جریان چپ و تجزیه طلب در انتظار این هستند که جنگی در بگیرد که پایان ان پیروزی طبقه کارگر و یا حاکمیت ترک وکرد وعرب بر استانهای کشور به عنوان کشورهای نوین در خاورمیانه شود .این هدف در واقع هدف دولت یهود است که امنیت خود را در ناامنی واغتشاش و از بین بردن دیگر کشور های خاورمیانه میداند .
گناه بزرگ ونابخشودنی چپ همین سکوت اوست که اختلاف امریکا و نظام اسلامی را جریانی امپریالیستی میداند و فکر میکند ایران همان وضع سال های پس از جنگ اول را دارد که اگر نظام فروریزد طبقه کارگر قدرت را خواهد گرفت .ذهی خیال باطل.
بدرستی نمیتوان پیش بینی کرد اینده ایران پس از جنگ چه خواهد شد .انچه مهم است جلوگیری از جنگ است .شعار چپ وایجاد همبستگی جهانی اکنون اگاهانه فراموش شده است .چپ و تجزیه طلب ابزاری در خدمت دولت یهود و منافع نامشروع امریکا میباشند .خطا نشود که دفاع از نظام بربرمنشانه اسلام نیست.
تنها چپ و تجزیه طلب نیستند بلکه جریان مجاهدین نیز خود را وارث مسلح وطبیعی پس از نظام میدانند .تصور اینکه این گروها در زمان صلح هرگز به توافقی نرسیدند چگونه می‌توانند پس از نظام به قدرت برسند بسیار ساده است.مخالفان نظام چهل سال فرصت گفتگو داشتند و از همکاری فرار کردند .
رژیم آخوندی بزودی تسلیم خواهد شد. رژیم مستبد آخوندی تهران در مقابل قدرت ماشین جنگی آمریکا، هیچ وزنه ای نیست. مثل موشی در مقابل شیر درنده است! با یک ضربه ناگهانی آمریکا با خاک یکسان میشود. رژیم جهموری اسلامی نه توانی جنگی دارد، نه جراتش را دارد علیه منافع آمریکا کوچکترین اقدامی نماید! میداند که فاتحه اش خوانده است. مردم نیز بر اثر ظلمی که در طول این چهل سال از رژیم متحمل شده اند، نه تنها از رژیم جنایتکار آخوندی حمایت نمیکنند، بلکه از آن متنفر اند. رژیم این را بخوبی میداند، که دیگر در میان مردم پایگاهی ندارد. دیگر مثل چهل سال پیش نیست که مردم گردنبند و گشواره هایشان را بفروشند، هزینه جنگ علیه صدام کنند، از طرفی آقا زاده های مفت خور با ادامه جنگ،هستی مردم و مملکت را بچاپند. همه میدانند رژیم به بن بست رسیده است. حتا دوستی در میان اروپائیان نیز
ندارد. شاید به پوتین دلخوش است، اما تیرش به سنگ خواهد خورد. زیرا روسها جز منافع خود چیز دیگری برایشان ارجحیت ندارد. پوتین در بین دوستی آمریکا و ایران، آمریکا را انتخاب خواهد کرد. تاریخ نیز این را نشان میدهد. از این جهت رژیم اسلامی تهران تنها راه چاره اش برای تدوام بقای ننگین خود، تسلیم شدن در برابر اراده آمریکاست. خود نیز این را میداند. مدت زیادی طول نخواهد کشید، که آخوند خامنه ای به منبر رفته با عجز و ناتوانی خواهد گفت؛ بخاطر مصالح مملکت تسلیم قهرمانه را صلاح میبیند. چون میداند که شمارش معکوس فروپاشی رژیم شروع شده است.
همانطور که دفعه قبل نیز به این بهانه جام زهر را سر کشید، بخوبی میداند که دولت آمریکا تا بحال هر چه خواسته به رژیم دیکته کرده است. خامنه ای بر خلاف شعار های ظاهری ؛ مرگ بر آمریکا! تابحال با عجز تمام و با شعار؛ کرنش قهرمانانه! همیشه تسلیم خواست آمریکا شده است. اما برای تشویش اذهان، رژیم آخوندی این مسئله را مدتی کش و قوس خواهد داد، تا با مظلوم نمائی، خود را در انظار مردم محق جلوه دهد، و ریشه تمام نابسامانی ها، طغیان سیل و نارضایتی مردم، و مشکلات داخلی را متوجه دول خارجی مخصوصا آمریکا نماید.
چنانکه تابحال نیز این سیاست را به پیش برده است. و بدون دشمن خارجی قادر به ادامه حیات نیست. اگر لازم باشد، کار حتا به جائی خواهد رسید، که رژیم تمام تاسیسات اتمی را بدست خود از بین خواهد برد. چون تنها چیزی که برای رژیم مهم است، نه مردم، نه مملکت، بلکه حفظ موجودیت مستبد خویش است. چون بخوبی میداند با یک ضربه کاری آمریکا تار و پودش بکلی درهم خواهد ریخت.
از طرفی نباید فراموش کرد، که تداوم رژیم دیکتاتور آخوندی تابحال، تنها و تنها از طریق حمایت دول غربی مخصوصا آمریکا ممکن شده است. و الا بدون حمایتهای همکاری نظامی، و حتا چندین میلیارد دلاری آمریکا، رژیم آخوندی سالها پیش از هم می پاشید.
در پایان دوباره تکرار میکنم، چندان طول نخواهد کشید که سردمداران رژیم تسلیم خواست آمریکا خواهند شد، با تمام رجز خوانی های رژیم، در نهان و آشکار مذاکره با آمریکا ادامه دارد، اینبار نیز خامنه ای با خفت تمام؛ شعار تسلیم قهرمانانه را سر خواهد داد. اگر کسی شک میکند، توجه خود را معطوف ماهیت ضد مردمی و ضد انسانی، مخصوصا ماهیت دروغ و تزویر رژیم نماید، تا موضوع برایش بهتر روشن شود. رژیمی که در جهل و جنایت، گستاخی و دروغ گوئی سر آمد روزگار است. رژیمی که ننگ بشریت است، رژیمی که نمونه اش در هیچ کجای جهان موجود نیست!
جناب تهرانلی من غرض شخصی با هیچ انسانی ندارم از روی نوشتەهای جناب قرەجلو خیلی سادە است هر انسان بی طرفی بە تفکر واپس گرای فاشیستی پان تورکی ایشان میتواند پی ببرد ایشان مثل روز اظهر ال من الشمس دروغگوئی میکند و میخواهد واقعیات را منکر شود تمام جهان میداند کە تورکهای عثمانی متأسفانە با همکاری بعضی از قبایل کورد 1500000 ارمنی و زن بچە را جنوساید کردند مدارک و آرشیو و فیلمهای این جنایت هولناک بە همگان عیان است تورکهای عثمانی بنا بر اظهارات خودشان بیش از 100000 کود ک و زن کورد را در درسیم یا تونجلی جنوساید کردند حتی دولت اوردغان نیز بر این جنایت در سخنرانیهایش اشارە کردە ولی دانشمند شما با وقاحت کاملأ فاشیستی این جنایات را انکار میکند ، ایشان ویران کردن 4 شهر کورد نشین و کشتار 7000 انسان را بە بهانەی جنگ خندق تأیید میکند
شما میفرمائید از تورکها متنفرم من هیچ خصومتی با فردیت تورک ندارم ولی این حق انسانی من و هر کوردی است از اشغالگران سرزمینمان متنفر باشیم اگر قر ە جلو و شما و هر تورکی خود را همکار و مبلغ تفکر ادامەی اشغالگری بر سرزمین کوردستان باشد کاملأ طبیعی است کە متنفر باشیم همان گونە کە یک فلسطینی از اشغالگران اسرائیل متنفر است یا یک ویتنامی در زمان اشغال ویتنام از طرف آمریکا از آمریکا متنفر بود کوردستان خانە و سرزمین و ملک مشاع ملت کورد است دیر یا زود اشغالگران باید حاکمیت این سرزمین را بە مردمان آن کە قبالەی خانە بە خانەی آن را دارند واگزار کنند قرجە لو و حتی مهربانترین آنها آشچی ما را حوالە میدهند بە تمکین در برابر اشغالگران یکی با تفکرات پان تورکی و فاشیستی دیگری با پنبەی دمکراتیزە شدن تورکیە و اینکە همە در کشور دولت ملت تورک بە حقوق شهروندی میرسند چرا نمیخواهید درک کنید تورک ، زبان تورکی هویت تورکی قدرت سیاسی و حاکمیت تورکی ارتش تورکی ماسمدیا رادیو و تلویزیون تورکی در کوردستان اشغالگر هستند و با دمکراتیزە کردن و یا ویران کردنی کە قرجلو طرفدار آن هستند این کشور آرام نخواهد شد و روز بە روز دامنەی خشونت و کشتار بیشتر خواهد شد 30 سال پیش در تمام کوردستان ایران و عراق و تورکیە و سوریە 30 کورد معتقد بە کشور مستقل کوردستان وجود نداشت امروز میلونها انسان کورد در این صف قرار دارند نسل جوان کورد بە چیزی کمتر از استقلال و بیرون راندن ارتش اشغالگران در سرزمین کوردستان رضایت نخواهد داد ما کوردها چیزی نداریم از دست بدهیم ولی اشغالگران وجود و قدرت سیاسی و حاکمیت خودرا در سرزمینی کە متعلق بە آنها نیست از دست خواهند داد برای روشن فکران تورک و فارس و عرب همان بهتر کە بە هویت سرزمین کوردستان اذعان کنند در غیر این صورت کشتار و جنگ را پایانی نخواهد بود
در 100 سال اخیر کردستان شاهد نزدیک بە 50 شورش بزرگ و کوچک برای رسیدن بە آزادی هر بار شکست خوردە بار دیگر قدرتمندتر سر بلند کردە بنا بر این هیچ تورک و فارس و عربی بە سرکوب نهائی و پایان مسئلەی کورد فکر نکند چون این راه تا رسیدن بە آزادی کامل ادامە خواهد داشت
"" وقتیکه کل ساختار و بنیان تحلیلگر ما ( آشچی ) با یک پرسش ساده، به هم میریزد "" اگر طبق تحلیل مشعشع شما، پ.ک.ک و آک پارتی در زمانی به صورت هماهنگ عمل کردند، آیا کادر فکری حزب "ه.د.پ " این اندازه ظرفیت درک ندارد که ئلام کنند دست در دست آک پارتی و ارتش تورکیه و حزب " ه.د.پ " ، پ.ک.ک را نابود خواهیم کرد؟ با اینکار هم حزب "ه.د.پ " از شر اردوغان راحت خواهد شد، و هم تورکیه به دمکراسی بیشتری خواهد رسید؟ چرا این حزب "ه.د.پ " حتی برای یک لحظه، عمل تروریستی پ.ک.ک را محکوم نمیکند؟ آیا این حزب شاخه سیاسی پ.ک.ک نیست؟ " جناب آشچی، وکیل و قیم پ.ک.ک " ، در کدام کشور آزاد و دمکرات، یک حزب سیاسی، شاخه نظامی و تروریستی دارد؟
"" مشکلات برای آشچی دوباره بیشتر شد "" در افق درگیری نظامی فارسستان با ارتش ظفرمند آمریکا، آدیل عبدل مهدی، مقام عراقی، از تورکیه دیدن میکند، کوه‌های قندیل و سینجار بدون شک در این دیدار جای بزرگی اشغال خواهند کرد. کیها میخواستاند دیروز کرکوک را اشغال کنند؟
"" یک فاکتور مهم "" آیا ارتباطی بین تصمیم ترامپ برای تبدیل کلیفرنیا به یک مرکز اکتشاف / صادرات نفت با حمله به فارسستان وجود دارد؟ بدون شک رژیم فارسستان با سیاست " نفوذ ، تخریب " در منطقه، همه بهانه‌های لازم را در اختیار تیم ترامپ گذاشته است. آیا سرنوشت رژیم خرابکار، تبدیل به درسی برای سرنشینان کوه قندیل خواهد شد؟ عراق و تورکیه در فردای حمله تیم ترامپ به فارسستان، چگونه به هم نزدیک خواهند شد و اولویت‌ها کدام خواهند بود، جواب آن را از "" آشچی "" نپرسید.
به طور خلاصه، آک پارتی و اردوغان بحرانی را که در آن زمان گریبانش را گرفته بود از طریق درگیری با پ.ک.ک و ایجاد جوی امنیتی به آینده موکول کرد. اگر از من کسی بپرسد، می گویم که پ ک ک و آک پارتی در آن زمان به صورت هماهنگ حرکت کردند. یعنی پ.ک.ک می داند که با گشایش دموکراتیک در ترکیه و حل و فصل کامل مساله کرد در ترکیه - چون برخلاف ادعای آقای قره جه لو اعتقد دارم که برای حل این مساله راهی طولانی در پیش است خصوصا برای زدودن ذهنیت ضد کرد در بین دولتمردان ترکیه – امکان یارگیری از کردهای ترکیه و نفوذ در این کشور را به کل از دست می دهد. از طرفی، خوب میداند که عاقبت رژیمهای دیکتاتوری دیر یا زود همان عاقبت صدام و اسد است.
لذا به نفعش است که تا می تواند در برابر راه حلهای دموکراتیک مقاومت کند و در این بین برای این تشکیلات اهمیتی ندارد که چند صد نفر از اعضایش در فلان جا کشته شوند. چرا که آنها را شهدای راه آرمان کردستان و غیره اعلام میکند. لذا برای پ.ک.ک، ه.د.پ نه یک فرصت که یک خطر و رقیب است. در اینجا پ.ک.ک، آک پارتی و البته حزب وطن در صف مخالفان گشایش دموکراتیک در ترکیه و در یک جبهه قرار می گیرند.
کسانی که می گویند پ.ک.ک در شهرهای کرد با تهدید مردم رایشان را بدست می آورد باید پاسخی به این سؤال داشته باشند که بالفرض در فلان منطقه روستایی دور از شهر پ ک ک می تواند مردم را تهدید بکند؛ آیا در مرکز دیاربکر و وان نیز چنین امری ممکن است؟ خیلی مضحک است تصور اینکه پ.ک.ک چیها کلاشینکوف بر دوش در دیاربکر به تهدید خانه به خانه مردم بپردازند! البته که وقتی مردم کسی را انتخاب بکنند و بلافاصله مثل منطقه باغلار دیاربکر با بهانه های واهی آن شخص برکنار شود، دیگر میل و رغبتی به رای دادن باقی نمی ماند. به همین دلایل است که در انتخابات محلی این دوره میزان مشارکت از 90% دور قبل به 82% سقوط کرد. به علاوه اینکه اگر شهرداری از تمام امکانات دولتی برخوردار باشد و دولت اردوغان حامی اش باشد، خیلی راحتتر می تواند کار و خدمت رسانی بکند تا شهرداری که از ه.د.پ انتخاب شود و این همه حرف و حدیث و دشمنی پشتش باشد. به این ترتیب برخی از مردم صرفا برای پیشرفت شهرشان و به رغم میل قلبی ممکن است به نماینده آک پارتی رای بدهند. ولی آیا این اسمش دموکراسی است؟ از دید تنگ نظرانه اردوغان و البته حزب وطن، جواب مثبت است چون این جریانات نمی توانند این موضوع را متوجه شوند که صندوق رای آخرین مرحله دموکراسیست و پیش زمینه آن حق برخورداری از امکان رقابت برابر، مطبوعات آزاد و خیلی چیزهای دیگر است. اما از نظر اردوغان و حزب وطن اگر هم رهبران حزبی را به بهانه های واهی به زندان بیاندازیم، در مطبوعات یک دقیقه زمان برای دفاع کردن از خودشان به آنها اختصاص ندهیم، شهردارهای منتخبشان را عزل کنیم، صبح تا شب بر علیه شان سم پاشی بکنیم، دست و پایشان را ببندیم و خودمان سوار دوچرخه شویم و مسابقه دهیم و ببریم، اسمش دموکراسی و رویگردانی مردم از ه.د.پ است!
در این بین موضع حزب وطن در تخریب امام اوغلو و قرار گرفتنش در کنار آک پارتی و م.ه.پ قرار گرفتن در جبهه طرفداران خلافت برای ترکیه است.
ولی چرا حزب وطن چنین موضعگیری می کند؟ جوابش را احتمالا فقط خودشان می دانند ولی برداشت من چنین است:
دوغو پرینچک پیشتر اظهار نظر کرده بود که ترکیه به سمت یک انقلاب پیش میرود؛ یعنی انقلاب زحمت کشان. یعنی، آک پارتی سیاستهایی را در پیش گرفته که جامعه را به انسداد خواهد کشاند و نتیجه اش انقلاب خواهد شد. ایشان می گفت که هر حزبی که این انقلاب را نمایندگی و رهبری بکند، به قدرت خواهد رسید.
به زبان ساده، پرینچک از اینکه منفذی برای دموکراسی باز شود و خواسته های مردم از طریق انتخابات حل شود، استقبال نمیکند. چرا؟ چون به این ترتیب تغییرات دموکراتیک در نقش سوپاپ اطمینان عمل خواهد کرد. بطور خلاصه، پرینچک به دنبال انفجار جامعه ترکیه است نه حل مشکلاتش از طرق دموکراتیک
و در این راستا هر کسی که مردم در او امیدی جستجو کنند دشمن اهداف پرینچک میشود. امروز مردم این امید را در امام اوغلو میبینند و لذا برای پرینچک امام اوغلو دشمن است و باید بی اعتبار شود. دیروز، مردم دنبال کیلیچداراوغلو افتادند، راه پیمایی تاریخی آنکارا به استانبول و میتینگ تاریخی مال تپه انجام شد و در آن روزها کیلیچداراوغلو بود که رهبری مخالفان دستش بود. لذا باید بی اعتبار میشد و در صف پ ک ک نشان داده میشد (در حالیست که کیلیچداراوغلو مورد غضب پ.ک.ک است و کسیست که در شاوشات مورد حمله تروریستی از طرف این گروه قرار گرفت). زمانی که ایی پارتی به میدان آمد و 10% مردم ترکیه به آن امید بستند، باید ایی پارتی بی اعتبار میشد و به صورت حزب دست ساز آمریکا نشان داده میشد. به همین ترتیب، مردم در مناطق کردنشین ترکیه، امید را در چهره صلاح الدین دمیرتاش و ه.د.پ می بینند و لذا این افراد نیز باید بی اعتبار شده و به عنوان شاخه سیاسی پ.ک.ک وانمود شوند. اصل موضوع چنین است و مابقی فرعیات است. کما اینکه در مقاله آقای قره جه لو نیز هیچ سند و مدرکی که نشان بدهد ه.د.پ وابسته به پ.ک.ک است و از صفر تا صد در کنترل پ.ک.ک است وجود ندارد بجز برخی اظهارات سران ه.د.پ راجع به اوجالان و ی.پ.گ. ولی آیا اظهار سمپاتی نسبت به جریانی سند همکاری محسوب میشود؟ اگر چنین رابطه فشرده ای وجود دارد، آیا کشف و افشای آن برای میت سهل و ساده نباید باشد؟ پس موضوع چیست و چرا چنین مدارکی که دال بر همکاری نمایندگان مجلس ه.د.پ با پ.ک.ک باشد افشا نمی شود؟ دلیلش این است که چنین چیزی وجود خارجی ندارد. صلاح الدین دمیرتاش به همراه فیگن یوکسک داغ از جون 2016 به این طرف در بازداشت هستند. آیا اگر مدارکی برای ارتباط آنها با پ.ک.ک موجود بود، نبایستی به دهها سال زندان محکوم میشدند؟
واقعیت این است که من نه شهروند ترکیه ام، نه عضو هیچ حزبی در ترکیه و اگر هم بودم، ه.د.پ انتخاب اول و دوم من نمیبود. ولی از جمله کسانی هستم که معتقدند ه.د.پ حتما باید به مجلس راه یابد و برای دموکراسی ترکیه این حزب را ضروری میدانم. آن اشخاصی که هر بار در چانکایا، بشیکتاش و کادی کوی رای استراتژیک میدهند و با اکراه بجای حزب محبوب خود یعنی ج.ه.پ، به ه.د.پ رای میدهند جزو تحصیل کرده ترین و نخبه ترین اقشار ترکیه هستند که ضروریات این روزهای ترکیه را درک میکنند و با چنگ و دندان از دموکراسی و ارزشهای لائیک دفاع کرده، فریب تبلیغات سنگین و اتهام پراکنیها را نمی خورند.
