Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: تبریزی

(..... کمونیست های دو آتشه! مگر قبول ندارید که برای برقرار کردن حکومت کارگری و دیکتاتوری پرولتاریا اول سندیکاهای کارگری بایستی ایجاد شوند؟ .....)

نه! کمونیست ها خواستار برپائی سندیکا نیستند و سندیکالیسم را ابزاری در دست سرمایه داری و بورژوازی برای به بیراهه بردن جنبش های کارگری می دانند!

(..... سندیکا یک نهاد کارگری ادغام شده در نظام سرمایه داری است! سندیکا هیچ گاه نمی توانسته و نخواهد توانست نهاد انقلابی طبقه کارگر برای دگرگونی نظام سرمایه داری و برانداختن سیستم کار مزدی باشد چرا که موجودیتش وابسته به موجودیت کار مزدی است! .....) همه این نوشته در لینک زیر

http://iranglobal.info/node/65924

همچنین در این باره نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر نیز سودمند است

http://iranglobal.info/node/63705

نکته: سندیکالیسم واژه ای فرانسوی است و برابر انگلیسی آن تریدیونیونیسم است.

نوشته شده توسط: سازاخ

در هر گوشه دنیا رهبرانی که به بهانه دفاع از حقوق پرولتاریا و مستضعفان خواستنه اند با شعار زنده باد مرده باد و یا مرگ بر و یا با شهیدبازی، سوار بر ذهن و احساسات زحمتکشان بشوند و بدون سرمایه گذاری و بدون زحمت حاکمیتی را بدست بگیرند عملا در تاریخ نشانداده شده است که این رهبران ناصادق ترین انسانها در تاریخ بودند، که نمونه های دست نخورده از این نوع حکومتها در جهان که بعنوان موزه جهانی نگهداری شده اند مثل: کره شمالی، کوبا و ایران می باشد، تا مردم دنیا با سفر به این سه موزه ، نتایج خفت بار حکومتهای ایدئولوژیک و دینی را از نزدیک ببینند، تا هرگز فیلشان یاد هندوستان نکند.

نوشته شده توسط: Anonymous

این کمونیستقلی های کتاب نخوانده، به همراه پانفارسقلی ها، از جمله پان لرقلی های کاسه داغ تر از آش، که در معیت زاگرسقلی های اهورائی کوروش کبیر صلوات الله علیه، از زبان مادری ملل غیر فارس نفرت دارند، آیا از زبان مادری خود نیز نفرت دارند؟ آیا این پانفارسقلی ها که زبان مادریشان برایشان عزیز است، زبان مادری ملل غیر فارس برایشان عزیز نیست؟ آیا این کمونیستقلی ستاره دار که از زبان مادری خود نفرت دارد مگر مادر ... چه بدی به وی کرده است اینهمه از زبان تورکی مادرش نفرت دارد؟ اگر پانفارسقلی ها میخواهند زبان دههاتی خود را بملل ایران زور پچان کنند، آیا این کمونیستقلی ستاره دار هیچ ارج و عزتی برای مادرش قائل نیست، افتاده دنبال حزب ژوبین خان ارمنی؟ کسی که از زبان تورکی مادریش نفرت دارد، فردا چه ارج و احترامی نسبت به زحمتکشان و کارگران جامعه خواهد گذاشت؟ کسی که اینهمه از کارگر دم میزند! دم خروس را

باور کنیم، یا قسم حضرت عباس را...؟
این کمونیستقلی خان! پیرو مکتب آقای (منصور حکمت)، ملقب به "ژوبین ارمنی" که هنوز هم در رکاب حزب وی سینه میزند، آیا (ژوبین ارمنی) متوفّا نیز از زبان مادری ائرمنی اش نفرت داشت؟ اگر نه! پس علت چیست که این کمونیستقلی ما از زبان تورکی مادری خود اینهمه نفرت دارد؟ آیا شرمنده وجدان و یا از چیزی شرمسار است، که او را از دورن مثل خوره میخورد و میپوساند، نکند دچار جو ضد تورکی پانفارسقلی ها شده، از موجودیت، هویت اتنیکی خود بیگانه گشته، شاید بدین سبب از زبان و فرهنگ خود احساس حقارت و شرمندگی میکند؟
بقول فروید؛ کسی که زبان و فرهنگ، هویت و موجودیت خود را دوست نداشته باشد، قادر نخواهد بود کسی را دوست بدارد. این یک اصل مسلم در قانون فروید است.
بقول شاعر:
صد بار بدی کردی دیدی ثمرش را
نیکی چه بدی داشت که یکبار نکردی؟
حال از این کمونیستقلی ستاره دار باید پرسید: اگر رئیس متوفایت (ژوبین خان ارمنی) در قید حیات میبود،آیا او نیز از زبان مادری ائرمنی اش نفرت میداشت؟ اگر نه! شما چرا اینهمه دستپاچه تشریف داری؟برای شیرین کاری به محضر پانفارسقلی ها، با بکار بردن الفاط سخیف و تمسخر آمیزی مثل، زبان مادری، زبان عمه ای، زبان خواهری...، و این گونه لاتائلات به زبان و فرهنگ چهل میلیون مردم آزربایجان دهن کجی و بی احترامی میکنی؟ آیا فکر شرمندگی فردا را کرده ای؟ بخاطر داشته باش مطالبت در ذهن اینترت ثبت است.
نوشته شده توسط: Anonymous

سازاچ ... فریبکار ، دوباره ترمز برید ... و دهن ... توهین را در کمنت زیر باز کرد. تنفر از روح این نواده چنگیز میبارد .... پان ترک مانند وی مرزی نمی شناسد. در خانه میزبان به صاحبخانه و زمین و زمان ...میزند و دشنام میدهد.

بدنبال پارس
نوشته شده توسط: Anonymous

شاید زمانی برسد که دشمنان ملت ایران موفق به تجزیه ایران شوند .انگاه مردم کرد از گرگهای خاکستری فرار میکنند و مردم ترک از پیشمرگ های کرد که به زنده و مرده ترک وعرب رحم نخواهند کرد . ایران کوره های ادم سوزی خواهد شد که ترک وکرد عرب مخالف را ذوب خواهند کرد .
جنگ در هر شهر و روستا ایران را مانند بیافرا خواهد کرد و هر تجزیه طلبی موسا چومبه خواهد شد .سیل پناهنده فراری از دست تجزیه طلب پایانی نخواهد داشت .این اینده ایران وسرنوشت ان خلق‌های تحت ستمی است که همواره از ان سخن میگویند .بدون شک باز هم گروهی مردم فریب به قدرت خواهند رسید و گروهی مزدور در بلاد فرنگ باز هم از ستم ملی سخن خواهند گفت .
بدون ذره ای شک روشنفکران این سرزمین از تبهکار ترین ها هستند .ان زمان دیگر سودی نخواهد داشت که از دوران ارامش زندگی با پارسها سخن گفت .

نوشته شده توسط: Anonymous

پان اتراک هر چه با اسامی گوناگون زن و مرد کامنت باران کرده اند حریف حرف حساب آقای تبریزی نمی شوند. سپاسگزار از جناب تبریزی که با زبان ساده مطلب را بیان و همچون گذشته ریاکاران را رسوا کردید. این ها نماینده خودشان هم نیستند چه رسد به آذربایجان. هر چه این سه نفر با اسامی مختلف کامنت میگذارند باز هم بی محتوایی ان پیدا است.

نوشته شده توسط: سازاخ

آقای تبریزی، در داخل کشور هیچ جریان سیاسی حق اظهار نظر ندارد، چون زندان و شلاق و دستبند قپونی چوبه دار حرف اول و آخر رژیم جمهوری اسلامی را می زند، در خارج از کشور هم مبارزات حالت انتزاعی دارد، درختان بی ریشه چطور می توانند ملتی را نمایندگی کنند، ولی در هر حال این جریانات گویای روح و سایه ملتها برای ابراز درد آنها از دست سرسره بازان زبان فارسی است که در نیویورک زندکی می کنند و خود را کارتون خواب و گور خواب و محتاج به نان شب معرفی می کنند، عجب کمونیستهای شارلاتان و مردم فریبی؟؟؟؟؟؟‌ !︎!!!!!//۴

نوشته شده توسط: Anonymous

اولا شما از کلمه خودساخته آذری زبان استفاده کردید که نشان از ...دارد دوم تورکهایی که شما اسمشان را آوردید نوکران بی چون چرای پانفارسها بودند که نه تنها نسبت به هویت ایرانی و تورکی خود کار مثبتی نکردن بلکه بدتر از پانفارسیسم به هویت تورکها ضربه زدند ما یک ضربالمثل تورکی داریم که من در اینجا تورکی اونو میگم میگن یه دیونه یه سنگی میندازه داخل چاه که صدتا عاقل نمیتونن درش بیارن تبعیذ و توهین و حق خوری و خودبزرگ بینی و زورگویی شما مصداق همین مثل هست که اقوام ایرانی رو درگیر کرده شمایی که نفس بلوچ و کرد و تورک و عرب و ترکمنها و قشقایی ها رو بریدین شما فارسها مردمانی هستید که حتی به اصول و اساس قانونی که خودتون نوشتین پایبند نیستین یه ذره از فاز نژاد پرستی بیاید بیرون الان قرن بیست یکه حداقل در مورد کشور سوئیس و ساختار حکومتی آن مطالعه بکنید که دارای چهار زبان رسمی با قومیت مختلف...

عذر خواهی از تمام بقّال های سراسری
نوشته شده توسط: lachin

سالام دوسلار..
اگر عنوان کامنت من ( درس های از بقّال سرکوچه ) درج شده است , هیج اهانت و یا توهینی به شغل (( بقّالی )) نیست. اگر کسی هم بخاطر این اسم آزرده خاطر گردد, پوزش میخواهم . این عنوان تنها بخاطر رابطه با مارکت و سوپر مارکت است.

درس های از بقال سر کوچه
نوشته شده توسط: lachin

سالام دوسلار...
آقای تبریزی باز هم برای ما « درس » میدهد و می فرمایند که ... ( گروهی که چند ناسیونالیست انگشت شمار آن را می گردانند نمی تواند نام کنگره را بر روی خودش بگذارد! کنگره یا پارلمان یا مجلس به گروهی از برگزیدگان مردم یک سرزمین گفته می شود که به نمایندگی از آن مردم سخن می گویند.. ).
آقای تبریزی , ستاره سرخ و آل بایراق عزیز... برای سرنگونی رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی (( کنکره ملی آفریقای جنوبی )) اول تشکیل شد و بعد بر سر قدرت رسید..
1-(( کنگره ملی آفریقا (African National Congress = ANC) یک جبهه سیاسی در آفریقای جنوبی است که در سال ۱۹۱۲ تأسیس شد و علیه آپارتاید مبارزه کرد. کنگره ملی آفریقا پس از سرنگونی رژیم آپارتاید تاکنون در انتخابات شرکت کرده و موفق به تشکیل دولت گردیده‌است.)).
2- کنگره ملی هندوستان...کنگره ملی هند (همچنین با نام حزب کنگره و به صورت مخفف INC هم مشهور است,

