Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: تبریزی

دوست گرامی، کیانوش توکلی، شما درست می گوئید، بر پایه بند شش آئین نامه تارنمای ایرانگلوبال: (درج مقالات قدیمی ممنوع است مگر با ویرایش جدید و یا با توافق قبلی) برای نمونه من چند نوشتار را از تارنماها و تارنگارهای دیگر پس از ویرایش و بازنویسی و افزودن سخنانی بر آنها به تارنمای ایرانگلوبال فرستاده ام اما سرود و چامه نوشتار به شمار نمی روند و چامه زنده یاد سیاوش کسرائی با نام آرش کمانگیر نوشتار نیست بلکه سرود و چکامه است. از اینها گذشته شما چکامه آرش کمانگیر را چه سرود به شمار آورید و چه نوشتار، در هیچ کجای تارنمای ایرانگلوبال پیش از این نوشته ای با این نام گنجانده نشده است و این تیتر برای نخستین بار در ایرانگلوبال آورده می شود. باز هم اگر من دچار پندار نادرست هستم مرا راهنمائی کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

اردوغان گرجستانی است و همسرش عرب تبار است!!

علیف و خیلی از مقامات بلندمرتبه جمهوری باکو هم گویا اصالت ترکی ندارد اما خود را رهبر 5 میلیارد ترک آذربایجانی جهان می داند!!

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

بر طبق بند 6 آئینامه داخلی ایران گلوبال _ درج مقالات قدیمی ممنوع است مگر با ویرایش جدید و یا با توافق قبلی.

نوشته شده توسط: تبریزی

آفرین مر تو را ای بهنام *** که شدستی کنون نیکونام *** تو در اندوه بی نانان *** دیگران در پی جیب هاشان *** تو در اندیشه کارگران *** دزدها در پی مالخران *** سرفراز و ستوده می باشی *** زان که بی تفاوت نمی باشی

نوشته شده توسط: Anonymous

آيا زنان و دختران مريوان و كلاً كردستان را هم جمهوري اسلامي ميسوزاند يا خودشان از دست خانوادشان پدرشان شوهرشان برادرشان يا عشيره شان و فرهنگشان دست به چنين اقدامي دهشتناك ميزنند؟ فقط پوشاندن لباس زنانه به مردي توهين به زن شد و به و عبا و قباي شما برخورد نه ظلم و ستم قبيله اي عشيره اي در حدي كه عذاب زنده زنده سوختن و مردن را به ان ترجيح ميدهند ، فقط به آمارقتلهاي ناموسي و خودسوزي زنان و دختران در كردستان ايران و كردستان عراق با شدت بالاتر نگاهي در اينترنت بكنيد تا ببينيد اين نمايش هاي مضحك اعتراضي به عمل مضحك رژيم در پوشاندن لباس زنانه به مردي فقط حزبي و گروهي است نه در حمايت از انسانيت و زنان،اين گروها و حزبها از كنار چنين فجايي براحتي رد ميشود چرا؟ چون بيان حقايق نشان ميدهد كه اصل ظلم و جنايت بر عليه زنان از خودشان است نه رژيم،سوختن يك زن يا دختر بسيار بسيار وحشتناكتر از پوشاندن...

لباس ان زن به تن مرد براي توهين است . اگر مردم نگاه تحقير آميز و توهين آميز به زن و دختر در فرهنگشان را نداشتند اين لباس زنانه بر تن مرد كردن ديگر توهين و تحقير حساب نميشد
نوشته شده توسط: Anonymous

بابا مجبور نیستی یک خبر غیرمنطقی و شایعه را بزور بخورد مردم بدهی و آسمان ریسمان کنی. تو انگار سیاست را یک بازی بین بچه ها فرض میکنی که هرچه دلشان خواست بگویند و آرزو کنند و تو هم با آب و تاب اینجا آنرا نقل کنی !

نوشته شده توسط: Anonymous

یعنی اینقدر مذخرف بود که حتی دلم نخواست تا آخر بخونمش
خداوکلی شرو ور نوشتی
کی به این می گه شعر آخه ؟؟؟؟ اه

نوشته شده توسط: Anonymous

ببخشید من چون خیلی احساس دین می کنم به بانویی که زندگی ام را متهول کرد، و الگوی جدیدی شدین در جامعه زنان در اعتماد به سقف، شعری را تقدیم حضور استاد می کنین، باشد که مقبول افتد و رستگار شوم!!
مهناز، مهناز، ای بانوی آواز!!!
با ما به از این باش و به صد ناز
یک دستی بزن ساز

مهناز مهناز!!
دست دگرت کو؟!!!
با دست دگر شعر و غزل گو !!
ای بلبل پرگو

ای بانوی زیبا به کُلَه گیس و یه من رُژ
ای یار پرعشوه
بازهم بشو نئشه

دنیای سیاست تو رها کن تو رها کن
آن وقت گهربار ..گهر بار...
اهدای دل عاشق ما کن !! شقِ ما کن!!

با شعر ب


ببخشید من چون خیلی احساس دین می کنم به بانویی که زندگی ام را متهول کرد، و الگوی جدیدی شدین در جامعه زنان در اعتماد به سقف، شعری را تقدیم حضور استاد می کنین، باشد که مقبول افتد و رستگار شوم!!
مهناز، مهناز، ای بانوی آواز!!!
با ما به از این باش و به صد ناز
یک دستی بزن ساز

مهناز مهناز!!
دست دگرت کو؟!!!
با دست دگر شعر و غزل گو !!
ای بلبل پرگو

ای بانوی زیبا به کُلَه گیس و یه من رُژ
ای یار پرعشوه
بازهم بشو نئشه

دنیای سیاست تو رها کن تو رها کن
آن وقت گهربار ..گهر بار...
اهدای دل عاشق ما کن !! شقِ ما کن!!

مهناز بیا سکس بدین هر دم و هر دم
مهناز بگو شعر و ترانه توی لندن، توی لندن
کز شعر توما چاک زدیم جامه بر این تن!!!

مهناز مهناز،
مهناز مکن با دل عاشق تو بسی ناز!!!
ای سینه تو حاوی صد راز
از بوسه شیرین،
وز سکس نمادین
و نره خرانی که بهم سکس می دادین

یارا، یارا غزلی گو که مفاعیل، که مفاعیل
با شعر بیا شور دگرکن !!
با وزن بخوان، خون جگر کن....
مهناز مهناز..ای بانوی آواز!! « فیلسوف جباجبایی»
Like · · 6 minutes ago
نوشته شده توسط: Anonymous

خانم صلواتی گرامی، مگر پاسخ من در باره زنده یاد کسروی چه چیز نادرستی دارد که اینگونه از آن گلایه می کنید؟ من عین همین دیدگاه را در مورد شیوه برخورد به دکتر صدیق و دیگران هم دارم. اگر به کامنت های بالا نگاهی انداخته باشید انتقاد های من از دیدگاه آقای صدیق ناظر به محتوای نوشتار بالا و دیگر گفته ها و نوشته های ایشان است. آنجا که از رفتار سیاسی آقای صدیق و وابستگی شان به رژیم یاد کرده ام، در پاسخ به کامنت های آقایان تبریزی و الیار بود نه در نقد مقاله. پس مهر نموده، در مچگیری از دیگران کمی شکیبا تر عمل کنید تا دچار لغزش نگردید.

