Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : گوگوش ترانه اقا خوبه را برای مدح خمینی خواند تا شاید رزیم اورا تحویل بگیرد ولی فقط خودش را ضایع کرد زمانی که ایران بود در جلسات زنانه روضه خوانی میکرد زن چند حاجی بازاری مذهبی شد با حمایت واواک به خارج امد اعتبار اجتماعی سیاسی ندارد .اویک خواننده خط امامی است وبه امید اینکه روزی خواننده اصلاح طلبان بشود خواب وارام ندارد.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب بهروز سورن گرامی اگر فرصتی شود یک گپ و گفتگویی در باره اینده سایت های سیاسی با هم داشته باشیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

مرکز استان خوزستان شهر اهواز است . چرا تجزه طلبان بدون تایید سازمان ملل به تغییر اسامی جغرافیایی می پردازند ؟. علت حمایت این کانال تلویزیونی و گوینده آن از تجزیه طلبان چیست ؟ آیا ..........است یا از دولتهای خواهان تجزیه ایران........... میگیرد چون او فقط ..........عربهای جدایی خواه را مدام پخش میکند .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

همکار عزیز جناب حجت شهاب/ بهتر است از گزینه عکس در بخش مدیا استفاد نکنید و تنها گزینه خبر کافی است. متاسفانه این گزینه بی جهت در انجا قرار گرفته است

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب بابک زنجانی/ شما که بنظر می رسد از مجاهدین خلق باشید ، ایا می توانید ، ادعای خود را ثابت کنید که خانم گوگوش «پرچم ننگین جمهوری فاشیستی اخوندی را به تن می کند. » کجا و کی لطفا رفرنس بدهید .بنظرمن هم مرضیه و گوگوش از هنرمندانی بنام این سرزمین اند که در تاریخ موسیقی ایران ماندگار شده اند . خانم مرضیه با پیوستند به مجاهدین،موجب شد که اعتبار هنریش از سوی میلیونها ایرانی به زیر سئوال برود؛ در حالی که حمایت گوگوش از جنبش سبز دمکراسی خواهی مردم ایران ، برمحبوبیت او دو چندان افزود. سیاسی بودن حق هنرمندان است به ویژه در شرایط استبداد دینی حاکم برکشورمان . آری هیج کس از جمله هنرمندان محبوب مردم نباید در مقابل استبداد آخوندی ساکت باشند.

خیلی ها بر این اعتقادند که هنرمندان در مسایل سیاسی و اجتماعی می باید کاراکتر « ملی» به خود بگیرند تا «حزبی » جلوه گر شوند..گوگوش سعی کرد «ملی» باشد. در حالی که زنده یاد مرضیه به دفاع همه جانبه از سازمانی بر خواست که بشدت مورد حساسیت بخش بزرگی از مردم ایران بود ؛ با افسوس آنان مواجه شد.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای نوری علاء در کشوری که ملیتهای غیر فارس از تحصیل بزبان مادری در واقع ابتدائی ترین حقوق ذاتی خود، توسط پانفارسیسم محروم گردیده اند، صحبت کردن از دمکراسی و سکولاریزم حقیقآ غلغلک آور است،

نوشته شده توسط: Anonymous

اینارو جدی نوشتی یا شوخی میکنی؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خوب این دزدی هست باید منبع اعلام بشه از نظر اخلاقی کار درستی نیست

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :خانم صلواتی امیدوارم با آزمایش نژادی از بحران هویت دربیایید ویکروز بفهمید ترک یا عرب نزاد هستید شمامختارید عرب باشید ولی باقی جمعیت ایران که نزاد عربی ندارند هم نباید زبان عربی ودین عربی بزور تفنگ عرب ها وعرب نزادهای ترک زبان برانها تحمیل شود اینکه ما بومیان وارین های ایران نمی خواهیم عرب باشیم وبه شیوه عربی زندگی کنیم عرب ستیزی نیست اتفاقا ما اصلا نمیخواهیم کسی را بومی یا ارین کنیم اصرار شخصی من براین است همه نزادها وتبارها مشخص شود وهرکس در محله خودش زندگی کند ومدرسه خودش را داشته باشد و لباس خودش را بپوشد وخدایان نیاکانی خویش را پرستش کند یا کافر باشد قرار نیست ما بومیان وارین ها که قبل از هجوم عرب ها وترک های مسلمان که نیزه دار امپراطوری

عرب بودند ساکن ایران بودیم زیر سلطه فرهنگی سیاسی عرب ها وترک ها باشیم شما دراذربایجان فقط میتوانید یک جکومت عربی داشته باشید وبر مردم عرب تبار اذربایجان حکومت وسلطه داشته باشید ودنباله امپراطوری بنی عباس را در اذربایجان پیگیری کنید .کسی جلوی شما را نگرفته با عرب نزادهای اذربایجان این حکومت را تشکیل دهید حداقل 5 میلیون عرب نزاد در اذربایجان هست موفق باشید .دیدید مشخص شد پانترکیسم وپان عربیسم یک معنی هست ودنبال احیای حکومت بنی عباس در سراسر ایران هستید .البته اگر واقعا ترک نزاد بودید فامیلتان اینی نبود که الان هست واینهمه عشق زنتیکی به عرب و اسلام نداشتید اسمتان هم عربی کنید که به فامیل عربیتان بیاید فکر کنم اسمتان اریایی باشد و هیچ تناسبی با فامیلی عربی اسلامیتان ندارد .واقعا اگر مردم استان اردبیل فعلی ترک نزاد بودند این همه امامزاده دراستان اردبیل چه میکرد .فقط درمنطه قره داغ 40 امامزاده دارید که نیای عرب مردم فعلی ان مناطق درانها خوابیده اند.
نوشته شده توسط: ایران گلوبال

بند زنان سیاسی زندان اوین! همانطور یکه مشاهده می کنید این ویدئو را آقای وحید فتحی، در سایت ایران گلوبال منتشر کرده اند و این به این معنا نیست که ایشان این ویدئو را درست کرده و یا خودشان در اینترنت منتشر کرده اند، بلکه به این معناست که منتشر کنند در سایت ایران گلوبال ایشان هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

این ویدئو از بند زنان منتشر شده وحید فتحی کیه دیگه ارم بند زنان هم زیرش هست

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي هومن ترك بر عليه كسي نيست نه فارس نه عرب،فقط دفاع از هويت خود ميكند و چون حمله از طرف فارسها هست بر عليه انها موضع تدافعي ميگيرد نه بر عليه عرب كه حمله و توهيني بر عليه تركها صورت نميگيرد،ما اصلاً نميبينيم از طرف اعراب توهين يا تحقيري بر عليه تركها بشود حالا شما برو تو بطن تاريخ تا نشان بدهي كه اعراب چه بود و تركها چه بد بودند ولي من ترك همين امروز مي بينم كه توي استاديومهاي ورزشي اين فارسها هستند كه به توهين ميكنند نه اعراب و همين طور توي اكثر قريب به اتفاق سايتهاي ايراني به تركها و اعراب توهين ميشود همين امروز نه در تاريخ با ابهامات و تفسيرهاي خودش،من به شخصه مشكلي با اسامي عربي و زبان عربي كه گستره زيادي از مردم منطقه را در بر ميگيره ندارم چون باعث نزديكي و حس همدلي مردم منطقه ميشه تا اينكه چند اسم و كلمات عجيب غريب من درآوردي با پ گ ژ چ بزور اگه بتونه منطقه كم و جمعيت كمي...

