Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی، باور کنید مشکل در طرح نظرات من نیست و من نظرات خود را بە زبان سادە بیان میدارم بلکە مشکل در تنگی قافیە شماست . حال مجبورم کمی مفصل وارد بحث شوم تا از اتهامات نسنجیدە شما رهایی یابم. ابتدا بگویم کە چارچوب بحث ما بر سر اعتراض بختیاریها بە محتوای یک سریال توهین آمیز آغاز شد. این سوال برای من مطرح شد کە آیا در طول این ٣٥ سال کە هزارو یک بلای همە گونە گریبانگیر این جامعە گشتە، بختیاریها تنها با این یک مورد مشکل داشتەانددر این ٣٥ سال اگر نگوئیم همسایگان کورد وعرب و تورک آنان علیرغم سرکوب شدید بە کرات لب بە اعتراض گشودەاند در اسلام شهر، سبزوار، نجف آباد و قزوین نیز اعتراضاتی با انگیزەهای مختلفی انجام گرفتەاست. کە همگی اعتراض بە هیئت حاکم و یا نحوە مدیریت کشور بودەاست. اما شاهد کوچکترین

حرکت اعتراضی از مناطق بختیاری نبودەایم تا اینکە سریال موجود آنان را از خواب زمستانی بیدار نمود. نکتە مهمتر اینکە در حالیکە مرکز ثقل اعتراضات ملت تورک تبریز، بلوچ زاهدان، کورد سنندج و عرب الاحواز است و اصولا می بایست عرق ملی بختیاریها در مناطق مرکزی نظیر یاسوج و یا شهر کرد و خرم آباد میبود، اما آیا این مار تصادفی بود کە آن شهرهای صد درصد لور و بختیاری آرام اما اقلیت مهاجر الاحواز اعادە حیثیت از نظام میکردند؟ حمل پلاکاردها ـ کە تفاوت آنچنانی با پلاکاردهایی کە طرفداران رژیم در تظاهراتهای خودشان بکار میبرند نداشت ـ این سوال را در اذهان من جا انداخت کە آیا رژیم ایران متمدن گشتە کە امکان تظاهرات را برای مردم فراهم می کند و یا شجاعت مردم بختیاری؟ اگر رژیم اصلاح شذەاست چرا تنها در حق بختیاریها با مروت رفتار می کنند و همچون تجمعی موجب اعدام و کشتار فلەای کورد و عرب می شود؟ تفاوتها برای من هنوز هم بقوت خود باقیست.
جهت اطلاع جنابعالی در چند سال اخیر رژیم چندین فیلم توهین آمیز در سینماهای ایران ـ نظیر فیلم چتەها، درە کانی مانگا و از این قبیل ـ کە همگی برای کریە نمودن چهرە ملت کورد بودە، اکران نمودەاست. بخاطر دارم کە یکبار در یکی از سینماهای خیابان لالەزار تهران بە تماشای فیلم درە " کانی مانگا" نشستم و شاهد بودم کە بهنگام کشتن کوردهای چتە تماشاگران فارس زبان با صوت و شادی کنان فضای سینما را اشغال می کردند. این را بدانید تماشاگران سینما نە بسیجی بودند و نە عوامل رژیم، بلکە مردم عادی بودند کە بذر دشمنی با دیگر ملل را در خود بارور می نموند. اساسا بندە قصد توهین ندارم اما نوع پرورش و تربیت خانواددگی فارسها بگونەایست کە از همان دوران کودکی ذهنیت منفی نسبت بەملتهای تحت ستم را یاد میگریند و یا بە آنها یاد می دهند بویژە در مورد سنیها. والدین در خصوص ملتهای غیر فارس از همان آموزشهای نظام استفادە می نمایند کە معمولا در کلاسهای عقیدتی و مراکز بسیج و هیئت امنای محلە بە خورد جامعە دادە می شود. بندە خود کە هیچ اعتقاد مذهبی ندارم بارها در میان بازاریان از من سوال شدە کە مسلمانید یا سنی؟ یعنی اگر سنی باشم دیگە مسلمان نیستم!. در قاموس فارسها ملتهای حاشیەای بیگانە محسوب می شوند و مهاجر خواندن عربها و تورکمنها از جانب روشنفکران ایرانی و تهدید آنان بە خروج از مملکت نمونەای از مدعای بندە است. نگاهی بە اندیشەهای کورش زعیم و نجات بهرامی از جبهە ملیها و بسیاری از روشنفکران عرب ستیز ایران نظیر بانیان سایت ایرانشهر ( افرادی نظیر، عقاب علی احمدی، مسعود لقمان و تیرداد بنکدار و امثالهم کە باید بە آقای احمدی نژاد صد رحمت فرستاد ) کافیست دریابید کە عرب ستیزی بەتنهایی کار نظام نیست و رژیم از پتانسیل موجود برای سرکوب عربها و راضی نمودن پان ایرانیستها استفادە کافی میبرد. معهذا اگر این نامردمیها با فارس زبانان در میان گذاشتە شود، بدون تقبل آن بلافاصلە اعلام میدارند کە خطاها کار رژیم است و ملت تقصیری ندارند. حال اینکە موضوع بیگانە ستیزی در اذهان ایرانیان ریشە تاریخی دارد و این بحث دیگریست.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" جناب حمید سیاست کیلویی چند است؟ """ جناب حمید رژیم فارس ایران در محاصره است، فقط نظر مبارک شما را به یک احتمال جلب می‌کنم "" چونکه زیادی برای ارامنه کاسه داغتر از آش شده‌اید """ اگر شمای فارس اینگونه حامی‌ ارامنه هستید باید این اجازه را به دیگران نیز بدهید تا از "" ترک‌های آذربایجانی "" حمایت کنند، به طور مثال تصورش را بکنید که "" عربستان طرح محکومیت ارمنستان به همراه کشور‌های شورای همکاری خلیج به دلیل اشغال خاک آذربایجان """آماده کرده، با این کار ، رژیم فارس ایران که همیشه حامی‌ و پشتیبان ارمنستان و ارامنه بوده، تبدیل به سکّهٔ سیاه خواهد شد، و نفوذ عربستان در قفقاز و شمال غربی ایران سر به آسمان خواهد برد. راستی‌ آیا میدانید که ارمنستان باید بابت جنگ و اشغال خاک آزربایجان ۴۰۰ چهار صد بیلیون دلار خسارت به طرف آزربایجانی بپردازد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

می‌بخشید... یه سوال ... ایشون چرا باید جواب شما رو بدن؟ هنوز جمهوری اسلامی را ننداختیم، تفتیش عقاید که هیچ تفتیش احساسات هم می‌کنید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی آقای "turk" قبل از مقایسە مسئلە کورد وآدری با اعراب و بختیاری ، شما میبایست این حقیقت را مشخص کنید کە در دوران شاە اسماعیل صفوی در جنگ چالدوران در سال 1514 "کورد بە آذربایجان کوچاندە شدەاند یا آذریها بە کوردستان ". آذربایجان نامیدن این بخش ا زکوردستان آینقدر حقیقت دارد کە کوردستان نامیدن قوچان و درەگز و شیروان وبدرانلو و بجنورد در خراسان جنوبی بعد از کوچاند کوردهای اطراف ارومیە برای جنگ با اشرف افغان کە هم زمان است با کوچاندن آدریهای اطراف مشکین شهر و سراب و اردبیل باین بخش از کوردستان برای جنگ با عثمانیها . اگر این حقیقت برایتان روشن شد آنوقت میتوانید کە مسئلە نفوذ اکراد را توطئە یا هر اسمی کە خود دوست دارید بنامید . با نگاە بسیار گذرا از ماکو تا نقدە مناطق آذری نشین بمانند یک جزیرە کوچکی در میان دریای آکراد دور وبر خود میماند نە باڵعکس .حتی در ارومیە اکثریت با کوردها است .

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام دوباره جناب SHAAKH؛ از دقت و تمرکزتان برای همفکری هرچه بیشتر پیرامون ژنو2 شخصا خوشحالم و عملا نیروی کار بیشتر می گیرم. اما نقد1، در برابر نگاه و موضع من نسبت به مفید بودن پذیرش توقف تولیدات اتمی و در قبال آن تقلیل و یا رفع تحریم ها، شما چنین نقد کرده اید که: محور بحث بر سر هول دادن یا هول ندادنِ مردم به جبهۀ پشتیبانی از آخوند امنیتی(روحانی) به بهانۀ برچیدنِ تحریم‌هاست. این تأکید و موضع شما می تواند درست باشد و یا عکس اش. همانطوریکه نگاه من! حال، با احترام به نگاه و نقد شما، من در این موضع که شما گرفته اید، یک خلاء جدی می بینم و آن: نبود موضعگیری روشن پیرامون مذاکرات اتمی ست.