نوشته شده توسط: Anonymous

محسن عزیز، چطوری شما از نوشتۀ من یک همچین سئوالی برایت پیش آمده است؟ نمی دانم.
ولی در مورد اینکه "حکومت" بر یک جامعۀ متکثر و عقب نگهداشته شده در ایران، فقط نباید در اختیار یک صنف - در این مورد صنف روحانی - قرار داشته باشد! مورد تاکید من است.
در ضمن در مورد احمدی نژاد همۀ معادلات سیاسی "حقیر" می شوند! اگر معیار اندازه گیری ما، توانایی های ا.ن. باشد. بقول شیخ شجاع کروبی: «عمه جون من هم بهتر از احمدی نژاد دولت داری می کند.»(نقل به معنی)

نوشته شده توسط: Anonymous

1- حزب توده ایران در اسناد کنگره ششم، عبارت "نشریه به غارت برده شده ی راه توده" را به کار برده است. همین به اعتقاد من بیانگر آن است که اگر چه حزب نشریه راه توده را ضد توده ای می داند_ برای آنکه نگاه آن نسبت به ج-ا حداقل "مغایر" با حزب است_ حزب تمامی جریان راه توده را یکسان نمی داند. اگر ان را پلیس ساخته تلقی می کند، برای آن است که شخصی به نام علی خدایی در راس آن است که در باره او زیاد گفته شده. من به عنوان عضو پیشین حزب (البته با سابقه طولانی زندان) و اکنون به عنوان هوادار حزب، معتقدم و از مطالب حزب می فهمم که مشکل اصلی شخص علی خدایی و رابطین "خاص" اوست، نه همه آنانی که در راه توده فعالیت می کنند. 2- یکی از شگردهای پیک نت/راه توده (بخوان پیک یا راه رفسنجانی) این است که گاه خبرهایی را متشر می کند که مدعی است از ایران و یا دیگر نقاط جهان برای آن ها ارسال می شود.(ادامه در بخش ادامه نظر)

دنباله پیشین از رحیم: از ادبیات آن خبرها کاملاً مشخص است که خبر توسط خودشان ساخته می شود. مثلاً می گویند: این خبر توسط "رحیم" از کاشان ارسال شد. و یا گاه خبرهایی می نویسند که انگار پیک نت/راه توده در بیت رهبری و یا در راس سپاه پاسداران نفوذ دارند! آنها با این روش نه تنها اصول اخلاقی روزنامه نگاری را زیر پا می گذارند (من تخصص دارم در این زمینه)، بلکه به شعور خوانندگان بی احترامی می کنند. مرادم از این اظهاراین است که اعلامیه فوق، یعنی "رفیق علی خاوری، با میراث ارانی چه میکنید؟" با همین شگرد تهیه شده است. آقای خدایی و رابطین او قطعاً برای ادعایی از این دست، فکری اندیشیده اند. مثلاً ایمیلی ارائه می دهند تا ثابت شود از ایران رسیده. خوب این کار آن قدر آسان است که نیازی به توضیح ندارد! 3- روشی پلیسی در بیانیه پیشنهاد شده که از حزب می خواهد اعضای کمیه مرکزی و کادرها و کسانی که در کنگره شرکت کرده اند را معرفی کند!! درست است حزب سازمانی پارتیزانی نیست، اما این حزب است که باید در مورد ان تصمیم بگیرد. 3- بارها توسط توده ای مطالبی علیه علی خدایی نوشته شده اما هیچگاه نگفته شد که محمدعلی عمویی همانند اوست. نقد عمده ای که به عمویی وارد است این است که اگر در سال 62 زیر شکنجه مجبور شد حزب را منحله اعلام کند و ... ، حالا چرا حرفش را پس نمی گیرد؟ آقای ابوالفضل قدیانی از داخل زندان از خامنه ای رسماً می خواهد به خاطر جابر بودنش استعفا بدهد. آقای عمویی از داخل ایران با صدای امریکا و ... مصاحبه می کند، پس می تواند این را اعلام کند! از این منتقدان مثلاً احمد سپیداری از او به نام رفیق عمویی نام می برند. اما علی خدایی خود را به محمدعلی عمویی و کیانوری و دیگران سنجاق می کند که وجهه کسب کند غافل ار اینکه این سنجاق هیچگاه به تن آن بزرگان قفل نمی شود. 4- در این اعلامیه گفته شده که علی خدایی در برنامه پرگار قاطعانه از حزب دفاع کرد. آیا می دانید پس از توطئه بی بی سی فارسی حزب در اعلامیه اش چه گفت؟ حزب همانند بی بی سی شرطی داشت که آنها نپذیرفتند. به همین دلیل در ان میزگرد پرگار شرکت نکرد. اما خدایی خودسرانه به "نمایندگی!!" از حزب شرکت کرد و به بی بی سی کمک کرد که آبروی بازیافته حزب خدشه دار شود. چگونه؟ بی بی سی بحث میرگرد را در مقطه 57 تا 61 نگاه داشت. این یعنی توطئه تا حزب از سیاست امروز چیزی نگوید. خدایی به خلاف انتقادهای کنونی حزب از سیاستهای حزب در دهه 60 (یعنی خوش بینی بیش از حد حزب به خمینی و ...)، به بینندگان به گونه ای القا کرد که حزب هیچ نقدی به گذشته اش نداشته است. این در صورتی ست که مردم به شدت از حاکمیت ان دوران و دوران کنونی متنفرند. و این ضربه سختی به حیثیت حزب بود! 5- نکات دیگری در این اعلامیه کوتاه وجود دارد که سخن کوتاه می کنم. موفق باشید. با تشکر از ایران گلوبال!
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

برزویه طبیب عزیز, بر پایه موافقت شما واژه ی مزور از عنوان نوشته شما حذف شد. باز در صورت عدم موافقت اطلاع دهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

رفیق چنگایی ، ممنون از انتقاد بجا ، سایت اخبار روز نیز این انتقاد را داشت و من لفظ مزور را حذف کردم و اصراری بر آن ندارم .برزویه طبیب

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی مینا. پس از اینکه آقای خدایی در برنامه ی پرگار بی بی سی شرکت کرد، نزدیک به 100 مقاله از طرف بی بی سی علیه حزب منتشر شد.می گویید خزب توده ایران هیچ مطلبی ننوشت. معلوم است امه مردم را دنبال نمی کنید وگر بیانیه بلند حزب را می دیدید!! در بیانیه، حزب گفته بود بی بی سی شروطی گذاشت و حزب هم گذاشت. اما بی بی سی نپذیرفت. به همین دلیل، حزب در ان میزگرد شرکت نکرد:دریافت قرار است موجی علیه حزب راه بیفتد. یک "امتیاز" دادن و 100 امتیاز گرفتن!! اما آقای خدایی به نام "نماینده" حزب شرکت کرد و بی بی سی هم خوب یقه اش گرفت. چگونه؟ درست است که خدایی از حزب دفاع کرد، اما بی بی سی بحث را فقط در سالهای 1357-60 حبس کرد و نگذاشت از سیاست امروز چیزی گفته شود. او می خواست با یاداوری دفاع خوش بینانه و دربست حزب از خمینی در "ان سالها" آبروی بازیافته حزب را بار دیگر ببرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

تو آهویی مکن جانا گرازی
تو شاعر نیستی ....................

نوشته شده توسط: Anonymous

سام عزیز، خواب شما ها در غار اصحاب کهف خیلی طولانی شده، دیگر روند حرکت همیتخواهی ملتها در شرایطی است که حداقل باید آرزو کنید که آینده ایران بدتر از یوگسلاوی نشود، آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا؟

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

. مسئول گرامی کامنت های سایت ایران گلوبال، امروز بیش از ظهر "صبح" کامنتی را برای شما فرستادم انتشار نیافته، و اکنون که ساعت هفت 3 دقیقه بعد از ظهر به وقت آلمان هست دوباره همان کامنت را برای شما فرستادم، لطفأ اگر اشکالی دارد من را در جریان بگذارید. با سپاس.

