دوستان عزیز، امکان کامنتها واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادانه نقد و نظرخود را بنویسید. اما خواهش می کنیم از عصبیت بپرهیزید و فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.
همکار گرامی، آقای کاوه جویا،
پاسخگوی هر مقالهای، نویسنده و منتشر کننده آن است.
این مقاله انتخاب شماست و احتمالا آقای جوادی خبری از انتشار این مقاله در ایرانگلوبال ندارد و بنابراین نمیتواند پاسخگو باشد. میمانید شما که اصولا باید در مقابل سؤالات و انتقادات کامنت نویسان پاسخگو باشید.
من با بسیاری از مطالبی که در کتاب دکتر زهتابی آمده، موافق نیستم ولی موضوع بحث، مستقیما کتاب ایشان نیست بلکه مشخصا نوشته آقای جوادی است.
در این نوشته، تا آنجایی که به اطلاعات من برمیگردد، نادرستیهای تاریخی وجود دارد که میخواهم در مورد آنها گفتگویی دوستانه و سازنده داشته باشم.
از شما دعوت می کنم در بررسی این مقاله با من وارد گفتگو شوید و احساس مسؤلیت خود را نشان دهید.
منتظر پاسخ شما هستم که امیدوارم مثبت باشد.
ولی پیش از آن میخواهم از شما بپرسم که آیا اصلا آقای جوادی
ولی پیش از آن میخواهم از شما بپرسم که آیا اصلا آقای جوادی مقالهای با عنوان "درباره ی جعلیات محمدتقی زهتابی" دارد؟ من به سایت چشم انداز مراجعه کردم. عنوان مقاله ایشان "دو اشتباه فاحش قومگرایان آذربایجانی ما" میباشد و نه عنوانی که شما بر آن گذاشتهاید. آیا آقای جوادی از این تغییر تیتر خبر دارند؟ اگر نه، آیا این کار شما نمونه بارز یک جعل آشکار نیست؟
آدرس مقاله آقای جوادی در سایت چشم انداز:
http://cheshmandaz.org/2013/04/13/%D8%AF%D9%88-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%AD%D8%B4-%D9%82%D9%88%D9%85%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%
D9%86%DB%8C-%D9%85/
با سلام آقای عباس جوادی اگر خواهان حقیقت هستید لطفا" چگونگی یک نقدعلمی را برای چندمین بارمطالعه و بازبینی فرموده در باصطلاح نقد علمیتان یا تجدید نظر یا مجددا" اثبات فرمائید ونیز نگاهی عمیق به نوشته آقای ائلیار بیندازید لطفا"مجددا" نظر خود را اعلام فرمائید . هر چند که میدانم این نوشته هایم آب در هاون کوفتن است . و یا باتماز داشا میخ .
من مطمئن هستم که عباس جوادی حتی یک بار هم بطور کامل کتاب دکتر زهتابی را نخوانده است. ایشان (عباس آقا) می فرمایند:
"آنچه آقای زهتابی در کتاب دوجلدی و سخت فهمش «ایران تورکلری نین اسکی تاریخی» («تاریخ باستان ترکان ایران») به ترکی آذری باکو نوشته"
همین یک جمله عباس جوادی گویای این حقیقت است که ایشان چون نتوانسته کتاب را بخواند کتاب را ول کرده و شروع به خیال پردازی آریایی کرده. اولا کتاب به زبان ادبی ترکی آزربایجان نوشته شده ثانیا شما سواد نداری کتاب را بخوانی انگ سخت فهمی چرا به آن می زنی. این مانند اینست که کسی دو ترم کلاس پایه انگلیسی رفته بعد می خواهد کتاب شکسپیر بخواند. معلومه که برای شما قابل فهم نخواهد بود. در آخر این عنوان عباس جوادی نشان می دهد که مدیای فارسی برون مرزی
دست چه کسانی افتاده که اینقدر شاهد غرض ورزی و تحریف در این رسانه ها هستیم:
"دکتر عباس جوادی، پژوهشگر ایرانی، دکتر زبانشناسی و مدیر منطقه ای رادیوی آزاد اروپا ست"
به جاى اينکه کتا ب آقاى زهتابى را تجزيه وتحليل کنه ، رفته سر زندگى خصوصى آقاى زهتابى ،که چه بوده ودر کدام حزب عضو بوده وغيره ............... اينکه نشد کار علمى !!! شما لطفا با دليل بنويس با کدام قسمت کتاب اقاى زهتابى مشکل داريد؟
با تخريب شخصيت که نمى شود راه به جايى برد . بى چاره اون دانشجويانى که............... ׳
« آقای زهتابی ... با دعوت صدام حسین به بغداد رفته»
لطفا این دعوتنامه ی صدام را منتشر کنید. ادعا باید سند داشته باشد.
در غیز این صورت «تهمت و کذب» حساب میشود.
نویسنده که ادعای آدمیک بودن دارد هنوز یاد نگرفته چنین ادعایی باید با سند همراه باشد.
حرف بدون سند تبلیغات است. در سایت هم گشوده.
تبلیغات یعنی «خود فریبی و دگر فریبی».
اولین خصلت «آکادمیک» بودن آنست که بی طرفانه، و بدون عینک ایده لوژی، باید به علم تاریخ برخورد کرد.
این اصل اولیه در همه جای نوشته ی این آقای آکادمیست نقض شده است. که دارای « ایده لوژی ملی گرای آریامهری» ست.
با این وصف باز ادعای دانشگاهی بودن دارد.
عاقبت این چنین دانشگاهیان «سرنگونی حکومت پهلوی- و آوارگی خودشان» بوده است. هنوز که هنوز است
یاد نگرفته اند که به علم -با رعایت اصل اولیه آن بپردازند.
جمله ی مذکور سطح دانشگاهی این آقا را نشان میدهد.
به بقال بیسواد این جمله گفته شود جواب میدهد:
« آقا جان حرفی برای گفتن نداری ، ساز " نی نیم -نی نیم neynim-neynim" مینوازی. ».
وای بر مردمی که دانشگاهی اش ، روشنفکرش ، بر چنین پایه یی استواراند.
این نوشته از یک فرد به اصطلاح « دانشگاهی و متخصص » ، واقعا بعید است. نوشته نه ارزش « توجه و بررسی دارد-، و نه
ارزش بحث. مدرک تحصیلی برای نان در آوردن شاید کافی باشد- ولی برای «کار علمی و اجتماعی» کافی نیست. در دنیای علوم تنها «اثر علمی» قابل عنایت است. نه مدرک نویسنده.
----------
1- نویسنده علی رغم ادعای علم و دانش هیچ شناختی از جنبش حق طلبانه ی آذربایجان ندارد.
2- در مورد «هویت سازی» برای مردم آذربایجان در مقاله، خود را به کوچه ی علی چپ زده ، سکوت کرده است.
3- از حضور «خلقهای آسیانی» در منطقه چیزی نمیداند.
4- دید رسمی در علم تاریخ - که توسط ملی گرایی آریامهری - تبلیغ و ترویج شده، بر ذهن نویسنده مسلط است. هیچ تلاش مستقلی جهت تفکر دیده نمی شود.
5- هنوز نمیداند رشته ی« تاریخ و شرق شناسی » چگونه تا کنون ایدلوژیک کار کرده است. کسی که از نوشته ادوارد سعید پیرامون شرق شناسی اروپاییان باخبر نباشد - و بیاید چنین حرفهایی را مطرح کند- خارق العاده است.
6- رد تئوری ها دلیل تحقیقاتی و اثباتی میخواهد. بدون اثبات بطلان آنها ، هیج تئوری رد نمی شود. اینکه کسانی یک تئوری را قبول دارند یا ندارند دلیل سقم و صحت آن نمی تواند باشد.
7-نویسنده «شناختی» از «تبعیض» ندارد.
8- قضیه ی ناسیونالیستی را از «قضیه ی حقوقی» نمی تواند جدا کند.
9- «نژاد گرایی» را به جنبش حق طلبانه مخلوط کرده. نمی داند در یک جنبش رفع تبعیض همه گونه عقیده هست. و نباید خصوصیات بعضی افراد را شامل یک جنبش کرد و فقط از آن دریچه به مسایل نگریست.
10- سطح سواد آریا مهری ست و در آن دوره منجمد شده است.
11- کسی نگفته نوشته ی ذهتابی و دیگر نویسندگان «علم » اول و آخر است. در میان یک جنبش «تئورهای» زیادی میتواند مطرح باشد. صحت و سقم آنها «تنها با تحقیقات علمی » ممکن است نه با نوشتن انشاهای کلاسی.
وووو
------
با این خصوصیات که بر شمردم نوشته ارزش علمی ندارد که منتشر شده. انتشار آن، متاسفانه نویسنده را در ردیف «عامیان» قرار داده است.
اهل علم از انتشار اثر غیر علمی خود- مثل جن از بسم الله - می ترسند. اما در جامعه ما این متخصصان هرچه اثر غیر علمی دارند انتشار- که چه عرض کنم -آنها را در بوق و کرنا می کنند. و بدین ترتیب، فاتحه ی همه چیز را میخوانند.
-----
ما با آثار نویسندگان و گردانندگان «ایرانیکا» آشنا هستیم. و با نوشته های «آکادمیسین»های این چنینی.
آنچه در این به اصطلاح «آثار» غایب است «علم و تفکر و اندیشه ی مستقل» ، و رها از « ملی گرایی رسمی آریامهری » است.
وقتی «کار آکادمیسین» چنین باشد ، صد رحمت به غیر دانشگاهیان. اینان با «درخشش زرق و برقشان» چشم جهان علم را «کور»
کرده اند.
پس شما ۵ زبان بلدید، ولی در هیچ کدام این زبانها، به این واقعیت واقف نشده اید که ترکهای آزربایجان، به هویت و گذشته کسی کاری ندارند، همه را آنچنانکه هستند قبول دارند، دنبال نقش قبر کردن نیستند، "" دنبال هویت تراشی "" برای کسی نیستند، ولی شما با وجود توانائی به ۵ زبان، در نیافته اید که این سیستم فارسی و جامعه فارسی است که دنبال نقش قبر کردن است، دنبال هویت سازی برای دیگران است، دیگران را آنگونه که هستند قبول ندارند و میگویند شما چیز دیگری بودید. آیا برای یک "" خاورشناس و زبان شناس "" درک این واقعیت ساده، تا این اندازه دشوار است؟ من هر چه بیشتر مطالب شما عالی جنابان را میخوانم بیشتر باورم میشود که "" ساختارهای علم در جامعه فارسی، به جای تولید علم، جهل تولید میکنند "" و به همین دلیل، علمی که توان فهم واقعیت را بیان کند در جامعه فارسی به وجود نخواهد آامد.
دوستان.... خیلی جالب است تحقیقاتی که بر مراد علیه افکار پان فارسیستی نوشته و یا مقالاتی چاپ میشود یا جعلی می نامند و یا اینکه برای همیشه از صفحه های کتاب های تاریخی معتبر در موزه های معتبر دنیا مثل کتابخانه موزه لندن پاره کرده و برای همیشه نابود میکنند...تا برای من وشما تاریخ بسازند...منتشرینی همچون آقای کاوه جویا ها متاسفانه هنوز نمی خواهند قبول بکنند که دوره تحریف تاریخ خیلی وقت است که در عصر دیجتالی پایان یافته...شما هرچه بیشتر تاریخ ترک های ایران را تحریف بکنید , ملت ترک ایران همان قدر بیشتر به تاریخ اجدادیشان پی خواهند برد. همان طور که توماس جفرسون بدرستی میگوید « ملتی را می توان یک بار گول زد. ملتی را می توان به مدتی گول زد ولی ملتی را نمی توان برای همیشه گول زد». آقایان کاوه جویا ها....این نوع نوشته ها دیگر نه ارزش علمی دارد و نه ارزش تحقیقی....
با تشکر از سخنگوی گرامی و لاچین عزیز،
-بله کلمه ی ما مال زبان اسپرانتوست. واژه ها معانی خاص خود را دارند.
- توضیح سخنگو در مورد معنی «سونات ، فارسی هم سونات گفته میشود»- در زبانهای دیگر درست است.
- املای واژه ی ما -اگر درست نوشته باشند- SUN-ET-O است.
------
سانات موسیقی را که سخنگوی گرامی نوشته در زبان اسپرانتو SONATO می نویسند.
- شاید همان سونات باشد - در تلفظ و املا اشتباه شده. که بعید است.
-----
- son-o = تن صدا.
--son-ata طنین صدا
son-anta=صدا دار -آهنگ دار
son-anto = صدای سونات-صدای باز -حرف صدا دار.
آنچه به صدا مربوط میشود با son میاید نه با sun
و آنچه به خورشید مربوط میشود با sunمیاید.
- ولی اگر املای نوشته شده درست باشد معنی لفظی که قبلا نوشته ام درست است:
SUN-ET-O
SUN-O=خورشید
et = ک ( علامت کوچکی)
o =علامت اسم.
مثال: demo خانه
dem-et-o خانه ی کوچک
--------
زبان اسپرانتو نیز از گروه زبانهای اتصالی ست.
-------
ترجمه: گویند روزی انجیل را به زبان اسکیمو ترجمه میکردند، رسیدن به عبارت «گوسفند خدا».
چون اسکیمو ها گوسفند ندیده بودند- ماندند که چه بنویسند. سرانجام عبارت را به « فک fok خدا برگرداندند.
------
اگر شعر ترانه و متن کامل آن بدست آید میتوان مشکل را حل کرد.
باید ببینم .
آقای « دونالد داک»
کامنت شما اصلآ به این موضوع ربطی ندارد..
در اینجا از اسم وشعر ترانه به زبان (( اسپرانتو)) که ریشه لاتینی دارد , صحبت می شود, نه به زبان فرانسه..خیلی خوب میشد که اول موضوع را بفهمید و بعد در باره اش کامنت بگذارید. بقول ترک ها , بعد از چندین ساعت از گفتن داستان « لیلی و مجنون» الان می پرسی که لیلی پسر است و یا دختر؟...زبان اسپرانتو « امید» یکی از خلایق ذهن بشری است که بوسیله دکتر زامنهوف لهستانی اختراع شد تا ساکنان کره زمین بتوانند با این زبان باهم دیگر ارتباط برقرار بکنند..متاسفانه آن مقدار آشنائی که من با این زبان که در خدمت سربازی بوسیله کتابی با نام La Dua Lingua را داشتم مثل حل مسائل « دیفرانسیلی» را از یاد برده ام....