را در همدل كنه،موضع دشمني شما با جوامع ترك و اعراب فقط باعث نزديكي انها و منزوي شدن شما ميانجامد،مردم اين مناطق با وجود اين همه اختلاف زباني وسنتهاي منطقه اي تا حد زيادي با اسامي مشترك احساس نزديكي ميكنند حا لا شما خواسته يا نا خواسته اين احساس را هم ميخواي از بين ببري تا كاملا از هم دور و غريب بشوند،يه حركت ناشيانه شما يعني دوران پهلوي عربزدايي و دين ستيزي شما منجر به دو فاجعه عظيم منطقه شد: انقلاب ايران و حمله عراق به ايران ،انقلاب كه خود ديد وزنه ديني و اسلاميش به توده و كمونيست... چربيد و قدرت مطلق شد و جنگ ٨ ساله هم كاملا به علت تحريك حس ناسيونالست عربي صورت گرفت كه هر دو حاصلي جز كشتار مردم منطقه و دور شدن از هم و دشمني را در پي نداشت و اينها بودند دست پخت دين ستيزي و عربزدايي شما
نوشته شده توسط: Anonymous

یعنی باور نکردنی است! باورنکردنیست کسی تمام خضعبلات ذهنی خودرابه طرز اینچنین ... با پس و پیش کردن چندتا کلمه وبالا پایین کردن خودش بر وزن "کردن ترا" جای شعر جا بزند و انوقت همین قضیه بر خودش ایجاد شبهه کند که شاعر است وبعد مضحک تر اینکه عده ای رسما دیوانه بعد از زدن چند گرم جنس دست اول خالص فحویات چنین ... شعری را با اعتماد به نفس کامل موضوع عشق و سیاست!! قلمداد کنند. یعنی الان میتوانم بگویم آه خیالم از هر سو راحت است و بعد از کشیدن نفس عمیق خود ر ازپنجره تمدن و فرهنگ! به بیرون پرت کنم...

نوشته شده توسط: Anonymous

جنبشهای آزادی بخش عبدالله خان ضرغامپور.کوچک خان گیلک .علیمردان خان بختیاری .ابوالقاسم خان.سردار فاتح .خیابانی
بارزانی .و خیلی دیگر جنبشهای ملی-منطقه ای در قشقایی به رهبری بهمن قشقایی در عشایر جنوب شهبازی ها و کشکولی ها . در بلوچستان و کردستان و لرستان از قلم این مورخ ما افتاده است .

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

آقای هومن سلام، تمام تاکیدات شما به دو جریان شناخته شده برمی گردد و آنها حزب توده و فدائیان(اکثریت) می باشند و تمام! آیا شما جریانات کمونیست و چپ را در این دو می بینید؟ اما لطفا فراموش نکنید که این دو جریان چپ با همه ی فجایعی که ببار اورده اند، هیچگاه در قدرت سیاسی نبوده اند! و از سوی دیگر اصلا عمر چپ در ایران در مقایسه با ریشه و حیات گسترده شیخ و شاه چقدر است؟ انصاف دهید. باید به این دو نکته مهم دقیقا توجه شود. در این مورد، من هم همچون شما این دو جریان را از خط انقلاب منحرف و در راستای منافع ارتجاع و تحکیم مواضع رژیم دیده و هنوز هم آنان را در بخشی از سیاست های کنونی، آنان را دنباله رو رفرمسیم و رفرمیسم مذهبی ها، استحاله چی ها و اصلاح طلبان ناراضی از بساط رژیم اسلامی می بینم. بهر رو فجایع آنان برای ما کمونیست ها و چپ ها و تاریخ مبارزات برابری خواهانه در ایران هرگز فراموش نخواهند شد.

اما لازم است بشما بگویم، که در همان دوران انقلاب و روز پس از شکست انقلاب و دزدیده شدن آن توسط روحانیت و شخص خمینی، بدانید که جریان های دیگر انقلابی چپ بودند که فریاد زدند و نوشتند: (انقلاب شکست خورد، پس زنده باد انقلاب) و همین جریان ها همیک و هنوز با سختی و مشقت تمام در جبهه دگرگونی و تقییر مانده و هستند و علیه هر گونه ارتجاع و گردنکشی داخلی و جهان با توانی که دارند مبارزه را تا پایان ادامه داده و خواهند داد. اما دوست من، راستش را بخواهید کمونیست بودن در این شرایط چپ ستیزی بویژه با درهم ریختن بلوک شرق گذشته ساده نیست و تاوان بی اجر و مزد طاقت فرسا می خواهد! چرا که: هر چه مانده جز کار و کار و کار شاق نیست و اغلب هم بسیار ناگوار اما بجان منت و با رغبت تمام در این راه هستیم! و بدانید که در حال حاضر جریان های سالم کمونیست و چپ هائی بوده و هستند که با تمام توان خود و البته با استقلال کامل در خدمت مردم و تحول آتی مانده اند.
بی گمان تا نابرابری و تبعیض و ستم سرمایه و ارتجاع در جوامع بشر باقی باشد این تناقضات و بیعدالتی ها به پیدائی و حضور عدالتخویان و کمونیست ها برای احقاق خواست طبیعی زندگی نداران و فرودستان دامن خواهد زد. بیائید براستی و بی طرف فکرش را بکنید که کدام دعوی آسمانی و زمینی، تاکنون صادقانه و عملا استعداد واقعی برابری سازی اجتماعی را داشته، دارد و بپیش برده است؟ اگر صادق باشیم کمترین وجود دارند! پس کمونیست ها با همه ناتوانائی هایشان و عوارض بد و پستی که با نام مختلف در عرصه جهان داشته اند، هنور آنها و تنها آنها مصمم ترین نیروی مردمی و انقلابی جهان هستند که برای مساوات می رزمند. تاریخ گواه آن است. در آینده هم دیگر هیچ حزب کمونیستی نباید جای کارگران و توده های زحمتکش را بگیرد که فجایع استالین ها بوجود بیاید. همینک و در آینده درب احزاب کمونیستی برای عبور و مرور مردمی و کارگری همچون گذشته تنگ نخواهد بود، بدانسان که بود« آنان که داخل بود از شدت چاقی بیرون نمی توانست بیایند و آنکه می خواست وارد حزب شود از شدت تنگی درب امکان ورود نداشت» این عصر و تفکر چنینی اخزاب چپ و کمونیست باید همجنان گذشته نباشد و بسیاری از این سنت الیته گرائی دیریست فرو ریخته است و ما بدنبال تداوم هر چه بیشتر و بهتر آنیم. تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : اقای چنگایی گرامی پایان کلام 5 کارگر فعلی با یکسال اموزش فنی ودادن چند هزار دلارسرمایه صاحب یک کارگاه کوچک تعاونی میشوند که دران یک کالای مفید و مورد نیازمردم را تولید کنند پس از ان دیگر کارگر نیستند وپیشه ور وصاحب سرمایه میشوند ورئیس خودشان کسی هم دیگر انهارا تحقیر و سرکوب نمیکند اگرفرهنگ شهری و اخلاق پروتستانی پیشه کنند یعنی کار زیاد ومصرف کم درامدشان را خرج دین واداب ورسوم ماقبل شهری وتولید بچه های زیاد نکنند زندگی مرفهی پیدا میکنند ومورد احترام مردم قرار میگیرندو همه بحث ها وانقلابات وکودتاها و جنگ ها ودخالت های امپریالیستی برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم پایان می یابد .حل مسائل خیلی ساده است به شرطی که مردم در سرزمین ها صاحب سرمایه وقدرت شوند وحکومت های فراگیر مرکزی استعماری متلاشی شوند.پس رهایی کارگران از کارگری تنها با پیوستن انها به

