Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن از عیلام:مسول کامنت من حدود 20 روز از اول اسفند سیستم نداشتم که بتوانم وصل شوم نیمدانم درین مدت چه کامنت هایی با نام هومن منتشرشده جالب است ان کامنت های پان ایرانیستی را بگویید ببینم کدام بوده برداشت شما بوده یا اشکال تداخل ای پی به من میل بزنید تا بصورت خصوصی به شما بگویم احتمالا اشکال فنی از کجاست که اینهمه ایپی یکی شده اولین کامنت خودم را در روزهای اخیر بعد از 20 روز نبودن پیدا میکنم بهتان نشان میدهم ولی 20 روز ی نبودم ودوباره امدم به هرحال برای اینکه مشکل حل شود من در قسمت نظر باز مینویسم هومن یا هومن از عیلام اگر درباره عیلام بود هومن از عیلام اگر مسله کلی بود هومن به هرحال در قسمت نظر باید اسم هومن باشد که مال من باشد مسله خنده داری است این 20 روز را که نبودم تمام کامنت هارا چک میکنم هرکدام مال من نبود اینجا اعلام میکنم کامنت های پان ایرانیستی را هم برایم میل

کنید ببنیم مال من است یا خیرشاید اشتباه برداشت کردید شاید من به زیادی خواهی قومی تاخته ام انرا حمل برپان ایرانیسم کردید به هرحال میدانید با تمامیت خواهی قومی بخصوص در عیلام مخالفم واینکه قومی خاص بخواهد نام خویش را بر قسمتی ازعیلام نهد و انرا کشوری جدید بخواند .منتظر میلتان هستم شروع میکنم کامنت هارا خواندن وتمام انها که مال من نبوده وبخاطر تداخل ایپی به همان دلیل فنی به نام هومن بالا امده را برایتان لیست میکنم همش دلایل فنی دارد وکسی اینقدر بیکار نیست کامنت با نظرات مختلف بنویسد من همیشه نام هومن را در قسمت نام مینویسم جدیدا درقسمت نظر هم مینویسم خیلی خنده ام گرفت یه کامنت بود به نام هومن بعد در داخلش از نظر هومن تشکر کرده بود معلوم بود نام طرف چیز دیگر بوده وای پی مشترک و ماشین شما انرا قاطی کرده میل بزنید بیشتر در باره مسائل فنی صحبت کنیم ولی فکر کنم بعدا یک عذرخواهی نویسنده مطلب به من بدهکار میشود نام زن که خیلی خنده دار است به هرحال مردم حق دارند از برنامه فیلتر شکن استفاده کنند که برنامه مشترک باشد و طبعا یک ایپی به همه میدهد شما سعی کنید ماشینتان نام هارا تغییر ندهد هومن کند البته ممکن است افرادی هم قصد خراب کردن مرا داشته باشند و مطالبم به انها برخورده است به هرحال مطالب هومن که من باشم بدون نامم هم برای خوانندگان کاملا مشخص است چون تحلیل هایم کاملا مال خودم هستند.بخصوص مطاللب که درباره عیلام وفرهنگ شهری وغیر شهری مینویسم .امضای مرا دارند.به هرحال از یک مهندس سایت هم کمک بگیرید ومسله را در میان بگذارید.من برای هرکمکی حاضرم دوست ندارم مطالب دیگران هم به نام من منتشر شود وحقشان ضایع شود بخاطر اشکال فنی.موفق باشید ماشین ها کورند ولی انسان ها شعور دارند ضمنا نام هومن هم ملک طلق من نیست خیلی ها این نام را دارند وحق دارند ازان استفاده کنند.به ماشینتان بگویید نام هارا تغییر ندهد چون خیلی ها ایپی مشترک دارند اصلا کسی درایران ایپی ولید ندارد که مال خودش باشد ای پی ها همه دینامیک هستند یا مال یک برنامه که خیلی ها استفاده میکنند مسائل فنی را سیاسی برداشت نکنید 20 روز پیش فقط کامنت اقای مهدی بهرامی اشتباه میشد ومن چندبار توضیح دادم ولی این چند وقت که نبودم خیلی های دیگر هم اضافه شده اند اینطور که نوشتید.یادتان باشد نام هومن باید در قسمت نظر هم باشد چون ماشین اینرا نمیتواند عوض کند.
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعا روی تو از سنگ پای قزوین و سنگ خارا سخت تر است . این هویت هزار چهره تو نشان از دشمنان وحدت ایران دارد تا ایرانی ها بدانند با چه کسانی در آینده روبرو هستند . ایکاش هویت همه شارلاتان های سیاسی اینطور رو میشد .--- -- --- امضاء محفوظ . استخانلو از ایروان در قفقاز .

نوشته شده توسط: مرحوم مسؤل سابق کامنتهای ایران گلوبال

جناب هومن، اگر مساله بر سر استفاده از 2 نام هومن و مهدی بهرامی بود می شد آن را نادیده گرفت ولی چطور می شود که از یک آدرس آی پی نام های متعددی مانند: هومن، مهدی بهرامی، jaber، دوست، haray، صمد، زهره، پویا، بازرگان، آزاد اورمولو، آرسلان، آیناز، شرف الدین، امين باتمانقليچ، علی، صدای تازه، موسی تبریزی، موسی تبریزلی، آراز تبریزلی، سمیرا مومنی، جواد، شاهین مازندرانی، اکبر خرسند، تجزیه طلب، صمد عظیمی و... بتوانند استفاده کنند؟ چرا این برنامه ما همه این نام ها را با آی پی شما نشان می دهد و نه با یک آی پی دیگر؟ آیا واقعا اشکال از برنامه ماست و یا کاسه ای زیر نیم کاسه است؟ شما بعضی وقتها حتی فراموش کرده اید که یک دقیقه قبلش با همان آی پی با نام هومن نوشته اید و با نام یک خانم می نویسید. به هر حال تمامی کامنت های شما که توهین آمیز نبوده اند، منتشر شده است و کامنت هایی که دارای توهین بوده اند دچار

تیغ «سانسور» من شده اند. ولی این بازی گری شما در بعضی مواقع آنقدر آشکار بوده است که نیازی به نوشتن من نیست و خوانندگان سایت متوجه این بازی هستند. امیدوارم که بتوانید از زحماتی که می کشید بهره لازم را ببرید. البته ما در مورد شما استثنایی قائل شده ایم. بر اساس قوانین سایت، جوسازی در کامنت ها دچار تیغ عدم انتشار می شود. اگرچه شما زمانی در نقش یک پان ایرانیست افراطی ظاهر شده اید و زمانی در نقش یک پان افراطی دیگر، زمانی در نقش یک زن و زمانی هم در نقش مرد و... ما همچنان به کامنت های شما راه داده ایم ولی وظیفه خود دانسته ایم که این بازیگری شما را به اطلاع خوانندگان خود برسانیم و این کار را هم کرده ایم. نوشته طنز بالا هم نتیجه همین اطلاع رسانی ما بوده است که یکی از خوانندگان عزیز زحمتش را کشیده اند. مسلما اگر ایشان از پشت صحنه خبر داشتند، می توانستند طنزشان را کاملتر کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

شروری در صف اوپوزیسیون
http://www.pezhvakeiran.com/printm-29617.html

نوشته شده توسط: Anonymous

عدم درک صحیح دمکراسی و متعاقب آن برسمیت نشناختن موجودیت دیگر ملتها،
قلمی برداشتند و یک خط هندسی بسته به شکل گربه کشیدند و ایرانش نامیدند، و برای ارضا خود و توجیه عمل خود شروع به تاریخ سازی و داستان سرائی و سند سازی کردند، همه آدمهائی که در داخل این خط قرار گرفته اند ششدانک پارس آریائی هستند, و اگر اشتباهاّ به زبان دیگری صحبت می کنند, به خاطر حمله عمر و چنگیز به ایران زبان آنها به زبانهای دیگری مثل عربی و ترکی تغییر یافته و با نامیدن قوم و قبیله های فارس ترک شده و یا فارس عرب شده و غیره عمل خود را توجیه کردند، و برای فرار از واقعیات چنان گسترده و وسیع در مورد تئوری خود در بین مردم تبلیغ کردند تا جائی که خودشان نیز به داستان های ساختگی شان باور کردند, ولی آنهائی که قلم ترسیم در دستشان بود نفهمیدند که با ترسیم این خط چه خانواده هائی را در زیر این خطوط هندسی از هم پاشیده شدند, و

