Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نیش تحقیر پانفارسیسم همیشه برای تحقیر ملت ترک آزربایجان باز است
نوشته شده توسط: آشچی

این مساله که نژادپرستی آریایی از جوکهای اتنیکی برای تحقیر و خرد کردن اعتماد بنفس منسوبین به ملیتها یا اتنیکهای دیگه بهره برداری کرده و میکنه، امر شناخته شده ای هست. ولی به همون اندازه، این موضوع هم واقعیت داره که رژیمهای دیکتاتوری از تنوع اتنیکی که در شرایط عادی نعمتی برای یک کشور محسوب میشه برای ایجاد نفاق و تفرقه بین مردم بهره برداری میکنند. یعنی خودشون هم به انحاء مختلف آتش این نوع تفرقه رو باد می زنند. امروز در شرایطی قرار داریم که مردم ایران به سبب شرایط بسیار وخیم اقتصادی و البته ناسازگاری ذاتی جمهوری اسلامی با نیازهای روز جامعه ایران مرتبا دست به اعتراض، اعتصاب و تظاهرات میزنند. جمهوری اسلامی هم، ناتوان از حل معضلات و نارضایتیهای فزاینده جامعه، مسلما چنگ به هر ریسمانی خواهد انداخت تا در صفوف مردم خسته از شرایط موجود تفرقه ایجاد بکنه و تا حد ممکن بخش بزرگتری رو به سکوت بکشونه.

به نظرم، هر چی شرایط رژیم وخیمتر و نارضایتیها بیشتر بشه، انواع و اقسام ترفندهای تفرقه افکنانه رژیم هم شدت پیدا خواهد کرد؛ نظیر همین جوک گوییها و لوده بازیها برای رنجیده خاطر کردن تعمدی مردم غیر فارس. از طرفی عده ای هم باز تعمدا و با ماموریت و سفارش، این تلاشهای رژیم رو در رسانه ها برجسته خواهند کرد. در کنار این قبیل فعالیتها، کوششهای رژیم برای تفرقه انداختن بین مذاهب مختلف، بین جنسیتها، گسترش گفتمان به اصطلاح ملی گرایانه و خلاصه هر نوع فعالیت برای قطب بندی کردن جامعه و رو در رو قرار دادن مردم تحت ستم به قصد ممانعت از تشکیل یک جبهه واحد افزایش پیدا خواهد کرد.
آنچه که من تا به حال از به اصطلاح مقالات شخصی به نام سازاخ خوانده و دیده ام، همگی در راستای همین رنجیده کردن، قطب بندی کردن و رو در رو قرار دادن تعمدی بخشی از مردم هست. نمی دونم ایشون تعمدی در کارشون دارند یا نه، ولی تفاوتی نمیکنه چون نتیجه یکی هست. در این مورد هم ایشون چند تایی جوک رو پشت سر هم نوشته و اسمش رو مقاله گذاشته و در سایت قرار داده. به اصطلاح تحلیلی مملو از نیشهای گزنده هم به اونها اضافه کرده. شاید هم مقصود اینه که ترکها از فارسها برنجند و فارسها هم از ترکها. به هر حال این قبیل کارها، اگه آگاهانه و به قصد تفرقه افکنی انجام میشه، تصور نمی کنم به غیر از خسته کردن خود نویسنده، سود چندانی داشته باشه. وقتی که زمانش برسه، مردم تحت ستم منافع مشترک خودشون رو به سرعت پیدا خواهند کرد و فارغ از جریانات دست ساز و وزارت اطلاعات ساز، در مقابل ارتجاع متحد خواهند شد. بعلاوه، سطح آگاهی در بین مرم آذربایجان هم بالاتر از اونه که رفتار بعضا از سر جهالت و بعضا از سر ماموریت عده ای خاص رو به کل جامعه تعمیم بدند. یعنی اگه غرض اینه که مردم مقابل هم قرار بگیرند، این ماموریت دیگه با جوک گویی یا فحاشیهای یک عده با اسامی مستعار در فضای مجازی شدنی نیست؛ این حقه خیلی وقته که قدیمی و نخ نما شده.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اولا -اين سپاه پاسداران بود كه از ايران به اجلاس يك حزب اپوزيسيون در خارج از مرز هاي خود دست به جنايت زِد
دوم- اگر منبع خبر را كه وبسايت وحيد فرخنده بود ،ذكر مي شد ،مسوليت خبر بعهده ايرانگلوبال نبود كه مجبور به موضع گيري شود.
سوم-در اين خبر يكي قاتل و ديگري مقتول است و جناب وحيد جاي اين دو را عوض كرد چهارم ايرانگوبال متعلق به اپوزيسيون ازاديخواه ايران است .وحيد فرخنده در يكي از مقالاتش اسراييل را رژيم صهيونيستي ناميد در حالي كه اسراييل يك كشور عضو سازمان ملل است

توجیه بهمین راحتی نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ عجب منطقی،آیااین منطق راازماتریالیسم دیالیکتیک استالین آموخته شده اید؟
هرکسی حرفی زد،بایدبدم حکومت بسته شود؟
فکرکنم زندگی درغربت،بارویاهای تفکرکمونیشتی بعضی هارا
بدجوری وارد توهم بدبینی کرده است.
وقتی اشتباه رفتارش راکه ازاوبروزمیکندونشان وتذکر میدهی ونشآت ازانحراف افکارشان رایادآوری میکنی،آنچه شایسته خودش است،به تذکردهنده ومنتقدش میزند.
توهم وانحراف افکار درزندگی این افرادتنها شایدبخاطر عبوردادن ازمرزبادریافت پول،ریشه داشتن درتفکرچریکی وانحرافی وتغذیه فکری گرفتن ازافرادی مثل تقی ارانی، احمدکسروی،سیدجوادطباطبایی ،وگرفتارشدن درتفکرپوچ واحساساتی اومانیسم،میباشد.
من فکرمیکنم،این افراد بااینکه پز روشنفکری میگیرند،ازمنطق
تحلیل وعلمی مرخص میباشند.
کس یاکسانیکه خودرادارای منطق میدانند،ومهراتهام حزبی ازدستشان نمی افتد،چطورنمی داند،که دشمن قدرتمند،برای بقای خودازهرراهی وارد

میشود.
ملل ایران ،همه درزیرستم آخوندهای پان ایرانیست بالفافه مذهب،که شماهم دقیقا باملاها همفکرهستید،تنهااختلافتان درمذهبی وغیرمذهبی میباشد،
بهمین دلیل،حرفی ازمنطق وازاستدلال زدن مقداری خنده داراست،
من کاری بااعدام چندنفرازکورد،غیرندارم.
من حتی بااعدام جنایتکارترین افرادهم مخالفم، ازطرفی بادوست ندارم سربازی ازسربازان فاشیست ترین حکومت نیزترورشود.
یاپدرمادری که کسی راندارند،وفرزندانشان درمرزهابتوسط تعدادی جنایتکاربرگباربسته میشود،ازطرف من محکوم است.
اگرترورحزب دموکرات مباح است،برای فرزندان تورک آزربایجان نیزبایدمباح باشد،برای تورکمن،وبلوچ،عرب و برای حکومت هم مباح باشد،آنهارابکشد.
بهمین دلیل،یک نیروی منطقی،وعلمی فکرکن نمیتواند،یکی رامحکوم،دیگری راتشویق کرده،خودرا منزه ودیگران راآلوده پندارد.
مایاباید تئوری پارتیزانی راقبول کنیم،یااعتقادعلمی ومبارزات مدنی راپیش گیریم.
حکومت هرچقدرفاسد،باشد،ربطی به نگاه ما درسیاست ونگرش غلط ما ندارد.
کسی نتواند،نظرخودرامشحصا درمورد تئوری بدهد،زیگزاگی رفتن وردخودرامخفی نگه داشتن ،عین کبکی میماند،که سرخودراداخل برف کرده وفکرمیکتد،کسی اورانمی بیند.
تفکرغلط انحراف افکاروراه داعشی رابرای هرکس ایجادمیکتد.
بهمین خاطراست،که ملل ومردم ایران به روشنفگرجماعت
اعتمادنمیکند،
چون روشنفکران باتوهم خودبرتربینی،خودرابالاترازدیگران دیدن
آنهارابدامن حاکمان جنایتکارمی اندازد.
روشنفکران ایران که دراحزاب وسازمانهاودرگروه ها جمع میشدند،اکثرا درخدمت گذاری بهمین جنایتکاران شاهی وشیخی،پرونده ایی بو گندوایی بیش برای خودشان جا نگذاشته اند.
هم درسفره شاه وهم درسفره نشسته وفکرکرده اند،مردم آنهارانمی بینند،
اگردرخارج بوده اند،به امربرهای اجانب تبدیل گشته اند.بهمین دلیل پس ازچهل دزدی آخوندی،وجنایتشان مردم به روشنفکرجماعت اعتمادی نمیکند.
پنجاه وهفت سال مردم همکاری همین روشنفکران رادرسرسفره دزدان شاهی نیزدیده وباجان ودل باخیانتشان آشنایند.
آقای عزیزشما،کاش دنبال تحقیقات زبانشناسی،تاریخی میرفتید،چون دراین کارحداقل مقداری صداقت دارید.
من شمارا برای چندمین باردر سیاست ناقض خیلی ازاصول دیده
بشماپیشنهادنظرندادن دعوت کرده ام.
شماگرفتارتوهم وخودبزرگ بینی شده وخودرایک تئوریسین میدانید.فکری لطفا بحال خودکنید،

