Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای جوادی من دکتر زهتابی را از نزدیک میشناختم و در کلاسهای زبان ترکی آذربایجانی ایشان که در خانه دوستان برگزار میشد شرکت میکردم من ایشان را فردی صادق و دلباخته آذربایجان و فرهنگش یافتم و اگر حرف شما درست باشد که صدام برای وی نامه نوشته بود تا در عراق علیه ایران مبارزه کند قبلا از شما سربازان امام زمان او را به دار آویزان میکردند جناب جوادی ایشان برای خرید خانه هم پول کافی نداشتند که با همکاری دوستان وخود ایشان یک خانه برای ایشان خریداری شد آنهم نه در تبریز که در شبستر چون مثل شما وضع مالی کافی برای رفتن به بلاد غرب رانداشتند البته شما چون در غرب و در رسانه ای کارمیکنید که باید سیاست های آن رسانه را دنبال کنید و لا غیر اما امیدوارم به جای توجیه اعمال رژیم های قبلی و کنونی در مورد ستمهای فرهنگی وعقیدتی که در برنامه صدای آمریکا هم بیان فرمودید با مسئله علمی برخورد کنید و شما بهتر میدانید که

در تبریز مثلی هست که میگوید ننه م منه کور دئیب هر گلنی دوی دئیب و چون از صد سال پیش یک زبان و یک فرهنگ حاکم شده پس ما هم گردن کج کنیم و تابع شویم . اینگونه نبوده و نخواهد بود
نوشته شده توسط: Anonymous

امر بر دوستان مشتبه نشود غرض باستانگرائی نیست بل ریختن پته جعلیون فارسیست روی آب است.
از میان لهجه های مختلف ترکی , گویش قاراچای لغات مشابه بیشتری با زبان سومری دارد.
کلمات مشابه:
سومری قاراچای آناتولی آزربایجان فارسی
آز آز آز آز کم
چیبین چیبین چیبین میلچک-چیبین مگس
ابا آتا بابا (آتا) آتا پدر
قابا قاربا کابورغا قابیرغا سینه-دنده
کور کور کور قور خلق کن
مو بو بو بو این
نه نه نه نه چه
رو اور وور وور بزن
ار ار ار ار جوانمرد-سرباز

تو توو داغ داغ کوه
تود توودو دوغدو دوغدو آفرید
اوش اوچ اوچ اوچ سه
ایککی ایککی ایکی ایکی دو
یاز جاز یاز یاز بنویس
سن سیز سیز سیز شما
آلتی آلتی آلتی آلتی شش
می مین بن من من
یاریم جاریم بوچوک یاریم نصف
ال (کسر ا) اول اول اول بمیر
او اون اون اون ده
ز ( بافتحه ) سن سن سن تو
او اوویو اویغو یوخو خواب
توش توش دوش دوش بیا پایین
ائشیک ائشیک کایی قاپی در
اور اور اوراق اوراک داس
جاو جاو یاغ یاغ روغن
کیز کیز کیز قیز دختر
کوش کوش کوش قوش پرنده
جاز جاز یاز یاز بهار
جون جون یون یون پشم
جول جول یول یول راه
اول اوول اوغول اوغول پسر
دینگیر تینگری تانری تانری خدا-الهی
کان کان کان قان خون (احتمالن خون هم ترکیست)
سوز سوز سوز سوز از صافی بکذران
اود اود اوت اود آتش
جر جر یئر یئر زمین
سان سان سان سای شماره
کال کال کال قال بمان
از (کسر ا) اوز کندی اوز خود
اوز اوز اوز اوز بکن- پاره کن
و صدها کلمه دیگر.
نوشته شده توسط: lachin

دوستان.... آزاد شدن سعید متین پو را به تمام دوستاران فرهنگ و هنر و مخصوصآ به خانواده ایشان تبریک گفته و امیدواریم که زندگی راحتی همراه با آرامش روحی را در پیش داشته باشند....

نوشته شده توسط: lachin

دوستان... چندی پیش در یک کامنتی , نزدیکی زبان ترکی را با زبان سومری بوسیله مدل ریاضی بررسی کردیم. دوست عزیز ایلیار..واقعآ تحقیقات این دو زبان را چندی است که در این سایت منتشر می کند. ولی باز هم میبینیم که هنوز این آقایان کاوه جویا ها و عباس جوادی ها و .......برای ما ترک های ایران تاریخ نویسی میکنند. فرض بر این اینکه شما آقایان درست می فرمائید . زبان ترکی شاخه ای از زبان فارسی ایرانی است و ما ترک ها در حدود 100 سال است که با این زبان گفتگو می کنیم و شما هم هر روز یک ( مقاله ) هم در باره این زبان بنویسید و منتشر بکنید. خوب که چی؟؟ زبان مادری من که با شما فرق دارد , آیا من حق تدریس به زبان مادریم را دارم یا نه؟؟ آقای عباس جوادی ...در پشت تلویزیون اعلام کردید که (( نبایستی به ترک ها حق تدریس به زبان ترکی داد)) , این حقوق بشر کوروش شما کجاست؟ شما نمی دانم چرا نمی خواهید درک بکنید که

در ایران ملتی است که زبانش با زبان فارسی متغیر است. اسم این زبان را هم هرچه می خواهید بگذارید. واین ملت غیر فارس زبان , می خواهند با همان زبان غیر فارس تحصیل بکنند و جمعیتشان هم نزدیک به 30 میلیون نفر است. شما هر چقدر مقاله علمی, غیر علمی و داستان در باره این زبان می خواهید منتشر بکنید , بکنید . ولی هیچ وقت فکر نکنید که انتشارات این مقالات زبان ترکی ما را به فارسی عوض خواهد کرد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

Direnc Minelli گرامی،
بله درست است. با کلیات نظر شما موافقم.
همانطور که دیده میشود و تجربه میکنیم برخورد به «رابطه ی ترکی و سومری» بیشتر برخوردی سیاسی ست. نه علمی.
«متد تحقیر و تحقیر» است. و « اریتمک». ولی در هر صورتی این «رد پای کهن» در زبان کنونی پیداست. و نمی توان انکار کرد.
از سوی دیگر برای من فرق نمی کند که زبان ترکیم دیروز از آسمان نازل شده یا هزاره ها پیش شکل گرفته است. این قدمت و جدید بودن مسئله ی من نیست. مشکل من «تزهای» دهشاهی ایرانیکا نویس هاست. که همه چیز را به انحصار خود درآورده اند-حتی تحقیق را.کسی حق ندارد دنبال چیزی برود و تحقیق کند. «تحصص» دست ماست. چوپان و عمله چه میداند که «تحقیق» چیست.
داندانت درد کرد باید پیش من بیایی که دندن پزشکم.دعوایت شد باید پیش من بیایی که «قاضی» منم. چون «پروانه ی کسب» دسته منه. یعنی آجان برو خودت را علاف نکن « علم در انحصار منه»!

اینجا- در چنین شرایطی- اروپایی ها علامت انگشت نشان میدهند. و حق هم دارند. علم اگر زمانی در انحصار برده داران بود اکنون دیگر از «کنترول» خارج شده است. در جهان امروز هر پوشیدگی و دغل کاری را می توان رو کرد. از جمله شبه علمی نویسی های ایرانیکا را. چه رسد به متملقان و دنباله روان «آخوند کسروی ما».
نوشته شده توسط: Anonymous