به دید شما، آیا نباید پیرامون مذاکرات اتمی و کلا ژنو 2 اپوزیسیون و مخصوصا طیف سرنگونی خواه نگاه موضع روشنی داشته باشد؟ اگر پاسخ آری ست! پس چرا نباید بیشتر در مورد نقاط ضعف مثلا "موضع من" با بردباری و دقت بیشتر بحث و همفکری گسترده تر نکرد؟ و اگر پاسخ نه است! استدلال شما چیست؟ نقد 2، پرسش من: آیا ما در این جدال جدی سران، فرصت استفاده از نزاع و ضعف آنان به سود خود را داریم یا نه؟» من گفته ام آری می توان / و پاسخ شما: من ندیدم در جایی فرصت‌های بدست آمده از اختلافاتِ حاکمان را نادیده گرفته باشم، نه یک بار و نه دو بار بلکه بارها وُ بارها عنوان کردم دلیل ندارد که برای استفاده از فرصت‌ها پرنسیب‌ها رو زیرِ پا گذاشته و بین بد و بدتر گزینۀ "بد" را انتخاب کنیم. دوست گرامی، مبارزه ی سیاسی ـ طبقاتی هنر ظریف و بازی در میدان پُرمخاطره ی تاکتیک ها و ائتلاف ها از موضع ضعف است! انتخاب یک تاکتیک، پاسخ به مسئله ی مهم روز است و دخالت در چند و چون آتی یک راهکار و استراتژی ما در این میدان هیچگاه زیر ضرب بی پرنسیپی و سازش طبقاتی نمی رود، بلکه اهرم تاکتیک در خدمت اهداف بلند مدت هر جریان فعال اجتماعی است. با این توضیح که هرگز نباید در سیاست های ائتلافی به سمت اعتماد و خوشبینی بخش بالا نشین کشانده شد. به قولی " اعنماد خوب است ولی کنترل خوبتر است. بنابرین، از دید من هیچ تضمینی در صحت یک تاکتیک و یا موفقیت در یک سیاست ائتلافی بدون دخالت مستقیم و گسترده مردمی وجود خارجی ندارد، و می تواند به سود دشمن مورد بهره برداری قرار گیرد. به ویژه با این دیپلماسی مخفی و اسرارآمیز که 5 +1 و رژیم عملا تاکنون به پیش برده اند. درست در همین شرایط نامشخص و مرموز است که باید به بحث ها پیرامون ژنو2مانند شما هر چه بیشتر دامن زد تا سوژه ی ما از جهات مختلف مورد توجه، بررسی و حساسیت فرا سازمانی و حزبی و شخصی فراروید و این بسیار به درک بیشتر این و یا هر موضوع دیگر یاری رسانده و راه حل های همگان بیشتر می یابد و سرآخر به چگونگی برخورد با آن و یا آنها کمک می کند. آیا چنین نیست؟ بدرود
نوشته شده توسط: Anonymous

بعضیا با تمامه ادعا هنوز نفهمیدن که دلیله این تظاهرات چیه؟مسئله در مورد تحت فشار گذاشتن سران رژیم اسلامی هستش از طرفه امریکا که قدرت رو به مهره هایه امریکا پس بدن.مثلا همین چند روز پیش چند تا سرباز رو جیش العدل دستگیر کرده"مهره امریکا"تا به رژیم هشدار داده باشه.رژیم هم که برایه اینکه امریکارو از ترس سقوط نظام اسلامی بترسونه و وادار به عقب نشینی بکنه این تظاهرات ساختگی رو علم کرده همین.در واقع سران رژیم اسلامی با استفاده از بی عدالتی ها جامعه در تمامه جوانب سعی در گرفتن امتیاز امنیتی از امریکا هستن وگرنه خودشون رژیم اسلامی رو به سقوط میکشن تا امریکا باز هم بی کلاه بمونه.البته این کاررو نمیکنن چون خودشون هم کشته میشن.بهتره به تحلیل هایه آقایه کاوه محسنی در سابت ایران رزیست سر بزنین.

نوشته شده توسط: Anonymous

شاهزاده :)

نوشته شده توسط: Anonymous

علت انفجار نشت گاز بوده، همچین میگید که علت انفجار اعلام نشده انگاری واقعا خبری بوده، شاید هم خبری بوده الله علم ، اهورا مزدا پشتیبانتان باد

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

seeb گرامی، می دانیم که مشکل را همان یک کلمه بوجود آورد. همان یک کلمه بود که میلیونها انسان را روانه خیابانها کرد. اگر دقت کنید، زبان روایت همان "داستان لوس و بی مزه" زبان فارسی است. اگر مانا نیستانی و نویسنده آن "داستان لوس و بی مزه" در چهارچوب همان زبان روایتی می ماندند، هیچ مشکلی پیش نمی آمد و کسی احساس توهین نمی کرد. نه فارسی زبانان و نه ترکی زبانان. من نمی دانم که آیا مانا نیستانی و نویسنده "داستان" و گردانندگان "ایران" قصد توهین داشتند و یا نه. همان یک کلمه "نمنه" با توجه به زمینه توهینهایی که همواره از طریق جکها و شیوه های دیگری به هم میهنان ترکی زبان شده، این احساس را هم بوجود آورد که روزنامه ایران و مانا نیستانی قصد توهین داشتند و این کار را انجام داده اند. اعتراضات میلیونها انسان، در حقیقت خروشی بود علیه سالها توهین و تحقیر و همان کلمه "نمنه" جرقه ای بود برای جوشش آن خروش.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام
ضعیف تر از آن بود که فکر می کردم.کج فهمی، کمی سواد، تعجیل برای ثابت شده فرض کردن آنچه ثابت نشدنی است و ...، مجموعه ای بس مضحک را پدید آورده.
برای نمونه درباره ی این شعر فخرالدین اسعد:
خراسان را بود معنى خور آیان کجا از وى خور آید سوى ایران
نوشته اید که فخرالدین اسعد اعتراض می کند که کجا آفتاب از خراسان به ایران می تابد؟!
یعنی «کجا» را ضمیر پرسش برای مکان و مفید اعتراض و انکار گرفته اید، درحالی که اگر دستور تاریخی و گونه شناسی زبان را می دانستید، می فهمیدید که «کجا» در گونه ی خراسانی زبان فارسی، معادل حرف ربط «که» بوده است.
باقی مطالبتان نیز به همین صورت است و نیازی به پاسخ گویی یک به یک نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب صوفی زاده من نمی دانم شما با درک بعضی از مفاهیم مشکل دارید، یا به طریق مألوف عشیره پرستان می خواهید ما را و به طریق اولی بحث را بپیچانید. آقای محترم! وقتی آبراهامیان می نویسد "ایرانیان"(که کرد و ترک و بلوچ و ... را در برمی گیرد) چرا شما می خوانید "فارسها"؟ چرا وقتی آقای ملکی می گوید "ما" شما می شنوید "فارسها"؟ اصلا این ملت مرکزی در ایران از کجا درآمده لطفا!؟ از آن گذشته شما جواب مرا ندادید و باز به همان طریق مألوف به صحرای کربلای آخوندهای شیعه زدید. شما از «ارقام اعدام جوانان عرب و یا دیگر ملتهای تحت ستم» حرف زده اید و من پرسیدم آیا جمهوری اسلامی فارسها را اعدام نمی کند؟ در جواب این سؤال کاملان واضح شما می فرمائید زندانیان فارس حق مرخصی دارند!!؟ شما جواب بدهید آیا نوع جنایات اعمال شده در کهریزک در مقایسه فارس و غیر فارس متفاوت بود؟ آیا در اعدامها فارسها را با مهر و محبت می کشند

و غیر فارسها را با خشونت؟ آیا تجاوز به دختران شرکت کننده در تظاهرات جنبش سبز فقط محدود به غیرفارسها بود و از دختران به زعم شما " فارس" بعد از دستگیری با چلوکباب پذیرایی می شد. آیا ماشین نیروی انتظامی فقط غیرفارسها را زیر می گرفت و به فارسها که می رسید برایشان بوق می زد و ترمز می کرد تا به تظاهراتشان ادامه بدهند؟ نکته بعدی که شما با زیرکی ناشیانه نشنیده گرفته اید این است که آیا این بقول شما "ملیت"های غیر فارس تا بحال به رفتار جمهوری اسلامی با بهائیان اعتراض کرده اند؟ یعنی به خیابان آمده اند و آنرا محکوم کرده اند؟ اگر نه، پس بنا بر منطق شما همه آنان موافق کشتار بهائیان هستند. شما می توانید خواهان تجزیه ایران باشید و خودتان را تافته جدابافته بدانید. این حق طبیعی شما است و از نظر من تجزیه طلبی بخودی خود جرم نیست. ولی شما حق ندارید بخشی از مردم این ایران هنوز تجزیه نشده را متهم به همه صفات منفی از قبیل بهائی ستیزی و همسایه کشی و ... بکنید. اسم کار شما نژادپرستیست، و شما تا وقتی که بر طبل دشمنی فارس و کرد می کوبید، یک نژادپرست بحساب می آیید. (کجاست این رفیق سانسورچی ما، که من با همه این حرفها بسیار دوستش دارم!)
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام از بنده جناب چنگائی؛ فرمودید: «محور بحث کنونی ما اینجا تنها حول مفید بودن و یا مفید نبودن تقلیل و یا برچیدن شدن تحریم هاست!»/ نخیر :) محور بحث بر سر هول دادن یا هول ندادنِ مردم به جبهۀ پشتیبانی از آخوند امنیتی(روحانی) به بهانۀ برچیدنِ تحریم‌هاست، و اینکه شما چرا سعی داشتید برای برداشتن تحریم‌ها حمایت خود از آخوند روحانی رو اعلام کنید؟! / پرسیدید: «آیا ما در این جدال جدی سران، فرصت استفاده از آنان نزاع و ضعف آنان به سود خود را داریم یا نه؟» / من ندیدم در جایی فرصت‌های بدست آمده از اختلافاتِ حاکمان را نادیده گرفته باشم، نه یک بار و نه دو بار بلکه بارها وُ بارها عنوان کردم دلیل ندارد که برای استفاده از فرصت‌ها پرنسیب‌ها رو زیرِ پا گذاشته و بین بد و بدتر گزینۀ "بد" را انتخاب کنیم. ما برای مبارزه نباید فقط چشم به دستُ پای حریف بدوزیم و نقشِ "واکنشی" داشته باشیم باید به کمکِ