ناله های جدائی خانواده ها در دو طرف رودخانه ارس سالهای سال شنیده می شد و دهها ترانه به ارس خوانده شد،
ولی برای پانفارسیسم انسان مطرح نیست واقعیت ملموس مطرح نیست به تمام شگردها در طول هشت دهه دست زده تا عکس خوشگل گربه اش که ترسیم کرده بی سر نماند این سر گربه خیالی شما وطن ماست زادگاه ماست تمام کوهها و رودخانه های آن از آن ماست با عوض کردن نام های محل زیست ما مثل آخماقایا به احمقیه و یا بوزگوش به بزکش و غیره نمی شود ملتی را از حدیده پانفارسیسم گذرانده و موجودات جدید و دلخواهی خلق کرد
در دنیای کنونی به خاطر درک دقیق و عمیق دمکراسی در پیش همه ملل و اجرای واقعی آن در پیش ملل مترقی، پانفارسیسم در تنگنای جواب گوئی قرار خواهد گرفت و مجبور به اعتراف در مقابل ارگانهای حقوق بشر و سازمان ملل خواهد بود و بعنوان مجرمان تاریخی، که آگاهانه با هدف نابودی زبان و فرهنگ دیگر ملل به محاکمه کشیده خواهد شد و جوانان آذربایجان تازه به بلوغ هویت طلبی پا گذاشته اند و این تازه شروع کار است و از قدیم گفتند، می بخور منبر بسوزان بر حرم آتش بیفکن آشیان ویران مکن، پانفارسیستها آشیانه ملتها را با بلند پروازی هایشان ویران کردند، ولی بترسید از آمدن آنروزی که ملت آذربایجان یکدست و یکصدا بپا خیزد و رو در روری پانفارسیسم بایستد، و باید بدانید این آرامش قبل از طوفان است این دمل چرکین هشتاد ساله تبدیل به یک انفجاز عظیم ملی خواهد شد، رساتر گر شود این ناله ها فریاد می گردد،
نوشته شده توسط: Anonymous

این دو برادر، تجزیه طلب عقب افتاده، چه جایگاهی دارند که انقدر بزرگشان میکنید.فرزندان بابک،ستارخان،باقر خان،کوتوله های سیاسی مثال آنهارا دفع میکنندو حساب نمیکنند

نوشته شده توسط: لاله موذن

دقیقا برای همین مورد در ابتدای خبر آورده شده است :13 مارس 2013- اجلاس گروه ائتنیک‎

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر شما جناب غضنفری ما در ارتباط با تمامیت ارضی از جان خودمان میگذریم بنابراین دشمنان تجزیه طلب نبایستی هیچ انتظاری داشته باشند ما نمیگذاریم ایران تجزیه شود

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن از عیلام::مهم نیست به ما توهین کنید چون کامنت میگذاریم مگر با سانسورهایتان توهین نمیکنید فقط بگویم درین سایت بخاطراینکه ماشین ان نمیتواند بین من هومن که از عیلام هستم ومهدی بهرامی که تر ک واز اذربایجان است بخاطراینکه ظاهرا

با یک ایپی یک برنامه مشترک به سایت وصل میشویم فرقی بگذارد کامنت های هردو ما به نام هومن منتشر میشود مهم نیست هردو ما برای حقوق ایالتی خود تلاش میکنیم وبرای ترویج فرهنگ خودمان هومن هم یعنی اندیشمند و انسان که صفت من ومهدی بهرامی است ای پی مان یکی است ارمانمان هم یکی فقط یکی عیلامی است یکی ترک یکی در اذربایجان دیگری در عیلام خوانندگان خودشان تشخیص میدهند با کدام هومن هستند اصلا نام چه فرقی دارد همه انسانیم واندیشمند وحق بیان وکامنت گذاری داریم اهل هیچ پانی نیستم من شخصا فقط دنبال حفظ سرمایه و تمدن مردمم هستم همین ونمیخواهم مردم غارت شده و بی تمدن بشوند
هرچقدر خواستم
کامنت میگذارم فوقش سانشور بشود میتوانید مرا نقد کنید ومثل الان هم فحش بدهید وخودتان را خالی کنید اتفاقا من با سانسور پیام هایی که علیه هم هست حتی اگر فحش هم باشد مخالفتی ندارم فقط هرکسی با من عناد دارد بگوید از چه قومی واز چه شهری است واز چه دینی همین .برای مهدی بهرامی گرامی اروزی سلامتی دارم.به توهین شنیدن وتحقیر شدن ازطرف ایرانیان عادت دارم مهم نیست .ما عیلامی ها همیشه با معرفت وخونگرم خواهیم بودوسردی وغرور وبی ادبی اقوام شمالی مهاجم را پیدا نخواهیم کرد .بگذارفکر کنند انها اروپایی هستند وما عیلامی ها افریقایی.وای ازین مهمان که پای ننهاده هنوز پای صاحبخانه را از خانه بیرون میکند...
نوشته شده توسط: Anonymous

هومن از عیلام:با سپاس ازاینکه خانم محترم ازکلمه شهریگری استفاده کردند بجای تمدن که فارسی نیست من همیشه ازین لفظ استفاده میکنم در کامنت هایم هرچند بعضی هارا عصبانی میکند زنده یاد کسروی لغت شهریگری را در کتابچه "شهریگری یا تمدن" استفاده کرده اند بجای مدنی هم که خیلی امروز لغت پر استفاده ای است من شهری را استفاده میکنم اصولا شهرمفهومی بسیار والا و پاک است برای من شهر مکانی است که فقط جمعیتی بسیار ندارد شهر محلی است که ساکنین ان پاک وشریفند نه بخاطر فشار زور وقانون وحکومت ودین وترس از مجازات یا جهنم بلکه بخاطر بصیرت ودانایی و عقلانیت خود که ناشی از فلسفی بودن است به نوعی به قول عرب ها عصمت رسیده اند که زشتی وپلشتی کردار های زشت را قبل از انجام ان میبینند وبا کنترل درونی به قول عرب ها تقوا وبه قول فارس ها پرهیز گاری

وپارسایی خودرا ااز انجام پلشتی ها کنار میکشند شهری ها کسانی هستند که
دین ندارند ایده لوزی شخصی عقلانی وفلسفی دارند که خودخواهی وخودپرستی غریزی انها را از درون لگام میزند انرا در حوزه میهن بوم و طبیعت وجامعه یا سوسیال محدود میکند این ایدئولوزی وجدان وفراخود (تعبیر فرویدی) انهاست که بخشی از فرهنگ شهری انهاست ولی دین که نوعی فشار بیرونی بدون توجیه وتوضیح عقلانی زشتی وخوبی کار هاست تنها با ترس مجازات و پاداش اخروی بصورتی بچه گانه انسان غیر شهری را کنترل میکند که در تمامیت تاریخ دیدیم که چقدر در تمدن سازی یا شهریگری ناتوان است به هر حال ممنونم امیدوارم استفاده از لغت شهریگری فراگیر شودو شهری جای مدنی را بگیرد.هرچند اریاییان همواره عیلام وایین وتمدنش را فراموش ودفن کرده اند ولی من به تمام اریاییان رسیدن جشن های بهاری ونوروزی را شادباش میگویم امیدوارم در گسترش فرهنگ شهری خودشان در گستره فلات ایران پیروز باشند وبا سیاهی های غیر شهری و مهاجم نبرد کنند سنت های باستانی خیلی از اقوام بسیار ستوده است ومطابق با زندگی پاک طبیعی است بخصوص زندگی مولد کشاورزی ودامی این سنت های بومی هم جزو اصلی فرهنگ شهری در ایران هستند مثل احترام به اب و خاک وپاسداری ازپاکی انها و حفظ انها واحترام به حیوانات وپاسداری از انهاو نیز گیاهان ودرخت ها سنت های ناتورالیستی فرهنگ زرتشتی ستوده است و باید ترویج شود وسازنده فرهنگ شهری امروز ما باشد بخصوص در روستاها باید این سنت ها ترویج شود تا سرمایه طبیعی روستانشینان شهریگر ما حفظ شود بهتر است برای سوزاندن اتش نیزاز چوب های خشک شده وریخته شده درپای درختان بهره بریم وبخاطر روشن کردن اتش اسیبی به درختان زنده نرسانیم.امیدوارم اتش شهریگری در دل تمامی ایرانیان از هر قوم ونزاد وایین همواره فروزان باد.
نوشته شده توسط: Anonymous

منضور هومن خودمان است كه با ٦٠ نام مستعار مي نويسد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

