Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام از مخلص. ابراهیمیِ عزیز؛ از هیچ تلاشی در همراهی با شما فعالین دلسوز و سینه‌سوخته کوتاهی نخواهم کرد. یاد و نامِ همۀ آزادیخواهان که دیگه حضوری فیزیکی در مبارزات ندارند زنده باد، راهشون پُر بار. الآن هم از یه موضوعی خونم به جوش اومده که باید برَم با کامنتی بی‌ارزش(!) به عده‌ای از دوستان و آن‌دگر نارفیقان زنهاری بدَم. ما برای سکوتی که در برابر فرصت‌طلبان پیش گرفته‌ایم مسئولیم، مسئول مقابل خونِ آزادگانِ این دیار و آیندگانُ فرزندان. پاینده وُ پُرتوان باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

"گروه کار" دیگر چه صیغه ایست؟ این گروه در درون اکثریت تقریبا به هیچ انگاشته میشوند، چند نفر در درون این گروه و بخش اخراج شدهء آنها... از اکثریت معنی دیگری برای این گروه نیست. این درواقع گروه کار خودسر و خودانتخاب شده برای خودکارکنی است و به سازمان اکثریت که دشمن سرسخت به رسمیت شناختن زبان ترکی و دیگر زبانها در ایران است، حرف قابل ذکری نیست. تنها سیمای ضددمکراتیک اکثریت را دمکراتیک تزئین میکند. این هم نتیجه کار "گروه کار اقلیت های..."

نوشته شده توسط: Anonymous

در این گردهم آیی بطور بسیار عجیبی با گردهم آیی های نماز جمعه تهران خوانایی دارد. در پایان هر بخش سخنرانی شعارهای مشخص و از قبل تعیین شده سر داده میشود. شکل و آوای شعارها بسیار شبیه هم است. فرمالیسم گردهم آیی نیز نظر جلب میکند و روشن استکه همه در ردیف اول پلاکارد ها را برای به احتزاز درآوردن آماده دارند، همه چیز از قبل تعیین شده است. و این فرمالیسم حاکم بر حرکت اعتراضی در این گردهم آیی را برملا میکند. یکی از شعارهای حیرت انگیز مطرح در این گردهم آیی "مرگ بر اصل ولایت فقیه" است. شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" یک شعار رفرمیستی و از جمله شعارهای جنبش سبز بود. بسیار عجیب است که چرا تنظیم کنندگان شعارهای این گردهم آیی به جوهر این شعار دقت نکرده اند. "مرگ بر اصل ولایت فقیه" بدین معناست که قانون اساسی جمهوری اسلامی بماند و اصل ولایت فقیه از آن حذف گردد. ایا مجاهدین میخواهند چنین مطالبه ایی را

مطرح کنند؟ یا برنامه ریزان تشکیلاتی از جوهر این شعار بی خبرند. شعار نیرویی که در صدد سرنگونی یک نظام سیاسی است، نقد یک اصل از قانون اساسی آن دولت و نظام نیست، بلکه نقد کلیت ان است. به عبارت دیگر شعار مجاهدین با توجه به آرزوهایی سرنگونی جمهوری اسلامی باید شعارشان، "مرگ بر اصل ولایت فقیه" نباشد، بلکه شعارشان باید "مرگ بر جمهوری اسلامی" باشد و یا حداقل "مرگ بر ولایت فقیه" به عنوان شعار مورد استفاده قرار گیرد. اما با کمال تعجب می بینیم شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه را میدهند و غیرمستقیم بقیه قوانین جمهوری اسلامی را دست نخورده باقی میگذارند. مثلا قوانین جمهوری اسلامی در خصوص حقوق زن چیزی هست که بتوان از آن دفاع کرد؟؟ برجسته نکته دیگر این سخنرانی خانم رجوی شعار، شعار و باز هم شعار است و بدتر از آن به نظر من، وعده دادن وعده دادن و وعده دادن است، بدون اینکه نیروی سیاسی کافی برای اجرایی کردن این شعارها و وعده های خانم مریم وجود داشته باشد. وعدهء دیگر خانم رجوی حقوق ملیتهای غیرفارس در ایران و حق تحصیل به زبان مادری کودکان غیرفارس در ایران است. چه خوب، دفاع از تحصیل به زبان مادری دارد به مد روز سیاست در ایران تبدیل میشود. البته کثرت اعضای ترک و آذربایجانی در میان صفوف مجاهدین مریم رجوی را به واکنش در قبال تحصیل به زبان مادری کشانده است. اما خانم مریم رجوی به این مورد اشاره نکرد که چرا مجاهدین خلق فقط به خلق کرد حق خودمختاری قائلند و نه برای ترکها، بلوچ ها، عرب ها و ...؟؟

مجاهدین خلق در شرایط کنونی در ضعیف ترین نکته از تاریخ خود قرار دارند... وعده سیاسی در شرایط کنونی چه معنی میتواند داشته باشد غیر از پوپولیسم؟؟ در اینجا دو راه بیشتر وجود ندارد، صمیمیت و یا مردم فریبی. مریم رجوی کدامین راه را در این سخنرانی انتخاب میکند؟؟

نوشته شده توسط: امرالله ابراهیمی

سلام جناب SHAAKH گرامی. از توجه‌تان سپاسگزارم. زندانیان سال 60 از محروم‌ترین و مظلوم‌ترین زندانیان سیاسی در این 35 سال حکومت جهل و جنایت بودند. امیدوارم هموطنان عزیز ما اگر اطلاعی از وضعیت افراد فوق دارند، در اینجا درج کنند. حال که جناب کیانوش توکلی گرامی و عزیز این امکان را برای ما فراهم نموده، سعی می کنم که اطلاعات جدید را هم به لیست اضافه کنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب لاچین منظور من از جمله"در حال حاضر که امکان آموزش به زبان مادری در ایران وجود ندارد " این است که با ید به عنوان واقعیت بپذیرید که اکنون که سال 1392 شمسی است زبانهای محلی آموزش داده نمیشود پس باید برای حال حاضر فکری کرد تا شاید در آینده فرجی شود.
درمورد درصد اقلیت و اکثریت اقوام با شما موافق نیستم.

نوشته شده توسط: Anonymous

دکتر یدالله منصوری در پایان مقاله خود میگوید: «سخن پایانی این است که زبان فارسی با این همه زایندگی و زایایی میتواند از الگوها و نمونههای واژهسازی ، به ویژه در فعل ، از فارسی میانه ، نیای خود ، پیروی و بهره جویی کند و توانائیِ خود را در برابر نیازهای روزمره ، به خصوص در عرصه دانش و فن افزایش دهد. این شیوه میتواند یکی از راههای مناسب و قانون مند واژه سازی باشد.»

دکتر یدالله منصوری در پایان مقاله خود میگوید: «سخن پایانی این است که زبان فارسی با این همه زایندگی و زایایی میتواند از الگوها و نمونههای واژهسازی ، به ویژه در فعل ، از فارسی میانه ، نیای خود ، پیروی و بهره جویی کند و توانائیِ خود را در برابر نیازهای روزمره ، به خصوص در عرصه دانش و فن افزایش دهد. این شیوه میتواند یکی از راههای مناسب و قانون مند واژه سازی باشد.»


کتاب اخیر محسن حافظیان (دکترا در زبانشناسی از دانشگاه سوربن و هماکنون استاد دانشگاه در کانادا) نیز حدود پانصد و هشتاد و شش فعل ساده رایجتر در زبان فارسی را بررسی کردهاست و مشتقهایی رایج در زبان فارسی از این فعلها را معرفی نمودهاست. کتاب در­برگیرنده بیش از پنج هزار واژهاست که از فعلهای فارسی برگرفته شده­اند و توانایی زبان فارسی را در زمینهٔ واژگان­سازی و گوناگونی ساختارهای واژگان­ساز نمایان میکند
http://birouni.blogspot.com/search/label/زبان

در همان مقاله آمده است:
در زبان روزمره تهران فعلهایی هستند که کتابهای ادبی دیده نمیشوند (برای نمونه): پکید/ پکیدن پلکید/ پلکیدن پلاسید/ پلاسیدن لمید/ لمیدن لولید/ لولیدن لاسید/ لاسیدن سُرید/ سُریدن قلنبید/ قلنبیدن ماسید/ ماسیدن.
نوشته شده توسط: Anonymous

من نمیدانم شما به کدام متن استناد میکنید که 270 هست تما در ویکیپیدا فارسی به یک کتاب اشاره شده (که لینکش هم موجود است) که حدود 2000 فعل ساده فارسی را ذکر کرده است:
http://www.archive.org/download/AListOfPersianVerbs/bashiri1.pdf
و در همان مقاله
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B9%D9%84

_%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87#cite_note-3
سیصد و سی تا فعل ساده آمده است

اما شما تمامی داستان را نمیگویید!

