Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

"" به دلیل قحطی تحلیل در مدیای فارسی‌، به مسائلی‌ اشاره خواهم کرد `"` قطر ۱/۳ گاز مایع دنیا را، تامین می‌کند، خشم آلمان را باید در "" زوایا و ابعاد چالش گازپروم روسیه توسط قطر "" ارزیابی کرد، "" ترامپ این وسعت چه کاره است؟ "" اقتصاد پترو دولار بین آمریکا و عربستان بعد از بحران نفتی‌ ۱۹۷۳ بسته شد، قطر با "" سیاست‌های جاهطلبانه گازی، در حال به هم زدن قرار داد پترو دولار بین آمریکا و عربستان بود و داشت جای عربستان را، میگرفت، بیم آن می‌‌رفت با تصاحب بازار گاز مایه چین توسط قطر، واحد ارز دیگری جایگزین دولار شود. اعراب با زرنگی تمام، ایران را نیز، وارد گود کردند. و کدام جامعه شناس ساده لوحی این مسائل را میداند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان در تمام کره زمین بگردید حزبی بنام پانتورکیست نخواهید یافت. اما این اصطلاح از کجا سر زبانها افتاد و مخترع این اصطلاح چه کسی یا کسانی یا جریانی بوده است. سوال مهم این است. ایلیار و عزا تا کنون در مورد تاریخ و منشا ایجاد این اصطلاح سکوت کرده اند. چطور می شود یک ایده را یک ملت ایجاد ی کند ولی حتی یک حزب هم بنام این ایده ایجاد نمی شود. مثالی بزنم . حزب پان ایرانیست در ایران در زمان قبل از انقلاب تشکیل شده و هم اکنون هم فعالیت دارد که بر اساس برتری نژادی و زبانی ملت فارس بنا شده و بنیانگذاران آن با تقلید از حزب نازی حتی از نشان فروهر شکسته برای نماد حزبشان استفاده می کنند و به آن افتخار می کنند.
سوال : آیا پان ترکیست ها هم حزب دارند ؟ آیا حزبشان بر اساس برتری نژادی، زبانی یا نفرت از یک قوم و زبان خاص شکل گرفته؟ اینها سوالاتی است که دوستان توده ای ما

نمی خواهند یا نمی توانند جواب دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اسامه از جواب دادن به سوال من که یک اقلیت حاکم فارس در جغرافیا موسوم به ایران ،آیا حق دارد زبان ملی و مادری شصت میلیون ملل غیر فارس تورک و کورد و عرب و بلوچ و تورکمن و سایر ملل موجود گرفتار آمده در حاکمیت استبدادی و دیکتاتوری اقلیت فارس را در آموزش و تحصیل و در خواندن و نوشتن و رسانه های کشور و در ادارت و غیره قدغن نماید و زبان خود را رسمی اعلام نموده با چوب و چماق و قلدری قداری و شیادی و شارلاتانی به ملل غیر فارس در اکثریت تحمیل نماید و زبان ملی و مادری ملل غیر فارس را قدغن و محکوم به نابودی نماید و ملل تحت اسارت و استعمار خود را حتی از ابتدایی تریت حقوق بشری و انسانی که تحصیل به زبان مادری است محروم نماید؟اما خودتان را به کوچه علی چب زده و از دادن جواب تفره رفته و بحث را به آموزش زبان تورکی تبدیل نموده اید .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اصفهانی سلام،
به نظر من اگه به گذشته دقیقتر نیگاه کنیم؛ برخورد اپوزیسیون با بازرگان دست کمی از برخورد حزب توده با مصدق نداشته!
اما بعد اون شر و شورهای توده ای مآب بنی صدر، یعقوبی، برومند، خانبابا، اصفهانی، متین دفتری، سیدجوادی، پاکدامن، شکری، اتحادیه کمونستها، ...یکبار به حیث سازمانی و فردی حول میثاق و برنامه حداقل شورای ملی مقاومت تونسته بودن واسه مدتی اتحاد و همکاری کنن.

بدلیل وجود این تجربه تاریخی، فکر می کنم بدون رجوی رذل و پان فلانها، اینها توان چنین اتحادی رو دارن. واسه همین اسامی مستقل فوق باید با اتحادی نو حول نسخ اصلاح شده اون متون (و یا متونی جدید)، زمینه اتحاد سیاسی لازم، تبدیل شدن به سخنگوی مبارزات داخل و کور کردن خطوط تجزیه طلب، وابسته و جنگ طلب در داخل و خارج رو کلید بزنن.

مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!

نوشته شده توسط: Anonymous

هر کس تا کنون به ایرج مصداقی گفت که بالای چشمان جنابعالی ابروست و یا خدایی نکرده انتقاد کوچکی به شما وارد است، سریع به همکاری به وزارت اطلاعات و یا وابسته بودن به سازمان مجاهدین که او آنرا فرقه می نامد متهم شد. باور کنید که اگر قدرتی داشته باشد در ..............یم سبقت می گیرد

نوشته شده توسط: Anonymous

زبان فارسی -
انتخابات ریاست جمهوری " را " .
کورنولوژیک ؟ - تقویمی- زمانی. وقایع نگاری.
من فقط 2 جمله از این نوشته را خواندم.

نوشته شده توسط: Anonymous

خجالت بکشند انهائیکه جیغ بنفش میکشیدند کلاه سفید ها را کاندید صلح نوبل کرده بودندند ! اگر نبود ند که عکسهای اینها را هنگام اعدام خبرنگارها حضور داشتند آلان جایزه برده بودند دفتر داعش ! چه حالی میکردیم !!

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
آقای eza , آقای ائلیلر تمامی منابع مورد استناد شما از شوروی سابق و یا از منابعی است که باز غیر مستقیم از منابع شوروی سابق استفاده شده است و یکی از دوستان بجانوشته بود که تحقیقات بی طرف کمی در خصوص ممد امین رسول زاده صورت پذیرفته لذا کمی باید دقیقتر شد مثلا شما متن سوگند نامه آزربایجانیها را ارائه کنید با ذکر منبعش خیلی خوب میشود
دو مقوله داریم یکی تورکیست است و دیگری تند روی که اصطلاحا میگوئید پانتورکیست .
من در چندمدیای مختلف جستجو کردم متاسفانه بیطرف نیستند و لذا نظر خودم را مینویسم البته ادعائی ندارم

سوال آیا کسی که ملت و زبان و تاریخ و وطن و اقتصاد و سیاست و فرهنگ خود را دوست دارد و برای ازادی ملت و وطن در بند و گرفتارش و زبان در حال موتش و تاریخ تحریف شده اش و .....مبارزه میکند و فارغ از هر ایسمی است نامش چیست ؟؟ به نظر من در هر منطقه ای که زندگی میکند و از نظر تقسیم بندی انسانها به سفید سیاه زردوسرخ دریکی از این کاتاگوریها که( قبول دارم در طول تاریخ نژادها در هم قاطی شده و نژاد اصیل هم وجود ندارد) ولی واقعیتی بنام سیاه و سفید و زرد و سرخ وجود دارد و انسان آبی و .... رنگ موجود نیست البته ممکن است بطور مصنوعی ساخته شود بهرحال این یک واقعیت است اگر این شخص خواستار و مبلغ آزادی و استقلال و اتحاد کسانیکه در ان زبان مشترک و جغرافی مشخص و مردم مشخص هستند و زندگی میکنند باشد و از راه مسالمت آمیز کار را پیش ببرد در همین حد اسم این مبارز ممکن است فارس باشد میشود فارسیست تورک باشد میشود تورکیست و........ خوب تا اینجا هیچ اشکالی ندارد
ولی اگر با قلع و قمع سایر مردم و ملتی که درهمجوارش زندگی میکنند خواست این موارد را به انجام برساند نام او میشود پان فارسیست و فاشیست و راسیست و همچنین سایر ملتها ... البته در طول تاریخ با جنگ و زد وخورد موفق به کشور گشائی شده اند ولی در زمان کنونی عقل سلیم ایجاب میکند که از راه مدنی به خواسته ها رسید
حالا سوالات آیا ممد امین رسول زاده به دنبال مبارزه مسلحانه بود ؟ آیا کسی را به قتل رسانده و یا دستور قتلی صادر کرده ؟ آیا در نوشته هایش برتری نژاد خودی و نابودی سایر نژادها را خواسته و عمل کرده ؟ آیا مرامنامه حزبی که ساخته چه بوده و حق و حقوق و بقای انسانی را خواسته یا نابودی گروهی از انسانها را خواسته ؟ وسایر سوالاتی که به نظر هر کس خطور کند آیا ایشان تورکیست است یا تندرو پان تورکیست راسیست و فاشیست؟
البته بنده ساده نوشتم کسانیکه قلم بهتری دارند و میتوانند مسایل مهمتر و عمیقتری را مطرح کنند و اگر این راه را درست و عملی میدانند یاری کنند سپاسگزار خواهم بود .
در ضمن اگر اشتباه نکنم نام حزب آقای هیتلر ناسیونال سوسیالیزم است باید بگوئیم سوسیالیزم مساوی فاشیسم !!!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

