Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

زهتابی ابر مرد تاریخ بود. مردی که قلبش برای بشریت می تپید. مردی که تمام عمرش را فدای ملتش کرد.
حتی اگر بر فرض محال به دعوت صدام رفته باشد این مربوط به قبل از جنگ ایران و عراق بود. زهتابی برای دست بوسی نه برای تدریس زبان تورکی از طرف دانشگاه بغداد دعوت شده بود که بعد از انقلاب به ایران برمی گردد و در دانشگاه تبریز تدریس می کند. ....

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حقارت نگاه -حقارت اندیشه:
گاهاً حقارت نگاه، نشانه ی حقارت اندیشه است.
اندیشه ی «تبعیض گرانه» در مقایسه با اندیشه ی «عدم تبعیض» «حقیر» است. نگاهی که براساس اندیشه ی تبعیض گرانه به «رفتار و پدیده ها و کار» میشود نیز به همین پایه «حقیر» است.

- صدها سال است که دیوان حافظ «ادیت» میشود هنوز پایان نیافته است. کتاب فردوسی هم همینطور است. و اثرهای دیگر.
-اسماعیل خویی در مقاله ی بلندی «خبط های شاملو» در کلمات و جملات را توضیح داده.
-ساعدی میگوید «چیزهایی که من می نویسم یکی باید باشد که ادیت کند» نقل به مضمون.
- از شاملو نقل است که گفته «بوف کور را میخواستم ادیت کنم که صرف نظر کردم» نقل به مضمون.
- وجود شغل«ادیتوری» در کار نوشتن و نویسندگی.
- ادیتوری در روزنامه نگاری.

اینها واقعیاتی ست که نشان میدهد «اگر شخص ادیب هم باشد نیاز هست که نوشته اش ادیت شود».

وقتی ادیتور نیست و نوشته همینجوری منتشر میشود «طبیعی» ست که در نوشته ی قلمزن ممکن است حین کار «املای اشتباهی» بیاید.
حتی کار ادیتور هم نیاز به ادیتوران دارد. و چیزی بدیهی ست.
حالا این «اشتباه لبی نگارشی» را «دلیل عدم بضاعت علمی» قلمزن بشماریم نشانه ی «حقارت نگاه و اندیشه» است، که
فرهنگ تبعیض گرانه مبلغ آن است.
اینان قبل از اینکه «معلم املاء» باشند بهتر است تکلیف خود را با «حقارت نگاه و اندیشه ی خود» روشن کنتد.
-------
من نوشته ای را که منتشر میکنم :
-به خاطر «سایت» ، زبان مقاله ، عدم تمرکز نویسنده هنگام نگارش روی املای واژه ها ، و احساس مسئولت در «درستی نگارش» ، اگر فرصت داشته باشم «کمی ادیت» میکنم. که از اشکالات چشمگیر کاسته شود.
- همینطور به خاطر حفظ « کلام محترمانه» ، و یا مشکل تفاوت در« استعمال جملات فارسی و ترجمه ای» .
با دقت در این نکته که نویسنده موافق باشد و ایده ی او نیز حفظ شود.
-گاها نویسندگان این کار را دوست ندارند و میخواهند نوشته یشان همانطور که ارسال شده درج شود.
- متاسفانه در این مواقع نمی توانم کاری بکنم. میکوشم انتشار اینگونه نوشته را به عهده ی دیگر همکاران بگذارم. و اگر کسی هم منتشر نکرد بدون ادیت درج میکنم. یا متن جدید نویسنده را جایگزین میکنم.
نوشته های من و یا هر قلمزن دیگر دهها و صدها اشکال دارند. قسمتی با ادیت رفع میشود ولی باز خیلی چیزها باقی میماند.
«درست و نادرست نویسی نیز نسبی ست.» به خصوص برای ماها که به «زبان غریبه» می نویسیم.
به قول صمد بهرنگی «منهم دوست ندارم به زبانی بنویسم که بلد نیستم». ولی «اجبار» است و تبعیض، که ادامه دارد.
اما این پروسه را قطع میکنیم و به زبانی می نویسیم که از آن خودمان است. و درست و غلط اش هم از آن ما.

کسی که «بضاعت علمی » دارد ، در ترکی = bilimdən varli گفته میشود. اگر به زبان خود بنویسیم نه با «همزه» کار داریم و نه با «عین الله».

نوشته شده توسط: Anonymous

آآقای رازی باز هم کم آورده ای و رفته ای دنبال ادبیات سیاه کن تا حقایق دیده نشود و از کلماتی که زیبنده برای شونیزیم فارس و تمامیت خواه مثل «نژادپرستان افراطی» برای مدافعین حقوق برابر برای ملل تحت ستم استفاده کرده ای در منطق شما و امثالهم اگر کسی به ظلم و ستم و دروغ و نیرنگ و جعلیات شاه-خمینی اعتراض بکند عشیره پرست - تجزیه طلب - نژاد پرست افراطی و امثالهم است حال آنکه اگر یک روز جای و جایگاه خود را با یک عرب و یا ترک در جامعه عوضی کنی خواهی فهمید که معنی مبارزه با شونیزیم و تمامیت خواه چیست .حدود ١٠٠ سال است که با تمام قوا و امکانات دولتی برعلیه ترکها هر آنچه که ظلم هست در مکانی که ایران نامگذاری شده « نامگذاری توسط انگلیسهاست » روا شده باور کنید اگر ما ترکها ١٠٠ روز این اعمال کثیف را بر علیه فارسها روا میداشتیم بلافاصله شعار یا مرگ یا استقلال فارسها بلند میشد و آنوقت جنابعالی و

جنابعالی و امثالهم روشنفکر عدالت خواه جامعه فارس میشدید ولی امروز ما روشنفکران ترک از طرف شاه-خمینی و شما ها عشیره پرست - تجزیه طلب و امثالهم شده ایم .دنیای عجیبی است
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

رفیق سائل گرامی / اینجانب در باره نامه سرگشاده مهرداد آهنگری به جناب همنشین بهار و اسماعیل وفا یغمایی اظهار نظری نمی کنم (چون چیزی در باره ان نمی دانم )اما در مورد پیشنهادتان همین قدر بگویم که اقای همنشین بهار آکانت ایران گلوبال را در اختیار دارند و می توانند؛ اگر مایل بودند، این گفتگو ها را در سایت بگذارند. شخصا هم این گفتگو ها را تا انجا که در ایران گلوبال منتشر می شد ، دنبال می کردم ، اقای یغمایی اطلاعات جالبی را در رابطه با سازمان مجاهدین و مسعود رجوی ارائه می کردند ؛ پس از اینکه اینجانب نقدی بر این گفتگو نوشتم ؛ بنا بر دلالیل نا معلوم ؛ پس از ان دیگر مطلبی از همنشین بهار در اینجا منتشر نشد.

بنظرمن شخصیت های انقلاب ، مثل خمینی ، رجوی ، کیانوری و فرخ نگهدارنمایندگان سیاسی جریایاناتی بودند که انقلاب 57 را رقم زدند.نقد رهبران مهم است ولی نقد انقلاب نیست . رهبران انقلابی همراه با ایدئولوژی ، سیاست و روان شناسی ان دوران بایستی مورد نقد قرار گیرند . انقلابی که یکی از انگیزه ان مقابله غیر عقلانی با انقلاب سفید شاه بود. فاجعه ای که مردم ایران را بیچاره و کشور را بیش از دهها سال به عقب کشاند . اینگونه است که توده های میلیونی افسوس گذشته را می خورند .هر چند انقلاب در استانه 56 اجتناب نا پذیر بود ولی نیروهای دمکرات می توانستند در هر دوره ای سیاست مقاومت علیه تحکیم پایه های مذهبی حکومت خمینی ایجاد می کردند . دمکرات ها می باید با شاهپور بخیتار در همان دولت 37 روزهراهمی می کردند ، پس از شکست دولت بختیار می بادیست از دولت مهدی بارزگان حمایت می کردند ، پس از استعفای دولت بازرگان می باید از بنی صدر در مقابل خمینی حمایت می شد و در عنین حال می بایست علیه قیام زود هنگام و ماجرا جویانه مجاهدین موضع گیری می شد و رفتار افراطی آنان نکوهش می شد وبا اعدام و شکنجه وحشتناک مجاهدین و دیگر نیروهای ماجراجو افراطی اعتراض جدی می شد . نیروهای دمکرات می باید از حضورعلنی و قانونی تشکل ها و نهاد های مردمی حمایت می شد. . پس از مرگ خمینی می باید نوک تیز حمله علیه رهبری خامنه ای و تقویت نهاد های انتخاباتی در مقابل نهاد های انتصابی در دستور کار مخالفین دمکرات قرار می گرفت . و سرانجام در کش و مکش اصلاح طلبان و بنیادگرایان مذهبی ؛ جناح سوپر ارتجاعی هدف اصلی حمله مخالفین دمکرات قرار می گرفت ؛ مخالفین دمکرات نمی بایستی به هیج وجه در پناه دولت متجاوزو فاشیستی صدام حسین قرار می گرفتند . سرانجام دمکرات ها می بایست در جنبش سبز شرکت فعال می کردند . اینکه نیروهای سیاسی نمی باید از قبل دستان خود را می بستند که تغییرات سیاسی تنها در گرو سرنگونی و یا رفرم «باید» ممکن بدانند.اوضاع جهان ؛ منطقه و ایران چنان پیجیده شده است که هیج نیروی سیاسی آینده نگری نمی تواند اینده را پیش بینی نماید. بلکه می باید روزانه موضع گیری سیاسی می شد و استراتژی ها کلی مقابله با تحکیم پایه های حکومت اسلامی ، تاکیت های ما را تنظیم می نمود.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