باید به کمکِ دست و پاهای "خود" تمرکز اون رو بهم بریزیم و این‌میان از هر نقطۀ ضعفِ طرفِ مبارزه هم نهایت بهره رو ببریم تا فرصتِ هر کنشی رو از طرف مقابل بگیریم و وادارِش کنیم به "واکنش" و دفاع و عقب‌نشینی، نهایتاً تا قبولِ شکست از جانب حریفِ مبارزه، به هیچ معامله‌‌ای تن در ندهیم همین! من میگم میدانِ مبارزه میدانِ معامله نیست./ از طرفی مشکل من همین تصوراتِ حیرت‌آوری بوده که بیشتر از سوی نیروهای چپ و بزرگانی مانندِ شما القا میشه: «در صورت قطعیت و بستن نهائی قرارداد با همان جهانخوران، این ستون عظیم یکجا و یکسره فروخواهد ریخت.»/ خُب با این حساب با چنین تصوراتی، دیگه نیازی به مبارزه نیست، همه‌چی بیریفه دیگه، می‌شینیم دست به آسمون میبریم تا به حقِّ پنج‌تَن، قردادهای نهایی با دستای حسن‌آقا کلیدساز قطعیت پیدا کنه و ستونِ عظیمِ ولایت یکجا و یکسره فرو بریزه./ سلامت باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان... القابی مثل (( حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی )) ما را به یاد { شاهنشاه آریا مهر , شاه شاهان , بزرگ ارتش داران } می اندازد.. همانطور که میدانیم , خامنه ای آیت الله نیست و طبق سلسله مراتب مرجعیّت, ایشان کتاب دینی ننوشته اند که که ( آیت الله ) باشند, تا چه برسد به لقب ( حضرت ). تنها لقبی که به ایشان می توان زد (( آفت الله )) است . او هم مثل هزاران ایرانی , تحصیل کرده خارجی است و بنا بر شواهدی , ایشان از دانشگاه (( پاتریس لومومبای )) مسکو فارغ تحصیل شده است...

نوشته شده توسط: Anonymous

نکته این ماجرا این است که جمهوری اسلامی همیشه در مقابل مخالفینش از این تهمت‌ها و روش‌های مثلا ناموسی استفاده می‌کند اما تا اینجا تنها کسانی‌ که از این تهمت‌ها پشتیبانی کردند مخالفین رضا پهلوی هستند. اینجاست که به روشنی میشود دید مسائلی‌ مثل حقوق بشر به ادعا نیست بلکه به عمل است. عکس ۵ نفری که معلوم نیست اصلا چه کسی‌ تهیه کرده را بهانه قرار میدهند تا مخالفینشان را مجبور به بیانیه دادن به مزخرفاتی که هر روز رژیم و وابستگان اصلاح طلبش در سایت‌هایشان منتشر می‌کند کنند و احتمالا اگر رضا پهلوی هم بیانیه بدهد همینها دوباره شلوغ میکنند پس حتما چیزی بوده است که رضا پهلوی انکار می‌کند. واقعا چهره واقعی خیلی‌ها خوب برای مردم مشخص شد قبل از این که دوباره فریب شعار تو خالی‌ را بخورند. امیدوارم حد اقل این کامنت از تیغ سانسور در امان بماند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت هفتم پیرامون """ این نوشته از بعد اقتصادی عوامانه است """ چه کسی‌ فرشته نجات را نجات خواهد داد؟ """ عمان کشوری است با منابع محدود نفت و گاز، ولی‌ همین منابع محدود نفت و گاز نزدیک به ۸۹ تا ۹۰ درصد اقتصاد کشور را تامین میکنند، کشور عمان و سلطان قابوسی که پیام رسان اوباما به رژیم فارس ایران بود اینک دریافته است که اگر قیمت هر بشکه نفت حوالی ۱۱۴ دلار در بازار‌های جهانی‌ به فروش نرسد کشور عمان به احتمال زیاد از نظر اقتصادی ور شکسته خواهد شد، """ آیا دوباره این سلطان عمان پیام رسان اوباما به رژیم فارس ایران خواهد شد؟ """ مگر اینکه پشت گوشت را ببینی‌ جناب سلطان، آیا جناب سلطان دست کمک به سوی عربستان دراز خواهد کرد؟ جناب سلطان دنیایی کوچکی است نه؟ حتئ شاید کوچکتر از کشور حضرت عالی‌

نوشته شده توسط: Anonymous

کاملا موافقم اما کو گوش شنوا؟

نوشته شده توسط: Anonymous

بازنده این جریانات آریایی ها خواهند بود اینقدر نژاد پرستی به راه اداختند که حتی نمی توانند راه خروج انرا پیدا بکنند در اینده نیزفارسها به خاطر عملکرد زشتشان همیشه شرمنده و ایزوله خواهند شد که از هم اکنون نیز این وضعیت تقریبا در داخل ایران قابل مشاهده می باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقای اژدر بهنام؛ آیا کاریکاتور معروف مانا نیستانی واقعا توهین به مردم آذربایجان بود؟ خواهش می کنم در لینک زیر نگاه دوباره ای به این کارتون بیاندازید:.http://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/9/92/Soosk.jpg ....تمام کاراکترهای این کارتون به زبان فارسی سخن گفته اند. از جمله یک قورباغه!!!! و جالب است که همان سوسک بحث برانگیز در یکی از اپیزودها، به فارسی می گوید:«نه جون مادرت هی هی..».و فقط در یکی از اپیزودهاست که کلمه «نمنه» استفاده شده است. آیا به کار بردن یک کلمه ترکی در یک کارتون، توهین به مردمان ترک تلقی میشود؟ آیا چون سوسک و قورباغه به زبان فارسی هم حرف زده اند، نباید به من فارسی زبان بر بخورد؟ غیر از این کلمه ترکی چه چیز دیگری شما را متقاعد کرده است؟ آیا ساختار کلی کارتون و یا داستان نقل شده در کنار آن(که بسیار لوس و بی مزه هم هست) چیزی دال بر توهین به ترک زبانان دارد؟

آیا محتوای داستان ما را متوجه مفاهیم نژادی می کند؟ لطفا کمی ما را روشن کنید. در لینک زیر کارتونی از بزرگمهر حسین پور را ببینید که در آن گاو ها به زبان فارسی حرف می زنند:http://raazebaghaa.ir/imagecenter/images/6chxwn2kizjm84ep3wau.jpg آیا من به عنوان یک فارسی زبان باید از این کارتون عصبانی باشم؟ اگر زبان این کارتون هر زبانی غیر از فارسی باشد(مثلا انگلیسی، فرانسوی یا ترکی و یا....)به مردمان متکلم به آن زبان ها توهین شده است؟
نوشته شده توسط: Anonymous

ادمین عزیز کامنت ششم من متاسفانه به طور کامل ارسال نشد """ اشکال از من بود """. من این کامنت ۶م را دوباره میفرستم. با تشکر از زحمات شما، در نبود "" تحلیل و نقد پیرامون مسائل منطقه‌ای در مدیای فارسی‌، کامنت‌های من چراغی به زوایای تاریک تحولات استراتژیکی در منطقه می‌‌اندازند. سپاس از شما >>>>> edaameh >>>>>