فعل در پارسی پنجگانه است:
در زبان فارسی فعل از لحاظ ساختمان به ۵ گونهاست.
فعل ساده: فعلی است که مصدر آن بیش از یک کلمه نباشد.
فعل پیشوندی: فعلی است که از یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته شده باشد.

سه)
هر زبانی ویژگیهای خود را دارد. برای نمونه در زبان فارسی هم پسوند, هم میانوند و هم پیشوند هست که در زبان ترکی یا عربی برای نمونه وجود ندارد.
در مورد فعل و فعل ساده فارسی:
پاسخ شما به طور کلی در اینجا داده شده است:
http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/ZabanParsipanTurkistha.htm
"افعال زبان پارسی و خردهگیری پانترکیستها"
و
"تحریف سخن دکتر باطنی و داریوش آشوری"

من نیازی نمیبینم آن متن را کاپی و پیست کنم..خودتان بخوانید.



چهار)
من نمیدانم شما به کدام متن استناد میکنید که 270 هست تما در ویکیپیدا فارسی به یک کتاب اشاره شده (که لینکش هم موجود است) که حدود 2000 فعل ساده فارسی را ذکر کرده است:
http://www.archive.org/download/AListOfPersianVerbs/bashiri1.pdf
و در همان مقاله
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B9%D9%84

_%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87#cite_note-3
سیصد و سی تا فعل ساده آمده است

اما شما تمامی داستان را نمیگویید!

فعل در پارسی پنجگانه است:
در زبان فارسی فعل از لحاظ ساختمان به ۵ گونهاست.
فعل ساده: فعلی است که مصدر آن بیش از یک کلمه نباشد.
فعل پیشوندی: فعلی است که از یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته شده باشد.
فعل مرکب: فعلی است که از یک صفت یا اسم با یک فعل ساده شاخته شده و یک معنی کامل را برساند.
عبارت فعلی: فعلی است که به صورت دستهای از کلمه هاست و معمولا حرف اضافه نیز دارد.
فعل لازم یک شخصه: فعلی که مفعول پذیر نیست و بیشتر بصورت اول شخص بکار میرود و بجای شناسه یکی از ضمایر متصل ّم، ّت، ّش، ِمان، ِتان، ِشان، شخص فعل را نشان میدهد که به آخر اسم قبل از فعل اضافه میشود.

این درست است که امروز دستگار فعل ساده مجروح مانده است (بخاطر استعمال فراوان از فعلهای مرکب) اما این دستگاه هنوز زنده است. در عین حال کارواژگان متعددی از چهار طریق استفاده میشوند.

اما در مورد فعل ساده:

یدالله منصوری نیز افعال زبان فارسی و پهلوی (فارسی میانه) را بررسی نمودهاست و نشان دادهاست که زبان فارسی از اسم و صفت و ضمیر مشترک و پیشوند و غیره حتی فعل میسازد. در زبان روزمره تهران فعلهایی هستند که کتابهای ادبی دیده نمیشوند (برای نمونه): پکید/ پکیدن پلکید/ پلکیدن پلاسید/ پلاسیدن لمید/ لمیدن لولید/ لولیدن لاسید/ لاسیدن سُرید/ سُریدن قلنبید/ قلنبیدن ماسید/ ماسیدن.
http://www.archive.org/download/AStudyOfDenominativeVerbsInMiddle

PersianAndModernPersian/farsifelhaa.pdf

یا در جای دیگر:
"برخی از افعال در گویشهای فارسی مناطقی متداول هستند که در مناطق دیگر متروک شدند. برای نمونه شاریدن در سمرقند به معنی "ریختن آب و مایعات دیگر از بالا به پایین"(بنگرید به لغت آبشار) هست که در فارسی تهران امروزی رواج ندارد. "
نوشته شده توسط: Anonymous

زنده یاد شاملو، اگر امروز زنده بود، از سرودن این شعر، که به ترکان و اعراب دشنمام میدهد، خجالت میکشید. اول باید از آقای شاملو پرسیده میشد که آیا خود ایشان ترک نبود؟ که ترکان را دشمن خود میدانست؟ در ثانی حمله چنگیز خان مغول به ایران، به جهت خود خواهی، سبک سری و قاتل منشی والی خراسان روی داد، که فرستاده گان، و سفیر ویژه چنگیز خان را که با هدایای گرانبها بر پشت اشتران، برای برقرای دوستی به ایران فرستاده بود، و بدستور حاکم خراسان گردن زده شدند، اتفاق افتاد. آیا انتطار داشتند که چنگیز خان برایشان نامه محبت آمیز مینوشت، و از کشتار سفیر خود بدست حاکم خراسان، از وی تشکر و قدردانی میکرد؟ آقای شاملو که شاعر بود باید این موضوع را میدانست، آیا او مثل کسروی از ترک بودن خود خجالت میکشید؟ و یا در جوّ پان ایرانیستی آن زمان گرفتار آمده بود؟ در ضمن حمله چنگیزخان مغول چه ربطی به ترکان دارد، که گوشمالی دادن

حاکمان ایران به حساب ترکان گذاشته میشود. اگر امروز زنده یاد شاملو، صدای غرش جوانان آذربایجان را که در استادیومهای ورزشی با در خواست تدریس زبان مادری در مدارس و دانشگاهها، که لرزه براندام ژرِیم میندازند، میشنید، حتما از دشنام دادن به ترکان احساس پشیمانی میکرد. و شاید هم سکوت خود را میشکست و میگفت، بس است دیگر تحمیل زبان عقب مانده فارسی بر بیش از 35 میلیون ترکان ایران. خلقهای دیگر نیز حق طبیعیشان است که بزبان مادری خود بخوانند و تحصیل بکنند، و اگر کسی خود را آزادیخواه میداند، و به حقوق بشر اعتقاد دارد، باید به این اصول احترام بگذارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

من میخواستم بدانم که سازمان مجاهدین با داشتن رادیو و تلوزیون و سایت های گونا گون و لابی های قدرتمند امریگائی و انگلیسی و داشتن پول فراوان چه نیازی وجود دارد ایران گلوبال تبلیغ خانم رجوی کند بدون اینکه مخالفی مطلبی بنویسد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

http://www.youtube.com/watch?v=6MxXZGGotTY

به ادرس زیر بروید تا دشمنی این قشر بی وطن و ضدایرانی را از دهان خود ارتجاع سیاه بشنوید. اخوندها قدرت را گرفتند و چه زود همانند تفی به بیرون پرتاپ شدند.نشان دادند که جز وحشیگری دزدی و قتل و خیانت به این کشور در دوران 15 قرن گذشته هدفی را دنبال نگرده اند .نشان دادند که یکی از بی هویت ترین و فاسد ترین اقشار دینی در جهان هستند.
هیچ خاخام یهودی و یا کشیشی و یا بودائی این چنین به کشور و مردمان خود خیانت نکردند که مروجان و شیوخ اهل تشیع به ایران خیانت کردند. نشان دادند که هر گز ایرانی نبودند ونیستند و نخواهند بود .زالو صفتانی هستند که جز با دسترنج مردم زندگی کردن بر دوش انان سوار شدن هدفی نداشته وندارند. اما چه باید کرد واقعیت اسلام و قران و ائین محمد سرنوشتی بهتر از این نمیتوانست در جهان اسلام و بویژه در ایران داشته باشد.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست عزیز من تمام مطلب شما را خواندم اما هیچ گونه ارتباطی میان آن و موضوع اصلی بحث نیافتم !!! اما جدای از آن چند نکته جالب در مطالب شما یافتم : اینکه بچه های عرب در خارج از مدرسه عربی حرف میزنند واما به مدرسه که میآیند باید !!! فارسی حرف بزنند را هم نفهمیدم ! خصوصا بایدش ! را
گویا از نظر شما مرگ فقط برای همسایه خوب است ! خوب اگر هیچ فرقی میان ما نیست و همه ایرانی هستیم بگذارید بچه های اصفهان و مشهد ویزد هم در خارج از مدرسه فارسی حرف بزنند اما به مدرسه که میآیند باید !!! عربی بخوانند و حرف بزنند چه اشکالی دارد ؟؟؟ مگر نه اینکه بقول شما ما با هم برابریم و برادر ؟؟؟ یا شما از ما برابرترید !!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

اطلاعیه

جناب اقای پاپک خرمدین و ایرج خان ، حدادعادل و برخی هم قطاران ایشان در فرهنگستان فاشیست زبان فارسی به علت کهولت سن به امثال شما عزیزان روشنفکر قرن 21 نیازمند هستند .