zonozli گرامی،
بله،همانطور که شما و دوستان اشاره کردید بخشی از اسامی ریشه در :
1-صدا های طبیعی دارد: şarşaqqa ؛ وسیله ای ست که در توتستانها پرندگان را با به صدا در آوردن آن فراری میدهند یا اسباب بازی کودکان. که از صدای«şaq-şaq» گرفته شده. و نامهایی که اشاره کرده اید.
2- ریشه در حرکت طبیعی دارند:
- ağac-dələn پرنده ای که لانه در تنه ی درخت بید میسازد.
-Ar-qapan یا arı-qapan پرنده ی زیبایی ست که در توتستانها رنبور شکار میکند.
- çıs-çıs بلبل ریزی ست که اغلب بین شاخه های بید و تبریزی می نشیند .
- sari-bulbul به خاطر رنگ اش گفته میشود.
ووو
این نامها نیز ریشه در «زبان همان خلق» دارند. بر اساس« احساس و اندیشه و طرز نگاه و حس زیبایی شناشی» همان مردم انتخاب شده اند. مثال زاویه ی نگاه:

göt-atan-bul-bul بلبل زردی ست که در جویها دنبال غذا میگردد و مرتب کفل و دم خود را تکان میدهد؛ که نسبت به زاویه نگاه، نامهای مختلف دارد:
1- sari-bulbu
2- göt-atan-bul-bul
3- arx-bulbuli
4- دم جنبان (مثلا در فارسی)
زاویه های نگاه در این نامگذاریها به نکات مختلف متمرکز شده است که باهم فرق دارند.
نگاه در زبان فارسی روی دم است در زبان ترکی روی رنگ-جوی-کفل .
در هر زبانی نقطه ای مهم است که میتواند در زبان دیگر مهم نباشد. دم با کفل فرق دارد. رنگ با جوی و...
- در تشخیص کلمات و جملات سومری این زاویه نگاه مشکل گشاست. مثلا :سومری ĝeškiri6
همان «سرو صدا در صحنه ی جنگ و حمله و کشتار و غارت» است که «جنگ» ترجمه شده. هنوز هم این
نام را دقیقا به همین معنا داریم. در صورتی که این نام در زبانهای دیگر چیزی ست که ربطی به کلمه ی سومری ندارد.
--توضیح نام پرنده ی bub-bu =hob-hob= həb-sənə= هدهد=شانه به سر، نیز چنین است که گفته شد. نگاه به صدا یا به شانه متمرکز است.
در شعر کودکان هب سنه -در متن اشاره به این نام دارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

مسئول سایت باید توجه کند که شونیسم تجزیه طلب ترک با ترفندهای گوناگون در این سایت ، مدام آدرس غلط و عنوانهای غلط برای مطالب ناسیونالیستی و ضد ایرانی خود برای تبلیغ انتخاب میکند . مثلا فیلمهای موسیقی فوق از ساخته های زمان یا سبک شوروی سوسیالیستی هستند و همه بزیبان ترکی آسیای میانه هستند . ولی زیر عنوان موسیقی مناطق مختلف ایران . گذاشته شده اند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی،
حق با شماست: کار این مملکت با احمدی نژاد‌ها به همین‌جا می رسد. طنز روزگار را ببینید: آقای قابوسی به عربی کسروی ایراد می‌گیرد، کسروی که همۀ عربی دان‌های بزرگ زمانه‌اش مثل قزوینی سواد عربی اش را ستایش می‌کردند. او در مجلۀ العرفان صیدا مقاله به عربی می نوشت. حالا آقای قابوسی که بضاعت را بضائت می نویسد (از این جور غلط ها در نوشته های او خیلی می شود پیدا کرد) آمده به کسروی ایراد می گیرد که ابن حوقل را بد ترجمه کرده است. به قول معروف، در دیزی باز است! وقتی در بارۀ زبان آذری مثال از اردبیل می آورند، این ها (پان ترک ها) می گویند آنجا مرز است و دلیل نمی شود. وقتی مثال از گلین قیه و دیگر جاها می آورند، می گویند مردم آنجاها از جاهای دیگر ایران آمده بودند. وقتی از تبریز مثال می آورند، مثل مثالی که از جامع الحان عبدالقادر مراغی آوردم، لابد می‌خواهند بگویند ما که به گوش خود نشنیدیم.

به هر حال، همان طور که گفتم، بحث با این ها بیهوده است. این ها نقد را رها کرده اند، چسبیده اند به نسیه. یک مثال از زبان ترکی در آذربایجان پیش از آمدن سلاجقه نمی‌توانند بیاورند، رفته اند چسبیده اند به زبان های مرده تا مثلاً ثابت کنند که زبان سومری یا عیلامی با ترکی از یک خانواده اند. چه کار می‌خواهید بکنید با این‌ها؟ آری: سخت گیری و تعصب خامی است - تا جنینی کار خون آشامی است.
نوشته شده توسط: lachin

کار بر گرامی qochaq zonozli.. انسان از بدو دوره رشد و تکامل, احتیاج به ارتباط با محیط خویش و همچنین با هم نوع خودش داشت. تکامل زبان در انسانها ی اولیّه , با تکرار صدای حیوانات شروع میشود .موضوعی که بدرست اشاره کردید. مثلآ صدای گربه ( میو.. میو ) در همه زبان های دنیا یکی است. هرچه که انسانها تکامل یافتند, به همان اندازه به پیچیده گی زبان ها افزوده شد. موقعی که انسان های اولیه از افریقا مهاجرت کردند, این مهاجران نسبت به سازش با محیط جدید طبیعی, کلماتی جدیدی را برای ارتباط بکار می بردند. در فرهنگ اسکیمو ها , چندین اسم برای ((برف )) استفاده میشود. در صورتی که شخصی که اطراف خط استوا زندگی می کند خیلی احتمال دارد که اصلآ نداد برف چیست. جا دارد که از دوست عزیز yaradiciliq هم به خاطر این مقاله خیلی خوب تشکر بکنم...(( سونامی خود آگاهی )) ترک های

ایران , همان طور که متوجه هستیم , پان فارسیست ها را عجیب به وحشت انداحته است. تنها کافی است که به چند کامنت در بالا رجوع بکنیم و به عمق افکار منجمد شده 2500 ساله را پی ببریم...
نوشته شده توسط: Anonymous

یه پیشنهاد به ایران گلوبال برای کمک به حفظ و سیانت از تجربه و آگاهی تاریخی خلق:
مدتیه اسماعیل یغمایی و همنشین بهار یه سری مصاحبه در مورد انقلاب ایدئولوژیک رجوی و بلاهایی که بر سر اعضا و هوادارای این سازمان در پشت دیوارهای دیکتاتوری صدام و سیم خاردارهای پادگان اشرف و باقی پادگانهای رجوی در عراق آوورده در سایت دریچه زرد و یوتیوب منتشر می کنن و بنظر میاد دارن سعی می کنن بار مسئولیت رجوی در این پلشتی ها رو هرچه بیشتر کم و کمتر کنند و واسه پیشبرد این سیاست از تاکتیک سانسور و تخریب شخصیت نظر مخالف در سطح گسترده ای استفاده می کنند.
http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=300
حالا که با توجه به نامه آقای آهنگر و مطالبی که من پیشتر عنوان کرده بودم
http://www.iranglobal.info/node/49848

ابعاد احتمالی این سانسور

و تاکتیک ترور شخصیتی که یغمایی و همنشین بکار میبرن براتون روشنتر شده از شما تحریریه ایران گلوبال تقاضا می کنم لطفاً از سایت خودتون به این مصاحبه ها لینک بدین و نظر کاربرها رو منتشر کنین تا برخلاف سیاست تک صدایی که اونها با حذف نظر مخالف می خوان پیش ببرن بروبچه های آزاد شده از اسارت فکری رجوی بتونن به جنبه های مختلف کار رجوی و دیگرا نی که به سرنوشت این نسل و تجربیاتشون بعنوان گذشته چراغ راه آینده علاقمندند اون هم نه فقط از یه دید محدود پی ببرن. همونطوریکه که میدونین این کمکی به آینده فکری و اجتماعی جامعه ایران و بخشی از تاریخ انسان میتونه باشه.

بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام تاریخ عبرتست برای تمام جنایتکاران چه جنگی چه دولتی چه مالی چه اجتماعی برای تمام جنایتکاران تاریخ عبرتست من یک زندانی سیاسی الکی بودم {الکی }در زمان شما اقای رفسنجانی بی خودی گرفتار شدم بیخودی سه {فقط سه ماه } زندانی شدم بیخودی سیم کابل خورد کف پام و بی خودی والکی از کارم از ادارم اخراج شدم همه به خاطر داشتن کمی عقیده سیاسی اونم در زمانی که داشتن عقیده ازاد بود در بازار ورشکست شدم {نتونستم خودمو با بازار وفق بدم } زندگیم پاشید زنم سراطان گرفت و در نهایت فقر و حقارت و ذلت اجتماعی مرد بچه هام آواره شدند و من موندم با انبوهی مشکلات و بیماری و دوران پیری بی هییییچ حقوق اجتماعی و اقتصادی و فقط منتظر مرگ و ترسان از بیماری و زمینگیر شدن در گوشه خیابانهای شهر لعنت به همه شما لعنت به همه جنایتکاران و قطع کنندگان روزی و زندگی و ارامش مردم از بالا تا پایین

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-باتشکرازتحقیقات وزحماتی که جناب ا ائیلیارکشیده واین تحقیقات رادراختیارما می گذارند.باتشکرازآقای آگاه که استارت این گونه روشنایی رادرسایت زده وباتشکرازاستادان بزرگی همچون دکتراصغرزاده که نسل کشی رابطورواضح بیان داشته است . وباتشکر ازجناب کیانوش توکلی ودیگردست اندکاران بزرگ آزاده که این سایت آزادیخواهی را ایجادکرده تاتعدادی راازتاریکی هابیرون آورده باشد.
دوستان اگراین اینترنت نبودواگراین دنیای انفورماتیک رانداشتیم آیامیتوانستیم به انظرات وتحقیقات این بزرگواران دست یابیم؟
اینجاست که بایدبه عمق فاجعه یک صد سال اخیرپی ببیریم ،وبدانیم چه جنایتی درموردجعل تاریخ وادبیات کرده وهرچه خواسته اندبخوردمردم وجامعه روشنفکری ماداده اند.
اینجاست که من میگویم تغذیه فکری روشنفکران ماتاعصرروشنگری آلوده شده است.
اینجاست که بایدبه توطئه تاریخ نویسان وتاریخ سازان خاین وخودفروش به استعمارگران بایدپی برد.

نژادپرستی یکی ازعوامل بزرگ عقب ماندگی ودیکتاتوری است.ماچاره ایی نداریم برای تحقق دموکراسی حتماوبایدریشه نژادپرستی اعمال شده صدسال رابخشکانیم.
جامعه مدنی وآزادی های اجتماعی وسیاسی تنهاراهش دموکراسی بوده ودرکشوری مثل ایران اولین قدم مبارزه باانحصارات نژادی می باشد.
هرکس این اصل رانمی پذیرداصلامعتقدبه دموکراسی وجامعه مدنی وعدالت اجتماعی وبه ترقی درسطح جهانی نیست وهرچه میگویددروغی بیش نیست.
تنهاراه خروج ازچنگال استعماردموکراسی بوده ودردموکراسی خط قرمزتنهاتوهین فردی است .تمام امورات رابایدازراه دعاوی حقوقی بایدحل کرد.به گفته آقا ی کریمی هیچ مرزمقدس نیست .
ملت هایک فردحقیقی نیستندکه آنهارابه زنجیربکشند.هیچ ملتی نیازبه پدرسالار.آقابالاسر.برادربزرگ .وکیل ووصی نیازندارند.
دنیارامردان بزرگ وسخت کوش ساخته اند.مدرک شرط دانایی ولیدری نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

این فقط یک بعد داخلی‌ قضیه است، "" در بعد منطقه‌ای "" تقلا برای "" بقا اقتصادی "" تشدید شده، این وضعیت تا حدی به دلیل افت شدید قیمت نفت است که کشور‌های نفت خیز خاورمیانه با اتکا به قیمت‌های بالای نفت، "" هویت ملی‌ شکننده‌ای "" را در ۱ قرن اخیر ایجاد کرده بودند، رژیم ایران در "" ضعیفترین حلقه این تقلا برای بقا "" قرار گرفته یا خود را در این وضعیت قرار داده است، این وضعیت وقتی‌ پیچیده می‌‌شود که به تلاش کشور‌های قفقاز و آسیای مرکزی، برای فرار از نفوذ روسیه دقیق شوید و دریابید که تلاش‌های آنان، توسط تروریست‌های پ ک ک، که بازیچهٔ و مترسک رژیم ایران شده خدشه دار می‌‌شود، این وضعیت، چیزی شبیه نفرت از روسیه را که در اروپای شرقی‌ وجود دارد، به میزانی‌ شدیدتر در رابطه با ایران و تروریست‌های پ ک ک در قفقاز و آسیای مرکزی دامن می‌‌زند، از طرفی‌ در افق تنش اروپا با روسیه، اتحادیه اروپا نیز

پیرامون سیاست تخریب گرایانه رژیم ایران و تروریست‌های پ ک ک، به تجدید نظر می‌‌پردازد، روابط رژیم ایران با دنیایی عرب، در بدترین شکل ممکن قرار دارد، رژیم قادر به شکستن سیاست تخریب نیست و تنها راهی‌ که "" برای بقا "" می‌‌ماند همکاری با تروریست‌های پ ک ک جهت راه اندازی کاروان تجارت تریاک از طریق افغانستان آریائی، عراق و اورپاست، همه میدانیم که در نگاهی‌ به "" مراحل تکاملی جوامع مسلمان شرقی‌ "" و با مقایسه کشور‌های "" مالزی، اندونزی، پاکستان، ایران، ترکیه، مصر "" فقط در ایران، مافیا زمام امور را به دست گرفت، در تمام کشور‌های یاد شده، ابتدا نظامیان امور را قبضه کردند، امنیتی حاصل شد، تمرکز بر روی اقتصاد شدیدتر شد، قوانیمی وضع شد و سپس دولت نظامی به دولت سیویل تحویل داده شد، این مرحله فقط در ایران و جامعه فارسی‌، امکان تحقق‌ نیافت و مافیا قدرت را قبضه کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

در جواب ملالقتی ها, پیشنهاد میکنم از استعمال کلمات فارسی ساخته شده توسط فرهنگستان زبان فارسی حتی الامکان خودداری کرده و از لغات عربی قدیمی استفاده کنیم. آقایان ظاهرا در اروپا تنها حضور فیزیکی دارند و هنوز مطالعاتشان به زبان بشدت آلوده و جهان سومی فارسیست, تصورشان از علم همان دیکته دبستانیست و استنباطشان از نقد, گیردادن به طا دسته دار و یا ضاد ضالین می باشد!!!. همانند پیروان دین کهریزکی, می خواهند مارا بار دیگر به باطلاق و فیلتر مطالعه منابع به زبان خودشان بکشانند. فقط در کتابخانه بریتیش لایبرری 14 ملیون عنوان کتاب است , در حالیکه تنها 22 هزار عنوان کتاب به زبان فارسی در ایران و جهان موجود است که تازه بیشترشان بشدت راسیستی و یا کتب ضاله دین کهریزکیست. مطالعات ما به انگلیسی, المانی , فرانسه و دیگر زبانهای توسعه یافته است نه لسان اولترا مبتدی فارسی.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ف. نگاه یا همان فرهاد قابوسی در مقاله بالا نوشته اند: " به سبب بضائتی که راقم در علم دارم...". به ایشان میگویم که بضاعت شما در علم از همین واژه "بضاعت" که به غلط بجای "ع" با همزه نوشته اید پیداست! آقای قابوسی، لطفا درکنار نظرپردازی های زبانشناسانه و تاریخی و ادبی و ... کمی هم دیکته کار کنید تا بضاعت علمی شما در اثر غلط های املایی ابتدایی زیر سوال نرود. به این منظور مطالعه کتاب های کلاس دوم تا ششم دبستان را به شما توصیه میکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

برخی از دوستان پانترک فکر میکنند با فرستادن حجم عظیمی کامنت هرچند بی محتوا با آیدی های گوناگون به پیش بردن خط سیاسی قومی خود کمک میکنند! برای نمونه همین کامنت آقای کورش که مثلا میگوید هویتش ترک است و فرزندانش ترکند و پدرانش ترکند... چه محتوای علمی و چه سخن مهمی در ارتباط با مقاله بالا دارد ؟ اندیشه با منطق و استدلال ارزش می یابد نه با تکرار و فراوانی تعداد کامنت!

