ائلیار عزیز! ایمیلی با نام تبریز، اهر، آنکارا به آدرس سایت فرستادم، حاوی عکس بچه های نوازنده بود و در آخر هم آدرس یوتیوب یک ویدئو را گذاشته بودم. نمی دانم دستتان رسید یا نه. https://www.youtube.com/watch?v=l_FkoS1Gld8
سلام-من میخواهم به چندنقطه اساسی اشاراتی کوچک کرده تااین تاریخ وتمدن سازان جهانی! امروزی متوهم که صدسالی بادلارهای نفتی وباهمدستی بزرگترین جنایتکاران استعماری دست به یکی کرده تامردم منطقه رادرزنجیرکشیده وباهویت جعلی وعقب مانده باسیمای مترقی !نقش تفرقه ونقاق رامدیریت کنند.
من دیروزدریک سایتی خواندم که لوح کورش کبیر!توسط اشرف پهلوی وباهمکاری غربی هاجعل ترجمه شده وخط شناسان راهم که بیش ازپنج تن بودندبانام ومشخصات معرفی کرده بود.
باید توجه داشت که این روشنفکران جغرافیای ایران چه تحفه ایی رابه مردم بیچاره مابعنوان تمدنسازوبنانگذارحقوق بشردربالای سرسازمان ملل برایمان آویزان کردند!.
این همدستان شاه وشیخ،عقب ماندگی سفیران بیچاره کردن مردم ایران ومنطقه بهترین نقش رابازی کردند،تامردم رابه راهی که استعمارگران میخواهندباهویت جعلی هدایت کرده باشند.عقب ماندگی عصرجدیدبا اختراعات واکتشافات
مدرن امروزی این هنرپیشگان برایمان به ارمغان آوردندوفکرکردند،بافارس سازی فرزندانمان مارابه بهشت موعودتوصیه شده روحانیان انگلیسی خواهندبرد.
تمام خط شناسان اعتراف کرده بودندکه این لوح هادرسال 1348توسط اشرف ودانشمندان موردتاییدایشان وشاهنشاه دوستان وباستانگرایان ترجمه عوضی شده اند.
حال نوبت به ملاهاومذهبیون وشئونیسم تمامیتخواه رسیده تابرای ماکورش بسیجی کبیردرست میکنند!من درعجبم که چراپس از37سال وباوجوداختراعاتی همچون اینترنت.،ماهواره وموبایل ودههاتکنولوژی این هاهنوزبیدارنشده وبرطبل نژادپرستی کوبیده وبه دیگران میخواهندحکمرانی کنند.
دوستان عقب ماندگی ملت های درون ایران ومنطقه دراین عصربالاترازکل تاریخ بشریت برایمان دست آوردداشته واین همدستان استعمارمیخواهندبافرافکنی گناه ومشکلات ایجادشده خودرابه گردن حاکمان گذشته نهاده وخودراتبریه کنند.
من به تمام دوستان توصیه میکنم دیگربس است کتاب ونوشته های این هارانخوانده وبجای تلف کردن وقت خودبه مطالعات اینترنتی پراداخته وبه نوشته وتحقیقات منابع دیگرروی آورده واین عقب ماندگان رادردنیای توهم خودتنهابگذارید.
ماکارزیادداریم واگرزرنگ باشیم بایدگندکاری های شئونیسم فارس ونوکران رااستعماررادراین صدسال تمییزکنیم شاهکارکرده ایم.ا
تحادبااین متوهمان بسیارمشکل بوده سعی کنیدحتی درتشکل وجمع های همزبان خودهم گروه باشید.مستقل بودن لذتی داردکه ناب ترین عسل هم لذت آنراندارد.
من برای تورکان آزربایجان.ودیگرنقاط .ترکمن.قشقایی .عرب وکردهاتوصیه میکنم حتی یک نفراین روشنفکران فارس به جزاستثناها آفتی دردرون شماهاخواهدبود.پس بهتراست بفکررهایی خودبوده تاتوهم آنهاشماراهم مبتلانکند.
آقای Anonymous مثل اینکە شما طرح سئوال انتقادی مرا غلط درک کرده اید! چون تجزیه و تحلیل تان از کلمه عام "مردم آذربایجان" درست نیست. شما میگوئید:" شریعتمداری کە در مقابل رژیم ایستاد اما ایشان نیز تنها ماند و سرانجام او را از بین بردند." پایان نقل قول. سئوال اول من از شما این است؛ که مگر شریعتداری بعنوان یک روحانی، رهبر سیاسی مردم آذربایجان بود؟ خیر نبود! چرا نبود؟ برای اینکه او در وهله اول یک فرد مذهبی، و مرجع تقلید شیعیان بود، نه یک رهبرسیاسی! این به معنای این است که هر مرجع تقلید رهبر سیاسی نیست! شریعتمداری خود نیز قصد بازی کردن رل رهبرسیاسی را نداشت. در واقع توده های ناهمگون مردم آذربایجان به وی بعنوان یک مرجع تقلید مذهبی شیعه مینگریستند، نه بعنوان یک رهبر سیاسی! در بحبوهه و درگیر و دار جو ملتهب سیاسی آن زمان که مردم جهل زده ایران عکس آخوند خمینی را هر روز در ماه میدیدند، و از
فرط شور و شوق و احساسات مذهبی به سر وکله شان میزدند، و در نزد خمینی مثل بچه های یتیم های های میگریستند، و حتا بعضی از مریدانش با گریه و زاری برای گول زدن توده های نا آگاه مردم، جلوی دوربین های تلویزیون، به سر وصورت خود میزدند، و با التماس و تضرع با فریاد گوشخراش به خمینی میگفتند:" اماما! اگر مهدی خودتی، ظهورت را به مردم مژده بده! و ما راحت کن!" در یک چنین جو خرافات زده و قهقرائی که جامعه جهل زده را به اعماق قرون برده داری و جهالت مذهبی فرو برده بود، و میلیونها توده های خرافی درانتظار معجزه خمینی بودند، و هنگامی که در سکوی سخنرانی جماران دسته دسته برای گوش دادن به حرفهای وی جمع میشدند، و تا دهن باز میکرد، شروع میکردند، به گریه کردن، و کار را به جائی رساندند، که خود خمینی بعنوان اعتراض گفت: چرا تا دهن باز میکنم، گریه میکنید، شاید میخواهم یک چیز خنده داری بگویم!، و در همان آن همان افراد شروع کردند به خندیدن، بی آنکه خمینی چیز خنده داری بگوید. با توجه به چنین جوی از پیش تعیین شده، و بربستر یک چنین جو خرافی مسلط، که قریب به اتفاق سیاستمداران، و سازمانهای سیاسی سرتاسرِی اعم از چپ و راست ، لیبرال و مذهبی ....و امثالم، مثل دسته های دخیل بسته، دنبال خمینی روان بودند، مگر در یک چنین برهه ای، چه کسی جرات داشت درمقابل خمینی قدعلم کند؟ آیا آقای منتظری که خود مرجع تقلید بود، توانست درمقابل خمینی قدعلم کند؟ حال با توجه به اوضاع واحوال و جو ملتهب سیاسی آن زمان، و با توجه و شرایط عینی و ذهنی مسلط ، باید بدان تاکید کرد، که صرفنظر از قشر معینی که منافع ملی و مدنی مردم آذربایجان را در ارجعیت قرار میداد، و به حقوق ملی خود آگاه بود، با ابراز تاسف هنوز بخش بزرگی از مردم آذربایجان مثل قریب به اتفاق سایر خلقهای جهنم ایران، و رهبران سیاسی آنان، و توده های نا آگاه، در پشت خمینی راه افتاده بودند، و از این جمع فراگیرمستثنا نبودند وهنوز ماهیت راسیسم و شونیسم، و پان ایرانیستهای مرکز گرا و تمامیت خواه، به این وضوح بر مردم ایران روشن نبود. آنها بنا بروعده های خمینی خیال میکردند، ایران بهشت خواهد شد، و هر کسی به حقوق انسانی و ملی مدنی و همچنین آزادیهای سیاسی خود خواهد رسید. اما اکنون بعد از 37 سال، قتل و کشتار و جنایات رژیم اسلامی برهمه کس عیان است. و نیازی به تشریح آن نیست. و لازم بذکر است که با توجه به بیداری و آگاهی ملی وخواست سازمانها، و احزاب و تشکل های سیاسی، حرکت ملی مردم آذربایجان بطور روشن، خواستاراحقاق حقوق ملی و مدنی خویش است، و برای منافع خود مبارزه میکند، و دیگرسپربلا، و گوشت دم توپ کسی نخواهند شد.
آقای علی، در کامنت به جناب "انصاف" نوشته اید: " ترکان امپراتوری بودند که از شرق عالم تا غرب آن و از چین تا اروپا جهان را اداره می کردند". لطفا نام این امپراتوری ترکان را بنویسید تا همه منظور شما را بدانند. آیا شما حکومت وحشی و خونریز چنگیز خان مغول و فرزندان او را "امپراتوری ترکان" می نامید و به آن افتخار می کنید؟ پس چرا جرأت نکرده اید نام آن را دکر کنید؟ به این ترتیب شما ترک و مغول را یکی می دانید و خود و مردم آذربایجان را از نسل مغول می شمارید! در جای دیگر پرسیده اید : " آیا شاعر دیگری جز رودکی آنهم با دوهزار بیت شعر از زمان حاکمیت حاکمان فارس بر ایران برای ارائه افتخارات فارسها به زبان فارسی موجود است ؟". باید بگویم شمار این شاعران بسیار زیاد است ازجمله شهید بلخی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی،... فکر نکنید حقیقت همان دانسته های
محدود شماست. در ضمن هویت فرهنگی را در نژاد خلاصه نکنید. همانطور که نوشته اید نژاد هیچکس پیش از آزمایش دی ان ای روشن نیست. هرچند همین آزمایش نیز نشان داده که مردم آذربایجان با فارس ها کاملا هم نژاد هستند و هیچ نزدیکی با تاتار ها و ترکان آسیای میانه و ترکیه ندارند اما مسئله مهم این است که اصلا تکیه بر نژاد در جهان امروز معنا ندارد و مهم همبستگی های فرهنگی است که در آداب و سنن و شیوه زندگی و علائق تاریخی بازتاب پیدا می کند و از این نظر مردم ایران ازجمله آذربایجان آنقدر همانند هستند که جدا دانستن گروهی از ایشان مثلا به اسم "ترک" از بقیه خطا و گمراهی است.
آقای دکتر یزدانی گرامی ممنون از پاسخ شما. برخی مسایل روشن شد.
همانطور که ملاحظه میکنید امکان انتشار فرهنگ مردم به این شکل که انجام دادیم وجود دارد. باز هرموقع خواستید چیزی منتشر کنید می شود به صورت پ-د-اف درج کرد و مطلب کوتاهی نیز به عنوان ورد به متن در آغار آن تهیه نمود .
درهرصورت سپاس از زحمات فرهنگی شما. ساغ اولون واراولون.
علی آقا! ممکن است برای خوانندگان نیز توضیح دهید، چرا از شکست مذاکرات هراسناک هستید؟ تازه مگر توافق اتمی چه سوغاتی به ارمغان خواهد آورد؟ و چه ثباتی ارزانی رژیم خواهد کرد؟ رژیم 37 سال است که مردم جهنم ایران را قتل عام میکند، خود بهتر از هر کسی میداند که در سیاست اداره مملکت شکست خورده است. و تنها بزوراسلحه و کشتار و اعدام و بربریت سرپا ایستاده است. و این کشت و کشتار و اعدامها، و بگیر و به بند ها نیز تا ابد دوام نخواهد داشت. و خود رژیم بخوبی میداند که چه سرنوشتی در انتظارش است. هم اینک در یک گرداب سیاه گیر کرده است، و چه بخواهد و چه نخواهد بنا به روند گسست طبیعی، بتدریج به دهانه آن کشیده میشود، و این یک پروسه طبیعی است. دیر یا زود جسد فسیل شده اش درهم خواهد شکست. چه توفق اتمی صورت بگیرد، چه صورت نگیرد. آیا شما خواهان ابقای رژیم جنایتکاراسلامی هستید؟
دوست عزیز آقای ائلیار،
با سلام فراوان،
متن اصلی کتاب "بایاتیلار" با الفبای کریل میباشد که بعلل فنی از 315 صفحه آن 261 صفحه توسط اینجانب به الفبای عربی-فارسی برگردانده شده است. این کتاب در سال 1977 از طرف خانم آسیا ممداووا ترتیب یافته و با احازه شورای رئداکسیای آکادمی علوم آزربایجان اجازه نشر پیدا کرده است. کتاب "بایاتیلار" موجود مجموعه ایست از دست نویسی های خادمان ادبیات شفاهی آزربایحان (بین سالهای 1549 میلادی توسط محمد بن مککی تا قرن 19 میلادی) که کارشان بصورت آرشیو در مراکز علمی آذربایجان نگهداری میشوند. اشخاصی که نامشان در متن بایاتیها آورده شده اند باحتمال قوی سرایندگان بایاتیها میباشند. البته این بایاتیها میتوانند ساخته مردم عادی نیز باشند که توسط این افراد جمع آوری و بروی کاغد آورده شده اند.
با سلامهای دوستانه
جناب انصاف چنددرصد آثار ادبی فارسی موجود مربوط به قرون گذشته در زمان طاهریان وصفاریان و حتی سامانیان تاجیک که همزبان شماهاست آفریده شده است ؟ سیروس شمیسا در کتاب " شاهد بازی در ادبیات فارسی " می نویسد : " ار دوران طاهریان و صفاریان حدود ۵۸ بیت و از دوره سامانیان حدود دو هزار بیت شعر بیشتر نمانده است . " ( شاهد بازی در ادبیات فارسی ص ۲۷ سال چاپ ۱۳۷۹) آیا شاعر دیگری جز رودکی آنهم با دوهزار بیت شعر از زمان حاکمیت حاکمان فارس بر ایران برای ارائه افتخارات فارسها به زبان فارسی موجود است ؟ این ترکان بودند که باعث شکوفایی زبان و ادبیات دری ( فارسی ) در قرون گذشته شده اند و این ترکان هم آذریهای مورد نظر شما نبودند بلکه ترکان امپراتوری بودند که از شرق عالم تا غرب آن و از چین تا اروپا جهان را اداره می کردند. اسکندر و اعراب اگر کتابهای فارسی را سوزاندند حتی یک جلد از آن کتابهای نوشته شده در صندوقچه
یک پیرمرد و پیرزنی باقی نماند که بعدا منتشر و تکثیر شود ؟ پس چرا به قول شما آن خدای نامه باقی ماند ؟ در ۲۲ آذر سال ۱۳۲۵ هم وقتی ارتش شاهنشاهی وارد آذربایجان شد دستورداد تمام کتابهایی که به زبان ترکی آذربایجانی و در زمان حاکمیت یکساله فرقه دموکرات در آذربایجان چاپ شده بود سوزانده شود و در وسط شهر تبریز پشته های کتابهای ترکی آتش زده شد آنهم نه ۲۳۰۰ سال و یا ۱۴۰۰ سال پیش و در زمان حمله اسکندر مقدونی و حمله اعراب به ایران که هنوز انسانها در حالت بدوی و وحشیگری زندگی میکردند بلکه در قرن بیستم که ادعای متمدن بودن حاکمان تهران گوش فلک را کر میکرد ، پس چرا نمونه هایی از آن کتابهای ترکی سوزاند شده برای بعد از انقلاب باقی ماند و تکثیر شد ؟ انصاف عزیز زیاد خودتان را به آب و آتش نزنید دیگر گذشت آن زمانی که تمام مطوباعات و رسانه های گروهی در دست رضا شاه و محمد رضا و پانفارسها بود و ترکان آذربایجانی را ترک شدگان فارس معرفی میکردند ! دنیا دیگر تغییر کرده و نژادپرستی هم کاری از دستش ساخته نیست . مگر DNA خون شما آزمایش شده است که شما مثلا خودتان را فارس می پندارید ؟ ممکن است خود شما از نسل ترکان باشید و بعدا زبانتان فارسی شده باشد چطوری که بسیاری از جوانانی که از پدر و مادر ترک در تهران متولد شده اند ولی ترکی صحبت نمی کنند و میگویند " من تهرانی هستم (یعنی فارس هستم ) ولی پدر مادرم ترکند " !! امروزه دیگر نسل دهم - بیستم افراد چه بوده مهم نیست شناسنامه و هویت او زبان فعلی او هست چرا که خود کسروی یا همان تئوری پرداز زبان آذری میگوید: " بعضی از مورخین و محققین میگویند کردها از قوم بنی عامر اعراب هستند ، اینها عامیانه است زبان هر قومی نشانه هویت اوست " . لذا آذری بودن ترکهای آذربایجان هم از ذهن نژادپرستانه عده ای تراوش می کند که میخواهند همه مردم ایران را در دیگ فارس سازی بجوشانند و بکسان کنند ! لذا ما ترکها ترک هستیم و از همان نوع ترکانی که در آناتولی هستند . هر وقت DNA خون شما فارسها را آزمایش کردند و ثابت کردند که شما از نسل ترکان نیستید آنموقع اگر نیازی باشد ما هم DNAخونمان را آزمایش می کنیم !
گزارش دیده بان حقوق بشر سوریه از مرگ شهروندان سوری توسط بمب‌های بشکه‌ای خبر داد
23 مهٔ 2015 - 02 خرداد 1394 به روز شده در 18:36 گرينويچ
دیده بان حقوق بشر سوریه که مخالف دولت است گفته بمب های بشکه ای که امروز در محله حامدیه در دیرالزور افتاده، ۱۴ کشته به جا گذاشته، از جمله ۶ کودک. این خبر همزمان شده با انتشار ویدئویی که ادعا می شود سربازان ارتش سوریه را در حال پرتاب کردن بمب های بشکه ای از یک هلی کوپتر نشان می دهد. بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، بارها استفاده از این بمب ها را انکار کرده است.