امید است با استعانت از خداوند متعال و با همت، درایت و پشتکاری که بحمداله از آن برخوردارید با همدلی، تلاش و مساعدت کلیه همکاران فاشیست فرهنگستان، در به ثمر رسیدن اهداف جنایتکارانه فرهنگستان موفق باشید.
موفقیت شما عزیزان و سایر همکاران شما در فرهنگستان نژاد پرست در انجام وظایف محوله جهت تداوم اهداف هیتلری از درگاه خداوند متعال و مهربان خواستارم.
امیدوارم برای کشورهای همانند سوئیس الگو باشید

گلوبال جان باور کن توهین در کار نیست لطفا اینو سانسور نکنید
هزاران بار تشکر و سپاسگزاری از سایت ایران گلوبال
از طرف ملت های تحت ظلم در ایران

نوشته شده توسط: Anonymous

ایشان در امریکا بقتل رسیدند پس ربطی به سلطه گری مرد ندارد و اینگونه موارد بمراتب بدتر در تمام دنیا و از جمله غرب اتفاق می افتد که منحصر به پدیده خشونت به زن نیست .ضمنا بدون بررسی شخصیتی و انگیزه افراد نمی توان انها را قهرمان یا بزدل نامید و اینکه چون بتنهائی اقدام به حهاجرت کرده وبا استعداد و شجاعت داشته دلیل بر عاقل بودن فرد نمی باشد و شاید بی ملاحظی خودش در سرنوشتش موثر بوده همینکه بدون بررسی دقیق با یک قاتل ازدواج کرد

نوشته شده توسط: Anonymous

چندِه صِفا هاکِردِمی، شِه امرالله ابراهیمیِ دور.اَره برارجان حشمت شکری کونفوکار بیـیــِـه تکواندو اوفت دارنه اِما سِه! وِنه پـیـیــِــر چندِ خاکی بیّه، بوُرده(وِنِه یاد زِنه دبوشه!). «قراخیلی شِه رمضانی قربون!»(اَتّا شِفته اَتّا محلّ وَسّه!). جاده‌نظامی، خیابون تهران عطاری اسلامی، چارشنبه‌بازار، تلار، خیابون جویبار آزیتا، شمشیری، کوچه لارمی، ارغوان، اخوان، مهمانسرا، شالیکوبی، مردِمِ شاهیِ دور. راستی اوُ اتّا قادیکِلایی گوُ دِزدِ دور! بقول کیوس: «...اَمِه لِتکا جای امنِ شِکِـروم، سِرخِ ایا اَمِه سِـرِپیش، دوک اِموُ سیوُ تیکا، اَمِه دَسِ اسلحه رِزین بیّه یا کلاسنگ نا که تیرِ دیو- تفنگ! تَله که هم اِشتِمی اَندِه وِسِه نازادیم اِسپه تیکاره، تا که نیره مثلاً اَمِه هواره..» خاروخِش بوئین، دِمبالۀ شعرِ «مشتی برارجان» کیوس گوران، تقدیم کِمه شمِه همشهریونه: (آدرسِ لینکِ دانلود در ادامۀ نظر...)

www.mediafire.com/download/159kbvqxwuva1u5/Guran.mp3
نوشته شده توسط: Anonymous

اسامی بیشتری از این کمپین حمایت کردند
رامین جهانبگلو، پیام اخوان، یدی بلدی، بانو صابری، اسفندیار طبری

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرج.. من نمی دانم سن شما چقدر است و اصلآ به من هم مربوط نیست , ولی اگر چند موضوع را در باره فجایع 21 آذر تحقیق بکنید , در خواهید یافت که در زمان زنده یاد پبشه وری, دانش آموزان به زبان ترکی در مدارس مشغول تحصیل بودند..آنکه نوشتید که (در حال حاضر که امکان آموزش به زبان مادری در ایران وجود ندارد ) خیلی تعجب آور است. نمی دانم چرا امکان آموزش به زبان مادری برای یک اقلیّت فارس در ایران هست ولی این امکان برای 65% ملل غیر فارس نیست..بهتر است احساسات را کنار گذاشته منطقی حرف بزنیم..

نوشته شده توسط: Anonymous

آقایان محترم البته که افغانستان(خراسان بزرگ) مثل کردستان آذربایجان قفقاز ماورا النهر و...در حوزه تمدنی ایران بزرگ قرار دارد وبه این دلیل به آنجا نیز علاقه فراوان دارم. اما نوشتار من یک واقعیت تاریخی و مستند است. با اندکی مطالعه در تاریخ و زبانشناسی میتوان متوجه شد که کهنترین متن به جا مانده از زبان ترکی(که البته با زبان رایج در آذربایجان فاصله کهکشانی دارد) متعلق به حدود 1500 سال قبل در اورخون میباشد(مطالعه کتاب سه سنگیاد از محمد زاده صدیق را پیشنهاد میکنم) همچنین در حال حاضر که امکان آموزش به زبان مادری در ایران وجود ندارد آسان ترین راه آموزش زبان ترکی رفتن به باکو و آنکارا است تا شاید در آینده فرجی شود.

همچنین کهنترین متن به جا مانده از زبان فارسی (که البته با زبان رایج در ایران فاصله کهکشانی دارد)متعلق به حدود 2500 سال قبل در مناطق مختلف ایران وترکیه ومصرمیباشد.
در ضمن مسائل مختلف سیاسی اجتماعی و فرهنگی خاورمیانه مانند زنجیر به یکدیگر متصل هستند بنابر این تدریس به زبان های مادری در ایران زمانی به واقعیت میپیوندد که در ترکیه تدریس به زبانهای کردی ارمنی عربی ... در جمهوری آذربایجان تدریس به زبانهای کردی تالشی ارمنی در اقلیم کردستان تدریس به زبان ترکمنی... در افغانستان تدریس به زبانهای ازبکی و... در سوریه تدریس به زبان کردی......آزاد شود از آنجاییکه ترکیه مدعی داشتن بهترین نوع دموکراسی در کشورهای اسلامی است پس منتظر میمانیم تا این کشور نقش الگو بودن خود را ایفا کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

این مقاله دقیقاً نمونۀ بارزی‌ست از پاشنۀ آشیلِ این اپوزیسیونِ بازیچه؛ دقیقاً همون نقطۀ تکرارشدۀ تاریخ، همانجاکه قلمِ آمیزقلمدونی و ژستِ روشنفکری تیشه به ریشۀ مردمِ این سرزمین زده وُ می‌زنه، همون سوراخ‌دعاهای سرِکاری و نیش‌های تکراری، تکرارِ ماست‌مالی‌های میرزابنویسِ حکومت‌های توتالیتر، همون پیالۀ هم‌پالکیِ اپوزیسیون و پوزیسیون در مکیدنِ خون ما، مملو و سرشار از مغالطه و سفسطه، تا بدانجاکه خط به خط نوشتار این مریدِ آخوندمنتظری جناب روشنفکرنما "مهران رفیعی" محتاج مانده به نقل‌قول‌های گسترده جهت نمایش تناقض‌گویی‌ها وُ نقضِ غرضهای پیایی. اصلاً دگر حوصله‌ای مگر باقی‌ست تا آب در هاونگِ این جماعتِ سرخوش در کوچۀ علی‌چپ بکوبیم و بنشینیم بند به بندِ پارادوکس‌های موجود در ایندست افکارِ منفعت‌جو و فرصت‌طلب رو بیرون بکشیم! ...

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بی شتاب من شعرهای خوب شما را می خونم ولی چنین انتظاری از شما نداشتم. این به اصطلاح شعر شما از نظر من نه تنها خوب نبود بلکه بسیار هم بد بود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آوشار - روزی گرگی با بره ای در یک شکتی مسافرت می کردند. آقا گرگه که گرسنه شده بود رو به بره کرد و گلت چرا گرد و خاک راه انداختی؟ بره جواب داد اگر می خواهی بخوری دیگر چرا بهانه می گیری؟ حالا شما هم اگر میخواهی به جناب اقبالی چند تا فحش بدی چرا بهانه می گیری؟ از کی تا حالا اتلاق شترچرانان عربستان به آل محمد و عربهای 1400 پیش شده توهین؟

نوشته شده توسط: Anonymous

برنامه را آقای اقبالی مشخص کردند! توهین به عرب ها و دیگر ملییت ها(شترچرانان عربستان !!!)...