کامنت هفتم پیرامون """ این مقاله از بعد اقتصادی عوامانه است """ اگر فرهنگ شعر و شاعری اندیشهٔ شما را تباه نکرده باشد باید تا حالا متوجه شده باشید که "" اتحاد دولت مرکزی عراق و ایران "" برای سرازیر کردن نفت و گاز به بازار دنیا، پوتین روسیه را از نظر اقتصادی سرنگون خواهد کرد. حالا نگاهی‌ به پیشنهاد بندر سلطان از عربستان به پوتین بیندازیم، بندر سلطان پیشنهاد اتحاد "" اوپیک گازی و نفتی‌ "" را بین عربستان و روسیه جهت کنترل بازار نفت و گاز دنیا را میدهد. همچنین کنترل ذخایر عظیم گازی در دریای مدیترانه را نیز به طرف روسی میدهد تا سلطه و هژمونی گاز پروم روسیه بر بازار اروپا به مخاطره نیفتد. اینک نگاهی‌ به "" سیاست اوباما "" در قبال رژیم فارس ایران داشت باشیم. هدف اوباما ادغام سیستم رژیم فارس ایران در سیستم لیبرال غربی است که در مقابل "" ور داشت شدن تحریم ها"" رژیم فارس ایران دست از تولید سلاح اتمی‌ میکشد، هدف اوباما از این سیاست، کم کردن تنش و بی‌ ثباتی در منطقه‌ای است که با خروج نیروهای ناتو از افغانستان در نیمهٔ دوم امسال، بی‌ ثباتی وارد فاز جدید خواهد شد. این سیاست اوباما یک اشکال اساسی‌ دارد، "" راستی‌ آیا یادم رفتم بیان کنم اوباما یک استراتژیست نیست؟ """ ایجاد ثبات در منطقه فقط با نزدیکی‌ "" رژیم فارس ایران و هند "" امکان پذیر است، "" تازه این در صورتی‌ امکان عملی‌ شدن دارد که رژیم فارس ایران دست از ماجراجویی اتمی‌ بکشد """، هند ارتباط زمینی‌ با افغانستان ندارد، هند میتواند از طریق دریا و هوا این ارتباط را عملی‌ سازد، ارتباط هند با افغانستان، از طریق بندر چاباهار و از آنجا با خط آهم به افغانستان امکان پذیر است که هند توان اقتصادی عملی‌ کردن این پروژه را زیر نگاه تیز‌بین چین ندارد. خیلی‌ ساده بگم این طرح اوباما شروع نشده زمین گیر خواهد شد. از طرفی‌ پیشنهاد بندر از عربستان به پوتین با اقدام نزدیکی‌ مصر به روسیه توسط عربستان بدون هیچ سنگ اندازی چون قطاری روی ریل صاف شروع به حرکت کرده است.
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام به گرامیSHAAKH؛ من هم از هم فکری با شما احساس خوبی دارم و از مهر شما متشکرم. اما برگردیم به موضوع مقاله! بیننید دوست من: محور بحث کنونی ما اینجا تنها حول مفید بودن و یا مفید نبودن تقلیل و یا برچیدن شدن تحریم هاست! باور من بر این است که توقف ادامه ی بیشتر محاصره های اقتصادی، تقلیل و یا دفع مصیبت تحریم ها و تهدید های مختلف امپریالیست ها در هر صورت به سود نیروهای کارمزد، زحمتکشان و تهیدستان است. قرار نیست که از چنین فرصت حیاتی ای که از قِبل آن رژیم جنایتکار هم بهره مند می شود، دست شست. نه این معقول نیست. در یک نبرد دراز مدت طبقاتی و در فواصل برهه ها پُرپیچ و خم آن، همه ی انقلابیون بزرگ، برای رفرم و دست آوردهای کوچک هم به سود و هم به خاطر تداوم و تحکیم مبارزه استقبال و بهره ی زیرکانه برده اند.

همینک ما شاهد درگیری آشکار سران رژیم در له و یا علیه چند و چون مذاکرات اتمی با غرب و آمریکا هستیم. پرسش این است که: آیا ما در این جدال جدی سران، فرصت استفاده از آنان نزاع و ضعف آنان به سود خود را داریم یا نه؟ به دید من آری داریم! مگر، چنین فکر کنیم که آنها معرکه ی فریب گرفته اند و هر دو ـ باند دولت و مافیائی بیت ولایت ـ می خواهند ما را سرگرم کنند؟ نه چنین نیست و به دلایل بسیار! خود همین عقب نشینی از مواضع مزورانه "ضدامپریالیستی" که پایه ای ترین اصل کل نظام بوده و هنوز هست؛ در صورت قطعیت و بستن نهائی قرارداد با همان جهانخوران، این ستون عظیم یکجا و یکسره فروخواهد ریخت. و این خود به تنهائی دست آورد بزرگ و انگیزه ای واقعی برای حمایت از مواضع ژنو2 برای اکثریت قریب به اتفاق مردم کار و نداران است، که تا به امروز رژیم فاسد و جانی با این اهرم پوست تک تک توده ها را کنده ، مال و منال شان را غارت کرده، امنیت کاری و جانی را برای همگان غیرممکن ساخته و هستی آینده مردم و کشور را نیز بر لبه پرتگاه سقوط و ویرانی رسانده است. چنین برداشت و نگاهی که من به ژنو2 دارم، هرگز به منزله تعطبلی مبارزه سازش ناپذیر برای نان و آزادی و جنگ طبقاتی بر علیه استبداد مذهبی و دسیسه های روحانی ـ خامنه ای و مدافعان داخلی و خارجی آنان نیست و نمی تواند باشد. اما اگر ما دگرگونی، تحول و سازندگی فردا را محصول و کار توده های کار و زحمت بدانیم که من می دانم؛ در آنصورت بدون سازماندهی مستقل مبارزات متحد کارگران، پاپتی ها و تنگدستان میسر نیست. سازماندهی کارگران در تشکل های صنفی و مطالباتی و سندیکائی چیری شبیه غیر ممکن است، اما سندیکای اتوبوس رانی تهران، نیشکر هفت تپه و ... توانستند و باید از این خواسته ها در این شرایط مناسب به سود گرفتن حق تشکل از دولت و صاحبان کار استفاده کرد. همزمان درست در همین شرایط خاص، مناسبترین امکان ایجاد شبکه ها مبارزاتی توسط پیشروان کارگری ما بهتر از هر زمانی مهیا شده است. ضروری ست که در این مجال، دست به تشکیل چنین هسته های مقاومت مردمی زد و بخش آگاه خود را در شبکه های هدایت مبارزات علنی و مخفی در حوزه های میحط زندگی، محله، کار و منطقه ای و در بهترین حالت سراسری بزنند و اندک اندک برنامه ریز مبارزات گسترده و علنی شوند. همه ی ما می دانیم که مبارزه طبقاتی و ضداستبدادی "کار علیه سرمایه" از بالا و توسط خبرگان و ماجراجویان خیرخواه و حتی بسیار انقلابی مسخره ای بیش نیست و حتی در صورت ایجاد چنین استثناها، موفقیت اش و بقایش، بدلیل عدم حضور توده ها و پاسداری از آن غیرممکن و شدنی نیست. پیروزی بر ارنجاع و روابط ساختار انگلی سرمایه سالارانه جز در حضور و اقدام مشترک، گسترده، علنی، سراسری و میلیونی ست که می نواند سرنوشت ساز باشد و از دست آورد خود در برابر مفتخوران داخلی و خارجی دفاع کند. هر دگرگونی شگرف و ریشه داری جز از شیوه و روش پیش نخواهد رفت. تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت 6 م پیرامون """ این مقاله از بعد اقتصادی عوامانه است """ اگر فرهنگ شعر و شاعری اندیشهٔ شما را تباه نکرده باشد باید تا حالا متوجه شده باشید که "" اتحاد دولت مرکزی عراق و ایران "" برای سرازیر کردن نفت و گاز به بازار دنیا، پوتین روسیه را از نظر اقتصادی سرنگون خواهد کرد. حالا نگاهی‌ به پیشنهاد بندر سلطان از عربستان به پوتین بیندازیم، بندر سلطان پیشنهاد اتحاد "" اوپیک گازی و نفتی‌ "" را بین عربستان و روسیه جهت کنترل بازار نفت و گاز دنیا را میدهد. همچنین کنترل ذخایر عظیم گازی در دریای مدیترانه را نیز به طرف روسی میدهد تا سلطه و هژمونی گاز پروم روسیه بر بازار اروپا به مخاطره نیفتد. اینک نگاهی‌ به "" سیاست اوباما "" در قبال رژیم فارس ایران داشت باشیم. هدف اوباما ادغام سیستم رژیم فارس ایران در سیستم لیبرال غربی است که در مقابل "" ور داشت شدن تحریم ها"" رژیم فارس ایران دست از

ماجراجویی اتمی‌ بکشد """، هند ارتباط زمینی‌ با افغانستان ندارد، هند میتواند از طریق دریا و هوا این ارتباط را عملی‌ سازد، ارتباط هند با افغانستان، از طریق بندر چاباهار و از آنجا با خط آهم به افغانستان امکان پذیر است که هند توان اقتصادی عملی‌ کردن این پروژه را زیر نگاه تیز‌بین چین ندارد. خیلی‌ ساده بگم این طرح اوباما شروع نشده زمین گیر خواهد شد. از طرفی‌ پیشنهاد بندر از عربستان به پوتین با اقدام نزدیکی‌ مصر به روسیه توسط عربستان بدون هیچ سنگ اندازی چون قطاری روی ریل صاف شروع به حرکت کرده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی، لطفا نوشتە دکترملکی را مطالعە فرمائید تابدانید تقصیر ملت مرکزی ایران درکجا نهفتەاست. قسمتی از نوشتە آقای ملکی را کپی کردم کە اعتراف شجاعانەایست بە سکوت ملت فارس در مورد جنایات انجام شدە:
" راستی مگر حاکمان جدید جای خدا ورسول نشسته بودند؟ مگر تعدادی از ارتشیانی که در چنان دادگاههای مسخره حکم اعدام برایشان صادر شد، در آخرین روزهای نظام شاهی با اعلام بیطرفی اعلام توبه نکرده بودند؟ پس چرا ما همه ی این بیرحمی ها را دیدیم و با سکوت به این اعمال رضایت دادیم؟ نتیجه چه شد؟ شترِ «خون و خشونت» پای خانه ی همه مان زانو زد.
از کشتارهای کردستان و گنبد و قتل عام، روستای قارنا چه بگویم؟ سکوت اکثر ما زخمی شد که هنوز پس از گذشت ۳۵ سال التیام نیافته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه دوستداران صلح و امنیت اجتماعی در ایران
هنوز روشن نیست که چر اقلیتها فقط در ایران میخواهند ادعای استقلال ارضی کنند ونه در انگلیس و در امریکا و فرانسه و المان ؟ در المان و فرانسه , بلژیک و بریتانیای کبیر بیش از چند ملیون ترک و عرب و هندی زنده گی میکنند و همین طور
در صد زیادی از مردم امریکا المانی و یا مکزیکی و یا افریقائی تبار هستند.

