Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شادروان خانم سیمین بهبانی من به شما و خویشاوندان شما تسلیت نمی گویم بلکه شادباش می گویم سی و چند سال در جهنم و دوزخ اسلام و در بین دوزخ دوستان اسلامی بسر کردی و عذاب کشیدی بلاخره راحت شدی و از این بیعد در بهشت بسر خواهی برد ...درعکس این خیر سرکار شادروان خانم بهبانی با "تمامی !!" مادران و خانم های فرهنگ دار و فرهنگ پرور تهران نشین دیده میشوند !!!!
البته چندین میلیون مادر و خانم های تهران نشین می خواستن خانم شادروان بهبانی رو همراهی کنن ولی بدلیل مشغله های فوق العاده مهم " خرید ...ثبت نام یارانه ...آشپزی ..نامناسب بودن البسه ....نداشتن حجاب مناسب ..و...و..." نتونستن تشریف بیارن !!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

ایران گلوبال، نمایشگاه گلوبال عشیره‌پرستی / هیایوی در گرفته بر سر جواد هیئت یک بار دیگر ماهیت عشیره پرستان کراواتی را بخوابی نشان داد. یادم هست یکی از این عشیره پرستان نشاندار نزدیک به دو سال پیش ادعا کرده بود «رضاشاه به پادشاه افغانستان نامه نوشت و از او برای استفاده از نام "ایران" اجازه خواست». من ایشان را دروغگو نامیدم، زیرا حاضر نبود اسنادش را ارائه کند. همین جناب آ. ائلیار آنروزها با نگاه "همیشه از بالا به پائین"اش فرمود نویسنده الزامی برای ارائه سند ندارد و از سانسور کامنت من به این دلیل دفاع کرد. ولی حالا که کار به یکی از اعضای قبیله خودی رسیده است، ناگهان می خوانیم که : «لطفاً سند اتهامات خود را در مورد دکتر جواد هیئت به ایمیل آقای کیانوش توکلی ارسال کن. ایشان میخواهد اسناد شما را ببیند»، یعنی کار به مقامات بالا کشیده است! حالا شما پیدا کنید پسرخاله شدیدا عشیره پرست پرتغال فروش را!

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

https://www.youtube.com/watch?v=jNYxtDWBkOY

یک متر و هفتاد صدم ..... بانوی غزل سیمین بهبهانی
----
يک متر و هفتاد صدم افراشت قامت سخنم/

يک متر و هفتاد صدم از شعر اين خانه منم/

يک متر و هفتاد صدم پاکيزگی ساده دلی/

جان دلارای غزل جسم شکيبای زنم/

زشت است اگر سيرت من خود را در او می نگری/

هيها!‌که سنگم نزنی آيينه ام می شکنم/

از جای برخيزم اگر پرسايه ام بيدبنم/

بر خاک بنشينم اگر فرش ظريفم چمنم/

بر ريشه ام تيشه مزن ! حيف است افتادن من/

در خشکساران شما سبزم بلوطم کهنم/

يک مغز و صد بيم عسس فکر است در چارقدم/

يک قلب و صد شور هوس شعر است در پيرهنم/

ای جملگی دشمن من !‌ جز حق چه گفتم به سخن؟

پاداش دشنام شما آهی به نفرين نزنم/

انگار من زادمتان کژتاب و بدخوی و رمان/

دست از شما گر بکشم مهر از شما بر نکنم/

انگار من زادمتان : ماری که نيشم بزند/

من جز مدارا چه کنم با پاره جان و تنم؟

هفتاد سال اين گله جا ماندم که از کف نرود/

يک متر و هفتاد صدم : گورم، به خاک وطنم/
نوشته شده توسط: Anonymous

تذکری در باب فعالیت های فیس بوکی سخنگوی فارسی زبان وسفارت مجازی آمریکا در ایران

ایالات متحده آمریکا به عنوان تاثیر گذارترین کشور جهان و قدرت مند ترین دمکراسی دنیا هم از نظر گسترش دمکراسی و هم از جهت الگو برای ایجاد سیستم های مردم سالار اهمیت بزرگی در نزد جهانیان دارد

.کشور ایالات متحده آمریکا کشوری است که در آن نژادها ، زبان ها و ملیت های مختلف در کنار هم زندگی می کنند بدون آنکه تفاوت هایشان مسبب تبعیض در میانشان باشد.
در این کشور اتباع آمریکایی صرف نظر از تمام اختلافات طبیعی خود را آمریکایی می دانند و همبستگی ملی شگرفی بین همه اقشار جامعه وجود دارد که بدون شک منشا آن جامعه بدون تبعیض آن می باشد.
با شروع به کار آقای آلن ایر و نیز سفارت مجازی ایالات متحده به زبان فارسی در شبکه های اجتماعی فعالین ملی در ایران و سایر اقشار غیر فارس با خوشحالی منتظر آن بودند که استیل آمریکایی و گفتمان ضد نژاد
نوشته شده توسط: تبریزی

(دنباله)..... انبوهی از نوشته ها را نوشته اند! می خواهید من چه کار کنم؟ آیا علی هیأت را زنده کنم و او با دستخط خودش اعترافاتی را بنویسد و سپس آن دستخط را به دفترخانه اسناد رسمی ببرم و در آنجا مهر بخورد و ثبت بشود و شماره بخورد و سپس آن را برای شما بفرستم؟ دوست گرامی، کیانوش توکلی، حتی اگر من این کار را بکنم آن هنگام نیز دوست گرامی ما، آ.ائلیار خواهد گفت: ( ..... ممکن است این سند جعلی باشد، همیشه همه اسناد درست نیستند! ..... ) ******* جواد هیأت فرزند علی هیأت تا پنجاه و سه سالگی که سال ۱۳۵۷ و سال انتحار اسلامی است هیچ کاری بر ضد رژیم پهلوی انجام نداد و جواد هیأت رئیس بیمارستان شهربانی در تهران بود! مدرک و سند می خواهید؟ همه کسانی که با جواد هیأت سر و کار داشته اند حتی دوستان او و حتی تارنماهائی که از او با آب و تاب فراوان ستایش می کنند پذیرفته اند که جواد هیأت در زمان رژیم .....

..... پهلوی رئیس بیمارستان شهربانی در تهران بود! از همه اینها گذشته حتی خود جواد هیأت نیز بارها و بارها اعتراف کرده است که رئیس بیمارستان شهربانی در تهران و در زمان رژیم پهلوی بود! اما آیا بیمارستان شهربانی در تهران مانند بیمارستان های دیگر بود؟ نه! این بیمارستان که برای سازمان اطلاعات و امنیت کشور (س.ا.وا.ک) و کمیته مشترک ضد خرابکاری کار می کرد از یک دژ جنگی چیزی کم نداشت! این بیمارستان تنها درمانگاهی بود که پلیس و ساواک رژیم پهلوی نیروهای ضد رژیم را که زیر شکنجه یا در درگیری با مأموران شاه زخمی می شدند به آن می فرستادند! کسانی از چهره های ضد رژیم شاه نیز اگر در زندان بیمار می شدند به بیمارستان شهربانی فرستاده می شدند! در این بیمارستان مأموران شهربانی و ساواک و کمیته مشترک ضد خرابکاری از زخمی ها و حتی از کسانی که داشتند می مردند بازجوئی می کردند و از زخمی ها در بیمارستان شهربانی به ریاست جناب آقای دکتر جواد هیأت با شکنجه های ددمنشانه بازجوئی می کردند! روشن است که ریاست چنین بیمارستانی که یکی از پایگاه های امنیتی رژیم پهلوی بود بایستی به کسی سپرده می شد که سرسپرده رژیم شاه و پذیرفته شده از سوی دستگاه امنیتی رژیم شاهنشاهی باشد و این سرسپرده کسی نبود جز جناب آقای دکتر جواد هیأت! دوست گرامی، کیانوش توکلی، خود جواد هیأت چندین بار اعتراف کرده و می گوید که رئیس بیمارستان شهربانی در تهران و در زمان رژیم پادشاهی بود و دوست گرامی ما، آ.ائلیار در یادداشت شماره 33628 می گوید: ( ..... تبریزی گرامی بدون سند و مدرک حرف می زند و هنوز یاد نگرفته که اتهام آریامهری و ساواکی بودن قبل از ارائه سند در شأن قلمزن که هیچ حتی در شأن یک انسان نیست! ..... ) بدون سند و مدرک؟ اگر اعترافات خود جواد هیأت سند و مدرک نیستند پس چه چیزی سند و مدرک است؟ ********** جواد هیأت پس از انتحار اسلامی هیچ کاری بر ضد رژیم آخوندی انجام نداده است و حتی یک سطر نیز بر ضد این رژیم ننوشته است! مدرک و سند می خواهید؟ دوست گرامی، کیانوش توکلی، شما در سرتاسر جهان اینترنت و در همه کتابخانه های سرتاسر جهان اگر دیدید که جواد هیأت یک سطر بر ضد رژیم آخوندی و ددمنشی های بی شمار آن که حتی روی شاه و ساواک را هم سفید کردند نوشته است مرا نیز آگاه کنید! برای نمونه در سال ۱۳۶۷ که هزاران تن از دشمنان رژیم آخوندی با فرمان ابردژخیم و ابردیکتاتوری به نام روح الله خمینی در زندان های سراسر ایران اعدام شدند تنها کاری که جواد هیأت انجام داده است نوشتن کتابی به نام: (آذربایجان شفاهی خلق ادبیاتی) بوده است! دوست گرامی ما، آ.ائلیار که می گوید چنین سخنانی اتهام بی سند هستند اگر نوشته ای از جواد هیأت پیدا کرد که در آن بر ضد ددمنشی ها و بیدادگری های بیمانند این رژیم سخنانی نوشته شده اند دیگران را نیز آگاه کند! ********** دوست گرامی، کیانوش توکلی، دوست گرامی ما، آ.ائلیار می گوید: ( ..... کار این آقا تنها تبلیغات است علیه یک شخص درگذشته و اصولاً خلاف مقررات سایت! من این مسأله را در جمع مطرح می کنم که دیگر در مورد دیگران تکرار نشود! ..... ) اگر درباره درگذشتگان نباید چیزی نوشت پس درباره شخص درگذشته ای به نام اسدالله لاجوردی نیز کسی نباید چیزی بنویسد و اگر بنویسد دوست گرامی ما، آ.ائلیار خواهد گفت: (..... طرح مسائل اتهامات سیاسی- امنیتی علیه حاج سیداسدالله لاجوردی جایش در سایت نیست که نویسنده اقدام کرده، رسیدگی به اتهام همکاری با وزارت اطلاعات و زندان اوین و دادستانی انقلاب اسلامی کار یک دادگاه بی طرف است! ..... ) http://iranglobal.info/node/29129 ******** دوست گرامی، کیانوش توکلی، من دیگر بیش از این چنین گفتاری را کش نمی دهم، اگر کسی سخنان مرا دریافته باشد که هیچ و گر نه چندباره نویسی سخنان پیش گفته کاری بیهوده است!
نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، کیانوش توکلی، آیا تا کنون آش خورده اید؟ آش خوشمزه ای مانند آش کشک؟ درست است، آش کشک خوشمزه است، خواکی های دیگری نیز هستند که آنها نیز مانند آش کشک خوشمزه اند مانند شیربرنج با عسل، دوست گرامی، کیانوش توکلی، اگر ما دیگ بزرگی داشته باشیم و یک دیگ آش کشک را به این دیگ بزرگ بریزیم و سپس یک دیگ شیربرنج عسلی را نیز به این دیگ بزرگ بریزیم چه خواهد شد؟ آن چه که پس از آمیختن آش کشک و شیربرنج عسلی در دیگ خواهد ماند ایران گلوبال نام دارد! خوراکی به نام ایران گلوبال که آمیخته ای از آش کشک و شیربرنج است هرگز خوشمزه نخواهد بود! چرا؟ چون آش کشک و شیربرنج با همدیگر سازگار نیستند! ******** دوست گرامی، کیانوش توکلی، گردانندگان تارنمای ایران گلوبال یک اندیشه و یک برنامه و یک سبک کاری و یک آرمان و یک خواسته و یک راه و روش ندارند! از این روی مانند دیگی که در آن چند خوراک گوناگون ریخته شده باشد .....