من مطلبی را خطاب بە مسئولین این سایت چند ساعتی است ارسال داشتم کە تا کنون انتشار نیافتە کامنت در کمال صداقت و انسانی بدور از گر تشنج و توهین ارسال داشتم امیدوارم جلو انتشار کامنتم را نگرفتە باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-پان فارسیسم وپان ایرانیسم به خودلفافه اسلامی کشیده وهم دست بااستعمارگران غرب وشرق جاده صاف کن چپاولگران بین المللی گشته وخودنیزسرشان رادر....چپاولگران کرده اند.این ازهرنوع دموکراسی میترسند.ترک وعرب ستیزی رااین باربهانه کرده وچون تاریخ مصرف پان اسلامیسم درحال رنگ باختن است به ایران وایرانیت روی آورده اند.این هاخانه هراربابی راپرچب ببینند،دم درخانه آن چمباتمه می زنند.روشنگربلای جان این.... است.عقب ماندگی وتاریک اندیشی ونژادپرستی وعوام فریبی دوا دراین هاست.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-دوستان استعمارگران وتفاله های استعماری به خورد ملت های درون ایران حدود100سال است ازاین تاریخ وجعل تاریخ راهرروزوشب عین ونقل ونبات می خورانند.این تاریخ نویس ها اکثراباهداف استعماری از300سال پیش به ملت وفرهنگ سازی
پرداخته واین نوشته هادراین عصرروشنگری ارزش خواندن وجواب دادن ندارد.
....،وقتی زبان ابا واجدادی خودرابفروشداینها دردرون ملت خودبه پارچه کهنه ایی تبدیل میشوندکه حتی ارزش نگاه کردن هم ندارد.
ملت آزربایجان ازاین نیروهازیاددیده وپس اش زده است.اینهاخودمیدانندکه حرفشان درتاریخ متروک مانده ولی آخرین تلاش خودرامیکنند.پس بگذاریدخوش باشند.
ماملت آزربایجان راه خودرامی رویم بگذاریدآنهاهم آب درهاونگ خودبگوبند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سومری : ama-na-ra در آلمانی : zu seiner Mutter
در ترکی:(öz)
ana-si-na
--------
du-na-ra
ترکی:
uşa-ğı-na
------
dam-na-ra
ترکی:
ar-va-dı-na
------
ad-da-na-ra یا a-a-ni-ir
ترکی:
ata-sı-na
--------
مثل ترکی اول اسم میاید بعد وند ها به اسم می چسبند.زاویه ی نگاه نخست روی اسم متمرکز است.
جالب توجه است وندها در این مثالها بعد از اسم 2 تا ست هم در ترکی و هم در سومری. این یک تصادف نیست. دلیل آن
با تمام تغییرات در ترکی هنوز خیلی چیزها «رد پای» باستان را در خود دارد. اگر از این چیزها معدود بود به حساب نمی آمدند ولی وقتی صدها چیز از این نوع با هم جمع میشوند دیگر نمیشود نادیده گرفت.

GALA
کلمه ی زیبایی ست . امروز هم داریم. شاید در کودکی بارها این جمله را شنیده یا تکرار کرده اید:
هنگام بازی وقتی سنگها را روی هم می چیدیم یا ماسه ها را روی هم تلنبار میکردیم:

!Gədə çox galam; yıxıldı
قالا از مصدر قالاماق روی هم چیدن چیزی جهت «بزرگ » شدن و یا بلندی ارتفاع .
قالا =قلعه را هم داریم.
در سومری:gal= بزرگ=بیوک -اوجا
lu= مرد
lu-gal یا lu-gale= مرد بزرگ =شاه
bad= دیوار . همان «بند=بد» امروزی ست. «بندی سو آپار دی»
bad-gal-ga-la دیوارهای بزرگ
kur=زمین=zəmı(نه کره ی زمین).
kur-gala کوه = معنی لغوی :زمین بلند =oca- yer
gal-ga-la بزرگ و بزرگ=خیلی بزرگ یا بلند. lab-uca ; lab yekə ,böyük

ترکی izi =isi= issi آتش درسومری.
اینها رد پای زبان باستان -سومری - در ترکی ست. و هنوز هم این یگانگی ها وجود دارد. دهها نمونه از اینها هست.
در زبانهای غیر ترکی این چیزها نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایستا در فرهنگ شما هر عقیده و هر نتیجه گیری که مخالف عقیده شما باشد، جعل است!
هر نویسنده ای مطلبی برخلاف عقیده شما نوشته باشد جاعل است. هر زبان شناس یا محققی که به نتیجه مورد علاقه شما نرسد جاعل است! بنابراین اصلا نمی شود با شما صحبت کرد چون همه بجز خود شما و موافقین شما جاعل هستند!
شما ترجمه ای از بخشی از کتاب زهتابی را آورده اید و اول آن، از زبان زهتابی نوشته اید: "تاریخدانان امروزی". حالا اگر زهتابی در کتاب خود نوشته است: "تاریخدانان دوره اسلامی" حتما نوشته او جعلی است و زهتابی باید می نوشت "تاریخدانان امروزی" تا ادعای شما ثابت می شد!

فقط برای اطلاع شما این بخش را عینا می آورم تا شما ببینید: "ایلام حکومتینین آرادان گئتمه‌سیله او خلقین دیلی گئنیش خلق کوتله‌لری داخلیندن ابداً آرادان گئتمه‌دی، قالیب یاشادی و ایسلام دؤورو تاریخ‌چیلری طرفیندن "خوزی" دیلی آدلاندی. بو دیل ایندی هم خوزستانین شوش اطرافی و عراقین شوشا یاخین یئرلری، او جمله‌دن "مندلی" شهرینده، همده لرستانین سونقور شهری و اونون گئنیش اطراف کندیستانلاریندا و شاید باشقا یئرلرینده قالیر، خلقین عادی دیلی و انسیّت واسطه‌سیدیر، اؤزوده چاغداش آذری تورکجه‌سینین بیر لهجه‌سیدیر." ص 74
همچنانکه می بینید اینجا برخلاف ترجمه شما صحبتی از "تاریخدانان امروزی" نیست بلکه از تاریخدانان دوره اسلامی صحبت می کند. البته ما می توانیم با همه این اطلاعات مخالف باشیم و همه آنها را نادرست بدانیم. ولی یا شما نمی دانید که نتیجه گیری غلط جعل نیست و یا من نمی دانم که جعل جیست! البته اگر با منطق شما حرکت بکنیم، همه دانشمندان و محققین دنیا جاعل هستند زیرا نتیجه گیریهای هر کدام آنها یا مخالف نظرات شما هستند و از نظر شما جاعلند و یا مخالف نظرات مخالفین شما هستند و از نظر آنها و با منطق شما جاعلند!
من امیدوارم که شما نگاهی هم به کتاب تاریخ ایران باستان حسن پیرنیا و کتاب تاریخ باسنان نوشته چارلز الکساندر رابینسون، ترجمه دکتر اسماعیل دولتشاهی هم بکنید که آنها هم مثل جناب زهتابی وجود بقایای زبان ایلامی در این مناطق را "جعل" کرده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

ملت غیور و فرهنگساز و کهنسال ترک در ایران نزدیک صد سال است قربانی کشورهای استعمار گر غرب و اسرئیل در راس آنها انگلیس شده است. ملت تاریخ ساز ترک در ایران بپا خواسته و حقش را بگیرد و خواهد گرفت. چابالاساز هم خواهد گرفت چابالامساز هم. جناب آقای توکلی کم سانسور کنید, بدان که مدیا های دیگر هم داریم

نوشته شده توسط: Anonymous

باز هم بە مسئول کامنتها و مسئولین این سایت من سخصأ شدیدأ مخالف سانسور هستم و امیدوارم مسئولین این سایت آزادانە تمام نظرات را کە بە این سایت ارسال میشود پخش کنند بە جزء یک مورد و آن هم توهین بە هر صورتی و هەر نوعی چە در قالب شوخی یا در بستە و در لفافە حتی بە ملیتها و جمعی از مردم توهین بە لباس، غذا ، فرهنگ، کلتور زبان، و ظاهر و شکل جمعی از مردمان در تمام جهان کاری ناپسند و کم یا زیاد مجازات دارد ....

آیا سایت ایران گلوبال یا مسئولین ایران گلبال توهین بە لباس و طرز پوشیدن و نوع لباس ملت کورد از طرف سخصی بە اسم yaradiciliq بە نوع لباس ملت و مردم کورد از دستشان در رفتە یا حمدأ این توهین را پخش کردند ؟؟

بە این جملەی این شخص توجە کنید کە کامنت این سخص اجازەی انتشار دادە شد ،،،،

از این شخص <<<
تنها کسی‌ که نگران نیست تروریست‌های پ ک ک هستند که شلوار گشاد به پا کرده اند، تفنگی بر داشته اند و زن و بچه را می‌‌کشند.

