Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به کاربران گرامی...... سازاخ.... و... یکنفر... برای اینکه پندار.. کردار، و نوشتار های من را به حساب هم میهنان بختیاری و کُرد نگذارید،..ضروت هست که بگویم من نه بختیاری هستم و نه کُرد، گرچه این دو تیرهء ایرانی تبار از مردمان اصیل ایرانی و هخامنشی میباشند. من یک ایرانی هستم از استان فارس ایران. هویّت من بیش از این نیست .مسئول و پاسخگوی مطالب و گفتارها من فردی میباشم نه کس دیگر.
سرزمین ایران از گذشته تا به امروز مدیون همین دو قوم ایرانی تبار بوده و خواهد بود، پیروزی انقلاب مشروطه سپاسگزار بختیاری ها میباشد. پیروزی انقلاب مشروطه بدون حضور بختیاری ها امکان پذیر نبود.......

به کاربر گرامی... یکنفر.... من سرفرازم که طنزهای من مورد نشاط درونی شما را فراهم کرده است و طبعأ تندرستی روانی و فیزیکی شکا را هم باعث خواهد شد. ولی من نگرانم که نکند طنزهای ما عکس عمل کرده باشد.
کاربر گرامی ....یکنفر... کسی طنز میگوید که ادعا دارد تُرک تباران از بازماندگان مردمان سومری هستند، در نتیجه سومری ها ( یعنی تُرکها) چرخ، خط، قانونمندی، تمدن آفرینی، فرهنگ سازی، بنیادگذار زبانها و الفباها، شهر سازی، کشاورزی، صنعت و سایر اختراعات جهان امروز را بنیاد گذاشته است، ولی امروز نه خط و زبانی دارد، و نه آوردندهء فرهنگ و تمدن و ساختار سیاسی ویژهء بخود است. و نه تا کنون اختراعاتی و نه کشفیاتی داشته است. و بسیار مسائل دیگر...
کسی طنز میگوید که ادعا میکند، مردم تُرک قبل از ورود ایرانیان در ایران ساکن بوده اند. کسی طنز میگوید که ادعا میکند آثار باستانی مردمان مختلف در آسیای کوچک و در آسیای میانه و در قفقاز و در آذراباداکان ایران به تُرک تباران تعلق دارد.
کاربر گرامی.... یکنفر..... آیا فکر نمیکنید آنچه تا کنون در برنامه های تلویزیون گوناز گذشته و میگذرد فقط طنز و شوخی است و فقط چنددقیقه ای که من در آن صحبت کرده ام جدی و از پشتوانهء علمی و تاریخی مستند برخوردار میباشد و طنز و شوخی نیست.
متأسفانه این فرهنگ شرقی است که هر جا که با واقعیّت روبرو میشود به آنارشیسم و طغیانگری و به تمسخر و طنز روی می آورد . من از چنین فرهنگی متنفرم. امّا من همچنان برای هر بحثی حاضر هستم اگر طرف مقابل پرتسیپ قانونمندی و علمی بودن مطالب را رعایت کند.
داده های تاریخی و زبانی و القبا و خط آقای اوبالی... از پشتوانهء علمی مستند بر خوردار نبوده و نیست. گفته های ایشان روایتی عامیانه و خودساخته است که شاید فقط باب طبع گروه اندک و انگشت شمار ی از مردم تُرک آذربایجان باشد.
اگر از سرنوشت چنین افرادی در عرصه های اصول پژوهشگری و علمی ، تحلیلی و تحقیقی هم بگذریم، سرنوشت چنین افرادی سقوط اخلاقی را حتّی در بین همنوعان خود را تجربه خواهد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی
می دانید که یکی از کار های زشت مسعود و مریم رجوی "مرده خوری" یا "شهید خوری" است. هر یک کشته شده از مجاهدین به دست رژیم برای مسعود و مریم رجوی یک فرصت طلایی است که از آن در مناسبات و خارج مناسبات و محافل بین المللی همه جور استفاده می کند.
پیشنهاد می کنم که گزارش سایت "ایران وایر" که دست اندرکارانش خیلی خبره و مطلع هستند را در سایتتان منتشر کنید تا شاید از تکرار کشتار های دیگر جلوگیری شود. قابل توجه است که مجاهدین هیچ پاسخی به این گزارش نداده اند.
" خیاط در کوزه؛ سر بازجوی زندانیان مجاهدین خلق در زندان اوین"
http://iranwire.com/features/7827

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای خالد عزیزی دبیرکل محترم حزب دمکرات کردستان، شما و دیگر احزاب کوردی در سرنوشت سازترین مرحله تاریخی واقع گردیده اید، انتخاب اشتباه شما و یارانتان می تواند فجایع زیانباری ببار بیاورد، شما بهتر از من می دانید که دیگر دوران عشیرتی بپایان رسیده و در دنیای مدرن امروز، آزادی نه از لوله تفنگ، بلکه با گفتمان و مذاکره رو درو و قانع کردن طرفهای مقابل برای برسمیت شناختن حقوق ملل تحت ستم مظاعف می تواند صورت بگیرد، ملت ترک چه در ترکیه و چه در ایران اهل مذاکره هستند، ملت کرد در ترکیه به کمک حزب ه د پ در پارلمان دمکراتیک ترکیه، با مذاکرات رو در رو می تواند به خواسته هائی که در چهار چوب قوانین حقوق بشر مندرج گردیده است، دست یابد، در ایران هم بدون ادعای ارضی در خاک آذربایجان غربی همانند دوره شادروران پیشه وری و شادروان قاضی محمد، می توانند در سنگری متحد برای خودمختاری و یا استقلال وطن خود

اقدام کنند، از قدیم گفتند دشمن تراشی کار آسانی است ولی پیدا کردن دوست خوب خیلی مشکل است، ما همسایه های ازل ابدی با هم هستیم و خواهیم بود، بگذارید کودکان ما تارلا و هیوا بدون ترس از جنگ من و تو بالغ و عاقل، بدون وحشت در کنار هم بازی کنند، شما مطمئ باشید که در اعتماد بترکها متظرر نمی شوید، چون ما همیشه بهترین غذاها و میوه هایمان و بهترین اتاقهایمان را در اختیار مهمان هایمان می گذاریم و ملت کرد هم دارای همان خصوصیات و خصلتهای فرهنگی است، بژی کردستان، یاشاسین آذربایجان،
نوشته شده توسط: Anonymous

اردک جان! شما که اینهمه شعرهای مست و ملنگی از دفتردل مشحون به توصیف وافرمینمائی، بیت زیبای شاعرمعروف وغزل سرای نامی عرب حضرت یزید ابن معاویه را بخاطر میآوری، که بعد ازعاشق شدن به زنی بنام زینب، همسر یکی از سرداران معاویه، که عاقبت بدستور معاویه ازهمسرش جدا شد، و قصد ازدواج با شاعر جوان و خوش هیکل را داشت، که پسرعلی حسین آقا، از فرصت استفاده کرده او را با هدایای گرانبها به عقد خود در آورد، که این موضوع موجب خشم معاویه شد. معاویه به حسین آقا دستور داد، که یا باید زن را طلاق دهد، و یا با اقوام و قبیله اش شهررا ترک کند. حسین آقا نیز در جوابش گفت؛ از شهر میروم، به شرطی که زن زیبا را با خود ببرم، معاویه تذکر داد گفت؛ بدون زینب باید شهر را ترک کند. و الا هرچه دیدی از چشم خود دیده ای. حسین آقا در نیمه شب میخواست پنهانی بهمراه زن صیغه ای شهرترک کند، که با لشکر معاویه روبرو شد.
لشکرمعاویه