نوشته شده توسط: Anonymous

یونس عزیز،، اولیدی یومؤرتا پیشرئیدیک قاقیقاناخ وای تاوا دردی یاغداکی یوخدی، ترجمه بفارسی، ای کاش می بود در اینجا تخم مرغی، تا می پختیم نیمروئی، وای از نبودن تاوه، تازه روغن هم نداریم، کدام نخبگان؟ کدام راه حل دمکراتیک؟ کدام مسئله ملی؟ تمام نخبگان مشغول جعل تاریخند و تمام غیر نخبگان مشغول جوکسازی برای ترک و عرب و کرد و دیگر ملیتها، من نمی دانم شما دنبال چه کسی می گردید؟ بفرض محال اگر تمام این سلطنت طلبها، جمهوری خواهها، رجوی خواهها و توده ائی و اکثریتی خواهها و دیگر کمونیستها و نهضت آزادی و جبهه ملی همگی بعد از خواندن مقاله شما ششدانگ و دقیقآ مثل شما فکر کنند و در در عمل بخواهند اقدامی بکنند، همه آنها چه کاری از دستشان بر می آید؟ آنها چه دسته گلی بسر خود زدند که بخواهند به سر من و تو آذربایجانی بزنند، مگر شما هم مثل دکتر ضیاء صدر و دیگر فذرالیستها از ملت ترک آذربایجان نامید شدید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر شما که نویسنده این مطلبی الان که ریاست جمهوری بدست کسیه که روحانی نیست بهتر از دوره آیت الله خامنه ای یا هاشمی رفسنجانی و یا حتی سید محمد خاتمی بوده؟؟

نوشته شده توسط: Anonymous

به عبارت دیگر همراه با سرازیر شدن ثروت باد آورد "خمس" از چهار سوی جهان به قم، برنامه حرکت سیاسی تشیع با سیاستهای نظام حاکم بر تهران گره خورد!آخوندهای عرش شاهی تهران بخوبی می‫دانند هرگز استقرار و امنیت شیعه در کشورهایی که تشیع در آنجا ریشه دیرینه دارد چون؛ عراق، لبنان، پاکستان، افغانستان باعث بازنگری آنها در تاریخچه پس از انقلاب ایران خواهد شد. آنها از خود خواهند پرسید که چرا پیش از انقلاب ایران در امنیت و آسایش زندگی می‫کردند و تمامی مشکلاتشان پس از این انقلاب بوجود آمد!تمام این موارد به عقل اندیشمندان آنها نهیب خواهد زد، و با مرور زمان برای آخوندهای ایران پیامدهای منفی و خطرناکی در پی خواهد داشت.عمامه‫داران تهران همیشه سعی دارند اجازه ندهند پیروان تشیع در هیچ جای دنیا از استقرار و امنیت کافی برخوردار شوند، باید شیعه در همه جای دنیا از محیط اکثریت بیم داشته باشد. و همواره مظلوم

و زیر ستم قرار گیرد و گوشهایش تنها سرمست شعارهای ایرانی در دفاع از حقوق تشیع جهان باشد، و از درک واقعیت امر بکلی غافل بماند.انفجارات وحشتناکی که اخیرا در کویته پاکستان در میان شیعیان رخ داد را چون کشتارهای برنامه‫ریزی شده در عراق و افغانستان و پاکستان باید از این زاویه مورد بررسی قرار داد.شیعیان در سراسر جهان همواره طعمه آتش طمع و زراندوزی مرجعیت قم و کاخ نشینان عمامه به سر تهران بوده‫اند.برخی از تحلیلگران سیاسی بر این گمانند که ایران در پی تشکیل حکومتی شیعه مذهب در عراق است. به نظر نگارننده این باوری است بکلی نادرست!

تهران هرگز اجازه نخواهد داد شیعیان عراق به استقرار کامل برسند. بلکه آنها را قدرتی می‫خواهد در ستیز دائم با اهرمهای دیگر جامعه عراقی – درست سیناریوی لبنان – تا بطور مداوم در حال جنگ و ستیز باشند و ترس و وحشت آنها از نیروهای دیگر همواره آنها را تابع فرمان تهران و در آغوش آن بیندازد.

آخوند حاکم بر تهران توانسته با استفاده ابزاری از مذهب، اقلیتهای شیعه سایر کشورهای جهان را فاقد هویت ملی گرداند و روح میهن دوستی آنها را از بین ببرد و با هیمنت مرجعیت و وهم ولایت فیقه, ولاء و قبله آنها را بسوی قم و تهران تغییر جهت دهد. و این باعث شده عموم شیعیان در مسیری غیر از مصلحت کشورهایشان حرکت کنند و گاهی نیز بیگدار با اشاره آخوند قمی خود را به آب و آتش زنند. اگر چه این روند در کوتاه مدت به نفع سیاستمداران کشور ما تمام شده – پس از بیداری احتمالی شیعیان – پیامدهای بسیار وحشتناکی برای ایران و همچنین برای شیعه‫گری قم – در بر خواهد داشت.

وای اگر شیعیان جهان بیدار شوند..

اگر شیعیان بیدار شوند دیگر هرگز اجازه نخواهند داد مراجع و شخصیتهای مذهبی آنها طعمه تیرهای کور مراجع قم و تهران شوند!

و هرگز اجازه نخواهند داد ملتهایشان توسط ایران کشته شوند..

اگر شیعیان عراقی، لبنانی، یمنی، سعودی، پاکستانی و افغانی بیدار شوند و گل وطن دوستی‫شان بشکفد دیگر چرا تابع خط مشی و سیاستهای تهران شوند و چرا "خمس" ثروت خود را روانه حسابهای بانکی مراجع قم و تهران سازند!

و آیا اگر شیعیان بیدار شوند در فکر انتقام گرفتن از جنایتهایی که در حقشان صورت گرفته نخواهند شد؟!

پس وای بر نظام حاکم بر کشور ما اگر شیعیان بیدار شوند!..

نویسنده: دکتر حسین قالیباف – اصفهان
نوشته شده توسط: Anonymous

وای اگر شیعیان بیدار شوند!..ویژه سنی نیوز: بافت شخصیتی دو مذهب اهل سنت و تشیع بکلی متفاوت است. قرآن و حدیث پایه و ستون فقرات مذهب اهل سنت است. چه بسا در مسیر تاریخ و در جزر و مد حوادث سیاسی روز این مذهب با چالشهای بسیار دگرگون کننده‫ای درگیر بوده که باعث شخصیت گرایی و بروز تعصبات مذهبی در آن شده، ولی در تکاپوی همین جنجال تقدس مآبی شخصیتی در همه روزگاران افرادی آگاه بوده‫اند که با تذکر دادن اندیشمندان به محوریت قرآن و حدیث توانسته‫اند بار دیگر آب را به آسیاب بازگردانده، امت را بر جاده اصلی قرار دهند، زیرا در این مذهب تقدس تنها ویژه مبانی است و هیچ شخصیتی – جز رسول خدا که مصدر قانونگذاری است - مقدس شمرده نمی‫شود.امروزه رشد آگاهی پیروان اهل سنت، و موفقیتهای روز افزون آنها در کشورهای غیر اسلامی همراه با بیداری و نهضتی که در جهان اسلام شاهد آنیم بر کسی پوشیده نیست.در مقابل روحانیت تشیع توان