دستتون درد نکنه واقعا مطلب مفید و کاملی بود در ضمن ضمن اشکانیان که در شرق ایران و ترکمنستان زندگی میکردند ترک بودند و حتی نوع پوشش لباس زنان اشکانیان هم امروزه در بیین زنهای ترکمن حفظ شده است.
با اجازه از موزیک شناسان، باید بگویم که Sonett است و نه suetto . واژه sonetto از لاتین sonare میآید، که معنی صدا یا آوا را دارا ست. در زبان فرانسه نیز گفته میشود sonnet که نوعی غزل است و از چهارده بیت یا شعر تشکیل میشود.
ممنون از لاچین گرامی و معمای عزیز
دقیقا شماره ی 10 آهنگ آلبوم است. suneto
-احتمالا آهنگ ترکی ست. آهنگ خیلی آشناست.
-------
- شعرش را ندارم. و آهنگ نیز کامل نیست.
------
تحت عنوان suneto شعرهایی را دیدم ولی مربوط به این آهنگ نیست.
------
suneto
suneto=sun+et+o
معنی لفظی « گؤنش جه=بالا جا گؤنش= کیچیک گؤنش= خورشید کوچک. باید باشد.
سلام-دوستان من ازنزدیک به شجره نامه وتمام حرکات این آقاآشنایی کامل داشته وفکرنمیکنم ذره ایی جوهره مبارزه بافساد در وجود این شخص باشد.صفرنعیمی رزازپاسداران بی ترمزوبی منطقی است که نبایدبه حرفهای اوباورداشت.
خانواده صفرنعیمی رزازمهاجران روستای رزدراستان اردبیل به روستای لیمرشهرستان هشتپراین روستاحدود20کیلومتری آستارا ازطرف رشت میباشد.
صفرنعیمی رزدردوره قبلی نیزکاندیدنمایندگی شدولی آقای دلق پوش براوغالب شد.این پاسدارازنیروهای راست سپاه پاسداران ویکی ازنمایندگانی است که آقای بروجردی وحدادعادل ازاین نیروهابرای پست باریگاددرحمله به نیروهای اصلاح طلب سوء استفاده میکند.
صفرنعیمی رزدرحمله به مطهری نقش داشت.صفرنعیمی درروزی که شوروی بهم ریخت وازهم پاشیددرروی پل مرزی آستارا ایستاده وبایک چوب سه متری به پای مردم دوطرف مرزمی کوبیده تابرادروخواهرجداشداازهم پس ازده هاسال نتوانندهم دیگررادرآغوش گیرند.
صفرنعیمی رزیکی ازجنایتکاران جمهوری اسلامی درپس ازانقلاب است.این شخص برای جلوگیری ویاافشای زمین خواری وارداین موضوع نشده است.این آقادوسال پیش یکی ازبهترین مرداب های چسبیده به شهرآستارا رابه افرادحامی خودبه قیمت نازلی واگذارکرد.
این مرداب درزمستانهامحلی برای فرودپرندگانی مثل قو.فوافصیل.غازوحشی ومرغابی.چینگیر.وده هانوع پرندگان بود.من سه سال پیش خودشاهدهزاران قو ودیگرپردندگان دراین مرداب بودم ومردم ازتماشای این پرندگان لذت میبردند.
ولی متاسفانه توسط همین آقاوتعدادی مسئولان این مرداب خشکانده شده ویک سالی است برای استفاده ازآن بعنوان پارکینیک ماشین های سواری مسافران اجاره داده میشود.
همیشه درزمان قبل ازانتخابات نمایندگی تحرکات عحیب وغربی که هیچ فایده ایی برای مردم نداردازطرف مسئولان دواستان گیلان واردبیل راه می افتذ .
تااین آقایان راطرفدارمردم نشان ذهندوجوراسیاسی کنند.
ویلاسازی دراطراف آستاراوروستای حیران حدود30سال است راه افتاده وآنهاییکه بشکل های مختلف به پول رسیده اندفرق نمی کندآستارای باشدیااردبیلی زمین خریده وویلاساخته اندوتمام امورات اداری این ساخت وسازهادرآستاراصورت گرفته است.
وسندسازی هم درآستاراانجام یافته است.خودنماینده سه دوره آستاراآقای شاپورمرحباازاولین کسانی بودکه باهمکاری یکی ازافراد بومی منطقه بزرگترین زمین خواری راکردواگربه روستای حیران واردشویددردست راست وبای کوه یک کاح دردرون یک قلعه راخواهیددیدکه توسط آقای مرحیاتصرف وساخته وبعدهم فروخته شد.
صفرنعیمی دراصل پروژه سیاسی جناح راست حاکمیت راباهمکاری نمایندگان راست گیلان دامن زده وازافرادپان ایرانیست و شئونیست تالش منطقه همکاری می گیرد،تاجورابنفع جناح راست دراستان گیلان واستان اردبیل تمام کند.
این شخص خودهیچ انگیزه ایی برای بهسازی این شهرواستان نداشته تنهادغدغه اش پیشبردن اهداف سیاست موتلفه می باشد.
ادامه """ قیمت نفت و ارتباط آن با پروژهٔ ملت سازی """ در چنین شرایطی، هزینهٔ زیر ساختها برای راه اندازی لولههای نفت و گاز، سر به فلک خواهد کشید و کشورهای صادر کنندهٔ نفت و گاز، به دلیل افت و نزول شدید قیمت نفت، قادر به کسب کاپیتال برای ایجاد چنین پروژههای ئی نخواهند شد " به جز کشور آزربایجان " در منطقه که در دوران قیمت بالای نفت و گاز، لولههای گاز و نفت را از شرق به غرب ایجاد کرد، قرن ۲۱، قرن بقا اقتصادی است، پست مدرنیزم، پسا مدرنیزم و مباحثی از این نوع مختص جوامع غربی است و در غرب خواهند ماند، وظیفه روشنفکران، روشنگران، حمایت از اقتصادهای موفق منطقه است که ( ترکیه و آزربایجان ) از آنجمله هستند، بقا و هستی ما در منطقه، با بقا و شکوفا ئی اقتصادهای ترکیه و آزربایجان گره خرده است، باید کسانی که ذهنیت مبارزه مسلحانه دارند، به جای حزب، شاخه نظامی تشکیل داده اند، از حالا به
عنوان ( بازوهای تشدید کننده فقر، بی ثباتی و بدبختی ) در منطقه شناسا ئی و خط قرمزی با آنان کشیده شود.
""" قیمت نفت و ارتباط آن با پروژهٔ ملت سازی """ کشورهای خاورمیانه، با اتکا به قیمت نفت و در آمدهای سرشار آن، پروژهٔ ملت سازی را هر چند ناقص ( در مورد ایران ) پیاده کردند، با سقوط قیمت نفت، دیگر کاپیتالی برای پروژههای ملت سازی کذا ئی در کار نخواهد بود، ایران اولین کشوری خواهد بود که از نزول قیمت صدمه خواهد دید و پروژهٔ ملت سازی ناقص آن زیر سیستم فارسی ترک و شکاف بر خواهد داشت، دومین منطقه، اقلیم کردستان عراق خواهد بود، کردستان که کلاشینکف و پ ک ک و بازوی نظامی جای " حزب سیاسی " را گرفته، وارد بحران خواهد شد و گروههای مسلح به جان هم خواهند افتاد، ونزوئلا کشور دیگری است که با افت قیمت نفت دچار بی ثباتی خواهد شد، توجه ( دو کشور روسیه و ایران ) در افق کمبود تقاضا برای نفت، جهت تصاحب بازار ترکیه، وارد رقابت شدیدی خواهند شد. اگر دولت کارامد، یکی از ارکانهای پروژهٔ ملت سازی
در قرن ۲۱ است، با فروپاشی قیمت نفت، دولتهای ناکار آامد، جوامع و کشورهای رفوزه شده، مثل قارچ خواهند روئید.
پژمان عزیز من به زندگی در کاخ فکر نمی کنم اما تجربه زندگی من از کاخ نشینی خیلی تلخ است اجداد من روزی در کاخ سلطنتی زندگی می کردند من از نوادگان خاندان پادشاهی قاجار هستم که حدود 100 سال قبل در ایران برکنار شدند اجداد من از کاخ بیرون رانده شدند و آوارگی قسمت ما شد . خود ما هم 36 سال پیش شاهد فرو ریختن کاخ شاهنشاهی در ایران بودیم محمد رضا شاه پهلوی را از کاخش بیرون کردند یعنی کاخ ها را گذاشتند و رفتند پس این کاخ ها فرو ریختنی هستند ناگهان فرو می ریزند . کاخ صدام حسین فرو ریخت کاخ حسنی مبارک فرو ریخت کاخ دیگر رهبران سیاسی هم در منطقه فرو ریخت و خواهد ریخت کاخ بشار اسد هم فرو خواهد ریخت البته کاخ ها فرو نمی ریزند بلکه پادشاهان و حکامان جدید می ایند و می روند اما این کاخ دل و عشق است که باقی می ماند و جاودانه می شود و این عشق است که صاحب جاودانه کاخ دل است . با سپاس مهناز هدایتی
جناب اژدر بهنام . کتاب " ترکان و بررسی تاریخ ، زبان و هویت آنها در ایران " که توسط آقای راشدی تالیف شده به وسیله " انتشارات اندیشه نو " در تهران منتشر شده است که این انتشارات در " تهران روبروی دانشگاه تهران ، پاساژ فروزنده زیر همکف پلاک 101) مستقر است . اما اگر شما در خارج هستید می توانید فعلا 16 قسمت از این کتاب را در وبسایت خود آقای راشدی مطالعه کنید که یک قسمتش هم همین مقاله موجود است : http://yurddash.net/category-5596-1.html
پژمان خان! همین ولیعهد سعودی درانگلیس چندین ویلای مجهز و کاخ شخصی داره، که تجهیزات وسایل امنیتی یکی از آنها به نوشته روز نامه های لندن سربه میلیونها دلار میکشه. چنین آدمهای نفت فروش، جهان وطنی هستند. وهمه جا قدمشان روی چشم کشورمیزبان می باشد. چون پول برای آنها مثل آب از زمین میجوشد، و حد و حسابی تو کار نیست. و سر به تریلیاردها میکشه. هفته گذشته یکی از نفت فروشان آل سعودی، بخش کوچکی از سواحل تابستانی موناکو (فرانسه) را با چندین ویلای مجلل وهتل باشکوه آن خریداری کرد، که موجب کنجکاوی مردم موناکو شد، و مردم عادی برای اینکه شاه نفت فروش صعودی را بتوانند برای یکباراز نزدیک ببینند، خبرنگاران شب و روز در کنار ساحل منتظر وی بودند. یکی از خبرنگاران از شدت بیخوابی غش کرده بود. در واقع دلارهای میلیاردی نفت، همه جا منزل دارد. و پول جهان وطنی است. چیزی که حضرت مارکس نیز،
در کتاب "کاپیتال" قبلا بدان اشاره فرموده اند. اما آنطور که من استنباط کردم، خانم هدایتی در معروضه خود نه از عشق زمینی و مورد اقتصادی، بلکه از یک عشق الوهیت و آسمانی بفرمان دل خویش به چنین ندای آسمانی قلبیش لبیک گفته است. زیرا آنطور که کم وبیش بگوش میرسد، ایشان یکی از خانواده های متموول هستند، و حتا در پارتیها و مهمانیهای آنچنانی رفت و آمد دارد، و الا از کجا خصیصه پاک عشقی ولیعهد را بدون حضوردر چنین مهمانی درقلبش خطور میکرد؟ شاید شاهزاده متوجه این عشق مکنون درقلب پاک خانم هدایتی نشده است. و شاید هم شده است و فرصتی دست نداده است که جرقه عشقشان شعله ور شود. بهر حال. اما عشق جانسوز است. و خداوند جلیل دامن کسی را گرفتار چنین شعله جانسوزی نکند. جناب محمد فضولی شاعرغزلسرا و شهیرآذربایجان میفرماید: " جان وئرمه غم عشقه کی عشق آفت جاندیر/ عشق آفت جان اولدوغو مشهور جهاندیر" ترجمه: ( جان برغم عشقی مده عشق آفت جان است ـ عشق آفت جان باشد و مشهور جهان است).
برای قلب عاشق ایشان اجر جزیل و صبر جمیل آرزو میکنم. ایشان با ابراز شجاعت زنانگی، و اظهارعشق خود، با بی باکی تمام پرچم فمنیسم و آزادی و دمکراسی را به تنهائی بر دوش کشیده است. و این مایه ارج و احترام است. و نوعی ذوب شدن یخ ذهن مردان دگم زده ایرانی که اغلبشان بتن آرمه است.
ائلیار عزیز... اسم آهنگ Suneto است که در آلبوم Jomo به زبان اسپرانتو است که شما با این زبان آشنائی دارید. من اشعار این ترانه دلنواز را گشتم ولی چون با این زبان اشنای ندارم , فکر می کنم که اشعار این ترانه در آهنگ اول این لینک که آهنگش تا اندازه ای متفاوت است , موجود است . http://www.shazam.com/track/86404294/suneto
شماره 10 همین آلبوم است. این آهنگ خیلی شبیه به یک آهنگ ترکی است که تا اندازه ای اشعارش در یادم هست ولی اجازه بده باز هم یک کمی تحقیق بکنم. فکر می کنم از شوکت باشد که با این شعر آغاز می شود «« بیر گونش نوری وار گوزومده.... هر زمان گوزلریم گوزونده..... بس هانی ... هانی او سودام ... گور نه لر ..نه لر گلیر باشیما »» بهترین ها را برایتان آرزومندم...