راه آب را بر وی بست. یزید پیغام داد و گفت؛ زینب معشوقه من است. گفت، او را که نزد خود گروگان گرفته ای آزاد کن. بعد ازاینکه جوابی ازحسین آقا دریافت نشد، سربازان معاویه به خیمه گاه رسیدند، دیدند همه از ترس حمله لشکر معاویه، چادرها را ترک کرده پا به فرار گذاشته اند. تعدای نیز بطرز فجیعی زخمی و کشته شده اند. حسین آقا نیز در میان کشته شدگان بود. پس از تجسس زخمیها، برای فرستاده گان معاویه روشن میشود، که یکی از روسای قبلیه همسایه، که او نیز سخت عاشق زن صیغه ای حسین بوده است، میان قبیله او، وقبیله حسین آقا، درگیری خونینی رخ داده، و قبیله مذکور نیمه شب با یورش به قبیله حسین آقا، زن زیبا را از چنگ او ربوده در رفته اند. حسین آقا نیز برای دفاع از زن صیغه ای خود نتوانسته کاری بکند. داستان کرب و بلا که اکنون منبع درآمد خوبی برای آخوند های شیعه اثنا العشری است، 1400 سال است که مردم را سرگرم کرده است. غرض از این مثال، بقول یزید ابن معاویه شاعر گرانقدرعرب که خواجه حافظ شیرازی نیز از سخنان سحر آمیز او تاثیر پذیر شده است، میفرماید: " انا المسموم ما عندی/ به تریاق و لاراقی/ ادرکأساً و ناولها/ الا یا ایّها السّاقی/" و بقول سعدی: به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی / به صد دفتر نشاید کرد حسب الحال مشتاقی/ ...). خیلی ممنون از خانم هدایتی که با طرح مسائل عشقی و احساسی هرچند طنز آمیز، به غرور خشکه مقدس مرد سالارتمدن ایرانی رنگ لطافت و نشاط میبخشد. ای کاش بیشترازعشق و احساس مرقوم بفرمایند. هرچند بقلم طنز و شیطنت. شاید از این طریق ذهن های یخزده مرد سالاران ایرانی، از رطوبت دمکراسی اروپا اندکی تاثیر بگیرند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نوری زاده خواسته ها و ارزوهای و براوردن انها به نیروی مردمی وهمبستگی مردمی و مردمی فکر کنند و مردمی به اینده نسل مردمیشان احساس مسعولیت کنند نیازمند است و نه کیسه های پنبه عروسک مانندی که هرچی بر انان بکوبند و اعضاءشان را ببرند دفاعی از خود نکنند و هر چه امپریالیست ها و سرسپردگانشان انها به این ور بزنند و لگد مالشان کنند از خود توانایی اعتراض نداشته باشند. جناب نوری زاده قدری گشت و گذار در کشور پنبه شدگان را برای درک و تجسم واقعی از فاجعه ای تبدیل انسان هابه عروسک های پنبه ای که از سی و چند سال پیش تا بخال در ایران رخ داده است را به شما تجویز می کنم که در محاسبات انقلابی مقاله شما مورد توجه تان قرار گیرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

از آغاز اختراع خط که اواخر هزارۀ چهارم ق.م است، متن‌های درباری و یا در مدارس و معابد وجود دارد که در آن‌ها به نام‌‌های جغرافیایی سومر اشاره می‌شود، نام دجله، فرات و بعضی‌ شهرها در آن‌ها آمده است. از همین متن‌ها مشخص می‌شود که آن‌ها با مردم غیرسومری و با سرزمین‌های شرقی برخوردهای نظامی، بازرگانی و حتی جنگ‌های بزرگ داشته‌اند. در این متون نام مردم و پادشاهانی از مردم بیگانه ذکر شده که همه ریشۀ ایرانی دارند. انبوهی از شواهد ایرانی در کهن‌ترین متون سومری وجود دارد. در متون سومری به دجله، «دیگنه» گفته می‌شد که همان «دجله» عربی یا «تیگره» فارسی باستان است که در زبان هخامنشی ثبت شده و ریشه آن «تیگر» به معنی تند است که در زبان یونانی هم «تیگریس» همان دجله است.

زبانشناسان واژه «دیگنه» را به هیچ‌ وجه سومری نمی‌دانند، پس در نظر سومرشناسان این رود تاکنون بدون ریشۀ مشخص بوده است اما در زبان ایرانی معنی دارد. «تیگره» در زبان ایرانی به معنی تند است. واژه‌های تیغ و تیز هم از همین ریشه‌اند. در زبان انگلیسی هم «TIGER» به معنی حیوان تندپا یا ببر از همین ریشه است. بنابراین برای اینگونه تعبیرها در زبان‌های ایرانی و زبان‌های خویشاوندی آن معنی و ریشه داریم، در حالی‌که در زبان سومری ریشه و معنی برای آن وجود ندارد. خدای آشور در زبان آشوری معنی ندارد، اما در زبان ایرانی«اسوره» به معنی «سرور» است که «اهوره» یا اهورا‌مزدا هم از آن برخاسته است. «ایشتر» - خدای عشق- در زبان اکدی ریشه ندارد ولی از «استر» به معنی ستاره برخاسته و در واقع سیارۀ ناهید است. مه یا خدای ماه در زبان سومری ریشه ندارد اما در زبان ایرانی ایزد ماه بوده است. «ناهیتی» در زبان ایلامی ریشه‌ای ندارد اما در زبان ایرانی ناهید و آناهیتا وجود دارد. از کنار هم گذاشتن این اطلاعات متوجه می‌شویم که این نام‌ها در زبان‌های بومی ریشه ندارد، اما در زبان ایرانی ریشۀ گسترده برای آن‌ها وجود دارد، که حتی به زبان‌های اروپایی و لاتین هم رسوخ کرده است
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر پیش از ایرانیان در فلات ایران ساکنانی وجود داشتند که به زبان غیرایرانی صحبت می‌کردند، باید نشانه‌هایی از آن‌ها در فرهنگ کوچندگان ایرانی باقی می‌ماند. بایستی تعدادی وام‌واژهای غیرایرانی و بومی در زبان‌های کهن ایرانی مثل زبان اوستایی یا زبان پارسی‌باستان می‌داشتیم. کوچندگان ایرانی به یونان حدود 40 درصد واژه‌های غیرایرانی را به زبان خود وارد کردند، 25درصد واژه‌هایی که در زبان سانسکریت وجود دارد غیرایرانی است اما در اوستایی کهن و فارسی باستان چنین پدیده‌ای وجود ندارد و این بهترین نشانه برای آن است که در فلات ایران پیش از ایرانیان، بومی غیرایرانی ساکن نبوده است.

بخش خوزستان که در دشت قرار دارد، در دوران تاریخی و اواخر هزارۀ چهارم ق.‌م زیستگاه ایلامیان می‌شود، که زبان آن‌ها غیرایرانی است. در زبان ایلامی هم واژگان فراوانی از زبان ایرانی وجود دارد که از همجواری این دو مردم پدید آمده است
نوشته شده توسط: Anonymous

مراد عزیز، دقیقآ همین بلا بر سر آذربایجان هم آمد، و در ٢١ آذر ١٣٢٥ با سازش استالین به نمایندگی از طرف پان روسیسم و محمد رضاه شاه به نمایندگی از طرف پانفارسیسم، با شعار کذائی « ٢١ آذر روز نجات آذربایجان»، با حمله وحشیانه به آذربایجان جنوبی و قتل عام بیش از ٢٥٠٠٠ هزار آذربایجانی بیگناه، در کنار رودخانه ارس با سیمهای خاردار دو ردیفه متصل به برق مانعی همانند دیوار برلین ایجاد کردند و از آن زمان آذربایجان جنوبی و شمالی از هم جدا گردیدند، و هزاران هزار خانواده ترک آذربایجانی با چشمانی گریان در دو طرف مرز از همدیگر جدا شدند، مراد عزیز مطمئن باشید که یکروزی آذربایجان شمالی و جنوبی هم مثل آلمان غربی و شرقی بهم خواهد پیوست، و مرزهای پرگوهر ایران، دیگر گوهریتش را از دست خواهد داد،

نوشته شده توسط: Anonymous

با تشکر از نوشته بجا . بله دقیقا تاریخ مهندسی شده وغیر منطقی که فقط به درد عده ای سیا ستمدار قدرت طلب سود جو میخورد تا امیال خود را ارضاء کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

در چنین روز در سال 61 میلادی دولت المان شرقی دست به ساختن دیوار معروف برلین زد. سرسپرده گان کرملین از جمله حزب توده از این اقدام ضد انسانی دفاع کردند . با فروپاشی شوروی سابق دیوار برلین نیز فرو ریخت و المان متحد شد.
هم اکنون این مرز کشی و دیوار راه انداختن و کشور درست کردن که از اموزهای همان رفقای روسی میباشد عده ای را بفکر ساختن کشور اذربایجان جنونی انداخته است. این افراد با این نظریه خواهان بحران در ایران و ایجاد جنگ قومی و پاکسازی قومی و ایجاد یک شور ترک با زبان ترکی با یک رهبر ترک هستند. از این نظریه دول غربی و دولت یهود و انکارا پشتیبانی میکنند. براساس گزارش خبرگزاریها سالهاست دولت یهود در باکو و کردستان عراق دارای پایگاهای مختلف برای اموزش خرابکاری و جاسوسی علیه ایران هستند.اینها همه نتیجه سیاست و برنامه حزب توده در ایران است.