کوچکتر از آنم که به آقای توکلی نصیحت کنم. به ایشان توصیه می کنم که عاملی برای حاد شدن بیماری آقای مصداقی نشوند. جواب لگد یک بیمار، مشت و لگد نیست بلکه محبت است. اگر نمی خواهید به او محبت کنید تا از این حال بیرون آید و بیماری روحی اش حادتر نشود، حداقل سکوت کنید. من از این فرصت استفاده می کنم و یک فراخوان می دهم تا عده ای داوطلب شوند که هر هفته ایرج مصداقی علیه آنها عقده گشایی کند تا آرام شود. جان مادرتون دواطلب شوید. اولی اش خودم

نوشته شده توسط: Anonymous

با اقای اکبری همنظرم.

نوشته شده توسط: Anonymous

علی دوستکام و ایرج مصداقی هر دو در سوئد زندگی می کنند و هر دو هم فرد حقیقی هستند. علی دوستکام را هیچ وقت در تلویزیون ندیدم و در برنامه های اعتراضی هست. ایرج مصداقی در تلویزیون می آید و علیه همه حرف می زند. فقط علیه این چند نفر نبیست. تا کنون علیه کدام گروه اپوزیسیون و افراد مبارز حرف نزد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

کوچکتر از آنم که به آقای توکلی نصیحت کنم. به ایشان توصیه می کنم که عاملی برای حاد شدن بیماری ......نشوند. جواب لگد یک بیمار، مشت و لگد نیست بلکه محبت است. اگر نمی خواهید به او محبت کنید تا از این حال بیرون آید و بیماری روحی اش حادتر نشود، حداقل سکوت کنید. من از این فرصت استفاده می کنم و یک فراخوان می دهم تا عده ای داوطلب شوند که هر هفته ..... علیه آنها عقده گشایی کند تا آرام شود. جان مادرتون دواطلب شوید. اولی اش خودم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای علی دوستکام سوادکوهی فردی شناخته شده است و با اسم واقعی خودش می نویسد ولی کامنت"دوست قدیمی" و "خواننده" را یک نفر نوشته که حتی شهامت بر ملا کردن هویت خود را هم ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

البته من قصد جواب دادن به این ادمهای مجهول را ندارم، دلیل اینکه خوانندگان کامنت ها بنظر من فریحته تر از این حرفها هستند. یک پیشنهادی داشتم به خود سایت اگر موافق باشند، بهتر است کامنتهای افرادهای حقیقی و حقوقی را پذیرا باشند البته برای این پیشنهادم دلیل مدغن حقوقی هم دارم .

نوشته شده توسط: Anonymous

حضرت اسامه نوشتن فرمودن کردند "" حکایت پوپولیسم اردوغان برای تورکان تازه شروع شده مثل حکایت خودرو ملی خامنه ای "سمند مرسدس بنز" یا هواپیمای ملی "انتونف 140 اکراین" "" ترکیه خیلی‌ مونده به پای ایران شاهنامه خوان شما برسد، از برکت خودکفائی واردات گندم در کشور شاعران و گول و بلبل، "" مردم در کشور شاهنامه خوانان، نان نیز گیرشان نمیاد "".

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ منظورازاین مقاله چیست؟چرابرای اعمال دیکتاتوری وجنایت بشاراسدمیخواهید،توجیهی یافته ،شایدکه بتوانید پس ازهشت سال جنایت او،راهیافتی پیداکنید،مگرمردم سوریه یادتان رفته که تنهاخواستشان دموکراسی وراهپیمایی مسالمت آمیزبود،حب قدرت وجاه طلبی بشاراسدازطرفی،ترس ووحشت کشورهای استعماری ازطرف دیگر،ابزاری عمل کردن دولت ایران،ترس ازقدرت گیری ولیدری تورکیه وو،،،باعث شد،بشاراسد وحامیان نادان او باشروع ترورتوسط تک تیراندازهاخواست آرام مردم رابه رادیکالیسم کشیده ومیدان رابرای اسلحه فروشان غرب هموارسازند.چی شده فیلتان یادهندوستان افتاده است،اگریادتان باشد،درحکومت اسدهای پدروپسرهمین کوردهای همدست کنونی بشاروحافظ حتی شناسنامه نداشتند،حتی این مهاجرین کوردمنطقه درطول جنگ مخالفان بابشاراسد،همیشه ازپشت به مخالفان خیانت به نفع بشارمیکردند،همین چپول های بیسوادایران ازاول تاکنون ازاین همستان داعش حمایت کردند

بنفع آنهاکاروتبلیغ کردند،مگریادتان رفته که پان ایرانیست هاباهمکاری چپول هاوکوردهادرطول این سالهای جنگ مردم سوریه ،ازهیچ گونه جعل واتهام های دروغین کنارنکشیده وباعث مغدوش شدن جبهه حق وباطل گشتند،تااین جنایتکارنزدیک 350 هزارنفرراقتل وعام کند،یادتان رفته درهمین سایت همین دشمنان کنونی ملت آزربایجان چه دفاع جانانه ایی ازکوردهای سوریه وعراق وتورکیه درمقابل دفاع تورکیه ازمبارزان سوریه دروغ هاکه میکفتند،اکنون سوریه شخم زده شده است،مردم آواره کشورها،شمایکی راعلم کرده اید،که شایدبتوانیدبرای بشاراسدیک سندی جورکنید،بخداانسان بودن شماهازیرسئوال است،
نوشته شده توسط: Anonymous

سال ۲۰۱۱ گروهی بنام داعش وجود خارجی نداشت....

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه کامنت
آلمان بکار بسته بود. او در مقابل مردم و آذربایجان قرار گرفته بود. چنین کسی نمی تواند به بت مقدس تبدیل شود. پانترکیستها رهبران و شخصیتهای خود را در جنبش ملی آذربایجان جنوبی مطرح میکنند و آنها را تقدیس می کنند. رسولزاده ها، آتاتورکها، ائلیچی بئی ها، ضیا کوک آلپ ها و تورکش ها متعلق به اذربایجان جنوبی نیستند و جایی در جنبش ملی آذربایجان ندارند و نخواهند داشت. آذربایجان جنوبی شخصیت های صادق، رزمنده و عدالتخواه زیادی دارد و مردم هیچوقت آنها را فراموش نخواهند کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه کامنت

3 - تقویت مادی و معنوی و تحریک مسلمانان به منظور کسب استقلال .
4 - کمک به کشورهای اسلامی و مسلمانان درامورات دفاعی وتجاوزی.
5 - تماس با گروهای فعال سیاسی به منظور پیشرفت وترقی مسلمانان .
6 - تشدید مبارزات به منظور بقای مسلمانان وپیشرفت آنها درامورات اقتصادی خصوصا تجارتی.
7 - از بین بردن موانع که مانع تحقق اهداف فوق میگردند

.آقای رسولزاده بعد ار بقدرت رسیدن بلشویکها در"کنگره مسلمانان قفقاز" شرکت کرد.
محمد امین رسولزاده بعد ازتشکیل و عضویت در لژیون آذربایجان بنام خدا سوگند خورد و بدون قید و شرط به امپراطور کاتولیک آلمان و آدلف هیتلر اعلام وفاداری کرد و رهبری داوطلبان مسلمان آذربایجان را بعهده گرفت.
آتئیستم رسولزاده و درک او از آتئیسم در چند نمونه ذکر شد. حتما آلن تورینگ، استیون هاوکینگ و ریچارد داوکینز و دیگر آتئیستهای غربی هم از مقالات رسولزاده فیض برده اند.