اين جمله ( چنانكه پيش بيني ميشد بعد از شكست فاجعه بار اتمي و تسليم در برابر قدرت هاي بزرگ جهاني ماشين سركوب و ترور حكومت جبار ،بكار مي افتد ) زياد پرمعنا در كادر سياسي شما نمي بينم،
ماهيت رژيم ربطي به توافق ندارد ، كشتار ، ويراني ، ونابودي ايران هميشه جزو سرشت رژيم بوده است ،منتها اين كار ها را هر بار به طريقي ميكند،
نزديكي به سران اكثريت و پيام مذاكره با رژيم شما را در نقطه ضعف نشان داده و رژيم زهر خورده اين را بهتر از هركس فهم مي كند، شما به دنبال نشست و مذاكره با رژيمي بوديد كه فكر مي كرديد بعد از توافق و نوشيدن جام زهر ضعيف بيرون آمده و به درخواست هاي شما بابت مذاكره البته با پيش شرط حضور سازمان يا فرد ثالث در مذاكره تن مي دهد، اشتباه قبلي شما در نقطه چرخش رژيم در زمان رفسنجاني و خاتمي از ضعف ديدگاهي شما بر مي خيزد، و همان ضعف باعث شد كه رژيم دست به آن كشتار ها بزند، ولي متاسفانه
شما درس تلخ گذشته را با پيش كشيدن مذاكره با رژيم را فراموش نكرديد، و به دنبال مذاكره با رژيم به هر كسي متوسل مي شويد ، اگر كسي يا جرياني هنوز متوجه نشده كه ما در برخورد با رژيم خميني با افراد طرف نيستيم، ما با سيستمي به نام جمهوري اسلامي مواجه هستيم، اين سيستم با تعويض مهره كاركردش كه همانا ،كشتار و ويراني است تقيير نمي كند، اگر رژيم خميني صد بار فاسد تر ،صد بار ويرانگر تر است وظيفه نيروي سياسي اين است كه صد بار بيشتر عزمش را براي سرنگوني جزمتر كند،
از اينكه آقاي كعبي با هوشياري به موقع از اين حادثه جان سالم بدر بردن، بسيار خوشحالم، و خوشحالم بابت خنثي سازي بمبهايي كه رژيم پليد آخوندي در مقر حزب بكار گذاشته بود ،فاجعه مي توانست بسي هول ناك باشد ،
حالا كه شيپور بيدار باش زده شده ،مذاكره با رژيم را از دستور كار خارج و مبارزه با رژيم را افزايش دهيد
به اميد موفقيت
ائلیار عزیز...آخرین دقیق این لینک ,آهنگ از قطعه مشهور ( lev knipper) بنام ( Poliushko Polie) است که در زبان روسی به «Field» و « Meadoland» انگلیسی ترجمه می شود. ولی در یک اجرای این قطعه (( زندگی زیباست.... حیات گوزلدی )) هم ترجمه شده است.خیلی گروه ها این قطعه را اجرا کرده اند ولی اجرای این قطعه به وسیله Andre Rieu یکی از بهترین هاست که قطعه (( کالینکا)) هم اضافه کرده است. ارتش سرخ در جنگ جهانی دوم حداکثرترین استفاده را برای ازدیاد روح سربازان از قطعه هم استفاده کرد. لطفآ به این قطعه توجه بکنید تا من قسمت اول را هم تحقیق بکنم.. امیدوارم دوستان از این قطعه موسیقی خوششان بیاید. www.youtube.com/watch?v=ACa6R0CfJz8
لا چین عزیز،
یک سئوال موسیقی از شما دارم.
همچنین از دوستان آذربایجانی هرکس بتواند مرا راهنمایی کند ممنون میشوم:
- در زیر لینک یک ویدئو ست. خواننده ی «مرد» تقریبا از وسط ویدئو-از دقیقه ی 2- آهنگی را پخش میکند و میخواند. سئوال
من اینه که :
-«آهنگ» مال کدام ترانه ی آذربایجانی ست؟ یا من اشتباه میکنم آهنگ آذربایجانی نیست!
--------
در ویدئو قسمت خیلی کوتاهی از «آهنگ و ترانه - 1 دقیقه » پخش میشود.
ترانه به زبان «اسپرانتو» خوانده میشود.
- آیا می توانید آهنگ را بشناسید که مال کدام خلق است؟
----------
خواننده ی مرد خود توضیح میدهد که:
- آلبومش دو قسمت دارد. در یک قسمت ترانه های قزاقی،روسی و اوکرایی آمده - و از خواننده ای به نام « Aliova» نام می برد.بدون اینکه اسم کوچک او را بگوید.
و اشاره میکند که ترانه های مردمی به منطقه مذکور مربوط اند. لینک:
https://youtu.be/2f_k_dRVDjc
--------
نام آلبوم Videosesio jOmO slavumas
-من دنبال «اصل آهنگ و ترانه» میگردم. که ظاهرا به یکی از جمهوری های سابق شوروی مربوط است.
--------
ودیدئو قسمت کوتاهی ست از آلبوم که هنگام تمرین ضبظ شده است.
با تشکر قبلی از علاقمندان و لاچین گرامی .
مسئولین محترم سایت, کامت پؤمان توهین و راسیستی است. یا منتشر نکنید و یا جوابش را حذف نکند. بهتر است به دوبی تشریف ببرند, می بیند فارسها زیاد عدالت زنهارا رعایت میکنند یا عربها.
سلام خدمت کاربران یکشنبه شب.
برخلاف تصورات جامعه شناسان تنبل و درس نخوان و پست مدرن با معدل دیپلم 11 کتبی 12 شفاهی « نمره ورزش و اخلاق بالا توانست نمره شفاهی را در سطح بین المللی برساند» پیرامون تحولات ژئپولیتکی منطقه، غرب با جایگزینی انرژی خورشیدی و بادی بجای انرژی فسیلی و اتمی، احتیاج مبرمی به خاورمینه احساس یوخدی. آمریکا با خواست خداوند یکتا در آینده کوتاهی پس از صدور نفت به اروپا، ایران و صعودی دست از سر منطقه برخواهد داشت تا شاید آبی از گلوی خلقهای منطقه پائین برود. الیته اگر تا آن زمان آب نوشیدنی باقی مانده باشد! تنها سر یک کشور بی کلاه نخواهد ماند. اگر شما به این پرسش، پاسخ درستی دارید، ایمل هایتان را به ایران گلوبال قسمت پاسخ و پرسش بفرستید. برحسب قرعه یک شب اقامت در هتل استانول همراه با صبحانه، نهار و شام بشما تعلق خواهد گرفت.
نوشیدنی های بدون الکل بسان جونیواکر و بلیک اند وایت مجاناٌ پذیرایی خواهد شد.
ترکیه با قرار دادن آمریکا زیر فشار 5 Bar چنان بوی هلیوم اطراف را در بر خواهد گرفت که آقای خاتمی هم با گفتگوهای تمدنها و شاهنشاه با بازکردن دروازه تمدن حتی از عهده زدودن این گاز برنخواهد آمد. از مدتی که زنجانی آریامنش آب سرد و هندوانه میل میفرمایند، کار آفرینی ترکیه، محبوبه من، نیز ترک برده. حالا اگر کردها چنتا ترقه نیز در کنار دریا بترکانند بعد بیا خر بیار و باقلی بار کن!
ولیعهد سعودی یک کاخ در همین لندن می خره مهناز خانم را می برد در کاخش . فاصله لندن تا عربستان سعودی مگه چند ساعت با هواپیما ست ؟ با ماشین و شتر و اسب که دیگه سفر نمی کنند مثل قدیم ها از جاده ابریشم چند سال طول بکشه ؟؟ این عرب ها بلدند چه جوری بین زنانشون عدالت برقرار کنند تجربه دارند .
جناب مسئول کامنتها آیا شما نمیتوانید کامنت من را انتشار دهید کە دیگران قضاوت کنند چرا شما مدام تهمت میزنید این گوی و این میدان کامنت من را پخش کنید اگر 2 نفر در این سایت گفتند توهینی در کامنت من بودە گردن من از مو باریک تر
چنین ائتلافی خواست هیچ کدام از احزاب نبود که شکست هم بخورد. انتخاب تیتر در خور متن نیست! بهتر بود نوشته میشد: " احزاب کشور ترکیه برای تشکیل دولت" به توافق نرسیدند. و انتخابات دیگری برگزار خواهد شد.
توضیح دادم که سیاست اوباما، ربطی به انسان مهاجر پسا مدرن ندارد، اینک به ارزیابی پیامد سیاست اوباما، در شرق ایران، مخصوصا پاکستان خواهم پرداخت و نشان خواهم داد چگونه برداشته شدن تحریمها و ورود و کاپیتالهای بلوکه شده به ایران، شرق ایران را روو در روی ایران قرار خواهد داد، "" جمعیت پاکستان امروز چیزی حدود ۱۸۸ میلیون نفر "" است، ۴۰ میلیون از این جمعیت، شیعه هستند، در حالیکه بنیانگزار پاکستان یک شیعه "" علی جناح "" یک شیعه بود و هتی تا چند دهه پیش، علی بوتو شیعه زمام امور را در دست داشت، ناگهان با ظهور "" ضیأ الحق "" و به تناسب انقلاب ایران و تاثیر آن بر شیعههای پاکستان، پاک سازی شیعهها از امور دولتی شروع شد، این تا حدی به دلیل سیاست صدور انقلاب ایران به منطقه بود، "" در چرخشی عجیب، دولت پاکستان، حمایت کامل خود را، از جمهوری آزربایجان "" اعلام داشت در حالیکه
رژیم ایران، از ارمنستان حمایت میکرد، اینک سکانداران پاکستان، با ارتشی مجهز، تنها کشور اتمی مسلمان و با جمعیتی ۱۸۰ میلیونی، در برابر ایران قرار گرفته که جمعیت آن در حال پیر شدن است. آیا اوباما میداند که "" حلال شیعه و جغرافیای زبان فارسی "" هر دو محدود کننده هستند، پس این سیاست هندوانه گذاشتن زیر بغل رژیم ایران، کدام اهداف ژئوپلتیکی را در خود مخفی نگاه داشته است؟
""" چرا این سازش، با چالشهای بزرگ توام شده؟ """ روسیه با همکاری ظاهری پیرامون حصول توافق، نتایج مذاکرات را وارد یک مرحلهٔ کند و زمان بر فرسایشی کرد، با وقوف به این واقعیت که هدف غرب در برداشتن تحریم ها، کشاندن گاز ایران به اروپا و در نهایت، شکست اقتصادی و انزوای کامل روسیه است در خفا با عربستان و سایر کشورهای عربی پیرامون سلطه بر بازار گاز و نفت اروپا به تفاهمی رسیدند که جزئیات آن به شرح زیر است. ۱- روسیه از حمایت از اسد دست میکشد در مقابل با پشتیبانی روسیه، کشورهای عربی حوزهٔ خلیج، حلق انزوا اطراف رژیم ایران را کامل میکنند. ۲- میزان گاز صادراتی به اورپا را در حدی نگاه میدارند که هیچ ضرری به قیمت گاز در بازار جهانی جهانی وارد نشود. در اینجاست به "" رمز "" تلاش کشورهای اورپا ئی برای باز گرداندن گاز ایران به بازار اروپا پی خواهید برد. بدون شک، این همکاری با
تأیید سایرین نیز وارد مرحله عملی شده، بدون شک، اروپا قادر به شکستن نفوذ روسیه در قبال سیاستهای رژیم ایران نخواهد بود. کشوری که میتوانست این موازنه را به نفع ایران تغییر دهد ترکیه بود که به دلیل حمایت رژیم ایران از تروریستهای پ ک ک، روابط ترکیه با ایران نیز، صدمه دیده است.
جناب بی نام , اعتقاد دارید یا سند تاریخی دارید؟ با اعتقاد, با ایمان با گمان تاریخ نسازید. جالب این جا است تاریخ فارس هارا هر چه که هست از یهودیان است. چه طور از این همه تمدن که گویا داشته اید, یک نفر تاریخ نویس نداشته اید؟
گرچه اعتقاد راسخ داریم و دلایل علمی محکمی وجود دارد که خاستگاه اولیه ی آریائیان در فلات ایران ومرکز زیست و تمدن اولیه ی آنان در دره ی بزرگ کف خلیج فارس بوده و بومیان اصلی این فلات محسوب می گردند واز این نقطه به دیگرمناطق جهان در طی چندهزارسال بدلایل شرایط زیست محیطی وتغییرات آب وهوایی مهاجرت نموده اند و در این مسیر مهاجرت بسوی چهار جهت از زیستگاه اولیه خصوصا بدرون فلات ایران با مهاجرین براثرمجاورت و همزیستی و پیوند در طول زمان مردم ایران خوانده می شوند که با ریشه ی مشترک زبانی و فرهنگ و جهانبینی مشترک،ملت کنونی ایران را تشکیل می دهند .ما با این باور که در شالوده ی زندگی اجتماعی و شهری ، 5سال سکونت در یک مکان، "بومی" محسوب می گردد؛بنابراین
بنابراین باور داریم تمامی اقوام ساکن در ایران که منافع ملی را بر منافع شخصی و حزبی ارجح دانسته و پایبند به قانون اساسی ایران فردا(نه قانون اساسی ج.ا) که تامین کننده منافع ملی وحقوق طبیعی همه ی اقوام ایرانی وساکنان ایران با ملیت ایرانی خواهدبود،می باشد ،ایرانیست.ما حتی باورداریم ساکنان ایران با حفظ ملیت غیر ایرانی خود،درپناه قانون و اصول انسانیت حقوق اولیه ی زندگی باید برای وی فراهم آید.
اعتقاد ما براین است برای حرکت بسوی رهایی و دست یافتن به یک زندگی سعادتمند با فراهم نمودن رفاه اولیه با استفاده از سرمایه های انسانی و طبیعی ایران که به همه ی ایرانیان و تک تک فرزندان ایرانیان حتی آنانی که بالجبار وطن را ترک نموده اند، تعلق دارد،بدون آگاهی بخشیدن و روشنگری؛اتحاد،سازماندهی و کارتشکیلاتی؛ ساختن،کنترل، هدایت وفروکش ساختن بحران ها؛خردکردن ستون های فرهنگی،نظامی،اقتصادی بختک جهل و خرافات؛ پایه و اساس رهایی رشد و توسعه فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی وسیاسی فراهم نمی آید مگر با ایجاد همدلی و همبستگی بین تمامی اقوام ایرانی و دوری از عوامل ایجاد تفرقه که موجبات تنهایی وانزوا و ضعف یکی یا تمامی اقوام ایرانی را فراهم می آورد وبا این تک روی ها وایجاد نفاق وبه دام افتادن در بازی های سیاسی عوامل و قدرت های بیرونی و دست نشاندگان داخلی در مسیر ایجاد سرکوب های وحشیانه وایده ی جدایی طلبی با توسل به جنگ های داخلی قومی ومذهبی علاوه بر اینکه کشورمان تحت نفوذ قدرت های بیگانه توسط دولت دست نشانده می باشد ، درصورت تکه پاره شدن کشور ،هریک از این مناطق بدون استثناء حیاط خلوت یکی از قدرت های استکباری خواهد شد.لذا این را از وظایف مهم واساسی فرهیختگان ایرانی می دانیم که با اتحاد بین اقوام ایرانی در اتحادیه ی میهنی یک بار برای همیشه به این وضعیت اسف بار حاکم بر زندگی خود وفرزندان ایران زمین خاتمه دهیم. این میسر نمی شود مگر در پناه همبستگی و دوری نمودن از دشمنی و کینه توزی ایرانی با ایرانی.