در مورد انتخابات اخیر استانبول صحبت کردم، همین روال «جرزنی» و بی ارزش کردن آرای مردم را آک پارتی پیشتر در انتخابات سراسری جون 2015 نیز در پیش گرفت. نتیجه آن انتخابات (که در سیستم پارلمانی سابق برگزار شد) به گونه ای رقم خورد که آک پارتی نتوانست به تنهایی تشکیل دولت دهد و ناگزیر از تشکیل کابینه ائتلافی بود. نتیجتا پس از حادثه قتل دو پلیس در جیلان پینار، موجی از خشونتها در ترکیه آغاز شد. ظاهرا این قتل توسط پ ک ک انجام شده بود و زمینه ساز حمله ارتش ترکیه به شهرهای جنوب شرقی ترکیه و جمع کردن دست و بال عناصر پ ک ک شد. برخورد شدید با عناصر پ ک ک به خودی خود البته که اشکالی نداشت و بسیار هم بجا بود ولی آن کسانی که شرایطی را فراهم کردند تا پ.ک.ک در شهرهای ترکیه پایگاه بسازد نه ه.د.پ که آک پارتی بود. به علاوه اینکه میزان خشونتی که ارتش و پلیس ترکیه در برخی موارد بکار بردند، بعضا نامتناسب نیز بود کما اینکه بسیاری از فرماندهان آن عملیات بعدها به جرم عضویت در تشکیلات گولن محاکمه و برکنار شدند.
ادامه از دو کامنت پیشین...
همان طور که اشاره کردم، حزب وطن تقریبا به هر شخص، حزب و جریانی که از خودش نباشد با دیده تردید نگاه می کند و به شکلی غیر اخلاقی انواع اتهامها را نسبت می دهد. همین چاغلار جیلارا که در کامنتهای قبلی صحبتش رفت، از طرف هواداران این حزب، پروژه آمریکایی، خرس عروسکی لیبرالها و ... لقب گرفته است. این در حالیست که این بنده خدا زمانی که در تلویزیون ک.ر.ت مشغول بود، مرتبا از اعضای حزب وطن در برنامه هایش دعوت به عمل می آورد. چندین برنامه با همسر آقای پرینچک (شعله پرینچک) ترتیب داد، یاشار اوکویان که تقریبا سرقفلی ک.رت دستش بود و با لحن و ادبیات مخصوص به خودش به زمین و زمان می تازید و ... زمانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال پیش لونت گل تکین اعلام کرد که می خواهد کاندید ریاست جمهوری شود، شاهد بودیم که تلویزیون اولوسال با چه لحن تحقیرآمیز و زننده ای با موضوع برخورد کرد.
گول تکین ممکن است برای پست ریاست جمهوری مناسب باشد یا نباشد ولی شخص صادقیست که برای دموکراسی در ترکیه تلاش می کند. در حالی که می توانست به سبب نزدیکی پیشین با اردوغان خیلی راحت خودش را به آک پارتی بچسباند و مثل خیلی روزی نامه نویسهای دیگر به لفت و لیس بپردازد. این طرز برخورد این حزب است با سرمایه های ترکیه.
امروز باز با گرم شدن تنور انتخابات برای شهرداری استانبول، پروژه پروژه کردن دوغو پرینچک هم شدت گرفته و این بار اکرم امام اوغلو سیبل شده است. موضوع این است که در انتخابات ابطال شده، هر رای دهنده چهار رای داده بود. این چهار رای (رای به مختارهای محلات، شورای شهر مناطق شهرداری، شهردار مناطق شهرداری و شهردار کل) در یک پاکت رای گذاشته شده و در صندوق انداخته شده بود. حال با بهانه های واهی، تنها رای شهردار کل ابطال شده است در حالی که اگر تخلفی در کار باشد، باید کل آرای استانبول ابطال میشد. قضیه چیست؟ قضیه این است که در مناطق شهرداری، آک پارتی اکثریت را به دست گرفته ولی شهردار کل از ج.ه.پ انتخاب شده. لذا انتخابات مجدد صرفا برای شهردار کل انجام خواهد شد. ولی چرا آک پارتی تا این حد نسبت به از دست رفتن استانبول حساس است؟
یک دلیلش رانت عظیمیست که در شهرداری استانبول وجود دارد. مثلا اگر کسی بخواهد یک هتل بزرگ در یک نقطه از استانبول بسازد، باید خروار خروار پول به این و آن رشوه دهد تا مجوزش صادر شود. با این پولها جماعات مذهبی، اعضای خانواده اردوغان و دانه درشتهای آک پارتی تغذیه میشوند. این پولهای حرام مصروف تبلیغات انتخاباتی و مصارف دیگر نیز میشوند.
دلیل دوم این است که در روزهای گذشته سر و صداهایی از درون آک پارتی بلند شده که گویا قرار است عده ای از رهبران سابق آک پارتی حزب مستقلی تشکیل دهند. رهبری یک جریان در اختیار علی باباجان و عبدالله گول است و رهبری جریان دیگر در اختیار داووداوغلو که احتمال میرود این دو جریان به هم بپیوندند. اگر چنین امری محقق بشود، امکان دارد که تعدادی از نمایندگان فعلی در مجلس به حزب جدید ملحق بشوند و آک پارتی اکثریت را در مجلس از دست بدهد. ولی اگر آک پارتی انتخابات مجدد استانبول را ببرد، امکان اینکه چنین حزبی تشکیل شود کمتر خواهد شد و اگر هم تشکیل شود، احتمال اینکه کسی از آک پارتی جدا شده و به این حزب بپیوندد، کمتر میشود. به این ترتیب، انتخابات استانبول هم برای آک پارتی و هم برای دموکراسی ترکیه تبدیل به امری حیاتی شده است. مثلا، اردوغان قرار است در هر 39 منطقه استانبول میتینگ برگذار کند (شما رئیس جمهوری را تصور کنید که در شرایطی که ترکیه با یکی از بدترین بحرانهای اقتصادی تاریخش دست و پنجه نرم میکند، همه چیز را رها کرده و برای شهرداری یک شهر تبلیغ میکند). وزیر داخله، سلیمان سویلو در آمده که آن کس که استانبول را از دست بدهد، فردا ترکیه را از دست خواهد داد. یعنی که ما نمی خواهیم ترکیه را از دست بدهیم، ملک پدریمان است و ابدالدهر در این جایگاه قصد ماندن داریم. این خطریست جدی که دموکراسی ترکیه را تهدید میکند و موضوعیست که توسط جامعه ترکیه آرام آرام درک میشود. حتی این خطر وجود دارد که که این آخرین دوره انتخابات شهرداریها باشد و منبعد شهردارها از آنکارا منصوب شوند.
به طور خلاصه، ترکیه در شرایطی قرار دارد که موضوع انتخابات شهرداری استانبول به امری فراتر از استانبول تبدیل شده است و دو صفبندی در این خصوص وجود دارد: صف بندی دموکراسی خواهان و صف بندی هواداران دیکتاتوری. در صف دموکراسی خواهان کلیه احزابی که به دموکراسی در ترکیه علاقه مند هستند به امام اوغلی رای میدهند: از ج.ه.پ و ایی پارتی تا ه.د.پ تا حزب کمونیست تا حزب لیبرال. یعنی طیفی از دیدگاههای بعضا متضاد که حول دموکراسی جمع شده اند.
"" ژئوپلتیک جنگ را، نه اخلاقیات و ملاحظات، بلکه آینده نگری پیرامون احراز اولویت اقتصادی، ژئو استراتژیکی و ژئو پلوتیکی تعیین میکنند "" عربستان خواهان ایرانی ناتوان و رنجور است، سیاستی که خود ایران، در عراق دنبال میکرد، برای عربستان، حتی حفظ این رژیم، در حالی که ایران تبدیل به سودان، سوریه و یا زیمبابوه/ افغانستان دیگری شده، ارجحیت دارد. چین در بعد ژئوپلتیکی، هم اکنون در کنار عربستان قرار دارد، از طرفی عدم امنیت در فارسستان، به معنی زمین گیر شدن پیشروی هند در ایران و آسیای مرکزی / قفقاز است. تمام کشورهای نفتی از جمله روسیه، عربستان در حذف نفت / گاز ایران از بازار سود خواهند برد، با انقلاب تکنیک فرکینگ شیل، آمریکا را نیز به لیست اضافه کنید. ارمنستان خواهان یک فارسستان قوی است، در جنگ جمهوری آزربایجان با ارمنستان، فارسستان در کنار ارمنستان قرار گرفت و فارسستان این سیاست را همچنان ادامه
میدهد. آیا تزئیف فارسستان، به آزربایجان جنوبی در خیزش ژئوپلتیکی یاری خواهد رساند؟ با تزئیف فارسستان، ارمنستان و پ.ک.ک پشتیبان مالی خود را از دست خواهند داد.
مشگل مردم نه دین است.نه خرافات .مردم در این مدت
ابتدا اگاهی ندارند .واز این بگذریم مشگل ظهور افکاری
است که یکباره تاثیر میگذارد .یعنی برانگیختن حس وطن پرستی .فریب وتعریف وتمجید.از قدرت نظامی
وعلم کردن بد وبدتر.وترساندن از اینده.ودیگری بیتفاوتی است که این امر یک دلیل هم دارد وان وضعیت مالی خوبی حتی در سطح طبقه متوسط وکارمندان .لذا باید.در این وضعیت من از خود بپرسم
ایا نوشته من بیش از دو یا ده نفر میخوانند وتازه قبول
دارند .واصلا من کی هستم؟لذا فکر میکنم هرکس در حد خود سعی کند اگاهی بدهد حتی در خانواده خود .
بجای این حرفهاباید راهی وبرنامه ای داشته باشیم تا
بتوان نه با رژیم بود ونه خوش امد.گوئی به امریکا
اگر چنین امری صورت نگیرد .مدیریت جنگ وتسط بر مردم وکنترل اوضاع بدست رژیم بوده ومجددا اش همان وکاسه.....بله بایدبجای احساسات وطن پرستانه
از این اوضاع خوب استفاده کرد.متاسفانه اپوز.....هیچ
برنامه ورهنمودی نداده اند..بنظراگر.قرار بر این باشد که ما چه کنیم جنگ را به هرکس که وظیفه اش میباشد سپرد وما باید مراقب هم جنگ باشیم وهم برنامه ای
برای خود.
سالام دوسلار....
در این دقایق تاریخ ساز که بوق و شیپور جنگ به گوش میرسد کسانی که خیال میکنند آزادی, دموکراسی , استقلال با پوتین های سربازهای بیگانه به این مملکت خواهد آمد, سخت در اشتباه هستند. ما می توانیم عقاید مختلفی باهم داشته باشیم فقط در زمانی که یک کشور درگیر جنگ نیست . این یک امر طبیعی است . ولی کشوری که وادار به جنگ میشود , تمام اختلافات قومی , تباری, فرهنگی, زبانی به عقب رانده میشود و برای جلوگیری از جنگ ,از تمام سعی و کوشش ها بایستی استفاده شود. هر چند که این جنگ شاید باعث دوباره به انتخاب شدن آقای ترامپ و شاید باقی ماندن جمهوری جهل و جهالت اسلامی ایران باشد.امید به روزی که پوتین های سزباز های بیگانه به این کشور وارد نشود.
"در صورت شکست اختناق، لازم است در همه جای کشور « شوراها و کانونهای مردمی» تشکیل شده و قدرت اداره جامعه را بدست گیرند. جهت حفظ حقوق شهروندان.".
میگویند مردم ایران از اسلام برگشته اند. گمان من بر اینست که پس از چهل سال تبلیغ و مغز شویی اطفال از کودکستان تا دانشگاه احتمالا باید مردم را بیشتر خرافاتی کرده باشد تا ضد اسلام. احتمالا مردم هنوز با باورهای مذهبی, ضد حکومت اسلامی میباشند. یعنی اگر "اختناق" حکومت هم شکسته شود - چطور؟ - باز مردم همین مردم خواهند بود, متاسفانه.
پنجاه و اندی کشور "جهان آزاد" رسما در اوضاع داخلی یک کشور مستقل دخالت کرده و برای آن رییس جمهور تراشیدند که تا کنون با شکست رو به رو شده است. مقاله های زیر دلیل آنرا "دموکراسی مستقیم " و تشکیل "کومون" میدانند که از بیست سال پیش در آن کشور پایه گرفته است. اگر این درست باشد
آقای جمال! نفرتی که شما از آقای قره جه لو و خصوصا از مردم تورک دارید، برای همه روشن است. آقای قره جه لو یک محقق و از روی اسناد و مدارکی که در دست است صحبت میکند. او یکی از دانشمندان واقعبین مردم آزربایجان است که بارها خلق کرد و جریانات سیاسی آنرا از بازیچه دست شدن توسط امپریالیسم آمریکا هشدار داده است. جریاناتی که فکر میکنند، با ماسک مارکسیسم، اما در عمل با عملیات تروریستی جاده صاف کن و پیاده نظام امپریالیسم آمریکا شوند، با کینه توزی علیه مردم آزربایجان شمشیر کشند و ادعای عرضی داشته باشند، دیر یا زود در باطلاق "ویتنام تورکیه" گیر خواهند کرد. اینرا بطور دوستانه به محضر مبارکتان عرض میکنیم. بعد نگوئید؛ نمی دانستیم که چنین میشود. با امید بستن به نیروهای اجنی امنیت و آسایش، منافع خلق خود را قربانی مطامع دول امپریالیستی نکنید. اولین قربانی این جنگ نیابتی خود اکراد خواهند بود. از ما گفتن!
سازاخ دیگر مانند سابق نیست .ملایم تر سخن میگوید
ولذا خوب است که حداقل موجب میشود تا جواب بدهم وگرنه.برای ان یک جمله اخر که بی مزه ومسخره
بازی نام دارد جواب نمیدادم .
حتما فکر کردی خوب است ومن یک شخص مرتجع هستم وسنتی فکر میکنم .
یکی نوشته بودبیائید مردانه از زنان دفاع کنیم پاسخ
دادم همین که میگوئید مردانه دفاع....این خودش همان
فرق گذاشتن است وحتی معتقدم وقت ان رسیده که
نامی از تفاوت نباشد وخود تفاوت یعنی وجود تفاوت
اینکه گفته ام برحسب یا عادت ویا به منظور هرچه که
باشد.ان چیزی نیست که فکر میکنید.ویا خوش بحالت
بشه.اقای سازاخ میتوانستم بگویم شما مرد هستیدو
من هم به همین علت گفتم..هرچند بنظر ان مطلب را
کسی دیگر نوشته است.در خصوص خود موضوع منظورم این است که بنام ویا مطرح.کردن موضوعی
قرار میگیرند ولی در واقع یک خط دیگری را دارند پیش میبرند.صراحتا از جدائی یا تجزیه حرفی نیست .ولی
تبلیغ اوضاع وپیشرفت تورکیه را به رخ میکشند.ویابا
طرح پان فارس وپان تورک دنبال اهداف دیگری هستند.
گروهی از روشنفکران که ریشه در بستر بیگانه دارند مدعی هستند که دولت ترکیه نه دست به ارمنی کشی زده است ونه کرد کشی.حقیقت این است که دولت عثمانی در جنگ اول اروپا که نام جهانی دارد شکست نظامی خورد و متصرفات خود را در اروپای شرقی از دست داد و به ترکیه امروزی تبدیل شد و سلطان جای خود را به اتاتورک داد .
قتل عام ارمنی ها که در حقیقت شهروند دولت عثمانی بودند ناشی از شکست عثمانی از مسیحیان اروپا بود و دولت عثمانی بصورتی بچگانه انتقام از ارامنه گرفت که به کشتار انها انجامید . صد ها سند ومدرک وجود دارد که انچه دولت عثمانی انجام داد یک قتل عام بود .اقای علی قره جه لو مدعی است که (
بله، نسل کشی ارمنی یک دروغ بین المللی، و یک دروغ تاریخی است. آنهایی که این دروغ را مدام تبلیغ می کنند، آشکار است که به ارزش هایی مانند حقیقت و وجدان هیچ احترامی قائل نیستند. هدف های امپریالیستی آنها، ارزش های انقلابات دموکراتیک آنها را مدت هاست که از بین برده است.) نوشته شده در سایت تریبون .
البته با این استدلال میتوان ادعا کرد که در سال 67 اساسن کسی در ایران اعدام نشد و امار چند هزار زندانی ارقام دروغ و پوچی هستند وهمه این جنایات ناشی از تبلیغات امپریالیسم غرب است .
پرسش این است که اقا شما چرا مدافع دولت ترک عثمانی شده اید ؟
بله ائلیار راست میگوئی. اتحاد تا حالا نشده حالا هم نخواهد شد. مخالفان فقط سر دوران گذار بهم می پیوندند و تقسیم کرسی های آینده قدرت. آقای حسن شریعتمداری از کیانوش توکلی گله گزار است که چرا مرتب نمیرود سراغش مصاحبه کند و امیدوار است شورای گزار که قد کشید خارجی ها بیفتند دنبالش. ببینم این وسط سهم فعالیتهای دلسوزانۀ ادمی که میخواهد مردمش را نجات دهد کجاست؟ همین بیآئید بیفتید دنبالم و با من مصاحبه کنید کافیست یا باید خود رفت با دیگران و اصحاب قدرت مصاحبه کرد و حرف خود را به انها فهماند و قبولاند؟ گویا همه چیز در مخالف خوان ایرانی حول شهرت و جایگاه اجتماعی می چرخد
آقای علی سعادت، منظور شما از بیان این عبارت چیست؟ : ((( کافی است.اندکی نقاب را کنار بزنید تا ببینبم مرد هستید؟ )))، یعنی اگر مثلا زنی این حرف را زده باشد، از نظر شرعی حرام یا مکروه است؟ و یا اینکه، هنوز هم که هنوز است در عالم جاهلیت حجاب و جنبه ناموسی داش آکل و قیصر و طیب سیر می فرمائید؟
لوطی ترامپ، سر لوطی جهان به رژیم آخوندی اخطار داده که : سرتو میبرم خین میاد!!!
شما از چه چیزی ویاکدام دست اورد چشمگیردولت اردوغان خوشحال هستید .اگر قصد شما ساز جدائی و
بعبارت دیگر تجزیه طلبی دارید نیاز به مدح وثنای ان
نیست .کافی است.اندکی نقاب را کنار بزنید تا ببینبم
مرد هستید؟ .اگر چنین است خوب قایم موشک نیاز نیست این راهی است پیش پای شما ولذا بیائیدمرد باشیدوبه ماهم نشان دهید شما که ظاهرا هیچ کاری با
جمهوری اخوندی ندارید.خوب جلو بیائید حق خودرا
بگیرید وحتما بدنبال شما ما هم به میدان میائیم .اما
شما اینکاره نیستید.ساز تجزیه میزنیدولی نه خود به میدان میائید نه همراه مردم .واعتراض.چندانی ندیده ایم .اما بنظرمنتظر هستید که رژیم سقوط کند وشما
تشریف بیاورید وما بگوئیم بفرما .اگر چنین نیست پس
این همه مدام در خصوص تورکیه حرف میزنید چه دلیلی دارد ؟ایا اصولا کاری با تورکیه داریم..در اخر
من اطمینان دارم شما نماینده خودهم بزور هستید تا
چه رسد به مردم..
.
نفرت و کینە و راسیسم و تفکرات فاشیستی جناب علی قره جه لو در سطر سطر و جملە بە جملەی ایشان بە ملت کورد خود را نشان میدهد
ایشان با این طرز فکر و دیدگاه خود را در کنار فاشیستی ترین جریان تورکیە MHP و دولت باغچەلی قرار میدهد ایشان بە ظاهر بە مسئلەی کورد در تورکیە اذعان میکند ولی در همان حال ویران کردن شهەهای تورکیە و کشتار 7000 انسان توسط دولت تورکیە را بە گردن کوردها می اندازد انگار اگر ملت کورد دنبال خواستەهای ملی خود نبود لزومی نداشت دولت تورکیە 4 شهر ، نسبین ، سور دیاربکر و و را با خاک یکسان کند عجب دنیای عوضی سنگ را میبندند و سگ را آزاد متکنند نفرین بر فاشیزم و اشغالگران اصل این جناب علی قره جه لو یک ثانیە هم از خودشان سوأل نمیکنند کە ارتش تورک در شهرهای کوردستان تورکیە چکار میکند مگر غیر از این است کە جناب علی قره جه لو بە وضع موجود تمکین میکند ؟
"" چرا تحولات تورکیه، برای ما تورکان آزربایجان جنوبی مهم است؟ "" ایران بزودی در شرق، جنوب، غرب به طور کامل در ژئوپلتیک مسدود قرار خواهد گرفت، عراقچی و فتوای ایشون پیرامون باز گرداندن ۳ میلیون افغانی به افغانستان، دارای ابعاد دیگری نیز است، راهی کردن ۳ میلیون به اوروپا از طریق آزربایجان جنوبی و تورکیه، خیلی مهم >> باید دست پ.ک.ک را از قاچاق انسان کوتاه کرد چونکه اینها از طریق قاچاق انسان و درامد آن، آزربایجان جنوبی را ناا امن کخاهند کرد، میراث چپ در خاورمیانه، نیروی ویرانگر پ.ک.ک است که اینک دست در دست مافیای سپاه، قصد دارند بزرگترین راه ترانزیتی قاچاق مواد مخدر و انسان را براه بیندازند، مافیای سپاه و مافیای پ.ک.ک بدین سبب، استانداری آزربایجان غربی در اورمیه را، به افراد غیر بومی و طرفدار پ.ک.ک سپرده است.