بزرگترین حزب سیاسی جهان و هند است. این حزب در سال ۱۸۸۵ توسط آلن اکتاوین هیوم، دادابای نائوروجی، دینشاو واچا، وومش چاندرا بونرجی، سورندرانات بانرجی، منموهن گوش و ویلیام وددربورن تأسیس شد. بعد از استقلال هند در سال ۱۹۴۷ این حزب کنگره توانست با رهبری خانواده نهرو و گاندی بر سر قدرت رسیدند.
آقایان کمونیست های دو آتشه از نوع جمهوری اسلامی..... مگر قبول ندارید که برای برقرار کردن حکومت کارکری و دیکتاتوری پرولتاریا , اول سندیکا های کارگری بایستی ایجاد شود؟
پس اگرتعریف شما از کنگره را قبول بکنیم , اول بایستی حکومت کارگری به وسیله آراء کارگران ایجاد شود و « بعد» سندیکا های کارگری تشکیل گردد...WOW. اگر این تعریف را به تاواریش استالین می گفتید , سر همه تان را از تنتان می برید...
آقایان تبریزی ها..شما ها که بجز به بیراهه کشیدن خواسته های حقوق های اولیّه ملت های ایران را به عهده گرفته اید و در پشت پرده ستاره سرخ اهداف دیگری را دنبال میکنید , در عصر شکوفائی « دیجیتالی » نمی توانید بر سر این ملت ها کلاه بگذارید. فعلآ شما ها با سرود انترناسیونال ها و « کاتیوشا ها » خودتان را سرگرم بکنید تا تمام مرزهای کشور جهان از بین برود.
در ضمن ما از شما خواسته بودیم که عبارت (( تجزیه ایران )) را در اساسنامه کنگره ملیت های ایران فدرال برایمان پیدا بکنید ولی شما باز دست به (( شارلاتان )) بازی زده و برای ما درس و تعریف کنکره نمودید. سوال ما از شما تعریف کنگره نبود. من نمی دانم تعریف شما از (( زبان )) چیست. همانطور که بار ها نوشته اید زبان چیزی نیست به جزء وسیله ارتباط بین انسان ها. اگر تعریف شما را قبول بکنیم , پس چرا در فهمیدن یک جمله ساده « فارسی » که از شما خواسته میشود عبارت تجزیه ایران را در این اساسنامه پیدا بکنید, برایتان مشکل میشود. آیا شما توانای درک و فهم زبان فارسی را هم از دست میدهید؟...
نوشته شده توسط: تبریزی

نخست آن که من گفتم گروهی که چند ناسیونالیست انگشت شمار آن را می گردانند نمی تواند نام کنگره را بر روی خودش بگذارد! کنگره یا پارلمان یا مجلس به گروهی از برگزیدگان مردم یک سرزمین گفته می شود که به نمایندگی از آن مردم سخن می گویند و تصمیم می گیرند، برای نمونه کنگره آمریکا پارلمان یا مجلسی برپا شده از نمایندگانی است که در انتخابات گوناگون آن نمایندگان برگزیده شده اند تا سخنگو و نماینده رأی دهنده هائی باشند که آن نماینده ها را برگزیده اند.

آیا گروهی با نام خنده دار کنگره ملیت های ایران فدرال پارلمان یا مجلسی است از صدها نماینده که مردم ایران آن نماینده ها را در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک برگزیده اند تا سخنگو و نماینده آن مردم باشند؟ سخن از کدام کنگره است و نمایندگان وجود نداشته این کنگره من درآوردی و پارلمان من درآوردی و مجلس من درآوردی کی و کجا و در کدام انتخابات از سوی .....

..... مردم ایران برگزیده شده اند؟

بپردازیم به تجزیه طلبی این گروه دون کیشوتی ناسیونالیست!

دوستان گرامی، کسی می گوید که خوردن برنج کار بدی است، مرگ بر کسی که برنج بخورد! اما خودش برنج می خورد! از او می پرسند که مگر تو نمی گفتی که خوردن برنج کار بدی است؟ پس چرا برنج می خوری؟ پاسخ می دهد که من برنج نمی خورم بلکه پلو می خورم! آیا کار چنین کسی برابر با چیست؟ کار چنین کسی برابر با آن است که دیگران را خر گیر آورده است!

این که گروهی که نام خنده دار کنگره ملیت های ایران فدرال را بر روی خودش گذاشته است اما خوزستان را عربستان می نامد و از الاحواز و خلیج عربی و استان اورمیه و کردستان بزرگ و زبان مادری و لرستانات و استقلال بلوچستان ایران و ..... پیاپی می گوید و می نویسد کارش برابر با چیست؟ آیا کار این گروه کوشش برای رسیدن به فدرالیسم دموکراتیک مانند آمریکا و آلمان است و یا تجزیه طلبی ناسیونالیستی با گذاشتن نام فدرالیسم بر روی این تجزیه طلبی؟ آری، این گروه برنج نمی خورد اما پلو می خورد!

دوستان گرامی، پس از آن که روشن شد این گروه ناسیونالیست از سوی دولت های کشورهای دیگر رهبری و سازماندهی می شود تا هنگام درگیری این دولت ها با رژیم ولایت فقیه ابزار فشاری بر این رژیم باشد گردانندگان جنبش فدرال - دموکرات آذربایجان که نمی خواستند خودکشی سیاسی کنند از این گروه جدا شدند و در یک نوشتار به گونه ای محترمانه و سرپوشیده و سربسته و دربسته گفتند که نمی توانند با گروه تجزیه طلبی که ابزار دست دولت های بیگانه است همکاری کنند!

(بیانیه جنبش فدرال - دموکرات آذربایجان با تیتر: "چرا پيوستيم و چرا درآمدیم؟" در لینک زیر)

http://iranglobal.info/node/57152
لاچین جان تحمل بایدکرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام _ آقالاچین عزیز بقول تورک ها بو آقای تبریزی جاعلین ساققیزی چوخدان چورییب .یعنی سقزاین آقای تبریزی جعلی ها خیلی وقته ، فاسدشده است.
ازطرفی برای سیاسیون دیگرطیف های فکری اتینیک های غیرفارس وسیاسیون صادق دری زبان(فارس) نظرات این افراد همچون آقای تبریزی لازم بود،تابدانند،که چه تفکراتی درطی این صدوسی سال پیش درجامعه ایران مبارزات سیاسیون را به انحراف کشانده
تا مهندسی استعمارگران ودیکتاتورهای گوناگون برمامسلط گردد.
من ازطرفی خوشحالم که دراین دنیای مجازی نظرات مختلف بیان میشود.
ازجناب توکلی ودیگردست اندکاران این سایت بایدازصمیم قلب تشکرکردکه این امکان تمرین دموکراسی راایجادکرده اند.
جناب توکلی ودست اندرکاران این سایت لازم است بدانند،که بازتاب نظرات کاربران این سایت در داخل ودرخارج بسیارسودمندواقع میشوند.
شایددراینجاجدل ها وتوهین هایی باشد،ولی من بشخصه تمام آنرا بامنت پذیرامیباشم.

بماچی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام _ اولا هیچ شاهی باخان (مباشر)خودجنگ نمی کند.
گوشش رامی گیردوهمچون رضاپالانی ویامحمدرضاپالانی پرت میکند،جاییکه عرب نی نیانداخته است.
درثانی این هارت وپورت ها مهندسی استعمارگران غربی اسلحه فروش بانوچه های پان فارس بدتراز یهودیان اسرایلی درمنطقه برای فروش اسلحه وتخلیه دلارهای نفتی کشورهای نفتی منطقه است.
ثالثا ،بماملل تورک وعرب وبلوچ وتورکمن درداخل ایران چه ربطی دارد؟مگرماها سرپیازیم ،ته پیازیم که فرزندان خودرا به نادانی تعدادی عقب مانده نژادپرست به کشتن دهیم.
آنهاییکه شهرونددرجه یک این کشورندبروندجلو.همانطورکه درآمدهای ملی راصدسال است برای فرهنگ وزبان وادبیات خودخرج میکنند بهیچ کس نمی دهند،حال نیزبروندازچاه های نفتی محافظت کنند.
هرنیروازملل غیرفارس دراین مناقشات واردشود،احمقی بیش نیست.
مگردرپس جنگ همین جنایتکاران دینی درسایه نژادپرستان پان فارس نخوابیدند؟
بماچی رسیدآنرابفرمایید؟

دولت انگلیس
نوشته شده توسط: Anonymous

دولت انگلستان به مانند سگ توله امریکا موافق جنگ علیه ایران است .در دوران جنگ دوم دولت انگلیس در برابر هیتلر عقب نشینی کرد و یک کشتی از یهودان المانی که تقاضای پناهنده گی از دولت انگلستان را کرده بودند رد کرد و همه یهودان بدست افسران اس اس. گشته شدند .
دولت انگلیس همراه با دولت یهود وامریکا و تجزیه طلبان ضد ایرانی هدفی جز تجزیه ایران ندارند .هر دولت حاکمی در ایران باید بداند دولت انگلیس هر گز دوست مردم ایران نبوده و نخواهد بود .دخالت ترامپ در امور کشور انگلیس نشان داد که این دولت همراه با ترامپ برای جنگ با ایران و خروج از اتحادیه اروپا فرمانبر بی چون چرای ترامپ است .

بقّال انتر ناسیونالیزم..3
نوشته شده توسط: lachin

سالام دوسلار... ادامه 3

۱۰٫ پروتکل نشستھاى مجمع عمومى کنگره ملیت ها، از سوی دبیرخانه کنگره ملیت ها تهیه و باید بطورکتبى به اطلاع ھمه اعضاء کنگره ملیت ها رسانده شود.
۱۱٫ مجمع عمومی مسئول پذیرفتن یا رد درخواست عضویت تشکلات تازه در کنگره ملیت ها می باشد.
۲٫ شورای هماهنگی کنگره ملیت ها:



۲٫ شورای هماهنگی کنگره ملیت ها:
۱٫ شوراى مرکزى کنگره متشکل از نمایندگان احزاب و تشکلات عضو در کنگره ملیت ها می باشد.
۲٫ اعضاى شورای هماهنگی گرد آمده در نشست هاى “مجمع عمومى” عادى و یا “اضطرارى” کنگره، عالى ترین مرجع سیاست گزارى کنگره ملیت هاى ایران فدرال می باشند.
۳٫ شورای هماهنگی در بین دو مجمع عمومی یک نشست حضوری برگزار خواهد کرد.
۴٫ اعضاى شوارى هماهنگی کنگره٬ اعضای هیٸت اجرایى کنگره ملیت ها را انتخاب می کنند.

۳٫ هئیت اجرایی کنگره ملیت ها:
۱٫ هئیت اجرایی از سوی اعضاى شورای هماهنگی انتخاب می شوند.
۲٫ ھیئت اجرائى مسئول اجرای تصمیمات شورای هماهنگی در میان دو نشست حضوری این شورا است.
۳٫ مسئولیت های هیات اجرایی:
​الف) ارتباط با اپوزیسیون ایرانی
​ب) اعلام مواضع کنگره ملیت ها (از قبیل بیانیه ها و انتشار آنها)
​ج) امور اجرایی مربوط به کنگره ملیت ها
۴٫ هیات اجرایی موظف است که گزارش فعالیت های خود را حداقل هر سه ماه یکبار در جلسات اینترنتی برای اعضای شورای هماهنگی شرح نمایند.
۵٫ هیات اجرایی می تواند در صورت نیاز کمیته های کاری، کمیته های منطقه ای و کمیته های کشوری تشکیل دهد.
۵٫۱) کمیته ھا و ھیات هاى کارى بنا به ضرورت در انجام اهداف کنگره تشکیل می گردند.
۵٫۲) کمیته ھا و ھیات ھای کاری کنگره ملیت ها تحت نظارت ھیات اجرایی عمل می کنند۔
۵٫۳) کمیته ھا و ھیات ھای کارى داراى آٸین نامه اى که به تصویب هیات اجرایى کنگره رسیده باشد، خواهند بود.
۵٫۴) اعضای ھر کمیته و ھیات کاری از میان خود یک نفر را به عنوان مسئول گروه کاری خود تعیین می کنند.
۵٫۵) مسٸولین گروه هاى کارى با هیات اجرایی کنگره ملیت ها در ارتباط خواهند بود.
۵٫۶) کمیته های منطقه ای/ کشورى کنگره ملیت ها زیر مجموعه ای از کنگره ملیت ها در یک محدوده مشخص شھری، منطقه ای و کشوری می باشند. درھر منطقه / کشورى که حداقل سه عضو کنگره ملیت ها فعالانه حضور داشته باشند، هیات اجرایی می تواند واحد کشورى تشکیل دهد.
۵٫۷) کمیته های کشوری از طریق هماهنگ کننده منتخب خود با هیات اجرایی کنگره ملیت ها در تماس متقابل خواهند بود.
۶٫ اعضاى هیٸت اجرایى کنگره ملیت ها از میان خود، یکنفر را به عنوان “هماهنگ کننده کنگره ملیت ها” انتخاب می کنند.
۶٫۱) هماهنگ کننده کنگره مسئولیت هماهنگى فعالیتهاى هیٸت اجرایى کنگره را عهده دار خواهد بود.
۶٫۲) هماهنگ کننده کنگره در مقابل هیت اجرایی مسئول می باشد.
۶٫۳) همآهنگ کننده کنگره با دبیرخانه کنگره ملیت ها در امور مندرج در وظایف مشترک، همکاری خواهد داشت.
۶٫۴) همآهنگ کننده کنگره ملیت ها مسئول تھیه گزارش به نمایندگى از سوى هیٸت اجرایى برای ارائه به نشست ھای شوراى مرکزى کنگره ملیت ها می باشد.
۶٫۵) همآهنگ کننده کنگره پیشین تا انتخاب هماهنگ کننده بعدى توسط ھیئت اجرایی جدید، ھمچنان هماهنگ کننده کنگره باقى خواھد ماند.