پجنبش رهایی بخش ملی امکان پذیر است نه پیوستن به جنبشهای کمونیستی که دوباره انهارا برده خکومت های توتالتیر و کارخانه های مهیب و کلان پادگانی کمونیستی کند ودوباره در کارخانه های کمو نیستی به بردگی کشیده شوند وتحقیر شوند .رهایی کارگران از کارگری تنها با اموزش فرهنگ شهری به انها امکان پذیر است واینکه با کنترل نسل خود ارزش طبقه خودرا بالا نگه دارند وبا زاد ولد بی رویه ارزش خودرا پایین نیاورند شاید چند جلد کتاب شهری وچند عدد کاندوم وقرص ضد بارداری بیشتر از هرچیز به کار کارگران بیاید در اقتصاد عرضه هرچیز زیاد شود ارزشش پایین میاید کارگران هم مشمول همین قاعده هستند این را مارکس به انها یاد نداد فقط به انها گفت تکثیر ویروسی پیدا کنید تا ارزش شما روز بروز پایین تر بیاید و دستمزدتان به صفر برسد هر طبقه باید کیفیت خودرا بالا ببرد نه کمیت خودرا اگر کمیت خودرا بالا ببرد مورد تحقیر اجتماعی وسوء استفاده اقتصادی سیاسی قرار میگیرد یکی از اصول شهریگری کنترل بارداری بی رویه است .متاسفانه مارکس و پیروانش زیاد در ان مهارتی نداشتند .
نوشته شده توسط: Anonymous

پاسخ به سمانه خانم

بارک الله به سمانه خانم و نقدشان! من فکر میکنم سمانه خانم و مهناز خانم باید این عرصه ی محدود شعر فارسی را رها کرده و کم کم شروع کنند به نقد و بررسی شعر شاعران بین المللی مثل شارل بودلر، پل الوار، تی اس الیوت، ناظم حکمت و بسیاری بسیاری دیگر!. حیف از این نبوغ و استعداد ها که تلف میشوند.
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : بجایش هزاران کتاب عربی در نمایشگاه هست وپانترکیسم شعار خلیج عربی میدهد ودر عیلام میخواهد همه را عرب معرفی کند پان ترک ها دلشان را به کتب عربی نمایشگاه خوش کنند وانها را بخرند ودرکتابخانه هایشان بجای کتب ترکی بچینند .

زبان عربی در دانشگاه ها تدریس میشود بزور اموزشش به غیر عربان در مدارس تا دیپلم تحمیل میشود چادر عربی عبایی لباس ملی زنان ایرانی میشود ولی صدای هیچ ترکی در نمیاید چرا باید زبان عربی دردانشگاه تدریس شود وترکی نشود چرا 24 واحد درسی دردانشگاه برای تحمیل فرهنگ عربی به عنوان دروس عمومی به دانشجویان غیر عرب تحمیل شود ولی فرهنگ وزبان ترکی حتی یک اموزشگاه خصوصی مثل بیشمار اموزشگاه زبان عربی و انگلیسی خصوصی نداشته باشد .تر ک ها با افتخار بر کودکانشان اسامی عربی میگذارند ودین عربی را ترویج میدهند .وتنها به تحمیل زبان فارسی میتازند ودرمورد تحمیل زبان وفرهنگ عربی سکوتی مرگبار را پیشه کرده اند .کاش تر ک ترک بود واز ترکی دفاع میکرد وتحمیل هیچ زبان وفرهنگی چه عربی چه فارسی را برترکان روا نمی داشت.پانترکیسم تا کی میخواهد عامل پان عربیسم وپان شیعه ایسم وپان اسلامیسم باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :کامنت قبلی ام در باره همکاری بعضی کمونیست ها بارزیم سابق ورزیم فعلی سانسور شد .سپاه پاسداران رابه سلاح سنگین مجهز کنید از مبارزات جانانه کمونیست ها وهمراهی انان با لهیدگان جامعه .همراهی اکثریتی توده ای ها با لهیدگان جامعه مثل ملی مذهبی با اسلاح طلب ها هاشمی موسوی خاتمی .تقاضای اختصاص نفت شمال برای روس های خیلی لهیده شده ومظلوم .حمایت از اشغلگری روس ها وتجاوزشان به جان ومال وناموس جامعه 1320 تا 1326 حمایت از له شدن مردم زیر تجاوز روس ها ومتحدان وحشی شمالی دیگر.مبارزه جانانه واسلام خواهی از 1320 تا امروز در همراهی با احزاب روستایی و خمینیست.مبارزه با اقتصاد کشاورزی تحت عنوان مدرنیسم وکشاندن روستاییها به شهرها برای پرولتریزه کردن انها وانقلاب خیالی کمونیستی ولی در اصل انحراف اقتصاد ملی به سمت صنایع استعماری وتهیه کار گر مفت و سربزیربرای سرمایه داری صنعتی دولتی وخصوصی وابسته.

دفاع از الگوی ارتجاعی توسعه صنایع سنگین در شهرها وویرانی اقتصاد کشاورزی الگویی که در اکثر کشورهای استعماری پیاده شدو به شکست انجامید وباعث ظهورحاشیه نشینی فقر وفساد دراین کشورها شد .عدم حمله ونقد مذهب و فرهنگ اسلامی بخاطر ماهیت استعماری و وابسته وامپریالیستی کمونیست ها واینکه اتاق فکرهاشان خارج از ایران بود واجازه این حرکات ملی را به انها نمیدادند .مبارزه جانانه با ملیگرایی وجنبش رهایی بخش ملی که هنوز هم درین سایت توسط یک کمونیست جهان وطن ادامه دارد کمونییست هایی که رسالت خویش را مبارزه با ملیگرایی میدانند .
نوشته شده توسط: Anonymous

مملکت امام زمانی ..... مرد کهنسال ۱۰۳ ساله به اتهام ارتباط با احزاب کُردی در زندان ماکوبه زندانی اسات در کشورهای جهان شخص کهنسالی در سن 103 سالگی امکانات بسیار گستردە در اختیارش میگذارند و هر هفتە یا ماه گزارش سلامتی آن را بە جامعە گزارش میکنند در مملکت امام زمانی زندانی 103 سالەی کورد وجود دارد بە نقل از پیک ایران

نوشته شده توسط: Anonymous

آیا شما خود مهناز هدایتی هستید که غالبا اینجا جواب میدهید و یا به تعریف از خود میپردازید ؟ ----- بارک الله .----- هنر زآن ایرانیان است و بس ........

