Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

من نمیدانم این صغرا- کبری چیدن برای زبان مردم آذربایجان برای چیست ؟ فرض کنیم زبان مردم آذربایجان صدها سال پیش تاتی ، تالشی ، گیلکی و یا به قول کسروی پرستان از آن نوع آذری که معلوم نیست این آذری چه نوع زبانی می باشد، بوده است . ولی آنچه مسلم است الان ترکی است . آیا این میلیونها ترک حق تحصیل به زبان خود ندارند؟! من و میلیونها آذربایجانی از 7 نسل گذشته خود خبر دارند که همه شان ترک بوده اند و الان خودشان هم ترک هستند و حق هم دارند به این زبان تحصیل کنند . حالا منظور آقای فیروز منصوری با این صغرا- کبرا چیدن چیست ؟ آقای منصوری و دیگر افرادی که مثل آقای منصوری فکر می کنند اگر انسان دموکرات بوده و به حقوق بشر اعتقاد دارند اول از حق تحصیل به زبان ترکی آذربایجانیها دفاع کنند بعد اگر هم واقعا به عنوان محقق بی طرف می خواهند عمل کنند تحقیقات خودرا در مورد زبان مردم آذربایجان از طرف مورخان

وسیاحان مختلف بیاورند نه گزینشی از جمله های خاص و هدفدار ! مردم انگلیسی زبان ، اسپانیولی ، فرانسوی و ...آمریکا بیشتر از 400 سال نیست به این قاره مهاجرت کرده اند و هم اکنون زبان انگلیسی آمریکای شمالی و ایالت متحده آمریکا حرف اول را در تکنولوژی و سایر موارد در دنیا می زند ، آیا باید گفته شود چون آمریکائیهای انگلیسی زبان بعدا به این قاره آمده اند و زبان اکثریت این قاره را از زبان سرخپوستی و بومی این قاره به انگلیسی تبدیل کرده و حتی بسیاری از سرخپوستهای بومی را هم در خود مستحیل کرده اند باید انگلیسی زبانهای آمریکا زبان خودرا ترک کرده به زبان بومی و اصلی این قاره تحصیل کنند ؟! حتی اگر ترکهای آذربایجان را مهاجرین سلجوقی، خوارزمشاهی و ....بدانیم که از 1000 سال پیش به بعد به آذربایجان آمده و با تشکیل اکثریت، زبان مردم ساکن قبل از خودرا به اقلیت رسانده و زبان ترکی و اکثریت آذربایجان امروز را تشکیل داده اند کاری بیشتر از امریکائیها انجام نداده اند و مثل آمریکائیها هم حق دارند به زبان خود تحصیل کنند و زبان خودرا ترویج بدهند ؛ در حالی که آمریکائیها اگر از 400 سال پیش به آمریکا مهاجرت کرده اند ، ترکها از 1000 سال پیش به آذربایجان و دیگر مناطق ترک زبان ایران آمده اند . خوب دیگر بدتر از این که نیست نوشتم . حالا بنویسید زبان مردم آذربایجان در گذشته چنین نبوده چنان بوده ! و این در حالی است که سیاح ایتالیایی پییترو دلاواله که در سال 1615 میلادی به دربار شاه عباس صفوی آمده و 6 سال در دربار وی مانده است در خاطرات خود می نویسد که در اصفهان با شاه عباس به زبان ترکی صحبت می کرده و در دربار صفوی به ندرت کلمه ای به فارسی شنیده می شد .
نوشته شده توسط: Anonymous

مجید محمدی در شمار بی عقده ترین، بی باک ترین و تیزبین ترین روشنفکران ایرانی است. دریغ که از این روشنفکران بسیار بسیار کم داریم. هر بار مطلبی از او می خوانم، شرافت و بی پروایی فکری اش را می ستایم . روشنفکر ایرانی از چپ و راست و میانه غالباً درحال دلربایی از عوام است. اما مجید محمدی چنین نیست. او تعهدی جز در برابر وجدان خویش ندارد. مقایسه اش بکنید با انبوه شاعران و نویسندگان عشوه گری که برای جلب حمایت عوام الناس یاوه می گویند و رجز می خوانند و شعر وطنی می سرایند تا عوام بر آنان کف بزنند و هورا بکشند. من با همۀ دیدگاه های محمدی موافق نیستم، اما استواری منش و دلاوری اش را در اندیشیدن می ستایم. این را پیش از این به خیلی از دوستان گفته ام.

نوشته شده توسط: Anonymous

این مقاله مستند و علمی دکتر یار شاطر، استاد بزرگ زبان و ادبیات را مقایسه کنید با نوشته های امثال آقای شاملی و ایلیار و قابوسی. اینجا تفاوت کار علمی با کار سطحی و تبلیغاتی روشن میشود. در برابر این همه استاد ارزنده زبان و ادب که بیشترشان هم آذربایجانی هستند چون دکتر ریاحی، دکتر مرتضوی، دکتر سرکاراتی و ... که همه زبان ایرانی آذری را زبان اصلی آذربایجان شناخته و این واقعیت را بطور علمی ثابت کرده اند، این حضرات قوم باز کم سواد که هیچیک تحصیلات دانشگاهی زبانشناسی یا تاریخی یا ادبی ندارند و حتی در کامنت هایشان غلط های املایی و دستوری در سطح ابتدایی وجود دارد سراسیمه و عصبی به میدان می آیند و با چرخاش و توهین و تهمت و بدون دلیل علمی و منطقی فریاد بر می آورند که زبان آذری وجود نداشته و آذربایجان از اول ترک بوده و نژاد و فرهنگی جدا از بقیه ایران دارد و فارس ها دشمن آن هستند و...