..... کارها درهم و برهم از آب درمی آیند! آیا نوشته های دوست گرامی، اقبال اقبالی را خوانده اید؟ نوشته های ایشان را اگر با نوشته های دوست گرامی، آ.ائلیار بسنجید خواهید دید که یکی از آنها آش کشک است و دیگری شیربرنج اما این دو خوراک در دیگی به نام ایران گلوبال ریخته می شوند! از سوی دیگر هم آقای اقبال اقبالی از گردانندگان تارنمای ایران گلوبال است و هم آقای آ.ائلیار و دیگر گردانندگان ایران گلوبال نیز با این دو تن دیدگاه های یکسانی ندارند! و با این روال هر یک از گردانندگان ایران گلوبال می خواهد آن را به راهی که دوست دارد بکشد و چیزی به نام روال یکسان و سبک کاری یکسان و برنامه کاری یکسان در ایران گلوبال دیده نمی شود! ******** دوست گرامی، کیانوش توکلی، چندی پیش کسی به نام جواد هیأت درگذشت، درباره مرگ چنین کسی نیز نوشته هائی به ایران گلوبال فرستاده شدند و یکی از کسانی که نوشته هائی را درباره چنین کسی به ایران گلوبال فرستاد من بودم، گره کور از آنجا پیدا شد که یکی از گردانندگان ایران گلوبال به نام آ.ائلیار از چنین کسی خوشش می آمد و چون خوشش می آمد از نوشته های من که درباره پیشینه تاریک جواد هیأت سخنانی نوشته بودم با بدترین واژه ها یاد کرد! واژه هائی مانند: تبلیغات گوبلزی، ایت هورر کروان گچر (سگ عوعو می کند، کاروان می گذرد) ، ایده ضد انسانی، ایده فاشیستی، پروپاگاندای گوبلزی، کودک سیاسی و مغرض، تعصب کور فارس گرائی و ..... از سوی دیگر دوست گرامی ما، آ.ائلیار، در یادداشت شماره 33747 نوشت: ( ..... طرح مسائل اتهامات سیاسی- امنیتی علیه دکتر جواد هیئت جایش در سایت نیست که تبریزی اقدام کرده، رسیدگی به اتهام همکاری با ساواک و سازمان فراماسون کار یک دادگاه بی طرف است، ممکن است دادگاه هم اشتباه کند، همیشه کار دادگاه ها نیز درست نیست ولی به یقین طرح این مسائل جایش در سایت نیست و شخص مورد اتهام نیز خود حضور ندارد، در چنین حالت کار این آقا تنها تبلیغات است علیه یک شخص درگذشته و اصولاً خلاف مقررات سایت، من این مسأله را در جمع مطرح می کنم که دیگر در مورد دیگران تکرار نشود ..... ) سپس ایشان در یادداشت شماره 33763 این چنین نوشتند: ( ..... تبریزی گرامی، لطفاً سند اتهامات خود را در مورد دکتر جواد هیئت به ایمیل آقای کیانوش توکلی ارسال کن، ایشان می خواهد اسناد شما را ببیند ..... ) ********** دوست گرامی، کیانوش توکلی، اگر کسی از هوای سرد خوشش بیاید و برف و سرما را دوست داشته باشد و در مردادماه بگوید چه هوای خنکی! به به از این برف و یخبندان! و من او را به دشت باز ببرم و بگویم در مردادماه که هوا گرم است و آفتاب در آسمان می درخشد برف و یخبندانی در کار نیست و او بگوید: ( ..... سند و مدرک تو برای گرم بودن هوا و درخشش آفتاب در آسمان چیست؟ ..... ) من به او چه بگویم؟ حتی اگر دادگاهی برپا شود و بر علیه جواد هیأت رأی بدهد سخن دوست گرامی ما، آ.ائلیار این است: ( ..... ممکن است دادگاه هم اشتباه کند، همیشه کار دادگاه ها نیز درست نیست! ..... ) با این روال اگر جواد هیأت زنده شود و اعترافاتی بکند این بار نیز دوست گرامی ما آ.ائلیار خواهد گفت: ( ..... ممکن است اعترافات دروغ باشند، همیشه همه اعترافات درست نیستند! ..... ) ********** دوست گرامی، کیانوش توکلی، آن چه من درباره جواد هیأت نوشته ام اینها هستند: علی هیأت پدر جواد هیأت از دانه درشت ترین مهره های رژیم پهلوی بود! مدرک و سند می خواهید؟ شما و هر کس دیگری اگر در موتورهای جستجوی اینترنتی با خط فارسی بنویسید: "علی هیأت" شماره فراوانی تارنما و تارنگار را از ویکیپدیا گرفته تا تارنماها و تارنگارهائی که با دیدگاه های سیاسی گوناگون کار می کنند خواهید یافت که درباره این که علی هیأت پدر جواد هیأت تا پایان زندگیش یکسره برای رژیم پهلوی کار می کرد.....
نوشته شده توسط: Anonymous

درگذشت خانم بهبهانی تنها کمی بعد از مرحوم دکتر هیئت یک بار دیگر نشان داد که رسانه های فارسی زبان چقدر از بی طرفی دور هستند و بیشتر از یک ارگان خبری شبیه یک ارگان تبلیغاتی به نفع دستجات خاص و بخصوص بلندگوی فرهنگ اقلیت غالب در ایران یعنی فرهنگ فارسی هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

در اخرین روزهای عمر اقای هیت چه فکر میکرد؟ مردی با تجربه و با دانش با اگاهی از پستی و بلندی روزگار.
او دیگر نیازی به مادیات این جهان نداشت و انچه در اخرین سالهاو روزهاولحظات برای او محترم ومقدس بود چیزی جز حقیقت نبود.
او به نظام نفرت انگیز اسلامی باور نداشت .او به مدعیان دروغ و راست مردم و خلق و ملیتها ایمان نداشت.
شاید او در اخرین لحظات عمر حسرت گذشته را میخورد .به باور او در اخرین لحظات زندگی احترام بگزاریم.

نوشته شده توسط: Anonymous

اقای ین لیک ترا به پدر و مادرت ؛ ترا به هرکه می پرستی ؛ ترا به وجدان به انسانیت و به حقیقت ؛ ایا ان داستانی که گفتی ساختگی و دروغ نیست ؟
شما از یک دکتری سوال می کنی که ایا دکتر جواد هیئت را می شناسی ؟ او می گوید نه ؛ اما همین که می گویی او پدر جراحی نوین قلب ایران است نا گهان نه تنها او را به جا می اورد بلکه توصیف بیشتری هم می دهد و می گوید او پان ترکیست است .
شما می خواهید ما این داستان ساده لوحانه را باور کنیم ؟ داستان محاکمه و دفاعیات بالا که می خواهد بگوید چون فلانی در سیستم شوروی سابق شکنجه شد تا دروغ و راستی را بپذیرد پس پان ترکیست حق است نیز به همین اندازه ساده لوحانه است . انسان بهتر است از هر چه پان دوری جوید زیرا از ان فاشیسم خواهد روئید و ادم کشی و جنایت .

نوشته شده توسط: Anonymous

عمو ! تو چقدر از خودت متشکری که این چنین بخود اجازه میدهی راجع به همه چیز رهنمودهای آب دوخ خیاری بفرمایی! ایران با پول نفتش خلاف نظر شما دچار فقر نیست بلکه نصف مردم را با حقوق کافی در نیروهای امنیتی و نظامی و تبلیغاتی و خیریه و زیارتی خود جمع کرده که این چنین در داخل و خارج گردنکشی میکند و مرد می طلبد. و شما در خارج نشیسته اید و از باکو و آنکارا تعریف میکنی و ایران را افغانستان و بنگلادش نشان میدهی . این کار شما فریب خود و فریب ترک و ایرانی است .دست بردار ! برو کمی مقالات ایرانی و فارسی بخوان تا بلندگوی رسانه های مغولی همسایه های ایران نشوی .

نوشته شده توسط: Anonymous

احسن! حناب کرمی، حرف خیلی منطقی ایراد میفرماید، تمام دنیا باید از "اوجالان" دمکراسی یاد بگیرد، امید واریم که به گفته آقای کرمی ملت کرد تبار این دمکراسی را در ایران نیز پیاده بکند و مردم اسیر ایران را از دست ترکان فارس زبان، رها سازد، و بقول آقای کرمی جغرافیای ایران پر از دمکراسی بشود. ایکاش کسی از آقای کرمی میپرسید، چرا برادران آریائیتان اجازه نمی دهند، که اکراد کشور مستقل خودشان را که حقشان است، تشکیل دهند؟ دوستی میگفت؛ برای اینکه بعدش نوبت ایران است، و از فرهنگ پارسی جز در مناطق حاشیه اثری نخواهد ماند. در واقع گویا سرنوشت و موجودیت استقلال اکراد در دست ترکان فارس زبان جغرافیای ایران است. و گویا دول غربی به هر بهائی خواهان حفظ رژیم دیکتاتور اسلامی فارس زبان هستند. چون میدانند، که دیگر جهنمی به نام ایران باقی نخواهد ماند، و توازن قوای منطقه بصورت دیگری

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی..خواهشمند است آن پیشنهاد غیر واقعی و یا خارج از واقعیّت که آن دانشجوی ترک که پیشنهاد کرده بود, در این جا به میان بکشید تا من جواب گوی آن باشم..چون در این رابطه با دو واقعیّت رو برو هستیم. 1- یکی دانشجو 2- یکی استاد. رابطه استاد و شاگرد رابطه سیاسی و ترک ستیزی نیست و نمی تواند باشد . مخصوصآ المانی ها که به ( اصالت مهندسی ) خیلی خیلی ارج گذاشته و افتخار « به حق» هم میکنند. پس آن جوابی که نوشته اید ((استاد آلمانی پس از سکوتی معنی دار، رو به دانشجوی تُرک میگوید، طبق همین نظریه های مانند شماست که کشور ترکیه این همه موشک و راکت و ماهوارهای پیشرفته به فضا پرتاب کرده است)) یک حرف بی منطق و بی اساس است . وچون ما ها با نوشته های شما آشنا هستیم , این حرف هم از خود شماست . تازه « توصیف از دوستی» شما را از گردن مسئولیت نمی اندازد. پس لطف کنید موضوع پیشنهادی آن دانشجو را منتشر بکنید. منتظریم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کرمی، خارج از شوخی‌، فیزیکدان روستای فارسی‌، جناب محمود حسابی‌، چقدر باید از کمبود اندیشه رنج برده باشند که ادّعا کردند انشتین پای سفره هفت سین ایشون ظاهر شده؟ یعنی‌ این فیزیکدان روستای فارسی‌، اینقدر کند ذهن بوده؟

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی ماشاالله این قدر استعداد نظریه و تئوری بافتن دارید , بهتر است در یک کارخانه بافندگی کاری پیداکنید و با این استعدادی که دارید بهترین بافنده تاریخ آریائی شناخته میشوید.