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاي تبريزي و ايرانخواه كه آقاي صديق را رژيمي و مامورشان خطاب ميكرديد آنوقت اين آقا استاد تربيت مدرس را چگونه خطاب ميكنيد؟چون حرفهاي ايشان خوشايند شما و رژيم است نه رژيم مخالفش است نه زير حملات شما قرار ميگرد كه مزدور و رژيمي و مامور خطاب كنيد و دستش باز است تا هر ما ليخوليايي فكريش را بعنوان ژئوپلتيك بيان كنند،اين آقا يا خودش نئشه ماليخولياي ايران و امپراطور جهاني است يا اينكه مخاطب را نادان حساب ميكند،از ديد سرخوش و مستانه ايشان كه ٢٦٠٠ سال پيش دنياي متمدن ايشان مجموعه كل دنيا با كمي تخفيف منهاي يونان ميشد ايران ميتوان به چگونگي قرار گرفتن خليج فارس( اون هم نه خليج ايراني ،يه دفعه امپراطوري جهاني ايراني ٢٦٠٠ ساله ايشان فقط فارس ميشود وقتي به اسم خليخ ميرسد ) در قلب ايران را ميشود فهميد،حالا اشكال ندارد اگر ريششان را سه تيغ كردند با اين اظهارات پستشان در استادي دانشگاه محفوظ است ولي ..

آقاي صديق اگر از زير تيغ رژيم سالم در بره زير تيغ امثال شما ميره تا كالبدشكافي فكري بشه
نوشته شده توسط: Anonymous

تاسف برای جریانات و روشنفکرانی است که اساسن ماهیت میهن دوستنی ندارند و متاسفانه ابزار بازی دست قدرتهای جهانی شده اند.جریان روشنفکری ایران بخش چپ ان اساسن خود را به مارکسیسم و لنینیسم فروخته است و, هویتی ضد ملی دارد.
شما یک کمونیست اروپائی و یا امریگائی را پیدا نخواهید کرد که طرفدار تجزیه کشورش باشد ولی در کشور ما کمونیستها مبلغ تجزیه و جدائی هستند و در دوران اشغال ایران از دو جریان تجزیه طلب دفاع کردند.جریان چپ و جریانات دینی بنا بر حکم دین و حزب هرگز نه خواهان تمامیت ارضی ایران بودند ونه ازادی خواه. براساس تاریخ گذشته دولت قاجار در دو جنگ اران را از دست داد که دولت شوروی نام اذربایجان را بر ان منطقه نهاد.دولت اذربایجان دولتی دست نشانده دولت روس و فاقد ماهیت و هویت تاریخی است و تقاضای باز گشت به ایران قانونی و یک حق تاریخی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

شعر مهناز هدایتی هیچ ایراد وزنی و ادبی نداشت ایشان سال هاست دارند اشعارشان را منتشر می کنند و سابقه طولانی در زمینه سرایش شعر و نویسندگی دارند خانم هدایتی حتی وزن این غزل را هم در بالاترین و در وبلاگ و قیس بوکشان منتشر کردند تا جای هیچ گونه بهانه جویی نباشد من الان در فیس بوکشان دیدم که یک مصاحبه با ایسنا در سال 1384 تقریبا 9 سال پیش انجام داده بودند در مورد کتاب هایشان و کتاب شعرشان اما اینکه این غزل خانم هدایتی جنجال به پا کرد و خواننده میلیونی در دنیای مجازی پیدا کرد و بسیاری نقد و انتقاد داشت به دلیل زیبایی خیره کننده و شاهکاری بود که این غزل داشت و یک نوغ شوک ناگهانی بود به ادبیات و فضای شعری ایران که به جهت ریبای شعر و جذابیت بی نطیری که این غزل داشت

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان نمیتوان دنیا را از دریچه دید خودمان دید.
شاید شعر ایشان پر از ایراد ادبی و سبکی باشد اما . ما نمیتوانیم شخصیت افراد را از دیدی تک روانه راهی کنیم.
روزی گلشیفته هرزه میشود از دید ما -فردا روزی افتخار بالیدن به او.
روزی همین ادیبان ما فروغ را با چه نسبتهایی روانه کردند. قصد مقایسه ندارم . اما یاد بگیرم هر کسی برای خود شخصیتی دارد هر چند از نظر ما سخیف. فقط باید بزرگی خودتان را ابتدا ثابت کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اوغور بخير دكتر ميشه بفرماييد ايرانيها ٩٠ سال چه شناسنامه اي داشتند؟ و يا اصلا شناسنامه داشته اند يا نه؟

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

آقای هومن گرامی سلام، ممکن است برای من مرزهای سیاستگزاران تاکنونی ایران را صریح روشن کنید و بگوئید که در همین دوران تحمیل سیاست و شیوه اقتصادی غربی که شما از شاه و شیخ بصورت درست انتقاد می کنید، کجا و کی پای یک فرد کمونیست و یا یک اراده اجرائی چپ و کمونیستی وجود داشته است که بر دوایر سیاسی، اقتصادی و یا فرهنگی توانسته باشد اعِمال اراده کند؟ اینچنین موردی وجود ندارد! من نمی دانم چرا شما باین شکل ناباورانه و همزمان ناعادلانه کمونیست ها را با شاه و شیخ فاسد و بنده ی زر و زور مقایسه می کنی؟ در تمام این دوران نیروهای چپ نه سر پیاز بودند و نه ته آن، و شما دارید اغراق می کنید، زیرا که هیچ کس نمی تواند یک فاکت بیاورد که حتی یک کمونیست در دستگاه اداری، اقتصادی و سیاسی کشور دخالت و یا نقش داشته است؟! تا بوده و بوده هر کسی با کمونیست ستیزی برای خودش اعتبار کسب کرده است!

و این نه تنها در ایران که در سطح جهان متداول بوده است. در حالی که کمونیست ها چه در دوره ی شاه و چه در دوره ولایات در کنار کارگران، زحمتکشان، مزدبگیران و اکثریت فرودستان بوده و از منافع لهیده شدگان دفاع جانانه کرده اند و هم از این رو در هر دو دور شاه و شیخ به بی رحمانه ترین و فجیعترین حالت ممکن و تنها برای آزادیخواهی و برابری طلبی شان مورد غضب سرمایه داران، زورمداران و مستبدین قرار گرفته اعدام، زندان و یا سرکوب و منکوب حاکمان تاکنونی شده اند. در ایران و در هیچ دوره ای از تاریخ معاصر، کمتر جریانی وجود دارد به این اندازه (کمونیست ها)مورد قهر و ستیز کور قرار گرفته است، باشد. بیائید انصاف داشته و پرچمدار حفظ ارزش های باشیم که عینا و عملا وجود دارند، حتی اگر از آن ارزش ها متعلق بدشمنان خونی مان باشد. تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :ازتیم کنترل سایت سپاسگذارم که اجازه داد این چند روز بحث های من با اقای چنگایی منتشر شود وسانسور نکرد مطمئن باشید همکاری های شما برای انعکاس درد شهریگران ایران وعقاید انها بی پاسخ نمیماند وروزی جبران میکنیم یا من یا دیگر دوستان همفکرم .هرحمایتی از ما بکنید ماهم حمایت بی دریغ از شما میکنیم با هرچه در توشه داریم.فکر نکنید نا سپاسیم وخدمات شما را فراموش میکنیم.میدانم با انتشار حرف های من ودیگر دوستان همفکرم مورد انواع فشار ها از طرف رزیم ومزدورانش ونیز مزدوران سرویس های امنیتی کشورهای وحشی شمالی قرار میگیرید.