در این دو وچند دستگی وسهم تمامی فرزندانمان از زندگی امروز و فردایشان ،جز فقر و تنگدستی و عقب افتادگی مضاعف ، چیزی بیش نخواهد بود و باید همچنان شاهد نابودی زندگی ها و به یغما رفتن ثروت ملی وفرار نخبگانمان به بیرون از مرزها باشیم.
رژیم نژاد پرست ایران، از سالها پیش طرح خشک شدن دریاچه اورمو را از طریق دولتمردان خودی با همکاری کارشناسان مشکوک خارجی برای ایجاد چاههای اکتشافی اورانیوم نابودی کل منطقه آذربایجان را از دیر باز به جهت اهداف زیر دنبال میکند:1. خشک کردن دریاچه اورمو جهت استحصال اورانیوم. 2. شوره زار کردن منطقه جهت تخیله شهرهای مهم و کوچ دادن اجباری مردم آذربایجان به مناطق دیگر. 3. در اختیار گرفن نیروی ارزان کار میلیونها مردم آذربایجان، تحت شعارمهاجران کارگر برای آباد کردن بیابانها و کویرهای مناطق فارس. 4. نابودی مناطق حاصل خیز جغرافیای آذربایجان و تبدیل آن به کویر نمک. 6. خلاص شدن از ترس و وحشت خواستهای مردم آذربایجان که خواب را از چشم رژیم اسلامی فارس ربوده است. 7. ترور سیاستمداران، نخبه گان، هنرمندان، اساتید، مهندسان، افراد متخصص علمی، ترور پزشکان ماهر از جمله اخیرا تروردکتر سرطان شناس اردبیلی که بر روی
تاثیر ذرات اورانیوم چاههای اطراف ساوالان و دریاچه اورمو، که اکتشاف و استحصال مواد رادیو آکتیو، بیشتر آبهای زیر زمینی مناطق آذربایجان را آلوده کرده است، و بنا به گزارش افراد متخصص و مطبوعات %60 مردم منطقه به بیماری سرطان مبتلا هستند، و سر انجام هدف نهائی رژیم، نابودی هستی مردم آذربایجان است. و اخیرا نیز به سلسه ترورهای مخفی دست زده است، و آن را تحت شعاع نزاع های شخصی در ارومیه و تبریز، به پیش میبرد، که این مسئله در بین مردم آذربایجان به موضوع روز بدل گشته، و واکنش نا بهنگام آن هراس رژیم را بر انگیخته است.
حالا که صحبت ترکیه شده -در باره ی ترکمن ها هم بگویم که:
- امنیت ترکمن ها و چهارچوب زادگاهشان باید از سوی کرد ها زیان نبیند.
این مسئله رعایت نشود مشکل بزرگی برای کردهاست. تلاش انسان برای حفظ حقوق خود یک طرفه نیست.
باید حق و حقوق دیگری را نیز رعایت کرد. سیاست عدم رعایت امنیت ترکمن و زادگاهشان نیز علط است.
بدیهی ست که این سیاست نیز محکوم است.
از نظر من سیاست نادرست - بدیهی ست که محکوم است. دیگر تکرار کلمه ی محکوم بی معناست. از این کلمات
دولتها استفاده میکنند- نه ما ها که تنها بیان نظر شخصی میکنیم.
---------
از اینکه این مسایل مستقیم به موضوع مقاله مربوط نیست- و صحبتش به میان آمد- پوزش میخواهم.
به نظر من، نویسندهٔ این مقاله، چندین تناقض را، در بطن یک گفتمان ریخته، به همین دلیل بعد از خواندن کّل مطلب، متوجه میشوید که گفتمان ایشون، در خلع شکل میگیرد. ابتدا سیاست اوباما برگرفته از "" انسان مهاجر اندیشمند پسا مدرن "" نیست. استراتژیستهای آمریکائی که به تبیین سیاست آمریکا پیرامون تحولات ژئوپلتیکی جهان میپردازند دیگر خاورمیانه را فاقد ارزش ژئوپلتیک ارزیابی میکنند. ۱- آمریکا در حال تبدیل شدن به عربستان صعودی دیگری است و بزودی به اورپا گاز صادر خواهد کرد. ۲- با شکست پروژهٔ دولتهای ملی، خاورمیانه وارد دوران بی ثباتی شده. ۳- بی آبی و خشک سالی خاورمیانه را وارد دورانهای بحرانی خواهد کرد. نویسندهٔ این مقاله، با ژست "" گفتمانی "" پرده بر روی این واقعیت میکشد که برای رسیدن به درجه و اعتبار " صاحب گفتمان " شدن، طرف مقابل باید خط مشی دیدگاه گفتمانی را، در عرف
بینلملل و جهانی کسب کرده باشد. برای درک چنین فضا ئی، توجه شما را به "" گفتمان تمدنها "" که از سوی ایران به میدان جهان انداخته شد جلب میکنم، کسی ادعای گفتگوی تمدنها را میکرد که قادر به تولید حتی یک حزب در دنیایی مدرن نشده، بنابراین اوباما هنوز درنیافته است که """ چگونه رژیم ایران که حتی بعد از توافق ضمنی، هنوز سیاست تخریب و بی ثبات کردن منطقه را "" پیش میبرد فاقد توان پیوستن به این گفتمانی است که فاقد یک پا است. ببابرین، ورود به یک گفتمان، یعنی صاحب گفتمان، این توان را دارد تا دریابد که طرف گفتمان، ظرفیت پیوستن به این گفتمان را، با رویکردی جدید در صحنهٔ ژئوپلتیک منطقه و جهانی داراست.
جناب آالیار , این دیگر چه نوع اظهار دظر است؟: حمله ترکیه را محکوم میکنید ولی حمله کرد ها غلط است. انین چه شیوه طرفداری از صلح است؟ شما میدانید و همه جهان میداند که پ ک ک حمله را شروع کرده است. ما نه با شما رو در واسی داریم و نه با کردها. کسی که صلح میخواهد نباید اسلحه بکشد.
من حملات دولت ترکیه- و کرد ها را درست نمی دانم.(هر دو حرکت غلط و از نظر من محکوم اند- چرا که به زیان صلح اند)
حملات ترکیه محکوم است. واکنش کردهاهم سیاست غلطی ست.(روشن است که سیاست غلط محکوم است)
چاره را گفته ام. آتش بس یک طرفه. اعلام عدم مبارزه ی مسلحانه.
مهم خود سلاح نیست. بل عمل و شیوه ی مبارزه مسلحانه است. که اشکال دارد.( در انظار جهانی تروریسم قلمداد میکنند). و اشکالات زیاد دیگر.
مقاله هم نوشته ام در مورد حملات ترکیه - با اشاره به مبارزه ی مسلحانه -که هر دو حرکت به زیان صلح و مدنیت اند -و محکوم :
حرکت ترکیه و جنبش حق طلبانه ی آذربایجان http://www.iranglobal.info/node/48954
جمال گرامی،
1- روایت = بحث؛ نیست. کسی نگفته بحث نکنید.
2- در مورد تاریخ گفته ام «همه چیز تئوری» ست. احتیاج به تحقیقات دارد.
3- در مورد تاریخ آذربایجان هم من نظریات خود را گفته ام -و نه گفته ام که «حرف من حقیقت» است.
نظر من ممکن است با تحقیقات علمی درست باشد -ممکن است نباشد.
4- شما هم آزاد هستید «تئوریها و نظریات» خود را طرح کنید. من موافقم طرح نظریات شما هستم.
--------
- من موافق هستم کردستان سرنوشت خود را خودش تعیین کند. با «فدرالیسم-استقلال و جدایی یا شکل دیگر».هر طور که دوست دارد.
- بله آذربایجان و کردستان اختلاف ارضی دارند. در نهایت تکلیف این اختلاف را «رأی و انتخاب» مردمان آذربایجان و کردستان با مسالمت و صلح و دوستی تعیین خواهد کرد.
-------
فکر میکنم مسئله ی آذربایجان-کردستان برای شما و من -بدین ترتیب حل شده است.
این حرف من از آغاز طرح مسئله بوده و تازه نیست.
مقالاتم مدارک این ایده هستند.
اما شما همیشه بازی «روایت=بحث» را تکرار کرده اید -که مهم نیست. احتمالا بازهم تکرار خواهید کرد.
------
دیگر اینکه:
- گفته ام و باز میگویم :« مسایل سیاسی -تعیین سرنوشت- راه حل نظامی ندارد. نه در آذربایجان غربی. نه در ایران- و نه در ترکیه.
-این را نه برای شما کردها ، بل برای خودمان -ترکها- هم گفته و میگویم. برای حکومت ایران و ترکیه هم همین حرف را دارم.
----
- با اسلحه- پخش نقشه ها- تبلیغات ماهواره ای- ساختن گروههای مسلح- اقدامات خشونت آمیز و خونریزانه، تحت هر عنوان ، چه دفاع و چه حمله- که پژاک- پ کاکا- گروه های کرددیگر در ایران و ترکیه انجام میدهند و در رسانه ها منعکس است- نمی توان ادعای «مسالمت» و «تمکین به رای مردم » - و« دموکرات بودن» داشت.
با این روشها نه در ترکیه-نه در ایران- و نه در آذربایجان -نمی توان مسئله ارضی و سیاسی و حق تعیین سرنوشت را حل کرد.
«استعمال اسلحه- اسلحه » میاورد. و جانها تلف میشود-حقی هم بدست نمیاید. 70 سال تجربه ی کردستان- 40 هزار کشته در ترکیه
سند درستی سخن من است.
---
راه حل دوستان کرد در ترکیه این است که:
1- یک طرفه آتش بس کنند
2- اعلام عدم مبارزه ی مسلحانه کنند
3- افراد باسابقه ی مسلحانه داخل ترکیه نشوند-تا وقتی که امنیتشان از سوی دولت ترکیه تأمین شود.توسط مذاکرات.
--
در ایران لازم است :
1- اسلحه ها را دفن کنند-اعلام عدم مبارزه ی مسلحانه.
2- قطع اعمال اختلاف آفرین بین ترک و کرد
3- پیش گیری مبارزه ی سیاسی-مدنی.
---------
ذهن دوستان کرد بعد از 70 سال شیفتگی با اسلحه قدرت درک این سخنان را ندارد.
و طبق معمول به راه معاسقه با اسلحه و خشونت ادامه خواهد داد.
نتیجه ی این راه منفی ست. بخصوص بین آذربایجان و کردستان.
امیدوارم دوستان کرد ذهن سلاحی خود را از بار 70 ساله خالی کنند و در زمان «مائو» متوقف نشوند.
با ذهن سلاحی و مائویی نمی توان «ادعای دموکرات بودن» داشت.
آزادی از قلب بیرون میاید نه از لوله ی تفنگ.
-------
داعش: در مقابل داعش چاره ای جز جنگ مسلحانه نیست.
معمولا من عشق را نسبی می بینم و آرزوی روزهای خوبی را برای مهناز عزیز می کنم. من از خود می پرسم آیا این ولیعهد حاضر می شود بهای این عشق را بپردازد؟ و آن خیلی ساده است رعایت دمکراسی و حقوق مساوی بین زن و مرد. ما می دانیم در اسلام حق زن نصف مرد است و این در قرآن مجید ثبت است و مرد حق دارد 4 زن بگیرد و حتا شاهان حرمسرا دارند. آیا مهناز خانم حاضر اند یکی از چهار زن قانونی این ولعهد بشود؟ من می توانم عاشق همه موجودات بر روی این زمین بشوم. آیا برایم مقدور است؟ و آیا فکر نمی کنم که عشق دوجانبه باید باشد؟ اگر دوجانبه باشد حرفی نیست و انسان حتا می تواند برای عشقش از تاج و تخت بگذرد
بقول حافظ .. هرکه امد نقش خرابی دارد.
انچه در نوشتار امده بود بسیار غم انگیز و تاسف بار بود ولی متاسفانه قرباینان ان نظام خود در پایگاه اشرف و در درون سازمان رجوی به همان روشهای زشت وبد تر از ان دست زدند. برای نمونه دیدار پدران و مادران مجاهدین که ازایران به عراق و پایگاه اشرف رفته بودند .این پدران و مادران و برادران و خواهران با زشت ترین واژه ها از سوی فرزندان مجاهدشان مورد استقبال قرار گرفتند. فرق اساسی بین اسلام خمینی و رجوی کجاست؟؟؟.
در پایگاه اشرف نیز مخالفان رجوی شگنجه و اعدام و سربه نیست و مورد زشت ترین اهانتها قرار میگرفتند..عده ای بی گناه و بی خبر از همه جا قربانی قدرت پرستی خمینی و رجوی شدند ونه بیشتر.
با سلام و خسته نباشید خدمت جناب علیرضا اردبیلی
جناب لطیف حسنی شماها امید و آینده آزربایجان هستید وملت آزربایجان به شما ها افتخار می کند که با وجود هزاران مشکل باز هم به فکر ازربایجان هستید به امید آزادی هر چه زودتر آقای لطیف حسنی رهبر و مبارز ملت آزربایجان از زندان این رژیم
http://www.iranglobal.info/node/49328
دوستان عزیز، امکان کامنتها واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادانه نقد و نظرخود را بنویسید. اما خواهش می کنیم از عصبیت بپرهیزید و فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.
همکار گرامی، آقای کاوه جویا،
ولی پیش از آن میخواهم از شما بپرسم که آیا اصلا آقای جوادی مقالهای با عنوان "درباره ی جعلیات محمدتقی زهتابی" دارد؟ من به سایت چشم انداز مراجعه کردم. عنوان مقاله ایشان "دو اشتباه فاحش قومگرایان آذربایجانی ما" میباشد و نه عنوانی که شما بر آن گذاشتهاید. آیا آقای جوادی از این تغییر تیتر خبر دارند؟ اگر نه، آیا این کار شما نمونه بارز یک جعل آشکار نیست؟پاسخگوی هر مقالهای، نویسنده و منتشر کننده آن است.
این مقاله انتخاب شماست و احتمالا آقای جوادی خبری از انتشار این مقاله در ایرانگلوبال ندارد و بنابراین نمیتواند پاسخگو باشد. میمانید شما که اصولا باید در مقابل سؤالات و انتقادات کامنت نویسان پاسخگو باشید.
من با بسیاری از مطالبی که در کتاب دکتر زهتابی آمده، موافق نیستم ولی موضوع بحث، مستقیما کتاب ایشان نیست بلکه مشخصا نوشته آقای جوادی است.