جالا یک انسان خردمند و منصف سخن مستند آن استادان فرزانه را میپذیرد که عمری در این زمینه پژوهش کرده و در دانشگاه ها تحصیل و تدریس کرده اند یا سخن بی دلیل و پرخاشگرانه این بی مایگان متعصب سیاست باز را؟
نوشته شده توسط: یونس شاملی

جناب رازی، قصدم از موضوع مزاح شما، ابدا توهین و تحقیر نبود. بلکه صمیمانه برایتان نوشته بودم. اما شما نگاه کنید به این کامئنت شما از نوشته من. این یکی دو پاراگراف شما تماما و عمیقا تحقیرآمیز و تمسخر من و دیگران و از آن جمله ناصر پورپیرار است. شما فقط زیادی ناسیونالیست تشریف دارید و اغلب از دیدن حقایق محروم می مانید. در نقل قول از آقای پورپیرار به دشت کربلا زده اید و نظرات نامربوط با موضوع را برای تحریف موضوع بحث به میان کشیده اید. درست مثل جناب میلاد که در کامئنت قبلی به آن پرداخته ام.
جناب رازی من این نوع گفتگو را نق زنی به همدیگر تلقی میکنم و ابدا چنین چیزی نمیخواهم. لطفا از این طرز گفتگو خودداری کنید.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای میلاد، من از ناصر پورپیرار که در خصوص فردوسی و شاهنامه نوشته های دقیق و تحقیقی دارند نقل کرده ام. قرار نیست تمام نوشته های ایشان را با مسمی و یا بی مسمی اینجا نقل کنیم. شما اگر دوست دارید نظرات ایشان را در مورد ترکان و یا زبان ترکی نقل کنید. حتما مسمایی پیدا کنید و آن ها را در آنجا نقل کنید. کسی مانع کار شما نخواهد شد. اینجا رفتن به حاشیه یعنی سفسطه بافی. کاری که شما کرده اید.

نوشته شده توسط: Anonymous

دکتر گلمراد مرادی جان لطف کنین به ما دست خط حضرت محمد رو هم به ما تشون بدن و اثبات کنن که این دست خط خود پیامبره.ممنون میشم

نوشته شده توسط: lachin

آقا و یا خانم MILAD. از اینکه از دیدن این فیلم امریکائی یک نتیجه گیری مثبتی گرفتید , خیلی خوشحالیم. همانطور که اشاره کرده بودید میهمان نوازی و میزبان نوازی یکی از عادت های خوب ایرانیان است. بدین جهت پیشنهاد میشود که هرچه زودتر شما زبان ( بلوچی ) را یاد بگیرید تا این عادت خوب ایرانیان نگهداری شود. این درست به این خاطر است که به غیر از بلوچ ها , سایر ملل ایران , مهاجر هستند. کاش بعد از دیدن آن فیلم , در باره مهاجرین ملل ایران تحقیق میکردید که متوجه بشوید در هیچ یک از صفحه تاریخ سندی از مهاجرت بلوچ ها به فلات ایران نمی توان پیدا کرد به این خاطر که بلوچ ها اولین ساکنان فلات ایران هستند. و درست به این خاطر بلوچ ها میزبان اصلی تشریف دارند نه فارس ها. تخریف تاریخ دیگر در عصر دیجاتلی معنائی ندارد. مشاهده سایر فیلم های آموزنده را برایتان آرزومندم...ولی یاد گیری زبان بلوچی را فراموش نکنید.
د.

نوشته شده توسط: Anonymous

برای فهم بیشتر ازاوضاع سیاسی کشور درزمان فردوسی
نظری به این لینک ضرری نداره
https://www.youtube.com/watch?v=NHc5s1mJDY4

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام
امیدوارم با میرزا ملکم خان گرامی خودتان در آن دنیا مهشور بشید.
شما به نظرم حق و باطل رو فراموش کرده اید.
نیازی به نظر زیاد نمی بینیم چون احساس اثر در جنابعالی دیده نمیشه.
بالاخره من یک جوان ایران از قشر فقیر و خانواده ساده ای در پایین شهر هستم. تابع فرامین رهبر عزیز کشورم هستم.
شما هر درست یا دروغی دوست دارید می تونین بگین.
یا علی

نوشته شده توسط: Anonymous

اوباش خلافت اسلامی با شاهنامه دوم؛ علی را بجای فروسی مینشاند
وعده ای با همنوایی رژیم فردوسی را سیاه نماهایی میکنند ...
اگرفروسی وامثال او نبودند شما مثل لیبی ؛ مصرو مراکش و...
زبانتان عربی بود؛ توضیح بیشتر لینک ذیل
http://www.radiozamaneh.com/218289
حادثه فرهنگی: تولید «شاهنامه دوم» در سازمان تبلیغات اسلامی
بسی رنج برد او در این سال هفت. رادیوزمانه.
۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت فردوسی
حماسه مذهبی، نسخه بدل حماسه ملی
الاهه نجفی
http://www.radiozamaneh.com/219080

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

سرویس جاسوسی کره جنوبی اعلام کرد که وزیر دفاع کره شمالی به جرم "خیانت" با شلیک ضدهوایی کشته شده است. نه بخاطر چرت زدن!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

حقیقت اش این است که من کمی به شک و شبه افتاده ام که چرا این آقا کاوه جویا این همه انرژی میگذارد و از این ور و آنطرف نوشته پیدا میکند تا بما جاهلان ترک زبان بگوید که ای ترک زبانان آگاه باشید زبان اصلی شما به غیبت تشریف فرما شده و روزی روزگاری خواهد آمد و شما جاهلان را از بلیات زبان ترکی نجات خواهد داد و با یک فعل خوردن تمام مشکلات دنیوی و اخروی شما حل خواهد کرد هم زمین خواهید خورد هم آب خواهید خوردهم غذا خواهید خورد هم هوا را خواهید خورد و خلاصه اینک با استفاده از دو فعل خوردن و کردن شما نیز به بهشت زبان عقیم دری « آذری» تشریف فرما خواهید شد .منتها یکی به این آقا کاوه جویا بگوید که در رابطه با زبان غیبی آذری روزنامه تابناک پاسدار محسن رضائی و سایت آذری ها وابسته به وزارت اطلاعات خیلی سرمایه گذاشته اند.....

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

پرسشهایی در مورد برخی کلمات ترجمه ی فارسی این قصه مطرح شده که توجه مرا جلب کرد. به متن اصلی (ترکی) نگاه کردم که شاید آگاهی های درستی پیداکنم. حال آنها را در میان میگذارم باشد که اندکی روشنگرباشند.اما نخست توضیحی درباره ی کارترجمه ی متنهای ترکی که درسایت «اجباری» ست بدهم:
-درسایت ترجمه ی متنهای غیرفارسی اجباری ست و نه «اختیاری و طبق علاقه». علت این قانون سایت در بخش «درباره ی ما» ذکرشده که می توان دید.
-نویسنده مجبوراست بدون توجه به توان «مترجمی خود » اجباراً مطلب خود را لباس فارسی بپوشاند. اشکال این کار آن است که وقتی بیشتر ترکی نویسان سایت نه ادعای مترجمی دارند و نه علاقه ای به برگرداندن کارخود، اجباراً دست به کاری می برند که خود رشته ای دیگر و هنر و دانش دیگری ست. اینه که «ترجمه های اجباری» بیشتر اوقات «کیفت بهتر از هیچ» را پیدا میکنند.