محوریت را در مرجعیت و تقدس دادن به افراد خلاصه کند! هرگونه نهضت و بیداری چه مذهبی و چه سیاسی در پیروان تشیع باید به دور عمامه روحانیت بچرخد. انعکاس قرآن و گفتار رسول اکرم – صلی الله علیه وسلم – در سیمای وجودی این مذهب بکلی کم رنگ است.اگر بخواهیم تنها از روزنه عالم سیاست نیم نگاهی به رویدادهای سیاسی که کشور ما در ساختار آن سهیم بوده بیندازیم و میزان بیداری را در بین پیروان این دو مذهب بنگریم مفهوم ادعای نگارنده شاید بر کسانیکه از چند جمله پیشین دیدی خشم آلود بخود گرفته‫اند روشن گردد.انقلاب مردمی ایران بر علیه نظام ستم شاهی در سال 1357 به نام جمهوری اسلامی بر عرش سلطنت نشست. آقای خمینی از همان ابتدای کار با تصویب قانون اساسی بر شمولیت اسلامی نظام خط بطلان کشیده آنرا در زاویه "مذهب جعفری اثنا عشری" اسیر کرد – به عبارت دیگر انحصار مرجعیت در شخصیت روحانی که سخن از آن رفت!-.تعداد اندکی از اندیشمندان اهل سنت – بویژه مفکران سنی مذهب ایرانی – که کف نظام را خوانده بودند شروع به اعتراض کردند، اما قریب به اتفاق مسلمانان جهان چنان در وجد رسانه‫ای و تبلیغاتی انقلاب ایران دست و پا گم کرده بودند که حقایق تلخ بکلی از دیدشان پنهان ‫ماند!نظام حاکم شعار وحدت اسلامی را چون ماسکی بر صورت خود نهاده، با استفاده از ثروت نفت در کشورهای اسلامی جیره‫خوارانی بسیج نمود، و با برهم زدن بافت اجتماعی این کشورها فتیله جنگهای داخلی بنام مذهب را در این کشورها شعله زد تا افکار عمومی از دشمنی با اسرائیل که درد مشترک همه جهان اسلام و بخصوص کشورهای عربی بود منحرف شده بسوی دشمن داخلی جدید متوجه گردند! این جنگهای داخلی در آونه اخیر چنان شدت گرفت که فرزندان یک مرز و بوم که قرنها از پستان یک مادر تغذیه می‫کردند چون؛ حوثیها در یمن و شیعیان و سنیان در عراق و افغانستان و پاکستان بجان هم بیفتند، و این ماجرا چنان حاد شد که بنا به گزارش مؤسسه انگلیسی (ORB) افرادی که در بین سالهای 2003م تا 2011م که نیروهای آمریکایی بانگ بیرون رفتن از عراق زدند تنها 40 درصد کشته‫ شدگان در جنگ با آمریکا بوده و 60 درصد قربانی جنگهای مذهبی بوده‫اند!اهل سنتی که سالیان سال گول شعارهای براق ایران در قضیه فلسطین و وحدت اسلامی و انقلاب اسلامی را خورده بودند چون محوریت آنها به قرآن و پیامبر اکرم – صلی الله علیه وسلم – بود پس از گذشت کمتر از 3 دهه حقیقت نظام حاکم بر ایران را دریافتند.گمان نکنم امروزه در جهان اسلام عاقلی باشد که نداند چگونه ایران از نام فلسطین و ادعای همدردی با آن برای انحراف افکار عمومی مسلمانان به نفع خود سوء استفاده کرده است. درست همان کاری که گروهکهای قومگرای عرب در سالهای 60 قرن گذشته میلادی انجام دادند. و خود آنها بود که دو دستی در سال 1967 بیش از آنچه اسرائیل در 1948 م تصاحب کرده بود را بدو بخشیدند: (کرانه غربی اردن – جولان سوریه – سیناء مصر) به میمنت نظام آخوندی حاکم بر کشور ما درست همان چیزی صورت گرفت که در پرتوکل پنجم از ( پروتوکلهای حکماء صهیون) آمده: یهودیان توانستند با زیرکی تعصب دینی و قبیله‫ای را در قرن بیستم رشد دهند، تا ملتها به خطر همسایه‫های خود مشغول شده از خطر یهودی غافل شوند! سه دهه طول کشید تا پیروان اهل سنت در جهان اسلام توانستند بصورت یکپارچه پرده از حقیقت مراجع تشیع برکشند.شاید باور نکنید در این میان ضربه هولناکی که نظام حاکم بر تهران و عقلهای قرون وسطایی روحانیت قم بر جهان تشیع وارد کرده به مراتب از ضربه‫ای که بر عموم جهان اسلام وارد ساخته شدیدتروبدتراست.شخصیتهای بارز شیعه غیر ایرانی یکی پس از دیگری سر به نیست شدند و بساط مرجعیت شیعه از زیر پای نجف کشیده شده به قم منتقل گشت!مهار شیعیان عرب، افغان، هند و پاکستان پس از فقدان مراجع بومی به دست مراجع ایرانی قم داده شد.به عبارت دی
نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شما من هم شرمگین شدم از خوندن این لاطائلات!!!!!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

راستش نمیدونم اسم این کار را شهامت و اعتماد به نفس بذارم یا پررویی...آخه این چه سیاقی است که بعضی ها یاد نگرفتن که توی کاری که وارد نیستند و علم ودانش و آگاهی در آن زمینه ندارند، دخالت نکنند. کی گفته که هر کسی اجازه داره در زمینه ادبیات قدم برداره و سخن پراکنی کنه؟ آخه خانم عزیز اگه شما هوس کردید که غزلسرایی کنید، در این زمینه کسب دانش کن، بعد کلمات ردیف شده ی خودتون را به اسم شعر، آن هم غزل، این طرف و آن طرف نشر بده. اگه کلمات شما را تقطیع کنیم واقعن شرم آوره.... دست بردارید، تو رو خدا دست بردارید....یاد بگیرید در لباس خودتون ظاهر شوید. کار هر کس نیست خرمن کوفتن/گاو نر میخواهد و مرد کهن....

نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا ایشون بمب اعتماد به نفس هستند ماشالا.،،،،،،،،، تر از ایشون و شعر ،،،،ًً،ً،،،،،،،،ن اون نادانهایی هستند که میان ازش تعریف میکنن و این شاعر عظیم الشان رو استاد مینامند.هاهاهاهاهاهاهاهاها

نوشته شده توسط: Anonymous

عکسهای از پایان سال تحصیلی و رژەی مدارس دخترانە در کوردستان عراق شهر سلیمانە این عکسها بسیار زیبا و متنوع و در عین حال جالب است و بە وضوح تفاوت فرهنگی و رفاه مردم کوردستان عراق را با ایران اسلامی نشان میدهد از مسئولین سایت تقاضا دارم این عکسهای زیبا را در صفحەی سایت بگذارند البتە بە دلیل تعداد زیاد عکسها باز کردن آن یک کم سنگین است
http://www.xendan.org/dreja.aspx?=hewal&jmara=54259&Jor=18

http://www.xendan.org/dreja.aspx?=hewal&jmara=54259&Jor=18
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن : باسلام به دنیز گرامی دنیز جان ترس ما رزمندگان سرزمین ها از جریان های تمامیت خواه ومرکزخواه چپ گرا کمتر ازگروه های دینی وملی مرکز گرا نیست اگر چپ های سرزمین ها اعم از کمونیست ها سوسیالیست ها انارشیست وسبزها و طیف چپ قدیمی مزدکی بابکی صوفی به این امر برسند که حکومت مرکزی را در هر شکل ان نفی و به هرزبانی فارسی یا ترکی یا عربی نفی کنند وبه دنبال تشکیل سامان شورایی درسرزمین ها شهرها و ایالات و خودگردانی منطقه ای بدون حکومت سرکوبگر باشند میتوانیم حول هدف سیاسی سامان شورایی و هدف اقتصادی مالکیت جمعی سرزمینی مردمی باهم متحد شویم ولی تازمانی که طیف عظیم چپ از مزدکی وبابکی تا کمونیست بعضی لایه هایشان دنبال تشکیل حکومت مسلط مرکزی در تهران تبریز اصفهان یا مشهد باشند و حق حاکمیت خلقی و شورایی را برای مردم سرزمین ها محترم نشمارند نمیتوانیم متحد شویم خیلی از کمونیست ها وسوسیال دموکرات