نوشته شده توسط: Anonymous

شاه محمدرضا پهلوی در اوایل سلطنت خود شیفته فرهنگ عیلامی شده بود چرا که می دانست از جندی شایور گرفته تا بسیاری ازکتیبه های بازمانده از دوران قدیم که که بنام هخامنشی مصادره شده فی الواقع همه عیلامیست. تعدادی را مامور تحقیق در این باب کرد که تاریخ ایران را به عیلامیها منسوب کنند تا بتوانند عمق تاریخ ایران را از 2500 به 5400 سال افزایش دهند!!!!!
متخصصین تاریخ با بیان این حقیقت که عیلامی همانند ترکی از رشته زبانهای التصاقی agglutinative (پیوندی یا بقول اقای ائلیار اتصالی) است و هندو اروپائی نیست آب پاکی روی دست شاه ریختند و پروژه مختومه اعلام شد!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

فکر کنم ناصر کرمی کرد ایلام باشه . حالا مال هر کجا میخاد باشه خدا سایه اش را از سر این سایت و گوناز قطع نکنه چون هم باعث آگاهی بخشی و بیداری مردم همیشه در خواب آزربایجان جنوبیه هم باعث انبساط خاطر استقلال طلب ها . پیشنهادم برای ناصر کرمی اینکه که از ساعت 10.30 شب به بعد وقتی زیرنویس شماره تلفنهای گوناز را دیدند حتما زنگ بزنند حالا فرقی نمی کنه برنامه ترکی باشه یا فارسی، عربی یا ترکمنی. من خودم از امشب منتظر بیانات دلگشای کرمی هستم. آقای احمد اوبالی دنبال اضافه کردن بخش طنز در گوناز هستند ولی تا حالا ظاهرا کسی را پیدا نکردند حالا ایشون میتوانند بعنوان سوژه تا مدتها این خلا گوناز را پر کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

پس اینطور: 1. هرکس در هر جای جهان اگر اتصالی زبان باشد، بطور اتوماتیک ترک است، 2. در میان اینهمه انبوه سربازانی ترکی که با قشون عرب می جنگیدند، حتی یک نفر هم نبود که اسمش ترکی باشد. شاید هم این فارسهای راسیست شوینیست همان موقع هم تبعیض قائل می شدند و بدستور رضاشاه و با همکاری خودفروختگانی مانند کسروی نتایج مبارزات بی امان ترکها را به نفع خود مصادره می کردند. 3. وجود انبوهی از نامهای فارسی و شاعران پارسی گوی "هیچ" دلیلی بر فارسی بودن زبان مردم این منطقه نیست، ولی نبودن حتی یک شاعر ترکی گوی و یک نام اصیل ترکی بهترین دلیل برای این است که مردم این منطقه از زمان ادم و حوا ترکزبان بوده اند، دلیلش هم اینکه پسرخاله من که جد اندر جد ترک است، اسم دخترش را آتوسا گذاشته است! 4. بهتر است انسان کمی پایش را از چادر عشیره بیرون بگذارد و مطالعه کند، تا مضحکه عام و خاص نشود. من نمی دانم آیا محمد امین رسول

رسولزاده هم "خالباز" است یا نه. اگر نیست، این دوستان بروند دو جزوه اش را که در مورد پیدایش جمهوری آذربایجان است بخوانند، تا دیگر دم از "تاریخ نویسی زبان فارسی" و "حیله گری" نزنند، همچنین خواندن نظریات میرزا فتحعلی آخوندزاده به این دوستان توصیه می شود، که 150 سال پیش درگذشته است و اصلا رضاشاه را ندید تا چه رسد به اینکه مزدورش باشد!
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی شما که این همه خودتان را برای حفظ مرزهای پر گوهر هلاک می کنید، آیا از خودتان پرسیده ائید که بعد از این همه خدماتی که ایل بختیاری به جامعه فارسی کرده چه چیزی نصیبش شده؟ تیمور بختیار در زمان شاه در سخت ترین موقعیت، خودش را فدای ایران کرد، پاداشش فرار از ایران بود و در نهایت در عراق توسط ساواک ترور شد و یا شاپور بختیار برای حفظ تمامیت ارضی، در بحرانی ترین شرایط ایران، وارد میدان شد که در نهایت ایشان هم در پاریس ترور شد، البته شما بهتر از من می شناسید افراد دیگری را که بعد از سوء استفاده از شهامت شان سر به نیست شدند، ایل بختیاری در تاریخ ایران بعد از آن همه جانفشانی به تمامیت ارضی و خدمتش به جامعه فارسی، چه چیزی بدست آورده؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه:
اقوام آسیانی باستان که بومیان منطقه اند و اتصالی زبان و پدران ترکان - بعد ها پذیرای اقوام ترک دیگر شدند.
بافت اجتماعی آذربایجان از زمان سومر تا کنون عمدتا اتصالی زبان بوده است. در همزیستی با اقلیتهای دیگر.
------
مسئله این است که تاریخ نویسان رسمی زبان فارسی در قرن اخیر با غیر فارسی زبانان بخصوص در مورد آذربایجان -شمال و جنوب- « قره خال ، اوینویوبلار» خال بازی کرده اند. و تاریخ مردم بومی آسیانی را پنهان نموده اند.
با کشف این تاریخ حیله گری این نویسندگان بخوبی روشن میشود.
علت مخفی نمودن این تاریخ هم همین یکسان سازی و حل غیرفارسی زبانان بوده و به رخ کشیدن قدرت و تسلط خود. جهت حاکمیت شان. با گشایش باستان شناسی-تاریخ و زبان شناسی- مردم و فرهنگ شناسی پرده ی ریا و تزویر این نیرنگ بازان نژاد پرست دریده میشود.

جا دارد دوستان تاریخ دان آذربایجانی بیطرفانه بارها و بارها تاریخ باستانی اقوام آسیانی منطقه و آذربایجان را بنویسند. و ارتباط این حلقه ی عمدا مخفی کرده شده را با حلقه های پیش و بعد توضیح دهند.
این تاریخ نویسان مغرض عمدا این چیزها را مخفی نموده اند. و علم تاریخ را به لجن کشیده اند. کلبه ی پوشالی تاریخ جعلی را باید برسرشان خراب کرد.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جنبش دینی-اجتماعی مزدک:
-جنبش مزدک یک حرکت دینی-اجتماعی بود که از میان قشر روحانی زردتشی برخاست. و در آذربایجان هم پیروانی پیش از اسلام داشت که جریان «جاودان» به آن مربوط است. کاهنان زرتشی ریشه داشتند . خانواده های فارس زبان نیز بودند و زرتشتیان.که نماینده آن بعد ها «جاودان» بود.
نامهای فارسی مربوط به زرتشتییان و مزدکیان و پیروان آنها در آذربایجان وجود داشت.

در پیش از انقلاب ما دوستان همکلاسی های زرتشتی نیز داشتیم.
وجود نامهای زرتشتی برخی از جنگاوران دلیل بر آن نیست که قشون و بافت اجتماعی جامعه فارسی زبان بود. اکنون هم نامهای عربی-ترکی- فارسی و غیره در جاهای مختلف هست. در جنبش دموکرات آذربایجان نامهای زیادی ارمنی داریم .بخصوص در اورمیه.
آشنای من- اسم پسرش مزدک است. بخاطر اندیشه ی عدالت خواهانه مزدک. چنین انتخاب کرده است.از خانواده های نسل اندر نسل ترک هستند.

همانطور که اسامی عربی را انتخاب میکنند- در گذشته هم اسامی زرتشتی را انتخاب میکردند-حالا هم انتخاب اسم بر اساس اعتقاد جاریست. اسامی بهرنگ-پویان- روزبه و...درمیان ترکهای چپ رایج است. این پدیده ریشه کهن دارد.
-
اسامی غیر فارسی مکان و شخص:

« درمنابع سومری هزاره ی 3 قبل از میلاد نام «آراتا» مندرج است و در منابع آشوری و اورارتوتی سده ی 8 قبل از میلاد -از رود«آراتایا» و سرزمین کوهستانی «آلا ته یه » نام می رود . در زبان سومری-اکدی آراتا (آراتو) به معنی کوه است. اسمهایی از این قبیل تنها در زبانهای ترکی به اشکال آلاتائو،آلا تا آ، آلا توئؤ، آلتای، آلا داغ، آلا تاوا وجود دارند. نامهای جغرافیایی آراتا ، آلاته یه به شرط تبدیل ر به ل را می توان صورت اولیه ی نامهای ترکی مذکور دانست. »کتاب آذربایجان در سیر تاریخ ص. 874 رئیس نیا.
آلا ، در ترکی به معنای رنگارنگ است . آلا گؤز= چشم آبی روشن. تا آ = احتمالا صورت قدیمی «تایا» است. تایا =«کومه » یا چیزی که کومه مانند است. در ترکی باستان به کوه تاآ میگفتند و کلمه ی تایا به معنی کومه هم احتمالا از آن گرفته شده است.که بعدها در ترکی جدید داغ جای تاآ را گرفته و تاآ به شکل« تایا » تنها به معنی کومه بکار میرود. اکنون هم تایا را به شکل لهجه ای «ته یه» تلفظ میکنند. مثل قایا= قه یه.
-
از زمان سومریان ، تاریخ منطقه -و آذربایجان پر است از اسامی مکانها- و بزرگان طوایف باستانی که تعلق به زبانهای اتصالی دارد: در کتیبه ی سرگن دوم شاه آشور نام «او ایش دیش» آمده - در رابطه با آذربایجان. در همین منطقه کوههای بئش دیش=بئش بارماق نیز به زبان مردم داشتیم. که حمدالله قزوینی اشاره کرده. ایده در ص. 874 کتاب رئیس نیا.
از اسامی شاهان «قوتیتیلر»= در فارسی قوتی ها: سارلاقاب-یارلاقاش-ائلولومئش-یارلاقاب-ایارلا قاب-کوروم-ها (خا) بیلکین-ایارلاقاندا-پوزودور-خابلوم- و... اینها کلماتی ست که به زبانهای اتصالی و ترکی باستان مربوط اند. نامهای بزرگان قوتی- لولوبی-ماننا. و اسامی مکانها ی بسیاری در تاریخ باستان آذربایجان وجود دارد. در دو کتیبه ی سرپل ذهاب به زبان اکدی که توسط دو شاه لوللوبی کنده شده اند-به نامهای آنوبانی نی- و تارلونی. کلمه ی «پادیر» نام کوه ذکر شده: « شاه لوللوبی آنوبانی نی تصویر خود و ایشتار( ننه =مادر) را در کوه پادیر کندانده است» از متن سنگ. منبع تاریج ترکان باستان ایران-ذهتابی.
حضور طوایف ترک باستان در منطقه همزمان با سومر است. از این رو نیز رابطه ی سومر و ترکان طرح شده. «تئوری سومر-ترک ».و رویش کار میکنند.