-اما هم سایت و هم خود نویسندگان میکوشند نسبتاً ترجمه ای «قابل استفاده» برای خواننده ارائه بدهند.
-برای بهترشدن ترجمه «پیشنهاد اختیاری بودن آن» تحت عنوان «انتشار یک متن اصلی بدون ترجمه درهفته» داده شد که کسی علاقه به ترجمه ندارد نکند. و کسی دنبال کار برود که واقعا آنرا دوست دارد. متأسفانه پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفت.
- بنابراین از نظر من که گاهاً به ترجمه ها پیش از انتشار نگاه میکنم میتوانم بگویم «متن ترجمه ها تنها کیفیت پیام رسانی نسبی» را بعهده دارند و نه ادعای « دقت ادبی هنری» را. از این رو درترجمه ها «اشکالات» فراوان «ادبی-هنری-دقت ترجمه ای» وجود دارند. که امکان رفع آنها خارج از توان سایت و نویسنده است.

- در ضمن این را هم اضافه کنم که تاکنون هیچ یک از ترکی نویسان سایت در زبان اصلی ادعای«ادیب بودن» نکرده اند. همه در کار خود کوشیده اند بیان «احساس و اندیشه » کنند و درحد امکان به «شکل هنری». اینکه چقدر موفق یا ناموفق بوده اند کارنقادان است. ترکی نویسان سایت اکثراً قلمزنان « تازه کاراند».

اما موضوع سئوال «کلمات ادرار-و دییوس»:
پاراگراف مربوطه درمتن اصلی چنین است:
«کؤپئی اوغلونا دئییرم کی " گئده! گئجه لری چای ایشمه، یوخسا «یئرینه ایشرسن» . ائله من دئییرم، من ائشیدیرم. هر گون سحر چاغی یازیق آروادیم یوخودان دورور، اونون سیدیکلی یورقان دوشه گینی یویور. سونوندا بوگون جانا گلدیم، دئدیم، آرواد! قوی بو دییوسون قودوغونو اؤلدورم، یخه میز قورتولسون بو لامسسبین الیندن.»
عبارت« یئرینه ایشه مک»= خیس کردن رختخواب معنی میدهد. منظور همان است که در ترجمه به شکل «ادرار کردن» آمده -.یعنی در متن اصلی فعل معمولی و متداول استعمال شده است.

-«دییوس» با کلمه «قودوغونو» همراه است. «دییوسون قودوغونو» =بچه دییوس. از سوی پدر به پسرخود گفته میشود. از سوی پدری که به خاطر «خیس شدن رختخواب توسط پسر» یعنی «هیچ» ، فرزند محکوم به مرگ شده است. تقریبا برابرش در فارسی همان «پدرسگ» و مانند اینهاست. چه به شوخی و چه به جد . استعمال «دییوسون قودوغونو» در فضای قصه، عادی ست و فاقد اشکال.
عبارت، نشان دهنده ی «خشم پدر بخاطر هیچ و پوچ برفرزند بیگناه خود»است. با انتقال احساسی طنزگونه برخواننده. البته در زبان متن اصلی . اینکه این موضوع درترجمه هم رساست یانه مسئله ی دیگریست.
درطبقه بندی نوشته- از نظر من- میتوان گفت«یک افسانه ی طنزگونه» است .
نوشته شده توسط: Anonymous

سیاوش عزیز!
راستش را بخواهید، من خودم هم از این کارهای بیهوده و عبث این مردم، هاج و واج مانده ام، از این کشتی درست کردن ها و رودخانه را به دونیم کردن ها و ... و مهمتر از همه باور کردنشان به این داستانها
در مورد فحش دادن به بچه هم حق باشماست، از لحاظ تربیت فرزندان، پیرمرد نبایست به بچه اش ناسزا می گفت.
اما مخاطب داستان! فکر کنم داستان مخصوص ما کودکان هستش
خیلی ممنونم که برای خواندنش وقت گذاستید.

نوشته شده توسط: Anonymous

ممنونم جناب ناصر خان، از اینکه نوشته ام را خواندید و پسندیدید

نوشته شده توسط: Anonymous

با سلامی شبانه به جناب احمدی زاده،
پس از خواندن قصه، خواننده پرسشهایی از خود ویا از از این داستان دارد. خواننده میپرسد چرا باید راهی برای گذر کشتی باز شود؟ کشتی میتواند خود بخود روی آب حرکت کند.
در داستان آمده که، کشتی آرام آرام در راه تازه باز شده شروع بحرکت کرد. کمی از مسیر را طی کرده بودند که بناگاه، یکی از گوسفندها از توی کشتی بیرون پرید. پرسش: گوسفند روی آب ویا روی خشگی پرید؟ چون بعد این گفته میشود که مردی چاقو بدست میخواهد سر بچه اش را ببرد. خوب، برای خواننده روشن نیست، آنها در کجا قرار دارند!
اگر این پرسونژها از چنین ویژه گیهایی برخوردار هستند که آسان روی آب راه بروند، ساختن کشتی ضروریتی نداشت و تنها وقت را هدر داده اند.
زبان داستان یکدست و منسجم نیست. در جایی گفته میشود:
- ... لحاف تشک آقا را که از ادرار شبانه اش خیس شده، میشوید.

در اینجا « ادرار شبانه اش » ویژگی جملات کتاب بیولوژی یا گفتار پزشگ کودکان را دارد. کسی که به پسرش دیوس یا لامذهب بگوید ومیخواهد پسرش را سرببرد، جمله « ادرار شبانه » بهش نمخورد.
اما گفتن فحشی چون « دیوس » نیز برای بچه نامناسب است.
در میانه داستان، بدون هیچگونه پیشدرآمدی یا روشن کردن رابطه آن با داستان، گفته میشود:
ـ پیرمردی مظلوم با چهره نورانی از پشت سرشان میآمد و بدون آنکه آنها متوجه شوند به حرف هایشان گوش میداد. پیرمردی که میخواست پسرش را سر ببرد، وقتی اینکار او را دید، برگشت و سیلی محکمی توی گوشش نواخت.
پرسشی که برای من در پایان داستان مطرح میشود اینستکه آیا این داستان برای کودکان بود و یا برای بزرگسالان؟
تندرست باشید


نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یارشاطر ودوستان هوا دارش لطف کرده بما بگویند. اگر از دومتر ونیم این زبان آذری یک کت شلواری درمیاد ما بریم دنبالش وگرنه مارا با شما کاری نیست. شما باشید خوش وخرم ما هم به فکر کت وشلوار.