نوشته شده توسط: Anonymous

همنشین بهارِ باوفا و صمیمی، ولنتاین بر شما هم به زیبایی و شادی و هر روزتون ولنتاینی :) || || || || || || || || || || || || || || || || www.youtube.com/watch?v=04-8Ky5uhAw

همنشین‌بهارِ باصفا وُ دوست‌داشتنی؛ خـــــیلی اینجا تبلیغِ قرآنُ محمدعبداللّـهُ ابوترابُ اینا.. نکن دیگه. فقط همینو کم داشتیم وسطِ بساط ولنتاین پای اللهِ جبار مکار قهار تا.. رحمانُ رحیم(!) و آیاتِ کِریم به میون بیآد! اینو که دیگه نمیشه مصادره کرد به کامِ اسلام و آیاتِ عِـظام. این کوچیک خاطرِ شما رو میخواد، نمی‌خواد اینجا واســَــتون آیاتی لیست‌کـُـنه تا رویت بفرمایین ولنتاینِ این اللهِ شما چیقدر رُمانتیکه! حالا "انتقال" رو دارین تبدیل به «انقلاب» می‌کنین را‌به‌راه هم عسکِ فریبنده(جمعیتِ میلیونی در چندصد متر!) می‌چِــِـسبونی به درُ دیفار، هِـی با وِردُ تسبیح(علی‌علیُ حسین‌حسینُ الله‌الله) دیدگاهاتون رو به نمایشِ عموم میذارین.. بابا یه‌جا از سکوتِ ما "خِ" دیگه! کار رو به ارتباط قرآن و ولنتاین رسوندی، عجبا! همچین هم روی حروفِ «وَلـِنـْتـایـْنْ» لطف کرده وُ "علامتِ سکون" چپانده که اینگار این کلمه رو همین الآن از تنورِ قرآن بیرون کشیدین! جای مُحَمدْ رَسُولُ اللَّهْ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمْ و همسرانُ کنیزانُ غلامان بالاخص نقیُ تقیُ جوادُ دیگر از این جماعتِ عبداللّـــه در این ایّام پُرفیضُ برکتِ وَلـِنـْتـایـْنْ (وسط مقاله) خالی‌نباشه جداً ! اینم شد حرف آخه: « این امر، آیه خداوندی است. «آیت‌الله» این هم هست.» / این آیه را نیز که بسی خوب اومدید: « بَلِ الْإِنسَانُ عَلَی‏ نَفْسِهِ بَصِیرَه وَلَوْ أَلْقَی‏ مَعَاذِیرَهُ » میشه بگین این آیه چه ربطی به عشقُ ولنتاین داشت؟ این آیه مربوط به وضعیتِ درموندۀ انسان در روزِ قیامت و حسابرسیِ در پیشگاهِ اللهِ طلبکار بوده منظورِ این آیۀ 14و15 از سورۀ قیامت اینه که شما در روز قیامت خودتون خوب می‌دونید چه غلطی با خودتون در دنیا کردید و خوب به کارنامۀ اعمالتون واقـفـید. یعنی دقیقاً نقطۀ مقابلِ ولنتاین و عشق‌ورزیِ زمینی؛ الله داره تهدید میکنه که ای مردم از دستِ من شما نمی‌تونید فرار کنید چون: (ترجمۀ صحیحِ آیه) «بلكه آدمى بر نفس خويش بيناست(كه چه كرده و چه مى‌كند) || و هرچند(برای توجیه گناهانش) بهانه‌ها بتراشد.»/ کما اینکه اسمِ سوره «سورۀ قیامت» بوده و در آیۀ قبلی(13) اینگونه متذکر میشه: «يُنَبَّأُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ/ آن روز آدمی به (نتیجۀ) هر نیک و بدی که در مقدّم و مؤخّرِ عمر کرده آگاه خواهد شد.» . همنشینِ بهار بابا کوتاه بیا تو رو به جونِ شاخ! نمیگم "آب" میفروشی بجای "شیر"، میگم توُ شیرِت همیشه یه‌کمی آب پیدا میشه و این امر از شما، با این دلِ پاک و قلبِ مهربونی که دارین، بعیده! || || || || || || || || || || || || || || || || || || بی‌خیال! حالا بیا وُ پولِ یه بلیط نده چهارتا‌ آهنگِ خوشگل خوراکِ روز ولنتاین تماشا کن(البته این‌یکی برای ژیگول‌میگولایی مثلِ من خوبه!) از داخل ایران تقدیم میشه به شما همنشین بهارِ نازنین، فکر بد نکنی باز یه‌وخت(ضربدریُ همجنسُ اینا !) باز هم ممنونم ازتون بخاطر گرامی‌داشتِ روزِ عشاق: www.youtube.com/watch?v=3jg0IJiUw28
نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي داريوش برابري عزيز؛ حرف شما در مورد مدرن نبودن چپ ضد امپريااليست مدافع خميني و قذافي كاملا درست. اما حرفي كه امروز آقاي حشمت رئيسي عزيز ميزنند چطور؟ آيا دفاع از "تماميت ارضي به هر قيمت و هر وسيله اي عليرغم اراده تورك و كورد و عرب و بلوچ و توركمن" مدرن است؟ آيا انكار حقوق بخش اعظم جامعه امروز ايران در انتخاب سرنوشت خود، ربطي به مدرنيته دارد؟ آقاي نيكفر در پاسخ آقاي گنجي به نكات درستي در مورد تاريخ معاصر ايران و نقش نيروي چپ در ستيز با تحجر و نقد سنت دست گذاشته بودند. نقد سنت هنوز مدرنيته نيست اما به حكم مثل "عيب آن جمله بگفتي، هنرش نيز بگوي" نميتوان در جامعه سنتي و بشدت راست ايران، نقش سنت شكن و نقاد چپ و از سوي نقش بالانس ايجاد كن اين نيرو براي داشتن يك جامعه متكثر و هارمونيك را از قلم انداخت.

اين واقعيت كه چپ ضد امپرياليست و لنينيست و طرفدار ديكتاتوري، مدرن نبود نه از اهميت جنبش بزرگ چپ در تاريخ ايران مي كاهد و نه به نيروهاي حزب سومكا و رستاخيز در ديروز و تيمسارها و سرهنگهاي طرفدار دموكراسي شده امروز در مهاجرت، حقانيت مي دهد. يك نكته به گفته هاي آقاي نيكفر در مورد نقش مثبت چپ هم من اضافه كنم: حزب توده در موارد متعددي نقشي شبيه نقش طبقه بورژوازي كشورهاي غربي براي فرهنگ سازي و آشنا كردن جامعه ايراني با الفباي تجدد بازي كرده است. اميدوارم كاتالوگ پليديهاي جوامع كمونيستي و حزب توده را اينجا باز نكنيد كه هم درست است و هم من قصد انكار آنرا ندارم.
تأكيد من اين است كه اگر تنها در نقد اين پليديها متوقف شويم، نميتوانيم كشش جادويي چپ براي نسلهاي متمادي از جوانان ايران را توضيح دهيم. حرفهايي كه امروز "جديديون" (نو ايمان آوردگان و تازه رستگار شدگان) امثال آقاي حشمت الله رئيسي عزيز ميزنند از كانال سرود صبحگاهي دبستاني تا متن كتابهاي درسي و معلمهاي شاهپرست گرفته تا همه جامعه رسمي قبل از انقلاب از صدر تا ذيل به جامعه تزريق ميشد. با اين وجود، چرا دانشجويان نخبه دانشگاه تبريز يا دانشگاه صنعتي آريامهر تا حد فداي كارير شغلي، آينده امن و مرفه و حتي فداي جان، جذب روايت آلترناتيو چپ ميشدند؟ مگر اين مستعدترين جوانان مملكت معلول فكري بودند؟ اشكال روايت امروزي آقايان ميرفطروس، باقر پرهام، حشمت الله رئيسي و تازه كيشان ديگر در نديدن اين واقعيت و غيبت سنگين رابطه علت و معلول در روايت امروزي آنها از ديروز است. از نظر اينان گويا جذب نشدن ما به صفوف جوانان رستاخيزي نتيجه يك "سوء تفاهم" يا كمبود اطلاعات و نبود ادبيات شاهنشاهي و ملي-ميهني بود. آيا واقعا اينطور بود؟
نوشته شده توسط: تبریزی

..... در جهان کنونی مرزبندی های ناسیونالیستی به جای مانده از زمان برده داری به همراه اندام های زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم مانند نژادپرستی صد در صد نابود نشده اند و کشوری یکتا در جهان به نام کره زمین برپا نشده است اما این مرزبندی ها رو به نابودی هستند و مرز میان بسیاری از کشورها مرزهای نمادین هستند نه مرزهای ناسیونالیستی و نژادپرستانه و جهان رو به سوی تک میهنی می رود و در فرجام تاریخ با نابودی ناسیونالیسم و دیوارکشی های ناسیونالیستی میان انسان ها تنها کشوری که در سرتاسر جهان به جا خواهد ماند کشوری به نام کره زمین برای باشنده ای به نام انسان است! باورمندی به برپائی یک کشور در همه جهان به نام کره زمین به جای صدها کشور تک میهنی یا اینترناسیونالیسم نام دارد! ..... (همه این نوشتار را در لینک زیر بخوانید) .....

http://www.iranglobal.info/node/28638
نوشته شده توسط: Anonymous

دِ بیا حالا درستش کن! این اصلاحات‌چی‌ها خودشون رو مبارز میدونن که هـــــــــــــیـچ، واسه ما مبارز هم طلب می‌نُمایند ! خوبه در سوابقِ نکبت‌بارِ تمامیِ رهبرانِ اصلاحات و مراجعِ این آقایانِ «بُزدل!» و امیری بغیر از خدمت مخلصانه در دامانِ «امام خمینی» و "مبارزه" برای صدور انقلاب اسلامی و کشتار و اعدام و شکنجه چیزِ دیگه‌ای دیده نشده. خودآ رو شاکریم که رهبرِ مبارزاتِ خودِ همین سنگِ‌پاهای اصلاح‌ناپذیر، بعد از هشت‌سال مبارزۀ جانفرسا(!) در اوج خفّتُ ذلّت اعلان میدارند که من یک عدد خدماتچی بیش نبوده‌ام. چه لذّتی داره هشت سال در کسوتِ آبدارچی صادقانه وُ خالصانه تا دقایق آخر زیرِ لاحافِ ولایت به مبارزۀ شیرینُ آبدار بپردازی، ایکاش دشمنانی بدین خوشگلی ما را نیز نصیب می‌گشت دگر چه میخواستیم از این دنیا. آی دنیا! ما هم دل داریم به‌خودآ.

