estefade,ba salighe shoma gozinesh shodan.dovom,matalebike ghasde elghaye uno be khanande darin,az manabe mahdoode gozinesh shode!! babe meiletun golchin mifarmaeed va tir akhar tahlil o tafsire shoma az masael ke daghighan hamun rangi ru ke shoma doost darid, be donya mipashe.
nazar va ehsase shoma nesbat be tarikh,arzeshe elmi nadare.
dar akhar be shoma baraye ekteshafe in ghareye jadid!!!!!!!!!!!tabrik arz mikonam

نوشته شده توسط: Anonymous

نمی دانم جناب نورعلی کامنت من را میخواند یا نه ولی مسئله الوار اینست که علی رغم اینهمه ظلمی که به ایشان شده ظالم را ول کرده و به دنبال دشمن خیالی میگردند. الان لورها نقش چماق پان ایرانیسم برای کنترل حرکتهای استقلال طلبانه ملتهای عرب و قشقایی را بازی میکنند و پان ایرانیست ها به عنوان گوشت دم توپ از آنها استفاده میکنند همانطور که در جنگ ایران و عراق اینگونه بود. به نظر بنده لورها و مخصوصا نخبگان این قوم باید یک تجدید نظر کلی بر جهان بینی خود داشته و دوست و دشمن خود را از نو تعریف کنند چون اگرازاین حالت ابزار دست پان ایرانیسم بودن خارج نشوند بازنده خودشان خواهند بود.آنها که زمین های آبا و اجدادی خود را ول میکنند وبرای خوش خدمتی به فارسها و با حمایت آنها به زمینهای اعراب و قشقائیها دست اندازی میکنند بدانند زمین عرب و ترک خوردن ندارد به همان مناطق خودتان قناعت کنید و برای استقلال مناطق

خودتان بکوشید تا شرمنده نسل بعد نباشید. الان فرهنگ لرها در لرستان یک فرهنگ نابوده شده و آسیمیله شده است که اثری از زبان لری در شهرها باقی نمانده و تعدادی از لرهای عزیز برای کم کردن عقده های روانیشان سعی دارند خود را به داریوش و کوروش بچسبانند .دقیقا همان کاری که با آزربایجانی ها در دوره پهلوی شد به ایشان القا می کردند که آنها ترک نیستند و بعدا ترک شدن و ... امیدوارم در این برحه زمانی حساس عقلای قوم لر از تاریخ گذشته درس گرفته و دوباره بازیچه پان ایرانیسم نشوند
نوشته شده توسط: Anonymous

رضا شاه پهلوی قطعا مجموعه ای از عناصر و جنبه های مثبت و منفی بوده است.
در دورانی که ما به دنیا آمدیم و به مدرسه و دبیرستان رفتیم و پا به دانشگاه گذاشتیم تا روزی که ملاها بر سرنوشت سیاسی ملت ایران سیطره یافتند و دودمان ایرانیان را برباد دادند ، همواره صدای مخالفان رضاشاه بلند تر از دیگران به گوش می رسید.

زیرا مخالفان درجامه روشنفکران بودند و پرچم عدالتخواهی یا ملی گرایی یا سوسیالیسم و مساوات و آزادیخواهی در دست آنها بود.
و از آنجا که کشور به شیوه ای استبدادی اداره می شد ، نابه سامانی ها ، ضعف ها یا حق کشی ها بیشتر از پیشرفت ها و سامان یابی ها ـ که غالبا نادیده گرفته می شدند ـ به چشم می آمد .
به خصوص آن که ملاها همچنان صاحب مشروعیت دینی بودند و بر افکار و عقاید مردم تأثیر فراوان داشتند ، در این سالها ـ به دلایلی که مربوط به تضعیف موقعیت و حذف امتیاز ها ی آنان بود ـ در کوبیدن رضا شاه شرکت فعال داشتند.