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : اقای چنگایی مشکل از این است که در 100 سال گذشته ما کشور را بر اساس تئوری های وارداتی و تحمیلی از غرب و شرق به عنوان مدرنیسم اداره کرده ایم وخواسته ایم ایران را با چکش کاری مطابق نظریات ومراحل طی شده در غرب مدیریت یا تعریف و تحلیل کنیم مثلا نظام کلان کشاورزی قبل از 1340 را با فئودالیسم اروپا یکسان گرفتیم ویک شبه به دستور امریکا از ترس واهی قیام کمونیستی توسط روستاییان ایرانی که واقعا جوک است وبا هلهله کمونیست ها با حضور ادارات اصل 4امریکا ومدیریت یک سوسیالیست حکومتی به نام ارسنجانی فروپاشی کردیم وبزور خان های سابق را خواستیم کارخانه دار کنیم نگاه کاملا بچه گانه تخیلی و از بالا به یک کشور بدون توجه به قانونمندی های خاص خودش ظرف 10 سال کل روستاها رو به ویرانی رفت و تولید پایین امد روستاها شروع به ویرانی نهاد وروستاییان برای کار در کارخانه های خیالی به شهرها

سرازیر شدند وشهرها راعشرت کده دیدند و دچار جنون شدند وشورش 57 را با کمک گروه های ساده لوح ورمانتیک سیاسی زمان وبا هدایت سرویس های امپریالیستی رقم زدند همه بخاطر تحمیل نگاه توسعه به سبک غربی یا شرقی وارداتی در صورتیکه اگرکشور اقتصادش به حال خود رها میشد وراه خودرا میرفت و جلوی نفوذ افکار غربی شرقی ویرانگر گرفته میشد الان قطب اقتصاد کشاورزی منطقه بودیم از ابتدا با کشف نفت وصادرات ان به خارج وروابط خوب با ابرقدرت ها وتحمیل سرمایه داری صنعتی کلان به اقتصاد خود اشتباه کردیم 50 سال سرمایه داری صنعتی در ایران جان کند فقط الان میتواند ماشین دودزا سرهم بندی کند واقتصاد کشاورز ی ودامی را ویران کرده وشهری را در برابر روستایی مهاجم به شهر گذاشته از اول اشتباه بود همان کارگاه های کوچک که داشتیم باید ادامه میدادیم ودچار صنعتی شدن تخیلی و بیفایده نمیشدیم وکارخانه های کلان پادگانی با مدیران غارتگر و سرکوبگر را وارد نمیکردیم ساختاری که امروز به ویرانی رفته تا حمایت حکومت را ازدست داده چون با چو بست های و کیسه های زرحکومتی سرپا بود کشور امروز نظام سرمایه داری صنعتی کلان کارخانه را کاملا مثل یک عضو پیوندی ناسازگار پس زده و در همه جا افسوس بازگشت به دوران قبل از سرمایه داری و کارگاه های کوچک وکلان کشاورزی قبل از 1340 به گوش میرسد ولی دیگر نه روستایی اباد مانده نه شبکه ابرسانی قدیمی سالم مانده نه کسی در روستاست که مردم را به کار وا دارد وسرمایه کار انهارا فراهم کند هیچی روستاییان در بهترین حالت شده اند یک کارمند مورد نفرت مردم یا یک زباله گرد درکوچه ها کشور حتی زیرپوش وشورت از خارج وارد میکند و 50 سال مدرنیسم تحمیلی فقط مردم شهرها را قرتی وبی غیرت کرده که پارتی های مختلط جنسی بگیرند وهمسران خویش را به هم قرض بدهند .ودر کوچه ها باماشین ها با سرعت بالای 100 کیلومتر درساعت برانند و همدیگر را زیر بگیرند شلوار جین پاره بپوشند وفکر کنند مدرن هستند در ماشین سکس کنند وکارهای کثیف انجام دهند اسمش را شهرنشننی بگذارند .انتظاردارید این مردم بی هویت صنعتی روستایی شده بیایند در صحنه کاری برای زندگی متمدنانه انجام دهند با کدام رهبران فکری رهبرانی که هیچ از کشور خود نمیدانند وتنها کتاب گویایی مارکسیسم ولیبرالیسم ومتخصص چکش کاری وبزور جازدن ایران برای تئوری های کتابی خودشان هستند که حتی در اروپا هم هیچوقت پیاده نشد واروپا وامریکا هم حرکت خدبخودی داشتند وتحول پیدا کردندوکسی از بالا نظام هارا چکش کاری نکرد .خمینی هرچند روستایی بود حرف خوبی میزد نه شرقی نه غربی فقط بجای بخش دومش باید میگفت تمدن خاورمیانه ای وراه رشد بومی غیر غربی شرقی. اقای چنگایی درصفحات این سایت اشعار یک شاعر فوق مدرن زن ایرانی چاپ شده به عنوان یک زن مدرن وصنعتی شده ایرانی بروید بخوانید شعرش را برخورد مردم را با ان .ببنید زن مدرن ایرانی چه دستاوردی دارد وبه کجا رسیده .اقای چنگایی جمهوری اسلامی وفروپاشی فرهنگی اخلاقی مردم درشهرها نتیجه 100 سال تحمیل تفکرات مدرن وارداتی چپی وراستی به جامعه ای است که نگذاشتند راه رشد خودرا طی کند انواع موانع کمونسیتی وکاپیتالیستی برسرراهش انداختند تا تمدن 7000 ساله اش را داغان کنند وکردند.نفرت من از مدرنیسم وارداتی وتحمیلی با تفنگ کمتر ارز دین های وارداتی و مهاجم به ایران نیست هردور اینها درکنار هم واتحاد هم باعث فروپاشی ایران شدند چون هم اسلام هم کمونیسم هم کاپیتالیسم جوهر های تمدن سوز مشترک دارند وکاملا درجااهایی برهم منطبق هستند برای همین است که دشمنان هرسه را به ایران تحمیل کردند وشرایط امروزی ما نتیجه همکاری این سه جریان مخرب درایران 100 سال گذشته است وهمه جا اتحاد این سه نیروی مخرب را درپشت پرده برای غرات وتحمیق واستعمار و دور کردن مردم از کار وتمدن دیده ایم .
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

سولماز گرامی، درصورت امکان، لطفاً لینک قسمتهای پیشین نوشته ی ادامه دار خود را ، همیشه به مقالاتتان بیفزایید. کمبود رفع شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

من بر این اعتقاد هستم که این سیستم از ریشه فاسده، این آقای ۰۰۷ به خوبی میداند که در این جنگ خانه مانسوز پتیارگان مثل گرگ به جان هم افتادند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ماایرانی ها خاییه این کار ها رو نداریم اگر با باتوم تو سرمون هم بزنن بازم جیکمون در نمیاد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب دکترباقرزاده بعد از۷۰سال زندگی و نیم قرن تمرین اندیشیدن میفرمایید:رأی‌گیری 12 فروردین البته اشکالات زیادی داشت و عمده‌ترین آن مخیر کردن مردم بین نظام تجربه شده سلطنتی و نظام مجهول جمهوری اسلامی بود.یعنی برای اکثریت قاطعی که انقلاب را تأیید کردند،رأی شامل دو بخش منفی(نفی نظام سلطنت)و مثبت(تأیید جمهوری اسلامی)بود۰در ادامه کم وبیش پیرونوشته چند ماه گذشته مشاورکروبی نتیجه میگیرید که مردم بنابرحقشان نظام گذشته را نفی کرده اند. متاسفانه شماعلیرغم توضیح اولیه تان سعی کرده ایدکه این دو گزینه رابه غلط مجزا و مستقل از هم نشان دهید در صورتی که مردم تنهامجازبودند بین ایندو یکی را انتخاب کنند (انتخاب قیاسی و نه مطلق-).جناب دکتریعنی شما واقعا نمیدانید که اساس انتخابی که بر پایه مقایسه و انتخاب بین یک واقعیت ویک مجهول است ذاتاً نادرست است نمیتوان برآن استناد کرد.ازاین لحاظ این رفراندوم نا معتبر