کە شلوار گشاد بە پا کردند کاملأ موضوع توهینی و راسیستی این جناب را بە نوع دیدگاه ایشان نشان میدهد این جناب جدای از هر نقدی کە بە پ ک ک دارد دیگر حق ندارد بە نوع لباس تمام ملت کورد کە شلوار گشاد میپوشند شلوار گشاد بخشی از لباس کل مردم کورد میباشد و تنها مختص پ ک ک نیست و بار توهین آمیز این جناب در مورد شلوار گشاد از دیدگای راسیستی بە کل مردم کورد کاملأ مشهود و عیان است

جوابی کوتاه نیز بە این جناب یلینک ،، جناب یلینک اسلحە برای کشتار مردم ابداع شدە و کارخانەهای اسلحە سازی برای آبادانی و رفاه نیست اسلحە دست هر کسی باشد برای کشتن است اسلحە چە دست تورکیە باشد . چە دست پ ک کباشد چە دست گاندی باشد یا مادر ترزا برای کشتن است نە برای مداوا و بازسازی و رفاه تنها بزهکاران و دولت مردان و زورگویان هستند کە میتوانند اسلحە در دست بعضی ها را بە خیر و رفاه و آسایش تعریف کنند و در دست بعضی بە شر آدم کشی و تروریست بودن چە بمبی کە از طرف آمریکا و تورکیە بە صورت کور افراد سویل را میکشد و خانەها را ویران میکند و چە بمبی کە داعش بر سر جادە میگذارد و یا اسلعەی کە دست پ ک ک است هم،ان کار برد را دارد جنگ بر سر منافع و قدرت ،، حال بعضی از جایگاها دفاع مشروع نام دارد و مردم را مجبور میکند کە دست بە اسلعە برد و در پیش بعضی ها برای حفظ وضع موجود و غارت بیشتر ،،، بە نظر انسانیت جریانی کە در جایگاه تروریست بودن قرار میگیرد بیشتر با تورکیە و آمریکا و ناتو و پاکستان و ایران و عربستان هم خوانی دارد تا کسانی کە از جان مایە میگذارند در بیرون کردن اشغالگران
نوشته شده توسط: Anonymous

شما اگر استقلال بگیرید از خاک آذربابایجان بیش از یک سوم هم به شما نخواهد رسید. مجبورید آن سرزمین را با کردها، آسوری ها، ارمنی ها تقسیم کنید. آیا حاضرید این کار را بکنید؟ تازه، گمان می کنید آذربایجانی ها به این ادعاهای شما تحت عنوان حق تعیین سرنوشت جواب مثبت خواهند داد؟ خوش باشید و عمرتان را با این خوش خیالی ها تلف کنید!

نوشته شده توسط: Anonymous

از آنجائیکه تمامی این تحقیقات و تاریخ نویسی ها با یک هدف ضد انسانی, قتل عام فرهنگی ترکها , نفی حق طبیعی تحصیل به زبان مادری خلقهای قیر فارس و حفظ مرزهای مقدس شده ایران به هر طریق ممکن, به رشته تحریر در آمده از درجه اعتبار ساقط است. صربها با جعل تاریخ کوسوو و اینکه انجا مهد تمدن صرب بوده و بعد از سلطه عثمانیها آلبانیائی شده, باعث کشتار , خونریزی , آوارگی و از بین رفتن زیرساختهای خود صربستان در جنگ با ناتو شدند اما کوسوو مستقل شد و کوسوو ماند. آب در هاون نکوبید و به حقوق انسانی قرن 20 و 21 که در قطعنامه های سازمان ملل امده و دولت متبوعتان ایران نیز امضا کرده, پایبند باشید و خواهان رفراندوم حق تعیین سرنوشت برای ملتهای غیر فارس شوید منتهی خودتان رای نه دهید. ثابت کنید که در قرن 21 زندگی میکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار, من جهت یافتن جواب آنچه که شما در پی آن هستید, طی 20 سال اخیر مقالات و کتب زیادی به زبان انگلیسی مطالعه کرده ام. اینک شکی ندارم که ما وارث یکی از شاخه های زبانهای سومری هستیم. یکی از دلائلی که به قانع شدن من کمک کرد وجود زبانشناشان فراوانیست که معتقدند که در پروسه رقابت زبانها, یک زبان می میرد و بسیاری از لغات و اصطلاحات خود را به زبان غالب و جدید تحمیل می کند ولیکن هیچ زبانی ساختار بنیادینش متحول نمی شود هرچند ممکن است برخی قواعد گرامری جدید را بیفزاید و بعضی از ضوابط دستورییش را حذف کند. بعبارت ساده تر, از التصاقی به تحلیلی و یا برعکس تبدیل نمی شود.
به اعتقاد من موانعی که در حال حاضر در پذیرش عمومی این حقیقت موجود است عبارتند از:

1- از وراث رشته زبانهای تحلیلی بودن , با توجه به پیشرفتهای اقتصادی-اجتماعی جهان غرب هندو اروپائی, خوش آیند تر و مردم پسندتر از, تعلق به رشته زبانهای سامی و یا التصاقی است و یا بقول بعضیها شیک تر است!!!!. این تصور مختص ایران نبوده و نیست و حتی در اروپا ی 100 سال پیش هم بوده. مثلا تا 90 سال پیش مجارستانیها نمی خواستند باور کنند که هندو اروپائی نیستند و به یک زبان التصاقی که ریشه در شرق دارد, تکلم می کنند. اما نهایتن مجبور به پذیرش آن شدند. هرچند که برخی هنوز هم مقاومت می کنند ولیکن دیگر در اقلیتند و حرفشان خریداری ندارد. مجاری, استونیائی و فنلاندی از شاخه های زبانهای التصاقی هستند

2- سومریها در اثر همزیستی و رقابت با اکدیها, لغات زیادی قرض داده و قرض گرفتند و نهایتن در اکدیهای سامی آسیمیله شدند. امروزه تشخیص اینکه چه چیزی سومری و چه چیزی اکدیست قدری مشکل است و تحقیقات در این خصوص, میتوان گفت که حتی آغاز نشده است. منطقه و وارثان فرهنگ سومری و اکدی از نقطه نظر فرهنگی- اقتصادی هنوز باندازه کافی پیشرفت نکرده اند که از عهده بودجه و نیروی انسانی لازمه برآمده و کاری را که هندواروپائیهای انگلیسی و فرانسوی و غیره نزدیک 200 سال است به پیش می برند, آنها نیز آغاز کنند

3- بدلیل اینکه فاصله ترکی با زبان سومری از نظر زمانی پنج هزار سال است , کلمات, پسوندها, میانوندها و پیشوندها بسیار تغییر یافته اند اما ساختار هر دو زبان همچنان التصاقیست. البته نزدیک به 350 لغت اساسی شبیه ترکی امروز با همان معانی موجود است ولی تصور از خویشاوندی دو زبان در عامه مردم ملموس بودن آن است همانند مثلا انگلیسی و آلمانی. اثبات قرابت ظاهری انگلیسی و آلمانی با 500 سال اختلاف و یا پهلوی میانه 1400 سال پیش با فارسی کتبی 1000 ساله خیلی سخت نیست اما 5000 سال فاصله همواره شک و شبهه های فراوانی را همراه خواهد داشت علی الخصوص زمانیکه مسئله از حیطه زبان به حوزه سیاست کشیده شده باشد.

همانطور که بدرستی اشاره کرده اید در دنیائی زندگی می کنیم که بطرق پیشرفته در غرب و ابتدائی در ایران, جریانات غالب, افکار عمومی را مهندسی کرده و خواسته های خود را بنام حقیقت مطلق در ذهن انسانها حک می کنند. امثال شما کم هستند که قادرند از دایره ای که منطق بظاهر صحیح زمانه کشیده است , پا را فراتر نهند. آینده سازان همین افراد هستند. جالب است که بسیاری از منتقدان ما که در قرن 21 قناری رنگ شده 2500 سال پیش و یا 1400 سال قبل را بنام فیل پذیرفته اند داد سخن از منطق و علم سر داده اند!!!
منتظر مقالات تحقیقاتی جدید شما هستم.
موفق باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

رسانه های تورکیه درباره ی داستان اسرار انگیز جاسوس آلمانی در پ‌ک‌ک نوشتند

گوناز تی وی : به ادعای رسانه های تورکیه چند جاسوس آلمانی در امر آموزش پ‌ک‌ک نقش دارند

به گزارش گوناز تی وی به نقل از رسانه های تورکیه یک جاسوس آلمانی که نقش آموزش نیروهای پ‌ک‌ک را بر عهده

رسانه های تورکیه درباره ی داستان اسرار انگیز جاسوس آلمانی در پ‌ک‌ک نوشتند


گوناز تی وی : به ادعای رسانه های تورکیه چند جاسوس آلمانی در امر آموزش پ‌ک‌ک نقش دارند

به گزارش گوناز تی وی به نقل از رسانه های تورکیه یک جاسوس آلمانی که نقش آموزش نیروهای پ‌ک‌ک را بر عهده داشت بر اثر حملات هوایی تورکیه کشته شده است و دولت تورکیه اجازه نداده است تا جنازه ی وی از این کشور منتقل شود

ادعا شده است که وی یکی از 7 جاسوس آلمانی برای آموزش نیروهای پ‌ک‌ک بوده است که در قندیل به سر می برده است.