شاه و شیخ مد نظر شما 90 سال است قدرت را در دست دارند در حالی که صده های پیش از آنها زبان فارسی از مرزهای چین تا بالکان زبان رسمی بود . مگر زبان رسمی عثمانیها تا همین یکی دو قرن پیش فارسی نبود؟ به نظامی گنجوی و خاقانی و 300 شاعر قفقازی که نام آنها در کتاب نزهه المجالس آمده کسی زبان فارسی را تحمیل کرد؟ نه برادر من زبان فارسی در جغرافیای طبیعی خود بین مردم ایرانی رواج داشته که عده ای مهاجر بزور خود را داخل این مرزها جا داده اند و حالا ادعای تحمیلی بودن زبان فارسی را دارند.
عروس رقص بلد نبود می گفت زمین کج است اقوامی که تا همین چند دهه قبل چادرنشین و دوره گرد بودند و هنوز هم خیلی هایشان چادرنشین هستند مدعی هستند فارسی مانع رشد آنها شده است!
فارسی برای رایانه و فضاپیما وماهواره وهواپیما و بسیاری از علوم و فنون جدید لغت دارد و حداقل از این نظر مشکلی ندارد.مشکل زبان نیست مشکل همت است.
بلوچ و کرد و ازری و عرب و لر و بهایی و یارسان و سنی و .... به اخر خط رسیده اند. کل مردم ایران کارد به استخوانُشان رسیده و اگر تا پیش از این درایت های فردی شخصی مثل شاه بود، الان آخوندها مملکت را به فنا بردند. دوستان با ظلم و ستمی که بر اینا شده حق دارن خواهان جدایی باشن. دوره حقوق بشر و رعایت خواست عمومیه و نمیشه چیزی رو به کسی تحمیل کرد. ایران اخرین روزهاش رو نفس میکشه
آقای جم، مثل اینکە از نوشتە من در رابطە با مرحوم شریعتمداری برداشت غلط نمودەاید. من نوشتەام کە با وجود شخصیتی چون شریعتمداری کە در مقابل رژیم ایستاد اما ایشان نیز تنها ماند و سرانجام او را از بین بردند. دوم اینکە اگر آذربایجان با مرکز هماهنگ نمیشد ثبات مرکز بە آسانی ممکن نبود. دو لشکر نظامی ٦٤ ارومیە و ٣١ عاشورا در تبریز از آذریها شکل گرفتە، خارج از چهرەهای منفور دیگری چون محصولی و باکری و ....
آقای آذربآیجان گرامی! همانطورکه بمحضر جناب صوفی زاده نیزعرض شد، اینجانب با وارد کردن این تنقید به خود، با طرح جمله " مگر مردم آذربایجان مثل یک سازمان ارگانیزه شده، توده یکدست با خواست وهدف سیاسی مشخصی بود؟" معنای آن این است که درآن زمان هرسازمانی ساز خود را میزد. و فعالین سیاسی آذربایجان بطورعمده در سازمانهای مختلفی با ایدئو لژی و جهان بینی متفاوتی حتا در تقابل هم قرار داشتند، و منافع ملی مردم آذربایجان برایشان چندان مهم نبود. تا حدی که علیه یکدیگر نیزمیجنگیدند. در این میان روحانیون خود فروخته و مدافع خمینی، مانقوردهای سینه چاک، پان ایرانیستهای دو آتشه آذربایجانی، ازجمله پان آذریها!، کاسه داعتر از آش بودند، و هنوزهم بخشی از آنان درخدمت رژیم اسلامی فارس قرار دارند. در واقع عملکرد اینان را که حتا علیه منافع مردم خود هستند، نباید بحساب مردم آذربایجان گذاشت. در ثانی رهبران سیاسی خلقهای
جغرافیای موسوم به جهنم ایران نیز، از جو بلبشوی آن زمان و نبرد ایدئولژیک علیه یکدیگر مبرا نبودند، و درتجزیه و تحلیل ماهیت رژیم مافیای اسلامی دچاراشباهات فاحش سیاسی شدند که تا امروز دگنگ آنرا میخورند. نمونه چنین سیاستی، شعارهای خنده دار حزب توده بود که بر در و دیوارها مینوشتند: " سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید!" و یا شعار تمسخر آمیز سازمان اکثریت در یاد تان هست؟ میگفتند: " وحدت و مبارزه علیه رژیم اسلامی". میخواستند از طرفی با رژیم همکاری بکنند، از طرف دیگرمبارزه! بلاخره معلوم نشد دارند همکاری میکنند، یا مبارزه؟ ما که مبارزه ای از آنان ندیدیم. در صورتیکه رژیم مافیای اسلامی تهران، از همان قدم اول با طرح شعار " نه شرقی نه غربی، جمهوری مافیای اسلامی" در صدد ریشه کن کردن تمام سازمانهای مخالف رژیم بود. و همه را نیز سرکوب کرد. اکنون تمام این شکستها و اشتباهات سیاسی احزاب و سازمانهای ملل مختلف جغرافیای موسوم به جهنم ایران را، فقط بحساب مردم و رهبران سیاسی آذربایجان گذاشتن از منطق بدور است.
سپاس و تشکر فراوان عزیزانم لاچین و ایلیار . از توجه شما نسبت به نوشته من مهر تان نسبت به من نهایت سپاس را دارم. من در این زمینه ها بیشتر نقش یک دانش آموز کنجکاوی را دارم که هر روز تلاش دارد تا آموخته های خود را سیقل داده و اشکالات خود را رفع کند. از شعر زیبای ایلیار هم لذت بردم و هم تحسینشان می کنم به خاطر امتزاج زیبائی های عشق و احساس انسانی با فلسفه و علوم پست مدرن. در زمینه استدلال علمی باید بیشتر از همه با نظر لاچین عزیز همراهی کرده و آنرا تائید بکنم. بقدر کافی در مقاله قلم زده ام و دیگر قصد سردرد بیشتر شما را ندارم. من هم یکی دو سال پیش همتی مشابه ایلیار در زمینه سرودن شعری آمیخته با علم و فلسفه جدید نمودم که به آوردن لینکش در اینجا کفایت می کنم.
سلام-خدمت دوستان وبخصوص خدمت آنهاییکه مردم راازتجزیه می ترسانند.عرض کنم شمااول لطف کرده به حاکمان وطرفداران دوحکومت شاه وشیخ تشریح کرده که تمام عقب ماندگی کنونی ایران دراثرحکومت غیرعقلی وغیرمنطقی آنهاانباشته شده وهرکار بایدنتجه ایی داشته باشد.
این ازهم پاشیدگی وعقب ماندگی نتیجه عمل آنهاست.درثانی اتحادبایدروی اصولی ایجادشود تادرهنگام حاصل موفقیت سرهیچ کس کلاه گذاشته نشود.دردنیای امروزی باامکانات موجودهرکس منافع خودرابدرستی شناخته وبرای بدست اوردن حاصلی اززحمات دست بکاری میزند.تورک آزربایجانی ویاعرب خوزستانی وکردکردستانی وترکمن وقشقایی دیگرحاضرنیستندسرشان توسط تعدادی بنام اسلام.ایران.وطن.ملی گرایی کور.کمونیسم ویاسوسیالیست های پان ایرانیست کلاه رفته باطناب پوسیده آنهاواردچاه شوند.
گروههاوحتی حکومت دیگرقادربه کلاه برداری ازمردم نیستند.شماهم سعی کنیداین موضوع رادرک کرده وخودتان رابالاتر
وزرنگترازدیگران فرض نکنید.مردم هرکس دنبال منافع خودبوده ودیگرهیچ گربه ایی موش رافی سبیل الله نمی گیرد.همدلی شعارکنونی هراتینیک برای ملت خودمی باشد.
ائین بهائی دین ملی ماست وعربی نیست . مخالفت رهبران شیعه و گشتار پیروان این ائین ایرانی برای همه روشن است.گشتار پیروان این ایئن انسانی در زمان قاجار ها شروع شد و در دوران پهلوی ها از بین رفت و سپس با به قدرت رسیدن پیروان شیخ صفی گشتار و د ربدری برای همه مردم ایران و باورمندان دینی دیگر اغاز گشت.این گشتار ها انچنان بود که حزب توده اعضا بهائی خود را اخراج کرد.ایران ستیزی و بهائی ستیزی مروجین و بنیان گزاران شیعه تا امروز در اشگال مختلف بچشم میخورد.
برای اطلاعات بیشتر در باره قتل عام بهائیان در دوران قاجار به کتاب (. سرکوب و کشتار دگر اندیشان مذهبی در ایران نوشته اقای سهراب نیکو صفت جلد نخست از صفویه تا انقلاب ) اسلامی نگاه کننید.
با انقلا ب اسلامی که به کمک غرب در ایران روی داد بهائی ستیز ی و ایران ستیزی برای تجزیه ایران از سوی جریانات چپ سرعت بیشتری گرفت.
طبق نظر اکثر دانشمندان زبان حتی آنهایی که اهل ترکیه هستند زبان فارسی بسیار بیشتر بر ترکی اثر گذاشته تا ترکی بر فارسی. البته بسیاری از لغات فارسی در ترکی و حتی عربی وجود دارد که هنوز کسی به ماهیت فارسی آن پی نبرده است. همین الان در ترکی استانبولی اسامی هفته و تمام حروف ربط فارسی می باشد که اگر آنها را از ترکها بگیریم تقریبا نمی توانند منظور خود را برسانند.
مثال:
چهارشنبه - پنج شنبه - جمعه- شام( فارسی) - صباح ( عربی)
هر کس ( در استانبولی به معنی همه بکار می رود)
برابر ( در ترکی استانبولی به معنی با هم بکار می رود)
چون - چونکه - هیچ - و - اما - اگر - گرچه -ساده - شاهانه ( به معنی خیلی عالی) - جان ( به معنی عزیز) مثلا بچه صبح که بیدار میشود می گوید: گون آیدون آنه جان
بابا( لغتی فارسی که بجای آتا یعنی پدر بکار می رود)
کلا ترکی استانبولی معجونی از ترکی اغزی و فارسی و عربی است.
دوستی می گوید 90 درصد لغات فارسی عربی است که اینچنین نیست. اینکه لغات عربی زیادی در فارسی وجود دارد شکی نیست اما این را باید توجه داشت از این نظر ترکی وضعیتی حتی بدتر دارد. بویژه اینکه صلاح زبانی که در ترکیه شد در فارسی انجام نشد. در ترکیه هم خط عوض شد هم تعداد زیادی از لغان عربی و فارسی کنار گذاشته شد و بجای آن لغات بسیار زیادی اختراع شد یا از زبانهای اروپایی وارد شد. جالب است با وجود تمام این کارها طبق نظر یکی از دانشمندان ترکیه که کتابی در این زمنیه نوشته حدود 60 درصد لغات ترکی استانبولی خارجی می باشد(شامل لغات فراسی عربی و اروپایی. اسم نویسنده در خاطرم نیست می توانید سرچ کنید) در حالیکه در ترکیه لغت اختراعی رابه سرعت می پذیرفتند در ایران مردم نسبت به تغییر بسیار مقاوم هستند و برای بسیاری از لغات جایگزین که خوب هم به نظر می رسد مقاومت یا حتی مسخره می کند.
بگذاریم زنان تصمیم بگیرند! بیشترین مُجازات برای قاتلان و خائنان ... محرومیت از دوست داشتن است!
کسی حق زندگی را از اینان نخواهد گرفت. اما انتظار دوست داشتن نیز هرگز نباید داشته باشند. خیانتها وجود دارند اما به کودک همواره قصه ی آنانی گفته میشود که در اقلیتند.
با عذر خواهی از کلاغ ها. عمرشان طولانی تر باد! ما از عقابها اما میگوییم. حق حیات در جوامع انسانی رسم است. حتی برای سوسک ها.
نگرانی ندارد. نگران نباشیم. محاکمه ای در کار نیست.
دوست عزیز ائلیار...دنیای کوانتمی قوانین ( بدون شرطی)ولی خیلی پیچیده ای را پی گیری میکند. در دنیای کوانتمی (( هیچ چیز)) دیگر, آن « هیچ چیز » که از نظر بیولوژی درک میکنیم نیست. ((هیچ چیز )) مولد هستی است. در فضای خالی ( پروتون ها) جای که هیچ چیز وجود ندارد « ذرّه های » بنیادی تولید شده و از بین میروند. و این فضای خالی است که سنگین ترین وزن را به پرتون ها می دهد..همان طور که آقای دنیز ایشچی اشاره کرده اند فضا متشکل از 70% انرژی تاریک ونزدیک به 30 % ماده تاریک است. در نتیجه اگر تمام ستاره ها و کهکشان ها در فضا , در یک آن واحد از بین بروند , هیچ تغیری در فضا ایجاد نخواهد شد. و لی اگر عدد صفر را به هر عدد خیلی بزرگ و نزدیک به بی نهایت تقسیم کنیم جواب همان صفر خواهد بود. ( بی نهایت ) یک خواص مخصوص خودش را داراست که مثال ( هیل برت) هتل می تواند به ما برای درک ( بی نهایت)
https://www.khanacademy.org/partner-content/wi-phi/metaphys-epistemology/v/sizes-of-infinity-part-1-hilberts-hotel کمک بکند.
سخنرانی اقای (( لورانس کراووس)) در باره « آفرینس از هیچ چیز» نقطه عطفی در فیزیک نجومی است..
/www.youtube.com/watch?v=-EilZ4VY5Vs...بهترین ها را برایتان آرزومندم...
اقای محمدی به امید موفقیت کردها و تمام انسان های ازادیخواه به شرطی که بدون خونریزی به حقوقشان برسند. متاسفانه ترکها هم در ایران چنین شرایطی دارند. سپاس به خاطر تحلیل و پرسپکتیو روشنی که به زیبایی نشان دادید.
اقای طاهری نوشته را خواندم. شما نیمه خالی لیوان را هدف قرار داده اید. می توان در صورت تغییر رژیم به اینده نیز امیدوار بود. در غیر اینصورت ازربایجان و خوزستان و جاهای دیگر نیز خواسته های شما را پی می گیرند و ایران همان ایرانستان و یا سرزمین پارسی می شود که جای تاسف برای تمام ایرانیهاست. امیدوارم مردم هوشیار ایران هرچه زودتر به پا خیزند و پس از تغییر رژیم با حسن نیت و تدابیر خود، دل رنجیده هموطنان را بازآورند.
به امید همدلی و پیروزی
سلام-ضمن همدردی باآقای فرخ حیدری که نسل کشی خاموش راعنوان نموده اند،یکی ازسازمانهای استقلال طلب آزربایجان این محدودیت وظلم به یهودی هارامحکوم کرده ،جناب حیدری من به تشکیلات ونیروهای شماولابی گری شمااحسن گفته ولاقل کشورهایی همچون کانادا درمجامع بین المللی ازیهودیان حمایت سیاسی میکنند.
ولی اززمان روی کارآمدن پهلوی اول تابه امروزحتی قبل ازآن تورکان ایران بانوعی نسل کشی فرهنگی وحشیانه نامحسوس که من درنوشته های خودآنرابدترازهولوکاست معرفی میکنم مواجه بوده ،تنهابعلت کثرت جمعیت وترس ازقیام مردم نسل کشی فیزیکی رانمیتوانندانجام دهند.جناب حیدری یهودیت رامی توان یک تفکردینی دانسته وروحانیت بعلت بی دلیل وتضاددینی شماهارادرمحدودیت قرارداده اند.
ولی بچه های مارا از پستان مادرجداکرده وازآنان باپول ومالیات وبودجه سرانه خودمان بدون اینکه منطق ودلیل علمی داشته باشندبرای خودشان نسل سازی میکنند.آقای حیدری
حتی کشورهایی همچون انگلیس وآمریکاعلنا درمقابل دیدگان مردم جهان درتلویزیون ورادیوهای خودتوسط افرادمعلوم الحال به این نسل کشی فرهنگی کمک میکنند.
آقای حیدری اگر تاریخ جدیدصدساله ایران رامرور کنیدخواهیددیدکه چه جنایتی برسر تورکان ازلحاظ فرهنگی اورده اند.من فکر میکنم اگراین تظلم برتورکان برچیده شودارتجاع سیاسی هیچ راهی نمی تواندپیداکند،تا بتواندراهی برای محدودکردن آزادی های سیاسی پیداکند.
جناب حیدری شئونیسم فارس بااین خوش خدمتی به استعمارگران به شکل های مختلف ظاهرشده واین باربانام اسلام وشیعه گری توانسته 37سال باتوسل به عوام فریبی آزادیهارامحدودکند.
باورکنیدروشنفکرنماهابازوان اصلی دراین نسل کشی های ارتجاعیون بوده ومانبایدبیراهه رویم.اگرتوجه کنیدردپای پان ایرانیست هاو تمامیت خواهان رنگارنگ رامیتوانیددرلباس ملاهادرعصرجدیدوروشنفکرنماهای دوران سیاه پهلوی به وضوح درشراکت این جنایت خواهیددید.