نویسنده یک درک و تصور نادرستی دیگری هم دارد. ایشان از مزایای آتئیسم زیاد گفتند و فکر میکنند تنها آتئیستها می توانند دولت مدرن، حقوق بشر، عدالت و غیره را برقرار کنند. ایشان در عین حال آتئیسم کمونیستها و سوسیالیستها را قبول ندارند و آنها را دشمن حقوق بشر میدانند .
3 - نویسنده مانند انسانهای مذهبی تصویر "بهشتی" از دولت ضعیف و ناتوان و غیر رسمی جمهوری دمکراتیک آذربایجان میدهد، بهشتی که بدست دستهای توانای قهرمان و اسطوره ای بنام رسولزاده ساخته شده بود. نویسنده مقاله از برقراری دولت مدرن و از نهادینه شدن حقوق شهروندی، حقوق بشر، رعایت موازین حقوق بشر و لقو حکم اعدام توسط رسولزاده در آذربایجان صحبت میکند.
ایشان دقت نمی کنند که در سال 1918 عمدتا نظام فئودالی در روسیه و آذربایجان حاکم بود و سرمایه داری در آذربایجان در حال رشد جنینی بود و بجز صاحبان کمپانی های نفت و کارگران نفت باکو، سرمایه و صعنت زیادی در آذربایجان نبود. بنابر این ایجاد جامعه و دولت مدرن در جامعه عقب مانده فنودالی و برقراری بهشت سرمایه داری در طول کمتر از دو سال غیر ممکن بود.
نویسنده برای مقدس و نابغه نشان دادن رسولزاده از برقراری حقوق بشر، رعایت موازین حقوق بشر و لقو حکم اعدام و نهادینه کردن آنها نوشتند. این مطالب شدیدا جنبه تبلیغاتی دارند. امروز همه میدانند که این مفاهیم بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شدند. در زمان جمهوری دمکراتیک آذربایجان هنوز سازمان ملل تشکیل نشده بود و موضوعاتی چون حقوق بشر یا موازین حقوق بشر تصویب نشده بودند.
تاکنون هیچ کسی دیگری از نهادینه شدن موازین حقوق بشر مصوبه سازمان ملل در آذربایجان 1918 صحبت نکرده و نمی کند. در پارلمان آذربایجان فقط از برقراری حقوق مدنی صحبت شده بود که متاسفانه آنها هم بخاطر جنگ، بحرانها، اقتصاد ضعیف و ورشکسته، اشغال باکو و حوالی توسط عثمانی ها و انگلیسها نهادینه نشدند.
پارلمان آذربایجان با نمایندگان 11 حزب سیاسی و به ریاست علی مردان بئی توپچوباشوف و معاون او حسن بیک آقایف ( نه رسولزاده) مجموعا 270 قانون بصورت پیش نویس به تصویب رساندند ولی پارلمان جمهوری دمکراتیک آذربایجان نتوانست قانون اساسی به تصویب برساند.
دولتی که رسما در جهان برسمیت شناخته نشد، دولتی که قانون اساسی نداشت چگونه میتوانست قوانین را نهادینه کند؟ اما برای رفیق مان مهم نیست و تلاش میکند به هر شیوه ای سیاست خود را پیش ببرند.
اولین قانون اساسی آذربایجان توسط" کنگره سوویت آذربایجان" در نوزدهم ماه مه 1921 به تصویب رسید و دومین قانون اساسی آذربایجان متعلق به دوره بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، استقلال مجدد آذربایجان توسط حزب کمونیست آذربایجان بود.
نویسنده از لغو حکم اعدام و غیره در جمهوری دمکراتیک آذربایجان سخن می گوید. ایشان نمی گویند که کدام بخش یا کدام بند و یا کدام ماده از قانون اساسی به موارد جزایی و قضایی پرداخته و کدام ماده حکم اعدام را ممنوع اعلام کرده است. فکر میکنم نویسنده خودش چیزهایی را در این باره از این و آن شنیده و سندی ندارد.
ایشان فقط میخواهند چیزهایی را که به نظرشان خوب به نظر میرسد به محمد امین ربط بدهند تا او را پاک و منزه نشان بدهند تا لایق پیامبری آذربایجانیهای جنوبی باشد.
4 - نویسنده مقاله نوشتند که محمد امین رسول در زندان با استالین آشنا شده بود. من به درستی این شک دارم و تا آنجا که اطلاع دارم رسولزاده توسط پلیس تزار دستگیر نشده بود
5 - سخن آخر اینکه رسول زاده با تمامی نقاط ضعف و مثبت خودش فعلا و در این دوره از مبارزه مردم آذربایجانی جنوبی جایی ندارد. زمانیکه فرقه دمکرات آذربایجان حکومت ملی را اعلام کرد رسول زاده در جبهه فاشیسم بر ضد آن مبارزه میکرد و تمام نیروی خود را برای اشغال آذربایجان شمالی و جنوبی توسط

ادامه در کامنت بعدی
نوشته شده توسط: Anonymous

سوء استفاده از اعتبار جمهوری دمکراتیک آذربایجان جهت تقدس محمدامین رسولزاده
آقای دیرنج مین ائللی در مقاله ای تحت عنوان " محمدامین رسول زاده بنیانگذار جمهوری اول آذربایجان" تلاش زیادی کردند تا از یک سو از زحمات رسولزاده در مستقل شدن جمهوری دمکراتیک آذربایجان و از سوی دیگراز تلاشهای بی شماردیگر جریانهای سیاسی و مردم به نفع شخصیت سازی و بت سازی از رسولزاده استفاده کنند. ایشان برای پاک کردن سوابق فعالیتهای منفی رسولزاده از جمله سه سال خدمت برای تئوریزه کردن پان ایرانیسم و ایجاد دولت متمرکز در ایران، بیست- سی سال فعالیت پانترکیستی و چهار پنج سال فعالیت نازیستی محمد امین سرپوش بگذارند.
در این رابطه به مواردی اشاره میکنم.