در ارزوی تکیه زدن بر تخت حکومت مرکزی در تهران اینده هستند طبیعی است ما رزمندگان استقلال خواه سرزمین ها با این افراد همچون مزدوران جمهوری اسلامی ودیگر اسلامیست های مرکز گرا وسلطنت خواهان مبارزه خواهیم کردو رحمی نداریم نسبت به انها خصوصا اگر اهلیت سرزمین خودما را داشته باشند وگناه مرکز گرایشان دوصد چندان خواهد شد چپ ها مرکز گرایی را وحکومت مرکزی را توبه کنند چشم با اغوش باز از انارشیست تا کمونیست ومزدکی بابکی صوفی متحد میشویم وقتی اهداف مختلف داریم که نمیتوانیم متحد شویم.سلطنت سرخ با سلطنت سیاه وسبز فرقی ندارد کاخ های حکومت مرکزی را درافکارمان در هم بکوبیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله بسیار جالبی بود و درود بر نویسنده که به نکته روانی درستی اشاره کرده است .بسیاری از مردان میان سال نیز از اسم خود متنفر هستند.برای نمونه نام شناسنامه ای من نقی است ولی من از این اسم متنفرم من از اینکه نامم عربی است ونام خانواده گی عربی است متنفرم و همیشه مرا به نام دیگری مانند بهمن و اردشیر وووو میشناسند.کار نام گزار ی من با پدرم به نزاع کشیده شد و فرا ر از خانه و مدرسه . هنوز هم ارزو میکنم درا یران قانونی باشد که بتوان نام کوچک را عوض کرد .این نامها برای من درد سر ساز شده اند مانند رمضان/ شعبان/ محرم / قربانعلی / غلام عباس / صفدر / رقیه بتول /کبرا /زینب /صفیه /مولود /جمال ( یعنی شتر ) اصغر / جعفر // حبیب الله اسد الله / خیر الله / ولی الله/ نبی// هاشم / تا دلتان بخواهد نام حسین وجود دارد ولی همین شیعیان نام عایشه را بر روی دختران خود نخواهند گذاشت.

نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر من مصاحبه ای خوبی بود ولی راه حل اساسی را من در بوجود اوردن دولتشهر میدانم.برای نمونه مانند دولت شهرهای یونان باستان. هم اکنون نیز اختلاف در میان ملیتهای درون ایران بسیار است و میتوان از برتر ی جوئی تبریزی ها برشهری مانند ابرقو یا اردبیل نام برد. دولت شهر تمایزات و تعصبات دینی و نژادی را حتا د ردرون یک ملت از بین میبرد و همه حق مساوی دارند.نمونه دیگر مانند اختلاف در درون خلقهای شمال ایران و یا اختلاف اساسی در درون کورد های شرق و غرب کوردستان بزرگ است.نمونه دیگر تفاوت در درون خلق عرب و برتر ی جوئی خلق عربستان نسبت به دیگر اعراب است.دولت شهرهای مستقل راه حل اساسی و بی خطر و مصون ماندن از برتری قومی و نژادی و زبانی برای همه ملیتها است.شهرهائی از چند خلق تشگیل شده اند مانند ارومیه ویا تهران که سهم خلق ترک زیاد است .دولت شهر تهران پایان همه رنجهاست..

این دولت شهرها میتوانند با هم اتحادیه ای را تشگیل دهند و در برابر هجوم اقوام بیگانه از خود دفاع کنند.این دولت شهر ها نظام سیاسی خود را خود ترسییم میکنند.برای مثال میتوان تصور کرد که شهر تبریز جمهوری است ولی ادربیل و یا مراغه نظام پادشاهی و یا شورائی داشته باشند.دولت شهر از نظر اقتصادی و سیاسی مستقل و در صورت تجاوز دولتشهری به دیگر دولت شهر همه باید به دفاع از دولت شهر مورد تجاز قرار گرفته شده بر خیزند.
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :مردم روستاها وکسانی ریشه روستایی دارند وتازه به شهر امده اند و یا شهرنشینانی که تبار یهودی یا عربی دارند اسم های یهودی عربی میگدارند بعد بچه بزرگ میشود میفهمد این اسم روستایی بودن تبار خانواده اورا نشان میدهد یا یهودی بودن

یا عرب بودن چون روستاهای ایران درهمه مناطق اکثرا عرب تبار وعرب نزاد هستند وبااینکه زبان عربی را ازدست داده اند به زبان های محلی صحبت میکنند ولی علایق ژنی شان به پیشینه عربی شان اینگونه با تظاهر به رسوم اسلامی و تظاهرات اسلامی نمود پیدا میکند فرزندان این افراد عرب تبار وقتی در شهرها میخواهند اجتماعی بشوند وخودرا شهری وایرانی نشان بدهند اسم های معمولا اریایی بر خود میگذارند که حالت شهری وشیک تری نسبت به اسامی یهودی عربی دارد واینگونه خودرا با شهری های دیگر همگون نشان میدهند تغییر اسامی یهودی عربی به اسامی اریایی نشانه روند شهری شدن مردم و ایرانی شدن انهاست که با پشت کردن به هویت سابق روستایی یهودی عربی نیاکانشان رخ میدهد بجاست اسامی بومی غیر اریایی نیز ترویج وتبلیغ شود تا درانتخاب در کنار اسامی اریایی بتواند اسامی شهری بومی به شهروندان بدهد.اسامی ملی وقومی ترکی مغولی هم رواج کمی دارد وسلطه بخصوص درچهل سال گذشته با اسامی عربی یهودی است قبلا مردم اسامی ترکی مغولی هم میگذاشتند مثل چنگیز وتیمور جیران گزل و...ولی موج اسامی یهودی عربی چهل سال گذشته وهجوم روستاییان به شهرها واوج گیری فعالیت کانون های پنهان یهودی شیعه نما باز باعث گسترش اسامی عربی یهودی شد به تازگی یکی از نزدیکان روستا نشینمان نام کودکش را اسحاق نامی یهودی گذاشت.
نوشته شده توسط: Anonymous

آخر آنهایی که اینقدر روی ترک و زبان ترکی پافشاری می کنند بیایند آمار بگیرند که حتا پنج درصد تمام آذربایجان هم این مساله را دارند و با این جنجال ها موافقند؟ آخر کی جلوی ترکی حرف زدن کسی را گرفته؟ آنهایی که ترکزبان بوده اند و حالا فارسی حرف می زنند انتخاب خودشان است. یک زمانی با زور زبان اجدادشان را از فارسی به ترکی تغییر دادند و حالا اینها مثل من خودشان دوباره به زبان فارسی برگشته اند.