بعضی از این آخوندهای ایت الله عمری را در حوزه ها برای تخصص در فقه اسلامی , احکام اسلام و هدیث سپری میکنند , و معادل فوق دکترای آقای یارشاطر در امور طهارت , فقه , و دیگر زمینه های اسلام تخصص دارند ! . اگر من بیسواد دینی انتقاد عقلی در حد کلاس چهارم ابتدایی از این عالمان دین و متخصصان اسلام و احکام ان داشته باشم , با چماق منطق جناب با انصاف باید زبان در کام بکشم و پیش استادان اسلام فقاهتی به دلیل عدم تخصص در امور اسلامی دم نزنم . تمام علم , تخصص , و ایت الهی دین داران , با عدم توانایی اثبات خداوند , به اندازه پشگلی هم ارزش ندارد
flan ایت الله اسلام شناس , ۲۰ جلد کتاب در مورد عروج حضرت محمد با قاطر , شق القمر ماه به وسیله حضرتش , و یا ۵۰ جلد کتاب در مورد غیبت امام مهدی نوشته است !حالا اگر سوال کنید چگونه عروج با قاطر ممکن است , سرب کدازان در گلویتان !!! حالا حکایت دکترای آقای یارشاطر هم از این صیغه هاست !! ایشان رساله از شام و ناهار کوروش کبیر دارند , و از ایران خیالی و باستان چنان افسانه سازی کرده اند , که هالیوود و ارباب حلقه ها پیش ایشان لنگ می اندازند .از همه دوران تاریخ ایران پیش از اسلام چند خطی میخی بی معنا که خارجی ها ترجمه کرده اند , چیز بیشتری در دست نیست , اما این جناب یارشاطر چندین هزار صفحه در این مورد سیاه کرده اند !! هیچ کس در ترویچ دروغهای باستان گرایی به اندازه ایشان موفق و مخرب نبوده است .
چه کسی سیاسی بوده و در زندگی سیاسی خود اشتباه نکرده است؟
در زندگی سیاسی :
- اشتباهات کوچک و بزرک
-ضعف های کوچک و بزرگ
- حسن نیت منجر به خیانت
- خیانتها
همه وجود دارند. و آدمهایی که از این کوره پیش وجدان خود و دیگران سربلند بیرون آیند البته هستند ولی همه نمی توانند چنین باشند.
بعد از جنگ دوم جهانی درجامعه ایتالیا و آلمان این سئوال مطرح شد که:
با این بقایای فاشیستها و نازیها که پدران و مادران و برادران و خواهران ما هستند چگونه باید برخورد کرد؟
این سئوال یا به زبان دیگر شتر بردرخانه ی ما -اهالی جامعه ی ایران- نیز خوابیده است.یا خواهد خوابید.
با توجه به بقایای رژیم فاشیستی ایران و دیگران درفردای «آزادی و برابری و دموکراسی».
براستی با «سرشکستگی» های خودمان چه گونه باید برخورد کنیم. درست تر با «زخمیان خود» با «نابود کنندگان خود» چگونه باید برخورد کنیم؟
از نظر من برخورد می تواند چند وجهی باشد:
1- قضایی (تنها در دادگاه صلاحیت دار) با هدف باز سازی خود برای برگشت به زندگی اجتماعی.
2- بخشش
3- کمک به بازسازی روحیات برای شرکت در زندگی اجتماعی
4- تأکید برحفظ اصول اخلاقی و انسانی
جناب آقای علی تبریزی، اینکه آورده اید که فارسی زبانان "هیچگونه اثر به درد بخوری جز چند پوست نوشته " ندارند نشانه کم اطلاعی شماست. با وجود ویرانگری های اسکندر و بخصوص اعراب که هرچه اثر علمی و ادبی یافتند نابود کردند بسیاری از این آثار که بجا مانده پیشرفت دانش و ادب را در ایران باستان ثابت میکند از جمله کتیبه های سنگی فراوان در پاسارگاد و بیستون و...و کتاب هایی چون خدای نامه، کارنامه اردشیر بابکان و...درباره اینکه از نوشته شدن این آثار روی پوست گله کرده اید بدانید که در هزاران سال پیش از کاغذ های امروزی خبری نبود تا توقع شمارا برآورده سازد! پس از اسلام هم زبان فارسی نه تنها در زمان شاهان ترک بلکه در زمان سامانیان و آل بویه و آل زیار و دیگر شاهان ایرانی هم زبان سراسری و ادبی وعلمی بود. درباره جنگهای قبایل متجاوز و بیرحم ترک (نه آذری) و جنایات عثمانی ها در آدربایجان فراوان نوشته
شده از جمله در کتاب نظری به تاریخ آذربایجان از کاوه بیات و آثار اقرار علیف. مدارک فارس زبان بودن مردم آذربایجان تا همین قرون اخیر آنقدر زیاد است که برای تاریخدانان و خاورشناسان برجسته ایران و جهان تردیدی در دگرگونی زبان در آذربایجان وجود ندارد. در ضمن ترک خواندن مردم آذربایجان یک اشتباه تاریخی بزرگ است، مانند اینکه مثلا برزیلی ها را پرتقالی بنامیم چون زبانشان پرتقالی شده. زبانهای قبطی و سریانی هم هیچ شباهتی به عربی ندارند بلکه زبان مصر و سوریه فقط بخاطر زور حکومت عربی تغییر کرده همانطور که امروز زبان سرخپوستان آمریکای جنوبی به اسپانیایی تغییر کرده است. خلاصه اینکه نظری که درباره سابقه ترکان در آذربایجان بیان کرده اید افسانه ای بیش نیست و هیچ خاورشناس و تاریخدان درس خوانده و معتبری در جهان آن را نمیپذیرد. به شما توصیه دوستانه میکنم درکنار نوشته های کسانی چون پورپیرار، شاملی و ائلیار که اصلا تحصیل دانشگاهی و مطالعه تحقیقی و علمی در این زمینه ها ندارند و دنبال جعل واقعیت برای مقاصد سیاسی هستند نوشته های کارشناسان آکادمیک و پژوهشگرانی را که عمری در زمینه تاریخ و خاورشناسی و زبانشناسی تحصیل و تحقیق و تدریس کرده اند نیز مطالعه نمایید.
عزیز ایشچی ممنون از زحمات شما. نوشته ی روشنگرانه ایست.
مقوله ای نظرم را جلب کرد که در متن نیامده بود و یا مورد بحث قرار نگرفته بود که اینجا به کوتاهی اشاره میکنم:
آنچه توضیح داده شده «هستی» ست. درکنار هستی «نیستی» هم مطرح است. و دانشمندان و متفکرین زیادی در این خصوص نیز چیزهایی مطرح کرده اند. اما آنچه من میخواهم با توجه به نظرات دیگران بگویم اینه که:
اگر هستی را «بینهایت نسبی» بگیریم ، و نیستی را «صفر» -میتوان گفت هستی در داخل نیستی قرار دارد(محدودیت نسبی). از آن به وجود میایدو به آن هم تبدیل میشود. و برعکس. یعنی :
صفرتقسیم بر/ بینهایت=هستی . و هستی ضربدر بینهایت =صفر.
ظاهرا خارج از این فرمول چیزی وجود ندارد. و تنها فرمولی ست که هستی و نیستی را توضیح میدهد.
و همه ی تلاشها درجهت اثبات این فرمول سیرمیکند.
اینکه چرا هستی و-نیستی وجود دارد جواب اش آن است که خارج از صفر چیزی نیست.
همینطور نیستی مقدم بر هستی ست.
اگر دوست داری به زبان شعر این مسئله ذکر شود میتوان چنین گفت:
تو
نگاه - با نگاه
به رنگ بوسه
من
از من خالی
به رنگ خوشۀ گندم.
تو در پی من
همیشه نگاه!
نگاه نمی زداید
خودش را.
من
در تو نیست میشوم
از من
تو در خود نیست میکنی
مرا
هستی تو
نگاه من
نیستی من
نگاه تو
نگاه اندر نگاه...
بوسۀ گندم
به رنگ تو
به رنگ من.
Sən
baxış
baxışla
öpüş rəngli
mən özümdən
boş
.sünbül rəngli
!Həmişə baxış
!Dalımcasan
.Yox etməz baxış özüni
Özümdən
Yoxolaram səndə
yox edərsən məni
.özündə
Varlığın
baxışım
yoxluğum
.baxışın
...Baxış- baxış içində
Buğda öpüşü
sənin rəngində
.mənim rəngimdə
رزم ناوهای ایران کجا قائم شده اند. گنده گنده حرف زدن بود؟
کشتی اعزامی ایران به یمن 'در جیبوتی تخلیه میشود'
خبرگزاری رویترز به نقل از مقام‌های سازمان ملل متحد در جیبوتی گزارش داده است که بار کشتی کمکی ایران به یمن، در کشور آفریقایی جیبوتی و تحت نظارت این سازمان تخلیه خواهد شد.
کشتی "ایران شاهد" حدود ده روز پیش در ماموریتی با عنوان "نجات" از بندرعباس در جنوب ایران راهی بندر حدیده در غرب یمن شد.
عربستان سعودی هشدار داده بود که تنها در صورت بازرسی اجازه رسیدن این کشتی به یمن را خواهد داد، اما ایران گفته بود که به هیچ وجه اجازه این کار را نخواهد داد.
با وجود این، روز چهارشنبه (۳۰ اردیبهشت) مقام‌های ایرانی گفتند که کشتی نجات برای "همکاری با سازمان ملل" به جیبوتی در شرق تنگه باب‌المندب می‌رود.
رسانه‌های ایران گزارش داده بودند که این کشتی بعد از بازرسی در جیبوتی راهی یمن خواهد شد، اما عبیر عطیفه، سخنگوی "برنامه جهانی غذا" در خاور میانه امروز جمعه اعلام کرد که بار کشتی امدادی ایران در جیبوتی تحویل سازمان ملل خواهد شد تا با کشتی‌های این سازمان راهی بندر حدیده یمن شود.
خانم عطیفه گفت که این کشتی تا روز شنبه (دوم خرداد) به جیبوتی نخواهد رسید.
او گفت ایران به سازمان ملل گفته است که کشتی نجات حامل ۲۵۰۰ تن بار شامل برنج، آرد، کنسرو ماهی تن، دارو، آب، چادر و پتو است.
'شکست حصر یمن'
ایران پیش از این گفته بود علاوه بر محموله کمکی، سه فعال ضد جنگ از اروپا و آمریکا و ۱۵ خبرنگار هم در این کشتی هستند.
طی ده روز گذشته رسانه‌های عمدتا محافظه‌کار ایران به شکل گسترده و ویژه‌ای اخبار مربوط به کشتی نجات و تلاش آن برای "شکستن حصر یمن توسط عربستان" را پوشش می‌دادند.
عربستان ایران را به دخالت در امور یمن از طریق حمایت نظامی از شبه‌نظامیان شیعه حوثی متهم میکند.
اما ایران با رد این اتهام عربستان را به دلیل بمباران یمن به "نسل‌کشی و جنایت" متهم میکند.
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2015/05/150522_l26_iran_ship_yemen_wfp_djibouti
آقا میلاد!! رژیم نژاد پرست شاه و شیخ!، ماهیت خود را با تحمیل زبان فارسی بزور چماق و سرنیزه، بر مردمان غیر فارس نشان داد. زبانی که جز بخش کوچکی درایران و افغانستان، درهیچ کجای دنیا کاربر ندارد، و بدرد کسی نمی خورد. خوب من از شما سئوال میکنم، وقتیکه زبان قوم اقلیت فارس، بر 55.000.000 مردم غیر فارس تحمیل شود، آنان در زمینه علم و دانش و صنعت، و تکنولوژی مدرن امروزی چه پیشرفتی خواهند داشت؟ جهان مدرن امروزی از طریق آموزش زبان انگلیسی از همان کودکستان و دبستان و دبیرستان، تا دانشگاه با دنیای علم و صنعت و تکنولوژی ارتباط برقرار میکند، در صورتیکه زبان فارسی فاقد چنین توانائی است. آنهم با حروفات عربی. از طرفی قتل عام زبانی و فرهنگی ملل غیر فارس که بدست پان ایرانیسم، و شوونیسم فارس صورت گرفته است، زخم عمیقی بر روح و جسم ملل غیر فارس بر جای گذاشته ، و مثل یوغی هنوز هم برگرده آنان سنگینی
میکند! پس قبول بفرمائید، که سیاست یکسان سازی تصنعی، و تمرکز گرائی، از جمله تحمیل زبان عشیره پرستان فارس، بر مردمان غیر فارس ایران، خیلی وقت است که با شکست مواجه شده است. و نتایج خونبار آن دیر یا زود، از طریق طغیانهای هولناک عمومی آشکار خواهد شد.
سپهری گرامی،
2- بله ، ترجمه و درک زبان مخفی برای آدم غریبه «غیرممکن» است. از این رو هم آنرا مخفی گفته اند. چون واژه ها، جملات ، مخففها ، حتی گاهاً قواعد زبانی، در زبان مخفی پیش خودی و حتی مجازی انتخاب میشوند. بدینجهت کلید رمز آن ناگشودنی ست. مگر توسط خود طرفین صحبت. در حقیقت خود زبان یک «رمز ورد» است که تنها و همیشه پیش صاحب آن میماند.
با توجه به همین ویژگی «تحقیقات،معرفی» درمورد آن، زیانی به استعمالش ندارد. بل به گسترش آن هم کمک میکند.
1- معرفی و تحقیقات درمورد «قیزدیلی» که اینجا مطرح شده به گسترش آن کمک میکند. درصورتیکه هنوزهم درجاهایی ازآن استفاده کنند. و یا در شرایط حاضر با تغییراتی آنرا به کار ببرند. چون آنچه من معرفی کرده ام به گذشته تعلق دارد که از انترنت و تحصیلات کنونی خبری نبود. همانطور که بالا گفتم کلید زبان همیشه دست خود طرفین میماند وبرای دیگری غیرقابل درک است.
0-آنچه در متن برای مثال آمده «از جملات و کلمات» می تواند «درجای دیگر معانی دیگری» داشته باشد. که تنها به خود طرفین معلوم است. مثالها تنها برای معرفی چگونگی خود زبان است.
-------------
از نظر من آنچه در زبان مخفی دختران ترکی زبان آذربایجان دارای اهمیت زیادی ست این چند نکته ی مهم است:
1- زبان شعر است
2- ساخت دستور زبانی دارد
3- رمزی ست و ناگشودنی
4- صاحب تاریخچه است
5-قدرت تطبیق با شرایط حاضر را دارد.
6- استعمال آگاهانه ی آن می تواند آزادی های دختران را افزایش دهد.
من سنگ اول را می اندازم!
مسائل سیاسی را به کناری بگذاریم. شما در رفاقت، مار در آستین بودید... همیشه راه دیگری وجود دارد. می توانستید به دانشیان که رفیقتان بود جریان را بگویید که فرار کند. خیانت به دوستی و رفاقت، در عرف نانوشته شده ی جوامع انسانی بد است. شما با انتخاب راه ساواک او را به کُشتن دادید. تصمیم شما غیر انسانی بود. دانشیان در جایگاه شما، هرگز شما را لو نمیداد، خودتان میدانید. او نهایتن زنده میماند، خودش ترورتان میکرد، ولی به قصاب تحویلتان نمیداد....شما در دوستی خیانت کردید...نه در روابط سیاسی/ تشکیلاتی
اقای امید طاهری گرامی من شما را تشویق به نوشتن می کنم و امیدوارم که روزی نویسنده مسئول و بزرگی شوید.اما اشاره به چند نکته ضروری است و ان اینکه همه ناکامی ها را متوجه مردم پارس زبان نکننید.مردم پارس زبان همه جای ایران را سرای خود میدانند و ایران کشو ر انها است. دوم اینکه نظام پادشاهی بهترین نظام برای اداره ایران بود و نظام پادشاهی و شخص پادشاه دو موضوع جداگانه است . در انقلاب مشروطه پادشاهی از بین نرفت اما محمد علی شاه خلع از سلطنت شد و احمد شاه جای او را گرفت..توجه دارید که کشور ما قربانی رقابتهای شرق و غرب شد و نیروهای درون بجای شناخت خطر و نجات ایران شاخه درخت رابریدند.در حال حاضر شاه نیست پدر شاه همه نیست ونظام پادشاهی وجود ندارد ولی ایران ویران تر شده است.چرا سازمانهای مختلف برای برنامه ایده ال شما در کنار هم قرار نمی گیرند؟
پیروز باشید
جناب میلاد اگر قرار است لحجه ای باشد, فارسی لحجه ای از عربی و ترکی است , چون 90 در صد لغتهایش از عربی و ترکی است.بهتر است آن ده درص فارسی را هم بیندازید کنار تا بشویم همگون
آقای هادی صوفی زاده! شما بعنوان یک کورد! انگار میخواهید، عقده های دیرینه تان را خالی بکنید، در اول بسم الله در نوشته خام و نسنجیده تان میفرمائید:" اشتباە تاریخی تورکها در اوایل انقلاب با انگیزە شیعەگری با وجود چهرەهایی چون آیەاللە شریعتمداری آنان را بە آسانی در دام رژیم تهران قرار داد، اشتباهی کە امروزە نە خود چوب آنرا خوردند بلکە دیگر ملتهای غیرفارس چوب آنرا می خورند! ..." پایان نقل قول!