ازین رو ما ـ یعنی نسل ما ـ در یک فضای ضد رضاشاهی بار آمد تا آن که انقلاب شد و روحانیت آمد «اسلام عزیز» خود را پیاده کرد !!
سی سال لازم بود تا چشم بسیاری از ایرانیان بر این حقیقت تاریخی روشن شود که رضا شاه به رغم دیکتاتورمنشی هایش و به رغم برخی کارهای ناروایش (از جمله دستور قتل دوشاعر بزرگ) ، فردی بالیاقت ، میهن پرست و خدمتگزار بوده است.
این واقعیت حتی در داخل رژیم ملاها ــ که کینه ورزترین اقشار اجتماعی ایران بر ضد او بودند ــ نیز پذیرفته و از زبان برخی کارگزاران نظام خمینیستی نیز بیان شد!
من اکنون که این مطالب را می نویسم ، بیش از یک چهارم این فیلم مستند را ندیده ام ، اما دیر زمانی ست (نزدیک به بیست سال است) که به روشنی دریافته ام که در این هفتاد هشتاد سال تاریخ معاصر ایران قطعا دشمنان خونی رضا شاه (آنها که انتقاد اصولی داشتند مثل مصدق یا بهار به کنار) انسان های شریف تری از وی نبوده اند و انسان های با لیاقت تری از وی نبوده اند و انسان های میهن پرست تری از وی نبوده اند ، سهل است بسیاری از آنها موجودات پست و نامردم و وطن فروش یا متحجران عقب ماندۀ مخالف آزادی زنان و مخالف آموزش مدرن و مخالف پیشرفت علمی و صنعتی و اجتماعی ایران بوده اند!
دشمنان رضا شاه حتی خوب ترین هاشان هم هرگز بر او فضیلت برتری اخلاقی یا انسانی یا فکری نداشته اند.
دیریست که ازین نکته اظهار تأسف می کنم که قضاوت بسیاری از هم نسلان ما به تأثیر از تبلیغات ملاها یا فئوادال زاده ها یا اشرافزاده های وابسته به قاجارها ، چه درلباس ملی گرا چه درجامه توده ای (کمونیست) ، قضاوت ناجوانمردانه ای در حق این سردار شجاع ایرانی بوده است.
البته این به معنای آن نیست که ازوی نباید انتقاد کرد و نیز به معنای آن نیست که جانشین وی هم از همان شجاعت و کاردانی او برخوردار بوده است ! نه !

حرف من در اینجا تنها برای اظهار تأسف از فریبی ست که سال های سال در آن غوطه ور بوده ایم است . بنا بر این ، یادادشت از سوی من صرفا کوششی ست در جبران آن داوری نا برحقی که نسبت به این مرد با اراده و ایران دوست و خدمتگزار داشته بوده ام .
توجه شود که قصد من در نوشتن این یادداشت نه اعتبار سیاسی بخشیدن به مدعیان میراث رضاشاه ست و نه پاک و مبرا از انتقاد دانستن او !
م.سحر
پاریس 29/7/2013
این یادداشت را من در فیسبوک زیر ویدئوی فیلم نوشته و قصد داشتم فیلم را ببینم که از یوتوب آن را حذف کردند
اینجا در حاشیه مطلب دوست نازنینم دکترضیا صدر الاشرافی قرار می دهم برای اطلاع علاقمندان
نوشته شده توسط: Anonymous

INHAM NETIJEH DOMOKRASI AMRIKAI GHABEL TEVAJOE TAGZIEH TLABHA IRANI

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بهرنگ گرامی ! محض اطلاع شما و مسئولین محترم سایت ایرانگلوبال بخش دوم مقاله روز یکشنبه مورخه 2013/07/28 از طرف نویسنده مقاله به دو ایمیل قبلی سایت ارسال شده است که بخش اول هم به آنها فرستاده شده بود.
با تشکر

نوشته شده توسط: Anonymous

درباره این نوشته من ذکر دو نکته رو ضروری دیدم یکی‌ تشبیه نا صواب حق تعیین سرنوشت به طلاق بین دونفر, که البته توضیح ندادید در طلاق حق رجعت حداقل در اسلام تا سه‌ بار محفوظ است اما آیا در تجزیه نیز این حق وجود دارد مثلا کسی‌ میتواند خواهان باز گرداندن شهر‌های جدا شده ایران از بحرین تا قفقاز و....شود و اصلا امکان آن وجود دارد (حساب متوهمان به کنار) مورد بعدی تعریف خود ساخته از پان‌ها و نتیجه گیری از پیش‌فرض غلط است که چون پان ترک و پان عرب در قدرت نیستند یا قدرت ندارند پس وجود هم ندارند یا این اصطلاح موردی پیدا نمیکند با این تعریف باید منکر وجود نژاد پرستان کشوری مثل ‌انگلستان یا سوئد شد چون قدرت نظامی و حکومتی نداشته و ندارند