گفتم :از زمان سومریان ، تاریخ منطقه -و آذربایجان پر است از اسامی مکانها- و بزرگان طوایف باستانی که تعلق به زبانهای اتصالی دارد. علت این پدیده آن است که ساکنان باستان آذربایجان نه «سامی بودند و نه به اصطلاح هند-ارویایی».این ساکنان را تاریخ نویسان اصطلاحاً «اقوام آسیانی» گفته اند. نام اقوام یا طوایف باستان آذریایجان که غیر سامی و غیر پارسی بودند:
« لول لوبی- کوتی یا قوتی (خویشاوند با ایلامی)- در همسایگی اینان تئورلی-مسی mesi-دالی-سونبی-کوموردی بودند. ظاهرا اینها با دو قوم اول خویشاوند بودند.
همسایه ی خاوری دو قوم خویشاوند لول لوبی و قوتی - قوم کاسی بود. و همسایه ی جنوب شرقی قوم اعیلامی. هوری قومی بود در بخشهای سواحل غربی و شمالی دریاچه ی اورمیه.و در دامنه های غربی کوههای زاگرس اقامت داشتند. قوم اورار تویی با قوم هوری خویشاوند بود و جانشین هوری به شمار میرفت.
از هزاره ی 3 قبل از میلاد تا اوایل هزاره ی اول ق.م. در ترکیب قومی و زبانی مردم این سامان تغییرات مهمی روی نداده است.تا حدود سده ی 7 ق.م . زبان ساکنان آذربایجان و کردستان ایران اساسا لول لوبی- کوتی مانده است.»آگاهی: کتاب رئیس نیا ص161-162
نوشته شده توسط: Anonymous

مقام و منزلت زن در ایران باستان هیچ تعریفی ندارد. در ایران باستان پدر با دختر ازدواج میکرده و پسر با مادر. تازه در دین زردشت هنوز هم مرد حق دارد زنش را نسبت به کم وزبادی قرضش در اختیار صاحب قرض بگذارد. یعنی اینها مقام و منزلت زنها در فرهنگ اصیل ایرنی هی قدیم است

نوشته شده توسط: Anonymous

دختر شوهر می خوای خوب بخوا.اما چرا عرب سعودی ؟چرا یه آدم خوش تبپ،باسواد که سایت هم داشته باشه، نباشه؟ میگم آ این .......... خودمون ، مگه چه شه ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

رفسن جانی هزاران برابر اون شاهزاده عربستانی ثروت داره.منم میگم همین اکبربهرمانی خودمون مگه چه شه؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب رازی , چرا در باره بنیاد افشار یزدی سکوت کرده اید؟ افشار یزدی که بود و بنیادش برای چه هدفی داشت؟ مگر این سایت برای بحثهای بدون دعوا و فلان نیست؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تاکتیک «تسخیر مکان در تاریخ -و انطباق آن با بافت جامعه ی کنونی» به چه معنی ست؟
آشوری ها در اورمیه یا در ترکیه و آذربایجان غربی نشانه ی دولت آشوربانی پال است که همسایه ی آذربایجان بود. یا ارمنی ها نشانه ی همسایه آذربایجان دولت ازمنی در تاریخ است.

با وجود ارمنی یا آسوری در آذربایجان که ریشه ی کوچ تاریخی دارند اگر ادعا شود که در گذشته بافت اجتماعی عمده در آذربایجان ارمنی یا آسوری بود- این را تاکتیک «تسخیر مکان در تاریخ -و انطباق آن با بافت جامعه ی کنونی» میتوان گفت. آسوریان و ارمنی ها زمانی با ما همسایه بودند و کوچها هم طبیعی بود. این «همسایگی و کوچ ها» را آذربایجان با فارسها هم داشت. علاوه بر این که آذربایجان تحت حکومت ساسانیان هم بود.و کوچ ها نیز طبیعی بود. اکنون نمی توان با وجود چند ده ارمنی یا آسوری یا فارس ادعا کرد که «بافت عمده ی جامعه آذربایجان در تاریخ، زمان حکومت آسوریان-ارمنی ها-فارسها » ترک نبود-مثلا ارمنی-آسوری- یا فارس بود. به علت وجود دهات آنها که اکنون هست. کسروی و کسرویستها این تاکتیک را بکار میگیرند.
در زمان ساسانیان و آغاز حکومت اسلام جامعه ی آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان کنونی عمدتا ترک بود. گرچه اقوام دیگر نیز از راه کوچ در آذربایجان بودند. و گروههای اقلیت را تشکیل میدادند. نیروی جنگی عربها در آذربایجان شمالی و جنوبی با قشون ترک درگیر بود که عاقب به اسلام گرویدند.
« معاویه گفت خداوند ترا خیر دهاد از حال آذربایجان بگو!
عبید بن شریه [جهان گرد یمنی]: آذربایجان سرزمین ترکان است و ترکان درآن گرد آمده اند...»کتاب التیجان-ص 402- کتاب رئیس نیا ص 901.
نوشته شده توسط: Anonymous

«در آغاز اسلام عربها با قشون ترکان در آذربایجان جنگ میکردند» اگر این حرف درست باشد، سابقه آسیمیلاسیون رضاشاهی و نسل کشی فرهنگی ترکها بدست فارسهای شوینیست با هزاروچهارصد سال پیش می‌رسد. ظاهرا در همان آغاز اسلام هم انبوهی مانقورت در آذربایجان زندگی می‌کردند. مثلا نگاه کنید به اسامی "ترکان"ی که با عربها می جنگیدند: جاویدان، شهرک، بابک، خرمدین، گل اندام، آذین و .... . من که اگر ترک بودم از این جماعت آسیمیله و خودفروخته مانقورت نوکر پانفارسیسم رضاشاهی حالم به هم می خورد که خودشان ترک بودند ولی اسامی فارسی داشتند! از همه بدتر اینکه با کردها هم توافق کرده بودند زیرا نام یکی از سرداران بابک "عصمت کردی" بود که گویا نسبت به خاک آذربایجان غربی ادعاهای ارضی هم داشت! آیا واقعا چنین نیاکانی مایه افتخارند، یا مایه ننگ؟ :)

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا از دوره ساسانیان که بقول پان فارسها 500 سال در ایران حکومت کرده اند, حتی یک کلمه هم در باره هخامنشیان چیزی نوشته نشده است؟ صاحب نظران پان فارسی , مانند یارشاطر, علتش را, نبود یاد داشت تاریخی ساسانیان مینامد, عجب استدلال صاحبنظرانه؟؟؟. ولی دلیلش خیلی روشن است: هخامنشیانی وجود نداشته است.حالا یهودیان و پان فارسها هرچه میخواهند بنویسند.
چطور میشود در عرض 500 سال بفکر کسی خطور نکرده باشد؟ تازه هخامنشیان هم بقول پان فارسیزم از همان خطه فارس بوده اند/ این سئوالی است که هر فارسی را به تت و پت می اندازد.

نوشته شده توسط: Anonymous

تنوع و مصاحبه با افراد مختلف این برنامه را موفق خواهد کرد

نوشته شده توسط: Anonymous

درپشت واژه آذری سیاست نژادپرستی خوفته است ویک حرکت سیاسی است وببخشید هرآدم ساده نمی تواندببیند؟
اگرنیست بس چرا دولت به این کارزشت کمرهمت بسته است ؟.
چراافرادتحصیل کرده خاص که دارای گرایشات نژادپرستی هستند دراین جبهه فعال هستند.
به این معنی که آذری ویا استامبولی ویا ترکمنی وقرقیزی وقزاقی و....شاخه ازبان ترکی هستندحرفی نیست .
ولی ازاینکه زبان آذری شاخه فارسی است این بی معنی است واسرارفارسا دراین کار بد بدتر است .
درزبان آذری نژادپرستان به( آتا وآنا و باجی وقارداش ) چه می گویند؟
تازه درعصراینترنت هستیم نه درعهد رضا شاه کسی حق نداردبرای دیگران زبان وفکرتعیین کند.
شما دیروزگفتیدآشنا تان از ترک گفتند به اوناراخت می شود یعنی چی ؟؟!!
ببنید دراین زندان به نام ایران چه بلای به سر آن بدبخت آوردند؟؟
جامعه وقتی رشد می کند مردم حق وحقوق داشته باشند نه اینکه زبان وفرهنگ اورا بگیرند.