رسانه های تورکیه ادعا کرده اند که جاسوسان آلمانی به همراه جاسوسان اسراییلی و نیز جاسوسان ایرانی در طول دوره ی مذاکرات صلح به قندیل رفته اند و جاسوسان ایرانی و آلمانی نقش آموزش نیروهای پ‌ک‌ک ، چگونگی ایجاد گفتمان سیاسی در پ‌ک ک ، چگونگی تبلیغات برای گروه ، آموزش نظامی و عملیات تخریب را به نیروهای پ‌ک ک آموزش داده اند.

گفته شده است که نیروهای آلمانی همچنین آموزش جنگ شهری را به نیروهای پ‌ک‌ک بر عهده گرفته اند.

جاسوس کشته شده ی آلمانی Kevin Joachim نام داشته که با اسم کد Dilsoz Bahar شناخته می شده است و تنها 22 سال داشته است

در پی مرگ این جاسوس دولت آلمان خواسته است تا این مامور خود را از طریق خاک تورکیه به اروپا منتقل کند که با مخالفت تورکیه مواجه شده است. دولت آلمان سر انجام تصمیم گرفته تا جسد وی را به سوریه و منطقه ی تحت کنترل پ‌ی‌د منتقل نماید و وانمود کند که این جاسوس یک جنگجوی غربی است که به صفوف پ‌ی‌د برای جنگ با داعش پیوسته است. اما این مساله لو رفت و تورکیه جلوی ورود وی را گرفت.

در پی این حوادث دولت آلمان مجبور شد تا جسد وی را به اربیل منتقل کند و از آنجا به اتریش و سپس آلمان نقل مکان دهد. وی در زادگاهش در شهر KARLSRUHE آلمان دفن شد.

گفته شده است که جاسوس های آلمانی بویژه در کمپ Kaletuka مشغول آموزش بوده اند و از سوی BND سرویس امنیت آلمان ارسال شده اند.

روزنامه های تورکیه ادعا کرده اند که این جاسوس های آلمانی در انتقال سلاحهای آلمان به پ‌ک ک که تحویل اقلیم کردستان شده بودند نقش داشته اند.

گوناز تی وی

نوشته شده توسط: Anonymous

در تاریخ رسمی ترکیه دیگر از قدمت چند هزار سالۀ ترک ها در ترکیه و آذربایجان سخنی در میان نیست. دانشمندان ترکیه خیلی زود متوجه شدند که تاریخ سازی های دورۀ آتاتورک ضرورت زمانه بود و امروز با پیشرفت تحقیقات علمی تاریخی و باستان شناسی و زبان شناسی، کسی آن حرف ها را نه تنها به پشیزی نمی گیرد، بلکه تکرار آن حرف های خنده دار به اعتبار و حیثیت ترکیه و ملت ترک در جهان لطمه می زند. بحث قدمت ترک ها و زبان ترکی در آن منطقه بسته شده و امروز بیشتر در میان گروه کوچکی از پان ترک های آذربایجانی رایج است. علتش هم این است که اقوام دیگری در منطقه ادعای ارضی دارند و چشم طمع به خاک آذربایجان دوخته اند و این دوستان می ترسند بخش هایی از آذربایجان ملاخور بشود. همان طور که 20 درصد از خاک جمهوری آذربایجان را ارمنی ها گرفتند

ولی آذربایجان خاک کشور ایران است و این آقایان و خانم ها باید در عین دفاع از زبان مادری خود از تمامیت ایران و زبان ملی کشور نیاکانی شان نیز دفاع کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای آریابرزن، معلوم است شما هم در نادرست بافی دست کمی از آقای زهتابی ندارید! نگاه کنید به این نقل از کتاب زهتابی به نام تاریخ دیرین ترکان ایران: " تاريخدانان امروزي... زبان خوزي را همان زبا ن ايلامي ميدانندַ اين زبان حالا هم در شوش و مناطق عراقي نزديك به شوش , از جمله شهر "مندلي" و هم چنين در شهر "سنقر" لرستان و اطراف ان و بعضي جاهاي ديگر زنده است و زبان عادي و روزمره اهالي ميباشد و خودش هم به زبان تركي اذري امروزي خيلي نزديك است". تازه آقای زهتابی اشکانیان را هم ترک میداند و خیلی جعلیات دیگر. این نادرستی های بی پایه اگر جعل واقعیت نیست پس چیست؟ اینکه کسی بیاید از قول یک جاعل گمنام دیگر واژه هایی را به عنوان واژه های سومری جا بزند و بعد نتیجه بگیرد که زبان ترکی و سومری یکی هستند آیا جعل نیست؟ این همان کاری است که آقای زهتابی کرده و با اینکه خود را زبانشناس دانسته در کتابش از قول یک شخص

غیر زبانشناس گمنام که خود به جعل و دروغ نویسی متهم است کلمه هایی قلابی را به عنوان " واژه های سومری" نقل کرده و نتیجه گیری کرده که ترکی همان سومری است! آقای آریابرزن شما اگر کتاب آقای زهتابی را خوانده اید به این جعلیات آگاهید و دانسته بر دروغ اصرار می ورزید. همه این کارها را میکنید تا به غلط جا بیندازید که آذربایجانی از قوم و فرهنگی دیگر است و ایرانی نیست. بنایی که با دروغ بالا رود سست و پوشالی است.
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله آموزنده و مستندی است. اینهمه دلیل جای تردید نمیگذارد که در آذربایجان در جند صدسال اخیر دگرگشت زبان روی داده و زبان آذری باستان که نوعی زبان پارسی پهلوی بوده با فشار قبیله های مهاجم ترک به ترکی تبدیل شده است. حالا چرا این واقعیت مسلم تاریخی را بعضیها با تعصب انکار میکنند؟ خود دانند

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لوائی:
1- از نظر هنری بی مرزی و از نظر سیاسی با مرزی خود یک تناقض کودکانه است.
انسان انسان است، یا مرز لازم دارد یا ندارد. نمیشود هرجا دلتان خواست مرز بگذارید هر جا ژست روشنفکری نیاز داشتید مرز اه را بردارید.
2- شما بظاهر یک استقلال طلب هستید. این هثچ ایرادی ندارد.
اما دضمنی شما با کرد ها نشان میدهد شما استقلال طلب نبوده و فقط حسرت نداشتن هژمونی ترک ها بر ایران را دارید.
خداقل در حد نوبت عاشقی مخملباف پرنسیپ داشته باشید.
دفاع از آزادی مخالف نشان دهنده دموکرات بودن و دفاع از استقلال همه ملیت ها نشان دهنده استقلال طلب بودن است.
مقالات شما عموما" در جهت دامن زدن به اختلاف ترک و کرد بوده و از این بابت یا در خدمت جمهوری اسلامی یا در خدمت کشور ثالثی کار میباشد، چه بدانید چه ندانید.
فکر میکنم میدانید چکار میکنید.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

این قسمت به اول متن افزوده شده-اینجا هم درج میکنم که دوستان ببینند:

زبان در حفره ی دهان ، بازتابنده ی «زاویه ی نگاه آدمی به اشیا و پدیده هاست» به شکل صدا. وقتی «احساس و توجه و درک و اندیشه » تحقق مییابد.
هر خلقی زاویه ی نگاه خود را دارد. که آنرا میتوان «زاویه ی نگاه زیبایی شناسانه» اطلاق کرد.
هر چیزی با این زاویه ی نگاه توجه ( درک و اندیشه و احساس را ) جلب میکند. از این رو بخاطر «توجه انگیزی یا توجه گیری» آنرا زاویه ی «زیبایی شناسانه» گویند.
زبانها و خلقها بر این اساس معنویات شفاهی و کتبی را میافرینند. آنچه برای کار ما در این مسئله مهم است و مشگل گشا، اینه که:

1-زاویه ی نگاه هرزبان به اشیا و پدیده ها با نگاه دیگر زبانها فرق دارد و متفاوت است.
2- این زاویه نگاه متفاوت در آفرینش فولکلور وجود دارد.
3- از روی زاویه ی نگاه یک زبان میتوان خویشاوندی آنرا با زبان دیگر نشان داد.
4- تاجایی که دیده ام کسی به زاویه ی نگاه زبانها به «اشیا و پدیده ها و حرکات» توجه نکرده است.
5- زاویه نگاه زبانی به همراه«حساس و اندیشه» - که همان دید زیبایی شناسانه باشد- در خلقهای «مختلف زبان» برجسته است و میتواند «خویشاوندی یا غریبگی» دو زبان را نسبت بهم نشاندهد.