مراسم نوروزی در کوردستان بخصوص شروع شدە 16 مارس روز بمب باران حلبجە و یک روز بعد از آن یعنی 17.03.13 رسمأ مراسم نوروزی شروع میشود بخصوص در کوردستان ترکیە از روز 17 هوم هر روز چند شهر این مراسم را بر گزار میکنند دیروز در وان ، استانبول، و مرسین ، ازمیر بود تا روز 21.03.13 کە مراسم نوروزی در دیار بکر پایتخت کوردستان برگزار میشود مراسم نوروزی در دیار بکر بە اوج خود میرسد دیروز در وان نزدیک بە یک میلون کورد در مراسم نوروزی شرکت کردند بە صحنەهای از مراسم نوروزی دیروز 17 شهر وان کوردستان ترکیە نگاه کنید http://www.youtube.com/watch?v=EkDmP9pZCPA

http://www.youtube.com/watch?v=EkDmP9pZCPA
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای غضنفری، ایران ممکن هست ویران شود، ولی اینشالله تن شما باقی خواهد ماند. یک پارچگی ایران از نان شب مهمتر است ولی نه از نان روز.. همه فارسها از امکانات یکسان بهره مند هستند ولی عرب، کرد، ترک، ترکمن، بلوچ، و ملیت های دیگر از خیلی امکانات بهره مند نیستند. هر کسی که سودای استقلال از ایران را داشته باشد، مشت اهنینش را آماده نگه خواهد داشت، تا در دفاع از خود، مشت اول را به دهان هر مهاجمی بکوبد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جامعه روشنفکری ایران متاسفانه تحت تاثیر جریانات چپ دارای هویت میهن پرستانه نیست. نه تنها چپها بلکه شیعیان ایرانی نخست خود را مسلمان و شیعه میدانند و سپس ایرانی .همین طرز تفکر مسلمان ایرانی و چپ ایرانی تا کنون باعث عقب افتادگی ایران شده است. شما یک فرنگی و یا افریگائی چپ و مسیحی را پیدا نخواهید که این گونه در باره کشور خود و مردمان خود اندیشه کند.در کشو رایران میهن پرست بودن در حقیقت یک جرم نانوشته است. شما میتوانید خائن باشید نوکر عراق باشید نوکر روسیه باشید نوکر غرب باشید انچنان در مظان اتهام قرار نخواهید گرفت ولی اگر میهن پرست باشید ناگهان به شما فاشیت میگویند.شما به من یگ کمونیست غرب یرا نشان دهید که خواهان تجزیه کشو.رش باشد؟
اگر شورو یها دروغ نمیگفتند چرا شوروی تجزیه نشد_؟روشن فکران ایرانی در جهان از سطح فکری بسیار نازل بهرمند هستند.خیانت بی وطنی وبی فکری

از ویژه گی روشن فکر ایران زاد است.هیچ زن خانه دار ی هیچ نانوا و سبزی فروشی و هیچ دهقان و کارگری خواهان تجزیه ایران نیست این فقط روش فکران دینی و چپ هستند که چوب حراج بر ایران میزنند.روشن فکر ایرانی دارای صفت نوکر ی است و توان اندیشه مستقل را نداردو این همه داستان است.
نوشته شده توسط: Anonymous

تعجب می‌کنم چرا خبر درست چاپ نمی‌شود ! این جایی که ایشان صحبت میکنند اجلاس سازمان ملل نیست بلکه یکی‌ از جلسات جانبی خصوصی است که در حاشیه هر اجلاس گروهها ی مختلف با اجاره‌ یک اتاق تشکیل جلسه میدهند و تعداد این جلسات گاه بالغ بر یکصد جلسه میشود که هر گروهی برای خود تشکیل میدهد و ربطی‌ به اجلاس رسمی‌ ندارد.،دوستان عزیز این هم یکی‌ از آن‌ جلسات خصوصی بود نه محل اجلاس سازمان ملل !

نوشته شده توسط: Anonymous

1388/11/6
پيشنهاد 100ميليون دلاری رشوه توسط آخوندها، برای منتسب کردن واقعه حلبچه به مجاهدين، افشا شد...........

خليل الدليمی وکيل رئيس جمهور سابق عراق به العربيه گفت رژيم ايران به هيأت وکلای مدافع صدام حسين پيشنهاد 100ميليون دلار رشوه داد تا واقعه حلبچه را به گردن مجاهدين خلق بيندازند.
وی افزود: اسناد محکم و قانونی دارد که نشان می دهد رژيم ايران حلبچه را با گاز سانيت بمباران کرد
خليل الدليمی به شبکه العربيه گفت: اطلاعات آمريکا، (برای تحقيق در اين مورد) يک تيم به فرماندهی يکی از ژنرالهايی که نمی خواهم نام او را ببرم، فرستاد. وی نمونه هايی از خاک و زراعت آسيب ديدگان را مورد آزمايش قرار داد و معلوم شد که گاز سانيت به کار گرفته شده است. او می دانست عراق اين گاز را در اختيار ندارد.
دليمی با تأکيد بر اين که اين اسناد قانونی هستند گفت ولی چون متعلق به هيأت وکلای مدافع است نمی توانيم آنها را فاش کنيم.
وی افزود: مقامهای رژيم ايران ”با وکيل حاتم شاهين و بعضی از اعضای هيأت دفاع از صدام ملاقات کردند و به آنها 100 ميليون دلار پيشنهاد کردند تا در مقابل، از واقعه حلبچه صحبتی نکنند و آن را به گردن مجاهدين بيندازند.
درارتباط با اين خبر ,ماده 54 بخشی از بيانيه شورای ملی مقاومت ايران درمردادماه سال 1385در زير آورده ميشود:

ماده 54بيانيه شورای ملی مقاومت ايران:
در 5مهر 84 امانوئل لودو، وکيل فرانسوی و عضو هيأت وکلای مقامهای سابق عراق، درتلويزيون «آرته» فرانسه از يک فقره از توطئه چينيهای شگفت انگيز رژيم آخوندی عليه مجاهدين پرده برداشت و گفت: سفير رژيم ايران در فرانسه به او پيشنهاد کرده که هم رژيم و هم عراق از متهم کردن يک ديگر در مورد بمباران شيميايی حلبچه اجتناب کنند و در عوض هر دو طرف اين اقدام را به مجاهدين منتسب نمايند.

تقريباً 5ماه بعد، پيشنهاد 120 ميليون دلار رشوه از سوی رژيم آخوندی به همين منظور در تلويزيون ابوظبی فاش شد: «خليل الدليمی رئيس هيأت دفاع از صدام حسين گفت: ايران پيشنهاد مبلغی بالغ بر 20 ميليون دلار به هيأت دفاع صدام حسين در امان پايتخت اردن و همين طور پيشنهاد مبلغی بالغ بر 100 ميليون دلار به بخشی از اعضای تيم دفاع صدام حسين در پاريس کرده بود تا در مورد قضيه حلبچه صحبتی نشود و بمباران شيميايی حلبچه به گردن مجاهدين خلق انداخته شود» (تلويزيون ابوظبی-29بهمن 84).
سازمان مجاهدين در مهر سال83 فاش کرده بود که رژيم آخوندی درصدد است با پول کلان وکلايی را به استخدام در آورد که حاضر باشند جنايتهای رژيم در حلبچه را در دوران جنگ 8ساله به مجاهدين نسبت بدهند (اطلاعيه 28مهر1383).
نوشته شده توسط: Anonymous

چو ایران نباشد تن من مباد.
یکپارچگی سرزمین ایران از نان شب هم مهم تر است.ایران برای تمام ایرانیان است وهمه ایرانیان باید از امکانات یکسان بهره مند باشند ولی هر کسی که سودای تجزیه ایران را در سر می پروراند با مشت آهنین مردم ایران روبرو خواهد شد.

نوشته شده توسط: Anonymous

از اینکه خودتان بیشترین کمنت گذار زیر مقاله خود هستید نشان میدهد که چقدر ضعف دارید و چقدر غیرقابل انتقاد . که به هر طریقی هست همیشه میخواهید از خود و نوشته هایش دفاع کنید . برخورد شما با حقوق قوم ایرانی آذری مانند برخورد امید دانا به ایران باستان است . افرادی مثل شما دونفر دو طرف یک سکه هستند که در آینده از ملت ایران پاسخ خواهند گرفت .

نوشته شده توسط: یونس شاملی

پرسشگر بی غرض، لحن نوشتن شما اصلا نشان نمیدهد که بی طرف باشید. و همین که مرا حتی به شورای انقلاب و سران رژیم آخوندی و کاندیدای رئیس جمهوری وصل کرده اید، نشان از هدف تخریب دارد. امیدوارم واقعا مامور نباشید. وگرنه پرسشگر بی طرف برای اطلاع میتواند فقط پرسش کند و پس از دانستن به موضعگیری بپردازد.
بهتر است بدانید که من از 1358و 59 ، یعنی چیزی نزدیک به 2 سال، را با گروهی فعالیت میکردم که از روز اول مخالف سرسخت نظام جمهوری اسلامی بود و خمینی را سمبل تزویر، فریب و استبداد میدانست. این موضوع را با مجاهدین خلق قاطی نکنید که در دو سال اول حکومت اسلامی در نزدیکی به آن