پایتخت انتخابی سلطان قاجار بیش از بیش بزرگ و پر سکنه شده است و راه حلی نیست که جمعیت 15 ملیونی تهران در بین ایلات و ولایات محروسه تقسیم شوند. دو ملیون در خوزستان و دو ملیون در کوردستان و دو ملیون در اذربایجان و دو ملیون در بلوچستان و دو ملیون در خراسان میتواند به اسایش بیشتر شهروندان ایرانی بیانجامد.

نوشته شده توسط: Anonymous

چند خطِ پایانی در ادامۀ کامنت پیشین خطاب به بهنام چنگائی بزرگوار: ...وظیفۀ روشنگر حفظ پرنسیبها و شرافتِ انسانی ورای بازیها و ترفندهای سیاسی‌ست که اگر دانشگاه‌ها و مدارسِ و اساتیدِ باسوادی چون شما مـُصّرانه و بدونِ کمترین عقب‌نشینی به تقویت این مقوله می‌پرداختند امروزه هیچ سدی جلودارِ جریانهای اجتماعی نبود. مشکل ما همین شُل‌کن سِفت‌کن‌هاست، یکبار نیامدیم پایِ پرنسیبهای انسانی به هر قیمتی بایستیم و اینگونه نیز به کودک و فرزند و شاگرد و جامعه بیاموزیم. / دردِ دلهام خیلی طولانی شد ;) نمی‌دونید چقدر به خودم افتخار می‌کنم وقتی شما شنوندۀ من هستید. کوچیکتون دقیقاً همین روزها در سالِ 1357 بود که چشم به این دنیای وانفسا وا کرد! لبریزم از حرفای خفه‌شده و زخم باتونُ چکمه‌ها، امیدوارم فغانِ ما رو به منزلۀ «خشونت در کلام» نگیرید :) ممنونم از توّجه و تحمّل‌تون. برقرار باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

مخلصِ جناب چنگائی؛ باز هم لطف کردید و قابل دونستید این کوچیکتون رو. کامنتِ شما چندبار مرور شد. ببینید من هم خُب همیشه با تحریمهای "اقتصادی" مخالفت می‌کردم ولی هیچ دلیلی وجود نداره که از حالا به بعد برای مخالفتِ با تحریم‌ها برَم توُ سنگرِ آخوندِ تقیّه‌کن(حسنِ روحانی) بلندگو به دستم بگیرم و مقاله‌ای از این زاویه و در حمایتِ از روحانی تنظیم کنم. برای اینکه منظورم رو بتونم درست برسونم شاید بهتر باشه از وعده‌هایی چون «آن نیز تنها در صورت قیام و شورش مردمی بر علیه کل رژیم متصور است.» که فرموده بودید شروع کنم؛ همونطور که میدونید "پدیدۀ قیام" موجی نیست که بدون زمینه‌سازی و آمادگی به ناگهان از سکونِ مظروف شکل بگیره. "موجِ قیام" یا نیاز داره به بستری سیّال و جریانی نیرومند یا نیازمنده به فرسایشِ سدها و ریزشِ اقتدارِ سازه‌ها. تنها با نگاهِ به سد و ایشاالله ماشالله‌کردن هیچ مانعی برچیده نخواهد

نخواهد شد. هرچقدر هم که پتانسیلِ نهفته در آنسوی موانع زیاد باشه ولی باید در نظر داشت که در این سدِ حاکمیتِ اسلامی، با کمک و مهندسیِ کارشناسانِ طراح(کشورهای پنجِ‌بعلاوۀ‌یک)، تمهیداتِ لازم برای هر فشاری در نظر گرفته‌شده. با این‌حساب راهِ چاره چیست؟ به نظر بنده تنها دو راهکار کاربردی این وسط موجوده: (1) در انتظارِ اتفاقاتِ پیرامون بنشینیم و با امیدِ به عوامل شیمیایی‌فرسایشی همینطور دلخوش بمونیم به مرگِ تدریجیِ سدها، یا سرگرم باشیم به نزاعِ صاحبانُ شرکاء بر سر تقسیم سودِ بهره‌وری(که با هر حدّتی از اختلافات، به یقین دستورِ تخریبی در کار نخواهد بود)، یا در آرزوی طوفان و نیرویی قهرآمیز و هر محرکِ دیگه‌ای که بــِـتونه موجباتِ سرریز شدنِ بخشِ قابل‌توّجه و شاید هم ناچیز از انرژی انباشت‌شده را فراهم بیاره. استدلالِ شما نیز ماحصلی بود از برآوُردِ عواملِ تخریبی و تدریجیِ در همین بندِ یک، که تنها به حفظِ حجمِ گرفتارشده در پشتِ دیوارهای مستحکم تمرکز داشت "سد" نیز همچنان جلوی آرزوی شورش و قیامِ شما پابرجاست. || 2. راهکار کاربردیِ دیگر، شناختِ نقاط تاثیر‌گذارُ حساس و بخصوص آشنایی با خروجی‌های جانبی و کنترل‌کنندۀ نیروهای پشتِ سد در شرایط بحرانی‌ست. به کمک اعتصاب و با پیشگیری از شیوعِ منجلاب، جریانی زنده و قدرتمند زیرِ آبهای ظاهراً آرام ذخیره خواهد شد با شدّت این جریانِ روزافزون و نهایتاً لبریز شدن و شکافِ این دیوارِ تنومند،خروشِ و رهایی حاصل خواهد شد. بعبارتی حفظِ پرنسیب‌های فردیُ اجتماعی اساس و موّلدِ اعتصاباتِ پراکنده بوده جهتِ پیشگیری‌ از مرگِ جماعتِ گرفتار پشتِ سد. ولی امّا! امّا در این بـِـین مهندسانِ بهره‌کشیِ از این انرژیهای ذخیره‌شده، مسلماً بیکار ننشسته و از روزن‌ها و مجاریِ پیش‌بینی‌شده(اصلاح‌طلبی) برای رفعِ خطر و کم کردنِ فشارِ پشتِ سد در هر «بزنگاه» بهره خواهند جُست تا به بهانۀ حفظِ جریان(پیشگیری از گنداب و کاهشِ فشار) دریچه‌های اضطراری را باز کرده و به بقای سد و سودِ بهره‌کشان کمکی کرده باشند. ***** در حقیقت وظیفۀ روشنگران و خردمندان هر جامعه همانا آگاهی‌رسانی(بستنِ دریچه‌های اضطراریِ سدها) جهت حفظ ارزشها و پرنسیب‌های جوامع بوده تا مردم به توانایی‌های خود مقابلِ سدِ دیکتاتورها باورمند شده و هر سدی را با نیروی قیام متلاشی سازند. این جملاتِ شما یعنی کمک به باز کردنِ همان دریچه‌های اضطراریِ سدها: «قطعا در صورت فرصتِ تقلیل تحریم‌ها رژیم امکان بازسازی قدرت و زبان درازی خود، همچون همیشه خواهد یافت و در صورت لزوم همچون همیشه بی‌رحمانه سرکوب را ادامه خواهد داد و… اما یادمان نرود که چنین احتمالی در مقابل‌اش مردم گرسنه لااقل نیستند که تنها به فکر تأمین نان بخور و نمیر باشند. » / شاید بهتر یادآوری کنم بر اساس اخباری که از رسانه‌های خودِ حکومت درز کرده طبق همان خط فقر 780هزار تومانی 47میلیون ایرانی زیر خط فقر بسر می‌بُردند* و یقین بدانید که با برداشتِ تحریمها هم مردم همچنان زیرِ خط فقرِ روزافزون(2میلیون تومان) گرفتارِ زنده‌ماندن خواهند بود. صف‌های چندصدمتری نیز در این حکومت همیشه بوده و خواهد بود(دیروز کوپن، امروز سبدِ کالا) انتظاری که از شما فرهیختگان میره چیزی فرایِ همراهی یا مخالفت کردنِ با تحریم‌ها و حکومت‌ها و شرکت در جنگهای ناگزیرِ ‌قدرت و حمایت از گرگهای در لباس میش یا آن دیگرِ گرگهاست. کما اینکه آنسوی سکۀ شکستنِ تحریمها می‌تواند قراردادهای ننگین و تاراجِ منابع ملی برای گرفتنِ تضمینِ امنیتی و مساعدتِ امنیتی از استعمارگرانِ استثمارکننده برای ابقای این حکومت غیرمردمی باشد که در اینصورت هیچ تضمینی برای همان بهبودِ نسبی که شما وعده می‌دهید نیز وجود نخواهد داشت. ادامه در کامنتِ بعدی.. /// * www.khabaronline.ir/detail/38080
نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب سهند لطفا نظرات خودتان را بدون توهین به دیگران بنویسید. امکان کامنت‎ها واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادنه نقد، نظرتان رادر مورد مطالب سایت بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

آقای یوسف آذربایجان. لطفا نظر خودتان را بدون نام بردن از افراد حقیقی و حقوقی بنویسید. امکان کامنت‎ها واقعا به شما تعلق دارد. هدف ما ایجاد محیطی دوستانه برای تبادل نظر است. آزادنه نقد، نظرتان رادر مورد مطالب سایت بنویسید اما خواهش می کنیم بدون نام بردن از اشخاص حقیقی و حقوقی در کمال امنیت برای خود و دیگران فضایی ایجاد نمائید که بدور از توهین و اتهام و جوسازی و مسموم کردن محیط تبادل نظر باشد. توجه داشته باشید کامنتهایی که این موارد را در نظر نگیرند، منتشر نخواهند شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا اسامی ....... را از کامنت من حذف کرده ايد