نوشته شده توسط: Anonymous

لطفا به این سخنرانی حشمت رئیسی عزیز در سال انقلاب پنجاه و هفت گوش بدهید، به لحن کلام و جملات، به مقدمه و توضیحات درباره ی زندگی سخنران و بدنیا امدنش در خانواده ی زحمتکش و انقلابی، تا تکرار مداوم مبارزره بر علیه سرمایه، امپریالیسم و غیره، تا یک لحظه در آن فضا بروید و ببینید که چرا چپ آنزمان بشدت گرفتار لحن و فضای سنتی و ضد مدرن بود،

با انکه چپ کلا و چپ ایران یک تولید مدرنیت و یا مدرنیزاسیون آن زمان بود. اینکه هر سخن مدرن و درست حشمت عزیز در این سخنرانی درباره ی حقوق کارگران و زحمتکشان و آرادی در چنان ساختار، لحن و سناریوی سیاه/سفیدی و ضد امپریالیستی و در نهایت سنتی قرار دارد که مجبور بود شکست بخورد. چون لحن کلام و ساختار سخن همان حرف اصلی است و رویای اصلی است که باید متحقق شود و شد. این همان چپی است که آقای نیکفر مرتب می خواهد رویای او را از رویای حکومت جدا بکند و اینکه رویایشان سرکوب شد. جالب این است که حشمت رئیسی اما بشخصه خطای این رویاها را بعدا دید و می بیند و اینکه چرا محکوم به تولید شکست خویش بودند. یعنی ما همه انموقع اینطوری سخن می گفتیم، از ما نوجوانان تا جوانان و بزرگسالان چپ. اما حالا بیا هی به نیکفر بگو بابا یکم به خودت هم نگاه بکن، هندونه زیر بغل خودت به عنوان چپ انموقع و نیروی مدرن نگذار. چون این بودی و دقیقا چون این بودی، الان اینجا هستی و مجبور شدی اینجا باشی، چون من و دیگری و غیره. یعنی هم جلو بروی و مدرنیت بورژوایی را سرانجام بپذیری و هم اینکه لیبرالیسم بد نیست و اینکه ابتدا وقتی اینها را پذیرفتی، خوب می توانی انگاه چپ مدرن یا سکولار مدرن هم باشی. مدرنیت متفاوت باشی. نه اینکه هم در اغوش سرمایه و جامعه ی مدرن باشی و باز هم بگی ما انموقع رویای مدرن داشتیم وقتی چپ بودیم. ما مخالف خمینی بودیم. چون این زبان همان زبان و روح مشترک انزمان بود، از خمینی تا مجاهدین و حزب توده و چریکها و بازرگان و لیبرالها وغیره. لحنشان یکی بود و این اساس است. فقط شدت گرفتاریشان در سنت و این لحن انقلابی و ضد سرمایه و امپریالیسم فرق می کرد و همین باعث شد که سنتی تر پیروز شود و دیگران سرکوب. یا به سرکوب هم کمک بکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

برادر و یا رفیق انصاری ؛ جنابعالی خودت را سکولار _ دمکرات و یا چپ دمکرات می دانی ...این حق توست که در جهت استراتزی خودت که سرنگونی تام و تمام رزیم اسلامی است ، بکوشی ولی حق نداری از ادبیات حسن شریعتمداری که دیروز در راهپمایی؛ میکروفون جلوی مردم می گرفتند که به خاتمی و دیگر اصلاح طلبان بد وبیراه بگوید_ استفاده نمایی ...شما نوشته ای که :

«امـا مسئله ای که باعث جـوک خنـده دار بهمن ماه امسال است تشویق "اصلاح طلبـان" از "مـردم" برای شرکت در راهپیمـایـی است.» خوب تو خودت را جای اصلاح طلبان بگذار که می خواهند با تقویت حسن روحانی ، از سلطه خامنه ای و سپاه و دستگاه امنیتی بکاهند و در یک روند گام به گام نظام جمهوری اسلامی را اصلاح نمایند.این حق آنان است که چنین کنند . ولی شما که نه چپ و نه راست سلطنت و نه مجاهدین خلق را قبول داری ....معلوم نیست که قدرت سیاسی و پایگاه اجتماعی شما در کجاست که چنین تند و تیز با مسخره کردن و فحاشی همه را نقد می کنی ...اگر مرد میدانی برو نیروهایت را سازمان بده و راه عملی نشان مردم بده...نه اینکه مثل دهه 50 و 60 از ادبیات توهین و فحاشی به دیگران بخواهی خود ارضایی کنی ...مبارزه سیاسی یک امر عملی ، مشخص و هدفمند ست و با شعار های تو خالی و توهین به این و آن تفاوت بسیاردارد
نوشته شده توسط: Anonymous

گرسنگی فرهنگی‌ دست کمی‌ از گرسنگی اقتصادی ندارد حتا باعث آن نیز می‌باشد ! اینجا از حقوق ملّتها صحبت میشود چرا فیل شما یاد " نان " می‌کند ! شما اصلا گرسنگی با برهنگی فرهنگی‌ را حس نمی‌کنید در عوض یونسکو برای حفظ میراث فرهنگی‌ که در بطن زبانها ریخته شده است ، برخاسته و روز ۲۱ فورال را روز جهانی‌ زبان مادری اعلام میکنند ! ؟؟ حالا بگویم یونسکو "پان"شده و از "نان" صحبت نمیکند ؟ چه ربطی‌ دارد دوست من ؟ شعاری و پوپولیستی صحبت کردن دورانش گذشته به نظر من واقع بینانه و در بطن موضوع صحبت کنیم !

نوشته شده توسط: Anonymous

امین آقا دستتان درد نکند ! عالی‌ بود !

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آزاد اورمولو-ی عزیز، نقذ و پیشنهاد شما در مورد تقویت فعالیت چپ آذربایجان- که ضعیف است- درست و خوب است. منهم آرزومندم نه تنها فعالان هردو جبهه ( چپ و غیر چپ) با احساس مسئولیت مبارزات مردم را در قالب فعالیت های سیاسی سودمند هدایت کنند و آن را از افتادن در دام توهم، خیالات و فانتزی گرایی محافظت نمایند. بل حتی کارا تر است که « جبهۀ متحد آذربایجان » را نیز تشکیل بدهند. اما به تشخیص من این نوع « تقویت ها» و « فعالیتهای سیاسی سودمند» و« جبهه » و «غیره» تنها « در داخل آذربایجان» و آنهم « در فضای نسبتاً باز» امکان دارند. در خارج « وضع موجود تنها کمی امکان تغییر» دارد و در کل با توجه به « وضعیت و خصوصیات « چپ و غیر چپ» متأسفانه زیاد بهتر از این نمیشود. این اشکال در مورد کل جامعه ی ایران صادق است و اشکال ما از کل جامعه جدا نیست. وضع کل نیزوهای ایران در خارج تقریباً هم ترازاند. و علت اش هم دوری

از « خود جامعه» است. میخواهم بگویم « ماهی در آب زنده است». شاید مثالهای تاریخی از دیگرجا ها بیاورید که در خارج فلانی ها فلان کار را کرده اند. بله خیلی ها در خارج خیلی کارها کرده اند. ولی « سطح شعور سیاسی و سازمانی» هر جامعه ای « در یک حد معین» است و آنها را توانا یا ناتوان از برخی کارها میکند.متأسفانه « سطح ما - یا در کل سطح جامعه ایران» چنین است که « می بینید». بله عمدتاً سطح شعور سیاسی-فرهنگی-سازمانی ما، اعضای جامعه ایران پایین است. عقب مانده ایم. به دلیل تحمل حد اقل سه دیکتاتوری -رضاخان-پسرش- خمینی. در طول تقریباً یک قرن. این دیکتاتوریها آن امکانات و آگاهی و شعور و تجربه ی لازم برای « پیشرفتها» ی سیاسی سازمانی « جمعی» را که لازم بود، در ما خشکانده است. از علل دوام و طول عمر دیکتاتوریها نیز یکی این است. « پدر! گندم ، در نمکزار!؟»
« نه گندم رویید-
نه سخن!»
«کوچ پرندگان !»