۴٫ دبیرخانه کنگره ملیت ها:
در رابطه با دبیرخانه آیین نامه جداگانه ای تنظیم شده است مبنی بر اینکه دبیر خانه زیر نظر هیت اجرایی و ایینامه ان عمل نمایید

دبیر خانه کنگره ملیت های ایران فدرال
Congress of Nationalities for a Federal Iran
Democracy ● Freedom ● Pluralism
www.iran-federal.org

Cnfi.dabirkhaneh@gmail.com
بقّال انتر ناسیونالیزم..2
نوشته شده توسط: lachin

سالام دوسلار... ادامه ...2
اصول کلی:

۳) پس از برکنارى رژیم جمهوری اسلامی ایران و تحقق نظام جمهوری فدرال و دمکراتیک در ایران، موجودیت “کنگره ملیت ها” بمثابه نیروی پیشبرنده اصول پایه ای، به فعالیت خود ادامه خواهد داد.
۴) در کنگره ملیت ها اصولاً پیشبرد امورات بر مبنای توافق جمعی استوار است.
۵) وظیفه اصلی کنگره ملیت ها، هماهنگی فعالیت های اعضا، بر اساس اصول مشترکی که در منشور آن بدان اشاره شده، می باشد.
عضویت در کنگره ملیتھای ایران فدرال:

الف) عضویت در کنگره ملیت های ایران فدرال:
۱٫ پذیرفتن منشور کنگره ملیت ها، شرط عضویت تشکل ها در کنگره ملیت های ایران فدرال می باشد.
۲٫ تشکل متقاضی باید درخواست عضویت خود را به دبیرخانه کنگره ملیت های ایران فدرال تحویل دهد. این درخواست در جلسه شورای هماهنگی مطرح خواهد شد.
۳٫ پذیرش یا رد درخواست عضویت از اختیارات شورای هماهنگی خواهد بود.

ب) عضویت در شوراى مرکزى کنگره ملیت ها:
۱٫ هر تشکل عضو کنگره ملیت ها، نماینده ای در شورای هماهنگی خواهد داشت.
۲٫ اعضای شوراى مرکزى مؤظف به شرکت در جلسات شورا بوده و هر تشکل عضو دارای یک رأی است.

ج) حقوق اعضاء:
۱٫ در نشست های رسمى شوراى هماهنگی کنگره ملیت ها، هر عضو، فقط دارای یک رای است.
۲٫ اعضای کنگرہ ملیت ها ضمن پایبندی و تعهد نسبت به اصول پایه ای و دیگر مصوبات کنگره ملیت ها، استقلال سیاسی و تشکیلاتی خود را حفظ خواهند نمود.
۳٫ هر یک از اعضاء کنگره ملیت ها می توانند در ائتلاف ها یا تشکلات دیگر به شرطی که برنامه ی اتحادیه یا ائتلاف مذکور و ماهیت فعالیت آنها در تضاد با جوهره ی اهداف پایه اى کنگره ملیت ها نباشد، عضویت داشته باشند.
۴٫ دریافت پروتکل مباحثات و تصمیمات نشست ھاى رسمى اعضای کنگره در شورای هماهنگی کنگره ملیت ها، حق اعضاء کنگره ملیت ها است.
۵٫ اعضاء حق دارند از ھر ارگان و یا مقامى به همان ارگان و یا ارگان هاى بالاتر شکایت کنند، شکایات اعضاء باید مستند و کتبى باشند، بالاترین ارگان براى رسیدگى به شکایات اعضاء، شورای هماهنگی کنگره ملیت ها می باشد.

د) سلب عضویت و مسٸولیت:
عضو یا اعضایی سلب عضویت یا مسئولیت خواهند شد که:
۱٫ برخلاف اهداف و منافع سیاسى و تشکیلاتى کنگره ملیت ها اقدام نموده باشد.
۲٫ به تعهد مالی خودعمل نکند.
۳٫ بدون عذرموجه در یک جلسه حضوری یا سه جلسه متوالی مجازی شورای هماهنگی کنگره ملیت ها شرکت نکند.
۴٫ تعلیق عضو خاطی از صلاحیات شورای هماهنگی است.
۵٫ حق سلب عضویت عضو خاطی از صلاحیات مجمع عمومی است.
۶٫ تصمیم شوراى هماهنگی و مجمع عمومی مبنى بر تعلیق یا سلب عضویت باید کتباً به اطلاع آن عضو برسد.
۷٫ عضو معلق حق دارد که در جلسه شورای هماهنگی کنگره ملیت ها از خود دفاع نماید.

ارگانهای ساختارى کنگره ملیت ها:

۱٫ مجمع عمومی
۲٫ شوراى هماهنگی
۳٫ ھیئت اجرائى
۴٫ دبیرخانه

۱٫ مجمع عمومی:
۱٫ مجمع عمومی “کنگره ملیت ها” عالى ترین ارگان تصمیم گیرنده پیرامون اصول و موازین اساسى “کنگره ملیت ها”٬ موارد مربوط به سلب عضویت ها و رسیدگى به شکایات رسیده از سوى اعضاى کنگره ملیت ها است.
۲٫ مسٸولیت تدارکات و مدیریت برگزارى اجلاس مجمع عمومى به عهده هماهنگ کننده کنگره، هیات اجرایی و دبیرخانه کنگره می باشد.
۳٫ آٸین نامه نحوه برگزارى و دستور اجلاس مجمع عمومى را حداکثر تا ۱۵ روز قبل از موعد برگزارى، توسط دبیرخانه به شوراى هماهنگی کنگره اعلام و ارسال می شود.
۴٫ جلسات عادی مجمع عمومی با شرکت حداقل دوسوم نمایندگان رسمى تمامی اعضای کنگره ملیت ها در “شوراى مرکزى” و با حضورنمایندگان شوراهاى واحد ھاى منطقه ای ھردو سال یکبار تشکیل می شود.
۵٫ درشرایط ضرورى که دو سوم اعضای رسمى کنگره ملیت ها (شوراى هماهنگی) و یا دو سوم اعضاى هیٸت اجرایى کنگره درخواست برگزارى مجمع عمومى فوق العاده نمایند٬ همآهنگ کننده کنگره ملیت ها ملزم به فراخوان و دبیرخانه کنگره ملزم به تٗأمین تدارکات برگزارى آن در موعد مورد توافق هیٸت اجرایى خواهد بود.
۶٫ حضور اعضایى از “شوراى هماهنگی کنگره” در مجمع عمومى، که حق عضویت سالانه شان را بلا انقطاع پرداخت نکرده اند٬ رسمیت نداشته و در موارد رأى گیرى حق رأى نخواهند داشت.
۷٫ نمایندگان شوراهاى واحد ھاى منطقه اى و کمیته های کاری هیات اجرایی، با رأى مشورتی درمجمع عمومى کنگره ملیت ها شرکت خواھند داشت.
۸٫ گزارشات نمایندگان کمیته ها و ارگانهای مختلف کنگره ملیت ها، درمجمع عمومى کنگره اراٸه و پیشنهادات و ترمیمات لازم به ساختار تشکیلاتى کنگره ملیت ها در مجمع عمومى به تصویب میرسند.
۹٫ هرعضو حاضر درمجمع عمومی یک رأى دارد که از جانب نماینده رسمى آن اعمال می گردد.
بقّال انتر ناسیونالیزم..1
نوشته شده توسط: lachin

سالام دوسلار...
از کسانی که در این تارنمای گروه کنگره ملیت های ایران فدرال که ستاره سرخ تبریزی برایمان فرستادند , بتوانند سخنان (( تجزیه ایران )) را پیدا بکنند ,لطفآ در این صفحه درج بکنند..من اساسنامه این کنکره را در اینجا مجبورم کپی بکنم و ار آقای تبریزی باز میخواهم برایمان بفرمایند که در کدام قسمت از این اساسنامه « تجزیه ایران » سخن به میان آمده است..
آقای تبریزی... کسانی که در پشت پرده ستاره سرخ , اهدافی را دنبال میکنند, نبایستی به هوش , ذکاوت و استعداد دیگران اهانت بکنند. ..
بخاطر طولانی بودن این اساسنامه , در صفحه دیگر درج میگردد.

اساسنامه‌ “کنگره ملیتهاى ایران فدرال”

مقدمه:

انقلاب بهمن ماه ۱۳۵۷ هجرى ش (۱۹۷۹ میلادى) که علیه استبداد٬ تبعیضات و نابرابری هاى سیاسى٬ اجتماعى و اقتصادى بر مردمان ایران بود٬ با سوء استفاده از باورهاى مذهبى مردم٬ به بیراهه کشانده شد و به شکست انجامید و تبعیض مذهبى علنى مزید بر تبعیضات پیشین علیه مردمان گوناگون ایران رسمیت قانونی یافت.
سرکوب مقاومت هاى مردمى در مقابل استبداد مذهبى و کشتار بیرحمانه فعالین سیاسى احزاب و تشکلات سیاسى ایران به ویژه در دهه سال ۱۳۶۰ هجرى ش٬ خود تبعیدى سران و رهبران سیاسى بسیارى از احزاب و تشکلات سیاسى را سبب گشت.
ضرورت همبستگى و تشکیل ائتلاف هاى سیاسى قدرتمند با اهداف مشترک٬ سبب تبادل نظر٬ رایزنى و نزدیکى گسترده اى در خلال سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴ میلادى میان تشکلات سیاسى متعلق به ملیتهاى تحت ستم ملى گشت. بنیان گزارى “کنگره ملیت هاى ایران فدرال” محصول چنین پروسه اى پس از سالها تبادل نظر و رایزنى با حضور ۱۶ تشکیلات سیاسى متعلق به ملیت هاى گوناگون ایران در ابتداى سال ۲۰۰۵ میلادى در اجلاس لندن بود.
اعضاء بنیان گزار ” کنگره ملیتهاى ایران فدرال” که امضاء کنندگان “سند لندن” به تاریخ بیستم فوریه ۲۰۰۵ بودند، به ترتیب حروف الفباءعبارتند از:
۱٫ جبهه متحد بلوچستان- ایران
۲٫ جنبش فدرال دمکرات آذربایجان
۳٫ حزب دمکرات کردستان ایران
۴٫ حزب مردم بلوچستان
۵٫ – حزب تضامن (همبستگی) دمکراتیک اهواز
۶٫ سازمان دفاع از حقوق ملى خلق ترکمن
۷٫ حزب کومله کوردستان ایران

اعضای این “کنگره” درمجمع عمومى آپریل ۲۰۱۳ لندن به ترتیب حروف الفباء عبارتند از:
۱٫ جبهه متحد بلوچستان –ایران (جمهوریخواهان)
۲٫ جبهه مردم بلوچستان
۳٫ جنبش فدرال دمکرات آذربایجان
۴٫ حرکت ملی – دمکراتیک ترکمن
۵٫ حزب اتحاد بختیاری و لرستان
۶٫ حزب تضامن دموکراتیک الاھواز(عربستان)
۷٫ حزب دمکرات کردستان ایران
۸٫ حزب کومله کردستان ایران
۹٫ حزب مردم بلوچستان
۱۰٫ سازمان دفاع از حقوق ملی خلق ترکمن
۱۱٫ سازمان مردمى کُرمانج (کردھاى خراسان)
۱۲٫ کانون فرهنگی و سیاسی آذربایجان
۱۳٫ کانون فرھنگى و سیاسى خلق ترکمن

اصول پایه اى:

۱) ایران کشورى است چند ملیتی که تمامی ملیت های ساکن در آن باید به طور مساوی و با تامین برابر حقوق ملی ملیت های ایران در امر حاکمیت و اداره کشور شریک باشند. حقى که تا کنون از آنها سلب شده است.
۲) ساختار جمعیتی کشور ایران متشکل از ملیت هاى بلوچ، ترک آذربایجان، ترکمن، کرد، عرب، فارس،لر و … بوده که هر کدام دارای سرزمین هاى تاریخى و ویژگی های ملی خود می باشند.
۳) مشروعیت سیاسی هرحاکمیتی، همواره از اعمال اراده مستقیم مردم سرچشمه می گیرد. لذا اراده تمامى ملیت های مختلف ساکن در ایران و رعایت حقوق ملی برابر آنان تحت هیچ شرایطی نباید موردِ اغماض و استثناء قرار گیرد.
۴) برقراری نظام جمهوری فدرال، بر اساس ویژگی ملی-جغرافیایی که پایبند به اصول دموکراسی، منشور جهانی حقوق بشر و کنوانسیون هاى الحاقى آن است، نظامی سیاسی قابل دوام، به منظور اعمال اراده سیاسی که تضمیمن کننده حقوق برابر همه ملیتها درچارچوب ایرانی آزاد ودموکراتیک خواهد بود.
۵) اعمال اراده سیاسی در یک نظام دموکراتیک و فدرال الزاماً برخاسته از اراده آحاد مردم تشکیل دھنده آن می باشد.