در این نوشته، تا آنجایی که به اطلاعات من برمیگردد، نادرستیهای تاریخی وجود دارد که میخواهم در مورد آنها گفتگویی دوستانه و سازنده داشته باشم.
از شما دعوت می کنم در بررسی این مقاله با من وارد گفتگو شوید و احساس مسؤلیت خود را نشان دهید.
منتظر پاسخ شما هستم که امیدوارم مثبت باشد.
ولی پیش از آن میخواهم از شما بپرسم که آیا اصلا آقای جوادی
آدرس مقاله آقای جوادی در سایت چشم انداز:
http://cheshmandaz.org/2013/04/13/%D8%AF%D9%88-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%AD%D8%B4-%D9%82%D9%88%D9%85%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%
D9%86%DB%8C-%D9%85/
با سلام آقای عباس جوادی اگر خواهان حقیقت هستید لطفا" چگونگی یک نقدعلمی را برای چندمین بارمطالعه و بازبینی فرموده در باصطلاح نقد علمیتان یا تجدید نظر یا مجددا" اثبات فرمائید ونیز نگاهی عمیق به نوشته آقای ائلیار بیندازید لطفا"مجددا" نظر خود را اعلام فرمائید . هر چند که میدانم این نوشته هایم آب در هاون کوفتن است . و یا باتماز داشا میخ .
من مطمئن هستم که عباس جوادی حتی یک بار هم بطور کامل کتاب دکتر زهتابی را نخوانده است. ایشان (عباس آقا) می فرمایند:
دست چه کسانی افتاده که اینقدر شاهد غرض ورزی و تحریف در این رسانه ها هستیم:"آنچه آقای زهتابی در کتاب دوجلدی و سخت فهمش «ایران تورکلری نین اسکی تاریخی» («تاریخ باستان ترکان ایران») به ترکی آذری باکو نوشته"
همین یک جمله عباس جوادی گویای این حقیقت است که ایشان چون نتوانسته کتاب را بخواند کتاب را ول کرده و شروع به خیال پردازی آریایی کرده. اولا کتاب به زبان ادبی ترکی آزربایجان نوشته شده ثانیا شما سواد نداری کتاب را بخوانی انگ سخت فهمی چرا به آن می زنی. این مانند اینست که کسی دو ترم کلاس پایه انگلیسی رفته بعد می خواهد کتاب شکسپیر بخواند. معلومه که برای شما قابل فهم نخواهد بود. در آخر این عنوان عباس جوادی نشان می دهد که مدیای فارسی برون مرزی
"دکتر عباس جوادی، پژوهشگر ایرانی، دکتر زبانشناسی و مدیر منطقه ای رادیوی آزاد اروپا ست"
به جاى اينکه کتا ب آقاى زهتابى را تجزيه وتحليل کنه ، رفته سر زندگى خصوصى آقاى زهتابى ،که چه بوده ودر کدام حزب عضو بوده وغيره ............... اينکه نشد کار علمى !!! شما لطفا با دليل بنويس با کدام قسمت کتاب اقاى زهتابى مشکل داريد؟
با تخريب شخصيت که نمى شود راه به جايى برد . بى چاره اون دانشجويانى که............... ׳
از توضیحات جناب آ. ائلیار بسیر تشکر کرده.
با سلام. سرودن شعر برای یک سیاستمدار، هر چقدر خوب یا بد می خواهد باشد، برای یک شاعر جدی حکم خودکشی را دارد. از آن اجتناب کنید! با مهر و احترام به همه
« آقای زهتابی ... با دعوت صدام حسین به بغداد رفته»
به بقال بیسواد این جمله گفته شود جواب میدهد:لطفا این دعوتنامه ی صدام را منتشر کنید. ادعا باید سند داشته باشد.
در غیز این صورت «تهمت و کذب» حساب میشود.
نویسنده که ادعای آدمیک بودن دارد هنوز یاد نگرفته چنین ادعایی باید با سند همراه باشد.
حرف بدون سند تبلیغات است. در سایت هم گشوده.
تبلیغات یعنی «خود فریبی و دگر فریبی».
اولین خصلت «آکادمیک» بودن آنست که بی طرفانه، و بدون عینک ایده لوژی، باید به علم تاریخ برخورد کرد.
این اصل اولیه در همه جای نوشته ی این آقای آکادمیست نقض شده است. که دارای « ایده لوژی ملی گرای آریامهری» ست.
با این وصف باز ادعای دانشگاهی بودن دارد.
عاقبت این چنین دانشگاهیان «سرنگونی حکومت پهلوی- و آوارگی خودشان» بوده است. هنوز که هنوز است
یاد نگرفته اند که به علم -با رعایت اصل اولیه آن بپردازند.
جمله ی مذکور سطح دانشگاهی این آقا را نشان میدهد.
« آقا جان حرفی برای گفتن نداری ، ساز " نی نیم -نی نیم neynim-neynim" مینوازی. ».
وای بر مردمی که دانشگاهی اش ، روشنفکرش ، بر چنین پایه یی استواراند.
این نوشته از یک فرد به اصطلاح « دانشگاهی و متخصص » ، واقعا بعید است. نوشته نه ارزش « توجه و بررسی دارد-، و نه
ارزش بحث. مدرک تحصیلی برای نان در آوردن شاید کافی باشد- ولی برای «کار علمی و اجتماعی» کافی نیست. در دنیای علوم تنها «اثر علمی» قابل عنایت است. نه مدرک نویسنده.
----------
1- نویسنده علی رغم ادعای علم و دانش هیچ شناختی از جنبش حق طلبانه ی آذربایجان ندارد.
2- در مورد «هویت سازی» برای مردم آذربایجان در مقاله، خود را به کوچه ی علی چپ زده ، سکوت کرده است.
3- از حضور «خلقهای آسیانی» در منطقه چیزی نمیداند.
4- دید رسمی در علم تاریخ - که توسط ملی گرایی آریامهری - تبلیغ و ترویج شده، بر ذهن نویسنده مسلط است. هیچ تلاش مستقلی جهت تفکر دیده نمی شود.
5- هنوز نمیداند رشته ی« تاریخ و شرق شناسی » چگونه تا کنون ایدلوژیک کار کرده است. کسی که از نوشته ادوارد سعید پیرامون شرق شناسی اروپاییان باخبر نباشد - و بیاید چنین حرفهایی را مطرح کند- خارق العاده است.
6- رد تئوری ها دلیل تحقیقاتی و اثباتی میخواهد. بدون اثبات بطلان آنها ، هیج تئوری رد نمی شود. اینکه کسانی یک تئوری را قبول دارند یا ندارند دلیل سقم و صحت آن نمی تواند باشد.
7-نویسنده «شناختی» از «تبعیض» ندارد.
8- قضیه ی ناسیونالیستی را از «قضیه ی حقوقی» نمی تواند جدا کند.
9- «نژاد گرایی» را به جنبش حق طلبانه مخلوط کرده. نمی داند در یک جنبش رفع تبعیض همه گونه عقیده هست. و نباید خصوصیات بعضی افراد را شامل یک جنبش کرد و فقط از آن دریچه به مسایل نگریست.
10- سطح سواد آریا مهری ست و در آن دوره منجمد شده است.
11- کسی نگفته نوشته ی ذهتابی و دیگر نویسندگان «علم » اول و آخر است. در میان یک جنبش «تئورهای» زیادی میتواند مطرح باشد. صحت و سقم آنها «تنها با تحقیقات علمی » ممکن است نه با نوشتن انشاهای کلاسی.
وووو
------
با این خصوصیات که بر شمردم نوشته ارزش علمی ندارد که منتشر شده. انتشار آن، متاسفانه نویسنده را در ردیف «عامیان» قرار داده است.
اهل علم از انتشار اثر غیر علمی خود- مثل جن از بسم الله - می ترسند. اما در جامعه ما این متخصصان هرچه اثر غیر علمی دارند انتشار- که چه عرض کنم -آنها را در بوق و کرنا می کنند. و بدین ترتیب، فاتحه ی همه چیز را میخوانند.
-----
ما با آثار نویسندگان و گردانندگان «ایرانیکا» آشنا هستیم. و با نوشته های «آکادمیسین»های این چنینی.
آنچه در این به اصطلاح «آثار» غایب است «علم و تفکر و اندیشه ی مستقل» ، و رها از « ملی گرایی رسمی آریامهری » است.
وقتی «کار آکادمیسین» چنین باشد ، صد رحمت به غیر دانشگاهیان. اینان با «درخشش زرق و برقشان» چشم جهان علم را «کور»
کرده اند.
پس شما ۵ زبان بلدید، ولی در هیچ کدام این زبانها، به این واقعیت واقف نشده اید که ترکهای آزربایجان، به هویت و گذشته کسی کاری ندارند، همه را آنچنانکه هستند قبول دارند، دنبال نقش قبر کردن نیستند، "" دنبال هویت تراشی "" برای کسی نیستند، ولی شما با وجود توانائی به ۵ زبان، در نیافته اید که این سیستم فارسی و جامعه فارسی است که دنبال نقش قبر کردن است، دنبال هویت سازی برای دیگران است، دیگران را آنگونه که هستند قبول ندارند و میگویند شما چیز دیگری بودید. آیا برای یک "" خاورشناس و زبان شناس "" درک این واقعیت ساده، تا این اندازه دشوار است؟ من هر چه بیشتر مطالب شما عالی جنابان را میخوانم بیشتر باورم میشود که "" ساختارهای علم در جامعه فارسی، به جای تولید علم، جهل تولید میکنند "" و به همین دلیل، علمی که توان فهم واقعیت را بیان کند در جامعه فارسی به وجود نخواهد آامد.
دوستان.... خیلی جالب است تحقیقاتی که بر مراد علیه افکار پان فارسیستی نوشته و یا مقالاتی چاپ میشود یا جعلی می نامند و یا اینکه برای همیشه از صفحه های کتاب های تاریخی معتبر در موزه های معتبر دنیا مثل کتابخانه موزه لندن پاره کرده و برای همیشه نابود میکنند...تا برای من وشما تاریخ بسازند...منتشرینی همچون آقای کاوه جویا ها متاسفانه هنوز نمی خواهند قبول بکنند که دوره تحریف تاریخ خیلی وقت است که در عصر دیجتالی پایان یافته...شما هرچه بیشتر تاریخ ترک های ایران را تحریف بکنید , ملت ترک ایران همان قدر بیشتر به تاریخ اجدادیشان پی خواهند برد. همان طور که توماس جفرسون بدرستی میگوید « ملتی را می توان یک بار گول زد. ملتی را می توان به مدتی گول زد ولی ملتی را نمی توان برای همیشه گول زد». آقایان کاوه جویا ها....این نوع نوشته ها دیگر نه ارزش علمی دارد و نه ارزش تحقیقی....
با تشکر از سخنگوی گرامی و لاچین عزیز،
-بله کلمه ی ما مال زبان اسپرانتوست. واژه ها معانی خاص خود را دارند.
- توضیح سخنگو در مورد معنی «سونات ، فارسی هم سونات گفته میشود»- در زبانهای دیگر درست است.
- املای واژه ی ما -اگر درست نوشته باشند- SUN-ET-O است.
------
سانات موسیقی را که سخنگوی گرامی نوشته در زبان اسپرانتو SONATO می نویسند.
- شاید همان سونات باشد - در تلفظ و املا اشتباه شده. که بعید است.
-----
آنچه به صدا مربوط میشود با son میاید نه با sun- son-o = تن صدا.
--son-ata طنین صدا
son-anta=صدا دار -آهنگ دار
son-anto = صدای سونات-صدای باز -حرف صدا دار.
و آنچه به خورشید مربوط میشود با sunمیاید.
- ولی اگر املای نوشته شده درست باشد معنی لفظی که قبلا نوشته ام درست است:
SUN-ET-O
SUN-O=خورشید
et = ک ( علامت کوچکی)
o =علامت اسم.
مثال: demo خانه
dem-et-o خانه ی کوچک
--------
زبان اسپرانتو نیز از گروه زبانهای اتصالی ست.
-------
ترجمه: گویند روزی انجیل را به زبان اسکیمو ترجمه میکردند، رسیدن به عبارت «گوسفند خدا».
چون اسکیمو ها گوسفند ندیده بودند- ماندند که چه بنویسند. سرانجام عبارت را به « فک fok خدا برگرداندند.
------
اگر شعر ترانه و متن کامل آن بدست آید میتوان مشکل را حل کرد.
باید ببینم .
آقای « دونالد داک»
کامنت شما اصلآ به این موضوع ربطی ندارد..
در اینجا از اسم وشعر ترانه به زبان (( اسپرانتو)) که ریشه لاتینی دارد , صحبت می شود, نه به زبان فرانسه..خیلی خوب میشد که اول موضوع را بفهمید و بعد در باره اش کامنت بگذارید. بقول ترک ها , بعد از چندین ساعت از گفتن داستان « لیلی و مجنون» الان می پرسی که لیلی پسر است و یا دختر؟...زبان اسپرانتو « امید» یکی از خلایق ذهن بشری است که بوسیله دکتر زامنهوف لهستانی اختراع شد تا ساکنان کره زمین بتوانند با این زبان باهم دیگر ارتباط برقرار بکنند..متاسفانه آن مقدار آشنائی که من با این زبان که در خدمت سربازی بوسیله کتابی با نام La Dua Lingua را داشتم مثل حل مسائل « دیفرانسیلی» را از یاد برده ام....
دستتون درد نکنه واقعا مطلب مفید و کاملی بود در ضمن ضمن اشکانیان که در شرق ایران و ترکمنستان زندگی میکردند ترک بودند و حتی نوع پوشش لباس زنان اشکانیان هم امروزه در بیین زنهای ترکمن حفظ شده است.
با اجازه از موزیک شناسان، باید بگویم که Sonett است و نه suetto . واژه sonetto از لاتین sonare میآید، که معنی صدا یا آوا را دارا ست. در زبان فرانسه نیز گفته میشود sonnet که نوعی غزل است و از چهارده بیت یا شعر تشکیل میشود.
ممنون از لاچین گرامی و معمای عزیز
دقیقا شماره ی 10 آهنگ آلبوم است. suneto
-احتمالا آهنگ ترکی ست. آهنگ خیلی آشناست.
-------
- شعرش را ندارم. و آهنگ نیز کامل نیست.
------
تحت عنوان suneto شعرهایی را دیدم ولی مربوط به این آهنگ نیست.