« ?!Ata! Şorakəndə buğda»
Nə buğda gövərdi»
«!nədə söz
«!Quşların köçü»
-به نقل از کابوس- عزیز من، مشکل بزرگتر از آن است که با سخنرانی ها و عکسهای بزرگ و کوچک ماها در اینجا و آنجا - در این نشست و آن مراسم بتوان این عقب ماندگی تاریخی را حد اقل گامی زدود . این است که گفته ام کارها به عهده ی جوانان است هم چپ و هم غیر چپ. مشکل ما « عدم گذر از پروسه ی یک فرهنگ و تربیت دموکراتیک، و عدم امکانات و تجارب و شعورسیاسی ضرور برای پیشرفت است که میتوانست در جامعه ی رشد یافته مرتفع شود- که متأسفانه جامعه ی ما رشد نیافته است - و نتیجه اش نیز وضعیت ماست.» . این اساس وضعیت است. اراده خوب است. اما اساس را تغییر نمیدهد. و اراده گرایی نیز نادرست. بگذریم. ولی کار شما درست است همه ی نظرات را بسنجید و بکوشید خود « مستقل» بیاندیشید. از همه کس میتوان آموخت و خود مستقل اندیشید. ساغ اولون گؤزه ل گونلر.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای همنشین بهار گرامی اکنون در ستایش عشق گفتن خیلی دیرست .بهتر است تجارب خود را در سازمان مجاهدین خلق که چگونه عشق را ممنوع می کرد، ....بنویسید .در خانه های تیمی مجاهدین برای اینکه دختر و پسر بتوانند مصلحتی زن و شوهر باشند؛ دستور داده می شد که باید ازدواج کنند تا بهم محرم باشند... در بقیه سازمانهای چپ هم وضع بدین منوال بود .... پسری را در سازمان چریک ها بخاطر اینکه رابطه سکسی با یک دختر داست؛ کشتند ... آری انقلابیون عشق را می کشتند . نکته دیگر موضع سکس ، پورنو و اروتیک محصول نظام سرماینه نبوده است و باندازه قدمت بشر وجود داشته اند. در هند مجسمه هایی که به 3000 سال پیش تعلق دارد؛ نشان می دهد که در ان زمان هم مسایل پورنو بوده است...سخن در این باره زیاد است

نوشته شده توسط: Anonymous

کاربر گرامی یوسف آذربایجان...روشنفکر فارس ایرانی هنوز به آن مرحله همچون روشنفکر فرانسوی نرسیده که هم فرانسوی باشد و هم از حقوق الجزایری ها در مبارزات استقلالی دفاع بکند...35% جمعیّت کل فارس زبان ایران چنان رفتار میکنند که این کشور فقط مال آنهاست..نقطه خنده دار این جاست که این آقایون از ( حقوق بشر ) کوروش کویری هم دم میزنند....

نوشته شده توسط: Anonymous

برادرِ متعهد جناب امیری؛ این «آدرسِ غلط» که می‌فرمایید اتفاقاً آدرسِ شخصِ خامنه‌ای‌ست. اصلاح‌طلبانی مانندِ شما با شعارهایی چون «"خامنه‌ای" قاتله ولایتش باطله» یا «"خامنه‌ای" حیا کن ولایت رو رها کن» و «یاحسین میرحسین! یامهدی سیّدمهدی!»هدفی غیر از عوض‌کردنِ پالون خر و حراست از اصل ولایت نداشتند و با شرکتِ در راهپیمایی‌های حکومتی همواره به حفظِ مصلحتِ نظام( و نه مصلحت مردم!) مشغول بودندُ هستند. دعوای این حضرات بر سرِ لاحافِ ملّا وُ تصاحب صندلیِ خامنه‌ای‌‌ست، دلیلی نداره کسی بخواد برای این گرگ‌های در لباسِ میش دل بسوزونه. حالا هم یه آخوندِ مکــّـارِ دیگه‌ای رو عَلَم کردید مثلِ اون محمد خاتمیِ جنایتکار و رسماًجانیُ.. همشون هم شریکِ دزد و رفیقِ قافله. پس هنوز هستند کسانیکه با کمال بی‌شرمی از اصلاح‌طلبانِ حکومتی دفاع کنن جلومون رو بگیرن که چرا ایندفعه از حسن روحانی و طرفداراش حمایت نمی‌کنی!

نوشته شده توسط: Anonymous

خسته‌نباشی درسا جان؛ میشه یه‌بار بشینی خودت همین کامنت‌هایی که میذاری رو درست بخونی؟ بخون نه بعنوان شخص "درسا" ، بلکه بجای شخصی که هیچ پیش‌زمینه‌ای از قصد و منظورت نداره و بی‌خبر نسبت به مکنوناتِ درونی‌ت میخواد محتوای کامنت‌ها رو بخونه وُ بفهمه. دیدگاهات همش داره پشتِ جملاتِ ناتمام و موضوعاتِ پراکنده گــُـم میشه. کلماتی رو که به کار می‌بری خودش گویای اینه که سوادِ فارسی‌ت از من‌یه‌نفر وال‌لاه بیشتره امّا خیلی بی‌دقتی! مملو از نگاه‌های نو و تازه‌ای(یا غلط یا درست!) ولی باز هم میگم من‌یکی "در مجموع" نمی‌فهمم چی میگی. حالا اگه جواب داد! همینطور سرش رو میندازه پایین باز طومار سیاه میکنه :)))

نوشته شده توسط: Anonymous

مي گوييد مردم محتاج نان هستند و از نظر جنابعالي مردم "پان" نميخواهند. چون اين كامنت را زير فراخواني در باره زبان مادري گذاشته ايد، فهم شما از "پان" با تعريف من منطبق نيست.

آقاي باصطلاح "تبريزي" و گويا "چپ"، اگر مردم محتاج نان هستد، كمي برايشان سره نويسي كنيد تا مفرح حال اين مردم محتاج نان بشويد، و در مورد نان هم نامه به رفقاي كره شمالي و كوبا بدهيد تا با كمكهاي انترناسيونالسيتي مسئله را حل كنند. البته اگر مصلحت بدانيد. چون من مطمئن نيستم كه خواهان حل آن باشيد چرا كه در اينصورت، ديگر احساسات انترناسيوناليستي و طبقاتي شما در مواجهه با تقاضاي آموزش به زبان مادري پرده استتاري نخواهد داشت.

ياد ايام قديم به خير كه سره نويسي كار احمد كسروي و ارتشبد آريانا و كمپاني بود و كمونيستها در برابر خواست زبان مادري با به ميان كشيدن نان و پان عوامفريبي نمي كردند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقاى توکلى درود بر شما و مديران ايران گلوبال- خدمت شما عرض کنم که سالم ترين راه کامنت دادن وکامنت پذيرفتن و مسئوليت پذيرى کامنت گذاران، ثبت نام به عنوان کاربر در سايت ايران گلوبال هست. ما هم سياتهايى داريم که فقط با ثبت نام کاربر اجازه کامنت ميدهيم تا کامنت گذار مسئوليت خودرا به پذيرد و اگر نپذيرد، نام کار بر خودرا از دست ميدهد و ديگر نميتواند کامنت بدهد. البته ميتواند با نام ديگرى ثبت نام کند و کامنت بگذارد، اين تنها راه مسئوليت پذيرى کاربر است. چون هر کسى که حرفى ميزند بايد مسوليت حرف خودرا به پذيرد و جوابگو باشد. اين يکى ازاصول دموکراسى هست، دموکراسى بدون قانوني يعنى انارشيسم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار
اولا از پاسخ شما تشکر می کنم. مشخصا منظورم شخص شما نیست. بنده مانند بسیاری از جوانان آزربایجانی که طعم نابرابریهای ملی را چشیده در دوران نوجوانی با انگیزه و انرژی زیاد به حرکت ملی آزربایجان پیوسته ام و در چارچوب تواناییها و استعدادها و البته امکانات محدودم تلاش کرده ام اولا سطح آگاهیهای خود را بالا ببرم و ثانیا تاثیر هر چند اندکی بر اطرافیان و محیط خود داشته باشم. بنده نوشته های شما، دنیز ایشچی، یونس شاملی، علیرضا اردبیلی، سیروس مددی، آذرآنلاین، اؤیرنجی و اشخاص و سایت های مختلف مرتبط با حرکت ملی آزربایجان را مطالعه می کنم و با وجود اختلافات هر چند شدید بین آنها نقاط قوت و خوب هر یک از این نوشته ها را متوجه می شوم. نظرم در کل در رابطه با جبهه چپ در آزربایجان بود. سخنان، مطالب و گفتنی های زیادی در ادبیات چپ برای آزربایجان و مبارزه ملی کنونی وجود دارد و اشخاص دارای تفکرات چپ