1. عرض به محضر مبارکت ات!، شما اگراندکی صداقت و شمه سیاسی داشته باشید، هیچگاه بخودتان اجازه نمیدهید مردم آذربایجان را با بکار بردن کلمه عام " تورکها" برجایگاه متهم بنشانید! و مثل رژیم اسلامی از خودتان حکم صادر بکنید! شما اگر کمی حافظه تاریخی داشته باشید، و کمی عدالت داشته باشید، از خودتان تئوری من در آوری
صادر نمی کنید! زیرا آیت الله شریعتمداری به هیچ وجه موافق دیکتاتوری وعمکرد و رفتارهای غیر انسانی آخوند خمینی نبود. به همین جهت نیز با خمینی درگیر شد. و مثل موسوی بحصر خانگی محکوم و سرانجام در زندان خانگی جان سپرد. اگر خاطرتان باشد، در همان اوایل رژیم اسلامی تهران، زمانیکه هزاران نفرازمردم تبریزعلیه رژیم تازه تاسیس اسلامی، بپا خواستند، وخواستار حقوق زبانی، و ملی مدنی خویش بودند، خمینی پیام داد؛ " اگر مردم تبریز خواستارحقوق زبانی و ملی مدنی خود باشند، و بدان اسرار ورزند، دستور بمباران تبریز را میدهد!" آری! آن زمان پاسخ انگلیس و آمریکا و سازمان سیا، از طریق بلند گوی خمینی، بمردم آذربایجان این بود. روسیه کمونیست، بعنوان همسایه دیوار به دیوار بیخ گوش ایران تهدیدی برمنافع غرب بشمار میرفت. و داعش اسلامی تهران به رهبری خمینی فارس، به هر قیمتی باید بمثابه دیواری، در مقابل بلوک شرق، و همچنین درمقابل هرگونه تحولات داخلی، و خواست ملی ـ مدنی ملل ایران می ایستاد، و از خواست آنان جلوگیری میکرد. در واقع این مردم آذربایجان، و یا اشتباه آنان نبود، که دیکتاتوری مذهبی را بر ایران مسلط کرد، بلکه این پان ایرانیسم تمامیت خواه مذهبی، درشکل روحانیت فارس، پان فارسیسم تمامیت خواه، رهبران پان ایرانیست جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب توده ...، و تقریبا تمام سازمانهای بی تجربه سیاسی وقت، اعم از چپ و راست و ملی ـ مذهبی و لیبرال... و امثالهم بودند، که در تحکیم رژیم خمینی بر جهنم ایران اتفاق نظر داشتند. با توجه به شرایط عینی و ذهنی آنزمان، مگر مردم آذربایجان مثل یک سازمان ارگانیزه شده، توده یکدست با خواست و هدف سیاسی مشخصی بود؟ بر خلاف امروز، در آنزمان هشتاد در صدر فعالین سیاسی مردم آذربایجان درمیان سازمانهای سیاسی مختلف پخش و پلا بودند. و رسیدن بحقوق ملی ـ مدنی را در چهارچوب سازمانهای مختلف سیاسی میدیدند.
2. در ثانی مگر مردم آذربایجان قیم و وکیل مدافع خلقهای دیگراست؟ فرض بگیریم که خمینی ترک بود و اصلان فارس نبود. و بر خلقهای ایران دیکتاتوری داعش را تحمیل کرد. آیا خلقهای ایران نباید با ایجاد اتحاد و همکاری با یکدیگر، خود را از زیر یوغ رژیم تهران برهانند؟ آیا ملل جهنم موسوم به جغرافیای ایران، بچه های یتیم هستند که مردم آذربایجان باید از دستشان بگیرد، و آنان را از دست رژیم اسلامی تهران خلاص کند؟
من نمی‌‌دانم برایِ اولین بار " پدیدهِ مصداقی " رو به جای ایرجِ مصداقی چه کسی به کار برد . به دیدِ من ؛ اصطلاحی خلاقانه و هوشمندانه‌ای بود . واقعیت این است که " ابر و باد و مه و خورشید و فلک " گاه دست به کار میشوند و فرد رو در پروسه‌ای به " مفهوم " فرا می‌‌رویانند ... دو مثال : چگوارا دیگر اون شخص در یک موقعیتِ تاریخی و جغرافیایی نیست نمادِ آرمان خواهی هست . حتا اگر آرمان خواه نباشی این را می‌پذیری ... یا راستپوتین ، دیگر فردی نیست که در روسیه در مقطع معین چنین کرد و چنان کرد ، بلکه سنبل و نمادِ توطئه و بی رحمی میشود ... ایرجِ مصداقی که مثلِ من و تو یک پاره استخون هست با مشکلاتِ معین اش ، چون من و شما . با تلاشی چند ساله و شبانه روز به " پدیده و نماد " تبدیل شده است . این اتفاق به خودیِ خود یک دستاورد است برای ما ایرانیان با هر گرایش . پایانِ سخن : فعالِ این نماد چاره‌ای ندار
(1) فکر نمیکنید که گردآوری اطلاعات درباره این زبانِ مخفی، امکانِ گفتگو به این زبان را برای دختران آذری-زبان از آنان میگیرد؟ آیا با توجه به اختناق و فشاری که خودتان مطرح کردید، این کار درست است؟
(2) در مناطق دیگر ایران نیز زبانهای مخفی وجود دارد. مثلا در تهران برخی کودکان و نوجوانان، حتی با خواهر و برادرشان، به زبان "زرگری" حرف میزدند، که حتی اگر آدم قاعده اش را می دانست، با سرعتی که آنها به آن زبان گفتگو میکردند، "ترجمه" ی حرفهایشان غیرممکن بود.
دوست گرامی مسئول فنی، چون شما راهی سفر چند روزه هستید من نیز فراوان نمی نویسم و چون شما گرفتار هستید نیازی هم نیست که بیدرنگ به من پاسخ دهید اما من این چند سطر را برای آگاهی شما و دوستان دیگر می نویسم، نخست آن که در یادداشت پیشین، من یکی از نشانی های اینترنتی را نادرست نوشته بودم که باز نمی شد و نشانی درست این است: http://www.kayhandenmark.com/2015/05/blog-post_2868.html
دیگر آن که شما می گوئید: ( ..... وقتی شما عکسی را در اندازه بزرگتر از گنجایش ستون ایران گلوبال در مطلبی وارد می کنید به طور اتوماتیک کوچک می شود و به اندازه ستون درمی آید ..... ستون های سایت گنجایش عکس 689x800 را ندارند ..... ) دوست گرامی، من نیز می دانم که تا کنون عکس های بزرگتر از ستون های تارنمای ایران گلوبال به گونه خودکار فشرده می شدند و پس از راست کلیک کردن بر روی عکس و کلیک گزینه Save Picture As و گزینه های .....
..... همانند در مرورگرهای گوناگون، کاربران اینترنت می توانستند این عکس را در اندازه اصلی در کامپیوترشان ذخیره کنند و این روال کار بسیاری از تارنماها و تارنگارهاست و عکس بزرگ پس از هماهنگ شدن با اندازه ستون ها فشرده می شود و پس از ذخیره کردن به اندازه اصلی برمی گردد، در پاره ای از تارنماها و تارنگارها نیز روش کار این چنین است که پس از راست کلیک کردن بر روی عکس فشرده شده و کلیک بر روی گزینه Open Link In New Tab و گزینه های همانند در مرورگرهای گوناگون، عکس در صفحه نوینی با اندازه اصلی باز می شود و سپس می توان آن را در کامپیوتر ذخیره کرد! برای نمونه شما در این لینک عکسی را که اندازه آن 615×491 است را می توانید ببینید:
http://taghato.net/article/11199
پس از راست کلیک کردن بر روی این عکس و کلیک بر روی گزینه Open Link In New Tab و باز شدن عکس در صفحه ای دیگر عکسی را با اندازه 1696×1354 می توان دید و آن را در کامپیوتر ذخیره کرد و همچنین نشانی اینترنتی این عکس را نیز می توان ذخیره کرد:
تارنمای ایران گلوبال نیز مانند همه تارنماها و تارنگارها تا کنون این چنین کار می کرد اما اکنون چه رخ داده است؟ آن چه که اکنون رخ داده است این است که فشرده سازی عکس ها در تارنمای ایران گلوبال از میان رفته است و هنگام فرستادن عکسی با اندازه اصلی به تارنمای ایران گلوبال آن عکس ها خود به خود کوچک می شوند و کوچک سازی جای فشرده سازی را گرفته است! با این روال اگر کاربرانی بخواهند عکس های گوناگون را پس از ویرایش و بهسازی با نرم افزارهای گرافیکی با اندازه اصلی به ادیتور تارنمای ایران گلوبال بفرستند انجام چنین کاری برایشان ناشدنی خواهد بود! و با این روال عکس های خوب جایشان را به عکس های بدریختی خواهند داد که ارزش هنری ندارند!
این گرفتاری به تازگی در ایران گلوبال به بار آمده است و پیش از این چنین چیزی در ایران گلوبال دیده نشده بود و به زبان ساده و کوتاه و گویا گزینه ای به نام (اندازه اصلی) در بخش فرستادن عکس ها در ادیتور تارنمای ایران گلوبال از کار افتاده و جای خودش را به (اندازه کوچک) داده است!
تبریزی گرامی،
وقتی شما عکسی را در اندازه بزرگتر از گنجایش ستون ایران گلوبال در مطلبی وارد می کنید، بطور اتوماتیک کوچک می شود و به اندازه ستون درمی آید. طبیعی است که اگر این کار به صورت اتوماتیک صورت نگیرد، عکس از ستون خارج می شود.
ستونهای سایت گنجایش عکس 689x800 را ندارند.
علاوه بر این شیوه گذاشتن عکس مهم است که معمولا کاربران گرامی آن را رعایت نمی کنند.
من امروز راهی مسافرتی چند روزه هستم. به محض برگشتن از مسافرت، مطلبی تهیه می کنم و شیوه گذاشتن مطلب در سایت و همچنین عکس در داخل مطلب را به صورت کتبی و با تصویر نشان می دهم. امیدوارم دوستان با توجه به آن مطالب و عکسها را وارد کنند تا چنین اشکالاتی بوجود نیایند.
خدمت این دوست نویسنده باید عرض کنم این مشکلاتی که ردیف کردید در خیلی از جوامع دیده میشود امام اینقدر اشتیاق فروپاشی ندارند. آیا شما فکر می کنید فردای فروپاشی سرنوشتی بهتر از امروز در انتظار مردم مناطق مختلف است؟
مشکلات امروز ما را مرحوم کسروی بدنبال حل آن بود اما مجال نیافت .کسروی می گفت باید این تفرقه و چند مذهبی و چند زبانی از بین برود و همه مردم دست بدست هم برای ایرانی واحد تلاش کند. اما مجال نیافت.
امروز متاسفانه اندک اختلافی در مذهب یا زبان یا لهجه وسیله هویت طلبی کاذب عده ای عقده ای سرخورده ی آواره از کشور شده است که مقاله های آبدار در تف و لعنت به قوم بیچاره ای به اسم فارس می نویسند و منتشر می کند و فکر می کند اگر مثلا یک وجب خاکشان از کشور اصلی جدا شود دنیا برایشان گلستان خواهد شد در حالیکه مشکلات شما اگر بیشتر نشود کمتر نخواهد شد.
آمار سربازهای فراری بیش از 3 میلیون نفر است که دو میلیون آنها بالای 30 سال سن دارند و از حقوق اجتماعی در حد یک مهاجر و پناهنده نیز برخوردار نیستند. و جالب است صدای هیچ مدافع حقوق بشری شنیده نمی شود. متاسفانه اینها باید بعد از سالها محرومیت و از دست دادن تمام فرصتهای کار و تحصیل و استخدام مبلغ ناجوانمردانه ای بین 20 تا 50 میلیون به دولت بپردازند. دولت حقوق سربازان وظیفه که معادل 60 درصد حقوق یک پرسنل رسمی نیروهای مسلح می باشد نمی پردازد اما پول آن صرف ساخت نیروگاه مجانی برای عراق ، مسلح کردن گروه های شبهه نظامی ، بیمه و مدرسه و دانشگاه مجانی میلیونها پناهنده داخل کشور و ... می شود.
شعر ترکیه‌یه خیالی سفر استاد شهریار از آخرین سروده ۀای وی است که
در این شعر استاد محبت واقعی خود را نسبت به ترکان ترکیه و جهان ترک ابراز می دارد. البته به زبان مادری خویش سروده است. امیدوارم این شعر و نیز در سایت قرار بدهید.
گزارش نقص فنی - دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، در تاریخ پنجشنبه سی و یکم اردیبهشت ماه من نوشتاری به نام: (نگار حائری برای چهارمین بار در چهار سال گذشته بازداشت شد) را به تارنمای ایران گلوبال فرستادم http://iranglobal.info/node/46670 این نوشتار از تارنمای تقاطع و این لینک برگرفته شده بود http://taghato.net/article/11199 در این تارنما و در این لینک عکسی از دیدار خانم ژیلا بنی یعقوب و خانم نگار حائری در اسفند ۱۳۹۳ گنجانده شده بود که اندازه آن 1696×1354 بود http://taghato.net/wp-content/uploads/2015/05/Jila-Baniyaghoub-Negar-Ha… چون این عکس بسیار بزرگ بود و نیازی به چنین عکس بزرگی نبود و همچنین زیرنویس نیز نداشت من آن را کوچک کردم و زیرنویسی نیز بر آن افزودم و اندازه آن را به 800×689 کاهش دادم اما پس از فرستادن این عکس به تارنمای ایران گلوبال با آن که من در ادیتور .....
..... گزینه (اندازه اصلی) را برای این عکس برگزیده بودم اما اندازه عکس به 480×413 دگرش کرد و چشم انداز آن بدریخت شد و پس از آن من هر کاری کردم اندازه عکسی که فرستاده بودم به اندازه اصلی یا همان 800×689 نرسید! از سوی دیگر تارنگارها و تارنماهای دیگری نیز که این نوشتار را از ایران گلوبال برداشته و در خود گنجانده بودند همان عکس را با همان اندازه و چشم انداز بد در خود گنجاندند http://kayhandenmark.com/2015/05/blog-post_2868.html اکنون راهنمائی کنید که چه باید کرد و چگونه می توان عکسی را با اندازه اصلی به ادیتور ایران گلوبال فرستاد؟
اگر امروز کوروش کبیر را بنیانگذار حقوق بشر می شناسند بخاطر این بود که می گفت خداوندا کشور من را از دروغ ، خشکشالی و دشمن دور نگه دار
هر جا اسلام هست دشمن هست دروغ هست و خشکسالی فکری است
خداوندا کشور را از اسلام دور نگه دار
دوستان... جا دارد که از آقای دنیز ایشچی بخاطر انتشار این مقاله واقعآ سودمند تشکر بکنم..و همچنین از ایران گلوبال که این مقاله را در اختیار ما گذاشتند..بخش های گفته شده در بالا را میتوان در یوتیوب به وسیله محققان مشاهده کرد..یکی از خوش وقتی ها من در زندگی دانشجوئیم این بود که به یکی از سخن رانی های « پیتر هیگز» که در شهر ادینبورگ انجام میگرفت شرکت کردم هرچند که دنیای فیزیک نجومی برای من همیشه تازه بوده و تازه خواهد ماند...
ائلیار عزیز! ایمیلی با نام تبریز، اهر، آنکارا به آدرس سایت فرستادم، حاوی عکس بچه های نوازنده بود و در آخر هم آدرس یوتیوب یک ویدئو را گذاشته بودم. نمی دانم دستتان رسید یا نه. https://www.youtube.com/watch?v=l_FkoS1Gld8
سلام-من میخواهم به چندنقطه اساسی اشاراتی کوچک کرده تااین تاریخ وتمدن سازان جهانی! امروزی متوهم که صدسالی بادلارهای نفتی وباهمدستی بزرگترین جنایتکاران استعماری دست به یکی کرده تامردم منطقه رادرزنجیرکشیده وباهویت جعلی وعقب مانده باسیمای مترقی !نقش تفرقه ونقاق رامدیریت کنند.
مدرن امروزی این هنرپیشگان برایمان به ارمغان آوردندوفکرکردند،بافارس سازی فرزندانمان مارابه بهشت موعودتوصیه شده روحانیان انگلیسی خواهندبرد.من دیروزدریک سایتی خواندم که لوح کورش کبیر!توسط اشرف پهلوی وباهمکاری غربی هاجعل ترجمه شده وخط شناسان راهم که بیش ازپنج تن بودندبانام ومشخصات معرفی کرده بود.
باید توجه داشت که این روشنفکران جغرافیای ایران چه تحفه ایی رابه مردم بیچاره مابعنوان تمدنسازوبنانگذارحقوق بشردربالای سرسازمان ملل برایمان آویزان کردند!.
این همدستان شاه وشیخ،عقب ماندگی سفیران بیچاره کردن مردم ایران ومنطقه بهترین نقش رابازی کردند،تامردم رابه راهی که استعمارگران میخواهندباهویت جعلی هدایت کرده باشند.عقب ماندگی عصرجدیدبا اختراعات واکتشافات
تمام خط شناسان اعتراف کرده بودندکه این لوح هادرسال 1348توسط اشرف ودانشمندان موردتاییدایشان وشاهنشاه دوستان وباستانگرایان ترجمه عوضی شده اند.
حال نوبت به ملاهاومذهبیون وشئونیسم تمامیتخواه رسیده تابرای ماکورش بسیجی کبیردرست میکنند!من درعجبم که چراپس از37سال وباوجوداختراعاتی همچون اینترنت.،ماهواره وموبایل ودههاتکنولوژی این هاهنوزبیدارنشده وبرطبل نژادپرستی کوبیده وبه دیگران میخواهندحکمرانی کنند.
دوستان عقب ماندگی ملت های درون ایران ومنطقه دراین عصربالاترازکل تاریخ بشریت برایمان دست آوردداشته واین همدستان استعمارمیخواهندبافرافکنی گناه ومشکلات ایجادشده خودرابه گردن حاکمان گذشته نهاده وخودراتبریه کنند.