نوشته شده توسط: Anonymous

گفته اید :(تجربه ميليونها ايرانی که به خارج مهاجرت کرده اند بويژه در اروپا و آمريکا نشان داده است که آموزش کودکانشان به زبانی که زبان مادری نبوده نه تنها مانعی در برابر پيشرفت آنها ايجاد نکرده است بلکه حتی از همکلاسی هايی که اهالی کشورهای محل اقامتشان بوده اند هم پيشی گرفته اند. همه اين ادعاها که بچه بايد به زبان مادری تحصيل کند غلط از آب در آمده و اتفاقا بچه های دوزبانه با هوش تر و بهتر بار می آيند.) من هم میگویم ما ترکها این همه پیشرفت بسمان است اینبار بگذارید ترکی زبان رسمی شود و بچه های فارس باهوشتر و پیشرفته تر شوند

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام رفیق برزویه طبیب، مقاله ی شما منطقی و بسیار گویاست. اما من دلیل استفاده از عنوان«سیاست مزورانه تحریم و عدم مشارکت» را درک نکردم. چرا مزورانه؟ هر کسی حق دارد به پدیده ها و از جمله به مقوله انتخابات و مسائل مربوط به آن با دید دیگری از شما برخورد کند و این بخودی خود زنده، ضروری و درست است؛ و از «نقطه نظر تحلیل ماتریالیستی، دیالکتیک توافق با انتخابات، تخالف با آن را هم همزمان ایجاب» می کند. به باور من: نگاه مخالف و تحریم کردن انتخابات، مزورانه نیست، بلکه نقطه مقابل، همزاد انتخابات و بیانگر حضور پویای اجتماعی و عینی آن است. تندرست باشید

نوشته شده توسط: Anonymous

بچه که نمیدونه نژاد پرستی‌ چیست ، اما پدر و مادرهاو سیستمی‌ که پدرو مادر این بچه تواین یون سیستم بزرگ شده اند این بچه رو اینجوری بار آوردند، این بچه بدون این که خودش بفهمه اتوماتیک یه نژاد پارست بار میاد و فکر می‌کنه بغیر از فارسا بقیه....
مهم اینه که یک بچه پیش دبستانی داره جوک ترکی میگه این فاجعه بار تر از جوک تورکی گفتن خاتمی هست
در ضمن این بچه نژاد پرست نیست ولی‌ سهند که تو برنامه نود از زبان مادریش میگفت تجزیه طلب هست

نوشته شده توسط: Anonymous

در کل و تمام مقاله یک کلمه حتی از حقوق ابتدایی - ملی آذربایجانی های ایرانی و کرده و عربها و بلوچ ها سخنی گفته نشده . دومین موضوع اینکه به فرض محال جمهوری آذربایجان جعلی است . آیا کردستان عراق هم جعلی است ؟ ارمنستان و گرجستان چطور که زمانی بخشی از ایران بوده. راستی افغانستان و هرات هم که در صد و ده سال و اندی جدا شدند هم جعلی اند. چند کشور حاشیه خلیج فارس که در دوره رضاشاه جدا شدند آنها هم جعلی اند ؟؟؟!!! کشور ترکمنستان چطور که تعداد زیادی ترکمن در ایران خواهان الحاق به کشور بزرگ ترکمنستانند ؟! آیا با این جعلی جعلی گفتن چرا از بین این همه کشور مخصوصا برادران خونی و جانی ارمنی ملت فارس کلمه ای برای کشور ارمنستان نمی نویسند . آیا تا به حال شده این پان ایرانیست ها و حتی افراد و احزاب اپوزیسیون و .....یک بار هم برای خدا هم که شده بگویند ارمنستان و دولت ایروان جعلی ؟؟؟!!!

این همه دشمنی و توهین و تعصب و کوری بر علیه ملت ترک زبان آذربایجان تا کجا ...؟؟!! و تا کی ؟؟!! مگر این عالیجناب پان ایرانیست خواهان ایران بزرگ نیست ؟! و یا تنها از بین چندین کشور اصلی مثل - افغانستان و امارات و عمان و ارمنستان و گرجستان تنها جمهوری آذربایجان است که بایستی با پیوستن به ایران احیا شده و ایران مجددا بزرگ شود؟! آیا کسی می تواند به من بگوید از بین این همه کشور جدا شده چرا تنها آذربایجان جعلی است ؟؟؟؟!!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :معمولا در جوک های ایرانی ترک ها زرنگ نشان داده میشوند لر ها احمق وبیشعور عرب ها سکسی رشتی ها بی غیرت اصفهانی ها موذی وباهوش ابادانی ها قرتی وسوسول قزوینی ها همجنس باز و گی خوب دیگر ایران است کشور اقوام نامتحد متخاصم ومتفاوت سرزمین تفاوت ها ونفرت ها .من خودم معمولا محل را ترک میکنم بخصوص وقتی افراد مذهبی به رشتی ها نوهین میکنند من هم در جواب توهینی به شیعیان میکنم تا طرف سرکوب شود وخفقان بگیرد مردم رشتی چون هیچ وقت تن به اسلام

شیعه وسنی ندادند و همیشه از نظر فکری شهری تر از بقیه مردم ایران بودند مورد نفرت دینداران نانجیب ووحشی ایران هستند واکثر جوک ها علیه رشتی ها در اتاق های فکر شیعیان متجاوز به ناموس مردم ساخته پرداخته می شود.به هرحال اینهم ستم دینی است که بر رشتی ها میشود وقابل پیگیری است .مشخص نیست چرا برای حضرت علی پیشوای بیغیرتان جهان جوک نمیسازند که دخترش را به کسی شوهر داد که زنش را کتک زده بود وکشته بود. بعد مشاور سیاسی قاتل زنش شد.خیلی از جوک های ترکی را خودترک ها می سازند تاخودرا زرنگ و غیر ترک ها را هالو نشان دهند.
نوشته شده توسط: Anonymous

تصور کنید اسم آن کودک معصوم " ناصر کرمی " است . و بعد تصور بفرمایید که بعد 60 سال آموزش و تربیت با کتب مسموم و سرسر نژادپرستانه چون شاهنامه فردوسی و ...آن کودک بزرگ شده و شما ناصر کرمی را مقابل چشمان خود دارید. صد البته که ملیونها ناصر کرمی در شیراز و تهران واصفهان و مشهد ویزد حی و حاضر وجود دارند و با این نطام آموزشی بار آمده اند و بدان فخر هم می کنند . بعد مثلا بفرمایید بگویید زبان ترکی یا کردی باید با حقوق کاملا برابر با فارس ها رسمی شود و همزیستی مسالمت آمیز هم داشته باشند ؟! چه اتفاقی می افتد و آیا سرانجام این نودسال ستم مضاعف فرهنگی تربیتی را نباید در چهره و تفکر ناصر کرمی ها و امثال دیگر پان ایرانیست ها " پان فارس ها" دید و تعجب نکرد ؟!

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به کاربران گرامی،..... Yenilik ....و محمود...... آقای یِنیلیک...لطفأ در فرهنگ دیالوگ خود کمی رعایت کنید، من مسئولیّت در مقابل بحث در رابطه موضوع در مقاله را دارم، با دنیای اسطوره ای و ایده آلیسم متافیزیک شما کاری ندارم، شما که در جهان بینی و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، خود فقط با اقتدارگرایی و زور شمشیر و خشونت سر و کار دارید، با ادبیّات و شعر و فلسفه و راسیونالیسم و حقیقت یابی بیگانه هستید، احساس نقطهء آغاز در همهء عرصه هاست ..