------
suneto
suneto=sun+et+o
معنی لفظی « گؤنش جه=بالا جا گؤنش= کیچیک گؤنش= خورشید کوچک. باید باشد.
سلام-دوستان من ازنزدیک به شجره نامه وتمام حرکات این آقاآشنایی کامل داشته وفکرنمیکنم ذره ایی جوهره مبارزه بافساد در وجود این شخص باشد.صفرنعیمی رزازپاسداران بی ترمزوبی منطقی است که نبایدبه حرفهای اوباورداشت.
صفرنعیمی رزیکی ازجنایتکاران جمهوری اسلامی درپس ازانقلاب است.این شخص برای جلوگیری ویاافشای زمین خواری وارداین موضوع نشده است.این آقادوسال پیش یکی ازبهترین مرداب های چسبیده به شهرآستارا رابه افرادحامی خودبه قیمت نازلی واگذارکرد.خانواده صفرنعیمی رزازمهاجران روستای رزدراستان اردبیل به روستای لیمرشهرستان هشتپراین روستاحدود20کیلومتری آستارا ازطرف رشت میباشد.
صفرنعیمی رزدردوره قبلی نیزکاندیدنمایندگی شدولی آقای دلق پوش براوغالب شد.این پاسدارازنیروهای راست سپاه پاسداران ویکی ازنمایندگانی است که آقای بروجردی وحدادعادل ازاین نیروهابرای پست باریگاددرحمله به نیروهای اصلاح طلب سوء استفاده میکند.
صفرنعیمی رزدرحمله به مطهری نقش داشت.صفرنعیمی درروزی که شوروی بهم ریخت وازهم پاشیددرروی پل مرزی آستارا ایستاده وبایک چوب سه متری به پای مردم دوطرف مرزمی کوبیده تابرادروخواهرجداشداازهم پس ازده هاسال نتوانندهم دیگررادرآغوش گیرند.
این مرداب درزمستانهامحلی برای فرودپرندگانی مثل قو.فوافصیل.غازوحشی ومرغابی.چینگیر.وده هانوع پرندگان بود.من سه سال پیش خودشاهدهزاران قو ودیگرپردندگان دراین مرداب بودم ومردم ازتماشای این پرندگان لذت میبردند.
ولی متاسفانه توسط همین آقاوتعدادی مسئولان این مرداب خشکانده شده ویک سالی است برای استفاده ازآن بعنوان پارکینیک ماشین های سواری مسافران اجاره داده میشود.
همیشه درزمان قبل ازانتخابات نمایندگی تحرکات عحیب وغربی که هیچ فایده ایی برای مردم نداردازطرف مسئولان دواستان گیلان واردبیل راه می افتذ .
تااین آقایان راطرفدارمردم نشان ذهندوجوراسیاسی کنند.
ویلاسازی دراطراف آستاراوروستای حیران حدود30سال است راه افتاده وآنهاییکه بشکل های مختلف به پول رسیده اندفرق نمی کندآستارای باشدیااردبیلی زمین خریده وویلاساخته اندوتمام امورات اداری این ساخت وسازهادرآستاراصورت گرفته است.
وسندسازی هم درآستاراانجام یافته است.خودنماینده سه دوره آستاراآقای شاپورمرحباازاولین کسانی بودکه باهمکاری یکی ازافراد بومی منطقه بزرگترین زمین خواری راکردواگربه روستای حیران واردشویددردست راست وبای کوه یک کاح دردرون یک قلعه راخواهیددیدکه توسط آقای مرحیاتصرف وساخته وبعدهم فروخته شد.
صفرنعیمی دراصل پروژه سیاسی جناح راست حاکمیت راباهمکاری نمایندگان راست گیلان دامن زده وازافرادپان ایرانیست و شئونیست تالش منطقه همکاری می گیرد،تاجورابنفع جناح راست دراستان گیلان واستان اردبیل تمام کند.
این شخص خودهیچ انگیزه ایی برای بهسازی این شهرواستان نداشته تنهادغدغه اش پیشبردن اهداف سیاست موتلفه می باشد.
ادامه """ قیمت نفت و ارتباط آن با پروژهٔ ملت سازی """ در چنین شرایطی، هزینهٔ زیر ساختها برای راه اندازی لولههای نفت و گاز، سر به فلک خواهد کشید و کشورهای صادر کنندهٔ نفت و گاز، به دلیل افت و نزول شدید قیمت نفت، قادر به کسب کاپیتال برای ایجاد چنین پروژههای ئی نخواهند شد " به جز کشور آزربایجان " در منطقه که در دوران قیمت بالای نفت و گاز، لولههای گاز و نفت را از شرق به غرب ایجاد کرد، قرن ۲۱، قرن بقا اقتصادی است، پست مدرنیزم، پسا مدرنیزم و مباحثی از این نوع مختص جوامع غربی است و در غرب خواهند ماند، وظیفه روشنفکران، روشنگران، حمایت از اقتصادهای موفق منطقه است که ( ترکیه و آزربایجان ) از آنجمله هستند، بقا و هستی ما در منطقه، با بقا و شکوفا ئی اقتصادهای ترکیه و آزربایجان گره خرده است، باید کسانی که ذهنیت مبارزه مسلحانه دارند، به جای حزب، شاخه نظامی تشکیل داده اند، از حالا به
عنوان ( بازوهای تشدید کننده فقر، بی ثباتی و بدبختی ) در منطقه شناسا ئی و خط قرمزی با آنان کشیده شود.""" قیمت نفت و ارتباط آن با پروژهٔ ملت سازی """ کشورهای خاورمیانه، با اتکا به قیمت نفت و در آمدهای سرشار آن، پروژهٔ ملت سازی را هر چند ناقص ( در مورد ایران ) پیاده کردند، با سقوط قیمت نفت، دیگر کاپیتالی برای پروژههای ملت سازی کذا ئی در کار نخواهد بود، ایران اولین کشوری خواهد بود که از نزول قیمت صدمه خواهد دید و پروژهٔ ملت سازی ناقص آن زیر سیستم فارسی ترک و شکاف بر خواهد داشت، دومین منطقه، اقلیم کردستان عراق خواهد بود، کردستان که کلاشینکف و پ ک ک و بازوی نظامی جای " حزب سیاسی " را گرفته، وارد بحران خواهد شد و گروههای مسلح به جان هم خواهند افتاد، ونزوئلا کشور دیگری است که با افت قیمت نفت دچار بی ثباتی خواهد شد، توجه ( دو کشور روسیه و ایران ) در افق کمبود تقاضا برای نفت، جهت تصاحب بازار ترکیه، وارد رقابت شدیدی خواهند شد. اگر دولت کارامد، یکی از ارکانهای پروژهٔ ملت سازی
در قرن ۲۱ است، با فروپاشی قیمت نفت، دولتهای ناکار آامد، جوامع و کشورهای رفوزه شده، مثل قارچ خواهند روئید.پژمان عزیز من به زندگی در کاخ فکر نمی کنم اما تجربه زندگی من از کاخ نشینی خیلی تلخ است اجداد من روزی در کاخ سلطنتی زندگی می کردند من از نوادگان خاندان پادشاهی قاجار هستم که حدود 100 سال قبل در ایران برکنار شدند اجداد من از کاخ بیرون رانده شدند و آوارگی قسمت ما شد . خود ما هم 36 سال پیش شاهد فرو ریختن کاخ شاهنشاهی در ایران بودیم محمد رضا شاه پهلوی را از کاخش بیرون کردند یعنی کاخ ها را گذاشتند و رفتند پس این کاخ ها فرو ریختنی هستند ناگهان فرو می ریزند . کاخ صدام حسین فرو ریخت کاخ حسنی مبارک فرو ریخت کاخ دیگر رهبران سیاسی هم در منطقه فرو ریخت و خواهد ریخت کاخ بشار اسد هم فرو خواهد ریخت البته کاخ ها فرو نمی ریزند بلکه پادشاهان و حکامان جدید می ایند و می روند اما این کاخ دل و عشق است که باقی می ماند و جاودانه می شود و این عشق است که صاحب جاودانه کاخ دل است . با سپاس مهناز هدایتی
جناب اژدر بهنام . کتاب " ترکان و بررسی تاریخ ، زبان و هویت آنها در ایران " که توسط آقای راشدی تالیف شده به وسیله " انتشارات اندیشه نو " در تهران منتشر شده است که این انتشارات در " تهران روبروی دانشگاه تهران ، پاساژ فروزنده زیر همکف پلاک 101) مستقر است . اما اگر شما در خارج هستید می توانید فعلا 16 قسمت از این کتاب را در وبسایت خود آقای راشدی مطالعه کنید که یک قسمتش هم همین مقاله موجود است : http://yurddash.net/category-5596-1.html
پژمان خان! همین ولیعهد سعودی درانگلیس چندین ویلای مجهز و کاخ شخصی داره، که تجهیزات وسایل امنیتی یکی از آنها به نوشته روز نامه های لندن سربه میلیونها دلار میکشه. چنین آدمهای نفت فروش، جهان وطنی هستند. وهمه جا قدمشان روی چشم کشورمیزبان می باشد. چون پول برای آنها مثل آب از زمین میجوشد، و حد و حسابی تو کار نیست. و سر به تریلیاردها میکشه. هفته گذشته یکی از نفت فروشان آل سعودی، بخش کوچکی از سواحل تابستانی موناکو (فرانسه) را با چندین ویلای مجلل وهتل باشکوه آن خریداری کرد، که موجب کنجکاوی مردم موناکو شد، و مردم عادی برای اینکه شاه نفت فروش صعودی را بتوانند برای یکباراز نزدیک ببینند، خبرنگاران شب و روز در کنار ساحل منتظر وی بودند. یکی از خبرنگاران از شدت بیخوابی غش کرده بود. در واقع دلارهای میلیاردی نفت، همه جا منزل دارد. و پول جهان وطنی است. چیزی که حضرت مارکس نیز،
در کتاب "کاپیتال" قبلا بدان اشاره فرموده اند. اما آنطور که من استنباط کردم، خانم هدایتی در معروضه خود نه از عشق زمینی و مورد اقتصادی، بلکه از یک عشق الوهیت و آسمانی بفرمان دل خویش به چنین ندای آسمانی قلبیش لبیک گفته است. زیرا آنطور که کم وبیش بگوش میرسد، ایشان یکی از خانواده های متموول هستند، و حتا در پارتیها و مهمانیهای آنچنانی رفت و آمد دارد، و الا از کجا خصیصه پاک عشقی ولیعهد را بدون حضوردر چنین مهمانی درقلبش خطور میکرد؟ شاید شاهزاده متوجه این عشق مکنون درقلب پاک خانم هدایتی نشده است. و شاید هم شده است و فرصتی دست نداده است که جرقه عشقشان شعله ور شود. بهر حال. اما عشق جانسوز است. و خداوند جلیل دامن کسی را گرفتار چنین شعله جانسوزی نکند. جناب محمد فضولی شاعرغزلسرا و شهیرآذربایجان میفرماید: " جان وئرمه غم عشقه کی عشق آفت جاندیر/ عشق آفت جان اولدوغو مشهور جهاندیر" ترجمه: ( جان برغم عشقی مده عشق آفت جان است ـ عشق آفت جان باشد و مشهور جهان است).برای قلب عاشق ایشان اجر جزیل و صبر جمیل آرزو میکنم. ایشان با ابراز شجاعت زنانگی، و اظهارعشق خود، با بی باکی تمام پرچم فمنیسم و آزادی و دمکراسی را به تنهائی بر دوش کشیده است. و این مایه ارج و احترام است. و نوعی ذوب شدن یخ ذهن مردان دگم زده ایرانی که اغلبشان بتن آرمه است.
ائلیار عزیز... اسم آهنگ Suneto است که در آلبوم Jomo به زبان اسپرانتو است که شما با این زبان آشنائی دارید. من اشعار این ترانه دلنواز را گشتم ولی چون با این زبان اشنای ندارم , فکر می کنم که اشعار این ترانه در آهنگ اول این لینک که آهنگش تا اندازه ای متفاوت است , موجود است .
http://www.shazam.com/track/86404294/suneto
شماره 10 همین آلبوم است. این آهنگ خیلی شبیه به یک آهنگ ترکی است که تا اندازه ای اشعارش در یادم هست ولی اجازه بده باز هم یک کمی تحقیق بکنم. فکر می کنم از شوکت باشد که با این شعر آغاز می شود «« بیر گونش نوری وار گوزومده.... هر زمان گوزلریم گوزونده..... بس هانی ... هانی او سودام ... گور نه لر ..نه لر گلیر باشیما »» بهترین ها را برایتان آرزومندم...
صحبت از قطعه کالینکا رفت؛ به نظر من که بهترین اجرای این قطعه متعلقه به مارینا دویاتووا:
https://www.youtube.com/watch?v=i9srwBpjLkk
اين جمله ( چنانكه پيش بيني ميشد بعد از شكست فاجعه بار اتمي و تسليم در برابر قدرت هاي بزرگ جهاني ماشين سركوب و ترور حكومت جبار ،بكار مي افتد ) زياد پرمعنا در كادر سياسي شما نمي بينم،
شما درس تلخ گذشته را با پيش كشيدن مذاكره با رژيم را فراموش نكرديد، و به دنبال مذاكره با رژيم به هر كسي متوسل مي شويد ، اگر كسي يا جرياني هنوز متوجه نشده كه ما در برخورد با رژيم خميني با افراد طرف نيستيم، ما با سيستمي به نام جمهوري اسلامي مواجه هستيم، اين سيستم با تعويض مهره كاركردش كه همانا ،كشتار و ويراني است تقيير نمي كند، اگر رژيم خميني صد بار فاسد تر ،صد بار ويرانگر تر است وظيفه نيروي سياسي اين است كه صد بار بيشتر عزمش را براي سرنگوني جزمتر كند،ماهيت رژيم ربطي به توافق ندارد ، كشتار ، ويراني ، ونابودي ايران هميشه جزو سرشت رژيم بوده است ،منتها اين كار ها را هر بار به طريقي ميكند،
نزديكي به سران اكثريت و پيام مذاكره با رژيم شما را در نقطه ضعف نشان داده و رژيم زهر خورده اين را بهتر از هركس فهم مي كند، شما به دنبال نشست و مذاكره با رژيمي بوديد كه فكر مي كرديد بعد از توافق و نوشيدن جام زهر ضعيف بيرون آمده و به درخواست هاي شما بابت مذاكره البته با پيش شرط حضور سازمان يا فرد ثالث در مذاكره تن مي دهد، اشتباه قبلي شما در نقطه چرخش رژيم در زمان رفسنجاني و خاتمي از ضعف ديدگاهي شما بر مي خيزد، و همان ضعف باعث شد كه رژيم دست به آن كشتار ها بزند، ولي متاسفانه
از اينكه آقاي كعبي با هوشياري به موقع از اين حادثه جان سالم بدر بردن، بسيار خوشحالم، و خوشحالم بابت خنثي سازي بمبهايي كه رژيم پليد آخوندي در مقر حزب بكار گذاشته بود ،فاجعه مي توانست بسي هول ناك باشد ،
حالا كه شيپور بيدار باش زده شده ،مذاكره با رژيم را از دستور كار خارج و مبارزه با رژيم را افزايش دهيد
به اميد موفقيت
ائلیار عزیز...آخرین دقیق این لینک ,آهنگ از قطعه مشهور ( lev knipper) بنام ( Poliushko Polie) است که در زبان روسی به «Field» و « Meadoland» انگلیسی ترجمه می شود. ولی در یک اجرای این قطعه (( زندگی زیباست.... حیات گوزلدی )) هم ترجمه شده است.خیلی گروه ها این قطعه را اجرا کرده اند ولی اجرای این قطعه به وسیله Andre Rieu یکی از بهترین هاست که قطعه (( کالینکا)) هم اضافه کرده است. ارتش سرخ در جنگ جهانی دوم حداکثرترین استفاده را برای ازدیاد روح سربازان از قطعه هم استفاده کرد. لطفآ به این قطعه توجه بکنید تا من قسمت اول را هم تحقیق بکنم.. امیدوارم دوستان از این قطعه موسیقی خوششان بیاید.
www.youtube.com/watch?v=ACa6R0CfJz8
لا چین عزیز،
یک سئوال موسیقی از شما دارم.