نوشته شده توسط: Anonymous

یوسف عزیز کاش حرکت ملی آذربايجان و فعالين اش آنقدر رشد و شعورداشته باشند تا بازيچه دست وزارت اطلاعات، شونيزم فارس و فعالان حقه باز آذربایجانی نشوند. حنای رژیم و شونیستها کاملا واضح هست و افرادی که در آن راستا حداقل در ایران گلوبال قلم میزنند کاملا مشخصه و تکلیف ما آذربایجانیها با آن افراد خیلی روشن است. اما بدبختی و مشکل اساسی حرکت ملی آذربایجان بیشتر از عدم شناخت صحیح ازجهد و تلاش یک عده افراد بظاهر فعال ملی اما کاملا خودخواه و شاید بیمار روانی نشعت میگیرد. آقا، اصالت فعالیت اجتماعی و سیاسی دراعتماد، صداقت و اخلاق سیاسی خلاصه میشود. تصور کنید اگر فردی در باب شخصیت دکتر هیئت شایعه پراکنی کند اما متوجه شود کسی خریدار آن حرفها نیست و بعد از مرگ دکتر مداحی کند آیا لایق نکوهش هست یا نه؟.حالا آن آقا بجای جواب مطلوب به معترضین آنها را متهم به همکاری با رژیم میکند. ... مثل

برخورد مجاهدین خلق با سایر مخالفین رژیم. آقای یوسف عزیز متاسفانه ضربه ای که این افراد به اصطلاح فعال و روشنفکر ملی به حرکت ملی آذربایجان میزنند صد برابر بیش از ضربات وزارت اطلاعات و گماشتهای شونيزم فارس میباشد. کجاست آن تشکل سیاسی و اجتماعی آذربایجانیهای برون مرز؟ آیا شکست به آن بزرگی تقصیر وزارت اطلاعات ایران و طرفداران شونيزم فارس هست یا روشنفکران نادان که خو را گهی با القاب محقق و نویسنده و گهی دکتر و پروفسور خطاب کرده و با اشتراک درهر تشکل نوین آن را به نابودی سوق میدهند. یوسف محترم کلاه خود را به قضاوت بگذارید.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز مرحوم دکتر هیات یک جراح و پزشک حاذق بودند درست، خدا رحمتش کند این افتخار هر ایرانیست. اما ایشان چه تخصص یا تحصیلات آکادمیک درباره تاریخ ،فرهنگ، هنر، ادبیات و... ایران یا حتی منطقه آذربایجان داشت؟ پاسخ: هیچی یا لااقل هیچ جایی به آن اشاره نشده است. اگر ایشان به زبان مادری علاقه وافر داشت بهتر نبود در زمان دانشجویی در ترکیه بطور تخصصی این رشته را فرا میگرفت؟ آیا در اینصورت بهتر به جامعه و زبان مادری خود خدمت نمیکرد؟شایدهم ایشان در آن دوره چندان دغدغه زبان مادری نداشتن وتنها پس از انقلاب و به دلایلی به این مقوله علاقه مند شدند...الله اعلم...
دوست عزیز تا بحال فکر کرده اید چرا نظریه پردازان قوم گرا(یا به گفته شما هویت طلب) و عناصر ضد ایران عموما تخصص و تحصیلات آکادمیکی در مورد تاریخ و ادبیات و فرهنگ و زبان و... ندارند و فقط مقداری مطالعه ذوقی دارند که بر مبنای

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کرمی، لطف کنید بروید این حرفاتون را به ۳۰۰ خلبان ایران که در ترکیه کار پیدا کرده اند بگید تا به ریش هر چه هخا پرست، شاهنامه خوان است بخندند، لطف کنید این حرف به ۵ هزار پزشک بیکار یونانی بگید که برای کار، بزودی به ترکیه خواهند رفت نه اتحادیه اروپا ور شکسته، برید با مردم کوچه و خیابان در ترکیه بگید که در آامد کشور شما از صنعت توریزم، نصف دامد کشور فارس زده ایران، از صادرات نفت و گاز است تا چنان بخندند که استخوان‌های هخا در قبر، بلرزند، لطف کنید به اعراب بگید قطر، امارات متحده عربی‌، در اقتصاد رقابتی‌، رتبهٔ ۱۱ را بین بلژیک و ژاپن، یا رتبهٔ ۱۸ را میگیرند و ایران فارس زده شما، رتبهٔ ۸۱ را در اقتصاد رقابتی‌ می‌گیرد، جناب کرمی، میگویند اهورا مزدا، بعد از افرینش روستای فارسی‌، اول خندید بعد زد زیر گریه، خلایق گفتند این چه اوالاتی است حاضرت اهورا مزدا، ایشون فرمودند جماعتی هاج و واج، با

زبان دری وری، در روستای فارسی‌، حاکم خواهند شد و در قرن بیستم و بیستو یکم، این جماعت در چاه جمکران، دنبال جن گیری ، حیران و گیج، به بحرانی‌ دچار خواهند شد که بشریت در نخواهد یافت آنان از چه چیزی رنج میبرند.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به آقای.... …..Yenilikخارج از شوخی... .یک دوستی که در دانشگاه شهر هانوفر آلمان درس میخواند تعریف کرد که در کلاس درسشان یک دانشجوی تُرک تبار هم بود. رشتهء مورد بحث فیزیک بوده و موضوع کلاس درس پرتاب موشک و راکت به فضا و سیارات بوده، از قضا دانشجوی تُرک بلند میشود و پیشنهادی را مطرح میکند، این پیشنهاد آنقدر غیر واقعی و یا خارج از واقعیّت بود که استاد آلمانی از شگفتی در جا میزند، و پس از سکوتی معنی دار، رو به دانشجوی تُرک میگوید، طبق همین نظریه های مانند شماست که کشور ترکیه اینهمه موشک و راکت و ماهوارهای پیشرفته به فضا پرتاب کرده است، حال قضیه شماست، که در خیال خود در مورد پیشرفت ترکیه اینهمه ماهواره و موشک به فضا پرتاب میکنید. ..

. تنها 13% از درآمد سرانهء ترکیه مربوط به تکتولوژی و صنعتی، بقیه همه خدماتی و کشاورزی است. اگر علی خامنه ای و عربستان سعودی، گروههای رادیکال اسلامی سرمایه های خود را از ترکیه بیرون بکشند، اقتصاد ترکیه در کمترین زمان فلج خواهد شد. اقتصاد ترکیه مدیون علی خامنه ای است. ترکیه همزمان فرمانبر آمریکا و اتحادیهء اروپا هست و در مقابل خدمتگزاری امتیاز و پول میگیرد. آلمان به ترکیه قول داده است که اگر اسلامی بماند و مأموریّتهای لازم را انجام دهد کمکهای سرشاری به ترکیه میکند، که چنین هست. اقتصاد ترکیه مدیون آلمان است که این بحث طولانی و تاریخی است.
مردمان تُرک تبار ترکیه، چون تاریخی ندارند، هنوز در جستجوی یک هویّت هستند، عثمانیان با بر افراشتن پرچم اسلام بیش از 500 سال تلاش کردند، هویتّی کسب کنند، با شکست مواجه شد، کمال آتاتورک تلاش کردند که هویتّی بر اساس ناسیونالیسم تُرکی به سرزمین آسیای کوچک ( ترکیه امروز ب) دهد با شکست مواجه شد، حال شما میخواهید با سرمایه های ملّی بوسیلهءِ علی خامنه ای دزدیده شدهءِ ایرانیان، با کمکهای عربستان، القاعده، و داعش، به ترکیه یک هویّت و " ملّت صنعتی" بدهید !. مایه شرم ملّت تُرک است که اکنون حکومت ترکیه در کنار داعش ایستاده است و مرزهای خود را بر روی ملّت کُرد بسته است، از سویی آن قسمت از مرزهای ترکیه که در کنترل داعش هست آنرا باز گذاشته که تنها راهی باشد که مردم کُرد از آن بگذرند، تا در دام داعش گرفتار آیند. و آنها را به رگبار ببندند. پول دُزدی و دست آورد، و پول بدست آوردن از راه قداره بندی و قلدری و رایزنی و نامردی، تمدن و فرهنگ و ارزش اجتماعی نمی آورد. تمدن و فرهنگ و اندیشهء نیک و دمکراتیک پایه های اصلی هر ملّت سازی است، لیبرال دمکراسی پایه های هر شکوفایی اقتصادی است، ترکیه حرفی برای گفتن ندارد و باید بیاموزد، تنها ملّت کُرد ایرانی تبار هست که میتواند دمکراسی را در ترکیه جایگزین کند.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کاربر گرامی 1- بله نوشته هایی را که نام برده اید در زمان شاه « به بیرون درز»کرده، و اکنون در حکومت اسلامی ده برابر آن انتشار می یابد گاهاً با اجازه و گاهاً بدون اجازه، ولی با تمام اینها زبان آذربایجانی مثل 80 سال پیش ممنوع ست. حکومت اسلامی حتی ماده ی 15 قانون اساسی خود را هم در مورد زبان مادری اجرا نمی کند. ممنوعیت به معنای آن نیست که هیچ چیزی منتشر نشده بل سخن در مورد تدوین قانون و اجرای آن است. در زمان شاه پدر و پسر همچوقانونی نبود. در حکومت اسلامی هم ماده 15 را اجرا نمی کنند. و بدون قانون هم اجازه انتشار نمی دادند. و اکنون هم به ندرت میگذارند کتابی و مجله ای منتشر شود. ولی کسانی با فداکاری و از راههای گوناگون چیزهایی بیرون میدهند.2- ما در آذربایجان در مدرسه بخاطر ترکی حرف زدن جریمه پولی داده ایم! شکنجه شده ایم!http://www.iranglobal.info/node/7666» پرنده از جلوی پنجره گذشت.

http://www.iranglobal.info/node/14869چون کودکم "فارسی" فراموشم میشود.هر دو مقاله به قلم من است. بد نیست بخوانید.