نوشته شده توسط: Anonymous

"" زبان شناسی‌ و انقلاب اطّلاعات "" ترکان آزربایجان در حال ورود به "" سونامی خود آگاهی‌ "" هستند و آن سونامی چیزی جز این واقعیت سترگ نیست که تمام یافته‌های علمی‌ که در مورد فرهنگ، تاریخ، زبان ما ترکان آزربایجان از طریق زبان فارسی‌ تولید شده نه تنها ارزش علمی‌ ندارند، بلکه ضدّ علم هستند. زبان فارسی‌ همانطور که ثابت کرد "" ظرفیت و توان تولید نویسنده "" را ندارد، این را ثابت کرد که توان تحقیق و پژوهش‌ در ندارد، زبان شناسی‌ دیگر که بر "" ارتباط زبان سومری با زبان ترکی تاکید دارد "". ایشون زبان شناس فنلاندی ""Simo Parpola"" هستند، در کتاب ""Sumerian: A Uralic Language"" چنین می‌‌نویسند.as most of the matches are with Turkic languages, and they are basic words and grammatical morphemes also found in Uralic languages.
......


Sumerian: A Uralic Language

Simo Parpola (Helsinki)

In the early days of Assyriology, Sumerian was commonly believed to belong to the Ural-Altaic language phylum. This view originated with three leading Assyriologists, Edward Hincks, Henry Rawlinson and Jules Oppert, and other big names in early Assyriology such as Friedrich Delitzsch supported it (Fig. 1). The Frenchman Fran�ois Lenormant, who wrote on the subject in 1873-78, found Sumerian most closely related to Finno-Ugric, while also containing features otherwise attested only in Turkish and other Altaic languages.

The wind turned in the early 1880s, however, as two prominent Finno-Ugrists, August Ahlqvist and Otto Donner, reviewed Lenormant's work and concluded that Sumerian was definitely not a Ural-Altaic language (Fig. 2). This was widely considered a death-blow to the Sumerian-Ural-Altaic hypothesis, and since then Assyriologists have generally rejected it. Typically, when a Hungarian scholar in 1971 tried to reopen the discussion in the journal Current Anthropology, a few linguists welcomed the idea but the reaction of the two Assyriologists consulted was scornfully negative.

Attempts to connect Sumerian with other languages have not been successful, however, and after 157 years, Sumerian still remains linguistically isolated. This being so, there is every reason to take another look at the old Ural-Altaic -hypothesis, for it has never been properly investigated. In the 19th century, Sumerian grammar and lexicon were as yet too imperfectly known to be successfully compared with any languages, while all more recent comparisons suffer from the lack of Assyriological or linguistic expertise and are hence for the most part worthless. This does not mean, however, that they are all garbage: at least 194 of them seem perfectly acceptable both phonologically and semantically (Fig.3). That is a number large enough to deserve serious attention. Of course, it does not prove that Sumerian was related to Ural-Altaic languages, but it does indicate that the possibility exists and should be carefully re-examined in order to be either substantiated or definitively rejected.

To this end, I started in November 2004 a project called "The Linguistic Relationship between Sumerian and Ural-Altaic," on which I have been working full time since May 2006, with funding from the Academy of Finland. The aim of the project is to systematically scrutinize the entire vocabulary of Sumerian with the help of modern etymological dictionaries and studies, identify all the words and morphemes that can be reasonably associated with Uralic or Altaic etyma, ascertain the validity of the comparisons, convert the material into a database, and make it generally available on the Internet.

The database under construction will contain all the attested phonetic spellings and meanings of the compared Sumerian and Ural-Altaic lexical items, as well as, for control purposes, all Indo-European etymologies proposed for these items. The relevance of each comparison is assessed separately for form and meaning on a scale from 4 to 1 (Fig. 4). The highest
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب انزابی گرامی، من بارها و بارها در اینجا نوشته ام که متأسفانه پرچم مبارزه با تبعیض را نژادپرستان افراطی بدست گرفته اند. ولی آنچه که در این بحثهای شبه علمی باعث تأسف بیشتر است، "احمدی نژادیسم" این زبانشناسان نوظهور است:
1. درست مانند احمدی نژاد آنها هم مخالفین فکری خود را نادان و ناآگاه می دانند و به بقال و چقال و اگر هم نشد به ننه جان خودشان استناد می کنند،
2. درست بمانند احمدی نژاد متخصص اختراع آمار تقلبی هستند و پدیده نوظهور جهان علمشان در زمینه آمار فارسی زبانان ایران مقلد وزیر احمدی نژاد است،
3. درست مثل احمدی نژاد هر سندی را که نپسندند "کاغذپاره" می نامند (احمدی نژاد هم قطعنامه ها را ورق پاره می نامید)،
4. درست مثل احمدی نژاد فکر می کنند علم بازیچه است (شباهت دختر 13 ساله ای که در زیرزمین خانه اش انرژی هسته ای تولید کرده بود، با زبان شناس شدن یکشبه این دوستان حیرت انگیز است!)

5. درست مثل احمدی نژاد که وزیرانش دکترای تقلبی داشتند، اینها هم دکتر و پروفسور به ریش همفکران خودشان می بندند تا حرفشان برو داشته باشد،
6. درست مثل احمدی نژاد که مدعی مدیریت جهان شده بود، اینها هم می خواهند تاریخ جهان را از نو بنویسند و درب همه دانشگاههای زبانشناسی، مردم شناسی و تاریخ جهان را تخته کنند،
7. و بالاخره درست مثل احمدی نژاد که می گفت امریکائیها می خواستند او را بدزدند یا بکشند، اینها هم فغان و فریاد برآورده اند که ناسیونالیستهای فارس بر علیه آنها تبلیغ می کنند!

انزابی گرامی،
احمدی نژاد از کره مریخ به خاک ایران نیفتاده است. او نماد و نمود عمق فرهنگ عقبمانده ماست. در درون هر کدام از ما یک احمدی نژاد خفته است و فرقی نمی کند که بقال سر کوچه باشیم، ننه جان فلان کس باشیم یا پروفسور فیزیک ذرات بنیادی، هر چقدر هم که بخواهیم پز دموکرات منشی و انساندوستی و گلوبال اندیشی بدهیم، اگر کمی قلقلکمان بدهند، احمدی نژاد درونمان خودش را تمام قد نشان می دهد، باور نمی کنید؟ یکبار دیگر از 1 تا 7 را بخوانید و با نوشته های پدیده نوظهور زبانشناسی جهان مقایسه کنید!
شاد باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

به تاریخ ابن الخلدون مراجعه کنید اکه کل ایران را ترک معرفی میکند ومی نوسیسد ایرانیها ترک هستند.یاشاسین اولو ایرقیم.نه موتلو تورکوم دییه نه.آزادی برای آذربایجان جنوبی نزدیک است

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام عزیز ائلیار:من در جائی خواندم نوشته بود زبانی که لغات خود را از صداهای موجود در طبیعت گرفته است یک زبان باستانی است ویا در ارتباط با ربانهای باستانی میباشد لذا موارد زیر را بیان میکنم :
1. سرچه = گنجشک اگر صدای این حیوان ضبط و در دور کم گوش داده شود میگوید: سرچه سرچه سرچه.........
2. به بو = هد هد اگر به صدای این پرنده گوش دهید میگوید : به بو به بو ..................
3. سیغیرچین = نمیدانم ؟؟؟؟ اگر صدای این حیوان ضبط و در دور کم گوش داده شود میگوید: سیغیرچین سیغیرچین .......

4. که کلیک = کبک باز این پرنده صدا میکند که کلیک که کتیک ................. غارقا = عارغار = کلاغ که در گذشته 5.غارغار بوده به مرور ر آخر حذف شده است این هم میگوید غار غار .........
و سایره
6. سو= شو= آب در طبیعت صداهای (شارآ شار) (شاباشاب)(شوبا شوب)(شیرا شیر)همگی مربوط است به صدای آب
فقط خواستم صمیمانه آنچه را که درست یا نا صحیح آموخته بودم بیان کنم تا بلکه کمکی باشد . یاشاسین ائلیار
نوشته شده توسط: ماندگار، خبرنگار آزاد

جناب جم گرامی، عبارت " در مغز متحجر خود فرو کنید" خطاب به شخصی معین، که شما در کامنت خود به کار برده اید، توهین آمیز است و به این دلیل نقطه چین شده است. مشکل، تنها واژه ی "تحجر" نبوده است. توهین، از هرکس که باشد منتشر نخواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

سازمان فدائیان اکثریت بعنوان وسیع ترین نیروی چپ پیشگام ایران؟؟؟؟؟؟
این سخن را حتی مسخره هم نمیشود ارزیابی کرد.
آخر توهم تا کجا؟
باور بفرمائید اصلا" قصد توهین ندارم ولی حتی علم الهدی و پورازغدی هم اینقدر .... نمی بافند.
اکثریت در اوج اوج خود پادو درجه 3 سپاه بود حالا که 30 سال از پوسیدگی اش میگذرد.
آقایان و خانم ها.. ..... قهرمان بازی بی معنی .... شما یک مملکت را نلبود کرده است، حداقل ساکت باشید....