نوشته شده توسط: Anonymous

اين گونه مقالات ارزش خواندن و جواب دادن ندارند .ولى سوالى که ذهن اينجانب را مشغول کرد ه اين است که ،اين همه نقل قول از تاريخ نويسان عرب دراين سايت ، آيا اين نويسندگان عرب خودشان در ازربايجان بود ه اند و يا فقط به مانند هرودت
شنيده اند.؟؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

پان فارسیزم که این همه ادعا دارد ولی یک نفر هم نداشته اند تاریخ خود را خودشان به زبان فارسی بنویسند. تاریخشان را یا عربها نوشته اند بزبان عربی و یا یهودیها نوشته اند بزبان انگلیسی یا آلمانی. تازه این هم وضعیت زبان فارسی که در حال ازبین رفتن است. اول به فکر زبان فارسی خودتان بکنید , بعد فکر زبان آذریبیفتید . مدرکشان هم این است, فلان سیاحی نوشته : در تبریز یکی بزبان فارسی یکی میگفته, حالتان چطور است.

نوشته شده توسط: Anonymous

عجب بساطی راه انداخته ایران گلوبال. نه درباره محسن درزی و ... در همه موضوعات. قابل فکر نیست؟

نوشته شده توسط: Anonymous

و اما در رابطه با عمل.... انتصاب مخالفین فکری به وزارت اطلاعات با وضعیت زیر روبروییم:
1. من خودم حقیقت مطلقم و هر کس مخالف من باشد مامور ساواما و ساواک است.
2. در رابطه با تاریخ آدربایجان و ایران فقط یک خوانش مطلق وجود دارد و آنهم همان است که من می گویم، هر کس از این خوانش عدول کند، هوادار یکسان سازی و طبعا مامور ساواک و ساواما است.
3. اگر یک آذربایجانی حرفی مخالف حرف من بزند، مانگورت و خودفروخته و صدالبته مامور ساواک و ساواما است. ولی اگر یک شاعر چپگرای فارس بدلیل همان دشمنی کور چپ با تاریخ و هویت ایرانی، فردوسی را شاعر فئودال نامید و اسطوره را از منظر طبقاتی تجزیه و تحلیل کرد، با اینکه من مسلمان نیستم حرف او برایم آیه قرآن می شود!
4. کلا من محور جهانم. من تعیین می کنم توهین چیست، حقیقت چیست، یکسان سازی چیست، تبعیض چیست و هر کس از تعاریف من عدول کند، مامور ساواک و ساواما است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا شاملی خوشحالم از اینکه می خندید. ولی میگویند آنکه می خندد هنوز عمق فاجعه را درک نکرده است. متاسفانه من استعداد زیادی در طنز ندارم، و در رابطه با عشیره پرستان البته احتیاجی هم به آن نیست. کافیست آدم حرفهایی شما و امثال شما را مستقیم و بدون تفسیر اضافه نقل کند، تا هم بره بریان بر سیخ و هم مرغ پخته در دیگ به قهقهه بخندند! آن فاجعه ای که شما درکش نکرده اید، درست همین است. مثلا یکی می آید و ناصر پورپیرار را محقق و پژوهشگر می نامد. خوب آیا دیگر احتیاجی هست که من برای چنین کسی جک بسازم؟ البته بگذریم که این محقق بزرگ، زبان ترکی شما را جعل یهود (ترکیبی از فارس و عربی ) می داند! ولی اینها مهم نیست. شما بفرمایید آیا سند نامه رضاشاه به پادشاه افغانستان برای کسب اجازه جهت استفاده از نام ایران را بالاخره پیدا کردید، یا هنوز دارید می گردید؟ آیا درست نیست که قبول کنیم شما در اینباره دست به جعل خبر زده

اید؟ خوب دیگر چه نیازی به استعداد طنز هست، وقتی که زبان شناس بزرگی مثل شما زبان فردوسی و شاهنامه را "تاجیکی" می نامد؟ البته گویا ناصر پورپیرار اخیرا کشف کرده که طوس شهری است در اطراف دوشنبه و تاجیکستان هم منطقه ای است در شرق لواسانات! خوب عزیز دل! با صاحبان این افکار مشعشع جز با زبان طنز و ریشخند به چه زبانی می شود گفتگو کرد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

یک فیلم امریکایی نگاه می کردم که موضوع آن درباره نظامیان مشغول خدمت در آلمان بود. در جمعی دوستانه در باشگاه نظامیان, امریکایی ها با همتایان آلمانی خود نشسته بودند و به زبان آلمانی صحبت می کردند در این حال یکی از نظامیان آمریکایی وارد شد وشروع کرد به انگلیسی صحبت کردن یکی از نظامیان آمریکایی با عصبانیت به او تذکر داد چرا به ارزشهای جامعه میزبان احترام نمی گزاری و زبان آلمانی بکار نمی بری. خدمت این عزیران ترک و غیر ترک و یا به قول خودشان ملل غیر فارس باید بگوییم زبان شما محترم اما آیا نباید به ارزشهای جامعه میزبان احترام بگزارید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

بسیار عالی است! دست شما درد نکند! برای آموزش ترکی نیز بسیار سودمند است. آدم باید نفهم و بی شعور باشد که این زبان را ممنوع کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای شاملی درباره فردوسی مدام از پورپیرار روایت می کند منتهی از نظرات این فرد فقط آنهایی را می پذیرد که به نفعش باشد. مثلا به نظرات پورپیرار درباره ترکها و انکار موجودیت و هویت و حکومتهای آنها اشاره ای نمی کند.
مطابق نظر این فرد که جناب شاملی مدام ما را به خواندن دقیق مطالب بی دورغ اش حواله می دهد زبان ترکی اخیرا توسط یهودیان با استفاده از لغات فارسی و عربی درست شده است. یعنی عملا زبان فارسی یکی از والدین زبان ترکی است حالا این جنابان نسبت به پدر دشمنی می کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

شماره 20 Spiegel صفحه 89
2,6 میلیارد یورو در سال
وزیر امور داخلی، عبدلرضا رحمانی فضلی، میگوید که قاچاقچیان مواد مخدر 2,6 میلیارد یورو از فروش هروئین، کریستال و حشیش در سال سود میبرند.؛ که این یک سوم از بودجه ایست که دولت صرف توسعه کشور میکند. اینها با این « پولهای آلوده» سیاستمداران را رشوه داده تا بتوانند قدرت بیشتری را بدست بیاورند.