من به تمام دوستان توصیه میکنم دیگربس است کتاب ونوشته های این هارانخوانده وبجای تلف کردن وقت خودبه مطالعات اینترنتی پراداخته وبه نوشته وتحقیقات منابع دیگرروی آورده واین عقب ماندگان رادردنیای توهم خودتنهابگذارید.
ماکارزیادداریم واگرزرنگ باشیم بایدگندکاری های شئونیسم فارس ونوکران رااستعماررادراین صدسال تمییزکنیم شاهکارکرده ایم.ا
تحادبااین متوهمان بسیارمشکل بوده سعی کنیدحتی درتشکل وجمع های همزبان خودهم گروه باشید.مستقل بودن لذتی داردکه ناب ترین عسل هم لذت آنراندارد.
من برای تورکان آزربایجان.ودیگرنقاط .ترکمن.قشقایی .عرب وکردهاتوصیه میکنم حتی یک نفراین روشنفکران فارس به جزاستثناها آفتی دردرون شماهاخواهدبود.پس بهتراست بفکررهایی خودبوده تاتوهم آنهاشماراهم مبتلانکند.
آقای Anonymous مثل اینکە شما طرح سئوال انتقادی مرا غلط درک کرده اید! چون تجزیه و تحلیل تان از کلمه عام "مردم آذربایجان" درست نیست. شما میگوئید:" شریعتمداری کە در مقابل رژیم ایستاد اما ایشان نیز تنها ماند و سرانجام او را از بین بردند." پایان نقل قول. سئوال اول من از شما این است؛ که مگر شریعتداری بعنوان یک روحانی، رهبر سیاسی مردم آذربایجان بود؟ خیر نبود! چرا نبود؟ برای اینکه او در وهله اول یک فرد مذهبی، و مرجع تقلید شیعیان بود، نه یک رهبرسیاسی! این به معنای این است که هر مرجع تقلید رهبر سیاسی نیست! شریعتمداری خود نیز قصد بازی کردن رل رهبرسیاسی را نداشت. در واقع توده های ناهمگون مردم آذربایجان به وی بعنوان یک مرجع تقلید مذهبی شیعه مینگریستند، نه بعنوان یک رهبر سیاسی! در بحبوهه و درگیر و دار جو ملتهب سیاسی آن زمان که مردم جهل زده ایران عکس آخوند خمینی را هر روز در ماه میدیدند، و از
فرط شور و شوق و احساسات مذهبی به سر وکله شان میزدند، و در نزد خمینی مثل بچه های یتیم های های میگریستند، و حتا بعضی از مریدانش با گریه و زاری برای گول زدن توده های نا آگاه مردم، جلوی دوربین های تلویزیون، به سر وصورت خود میزدند، و با التماس و تضرع با فریاد گوشخراش به خمینی میگفتند:" اماما! اگر مهدی خودتی، ظهورت را به مردم مژده بده! و ما راحت کن!" در یک چنین جو خرافات زده و قهقرائی که جامعه جهل زده را به اعماق قرون برده داری و جهالت مذهبی فرو برده بود، و میلیونها توده های خرافی درانتظار معجزه خمینی بودند، و هنگامی که در سکوی سخنرانی جماران دسته دسته برای گوش دادن به حرفهای وی جمع میشدند، و تا دهن باز میکرد، شروع میکردند، به گریه کردن، و کار را به جائی رساندند، که خود خمینی بعنوان اعتراض گفت: چرا تا دهن باز میکنم، گریه میکنید، شاید میخواهم یک چیز خنده داری بگویم!، و در همان آن همان افراد شروع کردند به خندیدن، بی آنکه خمینی چیز خنده داری بگوید. با توجه به چنین جوی از پیش تعیین شده، و بربستر یک چنین جو خرافی مسلط، که قریب به اتفاق سیاستمداران، و سازمانهای سیاسی سرتاسرِی اعم از چپ و راست ، لیبرال و مذهبی ....و امثالم، مثل دسته های دخیل بسته، دنبال خمینی روان بودند، مگر در یک چنین برهه ای، چه کسی جرات داشت درمقابل خمینی قدعلم کند؟ آیا آقای منتظری که خود مرجع تقلید بود، توانست درمقابل خمینی قدعلم کند؟ حال با توجه به اوضاع واحوال و جو ملتهب سیاسی آن زمان، و با توجه و شرایط عینی و ذهنی مسلط ، باید بدان تاکید کرد، که صرفنظر از قشر معینی که منافع ملی و مدنی مردم آذربایجان را در ارجعیت قرار میداد، و به حقوق ملی خود آگاه بود، با ابراز تاسف هنوز بخش بزرگی از مردم آذربایجان مثل قریب به اتفاق سایر خلقهای جهنم ایران، و رهبران سیاسی آنان، و توده های نا آگاه، در پشت خمینی راه افتاده بودند، و از این جمع فراگیرمستثنا نبودند وهنوز ماهیت راسیسم و شونیسم، و پان ایرانیستهای مرکز گرا و تمامیت خواه، به این وضوح بر مردم ایران روشن نبود. آنها بنا بروعده های خمینی خیال میکردند، ایران بهشت خواهد شد، و هر کسی به حقوق انسانی و ملی مدنی و همچنین آزادیهای سیاسی خود خواهد رسید. اما اکنون بعد از 37 سال، قتل و کشتار و جنایات رژیم اسلامی برهمه کس عیان است. و نیازی به تشریح آن نیست. و لازم بذکر است که با توجه به بیداری و آگاهی ملی وخواست سازمانها، و احزاب و تشکل های سیاسی، حرکت ملی مردم آذربایجان بطور روشن، خواستاراحقاق حقوق ملی و مدنی خویش است، و برای منافع خود مبارزه میکند، و دیگرسپربلا، و گوشت دم توپ کسی نخواهند شد.آقای علی، در کامنت به جناب "انصاف" نوشته اید: " ترکان امپراتوری بودند که از شرق عالم تا غرب آن و از چین تا اروپا جهان را اداره می کردند". لطفا نام این امپراتوری ترکان را بنویسید تا همه منظور شما را بدانند. آیا شما حکومت وحشی و خونریز چنگیز خان مغول و فرزندان او را "امپراتوری ترکان" می نامید و به آن افتخار می کنید؟ پس چرا جرأت نکرده اید نام آن را دکر کنید؟ به این ترتیب شما ترک و مغول را یکی می دانید و خود و مردم آذربایجان را از نسل مغول می شمارید! در جای دیگر پرسیده اید : " آیا شاعر دیگری جز رودکی آنهم با دوهزار بیت شعر از زمان حاکمیت حاکمان فارس بر ایران برای ارائه افتخارات فارسها به زبان فارسی موجود است ؟". باید بگویم شمار این شاعران بسیار زیاد است ازجمله شهید بلخی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی،... فکر نکنید حقیقت همان دانسته های
محدود شماست. در ضمن هویت فرهنگی را در نژاد خلاصه نکنید. همانطور که نوشته اید نژاد هیچکس پیش از آزمایش دی ان ای روشن نیست. هرچند همین آزمایش نیز نشان داده که مردم آذربایجان با فارس ها کاملا هم نژاد هستند و هیچ نزدیکی با تاتار ها و ترکان آسیای میانه و ترکیه ندارند اما مسئله مهم این است که اصلا تکیه بر نژاد در جهان امروز معنا ندارد و مهم همبستگی های فرهنگی است که در آداب و سنن و شیوه زندگی و علائق تاریخی بازتاب پیدا می کند و از این نظر مردم ایران ازجمله آذربایجان آنقدر همانند هستند که جدا دانستن گروهی از ایشان مثلا به اسم "ترک" از بقیه خطا و گمراهی است.آقای دکتر یزدانی گرامی ممنون از پاسخ شما. برخی مسایل روشن شد.
همانطور که ملاحظه میکنید امکان انتشار فرهنگ مردم به این شکل که انجام دادیم وجود دارد. باز هرموقع خواستید چیزی منتشر کنید می شود به صورت پ-د-اف درج کرد و مطلب کوتاهی نیز به عنوان ورد به متن در آغار آن تهیه نمود .
درهرصورت سپاس از زحمات فرهنگی شما. ساغ اولون واراولون.
علی آقا! ممکن است برای خوانندگان نیز توضیح دهید، چرا از شکست مذاکرات هراسناک هستید؟ تازه مگر توافق اتمی چه سوغاتی به ارمغان خواهد آورد؟ و چه ثباتی ارزانی رژیم خواهد کرد؟ رژیم 37 سال است که مردم جهنم ایران را قتل عام میکند، خود بهتر از هر کسی میداند که در سیاست اداره مملکت شکست خورده است. و تنها بزوراسلحه و کشتار و اعدام و بربریت سرپا ایستاده است. و این کشت و کشتار و اعدامها، و بگیر و به بند ها نیز تا ابد دوام نخواهد داشت. و خود رژیم بخوبی میداند که چه سرنوشتی در انتظارش است. هم اینک در یک گرداب سیاه گیر کرده است، و چه بخواهد و چه نخواهد بنا به روند گسست طبیعی، بتدریج به دهانه آن کشیده میشود، و این یک پروسه طبیعی است. دیر یا زود جسد فسیل شده اش درهم خواهد شکست. چه توفق اتمی صورت بگیرد، چه صورت نگیرد. آیا شما خواهان ابقای رژیم جنایتکاراسلامی هستید؟
دوست عزیز آقای ائلیار،
با سلام فراوان،
متن اصلی کتاب "بایاتیلار" با الفبای کریل میباشد که بعلل فنی از 315 صفحه آن 261 صفحه توسط اینجانب به الفبای عربی-فارسی برگردانده شده است. این کتاب در سال 1977 از طرف خانم آسیا ممداووا ترتیب یافته و با احازه شورای رئداکسیای آکادمی علوم آزربایجان اجازه نشر پیدا کرده است. کتاب "بایاتیلار" موجود مجموعه ایست از دست نویسی های خادمان ادبیات شفاهی آزربایحان (بین سالهای 1549 میلادی توسط محمد بن مککی تا قرن 19 میلادی) که کارشان بصورت آرشیو در مراکز علمی آذربایجان نگهداری میشوند. اشخاصی که نامشان در متن بایاتیها آورده شده اند باحتمال قوی سرایندگان بایاتیها میباشند. البته این بایاتیها میتوانند ساخته مردم عادی نیز باشند که توسط این افراد جمع آوری و بروی کاغد آورده شده اند.
با سلامهای دوستانه
جناب انصاف چنددرصد آثار ادبی فارسی موجود مربوط به قرون گذشته در زمان طاهریان وصفاریان و حتی سامانیان تاجیک که همزبان شماهاست آفریده شده است ؟ سیروس شمیسا در کتاب " شاهد بازی در ادبیات فارسی " می نویسد : " ار دوران طاهریان و صفاریان حدود ۵۸ بیت و از دوره سامانیان حدود دو هزار بیت شعر بیشتر نمانده است . " ( شاهد بازی در ادبیات فارسی ص ۲۷ سال چاپ ۱۳۷۹) آیا شاعر دیگری جز رودکی آنهم با دوهزار بیت شعر از زمان حاکمیت حاکمان فارس بر ایران برای ارائه افتخارات فارسها به زبان فارسی موجود است ؟ این ترکان بودند که باعث شکوفایی زبان و ادبیات دری ( فارسی ) در قرون گذشته شده اند و این ترکان هم آذریهای مورد نظر شما نبودند بلکه ترکان امپراتوری بودند که از شرق عالم تا غرب آن و از چین تا اروپا جهان را اداره می کردند. اسکندر و اعراب اگر کتابهای فارسی را سوزاندند حتی یک جلد از آن کتابهای نوشته شده در صندوقچه
یک پیرمرد و پیرزنی باقی نماند که بعدا منتشر و تکثیر شود ؟ پس چرا به قول شما آن خدای نامه باقی ماند ؟ در ۲۲ آذر سال ۱۳۲۵ هم وقتی ارتش شاهنشاهی وارد آذربایجان شد دستورداد تمام کتابهایی که به زبان ترکی آذربایجانی و در زمان حاکمیت یکساله فرقه دموکرات در آذربایجان چاپ شده بود سوزانده شود و در وسط شهر تبریز پشته های کتابهای ترکی آتش زده شد آنهم نه ۲۳۰۰ سال و یا ۱۴۰۰ سال پیش و در زمان حمله اسکندر مقدونی و حمله اعراب به ایران که هنوز انسانها در حالت بدوی و وحشیگری زندگی میکردند بلکه در قرن بیستم که ادعای متمدن بودن حاکمان تهران گوش فلک را کر میکرد ، پس چرا نمونه هایی از آن کتابهای ترکی سوزاند شده برای بعد از انقلاب باقی ماند و تکثیر شد ؟ انصاف عزیز زیاد خودتان را به آب و آتش نزنید دیگر گذشت آن زمانی که تمام مطوباعات و رسانه های گروهی در دست رضا شاه و محمد رضا و پانفارسها بود و ترکان آذربایجانی را ترک شدگان فارس معرفی میکردند ! دنیا دیگر تغییر کرده و نژادپرستی هم کاری از دستش ساخته نیست . مگر DNA خون شما آزمایش شده است که شما مثلا خودتان را فارس می پندارید ؟ ممکن است خود شما از نسل ترکان باشید و بعدا زبانتان فارسی شده باشد چطوری که بسیاری از جوانانی که از پدر و مادر ترک در تهران متولد شده اند ولی ترکی صحبت نمی کنند و میگویند " من تهرانی هستم (یعنی فارس هستم ) ولی پدر مادرم ترکند " !! امروزه دیگر نسل دهم - بیستم افراد چه بوده مهم نیست شناسنامه و هویت او زبان فعلی او هست چرا که خود کسروی یا همان تئوری پرداز زبان آذری میگوید: " بعضی از مورخین و محققین میگویند کردها از قوم بنی عامر اعراب هستند ، اینها عامیانه است زبان هر قومی نشانه هویت اوست " . لذا آذری بودن ترکهای آذربایجان هم از ذهن نژادپرستانه عده ای تراوش می کند که میخواهند همه مردم ایران را در دیگ فارس سازی بجوشانند و بکسان کنند ! لذا ما ترکها ترک هستیم و از همان نوع ترکانی که در آناتولی هستند . هر وقت DNA خون شما فارسها را آزمایش کردند و ثابت کردند که شما از نسل ترکان نیستید آنموقع اگر نیازی باشد ما هم DNAخونمان را آزمایش می کنیم !تمامی این فتنه ها ناشی از ایران است
گزارش دیده بان حقوق بشر سوریه از مرگ شهروندان سوری توسط بمب‌های بشکه‌ای خبر داد
23 مهٔ 2015 - 02 خرداد 1394 به روز شده در 18:36 گرينويچ
دیده بان حقوق بشر سوریه که مخالف دولت است گفته بمب های بشکه ای که امروز در محله حامدیه در دیرالزور افتاده، ۱۴ کشته به جا گذاشته، از جمله ۶ کودک. این خبر همزمان شده با انتشار ویدئویی که ادعا می شود سربازان ارتش سوریه را در حال پرتاب کردن بمب های بشکه ای از یک هلی کوپتر نشان می دهد. بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، بارها استفاده از این بمب ها را انکار کرده است.
بزرگمهر شرف الدین گزارش می دهد.
شاه و شیخ مد نظر شما 90 سال است قدرت را در دست دارند در حالی که صده های پیش از آنها زبان فارسی از مرزهای چین تا بالکان زبان رسمی بود . مگر زبان رسمی عثمانیها تا همین یکی دو قرن پیش فارسی نبود؟ به نظامی گنجوی و خاقانی و 300 شاعر قفقازی که نام آنها در کتاب نزهه المجالس آمده کسی زبان فارسی را تحمیل کرد؟ نه برادر من زبان فارسی در جغرافیای طبیعی خود بین مردم ایرانی رواج داشته که عده ای مهاجر بزور خود را داخل این مرزها جا داده اند و حالا ادعای تحمیلی بودن زبان فارسی را دارند.
عروس رقص بلد نبود می گفت زمین کج است اقوامی که تا همین چند دهه قبل چادرنشین و دوره گرد بودند و هنوز هم خیلی هایشان چادرنشین هستند مدعی هستند فارسی مانع رشد آنها شده است!
فارسی برای رایانه و فضاپیما وماهواره وهواپیما و بسیاری از علوم و فنون جدید لغت دارد و حداقل از این نظر مشکلی ندارد.مشکل زبان نیست مشکل همت است.
همه می دانیم شرایط امروز بغرنج است. دوستان برای فردا چه کنیم؟
بلوچ و کرد و ازری و عرب و لر و بهایی و یارسان و سنی و .... به اخر خط رسیده اند. کل مردم ایران کارد به استخوانُشان رسیده و اگر تا پیش از این درایت های فردی شخصی مثل شاه بود، الان آخوندها مملکت را به فنا بردند. دوستان با ظلم و ستمی که بر اینا شده حق دارن خواهان جدایی باشن. دوره حقوق بشر و رعایت خواست عمومیه و نمیشه چیزی رو به کسی تحمیل کرد. ایران اخرین روزهاش رو نفس میکشه
آقای جم، مثل اینکە از نوشتە من در رابطە با مرحوم شریعتمداری برداشت غلط نمودەاید. من نوشتەام کە با وجود شخصیتی چون شریعتمداری کە در مقابل رژیم ایستاد اما ایشان نیز تنها ماند و سرانجام او را از بین بردند. دوم اینکە اگر آذربایجان با مرکز هماهنگ نمیشد ثبات مرکز بە آسانی ممکن نبود. دو لشکر نظامی ٦٤ ارومیە و ٣١ عاشورا در تبریز از آذریها شکل گرفتە، خارج از چهرەهای منفور دیگری چون محصولی و باکری و ....