● .....به آقای محمود... سیاست کُرد ستیزی و غیر خودی ستیزی در ترکیه بعد از وفات کمال آتاتورک تدر سال 1938 میلادی شدت بیشتری بخود گرفت. شما اگر فقط به روند شکل گیری حزب پ.کا.کا نگاه کنید بعد از وفات آتاتورک بوده است. اعدام تعدادی از پیشتازان کُرد که در زمان حیات کمال آتاتورک صورت گرفت، میشود گفت که قربانی تاکتیک نادرست خود و سیاست مذهبی پیشتازان کُرد بود که بشکلی بر خلاف دوران گذار به حکومت جمهوری و سکولار با استحکام سیستم عثمانی هماهنگ بود. بعد از این اعدامها و پس از وفات کمال آتاتورک جنبش به حق مردم کُرد از جنبهء دینی و مذهبی فاصل گرفت و تجربه آموخت و حقوق و اهداف به حق خود را بشکل سیاسی مدرن و سکولار و دمکراتیک پی گیری کرد، این جامعه و حکومت و ارتش ترکیه بود که به خواسته های مردم کُرد پاسخ مثبت نداد و وجود 20 میلیون را انکار و سرکوب کرد. ● امروز با منزوی کردن حکومت ارتش در کنار حکومت مردم و مجلس ، سیاست ورزی در ترکیه برای مردم کُرد فرصتی تازه یافته است. مردم کُرد دیگر جایی برای اشتباه مجدد را ندارند، سیاست های نخست وزیر ترکیه اردوغان را با دقت برای امروز و فردا مورد بررسی قرار دهند، امروز این حکومت ترکیه هست که به مردم کُرد و به بازار اقتصاد و به منابع انرژی نفت و گاز و به موقعیّت جغرافیایی و به عنوان اهرمی در مقابل همسایگان نیاز دارد. در پارلمان در راستای تغییر قانون اساسی برای هموار شدن پرزیدنت اردوغان او را یاری دهند، اردوغان خود تُرک نیست و گرجستانی است. اگر حل مشکلات در ترکیه بر پایهءِ سیاست ورزی دمکراتیک باشد، مردم کُرد دست بالا را دارند، و تا سال 2030 ترکیه کشور دیگری خواهد شد.
در ضمن، رضاشاه خود ایرانی نبود، استالین روسی نبود، هیتلر آلمانی نبود...و ...، اینکه کمال آتاتورک هم تُرک تبار نبوده بحث عجیبی نیست، همین را تصور کنید با تضعیف و فروپاشی حکومت عثمانی بر پایهء ایدئو لوژی اسلامی استوار شده، گذشته از یونان چند کشور و ملّت دیگر هم آزاد و استقلال یافتند.● از این گذشته برداشت شما از ساختار حکومت اشتباه هست.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای استخانلو...اگر شما پان فارسیست ها تحقیر کردن یک ملت را یک فرهنگ خلقی میدانید ما استقلال طلبان ( نه تجزیه طلبان) استقلال ملل غیر فارس را یک فرهنگ ملی توام با رشد و آگاهی سیاسی می دانیم. دو عامل اصلی که ایران را تجزیه خواهد کرد یکی وجود جمهوری آپارتاید اسلامی است و دیگری مهمتر از همه وجود فرهنگ پان فارسیست ها هست که گفتار نیک را در فردوسی نژاد پرست , کردار نیک را در امام کوروش جنایت کار کبیر و پندار نیک را در گقته های پیغمبر زردشت جستجو میکنند.

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم هدایتی عزیز من اگه جای شما بودم بعد از انتشار شعر زیبام ادامه ی زندگی برام ممکن نبود و بهتر بود زمین منو میبلعید .
باورم نمیشه اینا چی بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اما ممنون خیلی خندیدم.

نوشته شده توسط: Anonymous

به نظر من غالب اقوام در باره هم جوک میسازند و جوکهای ترکی بی آزار و غیر راسیستی است و فقط برای تفریح است و بخشی از ادبیات خلاق خلق و مردمی بحساب می آیند . در عوض جوکهای رشتی غالبا توهین امیز است چون بی ناموسی است و گاهی بی خیالی یا بی غیرتی رشتیها را نشان میدهند . جامعه طبقاتی بیسواد و بی تفریح متاسفانه سراغ این سرگرمی و پیشداوری میرود . جوکها اکثرا ساخت تهران و تهرانی هستند که عشق به هم وطن را فراموش کرده اند . تجزیه طلبان اجازه ندارند این شوخی احمقانه را پیراهن عثمان کنند و در راه دشمنی اقوام ایرانی با هم ، بکوشند . من هود شاهد خندیدن ترکها بوده ام وقتی جوکی را می شنیدند .

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم هدایتی
این چه شعریه گفتی ؟
خجالت بکش
خودتون یه بار دیگه بخونید خواهشن
فقط موقع خوندن سعی کنید توی حالت طبیعی باشید
که معنی الفاظ رو متوجه بشین

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان...کلیپی که ما شاهدش هستیم گویای یک فاجعه فرهنگی است که از زمان دزد و چپاول گر تاریخ معاصر ایران و دست نشانده انگلیس یعنی ( رضا شاه) شروع شده و هنوز هم ادامه دارد...خیلی خنده دار است این پان فارسیست ها ما 35 میلیون ترک را آدم حساب نمیکنند ولی میخواهند با هم زندگی مسالمت آمبزی هم داشته باشیم..چه خوب گقت شاعر.....
روز سختی خاک آزربایجان سر میشود......وقت آسایش همان سر, خاک برسر میشود.......در کشوری که رئیس جمهور سابقش ( خاتمی) جوک ترکی می گوید و بعد از چند ثانیه دیگر یک آیت الله ( آفت الله) جوک رشتی میگوید , این مملکت خیلی وقت است که تجزیه شده است.....به امید هر چه زودتر استقلال تمام ملل غیر فارس ایران..

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن:لباس های تولید بنگلادش به اروپا صادر میشود وبه فروش میرسد با مارک های بین المللی لباس هایی که هرکدام حداقل 60 دلار به فروش میرسد یعنی حقوق یک ماه هر کارگر بنگلادشی لباس های چینی هم که وارد ایران میشود الان هرکدام از 30 دلار تا 100 دلار به فرو ش میرسند این وسط حداقل 5 نفر بدون زحمت سودهای کلان میخورندولی خود کارگر که عامل تولید پارچه به لباس بوده سهمی سیار ناچیز دارد یک طبقه انگل بیکاره از زحمت این کارگر به وجود می اید که کمترین رنج بدنی فکری را میبرد بخاطر ارزان شدن جنس و سود پرستی ورقابت جنس به تیراژ بالا تولید میشود برای صادرات به خارج و با انواع حیله ها که انرا علم تبلیغات و مارکتینگ مینامند وانواع زد وبندهای استعماری وتقلب وارد کشورهای دیگر میشود تا این جنس تیراز بالا که تقاضایی هم برایش نیست به فروش برسد وچند روزی بر تن یک زن مدگرای ثروتمند باشد و بعد راهی زباله دانی