در قسمت اول نوشته کمی به این موضوع اشاره کرده ام ، اینجا میکوشم روشنترکنم:
-همه شنیده و خوانده ایم که میگویند «فلان کتاب به فلان زبان غیرقابل ترجمه است». مثال حیدربابا. که تاکنون هیچکس نتوانسته ترجمه کند. خیلی ها کوشیده اند و ترجمه هایی فراهم شده ولی
در اصل ،کتاب غیرقابل ترجمه به فارسی ست.یا دیوان حافط و شعرهای خیام. علت این مسئله «زاویه ی نگاه زیبایی شناسانه مختلف به محیط» است.
- باز شنیده و دیده و تجربه کرده ایم که میگویند :هنگام صحبت و نوشتن به یک زبان باید به همان زبان «احساس کرد و اندیشید» و بعد نوشت. علت این مسئله همان نگاه متفاوت زبانهاست.
میتوان گفت وقتی زاویه ی نگاه دو زبان نزدیک و یکی ست دلیل بر آن است که این دو زبان «خویشاوند »- اند.
در کلمات-جملات-حرکات-رفتار (با اشیا و پدیده ها) و آدمها و طبیعت این زاویه ی نگاه «وجود عینی» دارد.
در فارسی « خوردن» را در رابطه با زمین استعمال میکنیم. در ترکی «یئمک=خوردن در فارسی» را ما نمی توانیم در رابطه با زمین مثل فارسی استفاده کنیم. این زاویه ی نگاه به «حرکت خوردن-جسم زمین» در ترکی وجود ندارد. یا زاویه ی نگاه زبان فارسی در حرکت« بالا رفتن گربه از درخت» با زاویه نگاه در زبان ترکی به «حرکت کربه و جسم درخت» متفاوت است. فارسی از فعل «بالا رفتن» استفاده میکند و ترکی از فعل «دیرماشماق» که با فعل «یوخاری گئتمک=بالا رفتن» فرق دارد .
از این زاویه به زبان سومری و ترکی نگاه کنیم:
1- مثالی در این رابطه -ساختن خانه- در پایین ذکر شده است.
2-gaşan an-na یا ga-şa-na-na =ملکه ی آسمانHimmelskönigin=Kaşan an-na
ما در مورد آسمان « فاطما ننه » را داریم. رنگین کمان را «فاطما ننه نین ایشی» می نامیم .Fatma-ana =ملکه ی آسمان و Fatma-ana-nin-işi=رنگین کمان است.
Fatma nə-nə-nin- işi
اینجا قابل توجه کلمه ی «کارش=işi» است که پدیده ی رنگین کمان را «کار مادر آسمان=ملکه ی آسمان» میداند.
نام «فاطما» بعد از اسلام رایج شده. باز Gög-qur-şa-ğı=رنگین کمان و Gög =آسمان را داریم. قورشاق=کمر
زاویه ی نگاه به «کمان رنگی» و ارتباط آن با« آسمان» و «خدا» با زاویه مثلا زبان فارسی یا زبان دیگر که تنها یک «کمان رنگی» می بیند متفاوت است.
برای توضیح «ış=کار» داریم: ملکه یا مادر آسمان با چرخ خود پشم ریسی میکند. میدانیم که «پشم ریسی کارمادرانه» است.
این زاویه ی نگاه به «آسمان-رنگین کمان-خدا-کار-نقش و قدرت مادر » و مورد gaşan an-na در سومری مطابقت دارد.
ونمونه های بسیار دیگر. در مورد همه ی جوانب زندگی.
نوشته شده توسط: Anonymous

نه بعنوان تهمت همکاری و یا هماوایی با چرندیاتی که میگن؛ بلکه فقط برای دانستن خودمون!

اینهمه حرف و حدیث در مورد علت رهایی مصداقی از دست هیئت مرگ خمینی جانی در 67 نوشته شده و من تعجب می کنم چرا مصداقی در چند خط درست مثل آقای خلیلی و یا اصلانی بازجویی و رهائیش رو توضیح نمیده و همه رو به خوندن چهار مجلد کتاب حواله میده؟! آقای مصداقی اگه ممکنه لطف کنید و کوتاه و مختصر ماجرا رو یه جایی بنویسین تا من هم بتونم بخونم، با تشکر!

بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی من وشما میتونیم موافق یا مخالف نظر همدیگه باشیم ولی حق نداریم به هیچ بهونه ای همدیگه رو سانسور کنیم (ویراستاری البته پذیرفته ست ولی سانسور نه)! حالا به نمونه دلایلی که یغمایی واسه سانسور نظر آوورده شده در بالا داده توجه کنین و ببینین چه جوری از فرد مخالف در نظر سایرین ابلیس می آفرینه!

"دوستان! رفیق سائل و مهرداد آهنگر ممنون از درسهای سیاسی و اخلاقی و غیره
ستون نظرات برای نقد و بررسی است با زبانی درست و غیر عصبی و بدون نیش و کنایه
وقتی شما شروع میکنید من با ده نفر دیگر روبرویم که با زبان شما و تندتر میخواهند پاسخ دهند. از حدود سی کامنت اخیر احمد رضا یکی منتشر شده است. ....
ببنید عزیزان هر چه میخواهید فکر کنید من کامنتهای شما را از این پس منتشر نمی کنم
همانطور که نوشته اید فکر کنم دموکراسی من هنوز کامل نیست. غرض از این تلاش روشنائی است نه جار و جنجال
فدای شما
موفق باشی"

توجه کنید ایشون وانمود می کنه من انچنان فحش و فضاحتهایی در نظرم بوده که شر می آفرینه و تازه اقای احمد رظا نظر منتشر نشده من رو دیده و 30 کامنت غیر قابل انتشار در موردشون نوشته؟! جل الخالق و بعد هم میگه چون احمدرضا نامی در هواداری از یغمایی و یا رجوی شاید دوباره به من گفته یا دوباره بگه .....
https://www.blogger.com/comment.g?blogID=1518213859461616716&postID=23673662414162698&bpli=1
ایشون ترجیح میده از بیخ و بن ریشه من رو ببره و سانسورم کنه! منطق رو می بینین؟! برین واسه خودتون نیگاه کنین! https://www.blogger.com/comment.g?blogID=1518213859461616716&postID=3787263920443329020&page=1&token=1440443752156&bpli=1

البته این فقط یه نمونه از شاهکارهای منطقی آقای یغماییه که من اینجا نوشتم ولی وقتی حرفهای نمونه بالای من مدتی مدید با همچین منطقی سانسور میشه و عامدانه تصویری لمپنی از من در ذهن کاربرهای سایت ایجاد میشه و حساسیت زدایی نسبت به پلشتی و توجیه تئوریک کارهای رجوی بخصوص توسط همنشین در این مصاحبه ها پیش برده میشه و به امثال احمدرضاهای خیالی یا واقعی میدون داده میشه و امثال من رو به بهونه اونها سانسور می کنن؟! من رو منطقاً به این نتیجه میرسونه که این دو نفر دارن خط مشخصی رو پیش میبرن که حداقل در شیوه سانسور، ارائه منطق و توجیه تئوریک، کپی کارهای رجویه. در نتیجه به احتمال قوی ظن من در مورد اینکه اینها دارن سعی می کنن از بار مسئولیتهای رجوی در همه اونچه که در پس دیوارهای دیکتاتوری صدام و سیم خاردارهای پادگانهای رجوی به سر خیل عظیمی از جانهای شیفته نسل و سرزمین ما آوورده شده، بکاهند، درسته.

واسه همین باز هم از شما نقاضا می کنم از سایت خودتون به این مصاحبه ها لینک بدین و نظر کاربرها رو منتشر کنین تا بروبچه های آزاد شده از اسارت فکری رجوی بتونن به جنبه های مختلف کار رجوی و اون هم نه فقط از یه دید محدود پی ببرن. همونطوریکه که میدونین این کمکی به آینده فکری و اجتماعی جامعه ایران و بخشی از تاریخ انسان میتونه باشه.