باعرض معذرت ازآقافرخ وتمام خوانندگان این سایت وزین که بهایت اشتباهی یهودیت نوشته شده است.بازهم پوزش طلب میکنم.
آقای آذربآیجان گرامی! همانطورکه بمحضر جناب صوفی زاده نیزعرض شد، اینجانب با وارد کردن این تنقید به خود، با طرح جمله " مگر مردم آذربایجان مثل یک سازمان ارگانیزه شده، توده یکدست با خواست وهدف سیاسی مشخصی بود؟" معنای آن این است که درآن زمان هرسازمانی ساز خود را میزد. و فعالین سیاسی آذربایجان بطورعمده در سازمانهای مختلفی با ایدئو لژی و جهان بینی متفاوتی حتا در تقابل هم قرار داشتند، و منافع ملی مردم آذربایجان برایشان چندان مهم نبود. تا حدی که علیه یکدیگر نیزمیجنگیدند. در این میان روحانیون خود فروخته و مدافع خمینی، مانقوردهای سینه چاک، پان ایرانیستهای دو آتشه آذربایجانی، ازجمله پان آذریها!، کاسه داعتر از آش بودند، و هنوزهم بخشی از آنان درخدمت رژیم اسلامی فارس قرار دارند. در واقع عملکرد اینان را که حتا علیه منافع مردم خود هستند، نباید بحساب مردم آذربایجان گذاشت. در ثانی رهبران سیاسی خلقهای
جغرافیای موسوم به جهنم ایران نیز، از جو بلبشوی آن زمان و نبرد ایدئولژیک علیه یکدیگر مبرا نبودند، و درتجزیه و تحلیل ماهیت رژیم مافیای اسلامی دچاراشباهات فاحش سیاسی شدند که تا امروز دگنگ آنرا میخورند. نمونه چنین سیاستی، شعارهای خنده دار حزب توده بود که بر در و دیوارها مینوشتند: " سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید!" و یا شعار تمسخر آمیز سازمان اکثریت در یاد تان هست؟ میگفتند: " وحدت و مبارزه علیه رژیم اسلامی". میخواستند از طرفی با رژیم همکاری بکنند، از طرف دیگرمبارزه! بلاخره معلوم نشد دارند همکاری میکنند، یا مبارزه؟ ما که مبارزه ای از آنان ندیدیم. در صورتیکه رژیم مافیای اسلامی تهران، از همان قدم اول با طرح شعار " نه شرقی نه غربی، جمهوری مافیای اسلامی" در صدد ریشه کن کردن تمام سازمانهای مخالف رژیم بود. و همه را نیز سرکوب کرد. اکنون تمام این شکستها و اشتباهات سیاسی احزاب و سازمانهای ملل مختلف جغرافیای موسوم به جهنم ایران را، فقط بحساب مردم و رهبران سیاسی آذربایجان گذاشتن از منطق بدور است.سپاس و تشکر فراوان عزیزانم لاچین و ایلیار . از توجه شما نسبت به نوشته من مهر تان نسبت به من نهایت سپاس را دارم. من در این زمینه ها بیشتر نقش یک دانش آموز کنجکاوی را دارم که هر روز تلاش دارد تا آموخته های خود را سیقل داده و اشکالات خود را رفع کند. از شعر زیبای ایلیار هم لذت بردم و هم تحسینشان می کنم به خاطر امتزاج زیبائی های عشق و احساس انسانی با فلسفه و علوم پست مدرن. در زمینه استدلال علمی باید بیشتر از همه با نظر لاچین عزیز همراهی کرده و آنرا تائید بکنم. بقدر کافی در مقاله قلم زده ام و دیگر قصد سردرد بیشتر شما را ندارم. من هم یکی دو سال پیش همتی مشابه ایلیار در زمینه سرودن شعری آمیخته با علم و فلسفه جدید نمودم که به آوردن لینکش در اینجا کفایت می کنم.
https://www.youtube.com/watch?v=qD89HiEsSB8
سلام-خدمت دوستان وبخصوص خدمت آنهاییکه مردم راازتجزیه می ترسانند.عرض کنم شمااول لطف کرده به حاکمان وطرفداران دوحکومت شاه وشیخ تشریح کرده که تمام عقب ماندگی کنونی ایران دراثرحکومت غیرعقلی وغیرمنطقی آنهاانباشته شده وهرکار بایدنتجه ایی داشته باشد.
وزرنگترازدیگران فرض نکنید.مردم هرکس دنبال منافع خودبوده ودیگرهیچ گربه ایی موش رافی سبیل الله نمی گیرد.همدلی شعارکنونی هراتینیک برای ملت خودمی باشد.این ازهم پاشیدگی وعقب ماندگی نتیجه عمل آنهاست.درثانی اتحادبایدروی اصولی ایجادشود تادرهنگام حاصل موفقیت سرهیچ کس کلاه گذاشته نشود.دردنیای امروزی باامکانات موجودهرکس منافع خودرابدرستی شناخته وبرای بدست اوردن حاصلی اززحمات دست بکاری میزند.تورک آزربایجانی ویاعرب خوزستانی وکردکردستانی وترکمن وقشقایی دیگرحاضرنیستندسرشان توسط تعدادی بنام اسلام.ایران.وطن.ملی گرایی کور.کمونیسم ویاسوسیالیست های پان ایرانیست کلاه رفته باطناب پوسیده آنهاواردچاه شوند.
گروههاوحتی حکومت دیگرقادربه کلاه برداری ازمردم نیستند.شماهم سعی کنیداین موضوع رادرک کرده وخودتان رابالاتر
ائین بهائی دین ملی ماست وعربی نیست . مخالفت رهبران شیعه و گشتار پیروان این ائین ایرانی برای همه روشن است.گشتار پیروان این ایئن انسانی در زمان قاجار ها شروع شد و در دوران پهلوی ها از بین رفت و سپس با به قدرت رسیدن پیروان شیخ صفی گشتار و د ربدری برای همه مردم ایران و باورمندان دینی دیگر اغاز گشت.این گشتار ها انچنان بود که حزب توده اعضا بهائی خود را اخراج کرد.ایران ستیزی و بهائی ستیزی مروجین و بنیان گزاران شیعه تا امروز در اشگال مختلف بچشم میخورد.
برای اطلاعات بیشتر در باره قتل عام بهائیان در دوران قاجار به کتاب (. سرکوب و کشتار دگر اندیشان مذهبی در ایران نوشته اقای سهراب نیکو صفت جلد نخست از صفویه تا انقلاب ) اسلامی نگاه کننید.
با انقلا ب اسلامی که به کمک غرب در ایران روی داد بهائی ستیز ی و ایران ستیزی برای تجزیه ایران از سوی جریانات چپ سرعت بیشتری گرفت.
آقای جم در نوشته آقای هادی صوفی زاده حقایقی وجود دارد که باید قبول کرد .انسان با قبول حقایق و بررسی نقاط منفی و مثبت است که براه درست هدایت میشود .
طبق نظر اکثر دانشمندان زبان حتی آنهایی که اهل ترکیه هستند زبان فارسی بسیار بیشتر بر ترکی اثر گذاشته تا ترکی بر فارسی. البته بسیاری از لغات فارسی در ترکی و حتی عربی وجود دارد که هنوز کسی به ماهیت فارسی آن پی نبرده است. همین الان در ترکی استانبولی اسامی هفته و تمام حروف ربط فارسی می باشد که اگر آنها را از ترکها بگیریم تقریبا نمی توانند منظور خود را برسانند.
مثال:
چهارشنبه - پنج شنبه - جمعه- شام( فارسی) - صباح ( عربی)
هر کس ( در استانبولی به معنی همه بکار می رود)
برابر ( در ترکی استانبولی به معنی با هم بکار می رود)
چون - چونکه - هیچ - و - اما - اگر - گرچه -ساده - شاهانه ( به معنی خیلی عالی) - جان ( به معنی عزیز) مثلا بچه صبح که بیدار میشود می گوید: گون آیدون آنه جان
بابا( لغتی فارسی که بجای آتا یعنی پدر بکار می رود)
کلا ترکی استانبولی معجونی از ترکی اغزی و فارسی و عربی است.
دوستی می گوید 90 درصد لغات فارسی عربی است که اینچنین نیست. اینکه لغات عربی زیادی در فارسی وجود دارد شکی نیست اما این را باید توجه داشت از این نظر ترکی وضعیتی حتی بدتر دارد. بویژه اینکه صلاح زبانی که در ترکیه شد در فارسی انجام نشد. در ترکیه هم خط عوض شد هم تعداد زیادی از لغان عربی و فارسی کنار گذاشته شد و بجای آن لغات بسیار زیادی اختراع شد یا از زبانهای اروپایی وارد شد. جالب است با وجود تمام این کارها طبق نظر یکی از دانشمندان ترکیه که کتابی در این زمنیه نوشته حدود 60 درصد لغات ترکی استانبولی خارجی می باشد(شامل لغات فراسی عربی و اروپایی. اسم نویسنده در خاطرم نیست می توانید سرچ کنید) در حالیکه در ترکیه لغت اختراعی رابه سرعت می پذیرفتند در ایران مردم نسبت به تغییر بسیار مقاوم هستند و برای بسیاری از لغات جایگزین که خوب هم به نظر می رسد مقاومت یا حتی مسخره می کند.
حکم سالها است که اعلام شده. من تنها آن را یاد آوری کردم.
تا یادمان باشد!
بگذاریم زنان تصمیم بگیرند! بیشترین مُجازات برای قاتلان و خائنان ... محرومیت از دوست داشتن است!
کسی حق زندگی را از اینان نخواهد گرفت. اما انتظار دوست داشتن نیز هرگز نباید داشته باشند. خیانتها وجود دارند اما به کودک همواره قصه ی آنانی گفته میشود که در اقلیتند.
با عذر خواهی از کلاغ ها. عمرشان طولانی تر باد! ما از عقابها اما میگوییم. حق حیات در جوامع انسانی رسم است. حتی برای سوسک ها.
نگرانی ندارد. نگران نباشیم. محاکمه ای در کار نیست.
دوست عزیز ائلیار...دنیای کوانتمی قوانین ( بدون شرطی)ولی خیلی پیچیده ای را پی گیری میکند. در دنیای کوانتمی (( هیچ چیز)) دیگر, آن « هیچ چیز » که از نظر بیولوژی درک میکنیم نیست. ((هیچ چیز )) مولد هستی است. در فضای خالی ( پروتون ها) جای که هیچ چیز وجود ندارد « ذرّه های » بنیادی تولید شده و از بین میروند. و این فضای خالی است که سنگین ترین وزن را به پرتون ها می دهد..همان طور که آقای دنیز ایشچی اشاره کرده اند فضا متشکل از 70% انرژی تاریک ونزدیک به 30 % ماده تاریک است. در نتیجه اگر تمام ستاره ها و کهکشان ها در فضا , در یک آن واحد از بین بروند , هیچ تغیری در فضا ایجاد نخواهد شد. و لی اگر عدد صفر را به هر عدد خیلی بزرگ و نزدیک به بی نهایت تقسیم کنیم جواب همان صفر خواهد بود. ( بی نهایت ) یک خواص مخصوص خودش را داراست که مثال ( هیل برت) هتل می تواند به ما برای درک ( بی نهایت)
https://www.khanacademy.org/partner-content/wi-phi/metaphys-epistemology/v/sizes-of-infinity-part-1-hilberts-hotel کمک بکند.سخنرانی اقای (( لورانس کراووس)) در باره « آفرینس از هیچ چیز» نقطه عطفی در فیزیک نجومی است..
/www.youtube.com/watch?v=-EilZ4VY5Vs...بهترین ها را برایتان آرزومندم...
اقای محمدی به امید موفقیت کردها و تمام انسان های ازادیخواه به شرطی که بدون خونریزی به حقوقشان برسند. متاسفانه ترکها هم در ایران چنین شرایطی دارند. سپاس به خاطر تحلیل و پرسپکتیو روشنی که به زیبایی نشان دادید.
اقای طاهری نوشته را خواندم. شما نیمه خالی لیوان را هدف قرار داده اید. می توان در صورت تغییر رژیم به اینده نیز امیدوار بود. در غیر اینصورت ازربایجان و خوزستان و جاهای دیگر نیز خواسته های شما را پی می گیرند و ایران همان ایرانستان و یا سرزمین پارسی می شود که جای تاسف برای تمام ایرانیهاست. امیدوارم مردم هوشیار ایران هرچه زودتر به پا خیزند و پس از تغییر رژیم با حسن نیت و تدابیر خود، دل رنجیده هموطنان را بازآورند.
به امید همدلی و پیروزی
سلام-ضمن همدردی باآقای فرخ حیدری که نسل کشی خاموش راعنوان نموده اند،یکی ازسازمانهای استقلال طلب آزربایجان این محدودیت وظلم به یهودی هارامحکوم کرده ،جناب حیدری من به تشکیلات ونیروهای شماولابی گری شمااحسن گفته ولاقل کشورهایی همچون کانادا درمجامع بین المللی ازیهودیان حمایت سیاسی میکنند.
حتی کشورهایی همچون انگلیس وآمریکاعلنا درمقابل دیدگان مردم جهان درتلویزیون ورادیوهای خودتوسط افرادمعلوم الحال به این نسل کشی فرهنگی کمک میکنند.ولی اززمان روی کارآمدن پهلوی اول تابه امروزحتی قبل ازآن تورکان ایران بانوعی نسل کشی فرهنگی وحشیانه نامحسوس که من درنوشته های خودآنرابدترازهولوکاست معرفی میکنم مواجه بوده ،تنهابعلت کثرت جمعیت وترس ازقیام مردم نسل کشی فیزیکی رانمیتوانندانجام دهند.جناب حیدری یهودیت رامی توان یک تفکردینی دانسته وروحانیت بعلت بی دلیل وتضاددینی شماهارادرمحدودیت قرارداده اند.
ولی بچه های مارا از پستان مادرجداکرده وازآنان باپول ومالیات وبودجه سرانه خودمان بدون اینکه منطق ودلیل علمی داشته باشندبرای خودشان نسل سازی میکنند.آقای حیدری
آقای حیدری اگر تاریخ جدیدصدساله ایران رامرور کنیدخواهیددیدکه چه جنایتی برسر تورکان ازلحاظ فرهنگی اورده اند.من فکر میکنم اگراین تظلم برتورکان برچیده شودارتجاع سیاسی هیچ راهی نمی تواندپیداکند،تا بتواندراهی برای محدودکردن آزادی های سیاسی پیداکند.
جناب حیدری شئونیسم فارس بااین خوش خدمتی به استعمارگران به شکل های مختلف ظاهرشده واین باربانام اسلام وشیعه گری توانسته 37سال باتوسل به عوام فریبی آزادیهارامحدودکند.
باورکنیدروشنفکرنماهابازوان اصلی دراین نسل کشی های ارتجاعیون بوده ومانبایدبیراهه رویم.اگرتوجه کنیدردپای پان ایرانیست هاو تمامیت خواهان رنگارنگ رامیتوانیددرلباس ملاهادرعصرجدیدوروشنفکرنماهای دوران سیاه پهلوی به وضوح درشراکت این جنایت خواهیددید.
بعضی از این آخوندهای ایت الله عمری را در حوزه ها برای تخصص در فقه اسلامی , احکام اسلام و هدیث سپری میکنند , و معادل فوق دکترای آقای یارشاطر در امور طهارت , فقه , و دیگر زمینه های اسلام تخصص دارند ! . اگر من بیسواد دینی انتقاد عقلی در حد کلاس چهارم ابتدایی از این عالمان دین و متخصصان اسلام و احکام ان داشته باشم , با چماق منطق جناب با انصاف باید زبان در کام بکشم و پیش استادان اسلام فقاهتی به دلیل عدم تخصص در امور اسلامی دم نزنم . تمام علم , تخصص , و ایت الهی دین داران , با عدم توانایی اثبات خداوند , به اندازه پشگلی هم ارزش ندارد
flan ایت الله اسلام شناس , ۲۰ جلد کتاب در مورد عروج حضرت محمد با قاطر , شق القمر ماه به وسیله حضرتش , و یا ۵۰ جلد کتاب در مورد غیبت امام مهدی نوشته است !حالا اگر سوال کنید چگونه عروج با قاطر ممکن است , سرب کدازان در گلویتان !!! حالا حکایت دکترای آقای یارشاطر هم از این صیغه هاست !! ایشان رساله از شام و ناهار کوروش کبیر دارند , و از ایران خیالی و باستان چنان افسانه سازی کرده اند , که هالیوود و ارباب حلقه ها پیش ایشان لنگ می اندازند .از همه دوران تاریخ ایران پیش از اسلام چند خطی میخی بی معنا که خارجی ها ترجمه کرده اند , چیز بیشتری در دست نیست , اما این جناب یارشاطر چندین هزار صفحه در این مورد سیاه کرده اند !! هیچ کس در ترویچ دروغهای باستان گرایی به اندازه ایشان موفق و مخرب نبوده است .چه کسی سیاسی بوده و در زندگی سیاسی خود اشتباه نکرده است؟
از نظر من برخورد می تواند چند وجهی باشد:در زندگی سیاسی :
- اشتباهات کوچک و بزرک
-ضعف های کوچک و بزرگ
- حسن نیت منجر به خیانت
- خیانتها
همه وجود دارند. و آدمهایی که از این کوره پیش وجدان خود و دیگران سربلند بیرون آیند البته هستند ولی همه نمی توانند چنین باشند.