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب سازاح!
دست از برخورد های تحریک کننده راسیستی قرون وسطایی ضد بشری بردار و مثل یک روشنفکر جهان متمدن ، نقد و انتقاد سیاسی فرهنگی تاریخی طبقاتی .. بکن !
وگرنه اگر دست ما بعد از پیروزی بر آخوندهای شیعه صفوی حاکم، به امثال شما برسد، رحم بهتان نخواهیم نمود چون فاشیسم و راسیسم در قرن 21 محکوم به نابودیست.
اگر سواد لازم را نداری، لازم نبست در باره هر موضوعی اعلان مواضغ مبتذل ارتجاعی بفرمایی. گاهی سکوت موجب میشود که خودت را لو ندهی. وگرنه آینده ای مخوف در انتظار مبلغان تنفر و کینه قومی مانند امثال تو در انتظارت هستند.
فعالیت روشنگری ژورنالیستی را در این سایت مفت و مجانی به "گند" کشیده ای. به این دلیل سایتهای آذری هم برای شما جایی نگذاشته اند و مجبور شدید با تولرانس" کیانوش گیلک مازی" با شعار "تیر مفت، گنجشک مفت" ، هر روز در این سایت به میلونها انسان میزبانتان توهین کنی.
همه اینها نشان

میدهند که امثال شما ، تازه سباسی شده اید چون فاقد هر گونه اصول و پرنسیپ مبارزاتی روشنفکری هستید. و با توهین و تنفر و جعل و دروغ و اکاذیب به آلوده نمودن صفحات این سایت مشغول شده اید.
رزالت نژاد پرستی
نوشته شده توسط: lachin

کاربر گرامی حسن...
هیچ وقت رگ ترکی من به سریال ترک عثمانی و رومی ورم نمی کند نخواهد کرد . موضوع بحث کشته شدن پسران بوسیله سلطان ها و شاه ها و رذالت روشنفکران چپ و شب های برره نیست. موضوع بحث در باره فرهنگ بیمار گونه قشری از جامعه است که هرقت مسئله (( ترک )) به میان کشده میشود افکار نژادپرستی با استفاده از کلماتی همچون ( ائشَک... خر...کاه...یونجه ..و.....) به همان نسبت به میان کشیده میشود.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در باره اعدام و کشتار جوانان کرد
----------------------------------
همچنانکه در مقالاتم آمده، طرفدار لغو مجازات اعدام هستم. آنرا نه مجازات، بل جنایت میدانم.
جوانان کرد بکنار از اینکه چه کار کرده بودند، نباید اعدام میشدند.

دادگاهی که به پرونده ی آنها رسیدگی کرده دادگاه نبود، « اعدام گاه» بود.
این جوانان را انتقام جویانه کشتند. حکومت انتقام بی ثباتی خود را از چند اسیر گرفت.

حکومت با « نفی دموکراسی»، جوانان را به سوی دست بردن به سلاح سوق داده است.
مسئولیت همه پیشامدها به گردن« نفی کنندگان دموکراسی» ست.

من این جوانان کرد را، و همه آنانی را که به خاطر « آزادی و برابری و دموکراسی و رفع تبعیض و عدالت اجتماعی، و جدایی دین و دولت و حکومت»، عذاب و زندان و شکنجه متحمل شده یا کشته میشوند، جزو اعضای خانواده خود میدانم، و در مرگ و اعدام و غم هر عزیزی خود را سوگوار احساس میکنم.

مطمئنم که روزی به این جنایتها و حق کشی ها رسیدگی خواهد شد. شکی ندارم.
این اولین بار نیست که حکومت نیروهای کرد را موشک باران و کشتار میکند. جنگ و جهاد علیه خلق کرد در بعد از 57 فراموش نشده است. ترورها فراموش نشده اند. 40 سال اختناق و دیکتاتوری و کشتار همه آزادیخواهان، و خاورانها فراموش نشده است.
به همه این جنایت ها رسیدگی خواهد شد.
هیچ سربازی، هیچ انسان آگاهی، صحیح نیست که خود را در خدمت نیروی اختناق و کشتار حکومت ظالم قرار دهد. اگر قرار بدهد، هر اتفاقی که پیش آید، مسئولیت آنهم به «گردن خود او و حکومت» است.
اکثریت مردم جامعه از این حکومت سلب صلاحیت کرده اند. ضرورت دارد خود را کنار کشید.

برای خلق برادر و ستمدیده کرد، و به همه کسانی که در دو حادثه اخیر « اعدامها و موشک بارانها» صدمه دیده اند، صبر و تحمل بیشتر آرزو کرده، و خود را همدرد آنان احساس میکنم.
یاشاسین هامییا دوست، بیزه قارداش کردستان.
حمله با موشک و تجزیه آیران
نوشته شده توسط: Anonymous

تا کنون حزب های کردی در دهها کنفرانس وکتاب ومقاله ومصاحبه گفته ونوشته اند که آنها خود را ایرانی نمی‌دانند .بسیار خوب فهمیدیم .
بنابراین نظام حاکم مخاطب این ادعاست ومسول حراست و امنیت کشور .یعنی نظام پلید اسلامی و حزب دمکرات یکی برای جدایی و دیگری برای امنیت به هم حمله میکنند. یکی به پاسگاه حمله میکند و نظام با موشک .
موضوع بر سر جدایی از آیران است .آیا سازمان های سیاسی مدافع تجزیه هستند ؟ در باره به موضوع مهم و حیاتی سازمانها چپ نظری دوگانه دارند .هم آری وهم نه .سرنوشت وتکلیف خود را با موضوع تجزیه روشن کنید .حمله به نظام برای اعدام درست ولی درباره تجزیه چه نظری دارید ؟
همین حزب پر افتخار توده در روزنامه مردم شماره مردم شماره ۲۷۳ بتاریخ ۱۲ تیر ۱۳۵۹ نوشت:
حمله ضد انقلابیون فاشیست گروه قاسملو به دفتر حزب در مهاباد

ما ضمن محکوم کردن این عمل فاشیستی قاسملو وشرکا از همه مردم کردستان میخواهیم که چهره واقعی أین سالوسان را تشخیص داده و قاطعانه به مقابله با این اوباشان بپا برخیزند.تیر ۱۳۵۹).
باند قاسملو ساواکیها را برای همکاری علیه انقلاب میپذیرد. مردم شماره ۴۱۵.
اکنون این حزب پر افتخار همرا ه با فدایی چهره دلسوزانه بخود گرفته اند .ادامه این وضع بسود هیچ جریانی نیست و دود آن به چشم مردم ایران میرود .جریانات کرد باید أین حقیقت را بپذیرند که ادامه سیاست جدایی خواهی به معنای ادامه جنگ واز دست رفتن نیروی انسانی از هر دو سو میباشد وامکان پیروزی برای ایجاد کشور مستقل کردستان بسیار ضعیف است .مبارزه برای انتخابات آزاد و دمکراسی در جهان کنونی تنها راه کم ضرر وبی خطر وانسانی برای رسیدن به رفاه و آرامش همگانی است.
شکاف در نیرو ی مخالفان نظام برای اهداف مختلف فقط در خدمت نظام آخوندی و دولتهای منطقه بویژه دولت یهود میباشد..
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

حکومتی ها چند نوع اند؟
----------------------------
شاید بشود گفت دو نوع مدافع نظام اسلامی داریم:
1- نوع اول مدافع حکومت اسلامی، مانند خود خامنه ای، مکارم شیرازی، لاریجانی ها، جنتی ها و امامان جمعه و نظامیان و مانند اینهاست. سخن اینان در رسانه های داخلی و خارجی پخش میشود. و دیگران هم می بینند و می شنوند و میخوانند که « حرفشان» چیست.

2- نوع دوم ، خودش را روزنامه نگار، خبرنگار، صاحب سایت، نویسنده و کامنت نویس،سیاسی، چپ و راست و میانه و شاه چی، ایران پرست، جمهوری خواه، جدایی خواه، فدرال چی، استاد، دانشجو، محقق، دانشمند، کرد، ترک، عرب، بلوچ وووو ، کوتاه، هر چیز و هر عنوان و هر عقیده ای که به نظر تان برسد یا نرسد، معرفی میکند.

کار این دو گروه:
- گروه اول آشکارا از حکومت اسلامی دفاع میکند. و «راست» روی خط فکری خودش راه میرود. خط فکری این گروه را « دفاعی» می نامم.

- نوع یا گروه دوم هم از حکومت اسلامی دفاع میکند.
اما با « خجالت، ترسویی، بزدلی، عوامانه، با بی دانشی و بیسوادی، بی جرأتی، و سطحی». فرق نمی کند کامنت نویش اش باشد یا استاد و دانشمندش. او هر عنوانی که داشته باشد دارای« تفکر سطحی مغشوش» است .
خط فکری گروه دوم راست نیست. چون خط فکری ندارد. او بازیگر است.قایم موشک بازی میکند. اما در انتهای بازی و تئاتراش، هم خودش میداند و هم مخاطب اش که او«خدمتکار حکومت» است.

دیاگرام حرکت فکری آن مانند گروه اول یک«خط راست»نیست.بل،خطی ست انباشته از زیگزاکها، کمانه ها، خطوط کرمی و...

اگر بخواهیم برای این دسته خط فکری فرض کنیم ، یا همانطور که معروف اند، میتوان گفت،
« نفاقی»اند. و «بسیار سطحی».
بنا برین مخاطب با«دفاعی ها و نفاقی ها» طرف است.
نفاقی ها سمندری هستند. در هر جلدی فرو میروند.
گاه شاه و ایران پرست و مستقل و جدایی خواه میشوند، گاه با نام دیگر تمامیت خواه و چپ و راست و میانه.
گاه ترک اند گاه فارس و کرد و....
دو و چند آتشه اند ، و گاه با ماسک منطق، معتدل ظاهر میشوند.
شغل اینان « جاسوسی و نفاق افکنی» است.
اشکال بزرگ کار اینان«عوام تر از عوام بودن» است.چه دانشگاهی باشند و چه کوچه بازاری. در هر حال و در هر نوشته و سخن شان، سرانجام«دم خروس» بیرون میزند. مخاطب می بیند که او بدون توجه به اسم و رسم و عنوانش « عوام تر از عوام»است.«همچون خود حکومت اسلامی». علی زغم ظاهر ،و اسم و رسم و عنوان اش ،«دایناسوری» ست.و دایناسوری هم میگوید و می نویسد.
این گروه بازیگر خدمتگذار ، گر چه در همه جلد های قابل تصور حلول میکند،و به خیال خود، همه چیز را دور میزند، اما هرگز نمی تواند«دم خروس را در زیر عبا» پنهان کند.
« عوام تر از عوام » بودن دم خروس اوست، که«نفاقی»بودنش را،خود فریبی عیان میکند.
«خدمتکاران حکومت، عوام تر از عوام اند، و خود فریب»،مثل رهبرانشان.