نوشته شده توسط: Anonymous

يک سوال از طرفداران رضا خان و اولادش ! وقتی در کشوری که مردم احتياج به بيمارستان و دارو ، مدرسه و کتاب و امثالهم را داشته و حالا هم دارند چرا اين حضرات آريامهری پولها وجوهرات مملکت را در حسابهای شخصی در بانگهای خارجی پس انداز کرده و موقع فرار نيز خلوار - خلوار پول و جواهرات با خود بردند ؟ وقتی جواب ميدهيد به اين مساله فکر کنيد چقدر بچه های خرد سال اين مملکت از خردن يک وعده غذا در روز محرم بوده و هستند و حضرات آريامهری در مال و جلال زندگی ميکنند.!

نوشته شده توسط: Anonymous

بهرنگ عزيز ، ممنون از حسن توجه شما.ظاهرا قسمت دوم اين مقاله در لينك زير هم منتشر شده است.http://oyrenci-sesi.info/site/xeber/22939

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی

جناب توکلی تمامی‌ مواردی که ذکر کردید درست (کمی‌ انتقاد به نقش وی در اضمحلال مشروطیت که در جای دیگر توضیح خواهم داد) اما این مستند با تمامی‌ یک سویه بودن و چه بسا به خاطر مشروعیت بخشی به یک جریان, اما حاوی یکسری واقعیات نیز بود که به شدت سعی‌ در پنهان نگاه داشتن آن سوی خیلی از گروه‌ها و جریانات مختلف بوده ایم. از جمله تمامی‌ کارهای رضا شاه افسادات نبود حق رای و کشف حجاب به خاطر اشأعه فحشا نبود،راه آهن به دستور این و آن ساخته نشد و یکی‌ از رویا‌های وی و مردم بود،سرکوب شیخ خزعل و سمیتقو و میرزا کوچک خان به خاطر عرب ستیزی و کرد ستیزی و....نبود،آموزش عمومی به فارسی‌ نشان عداوت با زبان‌های محلی نبود راه اندازی رادیو به زبان‌های محلی مثل کردی و ترکی نشان از عدم دشمنی وی با آن زبان هاست( حال بستری برای آموزش زبان‌های محلی درست نکرد دلیل زیر سوال بردن کل سیستم آموزشی‌ بر پایی او نیست) رضا شاه دیکتاتور بود و خود رای, اما به راستی‌ خواهان مدرن شدن و آباد گشتن ایران بود و در این راه هم بسیار کوشید و بسیار هم موفق بود (با توجه به مدت زمان حکومتش) اما درباره سؤ استفاده از مورد تاریخی به نفع اهداف سیاسی احتمالا حق با شماست اما یک نگاهی‌ به مقاله هایی که در همین وبسایت قرار داده میشه بندازید مثل (قتل عام قوم لُر؛ اسناد هولوکاستی که مورخان ایرانی کتمان و انکارش کرده اند !)آیا به راستی‌ هدف از انتشار آن توسط ..... تنها روشن گری تاریخیست و یا ...
نوشته شده توسط: یونس شاملی

کیانوش عزیز، من هم در همین حد عبدالله شهبازی را می شناسم. در این گفتگو وی با محمد قلی مجد، ایشان مهم نیستند، سخنان مجد اهمیت دارد و دقیقا به همین دلیل هم من ضرورت انتشار مجدد این گفتگو را ضروری دانستم. حال که یک فیلم تبلیغی در مورد رضا شاه و تحت عنوان فیلم مستند منتشر شده، بهتر است مطالب واقعی هم در مورد رضا شاه منتشر شود تا ذهن خوانند با توهم های به اصطلاح مستند رضا شاه توسط تلوزیون من و تو پریشان نشود.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب صمد آغا / سئؤال خوبي كري، ما از روي IP متوجه شده و موضوع را علني خواهیم کرد . هدف ما تشویق دیالوگ است . امیدواریم که کامنت نویسی بتواند به دیالوگ در فضای سیاسی کمک نماید.

نوشته شده توسط: Anonymous

تفسیر: اگر کسی مقاله ای بنویسد و با چند تا نام مختلف برای آن کامنت بنویسد و بعد خودش هم جواب بدهد و تعداد کامنتهایش را به 30 برساند مقاله اش به بخش ویژه ایرانگلوبال منتقل میشود و مدت زمان بیشتری در دسترس خوانندگان قرار خواهد گرفت. پس بشتابید و برای خودتان کامنت بگذارید.....