کتک-جریمه پولی(انداختن پول درقلک)- رونویسی درس- پرنده از جلوی پنجره گذشت-که من آنرا در یکی از نوشته هایم با همین عنوان توضیح داده ام- مثل گذاشتن مداد لای انگشتان و فشار دست توسط معلم است ، با این تفاوت که تا پرنده ای از جلوی پنجره کلاس رد نشده آموزگار دست بردار نیست- همه آزارو اذیتهایی بودند که ما کودکان برای یاد گرفتن اجباری زبان فارسی و فراموشی زبان مادری متحمل شده ایم.
امیدوارم روزی برسد که کودکان با میل و علاقه خود به آموختن زبان مادری و غیر مادری بپردازند.
3- علت عدم نبود روزنامه ترکی در زمان رسول زاده در اورمیه آن بود که «زبان ترکی رسمی و دولتی» نبود که در مدارس تدریس شود.
و مردم با زبان خود «کارهای اداری» را نجام دهند. و روزنامه و مجله داشته باشند. زبان دولتی فارسی بود و حالا هم چنین است. اما در خانه ها- براساس اشعار کودکان - زبان ترکی از سوی باسوادان اندکی که وجود داشتند آموخته میشد.در همین زمان که رسول زاده در اورمیه بدنبال روزنامه و خواننده بود، کودکان شعر کودکیشان را در ادبیات شفاهی چنین میخواندند: « از پسر بیگ بیزارم. روي ﭘﻴﺮاﻫﻦ ﻛﺘﺎﻧﻲ ﻣﻲﻧـﻮﻳﺴـﻢ. پیراهن کتانی با خطوط موازی؛ بیا زبان ما را یاد بگیر-زبان ما زبان ʺ اورﻣﻮʺ ﺳﺖ.»بی اوغلوندان ﺑﺌﺰارام Bəyoğlundan bezâram ﻛﺘﺎن ﻛﺆﻳﻨﻚ ﻳﺎزارم kətan köynək yazaram ﻛﺘﺎن ﻛﺆﻳﻨﻚ ﻣﻴﻞ ﻣﻴﻠﻲ kətan köynək mil- mili ﮔﻞ اوﺧﻮ ﺑﻴﺰﻳﻢ دﻳﻠﻲ gəl oxu bizim dili ﺑﻴﺰﻳﻢ دﻳﻞ اورﻣﻮ دﻳﻠﻲ bizim dil Urmu dili وقتی زبانی در اداره ی مملکت و انجام کارهای آن بکار گرفته نمیشود- تحصیل هم نمیشود- کتاب و روزنامه و خواننده هم پیدا نمیشود. هر کس نسبت به نیازش چیز یاد میگیرد. با دو هفته در اورمیه ماندن نمیتوان مسئله زبان را در آذربایجان برای خود حل کرد. که چرا نشریات ترکی یافت نمیشود. همانطور که نتوانسته علت اصلی مسئله را درک کند. در آذربایجان زبان رسمی فارسی بود. اگر ترکی بود همه جا پر میشد از مطبوعات ترکی. بگذریم که تعداد باسوادان آنموقع خیلی کم بود و معمولا هم کارمندان دولت بودند.4- منظور از شما شمای نوعی ست. 5- انکار ممنوعیت مسئله را حل نمیکند. این ممنوعیت حالا هم ادامه دارد.6- راه حل رسمی شدن زبان ترکی در آذربایجان است. از کودکستان تا دانشگاه. این مشکلی ست که ما میخواهیم حل کنیم. و نیاز به حمایت انسانهای معتقد به حقوق بشر داریم که به باور خود عمل کنند و از حق بشری ما دفاع نمایند. ساعدی داستان نویس بزرگ میگوید«من آذربایجانی ترک زبان، مجبورم به فارسی بنویسم، چرا که مجبورم.زبان من قدغن بوده و در این سن و سال خودم را بی هویت حس میکنم...»-یادنامه ساعدی. ساعدی از دو داستان که به زبان ترکی نوشته بود و اجازه ی انتشار نداده بودند نیز نام برده است.ساعدی که توسط عضدی بازجو شکم اش با چاقو قاچ قاچ شده بود...صمدبهرنگی را بخاطر چاپ کتاب پاره پاره که اشعار ترکی بود ساواک از طریق آموزش و پروش چه آزار و اذیتها که نکرد. داستان چاپ آثار ترکی انگشت شمار درزمان شاه بسیار غم انگیز است. همه از طریق تحمل فشار های زیاد صورت گرفته است.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

تبریزی گرامی، لطفاً «سند اتهامات» خود را در مورد دکتر جواد هیئت به ایمیل آقای کیانوش توکلی ارسال کن. ایشان میخواهد اسناد شما را ببیند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کرمی جان... اینایی که در جواب نوشتی، شد شرح اصول کافی. شد تفسیر المیزان. خب ببین برادر چرا زور می زنی. این نشان پرچم ایران و پرچم اخوان المسلمین اصلا شبیه هم نیستن. نه از نظر گرافیکی، نه نوشتار و نه کتاب. در ضمن برداشت سطحی و قشری مشکلِ خود توهِ نه مشکلِ بقول تو "ما ایرانیان". اون کتابهایی رو هم که از روشون می خونی و کُپ می زنی تو نوشته هات، بیشتر ورق بزن. شب بخیر.

نوشته شده توسط: Anonymous

من گفته شما را این گونه می فهمم که از زمان به قدرت رسیدن رضا شاه ( تا به امروز) نوشتن به زبان « ترکی آذری » ممنوع بوده است ؟

در پاسخ تان ، به گونه ای مجمل باید بگویم :

زنده یاد شهریار ، شعر معروف « حیدر بابا یه سلام » را به زبان « ترکی آذری» سرود، بی آن که ، به داغ و درفش پهلوی ها گرفتار آید.
صمد بهرنگی، شعرهایی از نیما، فروغ ، اخوان و شاملو را به « ترکی آذری » ترجمه کرد، بدون آن که با منعی رو به رو شده باشد.
بخشی از کتاب « شب هزار و دو » مفتون امینی ( شاعر معروف ) به زبان ترکی آذری است . نشنیده ام که شاعر ، به جرم نوشتن به زبان مادری ، بازخواست شده باشد.
زنده یاد عمران صلاحی شعر هایی به فارسی ـ ترکی دارد. یعنی ، از پس ِ چند سطر شعر فارسی سرودن ، ناگهان زبان شعر به ترکی آذری تغییر می کرد و قس علی هذا .

آلمانی ها ، گفت و گو را نوعی تبادل اطلاعات ( Informationsaustausch) می دانند. من هم می گوشم ، به جای احتجاج ، اطلاعاتی را که دارم ، با شما در میان بگذارم .
1ـ نوشتید که : « شناسنامه ی هیئت و ایرانی بودن او مورد قبول دولت ایران واقع نشد و مرده اش در خانه همسایه به خاک سپرده شد» .

تا آن جا که من می دانم ، عطف به وصیت نامه زنده یاد پروفسور جواد هیئت ، قرار بود ایشان را در تهران ( ابن بابویه) دفن کنند. اما خانواده اش موافقت نکرد. الله اعلم.

2ـ نوشتید : « بله ما آذربایجانیها به خاطر 80 و چند سال قدغن بودن زبان مادریمان جهت کتابت «تافته ی جدابافته ایم » .

ادعاهایی از این دست ، از سوی حضرات کامنت نویسی که همه اوقاتشان ، به « پان فارس » و « پان ترک » گفتن می گذرد ، چندان استبعادی ندارد. اما، شما چرا؟

من گفته شما را این گونه می فهمم که از زمان به قدرت رسیدن رضا شاه ( تا به امروز) نوشتن به زبان « ترکی آذری » ممنوع بوده است ؟

در پاسخ تان ، به گونه ای مجمل باید بگویم :

زنده یاد شهریار ، شعر معروف « حیدر بابا یه سلام » را به زبان « ترکی آذری» سرود، بی آن که ، به داغ و درفش پهلوی ها گرفتار آید.
صمد بهرنگی، شعرهایی از نیما، فروغ ، اخوان و شاملو را به « ترکی آذری » ترجمه کرد، بدون آن که با منعی رو به رو شده باشد.
بخشی از کتاب « شب هزار و دو » مفتون امینی ( شاعر معروف ) به زبان ترکی آذری است . نشنیده ام که شاعر ، به جرم نوشتن به زبان مادری ، بازخواست شده باشد.
زنده یاد عمران صلاحی شعر هایی به فارسی ـ ترکی دارد. یعنی ، از پس ِ چند سطر شعر فارسی سرودن ، ناگهان زبان شعر به ترکی آذری تغییر می کرد و قس علی هذا .

دوست عزیز ! من ترجمه ی بخشی از گزارش محمد امین رسول زاده ( سوسیال دموکرات معروف و بانی خیر! آذربایجان شوروی ) را ، که برای روزنامه« ترقی» ( که در باکو منتشر می شد) تهیه کرده بود ، برای تان بازنویسی می کنم. تا ببینید ، فارسی نویسی در آذربایجان و حتی قفقاز آن سال ها ، بی هیچ اجباری رایج بود. رسول زاده می نویسد :

« از آثار ادبيات دراروميه چيز قابل ذکری نيست... در اينجا نمی‌توانيد غير از چند مشترک حبل‌المتين روزنامه خوان ديگری پيدا بکنيد. روزنامه‌های ترکی قفقاز نيز در اينجا خريدار و خواننده ندارند. اصلاً در اينجا ترکی خواندن متداول نيست. اگرچه همه ترک هستند اما ترکی نمی‌خوانند. در همه جای آذربايجان چنين است. حتی چنان تيپ‌هايی وجود دارند که اين حال را برای قفقاز نيز پيشنهاد می‌کنند و خيال می‌بافند که بايد همه‌ی عالم اسلام زبان فارسی ياد بگيرند و به فارسی بخوانند ... در عرض پانزده روزی که در اروميه ماندم، هر چه جستجو کردم بلکه يک نفر خريدار روزنامه ترکی پيدا کنم تا ببينم در قفقاز يا عثمانی چه می‌گذرد و اوضاع عالم چگونه است، ممکن نگرديد. به شهبندری عثمانی هم مراجعه کردم که به روزنامه‌های استانبول دسترسی پيدا کنم که بی‌نتيجه بود. انسان وقتی به ايران افتاد، به معنی اين است که دستش از عالم مدنيت بريده شده است» .

3ـ در ادامه یاداشت تان آوردید : گر [ تافته جاربافته نبودیم ] ، نبودیم زبان ماهم مثل شما در کتابت و فیلم و تئاتر و فرهنگ و هنر آزاد بود.»

دوست عزیز ! زبان مادری من ، مازندرانی است. اما ، نه تنها از فارسی نویسی و فارسی خوانی احساس غبن نمی کنم ، که سهل است ، به این زبان عشق می ورزم و با آن زندگی می کنم . به خصوص ، کار گِل را ، به شوق آن که ، پس از اتمام کار ، بخوانم و ( گاه ) بنویسم ، تحمل می کنم.

گرچه ، گفتنی در این مورد بسیار است ، اما فعلاَ، به همین نه چندان مختصر بسنده می کنم. روز و روزگار به شما خوش.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کرمی عزیز! من شخصا دو نفر را شایسته رهبری آینده ملت واحد و نژاد واحد، و کشور واحد و بزرگ و مقدس (ایران ـ فارس ) یادگار سلطنت جلیل و بزرگوار پهلوی که دروازه تمدن 2500 ساله را بر روی امت مسلمان اثنا العشری گشوده فرمودند، می بینم. یکی جناب مستطاب حضرت آقای برادرمسعود رجوی!، صلوات آلله علیه و آله و صلم! که اسم مبارکش پس از رحلت امام، موجب مسرت خاطر هر مسلمان تازه نفس و مرید اعمه جماعت و مکتب ذولجلال اثنا العشری شیعه دوازده امامی جمکرانی، که با بیانات گوهر بار تزویج تشکیلاتی، و تفاخر فرهنگ تعالی بحث و فلسفه آزاد مراودات سلیقه ای را، در جهت ارشاد آحاد و مریدان جنت مکان اسلام، در فراسوی تلالو مفرح امداد های غیبی، حضرت آقا امام زمان (عج الله تعالی فرجه وشریف) که امت مسلمان بی صبرانه منتظر ظهورش هستند، و مقام ترفیع و الهی گونه اش در نشر و بسط اسلام، و تلاش های شبانه روزی اش

برای برقراری جامعه بی طبقه توحیدی، حجت السلام "علی شریعتی "، و امثالهم! که حتا هواداران سوسیالیسم واقعا موجود سرتاسری نیز، با حسرت و ایما و اشاره، و با چشمان غماز و عشوه گری های توصیف ناپذیری، بدان مینگرند، میباشد. فرد دوم شخص جنابعالی هستید، که هم بخوبی ماهیت فرهنگ جلیل و بزرگوار ایرانی ها را میشناسید، هم سواد خواندن نوشتن دارید، و هم جوان مؤدبی هستید، هم اروپا را با چشم بصیرت خاص خویش نظاره گرهستید، هم بفکرآحاد ملت واحد، زبان واحد، و نژاد واحد و کشور واحد هستید، و بزرگی و سربلندی تاریخ واحد، عظمت عظیم الشان کورش کبیرشاه شاهان، سایه ظل الله و جنت مکان ماوای رود شکر مآب کوثر، و قرین حوریان سیه چشم روضه رضوان، و سروش ملکوتی ایزدی، بنیانگذار دروازه های تمدن بزرگ سعادت بشریت، هستید، هم ظهور انتر ناسیونالیسم جهانی را به جهانیان بشارت میدهید، هم خواهان تشکیل کشور واحد کره زمین، که همه برادرانه باهم باشند، هستید، هم خواهان فرو ریزی مرزهای درحال فرو ریزی هستید، هم بفکر فقرا، و هم بفکر تمدن بشریت هستید، و هم با شجاعت پایان ناپذیر و بی همتائی در جهت ترد زبان مادری، زبان عمه ای و زبان خاله ای غیر فارس هستید، و خیلی چیزهای تماشائی و جالب دیگر! که از شنیدن آن براستی روح مزاح و تفرح امتزاج در خاطر خواننده بطرز جالبی دمیده میشود، و انسان را به وجد و طرب میآورد. دمت گرم! بابا...! کارت خیلی قشنگه، بمولا مشده! از این جهت اینجانب بسهم خود، و با یگانه رای خود! شما را برای قبول مسئولیت پست ریاست جمهوری آینده ایران اسلامی، با نژاد واحد، زبان واحد، و کشور واحد( ایران ـ فارس)، کاندید میکنم. باشد که دست لایزال امدادهای غیبی، و جناب حضرت اش آقا امام زمان (عج الله تعالی فرجه و شریف) به همراهت باشد. علی یارت.