خیال میکنند مثلا چون در هر جلدی حلول می کنند غیر قابل شناخت اند و میتوانند«تلاش دموکراسی خواهی» را متلاشی کنند. مثلا اگر در جلد دموکراسی خواه فرو روند و صد آتشه به حکومت توهین کنند و فحش بدهند و...کسی نمی تواند آنها را بشناسد. یا مثلاً پناهنده و سیاسی و زندانی و... باشند کسی نمی تواند آنان را بشناسد.
این خیالات و بازیها، و پول خرج کردنها ی حکومت و حکومتی ها، در این راه، برای « جاسوسان و نفاق افکنان»، از جیب مردمی که ، در زباله دانها به دنبال غذا میگردند یا از فرط فقر تن فروشی میکنند، جهت دوام چنین نظم و نظامی ، بگذریم از اینکه جنایت است،اما از زاویه دیگر« نادانی زیر خط» است.یعنی«عوام تر از عوام »بودن است. و خود فریبی.

این است که دره عمیقی بین حکومت و جامعه درست شده است.
این جناب خدمتکار خود فریب و سطی اندیش،
شاید بگوید: بدرک که شکاف جامعه و حکومت عمیق تر میشود،من پولم را میگیرم و خوشم.
فردا هم هرکه خرباشد، من پالانش ام.
بلی، این هم نشانه ی دیگری از سطحی اندیشی و خود فریبی و«زیر خط جهالت» بودن است.
خصلت «جهالت زیر خطی» خصوصیت دیرینه ی نظام اسلامی ست.
آیا فردا همه فرزندان شما هم خواهند گفت«بدرک...»؟ آیا همه خویشان شما خواهند گفت؟
نسل و نسلهای بعدی چی؟ تاریخ چه خواهد گفت؟
دختر خلخالی را نمی بینید؟ سخن نسلهای بعد از 57 را نمی شنوید؟
فرزند شما اگر برایت زیاد لطف کند خواهد گفت:«گند زد، گور به گور »
جامعه و زندگی را به لجن کشید.
--
خود فریبی و «جهالت زیرخطی»خصوصیت دیرینه ی نظام اسلامی ست:
سال 56 خانمی محجبه و آقایی ریشو،در نمایشگاه نقاشی،که مسئولش بودند، در توضیح یک تابلو،
با عنوان«لوله کلفت»گفتند:این لوله ی نفته. اولش کلفته، آخرش نازک.نفت را آمریکا میبرد، چیزی نمی ماند!
این تفکر 40 ساله حکومت میکند. دفاعی ها و نفاقی ها.
پاسخ هنرمند هادی خرسندی به رضا پهلوی
نوشته شده توسط: Anonymous

با سلام خدمت آقای هادی خرسندی و سر دبیر محترم ایران گلوبال باید از آقای خرسندی پرسید
1- کی آقای رضا پهلوی گفته کاه باید مردم تن به حکومت ایشان دهند . وی هموار اعلام کرده که باید این رژیم سرنگون و مردم سرنوشت خودشان را با همه پرسی آزاد و تهت نظارت سازمانهای بین المللی به رای بگذارند.
2- در شرایط فعلی تنها فردی که می تواند محوریت جریان برانداز را بعهده بگیرد و از اقبال عموم اکثریت جامعه برخوردار است ایشان می باشند زیرا پدر ایشان و خصوصاً پدر بزرگ وی خدمات شایانی برای این مملکت انجام داده و در وطن پرستی آنها شکی نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

کره جنوبی خرید نفت از ایران را قطع کرد،

رهبر معظم انقلاب،
علت اصلی امتناع کشورها از تجارت با ما سخنان شماست که فرمودید:
با دولت فعلی آمریکا مذاکره نمی کنیم،
و به آنان اطمینان دادید که تحریمهای کمرشکن آقای ترامپ را به مدت حداقل بیش از دو سال و حداکثر شش سال دیگر که ایشان رئیس دولت آمریکاست پذیرفته اید و هیچ امید بهبودی برای تجار خارجی باقی نگذاشتید،
سرور گرامی،
تحریمها باعث سختی معیشت می شود، بعید نیست شورش داخلی به راه افتد و کشور را نابود سازد،
شایسته است دستور دهید هرچه زودتر:
1- برای رفع تهدیدات خارجی با آقای ترامپ مذاکره گردد،
2- جهت حل مشکلات داخلی حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی به رسمیت شناخته شود،
با تشکر از توجه شما،

رزالت نژاد پرستی
نوشته شده توسط: Anonymous

اعتراض من این است که رزالت فرهنگی را رزالت پارسیان معرفی میکند .ایا سریال برره یک رزالت نبود؟
دیگر تولید های سینمایی و رادیویی آیا رزالت نیستند؟
اما چرا نویسنده نسبت به سریال ترک عثمانی رک تعصبش ورم میکند ؟
آیا همین سلطان ترک فرزند خود را نگشت ؟ این رزالت نیست؟
به دوران شاه عباس برگردیم .شاه عباس فرزندان خود را نگشت ؟ایا باید این گشتار ها ورزالت اجتماعی را به ترکان عثمانی نسبت داد ؟
رزالت از آن روشنفکرانی است که نان بیگانه میخورند وعلیه کشور خود علیه مردم خود علیه منافع ملی کشور خود اقدام میکنند...
ایا این رزالت کنونی در نظام اسلامی از سوی همین باسواد ها از پس از کودتای ۲۸ مرداد سازماندهی و عملی و تدوین نشد ؟ایا رهبران خود خوانده ترک و کرد وعرب چپ در بوجود آوردن رزالت ضد فرهنگی کنونی نقش نداشتند ؟
به تمسخر کشیدن بازرگان بختیار نزیه از سوی چپ رزالت نبود؟کجا بودی شما؟

اما واقعیت این است که دو جریان دینی و چپی برای کسب قدرت دست به هر رزالتی زدند .
نوشته شده توسط: lachin

دوستان.... اسم سلطان سلیمان اشتباهآ , سلطان سلیم نوشته شده است...

نوشته شده توسط: Anonymous

رذالت این "تجزیه طلب مغول ترک " در توهین و عمومیت دادن و تنفر نژادی اوست، که بجای برخورد با فرهنگ رژیمی دینی ، به یک نژاد و ملت و فرهنک دیگر، انجام میدهد و از آزادی در این سایت سوء استفاده میکند.
عقاب و درندگی گرگ ، و صلیب شکسته فاشیسم ترک ، هم مدام در این سایت به نمایش گذاشته میشود.
سطح شغور فرهنگی سیاسی این 3-2 نفر فعال در این سایت قابل ملاجظه است.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اولا -اين سپاه پاسداران بود كه از ايران به اجلاس يك حزب اپوزيسيون در خارج از مرز هاي خود دست به جنايت زِد
دوم- اگر منبع خبر را كه وبسايت وحيد فرخنده بود ،ذكر مي شد ،مسوليت خبر بعهده ايرانگلوبال نبود كه مجبور به موضع گيري شود.
سوم-در اين خبر يكي قاتل و ديگري مقتول است و جناب وحيد جاي اين دو را عوض كرد چهارم ايرانگوبال متعلق به اپوزيسيون ازاديخواه ايران است .وحيد فرخنده در يكي از مقالاتش اسراييل را رژيم صهيونيستي ناميد در حالي كه اسراييل يك كشور عضو سازمان ملل است

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

این خبری که توسط وحید فرخنده در سایت ایرانگلوبال درج شده ولی منبع آن درج نشد از و بسایت باختر امروز که خود وحید فرخنده صاحب امتياز آن است درج شد لینک خبر:http://bakhtare-emruz.com/2603/
می باشد. موضوع از نظر من قبل از اینکه امنیتی -اطلاعاتی باشد ، سیاسی است ، متاسفانه بخشی از نیروهای پانیرانیست بتدریج با اهداف و سیاست های سپاه پاسداران همسو شده اند ، اینها از اردشیر زاهدی تا امید دانا و وحید فرخنده را در بر گرفته است ،در زیر اصل خبر:

مقر تروریستهای حزب دمکرات در اقلیم موشک باران شد
توسط ADMIN · ۱۷ شهریور ۱۳۹۷

موشک باران و توپ باران موقعیت تروریست های حدکا (حزب دموکرات) در ارتفاعات پیرانشهر آذربایجان غربی و داخل خاک عراق ادامه دارد .مقر تروریست های حدکا در پی این حملات سنگین فروریخته و متحمل تلفات سنگینی شده اند.

سپاه پاسداران علاوه بر توپ باران ارتفاعات پیرانشهر آذربایجان غربی ، با ۵ فروند موشک داخل خاک عراق(کویه) مقرهای حزب دموکرات را هدف قرار داد.

نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران اشاره کرد:حمله به حزب دموکرات،پاسخ به اقداماتشان در مریوان واشنویه بود.دولت ایران قبلا ابلاغ کرده بودبه اقدامات حزب دموکرات واکنش نشان خواهد داد.

پیش تر این نیروهای تروریست بسیاری از مرزبانان ایرانی را به شهادت رسانده بودند.
کامنت
نوشته شده توسط: Anonymous

مطلب طولانی پرت و پلا و بدرد نخور - وقنم هدر رفت

بسه جون ماما نتون
نوشته شده توسط: peerooz

جناب امیر علی متولی,
اولا ممنون از توجه.
ثانیا فرمودید زمانی که "در سایتِ خودکار، محدودیت نوشتار مانع از اطاعت امر شماست" اقرار بر این ست که هوش مصنوعی یا هوش ماشینی (Artificial Intelligence) لااقل بر قسمتی از ایران گلوبال مسلط شده و اختیار را به دست گرفته است, نمیدانم این را باید به خود تبریک و یا تسلیت گفت.
ثالثا نام من و "گرایشِ سیاسی" من فرقی در مطلب نمیکند, برادر به آواز توجه کن نه به آوازه خوان.
رابعا متاسفانه درک بقیه فرمایشات سرکار از حد سواد اکابری من بسیار بالاتر است و از این که نقد و توصیه های من موجب ملال خاطر گردیده است عذر میخواهم. باقی بقایت.