1 - نویسنده مقاله منتقدان محمد امین رسول زاده را نیروهای ضد آذربایجانی و ایرانیست می نامد. این حقیقت ندارد. چونکه منتقدان پانترکیسم و منتقدان رسولزاده و ائلیچی بئی شخصیت های چپ، سوسیالیست و کمونیست آذربایجانی بوده اند که از مدافعان سرسخت "حق ملل در تعیین سرنوشت خویش"، فدرالیسم و استقلال آذربایجان هستند. در حقیقت منتقدان پانترکیسم به آذربایجان جنوبی و مبارزه بر محور آن تاکید اکید دارند ولی برای نویسنده مقاله اولویت را نه آذربایجان جنوبی بلکه در توران و امپراطوری تورک می بیند و مانند محمد امین رسول زاده "آذربایجان را در قلمرو توران" بشمار می آورد.
2 - نویسنده مقاله بی آنکه ربطی به روشنفکران منتقد آذربایجانی داشته باشد به نقد روشنفکران ایرانی می پردازد. او می نویسد روشنفکر ایرانی برخلاف رسول زاده از درک آتئیسم، حقوق بشر، دولت مدرن، مردم سالاری عاجرنند در حالی که رسول زاده آتئیسم را درک کرده بود و دولت مدرن، مردم سالار و دمکراتیک و حقوق بشر و حقوق شهروندی را نهادینه کرد. نویسنده برای دفاع از افکار رسول زاده به چگونگی تشکیل جمهوری دمکراتیک آذربایجان، پارلمان آذربایجان و قوانین می پردازد که پر از اغراق و شعار است.
من یا کسانی مثل من روشنفکر ایرانی نیستیم که به این دعوا وارد شویم. من بعنوان یک آذربایجانی به استقلال آذربایجان از اتحاد شوروی و تشکیل جمهوری دمکراتیک آذربایجان علیرغم تمامی ضعفهایش افتخار میکنم. و نقش مثبت آقای رسولزاده را در دولت آذربایجان و در این دوره کوتاه انکار نمی کنم اما پانترکیستها و نویسنده مقاله از اعتبار و مزیتهای دولت آذربایجان سوء استفاده میکنند تا نه تنها اشتباهات و انحرافات سیاسی رسول زاده را روپوشی کنند بلکه میخواهند او را نابغه شرق و قهرمان ملی آذربایجان نشان دهند.
آقای دیرنج می نویسند: "رسولزاده اولین شخصیت شرقیست که اتاتیسم را عمیقا درک کرده و پایه های آنرا برای اولین بار در جهان شرق, در موطن خود آزربایجان بنا نهاد"
این تحریف پانترکیستها است که نقش مساوات و رسولزاده را در کسب استقلال و تشکیل دولت برجسته میکنند و تمامی دستاوردهای مبارزات مردم، احزاب سیاسی، پارلمان و دولت را به حساب رسولزاده می نویسند.
رسولزاده یکی از دهها و صدها رهبری است که در تشکیل دولت و استقلال آذربایجان نقش داشتند. گروههای زیادی و کسانی همچون فتعلی خان خویسکی نقش بسیار بزرگتر و برجسته تری در استحصال استقلال و اداره دولت ضعیف و ناتوان داشتند. نویسنده به حضور چهار حرب در پارلمان اشاره میکند. این درست است. در ماه مه 1918 چهار حزب برای اعلام استقلال جلسه تشکیل دادند ولی دولت کنونی جمهوری آذربایجان به حضور و نقش یازده حزب و گروه در پارلمان و دولت در سال 1919 تاکید میکند.
رسول زاده یکی از رهبران مساوات بود و با 33 در صد آرا به ریاست شورای ملی آذربایجان رسید
. من در مورد ادعای آتئیست بودن رسول زاده هیچگونه اظهار نظری نمی کنم و فقط به عملکردهای ضد آتئیستی او اشاراتی میکنم تا "عمق درک رسولزاده از آتئیسم" بیشتر مشخص شود.
رسولزاده در سال 1911 در کشور عثمانی عضو محفل "تورک اوجاقی" شد و تئوریهای ضیا کوک آلپ و علی حسین زاده یعنی تئوری "تورک گرایی، اسلام گرایی، تجدد گرایی" وهمچنین" از امت: اسلام، از ملت: تورک، از تمدن: غرب" را تبلیغ میکرد. این آتئیست بزرک شرق در سال 1913 بعد از اعلام عفو عمومی توسط تزار به باکو برگشت و با همین شعارها عضو رهبری حزب اسلامی و دمکرات - مساوات شد.
اهداف حزب مساوات که رسولزاده آنرا رهبری میکرد و بعدا با رای اعضا آن رئیس شورای ملی آذربایجان شد بقرار ذیل بود:
1 - اتحاد مسلمانان بدون در نظر داشت وابستگی های ملیتی وگروهی.
2 - استرداد استقلال تمام کشورهای اسلامی .

ادامه در کامنت بعدی
نوشته شده توسط: Anonymous

یک نگاه به برخورد بهمن موحدی و این یکی بیاندازید تا به خوبی متوجه شوید که فرهنگ و اخلاق هوادار مجاهدین چیست.
خوب بخوانید و از آن خانم یا آقای روانشناس بخواهید که مقداری هم این ها را روانشناسی کند.
این دو هیچکدام عضو مجاهدین خلق نیستند چون عضویت در آن سازمان صلاحیت هایی می طلبد که این دو هرگز نمی توانند داشته باشند.
اما بهمن موحدی، هوادار بریده و اخراج شده از تشکیلات هواداران مجاهدین است و دلیلش هم ... است.
دوستکام، هوادار فعال مجاهدین است که بریدگی او بر خلاف آن یکی تا حد اخراج نبوده است و از او به عنوان .....)) استفاده می کنند.
همانطور که ((دوست قدیمی)) نوشته، این آدم چند صفحه فیس بوکی دارد و در صفحات خود هیچ ابایی از تهدید به قتل مخالفان مجاهدین نمی کند، و زیر عکس ایرج مصداقی من یادم است که یک تکه از

سرود مجاهدین را گذاشته بود که می گوید ((مرگ ظالمان/مرگ ظالمان/سخت و بی امان/سخت و بی امان)) که مربوط به ترور افسران آمریکایی و بقیه ترور های زمان شاه فقید توسط مجاهدین خلق است.
با ایرج مصداقی موافق نیستم اما اگر او سایت ایران گلوبال را بعد از این متهم کند که افرادی در مدیریت آن .... به او حق می دهم.
نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من هم، این یک سبک نوشتاری است، اگر نویسندهٔ کتاب "" منیم آدیم قیرمیزی "" من بودم، اینگونه آن جمله را بیان می‌کردم، ,
indi men bir cansiz oluyem, guyunun dibinde, menim cesedimi uzaldiblar

نوشته شده توسط: Anonymous

مسٔول محترم نقل قولی از سایت مجاهد در باره ماه ضد اقتصادی رمضان سانسور شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

ضمن تشکر از مطالب عزیزان " ع.ب.تورک اوغلی"و سایر qochaq zonozli " دوستان ترک، من از مطالب شما بسیار آموخته ام، جدا از بدیهای هر دو رژیم شاه و شیخ، "" کالبد شکافی پدیده ( disoriented) چپ آزربایجانی، نیاز به یک بررسی دقیق دارد. در کامنتی، اشاره کردم که برخلاف " چپ فارس " که به دلیل انقلاب سال ۵۷ و نتایج نکبت بار آن، دچار " عذاب وجدان شده " و گوشه گیری را انتخاب کرده است، چپ آزربایجانی، نه تنها از انقلاب سال ۵۷ پشیمان نیست، بلکه از کودتای آخوند گولن در ترکیه نیز، حمایت کرد. همین چپ آزربایجانی، از کوه‌های قندیل و تروریست‌های پ ک ک نیز حمایت می‌کند. این سردرگمی چپ آزربایجانی، از کجا ناشی‌ می‌‌شود؟ آیا چپ آزربایجانی، عتماد به نفس ندارد و اعتماد به نفس من جوان آزربایجانی، آنان را سرآسیمه ساخته است؟ آیا تو سری خور بودن، از مختصات چپ آذربایجانی

است که می‌‌خواهد آن را به من نیز، تعمیم دهد؟ این فقط چپ ما نیست، چرا جامعه شناس ما، خواهان زبونی و ذلت ملت خود است؟ چه چیزی جامعه شناس ما را، به کمونیست ما پیوند می‌‌دهد؟ آیا گفتمان جامعه شناس ما، فقط برای کمونیست ها، ارزش دارد؟ اگر کمونیست ما قادر به هضم تحولات جامعه بعد از جنگ سرد نیست چرا جامعه شناس ما در نمیابد که "" دوران سیستم‌ها و مکانیزم‌های قابل پیشبینی‌ در تاریخ بشر خاتمه یافته و ما وارد دوران سیستم‌ها و مکانیزم‌های بغرنج غیر قابل پیشبینی‌ شده ایم " ، آیا جامعه شناس ما، از تحولات عصر اطلاعات به هراس افتاده است و کمونیست ما و جامعه شناس ما، از ترس از دست دادن جایگاه اجتمائی خود، سعی‌ در حفظ وضع موجود دارند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
در تایید مقاله فوق : بجای آنکه انترناسیونالیستها در کلیه نقاط جهان تظاهرات و اعتراضات بر علیه این چند فاشیست (هیلاری سرکوزی و اوباما و انگلیس ) سردهند پیله کرده اند به خاورمیانه و از مرتجعین منطقه پ ک ک و بقیه تروریستهای انترناسیونال در جهت منافع بقول خودشان امپریالیستها حمایت میکنند و در مقابل از حرکت ملی آزربایجان بعلت دوری آن از زورگویان و تحمل بار زخمهای فراوانش بجای کمک میخواهند یا در مسیر آنها و یا در مسیر مرتجعین باشند تا میدان را خالی ببینند وبرای آرزوهای از دست رفته اشان فکری کنند