عمل کرده است. اولین بار من در اواخر سال 58 زندانی شده ام و بعد از آن نیز تا خروجم از کشور دهها بار دستگیر و زندانی بوده ام. دوستان هم گروه و حتی کسانیکه در آن گروه فعال نبودند نیز اینک در خارج هستند و یکی از هم سلولی های من در اوایل سال 59، که هم گروه من هم نبود امروز شخص شناخته شده ایست و در خارج زندگی میکند. من بعد از سال 60 فعالیت گروهی نداشته ام و بنیادهای نظری من هم از سال 60 به بعد تغییر کرده است. اما در اینکه جمهوری اسلامی دشمن مردم ایران است، تغییری در فکر من ایجاد نشده است. چندین بار هم بیوگرافی مرا قبل از سخنرانیهایم قرائت کرده اند. اما این نوع نوشتن شما بسیار مشکوک میزند. شما چه کسی هستید، خدا میداند! اما معلوم استکه انگیزه سالمی ندارید. و گر نه این طرز پرسشگری بی طرفانه نیست. بستن دم "بی طرفی" به اسمتان ماهیت رفتار شما را نه تغییر میدهد و نه کتمان میکند. چون بسیار مشکوک به نظر میرسید، لزومی به توضیح بیشتر این نمی بینم.
نوشته شده توسط: Anonymous

لطفا هموطنان زرتشتي سوء تعبير نكنند،آقاي اميد دانا متعلق به جامعه زرتشتي كشور هستند و به ترويج اين آيين مشغولند،هموطنان عزيز زرتشتي جزو اقليت ديني كشور محسوب ميشوند.من به آقاي اميد دانا!! توصيه ميكنم در حد وسع و اندازه خود صحبت كنند و پا را از گليم خود فراتر نگذارند.دفاع از يكپارچه گي ايران وظيفه هر ايرانيست و همه ملتهاي ايراني در طول تاريخ از عهده اين وظيفه برآمده اند اما در مقابل متاسفانه ناملايماتي را مشاهده و از درد تبعيض رنج ميبرند ، دفاع منطقي و علمي كه حقوق برابر براي همه ملتهاي ايراني ترك و كرد و عرب و لر و بلوچ و گيلك و ... را متضمن باشد لازمه اوضاع ملتهب فعلي است كه در ميان اين ملتها شاهد هستيم نه گفتار و نوشتار بي پا يه و مغزي همچون اين كلماتي كه پشت سر هم توسط آقاي دانا؟!! چيده شده و حتي بوي نفاق و توطئه هم از آن ميتوان گرفت

من همه هموطنان از همه ملتهاي ايراني را به برخورد آگاهانه،منطقي و عالمانه با پديده آقاي دانا!! و موارد مشابه و شناخت هرچه بيشتر يكديگر و أوضاع و شرايط موجود و آينده نگري و اتخاذ تصميمي مناسب و عادلانه دعوت ميكنم.
نوشته شده توسط: Anonymous

حکومت اسلامی مخالفان خود را قلع و قمع کرده و مهمترین دغدغه اش مساله ملیت هاست. آق امید بهتر است به وطن عزیزش برگردد. آقا امید با آن ریش پاسداریش در ایران زود پذیرفته خواهد شد و به خاطر فعالیتهای ضد ملیتی اش یک جا نماز با مهر تسبیح و کلاشینکف هدیه خواهد گرفت . آنجا میتواند به استادیوم سهند تبریز برود و خاءنانی که شعار ملی سر میدهند را به گلوله ببندد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه : آریا گرا هم میگوید « بله آن شعار انحرافی ست». یا حتی رژیم هم همین حرف را میزند. اینجا هر کس از « زاویه » منافع، اعتقاد، دید علمی خود مسئله را « در ارتباط با خود» منفی میداند. این زاویه ها «برابر» نیستند. و خطاست که با توجه به «منفی» دانسته شدن موضوع آنها و آدمها را یکی بگیریم. چون چیزهای جداگانه ای هستند. «شعار رفراندم » وقتی درست و همخوان با استراتژی و تاکتیک است که شرایط عینی طرح آن وجود داشته باشد. شرایط در داخل و خارج مهیا باشد- زمان و لحظه - مکان- نیرو- جو دموکراتیک لازم- ضعف نیروی مخالف- و رهبری و تشکیلات و غیره فراهم باشد. در غیر این صورت دادن شعار بیجا- دور شدن از کارهای مبرم است. عملی که ما را از وظایف مبرم دور کند- انحراف از این دایره است. اگر چه شعار در چهار چوبه استراتژی تاکتیک نیز باشد. شعار های تاکتیکی و استراتژیک را لازم است در جای و مکان مشخص خود عنوان کنیم

در غیر اینصورت چیزهای نادرست و انحرافی از بوته تجربه در میایند. برای تشخیص لازم است سئوال کرد- تحقیق نمود- زوایا و منافع و دید و اعتقاد را در نظر گرفت و بعد با استدلال نظر داد. توجه به همه اینها کار راحتی نیست. اما ضروریست.
«بهتر نیست شما به جای ارائه لیستی از اتهامات برای فعالان ملی طرفدار حق تعیین سرنوشت (فاشیزم و نازیزم،.. ) صرفا با بیان اینکه فعلا این خواست؛ حق یا شعار را منطقی و به نفع ملت تورک آذربایجان ندانسته و لذا با آن مخالفید را مطرح نمایید؟» - بله اگر عمل من منطبق با سخن شما باشد حق با شماست و عمل من نادرست. اما من از « نظریه ناسیونالیسم» سخن گفته ام نه از فرد و افراد. اینکه «این نظریه میتواند به فاشیسم و نازیسم منتهی بشود»، اتهام به کسی یا کسانی نیست. به سیر تبدیل آن از ابتدا به انتها اشاره شده است. خواسته ام آغاز و انجام راه- در مد نظر یک فعال یا ناسیونالیست باشد. و راه درست را تفکیک حقوق از ناسیونالیسم نشان داده ام. اما اینکه چه نکات منفی در این مورد - فاشیسم و نازیسم- در ناسیونالیسم موجود هست - از دید من- در قسمت دوم خواهد آمد. و مطالبی را هم در مقالاتم آورده ام.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بخت آور عزیز، « من اصلاً نمی‌گویم که چیزی می‌دانم‌؛ مدعای من چیزی جز حدس و فرضیه نیست. حتی لازم نیست در پی آن باشیم که منبع یا منابعی که حدس من احتمالاً از آنها ناشی شده کدام است: منابع قابلِ تصورِ بسیاری وجود دارند که حتی برای خود من نیز همه آنها به هیچ‌وجه روشن نیستند. همچنین، اصل و منشاء و خاستگاه آنها نیز ارتباط چندانی با حقیقت ندارد. ولی اگر تو به مسأله‌ای که من با حدس خود و به شیوه‌ای آزمایشی قصد حل آن را داشته‌ام علاقه‌مندی، پس می‌توانی در حق من لطف کنی و تا آنجا که برایت میسر است، بکوشی آن را هرچه موشکافانه‌تر نقد کنی! و اگر آزمونی تجربی را می‌توان تصور کرد که به نظرت، نتیجه آن می‌تواند ادعای مرا ابطال کند، آنگاه آماده‌ام تا آنجا که در توانم هست در این رد و ابطال به تو یاری رسانم». کار پوپر