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی عزیز، بحث با پان ترک ها بیهوده است. تاکنون محققان آذربایجانی و ترک و غربی و ایرانی دربارۀ زبان باستان آذربایجان آن همه دلیل و مدرک آورده اند، این ها بازهم می گویند که زبان مردم آذربایجان پیش از آمدن ترک ها ترکی بوده. خودشان تاکنون یک مدرک برای اثبات نظر خود ارائه نکرده اند. یک بیت شعر از یک منبع موثق یا یک جمله به زبان ترکی به ما نشان بدهند که مربوط به پیش از آمدن سلاجقه باشد. حکایت این ها حکایت شعر مولاناست:

آن يکي پرسيد اشتر را که: هي
از کجا مي آيي اي اقبال پي؟
گفت: از حمام گرم کوي تو
گفت: خود پيداست از زانوي تو!

این شعرها به زبان تبریزی در جامع الحان عبدالقادر مراغی (اوایل قرن نهم هجری قمری) آمده است. آقای علی اشرف صادقی، زبان شناس، تحقیق جالبی دربارۀ اشعار محلی جامع الحان کرده است.
رُورُم پری بجولان / نو كُو بَمَنْ وُرارده
وِی خد شدیم بدامش / هيْزا اَوُو وُ رارده
دَستُشْ كُراْة و واْتمه / وَهْرِر بُشِمْ حوشَکلُو
واتْشُم که دَستَه وُوکیر / می بَشی سَرُمْ جو وارده
وَشْ جان نَزِمْ آن سر و كِش اِذنُه بَلا بَر زِن / وَابَش اُيُشِ مَيْلِنْ هر دل که بلا وَرزن
یامان(نَه اَزَل پوشی جُمغی که مبارک با / كِش دُوفْتمن از عِشقِت شَزوايَه دَری دَرْزًن
از بازِنَكِ طاسَش تِيْهِنْ طَبَقِ کامِم / صَطلی بِكَمِمْ اورُو اِمرُوكِم آتَشَ بَرْ زِنْ


نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام به کلیه انسانهائی که این نوشته را میخوانند: عزیزان ماهمه انسانیم چه بخواهیم و چه نخواهیم به یک زبانی نه نژاد( زیرا نژاد خالص وجود ندارد وهمه در هم تنیده ایم) تعلق داریم . چرا مشکلات و جعلیات برای هم بسازیم وبرای برتری زبان خود استفاده کنیم (نژاد نمیگویم زیرا با نژاد پرست جماعت کاری ندارم) تجربیات تاریخی (هیتلر آریاپرست موسی لینی فاشیست و.....) برای این جماعت نژاد پرست درس نمی شود که نمی شود . لطفا" خود را با این سوالات ابتدائی بسنجید وچون انسان نمیتواند خود را بفریبد لذا پاسخها صحیح خواهد بود .

زبانها ی دنیا متکلمین به ســـــــــــــــــــــــــــوال شماره یک ســــــــــــــــــــــــوال شماره 2
از1 الی7000 هر زبانی کلیه انسانها را دوست دارم یا نه؟ با نژادپرستهای هم زبانم مخالفم یا موافق؟
زبانها ی دنیا متکلمین به ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوال شماره سه
از1 الی7000 هر زبانی دوست دارم تاریخم ویا تاریخ غیرهم زبانم توسط غیریا هم(زبانم) تحریف شود؟

و سایر سوالات دیگر .
نوشته شده توسط: Anonymous

به همت ترکان آزربایجان، "" قرائت جدیدی از زبان با استناد به زبان شناسان دنیا و آثار باستانی "" در حال شکل گیری است که "" در حال پس زدن قرائت شیفتان آخوند کسروی "" از زبان است. این قرائت، از آنجاییکه بر علم تکیه دارد در حال پیروزی بر "" قرائت یک جانبه و به شدت سیاسی شده سیستم فارسی‌ "" است. در جامعه فارسی‌، زبان شناسی‌، تحقیق و بررسی آثار باستانی، هیچوقت از متد علمی‌ پیروی نکرد، اینگ با یافته‌های جدید علمی‌، زاویه و پنجره جدیدی، در حال بزرگ کردن گسست "" قرائت جامعه فارسی‌ "" با "" قرائت دیگران مخصوصا ترکان آزربایجان "" از مقوله‌های زبان و آثار باستانی است. به عصر انقلاب اطّلاعات خوش آمدید، آخوند کسروی و جامعه شناسان کفن پوش کسروی را با "" تابوت قرائت جامعه فارسی‌ از مقوله زبان "" دوباره دفن خواهیم کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

شخصی که حتا ازبکار بردن اسم مستعار پرهیز دارد، خطاب بمن نوشته است: ( چون ایران هیچگاه محل زندگی ترکها نبوده و فقط میزبان... بوده... بیگانگان که .... خواهان تجزیه منزل صاحیخانه هستند، باید این کشور را ترک کنند.) پایان نقل قول. باید به این شخص بینام که بنظر میرسد، از تاریخ آگاهی چندانی ندارد، گفت: عزیزجان، اگرهمان تاریخ ایران را مطالعه بکنی بزودی آگاه میشوی که همان سلاطین ترکان که جنابعالی آنان را مهمان نامیدی، بیش از 1200 سال یعنی از هزاره های دوراز سلسله پادشاهان غزنویان مثل سلطان محمود غزنوی گرفته....، تا اشکانیان، سلجوقیان، افشاریان، صفویان، و همچنین سلسسه پادشاهان قاجار تا هشتاد سال پیش بر جغرافیای موسوم به ایران فرمانروائی میکردند. و اکنون سئوال اینست در طی این مدت فارسها کجا بودند؟ آقای بینام! حد اقل تاریخ جغرافیای ایران را مروری بکن! خیلی چیزها دستت میآید. روشن میشوی.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای مسئول کامنت، این جمله ناقص " ( آقای جوادی این را.... که من از پدر و مادر ترک زاده شده ام)" چه معنی میدهد؟ شما با حذف نیمی از جمله آنرا ناقص کرده ای. اگر به زعم خودتان واژه " متحجر" را توهین به شرف مبارک عباس آقا، بحساب میآوری، پس چرا نصف جمله را حذف و آنرا ناقص میکنی؟ در ثانی از کی بکار بردن کلمه "تحجر" توهین تلقی میشود؟ اگر چنین است باید تقریبا کل نوشته های آقای ناصر کرمی، اقبال اقبالی،... و امثالهم را که دائما به خلقهای دیگر تمسخر واهانت میکنند، دور بریزید. آیا این کار را میکنید؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ف.آگاه گرامی،
متن جدید شما جایگزین شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

فرض کنیم همه آن چیزهایی که نوشتی درست باشند ، فقط باید بدانی که محل زندگی فعلی خانواده ات در ایران ، اشتباه است و بوده ، چون ایران هیچگاه محل زندگی ترکها نبوده و فقط میزبان عده ای محدود ترک بوده . ایران محل زندگی اقوام ایرانی بوده و خواهد بود ، بیگانگان که خود را مهمان نمی شمارند و خواهان تجزیه منزل صاحیخانه هستند، باید این کشور را ترک کنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

فرض بگیریم تمام دانشمندان، زبان شناسان و تورک لوگهای دنیا، و جهان تورک از آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان و ترکستان شرقی گرفته ، تا تورک لوگ های سیبری، تاتارستان، شبه جزیره کریمه، تا تورک لوگهای کشورترکیه تا جزیره قبرس، همه در مورد فرهنگ و تاریخ و زبان نسلهای خود دروغ میگویند و فقط آقاعباس جوادی راست میگوید. آقای جوادی این را.... که من از پدر و مادر ترک زاده شده ام. و در خانواده خود بزبان ترکی صحبت میکنم. و در کوچه و بازار با مردم به زبان ترکی صحبت میکنم. و نسل و اجدام نیز ترک هستند. برای من اهمیتی ندارد که عباس آقا، بنا به مصلحت سیاسی برای حفط تداوم سلطه گری پانفارسیسم و پان ایرانیسم، در جغرافیای موسوم به ایران از خود فلسفه بافی میکند! عباس آقا!! من ترکم! زبان ترکی است، اصل و نسبم ترکند. و تاریخشان به هزاره های دور میرسد، و اجداد آنان نیز ترک هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

دیروز در آذربایجان شوروی سابق مسئولین حکومتی آذربایجان همراه سفیر ایران در آذربایجان در دفاع از تورکیە در جنگ اخیر تورکیە با پ ک ک بیاناتی در ضدیت با پ ک ک و مردم کورد در تورکیە و دفاع از چهار چوب کشور اشغالگر تورکیە اظهار داشتند هنوز یک ساعت از این نشست خبری و حملەی مدیایی و تلویزیونی بە پ ک ک و ملت کورد نگذشتە بود کە خط لولەی نفت و گاز طبیعی صادرات آذربایجان بە تورکیە و خط لولەی گاز و نفت آذربایجان بە اوروپا منفجر شد دولت مردان آذربایجان و تورک های آذربایجان باید بدانند هر حرکت و ضدیتی با ملت کورد در تورکیە چە رسانەای و عملی عکس العمل و عواقب تند ملت کورد را در پی خواهد داشت

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من تمام نوشته آقای آگاه (و شاید هم آقای قابوسی) را در این جمله می توان خلاصه کرد: "به سبب بضاعتی که راقم در علم دارم". برای ایشان و دیگر آلمانی زبانها می نویسم:
Einbildung ist auch eine Bildung!
اظهار نظر در باره بقیه فرمایشات ایشان را به شیفتگآن اصالت نژاد ترکی و باستان پرستان ترک وامی گذارم.