نوشته شده توسط: Anonymous

نامه پیدا شده یک خواستگار به مهناز در زیر پل Brest. دلداده ام، نامه خواستگاریت را خواندم. تو را سزاوار سرزنش نمیدانم. اما آنچه من در اینجا میآورم، تنها برای بهبود دل فشرده ام است. تو یاد داری هنگامیکه من تو را وتو مرا در سمت چپ رودخانه "سن" در آغوش میگرفتیم و در پهنه رودخانه، هنگام غروب مهتابیها روشن میشدند، من وتو در کافه Les fleures ترانه ne me quitte pas را باهم گوش میدادیم.

باید فرموشش کرد
هرچیزی میتونه فراموش بشه
چیزی که خود بخود فرار میکنه
زمان را فراموش کن
سوء تفاهم هارا
.....
بخاطر داری آنگاه که تو شعر Barbara را از Prevert در زیر گوشم میخواندی ؟ من هنوز تماس لبهایت را بر نرمک گوشم احساس میکنم .

باربارا
بخاطر داری باربارا
آنروز را، باران بی وقفه را روی برست
وتو خندان گام برمیداشتی
زیر باران
.....

بیاد دارم چشمان سیاه وبزرگت را که مملو از هوشیاری بودند. بیاد دارم دستان نرم مخملی ات را بروی شانه هایم هرگاه که من بی امید در لبه تخت چمباتمه زده بودم.
چگونه میتوانی خاطرات شیرین و یواشکی را بفراموشی بسپاری؟ انیشه زیستن با مردی که چهار همسر در انتظارش است از دیار گرم و سوزان، برایم غیر قابل هضم است. پسران خوشروی ایرانی، فرانسوی و آمریکایی در محله لاتن پاریس تو را با گوشه های چشمشان میپائیدند اما تو تنها و تنها در چشمان من مینگریستی . دستهایت را بگاه قدم زدن در جیب پشتی شلوارم فرومیبردی و آنگاه که من تورا میبوسیدم، تو چشمهایت را برهم مینهادی تا احساس خوش آن لحظه ژرفتر شود.
آما اکنون از عشقی سوزان وسرخ به شاهزاده ایی بخوروبخواب سخن میگویی. شاهزادهایی با " دیاستم" دندانهای پیشینش.
او که نمیتواند حتی سخنی بگوید بدون آنکه آب دهانش از بین دندانهای جلویش ببیرون پرتاب نشود. تو شاید بتوانی شبی را با او بسربری اما او از درک اشعارت بسیار دور است. چرا چرا او چیزی از امه کولسوم برایت خواهد خواند. ام آیا این همان بود که تو آرزویش را داشتی؟
فراموش نکن که اشعار Baudelaire را تو نمیتوانی برایش بخوانی. آن روز را تو بیاد داری که تو آشفته با موهای افشان مرا بوسه میدادی واشگهایت بر گونه مخملی ات جاری شده بود و در اتاق زیرشیروانی ات شعر "لاشه" از بودلر برایم میخواندی .

لاشه
روان من، آیا به یاد داری آنچه را دیدیم
در آن صبحگاه دلپزیر تابستان؟
در خم کوره راه، لاشه ای پلید
بر بستری از سنگریزه افتاده بود

یا در هوا، به سان زنی شهوتران
غرقه در عرقی زهراگین میگداخت
و گستاخ و بی شرم و بی حیا
شکم بدبوی خود را گشوده بود
.....
خوب، حالا عزیزم انتخاب از توست. یا شاهزاه سعودی یا شاهزاده خوابهایت!
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

پیرامون واژه ی عربی «الاذریه» یا «آذربیجیه»:
واژه های «الاذریه» یا «آذربیجیه» را که درکتابهای قدیمی به زبان عربی آورده اند و به قرن 5هجری مربوط میشود به معنی:
1- کالای منسوب به آذربایجان:صوف الاذربی=پشم آذری.ص.857: زمان کلمه : زمان عمر خلیفه . آذربایجان درسیرتاریخ رئیس نیا .
2- زبان منسوب به آذربایجان = زبان آذربایجانی= منظور زبان ترکی: کلمه الاذریه در صحبت خطیب ابو زکریای تبریزی با ابوالعلای معری اندیشمند معروف: «الاذزیه» آمده: ترجمه ی کلمه را - در کتاب نامه ی دانشوران -ازفضلای دوره ی ناصرالدین شاه ، «لغت ترکان»نوشته اند.

3- فرد منسوب به آذربایجان: «اخلاط من العجم الذریه و الجاودانیه القدم( مخلوط عجم آذری و جاودانیه های قدیم)- جاودانیه اشاره به پیراوان جاودان. منظور اهالی مسلمان آذربایجان وپیراون جاودان-مزدک).
----------

صحبت عبید با معاویه: «آذربایجان سرزمین ترکان» کتاب التیجان ص. 402
با درک امروزی در تاریخ از زمان عمر و معاویه وقتی صحبت از کالا یا زبان آذربایجان یا اهل آذربایجان میشد معمولا از «آذربایجانی» یا در عربی « الاذریه ، آذری-اذری-آذربیجیه - استفاده میکردند. حرف «ج» در آذربیجیه هم آنرا نشان میدهد. کلمات «آذربیجان و هادیربیجان» را هنوز هم داریم. وقتی اشاره به زبان بود منظور زبان ترکی بود. که به جای ترکی «آذربایجانی » و در عربی از کلمه ی «الاذریه یا آذری» استفاده میکردند.
--------
در قرن اخیر کلمه الاذریه توسط کسروی و کسرویست ها مورد سوء استفاده ی شبه علمی قرار گرفت و آنرا به معنی «گویش تاتی و هرزنی و غیره » بازمانده ی «زبان باستان آذربایجان -آذری» تبلیغ کردند. الاذیه در مورد زبان -منظور زبان آذربایجان است- که قوم ترک در آن زندگی میکردند.
در باره ی خلافت عمر - محمد عوفی در جامع احکایات - از قیام 20 هزار ترک سخن میگوید :« یا امیر المومئنین چهار هزار با 20 هزار چگونه جنگ تواند کرد....عمرو حاتم برفت و با ترکان حرب کرد...»ص. 3-93 ؛ ص . 904 اثر رئیس نیا.
---------
آنچه واضح است در آغاز اسلام - در آذربایجان ترک ها و زبانشان بر جامعه آذربایجان مسلط بود. و کلمه الاذربه هم به معنی منسوب به آذربایجان یعنی « کالای آذربایجانی-زبان آذربایجانی-فرد آذربایجانی = الاذریه-آذری- اذری- آذربیجه » استعمال میشد -در زبان عربی. زبان فارسی هم این کلمه را از کتابهای قدیمی گرفته و در تئوری کسروی به معنی «زبان فارسی قدیم در آذربایجان یا فهلوی و بازماند هاش مثلا تاتی و هرزنی و کرینگانی و طالشی» تبلیغ میکنند. هدف نه علم بل «تصرف مکان در گذشته » است و انتقال و تطبیق آن به «امروز».
-------
نام بردن زبان یا فرد -با منسوب کردن آنها به خاک اکنون هم رایج است. منظور نام وطن یا شهر و ده است.
در ترانه ی قدیمی کودگان اورمیه -هب سنه- آمده:
«گل اوخو بیزم دیلی- بیزم دیل اورمو دیلی». ترکی اورمیه را «اورمو دیلی»گوید.
- چونقارالی دیلی. لهجه ای در اورمیه- ترکی.
-« تربیز دیلی» -لهجه ی ترکی تبریز.
منسوب به شهر و وطن:
-ماراغالی- اورموییه لی. آذربایجانلی=الاذریه درعربی. تربیزلی.
-عربلی. نام ده- فرد اهل ده= عربلی لی .
-زونوز آلماسی-ماراغا مالی. آذربایجان یونو= صوف الاذریه=پشم آذربایجان -اشاره به جنس دارد و با نام خاک.
-------
در گذشته متد سنتی بود که جنس-زبان- فرد راعمدتا با نام «محل سکونت » مورد اشاره قرار میدادند.
الاذریه - وقتی اشاره به زبان دارد =ترکی آذربایجان است. نه لهجه های فارسی در آذربایجان. تا جایی که اطلاع دارم در تاریخ کسی «تاتی-هرزنی-طالشی- کرینگانی » را «الاذریه» ننوشته است.
وجود جزیزه های زبانی می تواند به علت کوچها باشد. از اینها نمی توان نتیجه عامی برای زبان عمومی یا عمومیت مردم آذربایجان گرفت. مردم غیر ترک هم بودند. ولی زبان و مردم ترک مسلط و غالب بر آذربایجان بودند.
در آغاز اسلام عربها با قشون ترکان در آذربایجان جنگ میکردند . غیر ترکان هم در صف ترکان بودند.
--------
جمع بندی:
آذری-الاذریه = ترکی آذربایجان-ترک آذربایجان -اهل آذربایجان که ترک است.
آذربیجان=آذربایجان.= هادیربیجان
------
«آذری و الاذریه » را به غیر ترک و غیر ترکی معنی و ترجمه کردن - درست نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