باید با احساس مسئولیت به میدان بیایند و با جسارت تمام به تبلیغ تفکرات خود بپردازند و حرکت ملی آزربایجان را از تاثیرات خود محروم ننمایند. بنده خودم چپ و یا سوسیالیست نیستم ولی از طرف دیگر نوعی از ملی گرایی تخیلی و فانتزی را( نه همه آن) هم که بر قسمتی از این حرکت سایه انداخته در فعالیت های سیاسی مردم آزربایجان موثر نمی بینم. در این راستا فعالان هردو جبهه ( چپ و غیر چپ) باید با احساس مسئولیت به میدان بیایند و مبارزات مردم آزربایجان را در قالب فعالیت های سیاسی سودمند هدایت کنند و آن را از افتادن در دام توهم، خیالات و فانتزی گرایی محافظت نمایند. در این رابطه فعالیت های هر چند ضعیف از طرف جبهه غیرچپ ( بعضی از فعالان این جبهه هنوز تفکرات چپی دارند) در قالب سخنرانی، تولید محتوا، نوشته، ایجاد سایت، تشکیلاتها ( هر چند ضعیف، کم تجربه) و مراسم بزرگداشت دیده می شود اما در جبهه چپ هنوز فعالیت ها عمدتا در فضای مجازی( آنهم به صورت ضعیف) جریان دارد. با توجه به این شرایط بود که گفتم در جبهه چپ چندین نفر مطالب به روز و نسبتا مطابق با نیازهای امروز می نویسد و متاسفانه بیشتر آنها هم با اسامی مستعار می نویسند. امیدوارم در آینده نزدیک دوستان با در نظر گرفتن شرایط بتوانند به صورت فعالانه وارد فضاهای واقعی فعالیت نیز بشوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اختر عزیز ,
شما چگونه با چنین جسارت جمعیت ٣٠ میلیونی ایران در سال ١٣٥٧ را بی شعور خطاب میکنید.
من حتی یکنفر از کسانی که در ان تظاهرات شرکت کردند را بی شعور خطاب نمیکنم. واقعیت اینکه تعداد زیادی از ان افراد وابستگان رژیم وابسته و دیکتاتوری پهلوی بودند. از اقوام نزدیک من بیش از ده نفر در ان تظاهرات شرکت داشتند. محرک آنها از افسران ارشد کودتای ٢٨ مرداد بود و شاه را سایه خدا میدانست. این افراد هنوز زنده هستند و تا جایی که من اطللاع دارم نه در معلومات سیاسی و اجتماعی و نه درک شرایط از دیگران با شعورتر نیستند. امروز من هم شاید به این نتیجه رسیده باشم که اگر موقعیت بختیار توسط نیروهای دمکراتیک, آزادیخواه و ملی به رسمیت شناخته می شد شاید چرخ زمانه گردش دیگری داشت ولی ان افراد نه کاشفان سیاسی اجتماعی بودند و نه چنین درک شگرفی داشتند بلکه عمدتا به خاطر حفظ منافع خود به خیابان آمده بودند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پویان انصاری / حرف ، سخن و نفرت شما و جناح ادم خواران خامنه ای درست بهم منطبق هستند. امروز تعدادی از اصلاح طلبان دستگیر شدند. شما بجای خامنه ای ؛ آدرس غلط می دهید وعلیه اصلاح طلبان نفرت پراکنی می فرمائید

بازداشت شدگان که پوسترهایی در حمایت از حسن روحانی و با امضای «جوانان اصلاح طلب» در دست داشتند، صبح امروز در حوالی مترو توحید بازداشت و به کلانتری منتقل شدند.

این بازداشت ها در حالی صورت می گیرد که تمام مسئولان کشور و رسانه ها نه تنها طی روزهای گذشته بلکه در تمام ۳۵ سال گذشته برای تشویق هرچه تمامتر مردم به شرکت در راهپیمایی یوم الله ۲۲ بهمن تلاش کرده اند.
نوشته شده توسط: Anonymous

عالی بود افرین . من گاهی وقتها فکر میکنم که اگر در ایران ازادی های سیاسی مانند ازادی احزاب و نشریات داده میشد ما راستی چه میتوانستیم بنویسیم . مرگ برشاه /.مرگ برامپریالیسم / ازاید خلقهای در بند و و و.
مانند سالهای 20 تا 32 که همه سازمانها و احزاب ازادی داشتند .سازمانهای ما / پدران ما از درون ازادی سالهای 20 تا 32 چه در اوردند؟ در کشور مشروطه و اشغال شده از سوی دول بیگانه .فقر بدبختی و نابسامانی اجتماعی در همه جا راستی باید چه تدبیری میکردند؟ ایا شعار سرنگونی نظام پادشاهی در انزمان کار ی بخردانه بود ؟
اکنون که ما در برون مرز ازادی داریم چه برنامه ای داریم ؟ نظام سابق و کنونی بد بودند و هستند ولی برنامه مخالفان چیست؟
نگاهی به برنامه سازمانهای شناخته شده نشان میدهد انها برای ما جز جهنم برنامه ای ندارند

از سازمان مجاهدین اغاز کنیم .برنامه این سازمان همان الگوی پاده گان اشرف در سر تاسر ایران است.
سازمان مجاهدین بیش از نظام سابق و حتا قاجار ها دست به ادم گشی و اخته کردن مخالفان زده است.
اسلام الگوی ارمانی این گروه است ونه میهن پرستی و ملی گرائی .

حزب توده با دادن قربانیان بسیار و بسر امدن دوران سوسیالیسم در شرق هنوز در توهم پیروزی پرولتاریاست.

حزب دمکرات کردستان از اغا زتا کنون هدفی جز منافع فقط مردم کورد و جدائی ویا خود مختاری با زیربنای فکری سوسیالیسم روسی نداشت.

فدائیان اگثریت جریانی مسلحانه با عمری کوتاه و با دنباله روی از حزب توده سرنوشتی بهتر از حز ب توده پیدا نکردند.
در سالها ی گذشته جریانات هویت طلب نیز به این کاراوان سر گردان پیوسته اند و جنگ درونی و جنگ قومی را دامن میزنند.

بدون انکه بخواهیم گناه گذشتگان را نادیده بگیریم متوجه میشویم که دو جریان چپ و دینی هر گز برنامه ای مردمی و لیبرال برای جامعه ایرانی نداشتند. شاه رفت و چه زود متوجه شدیم که چه ادم خوارانی بر ما مسلط گشتند.
اکنون پرسش این است که بر نامه ما پس از رفتن ملاها چه خواهد بود؟



نوشته شده توسط: Anonymous

ادیان هرگز برای بشریت صلح،دوستی و مهربانی و اخلاقیات نیاورده اند بالعکس آنها از عوامل اصلی ایجاد جنگها،کشتارها،غارت و ویرانیها و اختلاف بین انسانها بوده اند. دوران قرون وسطی در اروپا از تاریکترین و سیاه ترین دورهها در تاریخ اروپا و تاریخ بشریت بوده است.دوره ای از مخوفترین شکنجه ها و جنایتها توسط خادمان کلیسا یعنی کشیشان. همچنین دوره ی بقدرت رسیدن اسلام در آسیا،آفریقا و قسمت کوچکی از اروپا از هولناکترین و تاریکترین دوره های تاریخ بشریت ،تاریکتر از دوران قرون وسطی بوده است. اروپا توانست با رنسانس و عصر روشنگری از آن دوره ی ترسناک وسطی خارج شود و قدرت کلیسا را بشدت محدود کند و خود به مسیر تکاملی گام نهد اما کشورهای اسلامی هنوز و همچنان در همان دوره ی ظلمت ، تاریکی گرفتار هستند اما روزی آنان نیز از این دوره ی جهل و تاریکی خارج خواهند شد و حرکت در مسیر تکاملی خود را دوباره شروع خواهند کرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

مخصوص ویژه سازان و لغت بازان حرفه ای جدا ازمردم: **افعال بسیط وقدرت زبانی**http://www.iranglobal.info/node/29511

نوشته شده توسط: Anonymous

ببنيند وقتی گفته ميشود که وضع اپوزيسيون از رژيم خونخوار ايران در رابطه با دموکراسی و حقوق ملل غير فارس بدتر است اين يک حقيقت است هنوز يک کلاس درس برای زبان مادری داير نشده آقای ايرج در حال فرستادن من به باکو و ترکيه و مغولستان است . وحتی اکثريت مطلق تشکيلاتهای باصطلاح سراسری سکوت کرده و جرائت حمايت از آموزش و تحصيل بزبان مادری را ندارند .