بعد از جنگ دوم جهانی درجامعه ایتالیا و آلمان این سئوال مطرح شد که:
با این بقایای فاشیستها و نازیها که پدران و مادران و برادران و خواهران ما هستند چگونه باید برخورد کرد؟
این سئوال یا به زبان دیگر شتر بردرخانه ی ما -اهالی جامعه ی ایران- نیز خوابیده است.یا خواهد خوابید.
با توجه به بقایای رژیم فاشیستی ایران و دیگران درفردای «آزادی و برابری و دموکراسی».
براستی با «سرشکستگی» های خودمان چه گونه باید برخورد کنیم. درست تر با «زخمیان خود» با «نابود کنندگان خود» چگونه باید برخورد کنیم؟
1- قضایی (تنها در دادگاه صلاحیت دار) با هدف باز سازی خود برای برگشت به زندگی اجتماعی.
2- بخشش
3- کمک به بازسازی روحیات برای شرکت در زندگی اجتماعی
4- تأکید برحفظ اصول اخلاقی و انسانی
جناب آقای علی تبریزی، اینکه آورده اید که فارسی زبانان "هیچگونه اثر به درد بخوری جز چند پوست نوشته " ندارند نشانه کم اطلاعی شماست. با وجود ویرانگری های اسکندر و بخصوص اعراب که هرچه اثر علمی و ادبی یافتند نابود کردند بسیاری از این آثار که بجا مانده پیشرفت دانش و ادب را در ایران باستان ثابت میکند از جمله کتیبه های سنگی فراوان در پاسارگاد و بیستون و...و کتاب هایی چون خدای نامه، کارنامه اردشیر بابکان و...درباره اینکه از نوشته شدن این آثار روی پوست گله کرده اید بدانید که در هزاران سال پیش از کاغذ های امروزی خبری نبود تا توقع شمارا برآورده سازد! پس از اسلام هم زبان فارسی نه تنها در زمان شاهان ترک بلکه در زمان سامانیان و آل بویه و آل زیار و دیگر شاهان ایرانی هم زبان سراسری و ادبی وعلمی بود. درباره جنگهای قبایل متجاوز و بیرحم ترک (نه آذری) و جنایات عثمانی ها در آدربایجان فراوان نوشته
شده از جمله در کتاب نظری به تاریخ آذربایجان از کاوه بیات و آثار اقرار علیف. مدارک فارس زبان بودن مردم آذربایجان تا همین قرون اخیر آنقدر زیاد است که برای تاریخدانان و خاورشناسان برجسته ایران و جهان تردیدی در دگرگونی زبان در آذربایجان وجود ندارد. در ضمن ترک خواندن مردم آذربایجان یک اشتباه تاریخی بزرگ است، مانند اینکه مثلا برزیلی ها را پرتقالی بنامیم چون زبانشان پرتقالی شده. زبانهای قبطی و سریانی هم هیچ شباهتی به عربی ندارند بلکه زبان مصر و سوریه فقط بخاطر زور حکومت عربی تغییر کرده همانطور که امروز زبان سرخپوستان آمریکای جنوبی به اسپانیایی تغییر کرده است. خلاصه اینکه نظری که درباره سابقه ترکان در آذربایجان بیان کرده اید افسانه ای بیش نیست و هیچ خاورشناس و تاریخدان درس خوانده و معتبری در جهان آن را نمیپذیرد. به شما توصیه دوستانه میکنم درکنار نوشته های کسانی چون پورپیرار، شاملی و ائلیار که اصلا تحصیل دانشگاهی و مطالعه تحقیقی و علمی در این زمینه ها ندارند و دنبال جعل واقعیت برای مقاصد سیاسی هستند نوشته های کارشناسان آکادمیک و پژوهشگرانی را که عمری در زمینه تاریخ و خاورشناسی و زبانشناسی تحصیل و تحقیق و تدریس کرده اند نیز مطالعه نمایید.عزیز ایشچی ممنون از زحمات شما. نوشته ی روشنگرانه ایست.
همینطور نیستی مقدم بر هستی ست.مقوله ای نظرم را جلب کرد که در متن نیامده بود و یا مورد بحث قرار نگرفته بود که اینجا به کوتاهی اشاره میکنم:
آنچه توضیح داده شده «هستی» ست. درکنار هستی «نیستی» هم مطرح است. و دانشمندان و متفکرین زیادی در این خصوص نیز چیزهایی مطرح کرده اند. اما آنچه من میخواهم با توجه به نظرات دیگران بگویم اینه که:
اگر هستی را «بینهایت نسبی» بگیریم ، و نیستی را «صفر» -میتوان گفت هستی در داخل نیستی قرار دارد(محدودیت نسبی). از آن به وجود میایدو به آن هم تبدیل میشود. و برعکس. یعنی :
صفرتقسیم بر/ بینهایت=هستی . و هستی ضربدر بینهایت =صفر.
ظاهرا خارج از این فرمول چیزی وجود ندارد. و تنها فرمولی ست که هستی و نیستی را توضیح میدهد.
و همه ی تلاشها درجهت اثبات این فرمول سیرمیکند.
اینکه چرا هستی و-نیستی وجود دارد جواب اش آن است که خارج از صفر چیزی نیست.
اگر دوست داری به زبان شعر این مسئله ذکر شود میتوان چنین گفت:
تو
نگاه - با نگاه
به رنگ بوسه
من
از من خالی
به رنگ خوشۀ گندم.
تو در پی من
همیشه نگاه!
نگاه نمی زداید
خودش را.
من
در تو نیست میشوم
از من
تو در خود نیست میکنی
مرا
هستی تو
نگاه من
نیستی من
نگاه تو
نگاه اندر نگاه...
بوسۀ گندم
به رنگ تو
به رنگ من.
Sən
baxış
baxışla
öpüş rəngli
mən özümdən
boş
.sünbül rəngli
!Həmişə baxış
!Dalımcasan
.Yox etməz baxış özüni
Özümdən
Yoxolaram səndə
yox edərsən məni
.özündə
Varlığın
baxışım
yoxluğum
.baxışın
...Baxış- baxış içində
Buğda öpüşü
sənin rəngində
.mənim rəngimdə
http://www.iranglobal.info/node/18686
رزم ناوهای ایران کجا قائم شده اند. گنده گنده حرف زدن بود؟
کشتی اعزامی ایران به یمن 'در جیبوتی تخلیه میشود'
خبرگزاری رویترز به نقل از مقام‌های سازمان ملل متحد در جیبوتی گزارش داده است که بار کشتی کمکی ایران به یمن، در کشور آفریقایی جیبوتی و تحت نظارت این سازمان تخلیه خواهد شد.
کشتی "ایران شاهد" حدود ده روز پیش در ماموریتی با عنوان "نجات" از بندرعباس در جنوب ایران راهی بندر حدیده در غرب یمن شد.
عربستان سعودی هشدار داده بود که تنها در صورت بازرسی اجازه رسیدن این کشتی به یمن را خواهد داد، اما ایران گفته بود که به هیچ وجه اجازه این کار را نخواهد داد.با وجود این، روز چهارشنبه (۳۰ اردیبهشت) مقام‌های ایرانی گفتند که کشتی نجات برای "همکاری با سازمان ملل" به جیبوتی در شرق تنگه باب‌المندب می‌رود.
رسانه‌های ایران گزارش داده بودند که این کشتی بعد از بازرسی در جیبوتی راهی یمن خواهد شد، اما عبیر عطیفه، سخنگوی "برنامه جهانی غذا" در خاور میانه امروز جمعه اعلام کرد که بار کشتی امدادی ایران در جیبوتی تحویل سازمان ملل خواهد شد تا با کشتی‌های این سازمان راهی بندر حدیده یمن شود.
خانم عطیفه گفت که این کشتی تا روز شنبه (دوم خرداد) به جیبوتی نخواهد رسید.
او گفت ایران به سازمان ملل گفته است که کشتی نجات حامل ۲۵۰۰ تن بار شامل برنج، آرد، کنسرو ماهی تن، دارو، آب، چادر و پتو است.
'شکست حصر یمن'
ایران پیش از این گفته بود علاوه بر محموله کمکی، سه فعال ضد جنگ از اروپا و آمریکا و ۱۵ خبرنگار هم در این کشتی هستند.
طی ده روز گذشته رسانه‌های عمدتا محافظه‌کار ایران به شکل گسترده و ویژه‌ای اخبار مربوط به کشتی نجات و تلاش آن برای "شکستن حصر یمن توسط عربستان" را پوشش می‌دادند.
عربستان ایران را به دخالت در امور یمن از طریق حمایت نظامی از شبه‌نظامیان شیعه حوثی متهم میکند.
اما ایران با رد این اتهام عربستان را به دلیل بمباران یمن به "نسل‌کشی و جنایت" متهم میکند.
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2015/05/150522_l26_iran_ship_yemen_wfp_djibouti
آقا میلاد!! رژیم نژاد پرست شاه و شیخ!، ماهیت خود را با تحمیل زبان فارسی بزور چماق و سرنیزه، بر مردمان غیر فارس نشان داد. زبانی که جز بخش کوچکی درایران و افغانستان، درهیچ کجای دنیا کاربر ندارد، و بدرد کسی نمی خورد. خوب من از شما سئوال میکنم، وقتیکه زبان قوم اقلیت فارس، بر 55.000.000 مردم غیر فارس تحمیل شود، آنان در زمینه علم و دانش و صنعت، و تکنولوژی مدرن امروزی چه پیشرفتی خواهند داشت؟ جهان مدرن امروزی از طریق آموزش زبان انگلیسی از همان کودکستان و دبستان و دبیرستان، تا دانشگاه با دنیای علم و صنعت و تکنولوژی ارتباط برقرار میکند، در صورتیکه زبان فارسی فاقد چنین توانائی است. آنهم با حروفات عربی. از طرفی قتل عام زبانی و فرهنگی ملل غیر فارس که بدست پان ایرانیسم، و شوونیسم فارس صورت گرفته است، زخم عمیقی بر روح و جسم ملل غیر فارس بر جای گذاشته ، و مثل یوغی هنوز هم برگرده آنان سنگینی
میکند! پس قبول بفرمائید، که سیاست یکسان سازی تصنعی، و تمرکز گرائی، از جمله تحمیل زبان عشیره پرستان فارس، بر مردمان غیر فارس ایران، خیلی وقت است که با شکست مواجه شده است. و نتایج خونبار آن دیر یا زود، از طریق طغیانهای هولناک عمومی آشکار خواهد شد.بازهم محاكمه ؟
سپهری گرامی،
2- بله ، ترجمه و درک زبان مخفی برای آدم غریبه «غیرممکن» است. از این رو هم آنرا مخفی گفته اند. چون واژه ها، جملات ، مخففها ، حتی گاهاً قواعد زبانی، در زبان مخفی پیش خودی و حتی مجازی انتخاب میشوند. بدینجهت کلید رمز آن ناگشودنی ست. مگر توسط خود طرفین صحبت. در حقیقت خود زبان یک «رمز ورد» است که تنها و همیشه پیش صاحب آن میماند.
با توجه به همین ویژگی «تحقیقات،معرفی» درمورد آن، زیانی به استعمالش ندارد. بل به گسترش آن هم کمک میکند.
1- معرفی و تحقیقات درمورد «قیزدیلی» که اینجا مطرح شده به گسترش آن کمک میکند. درصورتیکه هنوزهم درجاهایی ازآن استفاده کنند. و یا در شرایط حاضر با تغییراتی آنرا به کار ببرند. چون آنچه من معرفی کرده ام به گذشته تعلق دارد که از انترنت و تحصیلات کنونی خبری نبود. همانطور که بالا گفتم کلید زبان همیشه دست خود طرفین میماند وبرای دیگری غیرقابل درک است.
0-آنچه در متن برای مثال آمده «از جملات و کلمات» می تواند «درجای دیگر معانی دیگری» داشته باشد. که تنها به خود طرفین معلوم است. مثالها تنها برای معرفی چگونگی خود زبان است.-------------
از نظر من آنچه در زبان مخفی دختران ترکی زبان آذربایجان دارای اهمیت زیادی ست این چند نکته ی مهم است:
1- زبان شعر است
2- ساخت دستور زبانی دارد
3- رمزی ست و ناگشودنی
4- صاحب تاریخچه است
5-قدرت تطبیق با شرایط حاضر را دارد.
6- استعمال آگاهانه ی آن می تواند آزادی های دختران را افزایش دهد.
من سنگ اول را می اندازم!
مسائل سیاسی را به کناری بگذاریم. شما در رفاقت، مار در آستین بودید... همیشه راه دیگری وجود دارد. می توانستید به دانشیان که رفیقتان بود جریان را بگویید که فرار کند. خیانت به دوستی و رفاقت، در عرف نانوشته شده ی جوامع انسانی بد است. شما با انتخاب راه ساواک او را به کُشتن دادید. تصمیم شما غیر انسانی بود. دانشیان در جایگاه شما، هرگز شما را لو نمیداد، خودتان میدانید. او نهایتن زنده میماند، خودش ترورتان میکرد، ولی به قصاب تحویلتان نمیداد....شما در دوستی خیانت کردید...نه در روابط سیاسی/ تشکیلاتی
اقای امید طاهری گرامی من شما را تشویق به نوشتن می کنم و امیدوارم که روزی نویسنده مسئول و بزرگی شوید.اما اشاره به چند نکته ضروری است و ان اینکه همه ناکامی ها را متوجه مردم پارس زبان نکننید.مردم پارس زبان همه جای ایران را سرای خود میدانند و ایران کشو ر انها است. دوم اینکه نظام پادشاهی بهترین نظام برای اداره ایران بود و نظام پادشاهی و شخص پادشاه دو موضوع جداگانه است . در انقلاب مشروطه پادشاهی از بین نرفت اما محمد علی شاه خلع از سلطنت شد و احمد شاه جای او را گرفت..توجه دارید که کشور ما قربانی رقابتهای شرق و غرب شد و نیروهای درون بجای شناخت خطر و نجات ایران شاخه درخت رابریدند.در حال حاضر شاه نیست پدر شاه همه نیست ونظام پادشاهی وجود ندارد ولی ایران ویران تر شده است.چرا سازمانهای مختلف برای برنامه ایده ال شما در کنار هم قرار نمی گیرند؟
پیروز باشید
جناب میلاد اگر قرار است لحجه ای باشد, فارسی لحجه ای از عربی و ترکی است , چون 90 در صد لغتهایش از عربی و ترکی است.بهتر است آن ده درص فارسی را هم بیندازید کنار تا بشویم همگون
آقای هادی صوفی زاده! شما بعنوان یک کورد! انگار میخواهید، عقده های دیرینه تان را خالی بکنید، در اول بسم الله در نوشته خام و نسنجیده تان میفرمائید:" اشتباە تاریخی تورکها در اوایل انقلاب با انگیزە شیعەگری با وجود چهرەهایی چون آیەاللە شریعتمداری آنان را بە آسانی در دام رژیم تهران قرار داد، اشتباهی کە امروزە نە خود چوب آنرا خوردند بلکە دیگر ملتهای غیرفارس چوب آنرا می خورند! ..." پایان نقل قول!
صادر نمی کنید! زیرا آیت الله شریعتمداری به هیچ وجه موافق دیکتاتوری وعمکرد و رفتارهای غیر انسانی آخوند خمینی نبود. به همین جهت نیز با خمینی درگیر شد. و مثل موسوی بحصر خانگی محکوم و سرانجام در زندان خانگی جان سپرد. اگر خاطرتان باشد، در همان اوایل رژیم اسلامی تهران، زمانیکه هزاران نفرازمردم تبریزعلیه رژیم تازه تاسیس اسلامی، بپا خواستند، وخواستار حقوق زبانی، و ملی مدنی خویش بودند، خمینی پیام داد؛ " اگر مردم تبریز خواستارحقوق زبانی و ملی مدنی خود باشند، و بدان اسرار ورزند، دستور بمباران تبریز را میدهد!" آری! آن زمان پاسخ انگلیس و آمریکا و سازمان سیا، از طریق بلند گوی خمینی، بمردم آذربایجان این بود. روسیه کمونیست، بعنوان همسایه دیوار به دیوار بیخ گوش ایران تهدیدی برمنافع غرب بشمار میرفت. و داعش اسلامی تهران به رهبری خمینی فارس، به هر قیمتی باید بمثابه دیواری، در مقابل بلوک شرق، و همچنین درمقابل هرگونه تحولات داخلی، و خواست ملی ـ مدنی ملل ایران می ایستاد، و از خواست آنان جلوگیری میکرد. در واقع این مردم آذربایجان، و یا اشتباه آنان نبود، که دیکتاتوری مذهبی را بر ایران مسلط کرد، بلکه این پان ایرانیسم تمامیت خواه مذهبی، درشکل روحانیت فارس، پان فارسیسم تمامیت خواه، رهبران پان ایرانیست جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب توده ...، و تقریبا تمام سازمانهای بی تجربه سیاسی وقت، اعم از چپ و راست و ملی ـ مذهبی و لیبرال... و امثالهم بودند، که در تحکیم رژیم خمینی بر جهنم ایران اتفاق نظر داشتند. با توجه به شرایط عینی و ذهنی آنزمان، مگر مردم آذربایجان مثل یک سازمان ارگانیزه شده، توده یکدست با خواست و هدف سیاسی مشخصی بود؟ بر خلاف امروز، در آنزمان هشتاد در صدر فعالین سیاسی مردم آذربایجان درمیان سازمانهای سیاسی مختلف پخش و پلا بودند. و رسیدن بحقوق ملی ـ مدنی را در چهارچوب سازمانهای مختلف سیاسی میدیدند.1. عرض به محضر مبارکت ات!، شما اگراندکی صداقت و شمه سیاسی داشته باشید، هیچگاه بخودتان اجازه نمیدهید مردم آذربایجان را با بکار بردن کلمه عام " تورکها" برجایگاه متهم بنشانید! و مثل رژیم اسلامی از خودتان حکم صادر بکنید! شما اگر کمی حافظه تاریخی داشته باشید، و کمی عدالت داشته باشید، از خودتان تئوری من در آوری
2. در ثانی مگر مردم آذربایجان قیم و وکیل مدافع خلقهای دیگراست؟ فرض بگیریم که خمینی ترک بود و اصلان فارس نبود. و بر خلقهای ایران دیکتاتوری داعش را تحمیل کرد. آیا خلقهای ایران نباید با ایجاد اتحاد و همکاری با یکدیگر، خود را از زیر یوغ رژیم تهران برهانند؟ آیا ملل جهنم موسوم به جغرافیای ایران، بچه های یتیم هستند که مردم آذربایجان باید از دستشان بگیرد، و آنان را از دست رژیم اسلامی تهران خلاص کند؟
... فعالِ این نماد چاره‌ای ندارد و محتوم است به ادامه و ادامه و ادامه ...