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئلین محترم سایت ایران گلوبال باز چی شد که کامنت اینجانب به تیغ سانسور شما گرفتار آمد و. درج نشد؟؟؟؟؟؟!!!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

توهين به هر مليتی بدون بحث نه تنها قابل قبول نيست بلکه محکوم است . منتها آنچه که جالب و قابل توجه است قاطی شدن سوپر ناسيوناليست ها و مرگزگرايان شونيست ازجمله پاسدار محسن رضائی،......امثالهم است . اين آقايان در قبال اين همه ظلمی که به ملل غير فارس روا شده يا سکوت کرده اند و يا آشکارا در کنار رژيم ايستاده اند ولی حالا فرياد وا ملتا سر ميزنند .!!‌ عجيب نيست ؟؟
فکر ميکنم همه و بالخص بختياری ها بايد دقت بيشتری کنند .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای رازی، بسیاری بندە را بە صراحت و رک گویی می شناسند و هراسی از بیان واقعیات ندارم و نە مثل یک شیعە کە هزار و یک تقیە، مظلوم نمایی و فن و فنون در رفتار دارد. بنابراین من مثل آخوندهای شیعی نیستم. کسی منکر وجود زندانیان فارس زبان نبودە و نیست. اما بازهم در رفتار با یک زندانی کورد و عرب با یک زندانی فارس زبان تفاوتهایی هست. برای نمونە فارس زبانها از حق مرخصی برخوردارند در حالیکە این حق شامل حال زندانیان کورد و یاعرب و بلوچ نمی شود. مهاجر خواندن بختیاریها نە نژادپرستی بلکە مهاجرت آنان بە مناطق عرب نشین یک سیاست پلید و ضد انسانیست و هر ملتی کە برای موقعیت بهتری بە آلت دست رژیم تبدیل شود باید با آن برخورد شود. فرصت طلبی بخشی از فرهنگ ایرانیان است. . آقای یرواند آبراهامیان سخنی در مورد ایرانیان دارد کە می گوید

" یک ایرانی راە ثروتمند شدن را در نابودی همسایەاش می داند" واقعا بختیاریها با مهاجرت خود بە الاحواز نان خود را در نابودی ملت همسایە می بینند.
دوما بە مورد خوبی اشارە نمودەاید و آنهم موضوع بهایی ستیزی در ایران. بندە چند سال قبل در همین سایت بە بحث بهایی ستیزی در ایران پرداختەام و همان موقع با دلایل بسیاری اعلام داشتم کە بهایی ستیزی نە تنها ازجانب حکومت بلکە معتقدم کە در بطن جامعە ایران ریشە دارد. جهت اطلاع شما کوردستان در قدیم پناهگاە بابیها و تابحال نیز تنها محل امن بهائیها بودەاست . عرب ستیزی هم در جامعە ایران ریشە دوانیدە است و مجریان هر دو ستیز خطرناک ملت مرکزی ایران است. بد نیست بخاطر بیاورم کە چندی پیش شهر شیراز بعنوان بهایی ستیز ترین شهر ایران درآمد و در تاریخ هم شهرهای مرکزی ایران کارنامە خوبی در ستیز علیە دیگر ادیان و ملل ندارند و تلاش افرادی مثل من این است کە فارس زبانان جامعە خشن خود را خوب بشناسند. در مورد حرکات اخیر کافیست کە نگاهی بە نوشتە یکی بنام بسیاوش جهانبخش بختیاری بیاندازیم کە در سایت جرس منتشر شدە و نوشتە " تنها قومی که هیچگاه قیام تجزیه طلبانه‌ای نداشته و همیشه در صف اول دفاع از حریم و تمامیت ارضی این مملکت بوده تنها قوم شیعه ۱۲ امامی که تاریخ نشان می دهد حتی قبل از صفویه شیعه بوده و هرگاه خطری کشور را تهدید می کرده با جان و مال و عشق به وطن در صف اول جانبازی بوده است" خود این نگرش یعنی دیگر ملل تجزیە طلب بودە و بختیاریها برای دفاع از تمامیت ارضی با جان و مال علیە دیگر ملل کوتاهی نکردەاند.
نوشته شده توسط: Anonymous

لطفن از بکا رگیری واژهای مصنوعی خود داری کننید. مردم (فارسان )هیچ معنائی جز بیان تنفر علیه ملت ایران ندارد.
نخست اینکه پارس است و بختیاری و نه فارس .عرب نمیتواند پ بگوید و به همین دلیل پ را به ب میگوید.
در پارسی میتوان گفت پارسیان /ترکان/ عربان /بیگانگان/ اشغالگران ولی پارسان معنائی ندارد .

نوشته شده توسط: Anonymous

گیریم که جدا شدند یا نشدند ، کدام درد این مردم درمان می شود ؟ این خانواده کلأ سرتاپا مشکلند و به برکت پول های باد آورده عده ای بادمجان دور قاب چین را جمع کرده اند تا به خیال خودشان دوباره تاراجگریشان را شروع کنند !

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت پنجم پیرامون "" این مقاله از بعد اقتصادی عوامانه است"" درس اکابر سیاست برای شاهنامه خوان‌ها """ چند ماه پیش در کامنتی به دیدار بندر از عربستان و پوتین اشاره کردم، همچنین چند هفته پیش در کامنت هائی به نزدیکی‌ "" روسیه و عربستان "" پرداختم. بندر از عربستان در این دیدار به پوتین قول میدهد که "" تولید نفت را در ماه‌های هول و هوش برگزاری بازیهای المپیک زمستانی در سوچی "" کمی‌ پایین خواهد آورد تا قیمت نفت نزدیک‌های ۱۰۰ صد دلار بماند و نزول نکند، این اقدام عربستان، در آامد روسیه از صادرات نفت را چندین بیلیون دلار بالا میبرد، همچنین عربستان به پوتین قول میدهد که میتواند امنیت بازیهای المپیک زمستانی را در سوچی تضمین کند. کسی‌ از پشت درهای بسته خبر ندارد که پوتین در مقابل چه قولی به عربستان میدهد، ولی‌ اگر کامنت‌های من را خوانده باشید تا حدی میتوانید این مسائل را حدس بزنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" خود را برای انقلاب جدیدی آماده کنید """ چند ماه پیش فرصتی پیدا کردم تا به همراه یکی‌ از دوستان ژورنالیست "" کوبائی آمریکائی "" سفری چند روزه به کوبا داشته باشم، انقلابی‌ خاموش در حال شکل گیری در این کشور چپی و کمونیستی است، مردم میتوانند نزدیک به ۱۷۶ شغل خصوصی‌ " غیر دولتی " را برای اولین بار انتخاب کرده و برای خود کسب و کاری داشته باشند، کلمهٔ """" کارآفرین """"" مثل نقل و نبات ورد زبان هاست، کوبا کشوری است که دوران شوروی، صد در صد به شوروی وابسته بود، بعد از فروپاشی شوروی، چاوز نفت و گاز مفت و مجانی‌ را در اختیار کوبا قرار میداد و اقتصاد این کشور تنها وابسته به توریست بود، اینک مهاجران "" آمریکائی ، کوبائی "" اقتصاد کشور را میچرخانند، تکامل کمونیسم را در کوبا شاهد باشیم، به کلاس اکابر بروید تا درس بقالی یاد بگیرید. ملتی را فیدل کاسترو اینگونه بدبخت کرد، به یاد آن سخن کلیشه

عهد بوق افتادم، به کسی‌ ماهی‌ بده، تا بدبختش کنی‌، به کسی‌ ماهیگیری یاد بده، تا استقلالش را تضمین کرده باشی‌.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای صوفی زاده‌‌ی عزیز:
تیزبینی و آگاهی و شناختتان در مورد ترفندهای رژیم بر ضد ملل غیرفارس ساکن در ایران قابل تقدیر است.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی عزیز، با تشکر از جواب شما. انقلاب امری ارادی نیست، ولی هدایت آن در اراده مستقیم انسانها است. من مثال پزشک را درست به همین دلیل آوردم. پزشکی که باعث نقص عضو بیمار می شود، خواه ناخواه در مقابل دادگاه باید پاسخگو باشد و ثابت کند که روش درمانش درست بوده است. بگذارید حق را بشما بدهیم و جمهوری اسلامی را آلترناتیو "شاه ساخته" بدانیم (که نیست) و گناهش را به گردن او بیندازیم. همکاری گسترده نیروهای چپ با خمینی تا سال 61 را به گردن چه کسی بیندازیم؟ هورا کشیدن برای اعدامهای بدون محاکمه در پشت بام مدرسه رفاه را بگردن چه کسی بیندازیم؟ حمایت از اشغال سفارت امریکا و پیامدهای آن را چه؟ همکاری با سازمان امنیت رژیم و لودادن مخالفین به سپاه پاسداران را چه؟ سکوت در برابر اجباری شدن حجاب را چه؟ ... آیا گناه این خیانتها هم به گردن شاه بود؟ آیا شاه تنها دیکتاتور تاریخ جهان بود؟ پس چرا دیگران توانستند

به دموکراسی برسند و ما نتوانستیم؟ آیا انداختن همه گناهها به گردن شاه، رفع مسئولیت از خودمان نیست، که با یک شادی کودکانه مار را از خانه بیرون کردیم، تا اژدها را روی دوشمان بگیریم و به خانه بیاوریم و کلید را بدستش بدهیم؟
نوشته شده توسط: Anonymous