اصول کلی:

۱) نام این تشکل “کنگره ملیت هاى ایران فدرال” و به انگلیسی The Congress of Nationalities for a Federal Iran به اختصار CNFI می باشد که دراین اساسنامه و دیگر اسناد درونى از آن به عنوان “کنگره ملیت ھای ایران فدرال” یا “کنگره ملیت ها” یاد خواھد شد.
۲) “کنگره ملیت ها” درچارچوب اصول پایه ای خود، درجهت اتحاد عمل و ایجاد ائتلافی وسیعتر با سایر نیروهای دمکرات و آزادیخواه در ایران، خواهد کوشید.
ادامــــــه
نوشته شده توسط: تبریزی

(..... آقای تبریزی کی و در کجا در جلسه گردهمائی این گروه شرکت کرده اید تا سخنان تجزیه ایران را توسط این دکان داران شنیده باشید؟ .....)

هنگامی که در تارنمای گروه کنگره ملیت های ایران فدرال انبوهی از هیتلرنامه ها و پان نامه ها و نوشته های گوناگونی را که برای نفرت پراکنی ناسیونالیستی میان مردم ایران نوشته می شوند می توان دید چه نیازی به رفتن من یا دیگران به نشست های این گروه برای آگاهی از دیدگاه های آنان است؟

نشانی تارنمای گروه کنگره ملیت های ایران فدرال

http://www.iran-federal.org

یادآوری می شود که بسیاری از هیتلرنامه ها و پان نامه های گردانندگان این گروه در این تارنما گنجانده نشده اند و در بخش های گوناگون جهان اینترنت می توان آنها را یافت.

بقّالی بنام انترناسیونالیزم
نوشته شده توسط: lachin

سالام دوسلار...
آقای تبریزی نوشته بودید که ..
(دوستان گرامی، چند ناسیونالیست ایرانی که شماره آنها بیشتر از بیست و چند تن نیست گرد هم آمده اند و گروهی را درست کرده اند و در آن گروه گاه از تجزیه ایران به چند کشور سخن می گویند و گاه از دیوارکشی های هیتلری میان کرد و فارس و ترک و عرب با دستاویزهائی مانند حق تعیین سرنوشت و فدرالیسم سخن می رانند ).
آقای تبریزی ...شما که این همه در کامنت هایتان لینک های تکراری را درج میکنید , لطفآ با لینک , برای ما اطلاع بدهید که (( کی و در کجا ) در جلسه گرد همائی این گروه شرکت کرده اید تا سخنان (( تجزیه ایران )) را توسط این دکان داران شنیده باشید. اگر تاریخ شرکت و محل شرکت شما در این گروه گرد همائی را , حتی برای اولین بار بنویسید که حقیقت داشته باشد , من قول میدهم با سرویس ( فدکس اینترناشنال ) برای شما یک جعبه شامپاین فرانسوی , یک جعبه ویسکی اسکاتلندی

همراه با داس , چکش , بیل و کلنگ مطلّا شده برایتان بفرستم . در ضمن, این دیوار کشی های هیتلری دیگر چه مغلطه ای است؟ دیوار برلین را تاوریش استالین و کمونیست ها ساختند و این انترناسیونالیسم فاشسیم هیتلری ( بدون مرز و دیوار ) بود که می خواست اورپا و شوروی سابق را به زیر سلطه خود کشیده تا هزاران سال حکومت بکنند. در ضمن چندی پیش برایتان یک نامه ارسال کردم امیدوارم به دستتان رسیده باشد...گوله ... گوله...
دکانی به نام کنگره ملیت های ایران فدرال!
نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، در زبان های فرنگی مانند زبان انگلیسی (سوپر) به (اَبَر) گفته می شود، مانند سوپرمن یا ابرمرد و سوپرپاور یا ابرقدرت و ..... همچنین در زبان های فرنگی به بازار (مارکت) گفته می شود.

در کشورهائی مانند آمریکا و ژاپن فروشگاه هائی چند اشکوبی ساخته شده اند که هر اشکوب آنها چند هکتار مساحت دارد و کالاهای گوناگون در آنها فروخته می شوند، مانند فروشگاهی پنجاه اشکوبی که مساحت هر اشکوب آن ده هکتار یا صدهزار مترمربع است و مساحت آن روی هم به پنج میلیون مترمربع می رسد که با هزاران کارمند گردانده می شود و ارزش داد و ستد روزانه آن به میلیاردها می رسد، به چنین فروشگاه هائی در زبان های فرنگی سوپرمارکت یا ابربازار گفته می شود.

از سوی دیگر هم اکنون در ایران مد شده است که هر بقال و میوه فروش و قصاب و نانوائی که دکانی باز می کند نام دکانش را سوپرمارکت می گذارد! ابربازار یا سوپرمارکت آن چنان .....

..... که گفته شد کجا و دکانی سه متر در چهار متر که نام آن سوپرمارکت و سوپرمیوه و سوپرگوشت و سوپرنان و ..... گذاشته شده است کجا؟ فرهنگستان زبان فارسی هم که در سایه آخوندیسم کارش نوشتن زیارتنامه و توضیح المسائل است به جای آن که این پیشه وران را فرابخواند به جای واژه خنده دار سوپرمارکت واژه فروشگاه را به کار ببرند خاموش مانده است!

دوستان گرامی، چند ناسیونالیست ایرانی که شماره آنها بیشتر از بیست و چند تن نیست گرد هم آمده اند و گروهی را درست کرده اند و در آن گروه گاه از تجزیه ایران به چند کشور سخن می گویند و گاه از دیوارکشی های هیتلری میان کرد و فارس و ترک و عرب با دستاویزهائی مانند حق تعیین سرنوشت و فدرالیسم سخن می رانند اما آن چه شگفت آور است این است که این گروه نامی به روی خودش گذاشته است که صد تریلی هجده چرخ نیز نمی توانند آن را بکشند و آن نام این است: "کنگره ملیت های ایران فدرال!!!"

مانند آن بقال که نام دکان سه متر در چهار مترش را سوپرمارکت یا ابربازار گذاشته است این دوستان ناسیونالیست ما هم دکانی باز کرده و نام آن دکان را کنگره ملیت های ایران فدرال گذاشته اند!

بیائید باهم بررسی کنیم که در واژه نامه سیاسی کنگره به چه چیزی گفته می شود و شناسه فدرالیسم چیست؟ کنگره یا پارلمان به گروهی از برگزیدگان مردم یک سرزمین گفته می شود که به نمایندگی از آنها سخن می گویند و تصمیم گیری می کنند، آیا گردانندگان گروه کنگره ملیت های ایران فدرال صدها نماینده ای هستند که مردم ایران آنها را برگزیده اند تا سخنگوی آنها باشند؟

فدرالیسم نیز که ابزاری برای مردم سالاری است به گرداندن بخش های گوناگون یک سرزمین به دست مردم آن سرزمین گفته می شود (مانند آمریکا و آلمان و چین و فیلیپین و مکزیک و .....) آیا دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب و برپائی رژیمی ملوک الطوایفی مانند روزگار فرمانروائی پادشاهان باستانی برابر با فدرالیسم است؟

به چند تیتر از نوشته های تارنمای این گروه نگاه کنید: (..... بحث استقلال بلوچستان ایران و پاکستان در کنگره آمریکا ! ..... کسی که فارسی را زبان رسمی ایران بشناسد طبق اعلامیه حقوق بشر محکوم است! ..... مردم سوسنگرد خواستار بازگرداندن نام عربی خفاجیه به جای سوسنگرد شدند! ..... استان اورمیه بخشی از کردستان بزرگ است! و .....)

روشن نیست نویسندگان این پرت و پلاهای خنده دار که دردها و رنج ها و خواسته های مردم ایران را نمایندگی نمی کنند چگونه نام گروه خودشان را کنگره گذاشته اند؟

مانند بقالی که نام دکان سه متر در چهار مترش را سوپرمارکت گذاشته است این گروه نیز نام دکانش را کنگره ملیت های ایران فدرال گذاشته است و کارش نوشتن هیتلرنامه و نفرت پراکنی ناسیونالیستی میان مردم ایران و ریختن آب به آسیاب رژیم آخوندی است، این گروه بهتر بود نام خودش را دکان چند تن از ناسیونالیست های ایرانی می گذاشت نه کنگره ملیت های ایران فدرال!!! چنان که از دیرباز گفته اند مورچه چیست که کله پاچه اش چه باشد!
جناب قندچی
نوشته شده توسط: Anonymous

میبینیم جناب قندچی زنده شده اند .وبی.خبر از هرچه
دارد وارد بحث چرندی شده که من هیچ ندان بیسواد حالم بهم میخورد تا چه رسد به شما که ...
سواد دارید.کل این لشگر کشی این است.که عده ای بنام
تورک امدند وبی مقدمه گفتند ما در اعتراضات شما اری
شما دخیل نمیشویم.چون یکبار از ما حمایت نکرده بودید ما نیز کاری نداریم .این تفکر یعنی حمایت ازرژیم
اخوندی یعنی ضدیت با انسانیت چراکه.گمان نمیکنم
نظام ولایت قبیح کاری جز کشتن انسانیت داشته باشد
تحمل اینهمه درد وظلم که اخرینش ویران شدن وویران
کردن نیمی از کشور بود ورفتاری کثیف برای حذف هم
کیشان خود وتوسل به پرستو بازی وحریم زن وفرزندان
خود یها .ایا حتی اگر این رفتار در کشوری دیگر اتفاق
میافتاد باید چنین موضعی وچنین رفتاروتصمیمی اتخاذشود .؟حتی اگر همین چند نفرباشند ایا خارج هر
موضوعی معنای این رفتارتضاد با انسانیت ندارد؟چه
شده که به یکبا