نوشته شده توسط: تبریزی

متن شکایتنامه جعفر بهکیش به حسن روحانی و دادگاه های عمومی تهران از آمران و عاملان اصلی قتل و ناپدید شدن بستگانش

http://www.bidaran.net/spip.php?article393

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مکمل:

رنگین کمان:
در ترکی: ترکی ترکیه: gök kuşağı, alkım , Meryen Ana
در ترکی آذربایجان: آذربایجانجا: ,( gög qurşağı, qarı nənə qurşağı, Fatma nənə irişi (işi
مادر پیر، مادر فاطمه، مادر مریم، کمربند آسمان
منبع فرهنگ بهزادی
تشبیه کمان رنگی دراز به:
- cecimجئجیم( جاجیم) و...
- örkən اؤرکن( طناب کلفت یا پهن)

iş کار، عیز مستقیماً « کار با دستگاه فافندگی، (مثل فرش و جاجیم ...) یعنی dəzgah işi
eş جفت، یار، دوست، لنگه ( سئرچه اشینی آختاریر : گنجشک جفت اش را جستجو میکند)

(eşmə (q. eş; eşi تابیده شده ، اشاره به طناب ، چیزی که تابیده شده. از مصدر eşmək: ریسیدن
eş; eşi اینجا تابیده شده
eşini اینجا تابیده شده اش را ( طناب اش را)

iriş تار، تار پارچه
iriş از مصدر çatmaq) irişmək )یا ilişmək بند شدن

جمله و اصطلاح با کلمه رنگین کمان:
با واژه ی iş که عامیانه استعمال میکنند: خواهیم گفت که اصل کلمه نه ایش ، بل iriş تار است.

- qarı nənə(Fatma nənə, Meryen Ana) iş ozadıb
مادر پیر، مادر فاطمه، مادر مریم، کارش را شروع کرده
iş görür... کارش را انجام میدهد
cecimin(örkənin) toxuyur...جاجیم اش را، طناب اش را می بافد.
-Fatma nənə iş əyri کمانه ی کار مادر فاطمه ( اصطلاح به جای gög qurşağı); کوتاه : nənə iş əyri کمانه مادر .
کلمه فاطمه یا مریم بعد ها توسط مذاهب اسلام و مسیحیت به کلمه ana که همان nənə باشد، افزوده شده است.
---
-اسم کهن همان ana یا در سومری an-na است و شکل دیگر آن nə-nə می باشد.
کلمه iş که در محاوره اکنون بدون اطلاع از « ریشه و ادبیات این اصطلاح) استعمال میشود در اصل
--
iriş تار ( مفرد، به جای جمع نیز استعمال میشود -تارها)
ana irişi تحت اللفظی تار یا تارهای مادر( منظور تارهای( بافتنی، طناب، جاجیم...) مادر.
əyiri-mək ریسیدن
ana irişi əyirir مادر تار می ریسد
əyri ، خمیده، کمانه ، به شکل yay کمان
ana iriş əyri کمانه ی تار مادر
اصل اصطلاح محاوره ای ana işi در واقع به صورت کتبی ana irişi است. یعنی تار مادر
وقتی به کمان بودن آن اشاره میشود به این صورت در میاید: ana iriş əyri کمانه ی تار مادر
در ana iriş əyri کلمات iriş əyri کمانه ی تار، بعد ها بجای tir در نام سومری رنگین کمانtir-an-na آمده است.
و نقش an-na یا ana; یا İnan-na از مادر جنگاور به مادر بافنده تبدیل شده است.
و کمان اش نیز به کمانه ی تارها تبدیل شده. بعدها در مسحیت، و اسلام هم نامهای مریم و فاطمه در کنار نام ana قرار گرفته است.
ولی با تمام اینها رد پای « کمان tir و an-na » هنوز هم باقی ست.

الهه ای که از عشق و مبارزه به « مادری و بافندگی» رسید
چهره ی دوست داشتنی اش را همچنان حفظ کرد
از دوره "جوان مادری" به کهن سالی رسید، نام اش را به معنی« مادرana» به ما رساند.
و هربار که باران آمد با گمان رنگی اش چهره نمود و جاودانگی اش را خاطرنشان کرد:
آری اینجاست ana مادر، İnanna .
---
نتیجه:
در جمله محاوره ای ana iş əyirir ،
iş اینجا به معنی کار نیست، بل کوتاه iriş است در زبان شفاهی. کلمه əyirir می ریسد
در مورد تار پارچه و نخ و طناب استعمال می شود، نه در باره کار.
اگر هم جمله ana eş əyirir باشد ، اینجا eş کوتاه eş-mə در زبان شفاهی ست. و نامی ست برای طناب. معنی جمله میشود: مادر طناب می بافد.
--
اما آنچه خود شنیده ام جمله به صورتFatma ana iş əyirir است. که گفتیم صحیح اش:
ana iriş əyirir مادر تار [پارچه] میریسد.

منابع:
1- فرهنگ Karl Steurwald
2-منبع : فرهنگ بهزادی
ایران حامی تروریسم
نوشته شده توسط: امیرعلی متولی

اولاً، "ایران گلوبال" سایت ِ اپوزیسیونی است نه پوزیسیون وگرنه فیلتر نمیشد. ثانیاً، فرمودید "سرتیتر"، در سایتِ خودکار، محدودیت نوشتار مانع از اطاعت امر شماست، ثالثاً، در مورد اشتباهات مکرر من، سه مثال نام ببرید، گرچه بخشش از بزرگان است البته بزرگانی که اسم و مشخصاتِ معرفه دارند. رابعاً، تفاوت بین ِ خبر و دیدگاه را خواننده باید بداند آنهم در سایتی که با هزینه گزاف مطالبش را طبقه بندی نموده. خامساً، در مورد مثالهایی که ذکر فرمودید باید یادآوری کنم که شخصاً آناتومی پستانداران را در حد تکمیلی میدانم. سادساً، خبر منبعِ اپوزیسیونی دارد و جماران نبوده. سابعاً، گرایشِ سیاسی شما را نمیدانم اما یقیناً منابع خبری، من بعد بر مبنای ِ خواست شما تغییر رویه خواهند داد. ثامناً، خبر، داریِ متنِ مبسوط است. تاسعاً،"ایران" اختصار ِ "رژیم جمهوری اسلامی حاکم بر ایران" است/// والعز و معمر

نوشته شده توسط: peerooz

ادامه,
تیتر درست خبر باید این باشد که "به تصور جان کری, ممکن است احتمالا "ایران حامی تروریسم" باشد". والسلام. و اگر تفسیر است, باید نقش همه مرتکبین ذکر گردد. "جناق دل بخواه" که نمیشود.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب امیرعلی متولی باز "دسته گل را به آب دادند" و در تیتر خبری خود به نقل قول از جان کری فرمودند "ایران حامی تروریسم". فرمایش جان کری در متن خبر اینست که ",,,,ممکن است بخشی از آن به گروه‌هایی داده شود که تروریست شناخته می‌شوند.». پایین تر تائید میشود "....احتمالا به گروه‌های تروریستی رسیده است.". و باز هم "«تصور می‌کنم بخشی از این پول‌ها به دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهادهای دیگری می‌‌رسد،". احتمالا و ممکن است و تصور میکنم به معنی "ایران حامی تروریسم" نیست, گرچه ایران هم در تروریسم خاورمیانه مانند همسایگان دیگر خود نقشی دارد ولی میزان آن در مقایسه با نقش آمریکا که از آن طرف دنیا به ناحیه آمده است قابل مقایسه نیست. عزیز من با خواندن خبر همه میدانند که "چهار در زمین دو در هوا", "بز" است و نمیشود آنرا به شتر تعبیر کرد.

بندر چاه بهار
نوشته شده توسط: Anonymous

ملت ساده ایران همه خیانت‌های این رژیم اجنبی و وابسته به استعمار غرب و شرق مخفیانه و زیرکانت است اگر ملت ایران بخود نیاید واز این سستی و بی تفاوتی بیرون نیایید روزی متوجه می‌شوید که این اخوندها و سپاهیان ضد ایرانی تمام ایران را به روس و چین و هند فروخته و واگذار خواهند کرد .

نوشته شده توسط: peerooz

جناب آشچی به درستی انگشت بر نقص و عیبی گذارده اند که مادر تمام عیب هاست؛ آنجا که میفرمایند "... نه اینکه تبعیض نیست، نه اینکه مثل ایران سیاستهای آسیمیلاسیون نیست، ولی حداقل رفتار مردم بسیار بسیار مؤدبانه تر و محترمانه تره. در ایران اما، همه اینها وجود داره و در شدیدترین شکلش هم وجود داره.....". یعنی این بی تربیتی و ننری و "خود پرستی که برهان نا دانی ست" چنان در ارکان ذهن ما نفوذ کرده است که آدم نمیداند این امری ذاتی و یا اکتسابی ست. قبلا در این باره بسیار گفته و بس میکنم و از "نفس هم نفسی" جناب آشچی ممنونم.