پیشنهاد من به ایران ستیزان حرفه ای این است که میسر اندیشه خود را از جنگ علیه مردم ایران و و دفاع از جریان ضد بشری چپ مانند توده ایسم و فداائیسم و مجاهددیسم به سوی کمک به هم نوع و همیار ی هم زبانان خود بگرادنند. نه تنها ترکان بلکه دیگر مدعان راهی جز همیاری و همکار ی و مدد رسانی به همز بان خویش ندارند.اگر اینده ای برای قوم و سرزمین خود میخواهید راه ان دشمنی نیست بلکه همین کمکهای ساده و پیش افتاده به هم زبان و هم نژاد و هم قبلیه خود است.
جریان چپ بیش از صد سا ل است که جز تخم دشمنی و تنفر و کینه ورزی و قتل و ترورو ترویج زور و اجحاف و قدرت پرستی راه و برنامه و راه حلی نشان نداده است. دشمنی طبقاتی چپ اکنون به تنفر قومی و زبانی کشیده شده است.
حزب توده تا کنون حتا پلی درایران برروی جوی ابی که پیره زنی بتواند با الاغ خویش از روی ان بگذرد نساخته است.من

نمی گویم با دیگر ملتها اشتی کننید بلکه با خود و خانواده خود و همین مردم گوچه و بازار احسا س همدردی و همبستگی کننید..
به درد و کمک خودی و خانواده و همسایه و همشهری و هم نژاد خود بشتایبید باقی خیالی بیش نیست.
ایجاد گروهای امداد در برون و درون کشور بدون چشمداشت به همنوع میتواند راه را برای دمکراسی و هم بستگی قومی بیشتر کند. توجه کننید که سازمانهای سیاسی تا کنون راهی جز خشونت و نقاق در خانواده و ایجاد تنفر از خانه و خانواده راه دیگر نرفته اند .توجه کننید که سازمان رجوی چه بلائی بر سر خانواه های ایرانی در اورد .
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب میر کاظمی بفرمایید که چه قرص و دارویی را استعمال کردید که رستم افشاگری شدید؟ جناب افشاگری ها برای دانستن کدام جماعت چند میلیونی است که خود مجرم اصلی در پرورش سوپر دزدان میلیارد دلاری و چپاول گران ایران است و مغز و چشم و دهان و گوش وحتی معده و البسه های که بتن کند در گرو اخوندهاست و پای منبرنشینی را می پرستتد؟

افشاگرهای تا بحال چه نتیجه ای و اثری بر یارانه پرستان و سبد کالا پرستان داشته است؟ افشاگری های مالی کلان فقط در کشور زجر و تحقیر و فلاکت و فقر و اعدام پرست اسلام زده و اسلام ساخته امپریالیست ها در ایران مانند ایینه ای بر اعمال و جمعیت همیشه خاموش و پنبه غیرت است ! البته جمعیت همیشه شنونده و تماشاچی باید برای بهشت رفتن و لاس زدن با هوری های بهشتی (البته با حجاب اسلامی) باید مخارجی برای حق ورودی واطراق کردن در بهشت به اخوندها و اخوندسانان و اقازاده هاشون بپردازد که همین سوپر میلیاردها دلارهای به سرقت رفته می باشد که با کمال میل پرداخته و می پردازد!
نوشته شده توسط: Anonymous

من در اصل په زبان تحمیلی فارسی مطلپ نمینویسم .سعی میکنم همیشه په زبان مادریم که ترکی اذربایجانی بنویسم.ضمن تشکر از اقای کیانوش توکلی که در این برنامه اشتراک کردند.جا دارد که از اقای ناصر کرمی نیز ۲ چندان تشکر کنم ! من تمامی برنامه را از طریق تلویزیون به صورت زنده نگاه میکردم.صحپتها پسیار اموزنده و برای من دلچسب پود .تا اینکه این دوست !!همیشه ترک ستیز اقای ناصر کرمی لطف فرموند تلفن کرده مثل همیشه افکاره قرون وسطایی خود را در قالب ادبیات منحصر په فرد خودشان را پیان کردند.طپق گفته ایشان ما ترکها نزدیکه ۵۰۰ ساله که با اجازه اقای کرمی در ایران ساکن هستیم .و ایشان دیگه از کار ۵۰۰ سال پیشش پشیمان شده امر په ترک ایران میدهد ! په نظر من افکاره اقای ناصر کرمی تپلور عینی شوونیسم فارس میباشد.من استقلاچی از جناب اقای کرمی په این خاطر تشکر میکنم چونکه ماها په اسیابه جدایی از ایران و استقلال اذربایحان

جنوبی با تمام تلاشمان ۱ سطل اب میریزیم ولی افرادی مثل ایشان رودخانه را به اسیاب میبندند.با تشکر یاشاسین اذربایحان
نوشته شده توسط: Anonymous

نیکی و پرسش؟؟ ترجمه عربی شو بنویسید . مهناز جون حتما می خونه خوشحال می شه .

نوشته شده توسط: Anonymous

محمد رضا لوائی عزیز، من متأسفانه متوجه ویدیو قسمت دوم نشده بودم، تا از کرامات آقای کرمی مستفیض بشوم.
طبیعآ در یک تلوزیون خصوصی، این صاحبان تلوزیون هستند که تصمیم می گیرند چه برنامه ائی را پخش بکنند و یا نکنند و یا از چه کسانی دعوت بکنند، من از بابت پیشنهاد نظراتم را در کامنت بالا برای تنوع برنامه ها خدمتان ارائه نمودم ، تنوع برنامه باعث عدم خستگی تماشگران می شود، و باعث شناخت بیشتر آنها از افکار پانفارسیسم و پانیرانیسم می گردد، شما فرض کنید اگر آدمی در هر وعده غذائی چلوکباب سلطانی بخورد بعد از یک هفته، با اینکه چلوکباب سلطانی شاید لذیذترین غذا هم که باشد، دل آدمی را به هم می زند و شاید آبگوشت و یا شوربا را به آن ترجیح بدهد، چلوکباب وقتی لذتش محفوظ می ماند که هفته ائی یا دو هفته ائی یکبار بخوری و گر نه ارزشش را از دست می دهد، دعوت قیافه ها و افکار متنوع و گزینش موضوع بحث

مطابق با افکار مباحثه گران، باعث تحرک می گردد و تماشاگران با علاقه بیشتری موضوعات را دنبال می کنند و با افکار دیگر و از ابعاد دیگری آشنا می شوند. و من به همگی خسته نباشید می گویم، در هر حال «صلاح مملکت خویش را خسروان دانند»
نوشته شده توسط: Anonymous

احساس پوچی کردن یکی از مواردیست، که انسان خارجی، درجوامع عزلت زده غرب، بدان دچارمیشود. در واقع انسان خارجی در یک محدوده بسیار تنگ اجتماعی نفس میکشد، وهمین امرباعث میشود که برای شکسن دیوارهای عزلت، به بیرون دیوار به جامعه پناه ببرد، وقتی که از جامعه سرخورده میشود، به جستجوی ریشه خود، به خویشتن باز میگردد، و اگر در اطرافش کسانی را نداشته باشد، که دراین لحظات دشوار وحساس روحی او را یاری کنند، فیلش یاد هندوستان میکند، و به سرش میزند از تمدن هفت هزارساله ایرانی شعاردهد. و چنان به دفاع از مرز پر گهر و ملک شخصی داروش و کوروش، و حسن و حسین، و علی و نقی وتقی برمی آید، که گوئی هیتلر تازه ظهورکرده است. اما بعضی ها رنج جانکاه و پوچ کننده انزوای خارج را به طنز میکشند، و با طرح مسائل حتا عشقی مثل خانم هدایتی، همین مردمان عزلت زده را با این چیزها سرگرم میکنند، و به زندگی آنان رنگ شوخ طبیعی

و گریز ازجنگ روانی روزمره را با طنازی خاص خود ممکن میسازد. اگر چه بجای تشکر، مورد هجمه همان مرد سالاران نیز قرار میگیرد. چه کنیم. اگر ایرانی تمدن داشت، ایران هم میشد، فرانسه و سوئیس وانگلیس.