نوشته شده توسط: Anonymous

آذرگون تو علمى ترش را بنويس استفاده كنيم

نوشته شده توسط: Anonymous

"" آیا تحولات اخیر قطر، روسیه را از ایران جدا خواهد کرد؟ "" اگر قطر و ایران، تصمیم گرفتند خط لوله‌ای را، به طور مشترک، از عراق، سوریه به ترکیه و از آنجا به اروپا تاسیس کنند، آیا گاز پروم روسیه و سلطه و هژمونی روسیه بر بازار اروپا تهدید خواهد شد؟ آیا این چالش، پایان اتحاد موقتی ایران با روسیه خواهد بود؟ آیا ایران قادر خواهد بود خود را از وابستگی‌ به روسیه برهاند یا تبدیل به ارمنستانی دیگر خواهد شد؟ اگر ترکیه در کنار قطر و ایران قرار بگیرد آیا ایران حاضر به قربانی کردن تمام تروریست‌های کمونیست پ ک ک خواهد بود؟ آیا روسیه وظیفهٔ قربانی کردن تروریست‌های کمونیست پ ک ک را به عهده خواهد گرفت تا ترکیه را در کنار خود نگاه دارد، بدون شک هیچ جامعه شناس ساده لوحی جوابی به پرسش‌ها ندارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

"" ابعاد دیگر این قضیه "" فرانسه با نابودی اقتصاد لیبی‌، نه تنها وابستگی‌ بانکی / مالی‌ آفریقا به فرانسه را تضمین کرد بلکه "" مصر را نیز وارد باتلاق بی‌ ثباتی "" کرد، ثبات مصر، به ثبات لیبی‌ وابسته است، تا ۶ ماه دیگر، تمام ذخایر مالی‌ لیبی‌ ته خواهد کشید و دیگر این کشور قادر به تامین آذوقه مردم نخواهد شد، از طرفی‌ "" اقتصاد آفریقای جنوبی، دوباره وارد رکود شده، در حالیکه فرار ساکنان جنوب / مرکز آفریقا، به شمال آفریقا "" تشدید می‌‌شود، بردگی نوین در لیبی‌ در حال شکل گیری است، فراریان آفریقائی را در لیبی‌ می‌‌دزدند و آنان در بازار می‌‌فروشند، در چنین جوی، جامعه شناس ساده لوح جهان سومی‌، با پسا ساختار گرائی و پست مدرنیسم، از کمونیست تروریست پ ک ک حمایت می‌کند و کمونیست ‌ایرانی، از کودتای آخوند گولن در ترکیه

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ جناب یاراداجلیق،من خودم نیزبه چندعلت قبل ازانقلاب به چپ های ایران پیوستم ،1ـبعلت روستایی زاده بودن ودرد ورنج زحمت کشان رادیدن وفقری که روستائیان باآن مواجه بوده ولی ازتمام نعمات زندگی محروم بودن که میتوان ازبهداشت،آبادانی،تغذیه،وو،،ازآن جمله دانست،2ـبعلت تورک بودن که تبعیض چندجانبه رادرتمام شئون زندگی باخوددارند،3ـبعلت آشنایی بانویسندگان تورک که میتوان به نوشته های صمدبهرنگ،عزیزنسین،بهروزهقان،فرزانه،راازآن جمله یادبرد،بایدگفت زندگی راول کرده وافتادم دنبال سیاست،ولی چه شد،که سران این تشکیلات این همه درنزد من نفرت انگیزشدند،حاکم شدن تفکرناسیونالیستی پان ایرانستی وپان فارسیستی،دشمنی این گروه ها بجای بی عدالتی باتورکان وتورکیه،همکاری وحمایت این تشکیلات هاباداشناک هاوپ ک کا،پ دی ،حمایت این تشکیلات هاازارمنستان غاصب،افتادن این تشکیلات دنبال رفسنجانی،خاتمی،درنهایت نیزدنبال روحانی،

همکاری بارژیم دردستگیری وسرکوب حزب خلق مسلمان،لو دادن اعضای جوان وبیسواد وبی گناه سازمان مجاهدین واعدام آن جوانان که ازسیاست رجوی خاین ونادان پیروی کرده بودند،حال نیزاین خایینین به جان حرکت ملی آزربایجان افتاده چندین سال است باپان ایرانیست هاهمکاری خطرناکی راشروع کرده وبه آلت شئونیست های نژادپرست تبدیل شده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ جناب یاراداجلیق،من خودم نیزبه چندعلت قبل ازانقلاب به چپ های ایران پیوستم ،1ـبعلت روستایی زاده بودن ودرد ورنج زحمت کشان رادیدن وفقری که روستائیان باآن مواجه بوده ولی ازتمام نعمات زندگی محروم بودن که میتوان ازبهداشت،آبادانی،تغذیه،وو،،ازآن جمله دانست،2ـبعلت تورک بودن که تبعیض چندجانبه رادرتمام شئون زندگی باخوددارند،3ـبعلت آشنایی بانویسندگان تورک که میتوان به نوشته های صمدبهرنگ،عزیزنسین،بهروزهقان،فرزانه،راازآن جمله یادبرد،بایدگفت زندگی راول کرده وافتادم دنبال سیاست،ولی چه شد،که سران این تشکیلات این همه درنزد من نفرت انگیزشدند،حاکم شدن تفکرناسیونالیستی پان ایرانستی وپان فارسیستی،دشمنی این گروه ها بجای بی عدالتی باتورکان وتورکیه،همکاری وحمایت این تشکیلات هاباداشناک هاوپ ک کا،پ دی ،حمایت این تشکیلات هاازارمنستان غاصب،افتادن این تشکیلات دنبال رفسنجانی،خاتمی،درنهایت نیزدنبال روحانی،

همکاری بارژیم دردستگیری وسرکوب حزب خلق مسلمان،لو دادن اعضای جوان وبیسواد وبی گناه سازمان مجاهدین واعدام آن جوانان که ازسیاست رجوی خاین ونادان پیروی کرده بودند،حال نیزاین خایینین به جان حرکت ملی آزربایجان افتاده چندین سال است باپان ایرانیست هاهمکاری خطرناکی راشروع کرده وبه آلت شئونیست های نژادپرست تبدیل شده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

من افختار میکنم که هوادار جنش سراسری ملت ایران هستم که حرف اول و اخرش سرنگونی است من در هیچ تشکیلاتی عضویتی ندارم ولی بعنوان یک ایرانی حق دارم از همه ازادیخواهان وطنم دفاع کنم

نوشته شده توسط: اسامه

خوانندگان محترم درباره خواستگاه تورکان میتوانید مقاله علمی زیر را بخوانید یا نقشه را نگاه کنید :

بدون شرح: بهتر هست قاب بگیرید به دیوار خانه هایتان بیاویزید:
http://www.turktoresi.com/images/BasResimler/Dna/haplo_i_harita.png

http://www.eupedia.com/forum/threads/26415-Turkish-Dna-Research-of-Hapl…

نوشته شده توسط: اسامه

جناب :سازاخ:
کسی که از روی معده مبارک نسل و نژاد و تیره و تبار برای خوداش ردیف میکند شما هستید:
وگرنه با نتایج دقیق ژنتیک به شما اثبات شد که مردم کنونی اذربایجان 56 درصد عرب خالص هستند این بحث با حضور خود شما و بسیاری از شما بزرگترها ی تورکان که شما لایق استفاده از بخار معده شان هم نیستی انجام شد تنها نوشتند که "ما مشکلی با ژن های عربی مان نداریم"
درباره میزان و درجه عربزادگی تان میتوانید کامنت های لینک زیر را بخوانید این که شما این اندازه پیگیر هستید مهم است چون با تکرار این مطالب کسانی که تازه به سایت پیوستند هم میتوانند از بحث ها مطع شوند:

http://www.iranglobal.info/node/59400

را 56 درصد مردم اذربایجان شرقی این هاپلوگروپ ها را نشان میدهند
J1-M267
J1-PAGEO8
J2-M410
J2-M12