و یک نکته هم که بعد به ذهنم رسید. فرموده اید: «بختیاریها در کجای این موضوعات قرار داشتەاند، آیا سکوتشان بە معنای رضایت از وضع موجود و یا همراهی با سیاستهای نظام نبودەاست» در ایران بهائیها از حق زندگی مخرومند، همجنسگرایان کشته می شوند، کسانی که دینشان را عوض می کنند، محکوم به مرگ می شوند، جمهوری اسلامی دست سارقان را در ملأ عام قطع می کند و ... این بقول شما "ملیتهای غیر فارس" تابحال چندبار در دفاع از حقوق انسانی بهائیان و دیگر موارد مطرح شده در بالا دست به اعتراض زده اند؟ آیا سکوتشان به معنی رضایت از وضع موجود و یا همراهی با سیاستهای نظام نبودەاست؟ و تازه خود شما هم که در مصاحبه ای به این مطلب پرداخته اید، می فرمایید: «یک کورد آگاه‌ حاضرنیست در جنایات تاریخی ایرانیان خود را شریک بداند و شرم تاریخی را بدوش بکشد. آذریها شریک تاریخ منفی ایرانیان نیستند، عربها و بلوچها و ترکمنها هم همینطور»

اگر اقوام نامبرده را از "ایرانیان" مورد نظر شما کم کنیم، می مانند همان موجودات خبیث و لعین همیشگی، یعنی "فارسها". به عبارت دیگر هر بدبختی و فلاکتی در سرتاسر کهکشان راه شیری اتفاق بیفتد، مسئول مستقیم و غیر مستقیم آن "فارسها" هستند. اگر این نژادپرستی نیست، یکنفر کلمه نژادپرستی را برای من معنی کند. البته مسئول کامنها هم در این رهگذر از سرگردانی خلاص می شود!
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

رازی گرامی واقعا علت عدم حمایت سازمانهای سیاسی و مردم فارسی زبان از تظاهرات اعتراضی مردم آذربایجان همین بود؟ آیا اینها بهانه هایی برای توجیه عدم حمایت نیستند؟ فکر نمی کنم برای فعالین سیاسی، وجود شعارهای انحرافی در هر جنبشی و حرکتی چیز عجیبی باشد. در همه حرکتها و اعتراضات بویژه زمانی که خودجوش باشند، از این شعارهای انحرافی هم وجود دارد. در اعتراضات مردم آذربایجان، چنین شعارهایی، ولی در سطحی محدود و توسط تعدادی معدود، داده شد. این واقعیت تاسفباری است. ولی کل مساله چه می شود؟ آیا می توان به دلیل وجود چند شعار انحرافی توسط بخشی کوچک، کل حرکت را زیر سؤال برد؟ نگاهی به مقالات و موضعگیریهای آن زمان نشان می دهند که بسیاری از نخبگان جامعه ما، چه در پوزیسیون و چه در اپوزیسیون، بر این بودند که هیچ توهینی صورت نگرفته و کل این اعتراضات را زیر سؤال بردند. من نمی دانم که در همین حرکت اخیر هم میهنان

بختیاری، آیا شعارهای انحرافی هم داده شده است یا نه. ولی اگر چنین شعارهایی داده شود، باید بگوییم که ما را با این اعتراضات کاری نیست؟ کافیست که رسانه ها این اعتراضات را زیر پوشش بگیرند و شعارهای درست را برجسته کنند و شعارهای انحرافی را برجسته نکنند تا تفرقه در صفوف مردم ایجاد نشود. (منظورم سانسور آنها نیست بلکه برجسته نکردن آنهاست). از طرف دیگر یادمان باشد که رژیم تلاش خواهد کرد از طریق شعارهای انحرافی و تفرقه افکنانه، به تفرقه و دشمنی در صفوف معترضین دامن زده و آنها را محار کند و از سوی دیگر، حمایت سرتاسری از آن را مانع گردد. تصور می کنم که در اعتراضات مردم آذربایجان، رژیم اسلامی در این کار موفق شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب صوفی زاده! چرا درست مثل آخوندهای شیعه بجای بحث اصولی روضه سید‌الشهداء می خوانید؟ آیا در زندانهای ایران هیچ فارسی زبانی پیدا نمی شود و زندانیان ایران همه از "غیرفارسها" هستند؟ آیا اعدامیان دهه شصت، قربانیان قتلهای زنجیره ای، اعضای سازمانهای سیاسی نظیر مجاهدین و فدائیان و ...، کشته شدگان جنبش سبز همه "غیرفارس" بودند؟ آیا جنایات کهریزک تنها در حق "غیرفارسها" اعمال شد و فارسها را یا دستگیر نکردند، و یا اگر دستگیر کردند، آنها را در سوئیتهای مجهز زندانی کردند؟ بله! مهاجر خواندن بختیاریها یک سخن نفرت انگیز و نژادپرستانه ، و گوینده اش یک نژادپرست است، با این حرف مشکلی دارید؟ من نمی دانم شما در کدام یک از سیاره‌های منظومه شمسی زندگی می کنید، ولی در این ایرانی که در کره زمین قرار گرفته است، فعلا ایران ستیزترین رژیم تاریخ بر سرکار است که با همه نمادهای ایرانی چه فارسی باشند و چه غیر فارسی سر

جنگ دارد. کسانی که این رژیم را یک رژیم فارس می نامند، یا دچار کوری ناشی از تفکر نژادپرستانه خودشان هستند، و یا مستقیما از وزارت اطلاعات رژیم دستور می گیرند تا نوک تیز حمله جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران را از ولایت فقیه منحرف کنند و بطرف فارسی‌زبانان نشانه بروند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی اگر همە شهروندان ایران از هر ملتی از حق و حقوق اقامت و کار در هرجای ایران را داشتند آنوقت ممکن بود کە بگوئیم ایران آلمان شدە، تشیع مسیحی شدە، نفت ملی شدە، و خلاصە. اما اینگونە نیست. درست است کە قریب بە دو میلیون کورد در نواحی مرکزی ایران زندگی می کنند و قریب یکصدهزار نفر فارس زبان در کوردستان. کوردها برای کارگری و شغلهای پست و طاقت فرسا، نظیر کار در کورەهای آجرپزی، مزارع کشاورزی، رفتگری، پادویی و کارگر ساختمانی و از این قبیل. اما آن صد هزار نفر فارس زبان در کوردستان متصدی ادارات، بانکها، مراکز امنیتی و سیاسی و ... حال بنظر شما این دو اقامت مثل همند؟ بنا بە گفتە شما کوردستان قشلاق فارسها و مرکز ایران جهنم کوردهاست اما از نظر شما کشور آزاد

ضمنا در بسیاری از کشورها نظیر گرجستان، سودان، عراق، یوگسلاوی، اندونزی، قبالە های خاک خوردە ملتهای مخالف بە روی میز آوردە شدند و غبار روبی شدند.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اژدر در تأیید گفته های آقای اقبالی باید اضافه کنم که مقصر کسانی بودند کع در تظاهرات تبریز و ارومیه و زنجان شعارهای نژادپرستانه از قبیل «زبان فارسی، زبان سگ»، «هرکس که بی طرف است، از فارها هم بی شرفتر است»، «فارس، کرد، ارمنی، دشمن همه ترکان!» و امثالهم را سر دادند. آیا شما اگر بجای من بودید با چنین کسانی ابراز همدردی می کردید؟

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

باید عرض کنم که خوزستان منطقه قشلاقى تاریخی لر بختیاری بوده، هست و خواهد ماند! هر زمان که اراده کنند در هر نقطه ای که لازم شود مستقر می شوند؛ همانگونه که سایر شهروندان ایران از چنین حقی برخوردارند و می توانند در هر جای کشورشان مایل اند اقامت، کار و زندگی کنند! "قباله های" تملک اهواز و ... هم باید خاک بخورند تا پوسیده شوند!

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

آقای رازی گرامی؛
با درودهای صمیمانه و سپاس از کمنتارهای آموزنده تان!
می دانید که انقلاب امری ارادی نیست که با اراده "پیشگامان" رخ داده باشد! انقلاب در شرایطی رخ داد که از حوصله کمنتار خارج است. انقلاب رخ داد، همه غافلگیر شدند و ما بعنوان نیروی چپ برای نان (عدالت)، نفی تبعیض و در اخرین مرحله بخاطر آزادی مبارزه کردیم. دیری نپائید که دریافتیم که آزادی حلقه نخست و فرهنگ سازی بعنوان مرکز ثقل برنامه مبارزاتی مورد بی مهری قرار گرفت. حکومت اسلامی مطالبه ما نبود! ماهیت اسلامگرایان برای من از زندان اصفهان 1354 ، فتوای قتل زندانیان سیاسی از اسلام برگشته (جانباختگان محمد محبوبیان، شمس الدین امیر شاهکرمی و ... ) و برخوردهای وحشیانه آنها و پیگرد اشنائی با اسلام و اسلامگرائی روشن بود. از همینرو قبل از قدرتگیری خمینی راهمان را از فاشیسم اسلامی جدا کردیم. جمهوری اسلامی آلترناتیو "شاه ساخته" است!