نوشته شده توسط: Anonymous

""" یک فرصت طلا ئی """ آن نیروی برق آسا، که توان جایگزینی سیستمی‌ فعلی‌ ایران را دارد تنها میتواند از بطن "" یک کودتای نظامی "" بر آید و روند فدراتیو کردن ایران را، از روند پیشرفت آدم کشان داعش، تسریع بخشد، برای نیل به چنین هدفی‌، انبار فکر نظامیان در ایران، دست کم باید چندین قربانی در این راه داده باشد "" با فرض به اینکه چنین انبار فکری وجود دارد "" ولی‌ تا حالا، چنین تلاشی از سوی ارتشیان و پاسداران دیده نشده، دلایل آن زیادند ولی‌ من به چند دلیل برجسته اشاره خواهم کرد، کشور ایران، بر روی خاکستر فقر، نعش خود را، حمل می‌کند، نظامیان از این وضعیت مستثنا نیستند، سیستمی‌ که ایران را فارس و زبان را فارسی‌ تعریف می‌کند چنان در سیستم اداری، دیوان سالاری ریشه دواند که یک فرد نوعی " چه نظامی، چه غیر نظامی " اصلا به مخیل ‌اش خطور نیز نمیکند که آینده ایران "" اگر بشود آینده‌ای را برای

این کشور متصور شد "" فقط در شکل فدراتیو "" امکان بقا دارد، در اینجا توضیحی پیرامون "" وضعیت آچمز "" خواهم داد، وقتیکه نیروهای مخالف و موافق یک سیستم، همه از یک جنس باشند، عملکرد آنان، منجر به تثبیت همان شرایطی می‌‌شود که خود با آن مخالفند. در اینجا بعد نیست کامنت قبلی‌ من را پیرامون این موضوع، زیر این کامنت، بگذارم. "" من تاکید می‌کنم که برخلاف تاکیدات جماعتی متوهم شاهنامه خوان،""" من یک فدراتیو هستم نه جدا ئی طلب """" """ چگونه سیاستی را باید در پیش گرفت تا ایران، سوریه و عراق نشود؟ """ موضوع بسیار حیاتی‌ و مهمی‌ است و به هیچوجه راه حل سریع ندارد، میانبری نیز وجود ندارد، اگر "" سوریه و عراق به شدت در حال تبدیل به افغانستان هستند، آیا ایران پاکستان بعدی است؟ "" اگر چنین است افغانستان و پاکستان جایگزین چه کسی‌ خواهند شد؟ و نزول افغانستان و پاکستان به و تجزیه این دو ۲ کشور چگونه ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟ اگر روزی روزگاری، رژیم فارس ایران، قصد داشت نواری شیعه، از ایران، تا عراق و از آنجا سوریه و دریای مدیترانه ایجاد کند، بی‌ ثباتی‌ها باعث شد آدم کشان، تروریست‌ها نوار ارتباطی‌ از افغانستان، پاکستان، ایران، عراق تا سوریه ایجاد کنند، دولت فعلی‌ ایران، توان کنترل این راهرو را نخواهد داشت، "" قاچاق نفت، گاز دست به دست قاچاق مواد مخدر خواهد داد "" و کدام ابله جامعه شناس دانشگاه رفته پروفسور خنگی نمیداند که "" مخلوط گاز ، نفت و مواد مخدر "" چگونه دروازه‌های جهنم را باز خواهد کرد، برای جلوگیری از این وضعیت، "" ترکیه، ایران و عربستان "" در سطح منطقه‌ای باید همکاری کنند، ولی‌ اختلافات "" رژیم فارس ایران با عربستان "" به مرور زمان به دلایل ژئوپلتیکی فقط تشدید خواهد شد، آمریکا دیگر "" توان مالی‌ "" پلیسی‌ جهان را ندارد، روند حوادث بسیار سریعتر از روند "" فدراتیو کردن ایران "" خواهد بود، و انباشت تضاد‌ها در جامعه چندیم ملیتی ایرانی‌، به مرحلهٔ انفجار رسیده، اگر تحولات ژئوپلتیکی را دنبال کنید، خواهید دید که "" چین "" مسیر جاده ابریشم را از آسیای مرکزی به سمت جنوب به "" آسیای مرکزی به سوی غرب و ترکیه "" تغییر داد.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" نژاد، اتنیسیتی یک مقوله فمینیستی است """ مدرسه فمینیستی تحت تاثیر تبلیغات شاهنامه‌ای فارسستان گرایان و پان فارسیست‌ها قرار دارد، "" نظریه پردازان فمینیست "" به این موضوع اولویت میدهند که چگونه "" نژاد، طبقه،قومیت، کلاس، سنّ، جنسیت "" مسائل اجتمائی را در بستر جامعه تغییر می‌‌دهند، مدرسه فمینسیتی فارسستانی نباید "" تعلق خانم "" مریم میرزاخانی "" به جامعه آزربایجانی و آزربایجان را کتمان کند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تحلیل روز """ مرد بیمار اروپا و نماد بدبختی و نکبت در خاورمیانه به هم نزدیک می‌‌شوند """ همانطور که پیش بینی‌ کرده بودم اقتصاد فرانسه با دولت سوشیالیست به گًل خواهد نشست، امروز فرانسه مرد بیمار اروپاست، یونان نیز که هلو‌های گندیده کشاورزان آنها، به دلیل تنش اتحادیه اروپا با روسیه، در دستشان مانده بود وضع بهتری نسبت به فرانسه دارد، اینگ گدای اروپا، فرانسه، قصد دارد به همان بهانه‌های واهی که به "" کشور مالی‌ "" رفت در لبنان مستقر شود، میدانید که "" نماد بدبختی در دنیا، "" پسوند ستان"" است، از آن جمله افغانستان، فارسستان، پاکستان و هر جام که از زبان فارسی‌ و سیاست دولت فارسی‌ تاثیر پذیرفته است، گدای اروپا، کشور فرانسه، اگر به لبنان بیاید برای نفت و گاز این منطقه است، آدم کشان داعش، به راحتی‌ نفت و گاز منطقه را، به سواحل لبنان خواهند رساند تا از آنجا، به بنادر فرانسه انتقال داده شود، دولت

سوشیالیست فرانسه، نفت قاچاقی داعش را، در بازار سیاه، بشکه‌ای ۲۴ دلار میخرد. و کدام جامعه شناس خرفت خنگی با درجهٔ پروفسوری هنوز قادر به درک این مسائل ویرانگر اجتمائی نشده؟
نوشته شده توسط: Anonymous

هم اکنون که همه چیز بر ملا شده و پرده های دروغ و فساد جریان چپ افتاب نما شده و قتل های درون سازمانی مخالفان نظام سابق و همکاری انها با دشمنان ایران اشکار شده است با ید گفت اگر هم اقای هیت با سازمان ساواک همکار ی کرده کار بسیار خوبی کرده است. امروز متوجه میشویم که سازمان ساواک سدی محکم در برابر عده ای عقبگرای اسلامی تروریست فدائی و کودتاچی توده ای و مجاهدین صدامی بوده و ایران را تا حد توان از زیر ضربه این جریانات بدر برده برده بود.سازمان ساواک در خدمت امنیت ملی ما د ر ایران بود ولی مخالفان نظام سابق هرج و مرج بوجود اوردند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

یوسف عزیز، طرح مسایل «اتهامات سیاسی-امنیتی» علیه دکتر جواد هیئت جایش در سایت نیست. که تبریزی اقدام کرده. رسیدگی به «اتهام همکاری با ساواک و سازمان فرا ماسیون» کار یک دادگاه بی طرف است. ممکن است دادگاه هم اشتباه کند. همیشه کار دادگاهها نیز درست نیست.ولی به یقین طرح این مسایل جایش در سایت نیست. و شخص مورد اتهام نیز خود حضور ندارد. در چنین حالت کار این آقا تنها تبلیغات است علیه یک شخص درگذشته. و اصولاً خلاف مقررات سایت. من این مسئله را در جمع مطرح میکنم که دیگر در مورد دیگران تکرار نشود.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، آ.ائلیار، بدبختانه شتابزدگی در خواندن نوشته های دیگران و سپس یادداشت نویسی شتابزده درباره آن نوشته ها پیامدهائی مانند نوشته شدن یادداشت شماره 33741 از سوی شما را در پی دارد! دوست گرامی، آ.ائلیار، شما می گوئید: ( ..... در لینک داده شده توسط تبریزی، "خاطرات احمد از بیمارستان شهربانی و نقش دکتر جواد هیئت در آنجا" نکته منفی علیه دکتر جواد هیئت وجود ندارد بل کل ماجرا نشان از رفتار انسانی دکتر دارد و این رفتار ارزشمند است! ..... ) دوست گرامی، اگر بدون شتابزدگی نوشته مرا می خواندید می دیدید که من نوشته ام: ( ..... روشن نیست جناب آقای دکتر جواد هیأت پس از شرکت در ددمنشی های رژیم پهلوی در بیمارستان شهربانی رژیم شاهنشاهی کدام خوش خدمتی و خوش رقصی را برای رژیم آخوندی به انجام رسانده است که یکی از شناخته شده ترین حزب اللهی های رژیم آخوندی به نام (احمد احمد) از او ستایش کرده است؟ ..... )

..... پس همچنان که همگان می بینند سخن من در دروغ بودن ستایش های احمد احمد است نه راست بودن این ستایش ها و من هرگز نگفته ام که ای بینندگان ایران گلوبال به این لینک نگاه کنید و نکته های منفی را درباره جواد هیأت ببینید بلکه من گفته ام که ای بینندگان ایران گلوبال به این لینک نگاه کنید و ستایش های دروغ احمد احمد و سایت های رژیم را درباره جواد هیأت ببینید! احمد احمد همان کسی است که پس از انتحار اسلامی یکراست به زندان اوین رفت و در آنجا به کار پرداخت و از همان روز نخست تنها کاری که کرد سرکوب مجاهدان و فدائیان و پیکاری ها و راه کارگری ها و ..... بوده است! ********* دوست گرامی، آ.ائلیار، سازمان "کیهان" به سرپرستی "حسین شریعتمداری" که یکی از دانه درشت ترین بازجویان و سرکوبگران رژیم آخوندی است تا کنون ده ها کتاب با نام های: "معماران تباهی" و "نیمه پنهان" چاپ کرده است که بسیاری از این کتاب ها درباره کارگزاران رژیم پهلوی بوده اند اما تا کنون کسی ندیده است که این سازمان درباره کسانی مانند: دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده، مهندس محمدتقی توکلی، دکتر جواد هیأت و ..... نیز کتابی چاپ کرده باشد! چرا؟ چون چنین کسانی در خدمت رژیم آخوندی بودند و یا هستند یا با این رژیم زد و بندهائی داشته اند! البته چند وبلاگنویس حزب اللهی سخنانی را خودسرانه درباره چنین کسانی می نویسند اما رژیم هرگز برنامه ای برای بدگوئی از چنین کسانی ندارد! بیمارستان شهربانی یکی از بزرگترین پایگاه های امنیتی رژیم پهلوی بود که در آنجا کسانی مانند: علیرضا نابدل، بهروز دهقانی، مراد نانکلی، صدیقه رضائی و ..... با شکنجه ساواکی ها کشته شدند.
نوشته شده توسط: Anonymous