خودات سرچ کن"arab haplogroup"
نتایج:

https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267



https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(Y-DNA)

باید این را بدانید که هاپلوگروپ ها گروه J1وJ2 شاخصه نژاد عرب میباش
https://en.wikipedia.org/wiki/Y-DNA_haplogroups_in_population
نوشته شده توسط: بهمن موحدی(بامدادان)

علی دوستکام عزیز, به قلم بدستان مزدور و اراجیف نویسان منفور وابسته به وزارت اطلاعات بدنام آخوندی اعتنایی نکنید، همانگونه که خودتان نوشتید اینها اراجیف می نویسند و ارزنی شرافت ندارند. این مزدوران با نوشتن مطالبی سخیف و دون مایه چهرۀ واقعی و کین توزانۀ خویش را در برخورد با هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران به نمایش می گذارند.

نوشته شده توسط: اسامه

ترکیه پیش از این تانک ملی خوداش با نام "التای" را رونمایی کرده بود که کاشف به عمل امد تانک K20 کره جنوبی است که همان را هم نتوانستند جمع کنند پهپاد ملی ترکیه هم با نام "انکا" یک پهپاد اسرائلی بود که با به هم خوذدن رابطه جمع شد رفت پی کارش
دولت ترکیه اعلام کرده است که حق تولید نسل دوم خودروی قدیمی ساب 9-3 را از سازمان خودروهای برقی ملی سوئد خریداری کرده است. شورای تحقیقات علمی و فناوری ترکیه طی چند ماه اخیر با این سازمان سوئدی همکاری کرده است تا این خودروی قدیمی 13 ساله را به مدل جدیدی تبدیل کند و مقامات ترکیه نام «خودروی ملی ترکیه» را بر آن نهاده‌ان است:
اگر بیشتر میخواهید بخوانید :
https://www.pedal.ir/سایر-خودروهای-اروپایی/turkey-buys-saab-9-3-rights/

حکایت پوپولیسم اردوغان برای تورکان تازه شروع شده مثل حکایت خودرو ملی خامنه ای "سمند مرسدس بنز" یا هواپیمای ملی "انتونف 140 اکراین"

نوشته شده توسط: اسامه

جناب سهند:
اشتباه میکنید گلمک صورت (با فعل کمکی اولمک ) به صورت مصدر جعلی برای ساخت جملات اسنادی که به طور طبیعی در تورکی نیست استفاده میشود:
ساعت ایکی ده گلمک: در ساعت دو آمدن
اما در صورت طبیعی جمله فعل و فاعلی همان صورت بسیط و طبیعی خوداش را دارد:
بو ییل غیش ایر گلدی:امسال زمستان زود فرا رسید

صرف فعل بسیط گلم که ماق و مک هم ندارد :(خواهید دید که به جای فعل + پسوند از فعل + واژه یا فعل + فعل استفاده شده که مطلقا از قواعد یک زبان پسوندی (التصاقی ) تورکی نیست )
گلیرم ( گه لیره م) : می آیم
گلیرم ( گه لیره م ): دارم می آیم
گلدیم (گه لدیم ): آمدم
گلمیشدیم ( گه لمیشدیم ): آمده بودم
گلمیشیدیم ( گه لمیشیدیم ): آمده بوده ام
گله جاغام ( گه له جاغام، گله جه یم ، گله جم )
در واژه سازی هم همین هست (واژه + فعل؟؟؟؟؟؟؟)
گه له ن گون:
گه له ن هفته
گه له ن گئده ن : رهگذر

نوشته شده توسط: Anonymous

ایشان گویا دچار بیماری خودبزرگ بینی و حسادت شده اند.
کسی باید به وی کمک کند.
.... در تلویزیون میهن ، کار ضد انسانی و ضد سیاسی میکند که به این افرا تریبون میده و از اینها مار میکشد تا خیال.
وضعیت .... در این تلویزیون بهتر از مصداقی نیست. او در آخرین برنامه اش همه را مامور نامید و ادعا کرد حزب توده قرار بود امیرحسین آریانپور را از ایران بدزدد و به انگلیس ببر د و رئیس یک حزب فرهنگی روسی کند. وی به سبک پیرمردهای ولایتش در میان ایلات بختیاری داستانها و روایت های کرد شبستری در باره خودش و سیاست نقل میکند . مثلا مدعی است که در چاپخانه شرکت نفت تمام کتابهای ممنوعه و زیرزمینی را چاپ و پخش میکرد در حالیکه دهها بار به زندان افتاد و همیشه بازجوها را فریب میداد.
متاسفانه سکوت غالب مبارزان زمان شاه وشیخ موجب شده که افرادی مانند ........ ، معرکه گیر فضای اپوزیسیون گردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

باز هم یک مقاله تحقیقی دیگر از لوایی که چهارچوب منطق اکادمیک را به چالش و حتی به بازی و سخره صوفیانه میگیرد،
دراین نوشته کوتاه اما پر محتوا باز هم داستان رویارویی خیر و شر را میشود دید، در یک طرف این جنگ مخوف جغرافیای شبیه سازی شده "شعوبیه "ولایی" شبیه ساز سلطه" "ایرانیت اشغال کننده" که به شکل نرمال ما آن را با کلمه ایران میشناسیم قرار دارد. و در طرف دیگر این جنگ یک عده "متفکرین مدرن" که "دیگری" هم هستند در ضمن لوایی هم هستند را میشود دید.
متفکر مدرن ما آقای لوایی که حالا از طرف نظام سلطه شعوبیه کثیف، یک "دیگری" طرد شده به حساب می آید با تمام هستی خود که مثل همیشه فدای ملت و علم و حقیقت است در مقابل اشغال کنندگی و حذف و محو این نظام شبیه سازی شده به مانند فیلم ماتریکس به پا خواسته است.

در کل این دل نوشته باز آنچیزی که به شکل بارزی خودنمایی میکنند غیر تحقیقی بودن، غیر علمی بودن، شدیدا شخصی و از دل برآمده بودن آن است که نشان دهنده آموزش عمیق اکادمیکی است که جناب متفکر مدرن ما محصول مستقیم آن است. محیطی فارغ از محرومیتهای مالی و فکری و فرهنگی به همراه روحییه ای شگرف از متفکر مدرن ما برای دخول به مسائل اکادمیک که اتفاقا احتیاج به آموزش دارند که خوب ایشان هم دارای آن هستند.

خیلی رک بگوییم بعد از محرومیت از انواع مختلف آن عدهای این خشم درونی را به سمت سیگار کشیدن و خیلی چیزهای دیگر میبرند عدهای هم بدون توجه به علم اکادمیک و احتیاجت ملت و آینده آن، به مسائل سیاسی ملت دست درازی میکنند و در جامعه ای که روشنفکران حقیقی سرکوب شده اند، ادا در می آورند و چون حقیقتا هرگز در کل عمر خودشان محیط اکادمیک ندیدند فکر میکنند این اداها همان روشنفکری است که این طرف و آن طرف از آن صحبت میکنند و فکر میکنند ملت واقعا به این خلسه های روحانی احتیاج دارد. و اینها خیلی کار مهمی است.
Azergun@uw.edu
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی گرامی با اینکه تقریبا همشهری هستیم لاکن همدیگر را از نزدیک نمی شناسیم و هیچ دیالوگی هم بین بنده و شما تا به امروز نبود.
ولی من شخصا ایرج مصداقی را سالها قبل از اینکه کتابش را با کمک از ما بهترون سیاه قلمی کند میشناسم و همه نقاط ضعف و قوت ایشان را خوب میدانم.
"در ضمن ایشان هیچ وقت تاکید می کنم هیچوقت عضو سازمان پر افتخار مجاهدین خلق ایران نبود".
ایشان در حین نوشته شدن کتابش حداقل فصل به فصل انرا قبل از اینکه زیر چاپ برود برایم می فرستاد و من مطالعه میکردم و حتی از من نظر میخواست!!
بدلیل اینکه من زندان جمهوری اسلامی را تجربه نداشتم همیشه صادقانه به این اقا می گفتم من بخودم اجازه نمی دهم در رابطه با زندان جمهوری اسلامی و زندانیان نظری بدهم، چون خود پیه زندان این رژیم حداقل بعد از 30 خرداد 60 به تنم نخورده است .