مدیریت جهانی باکیست؟
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ دوستان اگرصداقت داشته ونوشته های این حقیررا ازاول
شروع جنگ بهارعربی وهمزمانی ایجادداعش رابازخوانی وتجدید
بازنگری درافکارخودنمایید،ازهمان اول نوشتم که برهم زنی واز
بین بردن بهارعربی توطئه مشترکی بین کشورهای استعماری،حکام ونیروهای ارتجاع فکری چپ وراست وایران وبشاراسدجنایتکاربود،
نوشتم که اگردموکرسی به خاورمیانه بیایید،استعمارباید فرارکند.
نوشتم ،که ارتجاع داخلی ایران و مدیران سیاسی درسایه پان فارسیسم بهیچ وجه راضی براین انقلابات دموکراسی خواهی نخواهدشد،
نوشتم که حکومت پان فارس ارتجاعی مذهبی ایران باهمکاری
استعمارگران غرب راضی به پیروزی عرب های صاحبان نفت رانخواهندگذاشت ،حکومت های دموکراتیکی داشته باشند،چون دست بسیاری ازخاینین حاکمان صدساله روخواهدشد،
نوشتم که دراین شکست وتوطئه براندازی،نیروهای پان فارس شاهی درخارج،خاین،وپان فارس همدست آخوندارتجاعی درداخل همکارتوطئه شکست بهار

عربی خواهندبود.
اگریادتان باشد،نوشتم،که بهارعربی بامرکزیت وبامحوریت انقلابیون عرب درتورکیه وآنکارا،استانبول براه افتاده است،واگر
بهارعربی موفق شود،تورکیه جایگاهی بسیاربالاترازآمریکاوغرب دردنیاخواهدیافت.
وموضوعاتی دیگررامطرح کردم،ازجمله اینکه اگربهارعربی پیروز
شود،بدونید،که موج آن به ایران خواهدرسید.
ولی تعدادی ازنویسندگان وخودانقلابی دان ووو،،،دراین سایت
انواع انگ وتوهین وخرابکاری رادرنوشتجات ونظرات خودبیان میکردند.
اگریادتان باشد،دولت ایران،دراول بهارعربی ،بادیدن پرچم تورکیه دردستان راهپیمایی کنندگان کشورهای عربی درکناررچم ملی خود،به دست پاافتاده وهرمسئولی نظری میداد،یکی میگفت،این حرکت هانشآت ازانقلاب اسلامی ایران است،
یکی میگفت،تفکرات امام راحل دربین عربهاست،یکی میگفت این هاازرهبری داهیانه خامنه ای است،
من ازهمان اول گفتم،که این حرکات مدیریت کلان سیاسی لازم دارد،
گفتم ونوشتم که بقایای نیروهای القاعده به عراق وازآنجابه سوریه هدایت میشود،تا درمبارزات مدنی ودموکراسی خواهی انحراف مبارزاتی وشعاری ایجادشود.
اولین حرکات ارتجاع ترور رهبران سیاسی بوسط تک تیراندازها صورت گرفت.
ارتجاع منطقه،استعماری وارتجاع چپ وراست،وشاهی وشیخی ازپیروزی اولین کشورتونس یکه خوردند.
انواع وطئه هاراه افتاد،پان ایرانیست های چپ نما کورس دشمنی
راباتورکیه شروع کردند.از افرادمشخصی که نمی خواهم نام ببرم،وبرایتان آشناهستند،تحت تاثیر کردهای ضدتورک وهمگام باآنها،همراه باارتجاع گوناگون ،مشاوران سیاسی آنهاشدند.
القاعده درسوریه تبدیل به داعش شد،سرسربازانی را بریده و فوتبال بازی کردند.
انقلابات بهارعربی ازخواسته های مدنی .وسیاسی تبدیل به رادیکالیسم شد.قذافی راکشتند،مصرراباکودتاخاموش کردند،عراق وسوریه رابجنگ داخلی کشاندند.
نتیجه چی شد؟شکست بهارعربی،حاکم شدن ناامنی، به این هم کفایت نداده وراضی نشدند،خواستند،مرکز این دموکراسی خواهی راویران کنند،هدف تورکیه بود،پ ک ک،حزب دموکرات وتندرهای اسلامی درتورکیه دست به ترورزدند،بمب گذاشتند،
ناامنی ایجادکردند،تاتورکیه رانابودکنند، ترویسم راکه کمک حال اقتصادتورکیه بود،هدف قراردادند. ترورهای شخصیتی در درون حکومت،منطقه وجهان آغازشد.
میرتاش،گولن.پ ک ک،هرکدام باراه وروش خود،خیانتی نیزبا رهبران کوردها،وچپول های ایرانی وارتجاع ضربه ایی اساسی علاوه بربهارعربی،به ملت تورک ونهادهای جدیدمدنی کورد زدند.
دیروز ،محققین دانشگاه هاروارد،اسنادی راارائه داده ودولت ایران وبشاراسد رادرتشکیل داعش ارائه کردند.
دراین اسنادثابت میکنند،که داعش راایران وبشاراسد بوجودآوردند.
آقای اقبال اقبالی،جمال،تبریزی،محسن کوردی،ووو،،،،نظرشما دراین مواردچیست؟
آقای مسئولان کامنت های این مدت،که کامنت های من راحذف میکردی،نظرشماهاچیست؟
ای کسانیکه عکس کباب فروش بدبخت رابعنوان داعشی پخش میکردی،نظرشماچیست؟
شماها،درمورداین کشتارها،این جنایتها،این دروغسازی ها چه جوابی درمقابل خدا وخلق خواهید داشت؟
اینده نه نگر
نوشته شده توسط: Anonymous

در تمام این چند دهه اخیر انتقاد گران

باز هم اعدام و کشتار کنشگران سیاسی کرد
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای David مبارزه مقابل ظلم و دیکتاتوری با تروریست خیلی فرق داره. از چهره های جان باختگان نیز میتوان تشخیص داد که اینها تروریست نیستند. بینهایت غم انگیزه

آشچی
نوشته شده توسط: آشچی

البته این درسته که این روزها گرایشهای خارجی ستیزی و خصوصا ضدیت با سوریها در ترکیه افزایش پیدا کرده. اما:
اولا این امر، هرچند مذموم و غیر قابل دفاع، ولی ناشی میشه از سیاست به غایت غلط درهای باز اردوغان برای پناهجویان. که اون هم ناشی میشه از سیاستهای نادرست و اشتباهات استراتژیک ترکیه در رابطه با سوریه. به علاوه سختیهای اقتصادی، کوچکتر شدن اقتصاد و افت شدید ارزش پول ملی ترکیه در حال حاضر. که البته باز همه اینها ناشی میشه از سالها بی تدبیری و سیاستهای غلط آک پارتی در عدم سرمایه گذاری در تولید داخل.
ثانیا این صحیح هست که گرایشهای ملی گرا و حتی ملی گرای افراطی در ترکیه وجود داره، ولی مگر احزاب ملی گرای ترک چند درصد آرا را به خودشون اختصاص میدن؟ نهایتا 15-16% آرا! در انتخابات هم زمان پارلمان و ریاست جمهوری امسال، حزب حرکت ملی دولت باهچه لی، 11.5% رای آورد، ایی پارتی (حزب نیک) هم 10%.

ولی ایی پارتی یک حزب راست میانه است که بخش بزرگی از آرای اون رو طرفداران سابق آک پارتی و حزب جمهوری خواه خلق تشکیل میدن. ولی حتی اگه قبول کنیم که 50% رای ایی پارتی به ناسیونالیستهای دوآتشه اختصاص داره، مجموع آرای ناسیونالیستها همون رقمی میشه که نوشتم. در عین حال که در مقابل ناسیونالیسم ترک، ناسیونالیسم کرد قرار داره که بخش قابل توجهی از رای 11-12 درصدی حزب دموکراتیک خلقها رو به خودش اختصاص میده. به طور خلاصه، سیاه نماییهای مغرضانه جناب عارف از شدت و حدت ناسیونالیسم ترک در ترکیه (که البته روال همیشگیشون در برخورد با جامعه ترکیه هست)، پایه و اساسی نداره و طبق معمول بیشتر تبلیغات پوچ هست. نشون به اون نشون که حزب با سابقه حرکت ملی، یعنی حزب آلپ ارسلان تورکش، تنها حزب چهارم پارلمان ترکیه هست. علاوه بر همه اینها، اگه خارجی ستیزی وجود داره در ترکیه (که وجود داره)، اشخاص زیادی هم هستن که با صدای بلند به این خارجی ستیزی اعتراض میکنن. مثلا روشن چاکیر و خیلیهای دیگه.
ثالثا، به جرات میتونم ادعا کنم که ناسیونالیستتر، راسیستتر و خارجی ستیزتر از ایرانی جماعت در دنیا وجود خارجی نداره. من سالها در تهران زندگی کردم و شاهد انواع تحقیرها و برخوردهای زننده ایرانیان با افغانهای ساکن ایران بودم. بسیار دیدم که یک کارگر افغان خسته از کار روزانه برای خریدن سه تا نون سنگک 2 ساعت تمام توی صف ایستاده چونکه هرکس از راه میرسیده توی نوبتش میزده. اصلا آدم حساب نمیکنن افغانها رو تو ایران. این هم سیاست و برخورد دولت هست، هم برخورد مردم. من هرگز در ترکیه جوکی به نام جوک قومیتی ندیدم. تشبیه این ملیت و اون قومیت به چهارپا و غیره رو ابدا ندیدم. نه اینکه تبعیض نیست، نه اینکه مثل ایران سیاستهای آسیمیلاسیون نیست، ولی حداقل رفتار مردم بسیار بسیار مؤدبانه تر و محترمانه تره. در ایران اما، همه اینها وجود داره و در شدیدترین شکلش هم وجود داره.
رابعا، آقای عارف بهتره متوجه باشه که اینجا شهر کوران نیست. مردم آذربایجان هم جامعه ایران رو میشناسند، هم جامعه ترکیه رو. بهتره حرفی که میزنه و نقدی که میکنه عادلانه باشه. مطالب از سر عقده گشایی هم بی ارزشند، هم باعث ایجاد ظن و شک به نویسنده میشند که خدای نکرده نکنه نویسنده ماموریتی چیزی داشته باشه که صرفا مشغول سیاه نمایی هست.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

این خبری که توسط وحید فرخنده در سایت ایرانگلوبال درج شده ولی منبع آن درج نشد از و سایت باختر امروز که خود وحید فرخنده یکی از آدمین های آن است درج شد لینک خبر:http://bakhtare-emruz.com/2603/
می باشد. موضوع از نظر من قبل از اینکه امنیتی -اطلاعاتی باشد ، سیاسی است ، متاسفانه بخشی از نیروهای پانیرانیست بتدریج با اهداف و سیاست های سپاه پاسداران همسو شده اند ، اینها از اردشیر زاهدی تا امید دانا و وحید فرخنده را در بر گرفته است ، خود وحید فرخنده پناهجو در اطریش است که هنوز وضعیت پناهندگی اش، نا مشخص می باشد، در زیر اصل خبر:

مقر تروریستهای حزب دمکرات در اقلیم موشک باران شد
توسط ADMIN · ۱۷ شهریور ۱۳۹۷

موشک باران و توپ باران موقعیت تروریست های حدکا (حزب دموکرات) در ارتفاعات پیرانشهر آذربایجان غربی و داخل خاک عراق ادامه دارد .مقر تروریست های حدکا در پی این حملات سنگین فروریخته و متحمل تلفات سنگینی شده اند.