شرایط اختناق، سرکوب و سپردن بلندگوها بدست روحانیت شیعه پیش شرطهای فرهنگی، سیاسی و تشکیلاتی حکومت اسلامی را فراهم کرد.
در مورد بد و بدتر؛
این انتخاب نیست و یک تحمیل است! از من سوال میشود که حکومت شاه بشما تحمیل گردد یا خلافت شیخ؟ پاسخ اینست که هیچکدام! برای تغییر مبارزه می کنم و شکل تغییر به انتخاب من نبود و نیست. عامل انقلاب در تحولات اجتماعی نه گرسنگان و جان به لب رسیدگان، بلکه حاکمان دیکتاتور هستند.
بر این باورم که اگر در ابتدای دهه 50 شاه به سوئیس میرفت؛ قدرت به بختیار سوسیال دمکرات منتقل میشد و در ایران جمهوری ای بر پایه آزادی و دمکراسی بنا میشد؛ انقلابی در ایران بوقوع نمی پیوست.
پاینده باشید.
نوشته شده توسط: Anonymous

نویسندۀ این نوشتار هیچ نمایندگی ای از سوی خلق عرب ایران، یا هر یک از دیگر خلق های ایران ندارد. آرایی که در اینجا پیش کشیده است، تنها زاییدۀ اندیشۀ پریشان و نیاموختۀ خود اوست که از همین نوشته اش پیداست نه دانش سیاسی و اجتماعی در خوری دارد و نه حتی سواد نوشتاری! آخرچه کسی می تواند باور کند که قومی نمایندگی خود را به کسی بدهد که جدا از شیوۀ استدلال سطحی و کودکانه اش، نگارش او نیز پایین تر از دانش آموزان دبستانی است، به گونه ای که واژۀ "مناطق" را " مناتق" می نویسد و واژۀ " شرایط" را "شرایت"! با همین درجه از "دانایی" می خواهد خلق عرب ایران را راهنمایی کند! در میان عرب ها و دیگر تبارهای ایرانی عنصر دانش آموخته و اندیشمند نایاب نیست که به همانندان این نویسنده نیاز افتد! برآورد سیاسیش هم که از همان نوع " خودشان خودشان را کشتند!" است که صادق خلخالی 34 پیش در کشتار شخصیت های

مبارز ترکمن ایرانی به کار بست و ابتکار تاژه ای نیست. حتی به فرض اینکه جناحی از رژیم برای ضدیت با مدیریت صداوسیما از شدت برخورد با اعتراضات هم میهنان لر در آغاز آن کاسته باشد، گسترش شتابنده و کوبندگی اعتراضات خواست هیچیک از جناح های رژیم نیست، بلکه به سود همۀ ایرانیان از هر تبار است.
نوشته شده توسط: Anonymous

با این تحلیل‌های دایی جان ناپلئونی و اختلاف به هیچ جا نمیرسیم و جمهوری اسلامی همانطور که در اول انقلاب با اختلاف میان مخالفنش به ترتیب همه را قلع و غم کرد این مسیر جا پای همان مسیر اختلاف است که ولی فقیه از آن سود میبرد. کشتار زندانیان مجاهد که ادعا می‌کنند شیعه هستند و فارس چه گونه است? جمهوری اسلامی فرق نمیکند مخالفاش که باشد با مخالف واقعی چه سنی ، کرد، لر ، بلوچ, عرب، فارس به تساوی عمل می‌کند. اگر ملیتی قرار است به خواسته‌هایش برسد باید از اختلاف دوری کند نه‌ به آن دامن بزند. هر حرکت اعتراضی در خیابان برای حکومت منفور ناااا خوشایند است! یادمان باشد این حکومت حتا به سعید امامی هم راهم نکرد! بختیاری‌ها اعتراض کردند دمشان گرم . اگر ملت عرب هم میتواند بهایش را بدهد این گوی و این میدان.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

در پاسخ به اژدر عزیز!
اژدرجان بدرستی در راستای ضرورت همبستگی و مبارزه فراگیر نوشتی که "آغازگر جنبشهای مدنی کوبنده ای باشد که در نهایت به عمر ننگین این رژیم پایان دهد." و اینکه: "ایکاش که این پوشش رسانه ای و پشتیبانی، در اعتراضات آذربایجان به توهین روزنامه ای رژیم به ترکهای ایران که آنها را سوسک نامیده بود، عملی می شد و ایکاش که همگان از آن پشتیبانی می کردند."
حق با توست و من فراتر میروم؛ ایکاش ملت ایران از سنگر آزادی (کردستان) و از حقوق کرد و کردستان و ... دفاع می کرد. ایکاش با فرهنگ، سیاست و توطئه توهین به شهروند ایرانی بخاطر اندیشه، مذهب، جنسیت، تبار و نژاد وداع میشد. ایکاش برخوردهای آسوسیال انسان ستیزانه جرم محسوب می شد و ایکاش ...

اما از شما چه پنهان که در این نظریه اغراق می بینم که "اعتراضات مردم آذربایجان نه تنها با سکوت رسانه ای و عدم پشتیبانی نیروهای دمکرات و سازمانهای سیاسی همراه بود، بلکه حتی مخالفتهای زیادی با آن انجام گرفت و برخی بجای رژیم، آذربایجانیها را کوبیدند."
به باور من ساکنان ایران به دلیل سپری گشتن روند آمیزش تباری - قومی مرزی میان آذری ها، کردها، بلوچ ها، بختیاری ها و ... را برسمیت نمی شناسند، ولی نسبت به همبستگی ملی ایرانیان و شیطنت های کشورهای همسایه و نمایندگان شان حساس هستند. خرابکاری های پان اسلامیست ها، قومپرستان و نژادپرستان نقش مهمی در ایجاد بدبینی و اختلال در تکوین وحدت ملی برای ساختن ایران فردا دارد.
مسئله جنبش ارتقاء شعور سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم برای گذر از سه نیروی ارتجاعی ذکر شده است. تا زمانی که غم ایران و مردمانش الویت نخست آحاد ملت نگردد، "این وطن وطن نشود"!
برای ما که در دل خانواده بزرگ بختیاری، کرد، آذری، بلوچ، مازی، ایرانیان عرب تبار، ایرانیان ترک تبار ... با هزاران پیوند ناگسستنی با هم عجین شده ایم، توهین به هر ایرانی (فرای تعلقات دینی، قومی و نژادی) را توهین بخود تلقی می کنیم.
اما توجه شما را به یک نکته جلب می کنم که گروهی خود را عضو این خانواده ندانسته و بدون هیچ پیوند و رابطه عاطفی با ایران و ایرانیان، نقش سفیران برخی از کشورهای همسایه را بر عهده دارند، همانگونه که حزب توده سخنگوی حکومت "شوروی" بود. نفرت عمومی از حزب توده نه بخاطر ایدئولوژی حزب، بلکه بدینجهت بود که سخنگوی شوروی در ایران بود.
این موضوع در قبال محافلی که با هویت همسایگان تجاوزطلب در ایران ظاهر می شوند نیز صدق می کند و به پیوندهای عاطفی و همبستگی شهروندان آسیب می رساند. تعمیق مبارزات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بایستی به ترکاندن پوسته پوپولیسم دینی، قومی و نژادی بیانجامد و در روند انشقاق، مرزهای نیروی سازنده ایران فردا با محافل و گروههای مانع شفافیت یابند.
اگر این پروسه با موفقیت طی گردد؛ اقوام پیشمرگان یکدیگر میشوند، و نه "بی تفاوت" نسبت به سرنوشت پاره های تن شان!
و دیگر کردستان در برابر تهاجم پان اسلامیسم تنها نمی ماند! دیگر توهین به آذری بی پاسخ نمی ماند و دیگر ...
نوشته شده توسط: Anonymous

همانگونه که گفتید بختیاری تا چندی پیش ییلاق و قشلاق داشت . کاروان ییلاق و قشلاق بختیاری تا حوالی تستر یا شوشتر بیشتر جلو نمی رفت.اکنون اما دولت ایران آن را سوق داده به سمت و سوی یک جنگ بر ضد مردم عرب. شما که در خارج نشسته و دارید قباله نویسی می کنید فقط این را بدانید که عرب پیش از همه قومیت ها در منطقه حضور داشته و این را تاریخ گواه است البته نه تاریخ نوشته دولت ایران که برای ملت سازی دست و پا می زند. مردم ما با لر و بختیاری وهیچ کس دشمنی ندارد . مثال شما دارید آتش بیار معرکه ای می شوید که نتیجه ای جز نابودی بخشی از ادوات دولت سازی ایران همانند مردم لر ندارد.نابود باد فاشیسم

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت چهارم پیرامون """ این نوشته از بعد اقتصادی عوامانه است """ بیشتر از ۲۵ کمپانی روسی در جمع هیئتی اقتصادی به زودی راهی‌ عربستان خواهند شد، مقام بلند پایه عربستانی نیز بعد از سفر پاکستان، راهی‌ هند و ژاپن خواهد شد، اینک کّل منطقه پی‌ برده است که رژیم فارس ایران پشت تحرکات القاعده در منطقه بوده، همه انزوای این رژیم را فراهم خواهند آورد.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

اقای سمير ياسر!
برای اطلاع شما عرض کنم که خوزستان منطقه قشلاقى تاریخی لر بختیاری بوده، هست و خواهد ماند! هر زمان که اراده کنند در هر نقطه ای که لازم شود مستقر می شوند؛ همانگونه که سایر شهروندان ایران از چنین حقی برخوردارند و می توانند در هر جای کشورشان مایل اند اقامت، کار و زندگی کنند! "قباله های" تملک اهواز و ... هم باید خاک بخورند تا پوسیده شوند!