طبق تبلیغات دروغین شما فاشیسم ترک ، اگر دولت و قوم فارس ، نیرویی استعماری است در آذربایجان ، پس همکاران و مهرهها و عماملان و نوکران آن ، نیروی سوم دشمن هستند ، یعنی قهرمانان شما خائن به ترک و خدمتکار فارس هستند . پس مثل شترمرغ شما میخواهید گاهی شتر باشید و گاهی مرغ و گاهی گرگ !. این فرصت طلبی شما را ما ایرانیان افشا خواهیم نمود و اجازه نخواهیم داد با دروغ و حیله و فریب و جعل و تحریف حقایق و واقعیات ، شعله جنگ افروزی و آدم کشی را آغاز کنید .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ائليار با دوست قديمی ام که الان نيز مسئول و عضو يک تشکيلات است صحبت تهمت به دکتر هيئت را داشتم که در جواب گفت خود ميدانی که خيلی از زندانيان سياسی که از بيمارستانها فرار کرده اند توسط و به کمک دکتر ها و پرستار ها بوده از جمله ثميه را نام برد که من شخصا ميشناسم. و يک مثال در رابطه خودم بگويم که در تبر يز بعد از دستگيری در زمان شاه دو نفر بازجو داشتم يکی فارس زبان بود ديگری ترک زبان و دوست صميمی من با اصرار ادعا ميکرد که بازجوی ترک زبان تو جعفر راستگار بود ولی بعداز انقلاب و محاکمه جعفر راستگار مشخص شد که اصلا در زمان دستگيری من جعفر در تبريز نبوده منتها من تا زمان دستگيری و محاکمه جعفر رستگار فکر ميکردم که او بازجوی من بود. و اگر اسناد و جريان محاکمه نميشد جعفر رستگار مذنون برای بازجوئی من بود. چرا که دوست من ادعا کرده بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی حداقل از ٣٥ سال به اين طرف تمامی اين آدم کشان و تروريستها بعد از حاکميت و رهبری خمينی فارس- ايرانی بوجود آمده اند و قبل از حاکميت خمينی فارس در دنيا نه حزب الله نه جندالله نه طالبان ونه القاعده و نه داعش و امثالهم يعنی همه اين کثافات زير سر يک فارس زبان بوده بگو الحمدولله و در ضمن تمامی ملتهای ساکن عراق ضمن نفرت از ايرانيها مقصر و عامل بدبختی خود را از ايرانی ها ميدانند

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در لینک داده شده توسط تبریزی،« خاطرات احمد از بیمارستان شهربانی و نقش دکتر جواد هیئت در آنجا » نکته منفی علیه دکتر جواد هیئت وجود ندارد. بل کل ماجرا نشان از «رفتار انسانی دکتر دارد» و این رفتار ازرشمند است.ایشان روبروی ساواک ایستاده و از بیمار خود دفاع کرده است. کار در همچو بیمارستانی بخودی خود «خوب یا بد» نیست. خوبی و بدی بستگی دارد به «عملی» که دکتر انجام میدهد. آیا دکتر در خدمت مریض است یا در خدمت ساواک و علیه مریض؟ در این ماجرا نشان از آن است که دکتر در خدمت مریض است و از اصول انسانی حرفه خود دفاع میکند. و علیه ساواک است. اینکه این مریض و زندانی سیاسی تیر خورده بعد از انقلاب شده ضد انسان مربوط به موضوع نیست. و عنوان کردن ان «پروپاگاندای گوبلزی» علیه دکتری ست که به وظیفه انسانی خود عمل کرده است.

اگر شخصیت بد فرد در آینده «بیمارستان و دکتر و پرستار» را نفی کند باید در مملکت همه بیمارستانها را تعطیل کرد و همه دکتر ها را به خانه فرستاد. «چون بچه هایی که در بیمارستانها از شکم مادر بیرون میایند به خدمت رژیم درمیایند» . احمد مریض دکتر هیئت بعد ها لاجوردی شده. گناه دکتر است. باید میگذاشت احمد می گندید و می مرد و بعد به شکار انقلابیون نمی پرداخت. این ایده ی تبریزی ست. براستی که یک ایده ی ضد انسانی ست. و دقیق تر یک ایده ی فاشیستی ست.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به.........Anonymous تنها تفاوتی که بین پرچم اخوان المسلین و نشان پرچم نظام اسلامی هست، همان اختلاف نظر دیدگاهی در اصول دین اسلام است، که اهل سنّت اصول دین را 3 اصل : توحید، نبوت، و معاد میدانند، و شیعه دو اصول دیگر: امامت و عدالت را به آن افزوده است. در نشان نظام اسلامی این 5 اصل به صورت عمودی نشان داده شده است. در غیر اینصورت از نظر مفهومی و ایدئولوژیک و سیاسی پرچم اخوان المسلین و نشان نظام اسلامی یکی هستند. ...

در پرچم اخوان المسلمین، الله، شمشیر، کتاب(قرآن) الله اکبر، جهانی کردن گسترش و حکومت اسلامی، مسلح شدن، استقامت، و جنگ در راه اسلام به نمایش گذاشته شده است، که همهء این نشانه ها بشکلی دیگر در نشان سمبلیک پرچم جمهوری اسلامی هدفمند به نمایش گذاشته است. به عبارتی دیگر 5 اصل حسن ال- بنا و سیّد قطب با اهداف و استراتژی آنها در دقیقأ و از قبل تعیین شده در نشان جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته شده است. ● در یک کلام: فقط نشان پرچم نظام اسلامی کلمهء" الله" هست که هر کدام از پاره ها و قسمت های این کلمهء الله و پروسهء تکمیلی آن معنی خاصی دارد، همین کلمهء الله زیر بنای فلسفی اسلام سیاسی و اساس کار اخوان المسلمین و سایر ارگانهای تروریستی اسلامی در جهان از جمله "داعش" امروز هست. متأسفانه مشکل ما ایرانیان، همین برداشت تصویری و قشری و لحظه ای از مسائل هست، که در یک نگاه می بینیم که پرچم اخوانی ها و نشان نظام اسلامی از نظر ظاهری مثل هم نیستند، و هر گز به اصل مطلب، از دیدگاه مفهومی، و اهدافی توجهی نداریم. خمینی را هم از نظر ظاهر نگاه کردند، و تحقیق نکردند که چه برنامه ای در سر دارد و چه کسانی او را تربیت کردند و با چه هدفی وارد ایران میشود. فقط شاپور بختیار میدانست. من به خاطر طولانی بودن مقاله از توضیح بسیاری از مسائل و از درج مطالب مهم دیگر چشم پوشی کرده ام.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبريزی آدرس انترنتيی که در زير نوشته ات داده ای اصلا در رابطه با اتهامات نوشته شده ات نيست و در ضمن من قبلا نيز نوشته ام و باز خدمت جنابعالی مينويسم « آقای تبريزی آيا فکر ميکنی جنابعالی با حرفهای بی سند و کوچه بازاری کمکی به نيروی چپ و طبقه کارگر ميکنی ؟ باور کن افرادی مثل جنابعالی نه تنها دافع گر هستی جنابعالی با تفکر آنارشيستی بيشتر دنبال بد نام کردن چپ و طبقه کارگر هستی .و در ضمن بقول يکی از مسئولين سازمان چريکهای فدائی اگر دکتر هيئت نبود اخبار مربوط به شهيد علی رضا نابدل به بيرون درج نمیکرد و اين گفته علیرضا نابدل که گفته بود خيال همه راحت باشد به ساواک هيچ اطلاعاتی نداده ام . معنی انتقال چنين معلوماتی از يک دستگير شده و زير بازجوئی را شايد جنابعالی نفهمی و ساواک مدتها دنبال درج دهند اين معلومات بود و اگر اشتباه نکنم اين معلومات از طريق دکتر هيئت به شاعر سهند « بولود قاراچورلو »

« بولود قاراچورلو » و بعد بلافاصله به آقای فررزانه و از طريق آقای فرزانه به بچه های فدائی انتقال داده ميشود. واقعا آقای تبريزی نمی دانم کی هستی و چه مرامی داری ؟ حال از جنابعالی سوال ميکنم دکتر چه همکاری با رژيم خونخوار ايران کرده به جز دوران جوانی که بعنوان پزشک استخدام دولت شده اگر استخدام همکاری با رژيم محسوب شود بايد گفت ميليونها معلم پزشک پرستار و..... همگی همکار رژيم هستند دکتر بعدا مطب خصوصی داشته و اگر استخدام آن دوره را همکاری با رژيم ميدانيد آنوقت بايد بگويم وای بحال توهمت زده گان .منتها خدمت جنابعالی عرض کنم که خامنه ای از دکتر خواسته بود که بعنوان مشاور پزشکی با رهبری همکاری بکند که دکتر با آوردن بهانه مريضی و صحتش زير بار نرفت و حتی در اين راه مطب خصوصی اش در خيابان فلسطين را فدا کرد . حتی برخی از دوستانش توصيه کرده بودند که قبول همکاری بکند تا راه امکانات بيشتر به حرکت ملی باز شود ولی دکتر با يک نه به همه امکانات از جمله مالی نه گفت و راه امکانات مردمی را انتخاب کرد. و به همين علت که حتی علارغم آروز و وصيت اش رژيم اجازه دفن در تبريز را نداد و اين هم اطلا عيه دوستان نزديک و همکارانش در مجله وارليق « ،علیرضا صرافی از نویسندگان نشریه "وارلیق" اعلام کرده است که گفتگوها با مقامات رسمی ایران برای انتقال پیکر پروفسور هیئت به تبریز بی نتیجه باقی ماند و آنان با این امر مخالفت کردند. وی اعلام کرده است که ابتدا حسن روحانی با انتقال پیکر پروفسور هیئت موافقت کرده بود که در گام بعدی دیپلمات های ایرانی و سفیر ایران در باکو اعلام کرده که انتقال وی به تبریز ناممکن است . در همین راستا علیرضا صرافی یکی از مکاتبه های نویسندگان نشریه وارلیق با مقامات ایران برای انتقال پیکر پروفسور هیئت به تبریز را در صفجه فیس بوک خود منتشر کرده است. پیش تر رضا هیئت از نزدیکان پروفسور هیئت اعلام کرده بود که با بی نتیجه ماندن گفتگوها برای انتقال پیکر پروفسور هیئت به تبریز،وی در مزارگان خیابان فخری باکو به خاک سپرده می شود.»«“Biz, bu məktubu imzalayanlar, Təbrizin Şairlər Məqbərəsində dəfn edilmək istədiyini dəfələrlə böyük ustaddan eşitdiyimizi bildirir, ölkə və vilayətin məsulları, eləcə də əlaqədar orqanların əməkdaşlığı ilə ustadın son arzusunun yerinə gətirilməsini gözləyirik”, deyə məktubda qeyd edilir. Məktubu tanınmış yazarlar Əziz Möhsüni, Kərim Məşrutəçi, Həsən Məcidzadə, İbrahim Rəfrəf, Əlirza Sərrafi, İsmail Hadi, Eyvaz Taha, Hüseyn Məhəmmədxani, Məhəmməd Rza Heyət və Həsən Cəfərzadə imzalayıb.VOA »
نوشته شده توسط: Anonymous