سپاه پاسداران علاوه بر توپ باران ارتفاعات پیرانشهر آذربایجان غربی ، با ۵ فروند موشک داخل خاک عراق(کویه) مقرهای حزب دموکرات را هدف قرار داد.

نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران اشاره کرد:حمله به حزب دموکرات،پاسخ به اقداماتشان در مریوان واشنویه بود.دولت ایران قبلا ابلاغ کرده بودبه اقدامات حزب دموکرات واکنش نشان خواهد داد.

پیش تر این نیروهای تروریست بسیاری از مرزبانان ایرانی را به شهادت رسانده بودند.
نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

با نگاهی اجمالی به نوشته ها و یا مقالات و خبرهای به اشتراک گذاشته شده از طرف ایشان, من همواره به او مشکوک بودم. تشخیص اینکه مقالات صد ترک و اخبار جهت دار او تماما منطبق بر سیاستهای جمهوری کهریزکی-اسلامی-فارسیست خیلی سخت نبود.

حمله موشکی
نوشته شده توسط: Anonymous

حمله موشکی نظام ودیگر ترورهای ۴۰ ساله گذشته دولت اسلامی برآمده از انقلاب محکوم باد ونفرت ابدی بر بنیانگذار آن سید روح الله خمینی لعنت الله
اما چند پرسش:
این ما انقلابیون نبودیم که به سیاهکل حمله کردیم وگروهی بیگناه نظامی را کشتیم؟
أین ما انقلابیون نبودیم که سپاه پاسداران را بوجود اوردیم؟
أین ما نبودیم که افسران آمریکایی را ترور کردیم واز دیوار سفارت آمریکا بالا رفتیم؟
آبن ما زندانیان نبودیم که در حسینیه زندان فریادمرگ بر سازمان پیکار دادیم؟
این ما نبودیم که مخالف نظام را تحت تعقیب و به نظام آخوندی معرفی کردیم ؟
أین ما نبودیم که دولت لیبرال بازرگان را با حکومت آخوندی عوض کردیم ؟
آکنون آنچه را کاشته بودیم بصورت حمله موشکی واعدام و در بدری درو میکنیم.
وقتی برنامه مشترک برای هدفی مشترک وجود ندارد نظام برای بقای خود از هیچ کاری کوتاهی نخواهد کرد .

مگرخبرگذاشن جرم است ،که کاربری ایشان راازبین برده اید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ هنوزتعدادی نتوانسته اند،سرکلاف راپیدا کنند،
دم ازمبارزه مدنی میزنند،برایمان تاریخنگاری میکنند،
هنوزازتفکرچریکی وتروریستی برخوردارند.
حزب دموکرات اسمش دموکرات است،ولی گروه چریکی وتروریستی رادرون سازمان،یاحزب خودراتسلیح وتجهیزوپرورش میدهد.
دوستان،من کاری باجمهوری اسلامی،شاهنشاهی وغیرندارم،
همانطورکه حرکت چریکی فدائییان ومجاهدان خلق رامیشود،گفت
رد میکنید،حرکت های تروریستی حزب دموکرات،پژاک،کومله نیز
ازلحاظ تفکرسیاسی درمبارزات ،باید تقبیح ورد شود.
یک بام ودو هوا نباید باشد،نیروهای حزب دموکرات درچندماه اخیرچندین حرکت تروریستی انجام داده است،خوب هرحکومتی باشد،مقابله بمثل میکند.
ازتسلیت گویی ائلیار،ودیگران به حزب دموکرات یکه خوردم،
منطق مبارزه مدنی سیاسی جای خودرا به بیماری هیستریک دشمنی باآخوندداده است.
لطفا بجای این که هرکسی سربازی راکشت،خوشحال واگرسربازی یک تروریست راکشت

ناراحت باشیم،نه عقلانی است ونه مبارزه سالمی راپیش خواهدبرد.
بجای این تفکرات غلط دنبال راهکارمدنی،عقلانی،منطقی وعلمی باشید.
نوشته شده توسط: آ. ائلیار

مبنای حرکت جنگ افروزانه حکومت
و چگونگی برخورد به مسئله
-----------
1-حکومت در تضاد « جامعه و حاکمیت اسلامی» قرار گرفته، دچار « بحران بود و نبود» یا حیاتی ست.
2- برای عبور از بحران، بعد از دیدار سران سه کشور در تهران، به « جنگ افروزی» متوسل شده
3- این جنگ را نخست در داخل، علیه نیروهای کرد آغاز کرده، چنین پیداست که به احتمال زیاد ادامه خواهد داد.
در خارج نیز طبق معمول در سوریه و جدیداً در عراق، درگیر است.
4- جنگ با نیروهای کرد، به قصد تحمیل جنگ به «خلق کرد»، و از آنجا با هدف سرکوب نظامی «مردم در سراسر کشور»،
و تحمیل جنگ به همه خلقها، پیش بینی میشود.

5- پروژه جنگ افروزی داخلی، توسط حکومت، که راه خروج از بحران انتخاب شده، در عمل ممکن است بر عمر حکومت نقطه پایان بگذارد.
----
6- تلفات انسانی در این جنگ وقتی کم میشود که « نیروهای مخالف حکومت» از « محل اسکان متحرک یا غیر ثابت» ، و « محل اسکان نمایی یا غیر واقعی» استفاده کنند.
7- شرایط مناسب یک دوره بعد از شروع تحریمها را ( جهت خیزش) نباید از نظر دور داشت.
8- حکومت خواهد کوشید تا شروع « این دوره مناسب خیزش» جنگ را به مردم کرد تحمیل کرده و آنرا سرکوب کند. و حتی اگر توانست « سراسری»کند.

9- دو حالت و شرایط میتواند پیش آید:
- اقدام آگاهانه، تا حد ممکن سازمان یافته، جهت« مقاومت و دفاع مشروع مردم کرد»، میتواند به خیزش سراسری منجر شود.
- کشیده شدن خود به خودی و «بی حساب کتاب» مردم کرد به درگیری، در شرایط عدم خیزش های سراسری، میتواند موجب شکست و سرکوبی گردد.
- در صورت تحمیل شدن جنگ به مردم ، اصل اقدام آگاهانه، تا حد ممکن سازمان یافته، جهت« مقاومت و دفاع مشروع مردم » را نباید از نظر دور داشت.

10-«تاکتیک جنگ»حکومت را، که در واقع جنگ علیه کل جامعه است، ضرورت دارد به «تاکتیک خیزش عمومی»تبدیل کرد. از راه « همبستگی عملی، سازمان یابی، و مقاومت و دفاع مشروع».
-خلق کرد لازم است بسیار آگاهانه به مسئله برخورد کند، در صورت لزوم تا میتواند نباید به تنهایی در گیر این جنگ نابرابر و تحمیلی شود، که هدف حکومت است، لازم است نیرو را در جهت« خیزش عمومی و سراسری» تدارک دید و سوق داد.

11-گذشت زمان بحرانی، به سود رهایی جامعه، و به زیان جکومت کار میکند. حکومت در داخل خود تقسیم شده و به دو تاکتیک متضاد رسیده است:
- تاکتیک جنگ و سرکوب
- تاکتیک آزادی و آشتی ملی( برای حفظ حکومت)
آنچه اکنون در مورد کردها عمل شده، تاکتیک جنگ است. با گذشت زمان تضاد بین خود حکومت، بزرگ و عمیق تر خواهد شد. شکست تاکتیک جنگ نه تنها از طرف جامعه، بل حتی در داخل خود حکومت نیز رقم خورده است.
از این رو « چرخ زمان» سرنوشت ناکارآمدی و شکست تاکتیک جنگ و لاجرم خود حکومت را تعیین خواهد کرد.

12- حکومت طبق معمول برای فریب افکار عمومی خواهد کوشید بهانه های « تروریسم، تجزیه طلبی، اختلاف "کرد ترک"،
"وابستگی به آمریکا-اسراییل-عربستان" را تبلیغ کند. که چهل سال است روی این « سیاست دشمن تراشی و نفاق افکنی»
کاز میکند. با اینکه این سیاست نتیجه عکس داده، و او را به لبه پرتگاه رسانده، ولی هنوز دست بردار نیست. و ادامه خواهد داد.
13- مقاومت و دفاع مشروع در برابر هر حکومت ظالمی، حق هر خلقی ست. ضرورت دارد همه خلقها در برابر حکومت ظالم با همدیگر همبستگی عملی نشان دهند، و طرح و حل مسالمت آمیز اختلافات داخلی خود را به بعد از رهایی موکول کنند.
نظر
نوشته شده توسط: Anonymous

متأسفم جناب توکلی ، متأسفانە سایت شما در بسیاری مواقع مورد سوء استفادە قرار گرفتە هم از طرف پان ایرانیستها هم از طرف پان اتراک گاه گاهی هم تعدادی معدود کوردها با این سایت آشنائی پیدا کردند کامنتهائی در همان مایەی نگاشتند ولی امروز با خواند خبری کە وحیدی خوی دقیقأ مثل یک پاسدار امام زمانی در سایت نگاشتە بود من شما را کە مسئول سایت هستید خطاب قرار دادم و این برای ما تازگی ندارد چون پان تورکها هم بە همان شیوە در مورد ملت کورد کامنت گزاری کردند و میکنند و بە امر روز مرەی آنها تبدیل شدە در این مورد

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب جمال ،من سقوط نكرده ام بلكه متاسفانه از أزادي بيان سو استفاده شد

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در مورد نظر Tahir Edebili
که در فیس بوک نوشته، و در زیر نوشته «بیژن هیرمن پور به افسانه ها پیوست»،
در سایت ایران گلوبال، قرار گرفته است:

-تا جایی که در رسانه ها گفته و نوشته اند، روشن است، در شرایط حاکمیت اختناق اسلامی برجامعه، فعالان سیاسی به همدیگر کمک میکردند که به دست حکومت نیافتند و از ایران خارج شوند. در آن وضعیت، کردها، چپها، مجاهدین و...، برای نجات جان فعالان، به یکدیگر یاری می نمودند.