در مورد اینکه آرای حزب وطن دو برابر حزب کمونیست درآمده، که خوب باید گفت خوش به حال حزب وطن، مبارکشان باشد! اساسا در انتخابات محلی درصد آرا چندان مطرح نیست. مهم این است که چه شهرداریهایی تصاحب شده که سهم حزب وطن صفر است. در مورد حزب کمونیست و ماچ اوغلو نیز، ایشان با ه.د.پ در تونج الی/درسیم رقیب بودند نه همکار. اتفاقا درسیم یکی از سختترین مناطق برای پیروزی در انتخابات محلیست به سبب بافت جمعیتی پیچیده کرد و ترک، علوی و سنی و جلب اعتماد مردم کار بسیار سختیست آن هم برای یک کمونیست.
اتفاقا در آن انتخابات، کمپین ه.د.پ در برابر ماچ اوغلو کمپینی جدی و حتی شاید بعضا همراه با انگ زنی و تهمت زنیهای غیر اخلاقی بود. مثل اینکه ایشان ستون پنجم آک پارتیست و از این قبیل. شاید هم این شایعات از طرف مدیریت ه.د.پ مطرح نمیشد ولی در گزارشات مردمی می دیدیم که چنین شایعاتی را مصاحبه شوندگان بر زبان می آورند. لذا این ادعا که ماچ اوغلو برای به دست آوردن رای بیشتر با ه.د.پ همکاری میکند منطقی ندارد. یک بار هم که شده می شود این جور فکر کرد که همه به جز حزب وطن خودفروخته و نوکر آمریکا ممکن است نباشند و راههای دیگری هم ممکن است موجود باشد.
لینک مصاحبه رضا زلیوت با چاغلار جیلارا
https://www.youtube.com/watch?v=KjyL34nWYyc
این کامنت ادامه خواهد داشت. فعلا همین قدر وقت کردم. خیلی گرفتار هستم این روزها...
در پاسخ به مقاله آقای قره جه لو که پاسخیست به انتقاد بنده از ایشان، می خواهم چند نکته را بیان کنم:
اول اینکه تشکر می کنم به خاطر زمانی که گذاشتند و جواب متینی که دادند. ای کاش همه بحثهای ما در رابطه با هر موضوعی همین طور مستدل و متین باشد. چون قرار نیست در هر موضوعی همه هم فکر باشند. مهم این است که محترمانه بحث بشود.
دوم اینکه واقعا نمی دانم پرداختن تا این درجه به جزئیات در رابطه با مسائل یک کشور دیگر در یک سایت مربوط به ایران و در شرایط فعلی که داغترین اخبار جهان مربوط به ایران است تا چه حد معقول است. امیدوارم شبیه به کشیشهای دوران بیزانس که تا چند ساعت پیش از فتح استانبول در ایاصوفیه جمع شده بودند و بر سر بال داشتن یا نداشتن فرشته ها بحث داغی می کردند نشده باشیم. به هر حال اینجا از کسانی که این بحثها را نامربوط و زائد می بینند عذرخواهی میکنم.
سوم اینکه راجع به رضا زلیوت، این طرز برخورد را که یقین دارم اسمش را فقط شنیده است را صحیح نمی دانم. اینجا وارد این موضوع نخواهم شد که نوشته های ایشان را تا چه حد می شناسم چون چیز قابل اثباتی نیست و من هم هرگز نگفتم که رضا زلیوت به خاطر موضع گیری حزب وطن در مورد ه.دپ اخراج شد. منظور من این بود که ایشان به سبب عدم هماهنگی با سیاستهای -به باور من و البته بسیاری دیگر منجمله خود رضا زلیوت- زیگزاگی حزب وطن اخراج شد (البته من هم شاید منظورم را روشن ننوشته بودم و تا حدی مقصر باشم). یعنی من چه می دانستم رضا زلیوت چرا اخراج شد اگر خودش با چاغلار جیلارا مصاحبه نمی کرد و دلایل اخراجش را نمی گفت؟ ولی در آن مصاحبه رضا زلیوت ضمن انتقادات محترمانه ولی تندی که به حزب وطن و شخص دوغو پرینچک می کند دلایل اخراجش را مخالفت با همین سیاستهای زیگزاگی حزب وطن اعلام میکند. یعنی تا دیروز آک پارتی پروژه آمریکا بود، از 2015 به این طرف به همراه م.ه.پ ضامن بقای ترکیه شده اند این افراد! در رابطه با موضع گیری حزب وطن در مقابل اکرم امام اوغلو و معرفی ایشان به عنوان پروژه آمریکایی (الحمد الله همه به غیر از حزب وطن پروژه آمریکایی هستند) رضا زلیوت با تاسف به این موضع گیریها «آکیل آلماز» لقب میدهد یعنی حرفی که باعث بشود مغز انسان هنگ کند! و به ایشان توصیه می کند که برود و کتابهایی که خودش در نقد آک پارتی نوشته را مرور بکند تا ببیند از آک پارتی ضد آمریکایی در نمی آید.
این بار اولی نیست که حزب وطن و دوغو پرینچک این و آن را پروژه آمریکایی معرفی میکند و برچسب میزند. وقتی ایی پارتی (حزب نیک) تاسیس شد، ایشان می فرمودند که این هم یک پروژه آمریکایی است و اینکه مثلا اسم «ایی» اسم مناسبی برای آدامس و بادکنک و گازوز است ولی برای حزب اسم مناسبی نیست و دست ساز بودنش از همین جا مشخص است! (نقل به حافظه). در حالی که هر کسی می داند که ایی پارتی محصول یک شکاف جدی در م.ه.پ بر اثر سیاستهای بسیار بسیار مخرب و حتی به نظر من خائنانه و وطن فروشانه دولت باغچه لی بود که یک دیکتاتوری در این حزب ایجاد کرده و حزب را به دم آک پارتی چسبانده و رژیم مسخره فعلی را به ترکیه تحمیل کرده تا این کشور را تبدیل به کشوری در حد امارات و قطر بکند. در جریان انتخابات ریاست جمهوری آن چنان حزب وطن، محرم اینجه را می کوبید که یاشار اوکویان از حزب استعفا داد. همین موضعگیریها را این حزب نسبت به کیلیچداراوغلو هم داشت و دارد (مثلا در جریان راه پیمایی عدالت که کلیچداراوغلو از آنکارا تا استانبول را راه پیمایی کرد، ایشان در آمده بود که این راه پیمایی همگامی با پ ک ک است و هزار حرف و حدیث دیگر). به هر حال این قبیل موضع گیریها که فتو، پ.ک.ک، ج.ه.پ، ایی پارتی، سعادت و ه.د.پ (و لابد حزب کمونیست) در یک جبهه هستند را کسی جدی نمی گیرد و باور نمی کند به جز عناصری نظیر آن افرادی که در چوبوک به کیلیچداراوغلو حمله کردند و متاسفانه و بدبختانه جناب علی قره جه لو (جدا که باعث تاثر است). با این سطح تحلیلها از اوضاع سیاسی – اجتماعی ترکیه، طبعا حداکثر رای همان 24 صدم درصد خواهد بود و امیدی هم به افزایش رای نیست. کسی حزب وطن و تحلیلهای آیدینلیق و تلویزیون اولوسال را جدی نمی گیرد. همچنانکه رضا زلیوت می گوید، آن زمان که او به آیدینلیق رفته بود، این رسانه ها اعتباری داشتند (یعنی الان ندارند و این یک واقعیت است).
ن: بهزاد خوشحالی
من هم با جنگ مخالفم اما نه مثل شما
من با همه ی اشکال جنگ در همه ی زمان ها مخالفم و برای جنگ، نه توجیه می سازم نه دلیل می آورم؛ من برای راه دادن به جنگ، هرگز حق و باطل نمی سازم تا کشته شدن یکی به دست دیگری را مشروعیت ببخشم. من ماهیت های ساختگی و دروغین را تولید و تکثیر نمی کنم تا به جنگ، آری بگویم. من دشمن فرضی نمی سازم تا با فرض کردن دیگری به مفسد فی الارض بودن، او را بکشم و من، بی شکلی و بی صورتی را انتخاب نمی کنم تا هر روز سنگر عوض کنم و بکشم. من اصولا سنگری نساخته ام تا پشت آن، به هر بهانه ای، یک دیگری خودم ساخته را هدف بگیرم و....
من آرمان والای دروغین نمی سازم، من کینه توزی و تنفر تولید نمی کنم تا دیگران را برای آرمان والای دروغین به سوی مرگ بکشانم، من روزی نقش متجاوز و روزی دیگر نقش قربانی را بازی نمی کنم و برای هرکدام، اشاره ای از آسمان نمی آورم که....
من از ترس، نفرت نمی آفرینم تا زور تولید کنم و با آن، دیگران را بکشم و من، از جنایت، اسطوره و از جنایتکار، قهرمان نمی سازم.
من نمی گویم انسان ها تازه بعد از مرگ، به دنیا می آیند و برای آن، فلسفه ها نمی بافم و من، به نام ارزش های اخلاقی، اخلاق را زیر پا نمی گذارم.
****
کمی روشن تر برایتان می گویم
جنگ کوردستان را که یادتان هست؛ حق و باطل ساختید تا بجنگید و بکشید؛ ماهیت ساختگی و دروغین شما تجزیه طلبی کوردها بود و نفوذ استکبار جهانی و وابستگی ما به بیگانگان؛ خوب یادتان هست؟ دختران چهارده ساله و نوجوانان زیر هجده سال را نیمه شب، از رختخواب هایشان بیرون کشیدید و دردادگاه های چند دقیقه ای، مفسدفی الارض ساختید و تیربارانشان کردید و حتی پول گلوله هایشان را هم از خانواده هایشان گرفتید؛ آنها "مفسد فی الارض" بودند و شما "و نجعلهم الوارثین". خوب که یادتان هست؟ ما سر می بریدیم و شما مسیح کوردستان و بازمصلوبان. شهرهای کوردستان را به توپ و بمب و موشک بستید چون از کوردها دشمن فرضی ساختید؛ اگر یادتان رفته است یا از یاد خودتان برده اید سری به آرشیوهایتان بزنید.
کوردستان هم که هنوز سنگر است؛ اگر قبول ندارید تعداد نیروهایتان را بشمارید و تقسیم بر جمعیت کوردستان کنید تا مشخص شود کوردستان، وسیع ترین پادگان جهان است.
یک پرسش: چگونه است که از یک جنایتکار، قهرمان می سازید و هنگامی که سخن از تسلط بر چهار پایتخت عربی می شود شانه بالا می اندازید و صدها هزار نفر را در سوریه و عراق و یمن و لبنان به کشتن می دهید جنگ، نعمت است اما هنگامی که نفرت پراکنی و کینه توزی به خودتان برمی گردد به فرشتگان صلح و "نه به جنگ" تبدیل می شوید؟
و به خاطر اینکه طولانی نشود: به همان چیزی که عمری است ساخته اید پایبند باشید. برایتان تکرار می کنم: انسان ها تازه بعد از مرگ به دنیا می آیند؛ این مگر نتیجه ی همان جمله ی معروف خون بر شمشیر پیروز است نیست؟!
****
من با جنگ مخالفم، در همه ی زمان ها و در همه ی جاها، بی اما و اگر، نه مثل شما.
در ده ساله اخیر عده‌ای جوان، پرورده نظام تربیتی ولایی، سراز خارج از در آوردند و تا فرود آمدند غیریت شیعی‌شان به شور نوآریایی استحاله یافت. حالا دیگر این فکر که آریایی‌ها مظهر شعور و تمدن و وارث حقیقی کشور هستند، فراگیری دیجیتال یافت.
نیکفر جان چه درست دیدی. من فکر میکردم این جوانان شیعی دیروز و نو آریائی ارمروز فقط دور و بر من هستند. ظاهرا جهانگیر شده اند. با ادبیات مزدک ومانی و اهورامزدا و ایزد مهر و بقیه رفتگان
چندین بار نوشته اقای نیکفر را خواندم و متاسفانه متوجه اینکه ایشان چه میخواهد نشدم .امیدوارم نظرات ایشان ساده نویسی شود تا فهم عام توان درک انراداشته باشد .اما چند نکته اساسی را باید بپذیریم .
مروجان دین اسلام روحانیت اساسن خود را ایرانی نمی‌دانند و ایرانی بودن در درجه اخر قرار دارد .وظیفه انها تبلیغ دین نبی و نابودی مخالفان این دین است .در چهل سال گذشته ما شاهد هستیم که این اخوندها چه ها که نکردند .از کشتار دیگر مسلمان‌های مخالف تا شعار مرگ بر یهود و نصارا.تا کنون نه دیده شده ونه گزارشی داده شده که اخوندی از بالای منبر در باره ایران در باره اقتصاد بیکاری وزنده گی روزمره مردم سخنرانی کرده باشد .هر منبری با دین محمد اغاز وبا عاشورا پایان پیدا میکند و ان پای منبری ها نمی‌دانند وطن کجاست ومنافع انها چیست .
جالب است بدانیم یکی از شعار های اخوند ها در مخالفت با مشروطه این
این بود ..ما دین نبی خواهیم مشروطه نمی‌خواهیم . روشن است که پایان ان شعار نظام اسلامی کنونی است.
در مقایسه اخوندها با مروجان دین یهود ویا مسیحی این دو گروه دینی همواره به زادگاه خود با احترام و عشق به ان سخن میگویند .
اینکه کسی مانند اقای خاوری بی انکه نیازی به پول داشته باشد. چند میلیارد می دزد ناشی از همین تربیت اسلامی است که خزانه کشور را از ان خود میدانند . دانش‌آموزان ایرانی بیش از انکه تاریخ تولد پدر ویا مادر وخود ویا ده ویا شهر وکشور خود را بدانند با تاریخ اسلام وتولد گروهی عرب اشنامیشوند .جنگ های ایران با دشمنانش جای خود را به
غزوات اسلامی میدهد .روشن است که احساس وغرور ملی جای خود را به تعصب دینی میدهد و بچه مسلمانی مانند رجوی سر از بغداد در میاورد.
پرسش این است که سرنوشت 80 ملیون ادم با این دین واین همه مدعی چه خواهد شد ؟
این رژیم از انقلاب مردم سو استفاده کرد و آنرا با تزویر و ریاه و غفلت روشنفکران و سیاسیون 57 و با بر چسب اسلامی مصادره کرده و ایران را به تصرف کامل مشتی عقب افتاده و مرتجع قرون وسطای در آورد. از همان روزهای اول با روی کار آمدن استبداد مذهبی مردم از کرده خود پشیمان و بدنبال راه گریزی بودنند ولی ملاها که یک عمر برای ملت مذهبی ایران روزه می‌خواندند و با روحیه ملت آشنا بودنند برای تسلط کامل قدرت و برای خنثی کردن دتثبیت قدرت وارد یک جنگ 8 ساله با عراق شدنند و بطور خفت بار شکست خورده و جام زهر را سر کشیدن و برای بقا این رژیم وارد پروژه اتمی شده و بدون نتیجه میلیارد دلار را بر باد دانند و خم به ابرو نیاوردند. پس از سرنگونی صدام شروع به دخالت در منطقه کرده و با تشکیل سپاه تروریستی قدس نفوذ خود را بیشتر گرده و با فتوای آیت الله های خون‌آشام شروع به ترور مخالفن در خارج کرده و در داخل هم قتل‌های
زنجیرهای. و پس از آن هم با تشکیل نیروهای تروریستی مثل حشد الشعبی و حزب آلله با پول ملت نفوذش را در عراق و سوریه افزایش داده در داخل ایران هم با تشکیل انواع و اقسام گروهای سرکوبگر مثل ثارالله و جندالله و و گشت ارشاد واخیرا رضویون را برای سرکوب وادامه سرکوب و بقاه وجود کثیف خود تشکیل داده که به ملت و مخالفین گوشزد کند که ما بهیچ وجه نه اصلاح بشو هستیم و نه از قدرت دست بر میداریم و با ورود تروریست‌های مختلف به ایران نشان دادند که برای بقا خود از کشتار مردم ایران هم ابایی ندارند. حالا بحث من این است که مردم نا راضی و مخالفین رژیم چگونه می‌خواهند از شر این رژیم فاسد و تروریست اسلامی راحت شوند؟،با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا که برخلاف اوباما دست از مماشات با ملاها برداشته و جو نا رصایتی که تمام کشور را در بر گرفته بهترین فرصت و قت برای سرنگونی یکی از وحشی ترین رژیم ها فراهم شده است که باید مورد استفاده قرار گیرد والا اگر این رژیم جان سالم بدر برد روزگار ایران و ایرانی سیاه تر و کشور نابود خواهد شد.
جناب لاچین, با تشکر, منظور آن ست که بعضی به عمد یا غیر عمد "پا کج میگذارند" و گفتگو به مسیر بیهوده می افتد و باز به قول صائب در همان غزل, "ناامیدی بردهد اشکی که [می بارید شما] ". باقی بقایت.
سالام دوسلار..
آقای peerooz 1..
من در زندگی , مثل سایر افراد دیگر مشکلاتی داشتم, دارم و خواهم داشت. شاید احساساتی بودن که ناشی از بی منطقی بودن دیگران باشد, زیاد در من اثر میکند. متاسفانه این ساختار DNA من است که نمی توانم تغیرش بدهم. ولی آنچه که بنظر می رسد این است که ما در دورانی زندگی میکنیم که برای یک به اصطلاح « روشنفکر دینی » با پای راست و یا با پای چپ به توالت رفتن مسئله مهمی شده است و برای بعضی از ( روشنفکران تازه به دوران رسیده ها ) بودن و یا نبودن « ر » در زبان تورکی . گیرم که در زبان تورکی ( ر ) نیست.. خوب که چی؟ در زبان انگلیسی هم حروفات ( ژ.. خ ..چ.. اوو ) نیست . آیا نبودن این حروفات در این زبان ها مانع از اهدای جایزه نوبل در ادبیّات به این ملّت ها شده است؟ در راجع به ترک کردن دوست دختر سابق من بر اثر ریختن چای داغ بر سر یکی از جوکر های میز بغلی در یک رستوران
لوس آنجلسی , بایستی اضافه بکنم که قضیّه تا اندازه ای عمیق تر و بغرنجتر است. به این جهت که شما در امریکا به عنوان یک شهروند بدون هیج سوء سابقه و پیگرد قانونی امریکائی , می توانید اسلحه داشته باشید. حمل اسلحه پنهانی با خود Concealed Weapon , با قوانین ایالت ها مختلف فرق میکند. در ایالت آریزونا شما متوانید اسلحه پنهانی را با خود حمل بکنید. ولی در کالیفرنیا این اجازه را ندارید مگر اینکه یک گواهی نامه مخصوص از پلیس محل داشته باشید .متاسفانه و یا خوشبختانه بخاطر کار من, با مریض های مخصوص سر و کار دارم که بعصی از این مریضها هم در جاهای که باند های مسلح خیلی فعال در اطراف لوس آنجلس هستند , زندگی میکنند.
The County and City of Los Angeles are the “gang capital” of the nation
بمن بخاطر این مسئله , مجبور هستم اسلحه 9 میلیمتری خودم را همراه خودم داشته باشم. بعد از آن حادثه رستوران که به خانه برگشتیم در جواب سوال دوست دخترم که پرسید (( اگر بجای فنجان چای داغ , کلت 9 میلیمتری را همرا داشتید, آیا از کلت استفاده میکردید و یا نه ؟)) , سکوت و ناتوانی من در پاسخ گفتن به جواب سوال ایشان کافی بود که مرا ترک بکند. و همانطور که قبلآ اشاره کرده بودم, یک از منطقی ترین کار را ایشان کرد. ایشان مرا ترک کرد و لی من هنوز برای دیدار مریض هایم در این مناطق نا امن ادامه میدهم. زندگی ادامه دارد....یکی از این مناطق ناامن , شهرک Compton لوس آنجلس است..
The table shows that the overall Compton, CA crime rate is 30% higher than the California average and is 40% higher than the national average. Looking at violent crime specifically, Compton, CA has a violent crime rate that is 165% higher than the California average and 211% higher than the national average. For property crime, Compton, CA is 6% higher than the California average and 12% higher than the national average.
پسرم پارسال که برای یک گزارش تلویزیونی کانادائی به این محل فرستاده شده بود, چند نفر از باند های مشهور این منطقه, تمام پول و دوربین و عدسی ها و دوربین فیلم برداری او را بعد از تهدید به مرگ, از دستش گرفتند و فرار کردند. پلیس محل هم در این نوع ( جرم ) ها نمی تواند کاری بکند مگر اینکه کشت و کشتاری در میان باشد..بهترین ها را برایتان آرزومندم..
جدیدا جناب سازاخ که قبلا تمام کره زمینرا بهم میدوخت وکسی را.قبول نداشت ملایم شده وادمهارا
به دوستی وپرهیز.از درگیری دعوت میکند .خوب است
جای خوشحالی دارد.