بوده ونظام سلطنتی مشروطه هنوزنظام قانونی کنونی ایران است. ضمنا انسانها دارای حقوق ذاتی غیرقابل واگذاری(حقوق بشر- از جمله آزادی انتخاب مذهب٬باورو۰۰) هستند که قابیت به رفراندوم و انتخاباتت گذاشته شدن را ندارند. از این بابت هم رفراندومی که جمهوری را محدود به یک مذهب خاص(اسلامی) کرده٬ غیر دموکراتیک٬ ضد انسانی و نا معتبر است .(طبیعتا نظامی که میباست ازآزادی مذهب شهروندان حراست کند میباست خود در این زمینه بیطرف باشد). در ادامه به درستی میفرمایید: مردم رأی‌دهنده می‌دانستند چه چیزی را نفی می‌کنند و علیه نظامی رأی می‌دادند که سال‌ها خود آن را تجربه کرده بودند و اکنون علیه آن به پا خاسته بودند. از این رو، در مورد نفی سلطنت نمی‌توان اشکالی حقوقی وارد کرد. در آخربه درستی نتیجه میگیریدکه تعهد به «انتخابات آزاد» ایجاب می‌کند که طرفداران پادشاهی، نه به دنبال «احیای» نظام سلطنتی و بلکه به دنبال «بازتأسیس» آن باشند( نظام سلطنتی پیش ازمشروطه ). ولیکن , جناب دکتر مطمئن هستم که هر نوجوان ایرانی هم امروز میداند که نه در دهه های پیش از سا ل ۵۷ مردم سلطنت مشروطه را تجربه کرده بودند٬ نه ۳۴ سال پیش مردم برعلیه نظام قانونی سلطنت مشروطه رأی داده اند.(آنها همانند اجدادشان درپیش از مشروطه سلطنت مطلقه- سلطنت بدون محدود شدن به مشروطه همان سلطنت مطلقه است- را تجربه کرده بودند و همانند آنها برعلیه سلطنت مطلقه بپا خواستند-البته دموکراتهایشان-) و نه آقای پهلوی و همفکرانشان خواهان باز گرداندن سلطنت مطلقه غیرقانونی که بود هستند بلکه در تقلای اجرای قانون اساسی سلطنت- مشروطه - هستند.
نوشته شده توسط: مسؤل فنی ایران گلوبال

یوسف آذربایجان گرامی، مطلب مورد نظر شما و کامنت شما حذف نشده اند. موضوع مربوط می شود به اشکال فنی که در سایت پیش آمده بود. مطلب مورد نظرتان را می توانید در این آدرس مشاهده کنید: http://www.iranglobal.info/node/16116

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دنيز ايشچی شما امروز يک نوشته انتقادی در رابطه با نشست نيروهای آذربايجانی در شهر گوتنبرگ انتشار داده بوديد و من نيز کامنتی نوشتم ولی نوشته را از سايت بر داشتيد آيا علتش را ميتوانيد بيان کنيد ؟؟

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

آقای هومن سلام، در این اینجا و در این کامنت تازه که داده اید من با نظر شما بیگانه و کاملا مخالف هستم. همانظور که بارها گفته ام: چه در ایران و یا هر نقطه جهان تضاد منافع اجتماعی و بتبع آن تصادمات، تعارضات و تقابلات طبقاتی تنها و تنها بدلیل روابط بهره کشانه، سودجویانه و تبعیض آلود و جنگ برانگیز ساختار غیر انسانی فرتوت سرمایه داری ست.

لازم می دانم که بگویم: من عمدتا فردی هستم که تنها در صورت لزوم به فاکت های تاریخی تمسک می جوید؛ یا بهتر است چنین بگویم: که بیشترین ملات استدلالی در مقالاتم به ساده ترین شکل از رویدادهای زنده جاری برگرفته می شوند. افکار و پیش بینی ها افراد از دید من ارزش دارند، ولی کافی و قانونمند نیستند و من بنبال قوانین عام و قابل بررسی ود مقوله های اجتماعی هستم. دور و روند حوادث تاریخی و دگرگونی های شگرف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تطابق تکراری آنچنانی ندارند که بشود آنها را چندان درست و پایه ای پیش بینی نمود بویژه اگر آن برداشت ها و یا پیش بینی ها در مورد زندگی پویا و در روابط بسیار متحول دیروز و امروز انسان ها باشد. چه در این عصر و چه در دوران آقای گلستان این ساختار اقتصادی ست که دولت را تعین می کند و چگونگی روابط انسانی و فرهنگ مسلط بر زندگی آنان را دیکته می کند؛ برای رفع ستم و تضاد بین انسان ها، باید از ساختار برتری پرورانه و ظالمانه سرمایه عبور کرد. اقتصاد کلان کشور نه در دست چند روستائی ست و نه در دست چند شهری ست و تازه چندان تفاوتی هم نمی کند که زیر اراده کدام ها باشد بلکه: بهر شکل که باشد، در دست (مالکان و صاحبان سرمایه و کاست روحانیت، رانتخواران نفتی دلالو...) است الاآخر... البته من به نگاه شما احترام می گذارم و شما طبعا همانطوریکه دیده و می بینید برداشت کرده و می کنید. اما من حیات سیاسی ـ اقتصادی کشور را بشکل کاملا مخفی، مافیائی و مرموز ولی قابل دید و رویت در دست دولت، تعاونی های دولتی و بخش خصوصی توضیح داده ام که فعالیت همگی آنها مبتنی بر روابط بازار و در خدمت سود یک اقلیت ناچیز و در زنجیره های متعدد اقتصاد سرمایه داری و سرمایه داری آزاد جهانی بهم وابسته، پیوسته و مکمل هم در هر گوشه از این زمین دردآلود بیدیگر تنیده شده هستند و انسان ها را استثمار کرده و می کنند. همان هائی هم که شما بعنوان روستائی و...می گوئید نیز در همین قالب می گنجند و قابل بررسی دقیق هستند. در این ساختار و روابط سرمایه دارانه تنها سود و پول حرف اول و آخر را می زند من، شما، دیگران، شهری ها، روستائیان، کارگران، کشاورزان، همه مزدبکیران و...ناگزیرند تابع اراده بازار و روابط مطلق اقتصاد و سیاست اقتصادی آن باشند. تخطی از این قوانین مسلط بازار به عدم توان تأمین خرید مایحتاج منتج می شود. هر کس بی پول، باید از طریق کار یدی و فکری و توسط فعالیت مزدوری، که حاکم برسرنوشت همگان بی سرمایه است، زندگی خود و خانواده اش را بمیزان وسع مالی اش هدایت و تأمین می کند. بسیاری بسیار دارند و بسیاری بسیاربسیار کم دارند و بعضی بندرت دارند و این براستی حیوانی و برای ما غیر قابل تحمل باید باشد. ای کاش هر انسانی در زندگی چند و یا لااقل یکبار درد گرسنگی و تمارزوئی را بچشد، آنگاه قطعا دیدگاه آن فرد نسبت به مردمان ندار بیگمان تغییر خواهد کرد.و تناقض هم درست در همین جاست که بسیاری نه کار دارند و نه پول! تکلیف اینان چیست؟ در میان اینان هم شهری هست و هم روستائی که رقم شان بشکل بیشرمانه ای میلیونی ست. چاره اینان چیست؟ آیا این عدم توانائی ناشی از زورگوئی روستائیان به شهری هاست؟ اگر چنین باشد: پس چرا این همه روستائی حاشیه شهرها و خلی خانه ها را آباد کرده اند؟ نه و نه این محرومیت ها مسبب اصلی اش روابط غلط سرمایه داری ست که نداری مالی و بیکاری و روابط ضدبشری و قهری بین انسان از انسان را در جامعه سرمایه داری به اکثریت خانوارهای ضعیف مزدبگیر تحمیل می می کند، توافق با چنین شیوه نابرابری بمنزله امضای طرد خویش از زندگی ممکن در چنین جوامعی طبقاتی ست؟ راه چاره کنار نهادن این ساختار ضد بشری است و بشریت نوعدوست و برابری خواه، روزی خواهد توانست از روی این جنایات به انسان ندار و زمینگیر شده عبور کند و خواهد کرد. روز شما شاد
نوشته شده توسط: Anonymous