نوشته شده توسط: Anonymous

هنوز من جواب سؤالم را نگرفته ام. در این مقاله ها نه به ترک ها توهین می کنند، نه می گویند ترکی باید ممنوع شود، نه می گویند زبان فارسی، زبان خوب و توانمندی است. نه می گویند ترکی زبان خوبی نیست. واقعاً من نمی دانم این حساسیت شما از چیست؟ من هنوز ندیده ام یکی از شماها یک مطلب علمی جدی در یکی از مجله های علمی جهان چاپ کند و با دلیل و برهان و سند و مدرک نشان بدهد که این نظریه نادرست است. حالا گیریم که زبان مردم آذربایجان آذری بوده، چه اتفاقی می افتد؟ شما بروید یک کار تحقیقی زبان شناختی انجام بدهید و همۀ این حرف ها رد کنید. اما در پس این مقاله ها توطئه ای بر ضد خود نبینید. نویسندگان آن ها را نیز فاشیست و ماشیست و شوینیست و راسیست و آسیمیلاسیونیست و غیره و ذالک نخوانید.

نوشته شده توسط: lachin

آقای حمید... موقعی که تازه به امریکا آمده بودم با یک مریض دختر جوان در بیمارستان آشنا شدم که بخاطر عمل های جراحی زیبائی , کیسه های سیلیکان ها در بدنش پاره شده بود و متاسفانه روزهای آخر عمرش را در بیمارستان می گذراند..سوال کنجکاوی ولی متاسفنه خیلی اشتباه من از این مریض این بود که چرا زنها زیر چاقوی جراحی های زیبائی میروند. جوابش که همیشه مرا تحت تاثیر قرار داد و میدهد این بود که ( تا زمانی که تو در جامعه امریکا زن نباشی هیچ وقت دلیلش را نخواهی فهمید.. تا زمانی که در جامعه امریکا سیاه پوست نباشی درد سیاه پوستان را نخواهی فهمید. تا زمانی که در امریکا سرخ پوست نباشی , نسل کشی سرخ پوستان را نخواهی فهمید)... آقای حمید... در جامعه بیمار گونه ایرانی اگر ترک نباشی درد ما هارا شما حس نخواهید کرد.....چندین مقاله در باره زبان ( آذری ایرانی) چاپ می شود ولی کسی نیست که بگوید چرا مقاله ای در باره

ناتوان بودن زبان فارسی در دنیای متحرک تکنولوژی امروزی چیزی انتشار نمی یابد..چرا انگلیسی زبان مشترک ایرانیان نباشد. همه چسبیدند به زبان (( آذری ایرانی )) و به ما می خواهند با زور به قبولانند که ( حرف همین حرف است) . بقول ما ترک ها « یئسن ده بودی یئمه سن ده بودی .. بخوری هم این است , نخوری هم این است» . امیدوارم آقای کاوه جویا مقاله ای دیگری در باره زبان های دیگر به چاپ برسانند. چون ترک ها در ایران و یا چه در خارج از کشور , امروز بخاطر رشد آگاهی سیاسی می دانند منافع ملیشان در کجاست. ما ترک ها به قیّم احتاج نداریم.و در پایان به آن دسته از کسانی که ما ترک ها را در خارج از کشور محکوم به ( خوردن بوقلمون های سرخ کرده همرا با نوشیدن شامپایان های فرانسوی و ویسکی های اسکاتلندی و........ بدون اینکه دست مان به داس و چکش بخورد , می کنند ) خوب بدانند که ما مشتاقانه منتظر زنگ تلفنی هستیم که در وقت معیّن , به وطنمان یعنی آزربایجان, بازگشته و وضایف ملی را با جان و دل انجام خواهیم داد... We will answer the call
نوشته شده توسط: Anonymous

والله وبلالله به حضرت عباس قسم مشگل زبان پارسی و اذری و ترکی نیست در یک گلام شکست یک نظریه بنام سوسیالیسم و پیروزی یک نظریه بنام اسلام است . این افرادی که سینه به تنور برای زبانترکی و هویت ترکی میچسبانند همه کومونیست دو اتشه توده ای کودتاچی و فدائی تروریست بودند.شکست ان نظریه اکنون بطور طبیعی متوجه زبان پارسی و مردم پارس زبان و نا ترک غیر ترک است .اما باید به یک چیز اعتراف کرد و ان احساس و نپذیرفتن شکست از سوی اذری ها و یا ترکان است. انها با زبان بی زبانی میگویند ملیت ترک زبان ترک و جغرافیای ترک .انها ازدروغ چپها و وعده سوسیالیسم و همبستگی خلقها خسته شده اند .شاید ترکان شجاعت بر خورد با دین اسلام و شیعه و مقدسات دینی را ندارند و به همین خاطر زبان پارسی میشود دشمن .در المان پش از جنگ نیز یهودان عامل شکست المان در جنگ اول معرفی شدند و نتیجه انرا میدانیم

جالب ایت بدانیم که هیچ یهودی زبان المانی و شاعران المانی و نویسنده المانی را مسئول قتل عام مردم یهود نمی داند.شاید فرق یک ترک اذری و تجزیه طلب در این جا با یک یهودی روشن شود.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب حمید , اول از شما این سئوال میشود که چرا فارس ها به زبان ترکی آذبربایجانی ها حساس هستند و تمام مرده هارا نبش قبر کرده اند که یک نوشته پیدا کنند در باره زبان ملت 35 میلیونی ترک در ایران مدرک سازی بکنند. دوست عزیز این حرف هارا ول کنید و بیش از این شکاف موجود بین ترک ها و فارس ها را عمیق تر نکنید, به ضرر شما است. این مقاله را بخوانید که چیزهای مهمی در محتوایش است.

http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1947532/%D9%81%D8%A7%D8%
AC%D8%B9%D9%87+%D8%AA%D8%AC%D8%B2%DB%8C
%D9%87+%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82.html
نوشته شده توسط: Anonymous