اینگونه شده اند؟یعنی ضرف این حداقل.پنج سال اخیر
تا این حد با دیگران وهموطنان خود دشمن شده اند؟
تا حدی که.بحث رامیبرند به هزاریا پانصد سال قبل و
نمیدانم چگونه اینهمه مسائل امروز ورفتار رژیم را می
بینیم.ولی سراغ اتفاقات گذشته وچند قرنی سلاطین
تورک وسایر اتفاقات میروند؟واز این سو فارس زبانان
را میبینیم که تا یک جمله اززبان مادری حرف میزنند
شروع میکنند به خودخواهی وگویا.انها صاحب این مرز
وبوم بوده اند وسند شش دانک ان بنام این حضرات بوده وبقیه غیر.فارس را از روی ترحم به این مملکت راه
داده اند .حال تمام اینها را گفتم تا متوجه باشید که نوع
موضع گیری اینها چیست .در حالی که انها فقط یک.دشمن دارند وهر مشگلی که هست پس ازسرنگونی
نظام قابل حل وگفتگو میباشد .وهر کس مدعی دموکراسی باشد رفتارش باید محکوم کردن این جدل
غیر منطقی وحتی چرندیات بین این دو دسته میباشد
ولذا بعید است شما هم قاطی شده وبخواهید جانب کسی را بگیرید.درست وغلط تا رژیم نرود اب به اسیاب
ریختن وتداوم ان است.
اکنون میبینم شما صرف نظر ازهرچیزی مگر ما مشگل
سیصد یا پانصد سال گذشته راداشته ایم.؟مگر این چهل سال اختلاف جغرافیائی دربین بوده است؟اگر فلان حاکم کشت یا اورا کشتند .اگر فلان سلطان وفلان
حاکم تورک یا غیر تورک پیروز شد یا بخشی از خاک تصرف یا از دست رفت ویا قومی اصافه وکم شد بحث
ما بوده خوب چرا طی چهل سال حکومت اخوندی این
اختلافها را ندیده ایم .اساسا هیچ بحثی کسی نداشته
وگویا این عده از سوی مردم وکالت رسمی دارند .
در این بین شما هم صرف نظر از هر اتفاقی در قرنهای
گذشته وراست یا دروغ ان وارد بحث این.تفرقه اندازان
شده اید .از انجا که هرکسی یک نوع تفکر خاص دارد
بیشک خلاف انرا اگر ببیند از موضع خود اقدام به دفاع
میکند ولی اشگال دیگر دراین است که مغرضانه وبی ارتباط نام دیگران را وسط میکشند ونمیدانم بحث صد
سال قبل چه ربطی به فدائی یا توده دارد.ونویسنده قصد بیربط بودن اینگونه سخنان را داشته اند.

دقیقا کدام برادر آقا محمد خان به روسیه پناه برد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

حالتون خوب نیست؟
گرجی ها از 70 سال قبلش و از زمان نادرشاه ترجیح میدادن که تحت سلطه امپراتور ارتودوکس مسیحی روسیه باشن تا ایران و اسلام
زمان شاه عباس هم سرکوب سختی نسبت به گرجیها وارد شده بود و ملکه کتوان به دست شاه عباس کشته شد
زمان حمله روس ها هم شاخه زیاد اوغلو قاجار که خان گنجه بودن مقاومت زیادی کردن و لذا مردم گنجه قتل عام شدن
اما به عنوان مثال ابراهیم خان جوانشیز خیانت کرد به ایران

سام قندچی
نوشته شده توسط: Anonymous

الان انتظار دارین با این ...به شما اپوزوسیون نژادپرست که کل منطقتون اینه که چون ترکها هزارسال پیش نبودن الان هم نباید باشن اعتماد کنیم؟
http://www.ghandchi.com/2704-taarikhgaraaei.htm
فقط پانترکها تاریخ رو یک طرفه میخونن؟
هم جمهوری آذربایجان امروزی و هم ارمنستان امروزی زمانی جز ایران بوده
کی میگه قره باغ جز ارمنستان هست چون 2000 سال پیش بوده
از سال 1923 تا 1926 منطقه بین قره باغ و ارمنستان جمهوری کردسنان سرخ به مرکزیت لاچین بود
یه منطقه ای خواسته مستقل بشه اقوامش با هم دعوا کردن
حالا به شما پان ایرانیستای نژادپرست چه؟
حتما فردا امثال آزادیبان میگن کل تبریز باید ارمنی بشن چون 1000 سال پیش بودن
پاشینیان خودش به اونجا میگه قره باغ
هیچ کشوری جمهوری آرتساخ رو به رسمیت نشناخته
اینا شدن کاسه داغ تر از آش

بایدازخواب بیدارشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام _ مردم اتینیک های غیردری زبانها،بایدازخواب بیدارشوند،تفکرات چپی همچون تبریزی های جعلی و... همچون
اقبال اقبالی،پان فارس های بینامی که بانام های مختلف ارمنی،زرتشتی،یهودی،حزب اللهی،وو ،،سلطنت طلب هایی همچون کوردی،پان هایی همچون کرمی،زعیم ووو...این هاباتمام تلاش برعلیه دموکراسی وشفافیت وآگاه شدن مردم وانحراف درمبارزاتمردم وخصوصن اتنیک های غیردری زبانهای هندی تبارکوشش میکند.
ملل درون ایران تنهاراهشان برای رهایی ازعقب افتادگی وخروج ازاستعمارخارجیان مبارزه بامتحجران روشنفکرنماهاست.
این عقب ماندگان درعصرکنونی که عصرانقلاب انفورماتیک بخودگرفته درفکراحیای تفکرات قرن پیش موسیلینی وهیتلرورضا پالانی واستالین جنایتکارمیباشند.
برای خروج ازفلاکت رهایی یقه ازدست این کمسوادان پرادعامیباشد.
این تبریزی جعلی همچون جمودفکران عصرگذشته پولپوت حتی شوروی وچین والبانی وکوبارانیزقبول ندارد.

این پرمدعای مامورنمای حدادعادل عصرکنونی ،درظاهری چپ، منافق گونه واردمیدان گشته تمام تلاش خودرادرسنگ اندازی به پیش پای مبارزان مدنی میکند.
پان فارس نژادپرست صدساله وقتی افرادی همچون ایشان راکه همیشه وکیل مدافعه ایی آنهارابعهده دارد،میبنید،به احمقان سنگربانی همچون ایشان دردل خودمی خندد.
این نیروها برای اتنیک های درون ایران بدتراز برادران لاریجانی وحدادعادل،خرازی ها ولایتی ها ونوری وعلم الهدی هامیباشد.
زیراکه آنها با پیشانی بازباملل وباحقوق مدنی واجتماعی مبارزه می کنند ولی امثال تبریزی های ستاره دار بانام خودی و وسیاسی ومدافع دروغین عدالت دراینجا
وکیل مدافعه ایی آن فاشیست ها رابعهده دارند.
اگردرطی این سالهانگاه کنید،پان فارس های شناخته شده دراین سایت حتی یک نمونه دیده نشده ازاین مانقوردهای خود فروش انتقادی کنند.
ماازسخنان بعضی ازافرادبایدنتیجه خوبی بگیریم .که نظرات مهمی رابرای جهانیان بیادگارگذاشته اند.
بهمین دلیل،هیتلرمیگوید،اگرده گلوله درخشاب تفنگت داشتی نه گلوله آنرابه مغزخایینین زده وتنها یک گلوله برای دشمنت نگه دار.
بخداویرانی
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام _ باورکنید،فیلترشکن این حقیرسه هفته ایی بود،کارنمی کرد،
امروزیکی ازعزیزان راهش انداخت.
ایرانی عزیز،بخدا ویرایی !!!
هیچ میدانی که چرا کریم خان زند این کارراباپسر برادرزنش کرد؟
نمی دانی،چون کریم خان همچون بدتراز بن لادن والبغدادی آن زمان فکرمی کرد.
همه میدانیم که آقامحمدخان با تعدادی ازملازمانش به دیدارعمه اش رفته بود.
آقامحمدخان باخواهر کریم خان رابطه نامشروع دوستی داشته و اورادرآغوش خودمیگرفته است.
جاسوسان کریم داعشی به اوخبررامی دهند، پس ازدستگیردرعین معاقشه قصدکشتن اش راداشته واطرافیان اوراازاین کاربرحذرمیکنند.
وقتی اززندان طولانی آزادگشته و پس ازبرگشت به استرابادبانیروهای خودبه سراغ زندهامیرود.
اگرتابحال نمیدانستی بدان که کریم خان بخاطرتفکرداعشی خودتقاص کارخودرابااقوام خودمیدهد.
گیرم که خواهرش را .... بود،میتوانست صیغه محرمیت خوانده ونسل خودراباعقلانیت نجات دهد.

نوشته شده توسط: Anonymous

یکی از تئوریهای شناخت فاشیسم و ناسیونالیسم قومی گرا راسیست ، رمانتیسم و گذشته گراِیی و گذشته پرسای آنست. البته هرجا به نفعش باشد. سازاچ این فرد ضد ایرانی و ضد فارس و ضد ارمنی و ضد کرد بجای یاد از بیضه های آفاممدخان قاجار ، بهتر است از منارههای سرهای انسانی و گربه های شهرهای ایران توسط اجداد مغول اش هم یادی بکند.
اپوزیسیون ایرانی امثال سازاچ های راسیست ضد ایرانی را با سرنگونی آخوندها تحویل خلخالی های آذری خواهد داد. ملاحستی رئیس دادگاه خواهد بود. 2 موسوی تبریزی و اردبیلی بازپرس خواهند بود. مهندس موسوی سبزه قبا میتواند وکیل وی بشود. لاشین مترجم زبان اویغوری او خواهد گردید

نوشته شده توسط: Anonymous

به پانفارسقلی
این پانفارسقلی ها بد جوری ترس بدلشان رخنه کرده است، این قوم خرده فرهنگ کولی، که تا دیروز با پول مفت نفت مردم عرب الاحواز ، مفت خوری راه انداخته گستاخ شده بودند، اینک کاسه کوزه هایشان در هم شکسته آبها از آسیاب افتاده است. دیگر ملل غیر فارس برای شعار های نخ نما شده شان تره خورد نمیکنند. اینان که تا دیروز بغلط خود را آقا بالا سر دیگران تصور میکردند، پانفارسیم نژاد پرست را پشت لعاب ایران و ایرانیت پنهان کرده بودند، دیگر حنایشان رنگ باخته، کسی خریدارش نیست. اینان که در جغرافیای موسوم به ممالک محروسه ایران بتدریج خود را در انزوا و در حاشیه حوادث سیاسی میبینند، گوئی بخیال خامشان،ایران از مشتی قوم مهاجر کولی تشکیل شده است، مثل همیشه در صددند به بهانه ایران و ایرانیت با انکار و سرکوب آزادیهای سیاسی، حقوق ملی مدنی،فرهنگی زبانی، و سر کوب حقوق اقتصادی، سرکوب حقوق حق تعییین تکلیف

ملل غیر فارس،به زور سرنیزه، هژمونی دیکتاتور منشانه و دهاتی خود را به هشتاد درصد مردم ایران تحمیل کنند. از این رو برای رسیدن به اهداف غیر انسانی و غیر اخلاقی خود، به تمسخر و دهن کجی و بد و بیراه گفتن به ملل غیر فارس روی آورده، با بیشرمی تمام به چهل میلیون مردم آزربایجان به بدترین وجهی اهانت میکنند.
با تاسف باید گفت؛ اینک چنین سیاست نژداپرستانه، در رئوس برنامه های پانفارسیسم قرار دارد، تا به زعم خود مثل زمان شاه معدوم با توهین و تحقیر ملل دیگر، شاید بتوانند دو مرتبه دیکتاتوری شوم و اسارتبار پانفارسیسم را بر گرده مردمان غیر فارس تحمیل کنند.
غافل از اینکه هنوز حالشان نیست، که ماهیت شعار های دروغین همه باهم بر ملا گشته لعاب مردم فریب ایرانیت سالهاست نخ نما شده از دست رفته است. بقول خواجه حافظ: کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش..! عرض به محضر آقایان پانفارس؛ دمای کویر لوت در تابستان به شصت و پنج درجه نیز میرسد. به جای توهین و تهدید ملل غیر فارس، فکری بحال خود کنید.
نوشته شده توسط: سازاخ