صرف نظر از مطلب واقعا در شگفت هستم که چگونه
یکی میاید وتحلیل میکند ومثلا چیزی از نوشتن ومطالعه میداند ولی در عمرش صدها بار حزب الله را
دیده وخوانده ولی مینویسد حزبلاه .شاید بگوئید مهم
نیست ولی هست ودلیل دارد .
ادامه,
با عرض معذرت, در کامنت قبلی منظور طرد بود نه ترد. بهر حال چه اهمیتی دارد که زبان ترکی حرف ر دارد یا ندارد که شخصی نسبت به آن چنین تعصب داشته باشد؟ مگر نبودن حرف پ در زبان عربی و یا نمونه های فراوان دیگر موجب ننگ آنهاست؟ فکر نمیکنید که شاید رندان شما را سر کار گذارده باشند و میدانند که شما در بسیاری موارد مشابه که از نظر کلی کوچکترین اهمیتی ندارند واکنش نشان می دهید؟ آیا چنین فرضی بعید است؟
"" آیا نبرد جاری در ایرن/ فارسستان، نبرد بر سر مالکیت است؟ "" ایران با درایت تورکان، از ژئوپلتیک انزوا در طول تاریخ نجات یافت، رژیم فارسستان فعلی، تصور کرد با اتکا به "" عایدات مفت نفت "" و پروژهٔ "" بمب اتمی "" و "" خمیر مایه ناسیونالیزم فارسی / پ ک ک / ارمنی "" به توهم اقتدار ایران باستان دست یابد، کسی در این نکبت زده پیدا نشد تا به اینها بگوید، بدون تورک ها، ایران نمیتواند شکوه دوران صفوی و هزار سال امپراتوری تورکان بر ایران را، باز- تولید کند، از طرفی درک > رمز حاکمیت ملی، تامین منافع مردم است، و منافع مردم، در اتحاد دولت ملی، با پ.ک.ک و حزبلاه تامین نمی‌‌شود، نتیجهٔ آن معجونی است که در آزربایجان غربی و مرکز آن شهر اورمیه، عوامل غیر بومی و طرفدار پ.ک.ک را می‌‌چپانند، مسیر رود خانه‌های خوزستان را، به شیراز، اصفهان و یزد انتقال میدهند و در بلوچستان، پروژهٔ مکریان را پیاده میکن
میکنند و پروفسور این ساختار نیز، " همان پدر علم کویر شناسی فارسستان "، فتوا صادر میکند که دریاچه اورمیه را، با سنگ‌های کوه‌های اطراف پر کنید، و حسن روحانی، در دیدار از آزربایجان غربی، از استان اورمیه به سبک ادبیات پ.ک.ک استفاده میکند. اینک با انقلاب چهارم صنعتی، تمام کشورهای نفتی به همراه آمریکا، حذف نفت فارسستان از بازار را کرده اند تا قیمت نفت پایین نیاد.
جناب lachin,
... واکنش های شما اکثرا از روی احساسات است نه تعقل و سایت به اندازه کافی به شما امکان میدهد که این کیفیت را ثابت کنید, مانند زمانی که در کافه ای در کالیفرنیا همراه با دوست دختر خود, فنجان قهوه داغ را بر سر افراد میز مجاور خالی کردید که جوک ترکی گفته بودند; حتی واکنش دوست دختر با ترد کردن شما هم نتوانست این نقص را اصلاح کند که یاوه گوئی این افرادمحتاج چنین عکس العملی نبوده و نیست.
دوستان عزیز ، اگر در تلویزیون دسترسی به نت فلیکس دارید، سعی کنید سریال FAUDA را ببینید، که بزبان عبری و عربی می باشد طبیتعا با زیر نویس انگلیسی و یا با زیر نویس کشور محل اقامتتان می توانید این فیلم سریال که تضاد واقعی اعراب و اسرائیل را دقیقا به تصویر می کشد ببینید، شما در این فیلم ضایعات افراط کرائی را از هر دو طرف را مشاهده می کنید، فیلم سریالی استثنائی که انسانها بدون ایکه بدانند همدیگر را می کشند، تنها چیزی که مفهوم دارد انتقام است،
آیا در آینده ایران هم ما شاهد اینگونه صحنه های انتقام جویانه پانیرانیستی و پانفارسیستی و انتقام های متقابل خواهیم بود،
لطفا کمی بعد از دیدن سریال کمی عمیقتر فکر کنید. و بدنیای آینده بدون خونریزی نگاه کنیم شعارمان باشد،
بدنیای آینده بدون خونریزی نگاه کنیم،!!!!!!!!!
سالام دوسلار...
آقای و یا خانم به Lachin..
اگر مشکل زندگی شما در بودن و یا نبودن حرف « ر » در زبان ترکی است, اجازه بدهید مشکل شما را حل بکنیم..
الفبای به اصطلاح فارسی را باهم مرور بکنیم....
................................
(۱) الف (۲) ب (۳) پ (۴) ت (۵) ث (۶) ج (۷) چ (۸) ح (۹) خ (۱۰) د (۱۱) ذ (۱۲) ر (۱۳) ز (۱۴) ژ (۱۵) س (۱۶) ش (۱۷) ص (۱۸) ض (۱۹) ط (۲۰) ظ (۲۱) ع (۲۲) غ (۲۳) ف (۲۴) ق (۲۵) ک (۲۶) گ (۲۷) ل (۲۸) م (۲۹) ن (۳۰) و (۳۱) ه (۳۲) ی
...............................................................
لطف بکنید به غیر از (( پ , چ , گ , ژ )) از این 32 حرف , 28 تا « حروف ، فارسی » پیدا بکنید..اهوزامزدا پشت و پناه شما باشد.
"" مشکلات آشچی بیشتر شد "" پاکستان به فارسستان هشدار داد دیگر هیچ لوله گاز / نفت بین فارسستان و پاکستان ایجاد نخواهد شد، پاکستان شروع به احداث " حفاظ، نرده " بین مرز فارسستان با پاکستان کرد، تروریست‌ها به هتلی در پاکستان حمله کرده اند و انگشت‌ها به سوی فارسستان نشانه رفته اند. آشچی حالا به عنوان وکیل / قیم پ.ک.ک وارد میدان شود، تنها کشور امن، تورکیه و جمهوری آزربایجان است، و پان ایرانیست‌ها / پان فارس‌ها با همکاری با پ ک ک ، شمال غرب کشور " آزربایجان جنوبی " را، با باز گذاشتن فعالیت‌ها پ ک ک ، نه امن کرده اند، چرا افراد غیر بومی، طرفدار پ ک ک را، در استانداری آزربایجان غربی " اورمیه " چپانده آید؟
"" ناسیونالیزم فارسی، فارسستانی، مدیون ( عایدات مفت نفت ) است "" ، هر چه زودتر به نوجوانان و جوانانتان با قاطعیت تمام بگید آریا ئی یک " گنده گو ئی نفتی " بود، بزودی جوانان فارسستانی، از فارسستان فرار خواهند کرد و در خارج ، اوروپا ئی‌ها آنان را با پاکستانی ها، مصری ها، هندی ها، عراقی ها، افغانی‌ها اشتباه خواهند گرفت >> "" این سرخوردگی، چون پتکی بر سر جوان فارسستانی پایین خواهد آامد "" و "" خود کذا ئی آریا ئی با استنباط دنیای اطراف از وی "" وارد نبرد مرگ و زندگی خواهد شد، بدون رو در بایستی به نوجوانان و جوانانتان بگو ئید """ پز آریا ئی ، دروغی به پشتوانه عایدات مفت نفت بود "".
"" تناقض اندر تناقض، همان اصلاحات بر ضد اصلاحات است که نویسندهٔ این مقاله در تار و پود آن گرفتار شده "" ایشون می‌‌نویسند >> نقل به مضمون "" ناسیونالیسم ایرانی اندیشه پیشتاز دو جنبش پرشکوه – جنبش مشروطه و جنبش نفت – بوده است و ایران نوین پساقاجاری کارنامه درخشان این گفتمان است. "" ، پایان نقل قول، هر کسیکه کلاس پنجم ابتدا ئی را تمام کرده، میداند رضا خان تیر خلاص را به مشروطیت زد، پس ایران نوین به رهبری رضا خان چگونه وامدار این مرده مشروطیت است؟ جنبش نفت را نیز، رضا خان با حصر و زندانی کردن مصدّق تورک، بر باد داد ، واقعیت >> ناسیونالیزم فارسی / فارسستانی، مدیون عایدات مفت است نه جنبش ملی کردن نفت توسط مصدّق، ناسیونالیزم فارسی / فارسستانی, ایران شهری را نیز مدیون اصفهانی است که با دستان توانای تورکان ساخته شده، با حذف نفت
با حذف نفت فارسستان از بازار‌های دنیا، ناسیونالیزم فارسی / فارسستانی، تبدیل به افغانستان دوم خواهد شد. لطفا از فلسفه افاضات نفرمایید چونکه تمام دنیای شما، به شعر و شاعری خلاصه شده نه تفکر و پرسش که فلسفه مدیون آن است، شعر و شاعری نیز، دستاورد انسان ابتدا ئی و عقب مانده است.
این که چپ گراها در ایران از آغاز تا کنون لنگیده اند و در زمان کنونی همه سازمان های سیاسی کمونیست و سوسیالیست مرده های سیاسی هستند بی چون و چراست و من هم نمی خواهم حقیقت را با زنده باد، مرده باد گفتن و شعر و شعار ماله کشی و ماست مالی کنم و چپ گراها و سوسیالیست ها و کمونیست ها برای آن که از مرده بودن به زنده بودن برسند باید از صفر خود را بازسازی کرده و سازماندهی کنند!
از سوی دیگر ناسیونالیست های آریاپرستی که از چپ گراها بدگوئی کرده و مانند گرامافونی که سوزنش گیر کرده است پیاپی می گویند چپ بد است، چپ بد است، چپ بد است، چپ بد است، چپ بد است ..... روشن نمی کنند که آریاپرستی چه گلی به سر مردم جهان زده است که این چنین بر آریاپرستیشان پافشاری کرده و بر آن می نازند؟
سخن گفتن با فسیل های آریاپرستی که وابسته به سرمایه داری و بورژوازی بوده و ده ها سال در اروپا و آمریکا .....
..... با جیب های پر از پول خورده و خوابیده اند و از سیری دارند می ترکند بیهوده است (نرود میخ آهنین در سنگ!) سخن من با جوانان کم سن و سال و ساده دلی است که شاید به ناسیونالیسم پان آریائی گرایش پیدا کرده اند!
دوستان جوان و کم سن و سال و ساده دل من، آریاپرستی پلیدترین و زهرآگین ترین چهره ناسیونالیسم در همه جهان و همه تاریخ بوده است! پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم به هر جا که پا گذاشته است رهاوردهای آن جنگ و مرگ و کشتار و ویرانی و آوارگی بوده اند اما انسان ها در هیچ کجای جهان و در هیچ کجای تاریخ آن چنان که از آریاپرستی آسیب دیده اند از شاخه های دیگر زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم آسیب ندیده اند!
جنگ جهانی یکم با چهارده میلیون کشته ریشه در شاخه ای از آریاپرستی به نام پان ژرمنیسم داشت و جنگ جهانی دوم با پنجاه و پنج میلیون کشته ریشه در شاخه ای از آریاپرستی به نام نازیسم داشت! شوونیسم که سردمدار آن ناپلئون بناپارت فرانسوی بود نیز شاخه ای از آریاپرستی است و فاشیسم که سردمدار آن بنیتو موسولینی ایتالیائی بود نیز شاخه ای از آریاپرستی است! آریاپرستی از اروپا به ایران راه یافت و پیش از بر سر کار آمدن محمدرضا پهلوی چیزی به نام آریاپرستی در ایران یافت نمی شد و سرانجام با دیوانه بازی های محمدرضا پهلوی آریاپرست بود که کار به انتحار اسلامی کشید و از سرزمین ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته شد!
تا کنون کسی ندیده است پان آریاها بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و با دستان پینه بسته از بام تا شام کار کنند، در زمان رژیم شاهنشاهی دیده نشده بود که یک آریاپرست از بی پولی و بیکاری نالان باشد، در زمان رژیم دوزخی ولایت فقیه نیز هرگز آریاپرستان در میان کارگران و دهقانان و رنجبران و پابرهنگان و کسانی که با کار کردن دستانشان پینه بسته اند دیده نشده اند چون چنین کسانی وابسته به زرسالاران و سرمایه داران هستند!
مردم دردمند، مردم گرسنه، مردم بی پول، مردم بیکار، مردم سیل زده و مردم گرفتار شده در دوزخ رژیم ولایت فقیه چرا باید به پانستانی هائی که نمونه ای از آنها نیز پان آریاها هستند امید ببندند؟ امید بستن به پانستانی ها مانند بردن آب در آبکش است و فرجامی ندارد و مردم ستمدیده ایران باید امیدشان را از اینان ببرند!
مدتهاست که مخالفین رژیم اخوندی بغیر از اختلاف.و
دعوا واتهام زنی های درست وغلطـ راهی.برای رهبری و
پیوند خارج با داخل ایران جهت ساماندهی جنبش مردم وداشتن یک.رهبری یا هماهنگ کننده ومتحد ساختن همه وجهت بخشیدن نشان نداده ودرواقع کلید
سقوط رژیم همین سازماندهی میباشد.باید تبریک گفت
وبه همه اعلام شود مشگل حل شد..بله دوستان وهموطنان رمز سقوط دیکتاتوری اخوندی حل شد کشف بزرگ حرف "ر"در تورکی تنها راهی است که به
ان پی نبرده بودیم .احسنت ودرود بر شما.
آدم نمیدونه این به اصطلاح کارشناسان رو جمهوری اسلامی از دکان کدوم عطاری پیدا میکنه؟ اینها کجا درس خوندن و کارشناس شدن؟ (احتمالا حوزه علمیه درس خونده باشند). آقای کارشناس می فرماید که آمریکاییها دو راهی جنگ و صلح رو مطرح می کنند. انگار که آمریکاییها هستند که برای تفریح و سرگرمی پرچم آتش می زنند، وقت و بی وقت مرگ بر این و آن میگن، موشک هوا می کنند و روش شعار محو اسرائیل می نویسند و امثالهم. آقای محترم! کل سیاست داخلی و خارجی شما بر تنش و بحران آفرینی مبتنی است. اگر جمهوری اسلامی تنش آفرینی نکنه، اگه جامعه رو هر لحظه در حالت نیمه جنگی نگه نداره، اگه شرایط عادی بر جامعه حاکم بشه، اگه آزادی تظاهرات و اعتصاب باشه، اگه مطبوعات آزاد باشند، این رژیم یک سال دوام نمیاره. ایران باید همیشه در وضعیت بحرانی باشه تا رهبر نادان صبح تا شب در مورد دشمن مزخرف گویی بکنه.
تا حاج قاسم سلیمانی بشه استراتژیست سیاست منطقه ای ایران، تا پول این مملکت به جای هزینه شدن در راه سازی و کارخانه سازی و مدرسه سازی خرج موشک و ماجراجویی بشه.
[کارشناس مسائل بین‌الملل ...تصریح کرد: کره شمالی فقط متکی به قدرت نظامی و مردمش است ولی با این وجود شاهدیم که با چه زبان و ادبیاتی با ترامپ صحبت میکند.]
فقط فرقش اینه که اولا، کره شمالی بمب هیدروژنی داره و اگه مثلا موفق بشه 10 تا از این بمبها رو به سئول، توکیو، هاوایی و چند پایگاه دیگه آمریکایی برسونه، اون وقت تریلیونها دلار دود میشه و میره هوا و هزاران آمریکایی و غیر آمریکایی کشته میشن و اون رئیس جمهور و حزبی که مملکتش رو به چنین مصیبتی گرفتار کرده تا ابد به عنوان یک احمق در تاریخ ثبت خواهد شد. ثانیا، خودت داری میگی که کره شمالی متکی به مردمشه. شما چی؟ چقدر انصافا میتونید به مردم تکیه بکنید؟ ثالثا، آخه کره شمالی هم شد الگو؟ حالا اگه ما کره شمالی بشیم، خیلی هنر کردیم؟
[ ظهره‌وند با اشاره به تنگناهای استراتژیکی برای جنگ علیه ایران افزود: دنیای امروز به حدی در هم تنیده شده که اجازه هیچ گونه درگیری آنهم در حوزه‌ای مثل خلیج فارس که حداقل 20 درصد انرژی جهان از آن می‌گذرد، را نمی‌دهد.]
چرا مثلا؟ جنگ خلیج چی بود پس؟ تازه اون موقع آمریکاییها خیلی وابسته به نفت خاورمیانه بودند. اما الان خودشون صادر کننده هستند. نگران نباش شما، اگه جنگی بشه، کل پایگاههای موشکیتون در عرض یکی دو هفته دود میشه و میره رو هوا و کسی رو نمیتونید دیگه تهدید بکنید.
[وی با بیان اینکه وقتی آمریکاییها هزینه فایده میکنند به مخیله‌شان هم نمی‌گنجد که وارد جنگ شوند، تصریح کرد: سفر شبانه پمپئو به عراق به خاطر این بود که نیروهایشان در منطقه سیبل هستند و وحشت از این دارند که چه بلایی سرشان می‌آید. ]
نخیر جناب کارشناس! واسه اینه که اولا اونها حداقلی از احساس مسئولیت رو دارند. به همین خاطر خودشون رو مسئول جان سربازانشون میدونند. اگه هم اون احساس مسئولیت رو نداشته باشند، این نگرانی رو دارند که فردا باید پاسخگوی افکار عمومی و کنگره باشند. مثل شماها نیستند که با نیروهاتون تو سوریه مثل لیوان یک بار مصرف و گوشت دم توپ برخورد می کنید. احتمالا یکی یه دونه کلید از قفل سازی سر محل هم گرفتین و انداختین گردنشون، بعد هم فرستادینشون تا اسرائیل مثل گنجشک شکارشون بکنه.
[وی با تاکید بر اینکه ... گفت: کشور در بهترین موقعیت خود قرار دارد و فرصت خوبی است که یک بار برای همیشه ملت ایران در موضع انقلابی خود بایستد و مسائل داخلی و بیرونی خود را حل کند و آنها از این نگران هستند. ]
آخه آدم چقدر باید ابله باشه که بگه مملکت در بهترین شرایطشه؟ آخه آدم چقدر باید بی وجدان و مزدور و جیره خوار و وقیح باشه؟ مملکتی که از طرفی رشد منفی اقتصادیش رکورد شکسته، از طرفی بیکاری و تورم و فساد و فرار سرمایه های مادی و معنویش، از دید این آقا در بهترین شرایطشه! احتمالا جیب و حساب بانکی حضرت عالی در بهترین شرایطشه ولی شرایط مملکت؟!
[کارشناس مسائل بین‌الملل در پایان خاطرنشان کرد: امروز روسیه، چین و ایران در حیات خلوت آمریکا شرایطی را به این کشور تحمیل میکند و از دست رفتن ونزوئلا کمر آمریکا را خواهد شکست. ]
جناب کارشناس، ساعت خواب! ذاتا ونزوئلا در جبهه چین و روسیه قرار داشت. الان آمریکاییها تلاش میکنن ورق برگرده که حداقل موفق شدند که ونزوئلا رو به آشوب بکشند. دست آمریکاییها نبود که از دست بره!
مذاکره با ترامپ رو هم که رد میکنه حضرت آقا. خوب، شما که بالاخره مذاکره خواهید کرد. ولی کی؟ زمانی که 10 برابر امروز امتیاز بدید و مملکت 100 برابر امروز آسیب ببینه. اون وقت باز جام زهر رو کوفت خواهید کرد اما از گنده گویی دست بر نخواهید داشت.
جناب توكلي عزيز لطفا تيترمقاله سيروس مددي رابنويسيدمن پيدايش نكردم ممنون
اين غيردوستان!شعار"خداشاه ميهن"رافراموش كرده اند.تمامي امضاء كنندگان ازناسيوناليستهاي افراطي،فاشيستهاي خجالتي كه ازنظرتئوري حتي درسطح يك آخوندهم نيستند،بوده وبارهيران رژيم فارسي إسلامي هم نظربوده ودقيقابانظرات تماميتخواهي ايران رابسوي تجزيه ميبرند،بله انتشارهم از طرف ...إقبال اقبالي،ناسيوناليست مطروده ازايرانگلوبال
جریان چپ و تجزیه طلب در انتظار این هستند که جنگی در بگیرد که پایان ان پیروزی طبقه کارگر و یا حاکمیت ترک وکرد وعرب بر استانهای کشور به عنوان کشورهای نوین در خاورمیانه شود .این هدف در واقع هدف دولت یهود است که امنیت خود را در ناامنی واغتشاش و از بین بردن دیگر کشور های خاورمیانه میداند .