اکنون زمان آن فرا رسیده است که روشنفکران جامعه فارس چاره ای بحال خودشان، یعنی بحال زبان فارسی و مشکلات آن بکنند، که یک واژه، با دهها حروف نوشته میشود. آقای یار شاطر! اگر خود را خیلی روشنفکر میداند بفکر چاره به وضع زبان فارسی باشد. دیگر خیلی وقت است که زمان چنین نسخه صادر کردن ها برای دیگران سپری شده است. در زمان شاه معدوم! بعضی ها می آمدند با پول مفت دولتی، چند مدتی در اروپا و آمریکا عیش و نوش میکردند، و مدتی بعد برمیگشتند به ایران و به این و آن نسخه فرهنگی صادر میکردند. امروزه در میان تحصیل کردگان جغرافیای موسوم به ایران، هزان نفر متخصص زبان آذربایجانی وجود دارند، و تعداد قابل توجهی از آنان نیز در خارج تحصیل کرده اند، و دردانشگاههای مختلف اروپا و آمریکا کرسی های استادی را دارا هستند.از این جهت مردم آذربایجان بی نیازاز افرادی مثل آقای یارشاطرهستند، که برای ما نسخه زبانی و تباری آذری

صادر میکند. و متخصصین و مردم آذربایجان را بخود میخنداند! مردم ترک آذربایحان! خود بهتر از هر کسی به زبان و فرهنگ، و تاریخ ترکی خود، واقف است. و تاریخ و فرهنگ خود را بهتر از هر بیگانه ای میشناسد! اگر ایشان خیلی باسواد و حاذق هستند، چاره ای بحال زبان فارسی بکند!..........


نوشته شده توسط: آ. ائلیار

1- همچنان که نوشته ام «بایرام توفارگانلی» نوشته ی خود را با بینش «سیاست یکسان سازی» رضاشاهی و حکومت اسلامی نوشته است. و این سیاست مال ساواک و ساواما بود وهست.
2- دیکر اینکه «هر چیز وضع خاص خود را دارد. نمی شود گزاره ی "وضع خاص یک نقطه" را به همه چیز و همه جا گسترش داد و عمومیت بخشید». دریک رود خانه تنها یکبار میشود شنا کرد-نه دوبار.
3- گزاره ی خاصی را به همه چیز عمومیت دادن نشانه درک نادرست و خطای واضح عمل کننده است. که بی پایگی اندیشه اش را اثبات میکند.
4- کسانی که آگاهانه بر ادامه ی سیاست یکسان سازی پای میفشارند نه تنها انسان ستیزاند بل تبعیض گر و نژاد پرست هم تشریف دارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آبراهام جکسن گفته است: " جمعيت شهر (ارومیه) را به اختلاف ميان پانزده تا چهل هزار تخمين مي‌زنند و اين اختلاف بيشتر بسته به اين است كه جمعيت دهات پيرامون شهر را هم به حساب بياورم يا نه. اكثر ساكنان فارسي زبانند..." نکته بسیار جالبی است که تا همین 200 سال پیش مردم شهر ارومیه فارسی زبان بوده اند. زبان ترکی در این سامان یک پدیده خارجی و جدید است. این نشانه روشنی از هویت فرهنگی واقعی مردم آذربایجان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

زبان آذری توهمی بیش نیست که پان فارسیزم مرتب تکرار میکند و هر قدر هم تکرار کند , فقط خودش را خسته کرده است. ملت ترک آذربایجان چنین فرضیه هارا را از کسروی, از یار شاطر, یا از هر کس دیگر که می خواهد باشد, نوعی توهم گرائی ودر ترکیب همان همان کومپلکسی میداند که که توسط غرب طراحی شد. همان غربی که با یک اشاره انگشت رضا میر پنچ را شاه ایران کرد و با اشاره دیگر به جزیره موریس روانه کرد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

جناب انصاف گرامی،
برای شما خیلی متأسفم که نسنجیده و بدون مطالعه با پیشداوری سخن میگویید و چیزمی نویسید. و بیجا به خود اجازه میدهید که نام مرا استعمال کنید.
آثار آ.ائلیار درسایت موجود است به خود زحمت بدهید بعد از مطالعه ی اندیشه های من اتهام «طرفدار» و غیره عنوان کنید.
نوشته های شاملی گرامی هم درسایت موجود است.
اصول این است که آدم بعد از پژوهش و کند وکاو نظر میدهد. افسوس که شما اهل این کار نیستید و تنها بلدید به این و آن رو هوا انک بزنید. اهل تفکر نیستید. با اینکه برای شما وقت گذاشتم و چکیده ای هم از نظریاتم را قید کردم ولی باز نشان دادید که علاقه به تحقیق ندارید.

من در بینش حقیر ی چون «باور به طرفداری» جای ندارم. و چنین گزاره هایی در فرهنگ من نیست. این شما هستید که با «بینش طرفداری» حرکت می کنید. و صاحب چنین فرهنگی هستید. و دنبال طرفدار و غیر طرفدار میگردید.

من نه دوست دارم کسی «طرفدار»-م باشد و نه چنین فرهنگی دارم که از کسی «طرفداری» کنم. بروید خود را از فرهنگ صغارت برهانید.

اندیشه های من -اگر زحمت مطالعه ی دقیق بخود بدهید-مختص خودم است و با کسی یکی نیست.
-------------
اگر میخواهید نظر و قضاوتم را در مورد شعر و شاعر بدانید
اینه که :
سخنان زنده یاد شاملو را بیاد آورید. او میدانست شعر چیست. شاعرکیست. و محتوا ی شعر چگونه انسانی و غیر انسانی ست.
و آنچه گفتنی بود گفته است.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

نویسنده انبوهی از مسایل خاورمیانه را تلگرافی در کنار هم چیده است ؛ بدون اینکه تحلیل جامعی از هر کدام بدست دهد . سئوالات متعددی در این ارتباط موجود است از جمله اینکه: 1_ چرا اهداف استراتژیک امریکا در خاورمیانه تغییر می کند ؟این تغییرات چیست؟2_ انتقادات مشخص عربستان به باراک اوباما چیست ؟3_ آیا تغییرات استراتژیک امریکا نسبت به خاورمیانه فرا جناحی است؟ بعبارت دیگر جمهوریخواهان و دمکرات ها سیاست یکسانی در ارتباط به عربستان در پیش گرفته اند ؟4_ ترکیه و پاکستان به چه میزان در نگرانی سعودی ها سهیم اند ؟ آیا این دو کشور به پیمان سعودی علیه ایران خواهد پیوست؟ و....

نوشته شده توسط: Anonymous

چنددسطر و معرفی یک کتاب . اگر ایران مقدس نیست چه دلیلی دارد که مرزهای خاکی و جانی این و ان دوست ودشمن همسایه و بیگانه مقدس شمرده شوند؟ اگر مرزی مقدس نبود جنگی هم در کار نبود هویتی هم در تاریخ بوجود نمی امد.