عزیز، نظر شما اینکه « علوم انسانی با علوم دقیقه فرق دارند» درست است. اما در اینکه همه آنها علم هستند مشترکند. و این اشتراک بخاطر «چگونگی» یا سرشت گزاره های آنهاست. «ماهیت» گزاره ها -« حکم» و احکام»- در علوم یکی ست. و اینکه « حکم علمی برگردان زبانی چیزی ست درخارج از خود آن حکم ». این چیز میتواند اشیاء ، پدیده ها ( فنومنها) باشند. که ارتباطات و حرکات نیزاز آن جمله اند. یعنی چه؟ یعنی اینکه اساس حکم مستقل از خود حکم است و اعتبارش به خود حکم نیست. تنها به «چیزی» ست که گزاره ترجمان زبانی آن است. و تا وقتی معتبر است که تجربه و آزمایش آنرا نقض نکرده است . مثال: «ماده از مولکولها درست شده». حکمی علمی ست که ربطی به آرزو، باور ندارد و حتی درستیش به خود جمله نیز مربوط نیست. تنها مولکولها نشان دهنده ی درستی و نادرستی حکم اند. مثال: سیاحی مینویسد« شهری دیدم که نامش تبریز بود» « آن در سرزمینی قرار داشت که آذربایجان نامیده میشد» . این گزاره ها در علوم انسانی برگردان زبانی چیزی ست مستقل از خود حکم و بیرون از عقیده و آرزوی ما. اما اگر بنویسد شهری دیدم که نامش M بود- میگوییم این سخن به دلایل زیاد نادرست است. و آنها را عنوان میکنیم. باز سخن شما به این معنا درست است که « هر ناظری نظر خود را بیان میکند که ممکن است با نظر دیگری متفاوت-متضاد» باشد. بله، برای همین نیز نیاز به بحث و گفتگو و استدلال داریم که نشان دهیم «چه گزاره هایی برگردان زبانی چیزهای خارج از خود حکم هستند». اینجا توجه به استدلال و استنتاج- عدم تناقض- و اینگونه مقولات منطقی یاری رسانند. نوشته اید:« چنین به نظر می رسد که هدف استراتژیک خود را بر دشمنی با حرکت ملی آذربایجان و تقویت جبهه ایرانگرایی تنطیم شده». اینجا توجه شما را میخواهم به ادبیات و غول مکتب رئالیسم « بالزاک» جلب کنم. که موضوع ما را روشن میکند. معروف است بالزاک که در رمانهایش زندگی مردم جامعه ی خود را- از اقشار مختلف- آنچنان که بود - با طرح زوایای گوناگون به تصویر کشیده وعمیقاً با آنها همدری و چاره جویی نموده است، عقاید سیاسی خودش درست عکس محتوایش رومانهایش بود. چرا چنین بود؟ چون او به گزاره های درست - که بازتاب واقعیت بیرون از ذهن و اعتقادتش بود - عمل کرده است. یعنی بر خلاف گرایش سیاسی خودش. من حد اقل به این حد رسیده ام که بدانم «گرایی ها -ایسم ها- یا همان " چلیق" های خودمان « بینش» اعتقادی هستند و نه « دید علمی». به خیلی چیزها علاقه و عشق و دلبستگی دارم اما چیزی که در دایره « گرایی ها» بگنجد، که خواه ناخواه دید علمی نسبی را نقض میکند - برایم پذیرفتنی نیست. یعنی ایرانگرایی و غیره برایم وجود ندارند. از جمله اینکه نه مارکسیستم و نه لنینیست. اگر چه عمیقاً در اندیشه رفاه و راحتی و آزادی زحمتکشان یدی و فکری هستم. مخالف باور و اعتقاد و مذهب و گرایی ها و این چیزها هم نیستم- اما میکوشم تا حد توانایی دید خود را بدون دخالت آنها متوجه اشیاء و پدیده ها و ارتباطات و روندها کنم. *« استراتژی و تاکتیک» نیز مسئله ایست که من نظرم را به صورت روشن در یک نوشته تدوین کرده ام. و در کل آنرا روشهای« مبارزه حقوقی و حق طلبانه» میدانم که همه مسایل را دربر میگیرد . و اساسش « انتخاب آزادانه » ی همه چیز - و تأمین هر آنچه که مردم با اکثریت خود نیاز های انسانی و شرایط رفاه و ترقی میدانند، است. آنجا هم در مورد ایرانگرایی و غیره نیز چیزی مورد احتیاج نبود که بیاورم. و حتی در مورد گرایی های دیگر. از نظر آن نوشته مسئله مهم « کسب همه حقوق» است. نه چیز دیگر. * «چگونه میتوان سخن یک آریاگرا را از غیر آن تشخیص داد»؟ آدمها 1- بر اساس «منافع» 2- برپایه ی اعتقاد 3- دید علمی خود عمل میکنند.4- بیان زبانی یک چیز گاهاً مشترک است. نوشته ام« فلان شعار انحرافی ست».ادامه در پایین:
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام علیکم و بسم الله الرحمن الرحیم - .اگر زردشت آذری بوده پس چرا اوستا را به ترکی ننوشت . پایتخت عراق یعنی بغداد از 2 کامه -بغ و داد - تشکل شده . که یک شهر ایرانی است .در یک فیضیه طلبه گی در هند پارسیان ایرانی مدرک مغ شدن می دهند . کسانیکه علاقمند به روحانیت شدن زردشتی دارند میتوانند به کلکته بروند و آخوند یا مغ بزرگ بشوند . ماقبل تاریخ هم در اسلام همان عصر جاهلیت است که یونانی ها به آن دوره ماقبل سقراط میگویند . سقراط هم از پدری ایرانی و مادری فنیقی زاییده شده بود . که یش از اعدام به مریدانش گفت که او یک خروس قربانی به زئوس بدهکار است و آنرا پرداخت کنند تا او گرفتار آتش جهنم نشود . -و رحمت الله برکاته .

نوشته شده توسط: Anonymous

فرهاد عزیزمگه‌ بحرین تا پیش از استقلال جز ایران شما نبود ؟ حالا یک کشور مستقل هست.،خیلی مناطق دیگه‌ یه‌ روزی جز ایران بودن و حالا نیستن.
شکی در این نیست که‌ کوردستان با آذربایجان و روسیه‌ رابطه‌ خوبی داشت ولی نقش اساسی رو در جمهوری کوردستان مردم کورد و اراده‌ اونها داشتن،دوست عزیز اون جمهوری یک جمهوری کاملا دمکراتیک بود و آثارش رو همین الان هم میتونید در مبارزات حق طلبانه‌ کوردها در هر چهار پارچه‌ کوردستان ببینید

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن :وقتی در قانون اساسی کشوری نام خدا واعتقاد به او اصل باشد اینگونه حکومت مردم را به خدا واگذار میکند وبجای اینکه چتری بر سر مردم باشدوبه انها کار ومسکن بدهد انها را به امان خدا رها میکند نباید اجازه بدهیم دراینده مفهوم خداوجهان اخرت در قانون اساسی بیاید باید در قانون ذکر شود خدا وجود ندارد وتنها این زندگی وجود دارد و حکومت موظف است دراین جهان خالی و موحش مردمان را از فقر ومرگ وبیماری حفظ کند.اعتقاد به خداو اخرت درکشورداری باعث فساد وتباهی مردمان است .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار عزیز؛ با این اوصاف؛ بهتر نیست شما به جای ارائه لیستی از اتهامات برای فعالان ملی طرفدار حق تعیین سرنوشت (فاشیزم و نازیزم،.. ) صرفا با بیان اینکه فعلا این خواست؛ حق یا شعار را منطقی و به نفع ملت تورک آذربایجان ندانسته و لذا با آن مخالفید را مطرح نمایید؟ من با چهارچوب کامنت بالایتان تماما موافقم و بسیار سنجیده نوشته شده است. اما باز هم نکاتی است قابل ذکر است و آن اینکه مسائل سیاسی اجتماعی مانند علوم پایه نظیر شیمی و فیزیک و ریاضی دقیق و قابل محاسبه نیستند. لذا در این مسائل آزمایشگاه همان جامعه و مردم هستند نه مواد و مولکولها و ارقام. لذا چون ما با نیروی انسانی رو در رو هستیم نه بی جان؛ می توان به نتایج بسیار متفاوتی نیز رسید و دقیقا بر همین اساس است که در جوامعه مدرن رفراندوم و انتخابات را مطرح می نمایند. با توجه به این؛ برداشت و تحلیل ها از شرایط سیاسی اجتماعی موجود در جامعه

است که به گروه ها و جریانات سیاسی اولویت شعارها را مشخص می نماید. ممکن است از دید جنابعالی شعار A در شرایط معین اولویت نداشته باشد اما از دید سایرین حتی اهمیت استراتژیک و حیاتی داشته باشد. / در ضمن اینکه چون کسی به جریان خاصی اعتقاد دارد نه از پیش داوری نسبت به او؛ بلکه بیشتر از پیش زمینه و نوشته ها مواضع وی پیرامون مسائل مختلف نشات می گیرد و ذهنیت خاصی را تقویت می نماید. وقتی کسی در دفاع از نظریات خود روش تخریب طرف مقابل تا بدانجا پیش میبرد که دست هرچه فاشیست آریاگرا را از پشت می بندد؛ تعمدا وارونه نویسی نموده و جای شاکی و متهم را تعویض می نماید؛ چگونه می توان مرزها را متمایز نمود؟ اینکه برای دستیابی به اهداف و آرمان باید استراتژی و تاکتیک داشت و بعضا بنا به ضرورت زمان انعطاف به خرج داد بحثی معقول است و گمان نمی کنم بسیاری از فعالان ملی از آن غافل بوده باشند؛ چه تاریخ دو دهه حرکت ملی گواهی بر آن است. اما آنچه در مقالات و حرکات شما و طیف شما مشاهده می شود در تناقض آشکار با این مسائل است و چنین به نظر می رسد که هدف استراتژیک خود را بر دشمنی با حرکت ملی آذربایجان و تقویت جبهه ایرانگرایی تنطیم شده است. از دید بنده این مهم بیشتر از تضاد عمیق در جهان بینی و نگرش به مسائل منطقه ای و بین المللی نشات می گیرد؛ تا اولویت در شعارها و انحرافی یا غیر انحرافی بودن آنها.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای صالحی بهتر است شما از مسئولین محترم سایت ایران گلوبال آمار تعداد خوانندگان نوشتجاتتان را جویا باشید و بنظر من طبق قانون عرضه و تقاضا با زحماتی که شما در گردآوری این همه مطالب می کشید در مقایسه با تعداد خوانندگان زحمات شما هدر نرود و با توجه به نزدیک بودن عید بهتر نیست شما هم با خانه تکانی و رفت روب این تئوری های روزا لوکزمبورگ، مارکس و انگلس و شرایط اجتماعی یک قرن پیش روسیه و فرانسه را همانند ابزاری برای حل مشکلات بغرنج دنیای مدرن را از مخیله اتان با یک مغز تکانی بیرون بریزید؟ با اینکه می دانم که ترک اعتیاد از دین و ایدئولوژی واقعآ کار فوق العاده مشکلی است، باور کنید در مدت کوتاهی ربوت در همه جا، جای پرولتاریا را خواهد گرفت و شعار ربوت های جهان متحد شوید جایگزین شعار معروف مارکس خواهد شد و