نوشته شده توسط: Anonymous

اساسن جریانی بنام تجزیه طلب وجود ندارد بلکه انچه وجود دارد تامین منافع خارجی دولت روسیه میباشد که توسط حزب توده در ایران و فدائیان و عده ای از عوامل دولت باکو نماینده گی میشود. هدف باید افشای سیاست ضد ایرانی و سرسپرده گی چپها د ر ایران باشد. دولت شوروی سابق و روسیه کنونی هیچ فرقی با هم ندارند و هدف انها گسترش سرزمینهای روسیه است. انچه امروز در ترکیه و ایران تحت عنوان تجزیه طلبی میگذرد ناشی از تبلیغات چپها در این دو کشور است. سازمانهای کرد و اذری و متاثر از جریان سیاست خارجی دولت روسیه و جریان مارکسییم هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مرز پرگوهر! زمانی برای من ارزش دارد، که حقوق برابری با یک فارس زبان داشته باشم. ازهمه نظر! هم ازجنبه سیاسی، هم ازجنبه اجتماعی، هم ازجنبه حقوقی، هم ازجنبه فرهنگی، هم ازجنبه زبانی، هم ازجنبه اقتصادی، وهم از تمامی جنبه ها! وقتیکه دراین مرز پرگهر، بمن به بهانه جوک توهین میشود، وقتیکه دراین مرز پرگهر زبان مادری من قدغن است و اجازه ندارم در مدرسه بدان تحصیل کنم، وقتیکه دراین مرز پرگهرمنابع زیر زمینی و ثروت مناطق مرا غارت میکنند، و برای آبادی مناطق فارس نشین صرف میکنند، وقتیکه این مرز پرگهررا پان ایرانیستها، و پانفارسیست های نژاد پرست درقالب شاه و شیخ وامثالهم، بمن زندان کرده اند، وقتی که دراین مرز پرگوهر مرا به بهانه تمامیت ارضی، به غل و زنجیر کشیده اند، و بر گرده ام یوغ اسارت و برده گی زده اند، آرزومیکنم که این مرز پرگهر برای همیشه نابود شود وهیچ نام و اثری ازآن در تاریخ باقی نماند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایستا عزیز، شما آگاهانه و یا نا آگاهانه در سرکوب جنبش آزادی خواهی ملتهای غیر فارس با رژیم همگامی می فرمائید، شما در نوشته هایتان به روش عشیرتی، در یک دست چماق و در دست دیگر نان شیرینی گرفته، از یک طرف هندوانه زیر بغل ملت ترک آذربایجان و جنبش هویت خواهی می دهید که اگر ترکها هویت خود را انکار کنند، زبان فارسی را جایگزین ترکی کنند، بدون غلط املایی و دستوری بزبان شما متنی را بنویسند و مشروطیت برای ایران بیاورند و در جنگ ایران و عراق، خرمشهر را برای شما آزاد کنند و به جوکهای یه ترکه بود، همراه فارس زبانان قاه قاه بخندند، آنموقع آذربایجانی ها می شوند غیور و قهرمان پهلوان و آذربایجان می شود سر ایران و در غیر این صورت، مردم ترک از نسل حیوان (گرگ) شناخته شده، و مرتد و ملهد هستند و ریختن خونشان مباح خواهد بود،

نوشته شده توسط: Anonymous

همزمان باید یک رفراندم در باکو برای الحاق آنجا به کشور مادر یعنی ایران انجام گردد . دوم اینکه در قانون اساسی تمام کشورهای آزاد و یا فدرال غرب و امریکا ، بندی وجود دارد که جداشدن استانها ، ایالتها ، ولایتها ، فدرالها ، حتی طبق رفراندوم ممنوع ست . مثلا در امریکا یا در آلمان فدرال ، هیچ استان و ایالتی حق گذاشتن رفراندوم برای جدایی را ندارد چون قانون اساسی مرکزی و سراسری کشور مخالف تجزیه کشور است . ما می بینیم که پان ترک مبلغ تجزیه ، از هیچ چیزی اطلاع ندارد و فقط آرزو و شایعه پخش میکند و تعجب میکند که چرا ایرانیان و پارسیان حاضر نیستند با وی بحث کنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

دلم می سوزد برایش. یک ادم چقدر می تواند خودش را مضحکه بکند؟ به صفحه فیس بوک ایشان بروید حتی نمی داند فلسفه ی وجودی زبان ها و فرهنگ ها چیست. متاسفانه فیک و جعلی هم نیست. متاسفانه جوک و طنز هم نیست. متاسفانه این نامه هم بخشی از داستان یا نمایشنامه نیست.ایشان نماینده ی بخش بزرگی از افکار پوشیده ی آدم های جامعه ی ما هستند. همان ادم هایی که بدون هیچ معلوماتی تصور می کنند جواب همه ی معماها را یافته اند و حتی اصرار دارند به دیگران نیز یاد بدهند. باید دوستی یاری رفیقی باشه که اینجور وقت ها نقش درمانگر را برایش داشته باشه. این یک وظیفه ست و من اصلن دوست ندارم یک انسان که دچار مشکلی این چنینی شده ، مورد تمسخر واقع شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

یاد نامه دایی جان ناپلئون بایشون
ه هیتلر افتادم. اول خندم گرفت . ولی آدم متاثر میشه از شدت بیماری

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب امیرخیزی متاسفانه اگر نوشته ی قبل را با دقب مطالعه می فرمودید می دید پاسخ های سوالات شما همگی داده شده است. حال از کوچه و خیابان بیرون آمده و دور فلکه آیا می توانید مرا واضح ببینید.

ترک زبان و عرب زبان با تبار ایرانی و ترک زبان و عرب زبان بدون تبار ایرانی که در ایران زندگی می کنند صرف نظر از زبانی که با آن تکلم می کنند،ایرانیند زیرا ترک و عرب ساکن ایران به صرف ازدواج وپیوند خانوادگی با تبار ایرانی ویا بدون پیوند با تبار ایرانی به خاطر پذیرفتن فرهنگ ایرانی و قانون اساسی در ایران فردا،ایرانی محسوب می گردند
.
اقوام ایرانی و کلا آنانی که ملیت ایرانی را دارا هستند و یا دارای ملیت ایرانی شده اند(چه تبار ایرانی داشته باشد و چه نداشته باشد)براساس زبان مادری که ریشه در زبان ایرانی دارد آموزش خواهند دید.

نوشته شده توسط: Anonymous

پان ایرانیست کجا بود؟پان ایرانیست رفته گل بچینه! یا سفره ی ابوالفضل بندازه و یا آش نذری پخش کنه.مراقب ناسیونالیسم نوین ایرانی باشیدکه ریشه در دل مردم و خاک ایران زده و سریع در حال رشد است.گاه شمار تاریخ نوین آنان برابر با 12784آریایی می باشد که این گاهشماری دست بدست دارد بین مردم تکثیر می گردد.
حالا کسانی که تاب تحمل نیاورده اند می توانند وارد شده و چندتا بدوبیراه برای آرامش دل مرقوم بفرمایند.کار همیشگی اینان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب Anonymous مثل اینکه شما نه سوال را می خوانید و نه جواب را.
وقتی من نوشتم ترکها و عربهایی که در ایران زندگی می کنند، برای این بود که شما این را درک کنید که منظور من عربها بطور کلی یا عربهایی که در عربستان زندگی می کنند و یا ترکها بطور کلی یعنی مثلا ترکهایی که در ترکیه زندگی می کنند نیست.
حالا شما به من جواب می دهید که اقوام ایرانی دارای نبار ایرانی هستند. و بالاخره نمی گویید که آیا ترکی زبانها و عرب زبانهایی که در ایران زندگی می کنند، همه را ایرانی و از اقوام ایرانی می دانید و یا اینکه منظورتان فقط آنهایی است که تبار ایرانی دارند.
برای من هر کسی که در ایران زندگی می کند و تابعیت ایرانی دارد، ایرانی است. حالا هر زبانی که می خواهد داشته باشد.
من برعکس شما کاری هم به اقوامی که در فلات ایران زندگی می کنند ندارم بلکه منظورم آنهایی هستند که در کشور ایران زندگی می کنند.
بالاخره برای من

نوشته شده توسط: Anonymous

پس امیدوارم از این خبر سکته نزنی!!چون یک حرکت نوین از ناسیونالیسم های ایرانی در حال گسترش روزافزون است بر مبنای تاریخ 12784 آریایی.تاریخ 7000سال آقای کرمی منقضی شد.نگاره ای از مرداسب سوار در یکی از غارهای کوه های استان لرستان با قدمتی بیش از 8000سال وجود دارد.شما که ایرانی نیستید و نباید علاقه ای به این مطالب داشته باشید.ازنمادهای نیاکانی و کهن آریایی تصاویر اسب،بزوگاو بودکه در سکونتگاه های خود بر سنگ و دیواره های غارها حکاکی و نقش می شد.سرتو از کتاب تاریخ کلاس چهارم ابتدایی که نوشته ی اروپاییان خیمه شب گردان افراد بادی هستند،بیرون بیاورتا واقعیت های اطراف را ببینید چه شما،چه توده ای و چه حزب الهی.شب درازاست و قلندر بیدارگرامی.