کتابی از اقا ی محمد علی اسلامی ندوش بنام : ایران و تنهائیش .از شرکت سهامی انتشار 964-5735-47-5 ISBN

نوشته شده توسط: Anonymous

من از دوستان ترک می خواهم، علت حساسیت افراطی شان را به بحثهای تاریخی و زبان شناختی توضیح دهند. اصلاً گور بابای زبان آذری و مورخان عرب و کسروی و هنینگ و مارکوارت و همۀ کسانی که از زبان باستان آذربایجان سخن می گویند. اصلاً این بحث ها را فراموش کنید و بگویید به چه علت این قدر نسبت به بحث های تاریخی و زبان شناختی حساس هستید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

من بیشتر روستاهای اطراف زنوز که به نوعی دراین قبیل مقالات ذکر می شود، گشته ام و هیچ اثری از زبان
به اصطلاح آذری نیافتم و اما اسامی دهات : زنوزاخ، دره، کوکمر، هریز، دارنداش، خاناسر، میو، زمهری...
هنگام بر داشت گندم در دامنه های کوهها که اکثرا دیمی کاشته میشود روستایها دقیقا مثل روستایهای آن طرف
آراز و یا منطقه بورچالی درگرجستان ترانه های عاشقی میخوانند. تنها مونده این دفعه "گلین قیه" بروم واز
نزدیک با دهاتیها صحبت کنم اسم این روستا خوشبختانه کاملا ترکی مانده،و تعجب می کنم تا حال سعی
نکرده اند که عوضش کنند....
انسان نه که مشابهش فراوانه، انسانبتم آرزوست، حالا به هر زبانی میخواهی صحبت کن

نوشته شده توسط: Anonymous

سخنانی بسیار سنجیده و اندیشیده است. اما به گوش کسانی که

از ایران یک «ذات مقدس» و یک «ایران خانم ناموسی» ساخته اند و شب و روز در ستایش آن شعر می‌سرایند و خطابه می‌نویسند، نخواهد رفت. در کتاب «سه سال در آسیا» گوبینو می‌نویسد که در سفری به شمال ایران، مردم روستایی در گیلان از او درخواست می‌کنند که از قول آنان از امپراتور روس بخواهد که سرزمین آنان را نیز مانند شهرهای قفقاز به امپراتوری خود بپیوندد. این اتفاق نشان می‌دهد که مردم به جان آمده در آن زمان هیچ علاقه‌ای به کشوری به نام ایران نداشتند. مردم در مناطق گوناگون می‌توانند از ایران دل بکنند. چنان که اکنون دل کنده‌اند. این را با مراجعه به آرای عمومی بدون تهدید و ارعاب می توان نشان داد. تعلق خاطر بیمارگونۀ میهن‌پرستان رمانتیک به ایران (که تازه معلوم نیست این ایران چیست؟)، یک ذهنیت کاملاً ساختگی است. اینان آتش افروزان جنگ های قومی در ایران اند و گمان می‌کنند که از اندیشه ای والا دفاع می‌کنند. آخر شما که شب و روز به مردمان ایرانی که خواسته‌هایی بحق مطرح می‌کنند، ناسزا می‌گویید، به چه ایرانی دلبسته‌اید؟ اما من گمان می‌کنم که فدرالیسم راه حل ایران نیست.، چون معلوم نیست با توجه به ترکیب پیچیدۀ قومی، زبانی و دینی ایرانیان بر چه پایه‌ای باید استوار باشد. کشورهای فدرال از به هم پیوستن واحدهای جدا از هم به وجود آمده‌اند. در ایران باید به دنبال راه حل های دیگر گشت. در درجه اول باید گام به گام به خواسته‌های فرهنگی و سپس اقتصادی و سیاسی مردم در مناطق گوناگون پاسخ گفت.
نوشته شده توسط: Anonymous

حالا نمی شود شما وقت گرانبهایتان را بگذارید برای گسترش و یا حل مشکلات زبان فارسی و بکذارید مردم آذربایجان خودشان تصمیم بگیرند که متعلق به کجا هستند و ریشه شان چیست
متاسفانه و یا خوشبختانه هر چی از شما اصرار از مردم انکار دیده می شود
کسی دوست ندارد بگوید من فارس بودم
دیگر زمان تاثیر تحقیر و توهین گذشته و اثر هم ندارد
وقتتان را برای چیزهای خودتان بگذارید و نسخه تجویز نکنید
این اسمش تاریخ شناسی نیست ، این غرض ورزی و یا مسموم کردن اذهان است
مشکلات خودتان حل کنید

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای انصاف، خدا انصافت دهد، من نمیتوانم شما را "غیرانسانی" بنامم، میتوانم عمل شما و رفتار شما را "غیرانسانی" بنامم. اگر سخنان مرا از فیلتر عناد و خصم و نفرت درونی تان نگذرانید، پیام های نیکی و انسان دوستی و انعطاف را در آنها بیشتر در میابید.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای رازی، این وقت شب، و برای رفع خستگی، خواندن کامئنت تان دقتم را جلب کرد. اگر از محتوی تمسخر آمیز متن تان بگذرم، انصافا کار مزاحتان را پسندیدم و خندیدیم. این هم خود کاریست. مطمئنا از رنجاندن و آزار دیگران بهتر است. ظاهرا ذائقهء خوبی هم برای طنز دارید... چرا به جای وارد شدن به مباحثی که هم حوصله اش را ندارید و هم تحمل اش را کم دارید، به نوشتن طنز نمی پردازید؟ مقصودم این نیست که با طنز به تمسخر دیگران بپردازید، کاری که در این کامئنت تان کرده اید. مقصودم این استکه آن هنر را بیابید که بدون تمسخر و تحقیر دیگران مردم را بخندانید.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

آقای همایون، شما نیازی ندارید به توجیه اندیشه ایی واپس گرایانه که در پس شاهنامه لانه کرده است بپردازید. پیش از شما و حتی بعد از شما کسانی خواهند بود که حتی با تیترهای دانشگاهی مشغول این کار باشند. فردوسی و شاهنامه دستاویز ایدئولؤژی دولت قومی فارسی در ایران است. شاعر بودن فردوسی در تلاش تبلیغاتی دولتی و غیردولتی اصل قضیه نیست، این عنوان ابزار سرکوب ملیتهای غیرفارس و امحای زبانهای غیرفارسی در ایران است. فردوسی در ایران شعر سیاست استعماریست. و گرنه چرا با وجود دهها شاعر دیگر مجسمه های تراشیده و نتراشیده فردوسی در میادین اصلی شهرهای غیرفارسی علم میشود؟