نقل و قولهای لنین و پلخانوف و یا روایتی از امام ذین العایدین در جامعه مدرن دیگر خریداری نخواهد داشت، و هیچ والدینی حق نخواهد داشت که بخاطر روابط عاطفی دین و ایدوئولوژی خود را تا هیجده سالگی کودکان در مغز آنها دانلود بکند،
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی فقط سوأل این است شما این زراد خانەی بزرگ را برای چە وقت و برای کی نگهداشتە بودید ؟/ اصلأ چرا این همە اسلحە را در خانەی تیمی نگە داشتە بودید ؟ برای روز مبادا ؟ یا برای روزی کە همە آنها را یکجا مثل خیلی از اسلحەهای دیگر تحویل رژیم دهید همانطور کە چریکهای فدائی در کوردستان این کار را کردند آیا واقعأ فکر نمیکنید چریکهای فدائی جوانان بسیاری کە پور شور بودند فریب داد خوب اگر بە مبارزەی مسلحانە و تغیر باور داشتید و دنبال یک حکومت دمکرات و طرفدار عدالت اجتماعی بودید از این همە اسلحە در برابر رژیم میبایست استفادە میکردید و آنها در دست مردم میبایست میبود نە در خانەی تیمی میدانید فرق کوملە و دمکرات با شما در چی بود کمەلە و دمکرات زراد خانە و اسلحە خانە نداشتند با وجودی کە 1000 ها قبضە در اختیار داشتند تمامی آنها در دست مردم بود در ضمن باید یکی از خودتان خانەی تیمی را لو دادە باشد

نوشته شده توسط: Anonymous

سؤال :اكر تجزيه بخواهد صورت بكيرد، شما همراه حكومتي ها با تجزيه طلبان جنك مي كنيد؟أيا از هم اكنون حاضر به هم كاري با حكومت هستيد؟اكنون ضد حكومت هستي و فردا هم كار حكومت خواهي شد، بهتر نيست براي حفظ تماميت ارضي از هم اكنون با حكومت ملا ها اشتي كني!

نوشته شده توسط: Anonymous

باتشکر از نظر هومن
این آقایان گروههای سیاسی اگر طرفدارانی داخل کشور دارند که شک دارم
تحقیقی بنمایند وببینند وزنشان از لحاظ کمیتی طرفداران چقدراست.
بهتر است درتحلیلهای کهنه تان تجدید نظر کنید.
فرمولهاتان بدرد نمیخورد. اول تلاش کنید جبهه ای تشکیل دهید. هرچند میدانم دونفرتان شبیه هم فکر نمیکنید

نوشته شده توسط: Anonymous

مجعول خودتونيد كه نه از اميد... نصيبي نبرده ايد،با اين نظرتون موافقم كه ميگيد ... ايران را با اين ادبيات ... تجزيه نميتونيد بكنيد ... اما امثال شما با اين افكار هيزم به به آتش تجزيه طلبان ميريزند و سهم بيشتري در تجزيه احتمالي ايران خواهند داشت.پس همان بهتر كه ننويسيد و خفتگان را بيدار و تحريكشان نكنيد.

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن از عیلام:jamshid جان ما که با مردم عادی و زحمتکش در تهران هستند وبا رزیم نیستند ودرامد های نفتی وحکومتی ندارند وجزو اشراف حکومتی نیستند جنگی نداریم ما که نمیخواهیم جنگ راه بیندازیم که زن وبچه بیگناه مردم کشته شوند امید دانا دارد تهدید نظامی میکند بعد هم همه مردم باید درعیلام به اگاهی برسند که هویتشان چیست و تمدن وحقوق سرزمینی خودرا انتخاب کنند بدون اگاهی جنگ چه سود ماهم خیلی خشمگینیم ولی اولا همه مردم عیلام باید به اگاهی شهری برسند ودست از دین وارداتی وهویت جعلی که حکومت برای انها ساخته بردارند بعد حقوق شهری خودرا بشناسند تا انزمان بجز اگاهی دادن چه میشود کرد ماکه سرباز کور نمیخواهیم بعد هم مبارزان عیلامی مقاومت های پارتیزانی داشته اند و شهدای بسیار داده ایم مگر خبرهای انفجار های خط لوله های گاز ونفت را نخوانده ای در پارسال چه در سوزیانا چه در مرکز ایران بدلایل امنیتی

نمیخواهم این کارها را زیاد بازکنم خبرهایش میاید چون اهل بزرگنمایی نیستیم ولی جنگ همه جانبه فعلا صلاح نیست وما نمیخواهیم مردم غیر نظامی اسیب ببینند حرکت نظامی وقتی جواب میدهد که همه مردم بخواهند ودر ان سهیم باشند نه بصورت تئوری پیشتازبعضی چپ ها که دور از مردم باشد ومردم بخاطر نااگاهی مبارزان را تحویل حکومت دهند متاسفانه بخاطر جهل سراسری خیلی از مردم عیلام با رزیم وشیعه گری همسو هستند واصلا بویی از تمدن وتاریخ عیلام نیرده اندوخودرا اریایی شیعه میپندارندوسرباز اسلام کار فرهنگی میخواهد تامردم حق خودرا بشناسند سلاح بدون فرهنگ چه میاورد جنگ کوراگر همه مردم اگاه شوند بدون سلاح قدرتمند میشوند وخودشان با تجمع سراسری معادن نفت وگاز وفلزات را مصادره میکنند وملی میکنند ومدیران مهاجم غارتگر مرکز را بیرون میرانند مگر در اصفهان ندیدی کشاورزان چون درجه خوداگاهی مالکیتی وطبقاتی وایالتی مردم بخاطرجبر اقتصادی به حد لازم رسید برای حفظ منابع اب ایالتی خود وحق ماکیت سرزمینی به عرصه امدند وبدون سلاح مقاومت شهری کردند وحتی از مزدوران مرکز اسیر گرفتند این باید درسراسر ایالات ادامه یابد ومردم برای حفظ سرمایه های خود جمعا به میدان بیایند نقش فعالان شهری هم اگاهی دادن ومتشکل کردن است ولی باید کمترین تلفات را بدهیم من نمیخواهم مردم زحمتکش وغارت شده شهید شوند وبه زنان وکودکان اسیب برسد جنگ مهیب است 8 سال در عیلام جنگ بود ماهنوز هم اسیب های جنگ همراهمان است ما نمیخواهیم جنگ شودمن گفتم دفاع دربرابرکسانی که به اسم تمامیت ارضی میخواهند مردم رابکشند که حقوق مادی ایالتی خویش را طلب میکنند چرا این تمامیت خواهان اریایی برای جلوگیری از دزدی های 34 ساله علیه دزدان ومزدوران دست به اسلحه نمیشوند .بعد هم جنگ پول وامکانات میخواهد زمانی که وقتش رسید جنگ نه با مردم بلکه با دزدان ومزدوران وسرمایه خواران وسرمایه سوزان شروع میشود تهرانی های مبارز هم دوش بدوش ماخواهند بود ودزدان را به سزای خویش خواهند رساند تهران وری هم تمدن بومی داشته وهویت جعلی اریایی را بدان اویخته اند گور های 3200 ساله عباس اباد که معلوم نیست در زمان شاه پس از کشف چکارشان کردند ورویشان ساختمان ساختند تا تهران قبل از اریا دفن شود چه شد یا نظر اباد فیرزو کوه که 7 هزار سال قدمت دارد و اریایی نبوده وقدیمیترین سفال انجاست ونمیگذارند کسی بازدید کند .در اینده تهران دیگر مرکز غارت ایالات دیگر نخواهد بود ومراکز اقتصادی سیاسی متعددی در ایران خواهیم داشت ودیگرسرمایه ها از ایالات به تهران نمیاید واز انجا به خارج برود جمعیت تهران کم خواهد شد وافراد مهاجز ان به ایالات خود باز میگردند ودر ایالات خود کار وزندگی خواهند یافت وتهران هم ازین حالت ... درمیاید ومال خود بومی هایش میشود واینهمه مهاجر بی هویت نخواهد داشت شاید شهری شود با جمعیتی 2 میلیون نفری و باهوای پاک این به نفع همه است که هرکسی در ایالت زادگاهش زندگی کند وپاسدار سرمایه هایش باشد ودوران زندگی کوچرویی پایان یابد وهمه یکجا نشین و بومی شوند خودتهرانی ها وری های بومی هم جان به لب شده اند ازینکه پذیرای ادم های... ایالات دیگر شده اند که زرنگترین و... ادم های ایالات دیگر به تهران گسیل شده اند وشده شهر مهاجمان بی هویت خود تهرانی ها وری های بومی از همه محروم تر شده اند هر کسی باید برگردد به زادگاهش .این به نفع همه است تهران مال تهرانی ها.ما تهران با هویت میخواهیم با مردم اصیل نه با مردم کوچرو.
نوشته شده توسط: Anonymous

بميرم براي هوش و ذكاوتت ! چقدر انرژي داري! چه پتانسيلي! چه شجاعتي!از اينهمه دليري شما و امثال شماست كه ايران الان در دنيا تحقير و ايراني ذليل شده.پول اون بي مقدار و خون ايراني ارزان و جيب استعمار ( چه داخلي و چه خارجي) پرشده! با خيال و حرف مفت زدن كاري از پيش نميره،ديگه دوران خواب ملتهاي ايراني سر اومده و بهار ملتها شروع شده و آزادي ملتها ثمر خواهد داد.بهتره شما همان كشوري كه تشريف داريد باشيد و در مورد مسايل داخلي ايران و ايراني نظر ندهيد.مسايل داخلي و ملي ايران را ملتهاي ايراني خود حل خراهندكرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد!!!!!