""" جناب کرمی و جهاد بازگشت به هخا """ در تبیین استراتژی توسعه، دو ۲ فاکتور حیاتی‌، جایگاهی‌ ویژه دارند که آن دو فاکتور عبارتند از ۱- خصلت تثبیت سازی ۲- ترویج تغییراتی که "" ثبات "" را پایدارتر و باداو تر می‌کند. این خصلت از آن جهت حائز اهمیت است که خاورمیانه مرکز بی‌ ثباتی است. توجه : "" نقطه‌ اوج ثبات در هر جامعه "" به این واقعیت غیر قابل انکار بستگی دارد که اکثر مردمان آن جامعه، احساس کنند که در داخل سیستمی‌ زندگی‌ میکنند که "" منافع اقتصادی، فرهنگی‌، سیاسی "" آنان از طریق آن سیستم کارا، تضمین می‌‌شود. کشور فارسستانی که جناب کرمی قصد تاسیس آن را دارند، از بطن تولد، آبستن بی‌ ثباتی‌ها خواهد بود، کشور فارسستان، بدون شک نفت و گاز ال اهواز یا عربستان ایران را از دست خواهد داد، آزربایجان جنوبی بدون شک در کنار این کشور تازه تاسیس فارسستان نخواهد بود، ناگهان جماعتی شاهنامه خوان،

در خواهند یافت روزی ینیلیک نامی‌ گفت "" جامعه فارسی‌، بر پای یک مشت فرضیات پوچ بنا شده است، یکی‌ از آن فرضیات پوچ آن است که عوام اعتقاد دارند اگر ایران نفت و گاز نداشت، این کشور ژاپن دوم می‌‌شد، ولی‌ واقعیت این است که جامعه فارسی‌ بدون نفت و گاز، تبدیل به افغانستان دوم خواهد شد، ابله‌های جامعه شناس خرفت که در خارج نیز درس خوانده اند این واقعیت را درک نکردند.و کدام ابله جامعه شناس دانشگاه رفته خنگی با درجهٔ پرفسوری هنوز نمیداند که "" استراتژی توسعه و استراتژی امنیتی دوشادوش هم ضامن تکامل هستند. """
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، پس از انتحار اسلامی در سال ۱۳۵۷ رژیم آخوندی همه گندکاری های کارگزاران رژیم شاهنشاهی را که آماده همکاری با رژیم نوین بودند ماله کشی و ماست مالی کرد! یکی از چنین کسانی جناب آقای دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده و دیگری جناب آقای مهندس محمدتقی توکلی است که هر دو تن نیز از دوستان نزدیک جناب آقای دکتر جواد هیأت بوده اند! جناب آقای دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده ترک نژاد و ترک تبار و ترک زبان وزیر بهداری و بهزیستی رژیم اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر بود و جناب آقای مهندس محمدتقی توکلی میلیاردر و زرسالار سرشناس ترک نژاد و ترک تبار و ترک زبان نیز وزیر نیروی رژیم اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر بود و هر دو تن نیز مانند جناب آقای علی هیأت وزیر دادگستری رژیم اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر و پسر ایشان جناب آقای دکتر جواد هیأت رئیس بیمارستان شهربانی وابسته به سازمان اطلاعات و .....

..... امنیت کشور (س.ا.و.ا.ک) ترک و تبریزی بودند! جناب آقای دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده یکی از دوستان نزدیک جناب آقای دکتر جواد هیأت فرزند جناب آقای حسین شیخ الاسلام زاده بود، جناب آقای حسین شیخ الاسلام زاده نیز رئیس کانون وکلای دادگستری رژیم اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر و از میلیاردرهای تبریز بود! جناب آقای دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده پس از برپائی پیوندهای دوستانه با دربار شاهنشاهی و چندین بار درمان درباریان والاتباری مانند شاهدخت اشرف پهلوی خواهر ارجمند اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر (هنگامی که ایشان و درباریانی مانند ایشان بیش از اندازه هروئین کشی و باده نوشی می کردند!) به پست وزارت بهداری و بهزیستی رژیم اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر گمارده شد! پس از انتحار اسلامی در سال ۱۳۵۷ جناب آقای دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده بازداشت و به زندان اوین فرستاده شد! اما چون جناب آقای دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده همه گونه همکاری را با کسانی مانند شهید والامقام اسلام حاج سیداسدالله لاجوردی و حاج داود رحمانی ریاست محترم زندان قزلحصار، در همه گونه شکنجه زندانیان سیاسی و به ویژه درمان کسانی که سیانور می خوردند به انجام رساند پس از چند سال زندان الکی که بسیاری از آن در مرخصی و یا بهداری و آشپزخانه و بخش های اداری زندان اوین گذشت آزاد شد! پس از آزادی نیز جناب آقای دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده چون همکاری با رژیم آخوندی را در زمینه های گوناگون پی گرفت ده ها سال با گرداندن بیمارستان های گوناگون دارائی هنگفتی به دست آورد! ********** اما جناب آقای مهندس محمدتقی توکلی که یکی دیگر از دوستان نزدیک جناب آقای دکتر جواد هیأت و از میلیاردرهای تبریز و مدیر کارخانه کبریت توکلی در تبریز بود و سپس وزیر نیروی رژیم اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر شده بود و در گندکاری های فراوان رژیم پهلوی نیز دست داشت پس از انتحار اسلامی به فرامرز گریخت! کارخانه کبریت توکلی تبریز نیز با حکم دادگاه انقلاب اسلامی تبریز مصادره و به بنیاد مستضعفان واگذار شد! پس از آن که آب ها از آسیاب افتادند جناب آقای مهندس محمدتقی توکلی از فرامرز به ایران آمد! سپس با هزاران دوز و کلک و رشوه و پارتی بازی و باندبازی و ..... کارخانه کبریت توکلی در تبریز را از نو به دست آورد و هم اکنون نیز از میلیاردرهای سرشناس تبریز است! ********** دوستان گرامی، رژیم آخوندی نه تنها همه پیشینه های درخشان کسانی مانند دکتر شجاع الدین شیخ الاسلام زاده، مهندس محمدتقی توکلی، دکتر جواد هیأت و ..... را کوشیده است پنهان کند بلکه هنگام نیاز، به ماست مالی کردن و ماله کشی کردن این پیشینه ها نیز پرداخته است! روشن نیست جناب آقای دکتر جواد هیأت پس از شرکت در ددمنشی های رژیم پهلوی در بیمارستان شهربانی رژیم شاهنشاهی کدام خوش خدمتی و خوش رقصی را برای رژیم آخوندی به انجام رسانده است که یکی از شناخته شده ترین حزب اللهی های رژیم آخوندی به نام (احمد احمد) از او ستایش کرده است؟ همان (احمد احمد) که یکی از بزرگترین شکارچیان وابستگان به گروه هائی مانند مجاهدین و فدائیان و پیکاری ها و راه کارگری ها و ..... بوده است چرا باید بکوشد گندکاری های جواد هیأت را در بیمارستان شهربانی رژیم پهلوی ماست مالی کند؟ به این لینک نگاه کنید http://www.22bahman.ir/ContentDetails/pageid/153/ctl/view/mid/364/Id/B-217077/language/fa-IR/Default.aspx
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی.. انقلاب اسلامی 57 نتایج تفاله های حزب رستاخیز و تمدن بزرگ آریا مهری بود. در خفقان آریامهری کتاب « تحریرالمسائل خمینی» که به اندازه یک بسته ارزش کاغذ توالت را نداشت , در بازارهای معتبر ایران به 400 تومان بطور قاچاقی بفروش می رفت..رژیم دربار در برابر < حرکت های چپ و حرکت های دموکراسی > دین و اسلام را در مقابل این حرکت ها گذاشت , غافل از اینکه روزی خود گریبانگیر این حرکت ارتجائی بشود.(( خواجه ای بچه گرگی را می پرورید..که چون پرورده شد خواجه را بر درید)). در راه پیمائیهای که در تبریز بوقوع میپیوست شعارهای مردمی از این قرار بودند..( سو ایستروخ... برق ایستروخ... دورد ایللیخ شاه ایستروخ... آب می خواهیم...برق میخواهیم.. شاه چهار ساله میخواهیم). در ضمن تمام بدبختی های ایران را به گردن « ترک تباران و عرب تباران» انداختن از طرف شما ها کار ها را به جائی نخواهد برد. دوران تحریف

تاریخ به وسیله اشخاصی مثل شما به پایان رسیده است.. تنها تعجب من این است که کسی که خود را « تحلیل گر سیاسی و ژورنالیست مدرن» جا میزند و در دانشگاهای معتبر دنیا در حال تحصیل ژورنالیستی هست , به غیر از حمله به « ترک تباران و اعراب» چرا موضوعات دیگری را تحقیق و تحلیل نمی کند؟ شاید علتش این باشد که در این دانشگاه فقط یک موضوع را تدریس میکنند..ان هم حمله به اعراب و اتراک...
نوشته شده توسط: Anonymous

در بین حرفهای آقای یغمایی صدای ظرف و ظروف - صدای همه چی میاد که واقعا اعصاب خرد کن هست. انگار فرد و کسانی تعمدا ظرف و ظروف و .. را به هم می زنند که اخلال ایجاد کنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کرمی جان...خداییش، کجا نشان پرچم ایران و پرچم اخوان المسلمین شبیه هم هستن و بقول خودت "تفاوت چندانی باهم ندارند". این کشف رو خودت تنهایی کردی یا جوونترا هم بهت کمک کردن؟

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

کاربر گرامی، عزیز ،مهم نیست . توجهی به لحن یا حتی توهین و دشنام هایی که بعضی ها می نویسند -البته برای خود من- ندارم. و به این چیزها عادت کرده ام. توجهم به این است که کامنت نویس چه اندیشه ای دارد و چه نکته ی تاریکی را برای ما روشن میکند و چه مقدار یاری میکند که خردجمعی ما افزایش یابد. شاید بتوانیم مسئله ای را برای خودمان حل کنیم. حداقل نسبی و موقتاً. بارها در نوشته های خود قید کرده ام که برایم انسان مهم است . و خوشی و سعادت و آزادی همگان. همانقدر که آذربایجان را دوست دارم همان مقدار هم ایران و جهان را دوست دارم. بر دوستی و برادری تکیه میکنم و در عین حال حقوق همه را به رسمیت می شناسم و هر جا تبعیض باشد نمی توانم موافق آن باشم.برایم فرق نمی کند زبان فارسی قدغن باشد یا زبان آذربایجانی . نمی توانم ممنوعیت زبانها را بپذیرم. به تاریخ و فرهنگ و زبان هر مردمی احترام میگذارم.