از سوی دیگر، قرار هم نیست که تنها متخصصین در خصوص شاعران اظهار نظر نمایند. اظهار نظر خود شما درباره فردوسی و شاهنامه هم در همین کامنت مدلول همین دلیلی استکه عنوان کردم. اما نوشته من در نقد فردوسی بردلایل خود من استوارنیست. لطفا

یک بار دیگر نوشته مرا بخوانید.محتوای شعری فردوسی در نوشته من از زبان متخصصین به نقد فردوسی میپردازد. تازه من به این مهم اشاره نکرده ام که بررسی بسیار دقیق کشف بسیار عجیب شاهنامه در سده های اخیر و آنهم نه در سرزمین زادگاه وی بلکه در کشورهای مختلف اروپایی را بایستی از قلم تیزبین ناصر پورپیرار بخوانید و دقیق بدانید که چگونه شاهنامه های مختلف با محتوی بسیار متفاوت در جاهای بسیار نامربوط و آنهم بسیار مشکوک یافت شده است. این گزارش را بخوانید درمیابید که شاهنامه ایی که امروز در دست شماست، کدام شاهنامه با چه محتوایی و حاصل کدام کشف است. این سری بررسی را در میان مقاله طولانی "ایران شناسی بدون دروغ " ناصر پورپیرار میتوانید بخوانید. البته بایستی با تحمل بیشتر به این مطالعه روی بیاورید و گر نه نتیجه مطالعه تان میتواند زیانبار باشد. این بررسی را که بخوانید دیگر داستانهای خیالی را تحویل خوانندگان خود نمیدهید.
نوشته شده توسط: Anonymous

ساغ اول عزیز قهرمان. گؤزلیدی، خوصوصیله او قارا ائشگک. گئنه تازا یازیلار گؤزله ییریک

نوشته شده توسط: lachin

آقای رازی... شما لطف کنید آدرس ایمیلی تان را در اختیارمان بگذارید من شخصآ مدارک کپی شده از اسناد وزارت خارجه امریکا در باره پول های دزدیده شده رضا شاه برایتان بفرستم... مقدار پولی که این دزد و شیّاد از از ایران ربوده است , انسان شاخ در می آورد....

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب همایون گرامی ، اگر نگاهی به کامنت های بالا کرده باشید نحوه برخورد آقای شاملی با نقد را ملاحظه نموده اید. ایشان در پاسخ من که از زبان توهین آمیزش انتقاد کرده و نمونه ای از بیسوادیش را ذکر کردم کامنت مرا "غیر انسانی" نامیده است! یعنی از نظر آقای شاملی من که از ایشان انتقاد کرده ام انسان نیستم! خوب اگر چنین کسی روزی قدرتی به دستش بیفتد میتوان پیشبینی کرد که با منتقدان خود چه خواهد کرد. کسانی مثل آقای شاملی و طرفدارش ایلیار زیر چتر قوم پرستی نوع خطرناکی از استبداد و خشونت را عرضه میکنند. تازه آقای شاملی مینویسد چه اشکالی دارد که "هذیان" را با "ز" نوشته. یعنی حتی غلط دیکته ای خودش را هم نمیپذیرد. با چنین روحیه و سوادی به مصاف اندیشمندی چون فردوسی میرود و سعی میکند از راه پنجه کشیدن بر چهره بزرگان خودش را بزرگ کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای لوایی عزیز با سلام. شنیده ام کتابی از شما در دو سه سال اخیر در خارج از کشور چاپ شده است. می توانید فهرست کتابهایتان و از جمله کتاب منتشر شده در خارج را بنویسید. ممنونم

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در این مطلب ، معرهای فرهنگ مسلط حکومتی - و شعرهای مدرن آذربایجان را می توان ملاحظه کرد. و چگونگی فضای روزگارمان را. شعری که ممنوع و آواره است - در زمانیکه عربده کشان فرهنگ حکومتی برهمه جا مسلط اند. دوران گزمه ها و رجّاله هاست؛ و پست کنی نسیمی ها.
فرهنگ آزادگی فریاد خود را در برابر فرهنگ جهالت و ستم بلند کرده است. اگر توان دیدن و درک کردن داشته باشیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقا این فردوسی بی سواد باید میامد و نزد استادان بزرگی مثل آقای شاملی کمی "سوات" یاد می گرفت، تا بداند زبانش "تاجیکی" است و نه "پارسی"! فردوسی اگر محضر استاد شاملی را درک کرده بود، مسلما نمی گفت: «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» بلکه گوش به حرف استاد می داد و می گفت «بسی رنج بردم در این تاریکی / عجم زنده کردم بدین تاجیکی»! کلا آقای شاملی از نمونه های برجسته و مثالهای بارز حرف بی حساب زدن است. خوانندگان بیاد دارند که ایشان یک "نادرست" بزرگ در باره رضاشاه گفت و قول داد سندش را "بزودی" در همینجا اعلام کند، اگر شما دیدید، ما هم دیدیم. ولی از اینها گذشته تهمت شرم‌آور "اطلاعاتی" بودن به مخالفین است. البته از آقای شاملی بدلیل تفکرات ویژه ایشان انتظاری چجز این هم نمی رفت، ولی اینکه مدعی اخلاقی مثل آقای ائلیار هم نویسنده مقاله را "ساواکی ساوامایی" بنامد، واقعا دیگر اوج تفکر

"گلوبال" را در ایران گلوبال نشان می‌دهد. آقای ائلیار ممکن است بگوید «من مستقیما به نویسنده چنین تهمتی نزدم» من هم ایشان را ارجاء می دهم به کامنتهای بلند و بالای خودشان در زیر نوشته خانم هایده ترابی و می گویم «از نوشته شما چنین برداشت می شود» یا بقول ایشان: «دو معنی املایی و القایی دارد. و تعیین کننده معنی القایی ست و نه املایی» واقعا باید به مسئولین ایران گلوبال و در رأس همه به کیانوش توکلی از صمیم قلب تبریک گفت ، زیرا اگر شاخصه اصلی این سایت تا به امروز دشمنی با ایران و هویت ایرانی از طریق دامن زدن به نژادپرستی و راسیسم به بهانه مضحک "آزادی بیان" بود، بتازگی گویا سایت وارد مرحله انسانستیزی شده است و می شود در آن به مخالفین فکری برچسب وابستگی به سازمانهای امنیتی رژیم را زد! لابد چنین کاری هم مثل نژادپرستی در دانمارک آزاد است!