آقای تهرانقلی ایرانی، در دنیای مدرن امروز وقتی کلمه ختنه بگوش می رسد آدمی احساس تجاوز به حقوق کودکان را تا مغز استخوان احساس می کند، آنوقت شما چگونه می توانید براحتی از اخته شدن انسانی بنام آقا محمد خان ترک زبان بدست کریم خان زند، قهرمان جامعه فارسی براحتی اینچنین با آرامش داستان سرائی فرمائید؟ آیا شما یک انسان هستید؟ یا یک زامبی؟ تکلیف شما ها را حقوق بشر سازمان ملل تعیین خواهد کرد، حالا هرچه می توانید از چراغ قرمز دمکراسی عبور کرده و به ملتهای غیر فارس توهین کنید ولی زمانش که فرا رسد در مقابل عدالت سازمان ملل باید جوابگو باشید، نه تنها شما بلکه تمام آنهائی که در غار اصحاب کهف بدنبال ظهور حضرت مهدی و کورش به خواب خلسه فرو رو رفته اند، باید با واقعیتها رودرو شوند.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

test

جنگ و بقاء
نوشته شده توسط: Anonymous

بنظر می اید امریکا می خواهد جنگ بین ایران و عربستان و امارات باشد و خودش مستقیم دخالت نکند اینطوری امریکا و کشورهای غربی بیشتر سود می برند و بنظر ایران از این کار راضی است

مقاله صدرالاشرافي درمورد زبان
نوشته شده توسط: Anonymous

"تبريزي”قلابي نويسنده مقاله بي غيرت نيست ...كدام چپ ،سوسياليست وكمونيستي ميتواند مخالف فدراليسم ملي باشدوبطرف داران آموزش زبان مادري اهانت كند؟

چرا اخته شد
نوشته شده توسط: Anonymous

در تاریخ اورده اند که خان زند دستور اخته شدن اغا محمد خان قاجار را داد.برادر دیگر اغا محمد خان که او نیز ادعای تاج و تخت میکرد به روسیه پناه برد .در انجا کوشش کرد که روسیه را وارد جنگ با ایران کند که موفق شد و بخش بزرگی از ایران در جنگ با روسیه از دست رفت .
ما اکنون با پیروان دو عنصر فراری از بند زند و برادر خیانتکار او روبرو هستیم .انچه باید انجام داد نابودی کسانی است که میخواهند دروازه تهران را همچون ابراهیم خان کلانتر به روی بازمانده‌های این دو عنصر پلید باز کنند .چه کسانی نقش ابراهیم خان را بازی میکنند؟ توده ای وفدایی ها.

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا از نام مرسوم و شناخته شده ات این بار استفاده نکردی ؟ شرم و ترست از چیست ؟ شعار و آسمان ریسمان بافتن را لابد مزخرفات میدانی که اسم جدیدت را بکار گرفتی. آذربادگان نیازی به آدم ترسو ... که اسمش را مدام عوض کند، ندارد. پانفارس ترا خوب دچار کابوس نموده.

نوشته شده توسط: Anonymous

این روزها پانفارسها و مهره های سوخته شاه الهی و شیخ اللهی مدام بخود اجازه میدهند از طرف مردم آزربایجان صحبت کنند! اینان گویا وکیل مدافع و سخنگوی مردم تورک هستند مثل رژیم آخوندی پانفارس به صحرای کربلا زده دنبال مردم آزربایجان دهن دری میکنند. هنوز که هنوز است حالی نیستند که حتا سرور بزرگوارشان شازده فهله وی و تمام خاندانش صلاحیت ندارند از طرف مردم آزربایجان صحبت کنند، چه برسد به افراد ضد تورک و پانفارسی که اغلب پایشان را بیش از گلیمشان دراز میکنند، کسانیکه هنوز یاد نگرفته اند حد و مرز خود را بشناسند.
اینان با عقده های نژاد پرستی به بهانه شعار ایران و ایرانیت، ملل غیر فارس را تهدید میکنند مدام العمر تحت هژمونی، فقر فرهنگی و استبداد مذهبی پانفارسیسم به گروگان گرفته شوند.
در جهان مدرن امروز که دنیا بدنبال علم و صنعت و فرهنگ شکوفای دول غربیست، پانفارسها نیز تلاش دارند، به زور هم

که شده میخواهند هشتاد میلیون انسان جغرافیای موسوم به جهنم ایران را دنبال خود به بیابانهای سوزان یزد و کرمان هدایت کنند، تا فرهنگ کولی گری، بیابانگردی و چادر نشینی خود را به مردمان غیر فارس تحمیل نموده، استبداد قبیله ای و فقر فرهنگی و کولی وار خود را به نمایش بگذارند، تا شاید از طریق عقب نگهداشتن ملل غیر فارس، عقده های نژاد پرستی، و بیابان نشینی خود را ارضا کنند.
این کولیان رانده شده از هندوستان که امروز بغلط خود را "فارس" مینامند، کسانی هستند که از ظلم خانهای مستبد هندی موسوم به "ماهاراجا" از حاشیه جامعه هند معروف به (کاستن) یعنی" نزدیک نشدنی ها" رانده و متواری شده اند، بعد از مدتها سرگردانی در حاشیه کوههای پامیر افغانستان در اثر مراوده با مردم افغان، زبان دری فارسی را از افغاغنه آموخته اند، پس از سالها کولی گری، فال گیری، مار بازی، و مطربی در میادین شهرها، به لطف پادشاهان و سلاطین تورک همانند غزنویان، اشکانیان، افشاریان، سلجوقیان، صفویان، و سلسه پادشاهان قاجار در جغرافیای موسوم به ممالک محروسه ایران در بیابانهای مرکزی که مار در گرمای شصت درجه آن زوزه میکشد، اسکان داده شده اند.
اینان بجای تشکر از مردم تورک و پادشاهان آنان، که این کولیان را از برده گی، بی خانمانی، آواره گی و استثمار جنسی، نجات داده، شهر نشینی را به آنان آموخته اند، اکنون با ناسپاسی آلت دست بیگانگان گشته چیزی هم از مردم تورک طلبکارند. خنده آور اینکه از راه نرسیده ادعای مالکیت ایران را دارند. کسی که مدام شعار تورک به ترکستان میدهد. اگر قرار باشد تغییراتی در ممالک محروسه ایران صورت گیرد، قبل از هر چیز کولیان هندی از بیابانهای کویر لوت و نقاط مرکزی به هندوستان تشریف خواهند برد.

برنامه ریزی زبانکشی یا طرح بسندگی زبان فارسی
نوشته شده توسط: آشچی

در سایت کنگره ملیتهای ایران فدرال که آقای صدرالاشرافی ریاست آن را بر عهده دارند (یا داشتند، چون مطمئن نیستم ایشان هنوز در این سمت باشند)، این بیانیه ها به چشم می خورد:
- اطلاعیه کنگره ملیت های ایران فدرال دربارۀ طرح بسندگی زبان فارسی
- پیام تبریک شوراى همبستگى تورکمن-ایران بمناسبت روز جهانی کارگر
- اطلاعیه کنگره ملیت های ایران فدرال در خصوص روز کارگر
- مسئول عواقب “فاجعه سیل”جمهوری اسلامی است
- اطلاعیه کنگره ملیت های ایران فدرال در خصوص سیل در ترکمن صحرا
و بیانیه های دیگر در رابطه با مسائل روز. خوب حالا این کنگره موضع گیری خود را اعلام نموده و گفته که در کنار کارگران و مردم آسیب دیده است و این جور نیست که ککشان نگزد. فقط آنها مثل انسانهای معقول، انسان را موجودی چند وجهی و چند بعدی دیده، نسبت به حقوق و نیازهای فرهنگی او نیز حساسند.

فرهنگ و زبان ملتها را یک گنجینه دیده و نسبت به امحای آن واکنش نشان می دهند. فرقی بین انسان و گاو و گوسفند قائلند یعنی. اگر کسی خواستار نابودی زبانهای غیر فارسی در ایران است، این یک عقیده است و صد البته که می تواند آنرا بیان و از آن دفاع بکند. اما اسم چنین شخصی فاشیست است و حق پنهان شدن پشت ستاره سرخ و ادای کمونیست درآوردن را ندارد. البته میتواند سرش را زیر برف بکند ولی باید آگاه باشد که جاهای دیگرش بیرون است و جلب توجه می کند. چون مردم نه نفهم هستند، نه کور.
در زمان محاصره استالینگراد که مردم به معنای واقعی نان برای خوردن نداشتند و زیر بمباران شبانه روزی بودند و هزار هزار از جنگ و گرسنگی جان می دادند، بهترین و باشکوهترین کنسرتها توسط مستعدترین موزیسینها برگزار میشد. گاهی پیش می آمد که در اجرای بعدی چند نفر از اعضای کنسرت قبلی نباشند چون در آن فاصله چند روزه کشته می شدند یا از گرسنگی و بیماری جان می دادند. من کمونیست نیستم ولی نگاه یک کمونیست به فرهنگ چنین است. فرهنگ که نباشد چه فرقی می کند مرده باشیم یا زنده؟ اگر بحث یک تکه نان است، که حتی در همین جمهوری اسلامی هم با تملق گویی و ظاهرسازی و خبرچینی و خلاصه به طریقی می توان یک لقمه نان زهر مار کرد، با چند زن همبستر شد و بعد هم کپه مرگ را گذاشت تا روزی دیگر و زندگی حیوانی دیگر. ولی چرا بسیاری از مردم چنین نمی کنند؟ چون نمی توانند خودشان را با بی فرهنگی آخوند و پاسدار و بسیجی جاهل و متحجر وفق دهند. یعنی این نیازهای فرهنگی آنان است که بر نیازهای شکمی و زیر شکمیشان اولویت می گیرد. حالا این شخص متعصب که می خواهد از فرط تعصب زبان پالوده دوره هوخشتره را جایگزین زبان فعلی کند، با دیدن علاقه مردم به زبانهای غیر فارسی تنش کهیر می زند و از کارگر و مردم سیل زده مایه می گذارد. نخیر آقای ظاهر ساز! هم باید از حقوق معیشتی کارگر دفاع کرد هم از حقوق فرهنگی او. صد هزار بار روده درازی بکنی، نمیتوانی کسی را فریب دهی. کمونیست هم نیستی. فاشیستی هستی که عرضه اعتراف به عقاید دل بهم زنت را نداری.
در آخر، چند باری سخنان آقای صدرالاشرافی را شنیده ام و خوب میدانم که ایشان ابدا به چیزی به نام نژاد اعتقاد ندارند و با ادله هم از دیدگاهشان دفاع می کنند. شما این اصطلاح ترک نژاد را برای خودت نگه دار لطفا. این اصطلاحات به شما بیشتر می آید.
نوشته شده توسط: سازاخ

آقای تبریزی عدالتخواهی ابعاد گوناگونی دارد، گروهی برای بدست آوردن معیشت بهتر مبارزه می کنند، گروهی برای حقوق زنان و کودکان مبارزه می کنند، و گروهی برای زبان مادری مبارزه می کنند، و دهها گروه دیگر هر کدام بدنبال خواسته های خویش هستند،

نوشته شده توسط: Anonymous

لطفا در این سایت بی در و پیکر ، خبر دروغ و شایعه و تایید نشده درج و پخش نکنید ! چون دیگر هیچ سنگی روی هیچ سنگی بند نمیشود.
من مدتهاست که 50 درصد مطالب درج شده شما در این سایت را حقیقت یا قابل خواندن میدانم و چند بار به مسئول سایت هشدار داده که شما را قدری زیر نظر داشته باشد چون شما حداقل دبنال جنجال و شک هستی ، و این ژورنالیسم بلوارد... است.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، در این نوشتار که نویسنده آن پس از دیدن یک نوشته الکی درباره آموزش زبان الم شنگه به پا کرده است می گوید:

(..... در داخل کشور بایستی اعتراضات سراسری را تدارک دید! ..... طرح اعتراض هایِ هماهنگ و سراسری در تمام استان هائی که زبان مادریشان فارسی نیست! ..... اعتراض هایِ سراسری در دانشگاه ها و مدارس! ..... فعالانِ داخلِ کشور باید صدایِ اعتراض را در همه جا بلند سازند! ..... باید در خارج کشور به مخالفت بپردازیم! ..... باید در پارلمان های کشورهایِ طرفدار دموکراسی موضوع را مطرح سازیم! ..... باید در سازمان ملل متحد آن را مطرح کنیم! ..... مسأله را به طور جدی باید پیگیری کرد و رژیم را رسوا ساخت! ..... باید به دادگاهِ بین المللی لاهه گزارش فرستاد و شکایت کرد! ..... باید کاری کرد که برای رژیم خیلی گران تمام شود! .....)