نوشته شده توسط: Anonymous

خیلی دلم میخواست نظر مهناز خانم را درمورد عقد صیغه موقت بدونم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب بامسی گرامی، واژه آذری از صدها سال پیش به زبان و مردم آدربایجان گفته میشده برای نمونه یاقوت حموی جغرافیدان در 800 سال قبل در کتابش این واژه را بکار برده است. در مورد توهین هایی که گفتید این توهین های قومی از سوی اشخاص بی فرهنگ جامعه انجام میشود و خاص ایران هم نیست و در خود ایران هم باز خاص ترک ها هم نیست. فرهنگ که بالا رود این توهین های قومی هم از بین میرود. در آن مثالی که زدید به نظر من واکنش شما که متقابلا به فارس ها توهین کردید اشتباه بود و با توجه به اینکه شخص تحصیلکرده ای هستید مسئولیت شما از آن همکار تان که میگویید کم سواد بود بسیار سنگین تر است. کار درست این بود که با بردباری پاسخ و توضیح میدادید که توهین قومی اشتباه است. فرهنگ جامعه از این راه بهبود می یابد نه از راه توهین متقابل.

نوشته شده توسط: Anonymous

تخلیه اجباری سکنه چند روستا در آذربایجان

بنابر اخبار رسیده عوامل فشاروابسته به حاکمیت بشکل ظالمانه وغیر انسانی به اهالی فلاکت زده روستای موییل مشکین شهر جهت ترک منازل وزمینهایشان التیماتوم داده اند بر همین اساس یونس اسدی نماینده اصولگرای مشکین شهر در مجلس رژیم وگروهی از متولیان شرکتهای بزرگ ابنیه ادعای مالکیت مراتع وزمینهای جنوب مشکین شهرراداشته ودراین منطقه ازدیزو تا موییل به اهالی بی پناه برای ترک منازل وموطنشان ضرب الاجلی به قصد راندن آنها ازاراضی ومنازلشان داده اند

.
این اقدام بیسابقه وبیرحمانه بدتر از اعمال صهیونیستها ، در حالی صورت میگیردکه خبرهای رسیده ازمنطقه حکایت از سرمای شدید وبارش برف دراین مناطق کوهستانی داشته وهزاران نفر از اهالی مستضعف این روستاها خودرابرای دفاع نابرابر از حریم خویش دربرابر ادوات وماشین آلات سنگین تخریبی آماده میکنند.
یونس اسدی چندروز پیش همانند رییس جمهور مستبد خود درتلوزیون استان اردبیل گفته بود باکسانیکه مقابل وی بایستند بشدت رفتارخواهدکرد.
بنظر میآید اتخاذ چنین روش گمراه کننده ای برای تخلیه اجباری ساکنین آن مناطق بوسیله شرکتهای دولتی راه وساختمان با فعالیتهای هسته ای رژیم توسط سانا( سازمان انرژیهای نوین ایران)وافزایش پرتوهای رادیو اکتیو در منطقه بی ارتباط نباشد.
لازم به یاد آوری است مطابق گزارشات منابع مستقل بین المللی سازمان انرژیهای نوین ایران وابسته به سازمان انرژی اتمی ایران میباشد که بهمین دلیل مورد تحریم بین المللی قرارگرفته است .
فعالیت این شرکت درمنطقه سبلان در جهت استخراج اورانیوم وعدم رعایت بهداشت هسته ای باعث آلودگی وشیوع سرطان خون ودستگاه گوارش درمنطقه گردید بنحوی که مطابق گزارش بهداشت جهانی وحتی اعتراف مسولان بهداشتی رژیم میزان ابتلا به سرطان خون ودستگاه گوارش در مناطقی از اردبیل ، خصوصامشکین شهر که در دامنه سبلان واقع شده حایز رتبه اول در جهان شده است.
مطابق گزارش بهداشت جهانی ،سرطان دستگاه گوارش و خون در اردبیل و مشگین شهر رتبه‌ اول را در جهان دارد و هزاران نفر از مردم اطراف کوه سبلان مبتلأ شده‌ یا در حال ابتلأ هستند این بیماران در مراکز درمانی بیمارستان قاضی تبریز و امام تهران مورد شیمی درمانی و پرتو درمانی قرار گرفته‌اند.
لازم به‌ توضیح است که‌ به‌ دلیل آتشفشانی بودن منطقه‌ و وجود ذخایر عظیم اورانیوم در اعماق کوه سبلان ، تکنسین ها و مهندسین روسی و چینی در حال استخراج اورانیوم از اعماق ۳۰۰۰ متری زمین میباشند که‌ در آن عمق و با حرارت بسیار بالای آن قسمت از زمین اورانیوم بصورت رادیو ایزوتوپ اورانیوم در مییاید که‌ بلافاصله‌ پس از رسیدن به‌ سطح زمین تشعشعات رادیو اکتیو از خود بروز می دهد در واقع اعماق ۳۰۰۰ متری کوه سبلان به‌ صورت یک راکتور هسته‌ای طبیعی عمل مینماید و این حفاریها کاملأ غیر منطقی و غیر اصولی بوده‌ و اثرات سوء زیست محیطی در پی داشته‌ و دارد.
قبلا درروز یکشنبه دهم اردبیهشت ماه ۱۳۸۵ علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت ، جمهوری اسلامی ایران در آن سال، در جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه تهران رسماً خبر از کشف و استخراج ده ها هزار تن اورانیوم را در استان اردبیل داده بود.
همچنین غلامرضا آقازاده رئیس سازمان انرژی اتمی وقت جمهوری اسلامی ایران در آن سال ،روز سه شنبه ۱۲ اردیبهشت اعلام داشته بود که جمهوری اسلامی ایران طرح سرمایه گذاری وسیعی برای اکتشاف و استخراج بیشتر اورانیوم از مناطق مختلف کشور از جمله در آذربایجان را دارد. این در حالی است که تا آنزمان هیچگونه خبری در خصوص اکتشاف و استخراج اورانیوم داده نمی شد.
براثر فعالیت«سازمان انرژیهای نوین ایران «سانا»»(وابسته به سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران که هرگونه معامله شرکت های خارجی با آن از سوی آمریکا منع شده است) در است
نوشته شده توسط: Anonymous

به ترتیب زمان
۱
۰
ariana1 ‫۱۲ دقیقه پیش
النکاح السنتی
به نام پروردگاری که عشق را آفرید
شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد محترم کشور محترم عربستان سعودی- ما جمعی ازشهروندان کشور ایران بدین وسیله شما را برای بانوی ادبیات کشورمان بانوی شعر و غزل فارسی که از ۱۰ سال پیش خداوندروح وی را به عشق شما و روح شما را به عشق وی دچار کرد خواستگاری می کنیم.
باشد که بعد از یکی شدن ۱۰ ساله روح شما - جسمتان هم به وصال یکدیگر رسیده و از سرچشمه عشق یکدیگر سیراب شوید.
بدیهیست که جزییات مربوط به مهریه - شیربها - عروسی و غیره باید به تایید اینجانبان برسد تا مطمین شویم همه چیز درخور و شایسته عروس زیبا روی خوش سخنمان است. ضمنا عروس شاعره ما به عنوان جهیزیه تمامی شعرها و نوشته های ناب خود را که در طی این ۱۰ سال به عشق شما سروده و نگاشته تقدیمتان می کند.
به مبارکی و میمنت انشاالله.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای عباس لیسانی را به خاطر اعتراض به خشکاندن دریاچه اورمی زندانی کرده اند. چرا به اعتراض کنندگان زاینده رود در اصفهان هیچ جرمی صادر نشده است.اعتراض کننده به خشکاندن دریاچه اورمی و به زاینده رود چه فرقی باهم دارند؟ غیر از این که این یکی آذربایجانی است آن یکی فارس

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایستای عزیز واژه آذری بیگانه است که در100سال گذشته ساخته شده است اکنون که دولت تاکید برآذری ویا زبان می کنند دارای اهداف سیاسی میباشد درافکارنژادپرستان(ترکی =خر)مردم به خاطرهمین خودراآذری می نامند روزی من از مرخصی آمده بودم یکی ازهمکاران که یک تیمسار بازنشته بود پیش من آمد پس ازحال واحوال پرسی گفت خوب اشک لر دوغوب ترک لر چوخالاب یعنی (خرها زایند ترکها زیادشدند )درجواب گفتم اتدردوغوب فارسدارجوخالاب یعنی (سگها زایندفارسا زیادشذند)این نژادپرست ازاطاق خارج و به سراغ مدیرعامل رفت. مدیرعامل که فارس بودماراخواست شروع به نصیحت کردندکه چرا به یک تیمساراهانت کردم به مدیرعامل گفتم ایشان جوکی را گفتندوحواب شنیده وایشان باسواد5ابتدای واردارتش شدند درارتش درس خواندند اکنون تیمسارشدند ودرشرکت سرنگهبانان هستند بنده لسانس کارشناس هستم ایشان لایق نصیحت هستند نه من شروع به تهدیدکردندو...

نوشته شده توسط: Anonymous

حالا که اینطورشد اصلا این ع.ب.تورک اوغلی خودمون مگه چه شه؟