تنها چپ و تجزیه طلب نیستند بلکه جریان مجاهدین نیز خود را وارث مسلح وطبیعی پس از نظام میدانند .تصور اینکه این گروها در زمان صلح هرگز به توافقی نرسیدند چگونه می‌توانند پس از نظام به قدرت برسند بسیار ساده است.مخالفان نظام چهل سال فرصت گفتگو داشتند و از همکاری فرار کردند .گناه بزرگ ونابخشودنی چپ همین سکوت اوست که اختلاف امریکا و نظام اسلامی را جریانی امپریالیستی میداند و فکر میکند ایران همان وضع سال های پس از جنگ اول را دارد که اگر نظام فروریزد طبقه کارگر قدرت را خواهد گرفت .ذهی خیال باطل.
بدرستی نمیتوان پیش بینی کرد اینده ایران پس از جنگ چه خواهد شد .انچه مهم است جلوگیری از جنگ است .شعار چپ وایجاد همبستگی جهانی اکنون اگاهانه فراموش شده است .چپ و تجزیه طلب ابزاری در خدمت دولت یهود و منافع نامشروع امریکا میباشند .خطا نشود که دفاع از نظام بربرمنشانه اسلام نیست.
رژیم آخوندی بزودی تسلیم خواهد شد. رژیم مستبد آخوندی تهران در مقابل قدرت ماشین جنگی آمریکا، هیچ وزنه ای نیست. مثل موشی در مقابل شیر درنده است! با یک ضربه ناگهانی آمریکا با خاک یکسان میشود. رژیم جهموری اسلامی نه توانی جنگی دارد، نه جراتش را دارد علیه منافع آمریکا کوچکترین اقدامی نماید! میداند که فاتحه اش خوانده است. مردم نیز بر اثر ظلمی که در طول این چهل سال از رژیم متحمل شده اند، نه تنها از رژیم جنایتکار آخوندی حمایت نمیکنند، بلکه از آن متنفر اند. رژیم این را بخوبی میداند، که دیگر در میان مردم پایگاهی ندارد. دیگر مثل چهل سال پیش نیست که مردم گردنبند و گشواره هایشان را بفروشند، هزینه جنگ علیه صدام کنند، از طرفی آقا زاده های مفت خور با ادامه جنگ،هستی مردم و مملکت را بچاپند. همه میدانند رژیم به بن بست رسیده است. حتا دوستی در میان اروپائیان نیز
ندارد. شاید به پوتین دلخوش است، اما تیرش به سنگ خواهد خورد. زیرا روسها جز منافع خود چیز دیگری برایشان ارجحیت ندارد. پوتین در بین دوستی آمریکا و ایران، آمریکا را انتخاب خواهد کرد. تاریخ نیز این را نشان میدهد. از این جهت رژیم اسلامی تهران تنها راه چاره اش برای تدوام بقای ننگین خود، تسلیم شدن در برابر اراده آمریکاست. خود نیز این را میداند. مدت زیادی طول نخواهد کشید، که آخوند خامنه ای به منبر رفته با عجز و ناتوانی خواهد گفت؛ بخاطر مصالح مملکت تسلیم قهرمانه را صلاح میبیند. چون میداند که شمارش معکوس فروپاشی رژیم شروع شده است.همانطور که دفعه قبل نیز به این بهانه جام زهر را سر کشید، بخوبی میداند که دولت آمریکا تا بحال هر چه خواسته به رژیم دیکته کرده است. خامنه ای بر خلاف شعار های ظاهری ؛ مرگ بر آمریکا! تابحال با عجز تمام و با شعار؛ کرنش قهرمانانه! همیشه تسلیم خواست آمریکا شده است. اما برای تشویش اذهان، رژیم آخوندی این مسئله را مدتی کش و قوس خواهد داد، تا با مظلوم نمائی، خود را در انظار مردم محق جلوه دهد، و ریشه تمام نابسامانی ها، طغیان سیل و نارضایتی مردم، و مشکلات داخلی را متوجه دول خارجی مخصوصا آمریکا نماید.
چنانکه تابحال نیز این سیاست را به پیش برده است. و بدون دشمن خارجی قادر به ادامه حیات نیست. اگر لازم باشد، کار حتا به جائی خواهد رسید، که رژیم تمام تاسیسات اتمی را بدست خود از بین خواهد برد. چون تنها چیزی که برای رژیم مهم است، نه مردم، نه مملکت، بلکه حفظ موجودیت مستبد خویش است. چون بخوبی میداند با یک ضربه کاری آمریکا تار و پودش بکلی درهم خواهد ریخت.
از طرفی نباید فراموش کرد، که تداوم رژیم دیکتاتور آخوندی تابحال، تنها و تنها از طریق حمایت دول غربی مخصوصا آمریکا ممکن شده است. و الا بدون حمایتهای همکاری نظامی، و حتا چندین میلیارد دلاری آمریکا، رژیم آخوندی سالها پیش از هم می پاشید.
در پایان دوباره تکرار میکنم، چندان طول نخواهد کشید که سردمداران رژیم تسلیم خواست آمریکا خواهند شد، با تمام رجز خوانی های رژیم، در نهان و آشکار مذاکره با آمریکا ادامه دارد، اینبار نیز خامنه ای با خفت تمام؛ شعار تسلیم قهرمانانه را سر خواهد داد. اگر کسی شک میکند، توجه خود را معطوف ماهیت ضد مردمی و ضد انسانی، مخصوصا ماهیت دروغ و تزویر رژیم نماید، تا موضوع برایش بهتر روشن شود. رژیمی که در جهل و جنایت، گستاخی و دروغ گوئی سر آمد روزگار است. رژیمی که ننگ بشریت است، رژیمی که نمونه اش در هیچ کجای جهان موجود نیست!
جناب تهرانلی من غرض شخصی با هیچ انسانی ندارم از روی نوشتەهای جناب قرەجلو خیلی سادە است هر انسان بی طرفی بە تفکر واپس گرای فاشیستی پان تورکی ایشان میتواند پی ببرد ایشان مثل روز اظهر ال من الشمس دروغگوئی میکند و میخواهد واقعیات را منکر شود تمام جهان میداند کە تورکهای عثمانی متأسفانە با همکاری بعضی از قبایل کورد 1500000 ارمنی و زن بچە را جنوساید کردند مدارک و آرشیو و فیلمهای این جنایت هولناک بە همگان عیان است تورکهای عثمانی بنا بر اظهارات خودشان بیش از 100000 کود ک و زن کورد را در درسیم یا تونجلی جنوساید کردند حتی دولت اوردغان نیز بر این جنایت در سخنرانیهایش اشارە کردە ولی دانشمند شما با وقاحت کاملأ فاشیستی این جنایات را انکار میکند ، ایشان ویران کردن 4 شهر کورد نشین و کشتار 7000 انسان را بە بهانەی جنگ خندق تأیید میکند
شما میفرمائید از تورکها متنفرم من هیچ خصومتی با فردیت تورک ندارم ولی این حق انسانی من و هر کوردی است از اشغالگران سرزمینمان متنفر باشیم اگر قر ە جلو و شما و هر تورکی خود را همکار و مبلغ تفکر ادامەی اشغالگری بر سرزمین کوردستان باشد کاملأ طبیعی است کە متنفر باشیم همان گونە کە یک فلسطینی از اشغالگران اسرائیل متنفر است یا یک ویتنامی در زمان اشغال ویتنام از طرف آمریکا از آمریکا متنفر بود کوردستان خانە و سرزمین و ملک مشاع ملت کورد است دیر یا زود اشغالگران باید حاکمیت این سرزمین را بە مردمان آن کە قبالەی خانە بە خانەی آن را دارند واگزار کنند قرجە لو و حتی مهربانترین آنها آشچی ما را حوالە میدهند بە تمکین در برابر اشغالگران یکی با تفکرات پان تورکی و فاشیستی دیگری با پنبەی دمکراتیزە شدن تورکیە و اینکە همە در کشور دولت ملت تورک بە حقوق شهروندی میرسند چرا نمیخواهید درک کنید تورک ، زبان تورکی هویت تورکی قدرت سیاسی و حاکمیت تورکی ارتش تورکی ماسمدیا رادیو و تلویزیون تورکی در کوردستان اشغالگر هستند و با دمکراتیزە کردن و یا ویران کردنی کە قرجلو طرفدار آن هستند این کشور آرام نخواهد شد و روز بە روز دامنەی خشونت و کشتار بیشتر خواهد شد 30 سال پیش در تمام کوردستان ایران و عراق و تورکیە و سوریە 30 کورد معتقد بە کشور مستقل کوردستان وجود نداشت امروز میلونها انسان کورد در این صف قرار دارند نسل جوان کورد بە چیزی کمتر از استقلال و بیرون راندن ارتش اشغالگران در سرزمین کوردستان رضایت نخواهد داد ما کوردها چیزی نداریم از دست بدهیم ولی اشغالگران وجود و قدرت سیاسی و حاکمیت خودرا در سرزمینی کە متعلق بە آنها نیست از دست خواهند داد برای روشن فکران تورک و فارس و عرب همان بهتر کە بە هویت سرزمین کوردستان اذعان کنند در غیر این صورت کشتار و جنگ را پایانی نخواهد بوددر 100 سال اخیر کردستان شاهد نزدیک بە 50 شورش بزرگ و کوچک برای رسیدن بە آزادی هر بار شکست خوردە بار دیگر قدرتمندتر سر بلند کردە بنا بر این هیچ تورک و فارس و عربی بە سرکوب نهائی و پایان مسئلەی کورد فکر نکند چون این راه تا رسیدن بە آزادی کامل ادامە خواهد داشت
"" وقتیکه کل ساختار و بنیان تحلیلگر ما ( آشچی ) با یک پرسش ساده، به هم میریزد "" اگر طبق تحلیل مشعشع شما، پ.ک.ک و آک پارتی در زمانی به صورت هماهنگ عمل کردند، آیا کادر فکری حزب "ه.د.پ " این اندازه ظرفیت درک ندارد که ئلام کنند دست در دست آک پارتی و ارتش تورکیه و حزب " ه.د.پ " ، پ.ک.ک را نابود خواهیم کرد؟ با اینکار هم حزب "ه.د.پ " از شر اردوغان راحت خواهد شد، و هم تورکیه به دمکراسی بیشتری خواهد رسید؟ چرا این حزب "ه.د.پ " حتی برای یک لحظه، عمل تروریستی پ.ک.ک را محکوم نمیکند؟ آیا این حزب شاخه سیاسی پ.ک.ک نیست؟ " جناب آشچی، وکیل و قیم پ.ک.ک " ، در کدام کشور آزاد و دمکرات، یک حزب سیاسی، شاخه نظامی و تروریستی دارد؟
"" مشکلات برای آشچی دوباره بیشتر شد "" در افق درگیری نظامی فارسستان با ارتش ظفرمند آمریکا، آدیل عبدل مهدی، مقام عراقی، از تورکیه دیدن میکند، کوه‌های قندیل و سینجار بدون شک در این دیدار جای بزرگی اشغال خواهند کرد. کیها میخواستاند دیروز کرکوک را اشغال کنند؟
"" یک فاکتور مهم "" آیا ارتباطی بین تصمیم ترامپ برای تبدیل کلیفرنیا به یک مرکز اکتشاف / صادرات نفت با حمله به فارسستان وجود دارد؟ بدون شک رژیم فارسستان با سیاست " نفوذ ، تخریب " در منطقه، همه بهانه‌های لازم را در اختیار تیم ترامپ گذاشته است. آیا سرنوشت رژیم خرابکار، تبدیل به درسی برای سرنشینان کوه قندیل خواهد شد؟ عراق و تورکیه در فردای حمله تیم ترامپ به فارسستان، چگونه به هم نزدیک خواهند شد و اولویت‌ها کدام خواهند بود، جواب آن را از "" آشچی "" نپرسید.
به طور خلاصه، آک پارتی و اردوغان بحرانی را که در آن زمان گریبانش را گرفته بود از طریق درگیری با پ.ک.ک و ایجاد جوی امنیتی به آینده موکول کرد. اگر از من کسی بپرسد، می گویم که پ ک ک و آک پارتی در آن زمان به صورت هماهنگ حرکت کردند. یعنی پ.ک.ک می داند که با گشایش دموکراتیک در ترکیه و حل و فصل کامل مساله کرد در ترکیه - چون برخلاف ادعای آقای قره جه لو اعتقد دارم که برای حل این مساله راهی طولانی در پیش است خصوصا برای زدودن ذهنیت ضد کرد در بین دولتمردان ترکیه – امکان یارگیری از کردهای ترکیه و نفوذ در این کشور را به کل از دست می دهد. از طرفی، خوب میداند که عاقبت رژیمهای دیکتاتوری دیر یا زود همان عاقبت صدام و اسد است.
لذا به نفعش است که تا می تواند در برابر راه حلهای دموکراتیک مقاومت کند و در این بین برای این تشکیلات اهمیتی ندارد که چند صد نفر از اعضایش در فلان جا کشته شوند. چرا که آنها را شهدای راه آرمان کردستان و غیره اعلام میکند. لذا برای پ.ک.ک، ه.د.پ نه یک فرصت که یک خطر و رقیب است. در اینجا پ.ک.ک، آک پارتی و البته حزب وطن در صف مخالفان گشایش دموکراتیک در ترکیه و در یک جبهه قرار می گیرند.کسانی که می گویند پ.ک.ک در شهرهای کرد با تهدید مردم رایشان را بدست می آورد باید پاسخی به این سؤال داشته باشند که بالفرض در فلان منطقه روستایی دور از شهر پ ک ک می تواند مردم را تهدید بکند؛ آیا در مرکز دیاربکر و وان نیز چنین امری ممکن است؟ خیلی مضحک است تصور اینکه پ.ک.ک چیها کلاشینکوف بر دوش در دیاربکر به تهدید خانه به خانه مردم بپردازند! البته که وقتی مردم کسی را انتخاب بکنند و بلافاصله مثل منطقه باغلار دیاربکر با بهانه های واهی آن شخص برکنار شود، دیگر میل و رغبتی به رای دادن باقی نمی ماند. به همین دلایل است که در انتخابات محلی این دوره میزان مشارکت از 90% دور قبل به 82% سقوط کرد. به علاوه اینکه اگر شهرداری از تمام امکانات دولتی برخوردار باشد و دولت اردوغان حامی اش باشد، خیلی راحتتر می تواند کار و خدمت رسانی بکند تا شهرداری که از ه.د.پ انتخاب شود و این همه حرف و حدیث و دشمنی پشتش باشد. به این ترتیب برخی از مردم صرفا برای پیشرفت شهرشان و به رغم میل قلبی ممکن است به نماینده آک پارتی رای بدهند. ولی آیا این اسمش دموکراسی است؟ از دید تنگ نظرانه اردوغان و البته حزب وطن، جواب مثبت است چون این جریانات نمی توانند این موضوع را متوجه شوند که صندوق رای آخرین مرحله دموکراسیست و پیش زمینه آن حق برخورداری از امکان رقابت برابر، مطبوعات آزاد و خیلی چیزهای دیگر است. اما از نظر اردوغان و حزب وطن اگر هم رهبران حزبی را به بهانه های واهی به زندان بیاندازیم، در مطبوعات یک دقیقه زمان برای دفاع کردن از خودشان به آنها اختصاص ندهیم، شهردارهای منتخبشان را عزل کنیم، صبح تا شب بر علیه شان سم پاشی بکنیم، دست و پایشان را ببندیم و خودمان سوار دوچرخه شویم و مسابقه دهیم و ببریم، اسمش دموکراسی و رویگردانی مردم از ه.د.پ است!
در این بین موضع حزب وطن در تخریب امام اوغلو و قرار گرفتنش در کنار آک پارتی و م.ه.پ قرار گرفتن در جبهه طرفداران خلافت برای ترکیه است.
و در این راستا هر کسی که مردم در او امیدی جستجو کنند دشمن اهداف پرینچک میشود. امروز مردم این امید را در امام اوغلو میبینند و لذا برای پرینچک امام اوغلو دشمن است و باید بی اعتبار شود. دیروز، مردم دنبال کیلیچداراوغلو افتادند، راه پیمایی تاریخی آنکارا به استانبول و میتینگ تاریخی مال تپه انجام شد و در آن روزها کیلیچداراوغلو بود که رهبری مخالفان دستش بود. لذا باید بی اعتبار میشد و در صف پ ک ک نشان داده میشد (در حالیست که کیلیچداراوغلو مورد غضب پ.ک.ک است و کسیست که در شاوشات مورد حمله تروریستی از طرف این گروه قرار گرفت). زمانی که ایی پارتی به میدان آمد و 10% مردم ترکیه به آن امید بستند، باید ایی پارتی بی اعتبار میشد و به صورت حزب دست ساز آمریکا نشان داده میشد. به همین ترتیب، مردم در مناطق کردنشین ترکیه، امید را در چهره صلاح الدین دمیرتاش و ه.د.پ می بینند و لذا این افراد نیز باید بی اعتبار شده و به عنوان شاخه سیاسی پ.ک.ک وانمود شوند. اصل موضوع چنین است و مابقی فرعیات است. کما اینکه در مقاله آقای قره جه لو نیز هیچ سند و مدرکی که نشان بدهد ه.د.پ وابسته به پ.ک.ک است و از صفر تا صد در کنترل پ.ک.ک است وجود ندارد بجز برخی اظهارات سران ه.د.پ راجع به اوجالان و ی.پ.گ. ولی آیا اظهار سمپاتی نسبت به جریانی سند همکاری محسوب میشود؟ اگر چنین رابطه فشرده ای وجود دارد، آیا کشف و افشای آن برای میت سهل و ساده نباید باشد؟ پس موضوع چیست و چرا چنین مدارکی که دال بر همکاری نمایندگان مجلس ه.د.پ با پ.ک.ک باشد افشا نمی شود؟ دلیلش این است که چنین چیزی وجود خارجی ندارد. صلاح الدین دمیرتاش به همراه فیگن یوکسک داغ از جون 2016 به این طرف در بازداشت هستند. آیا اگر مدارکی برای ارتباط آنها با پ.ک.ک موجود بود، نبایستی به دهها سال زندان محکوم میشدند؟ولی چرا حزب وطن چنین موضعگیری می کند؟ جوابش را احتمالا فقط خودشان می دانند ولی برداشت من چنین است:
دوغو پرینچک پیشتر اظهار نظر کرده بود که ترکیه به سمت یک انقلاب پیش میرود؛ یعنی انقلاب زحمت کشان. یعنی، آک پارتی سیاستهایی را در پیش گرفته که جامعه را به انسداد خواهد کشاند و نتیجه اش انقلاب خواهد شد. ایشان می گفت که هر حزبی که این انقلاب را نمایندگی و رهبری بکند، به قدرت خواهد رسید.
به زبان ساده، پرینچک از اینکه منفذی برای دموکراسی باز شود و خواسته های مردم از طریق انتخابات حل شود، استقبال نمیکند. چرا؟ چون به این ترتیب تغییرات دموکراتیک در نقش سوپاپ اطمینان عمل خواهد کرد. بطور خلاصه، پرینچک به دنبال انفجار جامعه ترکیه است نه حل مشکلاتش از طرق دموکراتیک
واقعیت این است که من نه شهروند ترکیه ام، نه عضو هیچ حزبی در ترکیه و اگر هم بودم، ه.د.پ انتخاب اول و دوم من نمیبود. ولی از جمله کسانی هستم که معتقدند ه.د.پ حتما باید به مجلس راه یابد و برای دموکراسی ترکیه این حزب را ضروری میدانم. آن اشخاصی که هر بار در چانکایا، بشیکتاش و کادی کوی رای استراتژیک میدهند و با اکراه بجای حزب محبوب خود یعنی ج.ه.پ، به ه.د.پ رای میدهند جزو تحصیل کرده ترین و نخبه ترین اقشار ترکیه هستند که ضروریات این روزهای ترکیه را درک میکنند و با چنگ و دندان از دموکراسی و ارزشهای لائیک دفاع کرده، فریب تبلیغات سنگین و اتهام پراکنیها را نمی خورند.
در مورد انتخابات اخیر استانبول صحبت کردم، همین روال «جرزنی» و بی ارزش کردن آرای مردم را آک پارتی پیشتر در انتخابات سراسری جون 2015 نیز در پیش گرفت. نتیجه آن انتخابات (که در سیستم پارلمانی سابق برگزار شد) به گونه ای رقم خورد که آک پارتی نتوانست به تنهایی تشکیل دولت دهد و ناگزیر از تشکیل کابینه ائتلافی بود. نتیجتا پس از حادثه قتل دو پلیس در جیلان پینار، موجی از خشونتها در ترکیه آغاز شد. ظاهرا این قتل توسط پ ک ک انجام شده بود و زمینه ساز حمله ارتش ترکیه به شهرهای جنوب شرقی ترکیه و جمع کردن دست و بال عناصر پ ک ک شد. برخورد شدید با عناصر پ ک ک به خودی خود البته که اشکالی نداشت و بسیار هم بجا بود ولی آن کسانی که شرایطی را فراهم کردند تا پ.ک.ک در شهرهای ترکیه پایگاه بسازد نه ه.د.پ که آک پارتی بود. به علاوه اینکه میزان خشونتی که ارتش و پلیس ترکیه در برخی موارد بکار بردند، بعضا نامتناسب نیز بود کما اینکه بسیاری از فرماندهان آن عملیات بعدها به جرم عضویت در تشکیلات گولن محاکمه و برکنار شدند.