شود یا در بهترین حالت به عنوان لباس صدقه ای سازمان ملل به جهان سوم سراز فروشگاه های تاناکورای ایران دربیاورد تازه جنس دست دوم انهم به بهای نسبتا بالایی دست مصرف کننده دست دو پوش ایرانی یا فقیر پاکستانی برسد چون لباس های تاناکورای ایرانی کمک های سازمان ملل است که به پاکستان فرستاده میشود برای پوشاندن مردم فقیر پاکستان بعد ازطریق باندهای مافیایی این کمک ها به ایرانیان فروخته میشود واز طریق مافیای لباس تاناکورا به مردم بی پول ایران فروخته می شود این لباس ها لباس هایی است که دراروپا مال مردگان یا لباس های دورانداختنی بوده که به سازمان ملل تحویل شده به هرحال لباس های کهنه هستند.این چرخه معیوب سرمایه داری دراسیاست که درا صل برده داری صنعتی است مردم باید به تولید کالاهایی وادار شوند که که هیچ نیازی به انها ندارند فقط برای سود بردن مدیران وسرمایه داران یا همان ارباب های دوره صنعتی شدن وشهرنشینی در حالی که بنگلادش برای ساخت زیرساخت های شهری خود به سرمایه وکارگر های خود بسیار نیاز مند است سرمایه وکارگر بنگلادشی باید بدون حقوق وقت و نیرویش اینگونه تلف یک عده مدیر غارتگر غیر بومی شود که عمال کلان سرمایه داری جهانی هستند وبنگلادش روز بروز بیشتر عقب بماند ونیروی کارش و سرمایه ملیش اینگونه هدر شود اینجاست که میبینیم برای رسیدن به سامان ملی درهر سرزمینی حذف کلان سرمایه داری وابسته ومدیران و دیگر انگل های ان ضروری است برای ساخت زیر ساخت های تمدنی در سرزمین ها انهدام این شکل از تولید به اصطلاح مدرن که کارگران بزور بدون حقوق در کمپ هایی کثیف و داغان به نام کارخانه های بزرگ به بیگاری واداشته میشوند درتولید کالاهایی که نیاز ملی یک سرزمین نیستند وسرمایه ملی نیز تولید نمی کنند بلکه باعث حروج سرمایه از سرزمین ها به کشورهای غارتگر شمالی میشوند. ضروری ولازم است وقتی سرزمین ها دارای سامان شورایی و خودگردان شوند افراد درکارگاه های کوچک تعاونی که همه همدیگر را میشناسند وباهم ارتباطی دوستانه دارند به کار مشغول میشوند افراد درین کارگاه ها هم مالکند هم مدیر هم کارگر وهمه پروسه تولید گردشی است و کسی هیچ پست ثابتی ندارد مدیریت گروهی و جمعی است تولیدبخاطر سوداوری جنون وار کالایی که نیازی به ان نیست صورت نمیگیرد بلکه بر اساس نیاز سرزمینی وتقاضا وسفارش انجام میپذیرد افراد تعاونی اروزیشان تنها کار کردن ومولد بودن است وداشتن یک زندگی معمولی وراحت نه ارزوهای جنونوار مدیران فعلی برده دار کارخانه های کلان سرمایه داری مدرن که ارزوهای شاهانه برای زندگی های شاهانه دارند .افراد ساده زندگی میکنند وتنها هدفشان از تولید رفع نیاز خودشان ودیگر مردمان است کسی در کارگاه مدیر و ارباب دیگری نیست.در کارگاه به کسی توهین نمی شود افراد چون خودشان مالک کارگاه هستند از کار ومواد دزدی نمیکنند چون کالا به میزان تقاضا تولید میشود روی دست نمیماند ونیاز به اتلاف هزنیه های سرسام اور تبلیغات و مارکتینگ ندارد که قیمت کالا را بخواهد چندین برابر بکند.سود کالا هزینه های کارگاه وزحمات کارکنان ان است و سودی منطقی است وقیمت منطقی است کالا درتعاونی توزیعی دیگری به فروش میرسد بازباسودی کم .در نظام تعاونی مردم به سرمایه دار وکارگر ومدیر وزیردست تقسیم نمیشوند کسی ارباب وکسی برده نیست همه صاحب سرمایه هستند واز طریق کارشان انرا بازافزایی میکنند . با انهام نظام برده داری یا ارباب رعیتی صنعتی مدرن که همان فئودالیسم صنعتی در شهرهاست مردم از حالت رعیت سرمایه داران بودن رها میشوند وارد ساحت شهروندی می شوند انسان ها از بند وبندگی خدایان زمینی رها میشوند و دوران طولانی بردگی به پایان میرسد .مردم نه برده سیاسی حکومت ها وادیان کشورها واحزاب هستند نه برده اقتصادی ارباب ها فئودال ها خان ها ومدیر ها .
نوشته شده توسط: Anonymous

جواب آقاي ايرانخواه را ببينيد وقتي به مراسم كتاب سوزي احمد كسروي و پيروانش اشاره كردم چطور چنين شخصي كه محقق علمي و دانشمند ياد ميكنيد اين چنين بود"خانم صلواتی گرامی، ارجاع من به نوشتار " آذری یا زبان باستان آذربایجان" بود نه به تمامی آراء، سخنان و کردار های زنده یاد کسروی، اعم از شخصی و دینی و فلسفی و هنری و.... سخن بر سر یک نوشتار پژوهشی است، نه کاوش در امور شخصی و نقاط قوت و کاستی شخص پژوهشگر. زمانی که از نظریه تکامل داروین سخن می گوییم شما سراغ کتاب " منشأ انواع" او می روید یا می روید ببینید چارلز داروین درباره موسیقی یا ادبیات چه گفته یا مثلاً با همسر و فرزندانش چگونه رفتار می کرده؟! مسلماً زنده یاد کسروی امام معصوم نبوده و در اندیشه ها و سخنان خود مانند هر انسان دیگری اشتباه هم داشته. اما اینجا گفتگو بر سر کسروی پژوهشگر تاریخ و زبانشناسی است نه کسروی شعرشناس و هنرشناس ....

ببينيد اينها چه بند بازهاي قهاري هستند، آيا پژوهشگر تاريخ و زبانشناس خواندن احمد كسروي و تعريف و تمجيد از ايشان و نوشته اش را وحي منزل تلقي كردن اين شخص در حالي كه هر كتابي را بايد بعنوان سند محافظت ميكرد در مراسمي هر ساله ميسوازند،جاي نقد و اعتراض دارد يا اين آقا كه از خميني تمجيد كرده و نوشته هايش را ترجمه كرده؟
نوشته شده توسط: Anonymous

نقطه نظرات من در مقالات زیر منعکس است. در این گفتگو آقای درویش پور هیچگونه تغییر اساسی در مواضع قبلی خود نداده اند.

استمرار تبعیض در سیاست زبانی یا حل دمکراتیک آن در ایران
http://www.iranglobal.info/node/17348
آیا حقوق شهروندی میتواند تامین کننده حقوق اتنیکی در یک کشور باشد؟
http://www.iranglobal.info/node/17402

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

رازی گرامی، من اصول سایت ایران گلوبال را برای شما ذکر کرده ام- که مورد موافقت من نیز هست. بر اساس این اصول « مداح حکومت» هم میتواند تئوری خود را در باره مسئله ملی اینجا مقولات - آذر و آذری- در معرض نقد و قضاوت دیگران قرار بدهد. همانطور مداح شاه و سلطنت.که جنایتکاری شامل هر دو حکومت نیز میشود. ما حق سانسور این کار را نداریم. اگر شما این را نمی پذیرید- مشکل خودتان است و به ما مربوط نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای امام زمان در بم کجا بودن؟

نوشته شده توسط: Anonymous

Arash Navid · 55 mutual friends
بداهه ای پیشکش به بزرگترین شاعره ی دوران
بلکم
همه ی ادوار ِ هستی
از طاهره
تا مهستی :

تو ز هر شاعر ِ دیگر سری اینجا مهناز!
بُرج و باروی ِ ادب را، دری اینجا مهناز!

شاعری مثل ِ تو کم داد اگر هم داده
داد ِ علم و ادب آری، زری اینجا مهناز!

چه گهرها که تو سُفتی به زبان ِ شعرت
هر چه گویند ولش کن! کری اینجا مهناز!

با دو خط شعر چه بلوا که به پا کردی تو!
دَری اش گفت و جماعت، وَری اینجا مهناز!

همه از دیده ی تنگ ِ بشر است این، خود را
به نفهمی بزن ای گل

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم گرامی جهت اصلاع جنابعالی توی کشورهای پادشاهی سوئد و نروژو انگلیس و بقیه کشورهای دمکرات که پادشاهی هم هست هر 4 سال یکبار انتخابات ریاست جمهوری برپا میشه و هزینه های خودش هم داره.اگر میخواهید آمریکا مثل عربستان باشه بدون انتخابات اون بحث دیگه ای هست.

نوشته شده توسط: Anonymous

Ad Rez Moh او پیشرو و صف شکن و تکتاز است
در عرصه ی شعر شهپر و شهباز است
دی اختر چرخ ادب ار پروین بود
امروز به طور حتم آن مهناز است
زیبایی شعرهای مهناز عزیز
هرطور که فکر میکنم اعجاز است
هم سنگ کلام نافذ و شیرینش
در سطح جهانی اوکتاویو پاز است
در اول صف گرفته جا ، در پشتش
استاد کلام ،حافظ شیراز است
از شعر که بگذرم خودش هم کیسی
تو دل برو و مامانی و ناناز است
دیگه بقیه اش رو خانواده رد میشه از اینجا نمی تونم بگم