.
تضاد من با این اقا زمانی شروع شد که امار شهدا را داد، بهش گفتم فلانی لطفا امار ندهید چون ایران سراسر زندان است و صد ها گور دسته جمعی شناسایی شد و شما فقط در تهران زندانی بوده اید!
ولی ایشان به کتش نمیرفت و بطوری که میگفت همین اماری که موجود است را من به مجاهدین دادم!!!
نشان به ان نشان حین گفتگوی تلفنی از کوره در رفت و چاله میدانی هر چه را که خودش بود بمن گفت و بعد از ان من دیگر رابطه ای با این اقا نداشتم .
موضوع را فورا به سازمان گزارش دادم ولی رابط سازمانی من در جوابم گفت دیگر در این رابطه ادامه ندهید و کاری هم بکارش نداشته باشید ما با کسی تضاد کار نمی کنیم.
مصداقی کتابش را برد زیر چاپ با وقاحت تمام هم در ان سال و سال بعد در گردهمایی سراسری سازمان در پاریس شرکت کرد و اکثر خریداران کتابش هواداران مقاومت بودند و من هم ایشان را در محل گرد همایی میدیدم با اینکه دل پری ازش داشتم اصول تشکیلاتی رعایت کرده و هیچ کاری باهاش نداشتم.
در امریکا ایضا شخصا با اینکه ارزشی برای کتابش قائل نبودم به شخص سومی کمک کردم تا از فرودگاه کتابش را تحویل بگیرد و تا محل هتل ان شخص سوم را همرایی کردم.
در تظاهراتی که روز بعد جلوی کنگره برقرار شد ایشان بساط اش را پهن کرد و خریداران کتاب کذایی اش هم هواداران مقاومت بودند.
در خاتمه تاریخچه این بختک را دیگر زندانیان و همبندان این اقا خیلی خیلی خوب میدانند چه در داخل کشور و چه درخارج کشور حضور دارند.
متاسفانه این بختک متوهم کار اول تا اخرش فرافکنی است و قلب واقعیت!
هویت من صد در صد مشخص است
فردی حقیقی و حقوقی هستم.
من حامی سرنگونی قهر امیز جمهوری اسلامی میباشم.
با هیچ مزدور یک در صدی ببالا اهل مدارا و مماشات نیستم.
هیچ تمایل ندارم در جبهه خلق تضاد کار کنم.
گرای من کاملا مشخص است جمهوری اسلامی با همه دسته بندیهایش باید توسط ملت و مقاومت ملت ایران سرنگون گردد.
ازادی - عدالت اجتماعی در میهنم باید برقرار گردد .
این ان پیمانی است که با همه همرزمان شهید و شاهدم بستم و تا اخرین نفس بر سرپیمان خواهم ایستاد .
نوشته شده توسط: Anonymous

از سایت مجاهدین خلق..
(عبادت روزه به‌معنی امساک و خودداری از خوردن و برخی امور دیگر، در میان پیروان ادیان و مسلک‌های مختلف، سابقه داشته و هنوز هم وجود دارد. قرآن مجید در آیه 183 سوره بقره به همین امر صراحت دارد که می‌فرماید: «روزه بر شما نوشته شده است، هم‌چنان که نوشته شده بود بر آنان که پیش از شما بودند».
البته جزئیات روزه داری در ادیان و مسلک‌های مختلف بسیار گوناگون است، همان‌گونه که نیایش و نماز هر کدام، به‌صورت خاصی مقرر است.
در دین اسلام، روزه داری پیش از آن که به عموم مردم فرمان داده شود، به شخص پیامبر ابلاغ شد. مثل نماز که شخص پیامبر (ص) از آغاز بعثت بپا می‌داشت اما تا مدتی بر همگان واجب نبود. در برخی منابع اسلامی‌آورده‌اند که پیامبر (ص)، شخصاً از ابتدای بعثت، در زمانهای مختلفی که فرمان به او ابلاغ می‌شد، روزه می‌گرفت.

همچنین پیامبر هنگام هجرت به مدینه، زمانی که هنوز روزه برای عموم مقرر نشده بود،
در دین اسلام، روزه داری پیش از آن که به عموم مردم فرمان داده شود، به شخص پیامبر ابلاغ شد. مثل نماز که شخص پیامبر (ص) از آغاز بعثت بپا می‌داشت اما تا مدتی بر همگان واجب نبود. در برخی منابع اسلامی‌آورده‌اند که پیامبر (ص)، شخصاً از ابتدای بعثت، در زمانهای مختلفی که فرمان به او ابلاغ می‌شد، روزه می‌گرفت.

همچنین پیامبر هنگام هجرت به مدینه، زمانی که هنوز روزه برای عموم مقرر نشده بود، از جمله روز دهم محرم همان سال، برخی ایام را روزه می‌داشت.
اما فرمان روزه داری همگانی، در ماه رمضان سال دوم هجرت مقرر شد. در همان ماه رمضان، از سال دوم هجرت پیغمبر، 2 رویداد مهم دیگر نیز اتفاق افتاد که علاوه بر اهمیت هر کدام، تقارن آنها نیز جای اندیشیدن دارد. نخست این که، قبله تغییر کرد. دوم، آن که مسلمانان برای اولین جهاد بزرگ خود رخصت یافتند؛ یعنی جنگ بدر، که در هفدهم رمضان سال دوم هجری، پیروزی بزرگی را نصیب پیامبر اسلام نمود.
حضرت محمد (ص) تا هنگامی که در مکه می‌زیست، نمازهایش را رو به بیت‌المقدس برگزار می‌کرد. می‌دانیم که خانه کعبه، اولین خانه‌ای است که به نام توحید بنا گردید و بنیانش به دست ابراهیم گذاشته شد. اما در هنگام ظهور اسلام، کعبه توسط مشرکان، به‌صورت بتکده‌ای درآمده بود. بنابراین، پیامبر با آن که در کنار کعبه می‌زیست، مأموریت داشت که از عبادت کردن رو به کعبه، اجتناب کند.
در مدینه نیز تا حدود 18ماه، پیامبر به سمت بیت المقدس، نماز می‌گذاشت. اما بعد از آن و پس از مدتها مبارزه‌ای که علیه بت‌پرستی صورت گرفته بود و دشمنی‌هایی که ستمگران مکه نسبت به پیغمبر و مسلمانان روا داشته بودند، دیگر احترام به کعبه و نماز گذاشتن رو به آن، احترام به آداب و بت‌های ستمگران مکه تلقی نمی‌شد. به این ترتیب با تغییر قبله به سمت کعبه، نخستین خانه توحید، احترام اولیه خویش را بازیافت.