من نمی‌‌دانم برایِ اولین بار " پدیدهِ مصداقی " رو به جای ایرجِ مصداقی چه کسی به کار برد . به دیدِ من ؛ اصطلاحی خلاقانه و هوشمندانه‌ای بود . واقعیت این است که " ابر و باد و مه و خورشید و فلک " گاه دست به کار میشوند و فرد رو در پروسه‌ای به " مفهوم " فرا می‌‌رویانند ... دو مثال : چگوارا دیگر اون شخص در یک موقعیتِ تاریخی و جغرافیایی نیست نمادِ آرمان خواهی هست . حتا اگر آرمان خواه نباشی این را می‌پذیری ... یا راستپوتین ، دیگر فردی نیست که در روسیه در مقطع معین چنین کرد و چنان کرد ، بلکه سنبل و نمادِ توطئه و بی رحمی میشود ... ایرجِ مصداقی که مثلِ من و تو یک پاره استخون هست با مشکلاتِ معین اش ، چون من و شما . با تلاشی چند ساله و شبانه روز به " پدیده و نماد " تبدیل شده است . این اتفاق به خودیِ خود یک دستاورد است برای ما ایرانیان با هر گرایش . پایانِ سخن : فعالِ این نماد چاره‌ای ندار
(1) فکر نمیکنید که گردآوری اطلاعات درباره این زبانِ مخفی، امکانِ گفتگو به این زبان را برای دختران آذری-زبان از آنان میگیرد؟ آیا با توجه به اختناق و فشاری که خودتان مطرح کردید، این کار درست است؟
(2) در مناطق دیگر ایران نیز زبانهای مخفی وجود دارد. مثلا در تهران برخی کودکان و نوجوانان، حتی با خواهر و برادرشان، به زبان "زرگری" حرف میزدند، که حتی اگر آدم قاعده اش را می دانست، با سرعتی که آنها به آن زبان گفتگو میکردند، "ترجمه" ی حرفهایشان غیرممکن بود.
دوست گرامی مسئول فنی، چون شما راهی سفر چند روزه هستید من نیز فراوان نمی نویسم و چون شما گرفتار هستید نیازی هم نیست که بیدرنگ به من پاسخ دهید اما من این چند سطر را برای آگاهی شما و دوستان دیگر می نویسم، نخست آن که در یادداشت پیشین، من یکی از نشانی های اینترنتی را نادرست نوشته بودم که باز نمی شد و نشانی درست این است:
..... همانند در مرورگرهای گوناگون، کاربران اینترنت می توانستند این عکس را در اندازه اصلی در کامپیوترشان ذخیره کنند و این روال کار بسیاری از تارنماها و تارنگارهاست و عکس بزرگ پس از هماهنگ شدن با اندازه ستون ها فشرده می شود و پس از ذخیره کردن به اندازه اصلی برمی گردد، در پاره ای از تارنماها و تارنگارها نیز روش کار این چنین است که پس از راست کلیک کردن بر روی عکس فشرده شده و کلیک بر روی گزینه Open Link In New Tab و گزینه های همانند در مرورگرهای گوناگون، عکس در صفحه نوینی با اندازه اصلی باز می شود و سپس می توان آن را در کامپیوتر ذخیره کرد! برای نمونه شما در این لینک عکسی را که اندازه آن 615×491 است را می توانید ببینید:http://www.kayhandenmark.com/2015/05/blog-post_2868.html
دیگر آن که شما می گوئید: ( ..... وقتی شما عکسی را در اندازه بزرگتر از گنجایش ستون ایران گلوبال در مطلبی وارد می کنید به طور اتوماتیک کوچک می شود و به اندازه ستون درمی آید ..... ستون های سایت گنجایش عکس 689x800 را ندارند ..... ) دوست گرامی، من نیز می دانم که تا کنون عکس های بزرگتر از ستون های تارنمای ایران گلوبال به گونه خودکار فشرده می شدند و پس از راست کلیک کردن بر روی عکس و کلیک گزینه Save Picture As و گزینه های .....
http://taghato.net/article/11199
پس از راست کلیک کردن بر روی این عکس و کلیک بر روی گزینه Open Link In New Tab و باز شدن عکس در صفحه ای دیگر عکسی را با اندازه 1696×1354 می توان دید و آن را در کامپیوتر ذخیره کرد و همچنین نشانی اینترنتی این عکس را نیز می توان ذخیره کرد:
http://taghato.net/wp-content/uploads/2015/05/Jila-Baniyaghoub-Negar-Haeri.jpg
تارنمای ایران گلوبال نیز مانند همه تارنماها و تارنگارها تا کنون این چنین کار می کرد اما اکنون چه رخ داده است؟ آن چه که اکنون رخ داده است این است که فشرده سازی عکس ها در تارنمای ایران گلوبال از میان رفته است و هنگام فرستادن عکسی با اندازه اصلی به تارنمای ایران گلوبال آن عکس ها خود به خود کوچک می شوند و کوچک سازی جای فشرده سازی را گرفته است! با این روال اگر کاربرانی بخواهند عکس های گوناگون را پس از ویرایش و بهسازی با نرم افزارهای گرافیکی با اندازه اصلی به ادیتور تارنمای ایران گلوبال بفرستند انجام چنین کاری برایشان ناشدنی خواهد بود! و با این روال عکس های خوب جایشان را به عکس های بدریختی خواهند داد که ارزش هنری ندارند!
این گرفتاری به تازگی در ایران گلوبال به بار آمده است و پیش از این چنین چیزی در ایران گلوبال دیده نشده بود و به زبان ساده و کوتاه و گویا گزینه ای به نام (اندازه اصلی) در بخش فرستادن عکس ها در ادیتور تارنمای ایران گلوبال از کار افتاده و جای خودش را به (اندازه کوچک) داده است!
تبریزی گرامی،
وقتی شما عکسی را در اندازه بزرگتر از گنجایش ستون ایران گلوبال در مطلبی وارد می کنید، بطور اتوماتیک کوچک می شود و به اندازه ستون درمی آید. طبیعی است که اگر این کار به صورت اتوماتیک صورت نگیرد، عکس از ستون خارج می شود.
ستونهای سایت گنجایش عکس 689x800 را ندارند.
علاوه بر این شیوه گذاشتن عکس مهم است که معمولا کاربران گرامی آن را رعایت نمی کنند.
من امروز راهی مسافرتی چند روزه هستم. به محض برگشتن از مسافرت، مطلبی تهیه می کنم و شیوه گذاشتن مطلب در سایت و همچنین عکس در داخل مطلب را به صورت کتبی و با تصویر نشان می دهم. امیدوارم دوستان با توجه به آن مطالب و عکسها را وارد کنند تا چنین اشکالاتی بوجود نیایند.
خدمت این دوست نویسنده باید عرض کنم این مشکلاتی که ردیف کردید در خیلی از جوامع دیده میشود امام اینقدر اشتیاق فروپاشی ندارند. آیا شما فکر می کنید فردای فروپاشی سرنوشتی بهتر از امروز در انتظار مردم مناطق مختلف است؟
مشکلات امروز ما را مرحوم کسروی بدنبال حل آن بود اما مجال نیافت .کسروی می گفت باید این تفرقه و چند مذهبی و چند زبانی از بین برود و همه مردم دست بدست هم برای ایرانی واحد تلاش کند. اما مجال نیافت.
امروز متاسفانه اندک اختلافی در مذهب یا زبان یا لهجه وسیله هویت طلبی کاذب عده ای عقده ای سرخورده ی آواره از کشور شده است که مقاله های آبدار در تف و لعنت به قوم بیچاره ای به اسم فارس می نویسند و منتشر می کند و فکر می کند اگر مثلا یک وجب خاکشان از کشور اصلی جدا شود دنیا برایشان گلستان خواهد شد در حالیکه مشکلات شما اگر بیشتر نشود کمتر نخواهد شد.
آمار سربازهای فراری بیش از 3 میلیون نفر است که دو میلیون آنها بالای 30 سال سن دارند و از حقوق اجتماعی در حد یک مهاجر و پناهنده نیز برخوردار نیستند. و جالب است صدای هیچ مدافع حقوق بشری شنیده نمی شود. متاسفانه اینها باید بعد از سالها محرومیت و از دست دادن تمام فرصتهای کار و تحصیل و استخدام مبلغ ناجوانمردانه ای بین 20 تا 50 میلیون به دولت بپردازند. دولت حقوق سربازان وظیفه که معادل 60 درصد حقوق یک پرسنل رسمی نیروهای مسلح می باشد نمی پردازد اما پول آن صرف ساخت نیروگاه مجانی برای عراق ، مسلح کردن گروه های شبهه نظامی ، بیمه و مدرسه و دانشگاه مجانی میلیونها پناهنده داخل کشور و ... می شود.
شعر ترکیه‌یه خیالی سفر استاد شهریار از آخرین سروده ۀای وی است که
در این شعر استاد محبت واقعی خود را نسبت به ترکان ترکیه و جهان ترک ابراز می دارد. البته به زبان مادری خویش سروده است. امیدوارم این شعر و نیز در سایت قرار بدهید.
گلمیشم نازلی هیلال اولکه سینه
فکرتین اینجه خیال اولکه سینه
آکفین مارشی یاشاردیپ گوزومو
باخیرام "یحیی کمال " اولکه سینه
اوت ایسلام اوجاغی تورکیادیر
بیر موسللاسی ایا صوفیادیر
بوردا رومی گیبی عاریفلر وار
صوفی لر عابیده سی قونیادیر
گورونور پرده سین آچدیقجا خیال
باشدا فیکرت له دوروپ یحیی کمال
سون ادیب لر صفیدیر، باخ نه جمال
شهریار دان نه آغیــر ایستیقبال
بیر هیلال پارلیاراق اولدو گونش
بیر ساچاقلی گونش، ایحلام آدلی
قول قانات آچری گئنیش بیر مولکه
امپراتوری تورکان آدلی
دنیزی قالدیریپ آلمیش بئلینه
سانکی سیمرغ خیالیم اوجالیر
لاکن اولدوق دا داها مست جمال
تییره ییر حملینی ایدیکده جالیر
باخیشیم قول قانات آچدیقجا اوچور
گوز دییر قوی هله باخدیقجا باخیم
بو افقلرده سئوینجک قاریشیپ
شفقین آرخینا آخدیقجا آخیم
دیــیـــرم آکفیله گاه جوماییم
افقون جیلویه ماوی یه تینه
گاه آتام دان قول آلیپ یوکسه له لیم
باخاییم فکرتین هوریـیـتـیـنـه
طومار آچتیقجا خیال فیلم لری
جالانیر بوردا آغیر بیر تاریخ
توزلی، قانلی، بوغوق توفانلار
سانکی گوزلر دومان ایچره مرریخ
هر یئرین توپراغی بیر شئی به سلر
بورا دا دوغروسو قیرت کانی دیر
بوردا داشدان چوق ایگیت لرسوموگو
چشمه دن بوللو شهیت لر قانی دیر
گورورم فاتحی ائتمکده هوجوم
اوخونوپ فاتحه ی دولت روم
شانلی داغلار اوجالیقلار گورورم
یینه بیر چوق دره لر، چوق اوچوروم
گورورم بیر ابدی عزت و شان
گله جک فخری اولان بیر گئچه جک
یوق بو میللت، بو ححقیقت اولمز
چاتاجاق خضرینه، جالمین ایچه جک
دوزولوپ سانکی بو بالکنلار دا
گینه شاهلار تاجی، بیگر فسیی دیر
قولاق آسسان بو افقلر ده هنوز
پاشالار نعره سی عسکر سی دیر
او گوزللر گوزلی ایستانبول
او دنیز لر قیزی، دریا گلینی
سانکی دریا چیچگی، نیلوفر
قول آچیپ، ساحیله آتمیش الینی
بوردا سون بیر مدنیت یارانیپ
نه بنالر یاپیلیپ، ال لر وار
نه جلالت، نه صلابت علمی
آتا تورک لر گیبی هیکللر وار
شرق و قربی مدنیت قاووشوپ
بیر اصیل نسلی بو توپراقدا دوغور
معرفتدن قول آلیپ عزت نفس
جهلی، فقری دوغولان یئرده بوغور
قوربت احساس ائیله مم من بوردا
سانکی اوز دوغما دیاریم دی منیم
نرده واردی قارینداشلاریمیز
آنا یوردومدی، حصاریمدی منیم
من ده آذر بالاسی تورک اوغلو
قوناقام دوغما قارینداشلاریما
دئمیشم آیری دوشن لشکریمی
گئدییم وصل ائدییم باشلاریما
دیلی دینی، قانی بیر قارداشیدیق
سوزو بیر دینله سه آغلار تاریخ
ایشده محکوم ائده رک باشچیلاری
قارا میللت لری داغلار تاریخ
بیز ده سیز تک دینه لاقید اولالی
گیتدی یئر لر بیزه گوک لر قالدی
شققه لندیک هره بیر تایدا دوشوپ
بیر کسیک باش گیبی سویلر قالدی
گل سیقاق بیر کره قارداشلیک الین
لئن ائدک نا خلف ایسلافیمیزه
بونو نادیر، او واقیت دویموشدی
قوی محبت قالا ایخلافیمیزه
اوبا لار شاعیری یم دردیمیزی
دویورام ، چوق دا درین دویقودو بو
باش توتا ، توتمایا ، اوز دویغوملا
اویورام چوق دا شیرین اویقودو بو
گوروروم آی نازلی هیلالیم سانجاق
پارلاسین گئت گئده بو سونمز اوجاق
دئمیرم قول ائدک دونیانی بیز
دونیا آرتیق بیزی اینسان ساناجاق
گزارش نقص فنی - دوستان گرامی گرداننده تارنمای ایران گلوبال، در تاریخ پنجشنبه سی و یکم اردیبهشت ماه من نوشتاری به نام: (نگار حائری برای چهارمین بار در چهار سال گذشته بازداشت شد) را به تارنمای ایران گلوبال فرستادم http://iranglobal.info/node/46670 این نوشتار از تارنمای تقاطع و این لینک برگرفته شده بود http://taghato.net/article/11199 در این تارنما و در این لینک عکسی از دیدار خانم ژیلا بنی یعقوب و خانم نگار حائری در اسفند ۱۳۹۳ گنجانده شده بود که اندازه آن 1696×1354 بود http://taghato.net/wp-content/uploads/2015/05/Jila-Baniyaghoub-Negar-Ha… چون این عکس بسیار بزرگ بود و نیازی به چنین عکس بزرگی نبود و همچنین زیرنویس نیز نداشت من آن را کوچک کردم و زیرنویسی نیز بر آن افزودم و اندازه آن را به 800×689 کاهش دادم اما پس از فرستادن این عکس به تارنمای ایران گلوبال با آن که من در ادیتور .....
..... گزینه (اندازه اصلی) را برای این عکس برگزیده بودم اما اندازه عکس به 480×413 دگرش کرد و چشم انداز آن بدریخت شد و پس از آن من هر کاری کردم اندازه عکسی که فرستاده بودم به اندازه اصلی یا همان 800×689 نرسید! از سوی دیگر تارنگارها و تارنماهای دیگری نیز که این نوشتار را از ایران گلوبال برداشته و در خود گنجانده بودند همان عکس را با همان اندازه و چشم انداز بد در خود گنجاندند http://kayhandenmark.com/2015/05/blog-post_2868.html اکنون راهنمائی کنید که چه باید کرد و چگونه می توان عکسی را با اندازه اصلی به ادیتور ایران گلوبال فرستاد؟اگر امروز کوروش کبیر را بنیانگذار حقوق بشر می شناسند بخاطر این بود که می گفت خداوندا کشور من را از دروغ ، خشکشالی و دشمن دور نگه دار
هر جا اسلام هست دشمن هست دروغ هست و خشکسالی فکری است
خداوندا کشور را از اسلام دور نگه دار
دوستان... جا دارد که از آقای دنیز ایشچی بخاطر انتشار این مقاله واقعآ سودمند تشکر بکنم..و همچنین از ایران گلوبال که این مقاله را در اختیار ما گذاشتند..بخش های گفته شده در بالا را میتوان در یوتیوب به وسیله محققان مشاهده کرد..یکی از خوش وقتی ها من در زندگی دانشجوئیم این بود که به یکی از سخن رانی های « پیتر هیگز» که در شهر ادینبورگ انجام میگرفت شرکت کردم هرچند که دنیای فیزیک نجومی برای من همیشه تازه بوده و تازه خواهد ماند...