ادامه از دو کامنت پیشین...
گول تکین ممکن است برای پست ریاست جمهوری مناسب باشد یا نباشد ولی شخص صادقیست که برای دموکراسی در ترکیه تلاش می کند. در حالی که می توانست به سبب نزدیکی پیشین با اردوغان خیلی راحت خودش را به آک پارتی بچسباند و مثل خیلی روزی نامه نویسهای دیگر به لفت و لیس بپردازد. این طرز برخورد این حزب است با سرمایه های ترکیه.همان طور که اشاره کردم، حزب وطن تقریبا به هر شخص، حزب و جریانی که از خودش نباشد با دیده تردید نگاه می کند و به شکلی غیر اخلاقی انواع اتهامها را نسبت می دهد. همین چاغلار جیلارا که در کامنتهای قبلی صحبتش رفت، از طرف هواداران این حزب، پروژه آمریکایی، خرس عروسکی لیبرالها و ... لقب گرفته است. این در حالیست که این بنده خدا زمانی که در تلویزیون ک.ر.ت مشغول بود، مرتبا از اعضای حزب وطن در برنامه هایش دعوت به عمل می آورد. چندین برنامه با همسر آقای پرینچک (شعله پرینچک) ترتیب داد، یاشار اوکویان که تقریبا سرقفلی ک.رت دستش بود و با لحن و ادبیات مخصوص به خودش به زمین و زمان می تازید و ... زمانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال پیش لونت گل تکین اعلام کرد که می خواهد کاندید ریاست جمهوری شود، شاهد بودیم که تلویزیون اولوسال با چه لحن تحقیرآمیز و زننده ای با موضوع برخورد کرد.
امروز باز با گرم شدن تنور انتخابات برای شهرداری استانبول، پروژه پروژه کردن دوغو پرینچک هم شدت گرفته و این بار اکرم امام اوغلو سیبل شده است. موضوع این است که در انتخابات ابطال شده، هر رای دهنده چهار رای داده بود. این چهار رای (رای به مختارهای محلات، شورای شهر مناطق شهرداری، شهردار مناطق شهرداری و شهردار کل) در یک پاکت رای گذاشته شده و در صندوق انداخته شده بود. حال با بهانه های واهی، تنها رای شهردار کل ابطال شده است در حالی که اگر تخلفی در کار باشد، باید کل آرای استانبول ابطال میشد. قضیه چیست؟ قضیه این است که در مناطق شهرداری، آک پارتی اکثریت را به دست گرفته ولی شهردار کل از ج.ه.پ انتخاب شده. لذا انتخابات مجدد صرفا برای شهردار کل انجام خواهد شد. ولی چرا آک پارتی تا این حد نسبت به از دست رفتن استانبول حساس است؟
یک دلیلش رانت عظیمیست که در شهرداری استانبول وجود دارد. مثلا اگر کسی بخواهد یک هتل بزرگ در یک نقطه از استانبول بسازد، باید خروار خروار پول به این و آن رشوه دهد تا مجوزش صادر شود. با این پولها جماعات مذهبی، اعضای خانواده اردوغان و دانه درشتهای آک پارتی تغذیه میشوند. این پولهای حرام مصروف تبلیغات انتخاباتی و مصارف دیگر نیز میشوند.
دلیل دوم این است که در روزهای گذشته سر و صداهایی از درون آک پارتی بلند شده که گویا قرار است عده ای از رهبران سابق آک پارتی حزب مستقلی تشکیل دهند. رهبری یک جریان در اختیار علی باباجان و عبدالله گول است و رهبری جریان دیگر در اختیار داووداوغلو که احتمال میرود این دو جریان به هم بپیوندند. اگر چنین امری محقق بشود، امکان دارد که تعدادی از نمایندگان فعلی در مجلس به حزب جدید ملحق بشوند و آک پارتی اکثریت را در مجلس از دست بدهد. ولی اگر آک پارتی انتخابات مجدد استانبول را ببرد، امکان اینکه چنین حزبی تشکیل شود کمتر خواهد شد و اگر هم تشکیل شود، احتمال اینکه کسی از آک پارتی جدا شده و به این حزب بپیوندد، کمتر میشود. به این ترتیب، انتخابات استانبول هم برای آک پارتی و هم برای دموکراسی ترکیه تبدیل به امری حیاتی شده است. مثلا، اردوغان قرار است در هر 39 منطقه استانبول میتینگ برگذار کند (شما رئیس جمهوری را تصور کنید که در شرایطی که ترکیه با یکی از بدترین بحرانهای اقتصادی تاریخش دست و پنجه نرم میکند، همه چیز را رها کرده و برای شهرداری یک شهر تبلیغ میکند). وزیر داخله، سلیمان سویلو در آمده که آن کس که استانبول را از دست بدهد، فردا ترکیه را از دست خواهد داد. یعنی که ما نمی خواهیم ترکیه را از دست بدهیم، ملک پدریمان است و ابدالدهر در این جایگاه قصد ماندن داریم. این خطریست جدی که دموکراسی ترکیه را تهدید میکند و موضوعیست که توسط جامعه ترکیه آرام آرام درک میشود. حتی این خطر وجود دارد که که این آخرین دوره انتخابات شهرداریها باشد و منبعد شهردارها از آنکارا منصوب شوند.
به طور خلاصه، ترکیه در شرایطی قرار دارد که موضوع انتخابات شهرداری استانبول به امری فراتر از استانبول تبدیل شده است و دو صفبندی در این خصوص وجود دارد: صف بندی دموکراسی خواهان و صف بندی هواداران دیکتاتوری. در صف دموکراسی خواهان کلیه احزابی که به دموکراسی در ترکیه علاقه مند هستند به امام اوغلی رای میدهند: از ج.ه.پ و ایی پارتی تا ه.د.پ تا حزب کمونیست تا حزب لیبرال. یعنی طیفی از دیدگاههای بعضا متضاد که حول دموکراسی جمع شده اند.
"" ژئوپلتیک جنگ را، نه اخلاقیات و ملاحظات، بلکه آینده نگری پیرامون احراز اولویت اقتصادی، ژئو استراتژیکی و ژئو پلوتیکی تعیین میکنند "" عربستان خواهان ایرانی ناتوان و رنجور است، سیاستی که خود ایران، در عراق دنبال میکرد، برای عربستان، حتی حفظ این رژیم، در حالی که ایران تبدیل به سودان، سوریه و یا زیمبابوه/ افغانستان دیگری شده، ارجحیت دارد. چین در بعد ژئوپلتیکی، هم اکنون در کنار عربستان قرار دارد، از طرفی عدم امنیت در فارسستان، به معنی زمین گیر شدن پیشروی هند در ایران و آسیای مرکزی / قفقاز است. تمام کشورهای نفتی از جمله روسیه، عربستان در حذف نفت / گاز ایران از بازار سود خواهند برد، با انقلاب تکنیک فرکینگ شیل، آمریکا را نیز به لیست اضافه کنید. ارمنستان خواهان یک فارسستان قوی است، در جنگ جمهوری آزربایجان با ارمنستان، فارسستان در کنار ارمنستان قرار گرفت و فارسستان این سیاست را همچنان ادامه
میدهد. آیا تزئیف فارسستان، به آزربایجان جنوبی در خیزش ژئوپلتیکی یاری خواهد رساند؟ با تزئیف فارسستان، ارمنستان و پ.ک.ک پشتیبان مالی خود را از دست خواهند داد.مشگل مردم نه دین است.نه خرافات .مردم در این مدت
ابتدا اگاهی ندارند .واز این بگذریم مشگل ظهور افکاری
است که یکباره تاثیر میگذارد .یعنی برانگیختن حس وطن پرستی .فریب وتعریف وتمجید.از قدرت نظامی
وعلم کردن بد وبدتر.وترساندن از اینده.ودیگری بیتفاوتی است که این امر یک دلیل هم دارد وان وضعیت مالی خوبی حتی در سطح طبقه متوسط وکارمندان .لذا باید.در این وضعیت من از خود بپرسم
ایا نوشته من بیش از دو یا ده نفر میخوانند وتازه قبول
دارند .واصلا من کی هستم؟لذا فکر میکنم هرکس در حد خود سعی کند اگاهی بدهد حتی در خانواده خود .
بجای این حرفهاباید راهی وبرنامه ای داشته باشیم تا
بتوان نه با رژیم بود ونه خوش امد.گوئی به امریکا
اگر چنین امری صورت نگیرد .مدیریت جنگ وتسط بر مردم وکنترل اوضاع بدست رژیم بوده ومجددا اش همان وکاسه.....بله بایدبجای احساسات وطن پرستانه
از این اوضاع خوب استفاده کرد.متاسفانه اپوز.....هیچ
برنامه ورهنمودی نداده اند..بنظراگر.قرار بر این باشد که ما چه کنیم جنگ را به هرکس که وظیفه اش میباشد سپرد وما باید مراقب هم جنگ باشیم وهم برنامه ای
برای خود.
سالام دوسلار....
در این دقایق تاریخ ساز که بوق و شیپور جنگ به گوش میرسد کسانی که خیال میکنند آزادی, دموکراسی , استقلال با پوتین های سربازهای بیگانه به این مملکت خواهد آمد, سخت در اشتباه هستند. ما می توانیم عقاید مختلفی باهم داشته باشیم فقط در زمانی که یک کشور درگیر جنگ نیست . این یک امر طبیعی است . ولی کشوری که وادار به جنگ میشود , تمام اختلافات قومی , تباری, فرهنگی, زبانی به عقب رانده میشود و برای جلوگیری از جنگ ,از تمام سعی و کوشش ها بایستی استفاده شود. هر چند که این جنگ شاید باعث دوباره به انتخاب شدن آقای ترامپ و شاید باقی ماندن جمهوری جهل و جهالت اسلامی ایران باشد.امید به روزی که پوتین های سزباز های بیگانه به این کشور وارد نشود.
"در صورت شکست اختناق، لازم است در همه جای کشور « شوراها و کانونهای مردمی» تشکیل شده و قدرت اداره جامعه را بدست گیرند. جهت حفظ حقوق شهروندان.".
میگویند مردم ایران از اسلام برگشته اند. گمان من بر اینست که پس از چهل سال تبلیغ و مغز شویی اطفال از کودکستان تا دانشگاه احتمالا باید مردم را بیشتر خرافاتی کرده باشد تا ضد اسلام. احتمالا مردم هنوز با باورهای مذهبی, ضد حکومت اسلامی میباشند. یعنی اگر "اختناق" حکومت هم شکسته شود - چطور؟ - باز مردم همین مردم خواهند بود, متاسفانه.
پنجاه و اندی کشور "جهان آزاد" رسما در اوضاع داخلی یک کشور مستقل دخالت کرده و برای آن رییس جمهور تراشیدند که تا کنون با شکست رو به رو شده است. مقاله های زیر دلیل آنرا "دموکراسی مستقیم " و تشکیل "کومون" میدانند که از بیست سال پیش در آن کشور پایه گرفته است. اگر این درست باشد
آیا امیدی هست که سعی کنیم در آن راه بیفیم؟https://www.counterpunch.org/2019/05/14/venezuelan-communes-protect-the-state/
https://venezuelanalysis.com/analysis/14487
آقای جمال! نفرتی که شما از آقای قره جه لو و خصوصا از مردم تورک دارید، برای همه روشن است. آقای قره جه لو یک محقق و از روی اسناد و مدارکی که در دست است صحبت میکند. او یکی از دانشمندان واقعبین مردم آزربایجان است که بارها خلق کرد و جریانات سیاسی آنرا از بازیچه دست شدن توسط امپریالیسم آمریکا هشدار داده است. جریاناتی که فکر میکنند، با ماسک مارکسیسم، اما در عمل با عملیات تروریستی جاده صاف کن و پیاده نظام امپریالیسم آمریکا شوند، با کینه توزی علیه مردم آزربایجان شمشیر کشند و ادعای عرضی داشته باشند، دیر یا زود در باطلاق "ویتنام تورکیه" گیر خواهند کرد. اینرا بطور دوستانه به محضر مبارکتان عرض میکنیم. بعد نگوئید؛ نمی دانستیم که چنین میشود. با امید بستن به نیروهای اجنی امنیت و آسایش، منافع خلق خود را قربانی مطامع دول امپریالیستی نکنید. اولین قربانی این جنگ نیابتی خود اکراد خواهند بود. از ما گفتن!
سازاخ دیگر مانند سابق نیست .ملایم تر سخن میگوید
تبلیغ اوضاع وپیشرفت تورکیه را به رخ میکشند.ویاباولذا خوب است که حداقل موجب میشود تا جواب بدهم وگرنه.برای ان یک جمله اخر که بی مزه ومسخره
بازی نام دارد جواب نمیدادم .
حتما فکر کردی خوب است ومن یک شخص مرتجع هستم وسنتی فکر میکنم .
یکی نوشته بودبیائید مردانه از زنان دفاع کنیم پاسخ
دادم همین که میگوئید مردانه دفاع....این خودش همان
فرق گذاشتن است وحتی معتقدم وقت ان رسیده که
نامی از تفاوت نباشد وخود تفاوت یعنی وجود تفاوت
اینکه گفته ام برحسب یا عادت ویا به منظور هرچه که
باشد.ان چیزی نیست که فکر میکنید.ویا خوش بحالت
بشه.اقای سازاخ میتوانستم بگویم شما مرد هستیدو
من هم به همین علت گفتم..هرچند بنظر ان مطلب را
کسی دیگر نوشته است.در خصوص خود موضوع منظورم این است که بنام ویا مطرح.کردن موضوعی
قرار میگیرند ولی در واقع یک خط دیگری را دارند پیش میبرند.صراحتا از جدائی یا تجزیه حرفی نیست .ولی
طرح پان فارس وپان تورک دنبال اهداف دیگری هستند.
گروهی از روشنفکران که ریشه در بستر بیگانه دارند مدعی هستند که دولت ترکیه نه دست به ارمنی کشی زده است ونه کرد کشی.حقیقت این است که دولت عثمانی در جنگ اول اروپا که نام جهانی دارد شکست نظامی خورد و متصرفات خود را در اروپای شرقی از دست داد و به ترکیه امروزی تبدیل شد و سلطان جای خود را به اتاتورک داد .
بله، نسل کشی ارمنی یک دروغ بین المللی، و یک دروغ تاریخی است. آنهایی که این دروغ را مدام تبلیغ می کنند، آشکار است که به ارزش هایی مانند حقیقت و وجدان هیچ احترامی قائل نیستند. هدف های امپریالیستی آنها، ارزش های انقلابات دموکراتیک آنها را مدت هاست که از بین برده است.) نوشته شده در سایت تریبون .قتل عام ارمنی ها که در حقیقت شهروند دولت عثمانی بودند ناشی از شکست عثمانی از مسیحیان اروپا بود و دولت عثمانی بصورتی بچگانه انتقام از ارامنه گرفت که به کشتار انها انجامید . صد ها سند ومدرک وجود دارد که انچه دولت عثمانی انجام داد یک قتل عام بود .اقای علی قره جه لو مدعی است که (
البته با این استدلال میتوان ادعا کرد که در سال 67 اساسن کسی در ایران اعدام نشد و امار چند هزار زندانی ارقام دروغ و پوچی هستند وهمه این جنایات ناشی از تبلیغات امپریالیسم غرب است .
پرسش این است که اقا شما چرا مدافع دولت ترک عثمانی شده اید ؟
بله ائلیار راست میگوئی. اتحاد تا حالا نشده حالا هم نخواهد شد. مخالفان فقط سر دوران گذار بهم می پیوندند و تقسیم کرسی های آینده قدرت. آقای حسن شریعتمداری از کیانوش توکلی گله گزار است که چرا مرتب نمیرود سراغش مصاحبه کند و امیدوار است شورای گزار که قد کشید خارجی ها بیفتند دنبالش. ببینم این وسط سهم فعالیتهای دلسوزانۀ ادمی که میخواهد مردمش را نجات دهد کجاست؟ همین بیآئید بیفتید دنبالم و با من مصاحبه کنید کافیست یا باید خود رفت با دیگران و اصحاب قدرت مصاحبه کرد و حرف خود را به انها فهماند و قبولاند؟ گویا همه چیز در مخالف خوان ایرانی حول شهرت و جایگاه اجتماعی می چرخد
آقای علی سعادت، منظور شما از بیان این عبارت چیست؟ : ((( کافی است.اندکی نقاب را کنار بزنید تا ببینبم مرد هستید؟ )))، یعنی اگر مثلا زنی این حرف را زده باشد، از نظر شرعی حرام یا مکروه است؟ و یا اینکه، هنوز هم که هنوز است در عالم جاهلیت حجاب و جنبه ناموسی داش آکل و قیصر و طیب سیر می فرمائید؟
لوطی ترامپ، سر لوطی جهان به رژیم آخوندی اخطار داده که : سرتو میبرم خین میاد!!!
شما از چه چیزی ویاکدام دست اورد چشمگیردولت اردوغان خوشحال هستید .اگر قصد شما ساز جدائی و
بعبارت دیگر تجزیه طلبی دارید نیاز به مدح وثنای ان
نیست .کافی است.اندکی نقاب را کنار بزنید تا ببینبم
مرد هستید؟ .اگر چنین است خوب قایم موشک نیاز نیست این راهی است پیش پای شما ولذا بیائیدمرد باشیدوبه ماهم نشان دهید شما که ظاهرا هیچ کاری با
جمهوری اخوندی ندارید.خوب جلو بیائید حق خودرا
بگیرید وحتما بدنبال شما ما هم به میدان میائیم .اما
شما اینکاره نیستید.ساز تجزیه میزنیدولی نه خود به میدان میائید نه همراه مردم .واعتراض.چندانی ندیده ایم .اما بنظرمنتظر هستید که رژیم سقوط کند وشما
تشریف بیاورید وما بگوئیم بفرما .اگر چنین نیست پس
این همه مدام در خصوص تورکیه حرف میزنید چه دلیلی دارد ؟ایا اصولا کاری با تورکیه داریم..در اخر
من اطمینان دارم شما نماینده خودهم بزور هستید تا
چه رسد به مردم..
.
نفرت و کینە و راسیسم و تفکرات فاشیستی جناب علی قره جه لو در سطر سطر و جملە بە جملەی ایشان بە ملت کورد خود را نشان میدهد
ایشان با این طرز فکر و دیدگاه خود را در کنار فاشیستی ترین جریان تورکیە MHP و دولت باغچەلی قرار میدهد ایشان بە ظاهر بە مسئلەی کورد در تورکیە اذعان میکند ولی در همان حال ویران کردن شهەهای تورکیە و کشتار 7000 انسان توسط دولت تورکیە را بە گردن کوردها می اندازد انگار اگر ملت کورد دنبال خواستەهای ملی خود نبود لزومی نداشت دولت تورکیە 4 شهر ، نسبین ، سور دیاربکر و و را با خاک یکسان کند عجب دنیای عوضی سنگ را میبندند و سگ را آزاد متکنند نفرین بر فاشیزم و اشغالگران اصل این جناب علی قره جه لو یک ثانیە هم از خودشان سوأل نمیکنند کە ارتش تورک در شهرهای کوردستان تورکیە چکار میکند مگر غیر از این است کە جناب علی قره جه لو بە وضع موجود تمکین میکند ؟
"" چرا تحولات تورکیه، برای ما تورکان آزربایجان جنوبی مهم است؟ "" ایران بزودی در شرق، جنوب، غرب به طور کامل در ژئوپلتیک مسدود قرار خواهد گرفت، عراقچی و فتوای ایشون پیرامون باز گرداندن ۳ میلیون افغانی به افغانستان، دارای ابعاد دیگری نیز است، راهی کردن ۳ میلیون به اوروپا از طریق آزربایجان جنوبی و تورکیه، خیلی مهم >> باید دست پ.ک.ک را از قاچاق انسان کوتاه کرد چونکه اینها از طریق قاچاق انسان و درامد آن، آزربایجان جنوبی را ناا امن کخاهند کرد، میراث چپ در خاورمیانه، نیروی ویرانگر پ.ک.ک است که اینک دست در دست مافیای سپاه، قصد دارند بزرگترین راه ترانزیتی قاچاق مواد مخدر و انسان را براه بیندازند، مافیای سپاه و مافیای پ.ک.ک بدین سبب، استانداری آزربایجان غربی در اورمیه را، به افراد غیر بومی و طرفدار پ.ک.ک سپرده است.
در مورد اینکه آرای حزب وطن دو برابر حزب کمونیست درآمده، که خوب باید گفت خوش به حال حزب وطن، مبارکشان باشد! اساسا در انتخابات محلی درصد آرا چندان مطرح نیست. مهم این است که چه شهرداریهایی تصاحب شده که سهم حزب وطن صفر است. در مورد حزب کمونیست و ماچ اوغلو نیز، ایشان با ه.د.پ در تونج الی/درسیم رقیب بودند نه همکار. اتفاقا درسیم یکی از سختترین مناطق برای پیروزی در انتخابات محلیست به سبب بافت جمعیتی پیچیده کرد و ترک، علوی و سنی و جلب اعتماد مردم کار بسیار سختیست آن هم برای یک کمونیست.