نوشته شده توسط: Anonymous

به سادگی همه نسل کشی ها آقای سنندجی با سلام منظور شما از(ترکان تندرو)چیست ؟ نقل قول : ( شواهد و اسناد تحقیقات وی این را اثبات میکردند کە "معبودی" و "سرهنگ نجفی" نیروی جوانمرد(ترکان تندرو) را در کشتار کردهای قارنا سرپرستی کردە بودند و در پایان نوشتە بود کە حمایت "ظهیرنژاد" از قاتلان و مجرمان، مجال دستگیری و محاکمە جنایتکاران را نمیداد.)

با توجه به اینکه در بهمن سال 1357 انقلاب باصطلاح اسلامی شد و نیروهای متشکل تروریست در آزربایجان غربی به پادگانها حمله و کلی سلاح بدست آوردند وبعوض استفاده در راه مردم تورک و کورد و آسوری و... منطقه استفاده کنند در راه اهداف نژادپرستی کردی استفاده کردند و بعوض رژه وقدرت نمائی در کوردیستان (سنندج) در آزربایحانغربی شهر سولدوز رژه رفتند وبرای اهالی هاداران پاداران سر هم کردند مردمان سولدوز تازه فهمیدند که این حزب باصطلاح دوموکرات قاسملو یک حزب تروریستی ادعای ارضی هم دارد لذا اعتراض کردند و در گیری شد و کلیه تروریستها توسط مردم و به کمک کمیته اعزامی از قوشجی دم بر کول تا سنندج فرار کردند. بعد برای انتقام تعداد سربازی که اهل سولدوز واز پادگان قوشچی آمده بودند توسط نیروهای بیشرف قاسملو شناسائی وزمانیکه توسط یک مینی بوس به سولدوز میرفتند که در راه یک زن وشوهر ویک فرزندش را سدار میکنند که گروه تروریستی قاسملو این 25 نفر را سر بریده وبه قتل میرسانند آقای شریک جرم سنندجی چرا این مطالب را نمینویسی بعد.... سر هم میکنی ....
نوشته شده توسط: Anonymous

""" آموزش، دانشگاه و آگاهی‌ فرهنگی‌ """ بعد از مقایسه ۵۰۰ پانصد دانشگاه برتر جهان و جایگاه پایین کشور فارسی‌ زبان، اردو زبان و هندی زبان نسبت به کشور‌های آسیائی "" اورال آلتائیک "" ژاپن و کرهٔ جنوبی ""، مرحله بعدی مقایسه "" صنعت ماشین سازی "" است، این از آنجائی حائز اهمیت است که این صنعت "" بزرگترین بخش تولیدی "" در دنیاست، هر سال نزدیک به "" ۶۰ شصت میلیون "" ماشین وارد بازار مصرف می‌‌شوند و "" صنعت ماشین سازی "" صنایع دیگر مثل "" آهن، فولاد، الکترونیک، لاستیک، چرم سازی، شیشه و چندین صنعت دیگر را به طور مستقیم "" تحت تاثیر قرار می‌‌دهد. به تدریج شما عزیزان را، با تحولات تولید ماشین در کشور‌های "" اورال آلتأیک زبان "" کره جنوبی، ژاپن و ترکیه قرار خواهم داد و کشور فارسی‌ زبان، هندی زبان و اوردو زبان را با این کشور‌ها مقایسه خواهیم کرد، در حالیکه ژاپن و کرهٔ بازار ماشین

دنیا را به تصاحب خود در آورده اند و ماشین "" کیا "" کرهٔ جنوبی به عنوان با کیفیت‌ترین ماشین سال انتخاب شد کشور هند با جمعیت ۱.۲۵ میلیاد هیچ جائی در بازار ماشین دنیا و تولیدات آن باز نکرده، همچنین ترکیه تبدیل به ۶ ششمین مرکز تولید قطعات ماشین به اورپا شده و جایگاه مهمی‌ در تولید ماشین برای خود باز کرده و در سطح دنیا قادر به رقابت است و بزودی اولین ماشین ملی‌ ساخت ترکیه، پرده بردار خواهد شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آزربایجان درطی تاریخ هیچ وقت به کردهامریوط نبوده وتنهاکردهای فراری ازعراق وترکیه بعلت نزدیکی وهم مرزبودن توسط دولت های ایران برای سوء استفاده سیاسی برعلیه دیگردولت ها ومردم درآزربایجان جنوبی اسکان داده شده اند.
متاسفانه طی تاریخ ازمهمان نوازی تورکان ،سرکردگان تروریست های کردسوء استفاده کرده است .
مدنیت خواهی مردم آزربایجان همیشه آنهاراگرفتارنامردان سیاسی کرده است اگرازهمان اول این کردهاراراه نمی دادندوآنهارابه استان های ایلام وکرماشاهان هدایت میکردند.اکنون این زیاده خواهی هارانمیکردید.
آقای سنندجی شماهم سعی کنیدواقعیت هاراگفته وفرافکنی نکنید.
شماچراحمله به سلدوزراتوسط تروریستها ،بااین حرف ها میخواهیداستتارنمایید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی‌ از بهترین کتابهأیکه شما در مورد "" سومر و ارتباط زبان سومری با زبان ترکی خواهید یافت اثر ""Samuel Noah Kramer"" است، نام این کتاب ""The Sumerians: Their History, Culture, and Character"" است، در صفحهٔ ۲۱ بیست یک این کتاب چنین میخوانیم.oppert even went on to say in this lecture that an analysis of the structure of the Sumerian Language had led him to conclude that it had close affinities with Turkish, , Finnish, and Hungarian- a brilliant insight into the structure of a language witch only
....
Julius Oppert (July 9, 1825 – August 21, 1905), French-German Assyriologist
......

https://books.google.ca/books?id=iY9xp4pLp88C&pg=PA21&lpg=PA21&dq=oppert,+samuel+noah+kramer,+sumerian+history,+turkish+language&source=bl&ots=AjXogZjeUZ&sig=mcC1qO73uaN5wFW1Jtbb8Xbevn0&hl=en&sa=X&ved=0CCAQ6AEwAmoVChMI66ytlZ_NxwIVRZuICh2v5AkI#v=onepage&q=oppert%2C%20samuel%20noah%20kramer%2C%20sumerian%20history%2C%20turkish%20language&f=false
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لوایی دوست عزیز شما چه فکر کرده اید !!! دکتر زهتابی امروز برای جوانان آذربایجان یک الگو هستند و با چند مقاله و نوشته سیاسی نه تنها زهتابی بی اعتبار نخواهد شد بلکه بر علاقه مردم اذربایجان به ایشان و دیگر مشاهیر اذربایجان همانند دکتر جواد هیئت بیشتر نیز خواهد شد / منافق و فتنه گر و تجزیه طلب و مامور اطلاعات ترکیه و همکار صدام یا جورج بوش و همجنس گرا و تن فروش و اعیاش و ... این حرفا دیگر تکراری و بی ارزش شده .حتی بچه 3 ساله هم می داند که در ایران برای بد نام کردن افراد از این انگ های تکراری استفاده می کنند/صدام با زهتابی دو کلمه ایی که باعث شد فقط کلی با دوستام بخندیدم .خوبه نگفتن همجنس گرا بوده !!!