-ولی،حکومت، هرکسی را که میگرفت و خواسته بود « فقط و فقط از"کمک"یک سازمان،جهت نجات از دستگیری، بهرمند شود »، به«اتهام همکاری با آن سازمان» محکوم و مجازات میکرد. که کارش از نظر حقوقی،از همه جهات،خلاف است. و خلاف تر اینکه حکومت خودش «گروه فرار ساوامایی»،« به نام این یا آن سازمان، تشکیل میداد، و فراریان را به دام می انداخت. و به اتهام همکاری مجازات میکرد. این دیگر ددمنشی تر و آبرو ریز تر بود.
( همچنانکه اکنون هم علاوه برآن، گروه های قلمزنان و کامنت نویسان و تبلیغاتچی های ساوامایی، ...ساخته و روانه ی بازار رسانه ها میکند)؛ غافل از اینکه « تضاد جامعه و حکومت» دیگر جایی برای این بازیها نگذاشته است.

- آنچه بانو غلامی در مورد«آزادی و برابری حقوقی و عدالت و صلح» نوشته اند،نه مختص زنده یاد بیژن است و نه مختص سوسیالیسم و مارکسیسم. هر انسانی که برای این ارزشها تلاش کرده و مصیبت متحمل شده است، شریک این آمال انسانی ست.
-Tahir Edebili مانند قاضی محکمه « اتهام همکاری» مطرح کرده، و « سالها زندانی شدن» را مثل حکومت « دلیل» بر همکاری آورده است. بدون اینکه به « اعمال خلاف قانون» دولت اسلامی اشاره کند. و نتیجه گرفته که راه و نظر نویسنده، خلاف آرمان بیژن بوده، در حالیکه آنچه متضاد با راه و زندگی بیژن است، عملاً ، همین صحه گذاشتن، بر « اعمال خلاف حکومت» است. و ندیدن « روند تغییرات اندیشه یی افراد».

-در سوگ یک انسان عدالت خواه هر انسانی می تواند خود را سوگوار بداند و این در قروق کسی نیست.
- در باره سوسیالیسم نیز هر کس می تواند تجربه خود را بیان کند از جمله نویسنده مطلب.
-آنچه « در مورد نویسنده مطلب ادعا» شده، مستدل نیست. به نظر میرسد فقط « برای خالی نبودن عریضه» است.
اگر سخن مستدلی دارند بفرمایند.

کامنت نویس مذکور، با اشاره به «اتهام»شاعره و فعال حقوق بشری بانو غلامی، در رابطه با مجاهدین، خواسته،
به روش شناخته شده، فعالیت ایشان را نفی کرده، و غیر مستقیماً برای حکومت « اعتبار» کسب کند؛ اعتباری که دارد پیش مردم به صفر میرسد. هدف اصلی جناب کامنت نویس، نفی تلاشهای آزادیخواهانه این بانوی مدافع حقوق بشر است، که چون خاری در چشم اختناق فرو میرود.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اينجانب با اين نوشته كاملا مخالف هستم و كلمه تروريست را بر داشتم و اكانت وحيد فزخنده هم بلوك شده است اين نوشته كاملا بسود رژيم تروريستي جمهوري اسلامي است.شايان ذكر است ،اي انگلوبال اوتومات شده است و متاسفانه برخي مواقع چنين مشكلاتي پيش مي ايد

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اينجانب با اين نوشته كاملا مخالف هستم و كلمه تروريست را بر داشتم و اكانت وحيد فزخنده هم بلوك شده است اين نوشته كاملا بسود رژيم تروريستي جمهوري اسلامي است.شايان ذكر است ،اي انگلوبال اوتومات شده است و متاسفانه برخي مواقع چنين مشكلاتي پيش مي ايد

نظر
نوشته شده توسط: Anonymous

واقعأ جناب توکلی تا کجا سوقط کردی کە در سایت ایران گلوبال شخصی بە نام وحید فرخندە خوی طور آشکار و شفاف از جمهوری اسلامی ایران دفاع میکند در این سایت

دموکراسی جهانشاه رشیدیان و حسن شریعتمداری
نوشته شده توسط: Anonymous

شریعتمداری می گوید دموکراسی یعنی انتخاب با صندوق رای و پارلمانی. به این ترتیب ایران و عراق و افغانستان و پاکستان هم کشور های دموکراتیک هستند!!!! اگر فقط با صندق رای و رای بیرون کشیدن و سر انگشت جوهری کردن بیسواد ها دموکراسی درست میشود، پس دیگر تلاش نکنیم دموکراسی را داریم. اما بعد شریعتمداری میرود سر منافع دموکراسی و اینکه کشور های دارای دموکراس که بعد معلوم نمیشود یعنی کدام کشور ها، مرفه تر هستند وامنیت دارن.به این می گویند مار کشیدن برای بیسواد ها. قربانت گردم رفاه مال رشد صنعتی ست و استعمار و تروت کشور های دیگر را به هزار لطائف و حیل خالی کردن. امنیتش هم مال نا امن کردن کشور های دیگر است. مثل اینکه شما هم در مورد دموکراسی دچار اوهام هتسد و جوّ گیر شدید.

تاریخ پردست انداز فاشیسم زاییده لنینیسم است
نوشته شده توسط: Anonymous

هر چند جنگ دوم با پیروزی متفقین تمام شد اما جنگ باورهای فلسفی واجتماعی هنوز در تمام آلمان ادامه دارد. این باور آنچنان در روح وروان آلمانها رسوخ کرده که حتا سوسیالیسم اجباری آلمان شرقی نتوانست به باورهای نژادی آلمانها سایه بزند.
در آلمان شرقی بر خلاف آلمان غربی هر گز با گذشته آلمان و کارگزاران دولت آدولف هیتلر برخورد اساسی انجام نگرفت .بسیاری از اعضا دولت آلمان شرقی از اعضا حزب ناسیونال سوسیالیست بودند. در زیر پوست جریانی بنام حکومت کارگری در شرق آلمان احساس ضد خارجی وضد کومونیسم همچنان ادامه داشت تا فروریزی دیوار برلین.گداخانه آی بنام سوسیالیسم احساس ضد خارجی آلمانها را دو چندان کرد .
سوسیالیسم هر گز نتوانست نه در شوروی ونه در اروپای شرقی انسان بیافریند بلکه أین سوسیالیسم زادگاه نژاد پرستی و برتری جویی و گشتار خارجی در آلمان شد. پس از فروریزی شوروی سابق بر اساس آمار بیش ا

از چند هزار خارجی در روسیه به دست مردم روس گشته شدند.مضرات انقلاب اکتبر در همه جهان بویژه در کشور ما آیران بخاطر تبلیغ چپ ها منجر به انقلاب سیاه ۵۷ شد.
بدون انقلاب اکتبر اساسن آن گروهبان گمنام اتریشی بنام آدولف هیتلر هر گز نمیتوانست صدر اعظم کشور آلمان شود .
پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ تا امروز همین کشور آلمان ... پایگاه وارامگاه پیروان مکتب چپ و توده ای شده است. چه بسیار دشمنان سرمایه داری جهانی با هزار بدبختی خود را به آلمان رساندند تا هم از گزند آخوند خود پروژه در امان باشند وهم در آرامش و امنیت زندگی کنند .
آنچه متاسفانه مضحک به نظر میرسد زندگی ورفاه در کشور ی سرمایه داری و تبلیغ وکوشش برای سوسیالیسم که دیگر اعتباری ندارد..
نوشته شده توسط: peerooz

در روزنامه نگاری اصلی مورد احترام است که خبر را از عقیده و تفسیر جدا میکنند و این دو را با هم در نمی آمیزبد. در غیر این صورت آدم مطمئن نیست آنچه میخواند خبر است یا شایعه و تبلیغ و غیره. یکی از نواقص ایران گلوبال اینست که خبر را از تفسیر و عقیده در ستون های مختلف جدا نمی کند.

به عنوان نمونه جناب امیرعلی متولی به نقل از بیانیه فرماندهی مرکزی نظامی آمریکا، سنتکام, میفرمایند "ایران منبع محموله تسلیحاتی توقیفی در آبهای آزاد" است. آیا این خبر است و یا بلندگو شدن برای سنتکام که صریحا میگوید "...این سلاح ها..... احتمالا از انبار تسلیحاتی ایران منشا گرفته....." ولی این "احتمالا" در تیتر خبر درج نمیشود که خواننده را گمراه کند.و این در حالی ست که سیل, منظورم سیل اسلحه از امریکا و انگلستان و فرانسه و غیره به سوی عربستان و امارات و قطر و اسرائیل و غیره جاری ست. لینک زیر

سایت رسمی یکی از کورپوریشن های اسلحه سازی امریکا ست که فهرست مشتریان و نوع اسلحه ارسالی به آنها را نشان میدهد که " کله آدم سوت میکشد".