بر و بچه های اسیر لیبرتی یادتون نره.
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
رفیق سائل.
نوشته شده توسط: Anonymous

حذف و اضافه در تاریخ یک جریان مستمر است. تماميت خواهي پانفارسیسم محدود به سلطه بر زندگان نيست بلكه آنان دست از سر مردگان هم برنمي دارند و حتي دست از سر تاريخ نيز، به گونه اي كه تاريخ سازي مي‎كنند، به آساني مي‎كوشند كساني را از تاريخ اخراج و كساني را وارد كنند،
ملت ها همواره با دو نوع تاریخ نگاری مواجه بوده اند، تاریخ نگاری ایدئولوژیک و تاریخ نگاری مزدورانه، این دو شیوه گرچه گاه با هم منطبق و یکی می شوند اما تفاوت هایی دارند، تاریخ نگاری مزدورانه یک عمل بوروکراتیک است یعنی به عنوان کارمند تاریخ نویس یا یک موسسه تاریخ نویسی قرار است تحقیق کنند و از پیش معلوم است چه چیزی را باید اثبات یا انکار کنند، در ازای پولی که می گیرند وظیفه دارند و مدیون هستند و تعهد برایشان ایجاد می شود. ممکن است چنین شخصی فاقد ایدئولوژی معین باشد یا تعصبی به ایدئولوژی رسمی نداشته باشد و در مقام کارمند،

ایفای نقش کند، حکومت های توتالیتر در مقطعی هجوم به تاریخ آورده و با پول و امکانات دولتی، تاریخ می نویسند، در حالی که این پول متعلق به همه ملتهاست است. اگر شهروندان بتوانند بگویند بروید با پول جیب خودتان تحقیق کنید و تاریخ بنویسید چرا با پول جیب ملت ترک‌ آذربایجان تاریخ ملت ما را تحریف می کنید هم سودی ندارد.
نوع ایدئولوژیک تاریخ نگاری، این نوع تاریخ پژوهی متکی به آرمان گرایی است و می خواهد عقیده ای را پذیرفتنی تر کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آالیار گرامی, تا حال اینها این ها هر طوری که می خواستند به طول وعرض می بریدند و می دوختند , برای خودشان و برای دیگران تاریخ را آنطوری که می خواستند, می نوشتند, کسی هم جرعت نداشت حتی کوچکترین انتقادی را کند. من برای نمونه یک پاراگراف از نوشته ای تحت عنوان: پاسارگاد ساخته یهودیان یا ایرانیان؟ که در سایت تابناک دمنتشر شده بود, این جا می نویسم , نوشته ایکه سر نخ را بر تمامی ابعاد جعلیات در تاریخ و تمدن سازی ها را به فارس ها بدست میدهد.

 
کار پاسارگادسازی به دلیل وسیع بودن دامنه جعل، دل هر جاعلی را وحشت زده می‌کرد. هرتسفلد که در ابتدا برای این کار درنظر گرفته شده بود از انجام آن سر باز زد و هزینه آن را نیز پرداخت. گزارش هرتسفلد از محوطه موسوم به پاسارگاد برای جاعلین پشت صحنه‌، جالب نبود و آن‌ها اقدام وی را برنتابیدند، زیرا برای اجرای نقشه پاسارگادسازی اعلام آمادگی نکرد و پاسارگادسازی را بسیار زشت و سرزنش آیندگان را بسیار عظیم می‌دانست، به همین دلیل از آن سر باز زد و به همین خاطر به جرمی که بیش‌تر به یک شوخی شبیه بود از ایران اخراج شد. وی را به قاچاق اشیای عتیقه متهم کرده و از ایران اخراج کردند. لازم به ذکر نیست که اگر شیوه بر مجازات عاملان غربی اشیای عتیقه باشد، باید انبوه از مستشرقین، سیاست‌مداران و جهانگردان غربی را مجازات نمود. هرتسفلد به شکل مرموزی در حالت انزوا درگذشت. وی در اواخر عمر با آگاه از خطری که او را تهدید می‌کرد، نوشت: «اوضاع روز به روز بدتر می‌شود و دیگر بازگشت به آلمان هم برایم بسیار دشوار است، وضع خطرناکی است و هیچ امیدی برای تحقیقات علمی با تفکر آزاد وجود ندارد
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به مناسبت سیاست غیر دمکراتیک و ضد انسانی حکومت اسلامگرای ترکیه در رابطه با حمایت از سپاه اسلام (داعش) و سرکوب و بمباران ملّت کُرد، از گوشه و کنار در جامعهء آلمانی شنیده میشود، که سفر های توریستی تابستانی خود به ترکیه را تحریم کرده اند، حـتّی از نزدیک تجربه کردم که خانواده ای آلمانی به حمایت از ملّت کُرد حاضر هست از پرداخت بلیط هواپیمایی پرداخته شدهء خود صرف نظر نموده و سفر به ترکیه را لغو کنند، اگر دفتر توریستی پول بلیط آنها را پس ندهند ...

امّا ایرانیان از جمله یک خانم ایرانی که خود را وابسته به سازمان اکثریّت معرفی میکرد و در فضای سیاسی هم خیلی ادعا و شعار هم میداد در چنین شرایطی که هزاران انسان و ملّت کُرد تحت ستم و بمباران ارتش فاشیستی ترکیه هستند، به ترکیه سفر کرده است و از چون و چند سفرش عکسها گرفته و در صفحهء فیس بوک خود گذاشته و در واقع تبلیغی برای حکومت و اقتصاد توریستی ترکیه است و نوشته است که: " امیدوارم که هر چه زودتر جنگ از سر و آسمان ترکیه برداشته شود
" آخر این جنگ بر سر ملّت کُرد است و یا بر سر ملّت و آسمان ترکیه ؟ مگر این جنگ و بمباران ها را نه حکومت ترکیه به منظور درهم شکستن مردم کُرد و تقویت سپاه اسلام "داعش" آغاز کرده است، مگر این جنگ و بمباران روش و شعارهای تبلیغات انتخاباتی اردوغان برای کسب اکثریّت آراء نیست ؟
این خانم و ایرانیانی که در چنین شرایطی به ترکیه مسافرت توریستی میکنند، نشان دادند و میدهند که بر خلاف ادعاها و شعارهای گذشته شان پای بند هیچ پرنسیپی نبوده و نیستند. جنگ و کشتار و ویرانی ملّت کُرد با همین پولها و درآمدهای توریستی سرمایه گذاری میشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

امیدوارم که روز ی درهای مساجد اسلامی و ارتجاعی اسلام و مرتجعین تشیع در ایران بسته شود و این بنگاه های عزادار ی و چپاول ملت بوسیله اخوند تخته شود. دین متجاوز اسلام دینی اجباری و ضد تمدن و ضد بشر است. باید روزی در های تمام امام زادهای عرب و گور های ان دو خواهر و برادر فراری را در مشهد و قم با خاک یکسان کرد و بجای ان مرگز تفریح و دانش و کتابخانه ایجاد کرد. ارتجاع اسلام هر روز بدون حتا یک روز تعطیل سرگرم تبلیغ علیه ایران و منافع ملی مردم ایران است. انچه باید تعطیل شود بساط و خدعه ونیرنگ اخوند و کتاب شیطانی محمد قران است. ایات این کتاب شیطانی جز فریب و تبلیغ خرافات چیزی را ترویج نمی کند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در ضمن از دوستان خواهشمندم در صورت تمایل ، اگر فکر میکنند بعضی موضوعات بهتر است مطرح -افزوده- تحقیق شوند، بیان کنند. یا لینک بدهند. که اینجا -یا در دنباله ی مقاله به آنها پرداخته شود. تحقیق و نوشتن از یک زاویه کاری ست جمعی.

نوشته شده توسط: Anonymous

من هم با مهندس هم در بيشتر موضع مشترك دارم اميد همه مردم در گفتمان اقاى مهندس مهم نظر هستند ولى اميد است كه از درون نظام اصلاحات اجام گردد و به خون خونريزى گرفتار نشود. چگونه مىشود عضو شد

نوشته شده توسط: Anonymous

طبق اسناد و مدارک و سنگ نبشته ها و آثاروابنیه ترک شناس شهیر جناب پرفسورآغاسی اوغلو، و دیگرباستان شنان تورک، در واقع بیش از هفت هزار سال است که مردم ترک زبان در منطقه فعلی ترکیه و قفقاز تا آسیای مرکزی و کوههای آرال در یک جغرافیای کهن، مثل امروز زیست میکرده اند. از این جهت نیز زبان التصاقی سومری بنا بر استناد زبان شناسان معروفت با زبان ترکی تشابه و ریشه مشترکی دارند. آقای عباس جوادی بهتر است به دانشمندان تورک و ترک لوگ های آذربایجانی و دنیای تورک مراجعه کند، تا حقیقت امر دستش بیاید. متاسفانه منابعی که آقای عباس بدست میدهد منابع معتبری نیستند. از این جهت نوشته هایش یایه علمی بیطرفانه ندارد. و خواننده را نسبت به خود سلب اعتماد میکند. من حتا یک عدد ازگفته های وی را باور ندارم، چون بر پایه تحقیق بیطرفانه علمی نیست. وحیف است که وقتم صرف چنین چیزهای بی پایه و ساختگی بشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب استفانلو, فقط فخش دادن بلد هستید. فرهنگ ....... همین است , نه کم و نه زیاد

نوشته شده توسط: Anonymous

حالا توپ توی زمین استفانلوست.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دوستان عزیز،
این مقاله ی دنباله دار -تأکید میکنم - «هیچ دید سیاسی»را دنبال نمی کند. تنها چیزهایی را که وجود دارند جستجو میکند.
ممکن است مسئله ای را «روشن» نکند. و ممکن است بعضی «تاریکیها» را روشن کند. بهرصورت برای من مهم نیست که نتیجه
چه خواهد شد یا دیگران چه فکر میکنند و خواهند کرد. هدفم این است که ببینم در این موضوع «چیزی» برای دانستن هست که
«ایرانیکا» نویس ها و یا مانند آنها عمدا نمی خواهند ببیننذ یا نه؟
من به همه چیز «بد بین و مشکوکم». چون در زندگی تجربه کرده ام هرچه به عنوان « حقیقت» به خورد من داده اند «وارونه» از آب در آمده است. من مارگزیده ام. مجبورم خودم ، کفش طلا* بپوشم و عصای نقره بردارم و راه بیافتم. ببینم از «ülgüc dağları ( کوههایی که مثل چاقوی صورت تراشی تیزاند) چطور میتوانم بگذرم. شاید چیزهایی را دیدم و یافتم. نشد هم مهم نیست. حرکت خودش آموزنده است.