اما آیا این صدرالاعیان و صدرالاشراف تا کنون درباره .....

..... شکنجه و کشتار هزاران تن از زندانیان سیاسی در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم دوزخی ولایت فقیه و به ویژه کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ خواستار چنین کارهائی در درونمرز و فرامرز شده است یا نه؟ ایشان در این باره نه تنها هیچ فراخوانی نداده است بلکه حتی یک نوشته کوتاه نیز کسی از این صدرالاعیان و صدرالاشراف درباره شکنجه و کشتار زندانیان سیاسی ندیده است! (هزاران زندانی سیاسی در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم ولایت فقیه اگر شکنجه و تیرباران شدند من چه کنم، به من چه!)

هنگامی که به زنی ترک نژاد و ترک تبار و ترک زبان در زندان تبریز تجاوز گروهی شد و سپس تیرباران شد صدرالاعیان و صدرالاشراف نیازی به کشاندن موضوع به سازمان ملل، پارلمان ها، دادگاه لاهه، اعتراض های سرتاسری و ..... ندید و نگفت که مسأله را به طور جدی باید پیگیری کرد و نگفت که رژیم را باید رسوا ساخت و نگفت که باید کاری کرد که برای رژیم خیلی گران تمام شود!

http://iranglobal.info/node/35798

هنگامی که دژخیمی دانه درشت به نام سلمان خدادادی به دختر ترک نژاد و ترک تبار و ترک زبان و ستمدیده ای به نام زهرا نویدپور تجاوز کرد و زهرا نیز پس از نا امید شدن از زندگی خودش را کشت فارس ترین فارس ها نیز خون گریه کردند و خواستار پیگیری این ددمنشی شدند اما مرگ جگرسوز و دیوانه کننده زهرا نویدپور برای صدرالاعیان و صدرالاشراف به اندازه یک نوشته الکی درباره آموزش زبان ارزش نداشت که خواستار اعتراض های سرتاسری و بررسی در دادگاه لاهه و سازمان ملل و پارلمان های کشورهای دیگر و ..... باشد! (یک دختر دهاتی مرد که مرد! من چه کنم به من چه!)

http://iranglobal.info/node/66631

هنگامی که یک کارگر ترک نژاد و ترک تبار و ترک زبان پس از سال ها زندان برای شکنجه هائی که کشیده بود جانش را از دست داد جعفر عظیم زاده فارس و محمود صالحی کرد با به خطر انداختن خودشان به تبریز آمدند و درباره آن کارگر ترک سخنرانی کردند سرود خواندند و اشک ریختند و یادش را گرامی داشتند اما مرگ آن کارگر برای صدرالاعیان و صدرالاشراف مانند مرگ یک پشه و یک مگس بود! پس نیازی هم به اعتراض های سرتاسری و بررسی در سازمان ملل و دادگاه لاهه و پارلمان ها و ..... نبود! (بابا کارگر، مارگر بود دیگه! مانند من از گروه اعیان و اشراف که نبود! فلان الدوله و فلان السلطنه که نبود! دکتر، مهندس که نبود! من چه کنم به من چه!)

(لینک یک)

http://iranglobal.info/node/62441

(لینک دو)

http://iranglobal.info/node/62460

(لینک سه)

https://www.youtube.com/watch?v=acpbEJwRZU4

دوستان گرامی، کارگران و رنجبران و دهقانان باید امیدشان را از پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی ببرند چرا که اینان وابسته به سرمایه داری و بورژوازی هستند! چنان که یکی از رهبران جنبش های کارگری می گوید ما با ناسیونالیست ها و مرتجعین کاری نداریم! ناسیونالیست ها خودشان ر ا به ما نچسبانند!

https://www.youtube.com/watch?v=8P9pGUxBV0E

دوستان گرامی، پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی با به راه انداختن الم شنگه هائی این چنینی و با گفتن و نوشتن سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته در راه نابودی رژیم دوزخی ولایت فقیه سنگ اندازی می کنند و چنین کسانی آشغال هائی هستند که باید آنها را از خانه ای به نام ایران جارو کرد و دور ریخت! در این باره نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است

http://iranglobal.info/node/57922
این روباه
نوشته شده توسط: Anonymous

اینهمه خود خواهی فقط برای زبان فارسی چه معنائی دارد؟ایا هنگام جلز ولز برای این زبان از خود پرسش کردید که مابقی ایرانیها زبانی دیگر دارند واین برخورد
نوعی توهین به انهاست؟حال رزیم هر کاری میخواهد بکند جای خود ولی بی احترامی به دیگران نیست؟
حال که چنین است پس ادم باشید وقدرتصمیم رژیم رابدانید ونامردی است اگر از نظام تشکر نکنید.

آقای تبریزلی... جان سنه قوربان...
نوشته شده توسط: lachin

سالام دوسلار..
آقای تبریزلی... جان سنه قوربان...
خیلی می بخشید که من موزاحیم میشوم. من یک کارگر بی ساوادی هستم که خواندن و نوشتن را اصلآ بیلمیرم بدان جهت از میرزای سرکوچه خواستم این نامه را برای شما بنویسد..
سلام.. همانطور که گفتم من یک کارگر بی سوادی هستم که از شب تا صبح با داس , چکش , بِل ( بیل ) و کولونگ ( کلنگ ) جان میکَنم , عرق میریزم و بیر قیران ( یک ریال ) هم در نمی آورم. پولی ندارم که « لاواش » بخرم چه رسد به « بربری » . من اصلآ نه بوقلمون سورخ کرده دیده ام و نه خاویار طلائی. نه شامپاین فرانسوی دیده ام و نه ویسکی اسکاتلندی.. اصلآ نمی دانم آن ها خوراکی هستند و یا اسباب بازی.. چون که من اشراف زاده نیستم و در صدر اشراف ها در این طبقات اجتماعی هم جائی ندارم . پسر همسایه ما که کتاب های کومونیستی می خواند میگوید که من به طبقه (( قعر المسکین )) یعنی طبقه پائین فقرا که

مخالف با ( صدرالاشراف ) است , تعلق دارم. پسر همسایه ما چیزی های می گوید که خیلی فکرم را قاراشمیش کرده است. او می گفت که در آلمان و روسیه پی قنبرانی ( پیغمبرانی ) ظهور کرده اند که انسان ها را نه تنها به راه راست هدایت میکنند بلکه ادعا می کنندکه تمام مردمان جهان « مساوی » خواهد شد و روزی تمام مرز های کشور ها را از بین خواهند رفت.
آقای تبریزلی ... جانیم سنه قوربان ...
نمی دانی که از شنیدن این خبر چه لذتی می برم. شما فکرش را بکنید که من دهکده ام را در اطراف ( قره چمن ) ول بکنم و به واشینگتن بیایم و در باغات این شهر به درختان (( امیشی )) بزنم بدون اینکه از آقای ترامپ اجازه بگیرم..
اسامی پی قنبران روسی را پسر همسایه خیلی تکرار کرده است ولی درست یادم نیست. می گفت اسم یکی ( لو لئین.. لولهنگ در تورکی ...و یا نعلئین ) است و دیگری (( بوستالین )). فکر میکنم آقای بوستالین از همین آزربایجان و از شهر (( بوستاناوا ... بوستان آباد )) خودمان باشد . ولی اسامی پی قنبران آلمانی خیلی سخت است که تکرار بکنم. فکر کنم یکی از از این پی قنبران «« انگلیسی »» باشد چون به کلمه (انگلیس ) خیلی نزدیک است. من هرچه به پسر همسایه گفتم این پی قنبر بایستی انگلیسی باشد , قبول نکرد . دو پایش را به یک ( باشماق ) میکرد و اصرار داشت که آلمانی است. اسم پی قنبر دیگر هم که یادم نیست , پسر همسایه میگفت که اگر اسم دامن بلند (( ماکسی )) را در نطر داشته باشی این اسم این پی قنبر را از یاد نخواهی برد. ولی متاسفانه من اسمش را از یاد برده ام..
آقای تبریزلی.. من سنه قوزبان...
تنها چیزی که از یادم نرفته است , کتاب های آسمانی این پی قنبران است. پسر همسایه می گفت که از پی قنبر با دامن بلند , ماکسی , کتابی است بنام « سرمایه». و خیلی اصرار می کند که من این کتاب را بخوانم.. و به این خاطر برای شما نامه می نویسم..
جانیم تبریزلی... باشوا دولانیم...
من که ساواد ندارم و برای خواندن این کتاب بایستی به کلاسهای اکابر بروم و خواندن و نوشتن زبان « فارسی » را یاد بگیرم . فکر نمی کنید که اگر این کتاب آسمانی با زبان تورکی چاپ می شد و من هم با زبان (( آنا دیلی .. زبان مادریم )) آشنا بودم , این کتاب بر روی من بیشتر تاثیر داشت ؟ آیا فکر نمی کنید که خواند این کتاب های آسمانی با زبان مادری ,مرا زودتر و سریعتر به این مکتب نزدیکتر میکرد؟ شما فکرش را بکنید اگر من تمام کتاب های آسمانی این پی قنبران را با زبان مادریم می خواندم , این کتاب ها را به دایی قیزی هایم, خالا قیزی هایم , عمو اوغلو هایم هم سفارش میکرد و تمام مرزهای کشور ها زودتر از بین میرفت و همه هم آسوده با خیال راحت مساوی باهم زندگی میکردیم. در هر حال منتظر جواب نامه هستم . چوغ ساغ اول...
(( ای نـــامه کـــه میـــروی به ســـویش...... از جــــانـــب مـــن ببـــوس رویــــش ))..
نوشته شده توسط: Anonymous

سازاچ از نوع تورک اوغلی است. بی منطق ، فراموشکار، ...، طلبکار، پر مدعا.
خودش فاقد اسم و هویت است. از تبریزی همان ایراد را میگیرد.
سوسیالیسم و کمونیسم را ردیف میکند بدون اینکه بویی از شناخت مکاتب داشته باشد.
خود را نماینده آذری ها میداند. تبریزی را منفرد می بیند. اگر این 3/5 نفر همنوع سازاچ، تنها و ایزوله و بی پشتیبان نیستد، چرا در این سایت بیکانه با خود ، جمع شده اند؟ چرا در میان سایتهای آذری و ترک ، کسی آنها را تحویل نمی گیرد.
من ادعا میکنم که در تمام ترکستان کسی بی منطق تر و فراموشکارتر ... از این سازاچ وجود ندارد. هر پرسشی که از دیگران می نماید، فراموش میکند که اول از خودش بپرسد. اسمش و هویتش را نگاه کنید، آنوقت به تبریزی ایراد میگیرد. سن این فرد فراموشکار بی منطق انسان ستیز شونیست چقدر میتواند باشد ؟ شاعر میگفت ای که 70 رفت و هنوز در خوابی، مگر این چند روز دریابی.

نوشته شده توسط: سازاخ

دوستان وقتی که می بینید کسانی بعد از سالها بحث و مذاکره، هیچ تغییری در فکر در آنها دیده نمی شود، باید مطمئن باشید که آن افراد معتاد می باشند، احتمالا:
معتاد به دین
و یا معتاد به ایدئولوژی
از نوع:
ناسیونالیسم
کمونیسم
سوسیالیسم
وووو.......
بحث با این افراد به بن بست منتهی می شود، چون آنها همانند سنگ خارا لایتغیرند. و گوش آنها قبلا با شمع مذاب دین و ایدئولوژی پر شده، و هیچ صدای تازه دیگری را نمی شنوند.