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

بخت آور عزیز، شما به گزاره های مقاله دقیق نمیشوید و با پیشداوری نتیجه ی اشتباهی میگیرید. همینطور در مورد اندیشه ام. موضوع را در بخش دوم نوشته توضیح خواهم داد. اما محض اطلاع شما بگویم « حق انتخاب آزادانه» ی هر کسی یا هر مردم و ملتی را- در مورد هر مسئله ای - در فضای دموکراتیک- حق طبیعی آنها میدانم. این مسئله ممکن است « رفراندوم و تعیین سرنوشت باشد، یا جدایی و استقلال و یا فدرالیسم». و یا یک شکل دیگر- ویا قرار دادهای مرزی. همه اینها و حقوق دیگر نظیر آنها نیز همینطور است. شعار ها باز تاب خواسته ها و حقوق هستند. یک شعار میتواند در شرایط A « درست» باشد و همین شعار میتواند در شرایط دیگر B نادرست باشد. یا انحرافی باشد یا نباشد. بستگی به عواملی دارد که در مقاله اشاره شده است. درستی یا نادرستی ( انحرافی بودن یا نبودن) ربطی به معتقدات ما ندارد.

منهم به رفراندم- تعیین سرنوشت و همه این مسایل معتقد هستم. اما « ضرورت دادن یک شعار» را باور من تعیین نمیکند. بل « خود ضرورت عینی» تعیین میکند. من دوست دارم شعار A را بدهم ولی ضرورت علی رغم میل من شعار B را لازم دارد. اینها مسایلی ست که عدم توجه به آنها و پیشداوری - اینکه فلانی فلان گرایش را دارد و یا با فلان چیز مخالف یا موافق است- و همینطور - تعصب خواننده- موجب میشود که اندیشه یکدیگر را واژگونه درک کنیم. در آزمایشهای علمی مثل فیزیک و شیمی و ریاضی- جوینده و آزمایشگر- تعصب- و پیشداوری- و تحمیل فرضیات به « آزمایش» را کنار میگذارد- تنها نتیجه خود آزمایشهای متعدد است که میگوید « چه چیزی درست است و چه چیزی غلط - آنهم نسبی- و نه مطلق». نه اینکه شخص به چه چیز باور و اعتقاد دارد. مشکل مقاله عدم درک علمی گزاره ها از سوی برخی خوانندگان است. وقتی مینویسم شعار رفراندم نادرست یا انحرافی ست. خواننده ، ساده نگرانه میگوید « نویسنده رفراندوم و تعیین سرنوشت و غیره را نمی پذیرد چون فلان گرایش یا بهمان گذشته را دارد». و از این حرفها که در کامنتها پر است. مشکل- عدم توجه علمی به گزاره هاست. مسایلی که در نوشته هایم مطرح میکنم تعیین کننده آنها « ضروت و امکان و شرایط» خارج از ذهن و باور هایم است. نمیتوانم میل و باورم را به « ضروت و امکان» در شرایط عینی تحمیل کنم. لازم است ببینم « امکان و ضرورت» چه میخواهد؟ در علوم یاد شده در هر آزمایش چیزهای مشخص خارج از باور ما لازم هستند. با « من دوست دارم فلان چیز را- یا من به فلان چیز باور دارم» عمل درستی نمیتواند صورت پذیرد. اگر فردی در خیابان، که تنها راه میرود، و یکهو عشقش بکشد شعار « سرنگون باد دیکتاتوری حاکم بر ایران» را سر دهد، غلط است- اما وقتی تظاهرات میلیونی در خیابان علیه حکومت حرکت میکند - همین شخص همین شعار را بدهد میتواند درست باشد. اصول این مسایل در خود مقاله هست ولی خوانندگان کمی به آن توجه کرده اند. بگذریم ، آنچه من در رابطه با نوشته هایم در بین دوستان دیده ام : بیشتر تعصب- پیشداوری- عدم توجه علمی به گزاره ها- تفسیر دلخواه و مانند اینها بوده است. نگاه با این عناصر نمیتواند در یافتن راه حل نسبی مسایل یاری کند . بیشتر آب را گل آلود میکند. توجه علمی سخت و دشوار است- و اصول خود را میطلبد- اما توجه غیر علمی ساده و بی زحمت است و فاقد اصول. از دست همه بر میاید.
نوشته شده توسط: Anonymous

این منبع شایعه پراکنی و جنجال برانگیزی سرکار کجاست؟ . ما که در هیچ خبر اروپایی این آب و تاب خیالی شما را نشنیدیم . شما چند نفر گویا در این سایت مسابقه گذاشته اید که به اسم خودتان دائم خبر و فیلم بی ربط بگذارید .بد نیست قدری هم به کیفیت کارتان فکر کنید .رسانه های امپرالیستی و صهیونیستی نیز شما را بمباران جنگ روانی خواهند کرد .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقایان نگهدارها
بقول ما: کیچل د سویه گیرمز
عزیزان باورها عوض شده وارتقا یافته.قصد توهین به عزیزان خارج از کشور ندارم. که میدانیم چه محرومیتهایی کشیدند ومیکشند.منظورم به تئوریسین های گروههای سیاسی از سلطنت طلب تا مجاهد وفدایی وتوده ای که به نوعی در ردیف تخریب کنندگان ولایی قرار میگیرند.اول انقلاب ما جوانان ناآگاهی بودیم که بهتحلیلهای شما اعتماد کردیم وچوبش راهم خوردیم.
بازهم میگم دوستان باورها خیلی تغییر کرده بقول یکی از نظر دهندگان بروید خودتونو بازسازی کنید.

نوشته شده توسط: Anonymous

دیدی آیدی Free Man نمیشود با شما بحث کرد سطح گفتگو را تا این حد پایین می آورید در کل من بایستی تنها به آیدیهای شناخته شده با پرفایل حقیقی گفتگو کنم زیرا بها دادن به امثالی مانند شما سطح گفتگویم را پایین می آورد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ائلیار؛ مقاله و نظر جناب امید دانا چندان تفاوتی با نظرات شما و همفکرانتان در مورد " حق تعیین سرنوشت ملتها" در ایران ندارد. شما اظهار این حق را شعار انحرافی ( اخیرا نادرست) می دانید و جناب دانا آن را مقدمه تجزیه ایران! چون بمانند شما به وطنش ایران علاقه وافری دارد به هر نحوی مخالف آن است و شدیدترین برخورد را برگزیده است. شما و همفکرانتان نیز تمامیت ارضی ایران را خدشه ناپذیر می دانید و مدافعین حق تعیین سرنوشت ملل را با انواع اتهامات و انگ ها حتی شدیتر از جناب دانا مخاطب قرار می دهید. ایشان حق تدریس به زبان مادری و مسائل فرهنگی ملل غیر فارس را حق آنان می داند؛ همانگونه شما نیز دستیابی به این حقوق را کافی می دانید. فرق شما و ایشان در این است که امید دانا فکرش را آشکار و بدون شیله پیله می نویسد ولی جنابعالی می خواهید با پنبه سر ببرید! نقش جاده صاف کن افکار امید دانا-یان را ایفا می کنید

ایشان می گوید ملل غیر فارس ولو در غالب رفراندوم و به شیوه دموکراتیک نمی توانند کشور مستقل خود را داشته باشند؛ او می گوید آنها تجزیه طلبنداندیشه پوسیده دارند؛ شما نیز می گویید طرفداران چنین حقی مرتجع؛ ناسیونالیست و فاشیست و .... هستند. یعنی هر دو در یک جبهه اید؛ تنها تفاوت در ابزار مورد استفاده برای مقابله است! او خشونت عریان را برگزیده شما دموکرات مآبی و تخریب را! یگانه راه و دموکراتیک ترین شیوه برای رسیدن به حقوق ملی انسانی در ایران رفراندوم برای حق تعیین سرنوشت ملل و مشروع ترین مرجع همان رای و نظر مردم است؛ در غیر اینصورت ژنوساید یا درگیری های فیزیکی اجتناب ناپذیر خواهد بود. بدون شک مسببین آن نیز همانا مخالفین با این حق خواهند بود و لا غیر .... خواه فاشیزم سومکائی باشد خواه دموکرات مآبان چپ ... و در این صورت شما نیز در ان سهیم هستید ....
نوشته شده توسط: Anonymous