اتفاقا در آن انتخابات، کمپین ه.د.پ در برابر ماچ اوغلو کمپینی جدی و حتی شاید بعضا همراه با انگ زنی و تهمت زنیهای غیر اخلاقی بود. مثل اینکه ایشان ستون پنجم آک پارتیست و از این قبیل. شاید هم این شایعات از طرف مدیریت ه.د.پ مطرح نمیشد ولی در گزارشات مردمی می دیدیم که چنین شایعاتی را مصاحبه شوندگان بر زبان می آورند. لذا این ادعا که ماچ اوغلو برای به دست آوردن رای بیشتر با ه.د.پ همکاری میکند منطقی ندارد. یک بار هم که شده می شود این جور فکر کرد که همه به جز حزب وطن خودفروخته و نوکر آمریکا ممکن است نباشند و راههای دیگری هم ممکن است موجود باشد.لینک مصاحبه رضا زلیوت با چاغلار جیلارا
https://www.youtube.com/watch?v=KjyL34nWYyc
این کامنت ادامه خواهد داشت. فعلا همین قدر وقت کردم. خیلی گرفتار هستم این روزها...
در پاسخ به مقاله آقای قره جه لو که پاسخیست به انتقاد بنده از ایشان، می خواهم چند نکته را بیان کنم:
سوم اینکه راجع به رضا زلیوت، این طرز برخورد را که یقین دارم اسمش را فقط شنیده است را صحیح نمی دانم. اینجا وارد این موضوع نخواهم شد که نوشته های ایشان را تا چه حد می شناسم چون چیز قابل اثباتی نیست و من هم هرگز نگفتم که رضا زلیوت به خاطر موضع گیری حزب وطن در مورد ه.دپ اخراج شد. منظور من این بود که ایشان به سبب عدم هماهنگی با سیاستهای -به باور من و البته بسیاری دیگر منجمله خود رضا زلیوت- زیگزاگی حزب وطن اخراج شد (البته من هم شاید منظورم را روشن ننوشته بودم و تا حدی مقصر باشم). یعنی من چه می دانستم رضا زلیوت چرا اخراج شد اگر خودش با چاغلار جیلارا مصاحبه نمی کرد و دلایل اخراجش را نمی گفت؟ ولی در آن مصاحبه رضا زلیوت ضمن انتقادات محترمانه ولی تندی که به حزب وطن و شخص دوغو پرینچک می کند دلایل اخراجش را مخالفت با همین سیاستهای زیگزاگی حزب وطن اعلام میکند. یعنی تا دیروز آک پارتی پروژه آمریکا بود، از 2015 به این طرف به همراه م.ه.پ ضامن بقای ترکیه شده اند این افراد! در رابطه با موضع گیری حزب وطن در مقابل اکرم امام اوغلو و معرفی ایشان به عنوان پروژه آمریکایی (الحمد الله همه به غیر از حزب وطن پروژه آمریکایی هستند) رضا زلیوت با تاسف به این موضع گیریها «آکیل آلماز» لقب میدهد یعنی حرفی که باعث بشود مغز انسان هنگ کند! و به ایشان توصیه می کند که برود و کتابهایی که خودش در نقد آک پارتی نوشته را مرور بکند تا ببیند از آک پارتی ضد آمریکایی در نمی آید.اول اینکه تشکر می کنم به خاطر زمانی که گذاشتند و جواب متینی که دادند. ای کاش همه بحثهای ما در رابطه با هر موضوعی همین طور مستدل و متین باشد. چون قرار نیست در هر موضوعی همه هم فکر باشند. مهم این است که محترمانه بحث بشود.
دوم اینکه واقعا نمی دانم پرداختن تا این درجه به جزئیات در رابطه با مسائل یک کشور دیگر در یک سایت مربوط به ایران و در شرایط فعلی که داغترین اخبار جهان مربوط به ایران است تا چه حد معقول است. امیدوارم شبیه به کشیشهای دوران بیزانس که تا چند ساعت پیش از فتح استانبول در ایاصوفیه جمع شده بودند و بر سر بال داشتن یا نداشتن فرشته ها بحث داغی می کردند نشده باشیم. به هر حال اینجا از کسانی که این بحثها را نامربوط و زائد می بینند عذرخواهی میکنم.
این بار اولی نیست که حزب وطن و دوغو پرینچک این و آن را پروژه آمریکایی معرفی میکند و برچسب میزند. وقتی ایی پارتی (حزب نیک) تاسیس شد، ایشان می فرمودند که این هم یک پروژه آمریکایی است و اینکه مثلا اسم «ایی» اسم مناسبی برای آدامس و بادکنک و گازوز است ولی برای حزب اسم مناسبی نیست و دست ساز بودنش از همین جا مشخص است! (نقل به حافظه). در حالی که هر کسی می داند که ایی پارتی محصول یک شکاف جدی در م.ه.پ بر اثر سیاستهای بسیار بسیار مخرب و حتی به نظر من خائنانه و وطن فروشانه دولت باغچه لی بود که یک دیکتاتوری در این حزب ایجاد کرده و حزب را به دم آک پارتی چسبانده و رژیم مسخره فعلی را به ترکیه تحمیل کرده تا این کشور را تبدیل به کشوری در حد امارات و قطر بکند. در جریان انتخابات ریاست جمهوری آن چنان حزب وطن، محرم اینجه را می کوبید که یاشار اوکویان از حزب استعفا داد. همین موضعگیریها را این حزب نسبت به کیلیچداراوغلو هم داشت و دارد (مثلا در جریان راه پیمایی عدالت که کلیچداراوغلو از آنکارا تا استانبول را راه پیمایی کرد، ایشان در آمده بود که این راه پیمایی همگامی با پ ک ک است و هزار حرف و حدیث دیگر). به هر حال این قبیل موضع گیریها که فتو، پ.ک.ک، ج.ه.پ، ایی پارتی، سعادت و ه.د.پ (و لابد حزب کمونیست) در یک جبهه هستند را کسی جدی نمی گیرد و باور نمی کند به جز عناصری نظیر آن افرادی که در چوبوک به کیلیچداراوغلو حمله کردند و متاسفانه و بدبختانه جناب علی قره جه لو (جدا که باعث تاثر است). با این سطح تحلیلها از اوضاع سیاسی – اجتماعی ترکیه، طبعا حداکثر رای همان 24 صدم درصد خواهد بود و امیدی هم به افزایش رای نیست. کسی حزب وطن و تحلیلهای آیدینلیق و تلویزیون اولوسال را جدی نمی گیرد. همچنانکه رضا زلیوت می گوید، آن زمان که او به آیدینلیق رفته بود، این رسانه ها اعتباری داشتند (یعنی الان ندارند و این یک واقعیت است).
ن: بهزاد خوشحالی
من هم با جنگ مخالفم اما نه مثل شما
من با همه ی اشکال جنگ در همه ی زمان ها مخالفم و برای جنگ، نه توجیه می سازم نه دلیل می آورم؛ من برای راه دادن به جنگ، هرگز حق و باطل نمی سازم تا کشته شدن یکی به دست دیگری را مشروعیت ببخشم. من ماهیت های ساختگی و دروغین را تولید و تکثیر نمی کنم تا به جنگ، آری بگویم. من دشمن فرضی نمی سازم تا با فرض کردن دیگری به مفسد فی الارض بودن، او را بکشم و من، بی شکلی و بی صورتی را انتخاب نمی کنم تا هر روز سنگر عوض کنم و بکشم. من اصولا سنگری نساخته ام تا پشت آن، به هر بهانه ای، یک دیگری خودم ساخته را هدف بگیرم و....
من آرمان والای دروغین نمی سازم، من کینه توزی و تنفر تولید نمی کنم تا دیگران را برای آرمان والای دروغین به سوی مرگ بکشانم، من روزی نقش متجاوز و روزی دیگر نقش قربانی را بازی نمی کنم و برای هرکدام، اشاره ای از آسمان نمی آورم که....
من از ترس، نفرت نمی آفرینم تا زور تولید کنم و با آن، دیگران را بکشم و من، از جنایت، اسطوره و از جنایتکار، قهرمان نمی سازم.
من نمی گویم انسان ها تازه بعد از مرگ، به دنیا می آیند و برای آن، فلسفه ها نمی بافم و من، به نام ارزش های اخلاقی، اخلاق را زیر پا نمی گذارم.
****
کمی روشن تر برایتان می گویم
جنگ کوردستان را که یادتان هست؛ حق و باطل ساختید تا بجنگید و بکشید؛ ماهیت ساختگی و دروغین شما تجزیه طلبی کوردها بود و نفوذ استکبار جهانی و وابستگی ما به بیگانگان؛ خوب یادتان هست؟ دختران چهارده ساله و نوجوانان زیر هجده سال را نیمه شب، از رختخواب هایشان بیرون کشیدید و دردادگاه های چند دقیقه ای، مفسدفی الارض ساختید و تیربارانشان کردید و حتی پول گلوله هایشان را هم از خانواده هایشان گرفتید؛ آنها "مفسد فی الارض" بودند و شما "و نجعلهم الوارثین". خوب که یادتان هست؟ ما سر می بریدیم و شما مسیح کوردستان و بازمصلوبان. شهرهای کوردستان را به توپ و بمب و موشک بستید چون از کوردها دشمن فرضی ساختید؛ اگر یادتان رفته است یا از یاد خودتان برده اید سری به آرشیوهایتان بزنید.
کوردستان هم که هنوز سنگر است؛ اگر قبول ندارید تعداد نیروهایتان را بشمارید و تقسیم بر جمعیت کوردستان کنید تا مشخص شود کوردستان، وسیع ترین پادگان جهان است.
یک پرسش: چگونه است که از یک جنایتکار، قهرمان می سازید و هنگامی که سخن از تسلط بر چهار پایتخت عربی می شود شانه بالا می اندازید و صدها هزار نفر را در سوریه و عراق و یمن و لبنان به کشتن می دهید جنگ، نعمت است اما هنگامی که نفرت پراکنی و کینه توزی به خودتان برمی گردد به فرشتگان صلح و "نه به جنگ" تبدیل می شوید؟
و به خاطر اینکه طولانی نشود: به همان چیزی که عمری است ساخته اید پایبند باشید. برایتان تکرار می کنم: انسان ها تازه بعد از مرگ به دنیا می آیند؛ این مگر نتیجه ی همان جمله ی معروف خون بر شمشیر پیروز است نیست؟!
****
من با جنگ مخالفم، در همه ی زمان ها و در همه ی جاها، بی اما و اگر، نه مثل شما.
جناب بهمن,
در سایت اخبار روز, این مسئله مطرح و توضیح داده شده است.
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=93202
در ده ساله اخیر عده‌ای جوان، پرورده نظام تربیتی ولایی، سراز خارج از در آوردند و تا فرود آمدند غیریت شیعی‌شان به شور نوآریایی استحاله یافت. حالا دیگر این فکر که آریایی‌ها مظهر شعور و تمدن و وارث حقیقی کشور هستند، فراگیری دیجیتال یافت.
نیکفر جان چه درست دیدی. من فکر میکردم این جوانان شیعی دیروز و نو آریائی ارمروز فقط دور و بر من هستند. ظاهرا جهانگیر شده اند. با ادبیات مزدک ومانی و اهورامزدا و ایزد مهر و بقیه رفتگان
چندین بار نوشته اقای نیکفر را خواندم و متاسفانه متوجه اینکه ایشان چه میخواهد نشدم .امیدوارم نظرات ایشان ساده نویسی شود تا فهم عام توان درک انراداشته باشد .اما چند نکته اساسی را باید بپذیریم .
این بود ..ما دین نبی خواهیم مشروطه نمی‌خواهیم . روشن است که پایان ان شعار نظام اسلامی کنونی است.مروجان دین اسلام روحانیت اساسن خود را ایرانی نمی‌دانند و ایرانی بودن در درجه اخر قرار دارد .وظیفه انها تبلیغ دین نبی و نابودی مخالفان این دین است .در چهل سال گذشته ما شاهد هستیم که این اخوندها چه ها که نکردند .از کشتار دیگر مسلمان‌های مخالف تا شعار مرگ بر یهود و نصارا.تا کنون نه دیده شده ونه گزارشی داده شده که اخوندی از بالای منبر در باره ایران در باره اقتصاد بیکاری وزنده گی روزمره مردم سخنرانی کرده باشد .هر منبری با دین محمد اغاز وبا عاشورا پایان پیدا میکند و ان پای منبری ها نمی‌دانند وطن کجاست ومنافع انها چیست .
جالب است بدانیم یکی از شعار های اخوند ها در مخالفت با مشروطه این
در مقایسه اخوندها با مروجان دین یهود ویا مسیحی این دو گروه دینی همواره به زادگاه خود با احترام و عشق به ان سخن میگویند .
اینکه کسی مانند اقای خاوری بی انکه نیازی به پول داشته باشد. چند میلیارد می دزد ناشی از همین تربیت اسلامی است که خزانه کشور را از ان خود میدانند . دانش‌آموزان ایرانی بیش از انکه تاریخ تولد پدر ویا مادر وخود ویا ده ویا شهر وکشور خود را بدانند با تاریخ اسلام وتولد گروهی عرب اشنامیشوند .جنگ های ایران با دشمنانش جای خود را به
غزوات اسلامی میدهد .روشن است که احساس وغرور ملی جای خود را به تعصب دینی میدهد و بچه مسلمانی مانند رجوی سر از بغداد در میاورد.
پرسش این است که سرنوشت 80 ملیون ادم با این دین واین همه مدعی چه خواهد شد ؟
این رژیم از انقلاب مردم سو استفاده کرد و آنرا با تزویر و ریاه و غفلت روشنفکران و سیاسیون 57 و با بر چسب اسلامی مصادره کرده و ایران را به تصرف کامل مشتی عقب افتاده و مرتجع قرون وسطای در آورد. از همان روزهای اول با روی کار آمدن استبداد مذهبی مردم از کرده خود پشیمان و بدنبال راه گریزی بودنند ولی ملاها که یک عمر برای ملت مذهبی ایران روزه می‌خواندند و با روحیه ملت آشنا بودنند برای تسلط کامل قدرت و برای خنثی کردن دتثبیت قدرت وارد یک جنگ 8 ساله با عراق شدنند و بطور خفت بار شکست خورده و جام زهر را سر کشیدن و برای بقا این رژیم وارد پروژه اتمی شده و بدون نتیجه میلیارد دلار را بر باد دانند و خم به ابرو نیاوردند. پس از سرنگونی صدام شروع به دخالت در منطقه کرده و با تشکیل سپاه تروریستی قدس نفوذ خود را بیشتر گرده و با فتوای آیت الله های خون‌آشام شروع به ترور مخالفن در خارج کرده و در داخل هم قتل‌های
زنجیرهای. و پس از آن هم با تشکیل نیروهای تروریستی مثل حشد الشعبی و حزب آلله با پول ملت نفوذش را در عراق و سوریه افزایش داده در داخل ایران هم با تشکیل انواع و اقسام گروهای سرکوبگر مثل ثارالله و جندالله و و گشت ارشاد واخیرا رضویون را برای سرکوب وادامه سرکوب و بقاه وجود کثیف خود تشکیل داده که به ملت و مخالفین گوشزد کند که ما بهیچ وجه نه اصلاح بشو هستیم و نه از قدرت دست بر میداریم و با ورود تروریست‌های مختلف به ایران نشان دادند که برای بقا خود از کشتار مردم ایران هم ابایی ندارند. حالا بحث من این است که مردم نا راضی و مخالفین رژیم چگونه می‌خواهند از شر این رژیم فاسد و تروریست اسلامی راحت شوند؟،با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا که برخلاف اوباما دست از مماشات با ملاها برداشته و جو نا رصایتی که تمام کشور را در بر گرفته بهترین فرصت و قت برای سرنگونی یکی از وحشی ترین رژیم ها فراهم شده است که باید مورد استفاده قرار گیرد والا اگر این رژیم جان سالم بدر برد روزگار ایران و ایرانی سیاه تر و کشور نابود خواهد شد.جناب لاچین, با تشکر, منظور آن ست که بعضی به عمد یا غیر عمد "پا کج میگذارند" و گفتگو به مسیر بیهوده می افتد و باز به قول صائب در همان غزل, "ناامیدی بردهد اشکی که [می بارید شما] ". باقی بقایت.
سالام دوسلار..
لوس آنجلسی , بایستی اضافه بکنم که قضیّه تا اندازه ای عمیق تر و بغرنجتر است. به این جهت که شما در امریکا به عنوان یک شهروند بدون هیج سوء سابقه و پیگرد قانونی امریکائی , می توانید اسلحه داشته باشید. حمل اسلحه پنهانی با خود Concealed Weapon , با قوانین ایالت ها مختلف فرق میکند. در ایالت آریزونا شما متوانید اسلحه پنهانی را با خود حمل بکنید. ولی در کالیفرنیا این اجازه را ندارید مگر اینکه یک گواهی نامه مخصوص از پلیس محل داشته باشید .متاسفانه و یا خوشبختانه بخاطر کار من, با مریض های مخصوص سر و کار دارم که بعصی از این مریضها هم در جاهای که باند های مسلح خیلی فعال در اطراف لوس آنجلس هستند , زندگی میکنند.آقای peerooz 1..
من در زندگی , مثل سایر افراد دیگر مشکلاتی داشتم, دارم و خواهم داشت. شاید احساساتی بودن که ناشی از بی منطقی بودن دیگران باشد, زیاد در من اثر میکند. متاسفانه این ساختار DNA من است که نمی توانم تغیرش بدهم. ولی آنچه که بنظر می رسد این است که ما در دورانی زندگی میکنیم که برای یک به اصطلاح « روشنفکر دینی » با پای راست و یا با پای چپ به توالت رفتن مسئله مهمی شده است و برای بعضی از ( روشنفکران تازه به دوران رسیده ها ) بودن و یا نبودن « ر » در زبان تورکی . گیرم که در زبان تورکی ( ر ) نیست.. خوب که چی؟ در زبان انگلیسی هم حروفات ( ژ.. خ ..چ.. اوو ) نیست . آیا نبودن این حروفات در این زبان ها مانع از اهدای جایزه نوبل در ادبیّات به این ملّت ها شده است؟ در راجع به ترک کردن دوست دختر سابق من بر اثر ریختن چای داغ بر سر یکی از جوکر های میز بغلی در یک رستوران
The County and City of Los Angeles are the “gang capital” of the nation
بمن بخاطر این مسئله , مجبور هستم اسلحه 9 میلیمتری خودم را همراه خودم داشته باشم. بعد از آن حادثه رستوران که به خانه برگشتیم در جواب سوال دوست دخترم که پرسید (( اگر بجای فنجان چای داغ , کلت 9 میلیمتری را همرا داشتید, آیا از کلت استفاده میکردید و یا نه ؟)) , سکوت و ناتوانی من در پاسخ گفتن به جواب سوال ایشان کافی بود که مرا ترک بکند. و همانطور که قبلآ اشاره کرده بودم, یک از منطقی ترین کار را ایشان کرد. ایشان مرا ترک کرد و لی من هنوز برای دیدار مریض هایم در این مناطق نا امن ادامه میدهم. زندگی ادامه دارد....یکی از این مناطق ناامن , شهرک Compton لوس آنجلس است..
The table shows that the overall Compton, CA crime rate is 30% higher than the California average and is 40% higher than the national average. Looking at violent crime specifically, Compton, CA has a violent crime rate that is 165% higher than the California average and 211% higher than the national average. For property crime, Compton, CA is 6% higher than the California average and 12% higher than the national average.
پسرم پارسال که برای یک گزارش تلویزیونی کانادائی به این محل فرستاده شده بود, چند نفر از باند های مشهور این منطقه, تمام پول و دوربین و عدسی ها و دوربین فیلم برداری او را بعد از تهدید به مرگ, از دستش گرفتند و فرار کردند. پلیس محل هم در این نوع ( جرم ) ها نمی تواند کاری بکند مگر اینکه کشت و کشتاری در میان باشد..بهترین ها را برایتان آرزومندم..
جدیدا جناب سازاخ که قبلا تمام کره زمینرا بهم میدوخت وکسی را.قبول نداشت ملایم شده وادمهارا
به دوستی وپرهیز.از درگیری دعوت میکند .خوب است
جای خوشحالی دارد.
صرف نظر از مطلب واقعا در شگفت هستم که چگونه
یکی میاید وتحلیل میکند ومثلا چیزی از نوشتن ومطالعه میداند ولی در عمرش صدها بار حزب الله را
دیده وخوانده ولی مینویسد حزبلاه .شاید بگوئید مهم
نیست ولی هست ودلیل دارد .