عمومیت یافتن روزه داری در مدینه نیز، چه بسا به همین علت بود. چرا که در مکه، برخی اقوام جاهلیت عرب هم نوعی روزه داری خاص خود را داشتند؛ اما پس از هجرت پیامبر به مدینه و نازل شدن قرآن در ماه رمضان، روزه داری دیگر با هیچ‌یک از رسوم جاهلیت آمیخته نمی‌شد و امکان سوء‌استفاده به زیان پیام حقیقی اسلام، منتفی بود.
نکته دیگری که در مورد تاریخ روزه باید گفت این است که در آغاز واجب شدن روزه، تمامی آداب روزه که امروزه در زمان ما مرسوم است، مشخص نشده بود؛ بلکه به تدریج جزئیات آن روشن و روشن‌تر گردید.
در آغاز، مسلمانان مانند برخی ادیان دیگر، روزه را از هنگام نماز عشاء، شروع می‌کردند و تا هنگام نماز مغرب روز بعد، امساک ادامه می‌یافت. یعنی، فقط در 2ساعت اول شب مجاز به خوردن و آشامیدن بودند. از آنجا که طولانی بودن زمان روزه، برای برخی از افراد که توانایی جسمی کمتری داشتند، دشوار بود، و برخی از مسلمانان دچار خجلت می‌شدند، مدت زمان روزه، به آنچه اکنون هست کاهش یافت.
نوشته شده توسط: Anonymous

ترکی آنا دولی:شیمدی بیر اولویوم بن، بیر جسد،بیر کویونون دیبینده.
ترکی آذربایجانی:ایندی من اولویم،بیر قویونون دیبینده،مئیته م
می توانست چنین هم نوشته شود:ایندی بیر اولویم من؛بیر جسد کی بیر قویونون دئبینده
این مربوط به سبک ویا طرز نویسنده گی هر شخص میتواند باشد فرق در همین است وبس.
ترجمه فارسی:حالا من یک مرده ام،یک جسد در درون یک چاه.
ویا اگر به فرانسه یا روسی ترجمه می شد که چگونه می شد.
ائیلیار عزیز،لطفافرق سه سطر بالائی را با ترجمه فارسی برای ما توضیح دهید

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
این کؤچورمک سلیقه ای است و هنر هم سلیقه ای است یکی میخواهد به ان صورت میکوچورد دیگری لغت به لغت به هر حال اینها دلیل نیست و بیشتر بهانه است
Şimdi bir ölüyüm ben, bir ceset, bir kuyunun dibinde. Son nefesimi vereli
çok oldu,
حال سلیقه من
Indi bir ölüyəm mən,bir meyit, bir quyunun dibində
. Son nəfəsimi vereli
çox olub,
کسی که میخواهد ایراد بگیرد و قصد ایراد گرفتن دارد میتواند و خود داند مسائل سلیقه ای را نمیتوان با مسائل دیگر مخلوط کرد

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب «دوست قدیمی» گرامی / ایرانگلوبال از آن مخالفین جمهوری اسلامی است بعبارت دیگر از کمونیست ، مجاهد تا طرفداران نظام پادشاهی ، لیبرال و نئو لیبرال وطنی و... حق دارند مطالب خود را در سایت بگذارند . مدتی بود که اینجانب بطور یک جانبه در مقابل تند گویی ها و فحاشی های ایرج مصداقی «آتش بس» داده بودم ولی سعید بهبهانی و مصداقی به فحاشی های خودعلیه بنده ادامه دادند/ تا اینکه نوشته کمیا خاوری در سایت هودار مجاهدین باز نشر شد.جناب ایرج خان برداشت کمیا خاوری و اژدر بهنام را وزرات اطلاعاتی نامید و همه ی را یعنی سازمان مجاهدین، ایرانگلوبال ، کیما خاوری و اژدر بهنام را در کنار وزرات اطلاعات قرار داد. در فیس بوک ایرج مصداقی انواع انگ و اتهامات امنیتی را به شخص من زدند و ایشان اتهامات را پاک نکرد از جمله نوشته است که کیانوش توکلی در زندان یک چک خورد و

همه ی اطلاعات خود را به بازجویان داد . «دوست قدیمی » متاسفانه احزاب و سازمانهای سیاسی چپ و راست زمانی که ایرج مصداقی علیه سازمانی که درش عضویت داشت دست به افشاگری زد بسیار خوشحال شدند ؛ آنان (احزاب مخالف مجاهدین) + دستگاه اطلاعاتی رژیم تمام قد رفتند پشت ایرج مصداقی علیه مجاهدین خلق سنگر گرفتند و این اشتباه بزرگ احزاب سکولار _ دمکرات بود. در واقع برنده واقعی بازهم «فرهنگ » فحاشی ،لجن پراکنی ، اتهام زنی شد. من در هیج برخورد م متقابل به مثل نکردم و سعی کردم اروم و متین جز به جز به اتهامات مصداقی پاسخ دهم و بازهم از این روش منطقی و آروم ادامه خواهم داد و از دیگر ان هم از جمله جناب آقای علی دوستکام می خواهم از همین روش در برخورد با مخالفین فکری خود تبعیت نماید.
نوشته شده توسط: فانون

آفرین بر خانم میلانی که در جامعه خفقان زده ایرانی خودشان را فمینیست می نامند. فمینیسم نه خطرناک است و نه ضد مرد. علیرغم وجود خوانشهای مختلف از فمینیسم، این تئوری دو رکن اساسی خودش را همچنان حفظ کرده است: یک- مبارزه بر علیه ستم جنسی؛ دو- مبارزه بر علیه سیستمهای مردسالار. خلاصه کردن فمینیسم به «اعلان جنگ بر علیه مردها» روایتی ست کاپیتالیستی و نئو لیبرالیستی. بقول بئل هوکس، فمینیسم برای همه است، چه زن و چه مرد. هرکسی که بر علیه شونیسم مردانه و ستم جنسی مبارزه میکند، یک فمینیست است.

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
با عذر خواهی از نوشته هایم اگر باعث ناراحتی کسی شد .
اما اصل مطلب : یک تربیتی و آموخته ای بر همه ما کم و بیش مسلط است و هر کس به اندازه ای از این تربیت وآموخته بهره برده و در زمان خود بکار میبرد و در این زمان که حرکت ملی آزربایجان جنوبی در ایران مطرح است و بعضی وقتها انسانهائی (صمیمی و صادق و دلسوز ) با تصور اینکه این حرکت در راه غلط است و به منظور کمک شروع میکنند از لحاظ فکری یاری رساندن و ضعفها را بدون حمله کردن به این و ان نظر خود را و پیشنهادات خود را در محیطی صمیمی و جوی دوستانه و در محیط مناسب خود طرح و بیان میکنند و چون عقل بر حرکت ملی حاکم است لذا جواب خواهد داد و پویا خواهد شد مثال مقاله خانم جعفری

نوشته شده توسط: Anonymous

توی که بنام دوست قدیمی ارجیف نوشتی
خواننده و بیننده نوشته سراسر کذب شما باید عاقل باشد!
اگر ارزنی شرافت داری با عکس و نام اصلی خودت بیا میدان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
مرگ بر اصل ولایت فقیه
لعنت بر خمینی ضد بشر
لعنت بر خامنه ای زنازاده
تف و لعنت بر همه مزدوران علنی و مخفی رژیم ضد بشری موسوم به جمهوری اسلامی

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول کامنتها، شما که ادعای آزادی بیان در این سایت دارید، چرا کامنت من منتشر نشده است؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول کامنتها که ادعا هم میفرمایید که این سایت تابع آزادی بیان است! چرا کامنت من منتشر نشد؟!

نوشته شده توسط: Anonymous

سالام الیکیم
لطفا به سوال جواب دهید
سوال اولا لژیون آزربایجانی در چه سالی تشکیل یافته ثانیا متن سوگند آزربایجانیها کجاست لطفا با ترچمه بنویسد ؟؟؟؟

نوشته شده توسط: فانون

سند یونسکو نتیجه دهها سال تحقیق تطبیقی جامعه شناسان و پژوهشگران مسائل آموزشی در کشورهای مختلف دنیا است. استنباط آخوندها از عدالت اجتماعی و تبعیضات به درک جامعه عربستان از این مقولات در دوران پیامبر محدود میشود: جزیه گرفتن از اهل کتاب و گردن زدن دیگران! حال آنکه سند یونسکو ریشه کن نمودن اشکال مختلف تبعیض در سیستمهای آموزش و پرورش را مد نظر دارد، از تبعیض طبقاتی گرفته تا تبعیضات جنسی، گرایشات متفاوت جنسی، سنی، توانمندیهای جسمی، اتنیکی، زبانی، جغرافیایی، محل سکونتی، مذهبی و غیره. با تشکر از دکتر یحیایی گرامی بخاطر مقالات روشنگرانه شان.