نوشته شده توسط: تبریزی

مردم گرسنه ایران در جستجوی نان هستند نه پان!

http://www.iranglobal.info/node/27006
نوشته شده توسط: Anonymous

در مورد اخر دولت ایران صرفا شیعه است وبراساس منافع شیعه عمل میکند شیعه یک کل است که حکومت خود رو موظف به دفاع از منافع کل می بیند همسرم عرب خوزستان ومن فارس هستم هیچ منعی سرراه او یا خانواده وفامیلش برای رشد وپیشرفت به خاطر عرب بودن نبوده اما اون اعراب که اعدام میشند نه برای عربی حرف زدن که برای خطاب کردن اهواز وخوزستان به گونه ای دیگر واصرار برمتفاوت بودن از نظر حکومت اونها اگر به شیعه اعتقاد واقعی داشتند در جهت تجزیه وتضعیف بزرگترین جمعیت متحد مستقل شیعه برنمی اومدند شیعه عربستان صعودی به ایران دل بسته تر همچنان که اینها به عربستان وهابی لذا ملاک اونا نه حب علی بلکه نژاد وقوم است طبعا حکومت شیعه انها رو به رسمیت نمی شناسه در دو مورد دیگه هم یکپارچگی ایران نماد قدرت سیاسی شیعه در منطقه است تجزیه ایران بیش از ایران ضربه به تشیع کما اینکه الان شیعیان مختلف در سوریه تحت سپاه اموزش می بینه

حکومت نوپای شیعه عراق زمان می بره تثبیت بشه وبه کمک ایران نیاز داره گرچه هسته اولیه ارتش فراملیتی شیعه رو در سوریه دارند پی ریزی میکنند واین همون بهم پیوستن برکه هایی است که فرمانده سپاه ازش خبر میده اما تا قبل از استقلال شیعیان در بحرین وعربستان و....وسرکاراومدن حکومت سیاسی شیعه ایران اولین ویگانه سرزمینی است که این مذهب دران تونست به قدرت برسه وهیچ چیز نباید اون روبه خطر بندازه یا به اتحادشیعه به بهانه زبان وقوم ونژاد لطمه بزنه موضع ضد اذربایجان ناشی از موضع ضد پان ترک است که کاری به شیعه نداره ودرجهت تجزیه شیعیان به سود زبان وقوم است ارزش ها یی کاملا رد شده در قران اما فارسی نمادزبان سیاسی شیعه در قبال عرب وهابی عربستان ویا ترک عثمانی سنی است برای این برای حکومت مقدس وگرنه کمتر فرد مذهبی با عربی بیگانه است در واقع فارسی تازمان ظهور به عنوان نمادمقاومت ومتفاوت بودن مقدس وگرنه مطمئن باشید هیچ شیعه ای شک وشبهه درفراگیرشدن عربی بعد از ظهور نداردواساسا شیعیان تعصبی هم روی نژاد زبان وقوم ندارند دوست ودشمن روباعلی می شناسند البته منظورم معتقدین به این مذهب نه کسانی که فقط شیعه به دنیا اومدند مدافعین حرم زینب روعلمدارمیگه روکی اسلحه بکشند ازکی حمایت بکنند نه زبان قوم نژاد
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای منوچهر عزیز
لطفا در هر موردی ابتدا تحقیق بکنید
1- 82% آمریکایی ها انگلیسی زبان هستند
2- ولی آمریکا زبان رسمی ندارد
3- هر ایالت خود مختار است که برای ایالت خود زبان رسمی انتخاب بکند و یا نکند. 28 ایالت زبان انگلیسی را به عنوان زبان رسمی انتخاب کرده اند ولی ایالتهای دیگر زبان رسمی ندارند
4- هر مدرسه یا دانشگاه زبان تدریس را خود انتخاب می کند ولی به اندازه مدارس یا دانشگاههای انگلیسی زبان از امکانات دولتی استفاده می کند و هیچ تبعیضی نیست
5- با توجه به این که 82% آمریکا، انگلیسی زبان است، برای اطمینان از انطباق فرهنگی مهاجرین ، دانستن زبان انگلیسی برای مهاجرین(نه برای شهروندان) اجباری است.
در مورد هائیتی، هائیتی دارای 2 زبان رسمی کریول و فرانسوی است. مردم هائیتی به زبان فرانسوی تکلم نمی کنند، زبان 90% مردم هائیتی کریول است و همانند پاکستان که فقط زبان رسمیش انگلیسی است(نه زبان مردم

(نه زبان مردمانش) زبان مردمان هائیتی فرانسوی نیست. ولی اگر زبان تکلم مردم هائیتی به فرانسوی عوض شود مطمئنا به مرور، فرهنگشان نیز عوض خواهد شد.
من نمی دانم چرا بعد از موارد آشنای فارسها و مصریان، از یک کشور ناشناس مثال می آورید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

جالب وقابل تامل اما شیعه نه اقلیت که قرنها ست مذهب اکثریت ملت ایران است اگر تفکرولایت فقیه و...رواقلیت بدونید شاید درست باشه شاید نه بهرحال تحلیل اما انکار مذهب رسمی اکثریت به عنوان اقلیت کار زیبا وجالبی نیست صرف نظر از اینکه چقدر مقید به دین باشند یا نه اما حداقل تو57 شاید دین دارتر از امروز بودند اما درهرحال هنوز هم مذهب تشیع در اکثریت در ایران برخلاف کل جهان اسلام

نوشته شده توسط: Anonymous

تنها چیزی که عربستان انتظار نداشت این بود که توهین وحمله به یک مکان مقدس شیعه تو کشوری که اقلیت شیعه رو داره موجب وبانی اتحاد شیعه ها از کشورهای مختلف وبه صورت کاملا منظم بشه یک ارتش کوچولوی فراملیتی شیعه در نهایت این نبرد روی دست عربستان موند ارتشی که قطعا هزینه هاش روشیعیان از طریق مراجع تامین می کنند این بعدا تو خود عربستان هم براش دردسر میشه اسد بره یا بمونه این نیرو دیگه ازهم پاشیدنی نیست برفرض که بشه یک تجربه موفق درمیاد برای بقیه مواقع که به کمک هم برند تامین هزینه این ارتش می تونه از طریق سیستم اقتصادی بهم پیوسته شیعه تحت خمس وزکات باشه چیزی که تسنن فاقد اون بدون هیچ فشار اضافی مالی روی دوش شیعیان

نوشته شده توسط: Anonymous

این کمپین تا استقلال طلب های اذربایجان و....رادارد در ایران نیاز به سرکوب ندارد چون دقیقا تنها عامل مخالفت حکومت ومردم همین تجزیه طلب ها هستند شاید توسازمان ملل براش اسطوره سازی کنند اما ایران تصمیم میگیرد وهیچ سازمان بین المللی وهیچ کشوری نمی تونه برای داخل مرزهای ایران تصمیم بگیره ای کاش به فکر برطرف کردن نگرانی هموطن های خود بودید تا درکمال ارامش زبانها در استان های خاص که حتی در تهران تدریس میشد اما افسوس که بیش از زبان به دنبال جدایی وتفرقه وپاشیدن تخم کینه ونفرت بین مردم هستید دارید تفرقه میکارید باد میکارید وطوفان درو میکنید در ضمن کودک خود من دو زبانه است گرچه خودم فارس ام اما او فارسی وعربی رو همزمان اموخته به خاطر پدرش گفتم که اگه خواستید نسبت نژادپرستی و...بهم بدید زحمت نکشید من وهمسرم روی یک چیز تعصب داریم اونم هویت ایرانی خودمون وفرزندمون نه قوم ونژاد به دور از تاریخ

هرانچه که به فرزند ما بگه پدرومادرش متفاوت یا از دوملت متفاوت هستند یادوشهرایران باهم فرق دارند متنفریم نه ما که خیلی از مخالفان شما تنها علتشون ترس از به خطر افتادن هویت واحد ملی است که ساکنان این سرزمین روبهم پیوند داده هویتی که صرف نظر از علت به وجود امدنش در تهران ومشهد وبندرعباس و....شاهد تولد صدها کودکی بوده که فاصله زادگاه پدرومادرشان کیلومترهاست وهویتی جز ایرانی ندارند اگرچه اکثر این کودکان دوزبانه هستند کودکانی که در عصرارتباط ومهاجرت های استانی وگسترش شهرهای بزرگ روز به روز افزایش پیدا میکنند وضامن یکپارچگی مرزها وتمامیت ارضی ایران نه با تکیه برتاریخ ومردگان وکلمات بلکه به اتکا وابستگی به پدرومادر وعاطفه واحساس بین خودشون وفامیل وزادگاه هردوطرف خواه ناخواه تولد هریک از این کودکان یعنی تولد سفیر صلح ووحدتی دیگر بین دوفامیل ازدوقوم ونزدیکی انها به تعریف ملتی واحد زنده پویا برای ساختن فردا نه مرور تاریخ
نوشته شده توسط: Anonymous

درضمن این موضوع ربطی به استان ندارد تو خود مشهد داخل شهر وقتی میخوان انچنان یک نفر رومیکشند وجنازه روسربه نیست میکنند که ساکنین سرهمون خیابون هم خبردار نمی شوند اینجاست که میگم عجیب جنازه ای که از کشف هویتش بترسند عمرا در منطقه خودش حتی استان خودش نمیکشند انتقال به تهران مشهد کار سختی نیست دردسرهای بعد رونداره پس مطمئن باش بلوچ نبودند وگرنه دیگه خیلی کارشون مضحک بود ویا هدف دار اما نمیشه گفت مخفی