و متقابلاً انتظار احترام هم دارم. اگر «تلخیها» را در نوشته های خود تصویر میکنم به معنای آن نیست که آنها را تأیید میکنم. بل به معنی آن است که «تلخی های» ما لازم است یادداشت شوند و قابل مراجعه. شاید از این طریق بتوانیم درستی ها را از کژیها تمیز دهیم. صادق هدایت انسانی که در تمام زندگی آزارش به مورچه نرسیده بود مجبور بود در داستانش «زن را لکاته بنامد و با ساطور تکه تکه کند» . چیزی که خود مخالف آن است. اما چکار باید کرد لازم است زندگی را با تمام تلخی ها و شیرینهایش تصویر کرد. حادثه ها خارج از اراده ی نویسنده رخ میدهند . لازم میاید که آنها را ترسیم و تصویر کنیم . علی رغم میل و نظر خودمان. بله ایران را دوست دارم ولی ایران اسلامی را دوست ندارم. ایران شاهی را هم دوست نداشتم. چون هردو دیکتاتوری بودند. هر دو مرا به زندان کردند و زبانم را ممنوع. بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشم. بدون اینکه آزاری به کسی رسانده باشم و یا حقی از کسی ضایع کرده باشم. گناهم آزادیخواهی، رفع دیکتاتوری، آزادی اندیشه و اجتماعات بود . خوب آدم باید در وطن اش خوشی و آزادی بیند که آنرا دوست بدارد. وطن باید وطن باشد که انسان آنرا دوست داشته باشد. عشقی و فرخی شاعر به وطن سیاسی فحش دادند؛ برتولت برشت آلمان را خوک نامید. همه اینها وطن خود را دوست داشتند اما با وطن سیاسی مشکل داشتند. مثل همه.
شاد و خرم باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

"" تحلیل من از تحولات ترکیه را با تحلیل جناب کرمی از تحولات ترکیه را در مقاله ایشون مقایسه کنید "" با خواندن این مقاله، به درک جناب کرمی، از تحولات ترکیه، پی‌ خواهید برد، به پیش بینی‌ من، ترکیه جدید در "" سیاست داخلی و خارجی‌ به روسیه شبیه خواهد شد، و در قدرت اقتصادی، به چین "" عزیزان دقت کنند که دیگر دوران لیبرالیزم، دموکراسی و شعار‌های بزک کرده به پایان رسیده، سالهای آتی، سالهای جان سالم به در بردن از بحران‌های اقتصادی خواهد بود، هفتهٔ گذشته، ترکیه از """ ۵ پنج هزار پزشک بیکار یونانی، کشوری که مهد دموکراسی بود،دعوت کرد برای کار به ترکیه بیایند """ چونکه نزدیک به ۲۰ بیست هزار شغل پزشکی‌ در ترکیه، باید پر شوند، این علاوه بر خلبانان یونانی است که برای کار، به ترکیه آمده اند، آیا نوبت بعدی بیکاران کشور فرانسه خواهد بود؟ راستی‌ آیا جناب کرمی میدانند در روستای فارسی‌، جنس بنجل چینی‌، با مارک و

برند ترکیه‌ای به فروش میرسد؟ کالاها و تولیدات مرغوب ترکیه، جای خود را، در بازار منطقه پیدا کرده اند و کلاه برداران با آگاهی‌ به این واقعیت، کالاهای چینی‌ را، به اسم کالای ساخت ترکیه، در بازار می‌‌فروشند.
نوشته شده توسط: Anonymous

چرا شما ترکها که مهرههای حکومتی فارسها میشوید ، بعد از مرگ ، قهرمان ملی به حساب می آیید ، و فارسها میشوند فاشیست ؟ این است منطق دروغین شما که خود و مردم تان را فریب میدهید . ولی آنان مثل گذشته در روز موعود جوابی مناسب به شما خواهند داد .

نوشته شده توسط: Anonymous

رژيم اسلامي و ديگر مخالفان احقاق حقوق مردم آذربايجان ميدانند كه ملت بدون روشنفكرانش يعني توده بي شكل. در نتيجه اينان ميخواهند تا با ترور شخصيت، ناديده گرفتن و به هيچ انگاشتن شخصيتهاي آذربايجاني، ملت ما را به توده بي شكلي تبديل كنند كه براحتي خرافات آريايي را بپذيرند. براي اين بود كه اجازه خاكسپاري جسد دكتر هيئت در تبريز را ندادند.

نوشته شده توسط: Anonymous

www.facebook.com/groups/279960992211235/ کمپین جهانی مبارزه با تفکر داعشیان جهان رسمااغاز به کار کرد دوست داشتید نظری بیندازید و اگر خواستید پسند کنید .سپاس

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب باریش! اگر یک نسخه از این نوشته را به پان ایرانیستهای تمامیت خواه مقیم خارج، و سازمانهای باصطلاح سرتاسری جغرافیای چند ملیتی ممالک محروسه ایران بفرستید، از نظر حس بشر دوستی که در آنها سراغ دارم، فورا به گفته های شما لبیک میگویند، و بسرعت در جهت عملی کردن آن اقدام میکنند. و آن را حتا بخرج خودشان به چندین زبان ترجمه میکنند، و در دسترس جهانیان قرار میدهند. و بدینطریق پیام شما بدست وجدانهای بیدار میرسد. حتما به این کار اقدام بفرمائید! موفق باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

ناراحتي شما اين است:
هفتاد سال شما و پدرانتان گفته ايد كه تنها آدمهاي بيسواد و كم سواد، سوداي زبان مادري دارند. حال مي بينيد كه بعداز اين همه مجاهدتهاي شما بر عليه فرهنگ ترك آذربايجاني، اتفاقا فرهيخته ترين آنها كه در عرصه علم و ادب نامي جهاني دارند از قبيل پروفسور جواد هيئت فقيد و دكتر رضا براهني، غم زبان مادري دارند و دشمني با هويت و فرهنگ آذربايجان از پشت اسامي يك بار مصرف شما صورت مي گيرد كه به گفته كاملا درست خودتان (آقاي به اصطلاح صابر) دچار "فقدان مسئولیت در قبال ابراز عقاید خود" هستيد . دكتر هيئت يك دانشجوي گمنام نبود و آقاي اردبيلي هم در خيل دوستان شخصي و فكري بيشمار ايشان شناخته شده بود و هست. صلاحيت بيان چيز ديگري، حال كه استاد هيئت در قيد حيات نيست، بر عهده هيئت تحريريه وارليق از جمله دكتر محمدرضا هيئت است. ذلت شما همين حال و روز شماست كه با همه دستگاههاي دولتي

و ميلياردها دلار ناشي از فروش نفت، از پيكر بيجان دكتر هيئت ترسيديد و اجازه دفن او در شهر زادگاهش را نداديد و اينك با ريختن اتهامات لايق خودتان با اسامي يكبار مصرفتان سعي در خود درماني داريد. وحشت شما از بزرگي نام پروفسور هيئت گوياي همه چيز است فراموش نكنيد كه او يك شخصيت علمي بزرگ در اشل ايران و جهان بود و همه اعتبار علمي، خانوادگي و فرهنگي خود را صرف زبان تركي و آذربايجان كرد. ما پروفسور هيئت را از لابلاي كامنتها و هرزنامه ها نشناخته ايم كه شما با اين كارهايتان بتوانيد سيمايي آن شخصيت بزرگ را مخدوش بكنيد. روحش شاد و تشكر از دكتر براهني بخاطر پيام صميمانه وي و سپاس از مقامات جمهوري آذربايجان كه هم پذيراي معلم بزرگ اخلاق و فرهنگ در سالهاي متمادي بودند و هم امكانات خاكسپاري و تشكيل مراسم يادبود براي او در سطح يك دولتمرد و شخصيت بزرگ را فراهم كردند. اين حادثه افتخاري براي رهبران جمهوري آذربايجان و لكه ننگي در كارنامه سياه رژيم اسلامي-آريايي جمهوري اسلامي ايران بود. درد شما هم اين است كه پروفسور هيئت با مرگ خود هم مشت شما را باز كرد. ياد او هميشه گرامي خواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" تحلیلی از اوضاع روز """ آلمان، ترکیه و تحولات ژئوپلتیک """ در اینکه "" اتحادیه اروپا بدون آلمان، شیر اتحادیه ، و آلمان بدون اتحادیه اروپا نمیتواند وجود داشت باشند کسی‌ شکّی ندارد، نزدیک به ۱۰۰ سال پیش، جنگ جهانی‌ اول شروع شد، امروز تنش اتحادیه اروپا با روسیه، چیزی جز اصطکاک منافع ملی‌ آلمان با روسیه نیست، این در حالیست که فرانسه به فروش تسلیحات مدرن نظامی به روسیه پافشاری می‌کند ولی‌ اقتصاد فرانسه در حال برگشت به دوران رکود اقتصادی است، در کامنتی اشاره کردم که "" ترکیه جدید "" از اتحادیه اروپا که در حال تبدیل شدن به "" جزیره بی‌ ثباتی "" است دوری خواهد گزید، ولی‌ ترکیه ترجیح میدهد آلمان را بدون اتحادیه اروپا در کنارش داشته باشد، بدون شک ترکیه طرف فرانسه را نخواهد گرفت، ( کدام ابله جامعه شناس خنگی روی اسب مرده شرط بندی می‌کند؟ ) شنود مکالمات تلفنی فقط به عنوان ابزاری، برای زیر

فشار گذاشتن آلمان، به کار گرفته خواهد شد، اروپای ور شکسته دیگر قادر به خرید محصولات آلمانی نیست، ولی‌ بازار و اقتصاد ترکیه، قادر به این امر است، در مقابل، آلمان در عراق، به شرایط ترکیه نزدیک خواهد شد، ترکیه تضمین خواهد کرد که اگر آلمان نتواند نفت و گاز روسیه را خریداری کند، نفت و گاز عراق، در دسترس خواهد بود، همچنین ترکیه آلمان را در مناسباق تجاری "" فرا قاره‌ای "" بین آمریکا، چین و ترکیه وارد خواهد کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کیانوش,
ضرب المثلی ست که آدم خرد بین درشت زیان میشود. یعنی توجه زیاد به جزئیات ما را از درک کلیات محروم میکند. مچ گیری از اینکه شما در فلان تاریخ و فلان محل چه گفتید و مجادله دراینگونه مسائل درد کسی را درمان نمیکند. مساله اصلی رخداد وقایع دنیا و منطقه و عملکرد قدرت های جهانیست که بر سرنوشت دنیا و منطقه و کشور اثر میگذارد. مواظب باشید که کنه شما را مبتلا نکند.

در باره داعش وغرب توجه به مقاله زیر شاید مفید باشد. بر طبق این مقاله داعش مخلوق آمریکاست و تجاوز آن به خاک عراق جهت فشار برمالکی ست که قرارداد ادامه حضور نیرو های امریکا درعراق را امضا نکرد و باید کسی را بر سرکار آورد که این قرارداد را با جان و دل امضا کند و خاورمیانه را دربست در اختیار امریکا قرار دهد. بیخود نبود که امریکا بزرگترین " سفارت خانه " را که که در تاریخ دنیا سابقه ندارد در بغداد ساخته است.

http://www.counterpunch.org/2014/08/15/why-obama-want-maliki-removed/
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای صابر حرکت ملی آذربايجان و فعالين اش آنقدر رشد و شعور دارد که خوب وبد را از هم تشخيص دهد يعنی اينکه بازيچه دست وزارت اطلاعات و شونيزم فارس نميشود و در ضمن اشتباهات گذشته را درسی برای آينده ميکند و افرادی را که به دامن ملت آذربايجان بر ميگردد با آغوش باز ميپذيرد کاش تمامی آذربايجانی ها که خود را در تشکيلاتهای ايرانی علاف کرده اند برگردند به دامن ملت خود و برای رهائی ملت آذربايجان مبارزه کنند .و در ضمن هنوز هم که هنوزه جامعه فارس در قبال اجازه ندادن رژيم خونخوار ايران برای دفن دکتر هيئت در تبريز سکوت کرده و راضی ميباشد .