یعنی اگر این "خبر" است باید"احتمالا" در تیتر مندرج گردد و اگر"تفسیر" است باید از سیل بدون شک اسلحه نیز ذکری بشود. نمی شود همین جوری بلند گوی تبلیغات شد.

https://www.lockheedmartin.com/en-us/who-we-are/international.html
نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله از شتاب زدگی و کلی گویی نویسنده رنج می برد و در پاره ای از موارد نقل قول ها معطوف به مضمون و یا تفسیر ذهنی نویسنده بوده و فاقد رفرنس می باشد . در اکثر موارد نویسنده مقاله دچار خلط انگیزه و انگیخته است و مرتکب نیت خوانی میشود .
به عنوانمثال : در برابر این ادعای قرآنی، بطور خلاصه بگوئیم که بنابه تحلیل زبانشناسان و اسلام شناسان آکادمیک، بخش مهمی از مطالب قرآن در ابتدا ناشی از بشر غیرعرب، خارج از سرزمین حجاز بوده، زبان آغازین قرآن نه عربی بلکه پاره‌های ناشی از آرامی و سیریاک و عبری بوده،
در نقد شبستری (سایت شبستری 12 آذر 1396) می نویسد : از عبارات کلی غیر علمی ، افسانه و تحریف تاریخ استفاده می کند و از خود تفاسیری مبنی بر تکوین درازمدت تاریخی (حدود 200 سال) قرآن ارائه میدهد .
جلال ایجاید از لو دادن منابع و رفرنس ها خودداری میکند که اصطلاحا به این ترفند پلکانی گفته می شود

نوشته شده توسط: Anonymous

غیرتروریستهای مدعی ملی ساکن امریکا و غرب در طول اقامت 60 ساله تان چه پیامی توانستید به درون ایران بفرستید و از سوار شدن آخوندها بر موج انقلاب پیشگیری کنید ؟ !
بیسوادی و بی اطلاعیان از شرایط درون ایران در آنجاست که" تروریسم" ؛ مورد نظر شما ، پاسخی به "تروریسم دولتی "شاهنشاهی بود.
خیانتی که مدعیان ملی گرایی؛ با سکوت و همکاری با رژیم شاه ، نمودند، باعث شد که مردم حتی آخوندهای ارتجاعی قرون وسطایی را ، از شما به خود نزدیک تر ببینند و دنبال آنها بروند.
شما همچون بلندگوهای گوبلزی تبلیفاتی شاه ، با کینه ورزی با چپ و مجاهد و فدایی و ملیون واقعی، هنوز آب به آسیاب اسلامیون و سرمایه داری کشور میزبان خود میریزید.

جلال ال احمد و صمد بهرنگی
نوشته شده توسط: Anonymous

صمد بهرنگی را ساواک کثیف شاه کشت کسی در این مورد به خودش شک و تردید راه ندهد اگر دنبال واقعیت است. اما کیانوش توکلی فکر نمی کردم در مسایل اجتماعی و سیاسی خودت را اینقدر پائین بیاوری. برایت متاسفم

با قرآن چه باید کرد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

در سوره فصلت میفرماید:

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾ فصلت

در قرآن لغو ایحاد کنید تا غلبه یابید...از این آیه حداقل دو نتیجه میشود گرفت اول اینکه میتوان قرآن را چنان تفسیر کرد که مطابق با اصل و حقیقت آن نباشد...دیگر اینکه نباید به تفسیرها اکتفا کرد بلکه باید آنها را کنترل شده شنید...

آقای ایجادی خودشان باید با روش مورد تایید خود قرآن به تحلیل آن بپردازند...روش مورد تایید قرآن رعایت "اتصال قول" است که در سوره قصص بیان میشود.این همان رعایت مواضع کلمات و تدبر است:

وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۱﴾ قصص

همانطور که بیان وقایع و قصص وقتی صحیح صورت میگیرد که در آن تمام حوادث به ترتیب و مرتبط بیان شوند...

رعایت "اتصال آیات" هر سوره در ذیل روش کلی "اتصال قول" است...

با رعایت این روش خاصیت و ارزش قرآن ظاهر میشود...مشک آنست که ببوید نه آنکه عطار بگوید. ...

ما هم دلیل و سند نداریم که قرآن آسمانی است تنها با دیدن زیباییها و شگفتهیای آن و بیان الگوهای خلقت "باور" میکنیم که آسمانی باشد...
نظرات ودیدگاه ها درزمانهای مختلف فرق دارند.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام ـ نظرات درزمانهای مختلف فرق داشته واین اصل رانباید فراموش کرد،والا اززمان عقب خواهیم ماند.
صمدبهرنگ درزمان خودیک اسطوره بود.فکرغیراین یک بحران فکری برای افرادایجادخواهدکرد.
درآن عصرخفقان وعدم پاسخگویی دولت به ملت وخواست های انسانی درتمام امورات ازطرف حاکمان صمدهارابوجودآورد،
یا سازمانهای فدایی .ومجاهدرادردرون جوانان پرورش داد،این ها
جبروخواست زمان بود،که دربرابرحاکم سربرآورد،
الان حتی پیروان همان سازمانها، رهبران گذشته خودراقبول ندارند.
حق هم همین است.الان شاید خیلی ازسیاسیون آزربایجان،تورکمن صحرا،عرب،بلوچ،کورد،حتی لر،مازنی،گیل وغیرمتوجه خیلی چیزهانباشند،ولی بیست سال وسی سال دیگربدانند ،که درمقابل
ملت خوداحمالکاری،تنبلی،کوتاهی کرده اند،
صمدبهرنگ وخیلی ازچالشگران دراعمال خودبقول جناب سازاخ فکرمیکردند،اگردرریشه کنی بیسوادی کمک حال دولت شوند،خدمات انسانی کرده اند،ولی دریادگیری

زبان فارسی بدون تحقیق ،که آیااین زبان کمکی به ریشه کنی عقب ماندگی خواهدکرد،یاملت خودرابابیماری واستعماری دیگری گرفتارخواهدکرد،هیچ متوجه عمل خودنبودند،
مثل ترورفردی که خارج ازحیطه دولتی کارخانه ایی بنا نموده وصدنفررامشغول کارکرده توسط فداییان یامجاهدان میباشد،
که مایکی رادیده وآن دیگری رابه ندیدن میکنیم.
صمدکارزیباکردولی درراهی که خانلری ها،محمودافشارها، آزمونها ،حدادعادل هابعدا یاقبلا میخواستند.
کاش کاربزرگان واسطوره های مابادرک مسایل بامطالعه وعلم ومنطق باشد.
ولی فرمایش جناب توکلی درشایعه کشته شدن صمدقابل قبول نیست،چون که رژیم درآن سالهاکارش خفه کردن صدای تحول خواهی درجامعه و جوانان ومردم در دریا،رودخانه واستخر،سلولهابود.
که شروع وپایانش درصمدنبود.
ما موضوعات واتفاقات حال وآنزمان را نباید،درچهارچوب فکری وگروهی خود،بازخوانی وتحلیل کنیم.
عقب ماندگی کشورایران ،درحال حاضر،درآدرس غلط دادن روشنفکرنماهابه مردم ونتیجه همدستی آنها درصدساله اخیرباحاکمان زمان گریبانگیرمردم بوده واین موضوع رانباید،فراموش کرد.
دراین سایت افرادی باتفکرات مختلف ظاهرگشته ونمونه بارز عقب ماندگی فکری جامعه روشفکری وایرانی رانشان میدهند.
این واقعیت راباید قبول کرده وپذیرفت.
نوشته شده توسط: تبریزی

در پایان این نوشتار آمده است: ( ..... ایران گلوبال:این نوشته پنج سال پیش نوشته شد و امسال به عنوان سی امین سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ به دلیل اهمیت آن مجددا نشر می یابد ..... ) اگر این چنین است شایسته است که آرم ها و لوگوهائی که سزاوار چنین نوشته هائی باشند نیز به همراه این نوشته ها به کار برده شوند، مانند آرمی در لینک زیر:

http://www.iranglobal.info/sites/default/files/styles/arze_safeh/public…

با من از دریا بگو
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستی تعریف میکرد روزی برای تفریح به اتفاق خانواده به کنار رود کارون رفتیم.هنوز نیم ساعتی نگذشته بود که مرد سالخورده ای از کنار ما گذشت و اشاره به آمدن کشتی کرد و آرام از کنار ما گذشت.ما به هم نگاه کردیم تعجب از اینکه ماهم کشتی را میبینیم چه نیازی به گفتن داشت ؟
کشتی همچنان نزدیک میگشت وما بی خبر از آینده همچنان سرگرم گفتگو .کشتی از کنار ما گذشت وپس از چند دقیقه ناگهان موج حاصل از گذشت کشتی بساط ما را با خود به درون رودخانه برد.هراسان از آینکه خود به سرنوشت سفره گرفتار نشویم بیاد سخن آن مرد سالخورده افتادم که مارا از نشستن در کنار ساحل بر حذر داشته بود.

نوشته شده توسط: سازاخ

صمد با نوشتن کتاب برای کودکان بزرگترین خدمت را برای نشر زبان فارسی در آزربایجان نمود، همان کاری را که امروزه می خواهند در مهد انجام دهند، یعنی تهی کردن هویت زبان مادری و جایگزینی آن با زبان فارسی، حتی چانه زدنهای صمد بهرنگی در کتاب کند و کاو در مسائل تربیتی ایران با دکتر ناتل خانلری بر سر نحوه خوب یاد دادن زبان فارسی به آزربایجانی ها بود، هیچ کتاب با ارزش ترکی و یا اشاره ائی به آموزش زبان مادری از او برجای نمانده، کتاب ماهی سیاه کوچلو هم هزاران نفر را با شعار راه صمد راه ماست روانه زندان و اعدامهای نافرجام کرد، حالا این جای سئوال است؟ آنهائی از قبر صمد امامزاده ساخته اند، و می خواهند او را سنمبل حرکت ملی آزربایجان جا بیاندازند چه نیاتی در سر دارند؟ البته نباید فراموش کرد دانشسراهای تربیت معلم بیشتر با هدف تربیت میسیونرهای زبان فارسی بنا نهاده شده بود که صمد در آنجا تحصیل کرده بود.