این راهها دست و پای مرا هم مثله کنند ارزش دارند.چرا که «جستجوی مستقل اند. و با مغز خود و نه با مغز دیگران».
حاضرم با کمال میل «سخن» دیگران را بشنوم و بیاموزم.
------
* کفش طلا و عصای نقره ، اشاره به افسانه های آذربایجان دارد. دختر برای پیدا کردن عشق خود کفش طلا و عصای نقره برمیدارد- وقتی آنها ساییده شده و از بین رفتند عشق اش را پیدا میکند. حالا این داستان جستجوی من است در بیابانهای «سومرو-ترک». شاید من هم به گل خود رسیدم. اگر مثل قیل قمیش آنرا طعمه ی مار نکنم.
نوشته شده توسط: Anonymous

سومریان همان قوم لوط هستند که در قرآن کریم از آنها نام برده شده است و اسناد و شواهد متعدد تاریخی توسط باستانشناسان و خصوصا زبانشناسان از نطر آواشناسی و ریتمیک گویش و نگاره شناسی بر سنگ نبشته های موجود در موزه فرانسه و کتب تاریخ نویسان عرب که در کتابخانه لندن نگهداری می شود و براساس ریخت شناسی دارای قامتی بلندو پیشانی عریض و چشمان مورب و مشکی بوده اند و نیز تیره ای از آنان دارای چشمان سبز و آبی نیز بوده اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

نتیجه اینکه . طبق ادعاهای جدید پان ترکیسم . اسم قدیم ایران ، همان ترک است . یعنی جنگ 72 ملت همه را عذر بنه/ چو ندیدند حقیقت ، ره افسانه زدند . پس تمام تاریخ و جغرافی و فرهنگ و آثار باستانی ایران ، ترکی بوده . فقط فارسها آمده اند و نام ترک را پاک کرده اند و نام ایران را گذاشته اند روی اش. پس چرا زبان مردم ایران ترکی و مغولی نماند و بتدریج کردی و بلوچی و لری و فارسی و عربی شد ؟ منتظر کشفیات جدید پان ترکیسم و منطق نبوغ آمیزش باشیم . بزودی ترکها همان قوم آریایی خواهند شد که تا شما اروپا را تسخیر کرده اند . شاید هم امام زمان و مسیحای یهود ، ترک بوده باشد .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائلیار دستت درد نکند « اللره ساغلیق» مقاله قابل استفاده و مستند است .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقایانیکه خود را به آب وآتش میزنند، و جنبش مردمی ملیتهای جغرافیای موسوم به ایران را به هیچ میانگارند، و با مبارزه مردمی که در سرزمین اجدادی خود زبانشان قدغن است، و برای کسب حقوق زبان مادری وهویت معنوی خود، در مقابل رژیم اسلامی مبارزه میکنند، مخالفت میورزند، لازم است بمحضرشان عرض شود که پان ایرانسیم و پانفارسیم با ایستادن درمقابل خواست مردم و به وسط انداختن مانقوردهای دوآتشه وحلقه بگوش، باعث شده است که خیلی ها از آموزش زبان فارسی به فرزندانشان خود داری کنند، و با آموزش زبان مادری خود به فرزندانشان مصمم اند، که مهمترازهرچیز خواهان حفظ هویت زبان مادری خود هستند، قطعا اولین جبهه درمقابل پان ایرانیسم خارج نشین و اروپا نشین خواهند بود و بوضوح معلوم است کسانیکه در راستای سیاستهای رژیم اسلامی تهران حرکت میکنند، از طرف نیروهای امنیتی روسی و رژیم اسلامی حمایت مالی و رسانه ای میشوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی عزیز, فرق زیادی است بین این و آن. یعنی تیتریکه نویسنده مقاله خودش انتخاب میکند و تیتریکه انتشار دهنده بجای تیتر نویسنده, تیری که خودش انتخاب میکند. اولی جرم نیست ولی دومی جرم است.

نوشته شده توسط: Anonymous

هیچ پیوندی میان زبان سومری و ترکی وجود ندارد. زبان سومری مثل زبان حتّی زبانی تک افتاده است. هر تشابهی به معنی هم خانودگی نیست. این را زبان شناسان می گویند. دوست عزیز، اگر زبان شناسی کار هرکسی بود، در دانشکده ها و دپارتمان های زبانِ دانشگاه های اروپایی را باید می بستند. در ایران گلوبال می شود این ها را نوشت، اما در هیچ مجلۀ علمی، این مطالب شما و دوست شما آقای فرهاد قابوسی را چاپ نمی کنند. عوام ممکن است حرف های شما را قبول کنند، اما هیچ آدم عاقلی این حرف ها را قبول نمی کند. حیف از وقت و عمری که بر سر این حرف ها می گذارید! واقعاً من دلم می سوزد. می دانم عصبانی خواهید شد. اما مهم نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ف- آگاه دربارۀ این هاتّی‌ها که نوشته اید:
اولاً هاتّی نیست، حتّی است. وقتی از ویکی پدیا کپی می‌کنید، حداقل با تلفظ درست کپی کنید. حتّی زبان پیوندی است اما هیچ رابطه ای با زبان ترکی ندارد. قرار نیست که همه زبان های پیوندی از یک خانواده باشند. زبان حتّی مثل زبان سومری زبان «تک خانواده» یا isolierte Sprache است. دربارۀ تمدن حتّی ها Hattians و زبان آن‌ها مطالب زیادی در زبان فارسی وجود دارد، کمی مطالعه کنید. به ویکی پدیا هم که مراجعه می کنید، درست کپی کنید.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

پس از انتشار مقالۀ توسط «بهرنگ »تیتر دوم آن «درباره مقالۀ غیر علمی آقای جوادی» نظرم را جلب کرد که نویسنده قبل از اثبات غیر علمی بودن، آن را «تیتر» زده است . مثل این می ماند که دکان داربگوید: «ماست من شیرین است» بهتر ان بود که نویسنده خواننده را در پایان مقاله ، به «غیر علمی بودن » نوشته اش همراه می ساخت ؛ چنین تیتر های حکمی مرا به یاد خاطره ای در 36 سال پیش جلوی میز کتاب شهرداری شاهی(قائم شهر) انداخت. ان روزها سازمانها و احزاب انقلابی ازاد بودند و در جلوی مرکز «روشنفکری» شهر مان ؛ بحث های بی سر و ته ای جریان داشت. در یکی از ان روز های « بهار انقلابی» ،هوداری از چریک های فدایی بنام میچکا(گنجشک) که در شهر مسافر کشی می کرد و پس از تاب خوردن و رفع خستگی در شهر به جلوی میزکتاب امد و دربحث مابین یک هودار خمینی و چند مارکسیست در باره وجود« خدا» بود ؛ شرکت کرد...