نوشته شده توسط: Anonymous

من آذربایجانی هستم و با مقاله های سیاسی و هدف دار از هویت ترک خود جدا نخواهم شد / فرزندان من ترک هستند همانطور که پدران من ترک بودند

نوشته شده توسط: Anonymous

هر کسی که در آذربایجان زندگی خوش را فدای حقوق به حق مردم آذربایجان کرده به عناوین مختلف مورد حمله قرار گرفته هست تا جایی که انگ خنده دار همکاری زهتابی با صدام حسین را به دکتر زده اند و همان ها چشم خودشان را به دست دادن ها و روبوسی های رجوی با صدام حسین و همکاری این گروه با حکومت بعث عراق بسته اند / زهتابی مرد بزرگی بود که همیشه در یادها خواهد ماند /یادش گرامی و روحش شاد باد

نوشته شده توسط: Anonymous

پاسخ دندان شکنی بود برای همه کسانی که به خاطر مسائل سیاسی و نژادی چشم خودشان را بر روی اخلاق و انسانیت می بنندند و از هر گونه تحریف و دروغ پراکنی ابایی ندارند .تشکر فراوان
امیداورم روزی فرا برسد که حقوق فرهنگی ، زبانی ، نژادی ، مذهبی ، .... انسان ها فدای مصلحت و سیاست و نژاد پرستی نشود .
متاسفانه در ایران به خاطر مسائل سیاسی و مصلحتی دروغ پراکنی به یک سرطان غیرقابل مهار تبدیل شده تا جایی که در طول یک روز یک نفر از شمر می تواند به امام حسین تبدیل شود یا یک ملت از یک هویت به هویت دیگری تبدیل شود !!!
اگر مصلحت بر ترک بودن باشد اذربایجان ترک خواهد بود و هزاران مقاله نوشته خواهد شد و اگر مصلحت بر تات یا کرد بودن باشد هزاران مقاله توسط همان نویسنده ها بر تات و کرد بودن مردم اذربایجان نوشته خواهد شد و آنچه به اندازه یک کیلو شلغم هم اهمیت ندارد هویت واقعی ملت ها و حقوق به حق آنهاست .

نوشته شده توسط: Anonymous

نوشته شما عالی بود از شما آقای ائلیار گرامی متشکرم

نوشته شده توسط: Anonymous

ما ملت اذربایجان ترک بوده و خواهیم بودیم و این نوشته ها فقط سیاسی هست و از دوران رضاخان با هدف یک ملت یک دولت در ایران به راه انداخته شد و تا به امروز با قدرت در حال اجرا هست اما اگر نگاهی فقط به ورزشگاه 80 هزار نفری در تبریز یا سالن والیبال اورمیه یا ورزشگاه علی دایی اردبیل بیندازید متوجه می شویم که همه فریاد میزنند هارای هارای من تورکم / بله ما با این حرف ها از مدرسه تا دانشگاه که اریایی هستید و ترک نیستید بزرگ شدیم و حالا یک صدا می گوییم ما ملت اذربایجان ترک بوده و خواهیم بود .
متاسفم که این همه زحمت و بودجه کلان نتیجه عکس داده و علاقه مردم اذربایجان به هویت ترکی خودشان افزایش داده /ایران گلوبال حذف نکن خواهش میکنم

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آهنگر اگرچه من و شما همدیگه رو نمی شناسیم ولی فکر می کنم درحیطه تفکر، کاری که شما و من در دریچه زرد میکردیم کم و بیش انجام وظیفه عناصر مسئولی بود که در حد توان خود سعی میکردند تا بروبچه های آزاد شده از اسارت فکری رجوی و طبعاً دیگر افراد بتونن به جنبه های مختلف کار رجوی و اون هم نه فقط از یه دید محدود پی ببرن. تا راه بر هر نوعی از بیراهه بردن یه نسل دیگه بسته بشه که البته چنین کاری کمکی هرچند کوچک به آینده فکری و اجتماعی جامعه ایران و بخشی از تاریخ انسان میتونه باشه.

من هم همین مسائل مورد اشاره شما رو در ایران گلوبال بعنوان نظر و پیشنهاد نوشتم و منتشر شد
http://www.iranglobal.info/node/49848

اما اخبار روز متاسفانه تقاضای من رو منتشر نکرد فکر می کنم

بد نباشه اگه نامه سرگشاده حاضر رو برای اخبار روز و روشنگری که هر دو آنها مطالبی از آقای یغمایی منتشر می کنند بفرستید شاید وسیله ای بشه برای هوشیار کردن بیشتر افرادی که می خوان گذشته چراغی باشه فراراه آینده و نه دکون فروش اجناس بنجل حرث و نسل برباد ده!

بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان بهتر است به جای پاسخگویی به آقای جوادی بیشتر بر افزایش آگاهی مردم آذربایجان از حقوق بشر متمرکز شویم و از حقوقی که در سازمان های بین المللی برای انسان وضع شده است سخن بگوییم چرا که حقوق و قانون بهتر از هر نظریه ای کارساز است آقای جوادی علایق و تفکر سیاسی خود را با هر ترفندی میخواهد ثابت کند و از استثنات نتیجه برای اکثریت میگیرد
آقای جوادی اگر شما توانستید هممیهنان فارس ما را متقاعد کنید تا به زبان پهلوی دوران ساسانی تکلم کنند آذربایجانیان و سایر مردم ایران ترکمن و عرب و بلوچ و غیره هم به فارسی پهلوی تکلم خواهند کرد

نوشته شده توسط: lachin

جناب بی نام و نشان...... در موردی که مرا راهنمائی کردید بی نهایت متشکرم... ما به اطلاعات شما بیشتر احتیاج دارم.. بهترین ها را برایتان ارزومندم...

نوشته شده توسط: Anonymous

آخر باید از این حضرات که سنگ زبان آذری را به سینه میزنند باید پرسید آیا یک - دو جمله و یا یکی دو سطر نوشته ای به این زبان غایب میتوانید نشان دهید و در ضمن مگر این زبان عقیم دری « فارسی» که گفته میشود مادر بزرگ زبان به غیبت رفته آذری است چه گلی بسر مردم فارسستان - افغانستان و تاجیکستان زده که یک عده مرگز گرا افتاده اند سر ملت ترک آذربایجان که در هزار سال قبل اجداد شما بزبان دیگری صحبت میکردند و چون این زبان شایسته انطباق با جامعه را نداشت و مثل زبان پهلوی به غیبت تشریف فرما شده و حتما روزی روزگاری تشریف خواهد آورد و شما ملت ترک زبان را بمانند فارسستانی ها افغانستانی ها و تاجیکیستانی ها به انکشاف و تعالی جامعه دموکراتیک دری زبانی هدایت خواهد کرد. کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی . حضرات خیلی زبان شناس اول فکری به حال این زبان عقیم دری «فارسی » بکنید ، مابقی از جمله زبان مرده آذری .

آذری پیش کشتان.
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعأ آدم بە حال تورکهای این سایت کە کامنت میگذارند خندەاش میگیرد کە سعی میکنند زبان تورکی و سومری را بە هم ارتباط دهند حالا از اون هم خندە دار تر یکی مینویسد دانشمندان ثابت کردند 15000 سال پیش آنهم قبل از تصرف آمریکا توسط اسپانیا زبان مردم بومی آمریکا هم الصاقی بودە و یا همان زبان تورکی کە امروز در تورکیە با آن صحبت میشود تمام دانشمندان جهان را جمع کنید نمیتوانند ثابت کنند 15000 سال چە زبانی مردم با آن صحبت میکردند کە تورکها دارند شناسنامەی 15000 سالە برای آناتولی و تورکیەی امروز درست میکنند .عرضم بە حضور این جناب و پان تورکها فقط یک رقم در مورد تورکیە ،، مسئلەی زبان و هویت در تورکیە کە در زمان عثمانیها اصلأ هر کی بە هر کی بود و فتوحات عثمانی نە بر اساس هویت و نژاد تورکی بلکە سلاطین عثمانی با ایدولوژی اسلامی موفق بە بتوحات خود شدند