ادامه,
با عرض معذرت, در کامنت قبلی منظور طرد بود نه ترد. بهر حال چه اهمیتی دارد که زبان ترکی حرف ر دارد یا ندارد که شخصی نسبت به آن چنین تعصب داشته باشد؟ مگر نبودن حرف پ در زبان عربی و یا نمونه های فراوان دیگر موجب ننگ آنهاست؟ فکر نمیکنید که شاید رندان شما را سر کار گذارده باشند و میدانند که شما در بسیاری موارد مشابه که از نظر کلی کوچکترین اهمیتی ندارند واکنش نشان می دهید؟ آیا چنین فرضی بعید است؟
"" آیا نبرد جاری در ایرن/ فارسستان، نبرد بر سر مالکیت است؟ "" ایران با درایت تورکان، از ژئوپلتیک انزوا در طول تاریخ نجات یافت، رژیم فارسستان فعلی، تصور کرد با اتکا به "" عایدات مفت نفت "" و پروژهٔ "" بمب اتمی "" و "" خمیر مایه ناسیونالیزم فارسی / پ ک ک / ارمنی "" به توهم اقتدار ایران باستان دست یابد، کسی در این نکبت زده پیدا نشد تا به اینها بگوید، بدون تورک ها، ایران نمیتواند شکوه دوران صفوی و هزار سال امپراتوری تورکان بر ایران را، باز- تولید کند، از طرفی درک > رمز حاکمیت ملی، تامین منافع مردم است، و منافع مردم، در اتحاد دولت ملی، با پ.ک.ک و حزبلاه تامین نمی‌‌شود، نتیجهٔ آن معجونی است که در آزربایجان غربی و مرکز آن شهر اورمیه، عوامل غیر بومی و طرفدار پ.ک.ک را می‌‌چپانند، مسیر رود خانه‌های خوزستان را، به شیراز، اصفهان و یزد انتقال میدهند و در بلوچستان، پروژهٔ مکریان را پیاده میکن
میکنند و پروفسور این ساختار نیز، " همان پدر علم کویر شناسی فارسستان "، فتوا صادر میکند که دریاچه اورمیه را، با سنگ‌های کوه‌های اطراف پر کنید، و حسن روحانی، در دیدار از آزربایجان غربی، از استان اورمیه به سبک ادبیات پ.ک.ک استفاده میکند. اینک با انقلاب چهارم صنعتی، تمام کشورهای نفتی به همراه آمریکا، حذف نفت فارسستان از بازار را کرده اند تا قیمت نفت پایین نیاد.جناب lachin,
... واکنش های شما اکثرا از روی احساسات است نه تعقل و سایت به اندازه کافی به شما امکان میدهد که این کیفیت را ثابت کنید, مانند زمانی که در کافه ای در کالیفرنیا همراه با دوست دختر خود, فنجان قهوه داغ را بر سر افراد میز مجاور خالی کردید که جوک ترکی گفته بودند; حتی واکنش دوست دختر با ترد کردن شما هم نتوانست این نقص را اصلاح کند که یاوه گوئی این افرادمحتاج چنین عکس العملی نبوده و نیست.
دوستان عزیز ، اگر در تلویزیون دسترسی به نت فلیکس دارید، سعی کنید سریال FAUDA را ببینید، که بزبان عبری و عربی می باشد طبیتعا با زیر نویس انگلیسی و یا با زیر نویس کشور محل اقامتتان می توانید این فیلم سریال که تضاد واقعی اعراب و اسرائیل را دقیقا به تصویر می کشد ببینید، شما در این فیلم ضایعات افراط کرائی را از هر دو طرف را مشاهده می کنید، فیلم سریالی استثنائی که انسانها بدون ایکه بدانند همدیگر را می کشند، تنها چیزی که مفهوم دارد انتقام است،
آیا در آینده ایران هم ما شاهد اینگونه صحنه های انتقام جویانه پانیرانیستی و پانفارسیستی و انتقام های متقابل خواهیم بود،
لطفا کمی بعد از دیدن سریال کمی عمیقتر فکر کنید. و بدنیای آینده بدون خونریزی نگاه کنیم شعارمان باشد،
بدنیای آینده بدون خونریزی نگاه کنیم،!!!!!!!!!
سالام دوسلار...
آقای و یا خانم به Lachin..
اگر مشکل زندگی شما در بودن و یا نبودن حرف « ر » در زبان ترکی است, اجازه بدهید مشکل شما را حل بکنیم..
الفبای به اصطلاح فارسی را باهم مرور بکنیم....
................................
(۱) الف (۲) ب (۳) پ (۴) ت (۵) ث (۶) ج (۷) چ (۸) ح (۹) خ (۱۰) د (۱۱) ذ (۱۲) ر (۱۳) ز (۱۴) ژ (۱۵) س (۱۶) ش (۱۷) ص (۱۸) ض (۱۹) ط (۲۰) ظ (۲۱) ع (۲۲) غ (۲۳) ف (۲۴) ق (۲۵) ک (۲۶) گ (۲۷) ل (۲۸) م (۲۹) ن (۳۰) و (۳۱) ه (۳۲) ی
...............................................................
لطف بکنید به غیر از (( پ , چ , گ , ژ )) از این 32 حرف , 28 تا « حروف ، فارسی » پیدا بکنید..اهوزامزدا پشت و پناه شما باشد.
لاچین جون تنها یک لمه تو این 16 صفحه نشون بده که تورکی باشه
البته مشکل کهریزک رو حل نمیکنه ولی مشکل توکی یا تورکی بودن را برای شما حل میکنه
لالچین عزیز از صفحه 478 لغت نامه ای که گذاشتی جلد 2 حرف "ر" شروع میشه 16 صفحه هم هست
فقط به کلمات توجه کن :
رابح رابط رابطه رابطه چی رادیواکتیو رادولف
صفحه 2 رادیو تکنیک رادیوس رادیوستکوپی راست
صفحه 3 رفعت رافض راغب تبریزی راگبی رامین.....
صفحه 4 راهبه رایگان راهبه رئاکتور....
صفحه 5 رکورد رجحان ربع رشیدی ربیع الاول ....
صفحه 6 رحمت اباد رذالت رذل رزق رحیم رضایی زحیم شایان رختخواب رخسار ..
صفحه 7 رسم رسولزاده رسول رضا رشت .....
صفحه 8 رشد رشید رصد رضا رضا بگلو رضا شعبانی ....
صفحه 9 رضوان رضوانشهر رفعت رفقا رقاصه .....
صفحه 10 رنج رموز رنگ رتجور .....
صفحه 11 روان روانی رماتیسم رونق رویا ....
صفحه 12 رود رودسر روزگار روزی روح .....
صفحه 13 رونا روملو ریاکار ریتم ریحان.....
صفحه 14 ریاضیات ریاست رهبر رهن ....
صفحه 15 ریل رینگ ریگ ریشه .....
"" مشکلات آشچی بیشتر شد "" پاکستان به فارسستان هشدار داد دیگر هیچ لوله گاز / نفت بین فارسستان و پاکستان ایجاد نخواهد شد، پاکستان شروع به احداث " حفاظ، نرده " بین مرز فارسستان با پاکستان کرد، تروریست‌ها به هتلی در پاکستان حمله کرده اند و انگشت‌ها به سوی فارسستان نشانه رفته اند. آشچی حالا به عنوان وکیل / قیم پ.ک.ک وارد میدان شود، تنها کشور امن، تورکیه و جمهوری آزربایجان است، و پان ایرانیست‌ها / پان فارس‌ها با همکاری با پ ک ک ، شمال غرب کشور " آزربایجان جنوبی " را، با باز گذاشتن فعالیت‌ها پ ک ک ، نه امن کرده اند، چرا افراد غیر بومی، طرفدار پ ک ک را، در استانداری آزربایجان غربی " اورمیه " چپانده آید؟
"" ناسیونالیزم فارسی، فارسستانی، مدیون ( عایدات مفت نفت ) است "" ، هر چه زودتر به نوجوانان و جوانانتان با قاطعیت تمام بگید آریا ئی یک " گنده گو ئی نفتی " بود، بزودی جوانان فارسستانی، از فارسستان فرار خواهند کرد و در خارج ، اوروپا ئی‌ها آنان را با پاکستانی ها، مصری ها، هندی ها، عراقی ها، افغانی‌ها اشتباه خواهند گرفت >> "" این سرخوردگی، چون پتکی بر سر جوان فارسستانی پایین خواهد آامد "" و "" خود کذا ئی آریا ئی با استنباط دنیای اطراف از وی "" وارد نبرد مرگ و زندگی خواهد شد، بدون رو در بایستی به نوجوانان و جوانانتان بگو ئید """ پز آریا ئی ، دروغی به پشتوانه عایدات مفت نفت بود "".
"" تناقض اندر تناقض، همان اصلاحات بر ضد اصلاحات است که نویسندهٔ این مقاله در تار و پود آن گرفتار شده "" ایشون می‌‌نویسند >> نقل به مضمون "" ناسیونالیسم ایرانی اندیشه پیشتاز دو جنبش پرشکوه – جنبش مشروطه و جنبش نفت – بوده است و ایران نوین پساقاجاری کارنامه درخشان این گفتمان است. "" ، پایان نقل قول، هر کسیکه کلاس پنجم ابتدا ئی را تمام کرده، میداند رضا خان تیر خلاص را به مشروطیت زد، پس ایران نوین به رهبری رضا خان چگونه وامدار این مرده مشروطیت است؟ جنبش نفت را نیز، رضا خان با حصر و زندانی کردن مصدّق تورک، بر باد داد ، واقعیت >> ناسیونالیزم فارسی / فارسستانی، مدیون عایدات مفت است نه جنبش ملی کردن نفت توسط مصدّق، ناسیونالیزم فارسی / فارسستانی, ایران شهری را نیز مدیون اصفهانی است که با دستان توانای تورکان ساخته شده، با حذف نفت
با حذف نفت فارسستان از بازار‌های دنیا، ناسیونالیزم فارسی / فارسستانی، تبدیل به افغانستان دوم خواهد شد. لطفا از فلسفه افاضات نفرمایید چونکه تمام دنیای شما، به شعر و شاعری خلاصه شده نه تفکر و پرسش که فلسفه مدیون آن است، شعر و شاعری نیز، دستاورد انسان ابتدا ئی و عقب مانده است.این که چپ گراها در ایران از آغاز تا کنون لنگیده اند و در زمان کنونی همه سازمان های سیاسی کمونیست و سوسیالیست مرده های سیاسی هستند بی چون و چراست و من هم نمی خواهم حقیقت را با زنده باد، مرده باد گفتن و شعر و شعار ماله کشی و ماست مالی کنم و چپ گراها و سوسیالیست ها و کمونیست ها برای آن که از مرده بودن به زنده بودن برسند باید از صفر خود را بازسازی کرده و سازماندهی کنند!
از سوی دیگر ناسیونالیست های آریاپرستی که از چپ گراها بدگوئی کرده و مانند گرامافونی که سوزنش گیر کرده است پیاپی می گویند چپ بد است، چپ بد است، چپ بد است، چپ بد است، چپ بد است ..... روشن نمی کنند که آریاپرستی چه گلی به سر مردم جهان زده است که این چنین بر آریاپرستیشان پافشاری کرده و بر آن می نازند؟
سخن گفتن با فسیل های آریاپرستی که وابسته به سرمایه داری و بورژوازی بوده و ده ها سال در اروپا و آمریکا .....
..... با جیب های پر از پول خورده و خوابیده اند و از سیری دارند می ترکند بیهوده است (نرود میخ آهنین در سنگ!) سخن من با جوانان کم سن و سال و ساده دلی است که شاید به ناسیونالیسم پان آریائی گرایش پیدا کرده اند!دوستان جوان و کم سن و سال و ساده دل من، آریاپرستی پلیدترین و زهرآگین ترین چهره ناسیونالیسم در همه جهان و همه تاریخ بوده است! پنداری پلید و پلشت و دوزخی و اهریمنی و زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم به هر جا که پا گذاشته است رهاوردهای آن جنگ و مرگ و کشتار و ویرانی و آوارگی بوده اند اما انسان ها در هیچ کجای جهان و در هیچ کجای تاریخ آن چنان که از آریاپرستی آسیب دیده اند از شاخه های دیگر زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم آسیب ندیده اند!
جنگ جهانی یکم با چهارده میلیون کشته ریشه در شاخه ای از آریاپرستی به نام پان ژرمنیسم داشت و جنگ جهانی دوم با پنجاه و پنج میلیون کشته ریشه در شاخه ای از آریاپرستی به نام نازیسم داشت! شوونیسم که سردمدار آن ناپلئون بناپارت فرانسوی بود نیز شاخه ای از آریاپرستی است و فاشیسم که سردمدار آن بنیتو موسولینی ایتالیائی بود نیز شاخه ای از آریاپرستی است! آریاپرستی از اروپا به ایران راه یافت و پیش از بر سر کار آمدن محمدرضا پهلوی چیزی به نام آریاپرستی در ایران یافت نمی شد و سرانجام با دیوانه بازی های محمدرضا پهلوی آریاپرست بود که کار به انتحار اسلامی کشید و از سرزمین ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخته شد!
تا کنون کسی ندیده است پان آریاها بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و با دستان پینه بسته از بام تا شام کار کنند، در زمان رژیم شاهنشاهی دیده نشده بود که یک آریاپرست از بی پولی و بیکاری نالان باشد، در زمان رژیم دوزخی ولایت فقیه نیز هرگز آریاپرستان در میان کارگران و دهقانان و رنجبران و پابرهنگان و کسانی که با کار کردن دستانشان پینه بسته اند دیده نشده اند چون چنین کسانی وابسته به زرسالاران و سرمایه داران هستند!
مردم دردمند، مردم گرسنه، مردم بی پول، مردم بیکار، مردم سیل زده و مردم گرفتار شده در دوزخ رژیم ولایت فقیه چرا باید به پانستانی هائی که نمونه ای از آنها نیز پان آریاها هستند امید ببندند؟ امید بستن به پانستانی ها مانند بردن آب در آبکش است و فرجامی ندارد و مردم ستمدیده ایران باید امیدشان را از اینان ببرند!
ان 16 صفحه فقط کلمات دخیل از زبان های دیگر بود رومی ارومی روسی اروسی رزق روزه رکوع ربع رشید اینها که همه غیر توکی اند
مدتهاست که مخالفین رژیم اخوندی بغیر از اختلاف.و
دعوا واتهام زنی های درست وغلطـ راهی.برای رهبری و
پیوند خارج با داخل ایران جهت ساماندهی جنبش مردم وداشتن یک.رهبری یا هماهنگ کننده ومتحد ساختن همه وجهت بخشیدن نشان نداده ودرواقع کلید
سقوط رژیم همین سازماندهی میباشد.باید تبریک گفت
وبه همه اعلام شود مشگل حل شد..بله دوستان وهموطنان رمز سقوط دیکتاتوری اخوندی حل شد کشف بزرگ حرف "ر"در تورکی تنها راهی است که به
ان پی نبرده بودیم .احسنت ودرود بر شما.
اولا که اسامه خودتی
ولی واقعا تنها یک کلمه بنویس که تورکی باشه و با ر شروع بشه
آدم نمیدونه این به اصطلاح کارشناسان رو جمهوری اسلامی از دکان کدوم عطاری پیدا میکنه؟ اینها کجا درس خوندن و کارشناس شدن؟ (احتمالا حوزه علمیه درس خونده باشند). آقای کارشناس می فرماید که آمریکاییها دو راهی جنگ و صلح رو مطرح می کنند. انگار که آمریکاییها هستند که برای تفریح و سرگرمی پرچم آتش می زنند، وقت و بی وقت مرگ بر این و آن میگن، موشک هوا می کنند و روش شعار محو اسرائیل می نویسند و امثالهم. آقای محترم! کل سیاست داخلی و خارجی شما بر تنش و بحران آفرینی مبتنی است. اگر جمهوری اسلامی تنش آفرینی نکنه، اگه جامعه رو هر لحظه در حالت نیمه جنگی نگه نداره، اگه شرایط عادی بر جامعه حاکم بشه، اگه آزادی تظاهرات و اعتصاب باشه، اگه مطبوعات آزاد باشند، این رژیم یک سال دوام نمیاره. ایران باید همیشه در وضعیت بحرانی باشه تا رهبر نادان صبح تا شب در مورد دشمن مزخرف گویی بکنه.
تا حاج قاسم سلیمانی بشه استراتژیست سیاست منطقه ای ایران، تا پول این مملکت به جای هزینه شدن در راه سازی و کارخانه سازی و مدرسه سازی خرج موشک و ماجراجویی بشه.[کارشناس مسائل بین‌الملل ...تصریح کرد: کره شمالی فقط متکی به قدرت نظامی و مردمش است ولی با این وجود شاهدیم که با چه زبان و ادبیاتی با ترامپ صحبت میکند.]
فقط فرقش اینه که اولا، کره شمالی بمب هیدروژنی داره و اگه مثلا موفق بشه 10 تا از این بمبها رو به سئول، توکیو، هاوایی و چند پایگاه دیگه آمریکایی برسونه، اون وقت تریلیونها دلار دود میشه و میره هوا و هزاران آمریکایی و غیر آمریکایی کشته میشن و اون رئیس جمهور و حزبی که مملکتش رو به چنین مصیبتی گرفتار کرده تا ابد به عنوان یک احمق در تاریخ ثبت خواهد شد. ثانیا، خودت داری میگی که کره شمالی متکی به مردمشه. شما چی؟ چقدر انصافا میتونید به مردم تکیه بکنید؟ ثالثا، آخه کره شمالی هم شد الگو؟ حالا اگه ما کره شمالی بشیم، خیلی هنر کردیم؟
[ ظهره‌وند با اشاره به تنگناهای استراتژیکی برای جنگ علیه ایران افزود: دنیای امروز به حدی در هم تنیده شده که اجازه هیچ گونه درگیری آنهم در حوزه‌ای مثل خلیج فارس که حداقل 20 درصد انرژی جهان از آن می‌گذرد، را نمی‌دهد.]
چرا مثلا؟ جنگ خلیج چی بود پس؟ تازه اون موقع آمریکاییها خیلی وابسته به نفت خاورمیانه بودند. اما الان خودشون صادر کننده هستند. نگران نباش شما، اگه جنگی بشه، کل پایگاههای موشکیتون در عرض یکی دو هفته دود میشه و میره رو هوا و کسی رو نمیتونید دیگه تهدید بکنید.
[وی با بیان اینکه وقتی آمریکاییها هزینه فایده میکنند به مخیله‌شان هم نمی‌گنجد که وارد جنگ شوند، تصریح کرد: سفر شبانه پمپئو به عراق به خاطر این بود که نیروهایشان در منطقه سیبل هستند و وحشت از این دارند که چه بلایی سرشان می‌آید. ]
نخیر جناب کارشناس! واسه اینه که اولا اونها حداقلی از احساس مسئولیت رو دارند. به همین خاطر خودشون رو مسئول جان سربازانشون میدونند. اگه هم اون احساس مسئولیت رو نداشته باشند، این نگرانی رو دارند که فردا باید پاسخگوی افکار عمومی و کنگره باشند. مثل شماها نیستند که با نیروهاتون تو سوریه مثل لیوان یک بار مصرف و گوشت دم توپ برخورد می کنید. احتمالا یکی یه دونه کلید از قفل سازی سر محل هم گرفتین و انداختین گردنشون، بعد هم فرستادینشون تا اسرائیل مثل گنجشک شکارشون بکنه.
[وی با تاکید بر اینکه ... گفت: کشور در بهترین موقعیت خود قرار دارد و فرصت خوبی است که یک بار برای همیشه ملت ایران در موضع انقلابی خود بایستد و مسائل داخلی و بیرونی خود را حل کند و آنها از این نگران هستند. ]
آخه آدم چقدر باید ابله باشه که بگه مملکت در بهترین شرایطشه؟ آخه آدم چقدر باید بی وجدان و مزدور و جیره خوار و وقیح باشه؟ مملکتی که از طرفی رشد منفی اقتصادیش رکورد شکسته، از طرفی بیکاری و تورم و فساد و فرار سرمایه های مادی و معنویش، از دید این آقا در بهترین شرایطشه! احتمالا جیب و حساب بانکی حضرت عالی در بهترین شرایطشه ولی شرایط مملکت؟!
[کارشناس مسائل بین‌الملل در پایان خاطرنشان کرد: امروز روسیه، چین و ایران در حیات خلوت آمریکا شرایطی را به این کشور تحمیل میکند و از دست رفتن ونزوئلا کمر آمریکا را خواهد شکست. ]
جناب کارشناس، ساعت خواب! ذاتا ونزوئلا در جبهه چین و روسیه قرار داشت. الان آمریکاییها تلاش میکنن ورق برگرده که حداقل موفق شدند که ونزوئلا رو به آشوب بکشند. دست آمریکاییها نبود که از دست بره!
مذاکره با ترامپ رو هم که رد میکنه حضرت آقا. خوب، شما که بالاخره مذاکره خواهید کرد. ولی کی؟ زمانی که 10 برابر امروز امتیاز بدید و مملکت 100 برابر امروز آسیب ببینه. اون وقت باز جام زهر رو کوفت خواهید کرد اما از گنده گویی دست بر نخواهید داشت.