همچنین از دوستان آذربایجانی هرکس بتواند مرا راهنمایی کند ممنون میشوم:
- در زیر لینک یک ویدئو ست. خواننده ی «مرد» تقریبا از وسط ویدئو-از دقیقه ی 2- آهنگی را پخش میکند و میخواند. سئوال
من اینه که :
-«آهنگ» مال کدام ترانه ی آذربایجانی ست؟ یا من اشتباه میکنم آهنگ آذربایجانی نیست!
--------
در ویدئو قسمت خیلی کوتاهی از «آهنگ و ترانه - 1 دقیقه » پخش میشود.
ترانه به زبان «اسپرانتو» خوانده میشود.
- آیا می توانید آهنگ را بشناسید که مال کدام خلق است؟
و اشاره میکند که ترانه های مردمی به منطقه مذکور مربوط اند. لینک:----------
خواننده ی مرد خود توضیح میدهد که:
- آلبومش دو قسمت دارد. در یک قسمت ترانه های قزاقی،روسی و اوکرایی آمده - و از خواننده ای به نام « Aliova» نام می برد.بدون اینکه اسم کوچک او را بگوید.
https://youtu.be/2f_k_dRVDjc
--------
نام آلبوم Videosesio jOmO slavumas
-من دنبال «اصل آهنگ و ترانه» میگردم. که ظاهرا به یکی از جمهوری های سابق شوروی مربوط است.
--------
ودیدئو قسمت کوتاهی ست از آلبوم که هنگام تمرین ضبظ شده است.
با تشکر قبلی از علاقمندان و لاچین گرامی .
مسئولین محترم سایت, کامت پؤمان توهین و راسیستی است. یا منتشر نکنید و یا جوابش را حذف نکند. بهتر است به دوبی تشریف ببرند, می بیند فارسها زیاد عدالت زنهارا رعایت میکنند یا عربها.
سلام خدمت کاربران یکشنبه شب.
نوشیدنی های بدون الکل بسان جونیواکر و بلیک اند وایت مجاناٌ پذیرایی خواهد شد.برخلاف تصورات جامعه شناسان تنبل و درس نخوان و پست مدرن با معدل دیپلم 11 کتبی 12 شفاهی « نمره ورزش و اخلاق بالا توانست نمره شفاهی را در سطح بین المللی برساند» پیرامون تحولات ژئپولیتکی منطقه، غرب با جایگزینی انرژی خورشیدی و بادی بجای انرژی فسیلی و اتمی، احتیاج مبرمی به خاورمینه احساس یوخدی. آمریکا با خواست خداوند یکتا در آینده کوتاهی پس از صدور نفت به اروپا، ایران و صعودی دست از سر منطقه برخواهد داشت تا شاید آبی از گلوی خلقهای منطقه پائین برود. الیته اگر تا آن زمان آب نوشیدنی باقی مانده باشد! تنها سر یک کشور بی کلاه نخواهد ماند. اگر شما به این پرسش، پاسخ درستی دارید، ایمل هایتان را به ایران گلوبال قسمت پاسخ و پرسش بفرستید. برحسب قرعه یک شب اقامت در هتل استانول همراه با صبحانه، نهار و شام بشما تعلق خواهد گرفت.
ترکیه با قرار دادن آمریکا زیر فشار 5 Bar چنان بوی هلیوم اطراف را در بر خواهد گرفت که آقای خاتمی هم با گفتگوهای تمدنها و شاهنشاه با بازکردن دروازه تمدن حتی از عهده زدودن این گاز برنخواهد آمد. از مدتی که زنجانی آریامنش آب سرد و هندوانه میل میفرمایند، کار آفرینی ترکیه، محبوبه من، نیز ترک برده. حالا اگر کردها چنتا ترقه نیز در کنار دریا بترکانند بعد بیا خر بیار و باقلی بار کن!
ولیعهد سعودی یک کاخ در همین لندن می خره مهناز خانم را می برد در کاخش . فاصله لندن تا عربستان سعودی مگه چند ساعت با هواپیما ست ؟ با ماشین و شتر و اسب که دیگه سفر نمی کنند مثل قدیم ها از جاده ابریشم چند سال طول بکشه ؟؟ این عرب ها بلدند چه جوری بین زنانشون عدالت برقرار کنند تجربه دارند .
جناب مسئول کامنتها آیا شما نمیتوانید کامنت من را انتشار دهید کە دیگران قضاوت کنند چرا شما مدام تهمت میزنید این گوی و این میدان کامنت من را پخش کنید اگر 2 نفر در این سایت گفتند توهینی در کامنت من بودە گردن من از مو باریک تر
چنین ائتلافی خواست هیچ کدام از احزاب نبود که شکست هم بخورد. انتخاب تیتر در خور متن نیست! بهتر بود نوشته میشد: " احزاب کشور ترکیه برای تشکیل دولت" به توافق نرسیدند. و انتخابات دیگری برگزار خواهد شد.
توضیح دادم که سیاست اوباما، ربطی به انسان مهاجر پسا مدرن ندارد، اینک به ارزیابی پیامد سیاست اوباما، در شرق ایران، مخصوصا پاکستان خواهم پرداخت و نشان خواهم داد چگونه برداشته شدن تحریمها و ورود و کاپیتالهای بلوکه شده به ایران، شرق ایران را روو در روی ایران قرار خواهد داد، "" جمعیت پاکستان امروز چیزی حدود ۱۸۸ میلیون نفر "" است، ۴۰ میلیون از این جمعیت، شیعه هستند، در حالیکه بنیانگزار پاکستان یک شیعه "" علی جناح "" یک شیعه بود و هتی تا چند دهه پیش، علی بوتو شیعه زمام امور را در دست داشت، ناگهان با ظهور "" ضیأ الحق "" و به تناسب انقلاب ایران و تاثیر آن بر شیعههای پاکستان، پاک سازی شیعهها از امور دولتی شروع شد، این تا حدی به دلیل سیاست صدور انقلاب ایران به منطقه بود، "" در چرخشی عجیب، دولت پاکستان، حمایت کامل خود را، از جمهوری آزربایجان "" اعلام داشت در حالیکه
رژیم ایران، از ارمنستان حمایت میکرد، اینک سکانداران پاکستان، با ارتشی مجهز، تنها کشور اتمی مسلمان و با جمعیتی ۱۸۰ میلیونی، در برابر ایران قرار گرفته که جمعیت آن در حال پیر شدن است. آیا اوباما میداند که "" حلال شیعه و جغرافیای زبان فارسی "" هر دو محدود کننده هستند، پس این سیاست هندوانه گذاشتن زیر بغل رژیم ایران، کدام اهداف ژئوپلتیکی را در خود مخفی نگاه داشته است؟""" چرا این سازش، با چالشهای بزرگ توام شده؟ """ روسیه با همکاری ظاهری پیرامون حصول توافق، نتایج مذاکرات را وارد یک مرحلهٔ کند و زمان بر فرسایشی کرد، با وقوف به این واقعیت که هدف غرب در برداشتن تحریم ها، کشاندن گاز ایران به اروپا و در نهایت، شکست اقتصادی و انزوای کامل روسیه است در خفا با عربستان و سایر کشورهای عربی پیرامون سلطه بر بازار گاز و نفت اروپا به تفاهمی رسیدند که جزئیات آن به شرح زیر است. ۱- روسیه از حمایت از اسد دست میکشد در مقابل با پشتیبانی روسیه، کشورهای عربی حوزهٔ خلیج، حلق انزوا اطراف رژیم ایران را کامل میکنند. ۲- میزان گاز صادراتی به اورپا را در حدی نگاه میدارند که هیچ ضرری به قیمت گاز در بازار جهانی جهانی وارد نشود. در اینجاست به "" رمز "" تلاش کشورهای اورپا ئی برای باز گرداندن گاز ایران به بازار اروپا پی خواهید برد. بدون شک، این همکاری با
تأیید سایرین نیز وارد مرحله عملی شده، بدون شک، اروپا قادر به شکستن نفوذ روسیه در قبال سیاستهای رژیم ایران نخواهد بود. کشوری که میتوانست این موازنه را به نفع ایران تغییر دهد ترکیه بود که به دلیل حمایت رژیم ایران از تروریستهای پ ک ک، روابط ترکیه با ایران نیز، صدمه دیده است.جناب بی نام , اعتقاد دارید یا سند تاریخی دارید؟ با اعتقاد, با ایمان با گمان تاریخ نسازید. جالب این جا است تاریخ فارس هارا هر چه که هست از یهودیان است. چه طور از این همه تمدن که گویا داشته اید, یک نفر تاریخ نویس نداشته اید؟
گرچه اعتقاد راسخ داریم و دلایل علمی محکمی وجود دارد که خاستگاه اولیه ی آریائیان در فلات ایران ومرکز زیست و تمدن اولیه ی آنان در دره ی بزرگ کف خلیج فارس بوده و بومیان اصلی این فلات محسوب می گردند واز این نقطه به دیگرمناطق جهان در طی چندهزارسال بدلایل شرایط زیست محیطی وتغییرات آب وهوایی مهاجرت نموده اند و در این مسیر مهاجرت بسوی چهار جهت از زیستگاه اولیه خصوصا بدرون فلات ایران با مهاجرین براثرمجاورت و همزیستی و پیوند در طول زمان مردم ایران خوانده می شوند که با ریشه ی مشترک زبانی و فرهنگ و جهانبینی مشترک،ملت کنونی ایران را تشکیل می دهند .ما با این باور که در شالوده ی زندگی اجتماعی و شهری ، 5سال سکونت در یک مکان، "بومی" محسوب می گردد؛بنابراین
بنابراین باور داریم تمامی اقوام ساکن در ایران که منافع ملی را بر منافع شخصی و حزبی ارجح دانسته و پایبند به قانون اساسی ایران فردا(نه قانون اساسی ج.ا) که تامین کننده منافع ملی وحقوق طبیعی همه ی اقوام ایرانی وساکنان ایران با ملیت ایرانی خواهدبود،می باشد ،ایرانیست.ما حتی باورداریم ساکنان ایران با حفظ ملیت غیر ایرانی خود،درپناه قانون و اصول انسانیت حقوق اولیه ی زندگی باید برای وی فراهم آید.اعتقاد ما براین است برای حرکت بسوی رهایی و دست یافتن به یک زندگی سعادتمند با فراهم نمودن رفاه اولیه با استفاده از سرمایه های انسانی و طبیعی ایران که به همه ی ایرانیان و تک تک فرزندان ایرانیان حتی آنانی که بالجبار وطن را ترک نموده اند، تعلق دارد،بدون آگاهی بخشیدن و روشنگری؛اتحاد،سازماندهی و کارتشکیلاتی؛ ساختن،کنترل، هدایت وفروکش ساختن بحران ها؛خردکردن ستون های فرهنگی،نظامی،اقتصادی بختک جهل و خرافات؛ پایه و اساس رهایی رشد و توسعه فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی وسیاسی فراهم نمی آید مگر با ایجاد همدلی و همبستگی بین تمامی اقوام ایرانی و دوری از عوامل ایجاد تفرقه که موجبات تنهایی وانزوا و ضعف یکی یا تمامی اقوام ایرانی را فراهم می آورد وبا این تک روی ها وایجاد نفاق وبه دام افتادن در بازی های سیاسی عوامل و قدرت های بیرونی و دست نشاندگان داخلی در مسیر ایجاد سرکوب های وحشیانه وایده ی جدایی طلبی با توسل به جنگ های داخلی قومی ومذهبی علاوه بر اینکه کشورمان تحت نفوذ قدرت های بیگانه توسط دولت دست نشانده می باشد ، درصورت تکه پاره شدن کشور ،هریک از این مناطق بدون استثناء حیاط خلوت یکی از قدرت های استکباری خواهد شد.لذا این را از وظایف مهم واساسی فرهیختگان ایرانی می دانیم که با اتحاد بین اقوام ایرانی در اتحادیه ی میهنی یک بار برای همیشه به این وضعیت اسف بار حاکم بر زندگی خود وفرزندان ایران زمین خاتمه دهیم. این میسر نمی شود مگر در پناه همبستگی و دوری نمودن از دشمنی و کینه توزی ایرانی با ایرانی.
در این دو وچند دستگی وسهم تمامی فرزندانمان از زندگی امروز و فردایشان ،جز فقر و تنگدستی و عقب افتادگی مضاعف ، چیزی بیش نخواهد بود و باید همچنان شاهد نابودی زندگی ها و به یغما رفتن ثروت ملی وفرار نخبگانمان به بیرون از مرزها باشیم.