آنهم دقیقأ با همین نوع کشت و کشتاری کە امروز داعش پیش میبرد کشتن و گردن زدن ارهاب و ترساندن مردم و فتح کردن تا جای کە در بلغارستان کسانی کە بە اسلام عثمانیها نمیگرویدند پاهای آن شخص را با 2 اسب میبستند و هر اسب در جهتی مخالف آن انسان را جلو چشم دیگران 2 شقە میکردند و این گونە عثمانیها سرزمینها را متصرف میشدند با کشتار و ارهاب این شیوە را تورکها در تمام سرزمینهای دیگر نیز پیش بردند در طول تاریخ تا جای کە همین تورکها در کرمان 50000 انسان چشمهای آنها را از حدقە در آوردند و این شهر بە شهر کورها مشهور شد سلاطین تورک و پادشاهان تورک از هیچ جنایتی حتی نسبت بە نزدیکان خود نیز پرهیز نمیکردند مثلأ همین محمد خان قاجار بە خاطر یک قارچ هندوانە کە 3 نفر از خدمتکاران محمد خان آن هندوانە را خوردە بودند آن 3 خدمتکار را جلو چشم همە قطعە قطعە کردند میخواهم بگویم تورکها کە از آسیای صغیر و ترکمنستان چین بە طرف غرب سرزمین خود لشکر کشی میکردند با کشتار سرزمینها را متصرف میشدند و هیچ وقت بە سرزمین اصلی خود بر نگشتن و دلیل آن نیز کاملأ مشهود است کە ترکان از همان سرزمین اصلی خود ترکمنستان چین و آسیای صغیر تا نزدیکیهای آلبانی هیچ سرزمین بە هم پیوستەای ندارند فرزندان سلاطین ترک در گوشە و کنار متصرفات خود حکومتهای تورکی ناقص را ادارە میکردند ازبکها تورک زبان با تورکهای آذری سرزمینشان گیلانیها مازندرانیها طالشیها وو هست تورکهای قزاقستان بینشان تاجیکها و و هست تورکهای تورکیە با تورکهای آدربایجان یک دیوار گوشتی 20 میلونی کورد هست ترکمنها یا چاپارهای حکومتهای تورک مثل پاسگاهای جاندارمری در تمام آسیا پراکندە هستند در ابعاد جمعیتی کوچک ، تورکهای قشقائی سرزمینشان با ترک آذری و ازبک و ترک تورکیە چندین ملیت و زبان وجود دارد این حال و روز جمعیت و بافت 300 میلون جمعیتی هست کە پان تورکها از آن صحبت میکنند تورکها در تمام منطقە کە وجود دارند سربازان و مهاجران لشکر کشیهای چندین قرن آنها میباشد کە در پی حملات ، چنگیز ، آتیلا، تیمور، هلاکو ، سلجوقیان ، غزنویان ، ووووو بر سرزمینهای مردمان دیگر انجام دادند حال واقعأ خندە دار است کە تورکان کامنت نویس این سایت دنبال زبان التصاقی و سومر و درست کردن شناسنامە افتادند کە 15000 سال ساکن این سرزمینها بودەان هنوز خون مردمی کە توسط شمشیر لشکر کشیهای سربازان و اسلحە بدستهای تورکها بر روی خاک سرزمینهای مردمان اصلی آن خشک نشدە هنوز کشتار 1500000 ارمنی در تاریخ معاصر کە فیلمها و عکسهای آن در آرشیو وجود دارد سنگینی میکند تلطفأ یک استراحت بخودتان بدهید و اگر دیروز با شمشیر و از کلە منارە درست میکردید برای متصرفات سرزمینهای مردمان دیگر امروز محال است با درست کردن جعلیات و شناسنامەی سومری درست کردن برای خودتان بە گردن خودتان مدال مردمان اصلی این سرزمینها از 15000 سال قبل آویزان کنید ... امروزە در تورکیە تورکهای جوان بعد از اضمحلال امپراطوری عثمانی آنچنان هویت و زبان مردم را مخدوش کردند و بە هم زدن کە منهای هویت یکدست و یکپارچەی کورد در تورکیە مردمان سرزمین تورکیە اگر بە تاریخ فقط 2 نسل یا 3 نسل آنها بر گردی هر چیزی میتوانند باشند بە جز تورک ، یا ارمنی ، یا لگز، یا زازا، یا یونانی ، یا گرجی، ووووو باور کنید این نمایش زبان التصاقی و سومری اسمان برید زمین برگردید نمیتوانید این هویت و شناسنامەی جعلی را برای خودتان درست کنید

تمامی زبانهای جهان کم یا بیش از هم تأثیر گرفتن همین زبان فارسی 80٪ آن عربی است آیا پس باید نتیجە بگیرم فارسها عربند ؟ یا هندی ها انگلیسی هستند ؟ حال با چند کلمە سمری تورک سومری شد ؟؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب yaradicilig , من معتقدم که ما باید از باستانشناسان ترک برای شناخت زبان و تاریخمان بهره ببریم و تاریخشناسان انگلیسی را رها کنیم. اینها یکبار میگویند که ترکان با ژاپنیها همریشه‌اند وبار دگر میگویند که ما ترکان از لو‌لوها منشعب شده‌ایم وآخرسر خواهند گفت که نه اشتباه بوده و ترکها از آسیای شمالی میآیند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

افزوده :
درقسمت اول مقاله و اینجا مقوله «زاویه ی نگاه حسی» را مطرح کرده ام.در زبانشناسی توجه را به «گرامر،واژه های مشترک،میتوس،تاریخچه» معطوف میکنند. تا جایی که اطلاع دارم ندیده ام کسی مقوله «زاویه ی نگاه حسی» را در این عرصه بکارگیرد.
منظور از زاویه نگاه visual angle یا Blickwinkel است. با عناصر:احساس،اندیسه،استاتیک، باور، میتوس درمیامیزد مقوله ی «روح زبان» را میافریند.
مقوله ی «روح زبان» تکامل زاویه نگاه در پراتیک و رفتار است.که هسته ی مرکزی آنرا تشکیل میدهد. در حقیقت ما دربررسی خود به دنبال روح زبان هستیم؛
و از دریچه ی «زاویه ی نگاه» داحل فنومنها میشویم.


مثال در سومری:
u یا ud=روز= آفتاب=gün
u-şu=غروب آفتاب= gün-batan
izi=آتش : (isi داغ-گرم،درترکی ) در کلمه ی ترکی cı-z = یاندیران=داغ=گرم=سوزاننده را در «زبان کودکان» داریم.
ترکی در تعریف هوای داغ گوید : havadan ud-yağır یا ciz di əl vurma
زاویه ی نگاه :
1-در ترکی و سومری استعمال کلمات «روز و رفتن روز=غروب» یکی ست. (احساس و درک و بیان فنومن)
2- همینطور در مورد «آتش» نیز . توسط عامل «داغ» باز یکی ست.
3- این یگانگی در زبانهای انگلیسی-فارسی-آلمانی وجود ندارد.
سه کلمه ی یاد شده ی سومری تنها در ترکی این «ارتباط بین پدیده ها» را برقرارکرده تولید «احساس مشترک» میکند.
همانطور که گرامر مهم است زاویه نگاه حسی نیز در شناخت زبانها اهمیت کمی از آن ندارد.
قصد دارم ضمن بکارگیری عناصردیگر زاویه نگاه و روح زبان را نیز به عنوان یک عنصر بسیار مهم در شناخت پیوند دو زبان سومری-ترکی بکارگیرم.
4-
ĝeškiri6
gukiri [CRY] (8x: Old Babylonian) wr. gu3-ĝeškiri6; gu3-kiri6 "battle cry" Akk. ikkillu
سومری ĝeškiri6
= qışqırmaq درجنگ- ترکی.
tu-un = جنگ
u در اصل صدایی ست بین ö و e
اگر t را به d تبدیل کنیم و u را به ö که مجاز هستیم .قانون مند است -کلمه ی سومری tu-un میشود dö-ön = جنگ = از dö-üş -mək
wood در انگلیسی = ağac=tir=meşə در ترکی. و توجه شود به qış و odun
udun در سومری معنی ocaq میدهد.
eş سومری= سرد

ĝeš
ĝeš [TREE] wr. ĝeš; mu; u5 "tree; wood; a description of animals" Akk. işu
šagkal [TREE] wr. ĝeššag4-kal "a tree, a type of willow" Akk. šakkullu
tir [FOREST] wr. tir; ĝeštir "mud; forest, wood" Akk. luhummû; qištu
eš [COLD] wr. eš13 "(to be) cold" Akk. kuşşû
اینجا هم زاویه نگاه و روح زبان پیوند سومری و ترکی را نشان میدهد.
lu-lu-bi :
lu-lu-bi نام طایفه ی لولوبی ( درتاریخ آذربایجان معروف است). در قسمت اول به وجود نام «لولو ممد» در اورمیه نیز اشاره شد.
lu-lu جمع lu ، مردان . bi ضمیر ملکی ست. معنی نام لولوبی تقریبا = بیزیم کیشیلر یا آداملار.bizim-kişilər=öz-adam-larımız
این نام نشان میدهد طایفه ی lu-lu-bi خویشاندی با سومریها داشتند. اسمشان هم سومری ست.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بینام، باید توجه داشت که هیچ جای ایران مانند دشت های سرسبز آذربایجان علاقه عشایر مهاجم دامدار را برای اقامت به خود جلب نکرد. این قبیله های ابتدایی و خشن با وجود اینکه اقلیتی کوچک در برابر توده مردم آذربایجان بودند به دلیل جنگاوری حاکم شدند و با قتل و خشونت مردم را مرعوب کردند و به تدریج زبان خود را نیز بر آنان تحمیل کردند. فراموش نکنیم که در زمان صفویان آذربایجان مرکز حکومت و تبریز مدتها پایتخت بود. همچنین شهر تبریز در طول پادشاهی قاجار مرکز اقامت ولیعهد و پایتخت دوم قاجاری ها بود. این موقعیتی بود که جاهای دیگر ایران نداشتند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آریابرزن، شما سعی کرده اید از اصل مطلب نقل شده از کتاب آقای زهتابی که ادعای سومری و عیلامی بودن زبان ترکی و عیلامی ـ ترکی زبان بودن مردم سنقر و ترک بودن اشکانیان و جعلیاتی از این قبیل است فرار کنید و برای همین به یک نکته فرعی "تاریخ نویسان اسلامی" بجای "تاریخ نویسان امروزی" گیر داده اید. این فرار شما از موضوع بحث است و علتش هم این است که شما جیزی برای دفاع از جعلیات و دروغ نویسی های آقای زهتابی ندارید و چاره ای ندارید جز آنکه از بحث فرار کنید و بپردازید به موضوعات فرعی. خوب است که اینچنین مشت استاد جاعل خود را بیشتر باز میکنید!