متاسفانه برخی دعوای قومی و مذهبی را از کشورهای همسایه ایران به صفحات این سایت کشانده اند و بخاطر آشنایی نسبی با زبان فارسی به بهانه دفاع از به اصطلاح ملیتهای ایران به فارس توهین می کنند. به برخی از کامنتها و شیوه تلفظ کلمات اگر خوب دقت شود معلوم میشود خواستگاه نظردهندگان کجاست.باید به این ها گفت ایران تکه تکه هم بشود باز به حال شما فرقی نخواهد داشت و شما باید پاسخگوی مردمان زیر ستم خودتان در مملکت انگلیس ساخته تان باشید.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دنيز ايشچی انتقاد تو را نميخواهم کم رنگ و لوس کنم ولی من تا به حال از برگزاری چنين نشستی در هيچ يک از رسانه های آذربايجانی خبری نديدم اين نشست کی و با شرکت کدام تشکيلات برگزار شده ؟ ؟ دومين مساله اينست که وضع نيروهای باصطلاح سراسری ايران خيلی بدتر از آذربايجانی هست برای مثل انواع رنگارنگ فدائی و يا انواع رنگارنگ حکمتيسها را در نظر بگيريد . ولی جالب اينست که چندی پيش در مجلس ترحيم مادر يکی از آشنايانم شرکت کرده بودم و طی سه ساعتی من آنجا بودم بيش از ٢٠٠ نفر آمد و رفت و اکثر اينها فعالان ملی با تفکرات مختلف بودند يعنی همانايی که در جلسات سياسی و تظاهرات حاضر نيستند کنار هم بنشینند و بايستند. خلاصه اينکه بايد راه حل را پيدا کرد و به انتقادات سازنده گوش داد

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : اقای چنگایی گرامی اگر زحمتی نبود "کتاب اسرار گنج دره جنی "ابراهیم گلستان را بخوانید متن سانسور نشده چاپ قدیم ایشان 50 سال پیش شرایط امروز را که من امروز تحلیل میکنم پیش بینی کرده اند ودران رمان نشان داده اند .بودند روشنفکرانی انزمان که پیش بینی میکردند بعد از اصلاحات ارضی قدرت و ثروت دست روستاییان بیفتد وبا بی عقلیشان کشور

و تمدن انرا به فنا دهند ولی بعضی ها دچار مرض رمانتیسم به اقشار بی فرهنگ وکار گریز بودند وان صداها خاموش شد .ضمنا نشانه ای از اینده نیز در حادثه سیاهکل اتفاق افتاد ولی کسی نخواست عبرت بگیرد حادثه سیاهکل باز بارها وامروز وهروز در شهرها تکرار میشود وباز همان روستاییان سیاهکل ها که شهرنشین و صاحب قدرت وثروت شده اند چنگک به پهلوی شهریگران میکنند وانهارا رابه مسلخ میبرند..همیشه نشانی از اینده در وقایع امروز هست صاحبان اندیشه وعبرت گیران باید ازین ووقایع پند بگیرند و بارها فریب نخورند واز یک سوراخ چند بار گزیده نشوند تا زمانی که نیروهای سیاسی شهری ما از گرایشات اوباش پروری واوباش دوستی خود وسفله پروری دست برندارند باز الت دست سفله ها واوباش ها میشوند ومردم شهری انها را متهم به اوباش پروری وخیانت و همراهی با امپریالیسم میکنند.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

آخه این چیه ....اول مارش ای ایران ....منتظر می مونی که بحث را تماشا کنی ...حوصله ات سر می ره ....شما با گذاشتن یک سرود ....دست کاربر روی موس می کشانی تا او علامت ضربدر را کلیک کنه ....بعد سکوت برقرار می شه...بهتر نیست از همان ابتدا جناب پارسا سربی سخن را اغاز کند..

نوشته شده توسط: Anonymous

نویسندگان و حامیان آقای ایسلی که به حق از حقوق بشر دم می زنید از جمله سیروس مددی و قرجه لو و دنیز ایشچی و یدالله کنعانی و دیگر امضا کنندگان وحامیان بیانیه . واقعا چرا وقتی نویسنده و فردی که درباره توحش و مسله اعدام وقصاص در اسلام در باکو مطلب نوشت و بدست مزدوری اجیر شده از سوی ایران به ضرب چاقو در خیابان از پا درآمد شما هیچ حمایت و یا بیانیه ای از وی نتوانستید بنویسید .؟! ویا شما از ترس ترور ساکت نشستید ؟!
چرا مسله حقوق بشر در این مورد بایستی رعایت شود و در موضوع مرگ نویسنده پیر ترک آذربایجانی درباره دمکراسی و مسیحیت و اسلام که خواستار رواج فرهنگ نرم و انساندوستانه در آذربایجان به جای اسلام شیعه شده بود نباید ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

انتشار هر مطلب در ایران گلوبال به معنای تأیید آن نیست-بل به معنای دعوت خواننده برای نقد آن است. اگر توان نقد ندارید ناتوانی خود را به پای ایران گلوبال ننویسید. کسانی که یکشبه ترمز بریده از شاه الهی به الهی های دیگر می چسبند و سوابق خود را کتمان میکنند- و با ذهنیت شاهانه به دیگران راه تعیین میکنند - بهتر است قبل از پرداختن به دیگران تکلیف ذهنیت خود را با استبداد و شاه گرایی درونی خود روشن کنند. انتشار اخبار بقایای سلطنت در ایران گلوبال به معنای اینست که اگر استبداد نهادینه شده درونی تان را با دموکراتیسم تعویض نفرمایید فردا همین بقایای پهلوی خیلی راحت آماده اند برایتان حکومت کنند. اگر شایستگی بهتر از شیخ و شاه را دارید به جاست که با نقد آنها نشان دهید. از قراین چنین پیداست که وضع شاهگرایی درونی تان بسیار غم انگیز و تأسف بار است. بعضی ها شاه اند و از شاه بودن خود بیخبر.