جمال گرامی، آیا واقعا نمی شود کامنت را بدون توهین به فهم .و شعور دبگران نوشت؟
رژیم نژاد پرست ایران، از سالها پیش طرح خشک شدن دریاچه اورمو را از طریق دولتمردان خودی با همکاری کارشناسان مشکوک خارجی برای ایجاد چاههای اکتشافی اورانیوم نابودی کل منطقه آذربایجان را از دیر باز به جهت اهداف زیر دنبال میکند:1. خشک کردن دریاچه اورمو جهت استحصال اورانیوم. 2. شوره زار کردن منطقه جهت تخیله شهرهای مهم و کوچ دادن اجباری مردم آذربایجان به مناطق دیگر. 3. در اختیار گرفن نیروی ارزان کار میلیونها مردم آذربایجان، تحت شعارمهاجران کارگر برای آباد کردن بیابانها و کویرهای مناطق فارس. 4. نابودی مناطق حاصل خیز جغرافیای آذربایجان و تبدیل آن به کویر نمک. 6. خلاص شدن از ترس و وحشت خواستهای مردم آذربایجان که خواب را از چشم رژیم اسلامی فارس ربوده است. 7. ترور سیاستمداران، نخبه گان، هنرمندان، اساتید، مهندسان، افراد متخصص علمی، ترور پزشکان ماهر از جمله اخیرا تروردکتر سرطان شناس اردبیلی که بر روی
تاثیر ذرات اورانیوم چاههای اطراف ساوالان و دریاچه اورمو، که اکتشاف و استحصال مواد رادیو آکتیو، بیشتر آبهای زیر زمینی مناطق آذربایجان را آلوده کرده است، و بنا به گزارش افراد متخصص و مطبوعات %60 مردم منطقه به بیماری سرطان مبتلا هستند، و سر انجام هدف نهائی رژیم، نابودی هستی مردم آذربایجان است. و اخیرا نیز به سلسه ترورهای مخفی دست زده است، و آن را تحت شعاع نزاع های شخصی در ارومیه و تبریز، به پیش میبرد، که این مسئله در بین مردم آذربایجان به موضوع روز بدل گشته، و واکنش نا بهنگام آن هراس رژیم را بر انگیخته است.جناب آ الیار چرا آخرین کامنت من را انتشار نمیدهید ؟؟ آیا دلیلی دارید ؟؟ یا هر کسی کە از انتشار آخرین کامنت من جلو گیری کردید ؟؟ در مورد جواب آ الیار
حالا که صحبت ترکیه شده -در باره ی ترکمن ها هم بگویم که:
- امنیت ترکمن ها و چهارچوب زادگاهشان باید از سوی کرد ها زیان نبیند.
این مسئله رعایت نشود مشکل بزرگی برای کردهاست. تلاش انسان برای حفظ حقوق خود یک طرفه نیست.
باید حق و حقوق دیگری را نیز رعایت کرد. سیاست عدم رعایت امنیت ترکمن و زادگاهشان نیز علط است.
بدیهی ست که این سیاست نیز محکوم است.
از نظر من سیاست نادرست - بدیهی ست که محکوم است. دیگر تکرار کلمه ی محکوم بی معناست. از این کلمات
دولتها استفاده میکنند- نه ما ها که تنها بیان نظر شخصی میکنیم.
---------
از اینکه این مسایل مستقیم به موضوع مقاله مربوط نیست- و صحبتش به میان آمد- پوزش میخواهم.
به نظر من، نویسندهٔ این مقاله، چندین تناقض را، در بطن یک گفتمان ریخته، به همین دلیل بعد از خواندن کّل مطلب، متوجه میشوید که گفتمان ایشون، در خلع شکل میگیرد. ابتدا سیاست اوباما برگرفته از "" انسان مهاجر اندیشمند پسا مدرن "" نیست. استراتژیستهای آمریکائی که به تبیین سیاست آمریکا پیرامون تحولات ژئوپلتیکی جهان میپردازند دیگر خاورمیانه را فاقد ارزش ژئوپلتیک ارزیابی میکنند. ۱- آمریکا در حال تبدیل شدن به عربستان صعودی دیگری است و بزودی به اورپا گاز صادر خواهد کرد. ۲- با شکست پروژهٔ دولتهای ملی، خاورمیانه وارد دوران بی ثباتی شده. ۳- بی آبی و خشک سالی خاورمیانه را وارد دورانهای بحرانی خواهد کرد. نویسندهٔ این مقاله، با ژست "" گفتمانی "" پرده بر روی این واقعیت میکشد که برای رسیدن به درجه و اعتبار " صاحب گفتمان " شدن، طرف مقابل باید خط مشی دیدگاه گفتمانی را، در عرف
بینلملل و جهانی کسب کرده باشد. برای درک چنین فضا ئی، توجه شما را به "" گفتمان تمدنها "" که از سوی ایران به میدان جهان انداخته شد جلب میکنم، کسی ادعای گفتگوی تمدنها را میکرد که قادر به تولید حتی یک حزب در دنیایی مدرن نشده، بنابراین اوباما هنوز درنیافته است که """ چگونه رژیم ایران که حتی بعد از توافق ضمنی، هنوز سیاست تخریب و بی ثبات کردن منطقه را "" پیش میبرد فاقد توان پیوستن به این گفتمانی است که فاقد یک پا است. ببابرین، ورود به یک گفتمان، یعنی صاحب گفتمان، این توان را دارد تا دریابد که طرف گفتمان، ظرفیت پیوستن به این گفتمان را، با رویکردی جدید در صحنهٔ ژئوپلتیک منطقه و جهانی داراست.جناب آالیار , این دیگر چه نوع اظهار دظر است؟: حمله ترکیه را محکوم میکنید ولی حمله کرد ها غلط است. انین چه شیوه طرفداری از صلح است؟ شما میدانید و همه جهان میداند که پ ک ک حمله را شروع کرده است. ما نه با شما رو در واسی داریم و نه با کردها. کسی که صلح میخواهد نباید اسلحه بکشد.
جناب برادری عزیز، این مقاله نیز به مانند اکثر مقالاتتان منطقی، آموزنده، جامع و بسیار مفید بود و از خواندش لذت بردم.
من حملات دولت ترکیه- و کرد ها را درست نمی دانم.(هر دو حرکت غلط و از نظر من محکوم اند- چرا که به زیان صلح اند)
حملات ترکیه محکوم است. واکنش کردهاهم سیاست غلطی ست.(روشن است که سیاست غلط محکوم است)
چاره را گفته ام. آتش بس یک طرفه. اعلام عدم مبارزه ی مسلحانه.
مهم خود سلاح نیست. بل عمل و شیوه ی مبارزه مسلحانه است. که اشکال دارد.( در انظار جهانی تروریسم قلمداد میکنند). و اشکالات زیاد دیگر.
مقاله هم نوشته ام در مورد حملات ترکیه - با اشاره به مبارزه ی مسلحانه -که هر دو حرکت به زیان صلح و مدنیت اند -و محکوم :
حرکت ترکیه و جنبش حق طلبانه ی آذربایجان
http://www.iranglobal.info/node/48954
جمال گرامی،
مقالاتم مدارک این ایده هستند.1- روایت = بحث؛ نیست. کسی نگفته بحث نکنید.
2- در مورد تاریخ گفته ام «همه چیز تئوری» ست. احتیاج به تحقیقات دارد.
3- در مورد تاریخ آذربایجان هم من نظریات خود را گفته ام -و نه گفته ام که «حرف من حقیقت» است.
نظر من ممکن است با تحقیقات علمی درست باشد -ممکن است نباشد.
4- شما هم آزاد هستید «تئوریها و نظریات» خود را طرح کنید. من موافقم طرح نظریات شما هستم.
--------
- من موافق هستم کردستان سرنوشت خود را خودش تعیین کند. با «فدرالیسم-استقلال و جدایی یا شکل دیگر».هر طور که دوست دارد.
- بله آذربایجان و کردستان اختلاف ارضی دارند. در نهایت تکلیف این اختلاف را «رأی و انتخاب» مردمان آذربایجان و کردستان با مسالمت و صلح و دوستی تعیین خواهد کرد.
-------
فکر میکنم مسئله ی آذربایجان-کردستان برای شما و من -بدین ترتیب حل شده است.
این حرف من از آغاز طرح مسئله بوده و تازه نیست.
اما شما همیشه بازی «روایت=بحث» را تکرار کرده اید -که مهم نیست. احتمالا بازهم تکرار خواهید کرد.
------
دیگر اینکه:
- گفته ام و باز میگویم :« مسایل سیاسی -تعیین سرنوشت- راه حل نظامی ندارد. نه در آذربایجان غربی. نه در ایران- و نه در ترکیه.
-این را نه برای شما کردها ، بل برای خودمان -ترکها- هم گفته و میگویم. برای حکومت ایران و ترکیه هم همین حرف را دارم.
----
- با اسلحه- پخش نقشه ها- تبلیغات ماهواره ای- ساختن گروههای مسلح- اقدامات خشونت آمیز و خونریزانه، تحت هر عنوان ، چه دفاع و چه حمله- که پژاک- پ کاکا- گروه های کرددیگر در ایران و ترکیه انجام میدهند و در رسانه ها منعکس است- نمی توان ادعای «مسالمت» و «تمکین به رای مردم » - و« دموکرات بودن» داشت.
با این روشها نه در ترکیه-نه در ایران- و نه در آذربایجان -نمی توان مسئله ارضی و سیاسی و حق تعیین سرنوشت را حل کرد.
«استعمال اسلحه- اسلحه » میاورد. و جانها تلف میشود-حقی هم بدست نمیاید. 70 سال تجربه ی کردستان- 40 هزار کشته در ترکیه
سند درستی سخن من است.
---
راه حل دوستان کرد در ترکیه این است که:
1- یک طرفه آتش بس کنند
2- اعلام عدم مبارزه ی مسلحانه کنند
3- افراد باسابقه ی مسلحانه داخل ترکیه نشوند-تا وقتی که امنیتشان از سوی دولت ترکیه تأمین شود.توسط مذاکرات.
--
در ایران لازم است :
1- اسلحه ها را دفن کنند-اعلام عدم مبارزه ی مسلحانه.
2- قطع اعمال اختلاف آفرین بین ترک و کرد
3- پیش گیری مبارزه ی سیاسی-مدنی.
---------
ذهن دوستان کرد بعد از 70 سال شیفتگی با اسلحه قدرت درک این سخنان را ندارد.
و طبق معمول به راه معاسقه با اسلحه و خشونت ادامه خواهد داد.
نتیجه ی این راه منفی ست. بخصوص بین آذربایجان و کردستان.
امیدوارم دوستان کرد ذهن سلاحی خود را از بار 70 ساله خالی کنند و در زمان «مائو» متوقف نشوند.
با ذهن سلاحی و مائویی نمی توان «ادعای دموکرات بودن» داشت.
آزادی از قلب بیرون میاید نه از لوله ی تفنگ.
-------
داعش: در مقابل داعش چاره ای جز جنگ مسلحانه نیست.
http://iranglobal.info/node/49629
معمولا من عشق را نسبی می بینم و آرزوی روزهای خوبی را برای مهناز عزیز می کنم. من از خود می پرسم آیا این ولیعهد حاضر می شود بهای این عشق را بپردازد؟ و آن خیلی ساده است رعایت دمکراسی و حقوق مساوی بین زن و مرد. ما می دانیم در اسلام حق زن نصف مرد است و این در قرآن مجید ثبت است و مرد حق دارد 4 زن بگیرد و حتا شاهان حرمسرا دارند. آیا مهناز خانم حاضر اند یکی از چهار زن قانونی این ولعهد بشود؟ من می توانم عاشق همه موجودات بر روی این زمین بشوم. آیا برایم مقدور است؟ و آیا فکر نمی کنم که عشق دوجانبه باید باشد؟ اگر دوجانبه باشد حرفی نیست و انسان حتا می تواند برای عشقش از تاج و تخت بگذرد
بقول حافظ .. هرکه امد نقش خرابی دارد.
انچه در نوشتار امده بود بسیار غم انگیز و تاسف بار بود ولی متاسفانه قرباینان ان نظام خود در پایگاه اشرف و در درون سازمان رجوی به همان روشهای زشت وبد تر از ان دست زدند. برای نمونه دیدار پدران و مادران مجاهدین که ازایران به عراق و پایگاه اشرف رفته بودند .این پدران و مادران و برادران و خواهران با زشت ترین واژه ها از سوی فرزندان مجاهدشان مورد استقبال قرار گرفتند. فرق اساسی بین اسلام خمینی و رجوی کجاست؟؟؟.
در پایگاه اشرف نیز مخالفان رجوی شگنجه و اعدام و سربه نیست و مورد زشت ترین اهانتها قرار میگرفتند..عده ای بی گناه و بی خبر از همه جا قربانی قدرت پرستی خمینی و رجوی شدند ونه بیشتر.
. پارسی را با 60 میلیون متکلم پاس بداریم و ترکی را با 360 میلیون متکلم ترک بکنیم!
3.پارسی را با 2500 سال قدمت پاس بداریم و ترکی را با 7200 سال قدمت ترک بکنیم!
4.پارسی را با 4000 واژه ی اصیل پاس بداریم و ترکی را با 100000 واژه ی اصیل ترک بکنیم!
25.پارسی را با 600فعل اصلی پاس بداریم و ترکی را با 3500 فعل اصلی ترک بکنیم!
6.پارسی را با0 350 فعل غیر اصلی پاس بداریم و ترکی را با 24000 فعل غیر اصلی ترک بکنیم!
7.پارسی را با 11 زمان فعلی پاس بداریم و ترکی را با 46 زمان فعلی ترک بکنیم!
8.پارسی را که 7% از کلماتش ریشه دارند پاس بداریم ترکی را که 100% از کلماتش ریشه دارند ترک بکنیم!
10.پارسی را با 6 آوا پاس داریم و ترکی را با 9 آوا (کاملترین آوای خلقت)ترک بکنیم!
11.پارسی را بعنوان ربان محلی پاس بداریم و ترکی را بعنوان زبان بین المللی ترک بکنیم!
12.!پارسی را بعنوان گلچینی از زبانهای دیگر پاس بداریم و ترکی را بعنوان شاهکار زبان و ادبیات بشری ترک بکنیم
13.پارسی را بخاطر عدم کارایی کامپیوتری پاس بداریم و ترکی را بعنوان استاندارد پایه فونتیکی ویندوز ترک !بکنیم
با سلام و خسته نباشید خدمت جناب علیرضا اردبیلی
جناب لطیف حسنی شماها امید و آینده آزربایجان هستید وملت آزربایجان به شما ها افتخار می کند که با وجود هزاران مشکل باز هم به فکر ازربایجان هستید به امید آزادی هر چه زودتر آقای لطیف حسنی رهبر و مبارز ملت آزربایجان از زندان این رژیم