آقا هومن تو که میگی‌ ،اسلحه از بچگی‌ اسباب بازی شماها بوده،پس چرا ۳۴ سال صبر کردید ،که یقه‌ اخوندیه در شهر،منابع شما را غارت کنند،خوب بکشید اسلحه‌ها را بیرون،حدود ۳۴ سال که در تهران داریم با این اجانب میجنگیم و همه کس ما را کشتند،ولی‌ بازم ادامه میدیم،ولی‌ اگر قرار باشه که کشور تجزیه بشه ،من خودم اسلحه دست میگیرم و با تجزیه طلبا میجنگم،آقا هومن بهتر یه مقدار مطالعه داشته باشی‌،و عقده‌ای ۲۵۰۰ سال را موکول کنی‌ به ۲۵۰۰ سال دیگه،با وطن خودتون نجنگید ،بیگانگان ما را میرقصانند،ما نباید به ساز آنها برقصیم

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نگهار . شما اول لطف بفرمایید درطول این 34 سال کدام تحلیل وعملکردتان به نفع مرد وکشور بوده بعد بیایید طرحهای جدید بدهید. وهمچنین سایر طیفهای فدایی .مجاهد . وحزب توده
به خودتان بیایید.

نوشته شده توسط: Anonymous

نا امیدی در سطر سطر نوشته موج می زند. بیشتر شبیه وصیت نامه می ماند تا تحلیل سیاسی! زنده یاد نگهدار؛ در نوشته اش خنده های دختران و پسرانی نظیر ندا و سهراب جنبش سبز را فراموش می نماید که چگونه غرق خون شد ... همانطور که اعدام انقلابیون پر امید دوران انقلاب به عنوان ضد انفلاب را فراموش نمود و چه بسا در آن هنگام ارج نیز نهاد و چه خوب که خود نیز به آن معترف است ...
اگر بگوییم که نظام کنونی از خامنه ای و خاتمی اش گرفته تا همین جناب از یک روح و طبقه سیاسی هستند چیزی گزاف نگفته ایم. نسلی که زندگی نسل بعد از خود را به افلاس کشید و هنوز که هنوز است ول کن شاهکارهایشان نیستند. گویا رسالتی بر خود قائلند. وقتی کسی به سن و سال من این نوشته ها را می خواند زوایای پنهان دهه 60 بیش از بیش برایش روشن می شود که چگونه خمینی توانست بواسطه سطحی نگری امثال این به اصطلاح سیاسیون روشنفکرمآب؛ اوتوریته و دیکتاتوری

خود را تثبیت نماید. در حالیکه دیکتاتور و ددمنش بودن این نظام بر صغیر و کبیر هویداست؛ این جناب از نامه نگاری اش به خامنه ای آدم کش با آب و تاب نقل می نماید. از به میدان آمدن خاتمی چنان ذوق زده شده و به وجد آمده که؛ تو گویی همگان دوران ریاست جمهوری اش را فراموش نموده اند! ( روز از نو روزی از نو ... )
این حاکمیت پایگاه ائدولوژیک خود را در بین اکثریت مردم به ویژه نسل جوان از دست داده؛ از درون پوسیده و به اواخر عمر خود رسیده است همانگونه تفکرات و احزاب سیاسی کلاسیک مولود دوران جنگ سرد و امثال نگهدارها به پایان خط رسیده اند. این رژیم قابیت اصلاح پذیری ندارد و خود نیز می داند که با کوچکترین تغییری وضعیتش شکننده تر و به سرنوشت اتحاد شوروی دچار خواهد شد. تحولات سیاسی در منطقه از جمله ایران اجتناب ناپذیر بوده و بدون شک تحولات در خاورمیانه توزان قدرت سیاسی موجود بین المللی و منطقه ای دست خوش تغییرات شگرفی خواهد نمود. و نگهدار-ها هنوز اندر خم یک کوچه اند ... خوش باشید ...
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای نگهدار
تحلیلهای چپهای مارکسیست دیگر خریداری ندارد.
شما قبل ازاینکه مثل حزب توده ودیگران بخواهید برای این کشور نسخه بپیچید .اول بروید خودتان را به نحوی بازسازی کنید که حداقل مقبولیت راپیدا کنید.
سعی کنید حداقل خودرا به شرایط مقبولیت چپ دهه 20 خودتان را برسانید.شما بعداز 62 که ازایران رفتید هنوز دوگروه نتوانستید باهم کنار بیایید.
متاسفانه موسوی وکروبی وطرفدارانشان مقبولیت بیشتری دارند.
خاتمی توانایی لازم راندارد
مشکل رهبر خاتمی نیست اینها همه ترفند اینان است.مشکلشان گروه احمدی نژاد است

نوشته شده توسط: Anonymous

امید جان چرا تو فیس بوک دست به دامن ملت شدی هر وقت تونستی فارسی بنویسی اون وقت بیانیه بده

http://upcity.ir/images/64726019955777155170.jpg

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای دانا دلیلی برای بحث نمی بینم کار ما جوانان امروز کاملا مشخص است همه ایران سرای ماست و برای حفظ آن جانمان را هم فدا می کنیم امیدوارم ایران هر روز گسترده تر گردد و به آن ببالیم . جانم فدای ایران پیروز باشید

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

قرار بود قسمت دوم مقاله امروز منتشر شود که دیدم « ته مانده های سومکایی - ناسیونالیسم افراطی ملیت فارسی زبان» دارد به مسایل جامعه از راه ژنوساید پاسخ میدهد. از آنجاییکه « موضوع شعارهای نادرست» مربوط به داخل جنبش حق طلبانه است- انتشار بخش بعدی نوشته را به وقت مناسب موکول میکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

سپاسگزارم از پاسختان اما باز هم میگویم همه ایران وطن من است وبرای تکه تکه از خاک آن و هرفردی از سرزمینم که ایرانیست ونه عرب جانم را فدا می کنم. جانم فدای ایران

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایرانخواه. من هم در حق آموزش به زبان مادری و آزادی فرهنگی تردیدی ندارم. ولی موضوع اینجاست که این حق سالهای سال سرکوب شده است و فرهنگ و زبان و شخصیت اقوام و ملیتهای ایرانی مورد هتاکی و توهین و تحقیر و تمسخر قرار گرفته اند. نتیجه همه اینها این شده است که بخشی از آنها هم (نه همه آنها) زبان به هتاکی گشوده اند. من این هتاکیها را قبول ندارم و معتقد به گفتگوی متمدنانه هستم. باید کاری کرد که این هتاکیها و توهینها پایان بیابند. در مورد اینکه میگویید که <طرح منطقی یک خواسته سیاسی، هر چه که باشد، هیچ ایرادی ندارد و می تواند به گفتگوی گسترده گذارده شود> کاملا با شما موافقم البته اگر طرف گفتگو هم منطقی باشد. متاسفانه تا به حال خواسته های منطقی آموزش به زبان مادری و حفظ و گسترش فرهنگها، از طرف حکومتها فقط و فقط سرکوب شده اند و متاسفانه از طرف روشنفکران جامعه ما هم یا تکفیر شده اند و یا در بهترین

حالت نادیده گرفته شده اند. و در نهایت، نتیجه آن افراطها از آنسو، به افراط از این سو منتج شده است. به عقیده من بجای تهدید و خط و نشان کشیدن و اسلحه به رخ کشیدن و تبلیغ جنگ و خونریزی (همه اینها را آقای امید دانا به راحتی انجام داده اند) باید به آنها توجه کرد و در مورد آنها صحبت کرد و خواسته هایشان را به رسمیت شناخت و از همین حالا و تا دیر نشده و ایران به یک یوگسلاوی دیگر تبدیل نشده، چاره ای برای آن اندیشید. وگرنه وقتی گفته شود که اگر به فکر جدایی بیفتید اینطور می زنیم و آنطور میکشیم، آنها هم خواهند گفت پس بجنگ تا بجنگیم و نتیجه جز کشتار و ویرانی و بدبختی و فلاکت نخواهد بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای نگهدار من فکر مبکنم اقای خامنه ای پاک شما را از یاد برده اند گرنه حتما به توصیه های سه سال قبل شما عمل میکردند.اما نگران نباشید این مقاله شما را که بخوانند حتما شما را به یاد خواهند اورد و تشکری جانانه خواهند کرد...نا موفق باشید..