و همینطور از شیخ بودن خود. همین که بی اجازه دیگران برای آنها راه تعیین میکنید خود نشانه شاهی و شیخی شماست.
نوشته شده توسط: Anonymous

لطفن شناسنامه جعلی تبلیغ نفرمائید .شادروان پروین اعتصامی نخست یک شاعر ایرانی است که د رتبریز بدنیا امده است ویک ایرانی میهن پرست بود .

نوشته شده توسط: Anonymous

خرمشهر را خدا آزاد کرد ... روز جهانی معلولین بر شما مبارک ... رای ما رو دزدیدن دارن باهاش پر میدن.... زاید کجایی رحمتی تنها مونده ..... ژنرال حمله حمله .... عمو سبزی فروش بله .... اینا رو کنار هم بزاری هم مفهوم داره هم قابل خوندنه ... فکر کنم این غزل پر معنا اینارو کم داره...

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دنیز ایشچی، پیشنهاد خوبی کرده اید. موضوع را به خوانندگان واگذار کنیم. اما اینبار هم اتهامات شخصی دیگری به من وارد کرده اید که در همه موارد آن من بیگناهم. من در کجای نوشته ام شما را مسخره کرده ام و یا توهین و تحقیر روا داشته ام. من با اینگونه رفتارها بشدت مخالفم. من به شما خیلی هم احترام قائلم و هرگز چنین اجازه ایی نه تنها در مورد شما که در مورد هیچ کس به خودم نمیدهم. اما شما مرا بدون اینکه حداقل یک فاکت بیاورد مرا به این گونه رفتار متهم کرده اید! چه میتوانم بگویم؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم مرضیه قابل قیاس با گوگوش نیست که پرچم ننگین جمهوری فاشیستی اخوندی را به تن می کند. و برای خمینی پدر پدر می کند..خانم مرضیه افتخار این را داشت که برای فرزندان مجاهد و مبارزش بر روی تانکهای زنان اشرفی بخواند. و با این کارش در مقابل تمامیت رژیم زن ستیز و هنر ستیز اخوند ایستاد.اگر چه این کار خانم مرضیه برای مماشات گران با اخوند ها بسی گران بوده و خواهد بود.

و اما مقایسه کردن گوگوش با خانم مرضیه مثل مقایسه کردن شجریان با هنر مندانی است که هنر شان را در خدمت رژیم اخوندی قرار داده اند.و یا بهتر بگویم هنرشان را به ارتجاع ضد میهنی رژیم جمهوری اسلامی فروخته اند.و به دست بوسی احمدی نژاد ها رفته اند..
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام دوباره آقای هومن، بنظرم نه تهدید و نه تنبیه افراد و ویژگی های انسانی، هیچکدام راه حل اختلافات و ناهمخوانائی ها نبوده اسن و قادر نیز نیست و نخواهد بود که مناسبات جامعه ی نابرابر را به بخشی تحمیل و معضل عملا موجود را هم اصولا اندکی اصلاح کند. در ایران همیشه تفاوت زندگی و امکانات شهری و روستائی بسیار برجسته و نابرابربوده است و نمی توان با این روش مکانیکی که شما می خواهید، آنان را مجبور به تقبل این سختی ها زندگی در روستا ها کرد. برای این کار یک لشگر بزرگ هم کافی نیست. زیرا محرومان و در این مورد بخصوص روستائیانی که عملا از این فقدان های رفاهی شهری در روستاهای خود آگاه گشته اند، زیر بار نمی روند و زورکی میل خود را به آنان تحمیل کرد و آنان را ناگزیر ساخت با این همه نابسامانی های موجود زندگی و تفاوت فاحش امکانات شهر و روستا کنار بیایند.

نه این ممکن نیست. بگذارید مثالی بزنم: به باور من اگر بخش بزرگی از ایرانی های ساکن ایران امروز را که آنها استطاعت و توانائی مالی و خروج از کشور را می داشتند و همزمان مشکلات و تعهدات خانوادگی و اخلاقی و مواردی از این فبیل نمی داشتند، تردید ندارم که آنها ایران و کشور خود را بخاطر زندگی مرارتبار خود تحت رژیم زور و ظلم و آزادی کش اسلامی ترجیحا ترک می کردند تا شاید قدری آسوده تر زندگی کنند! بنابرین راه حل درست برای این معضل واقعی و حل درست آن ار بین بردن تفاوت امکانات زندگی بین شهر و روستاست و نه هیچ جور دیگری! تندرست باشید
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی حقیقت را بپذیرید ایران گلوبال لانه شاه الهی‌ها شده این حق شماست که دنبال این خط فکری بروید فقط انکار نکنید

نوشته شده توسط: Anonymous

نگرایی در اپوزیسیون! مگر می‌خواهید فوتبال بازی کنید؟
https://www.khodnevis.org/article/51265

همه گونه جوان‌گرایی دیده بودیم الا جوانگرایی در میان قشر سیاستمدار که: «آقا یا خانم شما سن‌تان بالا رفته است و باید برای‌تان بازی خداحافظی بگذاریم و الوداع!...»

با این حساب باید برای امثال کیسینجر و کارتر، نه تنها بازی خداحافظی با سیاست ترتیب داد بلکه فی الفور به آنها تکلیف کرد که آقایان به دلیل کهولت سنّ بهتر است بروید و خودتان را گم و گور نمایید!



با این ایده بود که آقای رضا پهلوی چند انسان شریف ناشناخته و البته جوان را دور هم جمع کرد و از آنها امضا گرفت که سخنگوی آنها باشد! و بسیارجالب است که نام این گروه ناشناخته شریف جوان را شورای ملی‌ گذاشت، جالب‌ترآنجاست که آقای رضا پهلوی با بیش از پنجاه وسه سال سنّ سخنگوی جوانان شده است که باید از ایشان پرسید، شما سخنگوی این تشکیلات جوان هستید یا اینکه مربی‌ تیم ملی‌ جوانان؟ اگر قرار است اپوزیسیون جوان باشد پس شما با ۵۳ سال سنّ آنجا چه می‌کنید؟ اسم این شورا می‌باید تیم ملی‌ فوتبال داخل سالن به مربی‌ گری آقای رضا پهلوی گذاشته می‌شد. البته و خوشبختانه با عدم حضور تیم رقیب برای انجام مسابقه در سالنی در پاریس، از هم اکنون نتیجه بازی سه‌ بر صفر به سود تیم ملی‌(شورای ملی‌ ایران)اعلام می‌شود، معلوم نیست بازی برگشتی‌ در کار خواهد بود یا نه؟
نوشته شده توسط: Anonymous

shoraye meli dar paris moghadameh tashkile dolate mowaghate borun marzist ! leza bayad in shora ra taghwiat wa hemayat kard ! rahbare siasie mellate iran shahzadeh mibashand, keh behagh mibashad ! ancheh bagherzadeh dar khatte london goft, , waghebinaneh nabud wa az dide afkare zendani shodeh khod goftand wa hanuz dar dorane 57 khod darja mizanand ! leza roshdi dar har zamineh nakardand !