زبان کشی.....
نوشته شده توسط: Anonymous

ابتدا به فارس زبانان به مناسبت.تصمیم رژیم وشخص
رهبر مبنی.بر اموزش وتقویت زبان فارسی تبریک میگویم .واما نمیدانم چه چیزدیگری بایدگفت مطلب زیاداست .
پرسش نموده که ایازبان فارسی موجب این همه بدبختی است.؟زبا ن خیر.ولی خودخواهی شما موجب
خیلی از اختلافهاست.مثلا شلوغ کاری وسرصداومظلوم
نمائی چه معنائی دارد ؟سند خیانت ....این ها همان حرفهای مفتی نیست که راحت.انرا عنوان میکنید ؟
طوری حرف میزنیدکه گویا همه چیز عوض شده بود و
یکباره فدائی امد وبا خودسند ننگین اوردو...ایا شرافت
ووجدان دارید که بپرسم با توجه به اتهامهای خود علیه
فدائیان (البته من نمیدانم کدام طیف از فدائیان بوده اند)اگر قضیه برعکس بود حالا نمیگفتید.همدستی.رژیم
وپاداش رژیم و...از این حرفها؟مگر همین.رژیم عرب پرست نبود.مگر مدام شما اینرا عنوان.نمیکنید؟چه شده
شما چه خدمتی در پنهان.به رژیم کرده اید که یکباره
چنین تصمیمی گرفته شده

چرا بعد ازگذشت چهل سال ودراین شرایط که رژیم در
حال رفتن است اقدام به این کار نموده؟کاش حداقل
انصاف.وصداقت داشتید مخالفت فدائیان را چرا ازدیدی دیگر نگاه نمیکنید.یادتان باشد وقتی میگوئید سند خیانت فردا دوباره نگویید همدست رژیم وازاین...
اخر عادت دارید به تناقض گویی وازدوسر خوردن ونشخوارکردن..مانند همین موضوع قرار نیست که هر
چیزی به گونه ای جلوه داده شودکه انگاربه گل وبلبل
داشتیم میرسیدیم ویکباره چنین شد.
پرسش دیگرم این است چرا این همه خودخواهی وشلوغ کاری میکنید؟اگر شخص دیگری بود اگر یک معلم ساده بود باز.هم این طویله شما بازبودوخزعبلات
تولید.میکردید؟شما حتی از سایرینی که هم زبان شما
نیستند خجالت نمیکشید؟چند میلیون غیر فارس داربم
که بی شک.چند برابرشما خود خواهان هستند.شما به انها توهین میکنید نه به نویسنده مطلب.شما اگر خودخواه نیستید پس چه هستید؟شما چقدرکار نیک انجام داده اید که ارزوی شمابر اورده شده؟چندنفرزندانی ازاد کرده اید وچند بار به زیارت امام هشتم رفته ایدتا به مراد دلتان رسیده اید؟هنگامی که
کارهای نیک انجام میدادید تا ارزویتان بر اورده شود.
نفرین هم میکردید ؟حالا هم خوبه دیگه اگر هم دلتان خواست همصدا با امید دانا بگویید این کردهای ...بلوچ
....وشاد باشید از تصمیم رژیم ولی یادتان باشد اگردیگر
ایرانیان روزی گفتند نه بخاطر زبان بلکه برای نادیده گرفتن ما وبی احترامی به ما حیف است هم وطن نامیده شوید .
برنامه ریزی زبانکشی یا طرح بسندگی زبان فارسی
نوشته شده توسط: آشچی

نخیر! زحمت کشان ایران بلانسبت گاو و خر نیستند بلکه چون انسانهای باهوشی هستند، فرق کمونیست واقعی را با شارلاتان خوب تشخیص می دهند. مثلا می فهمند که هیچ کمونیستی در طول تاریخ نبوده که نسبت به فرهنگ ملل چنین به دیده تحقیر نگاه بکند و برایش دهن کجی و دلقک بازی در آورد. اینها البته از عظمت زبان و گنجینه فرهنگی ملتها چیزی کم نمی کند ولی حقارت و بی مایگی تمسخرکننده را به نمایش می گذارد. بهترین فیلمها و اپراهای آذربایجانی در همان دوره شوروی ساخته شده و هنوز که هنوز است فیلمهای 80 سال پیش مورد استفاده تلویزیون جمهوری آذربایجان قرار می گیرد. هر شخصی مجبور نیست در هر موضوعی وارد شود و مقاله بنویسد. مقاله باید در رابطه با موضوعی نوشته شود که تاثیری داشته باشد وگرنه چیزی نیست جز مطول نویسی و مکرر نویسیهای ملال آور و منزجر کننده. مثل همین متن نخ نما که من که کارگری هستم که داس و چکش به دست و با

دستهای تاول زده (آن قدر خودش را تکرار کرده که حفظمان شده!)...خوب که چی؟ اینها چه تاثیری در مبارزات کارگران می گذارد؟ من که ندیده ام جایی کارگری نوشته باشد یا گفته باشد در سایت ایران گلوبال شخصی مجهول الهویه و ستاره سرخ نشان چنین چیزی گفت. ختم کلام، عرض خود می بری و زحمت ما میداری. برو آقاجان، برو سرگرمی دیگری برای خودت دست و پا کن.
نوشته شده توسط: سازاخ

آقای تبریزلی یعنی اهل تبریز، شما با این اسم واهی یا اسم مستعار آزربایجان یکپارچه را زیر سئوال می برید، و ادعا می کنید که اهل تبریز هستید، یعنی تبریزلی هستید، زبان مردم تربیز و یا بقول شما تبریز ترکی می باشد، آنها به آب می گویند = سو، به نان می گویند = چورت و به سگ می گویند = ایت و به گربه می گویند = پیشیک و به روباه می گویند = تئولکی، و احتمالا شما تئولکی این تربیزیها هستید. که بخاطر نان شب و فرار از کارتن خوابی و گور خوابی به هر راهی دست می زنید، تا ملت خود را خار و خفیف و خراب و خرد و خمیر کنی، ما تو را و بدبختی های تو را درک می کنیم، امیدواریم که شما هم بخاطر نان شب ملتت را اینقدر مفت و مجانی نفروشی!

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، چندی پیش با آمدن سیل میلیون ها تن از مردم دردمند و درمانده و گرسنه و ستمدیده در دوزخی بی همتا در جهان به نام ایران خانه ویران و آواره کوه و بیابان شدند! آیا یک کک پیدا شد که صدرالاعیان ها و صدرالاشراف ها را بگزد؟ هیچکس نه تنها یک نوشتار دور و دراز بلکه حتی یک سطر همدردی نیز از چنین کسانی در این باره ندید!

(میلیون ها کارگر، مارگر و دهقان، مهقان اگر با سیل خانه ویران شدند ما چه کنیم، به ما چه! آواره شدند که شدند، ما چه کنیم، به ما چه!)

از سوی دیگر یک نوشته الکی درباره آموزش زبان در تارنماهای رژیم برای چنین کسانی ارزشی بیش از درد و رنج میلیون ها تن دارد!

آیا ستمدیدگان ایرانی گاو و خر هستند که به چنین بی رگ ها و بی دردها و بی غیرت ها و بی خیال ها و خوشگذران های وابسته به سرمایه داری و بورژوازی امید ببندند؟

(به لینک زیر نگاه کنید)

http://iranglobal.info/node/42737

نوشته شده توسط: Anonymous

این روباه پیر سبیل سفید ؛ که گاهی تئوریسین پان ترک تحزیه طلب میشود، در یکی از مصاخبه هایش میگوید ، یک آذری در پیش از زمان مشزوطه یا حین آن ، زبان فارسی امروزی را زبان رسمی ایران نمود.
حالا بیسوادهای آذری مغول تبار ، به ایرانیان و فارسیها توهین میکنند ، برای حق رسمی شدن این زبان توانای چند هزارساله ؛ که از پارسی پاستان ریشه گرفته، تا استفاده از زبلان عربی و غیره.
سئوال دورانساز کنونی اینست که چرا تجزیه طلبان آذری، برخورد نژادی راسیستی به ناتوانی و ضعف و شکست تاریخی خود می نمایند ؟ و قادر نیستند به دولتهای مسئول حاکم بپردازند مانند مبارزات هویت طلبی اقوام کرد و عرب و بلوچ و فارس و ترکمن و مازی و تازی و ارمنی و آسوری و زردشتی و رشتی و غیره ؟
ترک به ترکستان !
ایران فقط میهن اقوام اصیل ایرانی با هژمونی و رهبری زبان و فرهنک 7 هزارساله پارسی اهوارایی یا سکولار است !

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر از بزرگ مردانی که در طول تاریخ به زبان فارسی مطالب ارزشمندی نوشته باید اشاره کرد به حضرت عطار و حضرت مولانا
با وجود چنین برزرگانی که سر شار از انسانیت و مهر و عشق و همدلی هستند فردوسی ها جایگاهی ندارند
این بزرگان نه تنها در دل فارس زبانها بلکه در قلب تمام ملتها جای دارند
نشان دادن راه خوشبختی و سعادت و آرامش در کتاب این بزرگان بسیار است و هر دو این بزرگواران بدون تعصب و قوم گرایی و قیل قال انسان را بسوی شوق و حال رهنمون میکنند
ای گرفتار تعصب مانده ......

برنامه ریزی زبانکشی یا طرح بسندگی زبان فارسی
نوشته شده توسط: آشچی

طولی نکشید که یکی از حمله کنندگان نه چندان صادق پیدایش شد! ایشان شخصیست مصداق بارز مطول نویسی و مکررنویسی و سوژه پند شعرای فارسی زبان که: کم گوی و گزیده گوی چون در... بلعکس ایشان علاقه دارند که حرفهایشان مثل خرمهره باشد. این شخص که آنچنان به کلمات غیر فارسی آلرژی دارد که راه را در پیرایش زبان و سره نویسی دیده، البته که از این مقاله عصبانی خواهد شد. گرفتاری این فرد اینجاست که همگان را در سطح فکر و عقل و شعور خود می بیند و ادعا می کند که زبان برای او یک وسیله پیوندی بیش نیست. حال آنکه با زبانی صحبت میکند که بی خیال پیوند و وصلت، در دکان عطارهای دوره انوشیروان و سلم و تور هم پیدا نمی شود.
هنوز متاسفانه به آن درجه از رشد نرسیده که متوجه بشود انسان با احشام تفاوتهایی دارد. مثلا تنها نیازش خوردن و خوابیدن و استراحت در آخور نیست.

البته طبق آزمایشاتی اثبات شده که حتی میزان شیردهی احشام با شنیدن موسیقی افزایش می یابد ولی این شخص مثل اینکه هنوز نمی خواهد از دوره ماقبل انسانهای اولیه قدمی جلوتر بردارد و نیازهای دیگر انسان را به رسمیت بشناسد. پیش از انسانهای اولیه چون حتی آنها هم آثار هنری خلق می کردند و برای آن ارزش قائل بودند.
یک کامنت این شخص را که بخوانی، مثل اینکه همه کامنتهایش را خوانده ای. در هر کامنتش آن چنان خوراکیها را لیست می کند انگار که سر میز غذا نشسته و دارد لقمه های صدرالاشرافی را میشمارد. من کاری به درآمد صدرالاشرافی ندارم، قصد دفاع از ایشان را هم ندارم، به من چه ارتباطی دارد؟ ولی اگر اسم کسی صدرالاشرافی یا شهریاری یا خان زاده باشد، نمی تواند با کد یمین امرار معاش کند؟ باید حتما اسمش چاروادارزاده یا عمله زاده یا فعله زاده باشد تا زحمتکش بشود؟ این آدم مثل اینکه صندوق دار بانک است و حساب اسکناسهای صدرالاشرافی را نگه میدارد! دیده ایم که نویسنده به نویسنده های دیگر رفرنس می دهد نه اینکه مرتبا به خودش. ولی این شخص از خود مرسی هر بار به مکررات خودش ارجاع می دهد. انگار که به غیر از خودش کس دیگری حال و حوصله و وقت اضافی دارد که مصروف این پوچ نویسیها بکند.
نوشته شده توسط: Anonymous

بهترین عنوانی که تاکنون باین کاربر "حزب اللهی سرخ نشان " داده شده است
نوشته آقای آئلیار در جواب" حزب اللهی جدید با ستاره غصبی "
در زیر مقاله، سند خیالات خام یک حزب اللهی جدید، با ستاره غصبی، قید شده
که نشانه «سطح فکر » ایشان است. در تاریکی ابدی