....حزب الله ای می گفت ثابت کنید که خدا وجود نداردکه نا گهان «میچکا» با آن قیافه لاتی اش آمد جلو و مشتی تو دهان بچه مسلمان زد و گفت:« من به تو ثابت می کنم که خدا وجود ندارد» و آن بیچاره را نقش زمین ساخت.( چند ماه بعد ،میچکا در یک سرقت مسلحانه کشته شد ) و حالا هم حکایت این تیتر گذاری است. از این رو تیتر را به شکل زیر تغییر دادم:«نقدی بر مقاله آقای جوادی» که با اعتراض بهرنگ مواجه شدم . او به من یاد آوری نمود که آقای جوادی مقاله‌ای با عنوان "درباره ی جعلیات محمدتقی زهتابی" ندارد و تیتر اصلی مقاله ایشان «دو اشتباه فاحش قومگرایان آذربایجانی ما» بود که ناشر یعنی کاوه جویا به دلخواه و بدون اطلاع نویسنده ، تیتر آن را به «درباره ی جعلیات محمدتقی زهتابی» تغییر داد و سر دبیر که من باشم ،در ان مورد دخل و تصرفی نکردم و اکنون که نویسنده خود این تیتر را برگزیده است ؛ از حق سردبیری سو.ء استفاده کرده و ان را تغییر می دهی ؟ ؛ پس از این اظهار نظر بهرنگ به او اجازه دادم که تیتر را برگرداند ولی واقعیت این است هر دو تیتر حکمی و شعاری است و در تیتر گذاری ها می باید از ان اجتناب نمود ؛ بگدارید ؛ خواننده به جعلی بودن و یا علمی بودن نوشته ای باور نماید و نه اینکه این نتیجه گیری را به او بخورانیم . یکی از وظایف سردبیرجلوگیری از انتشار تیتر های شعاری و حکمی است که به قول آژدربهنام به یک رویه در ایران گلوبال مبدل شده است.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب رفیق سائل / برعکس نظر شما تا انجا که من در سایت ایران گلوبال این گفتگو را دنبال کردم اسماعیل یغمایی و همنشین بهار بجای نقد ایدئئولوزی و سیاست مجاهدین تنها به مسعود رجوی «بند »کرده بودند .. عین کامنت را که چند ماه پیش نوشتم در اینجا نقل می کنم:«چند روز پیش داستان غم انگیز کشته شدن بیش از 4000 سربار و غواص ایرانی درناگفته هایی از لو رفتن «عملیات کربلای ۴» را شندیم و امروز داستان دنباله دار کشته شدن چند هزار مجاهد خلق در فروغ جاویدان و زنی که نامش قصه و یا غصه بود و در هوای 60 درجه جنازه های مجاهدین را دفن می کردند . و درست دو ماه بعد قتل عام 5000 زندانی سیاسی در سال 67 را در کنار هم قرار دهیم که به انتقام فروغ جاویدان به فرمان خمینی صادر شده بود. براستی مسببان و مقرضان اصلی کیستند ...شاید بگوید خمینی ، مسعود رجوی و...

این ها رهبران یک انقلاب احمقانه بودند . انان خود قربانی چنین تفکری . متاسفانه همنشین بهار رواوی داستان اسماعیل وفا یغمائی مشکل را در رهبر جستجو می کنند بنظرمن مقصر اصلی ایدئولوزی و سیاست انقلابی حاکم بر احزاب و سازمانهای انقلابی بودند که چنین فجایعی را رقم زدند. بیش از یکصد سال است که روشنفکران ایرانی در فکر انقلاب اند . دهها هزار کشته و زندانی ....نتیجه اینکه : ایران در مرز فروپاشی از درون قرارگرفته است و کافی موشکی از زمین و هوا در خلیج فارس شلیک شود ، عربستان ، اسرائیل و ایران بیفتند به جون همدیگر ......در چنین جوی هنوز کودکانی پیدا می شوند که بدنبال تواب در 33 سال پیش می گردند و ای بر ما« نسل سوخته انقلابی» ...چه کردیم با خود و مردم ایران...
نوشته شده توسط: Anonymous

این وضع خیلی‌ نگران کننده است، روزی نیست محل کاری به کار کارمندانش خاتمه ندهد یا در کارخانه‌ای بسته نشود. اقتصاد آمریکا با اینکه تا حدی جان گرفته ولی‌ هنوز " تورّم بالا " نرفته و کارخانجات مزد‌ها را افزایش نمی‌دهند. اگر فدرال رزور آمریکا نرخ بهره را که نزدیک صفر است افزایش دهد به احتمال زیاد وضع بدتر نیز خواهد شد و تاثیر آن بر اقتصاد‌های کشور‌های " بریک " خیلی‌ منفی‌ خواهد بود. از طرفی‌ مضل یونان نه تنها حل نشده، بلکه با سقوط کامل یونان، ایتالیا، پرتغال، اسپانیا نیز شاید دوباره به وضع قبلی‌ برگردند، تنها کسی‌ که نگران نیست تروریست‌های پ ک ک هستند که شلوار گشاد به پا کرده اند، تفنگی بر داشته اند و زن و بچه را می‌‌کشند. در حالیکه همه مردم دنیا به فکر اقتصاد هستند، تروریست‌های پ ک ک آلت رژیم ایران، اسد سوریه و دیگران شده اند.تا بهترین اقتصاد منطقه را آسیب برسانند.

نوشته شده توسط: Anonymous

درزبان فارسی ، خلاف زبان ترکی ، بعد از کلمه دشمن ، باید یک " را " گذاشت . پس ، بهتر است شما نوشتن تان را هم قوی کنید .

نوشته شده توسط: Anonymous

آخر جناب مسئول کامنتها شما تا حالا 100 ها کامنت را سانسور کردید مثلأ چە حکمتی در نشر این کامنت هست ؟؟ کە یکی با اسم 800 خواستە 70 سال بنیان گذاری حزب دمکرات کوردستان را مسخرە کند

نوشته شده توسط: Anonymous

اتحاد و همبستگی را در میان خودتان حفظ کنید, اعمال ناشایست در مقابل یکدیگر انجام ندهید خصوصاٌ در مسئولیت و خدمت کردن. خواندن و نوشتن و سطح علمی خود را بالا ببرید تا کمتر فریب دشمن بخورید".
خواندن و نوشتن و سطح علمی خود را بالا ببرید تا کمتر فریب دشمن بخورید".
خواندن و نوشتن و سطح علمی خود را بالا ببرید تا کمتر فریب دشمن بخورید".
خواندن و نوشتن و سطح علمی خود را بالا ببرید تا کمتر فریب دشمن بخورید".
خواندن و نوشتن و سطح علمی خود را بالا ببرید تا کمتر فریب دشمن بخورید".
خواندن و نوشتن و سطح علمی خود را بالا ببرید تا کمتر فریب دشمن بخورید".

نوشته شده توسط: Anonymous

قدرمسلم این است با فعالیت های شما آقایان و خانم ها در جنبش ملی به اصطلاح زبان مادری تورکی و هویت سازی برای خود غیراز ملیت ایرانی با توسل به فرقیی ها و چپ های .... چون پورپیرای توده ای اختلاس گر حال من یکی و خیلی از آذری ها به هم می خورد و همین باعث شده که خیلی ها چون من به دلیل کم رنگ شدن زبان آذری در زیر زبان تورکی از آموزش زبان تورکی به فرزندانمان خودداری نموده وبه فرزندانمان بیاموزانیم که مهمتراز هرچیز ایرانی هستندو قطعن اولین جبهه در مقابل شما هویت سازان خارج نشین و ترکیه نشین و باکو گدانشین خواهیم بود و می دانیم شماها از طرف نیروهای امنیتی روسی و رژیم اسلامی حمایت مالی و رسانه ای می شوید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا یا خانم "استفانلو"،
نمیدانم کامنت شما چه ربطی به این مقاله دارد. ولی حالا که درج شده، سوال من در پاسخ به شما این است که:
آیا به نظر شما موی بلند دلیل نوعی خودآزاری و مازوخیسم در بین مردان است؟

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-بخدا،ماهم میدانیم که دنیا درحال پیشرفت است وهرثانیه اختراعات واکتشافت درهرزمینه اتفاق می افتذ.
دانشمندان علوم مختلف برای آسایش مردم کشورخودوجهان تلاش دارند.ولی چه کارکنیم که طرف ماحرف حالیش نیست وتفنگ وگلوله وزندان ودلارهای نفتی راصدسال است درتصرف داشته ودارد.
برای مادانشمندهویت سازوشجره نویس هم میخردوهم درست میکند.اگرکسی هم حرفی بزندتعدادی افرادبی مزدومواجب ویا بامواجب پیداشده ودوست ندارند،خواسته ماتحقق یابد.
وبزورمیخواهندمارابه 1400سال پیش برده ویاتعدادی بدترازآنهامارامیخواهندبه 2500سال پیش ببرند.اگرهمین سایت رانگاه کنیدتعدادی دراین جاهم ازآن آدمهای 2500 و1400سال پیش رامیتوانیدبراحتی پیداکنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

گرچه سپاهی ها و خانواده هایشان در کمال رفاه زندگی می کنند اما در بین اعضای فامیل وجامعه ننگ و رسوایی را بر پیشانی دارند و روزی فرصت دست بدهد ،خود و اعضای خانوده پاسدارها در امان نخواهند بود.